برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 7 دی 1401 در پست ها
-
3 پسندیده شدهبرفراز آسمان چرنوبیل "بخش نخست " مقدمه : رسانه در معنای مدرن خود ، بنا بر ماهیتی که از ابتدای ظهورش با خود یدک می کشد ، در مقایسه ، بصورت توپخانه زمان صلح قابل تعریف و تبیین است . طبیعتا" ارتشهای که فاقد توپخانه با قابلیت دید و تیر موثر باشند ، نمی بایست شاهد موفقیت را در آغوش کشند . این جمله بسیار کوتاه ، بهانه ای بود به مناسبت پخش مینی سریال " چرنوبیل" از شبکه HBO و روایت ناقصی از آنچه که در حادثه تلخ انفجار راکتور هسته ای شماره 4 چرنوبیل بوقوع پیوست و دستمایه حرف و حدیثهای فراوانی میان عامه مردم و حتی سیاستمداران ( داخلی و خارجی ) قرار گرفت . با این حال ، متن پیش رو ، نه به منظور نقد سریال پخش شده ، بلکه روایت گر عملیات امداد هوایی ناوگان بالگردی ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق و شرکت هواپیمایی آئروفلوت این کشور است ، تا به خواننده کمک کند تا تصویر جامع تر و کامل تری از آنچه که بوقوع پیوست و در سریال نامبرده به صورت عمد بدان پرداخته نشد و یا به شکل تحریف شده (سکانس سقوط بالگرد میل-8 برفراز راکتور ) به تصویر درآمد ، بدست آورد . حادثه به شیوه روسی : در بیست و ششم آوریل 1986 ، راکتور چهارم از مجموعه نیروگاه هسته ای چرنوبیل در اوکراین که در آن زمان یکی از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بشمارمی رفت ، درجریان یک آزمایش عملکرد و بعلت از دور خارج شدن یکی از مولدهای آن دچار نقص فنی گردید . این نقص فنی سرآغاز فاجعه بود ، چرا که نقص در فرآیند عملکرد راکتور ، ناگهان باعث گردید تا هسته گرافیتی این نیروگاه از میان رفته و باعث یک انفجار در بخش اصلی واکنش دهنده گردد تا جایی که اگر آتش سوزی و انفجار راکتور شماره چهار کنترل نمی شد ، این امکان وجود داشت که سه راکتور دیگر این مجموعه نیز به همین سرنوشت دچار شوند . با این وصف ، مقابله با حوادث اینچنینی ، مسبوق به سابقه بود . بعنوان مثال آتش سوزی هسته گرافیتی راکتور هسته ای Windscale در بریتانیا به سال 1957 وقوع یک حادثه غیرقابل کنترل را نوید می داد ، اما این آتش سوزی با هدایت یک جریان قوی آب بسوی راکتور در نطفه خفه شد . راکتور هسته ای Windscale - بریتانیا اما این گزینه در چرنوبیل ، کارسازنبود ، چرا که وضعیت ساختمان راکتور به گونه ای بود که هدایت آب در حجم بسیاربالا و در کمترین زمان بسوی هسته امکان نداشت . طبیعتا" پس از گذشت 36 ساعت از وقوع حادثه ، مقامات ارشد شوروی براین تصمیم شدند تا با استفاده از ناوگان بالگردهای ترابری ، ترکیبی از شن ، ماسه ، سرب ، خاک رُس و بور را برای محدود کردن اثرات شدید جانبی هسته در حال آتش سوزی ، بر روی آن فروریزند . کاربرد "بور" در این ترکیب ، بدین دلیل بود که این ماده بسرعت نوترون های محیط را بخود جذب کرده و از گسترش آتس سوزی جلوگیری بعمل می آورد ، ضمن اینکه سرب نیز با محدود کردن انتشار جریان تابش های شدید که پس از انفجار تا ارتفاع 3000 فوتی ( 900 متری ) گسترش پیدا نموده بود ، به مهار فاجعه کمک می نمود ، در حالی که کاربرد ماسه ، خاک رس و دولومیت ، پایداری و اتصال این ترکیب را تا سطح قابل اطمینانی افزایش میداد . راکتور شماره4 ، قبل از انفجار در این میان ، بخشی از ناوگان بالگردهای ترابری تاکتیکی نیروی هوایی ارتش سرخ به همراه بخشی از توان ناوگان بالگردی غیر نظامی این کشور ، از یک فاصله دور، نزدیک به 3000 کیلومتر ( ناحیه نظامی سیبری ) ، اسکرامبل ( تندخیز ) شده و تمام تلاش خود را برای مهر وموم کردن راکتور شکافته شده روسی متمرکز نمودند . در این عملیات بی سابقه ، حداقل 5 نوع بالگرد روسی شامل بالگردهای Mi-2 (Hoplite) ، Mi-6 (Hook) ، Mi-8 (Hip) ، نسخه نظامی ویژه بقاء در محیط های رزم هسته ای بالگرد هایند ( نسخه Mi-24R و ابربالگرد ترابری Mi-26 (Halo) مورد استفاده قرار گرفتند . اتحاد شوروی و اکنون روسیه ، کشوری پهناور بشمار می آید ، طبیعتا" برای تسهیل عملیات نظامی و غیر نظامی ، وجود بالگردهای ترابری در مدلهای سبک ، نیمه سنگین و سنگین ، یک عامل ضروری بشمار می آید علاوه برای اجرای ماموریتهای بسیار خطرناک برفراز هسته راکتور ، این بالگرد ها ماموریتهای پراهمیتی نظیر ایجاد پل های تدارکاتی برای ماموریتهای پشتیبانی از مردم تخلیه شده از منطقه ، ریزش میلیونها لیتر مایع پاک کننده بر روی منطقه اطراف راکتور ، کمک به عملیات پاکسازی و جلوگیری از گسترش پرتوهای خطرناک را درصدر فهرست وظایف خود قرار داده بودند . یکی از مهمترین ماموریتهایی که نیروی هوایی ارتش سرخ بر عهده داشت ، برنامه ریزی های دقیق برای پایش مستمر سطح و میزان پرتوهای مضر در محیط اطراف راکتور توسط بالگردهای چند منظوره سبک Mi-2 محصول لهستان بود که در یکی از معدود نقشهای نظامی خود ، ماموریتهای شناسایی را به انجام می رساند . ضمن اینکه تا زمانی که سطح میزان تابشهای هسته راکتور به میزان مشخصی پایین نیامده بود ، واحدهای امدادی از این بالگرد بعنوان هواگرد پیام رسان استفاده می کردند . بالگرد میل-6 هوک ، اسب کاری ارتش سرخ برای ترابری سنگین ، قبل از معرفی گونه میل-26 از سویی دیگر ، بالگردهای فوق سنگین Mi-6 که قابلیت حمل بار خارجی ( اسلینگ ) تا میزان 12000 کیلوگرم و حمل بار داخلی تا 42500 کیلوگرم را در اختیار داشتند ، ماموریت پیدا نمودند تا ترکیب حائل ( شن/ سرب / بور) را به شکل مستقیم بر روی راکتور فررویزند ، این در حالی بود که خدمه این بالگردها با تهدیدات جدی نظیر فضای پراز دود ، سازه بلند و در حال فروریزی دودکش راکتور و خطر به مراتب افزون تر تابش مستقیم می بایست دست و پنجه نرم می نمودند. بااین حال ، بالگردهای فوق الذکر با هدایت مستقیم کنترل کنندگان زمینی ، مسیر حرکت خود را به گونه ای تنظیم می نمودند که مدت بسیار کوتاهی برفراز محل حادثه پرواز کرده و پس از تخلیه محموله ، بسرعت منطقه را ترک می نمودند . بالگردهای Mi-8 نیز بعنوان اسب کاری نیروی هوایی ارتش شوروی ، نقش بسیار پراهمیتی درکاهش بارکاری نیروی انسانی حاضرد منطقه ایفا مینمود ، این بالگردها ، پس از یکسری اصلاحات بسیار سریع ، به یک افشاننده (اسپری) مجهز شدند که می بایست یک ترکیب مایع را با هدف جلوگیری از پخش خاک آلوده توسط جریان های هوایی به خارج از منطقه حادثه دیده ، پخش مینمودند . علاوه برای نمونه های نظامی ، خدمه گونه های غیر نظامی بالگرد هیپ ، بخصوص نسخه هایی که در اختیار آئروفلوت ( خطوط هوایی اتحاد شوروی ) قرار داشت ، با استفاده از آموزش ها و تجارب بدست آمده در جریان احداث لوله های نفتی در قطب شمال و کنترل آتش سوزی جنگل های سیبری ، ماموریتهای ریزش محموله های هوایی مورد نیاز را با دقت فراوان به انجام میرساندند. ضمن اینکه پایداری قابل تحسین بالگردهای هیپ روسی در سه محور yaw ، pitch و roll تحت شرایط پروازی سخت نیز برای پرواز دقیق در نزدیکی هسته راکتور بسیار ایده آل بشمارمی رفت . اما جالب توجه ترین هواگرد نظامی که برای اولین بار توسط توسط نهادهای اطلاعاتی غربی در جریان حادثه چرنوبیل مورد شناسایی قرار گرفت ، نسخه ای بسیار خاص از بالگرد رزمی مشهور هایند با شناسه Mi-24R بود که به شکل خاص برای عملیات در محیط های جنگ غیر متعارف ( هسته ای ، بیولوژیکی و شیمیایی ) طراحی و مورد استفاده قرار می گرفت . ناشناخته ترین گونه ارابه شیطان ( هایند ) ، نمونه MIL-24 R بشمارمی رفت که وجود آن تا قبل از چرنوبیل ، برای ناتو آشکار نشده بود . سرهنگ ایتوف واسیلیویوچ در این خصوص می گوید : " بالگرد Mi-24R به شکل کاملا ویژه برای این گونه ماموریتهای طراحی شده بود . چنانکه توپ اصلی دماغه ، بعنوان سلاح استاندارد این بالگرد با یک محاسبه گر میزان دُز ( هشدار دهنده تابش ) تعویض شد تا از این هواگرد برای ارزیابی سطح و میزان انتشار عوامل پرتوزا ، برداشت نمونه های محیطی هوایی و زمینی و همچنین جستجوی معابر ایمن برای هدایت غیر نظامیان به بیرون از منطقه آسیب دیده استفاده گردد " اما بخش بزرگی از ماموریتهای محوله به بالگردهای ارتش شوروی ، بردوش ناوگان Mi-26 این نیرو قرار داشت ، چرا که با تجهیز زره های مدولار به بدنه این بالگرد ، این هواگرد ، تنها سخت افزاری بشمارمی آمد که می توانست تابش شدید پرتوهای رادیواکتیوی و حرارت فوق العاده ناشی از سوخت هسته راکتور را تحمل نماید . تمامی ماموریتهای این بالگردها با استفاده از دوربین های مداربسته بعنوان سامانه های استاندارد بالگردهای فوق ، صورت می گرفت که به خدمه اجازه می داد تا هدف را با دقت بیشتری رصد نموده و محموله را با دقت افزون تری تخلیه نمایند . میل- 26 ، بالگرد ابرسنگین روسی که مشهور است قابلیت حمل بار معادل یکفروند پرنده ترابری تاکتیکی سی-130 را در اختیار دارد کاربرد چنین تجهیزاتی ، در مقایسه با ماموریتهای انجام شده توسط بالگردهای Mi-6 ، قابلیتهای بیشتری را در اختیار خدمه هوایی می گذاشت ، چرا که بالگردهای سنگین تر و به نسبت مجهزتر Mi-26 بدلیل وجود حفاظ های ایمنی ، می توانستند مدت زمان بیشتری را بر فراز راکتور بمانند و محموله خود را با دقت 100% تخلیه کنند . علت این امر را می توان در خصوصیت فنی بالگردهای Mi-6 جستجو نمود ، چرا که هوک های روسی ، فاقد قابلیت هاورکردن (hover/ پرواز ایستا روی هدف ) بوده و می بایست بار خود را باسرعتی در حدود 60 کیلومتر درساعت فرو بریزند که این امر بدین معنا بود که برای اجرای دقیق ، تنها چند ثانیه زمان در اختیار خدمه قرار می گرفت که این صرفا" یک موفقیت 50% را به همراه داشت . ادامه دارد .................... صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
-
3 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان ضمن تشکر از دوست عزیز جناب desethawk حقیقتا" دنیای موتورسیکلتهای نظامی ، دنیایی است بسیار بزرگ و در عین حال فراموش شده که تا کنون کسی به نقش بزرگ آنها در تغییر سرنوشت نبردها نپرداخته است . با این حال ، تصاویر زیر شاید گوشه ای از این غبار را از روی این وسیله موثر نظامی بزداید : موتور سیکلت آمبولانس ارتش ایالات متحده ، جبهه غربی ، نوامبر 1917 سپاه موتور سیکلت سوار ارتش ایالات متحده رژه نظامی ، واشنگتن موتور سیکلت هارلی دیویدسون ، ارتش ایالات متحده ، قبل از حمله به ستون نظامی پانچو ویلا ، مکزیک ، 1915 ورود نخستین واحد موتور سیکلت سوار ارتش ایالات متحده به برلین ، نوامبر 1918 یکدستگاه موتور هارلی دیویدسون ، مدل 1916 ، مسلح به یک قبضه تیربار در جریان یک رزمایش ، اوایل سال 1916
-
2 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم بیشتر ما با تانک ها، هامووی و سایر خودروهای زمینی در نبرد آشنا هستیم. این خودروها در میدان نبرد بزرگ، با زره سنگین و نسبتا کند هستند و با استفاده از زره محافظت کننده به اجرای قدرتمند آتش می پردازند. با این گفته ها به نظر می آید موتورسیکلت ها انتخاب ضعیفی برای نبرد باشند. آنها تقریبا زرهی ندارند و اپراتور با برخورد مستقیم مواجه است. آنها حتی هنگامی که دشمن حضور نداشته باشد نیز خطرناک هستند. ولی با همه محدودیت ها آنها بارها در میدان نبرد ظاهر شده اند چرا که در بسیاری مواقع سرعت و مانور پذیری آنها مورد نیاز است. هنگامی که باید در مواقع بحرانی چابکی و سرعت لازم باشد کمتر می توان جایگزینی برای موتورسیکلت ها در میدان نبرد پیدا کرد. ویژگی های منحصر به فردی مانند این باعث شده است که موتورسیکلت برای حدود 100 سال هنوز در میدان نبرد حضور یابد. موتورسیکلت مجهز به تیربار که توسط ویلیام هارلی در سال 1916 ساخته شد اولین موتورسیکلتی که در خدمت نیروهای نظامی ایالات متحده مشاهده شد در درگیری های مرزی بین نیروهای ایالات متحده تحت فرماندهی ژنرال بلک جک پرشینگ و انقلابیون مکزیکی به رهبری پانچو ویلا بود. چیزی که اکنون به نام نبرد مرزی شناخته می شود اساسا یک تهاجم بر پایه نیروهای سواره نظام بر ضد شورشیان در ناحیه وسیعی از جنوب غربی ایالات متحده بود و موتورسیکلت های تولید شده توسط هارلی دیوید سون به نیروهای آمریکایی برتری هایی در برابر انقلابیون اسب سوار داد. در حالی که این وسایل بنزینی تقریبا هیچ کمکی به آمریکایی ها برای دستگیری ویلا نکردند ولی آنها به عنوان یک پلتفرم ازمایشی برای موتورسیکلت های نظامی استفاده شدند و نوآوری هایی مانند کارگذاشتن تیربار بر روی موتورسیکلت از آنجا ابداع شد. ارتش از این طرح استقبال کرد و در زمان کوتاهی محموله ای دیگر از این نوع را از هارلی دیویدسون ها تحویل گرفت. در جنگ جهانی اول برای اولین بار موتورسیکلت در مقیاس وسیع به کار رفت. با اینکه نبردهای سنگر به سنگر عمدتا راکد و غیر متحرک بود، اغلب از سوی متفقین فراموش می شود که موتورسیکلت یکی از مفید ترین ابزارها در آن زمان بود. در زرادخانه آمریکا به تنهایی 80000 عدد موتورسیکلت هندی (Indian) و 20000 عدد موتورسیکلت هارلی دیوید سون و مدل های دیگر وجود داشت. استفاده عملیاتی از موتورسیکلت در جنگ جهانی اول تمام نیروهای پیاده می توانستند متحرک شوند و همچنین این امکان وجود داشت که تیربار و خدمه را بر روی آن جای داد. واحد های پزشکی از این وسیله برای تخلیه مجروحین استفاده می کردند و در برگشت تدارکات پزشکی و مهمات را برای خط مقدم می آوردند. آنها همچنین برای امور شناسایی و گشت های امنیتی در خطوط مقدم نیز استفاده می شدند. ولی مهمترین جایی که موتورسیکلت ارزش خود را نشان داد در رساندن پیام ها بود. به دلیل اینکه ارتباطات الکترونیکی در آن زمان امن نبود و امکان خرابکاری در آن وجود داشت استفاده از این وسایل موثرترین راه رساندن پیام ها، نقشه ها و گزارش ها در بین واحد ها بود. برای یک پیک سواره راندن یک موتور از میان شلیک تیربارها و گلوله های توپ از پشت خطوط دشمن و از میان اجساد کار غیر معمولی نبود. در حالی که درباره جنگ جهانی دوم اغلب گفته می شود اوج شکوفایی موتورسیکلت نظامی بوده است حقیقتا آنها نقش کمتری را در مقایسه با عملیات های نظامی مستقیمی که در جنگ جهانی اول اجرا کرده بودند داشته اند. این امر به دلیل سلطه زرهی متحرک که از ابتدای جنگ با شدت استفاده می شد بود. در جایی که موتورسیکلت ها باز هم خوش درخشیدند پیام رسانی در مسافت های زیاد بود که از واحد های دور در جبهه پیام های مختلف به مرکز منتقل می شد. استفاده از موتورسیکلت ها توسط ایالات متحده درجنگ حهانی دوم در این جنگ موتورسیکلت های آلمانی با فاصله بسیار زیادی از نظر تکنولوژیکی از موتورهای هارلی دیویدسون مدل WLA آمریکایی که پر تعداد ترین مدل در جنگ بودند برتر بودند و تنها وقتی که آمریکایی ها توانستند یک موتورسیکلت BMW آلمانی را به دست آورده و اقدام به مهندسی معکوس آن نمایند این برتری اندکی متوازن تر شد. همانطور که یک ضرب المثل می گوید که اگر تو نمی توانی آن را شکست دهی، ابتدا آن را کپی کن و سپس شکستش بده، هارلی دیویدسون نیز موتور، دوشاخه و شفت را عیننا از روی BMW ساخت که منجر به تولید مدل XA که برترین مدل تولید شده آن زمان در آمریکا بود شد. این موتورسیکلت به طرز شگفت انگیزی شبیه به BMW R71 بود و عملکرد مناسبی در شرایط آفریقای شمالی از خود نشان داد بطوری که تا حدزیادی به تقاضای ارتش برای ساخت موتوری که در مقابل گرد و خاک و شن مقاومت کند جامعه عمل پوشاند. به هر حال در زمان تولید آنها خودروی جیپ به عنوان خودروی نقل و انتقال سریع توسط ارتش انتخاب شد و XAها هرگز توسعه نیافت. موتورسیکلت های هارلی دیویدسون سری XA شاید بپرسید که چه بر سر این هارلی دیویدسون های جنگی آمد. در واقع تعداد زیادی از نیروهای پیاده شیفته موتورهایی که می دیدند شدند و بعد از جنگ بسیاری از آنها را خریدند و با خود به خانه بردند. البته لوازمی که تنها برای میدان نبرد لازم بود از روی آنها برداشته شد و موتورها بدون این لوازم اضافی به نام چاپر نامیده شدند. بخشی از فرهنگ موتورسیکلت سواری ایالات متحده در دهه 1950 مدیون آنهاست. نکته جالب اینکه به دلیل اینکه موتورسیکلت های سری WLA در تعداد زیادی به عنوان کمک نظامی به اتحاد شوروی فرستاده شدند تا هم اکنون نیز لوازم یدکی روسی این سری از موتورها بازار لوازم یدکی آنها در آمریکا را تغذیه می کند. موتورهای باقی مانده از جنگ جهانی دوم با وجود استفاده گسترده از هزاران موتورسیکلت در دو جنگ جهانی آنها بعد از 1945 هرگز به طور گسترده در امور نظامی به کار نرفتند. پیشرفت در امور ارتباطی احتیاج به موتورسیکلت برای انتقال پیام را برطرف کرد و نبردهایی که در آن قبول خطر استفاده سرباز خودی از موتورسیکلت پذیرفته شده باشد به شدت کاهش یافت. موتورسیکلت نظامی به همراه هلیکوپتر کبری موتورها در جنگ ویتنام استفاده محدودی در سواره نظام ارتش و واحدهای شناسایی تفنگداران دریایی برای بررسی مرزها و هدایت کاروان ها داشتند و نقش مشابهی را در عملیات طوفان صحرا نیز ایفا کردند. استفاده از موتورسیکلت در عملیات طوفان صحرا بعضی از نمونه های جذاب بعد از جنگ برای استفاده نظامی ساخته شدند که بطور مثال نمونه های Sportser نظامی یا XLA تنها در تعداد 400 عدد ساخته شدند و مدل های MT500 و MT350 که از موتورهای نیرومند روتکس نیرو می گرفتند نیز توسط هارلی دیویدسون برای نیروهای ناتو ساخته شدند. موتورسیکلت هارلی دیویدسون مدل MT500 که بین سال های 1987 تا 1993 ساخته شد نیروهای ایالات متحده در جستجوی طالبان در سال 2012 در حالی که احتمالا موتورسیکلت جنگی دیگر رقم های تولید 5 رقمی را نخواهد دید، ولی نشانه های تجدید حیات برای استفاده از موتورسیکلت ها در عملیات های نظامی در عراق و افغانستان دیده شده است. نیروهای نظامی ایالات متحده اخیرا برخی از موتورسیکلت های نظامی با ارزش را برای استفاده در عملیات های مخصوص سفارش داده است که مثلا بدون صدا و بصورت الکتریکی مانند مدل MMX و همه چرخ ها متحرک در مدل AWD450 و مصرف کننده چند نوع سوخت در مدل M1030 هستند. موتورسیکلت Zero MMX موتورسیکلت کاوازاکی M1030 موتورسیکلت کریستی AWD 450 در حالی که نیروهای عادی، دکترین های جنگی خودروهای با تعداد بالا و زره سنگین و قدرت آتش سنگین را انتخاب کرده اند، نیروهای ویژه به روش های نامعمول مانند موتورسیکلت برای استفاده در ماموریت هایشان مبادرت ورزیده اند. استفاده از موتورسیکلت های نظامی در عصر حاضر امور نظامی مانند میدان های نبرد تغییرات زیادی را در طول 100 سال گذشته دیده اند ولی به دلیل طبیعت نامتقارن نبردهای جدید که به ما نشان داده شد، سربازان سریع و چابک که سوار بر وسیله نقلیه دوچرخ هستند به حضور در میدان نبرد تا جایی که امکان دارد ادامه خواهند داد. تقدیم به دوستان منابع http://www.bikebandit.com/community/articles/history-of-military-motorcycles http://www.cannonsuperstore.com/harleywla.html http://www.core77.com/blog/transportation/military_motorcycles_part_1_wwii_and_harley-davidson_23548.asp تمامی حقوق متعلق به نویسنده و مترجم و وبسایت میلیتاری می باشد
-
2 پسندیده شدهدوران دزدی دریایی تمام شده به مناسبت توقیف دو کشتی یونانی توسط سپاه
-
1 پسندیده شدهپروژه ۴۰۴:پروژه مستشاری نیروی هوایی ایالات متحده و جنگ مخفی سیا در لائوس!! خدمه در مقابل یک T28-d تروجان ایستاده اند.این هواپیما به طور گسترده در طول جنگ مخفی و توسط Raven FAC مورد استفاده قرار گرفت. در سال 1966، نیروی هوایی ایالات متحده موظف شد تا نیروهای نظامی پادشاهی لائوس را از طریق یک سری عملیات هوایی مخفیانه همراه با CIA, پشتیبانی کند. شاید مشهورترین واحد هوایی جنگ ویتنام، Raven Forward Air Controllers، از این تلاش مخفیانه متولد شد. باورهای غلط،نام گذاری های نادرست و نسبت های نامناسب متعدد در مورد ماهیت پروژه 404 وجود دارد. نیروی هوایی ایالات متحده و سیا تا حدودی در این سردرگمی مقصر هستند. پروژه و عملیات،، اسم رمز را به شکلی ظاهراً خوسرانه تغییر داد. محدوده طرح سال به سال افزایش یافته و جزئیات دقیق عملیات به خوبی منتشر نشده یا به طور کامل ثبت نشده است. به این ترتیب، باز کردن و ارزیابی این فصل از تاریخ نیروی هوایی ایالات متحده دشوار است. با این وجود، این فصل یک مطالعه عالی در مورد تولد عملیات هوایی ضد شورش مدرن (COIN) است که امروزه آنها را می شناسیم. درسهای ارزشمندی از تاریخ پروژه 404 برای سیاستگذاران علاقهمند به عملیات COIN و حتی برای یک خواننده معمولی تاریخ نظامی وجود دارد. پیش درآمد جنگ مخفی: در سال 1954، ایالات متحده، فرانسه، چین و شوروی در ژنو گرد هم آمدند تا بر سر راه حلی پایدار برای مرزهای شرق آسیا به توافق برسند. سه کشور از بدنه هندوچین فرانسوی تشکیل شد: لائوس، کامبوج و ویتنام. با این حال، توافق ژنو در سال 1954 هیچ کمکی به حل شبح جنگ در جنوب شرقی آسیا نکرد. قمار استراتژیک: زمانی که دولت کندی در سال 1961 به قدرت رسید، جنگ سرد در حال دریافت بوی خطرناک و اتمی بود. با خروج آیزنهاور از کاخ سفید،او برای رئیس جمهور آینده روشن کرد که پادشاهی لائوس برای تأمین یک جبهه ضد شوروی در هندوچین حیاتی است. کندی مخالفت کرد و رویکرد متفاوتی در پیش گرفت کندی تصمیم خود را بر اساس دو واقعیت برجسته در مورد ارزش های استراتژیک لائوس و ویتنام استوار کرد. اولین مورد انعطاف ظاهری رژیم رئیس جمهور ویتنام جنوبی نگو دین دیم بود.دیم تا آن زمان از سال ۱۹۵۴ به قدرت چسبیده بود.از سوی دیگر جناح های حاکم بر لائوس مجموعه ای از دشمنان فانی بودند.نوعی فرانکشتاین سیاسی (https://fa.m.wikipedia.org/wiki/فرانکنشتاین) دوم کندی معتقد بود که سازمان پیمان آسیای جنوب شرقی (SEATO)در پشت سر ویتنام جنوبی در یک جبهه ضد شوروی متحد خواهد شد.ثابت شد که هر دوی این فرضیات کاملا اشتباه هستند!! معاون رئیس جمهور لیندون بی جانسون همراه با رئیس جمهور دیم در سایگون، می ۱۹۶۱ برخلاف نظرات بلند کندی در مورد رئیس جمهور دیم، دیم بخش بیشتری از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 را به دشمنی با جمعیت بودایی ویتنام گذراند. این منجر به دستگیری و اعدام او در طی یک کودتای نظامی در نوامبر 1963 شد. به نقل از جان شلیت: "دولت کندی کشف کرده بود که دیم دارای ظرفیت تقریباً نامحدودی برای ناامید کردن است". علاوه بر این، با توجه به نظرات عالی کندی در مورد SEATO، دو عضو این سازمان فرانسه و پاکستان از حمایت از حمله ایالات متحده خودداری کردند. این سازمان به دنبال عقب نشینی ایالات متحده از هندوچین و چین فروپاشید. بی ادعا در نگاه اول لائوس در نگاه اول بی ادعا است. جغرافیای داخلی آن از جنگل های ناگسستنی و ارتفاعات مرطوب تشکیل شده است. طنابی از کوههای غیرقابل عبور در طول کشور گسترده است و 70 درصد از قلمرو لائوس را پوشش میدهد. نادیده گرفتن آن بر روی نقشه آسان است، منطقه ای که از نظر تاریخی نادیده گرفته شده است که به تازگی خود را از اشغال ژاپن و فرانسه آزاد کرده است. کشورهایی مانند مصر، هند یا پاناما عموماً به دلیل برخوردهای جغرافیایی خود را در تلاقی قدرت های بزرگ جهانی یافتند. در مورد پاناما و مصر، زمین مساعد اجازه ساخت آبراه های استراتژیک مصنوعی را می داد. در مورد هند، الگوهای آب و هوایی تولید محصولات با ارزش مالی را تسهیل کرد. از سوی دیگر، لائوس هیچ یک از این پاداش ها را به رخ نمی کشد. لائوس صرفاً به دلیل نزدیکی به مبارزات ضد کمونیستی در ویتنام، در کانون توجهات اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده قرار گرفت. جغرافیای لائوس به همان اندازه که غیر بخشنده است تحمیل کننده است. در سال 1958، افراد منظم ویتنام شمالی به قصد حمایت از شورش پاتت لائو (https://fa.m.wikipedia.org/wiki/پاتت_لائو)به لائوس حمله کردند. چندین روستا در نزدیکی سپون اشغال شد. با این حال، خصومت ها تنها در ژوئیه 1959 به طور جدی آغاز شد. ویتنام شمالی حملاتی را علیه نیروهای سلطنتی لائوس در امتداد خط تماس آغاز کرده و سپس عقب نشینی می کند. این به شورشیان پاتت لائو اجازه داد تا موقعیت را در اختیار بگیرند و در نتیجه عقب نشینی ویتنام شمالی و مشارکت در جنگ را پنهان کنند. تهاجمات مخفیانه ویتنام شمالی به لائوس آغاز مسیر هوشی مین(HCMT)بود،مجموعه ای از مسیرهای زمینی که از دریا به داخل کشور لائوس و سپس به ویتنام جنوبی امتداد داشت. HCMT راه نجات لجستیکی واحدهای منظم ویت کنگ و ویتنام شمالی بود که در مجاورت سایگون فعالیت می کردند و تعداد آنها در حدود 15000 نفر بود. برای پیروزی در جنگ در ویتنام، ایالات متحده به زودی متوجه شد که باید به استفاده از لائوس به عنوان بستر تدارکات برای ویت کنگ ها پرداخته شود. این عکسی است که بطور مخفیانه توسط یک تیم MACV-SOG ایالات متحده در لائوس گرفته شده است. این یک تصور اشتباه بزرگ در مورد جنگ مخفی است. ایالات متحده مفاد معاهدهای را که در سال 1962 لائوس را یک منطقه بیطرف اعلام کرد، بهطور یکجانبه نقض نکرد. ویت مین همچنین به پاتت لائو کمک کرده بود تا به طور خطرناکی به پایتخت سلطنتی لوانگ پرابانگ(استانی در لائوس) در سال 1953 نزدیک شود. حمایت چین و شوروی از پاتت لائو پکن آشکارا استراتژی «جنگ مردمی» در کشور را تشویق میکرد و از طریق زنجیرههای تأمین در استان یوننان، حمایتهای مادی عظیمی از پاتت لائو انجام داد. متخصصان شوروی متخصصان شوروی و چینی نیز در لائوس حضور داشتند و به پاتت لائو آموزش می دادند. یک یادداشت اطلاعاتی سیا در سال 1963 تکمیل یک جاده از منگ لا به فونگ سالی در شمال لائوس را مشخص می کند. کمک شوروی به پاتت لائو به طور تصادفی کشف شد. در 16 دسامبر 1960، VC-47 به خلبانی سرهنگ باتلر تولند در یک پرواز معمولی از لوانگ پرابانگ به وینتیان(پایتخت لائوس) سرهنگ تولند ناگهان متوجه یک IL-14 شوروی شد که بر فراز وانگ وینگ (یک سکونتگاه در لائوس است که در استان وینتیان واقع شده است) می چرخید. سرهنگ تولند تصویری از تدارکات IL-14 در حال پرتاب به مواضع کمونیست ها را ثبت کرد. روز بعد، ایالات متحده رسماً حمایت شوروی از Pathet Lao را محکوم کرد. پروندههای سیا تاریخچه پروژههای زیرساختی چین در سراسر شمال لائوس و شبکه در حال توسعه جادهها و پلهایی را که یوننان را به قلمرو تحت کنترل پاتت لائوس متصل میکند، ثبت کرده است. حداقل از نوامبر 1961 . علاوه بر این، در ویتنام شمالی این باور عمومی وجود داشت که لائوس بخشی تاریخی از ویتنام است و ویتنام بخشی از قلمروهای خود را از دست داده است . که در آن دیدگاه، مرز بین لائوس و ویتنام بی معنا است. بین اتکای ویت کنگ (جبهه رهاییبخش ملی نامسازمان سیاسی و چریکی کمونیست بود که در جریان جنگ ویتنام در ویتنام جنوبی و کامبوج در برابر ارتش آمریکا و دولت ویتنام جنوبی مدت طولاني جنگید) به کمک های چینی که از طریق لائوس ارائه می شود و استفاده از پاکستان توسط طالبان برای پوشش، شباهت هایی وجود دارد.نقطه ضعف شورشها نداشتن یک پایگاه صنعتی، خطوط تأمینی که بخوبی محافظت شده و یک پایگاه اصلی عملیاتی است. مانند رشته کوه Safed Koh ( سفید کوه) که در پاکستان و افغانستان قرار دارد، ارتفاعات لائوس پوشش وسیعی را برای پتت لائو و ویت کنگ فراهم کرده است. مانند مرز متخلخل خط دیورند در افغانستان، HCMT از میان این ساختارهای کوهستانی عبور می کند و تلاش ایالات متحده در ویتنام جنوبی را ناکام می گذارد. ادامه دارد.......... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. بن پایه در پایان پست ها درج خواهد شد..
-
1 پسندیده شدهبه نظر سنتکام بعد از عضویت دادن به صهیونیستها در قدم اول داره برنامه های بعدیش را پیش میبره. اعلام تشکیل گروه های ضربتی ضد توانایی های ایران در حوزه غرب آسیا و با مرکزیت سنتکام بهانه ای است برای باز کردن پای صهیونیستها به منطقه تا با هزینه اعراب علیه نقاط قوت نظامی کشور بتونه پیش بینی های لازم را انجام بده و پدافند مورد نیاز را تامین کنه ( در خاک کشورهای عربی و به هزینه اعراب و بر علیه ایران ) تشکیل گروه ضربتی پدافندی / تشکیل گروه ضربتی شهپادی و حالا تشکیل گروه ضربتی ( گروه 39 ) پهپادی علیه ایران یعنی برنامه سازی و محصور کردن نقاط قوت نظامی ایران به مرور برای فلج کردن این نقاط قوت و البته مهمتر از اون باز کردن پای صهیونیستها به این برنامه ها. در حقیقت شاهد تشکیل یک ائتلاف ضدایرانی کامل با مرکزیت آمریکا و نقش آفرینی اول شخص صهیونیستها و سیاهی لشگری اعراب هستیم که بر خلاف پلن قبلی و اعلام یکباره تشکیل چنین ائتلافی تصمیم گرفته شده گویا به شکل تدریجی عناصر یک ائتلاف را شکل بدند تا نهایتا یک ارتش (ائتلاف) کامل ضد ایرانی را شکل بدند. ایران در قدم اول باید با تمام توان مقابل کشورهایی که در حال کمک به این طرح ها هستند تهدیدات مشروع و صریح را روشن کنه. در قدم دوم حتما پادزهر چنین گروه های ضربتی را در نظر بگیره. در قدم سوم در مرزهای رژیم صهیونیستی و مناطق اشغالی فعالیت هاش را گسترده تر کنه. پ ن: نکته مهمتر از خود این گروه های ضربت بهانه ای است که با این گروه ها پای صهیونیستها را به شکل پایگاه سازی و ابزار دادن دارند چراغ خاموش در منطقه تثبیت میکنند. روز موعود تمام این زیرساختها که در حال حاضر صهیونیستها به شکل مشارکتی در اون حضور دارند در اختیار صهیونیستها خواهد بود برای اقدام علیه ایران.
-
1 پسندیده شدهبخش چهارم.... کماندوهای هوایی و شناسه پروانه!! اولین "کماندوهای هوایی" محصول جنگ جهانی دوم بودند. این برنامه برای اولین بار در سال 1943 در هند فعال و در ابتدا پروژه 9 نامگذاری شد. هدف از آن حمله هوایی به برمه اشغالی ژاپن بود. با اشغال برمه، نیروهای ژاپنی ارتباط تدارکاتی معروف به جاده برمه که ارتش ملی گرای چانگ کای شک در سرزمین اصلی چین را تغذیه می کرد، قطع کردند. عملیات پنجشنبه-مارس۱۹4۴،نیروهای آفریقای غربی در حال سوار شدن به C-47 بریتانیایی P-47 گروه یک تکاور هوایی. با الگوی رنگ امیزی متمایز با بقیه کماندوهای هوایی با استفاده از گلایدرهای آموزشی CG-4A Waco و TG-5، گروه هایی از نیروهای نامنظم موسوم به Chindists را در اعماق خطوط دشمن وارد می کردند. علیرغم موانع و ضررهای عظیم، چیندیست ها پیشروی نیروهای ژاپنی را در برمه متوقف کردند. این عملیات کاملاً موفقیت آمیز بود. ژنرال های ژاپنی در مصاحبه های پس از جنگ اظهار داشتند که "نفوذ نیروی هوابرد به شمال برمه باعث شکست طرح ارتش شد" و عملیات کماندوهای هوایی "در نهایت به یکی از دلایل ترک کامل شمال برمه تبدیل شد". (Chindists که رسما گروهای نفوذ عمقی دوربرد نامیده می شدند،یگان های عملیات ویژه ارتش های بریتانیا و هند بودند که در سالهای۱۹۴۳-۱۹۴۴ در برمه در جنگ جهانی دوم عملیات میکردند.مترجم) گروهی از کماندوهای هوایی در مقابل یک بمب افکن بی ۲۵ میچل،افرادی که در ردیف جلو نشستهاند( از چپ به راست):والتر رادویچ،اروید اولسون،جانی آلیسون،فیلیپ کوکران و آر.تی.اسمیت عملیات پمپ اب( Water pump) مفهوم تیم های نفوذ عمقی به وضوح ارزش خود را ثابت کرد. یگانهای کماندوی هوایی USAF ابتدا تحت چتر عملیاتی با نام پمپ آب در ویتنام مستقر شدند.این عملیات در لائوس دارای سه هدف بود. ۱-توسعه نیروی هوایی لائوس با هواپیماهای کوین( نوعی از هواپیماهای سبک نظامی هستند که برای عملیات ضد شورش،شناسایی و پشتیبانی هوایی از نیروهای زمینی در درگیری های کم شدت طراحی شده اند.مترجم) ۲-متوقف کردن نفوذ نیروهای ویتنامی و پاتت لائو ۳-توسعه قابلیت های جستجو و نجات (SAR) برای نیروهای USAFهنگام بمباران بر فراز لائوس جان ویرن یکی از خلبان های ایر امریکا با خروج کلاه سبزها در سال 1962، ایالات متحده هیچ وسیله ای برای انجام عملیات SAR در لائوس نداشت. این نقش عمدتاً توسط ایر آمریکا و وینگ یکم تکاوران هوایی(ACW) مستقر در اودورن، تایلند انجام شد.علاوه بر این، سیستم توسعه یافته برای حملات توپخانه و نشانه گذاری اهداف بی اثر و ابتدایی بود. افسر CIA ریچارد هولم ویک جنگجوی همونگ در سال ۱۹۶۲ سیگنال های دود توسط نیروهای زمینی لائوس برای شناسایی مواضع نیروهای دوست استفاده شد. یک راهنمای هوایی خط مقدم(FAG) با هواپیما ارتباط برقرار و با خلبانان در مورد اهداف مورد نظر صحبت میکرد.هواپیماهای ایر آمریکا گاهی برای کمک به شناسایی اهداف مستقر می شدند. خلبانان تی-28 لائوسی پس از آن حملات یا بمباران خود را انجام می دادند. در چند مورد، خدمه زمینی از پانل ها و فلش های هدف گیری برای نشان دادن جهت مورد نظر برای اجرای اتش استفاده می کردند.اما برای این روش تعدادی محدودیت جدی وجود داشت: ۱-استفاده از سیگنال دود،موقعیت نیروهای دوست را به سربازان دشمن اطلاع میداد. ۲-خط دید مناسب بر فراز جنگل و کوه های لائوس برای خدمه زمینی تقریبا غیر ممکن بود. ۳-ماهیت غیر دقیق این روش ها باعث شد سطح غیر قابل قبولی از آسیب های جانبی به نیروهای دوست وارد شود. ۴-هواپیماهای CIA فاقد سیستم ارتباط رادیویی مناسب برای تماس با تیم های زمینی بودند. از آنجایی که نرخ پروازهای روی HCMT با عملیات بشکه رول و ببر فولادی افزایش یافت، فقدان FAC(سامانه ناظر هوایی خط مقدم) کافی بسیار مشکل ساز شد.پس کماندوهای هوایی فراخوانده شدند تا FAC کافی را با کمک ایر آمریکا که خلبان های آن تجربه قبلی در هدایت اتش توپخانه برای سربازان سلطنتی لائوس داشتند فراهم کنند. این هواپیماها عمدتاً از هواپیماهای تهاجمی T-28 و U-6 Beavers و U-17 و حداقل یک Aero Commander 660 تشکیل شده بود،هواپیماها توسط افسرانی که خود کماندوهای هوایی بودند و به عملیات پمپ آب گمارده شده بودند پرواز می کردند. گروهبان جان ای. اسپایدر وب و گروهبان وین هوک، تحت فرماندهی کاپیتان رابرت تی. باب اشنایدنباخ، روشهای قدیمیتری را که در طول جنگ کره استفاده میشد،را بکار گرفتن تا قابلیتهای FAC نیروهای سلطنتی لائوس و ژنرال وانگ پائو را توسعه دهند. واحدهای زمینی دیگر نیازی به تکیه بر کنترل کننده های غیردقیق و پرهزینه FAG(راهنمای ناظر هوایی خط مقدم) برای علامت گذاری اهداف نداشتند.افسرانی که در طول جنگ کره به نام پشهها شناخته میشدند یک شناسه جدید به نام پروانه(Butterfly) بوجود اوردند. واژه پروانه نه از نیروی هوایی ایالات متحده یا سیا، بلکه از دختران بار لائوسی سرچشمه گرفته است!! گروهبان جیمز استنفورد شیوه عجیب و غریبی را که او و همکارانش ابداع کرده بودند، بازگو میکند: *دختران بار به انگلیسی شکسته می پرسیدند:"کجا بودی؟یا کجا می ری؟" به دلیل مسائل امنیتی ما هرگز هیچ برنامه سفری را فاش نکردیم،بنابراین به این شکل پاسخ می دادیم:" ما اینجا بودیم و آنجا بودیم یا ما آنجا بودیم و اینجا بودیم".هرگز نام جایی را بیان نمی کردیم.پس دختر بار می گفت شما پسران مثل یک پروانه به اطراف می چرخید.ای پسر پروانه ای!!! در ژوئیه 1965 یک تیم پروانه متشکل از کاپیتان جان تیگ و گروهبان استنلی مونی به ژنرال وانگ پائو اختصاص داده شد. تیگ و مونی به همراه یک عامل سیا به نام تونی پو اهدافی را در دشت کوزه ها(Jars) از داخل هلیکوپتر ایر آمریکا انتخاب کردند.تیگ(به نام چروکی)دارای چندین ویژگی متمایز نظامی است.او اولین کسی بود که از AR-15 و نارنجک انداز متصل به تفنگ در نبرد استفاده کرد.همچنین لائوسی ها و سفارت ایالات متحده در وینتیان(پایتخت لائوس) به او اعتماد زیادی داشتند. او میگوید:: «زمانی که من حملات هوایی را هدایت میکردم، کلاس درسی نبود که به ما بگوید شما این کار یا آن کار را انجام دهید. من به همراه وانگ پائو در برخی موارد اهدافی را انتخاب کردیم.اینها نباید توسط سفیر سالیوان تأیید می شد» اما در برخی موارد من آنها را انتخاب کردم. کاپیتان Teague همراه با سربازان لائوس ادامه دارد.. مترجم SHADAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهانجام 2500 مأموریت توسط سپاه ، برای تامین امنیت جامجهانی قطر لینک از سایت تابناک : https://www.tabnak.ir/fa/news/1156108/۲۵۰۰-مأموریت-سپاه-برای-تامین-امنیت-جامجهانی
-
1 پسندیده شدهبخش سوم.... عملیات ستاره سفید کودتای نظامی غافلگیرانه کونگ لی در سال 1960 ترتیبات ایجاد شده توسط Hotfoot را در اواخر دهه 1950 تغییر داد. ایالات متحده مجبور شد به شیوه ای بسیار مستقیم تر از آنچه قبلاً پیش بینی می کرد وارد عمل شود. به این ترتیب، هات فوت به عملیات ستاره سفید تغییر شکل داد. ژنرال وانگ پائو بهمراه مشاوران ستاره سفید و جنگجویان همونگ(Homong) عملیات ستاره سفید تا حد زیادی رد پای ایالات متحده در لائوس را با گسترش PEO و ایجاد سایت هایی که در زبان عامیانه به عنوان سایت های لیما شناخته می شوند، افزایش داد. لائوس در ابتدا توسط Air America به عنوان "سایت XX" نام گذاری شد. در سپتامبر 1961، این نام به "VS XX" به معنای "سایت ویکتور XX" تغییر یافت. و سرانجام در 16 مه 1964، باندهای هوایی نام نهایی خود را دریافت کردند. سپس برای نام سایت ها از مخفف Lima Site یعنی LS برای باندهای اصلاح نشده و "L" - Lima - برای باندهای سنگفرش شده استفاده کردند. این مکانها که توسط کارگران محلی ساخته شدهاند، فرودگاه های کوچک کوهستانی بودند که طول باند آنها بیش از 600 فوت نبود.باندهای فرودگاه اغلب برای فرود خطرناک و مستعد تبدیل شدن به نواری از گل بودند. در طول دوران عملیات هات فوت و ستاره سفید، تقریباً 40 مورد از این نوع تاسیسات استفاده می شد و تا سال 1973، نزدیک به 400 مورد از آنها ساخته شد. سایت لیما واقع در فلات بولوونس Lima Site 20A که در سال ۱۹۶۹ با نام لانگ تین شناخته می شود.ترکیبی از RLAF T-28s و هواپیماهای ایر آمریکا قابل مشاهده است. عملیات ستاره سفید در سال 1961 با ارتقا PEO به MAAG به پایان رسید. ممکن است رئیس جمهور کندی در حال ارزیابی مجدد تصورات اولیه خود در مورد اهمیت نسبی ویتنام و لائوس بوده باشد. به نظر می رسد تفکر او نیز در مورد بهترین شیوه برخورد با این موضوع تغییر کرده است. به هر حال، شکست خلیج خوک ها به کندی نشان داد که گروهی از تبعیدیان ناراضی نظم لازم را برای انجام جنگ های نامنظم ندارند. کاپیتان Rich Lori از USASF (نیروی ویژه ارتش ایالات متحده) .این عکس در سال ۱۹۶۲ در واتای گرفته شده است. وضعیت رو به وخامت لائوس پس از کودتای کونگ لی و تشدید خصومت ها با شورشیان کمونیست در ویتنام نیز احتمالاً در تفکر کندی نقش داشته است. نمی توان خط فکری دقیقی را پشت سر تصمیم رئیس جمهور برای ارتقاء PEO به یک MAAG تمام عیار دانست، اما در هر صورت، وضعیت در لائوس شروع به تغییر کرد. سربازان لائوس از لشگر ۱۱۲ پیاده نظام تحت نظارت ستاره سفید. ژنرال وانگ پائو همراه با شورشیان و مشاوران نظامی ایالات متحده ضرورت سامانه(ناظر) هوایی خط مقدم(FAC) کشورهای طرف قرارداد ژنو در سال 1954 مجدداً در سال 1962 در ژنو گرد هم آمدند تا حل و فصل وضعیت لائوس را نهایی کنند. اعلامیه بی طرفی لائوس یک گروه سه گانه شکننده از نیروهای ملی گرا، کمونیست و بی طرف را به عنوان هیئت حاکمه پادشاهی ایجاد کرد. مهمتر از آن، وضعیت بی طرفی پادشاهی را وادار کرد که نتواندوارد اردوگاه شوروی، چین و آمریکا شود. ویتنام شمالی، اگرچه از امضاکنندگان این معاهده بود، اما هیچ تلاشی برای رعایت این تعهدات انجام نداد. نیروهای متجاوز که در سال 1958 روستاهای مرزی لائوس را تصرف کرده بودند هرگز عقب نشینی نکردند. پروندههای طبقهبندیشده سیا نشاندهنده نقشی است که سربازان ویتنام شمالی در کمک به پاتت لائو داشتند. در سال 1963، دو گردان از نیروهای ویتنام شمالی به تقریباً 2500 شورشی پاتت لائو در شرق دشت جارز( Jars) پیوستند، منطقه ای از نظر تاریخی مهم که از نظر استراتژیک نیز حیاتی بود. دشت ها تنها منطقه ای بود که به اندازه کافی مسطح بود که می شد هواپیماهای سبک را در آن فرود آورد.از دست دادن دشت ها همان چیزی است که سیا را بر آن داشت تا از ایر آمریکا برای کمک به قاچاق محموله های تریاک همونگ به و از مقر ژنرال وانگ پائو در لانگ تین استفاده کند. (پای منافعشون وسط باشه قاچاق شیره را هم یکجوری توجیه میکنند.مترجم) لانگ تین از بالا با توجه به حضور نیروهای ویتنام شمالی در این کشور، شاهزاده سووانا فوما، نخست وزیر لائوس برای درخواست کمک بیشتر به ایالات متحده مراجعه کرد. او درخواست یک کمپین هوایی برای هدف قرار دادن نیروهای پاتت لائو کرد، مشروط بر اینکه حملات هوایی برای عموم مردم ناشناخته بماند. عملیات بشکه رول(Barrel Roll) و عملیات ببر فولادی( Steel Tiger) در سال 1964 آغاز شد و به ترتیب شمال و جنوب لائوس را هدف قرار داد. b 52 در حال پرتاب مهمات بر فراز شمال ویتنام. احتمالا در طول عملیات Linebacker این عملیات شامل حملات هوایی به مواضع پاتت لائو و مناطقی بود که HCMT در آنها عرضی داشت. این حملات که توسط هواپیماهایی مانند F-100 و F-105 انجام شد، دقیق نبود و اغلب منجر به تلفات غیرنظامی شد. "حادثه سام نوآ"(Sam Neua)در سال 1964 خطرات بمباران مناطق غیرنظامی را به تصویر کشید. بخش هایی از شهر سام نوآ به اشتباه پس از تلاش خلبانان نیروی هوایی آمریکا برای حمله به موقعیت توپ های 105 میلی متری هدف قرار گرفت. F-100 Super Saber بر فراز دریاچه راجرز در سال ۲۰۱۰ این رویداد ناگوار همچنین یک پدیده تکرار شونده در عملیات COIN(ضد شورش.مترجم) را برجسته می کند، حداقل آنهایی که منحصراً از هوا انجام می شود.به دلیل ماهیت شورش ها،هدف قرار دادن مواضع ثابت یا یک خط تماس ثابت تقریبا غیرممکن است. شورشیان می توانند به سرعت در یک منطقه گسترده پخش شوندو بمباران منطقه را اساسا بی ارزش و برای دشمنپر هزینه کنند.علاوه بر این، استفاده از یک جت پیشرفته و بسیار گران قیمت برای کشتن ده ها یا بیشتر از شورشیان کاملا ناکارآمد است.با توجه به این واقعیت که بمب افکن های ایالات متحده نزدیک به 300 سورتی پرواز در روز انجام می دادند، این به شدت هزینه نهایی راافزایش می داد.یک حادثه فرندلی فایر در سال 1965 در Moung Phalaneمنجر به تعلیق حملات هوایی شد.تا زمانی که یک سامانه هوایی(ناظر)خط مقدم(FAC) مناسب ایجاد شود. ادامه دارد....... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز میباشد.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... سیصد روز گزارش مستمر جنگ در انجمن میلیتاری یکم دی سال یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی جنگ دراوکراین – روزدویست و نودو چهارم الی روز سیصدام پانزدهم دسامبر الی بیست و یکم دسامبر 2022 به بهانه سفر زلنسکی به واشنگتن دسامبر 2022 صحنه جنگ در اوکراین – پانزدهم دسامبر 2022 1-منابع غربی هشدار داده اند که ارتش روسیه در تدارک یک عملیات نظامی گسترده در زمستان سال 2022 خواهد بود ولی این امر تا حدودی بعید به نظر می رسد که موفقیت آمیز باشد . این درحالی است که باز شدن یک جبهه جدید از بلاروس نیز قریب الوقوع نیست . 2- تحلیلگران اطلاعاتی غربی معتقدند که پوتین هنوز اهداف خود را در اوکراین تغییر نداده است . 3- به گفته منابع غربی ، کرملین در حال پیگیری دو هدف همزمان یعنی جدا کردن بخشی از اوکراین یا دریافت امتیازات بسیار بزرگ از سمت مقابل است . این منابع معتقدند که فشار نظامی روسها در باخموت و محور آودیوکا- دونتسک و پیگیری حملات موشکی و پهپادی به زیرساختهای اوکراین ، بستری را برای فشار بیشتر به کیف می توان تعبیر نمود تا پایه مذاکرات احتمالی قرار گیرد . این منابع معتقدند که روسها با آزاد کردن بخشی از واحدهای خود پس از عقب نشینی از خرسون ، آنها را به محور دونتسک منتقل کرده و مستمرا در این محور فعال هستند . نخستین تصاویر از عملیاتی شدن خمپاره انداز خودکششی 120 م.م Panzermörser که براساس طرح نفربر ام-113- آ-2 تولید و در ارتش لیتوانی بخدمت گرفته شده بود و اکنون در اوکراین مبادرت به عملیات می نماید ظاهرا پوتین به ارتش روسیه دستور داده تا استان دونتسک را بطور کامل تصرف کرده و عملیات نظامی روسها در باخموت و غرب دونتسک برای محقق کردن همین هدف است . همزمان با این رویه ، پیگیری و تشدید حملات به زیرساختهای انرژی اوکراین ، به اعتقاد مسکو ، کیف را وادار خواهد کرد که به پای میز مذاکره آمده و تشدید تاثیرات روانی این حملات بیشتر بر بخش سیاسی دولت کیف مد نظر قرار داده شده است . فرمانده کل ارتش اوکراین مدعی شده که این حمله می تواند در اوایل ژانویه و در بدترین سناریو در مارس 2023 صورت گیرد و واحدهای مکانیزه روسی در آن نقش بسیار مهمی را ایفا خواهند کرد. فرانسه به شکل رسمی اعلام نمود که دو دستگاه کروتال- ان.جی تحویل ارتش کیف شده است 4- ناظران نظامی معتقدند که قبل از شروع عملیات نظامی جدی در بهار سال 2023 ، مسکو شرایطی را فراهم می کند تا اوکراین را وادار به ارائه امتیازات بیشتر کند . در همین رابطه مقامات اوکراینی مدعی شده اند که با اعلام بسیج 150 هزار نفر تا هفتم دسامبر 2022 و اعزام آنها به خطوط درگیری ، اینکه شرایط برای آموزش 150 هزارنفر دیگر فراهم شده و تا مارس 2023 به اوکراین اعزام خواهند شد . منابع اوکراینی نیز معتقدند که روسها در حال کوچک نمایی بسیج نظامی بوده و اکنون تلاش می کنند تا 200 هزار سرباز جدید را با تکمیل آموزش ها به اوکراین اعزام نمایند . 5- ضدحملات ارتش اوکراین در محور کرمینا و سواتوو بلا انقطاع ادامه دارد . 6- ارتش روسیه عملیات دفاعی خود را در جنوب دنیپر و اوکراین گسترش می دهند . 7- نیروهای چریکی اوکراینی به یک پست برق در بردیانسک ( استان زاپوروژنیه ) حمل کرده و آن را ازکارانداخته اند . میزان کمک های نظامی به اوکراین دسامبر 2022 صحنه جنگ در اوکراین – شانزدهم دسامبر 2022 1-ارتش روسیه چندمین حمله بزرگ خود را با استفاده از بدون سرنشین های انتحاری و موشک های کروز به سرتاسر اوکراین اجرا نمود . در همین زمینه گفته شده نهمین حمله سرتاسری روسها در 16 دسامبر 2023 انجام پذیرفت ولی فرمانده ارتش اوکراین مدعی شده که از 76 موشک شلیک شده ، 60 موشک سرنگون شده که طیف متنوعی شامل موشکهای کالیبر ، خا-101 ، خا-22 ، خا-59 و خا-31 پی بوده که به 9 زیرساخت انرژی اوکراین در ژیتومیر ، کیف ، خارکف ، دنیروپتروفسک و زاپوروژنیه قرار بود اصابت کند یا کرده است . به گفته مقامات اوکراینی ، این موشکها از دریای سیاه ، کاسپین و پایگاه هوایی انگلس در استان ساراتوف روسیه به سمت اهداف فوق الذکر شلیک شده اند . آخرین وضعیت خطوط درگیری در جنوب اوکراین 21 دسامبر 2022 2- گفته میشود حملات پهپادی و موشکی روسیه تهدید قابل توجهی برای غیرنظامیان اوکراینی محسوب می شود . اپراتور دولتی برق اوکراین نیز اعلام نموده احیای ظرفیت برق رسانی ممکن است با دور جدید حملات بازهم دچار تاخیر شود تا جایی که برخی مدعی اند که بیشتر از 50 درصد ظرفیت برقی که پس از حملات گذشته ، تا حدودی بازسازی شده بودند ، مجددا مورد اصابت واقع شده و آسیب دیده اند . 3- منابع غربی مدعی هستند که پوتین احتمالا در جریان نشست مشترک با لوکاشنکو که قرار است در 19 دسامبر برگزار شود ، وی را برای مشارکت بیشتر در جنگ تحت فشار خواهد گذاشت . 4- روسیه همچنان با چالش های اقتصادی ناشی از جنگ دراوکراین دست و پنجه نرم می کند . موضع پانسیر ارتش روسیه در اوکراین - دسامبر 2022 https://www.aparat.com/v/ahEbt صحنه جنگ در اوکراین – هفدهم دسامبر 2022 1-بخش تبلیغاتی کرملین در حال انتشار گسترده خبر ملاقات پوتین با اعضای ستاد کل نیروهای مسلح روسیه برای نشان دادن مسلط بودن وی بر روی روند جنگ است . این بی ام پی - 1 های یونانی در اکتبر تحویل ارتش اوکراین شدند و در دسامبر 2022 اینگونه مورد اصابت واقع و رها شدند 2- روزنامه نیویورک تایمز مدعی است که بررسی اسناد نظامی روسیه نشان داده است که تا چه اندازه مفروضات برنامه ریزی و طراحی عملیات نظامی روسها از آغاز دچار نقصان بوده است . به گفته تحلیلگران نظامی ، کارشناسان این روزنامه با بررسی گزارشهای نظامی ارتش روسیه ، جداول نظامی ، دستورات و اسناد لشکر 76 هوابرد و ارتش یکم زرهی در روزهای نخست جنگ اعلام نموده که فرماندهان روسی در ابتدا انتظار داشتند که بخش قابل توجهی از خاک اوکراین را بدون مقاومت قابل توجه تصرف کنند ، تا جایی که به واحدهای لشکر 76 هوابرد دستور داده شده بود که با حرکت از مبداء خاک بلاروس ، می توانند تنها در 18 ساعت به کیف برسند و برای کنترل این شهر ، چند واحد پلیس نظامی ، نیروهای ضد شورش و گارد ملی روسیه نیز در ستون اعزامی مستقر شده بودند. با توجه به اینکه نیروهای فوق آموزشی برای ورود به یک جنگ متعارف ندیده بودند ، مشکلات بعدی برای پس زدن ارتش اوکراین احتمالا از همین امر ناشی گردید . این برنامه ریزی تا آنجا بلندپروازانه بود که به واحدهایی نظیر هنگ 26 زرهی ارتش روسیه ( جمعی لشکر47 زرهی – ارتش یک تانک ) گفته شده بود که می توانند تنها ظرف 24ساعت ، 400 کیلومتر پیشروی کرده و به دنیپر برسند در حالی که این واحد در 17 مارس 2022 در محور خارکف با مقاومت شدید ارتش کیف روبرو شد و بخشی از سازمان رزمی خود را از دست داد .علاوه براین ، تحقیقات این روزنامه نشان داده که واحدهای روسی تا 24 ساعت قبل از شروع حمله ، اطلاعی از اجرای عملیات تهاجمی در خاک اوکراین نداشتند . یک ژنرال روسی ( که ظاهرا نامی از آن نیست ) به این روزنامه گفته که نیروی هوایی روسیه می بایست در همان آغاز ، به شکل سرتاسری همه فرودگاه های اوکراین را هدف قرار می داد تا امکان بازسازی توان هوایی برای کیف در کوتاه مدت بسیار سخت شود . 3- تحلیلگران غربی مدعی شده اند که ادامه عملیات نظامی گروه واگنر در باخموت باعث افزایش اختلافات میان وی و واحدهای نظامی جمهوری دونتسک شده است . 4- سی آی ای به شکل غیر رسمی اعلام نموده که کرملین جدیتی برای مذاکره با کیف ندارد . 5- مقامات اطلاعاتی اوکراینی مدعی شده اند که روسها در حال برنامه ریزی برای کشاندن واحدهای نظامی این کشور به یک دام از پیش طراحی شده در ساحل چپ دنیپر هستند . واحدهای ارتش اوکراین که در خاک انگلستان دوره های آموزشی را طی می کنند صحنه جنگ در اوکراین – هجدهم دسامبر 2022 1- سخنگوی اداره اطلاعات اوکراین مدعی شده که ارتش روسیه دسته جدیدی از پهپادهای ایرانی را دریافت کرده اند و مذاکره برای دریافت موشکهای بالستیک همچنان ادامه دارد . 2- نبردهای موضعی میان روسها و ارتش کیف در امتداد خط سواتوو- کرمینا ادامه دارد . 3- منابع اوکراینی مدعی شده اند که نبردهای شدیدی میان دوطرف در محورهای شمال و جنوب باخموت درجریان است در حالی که روسها مدعی هستند هک یاکولیوکا در شمال شرقی سولدار را تصرف کرده اند. آخرین وضعیت در محور باخموت 21 دسامبر 2022 صحنه جنگ در اوکراین – نوزدهم دسامبر 2022 1- گفته شده که لوکاشنکو هنوز تلاش های پوتین برای ارائه امتیازات بیشتر به نیروهای روسی مستقردر این کشور را ناکام گذاشته است . 2- حملات ارتش روسیه در روزهای 18 و 19 دسامبر به اهداف و زیرساختهای انرژی اوکراین ادامه پیدا نمود . 3- ایگور گیرکین مجددا حملات و انتقادات شدید خود را متوجه نحوه اداره جنگ از سوی کرملین نمود . 4- منابع غربی مدعی هستند که شیوه رزم گروه واگنر نسبت به گذشته خشن تر شده که این نشان میدهد این گروه تقریبا موفق شده تا استخوان بندی رزمی خود را که از محکومان سابق تقویت می گردد را تحکیم نماید . گفته می شود این تصویر ، نخستین نمونه از راکت اندازهای LRU فرانسوی است که به کیف تحویل داده شده است این نسخه ، گونه ارتقاء یافته راکت انداز ام-270 در اروپا است . صحنه جنگ در اوکراین – بیستم دسامبر 2022 1- گفته می شود فشارها بر روی لوکاشنکو برای همراهی با مسکو در جنگ اوکراین ، تشدید شده است . 2- تحلیلگران نظامی معتقدند که تا این ساعت کم ترین احتمال ممکن در خصوص حمله جدید روسها از محور بلاروس وجود دارد . 3- به گفته ناظران نظامی ، سفر زلنسکی به باخموت ، روند تبلیغاتی جنگی کرملین را در خصوص معرفی پوتین بعنوان یک رهبر نظامی را زیر سئوال برده است . صحنه نبرد در اوکراین 21 دسامبر 2022 صحنه جنگ در اوکراین – بیست و یکم دسامبر 2022 1- شویگو وزیر دفاع روسیه مجموعه ای از اصلاحات گسترده ای را در ساختار ارتش پیشنهاد نموده ولی بعید است که این اصلاحات به موقع و در زمان مقرر به نتیجه برسد . براساس داده های منتشر شده ، قرار است تا ساختار منطقه نظامی مسکو و لنینگراد دچار تغییرات زیادی شود و متعاقب آن یک سپاه و 17 لشکر جدید برای هرکدام از این دومنطقه فراهم گردد . علاوه براین ، قرار است یک سپاه جدید در کارلیا ، دو لشکر هوابرد ، سه لشکر مکانیزه در خرسون- زاپوروژنیه تشکل شده و سپس استعداد رزمی هفت تیپ تفنگدار دریایی مستقر در ناوگان شمال و مناطق نظامی غربی ، مرکزی و شرقی نیز گسترش پیدا کند . در این برنامه ، پنج تیپ پیاده نیروی دریایی به 5 لشکر تبدیل می شوند و برای پشتیبانی از عملیات رزمی در اوکراین ، 5 لشکر توپخانه مستقل نیز ایجاد گردد . این گسترش سازمان رزمی به معنای بخدمت گرفتن 1.5 میلیون سرباز که شامل 690 هزار سرباز قراردادی است می گردد . طبق اخبارموجود ، سن خدمت سربازی از 18 به 21 افزایش پیدا می کند و محدودیت سنی نیز از 27 به 30 سال تغییر خواهد یافت . بااین حال هنوز جدول زمانی مشخصی برای این تغییرات ارائه نشده است . 2- زلسنکی در 21 دسامبر به واشنگتن سفر نمود که اخبار آن در روزهای آینده مورد تحلیل قرار می گیرد . پی نوشت : 1- متاسفانه بدلیل وضعیت سرعت اینترنت ، امکان آپلود ویدئوها و تصاویر بیشتر فراهم نشد ... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5 منبع6 منبع7
-
1 پسندیده شدهبخش دوم....... ایالات متحده یک گروه کمکی مشاوره نظامی (MAAG) را در اوایل سال 1950 برای کمک به نیروهای استعماری فرانسه در طول جنگ اول هندوچین ایجاد کرد. پس از خروج فرانسه، MAAG برای آموزش و تقویت ظرفیت نظامی جمهوری نوپای ویتنام جنوبی اختصاص داده شد.در حالی که ویتنام جنوبی از مزایای حمایت MAAG برخوردار بود گروه مشاوره معادل آن در لائوس با نام دفتر ارزیابی برنامه ها(PEO)دارای عملکرد ضعیف و منابع اندکی بود.این امر با ورود جان هاینتگز در سپتامبر ۱۹۵۸ تعقییر کرد. هاینتگز که اخیراً ارتش را ترک کرده بود، به سمت ریاست PEO منصوب شد و به سرعت از وضعیت تاسف بار آن آگاه گشت. هاینتگز وضعیت نگران کننده آن را به واشنگتن گزارش داد. کاخ سفید به هشدارهای او توجه کرد و با افزایش کمک نظامی به دولت سلطنتی لائوس موافقت کرد. به دلیل مفاد توافق ژنو، ایالات متحده قادر به ارائه مستقیم این کمک ها نبود. سرلشگر جان ای.هاینتگز، در سال ۱۹۶۴ یک مجموعه با نام مستعار شرکت ساختمانی شرقی سازماندهی شد، که کارکنان آن عمدتاً پرسنل نظامی فیلیپینی بودن که توسط ایالات متحده در عملیاتهای کوین(سکه) در طول شورش هاک (یک گروه انقلابی کمونیست در مرکز لوزون در فیلیپین.مترجم)آموزش دیده بودند. فضایی کاملاً محرمانه ، حضور فزاینده مستشاران نظامی ایالات متحده را پوشانده بود. هیچ نمایش آشکار نظامی مجاز نبود، لباس های غیرنظامی به افسران ارتش ایالات متحده داده شد و دستورات صادر شده به کارکنان عمدا مبهم یا حتی نادرست بود. عملیات پای داغ(Hotfoot)!!! در جولای 1959، PEO به مجرای اصلی برای عملیات تبدیل شد. هاینتگز قاطعانه خواستار کمک نظامی بیشتر بود و او این را در قالب نیروهای ویژه ایالات متحده دریافت کرد. تیمهای کلاه سبز با شناسههای سفارت ایالات متحده به لائوس اعزام شدند تا حضور آنها در کشور در شمار رسمی سربازان ثبت نشود و به صورت موقت دستوراتی برای آنها صادر شد. کلاه سبزها نیروهای دولت سلطنتی لائوس را در زمینه تاکتیک های نبرد و استفاده از سلاح های سبک و سنگین آموزش دادند. در طول سالهای 1959-1961، نیروهای ویتنام شمالی در موارد متعدد با نیروهای سلطنتی لائوس درگیر شدند. از سوی دیگر، مستشاران نظامی آمریکایی به ندرت در معرض خطر قرار می گرفتند.علیرغم مهارت ها و فداکاری تیم های عملیات ویژه ایالات متحده، مشکلات ناشی از تهاجمات منظم ویتنامی ها در امتداد HCMT، نیاز به ورود نیروی هوایی را به معادله برجسته کرد. جلسه تمرینیHotfoot/ستاره سفید با شورشیانHomong، اواخر دهه ۱۹۶۰ PEO تجربه محدودی در عملیات هوایی داشت. در تلاش برای تغییر جهت انتخابات مجلس ملی لائوس در 1958، CIA عملیات بوستر شات(Booster Shot) را سازماندهی کرد. هدف متقاعد کردن دهقانان لائوس برای رای دادن به سیاستمداران تحت حمایت ایالات متحده بود. کمک ها و واکسن ها مشوق آنها برای انجام این کار بود. نیروی هوایی سلطنتی لائوس برای این کار کاملاً فاقد تجهیزات بود، بنابراین نیروی هوایی ایالات متحده برای کمک در ارسال کمکها فراخوانده شد. خطوط هوایی پیشروی سیا، ایر آمریکا، نیز برای کمک وارد عمل شد. ایر آمریکا(Air America) در محل کار!! ایر آمریکا از ابتدا به عنوان بازوی هوایی Hotfoot عمل کرد. به عنوان مثال، در نوامبر سال 1959، هواپیماهای C-46 ایر آمریکا ماموریتهایی را به سمت Khang Khay انجام دادن، جایی که تیمهای Hotfoot مشغول ساخت میدان های تسلیحات و امکانات آموزشی برای شورشیان همونگ بودند.کمک ها، اگرچه منحصراً توسط ایر آمریکا حمل میشد، ولی از طریق PEO سازماندهی میشد و کارکنان تجربه ارزشمندی در مورد پیچیدگی های عملیات هوایی در لائوس به دست اوردند. هواپیمای C-46 ایر امریکا در لائوس، اوایل دهه ۱۹۶۰.شماره دم ۹۹۴ خلبانان ایر آمریکا دانش گسترده ای از جغرافیا و خطرات فضای هوایی لائوس داشتند. یک اتفاق رایج آب و هوای نامناسب در کوهستان بود. یک فرودگاه ممکن است توسط آب باران غرق شود و در مه غلیظی پوشانده شود،اما در فاصله چند مایلی ان، فرودگاه دیگری می تواند زیر نور خورشید بپزد!! هواپیمای C-47 ایر آمریکا در ویتنام خود PEO نیز موفق شد 10 فروند هواپیمای تهاجمی سبک T-6 و 13 هواپیمای C-47 را برای نیروی هوایی سلطنتی لائوس مدیریت کند. تروجان های T-28D نیز به کار گرفته شدند. تکنسین های فیلیپینی برای خدمات رسانی به هواپیماها آورده شدند و زمانی که 2 فروند T-6 در اثر آتش زمینی از دست رفت، تایلند به سرعت این 2 واحد را جایگزین کرد. بودجه این عملیات توسط سفارت ایالات متحده در وینتیان(پایتخت لائوس.مترجم) با بودجه ای که برای دولت سلطنتی در نظر گرفته شده بود تامین شد،با این درک که پاتت لائو هرگز اجازه تشکیل یک دولت ائتلافی را با نیروهای سلطنتی نخواهد داشت! هواپیماهای T-28 تروجان مستقر در اودورن تایلند هواپیمایT-6 TEXAN عملیات Hotfoot در نتیجه این پیش شرط به پایان رسید. ژنرال کونگ لی که از دولت سلطنتی و ممنوعیت همکاری با پاتت لائو ناراضی بود، شورش هنگ های چترباز لائوس را رهبری و دولت را در سال 1960 سرنگون کرد.(کاپیتان کونگ لی که بعدا سرلشگر شد یک چترباز در ارتش سلطنتی لائوس بود.اوهدفش را پایان فساد دولتی اعلام کرد و اینکه آمریکا مسئول این شرایط است.مترجم ) ادامه دارد....... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهانتقال گربه های فولادین آلمانی به اوکراین روند ها و پیامدها از حدود سومین ماه درگیری در اوکراین ، رسانه های اروپایی و بخصوص آلمانی بارها در خصوص انتقال نسخه های متفاوتی از تانک اصلی میدان نبرد لئویارد-2 ( ودر برخی موارد لئوپارد-1 ) به ارتش اوکراین خبر داده بودند و هر زمان که داده های جدیدی در خصوص ارائه بسته جدید کمک نظامی به کیف ارائه می شد ، احتمال تحویل این تجهیزات به اوکراین نیز مورد بررسی قرار می گرفت ولی درنهایت چنین چیزی به وقوع نمی پیوست . با این حال ، در هفته های اخیر ، دور جدیدی از ابراز احساسات در خصوص تحویل این تانک به کیف شروع شده تا جایی که در حدود دوهفته پیش ( بازه زمانی 14 دسامبر 2022 ) روزنامه آلمانی فرانکفورتر آلگیمانه زایتونگ مقاله ای را به رشته تحریر درآورد که درآن از قول مقامات آمریکایی اعلام شده بود که ظاهرا واشنگتن مخالفتی با تحویل این تجهیزات به اوکراین ندارد ولی این تبصره نیز گذاشته شده که درصورت تحویل اولین سری ، این روند باید ادامه دار باشد و پشتیبانی از این تجهیزات با آهنگ مناسبی می بایست ادامه پیدا کند که برخی معتقدند این توافق نانوشته میان مشاور امنیت ملی بایدن و مشاور سیاست خارجی صدراعظم آلمان در اکتبر 2022 صورت گرفته بود . با توجه به این مساله ، انتشار مجدد خبر تحویل تانگ لئوپارد-2 به اوکراین ، که درمیان رسانه های دولتی وابسته به کیف سروصدای زیادی داشته ، موجب گردیده که یک بررسی مختصر درخصوص آنچه که ممکن است به نیروی زمینی اوکراین اضافه شود داشته باشیم . درواقع امر ، سئوال این خواهد بود که ارتش آلمان چه چیزی را می تواند تحویل دهد و واکنش متقابل روسها چه خواهد بود ؟ موجودی فعلی تانک های اصلی میدان نبرد لئوپارد بوندس وهر به نقل از میلیتاری بالانس 2022 گزینه یکم ، بررسی احتمال عدم تحویل لئوپارد-2 برخی از تحلیلگران نظامی براین اعتقاد قرار دارند که درواقع امر ، نباید دچار توهم شد و روند پشتیبانی ازاوکراین نیز برصحت این مساله مهر تایید می گذارد . این بدان معناست که ناتو این امکان را دارد که این نسخه از لئوپارد را به کیف تحویل دهد ، همانطور که در دوماه اول جنگ مشاهده شد ، مجموعه ناتو و غرب از تشدید درگیری ها هراس داشت و میزان کمکهای نظامی بصورت قطره چکانی صورت می گرفت ولی از ابتدای ماه سوم به یکباره سیل تجهیزات سبک و سنگین ، از راکت اندازهای هیمارس تا طیف های متفاوتی از توپهای خودکششی ، سامانه های دفاع هوایی و تجهیزات زرهی به واقعیت عینی تبدیل شدند . ولی برخی ناظران نظامی معتقدند که تحویل لئوپاردها در آینده نزدیک محتمل نیست و دلایل آن را بشرح ذیل ، بیان نموده اند. نخست اینکه سمپاتهای متمایل به روسیه می توانند دائم این تحلیل را داشته باشند که ناتو به زانو درآمده ولی واقعیت آن است که این مجموعه اکنون میتواند چندصد دستگاه خودروی زرهی سنگین را روانه میدان های جنگ در اوکراین کند که این شامل نمونه های تولید شده توسط شوروی سابق نیز می شود بدون آنکه ترسی از تشدید درگیری های بوجود آید . بعنوان مثال ، در حال حاضر ( دسامبر 2022 ) کار تعمیر و بروزرسانی چیزی در حدود 90 دستگاه تانک تی-72 ذخیره ارتش چک در حال انجام است و ایالات متحده و هلند موافقت کرده اند که هرکدام ، 45 دستگاه از این تانک را خریداری و به کیف اهداء کنند . اسلوونی نیز درحدود 30 دستگاه تانک ام-84 ( نسخه یوگسلاویایی تی-72 ) را آماده تحویل دارد در حالی که پیش ازاین 28 دستگاه ام-55 ( نمونه بروزرسانی شده تی-55 ) به همراه کامیون ها و تانکبرهای آلمانی به کیف تحویل داده شده بود . پی تی -91 لهستانی اسلواکی نیز اعلام نموده که در صورت تمایل کیف ، آماده تحویل تی-72 های خود به کیف در ازای دریافت تعداد مشابهی لئوپارد-2 از آلمان است ولی در نهایت تنها نفربرهای نظامی تحویل ارتش اوکراین گردید ، در حالی که در برنامه مبادله تی-72 با لئوپارد هنوز پیشرفتی حاصل نیامده است . در لهستان نیز وضعیت مشابهی در جریان بوده و گفته می شود این کشور برای تجهیز چند گردان زرهی ، تی-72 آماده واگذاری دارد ولی در ازای این بخشش از آلمان لئوپارد-2 می بایست تحویل گیرد .مضاف بر این کشورها ، کرواسی و مقدونیه نیز تعدادی تی-72 دراختیار دارند و رومانی نیز با کمی فشار سیاسی می تواند تی -55 های بهینه شده خود را درا ختیار کیف بگذارد . بدین ترتیب ، موجودی ذخیره شده تی-72 های تحویلی از سوی اتحاد شوروی سابق در کشورهای ناتو این اطمینان را ایجاد نموده درآینده نزدیک ، هیچ لئوپارد یا حتی آبرامز وارد میدان نبرد نخواهد شد و این برای ارتش آلمان یک مزیت محسوب می شود . براساس داده های مندرج در نشریه میلیتاری بالانس سال 2022 ، بوندس وهر ( ارتش آلمان ) چیزی در حدود 284 دستگاه تانک عملیاتی ( آماده به رزم ) لئوپارد -2 را در واحدهای مکانیزه – زرهی خود می بیند که از این تعداد 225 دستگاه از نمونه های 2A5 / 2A6 بوده و 59 دستگاه نیز در حال ارتقاء به نمونه های 2A7و 2A7V هستند . اگر چه این نکته باید ذکر شود که تندروترین مقامات دولت آلمان نیز امکان بیرون کشیدن بخشی از تانکهای فعال خود و تحویل آنها به اوکراین یا سایرکشورها را احتمالا در سر نمی پرورانند . اما وضعیت برای نمونه های 2A4 مقداری متفاوت است ، چرا که گفته می شود چیزی در حدود 55 دستگاه از این تانکها فعلا در حالت ذخیره سازی شده نگهداری می شوند و این امکان وجود دارد که پس از یک سری بازسازی های سریع مجددا بخدمت فعال برگردند . علاوه براین ، داده های غیر رسمی تری نیز وجود دارد که ده ها دستگاه نیز از همین نسخه موجود است که نیازمند تعمیرات و بروزرسانی های بیشتری بوده تا بحالت عملیاتی بازگردند ، ولی این مساله باید مورد توجه قرار گیرد که آلمان احتمالا متعهد شده که درازای تحویل تی-72 های ذخیره شده جمهوری چک به اوکراین ، 30 دستگاه نسخه 2A4 را به این کشور و 30 دستگاه دیگر را نیز در ازای ارسال تی-72 های اسلواکی به براتسیلاوا ( پایتخت اسلواکی . م ) ارسال نماید . در این شرایط ، روند برای دولت آلمان احتمالا ارزان تر درخواهد آمد و این سناریو محتمل به نظر می رسد . بدین ترتیب ، زمانی که نمایندگان مجلس آلمان ( بوندس تاگ ) متفق القول هستند که وقتی شروع به ارسال این تجهیزات خواهند کرد که کشورهای دیگر به تعهدات خود عمل کنند ، می توان این سناریو را تا حدودی محتمل دانست . ناظران نظامی نیز معتقدند که آلمان به این دلیل که ارسال این تجهیزات می تواند جبهه های تخاصم جدیدی را در اروپا باز کند ، قبلا از تحویل این تسلیحات ، منتظر خواهد ماند تا بقیه کشورها نیز تایید ضمنی خود را اعلام نمایند . علاوه براین برخی شنیده ها از رسانه های آلمانی زبان نشان می دهد که بوندس وهر علاقه مند است که سازمان رزمی خود را کمتر تضعیف نموده و سایر کشورها که اتفاقا لئوپاردهای آماده تری دارند مبادرت به انجام چنین کاری نمایند . نتیجتا ، تنها ابهام قضیه دراین است که چه کسی هزینه های سیاسی ، امنیتی و اقتصادی این رویداد را بطور کامل باید برعهده گرفته و پرداخت نماید . به همین دلیل مشاهده صدها دستگاه لئوپارد -2 در ایستگاه های راه آهن کشورهای اروپایی فعلا محتمل نیست ولی اگر فرض ، 100 دستگاه از این تانک به کیف تحویل داده شود ، چه اتفاقی رخ میدهد ؟!! گزینه دوم ، بررسی احتمال تحویل لئوپارد-2 حال سئوال این است که اگر تمامی این مشکلات مرتفع گردید و ارتش اوکراین تانکهای لئوپارد-2 خود را تحویل گرفت ، چه سناریویی در پیش است ؟! اگر این فرض اولیه که تحویل لئوپارد-2 محقق شود میتوان چند مورد را در خصوص این سامانه تسلیحاتی بررسی نمود . نخستین مورد ، حوزه تربیت خدمه حرفه ای برای گربه های آلمانی است که البته با توجه به حجم کمک های ناتو به کیف نباید مشکل چندانی برای خدمه تانک اوکراینی باشد ولی نحوه کار با لئوپارد-2 حتی برای تانکسیت های حرفه ای اوکراینی بدون آموزش های کافی ، کمی مشکل خواهد بود . این مساله نه تنها برای راننده تانک ، تیرانداز ، کار با سامانه کنترل آتش و ... بلکه در حوزه ایجاد زیرساختهای تعمیر و نگهداری نیز وجود دارد ( هرچند ارتش آلمان یکسری مجموعه های پشتیبانی را برای توپهای خودکششی پانزرهابیتز2000 در نزدیکی مرز اوکراین ایجاد نموده .م ) با این وصف همه این موارد به نوعی قابل حل بوده و تنها مساله باز زمانی ارسال تانکها و ورود آنها میدان نبرد مطرح می شود . دومین مورد را می توان در متفاوت بودن لئوپارد-2 بلحاظ سطح فناوری با سایر تجهیزات موجود جستجو نمود . در واقع امر ، لئوپارد ، یک ماشین ساخت شوروی سابق نیست و انبارهای قطعات یدکی برای آن در سطح یگانی تقریبا وجود ندارد . هر چند کشورهای غربی ، این مسیر را ایجاد خواهند کرد ولی طولانی بودن ایجاد این مسیر باعث شده تا امکان پخش کردن واحدهای مجهز به این تانک در سراسر خطوط درگیری مقداری سخت به نظر برسد . سومین مورد ، مهمات مورد استفاده ، مساله ای است که بیشترین حجم مصرفی را در اختیار داشته و اگر ارتش اوکراین برای نمونه های تی-72 ، تی-64 و تی-80 بتواند از چند نمونه استاندارد مهمات استفاده کند ، این روند برای لئوپارد تقریبا ممکن نیست و مهمات 120 م.م این تانک و حتی 105 م.م تانکهای ام-55 می بایست بطور جداگانه دریافت ، نگهداری و استفاده شوند . با توجه به سه مورد بیان شده ، اگر تحویل لئوپاردها صورت گیرد ، احتمالا برای برای به حداقل رساندن مشکلات پشتیبانی ، واحدهای مجهز به این تانکها ، در یک یا دو محور مستقر می شوند ، در حالی که خدمه می بایست حداکثر آموزش های عملیاتی و شناسایی برای عملیات در مناطق خطرناک دریافت نمایند .در حوزه تعمیر تانکهای آسیب دیده ، به احتمال بسیار زیاد ، تجهیزات صدمه دیده به لهستان ارسال می شوند تا دوباره به حالت عملیاتی بازگردند و این خود نیازمند یک دوره زمانی به نسبت طولانی است . بدین ترتیب ، اگر تحویل لئوپارد-2 تایید شود ، احتمالا نسخه 2A4 ارسال خواهد شد و بلحاظ کیفیت حفاظت می توان آن را با نسخه های تی-72 بی3 یا تی-90 ای/ام مقایسه نمود ولی مجموع سامانه های کنترل آتش پیشرفته میتواند مزیت قابل توجهی برای کیف باشد. ولی در مقابل ، چیزی که میتواند برای این تجهیزات خطر بیشتری را ایجاد کند ، کیفیت عملکرد خدمه ضد زره و ترکیب عملکرد آنها با واحدهای زرهی خودی خواهد بود . پی نوشت : 1- منبع 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند
-
1 پسندیده شدهاولین پرواز پهپاد پنهانکار کیزیلما تركيه شرکت دفاعی ترکیه بایکار اعلام کرد که اولین هواپیمای جنگی بدون سرنشین این هواپیما (UCAV) اولین پرواز خود را به پایان رساند. پهپاد جدید ترکیه با موتور جت دارای پنهانکاری مشابه با جت های جنگنده نسل پنجم است. این پهپاد در دو نوع ساخته خواهد شد: نوع اول مخصوص بمباران زمینی و حمل بمب و موشکهای هوا به زمین است و از قابلیت شلیک موشک هوا به هوا برخوردار نیست. نوع دوم مجهز به رادار AESA و سرعت ما فوق صوت دارد و همچنین قادر به شلیک موشکهای هوا به هوا و هوا به زمین است و میتواند وارد نبردهای هوایی شود. این پهپاد با موتور جت میتواند ۱۵۰۰ کیلوگرم سلاح حمل کند و به مدت پنج ساعت در آسمان بماند.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهپروژه ی تندر : ارتقا و بکارگیری توپ 30 میلیمتری روی شناورهای نیروی دریایی سپاه مشخصات توپ 30 میلیمتری 2A42 توپ 30 میلیمتری 2A42 نصب شده روی نفربر های زرهی یک توپ اتوماتیک است که از مهمات کالیبر 30 میلیمتری روسی استفاده میکند. این توپ قادر است در حالت تیراندازی سریع 500 گلوله و در حالیت تیراندازی آهسته 200 تا 300 گلوله بر دقیقه شلیک کند. سرعت آتش دهانه این توپ 970 متر بر ثانیه است و قادر به چرخش 360 درجه و اجرای آتش 75 درجه علیه اهداف هوایی است. این توپ همچنین قادر است تا 4000 متر علیه اهداف سطحی و 2500 متر علیه اهداف هوایی اجرای اتش کند. پروژه ی ارتقای تندر: توپ نصب شده روی شناورهای نیروی دریایی سپاه به یک سامانه هدفگیری و هدایت آتش اپتیکی با قابلیت دید در شب مجهز شده است همچنین سامانه ی استابلایزر نیز بر روی آن قرار گرفته که لرزش ها و تکانه های دریا را حذف کند. طراحی جدید برای برجک نیز انجام شده که هم امکان بارگذاری تعداد بیشتر فشنگ را دارد و هم بازتابش امواج راداری را کاهش داده است. این توپ قرار هست جایگزین توپ 2 لول هدایت راداری استاندارد شناورهای تندر ندسا شود همچنین در شناور شهید سلیمانی نیز استفاده شده است. فیلم آزمایش توپ: https://www.aparat.com/v/XiNlW
-
1 پسندیده شدهf14 next تصاویر گرافیکی از اف۱۴ بال ثابت نسل۵ F14 forever اگه یروزی قصد ساخت یه جنگنده نسل۴یا۵ براساس پلتفرم اف۱۴ بود ساخت بال ثابتش عالیه
-
1 پسندیده شدهنیروهای صابرین مجهز به راکت های ضد زره راکت اندازهای در تصویر،راکتاندازهای RPG-18 , 22 و اشمل و MRO-A است.
-
1 پسندیده شدهتمرین نیروهای ویژه سپاه در مناطق برفی: در این تمرین، علاوه بر نیروهای صابرین، نیروهایی از تیپ ویژه میرزا کوچک خان و امام حسن مجتبی(ع) نیز حضور داشتند.
-
1 پسندیده شدهسلام تصویر اول لباس با استتار خاورمیانه ای موزاییکی که با محیط اطراف هماهنگ است تصویر دوم لباس خاکی در محیط سبز !!!! و تصویر سوم هم که نیاز به توضیح ندارد محیط برفی لباس استتار سفید نیاز دارد لااقل یک کاور سفید روی لباس اصلی !!!! توجه فرمایید که این تصاویر و این تاپیک درباره نیروهای ویژه است که مهم ترین و سخت ترین ماموریت ها را بر عهده دارند و از نظر تعداد هم محدود هستند واقعا تهیه لباس و ملزومات برای چنین نیرویی انقدر دشوار است ؟
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم پس از درگذشت جوزف استالین، رهبر اتحاد جماهیر شوروی در سال 1953، که بسیار بر صنعتی شدن کشور تاکید داشت و باعث پیشرفت گسترده در صنایع شوروی شد. تاکید استالین بر توسعه صنعتی سبب شد در خیلی از زمینه ها شوروی قابلیت های مشابه غرب پیدا کند. میگ15 نشان پیشرفت صنایع هوافضا شوروی در سپتامبر 1953 نیکیتا خورشچف به عنوان دبیر اول حزب کمونیست به قدرت رسید.رفتارهای خروشچف با مهمترین شریکش چین و با غرب به گونه ای بود که اعتبار ابرقدرت بودن شوروی را به چالش می کند. در مقابله با غرب و بخصوص امریکا خروشچف تاکید بسیار زیادی بر توسعه توانمندی های هسته ای داشت . درحالی که در زمان استالین اتحاد جماهنیر شوروی به دنبال یک توسعه نطامی و مارنه قدرت با غرب در همه زمینه ها ( متعارف و هسته ای ) بود. تمرکز بسیار شدیدی که درزمان خروشچف بر تسلیحات اتمی وجودداشت باعث شد توسعه قابلیت های متعارف نادیده گرفته شود با توجه به برخی طرحها در ایالات متحده برای حمله هسته ای به شوروی در زمان استالین با تمام هزینه هایی که برای شوروی وجود داشت سلاح های هسته ای تولید شد. در زمان خروشچف هم تولید بمب اتمی مانند تزار با قدرت 50 مگا تن نشان از امادگی شوروی برای جلوگیری از غافلگیری و تجاوز به خاک شوروی بود. خروشچف اعتقاد اشت برتری در سلاح های متعارف در زمانی که تسلیحات اتمی در یک جنگ بزرگ استفاده میشود ، کاری بیهوده هست. هنگامی که کشتیهای حامل تسلیحات برای ترکیه از مصر عبور می کردند خروشچف دیداری با وزیر دفاع مارشال آندری گرچکو و نمایندگان جمهوری عربی متحده داشت . در این دیدار خروشچف در باره تسلیحات دفاعی متعارفی که به ترکیه ارسال میشدند گفت : " به این مردم احمق نگاه کنید . انها در تپه ها اسلحه دارند. اما اینها فقط اسباب بازی های کودکانه است و باید در موزه نگه داری شود ، به ما بگویید مارشال قدرت بمب های جدید ما چه می تواند بکند" سپس خروشچف و گرچکو تسلیحات اتمی قدیمی خود را با اندازه یک نخود در برابر تسلیحات جدید هسته ای مقایسه کردند و توسعه قابلیت های متعارف را بی ارزش دانستند. در حالی که توسعه قابلیت های بازدارندگی هسته ای شوروی در زمان خروشچف به طرز زیادی توسعه پیدا کرده بود، اما او تشخیص نداد که سلاح های متعارف هم به همان اندازه می توانند تاثیر گذار باشند و در درگیری ها و مناطقی استفاده شوند که تسلیحات اتمی قابلیت استفاده ندارند.به نظر خروشچف چون تسلیحات اتمی قدرت تخریب آنها قابل مقایسه با تسلیحات متعارف نیود پس ضعف شوروی در زمینه سلاح های متعارف قابل جبران بود. یکی از نمونه های که عواقب نادیده گرفتن قابلیت های تسلیحات متعارف در جنگ ویتنام مشخص شد. در شوروی اولویت دادن به تسلیحات اتمی سبب شد هزینه های کمتری برای توسعه جنگنده های جنگی اختصاص پیدا کند. در زمان جنگ کره به دلیل برنامه ی توسعه ای که تحت نظر استالین بود جنگنده های میگ 15 شوروی باعث شدند جنگنده اف 86 سابر و یا سایر جنگنده های ایالات متحده و شریکانش با تهدید جدی مواجه بشن . اف 86 سابر توسعه که در زمان استالین در صنایع نظامی شوروی ایجاد شده بود باعث شد پیشرفت های شوروی در زمینه جنگنده سازی سالها بعد از مرگ استالین هم شد. به عنوان مثال جنگنده های میگ 21 هندی در درگیری با با جنگنده های اف 104 پاکستانی توانمندتر ظاهر شدند. کم توجهی به بخش هوانوردی نظامی در اتحاد شوروی به تدریج عوارض خود را نشان دادو در زمانی که ایالات متحده به شرعت در حال توسعه جنگنده های نسل 2 و نسل 3 خود در دهه 60بود در شوروی این مساله اولویت نداشت . در یک جنگ کامل احتمالا حق با خروشچف بود که یک بمب اتمی 50 مگا تنی تاثیری بیشتر از جنگنده های نسل 3 دارد اما در درگیری های کوچک ، جنگنده های پیشرفته دقیقا همان چیری بودند که مورد نیاز بود و این چیزی بود که صنایع شوروی قادر به تامین ان نبودند در ویتنام جنگنده های امریکایی قابلیت های بسیار بیشتری نسبت به جنگنده های میگ 21 و میگ 17 ویتنامی داشتند به طوری که حضور این جنگنده ها در ویتنام نتوانست مانند کره تهدیدی جدی برای نیروی هوایی ایالات متحده باشد. این جنگنده ها در برا جنگنده های فانتوم امریکایی که حتی قابلیت درگیری فراتر از میدان دید داشتند ( فامد) برد درگیری بصری محددی داشتند. برد دریری برای جنگنده های امریکایی حداقل 5 برابر بیشتر و سنسورها و تجهیزات جنگنده های امریکایی 4 برابر مدلهای روسی قدرت داشتند. در جنگ کره در هر 1000 سورتی پرواز ایالات متحده 4 جنگنده از دست میرفت اما در ویتنام به 0.4 در هر 1000 رسید و این اوضاع را به شدت تغییر داد. در جنگ های اعراب و اسراییل به دنبال تصمیم ایالات متحده برای تحویل جنگنده های پیشرفته f-4E به اسراییل از سال 1974، شریکان عرب شوروی به دنبال جنگنده هایی بودند که با بتوانند با فانتوم های اسراییلی برابری کنند. همانطور که ژنرال مصری سعد الشازلی گفته " شوروی نمیتوانست چنین جنگنده ای به ما بدهد ، زیر آنها اصلا آن را نداشتند." وقتی از برژنف در خواست شد که چنین قابلیتی در اختیار آنها قرار بگیرد ، برژنف که تازه جایگزین خروشچف شده بود گفت: که به دلیل تمرکز دولت قبلی بر توسعه سلاح های هسته ای سایر قابلیت ها نادیده گرفته شده " اما به اعراب اطمینان داد که اتحاد شوروی تمام تلاش خود را جهت رفع عقب ماندگی تنجام خواهد داد. شوروری از میانه دهه 1970 می توانست جنگنده میگ 23 را به متحدان خود تحویل دهد که در خیلی از زمینه ها قابل رقابت یا برتر از فانتوم بود امادر همان زمان در ایالات متحده جنگده اف 14 به خدمت گرفته شده بود. بعدها با تحویل جنگنده های اف 16 و اف 15 به نیروی هوایی ایلات متحده و صادرات آن به متحدان امریکا شوروی در برنامه توسعه جنگنده های خود از ایالات متحده عقب افتاد . بااین حال در اوایل دهه 80 میلادی با توسعه جنگنده های میگ 29 و سوخو 27 شوروی توانست این شکاف را تا حدودی پر کند. همچنین ورود جنگنده میگ 31 با فن اوری بالا که اولین جنگنده جهان با رادار ارایه فازی بود نشان از توسعه گسترده در صنایع شوروی بود. بعد از جنگ سرد جنگده های میگ 29 و سوخو 27 برای آزمایش توسط ابالات متحده خیداری شد. توسعه جنگنده های سوخو 47 و میگ 1.44 نشان میداد که شوروی در برنامه ساخت جنگنده نسل 5 پا به پای ایالات متحده در حال کار بود و توانسته بود شکاف بین خود و امریکا را پر کند. تصمیمات خروشچف سبب شد شوروری دو دهه سرنوشت ساز در زمینه توسعه از دست بدهد و مشتریان و شرکای استراتژیکی را از دست بدهد و جایگاه خود را بخصوص در جهان سوم تضعیف کند. در نهای با فروپاشی شوروی و آشفتگی صنایع دفاعی روسیه امریکا توانست پیشتاز فن آوری ( ساخت جنگنده) شود. منبع
-
1 پسندیده شدهبحث اصلی این هست چرا باید فکر کنیم نمونه هایی که صادر میشه ضعیف تر هست از نمونه هایی که برای خود ارتش روسیه تولید میشه ؟ تو جنگ ها ضعف روسیه تو بحث ساخت جنگنده باعث شده آسمان از دست متحدین روسیه خارج بشه وقتی اسمان را از دست بدن دیگه اهمیت کیفیت سایر تسلیحات کم میشه . لیست 100 شرکت برتر نظامی جهان نکته جالبه اینه شرکت اماراتی 24 شرکت بزرگ دنیا هست همانطور که میبینید شرکت های روسی فقط دو تا توشون هستند اونها هم با کاهش شدید فروش مواجه هستند شرکت های چنی ها بالا هستند اون هم به به خاطر فروش شون هست به خاطر این هست که فعلا چین سرمایه گذاری زیادی برای توسعه ارتشش کرده به نظر من روسیه و چین با عدم فروش سلاح به ایران دارن اشتباه می کنند مگر چقدر ارتش این دو کشور سلاح می خواد چند مدت دیگه که فرضا امریکا اجازه صادارت اف 35 را بده قطر عربستان کویت عمان بحرین و.... دنبال این هواپیما خواهند بود و دوباره میلیاردها دلار درآمد اما کشورهای غربی به نوعی با همکاری هایی که با هم دارند و متحدانی که دارند یک بازار بسیار گسترده تسلیحاتی دارند شرکتی مثل الماز انتی بیشتر از 30 درصد درامدش کم شده ضعف سیستم های پدافندی روسیه در لیبی و سوریه و ارمنستان شاید اصلی ترین دلیل کاهش فروش این شرکت بوده مقایسه روسیه و چین در تکولوژِی نظامی
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرّحمن الرّحیم نوشتاری کوتاه بر ضعفِ سامانه های جنگ الکترونیکی هوابرد ساخت روسیه امروزه سامانه های جنگ الکترونیکی هوابرد (EW- Electronic Warfare) در حال تبدیل شدن به بخشی حیاتی از توانایی های الکترونیکی هواپیماهای جنگنده هستند. در طراحی های جدید، کارکرد بسیاری از این سامانه ها تنها به نگهبانی از خود جنگنده محدودنمی شود. یکی دیگر از کاربردهای روزافزون این سامانه ها ثبت و ذخیره سازی سیگنالها و امواج الکترونیکی است که در حین انجام یک مأموریت، جنگنده حامل این سامانه ها را مستقیما” تحت تأثیر قرار داده و یا بصورت غیر مستقیم در محدوده عملیات آن جنگنده قرار دارند. کارشناسان روسی از کارکرد ثبت و ذخیره یک سیستم جنگ الکترونیکی یا همان چیزی که آنها "REB" (مخفف اختصاری روسی به معنی مبارزه رادیویی الکترونیکی) می نامند ، به عنوان radarnaya razvedka یا "پردازش هوشمند سیگنال های راداری" یاد می کنند. به این معنی که هر بار که یک هواپیمای جنگنده قادر به رهگیری و ثبت سیگنال یک رادار ناشناخته، سیگنال اخلال (جمینگ)، یا هرگونه سیگنال الکترونیکی جدید است، این داده های ثبت شده از سامانه هواپیما به یک سامانه مرکزی نگهداری داده ها فرستاده و در آن بارگزاری می شوند تا یک پایگاه جامع داده یا "کتابخانه تهدیدها" شکل گیرد. این پایگاه داده ها پیوسته به روزرسانی شده و با دیگرهواپیماها به اشتراک گذاشته می شود تا همه ناوگان هوایی از این تهدیدها آگاه بوده و روش مناسب برای مقابله با آنها را بکار گیرند. در روسیه، شرکتهای اصلی طراحی و تولید سامانه های جنگ الکترونیک هواپایه با عنوان "فناوریهای رادیویی الکترونیکی" (یا KRET دراختصار روسی آن) شناخته می شوند. یکی از شناخته شده ترین و فعال ترین شرکت ها که طراحی بسیاری از سیستم های EW هوایی کنونی روسیه را برعهده دارد، مؤسسه علمی-پژوهشی کالوگا برای مهندسی امواج رادیویی (KNIRTI) است. این مؤسسه، مجموعه کاملی از سامانه های جنگ الکترونیک هواپایه را تولید می کند که همگی از یک طرح پایه (پلتفورم) مشتق شده اند و در چندین گونه برای سازگاری با جنگنده های این کشور تولید می شوند. از این پلتفورم در نوشته های روسی با عنوان Khibiny (نام رشته کوهی در روسیه) نام برده شده است. ویژگی های سامانه های تولید شده بر پایه پلتفورم Khibiny در یکی از اسناد روسی به این گونه تشریح شده است: توانایی شناسایی و مقابله تک فروندی یا گروهی در برابر سیگنالهای تهدید شناسایی شده بوسیله: جمینگ فعال با ارسال امواج راداری در طیف گسترده ای از باند های فرکانسی و در برابر چهار هدف جداگانه به طور همزمان جمینگ غیر فعال با ایجاد اهداف حرارتی کاذب و بازتابنده های دو قطبی پرتاب موشک های ضد رادار به سوی اهداف ساطع کننده امواج تاریخچه توسعه این سامانه به دوران شوروی سابق باز می گردد. کارهای نخستین بررسی و توسعه این سامانه در سالهای ۱۹۷۷ تا۱۹۹۰ انجام و در سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۷ نخستین نمونه ها به مرحله آزمایش رسیدند. سرانجام در سال ۲۰۱۴ بود که کارایی این سامانه برای استفاده بر روی سوخوی ۳۴، یعنی جنگنده ای که از روز نخست هدف اصلی ساخت سامانه Khibiny بود مورد پذیرش کاربر اصلی آن قرار گرفت. در حال حاضر، شناخته شده ترین سامانه های جنگ الکترونیکی هوابرد ساخت روسیه/شوروی که برای نصب روی جنگنده های ساخت کشور طراحی و ساخته شده اند عبارتند از: KC418E — گونه صادراتی جنگنده بمب افکن سوخو Su-24MK /MK2 L-175М10-35 (Khibiny) - جنگنده سوخو SU-35 L-265-10M / L-26510MS(Khibiny) - جنگنده سوخو SU-35S (غلاف های سر بال به جای زیر بدنه) L-175V-10V (Khibiny)- جنگنده سوخو SU-34 Khibiny-U جنگنده سوخو SU-30SM به گفته کارشناسان اوکراین و بلاروس که هر دو کشور از کاربران اصلی سیستمهای روسی هستند، سامانه های جنگ الکترونیکی هوابرد ساخت روسیه در سنجش با سامانه های روز دنیا کاستی هایی دارند که با گذشت زمان و پیشرفت در روشهای نوین جنگ الکترونیک این کاستیها بارزتر نیز خواهند شد. نخستین کاستی، ادامه وابستگی طرحهای جنگ الکترونیک روسی به حافظه فرکانس رادیویی دیجیتال (DRFM) به عنوان پایه ای برای سیگنالهای تولید شده توسط این غلاف های اخلال کننده است. در این رویکرد، سامانه جنگ الکترونیک هواپیماهای روسی با مقایسه امواج راداری دریافتی با داده های موجود در “کتابخانه تهدیدها” نوع رادار دشمن را شناسایی و سیگنالی دقیقا” مشابه سیگنال آن رادار را به آن باز می گرداند (بدون هیچ تغییر) به گونه ای اپراتور رادار دشمن فریب خورده و فکر می کند که سامانه راداری اش با هیچ هواپیمایی تماس نداشته است. نکته اینجا است که موفقیت این روش به ثابت ماندن فرکانس امواج رادار دشمن (فرکانس ثابت) وتکرارپذیری آنها (الگوی ثابت) بستگی دارد. ولی به گفته یک کارشناس اوکراینی این رویکرد در مقابله با سامانه های راداری روز جهان دیگر کاربرد مؤثری ندارد چرا که رادارهای امروزی یا از روش پرش فرکانسی استفاده می کنند و یا از پالسهایی با پهنای متغیر که از هیچ الگوی مشخصی پیروی نمی کنند - بنابراین شناسایی دقیق سیگنال ورودی و تقلید از آن برای فریب رادار ارسال کننده را برای بسیاری از اخلالگرهای هواپایه ساخت روسیه غیر ممکن می کنند. دومین کاستی اخلالگرهای روسی، توان خروجی بالای آنها است که درصورت عدم کنترل مناسب در حین کار، خود به عاملی برای شناسایی هواپیمای حامل آنها خواهد شد. به بیان دیگر، هواپیمای حامل نه بوسیله بازتابش سیگنالهای راداری از بال و بدنه خود هواپیما بلکه از روی سیگنالهای اخلال گر تولید شده توسط جنگ افزارهای جنگ الکترونیک نصب شده روی آن شناسایی شده و تبدیل به هدفی برای جنگ افزارهای ضد رادار (نه ضد هوایی) که توانایی "home on jam" را داشته باشند خواهد شد. درباره سومین کاستی، کارشناسان اوکراینی و بلاروسی باور دارند که امروزه می توان سامانه های جنگ الکترونیکی هوابرد جمع وجورتر، ارزانتر، و مؤثرتری ساخت که از قطعات تجاری موجود در بازار استفاده می کنند (کاهش هزینه ها)، درحالیکه وابسته به فناوری DRFM نیز نخواهند بود. به بیان دیگر نیازی نیست که نخست مأموریتهای شناسایی متعددی برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل سیگنالهای مورد نیاز برای ایجاد یک کتابخانه جامع تهدیدها، انجام شود. در عوض، این سامانه های نوین این توانایی را دارند که بصورت زنده در میدان جنگ با ایجاد اهداف کاذب با موقعیت متغیر، سامانه های راداری دشمن را به آسانی فریب دهند. طرحهایی از این دست که بر مبنای قطعات و فناوریهای موجود در بازار توسعه یافته اند امکان ساخت سامانه های موثر جنگ الکترونیکی را برای شمار بیشتری از کشورها امکان پذیر ساخته است. همانگونه که امروزه تصاویر ماهواره ای به دست آمده از ماهواره های تجاری با دقت قابل قبول برای بسیاری از کشورها در دسترس است بدون اینکه این گونه کشورها به ماهواره های نظامی دسترسی داشته باشند. از دیدگاه این کارشناسان، سرنوشت سامانه های جنگ الکترونیکی هوابرد همانند برخی دیگر از جنگ افزارهای مدرن خواهد بود. زمانی، انحصار طراحی و تولید چنین سامانه هایی تنها در دستِ شماری از ابرقدرت های دارای بودجه های کلان نظامی و فناوری پیشرفته بود. اما اکنون توانایی ایجاد پارازیت و اخلال در رادارهای دشمن در کشورهایی وجود دارد که حتی یک دهه قبل هم تصور آن نمی شد. برگردان از مقاله: https://www.ainonline.com/aviation-news/defense/2019-06-16/russian-ew-weaknesses-endure-while-other-nations-innovate
-
1 پسندیده شدهبه دلایل متعدد از جمله اینکه این گاتلینگ قابلیت چرخش ندارد و بسیاری از دلایل دیگر این تصاویر صرفا برای نمایش بودند. امیدوارم مورد پسند دوستان قرار گرفته باشد.
-
1 پسندیده شدهاون موتوری که روش گاتلینگ نصبه کاربردی هم داره یا نمایشی؟
-
1 پسندیده شدهسلام حيفم اومد از يار ديروز و امروز رزمندگان ايراني چيزي نگم هوندا XL جبهه http://upload7.ir/imgs/2014-12/55984477601644362683.jpg امروز http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1393/01/29/13930129131155361_PhotoL.jpg http://multimedia.mehrnews.com/Original/1393/01/29/IMG16401043.jpg بنازم : ) http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1393/01/29/13930129125415359_PhotoL.jpg