برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 13 اردیبهشت 1401 در پست ها
-
2 پسندیده شدهسخنان لاوروف جالب و قابل تامل بود چند روز پیش که حتی در این شرایط سخت روسیه هم از ونزوئلا به عنوان یک کشور دوست نام برد ولی ایران را یک کشور با روابط نزدیک نامید فقط و کاملا بین یک کشور دوست و یک کشور دارای روابط فاصله گذاری کرد. حالا شاید بعدها دلایل خشم روس ها از ایران خصوصا در چند سال اخیر فاش بشه ولی مشخصا کشور ایران به عنوان یک کشور مستقل هیچوقت نقش عروسکانی مثل ترکیه و امارات و سعودی و بحرین و مصر و ... را برای کشورهای غربی و شرقی ایفا نکرده و نمیکنه ( حالا اپوزیسیون خودشون را له کنند که اتفاقا این نقطه قوت ایران را به دستور اربابانشون سعی کنند وارونه جلوه بدند و مثلا چیزی که ابدا و اصلا خودشون ندارند* سعی کنند در مورد ایران هم تسری بدند (شرافت و استقلال و عزت ) ولی خب واقعیت حتی زمان هایی که ایران تا نزدیک به زانو در اومدن هم رفته با هجمه تمام جهان روشن تر از تمام دروغهای این دریوزگان بی هویت هست ) و برای همین هست که در چهل سال گذشته اتفاقا از جانب قدرت های شرق و غرب با کم و زیاد دوره ای همیشه تحت فشار بوده و شاهد تصمیمات جمعیشون هم علیه ایران گاهی بودیم. چه در جنگ هشت ساله و چه شورای امنیت و ... *خواننده لس انجلسی مصاحبه میکنه که اهنگ خلیج فارس را نخوندم در کشور سعودی چون نام خلیج فارس مشکلیه(!) بین ایران و سعودی و امارات و بحرین و چند کشور دیگه و من هم آدمی سیاسی(!) نیستم و نمیخوام این کشورها را از دست بدم! به همین صراحت مطلقا اپوزیسیون نشاندار و فعال ایران در هر دسته و گروهی هیچ عرقی ندارند نسبت به سرزمین ایران و حتما هم در دوره های تاریخی امثال همین ها موجبات ترکمنچای ها و گلستان ها شدند. عرق ملی که به کنار؛ اینها کشور را به ارزنی حتی میفروشند و این برای ایرانیان باید توجه خوبی باشه که در هر دوره ای از تاریخ امثال اینها را خوب بشناسند. سوال سختی نیست که نهایتا دل یک رزمنده بسیجی "18 ساله" ذیل کشور در حال حاضر برای مرزهای ایران بیشتر میسوزه یا انبوهی از تن های متعفن این امثال اپوزیسیون که هر روز دلقک وار در شبکه یکی از دشمنان ایران در حال مسابقه برای تکه تکه کردن ایران هستند. بسته به پول دریافتی و کشور مبدا پول هم هر نسخه ای را از تجزیه تا حمله نظامی دشمن برای کشور اون هم وقیحانه به اسم "ایران" و "مردم" و " ازادی" تجویز میکنند.
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست بخش پنجم: مصر و اخوان المسلمین عربستان بخاطر میزبانی «مسجد الحرام در مکه مکرمه» و «مسجد النبی(ص) در مدینه منوره» همواره «ادعای رهبری جهان اسلام» را یدک کشیده است و بر همین اساس جنبش اخوان المسلمین را به عنوان یک سازمان سیاسی ریشه دار و فراملی ؛ که در مصر تاسیس شده است اما در کشورهای عربی شعبه ها و شاخه های متعددی دارد، رقیب خود دانسته و با آن با خصومت و دشمنی رفتار کرده و طی سالها به این رویکرد علیه آن شدت بخشیده است . در همین راستا عربستان در خرداد ۱۳۹۶ خواستار «قطع حمایت قطر از حماس و اخوان المسلمین» شد و عادل الجبیر وزیر خارجه وقت سعودی گفت که قطر باید به حمایت خود از جنبش فلسطینی حماس و گروه اخوان المسلمین پایان دهد. چرا که به گفته او «این حمایتها باعث تضعیف حکومت خودگردان فلسطینی و حکومت مصر می شود» . اصرار عربستان و اکراه قطر موجب شد تا ریاض به همراه امارات ، بحرین و مصر ؛ شدیدترین تحریم ها را علیه دوحه اعمال و روابط خود با این کشور کوچک حوزه خلیج فارس ، را قطع کند. 5-6 (بخش پایانی) : عربستان و اخوان المسلمین وزارت کشور سعودی در آبان ۱۳۹۹ با انتشار بیانیه ای ورود اعضای اخوان المسلمین به خاک این کشور را ممنوع اعلام کرد. البته ریاض از سال ۱۳۹۹ به طور بی سابقه ای به سیاست تهاجمی خود علیه اخوان المسلمین شدت بخشیده است و در همین رابطه عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ [ نواده محمد ابن عبدالوهاب و مفتی ارشد عربستان ] ، در صفحه خود در توییتر با انتشار یک فایل صوتی اعلام کرد که : «طلعت فهمی» سخنگوی اخوان المسلمین به این اقدام مفتی سعودی واکنش نشان داد و تصریح کرد: هر چند برخی تحلیلگران ، گروه اخوان المسلمین را به داشتن ایده های افراط گرایانه و خودمحوری در اندیشه های سیاسی متهم می کنند ؛ اما در عین حال این گروه دارای اندیشه و ایده است و بر همین اساس ریاض گروه مزبور را از نظر فکری رقیب خود می داند و از حضور و نفوذ اخوانالمسلمین [در عربستان به طور خاص و در کشورهای عربی به طور عام] هراس دارد و به همین دلیل در جهت حذف و تضعیف آن گام برمی دارد. در واقع آل سعود هر جریان سیاسی یا مذهبی که موقعیت مذهبی و سیاسی آن را در جهان عرب به چالش بکشد، تهدیدی برای خود میداند. آل سعود همواره در طول تاریخ شکل گیری اخوان المسلمین از اقدامات منفی علیه اخوانی ها در سراسر کشورهای عربی از جمله مصر ، سودان ، الجزایر ، مغرب و لیبی حمایت مالی و سیاسی و چه بسا نظامی به عمل آورده است. در آبان ماه 1399 هم ، ریاست کل پژوهشهای علمی و فتوا در عربستان در صفحه توییتر خود، فایلی صوتی را از عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ، مفتی عربستان و رئیس این مرکز منتشر کرد. ریاست کل پژوهشهای علمی و فتوا در عربستان درخصوص این فایل صوتی که آن را یک "فتوا" به حساب آورد، اینگونه نوشت: گروه اخوان المسلمین هیچ ارتباطی با اسلام ندارد و یک گروه گمراه شده است. [یعنی در واقع و عملا ، گروه اخوان المسلمین را تکفیر کرد] مفتی عربستان در این فایل صوتی به سوالی مبنی بر این امر پاسخ میدهد که چه کسی جوانان عربستانی را به پیوستن به اخوان المسلمین و جبهه النصره در سوریه و القاعده و دیگر گروهها فرامیخواند ؟ با وجود اینکه مفتی عربستان در این فایل در مورد چندین گروه صحبت میکند اما «ریاست کل پژوهشهای علمی و فتوا» در توییت خود فقط نام گروه اخوان المسلمین را میبرد. پیشتر «هیئت کِبار علمای عربستان سعودی» در بیانیهای ضمن تکفیر اخوان المسلمین ، گروه اخوان المسلمین را یک گروه تروریستی منحرف خواند که نماینده راه و روش دین اسلام نیست و هدفش رسیدن به قدرت است. این هیئت در بیانیهای اعلام کرده بود: هیئت مذکور افزود: این گروه از زمان تاسیس هیچ گونه توجهی به عقیده اسلامی و قرآن و سنت نداشته ؛ بلکه هدف نهاییاش رسیدن به قدرت بوده است. ادامه دارد ... خوب ... با این پست ؛ مبحث مصر و اخوان المسلمین هم به پایان رسید. پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست بخش پنجم: مصر و اخوان المسلمین مصر دهه ۷۰ میلادی، تنها مصر پیروز شده بر اسرائیل در نبرد سال ۱۹۷۳ و عامل بازپس گیری سینا و در نتیجه صلح با اسرائیل در سال ۱۹۷۷ ، نبود. بلکه مصرِ تحت رهبری انور السادات، در آن دهه ، با ده ها گروه جهادگرا نیز دست و پنجه نرم می کرد. از این رو گروه های جهادگرای مصر نیز تکفیر را طبق اولویت بندی ها در اهداف نظامی خود در نظر می گرفتند. مهم ترین این گروه ها «سازمان جهاد اسلامی مصر» بود که بیشتر هدفش تمرکز بر «دولت مرتد» بود. اما، به عنوان مثال، گروه «جماعة المسلمين» که به اسم «تکفیر و هجره» شناخته شدند ، کل جامعه مصر را تکفیر کرده و به اعمالی مثل ربودن، شکنجه کردن و به قتل رساندن برخی از علما و رجال دین نیز معروف شدند. خالد اسلامبولی به همراه دو تن دیگر از اعضای سازمان جهاد اسلامی سرانجام انور السادات را در سال ۱۹۸۱ و در حالی که بر رژه نظامی نظارت می کرد ترور کردند. 5-5 : سازمان جهاد اسلامی مصر لحظه ترور و کشته شدن «انور سادات» توسط «خالد اسلامبولی» (از اعضای سازمان جهاد اسلامی مصر) محمد عبدالسلام فرج، از رهبران سازمان جهاد اسلامی و طراحان ترور سادات، همان سال ترور سادات دستگیر و اعدام می شود. این جزوه که «برای مصرف داخلی اعضای سازمان جهاد اسلامی» تهیه شده بود، «ایده های سید قطب» را با زبان دیگری تکرار میکرد. فرج اما در «کفرآمیز بودن» قوانین اعمال شده توسط دولت مصر ، به فتوایی از ابن تیمیه استناد میکند که در آن «حاکمی که طبق شریعت اسلامی حکم نراند» حاکمی مشروع نیست. همچنین، «سادات» از سوی عبدالسلام فرج ، به حکام مغول در زمان ابن تیمیه تشبیه شده بود که علیرغم زعم به اسلام، حکم جهاد علیه آنان واجب می شود. او «جهاد» علیه حکامِ کافرِ زمانِ خود را «فریضه ای به فراموشی سپرده شده» دانست که گویی سازمان جهاد اسلامی با ترور سادات به این فریضه جامعه عمل پوشانده است. ایده «تکفیر جامعه ی مسلمان» و جاهلی خواندن آن نمی تواند «در زمره ویژگی های جدیدی باشد» که سید قطب به ایدئولوژی جهادگرایی افزود. این ایده در تفکر پیش از او توسط محمد عبدالوهاب و قبل تر ابن تیمیه نیز طرح شده بود. او در این زمینه می تواند اعاده کننده این مفهوم به زبان دیگری باشد. اما قطب و فرج هدف گیری حکام محلی و مبارزه با آنان در عهد مدرن را به این ایدئولوژی افزودند. مبارزه با دشمن نزدیک معمولا در مقابل مبارزه با «دشمن دور» قرار می گیرد که دومی در دهه ۹۰ میلادی و در افغانستان توسط القاعده برجسته شد. دشمن نزدیک، به حکام اسلامی اطلاق می شود و دشمن دور به آمریکا و جهان غرب. از طرفی از آنجایی که سید قطب و فرج با براندازی حکام ، خواهان به وجود آوردن حکومت مد نظر خودشان هم بودند، مفهوم عملی «احیای خلافت» یا مبارزه برای احیای چنین نظامی را به این ایدئولوژی افزودند. خالد اسلامبولی در دادگاه ترور سادات (مابین اولین آشنائی خالد اسلامبولی و عبدالسلام فرج تا ترور سادات فقط چند ماه زمان سپری شد) بسیاری از «سلفی های جدا شده از اخوان المسلمین» در اثر دستگیریها و سرکوب دو دولت ناصر و سادات ؛ به خارج از مصر گریختند. بسیاری از آنها به طور طبیعی به عربستان پناه بردند. جایی که اغلب توانستند در پست های کلیدی سیاسی و آموزشی به کار گماشته شوند. از جمله آن ها محمد قطب، برادر سید قطب بود که در عربستان و در تکمیل باورهای برادرش کتاب «جاهلیت قرن بیستم» را نوشت. اما درهم آمیخته شدن «جریان سیدقطبیِ سلفیت» و «وهابیت» خیلی زود ، به شکلی منفی علیه حکام عربستان منعکس شده و آنها را با عنوان «حکام غیرمسلمان» نشانه گرفت. این امر باعث شد تا حکام عربستان ، جامِ خشمِ خود را علیه مهمانان شان بر زمین ریخته، آن ها را از کشور رانده و «اخوان المسلمین مصر» را در «لیست سیاه» خود قرار دهند. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. از این تعارفات دیپلماتیک فراوان هست ، حساس بودن بیش از حد لازم به این تعارفات ، طرف مقابل را به این نتیجه می رساند که این چیزها برای ما مهم هست و به جای تمرکز روی امتیازاتی که باید از اینها بگیریم ، خودمون را مشغول تعارفات کردیم .روسها الان با توجه به تحریم هایی که شدند ، تازه دارند متوجه می شوند که در این 40 سال ما چه شکلی موفق شدیم زنده بمانیم . تحرکات دیپلماتیک اینها در سطح جهان با چین و ونزوئلا و در بحث برجام ، را میشود به شیوه های متفاوتی تفسیر کرد ، اما عکس العمل مجلس ، مطبوعات و ... در ایران به گوش پوتین رسیده و متوجه شده که جمهوری اسلامی ، نه ونزوئلا هست ، نه عراق ، نه سوریه و نه حتی لیبی ... ( حالا اگر همدردی های بسیار محدود داخلی را نادیده بگیریم ) برای همین سرسنگین هستند و البته چندان خبر بدی هم نیست ، چون طمع نمی کنند . این برای جناح غربگرای داخل حاکمیت هم خبر خوبی است ، چون ترس از شرق گرد کامل ارتباط خارجی ، موجب از رونق افتادن بازار اینها می شد و به تقریب برگ برنده اصلی خودشون را دست میدادند درصورت تحقق این امر ، ضمن اینکه ایجاد تعادل در سیاست خارجی و از هول حلیم ، توی دیگ نیافتادن هم تجربه خوبی شد در ماجرای اوکراین برای ما که عقلانیت به خرج دادیم و یکسری عهدشکنی های روسها ، یادمون مونده و مراقب بودیم که جوگیری ایجاد نشود . این نقشه ای هم که ارائه شد ، صرفا خطر را گوشزد کرد و این که روسها و حتی چینی ها اگر تکان نخورند ، حلقه واسط جغرافیایی شرق و غرب در خاورمیانه (ایران ) ، چندان در راستای سیاستهای آنها حرکت نخواهد کرد و در سالهای آتی باید منتظر عواقبش باشند
-
1 پسندیده شدهانچه من در یکی دو جای نیمه موثق در مورد خرید سوخو 35 دیدم این بود که توافق خرید 2 اسکادران سوخوی 35 قابل افزاریش تا 4 اسکادران اضافه بوده است. یعنی در صورت تامین بودجه و درخواست ما این 24 فروند تا 72 فروند قابل افزایش هستند. امیدواریم که خبر درست باشه. چون 24 فروند سوخو نسبت به تهدیدات اطراف ما واقعا چیزی نیست. طبق گزارش بابک تقوایی این 24 فروند طی نیمه اول سال 2022 تحویل میگردد https://www.aerotime.aero/29867-iran-could-pick-up-egypts-rejected-su-35s
-
1 پسندیده شدهسلام و وقت بخیر از این عروسک خرسی واسه ما رفیق در نمیاد....تاریخ نگاه کنین فقط ...کی دوست ما بودن 1400سال پیش مولا علی{ع} گفتن : چه بسیارند عبرتها و چه اندکند عبرت گیرندگان کاش اقلا در بستن قراردادها زرنگ باشیم تا باقیمانده کشور دیگه مفت ندیم
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی 182 سامانه مجید: تکنیکال ساخت صنعت تکنیکال ها در دوران اخیر به شدت مورد اقبال گروه های شوروشی و شبه نظامی قرار گرفته اند. از جمله دلایل عمده آن در درجه اول تحرک بالای این ادوات است که آنها را مناسب جنگ نا متقارن و نبرد در میادین ناهموار می کند و دوم ارزان تر و در دسترس تر بودن پلتفرم های تجاری که برای آنها استفاده می شود است. اما همین دلایل تحرک بالا، توان آفرود مناسب، سادگی تعمییر و نگه داری و هزینه های به نسبت کم موجب شد تا پس از آن ارتش های رسمی کشورها، از جمله حتی ارتش هایی که منابع مالی قابل توجهی در اختیار دارند، نیز به سمت استفاده از این ادوات سوق پیدا کنند. این مورد موجب شد که سطح فن آوری ساخت ازساخت کارگاهی به ساخت کارخانه ای و صنعتی ارتقا پیدا کند هر چند مفهوم پشت ساخت این تجهیزات کماکان ثابت بود. عمده ترین حوزه جغرافیایی که تکنیکال ها در آن به کار گرفته شده اند خاورمیانه می باشد، البته در برخی نقاط و درگیری های دیگر نیز این ادوات حضور قابل توجه داشته اند که از جمله آن می توان به Chadian–Libyan conflict در اواخر دهه 1980 اشاره کرد که در آن نیروهای چاد که تحت حمایت فرانسه بودند با اتکا به تکنیکال ها قوای زرهی لیبی را عقب زده و در جنگ پیروز شدند. تاثیر این تکنیکال ها در این درگیری تا آنجا بود که حتی این جنگ را “Toyota War” نامیدند. نیروهای چاد در این درگیری حدود 1000 نفر تلفات متحمل شدند و تعداد انگشت شماری از تکنیکال های آنها از بین رفت. در طرف دیگری اما ارتش لیبی بیش از 7000 نفر از نیروهای خود را از دست داد و در میان خسارات دیگر صد ها دستگاه از انواع ادوات زرهی و تانک هایش نابود شد یا به غنیمت گرفته شد. اما در کنار تمامی این توانایی ها و حسن شهرت ها تکنیکال ها ضعف های قابل توجهی نیز دارند. در نبود حفاظت مناسب و خلا امکانات شناسایی و آگاهی محیطی موثر، عمده ترین ضعف کاروان های تکنیکال را می توان در برابر حملات هوایی – جنگنده، پهپاد، بالگرد – دانست. اگرچه بسیار از تکنیکال ها به تسلیحاتی همچون zpu و zu-23 با ماهیت ضدهوایی مجهز هستند اما به دلیل نشانه روی چشمی که موجب عدم دقت کافی و ناتوانی در شب و یا شرایط آب و هوایی نا مناسب می شود و نیز برد و ارتفاع درگیری محدود این توپ ها به سرعت قافیه نبرد را در برابر تهدیدات هوایی واگذار می کنند. سامانه پدافندی مجدید، تکنیکال جدید ایران اما می تواند تا حد قابل توجهی ضعف نیروهایی را که توان تحرک شان مبتنی بر تکنیکال است را برطرف کند. این سامانه در یک پیکره بندی کامپکت ( جمع و جور) و کاملا پرتابل علاوه بر آنکه می تواند با لینک شدن به رادارها در یک جنگ شبکه محور به کار گرفته شود، با اتکا به تجهیزات الکترواپتیک خود نیز می تواند به کشف و رهگیری تهدیدات به صورت پسیو اقدام کند. هر یک از این تکنیکال ها می تواند آسمان نبرد را در دایره ای به قطر 16 کیلومتر برای هواگردهای دشمن و دیگر تسلیحات هواپایه همچون موشک های کروز ناامن کند در حالی که به دلیل متحرک بودن و عملکرد پسیو آن کشف و نابودی آن کار دشواری ست. از سوی دیگر به دلیل ارزان بودن به نسبت سامانه هایی چون TorM2 امکان به کارگیری آن در تعداد گسترده وجود دارد. در کنار نقاط قوت یاد شده ضعف هایی نیز در این سامانه وجود دارد. اول آنکه اگرچه در روی کاغذ هر سامانه توان مسلح شدن با 8 موشک AD-08 را داراست، اما در عمل به دلیل محدودیت های اقتصادی در عمل بسیار بعید است که هر سامانه با بیش از 4 موشک مسلح شود. در رزمایش پدافندی اخیر نیز به رغم حضور چند دستگاه سامانه مجید حتی یک سامانه به 8 موشک مسلح نبود. آنچنان که این مشکل هم از جهت اقتصادی و هم ضعف دانش در مورد میادین نبرد مدرن و هم عدم کفایت لازم در فرماندهی که منابع محدود را صرف موازی کاری های بی حاصل می کند، در دیگر سامانه های پدافندی دیگر ایران نیز دیده می شود: تجهیز آتش بارهای سامانه های مرصاد-16 و 3خرداد به لانچر های 3 فروندی، تجهیز سامانه 15 خرداد به تنها 3 لانجر 4 فروندی، در اینجا نیز به احتمال زیاد این قاعده با شدت بیشتری تکرار خواهد شد به نحوی که حتی سامانه های مجید مسلح به 4 موشک نیز چندان پرتعداد نبوده و عمده سامانه های عملیاتی به تنها 2 فروند موشک مجهز شوند. از این رو این سامانه ها (همانند عمده تجهیزات پدافندی ایران) اگرچه دربرابر تعداد محدود هواگردهای دشمن می توانند عملکرد درخشانی داشته باشند، اما در برابر حملات انبوه دشمن برای out number کردن آنها چندان به زحمت نمی افتد. سناریوی مشابهی در حملات اسرائیل به پایگاه های نظامی در سوریه مرتبا رخ می دهد، در هر حمله معمولا بین 8 تا 15 فروند موشک دلیله شلیک می شود، سامانه های پدافندی سوریه در بهترین حالت تنها چند فروند از موشک ها را نابود می کنند و باقی موشک ها هدف از پیش تعیین شده و حتی خود سامانه های پدافندی را نابود می کنند. در نتیجه در مورد سامانه مجید نیز اگرچه در بکارگیری در کمین ها و یا در برابر حملات محدود می تواند موثر باشد، اما عمده ترین ضعف آن در برابر حملات انبوه خواهد بود. دومین مشکل عمده این سامانه این است که در حال حرکت قادر به شلیک نیست که موجب می شود به عنوان یک تکنیکال از مزیت اصلی اش که توان تحرک قابل توجه بوده فاصله بگیرد. البته این مشکل به نظر به دلیل ضعف در استحکام و کیفیت وانت های به کار گیری شده است که موجب می شود نتوانند فشار ناشی از شلیک موشک را تحمل کنند، در حالی که در مورد هدف یابی و کنترل آتش در حین حرکت مشکلی وجود ندارد. از این رو در صورت استفاده بر روی یک پلتفرم توانا تر این مشکل قابل حل خواهد بود. اما چنانچه محدوده این بحث را از نبردهای زمینی به دامنه دریا بکشانیم و قایق های تندرو را به عنوان تکنیکال های دریایی در نظر داشته باشیم مشاهده می کنیم که این قایق ها نیز در برابر حملات هوایی ضعف عمده ای دارند و توان پدافندی محدودی که بر روی برخی از قایق های تندروی ایران با استفاده از توپ های پدافندی همجون zu-23 ایجاد شده همانند نمونه های زمینی شان در برابر تهدیدات هوایی چندان کاری از پیش نبرده و طعمه هواگردهای دشمن می شوند. تجهیز قایق های تندرو به نمونه دریاپایه سامانه مجید، به عنوان تکنیکال های دریایی که بخش قابل توجهی از استراتژی دریایی ایران را خصوصا در محدوده خلیج فارس و تنگه هرمز تشکیل می دهند. می تواند معادله پدافند دریایی را به طرز قابل توجهی دگرگون کند و تبدیل به سلاحی مهلک در برابر هواگردهای دشمن، خصوصا بالگرد ها و پهپاد ها باشد.
-
1 پسندیده شدهآمریکایی ها حتی برخی تحریم هاشون را هم منعطف اجرا میکنند. الان کشورهایی هستند که با روس ها تبادلات نظامی دارند و اتفاقی هم رخ نمیده چون امریکا است که تصمیم میگیره بعد از وضع یکسری تحریم چه برخوردی با نقض کنندگانش داشته باشه. ایطنوری یک ابزار فشار منعطف در اختیار داره که بستر قانونیش را از قبل فراهم کرده (مصوبات کنگره و سنا حتی تا مرحله امضا توسط رییس جمهور یک جور و بعدش هم یکجور) و فقط میزان فشاری که مورد نیاز حاکمیتش هست در برابر کشورها و کشور هدف تعیین میکنه که چطور عملیش کنه. جایی در مورد کشوری یا کشور هدف تصمیم میگیره چندان حساس نباشه چون اهداف دیگه ای مهمتر هست و با انعطافی که اینجا به خرج میده جای دیگه از هر دو کشور امتیاز میگیره (در حقیقت بدون دادن هیچ امتیازی و تنها با وضع یک قانون و نحوه اجراش (دادن ابزار به دست رییس جمهور و فضاسازی های پیرامونیش) دولت مستقر آمریکا یک چماق و هویج استثنایی در اختیار داره که راهبردها و اهدافش را پیش ببره. حالا بماند فرض اجرای کامل کاتسا هم این قانون به هدف خودش میرسه چون کشورهایی مثل فرضا چین و پاکستان و ترکیه و ... را از مدار خارج میکنه و این یعنی روس ها تنها میمونند و هم مراوده تجاری/نظامی ایران را براش سخت میکنند چون روسها خودشون را یکه تاز احساس میکنند و هم شرکتهای دیگه و کشورهای دیگه را حذف میکنند و اینطور راحت تر میتونند ابزار و چماق یا هویج دیگه ای برای روس ها پیدا کنند تا از دو طرف باز امیتزا بگیرند وقتی تامین کننده منجصر به یک کشور بشه. چیزی که وجود داره در اصل هم اینه که شما وارد سهل انگاری خطرناک نقض برجام و عدم پاسخ میشی. صریحا و رسما تحریم تسلیحاتی ایران بعد برجام نقض آشکار برجام هست. (خصوصا اینکه این مطئله تحریم تسلیحاتی با کلی تبلیغات و بسیرا گرون هم به ایران در برجام فروخته شده ) و وقتی موردی به این مهمی را به راحتی مقض کنند و ایران سکوت کنه (اقدام عملی نکنه) رسما یعنی برجام فقط و فقط و فقط تعهد یکجانبه ترکمنچایی است و دیگر هیچ و روند تا اخرین جزییات برجام پیش میره ولو به شکل پنهان طوریکه ایران نتونه ثابت کنه نقض رخ داده و به روح برجام و ارواح و اشباح متوسل بشه برای توجیه.
-
1 پسندیده شدهمیراژ های نیروی هوایی با استتار جدید و باز هم بدون سلاح
-
1 پسندیده شدهپویا نمایی از سوخو۳۰ در لباس نیروی هوایی ایران https://uupload.ir/view/aircraft.vr_14000814_204315555_wz0i.mp4/
-
1 پسندیده شدهبخش دوم و پایانی محدودیتها ، بلای جان 2اس15 براساس برنامه های اولیه ، آزمایشهای اولیه دولتی این سلاح خودکششی قرار بود از اوایل سال 1979 آغاز شود ،اما بدلیل مشکلات تولید این آزمایشها ، دو سال به تعویق افتاد و پس از بروز مشکلات جدیدتر ، به سال 1983 روند آهسته تری به خود گرفت و در حالی که نتایج آزمایشها ، مبهم بود ، نمونه های تولیدی به دپوهای ارتش منتقل گردید . در واقع ، شاسی این توپ به دلیل سابقه عملیاتی بودن ، چندان مشکلی نداشت و سلاح اصلی نیز بدلیل اینکه نمونه های کششی آن ، به قدر کافی تست شده بودند ، نمی بایست مشکلی در جریان آزمایش ها بوجود می آوردند . با این حال می توان چنین تحلیل نمود که علیرغم تولید 3 دستگاه اولیه تا سال 1985 و نبود هیچگونه توصیه برای پذیرش سریع و راه اندازی خط تولید ، ظهور سخت افزارهای زرهی جدید که به زره های ترکیبی در بخش پیشانی مجهز بودند ، باعث گردید تا ارتش شوروی به این نتیجه برسد که توپهای با کالیبر 100م.م قابلیت درگیری موثر با این اهداف را نداشتند و همین امر باعث تعطیلی خط تولید این نمونه گردید . با اعلام تطیلی پروژه ، سامانه های جدید بطور کامل از روی شاسی های تولید شده برچیده شد و همه نمونه ها به مرکز ذخیره سازی ارتش ارسال گردید ، هر چند یک نمونه از این خودرو در سال 2020 بازسازی و در نمایشگاه دائمی "پیروزی " در نیژنی نووگراد به نمایش گذاشته شد ،اما مهمترین جزء این خودرو ، یعنی رادار کنترل آتش از روی آن حذف گردید . مکان یاب توپخانه اگرچه خودروی ضد تانک خودکششی 2اس15 هرگز وارد خط تولید نشد ، اما این مساله مانع از ارزیابی سامانه ها و ایده های جدید مطرح شده برای آن نگردید ، چنانکه ارتش شوروی تصمیم گرفت تا از سامانه 1A32 برای بهینه نمود عملکرد واحدهای توپخانه خودکششی خود استفاده نمود . بدین ترتیب ، در حالی که سامانه های اپتیکی در شرایط اقلیمی خاص نظیر تاریکی ، بارندگی ف گردو غبار و دود دچار محدودیت عملکرد می شوند و این بطور خودکار بر دقت آتش تاثیر منفی برجای می گذارد ، کاربرد فاصله یابهای لیزری اولویت پیدا می کند ، اما سامانه 1A32 ضمن قرارنگرفتن تحت تاثیر شرایط بد اقلیمی ، قابلیت تعیین جهت و فاصله تا هدف را با دقت بالایی به خدمه میدهد که انتقال این داده ها به یک رایانه بالستیک میتواند دقت سلاح را تا حد بسیار زیادی افزایش دهد . حتی استفاده ترکیبی از سامانه های اپتیکی و 1A32 پتاسیل دقت آتش را به شکل شگرفی بالا خواهد برد . با تمامی مزیتهای نامبرده ، این سامانه چندان بی عیب نیز نیست . آنتن این سیستم درست در بخش جلوی برجک قرار می گرفت و بدلیل عدم وجود هرگونه پوشش محافظتی ،در برابر اصابت گلوله و ترکش بسیار آسیب پذیر بود ، ضمن اینکه تهدید بسیار خطرناکتر ، یعنی جنگ الکترونیک دشمن نیز باعث میشود تا ریسک اتلاف مهمات نیز پدید آید . توپ 2A29R Ruta از نمای پشت . به سامانه 1A31 در سمت چپ این توپ دقت کنید ! پتانسیل تحقق نیافته به لطف کاربرد سامانه هدایت آتش راداری ، قرار بود تا توپ ضد زره خودکششی 2اس15 کیفیت رزمی قابل ملاحضه ای را به نمایش گذارد ،اما بدلیل تاخیرهای پی درپی ، پس از شروع آزمایشها ، این سیستم دیگر الزامات صحنه نبرد را برآورده نمی ساخت و این چشم انداز برنامه را تیره و تار ساخت .،اما توسعه سامانه کنترل آتش راداری این برنامه ، برای استفاده در سیستم های جنگ افزاری جدید ، روندی امیدوار کننده بود . در واقع درست بلافاصله پس از توقف این پروژه ، ایده نصب مکان یاب توپخانه بر روی توپهای سنگین خودکششی نیز به محاق رفت ،اما با آغاز برنامه ساخت توپ Coalition-SV این ایده دوباره مورد توجه قرار گرفت با این تفاوت که از این رادار برای اندازه گیری سرعت پرتابه ها و نه جستجوی اهداف ، استفاده شود . شاید در آینده ، سامانه های جستجوی کامل تری براساس مفهوم ترکیبی اپتیک – رادار پدید آید ، اما تا کنون ، تنها سامانه ضد زره خودکششی 2اس15 بدان مجهز شده است . پی نوشت : 1- بن پایه 2- بن پایه 3--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهحملات بی امان فانتومهای افسانهای ایرانزمین علیه عقبهی دشمن بعثی و قطع خطوط و شریانهای لجستیک ....... https://uupload.ir/view/nabard.dar.aseman_14000320_094357765_a294.mp4/
-
1 پسندیده شدهسلام به همه فکر کنم این بار خبرخرید های هوای ایران دارای یه مقدار قطعیت بیشتر باشه . چند تا دلیل دارم که در زیر میگم اساتید نظر بدن ممنون می شم. اول تجربه نبرد سوریه و یمن که نشون داد نبود نیروی هوای چقدر ازار دهنده است. دوم ایجاد تنش های با ترکیه که نیروی هوای خوبی داره و قبلا درگیری با اونها را خیلی ها جدی نمی دونستند ولی الان چرا یه مقداری جدی شده. سوم سردار باقری از اون دست فرمانده های هست که حرفاش به شدت قابل استناد هست. چهارم انتخاب یه خلبان هواپیمای روسی به عنوان فرمانده نیروی هوای که با هواپیماهای شرقی اشنای خوبی داره. پنجم صحبت های پراکنده برخی مسولین به ویژه رهبری در مورد نیروی هوای تراز انقلاب اسلامی. حلا واقعا اگه خبر ها درست باشه ورود این هواپیما ها و هزینه هاش آیا ضربه ای به خود کفای نیرو هوای و طرح های آن نیست ؟؟آیا بد عهدی روس ها در قضیه اس400 و میگ 29 تکرار میشه؟به نظرمن اگه این پول صرف تهیه زیر ساخت برای تولید یه هواپیمای کوچیک حتی در ابعاد اف 16 هم می شد خیلی بهتر بود.ما حتی به جی 10 ایرانی هم رازی هستیم به خدا. اساتید نظر بدن ممنون می شم...
-
1 پسندیده شدهبسم ا... یک مقداری سوخو-30 اس ام ببینیم https://www.aparat.com/v/MR6uW/جنگنده_چندماموریته_(_مولتی_رول_)_سوخو-30_اس_ام
-
1 پسندیده شدهسلام، بر پایه چه داده ها یا آگاهی می فرمایید این سامانه ارزان و کم قیمت است؟ البته نمی گویم نیست ولی منظور این است که هیچ مرجع مستقل و قابل اطمینانی برای بررسی بهای تمام شده جنگ افزارهای تولیدی یا خریداری شده در کشور وجود ندارد. در بحث جنگنده و موشک (کدام بهتر است) هم همواره ادعا می شود موشک ارزان تر است بدون این که هیچ داده قابل اطمینانی در این زمینه وجود داشته باشد. بر پایه گفته های جناب حاجی زاده هر موشک اسکاد بی برای کشور ۲ تا ۳ میلیون دلار آب می خورده است و هر دستگاه پرتابگر آن هم همین بها را داشته است. یعنی بهای یک پرتابگر اسکاد و یک فروند موشک روی آن برای کشور تا ۶ میلیون دلار تمام می شده است که قطعا” از بهای خرید جنگنده اف ۵ در آن سالها بیشتر بوده است. گویا اکنون این میزان در موشک گروه فاتح با توجه به تولید انبوه و برخی نوآوریها کاهش چشمگیری یافته است. چینش و معماری سامانه مجید از سامانه چینی FB-6 الگوبرداری شده است که در آن دو خودروی جیپ وجود دارد: خودروی نخست برای حمل رادار جستجو و شناسایی (نه درگیری) و خودروی جیپ دوم حامل موشک. تغییرات زیر در سامانه ایرانی نسبت به نمونه چینی مشاهده می شود: - با توجه به این که جنگ افزارهای محمول پهپادهای مدرن امروزی حتی پهپاد مهاجر ۶ ساخت کشورمان برد بیشتری از موشکهای سامانه FB-6 دارند، موشک سامانه مجید از موشک سامانه جدیدتر FB-10A چینی با برد بیشتر الگوبرداری شده است. بنابراین و برپایه اصل پیش دستی احتمال این که شکارچی (مجید) طعمه شکار خود (پهپاد) شود بسیار کمتر می شود. - یک سامانه پسیو الکترواپتیک جانشین سامانه راداری سامانه FB-10A شده است. این ویژگی کمک شایانی به سامانه مجید در محیط های جنگ الکترونیک می نماید. بنابراین به نظر می رسد مهندسان ایرانی بر پایه نیازهای دفاعی کشور و یا تهدیدات پیش رو سامانه مجید را با الگوبرداری از دو سامانه چینی FB-6 و FB-10 طراحی و تولید کرده اند. البته این که خود چین و کارشناسان آن نیز در این پروژه نقش داشته اند به راحتی قابل اثبات نیست. به هر روی باید صبر کرد تا آشکار شود از میان چندین گزینه معرفی شده برای سامانه های برد کوتاه کشور، سرانجام کدام یک برنده خواهد شد تا به تولید انبوه برسد. سامانه FB-6: http://www.chinanews.com/mil/hd2011/2012/11-16/148512.shtml#nextpage موشک سامانه FB-10 (به تغییر قطر بدنه موشک در تصویر توئیتر و شباهت موشک و کنیستر آن با موشک و کنیستر سامانه مجید دقت کنید) https://twitter.com/jesusfroman/status/1441668330721628163 http://2.bp.blogspot.com/-HXwW81JC1Qc/VHKaSHfbOYI/AAAAAAAAkvM/AUtOlBoO_HE/s1600/FB-10%2BSurface-to-Air%2BMissile%2BSystem%2BCHINESE%2BEXPORT%2B%2Bshort-range%2Bair%2Bdefense%2Bsystem%2B(3).jpg
-
1 پسندیده شدهپیشران غزه پهپاد غزه با 21 متر فاصله سر دو بال، سقف پروازی 35000 پا و وزن برخاست 3100 کیلوگرم سنگین ترین پهپاد ساخت ایران هست. سپاه پاسدارن سالها کاربر هواپیمای توربوپراپ توکانو هست. و با موتور توبوپراپ این هواپیما آشنایی کامل دارد. توکانوهای سپاه از موتور پی تی6 استفاده میکنند تا قدرت لازم برای به پرواز درآوردن توکانوی تمام مسلح به وزن بش از 3160 کیلوگرم را فراهم کنند. بیشتر وزن برخواست توکانو تقریبا برابر با وزن برخواست غزه هست از این رو به نظر می رسد غزه از همان موتور پی تی 6 به کار رفته در توکانو استفاده میکند. موتور به کار رفته در توکانو پیشران PT6-A25C با قدرت 750 اسب بخار است که در نتیجه پیشران توربوپراپ غزه هم 750 اسب بخار قدرت دارد. میزان بار قابل حمل در مورد میزان بار قابل حمل غزه دو گفته توسط سپاه پاسدارن بیان شد: غزه در ماموریت های شناسایی/اطلاعاتی 500 کیلوگرم تجهیزات حمل میکند و در ماموریت های رزمی 13 بمب. پهپادهای ساخت هوافضای سپاه فقط بمبهای 35 کیلویی سدید را حمل میکنند. بر اساس شواهد غزه هم همین بمب ها را استفاده خواهد کرد یعنی 445 کیلوگرم تسلیحات. در این صورت در مور میزان بار قابل حمل توسط پهپاد غزه 2 احتمال مطرح است: 1- میزان بار قابل حمل غزه 500 کیلوگرم است که در ماموریت های شناسایی/اطلاعاتی صرف حمل تجهیزات الکترونیک می شود و در ماموریت های رزمی جهت حمل بمبهای سدید استفاده می شود. و به دلیل کمبود جایگاه های تعبیه شدهی حمل سلاح بر روی پهپاد، غزه به جای 15 بمب تنها 13 بمب حمل می کند. 2- غزه میتواند همزمان 500 کیلوگرم تجهیزات الکترونیک به همراه 13 بمب را حمل کند در این صورت میزان بار قابل حمل توسط غزه به 945 کیلوگرم خواهد رسید که عددی قابل قبول است. توکانو نیز توان حمل 1 تن سلاح را داراست پس عدد 945 کیلوگرم غیر واقعی و دور از ذهن به نظر نمیرسد. مداومت پروازی دو عدد برای مدوامت پروازی غزه بیان شده است. عدد 35 ساعت و 20 ساعت. احتمالا این دو عدد اینگونه قابل تفسیر هستند که پهپاد غزه در ماموریتهای گشتی توانایی 35 ساعت پرواز را دارد و در ماموریت های رزمی و در حالت حمل کامل سلاح این میزان کاهش پیدا کرده و به 20 ساعت میرسد. پهپاد غزه از لحاظ ابعاد هم اندازه پهپاد ام کیو9 ریپر است بنابراین باید وزن مشابه ریپر داشته باشد که در صورت استفاده غزه از پیشران 750 پوندی چرا سپاه با وجود وزن تقریبا برابر اما از موتور ضعیفتری استفاده کرده است؟ با وجود در دسترس بودن انواع پیشرانه های توربوپراپ شرکت پرات اند ویتنی، سپاه موتورهای حداقل 900 اسب بخاری این شرکت را استفاده کند تا میزان حمل بار به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کند. گرچه ممکن است وزن برخاست 3100 کیلوگرمی غزه مربوط به حالت لود کامل نباشد بلکه تنها وزن همراه با سوخت باشد که در این صورت ممکن است از پیشرانه های 900-950 اسب بخاری پی تی 6 استفاده شده باشد. با وجود گذشت سالها از به خدمت درآمدن شاهد129 تا کنون این پهپاد با بمبهای سدید مشاهده شده و هیچ گونه موشکی در حالت پروازی همراه این پهپاد نبوده است که برزگترین ضعف شاهد129 است. برای پهپاد غزه هم فقط از حمل بمب گفته شد و به نظر می رسد سپاه برنامه ای برای استفاده از موشک های هوا به زمین ضد زره مانند الماس یا قائم 114 و یا موشکهای بینا نداشته باشد. در صورتی که غزه یک تن بار را بتواند حمل کند به گزینه ای بسیار مناسب جهت گشت دریایی و مکمل شناسایی پدافند تبدیل می شود. می توان غزه را به تجهیزات کشف زیردریایی و تانکرهای سوخت خارجی مجهز کرد تا در اقیانوس هند به شناسایی زیردریایی های دشمن بپردازد. استفاده از تانکرهای سوخت خارجی مداومت غزه را تا بیش از 40 ساعت افزایش خواهد داد. همچنین در نقش پدافند نیز می توان آن را به رادارهای هوابرد قابل حمل توسط پهپاد مجهز کرد و به عنوان ابزار کشف هوابرد در ارتفاع بالا به کشف اهداف متخاصم مبادرت کند.
-
1 پسندیده شدهسلام، وقت به خیر. بابت رونمایی خوب و با کیفیت تشکر میکنم از همه دست اندرکاران. البته هنوز اصحاب رسانه ضعف دارند در انجام وظایف چون ابتدا که رونمایی شده بود می گفتند در ماموریت های شناسایی توان حمل ۵۰۰ کیلوگرم محموله را دارد که معلوم شد شعاع پایش ۵۰۰ کیلومتری است. و اما خود پهپاد، که از نظر اندازه در حدود mq-9 آمریکایی است. با مقایسه موارد اعلام شده و استنباط از تصاویر ابعادی برابر یا نزدیک دارند. برای مثال فاصله دو سر بال برای غزه ۲۱ متر و برای mq-9 میزان ۲۰ متر است. ابعاد افراد هم در کنار پهپاد گویای نزدیکی اندازه به پهپاد آمریکایی است، اما رقم بیشینه وزن برخواست اعلامی (اگر صحیح باشد) حدود ۳۴ درصد کمتر از نمونه آمریکایی است. ظاهر پهپاد به نسبت برادر خود شاهد ۱۲۹ آیرودینامیک تر و با رعایت اصول پنهانکاری بیشتر است، برای مثال سطح مقطع بدنه دیگر استوانه ای نیست و در زیر پهپاد حالتی صاف دارد. برامدگی محل نگهداری آنتن ارتباط ماهواره ای آیرودینامیک تر شده است. ارابه های فرود اصلی بزرگتر و قوی تر شده و حالا دارای مکانیزم جذب ضربه فرود توسط سیستم تعلیق هستند و ارابه فرود جلویی مکانیزم جذب ضربه پیشرفته تر و قوی تری دارد. بال های اصلی از بخش بالایی در شاهد ۱۲۹ به سمت میانه ی بدنه در غزه حرکت کرده. یک بالچه تثبیت کننده در زیر بخش موتور پهپاد برای پایداری بیشتر تعبیه شده. با توجه به عکس موجود از چمروش، به دو علت قطعاً موتور غزه متفاوت از چمروش است. ابتدا اینکه توان چمروش در اندازه ای نیست که بخواهد غزه را به پرواز در آورد و دوم اگر به تصاویری که در آن تکنسین ها مشغول اسمبل کردن بال ها بوده و همزمان تکنسین هایی در حال کار بر روی آنتن شاهد ۱۲۹ پشتی هستند روکش موتور باز است و کاملاً ظاهر موتور از چمروش متفاوت است. در بخش اپتیک، مورد رونمایی شده بسیار پیشرفته تر از موارد پیشین بوده و دارای ۳ نوع تصویر برداری است که حدس بنده بر این است سه نوع شامل تصویربرداری مرئی، LWIR و SWIR هستند که البته این بخش قطعی نیست و نظر شخصی است. مهمترین قسمت یعنی توان حمل غزه که اعلام شده است توانایی حمل و پرتاب ۱۳ بمب را دارد. فارغ از ابعاد و وزن بمب ها چینش های مختلفی برای این پهپاد امکان دارد که در دو دسته جای می گیرند: اول دو پایلون حمل زیر هر بال و یکی در زیر بدنه در مجموع ۵ پایلون. برای مثال در این حالت موارد زیر متصور است. ۳-۳-۱-۳-۳ ۲-۲-۵-۲-۲ که بسیار بعید است. دوم سه پایلون زیر هر بال و یکی زیر بدنه، در مجموع ۷ پایلون. برای مثال در این حالت موارد زیر متصور است. ۲-۲-۲-۱-۲-۲-۲ ۱-۲-۲-۳-۲-۲-۱ ۱-۱-۳-۳-۳-۱-۱ و غیره در هر حال ترکیب یک پرنده بدون سرنشین با مداومت پروازی بالا و ۱۳ بمب در کنار سرعت پرواز مناسب ترکیبی مهلک برای ستون های زرهی، بخش های پدافندی و سایر بخش های یک نیروی نظامی کلاسیک یا تروریست های منطقه خصوصاً تروریست های تحت پوشش ترکیه در سوریه است. در یک نبرد کلاسیک می توان با یک فروند غزه مسلح به بمب های بالدار کوچک و یک فروند شاهد ۱۸۱/۱۹۱ میتوان کابوسی برای پدافند هوایی کشور های منطقه ایجاد کرد، کابوسی که خواب را برای سال ها از چشمانشان می رباید. البته که با وجود این تنوع پهپادی در کشور دست طراحان عملیات ها و نیروهای نظامی برای عملیات های سرکوب پدافند فقط با اتکاء به توان پهپادی بسیار باز است. امیدواریم با دیدن این پهپاد در آسمان سوریه ما دو چندان شاد شده و خواب بر تروریست ها حرام گردد. در انتها این پهپاد کار برزرگی است اما کارهای نکرده بسیاری نیز وجود دارد. امید است روزی برسد که ایران عزیز در اندازه ابر قدرت های جهانی توان آفندی، پدافندی، اقتصادی و سیاسی داشته باشد. خداقوت به تمامی زحمتکشان واقعی در این مرز و بوم. شرمنده که به علت عدم دسترسی به کامپیوتر مجبور شدم بدون عکس مطلب را ارسال کنم. اگر عزیزان مدیر وقت و حوصله داشتند به پست تصاویری اضافه کنند. سپاس.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاین طرح رو سالها قبل در مباحث مربوط گفته بودیم ، حدود سالهای 84 85 86 ! بعد از گذشت این همه سال ، هنوز هم نظرم رو حذف بال ثابت است و برای پرواز از باند نیاز به بال متحرک نداریم. بال ثابت باعث میشود در ناو هواپیمابر فضای نگهداری و مسافت تیک آف کاهش یابد. قدرت مانور اف14 در حالت مسلح چقدر است؟ در حدود 7 جی! اف15 در حدود 9 جی! تفاوت اصلی فقط در سازه نیست ، تفاوت در اختلاف قدرت موتور تی اف30 با اف110 است ، بال متحرک هم باعث میشود زمان طلایی برای واکنش افزایش یابد ، در نبردهای گذشته مهم نبود ، ولی امروز همین زمان میلی ثانیه برای باز و بسته شدن بالها باعث بقا یا فنای جنگنده میشود. یک جفت موتور قوی با تراست مجموع 300 کیلونیوتن روی تامکت بدون بال متحرک سوار کنید تا از مزایای هزمان اف14 و اف15 برخوردار شوید. این راه رو هم باید طی کرد ، کاری به تهدیدات نداشته باشید ، در هر صورت خرید یا تولید باید این را در نظر بگیریم که طی چند سال نمی توان به توازن قوای هوایی دست یافت.
-
1 پسندیده شدهمخاطب من جناب 100 بود نه شما ربط دادن بحران ما به سوریه همون قدر بی ربطه که بعضی ها بحران های شوروی رو به افغانستان ربط میدن. کسی هم اینجا پول به پای سوری ها نریخته.
-
1 پسندیده شدهجناب ۱۰۰ عزیز یادم میاد شما گفته بودین دیگه به این فروم برنمیگردین. دیونمون کردی به خدا با این تزلزل رفتاری قبل از شما هم عده ای بودن که میگفتن سوریه یکسال هم دووم نمیاره. اون برادران از این فروم رفتن ولی پرزیدنت اسد محکم سر جاش نشسته.
-
1 پسندیده شدهبنام خداوند بخشنده مهربان با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست پیش از این و در سه تاپیک پیشین به اتفاق ، به زندگی سه تن از نام آوران گمنام دفاع مقدس پرداخته بودیم. یعنی شهید بهمن دُرولی ، شهید مرحمت بالازاده و شهید احمد بابائی. در این تاپیک نیز طبق روال پیشین به معرفی یکی دیگر از قهرمانان نسبتا گمنام دفاع مقدس خواهیم پرداخت : نامه رئیس جمهور بهمن ماه 1361 ساعت 2 بعد از ظهر ، زنگ در خانه به صدا در می آید. پدر که نزدیک ترین نفر به درب است ، آنرا باز می کند. خودروئی و دو نفر که متواضعانه سلام می کنند ، کادر چشم هایش را پر می کنند. یکی از آنها در حالی که لبخندی صمیمی بر لب دارد ، با دو دست نامه ای تقدیم می کند. آنها خداحافظی مبکنند و می روند ؛ ولی پدر چنان غرق نامه می شود که رفتن آنها را متوجه نمی شود. چرخی می خورد و به درون خانه می رود. چیزی غریب در دلش و التهابی شدید از جستجو در درونش شکوفه می زند. نامه از طرف رئیس جمهور وقت ، حضرت آیت الله خامنه ای است و او متعجبانه پشت و روی پاکت نامه را خوب نگاه می کند. با خود می گوید : رئیس جمهور کجا و منزل ما کجا ؟ شاید نامه مال کسی دیگر است و آنها اشتباهی آن را آورده اند. ولی آدرس دقیقا درست است ؛ نامه مربوط به پسرش حسن است. اما او بی آنکه متوجه باشد ، حریصانه نامه را باز می کند و می خواند : بسمه تعالی برادر حسن درویش ، فرمانده لشکر 15 امام حسن - علیه السلام شهادت پاسداران عزیز و سرافراز و سرخ رویان دنیا و آخرت ، برادران حسن باقری و مجید بقایی و برادران شهید همراه آنان را به شما همسنگر مقاومشان تبریک و تسلیت می گوییم و یاد همه کبوتران خونین بال انقلاب اسلامی را گرامی می داریم. امیدوار به رحمت خدا و مطمئن به پیروزی نهائی ، راه آن عزیزان را تا پایان ادامه دهید. " و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین " . سید علی خامنه ای ، رئیس جمهوری اسلامی ایران شهید حسن درویش ( اولین نفر از سمت راست ) در کنار مقام معظم رهبری امضای حضرت آیت الله خامنه ای در پائین نامه ، برق شادی را در چشمان پدر به همراه می آورد. ولی متعجبانه هنوز به عنوان نامه خیره شده است. همانجائی که نوشته شده : برادر حسن درویش ، فرمانده لشکر 15 امام حسن - علیه السلام پدر با خود می گوید : آیا درست نوشته اند ؟ حسن پسرم فرمانده لشکر است ؟ ولی چرا هر وقت می پرسیدم در جبهه چکاره ای ، هیچ وقت جواب درستی به من نمیداد و فقط می گفت که مثل همه بسیجی ها پست می دهم ؟! روی به آسمان می کند و و در حالی که همچنان خوشحال است ، زیر لب می گوید : خدایا شکر که پسرم فرمانده لشکر توست. بعد به تندی مثل بچه ای که بخواهد ناشیگرانه خطایش را بپوشاند ، در نامه را می بندد و در حیاط خانه ، نامه را به حسن می دهد. حسن نگاهی مشکوک به نامه می کند. آن را باز می کند و می خواند. متعجبانه می پرسد : پدر ، در نامه باز بود ؟ - نه بسته بود. پس کی آن را باز کرد ؟ پدر با شرمساری می گوید : ببخش پسرم ، من آنرا باز کردم. مثل کسی که دوست نداشته باشد ، جواب مثبت بشنود ؛ می پرسد : حتما آن را هم خوانده ای ؟ پدر با همان لحن شرمسار می گوید : بله فرزندم و فهمیدم که تو فرمانده ای ؛ چیزی که همیشه از من پنهان کرده بودی. حسن عقب عقب می رود و به جایی تکیه می دهد و می گوید : من فقط برای اسلام و اجرای احکام قرآن به سپاه رفته ام. به من فرمانده نگوئید. من خاک پای بسیجیان هستم. من فقط یک خدمتگذارم. حضرت امام با آن عظمت روحی اش می گوید : به من رهبر نگوئید ، خدمتگذار بگوئید و من که خاک پای اویم به خودم لقب فرمانده بدهم ؟ شهید حسن درویش در محضر حضرت امام ولی پدر با لبخند رضایت بخشی ، مثل کسی که قند توی دلش آب کرده باشند ، همچنان به حسن می نگرد. نگریستنی که هیچ شباهتی با نگاه های پیشین اش ندارد. سرلشکر شهید حسن درویش شهید حسن درویش در سال 1341 در روستای جعفرآباد از توابع شهرستان شوش دانیال در یک خانواده مذهبی و کشاورز چشم به جهان گشود. حسن در دوران ابتدائی بود که به دلیل شرایط حاصل از تقسیم زمین های کشاورزی (اصلاحات ارضی و انقلاب سفید) ، زمین کشاورزی خانواده حسن از دست می رود ، به همین علت مجبور به ترک روستا و خانه و کاشانه خود می شوند. مادرش می گوید : طاغوت زمین و زندگی ما را تصاحب کرد و منزل مان را در روستا با خاک یکسان نمود. ناچار به دزفول رفتیم و خانه ای کرایه کردیم. بعد ار آنکه زمین های کشاورزی خود را از دست دادند ، وضعیت اقتصادی خانواده در شرایط سختی قرار میگیرد. شهید حسن درویش (اولین نفر از سمت چپ) شهید حسن درویش که تاب و تحمل دیدن شرایط سخت خانواده اش را ندارد ، تا کلاس هشتم را در دزفول می خواند ولی پس از آن آستین همت را بالا زده و در کنار برادرش که دکانی اجاره کرده بود ، مشغول به کار می شود تا از این طریق بتواند بخشی از بار مشکلات اقتصادی خانواده را سبک نماید. در همین ایام است که حسن گمشده اش را در مسجد و محراب می یابد و در همان سنین نوجوانی شب ها جهت فراگیری قرآن در مجالس قرآن شرکت می کند. او عموما هر روز غروب از سرکار به خانه می آمد و سپس برای ورزش می رفت. وزنه برداری ورزش مورد علاقه او بود و هنوز هم وزنه هایش در خانه به یادگار مانده است. آغاز نهضت این شهید بزرگوار ، با شروع انقلاب در راهپیمائی ها حضوری فعال داشت. وی اعلامیه ها و عکس های حضرت امام (ره) را پخش می نمود. با پیروزی انقلاب اسلامی از اولین کسانی بود که در کمیته انقلاب اسلامی شهر شوش ، مشغول به حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب شد. با تشکیل سپاه پاسداران دزفول ، به عضویت این نهاد مقدس در می آید. با شروع جنگ تحمیلی وارد جبهه می شود و به خرمشهر اعزام می شود. با گسترش جبهه شوش به این جبهه اعزام می شود. با توجه به نیاز بکارگیری سلاح های سنگین ، برای طی دوره آموزش ادوات به ارتش مأمور می شود و ظرف مدت کوتاهی استفاده از سلاح های سنگین ار جمله خمپاره انداز 120 میلی متری را فرا گرفت و بعد از برگشت خود ، اقدام به آموزش برادران بسیجی و سپاهی نمود و واحد خمپاره انداز جبهه شوش را تشکیل می دهد. در حین عملبات رمضان ؛ از سوی قرارگاه کربلا به سردار حسن درویش ماموریت سازماندهی فرماندهی " تیپ 17 قم/شوش " ابلاغ می گردد. وی پس از مدتی تیپ 17 قم ( که بعدها به نام لشکر 17 علی ابن ابی طالب قم نامیده می شود) را به دوست و همرزم اش شهید مهدی زین الدین تحویل میدهد. شهید مهدی زین الدین فرماندهان قرارگاه کربلا ، وقتی توانمندی و پشتکار حسن را در تأسیس تیپ 17 قم/شوش می بینند ، دستور فرماندهی کل سپاه را در تشکیل تیپ بعثت به وی ابلاغ می کنند و شهید درویش با بهره گیری از تجارب همرزمان خود ؛ نظیر سرداران شهید حبیب الله شمایلی ، شهید عبدالعلی بهروزی ، شهید خداداد اندامی و ... ، تیپ ویژه بعثت را بنیان گذاری می کنند. اما از آنجائی که شهید درویش و همرزمانش ارادت خاصی به امامان معصوم داشتند ، با مشورت و همفکری آنان ، تیپ بعثت را به تیپ 15 امام حسن مجتبی (ع) تغییر نام می دهند. سردار سرلشکر شهید حسن درویش از ابتدای شروع جنگ در میادین نبرد (جبهه شوش) حضور یافت و به دلیل شایستگی خود به عنوان جانشین محور عملیاتی آن منطقه منصوب می گردد. وی به عنوان فرماندهی تیپ در عملیات های فتح المبین ، بیت المقدس ، رمضان ، محرم و والفجر مقدماتی حضور یافت و سرانجام در عملیات بدر مزد زحمات و تلاش های صادقانه و مخلصانه خود را گرفت و به جمع یاران شهید خود ، خصوصا فرمانده و مرشدش سرلشکر شهید دکتر مجید بقائی پیوست. شکارچی تانک با شروع جنگ تحمیلی در محور شوش ، حسن درویش از کناره کرخه تا شرق دجله سدی شد علیه مزدوران حزب بعث. آنگاه که لشکر خصم تا کنار رود کرخه به قصد تصرف شوش و جاده استراتژیک اهواز-اندیمشک آمده بود ، حسن با همان چند نیروی جان بر کف که تنها یک قبضه آر پی جی - 7 داشتند ، به جنگ تیپ 57 پیاده مکانیزه عراق رفتند و خواب را بر دشمن حرام کردند. دشمن قصد داشت با زدن پل بر روی رودخانه کرخه ، شوش را به تصرف خود درآورد ؛ ولی شناسائی به موقع شهید درویش ، مانع از فعالیت دشمن در آن دشت شد. مهارت شهید حسن درویش در استفاده از آر پی جی - 7 بی نظیر بود. او با درست کردن قایق های محلی ( که از باد کردن مشک و پوست بز درست می شدند) ، به آن طرف کرخه می رفت و به شکار تانک های دشمن می پرداخت. این اقدامات حسن تکیه کلام رزمنده ها شده بود و می گفتند وای بحال تانک های عراقی اگر با حسن مواجه شوند. اولین فرماندهی ؛ اولین پیروزی در اوایل جنگ ؛ مسئولیت جبهه شوش به او سپرده شده بود و ایشان ضمن آماده کردن نیروها در مورخه 25 فروردین 1360 ، طی عملیاتی با رمز " یا مهدی ادرکنی" به قلب دشمن زد. در این عملیات ظفرمند که با فرماندهی ایشان صورت گرفت ، قسمتی از تپه های استراتژیک منطقه شوش آزاد شد. در این عملیات تعدادی تانک و نفربر عراقی منهدم و نفرات زیادی از نیروهای دشمن اسیر و به پشت جبهه تخلیه شدند. با گسترده شدن جبهه شوش و نیاز به بکارگیری سلاح های سنگین ، او به ارتش مأمور شد و ظرف مدت کوتاهی استفاده از سلاح های سنگین از جمله خمپاره (خصوصا خمپاره 120) را فرا گرفت و بعد از برگشت خود ، شروع به آموزش برادران بسیجی و سپاهی نمود و یگان خمپاره انداز جبهه شوش را تشکیل داد. این یگان در عملیات فتح المبین ، نقش جاوادنه و غیر قابل انکاری از خود به یادگار گذاشت. فرمانده تیپ ساز چند روز بعد از عملیات فتح المبین ، بنا به دستور فرمانده وقت کل سپاه ، سردار محسن رضائی ، مأموریت تشکیل و فرماندهی تیپ مشترک 17 (متشکل از رزمندگان شهرهای قم و شوش ) به ایشان واگذار گردید که ظرف مدت 20 روز آن را تشکیل داد. تیپی که یکی از بهترین یگان های عمل کننده در عملیات رمضان بود. شهید حسن درویش (دومین نفر از سمت راست در ردیف دوم) و سایر فرماندهان ارشد سپاه شهید زین الدین (چهارمین نفر ایستاده) و شهید درویش (سومین نفر نشسته از راست) پس از تحویل مسئولیت تیپ 17 به شهید مهدی زین الدین ، مأموریت تشکیل تیپ 15 امام حسن مجتبی (ع) نیز به ایشان محو گردید که با تلاش شبانه روزی تشکیل و سازماندهی شد و بعدا به نام تیپ مستقل 15 تکاور دریائی معروف شد که نقش مهمی در عملیات های بزرگ خیبر و بدر در هورالهویزه ، شرق رودخانه دجله ، کنار اتوبان العماره- بصره و خطوط پدافندی داشت. شهید درویش و شهید شمایلی تمرینات تیپ آبی - خاکی امام حسن مجتبی (ع) تمرینات تیپ آبی - خاکی امام حسن مجتبی (ع) تمرینات تیپ آبی - خاکی امام حسن مجتبی (ع) تمرینات تیپ آبی - خاکی امام حسن مجتبی (ع) پرواز تا جاودانگی سردار حسن درویش ، پس از تشکیل تیپ امام حسن مجتبی (ع) ، مدتی به لبنان اعزام شد تا در آنجا به آموزش برادران لبنانی و فلسطینی خود بپردازد. پس از بازگشت از لبنان مجددا در لشکر 17 علی ابن ابی طالب مشغول به خدمت شد. حسن پس از مدتی با دستور فرماندهی کل سپاه مجددا به تیپ 15 آبی - خاکی امام حسن (ع) بازگشت و با فرماندهی این تیپ در عملیات های مختلف شرکت کرد. شهید حسن درویش ، چند ساعت پیش از شهادت سرانجام شهید حسن درویش ، فرمانده 23 ساله ای که ظرف دو سال دو لشکر مهم سپاه را تأسیس و فرماندهی کرد ، در عملیات بدر ، بصورت گمنام و بدون مسئولیت در کنار سایر بسیجیان به نبرد پرداخت و پس از انهدام چندین پاسگاه دریائی دشمن و در سخت ترین نقطه عملیات برای نابودی کمین های دشمن ؛ از ناحیه سر مورد اصابت تیر خصم قرار گرفت و جاودانه شد... شهید حسن درویش در کنار سرلشکر عزیز جعفری (فرمانده کل سپاه) شهید حسن درویش ، به همراه جمعی از فرماندهان وقت سپاه در محضر مقام معظم رهبری ------------- پ.ن : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند ------------------------------ گردآوری و باز نویسی: مهران 55 مالکیت معنوی : بازنشر مطالب این تاپیک فقط با ذکر Military.ir به عنوان منبع مجاز است. منابع : گردآوری از تیپ خوبان ، تبیان ، پایگاه اطلاعاتی شهدای خوزستان و ... http://hezbollah110.blog.ir/post/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4 http://hasandarvesh.blogfa.com/ http://t-khoban.blogfa.com/tag/%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4 http://manahel.mihanblog.com/post/739 http://www.tebyan-zn.ir/News-Article/Religion_Thoughts/holy_defence_review/god_men/martyr_biography/2012/4/19/59433.html http://safeer.blogfa.com/tag/%D8%AA%DB%8C%D9%BE-15-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%86 http://ahwaz.irib.ir/-/%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4 http://www.negahmedia.ir/media/show_video/15773
-
1 پسندیده شدهدرود توانایی ایران در ساخت رادار کاملا مطلوب است. من شرکت خصوصی می شناسم که همین الان 3 تا سیکر راداری مختلف در دست ساخت دارند تازه مهندس دیجیتال قوی هم ندارند یک سری افراد متوسط هستند. رادار سازی ما در بخش رادارهای جمع و جور هوا پایه از سال 1383 به اینطرف بسیار پیشرفت کرده است. من گلوگاه فناوری در ساخت هیچ راداری نمی بینم. این تکنولوژی در این کشور بومی شده و رادار سازهای ما حتی ایده های نوینی هم دارند. سال 1384 من یک رادار هولوگرافیک چیزی شبیه به SAR لازم داشتم برای تشخیص غیر مخرب ترک در عمق 3 متری فولاد داخل بویلرها که وقتی سپارش دادم به دوستان به من قیمت 4 میلیارد تومان و زمان یک سال و نیم دادند. در سال 1385 یک رادار پسیو می ساختند (البته نه PESA منظور من راداری است که هیچ نوع فرستندگی ندارد) و در قسمتی به مشکل خورده بودند که وقتی بررسی شد معلوم گردید یک بار دیگر به جای اینکه طراحی را به مهندس مخابرات بدهند، طراحی و پیاده سازی را به یک کارشناس ارشد مخابرات دانشگاه امیر کبیر داده بودند و مهندسان برق هم که عموما آشنایی محدودی با زبان C و معماری پردازنده ها دارند، بار دیگر حماسه آفریده بودند و 2500 تا 2600 برابر نیاز به توان پردازشی داشتند!!! که با تزریق یک مهندس معمولی کامپیوتر به پروژه مسئله حل شد و برنامه اینها 2700 برابر سریعتر گردید و نیاز به تغییر سخت افزار و یک تاخیر 2 ساله در پروژه یا توقف پروژه پیش نیامد. اخیرا هندی ها با استفاده از توان مهیب محاسباتی کارتهای گرافیکی کاری را که ما در سال 1385 می کردیم را انجام داده اند حالا ببینید امروز که سال 1393 هست، با وجود این همه مهندس متخصص پردازش موازی، ما چه رادارهای عجیب و غریبی که نمی توانیم بسازیم. گلوگاه اصلی پروژه های رادار هزینه آن است. رادار با برد 60کیلومتر را شما با یک کارت حاضر و آماده FPGA و یک اجاق مایکروویو و یکی از دیش های جدید ماهواره چند تا موتور استپ و یک کارت حاضر آماده میکروکنترلر می توانی در خانه هم بسازی اما راداری که بخواهد قابلیت اطمینان داشته باشد و قابل رقابت با رادارهای امروزی کشورهای دیگر باشد، سرعت اسکن خوب وو قابلیت دیدن و قفل روی چندین هدف را داشته باشد باید در همه بخشها یک استانداردهایی را رعایت بکند که کار یک نفر نیست و تیم و آزمایشگاه می خواهد و هزینه سنگین دارد. باید در اتاق آنتن کلی تست پاس بکند که هر بار اتاق آنتن رفتن هزینه کمر شکن دارد. تست های کیفیت نرم افزار و validation ها و verification های سخت افزار دیجیتال هم برای خودش دنیایی است. حتما می دانید که یک دسته 6 فروندی شکاری فوق گران F-22 که عشق خیلی ها در این سایت است، 2.5 میلیون خط برنامه دارد و مرتب آن را در سر تامکت می کوبند، در سال 2007 وقتی که به همراه تانکر سوخت رسان از آمریکا به ژاپن می رفتند هنگام عبور از خط ساعت تمام کامپیوترهایشان از کار افتاد و به گفته پنتاگون هنگام عبور از خط ساعت بین المللی سیستم کنترل سوخت، سیستم ناوبری و سیستم مخابراتشان و تقریبا همه چیز را از دست دادند و اگر هوا کمی بد بود و یا تانکر در نزدیکی نبود تا در بال آن به سمت نزدیکترین فرودگاه بروند، همه آنها از دست می رفتند. بنابراین این حماسه ها که مهندسان برق ما می آفرینند فقط در ایران رخ نمی دهد در آمریکا هم این مشکلات وجود دارد. این موارد البته در دانشگاهها تدریس نمی شود به دلایلی که من نمی دانم و حتما آموزش عالی و وزرای متعهد آن می دانند. به همین خاطر دانش آموخته ما هم که وارد صنعت (تازه صنعت غیر نظامی) می شود باید دوباره از صفر آموزش بدهیم و ما در صنعت افرادی را می خواهیم که آماده یادگیری باشند و در تیم تک رو نباشند نه اینکه بخواهند آموزشهای غلطی را که در دانشگاههای معظمی مثل شریف یاد گرفته اند به صنعت ما تحمیل بکنند. گلوگاه اصلی نسل جدید خروجی دانشگاههای معتبر هستند که انگیزه خیلی کمتری نسبت به نسل قدیمی تر دارند کتاب نمی خوانند و در نتیجه سواد کمتری دارند. در اساس طراحی دیجیتال را نفهمیده اند و با آن ساده انگارانه برخورد می کنند. قانون اهم را هم نفهمیده اند مدار چاپی می سازند بدون مسیر بازگشت بیچاره اهم در گور چه می کشد از اینها و مدعی برنامه سازی با C هستند اما الفبای برنامه سازی reliable و تست نرم افزار را نمی دانند که هیچ سخت افزارشان را هم نمی دانند که چگونه تست بکنند و وقتی که یک پروژه را تمام می کنند به ظاهر، صدها مشکل درون آن به جا می گذارند که آبروی محصول نهایی را می برند و کارفرما را به کار ایرانی بی اعتماد می کنند.امروز یک خودرو BMW بیش از F-35 پیچیدگی نرم افزاری دارد حال ببینید رنج صنعت را از دست این آقایان. در مورد لامپها و دیودهای میکروویو هم باید بگویم که هم در داخل قابل ساخت است و هم قابل خریدن هست این قطعات در زمان جنگ گلوگاه بودند برای همین رویشان خیلی کار شد و امروز اینها مشکل رادار ساز ما نیستند.
-
1 پسندیده شدهبا سلام G6 یک هویتزر بسیار قوی ساخت آفریقای جنوبی هست که قسمتی از توپ خانه این کشور به حساب می یاد . این هاویتزر در مکانی به عنوان counter battery fire نگه داری می شه . این هویتزر در سال 1986 وارد خدمت شد که یک شرکتی به نام DENEL Corporation در آفریقای جنوبی این هویتزر رو به مرحله تولید رسوند . کشور سازنده : آفریقای جنوبی کشور های استفاده کننده از این هاویتزر : آفریقای جنوبی ، عمان ، امارات متحده عربی جنگ ها : جنگ در آفریقای جنوبی سال ساخته : 1986 وزن : 48 تن طول 10.4 پهنا : 3.4 متر ارتفاع : 3.5 متر سرنشینان : 6 نفر سلاح : کالیبر 155 مم سرعت آتش : 8 دور در دقیقه سرعت اصلی : 70 کیلومتر در ساعت سرعت نهایی : 85 کیلومتر در ساعت شرکت سازنده : LIW division of DENEL در آب : این هویتزر می تونه در قسمت کم عمق رودخانه یعنی تا حد 1 متر حرکت کنه رادیو : INA نام کالیبر ها : 50 (12.7x99) heavy machinegun, M2HB حرکت : این هویتزر یکی از وِزگی هایی که داره این هست که در عین حرکت قابلیت شلیک رو داره . وزن موشک های قابل پرتاب : 8.7 کیلو