برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 23 دی 1401 در همه مناطق
-
18 پسندیده شدهجنگ دراوکراین روز سیصد و دوازدهم الی سیصد و هیجدم پنجم ژانویه الی یازدهم ژانویه 2023 نوامبر 1918 ؟!!!! نه ببخشید ... ژانویه 2023 ...!!!! صحنه جنگ در اوکراین – پنجم ژانویه 2023 1- ناظران غربی معتقدند که پیشنهاد روسها در خصوص آتش بس 36 ساعته به مناسبت کریسمس احتمالا یک عملیات اطلاعاتی برای بی اعتبار کردن اوکراین است . به گفته این دسته از تحلیلگران ، آتش بس پیشنهادی پوتین با پس زمینه مذهبی ، از یک نظر اوکراین را بعنوان سرکوبگر گروه های مذهبی و پوتین را بعنوان حافظ ایمان مسیحیت ارتدوکس معرفی خواهد کرد . 2- گفته میشود هیچ نشانه ای در خصوص تغییر اهداف پوتین دراوکراین دیده نمی شود . مراکز تولید موشک و پهپاد ارتش اوکراین به روایت منابع روسی 3- پریگوژین ، رئیس گروه واگنر اعلام نموده که زندایان داوطلب روسی که در جبهه اوکراین حضور دارند ، شامل عفو عمومی شده اند و این خبر احتمالا تلاش است برای افزایش نفوذ سیاسی و رسمیت بخشیدن به بکارگیری نیروهای داوطلب با سوابق غیرعادی در لباس نظامی . 4- ارتش روسیه همچنان در محور سواتوو -کرمینا دست به حمله می زند و ارتش اوکراین نیز به این حملات پاسخ میدهد . رادار پی-18 منهدم شده ارتش روسیه در خرسون . 5- آخرین خبرها در محورباخموت حاکی از ضدحملات موفقیت آمیز ارتش اوکراین در محور باخموت و غرب دونتسک است . 6- منابع اوکراینی مدعی هستند که واحدهای چریکی روسی در محور رودخانه دنیپر فعالیت بیشتری را از خود به نمایش می گذارند ، در حالی که روند تقویت مواضع در کرانه شرقی استان خرسون نیز ادامه پیدا کرده است . 7- برخی ناظران نظامی معتقدند که موفقیتهای اخیر روسها در زاپوروژنیه ، ممکن است حملاتی ایذایی برای جلب توجه ارتش اوکراین و عدم توجه به محور باخموت باشد . بالگردهای میل-28 روسی مسلح به موشکهای LMUR در اوکراین- ژانویه 2023 https://www.aparat.com/v/5k2Fr صحنه جنگ در اوکراین – ششم ژانویه 2023 1-برخی ناظران غربی در کمال تعجب از عدم واکنش روسها نسبت به اعلام کمک 3.75 میلیارد دلاری ایالات متحده به اوکراین ، غافلگیر شده اند . به گفته برخی تحلیلگران نظامی ، کرملین به گونه ای فضای اطلاعاتی روسیه را سازماندهی نموده که تنها در صورت لزوم ، بر روی کمک های نظامی غربی متمرکزشوند . پیش از این ، وزیر امورخارجه امریکا در 6 ژانویه اعلام نمود که کمک های جدید شامل نفربرهای برادلی ، سامانه های توپخانه ای جدید ، خودروهای جدید زرهی ، موشکهای زمین به هوا و مهمات خواهد بود . این درحالی است که کرملین نسبت به این کمک ها واکنش قابل توجهی نشان نداد . 2- مقامات ارشد اوکراینی با پیشنهاد آتش بس 72 ساعته به مناسبت سال جدید میلادی مخالفت کرده و آن را رده نموده اند . 3- درگیرهای شدید میان دوطرف در کرمینا و سواتوو گزارش شده است . 4- میل بلاگرهای روسی مدعی شده اند که عملیات تهاجمی ارتش روسیه در باخموت ، آودیوکا و سولدار دستاوردهای جدیدی را داشته است . 5- مقامات و رهبران نظامی روسی همچنان نسبت به حادثه حمله به قرارگاه تاکیتکی ارتش روسیه در ماکییووکا استان دونتسک که منجر به کشته شدن حداقل 98 نفر از سربازان روسی شده واکنش نشان می دهند . صحنه جنگ در اوکراین – هفتم ژانویه 2023 1- داده های منتشر شده از صحنه نبرد نشان میدهد که موفقیتهای روسها در سولدار به معنای محاصره سولدار نخواهد بود . به گفته برخی منابع غربی و اوکراینی ، علیرغم پیشروی های جدید ارتش روسیه در سولدار ، باخموت هنوز به محاصره روسها درنیامده . میل بلاگرهای روسی که با انصاف بیشتری صحنه نبرد را تحلیل می کنند ، مدعی هستند که ارتش روسیه در حومه رازدولیوکا ( 6 کیلومتری شمال غربی سولدار ) در حال نبرد هستند و هنوز فاصله قابل توجهی برای تکمیل محاصره سولدار دارند . درواقع ، روسها برای قطع کامل ارتباط واحدهای اوکراینی در باخموت باید ، کنترل بزرگراه سیورسک- باخموت ( تی-0513) که در حدود 7 کیلومتری نزدیک ترین خط دفاعی ارتش روسیه در سولدار است را بدست گیرند ، سولدار را تصرف کنند و سپس باخموت را هدف قرار دهند . بزرگراه ئی-40 ( اسلاویانسک – باخموت ) نیز مسیر دیگری است که باید از سوی روسها تصرف و قطع شود . با توجه به اینکه سرعت پیشروی ارتش روسیه در حدود چندصد متر بصورت روزانه بوده ، بعید است حتی با یک فشار مکانیزه سنگین هم محاصره باخموت محقق شود . یک دستگاه از 90 دستگاه T-72EA ارتش جمهوری چک در حال بازسازی برای تحویل به ارتش اوکراین در تصاویر خودروی بازیابی تاترا TREVA 30 نیز دیده می شود 2- گزارش های جدید حاکی از آن است که روسها محموله های بیشتری را از تهران دریافت کرده اند و برخی خبرها حاکی از تحویل بالستیک به ارتش روسیه است و این احتمالا به معنای تهدید بیشتر زیرساختهای اوکراین در مقیاس های بزرگتر است . طبق گزارشها ی موجود ارتش روسیه مجدد در حال شلیک موشکهای اسکندر و کروز بسمت زیرساختهای ارتش اوکراین است و می تواند بزودی با حجم بیشتری اهداف مد نظر را زیر آتش بگیرد . وزیر دفاع اوکراین در 6 ژانویه مدعی شد که ارتش روسیه چیزی در حدود 81 درصد از ذخایر موشکهای تاکتیکی و راهبردی خود را شلیک کرده و براساس اطلاعات جمع آوری شده اکنون توان آتش موشکی روسها به ترتیب ذیل است 1- ذخیره موشک بالستیک اسکندر (9M723) : 92 فروند ( 11 درصد ) 2- ذخیره موشک بالستیک اسکندر(9M729/9M728) : 52 فروند ( 44 درصد ) 3- ذخیره موشک کروز KH-101 : 118 فروند ( 16 درصد ) 4- ذخیره موشک KH-22 و KH-32 : 162 فروند ( 44 درصد ) 5- ذخیره موشک بالستیک هواپایه KH-47M2 کینژال : 53 فروند ( 84 درصد ) 6- ذخیره موشک کالیبر دریاپایه : 59 فروند ( 9 درصد ) بی ام پی-1 واحدهای زرهی ارتش دونتسک در حالی که به زره های واکنش پذیر انفجاری کنتاکت 5 روی برجک و کنتاکت-1 روی بخش جانبی بدنه مجهز شده اند عکس مربوط به قبل از شروع جنگ است در این میان روسها مدعی هستند به اندازه کافی ذخیره موشکهای کالیبر دریاپایه برای شلیک بسمت اوکراین وجود دارد ولی آخرین شلیکهای ثبت شده در 16 دسامبر بوده است . هر چند روسها ذخیره به مرابت بیشتری از موشکهای اونیکس را در اختیار دارند که می توانند ازآنها برای حملات گسترده استفاده کنند . علاوه براین وزیر دفاع اوکراین درا دامه ادعاهای خود اعلام کرده که ارتش روسیه از فوریه 2022 تا ژانویه 2023 تولیدات خود را بشرح ذیل افزایش داده 1- سری موشکهای KH-101 و KH-555/KH-555M : 290 فروند ( 65 درصد از موجودی قبل از شروع حمله ) 2- سری موشکهای کالیبر : 150 فروند ( 30 درصد موجودی قبل از شروع حمله ) 3- سری موشکهای بالستیک 9M723 اسکندر : 36 فروند ( 5 درصد موجودی قبل از شروع حمله) 4- سری موشکهای 9M729 و 9M728 اسکندر : 20 فروند ( 20 درصد موجودی قبل از شروع حمله ) 5- سری موشکهای KH-47M2 کینژال : 20 فروند ( 47 درصد موجودی قبل از شروع حمله ) مرکز تعمیر و نگهداری زرهی ارتش روسیه - اوکراین/ ژانویه 2023 https://www.aparat.com/v/0rsp7 اگر این اعداد صحت داشته باشند ، روند تولید موشکهای راهبردی توسط روسها نشان میدهد که صنعت نظامی روسها تا همین اواخر برای یک اقدام جنگی بسیج نشده بود . معمولا کشورها قبل از شروع یک مخاصمه ، روند تولید موشک ، مهمات و سایر سامانه های تسلیحاتی خود را افزایش میدهند و پس از آغاز جنگ نیز تمامی صنعت دفاعی در شرایط تولید کامل قرار داده می شوند و روسها حسب الظاهر هیچکدام از این موارد را انجام نداده بود . برخی معتقدند که این کار احتمالا بدلیل برهم نخوردن وضعیت اقتصادی و افزایش نارضایتی داخلی صورت گرفته ( البته این فقط بهانه است ، روسها انتظار نداشتند احتمالا که دراوکراین به مشکل برخورد کنند .م ) روند کاهشی احتمالی بر مقیاس حملات اثر خواهد گذاشت ولی قطع نخواهد شد . راست : تاثیر مخرب مهمات لانست روسی بر روی بدنه تانک ارتش اوکراین چپ : بدون شرح از سویی دیگر ، سرعت تحویل سامانه های پهپادی در ماه گذشته از سوی ایران به ادعای منابع غربی افزایش پیدا نموده در حالی که روسها به گفته منابع اوکراینی ، 88 درصد از ذخیره پهپادهای شاهد -131 و 136 خود را استفاده کرده اند و تنها 90 فروند شاهد 136 باقی مانده است ( دقیق بودن این ادعاها خیلی جالب هست .. بطور مثال چرا 90 فروند و نه 20 فروند !!!!! .م ) براساس گزارش های موجود ایران متعهد شده 1000 فروند پهپاد اضافی را به روسها تحویل دهد که احتمالا در دسته های 200 تا 300 فروندی تحویل خواهد شد . 3- میل بلاگرهای روسی مدعی شده اند که ارتش روسیه همزمان با ادامه عملیات تهاجمی در باخموت ، و حومه غربی دونتسک ، پیشروی های بیشتری را در سولدار ثبت کرده اند . 4- مقامات غربی و اوکراینی هشدار داده اند که روسیه برای موج دوم بسیج نظامی آماده می شود . لاشه فالکروم نیروی هوایی اوکراین که براثر آتش خودی سرنگون شد صحنه جنگ در اوکراین – هشتم ژانویه 2023 1- دبیرشورای عالی امنیت ملی اوکراین مدعی شده که روسها در حال ایجاد زیرساختهای لازم برای تولید انبوه بومی پهپادهای ایرانی در خاک روسیه هستند . 2- ضدحملات ارتش روسیه برای بازپسگیری زمین های از دست رفته در محور سواتوو- کرمینا ادامه دارد و گفته شده که روسها چند گردان جدید را از باخموت به کرمینا منتقل کرده اند . 3- سخنگوی واحدهای رزمی ارتش اوکراین در شرق این کشور گزارش داده که روسها هنوز سولدار را به کنترل خود درنیاورده اند و در عوض این ارتش اوکراین است که مواضع روسها را در نزدیکی باخموت تصرف کرده است . 4- قدیروف مدعی شده که 300 پرسنل از گردان های آخمت-1 ( وزارت کشور ) به اوکراین اعزام شده اند . 5- مقامات اوکراینی گزارش داده اند که ارتش روسیه از مهمات آتشزا بر علیه زیرساختهای نظامی در خرسون استفاده می کند ( ظاهرا ایالات متحده در سری جدید کمکهای خود مهمات خوشه ای را تحویل کیف داده و ارتش اوکراین نیز در حملات خود به دونتسک از مهمات خوشه ای و ضد نفر استفاده می کند .م ) صحنه جنگ در اوکراین 12 ژانویه 2023 6- نیروهای وزارت کشور روسیه در مناطق تصرف شده اوکراین ، عملیات خود را بر ضد نیروهای چریکی اوکراین افزایش داده و این پس از اعام خبر خرابکاری در خط لوله گاز استان لوهانسک رخ داد . 7- وزارت دفاع بریتانیا مدعی است که ارتش روسیه برای مقابله با حملات احتمالی ارتش اوکراین به زاپوروژنیه یا لوهانسک آماده می شوند . به گفته این منبع ، در هفته های اخیر ، ارتش روسیه استحکامات خود را در این استان و درامتداد محور واسیلیووکا- اوریخکوف گسترش داده و واحدهای بیشتری را در این محل مستقر کرده اند. این منبع مدعی شده که روسها با دو سناریو اصلی روبرو هستند ، نخست ، حملات ارتش اوکراین در محور زاپوروژنیه که به معنای ایجاد چالش برای پل زمینی میان روستوف و کریمه بوده و دوم ، ضد حمله کیف در لوهانسک که به معنای کاهش فشار روسها برای اشغال کامل دونباس خواهد بود . انهدام یک قبضه هویتزر ام-109 اوکراینی - ژانویه 2023 https://www.aparat.com/v/bHfQ2 صحنه جنگ در اوکراین – نهم ژانویه 2023 1- پریگوژین پس از مشخص شدن پیشروی های گروه وی در سولدار استراتژی تبلیغات بیشتر را در دستور کار خود قرار داده تا گروه وی بعنوان یک نیروی جنگی موثر شناخته شود . ویدئوهای منتشره از سوی منابع مختلف حاکی از درگیرهای شدید در نزدیکی شهرداری سولدار بوده و گفته میشود درگیریهای بلوک به بلوک در سولدار ، شمال شرقی باخموت و همچنین در داخل باخموت ثبت شده است . پریگوژین نیز مدعی شده که این پیشروی ها منحصرا توسط واگنر صورت می گیرد . 2- ارتش روسیه به حملات خود در سرتاسر خط مقدم دونتسک ادامه میدهد و گفته شده موفقیتهای بیشتری در حومه سولدار و باخموت ثبت شده است . 3- روسها در حال تقویت مواضع خود در ساحل شرقی استان خرسون هستند . بدون شرح از قهرمان تک تیراندازی موسین ناگانت ... 4- منابع اوکراینی مجددا مدعی هستند که موج دوم بسیج نظامی در روسیه نزدیک شده است . به گفته منابع روسی و اوکراینی ، احتمالا موج دوم بسیج عمومی در 15 ژانویه 2023 آغاز خواهد شد . این درحالی است که جانشین سابق فرماندهی جنوبی روسیه مدعی شده بود که در شش ماه آتی نیازی به بسیج مجدد نیست ولی کیف ادعا نموده که روند بسیج از 15 ژانویه مجددا آغاز می شود . میل بلاگرهای اوکراینی مدعی هستند که روسهها انتظار دارند تا 500 هزارنفر دیگر را بسیج کنند . ایگور گرکین افسر سابق ارتش روسیه نیز مدعی شده که ارتش روسیه مجبور خواهد شد که موج دوم و احتمالا سوم بسیج عمومی را تا سقف 500 هزار سرباز دیگر ادامه دهد . در جریان نبرد برای تصرف سولدار ، تبلیغات زیادی از دوطرف بر سر کنترل معادن زیرزمینی سولدار انجام شد تاجایی که پریگوژنی ادعا کرد این معادن محلی برای انبار تسلیحات ارتش اوکراین در مقادیر بالاست البته هنوز مستنداتی در این زمینه منتشر نشده ... و حتی گفته میشود تصاویری هم که از این محل منتشر شده با محل اصلی منطبق نیست صحنه جنگ در اوکراین – دهم ژانویه 2023 1- رسانه های روسی خبرداده اند که ژنرال لاپین فرمانده سابق منطقه نظامی مرکزی و واحدهای روسی در خارکف و دونتسک ، بعنوان رئیس ستاد نیروی زمینی روسیه منصوب شده است . 2- واحدهای ارتش اوکراین به پیشروی در امتداد محور سواتوو -کرمینا ادامه می دهند . صحنه نبرد در اوکراین 11 ژانویه 2023 3- درگیری ها در محور سولدار ادامه دارد ولی هنوز این شهر تصرف نشده است . 4- کرمیلن ادعاها درخصوص آغاز موج دوم بسیج عمومی را رد نمود . راست : سولدار چپ : باخموت منابع غربی معتقدند که اگر روسها بتوانند در این مسیر مجدد دست به پیشروی بزند ، ممکن است مسیر تدارکات ارتش اوکراین در شمال این شهر را قطع کند ولی تا این ساعت نشانه ای از محاصره باخموت دیده نمی شود صحنه جنگ در اوکراین – یازدهم ژانویه 2023 1-وزارت دفاع روسیه اعلام نمود که ژنرال گراسیموف ، که اکنون رئیس ستاد کل ارتش را برعهده دارد ، فرماندهی جنگ اوکراین را درقالب تغییرات ساختاری فرماندهی عملیات نظامی در اوکراین برعهده گرفته است . به گفته میل بلاگرهای غربی ، این انتصاب ، به معنای پشتیبانی کامل از عملیات نظامی ارتش روسیه در سال 2023 خواهد بود . این خبر به معنای تقویت جناح طرفدار پریگوژین در کرملین است . به احتمال زیاد ، گراسیموف ، یک فرماندهی سازمان یافته را برعهده می گیرد که تا پیش از شروع حمله به اوکراین نقش محدودی را برعهده داشت . سولدار 12 ژانویه 2023 2- به گفته ناظران غربی ، ناتوانی احتمالی صنعت دفاعی روسیه برای تامین مهمات بر عملیات نظامی روسها تاثیر خواهد گذاشت . مقامات اطلاعاتی اوکراینی و آمریکایی در 10 ژانویه به سی ان ان گفتند که میزان آتشباری توپخانه در برخی محورهای درگیری کاهش پیدا کرده و گفته میشود این سطح به 75 درصد نسبت به آغاز عملیات نظامی در فوریه 2022 رسیده است . این منابع مدعی هستند که ارتش روسیه ممکن است دست به جیره بندی مهمات توپخانه بزند یا در تاکتیک های خود تجدید نظر نماید . برخی از منابع اطلاعاتی معتقدند که ارتش روسیه با فرض اینکه شلیک شدید توپخانه می تواند سریع تر به جنگ خاتمه دهد ، ذخایر اصلی مهمات 122 م.م و 152 م.م خود را مصرف کرده اند و اکنون ذخایر بعدی خود را می بایست از عمق خاک روسیه به اوکراین منتقل نمایند و بخشی از نیازمندی های خود را نیز از کشورهای خارجی تامین نمایند . طنز نازی های اوکراینی بعد از تصرف سولدار 8- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 9- جمع آوری دیتاهای این پست از ساعت 6:30 بعداز ظهر روز بیست و دوم تا ساعت 50 دقیقه بامداد روز بیست و سوم دی بدلیل سرعت بسیار پائین اینترنت ، عدم کارایی مناسب ابزارهای خاص برای دسترسی به تصاویر و ویدئوها ، طول کشید .. برای ثبت در تاریخ و حافظه میلیتاری که حتی این شرایط بد هم باعث نشد تا روند تحلیل متوقف بشود .. منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5 منبع6 منبع7 منبع8 منبع9 منبع10 منبع11 منبع12
-
15 پسندیده شدهکشتی باربری سنگین Yinmahu ساخت چین نیروی دریایی چین ناو جدید حمل کننده کشتی های سنگین را به نمایش گذاشت که در آینده نقش مهمی در حمل و نقل و نجات کشتی در زمان جنگ ایفا می کند. Yinmahu یک کشتی نیمه شناور بالابر سنگین است که می تواند تجهیزات و کشتی ها را حمل کند، کشتی های آسیب دیده را نجات دهد و به عنوان اسکله تعمیر اضطراری عمل کند. در حالی که تلویزیون دولتی چین کشتی را در حال انجام مانورهای مختلف نشان داد، مشخصات کشتی یا مکان آزمایشی را فاش نکرد. تلویزیون چین گزارش داد که کشتی سنگین جدید نیروی دریایی چین در حال حمل کشتیهای دیگر در طول آزمایش است، زیرا ارتش آزادیبخش خلق قصد دارد توانایی نجات کشتی جنگی خود را افزایش دهد. CCTV روز پنجشنبه گزارش داد، کشتی Yinmahu با شماره بدنه 834، آزمایشات حمل و نقل را پس از طی کردن تقریباً 1000 مایل دریایی به چندین مکان نامشخص اخیراً انجام داده است. این یک افشاگری نادر در مورد کشتی های سنگین نیمه شناور نیروی دریایی چین بود که می توانند نقش مهمی در حمل تجهیزات و کشتی ها یا نجات کشتی های آسیب دیده در زمان جنگ ایفا کنند. همچنین می تواند به عنوان یک اسکله موقت برای تعمیرات اضطراری در محل عمل نماید. Yinmahu میتواند بعنوان یک اسکله موقت برای تعمیر اضطراری در محل عمل کند. فیلم منتشر شده،حرکت Yinmahu، غرق شدن در آب، بارگیری کشتی، بلند کردن و حمل و نقل را نشان می دهد. در گزارش رسانه دولتی آمده است که کشتی برای تکمیل آزمایش بارگیری چندین نوع اقلام و ماموریت های انتقال، بر زمان آماده سازی کوتاه، آب و هوای بد و مسافت های طولانی غلبه کرده است. در گزارش تلویزیون چین آمده است که این آموزش «توانایی کشتی نیمه شناور در تحویل دقیق و پشتیبانی چند بعدی را در شرایطی نزدیک به نبرد واقعی آزمایش کرده است».این کشتی نه تنها ظرفیت حمل و نقل را افزایش داده ، بلکه برد تحویل محموله را از اب های ساحلی به دریای آزاد ناآشنا در شرایط عادی و شدید را نیز افزایش داده است. Yinmahuدومین مورد از نوع خود است. اولین کشتی سنگین نیروی دریایی چین از این نوع، Donghaidao (با شماره بدنه 868) شناخته شده است که در سال 2015 وارد خدمت شد. این کشتی نیمه شناور سنگین می تواند کشتی هایی با وزن بیش از 100000 تن را حمل کند. با تنظیم آب ، عرشه بار خود را به زیر آب می برد تا کشتی دیگری در بالای آن شناور شود. سپس آب را تخلیه می کند، و شناور می شود و این به شناور اجازه می دهد کشتی را حمل کند. در انتهای دیگر سفر، فرآیند تخلیه بار تکرار می شود. گزارش رسانه چینی حاکی از آن است که کشتی Yinmahu با وجود زمان آماده سازی کوتاه،آب و هوای بد و مسافت طولانی موفق به بارگیری و حمل کشتی ها شده است. در حال حاضر، بیشتر کشتی های نیمه شناور بالابر سنگین به صورت تجاری اداره می شوند و برای مقاصد غیرنظامی مانند انتقال لنج ها، قایق ها یا سکوهای نفتی استفاده می شوند. در سال 2017، زمانی که دو ناوشکن 7000 تنی حامل موشک های هدایت شونده کلاس Arleigh Burke - USS McCain و USS Fitzgerald - در برخوردهای جداگانه آسیب جدی دیدند، نیروی دریایی ایالات متحده برای حمل آنها به ترتیب دو فروند شناور سنگین بر هلندی به نام های Treasure و Transshelf استخدام کرد. در دو دهه گذشته، چین یک ناوگان سنگین نیمه شناور بزرگ ساخته است و تعدادی کشتی با ظرفیت بارگیری بین 30000 تا 60000 تن در اختیار دارد. در سال 2016، شرکت چینی COSCO Shipping دومین کشتی بالابر سنگین جهان به نام Xinguanghua را با ظرفیت بارگیری 100000 تن راه اندازی کرد که پس از شناور هلندی 110000 تنی Vanguard دومین کشتی در جهان است. عرشه آن می تواند تا عمق 31 متری (101 فوت) زیر آب برود و به آن امکان می دهد ناو هواپیمابر چینی لیائونینگ را با تناژ جابجایی 60000 تنی و حداکثر عمق 10 متری حمل کند. مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منبع : https://www.google.com/amp/s/amp.scmp.com/news/china/military/article/3205802/chinese-navy-shows-new-heavy-lift-ship-carrier-revealing-future-role-wartime-transport-and-vessel
-
7 پسندیده شدهزنان قهرمان جنگ جهانی دوم این داستان زنانی است که کار مخفیانه آنها به پیروزی در جنگ جهانی دوم کمک بسیاری کرد. خبرنگاران و پرسنل دفتر خدمات استراتژیک(O.S.S)،از جمله ویرجینیا استوارت(چهارمین نفر سمت چپ) در ژوئیه ۱۹۴۴ قبل از تاسیس آژانس اطلاعات مرکزی(CIA)، دفتر خدمات استراتژیک وجود داشت - یک سازمان جاسوسی مخفی متشکل از تقریباً 13000 آمریکایی که از سال 1942 تا 1945 اطلاعاتی را برای رئیس جمهور روزولت جمع آوری کردند و در هر عملیاتی در جنگ جهانی دوم علیه قدرت های محور ویرانی به بار آوردند.سوابق این افراد متفاوت بود.آنها به عنوان دانشگاهی، پرسنل نظامی، دانشمند، ورزشکار، فیلمساز، کشاورز و حتی برخی از محکومان وارد این سازمان شدند. آنها به عنوان جاسوس، نقشه نگار، جاعل و تبلیغ کننده خدمت می کردند. آنها کدها را می شکستند، اطلاعات نادرست را برای گمراه کردن آلمانی ها جاسازی کردند و برای منفجر کردن پل ها و خطوط راه آهن به داخل خاک دشمن می رفتند. یک سوم این افراد زنان بودند.مان دیتریش ، بازیگر،مارگارت مید،یک انسان شناس پیشگام،در صفوف آنها قرار داشتند.جولیا مک ویلیامز که بعدها با نام فامیل همسرش جولیا چایلد شناخته شد.جین والیس بورل که به یکی از اولین پرسنل C.I.A تبدیل شد.برخی از انها در حین انجام وظیفه کشته شدند. هزاران نفر دیگر بدون اینکه شناسایی شوند،موانع را شکستند و کلیشه ها را از بین بردند. Marion.A. Frieswyk که اکنون 97 سال دارد، اولین نقشهبردار زن اطلاعاتی C.I.A بود و آخرین عضو بازمانده O.S.S اصلی است.همچنین ویرجینیا استوارت، برای O.S.S کار می کرد.در شعبه اطلاعات مخفی در واشنگتن، ایتالیا، مصر و چین. این ها داستان های آنها مربوط به 75 سال پیش است که برای اولین بار به صورت عمومی به اشتراک گذاشته می شود. ویرجینیا استوارت او می گوید در نوامبر 1943، با داشتن مدرک لیسانس از کالج اسکیدمور، به گروهی از زنان ملحق شدم که قسم خورده بودند رازداری کنند. قبل از اینکه وارد ساختمان «کیو(Q)» شوم(که یک سازه غیرقابل قابل توجه در امتداد رودخانه پوتوماک جایی که امروز مرکز کندی در آن قرار دارد بود)تنها چیزی که در مورد دفتر خدمات استراتژیک می دانستم این بود که این دفتر کارهای جنگی طبقه بندی شده انجام می داد و برای من کاری داشت. من با قایقرانی در رود آیلند و مطالعه درباره ماجراجوی معروف سروان ایروینگ جانسون،بزرگ شدم. من آرزو داشتم که در یکی از سفرهای 18 ماهه اش در سراسر جهان به او بپیوندم. اما جهان در حال جنگ بود، همانطور که اکثر مردان جوان آمریکایی که می شناختم. خواهر بزرگترم، ادیت، که شیمی خوانده بود، به نیروی دریایی ملحق شد و من هم برای انجام همین کار درخواست دادم - اما متوجه شدم که آنها چندان علاقه ای به رشته های هنری ندارند. پدرم به من پیشنهاد داد با دوستش که در واشنگتن دارای کار دولتی است،تماس بگیرم. او این کار را انجام داد، و پس از یک سری مصاحبه که به نظر میرسید احتیاط و سختکوشی بیش از یک رزومه طولانی اهمیت دارد، با سرپرستان جدیدم، مارگارت گریگز و ایوی بارنز، همراه با یک بیوه جنگی و یک همکار اخیراً فارغالتحصیل شده از دانشگاه، بنام ژان والاس، ملاقات کردم.(بعدا متوجه شدم که ژان دختر معاون رئیس جمهور هنری والاس بوده است). هر کسی کار خاصی برای انجام دادن داشت، و ایوی و مارگارت می گفتند: سخت کار کنید، راهی برای انجام کار پیدا کنید و هرگز در مورد آن صحبت نکنید. ویرجینیا استوارت در حال سخنرانی برای زنان C.I.A.در کنفرانسی که این نهاد در مارس ۱۹۸۳ میزبان آن بود. زنانی که دفتر ثبت O.S.S که شعبه ای از اطلاعات مخفی بود را مدیریت می کردند،مانند کنترل کننده های ترافیک هوایی برای گزارش های طبقه بندی شده و اسنادی بودند که ازعوامل میدانی در سراسر اروپا، آسیا، آفریقا و خاورمیانه سرازیر می شدند. ما اهمیت گزارشاتی را که دریافت میکردیم درک می کردیم.این اطلاعات در مورد تحرکات سربازان آلمانی، رادیوهای مخفی،عوامل پشت خطوط دشمن،طرح هایی برای درخواست نفوذ و تسلیحات از O.S.S بود. میزان اطلاعاتی که باید مرتبسازی و پردازش میشد با سرعت سرسامآوری رشد میکرد تا با شدت و مقیاس درگیری جهانی مطابقت داشته باشد. ما بخاطر این سئوال که آیا چنین کاری مناسب زنان است یا مردان متوقف نمیشدیم. ما با آنچه در اختیار داشتیم بهترین کار را انجام میدادیم و اکثر اسناد را به واحد دیگری می فرستادیم که آنجا نیز بطور کامل توسط زنان اداره میشد. بسیاری از مطالب فوق سری بود. اسناد با علامت "چشم های تنها(eyes alone") یک پروتکل متفاوت ایجاد کرد. این رابطه عجیبی بود. مردان و زنانی که فقط با اسم رمز آنها را می شناختیم به ما تکیه می کردند. تأخیر یا نقض می تواند پوشش آنها را از بین ببرد و فاجعه بارترین عواقب را به همراه داشته باشد. وقتی فهمیدم که O.S.S. در حال فرستادن زنان به خارج از کشور است، به سرپرستم گفتم: "هر وقت و هر جا که فرصتی باشد، می روم." او نام من را در لیست قرار داد و پس از هشت ماه حضور در دفتر ثبت اسناد در واشنگتن، این خبر خوب را دریافت کردم: آنها برای من در قاهره جایی داشتند. در تابستان 1944، سه هفته قبل از تولد 23 سالگی ام، در کمپ پاتریک هنری در ویرجینیا سوار کشتی نیروی دریایی شدم. دو O.S.S دیگر هم بودند.ما لباسهای آستین بلند خاکی میپوشیدیم، بنابراین با 5000 سرباز کشتیمان که همراه آنها تعدادی از کارگران و خبرنگاران صلیب سرخ را نیز حمل میکرد، ترکیب میشدیم. می دانستیم که درباره کارمان به کسی نگوییم. اگر از شما پرسیده شود، ما فقط می گوییم: "من برای دولت کار می کنم" و موضوع را تغییر می دهیم. ما به ساحل ناپل آمدیم چند هفته در آنجا و در باری بودم ،افسر فرمانده در قاهره متوجه آن شد و مرا احضار کرد. هنگام پرواز بر فراز شمال آفریقا با هواپیمای ارتش، از میان آسمان خاکستری به پایین نگاه کردم و مسیرهای تانک را دیدم(ردپای شنی جنگ وحشتناک صحرا)جنگ از آن زمان به خارج از شمال آفریقا و به یونان و ایتالیا منتقل شد، اگرچه مصر بعنوان مقر عملیات خاورمیانه باقی ماند.هیچ چیز نمی توانست مرا برای دیدن قاهره برای اولین بار آماده کند. روی زمین، از پنجره کامیون نظامی به بیرون خیره شدم و سعی میکردم انواع لباسها، فرهنگها و شیوههای حمل و نقل را ببینم، از واگن های برقی پر ازدحام گرفته تا جیپها و کالسکههایی که اسب آنها را میکشید. هتل شپرد، محل گردهمایی روزانه افسران انگلیسی، فرانسوی، ترک، یوگسلاوی و ایتالیایی بود که اطلاعات نظامی، سیاسی و اقتصادی را جمع آوری می کردند. مکالمات به ده ها زبان با صدای ناخوشایند کامیون ها، اسکوترها و قاطرها آمیخته میشد. قاهره چهارراه جهان بود.یک کالیدوسکوپ که همیشه در حال تغییر بود. ایستگاه صحرایی O.S.S یک ویلا تغییر یافته با یک اتاق کد در زیرزمین بود. در طبقه سوم، اتاقی مربع شکل مملو از روزنامههای بینالمللی و شمارههای مجله لایف را یافتم که با انبوهی از اعزام های گسترده سربازان پر شده بود.این نوع ثبت متفاوت از ثبتی بود که من در واشنگتن می شناختم، اما با کمک یک سرباز ارتش که به من اختصاص داده شده بود و روش هایی که از خانم ایوی در واشنگتن آموخته بودم، سیستم را در اختیار گرفتم.(متوجه این نوع سیستم ثبت شدم) مردان و زنان تمام روز وقتی سؤالی داشتند یا به دنبال منابع مرجع یا گزارشهای محرمانه میگشتند به آن ساختمان وارد و خارج می شدند. یک سال بعد، من بر فراز منطقه کوهان پرواز کردم تا برای مأموریت بعدی خود در کونمینگ چین فرود بیایم.در عرض یک هفته این خبر به ما رسید:آمریکا اولین بمب اتمی را روی ژاپن انداخت.فاجعه آمیز بود.اما در ابتدا نتوانستیم جزئیاتی به دست آوریم.چه کسی می دانست هسته ای لعنتی چیست. همانطور که کلمه هیروشیما در سراسر جهان پخش شد،کماندوهای O.S.S. با چتر نجات پشت خطوط در منچوری برای آزادسازی اردوگاه اسرای جنگی ژاپنی فرود آمدند. با قریبالوقوع شدن تسلیم، اکثر خارجیهای اعزام شده در چین مشتاق بازگشت به خانه بودند. من تازه آمده بودم، بنابراین تصمیم گرفتم بمانم. در یک جشن پیروزی در چین، با گیل، یک سرهنگ بریتانیایی-استرالیایی در ارتش ملی گرای چین آشنا شدم. او برای هماهنگ کردن حملات چریکی به ژاپنی ها با O.S.S همکاری می کرد.در سپتامبر، رئیس جمهور ترومن فرمانی اجرایی مبنی بر خاتمه کار O.S.S صادر کرد، اما ما هنوز اتاق هایی پر از اسناد حساس برای انتقال یا تخریب داشتیم. من دوباره به شانگهای منتقل شدم. زمانی که خانوادهام تلگراف من را درباره برنامههای عروسیمان دریافت کردند، من و گیل قبلاً در یک شنبه بارانی در کلیسای جامع ترینیتی مقدس شانگهای ازدواج کرده بودیم. بنابراین، سالهای بیشتری از ماجراجوییها آغاز شد، از زندگی در فیلیپین و در کوههای هندوراس، سه ساعت پایینتر از جادهای آسفالتنشده، تا تولید و اجرای یک برنامه خبری تلویزیونی روزانه برای زنان در ایالت رود آیلند.گیل در سال 1973 بیمار شد و خیلی زود درگذشت. او شگفت انگیزترین و جذاب ترین مردی بود که تا به حال دیدم. من اخیراً سفر را متوقف کردم. چهار فرزند، نه نوه و هشت نوه من در تایلند، مکزیک و فرانسه، در هاوایی، مونتانا و آلاباما ماجراجویی های خاص خود را دارند. آنها عکسهایشان را برای من ایمیل میکنند.من هرگز به دور دنیا سفر نکردم اما نوه بزرگم، لیزا، این کار را برای من انجام داد.انهم دو برابر!! ماریون.آ.فریسویگ در داخل یک استودیوی مجسمهسازی با نور روشن، سطلهای سفید شیری را هم میزدیم. اوایل سال 1943 بعد از نیمهشب بود. جنگ در سراسر اقیانوس اطلس در حال انفجار بود.تیم ما متشکل از شش نقشهبردار بود که در دفتری موقت مستقر بودیم که کارگاه ۳ طبقه یک هنرمند بالاتر از تئاتر بستهشده فورد در واشنگتن بود.ما در آنجا غوغا میکردیم. ما برای تکمیل تکلیف خود مسابقه می دادیم: یک نقشه توپوگرافی سه بعدی که زمین ناهموار سیسیل را نشان می داد. ستاد مشترک به زودی برای بحث در مورد برنامه های تهاجمی تشکیل جلسه می دهد و این قرار بود دستیار بصری آنها باشد. من یک دختر روستایی 21 ساله بودم که در ریاضیات مهارت داشتم. برنامه ریزی کرده بودم که در مدرسه ابتدایی در شمال ایالت نیویورک،در شمال شهری که در آن بزرگ شده بودم، تدریس کنم. پدر و مادرم مزرعه نخود ما را در دوران رکود از دست داده بودند و مادرم در یک خانه برادری در دانشگاه کلگیت به عنوان آشپز کار می کرد. دختران برخی از خانواده های شهر تا پایان مدرسه رفتند، اما این برای من ممکن نبود. من همیشه سر در یک کتاب داشتم و در سال 1942 از کالج معلمان ایالت پوتسدام فارغ التحصیل شدم. Marion.A.Frieswyk در واشنگتن،اندکی پس از ازدواج با همکارش هنری در سال ۱۹۴۳ پرل هاربر همه چیز را تغییر داده بود.میلیون ها نفر از آمریکایی ها بسیج شده بودند. استاد جغرافی من که ساعتی 15 سنت به من دستمزد می داد، مرا تشویق کرد که برای یک دوره تابستانی تحصیلات تکمیلی در دانشگاه کلارک که جغرافیدانان غیرنظامی را برای مشاغل جنگی آموزش می داد، درخواست دهم. من به ووستر، ماساچوست نقل مکان کردم و شش هفته را صرف یادگیری جغرافیای اقتصادی، آب و هوا و انواع مهارت های مرتبط کردم که ممکن است برای دولت مفید باشد. از 30 مرد و زن حاضر در برنامه، من و یک نیوانگلندی لاغر اندام به نام هنری، دو نفری بودیم که در یک واحد نقشه برداری جدید در دفتر خدمات استراتژیک(oss) استخدام شدیم. O.S.S. در اطراف واشنگتن به عنوان Oh So Secret شناخته می شد. تنها چیزی که میدانستم این بود که در کنار مغزهای بزرگ در جامعه جغرافیایی برای دولت کار جنگی انجام خواهم داد و حقوق سالانه ام 1800 دلار بود.که برای من سرمایه ای بود. سریعتر از اینکه بتوانم واشنگتن را روی نقشه پیدا کنم گفتم: بله O.S.S. غیرنظامیان را به سرتاسر جهان می فرستاد تا نقشه های موجود را تهیه کنند، در حالی که محققان جغرافیایی تجزیه و تحلیل می کردند و طراحان مدل های ۳ بعدی ان را تولید مي کردند.ما نقشه هایی می ساختیم که قرار بود به تصمیمات استراتژیک نظامی کمک کند. ما فرآیند چند مرحله ای ایجاد مدل های توپوگرافی را در کلارک تمرین کرده بودیم،در سیسیل اولین باری بود که از این تکنیک برای O.S.S استفاده کردیم. هفتهها را صرف پوشاندن صفحات مقوایی با نقشههای جزیره سیسسیل کرده بودیم .خطوط جریانی که منطقه خشکی را در هر ارتفاع پیشرونده از سطح دریا مشخص میکردند. سپس از اره مویی برای برش در امتداد خطوط طرح استفاده کردیم و برای هر لایه از ارتفاع، یک ورق مقوا جداگانه شکل دادیم. وقتی همه برش ها را آماده کردیم، آنها را روی هم چیدیم، دقیقاً در جای خود قرار دادیم و قالب خود را آماده کردیم. زمان خالی کردن سطل های گچ مایع در قالب وارونه فرا رسیده بود. بعداً، پس از گذشت چندین روز برای خشک شدن، قالب سفت شده را به سمت راست می چرخانیم و به سمباده زدن و رنگ آمیزی مدل می رپرداختیم.(در واقع نقشه ۲ بعدی را به ۳ بعدی تبدیل میکردند.مترجم) حوالی ساعت 3 بامداد، درست زمانی که می خواستیم استراحت کنیم، شخصی قالب را بررسی کرد.او صدا زد:صبر کن این کار نمیکند.گچ به درستی تنظیم نشده بود.مخلوط اشتباهی ریخته بودیم پس قرار بود چکار کنیم؟ ما نمی خواستیم تمام کارهایی را که انجام داده بودیم از دست بدهیم.باید از شر آن گچ خلاص شویم.اما جایی برای ریختن آن وجود نداشت.ما در بالکن طبقه سوم تئاتر فورد بودیم.بنابراین یک نفر ایده روشنی را مطرح کرد:بیایید آن را روی نرده بریزیم. ماریون فریسویک ،سمت چپ،با ۴ تن از همکارانش در مقابل ساختمان آرشیو ملی در ۱۹۴۴ هنری و همکارمان جیم به بالکن تئاتر رفتند.آنها کار ما را تا بالای نرده بالا بردند و انبوهی از گچ را به جنگلهای صندلیهای شکسته تئاتر در زیر پاشیدند. سپس شروع کردیم به پاک کردن مقوا با پارچه، دستمال کاغذی، و ناخن!!دیوانه کننده بود، اما کار کرد.ما هرگز در باره اتفاقات آن شب به کسی چیزی نگفتیم.حتما کسی که سالها بعد برای بازسازی تئاتر حاضر شود حتما در مورد تپه های بی شکل گچ روی زمین فکر می کند!! یک تصویر ۳ در ۲ فوت ۴۰ پوندی از جزیره ای در دریای مدیترانه،اولین مدل توپوگرافی سفارشی فرماندهان ستاد مشترک بود.در ماه ژوئیه، ژنرال آیزنهاور 150000 سرباز، 3000 کشتی و 4000 هواپیما را به سیسیل فرستاد و این جزیره را در یک لشکرکشی خونین پنج هفته ای از نیروهای ایتالیایی و آلمانی تصرف کرد. تیم رو به رشد ما به تکمیل درخواستهای نقشهبرداری از طرف رهبران نظامی و سیاستگذاران ادامه داد، اگرچه ما از ان سالن خارج شدیم و به محلههای موقت دیگری برگشتیم. ما در آرشیو ملی و ساختمان های متعلق به پنتاگون کار میکردیم. هر جایی که بتواند ما و تجهیزات نقشهبرداری ما را در خود جای دهد. دفتری که ما در ان نقشهسازی می کردیم دفتر ازدواج ما هم بود. گفتن این که هنری و من جایی رفتیم، بسیار سخت است، زیرا جنگ بود و ما دائماً کار می کردیم. اما ما تیم خوبی ساختیم. در آوریل 1943، ما در انجا ازدواج کردیم. من یک کت و شلوار تیره پوشیدم - همان لباسی که وقتی با جوهر و گچ کار نمی کردیم در دفتر می پوشیدم. مهمانان ما 40 نفر O.S.S بودند.خانواده های ما پول سفر نداشتند. هنری یک دستبند طلای ساده به من داد و من حلقه کلاس دبیرستانم را به او دادم که او 64 سال آن را به عنوان حلقه ازدواج در دست داشت. به یاد داشته باشید که به ازای هر زن در بخش نقشه برداری حدود دو مرد وجود داشت، اگرچه نمی توانم زمانی را به یاد بیاورم که جنسیت شما بیشتر از توانایی شما برای مشارکت مهم باشد. هنگامی که رئیس جمهور ترومن O.S.S را منحل کرد. در سال 1945 ما را به وزارت امور خارجه منتقل کردند. در سال 1947، سازمان اطلاعات مرکزی (CIA)تشکیل شد و در مرکز فرماندهی O.S.S سابق مستقر شد. ما برگشتیم و نقشه برداری را ادامه دادیم. من C.I.A را در سال ۱۹۵۲ ترک کردم.وقتی آژانس به مقر خود در لنگلی، ویرجینیا نقل مکان کرد، شخصی راهروها را با نقشه های O.S.S تزئین کرد. سپس، برای بیست و پنجمین سالگی هنری، سرپرستش او را با مدل سیسیلی که در طول جنگ ساخته بودیم به خانه فرستاد.هدیه تولد عجیبی بود. بچهها این مدل ۳ بعدی از نقشه سیسیل را بر اساس بلندترین آتشفشان فعال اروپا، که کوه اتنا سیسیل است، «اتنا» نامیدند. در هفته های پایانی زندگی هنری، او به خانه سالمندان نقل مکان کرد و من از خانه ای در مریلند که در سال 1950 ساخته بودیم، نقل مکان کردم. همانطور که دخترم ساندرا به من کمک می کرد تا وسایل را جمع کنم، فرش اتاق تلویزیون را پیچیدیم و مجموعه ای از وسایل را کشف کردیم. نقشه هایی که هنری در آنجا پنهان کرده بود و از طبقه بندی خارج شده بود. ساندرا نفس نفس زد. لبخند زدم. نقشه کش ها می دانند که نقشه ها در زیر فرش ها زیبا و صاف می مانند. این یک یادآوری بود از عمری که با هم گذراندیم، و اینکه چگونه همه چیز شروع شد. مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منبع : https://www.google.com/amp/s/www.nytimes.com/2019/03/06/magazine/intelligence-world-war-ii-oss-women.amp.html
-
4 پسندیده شدهدر خصوص بردلی، بنظر اونطوری که براش تبلیغات میکنند -به مانند عراق- موفق نخواهد شد؛ چرا؟ چون در آنجا برتری مطلق هوایی با آمریکا و متحدینش بود و بردلی ها از ناحیه هوا تلفاتی ندادند؛ اما در اینجا برتری هوایی با روسها هست و مطمئن باشید اگر بردلی و لئوپارد و چلنجر به اوکراین وارد شوند آنگاه روسها نیز به طور رسمی پهپادهای مهاجر 6 را وارد میدان نبرد می کنند و با توجه به اینکه اوکراینی ها پدافند موثری در برابر پهپادهای کمپیدای ایرانی ندارند و سامانههایی به مانند نسمز و اون یکی که اسمش یادم رفته(!) هم اینقدر تعدادشون معدود هست که فقط صرف استقرار در پایتخت و نقاط استراتژیک بشن و به خط مقدم چیزی نمیرسه، فلذا روزگار زرهی ها از آسمان سیاه خواهد شد. اگر پهپادهای مهاجر 6 یا ابابیل 5 به طور گسترده بر فراز خطوط درگیری توسط روسها بکارگیری شوند با هزینه بسیار پایین، قتل عامی از ادوات مکانیزه و زرهی اوکراینی ها (به مانند همین بردلی و سایر ادوات غربی) به راه میاندازند که آبرو برایشان نمی ماند. زره فوقانی تمامی MBT هایی که دارند و یا قرار است به اوکراین داده شود و همچنین IFV هایی که قرار است به ایشان داده شود (مانند همین بردلی) در برابر میزان نفوذ بمبهای پرتابی ضد زره از پهپادها توان مقاومت ندارند. به یاد داشته باشید که عمده امپراطوری غرب بر پایه دوگانه تبلیغات و دروغ استوار است و اگر قرار باشد این بردلی ها هم به سرنوشت ام 777 ها (که قرار بود گیم چنجر باشند) تبدیل شوند آنگاه شاید کل قضیه منتفی شود تا به ضد خود تبدیل نشود.
-
3 پسندیده شدهتراکم جمعیت و فرقه های مذهبی در عربستان بررسیها نشان میدهد، جمعیت مالکیها در عربستان که عمدتا در مکه و جده هستند، حدود پنج میلیون نفر است که 23/1 درصد جمعیت میشوند. جمعیت شافعیها که عمدتا در مدینه، الباحه و تبوک هستند کمتر از سه میلیون نفر یعنی 15/13درصد است. جمعیت حنفیها که عمدتا در استانهای جوف و حدود شمالی بوده و در مکه و الشرقیه هم هستند، حدود ۸۰۰ هزار نفر یعنی کمی بیش از ۴ درصد است. جمعیت حنابله که عمدتا در سه استان نجد مستقرند، حدود 5/4 میلیون نفر یعنی 27/24 درصد میشوند.(اکثر وهابی های عربستان در بین این افراد هستند یعنی فقط 27 درصد از مردم عربستان وهابی هستند) همچنین جمعیت شیعه جعفری که عمدتاً در استان الشرقیه ساکن هستند، حدود ۳ میلیون نفر یعنی 15/13 درصد است.(اکثر منابع نفتی عربستان در این مناطق یعنی در منطقه ی شیعیان است) جمعیت شیعیان زیدی که عمدتا در عسیر، نجران و الباحه ساکن هستند، 1/62 میلیون نفر یعنی 8/17 درصد جمعیت عربستان و جمعیت شیعیان اسماعیلی که عمدتاً در استان جیزان هستند، حدود یک میلیون نفر یعنی ۵ درصد جمعیت عربستان هستند. جمعیت سه طایفه شیعه حدود 5/62 میلیون نفر یعنی بیش از 28/3 درصد جمعیت عربستان را تشکیل میدهند. مجله تخصصی یمن و خلیج فارس
-
3 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهموشک JL-2و JL-3 و زیردریایی های مرموز چین! برای اولین بار در رژه نظامی بزرگ به مناسبت هفتادمین سالگرد تاسیس جمهوری خلق چین در اول اکتبر 2019، چین فناوری جدید موشک بالستیک قاره پیمای زیردریایی پرتاب (SLBM) با کلاهک هسته ای خود را به نمایش گذاشت.نام کامل این موشک ۲ Ju Lang یا Giant Wave 2 به معنای موج غول پیکر می باشد.چینی ها اطلاعات دقیقی در مورد این موشک ارائه نداده اند. اما بر طبق برخی گمانه زنی ها این موشک یک نسخه زیردریایی پرتاب از موشک دوربرد ،سه مرحله ای و سوخت جامد DF-31 است.در مجموع 12 خودرو حامل موشک های JL-2 از میدان تیان آن من، در قلب پکن عبور کردند. این پیامی به جهان بود که قدرت نظامی چین با وجود چالش های فزاینده به سرعت در حال رشد است. معاون مدیر کل رژه نظامی، در یک هفته قبل در یک کنفرانس مطبوعاتی گفته بود "همه سلاح هایی که در رژه به نمایش گذاشته خواهد شد در خدمت فعال هستند و این بیانیه نشان می دهد که این موشک به طور فعال توسط نیروهای مسلح چین مورد استفاده قرار می گیرد. توسعه این موشکها پس از آزمایش موفقیتآمیز موتور سوخت جامد با قطر 2 متر در اواخر سال 1983 تسریع شد. این موشک ظاهراً از نظر اندازه و عملکرد تقریباً با موشک سه مرحلهای دوربرد TRIDENT C-4 آمریکایی قابل مقایسه است.JL-2 اولین بار در سال 2015 در زیردریایی نوع 094 مستقر و حمل شد که به معنای آن بود که برای اولین بار چین دارای قابلیت حمله هسته ای مبتنی بر دریا شده است.تا پیش از این چینی ها مجهز به موشک های کوتاه برد JL-1 محمول بر زیردریایی ۰۹۲ بودند که ارزش راهبردی کمی داشت. بر اساس برخی گزارش ها، این موشک که توسط آکادمی فناوری موتورهای موشکی چین طراحی شده است دارای پیکره بندی ۳ مرحله ای سوخت جامد میباشد و میتواند محموله ای به وزن ۷۰۰ کیلوگرم حمل کند که در این صورت مجهز به یک کلاهک با توان ۲۵۰ تا ۱۰۰۰ کیلو تن و یا 3 یا 4 کلاهک (MIRV) هر کدام به توان 90 کیلو تن قدرت خواهد بود. البته گزارش های دیگر حاکی از آن است که هر موشک ممکن است با شش کلاهک بارگذاری شود. طول آن بیش از ۱۱ متر و قطری حدود۲.۲ متر دارد. اکثر گزارش ها اتفاق نظر دارند که JL-2 در حدود ۷۵۰۰ تا ۸۰۰۰ کیلومتر برد دارد ولی طبق برخی گزارش ها برد آن حدود ۹۰۰۰ کیلومتر نیز تخمین زده شده است. این موشک از سامانه ناوبری ماهواره ای چینی BeiDou -اینرسی استفاده میکند و تخمین زده می شود که دارای دایره خطای( CEP) کمتر از 100 متر باشد. چینیها زیردریایی قدیمیتر ساخت روسیه را که در یک بندر در ساحل شمالی چین مستقر است، برای آزمایشهای JL-2 تغییر دادند و اولین پرتاب موشک بالستیک JL-2 در دریا در اواسط ژانویه 2001 از این زیردریایی انجام شد.این آزمایش شامل پرتاب موشک به بیرون از لوله پرتاب زیردریایی بود. چین در اکتبر 2001 و فوریه ۲۰۰۲آزمایش دیگری از JL-2 انجام داد. آزمایشی این موشک در تابستان 2004 دچار شکست شد و این شکست برنامه توسعه آن را به تعویق انداخت. در ژوئن ۲۰۰۵ طبق گزارشها، SLBM جدید از یک زیردریایی هستهای در آبهای نزدیک چینگدائو شلیک شد و کلاهک آن در بیابانی در چین چندین هزار کیلومتر دورتر برخورد کرد. این موشک توسط جامعه اطلاعاتی ایالات متحده CSS-NX-4 نامیده می شد،اما بسیاری از گزارش ها حاکی از آن است که این موشک CSS-NX-5 یا سابوت نامگذاری شده است. زیردریایی کلاس ۰۹۴ تعداد ۱۲عدد از این موشک ها را حمل می کند. از سال 2019، چین حداقل 4 زیردریایی مجهز به این نوع موشک بالستیک را عملیاتی کرده است.دو زیردریایی دیگر از این کلاس نیز در حال ساخت است. هنگامی که این زیردریایی ها در حالت آماده باش بالا قرار می گیرند، می توانند پایگاه های خود را ترک کنند و در آب های ساحلی چین که توسط ناوگان چین محافظت می شود، فعالیت نمایند. سایر تسلیحات شامل شش لوله اژدر 533 میلی متری است. از اینها می توان برای درگیری با کشتی ها و زیردریایی های متخاصم استفاده کرد. با این حال، زیردریایی های کلاس ۰۹۴ به اندازه زیردریایی های غربی و روسی کنونی پنهانکار نیستند. اینها به اندازه زیردریایی های روسی کلاس دلتا III پر سر و صدا هستند که در اواسط دهه 1970 به کار گرفته شدند. برد حدود 7500 کیلومتری این موشک به معنای آنست که ممکن است هاوایی و آلاسکا (اما نه تمام خاک ایالات متحده) را در دسترس قرار دهد.مرکز اطلاعات ملی هوا و فضای نیروی هوایی ایالات متحده (NASIC) در ژوئیه 2013 مطلبی با عنوان "تهدید موشک های بالستیک و کروز" را همراه با نقشه ای منتشر کرد که پوشش JL-2 را به سختی به مجمع الجزایر آلیوتی می رساند و از هاوایی یا ایالات متحده فاصله زیادی دارد. نمونه ارتقا یافته این موشک با برد تخمینی کمتر از 9250 کیلومتر، اگر موشک ها از یک زیردریایی در حال گشت زنی در خلیج بوهای پرتاب شود، می تواند به سانفرانسیسکو برسد،اما نقاط شرق دنور و سن دیگو، با فاصله کمی بیش از 10000 کیلومتر، خارج از برد آن خواهد بود.آتلانتا، در فاصله 11500 کیلومتری و میامی که حدود 12500 کیلومتر از خلیج بوهای فاصله دارد نیز،خارج از برد آن می باشد. بنابراین چینی ها نیاز به موشکی با برد بیش از ۱۱۲۵۰ کیلومتری داشتند تا بتوانند از خلیج بوهای تمام خاک ایالات متحده را هدف گیری کنند. زیردریاییهای مستقر در دریای چین جنوبی، شرایط دشوارتری خواهند داشت. سیاتل 11500 کیلومتر و میامی نزدیک به 16000 کیلومتر با آن فاصله دارد. در حالی که دریای چین جنوبی ممکن است سنگر جذابی باشد که JL-3 آینده ممکن است از آنجا به ایالات متحده حمله کند، JL-2 مطمئناً فاقد بردی برای انجام چنین حملاتی در هنگام حضور در دریای چین جنوبی است. در زمان توسعه این موشک ، گزارش ها مبنی بر این بود که چین در نظر دارد موشک را به گونه ای تغییر دهد که یک کلاهک ضد ماهواره را در خود جای دهد تا به آن قابلیت ضد ماهواره ای مبتنی بر دریا بدهد. گشت زنی بازدارنده زیردریایی نوع 094 با موشک های JL-2 در دسامبر 2015 آغاز شد.از سال ۲۰۱۷ ،۴۸ پرتابگر JL-2 روی زیردریایی ها مستقر شده است. Ju Lang 3 (موج غول پیکر۳) یا به اختصار JL-3 یک موشک بالستیک قاره پیمای جدید چینی است که از زیر دریایی پرتاب می شود.بر اساس برخی گزارش ها ،برد آن ۵۰۰۰ کیلومتر،بیشتر از JL-2 بوده، به طوری که کل خاک ایالات متحده در محدوده برد آن قرار دارد. اولین پرتاب آزمایشی در سال 2018 انجام شد. اگرچه مقامات چین به طور رسمی این آزمایش را تایید نکرده اند. اعتقاد بر این است که موشک JL-3 در حدود سال 2021 به طور عملیاتی مستقر شده است. برخی منابع گزارش می دهند که تا سال 2022 برخی از زیردریایی های تایپ 094 چین با موشک های جدید JL-3 به جای موشک های قبلی خود مجهز شدند. JL-3 نیز مانند سلف خود یک موشک سوخت جامد است.برد موشک جدید 9000 تا 12000 کیلومتر برآورد شده است. این برد قابل توجهی نسبت به موشک قبلی۲-JL است که در ابتدا توسط زیردریایی های حامل موشک بالستیک نوع 094 چین حمل می شد. چنین بردی به زیردریاییهای چینی اجازه می دهد در حالی که از آب های ساحلی چین عملیات می کنند قلمرو ایالات متحده را در محدوده برد موشکی خود قرار دهند. این برد همچنین برای رسیدن به تمام مناطق اروپا، هند و روسیه کافی است.برخی منابع گزارش می دهند که تا سال 2022 تمام 6 زیردریایی عملیاتی نوع 094 چین برای حمل موشک های جدید JL-3 بازسازی شدند. اطلاعات موثقی از کلاهک این موشک در دسترس نیست.به گفته برخی منابع،ممکن است ۵ تا ۷ کلاهک هسته ای با قدرت ۳۵ کیلوتن برای هر کلاهک حمل کند،برخی منابع نیز گزارش داده اند که ۳ کلاهک با قدرت نسبتا بزرگتر حمل خواهد کرد. JL-3 دارای سیستم ناوبری ماهواره ای- اینرسی بوده.استفاده آن از سیستم ناوبری ماهواره ای چینی BeiDou این احتمال را قوت می بخشد که این موشک جدید بسیار دقیق است و دایره خطای ان (CEP) آن نباید بیش از 100 متر باشد. موشک هسته ای JL-3 به همراه زیردریایی Type 094A در سال 2016 وارد خدمت نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق (PLA) شد. JL-3 در آینده بر روی زیردریاییهای بالستیک نوع 096 نیروی دریایی چین مستقر میشود و این زیردریایی ها هر کدام قادر به حمل ۲۴ موشک خواهند بود. اواسط سال ۲۰۱۶ عکس هایی از یک زیردریایی هسته ای چینی اصلاح شده تایپ ۰۹۴ در وب سایت های چینی ظاهر شد.این شناور با نمونه های قبلی متفاوت بود و دارای یک برجستگی در نزدیکی بخش حامل موشک است.تغییرات دیگری در خطوط بدنه نیز وجود دارد.کاربران چینی آن را زیردریایی 094A می نامند.یکی از اولین نتیجه گیری های کاربران چینی آین بود که زیردریایی مجهز به موشک بالستیک جدید (JL-3) Ju Lang-3 است که برد بیشتری نسبت به ( JL-2) Ju Lang-2 دارد. به گفته واسیلی کاشین، کارشناس نظامی، چین یک پایگاه اصلی زیردریایی های موشکی هسته ای در جزیره هاینان ساخته است و تنها در دریای چین جنوبی، نیروی دریایی چین شانس واقعی برای تضمین ایمنی زیردریایی های هسته ای خود با موشک های بالستیک را دارد. طول زیردریایی تایپ ۹۴ حامل JL-3 حدود ۱۳۵ متر ، قطر آن 12.5 متر و توان جابجایی 11000 تن در زیر آب را دارد. آنها می توانند به حداکثر سرعت 20 گره (سطحی) و 26 گره (در حالت غوطه وری زیر آب) برسند. موشکهای JL-2 که چینی هابرای رساندن آنها به مرحله بهرهبرداری تلاش زیادی کردند، بردی بیش از 8000 کیلومتر نداشت.این موشک ها قادر به رسیدن به آمریکا از دریای چین جنوبی نیستند، اما می توانند برای حمله به هر یک از پایگاه های آمریکا و متحدان آمریکایی آن در سراسر آسیا مفید باشند. با این حال، این موشک ها نمی توانند مشکل اصلی - بازدارندگی هسته ای آمریکا - را حل کنند. از این رو، چین بر روی موشک های جدید با برد بیشتر کار می کند.اما توسعه موشک ها و طراحی و ساخت زیردریایی های موشکی هسته ای گاهی اوقات به سختی هماهنگ می شود. اولین زیردریایی پروژه 094 چند سال زودتر از اتمام ساخت موشک های JL-2 ساخته شد. وضعیت مشابهی در روسیه زمانی رخ داد که موشک Bulava بسیار دیرتر از ساخت اولین زیردریایی هستهای پروژه Borey ظاهر شد. زیردریایی تایپ 094 یک زیردریایی حامل موشک بالستیک هسته ای (SSBN) است. این نسل دوم SSBN نیروی دریایی چین است. توسعه احتمالاً در اوایل دهه 1980 آغاز شد. این شناور جانشین زیردریایی غیرقابل اعتماد Type 092 است که فهرستی از سوانح را در کارنامه خود داشت و دارای ارزش استراتژیک کمی بود. کل پروژه توسعه کلاس Type 094 محرمانه است. این زیردریایی ها از نظر ظاهری شبیه زیردریایی های کلاس دلتا III شوروی است که در اواسط دهه 1970 به کار گرفته شد. اگرچه شناورهای چینی کوچکتر هستند و موشک های کمتری حمل می کنند. حدس و گمان هایی صورت گرفته است که چین برای توسعه کلاس Type 094 از دفتر طراحی Rubin روسیه کمک گرفته است، اما این اطلاعات تایید نشده است. ساخت شناور در سال 1999 آغاز شد و در سال 2004 به آب انداخته شد. برخی منابع گزارش می دهند که اولین زیردریایی در سال 2007 عملیاتی شد و دومین فروند از این کلاس هم در همان سال به آب انداخته شد.مشکلات مختلف و اشکالات طراحی باعث شده است ساخت این شناور های حامل موشک بالستیک بر خلاف رشد سریع نیروی دریایی چین به کندی صورت گیرد. در پایان باید متذکر شد چین بالاترین سطح حفظ اسرار را در برنامه های استراتژیک بویژه زیردریاییها و موشک های قاره پیمای حامل بر آنها در پیش گرفته و اطلاعات قطره چکانی موجود حاصل از تحقیقات کارشناسان و سازمان های اطلاعاتی رقیب این قدرت نوظهور شرق آسیا می باشد.اما در مجموع بر اساس شواهد غیر قابل انکار چینی ها هنوز فاصله قابل توجه در این فناوری راهبردی نسبت به همسایه شمالی خود روسیه و رقبای غربی در قاره اروپا و آمریکا دارد ولی با افزایش سرمایه گذاری ها در آینده نچندان دور به یک قدرت جدید در عرصه سلاح های استراتژیک دریاپایه تبدیل خواهد شد. مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منابع : https://www.globalsecurity.org/wmd/world/china/jl-3.htm http://www.military-today.com/navy/jin_class.htm http://www.military-today.com/missiles/jl3.htm https://nationalinterest.org/blog/reboot/jl-3-chinas-third-generation-nuclear-missile-sub-killer-180433 http://www.military-today.com/missiles/jl2.htm
-
2 پسندیده شدهنبرد آتلانتیک با استفاده از برخی از جدیدترین فناوری ها انجام شد،با این حال،در یک دوئل،ملوانان خلاق برای دفع ملوان های دشمن به وسایل آشپزخانه متوسل شدند!!! نبرد آتلانتیک طولانی ترین نبرد مداوم جنگ جهانی دوم است. در 3 سپتامبر 1939، زمانی آغاز شد که U-30 ، کشتی مسافربری SS Athenia را غرق کرد که منجر به مرگ 112 غیرنظامی آن شد. با این حمله، زیردریاییهای کریگسمارین آلمان تقریباً با معافیت از مجازات در اقیانوس اطلس حرکت میکردند تا اینکه متفقین در سال 1943 جریان را تغییر دادند. واژه نبرد آتلانتیکاولین بار توسط وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا در اوایل سال ۱۹۴۱ به کار برده شد.این نبرد طولانی با درگیری های بی شماری بین نیروهای دریایی و هوایی متفقین و خدمه زیردریایی های یوبوت آلمانی همراه بود. یکی از این درگیری ها دوئل بین ناوشکن آمریکایی اسکورت (DE) USS Buckley (DE-51) و U-66 آلمانی بود. یک کاروان که به آرامی از اقیانوس اطلس عبور میکند.این کشتی ها که به کندی حرکت میکنند،انتخاب آسانی برای گرگ های بزرگ((یوبوت های آلمانی)) بودند. در سال 1943،شرایط نبرد در اقیانوس اطلس به نفع متفقین تغییر کرده بود. توسعه فن آوری ها و تاکتیک های جدید به متفقین دست برتر را در مبارزه با یوبوت های آلمانی داد.یکی از کلیدهای این موفقیت ایجاد گروه های اسکورت بود که به گروه های قاتل شکارچی معروف بودند.این گروهها دیگر مجبور نبودند با یک کاروان دریانوردی کنند،(یعنی اسکورت اختصاصی یک کاروان خاص نبودند و مداوم کاروان های مختلف را اسکورت میکردند.مترجم). در اوایل ماه می 1944، ناوشکن باکلی در حال انجام عملیات به عنوان بخشی از گروه 21.11 در جزایر کیپ ورد بود که خدمه او گزارشی دریافت کردند و برای تحقیق فرستاده شدند. آنچه بعد از آن اتفاق افتاد شبیه یک نزاع در اتاق بار در دریای آزاد بود. شب ۵ تا ۶ ماه می (اردیبهشت) زیبا،آرام و مهتابی بود.شرایط هم برای یوبوت ها برای سوخت گیری و پر کردن آذوقه های مورد نیازشان در دریا و هم برای یک گروه قاتل شکارچی برای جستجوی یوبوت های با سوخت کم و خدمه خسته آنها بسیار عالی بود. زیردریایی وظایف خطرناکی داشتند و خدمه اغلب خسته بودند.زیردریاییU-66، به فرماندهی ستوان Gerhard Seehausen، در نهمین گشت خود بود و از اواسط ژانویه در دریا حضور داشت.وقتی باکلی شروع به تعقیب او کرد، او به شدت به سوخت و آذوقه برای سفرش به خانه نیاز داشت. USS Buckley در خارج از بوستون پس از تعمیرات لازم پس از درگیری با زیردریایی آلمانی U-66 در ساعت 0216 (2:16 بامداد)، یک هواپیمای اونجر در رادارش یک شئ در 20 مایلی باکلی دید و آن را به کشتی گزارش داد. افسر فرمانده ، ستوان برنت آبل، دستور حرکت به سمت هدف را با تمام سرعت صادر کرد. به مدت 45 دقیقه باکلی با سرعت کامل (23.5 گره دریایی) به سمت U-boat حرکت کرد و برای درگیری آماده شد. هواپیمای اونجر که توسط ستوان جیمی جی سلرز هدایت میشد، در مسیر ماند و یوبوت را دنبال کرد و تغییرات مسیر را به ناوشکن باکلی منتقل کرد و ناوشکن کوچک را به محل هدایت نمود. زیردریایی U-66 آلمانی به آرامی روی سطح حرکت میکرد، باتریهایش را شارژ میکرد و در جستجوی کشتی تدارکاتی بود.ستوان سی هاوزن (فرمانده زیردریایی) نمیدانست که هواپیمای اونجر هیچ سلاحی حمل نمی کند، اما کاپیتان مجرب می دانست که هواپیما قبل از حمله منتظر می ماند تا او به زیر آب برود. باکلی در فاصله هفت مایلی در ساعت۰۲۴۶ زیردریایی u66 را دید. ستوان آبل خدمه کشتی را فراخواند و یک فاکسر را پرتاب کرد،(یک طعمه صوتی برای گیج کردن اژدرهای آکوستیک که توسط یوبوت ها مورد استفاده قرار میگرفت).ستوان آبل ریسک کرد و شروع به نزدیک شدن به زیردریایی نمود، به این امید که خدمه زیر دریایی کشتی او را با کشتی تدارکاتی که به دنبال آن بودند اشتباه بگیرند. این قمار نتیجه داد و در ساعت 0308، U-66 سه شعله قرمز را شلیک کرد که گمان میرود یک سیگنال شناسایی باشد. باکلی به مسیر خود ادامه داد و پیوسته به زیردریایی یوبوت نزدیک شد، اما هویت خود را فاش نکرد. کمتر از 10 دقیقه بعد، دو کشتی در فاصله 4000 یاردی قرار گرفتند. U-66با فهمیدن اینکه کشتی گاو شیرده (قایق تامین) نیست که او به دنبال آن بود، یک اژدر شلیک کرد. باکلی یک گردش به چپ انجام داد و زیردریایی در جلوی او قرار گرفت.پس از آن برخی از خدمه متوجه شدند که اژدر از سمت راست کشتی عبور کرد. آبل مسیر کشتی را تغییر داد تا فاکسر(طعمه صوتی)را در معرض هر گونه اژدر اضافی قرار دهد. تمام اسلحه های موجود در باکلی آماده شلیک بود.دو شناور آماده بودند و خدمه منتظر بودند تا دیگری آتش کند. اوت ۱۹۴۳،در سمت چپ U-66 و در سمت راست U-117 است.این دو یوبوت توسط هواپیماهای نیروی دریایی آمریکا بمباران می شوند.زیردریایی U-66 فرار کرد و زیردریایی U-117 غرق شد. ملوانان آلمانی اولین کسانی بودند که ماشه را چکاندند و با مسلسل آتش گشودند. در ساعت0320 ستوان ابیل دستور شلیک را صادر کرد. اولین گلوله های سه اینچی ناوشکن مستقیم به جلوی زیردریایی، درست جلوتر از محل اتصال برج زیردریایی برخورد کرد. همه اسلحههایی که میتوانستند روی بدنه قرار گیرند، باز شدند - اورلیکن 20 میلیمتری، بوفور 40 میلیمتری، و باتری های سه اینچی. به مدت دو دقیقه ناوشکن بر روی زیردریایی بارانی از فولاد می بارید و تبادل آتش می کرد، ابیل در حالی که زیردریایی دور میشد، آتش بس را اعلام کرد و به کشتی خود فرصت داد تا مسیر خود را تغییر دهد. در عرض یک دقیقه او دوباره برای آتش در محدوده 1500 یاردی فرمان صادر کرد. خدمه اسلحه های سوار بر کشتی باکلی ، هدف خود را پیدا کردند و به سرعت و با دقت به یوبوت ضربه زدند. برخورد گلوله ها به برج زیردریایی و ترکیدن آنها دیده می شد. زیردریایی U-66 شلیک متقابل را متوقف کرد و شروع به مانورهای نامنظم کرد و سعی کرد بین خود و کشتی باکلی فاصله ایجاد کند تا اژدر دیگری را از لوله های عقبش شلیک کند. اما اژدر هدفش را از دست داد، زیرا آبل به کشتی دستور داد تا به سمت راست برود و پرتابه مرگبار را از باکلی عبور کرد.برج زیردریایی U-66 با شروع مانورهای فرار شروع به سوختن کرد.هزار یارد، 500 یارد - در عرض چند دقیقه، دو رقیب در یک مسیر موازی به فاصله 20 یاردی از هم قرار گرفتند، یوبوت از تنه به سمت عقب آتش گرفته بود.در روی خط رادیویی،در حال گزارش این صحنه ها بودند: باکلی آتش گشوده است. زیردریایی در حال پاسخ دادن به تیراندازی است.پسر! تا به حال چنین تمرکزی ندیده بودم! یوبوت پر از شعله های سرکشی شد که از برج زیردریایی بیرون می زند. چابکی ناوشکن در اینجا نشان داده شده است، باکلی در طول آزمایش های خود در سال ۱۹۴۳ با سرعت ۲۰ گره چرخشی کامل انجام داد.قطر دایره ۱۰۰۰ فوت تخمین زده می شود. در ساعت 0329، ستوان فرمانده آبل تصمیم جسورانه ای گرفت و فرمان سکان راست را صادر کرد و باکلی را در موقعیتی قرار داد که U-66 را مهار کند. زمانی که ناخدای یوبوت دستور ترک کشتی را صادر کرد، توپ ناوشکن به شدت به سمت یوبوت چرخید.سینه باکلی به عرشه جلوی یوبوت برخورد کرد و این دو به هم قفل شدند.ملوانان آلمانی شروع کردند به بیرون ریختن از زیردریایی در حال سوختن،برخی سلاحها را تکان میدهند، در حالی که برخی دیگر دستان خود را به نشانه تسلیم بالا میبرند. در هرج و مرج به وجود آمده، درگیری تن به تن آغاز شد. ملوانان روی عرشه کشتی باکلی شروع به شلیک با اسلحه سبک کردند.یک ملوان با تپانچه کالیبر ۴۵ خود به یک ملوان آلمانی شلیک کرد،در حالی که یک ملوان دیگر با مشت به صورت حریف کوبید و او را از کشتی بیرون انداخت.خدمه کشتی باکلی هر چه می توانستند برداشتند و به مبارزه پیوستند.یکی از خدمه ها اسلحه خالی را برداشت و به سمت آلمانی های سوار شده پرتاب کرد.دو تا از منحصر به فرد ترین سلاح ها،ظروف آشپزخانه بودند!! چندین ملوان در این دعوا از لیوان قهوه استفاده کردند،در حالی که همکارش یکی از ملوانان آلمانی را با یک قهوه جوش از اتاق بیرون انداخت! دعوا تنها یک دقیقه طول کشید زیرا باکلی از یوبوت عقب نشینی کرد و این دو از هم جدا شدند. پنج آلمانی که روی سینه ناوشکن جمع شده بودند تسلیم شدند و توسط یک نفر مسلح به چکش!! به سمت پایین راه افتادند. این نقشه که از گزارش ستوان آبل افسر فرمانده ناوشکن باکلی، ثبت شده است،درگیری کشتی او با U-66 را نشان میدهد. خدمه باقیمانده در U-66 هنوز در حال هدایت زیردریایی بودند و مانوری را آغاز کردند که به نظر می رسید یک فرار باشد.در حالی که خدمه ناوشکن باکلی آماده پرتاب بمب های ضد زیردریایی بودند، U-66 چرخید و در مسیر برخورد قرار گرفت ،احتمالاً از کنترل خارج شده بود. در ساعت 0335 به کشتی باکلی برخورد کرد. ضربهای چشمگیر بود،سوراخی را در موتورخانه ایجاد کرد، میل پروانه سمت راست را جدا کرد و عقب کشتی را پیچاند. همانطور که او عبور می کرد، خدمه از بالای عرشه باکلی توانستند برج زیردریایی را ببینند، و یکی از ملوانان، یک نارنجک دستی را به داخل دریچه آن پرتاب کرد.یوبوت اکنون در شعله های آتش فرو رفته و به طرز وحشیانه ای از کنترل خارج شده بود. همانطور که بقیه ملوانان آلمانی کشتی را رها کردند، U-66 شروع به غرق شدن کرد، کاپیتان او هنوز در کشتی بود.گزارش ناوشکن باکلی غرق شدن یوبوت را اینگونه شرح می دهد:زیردریایی از سمت راست عبور میکند و هنوز حدود ۱۵ گره سرعت دارد.توپ ۳ اینچی ۳ ضربه مستقیم به برج آن می زند.زیر سطح آب با سرعت ناپدید میشود و دریچه برجش باز است و آتش از آن خارج می شود،ظاهرا کاملا رها شده و دریچه جلوی عرشه نیز باز است.کل عملیات ۱۶ دقیقه به طول انجامیده است. حوضچه خشک در بوستون.آسیب به سینه باکلی مشهود است. باکلی تا سه ساعت بعد در منطقه ماند و بازماندگان را از دریا بیرون آورد. سی و شش نفر از خدمه یوبوت که بیش از نیمی از خدمه آن بودند نجات یافتند ، بیشتر آنها مجروح شده بودند. سینه باکلی در اثر حمله U-66 خم شده بود و چند جای آن در اثر شلیک یوبوت سوراخ گشته بود.در درگیری 16 دقیقه ای با زیردریایی دشمن ، او 105 گلوله سه اینچی، 2700 گلوله 20 میلی متری و 418 گلوله 40 میلی متری خرج کرد. شلیک اسلحه های کوچک که شامل کالیبر 45/0 و 30/0 و همچنین شلیک تفنگ ساچمه ای بود در مجموع 390 گلوله بود. ناوشکن باکلی برای اقدام متهورانه خدمه اش در غرق کردن زیردریایی U-66،لوح تقدیر نیروی دریایی را دریافت کرد.افسر فرمانده ناو،ستوان برنت آبل،به دلیل قهرمانی فوق العاده و خدمات برجسته نشان صلیب نیروی دریایی را دریافت نمود.خدمه باکلی را با نیروی خودش به ایالات متحده بازگرداندند،جایی که او قبل از بازگشت به خدمت در اقیانوس اطلس تحت تعمیرات در بوستون قرار گرفت.نبرد اقیانوس اطلس پس از تسلیم آلمان یک سال بعد در ماه می ۱۹۴۵ به پایان رسید.در این نبرد تقریبا شش ساله،۷۸۱ یوبوت توسط متفقین غرق شدند و تلفات ملوانان آلمانی بین ۲۸۰۰۰ تا ۳۲۰۰۰ نفر تخمین زده شد.تلفات متفقین با از دست دادن بیش از ۲۷۰۰ کشتی تجاری و از دست دادن بیش از ۱۳۰۰۰۰ ملوان بسیار خیره کننده بود. مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منبع : https://www.nationalww2museum.org/war/articles/atlantic-battle-uss-buckley-german-u-66
-
1 پسندیده شده[center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/jl-1-5%7E0.jpg[/img][/center] موشک JuLang 1 (کد ناتو CSS-N-3) گونهای از موشکهای بالسیک شلیک شونده از زیردریایی است که جهت استفاده در یگان زیرسطحی هستهای SSBN نیروی دریایی چین PLAN طراحی شدهاست. یک فروند زیردریایی اتمی Type 092 (کد ناتو Xia) قادر است تعداد 12 فروند JuLang 1 را حمل کند. گونهی ابتدایی این موشک حوالی سال 1980 طراحی شد. گونهی بهبودیافتهی این موشک که احتمالا JuLang 1A نامگذاری شده است حوالی 1990 معرفی شد. مدل پایه خشکی این موشک با نام DongFeng 21 شناخته میشود. JuLang 1 توان بازدارندگی اتمی خوبی را برای چین فراهم آورده است. برد این موشک 1700 کیلومتر اعلام شده و زیردریایی جهت انجام عملیات باید آبهای چین را ترک کند که البته مزیت این کار در این است که یافتن زیردریایی توسط یگانهای ضدزیردریایی دشمن بسیار دشوار خواهد بود. گفتهمیشود گونهی بهبود یافته یعنی JuLang 1A دارای برد 2500 کیلومتر است. در حال حاضر چینیها در حال کار بر روی پروژهی موشکی JuLang 2 با برد 8000 کیلومتر هستند این موشکها در آینده جایگزین JuLang 1 خواهند شد. [b]تاریخچهی توسعه[/b] چینیها کار تحقیق بر روی پروژهی موشکهای سوخت جامد را در سال 1956 و تحت نظارت دکتر Qian Xuesen، پدر سامانههای موشکی چین، آغاز کردند. در سال 1960 اولین موشکهای سوخت جامد کوچک (با قطر 65 و 107 میلیمتر) تولید شد. در سال 1965 موشک سوخت جامدی با قطر 300 میلیمتر ساخته و آزمایش شد و محققان چینی شروع به کار بر روی موشکهای با قطر بیشتر (تا 1400 میلیمتر) کردند. در دسامبر 1966 موفقیت چین در دستیابی به فنآوری ساخت موشکهای سوخت جامد اعلام شد. تحقیق بر روی پروژهی موشکهای SLBM در سال 1967 آغاز شد. کار بر روی موشکهای تک مرحلهای به علت برد کم آنها رها شد و با وجود پیچیدگیهای فراوان کار تحقیق بر روی موشکهای دومرحلهای متمرکز شد. در سال 1967 پروژهی JuLang 1 انتخاب شد و در سال 1968 ویژگیهای موشک اعلام شد. در سال 1970، Huang Wei-Lu به عنوان طراح اصلی JuLang 1 معرفی شد. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/84parade1.jpg[/img][/center] طراح موشک JuLang 1، پیشران گازی (شلیک سرد) را جهت استفاده در موشک انتخاب کرد. جهت آزمایش شلیک زیرسطحی موشک، تیم طراحی ساعتها بر روی شبیهسازی شلیک کار کرد و مدل کوچک ساختگی موشک در یک حوضچه آزمایش شد. در اکتبر 1972 مدل هماندازهی موشک اصلی با موفقیت توسط زیردریایی دیزل-الکتریک Type 031 (کلاس Golf به شمارهی بدنهی 200) از زیر آب شلیک شد. حوالی سال 1970 چینیها پیشرفت غیرمترقبه در زمینهی ساخت این موشک کردند. JuLang 1 حاصل همکاری سازمانهای متعدد چینی است. کلاهک هستهای (600 تا 700 کیلوگرمی)، توسط موسسهی هستهای 14، سامانهی هدایتکننده توسط موسسهی کشتیسازی 717، رایانهی مورد استفاده در موشک توسط موسسهی فضایی 771، موتور سوخت جامد توسط آکادمی فضایی چهارم، سامانهی شلیک توسط موسسهی کشتیسازی 701 و سامانهی هدایت ماهوارهی موشک توسط موسسهی کشتیسازی 707 طراحی شدهاست. گونههای اولیهی موشک توسط کارخانههای 212 و 307 ساختهشد. ساخت سایت شلیک زیرسطحی، سامانهی ارتباطی و پایگاه زمینی پیگری و دورسنجی حوالی سال 1980 به پایان رسید. کار آزمایش موشک در سه مرحله انجام شد: شلیک از طریق مقر زمینی، شلیک توسط شبیهساز مقر زیرسطحی مستقر در خشکی و شلیک از طریق زیردریایی. اولین آزمایش موفقیتآمیز JuLang 1 توسط پایگاه زمینی شمال (پایگاه آزمایش موشکی Wuzhai) در 17 ژوئن 1981 انجام شد و پس از آن دو شلیک موفقیت آمیز در ژانویه و آپریل 1982 توسط شبیهساز زیرسطحی مستقر در خشکی انجام شد. نخستین شلیک زیرسطحی در دریا توسط زیردریای کلاس Golf به شمارهی بدنهی 200 صورت گرفت. نخستین آزمایش اصلی در 7 اکتبر 1982 انجام شد، اما طی این آزمایش مدت کوتاهی پس از شلیک، موشک از کنترل خارج شد. پس از این اتفاق برخی اصلاحات بر روی موشک انجام شد و در 12 اکتبر همان سال یک شلیک دیگر با موفقیت انجام شد. تلاش برای شلیک موشک از طریق زیردریایی استراتژیک Type 092 (شمارهی بدنهی 406) در سال 1984 آغاز شد. بین مارس و آپریل سال 1984 تعداد چهار شلیک موفقیت آمیز توسط زیردریایی کلاس Golf جهت آزمایش سامانهی شلیک زیرسطحی انجام شد. در 28 سپتامبر 1985، JuLang 1 توسط برای اولین بار توسط زیردریایی Type 092 شلیک شد اما موشک پس از شلیک منفجر شد و آزمایشهای بعدی نیز با شکست مواجه شدند. با وجود این شکستها مشخص شد که در سامانهی شلیک زیرسطحی و زیردریایی Type 092 مشکلی وجود ندارد. پروژه طبق برنامه ادامه پیدا کرد. آمادهسازی برنامهی شلیک مجدد در حوالی سال 1987 آغاز شد. در ساعت 9:00 صبح 15 سپتامبر سال 1988، یک ناوگروه متشکل از حدود 30 فروند شناور مختلف به همراه زیردریایی Type 092 پایگاه خود را به مقصد دریای زرد جهت انجام آزمایش ترک کردند. در ساعت 12:30 زیردریایی شروع به غوص کرد تا برای شلیک آمادهشود. در ساعت 14:00، JuLang 1 از زیردریایی شلیک شد و با موفقیت نقطهی مشخصشده را مورد هدف قرار داد. آزمایش دیگری در 27 سپتامبر انجام شد که آن هم با موفقیت همراه بود. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/b11c4b3286bdf2f3_dVi8tpUj6S.jpg[/img][/center] [b]طرح[/b] موشک JuLang 1 از یک موتور سوختجامد دو مرحلهای استفاده میکند. این موشک دارای برد 1700 کیلومتر (JuLang 1A دارای برد 2500 کیلومتر) است و دقتی که سامانهی هدایتگر آن فراهم میآورد 700 متر است. این موشک دارای یک کلاهک هستهای 600 کیلوگرمی است. در این موشک اثری از بالههای هدایتگر دیده نمیشود. زیردریایی Type 092 قادر است تعداد 12 فروند JuLang 1 را در مقرهای مستقر در پشت قسمت برجک حمل کند. موشکها قبل از حرکت در مقر استوانهای خود قرار میگیرند. شلیک موشک به روش شلیک سرد "Cold-Launch" انجام میشود. در زمان آغاز فرایند شلیک، از سوخت گازی جهت شلیک موشک استفاده میشود. پس از خارج شدن موشک از آب موتور مرحلهی اول بهکار میافتد. از آنجایی که بدنه فاقد سطوح کنترلکننده است موشک بر محور چرخشی خود باقی میماند. در مرحلهی دوم جهت کمک به جداسازی سر جنگی سه موتور موشکی کوچک به کار میافتند. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/image005%7E3.jpg[/img][/center] نصب موشك بر روي زيردريايي كلاس Xia [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Xialoadout.jpg[/img][/center] [b]شلیکها[/b] [b]17 ژوئن 1981:[/b] محل شلیک: سایت Wuzhai؛ نتیجه: موفقیتآمیز؛ هدف: آزمایش در خشکی. [b]7 ژانویهی 1982: [/b]محل شلیک: سایت Wuzhai؛ نتیجه: موفقیتآمیز؛ هدف: آزمایش در خشکی از طریق مقر شبیهسازیشده. [b]22 آپریل 1982:[/b] محل شلیک: سایت Wuzhai؛ نتیجه: موفقیتآمیز؛ هدف: آزمایش در خشکی از طریق مقر شبیهسازیشده. [b]7 اکتبر 1982: [/b]محل شلیک:محدودهی دریایی Bohai؛ نتیجه: شکست؛ هدف: نخستین شلیک زیرسطحی توسط زیردریایی دیزل-الکتریک کلاس Golf؛ موشک پس از شلیک از کنترل خارجشده و توسط سامانهی انهدام از بین رفت. [b]12 اکتبر 1982:[/b] محل شلیک: محدودهی دریایی Bohai؛ نتیجه: موفقیتآمیز؛ هدف: شلیک زیرسطحی توسط زیردریایی دیزل-الکتریک کلاس Golf. [b]28 سپتامبر 1985: [/b]محل شلیک: محدودهی دریایی Bohai؛ نتیجه: شکست؛ هدف: نخستین شلیک زیرسطحی توسط زیردریایی اتمی کلاس Xia. [b]15 سپتامبر 1988: [/b]محل شلیک: محدودهی دریایی Bohai؛ نتیجه: موفقیتآمیز؛ هدف: شلیک زیرسطحی توسط زیردریایی اتمی کلاس Xia؛ این نخستین آزمایش موفقتامیز بود که توسط این زیردریایی صورت میگرفت. [b]27 سپتامبر 1988:[/b] محل شلیک: محدودهی دریایی Bohai؛ نتیجه: موفقیتآمیز؛ هدف: شلیک زیرسطحی توسط زیردریایی اتمی کلاس Xia؛ این آزمایش مهر تاییدی برای موشک JL-1 بود که باعث شد تولید موشک وارد فاز نهایی شود. [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_css-nx-3_launch.jpg[/img][/center] [b]خصوصیات[/b] پیشران: سوخت جامد، دومرحلهای گونه: پایهدریا شلیکشونده از زیردریایی طول: 10.7 متر قطر: 1.34 متر وزن شلیک: 14700 کیلوگرم برد: 1700 کیلومتر (JuLang 1A دارای برد 2500 کیلومتر) سر جنگی: 600 کیلوگرمی اتمی دقت: حدود 600متر سامانهی هدایت:Inertial + celestial + هدایت ماهوارهای [b]تصاویر[/b] [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_jl-1-b.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Jin-SSBN.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_jl-1-1.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_jl-1-3.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/JL1.jpg[/img] منبع: [url="http://www.sinodefence.com/strategic/weapon.asp"]http://www.sinodefen...egic/weapon.asp[/url] [color=red]توجه! این مقاله مختص سایت میلیتاری تهیه شده و هرگونه استفاده از آن منوط به کسب اجازه از مدیریت سایت است.[/color][/center]
-
1 پسندیده شدهدر زمینه نفوذ رحیم: چرا [مجوز فوت رو] تایید نکردی؟ به چیزی مشکوک شدی؟ پزشک: مشکوک که نمیدونم ... اما به نظرم سهل انگاری شده ... ممکنه برای آقای کشمیری اتفاق دیگه ای افتاده باشه . صادق : ممکنه!؟ ما اصلا سهل انگاری نداریم ... ماجرای نیمروز 1395
-
1 پسندیده شدهشیطان پنهانکار روسی در اوکراین تحلیلی بر حضور سوخو-57 در جنگ اوکراین براساس ارزیابی های اولیه وزارت دفاع بریتانیا ، نیروی هوایی روسیه به احتمال بسیار زیاد ، ازجنگنده سوخو-57 خود در جنگ علیه اوکراین استفاده کرده است در حالی که این ادعا از سوی مستندات در دسترس قابل تایید نست ، ضمن اینکه ، خبر حضور این جنگنده برای چندمین باراست که اعلام می گردد .این منبع غربی در آخرین بروزرسانی خوداز صحنه نبرد اوکراین به شکل انحصاری بر روی حضورسوخو-57 برفراز آسمان کیف تمرکز نموده و براساس منابعی که این نهاد فاش ننموده ، حداقل از ژوئن 2022 این هواگرد در میدان نبرد بکار گرفته شده است در حالی که ادعا شده قبل از شروع جنگ در فوریه 2022 نیز فلون های نیروی هوایی روسیه در این منطقه فعال بوده اند . در همین زمینه خبرگزاری تاس به نقل از یک منبع ناشناس داخلی مدعی شده بود که حضور سوخو-57 در اوکراین ، از چیزی در حدود 2 تا 3 هفته پس از شروع جنگ آغاز شد که ارزیابی های فعلی نشان می دهد ماموریت این جنگنده ها ، تنها در داخل خاک روسیه و شلیک موشک های دوربرد هوابه سطح و یا هوابه هوا بوده است . سال 2011 / دومین نمونه تولید شده تی -50 که یکی از دهلیزهای پیشرانه آن برای آزمایش پیشرانه izdeliye 30 استفاده شد با توجه به این روند ، احتمالا عدم وجود مستندات کامل مبنی بر عملیات سوخو-57 ها در جنگ ، از همین مساله نشات می گیرد ، کما اینکه ماموریت های فوق الذکر ، با عملیات اسکادران های سوخو-35 و میگ-31 بی ام این نیرو نیز مشابهت داشته و میتوان آنها را مطابقت داد . در همین رابطه ، وزارت دفاع بریتانیا ، با انتشار تصاویر ماهواره ای تجاری که در 25 دسامبر 2022 برداشته شده ، مدعی است که حداقل 5 فروند فلون در پایگاه هوایی آختوبینسک ( نزدیک آستاراخان / جنوب روسیه ) مستقر بوده و گفته میشود این مرکز بعنوان مرکز تحقیقاتی شماره 929 تنها پایگاه عملیاتی شناخته شده سوخو-57 به نظرمی رسد واین بدان معناست که فلون ها در عملیات رزمی نیز احتمالا حضور داشته اند . با این حال ، تحلیل این مساله در ابتدا مقداری سخت به نظر می رسد چرا که آختوبینسک ، علاوه بر سوخو-57 ، میزبان سایر جنگنده های روسی نیز است و در کنار آن ، سایر فرودگاه های روسی نظیر لیپتسک نیز پذیرای این جنگنده بوده . پایگاه هوایی آختوبینسک 25 دسامبر 2022 برخی ناظران نظامی معتقدند که آختوبینسک ، مسئولیت ارزیابی رسمی جتهای رزمی و ارتقاء تجهیزات را برعهده دارد و درواقع تنها پس از تایید این مرکز ، سامانه های جدید رزمی می توانند وارد خدمت نیروی هوایی شوند در حالی که لیپتسک ماموریت ارزیابی و توسعه تاکتیکهای رزمی نیروی هوایی را برعهده گرفته . در نتیجه لیپتسک اولین سری خدمه سوخو-57 را آموزش میدهد و درنهایت جنگنده های تولیدی به همراه خدمه جدید ، در قالب هنگ 23 رزمی می بایست در خاور دور روسیه عملیاتی شوند . آختوبینسک 30 می 2019 با این پیش زمینه ، آختوبینسک تنها پایگاه سوخو-57 محسوب نمی شود و اگر هم باشد ، شواهد قابل اطمینانی در خصوص استفاده عملیاتی از آن وجود ندارد ، در نتیجه وزارت دفاع بریتانیا احتمالا مدارک قانع کننده تری را باید داشته باشد که هنوز به اشتراک گذاشته نشده است ، چرا که ایالات متحده و ناتو روند درگیریهای هوایی را از نزدیک زیرنظر دارند و تقریبا طیف متنوعی از داده های اطلاعاتی شامل تصاویر ماهواره ای ، اطلاعات سیگنالی و حتی منابع انسانی دراختیار آنهاست و اگر سوخو-57 عملیاتی شده باشد ، احتمالا اولین مراجعی خواهند بود که از آن مطلع می شوند . علیرغم تمامی شک و تردیدهای موجود ، روسها به احتمال بسیار زیاد ، به منظور اجتناب از آسیب رسیدن به شهرت و کاهش چشم انداز صادرات و بخطر افتادن فناوری حساس ناشی از دست دادن سوخو-57 های موجود ، با احتیاط بیشتری این جنگنده ها را وارد عمل نموده ، هر جند برد بالای این جنگنده ، در کنار قابلیتهای افزون تر حسگرهای استفاده شده در فلون باعث شده تا این هواگردها بدون نیاز به پرواز بر فراز خاک اوکراین ، نقش مفید خود را به اجرا گذارند .تحلیل گر بریتانیایی که گزارش وزرات دفاع را تنظیم کرده ، معتقد است که این مساله نشانه روند خطرگریزی روسها برای کاربرد همه جانبه نیروی هوایی خود در جنگ اوکراین است و این مساله با گزارش خلبان های اوکراینی که مدعی هستند روسها در اوج استفاده از نیروی هوایی خود ، تنها 24 فروند جنگنده را وارد عمل می کردند ، تقریبا منطبق است . علاوه براین ، شواهد بیشتری وجود دارد که ارتش روسیه ، نیروی هوایی خود را به شکل محدود برای نبردهای هوابه هوا وارد نبرد نموده ، بدین معنی که تاکتیسین های روسی استدلال خواهند کرد که حضور سوخو-57 در حریم هوایی اوکراین ، چه اثری می تواند داشته باشد ، وقتی امکان شلیک بسوی هدف های زمینی یا هوایی از دورن خاک روسیه وجود دارد ؟! در نتیجه عقب نگاه داشتن سوخو-57 ها شاید از یک نظر منطقی باشد ولی از سویی دیگر ، گزینه حمله مستقیم به هدف یا تلاش برای دستیابی به برتری هوایی را به نسبت کاهش می دهد . درخصوص مورد سوخو-57 ، منطبق شدن موشک هوابه هوای آر-37 ام با بردی درحدود 124 مایل برای شکست بن بست جاری در حوزه برتری هوایی اهمیت ویژه ای خواهد داشت . به گفته خلبانان اوکراینی ، این سلاح " لعنتی خطرناک " برای اولین بار در تابستان سال 2022 وارد جنگ اوکراین شد و گفته شده که یک نسخه فشرده شده آن نیز برای سوخو-57 در حال توسعه است ، با این حال روسها در حال حاضر می توانند با موشکهای آر-77-1 ، ضمن پرواز بر روی خط مرزی ، با جتهای اوکراینی درگیر شوند . آر-37 ام علاوه براین ، انتشار گزارش هایی مبنی بر توسعه موشک K-77M که بردی دوبرابری و درحدود 100 مایل را نسبت به آر-77 های فعلی به نمایش می گذارد ، امکان ایجاد خط بیشتری را برای اوکراین فراهم می کند . در حوزه حملات هوابه زمین ، سوخو-57 با مسلح شدن به مهمات KH-69 که برای انهدام اهداف کوچک و سخت سازی شده در بردهای فراتراز 180 مایل تولید شده و همچنین مهمات ضدرادار KH-58UShK با برد 150 مایل نیز برای سرکوب دفاع هوایی اوکراین میتواند عمل کند . با این حال ، نکته اصلی در این است که ناوگان عملیاتی سوخو-57 شامل 8تا 9 نمونه بعلاوه یک نمونه آزمایشی (در مجموع 10 فروند ) است که ممکن است برخی از آنها ، برای عملیات رزمی مجهز نشده باشند . بدین ترتیب ، ضمن درنظر گرفتن همه جوانب ، فلون در حال حاضر به سختی می تواند بصورت یک تغییر دهنده جریان بازی در جنگ عمل کند ، ولی حضور محدود این هواگرد در جنگ ، از دید تاکتیکی ، یک تجربه ارزشمند برای آزمایش سامانه های مختلف فلون در شرایط واقعی رزمی محسوب میشود . ضمن اینکه پیش از این ، دوفروند فلون در سوریه نیز بصورت آزمایشی بکار گرفته شد و گفته میشود تعداد ماموریتهای رزمی آن از 10 پرانه ( سورتی ) بیشتر بوده و ویدئوهای منتشره ازآن نیز مسلح شدن به مهمات KH-69 را به نمایش گذاشته بود . در همین حال ، با توجه به اینکه کرملین تنها 76 فروند فلون را سفارش داده ، عملکرد مناسب آن میتواند سفارش های بعدی را تضمین کند ، چرا که گفته می شود برنامه ریزی برای تولید نسخه سوخو-57 ام با پیشرانه های جدید به تعویق افتاده و این موتور احتمالا بر روی یکی از نمونه های موجود آزمایش خواهدشد . نیروی هوایی روسیه نیز با این دورنما ، احتمالا سرمایه گذاری بیشتری را برروی سوخو-35 و سوخو-30 اس ام خواهد نمود ، چرا که روند جذاب تری به نظر می رسد .درنهایت ، امکان تایید قطعی حضور سوخو-57 در جنگ با اوکراین وجود ندارد ولی در مجموع عملکرد ضعیف روسها در حوزه برتری هوایی ، با علم به حضور احتمالی سوخو-57 ، بخوبی قابل مشاهده است . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1
-
1 پسندیده شدهدر سالروز حادثه هواپیمایی اوکراینی، پدافند هوایی اوکراین اشتباها جنگنده میگ 29 خودی را سرنگون کرد
-
1 پسندیده شدهسلام - صحیح نیست تنها بانک ایرانی - خارجی که بعد از انقلاب با دستور مرحوم امام اجازه فعالیت داشت بانک ایران و روس بود که شعبه آن در تهران در زمان حیات ایشان مشغول کار بود نویسنده به صورت عامدانه به سیاست حزب کمونیست در دوران برژنف و آندروپوف اشاره نمی کند که موجب حمله به افغانستان و رویارویی با جهان اسلام منجمله ایران شده بود در واقع با مرگ رهبران قدیم شوروی و روی کار آمدن گورباچف ، راه تقویت روابط دوکشور هموار شد ماجرای نامه مرحوم امام به گورباچف هم که اظهر من الشمس است و نیاز به توضیح ندارد ! ( خطاب به نویسنده مقاله : جوجویی اینجا انجمن میلیتاری است )
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم مقدمه: تسلط بر آسمان نبرد یکی از بنیان های استراتژی ایالات متحده و نیروهای ناتو در هرگونه نبرد احتمالی با نیروهای رقیب به ویژه ج.ا.ا و همچنین کشورهایی مانند چین و روسیه است. با تسلط بر آسمان نبرد نیروهای مدافع باید خود را برای حملات مداوم و پرشمار نیروهای مهاجم آماده کنند. برای این منظور پدافند زمین پایه و هواپایه و تاحدی واحدهای پدافندی مستقر بر کشتی های نیروی دریایی اصول اولیه دفاع نیروهای تحت حمله برای از دست ندادن آسمان نبرد به دشمن است. اما واحد پدافندی که به جز مواردی ناچیز تاکنون مورد توجه نیروهای مدافع احتمالی قرار نگرفته است پدافند هوایی با استفاده از زیردریایی های مستقر در دریا می باشد. ضرورت و مزایای استفاده از پدافند هوایی در زیردریایی ها: یکی از پایه های اساسی برای در اختیار گرفتن آسمان نبرد، استفاده از هواپیماهای پشتیبانی کننده از نیروهای هواگردی اصلی مانند هواپیماهای سوخت رسان، شنود الکترونیکی، آواکس، بمب افکن های سنگین، هواپیماهای گشت دریایی و غیره است که این هواپیماها در وهله اول با قرار گرفتن در فاصله ای ایمن از برد واحدهای پدافندی نیروهای مدافع به ایجاد حمایت از هواگردهای اصلی حمله کننده می پردازند. مقابله با این هواپیماها به این علت که در خارج از برد واحدهای پدآفندی قرار دارند دشوار است. بسیاری از این هواپیماها در آسمان کشورهای همسایه متحد نیروی مهاجم نیز پرواز می کنند ولی بخش عمده ای از کار تهاجم به علل مختلف از سمت دریا صورت می پذیرد. همچنین کریدورهای رفت و آمد به پایگاه های دورتر و خاک اصلی به احتمال بالایی از اقیانوس خواهد گذشت. همچنین تعداد زیادی از هواگردهای نیروهای مهاجم احتمالی در ناوهای هواپیمابر و پایگاه های جزیره ای قرار خواهند داشت. موقعیت جزیره و پایگاه هوایی دیگو گارسیا در اقیانوس هند پیش بینی می شود برای نبرد احتمالی با ج.ا.ا و ارتش خلق چین، پایگاه های جزیره ای مانند دیگو گارسیا در اقیانوس هند و گوام در اقیانوس آرام نقش عمده ای برای نشست و برخاست هواگردهای دشمن ایجاد کنند. مختل کردن دائمی نشست و برخاست هواگردها از این پایگاه ها به روش های متعارف دشوار می باشد. اینجاست که نقش ایجاد واحد های پدافند در عمق لایه های دفاعی دشمن برای نیروهای مدافع بسیار با اهمیت می نماید. زیردریایی ها توان عبور از بسیاری از لایه های پدافندی را در حالت مخفی دارند. آنها می توانند بدون آنکه تا حد زیادی شناسایی شوند خود را به نزدیکی های سواحل این پایگاه ها و یا در کریدور پروازی هواگردهای آن برسانند. اگر این قاتلان اقیانوس به واحدهای شناسایی و رصد هوایی و موشک های ضد هوایی مناسب مجهز شوند می توانند به راحتی تعداد نسبتا زیادی از هواپیماها و بالگردهای نیروهای مهاجم را در فاصله ای بسیار دورتر از برد پدافند موشکی زمین پایه و حتی هواپایه نابود کنند و یا حداقل با نا امن کردن آسمان در نقاط حساس مانع از پایدار ماندن برتری هوایی مطلق در آسمان خودی و در اختیار گرفتن آن توسط دشمن شوند. برای نابودی این زیردریایی ها دشمن باید نیروی زیادی را به کار بگیرد که شناسایی هوایی برای یافتن آنها خود ریسک نابودی توسط موشک های آنها را در پی دارد. از طرفی این زیردریایی ها نیز با داشتن تجهیزات معمول یک زیردریایی دفاعی همانند اسلاف خود قادر به دفاع از خود در مقابل زیردریایی و کشتی های دشمن با استفاده از اژدر و موشک های ضد کشتی خواهند بود. تصور می شود در آینده تقریبا نزدیک از زیردریایی ها به منظور تخصصی پدافند هوایی و شکار واحدهای هوایی کم تحرک تر و با بازتابش راداری بیشتر دشمن در فاصله زیاد از خاک اصلی استفاده شود که همین امر ضرورت پرداختن به این موضوع برای دفاع موثرتر از کیان جمهوری اسلامی ایران را در چند دهه آینده دوچندان می کند. هدف اصلی این طرح علاوه بر دفاع از خود زیردریایی مادر، شکار هواگردهای دشمن و بلافاصه خروج از منطقه خطر است. تاریخچه استفاده از زیردریایی ها در نقش پدافند هوایی: تا اواخر جنگ جهانی دوم فقط بخشی از زیردریایی ها برای دفاع هوایی از خود مجهز به توپ و مسلسل های سنگین روی عرشه بودند که البته تاثیر زیادی حتی روی هواپیماهای آن دوران نیز نداشت ولی با پایان این جنگ به علت ورود به عصر جت و سرعت زیاد هواپیماها حتی همین مقدار استفاده از این ادوات نیز به کنار گذاشته شد. یو بوت آلمانی مجهز به مسلسل های پدافندی برای محافظت در برابر هواپیماها در سال 1972 زیر دریایی HMS Aeneas (P427) متعلق به نیروی دریایی بریتانیا توسط کمپانی ویکرز به اجاره در آمد تا ایده استفاده از موشک های ضد هوایی برای هماهنگ شدن با آن به مرحله اجرا در بیاید. این سیستم که به طور اختصاری SLAM نامیده می شد با موفقیت بر روی این زیردیایی گنجانده شد و موشک های کوتاه برد بلوپایپ (Blowpipe) این سامانه که به صورت خوشه ای بر روی دکل قرار داشتند وظیفه دفاع هوایی و هدف قرار دادن هواگردهای مهاجم در ارتفاع و برد دسترسی را بر عهده گرفتند. این امر با قرار گرفتن زیردریایی در عمق پریسکوپ امکان پذیر می شد. سیستم SLAM شامل شش سیلندر ضد آب می شد که با موشک های بلوپایپ پر شده بودند با فرورفتن در اعماق محفظه به صورت هیدرولیکی به داخل دکل زیردریایی انتقال داده می شد و موشک با حداکثر فشار 7,000 kg/m ² به بیرون پرتاب می شد. هدف به وسیله پریسکوپ انتخاب می شد و با دسته تنظیم موشک به سمت هدف هدایت می شد. در نوامبر 1972 آزمایش این سیستم با موفقیت انجام شد ولی بنابر دلایلی با استفاده از آن در نیروی دریایی سلطنتی موافقت نشد و در سال 1974 زیردریایی حامل این سیستم اوراق شد. با آنکه این سیستم به صورت عملی با موفقیت تست شده بود ولی ظاهرا تنها استفاده کننده احتمالی این سیستم نیروی دریایی رژیم صهیونیستی بود که آن را بر روی سه زیردیایی فرانسوی کلاس گال به کار بست. سامانه SLAM در زیردریایی HMS Aeneas ایده استفاده از موشک های ضد هوایی در زیردریایی ها در شوروی هم تاحدی اجرایی شد. زیردریایی های کلاس اسکار و اخیرا زیردریایی های کلاس کیلو به موشک های کوتاه برد ایگلا مجهز شدند تا بتوانند در برابر هواپیماهای کم سرعت و هلیکوپترها از خود محافظت کنند. نمایی از سامانه ایگلا در زیردریایی کلاس اسکار اتحاد شوروی یکی از جدیدترین نمونه های این سیستم ها سامانه موشکی IDAS است که بر روی زیردریایی های تایپ 212 و بالاتر قابلیت نصب دارد. این سامانه برای اولین بار در سال 2006 رونمایی شد و توجهات زیادی را به سوی خود جلب کرد. موشک کوتاه برد این سامانه از خانوده موشک های IRIST است که به عنوان یک موشک کوتاه برد هوا به هوای فرو سرخ عمل می کند و با سیستم هدایت اپتیکی با فیبر نوری هدایت می شود. برای این سیستم دو نوع سامانه پرتاب موشک در نظر گرفته شده است که یکی از آنها استفاده از سیستم تریپل ام (Triple M) موجود در زیردریایی های تایپ 212 برای پرتاب هواپیماهای بدون سرنشین (UAV) از زیردریایی است که با بالا آمدن لوله حامل آن از روی دکل در حالی که هنوز زیردریایی در آب غوطه ور است انجام می شود. نوع دیگر نیز امکان پرتاب موشک از محفظه خروج اژدر در جلوی دماغه زیردریایی است که این امر برای زیردریایی های تایپ 216 که در حال توسعه است امکان پذیر شده است. اطلاعات بیشتر در این مورد در تاپیک ارزشمند جناب gader در اینجا سامانه IDAS و اجزای آن جدیدترین نمونه از این تسلیحات و سامانه ها سیستم A3SM ساخت کمپانی های فرانسوی MBDA و DCNSمی باشد که دارای دو مکانیزم و موشک برای هدف قرار دادن هواگردها می باشد. یکی از این مکانیزم ها که با شلیک موشک های میسترال -2 با جستجوگرهای فروسرخ از عمق پریسکوپ اتفاق می افتد Mast نام دارد و دیگری سیستم پرتاب موشک از عمق آب است که با استفاده از موشک های VL MICA (Vessel Launch) قرار گرفته در محفظه کپسول مانندی به بیرون از آب و سپس به سمت هدف پرتاب می شود. مشابه این سیستم برای مدت طولانی برای پرتاب موشک های اگزوست از زیردریایی های فرانسوی استفاده شده بود. دو نوع جستجوگر تصویری فرو سرخ (IR) و راداری (RF) برای موشک های میکای این سامانه در نظر گرفته شده است. اطلاعات بیشتر در این مورد در تاپیک ارزشمند جناب amirarsalankhan در اینجا سامانه A3SM و اجزای آن سطوح مختلف پدافند برای طرح مورد نیاز: جمهوری اسلامی ایران برای تاثیرگذاری بر نیروهای دشمن به این روش باید بتواند در بسیاری از موارد اهداف بسیار دورتر از ساحل را در ارتفاع بالاتر و اهداف در فاصله کمتر از ساحل را در ارتفاع کمتر هدف قرار دهد. برای تحقق این اهداف باید به سه سطح مختلف از برد برای دفاع هوایی در زیردریایی ها دست یافته شود. سطح اول موشک و سامانه های کوتاه برد تصویر ساز فروسرخ تا برد 20 کیلومتر همانند سامانه های میسترال در نمونه فرانسوی و موشک کوتاه برد سامانه IDAS می باشد. برای این منظور زیردریایی باید بتواند در عمق پرسکوپ اقدام شناسایی و پرتاب موشک کند. چنین طرحی در ابعاد کوچک می تواند برای زیردریایی های کلاس غدیر نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران به علت تعداد بالاتر و اولویت نابودی هواگردهای دشمن در نزدیکی خاک خودی هرچه سریعتر اجرایی شود. سطح دوم موشک پرتاب شونده از عمق آب و از دریچه پرتاب اژدر می باشد که دارای بردی در حدود 50 کیلومتر است و نمونه راداری موشک میکا از جمله آن است. پیشنهاد اینجانب حمل ابزار و تجهیزات شناسایی و هدایت موشک به سطح آب از طریق وصل کردن آن به بالشتک های هوا و اتصال آن با کابل به زیردریایی است. بدین ترتیب زیردریایی در اعماق آب مخفی باقی خواهد ماند و موشک خود را نیز شلیک خواهد کرد. بدیهی است چنین طرحی اگر با ابزارهای حجیم و سنگین همراه باشد هم عملکرد مطلوبی نخواهد داشت و هم شناسایی آن از سوی دشمن ساده تر خواهد بود. نمونه ای از بالشتک های هوا برای بالا آوردن اجسام از آب های اقیانوس در سطح سوم نیز می توان از نمونه بهبود یافته موشکی مانند استاندارد در بردی بیش از 100 کیلومتر استفاده کرد. برای این کار زیردریایی باید دوباره بتواند به عمق پریسکوپ بازگشته و با خارج کردن محفظه استوانه ای شکل حاوی تجهیزات شناسایی و رادار های با برد بیشتر اقدام به شناسایی و کشف هدف و هدایت موشک با مسیریابی فعال یا نیمه فعال راداری کند. این تجهیزات از نمونه های موجود در سطح دوم بزرگتر و حجیم تر هستند و امکان فرستادن آنها به سطح آب به روش قبلی وجود ندارد. هدایت موشک در این مرحله نیز پرتاب موشک با استفاده از لوله های خارج شونده از دکل زیردریایی و هم از طریق دریچه خروج اژدر امکانپذیر است. نمایی شماتیک از سامانه Triple M که می تواند به عنوان الگویی برای ساخت سطوح اول و سوم پدافندی در زیردریایی ها عمل کند تجهیزات راداری و شناسایی در همه سطوح و به خصوص سطح سوم باید تا حد امکان غیرفعال عمل کنند تا از شناسایی زیردریایی به وسیله دشمن مخصوصا پیش از شلیک اول زیردریایی خودی جلوگیری شود. همچنین باید با استفاده از یک لینک داده رمز شده اطلاعات دریافتی از رادارهای مادر در سرزمین اصلی (در صورت وجود و امکان) بررسی شده و محدوده اطراف به شدت هرچه تمام تر پایش شود تا هم بتوان طعمه های در دسترس را پیدا نمود و هم از وجود واحد های دشمن به سرعت آگاه گشت. الزامات مورد نیاز طراحی و عملیات این زیردریایی ها: برای اجرای این طرح ها باید در ابتدا بتوان زیردریایی حامل برای این نوع از سیستم ها را ساخت یا به هر نحوی تهیه نمود. سطح پدافند هر نمونه بستگی زیادی به تناژ آن زیردریایی دارد و برای سطح سوم باید بتوان نوعی از زیردریایی را تهیه نمود که بتواند یک رادار نسبتا دوربرد و سایر ابزارهای شناسایی را در محفظه دکل خود جای دهد. موشک آن نیز باید بتواند از دکل یا محفظه اژدر شلیک شود. برای این منظور همچنین باید به تکنولوژی پرتاب موشک از محفظه خروجی اژدر و همچنین پرتاب سرد موشک از لوله واقع در دکل زیردریایی دست یافت. تجهیزات راداری و شناسایی نیز باید بتوانند در شرایط محیطی سخت کارآمدی خود را نشان دهند. همچنین باید بتوان تاحد امکان از دیواره های جاذب امواج صوتی و سیستم های پیشرانه ای مستقل از هوا برای مخفی ماندن بیشتر زیردریایی استفاده نمود. نمونه های بزرگتر باید ضمن کسب سطوح بالاتر پدافندی سطوح پیشین را نیز به عنوان مکمل داشته باشند چراکه سطوح بالاتر نیاز به بقیه بردهای پدافندی را از بین نمی برد. توصیه می شود که نمونه نهایی به همراه یک زیردریایی دیگر برای انجام ماموریت اعزام شود تا زیردریایی همراه وظیفه دفاع از هم گروه خود را در برابر زیردریایی های دشمن انجام دهد. به علت کندی ذاتی زیردریایی ها، زیردریایی خودی بعد از شکار هواگرد دشمن باید بلافاصله با فرار از منطقه از محیط خطر دور شود. منابع: تحلیل شخصی نویسنده http://www.globaldefence.net/technologie/seesysteme/allgemein-moderne-technologien-in-der-unterwasserkriegfuehrung/7/ http://www.whq-forum.de/cms/39.0.html http://www.navyrecognition.com/index.php/news/defence-news/2016/june-2016-navy-naval-forces-defense-industry-technology-maritime-security-global-news/4055-sub-launched-missile-idas-ejected-for-the-first-time-from-norwegian-submerged-submarine.html http://defense-update.com/20120214_idas-submarine-launched-surface-to-air-missile-system.html https://en.wikipedia.org/wiki/HMS_Aeneas_(P427) http://www.navyrecognition.com/index.php/focus-analysis/naval-technology/1100-a3sm-a-true-game-changer-for-submarines-self-defence-against-threats-from-the-sky.html http://fr.dcnsgroup.com/news/dcns-presente-ses-systemes-de-defense-anti-aerienne-a3sm-pour-sous-marins/ تقدیم به همه شهیدان اسلام تمامی حقوق متعلق به نویسنده و وبسایت میلیتاری می باشد
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم در حال حاضر نیروی هوایی ایالات متحده از هواپیماهای گشتی به عنوان اصلی ترین ابزار برای مقابله با زیر دریایی های دشمنان خود استفاده می کند. عمده هواپیماهایی که به این منظور استفاده میشن P-3 و P-8A هستند. هواپمای گشت دریایی P-8A انواع تجهیزات جستجو را حمل می کند که برای جستجو و شناسایی اهداف زیر آب طراحی شده اند. برای انهدام این اهداف این هواپیما به اژدرهای MK54 مجهز هستند. محفظه داخلی این هواپیما 5 جایگاه و بر روی بالهای هم 6 جایگاه برای حمل این اژدرها وجود دارد. اژدر MK54 مجهز به سیستم چتر جهت کاهش سرعت است و ورود ایمن به آب را تضمین می کند با این حال حداکثر ارتفاع رها سازی محدود است و اگر از ان بیشتر شود سرعت برخورد بیش از حد افزایش می یابد و اژدر در لحظه ورود به آب آسیب می بیند. برای همین پوسایدون در لحظه رها سازی اژدر باید کاهش ارتفاع داشته باشد . به دلیل کاهش ارتفاع ممکن است حتی برای لحظاتی هدف از دید هواپیما خارج شود و صعود مجدد به ارتفاع هم زمان بر است. اگر جسمی از ارتفاع بالا با آب برخود کنه ، ضربه ناشی از این برخود می تواند برای جسم مخرب باشد. در این راستا معمولا اژدرها را در ارتفاعی در حدود 30 متری و یا کمتر از آن انداخته می شوند. اما دو مسئله برای هواگردی که اژدر را رها می کند به وجود می آید. 1- زیر دریایی ها به موشک هوای پدافندی کوتاه برد مجهز هستند و می توانند هواگرد را مورد اصابت قرار دهند. 2- هواپیمایی P-8A که به عنوان هواپیمای گشت دریایی انتخاب شده برای پرواز در ارتفاع های بالا طراحی شده و در ارتفاع پایین عملکرد ان به خوبی نیست یکی از گزینه ها برای رفع ایرادات استفاده از چتر برای پرتاب اژدر است . هر چند در این روش تا حدودی بحث ارتفاع رفع شده اما برد کم اژدر MK45همچنان یک مشکل در این روش است. برای رفع این ایرادات شرکت لاکهید مارتین سیستم تخلیه اژدر در ارتفاع بالا یا HAAWC را گسترش داده است. اساس این سیستم استفاده از بال ها برای افزایش برد اژدر MK45 است . در این حالت هواپیماهای P-8A و P-3 می توانند در ارتفاع بالا و فاصله زیاد از هدف اژدر های خود را رها کنند . همچنین در این طرح قرار است اژدرهای دارای سیستم HAAWC از پرتاب گرهای استاندارد نیروی دریایی هم پرتاب شوند کیت استانداری که به این منظور شرکت Raytheon توسعه داد LongShot نام دارد. به کمک کیت LongShot می توان اژدرهای 354 میلی متری ارتش ایالات متحده را از ارتفاع بین 250 تا 15000 متری رها کرد در این حالت برد آنها حتی به 90 کیلومتر هم می رسد. به کمک این سیستم اژدرها قادر خواهند بود در فاصله دور از سیستم پدافند هوایی به سمت هدف رها شوند که این مسئله باعث افزایش شانس بقای هوایپما در درگیری های احتمالی می شود. این کیت ارزان هست . دارای سیستم هدایت ترکیبی اینرسی و GPS است به راحتی بر روی اژدر نصب می شود. بعلاوه در طول مسیر هم ارتباط این سیستم با هواپیما برقرار هست و می توان برای اصلاح مسیر از این لینک استفاده کرد. برای پرتاب اژدر به کمک سیستم HAAWC هواپیماهای P-8A و P-3 نیازی به تغییر مشخصات پرواز خود( ارتفاع و سرعت ) ندارند تنش های موجود بر روی بدنه آنها کاهش می یابد و نیاز به تعمیر در آنها کمتر می شود. در نتیجه هزینه استفاده از آنها کاهش می یابد. این طرح هنوز آزمایش های خود را به اتمام نرسانده منبع1 High Altitude Anti-Submarine Warfare Weapon Capability (HAAWC) کیتLongShot توسط ریتون ساخته شده و کار آماده سازی پوسایدون برای استفاده از آن بر عهده بوئینگ هست
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبا عرض سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست شب گذشته یک بحث جالبی در بروزرسانی مطرح شد که به درخواست دوست عزیز ، جناب @SAEID عزیز ؛ بخش اول اون مطالب مطرح شده به اینجا منتقل شد. در این پست ادامه بحث رو با هم ببینیم : @bidar : @mehran55 چقد ممکنه به این ۵۰۰ نه به ۱۰۰ میلیارد نزدیک شد؟ @mehran55 : @bidar از چه نظر چقدر ممکنه نزدیک شد؟ بودجه؟ اراده خرید؟ تمایل فروشنده؟ @mehran55 : @bidar مهمترین فاکتور اراده خرید است. و کم اهمیت ترین فاکتور تمایل فروشنده. تأمین بودجه هم بین این دو است. در واقع اگر شما اراده برای خرید داشته باشید ، راه تأمین پولش رو هم پیدا می کنید و وقتی که اراده و پول رو فراهم کنید و مثلا در مارکت جهانی بگید که من 500 میلیارد دلار دارم و می خوام سلاح بخرم ، همه تولید کننده ها جلو خونه شما صف می کشند. حتی خود آمریکا هم اعلام تمایل می کنه که یه شما سلاح بفروشه (فشار لابی تولید کنندگان سلاح در آمریکا ، برای یک رئیس جمهور خرد کننده و غیر قابل تحمل است) @SAEID : سلام ، شب همگی خوش ، بحث جالبی بود و درش حضور نداشتم ! ولی انصافا دیدتون خوبه 500 تا 700 میلیارد دلار ! جالبه ! برای هر کاری باید کارشناسی کرد و شرایط روز و آینده رو در نظر گرفت ، قرار نیست به شرایط سال 1359 برگردیم ، شرایط 59 ماند در سال 59 ، حتی برنامه ای که قبل انقلاب برای سال 66 داشتن هم با شرایط امروز سازگاری نداره و اون هم ماند در زمان خودش ، شرایط امروز رو یعنی از سال 2022 در نظر بگیرین تا 2062 و هر برنامه ریزی و سرمایه گذاری باید این بازه زمانی چهل ساله رو پوشش بده ، بخصوص در بخش زیرساخت و ظرفیت های توسعه آتی در هر بخش عملیاتی ، پشتیبانی ، تحقیقاتی و توسعه و تولید و ... خرج کردن سرمایه گذاری تعیین شده هم کار چند سال نیست ، باید برنامه بلند مدت طراحی کرد مثلا 20 ساله و اون رو به بخش های 4 یا 5 ساله تقسیم کنیم ، اینطوری میتوان بعد از 20 سال به یک پکیج کامل دست یافت و با زیرساخت قرار دادن این پکیج به 20 سال بعد از اون فکر کرد و با هزینه ای به مراتب کمتر بهش دست یافت @SAEID : به عبارت بهتر ، مسیر توسعه و نوسازی مانند یک پلکان هست که باید تمام پله ها رو طی کنیم ، حتی اگر در برخی مواقع جهشی جلو بریم و دو پله رو همزمان بالا بریم ، باز هم این کار رو همیشه نمیتوان انجام داد و همچنان نیز باید تمام پله ها را طی کرد ، برنامه ریزی که قبل انقلاب صورت گرفت با اینکه ناتمام ماند ولی چارچوب کلی پکیج مربوطه تا 20 سال بعد رو شامل میشد و تا اواخر دهه 70 شمسی میتونستیم با اون پکیج جلو بیایم (با یا بدون جنگ) ولی با ورود به دهه 80 لازم بود که پله های 20 سال بعدی رو طراحی و سرمایه گذاری کنیم که این کار انجام نشد و کاری به دلایلش ندارم ، امروز یک گپ 20 ساله داریم که طی نشده و پر کردن این فاصله هم نیاز به مقداری سرمایه گذاری بیشتر داره و هم به زمان بیشتری نیاز دارد ، به عنوان مثال اگر ما میتونستیم از دهه 80 جنگنده ای مثل سوخو30 رو تهیه کنیم ، امروز حتی با ورود به خدمت یک جت نسل پنج به زمان استانداری برای دستیابی به تجربه و دانش لازم جهت استفاده از تمام قابلیت های اون نیاز داشتیم ، ولی الان که این راه طی نشده با ورود یک جت نسل 4.5 یا 5 به زمان به مراتب بیشتری نیاز داریم تا دانش و تجربه لازم در بین پرسنل نیروی هوایی بوجود بیاد @SAEID : در حالتی که مسیر توسعه رو درست طی کرده بودیم و اگر ورود به خدمت جنگنده های جدید رو ابتدای 2023 در نظر بگیریم ، تقریبا در سالهای 2025 الی 2026 میتونستیم به امکان استفاده کامل از جنگنده جدید دست پیدا کنیم ، ولی الان که این مسیر با یک قطعی طولانی همراه بوده ، باید برای سالهای 2027 الی 2028 برنامه ریزی کنیم که بتوان از تمام قابلیت های عملیاتی و تکنولوژیک جنگنده جدید استفاده کرد ، باید هزاران ساعت پرواز تمرینی و تست های مختلف انجام بشه و اونها رو متخصصین نیروی هوایی تحلیل کنن و به مرور زمان به یک پکیج مناسب برای هر نوع ماموریتی دست پیدا کنیم که این پکیج از راه افزایش دانش و تجربه بدست میاد @mehran55 : @SAEID سلام سعید جان. این بحث 30 شهریور 1359 الزاما به این معنا نیست که ما باید دقیقا همون تعداد از هر جنگ افزار رو داشته باشیم. بلکه معنایش این است که به همان نسبت سال 59 توان دفع تهدیدات از کشور رو داشته باشیم. در حالت درست و اصولی یک نیروی مسلح باید یک استاندارد مشخصی داشته باشه. بگذارید یک مقایسه ای داشته باشیم. @mehran55 : @SAEID در سال 1359 (و پیش از اون) ما 5 همسایه داشتیم که باهاشون مرز رمینی مشترک داشتیم. یعنی پاکستان و افغانستان (در شرق کشور) ، شوروی (در شمال کشور) و ترکیه و عراق (در غرب کشور). در جنوب هم با تعدادی کشور مرز آبی داشتیم. یعنی کویت، عربستان ، قطر، بحرین ، امارات و عمان. حالا این کشورها رو از نظر سطح تهدید بررسی کنیم (دوران پیش از انقلاب) . با پاکستان و ترکیه پیمان دفاعی سنتو رو داشتیم پس تهدید تلقی نمیشدند. افغانستان هنوز توسط شوروی اشغال نشده بود و ارتش کلاسیک افغانستان در گام های ابتدائی تشکیل بود و خطری برای ما نداشت. یعنی همسایگانی که مرز زمینی داشتیم فقط عراق و شوروی بودند که تهدید تلقی می شدند. در برابر شوروی هم ارتش شاهنشاهی خودش رو از پیش بازنده می دانست و در صورت حمله شوروی به ایران ، طرح عقب نشینی تا کوه های زاگرس رو داشت. پس تنها تهدید نظامی هم تراز برای ما عراق بود. در مرزهای آبی جنوب هم عربستان بر پایه استراتژی دو ستونی نیکسون متحد ما و یکی از دو ستون ایالات متحده در منطقه بود. عمان هم که به خاطر عملیات ظفار کاملا وامدار ما و متحد ما بود. باقی خرده ریزهائی مثل کویت و امارات و قطر و بحرین هم اصولا چیزی به نام ارتش کلاسیک در سطح ایران نداشتند. پس تمام برنامه توسعه نظامی نظام پهلوی فقط و فقط برای مقابله با عراق بود. @mehran55 : @SAEID اما الان : ما 15 همسایه داریم. افغانستان و پاکستان در شرق ، ترکمنستان و رژیم باکو و ارمنستان در شمال ، ترکیه و عراق در غرب . در شمال همسایگی دریائی با قرقیزستان و روسیه داریم و در جنوب هم همسایگی و هم مرزی دریائی با عربستان و همون خرده ریزهای جنوب. پاکستان تبدیل به یک قدرت اتمی شده و روابط خوبی با سایر رقبای منطقه ای ما نظیر عربستان داره. (الان تهدید نیست اما پتانسیل تبدیل شدن به تهدید رو داره). افغانستان امروز یک کانون صدور نا امنی به درون خاک ما است (دو گانه طالبان و داعش) . در شمال ترکمنستان و رژیم باکو در حال تبدیل شدن به متحدان استراتژیک صهاینه هستند. ترکیه عضو ناتو ، در بسیاری از مواقع با ما تضاد منافع یا تزاحم منافع داره و امکان تبدیل شدن به تهدید رو داره. در غرب کشور عراق امروز (نه عراق فردا) فاقد یک ارتش کلاسیک قوی است اما در شمال و اقلیم به خاطر حضور پر رنگ صهاینه و گروهک های کرد تجزیه طلب قابلیت صدوز نا امنی به درون مرزها رو داره. در جنوب عربستان به شدت بر روی نیروهای مسلح خودش سرمایه گذاری کرده و با ما تعارض منافع شدید داره و باقی خرده ریزها هم حداقل نیروهای هوائی و پدافندی قابل قبولی برای خودشون درست کرده اند. در واقع ما امروز فقط از مرزهای ارمنستان و عمان یک مقدار خیال مون راحت است. @mehran55 : @SAEID در سال های پیش از انقلاب جمعیت کشور 34 میلیون نفر بود که استادارد 2.5 درصد برای نیروهای مسلح میشد 850 هزار نفر. از این مقدار 650 هزار نفر نیروی زمینی بود. حدود 150 هزار نفر نیروی هوائی و پدافندی و قرار بود که نیروی دریائی هم در آینده به 50 هزار نفر برسد @mehran55 : @SAEID الان جمعیت کشور بیش از 85 میلیون نفر است که با کاهش استاندارد از 2.5 درصد به 2 درصد جمعیت کشور باید 1 میلیون و 700 هزار نفر نیروی مسلح داشته باشیم. یعنی علی رغم بیشتر شدن مرزهای دارای وضعیت قرمز و نارنجی از یک مرز به 7 الی 11 مرز ، درصد سرانه جمعیتی نیروی نظامی کشور رو نیم درصد هم کم بکنیم باز هم به یک نیروی مسلح بزرگ احتیاج داریم. (این نیرو باید در قالب دو ارتش به نام های ارتش و سپاه تقسیم شود) @mehran55 : @SAEID برای این نیروی مسلح بیش از یک و نیم میلیون نفری احتیاج به نوسازی همه تجهیزات و امکانات داریم. ازتجهیزات و تسلیحات انفرادی پیاده نظام تا جنگ افزارهای پیشرفته هوائی ودریائی و زمینی و هلی کوپتری و ... همینطور احداث پایگاه های جدید هوائی و بازسازی اسکله های دریائی و پایگاه های هوائی قدیم. انجام این همه نوسازی برای این جمعیت 1.7 میلیون نفری نیروهای مسلح (منهای سازمان رزمی بسیج) ، واقعا رقم 500 میلیارد دلار رقم عجیب و غیر عادی نیست. @mehran55 ; @SAEID حضور آمریکا و دیگر اروپائی ها در همسایگی کشور رو مثل همون بحث شوروی حذف کردیم. چون تاکتیک دفاعی کشور در برابر آمریکا نبرد ناهمتراز و نامتقارن است و نه نبرد با نیروی کلاسیک. @mehran55 : حالا اگر بخواهیم مثل رژیم گذشته درصد نیروهای مسلح به جمعیت کشور رو 2.5 درصد بگیریم ، اون وقت بابد 2 میلیون و 125 هزار نیروی نظامی داشته باشیم (منهای نیروی انتظامی و نیروی مقاومت بسیج) یعنی 425 هزار نفر بیشتر که میرسیم به عدد 700 میلیارد دلار برای نوسازی کامل . یعنی از خرید جلیقه ضد گلوله و سلاح انفرادی مناسب و جدید برای پیاده نظام تا خرید آواکس و جنگنده تا خرید ناوشکن برای حضور مقتدر در شمال اقیانوس هند @mehran55 : لازم به ذکره که این عبارت «خرید جنگ افزار» الزاما خرید از خارجی نیست. بلکه خرید از تولیدکنندگان داخلی (نظیر ودجا) هم خرید محسوب میشه. @SardarJangal : الان GDP ایران 231 میلیارد دلار هست با فلنگ بستن سرمایه گذاران داخلی از ایران و وضع تحریم های جدید این عدد آب هم میره 500 میلیارد دلار در بازه 10 ساله میشه سالی 50 میلیارد دلار یعنی سالی 1/4 GDP ایران که شدنی نیست. خیالتون راحت 10 سال دیگه هم همین جایی هستیم که الان هستیم @mehran55 : @SardarJangal سلام. اینکه ما ده سال دیگه یا بیست سال دیگه کجا هستیم رو نمی دونم. چون نه پیشگو هستم و نه تصمیم گیر نظامی در نیروهای مسلح و نه تصمیم ساز دفاعی در مجلس یا دولت. من طرف حسابم آمار و ارقام است. یعنی با یک محاسبه ساده می دونم چه چیزی باید داشته باشیم. اینکه به این نیاز می رسیم یا نه رو واقعا نمی دونم. یعنی نه اطلاع دارم و نه اگر اطلاع هم می داشتم (که یقینا هیچ اطلاعاتی در این خصوص ندارم) صلاحیت بیانش رو داشتم. @oldmagina : @mehran55 سلام . در مورد این که اگر اراده و پول خرید جور بشود ، همه تولید کنندگان تسلیحات جلو خونه ما صف بکشند ، کمی تردید داشته باشیم بهتر است ، باعث میشه بعدا سر خورده نشویم @oldmagina : @mehran55 در مورد توان نظامی موجودمون در سال 59 هم فکر می کنم کمی باید تجدید نظر کنیم چون اگر واقعا توان روی کاغذ رو داشتیم ، عراق جرات شروع جنگ را نمی کرد @MR9 : @oldmagina سلام - خرید سلاح یک ارتباط دو یا چند طرفه هست ... ولی مشکل ما فعلا در نیروی هوایی ، به نوع نگاه عزیزان به این حوزه مربوط می شود @MR9 : @oldmagina در خصوص اینکه عراق چرا سال 59 به ما حمله کرد هم مجموعه ای از مولفه های مختلف در کنار هم قرار گرفت تا این اتفاق را شاهد بودیم ، ارتش عراق سالها بود که روند توسعه رزمی ما را دنبال میکرد و طبیعتا بر همین اساس خودش را گسترش می داد ... انقلاب که شد ، باز هم مجموعه ای از عملکردهای داخلی که بحث اش مفصل هست ، چه در حوزه تصفیه ها و چه در تصمیم گیری های نظامی و حتی نگاه های خاص به ارتش باعث شد که عراقی ها در محاسبات خودشون یک تجدید نظری بکنند و به گفته خودشون البته ، یکسری تحریکات از سمت عامل سومی باعث شد که به این فکر بیافتند که با یک حرکت امکان جدا کردن خوزستان یا رسیدن به تهران را دارند @SardarJangal : @mehran55 پولش رو نداریم پولش برای همین جای فعلی خواهیم بود @scorpion57 : @MR9 سلام با اون وضع و حال ایران باز هم موفق نشدند یه سوال اگر برنامه نظامی ایران تکمیل میشد آیا فکر حمله به ایران در مخیله عراق خطور می کرد؟ @scorpion57 : @SardarJangal @mehran55 سلام 500تا700میلیارد رقم بسیار بزرگی ست اون هم با این اقتصاد ورشکسته فساد زده تحریم شده ولی این مبلغ قطعی باشه همین الان این رو به ترامپ بدین خودش یک تنه همه چی رو راست و ریست می کنه @MR9 : @scorpion57 سلام - صبح بخیر .. بنده یک نظری دارم .. در اینکه موفق نشدند که خوب درست هست ولی ضربه خودشون را بدترین شکل ممکن زدند و این چیزی هست که توی تحلیل ها دیده نمی شود در اغلب موارد .. تبعات سیاسی - نظامی - امنیتی و ... @scorpion57 : @MR9 صبح شما هم به خیر حداقل عراق در محاسباتش این رو لحاظ می کرد و تن به جنگ با ما نمی داد @oldmagina : @MR9 درست می فرمایید ولی مساله این است که این نوع نگاه تنها مشکل ما نیست ، بلکه یکی از مشکلاتی است که گاهی در مقایسه با بقیه ممکن است خیلی هم حاد نباشد @MR9 : @scorpion57 تسلیح ایران در آن زمان ( فضای دوقطبی جنگ سرد ) تابعی بود از ارتباط میان دو بلوک .. یعنی بحث دفاع از تمامیت ارضی ایران تنها در چهارچوب منافع یک قدرت بزرگتر تعریف می شد و اگر این منافع به هر دلیلی تغییر می کرد ، طبیعتا در روند مسلح کردن ایران هم تغییراتی ایجاد می شد .... کما اینکه یکسری از تسلیحاتی که درخواست داده شد را هرگز با تحویل آن موافقت نکردند @scorpion57 : @MR9 بله دقیقا همین طوره البته فاکتوری به نام اراده ما نادیده گرفته شده.کما اینکه همه می خواستند بشا اسد بره ولی موند (حالا با هر قیمتی) @MR9 : @scorpion57 اما اگر روند what if را مبنا قرار بدیم ، بله ... تکمیل طرح های تقویت توان نظامی ما ، قطعا محاسبات ارتش عراق را تغییر می داد @oldmagina : @MR9 در مورد حمله عراق منظورم این بود که دوستان توان رزمی ایران را از نظر سخت افزار و روی کاغذ خیلی خوب حساب می کنند ، متاسفانه ما از نظر نیروی زمینی در سال 59 حتی روی کاغذ هم اوضاع خوبی نداشتیم و البته از نظر توان هوانیروز و هوایی هم فقط روی کاغذ و در موجود بودن سخت افزار برتری داشتیم @MR9 : @scorpion57 بعنوان مثال ... تحویل همون 5-6 فروند ای وکس ، تقریبا یک انقلاب راهبردی برای نیروی هوایی می بود ، چون تقریبا همه خاک عراق زیر پوشش رصد قرار می گرفت و هر تحرکی از هر پایگاه هوایی قابل تحلیل می بود و این فرض که عراق امکان یک حمله مثل 31 شهریور 59 یا حتی حملات به خارک یا در اواسط جنگ ، به بنادر ایران در عمق بیشتر را بدست آورد ، بطور کامل منتفی می شد @scorpion57 : @oldmagina سلام از نظر هوا نیروز و هوایی و دریایی تا دستکم 3سال برتری مطلق داشتیم با محاسبات امروزی در طی این 3سال میشه نسخه دو کشور رو پیچید @oldmagina : @scorpion57 این برتری را داشتیم ولی روی کاغذ البته ! این برتری زمانی واقعی میشد که پشتیبانی نظامی واقعی برای تسلیحات موجود هم وجود خارجی داشت . @MR9 : @oldmagina درسته ... فقط کافی هست وضعیت لشکر 92 زرهی اهواز را در دو سال منتهی به شروع جنگ بررسی کنیم @scorpion57 : @oldmagina متوجه برتری هوایی رو کاغذ نمی شم برتری ما تو این حوزه ها در میدان جنگ کاملا مشخصه ولی ضعف مفرط نیروی زمینی پاشنه آشیل ما بود @oldmagina : @MR9 بر خلاف چیزی که مطرح میشه ، کودتای نوژه متاسفانه موفق بود . همه فکر می کنند که موفقیت کودتای نوژه در این بود که سیستم حکومتی عوض شود ، منتها الان اگر دقیق تر نگاه کنیم ، موفقیت کودتای نوژه این بو.د که قبل از حمله عراق توان رزمی ایران را چنان نابود کند که همین اوضاع آن روزهای نیروی هوایی و نیروی زمینی را به وجود بیاورد. @MR9 : @oldmagina درواقع ترکیب نگاهی که جامعه نسبت به ارتش پهلوی داشت و این حوادثی که نام بردید ، ضربه های مهلکی بود .. گزارش های شهید فکوری در این خصوص واقعا عبرت آموز هست در خصوص عناصر کودتاچی و خانواده های آنها ..... فقط و فقط هوشمندی امام (ره) بود که نگذاشت شیرازه ارتش از هم بپاشد درآن زمان @oldmagina : @scorpion57 برتری هوایی ما در دارایی سخت افزاری سلاح بود ، متاسفانه در زمینه تامین مهمات و تعمیرات و قطعات صفر بودیم و این یعنی برتری روی کاغذ @scorpion57 : @oldmagina اون چرخه مورد نظر ما تکمیل نشد @oldmagina : @scorpion57 چرخه ای قرار نبود تکمیل شود ، مساله این است که اگر به توسعه نیروهای مود نظر در سال 63 و 65 و 69 هم می رسیدیم ، بازهم در چرخه تعمیرات و مهمات و قطعات وابسته نگه داشته می شدیم . باز هم می شدیم همان توان روی کاغذ . @scorpion57 : @oldmagina کارهای زیر ساختی زیادی در دست اقدام بود چه در تولید جنگنده و هلی کوپتر و چه تولید مهمات و ...البته در رژیم گذشته فقط آمریکا نبود مجموعه ایی از کشورهای بلوک غرب همکاری میشد البته اینها همه اگر میشد هست @MR9 : @oldmagina یک نکته ای را باید انصاف داشت ... برنامه هایی که برای تولید مهمات و تجهیزات برنامه ریزی شده بود و درسالهای بعد با سرمایه گذاری تکمیل شد ، از همین دوره تقریبا شروع شد ، بخصوص در حوزه ضد زره و بالگردی @MR9 : @oldmagina مجموعه زیرساختهایی که در تهران و شیراز سنگ بنای آنها گذاشته شد بخصوص در حوزه الکترونیک ، ابزار دقیق و.... طراحی اولیه اش از میانه دهه 50 شروع شد تا یک جایی پیش رفت ،زمانی که انقلاب شد ، متوقف شد ... بعد از مدتی ادامه پیدا و آنقدر روی حساب و کتاب بود که امروز بعد از قطع کامل ارتباط با شرکت بل ، یعنی حدود 4 دهه ، ناوگان موجود قبلا خریداری شده و حتی ناوگان اضافه شده را دارد سرویس می دهد @oldmagina : @MR9 من منکر امکانات و تاسیسات ایجاد شده و برنامه ریزی شده در زمینه تعمیر و نگهداری و مهمات نیستم منتها مساله سر این است که آیا به ما امکان تحقیق و توسعه در شاخه های اصلی هم داده می شد یا فقط آموزش تکنسین بود برای تعمیر و نگهداری ؟ در واقع با ایجاد این زیر ساختها فقط به ما امکان دارا بودن تکنسین های تعمیر و نگهداری داده می شد.و نه امکان تحقیق و توسعه . @MR9 : @oldmagina اینجا دو تا فرضیه وجود دارد. یکسری معتقدند که ما را در حد همین تعمیر و نگهداری نگه داشته بودند ... یکسری هم معتقدند که روندی به شکل جلو می رفت که با توسعه زیرساختهای دانشگاهی و افزایش کیفیت علمی دانشگاه های ما ، این امکان فراهم می شد که پا را فراتر از بحث تعمیر و نگهداری صرف بگذاریم دیگه بعد از این بحث رفت سمت ترکیه و توان نظامی این کشور که به تاپیک ارتباطی ندارد. @mehran55 : سلام مجدد. این چند ساعتی که نبودم عجب بحث پویا و جذابی شد. فکر نمی کردم به اینجاها کشیده بشه. خیلی عالی بود. ++++ @mehran55 : @oldmagina در خصوص استفاده از تاریخ 30 شهریور 59 ، علتش این بود که اگر به قبل از 22 بهمن 57 اشاره میشد یحتمل مسئله سیاسی میشد. اما در واقع استعداد رزمی پیش از انقلاب مدنظر یود @mehran55 : @oldmagina در واقع برنامه توسعه نظامی کشور (حالا مهم نیست که این برنامه رو خارجی ها ریختند یا داخلی ها) بر دو فاکتور استوار بود. نسبت نیروهای مسلح به جمعیت و تعداد مرزهای دارای وضعیت قرمز (امکان وقوع جنگ) و دارای وضعیت نارنجی (پتانسیل وقوع درگیری و نزاع) . بحث این بود که الان هم جمعیت کشور بیشتر شده و هم تعداد مرزهای قرمز و نارنجی در اطراف کشور بیشتر شده. پس طبیعتا باید سازمان نیروهای مسلح (چه در حوزه سخت افزار و جنگ افزار و چه درحوزه نیروی انسانی و نرم افزار) باید نسبت به اون سال توسعه پیدا بکنه. @mehran55 : خیلی از مباحثی که دوستان مطرح کردند استفاده بردم @SAEID : پیشنهاد میکنم بحث نوسازی نیروهای مسلح رو ببریم در تاپیک مربوطه تا برای آیندگان ثبت بشه ، البته نه بصورت کپی پیست ، دوستان به ترتیب زمان ارسال ، نوشته ها رو در تاپیک ارسال کنن ، بعد از مهران جان هم من پست میزنم و ... ... پایان
-
1 پسندیده شدهسلام خدمت همه عزیزان با تشکر از @mehran55 جان ، ان شاء الله بحث رو بعد از کپی بروزرسانی ، ادامه خواهیم داد SAEID امروز 2:22 AM در حالتی که مسیر توسعه رو درست طی کرده بودیم و اگر ورود به خدمت جنگنده های جدید رو ابتدای 2023 در نظر بگیریم ، تقریبا در سالهای 2025 الی 2026 میتونستیم به امکان استفاده کامل از جنگنده جدید دست پیدا کنیم ، ولی الان که این مسیر با یک قطعی طولانی همراه بوده ، باید برای سالهای 2027 الی 2028 برنامه ریزی کنیم که بتوان از تمام قابلیت های عملیاتی و تکنولوژیک جنگنده جدید استفاده کرد ، باید هزاران ساعت پرواز تمرینی و تست های مختلف انجام بشه و اونها رو متخصصین نیروی هوایی تحلیل کنن و به مرور زمان به یک پکیج مناسب برای هر نوع ماموریتی دست پیدا کنیم که این پکیج از راه افزایش دانش و تجربه بدست میاد SAEID امروز 2:17 AM به عبارت بهتر ، مسیر توسعه و نوسازی مانند یک پلکان هست که باید تمام پله ها رو طی کنیم ، حتی اگر در برخی مواقع جهشی جلو بریم و دو پله رو همزمان بالا بریم ، باز هم این کار رو همیشه نمیتوان انجام داد و همچنان نیز باید تمام پله ها را طی کرد ، برنامه ریزی که قبل انقلاب صورت گرفت با اینکه ناتمام ماند ولی چارچوب کلی پکیج مربوطه تا 20 سال بعد رو شامل میشد و تا اواخر دهه 70 شمسی میتونستیم با اون پکیج جلو بیایم (با یا بدون جنگ) ولی با ورود به دهه 80 لازم بود که پله های 20 سال بعدی رو طراحی و سرمایه گذاری کنیم که این کار انجام نشد و کاری به دلایلش ندارم ، امروز یک گپ 20 ساله داریم که طی نشده و پر کردن این فاصله هم نیاز به مقداری سرمایه گذاری بیشتر داره و هم به زمان بیشتری نیاز دارد ، به عنوان مثال اگر ما میتونستیم از دهه 80 جنگنده ای مثل سوخو30 رو تهیه کنیم ، امروز حتی با ورود به خدمت یک جت نسل پنج به زمان استانداری برای دستیابی به تجربه و دانش لازم جهت استفاده از تمام قابلیت های اون نیاز داشتیم ، ولی الان که این راه طی نشده با ورود یک جت نسل 4.5 یا 5 به زمان به مراتب بیشتری نیاز داریم تا دانش و تجربه لازم در بین پرسنل نیروی هوایی بوجود بیاد SAEID امروز 2:09 AM سلام ، شب همگی خوش ، بحث جالبی بود و درش حضور نداشتم ! ولی انصافا دیدتون خوبه 500 تا 700 میلیارد دلار ! جالبه ! برای هر کاری باید کارشناسی کرد و شرایط روز و آینده رو در نظر گرفت ، قرار نیست به شرایط سال 1359 برگردیم ، شرایط 59 ماند در سال 59 ، حتی برنامه ای که قبل انقلاب برای سال 66 داشتن هم با شرایط امروز سازگاری نداره و اون هم ماند در زمان خودش ، شرایط امروز رو یعنی از سال 2022 در نظر بگیرین تا 2062 و هر برنامه ریزی و سرمایه گذاری باید این بازه زمانی چهل ساله رو پوشش بده ، بخصوص در بخش زیرساخت و ظرفیت های توسعه آتی در هر بخش عملیاتی ، پشتیبانی ، تحقیقاتی و توسعه و تولید و ... خرج کردن سرمایه گذاری تعیین شده هم کار چند سال نیست ، باید برنامه بلند مدت طراحی کرد مثلا 20 ساله و اون رو به بخش های 4 یا 5 ساله تقسیم کنیم ، اینطوری میتوان بعد از 20 سال به یک پکیج کامل دست یافت و با زیرساخت قرار دادن این پکیج به 20 سال بعد از اون فکر کرد و با هزینه ای به مراتب کمتر بهش دست یافت
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهفیلم 12Strongs اثر نیکلای فولسیگ با اقتباسی از کتاب Harm’s Way and Horse Soldiers (جاده های خطر و سواره نظام) نوشته داگ استنتون عبدالرشید دوستم به میچ نلسون می گوید: "افغانستان گورستان فرمانراویان است. روزی شما (آمریکایی ها) هم به یکی از اقوام این کشور بدل می شوید. اگر از اینجا بروید بزدل هستید و اگر بمانید دشمن" .
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم این فرموده شما ، بنده را به یاد زمانی که برای ترجمه مجموعه پژوهشی " افسر ارشد نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، سرهنگ استیسی . ال . پتی جان " در خصوص استراتژی دفاع فراقاره ای این کشور گذاشته بودم ، انداخت کل این مجموعه 400 صفحه ای ، بیشتر از شش ماه برای ترجمه زمان برد و پایه ای شد برای یک کار بزرگتر در آینده ( در صورت وجود حیات ) به نمودار بالا دقت کنید ، روند قدرت سازی در ایالات متحده از چه سالی شروع شد ، چه روندی را طی کردند ، فرازها و فرودها ، شکستها و پیروزی ها و در نهایت اثبات این نکته که " تلاش و ثبات قدم " برای ایجاد زیرساختهای قدرت در قرن بیست و یکم چقدر اهمیت دارد .
-
1 پسندیده شدهزمانی که صحبت از دریا و نیروی دریایی می شود، یکی از اولین مواردی که در ذهن شکل می گیرد، ناوهای هواپیمابر و نیروی دریایی شماره ی یک دنیا، یعنی نیروی دریایی ایالات متحده است. اما آیا تا الان از خود پرسیده اید که چه شد که این نیروی دریایی این گونه شد که الان می بینیم؟ نیروی دریایی ایالات متحده با بیش از 320 هزار نفر پرسنل مستقیم، بیش از 270 یگان رزمی در سراسر دنیا، 3700 هواگرد فعال، 10 ناوهواپیمابر فعال، 2 ناوهواپیمابر رزرو و 3 ناو هواپیمابر در حال ساخت، سال هاست که با اختلافی زیاد نسبت به رتبه های بعدی، حرف اول را در دریاها می زند. شکل گیری تشکیل نیروی دریایی ایالات متحده به دوران جنگ 8 ساله ی استقلال امریکا در سال 1775 باز می گردد. سال هایی که بزرگ ترین دغدغه ی دریایی برای آن ها، جلوگیری از رسیدن اسلحه و تدارکات به سربازان بریتانیایی بود. جان آدامز، از بنیان گذاران اصلی نیروی دریایی امریکا در کنگره، عده ای اعتقاد داشتند که برای دفاع از سواحل، حفظ خطوط کشتیرانی و کمک گرفتن از کشور های خارجی، وجود یک نیروی دریایی ضروری است، اما عده ی دیگری معتقد بودند که باوجود نیروی دریایی قدرتمند بریتانیا، پا گذاشتن به دریا احمقانه و نوعی خودکشیست. اما در نهایت دستور جورج واشنگتن خاتمه ای بر این نزاع بود. او دستور داد که به سرعت یک نیروی دریایی تشکیل شود. نحوه ی تشکل نیروی دریایی هم به این صورت بود که کشتی های تجاری-باری تسلیح شدند و پا به نبرد گذاشتند. پنج کشتی با نام های آلفرد، اندرودوریا، کابوت و کلمبوس تحت فرماندهی اسک هاپکینز، اولین کشتی های نیروی دریایی ایالات متحده بودند. بلافاصله فرمان ساخت 13 کشتی هم توسط کنگره صادر شد تا این نیروی دریایی کوچک بتواند علیه ناوگان بریتانیا که از بنادر کانادا به نیویورک هجوم می آوردند اقدام موثر انجام دهد. اما این نیروی دریایی تقریبا هیچ حرفی در برابر نیروی دریایی باتجربه و پرشمار بریتانیا نداشت و تمامی آن ها تا سال 1781 یا غرق شدند یا به تسخیر در آمدند. فریگت های هنکاک و بوستون در حال تسخیر فریگت بریتانیایی فاکس. 7 ژوئیه ی 1777. نیروی دریایی اولیه ی امریکا سرانجام چندان خوشی نداشت. از مجموع 65 کشتی ساخته شده، خریداری شده، تسخیر شده و قرض گرفته شده ی آن ها، تنها 11 کشتی از سال های جنگ جان سالم به در بردند. بعد از معاهده ی 1783 پاریس، جنگ خاتمه یافت. اقتصاد امریکا و به تبع آن نیروی های مسلح به قدری تضعیف شده بود که دیگر قادر به حفظ نیروی دریایی نبودند. کشتی ها به مزایده گذاشته شدند و به بالاترین پیشنهاد فروخته شدند. آخرین کشتی که فریگت Alliance بود نیز به قیمت 26 هزار دلار فروخته شد که مهر خاتمه ای بود بر نیروی دریایی. به مدت تقریبا یک دهه، امریکا هیچ گونه نیروی دریایی نداشت و به تدریج این دزدان دریایی بودند که بر دریاهای اطراف سیطره پیدا کردند تا این که کنگره در ابتدا اقدام به ایجاد گارد ساحلی نمود و بعد از مشاهده ی ناکارآمدی گارد ساحلی در مقابله با دزدان دریایی، در سال 1794 با تصویب کنگره، نیروی دریایی مجددا تاسیس شد. دستور به ساخت 6 فریگت داده شد و 3 سال بعد، یعنی در اکتبر 1797، اولین کشتی ها یعنی USS United States ، USS Constellation و USS Constitution به نیروی دریایی تحویل داده شدند و نیروی دریایی مجددا آغاز به کار کرد. در ابتدای امر، رئیس جمهور جفرسون و حزب جمهوری خواه پشتیبان او مخالف وجود یک نیروی دریایی قدرتمند بودند، چرا که از نظر آن ها کشور تنها به قایق های توپ دار کوچک نیاز داشت تا فقط از بنادر اصلی کشور محافظت کند. اما این تئوری در عمل غیر موثر ازآب در آمد. جنگ های دریایی که بین نیروی دریایی ایالات متحده و بریتانیا و بعد از آن نبرد های دریایی که با مکزیکی ها رخ داد به تدریج اهمیت یک نیروی دریایی قدرتمند را بر سیاست مداران آشکار ساخت و برشمار کشتی های نیروی دریایی افزوده شد تا جایی که در یکی از نبردها، نیروی دریایی 12 هزار سرباز را در یک تهاجم آبی-خاکی جابه جا کرد که در نوع خود کم نظیربود. از آن جایی که همیشه این جنگ است که باعث پیشرفت تسلیحات می شود، صلح 20 ساله ی ایالات متحده در قرن 19، باعث شد تا نیروی دریایی دوباره رو به افول برود. تا این که با پیشرفت صنایع فولاد در اواخر قرن 19 و دگردیسی کشتی ها از چوب به استیل، بار دیگر نیروی دریایی امریکا جانی تازه گرفت. درگیری با نیروی دریایی اسپانیا نیز مزید علت شد و نیروی دریایی بار دیگر نیز مورد توجه سیاست مداران قرار گرفت. در سال 1901، با رسیدن تئودور روزولت به ریاست جمهوری ایالات متحده، ورق در دفتر نیروی دریایی برگشت. این نیرو که تا پیش از این همیشه مورد بی مهری قرار داشت، حالا یک حامی قدرتمند پیدا کرد، چه کسی بهتر از شخص اول مملکت؟ روزولت جمله ی معروفی دارد: "آرام سخن بگو و با خودت یک چماق بزرگ داشته باش، به هرجایی خواهی رسید". این ایدئولوژی "چماق بزرگ" او حتی امروزه نیز خط مشی ایالات متحده مانده است. چماق بزرگی که در قالب یک نیروی دریایی تجلی پیدا کرد. با حمایت روزولت و کنگره، بودجه ی زیادی به نیروی دریایی اختصاص پیدا کرد. برنامه با ساخت 90 کشتی شروع شد که حدود دو سوم آن ها فلزی بودند. نیروی دریایی به سرعت مدرن سازی شد. بدنه ی هر یک از کشتی ها به رنگ سفید رنگ آمیزی شد و به آن ها لقب "ناوگان سفید" داده شد. روزولت برنامه ی بزرگی تدارک چید. 16 رزمناو، تحت قالب دو اسکادران به مدت 2 سال به کشورهای زیادی سفر کردند تا پیام صلح و دوستی ایالات متحده را به تمام جهان مخابره کنند. چیزی که مثلا آرام سخن گفتن بود، اما اگر به آن دقت می شد، این چماق خیلی بزرگ بود که رویت می شد! ناوگان در زمان صلح به اهداف از پیش تعیین شده ی خود رسید، اما بار دیگر جنگ در گرفت، این بار جنگ جهانی. رئیس جمهور ویلسون با تصویب کنگره، 500 میلیون دلار به نیروی دریایی اختصاص داد. نیروی دریایی که اکنون درگیر جنگ با آلمان ها بود، خون تازه ای به رگ هایش تزریق شد. 500 میلیون دلار ظرف مدت 3 سال صرف ساخت 10 رزمناو، 6 نبردناو، 30 زیردریایی، 50 ناوشکن و کشتی های تدارکاتی مورد نیاز آن ها شد. جنگ کارامد بودن این ناوگان بزرگ و اهمیت یک نیروی دریایی قدرتمند را بر سران واشنگتن به خوبی آشکار کرد تا جایی که یک روز رئیس جمهور ویلسون به سرهنگ ادوارد هاوس گفت: "منتظر روزی هستم که نیروی دریایی امریکا از نیروی دریایی بریتانیا هم قدرتمند تر شود". با پایان یافتن جنگ جهانی اول، برخلاف ادوار گذشته که معمولا نیروی دریایی دچار رکود می شد، این بار این گونه نشد. رئیس جمهور و دو حزب اصلی ایالات متحده سر هر چیزی که اختلاف نظر داشتند، در مورد داشتن یک نیروی دریایی قدرتمند هم رای بودند. ساخت و ساز های سنگینی انجام گرفت و صدها کشتی جدید ساخته شد، کار به جایی رسید که نیروی دریایی ایالات متحده 18 ناوهواپیمابر و 8 نبردناو عملیاتی در اختیار داشت و بیش از 70 درصد شناورهای نظامی با تناژ بالای 1000 تن متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده بود. نیروی دریایی امریکا به قدری قدرتمند شده بود که حتی حمله ی ویران گر ژاپن به پرل هاربر و تار مار کردن نیروهای امریکایی در آن جا نتوانست چیزی از قدرت این نیرو کم کند، نبرد توامان با ژاپن و همین طور آلمان که هر یک قدرت های دریایی بزرگی به شمار می رفتند، باز هم نتوانست مانع پیشرفت هر چه بیشتر نیروی دریایی امریکا شود. نتیجه ی حمله ی 450 هواپیمای ژاپنی که از 6 ناو هواپیمابر به بندرپرل حمله کردند و این گونه بود که نیروی دریایی شماره ی یک دنیا پا به عرصه گذاشت. برای حسن ختام، گفتنیست که نیروی دریایی امریکا در جبهه ی نرماندی، در سال 1945، 6768 کشتی را در عملیات شرکت داد که در نوع خود بی نظیر به شمار می رود. نگارنده : Commandant کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع copyright © Military.ir
-
1 پسندیده شدهسلام فکر کنم ایالات متحده تقویت نیروی دریایی در اواخر قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم رو مدیون افرادی مانند دریاسالار آلفرد ماهان هست که به درستی یکی از ارکان تسلط بر دنیا رو داشتن یک نیروی دریایی مقتدر می دونستند. سخنرانی ها و کتاب تاثیر گذار ایشون به نام تاثیر و نفوذ قدرت دریایی در تاریخ در این زمینه بسیار معروف هستند.
-
1 پسندیده شدهفقط میتونم اظهار غمو غصه وناراحتی بکنم ازاینکه چقدر دیر ب فکر نیروی دریایی افتادیم و خوشال ازاینکه الان ب این فکر افتادیم خیلی جالب بود ممنون از پست زیباتون
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا با سلام تشکر می کنم از شما بابت مطرح کردن این موضوع بسیار جالب. بنده هم بار ها در این زمینه فکر هایی کرده ام و پیشنهاداتی دارم که به شرح زیر: بنده لایه های این پدافند رو به چهار لایه تقسیم می کنم که به شرح زیر: 1- برد کوتاه تا 25 km: در این برد موشک باید بتونه تا یه حداقل عمقی مثلا 50 متر از پرتابگر هایی که به صورت عمودی در برج قرار داره پرتاب بشه و در عمق های بیشتر هم با کپسول محافظ. شناسایی هم به وسیله ی جستوجو گر کوچکی که دارای جستجوگر های اپتیکی و راداری است صورت میگیره. البته امکان شلیک از سطح هم وجود داره. 2- برد متوسط تا 70 km: در این برد و بردهای فرا تر زیردریایی به وسیله ی پرتابگر های عمودی که امکان لود مجدد و شلیک انواع موشک های کروز رو هم دارن از عمق با کپسول محافظ و از سطح میتونه اقدام به شلیک کنه. نکته ی مهم اینه که زیردریایی به محفظه ای مجهزه که رادار درش قرار داره و محفظه امکان جداشدن از زیردریایی و رفتن به سطح برای شلیک موشک ز عمق رو داره. در تمام مراحل بعدی هم وضع به همین منوال هست و رادار هم یکی است که برای شناسایی و کنترل آتش استفاده میشه. 3- برد بلند تا 200 km: ضرورت وجود این برد اینه که در این برد هواگرد های گشت دریایی امکان و مقابله با زیردریایی رو ندارند و به این صورت زیردریایی قبل از نزدیک شدن هواگرد توان نابودی آن را دارد. 4- برد بسیار بلند تا 600 km: در این برد موشک ها عمدتا برای مقابله با موشک های بالستیک و هواگرد های کند بکار گرفته میشن.