برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      27

    • تعداد محتوا

      8,883


  2. SHAHDAD

    SHAHDAD

    Members


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      108


  3. mehdipersian

    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      2,882


  4. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      5,139



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 8 دی 1401 در پست ها

  1. 3 پسندیده شده
    مرحله ی نهایی رزمایش: در این مرحله توپخانه نیروی زمینی سپاه با بکارگیری توپ‌های 122، 130 و 155 میلیمتری و راکت‌اندازها و موشک‌های نقطه‌زن، با استفاده از گلوله‌های هوشمند اهداف از پیش تعیین شده را با موفقیت منهدم کردند. در این مرحله نیروی زمینی سپاه با بهره‌گیری از هلیکوپترها و تانک‌های تی 72 و خودروهای رزمی پیاده نظام بی‌ام‌پی 2 نسبت به اجرای آتش پشتیبانی از نیروهای عمل‌کننده در منطقه رزمایش اقدام کردند. تانک‌های بکارگیری شده در این رزمایش به سیستم‌های کنترل آتش پیشرفته که امکان شلیک در شب و در مسافت 4 کیلومتری مجهز شده‌اند.
  2. 3 پسندیده شده
  3. 2 پسندیده شده
    انجام مرحله ی بعدی رزمایش:ساخت پل بر روی ارس این پل بر روی شاخه ی فرعی از ارس و در خاک ایران ساخته شده است. و عبور نیروها به آن طرف از این پل انجام پذیرفت.
  4. 2 پسندیده شده
    بسم ا... سمت راست : اسکرین شاتی از فیلم توفان شن ( تولید سال 1375 ) سمت چپ: اسکرین شات رزمایش ارتش (شهریور 1401 ) ایده ذهنی اولیه و البته خوشبینانه این هست که سامانه های دید درشب سازمانی هوانیروز ، در مقایسه با چیزی که در دهه هفتاد شمسی استفاده می شد ، از فناوری پیشرفته تری بهره مند باشد
  5. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم   بیشتر ما با تانک ها، هامووی و سایر خودروهای زمینی در نبرد آشنا هستیم. این خودروها در میدان نبرد بزرگ، با زره سنگین و نسبتا کند هستند و با استفاده از زره محافظت کننده به اجرای قدرتمند آتش می پردازند. با این گفته ها به نظر می آید موتورسیکلت ها انتخاب ضعیفی برای نبرد باشند. آنها تقریبا زرهی ندارند و اپراتور با برخورد مستقیم مواجه است. آنها حتی هنگامی که دشمن حضور نداشته باشد نیز خطرناک هستند. ولی با همه محدودیت ها آنها بارها در میدان نبرد ظاهر شده اند چرا که در بسیاری مواقع سرعت و مانور پذیری آنها مورد نیاز است. هنگامی که باید در مواقع بحرانی چابکی و سرعت لازم باشد کمتر می توان جایگزینی برای موتورسیکلت ها در میدان نبرد پیدا کرد. ویژگی های منحصر به فردی مانند این باعث شده است که موتورسیکلت برای حدود 100 سال هنوز در میدان نبرد حضور یابد.   موتورسیکلت مجهز به تیربار که توسط ویلیام هارلی در سال 1916 ساخته شد   اولین موتورسیکلتی که در خدمت نیروهای نظامی ایالات متحده مشاهده شد در درگیری های مرزی بین نیروهای ایالات متحده تحت فرماندهی ژنرال بلک جک پرشینگ و انقلابیون مکزیکی به رهبری پانچو ویلا بود. چیزی که اکنون به نام نبرد مرزی شناخته می شود اساسا یک تهاجم بر پایه نیروهای سواره نظام بر ضد شورشیان در ناحیه وسیعی از جنوب غربی ایالات متحده بود و موتورسیکلت های تولید شده توسط هارلی دیوید سون به نیروهای آمریکایی برتری هایی در برابر انقلابیون اسب سوار داد. در حالی که این وسایل بنزینی تقریبا هیچ کمکی به آمریکایی ها برای دستگیری ویلا نکردند ولی آنها به عنوان یک پلتفرم ازمایشی برای موتورسیکلت های نظامی استفاده شدند و نوآوری هایی مانند کارگذاشتن تیربار بر روی موتورسیکلت از آنجا ابداع شد. ارتش از این طرح استقبال کرد و در زمان کوتاهی محموله ای دیگر از این نوع را از هارلی دیویدسون ها تحویل گرفت. در جنگ جهانی اول برای اولین بار موتورسیکلت در مقیاس وسیع به کار رفت. با اینکه نبردهای سنگر به سنگر عمدتا راکد و غیر متحرک بود، اغلب از سوی متفقین فراموش می شود که موتورسیکلت یکی از مفید ترین ابزارها در آن زمان بود. در زرادخانه آمریکا به تنهایی 80000 عدد موتورسیکلت هندی (Indian) و 20000 عدد موتورسیکلت هارلی دیوید سون و مدل های دیگر وجود داشت.   استفاده عملیاتی از موتورسیکلت در جنگ جهانی اول   تمام نیروهای پیاده می توانستند متحرک شوند و همچنین این امکان وجود داشت که تیربار و خدمه را بر روی آن جای داد. واحد های پزشکی از این وسیله برای تخلیه مجروحین استفاده می کردند و در برگشت تدارکات پزشکی و مهمات را برای خط مقدم می آوردند. آنها همچنین برای امور شناسایی و گشت های امنیتی در خطوط مقدم نیز استفاده می شدند. ولی مهمترین جایی که موتورسیکلت ارزش خود را نشان داد در رساندن پیام ها بود. به دلیل اینکه ارتباطات الکترونیکی در آن زمان امن نبود و امکان خرابکاری در آن وجود داشت استفاده از این وسایل موثرترین راه رساندن پیام ها، نقشه ها و گزارش ها در بین واحد ها بود. برای یک پیک سواره راندن یک موتور از میان شلیک تیربارها و گلوله های توپ از پشت خطوط دشمن و از میان اجساد کار غیر معمولی نبود. در حالی که درباره جنگ جهانی دوم اغلب گفته می شود اوج شکوفایی موتورسیکلت نظامی بوده است حقیقتا آنها نقش کمتری را در مقایسه با عملیات های نظامی مستقیمی که در جنگ جهانی اول اجرا کرده بودند داشته اند. این امر به دلیل سلطه زرهی متحرک که از ابتدای جنگ با شدت استفاده می شد بود. در جایی که موتورسیکلت ها باز هم خوش درخشیدند پیام رسانی در مسافت های زیاد بود که از واحد های دور در جبهه پیام های مختلف به مرکز منتقل می شد.   استفاده از موتورسیکلت ها توسط ایالات متحده درجنگ حهانی دوم   در این جنگ موتورسیکلت های آلمانی با فاصله بسیار زیادی از نظر تکنولوژیکی از موتورهای هارلی دیویدسون مدل WLA آمریکایی که پر تعداد ترین مدل در جنگ بودند برتر بودند و تنها وقتی که آمریکایی ها توانستند یک موتورسیکلت BMW آلمانی را به دست آورده و اقدام به مهندسی معکوس آن نمایند این برتری اندکی متوازن تر شد. همانطور که یک ضرب المثل می گوید که اگر تو نمی توانی آن را شکست دهی، ابتدا آن را کپی کن و سپس شکستش بده، هارلی دیویدسون نیز موتور، دوشاخه و شفت را عیننا از روی BMW ساخت که منجر به تولید مدل XA که برترین مدل تولید شده آن زمان در آمریکا بود شد. این موتورسیکلت به طرز شگفت انگیزی شبیه به BMW R71 بود و عملکرد مناسبی در شرایط آفریقای شمالی از خود نشان داد بطوری که تا حدزیادی به تقاضای ارتش برای ساخت موتوری که در مقابل گرد و خاک و شن مقاومت کند جامعه عمل پوشاند. به هر حال در زمان تولید آنها خودروی جیپ به عنوان خودروی نقل و انتقال سریع توسط ارتش انتخاب شد و XAها هرگز توسعه نیافت.   موتورسیکلت های هارلی دیویدسون سری XA   شاید بپرسید که چه بر سر این هارلی دیویدسون های جنگی آمد. در واقع تعداد زیادی از نیروهای پیاده شیفته موتورهایی که می دیدند شدند و بعد از جنگ بسیاری از آنها را خریدند و با خود به خانه بردند. البته لوازمی که تنها برای میدان نبرد لازم بود از روی آنها برداشته شد و موتورها بدون این لوازم اضافی به نام چاپر نامیده شدند. بخشی از فرهنگ موتورسیکلت سواری ایالات متحده در دهه 1950 مدیون آنهاست. نکته جالب اینکه به دلیل اینکه موتورسیکلت های سری WLA در تعداد زیادی به عنوان کمک نظامی به اتحاد شوروی فرستاده شدند تا هم اکنون نیز لوازم یدکی روسی این سری از موتورها بازار لوازم یدکی آنها در آمریکا را تغذیه می کند.   موتورهای باقی مانده از جنگ جهانی دوم   با وجود استفاده گسترده از هزاران موتورسیکلت در دو جنگ جهانی آنها بعد از 1945 هرگز به طور گسترده در امور نظامی به کار نرفتند. پیشرفت در امور ارتباطی احتیاج به موتورسیکلت برای انتقال پیام را برطرف کرد و نبردهایی که در آن قبول خطر استفاده سرباز خودی از موتورسیکلت پذیرفته شده باشد به شدت کاهش یافت.   موتورسیکلت نظامی به همراه هلیکوپتر کبری   موتورها در جنگ ویتنام استفاده محدودی در سواره نظام ارتش و واحدهای شناسایی تفنگداران دریایی برای بررسی مرزها و هدایت کاروان ها داشتند و نقش مشابهی را در عملیات طوفان صحرا نیز ایفا کردند.   استفاده از موتورسیکلت در عملیات طوفان صحرا   بعضی از نمونه های جذاب بعد از جنگ برای استفاده نظامی ساخته شدند که بطور مثال نمونه های Sportser نظامی یا XLA تنها در تعداد 400 عدد ساخته شدند و  مدل های MT500 و MT350 که از موتورهای نیرومند روتکس نیرو می گرفتند نیز توسط هارلی دیویدسون برای نیروهای ناتو ساخته شدند.   موتورسیکلت هارلی دیویدسون مدل MT500 که بین سال های 1987 تا 1993 ساخته شد   نیروهای ایالات متحده در جستجوی طالبان در سال 2012   در حالی که احتمالا موتورسیکلت جنگی دیگر رقم های تولید 5 رقمی را نخواهد دید، ولی نشانه های تجدید حیات برای استفاده از موتورسیکلت ها در عملیات های نظامی در عراق و افغانستان دیده شده است. نیروهای نظامی ایالات متحده اخیرا برخی از موتورسیکلت های نظامی با ارزش را برای استفاده در عملیات های مخصوص سفارش داده است که مثلا بدون صدا و بصورت الکتریکی مانند مدل MMX و همه چرخ ها متحرک در مدل AWD450 و مصرف کننده چند نوع سوخت در مدل M1030 هستند.   موتورسیکلت Zero MMX موتورسیکلت کاوازاکی M1030 موتورسیکلت کریستی AWD 450   در حالی که نیروهای عادی، دکترین های جنگی خودروهای با تعداد بالا و زره سنگین و قدرت آتش سنگین را انتخاب کرده اند، نیروهای ویژه  به روش های نامعمول مانند موتورسیکلت برای استفاده در ماموریت هایشان مبادرت ورزیده اند.   استفاده از موتورسیکلت های نظامی در عصر حاضر   امور نظامی مانند میدان های نبرد تغییرات زیادی را در طول 100 سال گذشته دیده اند ولی به دلیل طبیعت نامتقارن نبردهای جدید که به ما نشان داده شد، سربازان سریع و چابک که سوار بر وسیله نقلیه دوچرخ هستند به حضور در میدان نبرد تا جایی که امکان دارد ادامه خواهند داد.   تقدیم به دوستان   منابع   http://www.bikebandit.com/community/articles/history-of-military-motorcycles http://www.cannonsuperstore.com/harleywla.html http://www.core77.com/blog/transportation/military_motorcycles_part_1_wwii_and_harley-davidson_23548.asp   تمامی حقوق متعلق به نویسنده و مترجم و وبسایت میلیتاری می باشد  
  6. 1 پسندیده شده
    بخش ششم.... سگ قصر،کلاغ ها و پروژه ۴۰۴ !! آخرین پروانه‌ها، گروهبان کارلایل و ایرمن کوش، آخرین بار در آوریل 1967 پرواز کردند. کاپیتان جیمز کین، که قبلا با نام پروانه 70 شناخته می‌شد،از این زمان به بعد با شناسه کلاغ 41 پرواز کرد.سرهنگ پل آ. پتیگرو را پدر این اصطلاح می دانند. این اصطلاح به اساطیر نوردیک در اسکاندیناوی اشاره دارد که در آن کلاغ های اودین در بالای میدان نبرد می چرخند. (اودین که در اساطیر اسکاندیناوی خدای جنگ و مرگ بود دو کلاغ به نام های هوگین و مونین داشت که برای او خبر می آوردند.مترجم ) پروژه ۴۰۴ بطور غیر رسمی در سال ۱۹۶۶ اغاز شد و سرانجام در ماه می 1968، رئیس ستاد مشترک پروژه 404 را تصویب کرد.پروژه 404 متشکل از بیش از 100 پرسنل نظامی و حداقل 5 غیرنظامی بود. هدف از این پروژه ارزیابی اثربخشی کمک هایی بود که به لائوس تحویل داده شد. آنها تحت فرمان مستقیم ویلیام سالیوان سفیر ایالات متحده بودند و به چهار نوع ناظر تقسیم شدند. LSA یا ناظران لجستیک،پشتیبانی و مدیریت که از همه شاخه‌های ارتش جذب شدند.انها از عملیات روانی،شورش و بازجویی پشتیبانی می کردند. ARMA ناظران ارتش بودند که در تیم هاي ۳-۵ نفره در مناطق مختلف نظامی در سراسر لائوس کار می کردند.انها بعنوان مشاور نظامی عمل کرده و اغلب توسط تیم های نیروهای ویژه همراهی می شدند. AIRA افسران نیروی هوایی ایالات متحده بودند که بعنوان مشاوران اختصاصی برای آموزش نیروی هوایی سلطنتی لائوس در اودرون،تایلند مستقر شدند.افسران روزانه به تایلند و لائوس پرواز می کردند.انها مسئول برنامهAC-47 نیروی هوایی سلطنتی لائوس بودند.(AC-47 یک هواپیما برای پشتیبانی نزدیک از نیروهای زمینی بود که نسبت به هواپیماهای سبک قدرت آتش بیشتری داشت.مترجم) و سرانجام کلاغ ها نیز در اکتبر ۱۹۶۶ در زیر مجموعه پروژه ۴۰۴ طبقه بندی شدند. مجموع دو پروژه ۴۰۴ و کلاغ ها بعنوان سگ قصر شناخته می شد. کلاغ ها در محل کار !! هواپیمای انتخابی کلاغ ها O-1 Bird Dog بود. این یک هواپیمای همه کاره و سبک بود که نیاز به تعمیر و نگهداری کمی داشت، اما محدودیت هایی مانند برد و سرعت داشت. با این وجود، O-1 به اندازه کافی خوب ساخته شد و در مقایسه با هواپیماهای بزرگتر و حجیم تر مقرون به صرفه بود. همچنین بادوام و به راحتی قابل تعمیر بود. O-1 پرتابگرهای راکت برای نشانه گذاری اهداف و همچنین مجموعه های رادیویی VHF و UHF را حمل می کرد. O-1 Bird Dog کلاغ ها، یک نوار قرمز متمایز روی بال داشت. عکسی از مواضع پتت لائو که توسط کلاغ ۴۳،ویلیام پلات سوار بر یک O-1گرفته شده است. کلاغ ها علاوه بر FAC بودن، کاغذهای عملیات روانی سیا را در مناطقی که توسط فرماندهان محلی لائوس انتخاب شده بود، رها میکردند. کارکنان پروژه 404 به طور نزدیک در توسعه مواد عملیات روانی شرکت داشتند و برای توزیع آن تکاوران هوایی با یک هواپیمای U-17B نیز کمک می کردند. PC-۶ ایر آمریکا در حال تحویل کالا به سربازان ژنرال وانگ پائو در دشت جارز تجربه کاپیتان Darrel D. Whitcomb، که با نام کلاغ ۲۵ شناخته می شد، وضعیت مخفیانه و در عین حال افسانه ای برنامه کلاغ را در میان هوانوردان USAF در ویتنام نشان می دهد. به گفته ویتکام، یک خلبان هواپیمای OV-10 Bronco او زمزمه هایی در مورد "برنامه های ویژه" در سراسر مرز در لائوس شنیده بود. ویتکامب می گوید: "داستان آنها رمزآلود بود.من چند نفر از بچه هایی که کلاغ بودند را دیدم که دستبندها و ساعت‌های طلایی بزرگی به دست داشتند.سپس با آن مردی که برنامه را اجرا می کرد ملاقات کردم و از طریق او دستوراتم را دریافت نمودم.انها در ابتدا برنامه را فقط با استفاده از خلبان های O-1 آغاز کردند.زیرا کلاغ ها از آن استفاده می کردند.اما بعدا،بچه های OV-2و OV-10 می توانستند داوطلب شوند." ستوان استیو ویلسون(کلاغ ۲۷)، یکی دیگر از خلبانان OV-10، از طریق ترکیبی از شایعات و یک آگهی شغلی، درباره کلاغ ها اطلاعاتی کسب کرد: در اتاق عملیات یک نامه تک صفحه ای پست شده خیلی مرموز بود.نامه حاوی درخواست برای داوطلب ها بود و پیش نیازها برای داوطلبان را ذکر کرده بود.در آن نامه نمی گفت مکان انجام وظیفه کجاست.اما مردم صحبت می کردن و شایعات به گوش میرسید که احتمالا لائوس و کلاغ ها بودند.ما گاهی اوقات تماس های رادیویی آنها را شنیده بودیمکه در صورت بروز شرایط اضطراری روی شبکه گارد نت می آمدند و موقعیت مکانی خود را ارسال می کردند،بنابراین می دانستیم که بچه ها در آنجا پرواز می کنند. رفتن ازهواپیمای OV-10 به O-1 به خودی خود یک چالش بود. در O-1 در هنگام فرود، چرخ دم هواپیما در طول باند کشیده می شد. هواپیما در هنگام برخاستن و فرود در شرایطی قرار می‌گیرد، که به طور بالقوه می‌تواند خلبانی را که با این پیکربندی آشنا نیست، منحرف کند. اگر ترمزهای هواپیما توسط خلبان به درستی اعمال نشده باشد، ممکن است یک حادثه دماغه رخ دهد، جایی که دم هواپیما برگشته و هواپیما را به پشت برمی گرداند. A-1 Skyraider معروف به "اخبار بد".خلبان در تصویر باب آرناو است. تجهیزات داخل هواپیما کلاغ ها تفنگ AK-47 با قنداق تاشو و خشاب کوتاه حمل می کردند.مجلات اضافی نیز در کابین حمل می شد. اما غالبا مسلسل سوئدی k یا CAR-15 را حمل می کردن. اسلحه کمری استاندارد نیروی هوایی ایالات متحده، تپانچه Combat Master 0.38 بود. گاهی اوقات یک نارنجک انداز M79 با نارنجک های دودزا در کیت گنجانده می شد، اگرچه این مورد کمتر رایج بود. هواپیماهای Raven O-1 به راکت‌های علامت‌گذاری 2.75 اینچی متصل به آویزگاه های زیر بال مجهز شدند که نیاز به M79 فضا گیر را از بین برد. به کلاغ ها مدادهای گریس داده می‌شد که اساسا نسخه های اولیه و پاک شونده بودند تا یادداشت‌های خاص عملیات را روی پنجره‌های کابین بنویسند. یک کلاه ایمنی و یک جلیقه نجات نیز به کلاغ ها داده شد. کلاغ ها اغلب تفنگ های تهاجمی مانند آنچه در اینجا نشان داده شده حمل می کردند. ادامه دارد... مترجم SHADAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  7. 1 پسندیده شده
    به نام خدا هزینه واقعی پرواز پرنده های نظامی امریکا گزارشی تازه از سازمان حسابرسی ایالات متحده (GAO) به جزئیات برخی از پرنده های نظامی امریکا پرداخته است، این گزارش از بمب افکن های استراتژیک تا بالگردهای نظامی را بررسی میکند ارتش ایالات متحده بزرگترین و قدرتمندترین ارتش جهان است، ولی این قدرت بدون هزینه های مالی سنگین به دست نمی آید. یک گزارش تازه توسط سازمان حسابرسی دولتی (GAO) ریز هزینه پرواز 47 گونه پرنده های گوناگون نیروی هوایی، نیروی دریایی، تفنگداران دریایی و نیروی زمینی [ارتش] را نشان می دهد. اساسا هرچه هواگرد پیچیده تر باشد، پرواز آن گران تر است و عمر پروازی نیز یکی دیگر از عوامل موثر بر هزینه های عملیاتی است. سازمان حسابرسی دولتی (GAO) یک آژانس دولتی غیر حزبی [بی طرف] است که اطلاعاتی را در اختیار کنگره قرار می دهد، به تازگی گزارش (پایداری سامانه های تسلیحاتی) را منتشر کرده است، گزارشی در مورد هزینه عملیاتی و در دسترس بودن هواپیماهای نظامی ایالات متحده است. هزینه عملیاتی، که GAO آن را به عنوان (( قطعات یدکی ، انبار داری و تعمیر و نگهداری میدانی ، خدمات قراردادی ، پشتیبانی مهندسی ، و پرسنل)) به اضافه ((چیزهای دیگر)) تعریف می‌کند، که در مواقع بسیاری به سختی می‌توان محاسبه کرد. سازمان‌های دولتی، تحلیلگران و پیمانکاران دفاعی مختلف ارقام گوناگونی را بر پایه شاخص های مختلف ارائه می‌دهند. اعداد GAO از معیارهای منسجمی استفاده می کنند، و آنها را برای مقایسه انواع مختلف هواپیماهای در حال خدمت به طور همزمان سودمند می کند. هزینه پرواز هر ساعت هواگرد های نظامی ایالات متحده امریکا جت های جنگنده: پرنده آ-10 ارزان ترین پرنده بال ثابتی است که در سراسر ناوگان پنتاگون پرواز میکند و هزینه پروازی آن تنها 22531 دلار در ساعت است A-10 یک جت قدیمی است و بیشتر مدل های آن در دهه 1980 ساخته شده اند. اگرچه تعمیر هواپیماهای قدیمی گران‌تر است ولی A-10 با استانداردهای امروزی نسبتاً ساده است ، و تعداد زیادی A-10 بازنشسته در "Boneyard" در آریزونای خشک و آفتابی پارک شده‌اند تا برای قطعات رایگان اوراق شوند آ10 های در صف اوراق دو گونه اصلی جنگنده چند منظوره در ناوگان نیروی هوایی و نیروی دریایی نسبتاً مقرون به صرفه هستند. پرواز هر فروند از ناوگان اف 16 های نیروی هوایی 26927 دلار در ساعت هزینه دارد که این هزینه مناسب بیشتر به دلایلی مشابه A-10 می باشد. ناوگان نسبتا جوانتر سوپر هورنت های نیروی دریایی نیز کمابیش بصرفه هستند و هزینه پروازی هر ساعت 30404 دلاری دارند. اف 22 ، پیشرفته و گران به رپتور می رسیم نخستین جنگنده [نه بمب افکن.م] نسل پنجم جهان و بی شک بهترین جت جنگنده در آسمان که هزینه شگفت انگیز پرواز ساعتی 85325 دلار دارد ، این رقم برابر مالیات بر درآمد 14 خانواده امریکایی با درامد سالانه 70784 دلار است که برای نگهداشتن یک اف 22 در یکساعت پرواز است این رقم بالا بهای حفظ قابلیت های پیشرروی هواپیما از جمله قابلیت های پنهانکاری و پیشرانه های کارامد اف 119 است اف 35 هزینه پرواز ساعتی 41986 دلار برای همه مدل ها دارد (مدل A نیروی هوایی ، مدل B تفنگداران دریایی و مدل C نیروی دریایی و تفنگداران دریایی) نیروی هوایی با دردسر جایگزینی هواپیمای اف 16 با هزینه ساعتی 26927 دلار در ساعت با هواپیمایی که 25 درصد هزینه عملیاتی دارد روبرو است که هزینه ها را برای همیشه افزایش می دهد هزینه بیشتر سردرد usaf این مشکلی ویژه است زیرا در ابتدا وعده داده شده بود که اف 35 هزینه ای برابر اف 16 داشته باشد. اکنون نیروی هوایی یا باید شمار کمتری اف 35 خریداری کند یا راهی برای پرداخت هزینه های بالاتر بیابد بمب افکن ها شاید کسی گمان کند که بی 52 با عمر 60 ساله گرانترین بمب افکن برای پرواز است اما سازمان حسابرسی اعلام میکند که هزینه پرواز این قلعه قدیمی تنها 88354 دلار در ساعت است ، این هزینه نسبتا مناسب برای یک هواپیما با هشت موتور قدیمی ، پنج خدمه و توانایی حمل هر دو گونه سلاح اتمی و متعارف (از جمله 12 موشک کروز AGM 158 JASSM) است پیرمرد کاراری نیروی هوایی امریکا بمب افکن تازه تر و پنهانکار بی 2 که متعلق به دهه 80 میلادی است هزینه پرواز ساعتی 150741 دلار دارد. بمب افکن بال متغیر بی 1 لنسر که قدیمی تر [از بی2] و با نگهداری سخت تری است بیش از همه و ساعتی 173014 دلار هزینه پرواز دارد هلیکوپتر ها ناوگان بالگرد نظامی با هزاران هلیکوپتر یک محیط بهم ریخته است ، بالگرد تهاجمی ضد تانک آپاچی تنها 5171 دلار در ساعت هزینه پرواز دارد. شاهین سیاه (بلک هاک) که توانایی جابجایی ده ها سرباز را دارد هزینه پرواز ساعتی 3116 دلار دارد در حالی که پرواز نسخه دریایی آن ساعتی 14555 دلار هزینه دارد (اینکه چرا نسخه دریایی هزینه پروازی 5 برابری دارد مشخص نیست اما seahawk تجهیزاتی را با خود دارد که به آن اجازه می دهد وظایف پیچیده تری از جمله شکار زیردریایی، جنگ ضد سطحی (کشتی) و جنگ الکترومغناطیس را انجام دهد. sea hawk بالگرد وایپر سپاه تغنگداران دریایی هزینه پرواز ساعتی 20642 دلار دارد کمابیش چهاربرابر بیشتر از آپاچی مسلح تر! ، به دلایلی بالگرد هایی که روی آب پرواز میکنند چهار تا پنج برابر گرانتر از بالگردی است که روی خشکی پرواز میکند پرنده های دیگر هواپیماهای نظامی تخصصی بسیار گران هستند. E-3 Sentry که به عنوان یک سیستم رادار پرنده و پایگاه فرماندهی نبرد هوابرد عمل می کند، هزینه پرواز 66126 دلار در ساعت دارد. ناوگان کوچک هواپیماهای شناسایی RC-135 که بر پایه هواپیمای بوئینگ 707 ساخته شده و برای جمع آوری داده های جاسوسی بکار می رود ، هزینه عملیاتی ساعتی 95339 دلار دارد. ناوگان کوچک چهار فروند هواپیمای مرکز ملی عملیات هوابرد E-4B ، هواپیماهای بوئینگ 747-200 که به پست‌های فرماندهی هسته‌ای هوابرد تبدیل شده‌اند، هزینه پرواز خیره‌ کننده 372496 دلار در ساعت یا 103 دلار در ثانیه دارند. گرانترین پرنده در ناوگان پروازی امریکا هزینه خرید برای یک جنگنده ، بمب افکن یا هلیکوپتر تازه آغاز کار است و در واقعیت معمولاً فقط سی درصد هزینه کلی هواپیما است. برخی از خلبانان پروازهایی به ارزش ده ها میلیون دلار را در طول حرفه خود انجام داده اند: یک خلبان F-35 با 800 ساعت در کابین خلبان بیش از 32 میلیون دلار برای مالیات دهندگان هزینه خواهد داشت. بن پایه پ.ن 1 : عدد هزینه پرواز پرنده های دیگر در مقاله ذکر نشده بود برای میلیتاری هدیه به روح شهدای امنیت صلوات
  8. 1 پسندیده شده
    بخش پنجم.... پروانه ها برای مدت طولانی با همکاران لائوسی و یک فرمانده زمینی لائوسی عملیات می کردند. اغلب، یک مترجم در داخل هواپیما برای ترجمه صحبت های بین FAC و خلبانان تایلندی T-28 قرار می‌گرفت. پروانه به یک رادیو FM PRC-25، مجهز بود. در صورت امکان، FAC با مرکز کنترل و فرماندهی میدان نبرد هوابرد (ABCCC) تماس می گرفت و درخواست حملات هواییUSAF(نیروی هوایی ایالات متحده)را می داد. البته این به ندرت انجام می شد زیرا به ندرت ابزاری برای علامت گذاری اهداف مورد نظر برای جت های آمریکایی وجود داشت. نارنجک های دودزا در تلاش برای علامت گذاری اهداف به کار گرفته شدند، اما این روش نادرست ممکن بود باعث یک حادثه برادرکشی(Frandly fire) شود. علاوه بر این، طبق گفته یکی از کلاغ ها(بعدا گفته می‌شود کلاغ ها چه کسانی بودند.مترجم)در اواخر جنگ، این سیستم به درجه بالایی از خلاقیت نیاز داشت: من ضامن روی نارنجک دودزا را می کشیدم ولی دودش سریع تمام میشد،شاید در دو تا سه ثانیه.اگر خیلی بالا بودید،قبل از برخورد با زمین می سوخت و دودش خاموش می‌شد.معمولا برای اینکه آنها نشانگرهای مؤثری باشند،باید پایین می آمدیم.حتی ضامن را کشیدم و نارنجک را در ظرف شیشه‌ای گذاشتم اما وقتی به زمین خورد شکست و دودش تمام شد. پروانه‌ها در عوض به روش قدیمی‌تر یعنی صحبت کردن با هواپیما روی هدف و توصیف مکان‌ها متوسل می‌شدند. این امر مستلزم آن بود که پروانه‌ها در توصیف هدفشان رنگارنگ باشند،(یعنی بیش از حد به جزئیات توجه داشته باشند.مترجم) نقشه ای که توسط پروانه جیم استنفورد بعنوان یک ناظر هوایی خط مقدم مورد استفاده قرار گرفت. اگرچه پروانه‌ها دورتر از مکان نبرد بودند، اما کاملاً از خطر دور نبودند. در 18 می 1966، Andy Guillet و کاپیتانLee.D. Harley. در بالای بخش جنگلی در یک هواپیمای سسنا O-1 مشغول عملیات بودند. O-1 دیگری در همان نزدیکی متوجه حرکت نیروهای دشمن و وسایل نقلیه شد و دو هواپیما شروع به علامت گذاری اهداف برای حملات هوایی کردند. خلبان O-1 دیگر گزارش داد که هارلی و گیلت آخرین بار در حال برخورد با سایبان جنگلی دیده شدند، و خلبانان با وجود عدم دریافت پیام کمک اضطراری، تصور کردند که O-1 توسط آتش زمینی مورد اصابت قرار گرفته و آسیب دیده است. یک عملیات SAR(جستجو و نجات) بلافاصله آغاز شد که در جریان آن یک F-4 سرنگون شد. خدمه آن موفق شدند به بیرون بپرند و از سقوط جان سالم به در بردند. از پروانه به کلاغ(Raven)!! با وجود موفقیت و فداکاری نیروهای پروانه، و علی‌رغم احترامی که در میان نیروهای لائوسی داشتند، پروژه پروانه به‌طور غیر رسمی پایان یافت. در سال 1967، 58th SOW(وینگ ۵۸ عملیات ویژه) توسط ژنرال ویلیام مومیر(Momyer)معاون فرمانده عملیات هوایی در ویتنام، مورد بازدید قرار گرفت. مومیر یک گذشته و میراث بحث برانگیز دارد. او اغلب به داشتن خصومت نژادی نسبت به خلبان های سیاه پوست متهم می شود و اغلب به او نوشتن گزارش نژادپرستانه نسبت داده می شود که توصیه می کند انها از جنگ حذف شوند و به گشت ساحلی اختصاص داده شوند.این یک ادعای نادرست است،فرمانده ارشدتر مومیر یعنی ادوین جی هاوس بود که یادداشت‌های های نامناسب نژادی را در حاشیه گزارش‌های های مومیر نوشت.در حالی که ممکن است مومیر یک نژادپرست نبوده باشد اما، او قطعاً یک نخبه گرا بود. مومیر بعنوان یک ژنرال ۴ ستارهUSAF سرهنگ آدرهولت با لباس پرواز علیرغم شواهد قابل اثبات ، مومیر در مورد نوع هواپیماهای مورد استفاده توسط پروانه ها نظر متفاوتی داشت.او طرفدار نیروی هوایی تمام جت بود و معتقد بود که یک هواپیمای جت برای هر هدفی به تمام معنا برتر است.تفکر مومیر ذهنیتی را نشان می دهد که در شرایط جنگ جهانی دوم شکل گرفته است،اما برای عملیات کوین(ضد شورش)پس از جنگ کاملا نامناسب است.هواپیماهای A-1 Skyraiders و T-28 Trojans و هواپیماهای مختلف دیگر در مسیر هوشی مین عملکرد بسیار موفقی داشتند. هواپیماهای ملخی می‌توانستند برای مدت طولانی‌تری پرسه بزنند، استفاده، آموزش و نگهداری آنها آسان‌تر بود. یک خلبان بی تجربه نیروی هوایی سلطنتی لائوس هیچ شانسی برای یادگیری موفقیت آمیز خلبانی F-100 یا A-37 نداشت. دیدگاه مومیر از نیروی هوایی تمام جت برخلاف نیازها و پیچیدگی‌های عملیات COIN در لائوس بود. سرهنگ آدرهولت در یک T-28، سپتامبر ۱۹۶۷ مومیر با سرهنگ آدرهولت در ناخون فانوم(Nakhon Phanom) ملاقات کرد. آدرهولت عادت داشت در لحظات حساس جاسوسی آمریکا در طول جنگ سرد ظاهر شود.در تامین نیازهای شورشیان تبتی در دهه 1950 و در مقدمه عملیات خلیج خوک ها در اوایل دهه 1960 شرکت داشت. او همچنین نقش مهمی در عملیات مخفی سیا در اندونزی داشته و با C-47 در کشور کره، پرواز کرد و مأموران سیا را در پشت خطوط دشمن قرار داد.حالا او ،به طور ناخواسته یکی از مشهورترین واحدهای هوایی مخفی در تاریخ نیروی هوایی ایالات متحده را بوجود آورد. آدرهولت تلاش کرد تا نقاط ضعف FAC را توضیح دهد، و نشان داد که هواپیمای سسنا O-1 برد کمی برای رسیدن به فراتر از مناطق عملیاتی مورد نیاز شورشیان دارد. همانطور که آدرهولت نقص های سیستم پروانه و اتکا به خلبانان ایر آمریکا را توضیح میداد، به نظر می رسید که مومیر در مورد اینکه این سیستم دقیقاً شامل چه چیزی می شود، گیج شده بود.همانطور که آدرهولت بعدها نقل کرد:: مومیر پرسید:"چه کسی هواپیماهای من را به سمت اهداف هدایت می کند؟" گفتم:من یک دسته از کماندوهای استخدام شده در انجا دارم. مومیر فریاد زد:"چی؟چه کسی با هواپیماها پرواز می کند؟" وقتی مومیر بالا و پایین می پرید، گفتم: خلبان های ایر آمریکا در هواپیماهایشان مومیر گفت:"این کار متوقف خواهد شد".او گفت، این بچه ها هواپیماهای من را هدایت میکنند؟؟ آنها صلاحیت ندارند و خلبان نیستند و من می خواهم این کار متوقف شود."(هیچی!هر چی حضرات صبح تا شب جون کندن تازه بدهکار ژنرال مومیر هم شدن!!مترجم) مومیر به وضوح توجه ای به این واقعیت نداشت که سربازانی، که حضورشان در آسمان او را بسیار خشمگین می کرد، روابط کاری عالی با تیم های زمینی لائوس و رهبری نظامی برقرار کرده بودند. او همچنین اشتباه می کرد زیرا بسیاری از آنها در واقع خلبان بودند.حداقل،به نظر می رسد که آدرهولت توانسته مومیر را در مورد ارزش هواپیمای ملخی برای عملیات کوین(ضد شورش) متقاعد کند. مومیر اصرار داشت که FAC ها باید انحصارا افسران پروازی باشند،"خلبان های داوطلب جت که مهارت های لازم را برای هدایت سایر خلبانان جت به سمت اهداف داشته باشند". پس برنامه اصلاح شده جدید مومیر به طور انحصاری توسط افسران پروازی انجام می شد. شناسه پروانه نیز تغییر کرد.بنابراین کلاغ ها(Ravens) متولد شدند. ادامه دارد.....   مترجم SHADAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  9. 1 پسندیده شده
    سلام ، برادر اصلا یه دونه موتور آر دی 33 هم ، توی بدنه اف 5 جا نمیشه ! اینقدر تغییرات برای خوروندن این موتور به بدنه اف 5 لازمه ، که نیازمند طراحی ، ساخت و جایگزینی کامل بخش عقب هواپیماست ! با توجه به سابقه ساخت صاعقه ها و عدم طراحی درست اضافه کردن سکان عمودی دوم به همون هواپیماها و اون تجربه ناموفق ، نباید در این فکر باشیم که این توانایی تغییرات ساختاری در بدنه اف 5 در صنعت هوایی ما وجود داشته باشه . برای نمونه توجه شما را به ماکت ساخته شده توسط یکی از ماکت سازان کشور ، که برای اثبات و حسن ختامی بر اینگونه شایعات ، یک نمونه ماکت هواپیمای صاعقه را با موتور آر دی 33 هم مقیاس ترکیب نمودند جلب میکنم . نکته جالب توجه اینه که فقط نازل خروجی موتور آر دی 33 به زحمت فراوان با بدنه صاعقه ترکیب شده و محدودیت و ابعاد بدنه اف 5 حتی اجازه نصب یک موتور را هم در حد ماکت سازی ، به ماکت ساز نمیداد . حالا تلفیق کارخانه ای این موتور و بدنه بصورت واقعی که جای خود داره !
  10. 1 پسندیده شده
    Paths Of Glory 1957 فیلمی ضد جنگ و شاهکاری از استنلی کوبریک بزرگ ! پوستر فیلم داستان این فیلم در باره اتفاقاتیست که در زمان جنگ جهانی اول بوقوع میپیوندد و در پس آن خشونت و حماقت نهفته در چنین جنگهایی به تصویر در آمده است و دیدن آن به تمام دوستان میلیتاریست پیشنهاد میگردد . همراه با لینک دانلود فیلم ، لینکهای نقد این فیلم نیز قرار داده شده تا قبل و یا بعد از دیدن این فیلم با خواندن این نقدها به درک بهتری از داستان و نشانه های نهفته در آن برسیم . لینک دانلود فیلم : https://digimovie.vip/paths-of-glory-1957/ لینکهای نقد و بررسی فیلم 1 : https://cinema.gamefa.com/94952/تحلیل-و-نقد-فیلم-paths-of-glory-دلواپسی/ 2 : https://www.1pezeshk.com/archives/2021/12/paths-of-glory-1957.html 3 : https://virgool.io/CineCiao/افتخارهای-یک-راه-نقد-فیلم-راه-های-افتخار-paths-of-glory-قسمت-اول-bpwqvviwdypt
  11. 1 پسندیده شده
    درخواست اوکراین برای حمله با تاسیسات اسلحه سازی ایران میخائیلو پودولیاک، مشاور ارشد ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین با تکرار ادعاهای واهی علیه ایران درباره برنامه تهران برای ارسال تسلیحات بیشتری به روسیه، درخواست مضحکی را مطرح کرد. پودولیاک در پیامی توییتری مدعی شد که «ایران آشکارا اعمال تحریم‌های بین‌المللی را به سخره می‌گیرد» و در ادامه خواستار «تخریب و انحلال کارخانه‌های اسلحه‌سازی» کشورمان شد. کی‌یف در ادعاهایی بی‌اساس تهران را به تامین و ارسال ۱۷۰۰ فروند پهپاد انتحاری موسوم به «شاهد ۱۳۶» برای مسکو متهم کرده و این در حالی است که هم تهران و هم مسکو به دفعات، این اتهامات و ادعاها را قویا تکذیب کرده‌اند. رئیس سرویس اطلاعاتی اوکراین دیروز(جمعه) مدعی شد که روسیه تاکنون حدود ۴۵۰ فروند پهپاد را بر فراز اهداف نظامی و انرژی اوکراین به پرواز درآورده است. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با اشاره به اینکه تهران پیش از جنگ اوکراین، تعداد محدودی پهپاد به مسکو تحویل داده بود، درباره ادعاهای استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین گفت: ما با روسیه همکاری دفاعی داریم، اما سیاست ما در قبال جنگ اوکراین، احترام به تمامیت ارضی این کشور، عدم ارسال سلاح به طرفین درگیر، توقف جنگ و پایان دادن به آوارگی مردم است. لینک از سایت تابناک : https://www.tabnak.ir/fa/news/1156321/درخواست-اوکراین-برای-حمله-با-تاسیسات-اسلحه-سازی-ایرانآماده-شدن-پوتین-برای-جنگ-طولانی-مدت-در-اوکراین-قرار-گرفتن-موشک‌های-اسکندر-و-اس-۴۰۰-روسیه-در-اختیار-ارتش-بلاروس
  12. 1 پسندیده شده
    بخش چهارم.... کماندوهای هوایی و شناسه پروانه!! اولین "کماندوهای هوایی" محصول جنگ جهانی دوم بودند. این برنامه برای اولین بار در سال 1943 در هند فعال و در ابتدا پروژه 9 نامگذاری شد. هدف از آن حمله هوایی به برمه اشغالی ژاپن بود. با اشغال برمه، نیروهای ژاپنی ارتباط تدارکاتی معروف به جاده برمه که ارتش ملی گرای چانگ کای شک در سرزمین اصلی چین را تغذیه می کرد، قطع کردند. عملیات پنجشنبه-مارس۱۹4۴،نیروهای آفریقای غربی در حال سوار شدن به C-47 بریتانیایی P-47 گروه یک تکاور هوایی. با الگوی رنگ امیزی متمایز با بقیه کماندوهای هوایی با استفاده از گلایدرهای آموزشی CG-4A Waco و TG-5، گروه هایی از نیروهای نامنظم موسوم به Chindists را در اعماق خطوط دشمن وارد می کردند. علیرغم موانع و ضررهای عظیم، چیندیست ها پیشروی نیروهای ژاپنی را در برمه متوقف کردند. این عملیات کاملاً موفقیت آمیز بود. ژنرال های ژاپنی در مصاحبه های پس از جنگ اظهار داشتند که "نفوذ نیروی هوابرد به شمال برمه باعث شکست طرح ارتش شد" و عملیات کماندوهای هوایی "در نهایت به یکی از دلایل ترک کامل شمال برمه تبدیل شد". (Chindists که رسما گروهای نفوذ عمقی دوربرد نامیده می شدند،یگان های عملیات ویژه ارتش های بریتانیا و هند بودند که در سال‌های۱۹۴۳-۱۹۴۴ در برمه در جنگ جهانی دوم عملیات می‌کردند.مترجم) گروهی از کماندوهای هوایی در مقابل یک بمب افکن بی ۲۵ میچل،افرادی که در ردیف جلو نشسته‌اند( از چپ به راست):والتر رادویچ،اروید اولسون،جانی آلیسون،فیلیپ کوکران و آر.تی.اسمیت عملیات پمپ اب( Water pump) مفهوم تیم های نفوذ عمقی به وضوح ارزش خود را ثابت کرد. یگان‌های کماندوی هوایی USAF ابتدا تحت چتر عملیاتی با نام پمپ آب در ویتنام مستقر شدند.این عملیات در لائوس دارای سه هدف بود. ۱-توسعه نیروی هوایی لائوس با هواپیماهای کوین( نوعی از هواپیماهای سبک نظامی هستند که برای عملیات ضد شورش،شناسایی و پشتیبانی هوایی از نیروهای زمینی در درگیری های کم شدت طراحی شده اند.مترجم) ۲-متوقف کردن نفوذ نیروهای ویتنامی و پاتت لائو ۳-توسعه قابلیت های جستجو و نجات (SAR) برای نیروهای USAFهنگام بمباران بر فراز لائوس جان ویرن یکی از خلبان های ایر امریکا با خروج کلاه سبزها در سال 1962، ایالات متحده هیچ وسیله ای برای انجام عملیات SAR در لائوس نداشت. این نقش عمدتاً توسط ایر آمریکا و وینگ یکم تکاوران هوایی(ACW) مستقر در اودورن، تایلند انجام شد.علاوه بر این، سیستم توسعه یافته برای حملات توپخانه و نشانه گذاری اهداف بی اثر و ابتدایی بود. افسر CIA ریچارد هولم ویک جنگجوی همونگ در سال ۱۹۶۲ سیگنال های دود توسط نیروهای زمینی لائوس برای شناسایی مواضع نیروهای دوست استفاده شد. یک راهنمای هوایی خط مقدم(FAG) با هواپیما ارتباط برقرار و با خلبانان در مورد اهداف مورد نظر صحبت می‌کرد.هواپیماهای ایر آمریکا گاهی برای کمک به شناسایی اهداف مستقر می شدند. خلبانان تی-28 لائوسی پس از آن حملات یا بمباران خود را انجام می دادند. در چند مورد، خدمه زمینی از پانل ها و فلش های هدف گیری برای نشان دادن جهت مورد نظر برای اجرای اتش استفاده می کردند.اما برای این روش تعدادی محدودیت جدی وجود داشت: ۱-استفاده از سیگنال دود،موقعیت نیروهای دوست را به سربازان دشمن اطلاع میداد. ۲-خط دید مناسب بر فراز جنگل و کوه های لائوس برای خدمه زمینی تقریبا غیر ممکن بود. ۳-ماهیت غیر دقیق این روش ها باعث شد سطح غیر قابل قبولی از آسیب های جانبی به نیروهای دوست وارد شود. ۴-هواپیماهای CIA فاقد سیستم ارتباط رادیویی مناسب برای تماس با تیم های زمینی بودند. از آنجایی که نرخ پروازهای روی HCMT با عملیات بشکه رول و ببر فولادی افزایش یافت، فقدان FAC(سامانه ناظر هوایی خط مقدم) کافی بسیار مشکل ساز شد.پس کماندوهای هوایی فراخوانده شدند تا FAC کافی را با کمک ایر آمریکا که خلبان های آن تجربه قبلی در هدایت اتش توپخانه برای سربازان سلطنتی لائوس داشتند فراهم کنند. این هواپیماها عمدتاً از هواپیماهای تهاجمی T-28 و U-6 Beavers و U-17 و حداقل یک Aero Commander 660 تشکیل شده بود،هواپیماها توسط افسرانی که خود کماندوهای هوایی بودند و به عملیات پمپ آب گمارده شده بودند پرواز می کردند. گروهبان جان ای. اسپایدر وب و گروهبان وین هوک، تحت فرماندهی کاپیتان رابرت تی. باب اشنایدنباخ، روش‌های قدیمی‌تری را که در طول جنگ کره استفاده می‌شد،را بکار گرفتن تا قابلیت‌های FAC نیروهای سلطنتی لائوس و ژنرال وانگ پائو را توسعه دهند. واحدهای زمینی دیگر نیازی به تکیه بر کنترل کننده های غیردقیق و پرهزینه FAG(راهنمای ناظر هوایی خط مقدم) برای علامت گذاری اهداف نداشتند.افسرانی که در طول جنگ کره به نام پشه‌ها شناخته می‌شدند یک شناسه جدید به نام پروانه(Butterfly) بوجود اوردند. واژه پروانه نه از نیروی هوایی ایالات متحده یا سیا، بلکه از دختران بار لائوسی سرچشمه گرفته است!! گروهبان جیمز استنفورد شیوه عجیب و غریبی را که او و همکارانش ابداع کرده بودند، بازگو میکند: *دختران بار به انگلیسی شکسته می پرسیدند:"کجا بودی؟یا کجا می ری؟" به دلیل مسائل امنیتی ما هرگز هیچ برنامه سفری را فاش نکردیم،بنابراین به این شکل پاسخ می دادیم:" ما اینجا بودیم و آنجا بودیم یا ما آنجا بودیم و اینجا بودیم".هرگز نام جایی را بیان نمی کردیم.پس دختر بار می گفت شما پسران مثل یک پروانه به اطراف می چرخید.ای پسر پروانه ای!!! در ژوئیه 1965 یک تیم پروانه متشکل از کاپیتان جان تیگ و گروهبان استنلی مونی به ژنرال وانگ پائو اختصاص داده شد. تیگ و مونی به همراه یک عامل سیا به نام تونی پو اهدافی را در دشت کوزه ها(Jars) از داخل هلیکوپتر ایر آمریکا انتخاب کردند.تیگ(به نام چروکی)دارای چندین ویژگی متمایز نظامی است.او اولین کسی بود که از AR-15 و نارنجک انداز متصل به تفنگ در نبرد استفاده کرد.همچنین لائوسی ها و سفارت ایالات متحده در وینتیان(پایتخت لائوس) به او اعتماد زیادی داشتند. او میگوید:: «زمانی که من حملات هوایی را هدایت می‌کردم، کلاس درسی نبود که به ما بگوید شما این کار یا آن کار را انجام دهید. من به همراه وانگ پائو در برخی موارد اهدافی را انتخاب کردیم.اینها نباید توسط سفیر سالیوان تأیید می شد» اما در برخی موارد من آنها را انتخاب کردم. کاپیتان Teague همراه با سربازان لائوس ادامه دارد.. مترجم SHADAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  13. 1 پسندیده شده
    به نام خدا JSC Spectator پهپاد جاسوسی – نظارت – شناسایی [2014] Spectator سامانه هواپیمایی بدون سرنشین جاسوسی نظارت شناسایی با منشا اکراینی برای تمام شرایط آب و هوایی است. این هواپیما یک پهپاد غیر مسلح است که با تطبیق پذیری ذاتی خود در بخش های نظامی، تجاری و صنعتی نقش های مختلفی مانند مراقبت مرزی، جستجو و نجات (SAR)، نظارت کلی، گشت دریایی و موارد مشابه را به عهده می گیرد. این پهپاد توسط Politeko Aero LLC به همراه موسسه پلی تکنیک کیف و کارخانه تعمیر هواپیمای Chuguev توسعه داده شده و اولین پرواز آن در سال 2014 ثبت شد. ساخت آن تحت برند استارت آپی JSC Meridian انجام می شود. Spectator (و به طور خاص نسخه Spectator-M) به طور فعال در خدمت نیرو های مسلح اکراین (نیروی هوایی اکراین) و همچنین خدمات مرزی این کشور قرار دارد. تا کنون این کشور ناوگانی از حدود 60 فروند از این پهپاد را به خدمت گرفته است. این پهپاد طراحی کاملا مرسوم و سنتی دارد که حول مرکز یک بدنه باریک و گرد با کناره های صاف قرار می گیرد. بال های اصلی روی شانه و درست بالای مرکز بدنه نصب شده اند، و هرکدام به یک بالک انتهایی ختم می شوند. واحد دم از یک باله عمودی به همراه باله های افقی در پایین آن تشکیل می شود. یک ملخ 2 پره در دماغه بدنه قرار دارد و توسط یک موتور داخلی به چرخش در می آید. همانند دیگر پهپاد های این کلاس، Spectator به یک مجموعه اپتیکی مجهز است و می توان با اعمال تغییراتی حسگر ها و تصویر ساز هایی متناسب با نیاز های ماموریتی روی آن نصب کرد. طول این پهپاد 1.3 متر است، فاصله نوک بال های آن از هم به 3 متر می رسد و حداکثر وزن برخاست آن 5.5 کیلوگرم است. حداکثر سرعت Spectator به 120 کیلومتر بر ساعت می رسد، تا ارتفاع 2000 متری بالا می رود و 15 کیلومتر برد عملیاتی دارد. نسخه تولیدی اولیه Spectator نام داشت که در سال 2014 به وجود آمد. نسل بعدی آن با نام Spectator-M مقداری بزرگ‌تر بود و اصلاحاتی در آن انجام شده بود که در پایان همان سال معرفی شد. قدرت و ابعاد افزایش یافته امکان حمل محموله های بزرگ‌تر را می داد. Spectator-M1 به عنوان نسل سوم و با وزنی سبک‌تر تجهیزات تصویر برداری حرارتی را حمل می کند، سامانه بازیابی آن بهبود یافته و برد آن افزایش یافته است. این مدل در طول سال 2019 رونمایی شد و به طور رمی در سال 2020 به خدمت ارتش اکراین در آمد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2014 - وضعیت: تحت خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 60 - سازنده: JAS Meridian - اکراین - کشورهای استفاده کننده: اکراین - نقش: پشتیبانی هوایی نزدیک (توسعه داده شده برای عملیات در نزدیکی عناصر فعال زمینی دشمن توسط انواعی از مهمات هوا به زمین)، جستجو و نجات (توانایی مکان یابی و خارج کردن افراد از مکان های پرخطر مثل خلبان سقوط کرده در دریا)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 1.3 متر - طول بال ها: 3 متر - حداکثر وزن برخاست: 5 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور که یک ملخ 2 پره واقع در دماغه را می چرخاند - حداکثر سرعت: 120 کیلومتر بر ساعت - سرعت کروز: 90 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 2000 متر - برد: 15 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. تجهیزات ماموریتی مربوط به نقش ISR منبع
  14. 1 پسندیده شده
    ایران به زودی می تواند 64 جنگنده سوخو 35 را با قرارداد 5 میلیارد دلاری بخرد با تقویت روابط دفاعی ایران و روسیه و استفاده فعال روسیه از پهپادهای ایرانی در نبرد در اوکراین، تعداد بسیاری از منابع اشاره به احتمال دستیابی ایران به 64 جنگنده سوخو-35 روسی تحت یک قرارداد بزرگ کرده اند. سرلشکر حمید واحدی، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، روز 13 شهریور اعلام کرد که این سرویس در حال بررسی خرید Su-35 است که اعداد و ارقام آن هنوز تایید نشده است. گمانه زنی هایی مبنی بر ساخت حدود 22 فروند سوخو 35 برای مصر وجود داشت که به دلیل تهدید تحریم علیه قاهره، این معامله به حالت تعلیق درآمده است. این هواپیماها می‌توانند به سرعت ناوگان ایران را تجهیز کند، اگرچه مشخص نیست که آیا بعد از آن واحدهای Su-35 بیشتری در نظر گرفته می‌شوند یا خیر. گمانه‌زنی‌های از منابع غربی وجود دارد مبنی بر اینکه روسیه می‌تواند این جنگنده‌ها را با پهپادهای ایرانی مبادله کند، پیش‌بینی می‌شود که روسیه تا اوایل اکتبر بیش از 1000 فروند پهپاد دریافت کند و در آینده هم تعداد بیشتری از آن‌ها را دریافت کند. این معامله به بخش دفاعی هر دو کشور اجازه می‌دهد تا نقاط قوت خود را تکمیل و هم افزایی کنند. Su-30SM (بالا) و Su-35 صادرات 64 فروند Su-35 یک موهبت بزرگ برای بخش دفاعی روسیه خواهد بود و می‌تواند جبران کاهش تولید فعلی برای نیروی هوایی روسیه باشد، زیرا سفارشات داخلی اخیر عمدتاً برای جلوگیری از بسته شدن خطوط تولید انجام شده است. بدتر شدن روابط با غرب و در نتیجه تشدید استفاده قدرت‌های غربی از اجبار برای تهدید مشتریان احتمالی تجهیزات روسی مانند اندونزی و مصر، عاملی کلیدی برای جلوگیری از فروش بیشتر و رقابت با Su-30SM که بسیاری از قابلیت های مشابه را با هزینه بسیار کمتر ارائه می دهد بود. مانع اصلی خرید ایران، هزینه حدود 1 میلیارد دلار برای هر دوازده هواپیما میباشد که ایران می تواند با درآمدهای حاصل از فروش هواپیماهای بدون سرنشین به روسیه این هزینه را کم کند. انتظار می رود خرید 64 هواپیما تقریباً 5 میلیارد دلار هزینه داشته باشد، اگرچه هزینه و مقدار پهپادهای صادر شده به روسیه نامشخص است. Su-57 و Su-35 امکان سفارشات بعدی ایران برای Su-35 پس از تحویل اولیه نیز قابل رد نیست و به این کشور اجازه می دهد ناوگان قدیمی F-4 و F-5 خود را که در دهه 1970 خریداری کرده بودند و همچنین Su-24 و Mirage F1 جایگزین کند .جت هایی که در اوایل دهه 1990 به دست آمد. با این حال، دوام Su-35 برای دفاع از ایران زیر سوال است، زیرا همسایگان از جمله اسرائیل و روسیه در حال تلاش برای به کارگیری جنگنده‌های رادارگریز نسل پنجم بیشتری مانند F-35 و Su-57 هستند. که در رقابت با آنها انتظار می رود که Su-35 قدیمی به عنوان یک جنگنده "نسل 4++" منسوخ شود . ________________________________ ترجمه از mehdipersian برای میلیتاری ________________________________ منبع با تلخیص: https://militarywatchmagazine.com/article/iran-64-su35-10billion-deal-russia
  15. 1 پسندیده شده
    با سلام و احترام ساخت و ساز سازه هایی جدید در مهرآباد هم در تصاویر ماهواره ای رویت شده بود که دقیقا از فصل بهار آغاز شده بود و بسیار بحث برانگیز و مورد مناقشه کاربران قرارگرفت شاید الان کمی بهتر اوضاع و ابعاد روشن شده باشد
  16. 1 پسندیده شده
    با وجود ضعف روس ها در رادار پرنده ها شاید نشه روی این مورد چندان حساب کرد ولی پرنده های ترابری هم از نیازهای ما هست. هرچند انتخاب محدود هست ولی به نظرم تنها گزینه مون هست فعلا روسیه.
  17. 1 پسندیده شده
    ما ادم این کار ها نیستیم.این روش ها بلدی می خواد که ما ادمش نیستیم.
  18. 1 پسندیده شده
    عرض بنده این است که چرا ما عبور کنیم و به ان طرف برویم نمیشود بچه خودش به آغوش پدر بازگردد ! میشود از میانبرهای سیاسی و مذهبی و... عبورکرد
  19. 1 پسندیده شده
    چرا لباسها و کلاه ها انقدر نامرتب هستن؟ بیشتر شبیه نیروهای بسیج هستن تا نیروی دوره دیده
  20. 1 پسندیده شده
    تصاویر از تجهیزات و نیروهای سپاه برای رزمایش:
  21. 1 پسندیده شده
    پرتاب چف و فلیر از کبرا های بروز شده و حضور تانک کرار
  22. 1 پسندیده شده
  23. 1 پسندیده شده
    بنظر من این جنگنده اگر بروزرسانی بشه فوق العاده میشه بسیار کارآمد و کاربردی هست
  24. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان   ضمن تشکر از دوست عزیز جناب desethawk   حقیقتا" دنیای موتورسیکلتهای نظامی ، دنیایی است بسیار بزرگ و در عین حال فراموش شده که تا کنون کسی به نقش بزرگ آنها در تغییر سرنوشت نبردها نپرداخته است . با این حال ، تصاویر زیر شاید گوشه ای از این غبار را از روی این وسیله موثر نظامی بزداید :       موتور سیکلت  آمبولانس ارتش ایالات متحده ، جبهه غربی ، نوامبر 1917     سپاه موتور سیکلت سوار ارتش ایالات متحده رژه نظامی ، واشنگتن     موتور سیکلت هارلی دیویدسون ، ارتش ایالات متحده ، قبل از حمله به ستون نظامی پانچو ویلا ، مکزیک ، 1915     ورود نخستین واحد موتور سیکلت سوار ارتش ایالات متحده به برلین ، نوامبر 1918     یکدستگاه موتور هارلی دیویدسون ، مدل 1916 ، مسلح به یک قبضه تیربار در جریان یک رزمایش ، اوایل سال 1916
  25. -1 پسندیده شده
    در این قضیه کم کاری های مشخص دست و پای ما رو بست و زدن عین الاسد رو به بالاترین انتخاب ممکن و بهینه رسوند در حالی که انتخاب های بیشتری هم بود ولی مقدورات ما در اون حد نبود ضعف مفرط در برتری هوایی سبب شد که دست ما در حملات بیشتر و کوبنده تر بسته شود چیزی که سبب شد ما نتونیم حمله اول را شدید تر اجرا کنیم برتری هوایی دشمن بود که ما رو به چالش جدی میکشوند اگر برتری هوایی رو بصورت قاطع داشتیم، مسلما علاوه بر پایگاه های امریکا در عراق، پایگاه سنتکام و فرمانده سنتکام رو میزدیم یا حتی بالاتر نکته دوم، بزرگی شخصیت حاج قاسم به قدری بود که هر هدفی کوچیک کردن ایشان بود و تنها هدفی ارزش داشت پیچاندن طومار اسرائیل بود و اخراج امریکا از منطقه بطور کامل از سمتی چنین خواستی پشتوانه و تلاش قبلی رو میطلبه که دوستان کم کاری هاشون این جور شرایط دست ما رو میبنده