برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      47

    • تعداد محتوا

      8,884


  2. mehdipersian

    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      2,882


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      5,139


  4. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      8,626



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 17 آبان 1401 در پست ها

  1. 2 پسندیده شده
    ما حتما در کنار پدافند هوایی نیاز به یک پدافند موشکی و نهایتا یک سیستم ضدموشکی (سپر موشکی) مستقل داریم. نیازی بسیار ضروری و واجب هم هست. و البته که چه خوب جنگ هایی مثل جنگ اکراین نشان داد که تکیه و در باد پدافند هوایی خوابیدن چه سراب خطرناکی است. اولین موضوع ایجاد توان تهاجمی و بازدارنده است و در کنارش تقویت پدافند. هیچ چیز مانند یک توان تهاجمی وظیفه حتی پدافند! را نمیتونه درست انجام بده. تقویت توان موشکی بالستیک پهپادی موشک های فراصوت مهمات دورایستا و نیروی هوایی موشک های کروز و البته سلاح های نوین آینده نگرانه پیشرو در کنار ابعاد سطحی و زیرسطحی و حتی نامتعارف (به معنای متعارف!) سلاح های هجومی همه و همه خودشون یک پدافند محسوب میشند در بعدی از ماجرا.
  2. 2 پسندیده شده
    الان دیگه برد باور به 300 رسیده و قراره با اپدیت جدید باور که به اسم آرمان تغیر پیدا میکنه موشکاش به 400 کیلومتر دست می یابند تو رزمایشی که ایران با سامانه باور انجام داد هدف دور شونده بود که یه پهپاد کرار با شرایط جنگال رو تو برد 152 کیلومتری مورد هدف قرار داد حالا هم قراره تو برد 300 کیلومتر ازمایس بشه و به برد 400 برسیم اینده پدافند ایرام روشنه ما توی پدافند و رادار واقعا خوب عمل کردیم با اینروش و در اینده نه چندان دور باید منتظر نمونه اس 500 ایرانی باشیم و حتی بالاتر الان داریم رو سامانههای مخصوص ضد بالستیک برد بلند کار میکنیم سامانه باور و آرمان توان درگیری با موشکهای بالستیک تاکتیکی رو دارنوبرای درگیری با موشکای بالستیک برد بلند و ارتفاع بالا داریم رو رو سامانه جدید کار میکنیم
  3. 1 پسندیده شده
    استارلینک، یک خطر قوی در جنگ های آینده ارتش اوکراین حمله نسبتا سنگینی به بندر سواستوپل در جنوب شبه جزیره کریمه با هدف نابودی ناوگان دریایی روسیه در این منطقه انجام داد. بنا بر اطلاعیه وزارت دفاع روسیه این حمله با استفاده از ۹ فروند پهپاد انتحاری و ۷ فروند قایق انتحاری کنترل از راه دور انجام شده بود که بیشتر آنها توسط پدافند هوایی و ناوگان نیروی دریایی روسیه رهگیری و منهدم شدند و تنها به یک فروند ناو مین روب روسی خسارت وارد شده است. گفته می شود هدف اصلی ارتش اوکراین از حمله روز گذشته، نابودی ناو Admiral Makarov بوده است که پس از نابودی ناوشکن مسکوا در ماه های ابتدایی جنگ، به عنوان ناو پرچمدار نیروی دریایی روسیه در دریای سیاه شناخته می شود. حمله مورد بحث به کمک ماهواره های استارلینک ناوبری و هدایت شده است. در ماه مه نشریه رسمی ارتش چین با ابراز نگرانی درباره ماهواره‌های استارلینک و اینکه قرار است تعدادشان به ۴۲ هزار عدد برسد، اعلام کرده بود که این فناوری به ارتش آمریکا در فضا دست برتر را خواهد داد. از آنجا که با سلاح‌های متعارف همچون موشک‌های ضدماهواره تنها می‌توان تعداد اندکی از ماهواره‌های استارلینک را هدف قرار داد و این موضوع تهدید چندانی علیه شبکه بزرگ ماهواره‌های ارزان قیمت این شرکت نخواهد بود، دانشمندان چینی رو به راه‌حلی چون استفاده از سلاح هسته‌ای ضدماهواره آورده‌اند. این شیوه می‌تواند به عنوان دفاع در برابر موشک‌های پیشرفته هایپرسونیک نیز مورد استفاده قرار گیرد. آمریکا در سال ۱۹۵۸ در آزمایش هسته‌ای ارتفاع بالا بمبی با قدرت ۳.۸ مگاتن را در ارتفاع ۷۷ کیلومتر منفجر کرد که نتیجه‌اش گویی آتشین در آسمان و تشکیل ابر عظیم بود که کیلومترها دورتر دیده می‌شد.
  4. 1 پسندیده شده
    بسم ا... جنگ در اوکراین – روزدویست و چهل و هشتم – نیمه روز دویست و چهل و نهم 29 اکتبر – نیمه 30 اکتبر 2022 در حاشیه رودر رو شدن احتمالی دو سخت افزار زرهی قدیمی روسی در جنگ اوکراین تی-62 ام / ام-55 (تی-55 بهینه شده ) صحنه نبرد در اوکراین 29 اکتبر 2022 صحنه عمومی جنگ در اوکراین ( از دید منابع غربی ) 1- ارتش اوکراین در 29 اکتبر با استفاده از شهپاد به یک ناوچه کلاس گریگوروویچ جمعی ناوگان دریای سیاه ارتش روسیه که در نزدیکی سواستوپل مستقر بود ، حمله برد . براساس ویدئوهای منتشره ، این شهپاد ها حداقل به یک شناور رزمی نیروی دریایی روسیه حمله بردند و همزمان پدافند هوایی این منطقه نیز فعال شد که نشان دهنده درگیری آنها با هدف های هوایی بدون سرنشین بوده است . براساس داده های وزارت دفاع روسیه ، ارتش اوکراین از 7 شهپاد و 9 فروند پهپاد علیه سازه ها و شناورهای بندر سواستوپل استفاده نمودند که براساس این خبر ، بدون سرنشین های هوایی مهاجم سرنگون شده و چهار شهپاد در بیرون از بندر و چهار شهپاد در داخل محوطه بندر منهدم شده اند . پیش از این شهپادهای نیروی دریایی اوکراین در 21 سپتامبر در سواحل کریمه شناسایی شدند . فریگیت آدمیرال گریگوروویچ کلاس 2- تا این ساعت میزان آسیب وارده به شناورهای ناوگان دریای سیاه نامشخص به نظر می رسد . وزارت دفاع روسیه مدعی شده تنها آسیب جزئی به مین روب ایوان گلوبتس و یک سد حفاظتی در خلیج جنوبی این بندر وارد آمده ولی آسیب به شناور رزمی ایوان گریگوروویچ تکذیب شده ( وزارت دفاع روسیه در خصوص مسکوا نیز چنین ادعایی را در ابتدا مطرح نموده بود ) . ارتش اوکراین نیز هنوز مسئولیت این رویداد را برعهده نگرفته است . زرهی ارتش بلاروس در حال کسب آمادگی برای رودررویی با واحدهای تانک ناتو .....!!!!! 3- تصمیم حمله به شناورهای کلاس گریگوروویچ ظاهرا به دلیل توانایی این شناورها در حمل و شلیک کروزهای کالیبر است و بدلیل تشدید حملات دقیق روسها به زیرساختهای انرژی اوکراین ، منطقی به نظر می رسد . ناوگان دریای سیاه ارتش روسیه سه فروند شناور کلاس گریگووریچ را در اختیار دارد . 4- وزارت امور خارجه روسیه اعلام نمود که بدلیل حمله 29 اکتبر از تواقفنامه در خصوص صادرات غلات با اوکراین خارج می شود . تنوع سامانه های خمپاره انداز تحویلی به ارتش اوکراین سیر صعودی به خود گرفته خمپاره انداز 120 م.م مود-63 ایتالیایی 5- براساس آخرین گزارش های موجود ، ژنرال لاپین از سمت فرماندهی گروه رزمی مرکز ارتش روسیه در اوکراین برکنار شده ولی کرملین تا 29 اکتبر هنوز واکنشی به این خبر نشان نداده است . از یکسو رسانه های متمایل به کرملین خبر از برکناری لاپین داده اند و از سویی دیگر برخی میل بلاگرهای روسی مدعی هستند که لاپین خود استعفا داده است. بااین حال هنوز مستنداتی در خصوص این خبر منتشر نشده اما گفته می شود لاپین قربانی شکستهای اخیر روسها در خارکف و لیمان شده و این احتمالا بدلیل فشارهای شدید قدیروف و پریگوژین صورت گرفته است . به گفته منابع غربی ارتش روسیه همچنان در حومه پاولیووکا در حال نبرد است و برخی نیز مدعی شدند که آتش توپخانه روسها در این محور تاحدودی سنگین شده خرسون -30 اکتبر 2022 منابع اطلاعاتی ارتش اوکراین مدعی هستند که روسها به شکل مرتب در حال تقویت این محور بوده و تمامی خطوط نزدیک به دنیپرو را تقویت می کنند برخی از میل بلاگرهای روسی معتقدند که ورود هیمارس به صحنه عملیات نظامی در ژوئیه 2022 روند عملیات تهاجمی روسها را از این بازه زمانی آهسته تر نموده است . با انتشار تصاویر ماهواره ای از فرودگاه چورنوبایوکا ( در خرسون ) برخی از رسانه های روسی مدعی شده اند که ارتش روسیه برای حفظ تجهیزات خود ، این فرودگاه را که در شمال غربی خرسون قرار دارد را تخلیه نموده اند . پیش از این در بازه زمانی اوت- سپتامبر 2022 تصاویر ماهواره ای حاکی از حضور 16 دستگاه تانک بود ولی در حال حاضر احتمالا نیروی مکانیزه ای در این محل حضور ندارد . تبرک شدن اواز -452 7- برخی منابع غربی مدعی شده اند که تلاش ارتش روسیه برای تخلیه اجباری استان خرسون تشدید شده و گفته میشود سربازان روسی بدون یونیفرم نظامی در حال سکونت در مناطق شهری این استان هستند . به گفته مقامات اوکراینی ، ارتش روسیه به ساکنان غیرنظامی خرسون دو روز فرصت داده که این شهر را تخلیه کنند و این روند در نوااکاخوفکا و بریسلاو نیز دیده می شود . برخی ناظران غربی معتقدند که این "شبیه سازی وضعیت غیرنظامی " در خرسون ، نقض قوانین درگیرهای مسلحانه است . راست : خارکف /29 اکتبر 2022 چپ : شرق اوکراین / 29 اکتبر 2022 مهمات پرسه زن لانست و انهدام بوک ام-1 و ام777 ارتش اوکراین https://www.aparat.com/v/B1FdM محور شرق اوکراین 1- به گزارش رسانه های اوکراینی ، ضدحمله ارتش اوکراین در امتداد خط سواتوو-کرمینا در 29 اکتبر ادامه پیدا نمود و گفته شده که کنترل بخشی از بزرگراه آر-66 در اختیار این نیروها قرار دارد . این درحالی است که رسانه های روسی خبر می دهند که ارتش اوکراین همچنان تلاش دارد تا به درون مواضع روسها در 2 کیلومتری خط پدافندی ارتش روسیه و 4 کیلومتری بزرگراه آر-66 نفوذ کند . در همین راستا ارتش اوکراین مدعی است که حملات در 24 ساعت گذشته موجب کشته شدن 20 سرباز روسی و زخمی شدن 30 نفر دیگر شده است . پرتابه ترموباریک TBG-7VL روسی که به غنمیت ارتش اوکراین درآمده است 2- منابع روسی مدعی شده اند که ارتش این کشور در شمال شرقی خارکف همچنان با آرایش تهاجمی عمل می کند و مراکز تجمع ارتش اوکراین در تیمکیوکا ، اویانیوکا ، تابایوکا و خروکمالنه در حومه کوپیانسک هدف قرار گرفته است . متقابلا کیف نیز اعلام نموده که یک تانک روسی در پیسکی منهدم شده است که این بدان معناست که روسها همچنان مواضع خود را در شرق رودخانه اوسکول حفظ کرده اند . جنوب اوکراین /30 اکتبر 2022 محور جنوب اوکراین 1- اداره اطلاعات ارتش اوکراین مدعی شده که ارتش روسیه همچنان کیفی ترین نیروهای خود را در استان خرسون مستقر نموده و این پیش بینی نیز وجود دارد که این شهر تا انتهای نوامبر 2022 تصرف خواهد شد . به گفته این منبع حدود 40 هزار نیروی روسی در استان خرسون وجود دارد که بخش قابل توجهی ازآنها از واحدهای هوابرد ، عملیات ویژه و تفنگدار دریایی هستند . ووهلدار / 30 اکتبر 2022 علاوه براین گفته میشود که بخشی از نیروهای بسیج شده نیز در حال انتقال به این استان بوده است . علاوه براین ، کیف در خصوص سد نوواکاخوفکا یک گام عقب نشینی نموده و اکنون مدعی است که روسها تمام سد را از میان نخواهد برد و تنها جاده روی آن برای کند کردن پیشروی ارتش اوکراین از میان برداشته خواهد شد . زاپوروژینه / 30 اکتبر 2022 2- به گزارش رسانه های اوکراینی ، ارتش روسیه در حال افزایش موانع ایذایی در کرانه غربی دنیپر و همچنین انتقال نیروهای جدید به این منطقه هستند . به فاصله 24 ساعت از حضور نفربرهای VBLفرانسوی در صحنه رزم ..!!!! 3- ستاد کل ارتش اوکراین مدعی شده که ارتش این کشور مواضع نیروهای روسی در دایدوف ، مالاسیدمینوخا ، کوبزآرتسی مورد حمله قرار داده اند . متقابلا ارتش روسیه نیز مدعی شده که حملات ارتش اوکراین به میلوو ، سوخانوو ، پیاتیخاتکی ، ایشچنکا ، بروسکینسکه و سادوک در امتداد خطوط مقدم در شمال خرسون را دفاع کرده است . تیربار زاستاوا ام-75 کالیبر 20 م.م در ارتش اوکراین اگر چه مشخص نیست که این سلاح ها اهدا شده اند یا خریداری ولی یک جنگ افزار مناسب برای پدافند کوتاهبرد ارتش اوکراین بشمار می آید پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5
  5. 1 پسندیده شده
    بسم ا... جنگ در اوکراین – روز دویست و چهل وششم ، دویست و چهل و هفتم – نیمه دویست و چهل و هشتم 27 اکتبر- 28 اکتبر – نیمه 29 اکتبر 2022 بدون شرح صحنه عمومی جنگ در اوکراین ( 27 اکتبر ) 1-به گزارش منابع غربی ، یک مقام ارشد روسیه تهدید نمود که این کشور امکان حمله به ماهواره های تجاری غربی را که پشتیبانی اطلاعاتی اوکراین را برعهده دارند ، هدف قرار میدهد . ورنتسوف ، جانشین دپارتمان منع اشاعه و کنترل تسلیحات وزارت امورخارجه روسیه به سازمان ملل اعلام نمود که ایالات متحده و متحدانش در تلاش هستند تا با استفاده از سامانه های فضایی ، برای تحمیل سلطه اطلاعاتی غرب استفاده کنند و به همین دلیل "زیرساخت های شبه غیرنظامی " میتواند یک هدف مشروع در نظر گرفته شود . در مقابل ایالات متحده نیز اعلام نموده که هرگونه حمله با پاسخ متقابل روبرو خواهد شد صحنه عمومی جنگ - 28 اکتبر 2022 2- منابع غربی معتقدند که پوتین همچنان حاکمیت اوکراین را نفی می کند واین با مذاکرات ناسازگار است . 3- منابع غربی به نقل رسانه های روسی اعلام کرده اند ک ارتش اوکراین در شمال شرقی خارکف و در امتداد خط کرمینا- لیسیچانسک مبادرت به ضد حمله نموده اند . 4- ارتش روسیه همچنان در حال تقویت خط دفاعی خود در امتداد ساحل شرقی دنیپر و خرسون است . 5- ارتش روسیه همچنان به عملیات تهاجمی خود در دونتسک ادامه میدهد . فرودگاه خرسون / چورنوبایوکا / 27 اکتبر ظاهرا تمامی تجهیزات قابل جداشدن از این فرودگاه باز و به عقب برده شده 6- در ادامه روند بسیج عمومی ، اتباع خارجی شاغل در روسیه نیز برای خدمت در ارتش فراخوان شده اند . 7- منابع غربی اعلام کرده اند که طرحی در دست تهیه قرار دارد که درآن قرار است تا گروه واگنر ، ممکن است قابلیتهای رزم هوایی خودر ا توسعه دهد و تجهیزات پیچیده تری را به شکل همزمان با ارتش روسیه دریافت نماید. 8- گفته شده سازمان های اطلاعاتی روسیه در حال جمع آوری تمامی تلفن های همراه ساکنان مناطق تصرف شده در اوکراین هستند . ماجرای زلنسکی -شرکت اسباب بازی لِگو همچنان ادامه دارد .... صحنه عمومی جنگ در اوکراین ( 28 اکتبر ) 1- منابع غربی معتقدند که ارتش روسیه در حومه باخموت همچنان درجا می زند ولی منابع روسی تاکید دارند که واحدهای رزمی روسی در حال پیشروی هستند که این به معنای بهبود موقعیت پریگوژین سرمایه گذار گروه واگنر است . با این حال پریگوژین در 23 اکتبر به صراحت اعلام نمود که واحدهای واگنر ، روزانه حدود 100 تا 200 متر پیشروی می کنند . از سویی دیگر ، ارتش اوکراین یک مجموعه تولید بتن را در حومه شرقی باخموت بازپس گرفته اند . لتونی 7 تویوتا لندکروز 200 زره پوش شده رابه ارتش اوکراین تحویل داد 2- پوتین و شویگو مشترکا پایان روند بسیج محدود را در 28 اکتبر اعلام نمودند . به گفته وزیر دفاع ، ارتش روسیه حدود 300 هزار نیرو را بسیج نموده که از این تعداد 82 هزار نفر به اوکراین اعزام شده اند و 218 هزار نفر نیز اکنون در پادگان های آموزشی در حال طی نمودن دوره های آموزشی خود هستند . به گفته پوتین ، روند بسیج و تدارکات این نیروها با مشکلاتی مواجه بوده ولی به ادعای وی این تنها در مراحل اول بوده ولی اذعان نمود که کل ساختار دفاتر ثبت نام باید اصلاح و به روز گردد . هویتزرخودکششی ام-109 ال-5 از مبداء ایتالیا به مقصد اوکراین 3- به گفته تحلیلگران غربی ، پوتین زودتر از موعد مقرر به روند بسیج محدود خاتمه داد تا ظرفیت اداری و آموزشی ارتش را برای جذب نیروهایی که می بایست در پائیز ( اول نوامبر ) جذب شوند ، آزاد کند . با این حال برخی معتقدند که روسها امکان پشتیبانی از 218 هزار نیروی فراخوان شده فعلی و 120 هزار نیرویی که قرار است در نوامبر 2022 جذب شوند را ندارد . به همین دلیل برخی مدعی اند که مشخص نیست که روسها چگونه به این نیروهای جدیدی که قرار است از نوامبر وارد ارتش شوند ، جذب و آموزش خواهد داد . 4- منابع غربی همچنان معتقدند که بسیج محدود روسها بعید است تاثیر قاطعی بر قدرت رزمی ارتش از خود برجای گذارد . اگر این نیروهای بسیج شده به نسبت 50-50 برای نقش های رزمی و پشتیبانی دراوکراین بکار گرفته شوند ، در مجموع 150 هزار نفر سرباز پس از اتمام آموزش ، برای ورود به صحنه نبرد در اوکراین مستقر می شوند . این در حالی است که پیش از این 41 هزار نیرو به اوکراین اعزام شده تا خطوط دفاعی روسها را تقویت کنند در نتیجه بعید است که 110 هزار نفر سرنوشت جنگ را تغییر دهد . دونتسک - اوگلدار محور شرق اوکراین ( 27 اکتبر 2022 ) 1-منابع غربی به نقل از رسانه های روسی مدعی شدند که ارتش اوکراین ، در 27 اکتبر ، به ضدحملات خود در شمال شرقی استان خارکف ادامه داده و گفته میشود که این حملات در محورهای میکولایوکا ، اورلیانکا صورت گرفته ولی موفقیت آمیز نبوده است . این درحالی است که گفته میشود واحدهای توپخانه ارتش روسیه بخصوص سامانه های توس -1 در محور بزرگراه سواتوو- کرمینا در حال آتش علیه واحدهای اوکراینی هستند . 2- در کرمینا- لیسیچانسک نیز گفته میشود که ارتش اوکراین همچنان آرایش تهاجمی دارد . بر همین اساس ، ارتش اوکراین به چرونوپیفکا در 6 کیلومتری شمال غربی کرمینا حمله برده ولی یگانهایی از لشکر 144 و لشکر سوم مکانیزه از ارتش 20 ترکیبی این حملات را دفع کرده اند . در جنوب کرمینا نیز برخی رسانه ها مدعی تحرک بالای ارتش اوکراین هستند . پرسنل ارتش اوکراین در خاک انگلستان زیر نظر مربیان ارتش سوئد در حال طی کردن دوره آموزشی محور شرق اوکراین ( 28 اکتبر 2022 ) 1-تحلیلگران غربی به نقل از رسانه های روسی مدعی شده اند که ارتش اوکراین در سواتوو و کرمینا همچنان آرایش تهاجمی دارد این درحالی است که گفته شده روسها یک حمله را در برستوو ( 20 کیلومتری شمال غربی خارکف ) دفع کرده اند . این در حالی است که گفته شده توپخانه روسها نیز مواضع ارتش اوکراین در نیژنیا دوانکا ( 28 کیلومتری شمال سواتوو ) و اورلیانکا ( 31 کیلومتری شمال غرب سواتوو ) را زیر آتش خود گرفته ولی این اخبار هنوز قابل تایید نیست . 2- منابع غربی مدعی شده اند که ارتش روسیه در محور سواتوو-کرمینا با مشکل کمبود نیروی انسانی مواجه هستند . در حالی که برخی خبرها از استقرار نیروهای تازه بسیج شده در خطوط دوم و سوم پدافندی خبر می دهد . بدون سرنشین آرکیو-4بی ارتش ایالات متحده در حال رصد تحرکات نیروی دریایی ارتش روسیه در دریای سیاه و کریمه محور جنوب اوکراین ( 27 اکتبر 2022 ) 1-منابع اوکراینی مدعی هستند که روند تحرکات دفاعی ارتش روسیه در ساحل شرقی دنیپر افزایش پیدا کرده و روسها در حال تقویت نیروهای خود هستند و متقابلا ارتش اوکراین نیز ضمن تثبیت مواضع ، اقدام به آتشباری علیه مواضع روسها می کنند . 2- در خرسون ، رسانه ها گزارش می دهند که ارتش اوکراین بصورت محدود دست به حملات زمینی زده ، ولی روسها مدعی اند که این حملات را دفع کرده اند . به گزارش منابع روسی ، ارتش اوکراین در حال انتقال ذخایر نظامی خود به داویدوف در غرب خرسون است . محور جنوب اوکراین ( 28 اکتبر 2022 ) 1- به گزارش ستاد کل ارتش اوکراین ، ارتش روسیه حدود 1000 سرباز را به خرسون غربی و بخصوص چروونی ، مایاک ، زمییوکا که در حدود 20 کیلومتری شمال غربی بریسلاو قرار دارد ، اعزام کرده اند . در حومه خرسون برخی خبرها حاکی از ایجاد میدان های مین متراکم است و بیمارستان ها نیز بطور کامل برای پذیرش زخمی ها آماده شده اند . علاوه براین ، خبرها از داخل شهر نیز حاکی از تقویت سازه طبقات اول ساختمان های شهربا کیسه شن و کسب آمادگی برای درگیری خیابانی است . 2- رسانه های اوکراینی اعلام کرده اند که ارتش روسیه در حال انتقال تخت های بیمارستانی اضافی به خرسون هستند . علاوه براین گزارش شده که ارتش اوکراین به دو انبار مهمات ارتش روسیه حمله برده (بریسلاو) و تلفاتی نیز ثبت شده ( 44 نفر ) . 3- ظاهرا پس از گروه واگنر ، خبرهایی منتشر شده که نشان میدهد یک شرکت نظامی خصوصی جدید روسی ( پتروویچ ) در پوساد- پوکروفسکه اعلام موجودیت نموده و در 28 اکتبر یک بدون سرنشین شناسایی ارتش اوکراین را نیز سرنگون نموده است . 28 دستگاه تانک ام-55 ارتش اسلوونی در حال ارسال به اوکراین ام-55 نسخه بهینه شده تی-55 محسوب می شود که به یک توپ 105 م.م ال-7 ، رایانه بالستیک رقومی ، فاصله یاب لیزری مجهز شده است ارتش اسلوونی در سال 1998 حدود 30 دستگاه ام-55 در اختیار داشت صحنه جنگ در اوکراین ( از دید رسانه های روسی 27/28و 29 اکتبر 2022 ) 1-ارتش روسیه در محور اوگلدار دست به پیشروی زده و گفته میشود هم اکنون درگیری شدیدی در حومه روستای پاولوفکا در جریان است . 2- برخی منابع روسی مدعی هستند که نیروی هوایی روسیه با ترکیب بالگردهای کاموف-52 و جتهای سوخو-25 و سوخو-34 در این حمله مشارکت داشتند . 3- آخرین خبرها حاکی از شکسته شدن خط دفاعی ارتش اوکراین است که برخی معتقدند اهمیت این منطقه بعنوان یکی از مراکز لجستیکی ارتش اوکراین بسیار بالاست . 4- اما در 27 اکتبر بار دیگر زیرساختهای انرژی اوکراین در وینیتسیا ، زاپوروزنیه ، کیف ، دنیروپتروفسک ، ژیتومیر هدف حملات روسها قرار گرفت . در حمله شبانه پهپادهای روسی ، یک ایستگاه ترانسفورماتور 750/300 کیلووات منهدم شد . گفته می شود با انهدام این ایستگاه ، یک ضربه راهبردی به سیستم انرژی اوکراین واردآمد بطوریکه براساس اولین برآوردها ، یک جریان 1000 مگاولت آمپر از نیروگاه هسته ای ریونه و خملنیتسکی به کیف قطع گردید . در کیف ، مقامات شهری اعلام کرده اند که خاموشی ها برای مدتهای طولانی ادامه خواهد داشت . در کنار این حملات ، بدون سرنشین های انتحاری روسی به یک کارخانه تولید سوخت و قطعات موشک در پاولوگراد حمله بردند . حملات پهپادی و شهپادی اوکراین به سواتوپل در صبح روز 29 اکتبر ، شهر سواستوپل در کریمه ، مورد حمله دسته های پهپادی و شهپادی ارتش اوکراین قرار گرفت . این اولین حمله هماهنگ شده به کریمه بدین صورت بوده است .به گفته شاهدان این حمله که در ساعت 4:30 صبح به وقت محلی آغاز شد با استفاده از بدون سرنشین های هوایی و دریایی صورت گرفت و بر اساس اعلام وزارت دفاع روسیه در مجموع 9 پاپاد و 7 شهپاد در حمله به اهداف زمینی و دریایی در سواستوپل مشارکت داشتند . https://www.aparat.com/v/2k13D این در حالی است که گفته میشود دوشناور مین روب ایوان گولوبتس و یوزنایای آُسیب دیده اند . اما رسانه های اوکراینی مدعی شده اند که ناوچه آدمیرال ماکاروف منهدم و غرق شده ولی روسها متقابلا اعلام کرده اند که میزان آسیب ها چندان زیاد نیست . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5 منبع6 منبع7 منبع8
  6. 1 پسندیده شده
    بسم ا... جنگ در اوکراین – روز دویست و چهل و چهارم – نیمه روز دویست و چهل و پنجم 25 اکتبر- نیمه روز 26 اکتبر 2022 تی-80 بی وی ارتش اوکراین / باخموت / اکتبر 2022 صحنه عمومی جنگ در اوکراین ( منابع غربی ) 1- به گفته وزارت دفاع بریتانیا ، حداقل 23 فروند از بالگردهای کاموف-52 ارتش روسیه سرنگون شده که این تعداد به معنای 25 درصد از ناوگان 90 فروندی بالگردهای کاموف-52 عملیاتی ارتش روسیه است که عمدتا توسط سامانه های دفاع هوایی دوش پرتاب سرنگون شده اند . 2- به اعتقاد تحلیلگران غربی ، ارتش روسیه در حفظ برتری هوایی خود برفراز خطوط مقدم جبهه ناکام مانده و گفته می شود ذخیره مهمات توپخانه این ارتش نیز رو به اتمام است . به همین دلیل فرماندهان ارتش روسیه روز به روز به عملیات بالگردهای تهاجمی علیرغم خطرهای آن ، بیشتر وابسته می شوند . صحنه عمومی جنگ دراوکراین 24 اکتبر 2022 3- به گزارش ستاد کل ارتش اوکراین ، ارتش روسیه درتلاش است تا ضمن حفظ مناطق تصرف شده ، در برابر حملات احتمالی اوکراین ، اقدامات دفاعی لازم را بعمل آورد در حالی که بطور همزمان در باخموت و آودیووکا همچنان آرایش تهاجمی بخود گرفته است . 4- منابع غربی معتقدند که ارتش روسیه همچنان در حال حمله به زیرساختهای اوکراین است تاجایی که در 25 اکتبر ، شلیک 3 تیر موشک و 11 حمله هوایی و 25 حمله راکتی ثبت شده است . هدفهایی که بدان حمله شده در نیکوپول ، باخموتسکه ، وولدار ، نواکامینکا ، کوپیانسک ، لیمان ، باخموت و آودیووکا مشاهده گردید . محور استاروبلیسک 25 اکتبر 2022 5- براساس داده های منابع غربی ، روند بسیج نیرو در لوهانسک ادامه دارد در حالی که گفته می شود دسته دیگری از سربازان روسی ( زندانیان سابق ) اکنون در حال سازماندهی واحدهای جدید رزمی هستند . 6- به گزارش ستاد کل ارتش اوکراین ، نیروی هوایی این کشور در 25 اکتبر ، 15 سورتی پرواز رزمی را ثبت نمود و هدفهایی نظیر مناطق تمرکز نیرو ، انبارهای مهمات و خطوط لجستیکی هدف حمله قرار گرفت . صحنه عمومی جنگ دراوکراین 25 اکتبر 2022 جنگ دراوکراین ( منابع شرقی ) 1-درگیری های شدیدی در باخموت گزارش شده ولی این شهر هنوز در کنترل نیروهای مسلح ارتش اوکراین قرار دارد اما روسها در منطقه صنعتی این شهر حضور دارند و از جنوب نیز در حال نزدیک شدن هستند جایی که نبرد برای کنترل روستای اوپتین در جریان است . 2- یگانهای واگنر براساس آخرین خبرها ، کنترل کارخانه آسفالت شهر را در جنوب شرقی باخموت بدست گرفته اند و همزمان واحدهای روسی در حال پیشروی در امتداد پائین خیابان پاتریس لومومبا هستند . بقیه تاسیسات صنعتی این شهر ، محل تبادل آتش میان طرفین است . جنوب اوکراین 26 اکتبر 2022 3- در جنوب باخموت ، ارتش روسیه اینک در روستای ایوانگراد مستقر است و به گفته منابع محلی ، تثبیت مواضع کنونی در دستور کارقرار دارد تا پس از آن روند پیشروی ادامه پیدا کند . در ادامه این وقایع ، روستای اوترادوفکا در منتهی الیه شهر باخموت ، که پیش از این در اختیار واحدهایی از تیپ 58 مکانیزه ارتش اوکراین بود ، توسط روسها ، تصرف شد . 4- متقابلا ارتش اوکراین با استفاده از گردان 46 از تیپ مستقل 53 مکانیزه تلاش کردند تا از طریق کلشچفکا ، به جناحین ارتش روسیه حمله کنند که این حمله دفع شد . گفته می شود که درصورتی که روسها بتوانند از این مسیر به جلو حرکت کنند ، باخموت از جنوب غربی نیز تهدید خواهد شد ولی سرعت پیشروی بسیار آهسته است و در مابقی محورها نیز بعید است قبل از قطع شدن مسیرهای اصلی تدارکات ، حمله ای به شهر صورت گیرد . محور باخموت 5- در باخموت ، پادگان ارتش اوکراین ، همچنان از شهر دفاع می کند و حتی در تلاش است تا ضدحملاتی را برای عقب راندن روسها انجام دهد . در 24 اکتبر منابع اوکراینی ویدئویی را از مرکز شهر یعنی تقاطع خیابان گورباتف و خیابان استقلال منتشر کردند که بسیار از محل درگیریها دور بود و درآن ادعا شده که هیچ نیروی روسی در شهر حضور ندارد ، در حالی که روسها هنوز وارد بخش اصلی شهر نشده اند . خارکف / 26 اکتبر 2022 6- در خرسون ، جانشین فرماندار منطقه مدعی شده که بیشتر از 22 هزار نفر غیرنظامی از ساحل راست به ساحل چپ این منطقه منتقل شده اند 7- منابع محلی در خرسون مدعی شده اند که ارتش روسیه مرکز تلویزیون منطقه ای و فرستنده این شهر را در کنترل خود گرفته و در حال حفاظت از آن است . حومه دونتسک حمله و ضد حمله ارتش اوکراین و روسیه 26 اکتبر 2022 تهاجم زمستانی پوتین ... روند ها و پیامدها ارتش اوکراین پس از یکماه عملیات نظامی مستمر ، اکنون در حال تثبیت مناطق تصرف شده است و پوتین نیز پس از مدتها فشار رسانه ای ، دستور فراخوان یک نیروی 300 هزارنفری را برای ورود به صحنه جنگ در اوکراین صادر نمود . بااین حال ، روند شکستهای روسها در هفته های اخیر بدلایل مختلف از جمله کمبود شدید نیروی انسانی باعث شده تا متصرفات روسها در اوکراین با خطر مواجه شده ونیروهای موجود نتوانند از این بخش ها بخوبی دفاع کنند .علاوه براین ، پس از رویارویی با واحدهای رزمی ارتش اوکراین ، واضح است که روسیه برای به عقب راندن مجدد ارتش کیف نیازمند یک تقویت مجدد و ایجاد حائل های امنیتی در اطراف استان های جدید خود است که این امر به نیروی بیشتری نیاز دارد . اگر چه منتقدان عملیات نظامی روسیه در اوکراین ، شکستهای اخیر را بیشتر بدلیل بی کفایتی روسها می دانند ولی در واقع امر ، مسکو در حال تطبق خود با شرایط جدید جنگ است که هردوطرف در حالا دامن زدن به آن هستند . درواقع ، فراخوان 300 هزار نیروی جدید به معنای آن است که ژنرال های ارشد روسیه متوجه شده اند که امکان تحقق اهداف خود با نیرویی که در فوریه 2022 با آن وارد عمل شدند ، وجود ندارد و باید خود را با تغییرات میدانی منطبق کنند . به اعتقاد برخی از کارشناسان روسی ، اینک پوتین موفق شده تا حتی روسهای چپگرای حاضر در صحنه سیاسی روسیه را متقاعد کند که ناتو در حال برنامه ریزی برای تحقیر نظامی روسیه در اوکراین است . وی با موفقیت ، این مساله را به روسها فهمانده که تهدید واقعی است و باید بسرعت برای موفقیت در این جنگ ، وارد آن شد و به ارتش کمک کرد . علاوه براین پس از حمله به پل کریمه، واکنش متقابل که با هدف قرار دادن زیرساختهای انرژی اوکراین همراه شد ، نشان داد که روسها با خشونت غیرمنتظره ای پاسخ خواهند داد . به گفته این دسته از تحلیلگران ، پوتین با اطمینان نسبی از پشتیبانی رسانه ای داخلی ، روند جنگ را تشدید خواهد نمود و این احتمالا باعث ویرانی بیشتر اوکراین خواهد گردید و در عین حال رویارویی مستقیم مسکو و واشنگتن را عینی تر خواهد کرد . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5
  7. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت همه دوستان گرامی سابقه کار کردن با غرب در موارد مختلف ، نشان از تجربه خوبی برای ما ندارد . چه در افغانستان ، چه در عراق ، چه در برجام و چه جاهای دیگر . شاید به صورت تاکتیکی منافع ناچیزی در حد همان آب نبات معروف برای ما در نظر بگیرند ولی در دراز مدت همه آنها را برای ما فاکتور کرده و عوض چند برابری از ما می گیرند . به طور کاملا مشخص ناتو وقتی کارش با روسیه تمام شود یا حتی هم زمان با آن سراغ ما هم خواهد آمد . جنگ اوکراین و روسیه جنگ حق و باطل نیست ولی باید جوری رفتار کرد که کمترین صدمه و بیشترین منافع را داشت .
  8. 1 پسندیده شده
    پهپادهاي شاهد و عوض كردن استراتژي روس ها سبب شده صداي ناتو و امريكا در بياد از همون روسي كه پزش رو ميدادن ميخورن و الان افتادن به تهديد ايران براي ارجاع فروش پهپاد به دادگاه جنايات جنگي اين رفتار نشون ميده درست زديم و بايد ادامه بديم و با تجهيز روس ها به تسليحات دقيق شبيه فاتح و شاهد جنگ رو به تحليل توان ناتو و امريكا بكشونيم اگه بتونيم توان قضيه اكراين رو براي امريكا حيثيتي كنيم و همون جا توانشون رو خالي كنيم دست امريكا براي جبهه هاي بعدي بسته ميشه جبهه اي به نام تايوان
  9. 1 پسندیده شده
    تست های باور ۳۷۳ در برد ۳۰۰ کیلومتری با موفقیت انجام شد فرمانده نیروی پدافند ارتش: ما در جنگ و بعد از آن آموختیم باید پوشش پدافند هوایی را در همه سطح‌ها و لایه‌ها داشته باشیم. در گذشته در ارتفاع بالا مشکل داشتیم، اما سامانه پدافندی باور373 را در داخل با برد 200 کیلومتر ساختیم و آزمایش نیز کردیم، اکنون پا را فراتر گذاشته‌ایم، هرچه تهدیدات جلوتر برود، ما جلوتر از آن تهدیدات می‌رویم. تست‌های اولیه باور373 را در برد 300 کیلومتر انجام دادیم. روزی تصور هدف قرار دادن یک پرنده متخاصم در 300کیلومتری محال بود، اما امروز در حال تحقق است‌.
  10. 1 پسندیده شده
    امیر سرتیپ علیرضا الهامی جانشین فرمانده پدافند هوایی ارتش: رادار ماورای افق ما با نام سپهر که به زودی عملیاتی می شود. این رادار با برد 3 هزار کیلومتر اشراف عملیاتی را برای پدافند هوایی فراهم می کند. به زودی موشک باور 373 با برد 300 کیلومتر به چرخه عملیاتی پدافند هوایی ارتش اضافه خواهد شد. قرار است برد سامانه صیاد تاکتیکی تا 120 کیلومتر نیز افزایش داشته باشد، نمونه ای است با تعداد کاربرهای کمتر و هم تعداد خودروهای کمتر با توان تحرک بیشتر.
  11. 1 پسندیده شده
    براي ما گرفتن برتري هوايي از دشمن و ايجاد امنيت براي نيروهاي پهپادي ، موشكي و غيره خيلي مهم هست دشمن هاي ما نشون دادن بدون برتري هوايي شيرازه اصلي خود را ندارند براي همين در نگاه به موشك هاي بالستيك، پهپادي و جنگ الكترونيك بايد هدف اول شكستن پايه و زيرساخت برتري هوايي دشمن باشد كه ضعف هوايي ما را جبران كند از سويي ديگر نياز به جنگنده هايي هوايي چه با سرنشين و چه بي سرنشين كه مقابل نيروي هوايي دشمن ظاهر شده و موازنه را عِوَض كند جدي است به شخصه روي جنگنده هايي با هوش مصنوعي و بي سرنشين نظر خاصي دارم
  12. 1 پسندیده شده
    سلام چرا Rocket ؟ مگه missile نیست ؟
  13. 1 پسندیده شده
    بسم ا... سامانه‌های پدافند هوایی نیروی هوافضا، انهدام اهداف متخاصم https://www.aparat.com/v/uy5Vr
  14. 1 پسندیده شده
    تصویری از سامانه دزفول که نسخه کامیون سوار شده تور ام ۱ است. بنظر میرسد شلیک دیشب هم مربوط همین سامانه باشد از های اعلام شده مجید، نواب، زوبین و دزفول و سپر تکلیف دو سامانه مشخص شده است. گویا نواب یک سامانه دریاپایه است.
  15. 1 پسندیده شده
    رادار سامانه پدافندی مذکور در پست بالا اشاره کردم اگر ۹ دی باشه خبر خوبیه. چون با یک موشک انعطاف پذیر طرف هستیم که چند سامانه ممکنه مورد استفاده قرار بگیره. همان طور که سوم خرداد تونست ممکن برخی سامانه های دیگرم با تغییراتی بتونند ۹ دی شلیک کنند. یاداوری میکنم این مطلب رو که در گذشته گفته شد سامانه باور ۳۷۳ توان دفاع از خودش را دارد. احتمالا منطورش در این مورد خاص بوده. فیلمی از شلیک موشک این سامانه بیرون امده با توجه به سرعت و تحمل فشار جی بالا در فاز اولیه احتمالا توانایی زدن کروز در ارتفاع بسیار کم داره احتمالا چیزی مشابه تور ام ۲ یا حتی فراتر!
  16. 1 پسندیده شده
    بسته به اینکه متعلق به ارتش یا سپاهه به نظر یکی از سامانه های وعده داده شده برد کوتاه هست. دزفول؟ یا عقاب. با توجه به اینکه هر دو مدتها بود اشاره میشد تست هاشون تمام شده و تست گرم هم انجام شده و در فاز نهایی هستند. از اونجا که اشاره شده بود سامانه عقاب با نیم نگاهی به تور ساخته شده (پرتاب عمودی) و روی شاسی چرخدار سوار هست (با برد 12 کیلومتر) به نظرم این سامانه احتمالا همون سامانه عقاب هست. البته امیر الهامی در جایی اشاره کرده بودند که در فاز دوم این سامانه به توپ هم مجهز میشه. باید دید روی این شاسی امکانش هست؟ اگر عقاب باشه و برد 12 کیلومتری صحیح باشه بعید هست چون فکر کنم برد 9دی بیش از 12 کیلومتر خواهد بود. پ ن: البته تیرماه امسال از سامانه ای به نام جوشن هم نام برده شد که احتمالا تا اخر امسال قرار به رونماییش هست. پ ن2: توجه فوری به سامانه های برد کوتاه هم شاید از ثمرات جنگ تحمیلی و ناخواسته سوریه برای ما و حملات مداوم صهیونیستها با تسلیحات دورایستا باشه. (خدا رحمت کنه شهید سلیمانی را با نقل معروفشون که فرصتی که در بحران ها هست اگر استفاده کنیم، شاید در مواقع عادی نباشه و چقدر حملات صهیونیستها برای ما دشوار بود و تلخ ولی اگر منجر به تقویت ما شده باشه یا آگاهی و هشیار شدن خودش یک حرکت هست) البته امیدوارم توجه شده باشه که یک بعد دوربرد هم داره این تهاجمات و به اون قسمت هم توجه ویژه بشه هرچند ما باور را داریم و سپاه هم اعلام کرده بود که روی سامانه های بردبلند راهبردی داره کار میکنه.
  17. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «انقلاب دوم ایدئولوژیک منافقین موسوم به انقلاب مریم» اختصاص داد. انقلاب ایدئولوژیک مسعود و مریم آغاز یک پایان (بخش اول) روز 19 اسفند 1363 خبر ازدواج غيرمترقبه نفر اول سازمان مجاهدین خلق (رجوى) با همسر فرد دوم سازمان (ابريشمچى) اعلام شد و توجه بسيارى را به اين حادثه معطوف ساخت. در پى «استقرار تشكيلات در فرانسه» ، «شكست‌هاى مستمر استراتژى‏‌هاى رهبرى سازمان» و «تناقض بين تفكرات و عملكرد انحرافى و غلط مركزيت [چه ايدئولوژيك و چه تشكيلات سياسى - استراتژيك] با اصول و ضوابط و معيارهاى سازمان» ، كه در «شكست‌‏ها و بن ‏بست‌‏ها» ، «عدم كارآيى لازم سيستم تشكيلاتى» ، «رشد انتقادات و اعتراضات و كناره‌‏گيرى سطوح مختلف سازمانى» عينيّت مى‌‏يافت، انشعاب و فروپاشى تشكيلاتى را در آينده ‏اى نه چندان دور، در چشم‏ انداز قرار داده بود. مریم قجر عضدانلو [مشهور به مریم رجوی] ؛ در کانون این تحول سازمان مجاهدین قرار دارد که سرمنشاء تمامی مشکلات و انحرافات اخلاقی بعدی نیز از این سرچشمه می گیرد. در تاریخ 19 اسفند 1363 اعلان ازدواج غیر مترقبه و حیرت انگیز «نفر اول سازمان» مسعود رجوی با «همسر فرد دوم سازمان» مهدی ابریشمچی ؛ توجه بسیاری را به این حادثه غیر اجتماعی و غیر عرفی معطوف ساخت! برای درک بهتر این جنایت تاریخی، باید ابتدا به شخصیت و بیوگرافی مردی پرداخت که زنی را مجبور کرد از همسر خود [علیرغم داشتن یک دختر کوچک 3 ساله] طلاق گرفته و بدون رعایت مسائل شرعی به عقد مرد دیگری (خودش) در آید!! مسعود رجوی در یک نگاه مسعود رجوی (زاده ۱۳۲۷ در طبس)، از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق در دهه آخر حکومت پهلوی و رهبر سازمان و مسئول شورای ملی مقاومت ایران است. وی فارغ‌التحصیل حقوق سیاسی از دانشگاه تهران است. در سال ۱۳۴۶ به عضویت سازمان مجاهدین خلق درآمد و در شهریور ۱۳۵۰ توسط ساواک در تهران دستگیر شد و به دلایل مشکوکی [همکاری با ساواک] از اعدام جَست و همزمان با اوجگیری انقلاب ضد نظام سلطنتی در سی‌ام دی‌ماه ۱۳۵۷ به همراه آخرین گروه از زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد. مسعود رجوی از اعدام جان بدر برد درحالی که مدارک گسترده و وسیعی در اینترنت از خیانت های وی در حق دوستانش و همکاری گسترده با ساواک موجود است. مسعود رجوی زندان را با خیانت سپری کرد و پس از آزادی با اشرف ربیعی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج هم یک پسر به نام محمد رجوی یا همان مصطفی رجوی شد! شرایط که سخت شد و رویاروئی ها با قدرت حاکم آغاز شد، مسعود رجوی در یک فرصت طلبی دیگر با بنی صدر رئیس جمهور وقت ، از کشور فرارکرد! بعدها اشرف ربیعی به همراه موسی خیابانی و چندین نفر دیگر در یک خانه تیمی محاصره و کشته شدند. از آن خانه یک کودک زنده ماند و او کسی نبود جز مصطفی رجوی که بعدها به خارج رفته و پس از بزرگ شدن ، در نوجوانی به پادگان اشرف برده شد و مجاهد خلق شد ، اما دیری نپائید که او هم فرقه را ترک کرده و به یکی از منتقدان پدرش تبدیل شد! مسعود رجوی بعد از مرگ اشرف در پاریس بلافاصله با فیروزه بنی صدر دختر ابوالحسن بنی صدر ازدواج کرد! طولی نکشید که بنی صدر و دخترش به ماهیت پلید و فرصت طلبانه مسعود رجوی پی بردند و فیروزه از مسعود رجوی طلاق گرفت و «پدر و دختر» از مسعود اعلام برائت کردند. قبل از جدائی فیروزه و مسعود رجوی ، سایه یک زن بر زندگی مسعود سایه انداخته بود! مریم قجر عضدانلو، زنی بود که پس از خروج از کشور از مسیر ترکیه ؛ به رئیس دفتری مسعود رجوی انتخاب شده بود. فیروزه قبل از طلاق به روابط پنهانی مریم و مسعود و روابط نامشروع آن دو پی برده بود و یکی از علل طلاق فیروزه ، این روابط پنهانی شوهرش با یک زن متاهل بود! همسران رجوی اشرف ربیعی (1360 – 1330) : متولد تهران و همسر اکبر نبوی نوری بود [که در سال 1355 در درگیری با ساواک کشته شده بود]. اشرف ربیعی در تیرماه 1358 به عقد مسعود رجوی درآمد و مصطفی ثمره ی این ازدواج بود. فیروزه ی بنی صدر( 1344 ) : دختر 17 ساله بنی صدر بود که پس از مرگ اشرف ربیعی همسر اول مسعود ، در سال 1361 با مسعود رجوی ازدواج کرد. مریم قجر عضدانلو(1332) : در سن 30 سالگی ، در حالیکه همسر مهدی ابریشمچی از اعضای ارشد سازمان بود و حاصل ازدواج آنان دختری به نام اشرف بود، از مهدی طلاق و به عقد مسعود رجوی درآمد! مریم قجر عضدانلو ، تنها چند روز بعد از طلاق خودش از ابریشمچی و طلاق فیروزه از رجوی ؛ به عقد مسعود رجوی درآمد! طرح انقلاب ایدئولوژیک مسعود رجوی که در واقع بنیان «کیش شخصیت مسعود رجوی» می باشد، از همین زمان و در پاریس پی ریزی شد. مهمترین رکن این انقلاب به اصطلاح ایدئولوژیک به همسری گرفتن زن مهدی ابریشمچی یعنی مریم قجر عضدانلو، بود؛ پیش از این که مدت زمان شرعی طلاق او از همسر سابقش سپری شود. سابقه رسمی ماجرا مسعود رجوى در تاريخ 1363/11/7 طى اطلاعيه ‏اى مريم قجر عضدانلو [همسر مهدى ابريشمچى] را به عنوان همرديف مسئول اول سازمان معرفى نمود. وى در اين اطلاعيه تلويحاً تغييرات تشكيلاتى آينده را متذكر شد: در تاريخ 1363/12/19 از سوى دفتر سياسى و كميته مركزى سازمان اطلاعيه ‏اى مبنى بر اعلام تصميم «ازدواج فرخنده توحيدى و انقلابى مسعود و مريم» صادر گرديد. در بخشى از اين اطلاعيه درباره همسر جديد رهبرى سازمان آمده است: شوراى مركزى سازمان نيز در بيانيه مفصلى تأكيد كرد كه مصطفی ، پسر اشرف ربیعی ؛ خیلی زود از منافقین جدا شد و به منتقد جدی رجوی بدل گشت در توجيه اين ماجرا همچنين اعلام شد كه پس از اعلام همرديفى مريم قجر عضدانلو با مسئول اول سازمان، على زركش و محمود عطايى، از كادرهاى شماره 2 و 3 نظامى سازمان طى دو نامه بر ضرورت وحدت فيزيكى (جسمانى) رهبرى نوين تأكيد كرده بودند. در اين نامه‏ ها اين‏طور استدلال شده بود: در تاريخ 27 اسفند 63 توسط راديوى سازمان، خبر ازدواج مسعود رجوى با مريم قجر همراه با تعريف و توصيف‏هاى بسيار و با تعابيرى چون «دستاورد عظيم شگرف ايدئولوژيكى و ايثار و از خودگذشتگى» پخش گرديد. اين در حالى بود كه اين راديو، طى اطلاعيه ‏اى تاريخ طلاق مريم قجر عضدانلو از همسرش مهدى ابريشمچى را 25 اسفند 63 اعلام نمود. در قسمت ديگرى از اطلاعيه شوراى مركزى سازمان چنين آمده بود: درباره مهدى ابريشمچى راست : ابریشمچی و مینا خیابانی / چپ : مهدی ابریشمچی ، مریم قجر ، مینا خیابانی و اشرف دختر ابریشمچی و مریم قجر سبحانى از جداشدگان سازمان درباره مهدى ابريشمچى چنين نوشته است: « ....مهدى ابريشمچى با نام‏هاى تشكيلاتى اسد و شريف از اعضاى قديمى و اوليه سازمان مجاهدين خلق مى ‏باشد كه در زمان شاه مدتى را در زندان‏هاى مشهد و اوين تهران در حبس بوده است. بعد از 22 بهمن 1357 مهدى ابريشمچى يكى از چند مسئول اصلى و ارشد سازمان مجاهدين خلق محسوب مى‏ شد كه در مصاحبه‏ هاى مطبوعاتى و سخنرانى ‏ها و ميتينگ‏ هاى عمومى سازمان شركت مى‏ كرد. پدر مهدى ابريشمچى از كارخانه ‏داران تهران بود و به لحاظ اقتصادى وضعيت بسيار خوبى داشتند. وى بعد از انقلاب با مريم عضدانلو ازدواج كرد و داراى دخترى به نام اشرف مى ‏باشند. هنگامى كه اشرف 6 الى 7 ساله بود، من در ستاد روابط خارجى سازمان در عراق وى را از نزديك مى‏ ديدم، وى جمعه ‏ها به محل كار پدرش مى ‏آمد. واقعا تناقض و درد و رنج طلاق و جدايى پدر و مادرش از يكديگر را به راحتى مى ‏توانستى در چهره اين دختر مثل صدها دختر و پسر كوچك اعضا و مسئولين سازمان ببينى.... از نكات جالب و تاريخى سازمان مجاهدين كه بايد به طور جداگانه بر روى آن بحث كرد، اطلاعيه سياسى و نظامى سازمان در 28 خرداد 1360 مى ‏باشد كه سازمان دليل شروع «مبارزه مسلحانه» را «حمله چماقداران به خانه پدرى برادر مجاهد مهدى ابريشمچى» اعلام مى‏ كند و تصريح مى ‏كند كه از اين پس از اعضاى خود مسلحانه دفاع خواهد كرد كه نشان دهنده يك طرح از پيش برنامه‏ ريزى شده براى 30 خرداد 1360 بوده است. [البته در شرايط كنونى سازمان به هيچ عنوان نمى‏ خواهد اطلاعيه 28 خرداد 1360 كه به شروع عمليات مسلحانه اشاره مى‏ كند، در دسترس اعضا و هواداران سازمان قرار بگيرد] . طارق عزیز - صدام حسین - رجوی - ابریشمچی در یک قاب ابريشمچى و همسرش مريم عضدانلو بعد از 30 خرداد 1360 به پاريس رفتند و بعد از مطرح شدن «انقلاب ايدئولوژيك» در سال 1364، وى و مريم عضدانلو به دستور سازمان و مسعود رجوى از يكديگر طلاق گرفتند. مريم به عقد مسعود رجوى درآمد و مهدى ابريشمچى نيز با مينا خيابانى [خواهر كوچكتر موسى خيابانى] ازدواج كرد [در تاريخ 1364/1/15]. مينا خيابانى 17 سال از مهدى ابريشمچى كوچكتر بود و ازدواج اول مينا خيابانى نيز محسوب مى ‏شد. مهدى ابريشمچى هنگام رفتن رجوى به عراق، همراه وى بود و در تمامى ملاقات‏هاى صدام حسين ديكتاتور سرنگون شده عراق با مسعود رجوى، حضور و مشاركت فعال داشته است. وى در بغداد مسئول روابط سازمان با عراق شد و كليه حمايت‏هاى مالى و تداركاتى و تسليحاتى صدام حسين به سازمان از طريق وى صورت مى‏ گرفت. ضمنا وى رييس كميسيون صلح!! شوراى ملى مقاومت نيز بود كه به اصطلاح قرار بود بين صدام حسين و ايران صلح برقرار كند. جالب اين است كه هنوز اين كميسيون صلح!! بعد از سرنگونى صدام حسين در شوراى ملى مقاومت وجود دارد و رياست آن كماكان با مهدى ابريشمچى است. مشخص نيست مسعود رجوى بعد از صدام حسين با چه كسى مى ‏خواهد تئورى مضحك «صلح، طناب‏ دار رژيم» [نظام] را دنبال كند؟ ابريشمچى قبل از سرنگونى رژيم صدام حسين به همراه 250 الى 300 تن از مسئولين مورد اعتماد رجوى به پاريس آمد. وى در 17 ژوئن 2003 توسط پليس فرانسه به همراه مريم رجوی و 160 تن ديگر از اعضا و مسئولين سازمان دستگير و سپس با قيد ضمانت تا تشكيل دادگاه از زندان آزاد شد....» ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در پست بعدی ، به ادامه انقلاب دوم ایدئولوژیک سازمان منافقین (موسوم به انقلاب مریم) خواهیم پرداخت. .
  18. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «ارائه لیست های جعلی در مورد اعدام های دهه 60» اختصاص داد. درباره اعدام های سال 1367 ، مسعود رجوی ؛ در آغاز مدعی شد که تعداد آن ، 6400 نفر است. اما کم کم این آمار را تغییر داد. از این رو در مرحله بعد ادعا کرد این تعداد 12 هزار نفر بوده و بعد مدعی شد که 20 الی 30 هزار نفر از اعضاس شازمان توسط جمهوری اسلامی اعدام شده اند. رجوی تلاش می کرد با استفاده از این لیست، در مجامع جهانی علیه جمهوری اسلامی اقامه دعوی کند. درباره لیست تنظیم شده از سوی سازمان ، امروز می توان ادعا نمود که بسیاری از اسامی مندرج در آن اصلا وجود خارجی نداشتند. تا زمان عملیات فروغ جاودان، سازمان خیلی از کسانی که در درگیری های مسلحانه کشته می شدند را لیست می کرد و از آن بهره تبلیغاتی می نمود. مسعود رجوی نام این کار را «بانک خون» گذاشته بود و اسامی را که بعدا به لیست اضافه می شد ، «بهره بانک خون» می نامید. بعد از عملیات فروغ جاویدان ، سازمان پی برد که ایجاد لیست های ساختگی ، بازدهی بالائی (به ویژه در مجامع بین المللی) برای مجاهدین دارد ؛ از این رو ، از آن زمان ، این روند تشدید شد تا جائی که «کشته سازی» جایگاه بالاتری از «تروریسم» گرفت. مسعود خدابنده ؛ عضو سابق شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق و عضو شورای ملی مقاومت، مسئول مستقیم تیم حفاظت استقرار و تردد مسعود و مریم رجوی و فرمانده ارتش آزادیبخش که در سال 1375 از سازمان جدا شد، طی یادداشت اختصاصی که در اختیار پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار داده، به بررسی پروژه کشته‌سازی منافقین در دهه 60 می‌پردازد. خدابنده شواهدی ارائه می‌دهد که با استناد به آن می‌توان پی برد مرکزیت سازمان برای نیل به اهداف خود اعضاء را به کام مرگ می‌فرستاد. این عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق توضیح می‌دهد چگونه مسعود رجوی لیست جعلی از اعدامی‌های سال 1367 درست کرد و آن لیست را به مجامع بین‌المللی می‌فرستاد تا با استفاده از آن لیست، علیه جمهوری اسلامی فعالیت کند. مشروح یادداشت اختصاصی مسعود خدابنده را در ادامه می‌خوانید: بازی دجال با آمار و ارقام کشته ها !!! (پیدا و پنهان لیست های جعلی اعدام های دهه 60) درباره اعدام‌های سال 1367، مسعود رجوی در آغاز مدعی شد که تعداد آن، 6400 نفر است اما کم کم این آمار را تغییر داد. از این رو در مرحله بعد ادعا کرد این تعداد 12000 نفر بوده و بعد مدعی شد که 20 الی 30 هزار نفر از اعضای سازمان توسط جمهوری اسلامی اعدام شده‌اند. او حتی در این راستا کتابی هم منتشر کرد تا عدد 30 هزار نفر اعدامی را ثبت کند. رجوی تلاش می‌کرد با استفاده از این لیست، در مجامع جهانی علیه جمهوری اسلامی اقامه دعوی کند. از این رو لیست ارسالی به سازمان ملل همراه با انبوهی از اسامی تنظیم شد و گروهی نیز به عنوان شهود ادعا کردند که آن لیست صحت دارد. اما چندی بعد، تعدادی از افراد که بعدها از سازمان جدا شدند شهادت دادند که حرف‌هایشان در مورد اعدام‌ها دروغ بوده است. درباره لیست تنظیم شده از سوی سازمان امروز می‌توان ادعا کرد بسیاری از اسامی مندرج در آن اصلا وجود خارجی نداشتند؛ برخی از اسامی کسانی بودند که در سال‌های قبل بخاطر جرم‌هایی مانند قتل و یا قاچاق مواد مخدر اعدام شده بودند و هیچ ارتباطی با سازمان نداشتند؛ تعدادی نیز در این لیست بودند که گواهی فوت آنها نشان می‌داد بر اثر تصادف مرده‌اند و تعدادی نیز در درگیری‌های مسلحانه سازمان کشته شده بودند. حتی سازمان تعداد بالایی از کشته‌شدگانِ عملیات موسوم به فروغ جاویدان (مرصاد) را هم به این لیست اضافه کرد. این لیست‌سازی اولا: بخاطر پشتیبانی سازمان‌های اطلاعاتی ضد ایران از مجاهدین خلق (مشخصا سازمان سیا که رابط آن زمانش سیدمحمد سیدالمحدثین بود) موفق بود. سندسازی‌ها، شهادت‌های دروغین و ارقام و اعداد با روش‌های اطلاعات شویی در نشریات به اصطلاح معتبر و مراکزی که تحت تاثیر بودند (مثلا کتابخانه کنگره امریکا که این روزها دیگر هر چیزی را تحت نام سند منتشر می‌کند و استقلالی برایش باقی نمانده) توانست به این شکل مورد استفاده دوائر ضد ایرانی قرار گیرد و ثانیا: نه اولین مورد کشته‌سازی بود و نه آخرین آن. به خاطر دارم اولین نمونه کشته‌سازی در همان سال نخستی بود که مجاهدین به عراق رفته بودند؛ حسن جزایری از دوستان آن زمان و محصل در لندن بود که بیماری قلبی داشت. وی برای تعلیمات به همراه عده‌ای به عراق اعزام شد (سازمان این افراد را تحت عنوان عضو به عراق می‌برد و سپس شروع به لیست‌سازی می‌کرد چون به ازای تعداد اعضا از صدام سرانه می‌گرفت) و چندی بعد در زمین مانور «کفری» بخاطر آفتاب زدگی و اهمال در رسیدگی و تشدید بیماری قلبی فوت کرد. (بعد از اینکه جزایری در آن گرما غش کرد، او را در خودرو رهایش کردند و بعد از مانور متوجه شدند که مرده است) جالب است که همسرش لیلا جزایری (نام اصلی‌اش اعظم ملاحسنی کهنه است که بخاطر خلاف‌های متعدد مالی مجبور شد نامش را عوض کند) و پسرش (محمد حنیف جزایری) از آن زمان تابه حال در نشریات و مقالات مدعی شده‌اند که حسن در ایران اعدام شده است. از این قبیل موارد بسیار زیاد است. مثلا تا زمان عملیات فروغ جاویدان، سازمان خیلی از کسانی که در درگیری‌های مسلحانه کشته می‌شدند را لیست می‌کرد و از آن بهره‌برداری تبلیغاتی می‌نمود. مسعود رجوی نام این کار را «بانک خون» گذاشته بود و اسمی را که بعدا به لیست اضافه می‌شد «بهره بانک خون» می‌نامید. لیلا جزایری (با نام قبلی اعظم فراهانی ملاحسنی کُهنه) نام خود را به این دلیل تغییر داده که تحت پیگرد پلیس انگلیس بخاطر فروش غیر قانونی یک خانه اجاره ای در انگلستان است بعد از عملیات فروغ جاویدان، سازمان پی برد که ایجاد لیست‌های ساختگی، بازدهی بالایی (به ویژه در مجامع بین‌المللی) برای مجاهدین خلق دارد؛ از این رو از آن زمان، این روند تشدید شد و این کار سیستماتیک ادامه پیدا کرد تا جایی که «کشته‌سازی» جایگاه بالاتری از «تروریسم» گرفت. یادم هست در سال 1994 م، زمانی که مریم رجوی را بعد از اعلام ریاست جمهوری وی در عراق به پاریس آوردیم (من مسئول انتقال و حفاظت بودم) و هدف هم شروع کار سیاسی و بازکردن جای پا برای مسعود رجوی بود، وی نتوانست کاری کند و فرانسه در سال 1997 او را مجددا به عراق فرستاد. بعد از این ماجرا، مسعود برای جبران این شکست، بلافاصله تیم‌های عملیاتی را به ایران اعزام کرد. اما از آنجا که ایران «در بالاترین سطوح» به اطلاعات دسترسی داشت، تیم‌ها تک تک به محض ورود دستگیر می‌شدند. مسعود رجوی خوب می‌دانست که تیم‌های عملیاتی به محض ورود به ایران لو می‌روند ولی باز تعداد بیشتری از افراد را اعزام می‌کرد. واقعیت آن است که او هدفش ترور نبود بلکه هدف کشته‌سازی بود. او می‌خواست این افراد به محض ورود به ایران دستگیر و اعدام شوند. مشخصا یادم هست بابک امین آنقدر در تهران [!!!] خمپاره زده بود که دیگر به لحاظ جسمی توان نداشت ولی باز او را بیرون نمی‌کشیدند و اصرار می‌کردند این عمل را ادامه دهد. سازمان از اعضاء می‌خواست‌ هرچه بیشتر آدم بکشند و بعد نارنجک بیندازند و سپس سیانور بخورند تا خودشان هم کشته شوند. آرش صامتی‌پور یکی از این افراد بود که با وجود کشیدن نارنجک و خوردن سیانور بخاطر کمک نیروهای امنیتی جان سالم به در برد و البته یک دستش قطع شد. اهداف ترورها اصلا مهم نبود، بلکه سر و صدا مهم بود. بزرگترین ضربه‌ای که رجوی آن زمان خورد، قطع اعدام‌ها بود. یعنی نیروهای امنیتی ایران و قوه قضائیه هم متوجه شدند که این افراد برای کشتن به ایران نمی‌آیند بلکه برای کشته شدن اعزام می‌شوند. سازمان منافقین همین استراتژی را در عراق بعد از صدام هم پیاده کرد. به هنگام تحویل کمپ اشرف، سازمان به عراق اعلام کرد که یک سوم شمالی را تحویل می‌دهد ولی از طرف دیگر اعضاء را بسیج کرد تا در مقابل نیروهای عراقی بایستند. به آنها گفته بودند عراقی‌ها آمده‌اند تا شما را دستگیر کرده و به ایران تحویل بدهند. حتی گفته بودند اتوبوس‌های ایران منتظرند تا شما را به اوین منتقل کنند تا به محض رسیدن به ایران اعدام شوید. از این رو ابعاد درگیری اعضای سازمان با نیروهای عراق بیشتر شد و به تبع، این درگیری کشته‌هایی هم داشت؛ کشته‌هایی که سازمان از آنها علیه دولت عراق استفاده کرد و به عنوان برگ برنده در مجامع بین‌المللی علیه عراق به کار برد. از سوی دیگر در داخل هم با «شهید» نامیدن آن کشته‌شدگان، الباقی اعضاء را شستشوی مغزی دادند و با احساساتشان بازی کردند. باید گفت بعد از سقوط صدام با توجه به از کار افتادگی فیزیکی نیروهای سازمانی، ترورها غالبا توسط نیروهای مزدور غیر وابسته به سازمان مجاهدین انجام گرفته و می‌گیرد ولی تبلیغات آن هنوز به عهده سازمان است. یک تقسیم کاری ابلاغ شده که ترورها و عملیات ایذایی توسط مامورین تعلیم دیده در کشورهای همسایه انجام می‌شود ولی غلوها و تبلیغات رسانه‌ای، کلیک‌ها و باز نشرها در شبکه‌های اجتماعی و تولید فیلم‌ها و عکس‌های تقلبی به عهده شبکه سازمان مجاهدین و رابط های عربستان سعودی است. رد این جریان و کارکرد این «ارکستر ترور و کشته سازی و تبلیغ» را که نتیجه آن در جریان عملیات فروغ جاویدان و اعدام‌های دهه شصت مشاهده شد، امروز هم می‌شود به وضوح در مطبوعات غربی، خروجی‌های شبکه‌ها و سایت‌های فارسی زبان و ایضا شبکه‌های اجتماعی ملاحظه کرد. و طبق معمول مصرف کننده نهایی مقامات کشورهای متخاصم هستند که این اطلاعات دست‌ساز و تولیدی را در مجامع بین‌المللی علیه عالی‌ترین منافع ملت ایران خرج می‌کنند. در پایان اضافه می‌کنم اگر شخصا کارم مشاوره به سازمان سیا بود حتما اصرار می‌کردم که این نوع جعل و بزرگنمایی و دروغ سازی بخصوص با پشتوانه نیرویی تروریستی و آبروباخته مثل مجاهدین خلق اگر چه ممکن است در کوتاه مدت به سناریوی ضد ایرانی کمک کند ولی در نهایت به ضرر همان نیروهای ضد ایرانی خواهد بود. مسعود خدابنده پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
  19. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «فرار عناصر سازمان به خارج کشور با هدف ادامه فعالیت های نظامی» اختصاص داد. خط فرار نفاق (مروی بر خط فرار منافقین از ایران بعد از خرداد 1360) «مسیر دوم : پاکستان» (بخش سوم و پایانی پاکستان) در ادامه تاپیک به بررسی ماجراهای باقروند و این بار در خصوص «راه اندازی خط فرار منافقین در پاکستان» خواهیم پرداخت. داوود باقروند ارشد ، ماجراهای خودش در پاکستان را اینگونه ادامه می دهد : شیوه کار نیرویی در پاکستان بدین صورت بود که نفرات مشخص شده برای اعزام در یک پایگاه جمع میشدند، از آنها عکس پرسنلی گرفته میشد و به کنسولگری عراق در کراچی تحویل داده میشد تا به عراق ارسال شود. سپس فرزاد از بغداد پاسپورت ایرانی متناسب با تعداد نفرات آماده اعزام تهیه و از طریق کنسولگری عراق در کراچی بدست سازمان در پاکستان میرساند. پاسپورتها با مهر ویزای عراق روی یک برگه سفید منگنه شده به پاسپورت بدست ما میرسید. برای نفرات بلیط تهیه میشد و از طریق فرودگاه کراچی به بغداد پایگاه اکبری و سپس به منطقه کردستان عراق (دره احزاب) اعزام میشدند. این ریل به همین صورت ادامه داشت و مرتب نیروهای موجود در پاکستان بمقصد عراق تخلیه میشدند. سیستم دیگری که سازمان داشت «رو به داخل کشور» بود، تا نیروهای پراکنده و قطع شده را جمع کرده و از کشور خارج کند. در این رابطه رادیو مجاهد نقش مهمی ایفا میکرد و پیام هائی که میخواستیم به نفرات بدهیم را رله میکرد. در این سیستم سازمان از سه طریق اقدام مینمود: الف: نفرات «راه بلد بلوچ» که پول میگرفتند ب: «بلوچ های هواداری» که آنها نیز پول میگرفتند ولی کمتر ج:توسط «تیم های خودی اعزامی به داخل» تا بتواند نفراتی که در کشور پراکنده بودند را خارج کند. از پاکستان عمدتا تیم های عملیاتی و فرماندهان عملیاتی بودند که خارج میشدند. مثلا حسین ابریشمچی و نامزدش که بعد از رسیدن به کراچی ازدواج آنها را ترتیب دادیم، زهره اخیانی و همسرش کمال (که در اشرف با سیانور کشته شد) و سپس نفرات تیمهای عملیاتی و و غیر عملیاتی و بسیاری دیگر خارج شدند. درمقطعی در تابستان سال 1362 خط سازمان بر این شد که حالا که نمیشود تیم های عملیاتی را در داخل اداره نمود آنها را از کراچی هدایت کند. بدین صورت که تیم [عملیاتی] حتی بیاید و در کراچی مستقر باشد. همه طراحی عملیاتی و آماده سازی در آنجا انجام شود سپس جهت انجام عملیات به داخل اعزام گردد. و بعد از انجام عملیات باز به پاکستان باز گردد. بدین منظور مهدی کتیرایی (ساسان فرمانده عملیات تهران) از پاریس به کراچی آمد و با حسین ابریشمچی که از تهران به کراچی آمده بود بدنبال این خط بودند. همانگونه که گفته شد، خروج نفرات از داخل کشور به چند صورت بود: یکی اینکه توسط راه بلد معمولی [قاچاقچی انسان یا اصطلاحا آدم پَران] که پول میگرفت و میرفت و ردی در تهران به او داده میشد که البته یک محل عمومی بود، بعد به تیم داخل هم گفته میشد که کجا برود و بعد از تماسهای اولیه و چک سلامتی و اطمینان از سفید بودن راه بلد ، بهم وصل میشدند. شیوه بعدی توسط راه بلد های هوادار بودند که آنها نیز پول میگرفتند ولی نفرات حساس تر را به آنها میسپردیم. شیوه دیگر فرستادن تیم بود که توانسته بودیم یک پایگاهی در ارتفاعات مرزی مشترک ایران و افغانستان و پاکستان دایر کنیم و با یکی از عشایری که در آنجا مستقر بودند نزدیک شده بودیم و تحت حمایت آنها بودیم. بدون اینکه ماهیت سیاسی ما را بدانند. تیم از کراچی به مرز سه گانه و از آنجا به لب جاده و از آنجا به تهران یا هر جایی که بود تردد میکرد، اکیپ اعزامی را به زاهدان میآورد و هنگام عبور اتوبوس یا مینی بوس در مقابل این نقطه سه گانه مرزی پیاده میشدند. و پای پیاده این فاصله که کمترین فاصله جاده تا مرز بود (حدود 1200متر) را برای عبور از مرز و رسیدن به پایگاه مرزی طی میکردند که بعد از آن با خودرو به کویته پاکستان و کراچی آورده میشدند. ما در اعزام نفرات با راه بلد ها هیچگاه ضربه ای نخوردیم. اما در دو تردد تیمهای اعزامی خودی بداخل در تورهای بازرسی دستگیری صورت گرفت و رژیم [نظام] بر روی کراچی حساس شد. با توجه به اخباری که از طریق هوادارهای در میان راه بلدها داشتیم به دستمان میرسید متوجه شدیم که رژیم [نظام] برای من در کراچی جایزه گذاشته است. چون نفرات دستگیر شده نام (مستعار) مرا در زیر بازجویی داده بودند. در این مدت پایگاه های بسیاری در شهرهای کراچی، کویته و مرز پاکستان راه اندازی شده بود و خانواده ها و کادرهای بسیاری در پاکستان سازماندهی شدند. در اینمدت که پاکستان بودم بدلیل اینکه کادرها و مادران و خواهران بسیاری زیر دستم بودند در آذر 1361 جهت ازدواج به ترکیه فرستاده شدم و در آنجا ازدواج کردم و برگشتم به پاکستان. مسئول ازدواج ما محمد سادات دربندی (عادل که بعد ها در اشرف معروف به شکنجه گر سازمان شد) و همسرش مهری که در عملیات فروغ کشته شد بود. در آن زمان در ترکیه بساط ازدواج ها براه بود. در همان جلسه عقد که توسط آقا (مجید معینی) اداره و عقد خوانده میشد من و علیرضا خوشنویس که در جریان حمله به اشرف توسط نیروهای مالکی در سپتامبر 2013 کشته شد همزمان مراسم عقدمان برگزار شد. در همین زمان رژیم [نظام] ضمن پاکسازی شهرها ، رو به کردستان نهاد و آنجا را (که تحت حمایت حزب دمکرات نیروهای زیادی گرد آمده بودند) نیز با حملات نظامی و توپ باران پاکسازی نمود که همه احزاب به کردستان عراق و دره معروف احزاب عقب نشینی کردند. با توجه به حساس شدن رژیم [نظام] روی من در کراچی ، مدتی امور را از داخل پایگاه اداره میکردم و کمتر تردد مینمودم، که در نهایت سازمان در آبان سال 1362 مرا به پاریس فراخواند. بعدا ابراهیم ذاکری (کاک صالح) مسئولیت پاکستان را برعهده گرفت. تا خط ادامه عملیات از کراچی را پیش ببرد که طولی نکشید که همه پایگاه های سازمان در چند شهر پاکستان که ما حضور داشتیم با آرپی جی «مورد حمله همزمان» نیروهای سپاه قرار گرفتند. عملا این خط با شکست کامل مواجه شد و تمامی پایگاهها تخلیه شدند. ضمن اینکه رژیم [نظام] در کردستان نیز حضور نیروهای مخالف را تحمل نکرده بود و [با بیرون راندن گروهک ها به داخل خاک عراق] این مسیر نیز تقریبا مسدود شده بود. ... پایان پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با پایان یافتن بررسی راه های فرار منافقین ، ان شاء الله در پست بعدی به معرفی برخی از چهره های شاخص منافقین خواهیم پرداخت.
  20. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «فرار عناصر سازمان به خارج کشور با هدف ادامه فعالیت های نظامی» اختصاص داد. خط فرار نفاق (مروی بر خط فرار منافقین از ایران بعد از خرداد 1360) «مسیر دوم : پاکستان» (بخش دوم پاکستان) در ادامه تاپیک به بررسی ماجراهای باقروند و این بار در خصوص «راه اندازی خط فرار منافقین در پاکستان» خواهیم پرداخت. داوود باقروند ارشد ، ماجراهای خودش در پاکستان را اینگونه ادامه می دهد : جهت سازماندهی کار شروع کردیم به عضوگیری از میان این افراد و اولین کسی که عضوگیری شد «هادی پویان مهر کاسه چی» از زندانیان و اعضای زمان شاه سازمان بود. او در میان پناهندگان زندگی میکرد که بعد از گرفتن گزارش و مشخص شدن اینکه هیچ مسئله ای روی خط و خطوط ندارد او بکارگرفته شد. بعد اسدالله اوسطی باز از زندانیان مجاهد زمان شاه بود که با همسر و دو دخترش در کراچی در میان پناهندگان زندگی میکرد که او نیز عضو گیری شد. با آمدن اسدالله اوسطی وهمس رو فرزندانش و هادی برای هر کدام یک پایگاه [خانه] در منطقه کلیفتن کراچی کرایه کردیم که بعنوان پایگاه های اصلی ما محسوب میشد. هادی و اسدالله (با اتفاق همسرش)، هرکدام مسئولیت استقرار و تدارکات یک پایگاه را برعهده گرفتند. با ورود نفرات جدید به پاکستان و طی فرایندی که گفته شد سازمان در پاکستان نیز گسترش یافت. خط سازمان در پاکستان «نیرویی» بود یعنی نیروها باید ابتدا چک سیاسی و امنیتی میشدند یعنی از همه گزارشات گرفته میشد و به فرانسه ارسال میگردید. از این طریق مدتی نیز در مناسبات پاکستان در ارتباط با ما حضور داشتند تا اینکه چک میشدند. در همین حین سازمان در عراق نیز فعال شده بود و فرزاد (احمد افشار) که ترکیه را تحویل من داده بود در بغداد مستقر گردیده بود. نیروها بعد از تعین تکلیف متناسب با درخواست پاریس به کشورهای دیگر از آمریکا گرفته تا اروپا اعزام میشدند. در همین مدت «کشور امارات» نیز فعال شده بود و محمد امام از اعضای قدیمی زمان شاه سازمان مسئول آنجا بود. ولی عمده نیرو به عراق اعزام میشدند. در یکی از ترددات محمد امام به کراچی جهت تمدید ویزایش و آوردن پول برای پاکستان که معمولا داخل یک کیف سامسونیت در جداره هایش جاسازی میشد در فرودگاه کراچی بدلیل نزدیک بودن پایان اعتبار پاسپورتش دستگیر شد. تامین مالی هر کشور به همین صورت بود که هر چند وقت یکبار به همین طریق دلارهای جا سازی شده ارسال میشد. قانون کشور پاکستان این بود که «وقتی فردی مشکل مدارک سفری دارد بطور خاص پاسپورت، او را به مبدا سفرش برنمیگردانند بلکه به کشوری که مدارکش به آن تعلق دارد پس میدهند». و عطف به اینکه محمد نیز از زندانیان زمان شاه بود و رژیم [نظام] هم او را میشناخت در خطر جدی قرار داشت. او را در قسمت ترانزیت فرودگاه نگهداشته بودند تا در اولین پرواز به تهران بفرستند. محمد هرچه تلاش کرده بود نتوانسته بود مشکل را حل کند بنابراین با پاریس تماس گرفته و موضوع را اطلاع داده بود. به همین دلیل قرار شد من بروم و برایش قرص سیانور ببرم تا اگر در نهایت نتوانستیم حل کنیم از قرص استفاده کند. من ضمن بردن قرص برای محمد و دیدارش در ترانزیت فرودگاه، ملاقاتی گرفتم با رئیس فرودگاه که مرد 60 ساله ای بود و با او صحبت کردم. به او پیشنهاد شد بجای اینکه محمد سه هزار روپیه بدهد برود تهران و پاسپورت را تمدید کند و برگردد، این پول را شما بگیرید اجازه بدهید برود در کنسولگری ایران در کراچی تمدید کند. رئیس فرودگاه قبول کرد که با دریافت 3 هزار روپیه بگذارد که محمد وارد کراچی شود. او البته پول را از من نگرفت بلکه کشو میزش را باز کرد و گفت بگذار اینجا. در کشو میز وی تنها یک مهر ویک سجاده بود! البته این مورد زیاد خاطره انگیز نبوده بلکه رئیس پلیس کراچی که با دریافت ده هزار روپیه از کنسولگری آمریکا در کراچی ویزا آمریکا میگرفت قابل توجه تر بود. او که برای دیدنش از چندین ایست و بارزسی باید عبور میکردی، مدارک شناسایی تحویل میدادی برگه عبور میگرفتی و در ساختمان اصلی اداره پلیس در طبقه آخر در اتاقش که نزدیک به 400 متر یعنی تمامی طبقه وسعت داشت میرفتی، پاسپورت را از میگرفت و با ویزای آمریکا ده روز بعد تحویل میداد. سازمان در هرکجا با اتکا به پول و هر وسیله ای که میتوانست امورش را پیش برده است. در حال حاضر نیز همین است. ملاقات با وزیر کشور پاکستان یکی از بازاریان هوادار سازمان بنام «حاج حسین حسینی» که بدنبال قطع ارتباط و آوارگی به کراچی آمده بود گزارش کرد که در هنگام عبور از فرودگاه کراچی مبلغ یک میلیون و سیصدهزار دلار او را که داخل یک کیف سامسونیت بوده کشف و ضبط کرده اند. بعد از گزارش آن به سازمان قرار شد که ملاقاتی با وزیر کشور پاکستان داشته باشم و از این طریق این پول را برای سازمان پس بگیرم. این ملاقات در اساس توسط آقای «هدایت الله متین دفتری» از اعضای آن زمان شورای ملی مقاومت که از دوستان خانوادگی وزیر کشور پاکستان بود تحت نام اعضای شورای ملی مقاومت برای من ترتیب داده شده بود. وزیر مربوطه و آقای متین دفتری در زمان تحصیل در انگلستان همکلاسی بوده اند بعدها نیز بصورت خانوادگی با هم رفت و آمد داشتند ضمن اینکه هنگام ملاقات، وزیر حال همسر آقای متین دفتری را نیز میپرسید …. در دیدار اولم با وزیر مربوطه ریز ماجرا را که از حاج حسینی گرفته بودم را به وی منتقل نمودم و قرار شد که ایشان پرسو وجو کنند و نتیجه را اطلاع دهند. بعد از دو هفته ایشان تماسی گرفت و خواست که او را در خانه اش ببینم که در آن ملاقات گفتند که نتوانسته اند ردی از پول بگیرند. به دنبال آن قرار شد که آقای متین دفتری خودش نیز برای ملاقات بیایند که همینطور هم شد و به کراچی آمدند و به اتفاق به دیدار وزیر کشور رفتیم. محل ملاقات اینبار فرق کرد و در یک ویلا روبروی سفارت آمریکا اما در همان منطقه کلیفتون کراچی بود. اما در نهایت دلارها را نتوانستیم زنده کنیم که البته بسیار بسیار طبیعی بود. هدایت الله متین دفتری ، نوه دختری دکتر محمد مصدق نکته بسیار مهم این بود که وزیر کاملا نسبت به وضعیت و تحولات ایران آشنا بود و اوضاع ایران و شورا و جریاناتی که میگذشت را دنبال میکرد. از من نیز ریز سوال میکرد که من نیز همه اطلاعاتی که در نشریه بعنوان گزارش میدانستم و اقدامات رژیم [نظام] و موضوع آزادیها و… منتقل میکردم. اما او در بحثهایی که میکرد ضمن اینکه بسیار سمپاتیک بود و تمایل خودش را برای پیروز شدن شورای ملی مقاومت ابراز میکرد با همان وقار یک سیاستمدار 50-60 ساله و با احترام میگفت که «غیر ممکن است شما بتوانید با این شیوه بجایی برسید». «شما اشتباه بزرگی که کرده اید این است که در دام رژیم [نظام] افتاده اید و این همان کاری است که او میخواست تا شما را برای همیشه از صحنه حذف کند و توانست اینکار را بکند». «با وجود اینکه سیستم سیاسی آنها بسیار نو پاست ولی توانست شما را وادار به این اقدام نسنجیده بکند. تا چند وقت دیگر این جنگ تمام میشود (جنگ ایران و عراق) و یا سیاستها تغییر میکند، و چون کارایی دیگری برای سیاست بین اللملی ندارید از صحنه سیاسی که الان درش مطرح هستید حذف میشوید.» او تاکید داشت «در دنیا با دولتها کار میکنند و نه با مخالفین. نباید کار را به اینجا میکشاندید. مخالفین توسط دولتها بعنوان اهرم فشار جهت امتیاز گیری از یکدیگر مورد سوء استفاده قرار میگیرند». به نظر میرسید که میخواست از این ملاقات ها استفاده کند و پیامی را به شورا برساند. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  21. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «فرار عناصر سازمان به خارج کشور با هدف ادامه فعالیت های نظامی» اختصاص داد. خط فرار نفاق (مروی بر خط فرار منافقین از ایران بعد از خرداد 1360) «مسیر دوم : پاکستان» (بخش اول پاکستان) در این تاپیک و در سه پست قبل به بررسی چگونگی استقرار باقروند در ترکیه بعنوان مسئول شاخه ترکیه منافقین و همچنین راه اندازی خط فرار منافقین در ترکیه پرداختیم. از این پست و در ادامه تاپیک به بررسی ماجراهای باقروند و این بار در خصوص «راه اندازی خط فرار منافقین در پاکستان» خواهیم پرداخت. داوود باقروند ارشد ، ماجراهای خودش در پاکستان را اینگونه توضیح می دهد : با سبک شدن بار مرز غربی و با آمدن 95درصد از مسئولین و فرماندهان به ترکیه، و حساس شدن رژیم [نظام] روی مسیرهای غرب کشور، بعد از بازگشت من از بلغارستان سازمان مرا به همراه «محمود احمدی» (عضو مرکزیت آن زمان) ، در اواسط سال 1361 به پاکستان فرستاد تا آنجا را نیز راه اندازی کنیم. من اولین بار محمود احمدی را در سال 1359 در لندن دیده بودم. من مسئول انجمن های دانشجویان مسلمان بودم که سه تن از اعضای سازمان که در خارج بودند (و از روز اول اساسا آنها به سازمان وصل بودند) و خط و خطوط سازمان را میگرفتند و به من بعنوان عامل اجرایی ابلاغ میکردند تا من اجرا کنم. [این سه نفر] بر سر خط غلط سازمان در اوایل 1359 از آن منشعب شدند. که طی فرایندی که در این بحث نمیگنجد و جداگانه به آن خواهم پرداخت. «رضا رئیسی» و «محمد حسین رفیعی فنود» و «حمید نوحی» (محسن) بعد از بازگشت از تهران و اعلام رسمی انشعاب شان از سازمان در یک جلسه رسمی انجمن را تحویل من دادند. محمود احمدی برای بررسی وضعیت انجمن و دادن خط و خطوط جدید و ارزیابی از اثرات به اصطلاح مخربی که نظرات رضا رئیسی طوسی و … میتوانست روی انجمن داشته باشد به لندن آمد و مجموعه نشستهایی چه فردی با من چه با بقیه افراد انجمن بصورت جمعی جهت اعلام مواضع و توجیه و… برگزار نمود. این همان زمان بود که رژیم [نظام] در داخل حکم دستگیری مسعود رجوی و موسی خیابانی را نیز داده بود که همه دفتر سیاسی آن زمان و همراهان به خارج آمده بودند. محمود احمدی ، در این سفر ؛ احمد افشار (با نام سازمانی فرزاد) را نیز (که یکی از نفراتی بود که انجمن ها او را میشناختند) با خود آورده بودند. قلعه حیوانات فرقه رجوی (کمپ منافقین در آلبانی) وضعیت سازمان در پاکستان صفر بود. فقط دو نفر دانشجوی هوادار سازمان در پاکستان بودند که یکی بنام مسعود خدابنده و دیگری بنام علیرضا. مسعود خدابنده در حال حاضر در لیبرتی است [ خدابنده در زمان نوشتن این مطالب توسط باقروند در لیبرتی بوده ولی الان از این فرقه جدا شده و در لیدز انگلستان ساکن است] و در بخش ارتش فعال است و علیرضا که فامیلش را فراموش کرده ام و بعد ها در اشرف در حفاظت رجوی بود که توانست از سازمان خارج شود، و در دانمارک زندگی میکند. بنابراین مجبور شدیم از صفر شروع کنیم. ابتدا در هتل مستقر بودیم و بتدریج محلی تهیه کردم و ارتباطات برقرار گردید. به مقداری قطعی و خروج از کشور زیاد بود که من بدنبال نفرات تیمها و کادرها و نفرات جدا شده در «هتلهای کراچی» و «خانه های جمعی ایرانیان» می گشتم. آنها که «خود جوش» و «خارج از کادر سازمان» خود را به کراچی رسانده بودند بصورت جمعی و در آپارتمانهایی که تهیه کرده بودند و عمدتا نزدیک دانشگاه کراچی بود زندگی میکردند. عطف به اینکه در پاکستان نیز هیچ سیستم کمک به پناهندگان وجود نداشت بچه های قطع شده در وضعیت اسفباری بصورت ده دوازده نفره در یک اتاق بدون کمترین امکانات رفاهی زندگی میکردند طوری که روی زمین میخوابیدند. گرما و رطوبت فوق طاقت کراچی و انواع بیماریهای پوستی در بین بچه ها بیداد میکرد محمود احمدی چند ماه بعد به ترکیه برگشت. با تجربه ای که سازمان از مسئله دار بودن نفرات در ترکیه بدست آورده بود هیچ کس را دوباره وصل نمیکرد و میگذاشت در همان وضعیت اسف بار کراچی باشند تا کمی عقل به سرشان بیاید و دست از انتقادات به سازمان بردارند. بعد میخواست که گزارش بنویسند. همه نیز میدانستند که اگر در نوشتن خطایی بکنند در همان جا میمانند و خبری از کمک سازمان و خروج از جهنم کراچی نیست. تمامی نفرات مجبور بودند که طبق محورهایی که به آنها میدادم (که سازمان از پاریس دیکته میکرد) اولا تمامی کروکی سازمانی که در آن در داخل کشور قرار داشتند را بکشند. سپس باید تمامی عملیات و ماموریتهایی که در آن شرکت داشتند را نیز ریز به ریز مینوشتند. دست آخر نیز باید مواضع خود را نسبت به مبارزه مسلحانه و بنی صدر (هیچ تمایلی به بنی صدر نداشته باشند) [توجه داشته باشید که در این زمان هنوز بنی صدر و رجوی در پاریس با هم بودند و متحد حساب می شدند] و مسائل سیاسی آن روز را گزارش میکردند. تمامی این نوشته ها در کاغذ های پوستی صورت میگرفت و بعد از جمعبندی به پاریس ارسال میشد. سپس بعد از چند ماه اوکی میشدند که آیا وارد مناسبات [سازمان در] پاکستان بشوند یا خیر. عمده نفرات اولا روی مبارزه مسلحانه و چپ روانه بودن آن و ثانیا تمایلی که به آقای بنی صدر داشتند مسئله دار بودند. حتی نفرات قدیمی سازمان. مانند اکبر معینی که از اعضای زندانی زمان شاه سازمان بود و بدلیل اینکه سنش کمتر از بقیه نفرات زندان بود در زندان به بچه مجید معینی (آقا) معروف بود. وقتی اکبر معینی در کراچی سرو کله اش پیدا شد و من او را در یک هتل پیدا کردم ، از او گزارش گرفتم و ارسال کردم. در گزارش او که تماما انتقاد بود به «شروع مبارزه مسلحانه» ، «پوچ و بی دلیل و بی موقع بودن آن» و اینکه «یک حرکت چپ روانه بوده» شدیدا انتقاد شده بود. بلافاصله به من ابلاغ شد که او بنی صدری شده است بگذار همانجا بپوسد. که بحال خودش رها شد. وی بعد ها با نوشتن گزارشات بسیاری نهایتا پذیرفته شد. وی بعد از «انقلاب ایدئولوژیک» با «رد کردن آن» دوباره تحت برخورد قرارگرفت و چند سالی خلع رده شده بود. و در حال حاضر از نفرات بخش ضد اطلاعات رجوی است. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  22. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از هزاران صفحه بسیار سیاه و تاریک کارنامه منافقین را باید به «راه اندازی رادیو مجاهد با حمایت مستقیم صدام» اختصاص داد. «رادیو منافقین» در باره نقش حساس اين راديو بايد گفت : منافقين استفاده های کاربردی فراوانی از اين راديو می کردند ... مخصوصاً شاخه نظامی آن که بخش ترورهای کور را به عهده داشت ، از اين امواج در رساندن پيام رمز در ساعات معين به سرپل های عملياتی خويش استفاده می کرد! بعد از کودتای ناموفق 30 خرداد 1360 و افشاء شدن چهره تروريستی سازمان ، راديو مجاهد تنها رسانه ای بود که فرماندهان و سران از آن به عنوان ابزار سازماندهی نيروهای خود استفاده می کردند. آن ها به شيوه گويندگان راديو عراق مرتب در حال تضعيف نيروهای رزمی کشور (و خصوصا خانواده های ایشان) بودند ...! و همان گونه که اشاره شد این رادیو در ساعات معينی هم پيام های رمز دار ارسال می نمود! مشخص بود که اين جنايتکاران بدين وسيله با نيروهای خود در ارتباط اند. نظام جمهوری اسلامی هم در پی کشف و از کار انداختن اين رسانه بود. آن ها ابتدا با ارسال پارازيت های قوی سعی در اختلال امواج راديو مجاهد را داشتند ... اما منافقين با جا به جايی سرور يا فرستنده اصلی ، امواج پارازيت را خنثی می کردند ... ! ديگر کار به جايی رسيده بود که اين راديو عملآ و به قول معروف آشکارا پيام های مخرب خود را برای اعضايش قرائت می کرد و در فواصل معين هم به تبليغات کاذب می پرداخت ... سازمان های امنيتی و تيم های تجسس جستجوی گسترده ای را برای کشف اين ايستگاه راديويی آغاز کرده بودند ؛ اما حتی منافقين بريده و تواب هم از محل استقرار آن بی اطلاع بودند! پس از اينکه در سال 1360 سازمان منافقين اعلام جنگ مسلحانه به نظام می دهند، عملآ از طريق اين راديو به سازماندهی نيروهای باقی مانده در خاک ايران می پرداختند. در همين سال کشف می شود که محل استقرار راديو مجاهد در دل يکی از کوه های کردستان قرار دارد! نهاد های اطلاعاتی و امنیتی ایران با کشف محل تقريبی راديو ، اميدواری فراوانی را به دست می آورند . از اين رو برنامه برای از کار انداختن صدای منافق وارد فاز تازه ای می شود ... بلافاصله ستادی از با تجربه ترين متخصصان نيروی هوايی ، اداره فرکانس های شرکت مخابرات ، اداره دوم ارتش ، بر و بچه های خبره تجسس و اطلاعات و ... ماموريت می يابند محل راديوی منافق رو کشف کرده و سپس دستور به انهدام آن دهند ... ادامه مطلب در لینک زیر : راه اندازی رادیو مجاهد به روایت داوود باقروند ارشد (*) باقروند در حال افشای نقض گسترده حقوق بشر توسط فرقه رجوی در کنگره سالگرد قرارداد ماسریخت انجمن دانشجویان مسلمان (شاخه دانشجوئی مجاهدین در اروپا) با مسئولیت محمد سیدی کاشانی (اسم سازمانی : بابا) از کادرهای اولیه سازمان از پاریس بدنبال تهیه فرستنده رادیویی برای کردستان بود که من را مأمور این کار نمود. اما بدلیل کمی سن من و اینکه در تماس با شرکت های بزرگ، اولا «جدی نمیگرفتند» و در ثانی «مشکوک بودند» که این جوان بیست و چهار ساله فرستنده رادیویی را برای چه میخواهد. بدین منظور پیشنهاد کردم که در این امر از کمک کاظم باقرزاده (از تجار شناخته شده ایران و برادر بزرگتر قاسم باقرزاده از فرماندهان بخش اجتماعی سازمان) که آن زمان به لندن آمده بود ، استفاده کنم. باقرزاده با حدود 50-60 سال سن خیلی بهتر از من میتوانست به شرکتهایی مانند مارکونی ، زیمنس و … نزدیک شود. این درخواست من توسط مسئولین سازمان پذیرفته شد و من (در پوشش مترجم) و ایشان (بعنوان یک تاجر) که برای مجاهدین افغان بدنبال خرید فرستنده هستیم اینکار را دنبال میکردیم. کاظم باقر زاده [در عملیات فروغ کشته شد] از بدو ورودش به لندن با من در تماس قرار گرفت و در جریان مسافرتهایی که به مناطق مختلف انگلستان برای دنبال کردن امور محوله با هم داشتیم رابطه نزدیک ودوستانه و خوبی پیدا کرده بودیم. البته آن زمان من نمیدانستم که رابطه باقرزاده با سازمان چیست؟ و فکر میکردم با توجه به سن و سالش از اعضاء قدیمی سازمان است. منبع : خاطرات مکتوب داوود باقر وند ارشد راه اندازی رادیو مجاهد به روایت مسعود خدابنده (**) همزمان با آمدن مسعود رجوی و ابوالحسن بنی‌صدر به فرانسه، من از لندن به پاریس اعزام شدم. مسعود رجوی در اولین فرصت پس از ورود به پاریس «قصد سرنگونی قهر آمیز رژیم [نظام] به دست مجاهدین خلق [منافقین] و جایگزینی شورای ملی مقاومت در کمتر از شش ماه» را اعلام نمود. اعلامیه ای که اگر چه مبنایی واقعی نداشت ولی به هر حال بهایش را میلیشیای باقی مانده در کشور با خون و آوارگی و اعدام دادند. [عجب ؟! بهایش را میلیشیا داد یا شهروندان غیرنظامی ایران با ترور و بمب گذاری و ... !!!؟ ] تا جایی که به شخص من بر می گشت، بعد از سی خرداد مسیر من دیگر مشخص تر بود. دو سه هفته «تحویل دهی انجمن های خارج کشور و وصل آنها به پاریس» و دو سه هفته هم «راه اندازی کارهای اجرایی "نشریه" در پاریس» که قرار شد چند شماره ای بنام انجمن [دانشجویان مسلمان] و بعد تحت عنوان سری جدید «نشریه مجاهد» تولید شود. حالا دیگر کارم در خارج تمام شده بود. ماموریت بعدی من اما در راستای جمع و جور کردن ریخت و پاش های بعد از سی خرداد است. ماموریت بازگشت به داخل ولی این بار به کردستان. آخر شب است. در هتلی در مونیخ در کنار آقای سعید شاهسوندی نشسته ام. تازه وصل شده ام و قرار است با ایشان کار کنم. هر دو نماز خواندیم و هر دو جلوی هم نشستیم و گریه کردیم. امروز خبر کشته شدن موسی خیابانی و اشرف ربیعی رسید. تاکید موکد شده که در این مامویت به هیچ وجه به مجاهدین وصل نشویم. رابطه سازمان با عراق نباید لو برود. شاهسوندی از اعضای شورای مرکزی سازمان-درعملیات مرصاد به اسارت درامد-سال ۱۳۷۱ از زندان ازاد شده و به آلمان رفت. دیروز فرستنده رادیوئی ده کیلو واتی "زیمنس" آلمان با مقادیری فرستنده های کوچک تر "دریک" آمریکایی و ژنراتور و پوتین و لباس گرم و چادر و ... برخی موارد دیگر را تحویل ترانزیت داده ایم. کاغذ های خرید فرستنده ها برای افغانستان است ولی قرار است مقصد را به بغداد تغییر بدهند. فردا صبح با چند تن بار همراهان مان عازم بغداد هستیم. آنجا با کمک ستون ارتش عراق محموله مان را به مرز می رسانیم. پس همراه [سعید] شاهسوندی برای بردن فرستنده رادیو و سایر وسائل ارتباطی از مونیخ به بغداد (همراه رادیو و وسائل) و از آنجا به مرز کردستان ایران و از طریق کوهستان به دره زیر سردشت منتقل شدم. رودخانه زاب، مرز ایران و عراق، از اینجا به بعد تردد با قاطر و یا پای پیاده است. ماموریت جدید، انتقال و راه اندازی رادیو مجاهد در کوه های زیر سردشت و البته در کنار آن عضوگیری از اکراد و راه اندازی «یگان پیشمرگه مجاهد خلق» ، خارج کردن سرمایه های انسانی سازمان از داخل، عملیات مرزی و عملیات در عمق و ... دکتر قاسملو [به بنی صدر] اعتماد کرده و به شورای ملی مقاومت پیوسته [است]. الان هم با دست باز امکاناتش را در اختیار ما گذاشته و در کنار مقر مرکزی حزبش جایمان داده تا مگر حجم خسارات "سی خرداد شصت" را تا حد امکان پایین بیاوریم. مدتی نگذشته بود که این مقر، محل وصل نفرات داخل کشور به فرانسه شد. خیلی‌ها در آن سال‌های بعد از شکست کودتای رجوی (30 خرداد شصت) از طریق مقر ما که آن زمان همجوار مقر حزب دموکرات بود به دفتر بغداد و از طریق اردن به فرانسه منتقل شدند. از جمله اینها مهدی ابریشمچی از سران مجاهدین و جلال گنجه‌ای از شورایی‌های مجاهدین و بسیاری دیگر را من خودم از مرز تحویل گرفتم. به جرئت می توانم بگویم که بیش از نود و پنج درصد مجاهدین (و شورایی هائی) که توانستند بعد از سی خرداد از کشور خارج شوند از این مسیر و با این کمک ها گریختند. [ در خصوص این عدد 95% یا اشتباه می کند و یا دروغ می گوید. در پست های بعدی بیشتر توضیح خواهم داد] مسعود کشمیری و محمدرضا کلاهی هم در همین زمان و البته با فاصله زمانی کمی به مقر ما آورده شدند. مشخص بود که هیچ‌کدام را بخاطر سابقه ترور، نمی‌توانستیم به اروپا بفرستیم و دستور، نگه داشتن و مراقبت از آنها بود. کلاهی (نام سازمانی: کریم رادیو) را که به لحاظ فنی در ایستگاه رادیو قابل استفاده بود در کردستان نگه داشتیم و مسعود کشمیری (نام سازمانی: باقر روابط) را که عربی بلد بود به دفتر بغداد فرستادیم. شاهسوندی و خدابنده (دو نفر سمت راست) - در حال انتقال رادیو به خاک ایران من بعنوان کسی از نزدیک با این دو فرد در ارتباط بودم می‌توانم شهادت بدهم که هیچ کدام سابقه جدی ارتباطی با مجاهدین نداشتند. بطور مشخص مسعود کشمیری حتی یک سرود سازمانی یا دعاهای خاص بعد از نماز مجاهدین را بلد نبود و من سرودهای صبحگاه و شعائر مرتبط را به وی آموزش دادم. کلاهی هم همینطور. به هیچ وجه حتی ریخت و قیافه‌اش به این کارها نمی‌خورد. رابطش ابراهیم ذاکری (نام سازمانی: کاک صالح) بود که در ایران برای ترور مجهزش کرده بود. ابراهیم ذاکری خودش هم مهندسی برق از دانشگاه تهران داشت. من دو سال بعد ماموریتم در آنجا پایان یافت. (یعنی زمانی که سپاه وارد منطقه شد و ما با گذشتن از رودخانه زاب از ایران به عراق عقب‌نشینی کردیم) . در واقع رادیو به عراق منتقل شد و دیگر نیازی به [فعالیت های حفاظتی و اطلاعاتی ] من نبود. کار رادیو را به محمدرضا کلاهی سپردم و خودم به فرانسه رفتم. سال‌ها بعد که با مسعود رجوی (این بار علنی) به عراق برگشتم، کلاهی بدون هیچ تغییری (شاید کمی خسته‌تر) هنوز مسئولیت‌های صرفا فنی را بعهده داشت. (سرویس و نگهداری و تعمیرات بیسیم‌ها و تلفن‌ها و …) و کشمیری هم همچنان در دفتر بغداد بعنوان رابط و مترجم مشغول کار بود. هیچ کدام از این دو تا آخرین روزهایی که من آنها را در عراق دیدم به لحاظ ایدئولوژیک به سازمان نزدیک نشدند. آنها سازمان را تحمل می‌کردند و سازمان آنها را. هیچکدام چاره‌ای نداشتند. مراحل مختلف انقلاب ایدئولوژیک و طلاق‌های ایدئولوژیک حتی برایشان قابل فهم نبود ولی در کارهای اجرائی سر خودشان را گرم می‌کردند تا زمان بگذرد. مسئولین سازمانی هم از این موضوعات اطلاع داشتند، ولی همین که اینها مشکلی ایجاد نکنند برایشان کافی بود. بن مایه : خلاصه مقاله خدابنده برای بی بی سی فارسی ---------------------------------------------------------------------------- * : داود باقروند ارشد ( نام سازمانی جلالِ پاکستان) : عضو عالیرتبه مجاهدین به مدت سی سال - مسئول شاخه تشکیلات دانشجوئی در خارج از کشور - مسئول شاخه عملیاتی ترکیه منافقین - مسئول شاخه عملیاتی پاکستان منافقین - مسئول دفتر شاخه نظامی سازمان در بغداد - مسئول بخش پرسنلی ستاد مرکزی مجاهدین در بغداد - رئیس دانشکده راه و ساختمان ارتش آزادیبخش در کمپ اشرف - وی بعد از حمایت رجوی از حمله 11 سپتامبر به آمریکا [ !!! ] بخاطر اعتراض به این امر توسط دادگاه کمپ اشرف به ده سال زندان محکوم می شود (دو سال در اشرف و هشت سال در ابوغریب) - پس از سقوط صدام ، در ابتدای 2005 میلادی به همراه 150 نفر عضو دیگر «بریده از سازمان» ، توسط مقامات سازمان ملل و صلیب سرخ تحویل دولت ایران می شود. وی از سال 2013 در کلن آلمان به سر می برد و رئیس جنبش «نه به تروریسم و فرقه ها» در کشور آلمان است. ---------------------------------------------------------------------------- ** : مسعود خدابنده ( نام سازمانی رسول ) : عضو عالیرتبه مجاهدین به مدت بیست و پنج سال - عضو موسس «انجمن دانشجویان مسلمان » در لندن (شاخه دانشجوی مجاهدین در اروپا) - عضو و فرمانده تیم اشغال سفارت ایران در لندن در خلال جنگ سفارتخانه ها - عضو شورای مرکزی مجاهدین - عضو شورای ملی ملی مقاومت در فرانسه - فرمانده ارتش آزادیبخش - مسئول مستقیم تیم حفاظت ، استقرار و تردد مسعود و مریم رجوی ( در بغداد و پاریس) - رابط سازمان با بسیاری از سرویس های اطلاعاتی نظیر عربستان و عراق و فرانسه و ... - جدا شده از سازمان در سال 1375 و در حال حاضر در لیدز انگلستان ساکن است. وی اخیرا گفتگوی مکتوب و مفصلی هم با مرکز اسناد انقلاب اسلامی انجام داده که حاوی نکات جالبی از زوایای تاریک اقدامات مجاهدین (منافقین) از 30 خرداد 1360 به بعد است. --------------------------------------------------------------------------- پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  23. 1 پسندیده شده
    حالا مقداری برگردیم عقب ، ظاهرا ارتش خیلی علاقه پیدا کرده که دوباره به همون سیستم قدیم برگردد. به کلاه های نظامیان حاضر در تصویر دقت کنید با اینکه یونیفرم ها خاکی ساده هست ولی شکل یکسان کلاه ها ، قرار گیری منظم حمایل ها ، جایگاه غلاف سرنیزه ، پیرایش به نسبت هماهنگ صورتها و در نهایت کالبد یکدست افراد جذبه یک یگان نظامی را در عکس به نمایش گذاشته ... این همون ارتشی هست که باید با توجه به نیازهای روز ضمن حفظ نظم ظاهری داشته باشیم
  24. 1 پسندیده شده
    بسم ا... ظاهرا کلاه کار نیروی زمینی ارتش تغییر کرده !!! (اولین نفر سمت راست ) تست هدایت آتش رقومی نیروی زمینی ارتش https://www.aparat.com/v/jrvf8 پی نوشت : نکته : صفحات تمامی رایانه های به نمایش درآمده ، (مواردی که به حوزه هدایت آتش مربوط بوده ) شطرنجی شده که این نشان می دهد بالاخره دوستان متوجه شدند ....
  25. 1 پسندیده شده
    جهش کوانتومی پدافند هوایی ایران همانطور که در پست قبل توضیح دادم به دلیل جغرافیای کوهستانی ایران، پایش آسمان و تهدیدات فرارو به طور کامل امکان پذیر نیست و نقاط کور راداری بسیار زیادی در پهنه کشور وجود دارد. بعضی کشورها با استفاده از هواگردهای آواکس اقدام به رصد تهدیدات می کنند اما برای ایران این گزینه فعلا غیر قابل دسترس است. آواکس تنها گزینه موجود نیست. بار دیگر با ورود بالن‌های فضایی، ابزار جدیدی برای نقش ISR به کار گرفته شده است. گام اول ایران با ساخت بالن‌های خانواده اوج وارد این عرصه شد. این سری از بالن‌ها شامل 10 عضو هستند. بالن اوج50 آخرین عضو این خانواده می تواند محموله‌ای به وزن 500 کیلوگرم را در ارتفاع 5000 متری از سطح زمین مستقر کند. سازمان صنایع هوایی ایران اعلام کرده است توانایی ساخت بالن‌هایی با قابلیت حمل محموله سنگینتر را نیز دارد. اوج 10 توان اوج گیری تا ارتفاع 5000 متری، ماندگاری تا 20 روز، مقاومت در برابر بادهایی با سرعت حداکثر 60 کیلومتر بر ساعت و حمل محموله ای به وزن 10 کیلوگرم را دارد پژوهشگاه فضایی ایران بالن مقید را به عنوان یک سکوی هوایی به عنوان دکل مخابراتی در زمان بحران و مناطقی که پوشش مخابراتی ندارند طراحی و ساخته است. این بالن‌ها امکان پخش اینترنت، عکسبرداری و پایش با دوربین، برقراری ارتباط بی‌سیم و... را دارند. این بالن‌ها بسته به کاربرد، نیاز و محموله هایشان تا ارتفاع‌های مختلفی بالا می‌روند معمولا تاحداکثر ارتفاع ۵۰۰ تا ۶۰۰ متری مستقر می‌شوند هر چند توانایی اوج گیری بالاتری را دارند. 3 نسخه از بالن بام ساخته شده است. بام 15 با توان حمل محموله 15 کیلوگرمی، بام 50 با توان حمل محموله ای به وزن 50-70 کیلوگرم و بالن بام 300 با قابلیت حمل 300 کیلوگرم بار سه عضو این مجموعه هستند. این بالن‌ها می‌توان در بحث رصد قاچاق کالا و مواد مخدر، دام، پایش سواحل و... نیز استفاده کرد. حتی در شب نیز قابل استفاده بوده و تنها کافی است به دوربین دید در شب مجهز شود. بام300 با توان حمل 300 کیلوگرم محموله مخابراتی و پایشی کشتی هوایی پژوهشگاه فضایی ایران در دی ماه 1397 انیمیشن کوتاهی از یک کشتی هوایی به نمایش گذاشت. این انیمیشن کوتاه، کشتی هوایی چهار موتوره بزرگی را نشان می داد که موتورهای الکتریکی آن توسط باتری های خورشیدی نصب شده روی کشتی هوایی شارژ می شدند. آن طور که در این ویدئو نمایش داده شد، کشتی هوایی به صورت نیمه خودکار هدایت خواهد شد، به عبارت دیگر بجز فرایند فرود و برخاستن، باقی مراحل پروازی از روی نقشه های از پیش مشخص شده با خلبان خودکار خواهد بود. تصویر کشتی هوایی پژوهشگاه فضایی ایران کشتی هوایی استراتوسفری به واسطه گاز هلیم محبوس در داخل بدنه خود میتواند نیروی بالابرنده لازم را تامین نماید. در راستای دستیابی به کشتی هوایی استراتوسفری، پروژه کشتی هوایی ارتفاع پایین کیهان در مرحله اول با ارتفاع عملیاتی ۳ تا ۴ کیلومتر از سطح دریا، وزن محموله حدود ۲۰۰ کیلوگرم و ماموریت ارائه سرویس مخابراتی و پایشی تعریف گردیده است و در دست طراحی و ساخت قرار دارد و در مرحله دوم به ارتفاع عملیاتی 20 کیلومتر می‌رسد. پروژه این کشتی هوایی توسط پژوهشکده سامانه های حمل و نقل فضایی پژوهشگاه فضایی در قالب برنامه ای 10 ساله تدوین شده است. راه حل ایالات متحده آمریکا به عنوان کشور پیشرو در این زمینه به سمت استفاده از این تجهیزات رفته است. به کارگیری بالن JLENS جهت شناسایی موشک‌های کروز و استفاده از بالن های ارتفاع بالا برای برقراری ارتباط و جمع آوری اطلاعات از جمله این اقدامات است. نقش بالن‌ها در آینده ارتش آمریکا با توجه به اینکه ساخت آواکس اقدامی زمان‌بر و پرهزینه است پدافند هوایی ایران می تواند به عنوان یک راه حل در دسترس و کم هزینه اقدام به ساخت چنین تجهیزاتی کند. در این جهت باید دو نوع بالن با تجهیزات مختلف ساخته شود. اولی یک بالن ارتفاع بالا جهت هشدار زودهنگام است. این بالن را باید به رادارهای VHF هشدار زودهنگام و یک رادار بردبلند اس باند جهت رهگیری مجهز کرد. برای این امر نیاز به بالن/کشتی هوایی با قابلیت حمل محموله های سنگین و استقرار در ارتفاع 20 کیلومتر داریم. بالن در این ارتفاع می تواند سطح زمین را تا شعاع 500 کیلومتری رصد کند. رادار VHF با برد 500 کیلومتر قادر به کشف زودهنگام اهداف متخاصم شامل موشک کروز، پهپادها، ریزپهپادها و جنگنده است و پس از کشف، رادار اس باند موقعیت دقیق اهداف را به شبکه پدافند هوایی انتقال میدهد. بالن دوم وظیفه رهگیری و درگیری را بر عهده دارد. این بالن در ارتفاع 3-4 کیلومتری سطح زمین قرار می گیرد و تا 200 کیلومتر را پوشش می دهد. شاید استفاده از رادار کنترل آتش در یک بالن کمی نامتعارف باشد اما باید در نظر داشت توان مقابله سامانه های پدافندی را چندین برابر افزایش میدهد. رادار این بالن می تواند موشک های صیاد4 را تا 200 کیلومتر و به ویژه بر ضد اهدافی که در ارتفاع پست و در نقطه کور سامانه های اس300 و باور373 پرواز میکنند هدایت کند. برای پوشش کل کشور و فراتر از مرزها به 6 بالن هشدار زودهنگام با برد 500 کیلومتر نیاز داریم. این بالن را میتوان 100 کیلومتر عقب تر از مرز مستقر کرد بنابراین بالنها می توانند اهداف را در هر ارتفاع پروازی تا فاصله 400 کیلومتری خارج از مرزهای کشور رصد کنند. بالن های مجهز به رادار کنترل آتش را نیز مانند بالن های هشدار زودهنگام در عقبتر از نوار مرزی هوایی قرار میدهیم اما با فاصله 30-50 کیلومتر داخل مرز هوایی ایران. در این صورت می تواند موشکهای برد بلند را بر علیه اهدافی در فاصله 150-170 کیلومتری مرزهای کشور و در پست ترین ارتفاع هدایت کرده و آنها را مورد اصابت قرار دهد. جهت پوشش کل کشور و تا فاصله 150 کیلومتری فراتر از مرزها به 20-23 بالن از این نوع نیاز خواهد بود. نحوه پوشش بالن‌های هشدار زودهنگام (قرز) با 500 کیلومتر و بالن‌های کنترل آتش (آبی) با برد 200 کیلومتر با عملیاتی کردن این پروژه، پدافند هوایی کشور دارای شبکه‌ی کشف، شناسایی و درگیری مستقر در آسمان همانند آنچه که در زمین است خواهد شد. برای امنیت هرچه بیشتر این بالن ها بهتر است ارتفاع عملیاتی بالنها را به 30 کیلومتری سطح زمین رساند تا توسط موشک‍های هوا به هوای دشمن منهدم نشوند. این شبکه مزایایی بسیار بیشتری نسبت به آواکس‌ها دارد. هر بالن می تواند تا یک ماه و بیشتر به طور مداوم در آسمان حضور داشته باشد و عملیاتی باشد در صورتی که آواکس به مدت 6-8 ساعت امکان پرواز مداوم دارد (بدون سوختگیری) بنابراین برای پوشش تا فضای 400 کیلومتری خارج از مرز کشور به 12-15 پرنده آواکس نیاز داریم. هزینه بالن‌ها نسبت به آواکس بسیار کمتر است به عنوان مثال بالن JLENS تقریبا 5 تا 7 برابر هزینه عملیاتی کمتری نسبت به آواکس دارد. هزینه از دست رفتن یک آواکس چندین برابر هزینه از دست دادن یک بالن است. عملکرد شبکه پدافندی بالن‌ها بالن های هشدار زودهنگام اهداف را در فاصله 400 کیلومتری مرزها و در ارتفاع پست شناسایی می کنند (نیروی هوایی دشمن برای رعایت اصل غافلگیری و عدم شناسایی تا لحظه اقدام به انهام اهداف در ارتفاع پایین پرواز خواهد کرد همانند عملیات های اف 4 های ایران در دفاع مقدس). سپس رادار باند اس موقعیت دقیق اهداف را به بالن های پدافندی و شبکه پدافند زمینی منتقل میکند چنانچه این اهداف همان جنگنده ها باشند پدافند هوایی پس از رسیدن جنگنده ها به فاصله مناسب اقدام به شلیک موشکهای صیاد4 و یا طائر می کند. در صورت مخفی بودن اهداف در بین عوارض زمین و دیده نشدن توسط رادارهای زمینی، نوبت به بالن های کنترل آتش میرسد این بالن با وجود لینک با سامانه های موشکی، هدایت موشکهای صیاد و طائر را تا رسیدن به هدف بر عهده خواهند داشت. این شبکه نه تنها در برابر جنگنده هایی که در ارتفاع پایین پرواز می‌کنند کاربرد دارد بلکه یکی از مهمترین توانایی‌های آن کشف موشک‌های کروز در بردبلند است. این بالن ها قابلیت کشف موشکهای کروز و اهداف کوچک را از فاصله بیش از 150 کیلومتری خارج از مرز ایران دارند که در این صورت سامانه ای که لب مرز قرار دارد حداقل 10 دقیقه زمان دارد تا خود را آماده مقابله با موشک های کروز کند. شمایی ساده از نحوه ارتباط بین پدافند زمینی و بالن‌ها پی نوشت: بالن ها را می توان همانند سایر هواگردهای پهن پیکر در نقش‌های متفاوت به کار گرفت زیرا یک حامل برای تجهیزات می باشد. در آینده نه چندان دور شاهد تجهیز بالن‌ها به سامانه‌های جنگ الکترونیک، تسلیحات لیزری، پهپادها و موشک هوایی پدافندی خواهیم بود.