برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 17 آبان 1401 در همه مناطق
-
2 پسندیده شدهما حتما در کنار پدافند هوایی نیاز به یک پدافند موشکی و نهایتا یک سیستم ضدموشکی (سپر موشکی) مستقل داریم. نیازی بسیار ضروری و واجب هم هست. و البته که چه خوب جنگ هایی مثل جنگ اکراین نشان داد که تکیه و در باد پدافند هوایی خوابیدن چه سراب خطرناکی است. اولین موضوع ایجاد توان تهاجمی و بازدارنده است و در کنارش تقویت پدافند. هیچ چیز مانند یک توان تهاجمی وظیفه حتی پدافند! را نمیتونه درست انجام بده. تقویت توان موشکی بالستیک پهپادی موشک های فراصوت مهمات دورایستا و نیروی هوایی موشک های کروز و البته سلاح های نوین آینده نگرانه پیشرو در کنار ابعاد سطحی و زیرسطحی و حتی نامتعارف (به معنای متعارف!) سلاح های هجومی همه و همه خودشون یک پدافند محسوب میشند در بعدی از ماجرا.
-
2 پسندیده شدهالان دیگه برد باور به 300 رسیده و قراره با اپدیت جدید باور که به اسم آرمان تغیر پیدا میکنه موشکاش به 400 کیلومتر دست می یابند تو رزمایشی که ایران با سامانه باور انجام داد هدف دور شونده بود که یه پهپاد کرار با شرایط جنگال رو تو برد 152 کیلومتری مورد هدف قرار داد حالا هم قراره تو برد 300 کیلومتر ازمایس بشه و به برد 400 برسیم اینده پدافند ایرام روشنه ما توی پدافند و رادار واقعا خوب عمل کردیم با اینروش و در اینده نه چندان دور باید منتظر نمونه اس 500 ایرانی باشیم و حتی بالاتر الان داریم رو سامانههای مخصوص ضد بالستیک برد بلند کار میکنیم سامانه باور و آرمان توان درگیری با موشکهای بالستیک تاکتیکی رو دارنوبرای درگیری با موشکای بالستیک برد بلند و ارتفاع بالا داریم رو رو سامانه جدید کار میکنیم
-
1 پسندیده شدهسرنگون کردن یک بالگرد میل 8 اکراینی در نزدیکی خطوط نبرد منطقه دونتسک دو بالگرد میل اکراینی احتمالا از هنگ هوایی لویو (در غرب اکراین ) در ارتفاع پایین در حال حملات راکتی به مواضع ارتش روسیه هستن . یکی از بالگردها احتمالا مسیر را گم و در لجمن به پرواز درآمده و هدف دوش پرتاب روسها قرار میگیرد حمله موشکی اکراین به ستاد مرکزی فرماندهی ارتش روسیه در دونتسک و خارکف چند روز پیش نیروهای اکراینی مقر اصلی فرماندهی روسها در دونتسک را هدف حملات راکتی و موشکی خود قرار دادن. این مقر محل حضور افسران ستادی کل و همچنین محل استقرار زنرال لاپین فرمانده محور دونتسم و خارکف ارتش روسیه بوده . این مکان توسط سیستم های جاسوسی و نظارتی ناتو و امریکا کشف و مختصات آن در اختیار اکراین قرار گرفت . اما نکته مهم تخلیه این مقر توسط روسها چند روز قبل از حمله بوده ارتش روسیه با احتمال لو رفتن این مکان مقر تخلیه و در زمان حمله هیچ نیروی روس در ساختمان مستقر نبوده است (البته ژنرال لاپین دو ورز پیش به دلیل آنچه بیماری قلبی عنوان شده از سمت خود استعفا داد) حمله موشکی اکراین به مقر نیروهای چچنی در خرسون با 23 کشته همچنین رمضان قدیروف رئیس جمهور چچنستان اعلام کرد . نیروهای چچنی در طول درگیریهای بسیار شدید خرسون در مدل 3 روز حدود 650 نظامی اکراینی را از پای در اورده و چندین حمله اکراین را دفع کرده اند . در این درگیریهای حدود 90 نظامی اهل منطقه چچن کشته شده اند کمین روسها بر سر راه ستون زرهی اکراینی نکته جالب اولین خودرو منهدم شده یک نفربر پاتریا ساخت فنلاندی است که بر اثر شدت انفجار واژگون میشود . اما نفربر دوم یک بی ام پی 3 سابق ارتش روسیه است که توسط اکراین به غنمیت گرفته شده بود ونفربر سوم یک ام 113 امریکایست دفع حمله نیروهای اکراینی به منطقه دونتسک -خارکف و کشته شدن دهها تن از مهاجمین بازدید مدودف از صنایع تانک سازی اورال .تانک های تی 90 تی 80 و تی 72 دوئل تانک و ضد تانک روسها مدعی هستن این تانک تی 80 هدف یک موشک ضد زره احتمالا اسکیف قرار گرفته راننده تانک با عکس العمل سریع و چرخش مانع اصابت مستقیم موشک به تانک شده و در عوض با پیدا کردن مکان موشک انداز با شلیک گلوله این موشک انداز را منهدم کرده است شکار زرهپوش اکراینی بوسیله خرج پرتابی از معبر باز کن UR77 اکراین اعلام کرد روسها دو قایق یدکش این کشور را در نزدیکی بندر اودسا غرق کرده اند
-
1 پسندیده شدهاستارلینک، یک خطر قوی در جنگ های آینده ارتش اوکراین حمله نسبتا سنگینی به بندر سواستوپل در جنوب شبه جزیره کریمه با هدف نابودی ناوگان دریایی روسیه در این منطقه انجام داد. بنا بر اطلاعیه وزارت دفاع روسیه این حمله با استفاده از ۹ فروند پهپاد انتحاری و ۷ فروند قایق انتحاری کنترل از راه دور انجام شده بود که بیشتر آنها توسط پدافند هوایی و ناوگان نیروی دریایی روسیه رهگیری و منهدم شدند و تنها به یک فروند ناو مین روب روسی خسارت وارد شده است. گفته می شود هدف اصلی ارتش اوکراین از حمله روز گذشته، نابودی ناو Admiral Makarov بوده است که پس از نابودی ناوشکن مسکوا در ماه های ابتدایی جنگ، به عنوان ناو پرچمدار نیروی دریایی روسیه در دریای سیاه شناخته می شود. حمله مورد بحث به کمک ماهواره های استارلینک ناوبری و هدایت شده است. در ماه مه نشریه رسمی ارتش چین با ابراز نگرانی درباره ماهوارههای استارلینک و اینکه قرار است تعدادشان به ۴۲ هزار عدد برسد، اعلام کرده بود که این فناوری به ارتش آمریکا در فضا دست برتر را خواهد داد. از آنجا که با سلاحهای متعارف همچون موشکهای ضدماهواره تنها میتوان تعداد اندکی از ماهوارههای استارلینک را هدف قرار داد و این موضوع تهدید چندانی علیه شبکه بزرگ ماهوارههای ارزان قیمت این شرکت نخواهد بود، دانشمندان چینی رو به راهحلی چون استفاده از سلاح هستهای ضدماهواره آوردهاند. این شیوه میتواند به عنوان دفاع در برابر موشکهای پیشرفته هایپرسونیک نیز مورد استفاده قرار گیرد. آمریکا در سال ۱۹۵۸ در آزمایش هستهای ارتفاع بالا بمبی با قدرت ۳.۸ مگاتن را در ارتفاع ۷۷ کیلومتر منفجر کرد که نتیجهاش گویی آتشین در آسمان و تشکیل ابر عظیم بود که کیلومترها دورتر دیده میشد.
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. جنگ در اوکراین – روز دویست و چهل و پنجم – نیمه روز دویست و چهل و ششم 26 اکتبر – نیمه 27 اکتبر 2022 صحنه عمومی جنگ در اوکراین 27 اکتبر 2022 صحنه عمومی جنگ ( خلاصه روز 24 و 25 اکتبر 2022 ) 1-براساس داده های منابع غربی ، کرملین در حال تشدید عملیات اطلاعاتی خود برای متهم کردن اوکراین جهت یک حمله با استفاده از "بمب کثیف " است . 2- سرلشکر بودانوف ، رئیس دایره اطلاعات نظامی ارتش اوکراین اعلام نموده که تاثیر حملات ارتش روسیه به زیرساختهای اوکراین در حال کاهش است ( ظاهرا ایشون از روند کاهشی حملات انتحاری روسها بسیار مشعوف هستند .م ) به اعتقاد وی الحاق چهار استان اوکراین ، در کرملین موجب بروز اختلافات جدی شده و احتمالا این روند با پیشروی های ارتش اوکراین بیشتر نیز خواهد شد . عملیات جنگنده میگ-31 نیروی هوایی روسیه /اوکراین . اکتبر 2022 گفته شده در جریان این پرواز یکفروند سوخو-24 نیروی هوایی اوکراین ساقط شده ولی در ویدئو چیزی رصد نشد https://www.aparat.com/v/Hh2wN 3- تحلیلگران غربی معتقدند که قدرت پریگوژین در حال افزایش است و تلاش می کند تا یک قدرت نظامی موازی با نیروهای مسلح روسیه ایجاد کند که ممکن است برای پوتین یک تهدید باشد ( از نمونه های کلاسیک پاشیدن بذرهای شک و تردید و ایجاد دو یا چند دستگی در جامعه هدف .م ) .همزمان با این اخبار ، ارتش روسیه برای دفاع از خرسون آماده می شوند و علیرغم گزارش های قبلی ، هیچ نشانه ای از عقب نشینی روسها از این استان قابل مشاهده نیست . 4- ستاد کل ارتش اوکراین تایید نموده که کارما زینیوکا ، میاسوژاریوکا و نوسکه در لوهانسک و نووسادو در دونتسک به تصرف واحدهای کیف درآمده اند . خوب .. برای اولین بار ، منابع غربی ، نتایج رصد های اطلاعاتی خودشون را از فعالیتهای ادعایی ایران در روسیه ، منتشر کردند ( تا جایی که بررسی شده ) این مناع معتقدند که بیشترین فعالیت در کریمه دیده شده ولی در بلاروس نیز حضور قابل توجهی وجود دارد ضمن اینکه گفته شده روند فعالیت ها هنوز در دست بررسی است 5- فرماندار استان کورسک روسیه پایان ساخت دو خط پدافندی در مرز با اوکراین را اعلام نمود با این حال منابع اوکراینی مدعی هستند که خطری این استان را تهدید نمی کند !!!! 6- پریگوژین ، روند آهسته پیشروی در حومه باخموت را تایید نمود و اعلام کرد که علت این امر را باید در تحرک کُند ارتش روسیه جستجو نمود . یک تحلیلگر اطلاعاتی ارشد انگلیسی تحلیل جالبی در خصوص ژنرال سورووکین ارائه نموده . به اعتقاد وی " تاکتیک های نظامی وی ، قوانین جنگ را بطور کامل نقض می کنند ولی این تاکتیک ها متاسفانه در سوریه ، کارایی خود را ثابت کرده است " ( نکته : البته این تحلیلگرهای غربی با زرنگی هرچه تماتر ، به مخاطب نگفته که اوکراین با سوریه مقداری متفاوت هست و به نوعی مسیر را برای خودشون بازگذاشتند که درصورت شکست این ژنرال روس ، بتونند با استناد به این حرف ، جایگاهی را بعنوان شکست دهنده روسها بدست بیاورند ) 7- ارتش اوکراین مراکز تجمع ارتش روسیه را در زاپوروژنیه و انرگودار هدف آتش توپخانه قرار دادند . 8- منابع غربی معتقدند که تلاش شتابزده روسیه برای فراخوان نیرو ، توانایی روسها را برای تامین نیرو جهت تکمیل پرسنل صنایع داخلی این کشور با مشکل روبرو کرده است . نفربرهای VAB فرانسوی مسلح به تیربار ام-2 / ارتش اوکراین / خرسون 9- منابع غربی مدعی هستند که سیلوویکی ها (افرادی با پایگاه قدرت معنی دار و یا با قابلیت دسترسی به حلفه داخلی پوتین) همچنان نارضایتی خود را از تلاش های جنگی روسیه دراوکراین نشان می دهند و این به معنای نیاز پوتین به تلاش بیشتر برای راضی نگاه داشتن این گروه است . 10 – نظرسنجی های اخیر در روسیه نشان می دهد که احساسات مردم روسیه نسبت به ساختار حاکمیتی این کشور با وجود فشارهای اجتماعی و بسیج نیرو هنوز تغییری ننموده ( گفته میشود پوتین محبوبیتی حدود 77 درصد را در نظرسنجی ها بدست آورده است ) وضعیت زمین در شرق اوکراین ( از دید واحدهای رزمی ارتش اوکراین ) https://www.aparat.com/v/xGyTn صحنه عمومی جنگ ( 26 اکتبر 2022) 1- خبرگزاری رویتزر مدعی شده که از قرارگاه های ارتش روسیه در بالاکلیا اسنادی بدست آمده که نشان میدهد وضعیت ارتش روسیه تا چه اندازه در حدود یکماه پیش ( سپتامبر 2022 ) نامطلوب بوده و توان رزمی آن تحلیل رفته بود . به گفته این منبع ، در زمان آغاز حمله ارتش اوکراین ، توان رزمی یک گردان ارتش روسیه دراین محور حدود 19.6 درصد عملیاتی و 23 درصد ذخیره ارزیابی شده بود . به همین دلیل روند پس زدن واحدهای روسی در این محور تنها 48 ساعت ( 8 تا 10 سپتامبر ) بطول انجامید . حملات ارتش روسیه در مایروسک ، کراسنوگریووکا و مارینکا ، توسط ارتش اوکراین دفع شد 2- پوتین در نشست مشترک با مقامات امنیتی کشورهای مشترک المنافع در 26 اکتبر طی اظهاراتی اعلام نمود که اوکراین ، به مانند یک " قوچ وحشی " برای ناتو عمل می کند و ماهیت خود را بعنوان یک کشور مستقل از دست داده است . به گفته مقامات غربی ، این اظهارات نشان میدهد که کرملین هنوز در پی بدست آوردن یک پیروزی در اوکراین است و اهداف پوتین چیزی فراتر از قلمروی است که اخیرا به روسیه ضمیمه شده است . 3- تحلیلگران غربی معتقدند که روسیه همچنان در تلاش است تا پیامدهای مربوط به هرج و مرج رسانه ای را در پی خروج از غرب دنیپر ( خرسون غربی ) کاهش دهد . یکی از مقامات روسی استان خرسون اعلام نموده که تخریب کامل سد نوواکاخوفکا غیر ممکن است ولی تخریب دریچه های این سد باعث افزایش سطح آب در حدود 2 متر خواهد شد . محور مرز بلاروس 27 اکتبر 2022 4- ارتش روسیه به رانووا در خارکف حمله نموده تا با وادار کردن ارتش اوکراین به ارسال نیرو در این محور ، توجه کیف را در خصوص تقویت محورهای دیگر منحرف کند ولی گفته میشود که ارتش اوکراین این حمله را که در 40 کیلومتری شمال شرق خارکف صورت گرفته ، دفع نموده . این حملات عمدتا با ماهیت ایذایی و با هدف وادار کردن اوکراین به اعزام نیروی بیشتر به این محور و کاهش روند ضدحملات در سایر محورها صورت می گیرد . شرق اوکراین 27 اکتبر 2022 محور شرق اوکراین 1-منابع روسی مدعی هستند که ارتش اوکراین در غرب سواتوو دست به حمله زده که تعداد این حملات به 5 می رسد و گفته میشود احتمالا ارتش اوکراین تا دژرلنه در حدود 16 کیلومتری غرب سواتوو به جلو پیشروی کرده اند . 2- به گفته میل بلاگرهای روسی ، مواضع ازدست رفته ارتش روسیه در غرب خط دفاعی سولاتوو- کرمینا در 26 اکتبر مجددا در اختیار آنها قرار دارد . به گزارش یک میل بلاگر روسی ، واحدهایی از لشکر سوم مکانیزه از ارتش 20 ترکیبی مواضع قبلی خود را در ماکییوکا ( 20 کیلومتری شمال غربی کرمینا ) و نوووس ( 15 کیلومتری شمال غربی کرمینا ) و همچنین در جنوب ماکییوکا در امتداد ساحل شرقی رودخانه ژربتس به عقب رانده اند . 3- برخی از میل بلاگرهای روسی مدعی شده اند که نبرد در شمال غربی کرمینا بدلیل آشفته شدن وضعیت زمین و گل آلود بودن منطقه بطور کامل متوقف شده ولی روسها مدعی هستند که چرونوپویکا ( در حدود 6 کیلومتری شمال غرب کرمینا ) در اختیار آنهاست ولی خبرهای جدید حاکی از تصرف نوسکه توسط ارتش اوکراین است محور میکولایف - بریسلاو 27 اکتبر 2022 محور جنوب اوکراین 1- براساس داده های میل بلاگرهای اوکراینی ، ارتش روسیه همچنان در حال آماده سازی کرانه غربی و شرقی دنیپر برای دفاع از خرسون در برابر حملات ارتش اوکراین است . منابع اوکراینی خبر می دهند که نوواکاخوفکا بصورت کامل سنگر بندی شده و خیابان ها و معابر بطور کامل مسدود شده اند . این آماده سازی ها نشان میدهد که روسها احتمالا با شروع حمله اوکراین تلاش می کنند تا عمق دفاع خود را در شرق دنیپر ( خرسون شرقی ) تقویت نمایند . 2- آخرین خبرها حاکی از ادامه ضدحملات ارتش اوکراین در شمال غربی استان خرسون است . میل بلاگرهای روسی اعلام کرده اند که یگانهای هوابرد و لشکر 42 مکانیزه از ارتش 58 ترکیبی حملات اوکراین درا در حومه داویدوف ، دفع کرده اند در حالی که گفته شده که واحدهایی از تیپ هوابرد 11 گارد در حومه بریسلاو حضور دارند . جنوب اوکراین / 27 اکتبر 2022 نوواکاخوفکا – نگاه شرقی در هفته های اخیر ، کیف بصورت نظام مندی در حال تبلیغ این مساله است که روسها قصد دارند تا سد برق-آبی نوواکاخووکا را که بر روی رودخانه دنیپرو قرار دارد ، منهدم کرده و سیلی ویرانگر را در خرسون و حومه آن به راه اندازند . سد نوواکاخووکا ، با 30 مترارتفاع ، و به درازای 3.2 کیلومتر ، در سال 1956 بر روی رودخانه دنیپرو ساخته شد که در پشت آن یک مخزن نگهداری آب به ظرفیت 15 کیلومترمکعب قرار دارد که آب شبه جزیره کریمه را تامین میکند در حالی که بطور همزمان ، آب مورد نیاز برای عملکرد نیروگاه هسته ای زاپوروژنیه را نیز تحت کنترل دارد . تخریب این سد استراتژیک که اکنون بخشی از خاک روسیه محسوب می شود ، عواقب فاجعه باری دارد چراکه در پائین دست با به راه انداختن یک سیل ویرانگر ، می تواند بطور کامل بخشی از این استان را با موجی به ارتفاع 5 متر از میان بردارد . گفته شده که این موج تنها به 120 دقیقه زمان برای رسیدن به خرسون نیاز دارد در حالی که بطور همزمان ، تمامی پل های شناور ارتش روسیه که مسیرهای حیاتی برای حفظ لجستیک نیروهای این ارتش هستند را از میان برمی دارد و بخش قابل توجهی از یگانهای ارتش روسیه در ساحل غربی دنیپر را به دام خواهد انداخت ، علاوه براین ، تخلیه به موقع این نیروها نیز ممکن نخواهد بود و در مجموع تخریب بسیار بالایی را به بار خواهد آورد . تصاویر ماهواره با کیفیت پائین نشان می دهد که روسها همزمان با پل شناور موجود در کنار پل آنتونوفسکی ، از شناورهای باری برای تدارکات خود استفاده می کنند به همین دلیل ، ژنرل سوروووکین ، که به تازگی به فرماندهی ارتش روسیه در اوکراین منصوب شده ، مدعی شده که اطلاعات بدست آمده نشان میدهد که کیف در حال برنامه ریزی برای حمله به این سد است تا جایی که در 21 اکتبر ، حداقل 5 راکت هیمارس در این منطقه رهگیری و ساقط گردید . متقابلا مقامات کیف این ادعا را رد کرده اند و مدعی شدند که ارتش روسیه در حال کسب آمادگی برای تخریب این سد است تا جایی زلنسکی بطور مستقیم این ادعا را تایید نمود و صریحا بیان کرد که روسها آماده هستند تا از این سد بعنوان سلاح کشتار جمعی استفاده کنند . ولی این روند پایان نداشت و جانشین فرماندار خرسون ادعای کیف را در خصوص انهدام سد بطور کامل رد نمود و اعلام کرد که اوکراین درحال تشدید حملات به مناطق مسکونی است و ارتش روسیه بر روی تخلیه غیرنظامیان متمرکز شده است . همزمان با این ادعاها ، ارتش اوکراین به محل تجمع غیرنظامیان در کرانه شرقی دنیپر حمله بردند که منجر به کشته شدن 4 غیرنظامی و زخمی شدن ده ها نفر دیگر شد . گفته شده راکتهای هیمارس باعث این رویداد شده اند . در واقع امر ، تخریب سد نوواکاخووفکا ، غیر از ایجاد مانع برای تخلیه غیرنظامیان ، باعث قطع ارتباط واحدهای روسی مستقر در خطوط مقدم با عقبه خود خواهد شد و منطق ادعای کیف زیر سئوال می رود . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5 منبع6 منبع7 منبع8
-
1 پسندیده شدهبا نظر شما موافقم قبلا هم گفتم الانم میگم میخوام نگاه حرفه ای به جنگ داشته باشم نه نگاه انسانی دوستان ایرادنگیرند ۱-روسیه باید از ابتدای جنگ تمام خطوط تدارکاتی راه اهن نیروگاه های برق وحتی شبکه اب و فاضلاب رو هدف قرار میداد کاری که آمریکا درجنگ عراق انجام داد پس اگه امریکاوغرب حقوق بشر رو توخاورمیانه رعایت نمیکنه وباقدرت رسانه ای مسئله روحل میکنه این مواردنباید استاندارد دوگانه داشته باشه ۲-عدم استفاده روسیه از بمب های الکترومغناطیس در مناطق اوکراین برای من سئواله آیا استفاده از این بمب ها در شرایط فعلی باتوجه به تغییر فرکانس و غیره کارایی نداره(درمحیط آزمایشگاهی کلیه شبکه مخابرات غیرنظامی نابود کرد)پس از ابتدای جنگ به جای جمر و ....این کارساز بود حتی خطوط انتقال برق هم ذوب میکنه ۳-تا اینجای کار عدم همراهی چین با روسیه حداقل به صورت مخفی برام جای سوال داشته شما شک نکنید هرکشور دشمن امریکا هرچیزی در جنگ اوکراین بکاره بعدا در جنگ خودش برداشت میکنه شما ببینید کل سرمایه ناتو و امریکا داره به سمت اوکراین حرکت میکنه تا جایی که تورم همه کشورهای اروپایی رو قبل از زمستان گرفته وحتی نانسی پلوسی در مصاحبه با شبکه خبری از مردم امریکا میخواد در نوع زندگیشون (کاهش هزینه هاشون)تغییر ایجاد کنن ۴-بازم میگم تعلل چین باشعارهای رئیس جمهورش نمیخونه دوستان الان میگن از تحریم های امریکا میترسه بله قبول حداقل میتونه چندین وام کلان به صورت مخفیانه به روسیه بده و یا قطعات خاص رو مثل ای سی و.... برای روسیه تولید کنه تااینجای کار چین فقط از اب گل آلود ماهی گرفته(خرید نفت ارزون) ولی بنظر با کمک به روسیه میتونست اروپا وامریکا ودرکل ناتو رو چنان سرگرم کنه که حداقل در چندسال آینده پیشرفت اقتصادی ونظامیش هم رتبه کل دنیای غرب بشه
-
1 پسندیده شدهبسم ا... نکته : بدلیل از دسترس خارج شدن منبع اصلی تشریح روند جنگ (انتشار اخبار شاذ در خصوص وقایع داخلی ایران ) عجالتا از یک منبع غربی دیگر برای بررسی وقایع استفاده شده است . جنگ در اوکراین – روز دویست و چهل و سوم – نیمه روز دویست و چهل و چهارم 24 اکتبر- نیمه 25 اکتبر 2022 سامانه ژپارد آلمانی در اوکراین صحنه عمومی جنگ در اوکراین ( منابع غربی ) 1-ارتش روسیه همچنان از غیرنظامیان درخواست می کند تا این منطقه را هرچه سریعتر ترک کنند . به گفته منابع محلی ، مقامات روسی مدعی هستند که بدلیل وضعیت متشنج جبهه ، مردم ، اسناد ، پول ، لباس و اشیاء قیمتی را برداشته و محل را ترک کنند . تا این ساعت حدود 25 هزارنفر از این منطقه تخلیه شده اند . جنوب اوکراین / 24 اکتبر 2022 2- به گفته منابع غربی ، تسلط روسها بر روی منطقه خرسون شکننده به نظر می رسد . این منابع معتقدند که فراخوان ارتش برای تخلیه فوری نشان میدهد که روسها انتظار بازگشت سریع به این منطقه را ندارند . 3- براساس داده های منتشر شده ، همه مردان باقی مانده در خرسون برای پیوستن به یک نیروی شبه نظامی تازه تاسیس فراخوان شده اند . در اطلاعیه منتشر شده از سوی ارتش روسیه ، درصورت ادامه حضور مردان در شهر ، این افراد می بایست به واحدهای دفاع شهری پیوسته و سلاح بدست بگیرند . منابع غربی معتقدند که اولین درسهای گرفته شده از جنگ در اوکراین ، در خط تولید تی-90 بکار گرفته شده پوشش زرهی محافظ بخش شنی تانک دچار تغییر شده و احتمالا از پوشش های زرهی بهره می گیرد تا حفاظت از بخش جلویی تانک را افزیش دهد تفاوت بین تی-72 بی3 و تی -90 4- به گفته رئیس اداره اطلاعات ارتش اوکراین ، روسها در حال آمادگی برای دفاع از شهر خرسون در برابر حملات ارتش اوکراین است . این مقام اوکراینی مدعی شده که درصورت تخریب سد نوواکاخووکا ، تنها دوهفته در روند پیشروی ارتش اوکراین تاخیر بوجود خواهد آمد . 5- بر اساس داده های موجود در منابع غربی ، وزیر دفاع روسیه به همتایان غربی خود گفته که جنگ در اوکراین بسمت یک مرحله تشدید شونده و غیر قابل مهار پیش می رود . این صحبتها به اعتقاد تحلیلگران غربی ، به معنای تلاش کرملین برای بررسی تبعات یک شکست قابل پیش بینی دیگر در خرسون است . خارکف / 25 اکتبر 2022 6- سخنگوی سازمان ملل مدعی شده که اقدامات فوری برای خارج کردن بیشتر از 150 کشتی برای ادامه قراردادی که به منظور انتقال محصولات غذایی اوکراین اختصاص یافته ، از حصار موجود لازم است . 7- یک مقام آمریکایی اعلام نموده که هیچ نشانه ای مبنی بر تصمیم روسیه برای کاربرد سلاح های WMD دیده نمی شود . 8- مقامات اوکراینی و آمریکایی بصورت مشترک، ادعای روسیه مبنی بر آماده شدن اوکراین برای کاربرد یک "بمب کثیف" را رد کردند . شرق اوکراین / 25 اکتبر 2022 9- زلنسکی از اسراییل درخواست نموده تا به نبرد علیه روسیه پیوسته و سامانه دفاع هوایی خود را به اوکراین ارسال کند . تل آویو تهاجم روسیه را محکوم کرده و به ارسال تجهیزات دفاعی مباردت کرده ولی زلنسکی مدعی شده که این روند کافی نیست و باید پدافند هوایی بهتری به این کشور تحویل داده شود . در چند روز اخیر ، تصویر فوق الذکر مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفته و ادعا شده که این افراد ، مسئولیت برنامه ریزی حمله موشکی و پهپادی به نیروگاه ها و مراکز غیرنظامی را در اوکراین از سوی ارتش روسیه برعهده دارند صرف نظر از درست یا غلط بودن این تصویر و ادعای موصوف .. یکی از کاربران در یکی از توئیت های خودش چنین نوشته " وقتی ماه ها پیش برای اولین بار با یکی از برنامه نویسان موشک روبرو شدم، از او پرسیدم که بعد از کاری که انجام می دهد، چگونه می خوابد. او پاسخ داد: "حرفه ای باش. یک سوال حرفه ای بپرس". از او پرسیدم چرا این همه غیرنظامی را می کشند. او نوشت: «خوب میدانی که نمیتوانم به این پاسخ بدهم». === نکته جالبی که دراین نوع واکنش ها میشود ملاحضه کرد ، تناقض انسان غربی نسبت به کشتار انسانها در قلمرو های مختلف جغرافیایی است بعبارت واضح تر ، وقتی صحبت از جنایت جنگی میشود ، استاندارد دوگانه ای برای این مساله در ذهن این دسته از انسانها می شود مشاهده کرد بدین معنی که هدف قرار دادن غیرنظامیان در اوکراین یک عمل شنیع و غیرانسانی و از میان بردن وجود انسانی در خاورمیانه ، آمریکای مرکزی ، آفریقا و .. حمله " باغ " به " جنگل " برای جلوگیری از دست درازی "جنگل " به " باغ" هست . === نکته : عبارت " باغ" و "جنگل " برگرفته از سخنرانی اخیر جوزف بورل ، از مسئولان اتحادیه اروپا است . 10- در بحبوبه جنگ در اوکراین ، ایرانر اعلام نموده که 40 توربین گاز را به روسیه تحویل خواهد داد . 11- اوکراین همچنان با کمبود شدید برق ، بدلیل حملات روسها به زیرساختهای انرژی این کشور ، دست و پنجه نرم می کند . این مساله تاجایی به منطقه بحرانی خود نزدیک شده که گفته میشود نزدیم به 1 میلیون خانوار در اوکراین اکنون بدون برق رها شده اند . گفته شده که شدت تخریب ها به اندازه ای است که برای بازسازی و فعال نمودن کل شبکه ، به چندین سال کار نیاز است . تنها خودروی Kamaz-43269 به غنمیت گرفته شده از روسها پس از تغییر استتار بخدمت ارتش اوکراین درآمده است 12 – یک گروه لابی آلمانی به نمایندگی از شرکتهای دارای منافع در شرق اروپا خواستار طرحی برای بازسازی اوکراین شده که منعکس کننده طرح مارشال پس از جنگ دوم جهانی است . اما در حوزه کمک های نظامی و مالی به اوکراین ، برخی منابع روسی چنین معتقدند که اتحادیه اروپا تا کنون حدود 5 میلیارد یورو کمک ارسال نموده و حدود 9 میلیارد دیگر نیز بصورت غیرمستقیم تحویل کیف شده است . با این حال دولت کیف هنوز معتقد است که این کمک ها هنوز کافی نیست و گفته میشود زلنسکی حدود 55 میلیارد یورو درخواست کمک نموده در حالی که مجموع کمکهای آمریکا و اروپا به اوکراین تاکنون به 100 میلیارد یورو رسیده است . ردیف نسخه های اولیه تی-72 اورال بصورت انبار شده کازان/استان تاتارستان علاوه براین ، میلیارد ها یوروی دیگر نیز برای آموزش و تسلیح ارتش اوکراین هزینه شده است . در امریکا ، لایحه ای در سنا در حال مصوب شدن است که به پنتاگون اجازه می دهد تا بدون مجوزهای خاص کنگره ، مقادیر زیادی تسلیحات را به اوکراین ارسال کند که این خبر بسیار خوبی برای مجتمع های نظامی – تسلیحاتی ایالات متحده خواهد بود . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5
-
1 پسندیده شدهفرانک والتر اشتانمایر رئیسجمهور آلمان که به کییف سفر کرده هنگام بازدید از منطقه چرنیگوف با شنیدن صدای آژیر حمله پهپادی به پناهگاه فرار کرد. وزارت دفاع روسیه دوشنبه (۲۴ اکتبر) اعلام کرد اطلاعاتی دارد که نشان میدهد کییف در حال برنامهریزی تحریکآمیز مربوط به انفجار یک «بمب کثیف» است. به گفته مسکو، موسساتی علمی در اوکراین وجود دارد که به فناوری مورد نیاز برای تولید بمب کثیف مجهز هستند. این سخن با واکنش اوکراین و متحدان غربیاش از جمله ایالات متحده، انگلیس و فرانسه روبرو شد و مسکو را به تلاش برای راهاندازی عملیات پرچم دروغین متهم کردند.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... جنگ در اوکراین – روز دویست و چهل و دوم – نیمه روز دویست و چهل و سوم 23 اکتبر -نیمه 24 اکتبر 2022 بازی تاج و تخت صحنه عمومی جنگ در اوکراین ( منابع غربی ) 1-به گفته منابع غربی ، ارتش روسیه از 22 اکتبر دسترسی به اینترنت را در محدوده شهر خرسون قطع کرده اند تا گزارش های مربوط به تخلیه واحدهای روسی به شرق دنیپر کاهش پیدا کند . این درحالی است که منابع روسی مدعی هستند که حملات ارتش اوکراین در شمال غربی خرسون دفع شده است . 2- منابع خبری غربی از درگیری شدید میان واحدهای روسی و اوکراینی در حومه سورسک ، سولدار ، باخموت ، آودیووکا و ماریانکا در شرق اوکراین خبر می دهند . متقابلا وزارت دفاع روسیه نیز مدعی شده که حملات ارتش اوکراین در غرب دونتسک دفع شده است . 3- به گفته منابع روسی ، حملات ارتش اوکراین در محور کرمینا و سواتوو با موفقیت همراه نبوده ولی نبرد همچنان ادامه دارد . کیف / 23 اکتبر 2022 4- ارتش روسیه همچنان با استفاده از بدون سرنشین های شاهد -136 به زاپوروژنیه ، میکولایف حمله می بردند . به گفته منابع اوکراینی ، نیکوپول و مارهتنز با راکت اندازهای روسی هدف قرار گرفته است . 5- سخنگوی نیروی هوایی اوکراین مدعی شده که از 13 اکتبر تا امروز 273 فروند شاهد-136 هدف قرار گرفته وسرنگون شده است . 6- یک مقام دولتی اوکراین ( بدون ذکر نام این مقام ) مدعی است که مربیان ایرانی در بلاروس ( غیر از مربیان حاضر در کریمه ) به ارتش روسیه در اجرای حملات پهپادی به کیف و استان های شمالی و شمال غربی اوکراین کمک می کنند . سوری سازی تی-80 بی وی ارتش روسیه 7- به گفته منابع غربی ، رسانه های روسی همچنان در حال تبلیغ بر روی حملات ارتش اوکراین به سد نوواکاخوفکا هستند . به گفته این منابع ، ارتش روسیه در نهایت این سد رابرای کند کردن حملات اوکراینی ها از میان خواهد برداشت . 8- به گفته یک منبع اوکراینی ، ارتش روسیه همچنان به انتقال مردم استان های زاپوروژنیه و بخصوص شهر انرگودار ادامه میدهد در حالی که رسانه های روسی در حال بحث در خصوص ایجاد خطوط دفاعی در استان کورسک روسیه هستند . ساقط شدن جت رزمی نیروی هوایی روسیه در ایرکوتسک 9- براساس خبرهای منتشر شده ، یک جنگنده روسی به ساختمانی دو طبقه در استان ایرکوتسک برخورد و از میان رفت . صحنه نبرد در اوکراین ( منابع روسی ) 1-وزارت دفاع روسیه اعلام نموده که ارتش این کشور ، حملات واحدهای اوکراینی را در 4 محور کوپیانسک ، لیمان ، جنوب دونتسک و کریوی- ریگ دفع نموده است . 2- در خارکف ، ارتش اوکراین در یک محور با سه گردان مکانیزه در شرق کوپیانسک دست به حمله زده تا به درون مواضع روسها در پرشاترنوویه ، اولیانکا و برستوویه نفوذ کند . این سه گردان که جمعی تیپ71 نیروی زمینی ارتش کیف بود با دو گروهان نیز تقویت شده بود به مواضع روسها حمله ور شدند که این حمله با کشته شدن 25 سرباز اوکراینی ، یک دستگاه تانک ، 5 نفربرزرهی و چهار خودروی تکنیکال به موفقیت نرسید . 3- از 22 اکتبر ، واحدهای اوکراینی درتلاش بودند تا به درون مواضع روسها در کراسنوپوپوفکا نفوذ کنند که واحدهایی از ارتش 20 ترکیبی به این حملات پاسخ داده و مواضع از دست رفته مجددا بازپس گرفته شد . 4- منابع روسی معتقدند که ارتش اوکراین به حملات خود برای تسلط بر روی ارتفاعات سرکوب منطقه در غرب چرنوونوپوپوکا ادامه خواهد داد تا جاده استراتژیک ارتش روسیه در این منطقه زیر دید و تیر آنها قرار گیرد . 5- در بلگروفکا ، گردان یکم از تیپ 54 مکانیزه ارتش اوکراین دست به حمله زد ولی گفته می شود که دستاورد مشخصی ثبت نشده و واحدهای روسی در حومه سولدار و باخموت همچنان در حال نبرد هستند . حملات ارتش روسیه در دونتسک دفع شده است 6- به گفته ناظران روسی ، پس از پاکسازی مواضع ارتش اوکراین در روستای اوپتین ( جنوب باخموت ) گردان اسپارتا ارتش روسیه در حال آماده سازی برای حمله به بخش اصلی شهر هستند . این درحالی است که واحدهای واگنر در جنوب شرقی باخموت حضور دارند و نبرد میان دوطرف در ساختمان های مسکونی ادامه پیدا کرده است . 7 – در جنوب غربی دونتسک ، دو گردان ارتش اوکراین به مواضع روسها در ولادیمیرووفکا حمله بردند که گفته میشود حدود 25 سرباز اوکراینی کشته و یک دستگاه تانک و سه نفربر کشته و منهدم شده است . تی-62 ام وی برجای مانده از یگان 126 دفاع ساحلی ارتش روسیه خرسون 8 -در خرسون ، گفته شده که واحدهای اوکراینی در محورهای تریفونوفکا ، پیاتیکاتکی و بروسکینسوکه دست به حمله زدند ولی ستون مزبور توسط بدون سرنشین های اورلان-30 شناسایی گردید و بعدا توسط جتهای سوخو-25 مورد حمله قرار گرفت . روسها مدعی هستند که 80سرباز اوکراینی کشته ، 11 نفربر منهدم و 15 خودرو نیز از میان رفته اند . 9- در آندریووکا ، واحدهای اوکراینی تلاش کردند تا در شمال ایشچنکو دست به پیشروی بزنند که ظاهرا موفق شدند تا به درون شکافهای موجود خطوط دفاعی روسها نفوذ کرده و واحدهای روسی را وادار به عقب نشینی کنند . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2 منبع3 منبع4
-
1 پسندیده شدهبا سلام سامانه باور تاکتیکی هست با موشکی ناشناخته و مشابه تامیر گنبد آهنین البته ابعاد موشک و تیوپ پرتابگر همخوانی ندارند و به نظر موشک برای این سامانه کمی کوچک هست شاید در آینده سلول های پرتاب گوچکتر و بیشتر برای ارتفاع دیگری مدنظر باشد.
-
1 پسندیده شدهبه زودی؛ رونمایی از موشکهای با برد ۳۰۰ کیلومتر توسط ارتش الهامی، جانشین نیروی پدافند هوایی ارتش: موشکهای با برد ۳۰۰ کیلومتر در آیندهی نزدیک توسط پدافند هوایی ارتش رونمایی میشود. تولید رادار کاملاً بومی با برد ۳۰۰۰ کیلومتر و نیز اشراف انواع پهپادها با ارتفاع بیش از ۴۷ هزارپا در سازمان رزم نیروی پدافند هوایی ارتش نوید تسلطی قاطع و رصدی لحظهای در مرزهای هوایی کشورمان را میدهد در صورت بروز هرگونه خطای دشمن لحظهای پاسخ کوبنده میدهیم.
-
1 پسندیده شدهامیدوارم در کنار اینا ، پدافند لیزری رو هم پیش ببریم . هزینه شلیک هر موشک در حد میلیون دلاره !! ولی شلیک توپ های لیزری در جد چند دلار . چند وقت پیش یکی از مسوولان رژیم صهونیستی گفته بود ایران رو در دام رقابت تسلیحاتی میندازیم . در حالی که با لیزر و هزینه خیلی پایین موشک های بالستیک گرون قیمت اونارو میزنیم .
-
1 پسندیده شدهخب اینم جناب زوبین اخوی زمینی نواب دریایی! یک حاضر غایب کنیم ببینیم کیا هنوز نیستند: عقاب و سپر گویا هنوز غایبند پ ن: صفحه زیر محفظه موشک نشون میده گرم پرتاب هست سامانه
-
1 پسندیده شدهدر اخبار هم اعلام شد سامانه مجید متعلق به ارتش و سامانه دزفول متعلق به سپاه تست شدند در رزمایش. الان سامانه عقاب که اشاره میشد با نیم نگاهی به تور ساخته شده ممکنه همین سامانه ناشناس دیروز باشه چون کنار مجید بود پس میشه در نظر گرفت متعلق به ارتش بوده. منتهی اشاره به افزوده شدن توپ در سامانه ناشناش نیاز به تغییرات داره در این پلتفرم. احتمالا دزفول در ورژن های بعدی خصوصا در رادار و نوع موشک (بومی) تحت ارتقا خواهد گرفت و فعلا پلتفرم نهایی داره تست میشه تا تغییرات بعدی. پ ن: در سال های دور چقدر نگران پدافند بودیم و نسخه های بروز شده هاوک تنها چیزی بود که رونمایی میشد و حرص میخوردیم، بعد که نسخه های میانبرد در نمایشگاه دهه نود رونمایی شد خوشحال شدیم و با عدم تحویل اس-300 چقدر نگران برد بلند بودیم و ساخت باور چقدر حرصمان داد که کی رونمایی میشه پس (واقعا انتظار بالایی هم داشتیم، کشوری که هیچ تجربه ای در پدافند نداشت یک سامانه مستقل در مدت کوتاه طراحی کرد و ساخت) و در فکر تجربه حملات کروزی امریکا به عراق و سوریه چقدر حرص خوردیم که در پدافند برد کوتاه فقط توپ داریم و شلیکا و رونمایی های فقیرانه از سامانه های موجود قدیمی تا امروز که حالا شمار سامانه های پدافند برد کوتاه تازه در یک رونمایی غیررسمی از دستمون در رفته. (ماشاالله) . امیدوار به یک سپر دفاع موشکی و سامانه فوق راهبردی فوق بلند در ادامه ... و دست مریزاد به همه صنعتگران و متخصصین و نخبگان دفاعی که با تحریم و تهدید و دست خالی و از صفر و جیب خالی و بی سر و صدا دارند تلاش میکنند گمنام.
-
1 پسندیده شدهآخرین تحلیل ها در خصوص سامانه دفاع هوایی تور بازسازی صخره بلند .... مزیتهای نهفته در ارتقاء سامانه دفاع هوایی تور سامانه دفاع هوایی Tor-M2KM باید دید که آیا بعد از تعویض شاسی ، بروزرسانی های فوق الذکر ، روی تورها انجام میشود یا خیر ...
-
1 پسندیده شدهرادار سامانه پدافندی مذکور در پست بالا اشاره کردم اگر ۹ دی باشه خبر خوبیه. چون با یک موشک انعطاف پذیر طرف هستیم که چند سامانه ممکنه مورد استفاده قرار بگیره. همان طور که سوم خرداد تونست ممکن برخی سامانه های دیگرم با تغییراتی بتونند ۹ دی شلیک کنند. یاداوری میکنم این مطلب رو که در گذشته گفته شد سامانه باور ۳۷۳ توان دفاع از خودش را دارد. احتمالا منطورش در این مورد خاص بوده. فیلمی از شلیک موشک این سامانه بیرون امده با توجه به سرعت و تحمل فشار جی بالا در فاز اولیه احتمالا توانایی زدن کروز در ارتفاع بسیار کم داره احتمالا چیزی مشابه تور ام ۲ یا حتی فراتر!
-
1 پسندیده شدهشکل کلی کنیستر بسیار شبیه به سامانه 9دی رونمایی شده است شاید 9دی بدوتا لانچ عمودی بود ولی پلتفرم تستی که براش در نظر گرفته شد سوم خرداد بود که فقط توانایی شلیک مایل رو دارد .بعد از موفقیت تستهای سامانه. تلار اختصاصی با لانچ عمودی براش در نظر گرفته شده که احتمالا از زیر سیستمهای سامانه سوم خرداد استفاده شده و دیش رادار با گردش 360درجه براش در نظر گرفته شده با مقایسه این تصویر بالایی و پایینی و تعداد خنک کننده ها به نظر سیستم یکی ست فقط چینش سیستمها به منظور جا دادن روی شاسی کشنده که جمع و جور تر نسبت به کشنده سوم خرداد هست و همچنین قرار دادن دیش گردان تغییر یافته در هر صورت تا بدست اومدن تصاویر لانچ موشک (شکل ظاهری موشک و نوع حرکتش)و سایر اطلاعات سامانه از طرف قرارگاه باید صبر کرد
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهدر خاطرات آزادگان سرفراز آمده است که بعد از پذیرش قطعنامه و شروع به تبادل اسرا یک روز ابریشمچی به اردوگاه اسرای ایرانی آمد و از آنها دعوت کرد به منافقین بپیوندند و در عراق بمانند ناگهان از صف اسرا دو نفر جدا شدند و به طرف ابریشمچی حرکت کردند همهمه در اردوگاه شروع شد و همه نگران شدند از آن طرف منافقین خوشحال از جذب اسرا بودند تا این دو نفر به ابریشمچی رسیدند و او را زیر مشت و لگد گرفتند تا منافقین و عراقی ها به خودشان آمدند و مانع شدند ابریشمچی کتک مفصلی خورد
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «پناه بردن به آغوش کشورهای بیگانه و عموما متخاصم با ملت ایران» اختصاص داد. اقدامات تروریستی گروهک منافقین در ابتدای سال 1360 ( که موجب شهادت هزاران نفر از مردم بیگناه و غیر نظامی ایران و قریب به 200 نفر از مقامات ارشد نظام جمهوری اسلامی شد) ؛ از همان ابتدا مورد حمایت کشورهای متخاصمی نظیر آمریکا ، رژیم صهیونیستی ، رژیم صدام و علی الخصوص فرانسه بود. مردم ایران پس از انقلاب اسلامی تا به امروز نه تنها خاطره خوشی از دولت های فرانسه ندارند، بلكه صدمات زیادی نیز از اقدامات فرانسوی ها در حمایت های بی حد وحصر از رژیم صدام در جنگ تحمیلی، پناه دادن به گروهك تروریستی منافقین، دادن خون های آلوده ، كارشكنی در توافقنامه هسته ای و چندین پرونده دیگر دارند. در مطلب ذیل به تعامل خوب پاریس با منافقین خواهیم پرداخت: فرانسه ؛ اولین کشور در حمایت علنی از منافقین (بخش اول) (نگاهی به پیوندهای گسترده خروس ها با دشمنان سرزمین شیرها) در نخستین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) همه توان خود را به كار گرفته بود تا بتواند اوضاع كشور را آشفته کرده و با تشنجآفرینی بتواند به اهداف خود دست پیدا كند و البته که برای این تنشآفرینی هم از سوی بسیاری از كشورهای غربی حمایت میشد. با شروع اقدامات تروریستی منافقین كه از 30 خرداد ماه 1360 به دستور مسعود رجوی سركرده این گروهك آغاز شد و شرایط جدیدی را در مقابل این سازمان قرار داد، سركرده منافقین به این نتیجه رسید كه باید ایران را ترك كند و «كانون اصلی تحركات ضد امنیتی» را از كشورهای دیگر هدایت كند. مسعود رجوی در همین راستا به همراه ابوالحسن بنیصدر، رئیس جمهور معزول ایران با یک پرواز به كشور فرانسه گریخت و برای چند سال در آنجا سكونت كرد؛ از همین رو میتوان گفت، اولین كشور غربی كه در حمایت از ضدانقلاب و این سازمان تروریستی نقشآفرینی كرد، «فرانسه» بود. فرانسه (به عنوان یكی از داعیهداران حقوق بشر) اصلیترین حمایتها را از ضدانسانیترین جنایتها علیه مردم ایران داشت كه بازخوانی آن ابعاد دیگری از حامیان تروریسم در جهان را نشان میدهد. فرار رجوی و بنی صدر با خلبان شاه در 20 خرداد ماه سال 1360 حكم امام خمینی(ره) مبنی بر عزل بنی صدر از فرماندهی كل قوا صادر شد و به دنبال آن بنی صدر كه در خانه های تیمی منافقین مخفی شده بود، در روز 7 مرداد 1360 به همراه مسعود رجوی و به صورت مخفیانه (با خلبان مخصوص شاه مخلوع) ایران را به مقصد پاریس ترك كرد؛ اتفاقی كه تاثیر ماندگاری بر تغییر رفتار علنی سازمان مجاهدین خلق و شرایط «سیاسی-امنیتی» كشور گذاشت. ارتباط بنی صدر با سركرده های منافقین از قبل برقرار شده بود و این گروهك نیز در انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن به شدت از بنی صدر حمایت می كردند. با رییس جمهور شدن بنی صدر، ارتباط وی با مسعود رجوی سركرده گروهك مجاهدین خلق و شماری از اعضای آن نیز گسترده تر شد و بنی صدر عملا پلی شد برای نفوذ اعضای این گروهك به بدنه دولت و نهادها تا حدی كه عناصر مجاهدین خلق در نهایت توانستند دفتر رئیس جمهور در آن دوران را در اختیار خود بگیرند. پس از فرار رجوی و بنی صدر به فرانسه، آنها با شماری دیگری از عناصر ضدانقلاب گروه موسوم به «شورای ملی مقاومت» را تشكیل دادند، اما همكاری این دو نفر در فرانسه مدت زیادی طول نكشید. (حدود دو سال) ازدواجهای مسعود رجوی با فرار رجوی و بنی صدر به فرانسه، وی با دختر 18 ساله بنی صدر (به نام فیروزه) كه نزدیك به 15 سال با رجوی فاصله سنی داشت ازدواج كرد؛ رجوی حدود یك سال قبل از آن اشرف ربیعی همسر خود را [كه در یكی از خانه های تیمی منافقین حضور داشت]، از دست داده بود. زندگی مسعود رجوی با فیروزه بنی صدر 2 سال بیشتر طول نكشید؛ فیروزه در مصاحبه ای درباره علت طلاق از رجوی می گوید «روابط نامشروع مسعود با رئیس دفترش مریم عضدانلو (همسر مهدی ابریشمچی) و تعدادی از دختران دیگر ؛ مرا وادار به گرفتن تصمیم طلاق كرد». در سال 1364 بود كه به یكباره اعلام شد، مریم قجر عضدانلو که به مقام هم ردیفی مسئول اول سازمان [یعنی مسعود رجوی] ارتقاء یافته ، از همسر خود یعنی مهدی ابریشمچی جدا شده و با مسعود رجوی ازدواج كرده است؛. سركرده منافقین این اقدام را «انقلاب نوین ایدئولوژیك مجاهدین!» نامید. هرچند روابط پنهانی مریم عضدانلو (زمانی كه همسر مهدی ابریشمچی بود) با مسعود رجوی كه پیش از آن عنوان رئیس دفتر رجوی در پاریس فعالیت می كرد، تا حدی افشا شده بود، اما كمتر كسی تصور می كرد كه سركرده منافقین به چنین اقدامی دست بزند؛ این اتفاق شروعی بود برای سازمان كه هرگاه رجوی در بحران گیر می كرد، مرحله دیگری از این باصطلاح انقلاب را اجرا كند. رجوی در مرحله دوم انقلاب ایدئولوژیكش «همه نیروهای منتقد و زاویه دار با خود» را [كه آنها را «نیروهای مسئله دار» می نامید]، خلع رده كرد و مسئولیت ها را به دختران و زنان سازمان منافقین سپرد. ازدواج و متعاقبا بزرگنمایی نقش رهبری مسعود در سازمان منافقین شروع یك تغییر در این سازمان به سمت یك فرقه «كیش شخصیتی» نیز بود. تغییرات اولیه در سازمان منافقین شامل «افزایش مطالعات اجباری»، «ترتیبات زندگی جمعی جبری» و «اعمال كنترل بر اعضای گروه در تبعید» در سراسر اروپا انجام می شد که هدف ثانویه آن حذف اعضایی بود كه كمتر به سازمان [و در واقع به شخص مسعود] متعهد بودند. حمایتهای فرانسه از منافقین همكاریهای فرانسه و سازمان منافقین فقط محدود به پناهندگی به مسعود رجوی نبوده و نیست؛ مقامات الیزه از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری توسط منافقین اطلاع داشتند. سركرده منافقین در دیدار با سران رژیم بعث در دهه 60 میگوید: «همانگونه كه اطلاع دارید من در سالهای 1981 تا 1986 در پاریس بودم؛ در آن سالها به ما تروریست نمیگفتند؛ هرچند كه كاخ سفید و كاخ الیزه [از اقدام ما در انفجار حزب جمهوری اسلامی و نخست وزیری] اطلاع داشتند؛ با كاخ الیزه هم ارتباط داشتیم، [آنها] میدانستند كه چه كسی حزب جمهوری [اسلامی] را در ایران منفجر كرد و چه كسی و چرا عملیات علیه رئیسجمهور و علیه رئیسالوزرای [ایران] را انجام داد؛ آنها میدانستند و خوب هم میدانستند، ولی صفت تروریست به ما نزدند.» «جواد منصوری» معاون كنسولی وقت وزارت امور خارجه در همین رابطه میگوید: «قبل از خبرگزاری ایران یا هر مقام و دستگاه ایرانی، خبرگزاری فرانسه اخبار انفجارها [ی حزب جمهوری اسلامی و نخست وزیری] را منتشر كرد؛ این مسئله برای بررسی تاریخی بسیار اهمیت دارد و نشان میدهد كه دست فرانسه در وقایع این دوران در كار بوده است». با توجه به اینكه فرانسه از اولین كشورهای حامی اقدامات تروریستی سازمان مجاهدین خلق در ایران بود، باعث شد تا «روابط تهران - پاریس» تیرهتر شود و هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در جلسه 4 اسفند 1360 حمایتهای فرانسه از منافقین را محكوم كند. رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در این باره می گوید: «این جنایتكارها امروز در فرانسه جمع شدهاند و مشتركا توطئه میریزند... آمریكا هم بوده و مراكزی را در تهران شناسایی كردیم كه در همین رابطه پول از آمریكا گرفتند و در همین راه پول خرج كردند كه بهظاهر كمونیست هم نیستند، اما ما مسئولیت مشترك برای همه این جنایتكارها قائلیم و خصوصا امروز فرانسه مركز تجمع این جنایتكارها شده؛ بختیار، بنیصدر، رجوی، اویسی، ازهاری و عبور و مرور رضا پهلوی و امثال اینها كه ما میدانیم اینها همه آنجا هستند و این فرانسه است كه اینها را با هم متحد كرده و [مقامات] فرانسه باید در آینده تاریخ جوابگوی ملت ما باشد و ما از فرانسه به این آسانی نخواهیم گذشت؛ اگر هم «ما بگذریم» مردم ما و این محرومانی كه جسدهای قطعهقطعه شده بچههایشان را از بیمارستان تحویل گرفتند و به گورستان بردند از فرانسه نمیگذرند، البته فرانسه بدون آمریكا كار نمیكند». با تغییر دولت فرانسه در سال 1364، «ژاك شیراك» حمله تندی به حضور پناهندگان ایرانی به ویژه منافقین در پاریس كرد و هیأتی از مجلس فرانسه به ایران آمد و بابت رفتارهای گذشته مقامات پاریس در حمایت از فرقه رجوی عذرخواهی كرد؛ بر این اساس خبرهای امیدواركنندهای برای مقابله فرانسه با منافقین به مردم ایران میرسید؛ در این زمینه رفت و آمدها میان هیأتهای ایرانی و فرانسوی ادامه داشت، اما باز هم عزم جدی برای همكاری پاریس با ایران مشاهده نشد. در همین رابطه حجت الاسلام ریشهری وزیر اطلاعات وقت ایران در خاطرات خود میگوید: «هیئت ایرانی پس از ورود به فرانسه، مسائل دیگر را به صورت كمرنگتری مطرح كرد و بیش از هر چیز روی تحویل یا اخراج ضدانقلاب [از این كشور] اصرار كرد؛ جالب اینجاست در آن زمان در هر جا نامی از ضدانقلاب برده میشد، ذهن فرانسویها متوجه منافقین می شد! از نظر هیئت [ایرانی]، تحویل رجوی به مثابه اولین گام عملی در جهت عادی شدن روابط [میان تهران - پاریس] بود؛ ولی فرانسویها با این بهانه كه در صورت تحویل رجوی [به ایران] آبروی ما در سطح جهان میرود، از این امر سر باز زدند و گفتند كه میتوانیم آنها را محدود یا اخراج كنیم». جنگ سفارتخانهها کنفرانس مطبوعاتی وحید گرجی در سفارت ایران در پاریس (جنگ سفارتخانه ها بین ایران و فرانسه) منافقین كه برای ماندن در پاریس دست به هر اقدامی میزدند، در زمینه جاسوسی نیز همكاری اطلاعاتی با سرویس امنیتی فرانسه داشتند، بطوری كه در بحران موسوم به «جنگ سفارتخانهها» در تیر ماه 1366 و اتهام علیه وحید گرجی [دیپلمات سفارت ایران] روزنامه لیبراسیون فاش كرد: «اعضای سازمان مجاهدین خلق به بهای جاسوسی برای دولت فرانسه در این كشور باقی ماندهاند و اتهام دولت علیه وحید گرجی دیپلمات ایرانی مقیم پاریس توسط این سازمان و با همكاری صاحبان صنایع نظامی فرانسه و برخی سیاستمداران این كشور به وی وارد شده است». تجمع منافقین در پاریس، آن هم در حساسترین دوران تاریخی [و در خلال جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران] زمینهای برای شروع همكاری مزدوران رجوی با صدام بود؛ فرانسه كه خود از حامیان همهجانبه رژیم بعث صدام در دوران جنگ تحمیلی بود، بسترهای مناسبی را نیز برای تسهیل روابط منافقین - صدام فراهم كرد. در همین زمینه مسعود رجوی در دیدار با سپهبد «طاهر جلیل حبوش» از روسای سازمان اطلاعات رژیم عراق «به دو سال ارتباط با رئیس دستگاه اطلاعاتی رژیم بعث عراق در پاریس اشاره كرده و از آن دیدارها احساس خرسندی میكند». از دیگر خدمتهای پاریس به منافقین، رفت وآمدهای سران اطلاعاتی رژیم بعث صدام و دیدارهای آنها با مسعود رجوی بود كه منجر به امضای توافقنامه بین منافقین و بعثیها شد، بطوری كه رجوی در این باره میگوید: «به یاد میآورم كه در سال 1982 وقتی طارق عزیز به خانه ما در پاریس آمد با یكدیگر قرارداد صلح امضا كردیم و من جلوی خبرنگاران گفتم... [امام] خمینی(ره) شكست میخورد و این مقاومت [یعنی منافقین] و مردم [ایران] و [دولت] عراق هستند كه پیروزمندانه از این جنگ خارج خواهند شد». ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «فرار عناصر سازمان به خارج کشور با هدف ادامه فعالیت های نظامی» اختصاص داد. خط فرار نفاق (مروی بر خط فرار منافقین از ایران بعد از خرداد 1360) «مسیر دوم : پاکستان» (بخش دوم پاکستان) در ادامه تاپیک به بررسی ماجراهای باقروند و این بار در خصوص «راه اندازی خط فرار منافقین در پاکستان» خواهیم پرداخت. داوود باقروند ارشد ، ماجراهای خودش در پاکستان را اینگونه ادامه می دهد : جهت سازماندهی کار شروع کردیم به عضوگیری از میان این افراد و اولین کسی که عضوگیری شد «هادی پویان مهر کاسه چی» از زندانیان و اعضای زمان شاه سازمان بود. او در میان پناهندگان زندگی میکرد که بعد از گرفتن گزارش و مشخص شدن اینکه هیچ مسئله ای روی خط و خطوط ندارد او بکارگرفته شد. بعد اسدالله اوسطی باز از زندانیان مجاهد زمان شاه بود که با همسر و دو دخترش در کراچی در میان پناهندگان زندگی میکرد که او نیز عضو گیری شد. با آمدن اسدالله اوسطی وهمس رو فرزندانش و هادی برای هر کدام یک پایگاه [خانه] در منطقه کلیفتن کراچی کرایه کردیم که بعنوان پایگاه های اصلی ما محسوب میشد. هادی و اسدالله (با اتفاق همسرش)، هرکدام مسئولیت استقرار و تدارکات یک پایگاه را برعهده گرفتند. با ورود نفرات جدید به پاکستان و طی فرایندی که گفته شد سازمان در پاکستان نیز گسترش یافت. خط سازمان در پاکستان «نیرویی» بود یعنی نیروها باید ابتدا چک سیاسی و امنیتی میشدند یعنی از همه گزارشات گرفته میشد و به فرانسه ارسال میگردید. از این طریق مدتی نیز در مناسبات پاکستان در ارتباط با ما حضور داشتند تا اینکه چک میشدند. در همین حین سازمان در عراق نیز فعال شده بود و فرزاد (احمد افشار) که ترکیه را تحویل من داده بود در بغداد مستقر گردیده بود. نیروها بعد از تعین تکلیف متناسب با درخواست پاریس به کشورهای دیگر از آمریکا گرفته تا اروپا اعزام میشدند. در همین مدت «کشور امارات» نیز فعال شده بود و محمد امام از اعضای قدیمی زمان شاه سازمان مسئول آنجا بود. ولی عمده نیرو به عراق اعزام میشدند. در یکی از ترددات محمد امام به کراچی جهت تمدید ویزایش و آوردن پول برای پاکستان که معمولا داخل یک کیف سامسونیت در جداره هایش جاسازی میشد در فرودگاه کراچی بدلیل نزدیک بودن پایان اعتبار پاسپورتش دستگیر شد. تامین مالی هر کشور به همین صورت بود که هر چند وقت یکبار به همین طریق دلارهای جا سازی شده ارسال میشد. قانون کشور پاکستان این بود که «وقتی فردی مشکل مدارک سفری دارد بطور خاص پاسپورت، او را به مبدا سفرش برنمیگردانند بلکه به کشوری که مدارکش به آن تعلق دارد پس میدهند». و عطف به اینکه محمد نیز از زندانیان زمان شاه بود و رژیم [نظام] هم او را میشناخت در خطر جدی قرار داشت. او را در قسمت ترانزیت فرودگاه نگهداشته بودند تا در اولین پرواز به تهران بفرستند. محمد هرچه تلاش کرده بود نتوانسته بود مشکل را حل کند بنابراین با پاریس تماس گرفته و موضوع را اطلاع داده بود. به همین دلیل قرار شد من بروم و برایش قرص سیانور ببرم تا اگر در نهایت نتوانستیم حل کنیم از قرص استفاده کند. من ضمن بردن قرص برای محمد و دیدارش در ترانزیت فرودگاه، ملاقاتی گرفتم با رئیس فرودگاه که مرد 60 ساله ای بود و با او صحبت کردم. به او پیشنهاد شد بجای اینکه محمد سه هزار روپیه بدهد برود تهران و پاسپورت را تمدید کند و برگردد، این پول را شما بگیرید اجازه بدهید برود در کنسولگری ایران در کراچی تمدید کند. رئیس فرودگاه قبول کرد که با دریافت 3 هزار روپیه بگذارد که محمد وارد کراچی شود. او البته پول را از من نگرفت بلکه کشو میزش را باز کرد و گفت بگذار اینجا. در کشو میز وی تنها یک مهر ویک سجاده بود! البته این مورد زیاد خاطره انگیز نبوده بلکه رئیس پلیس کراچی که با دریافت ده هزار روپیه از کنسولگری آمریکا در کراچی ویزا آمریکا میگرفت قابل توجه تر بود. او که برای دیدنش از چندین ایست و بارزسی باید عبور میکردی، مدارک شناسایی تحویل میدادی برگه عبور میگرفتی و در ساختمان اصلی اداره پلیس در طبقه آخر در اتاقش که نزدیک به 400 متر یعنی تمامی طبقه وسعت داشت میرفتی، پاسپورت را از میگرفت و با ویزای آمریکا ده روز بعد تحویل میداد. سازمان در هرکجا با اتکا به پول و هر وسیله ای که میتوانست امورش را پیش برده است. در حال حاضر نیز همین است. ملاقات با وزیر کشور پاکستان یکی از بازاریان هوادار سازمان بنام «حاج حسین حسینی» که بدنبال قطع ارتباط و آوارگی به کراچی آمده بود گزارش کرد که در هنگام عبور از فرودگاه کراچی مبلغ یک میلیون و سیصدهزار دلار او را که داخل یک کیف سامسونیت بوده کشف و ضبط کرده اند. بعد از گزارش آن به سازمان قرار شد که ملاقاتی با وزیر کشور پاکستان داشته باشم و از این طریق این پول را برای سازمان پس بگیرم. این ملاقات در اساس توسط آقای «هدایت الله متین دفتری» از اعضای آن زمان شورای ملی مقاومت که از دوستان خانوادگی وزیر کشور پاکستان بود تحت نام اعضای شورای ملی مقاومت برای من ترتیب داده شده بود. وزیر مربوطه و آقای متین دفتری در زمان تحصیل در انگلستان همکلاسی بوده اند بعدها نیز بصورت خانوادگی با هم رفت و آمد داشتند ضمن اینکه هنگام ملاقات، وزیر حال همسر آقای متین دفتری را نیز میپرسید …. در دیدار اولم با وزیر مربوطه ریز ماجرا را که از حاج حسینی گرفته بودم را به وی منتقل نمودم و قرار شد که ایشان پرسو وجو کنند و نتیجه را اطلاع دهند. بعد از دو هفته ایشان تماسی گرفت و خواست که او را در خانه اش ببینم که در آن ملاقات گفتند که نتوانسته اند ردی از پول بگیرند. به دنبال آن قرار شد که آقای متین دفتری خودش نیز برای ملاقات بیایند که همینطور هم شد و به کراچی آمدند و به اتفاق به دیدار وزیر کشور رفتیم. محل ملاقات اینبار فرق کرد و در یک ویلا روبروی سفارت آمریکا اما در همان منطقه کلیفتون کراچی بود. اما در نهایت دلارها را نتوانستیم زنده کنیم که البته بسیار بسیار طبیعی بود. هدایت الله متین دفتری ، نوه دختری دکتر محمد مصدق نکته بسیار مهم این بود که وزیر کاملا نسبت به وضعیت و تحولات ایران آشنا بود و اوضاع ایران و شورا و جریاناتی که میگذشت را دنبال میکرد. از من نیز ریز سوال میکرد که من نیز همه اطلاعاتی که در نشریه بعنوان گزارش میدانستم و اقدامات رژیم [نظام] و موضوع آزادیها و… منتقل میکردم. اما او در بحثهایی که میکرد ضمن اینکه بسیار سمپاتیک بود و تمایل خودش را برای پیروز شدن شورای ملی مقاومت ابراز میکرد با همان وقار یک سیاستمدار 50-60 ساله و با احترام میگفت که «غیر ممکن است شما بتوانید با این شیوه بجایی برسید». «شما اشتباه بزرگی که کرده اید این است که در دام رژیم [نظام] افتاده اید و این همان کاری است که او میخواست تا شما را برای همیشه از صحنه حذف کند و توانست اینکار را بکند». «با وجود اینکه سیستم سیاسی آنها بسیار نو پاست ولی توانست شما را وادار به این اقدام نسنجیده بکند. تا چند وقت دیگر این جنگ تمام میشود (جنگ ایران و عراق) و یا سیاستها تغییر میکند، و چون کارایی دیگری برای سیاست بین اللملی ندارید از صحنه سیاسی که الان درش مطرح هستید حذف میشوید.» او تاکید داشت «در دنیا با دولتها کار میکنند و نه با مخالفین. نباید کار را به اینجا میکشاندید. مخالفین توسط دولتها بعنوان اهرم فشار جهت امتیاز گیری از یکدیگر مورد سوء استفاده قرار میگیرند». به نظر میرسید که میخواست از این ملاقات ها استفاده کند و پیامی را به شورا برساند. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «فرار عناصر سازمان به خارج کشور با هدف ادامه فعالیت های نظامی» اختصاص داد. خط فرار نفاق (مروی بر خط فرار منافقین از ایران بعد از خرداد 1360) «مسیر اول : ترکیه» (بخش سوم و پایانی ترکیه) در ادامه دو پست قبل که به بررسی چگونگی استقرار باقروند در ترکیه بعنوان مسئول شاخه ترکیه منافقین و همچنین راه اندازی خط فرار منافقین در ترکیه پرداختیم ، در این پست (بخش آخر) خود داوود باقروند ارشد ادامه ماجراهای خودش را این خصوص توضیح می دهد : بنابراین اجبارا «خط تقویت [پایگاه های مجاهدین در] کشورهای همسایه ایران» می بایست ایجاد شود. این اقدام جهت «جمع و جورکردن تیمها» و کادرهایی که بعد از «از دست دادن محل استقرار خود» در آوارگی در سطح کشور پراکنده میشدند و در نهایت مجبور میگردیدند که بصورت پراکنده از کشور خارج شوند. مرا نیز با همین مضمون به ترکیه و تحویل گیری امور ترکیه اعزام کرده بودند. من بعد از استقرار و تردد به شهرهای مختلف و دیدار با کادرها (جهت تسلط برامور) بلافصله به شهر مرزی وان رفتم و در پایگاه کوچکی [خانه] که سه اتاق داشت مستقر شدم. من با توجه به اینکه آذری زبان هستم و زبان انگلیسی را هم میدانستم بسرعت میتوانستم زبان ترکیه ای را یادبگیرم و حرف بزنم و روزنامه ها را بخوانم. همین امر کمک میکرد که بتوانم در شهر کوچکی مانند وان با لباسهای محلی و بزبان محلی که کمی بیشتر به آذری ما شبیه است با عادی سازی بمانم. سازمان یک سیستم خروج از کشور داشت. برای نمونه با همین سیستم توانست مهدی ابریشم چی و مریم عضدانلو را از طریق کردستان (عراق) به پاریس بفرستد. سیستم خروج افراد از داخل کشور بدین صورت بود که نفراتی که به دلایلی باید به خارج از ایران فرستاده میشدند، ابتدا توسط بخش مربوطه در داخل و توسط فرماندهی داخل پیشنهاد میشد و سپس توسط [دفتر سازمان در] پاریس مورد تائید قرار میگرفت. سپس نفرات به بخش خروج از کشور سازمان که نام آن بخش شهرستان بود وصل میشد که تعدادی پایگاه در تهران و شهرستانها داشت . بعد از آن ، برنامه ریزی برای نحوه خروج عطف به ترکیب نفرات اعزامی طرحی ریخته میشد. مواردی بود که با کرایه یک مینی بوس و در قالب خانواده عزاداری که برای تحویل گیری شهید جنگ به شهرهای مرزی میروند همگی لباس سیاه میپوشیدند و مینی بوس را نیز با عکسهایی که قرار بود مربوط به شهید باشد و… تزئین مینمودند، نوارهای آهنگران را نیز پخش میکردند تا مورد شک قرارنگیرند. یا حسین ابریشمچی را با ریش و لباس آخوندی و با بهانه اینکه میخواهند حاج آقا را برای ازدواج به زاهدان ببرند به آنجا آوردند و سپس از مرز خارج کردند. بدین طریق با عبور از پست های بازرسی متعددی که وجود داشت به شهرهای مرزی می آمدند. شهرهایی مانند ارومیه و سلماس و سپس به روستای حسنی و کلارش در کردستان انتقال داده میشدند که از آن پس با اسب و پیاده از مرز گذشته و به ترکیه در شهر وان میرسیدند. تعدادی نیز از مسیرهای کردستان شمالی و منطقه سردشت و بانه از تیر رس رژیم [نظام] خارج شده به روستاهای مرزی تحت کنترل حزب دمکرات کردستان ایران می آمدند. که نفرات سازمان نیز در روستاهای دولتو، جانداران، … مستقر شده بودند. در مدت حضور من در ترکیه ، اولین اکیپی که از ایران خارج شدند ترکیب آقای پرویز یعقوبی، مادر رضایی ها، همسر محسن رضایی و احمد رضایی برادر کوچکتر رضایی ها ویک خواهر مجاهد که نام او را فراموش کرده ام بود. آقای پرویز یعقوبی و مادر رضایی ها در هتلی در شهر وان مستقر شدند. هم آقای پرویز یعقوبی و هم مادر رضایی ها آشکارا از وضعیت اسفبار سازمان در داخل و اینکه خواهران و مادران یا در حال دستگیری و اعدام روزانه هستند و یا آواره کوه و دشت میباشند شکوه و شکایت میکردند. آنها همچنین از اینکه در سال 1360 زمستان بسیار سختی داشته ایم و بسیاری نیز در این سرما در خیابانها و در بشکه های خالی ساختمانهای در حال احداث را شب را به صبح میرساندند، حرف میزدند. آقای پرویز یعقوبی در همان زمان نیز از کارکردهای آقای مسعود رجوی بسیار انتقاد میکردند. بطور خاص از اینکه سازمان را وارد امری کرده که مطلقا هیچ آمادگی برایش در سازمان نبوده انتقاد داشت. ایشان ضمن رد اعلام مبارزه مسلحانه در آن مقطع مطرح میکرد که با اعلام «مبارزه مسلحانه یک شبه» و به دم تیغ دادن کل تشکیلاتی که در سرتاسر کشور که تا روز قبل علنی و شناخته شده بودند و تنها خودش و محدود دستگاه فرماندهی را مخفی و سپس فرار کردن به خارج و جا گذاشتن تمامی تشکیلات در زیر ضربه های رژیم [نظام] کاری نبود که رسم سازمان باشد. او تعریف میکرد که در زمان دستگیری محمد آقا (بنیانگذار سازمان محمد حنیف نژاد) در اولین نشست مرکزیتی که در زندان تشکیل میشود و البته قبل از بازجویی ها، محمد آقا دستور میدهد که بقیه مرکزیت تمامی تقصیر ها را به گردن محمد آقا بیندازند. تا بدینوسیله فشار و جُرم بقیه کم شود. و این سنت رهبری سازمان بوده نه کاری که مسعود رجوی کرد. درهمین رابطه بود که عباس داوری برای دلداری مادر رضایی ها و مذاکره با آقای پرویز یعقوبی بسرعت به ترکیه و به شهر وان آمد. و چند روزی در وان بود و به پاریس برگشت. نفر پنجم شورای رهبری ، علی زرکش بود که به دلائل امنیتی عموما در انظار ظاهر نمی شد در این دوره اکیپ های سازمان یکی بعد از دیگری از داخل اعزام و از کشور خارج میشدند. این اکیپ ها با دستور پاریس بعضا به فرانسه یا اسپانیا و یا در همان استانبول اسکان داده میشدند. یکی از اکیپ های اصلی اعزامی در ماه رمضان سال 1361 علی زرکش و همسرش مهین رضایی، محسن عباسی محافظ علی زرکش و همسرش، احمد حنیف نژاد و همسرش، محمد علی توحیدی و همسرش، ، ابوالفضل امشاسبند، گیتی گیوه چیان و همسرش ….در آن زمان این افراد بجز احمد حنیف و همسرش و محسن عباسی و همسرش، مهدی فتح الله نژاد … که در یک هتل در شهر وان مستقر شدند بقیه در پایگاهی در شهر وان ترکیه موقتا اسکان داده شدند تا ترتیب اعزام آنها به استانبول داده شود. در پایگاه سازمان در وان ، «علی زرکش بصورت مخفی بود» یعنی از اطاق خارج نمیشد. و هرگاه که میخواست برای کارهای فردی خارج شود بقیه باید به داخل اطاق هایشان می رفتند. در اینمدت یکبار نیز برای سرکشی به داخل تردد نمودم که در برگشت جواد براعی (جواد آقا)، همسر جواد برایی و فرزندش، محسن سیاه کلاه، حسن صادق (معروف به اوزون حسن از زندانیان زمان شاه سازمان) و همسرش و فرزندش و یک خواهری بنام زینب که در عملیات فروغ کشته شد (همسر اول احمد وشقاق که در سپتامبر سیاه 2013 اشرف کشته شد) را با خودم آوردم. آن زمان محمود عطایی و محمود عضدانلو برادر مریم عضدانلو در روستای کلارش کردستان بودند و منتظر اعزام. ارتباطات با داخل از طریق یک فرستنده موج کوتاهی بود که در روستای کلارش کردستان قرار داده شده بود و در ترکیه نیز با استفاده از یک رادیو گراندیک دیجیتال که از آلمان تهیه شده بود بطور یکطرفه برقرار بود. ارتباطات از ترکیه به داخل نیز از طریق پیک با بکارگیری افراد محلی صورت میگرفت. بدنبال اکیپ علی زرکش، محمود عطایی و تیم حفاظتش جهانگیر و … مصطفی رجوی پسر اشرف ربیعی [دقیقاً. پسر اشرف و نه پسر مسعود] که طفل شیرخواری بود نیز به همراه یک خانواده مجاهد خارج شدند. محمود عطایی و جهانگیر محافظ او یک خانه ای در لب دریاچه وان مستقر بودند. و مرتب برای شنا به دریاچه میرفتند. عملا در یک دوره شش ماهه بعداز 11 اردیبهشت تمامی کسانیکه میتوانستند از غرب کشور خارج شوند تخلیه شدند. غرب کشور اختصاص داده شده بود به فرماندهان و مسئولین سازمان. عزیز رضائی مشهور به مادر رضائی ها (سه پسر او در درگیری با ساواک کشته شدند. یک دخترش در ضربه 19 بهمن زعفرانیه و دختر دیگرش هم در مرصاد) با آمدن تمامی سیستم فرماندهی سازمان به شعبه ترکیه سازمان کار آنجا نیز تغییر کرد و محمود عطایی شد مسئول ترکیه که در استانبول مستقر شد. علی زرکش به پاریس رفت. بقیه افراد سازمان در استانبول مستقر بودند. از این به بعد تمامی کسانیکه وارد میشدند طبق سازماندهی و نیاز و کارکرد و اینکه چقدر مسئله دار هستند سازماندهی میشدند. در آن زمان هیچ کس را از ترکیه به فرانسه اعزام نمیکردند مگر اینکه پروسه روشن شدن وضعیت موضع او نسبت به مبارزه مسلحانه و موضوع بنی صدر و کل خط و خطوط سازمان به پایان برسد. بنابراین در این مدت همه باید از خود گزارش می نوشتند. پرویز یعقوبی تنها کسی نبود که انتقاد و ایراد داشت، همه و همه این وضع را داشتند. تفاوت پرویز یعقوبی با بقیه این بود که او این شهامت را داشت که علنی آنرا مطرح کند و بهای سنگینی هم برای آن پرداخت. احمد حنیف نژاد و همسرش و محسن عباسی و ابولفضل امشاسبند و … آنقدر آشکارا مسئله دار بودند که مرتب تیکه پرانی میکردند و کارهای سازمان را به سخره میگرفتند. و وضعیت اسفباری بود. تعدای زیر ضرب رفتند. تعدادی که مسئله دار بودند را سازمان میفرستاد به اسپانیا [بخاطر اینکه] آن زمان اسپانیا راحت تر از جاهای دیگر ویزا میداد. در این مدت در ترکیه «سیستم جعل اسناد سازمان» نیز راه افتاده بود و برای همه پاسپورت می ساختند. از جمله مهر ورود و خروج مرزهای ترکیه ساخته شده بود. که مهر ها را دستی میساختند. یعنی با استفاده از پاکن مهر ها ساخته میشد. که عمدتا محسن سیاه کلاه اینکار را میکرد. برای افزایش اعتبار پاسپورتها و مهرهایی که سازمان خودش به آنها زده بود تیمهایی را بصورت اکیپ از ترکیه بصورت زمینی به بلغارستان میفرستاد که با خروج از آن مرز و بازگشت به ترکیه مهر ورود و خروج واقعی بخورند. عطف به اینکه در این زمان من عضو هیئت رئیسه یک شرکت ساختمانی در لندن نیز بودم و برای کارهای شرکت به آمریکا نیز تردد میکردم پاسپورت معتبر با ویزای مولتیپل آمریکا داشتم. که در یک تردد مرا هم همراه اکیپی به بلغارستان فرستادند. که همگی در مرز دستگیر شدیم. ماموران مرزی [ترکیه] جعلی بودن پاسپورتها را متوجه شدند. در جریان بازجویی اصرار بر این بود که چه مقدار پول داده اید که این مهر ها را برایتان بزنند که ما نیز عددی را [همینجوری] گفتیم. چون مهر ها را سازمان میزد. رئیس مرز گفت زیاد داده اید بیاورید من با کمتر برایتان مهر ها را میزنم. از هر کدام 1000 لیر ترکیه گرفت و ما را راهی بلغارستان نمود. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «فرار عناصر سازمان به خارج کشور با هدف ادامه فعالیت های نظامی» اختصاص داد. خط فرار نفاق (مروی بر خط فرار منافقین از ایران بعد از خرداد 1360) «مسیر اول : ترکیه» (بخش دوم) در ادامه پست قبل به بررسی چگونگی استقرار باقروند در ترکیه بعنوان مسئول شاخه ترکیه منافقین و همچنین راه اندازی خط فرار منافقین در ترکیه می پردازیم. خود داوود باقروند ارشد در توضیح شرایط آن روز چنین می گوید : ... اگر تا ضربه موسی و اشرف میشد خوش خیالانه فکر کرد که «کشف و از بین بردن پایگاه های فرماندهی سازمان» در 19 بهمن 60 که بالاترین حفاظت و رعایت های امنیتی را داشت تصادفی بوده است، با این حمله گسترده و همزمان به بخش اجتماعی و … مشخص شد که رژیم [نظام] نه تنها با این ضربات گیج نشده و تعادلش را از دست نداده بلکه بخوبی توانسته است در طی مدت بسیار کوتاهی بطور گسترده ای همه پایگاههای سازمان را شناسایی و از بین ببرد. که بیانگر عمق مسئله بود. استراتژیی که در ابتدا قرار بود سه ماهه سرنگون کند نه تنها جواب نداده بود، حتی نتوانسته بود برهم زننده تعادل رژیم [نظام] نیز باشد، بلکه رژیم [نظام] توانسته بود علیرغم درگیر بودن با جنگ خارجی ، در میدان جنگ داخلی ؛ در عملِ نظامی و امنیتی کمر دشمنش را بشکند. خوب، برای فرماندهی داخل و طبعا علی زرکش و آنها که هنوز ضربه نخورده بودند سوال این بود که با توجه به اینکه پایگاه ها بعلاوه گشت بیرونی ، همگی 24 ساعته نگهبان مخفی دارد تا همه تحرکات بیرون آنرا زیر نظر داشته باشد ، ولی علیرغم این نتوانسته تحت نظر و کنترل بودن به این گستردگی را متوجه شود، چه زمان نوبت ضربه به پایگاهها و کادرهای باقی مانده است؟ آیا با توجه به همه اقداماتی که رژیم [نظام] علیه استقرار و جابجایی پایگاه های سازمان بکار بسته بود که شدیدترین آنها «طرح مالک و مستاجر» بود و کشف تمامی شیوه های کاری سازمان بعد از این مدت، امکان جابجا شدن بقیه و دوام آوردن هست یا خیر؟ و اگر هم دوام آورد آیا «با گستردگی ضربات» و «از بین رفتن تیمها» و «بسته شدن جامعه» و «پهن شدن تورها در سراسر کشور» ، عملا امکانِ موفق ماندن و تجدید سازماندهی و تجدید پایگاه و عمل وجود دارد یا خیر؟ جواب بسیار بسیار روشن بود. زمانی که سازمان میتوانست با خیال راحت پایگاه تهیه کرده و مستقر شود، وقتی میتوانست با تکیه به همه نیروهای خود از جمله پایگاه اجتماعیش (در فاصله قبل از اعلام و بعد از اعلام مبارزه مسلحانه) بسیج نیرو کند، تردد کند، سلاح و مهمات جابجا کند ؛ بعلاوه اینکه رژیم [نظام] نیز در عدم آمادگی مطلق قرارداشت و بسیج نیروئی هم نکرده بود و کنترلی هم بر اوضاع نداشت راندمان این بود که شاهدیم. حالا که ما همه برتریهای معروف به غافلگیری و عدم آمادگی و هوشیاری دشمن را از دست داده ایم و رژیم [نظام] نیز در تهاجم و بسیج مطلق است نتیجه چه خواهد بود؟ احمد حنیف نژاد، محسن سیاه کلاه، حسین ابریشمچی، محسن عباسی و تمامی کسانی که بنده هنگام خارج کردن آنها با آنها صحبت کرده و گزارش گرفته ام ؛ بدون استثناء میگفتند که چندین بار در ترددات از دهان رژیم [نظام] بیرون آمده اند. یعنی آنچنان تورهای بازرسی تنگ بود که دستگیری و از بین رفتن با زنده از بازرسی گذشتن به تار مویی بسته بود. طوری شد که در جمعبندی امنیتی-نظامی سازمان به این نتیجه رسید که دستور داد «کادرهایی که نظامی نیستند بدون سلاح تردد کنند تا در بازرسیهای خیابانی لو نروند». چون مرتب در هر تک تردد چندین و چند بار در تورهای بازرسی مورد بازرسی قرار میگرفتند. یعنی ما در تدافع مطلق بودیم و رژیم و نیروهایش در تهاجم مطلق. تمامی شواهد و قرائن حاکی از آن بود که بطور مطلق «امکانِ ماندن» نیست. این نیز قانون چریک شهری است که وقتی در تدافع مطلق هستی محکوم هستی به کشف و دستگیری و کشته شدن و موضوع فقط زمان است. که کی، کجا و چه زمان دشمن وقت کند و به شما بپردازد. بطور خاص باید توجه داشت که عمده پایگاهها لزوما «نه بدلیل تحرکات نظامی ساکنین» کشف میشدند. خیر، عمده پایگاهها (بطور خاص پایگاه های فرماندهی) عادی سازی بسیار بالایی داشتند و اساسا تحرکات بسیار محدود و عادی و ترکیب هم بسیار عادی (و نه مجاهدی) بلکه با ظاهرهایی بسیار بالا شهری بطور خاص در مورد زنان رعایت میشد. ولی با این وجود کشف میگردیدند که مشخصا کار تعقیب و مراقبت و سیستم جدید معروف به عبدالله پیام بود که رژیم [نظام] بکار بسته بود. نتیجه این حرف این است که شکست ها و کشف خانه ها و… لزوماً ناشی از ضعف سیستم های دفاعی سازمان نبود که ضربه میخورد بلکه قوت دشمن بود که ضربه میزد. (در اینجا قصدمان بزرگ کردن دشمن نیست صرفا بیان حقایق است) [ خوب الحمدالله که نیت ایشون خیر هست ! ] در همین رابطه به این مسئله توجه باید کرد که وضعیت پایگاهها و کادرها تا چه اندازه شکننده بود : پایگاهی را که با مشاهده یک تردد مشکوک در خارج آن مجبور هستید تخلیه کنید آیا امکان پیشبرد امری برای ساکنین آن وجود دارد؟ تازه بعد از تخلیه کجا بروند؟ مجبور است در خیابان ها پرسه بزند؟ آیا سلاحها و اثاثیه را که با هزاران خطر و زحمت و هزینه تهیه کرده اند با خود ببرند؟ اگر نه وسایل و الزاماتی که تهیه شده را جا بگذارند؟ یا آنها را رها کنند؟ آیا بعد از خروج مورد تعقیب قرار میگیرند؟ آیا در تورها دستگیر خواهند شد؟ اگر از همه اینها بگذرند کجا بروند؟ به یک پایگاه دیگر؟ آیا آنجا را هم آلوده نمیکنند…؟ آنقدر کادرهای مستقر در پایگاهها جابجا شده بودند بدون اینکه فرصت جابجا کردن وسایل پایگاه را داشته باشند، یا با خود ببرند که دیگر پولی در بساط نداشتند که بتواند از پس کرایه و یا تهیه امکانات برآیند. توجه باید داشت که حتی در صورت امکان کمک گیری از دیگر پایگاهها (در صورت وصل بودن) هر تردد برای پول رساندن «خودش معادل چندین عملیات بود» و باید پی دستگیری را که هم مبدا و هم مقصد را سرخ کرده و باید تخلیه میشد ؛ را هم بتن بمالید. بسیاری از دستگیریها هم بدلیل داشتن وسایل مشکوک یا غیر عادی نبود؛ بلکه دشمن با توجه به دیدی که پیدا کرده بود افراد را دستگیر میکرد و میبرد. خیلی زمانها نیز اشتباه دستگیر میکرد. یعنی راندوم متناسب با سن و سال و تیپ و … نیز دستگیر میکرد میبرد و دیگران که در زندان بودند شناسایی میکردند. یا از طریق محله و اقوام و آشنایان شناسایی میشد و … ترکیب پایگاهها معمولا دو زن و شوهر با یک یا دو کودک عاریه گرفته شده [!!] از دیگران بعنوان فرزند بعنوان ساکنین اصلی و علنی معرفی شده به صاحب خانه بود. بعلاوه تعدادی عضو معرفی نشده به صاحب خانه که مخفیانه تردد مینمودند. طوری بودکه بعد از ترک پایگاه مجبور به تردد بین شهری میشدند تا مجبور نباشند در شهر پرسه بزنند. و یا راهی خارج کشور شوند. در مورد بررسی ماجرای علی زرکش این امر و درک شرایط داخل کشور بسیار مهم و تعین کننده میباشد. من در این نوشته با اتکا به ذهن و آنچه از تک تک فرماندهان طی سالیان بگوش خودم شنیده ام و یا در تمامی گزارشاتی که ازتک تک آنها گرفته و برای پاریس آماده و ارسال کرده ام و عطف به اینکه سه دهه از آن میگذرد شاید «یک از هزار» محدودیتها و خطرات و وضعیت اسفبار «کار» و «فعالیت و عمل نظامی» و … در آن شرایط را توانسته باشم منعکس کنم. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از هزاران صفحه بسیار سیاه و تاریک کارنامه منافقین را باید به «فرار عناصر سازمان به خارج کشور با هدف ادامه فعالیت های نظامی» اختصاص داد. خط فرار نفاق (مروی بر خط فرار منافقین از ایران بعد از خرداد 1360) «مسیر اول : ترکیه» (بخش نخست) داوود باقروند ارشد در خصوص چگونگی استقرار خود در ترکیه بعنوان مسئول شاخه ترکیه منافقین و راه اندازی خط فرار منافقین در ترکیه چنین می گوید : در فروردین سال 1361 علیرضا باباخانی (محافظ شخصی مسعود رجوی با نام سازمانی وحید) تماس گرفت و از من خواست که مسئولیتهایم را در لندن تحویل داده به پاریس بروم. وقتی سوال کردم که تایمرهایی که انجمن در حال تست دارد را چکار کنیم ، گفت با خود بیاور. من نیز همین کار کردم و همه را گذاشتم داخل یک کیف سامسونیت و به پاریس بردم. و در آنجا تحویل محمد علی تشید شد. (منظور ، تایمرهای بمب هائی است که دانشجویان همسو با سازمان در انگلستان در حال ساخت آن بودند. در خصوص این تایمرها در پست مربوط به علی زرکش بیشتر سخن خواهیم گفت) طی چند روزیکه در پاریس بودم در یک پایگاه در نزدیکی شهرک مری سورواز پاریس بهمراه «محمد علی تشید» ، «مجید معینی» (معروف به آقا) و «وحید» مستقر بودم. هر روز صبح با محمد علی تشید برای دویدن میرفتیم. او تیپ بسیار انرژیکی بود. در طی این مدت جهت تحویل گیری کشور ترکیه توسط «عباس داوری» که در آن زمان در پاریس بود توجیه شدم. یکبار هم با مسعود رجوی درحضور «محمدعلی جابرزاده» ملاقات کردم. رجوی اساسا میخواست مرا قبل از رفتن به محل ماموریت دیده باشد. اینکاری بود که او همواره زمانیکه کاری و مسئولیتی را تصویب میکرد که انجام شود و حساس بود خود شخصا قبل از اعزام ملاقاتی با فرد انجام میداد و بدین شکل پای تصمیم گیری آنرا مهر مینمود. من بعد از رسیدن به ترکیه در شهر استانبول به آدرس [خانه امن] پایگاه سازمان در محله بشیک تاش رفتم و آنجا با احمد افشار (فرزاد) از زندانیان زمان شاه اهل مشهد که مترجم عربی زبان مسعود رجوی در دیدارهای او با خبرنگاران و یا با مقامات عراقی بود دیدار کردم. فرزاد را اولین بار در تهران بعد از پیروزی انقلاب در ستاد دیده بودم و سپس در سال 1359 وقتی که به لندن آمده بود دیده بودم در تمام مدتی هم که انجمن را اداره میکردم در تهران به او وصل بودم. طی دو روز ، فرزاد مسئولیت کشور [ترکیه] را با همه جزئیات سازماندهی و پایگاهها درشهرهای مختلف ترکیه و ماموریتها را به من منتقل نمود و خودش به پاریس برگشت. فرزاد با توجه به تسلطش به زبان عربی برای مسئولیت عراق در نظر گرفته شده بود و بعد از تحویل ترکیه به من به عراق رفت و آنجا مستقر گردید. که بعدها وقتی من به پاکستان رفتم از آنجا با او در تماس بودم. اما در این کار من تحت مسئولیت عباس داوری که در پاریس مستقر بود قرار داشتم. در آن زمان خط سازمان با توجه به ضربات نظامی داخل کشور (بطور خاص بعد از ضربه 19 بهمن سال 1360) و ضرباتی که تیمهای نظامی بطور روزانه میخوردند و طرحهایی که حکومت پیاده میکرد مانند اطلاع یافتن نیروهای اطلاعاتی از اجاره شدن هر خانه به وسیله بنگاههای املاک تحت نام «طرح مالک و مستاجر» و… چنان عرصه را بر نیروهای باقی مانده تنگ نموده بود، که گزارشات بسیاری داشتیم که نفرات قطع شده ؛ مرتباً بدلیل نداشتن جا و اجبار در ، رفتن به خانه اقوام یا خانواده و دوستان … بلافاصله دستگیر و یا در حین دستگیری کشته شده اند و یا بدلیل سرخ بودن تمامی ردهای مرتبط ، افراد مجبور بودند در بیابانهای اطراف شهرها یا در زیر پل جوی ها شب ها را به صبح برسانند. بعضی نیز مجبور بودند که تا زمانیکه پولی همراه داشتند تمامی روز و شب را با خرید بلیط اتوبوس بین شهری از این شهر به شهر دیگری همواره در تردد باشند. از طرفی نیز کادرها و نفراتی (چه مجاهد و چه غیر مجاهد) بودند که بعد از اعلام جنگ مسلحانه بدون هیچ مقدمه و آمادگی در تله افتاده بودند و هیچ کارکرد نظامی و سیاسی … در داخل نداشتند و مرتب در حال دستگیری و اعدام بودند. به همه اینگونه موارد فشار نظامی رژیم [نظام] نیز بود که با «فعال کردن تیمهای شناسایی» و «عبدالله پیام» و «ایست و بازرسی» هایی که بدنبال راه افتادن تیمهای ترور سازمان که سوار بر یک خودرو مصادره شده [در واقع اگر بگوئیم خودرو به سرقت رفته؛ درست تر است] به هر هدفی در خیابان میرسیدند آتش میکردند برقرار شده بود توانسته بود به پایگاهها و تیمها ضربه جدی بزند. بدتر اینکه با بسته شدن جو امنیتی و شدت گرفتن ایست و بازرسی ها در سطح شهرها و حتی جاده ها ، دیگر کادرهای سازمان که نظامی نیز نبودند و حتی نفرات دیگر گروهها و احزاب نیز در این تورها بدام افتاده، دستگیر و اعدام و یا در هنگام فرار کشته شوند. در نتیجه بسیاری از تیمها و کادرهای قطع شده سازمان «بطور خودجوش» و «تحت اجبار شرایط نظامی و امنیتی» به سمت مرزها برای خروج از کشور به راه افتادند. تعدادی به کمک خانواده هایشان ، تعدادی نیز بصورت فردی. تیمهایی داشتیم که در زمستان سرد و پر برف سال 1360 هنگام خروج از کشور در تبریز مورد سوء ظن قرار گرفته و بعد از مدتها تعقیب و گریز در تپه های برفی اطراف تبریز طی درگیری مسلحانه با نیروهای رژیم [نظام] بشهادت رسیدند[ به هلاکت رسیدند] . سازمان در نشریه انجمن دانشجویان مسلمان خارج کشور خود از این درگیریها بعنوان عملیاتهای متحورانه تیم های نظامی مجاهد خلق یاد میکرد. از فاز سیاسی و قبل از سی خرداد بخشهایی از فرماندهی سازمان مخفیانه زندگی میکردند. ولی بعد از «اعلام عجولانه و بدون آمادگی» فاز مبارزه مسلحانه ، تمامی بدنه سازمان و بخشهای عمده فرماندهی را غافلگیر کرده بود. طوری که بالاترین مسئولین سازمانی بعد از شنیدن خبر اعلام جنگ مسلحانه شوکه شده و نمیدانستند با توجه به شناخته شدگی خود و محل بکجا بروند و بدنبال آن موج دستگیریها و اعدامهای روزانه توسط رژیم [نظام] حاکم که جهان شاهد آن بود، موج ریزش در سازمان نیز شروع شد. بسیاری اجبارا قطع شدند. چون ارتباطات آنها یا دستگیر و یا در درگیری کشته شده بودند. بسیاری بدلیل شناخته شدگی باید محل خود را ترک میکردند و قطع شدند. بسیاری خود دستگیر شدند. اما بخش عمده ریزش در پایه سازمان بود که با این خط در تضاد بودند. این ریزش بصورت موج مخالفت با خط و خطوط سازمان در بالا خودش را نشان داد. و سازمان بخوبی از این امر آگاه بود. این موج ریزش بطور اخص با شهادت [هلاکت] اشرف و موسی در بهمن 1360 که مقر فرماندهی کل داخله بود به اوج جدیدی رسید و با ضربه 11 اردیبهشت سال 1361 به بخش اجتماعی سازمان که همزمان نیروهای رژیم [نظام] به 60 پایگاه سازمان که تقریبا 90 درصد پایگاههای سازمان بود حمله کرد دامنه بسیار گسترده تری بخود گرفت و کامل شد. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهاوائل انقلاب کلاه افسران و درجه داران شهربانی هم بود با این کلاه و لباس فرم خودشون و اسلحه اسمت و وسن که حمل میکردن شکل کابوها بودن