برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      74

    • تعداد محتوا

      8,884


  2. mehdipersian

    • امتیاز

      30

    • تعداد محتوا

      2,883


  3. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      21

    • تعداد محتوا

      3,055


  4. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      5,139



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 28 شهریور 1401 در پست ها

  1. 2 پسندیده شده
    خیلی عجیبه. یعنی هم شرم آوره و هم چیزی است که طبیعتا در خون آذری ها نیست و یک محصول وارداتی اردوغانیسمی است چون در جنگ سوریه هم حتی افسران ارشد قدرتمندترین! ارتش ناتو هم به همین ترتیب عمل می کردند و به هر حال با یک نسل کشی در کارنامه چیز عجیبی هم نیست. جالبه همزمان ارتش باکو بخشنامه میکنه در تشییع شهدا کسی حق سردادن شعارهای مذهبی و دینی و اسامی خاص مرتبط را نداره. خیلی دوست دارند یزیدوار اصولا عمل کنند. آبروی هرچی ترک و آذری و انسان را میبرند. انصافا اگر اندکی غیرت در سربازان شیعه رژیم باکو وجود داشته باشه باید اگر برای اعتقادات مذهبیشون قیام نکردند لااقل برای انسانیت و پاک کردن این لکه های ننگ قیام کنند و تبری. کنار این وحوش جنگیدن هم شرمندگی داره چه برسه بخشی ازشون باشی. دست پخت اردوغانیسم در سوریه را همه دیدند و مثل ویروس داره منتشر میکنه. شاید داعش و انلصره هم محصول ژن وحشی اردوغانی بودند تا بالذات خودشون. توحششون به اون پرچم جعلی که بر بازو زدند خوب میاد در کنار هم. اگر داعش تونست با توحشش و حکومت ترس به خیال خودش به جایی برسه شماها هم میرسید. پ ن: هنوز خون اون 14 شهید مظلوم حزب الله که قربانی توحش و حرص اردوغان شدند را فراموش نکردیم از جمله شهید زنجانی. شهدایی که اردوغان با خباثت همین ارتش وحشیش در حالیکه نبرد اونها نبود شهیدشون کرد به تلافی ضرباتی که خورد. من نمیدونم رابطه ما با اردوغان چطور میشه ولی اگر خودمون هم نخواهیم و نگیریم ولی خون اون 14 شهید حتما دامن اردوغان را خواهد گرفت. بماند خون ده ها هزار سوری و عراقی که در اصل با داعش پروری اردوغان ( هنوز هم کسی دقیق بررسی کنه متوجه میشه اصل و اساس قدرت گرفتن داعش توسط شخص اردوغان و ترکیه بود- النصره که بماند محصول صریحش! بود) کشته شدند.
  2. 2 پسندیده شده
    بسم ا... براساس یک قاعده کلاسیک در نبرد هوایی هیچ مانور رزمی را بیشتر از 15 ثانیه ادامه ندید ...!!!!! مقدمه .... پس از نزدیک به 2 سال کش و قوس بدلیل همه گیری کرونا ، اپیزود دوم از فیلم تاپ گان ، با عنوان تاپ گان - ماوریک بر روی پرده سینماها قرار گرفت . اگر چه انتظار می رفت که این فیلم در مقایسه با اپیزود نخست خودش ، با داستان بهتری تولید شود ولی این اتفاق نیافتاد و به تقریب بهترین فیلم هالیوود در ژانر هوانوردی تا این تاریخ ، دستمایه توهمات ژنرال های پنتاگون قرار گرفت . با این حال ، بحث بر سر داستان فیلم ( که به نظر شخصی نمره ای پائین 0 را کسب کرده ) در این مجموعه مطالب جای نگرفته و دوستان علاقه مند می توانند نظرات خودشان را بعد از اتمام این سلسله مطالب ، ارسال کنند . با توجه به این مساله ، با محور قرار دادن تجربیات یک خلبان سابق اف-14 و اف-18 نیروی دریایی ارتش ایالات متحده ، جزئیاتی از این فیلم مورد بررسی قرار گیرد . ذکر این مطلب نیز ضروری به نظر می رسد که مواردی که قرار هست ارائه بشود ، را از دید یک علاقه مند به حوزه هوانوردی نظامی بررسی کنید نه یک متخصص در امور نظامی .. تاپگان-2 ماوریک واقعیت ها و افسانه ها ...!!!! سرانجام پس از حدود سه سال کش و قوس بدلیل همه گیری کرونا ، به شکل رسمی ، بزرگترین محصول شرکت پارامونت پیکچرز در سال 2022 به نمایش درآمد و نه تنها رکوردهای گیشه را جابه جا نمود ، بلکه به شکل نسبی ، ستایش طرفداران سرسخت ژانر هوانوردی نظامی را نیز موجب شد . اما برای آن دسته از افرادی که بطور کامل در این حوزه (بعنوان هوانورد رزمی ) و خدمه ای که در کابین جت های اف-14 تامکت و F/A-18E/F سوپر هورنت حضور داشته و نبردهای هوایی را به صورت واقعی و با شدت بالا تجربه نموده ، این فیلم چه چیزی را تداعی می نمود ؟ با توجه به اهمیت موضوع ، جو "اسموکین" روزیکا بعنوان افسر رهگیری راداری اف-14 و همچنین افسر سامانه های تسلیحاتی در هورنت ، با 2000 ساعت پرواز ، تحلیل خود را از قسمت دوم فیلم سینمایی تاپ گان ارائه می دهد . هشدار.... برای کاربرانی که این فیلم را هنوز مشاهده نکردند ، این متن ممکن است ، اسپویل به همراه داشته باشد .... بیایید در مورد واقع بین بودن ، مقداری واقع بین باشیم !!!!!!!! درست از ابتدای زمان مشاهده پایان بندی فیلم برای چند ماه این فرصت وجود دارد که تا روند فیلم تاپ گان را بتوانیم ، هضم کنیم . من ( جو اسموکین روزیکا) قرار نیست ساخته و پرداخته ذهن کارگردان فیلم را توجیه کنم و به شما دروغ بگویم ... در هالیوود ، جنگنده های پر زرق وبرق مانورهای غیر ممکن انجام می دهند ، شخصیت های فوق العاده و بعضا فانتزی ، موسیقی پس زمینه فیلم که به مخاطب کمک می کند تا کاراکترهای سینمایی را در جذاب ترین لباس ممکن ( لباس پرواز ) مشاهده کنند و .... که اینها همه ساخته و پرداخته ذهن کارگردان و طراح صحنه و لباس و البته مشاوران نظامی فیلم هستند . با این حال ، برای همه مخاطبان اعم از افراد عادی یا کارشناسان اهل فن که این متن را مشاهده می کنید ، این مساله باید تذکر داده شود که شما در حال تماشای یک فیلم مستند نیستید ، بلکه یک فیلم اکشن و تا حد امکان واقعی را بررسی می کنید که در یک بعد ازظهر آرام روز تعطیل ، ساعات هیجان انگیزی را سپری کنیم . این بطور دقیق همان چیزی است که تاپ گان ، ماوریک به شما ارائه میدهد . درواقع امر ، اگر این فیلم ، قرار بود تا شما را سرگرم کند ، کار به درستی صورت گرفته ولی اگر هر کارگردانی سعی کند تا یک فیلم واقعی در مورد جتهای رزمی تولید کند ، محصول نهایی ، یک فیلم بسیار خسته کننده از آب درخواهد آمد . بعنوان مثال ، شما بعنوان یک فرد غیرنظامی ، از برنامه روزانه شامل خوردن ، خوابیدن و نشستن پشت رایانه خسته می شوید ؟؟ سعی کنید این روند را بدون تغییر بمدت 7 ماه در حالی که روی یک ناوهواپیمابر به همراه 5000 نفر دیگر انجام دهید .. نتیجه چه خواهد بود ؟؟ حدس زدن در این مورد را به خودتان واگذار می کنم ، با این حال بیاید روی چیزی که قرار است بررسی شود ، متمرکز شویم .... جو "اسموکین" روزیکا ، سمت چپ تصویر ، افسر سابق رهگیری راداری جنگنده اف-14 دی پس از آخرین پرواز با جنگنده اف-14 تامکت نیروی دریایی پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 2- ادامه دارد ........
  3. 2 پسندیده شده
    در این پست به بررسی چند حمله نیروهای مکانیزه زرهی اکراینی به مواضع ارتش روسیه می پردازیم . در این حمله واحدهای اکراینی با سه نفربر و سه تانک به قصد تصرف شهرک پیسکی حملات خود را بدون پشتیبانی اتش تهیه خودی اغاز میکنند . نیروهای پیاده اکراینی درست در نزدیک خطوط نبرد سوار بروی نفربرهای ( یا همون آرایش تانک دیزانت و یا نفربر دیزانت ) هستن و با شروع درگیری از روی نفربرهای پیاده ودر پناه زرهپوشهای حملات خود را آغاز میکنند . تانکهای اکراینی هم شروع به شلیک میکند . به نظر تعداد کمی از مدافعین روسی در شهرک مستقر هستن و عموم در خط دوم آرایش گرفته اند. با شروع حملات توپخانه ارتش روسیه مهاجمین راگلوله باران میکند ودر عرض چند دقیقه حمله اکراینی ها با از دست دادن دو تانک به شکست مواجه میشود ویدئو https://www.aparat.com/v/2PrVq توجه از این حمله دو کلیپ منتشر شده . که ویدئو بالا بصورت ناقص بوده . ویدئو دوم هم بشخصه مشاهده کردم ولی الان در دسترس نیست در این حمله هم نیروهای مکانیزه اکراینی سوار بروی دو نفربر تا خود خطوط روسها حرکت کرده وناگهان با اتش سلاحهای سبک چندین از نظامیان اکراینی که بروی نفربرها مستقر هستن کشته وزخمی شده وبعد نظامیان اکراینی حالت هجومی گرفته وسعی در پاکسازی سنگرها دارند. نفربرهای اکراینی هم با کمی عقب نشینی شروع به شلیک به سمت روسها میکنند . عقبه روسها بعد از اطلاع از حمله با خمپاره این مناطق را گلوله باران میکنند . با شروع گلوله باران نظامیان اکراینی که بر اثر آتش سلاح های سبک روسی زمین گیر شده اند سعی در عقب نشینی میکنند . در این هنگام هم دو نفربر اکراینی بدون سوار کردن نظامیان خود منطقه رو ترک کرده . بعد از چند دقیقه درگیری حملات سرکوب و حدود 20 نظامی اکراینی کشته و 2یا 3 تن دیگر زخمی میشوند ویدئو https://www.aparat.com/v/ZPktO در این حمله نیروهای مکانیزه اکراینی با همان تاکتیک مشابه با نزدیک خطوط روسی پیشروی کرده که ناگهان با اتش سلاح های سبک روسی مواجه شده یکی از نفربرها که قصد عقب نشینی دارد با نفربر عقبی برخرود و چند تن از سرنشینان این نفربر به زمین افتاده نفربر ها همچنان قصد عقب نشینی دارند که بر حین حرکت یکی از نظامیان خود را له میکنند . در ادامه براثر بی توجهی یکی از نفربرها بر اثر سقوط دریک گودال واژگون و دیگر هم با آتش روسها منهدم میشود به دلیل طولانی بودن و حجم بالا ویدئو های دو مطلب زیر رو قرار نمی دم در حمله دیگر نیروهای اکراینی سوار بر یک زرهی پوش تا نزدیک خطوط روسها حرکت کرده و ناگهان آرایش گرفته وبه داخل خندق ها هجوم می آورند یکی از نظامیان روسی برای چند دقیقه مقاومت کرده ویک یا دو تن از مهاجمین را از پای در می اورد .با رسیدن سایر نیروهای روسی اکراینی مجبور به گرفتن حالت تدافعی شده (مثلا مهاجم بودن ) و بر اثر آتش روسها 5 نظامی اکراینی کشته و ما بقی هم در محاصره روسها قرار میگیرند اما روسها هم تقریبا حمله مشابهی رو صورت دادن که برای سه هفته پیشه . درا ین حمله تانکهای روسی با تاکتیک بکاو و بکش وآتش حرکت نقاطی که احتمالا حضور نظامیان اکراینی داده میشود را مورد هدف قرار میدهند. در مرحله بعد پیاده نظام روس با فاصله در حال حرکت به سمت روستا بوده . بعد از پاسخ متقابل اکراینی ها پیاده نظام عقب نشینی کرده و تانکها مشغول به شلیک وبه روستا نزدیک میشودن و همزمان توپخانه و راکت اندازهای روس روستا را زیر آتش قرار میدهدن و اکراینها هم با خمپاره انداز روسها رو هدف قرار داده و بعداز رسیدن تانکها به ورودی روستا نفربرهای روسی به سمت روستا حرکت ونیروهای پیاده را در انجا تخلیه کرده پیاده نظام با پشتیبانی تانکها سعی در تصرف روستا را دارد. اکراینی ها زرهپوشهای خود را که شامل یک نفربر ویک تانک است در در خط دوم وخارج از روستا مستقر کرده که با نفوذ روسها این اداوت را وارد معرکه میکنند احتمالا بر اثر آتش اکراینی ها یک نفربر روسی منهدم شده وروسها مجبور به عقب نشیین میشود بعد از شناسایی مواضع مدافعین توپخانه و راکت اندازهای روس دوباره حملات رو شروع و بعد تانکهای روسی وارد روستا شده سرانجام بر اثر آتش شدید روسها اراینی ها مجبور به عقب نشینی شده نکته جالب اینکه اکراینی ها با استفاده از موانع بتی و خرک مسیرها را مسدود و کانال بندی کرده اند . روسها هم با حدس این موضع از ورود به مناطق خاکی اجتناب و در عوض بروی آسفالت و جاده حرکت برای در امان ماندن از مینها و تله های انفجاری واردمناطق خاکی نمیشودند. روسها اگر در این حمله از بالگردهای خود استفاده میکردن راحت تر می توانستن موفق بشوند تلاش روسها برای ورود به روستا نفوذ وعقب نشینی روسها از روستا شناسایی ادوات ونفرات اکراینی گلوله باران شدید روستا که در نهایت براثر گلوله باران ونفوذ تانکهای روسی مدافعین با دادن تلفات مجبور به عقب نشینی میشوند ===================== . اما اون چیزی که میشه از این چند ویدئو متوجه شد ضعف شدید تاکتیکی و آموزشی نیروهای اکراینی است که باعث هدر رفتن بیهوده جان سربازان اکراینی شده .فرماندهان اکراینی عموما درک درستی از درگیریهای زمینی نداشته و یا شاید هم اکراینی ها در برخی از واحدهای خود با کمبود شدید افسران با تجربه مواجه شده اند وبیشتر بر موج انسانی وزرهی تاکید میکنند یکی از دلایل تلفات بسیار بالای اکراینی ها هم همین موضوع بوده . روسها هم ضعف های داشته اما در رزم انفرادی بخصوص واحدهای روسی (نه روسگرا) بسیار بهتر عمل میکنند و در اجرای تاکتیک ها در برخی موارد حداقل ها را رعایت کرده
  4. 2 پسندیده شده
    بسم ا... جنگ دراوکراین – روز دویست وسوم 15 سپتامبر 2022 یگان های ارتش اوکراین به ضدحمله خود در شرقف اوکراین ادامه می دهند و به شکل فزاینده ای مواضع و خطوط لجستیکی ارتش روسیه را درشرق خارکف ، شمال لوهانسک و شرق دونتسک زیرآتش دارند . به گفته منابع روسی ، ارتش اوکراین عملیات زمینی خود را در جنوب شرقی ایژیوم ، لیمان وکرانه شرقی رودخانه اوسکول ادامه داده و بنا بر برخی گزارش ها واحدهای روسی مجبور شده اند تا از برخی محورها عقب نشینی کرده و البته دست به تقویت برخی محورهای دیگر بزنند . گفته شده در صورتی که پیشروی واحدهای ارتش کیف بسمت شرق ادامه پیدا کند ، روسها در حفظ خطوط دفاعی خود به مشکل برخورد خواهند کرد . منابع غربی مدعی هستند که حملات روسها در آودیوکا و نوومیخائلوفکا دفع شده است براساس آخرین خبرهای دریافتی از روسیه ، کرملین ، به جای بسیج عمومی ، دست به ایجاد تغییرات در رمز ارزها زده در حالی که قدیروف از جمهوری های روسی درخواست کرده که منتظر دولت فدرال نباشند و روند بسیج عمومی را خود آغاز کنند . قدیروف مدعی شده هر مسئول دولتی باید به جای سخنرانی ، و برگزاری رویدادهای عمومی ، نسبت به ترغیب 1000 نفر برای ارتش اقدام کند . این مساله باعث شده تا برخی چهره های مشهور روسی و برخی از فرمانداران دولت فدرال از این سخنان قدیروف حمایت کنند . ارتش اوکراین در چند روز اخیر و پس از فروکش کردن سرعت ضد حملات در استان خارکف بتدریج در حال انتشار تصاویر دپوهای مهمات بجامانده از ارتش روسیه در این محور است گفته شده دپوی مهمات راکتهای 122م.م 9M28S است در روسیه ، گفته میشود که شکست در خارکف باعث شده تا کرملین یک کارزار استخدام نیرو در سراسر این کشور اعلام کنند ، تا جایی دیمیتری پسکوف در 12 جولای از تشکیل گردان های داوطلب استقبال نموده بود . در همین راستا ، کرملین بتدریج از تلاش های خود برای مجزا کردن استان مسکو از تشکیل گردان های داوطلب ، دست می کشد و برخی از رسانه ها نیز معتقدند که الیگارش های روسی باید هزینه جنگ را بپردازند و درآن مشارکت داشته باشند . شرق اوکراین 15سپتامبر در حوزه پایگاه های خارجی ارتش روسیه ، برخی منابع غربی مدعی شده اند که ارتش روسیه از ابتدای نبردها تا کنون ، از تعداد نیروهای خود در پایگاه های خارجی مستقر در جمهوری های شوروی سابق کاسته بطوریکه در پایگاه شماره 201 مستقر در تاجیکستان ، 1500 نفر در ابتدای نبردها و حدود 600 نفر دیگر را به روسیه بازگرداند . علاوه براین ، حدود 300 سرباز دیگر در پایگاه هوایی کانت در قرقیزستان نیز فراخوانده شده اند . ضد حمله ارتش اوکراین درشرق 1-ارتش اوکراین به ضد حملات خود درشرق این کشور ادامه می دهد . یک منبع روسی اعلام کرده که یگانهای ارتش این کشور از سوسونوف در ساحل شمالی رودخانه سورسکی دونتز عقب رانده شده اند تا از قرار گرفتن در محاصره ، جلوگیری کنند 2- ارتش روسیه در حال تقویت نیروهای خود در لیمان است و گفته شده باقی مانده هنگ های 202 و 204 ارتش جمهوری لوهانسک به این شهر اعزام شده اند . نبرد در خرسون محور پوساد - پوکرفسکویه 15 سپتامبر2022 3- در شمال استان خارکف ارتش اوکراین همچنان در حال پیشروی است و مواضع توپخانه این ارتش در سراسر استان خارکف در حال احداث است . 4- آتش توپخانه ارتش اوکراین در محورهای لیسیچانسک ، سویتلودارسک ، پریوالسک و کادیوکا فعال شده و دوئل های توپخانه ای میان طرفین قابل مشاهده است . نبرد در خرسون محور آندریووکا 15 سپتامبر2022 محور جنوب اوکراین 1-تصرف کیسلیوکا در شمال غربی خرسون توسط ارتش اوکراین هنوز تایید نشده ولی گفته می شود ارتش روسیه در حال مین گذاری جاده های این شهرک هستند . 2- در 15 سپتامبر ، سه محور شمال غربی خرسون ، سرپل ارتش اوکراین در رودخانه اینهولتز و جنوب استان خرسون-دنیرو پتروفسک ، شاهد درگیریهای پراکنده بوده ولی گفته شده آتش توپخانه روسیه در سوخی استاووک کاهش یافته و ارتش اوکراین در حال اعزام چند بالگرد به منطقه دیده شده است . همزمان روند دفع حملات ارتش کیف در محور دایدوف- برید ادامه دارد . راست : موقعیت نامشخص ولی متعلق به ارتش روسیه چپ : ملیتوپل 3- آخرین خبرها از خرسون ، حاکی از پیاده شدن نیروهای هوابرد ارتش اوکراین در محور کینبرن-اسپیت در استان خرسون بود که برخی منابع مدعی شده اند که این کار با 5 فروند شناور و برخی نیز با چند فروند بالگرد در 60 کیلومتری جنوب غربی خرسون صورت گرفته است . اگر چه هنوز تصاویری دیده نشده ولی روسها مدعی هستند که 120 نیروی اوکراینی در این حملات کشته شده اند . 15 سپتامبر 2022 راست : شرق اوکراین چپ : صحنه کلی جنگ در اوکراین پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2
  5. 2 پسندیده شده
    با سلام و درود اکراین اعلام کرده که توانسته است یک جنگنده سوخو 30 روسی را در حوالی شهر ایژیوم ساقط نماید . همچنین اعلام نموده است که در چند روز گذشته و در خلال ضد حملات حومه شرقی خارکف تا کنون 11 هواگرد روسی را سرنگون نموده است . فارق از صحت سنجی ادعای کیف از روند وقایع اخیر می توان برداشت نمود که اکراین توانسته است که عملکرد مناسبی را در پدافند هوایی از خود به نمایش بگذارد . ( با لحاظ کردن این نکته که همیشه موفقیت ها را در آمار بالایی شکار نمی توان جستجو کرد ) بلکه ایجاد تردید و ترس در دل دشمن که حتی نتواند از سلاح های موجود و در اختیارش نیز استفاده موثر نماید خود می تواند غایت هر تاکتیک و ایده آل هر ارتشی باشد . اگر شما بخواهید که یک شکار موفق داشته باشید مجبور خواهید بود تعداد بالایی موشک پدافندی را به شلیک و سامانه ها و پرسنل های زیادی نیز احتمالا در خط مقدم از دست بدهید ولی رقم زدن شرایطی با کمترین میزان دادن تلفات که باعث شود دشمن شما با تردید مواجه شده و استفاده از سلاحش موثرش صرف نظر کند بسیار موفقیت چشم گیری برایتان خواهد بود . این جنگنده با ریجستر su-30 RF-81773 را اکراینی ها مدعی هستند که همان سوخو 30 مورد نظر هست . و این تصویر که مدعی هستند همان جنگنده ساقط شده هست . با توجه به انتشار تصاویر محدود , به نظر می رسد برای بررسی دقیق تر ادعایی فوق باید منتظر انتشار اسناد بیشتری ماند دلیل این ترس و تردید ها از طرف جناح روسی هر چه باشد . با وقایع این چند روز می توان برای درک آن به سرنخ هایی دست یافت ( حداقل در رابطه با بعضی از مدل های هواگرد ) همان گونه که عرض شد کیف با انتشار خبری مدعی ساقط کردن یک فروند سوخو 30 شده است و مهم تر از آن گویا این جنگنده که با خود غلاف جنگ الکترونیک 518-PSM را حمل می نموده به شکل تقریبا" سالمی غلاف مورد نظر به دست قوای اکراینی افتاده است . مدل M سامانه مذکور نیز در ماه های گذشته به دست قوای اکراینی به شکل تقریبا" سالم و قابل بازیابی افتاده بوده است . مطابق با گزارش ها مدلی که اکنون کیف از بچنگ آوردن آن خوشحال است گویا مدل U آن می باشد که در سال 2013 تا کنون در دست توسعه بوده است و به نسبت از ارزش اطلاعاتی بالایی برای ناتو و در راس آن آمریکا برخوردار است و به نظر می رسد که شادمانی و رضایت قوای ناتو از وقایع چند روز گذشته با این اتفاق چندین برابر گشته است . بنابر گزارش ها از سامانه مذکور قسمتی از آن که در نوک بال راست این جنگنده نصب بوده سالم مانده است . قسمتی که وظیفه پوشش جنگال و همچنین ارسال سیگنال های تقلید شده سامانه های دشمن را بر عهده دارد . بسیار جای تعجب است که با فاصله نچندان دور منطقه مورد نظر چرا عملیات انهدام بقایایی جنگنده در دستور کار روس ها نبوده است و اگر هم وجود داشته موفقیتی در آن کسب ننموده اند . روسها به درستی ماهیت جنگ اکراین را تشخیص داده اند ( هرچند که از تشخیص ماهیت خطر تا به کار گیری راه حل های عملی و موثر در خنثی سازی آنها راه درازی وجود دارد ) جنگی که ناتو برای درک بهتر توان و نحوه عملکرد فرماندهان و تجهیزات روسها شروع و همچنان گرم نگه داشته شده است . روسها در ابتدای امر سعی نمودند که تجهیزات و سلاح های استراتژیک خود را یا وارد معرکه نکنند یا به صورت محدود و با حاشیه امن استفاده کنند . ولی پر واضح است که با ادامه درگیری و فشار جبهه درگیری بر روی انبار های تسلیحاتی باعث انتخاب سختی برای روسها شده است . هم اینکه از طرف قوای خودی میل به کار گیری سلاح های جدید و موثر رو به فزونی می نهد . کاهش موجودی انبار ها همزمان با طولانی شدن روند تحویل سفارشات جدید باعث بکارگیری اندوخته های روز مبادای روسها خواهد شد . و قطعا ناتو و آمریکا نیز در کمین خواهند بود که شکار های ذی قیمتی را در بحبوحه این درگیری صید بنمایند . بهر روی افتادن سامانه های جنگال و همینطور مانند چند وقت گذشته افتادن سامانه های زمین پایه ای مانند کراسوخا ضربه ای به روند تولید این سلاح ها خواهد بود و تغییر کدینگ و فایروال نصب شده بر روی آنها برای کارخانه سازنده امری بس هزینه و زمان بر خواهد بود .. ( سامانه کراسوخا در حالی ناباورانه به اوکراین و به تبع آن آمریکا تقدیم می شود که سهم عمده مقابله با پهپاد ها را بر عهده داشته است . مقابله ایی که به خوبی توانسته بود پهپاد هایی مانند بیرقدار را به چالش بکشد . ولی با آنالیز آن توسط متخصصین ناتو در ادامه این نبرد همچنان موفق به انجام آن خواهد شد یا نه در هاله ای از ابهام است ) حالا اگر از دست دادن نمونه های هواپایه با توجیهاتی ( که آن هم قطعا" قابل جلوگیری می باشد ) قابل قبول باشد . هضم این مسئله که چگونه می شود که یک سامانه زمین پایه صحیح و سالم و با باک پر تقدیم نیروهای اکراینی شود بسیار مشکل و تعجب آور است . اپراتور های این سامانه ها را قطعا" باید به جرم خیانت و سهل انگاری به اشد مجازات محکوم کرد . ( نه تنها روسیه بلکه هر کشوری که دارایی با ارزشش را به علت بی مسئولیتی اپراتورهایش از دست بدهد باید این کار را انجام دهد ) ( مگر آتش زدن یک سامانه با 4 لیتری بنزین چقدر زمان می خواهد ؟؟ ) منبع : https://www.thedrive.com/the-war-zone/ukraine-just-captured-one-of-russias-most-capable-aerial-electronic-warfare-pods
  6. 2 پسندیده شده
    ادوات به غنیمت گرفته شده از ارتش روسیه در خارکف بنا بر گفته منابع اکراینی بیش از 70 درصد از این ادوات آسیب دیده یا غیر قابل استفاده هستن اما چرا؟؟ منطقه ایزیوم مرکز پشتیبانی و لجستیکی ارتش روسیه بوده وروسها درا ین منطقه مرکز تعمیر ونگهداری و همچنین دپوی تجهیزات آسیب دیده ویا منهدم شده خودشون رو برپا کرده بودن بخش قابل توجهی از این تجهیزات برای تعمیر و یا همچین دپو در این منطقه جمع اوری شده بود . البته اکراینی ها ها دائم در حال انتشارعکس های تجهیزات روسی از زوایای مختلف هستن . نمیشه گفت امار واقعی تجهیزات موجود چه تعداده . ولی نزدیک 40 تا 50 دستگاه تانک عملیاتی و آسیب ویا منهدم شده به همین تعداد نفربرهای بی ام پی و دهها نفربر زرهی دیگه از جمله سری بی تی ار وام ال تی بی و همچنین چندین توپ خودکششی به غنیمت در آمده است . اکراینی ها در حال انتقال تجهیزات آسیب دیده به کارخانجات خود برای تعمیر ویا استفاده از قطعات آن یه عنوان یدک برای سایر اودات زرهی خود هستن در باره نبرد خارکف منابع روسی تعداد نیروهای مهاجم را 30 هزار نفر اعلام کردن این در حالی است که کل نیروهای مدافع روسی بین 3 تا 4 هزار نفر بوده و مدعی کشتن 5 هزار نفر سرباز اکراینی شدن که دورغه . ولی منابع اکراینی و فرانسوی از حجم بسیبار بالای زخمی شدگان ارتش اکراین خبر داده به طوری که علاوه بر بیمارستان های استان خارکف و بخشی از بیمارستان های استان کیف هم مملو از مجروحین این نبرد بوده . از لحاظ تلفات انسانی روسها هم تا این لحظه اجساد نزدیک 10 سرباز روس به هرماه حددو 30 اسیر رو به شخصه دیدم به هر حال شکست در خارکف بهای سنگینی برای روسها خواهد داشت این بها فراتر از ازدست دادن بیش از 8 هزار کیلومتر مربع خاک خواهد بود آن مصمم شدن اکراینی ها برای جنگیدن و همچیین سرازیر شدن بیش تر کمک ها غرب وناتو به اکراین است
  7. 2 پسندیده شده
    بسم ا... فرمانده نیروی هوایی ایران از خرید سوخو-35 خبر داده ... فروش این سخت افزارها چقدر محتمل است ؟ سرلشکر حمید واحدی ، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در روز 13 شهریور با اعلام این خبر که این نیرو در حال بررسی خرید جتهای رزمی سوخو-35 است ، تاکید نمود که تصمیم نهایی با فرمانده ارتش و ستاد کل نیروهای مسلح خواهد بود . به گفته وی خرید جنگنده سوخو-30 در حال حاضر !!!!! در دستور کار قرار ندارد . این گفته ها پس از سالها گمانه زنی در خصوص خرید احتمالی جنگنده های جدید برای نیروی هوایی ایران مطرح می شود و اینکه ایران در انتهای دهه هشتاد میلادی و اوایل دهه نود و قبل از شروع تحریم های روسیه که بافشار ایالات متحده صورت گرفت ( در واقع ، جناح غربگرای روسیه به رهبری بوریس یلتسین – چرنومردین با امضای قرارداد دوجانبه ای که به توافقنامه گور- چرنومردین مشهور شد ، به استثنای سلاح هایی که قبلا فروخته شده بود ، مسیر هرگونه فروش سلاح بیشتر به ایران را در ازای اعطای یکسری امتیازات مسدود نموده بودند .م ) علاقه قابل توجهی را به سخت افزارهای هوایی روسی نشان داده بود ، با این حال شروع تحریم های تسلیحاتی سازمان ملل از سال 2007 تا 2020 به چنین احتمالاتی تا حد بسیاری زیاد پایان داد . با این حال قبل از بسته شدن این مسیر ، نیروی هوایی ایران موفق شد تا دو اسکادران میگ-29 و یک اسکادران جتهای ضربتی سوخو-24 را ازروسیه تحویل گیرد که از دهه هفتاد میلادی ، تنها خریدهای ثبت شده برای این نیرو محسوب می شود ولی نکته اصلی اینجاست که فالکروم های ایرانی بدون یک ارتقاء مناسب تقریبا منسوخ محسوب میشوند ولی درصورت خرید سوخو-35 ضمن ورود یک جنگنده سنگین تر و توانمند تر ، ایران به یک سخت افزار پیشرفته که یک نسل عقب تر از سوخو-57 است دست پیدا می کند . در همین راستا برخی تحلیلگران غربی معتقدند که برنامه فروش سوخو-35 در ازای تحویل بدون سرنشین های شناسایی و رزمی است که گفته می شود ایران قرار است تا به ارتش روسیه تحویل دهد . این بدون سرنشین ها ، سالهاست که در خدمت قرار دارند و به شکل گسترده ای در منطقه خاورمیانه ، آمریکای جنوبی و شمال آفریقا مورد استفاده قرار دارند و گفته می شود حتی تجربه عملیات مشترک با جتهای سوخو-35 نیروی هوایی روسیه در سوریه را نیز در کارنامه خود دارند .در میانه دهه دوم قرن 21 ( سال 2010 ) شایعاتی منتشرشد که ایران قرار است تا مجوز مونتاژ/ تولید جنگنده سوخو-30 را در داخل این کشور خریداری نماید . سوخو-30 به تقریب از طراحی مشابه سوخو-35 بهره می برد ولی بلحاظ قیمت ارزان تر بوده و جنبه رزم هوا به زمین بیشتری را نیز ارائه می کند ، در حالی که توان پیشرانه و رادار آن نیز در سطح پائین تری از سوخو-35 قرار دارد. اما سوخو-35 با مجهز شدن به خروجی های بردار رانش ، برد بیشتر نسبت به رهگیرهای هم رده خود ، مجهز شدن به رادار آرایه فازی و بطور طبیعی افزایش آگاهی محیطی خلبان و درنهایت دسترسی به طیف گسترده تری از مهمات پیشرفته ، گزینه به نسبت مطلب تری برای نیروی هوایی ایران به نظر می رسد . ولی ناظران نظامی معتقد بودند که ایران احتمالا جی-10سی را بر سوخو-35 ترجیح میدهد که سامانه های اویونیک پیشرفته تر ، و مهمات هوابه هوای پیشرفته تری نظیر PL-10 و PL-15 را بعنوان سلاح های سازمانی در اختیار دارد ، ضمن اینکه هزینه خرید کمتری را نیز به نمایش می گذارد ( دیدار با مقامات پاکستانی در چند روز اخیر ، ممکن هست یک نیم نگاهی برای بخدمت گیری جی -10 سی هم باشد .م ) با این حال برخی تحلیلگران معتقدند که هزینه های عملیاتی سوخو-35 در مقایسه با فضای هوایی بزرگتر ایران ، معقولانه تر به نظر می رسد . در این میان ، اگر روسها معامله پایاپای را بپذیرند ، آنزمان ، بحث تحویل موشکهای آر-37 ام و یا آر-77 ام نیز مطرح می شود که ممکن است جزء شروط خرید ایران باشد یا نباشد . ( درواقع سوخو-35 بدون این موشکها ، عملا بی فایده به نظر می رسد .م ) درصورتی که این اتفاق رخ دهد ، اسکادران های سوخو-35 می تواند جایگزین ناوگان پیر فانتوم های سری دی آمریکایی شده و مکمل سنگین تری برای جتهای سبک وزن کوثر باشد ( البته در مورد کوثر هنوز شبهات زیاد هست و این تحلیل به واقعیت چندان نزدیک نیست .م ) شرکت سازنده سوخو-35 پیش از این ، برای یک دسته 12 فروندی از این جنگنده ها ، یک میلیارد دلار هزینه دریافت نموده با این حال ، این قیمت براساس نوع سلاح های تحویلی ممکن است متغییر نیز باشد . ولی در مجموع ، انتشار خبر خرید سوخو-35 در حالی صورت می گیرد که از یکسو ، شرکتهای روسی بدلیل تحریم و فشارهای سیاسی غرب ، بتدریج بازارهای خود را از دست می دهند و مشتریان بالقوه نیز درخصوص خرید نظامی از روسیه ، تهدید می شوند ، ایران نیز از سوی دشمنانش به طور مرتب زیر فشار تبلیغاتی و نظامی قرار دارد . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع
  8. 1 پسندیده شده
    خب دوباره عکس های جنایت های سرباز های علیف داره پخش میشه در مورد قبلی که لخت کردن و تجاوز به سربازان زن ارمنی و تکه تکه کردن بدنشان بود الان هم دارند سر میبرند جالب این هست که با افتخار این فیلم ها را هم پخش میکنند کاملا مشخص هست با داعشی ها دوست بودن چه تاثیری رویشان گذاشته
  9. 1 پسندیده شده
    پهپادامون جواب پس دادن از عربستان میتونید بپرسید
  10. 1 پسندیده شده
    مثل اینکه در نیکوپل و denipropetrovsk روسها یه حمله وسیع پهپادی انتحاری انجام دادن و اکراینی ها شوکه شدن و میگن نمونه های ایرانی بودن.
  11. 1 پسندیده شده
    بسم ا... جنگ در اوکراین – روز دویست و یکم 13 سپتامبر 2022 نیمه 14 سپتامبر 2022 صحنه عملیات نظامی در اوکراین 13 سپتامبر 2022 منابع غربی معتقدند که کرملین پس از چند روز سکوت ، شکست خود را در منطقه خارکف پذیرفته و این برای اولین بار است که مسکو آشکارا شکست در یک محور را از آغاز عملیات تهاجمی به تاریخ 24 فوریه 2022 اشاره می کند . اکنون رسانه های روسی و میل بلاگرهای طرفدار روسیه بطور گسترده ای در خصوص دلایل شکست روسیه در استان خارکف بحث می کنند که تغییر آشکاری نسبت به الگوهای قبلی در مورد موفقیت عملیات در اوکراین بشمار می رود . به اعتقاد این دسته از تحلیلگران غربی ، کرملین هرگز شکست در محور کیف را قبول نکرد و آن را به دادن اولویت برای آزاسازی دونباس ربط داد و سپس عقب نشینی از جزیره مار را نیز به عنوان یک حسن نیت تلقی نمود . ولی پس از حدود 6 روز از آغاز ضد حمله ارتش اوکراین در استان خارکف ، اکنون وزارت دفاع روسیه توضیح میدهد که درحال خارج کردن نیروهای خود از استان خارکف است تا آنها را مجددا سازماندهی نماید . که این امر با انتقاد سریع رسانه های روسی مواجه شد . برخی ناظران معتقدند که اعتراف کرملین به شکست در خارکف بخشی از تلاش برای دور کردن انتقادات از پوتین و متمرکز کردن آن بر روی وزارت دفاع روسیه و پرسنل یونیفرم پوش . به گفته این تحلیلگران ، کرملین تلاش می کند تا ترکش های این شکست تا حد ممکن گریبان گیر پوتین نشود و مسئولیت شکست را به گردن مشاوران نظامی حلقه اطراف پوتین انداخته شود . با این حال ، کرملین با اذعان به شکست در خارکف ، نشان داده که عدم موفقیت را تشخیص داده است . در 48 ساعت گذشته ( 12 و 13 سپتامبر 2022 ) ارتش اوکراین همچنان در حال بهره برداری ازعقب نشینی روسها بین بالاکلیا و سمنیوکا است ، که این پیشروی باعث شکست واحدهای روسی در خارکف شد . تصرف بیشتراز 50 درصد کوپیانسک در 10 سپتامبر شرایط را برای چرخش یگان های اوکراینی به چپ و حمله به نقاط ضعف ارتش روسیه در ووچانسک و ولیکی- بورلاک را در 11 سپتامبر فراهم کرد . این شکست در استان خارکف ، روسها را مجبور کرده تا یک خط دفاعی در امتداد رودخانه اوسکول ایجاد کنند که این به معنای تحقق هدف سیاسی کیف در تصرف کامل استان خارکف است . ارتش اوکراین در حال حاضر موقعیت خوبی برای ادامه حمله بسمت شمال استان لوهانسک و تهدید واحدهای تضعیف شده روسی در سمت راست منطقه نبرد قرار دارند . در دوما ، نخستین نشست پائیزی که در 13 سپتامبر 2022 برگزار شد شاهد گزارش های نمایندگان از وضعیت نامطلوب خطوط جبهه در اوکراین بوده تا جایی که گنادی زیوگانف ، رهبر حزب کمونیست روسیه اظهار داشته که بسسیج عمومی باید اعلام شود . به گفته وی ، یک جنگ ، تنها با پیروزی یا شکست می تواند پایان یابد و ما حق نداریم این جنگ را ببازیم . از سویی دیگر ، سرگئی میرونف ، رهبر حزب روسیه عادل برای حقیقت ، نیز خواستار بسیج اجتماعی برای کمک به جنگ درا وکراین شد و رهبر حزب لیبرال نیز معتقد است که روسیه به مبارزه با حمله ژئوپلیتیکی غرب ادامه خواهد داد . این سه نماینده پیش از این از پوتین برای به رسمیت شناختن جمهوری های دونتسک و لوهانسک حمایت کرده بودند . نمایندگان مجلس دوما همچنین لایحه ای را مورد بحث قرار داده اند که درآن ، به مراکز استخدام ارتش اجازه میدهد تا اخطاریه های خدمت وظیفه را به درب خانه های مشمولان پست کنند تا در مراکز استخدام محلی ثبت نام نمایند . منابع غربی مدعی اند که ریزنیکوویه توسط ارتش اوکراین تصرف شده از سویی دیگر ، کرملین بدنبال استفاده از شکست در خارکف برای تسهیل استفاده از ارزهای دیجیتال است . اظهارات نمایندگان مجلس دوما با هدف ایجاد حس میهن پرستی ، برای مشارکت بیشتر در جنگ صورت گرفته و قرار است تا درصورت افزایش داوطلبان ، پاداش های آنها بصورت ارزدیجیتال در اختیار آنها قرار گیرد . لایحه قانونی کردن ارسال اخطارهای جذب نیروی وظیفه نیز در همین راستا تحلیل می شود .با این حال ، این روند به معنای بسیج عمومی در روسیه احتمالا نیست و اساسا این مساله که روند بسیج عمومی سریعا صورت بگیرد ، نیز وجود ندارد چرا که وزارت دفاع روسیه ، ظرفیت محدودی در پذیرش سرباز ، و تجهیزآنان دارد . روسیه ابتدا باید پادگانهای بیشتری را برای آموزش گردان های داوطلب ایجاد کرده و سپس تجهیزات جدیدی را برای آنها فراهم آورد . در نتیجه در حال حاضر ، هیچ شاخصی در خصوص آماده سازی چنین فعالیتهای وجود ندارد . منابع غربی معتقدند که ارتش اوکراین بطور کامل در داودیدوف- برید متوقف شده .. اینکه این توقف به چه علتی است چیزی بیان نشد. خلاصه جنگ در اوکراین - 13 سپتامبر 2022 1-کرملین به شکست خود در جنگ در استان خارکف معترف شده و احتمالا مشاوران پوتین برای این شکست سرزنش خواهند شد . 2- لفاظی های میهن پرستانه در خصوص جنگ دراوکراین ، در روسیه تشدید شده و دوما لایحه ای را برای افزایش جذب نیرو تدوین خواهد کرد ولی این به معنای بسیج عمومی در روسیه نیست . سوخو-27 نیروی هوایی اوکراین 3- ضد حمله ارتش اوکراین دراستان خارکف ، انتقاد شدید رسانه های روسی را برانگیخته است . 4- شکست نظامی روسیه در خارکف ، احتمالا موجب تضعیف اهرم های سیاسی شوروی سابق در قفقاز شده است ، چراکه به نظر می رسد روسها تمایلی به دخالت در ماجرای نقض آتش بس میان ارمنستان و آذربایجان ندارد . تی-72 ام1 منهدم شده ارتش اوکراین در میدان مین زاپوروژنیه 5- ارتش اوکراین احتمالا به حملات خود در امتداد محور لیمان – یامپول – بیلوهوریوکا در شمال استان دونتسک ادامه میدهد . 6- منابع روسی و اوکراینی مدعی شده اند که ارتش اوکراین در حال ادامه مانورهای زمینی خود برای ادامه ضدحمله بسوی خرسون هستند . ادوات و تجهیزات منهدم و به غنمیت گرفته شده ارتش روسیه در استان خارکف 7- ارتش روسیه در جنوب باخموت مجددا در حال تهاجمی قرار گرفته و در حال پیشروی است . 8- نیروهای اوکراینی ، اولین شواهد بصری از کاربرد بدون سرنشین های ایرانی را در 13 سپتامبر ارائه کردند . اما منابع روسی نیز در حال انتشار خبرهای جدید از صحنه نبرد هستند . پس از ضدحمله گسترده ارتش اوکراین در خارکف ، گفته شده سرعت پیشروی واحدهای اوکراینی کاهش یافته و خط مقدم در حال حاضر ، در امتداد رودخانه اوسکول قرار دارد ولی در کوپیانسک هنوز درگیری های درشرق این شهر ادامه پیدا کرده است . خضموک کوزاک-2 منهدم شده اوکراینی در حومه ایژیوم در کراسنی لیمان ، ارتش اوکراین همچنان در وضعیت تهاجمی قرار دارد و آخرین موفقیت ثبت شده برای این واحدها ، عبوراز رودخانه سورسکی دونتز و پیشروی بسوی یامپول است . علاوه براین ، نبرد در سویاتوگورسک نیز تهدید دیگری برای لیمان بشمار می رود . بخشی از این شهر به کنترل ارتش اوکراین درآمده و اگر تصرف آن کامل شود ، واحدهای اوکراینی می توانند از شمال غربی نیز به لیمان حمله کنند . اهمیت کراسنی لیمان در این است که کنترل آن به معنای ایجاد یک سر پل برای سوردونتسک را فراهم می کند . نفربر BMO-T آسیب دیده ارتش روسیه در سولدار ، ارتش اوکراین تلاش می کند تا وارد بلگورووکا در 10 کیلومتری لیسیچانسک حمله ببرند و تصرف آن نیز یک سرپل جدید برای اجرای عملیات تهاجمی به سوردونتسک خواهد بود . اما در محور باخموت ، ارتش روسیه در ادامه پیشروی خود در این محور ، اکنون با قراردادن نیروهای واگنر درن وک پیکان تهاجمی خود ، در حومه شرقی این شهر دست به پیشروی زده اند و در 13 سپتامبر ، کنترل کامل منطقه صنعتی این شهر را بدست گرفته اند . آخرین خبرها نیز حاکی از پیشروی روسها بسوی اوترادوفکا و نیکولایووفکا است و درگیری شدیدی در اسپورنو دیده میشود . در جنوب اوکراین ، به شکل عجیبی ، اوضاع آرام است ولی گفته میشود ارتش اوکراین ذخایر خود را از مناطق شرقی به این محور منتقل می کند . برخی منابع روسی مدعی اند که در حملات اخیر ارتش اوکراین در خرسون ، چیزی در حدود 3500 نفر از سربازان کیف کشته شده اند . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2 منبع3
  12. 1 پسندیده شده
    چند راهکار مهم برای مقابله با خشکسالی و ایجاد امنیت غذایی در ایران: مهم ترین چیز استفاده از ساحل های وسیع کشورمان در دریای عمان و خلیج فارس هست. 1_راه سریع رفع مشکل ساخت آب شیرین کن های بزرگ در سواحل هست. الان اب شیرین کن های کوچک فعال در کشور داریم و ساخت آب شیرین کن هسته ای هم در بوشهر آغاز شده ولی باید برنامه های بیشتری داشته باشیم هم برای بندرعباس هم برای چابهار که بهترین روش آن ساخت نیروگاه های هسته ای و آب شیرین کن در کنارش هست. برای شهر های داخلی کشور هم با انتقال آب و ساخت آب شیرین کن در محل میشود مشکل کمبود آب را حل کرد. (طرح بزرگ انتقال اب دریا آغاز شده) 2_برای امنیت غذایی باید اول بندرها ی بزرگ مجهز به کشتی های حرفه ای ماهیگیری در ایران راه بیندازیم. الان بندرش را داریم(باید زیرساخت ها افزایش پیدا کنه مخصوصا در سواحل مکران) ولی اکثر کشتی های ماهیگیری ایران لنج های چوبی و قایق های کوچک هست که توان ماهیگیری کمی داره. با کشتی های بزرگ ماهیگیری میتوان به دریاهای آزاد برای ماهیگیری هم رفت. بعد از آن ساخت حوضچه های پرورش ماهی و میگو در ساحل هست که چندین پروژه در ایران تا الان انجام شده که باید با ساخت کارخانه های فرآوری محصول بازده این کار را بیشتر کتیم. 3_ساخت چاه های عمیق: امسال آب چاه ژرف سیستان ‌هفته دولت به بهره‌برداری رسید آب شیرین‌کن یک هزار مترمکعبی چاه ژرف شماره ۳ منطقه سیستان راه‌اندازی شد. ولی باید استفاده از چاه های عمیق را در مناطق دچار مشکل بیشتر کنیم. عکس: آغاز ساخت آب شیرین کن هسته ای در بوشهر انتقال آب دریا نیاز ایران به کشتی های عظیم ماهیگیری یک حوضچه ی بزرگ پرورش ماهی و میگو در ایران چاه ژرف در سیستان
  13. 1 پسندیده شده
    تو هر کانال نظامی برید این خبر داره کار میشه. خرید جنگنده واقعا ارزوی 20 ساله میلیتاریست ها است. امیدورایم خرید کاملی باشه. یعنی نظارت بشه که خیلی دانگرید نباشن. قطعات یدکی مدارک فنی و سلاح ها و موشک های مرتبط به اندازه کافی خریداری و دپو بشن. زیرساخت ها و اموزش های کافی هم دریافت بشه. در یک خرید کامل مجموع قرارداد با تحویل تمام امکانات ممکن است دو برابر اصل قیمت جنگنده ها باشه. قبل از انقلاب به این ترتیب عمل میشد برای همین است که جنگنده های نهاجا هنوز سرپا هستند چون حتی هنوز ممکن است در انبارها قطعاتی از قدیم یافته شود. مدارک فنی هم تمام و کمال دریافت شده. مثلا موشک R77 که فکر کنم موشک اصلی هوا به هوای این جنگنده باشه و موشک های دیگر باید به تعداد مناسب دریافت بشه.
  14. 1 پسندیده شده
    بسم ا... خرید جنگنده سوخو ۳۵ از روسیه در دستور کار ارتش ایران امیر سرتیپ حمید واحدی فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار امنیتی و دفاعی خبرگزاری برنا درباره خرید جنگنده برای نیروی هوایی ارتش گفت که خرید جنگنده‌های سوخو 35 از روسیه در دستورکار نیروی هوایی است. وی با بیان اینکه خرید سوخو 30 در برنامه نیست و فعلاً خرید سوخو 35 از روسیه مطرح است، افزود: این موضوع در دستورکار قرار دارد و امیدواریم بتوانیم در آینده به این جنگنده‌های نسل 4++ دست پیدا کنیم.فرمانده نیروی هوایی ارتش همچنین تأکید کرد که تصمیم‌گیری نهایی در زمینه خرید جنگنده سوخو 35 از روسیه در اختیار فرماندهی ارتش و فرماندهی ستاد کل نیروهای مسلح است. پی نوشت : 1- هنوز شک بسیار زیادی وجود دارد که یک سخت افزار درست و درمان بتوانند تهیه کنند 2- احتمالا قابلیتهای رادار Irbis-E اولویت اول برای خرید این جنگنده باید باشد که بطور مستقیم به معنای تقویت حوزه برتری هوایی و دفاع از آسمان ایران در کنار ناوگان تامکتها و فالکروم های نیروی هوایی باشد . هر چند سوخو-30 اس ام2 به نظر مفیدتر می بود ولی خوب ، اگر این واقعا رخ بدهد ، جای امیدواری باید باشد .
  15. 1 پسندیده شده
    مهمات توپخانه ی ایرانی در دست اکراینی ها! فیلمی در تویتر پخش شده که نشان دهنده ی استفاده ی سربازان اکراینی از گلوله ی 122 میلیمتری توپخانه ساخت ایران است. زمان ساخت این گلوله نیز سال 2022 می باشد! منبع: https://twitter.com/UAWeapons/status/1565798823703740416 با تشکر از کاربر@bds110 برای منبع
  16. 1 پسندیده شده
    سردار باقری یا یکی از فرماندهان بود که اخیرا گفته بود در حال حاضر اموزش ها با توجه به تجربیاتی که از میدان کسب میشه و تهدیدات نوینی که باهاش در نقاط مختلف مواجه میشیم یا میبینم که در جنگ ها رخ میدند به روز میشند و حتما مکلف هستیم تولیداتمون بر مبنای تهدیدات باشه. این تنوع کار روی پدافند نشون میده که تهدیدات در سوریه و یمن و نقاط دیگه مدام رصد میشه و سعی میشه با توجه به شیوه ها و تاکتیک های دشمن براشون طراحی خاص صورت بگیره. سوریه حتما ضرباتی که متحمل میشه کشورش دردناک هست ولی لااقل بسیاری از شیوه ها و مهمات و تاکتیک ها را ( قطعا نه همشون را ) مثل یک نمایش رایگان برای ما آشکار کرد. ( دشمن هم چاره ای نداشت و انتخاب بین دو چیز بود و البته که حتما غافلگیری هم نگه داشته ) خیلی تفاوت میکرد در جنگی با دشمنی روبرو بشیم که قبل از جنگ سوریه میشناختیمش و بعد از حملاتش در سوریه و عراق و ... میشناسیمش.
  17. 1 پسندیده شده
    با سلام و درود در نمایشگاه دستاوردهای وزارت دفاع ( 1401 ) نمونه ای از نصب کیت هدایتی برای بمب های 2000 پوندی مارک 84 به نمایش درآمد . قبلا نصب این نوع کیت های هدایتی روی بمب های سبک تر صورت پذیرفته بود . این اقدام ارزشمند با توجه به توسعه و پیشرفت روز افزون پدافندها و حتی دوش پرتاپها بسیار حائز اهمیت است . این اقدام باعث خواهد شد که جنگنده در فاصله مطمئنه اقدام به رها سازی و برگشت به پایگاه خود نماید و خود را در معرض آتش پدافندی دشمن قرار ندهد ( در حالت عادی برای رها سازی مهمات معمولی بمب افکن ها ناگزیر به کاهش ارتفاع خواهند بود تا از اصابت بمب به محدوده مورد نظر اطمینان حاصل کنند و امروزه این امر با توجه به افزایش توانمندی های رادارها و سامانه های پدافندی امری بسیار ریسک پذیر خواهد بود ) لازم به ذکر است که معمولا" مارک 84 برای در هم شکستن استحکامات با مقاومت بالا به کار برده می شود و طبیعتا" بمب های با این میزان وزن و قدرت تخریب برای موج اول حملات انتخاب می شود . و با نصب اینگونه کیت های هدایتی خود به خود می توان عنوان کرد که رها سازی آنها قبل از رسیدن به محدوده دشمن می تواند در حفظ عنصر غافلگیری در موج اولیه حملات موثر واقع شود . با توجه به اینکه بمب های سقوط آزاد از زمان جنگ جهانی دوم همه گیر شده و توسعه پیدا نمودند ولی با گذشت یک قرن از ورود به سازمان رزم ارتش های مدرن همچنان سلاحی کارا و موثر در میدان نبرد هستند و نصب این کیت ها تضمین کننده این مطلب خواهد بود که همچنان این مهمات های سقوط آزاد به ویژه خانواده مارک 80 مهمان نیروی هوایی ما باشند ولی با دقت و کارآیی بالاتری .
  18. 1 پسندیده شده
    رونمایی از توپ لیزری ایران برای مقابله با پهپادها وزارت دفاع ایران از سامانه جدید پدافند هوایی لیزری «ظاهر» رونمایی کرد لنز دوربین موشک ها، پهپادها و هلیکوپترها را رصد می کند و با توپ لیزری آنها را منهدم می کند. و سامانه ی پدافند هوایی ارتفاع کوتاه شهید حاج قاسم
  19. 1 پسندیده شده
    بازدید رئیس قوه‌قضاییه از نمایشگاه دستاوردهای وزارت دفاع این سه عکس مهم هم از طرف دوستمان projectile
  20. 1 پسندیده شده
    مشخصا امارات و بحرین گنبد آهنین خواستند برای تهدیدات پهپادی و کروزی شاید ولی این رژیم بهشون نداده و احتمالا پیشنهاد داده تکنولوژی در دست توسعش که چیز عجیب و غریبی نیست و تهدیدی از لو رفتن اطلاعاتش نداره ( بیشتر همه چیز به قدرت لیزر برمیگرده که خب تکنولوژیش برای اعارب قابل دستیابی نیست با کپی برداری و ترسی هم از لو رفتن مشخصات موشک و رادار و نرم افزار نداره) را بهشون بده تا در ازاش طلب نصب رادارهای برد بلند و پیش اخطار کنه. هرچند همین حالا هم در پوشش سنتکام همونطور که رسانه های صهیونیستی گفتند به دستور امریکا به حکام عرب قرار هست این اتفاق بیفته. این رژیم زمانی گنبد اهنین میده به این حکام که اولا اجازه نصب سامانه های ضد موشکی میانی ضد موشک های ایرانی هدف گرفته شده به سمت تل اویو را بدند ( و حتما در قدم پنهانی نصب موشک های تهاجمی به عنوان هدف اصلی رژیم صهیونیستی در تقبل موشکهای کوتاه برد ایران در مرزهاش) و ثانیا اجازه بدند که پرسنل این سیستمها همه صهیونیستی باشند و اونوقت گنبد اهنین را میده برای محافظت از این پرسنلش.
  21. 1 پسندیده شده
    mostafa_by امروز 9:57 AM @MR9 عرض سلام و ادب. البته بزرگوار هنوز به روسیه تشریف نبرده بودن تا بفهمن از وسعت، گرسنگی، سرما و طولانی شدن خطوط لجستیکی بیشتر باید ترسید و اصلاً نوبت به «ترس» نمی رسه!! MR9 امروز 10:03 AM @mostafa_by سلام علیکم- بله خوب ، این هست ولی خط بسیارباریکی بین " جسارت " و "ترس " وجود دارد و ظاهرا این رفیق ما بیش از حد لزوم جسارت داشت ( البته نباید از حق گذشت که بعنوان یک ابر تاکتیسین نظامی که استحکاماتی مثل اوسترلیتز ، اشتتین و .. را فتح کرده ، اولین افسری که از توپخانه در جنگ شهری استفاده کرده ، مبدع اصلی واحدهای متحرک در میدان نبرد بوده " واحدهای سواره نظام نارنجک انداز " ( براساس مندرجات کتاب " ناپلئون " اثر ی و . تارله ) دست کم گرفتن روسها و شرایط اقلیمی آن چندان بعید هم نبود MR9 امروز 10:07 AM @mostafa_by ضمن اینکه وقتی برای فتح ایتالیا ، درصدد بود از آلپ عبور کند و همه ژنرالهایش اعتقاد داشتند که عبور از آلپ با توپخانه سنگین غیر ممکن هست ، فقط یک جمله گفت " در قاموس من ، چیزی به اسم غیر ممکن ،وجود ندارد " ... این ژنرال کوتوله ولی "بشدت تاکتیکی" بیش از حد لزوم جسارت داشت و همین جسارتش ، در روسیه ، واقع بینی اش را تحت تاثیر قرار داد mostafa_by امروز 10:12 AM @MR9 در این که ژنرال قابلی بود شکی نیست. ولی درک تفاوت بین اروپا و روسیه از گذشته گویا خیلی ساده نبوده!! اینکه شما اراده می کنی، نماز ظهر رو تو پاریس می خونی، با اینکه الان راه بیافتی، هفته بعد رسیدی اولین شهر بعد از مرز واقعاً براشون قابل تمییز نبود گویا. به عبارت دیگه فرماندهانی که فتوحاتی رو پدید میارن، بیشتر از اونکه به «مقتضیات این فتوحات» توجه کنن، همه چیز رو به اراده و توانایی و هنر فرماندهی و توان رزمی واحدهای خود نسبت می دن. به همین دلیل هم در ادامه دچار شکست می شن. به عبارتی عدم توجه به اینکه برای پیروزی، بسیاری از موارد می بایست دست به دست هم بدن که از قضا بخشی از اونا اصلاً در ید اختیار شما نیست و بعبارتی باید بخت و اقبال هم همراه شما باشه. همون طور که اگر آلمان ها موفق می شدن از سواحل بصورت منطقی تری دفاع کنن و لندینگ بر روی نورماندی کنسل می شد، شاید خیلی از وقایع تغییر می کرد. یا اگر حضرات با دریافت اخبار آردن، به سرعت عقب نشینی می کردن و این توهم رو نمی زدن که حمله اصلی کماکان از هلند و بلژیک هست، شاید همون جا سرنوشت جنگ عوض می شد. یا خیلی وقایع دیگه. به عبارتی اون «بخت و اقبال» هم در کنار باقی مسائل نقشی اساسی داشته در طول تاریخ. MR9 امروز 10:15 AM @mostafa_by دقیقا " این بحث " جغرافیای نظامی " تا جایی که یادم هست ازهمین دوره در مباحث نظامی وارد شد ، چند وقت پیش یکی از دوستان یک کتابی متعلق به دهه 40 شمسی را در اختیار بنده قرار دادند ( مترجمش یکی از افسران خوشنام نیروی زمینی ارتش هستند ) که درآن به این مبحث پرداخته شده MR9 امروز 10:21 AM @mostafa_by دیشب که در مورد "آماده سازی رزمی " صحبت می کردیم ، یک بخشش همین مساله هست ( توجه به جغرافیای نظامی ) .. نکته جالبتر اینکه ژنرال های ورماخت که اولین توقف را در حومه مسکو داشتند ، بسرعت رفتند سراغ کتاب " شرح کولنکور / خاطرات کولنکور " از نبرد نبرد بورودینو MR9 امروز 10:26 AM @mostafa_by مشهورترین کتابی هم در این زمینه داریم از سپهبد رزم آرا هست در باب جغرافیای نظامی ایران در دوره قبل از انقلاب ، بعد از انقلاب هم تا جایی که دیدم ، سری جغرافیای نظامی ایران دکتر صفوی ( یحیی ) هست MR9 امروز 10:27 AM @mostafa_by و صد البته مجموعه ارزشمند دکتر عزت ا... عزتی در باب جغرافیای نظامی (استراتژیک ) ایران که سابقه تدریس در دانشکنده افسری را هم دارند mostafa_by امروز 10:29 AM @MR9 البته قبل از اون توقف هایی در تسخیر مورمانسک یا گسترش زمین در جریان توقف در لنینگراد (به منظور قطع دسترسی زمینی اون و بخصوص قطع خطوط آهن) رو تجربه کرده بودن. ولی گویا باور نداشتن که وسعت زمین، زیرسازی های نامناسب، مشکلات آب و هوایی، افزایش خطوط لجستیکی و ... می تونه هر نیرویی رو زمین گیر کنه. جالب اینجاست که این عدم توجه به جغرافیای نظامی رو نه آدولف هیتلر بی سواد (از لحاظ تحصیلات آکادمیک نظامی)، که ژنرال های ارشد داشتن. بطور مثال بزرگترین بحثی که در میانه نبرد بارباروسا مطرح شد، این بود که گروه ارتش های مرکز به جای پیشروی به سمت مسکو، چرا باید به جناحین خود (بویژه جناح راست خود) کمک کرده و فعلاً پیشروی رو متوقف کنن! اون ها به بدیهی ترین امر توجه نداشتن و برعکس هیتلر توجه داشت که ارزش کیف و جبهه جنوبی برای تأمین توان نظامی، تجهیزاتی، لجستیکی، غذایی و ... به مراتب بیشتر از حتی فتح مسکویی است که آماده تخلیه اش بودن!! اگر چه اون توقف، واقعاً یه نعمت بود برای ارتش شوروی، ولی اگر کیف فتح نشده بود خیلی راحت می تونست جریان جنگ همون زمان برگرده. کما اینکه مواضع قدرتمند ارتش شوروی در مرداب پریبیات و رودخانه دنیپر، از سوی گروه ارتش های جنوب چندان قابل شکستن نبود و تنها لشکر پانزر گروه ارتش های مرکز بود که با دور زدن اون ها و محاصره شون این فتح رو پدید آورد! MR9 امروز 10:44 AM @mostafa_by یک گرفتاری در خصوص سازمان افسران ارشد ارتش آلمان این بود که معدود آدم هایی داشتند که جلوی سرفرماندهی okw عرض اندام بکنند ، ضمن اینکه واحدهای تانک به پشتیبانی نیروی هوایی که مامور بودند قبل از ورود زرهی به میدان ، روحیه دفاعی دشمن را تخریب کنند ، وابسته بود ، هر قدر پیشروی به عمق خاک روسها بیشتر میشد ، فاصله بین واحدهای موجود در نوک پیکان آفند با واحدهای پشتیبانی کننده بیشتر میشد MR9 امروز 10:57 AM @mostafa_by یک فرض مهم دیگری هم که بود و در تاریخ جنگ هم همیشه وجود داشه ، اولویت تحقق هدف سیاسی یا نظامی هست . مسکو ( بر خلاف لنینگراد و استالینگراد ) قطعا یک هدف سیاسی بود تا مرکزیت تاریخی روسها را از بین ببرد و تعادل آنها را برهم بزند ، در عوض ، دو هدف دیگر ، بیشتر جنبه قطع عقبه و راه لجستیکی را داشتند که توان روسها را کم کم دچار فرسایش کند ، حالا این وسط بین هدف سیاسی و هدف نظامی رقابتی وجود داشت و از بخت بد آلمانها ، هدف سیاسی بر هدف نظامی اولویت پیدا کرد mostafa_by امروز 11:10 AM @MR9 مسئله اصلی این بود که هدف سیاسی (مسکو) و حتی هدف ایدئولوژیک (لنینگراد) بیشتر از همه برای ژنرال ها ارزش داشت تا هدف اقتصادی (کیف). یعنی برخلاف تصور که هیتلر و حزب نازی روی مسکو تأکید داشتن، این بیشتر دید نظامیان بود که به مسکو برن. البته اون ها کاملاً می دونستن که رسیدن به خط AA دیگه امکانپذیر نیست. mostafa_by امروز 11:12 AM @MR9 اما باز اصرار به پیشروی به مسکو داشتن؛ بدون توجه به اینکه اصلاً جناحین شون تأمین شده یا که خیر (نفوذ گروه ارتش های مرکز در عمق خاک شوروی و رسیدن به اسمولنسک و سپس مسکو بدون توجه به جناحین شون حقیقتاً می تونست منجر به نابودی کامل گروه ارتش های مرکز بشه. بخصوص اینکه بعدها دیدیم ارتش شوروی چقدر عالی از این Salient ها استفاده می کنه و با قطع عقبه ارتش، اونا رو نابود می کنه. کما اینکه در سال 1942 و قبل از آغاز کمپین تابستانی آلمان ها و در قالب عملیات های بهاری، دیدیم که بسیار نزدیک بود که گروه ارتش های مرکز رو به محاصره کامل دربیاره و اگر قدری توان نظامی اش اجازه می داد، این اتفاق افتاده بود و دیگه اصلاً کار به داستان های استالینگراد و قفقاز نمی رسید MR9 امروز 11:14 AM @mostafa_by بله ، گرفتاری امثال فرانتس هالدر ،این بود که توان بسیج روسها را ازابتدای طرح ریزی بارباروسا دست کم گرفتند ، همین را هم به سرفرماندهی خودشون منتقل کردند / همین روند را به شکل معکوس هم داشته باشید mostafa_by امروز 11:15 AM @MR9 از طرفی ضعف اساسی آلمان ها در این بود که لشکرهای زرهی بدون پیاده نظام خاصی پیشروی می کردن و این اگرچه بهشون سرعت در پیشروی و مبهوت کردن دشمن از بابت شکستن و دور خوردن سریع استحاکامات و خطوط دفاعی شون رو پدید می آورد، اما این واحدها رو بشدت ضربه پذیر می کرد. همون طور که به درستی اشاره فرمودین، واحدهای زرهی نازی ها بسیار متکی بودن به پشتیبانی هوایی. اما دلیل اصلی اش این بود که بعلت سرعت پیشروی، واحدهای زرهی از پشتیبانی آتش توپخانه آلمان محروم می شدن و در نتیجه نقش توپخانه رو واحدهای هوایی آلمانی بازی می کردن. به عبارتی مادامی که امکان پشتیبانی هوایی وجود نداشت، عملاً تبدیل به ارتشی می شدن که فاقد آتش تهیه اس؛ اون هم در مقابل ارتشی که هرچیز که کم داشت، نیروی زمینی و توپخانه الی ماشاءالله داشت. بزرگترین دشمنان تانک. MR9 امروز 11:15 AM @mostafa_by هالدر زمانی که تقریبا" در 80 مایلی مسکو بود ، جمله گفت که بعدها باعث دردسرش شد " غول در حال فروپاشی هست ، کافی هست ضربه ای به در بزنیم تا همه خانه فروبپاشد mostafa_by امروز 11:17 AM @MR9 جالب اینکه در همان زمان که ژنرال هالدر این رو می فرمودن، تنها 1 میلیون نیروی نظامی متشکل از بسیج مردمی به جبهه ها تزریق شده بود که آلمان ها حتی تصور نمی کردن این حجم از افزایش قوا رو و تمرکز اصلی نیروها هم بر روی مسیر اسمولنسک به مسکو بود. MR9 امروز 11:23 AM @mostafa_by و یک نکته ظریف دیگر در تکمیل فرموده های شما " ارتش آلمان برای عقب نشینی آموزش ندیده بود " /// در خصوص توپخانه ، شاید این مساله جالب توجه باشد که این نقص ( جابه جایی سریع توپخانه کششی با سرعت پیشروی واحدهای مکانیزه و پیاده را درست تشخیص دادند ولی بسیار دیر ) چون سال ورود بخدمت توپهای هامل ، 1943 بود و بسیار محدود ( فقط 714 دستگاه ) mostafa_by امروز 11:30 AM @MR9 دقیقاً. ولی در همون زمان شوروی از کاتیوشایی بهره می برد که اگرچه دقت و قدرت توپخانه کلاسیک رو نداشتن، اما آتش تهیه فوق العاده خوبی رو فراهم می کردن که سرعت پیشروی آلمان ها رو بشدت کم می کرد (و این کاهش سرعت کاملاً به نفع شوروی بود) و ترکیب معقولی که از نیروی زمینی و زرهی همزمان به کار می بردن خودش در توقف و زمینگیری ارتش آلمان بسیار موثر بود. تجربه هم نشون داد که یکی از بخت های گروه ارتش های مرکز در پیشروی شون تا ویازما و بریانسک هم مسطح بودن و زیرسازی های مناسب مسیر بود. والا هم گروه ارتش های جنوب در مرداب پریبیات و رود دنیپر متوقف شدن و هم گروه ارتش های شمال در سرزمین های سخت و ناهموار و بدون زیرساخت مناسب شمال شوروی. بیشترین مشکل رو هم در مرز فنلاند داشتن که بیشتر از سربازان شوروی، این زمین سخت بود که اون ها رو آزار داد. به عبارتی هرجایی که با زمین های مسطح و هموار (چه به دلیل راسپوتیزا و چه خود اون زمین و منطقه) برخورد کردن، یا متوقف شدن، یا فتوحات قابل توجهی نداشتن، یا با تلفات بسیار موفقیتی رو بدست آوردن. MR9 امروز 11:35 AM @mostafa_by روسها تجربه خودشون از جنگ لهستان ( در سالهای بین دوجنگ ) و جنگ زمستانی با فنلاند داشتند و اگر چه در استفاده از این تجربه تاخیر ایجاد شد ولی بالاخر وقتی وضعیت خراب شد ، متوجه شدند که جنگ تعارف ندارد و باید همه چیز را تغییر بدند ولی هنوز تعجب می کنم چرا یک ساختار نظام مندی که همه چیز را پیش بینی می کرد ، اینقدر در برآورد اطلاعاتی از توان رزمی شوروی اهمال و سهل انگاری داشت ؟!!!!!!!! mostafa_by امروز 11:39 AM @MR9 دلیل اصلی اش دقیقاً همون دلیلی بود که لهستان رو به سقوط کشاند. باور به اینکه اکثریت مردم و ارتش مخالف حکومت هستن و با اولین ضربه از درون فرو می پاشن. پس تعدد تسلیحات و نیروها تنها اعداد بر روی کاغذ هستن. کما اینکه پیشروی های هفته های اول و انبوه تلفات و اسرا و غنائم، این توهم رو تقویت کرد که برآوردشون درست هست. ولی از مینسک به این طرف که با مقاومت های اساسی و نیز ضد حملات جسورانه ارتش شوروی مواجه شدن کم کم این باور اولیه رنگ باخت. اگر چه تا زمان نبرد مسکو، همچنان باور کلی بر این بود که ارتش توان چندانی نداره و نمی تونه مقاومت زیادی بکنه و مقاومت فعلی هم مقاومت مرگ و زندگی در برابر قدرت برتر هست. اصلاً یکی از دلایل اصرار فرماندهان ارشد برای تسریع در فتح مسکو هم دقیقاً همین تصور بود که ارتش سرخ ناتوان تر از اونی هست که در حقیقت بتونه تقابلی اساسی در برابر آلمان ها داشته باشه و اون جمعیتی که در برابرشون هست با فشار قابل توجه تسلیم خواهند شد. عین همین تصور رو لهستان هم داشت و فکر می کرد اگر به آلمان حمله کنه، اون هم به سرعت فرو می پاشن؛ چون از درون پوکن. mostafa_by امروز 11:41 AM @MR9 البته انصافاًً اگر شما هم با ارتشی مواجه بودین که سه مارشال از پنج مارشال اش اعدام شده بود، بیش از 90 درصد ژنرال ها، 80 درصد فرماندهان ارشد و 50 درصد فرماندهان میدانی اش تصفیه شده بودن، طبیعتاً روی هیچ چیز این ارتش نمی تونستین حساب ویژه ای باز کنید. بویژه اینکه مردمش هم از حکومتشون بیزار باشن و در دهه سی انبوه تصفیه های گسترده، اکثر خانواده ها رو داغدار کرده باشه. یا در غرب که قحطی های مصنوعی اوکراین، هلوکاستی حقیقی رو پدید آورد و میلیون ها انسان رو از بین برد و خانواده های بسیاری رو داغدار کرد. آلمان با چنین شوروی ای مواجه بود. البته دست کم هم چندان نگرفتن و اساساً یکی از دلایل حمله آلمان به شوروی این بود که تا قبل از اینکه توان بازسازی کامل شون رو پیدا کنن، این تهدید رو از بین ببرن. MR9 امروز 11:44 AM @mostafa_by یک مساله ای این وسط هست . قطعا المانی ها روند جنگ داخلی شوروی را دنبال می کردند ، حداقل باید قدرت بسیج انها را در نظر می داشتند ولی اینقدر سهل انگاری واقعا عجیب هست MR9 امروز 11:47 AM @mostafa_by ضمن اینکه در جریان همکاری که در قالب مدرسه زرهی ، هوایی و زمینی و یا حتی برنامه تبادل دانشجو ی نظامی که با روسها داشتند ، شیوه تفکر ، روحیه و ... ارتش شوروی را ارزیابی می کردند . این دو تا مساله را در کنار وضعیت در سالهای بعد می گذاریم ، علامتهای سئوال بیشتری را ایجاد میکند mostafa_by امروز 11:51 AM @MR9 ببینین اساساً اگر این ها رو بصورت قطعه های جداگانه پازل بررسی کنیم، قطعاً به نتیجه منطقی ای هم نمی رسیم. چون عقل تو هرکدوم حکم می کرد که احتیاط بیشتری داشته باشن. ولی وقتی همه این موارد (تصفیه های ارتش، نفرت مردم از حکومت، دست و پنجه نرم کردن با مشکلات اقتصادی و سیاسی داخلی، عدم موفقیت چشمگیر در فنلاند، تلاش برای آماده سازی نظامی (که خود گویای این هست که هنوز ارتش آماده نیست و وقت ضربه زدن همین الانه)، مشکلات غرب با شوروی و ایدئولوژی مارکسیسم که احتمالاً اون ها رو به واکنش جدی وا نمی داره و ...) رو در کنار هم بذاریم، می بینیم که خیلی هم غیرمنطقی فکر نمی کردن mostafa_by امروز 11:54 AM @MR9 دست کم گرفتن توان بسیج سازی مردم هم دلیل مشخص تری داشت و اون اینکه از نظر اونا مردم حتی اگه زور به میدان نبرد کشیده بشن، اولاً انگیزه ی خاصی برای دفاع از شوروی ندارن و مشکلی ندارن که نازی ها بیان حکومتشون رو ساقط کنن (همون حسی که مثلاً مردم ایران در برابر متجاوزین داشتن). ثانیاً حتی اگه بخوان بجنگن، چون توان رزمی بالایی ندارن تنها گوشت دم توپ هستن و ارزشی بیشتر از امواج انسانی (به سبک جهانی اول) ندارن و با تسلیحات نوین رد شدن ازشون چندان سخت نیست. ولی چیزی که واقعاً روش حساب نکرده بودن آلمان ها، تجربیات شوروی در جنگ با لهستان بود که اهمیت دفاع متحرک رو بهشون آموخته بود و این تو نبرد خیلی به کارشون اومد و حقیقتاً آلمان ها در زمینه دفاعی با همون دیدی به شوروی نگاه می کردن که به فرانسه و بلژیک نگاه کرده بودن!! MR9 امروز 11:57 AM @mostafa_by این هم خودش عجیب هست!!!!!! " حقیقتاً آلمان ها در زمینه دفاعی با همون دیدی به شوروی نگاه می کردن که به فرانسه و بلژیک نگاه کرده بودن" .. از اینهاواقعا بعید بود چنین کاری ! mostafa_by امروز 12:06 PM @MR9 چرا عجیب باشه؟ مگه غیر این بود که پدران ارتش مدرن شوروی رو قتل عام کردن و امثال بودیونی ها رو باقی گذاشتن؟ برای یه عقل سلیم این می تونست نشانه چی باشه؟! اونا پیامشون رو اینطور گرفتن که امثال گملاین ها در ارتش شوروی هم دست بالا رو دارن. MR9 امروز 12:08 PM @mostafa_by گملاین?!!! mostafa_by امروز 12:11 PM @MR9 موریس گملاین. فرمانده نیروهای نظامی فرانسه و خالق شاهکار بلژیک!!!!!!! https://en.wikipedia.org/wiki/Maurice_Gamelin تفکر گملاین ها بود که ارتشی که هم از لحاظ تجهیزات، هم نفرات و هم توان اقتصادی و لجستیکی، بسیار برتر از آلمان بود رو به شکست کشوند و امثال دوگل ها رو به حاشیه روند. همین تفکر در امثال بودیونی و تیموشنکو هم بود. از نظر شما وروشیلوف سیاسی، بیانگر ارتش مدرن شوروی بود؟ یا بودیونی؟ تیموشنکو؟ حتی کولیک و شاپوشنیکوف (که باز بهتر از این سه تای اولی بودن)؟ MR9 امروز 12:15 PM @mostafa_by +++ ممنون ، انقدر با اسامی لاتین کار کردم ، به فارسی عادت ندارم ( همون موریس گاملن ) MR9 امروز 12:16 PM @mostafa_by والا بنده نماد ارتش سرخ مدرن را توخاچفسکی میدونم ، الحق و الانصاف هم شایسته این لقب هست mostafa_by امروز 12:26 PM @MR9 توخاچفسکی رو همین بودیونی، وروشیلوف و یگوروف (رفیق شفیق استالین) بخاطر همین افکار مدرنش محکوم کردن و سرش رو به باد دادن! کاری کردن که رسماً از بابت این افکارش عذرخواهی کنه و اعتراف کنه که قصدش ضربه زدن به شوروی بوده!! اکثر اون استراتژی ها و روش ها کنار گذاشته شدن. اکثر قریب به اتفاق ژنرال هایی که با وی مرتبط بودن اعدام یا زندانی و تصفیه شدن. اگرچه تک تک استراتژی هایی که ژوکوف بعدها در جنگ جهانی دوم طرح ریزی کرد یا عیناً یا الهام گرفته از استراتژی های نظامی توخاچفسکی بود، اما در اون زمان ابداً چنین فکری در ارتش شوروی وجود نداشت و دلیلی هم نداشت آلمان ها تصور کنن که شوروی دوباره به سراغ افکار و استراتژی های کسی بره که بخاطرش جونش رو داد. من اسمش رو می ذارم «هیتلر، استالین رو نمی شناخت». MR9 امروز 12:30 PM @mostafa_by شاید بد شانس ترین افسر ارتش شوروی بود این توخاچفسکی ، به جرم خیانت اعدامش کنند بعد همه ایده هایش را بدزدند !!! Dolphin امروز 12:32 PM @mostafa_by سلام. آقا دلمون تنگ شده بود ها! میگم چند وقت پیش با برادر MR9 صحبت این کتاب بود. https://en.m.wikipedia.org/wiki/Stalin%27s_Missed_Chance خلاصه اش میگه شوروی و آلمان هردو در خفا و بدون اطلاع دیگری مشغول آماده شدن برای حمله به اون یکی بودن. در نهایت هم روسها به خاطر ترس از اتحاد آلمان و انگلستان(سر قضیه پرواز رودولف هس) و بعضی موارد دیگه تردید کردن و آلمان حمله کرد. نظر شما چیه mostafa_by امروز 12:34 PM @Dolphinعرض سلام و ادب. ممنون از لطف شما. روزولت و چرچیل از این سخنان زیاد می گفتن. ولی لزوماً مال خودشون نبود. البته طبیعتاً سیاستمداران شعار زیاد می دن. ایضاً فرماندهانی که در میدان جنگ نیستن از این مدل رجزخوانی ها زیاد می کنن. ولی ارزش نقل های های امثال نلسون ها، ناپلئون ها، رومل ها، مانشتاین ها و ... این بود که اونا اصل ماجرا رو می دیدن و در قلب ماجرا قرار داشتن و چنین عقایدی رو داشتن و در حقیقت پیاده اش هم می کردن. یعنی فراتر از شعار. MR9 امروز 12:35 PM @mostafa_by @Dolphin ضمن اینکه این قضیه ملاقات محرمانه بین هیتلر و استالین چقدر صحت دارد ؟ mostafa_by امروز 12:38 PM @Dolphin درخصوص این کتاب؛ حقیقتش نخوندم و نمی تونم درمورد مدعیاتش نظر بدم (اگه دارین لینکش رو بذارین تا بخونم ممنون می شم). اما در اینکه شوروی از ابتدا برنامه اش این بود که با صلح با هیتلر، بذاره غربی ها توان نظامی شون رو صرف همدیگه بکنن و وقتی که ضعیف شدن، غول شوروی یک جا همه شون رو ببلعه! اصلاً یکی از دلایلی که ارتش شوروی تلفات و اسرای فراوانی داد در روزها و هفته های اول نبرد این بود که تجمع نیروی وحشتاکی رو در مرزها داشتن و کاملاً آرایش تهاجمی داشتن و نه دفاعی. ولی چون دستور درگیری نداشتن نه قابلیت تبدیل مواضع شون به مواضع دفاعی رو داشتن و نه اصلاً می دونستن چه باید بکنن. ولی در اصل اینکه نیروها آمادگی برای عملیات رو داشتن تردیدی نیست. mostafa_by امروز 12:40 PM @Dolphin از طرف دیگه هیتلر از همون ابتدا بزرگترین دشمنی رو با شوروی داشت. حتی علیه شوروی اتحادی رو با ایتالیا و ژاپن پدید آورده بود و تلاش می کرد انگلیس و فرانسه رو هم متقاعد کنه که به این اتحاد علیه کمونیسم بپیوندن. اساساً در کتاب نبرد من از شرق به عنوان لیبنسراوم یاد کرده بود. یعنی فضای حیاتی که آلمان قدرتمند نیاز داشت که از خاک و منابعش استفاده کنه؛ والا محکوم به فنا بود (و البته حقیقتاً هم درست می گفت). تغییر تاکتیک هیتلر و نزدیک شدنش به شوروی هم در سال 39 رخ داد و ابداً به گذشته برنمی گشت. mostafa_by امروز 12:46 PM @MR9 هیتلر با استالین مخفیانه دیدار نکرد. ولی ریبن تروپ این کار رو انجام داد که در نهایت هم منجر به توافق عدم تعرض به یکدیگه یا همون پیمان مولوتوف - ریبن تروپ شد. اما دلیل نزدیکی هیتلر به شوروی دقیقاً به سیاست های انگلستان در سال 39 برمی گشت. انگلستان سر ماجرای چکسلواکی رسماً کوتاه اومد؛ به امید اینکه از جنگ جلوگیری کنه. اما وقتی به سراغ قیومیت بوهم و موارویا رفت و اسلواکی رو هم مستقل کرد و به عبارت ساده تر، بخش شرقی چکسلواکی رو هم بلعید، انگلستان فهمید دیگه فقط با جنگ باید با آلمان به گفتگو پرداخت. به همین دلیل هم به جای فعالیت های سیاسی جدی و مذاکره با آلمان ها، منتظر فرصتی مناسب شد که به آلمان با اولین اشتباه بعدی اش (که قطعاً خیلی زود بود) هجوم بیاره. ولی فرصت نیاز داشت برای آماده سازی ارتش. هیتلر تمام تلاشش رو کرد که مثل سابق با انگلستان از در سیاست دربیاد. ولی وقتی دید در قضیه لهستان، انگلستان رسماً داره بهش هشدار می ده و فرانسه نیز دقیقاً همین پیام رو منتقل می کنه و فهمید که این بار قضیه فرق داره، تلاش کرد که با دو سه تا مانور سیاسی قضیه رو به نفع خودش برگردونه. اول خیال خودش رو از شوروی راحت کنه که اگر فرانسه و انگلیس بهش حمله کردن، اون هم از طرف دیگه حمله نکنه. mostafa_by امروز 12:47 PM @MR9 بعد رفت سراغ راضی کردن موسولینی که طوری موضع بگیره که اگه حتی به جنگ نیاد، حداقل تابلو نکنه که پشت آلمان نیست. از طرف دیگه به سراغ مجارستان و رومانی رفت و تلاش کرد اونا رو با خودش همراه کنه که تنها نمونه و الی آخر. تمام امیدش هم این بود که باز لحظه آخری، پشیمون شن و دنزیگ رو به آلمان بدن تا شرش بخوابه. در حالی که انگلیس بوضوح سیاست هاش رو تغییر داده بود و هیتلر خیلی درک درستی نداشت که این بار قضیه فرق داره و دفعات قبل هم نه به دلیل هراس از آلمان، که برای اجتناب از جنگی که اجتناب ناپذیر می نمود، اون سیاست ها رو در پیش گرفته بودن. mostafa_by امروز 12:51 PM @Dolphin اما در نظر بگیرین که بارباروسا ابداً عملیات غالفگیر کننده ای نبود. اصلاً مگه می شه بیش از 3 میلیون نیرو رو شما در مرزهای شرقی جمع کنی و اون حجم از انتقال تجهیزات و نیرو رو داشته باشی و دشمن متوجه نشه؟ استالین صرفاً انتظار نداشت که اون تاریخ بهش حمله شه و هنوز خوش بین بود که فرصت داره که خودش اقدام پیش دستانه رو انجام بده. ضمن اینکه تقریباً یک سال گذشته کاملاً رابطه آلمان و شوروی شکر آب شده بود و حتی مولوتوف در دیدارش با هیتلر، رسماً بهش هشدار داد که با ادامه سیاست هاشون در رومانی و کشورهای حوزه دریای بالتیک و مهمتر از همه نزدیکی شون به فنلاند، عملاً معنی اش اعلان جنگ به شوروی هست و ما پاسخ می دیم و ...! MR9 امروز 12:52 PM @mostafa_by مطرح کردنش دلیل داشت . ظاهرا در ژورنال خاطرات ژنرال هالدر ، یک اشاره ای به این مساله شده و شایرر هم تا جایی که خاطرم هست این را در کتابش مطرح کرده . شایعه هست که هیتلر و استالین یک ملاقات محرمانه ای با هم داشتند( ظاهرا با قطارهای خودشون در حد فاصل بین لهستان تحت اشغال المان و روسیه ) و تمامی تلگرام های مربوط به این موضوع از اسناد اداری المان حذف شده mostafa_by امروز 12:55 PM @MR9 من مستندی در این زمینه ندیدم. البته شایعات همیشه بوده. ولی این که بصورت مستند چیزی در این زمینه باشه من ندیدم و البته نیازی هم نبود. خود آلمان تصور نمی کرد رابطه اش با شوروی اینقدر سریع جوش بخوره. چون شوروی قبل از آلمان، آخرین تلاش هاش رو کرد که انگلیس و فرانسه رو با خودش علیه آلمان همراه کنه که با بی تفاوتی اونا مواجه شد. بخصوص انگلستان خیلی در این داستان تعلل های احمقانه ای کرد و البته نتیجه اش رو هم دید. وقتی استالین این رو دید، ترجیح داد کانال آلمانی که حالا داشت بهش پیام می داد رو پیگیری کنه. همون طور که عرض شد به محض سفر ریبن تروپ به شوروی و دیدار با استالین، قضیه اونقدر سریع پیش رفت که اصلاً نیازی به اومدن هیتلر و مذاکره مستقیم و این ها پیش نیومد. همون جا توافقات کاملاً انجام شد که خودش باعث شگفتی آلمانی ها شده بود. ولی اگر شما مستندی دارین در این زمینه، خوشحال می شم ببینمش.
  22. 1 پسندیده شده
    @mostafa_by سلام علیکم- یک سئوال عجیب ، چرا در جریان نبرد استالینگراد ، لوفت وافه علیرغم تجربه ورشو ، بلگراد و نبرد بریتانیا ، باز هم تمام توان خودش را روی بمباران شهر گذاشت تا بمباران استقرار عقبه روسها در شرق ولگا ؟؟؟ ( علم به اینکه بمباران و تخریب شهر ، کار را برای مدافعان آسان میکند ) @MR9 سلام علیکم و رحمة الله. اولین دلیل این بود که بمباران های مذکور، هیچ یک مانع و کند کننده حرکت ماشین جنگی آلمان ها نبودند. ما امروز علم مان بر روی دفاع از خرابه ها، با علم بر موفقیت آمیز بودن استالینگراد بود. اگرچه در بلگراد و ورشو، مقاومت هایی می شد، اما به دلیل بر هم خوردن ساختار استقرار و عدم امکان جنگیدن چریکی (خانه به خانه) تا قبل از آن، این مدل دفاع به نظر امکان پذیر نمی رسید. ضمن اینکه این واقعیت هم هست که اگر ولگا تسخیر می شد و امکان ورود آن حجم عظیم از نیروی تازه نفس به شهر نبود، عملاً دفاع از این مخروبه ها هم امکان پذیر نمی بود. حتی خانه پاولوف که معروف ترین دفاع رو انجام داد هم خیلی امکان دفاع پیدا نمی کرد. پس نباید با دانش امروز، بر تصمیم آن روز خرده گرفت. دوم اینکه تفاوت اساسی بین استالینگراد با ورشو یا بلگراد در این بود که استالینگراد، صنعتی ترین شهر روس ها بود و کارخانجات متعدد آن (بویژه تانک سازی ها که با سرعت هرچه تمامتر تی 34 به جبهه ها تزریق می کرد و اساساً یکی از دلایل شکست تسخیر قفقاز، همین فشار از جانب استالینگراد و کارخانه تانک سازی اش بود)، آن را بدل به هدفی با ارزش کرده بود. نظر به اینکه تقریباً اکثر کارخانجات شوروی به شرق و کوه های اورال منتقل شده بود، استالینگراد تنها هدف صنعتی شوروی بود که آسیب پذیر بود و چه با هدف تسخیر و چه بدون آن، منطقاً می بایست با خاک یکسان شود. اگرچه تا قبل از تسخیر خارکوف و روستوف، امکان دستیابی به استالینگراد مهیا نبود. @MR9 سوم اینکه حجم بمباران استالینگراد حقیقتاً رعب برانگیز بود و سابقه نداشت که شهری طی چند روز با این حجم بمباران شود. یکی از اصلی ترین اجزاء بلیتزکریگ، همین بمباران ها و ایجاد هراس در شهر و فرار همه جانبه و در نتیجه برهم خوردن نظم شهر و اخلال در رفت و آمد بود که کار را برای مدافعین بسیار سخت می کرد. اما برخلاف تصور آلمان ها، نه تنها این نظم آنچنان که باید و شاید دستخوش تغییر قرار نگرفت، بلکه حتی اکثر مردم هم در شهر باقی ماندند و به زندگی ادامه دادند و این، تجربه ای نبود که آلمان ها تا قبل از آن، با آن مواجه بودند. @MR9 اما بمباران عقبه روس ها در ولگا به شدت هم انجام پذیرفت. حجم عظیمی از نیروها و تجهیزات شوروی در همان آب های ولگا غرق شدند و سورتی های پرواز بر فراز ولگا لاینقطع ادامه داشت. روس ها هم با هر چیز که دستشان می رسید، تلاش می کردند که جریان تزریق نیرو و تجهیزات به داخل شهر برقرار شود. اگرچه همانطور که در تاریخ هم آمده است، آنقدر این حجم تجهیزات نسبت به نیروهای وارد شده کم بود که هم تسلیحات به هر دو، سه نفر یکی می رسید (آنهم عمدتاً تسلیحات سبک) و هم عمر مدافعان شهر، بخصوص در ماه اول به 24 ساعت هم نمی رسید و به عبارتی استالینگراد، چیزی شبیه به وردن شده بود در جنگ جهانی اول. یادمان نرود که آلمان تقریباً تمامی شهر را (علی رغم تمامی این موارد) تسخیر نمود و تنها سه نقطه از آن باقی ماند و به قدری به پیروزی نزدیک شده بود که هیتلر، تسخیر شهر استالینگراد را اعلام نمود. @mostafa_by +++++++ ممنون ، بیشتر منظور این هست که وقتی اشغال استالینگراد آنقدر کامل شده بود ، چرا نوک پیکان حملات ( و نه حملات روتین ) نرفت سمت عقبه روسها تا انها را از ساحل شرق ولگا ، حداقل به شکل نسبی وادار به عقب نشینی کند تا همین جریان کم کمک یا موقعیت های استقرار توپخانه قطع شود ؟ @MR9 خلاصه اینکه شما در نبرد استالینگراد، کاری را نمی بینید که آلمان باید می کرد و نکرد. به عبارتی هر سیاستی را که می بایست بکار بگیرد، گرفت. از حمله به خطوط ارتباطی دشمن تا قطع مکرر خط لجستیکی. از استفاده از تک تیراندازها برای مقابله با تک تیراندازها تا بمباران مکان های استقرار تک تیراندازها برای جلوگیری از تلفات. از پاکسازی خانه به خانه تا تله گذاری های خیابانی. البته استفاده از تانک ها به دلیل فضای شهری استالینگراد با مشکلاتی مواجه بود و یکی از دلایل عدم تسخیر خانه پاولوف هم محیط اطراف آن خانه بود که امکان استفاده گسترده از تانک را مهیا نمی ساخت و به همین دلیل معدود تانک های به میدان آمده با استفاده از PTRS های مستقر در طبقات فوقانی، هدف قرار می گرفتند. خلاصه اینکه در حقیقت، شما امکان بررسی عملکرد آلمان نازی در استالینگراد را ندارید، مگر آنکه ابتدا، روی امواج انسانی مافوق تصور که بی وقفه به شهر تزریق می شدند تمرکز بفرمایید و در ثانی، این را در نظر بگیرید که کاهش سرعت نازی ها به دلیل گستردگی خط لجستیک و البته سرما، به ضررشان می شد و هر چقدر زمان بیشتر می گذشت، از توان تهاجمی آلمان کاسته می شد و همین، فرصت را به روس ها می داد که مناطقی که از دست داده اند را محدداً (ولو چند روز) تسخیر کنند که عملاً باعث چند باره کاری آلمان ها می شد این قضیه. @MR9 در بسیاری از موارد ما شاهد این بوده ایم که یک ساختمان طی چند روز، چند بار دست به دست می شد که این از توان نازی ها بشدت می کاست (برخلاف طرف روسی که دائماً نیروی تازه نفس به میدان می آورد.). @mostafa_by منظور محل استقرار روسها ( سپاه های 64 و 62 ارتش سرخ هست ) @MR9 همانطور که عرض شد این کار انجام گرفت. اما مشکل اصلی، بر سر این بود که اون خطوط با بمباران هوایی بطور کامل قطع نمی شد. با نگاهی به نقشه استالینگراد می بینید که ما درمورد منطقه کوچکی که دسترسی محدود به ولگا دارد صحبت نمی کنیم. بخش قابل توجهی از مناطق را شامل می شد که چند نقطه که اصلی ترین مراکز تخلیه نیرو و تجهیزات بود، بصورت شبانه روزی مورد هدف قرار می گرفت. @MR9 آها. منظور شما، عقبه پشت رود ولگا بود. من اشتباه منظور شما را متوجه شدم. خوب. این دو دلیل ساده داشت. اول اینکه تمرکز نازی ها بر روی تسخیر شهر و گرفتن ولگا بود و اولویت اصلی بر گرفتن ساحل بود. دوم اینکه آلمان ها ابداً اطلاعی از حجم عظیمی از نیرو که در پشت رود ولگا جمع آوری شده بود خبر نداشتند. تمام تصور ایشان این بود که شوروی صرفاً به تلاشی مذبوحانه برای جلوگیری از سقوط شهر دست می زند (چیزی شبیه به نبرد سواستوپول و یا نبرد اسمولنسک). @mostafa_by یعنی تا فوریه 1943 که قضیه تمام شد ، هنوز برآورد اطلاعاتی ورماخت از ارتش سرخ روی واقعیات قرار نداشت ؟!!! @MR9 از قضا تمام تلاش ژوکوف هم این بود که آلمان، متوجه حجم عظیم جمع آوری نیرو توسط شوروی نشود. چرا که لو رفتن این حجم از نیرو، سبب می شد عملیات اورانوس لو برود و آلمان یا با تقویت جناحین امکان دور زده شدن شهر را به دشمن ندهد و یا با فهمیدن اینکه استالینگراد نه شهری حیثیتی، که یک تله بزرگ است، از شهر عقب نشینی نماید. اما با شناسایی دقیق این حجم از نیرو، باز امکان حمله به آن وجود نداشت. اول اینکه فرودگاه هایی که استالینگراد را بمباران می کردند، با فاصله قابل توجهی از شهر قرار داشتند و در نتیجه بمباران ها هم برد محدودی داشت. دوم اینکه پدافند گسترده ای بر پشت رود ولگا قرار داشت و بسیاری از پروازهای آلمان مورد اصابت قرار گرفت و در نتیجه پشت رود ولگا، خیلی هم نفود پذیر نبود (ما درمورد توان محدود لوفت وافه صحبت می کنیم و نه توان بی پایان ساخت و تجهیز هوایی شوروی و ایالات متحده). @MR9 بله. اسناد که چنین می گویند و تا اواسط عملیات اورانوس، آلمان ها از حجم عظیمی از نیرویی که قرار است با آن مواجه شوند، مطلع نبودند. اساساً هم یکی از دلایلی که ارتش ششم عقب نکشید و در دام ژوکوف افتاد هم همین بود که بسیار دیر متوجه شدند که با بیش از یک و نیم میلیون نیروی نظامی از هر دو جناح مواجه هستند که حجم عظیمی از توپخانه را با خود به همراه دارند (بیش از 12 هزار قضبه توپ و منحنی زن!!). الان امکان این که دقیق تر بنویسم را ندارم، چون باید با آمار و ارقام موضوع را خدمت شما عرض کنم. ولی تا همین جا فعلاً از من بپذیرید که آلمان ها حتی تا اواسط عملیات اورانوس هم درک درستی از فاجعه ای که در پیش رو قرار داشت، نداشتند و عمدتاً هم ضعف نیروهای محور (ایتالیایی ها، رومانیایی ها و مجارها) را عامل ضربه خوردن از جناحین می پنداشتند. اگر نگاهی به مناطق عملیات بیاندازید تا ببینید برای جلوگیری از لو رفتن این حجم از نیرو، از چه فاصله ای از شهر عملیات آغاز شد. @MR9 نظر لطف شماست. اگر هم حوصله آن نقشه را نداشتید، این نقشه ویکی پدیا را هم ببینید (اشکالاتی دارد. اما در مجموع درست است. این آرایش نیروهای طرفین قبل از آغاز عملیات اورانوس بود. با دیدن این نقشه، خود به این حجم عظیم از نقل و انتقال نیروها، آنهم چند ده و بعضاً چند صد کیلومتر دورتر از استالینگراد پی خواهید برد. آن وقت شاید نشود خیلی هم به جناحین ایتالیایی و رومانیایی ایراد گرفت. به عبارتی آنقدر این عملیات در سکوت طرح ریزی و آماده سازی شد که پس از اجرا، برای کسی باورپذیر نبود که شوروی با آنهمه تلفات در استالینگراد، توانایی جمع آوری چنان حجم از نیرویی را داشته باشد؛ آنهم نیروهای تازه نفس. @mostafa_by به تفکیک تایپ هواپیما ( 269 فروند یونکرس 52 / رقم جالبی هست ) ، 169 فروند هینکل 111 ، 42 فروند یونکرس 86 ، 9 فروند فوکه ولف fw-190 در نهایت 5 فروند هینکل 177 /// تلفات بالای یونکرس ها هم تلاش آنها برای کمک رسانی به فون پائولوس بود @mostafa_by احتمالا ژوکف از یک عملیات فریب نظام مند برای پوشش نقل و انتقال نیروها باید استفاده کرده باشد @MR9 البته در نظر بگیرید که بخش عمده ای از تلفات نیروی هوایی آلمان، به حملات زمینی به فرودگاه هایی بود که استالینگراد را بمباران می کردند. بخصوص فرودگاه های در ناحیه تاتسینکایا و سالسک که این دومی بسیار موفقیت آمیز بود. @MR9 کاملاً همین طور بود. ژوکوف برای انجام عملیات اورانوس، وسواس بسیار خاصی داشت که حالا ان شاءالله شب وقتی به منابعم (سوادم) دست پیدا کردم، بهتر می تونم براتون موضوع رو تشریح کنم. در عملیات LIttle Saturn شوروی تصمیم به حمله به فرودگاه های پشتیبان استالینگراد گرفت (که بعضاً چند صد کیلومتر دورتر از استالینگراد بودند. بطور مثال سالسک 320 کیلومتر دورتر از استالینگراد بود. خود عظمت این عملیات را دریابید). واسیلی بادانوف این حملات را برعهده گرفت. در حمله به فرودگاه تاتسینکایا، اتفاقی شبیه به داستان سرپل ذهاب و شهید شیرودی پیش آمد و امواج تانک های شوروی را هواپیماهای آلمانی معطل کردند @MR9 به این ترتیب که هواپیماها فول لود به پرواز درآمده و نیروهای شوروی را بمباران می کردند و بعد به پایگاه مراجعه کرده و سوخت و تجهیزات را بار زده و مجدداً اقدام به حمله می کردند تا پرسنل امکان عقب نشینی را داشته باشند. اگرچه یونکرزها روی زمین مانده قربانی شدند. البته در سالسک چنین فرصتی را هم پیدا نکردند و بیش از 50 فروند یونکرز ِیو 52 روی زمین منهدم شدند. خلاصه اینکه بخش عمده ای از تلفات لوفت وافه (بخصوص هواپیماهای ترابری)، مربوط به این مدل عملیات های متهورانه شوروی بود (که البته تلفات ایشان هم قابل توجه بود که با توجه به این عمقی که در آن نفوذ کردند چندان عجیب هم نبود.). ولی این کار باعث شد که هم حلقه محاصره استالینگراد تنگ تر شده و هم تجهیزات مورد نیاز ارتش ششم که حالا تبدیل به مدافعین شهر شده بودند، به دستشان نرسد و در نتیجه تنها یک ماه بعد از نابودی فرودگاه های حامی استالینگراد، شهر به تسخیر ارتش شوروی درآمد.
  23. 1 پسندیده شده
    ممنون از نظرات آقا ساشاي عزيز. همچنين از پرسپوليس عزيز كه متأسفانه اينقدر مطلبشون طولاني بود كه حتي اگه زبون مادري‌ام هم انگليسي بود، نمي‌شد حالا حالاها اين متن رو تموم كرد (هرچي اسكرول مي‌خورد، مگه تموم مي‌شد icon_frown ). ------------------------------------------------- همچنين ممنون از نظرات دوست خوبم guderian. مي‌شه گفت تقريباً با همه‌ي حرف‌هاي شما موافقم. مسلماً توازن قدرت، بحثي است كه تنها ابرقدرت‌ها، براي حفظ و بقاي بيشتر حكومت ننگين خودشون بوجود ميارن! اين امر، تنها به يك منظور بوده! اگه ابرقدرت‌ها بخوان قدرتشون رو عليه همديگه به كار بگيرن، همه‌شون دير يا زود نابود مي‌شن و جاي خودشون رو به ديگر كشورها مي‌دن. به همين دليل هم هست كه همواره سعي كردن در كنار هم، هرچقدر هم كه دشمن خوني هم باشن، با صلح و صفا زندگي كنن! درست مثل امريكا و شوروي كه در زمان جنگ سرد، تنها كشورهايي كه از اين نبرد آسيب نديدن، خود امريكا و شوروي بود!! متأسفانه، همون‌طور كه شما هم فرمودين، قدرت بسيار وسوسه كننده هست! شايد چه‌گوارا، بيشتر يه ديوانه بود! چرا كه كسي بود كه قدرت رو رها كرد و رفت تو كنگو و بوليوي، براي آزادي ساير ملل جنگيد و آخر سر هم جونش رو در اين راه فدا كرد! وجود همچين آدمي، تو همچين قرني، شايد بشه گفت بيشتر شبيه به يه معجزه بوده! ولي حداقل با اين كارش، تبديل به افسانه‌اي شد كه نشون داد انسان‌ها، مي‌تونن انسان باقي بمونن! فقط بايد خودشون بخوان! درمورد حزب نازي، شما صحيح مي‌فرمايين. اما تشكيل حزب نازي رو بايد در دو برهه‌ي زماني ملاحظه بفرمايين. اولي‌اش، قبل از كودتاي نافرجام هيتلر و زنداني شدن و غيرقانوني شدن فعاليت‌هاي حزب نازي بود و دومي، بعد از تلاش مجدد هيتلر و قول به صدر اعظم و رئيس جمهور آلمان، مبني بر صلح‌آميز و صادقانه شدن رفتارهاي حزب نازي! اما در كل، تندروي‌هاي حزب نازي، به مزاق اون موقع ملت آلمان، خيلي خوش ميومد. دليلش هم اين بود كه خيال مي‌كردن كه اين حزب، دوباره داره حيثيت لكه‌دار شده‌ي آلماني، پس از جنگ جهاني رو دوباره زنده مي‌كنه و آبروي ملت آلمان هست. شايد اگه جنگ‌ دوم جهاني رخ نمي‌داد، آلماني‌ها خيلي زود متوجه مي‌شدن كه ناسيوناليسم شديد و سعي در اعاده‌ي حيثيت، به تنهايي براي كشورداري كافي نيست! تمام تلاش هيتلر براي تصاحب صندلي‌هاي رايشتاگ توسط اعضاي حزب نازي هم دقيقاً امري بود كه در سال 1933 (اواخر‌) و 1934 اتفاق افتاد! يعني كسب تمام قدرت توسط هيتلر و كنترل تمام امور. ملت آلمان، خودشون حزب نازي رو پذيرفتن. خودشون بزرگش كردن و متأسفانه دود فعاليت‌هاي اين حزب هم نهايتاً تو چشم خودشون رفت! اما اشاره‌هاي بسيار خوبي به روچليدها كردين. همچنين به خاندان چرچيل (گويي كه فقط وينستون‌شون رو گفتين. ولي قضيه خيلي عميق‌تر از اين حرفاس). درمورد تشكيل اسرائيل هم دقيقاً درست فرمودين و اصلاً‌ پنتاگرام آنگوساكسون، براي تبديل به آنگلوزاينس، نياز به يه محور تقارن داشت و سرزمين فلسطين هم دقيقاً به همين دليل مدنظر بود. اما بحثي كه بنده داشتم، درمورد حمايت مالي يهوديان از آلمان، مبني بر مدارك هست. دليل اون امر هم كاملاً مشخص هست. در اون زمان، درست مثل جنگ اول جهاني، پيكان حملات آلمان، به طرف روسيه تزاري بود. اگه ليست 32 نفره‌ي رهبران انقلاب بلشويكي روسيه رو يه بار ملاحظه بفرمايين (در پست بعدي‌ام قرارش مي‌دم)، مي‌بينين كه به جز لنين، بقيه‌شون يهودي بودن و اصل حاميان مالي اين انقلاب هم بانكدار بزرگ يهودي امريكا (بزرگترين تا سال 1904) بوده. هدف يهودي‌هاي حامي دولت آلمان، نابودي سرزمين روسيه (و به قدرت رسيدن دولت حامي يهودي در اونجا كه به لطف بلشويك‌ها محقق مي‌شد) بود. اگه هم دقت كرده باشين، زمان قرارداد بالفور، درست چند روز پس از به قدرت رسيدن بلشويك‌ها بود و جالب اينكه لنين، پس از به قدرت رسيدن، تمامي تلاشش رو كرد كه با آلمان به صلح برسه و حتي يه قرارداد وحشتناك، چيزي شبيه به قرارداد ورساي، براي صلح پذيرفت!!! در اينكه خاندان‌هاي يهودي - انگليسي، همواره بازي دهنده‌ي دنيا بوده و هستن، كمترين شكي نيست. اگه هم بنده گفتم حمايت يهودي‌ها از آلمان، چون در اون برهه، اين اتفاق افتاده بود. قصد من هم ريشه‌يابي مسئله نبود! والا اصل ماجرا در اصل چيز ديگه‌اي بود!
  24. 1 پسندیده شده
    دوست عزيزم، reichmarshal . دليل اصلي جنگ با ايران، همين بود. بايد جلوي انقلاب ايران گرفته مي‌شد. اما انقلاب ايران، به چه دليل بايد سركوب مي‌شد؟ غرب، يكبار تجربه‌ي نفوذ كمونيسم و اشاعه‌ي اون توسط بلشويك‌ها رو داشت و مطمئن بود كه درصورت نفوذ نظريات انقلابي ناب به كشورها، اوضاعي صد برابر بدتر از اغتشاشات كمونيستي، در انتظار دولت‌ها بود! اما انقلاب ايران، شباهتي به رفتار هيتلر نداشت! ايران، كشوري رو اشغال نكرد! ايران به سرزميني چشم ندوخت! ايران، هر كاري كه كرد، در داخل انجام داد. ولي هيتلر، شروع به اشغال كشورهاي ديگه كرد. براي جنگ با ايران، هيچ بهانه‌ي صحيحي وجود نداشت. تنها براي حفظ حكومتشون مجبور بودن در برابر ايران بايستن. اما هيتلر، نظم جهاني رو بهم مي‌زد. هيتلر توازن قدرت رو بهم مي‌زد. هيتلر با اشغال پشت سر هم كشورها، فقط داشت موقعيت ابرقدرت‌ها رو بهم مي‌زد. هيتلر داشت با قدرتمندتر شدن، نابودي اون‌ها رو پيش مي‌كشوند و اين شرايط، خيلي با يه انقلاب ساده‌ي درون كشوري فرق مي‌كرد! اين دو، اصلاً قابل مقايسه نيستن كه بخواين اونا رو در كنار هم بيارين، حتي به عنوان مثال. دوست عزيزم. من حرف شما رو درمورد مشكل داشتن منابعم مي‌پذيرم. ولي شما بفرمايين كه كدوم يكي از اون مطالبي كه بنده عرض كردم، حقيقتاً اتفاق نيافتاد و از خودم و يا منبعي جعلي اون‌ها رو نوشتم. اگه بتونين اين مسئله رو بفرمايين، بنده ممنون مي‌شم. اما درمورد بي‌طرفي و سپس توجيه اعمال اجدادمون صحبت فرمودين. مي‌خوام بپرسم به عنوان يه انسان آزاده، آيا موافق اشغال هستين؟ من متأسفانه سر اين قضيه، خيلي مشكل دارم! من به همون اندازه كه به دليل اشغال كشورهاي ديگه، از اشغال‌گراني چون امريكا و شوروي و انگليس متنفر هستم، از پادشاهان گذشته هم به دليل اشغال، متنفر بوده و هستم! اين هم برام فرقي نمي‌كنه كه اون پادشاه، آغا محمد خان و نادرشاه باشن يا كورش و داريوش و خشاريارشا و امثالهم! اشغال، يك معني بيشتر نداره و از نظر من، دليل نمي‌شه كه ما، اشغال‌هاي خودمون رو با ناسيوناليسم و غيرت ميهني، توجيه كنيم و كارهاي ديگرون رو تقبيح!! اگه حقيقتاً لذت مي‌برين كه امروزه امريكا به زور مياد عراق رو مي‌گيره، افغانستان رو مي‌گيره، ويتنام و كره رو نابود مي‌كنه، پاناما رو مي‌گيره! اگه خيلي خوشحال مي‌شين كه امريكا، چطور با صحنه‌سازي، كوبا رو از اشغال اسپانيا درمياره و خودش اشغالش مي‌كنه! اگه حقيقتاً از لشكركشي‌ها و اشغال‌هاي قرون متمادي انگليسي‌ها خوشحال مي‌شين! اگه از اشغال كشورها توسط چنگيز و تيمور حمايت مي‌كنين، بايد از اشغال كشورها توسط ايراني‌ها هم شاد بشين! بايد خوشحال بشين كه ما زمان كمبوجيه، مصر رو گرفتيم. زمان كورش، پس از شكست دادن پادشاه مغرور ليدي، اون‌جا رو از آن خودمون كرديم! بابل رو گرفتيم. در زمان خشايارشا، آتن رو آتش زديم! بله. اگه مبنا، قدرت نظامي و توان ابرقدرت‌ها باشه، اين مسائل هم حقيقتاً غرورآفرين هست! ولي من نه به عنوان يه ايراني، كه به عنوان يه انسان كه معتقدم خدا، انسان‌ها رو يكسان آفريد و بر هيچ كدوم برتري قرار نداد، همون‌طور كه پيامبران الهي هم گفتن و همون‌طور كه در قرآن، انجيل و تورات (تحريف نشده) اومده، به اين اعتقاد دارم كه قدرت نظامي، توجيهي براي اشغال، كشتار و قتل و غارت نيست! شايد شما الان بفرمايين كه «نه. ما هرجا رو كه گرفتيم، فقط ملتشون رو آزاد كرديم. كسي رو نكشتيم. كسي رو به اسارت نگرفتيم و چنين و چنان». ولي اين مسائل رو همه‌ي كشورها، تو تاريخشون آوردن و چه يوناني‌ها، چه رومي‌ها، چه فرانك‌ها و ژرمن‌ها و چه امريكايي‌هاي فعلي، هرجايي رو كه حمله مي‌كنن و مي‌گيرن، ادعا مي‌كنن كه اون‌جا رو از شر يه پادشاه ظالم نجات دادن و آزادي رو آوردن و كار بدي نكردن و همه‌اش خوبي و نيكي بوده! اگه بچه‌ي من، تاريخ امريكايي‌ها رو بخونه، خيال مي‌كنه كه اون‌ها، سپاه فرشتگان الهي بودن!! بله دوست عزيزم. نقطه‌ي متفاوت نظريات بنده و شما، دقيقاً همين‌جاست. بنده نه به اسم غرور ميهني، نه به اسم تعصب به آب و خاك و نه به هيچ اسم ديگه‌اي، از اشغال حمايت نمي‌كنم! اگه امروز، ايران بريزه و عراق رو بگيره، اولين مخالفت رو از زبون بنده خواهين شنيد! من، بي‌طرف نيستم و همواره از ايراني‌ها حمايت كردم. ولي نه در مواردي كه براي حمايت، بايد چشمم رو روي حقيقت ببندم و عليه آرماني كه دارم، سخن برونم، به خاطر اين كه اين كار رو يه ايراني انجام داده نه يه امريكايي! ------------------------------------------------ اما خدمت guderian عزيز (كه قبلاً توفيق بحث باهاشون رو در تاپيكي ديگه، به شكلي نه چندان مسالمت‌آميز icon_frown داشتم) بايد عرض كنم كه : طبيعت انسان، قدرت‌طلب هست. صحيح. طبيعت حيوان هم دقيقاً همين هست. چيزي كه مرز بين انسان و حيوان هست، قدرت تعقلش هست! در جنگل، قانون بقاء اين رو حكم مي‌كنه كه قوي‌تر ها مي‌مونن و ضعيف‌ترها مي‌ميرن. اما آيا براي انسان‌ها هم همين بوده؟ پيامبران الهي، همه‌شون گفتن كه انسان‌ها با هم مساويند. همه تأكيد داشتن كه انسان‌ها، چه فقير و چه غني، چه توانا و چه ناتوان، چه صحيح و سالم و چه عليل و ذليل، چه سفيد و چه سياه، همگي بندگان خدا هستن و به يه اندازه پيش خدا ارج و قرب دارن. اين تقواشون هست كه اونا رو متمايز مي‌كنه! پس اين، نظر و جهت‌گيري خداوند در اين مسئله بوده. اما دولت‌ها چي؟ از همون ابتداي تاريخ، دولت‌ها، از خوي حيواني‌شون بهره‌مند بودن. از اين خو استفاده كردن. از همون ابتدا، بحث‌هاي تبعيض نژادي مطرح بوده. هر تمدني، خودش رو برتر و بقيه رو پست‌تر دونست. همين مسائل، هميشه باعث جنگ و خونريزي بوده! هنوز هم كه هنوزه، با گذشت قرن‌ها و هزاره‌ها، اين تفكرات جاي خودش رو به تفكر ديگه‌اي نداده! مي‌بينيم كه هيتلر، درست به مانند يك حيوان، بحث برتري نژاد آريايي رو مي‌كنه و حتي به معلولين كشورش هم رحم نمي‌كنه؛ فقط به اين دليل كه اونا نژادشون ناقصه و معيوبن و چنين و چنان!! آيا اين، عين حيوانيت نيست؟!! آيا اينكه ما، خون همديگه رو بريزيم به اين دليل كه فكر مي‌كنيم نژاد برتريم، منطقيه؟ آيا امريكا و شوروي و انگليس و آلمان، به اين دليل كه احساس كردن چون قوي‌ترن، حق كشتار ملت ها رو دارن، انساني رفتار كردن؟ يا منطقي؟‌ عقلاني؟ آيا اين دليل مي‌شه كه ما اينهمه جنايات رو به اسم اينكه تو ذات بشر بوده، عادي جلوه بديم؟ نه دوست من. بحث به اين سادگي‌ها هم نيست! شايد امروزه آمريكا B-2هايي داره كه مي‌تونه ده‌ها تن بمب رو در كسري از دقيقه، روي سر ملت بيگناه خالي كنه و همه رو نابود كنه! اما اين قدرت، برتري نيست! اين قدرت، نهايت حيوانيت يه كشور رو نشون مي‌ده! نه خوي اون! چون خدا، در كنار خوي و غرايز حيواني، تعقل رو قرار داد! اگه مسائل ج_ن*س.ي رو براي انسان در نظر گرفت، در كنار اون، كنترلش رو هم به انسان آموخت و راه تخليه‌ي اون رو هم بهش ياد داد! حالا اگه يه سري انسان، درست به مانند حيوانات ازش بهره مي‌برن، آيا اين توجيه‌پذيره كه بگيم اون از غرايز خدادادي‌شون دارن استفاده مي‌كنن؟؟!! درمورد سوء استفاده‌ي قدرت‌ها از دستورات الهي، بنده هم با شما موافقم. اين‌جا هم جاي بحثش نيست. اما درمورد دليل تشكيل حزب نازي و كارهايي كه كرده، بهتره اينقدر زود قضاوت نفرمايين. اونقدر اتفاقات پشت پرده در اين قضيه دست داشته و دارن كه شايد حتي در مخيله‌ي من و شما هم نگنجه. اگه عمري باقي بود، ان شاء الله به زودي يه سري از اين مسائل رو خواهم نوشت. اما دوست عزيزم. كي گفته كه يهودي‌ها در جنگ جهاني اول، حاميان مالي متفقين بودن؟ مي‌شه بفرمايين اگه اينطور بوده، پس معني قرارداد بالفور چي بوده؟‌ ظاهراً شما تاريخ رو اشتباه مطالعه فرمودين! در سال 1917، درست چند روز پس از انقلاب بلشويكي روسيه، اين قرارداد، در پشت يك مارك امضاء مي‌شه و طي اون، يهودي‌ها، حمايت مالي‌شون از آلمان رو برمي‌دارن و امريكا رو به عنوان متحد متفقين، وارد جنگ جهاني مي‌كنن! همين مسأله باعث مي‌شه كه طي كمتر از يك سال، آلمان پيروز و پيشتاز جنگ، نابود بشه و علت كينه‌ي آلماني‌ها از يهودي‌ها هم به ظاهر، دقيقاً همين مسأله بود؛ يعني خيانت يهودي‌ها! يهودي‌هايي كه سه سال، حمايت مالي آلماني‌ها رو به عهده داشتن!! خنده داره كه تا وقتي كه به نفعشون بوده، حمايت كردن، بعد از اينكه اين حمايت رو برداشتن، اونا رو پست و دشمن خودشون تلقي كردن! (گويي كه سر اين قضيه هم مطلب پشت پرده خيلي زياده!!). شايد بشه اشغال برخي از شهرهاي كشور آلمان (نه اتريش، چك و لهستان)، توسط نازي‌ها رو منطقي دونست. بالاخره اين كشور، بايد انرژي درونش تا حتي تخليه مي‌شد. اما پس از اون، اين اقدام‌ها، هيچ‌كدوم منطقي نبودن و هيچ منطقي هم قابليت اثباتشون رو نداره! همون‌طور كه در بالا هم عرض كردم، انگليس و فرانسه هم شياطين زمان بودن؛ نه فرشتگان! اون‌ها هم براي منافع خودشون اقدام كردن، همون‌طور كه آلمان و امريكا و ژاپن كردن! اين وسط، ما داريم سر مسئله‌اي با هم بحث مي‌كنيم كه به هيچ‌وجه، نفع يا ضرري براي ما نداشته! چرا!! ضرر اين جنگ، بلايي بود كه سر مردم‌مون اومد! اما هيچ‌كدوم از دو طرف جنگ، قابل دفاع كردن نيستن! نه تنها قابل نيستن، بلكه حتي ارزش دفاع كردن رو هم ندارن! همون‌طور كه چند بار عرض كردم، متفقين، جناياتشون، كمتر از نازي‌ها نبود!! دو طرف اين مناقشه‌، جنايتكار بودن و هر دو جناح، قاتلين مردم خويش، كشورهاي اطراف و حتي بي‌طرف بودن!!
  25. 1 پسندیده شده
    ممنون از توضيحات و نظرات دوستان عزيزم، ساشا، مارشال رايش گرامي و guderian عزيز. با اجازه، توضيحاتي رو بنده هم عرض مي‌كنم. ------------------------------------ خدمت آقا ساشا بايد عرض شود كه : آقا ساشا! شايد شما فكر مي‌كنين كه هدف بنده از نگارش اين سطور، دفاع از متفقين هست و حمايت از اقدام اون‌ها! اما فكر كنم كه منظور بنده رو اشتباه برداشت فرمودين. بنده، همون‌قدر كه نسبت به نازي‌ها و جناياتشون حساسم، نسبت به جنايات سايرين هم حساسم! همون اندازه از نسل‌كشي‌هاي نازي‌ها و متفقين نفرت دارم، كه بعداً درمورد نسل‌كشي‌هاي بوجود اومده تو كره و ويتنام ناراحت شدم! همونطور كه در مطالبم هم آوردم، قصد غربي‌ها هم به هيچ‌وجه، حمايت از مردم مظلوم جهان و حقوق بشر و از اين جور شعارهاي توخالي و مزخرف نبوده!! ديدين كه سر تقسيم سودتنلاند، حتي يه نماينده از چك هم دعوت نشد و انگليس و فرانسه، خيلي راحت اون رو به آلمان بخشيدن!!! حتي بعد از اشغال چكسلواكي توسط هيتلر (كه برخلاف معاهده‌ي مونيخ بود)، انگليس و فرانسه به وعده‌شون عمل نكردن و نيومدن كمك اون‌ها! اما يه بحثي هست به نام توازن قدرت جهاني! در اين بحث، خيلي ساده اين مطرح مي‌شه كه درصورت بهم خوردن نظم و توازن قدرت جهاني، آنارشيسم جهاني، حاكميت پيدا مي‌كنه! بحثش طولانيه. ولي مورد عملي‌اش رو خدمتتون عرض مي‌كنم. انگليس و فرانسه، اگه در برابر آلمان ايستادن، نه به خاطر مردم جهان (كه ذره‌اي براي دولت‌هاي ابرقدرت اهميت ندارن)، كه دقيقاً به خاطر حفظ نظم و توازن جهاني بود. مورد خوبي رو شما مثال زدين. درمورد اشغال ويتنام و پاناما و افغانستان (نه عراق) توسط امريكا و اشغال مجارستان، چكسلواكي و افغانستان (برمبناي دكترين برژنف) توسط شوروي فرمودين. البته اين قضيه، كاملاً به دوقطبي بودن جهان و جنگ سرد مربوط مي‌شد و بين امريكا و شوروي، تنها يك جنگ درمي‌گرفت و اون، جنگ هسته‌اي بود كه مقارن مي‌شد با پايان دوران زمين! وقتي جهاني دو قطبي باشه، خيلي ساده مي‌تونن سر تقسيم كشورها با هم به توافق برسن! مي‌بينين كه در همين موقع هم براي حفظ توازان٬ هر كشوري رو كه امريكا مي‌گيره٬ يكي هم شوروي مي‌گيره. امريكا به هم كشور كه كمك مي‌كنه٬ شوروي هم به كشور مقابلش كمك مي‌كنه. تو هر جنگي٬ يه طرف قضيه٬ امريكاست و يه طرف شوروي. يعني براي حفظ توازن و قدرت جهاني٬ اين گام‌ها٬ كاملاْ منطقي و قابل پيش‌بيني بود. اما ديدين كه وقتي يه تهديد مثل ايران ظهور پيدا كرد، همين دوقطب بزرگ، سر كوچكترين مسائل بهش گير دادن و نهايتاً وارد جنگش كردن!! تازه اين دو قطب، منافع 100% متضادي هم داشتن. اما در زمان جنگ‌هاي جهاني چطور؟ در اون زمان، قطب‌ها و ابرقدرت‌هاي جهان، كيا بودن؟ انگليس كه قرن‌ها بود قطب بود. فرانسه هم به همين ترتيب. اسپانيا خيلي وقت بود كه از قدرت افتاده بود. آلمان، تازه داشت قدرت مي‌گرفت. روسيه تزاري دوران افولش رو سپري مي‌كرد. اتريش كه متحد آلمان بود، نسبتاً داشت قدرتمند مي‌شد. سر يه سري بهانه‌ي واهي، كشورها بيهوده‌ترين جنگ تاريخ (عين عبارت تاريخ‌نويسان)‌رو آغاز كردن. آلمان، اگه سر قرارداد بالفور نبود، شايد برنده‌ي جنگ جهاني هم لقب مي‌گرفت! آلمان، مي‌تونست حكومت تزاري روسيه رو خيلي راحت‌ نابود كنه. كشته‌هاي روسي به هيچ وجه قابل مقايسه با آلماني نبود! اما نهايتاً آلمان شكست مي‌خوره و يكي از ابرقدرت‌هاي نظامي منطقه، نابود مي‌شه. براي كشورهاي درگير جنگ، مهمترين مسأله اين بود كه آلمان، ديگه نبايد قدرتمند باشه. به همين خاطرم معاهده ورساي رو طوري تنظيم كردن كه حالا حالاها آلماني‌ها حتي نفس هم نتونن بكشن! خيلي بي‌رحمانه بود. ولي براي اون‌ها، اين مسئله ارزشي نداشت. فقط مهم بود كه آلمان، دوباره با قوي شدن، خيال گرفتن جهان به سرش نزنه (كه زد! نمي‌تونين بگين فقط به خاطر معاهده‌ي ورساي بود!! هرچند كه اون، بي‌تأثير نبود). آلمان، نه به خاطر هيتلر (كه تازه از سال 1933 به بعد، قدرت رو تو آلمان در دست گرفت)، بلكه به خاطر كمك‌هاي مالي انگليس، فرانسه و ايالات متحده بود كه تونست بر تورم وحشتناكش فائق بياد و اوضاع اقتصادي‌اش رو رونق بده. حتي شاهد اين بوديم كه پس از سقوط بورس نيويورك، دوباره وضع آلمان بد شد. اما مجدداً با خوب شدن اوضاع و از سر گيري كمك‌ها، آلمان هم وضعش بهتر شد. انگليس و فرانسه، خودشون كمك كردن كه صنعت آلمان دوباره رونق بگيره. خودشون به دولت هيندنبورگ كمك كردن. اما مسلم بود وقتي كه ديدن رايش سوم، داره دوباره قدرتمند مي‌شه و كشورهاي اطرافش رو يكي پس از ديگري مي‌گيره، به اين فكر افتادن كه ترمز آلمان رو بكشن! اين كار، از ديد جهاني، يك امر بسيار منطقي بود و منطقاً بايد خيلي زودتر اين كار صورت مي‌گرفت! ما درمورد يه كشور فكستني صحبت نمي‌كنيم. درمورد كشوري صحبت مي‌كنيم كه 20 سال قبل، بيهوده‌ترين و خونبارترين جنگ تاريخ رو براه انداخته بود! مسلم بود كه هيتلر، به چند كشور كه از خاكش جدا شده بودن بسنده نمي‌كرد! در كتاب «نبرد من» به قلم آدولف هيتلر، عنوان شده بود كه آلمان براي رشد خود، نيازي به سرزمين‌هاي وسيع و حاصلخير مثل روسيه داره. هدف بعدي آلمان هم روسيه بود! اين رو كه ديگه تاريخ‌نويس‌هاي غربي وارد اين كتاب نكردن كه! كردن؟ اينكه فرمودين به زور نگرفتن، يكم جاي تعجب داره! ببينم! اگه الان عربستان سعودي بياد بگه خوزستان رو به ما بده، مگه نه با ارتشمون لهت مي‌كنيم و شما مطمئن باشي كه توان مقابله نظامي با اون‌ها رو نداري، آيا به اين معني هست كه عربستان، خوزستان رو به زور از شما نگرفته؟ يا مثلاً آمريكا بياد و بگه من ايران رو با خاك يكسان مي‌كنم، اگه اون رو به ما تحويل ندين! اگه اينطوري و با مذاكره و تهديد، آمريكا ايران رو اشغال كنه، آيا معني‌اش اشغال بدون زور هست؟ معني زور چيه؟ يعني حتماً بايد توپ و تانك و مسلسل، علناً شليك كنن تا واژه‌ي زور هم معني پيدا كنه؟ آلمان اتريش رو چطور گرفت؟ چكسلواكي رو چطور؟ آيا اون كشورها، اگه قدرت نظامي آلمان تهديدشون نمي‌كرد، خاكشون رو تحويل رايش مي‌دادن؟ من دلم براي هيچ‌كدوم نمي‌سوزه! نه براي متفقين، نه براي هيتلر و مردم آلمان كه استحقاقش رو داشتن و نه براي آمريكا و ژاپن (گويي كه ملت‌ها، معمولاً در اينجور مواقع، مظلوم واقع مي‌شن و قرباني حماقت‌ها و زياده‌خواهي‌هاي دولت‌هاشون مي‌شن). من دلم، تنها براي مردم كشور خودمون مي‌سوزه كه در خلال جنگ‌هاي جهاني، بخصوص جنگ دوم جهاني، نابود شدن و حقيقتاً هولوكاست حقيقي، در داخل ايران اتفاق افتاد و كسي حتي علاقه نداره يه نگاه ساده به اون تاريخ بندازه! شايد در اين تاپيك، يكم كه سرم خلوت‌تر شد، اين مورد رو بيشتر و كامل‌تر توضيح دادم. آقا ساشا. من كاري به منطق بين‌الملل كه همواره متغير هم هست، ندارم. اگه آلمان، اشغال‌هاش رو شروع نمي‌كرد و ادامه نمي‌داد، جنگ جهاني دوم شروع نمي‌شد. اگه زياده‌خواهي‌هاي نازي‌ها نبود، اگه هيتلر، پس از اشغال راين‌لند، يا حتي اتريش و يا حتي سودتنلاند و نهايتاً چكسلواكي، روي قول خودش مي‌موند و به داشته‌هاش قناعت مي‌كرد، هيچ‌وقت جنگ جهاني شروع نمي‌شد!! متفقين، نه به خاطر مردم جهان، كه به خاطر خودشون هم كه شده، هيچ‌وقت دوست نداشتن جنگ جهاني ديگه‌اي اتفاق بيافته؛ ولي آلمان كاري كرد كه وقوع جنگ جهاني، اجتناب‌ناپذير باشه! در اين شرايط، مهم نيست كه كي به كي، اعلان جنگ كرده! متفقين، وقتي به آلمان اعلان جنگ كردن كه سه سال از شروع جنگ توسط آلماني‌ها گذشته بود! با اين تفاوت كه با استفاده از ارعاب، آلمان زمين مي‌گرفت، ولي بعد از اعلان جنگ، با زور و توپ و تانك به اين كار دست زد! بين اين دو مسئله هم، چه از لحاظ حقوقي، چه تاريخي و چه سياسي، هيچ تفاوتي وجود نداره.