برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 11 دی 1401 در پست ها
-
2 پسندیده شدهبسم ا... خوب هست ... این یعنی توجه به لایه های عمیق تر جامعه و هدف گذاری دقیق تر تصویر سازی قابل قبولی هم دارد در حوزه تجهیزات نظامی
-
2 پسندیده شدهمیل-26 نیم رُخی از هرکول شرقی تعجب نکنید ... قرار نیست در مورد هواگرد ترابری تاکتیکی سی-130 صحبت کنیم ، سخت افزاری که به استخوان بندی ترابری نظامی و غیرنظامی بخش قابل توجهی از کشورها تبدیل شده و هنوز هم در خدمت قرار دارد . درواقع ، صحبت از بزرگترین بالگرد عملیاتی دنیاست که میتواند در بسیاری از داده های مربوط به ترابری نظامی –غیرنظامی با محصول آمریکایی رقابت کند . میل-26 یکی از جالب توجه ترین محصولات شرکت مشهور میل روسیه محسوب می شود که اگر در کنار هواگرد بوئینگ 737 قرار گیرد ، درازای بیشتری را شاهد خواهید بود در حالی که دهانه بال آن نیز حدود 4 متر بزرگتر از این هواگرد غیرنظامی است . مقایسه ابعاد میل-26 و سی-130 ( تصویر سمت راست ) و ابعاد بوئینگ-737 - میل-26 روسها ، عادت کردند که همه چیز را در ابعاد غول آسا تولید کنند این روند شاید بدلیل نیازهای خاص آنها و احتمالا جبران عقب ماندگی های خاص در مقایسه با بالگردهای غربی است برخی مورخین صنعت بالگردی نیز معتقدند که میل-26 به نوعی یک مورچه پرنده است ( بدلیل وجود قابلیت حمل باری هم وزن خود بالگرد ) و این نه تنها در حوزه بلند کردن آن ، بلکه توان قابل توجه حمل آن تا بردی برابر 800 کیلومتر از مبداء را نیز شامل می شود . این بالگرد که درمیانه دهه هفتاد میلادی کار طراحی اولیه آن آغاز شد ، هنوز با یکسری تغییرات در خط تولید قرار دارد و ماموریتهای متنوعی شامل حمل و نقل نظامی ، عملیات شهری ، جرثقیل پرنده و امداد پزشکی را نیز برعهده گرفته و اجرا می کند . راست : اولین خدمه مونث بالگرد میل-26 / از راست به چپ : آی.ای. کوپتس ( نفر دوم از چپ ) ،کمک خلبان وی . وولکووا ، ناوبر تی. آفاناسییوا ، مهندس پرواز ال . کوشل چپ : آی.ای. کوپتس به همراه جی .آر قاراپتیان و وی .ای . ایزاکاسن- الیزاورف در زمان طی دوره آموزش آناتولی دمیانویچ گریشنگو ( راست ) : خلبان برجسته دفتر طراحی okb میل بعلت اجرای سورتی های متعدد بر فراز راکتور و دریافت میران اشعه ای به اندازه 500 رونتگن ، نزدیک به دوسال بعد از دنیا رفت یورگن ( گورکن ) ریبانوریچ قاراپتیان ( سمت چپ ) ، خلبان برجسته دفتر طراحی okb میل اتحاد جماهیر شوروی سابق ،به همراه خلبان یکم ، یورگن چاپیوف ، ماموریت پیدا کرد تا یک صفحه فولادی عظیم را با یکفروند بالگرد میل-26 اسلینگ گرده و روی هسته راکتور قرار بدهد ، با وجود مجهز بودن بالگرد وی به صفحات زرهی ضخیم برای جلوگیری از آثار مضره فوران شده از هسته راکتور ، بدلیل قرارگیری جایگاه استقرار وی در بالگرد و قرار گرفتن بیش از حد در معرض تشعشات در میانه دهه 90 از دنیا رفت . مختصری در خصوص تاریخچه طراحی میل-26 طراحی بالگرد میل-26 در میانه دهه هفتاد میلادی ، بعنوان جایگزین برحق بالگرد فوق سنگین میل-6 در دستور کار شرکت میل شوروی سابق قرار گرفت تا به نوعی بطور همزمان نیازهای بخش غیرنظامی شوروی سابق ( بدلیل مساحت بسیار بالای جغرافیایی ) و همچنین نیازمندی های ارتش شوروی را در رسته های مختلف برآورده سازد . بدین ترتیب براساس الزاماتی که به دفتر طراحی شرکت میل ابلاغ شد ، بالگرد جدید می بایست محموله هایی در رده وزنی 20 تن را در بردی برابر 500 کیلومتر و در ارتفاعی بیشتر از 1000 متر از سطح دریا با خود حمل کند . این بالگرد جدید که شناسه میل-26 ( محصول شماره 90 ) را دریافت نمود پس از مدتها بحث و بررسی در دسامبر 1971 تایید شد . پس از طی مراحل اولیه ، ساخت اولین نمونه میل-26 در سال 1972 آغاز گردید و پس از 3 سال در سال 1977 نخستین نمونه آن به پرواز در آمد و تنها در عرض چند سال سری اول آن به ارتش شوروی سابق تحویل داده شد . مجموعه شفت موتور بالگرد میل-26 به ابعاد دهلیز پیشرانه دی -136 و تکنسین های فنی دقت کنید نسخه غیرنظامی گونه غیرنظامی بالگرد میل -26 که با پسوند T نیز شناخته می شود ، از 12 ژانویه 1985 در خط تولید قرار گرفت . با این حال بدلیل نیازهای متفاوت ،سامانه های ناوبری آن با نمونه نظامی مقداری متفاوت بود ولی تجهیزات حمل بارخارجی آن به شکل قابل توجهی گسترش پیدا نمود تا نیازهای آتی را برآورده سازد . درواقع امر ، این سامانه های به اندازه ای قابل اطمینان بودند که می توانستند یک کانتینر دریایی استاندارد را بدون نیاز به تجهیزات اضافی و تنها با اتکاء به سامانه های استاندارد بالگرد ، بلند نموده و به مقصد برساند ، در حالی که خلبان میتوانست با سرعتی در حدود 200 کیلومتر درساعت و با صرفه جویی 30 درصدی در مصرف سوخت ، این نوع بارها را با خود حمل کند . توان حمل بار این بالگرد در همان آغاز عملیات پروازی و قبل از تحویل به ارتش یا آئروفلوت ( خط هوایی اتحاد شوروی و روسیه ) عیان شد . توانایی میل-26 در حوزه اجرای ماموریتهای اطفاء حریق بعنوان مثال در 4 فوریه 1982 ، خدمه این بالگرد موفق شدند یک محوله 25 تنی را تا ارتفاع 4060 متری بلند نماید . این در حالی بود که رکورد قبلی پرواز در یک مسیر بسته که پیش از این درسال 1967 توسط بالگرد میل-8 ثبت شده بود ( مسیر مسکو-ورونژ- کویبیشف – مسکو به طول 2000 کیلومتر و با سرعت متوسط 279 کیلومتردر ساعت ) را نیز جابه جا نمود و بهبود داد . ارابه فرود بخش دماغه و دماغه میل-26 این بالگرد در سال 1986 به خط هوایی شوروی تحویل داده شد و سری نخست خدمه که از مدارس هوانوردی در روستوف و کرمنچوگ آموزش دیده بودند ، برای عملیات با آن وارد خط پرواز شدند . این دو مرکز تا سال 1989 صدها خلبان و تکنسین پروازی را آموزش داده و به ارتش و نهادهای غیرنظامی اعزام نموده بود . راست : محل استقرار و دید کاربر جرثقیل میل-26 وسط : خلبان - خلبان /کاربر چپ : محل استقرار و دید کاربر جرثقیل میل-26 مورچه کارگر روسی بخش مرکزی بالگرد میل -26 برای حمل بارداخلی طراحی شده که با درازایی در حدود 12.1 متر ( و با باز شدن بخش رمپ بارگیری در حدود 15 متر ) ، عرض حدود 3/2 متر و ارتفاع 2/95 تا 3.1 متر امکان حمل تجهیزات مختلف از جمله سخت افزارهای نظامی تا 20 تن را بوجود آورده است . درارتش شوروی سابق و روسیه امروز ، میل-26 های فعال میتوانند یک خودروی رزمی پیاده نظام ، یک قبضه هویتزر خودکششی و یا حتی یک خودروی شناسایی –رزمی را با خود حمل کنند که از طریق رمپ بارگیری عقب که به شکل هیدرولیکی بازو بسته می شود توانایی ورود و خروج را بدست می آورد . راست : بخش تحتانی محفظه بار میل-26 چپ : سامانه جابه جایی بار در داخل دهلیز حمل بار میل-26 در نسخه حمل پیاده نظام ، بالگرد میل-26 میتواند 82 سرباز یا 68 نیروی چترباز را با تجهیزات کامل حمل نماید و در گونه آمبولانس هوایی با نصب تخت ، توان جابه جایی 60 مجروح نیز برای آن بوجود می آید . اما در گونه غیرنظامی ، محموله هایی با حداکثر وزن 20 تن روی ردیفی از ریل های ویژه قرار می گیرد . محفظه بار میل-26 علاوه بر حمل سرباز یا تجهیزات جنگی ، امکان منطبق شدن با مخازن سوخت اضافی را دارد که برد پیمایش آن را افزون تر نموده ،در حالی که بطور همزمان میتوان تجهیزات اضافی نظیر تثبیت کننده برای بارهای خاص یا سامانه های بالا بردن محموله های سنگین از روی زمین و ... را درآن نصب نمود . مخازن سوخت اضافی میل-26 در بخش دهلیز حمل بار و به شکل جدا شده طراحی میل-26 به گونه ای صورت گرفته که وقتی برای مقاصد غیرنظامی استفاده می شود ، می توان شاهد حمل بارهای خارجی ( اسلینگ ) قابل توجه با آن بود . بعنوان مثال یکی از اولین نمونه های حمل بارهای خارجی بزرگ ، جابه جایی یکفروند هواگرد توپولف-124 از فرودگاه چکالوفسکی به مقصد مورد نظر درسال 1986 بود . دوسال بعد یعنی درسال 1988 یکفروند میل-26 تی موفق شد یک فروند بالگرد میل-8 را که در ارتفاع 3100 متری مجبور به فرود اضطراری شده بود را بطور کامل بلند کرده و به تفلیس ( ارمنستان ) منتقل نماید . علاوه براین ، حمل یکفروند هواگرد آبخاکی برییف-12 که در تاگانروگ مبادرت به فرود اضطراری نموده بود نیز در کارنامه این فوق سنگین روسی قرار دارد . در خارج از روسیه نیز ، عملیات بازآوری یک فروند بمب افکن "بوستون" نیروی هوایی ایالات متحده که در سالهای جنگ دوم جهانی ، در گینه نو ساقط شده و در وضعیت به نسبت مطلوبی قرار داشت ، نیز توسط این بالگرد انجام گرفت . پره ها ( تیغه ) اصلی و دُم میل-26 کابین خلبان میل-26 محل استقرار خدمه و مهندسین پرواز میل-26 در بخش جلویی این بالگرد قرار دارد که خلیان یکم و فرمانده پرواز در سمت چپ ، کمک خلبان در سمت راست ، ناوبر و مهندس پرواز نیز در طرفین کابین قرار می گیرند ، در حالی که در زمان های اضطراری ، امکان حضور خدمه پنجمی نیز پیش بینی شده است ( مکانیک پرواز ) کابین میل-26 و ادوات پروازی طبق طرح استاندارد روسی ،کابین با رنگ فیروزه ای رنگ شده که گفته میشود نقش قابل توجهی در کاهش استرس ناشی از پرواز در خلبان می شود درطرفین کابین ، دریچه هایی تعبیه شده که اگر بالگرد مجبور به فرود اضطراری شد ، امکان فرار سریع خدمه وجود داشته باشد ( در نسخه نظامی این بخش به صفحات زرهی نیز مجهز می شود ) سامانه های الکترونیکی و ناوبری میل-26 نیز شامل سامانه ترکیبی Гребень-2 و واحد کنترل پرواز PKP-77M ، سامانه ناوبری رادیویی Veer-M ، ارتفاع سنج رادیویی ، قطب نمایی رادیویی خودکار و داپلر است . قهرمان سنگین وزن نظامی و غیرنظامی میل-26 از سال 1988 تا امروز ، به تقریب در حمل بارهای فوق سنگین و عملیات هوایی رقیبی به خود ندیده عملکرد این بالگردها در چرنوبیل و جابه جایی های غول آسا بخوبی قابل مشاهده است سرعت سنج و زاویه سنج میل-26 نیز از نوع PKV-26-1 ، خلبان خودکار چهارکاناله VUAP-1 ، سامانه پایش مسیر و همچنین سامانه کنترل بارخارجی از زیرسامانه های این بالگرد محسوب می شود . علاوه براین ، سامانه های هواشناسی ، مخابرات دوربرد ، سامانه تلویزیونی برای بررسی برخط محموله خارجی در ردیف تجهیزات استاندارد این بالگرد قرار دارد . 22 هزار اسب بخار قدرت پیشرانش و 120 متر تیغه (پره) قدرت پیشرانش بالگرد میل-26 از دو دستگاه پیشرانه توبوشفت دی-136 تامین می شود که توسط شرکت زاپوروژنیه موتور سیچ طراحی وساخته شده و مجموعا می تواند قدرتی در حدود 22000 اسب بخار را تولید کند . این پیشرانه ها به خلبان توانایی لازم برای بالا بردن یک خودروی 28 تنی ، 12 تن سوخت یا 20 تن بار را تا ارتفاع 6500 متری و دریک برد 800 کیلومتر ( در حداکثر توان حمل بار ) میدهد . پیشرانه های دی-136 به شکل متوسط در 60 دقیقه چیزی در حدود 3100 کیلوگرم سوخت مصرف می کند و هزینه پرواز آن در یکساعت حدود 600 هزار روبل است . این موتور به یک مجموعه هشت تایی از تیغه هایی به طول 16 متر متصل است . خط تولید میل-26 از سال 1988 تا امروز حدودی 310 فروند نمونه های نظامی و غیرنظامی را به مشتریان متنوعی تحویل داده که بزرگترین کاربر آن یک شرکت روسی با 25 فروند بالگرد است . درب و رمپ بارگیری میل -26 پی نوشت : 1- ادامه دارد ... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهرزم در جنگل تصاویری از تمرینهای تیپ نوهد یا همان کلاهسبزهای ارتش
-
2 پسندیده شدهسیستم راکت انداز BM-11 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصویر بالا متعلق به سیستم راکت انداز BM-11 ساخت کره شمالی است که در خدمت نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. این سیستم های راکت انداز در زمان جنگ ایران عراق به تعداد نامشخص از کره شمالی خریداری شد. این راکت انداز 122 میلیمتری دارای دو لانچر 15 تیوپی ( در مجموع لانچر 30 تیوپ دارد) است. این سیستم راکت اندازه کره شمالی میتواند راکت های 122 میلیمتری مانند نسخه های چینی و روسی را نیز شلیک کند. نسخه تحویل داده شده به ایران بر روی نسخه کپی شده کشنده ایسوزو ژاپن مدل HTS12G سوار شده است. بعدها ایران با الگو برداری از سیستم راکت انداز BM-11 کره شمالی سیستم راکت انداز HM-20 (122م.م) را معرفی کرد. البته نسخه ایرانی در مجموع 40 تیوپی است. سیستم راکت انداز BM-11 سپاه در زمان جنگ ایران و عراق سیستم راکت انداز BM-11 سپاه در طول رژه سالهای گذشته سیستم راکت انداز HM-20 که بر روی کشنده المانی MAN FX2000سوار است
-
2 پسندیده شدهدر تصاویر جدید الوند متوجه شئی بر روی پل فرماندهی شدم که با فلش مشخص کردم ! طی بررسی تصاویر آرشیو متوجه شدم که البرز هم دارای شئی مشابه ای هست ( تصویر برای تیر 95 ) به غیر این مورد ، تصاویر جدید الوند نکته دیگری هم دارد و آن تجهیز این ناو به به سامانه اپتیکی مشابه نمونه مورد استفاده در پروژه سینا هست ! در جلوی اپتیک هم مجموعه دیگری قرار دارد ! از قراری محل نصب اپتیک در از ابتدا ساخت کلاس الوند ، محل دیدبانی و نظارت بوده ( البته با تجهیزات آن زمان ) ! با این حال با نصب اپتیک در این محل ، محدوده جلوی ناو نقطه کور محسوب می شود ، این سامانه بلطبع باید در جایی نصب می شد که دید فراگیر تری برای ناو فراهم بکند ! البته این سامانه برای هدایت تسلیحاتی مثل توپ ها هم بکار می رود ! ممکن هست این سامانه برای هدایت توپ 35 م م باشد ؟!
-
1 پسندیده شدهسلام به همه عکس اول :خدایا شکرت و یه عالمه اشک ذوق.کلاه دستکش ماسک سلاح تمیز یه دست .خدایا من خوابم یا بیدار عکس دوم: اگر تجهیزاتش کامل بود بهترین عکس نظامی تاریخ می شد. عکس سوم : این چرا با بقیه مهاجر ها فرق داره.؟
-
1 پسندیده شدهتانک اتمی!!! سنتوریون استرالیایی مارک ۵/۱ در ویتنام سنتوریون 169041 احتمالاً تنها تانک در تاریخ است که توسط یک انفجار اتمی مورد اصابت قرار گرفته و نه تنها زنده مانده است، بلکه پس از آن در میدان نبرد جنگیده است. این تانک قدیمی برای مبارزه با آلمانی ها در جنگ جهانی دوم طراحی شده بود، اما نشان داد که توانایی ایستادن در برابر بمب هسته ای را نیز دارد!! این سنتوریون خاص از فاصله 400 متری در منطقه ای در استرالیا در معرض بمب هسته ای 10 کیلوتنی قرار گرفت. خدمه آزمایش به انتظار یافتن قطعاتی از چیزی که زمانی یک سنتوریون بود، بازگشتند، اما آنها از دیدن یک تانک که هنوز کار میکرد شوکه شدند . ویژگی منحصر به فرد سنتوریون 169041 که زنده ماندن در طول آزمایش اتمی بود در نام مستعار آن منعکس شد:تانک اتمی سنتوریون ۱۶۹۰۴۱ منتظر در محل آزمایش.بمب در یک برج ۴۰۰ متر جلوتر قرار داشت. اما تانک اتمی نه تنها زنده ماند، بلکه رشد کرد . به خدمت خود ادامه داد، تعمیرات اساسی شد و سپس به نبرد در ویتنام همراه با نیروهای استرالیایی فرستاده شد. در حالی که در آنجا توسط یک آر پی جی مورد اصابت قرار گرفت و سپس، در نهایت، در دهه 1970 بازنشسته شد. آزمایش های هسته ای ایالات متحده آمریکا اولین و تنها کشوری بود که تا به حال از سلاح های هسته ای در جنگ استفاده کرده است. او توانست این کار را از طریق پروژه عظیم منهتن انجام دهد که در آن برخی از باهوش ترین مغزهای سیاره زمین با هم کار کردند تا معمای اتمی را حل کنند. قبل از جنگ جهانی دوم، بریتانیا در این تحقیقات در از ایالات متحده جلوتر بود، اما برنامه تسلیحات اتمی بریتانیا، با نام رمز آلیاژ لوله، در سال 1943 در پروژه منهتن جذب شد. پس از جنگ، دولت بریتانیا به طور کامل انتظار داشت که این همکاری ادامه یابد، اما به طور ناگهانی توسط کنگره ایالات متحده در سال 1946 با قانون مک ماهون این همکاری خاتمه یافت. این قانون اساساً نزدیکترین متحدان ایالات متحده از جمله بریتانیا را از دسترسی به تحقیقات هسته ای خود محروم کرد. بمب های اتمی که بر هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد برای همیشه چهره جنگ و سیاست جهانی را تعقییر داد. به دنبال آن، انگلیسی ها عمدتاً به دلیل ترس از دست دادن موقعیت خود به عنوان یک قدرت بزرگ، تصمیم گرفتند سلاح های هسته ای خود را توسعه دهند. آنها همچنین فکر می کردند که اگر سلاح های هسته ای خود را تولید کنند، ایالات متحده اشتراک گذاری تحقیقات را از سر خواهد گرفت. از آنجایی که آزمایشهای تسلیحاتی مورد نیاز بود، دولت به دنبال انجام این آزمایشها در استرالیای دوردست و وسیع بود. استرالیا در آن زمان در حال بررسی دستیابی به تسلیحات هستهای برای خود بود، بنابراین وینستون چرچیل، نخستوزیر بریتانیا، به دنبال مجوز برای آزمایش فنآوری هستهای بود. یک سری آزمایش بین سالهای 1952 و 1957 انجام شد. یک مکان دور افتاده با نام Emu Field در استرالیای جنوبی برای سری دوم آزمایش های تسلیحات هسته ای انتخاب شد که با کد 1 Totemنامگذاری گشت. علاوه بر آزمایش بمبهای اتمی، هر دو دولت تصمیم گرفتند که قطعات مختلف تجهیزات نظامی را در معرض اثرات انفجار و تشعشع قرار دهند، همانطور که معمولاً در چنین آزمایشهایی دیده میشود،عمدتاً از تجهیزات فرسوده برای کاهش هزینه ها استفاده می شود، اما از آنجایی که بقای تانک های جنگی در هنگام انفجارهای اتمی یک اولویت مهم بود، تصمیم گرفته شد که یک تانک کاملاً جدید سنتوریون برای اولین آزمایش توتم استفاده شود. بر این اساس، به ارتش استرالیا دستور داده شد تا یک تانک سنتوریون آماده کند و آن را به Emu Field منتقل کند. تانک اتمی شماره سنتوریون 169041 (شماره سریال بریتانیایی 06BA16) در سال 1951 در بارنبو، بریتانیا ساخته شد و در سال 1952 وارد استرالیا شد. به عنوان یک مارک 3 معمولی، 55 تن وزن داشت و از یک موتور بنزینی 27 لیتری رولزرویس Meteor V12 با قدرت 650 اسب بخار بهره می برد. این تانک مجهز به توپ 84 میلیمتری و زرههای متغییر از 51 میلیمتر در کنارههای خودرو و سقف برجک تا 118 میلیمتر در جلوی بدنه و 152 میلیمتر در جلوی برجک را بود. تانک سنتوریون مارک ۳ مجهز به توپ ۸۴ میلیمتری بود. رساندن چنین وسیله عظیمی به Emu Field یک چالش لجستیکی و فنی بزرگ برای ارتش استرالیا ایجاد کرد. سنتوریون 169041 که از طریق راه آهن به استرالیای جنوبی حمل شد، به یک کامیون و تریلر منتقل شد که به سختی می توانستند وزن آن را تحمل کند. سفر زمینی به منطقه آزمایشی یک کابوس پر پیچ و خم بود و تریلر اغلب در مسیرهای بیابانی شنی منتهی به Emu Field بود. گاهی اوقات تانک پیاده میشد و مجبور میشدند هم کامیون و هم تریلر را به زمین محکمتری که میتوانستند سنتوریون را دوباره بارگیری کرد، ببرند و سفر از سر گرفته میشد. کامیون و تریلر در نهایت زمانی که مسیر بسیار ناهموار شد، رها شدند و تانک 170 مایل (270 کیلومتر) آخر را با قدرت خود تا محل آزمایش طی کرد. سنتوریون ۱۶۹۰۴۱ در مسیر سخت محل آزمایش توتم 1 یک آزمایش اتمسفر بود و به همین دلیل بمب در زیر یک دروازه بالای کف صحرا آویزان شد. سنتوریون 169041 در فاصله 400 متری (1300 فوت) از مرکز انفجار ، با بار کامل مهمات، موتورها و ترمزهای خاموش قرار داشت. آدمک هایی با نشان تشعشع در محل قرارگیری خدمه قرار داده شد و دریچه ها بسته و قفل شدند. پس از چندین تاخیر به دلیل مسائل آب و هوایی و فنی در هفته گذشته، توتم 1 در ساعت 0700 در 14 اکتبر 1953 منفجر شد. تست توتم ۱ بازدهی ۱۰ کیلو تنی را نشان داد که ۲ تا ۳ برابر حد انتظار بود. بمب بازدهی انفجاری تقریباً 10 کیلوتن داشت. برای مقایسه، این بمب کوچکتر از بمب 20 کیلوتنی "مرد چاق" بود که در ناکازاکی ژاپن انداخته شد.کمیته آزمایش کاملاً انتظار داشت که سنتوریون 169041 به طور کامل در اثر انفجار نابود شود، همانطور که هر فرد عاقلی این فکر را میکند. با این حال، آنها پس از آزمایش آن را در وضعیت نسبتا سالمی یافتند - البته یک و نیم متر به عقب کوبیده شده بود. پس از انفجار درب محفظه قرارگیری موتور کاملا باز شده بود. موتورها (اعم از اصلی و کمکی) فقط به دلیل تمام شدن سوخت متوقف شده بودند. انفجار آنتنهای رادیویی را از بین برده بود، زرههای اطراف زنجیرها را منفجر کرده بود، و رنگ و منشورهای نوری دیدبانی تانک را سندبلاست کرده بود، اما در غیر این صورت تانک اساساً سالم بود. دریچهها باز شده بودند و موقعیتهای خدمه توسط تشعشعات آلوده شده بودند، اما قضاوت بر این بود که اگر دریچههای خدمه بسته میماندند، سرنشینان حداقل برای مدتی از تابش تشعشعات توسط زره ضخیم سنتوریون محافظت می شدند. برخی از بخش های کناری تانک که به فاصله ۱۸۰ متری پرتاب شده بودند. با این حال، با نزدیک شدن به یک انفجار هسته ای، تشعشع کمترین نگرانی شماست. نزدیکی موقعیت 169041 به انفجار به این معنی بود که خدمه تقریباً به طور قطع در اثر موج شوک کشته می شدند. پس از تعمیرات جزئی و مقداری سوخت،سنتوریون در بیشتر مسیر به سمت منطقه آزمایش Woomera با قدرت خود حرکت کرد - تنها پس از آن به درستی ضد عفونی شد. برخی گزارشها حاکی از آن است که این تشعشعات نتایج غمانگیزی برای خدمه پشتیبانی خودرو داشته است،بطوری که برخی اظهار میکنند دوازده نفر از شانزده کارمند پشتیبانی پس از تکمیل آزمایشهای هستهای بریتانیا در استرالیا به سرطانهای مختلف ناشی از تشعشع دچار شدند. تانک ۱۶۹۰۴۱ بر روی یک تریلر با این حال، مهم است که توجه داشته باشید که این به طور مستقل تأیید نشده است. این تانک پس از مدتی به عنوان یک وسیله آموزشی و یدک کش، یک سری تعمیرات اساسی و نوسازی روی آن انجام شد که باعث شد که تا سال 1960 به استاندارد Mark 5 و در سال 1968 به Mark 5/1 ارتقا یابد. 169041 قرار بود 23 سال دیگر در ارتش استرالیا خدمت کند، از جمله پانزده ماه در نبرد همراه با گروه ضربت استرالیا در ویتنام. سنتوریون 169041 به عنوان بخشی از اسکادران 'C'، هنگ اول زرهی، خود را در پایگاه رزمی Nui Dat در اوایل سال 1968 یافت، جایی که با علامت 24C به تانک سرجوخه نیرو تبدیل شد. هنگ یکم زرهی، اسکادران Cسنتوریون های مارک ۵/۱ در کورال.سال ۱۹۶۸ در ماه می همان سال، کل اسکادرانC مایل 120 کیلومتر به سمت پایگاه کورال حرکت کردند، جایی که 169041 و همراهانش درگیر نبردهای شدید در طول نبرد کورال-بالمورال شدند. به مدت یک هفته، این اسکادران به دفع حملات NVA در محیط پایگاه کمک کرد و همچنین در چندین ضد حمله به مواضع دشمن شرکت کرد، جایی که قدرت آتش سنتوریون برای تلاش های پیاده نظام استرالیا برای غلبه بر مخالفان آنها حیاتی بود. در طول این نبرد و عملیات های بعدی، سنتوریون ها چندین بار با موشک های RPG-2 مورد اصابت قرار گرفتند، اما زره ضخیم تانک ها از آسیب جدی آنها جلوگیری کرد. یک سنتوریون مارک ۵/۱ هنگام عبور از روی یک پل ساخته شده در ویتنام در سال ۱۹۶۹ سنتوریون 169041 در نهایت در ماه می 1969 در نبرد آسیب دید، هنگامی که در طی یک درگیری، یک گلوله RPG-7 به تانک نفوذ کرد و بسیاری از خدمه را زخمی کرد، که یکی از آنها باید خارج می شد. با این حال بقیه خدمه تانک به عملیات ادامه دادند و خود تانک همچنان شایسته نبرد باقی ماند. این گواهی بر سرسختی سنتوریون است که ناظران آمریکایی اغلب از زخمهای جنگی که این تانک ها دریافت میکردند ولی همچنان در خدمت بودند شگفت زده می شدند. دلیل دیگر برای اثبات بیشتر کارایی و ایمنی سنتوریون این است که تنها دو خدمه تانک در طول کل مدت خدمت در ویتنام کشته شدند. محل اصابت ار پی جی که باعث زخمی شدن ۴ خدمه تانک شد. با خروج نهایی نیروهای استرالیایی در ویتنام، سنتوریون 169041 به استرالیا بازگردانده شد و در انبار قرار گرفت. چندین نوسازی و تعمیرات اساسی روی آن انجام شد و سنتوریون پیر خود را در خدمت هنگ اول زرهی در Puckapunyal یافت. این تانک تا نوامبر 1976 به عنوان تجهیزات خط مقدم خدمت کرد، زمانی که ارتش استرالیا اولین لئوپارد 1 آلمانی جدید خود را برای تجهیز سپاه زرهی سلطنتی استرالیا دریافت کرد.تانک 169041 بقیه خدمت فعال خود را به عنوان حفاظت زمینی رژه در بازدیدهای نظامی گذراند. سنتوریون ۱۶۹۰۴۱ در پادگان رابرتسون سنتوریون 169041 خدمت برجسته ای داشت، به طوری که تعداد کمی از خودروهای زرهی چنین رکوردی باورنکردنی در طول عمر عملیاتی خود داشتند. تا به امروز، این تنها خودروی زرهی است که پس از جان سالم به در بردن از یک انفجار هستهای در نبرد فعال شرکت میکند. بر خلاف بسیاری از برادران او که از بین رفتند، سرنوشت با 169041 مهربان بوده است. بیشتر منابع بیان می کنند که او در پادگان رابرتسون، در شمال استرالیا قرار دارد، اما اکنون در پایگاه RAAF ادینبورگ، استرالیای جنوبی به نمایش گذاشته شده است. SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منبع : https://tankhistoria.com/cold-war/169041-atomic-tank/
-
1 پسندیده شدهظاهرا هم تاو و هم کورنت . جالب این که خوشبختانه ظاهرا نسخه بدون سیم تاو دارد استفاده می شود .
-
1 پسندیده شدهسلام بله ... اطلاع ندارم که چرا اصرار دارند تی-72 های حاضر در رزمایش را این شکلی نمایش بدند .... باید رفت سئوال کرد که علت این کار چی هست دقیق !!! تصاویر بیشتر ..
-
1 پسندیده شدهسلام. من درست نمی بینم یا بلوکهای محافظتی برجک سرجایشان نیستند ؟ تعداد پرتاب کننده های دودزا هم فکر میکنم زیاد شده ؟ البته چرا همه در یک طرف هستند ؟ تانک تی 72 مگه نیست ؟ پی نوشت : تعداد پرتابه های دودزا ظاهرا درست است . مدل ام که در ایران است ظاهرا دودزاهایش همینطور یک طرفه و نه تایی هستند .
-
1 پسندیده شدهفيلم هاي رزمايش خيلي بهتر شده مشخصه يه نفر وارد به مسايل گرافيكي اوردن تو تيمشون از اون فيلم ها و تصاوير فاجعه بار رسيديم به اين تصاوير افرين دارد اميدوارم تو بحث حفاظت اطلاعات و رونمايي هم به سطح خوب و پايداري برسيم
-
1 پسندیده شدهبسم ا... تیزر رزمایش ذوالفقار 1401 ارتش جمهوری اسلامی ایران https://www.aparat.com/v/5erMS
-
1 پسندیده شدهبخش هفتم و پایانی انتخاب هواپیمای کلاغ ها: همانطور که قبلا ذکر شد، کلاغها O-1 را بیش از همه هواپیماهای دیگر ترجیح می دادن. با این حال، O-1 تنها هواپیمای مورد استفاده انها نبود و یک شرکت سوئیسی با نام پیلاتوس نیز هواپیمایPC-6 Porter را برای استفاده FAC ها ارائه کرد. O-1 کلاغ ها هیچکدام از علائم نیروی هوایی ایالات متحده را نداشت و به رنگ خاکستری با نوار قرمز بالای بال ها رنگ آمیزی میشد. O-1 های مورد استفاده کلاغ ها دارای یک تکه زره در زیر صندلی خلبان بودند که سرعت صعود یک هواپیمای کند، را محدود می کرد. کاکپیت هواپیمای O-1 کاکپیت هواپیمای PC-6 Porter PC-6 برای استفاده در جغرافیای کوهستانی سوئیس توسعه یافت و یک هواپیمای بسیار موفق STOLبود.(هواپیمایی که برای نشست و برخواست به باند کوتاهی نیاز دارد.مترجم) فضای داخلی بزرگتری داشت و میتوانست برای انتقال شورشیان همونگ و همچنین FAC استفاده شود.کلاغ ها همچنین از Helio U-10 Super Courier، Cessna U-17 و U-6 Beaver و همچنین T-28 Trojan استفاده کردند. گروهی از کلاغ ها در مقابل یک هواپیمای O-1. علیرغم تحویل لائوس به کمونیست ها،کلاغ ها به زودی به یک واحد هوایی نیمه اسطوره ای تبدیل شدند. آنها سختی های ناگفته ای را متحمل شده بودند و کارشان را بدون تبلیغات انجام دادند. سروان ویتکامب ذهنیت یک سرباز در جنگ را خلاصه می کند: "در زمان من به عنوان یک کلاغ،ما جان کارول،هال میشلر و اسکیپ جکسون را از دست دادیم.چندین نفر دیگر نیز مجروح شدند.ما مردان جوانی بودیم که در جنگ حضور داشتیم.هرگز هیچ کلاغی بعنوان اسیر جنگی وجود نداشت(سیاست دشمن این بود که آنها را بکشد)،و بسیاری از کلاغ ها هرگز به خانه برنگشتن". پایان یک دوره : دولت ایالات متحده برای اولین بار حضور پرسنل نظامی ایالات متحده در لائوس را در اکتبر 1970 تایید کرد. طبق گفته کلاغ ۲۵ ( کاپیتان ویتکامب)، این پروژه در 22 فوریه 1973 به پایان رسید. پیمان صلح پاریس در ژانویه همان سال امضا شد و به دخالت ایالات متحده در جنوب شرقی آسیا پایان داد. همانطور که نیروهای مستشاری ایالات متحده کشور را ترک کردند، پاتت لائو به پیشرفت هایی دست پیدا کرد و تا سال 1975، پایتخت لائوس را تصرف کرد. پادشاه لائوس در دسامبر 1975 استعفا داد. جمهوری دموکراتیک خلق لائوس اعلام شد و رهبر پاتت لائو، شاهزاده سوفانووونگ، به عنوان اولین رئیس جمهور این کشور تعیین گشت. جمع بندی : ۱-ایالات متحده به طور یکجانبه مفاد اعلامیه 1962 در مورد بی طرفی لائوس را نقض نکرد. ویتنام شمالی، چین و شوروی همگی دارای یگان های نظامی، مأموریت های مستشاری و آموزشی در این کشور بودند. ۲-جنگ مخفی در لائوس ناشی از عدم تمایل ویتنام شمالی برای جدا شدن از لائوس در سال 1962 بود. ۳-مسیر هوشی مین به عنوان وسیله ای برای تضمین عمق استراتژیک توسط ویت کنگ ها توسعه داده شد.در این مسير لائوس یک سکو برای این زنجیره تامین بود. ۴-حمایت ویتنام شمالی از پاتت لائو هم اتفاقاً بخاطر نیازش به مسیر هوشی مین بود. ۵-استفاده از نیروی هوایی علیه شورشیان به دلیل توانایی شورشیان در پراکنده شدن بی فایده بود. جغرافیای کوهستانی لائوس، توپخانه و تکنیک های دیدبانی را برای کشف و انهدام اهداف تقریباً بی معنی کرده بود. ۶-پروژه کلاغ ناشی از حس نخبه گرایی در نیروی هوایی ایالات متحده برای اداره هواپیماهای FAC بود. ۷-شرکت هواپیمایی سیا، (ایر آمریکا)، نقش حیاتی در پروژه های۴۰۴،کلاغ و سگ قصر و همچنین برنامه های قبلی مانند پمپ اب، ستاره سفید و پای داغ ایفا کرد. ۸-مأموریت ایالات متحده در لائوس سال به سال تغییر میکرد و این تعقییر مأموریت در تغییر مداوم برنامه ها و پروژه ها منعکس شد. پایان... مترجم SHADAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منابع : https://greydynamics.com/project-404-united-states-air-force-advisory-mission-and-the-cias-secret-war-in-laos/ https://en-academic.com/dic.nsf/enwiki/11505382
-
1 پسندیده شدهبخش ششم.... سگ قصر،کلاغ ها و پروژه ۴۰۴ !! آخرین پروانهها، گروهبان کارلایل و ایرمن کوش، آخرین بار در آوریل 1967 پرواز کردند. کاپیتان جیمز کین، که قبلا با نام پروانه 70 شناخته میشد،از این زمان به بعد با شناسه کلاغ 41 پرواز کرد.سرهنگ پل آ. پتیگرو را پدر این اصطلاح می دانند. این اصطلاح به اساطیر نوردیک در اسکاندیناوی اشاره دارد که در آن کلاغ های اودین در بالای میدان نبرد می چرخند. (اودین که در اساطیر اسکاندیناوی خدای جنگ و مرگ بود دو کلاغ به نام های هوگین و مونین داشت که برای او خبر می آوردند.مترجم ) پروژه ۴۰۴ بطور غیر رسمی در سال ۱۹۶۶ اغاز شد و سرانجام در ماه می 1968، رئیس ستاد مشترک پروژه 404 را تصویب کرد.پروژه 404 متشکل از بیش از 100 پرسنل نظامی و حداقل 5 غیرنظامی بود. هدف از این پروژه ارزیابی اثربخشی کمک هایی بود که به لائوس تحویل داده شد. آنها تحت فرمان مستقیم ویلیام سالیوان سفیر ایالات متحده بودند و به چهار نوع ناظر تقسیم شدند. LSA یا ناظران لجستیک،پشتیبانی و مدیریت که از همه شاخههای ارتش جذب شدند.انها از عملیات روانی،شورش و بازجویی پشتیبانی می کردند. ARMA ناظران ارتش بودند که در تیم هاي ۳-۵ نفره در مناطق مختلف نظامی در سراسر لائوس کار می کردند.انها بعنوان مشاور نظامی عمل کرده و اغلب توسط تیم های نیروهای ویژه همراهی می شدند. AIRA افسران نیروی هوایی ایالات متحده بودند که بعنوان مشاوران اختصاصی برای آموزش نیروی هوایی سلطنتی لائوس در اودرون،تایلند مستقر شدند.افسران روزانه به تایلند و لائوس پرواز می کردند.انها مسئول برنامهAC-47 نیروی هوایی سلطنتی لائوس بودند.(AC-47 یک هواپیما برای پشتیبانی نزدیک از نیروهای زمینی بود که نسبت به هواپیماهای سبک قدرت آتش بیشتری داشت.مترجم) و سرانجام کلاغ ها نیز در اکتبر ۱۹۶۶ در زیر مجموعه پروژه ۴۰۴ طبقه بندی شدند. مجموع دو پروژه ۴۰۴ و کلاغ ها بعنوان سگ قصر شناخته می شد. کلاغ ها در محل کار !! هواپیمای انتخابی کلاغ ها O-1 Bird Dog بود. این یک هواپیمای همه کاره و سبک بود که نیاز به تعمیر و نگهداری کمی داشت، اما محدودیت هایی مانند برد و سرعت داشت. با این وجود، O-1 به اندازه کافی خوب ساخته شد و در مقایسه با هواپیماهای بزرگتر و حجیم تر مقرون به صرفه بود. همچنین بادوام و به راحتی قابل تعمیر بود. O-1 پرتابگرهای راکت برای نشانه گذاری اهداف و همچنین مجموعه های رادیویی VHF و UHF را حمل می کرد. O-1 Bird Dog کلاغ ها، یک نوار قرمز متمایز روی بال داشت. عکسی از مواضع پتت لائو که توسط کلاغ ۴۳،ویلیام پلات سوار بر یک O-1گرفته شده است. کلاغ ها علاوه بر FAC بودن، کاغذهای عملیات روانی سیا را در مناطقی که توسط فرماندهان محلی لائوس انتخاب شده بود، رها میکردند. کارکنان پروژه 404 به طور نزدیک در توسعه مواد عملیات روانی شرکت داشتند و برای توزیع آن تکاوران هوایی با یک هواپیمای U-17B نیز کمک می کردند. PC-۶ ایر آمریکا در حال تحویل کالا به سربازان ژنرال وانگ پائو در دشت جارز تجربه کاپیتان Darrel D. Whitcomb، که با نام کلاغ ۲۵ شناخته می شد، وضعیت مخفیانه و در عین حال افسانه ای برنامه کلاغ را در میان هوانوردان USAF در ویتنام نشان می دهد. به گفته ویتکام، یک خلبان هواپیمای OV-10 Bronco او زمزمه هایی در مورد "برنامه های ویژه" در سراسر مرز در لائوس شنیده بود. ویتکامب می گوید: "داستان آنها رمزآلود بود.من چند نفر از بچه هایی که کلاغ بودند را دیدم که دستبندها و ساعتهای طلایی بزرگی به دست داشتند.سپس با آن مردی که برنامه را اجرا می کرد ملاقات کردم و از طریق او دستوراتم را دریافت نمودم.انها در ابتدا برنامه را فقط با استفاده از خلبان های O-1 آغاز کردند.زیرا کلاغ ها از آن استفاده می کردند.اما بعدا،بچه های OV-2و OV-10 می توانستند داوطلب شوند." ستوان استیو ویلسون(کلاغ ۲۷)، یکی دیگر از خلبانان OV-10، از طریق ترکیبی از شایعات و یک آگهی شغلی، درباره کلاغ ها اطلاعاتی کسب کرد: در اتاق عملیات یک نامه تک صفحه ای پست شده خیلی مرموز بود.نامه حاوی درخواست برای داوطلب ها بود و پیش نیازها برای داوطلبان را ذکر کرده بود.در آن نامه نمی گفت مکان انجام وظیفه کجاست.اما مردم صحبت می کردن و شایعات به گوش میرسید که احتمالا لائوس و کلاغ ها بودند.ما گاهی اوقات تماس های رادیویی آنها را شنیده بودیمکه در صورت بروز شرایط اضطراری روی شبکه گارد نت می آمدند و موقعیت مکانی خود را ارسال می کردند،بنابراین می دانستیم که بچه ها در آنجا پرواز می کنند. رفتن ازهواپیمای OV-10 به O-1 به خودی خود یک چالش بود. در O-1 در هنگام فرود، چرخ دم هواپیما در طول باند کشیده می شد. هواپیما در هنگام برخاستن و فرود در شرایطی قرار میگیرد، که به طور بالقوه میتواند خلبانی را که با این پیکربندی آشنا نیست، منحرف کند. اگر ترمزهای هواپیما توسط خلبان به درستی اعمال نشده باشد، ممکن است یک حادثه دماغه رخ دهد، جایی که دم هواپیما برگشته و هواپیما را به پشت برمی گرداند. A-1 Skyraider معروف به "اخبار بد".خلبان در تصویر باب آرناو است. تجهیزات داخل هواپیما کلاغ ها تفنگ AK-47 با قنداق تاشو و خشاب کوتاه حمل می کردند.مجلات اضافی نیز در کابین حمل می شد. اما غالبا مسلسل سوئدی k یا CAR-15 را حمل می کردن. اسلحه کمری استاندارد نیروی هوایی ایالات متحده، تپانچه Combat Master 0.38 بود. گاهی اوقات یک نارنجک انداز M79 با نارنجک های دودزا در کیت گنجانده می شد، اگرچه این مورد کمتر رایج بود. هواپیماهای Raven O-1 به راکتهای علامتگذاری 2.75 اینچی متصل به آویزگاه های زیر بال مجهز شدند که نیاز به M79 فضا گیر را از بین برد. به کلاغ ها مدادهای گریس داده میشد که اساسا نسخه های اولیه و پاک شونده بودند تا یادداشتهای خاص عملیات را روی پنجرههای کابین بنویسند. یک کلاه ایمنی و یک جلیقه نجات نیز به کلاغ ها داده شد. کلاغ ها اغلب تفنگ های تهاجمی مانند آنچه در اینجا نشان داده شده حمل می کردند. ادامه دارد... مترجم SHADAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهانجام 2500 مأموریت توسط سپاه ، برای تامین امنیت جامجهانی قطر لینک از سایت تابناک : https://www.tabnak.ir/fa/news/1156108/۲۵۰۰-مأموریت-سپاه-برای-تامین-امنیت-جامجهانی
-
1 پسندیده شدهاتفاقا دیشب به پارادایم رسانهای (که همه غربیست) و نظم تحمیل شده از این پارادایم بر فکر مردم، فکر میکردم (ببخشید که پیچیده شد!). به مغالطات و تفکرات غلطی که رسانهها با تکرار زیاد در مغز انسانها فرو میکنن فکر کردم. اینکه مردم بدون هیچ فکری این مغالطات رو تکرار میکنن. و بعد چیز دیگهای به ذهنم رسید: ساختار سیاسی آمریکا در ذهن مردم خودش و اکثریت مردم جهان بیعیب هست و کسی به خود این ساختار نقدی نداره! اگر نقدی هست به خود ساختار نیست و به افراد و ... است. داشتم به این فکر میکردم که آیا این هم القا شده توسط رسانههاست؟ آیا این پارادایم قابل شکستنه؟ آیا این از نوع مغالطاتی هست که تفکرات مردم رو بین یک تعداد وقایعِ محدود، محصور میکنن و ذهن تقریبا همه مردم نمیتونه خارج از اون محدوده فکری چیزی رو تصور کنه؟ این مسئله در مورد علم رسانه و پارادیام فکری رسانهای هست که واقعا باید مورد موشکافی قرار بگیره.
-
1 پسندیده شدهانجام مرحله ی بعدی رزمایش:ساخت پل بر روی ارس این پل بر روی شاخه ی فرعی از ارس و در خاک ایران ساخته شده است. و عبور نیروها به آن طرف از این پل انجام پذیرفت.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهگلوله های هوشمند توپخانه گلوله های نقطه زن ایرانی در دو برد 16 و 25 کیلومتر ساخته می شوند. گلوله های کالیبر 155 میلیمتری ساخت ایران که مشابه کراسنوپول-2 روسی هستند به برد 25 کیلومتر می رسند
-
1 پسندیده شدههویتزر خودکششی M109 ارتش جمهوری اسلامی ایران درحال اجرای آتش بر ضد مواضع نیروهای بعث عراق هویتزرهای خودکششی M109 ارتش جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ با عراق - علاوه بر بخش رزمی که شامل هویتزرهای خودکششی M109 است میتواند در این واحد رزمی نیروهای لجستیکی از جمله خودرو های حمل بار M548 را نیز مشاهده کرد. هویتزرهای خودکششی M109 ارتش جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ با عراق- با وجود نقش مهم هویتزرهای خودکششی در رزم زمینی تقویت این نیروها بعد از انقلاب اسلامی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
-
1 پسندیده شدهنمای گرافیکی سامانه های رانشی کلاس الوند در داخل دودکش آنقدر لوله و متعلقات وجود دارد که نمی توان به ترکیب آن دست زد ، انگلیسی ها دودکش را بدون حساب و کتاب نساختند ! دودکش جماران به این دلیل جمع و جور تر است که متعلقات مربوط به توربین کلاس الوند را ندارد ! جماران از متعلقات مربوط به توربین کلاس الوند ، فقط قسمت ورودی هوا که بین رادار و دودکش هست رو به ارث برده !
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا خط تولید موشک کروز نصر هواپایه، همزمان با فرارسیدن 31 مرداد روز صنعت دفاعی و نیز دومین روز از هفته دولت با حضور وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در سازمان هوافضای این وزارتخانه افتتاح شد. به گزارش ایرنا از اداره کل تبلیغات دفاعی وزارت دفاع، سردار سرتیپ پاسدار دکتر حسین دهقان روز سه شنبه در حاشیه افتتاح خط تولید موشک کروز نصر هواپایه، توسعه توان موشکی در راستای تقویت قدرت رزمی نیروهای مسلح و افزایش سطح بازدارندگی موثر را از راهبردهای اصلی وزارت دفاع ذکر کرد و افزود: موشک کروز نصر هواپایه در همین ارتباط طراحی و در خط تولید قرار گرفته است. وی افزود: با بهره برداری موشک نصر هواپایه در نیروهای هوایی ارتش و سپاه، توان عملیاتی و قدرت تاکتیکی این نیروها بطور چشمگیری افزایش می یابد. وزیر دفاع ادامه داد: این موشک با توجه به جستجوگر راداری از دقت بالایی در اصابت و انهدام اهداف مورد نظر برخوردار است و پس از شلیک از هواپیماهای جنگنده نیازی به پشتیبانی نداشته، هواپیمای جنگنده می تواند به سرعت از نقطه خطر دور شود. سردار دهقان گفت: سیستم سلاح نصر هواپایه می تواند بر روی انواع جنگنده ها نصب و مورد بهره برداری قرار گیرد. وی بکارگیری این سلاح در هواپیماهای بدون سرنشین را از دیگر برنامه های وزارت دفاع دانست و ابراز امیدواری کرد، با همت و تلاش محققان و متخصصان زبده و کارآمد سازمان صنایع هوافضای وزارت دفاع بزودی عملیاتی شود. وزیر دفاع با قدردانی از تلاش دانشمندان، محققان و متخصصان صنعت دفاعی که با تفکر، روحیه، کار و مدیریت جهادی قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در برابر تهدیدات را افزایش می دهند، تأکید کرد: راهی را که امام راحل عظیم الشان و پیروان راستین ایشان، شهیدان سرافراز برای استقلال و عزت ایران اسلامی آغاز کردند با قدرت و صلابت ادامه خواهیم داد و هیچ مانعی نمی تواند سد راه اراده خلل ناپذیر فرزندان خمینی(ره) و خامنه ای عزیز باشد. منبع
-
1 پسندیده شدهسلام .... زمانی که هیچ اطلاعاتی به جز خبر تستش نمی دهند یعنی چیزی هست که فعلا برای ما ارزشش خیلی زیاده .....