بسم ا... بدلیل بی قانونی یک عده ای ، منابع مورد نیاز برای پربار تر کردن این پست متاسفانه در دسترس قرار ندارد ، تا باز شدن مجدد مسیرها باید صبر کرد. تصاویر و ویدئوهای ارائه شده ، تنها مواردی بودند که فعلا در دسترس قرار دارند جنگ دراوکراین – روز دویست و بیستم 1 اکتبر 2022 سقوط کراسنی لیمان / تصرف نخستین شهر روسیه توسط ارتش اوکراین سی ام سپتامبر 2022 مصادف با هشتمین سال درگیری میان واحدهای روسی و یگانهای ارتش اوکراین در 4 استان دونتسک ، لوهانسک ، خرسون و زاپوروژنیه بود که درنهایت پس از همه پرسی به بخشی از فدراسیون روسیه تبدیل شدند . مراسم الحاق در 30 سپتامبر برگزار شد ولی این مراسم در بحبوحه بحران عقب نشینی ارتش روسیه از لیمان واقع در جمهوری دونتسک رخ داد . این شهردر در ماه می 2022 توسط ارتش روسیه تصرف گردید ولی در اواخر سپتامبر همین سال ، این شهر و حومه آن مجددا در اختیار ارتش کیف قرار گرفت . براساس منابع موجود ، بهترین یگانهای ارتش اوکراین در این محور حضور داشتند با استفاده از ضعف ارتش روسیه در بسیج نیروی انسانی کافی این منطقه را نیز در اختیار بگیرند . به گفته برخی تحلیلگران ، بسیج محدودی که هم اکنون در روسیه در جریان است ، برای تاثیرگذاری نیازمند زمان بیشتری است . واحدهای زرهی ارتش روسیه در حال عقب نشینی از کراسنی لیمان از صبح روز 1 اکتبر 2022 ، واحدهای روسی که در لیمان مستقر بودند زیر آتش توپخانه و نیروی هوایی از این شهر عقب کشیدند با این حال برخی خبرها حاکی از آن است که جاده منتهی به ترسکوویه – کرمینا همچنان دراختیار روسهاست و مناطق جنگلی در یک منطقه مثلثی شکل میان کرمینا ، بلگورووکا و یامپول مرتبا دست به دست می شود . این گزارش ها نشان می دهد که ارتش اوکراین در حال تمرکز نیرو در " دروبیشوو " و " سورسک " هستند و متقابلا ارتش روسیه نیز در حال اعزام واحدهای احتیاط خود از منطقه نظامی جنوب به این منطقه هستند . وزارت دفاع روسیه مدعی شده که حملات هوایی به کارگاه های مونتاژ موشک ارتش اوکراین که دریک مجموعه ماشین سازی در نزدیکی دنیروپتروفسک قرار داشت ، باعث انهدام آنها شده است . این حملات شامل قرارگاه های تاکتیکی تیپ81 هوابرد ، دپوهای تسلیحاتی تیپ 80 هوابرد ، یک انبار مهمات در نزدیکی کراماتورسک نیز می شود . علاوه براین ، واحدهای دفاع هوایی روسی نیز مدعی شده اند که یکفروند میگ-29 در نزدیکی کلشچایفکا و یکفروند سوخو-25 در حومه نیکولایف سرنگون شده است . صحنه نبرد شرق اوکراین یکم اکتبر 2022 انهدام یک قبضه هویتزر ام-777 ارتش اوکراین https://www.aparat.com/v/L3M1E در ادامه کمکهای ناتو به اوکراین ، روزنامه نیویورک تایمز در خبری مدعی شده که ارتش ایالات متحده در حال ایجاد یک مرکز فرماندهی رسمی برای کنترل و فرماندهی عملیات لجستیکی به منظور کمک به ارتش اوکراین است . این مرکز که مسئولیت اداره آن با ارتش آمریکاست ، حدود 300 پرسنل دارد و این به معنای ورود رسمی ارتش آمریکا به جنگ با روسیه است .در بعد ازظهر روز 1 اکتبر 2022 آخرین یگانهای ارتش روسیه از لیمان عقب نشینی کردند و نبرد اکنون در امتداد محور تروسکویه – زارچوونه – دیبرووا ادامه دارد . به گفته منابع روسی ، مجموعه از واحدهای ارتش روسیه ، نیروهای ذخیره و عناصر شبه نظامی جمهوری دونتسک برای جلوگیری از قرار گرفتن در محاصره ، به خط دفاعی موجود در شرق لیمان عقب نشینی کرده اند که این امر بازتاب های منفی بسیاری در میان میل بلاگرهای روسی ایجاد کرده است . واحدهای اوکراینی در ورودی شهر لیمان با این حال گفته شده که سرفرماندهی ارتش روسیه همچنان با کمبود نیرو در این محور روبروست و این در کنار فرماندهی غیر بهینه ارتش روسیه باعث رقم خوردن چنین وضعیتی شود . در همین راستا برخی ناظران عقیده دارند که در صورت ادامه این وضع خط دفاعی روسها در لیمان بزودی دچار فروپاشی شده و تثبیت جبهه در کرمینا بسیارمشکل خواهد شد . در واقع امر ، عقب نشینی از لیمان ، نتیجه منطقی شکستهای ثبت شده در ایژیوم و بالاکلیا بوده و علاوه بر این ، لیمان اولین شهر روسیه است که توسط ارتش اوکراین تصرف شده است . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2 منبع3 منبع4

فصل اول: قسمت 1 یک هواپیمای دریایی ژاپنی می تواند برای ارتش ایالات متحده تفاوت ایجاد کند A JAPANESE SEAPLANE COULD BE THE DIFFERENCE-MAKER FOR THE U.S. MILITARY در 23 ژانویه 1992، یک F-16 نیروی هوایی ایالات متحده در حین پرواز گشتی با تانکر سوخت‌گیری هوایی برخورد کرد. خلبان در فاصله 625 مایلی شرق توکیو بر فراز اقیانوس به بیرون پرید، در خارج از محدوده هر هلیکوپتر نجاتی و هیچ کشتی برای نجات خلبان سرنگون شده در محل نبود. با این حال، تنها چهار ساعت بعد، نیروهای ژاپنی خلبان را پیدا کردند و نجات دادند. آنها از کشتی و هلیکوپتر استفاده نکردند، بلکه از یک هواپیمای دریایی به نام Seagull استفاده کردند. در طول جنگ جهانی دوم، ژاپن، مانند بسیاری از کشورهای دیگر برای عملیات دریایی، ناوگان بزرگ و توانمندی از هواپیماهای دریایی داشت. با این حال، ایالات متحده علاقه خود را از دست داد. ارتش ایالات متحده هواپیماهای دریایی خود را به چهار دلیل رها کرد : جنگ جهانی دوم با شبکه ای از باندهای طولانی در اروپا، آسیا و مناطق دیگر به پایان رسید. این باعث شد که توانایی هواپیمای دریایی برای فرود روی آب کمتر مرتبط به نظر برسد. نسل بعدی هواپیمای های دریایی، R3Y Tradewind و P6M Seamaster با مشکلاتی در توسعه مواجه شدند. نیروی دریایی ایالات متحده که با کاهش بودجه مواجه شده بود، ترجیح داد ناوها و زیردریایی های حامل موشک بالستیک را بر سایر سکوها و ماموریت ها ترجیح دهد. در نهایت، بدون بودجه نیروی دریایی، هیچ نیروی دیگری قرار نبود بودجه توسعه هواپیماهای دریایی را تامین کند. آخرین پرواز هواپیمای دریایی ارتش آمریکادر سال 1967 انجام شد ، اگرچه گارد ساحلی تا سال 1983 از آنها استفاده می کرد. با این حال، علاقه ژاپن ادامه داشت. در سال 1966، زمانی که ایالات متحده در حال پایان دادن به عملیات هواپیمای دریایی خود بود، ژاپن قراردادی برای توسعه یک هواپیمای دریایی نظامی به شرکت شین مایوا (shinmaywa) اعطا کرد. این قرارداد منجر به ساخت هواپیمای دریایی بسیار توانمند US-1 شد. امروزه ژاپن به بهره برداری از نسخه به روز شده این هواپیمای دریایی، US-2 ادامه می دهد. از آنجایی که ایالات متحده به طور فزاینده ای بر رقابت در اقیانوس هند و اقیانوس آرام تمرکز می کند، و از آنجایی که عناصر ارتش ایالات متحده به طور خاص به هواپیماهای آبی خاکی (م: فرصت بشود به این موضوع هم خواهم پرداخت) نگاه می کنند، بهتر است به این هواپیماهای دریایی خوش دست ژاپنی فکر کنیم. US-2 یک طراحی اثبات شده و در حال تولید است که از همان روز اول توانایی های مشترک را افزایش می دهد. علاوه بر این، خرید تعداد کمی از US-2 به ارتش ایالات متحده اجازه می دهد تا با هزینه نسبتاً کم عملیات هواپیماهای دریایی را ازمایش کند بدون اینکه نیاز به تحقیق یا توسعه نمونه جدیدی باشد. در نهایت، خرید از یک شرکت هواپیماسازی ژاپنی به تقویت اتحاد ایالات متحده و ژاپن کمک می کند و مزایای دوسویه این رابطه را برجسته می کند. ادامه دارد ... صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و http://www.military.ir/ مجاز است منبع در اخرین پست قرار میگیرد دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید به دلیل از دسترس خارج شدن سایت و ارسال مجدد، پست اول مقداری کوتاه تر مقدار مد نظر شد. پایان قسمت اول ...

بسم ا... بدلیل در دسترس قرار نگرفتن منابع مورد نیاز ، این پست ، کوتاه ترین پست تحلیلی - خبری تاپیک اوکراین از ابتدای نبردها درفوریه 2022 تا کنون است . این مساله به دلیل قانون گریزی یک عده ای رخ داده و متاسفانه باید فعلا این شرایط را تحمل کرد جنگ در اوکراین – روز دویست و نوزدهم 30 سپتامبر 2022 در 30 سپتامبر 2022 روند عملیات نظامی در محور لیمان برای ارتش روسیه وضعیت بحرانی تری بخود گرفت . ارتش اوکراین به پیشروی خود ادامه می دهد و شهر تقریبا به محاصره درآمده است . در صبح روز 30 سپتامبر ، ارتش روسیه از روستای دروبیشوو در شمال لیمان و یامپول در جنوب عقب نشینی نمود و در حالی که آتش توپخانه روی این دو روستا تمرکز داشت ، واحدهای اوکراینی وارد آنها شدند . با دور زدن لیمان از شمال ، ارتش اوکراین شهرکهای کلودزی ، زلنینا- دولینا را متصرف شده و جاده سواتوو به لیمان نیز بطور کامل قطع شد . در شب 30 سپتامبر ، روند حملات ارتش اوکراین به حومه استاوکی محدود شد و در حال حاضر ، خط مقدم جبهه ، در امتداد جنوبی استاوکی تا حومه شمالی زارچونه قرار دارد . در شمال این روستا ، واحدهای شناسایی اوکراینی به رودخانه ژربتز رسیده اند و برخی از این واحدها در جاده سواتوو دیده شده اند ولی برخی خبرها از ارسال نیروهای تقویتی روس به این محور خبر می دهند . علاوه براین ، آخرین جاده منتهی به لیمان از مبداء کرمنیا ، زیرآتش توپخانه ارتش اوکراین قرار دارد . منابع روسی معتقدند که با وجود تهدید محاصره لیمان ، روسها هنوز مقاومت می کنند . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1

پس از خروج از لیمان، واحدهای نیروهای مسلح RF مواضع دفاعی را در خط Kremennaya-Svatovo می گیرند. نیروهای مسلح اوکراین کنترل تورسکویه را در اختیار دارند. سربازان هنگ تفنگ موتوری 254 لشکر 144 ارتش 20 که روستای ترنی را در اختیار داشتند، از محاصره به کرمننایا بیرون آمدند. کرانه سمت راست رودخانه Zherebets تحت کنترل نیروهای مسلح اوکراین قرار گرفت. گروه های متحرک دشمن در منطقه بزرگراه Svatovo-Kremennaya فعالیت می کنند. واحدهای تهاجمی نیروهای مسلح اوکراین برای حمله بیشتر به سواتوو و کرمننایا مجدداً سازماندهی می شوند. واحدهایی از نیروهای متفقین برای آماده سازی سنگرهای طولانی مدت به تجهیزات مهندسی Kremennaya آورده شدند. نیروهای مسلح اوکراین به شدت شهر را با تفنگ های 155 میلی متری گلوله باران می کنند.

در استاتوس بحثی شروع کردم با موضوع به پایان راه رسیدن پیشروی با نیروی زرهی... اصل داستان این بود که نمیشه به مدت 6 ماه پیوسته تجهیزات زرهی رو بکاربرد.. تفنگ های سنگین مثلا 100 تا 155 میلیمتری یا بیشتر یا کمتر، یه محدوده ای از توان شلیک پی در پی دارند، در واقع همون طول عمرشون. و اصطلاحا به effective full charge (EFC) معروف هست. به نظر میاد که با فرا رسیدن زمستان و سرمای شدید منطقه اکراین، شلیک یک توپ سرد در سرما ممکنه این دوره شلیک رو بسرعت کم کنه. الان این رو دیدم: توپ ساخت لهستان موسوم به krab که حین شلیک در اکراین به این روز افتاده: البته درسته که این توپ لهستانی هست، اما لوله ساخت نکستر هست که زیرمجموعه کراوس مافی آلمان هست، در واقع این توپ آلمانی هست و میشه گفت در عمل یکی از بهترین لوله های 155/52 میلیمتری موجود رو داره استفاده میکنه.

هیچکس مجاور به خطوط دفاعیش بمب اتمی استفاده نمیکنه. روسها اگر زمانی بخوان این کار رو بکنن عقل حکم میکنه که در مرز غربی اکراین با ناتو بمب بندازن. البته اینقدر از بکار بردن سلاح هسته ای حرف زدن که وحشت هسته ای هم بزودی از بین میره و تبش میخوابه

قطعا همینطور هست. حوثی ها هیچوقت از ترس اقداماتوشن را محدود نکردند. نمونه واقعی توکل بر خدا بوده و هستند. هیچوقت تصمیمی را با توجه به "ترس" از عواقبش متوقف نکردند. حتما پیش بینی و استراتژی داشتند و دارند ولی جایی که نیاز بود عمل کردند. گفته جناب @ldmdff صحیح هست و حتما غرب در این شرایط که انرژی مثل رگ حیاتش! میمونه دخالت بیشتری خواهد کرد ولی واقعیت اینه از مدتها پیش غرب دخالتش را داشت و اینبار ممکنه وحشیانه تر از قبل وارد ماجرا بشه و حتی شاید خواست سعودی هم همین باشه تا ضرباتی را که خورده به نوعی جبران کنه با دست غربی ها چون خودش توانش را نداشت. حتما مثل همه وقایع منطقه باز همه جبهه کفر و استکبار و ترور پشت سعودی قرار خواهند گرفت ولی خب مگر غیر از مقاومت گزینه شرافتمندانه دیگه ای هم وجود داره. پس بسم الله ... برای شروع میشه از تاسیسات گازی حتی درون یمن که منابعش داره توسط غربی ها غارت میشه هم شروع کرد. پ ن: به نظرم چیزی که این بار شاید خیلی واضح تر خودش را نشون بده دخالت مستقیم صهیونیستها در ماجراست. به دلایل مختلف از جمله ایجاد بدهی برای سعودی و بعد گذاشتن مسیر مورد علاقه پیش پای سعودی یعنی عادی سازی روابط.

چراغ سبز رو شش سال و بیشتر هست که دادن و همه جور کشتار انجام دادن ولی چون تو راستای منافع غرب هست همه سکوت کردن زدن کارخانه شیر خشک، مراسم های عروسی و ... کار را به جایی رساند که از قحطی و گرسنگی کلی کودک تلف شد و اخر گفتن یا باید این مرگ ادامه یابد یا به حوثی ها پشت کنند نمی خوام شعار بدم ولی حقیقتا داستان کربلا امروز هم در جریانه یا از تحریم و گرسنگی میمیری یا تن به خفت میدی در یمن انتخاب بین مردن کودکان از گرسنگی بود یا حمایت از حوثی ها و مردم یمن عجیب از حوثی ها حمایت کردن و این عمل باعث شد شقاوت رو به انتها برسونن خدا هم مردم یمن رو یاری کرد و اون رژه نشون داد که اگر یمنی ها مقاومت کنند پیروزی های بزرگی نصیبشان می شود و اکنون زدن خطوط و تاسیسات نفتی عربستان در دستان یمنی هاست و اگر این کار را بکنند شرایط به شدت برخلاف میل عربستان و غرب می شود شاید بگم اگر این کار را بکنند تا 5 سال دیگر شاهد تجزیه عربستان خواهیم بود

تقریبا الان هدف روسیه در جنگ مشخص هست. گرفتن استان های روس نشین نزدیک به مرز روسیه به طوری که دسترسی زمینی به شبه جزیره ی کریمه هم داشته باشند. سه نقشه برای مقایسه: نقشه ی مناطق تصرف شده ی اکراین توسط روسیه نقشه ی مناطقی که پوتین الحاقشان به روسیه را اعلام کرد نقشه ی مناطق روس نشین در اکراین احتمالا روس ها برای آینده هم در صورت جنگ دنبال قطع دسترسی اکراین به دریا خواهند رفت.

سلاح اتمی؟ بخاطر از دست رفتن یک شهر؟ اصلا منطقیه؟ فعلا امید دارن که با ورود نیروهای تازه بسیج شده کمبود نیروی رزمی در جبهه ها رو جبران و مناطق از دست رفته رو دوباره باز پس بگیرن که انتظار دور از ذهنی هم نیست.

اگر حوثی ها بتونن خطوط انتقال نفت و تاسیسات ارامکو رو هدف قرار بدن تو این شرایط قبل زمستان ، ذخایر جهانی مصرف میشه و شرایط برای ورود به زمستان برای اروپاو غرب سخت تر میشه از طرفی منابع مالی عربستان به شدت تحلیل میره و در ادامه عربستان باز هم منابع مالیش کم میشه الان نبرد نبرد مقاومت و ایستادگی هست نبرد اراده ها و استراتژی های طولانی مدت

پایان آتش بس یمن همان طور که پیش بینی می شد آتش بس میان ائتلاف سعودی اماراتی دولت و نجات ملی یمن (وابسته به انصارالله) از بین رفت. واقعیت این است همه چیزِ آتش بس نمادین وصرفا برای یک تسویه حساب و یکپارچه سازی صف نیروهای مقابل انصار الله (دولت اصلاح و شورای انتقالی) بود. در ایام آتش بس، جنگ میان نیروهای دولت اصلاح به رهبری منصور هادي و شورای انتقالی جنوب درجریان بود ائتلاف سعودی اماراتی به دنبال حذف قدرت دولت اصلاح به عنوان نیروی محورِ مقابل انصارالله و جایگزین سازی شورای انتقالی جنوب بود. همین امر نیز محقق شد و شورای انتقالی توانست سه استان را از دست دولت اصلاح خارج کند و بدنبال تدارک یک حمله برای تصرف شهر مارب هستند. این موضوع برای انصارالله مشخص بود که این آتش بس یک برنامه برای ادامه جنگ است و ائتلاف سعودی به مرحله ای رسیدند که به آتش بس نیازی ندارند ابوقاسم

جریان شناسی انصار الله یمن تاریخ پیدایش جنبش انصار الله یمن شباب المومن نام اولین تشکیلات جوانان زیدی یمن بود که در سال ۱۹۹۰ برای فعالیت های اجتماعی سیاسی و عقیدتی در شهر صعده ی یمن تشکیل شد. مقر اصلی شباب المومن شهر شمالی صعده بود ، این گروه کوچک توسعه نیافته حکومت وقت یمن را وابسته به غرب می دانستند ، نخست دبیر این تشکیلات محمد یحیی عزان بود . صلاح احمد فلیته از تئوریسین های این جنبش به حساب می آمد. بعد از مدتی از گذشت ریاست محمد یحیی عزان ، حسین الحوثی به عنوان دبیر این مجموعه منصوب شد . حکومت یمن برای سرکوب گروه شباب المومن بارها به شهر صعده حمله کرد و بسیاری از جوانان زیدی را دستگیر و در زندان ها شکنجه می کردند. جنبش انصار الله یمن همان جریان توسعه یافته ی شباب المومن است که با شکل گیری بیداری اسلامی در کشورهای عربی جان تازه ای گرفت و پایگاه های اجتماعی گسترده ای را در استان های شمالی ایجاد کردند. شباب المومن مبانی اعتقادی خود را به صورت تلفیقی از مبانی اعتقادی زیدی و اعتقادات اثنی عشری شکل دادند ، این مبانی تحت تاثیر اعتقادات بدرالدین الحوثی شکل گرفت . بدرالدین الحوثی مبانی انقلاب اسلامی و امام خمینی ره را به عنوان الگوی اجتماعی سیاسی جریان خود در صعده ی یمن قرار داده بود. جنبش شباب المومن از ابتدای پیدایش خود تحت تاثیر اندیشه های بدر الدین الحوثی قرار گرفت به شکلی که مراکز مختلف این جنبش روابط فکری خود با بدر الدین الحوثی را آشکار کردند ، هرچند این موضوع موجب شکاف و اختلافات زیادی میان شاخه های مختلف زیدیه شد اما بسیاری از زیدی مسلک ها در شمال یمن اعتماد زیادی به بدر الدین پیدا کردند و بر اساس مبانی فکری وی قدم بر می داشتند. یکی از ویژگی های فکری شباب المومن ( انصار الله ) که آبشخور از افکار بدرالدین الحوثی بود تقارب فکری زیدیه با شیعه ی اثنی عشری است ، این تئوری زیدیه را مجاب به مقابله با وهابیت و تبلیغات گسترده ی آن ها در مناطق مختلف یمن کرد و در صدد مبارزات فکری با جریان انحرافی نو پدید وهابیت در یمن که قبل از آن به عنوان یک تهدید فکری مطرح نبود بر آمدند. اشتراکات فقهی و کلامی شیعه ی اثنی عشری و زیدیه در نظریه ی تشکیل حکومت اسلامی و مبارزه با کفر و دفاع از اسلام خود را بیش از پیش به منصه ظهور آورد . برای همین بسیاری از زیدی مسلک ها که به اشتراکات فقهی و اعتقادی مذهب شیعه و زیدیه واقف بودند ، با کسانی که بدر الدین الحوثی را به دلیل افکار وی مذمت می کردند به مقابله بر آمدند و آن ها را انسان های کم فهم قلمداد می کردند . زیدیه همانند شیعیان امامت را یکی از اصول پنجگانه ی مذهب زیدی و اطاعت از وی را واجب شرعی می دانند. محمد عبد العظیم الحوثی از جمله علمای زیدیه بود که به مخالفت با بدر الدین الحوثی پرداخت ، به شکلی که بدر الدین الحوثی را متهم به ارتداد و خروج از زیدیه کرد ، کار به این جا ختم نشده بود و محمد عبد العظیم الحوثی بدر الدین و حامیان وی را خبیث تر از اسراِئیل نامید و جنگ با آنان را از نماز واجب برتر برشمرد. اما زیدیه امروز عبد الملک بدر الدین الحوثی را امام خود می دانند و دفاع از وی را واجب شرعی اعلام کردند ، در سال های کنونی تقارب فکری میان مذهب شیعه و زیدیه به اوج خود رسید و وحدت فکری بسیار هوشمندانه ای میان زیدی مسلک ها در یمن شکل گرفته است ، این رفتار مهر تاییدی بر افکار صحیح علامه بدر الدین الحوثی است که در فضای خفقان یمن از اشتراکات مبانی فکری جریان های اسلامی دفاع می کرد و در صدد مقابله ی فراگیر با وهابیت بر آمده بود. به برکت مجاهدت های بدر الدین الحوثی و دیگر علمای زیدیه ، امروزه اندیشه های زیدیه از صورت فرضیه خارج و به یک نظریه ی تثبیت شده رسید و در مدارس استان های مختلف از جمله صنعاء پایتخت یمن تدریس می شود ابوقاسم

بله و البته چراغ سبزی هست از طرف آمریکا برای قتل عام حوثی ها

آمار دقیق ندادن ولی روسها یه عقب نشینی حسابشده تقریبن کردن فکر کنم حداقل باشه اسیرشون ولی نبرد خیلی سختی بوده تلفات شدید بوده. خودشون اینو میگن: ما اضافه می کنیم که مقصر دانستن فرمانده ناحیه نظامی مرکزی برای ناکامی های منطقه نظامی غرب غیرمنطقی است، زیرا نتایج اشتباهات انجام شده قبلاً در روزهای اول جنگ قابل مشاهده بود. این با تلفات هنگفت تجهیزات، از جمله همان ارتش زرهی 1 گارد، و به ویژه لشکر 4 زرهی کانتمیروفسکایا، که به طور قابل توجهی از تلفات نیروی انسانی فراتر می رود، تأیید می شود. در واقع، ارتش اوکراین صرفاً تانک‌ها و سایر تجهیزات سنگین «هدیه» داده شده بود ( یا غنیمت گرفته بود) را در اختیار داشتند.

چیزی که من گفتم مربوط به استراتژی جنگ نبود، مربوط به تغییرات نیروی انسانی در اثر طولانی تر شدن جنگ و نحوه جایگزینی بود. ارتش اکراین در 2014 و در ابتدای این جنگ هم در قالب استانداردهای ناتو سازماندهی نشده بود و یه حالت بینابینی از نیروهای نظامی منسجم و بسیج داشت(یه چیزی مثل سپاه خودمون). با این وجود در پاسخ به بحث شما: البته اروپایی ها میدونن که اگر تو اکراین نجنگند باید در مرزهای آلمان و فرانسه و ایتالیا بدون گاز و احتمالا با نفت بیش از 100 دلاری بجنگند، و هزینه و آسیبش به مراتب بیشتر از صرفا یه زمستان بدون گاز هست، و در برابر هم این رو باید بدونید که سر تا پای صنایع نظامی و اقتصاد روسیه وابسته به غرب و شرق هست و تو این وابستگی مهمترین پول هست،... دو طرف به دنبال شرایطی برای متوقف کردن جنگ هستن، هر دو باید تجدید قوا کنند، این الزام نه برای صلح بلکه برای ادامه جنگ و حفظ دستاوردهای جنگ هست. روسها اگر توان پیشروی داشتن مناطق بیشتری میگرفتند و بعد رفراندوم میگذاشتن. اونی که سریعتر تجدید قوا میکنه و مستقر میشه سریعتر هم درگیری مجدد رو آغاز خواهد کرد.

گامهای تغییرات نیروی انسانی در جنگ: روسیه، نیروهای ویژه، vdv، واگنر، ارتش و به سمت وظیفه مردمی و ... اکراین: سرباز، بسیج، نیرو مخصوص، داوطلب حوزه ناتو و در آخر احتمالا نیروهای ویژه و رسمی ناتو.... طولانی شدن جنگ یعنی: تسلیحات پیشرفته، تک های زرهی، حمایت هوایی>>> نیروهای مردمی، حملات چریکی و تجهیزات سطح پایین. این رویه بالا در مورد اکراین بر عکس روسیه است.

با سلام و احترام زمانی که دو طرف درگیر نزاع در این سطح بشوند دو سرنوشت را می توان متصور بود : 1- برتری کامل یک طرف بر طرف مقابل و تسلیم بدون قید و شرط طرف بازنده 2- فرسایش طرفین و کاهش انگیزه های اولیه برای ادامه درگیری ( در مورد این جنگ تسلط بر استانهای شرقی اوکراین که روس تبار هستند هدف اصلی دو طرف بوده ) در مورد اول با توجه به ورود ناتو و الخصوص حمایت تمام قد آمریکا ( که در سخنرانی بایدن به پرداخت مبلغ 25 میلیارد دلار از طرف آمریکا تا آن لحظه اشاره کرد ... حالا بقیه دیگر به کنار ... ) وقوع این گزینه بسیار بعید هست . در مورد گزینه دوم ( که تقریبا" قطعی هست ) خودش دو حالت ممکن هست به خود بگیرد : الف: طرفین هیچ کدام نه چیزی به دست بیارن و نه چیزی از دست بدهند ( در این جنگ آن چیز زمین هست ) به مرور دچار فرسایش بشوند و با کاهش منابع مالی و انسانی و حمایت های مردمی و روحیه مبارزه و مقاومت شان ..... به خطوط قبل از جنگ برگردند ... ( قطعا" هر دو طرف خود را پیروز خواهند نامید و طرف مقابل را مقلوب ... و چون نماد ملموس و عینی برای اثبات آن نیست با خیال راحت هر دو طرف اعلام پیروزی می کنند تا بتوانند به این مارتن پایان دهند .... ب: طرفین به حالت قبل بر نمی گردند ولی یک حداقل هایی را توانسته اند کسب کنند . ( روسیه قصد الحاق تمام مناطق کرانه شرقی رود دنیپرو را داشت ) اکنون با تکیه بر اکتساب این هدف در مناطق جنوب شرقی .... و همچنین کشور اکراین نیز با تکیه بر باز پس گیری مناطق شمال شرقی ( و اینکه روس های مهاجم را عقب رانده و توانسته که جلوی از دست رفتن تمام آن سرزمین را بگیرد ) می تواند احساس یک رضایت حداقلی کسب نماید و تمایل برای مذاکره بیشتر شود ... در این حالت طرفین می توانند با تکیه بر این دستآورد های حداقلی و هم نظر به اینکه توان عملی برای تغییر بیشتر نتیجه را هم ندارند حاضر به آتش بس خواهند شد ... ( و وجود همان فرسایش شدید که عرض شد و فشارهای مردم از داخل برای پایان جنگ ) ... قطعا" بدانید که فشار برای پایان جنگ از سمت داخل اکراین به مراتب بیشتر از داخل روسیه هست ... ( حتی با پذیرش جدایی آن استانهای جنوب شرقی ) ... ( مشابه وضعیت ارمنستان و باکو در نظر بگیرید ... ) اکثر تحلیلگران معتقد هستند که زمستان می توند شعله های این جنگ را مانند اجاق های اروپایی پایین بکشد ..!! ولی اینکه این سکون زمستانه و تجدید قوا در فصل بعدی موجب احساس توانمندی ادامه درگیری در طرفین می شود یا نه در حاله ای از ابهام هست . پی نوشت : این دو کشور هر دو از تامین کنندگان سلاح های عراق در زمان جنگ خودمان بودند و هزاران ایرانی توسط سلاح های همین دو کشور و صد البته دیگر رقبایی اروپایی و آمریکایی اش ، کشته ، زخمی ، بی خانمان و ... شدند . ولی ما قلبا" برای هر دو طرف آرزوی صلح داریم ...

تحلیلی در توییتر دیدم که حاوی نکات جالبی درباره تقابلات بین روسیه و اروپا بود؛ هر چند که در چند جا تحلیل، فضایی می‌شه: منبع: https://twitter.com/IrclockM/status/1575237500364156929

هنوز توضیحاتی داده نشده حتی رونمایی رسمی هم نشده. باید صبر کنیم تا اطلاعات جدید بیاید. اما چون برد موشک بیشتر شده باید برد رادار هم افزایش پیدا کرده باشد.

رژه بی‌نظیر ارتش یمن به مناسبت سالروز انقلاب ۲۱ سپتامبر با رونمایی از سلاح های جدید

اگر تعداد ساخت ۱۲ عدد باشه شاید بشود تعدادی از اونها رو بدون پد بالگرد طراحی کنن و از فضای بدست اومده برای تجهیز ناو به تعداد بیشتری موشک های کروز و پدافندی استفاده کنند. مثلاً چهار ناو از مجموع ۱۲ تا ناو مانند ناو کلاس تیوچانگ تایوان. اینگونه میشه در هر ماموریت دو ناو کلاس شهید سلیمانی رو با هم به ماموریت فرستاد یکی با پد بالگرد و دیگری بدون پد ولی با تسلیحات تهاجمی و پدافندی بیشتر

بسم الله الرحمن الرحیم در راستای ادای دین به دوستان عزیز میلیتاری، در این تاپیک تا حد وسع خود درباره موضوعی جدید و مهم افتتاح بحث می نماییم به امید خدا دوستان مطالب را تکمیل تر خواهند نمود. ریز پهپادها، در تعریفی کلی وسایل متحرک و نوعا خودمختاری هستند که عموما قدرت پرواز نیز دارند، در اولین برخورد مهندسی، میکرو و نانو تکنولوژی شروع به ساخت این پهپادها نمود که معمولا به دلیل تکنولوژی بالای موتور و باتری، گران نیز هستند. یکی از نمونه های عملیاتی این پهپادها، زنبور سیاه انگلیسی است که تاپیکش نیز در سایت موجود است. تا سال 2009 مهمترین مشکل این پهپادها که باید بتوانند داخل ساختمانها پرواز کنند، موانع و زاویه ها و ... را رد کنند این بود که زمانی که این پهپادها به زاویه ها یا شیشه و ... برخورد می کردند از بین می رفتند تا اینکه دو مهندس پروژه به الهام از مگسی که به شیشه پنجره شان برخورد کرد و بعد از کمی جان کندن دوباره زنده شد و پرواز کرد، به فکر تولید ریز پهپادهای قابل انعطاف و خود تعمیر افتادند. یکی دیگر از مسایل بسیار مهم در این قسمت از روبوتیک، مبحث همکاری به این میکرو پهپادهاست. که موضوع پژوهش های جالبی است که در حال حاضر با هزینه DARPA در دانشگاهها در حال انجام است. به عنوان مثال در شکل فوق حاصل همکاری یک مهندس از دانشگاه پنسیلوانیا با یک زیست شناس از دانشگاه آریزوناست که در آن روبوتها به تنهایی برنامه ریزی شده اند و به صورت تیمی و با همکاری یکدیگر کاری را انجام می دهند و مانند مورچه ها اگر یکی از آنها از بین برود، هر کدام از دیگران می توانند جای آن را به راحتی پرکنند. از آنجایی که هیچ واحد کنترل متمرکزی عملا وجود ندارد، این سیستم تجربه خوبی برای پهپادهای میکرو آینده و همکاری آنها خواهد بود. راه میان بر - نه تنها الهام از طبیعت بلکه کمک از طبیعت از آنجایی که ریزپهپادها از نظر مکانیکی بسیار پیچیده و از نظر کامپیوتری بسیار ساده هستند و ضمنا لازم است در تعداد بالا مورد استفاده قرار گیرند، بهترین راه استفاده از یک سیستم مکانیکی ارزان (مفت) و بسیار قابل بقا از طبیعت است. سوسک درختی [/img][/u][/b] از آنجاییکه این سوسکها سیستم عصبی ساده ای دارند و در عوض حتی در مقابل تششع اتمی هم مقاومند، مهندسان و زیست شناسان، یک چیپ کنترلی را با سیستم عصبی سوسک interface کردند و در وهله اول توانستند سوسک را با دادن دستور کامپیوتری به راه بیندازند و حتی چند متری وادار به پرواز کنند. البته مشکل اولیه این بود که پس از نیم ساعت، سیستم عصبی سوسک متوجه اشتبه می شد و خود را اصلاح می کرد و از چیپ فرمان نمی برد. در تلاشهای بعدی، سعی شد با تعبیه ژنراتورهای بسیار کوچک که از بالهای سوسک نیرو می گرفتند، الکتریسیته لازم برای مدارها را نیز فراهم کنند و بتوانند دوربین و آنتن فرستادن ویدئو نیز روی آن نصب نمایند. [/img] کاربردهای نظامی و امنیتی - جاسوسی از داخل ساختمانها - نگهبانی بسیار بی سر و صدا و ... - انجام ترورهای دقیق (مثلا پشه تحت کنترل دشمن به فرد مورد نظر سم تزریق نماید) کاربردهای غیر نظامی - جستجوی زیر آوار ساختمانها برای افراد زنده - جستجوی داخل معادن فرو ریخته و ... حرف آخر: با توجه به وجود تخصص های خوب در زیست شناسی و صدالبته در پهپادسازی، به نظر اینجانب ساخت چنین پهپادهایی برای ما نیز دور از دسترس نیست. راستی فکر کنم هنوز نتونستند برای اسلحه موثر علیه سوسک فکری کنند (دمپایی) منابع · http://www.geek.com/geek-pick/wing-energy-harvested-to-power-cyborg-beetles-mind-control-circuitry-1418439/· http://blog.what2fly.com/tag/micro-aerial-vehicles/· http://www.presstv.com/detail/2012/07/28/253223/us-developing-robot-mosquito-spy-drones/· http://www.endoacustica.com/blogen/2012/06/18/pay-attention-the-fly-buzzing-around-you-could-be-a-spy/· http://phys.org/news/2013-05-robobees-robotic-insects-flight-video.html· http://wyss.harvard.edu/viewpressrelease/110/

سلام علیکم      از قدیم گفتند ، سحر خیز باش تا کامروا باشید   :winking:  :winking:    برادر عزیز ما جناب ناصر زودتر از بنده متن را ترجمه کردند ، با این حال ، یک مقدار دقیقتر به این فناوری نگاه می کنیم !!!             مرحله یکم      مرحله دوم        مرحله سوم      مرحله چهارم      مرحله  پنجم      مرحله ششم       مرحله هفتم      مرحله هشتم      مرحله نهم      مرحله دهم          پی نوشت :   رزم ناهمتراز در محیط جنگ شبکه محور در قرن بیست و یکم ، به آینده خوش آمدید .......................................................!!!!!!   --------------   این هم متن بنده  بود ، شاید مورد استفاده دوستان قرار بگیرد    آینده .... همین حالاست !!!!   اعلام تست موفقیت آمیز ریزپهپاد perdix   وزارت دفاع ایالات متحده ، با اجازه انتشار یک سند تصویری منحصر بفرد از تست جدیدترین ریزپهپادهای  تمام اتوماتیک  در برنامه " 60 دقیقه" که از شبکه  CBS پخش میشود ، درکنار  افشای این آزمایش موفقیت آمیز  ، پرسش های بسیاری در خصوص همکاری غیر معمول پنتاگون  با شبکه به ظاهر مستقل CBS بوجود آورده !!!  . با این وجود ، در یکی از مهمترین آزمونهای وزارت دفاع در حوزه سیستم های خود اتکاء بدون سرنشین ، پنتاگون با ایجاد یک ارتباط ویژه با دفتر برنامه ریزی های راهبردی هوایی در نیروی دریایی ، از یک فناوری جدید در حوزه ریز پهپادهایی با قابلیت اجرای حملات انبوه پرده برداری  نمود . این تست موفقیت آمیز که در اکتبر 2016 در میدان تیر چاینالیک کالیفرنیا انجام گرفت روز یکشنبه  گذشته از برنامه پرطرفدار " 60 دقیقه" شبکه CBS  منتشر شد که در آن 103 ریز پهپاد perdix از سه فروند جنگنده – بمب افکن F/A-18  سوپر هورنت  به بیرون پرتاب شد و این ریز پهپادها به شکل قابل توجهی ، قابلیت خود را در اجرای عملیات  هماهنگ و جمعی به نمایش گذاشتند .   اشتون کارتر ، وزیر دفاع ایالات متحده  در خصوص این تست موفقیت آمیز چنین گفت :   " من تست موفقیت آمیز این ریز پهپاد را به دفتر برنامه ریزی راهبردی تبریک می گویم " . اشتون کارتر ، در سال 2012 یکی از بنیانگذاران دفتر برنامه ریزی های استراتژیک بشمار می آید .   وی در خصوص فلسفه توسعه این فناوری معتقد است : " این فناوری جدید ، در حقیقت لبه تیز ارتش محسوب خواهد شد و این بدان معناست که ما همواره از دشمنان خود ، یک قدم جلوتر هستیم و تست صورت گفته ، انگیزه ها را برای توسعه سریعتر سیستم های خودکار بیشتر خواهد نمود.   به اعتقاد وی ، با توجه به ماهیت پیچیده رزم در قرن جدید ، مهندسان  ، ریز پهپاد  perdix را به گونه ای طراحی نموده اند که  قابلیت برنامه ریزی قبل از پرواز را نخواهد داشت ، بلکه این پهپادها به شکل یک ارگانیسم ، اطلاعات را میان خود به اشتراک خواهند گذاشت .     ویلیام راپر ریاست فعلی دفتر برنامه ریی راهبردی می گوید :   " از آنجا که هر ریز پهپاد perdix به شکل یک سلول مجزا ، در عین به اشتراک گذاری اطلاعات با یکدیگر ، عمل می کنند ، ورود و خروج آنها به منطقه درگیری ، عمدتاً به شکل تیمی و گروهی است .   نمایش این فناوری ، تنها یکی از نخستین نمونه های مورد نظر پنتاگون برای تولید سیستم های کوچک ، ارزان و تمام خودکار بشمار می رود . راپر براین نکته تاکید می کند که در جنگ شبکه محور آینده ، انسان بعنوان حلقه واسط ، همچنان حضور خواهد داشت . اما سیستم های جدیدی نظیر perdix ، سرعت تصمیم گیری و اجرای آن را بسیار سریعتر خواهد کرد .    صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9

بسم الله الرحمن الرحیم      اداره خدمات استراتژیک   Office Of Strategic Services       نشان اختصاصی اداره خدمات ویژه       اداره خدمات استراتژیک (OSS) (اخا)  یک سازمان اطلاعاتی امریکایی بود  که در طول جنگ جهانی دوم تشکیل شد.  سازمانی بود که در دوره جنگ جهانی دوم تشکیل شد  و در واقع سلف سازمان  CIA  بود. اداره خدمات استراتژیک بدین منظور تشکیل شده بود تا عملیات های جاسوسی پشت خطوط دشمن را برای شاخه های مختلف ارتش ایالات متحده هماهنگ کند. دیگر کاربردهای این اداره نیز مواردی همچون تبلیغات، براندازی حکومت ها  یا نظام های سیاسی و برنامه های بعد از جنگ می شد.   خاستگاه     قبل از تشکیل اداره خدمات استراتژیک ، سازمان اطلاعات امریکا بر روی یک بنیاد موقتی و بدون برنامه قبلی، با  واحد های مختلف اجرایی همچون وزارت امور خارجه، وزارت خزانه داری، نیروی دریایی و وزارت دفاع، اداره می شد. اخا،  هدف، هماهنگی و کنترل کلی نداشت. ارتش امریکا و نیروی دریایی بخش های مجزای رمزگشایی اطلاعات خود را  داشتند: (SIS)  اداره جمع اوری و رمزگشایی سیگنالها و پیام ها مخابراتی دشمن و اداره OP-20-G. FBI نیز مسئول حفظ امنیت داخلی و عملیات های ضد جاسوسی را برعهده داشت. رئیس جمهور فرانکلین رزولت در مورد کمبودها و ناکارامدی سازمان اطلاعات امریکا نگران بود. به پیشنهاد ویلیام استتیفنسون، مدیر ارشد اداره اطلاعات انگلیس در نیمرکه غربی، رزولت درخواست کرد تا "ویلیام جی دونووان" برنامه ای تدوین کند تا به موجب این برنامه سازمانی اطلاعاتی برپایه  MI6  و "عملیات های اجرایی ویژه" (SOE) در امریکا ایجاد شود. کلنل دوناوان بدین منظور اسنخدام شد تا وضعیت  نظامی جهانی  را ارزیابی کرده تا پیشنهادات لازم را برای نیازمندی های اطلاعاتی امریکا ارائه دهد زیرا امریکا  فاقد یک سازمان اطلاعاتی مرکزی بود. بعد از قبول مسئولیت "ایجاد اداره اطلاعاتی استراتژیک"، در 11 جولای 1941، کلنل دوان به عنوان مسئول هماهنگ کننده اطلاعات، انتخاب و مدیر مرکز جدید که با نام "اداره هماهنگی اطلاعات (COU) نام گرفته بود، شد. از ان به بعد این سازمان با همکاری انگلیس توسعه پیدا کرد: دوناوان مسئولیت هایی داشت اما هیچ قدرت واقعی از خود نداشت زیرا اگر سازمان های اطلاعاتی موجود در امریکا دشمن وی نبودند، نسبت به وی  بسیار مشکوک بودند. بعد از گذشت چندین ماه از حمله به پرل هاربر، بخش عمده اولیه  اخا از انگلیس وارد امریکا شدند. بخش "هماهنگ سازی امنیتی بریتانیا" (BSC) اولین مامورین اخا را در کانادا اموزش داد تا زمانی که ایستگاه های لازم با همکاری  مربیان BSC در خود امریکا ایجاد شد علاوه بر این، این کار اطلاعاتی را از نحوه مدیریت و برنامه ریزی SOE در اختیار افراد قرار داد. انگلیسی ها بلافاصاله قابلیت های رادیویی موج کوتاه  پخش و اجرای برنامه خود را در اروپا، افریقا و نقاط دوردست اسیا گسترش داده و امکانات لازم  را در اختیار مامورین  قرار دادند تا ساخت و ساز لازم در امریکا تکمیل شود. اخا به دستور نظامی رئیس جمهور رزولت  در 13 جون 1942  تشکیل شد تا اطلاعات استراتژیک مورد نیاز JCS جمع اوری و تحلیل شده و عملیات های ویژه نیز هدایت و رهبری شوند و این امر به دیگر  واحد های اطلاعاتی واگذار نشود. (JCS یک گروه از رهبران یونیفرم پوش در بخش دفاعی امریکا  که به وزارت دفاع، شورای امنیت داخلی، شورای امنیت ملی و رئیس جمهور امریکا در مورد مسائل نظامی مشاوره می دهد. یک نوع اتاق فکر متشکل از رهبران بلند پایه نظامی امریکا که در مورد مسائل مختلف نظامی راهکار ارائه می دهند. مترجم: فکر می کنم باید مطلبی در این باره داشته باشیم.ان شاء الله) در طول جنگ، اخا حقایق و براوردهایی را در اختیار سیاست گذاران امریکا قرار داد اما اخا هرگز اختیار و قدرتی از خود بر فعالیت های دیگر سازمان های اطلاعاتی خارجی نداشت. FBI مسئولیت کارهای اطلاعاتی در حوزه امریکای لاتین را برعهده داشت و ارتش و نیروی دریایی همچنان کار را بر پایه  منابع اطلاعاتی خود به پیش می بردند.     فعالیت ها       در طی جنگ جهانی دوم، اخا فعالیت ها و ماموریت های چندگانه ای را هدایت کرد همچون: جمع اوری اطلاعات محرمانه  توسط جاسوسان، عملیات های خرابکاری، ایجاد تبلیغات و پروپاگاندای جنگی، برنامه ریزی و هماهنگی گروه های مقاومت ضد نازی در اروپا، فراهم کردن اموزش های لازم برای پارتیزان های ضد  ژاپنی در اسیا و .....مواردی از این دست بود.  در اوج تاثیرات خود در جنگ جهانی دوم، اخا چیزی حدود 24 هزار نفر را به خدمت گرفته بود.  از 1943 تا 1945، اخا نقشی بسیار اساسی در اموزش سربازان  کومینتانگ (Kuomintang)  در چین و برمه، تجدید قوای کاچین (kachin) و دیگر نیروهای بومی غیر معمول محلی برای خرابکاری و همچنین اموزش نیروهای رسمی ارتش برمه برای نبرد بر علیه ژاپنی ها را  داشت. (کومانتینگ: تا قبل از انتخابات ژانویه 2016، گروه سیاسی حاکم با سابقه در تایوان بود و اکنون گروه اصلی اپوزیسیون تایوان است که در ج ج دوم بر علیه ژاپن می جنگیدند، کاچین: مردم بومی که در تپه های کاچین در شمال برمه و ایالت کاچین اقامت دارند و با قسمت هایی از چین و هند هم مرز هستند). در بین دیگر فعالیت ها و اقدامات، اخا به گروه های مقاوت، ارتش ها -همچون ارتش سرخ مائو در چین، ویت مین در هندوچین و کلا  مناطقی که توسط نیروهای محور در جنگ جهانی دوم  اشغال شده بود-  اموزش داده و تجهیزات مورد نیاز انها را تامین می کرد. افسر اخا "ارشمیدس پاتی" نقشی اساسی در عملیات های اخا در هندوچین داشت و در سال 1945 چندین بار با "هو چی مین" دیدار داشت.         ژنرال ویلیام جی دونوان از اعضای گروه عملیاتی در بتسدا، مریلند، قبل از اعظام به چین در 1945  بازدید می کند    یکی از بزرگترین موفقیت های اخا در طول جنگ جهانی دوم نفوذ به المان نازی توسط عوامل نفوذی سازمان خود بود. اخا مسئول اموزش افراد المانی و اتریشی برای عملیات های داخل المان بود. برخی از این افراد شامل اعضای گروه های  کمونیستی  و جامعه شناسی تبعید شده، فعالان حزب کار و زندانیان ضد نازی و پناهندگان یهودی المانی می شدند. اخا مسئول استخدام، تربیت و کنترل یکی از مهمترین جاسوسان جنگ، دیپلمات المانی  "فریتز کولب" بود. ( نام عملیاتی وی "جورج کود" بود، اول به انگلیسی ها رجوع کرد اما زمانی که انها به وی روی خوش نشان ندادند، به امریکایی ها رجوع کرده و امریکایی ها با اغوش باز از او استقبال کردند، تا پایان جنگ وی 1.600 سند را به اخا تحویل داد. بعدها CIA از او با عنوان مهمترین جاسوس جنگ نام برد. "الن دالس" می نویسد:" وی نه تنها بهترین منبع اطلاعاتی ما در المان بلکه بدون شک یکی از بهترین مامورین اطلاعاتی بود که یک سازمان اطلاعاتی تاکنون داشته است." وی اطلاعاتی در مورد پروژه های وی 1، وی 2، جت Me 262، برنامه های ژاپن در جنوب شرق اسیا، لو دادن جاسوس المان "السا بانزا" پیشخدمت سفارت المان در انکارا، براوردهای المان ها از محل عملیات نرماندی در روز دی، را برای امریکایی ها فراهم کرد.)           پایگاه ها و ماموریت ها اخا در اسیای شرقی       در 1943، اخا ماموریت هایی را در استانبول برنامه یزی کرد. ترکیه به عنوان یک کشور بی طرف در جنگ، مکانی بود که متفقین و متحدین هر دو شبکه های جاسوسی در ان  داشتند. خطوط راه اهن که اسیای مرکزی را به اروپا وصل می کرد، نزدیکی ترکیه به ایالت های بالکان، این کشور را به تقاطعی برای گرده همایی های اطلاعاتی بدل کرده بود. هدف عملایت اخا در استانبول که "پروژه شبکه ا" (Net1 ) نام گرفته بود، این بود تا  به عملیات های ضد دولتی در امپراتوری های قدیمی عثمانی و اتریش -مجارستان نفوذ کرده و انها را بی اثر کنند. سرپرست عملیات های اخا در استانبول بانکداری اهل شیکاگو با نام "پکی مکفارلند" بود که پوشش خود را به عنوان بانکدار تحت  برنامه مالی قرضی حفظ کرد. مکفارلند "الفرد اسچواز " را استخدام کرد، مهندس و تاجری  چکسلواکی تبار که به نام  (Dogwood) شهرت پیدا کرد و زنجیره اطلاعاتی  را پایه گذاری کرد.  Dogwood دستیاری شخصی با نام "والتر ارندت" را استخدام کرد که کارمند شرکت WEK استانبول (شرکتی غربی) بود. از طریق اسچواز و ارندت، اخا  توانست تا به گروه های ضد فاشیست اتریشی، مجارستان و المان نفوذ کند. اسچوارتز قادر بود تا دیپلمات های  قاصد  رمانیایی، مجارستانی و سویسی را قانع کرده تا  اطلاعات محرمانه امریکایی را به این مناطق قاچاقی وارد کرده و ارتباطاطی را با گروه های ضد نازی برقرار کرده و با انان همکاری کند. قاصدین و مامورین اطلاعات را به حافظه خود سپرده و گزارشات تحلیلی خود را تولید می کردند: زمانی هم که قادر نبودند اطلاعات را به خاطر بسپارند، انها را بر روی میکروفیلم ها ذخیره کرده و این میکروفیلم ها را در کفش ها و مدادهای تو خالی خود مخفی می کردند. از طریق این پروسه،  اطلاعات مربوط به رژیم نازی به مکفارلند و اخا در استانبول و بعد از ان به واشنگتن می رسید. درحال که "زنجیره اطلاعاتی  Dogwood " اخا اطلاعات زیادی را تولید می کرد، اعتبار  این اطلاعات توسط سازمان اطلاعاتی انگلیس مورد سوال قرار گرفت. سرانجام در می 1944 با همکاری بین اخا، سازمان اطلاعات انگلیس، قاهره و واشنگتن، تمامی "زنجیره اطلاعاتی Dogwood " غیر قابل اعتماد و خطرناک شناخته شد. تزریق اطلاعات نادرست به اخا بدین منظور انجام گرفت تا منابع متحدین را گمراه کند. زنجیره Dogwood  اسچوارتز که بزرگترین  ابزار گرداوی اطلاعات محرمانه در مناطق اشغالی بود به مدت کوتاهی بعد از این جریان تعطیل شد.     سروان یکم جورج موسولین، پشت خطوط دشمن در صربستان اشغال شده، به عنوان یک مامور چتنیک (گروهی مقاومت ضد اشغال المان نازی در صربستان، در حین اولین ماموریت خود در 1943)     اخا سیستم کدگذاری و رمزگزاری اطلاعات  شوروی را از افسر پناهنده سیاسی فنلاند در اواخر 1944 خریداری کرد. وزیر امور خارجه "ادوارد استتینیوس" اعتراض کرد که این امر برخلاف توافقی است که بین رئیس جمهور روزولت و شوروی امضا شده بود تا در انتقال اطلاعات رمزی شوروی دخالت نشود.  ژنرال دنووان ممکن است قبل از بازگرداندن اطلاعات در ماه ژانویه از انها کپی تهیه کرده باشد اما ارشیو CIA  و NSA کپی هایی از ان را در دست ندارد.     ابزار و سلاح های مورد استفاده       عملیات های خرابکاری و جاسوسی اخا نیاز دائمی به تجهیزات تخصصی ویژه را طلب می کرد. بعد از فهم این موضوع، ژنرال دوان از متخصصین، کارگاه های سازمان یافته و ازمایشگاه هایی که بودجه انها تامین می شد، دعوت به همکاری کرد که بعد ها شاخه تحقیق و توسعه (R&D) را پایه گذاری کردند. شیمیدان بوستونی "استنلی پی لول"، اولین رئیس این مرکز شد و دونوان به شوخی وی را پرفسور موریارتی (دانشمند شرور سری شرلوک هلمز) خود خطاب می کرد. در طول سالهای جنگ، بخش تحقیق و توسعه اخا سلاح و تجهیزات متفقین را با شرایط موجود سازگار می کرد و وفق می داد و خط تولید تجهیزات و وسایل جدید جاسوسی خود را راه اندازی کرد، وسایلی همچون: تپانچه های مسلح به صداخفه کن، مسلسل های دستی سبک، نارنجک های "Beano" که در لحظه اثابت به هدف منفجر می شدند، اشکال مختلف مواد منفجره مخفی شده، فیتیله های زمانی تاخیری استون برای مین های دریایی مغناطیسی (limpet mines)، قطب نماهای مخفی شده در دکمه یونیفرم ها، کارت های بازی که نقشه ها را در خود پنهان کرده بود، دوربین 16مم کوداک که به شکل قوطی کبریت طراحی شده بود، قرص های سمی بیمزه (قرص های  L و K( و سیگارهایی پر از سوراخ  با ( tetrahydrocannabinol acetate ،ماده ای گرفته شده از بوته شاهدانه هندی) تا فرد را وادار به پرحرفی غیرقابل کنترل خود کند (تا در این میان اطلاعاتی را لو دهد). علاوه بر این، تجهیزات ارتباطی ابتکاری نیز ساخته شده و توسعه پیداکردند، وسایل ظبط مکالمات، چراغ های چشمک زن الکتریکی برای یافتن محل مامورین، رادیوی قابل حمل "Joan-Eleanor" که ارتباطات امن با هواپیمایی را که قصد فرود یا ارسال محموله داشت را فراهم می کرد. بخش تحقیق و توسعه اخا، کارت های شناسایی جعلی المانی و ژاپنی، انواع پاسپورت ها، کپن های سهمیه و پول های کشورها  را نیز جعل می کرد. در 28 اگوست 1943، از استنلی لوول خواسته شد تا اخا  را به اعضای نه چندان مهربان  JCF معرفی کرده و توضیحاتی به انها دهد،  زیرا افسران ارشد امریکا نسبت به برنامه های انسوی جمع اوری اطلاعات نظامی اخو  مشکوک بوده و اماده بودند تا اخو را بین ارتش و نیروی دریایی تقسیم کنند. در حالی که استنلی لوول ماموریت و هدف هر بخش و تجهیزات و وسایل مورد استفاده هر یک را توضیح می داد، در حال گزارش و به صورت اتفاقی شیئی ترقه مانند را به درون یک سطل زباله پرتاب کرد که بلافاصاله صدای بلند و کرکننده ای ایجاد کرد. معرفی بخش ها قطع شده و دیگر ادامه پیدا نکرد چون همه افراد پا به فرار گزاشتند.     نارنجک T13 و قطب نمای پنهان شده در دکمه، موزه سیا     همه پروژه ها موفقیا امیز نبودند. برخی ایده ها عجیب بودند همچون تولید مدفوع بز بیماری زا در پروژه Capricious، تا  سیاه زخم را با استفاده از فایل هایی بین سربازان المانی در مراکش شیوع داده تا مانع پیوستن اسپانیا به نیروهای محور شود. دووناوان از پروژه Capricious به خاطر سطح حفاظتی بالای ان با خبر نبود سرانجان المانی ها مراکش را تخلیه کرده و پروژه نیز بی نتیجه ماند. ایده هایی نیز وجود داشت تا استروژن (هورمون جنسی زنانه که باعث بروز صفات زنانه می شود) به غذای هیتلر وارد شود تا وی را از علامت شخصی سیبیل و صدای بم و زیرش که اشنای تمام مردم المان بود، محروم کنند. نقشه مرگ اوری نیز وجود داشت تا کپسولی از گاز خردل را در دسته گل پنهان کرده تا باعث کوری بین ژنرال های المانی در  مقر اصلی فرماندهی المان شود. روی هم رفته، استنلی لووال سخت کار کرد تا زمینه را برای عملیات های خرابکاری اخا در جنگ جهانی دوم هموار کند، و بعد ها نیز چنین گفت:" سیاست من این بود تا هر روشی را که ممکن است به جنگ کمک کند به کار گیرم هرچقدر هم که برخلاف عقیده معمول و نا ازموده باشد." در 1939 فیزیکدان جوانی به نام "کریستین  جی لمبرستن"، کپسول اکسیژن تنفس زیر اب را توسعه داد و بعد از انکه نیروی دریایی پروژه وی را رد کرد، ان را در استخر هتلی در واشنگتن در 1942  به اخا ارائا داد. اخا نه تنها دستگاه لمبرستن را خرید، بلکه وی را استخدام کرده تا هدایت پروژه را در دست گرفته و تجهیزات غواصی برای سازمان بسازد. وظیفه لمبرستن این بود تا شیوه های اموزش و توسعه ترکیب غواصی مستقل و شناگری را  تحت پروژه (OSG) توسعه دهد و به پیش ببرد. در نهایت افزایش درگیری اخا در نفوذ های ساحلی و خرابکاری های ابی منجر به ایجاد واحد دریایی اخا (OSS M U) شد.       انحلال درون دیگر سازمانها       بعد از پیروزی در اروپا در می 1945، اخا قادر بود تا بر عملیات های خود در ژاپن بیش از پیش تمرکز کند. خیلی زود ژاپن تسلیم شد و PTO (ناحیه عملیاتی امریکا در اقیانوس اطلس در طول  جنگ جهانی دوم از اواسط  1942 تا 1945) به پاین رسید. یک ماه بعد، در بیستم سپتامبر 1945، رئیس جمهور ترومن "فرمان اجرایی" را امضا کرد، که به موجب ان به کار اخا پایان یافت. فرمان وی در اول اکتبر 1945 اجرایی شد. در روزهای بعد از ان، وظایف و کارکردهای اخا بین وزارت امور خارجه و وزارت دفاع تقسیم شد. وزارت امور خارجه شاخه تحقیق و تحلیل اطلاعات اخا را دریافت کرده و نام جدید IRIS (اداره خدمات اطلاعاتی تحقیقاتی اولیه) را به ان داد. وزارت دفاع، شاخه های سازمان اطلاعات (SI) و ضد خرابکاری (X-2) را در خود جای داد که در واحد خدمات ویژه (SSU) خانه ی جدیدی که برای ان در نظر گرفته شده بود جای گرفت. وزارت دفاع سرتیپ "جان مگرودر" را به عنوان رئیس جدید واحد خدمات ویژه انتخاب کرد. وی سرپرستی انحلال اخا را برعهده گرفت، اما مهمتر از ان، توانست  حفاظت ساختاری  "توانایی های سازمان اطلاعاتی مخفی "  اخا را حفظ کند. در ژانویه 1946، رئیس جمهور ترومن گروه اطلات مرکزی (CIG) را ایجاد کرد که سراغاز تشکیل سازمان سیا بود. واحد خدمات ویژه (SSU) که اکنون  هسته جمع و جور و کارامد سازمان اطلاعات مخفی بود، در اوایل 1946 به CIG انتقال داده شد و به عنوان اداره عملیات های ویژه (OSO) از نو سازماندهی شد. قانون امنیت ملی 1947، باعث تشکیل اولین سازمان جاسوسی دائمی در دوره صلح امریکا- CIA - شد که بعد ها وظایف OSS را نیز بر عهده گرفت. فرزند خلف و صالح بخش شبه نظامی اخا، "قسمت فعالیت های ویژه" (Special Activities Division) سازمان سیا است.     تاسیسات     پارک شاهزاده ویلیام فارست محل کمپ اموزشی بعال  اخا از 1942 تا 1945 بود. منطقه C، منطقه ای به وسعت 24 کیلومتر مربع، منطقه ای بود که برای اموزش ارتباطات به کار می رفت، در حالی که منطقه A برای اموزش برخی از اعضای OG مورد استفاده قرار می گرفت. پارک کوهستانی کاتوکتین، که هم اکنون "کمپ دیوید" در ان واقع شده، محل اموزش B اخا بود. باشگاه کنگره کشور (CCC) در بتسدا، دانشکده ابتدایی اموزش اخا بود. شاخه لندن اخا، اولین دانشکده خارجی اخا واقع در خیابان گراسونر 70 بود. تاسیسات "انستیتو تفنگداران دریایی جزیره کاتالینا" در خلیج تویون در جزیره سانتا کاتالینا، واحد های قبلی کمپ اموزشی اخا را شامل می شود. اداره پارک ملی تحقیقی را در مورد تاسیسات اموزشی پارک ملی اخا توسط پروفسور جان چانبرز از دانشگاه راجرز انجام داد. در کمپ X نزدیک اوچاوا، اونتاریو کانادا، برنامه اموزشی "حذف و ترور" توسط "عملیات های اجرایی ویژه" بریتانیا توسط افرادی همچون "ویلیام ای فایربرن" و "اریک ای سایکس"  انجام شد. بسیاری از اعضای اخا نیز در این کمپ اموزش دیده بودند.       پرسنل و کارکنان     نام های تمام کارکنان اخا و اسناد خدمات انان در اخا، توسط ارشیو ملی امریکا در 14 اگوست 2008 منتشر شد. در بین 24.000 نام کارکنان افرادی همچون: "جولیا چایلد"، "رالف بانچ"، "ارتور گولدبرگ"، "سائول کی پادوور"،"ارتور اسکلسینگر"، "بروس ساندلان"، "رنی جویوس" و "جان فورد" وجود داشت. 750.000 صفحه سند در مورد 35.000 فایل کارکنان شامل درخواست نامه افرادی می شد که استخدام نشده بودند و ثبت خدماتی که افراد انجام داده بودند می شد.           مو برگ بازیکن تیم Red Sox بوستون، یک مامور اخا بود     بازیکن لیگ دسته یک بیسبال، "مو برگ"  در 1943، به خاطر توانایی های وی در زبان های خارجی استخدام شده بود و در  بخش اطلاعات محرمانه به کار گرفته شده بود. وی در ماموریت هایی در حوزه کارائیب، امریکای جنوبی، فرانسه، انگلیس، نروژ، ایتالیا و بالکان شرکت کرده بود. بعد ها، برگ در جریان پروژه فیزیک هسته ای قرار گرفت و به عنوان دانش اموز فیزیک سویسی به  زوریخ سویس فرستاده شد تا در سخنرانی دانشمند هسته ای ارشد المان، "ورنر هیزنبر" شرکت کند. ماموریت وی این بود تا اگر المان در تلاشهایش برای ساخت سلاح هسته ای پیشرفت زیادی کرد، دانشمند مزبور را ترور کند اما وی فهمید که این دانشمند خطری برای متفقین محسوب نمی شود. به  برگ "مدال ازادی ریاست جمهوری" (PMF) اعطا شد اما وی از قبول ان امتنا کرد زیرا وی اجازه نداشت تا انچه را انجام داده بود باز گو کند، امری که به خاطر ان مدال را دریافت می کرد. وی تنها بازیکن لیگ بیسبال است که کارت بیسبال وی در مقر اصلی CIA  جابه جا شده است. "تارو" و "میتسو یاشیما" دو مخالف سیاسی ژاپنی که به خاطر اعتراض به رژیم امپراطوری در زندان بودند، در زمینه روان شناسی  بر علیه نیروهای امپراتوری، ژاپن برای اخا کار کردند.           منبع:  https://en.wikipedia.org/wiki/Office_of_Strategic_Services     مترجم: محمد رجبعلی     استفاده با ذکر منبع بلامانع است     شادی ارواح طیبه شهدا، امام شهدا، ضلواتی محمدی بفرستید      تقدیم به جناب MR9