برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 24 اردیبهشت 1401 در همه مناطق
-
3 پسندیده شدهزایش یک ابرقدرت متفاوت و جدید در منطقه! ابرقدرت آبی منطقه ترکیه! _بامهار و کنترل و ذخیره سازی۳۰درصد از کل منابع آب شیرین منطقه! _سالهاست کارشناسان حوزه آب، از دیپلماسی ضعیف در دفاع از حقابه رودخانههای مرزی گلایه میکنند و درباره عواقب آن هشدار میدهند. موضوعی که حالا اثراتش در گوشه و کنار کشور قابل مشاهده است؛ یک روز باید با مردم سیستان و بلوچستان در خشکی هامون همغصه شویم، یک روز با مردم خوزستان در گرد و غبار ناشی از خشکی دجله و فرات همنفس شویم و احتمالا در آینده نزدیک باید با مردم آذریزبان شمال غرب کشور، در سوگ ارس بنشینیم. نگرانی از تسلط کشورهای بالادست رودخانههای مرزی و تبعات آن برای کشورهای پاییندست، یک تحلیل کارشناسی است و به عنوان نمونه، احمدکاظمی دکترای حقوق بینالملل با اشاره به پروژه سدسازیهای ترکیه (گپ)، توئیت کرده است: «آثار سدهای آتاترک و ایلیسو: بیابانزایی در خوزستان - آثار سدهای کاراکورت توزلوجا و سویلمز روی ارس: بحران کشاورزی در آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل» _او تصریح کرده است: «هیچ کشوری به اندازه ترکیه ناقض حقوق بینالملل محیط زیست نیست و در هیدروپلیتیک ترکیه، آب سلاح است». صدیف بدری نماینده اردبیل هم هشدار داده است: «تداوم احداث سدهای بالادست ارس در ترکیه، دشت مغان ایران را به دشت لمیزرع تبدیل خواهد کرد و برای جلوگیری از این اتفاق باید به موضوع رسیدگی شود». وزیر امور خارجه هم درباره این پیگیریها گفته: «در مدتی که مسئولیت دستگاه دیپلماسی را برعهده گرفتم، با وزیر خارجه ترکیه درباره سدهایی که روی ارس زده شده و میتواند تاثیرگذار باشد، گفتوگو کردهایم»؛ اقدامی قابل تقدیر، اگر که صرفا درحد گفتوگوهای بدون اقدام باقی نماند.. https://www.iranjib.ir/shownews/95527/دیپلماسی-آب؛-وقت-پایان-خواب/
-
2 پسندیده شدهدر مورد موشک مجید، خب بسیار سامانه خوب و بدرد بخوری هست و همونطور که گفتید برای شلیک از روی پلتفرمهای هواپایه هم بسیار عالی میباشد. یه سری ویژگی داره این موشک که به چندتاشون اشاره میکنم: موشک مجید از یک موتور بدون دود (و بدون آتش) استفاده میکنه که مزیت ضربهی غافلگیرانهی درجه یکی را در روز و شب به آن میدهد. از همه مهمتر اینکه این کلِ سامانه وزن بسیار پایینی داره به طوری که با وانت های معمولی نظامی (همانطور که دیدید) قابل حمل و به کارگیری هست و احتمالاً در ورژن نهایی، نسخهای که توسط وانت حمل میشه شاید هشت فروندی و حتی ۱۲ فروندی باشه یعنی در هر طرف ۴ یا ۶ موشک خواهیم داشت که خیلی عالی هست. نکته دیگه اینکه موشک وزن بسیار کمی داره نکته بعدی اینکه موشک دقت فوق العادهای داره که در فیلم تست دیدیم که از نسخه ای استفاده شده بود که اصلاً سرجنگی نداشت و به صورت برخورد مستقیم عمل کرد که نشون میده ما به یک سطح بسیار بالایی از توان و تکنولوژی دفاعی رسیدیم که به ما اجازه میده موشکی در این سطح بسازیم و خود نفس این عمل پیامی بود به جهان؛ (هرچند نسخه اصلی سرجنگی دارد) در فیلم هدف قرار دادن که در رونمایی به نمایش در آمد اگر یاد دوستان باشد موشک (فاقد سرجنگی) دقیقاً از میان یک پهپاد بسیار کوچک (به ابعاد تقریبی یک متر و خوردهای طول و دو متر دهانه بال) رد شده بود که دیوانه کننده هست! بسیار جای تبریک دارد به دوستان. مسئله بعدی اینکه طول بسیار کمی داره که به راحتی پشت وانت جا میشه. حالا از همه این المانها نتیجه گیری میکنم: پس وزن کم، دقت بالا، طول کم و قطر کم. حالا چه کاربردهایی دیگه میتونه این موشک برای ما داشته باشه؟ این موشک به صورت شلیک کن فراموش کن است که نیاز به سامانه های هدایتی ثانویه در بین مسیر رو از بین میبره پس به راحتی توسط پهپادها قابلیت بکارگیری داره، ترکیب پهپاد کرار با ۳ فروند از این موشک (به وزن ۲۲۵ کیلوگرم، یعنی ۲ کیلو سبکتر از بمب Mk-82 که کرار در پایلون مرکزی حمل میکند) که با لانچر لولهای خودشون در زیر پایلون مرکزی بدنه نصب شدهاند یا در 3 جایگاه مجزا (2 تا زیر بالها و یکی در پایلون مرکزی) ترکیب زهرداری بر علیه هر نوع هواگرد مزاحمی تا فاصله ۱۰۰۰ کیلومتری ایجاد میکند. یعنی با یک موشکی که در حالت هوا به هوا مثلاً ۲۰ تا ۳۰ کیلومتر برد دارد و ترکیب آن با یک پهپاد با شعاع رزمی ۱۰۰۰ کیلومتر، انگار که شما یک سامانهی زمین به هوا با برد ۱۰۲۰ کیلومتر دارید. منتها بسیار دقیقتر و فلکسیبلتر. با عدم امکان نابود سازی با بمبهای هوشمند دشمن! و تازه در فاصله ۱۰۰۰ کیلومتری توان حمله به ۳ هدف مستقل را دارد و سرجنگی ۱۴ کیلوگرمی موشک مجید نابودی/ازکارافتادگی اهداف بزرگ را هم تضمین میکند. تصور کنید اگر کشوری مانند اوکراین چنین چیزی داشت، چه قتل عامی از هواگردهای روسی (اعم از بالگرد، جنگنده، بمبافکن و ...) به راه میانداخت.... تجربه جنگ اوکراین هم نشان داد که اخلال عملی در پرواز و ارتباط پهپادها به آن سادگی و قدرتی که همه تصور میکردند نبوده و نیست؛ روسها با داشتن سیستم جنگالی مانند کراسوخا-۴ و سیستم ابر جنگالی مانند مورمانسک هم نتوانستند حتی از پس کوادکوپترهای اوکراینیها بر بیایند، امثال تی بی۲ که جای خود. نسخهای از پهپاد سیمرغ هم برای عملیات در ارتفاعات بالاتر نسبت به کرار (و مداومت پروازی بیشتر نسبت به کرار، که خیلی مهمتر برای من هست) میشود به کار گیری کرد که در ارتفاع بالا اصطلاحاً گشت هوایی خودش (یا CAP ) رو برقرار کنه. با توجه به برد این سامانه از زمین به هوا ۸ کیلومتر اعلام شده و این مقادیر در ارتفاعات بالا تا ۳ برابر تغییر افزایش پیدا میکنه که ۲۴ کیلومتر تا ۲۵ کیلومتر رو احتمالاً بتونه پوشش بده و وزنش هم 75 کیلو هست که خب وزن خوبیه و میشه گفت عالیه. مشخصات اعلامی طبق کاتالوگ منتشر شده توسط وزارت دفاع: حداقل و حداکثر برد درگیر : ۷۰۰ - ۸۰۰۰ متر حداقل و حداکثر ارتفاع درگیر : ۲۰ - ۵۰۰۰ متر وزن موشک : ۷۵ کیلوگرم وزن سر جنگی : ۱۴ کیلوگرم (با سرجنگی 4.5 کیلوگرمی سایدویندر نسخه جِی مقایسه کنید) تعداد موشک برای هر لانچر : ۴ تیر نوع هدایت موشک : جستجوگر فروسرخ یا همون passive IIR Homing برد سامانه ی الکترواپتیک : ۱۵ کیلومتر حداکثر اهداف رهگیری شده بصورت همزمان : ۴ هدف مورد بعدی برای بالگردها است، کبراهای هوانیروز و شاهد ۲۸۵ سپاه، اینها می توانند این موشک رو حمل کنند و از خودشان در برابر تهدیدات دفاع کنند مورد بعدی که باز برای خودم خیلی هیجان انگیزه، اف ۵ های نیرو هوایی سالیان سال سلاح دفاع از خود و به نوعی هجومشون به پرندههای دشمن، موشک سایدویندر در مدل پی و جِی بوده، اما برد این موشک در حال حمله Head on یا رو در رو چیزی بین ۵ تا ۸ کیلومتر و در حالت تعقیبی چیزی حدود یک و نیم کیلومتر گزارش شده که بسیار کم هست. حالا فرض کنید این موشک با موشک مجید جایگزین بشه و با اون دقت فوق العاده که اصلاً قابل مقایسه با سایدویندرهای قدیمی نیست بتونه اهداف رو نابود کنه و حتی اگر از نظر وزنی از سایدویندر سبک تر باشه شاید بشه با طراحی یک پایلوت های خاص، در حالت عادی به جای دو فروند، ۴ فروند موشک کوتاه برد حمل کنه. در مجموع موشک بسیار خوبیه در پلتفرم های مختلف برای ما کاربرد داره و از جمله در پلتفرم دفاع از شناورها، که می تونه با یک حجم جاگیری بسیار کم و کارایی بسیار بالا، شناورهای ما را در برابر تهدیدات هوایی از جمله ریز پرنده ها، موشک های کروز، بمب های بالدار و تهدیدات سبک دریایی مثل قایق های تندرو و قایق های انتحاری حفاظت کنه. اینها مواردی بود که به ذهنم رسید بازهم اگر شما مواردی دارید اضافه کنید.
-
2 پسندیده شدهپوشش استتار چند منظوره برای عنکبوت قاتل هانوا شرکت CBG Systems در نظر دارد تا با همکاری شرکت هانوا برای خودروهای نظامی این شرکت کره ای که در کشور استرالیا بازاریابی میشوند پوشش استتار چند منظوره تولید نمایید. از جمله خودروهای نظامی که به این پوشش مجهز شوند میتوان به خودرو رزمی پیاده نظام Redback اشاره کرده که در رقابت LAND 400 فاز 3 ارتش استرالیا شرکت کرده است. پوشش استتار چند منظوره CBG موجب خواهد شد تا خودرو نظامی Redback اختفا بصری ، حرارتی ، راداری و اشعه ماورا بنفش داشته باشد. چنین پوشش باعث میشود شناسایی خودروهای زرهی در میدان نبرد کاهش یابد در نتیجه یک مزیت قابل توجه در بقاپذیری برای این خودروها شکل میگیرد. پوشش استتار چند منظوره CBG با مجهز بودن به عایق پیشرفته SolarΣshield می تواند دمای داخلی خودرو را تا 25 درجه سانتی گراد کاهش دهد ، بنابراین تنش گرمایی برای پرسنل و تجهیزات داخلی خودرو در شرایط سخت آب و هوایی کاهش می دهد. با توجه به شرایط اب و هوایی استرالیا و قاره اقیانوسیه این ویژگی عملکرد خودرو زرهی Redback، خدمه وسرنشینان آن را ارتقا میدهد. Redback یک خودروی رزمی پیاده نظام نسل پنجم است که مجهز به فناوری حسگرهای یکپارچه میباشد. پروژه تولید Redback با کمک شرکتهای مختلف به رهبری شرکت هانوا ارائه شود. دیگر شرکت های حاضر در این پروژه شامل Electro Optic Systems، ECLIPS ،Milspec Manufacturing ، Bisalloy ،Elbit Land System ،Soucy International و CBG Systems است
-
2 پسندیده شدهلا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر نبرد نورفولک نبرد نورفولک یک درگیری تانک ها بود که در تاریخ 27 فوریه 1991 در طول جنگ خلیج فارس بین ایالات متحده امریکا و انگلستان از یک سو و نیروهای گارد ریاست جمهوری بعثی عراق در سوی دیگر روی داد. نیروهای اولیه درگیر در این نبرد لشکر 2 زرهی امریکا، لشکر یکم پیاده (مکانیزه) و تیپ 18 مکانیزه و تیپ 9 زرهی از نیروهای گارد ریاست جمهوری عراق و واحد های دیگری از لشکرهای عراقی بودند. از انجا که یکی از تیپ های لشکر 1 مستقر نشده بود، لشکر 2 زرهی به لشکر 1 پیاده امریکا ملحق شده بود. لشکر 1 زرهی بریتانیا ماموریت داشت تا از جناح راست نیروهای VII (یکی از دو ارتش اصلی اروپایی امریکا در طول جنگ سرد) محافظت کند. رقیب اصلی لشکر 1 بریتانیا در این زمان لشکر 52 زرهی عراق و لشکرهای چندگانه پیاده عراقی بودند. این نبرد، اخرین نبرد در جنگ بود که بعد از ان اتش بس همه جانبه ایجاد شد. بعد از اتش بس دو نبرد دیگر در نزدیکی چاه های نفت الرمیله روی دادند. براساس برخی منابع، نبرد نورفولک دومین نبرد بزرگ تانک ها در طول تاریخ امریکا و بزرگترین نبرد تانک ها در جنگ اول خلیج فارس است. بیشتر از 12 لشکر همراه با چنیدن تیپ و واحدهای جداگانه در نبرد نورفولک شرکت داشتند. نیروهای امریکایی و بریتانیایی حدود 750 دستگاه تانک و صدها نوع دیگر از خودروهای عراقی را نابود کردند. البته این حجم از نابودی ارتش عراق، جدای از نابودی دو لشکر گارد ریاست جمهوری عراق توسط لشکر 3 زرهی در Objective Dorset در تاریخ 28 فوریه 1991 است. در طول این عملیات، لشکر 3 زرهی توانست 250 دستگاه خودروی دشمن را منهدم کرده و 2.500 سرباز عراقی را اسیر کند. بیش از یک دهه از این نبرد گذشت تا کیفیت و چگونگی منابع در مورد اغلب نبردهای جنگ اول خلیج فارس روشن شود. بسیاری از نبردهای زمینی در طول عملیات طوفان صحرا از بسیاری از نبردهایی که در اروپای جنوبی و غربی در طول جنگ جهانی دوم روی داد-حداقل از نظر تعداد تجهیزات به کار گرفته شده در ان- بزرگتر بودند. نمای کلی عملیات این نبرد حدودا در 60 مایلی شرقی و به فاصله 18 ساعت از نبرد البصیه (Battle of Al Busayyah- نبرد تانکی که در 26 فوریه 1991 بین ارتش عراق و نیروهای امریکایی روی داد. این نبرد به نام شهر البصیه که شاهراهی مهم و یکی از دژهای دفاعی عراق بود نام گرفته است)، و چند کیلومتر دورتر از نبرد 73 شرقی روی داد. نبرد نورفولک به نام منطقه نورفولک، منطقه ای که خطوط لوله نفت IPSA و چندین خط اهن و انبار تجهیزات عراقی که ارتش از ان دفاع می کرد را در خود جای داده بود، نام گرفته است. منطقه نورفولک در غرب خط مبدا حرکت جنگی کیوی، شرق خط مبدا حرکت جنگی اسمش، و شمال خط مبدا حرکت جنگی گریپ قرار داشت. خطوط مبدا حرکت جنگی (phase line) مرجع های نقشه ای هستند که هر چند کیلومتر یک بار بر روی نقشه برای اندازه گیری پیشروی یک عملیات نظامی مورد استفاده قرار می گیرند. نیروهای درگیر نیروهای درگیر در این این نبرد شامل لشکر 1 پیاده، تیپ سوم از لشکر 2 زرهی امریکا، و تیپ های 18 مکانیزه و 9 زرهی گارد ریاست جمهوری عراق و واحدهایی دیگر از 11 لشکر عراقی همچون لشکرهای 26، 48، 31 و 25 زرهی عراق می شدند. لشکرهای 10 و 12 زرهی عراق نیز حضور داشتند. عراقی ها دو تیپ مستقل زرهی نیز در منطقه داشتند که شامل تیپ های 50 و 29 زرهی می شد. لشکر 3 زرهی امریکا مسئولیت نبرد در منطقه دورست را بر عهده داشت. عملیات ضد شناسایی نیروی ویژه 1-41 پیاده، واحدی سنگین از لشکر 2 زرهی بود. در ابتدا این واحد شامل گردان یکم، هنگ 41 پیاده، گردان سوم، هنگ 66 زرهی، گردان چهارم و هنگ سوم توپخانه می شد. نیروی ویژه 1-41 اولین گروه ائتلافی بود که در تاریخ 17 فوریه 199 به مرز عربستان صعودی نفوذ کرد و و عملیات های زمینی در خاک عراق با نیروهای بعثی در تاریخ 17 فوریه صورت داد. به فاصله کوتاهی بعد از رسیدن، نیروی ویژه 1-41 همراه با اسکادران اول و هنگ چهارم سواره نظام ماموریت ضد شناسایی را دریافت کرد. این نیروی مشترک و کار گروهی انها به نام نیروی ویژه اهنین (Task Force Iron ) شهرت یافت. عملیات ضد شناسایی عموما شامل نابودی و عقب راندن واحد های شناسایی دشمن و عدم اجازه به نظارت بر نیروی های خودی اطلاق می شود. در 15 فوریه 1991، گردان چهارم از هنگ سوم توپخانه بر روی یک کاروان عراقی و چند کامیون همراه که مشغول شناسایی و نظارت نیروهای امریکایی بودند اتش گشود. در 16 فوریه 1991 به نظر می رسید که چندین خودروی عراقی در حال شناسایی و مراقبت نیروی ویژه هستند و با اتش امریکایی ها عقب رانده شدند. گزارش شد که یک دسته نظامی دیگر عراقی در شمال شرقی نیروی ویژه موضع گرفته اند. انها نیز با اتش توپخانه عقب رانده شدند. غروب همان روز گروه دیگری از خودروهای عراقی شناسایی شدند که به سمت مرکز نیروی ویژه حرکت می کردند. به نظر می رسید که این خودروها از نو ع BTR و تانک های ساخت شوروری باشند.ساعتی بعد نیروی ویژه با واحد های شناسایی عراقی درگیر شد. امریکایی های با شلیک موشک تاو یک تانک را نابود کردند. بقیه گروه شناسایی عراقی یا با اتش توپخانه نابود شدند و یا عقب نشینی کردند. در 17 فوریه 1991 عراقی ها با اتش خمپاره به نیروی ویژه حمله کردند و بعد از ان موفق به فرار شدند. غروب همین روز عراقی ها با اتش توپخانه به نیروی ویژه حمله کردند اما صدمه ای به نیرو وارد نشد. حمله و نفوذ قبل از حمله، برای کاستن از مقاومت عراقی ها، گردان های چهرام از هنگ سوم توپخانه و هنگ 210 توپخانه شروع به اتش بر روی مواضع عراقی ها کردند. حدود 300 توپ از چندین کشور مخنلف در حمله شرکت داشتند. بیش از 14.000 دور شلیک توپخانه و بیش تر از 4.900 موشک از سامانه راکت انداز چند گانه MLRS بر روی مواضع عراقی ها در این نوبت از حمله شلیک شد.در مراحل اولیه از این اتش ها، عراق حدود 22 گردان توپخانه خود را از دست داد. این میزان تخریب شامل نابودی حدود 396 قبضه توپ عراق نیز می شود. در پایان این حملات، تجهیزات نیروی توپخانه عراق دیگر وجود نداشت. یکی از واحد های عراقی که در طول اماده سازی کاملا منهدم شده بود، گروه توپخانه 48 پیاده نظام بود. فرمانده این گروه اعلام کرد که واحد وی 83 قبضه از 100 قبضه توپ خود را حین اماده سازی از دست داد. مکمل این حملات زمینی، حملات هوایی بمب افکن های B-52 و AC-130 های نیروی هوایی بودند. پیاده نظام نیروی ویژه 1-41 ماموریت یافت تا به مواضع اولیه دفاعی در مرز عربستان صعودی-عراق نفوذ کند. بار دیگر اسکادران اول و هنگ چهارم سواره نظام به کمک انها امدند. زمانی که انها وارد خاک عراق شدند با مواضع و سنگرهای بتونی چندگانه عراقی ها مواجه شدند. این مواضع دفاعی توسط واحدی به بزرگی تیپ محافظت می شدند. واحد های امریکایی اماده درگیری با سربازانی که در این مواضع و سنگرهای بتونی تقویت شده موضع گرفته بودند شدند. شش ساعت طول کشید تا نیروی ویژه بتواند این سنگرهای بتونی پیچیده را پاکسازی کند. عراقی ها با اتش سلاح های کوچکی همچون ار پی جی ها، خمپاره ها و انچه که از تجهیزات توپخانه برایشان باقی مانده بود با نیروی ویژه درگیر شدند. مجموعه ای از درگیری هایی که روی داد باعث تلفات سنگین و عقب رانده شدن عراقی ها از مواضعشان شد. تعداد بسیاری نیز به اسارت در امدند، تعدای فرار کردند و کشته شدند یا توسط دیگر واحد های ائتلاف دستگیر شدند. در طول پاکسازی سنگرهای بتونی، نیروی ویژه دو پست فرماندهی تیپ و پست فرماندهی لشکر 26 پیاده عراقی را اشغال کرد. نیروی ویژه یک فرمانده تیپ، چندین فرمانده گردان، فرماندهین همراه و افسران ستاد عراقی را دستگیر کرد. همان طور که درگیری ادامه می یافت، نیروی های پیاده نیروی ویژه از فاصله نزدیک با تانک هایی که در دخل گودال پنهان شده بودند و کمین کرده بودند درگیر شدند. برای چند ساعت، تیم های فرعی ضد تانک عراقی مسلح به RPG، تانک های تی 55، و نیروهای پیاده عراقی به خودروهای در حال عبور امریکایی اتش گشودند، و تنها توسط دیگر تانک های امریکایی و خودروهای رزمی که به دنبال نیروهای جلودار می امدند، نابود شدند. نیروی ویژه 1-41 به خاطر این اقدامات، نشان افتخار UAV را دریافت کرد. نبرد اغاز می شود نبرد نورفولک به نوعی ادامه درگیری بود که با نبرد 73 شرقی در روز قبل از ان اغاز شد. نبرد نورفولک در ساعت 30 بامداد روز 27 فوریه اغاز شد. دو تیپ حمله کننده لشکر یکم پیاده امریکا، شامل تیپ سوم از لشکر دوم زرهی، در خطوط مبدا حرکت جنگی 75 شرقی، 2.000 متر بالاتر از خطوط 73 شرقی مستقر بودند. تیپ های امریکایی با لشکر توکلنا علی الله (Tawakalna Division ) از گارد ریاست جمهوری و تیپ 73 از لشکر 12 زرهی عراق درگیر شدند. لشکر توکلنای گارد ریاست جمهوری عراق، قوی ترین لشکر عراق بود که 220 تانک T72 و 278 IFV (خودروی زره پوش چرخ دار یا شنی دار) در اختیار داشت. در طول این درگیری لشکر 12 زرهی عراق نابود شد. حدود 40 تانک عراقی و تعدا مشابهی خودروی زرهی عراقی نابود شدند. با حمایت هوایی از طرف گردان دوم، حملات بالگردهای هوانیروز و اتش پشتیبانی گردان چهارم از هنگ سوم و هنگ 210 توپخانه، که مانع حملات توپخانه ای عراق می شدند، لشکر 1 پیاده توانست راهی از بین خطوط دوم عراقی ها باز کند. سه ساعت بعد از این رویداد، لشکر یکم 6.2 مایل از منطقه نورفولک عبور کرد و در بین مه غلیظ توانست تانک ها، کامیون ها و پیاده نظام عراقی را نابود کند. لشکر 2 زرهی 60 تانک عراقی و 35 خودروی زره پوش جنگی (AFV) و خطوط انتقال نفت IPSA را نابود کرد. در بحبحه و سردرگمی عملیات، واحد های امریکایی با نیروهای عراقی در بیابان قاطی شدند. این سردرگمی باعث چند شلیک به نیروهای خودی شد. اسکادران اول و هنگ چهارم زرهی سواره نظام، حمله لشکر 1 پیاده در عراق و کویت را رهبری و هدایت کردند، و راه فرار ارتش عراق در کنار شهر کویت و بزرگراه بصره را بستند. اسکادران پیشروی سریع خود را ادامه داد و در اوج کار خود توانست فرودگاه صفوان در عراق را تصرف کند. اسکادران اول، هنگ چهارم زرهی سواره نظام توانستند 65 تانک، 66 نفربر زره پوش ( APC)، 66 کامیون، 91 سنگر بتونی را نابود کرده و 3.010 سرباز دشمن را اسیر کند. با طلوع خورشید، لشکر 1 پیاده توانست کنترل منطقه نورفولک را به دست گیرد و لشکر پیاده مکانیزه توکلنا نیز به عنوان یک نیروی رزمی دیگر وجود خارجی نداشت. در مجموع 11 لشکر عراقی نابود شدند. تمامی تلفات امریکایی 6 کشته (یک نفر بر اثر اتش نیروی های خودی) و 25 مجروح بود. نیروی ویژه 1-41 چند خودروی زرهی و چند تاک ابرامز خود را از دست داده بود. لشکر 2 زرهی و لشکر 1 پیاده 550 تانک عراقی و 480 نوع از دیگر خودروهای عراقی را در طول نبرد نابود کردند. حضور بریتانیا لشکر 1 زرهی بریتانیا مامور محافظت از جناح راست نیروهای VII بود. طراحان عملیات نیروی ویژه چنین تصور کرده بودند که زمانی که حمله نیروهای VII به داخل مواضع عراق مشخص شود، لشکر 52 زرهی عراق ضد حمله را اغاز خواهد کرد. لشکر 1 زرهی بریتانیا دو تیپ (چهارم و هفتم) در اختیار داشت که در عملیات گرانبی (Operation Granby) شرکت کردند، عملیات گرانبی نامی بود که به عملیات های نظامی ارتش بریتانیا در طول جنگ اول خلیج فارس اطلاق شد.لشکر 1 به تانک های چلنجر 1 به عنوان تانک اصلی میدان نبرد مسلح بود. این تانک ها به توپ های 120م خان دار، دوربین های حرارتی، و زره های کامپوزیتی چوبام (از معروف ترین زره های کامپوزیتی) مسلح بودند و تنها رقیب انها در میدان نبرد تانک امریکایی M1A1 ابرامز بود. سربازان پیاده بریتانیایی با خودروهای زرهی سری Warrior (یک سری از خوردوهای زرهی انگلیسی که برای جایگزینی با سری قدیمی FV430 ساخته شدند) به میدان نبرد اعزام می شدند. وریر های حفاظت زرهی بسیار خوبی داشتند و به یک توپ 30 م مجهز بودند.مدل های اصلاح شده از این خودرو شامل نمونه خمپاره انداز، موشک های ضد تانک میلان، و خودروی فرماندهی و کنترل نبرد بودند: علاوه بر این بریتانیایی ها طیف متنوع و عالی از خودروهای زرهی سبک بر پایه شاسی FV101 Scorpion را در اختیار داشتند. توپخانه انگلیسی ها عمدتا شامل هویتزرهای M109، M110 و سامانه راکت انداز چند گانه MLRS می شد که با سیتم های امریکایی هماهنگی داشتند. پشتیبانی هوایی انها نیز شامل بالگردهای غزال –که برای شناسایی به کار برده می شدند-و بالگردهای Lynx می شد که معدل بالگرد AH-1 کبرا بود. انگلیسی ها واحدهای پزشکی، لجستیکی و مهندسی لازم را نیز در اختیار داشتند. این واحد کوچک اما قدرتمند توسط سرلشکر 47 ساله رابرت اسمیت فرماندهی می شد. وی عضو واحد چتربازان بریتانیا و کارشناس زرهی و تاکتیک های تانک شوروی بود. لشکر وی دو تیپ در اختیار داشت. تیپ چهارم با مهندسان و توپخانه بیشتر تقویت شده بود. تیپ چهارم برای ماموریت های شکست محاصره ناگهانی و پاکسازی زمین در زمان نفوذ در نظر گرفته شده بود. تیپ هفتم سنگین زرهی نیز برای درگیری های تانک با تانک در نظر گرفته شده بود. در 26 فوریه 1991، توپخانه انگلیسی ها برای یک ساعت بر مواضع عراقی ها اتش گشود. این اتش سنگین ترین اتش از زمان جنگ جهانی دوم بود. همان شب، تیپ هفتم انگلیسی وارد یک نبرد شبانه تانک با گردان تانکی از لشکر 52 زرهی عراق شد. بعد از 90 دقیقه درگیری، بیش از 50 تانک عراقی و خدمه ان نابود شدند. همان شب، تیپ 4 انگلیسی یک ستاد و محل توپخانه تیپ 807 لشکر 48 پیاده را نابود کرد. نیروهای پیاده انگلیسی مواضع دفاعی عراقی را که تیپ 803 پیاده از ان دفاع می کرد را پکسازی کردند. بعد از 48 ساعت درگیری، لشکر 1 زرهی بریتانیا توانست چهار لشکر پیاده عراقی (لشکرهای 26، 48، 31 و 25) را نابود کند و با چندین درگیری سریع مواضع لشکر 52 زرهی را اشغال کند. تا نیمه شب هیچ گونه مقاومت سازمان یافته ای از سوی عراق بین لشکر 1 زرهی انگلیسی تا خلیج فارس وجود نداشت. در این روز، یک تانک چلنجر انگلیسسی توانست دوربردترین شکار تانک ثبت شده را با استفاده از مهمات زره شکاف کفکش دار تثبیت شده با بالک (APFSDS-یک نوع مهمات نفوذگر انرژی جنبشی که برای هدف قرار ددادن خودروهای مدرن طراحی شده است) از فاصله 4.700 متری ( 2.9 مایلی) به دست اورد که دوربرد ترین شکار تانک به تانک ثبت شده است. در 27 فوریه 1991، لشکر 1 زرهی بریتانیا توانست مناطق نهایی در بزرگراه بصره در شمال رشته کوه مولتا (Multa ) را تصرف و امن کند. لشکر 1 زرهی بریتانیا 217 مایل را ظرف 97 ساعت طی کرده بود. لشکر 1 زرهی 200 تانک عراقی را نابود کرده و یا به غنیمت گرفته بود و تعدا بسیار بیشتری از خودروهای زرهی، کامیون ها، خودروهای شناسایی و....را نیز نابود کرده بود. منطقه دورست در 28 فوریه، لشکر 3 زرهی امریکا بعد از مقاومت شدید عراقی ها و نابودی بیش از 250 خودروی دشمن منطقه دورست را پاکسازی کرد. تیپ 3 و لشکر 3 زرهی نیز 2.500 سرباز دشمن را اسیر کردند. نبردها و اقدامات لشکر 3 و تیپ 3 باعث نابودی دو لشکر گارد ریاست جمهوری عراق شد. در ظرف تقریبا 24 ساعت نبرد مداوم، تیپ 3 توانست 547 خودروی دشمن از جمله 102 تانک، 81خودروی زرهی، 34 قبضه توپ و 15 توپ ضد هوایی را نابود کرده و یا غنیمت بگیرد. صد ها تن پشتیبانی و تدارکات و 528 اسر نیز غنیمت این مرحله از عملیات بود. در طول عملیات، تنها 3 تانک M1A1 ابرامز لشکر سه زرهی اسیب دید. پانزده سرباز لشکر سوم بین دسامبر 1990 و اواخر فوریه 1991 کشته شدند. در اوج نبرد، لشکر 3 زرهی شامل 32 گردان و 20.533 نفر پرسنل بود. این نیرو بزرگترین ائتلاف در جنگ خلیج فارس و بزرگترین لشکر زرهی در تاریخ بود. نیروی زرهی ان نیز شامل 360 تانک ابرامز، 340 خودروی زرهی برادلی، 128 هویتزر خودکششی 155 م، 27 بالگرد تهاجمی اپاچی، 9 سامانه راکت انداز چند گانه MLRS و.......بود. زمان: 27 فوریه 1991 مکان درگیری : استان المثتی عراق نتیجه: پیروزی قاطع نیروهای ائنلاف نیروهای درگیر رژیم بعثی عراق ایالات متحده- انگلستان واحدهای درگیر عراق لشگرهای توکلنا علی الله گارد ریاست جمهوری لشکر 10 زرهی لشکر 12 زرهی لشگر 52 زرهی لشگر 25 پیاده لشگر 26 لشگر 31 پیاده لشگر 48 پیاده تیپ 9 زرهی تیپ 18 مکانیزه تیپ 50 زرهی تیپ 29 زرهی امریکاو انگلیس لشکر 2 زرهی امریکا (نیروی مهاجم) لشگر 1 پیاده لشگر 3 پیاده لشگر 1 سواره نظام لشگر 1 زرهی بریتانیا تیپ 210 توپخانه اسکادران اول، هنگ چهارم سواره نظام (امریکا) تلفات و خسارات نیروهای بعثی (در مواجهه با نیروهای امریکایی) تلفات سنگین 937 سرباز اسیر 550 تانک نابود شده 480 نوع دیگر خودروهای نابود شده 396 قبضه توپ نابود شده منطقه دورست تلفات سنگین 250 تانک نابود شده 2.500 سرباز اسیر بخش انگلیسی ها تلفات سنگین 200 تانک نابود شده تلفات سنگین بر خودروهای زرهی امریکا 6 سرباز شکته شده 25 مجروح 5 تانک نابود شده 4تا 5 خودروی زرهی نابود شده منطقه دورست 15 سرباز کشته شده 3 تانک اسیب دیده بریتانیا تعدای مجروح و زخمی مترجم: محمد رجبعلی منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Norfolk توجه: این مطلب قبلا توسط حقیر در سایت jangavaran.ir منتشر شده است. شادی ارواح طیبه امام، شهدا، شهدای مدافع حرم، شهدای آتش نشان سلامتی و تعجیل در فرج آقا، مولا و صاحب اختیارمون مهدی قائم (عج) سلامتی و طول عمر با عزت برای نائب بر حق ایشان امام خامنه ای (مد ظله العال ) سلامتی و پیروزی رزمندگان جبهه مقاومت 5 صلوات محمدی عنایت کنید
-
1 پسندیده شدهبسم ا... عملیات شبانه بالگردهای بهینه شده هوانیروز ارتش https://www.aparat.com/v/RrYT1
-
1 پسندیده شدهدر محور خارکف روسها از ده روز پیش روسها به تدریج در حال تخلیه مواضع خود و نزدیک شدن به مرز با روسیه هستن. منابع اکراینی دائم از ضد حملات صبحت میکنند اما در واقع بجز یک سری ضد خورد در یکی دو روستا هیچ گونه درگیری خاصی تا این لحظه گزارش نشده است. منابع نیمه رسمی اکراین تایید کردن روسها نیروهای خود را از محور خارکف تخلیه و حال تزریق این نیروها به شرق اکراین هستن. همچنین دو لشگر روسی در نوار مرزی با اکراین مستقر شده تا در صورت تلاشاکراینی ها برای ورود به خاک روسیه ضد حملات خود را آغاز کنند در شرق اکراین و استان لوهانسک روسها در پیشروی جزیی اما مهم موفق شدن ارتباط بین سیورودونتسک و شهر روبیژنه را قطع کنند همچنین روسها موفق شدن یک سرپل را در آنسوی رود دونتسک برپا کنند تا به عقب شهر سیورو دونتسک را تهدید کرده برخی منابع اکراینی اعلام کردن ستاد کل فرماندهی این کشور با درخواست عقب نشینی مدافعین این منطقه مخالفت کرده است با توجه به فشار روسها و همچنین عدم عقب کشیدن اکراینی ها سرنوشت ماریوپول در انتظار این شهر مهم است تلفات اکراین دو نفربر بی ام پی 2 شکار شده ارتش روسیه + خودرو زرهی تایگر و 4 سرنشین کشته شده روس آن دو تانک تی80 و تی72 رها شده روسها راکت انداز کاتیوشا - 3 نفربر بی ام پی1 خودرو زرهی BDRM - توپ152 م م آکاتسیا نفربر بی تی ار4 نابود شده ارتش اکراین یکی از نفربرهای بی ام پی ظاهرا نسخه لهستانی هستش که تازه تحویل داده شده است از مزایایی داشتن تجهیزات حفاظتی در میدان نبرد 4 تانک تی 64 منهدم ویا غنیمتی اکراینی بمب فنجانی روستبارها!! روس تبارها یک نارنجک رو داخل یک فنجان قرار داده و بعد ضامنش رو میکشند فنجان مانع رها شدن ضامن میشه. بعد از پرتاب و شکستن فنجان ضامن رها وانفجار رخ میده بی تی آر4 -کوزاک و ام تی ال بی منهدم شده ارتش اکراین در کنار هم موشک بریمستون روسها گفتن این موشک به یک منزل مسکونی درخطوط درگیری اصابت کرده تیم پهپادی اورلان روسها این اسیر اکراینی خدمه توپ 152 م م آکاتسیا بوده که در کنار توپ منهدم شده اش در حال محاکمه است به جرم گلوله باران مناطق غیر نظامی روستبارها گلوله های توپ های ام 777 در اکراین. برد 26 و 30 کیلومتر
-
1 پسندیده شدهبسم ا... جنگ در اوکراین – روز هفتاد و ششم ادامه پیشروی در دونباس / انتشار جزئیات جدیدی از نبرد برای تسلط بر روی جزیره مار آغاز گمانه زنی های تحلیگران نظامی در خصوص احتمال وقوع یک جنگ هسته ای یازدهم ماه می 2022 مصادف با هفتاد و ششمین روز عملیات نظامی ارتش روسیه در اوکراین ، شاهد پیشروی بیشتر یگانهای مشترک روس و جمهوری های لوهانسک و دونتسک بود ، در حالی که واحدهای توپخانه ، موشکی و نیروی هوایی ارتش روسیه نیز بطور همزمان در حال حمله به زیرساختهای نظامی ارتش اوکراین هستند . وزارت دفاع روسیه اعلام نمودکه در 24 ساعت گذشته ، 74 هدف شامل 2 پست فرماندهی ، 20 مرکز تجمع نیرو ، و 2 انبار مهمات حاوی تسلیحات موشکی و توپخانه ای مورد اصابت واقع و منهدم گردید . واحدهای توپخانه نیز با زیرآتش قرار دادن 223 آماج منطقه ای ، تا کنون بیشتر از 100 نیروی نظامی ، 19 خودروی زرهی و موتوری را منهدم یا از کار انداخته است . مهمات بجامانده از ارتش اوکراین (احتمالا جعبه های مهمات 7/62 م.م هستند ) همزمان با این وقایع ، شبکه دفاع هوایی ارتش روسیه نیز با ساقط کردن یکفروند جت سوخو-25 در حومه شیروکویه ( دنیروپتروفسک ، یکفروند میل8 در خرسون و 4 فروند بدون سرنشین در لیسیچانسک ، کریووی ریگ و کولینوفکا ، جمع جتهای سرنشین دار سرنگون شده اوکراینی را از آغاز جنگ تاکنون به رقم 164 فروند ، بالگردها با 125 فروند ، بدون سرنشین ها به 798 فروند ، سامانه های دفاع هوایی حدود 302 دستگاه ، 2983 دستگاه تانک ، نفربر و سایر خودروهای زره پوش ، 351 دستگاه راکت انداز چندگانه ، 1440 قبضه توپ ، هویتزر ، خمپاره انداز و حدود 2796 دستگاه خودروی نظامی رساند . داوطلب اهل چک ، ارتش اوکراین ، مسلح به استینگر علاوه بر این وزارت دفاع روسیه ، جزئیات جدیدی را از درگیری طرفین برای تسلط بر روی جزیره مار فاش نمود . دراین اطلاعیه چنین آمده است : در جریان عملیات آفندی ارتش اوکراین بر علیه مواضع ارتش روسیه در جزیره مار ، نیروی هوایی اوکراین در جریان 72 ساعت عملیات جنگی ، چیزی درحدود 30 فروند بدون سرنشین ( از انواع مختلف ) را از دست داد که از این تعداد ، 9فروند از گونه بیرقدار محسوب می شد .علاوه براین ، 24 ساعت پس از اتمام عملیات ، 3 جسد از واحدهای عملیات ویژه ارتش اوکراین هم اکنون در جزیره قرار دارد . که در مجموع ، نیروی هوایی اوکراین در جریان این عملیات 3 فروند سوخو-24 و یکفروند سوخو-27 خود را در نزدیکی این جزیره از دست داد . رسته هوا-دریا این نیرو نیز با از دست دادن 10 فروند بالگرد ، شامل 3 فروند میل-8 ، یکفروند میل-24 ، در جریان عملیات و شش فروند میل-8 و میل-24 دیگر نیز بر روی زمین و درجریان حمله به فرودگاه از میان رفت . تصاویر خدمه هوایی ارتش اوکراین که در جریان حمله به جزیره مار و ماریوپل کشته شدند سرهنگ ایگور بدزای که بالگرد وی درجریان فرود ناموفق درجزیره هدف قرار گرفت و کشته شد سرگرد واسیلی ایلچوک ، که بالگرد وی درجریان فرود ناموفق درجزیره هدف قرار گرفت و کشته شد سروان بودان لیاشنکو ، که در جریان تخلیه اعضای گردان های آزوف در ماریپل کشته شد سروان ویتالی سیزوف ، که بالگرد وی درجریان فرود ناموفق درجزیره هدف قرار گرفت و کشته شد بدین ترتیب ، عملیاتی که قرار بود در آستانه روز 9 می ( سالگرد پیروزی بر نازی ها ) به خط خبری رسانه ها تبدیل شود ، با از دست دادن 4 فروند هواپیما ، 10 بالگرد ، 3 شناور رزمی و 30 فروند بدون سرنشین به فاجعه مطلق ختم شد .به گفته ناظران نظامی ، ارتش اوکراین بدلیل از دست دادن بخش عمده ای از سازمان رزمی خود ، در کنار استفاده از منابع اطلاعاتی ناتو به منظور مقابله با واحدهای روسی ، در حال گلوله باران مناطق غیرنظامی جمهوری های دونتسک و لوهانسک است که در جدیدترین این حملات ، 2 کشته و 5 مجروح برجای ماند . صحنه نبرد در خرسون به مانند روزهای گذشته ، درگیری ها در حومه سوردونتسک- لیسیچانسک ، ایژیوم و حومه پوپاسنایا با شدت ادامه دارد و به گفته منابع محلی ، واحدهای مهاجم با روند آهسته و منظم در حال شکافتن استحکامات ارتش اوکراین در این منطقه هستند . دراین محور ، تلاش ارتش روسیه به جای حرکت بسوی بزرگراه بارونکوو- اسلاویانسک ، در حال تثبیت مناطق تصرف شده در شمال این بزرگراه و غرب ایژیوم هستند . بقایای درهم پیچیده توده فلزی که روزی تی-80یو ارتش روسیه نام داشت !!!!! در محور ماریینکا ، گزارش های تایید نشده ای از پیشروی واحدهای جمهوری دونتسک وجود دارد . در ماریوپل ، واحدهای توپخانه ارتش روسیه به آرامی در حال از میان بردن مواضع مستحکم شده گردان های نازی در آزوفستال هستند .در دونباس ، عملیات نظامی در 10 و 11 ماه می همچنان ادامه دارد . در همین روز نیز ارتش بلاروس اعلام کرده که 20 هزار نفر از پرسنل ارتش این کشور به منظور تامین امنیت در مرز مستقر شده اند ( احتمالا بدلیل پیشروی واحدهای ارتش اوکراین .م ) ولی وزیر دفاع این کشور اعلام نموده که این تحرکات ، تست آمادگی ارتش برای مقابله با تهدید احتمالی ناتو است . داوطلبان روسی در کنار یک دستگاه تی-64 بی وی منهدم شده ارتش اوکراین در همین حال ، ناتو در حال برگزاری رزمایش " دژ/ قلعه قاطع 2022" در رومانی است که در پاسخ به تنش های موجود در ترانس نیستریا صورت می گیرد که به احتمال بسیار زیاد تنها تنش ها را دردریای سیاه افزون خواهد کرد . به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، درصورتی که به هرعلت ممکن ، خطوط دفاعی ارتش اوکراین در شرق این کشور از هم فروبپاشد ، ناتو ممکن است ابتدا وارد ترانس نیستریا و سپس غرب اوکراین شود تا از اودسا در برابر تهاجم احتمالی ارتش روسیه دفاع شود .در صورتی که این سناریو محقق شود ، احتمال وقوع رویارویی مستقیم میان ناتو و روسیه وجود خواهد داشت که این نیز به نوبه خود احتمالا به یک جنگ هسته ای تمام عیار منجر می شود . روند عملیات نظامی در اوکراین از دید منابع اطلاعاتی غربی 1-ضدحملات ارتش اوکراین در شمال خارکف در حال جدی تر شدن است و احتمالا تا فاصله 10 کیلومتری مرز نیز ادامه خواهد داشت . عملیات نظامی ارتش اوکراین در شمال خارکف روسها در حال عقب نشینی هستند . 11 می 2022 2- مقامات بلاروس پس از 70 روز ، وارد جنگ لفظی با ناتو شده اند ولی احتمال ورود این کشور به جنگ بعید خواهد بود . 3- عملیات ارتش روسیه در ایژیوم متوقف شده است . نژادپرستی /نازیسم ، یک طاعون مُسری در جوامع بشری است و با هیچ رنگ و لعاب و کار رسانه ای ، چهره کریه آن قابل پوشش نیست اعضای گردان های نازی آزوف ارتش اوکراین که در خرابه های آزوفستال به محاصره روسها درآمده اند ، به تقریب تفاوتی با همتایان آلمانی خود ندارند 4- واحدهای مشترک روسیه و جمهوری دونتسک در حال پاکسازی آخرین مواضع دفاعی گردان های نازی آزوف در آزوفستال هستند در حالی که تلاش هایی جدیدی برای بازسازی کارخانه های فولاد این بخش برای تولید تجهیزات نظامی آغاز شده است . راست : تی-72 بی ارتش روسیه در شرایط خوب به غنمیت ارتش اوکراین درآمده است چپ: شرق اوکراین ، 10 ماه می 2022 5- حملات ارتش روسیه در شرق اوکراین برای محاصره سوردونتسک ادامه دارد و یگان های جمهوری لوهانسک به مرزاداری این استان رسیده اند . 6- در محور جنوبی اوکراین تحرک جدیدی از روسها دیده نشده است . 7- وزارت دفاع بلاروس خبر از شروع مرحله دوم رزمایش خود داده ولی احتمال ورود این نیروها به جنگ بعید خواهد بود . واحدها، تجهیزات و پرسنل روسی در کنار غنائم بدست آمده از ارتش اوکراین 8 – ارتش روسیه در حال تقویت واحدهای خود برای ادامه عملیات تهاجمی در جنوب ایژیوم بسمت غرب است . راست : تی-72بی3 مود2016 به احترام ، کلاه از سر برداشته !!!! خارکف چپ : توپ ضد هوایی 40 م.م سوئدی ارتش اوکراین پی نوشت : 1-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2
-
1 پسندیده شدهجملات آشناست و تکرار تاریخ ! عملکرد ضعیف ارتش ایتالیا در جنگ دوم جهانی که تقریبا در تمام جبهه ها نیاز به حمایت آلمان داشت ( مانند افتضاح حمله به یونان ) میلیتاریست های آن عصر را به واکنش واداشت : «ارتش ایتالیای فاشیست فقط برای جنگیدن با پابرهنگان افریقایی ( لیبی -سومالی - اتیوپی ) مناسب است»
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهدر مورد اهمیت مجید با توجه به جنگ در اکراین: وقتی نیروی زمینی پیشروی میکنه، گهگاه میتونه موفعیت هدف رو تشخیص بده و گهگاه فقط میتونه محدوده تهدید رو شناسایی کنه، در بسیاری از موارد به تهدید بسیار نزدیک هست و شاید فاصله میان خط تماس دو نیروی مخاصم کاملا از بین بره. در این موارد پشتیبانی نزدیک هوایی فقط با هلیکوپتر ممکن هست و یا گشت و شناسایی جنگنده در ارتفاع پست. و اگر تهدید نیروی پیاده باشه، شناسایی و انهدام از ارتفاع متوسط و بالا شاید غیر ممکن بشه، بخصوص در مناطق دارای پوشش.(مثل اکراین و جنوب لبنان و ...) در این زمان ورود به ارتفاع پست به دشمن تحمیل میشه. و کار میفته دست سامانه های برد کوتاه و این سامانه ها باید بسیار متنوع و بسیار پرتعداد باشن که بتونن اقدامات متقابل تجهیزات هوایی دشمن رو به چالش بکشن. مجید از اون سامانه هایی هست که بسرعت میتونه در هر جایی به هر تعدادی مستقر بشه. متکی به رادار نیست و به تنهایی عمل میکنه و هیچ وقت موقعیت دقیقش برای مهاجم قابل تدقیق و یا حتی شناسایی نیست. این برای جنگ زمینی بود، ولی» در اکراین حرکت موشکهای کروز رو شاهدیم که طبق محاسبه سر انگشتی من حدود 8 ثانیه برای هر موشک در شناسایی و شلیک زمان هست. پدافند ایران واحد هایی داره با عنوان دیده بان زمینی که این سامانه ها برای استقرار در حلقه های دفاعی اونها طراحی شده. دیده بان زمینی تیم های موتوری و گشت و شناسایی اطراف مناطق دارای حفاظت پدافندی و نقاط کور راداری هستند که بصورت چشمی(مسلح و غیر مسلح) هواگردها رو گزارش میکنند. واحدهایی که مثل گشت موتوری نیروی انتظامی عمل میکنن! بسیار پر تعدادن و به خودروهای فرماندهی مختلفی وصل هستن، گزارشات اینها میتونه موفقیت این سامانه های استقراری سریع مثل مجید رو چند برابر کنه.و با مستقر شدن واحدهایی مثل مجید در مناطق دارای نقاط کور، دشمن رو در تله پدافندی گرفتار کنه. اضافه کنم: مجید ظاهرا از سوخت بدون دود استفاده میکنه که این برای کشف نشدن موقعیت مجید روی زمین بصورت چشمی بسیار مفید هست، البته نمیدونم تا چه حد در برابر سنسورهای جدید مثل اف 35 میتونه موثر باشه
-
1 پسندیده شدهMissile Cruiser Moskva (121) Project 1164, 1983 Blueprint مرحوم مغفور ، بزرگ خاندان ، قعر دریا مکان ، مسکوا
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . ممنونم آرمین جان. احساس خود من هم این بود که در برخورد با تکفیری ها ، عموماً به جای پرداختن به ریشه ها و آبشخورهای فکری شون ، بیشتر به جنایات و سبعیت و وحشی گری اونها می پردازیم و جای خالی بررسی عمقی تر این جریانات احساس میشد. کاملا درست میگی و این مقوله هنوز خیلی جای کار داره. من سعی کردم (به دلیل اینکه برای دوستان مطالب تاپیک خسته کننده نشه) ، صرفاً به صورت گذرا و فهرست وار ، فقط و فقط به تاریخچه فکری اونها بپردازم. وگرنه جریانات تکفیری رو از زوایای جامعه شناسی ، روان شناسی ، اقتصاد سیاسی و ... هم باید بررسی کرد تا به درک درستی از اونها رسید. فصل نخست 2: تکفیر سابقه ای به قدمت تاریخ اسلام 2-3 : تطهیرگرایانی که خوارج نام گرفتند جنگ صفین در سال ۶۵۶ میلادی یعنی یک سال پس از قتل عثمان رخ داد. این جنگ ماه ها طول کشید و نیروهای امام علی(ع) و معاویه بارها میدان نبرد را ترک کرده تا در زمان دیگری نبرد کنند. سرانجام سپاه علی (ع) بر سپاه معاویه برتری می یابد. سپاهیان معاویه با بر سر نیزه قرار دادن قرآن ها خواستار داوری قرآن بین دو سپاه درگیر جنگ شدند. سرانجام امام علی(ع) و معاویه برای پایان دادن به درگیری تن به این حکمیت و داوری می دهند. در مفاد داوری صفین این نکته ضمیمه می شود که لقب امیرمومنان از حضرت علی سلب شود. برخی از همراهان امام علی با نارضایتی از این امر از او خواستند که حکمیت را منتفی قلمداد کند تا جنگ علیه سپاه معاویه هم چنان ادامه یابد. اما آن ها با پاسخ منفی علی(ع) مواجه شده و این امر باعث شد تا برخی از آنان جریان حکمیت را منطبق با قرآن ندانسته و از سپاه حضرت علی جدا شوند. جداشدگان از سپاه علی(ع) با نامهای مختلفی معروف شدند: از جمله «حاروریه» که این لقب آنها منسوب به منطقه جغرافی محل استقرارشان بود. لقب دیگری نیز که به آن شهرت یافتند «محاکمه» بود که آنها را به مخالفت شان با جریان حکمیت منتسب می کرد. اما معروفترین لقب شان تا به امروز «خوارج» است، به معنی کسانی که خروج یا طغیان کردند. آنها سپس در منطقه نهروان نزدیک بغداد کنونی متمرکز شدند و حملات و دست اندازی های مکرری علیه مسلمانانی که با آنها هم عقیده نبوده یا به آنها نمی پیوستند انجام دادند. جنگ معروف نهروان، که در آن لشکر علی ابن ابیطالب ، خوارج را شکست داد، در همین زمان اتفاق افتاد. خوارج به دسته های مختلفی تقسیم شده و مسلک هرکدام ، الزاما با دیگری یکی نبود: برخی از آنان معتقد بودند که حکومت بر مسلمانان تنها حق شخص زاهدی است که به امور دینی آگاه باشد. از این رو برخی خوارج را نخستین تئوکراتها یا طرفداران حکومت دینی نیز به شمار می آورند. خوارج نجدی اما بیشتر به مسلک آنارشیستی معرفی می شوند. همه دسته های خوارج اما ؛ به یک ویژگی شناخته می شوند و آن هم کافر شمردن مسلمانانیست که آنان را همراهی نمی کردند. فرقه ازارقه خوارج )منتسب به رهبر آنان نافع ابن ازرق( ، که خشن ترین گروه خوارج شناخته شده اند، حتی کسانی را که علیه دشمنان شان شمشیر نمی زدند هم کافر دانسته و از این رو ریختن خون شان را مباح و مال و ناموس شان را بر ازارقه حلال می شمردند. علی رغم کمبود منابع مستدل تاریخی، وحشتی که خوارج میان مسلمانان آن دوره به وجود آورده بودند به خوبی قابل تصور است. به عنوان مثال آن گونه که میدلونگ ذکر می کند، هنگامی که علی(ع) سپاه خود را برای نبردی مجدد با معاویه از کوفه راهی دمشق می کند، همراهان امام علی (ع) از او می خواهند که ابتدا با خوارج بجنگند تا آنان را از شر خشونت های دهشت بارشان رها سازد. علی(ع) بارها با خوارج نبرد کرد و در همه موارد پیروز شد. اما نه تنها نتوانست این پدیده را کاملا و برای همیشه از بین ببرد، بلکه این خوارج بودند که حضرت علی را هنگام نماز در مسجد کوفه به شهادت برساندند. معاویه که پس از حضرت علی به خلافت رسیده و از ثروت و در نتیجه توان نظامی و سپاهیان و امکانات بیشتری نسبت به علی(ع) برخوردار بود نیز بارها علیه خوارج جنگید. اما او نیز نتوانست این پدیده را کاملا و برای همیشه از بین ببرد. پدیده خوارج تا بعد از عهد اموی و تا اوایل عهد عباسی ممتد شد. سرانجام در قرن نهم میلادی بود که خوارج به تدریج در مذاهب دیگر اسلامی حل شده یا به مذهبی «نسبتاً» معتدل تر مانند اباضی های عمان تبدیل شدند. برخی پژوهشگران مانند جفری کنی «جنبش جهادگرا» در مصر را تماما براساس عقاید و سیاست های نشات گرفته از خوارج تحلیل میکند. برخی از علمای معاصر و غیرمعاصر ، محمد عبدالوهاب [پایه گذار مکتب معروف به وهابیت] را به دلیل شباهت های دکترین پیشنهادی او با دکترین خوارج؛ متهم می کنند که افکار خود را از آنها گرفته و کتاب های آنها را می خوانده است. اما خود جهادگرایان این گونه ادعاها را اتهام خوانده و آن را رد میکنند. قرائت سَلَفی از دین اسلام؛ مکتبی واضح است که فقها و رویکرد و دکترین خاص به خود را دارد. حال این که خوارج متعلق به برهه ای از تاریخ هستند و امروزه مذهب یا فقهی که به مذهب خارجی معروف باشد دیگر در میان مسلمانان وجود ندارد. (ان شاءالله در پست آینده با قرائت سلفی از اسلام و واضع آن یعنی ابن تیمیه آشنا خواهیم شد) ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست 2: تکفیر سابقه ای به قدمت تاریخ اسلام 2-3 : قیام علیه عثمان (خلیفه سوم) همان طور که گفته شد قبایل نجد با قریشیان حجاز تنشی دیرینه داشتند. ذکر این نکته نیز مهم است که پیامبر اسلام(ص) و چهار خلیفه پس از او و حتی دو سلسله بنی امیه و بنی عباس که پس از علی ابن ابیطالب (ع) به خلافت رسیدند جملگی از حجاز (همگی از قبیله قریش) بوده اند. شاهزاده نجدی ، به سنت اجداد خود ؛ چاره تمام مشکلات را استفاده از زور و شمشیر می داند در زمان خلیفه سوم، عثمان بن عفان، قلمروهایی چون ایران، عراق، مصر و شامات نیز جزو قلمرو اسلامی به شمار می رفتند. اما عثمان مقبولیت دو خلیفه قبل از خود را در بین مسلمانان نداشت و دوره او با دوره بی ثباتی و مخالفت گروه های مختلف مسلمانان توام بوده است. دلیل این مخالفت ها معدود ذکر شده است. نخست این که عثمان لقب «خلیفه الله» یا جانشین خداوند را بر می گزیند (برخلاف سنت و روش دو خلیفه پیش از خود). او معتقد بود که مشروعیت خود را از خداوند گرفته و تا لحظه آخر که شورشیانی از مصر و عراق منزل او را احاطه کرده و وارد منزل او شدند نیز بر این نکته پافشاری کرد. این درحالی بود که نخستین خلیفه یعنی ابوبکر لقب «خلیفه الرسول» یا جانشین پیامبر را برای خود برگزیده و خلیفه دوم عمر، لقب «امیرالمومنین» را برای خود برگزید. حتی علی ابن ابیطالب (ع) نیز پس از عثمان ،همچون عمر، لقب «امیرالمومنین» را برای خود برگزیده و آن چنان که معروف است پس از گردهمایی مردم در مقابل خانه ایشان و درخواست آن ها از علی(ع) برای تقبل خلافت این مقام را پذیرفت. نکته دومی که مسلمانان را از عثمان رنجاند این بود که او تقریبا تمامی امرای گماشته شده از سوی عمر را برکنار و خویشاوندان و نزدیکان خود را در مناصب آنان به کار گماشت. معروفترین این نزدیکان معاویه ابن ابی سفیان است که از سوی عثمان به حکمرانی شام در دمشق منصوب شد. عامل سوم نیز بخشش مقداری از اموال عمومی به نزدیکانش بود. اکثر محققان بر این نکته توافق نظر دارند که تا قبل از عثمان ، قرآن در یک نسخه واحد گردآوری نشده بود و به دستور او ، این امر در مدینه محقق شد. رضا اصلان یادآور می شود که نسخه های قرآنی دیگر بین اهالی عراق، سوریه و مصر تفاوت هایی با یکدیگر و با قرآن گردآوری شده در مدینه داشته اند. درنهایت امر ، عثمان توسط مخالفانی که خانه او را محاصره کرده بودند به قتل رسید. پس از او علی ابن ابی طالب به خلافت رسید. اما خلافت علی(ع) و شرایط پیرامون او با سه خلیفه پیشین بسیار تفاوت داشت. او پس از خلافت برای حفظ منافع جمعی مسلمین ، عفو عمومی صادر کرده و قاتلین عثمان را که نماینده جمع انبوهی از مسلمانان بودند، بخشید. این امر به مذاق بسیاری از بزرگان آن دوران خوش نیامده و در یک چند دستگی عمیق که بعدها به جنگ های داخلی میان مسلمانان منجر شد، عده ای خواهان مجازات قاتلین عثمان شده و برخی حتی علی(ع) را مسئول قتل عثمان خواندند. جنگ جمل و مهم تر از آن جنگ صفین حاصل این اختلافات عمیق بود. معاویه از جمله مهم ترین مخالفان حضرت علی(ع) در آن برهه، حاکم قدرتمند و پرنفوذ دمشق بود. حضرت علی(ع) در نبرد خود با معاویه و سایرمخالفین ؛ به مردم کوفه، که خود را پیروان علی یا شیعه علی می نامیدند، بسیار تکیه کرد. شیعه به معنی پیرو است و از قرار معلوم در آن زمان پیروان تمامی رهبران درگیر ، خود را شیعه آن رهبران می نامیدند. از این رو، در آن دوره احتمالاشیعه معاویه و شیعه عثمان نیز وجود داشته است. اما تنها شیعه علی است که توانست بعدها و در امتداد تاریخ اسلامی به حیات خود ادامه بدهد و به عنوان یک مذهب، پیش از دیگر مذاهب اسلامی صاحب فقه گردید. جاهلانی که در برابر قرآن های روی نیزه ، خلاف امر امام خود رفتار کردند ، اندک مدتی بعد پشیمان شدند و نشستند و گریه کردند و گفتند " الهی العفو" یکی دیگر از گروه هایی که امام علی (ع) برای نبرد با معاویه به آنها تکیه کرد قبایل نجدی بودند که مشکلات دیرینه و جدید با قریش، آن ها را به سوی ضدیت با عثمان و پس از آن معاویه سوق داده بود. این گروه جزو کسانی بودند که در نتیجه حکمیت در جنگ صفین با نارضایتی از سپاه امامعلی (ع) جدا شده و به خوارج پیوستند. [در ادامه تاپیک خواهیم دید که سرزمین نجد از صدر اسلام تا به امروز ، به عنوان کشتزاری حاصلخیز ، در پرورش و رشد جریان تکفیر گرا چه نقش بسیار پر رنگی داشته و به همین دلیل این مقدار بر سرزمین نجد تأکید می گردد.] ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست 2: تکفیر سابقه ای به قدمت تاریخ اسلام اختلاف ها بین شیعه و سنی در مسئله جانشینی پیامبر (ص) از سابقه دارترین مسائل اختلافی در میان امت اسلامی است و اولین جرقه های تکفیر در جهان اسلام در سقیفه بنی ساعده زده شد [سال یازدهم هجری]. یعنی جائیکه ، برخی مسلمانان ، گروهی از صحابه شناخته شده و نامدار پیامبر [نظیر سلمان و ابوذر] را به دلیل بیعت نکردن با خلیفه نخست تکفیر کرده و کافر قلمداد کردند. (مهدی فرمانیان/دیوبندینه/مجله طلوع/شماره6/ 1382) همین اتفاق مجددا در سال 61 هجری هم تکرار شد. گروهی از طرفداران خلیفه وقت ، نوه پیامبر اسلام را به دلیل بیعت نکردن با خلیفه وقت [یزید ابن معاویه] ، تکفیر کرده و کافر و خارج از دین [اصطلاحا خارجی] دانستند. لذا بیراه نیست اگر بگوئیم که بزرگ ترین مصائب در تاریخ اسلام و بدترین ضربه ها بر پیکر اسلام از اینجا شروع می شود. 2-1 : بستر جغرافیائی مختصات جغرافیایی و اجتماعی شبه جزیره عربستان را تا قبل و حتی بعد از اسلام می توان به طور عمده به دو بخش تقسیم کرد. این دو بخش جغرافیایی عبارتند از نوار غربی این شبه جزیره که به حجاز معروف است و صحرای وسیعی که در مرکز این قلمرو واقع شده و نجد نام دارد. قبایل عرب ساکن عربستان تا قبل از ظهور اسلام نیز به دو دسته قبایل شهرنشین (عمدتا در حجاز) و قبایل بادیه نشین نجد تقسیم می شدند. اسلام در قرن هفتم میلادی در شهر مکه ظهور و در شهر یثرب [که پس از هجرت پیامبر مدینه النبی نام گرفت] استحکام یافت. تا قبل از ظهور اسلام تنش بین قبایل نجدی و قبیله قریش (که زمام امور را در منطقه حاصل خیز و پر رونق حجاز برعهده داشت) به اندازه ای بود که قبایل نجدی هیچ گاه زیر سلطه قریش نروند. محققینی چون آل مکین بر این باورند که جدال و تنش بین قبایل بادیه نشین نجد و قبایل حجاز حتی تا پس از ظهور اسلام نیز ادامه پیدا کرد. 2-2 : جنگ های رَدِه (یا جنگ های ارتداد) پس از وفات پیامبر اسلام در سال ۶۳۲ میلادی و جانشینی ابوبکر بر مسند خلیفه ، برخی از قبایل نجد از پرداخت زکات به جانشین پیامبر سرباز زدند. ترس از بازگشت امور به عقب و خروج قبایل از سلطه مرکزیت موجود در مدینه، ابوبکر را بر این داشت تا علیه قبایلی که «ارتداد» کرده بودند، لشکرکشی کند. این جنگ ها به «جنگ های الرَده» (یعنی کسانی که از راه و رسم اسلامی سرباز زده و رفته اند) معروف شد. آل مکین معتقد است که برخی از این قبایل نجدی به شخصی در نجد که مُسَیلَمه نام داشت و پس از مرگ پیامبر ادعای پیامبری کرد پیوستند. پس از واقعه ای که ذکرش رفت ابوبکر همراه لشکری که عمدتا از مسلمانان مدینه بودند ، با مسیلمه و یارانش به نبرد پرداخت و در نهایت قبایل نجدی و پیامبر جدید آنها را شکست داد. اسناد تاریخی با ارزشِ مرتبطِ با این واقعه بسیار اندک اند، اما از جمله یافته های مهمی که آل مکین به آن اشاره می کند این است که : «نخست، پس از شکست مسیلمه از ابوبکر، بسیاری از نجدیها دوباره به اسلام بازگشته و تعدادی نیز بر دین مسیلمه باقی ماندند». «نکته دوم این که، دینی که مسیلمه آن را عرضه کرد توام با تعصبات و ممنوعیت هایی چون تحریم سرسختانه خوردن شراب و فعالیت های جنسی بود. لذا، از آنجا که حدوداً پس از گذشت دو قرن از وفات پیامبر ، روند بحث برانگیز حدیث نویسی آغاز شد و نخستین تاریخ نگاری اسلامی سه قرن پس از از وفات پیامبر شکل گرفت (که آن هم طبق موازین تاریخ نگاری امروزی دارای اشکالاتی جدی است) ، به سختی می توان حدس زد و تشخیص داد که آموزه های مسیلمه تا چه میزان با نام آموزه های اسلامی وارد برخی شاخه ها و گرایشات مذهبی در این دین شده یا نشده است.» یکی دیگر از تاثیرات جنگ های رده نیز این است که جنبش های تکفیری بعدها از آن ، با عنوان سابقه ای استفاده کردند که با تشبیهی غیرمنسجم و حتی بی پایه و اساس؛ خصم خود را به خروج از اطاعت خلیفه و ارتداد متهم کرده تا درنتیجه به حذف آنان مشروعیت ببخشند. نجد یک بار دیگر نیز در «صدر اسلام» و در زمان خلافت حضرت علی ابن ابیطالب (ع) پراهمیت جلوه کرد. [که ان شاء الله در پست های آینده به آن خواهیم پرداخت] ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست 1: مبانی نظری تکفیر 1-2 : فتنه تکفیر همانگونه که در پست پیشین عرض کردم ، فصل حاضر به دنبال بررسی مبنای تفکر «تکفیر» در عقاید گروههای تکفیری میباشد. این تفکر از جمله مهمترین مفاهیم بنیادی گروههای تکفیری است که در صدر اسلام به وجود آمد و خوارج نمونه بارز آن بودند. گروه های تکفیری با استفاده از این مبنای فکری، مخالفان خود اعم از مسلمانان (شیعیان و اهل سنتی که با آنها هم عقیده نیستند) و غیرمسلمانان را تکفیر نموده و علاوه بر آن از این تفکر به عنوان دستاویزی برای رسیدن به اهداف و مقاصد سیاسی خود نیز استفاده میکنند. اما آنچه که موجب ظهور» فتنه تکفیر« شده است ، مفتیان کشور حجاز را نیز در برخی مواقع در برابر این تندروی ها به انتقاد شدید وادار کرده است. امروز جهان با پدیده ی شومی به نام تکفیر مواجه است که برآمده از سلفی گری افراطی حاصل تبلیغ وهابیت در بین اهل سنت می باشد، گرچه بسیاری از اهل تسنن و علمای اهل سنت با آن مخالفند. در قرن بیست و یکم ، ظهور و بروز گروه های تکفیری وهابی در آفریقا شدت گرفته است این جریان متأثر از آموزه های غلط و برداشت نادرست از دین اسلام [با پشتوانه درآمدهای نفتی چند کشور عربی و سیاست های غرب] علاوه بر ایجاد شکاف در میان مسلمانان به عاملی برای راه اندازی تضادها، جنگ های مذهبی، کشتار و قتل عام مسلمانان در کشورهایی همچون عراق، لبنان، سوریه، پاکستان، افغانستان ، نیجریه ، بحرین و ... تبدیل شده و به عنوان یک خطر بالقوه در سراسر جهان خودنمایی می کند و به صورت بالفعل خصوصا در کشورهای اسلامی امروز مطرح می باشد و هر روز بر دامنه ی آن افزوده میگردد. به طوری که کشورهای به وجود آورنده ی خود را نیز تهدید میکند. پروژه بعثی - تکفیری داعش : با عملیات نظامی آمریکا علیه عراق ، جریان تکفیری با سردمداری القاعده و با هماهنگی و اراده سرویس های اطلاعاتی غرب ، فعالیت خود را در عراق شروع نمود. هدف از این کار هم ، از یک سو با دور کردن خطر از مرزهای رژیم صهیونیستی و از سوی دیگر با بر هم زدن محور مقتدر مقاومت ، تهدیدات را به مرزهای جمهوری اسلامی ایران بکشاند. ابومصعب زرقاوی ، پدر معنوی داعش - در فصل مربوط به «تکفیری ها در عراق» با او آشناتر خواهیم شد بعدها همین جریان با حضور در لبنان و سوریه علیه آن کشورها جنگید و کارکرد آنها ، کاملا در راستای تضعیف خط مقاومت و هم جهت با اهداف اسرائیل، انگلیس و آمریکا در منطقه قرار گرفت. هرچند در حال حاضر وهابیان از این تفکر عملاً استفاده نموده و به ترویج آن میپردازند، اما مبنای این تفکر ، اعتقادات ظاهرگرایانه عالمان اهل حدیث از جمله احمد ابن حنبل و شاگرد او ابن تیمیه بوده که پیروان آنها به ترویج این تفکر پرداختند و در نهایت توسط فرقه وهابیت اجرایی گردید. لذا تفکرات تکفیری که اکنون در جهان اسلام وجود دارد به نوعی نشات گرفته از افکار و نظریات ابن تیمیه است. 1-3 : سیر تاریخی شکل گیری تفکر تکفیر تفکرِ تکفیر در جهان اسلام ، به صدر اسلام (سده نخستین اسلامی) بازمیگردد. پس از آن و در سده دوم هجری نیز جریانی به نام اهل حدیث به وجود آمد که ازنظر کلامی در برابر معتزله و ازنظر فقهی در برابر اهل رأی موضع گرفت. در قرن هفتم و هشتم هجری ، تفکر ابن تیمیه تا حدود زیادی موضوع تکفیر را تئوریزه کرد اما مورد استقبال علما و یا عوام قرار نگرفت ، بلکه به مقابله با او منجر شد. تا این که در قرن دوازدهم (ه.ق) محمد بن عبدالوهاب این اندیشه را در نجد عربستان زنده کرد و آن را با همکاری بخشی از قبیله آل سعود و حمایت انگلیس تبدیل به یک فرقه و نظام سیاسی نمود که موجب اشاعه وهابیت گردید. لذا شکل گیری تفکر تکفیر را در مراحل زیر میتوان تقسیم بندی کرد: مرحله اول – دوران بنیادین (احمد ابن حنبل) حداد عادل معتقد است احمدبن حنبل با ایجاد یک طرز فکر قشری گرائی و ظاهر گرایی سبب شد که برخی متفکران حنبلی تفاوت میان اعمال مسلمین و اعمال مشرکین جاهلی را درک نکرده و فقط با توجه به ظاهر، اعمال مسلمین را از مصادیق شرک خوانده و در نتیجه سبب پدیدار شدن یک تعریف از شرک شوند که دایره شمول آن بسیاری از اعمال مسلمین را در برگرفت. با ظهور ابومحمد بربهاری ما با نخستین تحرکات در مورد تخطئه اعمال مسلمین در ارتباط با اولیاء خدا پس از مرگ مواجه میشویم. این شخص که در قرن چهارم میزیسته ؛ از علمای حنبلی بغداد و میتوان او را تنها محرک و پیشوای فعّال حنبلیان بغداد دانست. مرحله دوم – دوران تکامل ( ابن تیمیه - 661-728 ه.ق ) در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری فردی که تأثیر زیادی در تحقق دیدگاهی جدید در مورد توحید و شرک گذاشت، ابن تیمیه بود. او صراحتاً در مورد توحید و شرک تحلیلی ارائه داد که در آن تحلیل تفکیک بین توحید ربوبی و توحید عبادی به طور کامل صورت گرفت و ابراز شد که هیچگونه تلازمی بین اعتقاد به ربوبیت یا خالقیت با تحقق عبادت نیست. او تحلیل کاملی از تعریف خود از شرک عبادی ارائه نداد و ادله او بر تحلیل جدیدش وافی نبود و این امر خود نشان دهنده ضعف مبنایی وی می باشد. مرحله سوم – دوران انتقال ( ابن قیم جوزیه – 691-751 ه.ق ) آن گونه که رفیعی بیان می کند ، ابن قیم یکی از مروجان سرسخت عقاید ابن تیمیه بود که به نظرات ابن تیمیه شاکله ای جدید بخشید. وی پس از مرگ ابن تیمیه از زندان آزاد شد و به مصر رفت و در آنجا سرسختانه با همه مذاهب مخالفت کرد. اما بر خلاف استاد خویش علاقه شدیدی به تصوف و عرفان نشان می داد و از آن طرفداری می کرد. از قرن هشتم تا قرن دوازدهم را مرحله انتقال می نامند چرا که در این سالها گروهی وجود داشتند که سعی در احیاء و تبیین آثار و افکار نوظهور ابن تیمیه نمودند که در میان آنها «محمدابن حیاه السندی» و «عبدالله ابن ابراهیم نجدی» (از استادان محمد این عبدالوهاب) را می توان نام برد. مرحله چهارم – دوران تبلور ( محمد ابن عبدالوهاب) از دیدگاه علیزاده موسوی ، قرن دوازدهم ؛ قرن تظاهر عملی و افراطی یک نهضت فکری طغیان گر بود که یازده قرن در زمینه فکری حنبلی ها مخفیانه ریشه دوانیده بود. در واقع محمد ابن عبدالوهاب را می بایست مجری طرح های پیشنیان نامید. ابن عبدالوهاب با پیوستن به حاکم محلی درعیه (یعنی محمد ابن سعود) و تحریک او برای قتل و نهب (به معنای غارت) مسلمانان ، موجبات دل آزردگی بسیاری از مسلمانان را در شهرهای مختلف حجاز، عراق، ایران، شامات و هندوستان فراهم و تشتت را حاکم کرد. در چند حمله ویرانگر پیروان محمد بن عبدالوهاب به شهرهای مکه ، مدینه ، کربلا ، نجف و طائف ؛ چه بسیار عالمان که کشته شدند و چه مزارها و مقبره های امامان و اولیاء و صحابه ویران شدند. تفکرات او که شکوفائی تام یک سیر فکری طولانی و مرموز بود در میان برخی متفکران معاصر و جنبش های اسلامی رخ نمود. محمد بن عبدالرحمن العريفی - یکی از جنجال برانگیزترین مفتیان سلفی - تکفیری عربستان مرحله پنجم – دوران اغراق در تکفیر (سلفیان معاصر) به دنبال فتح ریاض توسط عبدالعزیز (معروف به ابن سعود) در سال 1319 ه.ق (1280 ه.ش) و تداوم مبارزه برای کسب قدرت که تا سال 1351 ه.ق (1311 ه.ش) برای فتح کامل سرزمین عربستان ادامه یافت، یک رژیم سیاسی مبتنی بر نظام پادشاهی در قالب قبیله ای و با تکیه بر اصول وهابیت در سرزمین حجاز استقرار یافت. از سوی دیگر هجوم گسترده استعمار غربی به جهان اسلام و انحطاط و عقب ماندگی داخلی مسلمانان ، برخی از اقشار گوناگون جوامع مسلمان را به واکنش واداشت. به دنبال آن گروه های سلفی در مصر با هدف اصلاح جوامع مسلمان، احیای عظمت مسلمین، اتحاد سرزمین های عربی و بازگشت به خلافت عثمانی از طریق تمسک به قدرت و حتی با خشونت ظهور کردند. گروه «صالح سریه» از نخستین جماعت هائی بود که این اندیشه را پی گرفت. پس از آن «شکری مصطفی» در کنار اندیشه حاکمیت ، به طرح ایده جدید «هجرت» از «دار الحرب» و «دار الکفر» به «دار الاسلام» ، با هدف کسب آمادگی برای جهاد و دستیابی به قدرت مطرح شد. جماعت اسلامی مصر نیز از گروه هائی بود که در امتداد اندیشه های صالح به سریه حرکت می کرد و جهاد علیه حکومت کافر را هدف اصلی این سازمان می دانست. آنان رهبران کنونی جهان اسلام را به دلیل تمکین در برابر صلیبیان، کمونیست ها یا صهیونیست ها ؛ مرتد دانسته و جاهلیت نوین و دنیوی آنان را خطرناک تر از جاهلیت قبل از اسلام می خواندند. تکفیر آنان برای «غیرمشروع کردن تبعیت از حاکمان» و تعیین «کافران داخلی» به عنوان اولین هدف جهادی که طاغوت را از میان بر می دارد ، است. ادامه دارد ... پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به اینکه مبانی نظری تمام شده و می خواهیم وارد تاریخ بشویم ، لطفا دوستان در مورد مسیر تاپیک نظر خودشون رو اعلام کنند. حجم مطالب هر پست زیاد نیست ؟ مطالب گویا است یا نیاز به توضیح و اصطلاحا پاورقی دارد ؟ و ...
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . توضیح ضروری - ممکن است که در این پست و پست بعدی مطالبی گفته شود که برای تعدادی از دوستان مباحثی شناخته شده و حتی تکراری باشد. اما با توجه به اینکه در ادامه تاپیک از برخی عبارات به طور متناوب و تکراری استفاده خواهد شد ، ترجیح دادم که در ابتدای تاپیک برای برخی کلمات و عبارات ، تعریف واحدی را بین خود داشته باشیم که بعدتر و در خلال پیشرفت تاپیک دچار سردرگمی نشویم. بزودی به بخش های جذاب تر تاپیک می رسیم فصل نخست 1: مبانی نظری تکفیر مقدمه فصل نخست : فصل نخست این پژوهش در رابطه با سیر تکاملی اندیشه جهادگرایی و ابعاد تاریخی آن است. گرچه این پدیده در قرن های «بیستم» و »بیست و یکم» توانسته است فراسوی مرزها و به شکل جهانی قد علم کند ؛ اما دکترین و بستر ایدئولوژیک آن به قرن چهاردهم میلادی بازمی گردد. قرائتی از اسلام که امروزه داعش با آن ایزدی ها را «کافر اصلی» ، شیعیان را «هرجا که یافتید آن ها را بکشید» (آن چنان که رهبرشان ابوبکر البغدادی دستور داده) و سنی هایی که مطیع داعش نمی شوند «مرتد» می شمارد. اما آن چه امروز به مکتب سَلَفی معروف است در حقیقت زائیده قرن چهاردهم میلادی نیست. افکار ابن تیمیه در زمان خود قادر به جذب مسلمانان نبودند و پس از مرگ او (اواخر قرن چهاردهم میلادی) به فراموشی سپرده شدند. اما پنج قرن پس از مرگ ابن تیمیه و در اواسط قرن هجدهم میلادی یک داعی اسلامی به نام محمد ابن عبدالوهاب در نجد عربستان نظریات ابن تیمیه را احیا کرد. ابن عبدالوهاب که خود به عنوان موسس مکتب نه چندان خوش نام وهابیت در بین مسلمانان شهرت دارد ، با محمد بن سعود )موسس سلسله آل سعود که از سال ۱۹۳۲ تاکنون بر عربستان حکومت می کنند) ائتلاف کرد و درگیریِ خونینِ برآمده از ائتلاف این دو، تا دو قرن در عربستان [و حتی عراق و سوریه] به درازا کشید. عبارتی که به تازگی با نام «جهادگرایی» (Jihadism) برای توصیفگروه هایی مانند القاعده به کار میرود ؛ برگرفته از تاکید ایدئولوژیک آنها بر مفهوم جهاد است. [آن چنان که ابن تیمیه و پس از او محمد عبدالوهاب از اهمیت جهاد یاد کرده اند] این مفهوم برای جهادگرایان به اندازه یکی از اصول دین اسلام و یا حتی برتر از اصول دین اهمیت دارد. ابوبکر البغدادی در یکی از خطابه های خود به مخاطبانش می گوید: بدون شک فقهای اسلامی از طیف ها و مذاهب مختلف اسلامی و پژوهشگران حوزه اسلام شناسی در رابطه با اهمیت جهاد در اسلام و یا حتی تعداد آیه های مربوط به آن نظری متفاوت با ادعای ابوبکر البغدادی دارند. اما سلفی های جهادگرا در رابطه با اهمیت جهاد در اسلام همانند ابوبکر البغدادی فکر می کنند و نظر فقها و پژوهشگران برایشان اهمیتی ندارد. ایده های ابن تیمیه و محمد عبدالوهاب در محافل جهادگرایان افکاری کلاسیک به شمار می روند. اما نظریه پردازان جدیدتری از اواسط قرن بیستم به بعد در این محفل سر برافراشته تا ایدئولوژی جهادگرایی به شکل امروزینش ارائه شود. از این نام ها می توان به سید قطب در دهه ۶۰ میلادی در مصر، عبدالسلام فرج در دهه ۷۰ میلادی در مصر، عبدالله عزام فلسطینی الاصل در دهه ۸۰ میلادی در افغانستان، بن لادن عربستانی و ایمن الظواهری مصری در افغانستان و جدیدا ابوبکر ناجی و عبدالله بن محمد و دیگران اشاره کرد. محصول این خط تاریخی یک ماشین ایدئولوژیک است که از هرکس به غیر از جهادگرایان یک کافر ساخته تا اِعمال خشونت علیه او توجیه شود. این فرآیند بین مسلمانان به تکفیر معروف است. 1-1 : تکفیر و تکفیری در این بحث شاید ابتدائی ترین سوالات این باشد که تکفیر یعنی چه ؟ و تکفیری چه کسی است؟ واژه تکفیر از کلمه عربی کفر مشتق شدهاست. در کلاسیک ترین معنا ، تکفیر یعنی آنکه «یکی از اهل قبله» و «مسلمانی» را به کفر نسبت دهند. در اتهام تکفیر، شخصِ تکفیری، دیگر مسلمانان را متهم به ناخالص بودن در دین (تطهیرگرائی) و از راه اسلام منحرف شدن میکند. در اسلام اما مجوز متهم کردن دیگر مسلمانان به تکفیر به دست علما و آن هم به شرط رعایت تمام جوانب احتیاطی آن است. تکفیری یعنی مسلمانی که دیگر مسلمانان را متهم به ارتداد میکند. این اتهام تکفیر نامیده میشود. امروزه تکفیری عنوانی است که به گروههای اسلامی که از حربه تکفیر برای مقابله با مخالفان و دشمنان خود استفاده میکنند، اطلاق میشود. این گروهها که از درون سلفیه بیرون آمده اند، امروزه به بزرگترین مشکل دنیای اسلام تبدیل شده و باعث ایجاد خسارات جبران ناپذیر مادی و معنوی به جهان اسلام گردیده اند. اعضای گروه تکفیری انصارالدین کشور مالی (آفریقا) "ایاد اگ قالی" فرمانده این گروه در سال 2010 پس از بازگشت از عربستان این گروه سلفی تندرو را تشکیل داد این جریان فکری در وهابیتی ظهور کرده که خود به دو بخش تکفیری و غیر تکفیری تقسیم می شود. با شاخه غیر تکفیری وهابیت می توان بحث منطقی کرده و اصطلاحاًدعوایی نداشت. اما شاخه تکفیری وهابیت ، جریانی خطرناک می باشدکه همچون خفاش خود را شب و تاریکیپنهان کرده و سپس در جایی دیگر خود را منفجر می کنند و عده ای بی گناه را به خاک و خون می کشند. اینان غیر از خود را کافر قلمداد می کنند [حتی اهل سنتی را که با آنها موافق نباشند] و همین «قرائت های افراطی» و «خوارجی» از اسلام است که گسترش ویرانی ، فقر اقتصادی و حاکمیت استعمار، در دنیای اسلام را سبب گردید و در نتیجه اندیشه های سلفی را هر چه بیشتر گسترش داده است. به طور مثال در تاریخ آمده است که وهابیون و هواداران محمد بن سعود در سال 1801 میلادی به شهر مقدس کربلا [که از مشاهد شریفه اهل تشیع محسوب می شود] یورش برده و ضمن ویران سازی صحن مقدس حضرت اباعبدالله)ع( ، بالغ بر پنج هزار شیعه را سر بریده و یا (بعد از تسلط بر دو شهر مقدس مکه و مدینه) کلیه مخالفان خود را به بیرون از شهر رانده و فضایی مملو از وحشت و نگرانی در بین طرفداران دیگر مذاهب دینی ایجاد نمودند. محمد ابن عبدالوهاب - موسس مکتب نه چندان خوش نام وهابیت در هر حال آن چه از اخبار و دیدگاه های مختلف فقهی شیعه و سنی به دست می آید این است که گفتن شهادتین باعث ورود افراد به اسلام و حفظ خون آنان می شود (شهادتین یعنی بر زبان راندن «أشهد ان لاإله إلا الله و أشهد ان محمداً رسول الله»). شهید محمدباقر صدر نیز می نویسد: ولیکن این نهضت انحرافی و دنیاطلب ، با حضور جریان های استعماری و صهیونیستی در منطقه مجددا آغاز و در خدمت اهداف دشمنان اسلام قرار گرفت. محققان تاریخ وهابیت ثابت کرده اند که این فرقه در اصل به دستور مستقیم وزارت مستعمرات بریتانیا ایجاد شد. به عنوان مثال به کتاب هایی چون: «پایه های استعمار» از خیری حماد و «تاریخ نجد» از سنت جان ویلبی و »خاطرات حییم وایزمن« اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی و نیز »خاطرات مستر همفر« و »وهابیت، نقد و تحلیل» از دکتر همایون همتی می توان مراجعه کرد. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهمقدمه مولف/ مترجم : این نکته می بایست خدمت مخاطبان محترم این سطور یادآوری شود که این متن ، تنها بیلان عملکرد یک تیم ، متشکل از متخصصان نظامی و سیاسی است و الزما! به معنای تایید یا عدم تایید مطالب آن نخواهد بود . شبیه سازی محیط رزم و یا آنچه که war game نامیده می شود در یک تعریف در محدوده زیر بررسی می گردد : بازی جنگ طبق تعریف وزارت دفاع آمریکا شامل: "شبیهسازی از یک عملیات نظامی که شامل دو یا چند نیروی مخالف است، که در آن از قوانین، دادهها و رویههایی طراحی شده برای نمایش دادن شرایط یک زندگی واقعی یا نزدیک به واقعی استفاده میشود" است . پروژه بازی جنگ، باعث بوجود آمدن بازیهای جنگ کامپیوتری بسیاری در شاخههای مختلف نظامی گردید.کشورهای پیشگام در توسعه قدرت نظامی نظیر ایالات متحده ، از بازیهای جنگ، برای مکانیزه کردن آموزش نیروهای نظامی خود نیز استفاده میکنند که برای این کشورها این خود بعنوان هدف بزرگی مطرح میباشد. یکی از دلایل استفاده از سیستمهای بازی جنگ به هنگام رزم، امکان تحلیل و بررسی راه کارهای موجود و موفق به همراه شبیه سازی کردن رزم آتی میباشد. آدمیرال زینویف روژستونسکی بعنوان یک شاهدمثال تاریخی در خصوص اهمیت طراحی و اجرای بازی جنگ ، می توان به یک نمونه بسیار عبرت برانگیز اشاره نمود . در بازه سال تحصیلی 1903-1902 ، آکادمی نیکلای نیروی دریایی ارتش روسیه تزاری مستقر در سن پیترزبورگ ، شاهد اجرای شبیه سازی رزم دریایی توسط دو کاپیتان این نیرو بود که توسط آدمیرال زینویف روژستونسکی ، مورد داوری قرار گرفت . این شبیه سازی ، به شکل غیر قابل باوری ، با محوریت یک نبرد سنگین میان نیروی دریایی روسیه و نیروی دریایی ژاپن انجام شد که در نوع خود ، یک پیش بینی هیجان انگیز از نبردی بود که دو سال بعد (1905 ) صورت واقعی بخود گرفت . گزارش هایی که از این شبیه سازی در دست است ، نشان می دهد اسکادران های نیروی دریایی روسیه ، مستقر در شرق دور ( ولادی وستک و پورت آرتور ) به محور اصلی قدرت روسیه در این حوزه تبدیل شده بودند و بهترین شیوه برای شکست دادن این ناوگان ، اجرای یک عملیات آفندی بارعایت دقیق اصل غافلگیری و بدون اعلام جنگ ، تشخیص داده شد . در این شبیه سازی ، ناوگان روسی بدون هیچ اخطاری ، در بندر مورد تهاجم قرار گرفت و نابود شد . با توجه به سلسله وقایعی که یک سال بعد ( 8 فوریه 1904 ) ، بوقوع پیوست ، شرکت کنندگان در این شبیه سازی ، به درستی ، راهبرد اصلی نیروی دریایی سلطنتی ژاپن را برای شروع جنگ ، پیش بینی نموده بودند. با توجه به اهمیت شبیه سازی رزمی ( war game ) برای پیش بینی و بررسی چگونگی عملکرد ارتشها ، تایم لاین توسعه این حوزه دانش نظامی مورد بررسی قرار می گیرد الف- شروع در بازه زمانی سالهای 1800-1664 ( توسعه این شیوه علمی توسط شخصی به نام کلرک در بریتانیا به سال 1781) ب- توسعه شبیه سازی محیط رزم مدرن 1824-1811 ( پیشگام این دوره شخصی به نام فون رزویتز در سال 1811) پ- عصر تئوریهای مدرن 1871-1825 ( پیشگام این دوره ، ژنرال هلموت فون مولتکه به سال 1825) ث- گسترش جهانی تئوری های شبیه سازی میدان رزم 1913-1872 ( البته در این دوره یعنی از سال 1776 تا 1912 ، این تئوری ها وارد ایالات متحده گردید و پیشگام سرگرد مهندس ، دبلیو . آر. لیورمور بشمار می آمد ) ح- بازه زمانی 1907-1872 نوآوری و کمرنگ شدن تئوری های شبیه سازی میدان رزم در آلمان خ- بازه زمانی 1913-1890 ، تولد نسخه دوم تئوری بازی جنگی در آلمان د- بازه زمانی 1918-1905 ، توسعه تئوری بازی جنگی در جنگ نخست جهانی ذ- بازه زمانی بین دو جنگ بزرگ 1938-1919 ، عصر رویاپردازی ( پیشگام این عصر ، لیدل هارت بریتانیایی ) ر- بازه زمانی 1941-1938 ، عصر طوفان بزرگ در تئوری های شبیه سازی ( پیشگام این عصر ، ژنرال بک آلمانی ) ز- بازه زمانی 1946-1942 ، عصر رکود ژ- بازه زمانی 1950-1947 ، آغازی نو در تئوری های شبیه سازی ف- بازه زمانی دهه60 میلادی ، روند کند توسعه تئوری های شبیه سازی ( پیشگام ، رابرت مک نامارا ، وزیر دفاع وقت ایالات متحده ) ق- بازه زمانی دهه 70 میلادی ، تجدید نظر در تئوری های شبیه سازی میدان نبرد ک- بازه زمانی دهه80 میلادی ، وعده هایی که می بایست بدان جامه عمل پوشاند گ- بازه زمانی 1991-1990 ، شبیه سازی محیط رزمی در محیط مملوء از شن و ماسه ل- بازه زمانی 2000-1992 ، بازگشت تئوری پاشنه آشیل شبیه سازی یک جنگ طولانی آیا اوکراین می جنگند ؟!!!! چند هفته قبل از شروع عملیات تهاجمی ارتش روسیه به اوکراین ، دانشکده رزم تفنگداران دریایی ارتش ایالات متحده ، میزبان یک شبیه سازی جنگ بمدت 4 روز برای پیش بینی روند عملیات نظامی احتمالی روسها در اوکراین بود . براساس داده های موجود ، این شبیه سازی نبرد به تقریب حرکات ارتش روسیه را در هفته نخست نبرد پیش بینی نمود ، با این حال ، پس از ورود این جنگ به ماه دوم ، کالج رزم سپاه تفنگداران دریایی و مرکز پژوهشی Brute Krulak که عمدتا در محورهایی نظیر نوآوری و جنگ آینده ، دست به طراحی و اجرای شبیه سازی های جنگ می کند ، طرحی را با هدف بررسی چگونگی توسعه عملیات نظامی روسها در خاک اوکراین با تاکید بر سناریوهای احتمالی مقاومت ملی مدافعان در برابر حملات ارتش روسیه به آزمون نهاد . دانشکده رزم سپاه تفنگداران ارتش ایالات متحده مشاوران این وارگیم ، سوابق و تجربیات رزمی را در سطوح مختلف به نمایش می گذاشتند که شامل افسران ارتش ایالات متحده ، نمایندگان ناتو ، دو کارشناس سیاست داخلی روسیه ، یک سرهنگ بازنشسته اوکراینی در ستاد کل ارتش اوکراین می گردید . طراحی صورت گرفته برای این وارگیم بصورتی بود که جنگ را از یک بازه 24 ساعته تا 3 ماهه برنامه ریزی می نمود تا اینکه با توسعه تدریجی عملیات نظامی ، یک بازه 365 روزه ( یکسال ) را برای این سری از نبردها در نظر بگیرد. بااین وصف ، طولانی کردن مدت زمان درگیری ، مستلزم فراهم کردن درجه بالاتری از داده های انتزاعی بود تا درجه صحت قضاوت به واقعیت به شکل نسبی نزدیک شود که این امر نیز بازیکنان را وادار می ساخت تا ملاحضات عملیاتی و راهبردی گسترده تری را در بازه طولانی مد نظر بررسی نمایند . این کارگروه مشاوران ، پس از بررسی تحولات ژئو استراتژیک و عملیاتی قابل پیش بینی درباقی مانده سال جاری ( 2022) تا آغاز سال 2023 به این نتیجه رسیدند که روسها پس از یکماه عملیات نظامی ، به اوج بیلان رزمی خود دست یافته اند که کمتر از اهداف حداکثری پیش بینی شده اولیه بشمار می رود . با توجه به ترکیب اراده اثبات شده ارتش اوکراین برای دفاع و قابلیت های رزمی واحدهای آن ، چشم انداز پیش رو برای ارتش روسیه به منظور ورود به جنگ شهری سنگین بسیار دلهره آور ارزیابی گردید . دراین شبیه سازی ، با اتمام تابستان 2022 روسها دیگر توان تعقیب اهداف اصلی و اعمال قدرت نظامی حداکثری به منظور اشغال یک شهر بزرگ را نداشتند ، در حالی که متقابلاً ارتش اوکراین نیز فاقد قدرت و توان رزمی موثر برای بیرون کردن ارتش روسیه از مناطق تصرف شده بود . در چنین شرایطی ، وقتی که دوطرف توان اعمال قدرت نظامی برای ایجاد یک اثر قاطع بر صحنه رزمی را در اختیار نداشتند ، تیم های مشاوره ای به این نتیجه رسیدند که بدون وجود روند مذاکرات دیپلماتیک ، جنگ بسوی یک بن بست نامحدود پیش خواهد رفت . پیامدهای این بن بست نظامی ، در این شبیه سازی برای طرفین بسیار زیاد ارزیابی گردید . در درجه نخست ، تلفات انسانی بدلیل کاربرد آتش غیر دقیق و پرحجم ، برای روسها و اوکراینی ها سیر صعودی بخود خواهد گرفت و بحران پناهجویان ، نه تنها اقتصاد اوکراین ، بلکه کل اتحادیه اروپا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. با این اوصاف ، همانطوری که این شبیه سازی جنگی در حال اجرا بود ، شگفتی های بسیار زیادی پدید می آمد . اولین مورد عجیبی که طراحان و بازیگران با آن روبرو شدند ، این بود که فرض اولیه در مورد چشم انداز ارتش روسیه از ورود به خاک اوکراین ، بسیار ناقص بود . در واقع امر ، ارزیابی اولیه این بود که در طی 4 ماه اول جنگ ، وزن سنگین ارتش روسیه ، بتدریج ارتش اوکراین را از بین خواهد برد واین مساله زمینه اشغال کامل اوکراین را فراهم خواهد کرد ( در حالی که ما در میلیتاری پیش بینی کرده بودیم که ارتش روسیه امکان اشغال کامل اوکراین را ندارد و در این حوزه ، یک – هیچ از مخازن فکر آمریکایی جلوتر بودیم .م ) پس از تجزیه و تحلیل براساس داده های موجود از منابع باز ، به منظور ایجاد یک تصویر عملیاتی و ارزیابی تلفات از زمان آغاز نبرد ، مجموعه تیم طراحی وارگیم موافقت نمود که روند جنگ در یک بازه 30 روزه پیش بینی شود و اشغال شهرهای سومی ، ماریوپل و کونوتوپ بعنوان مبناء برای پیش بینی روند در نظر گرفته شود ( تا اینجا تنها ماریوپل و سومی به شکل نسبی تصرف شده و جنگ در بقیه نقاط ادامه دارد . 6 آوریل 2022 .م ) . پس از آن بازیگران وارگیم موظف شدند تا حرکات ارتش روسیه را برای تابستان سال 2022 تعیین نمایند و بعنوان مثال ، نحوه استفاده فرماندهی ارتش روسیه از نیروهای مانوری آزاد شده خود پس از اشغال شهرهای فوق الذکر و همچنین گزینه بکارگیری یگان های ذخیره عملیاتی را به ریز تشریح نمایند . نتیجه این بررسی ها نشان داد که ارتش روسیه در تابستان 2022 فاقد توان رزمی مناسب برای یکسره کردن کامل سرنوشت ارتش اوکراین و از میان بردن توان رزمی آن خواهد بود . دومین شگفتی در جریان این وارگیم ، تایید این نکته بود که چگونه ، اهداف سیاسی طراحی شده توسط کرملین ، می تواند بهترین توصیه های نظامی ژنرال های ستاد کل ارتش روسیه را از بین برده و بی اثر سازد ( در انجمن میلیتاری این نکته در چند روز پیش به صراحت بیان شد که ظاهرا اهداف سیاسی بر اهداف نظامی در استراتژی روسها در اوکراین چربش دارد و این احتمالا فاجعه درست خواهد کرد که درست ، تکرار دخالتهای سرفرماندهی okw در کار ژنرال های میدانی ورماخت در جنگ دوم جهانی بود .م ) در همین راستا ، نبرد تابستان 2022 نشان داد که بازیگران این وارگیم ، مجبور شدند تا بهترین واحدهای رزمی و همچنین ذخایراستراتژیک خود را برای محقق کردن اهداف سیاسی ، وارد صحنه کنند .در نتیجه ، این امر که الزامات سیاسی بر تصمیم گیری های نظامی غالب می بود ، باعث شد تا درطراحی عملیات نظامی ، توصیه های نظامیان متخصص به نفع اهدافی که بلحاظ سیاسی ، اهمیت بیشتری داشت ، نادیده گرفته شود ( این همان حماقتی بود که ژنرالهای آلمانی با تسلیم شدن در برابر خواسته های سیاسی محور فرمانده کل ورماخت مرتکب شده و عواقب آن را با بعضاً با جان خود پرداخت کردند . م ) دراین مورد ، ولادیمیر پوتین این شبیه سازی ، دستور داد که برای حفظ قدرت ، دستیابی به پیروزی های نظامی با ارزش خبری بالا از اولویت اول برخوردار بوده و پیامدهای نظامی آن در میدان نبرد ، کمتر مورد توجه قرار می گرفت . تابستان و پائیز سال 2022 عملیات نظامی روسیه در تابستان سال 2022 ( دراین شبیه سازی . م ) برای دستیابی به موفقیتهای نمادین و نه بهبود وضعیت نظامی در صحنه نبرد همچنان اولویت داشت . علیرغم افزایش نبرد چریکی در اوکراین ( در مناطق اشغالی که دوستان پیش بینی کردند .م ) ارتش روسیه حملات محدودی را برای تعقیب اهداف خود آغاز نمود ، با این حال ، به استثنای ماریوپل ، بقیه اهداف تقریبا دست نیافتنی بوده و بخش قابل توجهی از خطوط مقدم روسیه و اوکراین ، به سختی از تحرک لازم برخوردار می بود . تنها استثنای موجود ، ضدحملات موضعی ارتش اوکراین بود که بخشی از شمال غرب اوکراین را از روسها بازپس گرفت ( در حالی براساس داده های میدانی ، هم اکنون روسها بخش قابل ملاحضه ای از واحدهای رزمی خود را در این منطقه به نسبت عقب کشیده اند تا طبق شنیده ها به شرق اوکراین و در منطقه دونباس منتقل نمایند .م ) نکته اصلی این استراتژی ( در وارگیم . م ) این بود که علیرغم عدم تحرک در خطوط مقدم ، فرسایش ناشی از طولانی شدن نبرد ، همچنان با درجه بسیار بالایی سیر صعودی بخود می گرفت و در حالی که نرخ فرسایش رزمی ارتش روسیه بالاتر از حریف خود می بود ، یگانهای ارتش اوکراین ، کمتر دچار این روند شده بودند . براساس پیش بینی های این شبیه سازی ، بخش قابل ملاحضه ای از تلفات ارتش روسیه ، در رده افسران باتجربه ، پرسنل نظامی و خودروهای زرهی است که با تعداد رو به افزایش ارسال تسلیحات ضد زره قابل حمل تناسب مشخصی را پدید می آورد . دراین شبیه سازی جنگی ، ارتش اوکراین با استفاده از بدون سرنشین های انتحاری ، تلفات قابل ملاحضه ای را بر ستون های مکانیزه ارتش روسیه ، شامل تانکها ، نفربرهای زرهی ، توپخانه خودکششی وارد آورده و این مساله با توجه به اطلاعات موجود که ارتش اوکراین تا آنزمان ( تابستان و پائیز2022 ) بیشتر از 50 سلاح مختلف ضد زره در اختیار خواهند داشت و این تعداد روند افزایشی نیز بخود خواهد گرفت ، به تقریب شاید به حقیقت نزدیک باشد . درواقع ، اگر از هر 10 فروند بدون سرنشین انتحاری ، در یک بازه 24 ساعته ، فقط یک خودرو مورد هدف قرار گیرد ، معادل 150 دستگاه دریک ماه و 1350 دستگاه از تابستان 2022 تا کریسمس 2023 از بین خواهد رفت . علاوه براین ، نرخ موفقیت انهدام فقط 10 درصد ، درنظر گرفته شده که احتمالا بسیار پائین است . این روند ، اگر با ورود هزاران سلاح ضد تانک همراه شود ، موجب خواهد شد که ارتش روسیه ، بتدریج کمتر از ستون های زرهی در عملیاتهای رزمی خود استفاده کند و این امر تلفات انسانی را تدریجا افزایش خواهد داد که این امر نیز در طول یک بازه 365 روزه ، تلفات روسها را معادل کل تجهیزاتی که از ابتدای جنگ وارد نبرد کرده اند ، می رساند . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 1-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدههمون اوج۸۵ بدون پس سوز هستش اونموقع هنوز از جهش ۷۰۰(je33) رونمایی نشده بود والبته طلوع هم کیفیتش به نحویه یکبار مصرفه...
-
1 پسندیده شدهاگر این ماکت نباشه باید به یکی از موتورهای ادعایی ما شبیه باشه اولین گزینه موتور "اوج": دومین گزینه موتور "جهش": سومین گزینه موتوری جدید و بزرگتر از خانواده "طلوع"! تصاویری از جت آموزشی یاسین که در اون از دو موتور (به نظر بدون پس سوز)استفاده شده که به نظرم شباهتی به موتور اوج بدون پس سوز نداره(تصویر سوم موتور اوج هست)
-
1 پسندیده شدهبا هم متفاوته ،در ویگن این ساختار بجای درگ شوت (چتر کاهش سرعت) عمل میکنه و با جمع شدنش به سمت عقب جریان خروجی را هنگام لندینگ معکوس میکنه برای به حداقل رساندن طول مسیر فرود. سوئدی ها فلسفهای در ساخت دارن که یک جنگنده حداقل هزینه و نیروی لازم در نگهداری را لازم داشته باشه برای همین چتر حذف شده و این مکانیزم جایگزین شده.
-
1 پسندیده شدهسلام و احترام حکایت جنگنده قاهر تا دراز مدت ادامه خواهد داشت و نسل فعلی و بعدی امیران هم باید پاسخگوی رفتار نسل فعلی باشند قاهر یک امیدواری و شوق عظیم در عموم جامعه ( به غیر از متخصصین و مطلعین ) ایجاد کرد و بعدا ناگهان این موج فرونشست و یاس و سرخوردگی جایگزین آن شد در این حال نباید انتظار فراموشی و بخشش از جامعه داشت می پرسند و خواهند پرسید و امیران هم ناچار به پاسخگویی هستند
-
1 پسندیده شدهخودروی بدون سرنشین (USV) جدید کره شرکت Hanwha Defense از توسعه موفیقت امیز خودروی بدون سرنشین جدید 6x6 خبر می دهد. این وسیله نقیله مسلح در کلاس خودروهای بدون سرنشین 2 تنی قرار میگیرد. سخنگوی این شرکت اشاره کرد: "این وسیله برای انجام عملیات های شناسایی، هدفگیری و مقابله با دشمن طراحی شده است. این پلتفرم مستقل از راه دور هدایت میشود ولی دارای هوش مصنوعی نیز هست." توانایی این سیستم (م: منظور هوش مصنوعی) شامل " ردیابی، کنترل مسیر، تشخیص موانع و برنامه ریزی مسیر بازگشت در صورت از دست دادن ارتباط است." این پلتفرم با یک موتور هیبریدی و مجهز به مسلسل بوده و قرار است تا سال 2027 به بهره برداری برسد. منبع Unmanned Surface Vehicles (USV) م: همان طور که میبینید بسیاری از کشور پتانسیل این نوع سیستم هارو درک کردند و در حال توسعه نمونه هایی می باشند. شاید امروزه این سیستم ها عجیب و غیر کاربردی به نظر بیان اما تا چند سال پیش هم پهپاد ها هم در حد یک شوخی بودند
-
1 پسندیده شدهعقرب جرّار برای سپر جزیره جت رزمی اسکورپیون برای نیروی هوایی عربستان سعودی به گزارش وب سایت فلایت گلوبال ، عربستان سعودی در حال مذاکره جهت سفارش تعداد قابل توجهی از جتهای سبک پشتیبانی نزدیک اسکورپیون است . به گفته اسکات دادلی ، مدیر اجرایی شرکت تکسترون ، نیروی هوایی عربستان سعودی یکی از مشتریان بالقوه این شرکت برای سرمایه گذاری جهت توسعه توانایی های رزمی و خرید این جت جدید بشمار می آید . جت پشتیبانی نزدیک زمینی اسکورپیون توسط شرکت تکسترون در قالب یک سرمایه گذاری خصوصی مشترک میان تکسترون و ایر لند اینترپرایز ، طراحی و معرفی شده است . اسکات دادلی ، مدیر اجرایی شرکت تکسترون این جت سبک ، یک پرنده طراحی شده براساس مواد مرکب ( کامپوزیتی ) است که از دو پیشرانه توربوفن و ترکیب کابین دو نفره پشت سرهم ، حسگرهای قابل جمع شدن ، جایگاه های سلاح داخلی و همچنین جایگاه های بیرونی برای حمل مهمات دقیق و متعارف بهره می برد . این جت بی نظیر ، با استفاده از یک طراحی مدولار ( بخش بخش ) و یکپارچه سازی پیشرفته ترین حسگرها و تسلیحات موجود ، بیشترین کارایی با کمترین هزینه را به نمایش می گذارد . با توجه به موارد فوق الذکر ، اسکورپیون قادر خواهد بود تا ماموریتهایی نظیر حملات سبک ، شناسایی ، گشت رزمی و آموزش های پیشرفته را در اختیار کاربرانش قرار دهد . با این حال ، برخی معتقدند که برای اینگونه ماموریتها ، پرنده های توبورپراپ از کارایی بهتری برخوردار هستند ، اما ادعا شده که این جت رزمی به اندازه کافی قدرتمند است که می تواند حداقل آسیب ها ناشی از آتش ضد هوایی را تحمل و ماموریتهای محوله را به انجام رساند . بر خلاف بسیاری از پرنده های پشتیبانی نزدیک ، اسکورپیون ، بسیاری از تجهیزات و سخت افزارهای غیر نظامی ، نظیر قطعات جتهای برند سسنا را به ارث برده است . طول هواپیما : 45 فوت و 6 اینچ دهانه بال : 47 فوت و 10 اینچ ارتفاع : 13 فوت و 4 اینچ وزن خالی استاندارد : 12700 پاوند حداکثر وزن در زمان برخاست : 22000 پاوند حداکثر توان حمل مهمات در غلافهای بیرونی : 3000 پاوند حداکثر حمل سوخت در مخازن خارجی : 6000 پاوند حداکثر تراست : 8000 پاوند حداکثر سرعت : 450 نات ارتفاع پروازی : 45000 فوت برد رزمی بدون مخازن سوخت خارجی : 1600 ناتیکال مایل برد رزمی با مخازن سوخت خارجی : 2200 ناتیکال مایل پی نوشت : در طول جنگ سرد ، بارها پیش آمد که ضد یک سلاح ، حتی قبل از ورود بخدمت سلاح اصلی و حتی با از رده خارج شدن آن ( نظیر ماجرای میگ- 25 و بمب افکن XB-70) ، وارد بازار تسلیحاتی شد . حالا بر خلاف نظرات ، تاریخ تکرار می شود و باز هم برخلاف عرف معمول که عربستان و استراتژیستهای آنها ، دست کم گرفته می شوند ، قاهر و امثال نمونه هایی نظیر قاهر ، قبل از ورود بخدمت رزمی ، با یک بحران خود ساخته ، روبرو شدند . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9