برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      55

    • تعداد محتوا

      8,883


  2. mehdipersian

    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      2,882


  3. SHAHDAD

    SHAHDAD

    Members


    • امتیاز

      9

    • تعداد محتوا

      108


  4. MF44

    MF44

    Members


    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      1,334



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 15 دی 1401 در پست ها

  1. 3 پسندیده شده
    خاطره آخرین پرواز سرتیپ خلبان شناسایی فرج الله فرسیابی یکی از مهمترین عوامل پیروزی در جنگها، دستیابی به اخبار و اطلاعات دقیق از وضعیت نیروهای دشمن و نحوهء گسترش آنها می باشد، لذا در ارتشهای جهان، واحدهای جمع آوری اطلاعات عملیات، نقش ویژه ای را اجرا می نمایند. واحدهای عملیاتی و اجرا کننده به خوبی می دانند که اجرای عملیاتی بدون آگاهی از وضعیت نیروهای دشمن یا با شکست مواجه خواهد شد و یا اینکه در صورت موفقیت، تلفات و ضایعات تجهیزاتی و انسانی بسیار زیادی را به دنبال خواهد داشت. در طول جنگ ویرانگر 8 ساله با عراق، ارزش داده های اطلاعاتی به وضوح به اثبات رسید، زیرا با توجه به کمکهای بی دریغ اقتصادی، نظامی و حمایتهای سیاسی کشورهای گوناگون از رژیم صدام، نیروهای مسلح ما در تنگنا قرار گرفته بودند و به مروز ذخائر تسلیحاتی موجود، کاهش یا به اتمام می رسیدند و توان تجهیزاتی ما نسبت به عراق تحلیل می رفت. در نتیجه انجام هرگونه عملیات نظامی علیه عراق، می بایست با داشتن اطلاعات دقیق انجام پذیرد تا حداقل تلفات و ضایعات حاصل شود. مهمترین وسیله جمع آوری اطلاعات، هواپیماهای شناسایی بودند که با تهیه عکسهایی هوایی، محل دقیق تجمع نیروها، سلاحهای سنگین، سایتهای موشکی سام و راههای نفوذ برای نیروهای ایرانی را مشخص می نمودند؛ به طوریکه بررسی و تفسیر دقیق عکسهای هوایی، فرماندهان نیروهای زمینی را قادر می ساخت تا در دل شب، نیروهای خود را به منطقهء دشمن نفوذ داده و عملیات موفقیت آمیزی را به اجرا درآورند. عراقیها با اطلاعاتی که از طریق آواکسهای سعودی بدست می آوردند، همواره بخش مهمی از توان پدافندی خود را جهت جلوگیری از انجام موفقیت آمیز هواپیماهای شناسایی اختصاص داده بودند تا به هر ترتیب ممکن، هواپیماهای شناسایی به ویژه RF-4 را سرنگون سازند و یا عملیات نفوذی آن را با شکست مواجه سازند. از اواسط دی 1361 که طرح عملیات بسیار ناموفق و جاه طلبانه «والفجر مقدماتی» تهیه و نیروهای زمینی خود را برای اجرای آن آماده می کردند، بدیهی بود که عکسهای هوایی یکی از مهمترین عوامل برای اجرای درست آن عملیات محسوب می گردید و این ماموریت به گردان 11 شناسایی واگذار گردید. روز پنجشنبه 7 بهمن 1361 در ساعت 6:30 وارد گردان 11 شناسایی تاکتیکی در پایگاه مهرآباد شدم. فرمانده گردان ماموریت را برابر روش جاری ابلاغ نمود و یادآور شد که پیش از شروع مراسم دهه فجر،می بایست از منطقه عکسبرداری شود تا روزهای دهه فجر عملیات شروع شود؛ لذا نیاز است که آخرین اطلاعات تاکتیکی از وضعیت نیروهای عراقی بدست آید. برنامه پروازی تنظیم گردید. یک فروند هواپیمای RF-4E با کد رمز «آرش11» به خلبانی سروان حمید نادری نیا و سروان فرج الله فرسیابی در ساعت 12 از پایگاه مهرآباد به پرواز درآمد و برابر طرح عملیات، دو جنگنده شکاری F-14 Tomcat به منظور پوشش هوایی و اسکورت (Top Cover) از پایگاه هشتم شکاری اصفهان و یک فروند تانکر KC-707 از پایگاه سوم در همدان به پروازآمد. در آسمان ایذه سوختگیری هوایی را انجام دادیم و منتظر دستور رادار ماندیم تا در زمانی که آسمان منطقه از رهگیرهای عراقی خالی شد، بتوانیم بدون درگیری، ماموریت خود را انجام دهیم. پس از حدود 20 دقیقه پرواز بر روی ایذه، رادار پایگاه با کد رمز به ما اطلاع داد که می توانید وارد منطقه شوید. از آنجا که عوامل اطلاعاتی بیگانه و آواکسها، پرواز ما را به عراقیها اطلاع داده بودند، به محض ورود به آسمان منطقه مورد نظر، توسط زیادی از رهگیرهای دشمن شناسایی شدیم و بنابراین رادار پایگاه، فرمان گردش سریع به سما داخل مرزهای ایران را داد. با استفاده از سیستم گیرنده اخطار راداری (RWR) محل هواپیماهای و سایتهای موشکی عراق را مشخص کردیم و نسبت به ارجحیت تهدید، عملیات جنگ الکترونیک (ECM) را آغاز نمودیم. خوشبختانه با وجود فعالیتهای بسیار شدید سایتهای موشکی، بدون خطر از منطقه دور شده و به منطقه ایستایی هواپیمای تانکر رسیدیم و دوباره سوختگیری هوایی انجام دادیم و منتظر اعلام ایستگاه رادار باقی ماندیم. ساعت حدود 15 ایستگاه رادار با کد رمز اعلام نمود که می توانید وارد منطقه مورد نظر شوید. بلافاصله تا ارتفاع 50 هزار فوتی اوج گرفتیم و وارد منطقه عملیات شدیم. به منظور افزایش سرعت، حدود 2000 فوت ارتفاع را کم کردین و در مسیر تعیین شده با سمت 310 درجه و ارتفاع 48 هزار فوت و سرعت بیش از 1.6 ماخ، عملیات عکسبرداری را شروع نمودیم. هنوز بیش از چند ثانیه نگذشته بود که در سیستم اخطارگر RWR، علائمی را دریافت نمودم که نشانگر فعالیت رادارهای هواپیماهای رهگیر عراقی از سمت چپ، روبرو و پشت سر هواپیمایمان بود. به سروان نادری نیا گفتم با گردش شدید به سمت راست و در مسیر 90 درجه پرواز را ادامه دهد. همزمان بر اساس تهدیدات و با در نظر گرفتن ارجحیت، شروع به پخش پارازیت (ECM) کردم. از آنجا که تهدید اصلی از ساعت 11 (روبرو) بود تمام انرژی خود را روی آن هواپیمای مهاجم که از نوع Mirage F-1 بود متمرکز نمودم. اما از آنجا که سیستم جنگهای الکترونیکی ما بر مبنای فرکانس رادارهای بلوک شرق برنامه ریزی شده بود، قادر به منحرف کردن موشکهای فرانسوی Super 530 نبودیم و نخستین موشک به قسمت زیر بدنه در ناحیه دم هواپیما برخورد نمود. نادری نیا سوال کرد این صدای چه بود؟ جواب دادم: موشک، زیاد مهم نیست، فقط خونسرد گردش به راست را ادامه بده و در سمت 90 درجه به سمت خاک ایران پرواز کن. نادری نیا جواب داد: شنیدم به سمت 90 درجه گردش می کنم. در این هنگام که هنوز هم از سه جهت گوناگون، تهدیدات الکترونیکی مربوط به رادار هواپیماهای رهگیر عراقی را دریافت می کردم، دومین موشک به زیر بال راست هواپیما اصابت کرد و با تکان بسیار شدید، هواپیما را به سمت چپ متمایل نمود. گفتم حمید یک موشک دیگر به ما اصابت کرد، گردش به سمت 90 درجه را ادامه بده. وضعیت بسیار بحرانی بود و از هر طرفی موشکی شلیک می شد و با فاصله کمی از کنار هواپیمای ما می گذشت و در هوا منفجر می گردید. در این گیرودار، صدای آشنای منشور الکترونیکی را شنیدم که گفت عراقیها یک هواپیما را دوره کرده و موشکباران می کنند، این کدام هواپیماست؟ جواب دادم ما را می زنند. در همین موقع برای آخرین بار در عمرم صدای سروان نادری نیا را شنیدم که گفت چهار تا هدف از روبرو به ما نزدیک می شوند. من هم گفتم یک هدف هم دارد از سمت ساعت 9 نزدیک می شود. لحظه ای بعد متوجه شدم که دود آن قطع گردید و فهمیدم که هدف ساعت 9، هواپیما نبوده و بلکه یک موشک است. مسخ شده بود و قدرت هیچگونه عکس العملی را نداشتم و فقط نزدیک شدن موشک را تماشا می کردم. بله یک موشک هوا به هوای فرانسوی سوپر ماترا (Super 530D) با رنگ سفید و شطرنجی بود که به ما نزدیک می شد و لحظه ای بعد شعله های نارنجی رنگ و سپس صدای انفجار شدیدی را شنیدم که با تخلیه فشار کابین و کنده شدن کاناپی همراه بود. به علت وزش شدید باد، کلاه پرواز و ماسک اکسیژن به بیرون پرتاب شد و دستکش پرواز از دستم بیرون آمد، ضمن اینکه تماس من از طریق آیفون داخلی با سروان نادری نیا قطع گردید. برابر دستورالعمل، کنترل مجدد را اجرا و استیک کنترل را تا حد نهایت جلو دادم، اما فشار روی آن احساس نکردم و متوجه شدم تلاشم بی نتیجه است. از طرفی به علت کمبود اکسیژن و سرمای بسیار شدید 50 درجه زیر صفر (در ازای هر 1000 فوت ارتفاع، 2 درجه هوا سرد می شود) تنفسم بسیار مشکل و بدنم به سرعت سرد شد و احساس کردم اگر چند ثانیهء دیگر در هواپیما باقی بمانم، دستانم یخ زده و قادر به کشیدن دستگیره صندلی پران نخواهم بود. لذا به سرعت تصمیم به استفاده از صندلی پران گرفتم. صندلی پران با موفقیت کار نمود. به علت رقیق بودن هوا و کمی فشار هوا و فشار جی زیاد، حالت بیهوشی به من دست نداد و من به خوبی متوجه انجام دقیق عمل پرش گردیدم. (به هنگام استفاده از صندلی پران، حدود 13 جی فشار به خلبان وارد می شود که باعث بیهوشی موقت وی می گردد). چتر صندلی پران پس از دو یا سه چرخش باز شد و به صورت پایدار و در حالت سقوط آزاد به سمت زمین آمد. در این هنگام خود را برای نخستین خطر بعدی یعنی عدم کارکرد اتوماتیک سیستم جدا کننده خلبان از صندلی آماده کردم تا چنانچه ضرورت داشته باشد از سیستم غیراتوماتیک استفاده کنم و خود را از صندلی جدا نمایم. زمان به کندی می گذشت، به طوری که تمام مراحل زندگیم از کودکی تا آن لحظه به صورت یک فیلم سینمایی کوتاه از جلوی چشمانم گذشت و خاطرات شیرین و تلخ گذشت و بالاخره چگونگی ماموریت و بروز سانحه را به خاطر آوردم و در نهایت به خود نهیب زدم که مرد به فکر زنده ماندنت باش و سعی کن به طور صحیح دستورالعملهای مربوطه را انجام دهی. در همین افکار غوطه ور بودم که شوک ناشی از باز شدن اتوماتیک چتر در ارتفاع 13000 فوتی مرا به خود آورد. بالای سرم چتر زیبای نارنجی سایه افکنده و کاملاٌ باز شده بود و از این جهت آسوده خاطر شدم و برای جلوگیری از حرکت شدید پاندولی چتر، چند ضربه به بند چتر زدم تا از حرکت پاندولی خارج شد و به حال سکون درآمد. در این هنگام متوجه محدودیت دید چشم سمت چپم شدم، با دست روی چشمم کشیدم و دستم خون آلود شد. حدس زدم که بر اثر ترکش موشک، پوست یا گوشت کنده شده و روی چشمم افتاده است. گفتم خدا را شکر، فعلاٌ یک چشم هم کافی است و باید تلاش کنم تا خود را نجات دهم و اسیر نشوم. در آسمان به دنبال چتر سروان نادری نیا می گشتم ولی چیزی ندیدم، فهمیدم که صندلیش عمل نکرده و در هواپیما باقی مانده است، زیرا با وضعیتی که برای صندلی انتخاب کرده بودم، حدود یک و نیم ثانیه پس از من، او نیز می بایستی به بیرون هواپیما پرتاب شده باشد. به فکر نجات خود افتادم و به یاد استاد کلاس نجات خدمه از مرگ. مرحله نخست تشخیص موقعیت بود. ساعت 15 خورشید از غرب می تابد، ایران در شرق قرار دارد، پس با یک چرخش گردشی، خورشید را در پشت سرم قرار دادم. به زیر پا نگاه کردم، بلندیهای میشداغ در سمت چپ و تنگه «چذابه» سمت راست من قرار داشتند و باید تلاش می کردم تا خود را از خط الرآس کوه بگذرانم. با دانستن اینکه تنگه چذابه منطقه لجمن است (لبه جلویی منطقه نبرد) تلاش کردم تا با استفاده از بلندی چنر و باد پشت که معمولا در آن منطقه از غرب به شرق می وزد، خود را هرچه بیشتر به نیروهای ایرانی نزدیک کنم. دست چپم به شدت یخ زده بود، به طوری که قادر به باز و بسته کردن انگشتان خود نیز نبودم، لذا همین دست را در داخل بندل چتر قرار دادم و با دست راست، مچ دست چپم را گرفتم و با تمام قدر بند را کشیدم و به خود نهیب زدم که باید بیشتر تلاش کنی تا بدست عراقیها نیفتی. چتر به آرامی پایین می آمد. وزش باد سریع از غرب به شرق، کمک شایانی به من کرد. اندک اندک به زمین نزدیک می شدم و چون دشمن امید خود را برای به اسارت گرفتن من از دست داده بود، با شلیک گلوله های ضدهوایی، قصد کشتن مرا داشت. گلوله های ضدهوایی را پایین تر از خود در هوا می دیدم که یکی پس از دیگری منفجر می شوند ولی برخوردی به من نداشت. در زیر پای خود، خط الرأس کوه را می دیدم. نهایت تلاش خود را کردم تا آن را پشت سر بگذارم. فاصله ام به زمین کمتر شده بود، به عبارت دیگر، زمین درشتتر دیده می شد (اصطلاحی است برای خلبانان و چتربازان) باید خود را برای فرود صحیح آماده می کردم، پاها را جفت نمودم، اما ناگهان به شدت به زمین برخورد نمودم در سرم بر اثر برخورد با سنگ، شکاف عمیقی ایجاد گردید که با خونریزی بسیار شدید همراه بود. به علت عدم فرود صحیح به دلیل از دست دادن دید چشم چپ و در نتیجه نداشتن دید عمق و تطابق بود که من در آن موقع متوجه این نقیصه نبودم. به هر حال پس از فرود، چتر را از خود جدا کردم و جعبه کمکهای اولیه را برداشتم و سعی کردم زیپ آن را باز کنم تا با استفاده از بیسیم موجود در آن، موقعیت خود را به هواپیمای تانکر 707 و هواپیماهای تاپ کاور F-14 اطلاع دهم، اما از آنجا که انگشتانم یخ زده بود، قادر به گرفتن کوچکترین اشیاء از جمله زیپ در جعبه کمکهای اولیه نبودم. تصمیم گرفتم با دندان زیپ را باز کنم، اما به دلیل جراحتهای شدید وارد شده به صورت وگونه هایم و احساس سوزش بسیار شدید، از این کار پشیمان شدم؛ لذا جعبه را بدوش گرفته و به سمت مشرق به راه افتادم تا هرچه زودتر خود را از محل فرود چتر دور کنم، زیرا احتمال زیادی وجود داشت که هلیکوپترهای عراقی برای پیدا کردن من به محل فرود چتر بیایند. اصول آموزش نجات از مرگ بر این مبنی است که بلافاصله خود را از دید دشمن دور کن. در ابتدای راه می دویدم، اما به مرور که خون بیشتری از بدنم جاری می شد، توان خود را دست می دادم و قدرت بدنیم رو به تحلیل می رفت. راه رفتن کم کم برایم بسیار مشکل شده بود. از طرفی ماسه های روان، مشکل را بیشتر می کرد، به طوری که هر قدمی که بر می داشتم، به زمین می افتادم و دوباره برخاسته و به راه خود ادامه می دادم. ماسه های روان روی زخمهای شدید صورتم پاشیده می شدند، خون در بینی و دهانم لخته شده بود، به طوری که تنفس برایم مشکل بود. دیگر قدرتی در پاهایم باقی نمانده بود. ناامیدانه از زمین بلند شدم و به اطراف نگاه کردم. در فاصله ای نه چندان دور (شاید 200 متر یا بیشتر) درختی را دیدم. با خود گفتم هرجا که آب هست، گیاه می روید، پس خود را باید به پای آن درخت برسانم. به هر ترتیب به پای درخت رسیدم. با خود گفتم اگر بتوانم خود را به بالای درخت برسانم و در میان شاخه های آن استتار کنم، چه کار بزرگی انجام داده ام. چنانچه هلیکوپتری وارد منطقه شود، بدون آنکه مرا ببیند، من آن را شناسایی می کنم و اگر از نوع هلیکوپترهای ایرانی بود، علامت می دهم تا مرا نجات دهد، در غیراینصورت تا تاریک شدن هوا، به پنهان شدن خود ادامه می دهم و در شب با استفاده از قطب نما به سمت شرق حرکت خواهم کرد. عقربه ساعت 16:30 را نشان می داد، یعنی حدود یک ساعت و نیم از سقوط هواپیمای ما گذشته بود. افکار گوناگونی در مغزم دور می زد، اما مهمترین آنها، تنهایی و وضعیت همرزم بود و اینکه چگونه زنده خواهم ماند. در این افکار غرق بودم که صدای موتورسیکلتی مرا به خود آورد. جوانک 16 – 17 ساله و لاغراندامی روی موتور نشسته بود. جلوی پای من ترمز کرد و با زبان عربی پرسید: جیش العراقی او جیش الایرانی؟ جواب دادم: جیش الایرانی و چون دیگر کلمات بیشتر عربی نمی دانستم، لذا من از جوانک پرسیدم شما ایرانی هستی یا عراقی؟ آن جوانک کلماتی را به زبان آورد که معنی آن را نمی دانستم، اما به نظر می رسید مرا دعوت به سوار شدن به موتور می کرد. به او گفتم: مرا به نیروهای ایرانی برسان. با حرکات سر و دست به من اطمینان داد که همین کار را خواهد کرد. پشت سرش روی زین موتور نشستم و دست چپ خود را که به شدت یخ زده بود، به دور گردنش انداخته و در زیر یقه کتش پنهان کردم و با دست راستم، کمرش را نگه داشتم. در حالی که سرم را روی شانه اش قرار داده بودم، به جلو نیز نگاه می کردم تا سایه خودم، او و موتورسیکلت را جلوتر از از موتور ببینم و این علامت نشان می داد که به سمت شرق در حرکت است. هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودیم که به فکرم رسید اگر این شخص عراقی یا ستون پنجم دشمن باشد، چه خواهد شد؟ باید او را از پای درآورم یا دست کم آماده باشم تا چنانچه قصد تحویل مرا به عراقیها داشته باشد، با وی مبارزه کنم. اما وسیله دفاعی من چیزی جز یک کارد سنگری نبود. چرا کلت به همراه نداشتم؟ بله دقیقاٌ یک ماه قبل از این سانحه یعنی شب هفتم دی 1361، خواب وحشتناکی دیده بودم که با یکی از دوستان مورد اصابت موشک دشمن قرار گرفتیم و پس از ترک هواپیما با چتر در محلی فرود آمدم و سربازان عراقی مرا محاصره کردند. من با کلت چند نفر از آنها را زدم که یکی از آنها با اسلحه کلاشینکف مرا به رگبار بست. به دلیل همین خواب آشفته، اسلحه گرم با خودم حمل نمی کردم. درست پیش از پرواز، نادری نیا کلت خود را فشنگ گذاری می کرد که به او خوابم را گفتم و یادآور شدم که اسلحه به همراه نمی آوردم و به او هم توصیه کردم که نیاورد. نادری نیا جواب داد: می دانم که با این اسلحه کاری نمی توان کرد، اما چنانچه در کوهها سقوط کنم، دست کم طعمه گرگها و کفتارهای گرسنه نخواهم شد. تنها وسیله دفاعی ام را که یک کارد سنگری بود روی لباس «جی سوت» نصب شده بود در اختیار داشتم. کارد را از غلافش بیرون آورده و در جیب روی سینه لباس پرواز قرار دادم تا در زمان لازم بتوانم از آن استفاده کنم. در کویر صدایی جز صدای موتورسیکلت شنیده نمی شد. اصولا ما زبان یکدیگر را نمی دانستیم و حرفی نمی توانستیم بزنیم، فقط چشم خود را به مسیر دوخته بودم که دائماٌ به سمت شرق باشد. حدود 20 دقیقه به این ترتیب راه پیمودیم که ناگاه نور خورشید به چشمم افتاد و متوجه شدم که موتورسوار تغییر مسیر داده است. بلافاصله کارد سنگری را از جیب بیرون آورده و در پهلویش گذاشتم و با دست چپ به گردنش فشار آوردم و با صدای تهدیدآمیزی گفتم به سمت شرق حرکت کن وگرنه تو را می کشم. آن جوانک با کلمات و اشاره به من فهماند که به دلیل جمع شدن آب در دریاچه نمک فصلی که از نزولات آسمانی حاصل شده، ناچار است در جهتی دیگر حرکت کند تا دریاچه را پشت سر بگذارد و در حالی که کارد را در پهلویش نگهداشته بودم گفتم: ادامه بده، ولی اگر خطا کنی کشته می شوی. پس از چند دقیقه به یک جاده خاکی که روی آن گازوئیل و ملاس چغندر ریخته بودند رسیدم. (جاده ای که در عملیات طریق القدس ساخته شد) آن جوانک گفت: طریق الایرانی. گفتم برو به سمت شرق. با سرعت به طرق شرق در حرکت بودیم تا به کنار رودخانه ای رسیدیم که عده ای کارگر مشغول ساختن پل بر روی آن بودند. با ایستادن موتورسیلکت، کارگران اطراف ما جمع شدند و البته همگی به زبان عربی صحبت می کردند. عرقی از یأس و ناامید بر پیشانیم نشست و با خود گفتم که کارم تمام است و در محاسبات خود اشتباه کرده ام و احتمالا این رودخانه نیسان است و اسارت من حتمی می باشد. در همین هنگام یکی از کارگران که به زبان فارسی با لهجه ترکی صحبت می کرد گفت: آقا ایرانی هستی؟ گفتم: بله، شما چطور؟ گفت: من هم ایرانیم. پرسیدن اینجا کجاست؟ جواب داد: شما در خاک ایران هستید و این رودخانهء کرخه است. پس از شنیدن این جمله، احساس آرامش کردم و روی زمین دراز کشیدم. دلم می خواست بخوابم. به آن کارگر ترک زبان گفتم: اگر می توانید مرا به نیروهای ایرانی برسانید. گفت: شما را به بیمارستان جندی شاپور می بریم. گفتم: نزدیکترین پاسگاه ژاندارمری کجاست؟ گفت: پاسگاه عبدالخان. گفتم: بسیار خوب، مرا به عبدالخان برسانید. آنها مرا از زمین بلند کردند و با کمک کابلی که روی رودخانه کشیده بودند، قایق را به طرف دیگر رودخانه هدایت نمودند. در این هنگام دست در جیب کردم تا پولی را که به همراه داشتم به عنوان پاداش و سپاسگزاری به آن جوانک موتورسوار بدهم، اما او بدون کوچکترین انتظار و توقعی سوار موتورش شد و از محل دور گردید. من هنوز هم او را نمی شناسم. در هر صورت کارگران مرا سوار بر یک وانت کردند و به پاسگاه عبدالخان رسانیدند. با دیدن تلمبه خانه و پرچم سه رنگ ایران، مطمئن شدم که نجات یافته ام. از فرمانده پاسگاه خواستم تا بلافاصله وضعیت مرا به قرارگاه کربلا گزارش دهد تا در فرصت باقیمانده به دنبال سروان نادری نیا بگردند. ساعتی بعد هلیکوپتر بل214 در کنار پاسگاه بر زمین نشست و سرهنگ خلبان (شهید) یزدان طلب را دیدم که در پاسگاه حضور یافته و به کمک گروه امداد و نجات، مرا به داخل هلیکوپتر بردند. هلیکوپتر مرا تا پایگاه چهارم شکاری وحدتی (دزفول) برد و سپس با یک هواپیمای باربری C-130 به تهران برده شدم. در تهران معالجات موثر واقع نشد و برای تکمیل درمان به اسپانیا اعزام گردیدم. سروان فرسیابی در این ماجرا، چشم چپ خود را از دست داد و به افتخار جانبازی مفتخر گشت ولی از سرنوشت سروان نادری نیا، متاسفانه هیچگاه اطلاعی بدست نیامد. http://ganjjang.ir/upload/images/vwhnqco6iv147udxn430.jpg
  2. 3 پسندیده شده
    و رژه ی روز آخر رزمایش بزرگ مشترک ذوالفقار ۱۴۰۱ ارتش با برگزاری رژه شناورهای سطحی و زیر سطحی به کار خود پایان داد.
  3. 3 پسندیده شده
    با سلامی دو باره به دوستان عزیز میلیتاریست. ناجی تهران (استقبال فرمانده از نو آوری پدافندی یک جوان)  هیچ‌وقت نه دوربینی بود و نه خبرنگاری که این جانفشانی و ایثار را ثبت کند و نه خودشان میخواستند که کارشان را در بوق و کرنا کنند. مظلومانه خدمت کردند ، مظلومانه شهید وجانباز شدند و هیچوقت نامی از آنها که حافظ تمام آسمان ایران بودند برده نشد. آنان کسانی بودند که با کمترین و قدیمی ترین جنگ افزارها به جنگ پیشرفته ترین هواپیماهای دشمن رفتند و با شجاعت و خلاقیت و ابتکار توانستند جلوی حملات وحشیانه آنان را بگیرند. در زمان جنگ شهرها که دشمن به میگ ۲۵ مجهز بود، چند شب متوالی تهران را مورد بمباران قرار داد و چون تجهیزاتی جهت مقابله با این هواپیما نداشتیم خلبان‌های عراقی با خیالی آسوده در ارتفاع هفتاد هزار پایی وارد ایران می‌شدند خود را به تهران می‌رساندند و با کاهش ارتفاع در پنجاه هزار پایی اقدام به بمباران کور می‌کردند و هر شب نقطه‌ای از تهران را هدف می‌گرفتند و آسوده‌ خیال با عِلم بر این‌که پدافند ایران هیچ‌گونه تجهیزاتی ندارد که در آن ارتفاع به آن‌ها آسیب برساند به پایگاه خود برمی‌گشتند. پس از چند شب بمباران، فرماندهان پدافند در سایت سوباشی همدان جمع شدند تا راهکاری برای مقابله با این حملات پیدا کنند. پس از تبادل نظر تصمیم گرفته شد که یک فروند اف ۱۴ مجهز به موشک فینیکس برای مقابله با آن‌ها از اصفهان پرواز کند و یک هواپیمای سوخت‌رسان نیز جهت سوخت رسانی به اف ۱۴ درمنطقه دماوند که از دید رادارهای عراقی خارج بود پرواز کند تا در زمان رسیدن هواپیماهای عراقی آن‌ها را غافلگیر و منهدم کنند. این ماموریت را خود شهید عباس بابایی که سمت معاومت عملیات نهاجا را داشتند به عهده گرفتند و مدت هشت ساعت پرواز ممتد با چند بار سوختگیری هوایی انجام دادند. اما اطلاعات عملیات عراقی‌ها به کمک آواکس‌های آمریکا از موضوع کاملا مطلع شده بود و تا زمانی که اف۱۴ بالا بود نیامدند. پس از هشت ساعت پرواز شهید بابایی اعلام کرد که دیگر قادر به ادامه پرواز نیست و به اصفهان برمی‌گردد. به محض رسیدن به اصفهان و نشستن تامکت، سایت شنود نخجیر اعلام کرد که دو فروند میگ ۲۵ به منظور بمباران تهران از پایگاه خود پرواز کردند و بعد از چند دقیقه بلیپ (نمایش هواپیما در صفحه رادار به صورت نقطه) دو فروند هواپیما از روی مرز آبدانان در روی صفحه رادار نمایان شد و باز همانند شب‌های قبل در ارتفاع هفتاد هزار پایی خود را به تهران رساندند، شهر را بمباران کردند و صحیح و سالم برگشتند. در این زمان که تمام فرماندهان پدافند ناراحت و غم زده از این‌که تجهیزاتی برای مقابله با این تهاجم نداشند مشغول تبادل نظر و طراحی عملیاتی تازه بودند که ستوانی جوان که افسر متخصص پدافند زمین به هوا بود فکر و طرحی جهت مقابله بیان شد. او طرح خود را با شهید فرهاد دستنبو که از متخصصین کار کشته و ماهر رادار بود در میان گذاشت و ایشان هم از طرح داده شده استقبال کردند بلافاصله با مشورت دیگر فرماندهان شبانه با سرهنگ منصور ستاری درمیان گذاشتند. شهید ستاری طرح را تایید کردند و فرمودند طرح خوبی است و انجام آن ضرری ندارد؛ بر همین اساس دستور اجرای طرح را به مسئولین منطقه ابلاغ کردند. اما آن ستوان جوان که بود و طرح او که بعد از اجرای آن از طرف شهید ستاری ناجی تهران نامیده شد چه بود که باعث شد میگ‌های ۲۵ دیگر به تهران حمله نکنند؟! آن ستوان جوان، طرحی داد که با استقرار یک سامانه موشکی هاگ در رادار کرج با توجه به ارتفاع سایت کرج، برد موشک هاگ حدود 15 هزار پا افزایش پیدا خواهد کرد و در زمان بازگشت میگ ۲۵ عراقی که از مسیر اتوبان کرج با ارتفاع پنجاه هزارپایی بر می‌گشتند، درصورت شلیک موشک هاگ یا هواپیما مورد اصابت قرار می‌گرفت یا باعث ترس آنها خواهد شده و دیگر با خیال راحت این عملیات را انجام نخواهند داد که همین‌طور هم شد! فردای آن شب تامکت هشت ساعت پرواز کرد و نشست و باز عراقی‌ها آمدند! در ساعت ۲۲ دو فروند میگ ۲۵ وارد آسمان ایران شد. باز طبق روال گذشته با ارتفاع هفتاد هزار پا وارد شدند بالای تهران کاهش ارتفاع داده و در پنجاه هزار پایی بمب‌های خود را ریختند. آنها نمی‌دانستند که شیران پدافند در کمین آنها نشسته‌اند. زمانی که روی اتوبان کرج در حال بازگشت بودند، ناگاه رادار هاگ روی آنها قفل شد. آن‌ها سراسیمه شروع به افزایش ارتفاع کردند. در همین ثانیه‌ها یک فروند موشک به طرف آنها شلیک شد که به هواپیما اصابت نکرد اما در نزدیکی آنها منفجر شد. بعد از دقایقی سایت های شنود اعلام کردند که چند ترکش به یکی از هواپیما ها اصابت کرده و زخم سنگینی به میگ 25 وارد آورد. همین امر موجب ترس عمیق آن‌ها شده و به گمان اینکه پدافند ارتش ایران در تهران سامانه پدافندی برد بلند مستقر کرده‌اند، دیگر با میگ25 به تهران ماموریتی نداشتند. این ستوان جوان کسی نبود جز سرهنگ بازنشسته ی پدافند ، محسن منصوری که شهید ستاری به او ناجی تهران لقب داد. ====================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.
  4. 2 پسندیده شده
    وزارت دفاع روسیه از افزایش تلفات به 89 نفر خبر داده و مقصر را هم سربازانی دونسته که به طور پرتعدادی از تلفن همراه استفاده کردند ششب سال نو که موجب لو رفتن محل استقرارشون شده. روسیه کشوری است که روی کاغذ از پدافند لایه به لایه و قدرتمندی برخوردار هست. ولی قدرت و تاثیر موشک های تاکتیکی دقیق زن را شاهد هستیم. چیزی که در تاپیک تهدیدات امریکا و صهیونیستها مطلبی توش کار شد که چطور امریکا و صهیونیستها در پوشش سنتکام و سوء استفاده از خاک و تجهیزات اعراب دارند برنامه ای میچینند تا این تهدید را ( به همراه تهدید پهپادی) علیه صهیونیستها و پایگاه های امریکایی خنثی کنند با تکنولوژی و نفوذ صهیونیستها. ایران باید علاوه بر پیشبرد برنامه های تهاجمیش و خنثی کردن تلاش های پدافندی دشمن با معرفی تجهیزات و سلاح های جدید فکری هم به حال همکاری کشورهای منطقه با سنتکام و صهیونیستها هم بکنه به عنوان پوششی برای پیشبرد برنامه های اسراییل.
  5. 2 پسندیده شده
    با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. تاوان سخت !!! ( روزی که ستاری همرزمش را تنبیه کرد!! )  سرهنگ بازنشسته پدافند حسین فاجانی سرهنگ حسین فاجانی از همرزمان شهید ستاری (که در دوران جنگ تحمیلی فرماندهی گردان تاکتیکی مرتبط با مخابرات معروف به گردان ارتباط الکترونیک نهاجا را بر عهده داشت) می گوید: تیسمار، آدم مهربانی بود اما در مورد انجام وظایف مان در خصوص جنگ با کسی شوخی نداشت. می گفت اشتباه شما به یک ملت ضربه می زند. بنابراین باید در کمال دقت کارتان را انجام بدهید. سرهنگ حسین فاجانی یکی از همرزمان شهید ستاری در دفاع مقدس است. او ستاری را آدم منحصر به فردی می داند و می گوید: به جرات می توانم بگویم امیر ستاری تنها کسی بود که به هم تیمی هایش اجازه نمی داد از او توقع زیادی داشته باشند! چرا که تیسمار تمام وظایفش را به نحو احسن انجام می داد و حتی فراتر از آن کار می کرد و به این ترتیب کسی نمی‌توانست از او توقع زیادی داشته باشد. همرزم فرمانده فقید نیروی هوایی ادامه می دهد: امیر ستاری آدم مهربانی بود. اما در شرایط حساس و در مقابل اشتباهاتی که احیانا در خلال جنگ صورت می گرفت، گذشت نداشت. معتقد بود اگر كسی در ماموریت جنگی اشتباه کند، این اشتباه او تنها به خودش لطمه نمی زند. بلکه به یك كشور لطمه می زند. تاوان این اشتباه را باید کل كشور پس بدهد. پس در چنین مواردی تیمسار خیلی صریح عمل می کرد و اجازه تکرار اشتباه را نمی داد. وی در خصوص سخت گیری های امیر ستاری که لازمه نظم و نظام در ارتش و خصوصا در شرایط جنگی است، تصریح می کند: من و شهید ستاری خیلی با هم رفیق بودیم. شب و روز بسیاری را با هم در جبهه گذراندیم و کار کردیم. اما در دو مورد شهید ستاری من را تنبیه کرد!! یك بار در دربندی خان عراق نیروهای عراقی آمده بودند كردهای خودشان را بمباران شیمیایی كرده بودند. ما باید می رفتیم آنجا و جلوی این كار را می گرفتیم. آن زمان من در سنندج بودم. ایشان به من دستور داد كه سریع خودت را برسان به منطقه عملیاتی. فاجانی می افزاید: پیش خودم گفتم اگر بخواهم از راه معمولی بیایم، هشت ساعت طول می كشد. باید می رفتم كرمانشاه و از آنجا به سومار و از سومار به طویله و از آنجا به دربندی خان می رفتم. احتمال داشت تا من بخواهم از این مسیر بروم، کار از کار گذشته باشد. باید سریع می رفتم و خودم را به منطقه می رساندم. یك راه میان بر هم بود که از دره شیطان می گذشت. سرهنگ فاجانی ادامه می دهد: دره شیطان شرایط خطرناکی داشت. زیر آتش بود. عبور از آنجا ریسک زیادی می طلبید. اما ما ریسك را پذیرفتیم تا زودتر برسیم. از همان مسیر خطرناک رفتیم و دو ساعته خودمان را رساندیم و ماموریت هم به خوبی انجام شد. توانستیم چند هواپیمای دشمن را ساقط كنیم و نگذاریم مردم بی گناه اذیت شوند. بعد از عملیات در جلسه ای که به بررسی عملیات و نقاط ضعف و قوت آن می پرداختیم، حاضر شدیم. ناگهان شهید ستاری گفت: فاجانی را بازداشت کنید! وی با اشاره به اینکه نسبت به شهید ستاری و عملکرد او شناخت کافی داشت، اظهار می دارد: چون می دانستم ستاری آدمی نیست که بی حساب و کتاب حرفی بزند، در مقابل دستورش سکوت کردم. اما تیسمار غلامی که کنارم نشسته بود، گفت: آقای ستاری اگر فاجانی خودش را زود نمی رساند ماموریت به این خوبی پیش نمی رفت. من فکر کردم شما می خواهید ایشان را تشویق کنید. اما شهید ستاری گفت: اگر فاجانی از راه بی خطر می آمد و ماموریتش را انجام می داد من او را تشویق می کردم. ولی او جان خودش را به خطر انداخت و من به این خاطر تنبیه اش می کنم. این رزمنده دفاع مقدس با بیان اینکه شهید ستاری من را به خاطر به خطر انداختن جان خودم تنبیه کرد، بیان می دارد: تیسمار ستاری قبول نمی کرد که در امر جنگ و ماموریت های جنگی کسی تخطی کند. من با رفتن از راه دره شیطان ریسک کرده بودم و ایشان نمی خواست کارها را به ریسک و اما و اگر بسپارد. از طرفی نمی خواست نیروهایش جان خودشان را به خطر بیندازند. اگر برای ما در مسیر اتفاقی می افتاد، هم خودمان از دست می رفتیم و هم ماموریت با شکست رو به رو می شد. ====================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. .
  6. 2 پسندیده شده
    دوران جوانی شهید منصور ستاری           بازدید شهید ستاری از جنگنده میگ-29           بازدید شهید ستاری از جنگنده اف-7           پرواز آزمایشی با جنگنده اف-7 (شهید ستاری خلبان نبود بلکه برای ارزیابی دقیق این جنگنده پروازی را در کابین عقب این جنگنده انجام داده بودند)           دیدار صمیمی شهید ستاری و فرماندهی معظم کل قوا  
  7. 1 پسندیده شده
    کلا روس های در جنگ ( جنگ های اول و دوم جهانی) ، حمله شوروی سابق به افغانستان و این عملیات ویژه اوکراین نشون دادن که هنوز به دادن تلفات انسانی بالا عادت دارن براشون مهم نیست که چقدر نیرو از دست میدن
  8. 1 پسندیده شده
    تلفات سنگین نیروهای روسیه در نتیجه حمله ی موشکی هیمارس اکراین ایگور کوناشنکوف سخنگوی وزارت دفاع روسیه: در نتیجه حملات موشکی ارتش اوکراین 63 سرباز روسی در نزدیکی شهر ماکیفکا کشته شدند و چند ده نفر نیز زخمی میباشند. ارتش اوکراین به یکی از مواضع موقت نیروهای مسلح روسیه در نزدیکی شهرک ماکیفکا در منطقه دونتسک حمله کرد در حالی که سربازان در حال جشن گرفتن سال نوی میلادی بودند. 2 فروند از 6 موشک شلیک شده نیز توسط پدافند هوایی روسیه نابود شدند. دفتر ارتباطات راهبردی نیروهای مسلح اوکراین نیز طی بیانیه‌ای در این مورد این حمله اعلام کرد که حدود 400 سرباز روسی در نتیجه حمله به یک مرکز مورد استفاده به عنوان پادگان در شهر ماکیفکا تحت کنترل ارتش روسیه در منطقه دونتسک اوکراین کشته شدند.
  9. 1 پسندیده شده
    یک فیلم تاریخی و خیلی زیبا از شاهد 136 پیشنهاد میکنم همه ببینند. زیر آتش سنگین پدافند هوایی اکراین، شاهد 136 از همه ی پدافند عبور میکنه و به نیروگاه برق میخوره بلافاصله برق کل منطقه میرود. https://www.aparat.com/v/wK9rS
  10. 1 پسندیده شده
    در مورد انتقال موشک‌های بالستیک ایران به روسیه و سوخو ۳۵ روسیه به ایران در اوایل نوامبر، ما نوشتیم (https://t.me/rybar/40805) که رهبری روسیه در حال مذاکره با مقامات ایرانی برای دستیابی به موشک های بالستیک کوتاه و میان برد به عنوان بخشی از گسترش همکاری های نظامی-فنی بین کشورها است. هفته گذشته رسانه‌های خارجی از خبر تحویل قریب‌الوقوع 24 جنگنده سوخو 35 به ایران که قبلاً برای نیروی هوایی مصر در نظر گرفته شده بود، هیجان‌زده شدند. این پیام توسط رسانه های دولتی فارس منتشر شد. به گفته ایرانی ها، خلبانان نیروی هوایی داخلی هم اکنون در حال گذراندن دوره های آموزشی فعال هستند. احتمالاً در ازای یک اسکادران، نیروهای مسلح روسیه انواع پهپادها و همچنین موشک های بالستیک ساخت ایران را دریافت خواهند کرد. چه نوع سوخو 35 "مصری"؟ در سال 2018 قراردادی بین دو دولت برای تامین 30 جنگنده چندمنظوره سنگین Su-35 به ارزش بیش از دو میلیارد دلار امضا شد. مونتاژ Su-35 در Yu.A انجام شد. با وجود تکمیل ساخت تمام هواپیماهای تحت قرارداد، اجرای توافق متوقف شد. هیچ بیانیه رسمی از طرف روسیه و مصر وجود نداشت، اما دلیل اصلی اختلال در عرضه، تحریم های احتمالی آمریکا علیه رهبری مصر به دلیل همکاری با روسیه بود. این گزینه به دلیل «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم‌ها» که در زمان دونالد ترامپ به عنوان بخشی از مقابله با «فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده رژیم‌های ایران، روسیه و کره شمالی» معرفی شد، امکان‌پذیر شد. اما آیا واقعاً تغییر جنگنده های مدرن برای سلاح های موشکی سودآور است؟ Su-35هایی که قبلاً برای صادرات ساخته شده بودند بیش از دو سال ذخیره می شدند: بخشی در پایگاه KnAAZ و دیگری در فرودگاه مؤسسه تحقیقات پرواز M. M. Gromov در ژوکوفسکی. در این مورد خاص، نیروهای مسلح روسیه در ازای هواپیماهایی که مدت‌هاست آماده شده‌اند، مقدار قابل توجهی موشک و تسلیحات بدون سرنشین دریافت خواهند کرد که ارزش آنها در شرایط فعلی بسیار بالا خواهد بود. مزیت سلاح های ناشناخته برای عموم چیست؟ بله، هنوز استفاده گسترده ای از موشک های بالستیک ایران در شرایط خصومت های شدید صورت نگرفته است. یگان‌های سپاه از آن‌ها فقط علیه جنگجویان داعش در سوریه و همچنین در حملات به پایگاه‌های آمریکایی و کردها در عراق استفاده کردند. . با این حال، اثربخشی آنها در این مرحله از ACS بیشتر از هواپیماهای کنترل شده خواهد بود. در واقعیت های کنونی، هواپیماهای جنگنده و بمب افکن سنگین که همچنان از گلوله ها و مهمات غیر هدایت شونده استفاده می کنند، در واقع به دلیل پدافند هوایی سرکوب نشده در عمق خاک اوکراین قابل استفاده نیستند و پهپادهای تهاجمی و شناسایی همراه با موشک‌های بالستیک دوربرد و وجود سرهای فعال و غیرفعال، کمک خوبی در مبارزه با سامانه‌های موشکی ضدهوایی غربی و نقاط کنترل دشمن در فاصله زیاد از خط مقدم خواهند داشت. با توجه به نیاز شدید به منظم بودن تخریب زیرساخت ها و تأسیسات نظامی نیروهای مسلح اوکراین از جمله در غرب اوکراین و نیاز به تکمیل اضطراری ذخایر خود، دستیابی به تسلیحات ایرانی منطقی ترین گزینه است. منبع
  11. 1 پسندیده شده
    مسیر پیاده‌روی به سمت گلزاری شهدای کرمان، یک روز مانده به سومین سالگرد شهادت حاج قاسم ((یریدون ان یطفؤا نور الله بافواههم و یابی الله الا ان یتم نوره و لوکره الکافرون)) ((مى خواهند نور خدا را با دهانهاى خود خاموش كنند، در حالى كه خدا نمى گذارد؛ بلكه نور خود را به كمال مى رساند، اگر چه كافران كراهت داشته باشند)) #جان-فدا
  12. 1 پسندیده شده
    بسم ا... دارندگی و برازندگی عظمت سوپرتوپ دورا را در مقایسه با اسکادهای روسی ,و وی-2 آلمانی در سمت چپ تصویر بررسی بفرمایید دورا /اسکاد و وی-2 ، هر سه مقیاس 1:35 هستند
  13. 1 پسندیده شده
  14. 1 پسندیده شده
  15. 1 پسندیده شده
    بسم ا... تصاویر جدیدتر از رزمایش ذوالفقار 1401 ارتش خوب .. ظاهرا اعلیحضرت 105 م.م های ارتش دوباره دارند استفاده می شوند ( در گذشته گفته شده بود که این توپها به غیر از تعدادی که به سوریه ارسال شده بودند ، مابقی بعداز بازسازی بصورت ذخیره نگهداری می شوند که ظاهرا این طور نیست ) آقا ... یک مقداری روی فیزیک بدنی خودتون کار کنید ... ما مخلص شما هستیم ولی این عکس ها یک مقداری ضد تبلیغ هست ... مجید جان ..!!! در رزمایش 1401 خوب .. وضع یونیفرم ها به نظر نامناسب نیست ولی این کلاهخودهای عهد عتیق همچنان توی ذوق می زند .... و 15 خرداد ....
  16. 1 پسندیده شده
    بسم ا... جنگ در اوکراین روز سیصد و یکم الی سیصد و ششم بیست و دوم دسامبر الی بیست وهشتم دسامبر 2022 تا آخرین سرباز اوکراینی برای حفظ تمامیت ارضی ایالات متحده خواهیم جنگید ...!!!! در حاشیه سفر زلنسکی به ایالات متحده شاید حدود یک هفته ، بخشی از ذهن درگیر این بود که تصویر فوق الذکر در تاپیک اوکراین کار بشود یا نه ...!! تحلیل های مختلفی در خصوص این تصویر می شود بیان کرد که تقریبا از هر زاویه ای به آن نگاه شود ، هیچکدام مثبت نیستند ! با این حال قضاوت نهایی با مخاطب .... صحنه جنگ در اوکراین – بیست و دوم دسامبر 2022 1-پوتین به گفته منابع غربی همچنان از برخورد با زلسنکی بعنوان یک همتای برابر خودداری می کند ( که در حوزه دیپلماسی به معنای این هست که برو ، بزرگترت را بیاور ) و نشان داده که علاقه ای به مذاکرات جدی با کیف ندارد . وی در جریان سخنرانی خود در 22 دسامبر اعلام نمود که ظهور اوکراین بعنوان یک کشور در سال 1991 ساختگی بود . توازن نیروی انسانی و سخت افزار سنگین واحدهای رزمی روسیه و اوکراین از مارس الی دسامبر 2022 2- رسانه های غربی معتقدند که گفته های پوتین درخصوص جنگ اوکراین بدان معناست که وی مشروعیت اوکراین را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت نمی شناسد ( تایید بند نخست ) . به گفته پسکوف ، انتقال احتمالی سامانه های پاتریوت به کیف تنها اثبات کننده ادامه یک جنگ نیابتی از سوی ناتو در اوکراین است و نشانه ای از آمادگی برای صلح از سوی کیف دیده نمی شود . برخی از ناظران غربی معتقدند که تلاش کرملین برای هدایت افکار عمومی بسوی توافقنامه مینسک ، دور زدن کیف و مذاکره مستقیم با غرب و تایید عدم مستقل بودن کیف است ولی به گفته این رسانه ها ، این تلاش بعید است تا موفق شود . علاوه براین ، تلاش فوق در نظر دارد تا مسئولیت ادامه جنگ را به سرسختی زلنسکی مرتبط نماید . شلیک موشک هوابه زمین Kh-25ML از فراگفوت های اوکراینی ( احتمالا) بدلیل منشوری بودن حرکات دست خدمه اوکراینی ، آن قسمت دچار ماه گرفتگی شده !!!!!! 3- به اعتقاد تحلیلگران غربی ، مجموع رفتارهای کرملین در شش ماه اخیر حاکی از تمرکز بر روی روند کمکهای غرب به اوکراین است . این دسته از تحلیلگران معتقدند که پوتین قبل از تصمیم آمریکا برای تحویل پاتریوت ها ، برای طولانی تر کردن جنگ برنامه ریزی مستقلی را انجام داده بود ولی تحویل پاتریوت ممکن است در این روند خللی ایجاد نماید . ظاهرا منابع روسی از روی تصاویر منتشر شده ماهواره ای غربی در حال تحلیل تمرکز این ماهواره ها بر روی صحنه نبرد در اوکراین هستند 4- ناظران غربی براین باورند که داده های موجود در مصاحبه های پوتین نشان می دهد که وی مسئولیت ادامه جنگ در اوکراین را برعهده طرف اوکراینی نهاده و در این حوزه هیچ وظیفه یا تعهدی را نپذیرفته است . وی در اظهاراتی مدعی شده که روسیه ، سرعت عملیات نظامی در اوکراین را افزایش نخواهد داد چرا که این امر منجر به تلفات غیرقابل توجیه خواهد شد . حملات پهپادی ارتش اوکراین به کریمه دسامبر 2022 5- برخی تحلیلگران غربی براین باور قرار دارند که والری گراسیموف در حال برنامه ریزی برای جمع آوری شواهد اطلاعاتی جهت احیاء ایده کرملین در مورد برنامه ریزی کیف برای حمله به دونباس و کریمه قبل از فوریه 2022 است . گراسیموف در جریان دیدار با مجموعه وابستگان نظامی در مسکو ، مدعی شده که عملیات نظامی ویژه ( یا جنگ ) در واکنش به روند رو به گسترش نازیسم افسار گسیخته و آمادگی نظامی کیف برای حمله کریمه آغاز شده است . وی خاطرنشان نمودکه ارتش روسیه تلاش خود را برای تصرف کامل استان دونتسک متمرکز نموده و تنها محوری که روسها در آن آرایش تهاجمی دارند نیز همین استان است ولی غربی ها معتقدند که این یک فریب رسانه ای بود ، چرا که بخش اصلی واحدهای روسی در این استان حضور ندارند . محور سولدار- باخموت 24 دسامبر 2022 6- وزیر دفاع روسیه برای دومین بار در طی هفت روز گذشته از خطوط مقدم اوکراین بازدید نموده و احتمالا این کار با هدف پررنگ نمودن نقش وی بعنوان یک رهبر نظامی صورت گرفته است . اعزام واحدهای جدید دفاع هوایی (Tor-M2K) ارتش روسیه به بلاروس منابع غربی در خصوص این نقل و انتقالات دو دسته شده اند برخی معتقدند که این جابه جایی ها بیشتر عملیات فریب هست دسته ای هم معتقدند که روسها قصد دارند مجددا علیه کیف / خارکف / چرنیشهف از خاک بلاروس وارد عمل شوند 7- عملیات نظامی ارتش روسیه در محور کرمینا – سواتوو ادامه دارد و متقابلا واحدهای کیف نیز ضدحملات جدیدی را برنامه ریزی می کنند . در این خصوص برخی منابع مدعی شده اند که پریگوژین به شکل مخفیانه از کره شمالی مهمات و تسلیحات مورد نیاز ارتش روسیه را وارد می کند و روند هزینه ها برای ادامه عملیات رزمی گروه واگنر نیز همچنان ادامه دارد و به ماهانه 100 میلیون دلار می رسد . این مساله با تعداد پرسنل این گروه ( حدود 50 هزار نفر / 10 هزار پرسنل قراردادی و 40 هزار محکوم سابق ) نیز تاحدودی همخوانی دارد . خضموک K-4386 تایفون ویژه نیروهای هوابرد روسی مجهز به برجک مسلح شده (BM-30D) به یک قبضه توپ 30 م.م 8- منابع محلی در خرسون و کریمه از تشدید تدابیر امنیتی ارتش روسیه در این محورها خبر داده اند . 9- مقامات روسی همچنان خبرهای مربوط به موج دوم بسیج محدود را رد می کنند . https://www.aparat.com/v/LGZm6 به غنمیت گرفته شده یکفروند بالگرد کاموف-52 آسیب دیده ارتش روسیه با شماره بدنه 18 در مورخ 24 دسامبر 2022 که اولین نمونه به نسبت سالم این بالگرد است که بدست ارتش اوکراین افتاد . ظاهرا این بالگرد بین ساعت 11 تا 12 روز 24 فوریه در زمان فرود در فرودگاه گوستمول بدلیل اصابت دوش پرتاب اوکراینی ساقط شد و خدمه آن هم سالم از منطقه خارج گردید ولی لاشه آن از میان نرفت و ارتش اوکراین حدود 40 روز بعد این بالگرد را در اختیار گرفت بدون آنکه تلاشی برای بمباران یا انهدام باقی مانده بالگرد صورت بگیرد . نکته جالب اینجاست که بالگرد مزبور با تمامی تسلیحات استاندارد به جا گذاشته شد . سرنوشت بعدی این بالگرد مشخص نیست ولی احتمالا مستقیما در اختیار آمریکایی ها قرار گرفت صحنه جنگ در اوکراین – بیست و سوم دسامبر 2022 1- برخی از تحلیل گران غربی همچنان اصرار می کنند که کرملین از اکتبر2022 در حال برنامه ریزی برای ایجاد شرایطی به منظور اجرای یک تک تهاجمی از سوی بلاروس بسمت کیف است . ( این حمله با عبارت most dangerous course of action یا MDOCA نیز شناخته می شود ) که احتمالا در میانه زمستان یا اوایل بهار رخ خواهد داد . شاخص ها و نشانه هایی که دیده می شود ممکن است فریب یا آگاهی دهنده در خصوص اهداف اصلی روسیه در اوکراین تعبیر گردد. درواقع ، حضور واحدهای روسی در بلاروس یک واقعیت پذیرفته شده است که میتوان آن را بخشی از تمرینات برای آمادگی جهت ورود به عملیات نظامی در محورهای فعلی جنگ در اوکراین دانست ولی برخی معتقدند که این آماده سازی ها می تواند برای یک حمله در ابعاد واقعی نیز کاربرد داشته باشد . برخی نیز معتقدند که این روند یک عملیات فریب در ابعاد بزرگ است . هر چند این روند در حال حاضر بعید به نظر می رسد ولی باید آن را تا حدودی جدی نیز گرفت . یک دستگاه هویتزر 155 م.م کراب منهدم شده اوکراینی برخی ناظران نظامی معتقدند که قرار بود تعداد قابل توجهی از این هویتزرها به ارتش اوکراین تحویل شود تا جایگزین سامانه های منهدم شده ای گردد که پیش از این توسط روسها از میان رفته بود ولی ظاهرا میزان وابستگی در حوزه تعمیر و نگهداری و همچنین مهمات این سامانه ها بیشتر از چیزی است که در ابتدا محاسبه شده بود این مساله با توجه به فرسایش شدیدی که بدلیل نیاز شدید ارتش کیف به توپخانه سنگین پدید می آید ، چالش جدیدی برای حفظ روند فعلی به نظر می رسد 2- ارتش روسیه نیز حداقل در ظاهر ماجرا ، نشانه هایی را از خود بروز می دهد که معقول بودن این حمله را در میان تحلیلگران نظامی اثبات کند . به اعتقاد ایگور گرکین ، ظرفیت نظامی روسیه برای تجدید عملیات نظامی در محور کیف از طریف بلاروس به منظور قطع ارتباط زمینی میان این شهرو اروپا می بایست مورد توجه قرار گیرد ، ضمن اینکه روند فوق می تواند بطور کامل یک عملیات ایذایی / انحرافی برای کشاندن واحدهای اوکراینی بسمت کیف و تضعیف محورهای موجود در شرق و جنوب اوکراین نیز تحلیل شود . . راست : دومین نمونه منهدم شده از نفربرهای XA-185 اهدایی ارتش فنلاند در اوکراین /دونتسک چپ : تلفات جانبی حین آموزش ... منهدم شدن کامل یک قبضه خمپاره انداز 120 م.م 2B11 ارتش روسیه در یک پادگان آموزشی 3- داده های موجود حاکی از آن است که ارتش روسیه در حال کسب آمادگی برای اجرای یک سلسله حملات در شمال غربی لوهانسک است . دراین ارتباط برخی میل بلاگرهای روسی اعتقاد دارند که شایعاتی در خصوص نزدیک بودن حملات روسها در وُلین ، لیوف ، کیف ، چرنیشهف و حتی خارکف وجود دارد و حتی این احتمال که روسها از خاک بلاروس برای حمله به چرنیشهف استفاده کنند و دولت مینسک با آن مخالفتی نداشته باشد نیز را باید در نظر گرفت . حک حرف K بر روی کامیون های ارتش روسیه در بلاروس هنوز هیجان زدگی یا افسانه سرایی خاصی در اکانتهای فارسی زبان در خصوص این مساله دیده نشده ولی ظاهرا این حرف تنها یکسری علائم راهنمایی و رانندگی است که باید در مسیرهای کشور میزبان استفاده شود در همین رابطه ، در نشست میان پوتین و لوکاشنکو ، تصمیم به افزایش حضور واحدهای روسی در بلاروس مطرح و روی آن به یک توافق اولیه ایجاد گردید که ممکن است استراتژی MEDOCAرا تا حدودی تقویت کند . ستاد کل اوکراین نیز اعلام نموده که ارتش روسیه در حال احداث یک بیمارستان صحرایی بزرگ در بلاروس است که برای تمرینات آموزشی چندان کاربرد ندارد ، ضمن اینکه واحدهای نامشخص زرهی مجهز به تانکهای تی -90 با استتار زمستانی نیز به بلاروس اعزام شده اند ولی این موارد ممکن است یک عملیات فریب نیز باشد . تحویل 12 دستگاه خضموک Panthera T6 به ارتش اوکراین اطلاعات جدید از شمال غربی لوهانسک نیز حاکی از آن است که حجم حمل و نقل ریلی ، تجهیزات نظامی و مهمات به این منطقه افزایش پیدا نموده تا جایی که قطارهای حامل تی -90 ام وتی-62 ام از استان روستوف به شمال غربی لوهانسک منتقل می شوند . علاوه براین گفته شده که واحدهای هوابرد از خرسون به لوهانسک منتقل شده اند . نیروهای تازه بسیج شده نیز برای تثبیت خطوط پدافندی در سواتوو- کرمینا استفاده شده اند . با توجه به اینکه واحدهای روسی حجم قابل توجهی از ایجاد میدان های موانع را در شرق دنیپر ایجاد کرده اند ، احتمال اجرای عملیات آفندی از این محور مقداری بعید به نظر می رسد . پرتابه های 155 م.م نمونه M107 اسپانیایی اهدایی به ارتش اوکراین ظاهرا ارتش اسپانیا چیزی درحدود 75 پالت از این مهمات را تحویل توپخانه ارتش کیف داده 4- گفته میشود زلسنکی در حال آماده کردن یک طرح صلح فوری برای فوریه 2023 است که البته احتمال دارد با شروع حملات روسها ، به شکست انجامد . 5- خبرهای جدید حاکی از دستیابی به موفقیت های جدید تاکتیکی برای ارتش اوکراین در شرق و جنوب باخموت است . حملات ارتش اوکراین به مواضع ارتش روسیه در توکماک، تیتوو، چرنیهیوکا، پولولوژی و بردیانسک 6- ارتش روسیه به تقویت مواضع دفاعی خود در خرسون و زاپوروژنیه ادامه میدهد . 7- گفته می شود کرملین تلاش می کند تا روند موج دوم بسیج محدود را از دید افکارعمومی پنهان نماید . تصاویر و متن های خوش آب و رنگ از تجهیزات نظامی لوکس را فراموش کنید .. حقیقت جنگ همین صحنه هایی هست که مشاهده می کنید ... آنهایی که برای یکبار و چند ثانیه با این صحنه ها در واقعیت روبرو شده باشند ، هیچ وقت از جنگ راحت صحبت نمی کنند صحنه جنگ در اوکراین – بیست و چهارم دسامبر 2022 1-ارتش روسیه احتمالا برای حفظ سرعت عملیات تهاجمی خود در باخموت ، احتمالا دست به یک توقف تاکتیکی خواهند زد . ( احتمالا یا دچار مشکل شدند یا مقاومت اوکراینی ها بیشتر شده .م ) در همین رابطه منابع غربی معتقدند که سرعت عملیات جنگی ارتش روسیه در باخموت مقداری کاهش پیدا کرده و این بدلیل گسترش بیشتر نیروهای مدافع اوکراینی در حومه این شهراست . وزارت دفاع بریتانیا اعلام نموده که ارتش روسیه به دلایل مشخصی از ذخیره مهمات توپخانه برای اجرای یک عملیات آفندی در مقیاس بزرگ محروم است و برای اجرای عملیات پدافندی نیز تا حدودی مشکل ایجاد شده . مواضع خندقی ، دندان اژدها و سنگرهای پیش ساخته بتونی از دید کاربر ایرانی یادآور دژهای سهمگین ارتش بعث در محورهای عملیات کربلای 4و5 و دشت تفدیده شلمچه و کانال ماهی و نهر دوعیجی و .. هست اما این موانع تاخیری و ایذایی در حال حاضر ، در جنوب اوکراین احداث می شود 2-حلقه نزدیک به پوتین در تلاش است تا الیگارش های روسی را برای حمایت از تلاش های جنگی روسیه بسیج کند . 3- ارتش اوکراین مدعی شده ساختار فرماندهی ارتش روسیه هنوز فاقد رویه های فرماندهی درست است . ظاهرا روسها برنامه جدی برای زرهی کردن کامیون ها اورال عملیاتی موجود خود دارند صحنه جنگ در اوکراین – بیست و پنجم و بیست و ششم دسامبر 2022 1- اداره اطلاعات ارتش اوکراین مدعی شده که یک افسرروسی مرتبط به گروه واگنر ، بعنوان فرمانده منطقه نظامی غرب روسیه انتخاب شده است . به گفته این منبع ، رئیس سابق ستاد منطقه نظامی شرق روسیه ، ژنرال یوگنی والریویچ نیکیفوروف به فرماندهی منطقه نظامی غرب روسیه منصوب شده است که گفته می شود یکی از مشهورترین ژنرال های حلقه داخلی پوتین بشمار می رود و مستقیما توسط سووریکین برای این سمت پیشنهاد گردید . ژنرال یوگنی والریویچ نیکیفوروف صحنه جنگ در اوکراین – بیست و هفتم دسامبر 2022 1-وزیرامورخارجه روسیه اعلام کرده که کرملین تا زمانی که ایالات متحده به خواسته های مسکو توجه نکند و کیف را مجبوربه پذیرفتن شرایط اعلامی ننماید ، به جنگ ادامه خواهد داد . صحنه نبرد در اوکراین 26 دسامبر 2022 صحنه جنگ در اوکراین – بیست و هشتم دسامبر 2022 1-داده های موجود از صحنه نبرد نشان می دهد که نیروهای روسی در حال کسب آمادگی برای یک حمله جدید در استان لوهانسک هستند که این امر احتمال آفند در زاپوروژنیه را تا حدی کاهش می دهد . گفته شده واحدهای هوابرد که پیش از این در خرسون حضور داشتند ، به لوهانسک منتقل شده اند . در همین زمینه ، رصد سامانه های توپخانه ای ترموباریک در این محور نشان از اهمیت این منطقه برای روسها دارد . مضاف براین ، یک پست فرماندهی مستقل ایجاد شده در بوگوچار استان ورونژ کارهدایت این نیروها را در محور لوهانسک برعهده دارد . پوشش اطلاعاتی منطقه نبرد دراوکراین توسط پرنده های اطلاعاتی ناتو نکته : اگر این امکان در دهه هشتاد میلادی وجود می داشت که پروازهای اطلاعاتی ایالات متحده در خلیج فارس مثل امروز ثبت می شد( قبله گاه سوپر میلیتاریستهای روشنفکر وب نظامی پارسی ) ، مستند سازی کمک های این جماعت به دیوانه زنجیری بغداد راحت تر نبود ؟؟ 2- ضد حملات ارتش اوکراین در محور کرمینا ادامه دارد ، جایی که روسها متقابلا دست به عملیات آفندی برای بازپسگیری مواضع از دست رفته می زنند . 3- کرملین بودجه بیشتری را برای ایجاد استحکامات دفاعی در خرسون و زاپوروژنیه اختصاص داده و تلاش دارد تا حجم این موانع را افزایش دهد . پی نوشت : منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5 منبع6 منبع7 8- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 9- جمع آوری دیتاهای این پست از ساعت 5:30 بعداز ظهر روز هشتم تا ساعت 30دقیقه بامداد روز نهم دی بدلیل سرعت بسیار پائین اینترنت ، عدم کارایی مناسب ابزارهای خاص برای دسترسی به تصاویر و ویدئوها ، طول کشید .. برای ثبت در تاریخ و حافظه میلیتاری که حتی این شرایط بد هم باعث نشد تا روند تحلیل متوقف بشود ..
  17. 1 پسندیده شده
    اینی که اینجا نوشتید یه داستان خیالی ساخته شده بر اساس تئوری توطئه هست.
  18. 1 پسندیده شده
    آیا سیستم های دفاع هوایی پاتریوت اکراین رانجات خواهد داد؟سابقه رزمی جای زیادی برای شک باقی می گذارد! در ۲۲ دسامبر اعلام شد ایالات متحده سیستم‌های پدافند هوایی پاتریوت را به نیروهای مسلح اوکراین تحویل خواهد داد و مجموعه‌ای از سیستم‌های تسلیحاتی دیگر از جمله سلاح‌های هدایت شونده هوایی نیز برای تقویت قابلیت‌های این کشور اروپای شرقی در جنگ ادامه‌دارش علیه روسیه آماده شده است. اگرچه تعداد سامانه‌های پاتریوت فاش نشده است، اما حجم کل بسته کمکی تنها 1.85 میلیارد دلار است که نشان می‌دهد تا زمانی که قراردادهای بعدی در آینده امضا نشود، به تعداد قابل توجهی تحویل داده نخواهد شد. به عنوان مثال، قرارداد رومانی برای خرید هفت دستگاه Patriot پک ۳ به تنهایی 3.9 میلیارد دلار هزینه داشت در حالی که قرارداد اخیر لهستان برای همین سیستم هزینه ای معادل 4.75 میلیارد دلار داشت. اگرچه پاتریوت به عنوان یک دارایی حیاتی برای اوکراینی که دفاع هواییش به طور فزاینده ای کاهش می یابد مورد استقبال قرار می گیرد،.و از آنجایی که احتمال متروکه شدن شهرهای بزرگ در بحبوحه حملات مستمر روسیه به زیرساخت‌های کلیدی همچنان افزایش یافته است، انتظار می رود تحویل ان به دلایلی اهمیت زیادی نداشته باشد.نسبت به سامانه های اس ۳۰۰ که اکراین بر آنها تکیه کرده است مقیاس کوچکی از پاتریوت ها تهیه و به میدان می اید،به این معنی که جایگزین کردن شبکه اس ۳۰۰ با پاتریوت ها غیر قابل اجرا است و همچنین سابقه عملکرد سامانه موشکی آمریکا در برابر حملات بسیار ابتدایی تر از حملاتی که روسیه قادر به انجام آن ها است و بار ها اثر بخشی آن را زیر سئوال برده است. پاتریوت اولین بار در طول جنگ خلیج فارس در 1991 شاهد نبرد بود، که در طی آن جنگ هدف اصلی آن انهدام موشک اسکاد بی شوروی بود - موشکی که برای اولین بار در سال 1964 وارد خدمت شد. اگرچه عملکرد پاتریوت در آن نبرد موفقیت آمیز شناخته می شد، اما تحقیقات بعدی در مورد عملکرد آن نشان داد که این عملکرد ادعایی بسیار دور از واقعیت بوده است.بر اساس گزارش کمیته قانونگذاری و امنیت ملی در مجلس نمایندگان آمریکا:" سیستم موشکی پاتریوت آن موفقیت چشمگیر که عموم مردم آمریکا به آن باور داشتند را ندارد.شواهد کمی وجود دارد که ثابت کند،پاتریوت بیش از تعداد اندکی از موشک های پرتاب شده توسط عراق در طول جنگ خلیج فارس را مورد اصابت قرار داده است و حتی در مورد این اصابت ها نیز تردید هایی وجود دارد." یک گزارش نظامی با عنوان «کارایی سامانه موشکی پاتریوت در طول جنگ طوفان صحرا» که در سال 1992 منتشر شد، بیان کرد که از 158 موشک شلیک شده از سامانه های پاتریوت توسط ارتش ایالات متحده در طول جنگ خلیج فارس، 45 درصد آنها علیه اهداف اشتباه پرتاب شده است. گزارشی که در سال 1992 توسط جوزف سیرینچیون، کارشناس تسلیحات هسته‌ای و رئیس صندوق Plowshares برای مجلس نمایندگان ایالات متحده در مورد عملکرد پاتریوت تهیه شد،او بیان کردد که به دلیل آسیب محدود ناشی از موشک های اسکاد،عموم مردم گمراه شدند و آن را به موفقیت سامانه پدافند هوایی نسبت دادند.در همین حال شواهدی که خلاف آن را نشان دهد نادیده گرفته شدیا رد شد.اسکادها به شدت معیوب بودند و بیشتر آنها بی ضرر به دریا یا صحرا افتادند! مطالعه اوایل دهه 1990 در مورد عملکرد سیستم‌های پاتریوت در جنگ خلیج فارس توسط تئودور پستول، استاد علوم، فناوری و امنیت بین‌المللی در موسسه فناوری ماساچوست، نشان داد: "نرخ رهگیری پاتریوت در طول جنگ خلیج فارس بسیار پائین بود.شواهد حاصل از این مطالعات اولیه نشان می دهد که نرخ رهگیری پاتریوت می تواند بسیار کمتر از ۱۰ درصد باشد،احتمالا حتی صفر".پستول به این‌ نتیجه رسید که سامانه پاتریوت به احتمال بسیار حتی نتوانسته یک اسکاد را در عراق ساقط کند و حداکثر ممکن است یک مورد را ساقط کرده باشد. اگر چه عملکرد پاتریوت در جنگ خلیج فارس مشکوک بود، این امیدواری وجود داشت که مدرن‌سازی این سیستم در دهه‌های بعدی حداقل در برابر موشک‌های ابتدایی اسکاد که هنوز به طور گسترده در چندین قاره از آنها استفاده می‌کنند، قابل اعتمادتر باشد. با این حال، با شکست این سیستم در رهگیری حمله موشک هایی که توسط شورشیان یمنی علیه عربستان سعودی در سال 2017 شلیک شد، چنین امیدهایی تا حد زیادی از بین رفت. با هدف قرار دادن فرودگاه بین المللی ملک خالد ریاض، تصاویر ماهواره ای نشان داد که موشک ها رهگیری نشده اند و در عوض، بسیار شبیه اسکادهای عراق، به دلیل دقت ضعیف در همان نزدیکی فرود آمده اند. تجزیه و تحلیل عکس ها و فیلم های انهدام که به طور گسترده در شبکه های اجتماعی منتشر شده است، این موضوع را تایید می کند. تجزیه و تحلیل انجام شده توسط یک تیم تحقیقاتی از کارشناسان موشکی نشان داد که یک کلاهک بدون مانع بر فراز عربستان سعودی علیرغم زرادخانه بزرگ باتری های مدرن پاتریوت پرواز می کند و به این نتیجه می رسد که موشک به هدف خود نزدیک شده است. جفری لوئیس، تحلیلگر رهبر تیم تحقیقاتی، در خصوص شکست سیستم پاتریوت در انجام حتی ابتدایی ترین رهگیری وترسیم شکست به عنوان یک پیروزی اظهار داشت: "دولت ها در مورد کارایی این سیستم ها دروغ می گویند.یا اطلاعات نادرست دارند و این باید ما را نگران کند".مقامات آمریکایی همچنین ادعای سعودی ها مبنی بر رهگیری موشک توسط باتری های پاتریوت را به طور جدی زیر سوال بردند. در جایی که پاتریوت توانایی خود را در برابر موشک های نوع اسکاد ثابت نکرده است، انواع موشک های بالستیک در زرادخانه روسیه امروز چندین نسل جلوتر هستند و احتمالاً رهگیری قابل اعتماد غیرممکن خواهد بود. برای مثال، موشک‌هایی که از سامانه اسکندر پرتاب می‌شوند، از مسیرهای نیمه‌بالستیکی استفاده می‌کنندبا نقطه اوج های تنها 50 کیلومتر و می توانند مانورهای پروازی گسترده ای را در طول مسیر پرواز خود انجام دهند، که اغلب حتی قفل کردن روی آنها را غیرممکن می کند چه برسد به سرنگونی. در جایی که عمدتا به دلیل کمبودتجهیزات اختصاصی سرکوب دفاع هوایی، تعداد زیاد اس-300 در خدمت اوکراین، آنها را به چالشی جدی برای نیروی هوایی روسیه تبدیل کرده است، استقرار بسیار محدودتر پاتریوت احتمالا خنثی کردن آنها را بسیار ساده تر می کند. پیش‌بینی استقرار این سامانه، که انتظار نمی‌رود قبل از اواسط سال 2023 رخ دهد، به این معنی است که اگر جنگ همچنان ادامه داشته باشد، به روسیه اجازه می‌دهد تا با هدف قرار دادن سریع پاتریوت‌ها پس از استقرار، پیروزی روانی قابل توجهی به دست آورد.ارزش این سیستم ها بعنوان یکی از گرانترین سامانه ها در موجودی ارتش اکراین و اهمیت پاتریوت به دلیل شهرت و استقرار گسترده آن توسط متحدان آمریکایی در سطح جهان، به این معنی است که انتظار می رود چند واحد محدود مستقر شده در اکراین به شدت توسط سایر سیستم های دفاع هوایی مانند اس ۳۰۰ محافظت شوند تا از انهدام آنها جلوگیری شود مترجمSHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منبع: https://militarywatchmagazine.com/article/patriot-save-ukraine-combat-record
  19. 1 پسندیده شده
    تست استاتیک موتور سوخت جامد 140 تن نیرو کره شمالی در پایگاه فضایی Sohae متن بیانیه اطلاعات بیشتر از توئیتر دیوید اشمرلر و موسسه Open Nuclear Network قطر موتور را 2.2 متر درنظر گرفت با آنالیز عکس های منتشر شده کلیک کنید پرتاب دوربین با رزولوشن 20 متر به ارتفاع 500 کیلومتری و عکس برداری از سئول برای توسعه ماهواره سنجشی نظامی
  20. 1 پسندیده شده
    تصاویر تست های موشکی 2و3 نوامبر کره شمالی نسخه ارتقا یافته هواسانگ 15 تست 18 نوامبر موشک قاره پیما هواسانگ 17 البته حضور یکی از 3 دختر کیم جونگ درتست موشکی توجه خیلی ها را جلب کرد جالب توجه استفاده از سیستم جدید برای پرتاب موشک هواسانگ17 نسبت به تست قبلی جئولوکشین محل پرتاب گزارش کامل از تست 18 نوامبر تغییرات هواسانگ17   کلیک کنید موشک های قاره پیما های کره شمالی در یک نگاه جدا از شوخی کیم هنوز نزدیک موشک ها سیگار میکشه گزارشی در خصوص شبکه تلفن همراه و گستره پوشش در کره شمالی در این 20 سال https://www.38north.org/2022/11/twenty-years-of-mobile-communications-in-north-korea/
  21. 1 پسندیده شده
    کره شمالی امروز اعلام کرد آزمایش‌های موشکی گستردۀ هفتۀ گذشته، در واقع «شبیه‌سازی حمله به کره جنوبی و ایالات متحده» بوده است. سئول و واشنگتن هفتۀ گذشته یک رزمایش هوایی مشترک ۶ روزه برگزار کردند که خشم پیونگ یانگ را برانگیخت و آن را «مانور جنگی خطرناک» خواند. از نظر پیونگ یانگ، این رزمایش مشترک هوایی که سرانجام روز شنبه ۵ نوامبر پایان یافت، یک «تحریک آشکار با هدف تشدید عمدی تنش‌‌ها و یک تمرین جنگی خطرناک با ماهیت بسیار تهاجمی» بوده و به همین دلیل نیز در واکنش به آن، اقدام به «شبیه سازی» حمله به پایگاه‌های هوایی و هواپیماها همچنین شهرهای بزرگ کره جنوبی کرده است. ستاد کل ارتش کره شمالی در بیانیه‌ای اعلام کرد که در این مدت بیش از ۳۰ آزمایش موشکی از انواع مختلف از جمله آزمایش موشک‌های بالستیک مجهز به کلاهکهای نفوذی برای حمله به پایگاههای هوایی دشمن و «فلج کردن سیستم فرماندهی عملیات دشمن»، موشکهای زمین به هوا برای هدف گرفتن هواپیماهای دشمن در ارتفاعات و موشکهای استراتژیک کروز برای حمله به ناوگان دریایی و درنهایت موشک بالستیک قاره پیما را انجام داده و صدها گلوله توپ نیز به سمت دریا شلیک کرده است. کره شمالی به ویژه در مورد انجام رزمایش‌های هوایی حساس است؛ چراکه نیروی هوایی پیونگ‌یانگ یکی از «ضعیف‌ترین» بخش‌های ارتش این کشور و فاقد جت‌هایی با فناوری‌های پیشرفته و خلبانان آموزش دیده است.
  22. 1 پسندیده شده
    با تشکر از نوشتن خاطرات شهید منصور ستاری توسط برادر ارجمند @mehran55 3 خاطره از این شهید را به خاطر پررنگ بودن و ارزش بالای تجربه مدیریتی، دوستمان لطف کردند و در تاپیک مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی ذکر شد. برای حفظ پیوستگی در این تاپیک لینک این سه مقاله ذکر می شود. خودرو شمس-14 ؛ تولد یک رویای ناکام لینک ترفندی که موثر افتاد ! لینک «اوج» پرواز پرنده های بومی لینک
  23. 1 پسندیده شده
    با سلامی دو باره به دوستان عزیز میلیتاریست. پرواز بر فراز ناو آمریکائی  سرتیپ خلبان عبدالحمید نجفی، از پیشکسوتان تیزپرواز نیروی هوائی ارتش است. او روزهای پر فراز و نشیب دفاع مقدس و همراهی با شهید منصور ستاری را در کتابی به رشته تحریر درآورده است که بخشی از این خاطرات را با هم مرور می کنیم : «صبح روز جمعه ، بیست و یکم دی ماه 1369 ، در گردان پروازی امیدیه بودیم که یک مأموریت مهم شناسائی به من ابلاغ شد. هدف شناسائی ناو آمریکائی بود و به دلیل مسائل امنیتی ؛ فقط من ، شهید اردستانی و شهید ستاری فرمانده نیروی هوائی از این مأموریت خبر داشتیم. حدود ساعت ده صبح با دو فروند RF-5 روی باند پایگاه پنجم شکاری امیدیه قرار گرفتیم. لیدر دسته من بودم و شماره دو جواد معصومی بود. با رساندن قدرت موتور به صد در صد ، به پرواز در آمدیم. روی رادیو به بندر ماهشهر گفتم : «برای پرواز آموزشی دو فروند به بندر دیلم می رویم. از آنجا به برازجان می رویم و بعد به بهبهان و در نهایت در امیدیه فرود می آئیم.» با توجه به اینکه آمریکائی ها ما را استراق سمع می کردند می خواستم آنها بدانند که هدف از پرواز ما چیست. قرار بود در طول پرواز هم سکوت مطلق رادیوئی را حفظ کنیم. دو فروند در کنار هم پرواز می کردیم و به محض رسیدن روی آب ، به خاطر گمراه کردن ناو آمریکائی ، طبق برنامه طرح ریزی شده ، از هم جدا شدیم و شروع به صحبت کردن روی رادیو کردیم تا استراق سمع آنها را مشغول کنیم. معصومی مرتب می گفت : «من شما را ندارم. کجا هستی؟» و به همین ترتیب به ناو نزدیک شدیم. آنها اخطار می کردند : هواپیمائی که در حال نزدیک شدن هستی ، به شما اخطار می کنیم. روی رادیو گفتم : «ما همدیگر را گم کرده ایم! شما به جای کمک به ما اخطار هم می دهی ؟ نزدیک است سانحه بدهیم». ولی متصدی رادار آمریکائی مرتب می گفت : «به سمت شمال گردش کنید. این یک دستور نظامی است». توجهی نکردیم. به ناو خیلی نزدیک شده بودیم که من گفتم : «شماره دو شما را می بینم. سریع در بال من قرار بگیر!» نزدیک ناو شدیم و شماره دو سریع به من نزدیک شد. در حداقل ارتفاع قرار داشتیم و با سرعت حدود ششصد نات از روی ناو عبور کردیم و عکس گرفتم. بعد از رد شدن از روی ناو سریع گردش کردیم و به سمت خاک خودمان ادامه مسیر دادیم. به محض اینکه وارد ایران شدیم ، شهید ستاری طبق هماهنگی قبلی روی رادیو گفت : «یک سال درجه هر دو نفرتان را می گیرم تا دفعه بعد به دستور عمل کنید». چند دقیقه بعد هر دو فروند در امیدیه به سلامت به زمین نشستیم. اما یک ساعت بعد جناب ستاری به امیدیه آمد و خیلی از ما تشکر کرد. ما هم گزارش پرواز و عکس و فیلم گرفته شده را تقدیمش کردیم. منبع : کتاب غرش رعد ================================== سرتیپ خلبان نجفی از جملۀ خلبانانی است که از رهگیریِ هواپیمایِ حامل امام خمینی در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ تمرد کرد. بعدها در دوران دفاع مقدس در قامت خلبانِ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به پاسداری از آسمان میهن پرداخت. کتاب «غرش رعد» زندگینامۀ تیمسار خلبان نجفی است. از زمانی که در کودکی و پشت نیمکت، حروف الفبای فارسی را مرور می‌کرد تا زمانی که هواپیمای مجروح و خستۀ خود را بدون چرخ در یک زمین کشاورزی فرود آورد. ====================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.
  24. 1 پسندیده شده
    با سلامی دو باره به دوستان عزیز میلیتاریست. شهیدستاری چگونه موشکهای ضدرادار عراق را خنثی کرد؟  با هر فرمانده ای که به صحبت می نشینی ، ناگفته های فراوانی از شهید ستاری دارد و گوئی برای این ناگفته ها نیز پایانی نیست. سرتیپ دوم پدافند هوائی «منوچهر عرفانیان» سابقه دوستی دیرینه ای با شهید ستاری دارد و روزهای پر فراز و نشیب زیادی را همراه او تجربه کرده است. ابتکار شهید ستاری و استفاده از ایده ایشان برای خنثی کردن موشک های "ضدرادار عراقی" را از زبان جانشین او در معاونت عملیات پدافند نیروی هوائی می خوانیم : «استعداد و تسلط شهید ستاری بر مباحث مختلف رادار ؛ چنان بود که در هر ایستگاه رادار که می رفتند ، تمام همافران و نیروهای فنی در مقابل ایشان حرفی برای گفتن نداشتند و تسلط ایشان بر رادار عجیب و غریب بود. تسلط ایشان به این فن آوری مهم، در بازه های مختلف جنگ تحمیلی به کمک نیروی هوائی آمد. در یکی از آن بازه ها ، رادارهائی که در اختیار داشتیم ؛ در برخی نقاط حساس کور بود و برای مثال حادثه نیروگاه نکاء به وجود آمد. در آن حادثه ، جنگنده های عراقی با نفوذ در نقاط کور و در سطح دریا تا نیروگاه نکاء جلو آمدند و بمب های خود را در نیروگاه رها کردند. علت اصلی این پیشروی نیز قدیمی بودن سیستم رادار ما بود. شهید ستاری بعد از این حادثه ، دستور خرید رادارهای جدید را صادر کردند. نکته جالب توجه آنکه تسلط ایشان بر نکات فنی رادارها آنچنان زیاد بود که زمان خرید در انگلستان و چین ، فروشندگان رادار هم تعجب کرده بودند. با وجود آنکه ما تا آن زمان رادار سه بعدی نداشتیم ؛ اما ایشان اطلاعات بسیار خوبی در رابطه با نکات منفی و برجستگی های این رادار را در اختیار تیم خرید قرار دادند. در آن زمان ، دکتر روحانی (به عنوان رئیس ستاد پدافند کشور) با شهید ستاری برای خرید رادار رفته بودند که از اطلاعات شهید ستاری بسیار استفاده کردند. همین تسلط شهید ستاری بود که موجب شد طرحی را پیاده و موشک های ضد رادار عراق را خنثی کند. تمام موشک های ضد رادار که در اختیار عراق قرار داده بودند (مانند اگزوست) مستقیم به دیش های رادار ما برخورد می کرد [؟؟!! اگزوست موشک ضدکشتی هست و فکر کنم امیر سرتیپ عرفانیان در نام بردن از موشک ، اشتباه کرده اند] و دو سایت موشکی هاگ [هاوک. هاگ معنی دیگری میده ] را منهدم کرده بود. شهید ستاری ؛ برای خنثی کردن خاصیت این موشک ها ، به همافران مستقر در رادار دستور داده بود که به محض شناسائی یک موشک یا هواپیما ، در فواصل زمانی کوتاه (5 ثانیه ای) رادارها را خاموش و روشن کنند تا بدین وسیله موشک ها از مسیریابی ناتوان و بخاطر گم کردن هدف در میانه راه منهدم شوند». منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهید منصور ستاری ====================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.
  25. -1 پسندیده شده
    سه سال از این توییت مشکوک حسن روحانی و سپس حادثه ی تلخ هواپیمای اکراینی میگذرد هنوز این توییت مشکوک از یک شخصیت مشکوکی مثل حسن روحانی سوال برانگیز هست. دوباره به شرایط زمانی زدن این توییت برگردیم: به دستور ترامپ حاج قاسم شهید میشود و سپس ترامپ تهدید میکند اگر ایران پاسخی به این جنایت آمریکا بدهد، آمریکا 52 نقطه ی مهم ایران (شامل مناطق مهم برای فرهنگ و تمدن ایران هم میشود! ) را در جواب میزند. قرار هم هست به زودی ایران جواب نظامی به آمریکا بدهد و باید آمریکا به این کار جواب بدهد. حالا با این شرایط آقای روحانی این توییت را میزند. از این توییت چه نتیجه ای می توان گرفت؟ هر چه فکر کردم این توییت این معنی را میدهد که نقشه ی اول، زدن 52 نقطه ی مهم ایران هست ولی به نقشه ی دوم که زدن هواپیما هست فکر کنید و این نقشه بهتر هست!!!!!!!!!!! جالب هم هست به زدن هواپیمای مسافربری ایرانی توسط آمریکا اشاره میشود که به ادعای برخی منابع یکی از دلایل مهم قبول کردن قطعنامه ی 598 توسط ایران بوده.