برترین های انجمن

  1. mehdipersian

    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      2,882


  2. SHAHDAD

    SHAHDAD

    Members


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      108


  3. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      8,883


  4. 951

    951

    Editorial Board


    • امتیاز

      5

    • تعداد محتوا

      2,400



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 27 دی 1401 در پست ها

  1. 5 پسندیده شده
    بخش سوم..... وزارت حمل و نقل آلمان یا RVM زیر نظر یولیوس دورپمولر عمدتاً به خطوط راه آهنی که در آلمان توسط رایشسبان و در کشورهای اشغال شده توسط سازمان های نظامی و شرکت های مختلف مانند Gedob(Generaldirektion der Ostbahn یا اداره کل راه آهن المان در لهستان اشغالی) اداره می شد،نظارت داشت. پس از حمله به لهستان و اعلام جنگ فرانسه به آلمان ، اختلاف نظر بین وزارت حمل و نقل و فرماندهی عالی ورماخت یا به اختصار OKW بوجود امد که باعث تغییراتی در جنگ علیه روسیه در آینده شد، زیرا سرلشگر گرکه ، واحدهای عملیاتی خودش را که به اختصارFED نامیده می شد،برای خطوط راه آهن تشکیل داد . با این کار ، مدیریت راه آهن مناطق عملیاتی، یک جزء از هر گروه رزمی بود . این گروه ،از کارکنان راه آهنی تشکیل می شد که تحت نظر افسران ارتش کار می کردند. برای این جنگ،راه آهن در عقبه نیروها به اندازه حداقل 200 کیلومتر در پشت خط مقدم بوسیله رایش کمیساریات(واژه آلمانی برای نهاد اداری که توسط یک مقام معروف دولتی اداره می شود) که برای اداره و بهره‌برداری از سرزمین‌های تصرف شده راه اندازی شد،اداره می‌شد. در این منطقه،قرار بود RVM شرکت های عامل جدید یا به اختصار HBD را با استفاده از کارکنان رایشسبان راه اندازی کند. FED در مارس 1941 و HBD در ژوئیه 1941 تشکیل شد،اما این استقرار سریع به این معنی بود که هر دو با کمبود نیرو ، کمبود تجهیزات و تجربه کافی مواجه بودند. HBD تنها با 60 مرد، کمبود مقامات واجد شرایط، و بدون تجهیزات، از جمله تلفن های حیاتی مورد نیاز برای راه آهن، در برست راه اندازی شد. هیچ نقشه مسیر، جدول زمانی یا اطلاعات ایستگاه وجود نداشت، به طوری که لوکوموتیوها باید برای چندین روز در هر جهت برای کاوش شبکه فرستاده میشدند. در سپتامبر، اس اس کل کارکنان چاپخانه HBD را به عنوان بخشی از یک برنامه یهودی تیرباران کرد.(احتمالا به ماجرای کشتار یهودیان در شهر Jedwabne لهستان اشاره دارد.مترجم) NARODNYI KOMMISSARIAT PUTE SOOBSHCHENIA یا به اختصار NKPS کمیساریای مردمی مسیرهای ارتباطی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1913، شبکه راه آهن تزاری 71000 کیلومتر (به استثنای فنلاند) را در بر میگرفت، اما از دست دادن قلمرو در طول جنگ، راه آهن شوروی را به تنها 58،000 کیلومتر در سال 1921 کاهش داد، با ریل های فرسوده و خسارت به وسایل آن به دلیل جنگ انقلاب و جنگ داخلی. ترمیم شبکه از سال 1923 تحت نظارت NKPS که مسئولیت راه آهن، جاده ها و آبراه ها را بر عهده داشت انجام گرفت. با این وجود، تا سال 1926، راه‌آهن به اندازه کافی بهبود یافته بود تا ترافیک را به سطح قبل از جنگ برساند و تا سال 1928 طول این شبکه به 76900 کیلومتر افزایش یافت. ناوگان حمل و نقل و سطح سرمایه گذاری هر دو به سطح سال 1913 بازگشته بود (که 18 تا 20 درصد کل سرمایه گذاری اقتصادی بود)، اما نرخ حوادث دو برابر شده بود.متخصصان فنی مانند معاون سابق وزیر حمل و نقل در زمان تزار نیکلاس از بازسازی و نوسازی کامل راه‌آهن‌ عقب مانده روسیه مطابق با آخرین تفکر اروپایی و آمریکایی حمایت می‌کردند. در سال 1928 اولین برنامه پنج ساله آغاز شد که در دل خود گسترش عظیم ترافیک راه آهن برای پاسخگویی به تقاضاهای رو به رشد صنایع سنگین جدید بدون هیچگونه سرمایه گذاري جدید و با استفاده از روش هایی شد که درگیری های حاصل از ان منجر به پاکسازی متخصصان فنی بین سال‌های 1928 تا 1931 و سرکوب کارگران راه‌آهن شد، ولی با افزایش نرخ حوادث، این امر ناگزیر به گردن خرابکاران افتاد. با وجود همه اینها، ترافیک بار در طول برنامه پنج ساله دو برابر شد.در اواخر اجرای این طرح مقداری سرمایه اضافی مورد نیاز بود که بین سالهای 1934 و 1936 فراهم شد اما هرگز به اندازه وعده داده شده یا مورد نیاز نبود.لازار کاگانوویچ به عنوان نارکوم(کمیسر خلق) در سال 1935 منصوب شد، و اگرچه او سخت برای به دست آوردن سرمایه‌گذاری بیشتر مبارزه کرد،در کنار آن او دست به اصلاحات کارآمد و گسترده‌ای زد.با توجه به فضای سیاسی در سال 1937، پاکسازی‌های گسترده‌ای در سراسر راه‌آهن صورت گرفت، که با متخصصان فنی شروع شد، اما به همه نیروها، از 13 معاون نارکوم و 64 مدیر خط تا ده‌ها هزار کارگر عادی، گسترش یافت. اما مهم است که بدانیم NKPS چگونه این نتایج را به دست آورد، زیرا آنها از همان روش ها در طول جنگ استفاده کردند. هانتر معتقد است که افزایش ترافیک بین سال‌های 1928 و 1940، ۱۴۰ درصد بوده است که تنها ۱۰ درصد آن را می توان به افزایش طول شبکه،۱۵ درصد استفاده از ناوگان بزرگتر و قدرتمندتر و ۴۲ درصد را به افزایش تعداد واگن های بار اختصاص داد.در حالی که ۷۳ درصد باقی مانده به افزایش بهره وری کارگران اختصاص داده شده است که دلیل آن استفاده بیشتر از قطارها و کاهش زمان در بارگیری و تخلیه قطارها بوده است. ادامه دارد.....  مترجم SHAHDAD  استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  2. 2 پسندیده شده
    جنگ روسیه و آلمان. نبردی در راه آهن!! در جنگ روسیه و آلمان در سال های 1941-1945، مطالعات گسترده ای در مورد نقش راه آهن در جنگ انجام شده است و هر دو طرف بر جنبه های مختلف موضوع تمرکز کرده اند. اما تا به امروز تلاش چندانی برای انجام مطالعه تطبیقی راه آهن هر دو طرف و سنجش تأثیر تفاوت در ظرفیت بر عملیات نظامی و نتایج آنها صورت نگرفته است. این به یک یا هر دو طرف اجازه داده است تا شکست ها و نفوذ کلیدی راه آهن در عملیات نظامی را پنهان کنند. با این حال، ماهیت راه آهن برای سفر و حمل و نقل در روسیه، به دلیل وسعت زیاد این کشور و ناتوانی وسایل نقلیه موتوری در پشتیبانی از عملیات در بیش از محدوده 300 تا 400 کیلومتری، به این معنی بود که هر عملیات نظامی جنگی در این کشور به راه آهن وابسته بود. و روش استفاده از راه اهن عنصر کلیدی در موفقیت یا شکست روسها بود. هدف مقاله حاضر،مقایسه شیوه های عملیاتی بین راه آهن های نظامی شوروی و آلمان،برآورد ظرفیت راه آهن موجود برای هر دو طرف،و سپس استفاده از این اطلاعات برای سنجش تأثیر این ظرفیت بر عملیات های نظامی است. مقدمه: مطالعات در مورد استفاده از راه‌آهن برای عملیات نظامی تقریباً بلافاصله پس از پایان جنگ توسط سازمان‌هایی مانند برنامه مطالعات نظامی خارجی ایالات متحده آغاز شد که با افسران سابق حمل و نقل نظامی آلمان مانند Bork و Teske و افسران تدارکاتی مانند Toppe مصاحبه‌هایی انجام داد.اما این مطالعات هم بیشتر بر دیدگاه آلمانی هاوافسران نظامی متمرکز بود تا تأثیر واقعی راه آهن. در بخش حمل و نقل، داستان راه آهن توسط مقامات راه آهن مانند کریدلر، پوتسگایسر و هان و مورخان پس از جنگ مانند گوتوالدت و میرژیوسکی بیان شد که به طور کلی داستان مبارزه ای برای غلبه بر مشکلات فنی ناشی از شبکه راه آهن از مد افتاده، قدیمی و کم ظرفیت شوروی را روایت میکند و از سویی دیگر این مطالعات توسط مورخان مدرن مانند ون کرولد،شولر، ادینگتون،در مورد لجستیک آلمان در طول جنگ روسیه دنبال شده است.با این حال، تصویری که این نویسندگان ارائه میدهند با انچه که توسط نویسندگانی مانند کومنف،کووالف،آنتیپنکو و اقتصاددانانی مانند هالند هانتر و مارک هریسون و دانشجویان راه آهن شوروی ارائه میشود در تضاد است. Westwood و Garbuttبعنوان افسران سابق ارتش بریتانیا هر دو داستان یک سیستم راه آهن بسیار موفق را بیان می کنند که قبل از جنگ تقریباً به اندازه ایالات متحده بار حمل می کرد و این کار را با استفاده از ناوگانی از قطارها و مسیری که طولش فقط کمی بزرگتر از راه آهن آلمان بود انجام می گرفت. هدف این مقاله تطبیق این دیدگاه‌های های مخالف است و توضیح می دهد که چگونه راه آهن نقش عمده ای در جنگ روسیه و آلمان بازی کرد و شوروی چگونه توانست در ظرفیت حمل و نقل بر آلمان ها برتری پیدا کرد. عملیات راه آهن : ارتش از راه‌آهن به سه روش متفاوت استفاده کرده است.اولا برای دستیابی به نیروهای بسیج شده خود با انتقال آنها و تدارکاتشان از انبارهای در داخل کشور به مرز ثانیا حرکت واحد ها در سطوح عملیاتی و استراتژیک و در نهایت ایجاد ارتباط مستقیم بین نیروهای در حال جنگ و کشور مبدا برای تهیه تدارکات وجایگزینی آنها.راه‌آهن‌ها می‌توانستند مقادیر زیادی سرباز و تجهیزات را در مسافت‌های طولانی و با هزینه عملیاتی کم به سرعت جابه‌جا کنند. با این حال، آنها یک شکل منحصر به فرد از حمل و نقل بودند که مسیر، محدودیت های شدیدی را بر عملکرد آن اعمال می کرد، زیرا قطارها مجبور هستند همیشه در روی ریل باقی بمانند. برخلاف سایر اشکال حمل و نقل، راه‌آهن‌ها باید زیرساخت‌های خود را از قبل برای رفع نیازهای عملیاتی خود ایجاد می‌کردند. در حالی که این امر در ظاهر امری بدیهی است، به نظر می‌رسد که این واقعیت ساده از توجه بسیاری از فرماندهان نظامی در طول تاریخ دور مانده است و عملیات موفقیت‌آمیز شبکه‌های راه‌آهن نظامی معمولاً زمانی اتفاق می افتاد که نظامی ها راه‌آهن‌ها را رها می کردند تا راه‌آهن بدون دخالت نیروهای نظامی اداره شوند. سوء استفاده‌های نظامیان شامل رها کردن برنامه‌ها، حمل و نقل تجهیزات قبل از انکه به آنها نیاز پیدا شود، عدم تخلیه قطار در هنگام ورود، استفاده از واگن ها و خطوط فرعی به عنوان انبارها و دفاتر متحرک(که نتیجه آن کاهش ظرفیت و مسدود کردن مسیرها میشد) و فرماندهی قطارها بود. این در اولین جنگ راه آهن(جنگ داخلی آمریکا)نشان داده شد، زمانی که پس از یک سال خدمت جنگی تحت کنترل ارتش، راه آهن اتحادیه دچار بحران شد و در نهایت مدیریتش در اختیار یک مهندس عمران به نام هرمان هاوپت قرار گرفت. او نظم و انضباط را با تحمیل برخی از قوانین عملیاتی به راه آهن بازگرداند. به طور مثال او دستور داد:هیچ افسر،هیچ جراح یا دستیار،هیچ رئیس یا کمیسری،هیچ شخص غیر نظامی یا نظامی،با هر درجه یا سمتی که باشد،حق ندارد قطاری را متوقف کند یا دستور حرکت قطار را بدهد.اگر واگن ها در هنگام شروع حرکت قطار تخلیه نشده باشند لکوموتیوها باید با بخشی از واگن ها یا بدون واگن حرکت کنند و تمام حقایق باید به طور کتبی توسط راهبر گزارش شود تا در اختیار رئیس ترابری یا فرمانده کل اداره قرار گیرد( هرمان هاوپت،ژوئن ۱۸۶۲) همانطور که بریتانیایی ها در سال 1916 متوجه شدند، این درس اساسی باید بارها و بارها آموخته شود، که حمل و نقل نظامی توسط فردی با سابقه کار در راه اهن به نام سر اریک گدس، که تنها در فاصله ۳ روز از جایگاه یک مدیر راه آهن به درجه سرلشکری ارتش رسید، بازسازی شد.( وی با سابقه کار در راه آهن به عنوان رئیس حمل و نقل نظامی در جبهه غرب با درجه سرلشگر خدمت کرد.او با تدابیرش بنادر و راه آهن را کارآمد کرد و راه آهن های سبکی ساخت تا مواد را به جبهه برساند.مترجم ). ادامه دارد...... مترجم SHAHDAD  استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  3. 2 پسندیده شده
    چکمه پلاستیکی؟!!!!!!!!!!!! میخوان برن فرش بشورن؟!
  4. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت دوستان.چند وقتی ذهنم مشغوله این سواله که اگر جنگی بین ایران و آمریکا که ریاست ناتو را بر عهده داره دربگیره ایران چه گزینه هایی برای مقابله نیروی هوایی بسیار پرقدرت ناتو داره در زیر لیستی از جنگنده های ناتو رو که از طریق ویکی پدیا به دست اومده رو خدمت دوستان ارائه میکنم نیروی هوایی آمریکا 287 جنگنده a10c 235 جنگده f15 eagle 220 جنگنده f15 strick eagle 1017 جنگنده f16 195 جنگنده f22 187 جنگنده f35 جنگنده های نیروی دریایی آمریکا 30 جنگنده f5N/F 26 جنگنده f16 314 جنگنده f18 hornet 507 جنگنده f18 super hornet 12 جنگنده f35 مجموع جنگنده ها : 2141 جنگنده برای نیروی هوایی و 889 جنگنده برای نیروی دریایی که در مجموع میشود 3030:جنگنده منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_United_States_military_aircraft نیروی هوایی ایتالیا 77 جنگنده یوروفایتر تایفون که 5 فروند دیگر توسط این کشور سفارش داده شده 4 جنگنده f35 که تعداد 67 فروند دیگر توسط این کشور سفارش داده شده 34 جنگنده amx 62 فروند جنگنده تورنادو جنگنده های نیروی دریایی 14 فروند جنگنده هاریر 1 جنگنده f35 که تعداد 14 فروند دیگه آن سفارش داده شده مجموع جنگنده ها:192 فروند+86 جنگنده سفارش داده شده منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_Italian_military_aircraft نیروی هوایی فرانسه 84هواپیمای آموزشی-رزمی آلفا جت 6 جنگنده میراژ 2000b در حال خدمت 32 جنگنده میراژ 2000c 28 جنگنده میراژ 20005f 71 جنگنده میراژ 2000d 28 جنگنده میراژ2000n 110 جنگنده رافال سریb وc+42 جنگنده رافال برای نیروی دریایی مجموع جنگنده ها:395فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/French_Air_Force نیروی هوایی انگلیس 120 جنگنده یوروفایتر تایفون 15 فروند جنگنده f35 وزارت دفاع انگلیس 2 جنگنده یوروفایتر تایفون 3 فروند جنگنده f35 2 فروند جنگنده تورنادو مجموع جنگنده ها:142فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_United_Kingdom_military_aircraft نیروی هوایی اسپانیا 73 جنگنده f18 52 جنگنده یوروتایفون – 9 فروند دیگر نیز سفارش داده شده مجموع جنگنده ها: 125 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Spanish_Air_Force نیروی هوایی آلمان 87 جنگنده تورنادو 132 جنگنده یوروتایفون 28 جنگنده تورنادو مخصوص عملیات سکوب پدافند --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مجموع جنگنده ها: 247 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/German_Air_Force#Aircraft_inventory نیروی هوایی کرواسی 12 جنگنده میگ 21 12 جنگنده f16c/d سفارش داده شده توسط اسن کشور که تا سال 2020 تحویل داده میشود مجموع جنگنده ها: 12 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Croatian_Air_Force_and_Air_Defence نیروی هوایی بلغارستان 12 جنگنده سوخو 25 مجموع جنگنده ها:12 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_Bulgarian_military_aircraft نیروی هوایی بلژیک 100 جنگنده f104 63 جنگنده میراژ5 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مجموع جنگنده ها:163 منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Belgian_Air_Component نیروی هوایی آلبانی تمام جنگده هاش از رده خارج شده اند فاقد نیروی هوایی منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_Albanian_Air_Force_aircraft نیروی هوایی چک 16 جنگنده I-159a 5 جنگنده I-159T1 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مجموع جنگنده ها:21 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_military_aircraft_of_the_Czech_Republic نیروی هوایی دانمارک 72 جنگنده f16 مجموع جنگنده ها:72 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_military_aircraft_of_Denmark نیروی هوایی استونی فقط 2 هواپیمای آموزشی l39 منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Estonian_Air_Force نیروی هوایی گرجستان 11 جنگنده سوخو25 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مجموع جنگنده ها:11 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Georgian_Air_Force نیروی هوایی ترکیه 49 جنگنده f4e 245 جنگنده f16c/d مجموع جنگنده ها:294 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_aircraft_of_the_Turkish_Air_Force نیروی هوایی اسلوونی فقط 9 فروند هواپیمای توربوپراب pc9 محموع جنگنده ها:9فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Slovenian_Air_Force_and_Air_Defence نیروی هوایی اسلوواکی 12 جنگنده میگas/ubs29 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مجموع جنگنده ها:12 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Slovak_Air_Force نیروی هوایی پرتغال 50 جنگنده آموزشی رزمی آلفا جت 38 جنگنده f16a 10 جنگنده f16b مجموع جنگنده ها:98 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_aircraft_of_the_Portuguese_Air_Force نیروی هوایی رومانی 12 جنگنده f16 34 جنگنده میگ 21 مجموع جنگنده ها:46 منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Romanian_Air_Force نیروی هوایی یونان 34 جنگنده f4 18جنگنده میراژ 2000EGM 24 جنگنده میراژ 2000-5MK2 115 جنگنده F16C 39 جنگنده F16D 20 جنگنده Skyhawk مجموع جنگنده ها:250 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_aircraft_of_the_Hellenic_Air_Force نیروی هوایی مجارستان 12 جنگنده jac gripen39 مجموع جنگنده ها:12 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Hungarian_Air_Force نیروی هوایی لیتوانی فقط 4 هواپیمای آموزشی l39 منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Lithuanian_Air_Force نیروی هوایی لتونی فاقد جنگنده و فقط دارای 4 فروند هلی کوپتر میل 17 و 2 هلی کوپتر میل 2 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Latvian_Air_Force نیروی هوایی لوکزامبورگ فاقد نیروی هوایی منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Luxembourg_Army نیروی هوایی نروژ 60 جنگنده f16a 14 جنگنده f16b مجموع جنگنده ها: 74 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_military_aircraft_of_Norway نیروی هوایی هلند 61 فروند جنگنده f16am 2 فروند جنگنده f35a مجموع جنگنده:63 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Royal_Netherlands_Air_Force نیروی هوایی لهستان 30 جنگنده میگ 29a/ub 48 جنگنده f16c/d 32 جنگنده سوخو 22 مجموع جنگنده ها:110 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Polish_Air_Force نیروی هوایی ایسلند فاقد نیروی هوایی منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Military_of_Iceland نیروی هوایی کانادا 76 جنگنده cf18as/bs ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مجموع جنگنده ها:76 فروند منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_Canadian_military_aircraft مجموع کل:5466 فروند پ.ن 1:منابع همه این آمارها وب سایت ویکی پدیا بود که منبع صددرصد مطمئنی نیست ولی حقیر منبع دیگه ای غیر این از سایت را در اختیار نداشتم و امیدوارم دوستان جایی از این منابع مشکل داشت گوشزد کنند ذکر این نکته هم لازمه که این آمارها به دلیل تغییرات در نیروی هوایی کشورها در حال تغییرند یعنی امکان داره 6ماه یا یک سال یا دو سال دیگه این آمارها دستخوش تغییرات بشند. پ.ن2:در بعضی از کشورها به علت نداشتن نیروی هوایی آنچنان قوی حقیر مجبور شدم هواپیماهای توربوپراپ آنها را بنویسم.بماند که جنگنده اموزشی رزمی آلفا جت علاوه بر حالت آموزشیش میتواند نقش یک جنگنده رو هم داشته باشد.حقیر این جنگنده را برای بعضی از کشورها به حساب آوردم. پ.ن3:از 2 دسته از عزیزان خواهشمندم تو این تایپیک حضور پیدا نکنند یکی اون دسته از عزیزانی که میخواند القای حس ناامیدی رو توی این تایپیک ایجاد کنند در حالی که به دنبال یک راه حل تو تایپیک هستیم و دوم هم اون عزیزانی که دوست دارند بین بخش موشکی و هوایی مقایسه بکنند در حالی که ما به هر دوی این نیرو احتیاج داریم.
  5. 1 پسندیده شده
  6. 1 پسندیده شده
    بزرگ‌ترین هواپیمای دنیا برای آزمایش پرنده هایپرسونیک آماده می‌شود لینک از سایت تابناک : https://www.tabnak.ir/fa/news/1159758/بزرگترین-هواپیمای-جهان-رکورد-شکست
  7. 1 پسندیده شده
    بخش دوم... گیج مسیر و گیج بارگیری : دو نوع گیج(سنج) وجود دارد:"گیج مسیر که عرض بین دو ریل مسیرهای راه آهن است و گیج بارگیری که حداکثر ارتفاع و ابعاد را در وسایل نقلیه راه آهن و بارهای آنها مشخص می‌کند.هدف آنها این است که اطمینان حاصل شود که وسایل نقلیه ریلی می توانند به طور ایمن از تونل ها و زیر پل ها عبور کنند و از سکوها،ساختمان ها و سازه ها دور باشند." در آغاز عصر راه‌آهن، طیف گسترده‌ای از گیج‌ها مورد استفاده قرار گرفت - برای مثال، در روسیه اولین مسیری که در سال 1834 توسط مهندسان اتریشی بین سن پترزبورگ و تزارسکویه سلو ساخته شد، از یک گیج 6 فوتی استفاده میکرد.دومی بین سن پترزبورگ و مسکو در سال 1843 توسط سرگرد آمریکایی جی. ویستلر، که یک گیج 5 فوتی را انتخاب کرد، و سومی که ورشو را به وین در سال 1845 متصل کرد، از گیج استاندارد 4 فوت و 8 ¾ اینچ استفاده کرد تا قطارها بتوانند. در شبکه اتریش حرکت کنند.برخلاف افسانه رایج، گیج 5 فوتی روسی صرفاً به این دلیل انتخاب شد که در آن زمان خاص مد بود و همان گیج مورد استفاده در اکثر ایالات جنوبی آمریکا بود.روسیه به عنوان یک کشور مسطح با تونل‌ های کم، از نظر داشتن توان بارگیری سخاوتمندانه منحصربه‌فرد بود، اما این بدان معنا بود که واگن های شوروی در راه آهن آلمان نمی توانستند قرار بگیرند و بارهای آنها باید در مرز لهستان بر روی قطار دیگر قرار گرفته و حمل شوند.استانداردسازی در سراسر اروپا روی گیج 4'8 3/4 اینچی تنها زمانی اتفاق افتاد که شبکه‌ قطار کشورها شروع به اتصال به هم کردند، و در طول این فرآیند موارد متعددی وجود داشته است که یک گیج مطابق با یک همسایه تغییر کرده است. در سال 1886، شبکه 5 اینچی ایالات جنوبی به طول 18500 کیلومتر تنها در مدت کوتاهی به 4.9 اینچ تغییر یافت. به طور مشابه، در سال 1915 پس از تصرف لهستان، مهندسان راه آهن آلمانی 6000 کیلومتر گیج 5 اینچی را در عرض چند ماه به استاندارد اروپایی تغییر دادند. عملیات راه آهن : موتورهای بخار به امکاناتی به نام سوله یا انبار لوکوموتیو ( Bahnbetriebswerk یا Bw یا локомотивное депо) نیاز داشتند تا عملکرد انها منظم باشد. این تأسیسات سرپوشیده بودند و ذخایر ذغال سنگ، آب، ماسه، گریس، تجهیزات نگهداری و شستشو و یک صفحه گردان یا مسیر «Y» را برای چرخاندن لکوموتیوها فراهم می‌کردند. لکوموتیوها بین انبار خانه خود و انبار بعدی در 80 کیلومتری خط حرکت می کردند و قبل از بازگشت به خانه با آب پر می شدند. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که در حالی که قطار به طور مداوم در خط حرکت می کرد، لکوموتیوهای بخار در بخش خاص مسیر خود باقی می ماندند و ظرفیت خط بر اساس تعداد لکوموتیوها در هر انبار تعیین می شد. برای افزایش ظرفیت کلی یک خط، باید یک لوکوموتیو جدید در هر انبار در طول خط مستقر شود. یک قطار شامل تعدادی واگن مسافری، واگن کالا یا واگن تخصصی و یک ون ترمز است و در طول یک روز سفر دارای تعدادی لکوموتیو مختلف خواهد بود. با استفاده از مسیرY یا مسیر مثلثی در راه آهن زمانی که دو خط به هم می رسند این امکان بوجود می آید قطارهای ورودی همان مسیر را ادامه یا تعقییر مسیر را داشته باشند. قطارهای شوروی دارای 120 محور بودند که وزن ناخالص 1200 تن و یا بار خالص 650 تن محموله را نشان می داد. این معمولاً 60 واگن کالای دو محوره بود که هر کدام از واگن ها 10 تا 15 تن بار، 40 مرد یا هشت اسب را حمل می کردند. قطارهای نظامی آلمان کوچکتر و دارای 90 محور با وزن ناخالص 850 تن و بار خالص 450 تن بودند به طوری که یک لشکر پیاده نظام را می توان با 70 قطار یا یک لشکر تانک پانزر را با 90 قطار حمل کرد. ظرفیت خط : ظرفیت خط تعداد قطارهایی بود که می‌توانستند در یک خط در ۲۴ ساعت حرکت کنند که معمولاً به صورت 12 قطار در روز برای خطوط تک مسیره یا 24 قطار برای خطوط دوطرفه برای راه‌آهن‌های نظامی بازسازی‌شده در نظر گرفته می‌شد.با این حال، خطوط دو مسیره که توسط رایشسبون(راه آهن آلمان) اداره می شد ممکن بود به 72 یا 144 قطار در روز دست یابد. این تفاوت به دلیل پیچیدگی تجهیزات سیگنالینگ و تعداد خطوط کناری بود که به قطارها اجازه عبور از یکدیگر را می داد.طول مسیر به بلوک‌هایی با طول‌های مختلف تقسیم می‌شد که دارای یک پست سیگنال در دو انتهای انها و یک خط حاشیه ای برای عبور قطارها از کنار یکدیگر بودند. قانون این بود که هر بار فقط یک قطار اجازه ورود به هر بلوک را داشت برای خطوط با ظرفیت بالاتر، سایدینگ ها(خطوط حاشیه ای کنار خط اصلی) و بلوک ها بیشتر بودند،اما یک عنصر کلیدی ظرفیت،سرعت حرکت قطارها بود. یک قطار سریع السیر که با سرعت بالا در طول مسیر حرکت می کند باید از قطارهای مسافری کندتر و حتی قطارهای باری کندتر عبور کند. که هر کدام باید قبل از ورود قطار سریع السیر به بلوک به داخل یک خط فرعی حرکت کنند. در حالی که تلاش هایی برای جداسازی ترافیک در طول روز انجام شد، به طوری که بیشتر بارها در شب و خدمات مسافری در روز انجام می شد، این همیشه امکان پذیر نبود و یکی از عوامل تعیین کننده ظرفیت، تفاوت در سرعت بین خدمات بود.رایشسبان قطارها را با سرعت‌های بسیار متنوعی حرکت می‌داد و قطارهای باری آن با سرعت 50 کیلومتر در ساعت حرکت می‌کردند، اما این نیاز به سیگنال‌دهی پیچیده داشت و همچنین برای مقاومت در برابر ضربه قطارها ، مسیر باید مستحکم میبود زیرا با افزایش سرعت قطارها،فرسودگی و پارگی خطوط به طور تصاعدی افزایش می‌یافت. بر خلاف آلمان در اتحاد جماهیر شوروی NKPS (کمیساری مردمی راه های ارتباطی شوروی) از این مسائل اجتناب کرد زیرا تقریباً تمام قطارهای خود را با سرعت یکنواخت، معمولاً 25 کیلومتر در ساعت حرکت می داد. ادامه دارد......   مترجم SHAHDAD  استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  8. 1 پسندیده شده
  9. 1 پسندیده شده
    تانک سبک سابرا در اوایل دسامبر سال 2022 برخی حسابهای توییتری خبر از رونمایی یک خودروی زرهی توسط شرکت عبری البیت سیستمز دادند که قرار است با مسلح شدن به یک قبضه توپ 105 م.م به بازار جهانی سلاح صادر شود و در اولین گام ، گفته می شود که ارتش فیلیپین ، نخستین مشتری آن خواهد بود . براساس اخبار اولیه ، این شرکت عبری ، براساس پیکربندی ASCOD2 گونه های مختلفی را عرضه خواهد کرد . با این حال مفهوم اولیه تانک سبک سابرا در ژوئن 2022 و در جریان نمایشگاه دفاعی Eurosatory که در پاریس برگزار شد ، به نمایش در آمد و به تقریب ، یکی از نخستین نمونه های تانک سبک در جهان است که به بازار نظامی ارائه شده و گفته میشود ایده اصلی آن ، از برنامه های مشترک دو شرکت جنرال داینامیکز و سامانه های زمینی اروپایی ( GDELS) وام گرفته شده است . طبق داده های موجود ، تانک سبک سابرا ، با وزنی در حدود 30 تن و طراحی ماژولار ، به یک برجک مسلح به یک قبضه توپ 105 م.م برای دو نسخه شنی دار و چرخدار مجهز می شود و بواسطه وجود سامانه تمام الکتریکی برجک ، توپ اصلی آن در سمت و ارتفاع قابل تثبیت است و ویژگی های نام برده شده برای آن ترکیبی از قدرت آتش و مانور را در کنار افزایش میزان مرگ آوری ارائه می نماید . شرکت توسعه دهنده این فناوری مدعی است که سامانه های حفاظتی این خودروی زرهی استاندارد STANG 4569 سطح 4 را به نمایش می گذارد و امکان ادغام سامانه های دفاع فعال نیز با آن وجود دارد . علاوه براین ، مجموعه ای از سامانه های مدیریت نبرد TORCH- X ، سامانه های بصری الکترواپتیکال و درنهایت سیستم های پشتیبانی حیات نیز برای آن قابل دسترسی است . به گفته تحلیلگران نظامی ، تانک سبک سابرا ، نسل جدیدی از خودروهای زرهی محسوب می شود که بطور کامل توسط این شرکت عبری با استفده از شاسی هفت چرخ جاده ای ، قدرت تحرک ، مجموعه بسته قدرت و همچنین قابلیتهای حفاظت در برابر مین پیکربندی یک طرح مشترک آمریکایی – اروپایی توسعه پیدا نموده و با مجهز شدن به یک سامانه بارگذار خودکار ، امکان پایش و استفاده را به شکل همزمان به فرمانده و تیرانداز تانک میدهد . علاوه بر توپ اصلی 105 م.م ، این نمونه به یک تیربار هم محور کالیبر 7.62 م.م و چهار پرتابگر نارنجک انداز دودزا که در طرفین برجک نصب شده ، مجهز می شود ، در حالی که میتوان به جای این پرتابگرها ، جایگاه های مربوطه را به سامانه های ضد زره نیز مسلح نمود . این خودروی زرهی جدید که بخشی از ژن نمونه ASCOD2 را به ارث برده ، از یکدستگاه پیشرانه ام تی یو وی-8 به قدرت 600 کیلووات یا اسکانیا وی -8 بقدرت 810 کیلووات بهره می برد که این مجموعه به سامانه گیربکس اتوماتیک 6 سرعته با قابلیت حرکت به عقب متصل می شود . این خودروی زرهی برای عملکرد بهتر در محیط های مختلف عملیاتی به یک سامانه تعلیق میله –پیچشی / بازویی نیز مجهز شده است . مجموعه این سامانه ها امکان حرکت با حداکثر سرعت 70 کیلومتر درساعت را در یک برد 500 کیلومتری بدان می دهد ، در حالی که برای عبور از موانع با شیب مسقیم 60 درصد و شیب جانبی 40 درصد و همچنین عمق شناوری 1.5 متر نیز بخوبی بهینه شده است . براساس آزمایش های صورت گرفته ، پیکربندی اصلی این خودرو ، میتواند مانعی به ارتفاع یک متر یا یک سنگر به ارتفاع 2.5 متر نیز را مدیریت نماید. پیش زمینه : شرکت عبری البیت سیستمز ، پس از حدود ده سال بررسی ومطالعه نیازمندی های میدان های نبرد ، مجموعه ای از خودروهای زرهی را با شناسه عمومی سابرا معرفی نمود که تا کنون دو نمونه شنی دار و چرخدار آن را می توان شناسایی و بررسی کرد . با توجه به اینکه البیت سیستمز ، به شکل مستقل تجربه تولید کامل خودروهای زرهی و برخی سامانه های مرتبط به آن را ندارد ، از چند شرکت دیگر دعوت بعمل آورد تا با معرفی پیکربندی اصلی وسامانه های جانبی ، در کنار تجربه قبلی این شرکت درخصوص طراحی و تولید بخش های اصلی و هماهنگی های بین سازمانی ، یک محصول جدید مطابق با نیازمندی های جدید سازمان های نظامی را ارائه نماید . با این حال ، به موازات توسعه برنامه سابرا ، نمونه های مفهومی آن در نمایشگاه های مختلف در معرض دید عموم قرار گرفت تا اینکه در میانه سال 2022 یک نمونه اولیه از نسخه شنی دار آن در مقیاس کامل تولید شد تا به نمایش در آید . این استراتژی جواب داد و دراکتبر سال 2020 اولین موفقیت تجاری برای این محصول ثبت گردید و ارتش فیلیپین در جریان یک مناقصه قراردادی را برای تامین 18 دستگاه نمونه شنی دار و 10 نمونه چرخدار و سایر تجهیزات و مهمات مربوطه به ارزش 195 میلیون دلار و زمان تحویل سه سال ازتاریخ امضاء قرارداد منعقد نمود . این درحالی بود که شرکت سازنده در ژوئن 2022 اعلام نمود که رقم قرار داد به 172 میلیون دلار کاهش یافته ولی علت آن چندان شفاف نشد . در سپتامبر 2022 مجددا خبر از شرکت البیت سیستمز در مناقصه ارتش برزیل منتشر گردید و سپس خبر مشارکت این شرکت و هند نیز پخش شد با این تبصره که شاسی اصلی را شرکت هندی وبرجک را طرف عبری تامین خواهند نمود . ASCOD2 درحال تولید ؟!!! البیت سیستمز از ابتدای شروع طرح تا امروز به شکل مستمر نمونک ها ( ماکت ) این خودروی زرهی جدید را در نمایشگاه های نظامی ارائه نموده بود که در هر بار ، ظاهر تانک با نمونه های قبلی مقداری تفاوت داشت ، بعنوان مثال ، نسخه ترکیبی BMTV هنوز بصورت یکپارچه ساخته نشده و تنها با استفاده از تصاویر تبلیغاتی در حال معرفی است . علاوه براین ، در ابتدای دسامبر 2022 نمایندگانی از وزارت دفاع رومانی از محل شرکت عبری در حیفا بازدید کردند که اولین نمونه نسخه شنی دار سابرا برای آنها به نمایش درآمد که گفته میشود برای ارتش فیلیپین ساخته شده است . نمونه های تولید احتمالی : پروژه البیت سیستمز " سابرا" درواقع امر ، ساخت یک خودروی رزمی سبک بر روی شاسی های مختلف ولی با برجک یکسان را پیشنهاد می کند که تا به امروز یک تانک سبک براساس پیکربندی ASCOD2 و یک خودروی زرهی چرخدار براساس پیکربندی خودروی زرهی Pandur II را شامل می شود . علاوه بر این ، دو نمونه برای هند و برزیل نیز در حال توسعه بودهخ و احتمالا درآینده ممکن است نمونه های دیگری نیز معرفی شوند . شاسی پاندور-2 و برجک سابرا تحلیلگران نظامی معتقدند که شاسی انتخابی برای این برجک عبری ، الزاما می بایست استانداردهایی نظیر میزان بارگذاری مورد نیاز ، سامانه های پیشران با قدرت کافی ، تحرک ، حفاظت و ... را براساس نیاز مشتری برآورده کند که با توجه به این مساله در گام نخست شاسی های ASCOD2 و Pandur II انتخاب شدند ،در حالی که می بایست حداقل حفاظت را در برابر ترکش های کوچک و مهمات کالیبر سبک را برای خدمه فراهم نمایند . بارگذار خودکار موجود در برجک عبری ، امکان ذخیره 12 تیر گلوله آماده شلیک را در خود دارد ، در حالی که 24 تیر دیگر نیز بصورت ذخیره در بدنه قرار می گیرد و درمجموع امکان شلیک 6 تیر در دقیقه را برای خدمه فراهم آورده است ، با این وجود شرکت عبری مدعی شده که بنابر نیاز مشتری ، قابلیت نصب یک قبضه توپ 120 م.م نیز برای این برجک وجود دارد . برای افزایش دقت آتش برای خدمه ، سامانه کنترل آتش رقومی Combat NG فراهم شده که یک دوربین سه کاناله ، رایانه بالستیک ، تثبیت کننده توپ را با هم یکپارچه می کند و می تواند یک هدف متحرک را در بردی برابر 3600 متر مورد اصابت قرار دهد . خودروی زرهی هشت درهشت پاندور-2 یکسان سازی فرصت صادرات تسلیحات با بررسی مقدماتی پروژه تانک سبک سابرا می توان چنین تحلیل کرد که البیت سیستمز ، برای تحت تاثیر قرار دادن بازار نظامی و مشتریان بالقوه این نوع جنگ افزارها ، یک سرمایه گذاری ده ساله را انجام داده بطوریکه خریدار با آزادی کامل ، می تواند مجموعه از شاسی های متنوع چرخدار/ شنی دار را به یک برجک اصلی مسلح نماید و در کمترین زمان ممکن به یک تانک سبک شنی دار یا چرخدار مسلح شود . علاوه براین ، با توجه به رویکرد جدید ارتش ها و علاقه مندی مجدد به تسلیحات با کالیبر 90 -105 م.م که ارزان تر از نمونه هایی با کالیبر 120 م.م هستند و همزمان امکان انهدام طیف قابل توجهی از اهداف را بدست آورده اند ، این شیوه می تواند بازار پرسودی به نظر آید . درواقع امر ، کشورهای زیادی وجود دارند که امکان خرید تانک اصلی میدان نبرد یا خودروهای رزمی پیاده نظام گران قیمت را ندارند ولی در عین حال برای مقابله با حجم بالای تانک های سنگین قدیمی یا اهداف سخت سازی شده ، به قدرت آتش کافی نیازمند هستند ، در نتیجه به احتمال بسیارزیاد ، انتخاب سابرا در گام نخست تا حدودی منطقی به نظر می آید . با این حال ، خودروهای زرهی در کلاس سابرا ، علیرغم مزیت های متعدد ، حفاظت چندان مناسبی دربرابر تهدیدات روبه گسترش صحنه رزم ندارند و حتی با مجهز شدن به زره های اضافی نیز از این ضعف رنج می برند . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2 منبع3
  10. 1 پسندیده شده
    پی نوشت : اطلاع ندارم این نوزآرت روی دماغه فانتوم واقعی یا فتوشاپ حرفه ای است ، با این حال جذابیت را به نمایش گذاشته ..
  11. 1 پسندیده شده
    جنگنده‌های سوخو۳۵ اوایل سال آینده به ایران می‌آید شهریار حیدری عضو کمیسیون امنیت ملی: جنگنده‌های سوخو۳۵ که ایران به روسیه سفارش داده، اوایل سال آینده وارد کشور می شود. به کشور روسیه سفارش‌هایی نظیر سیستم‌های پدافندی، موشکی و همچنین بالگرد را نیز داده‌ایم و اکثر این سلاح‌ها به زودی وارد کشور می‌شوند.
  12. 1 پسندیده شده
    حمله ی موشکی گسترده با موشک های بالستیک به اکراین مقامات اوکراین اوایل روز شنبه گفتند که در این حمله حداقل 14 نفر کشته و 64 نفر زخمی شدند اهداف این حمله زیرساخت های انرژی اوکراین بوده که ادامه راهبرد این کشور برای بدون برق گذاشتن این کشور و محدود کردن توانایی آن برای جنگ بود. یوری ایگنات، سخنگوی نیروی هوایی اوکراین گفت که حمله موشکی صبحگاهی به کیف از سمت شمال و در امتداد یک مسیر بالستیک انجام شده است که نشان می‌دهد این موشک ها، موشک اسکندر یا همتایان ساخت ایران آن‌ها بوده‌اند. به گفته یکی از نمایندگان کیف، پرتاب موشک هایی از این نوع خطر جدی برای اوکراین است، زیرا بر خلاف موشک هایی که در ارتفاع پایین پرواز می کنند، سیستم های دفاع هوایی در اختیار نیروهای مسلح اوکراین قادر به سرنگونی آنها نیستند. و علاوه بر آن اعلان‌های پرتاب این نوع موشک‌ها، با تاخیر قابل توجهی می‌رسند. منابع: https://en.topwar.ru/208736-na-ukraine-zajavili-chto-raketnye-udary-po-kievu-naneseny-so-storony-belorussii.html https://amp.theguardian.com/world/2023/jan/14/russia-carries-out-two-mass-rocket-strikes-on-ukraine-killing-at-least-five-people
  13. 1 پسندیده شده
    نبرد آتلانتیک با استفاده از برخی از جدیدترین فناوری ها انجام شد،با این حال،در یک دوئل،ملوانان خلاق برای دفع ملوان های دشمن به وسایل آشپزخانه متوسل شدند!!! نبرد آتلانتیک طولانی ترین نبرد مداوم جنگ جهانی دوم است. در 3 سپتامبر 1939، زمانی آغاز شد که U-30 ، کشتی مسافربری SS Athenia را غرق کرد که منجر به مرگ 112 غیرنظامی آن شد. با این حمله، زیردریایی‌های کریگسمارین آلمان تقریباً با معافیت از مجازات در اقیانوس اطلس حرکت میکردند تا اینکه متفقین در سال 1943 جریان را تغییر دادند. واژه نبرد آتلانتیکاولین بار توسط وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا در اوایل سال ۱۹۴۱ به کار برده شد.این نبرد طولانی با درگیری های بی شماری بین نیروهای دریایی و هوایی متفقین و خدمه زیردریایی های یوبوت آلمانی همراه بود. یکی از این درگیری ها دوئل بین ناوشکن آمریکایی اسکورت (DE) USS Buckley (DE-51) و U-66 آلمانی بود. یک کاروان که به آرامی از اقیانوس اطلس عبور می‌کند.این کشتی ها که به کندی حرکت میکنند،انتخاب آسانی برای گرگ های بزرگ((یوبوت های آلمانی)) بودند. در سال 1943،شرایط نبرد در اقیانوس اطلس به نفع متفقین تغییر کرده بود. توسعه فن آوری ها و تاکتیک های جدید به متفقین دست برتر را در مبارزه با یوبوت های آلمانی داد.یکی از کلیدهای این موفقیت ایجاد گروه های اسکورت بود که به گروه های قاتل شکارچی معروف بودند.این گروه‌ها دیگر مجبور نبودند با یک کاروان دریانوردی کنند،(یعنی اسکورت اختصاصی یک کاروان خاص نبودند و مداوم کاروان های مختلف را اسکورت میکردند.مترجم). در اوایل ماه می 1944، ناوشکن باکلی در حال انجام عملیات به عنوان بخشی از گروه 21.11 در جزایر کیپ ورد بود که خدمه او گزارشی دریافت کردند و برای تحقیق فرستاده شدند. آنچه بعد از آن اتفاق افتاد شبیه یک نزاع در اتاق بار در دریای آزاد بود. شب ۵ تا ۶ ماه می (اردیبهشت) زیبا،آرام و مهتابی بود.شرایط هم برای یوبوت ها برای سوخت گیری و پر کردن آذوقه های مورد نیازشان در دریا و هم برای یک گروه قاتل شکارچی برای جستجوی یوبوت های با سوخت کم و خدمه خسته آنها بسیار عالی بود. زیردریایی وظایف خطرناکی داشتند و خدمه اغلب خسته بودند.زیردریاییU-66، به فرماندهی ستوان Gerhard Seehausen، در نهمین گشت خود بود و از اواسط ژانویه در دریا حضور داشت.وقتی باکلی شروع به تعقیب او کرد، او به شدت به سوخت و آذوقه برای سفرش به خانه نیاز داشت. USS Buckley در خارج از بوستون پس از تعمیرات لازم پس از درگیری با زیردریایی آلمانی U-66 در ساعت 0216 (2:16 بامداد)، یک هواپیمای اونجر در رادارش یک شئ در 20 مایلی باکلی دید و آن را به کشتی گزارش داد. افسر فرمانده ، ستوان برنت آبل، دستور حرکت به سمت هدف را با تمام سرعت صادر کرد. به مدت 45 دقیقه باکلی با سرعت کامل (23.5 گره دریایی) به سمت U-boat حرکت کرد و برای درگیری آماده شد. هواپیمای اونجر که توسط ستوان جیمی جی سلرز هدایت می‌شد، در مسیر ماند و یوبوت را دنبال کرد و تغییرات مسیر را به ناوشکن باکلی منتقل کرد و ناوشکن کوچک را به محل هدایت نمود. زیردریایی U-66 آلمانی به آرامی روی سطح حرکت می‌کرد، باتری‌هایش را شارژ می‌کرد و در جستجوی کشتی تدارکاتی بود.ستوان سی هاوزن (فرمانده زیردریایی) نمی‌دانست که هواپیمای اونجر هیچ سلاحی حمل نمی کند، اما کاپیتان مجرب می دانست که هواپیما قبل از حمله منتظر می ماند تا او به زیر آب برود. باکلی در فاصله هفت مایلی در ساعت۰۲۴۶ زیردریایی u66 را دید. ستوان آبل خدمه کشتی را فراخواند و یک فاکسر را پرتاب کرد،(یک طعمه صوتی برای گیج کردن اژدرهای آکوستیک که توسط یوبوت ها مورد استفاده قرار میگرفت).ستوان آبل ریسک کرد و شروع به نزدیک شدن به زیردریایی نمود، به این امید که خدمه زیر دریایی کشتی او را با کشتی تدارکاتی که به دنبال آن بودند اشتباه بگیرند. این قمار نتیجه داد و در ساعت 0308، U-66 سه شعله قرمز را شلیک کرد که گمان می‌رود یک سیگنال شناسایی باشد. باکلی به مسیر خود ادامه داد و پیوسته به زیردریایی یوبوت نزدیک شد، اما هویت خود را فاش نکرد. کمتر از 10 دقیقه بعد، دو کشتی در فاصله 4000 یاردی قرار گرفتند. U-66با فهمیدن اینکه کشتی گاو شیرده (قایق تامین) نیست که او به دنبال آن بود، یک اژدر شلیک کرد. باکلی یک گردش به چپ انجام داد و زیردریایی در جلوی او قرار گرفت.پس از آن برخی از خدمه متوجه شدند که اژدر از سمت راست کشتی عبور کرد. آبل مسیر کشتی را تغییر داد تا فاکسر(طعمه صوتی)را در معرض هر گونه اژدر اضافی قرار دهد. تمام اسلحه های موجود در باکلی آماده شلیک بود.دو شناور آماده بودند و خدمه منتظر بودند تا دیگری آتش کند. اوت ۱۹۴۳،در سمت چپ U-66 و در سمت راست U-117 است.این دو یوبوت توسط هواپیماهای نیروی دریایی آمریکا بمباران می شوند.زیردریایی U-66 فرار کرد و زیردریایی U-117 غرق شد. ملوانان آلمانی اولین کسانی بودند که ماشه را چکاندند و با مسلسل آتش گشودند. در ساعت0320 ستوان ابیل دستور شلیک را صادر کرد. اولین گلوله های سه اینچی ناوشکن مستقیم به جلوی زیردریایی، درست جلوتر از محل اتصال برج زیردریایی برخورد کرد. همه اسلحه‌هایی که می‌توانستند روی بدنه قرار گیرند، باز شدند - اورلیکن 20 میلی‌متری، بوفور 40 میلی‌متری، و باتری های سه اینچی. به مدت دو دقیقه ناوشکن بر روی زیردریایی بارانی از فولاد می بارید و تبادل آتش می کرد، ابیل در حالی که زیردریایی دور میشد، آتش بس را اعلام کرد و به کشتی خود فرصت داد تا مسیر خود را تغییر دهد. در عرض یک دقیقه او دوباره برای آتش در محدوده 1500 یاردی فرمان صادر کرد. خدمه اسلحه های سوار بر کشتی باکلی ، هدف خود را پیدا کردند و به سرعت و با دقت به یوبوت ضربه زدند. برخورد گلوله ها به برج زیردریایی و ترکیدن آنها دیده می شد. زیردریایی U-66 شلیک متقابل را متوقف کرد و شروع به مانورهای نامنظم کرد و سعی کرد بین خود و کشتی باکلی فاصله ایجاد کند تا اژدر دیگری را از لوله های عقبش شلیک کند. اما اژدر هدفش را از دست داد، زیرا آبل به کشتی دستور داد تا به سمت راست برود و پرتابه مرگبار را از باکلی عبور کرد.برج زیردریایی U-66 با شروع مانورهای فرار شروع به سوختن کرد.هزار یارد، 500 یارد - در عرض چند دقیقه، دو رقیب در یک مسیر موازی به فاصله 20 یاردی از هم قرار گرفتند، یوبوت از تنه به سمت عقب آتش گرفته بود.در روی خط رادیویی،در حال گزارش این صحنه ها بودند: باکلی آتش گشوده است. زیردریایی در حال پاسخ دادن به تیراندازی است.پسر! تا به حال چنین تمرکزی ندیده بودم! یوبوت پر از شعله های سرکشی شد که از برج زیردریایی بیرون می زند. چابکی ناوشکن در اینجا نشان داده شده است، باکلی در طول آزمایش های خود در سال ۱۹۴۳ با سرعت ۲۰ گره چرخشی کامل انجام داد.قطر دایره ۱۰۰۰ فوت تخمین زده می شود. در ساعت 0329، ستوان فرمانده آبل تصمیم جسورانه ای گرفت و فرمان سکان راست را صادر کرد و باکلی را در موقعیتی قرار داد که U-66 را مهار کند. زمانی که ناخدای یوبوت دستور ترک کشتی را صادر کرد، توپ ناوشکن به شدت به سمت یوبوت چرخید.سینه باکلی به عرشه جلوی یوبوت برخورد کرد و این دو به هم قفل شدند.ملوانان آلمانی شروع کردند به بیرون ریختن از زیردریایی در حال سوختن،برخی سلاح‌ها را تکان می‌دهند، در حالی که برخی دیگر دستان خود را به نشانه تسلیم بالا می‌برند. در هرج و مرج به وجود آمده، درگیری تن به تن آغاز شد. ملوانان روی عرشه کشتی باکلی شروع به شلیک با اسلحه سبک کردند.یک ملوان با تپانچه کالیبر ۴۵ خود به یک ملوان آلمانی شلیک کرد،در حالی که یک ملوان دیگر با مشت به صورت حریف کوبید و او را از کشتی بیرون انداخت.خدمه کشتی باکلی هر چه می توانستند برداشتند و به مبارزه پیوستند.یکی از خدمه ها اسلحه خالی را برداشت و به سمت آلمانی های سوار شده پرتاب کرد.دو تا از منحصر به فرد ترین سلاح ها،ظروف آشپزخانه بودند!! چندین ملوان در این دعوا از لیوان قهوه استفاده کردند،در حالی که همکارش یکی از ملوانان آلمانی را با یک قهوه جوش از اتاق بیرون انداخت! دعوا تنها یک دقیقه طول کشید زیرا باکلی از یوبوت عقب نشینی کرد و این دو از هم جدا شدند. پنج آلمانی که روی سینه ناوشکن جمع شده بودند تسلیم شدند و توسط یک نفر مسلح به چکش!! به سمت پایین راه افتادند. این نقشه که از گزارش ستوان آبل افسر فرمانده ناوشکن باکلی، ثبت شده است،درگیری کشتی او با U-66 را نشان می‌دهد. خدمه باقیمانده در U-66 هنوز در حال هدایت زیردریایی بودند و مانوری را آغاز کردند که به نظر می رسید یک فرار باشد.در حالی که خدمه ناوشکن باکلی آماده پرتاب بمب های ضد زیردریایی بودند، U-66 چرخید و در مسیر برخورد قرار گرفت ،احتمالاً از کنترل خارج شده بود. در ساعت 0335 به کشتی باکلی برخورد کرد. ضربه‌ای چشم‌گیر بود،سوراخی را در موتورخانه ایجاد کرد، میل پروانه سمت راست را جدا کرد و عقب کشتی را پیچاند. همانطور که او عبور می کرد، خدمه از بالای عرشه باکلی توانستند برج زیردریایی را ببینند، و یکی از ملوانان، یک نارنجک دستی را به داخل دریچه آن پرتاب کرد.یوبوت اکنون در شعله های آتش فرو رفته و به طرز وحشیانه ای از کنترل خارج شده بود. همانطور که بقیه ملوانان آلمانی کشتی را رها کردند، U-66 شروع به غرق شدن کرد، کاپیتان او هنوز در کشتی بود.گزارش ناوشکن باکلی غرق شدن یوبوت را اینگونه شرح می دهد:زیردریایی از سمت راست عبور می‌کند و هنوز حدود ۱۵ گره سرعت دارد.توپ ۳ اینچی ۳ ضربه مستقیم به برج آن می زند.زیر سطح آب با سرعت ناپدید میشود و دریچه برجش باز است و آتش از آن خارج می شود،ظاهرا کاملا رها شده و دریچه جلوی عرشه نیز باز است.کل عملیات ۱۶ دقیقه به طول انجامیده است. حوضچه خشک در بوستون.آسیب به سینه باکلی مشهود است. باکلی تا سه ساعت بعد در منطقه ماند و بازماندگان را از دریا بیرون آورد. سی و شش نفر از خدمه یوبوت که بیش از نیمی از خدمه آن بودند نجات یافتند ، بیشتر آنها مجروح شده بودند. سینه باکلی در اثر حمله U-66 خم شده بود و چند جای آن در اثر شلیک یوبوت سوراخ گشته بود.در درگیری 16 دقیقه ای با زیردریایی دشمن ، او 105 گلوله سه اینچی، 2700 گلوله 20 میلی متری و 418 گلوله 40 میلی متری خرج کرد. شلیک اسلحه های کوچک که شامل کالیبر 45/0 و 30/0 و همچنین شلیک تفنگ ساچمه ای بود در مجموع 390 گلوله بود. ناوشکن باکلی برای اقدام متهورانه خدمه اش در غرق کردن زیردریایی U-66،لوح تقدیر نیروی دریایی را دریافت کرد.افسر فرمانده ناو،ستوان برنت آبل،به دلیل قهرمانی فوق العاده و خدمات برجسته نشان صلیب نیروی دریایی را دریافت نمود.خدمه باکلی را با نیروی خودش به ایالات متحده بازگرداندند،جایی که او قبل از بازگشت به خدمت در اقیانوس اطلس تحت تعمیرات در بوستون قرار گرفت.نبرد اقیانوس اطلس پس از تسلیم آلمان یک سال بعد در ماه می ۱۹۴۵ به پایان رسید.در این نبرد تقریبا شش ساله،۷۸۱ یوبوت توسط متفقین غرق شدند و تلفات ملوانان آلمانی بین ۲۸۰۰۰ تا ۳۲۰۰۰ نفر تخمین زده شد.تلفات متفقین با از دست دادن بیش از ۲۷۰۰ کشتی تجاری و از دست دادن بیش از ۱۳۰۰۰۰ ملوان بسیار خیره کننده بود. مترجم SHAHDAD  استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منبع : https://www.nationalww2museum.org/war/articles/atlantic-battle-uss-buckley-german-u-66
  14. 1 پسندیده شده
    اینها را نیمه سنگین حساب کرده.در کلاس اف ۱۶ و میگ ۲۹ و.... برای مثال: رافال: وزن خالی مدل C آن ۹٬۵۰۰ کیلوگرم و وزن مدل M که ناونشین ۱۰٬۱۹۶ کیلوگرم است اما قادر است با حداکثر ۲۲٬۲۰۰ کیلوگرم وزن از زمین برخیزد. ------------------------------------------------- تایفون:وزن خالی ۱۱ تن قادر به برخاست با وزن ۲۳٫۵ تن است. اما: اف ۱۵: وزن خالی ۱۲هزار و ۷۰۰ کیلو قادر به برخواستن با وزن بیش از ۳۰ تن است. --------------------------------------------------- سوخو ۳۰ : وزن بالای ۱۷ تن با وزن برخواست بالای ۳۴ تن -------------------------------------------------- سوخو ۳۵ : وزن ۱۸ تن.وزن قابل برخواستن ۳۵ تن ------------------------------------------------- J15 : وزن ۱۷ تن و برخواست ۳۳ تن ------------------------------------------------- J 20 : وزن ۱۹ تن و قابل برخواست ۳۷ تن و........
  15. 1 پسندیده شده
    مشکل مدیریت و نظارت هست وگرنه چند تیکه پارچه زدن به این کلاخودها برای نما پیدا کردن و خارج شدن از شکل فلزی ساده فعلی کاری نداره ..یک دست کردن لباس ها و جلوگیری از رنگ و وارنگ لباس پوشیدن حداقل جلوی دوربین مگه چکار داره ؟ متاسفانه خیلی وقت هست که در انتخاب مدیریت چه در بعد نظامی و چه غیره شایسته سالاری و کار بلد بودن در اولویت اول قرار نداره
  16. 1 پسندیده شده
    خب ما باید دقیقا چی رو مبنا قرار بدیم،وقتی از 10 تا فیلم و عکسی که بیرون میاد 7تا از تجهیزاتشون ماله زمان ناصردین شاهه من بیام بگم نه اینا خوباشو نگه داشتن به فصلش بدن بیرون؟ ما 95درصد تحلیل هامون از همین عکسها و فیلماست دیگه شایدم باید مبنا رو رویاهامون قرار بدیم
  17. 1 پسندیده شده
    به قول این کانال های تلگرامی اگه عکسهارو سیاه و سفید کنی نمیتونی تشخیص بدی که این عکس برا الانه یا 40 سال پیش!
  18. 1 پسندیده شده
    بسم ا.. تصاویر اولیه از رزمایش ذوالفقار 1401
  19. 1 پسندیده شده
    چرا لباسها و کلاه ها انقدر نامرتب هستن؟ بیشتر شبیه نیروهای بسیج هستن تا نیروی دوره دیده
  20. 1 پسندیده شده
    Antonov AN - 225 Mriya مرحوم مغفور ، بزرگ خاندان
  21. 1 پسندیده شده
    Tupolev Tu-154B-2 Careless three-engined, medium-range, narrow-body airliner
  22. 1 پسندیده شده
    ایران – رژیم عبری ، هماوردی استراتژیک در آسیای جنوب غربی مدتهاست که سئوالی با ماهیت استراتژیک ، ذهن تحلیلگران نظامی حوزه جنگ داخلی سوریه را به خود مشغول نموده که چرا جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت ، علیرغم حملات پی در پی اسراییل به دپوهای تسلیحاتی ، کاروان های نظامی و مواضع واحدهای محور مقاومت در سوریه ، عکس العملی در خور و متقابل از خود نشان نمی دهد . برخی این عدم پاسخ را در حوزه سخت افزاری و نظامی جستجو می کنند ، اما تحلیل های مبتنی بر عدم پاسخ مستقیم و فوری نظامی ایران به حملات اسراییل در سوریه ، فقط بخشی از بازی طراحی شده از سوی جمهوری اسلامی ایران در سوریه بشمارمی رود . در واقع ، ماجرای جمهوری اسلامی ایران و اسراییل در صحنه نبرد سوریه ، فقط بخش بسیار کوچکی از صحنه شطرنج منطقه ای این دو در جنوب غربی آسیا بشمارمی آید . با توجه به این امر ، می بایست ماهیت تقابل این دو را در سطوحی با اهمیت بالاتر نسبت به درگیری سخت افزاری مورد بررسی قرار داد . در این خصوص ، ماجرای مورد بحث را می توان در در قدم نخست ، بر اساس تقابل میان ایران و اسراییل برای شکل دهی به یک نظام منطقه ای جدید در جنوب غرب آسیا ( خاورمیانه ) مورد تحلیل قرار داد . در حوزه دانش ژئوپلیتیک ، مفهوم منطقه ، بنا بر تعریف کانتوری و اشپیگل ، دربرگیرنده تعدادی از کشورهاست که بلحاظ جغرافیایی به هم نزدیک هستند و در حوزه سیاست خارجی ، کنش و واکنشی میان آنها برقرار است . به اعتقاد این دسته از اندیشمندان ، یک منطقه ژئوپلیتک ، سه شاخصه بسیار مهم استثنایی بودن ، وجود کنش و واکنش متقابل و انباشت منابع را از خود نشان می دهد . با این وصف ، هر منطقه ژئوپلیتیک ، می بایست از یک نظام منطقه ای ( چهارچوبی برای تبیین رقابتها ، همکاری ها و تضادها ) برخوردار باشد . این نظام منطقه ای ، با عواملی نظیر موقعیت خاص جغرافیایی ، عوامل مختلف سیاسی ، ایدئولوژیکی و امنیتی ، پیوند های تاریخی ، قومی و زبانی قابل شناسایی و تحلیل است که در آن ، هر واحد سیاسی تلاش می کند تا با متمرکز کردن تمامی منابع خود ، این نظام معین را به محیطی مطلوب برای تامین منافع ملی خود در سه سطح کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ، تبدیل نماید . در این ارتباط ، می توان به این مساله اشاره نمود که ساختار سازمانی این نظام منطقه ای ، از دو بخش برونی و درونی برخوردار است که اولی ، به ماهیت ارتباط آن با نظام مسلط تر و دومی که در خصوص ایران و اسراییل مصداق بیشتری دارد ، به ساختار روابط درون منطقه ای مرتبط می گردد . درواقع ، ساختار روابط درون منطقه ای ، الگویی است که ارتباط بین بخش مرکزی و پیرامونی را تبیین می نماید . باتوجه به این مساله ، ماهیت اصلی منازعه میان اسراییل و جمهوری اسلامی ایران بویژه در جنگ داخلی سوریه ، جدا از تضادهای آشکار ایدئولوژیکی و مساله فلسطین ، به ماهیت روابط میان بازیگران مرکزی و پیرامونی این دو بازمی گردد، که درآن بازیگر مرکزی سعی خواهد کرد تا جایگاه مرکزی خود را حفظ و بازیگر پیرامونی نیز با بسیج همه منابع و تلاشهای خود ، بدنبال آن است که جایگاه خود را در معادله این نظام منطقه ای ارتقاء ببخشد . در تعریف استاندارد ، بازیگر مرکزی یک نظام منطقه ای ، مرکز ثقل سیاست منطقه مزبور را شکل میدهد و با توجه به وجود زمینه های مشترک می تواند یک الگوی مشخص سیاسی را ایجاد و پایه قدرت منطقه ای خود را بر آن ایجاد نموده و مستمرا" آن را تقویت نماید . اما بازیگر پیرامونی بدلیل برخورداری از متغیرهای خاص سیاسی ، جغرافیایی ، امنیتی ، اقتصادی و اجتماعی و ایئولوژیکی در چهارچوب ایجاد شده توسط بازیگر مرکزی نمی گنجد ، به همین دلیل همواره بعنوان یک عنصر نامتجانس شناخته میشود . بدین ترتیب ، کنش و واکنش میان جمهوری اسلامی ایران و اسراییل در چهار دهه اخیر را می توان در کنار تضادهای ایدئولوژیکی ، به نوعی رقابت برای حفظ جایگاه بازیگر مرکزی ( جمهوری اسلامی ایران ) و بازیگر پیرامونی ( اسراییل ) نیز تحلیل نمود . رژیم عبری ، بدلیل موقعیت خاص ژئوپلیتیکی ، محدودیت منابع طبیعی ، شرایط دموگرافیک پیش بینی شده ، عدم توازن جمعیتی با کشورهای همجوار و چالشها و مشکلات عدیده داخلی در حوزه های مختلف ، در جغرافیای نظام منطقه ای آسیای جنوب غربی ، یک بازیگر پیرامونی بحساب می آید که با تنها بدلیل حمایتهای بی بدیل و غیر قابل چشم پوشی ایالات متحده و همچنین وجود برتری فناورانه بخصوص در حوزه محصولات نظامی بیش از 60 سال است که به حیات خود ادامه میدهد . این مساله باعث شده تا عنصر ارتش به یک عامل مسلط در مرکز تلاش های رژیم عبری برای ارتقاء جایگاه پیرامونی خود به بازیگر مرکزی تبدیل گردد . به همین دلیل ، دکترین نظامی اسراییل از آغاز ( 1948 ) تا کنون بر 6 اصل 1- ایجاد ، حفظ و توسعه برتری کیفی در برابر برتری کمی حریف ، 2- اصل وحدت کشورهای اسلامی منطقه بر علیه موجودیت این رژیم ، 3- اصل توسعه مستمر یک سازمان مسلح فعال ، حرفه ای و کوچک ، 4- اصل اجرای حملات بازدارنده و پیشگیرانه ، 5- اصل انتقال عملیات رزمی به سرزمین دشمن و در نهایت 6- اصل جنگ کوتاه مدت و خودداری از ورود به درگیری های طولانی و فرسایشی استوار گشته است . بطور خلاصه ، استراتژی اسراییل برای موفقیت در نبرد بر سر تصاحب جایگاه بازیگر مرکزی در نظام منطقه ای آسیای جنوب غربی ، بر روی ایجاد یک چتر فناورانه در حوزه نظامی و استفاده از آن برای اجرای حملات پیشگیرانه سریع به منظور خنثی نمودن تلاشهای بازیگر محوری ( حضور جمهوری اسلامی ایران در سوریه ) و منتقل نمودن عملیات نظامی به سرزمین بازیگر مرکزی در بازه زمانی کوتاه قرار دارد . با توجه به این مساله و بطور طبیعی ، برای به حداقل رساندن اثرات این دکترین بر روند تلاش بازیگر مرکزی ( جمهوری اسلامی ایران ) جهت حفظ و ارتقاء موقعیت محوری موجود خود ، لازم است که بازیگر مرکزی نظام منطقه ای ،راهبرد هوشمندانه ای مبتنی بر اصول عملیات تاثیر محور را طراحی و به اجرا گذارد . در تعریف ، عملیات تاثیر محور ، بصورت مجموعه ای از اقدامات برای تغییر شکل رفتار و جهت دهی رفتار دشمن مورد تبیین قرار داد . در این تعریف ، رفتار دشمن ، نه تنها در حوزه نظامی ، بلکه سایر عرصه های رویارویی نظیر حوزه سیاسی ، امنیتی ، اقتصادی و فرهنگی را می بایست تحت تاثیر اقدامات خودی قرارگیرد . در این نوع عملیات ، شکل و ماهیت کاربرد نیروهای نظامی ، غالبا" همگام با اقدامات سیاسی و دیپلماتیک به منظور شکل دهی به رفتار بازیگران حاضر در صحنه بواسطه اقدامات مستقیم یا غیر مستقیم صورت می پذیرد . در این خصوص ، پس از آغاز جنگ داخلی در سوریه ، استراتژیستهای ارشد جمهوری اسلامی ایران با توجه به حساسیت وضعیت سوریه بدلیل همجواری با اسراییل ، بتدریج یک شبکه بسیار قوی از حامیان خود را در سوریه و منطقه پایه گذاری نموده ، تا جایی که با دعوت دمشق از مستشاران ایران برای اعزام به سوریه ، نوعی هراس راهبردی برای رژیم عبری ایجاد گردید . این هراس تا عمق استخوان کارشناسان امنیتی اسراییل نفوذ نمود، بطوریکه بن کاسپیت تحلیلگر ارشد اسراییلی در روزنامه معاریو نوشت که : "نتیجه نبرد اسرائیل علیه قاسم سلیمانی متناقض است. از جنبه تاکتیکی، اسرائیل با موفقیت مانع تلاش ایران برای دستاوردهای محلی می شود. اما از جنبه راهبردی، ایران محوری ایجاد کرده است که از تهران شروع می شود تا به بیروت منتهی می گردد و به بلندی های جولان نیز شعبه می زند ، فاصله ایرانی ها تا مرز ما 80 کیلومتر نیست. حتی بعید است 80 متر باشد. محور شیعی در حال بستن مرزهای ماست. این یک واقعیت ناراحت کننده و پیچیده و تهدید کننده است." بنابراین می توان چنین تحلیل نمود که حملات متناوب اسراییل به اهداف مشخصی در خاک سوریه ، یک نشانه واضح از افزایش حس خطر برای اسراییل بشمار می رود . کارشناسان عبری براین باورند که ایران بطور دقیق در حال پیاده سازی پلان جامع خود در سوریه ، براساس تجربه موفق سالهای ابتدایی دهه هشتاد میلادی در جنوب لبنان و تشکیل حزب ا.... است ، کابوسی که گرچه درسالهای اولیه چندان جدی گرفته نشد ولی سرانجام در تابستان سال 2006 گریبانگیر رژیم عبری گردید و تا کنون این کابوس به شکل مرتب در حال گسترش است . با توجه به این موارد ، عدم واکنش هیستریک جمهوری اسلامی ایران به حملات اسراییل در دو حالت مشخص قابل تحلیل هست : 1- توانایی پاسخ دهی ( به هردلیل نظامی، سیاسی ، امنیتی ) وجود ندارد . 2- پلان طراحی شده برای سوریه و هزینه ای که بلحاظ مالی و انسانی و تجهیزاتی در سوریه پرداخت شده و میشود ، به گونه ای است که نیازمند وجود استانه تحمل بیشتری از سوی محور مقاومت خواهد بود . چرا که براساس یک اصل قدیمی ، در یک دعوا ، عصبانیت یک طرف ( واکنش هیستریک و عصبی بدون منطق ) کمکی به برتری در برابر یک حریف قدرتمند تر نمی کند و تنها مزیت آن ، کاهش قدرت عکس العمل متناسب خواهد بود ، بنابراین ، محور مقاومت و در راس آن ، جمهوری اسلامی ایران با هوشمندی هر چه تمام تر ، با اتخاذ یک راهبرد هوشمندانه که درآن میان اقدامات و تاثیرات رابطه علّی برقرار شده و هدف ، تمرکز بر تاثیر مطلوب راهبرد اتخاذی بوده ، دشمن بعنوان یک سیستم تعریف میشود و با توجه به ملاحضات زمانی صریح و روشن ، ساز وکار مقابله بعداز ارزیابی دقیق طراحی می گردد ، سعی خواهد کرد تا مسیر خود را بسوی موفقیت ( ارتقاء جایگاه مرکزی در نظام منطقه ای ) هموار نماید . در مجموع ، در پیش گرفتن استراتژی فریب و نمایش ، بعنوان عناصرقدرت جمهوری اسلامی ایران در صحنه نبرد سوریه می بایست مورد توجه قرار گیرد . با توجه به تمامی مواردی که بطور خلاصه مطرح گردید ، آگاهی از شیوه تحلیل طرف متخاصم در این میان از اهمیت بسیار خاصی برخوردار خواهد بود . مجموع اندیشکده های امنیتی رژیم عبری ، سالهاست که بصورت منظم و مستمر ، فضای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران را پایش کرده و برون دادهای رسمی قابل توجهی را در این زمینه منتشر نموده اند ، در حالی که فضای داخلی رسانه ای در ایران ، عمدتا" رویکردهای خاصی را در حوزه شناخت دقیق از وضعیت نظامی – امنیتی رژیم عبری را در میان عموم دنبال می کند و این روند برای برخورد با استراتژی کلان اسراییل در برابر جمهوری اسلامی ایران کافی به نظر نمی رسد ، می بایست برای بهینه نمودن شناخت از ساختارهای مختلف این رژیم و مسیرهای وارد نمودن ضربات جراحی شده و دقیق ، طرحی نو در انداخت . متن پیش رو نیز آغازی برای بررسی روند وقایع از دید تحلیلگران نظامی – امنیتی رژیم عبری است تا برای شناخت فضای نبرد ، افقی با میدان دید کامل فراهم آید . جمهوری اسلامی ایران در آنسوی مرز اسراییل ، اسراییل ، فشار در سوریه در حوزه مفهومی تهدید استراتژیک ، گسترش حضور ایران در منطقه آسیای جنوب غربی وتوسعه توانایی های نظامی آن در خاک همسایگان اسراییل ( سوریه و لبنان ) موجب شده تا ارزیابی های صورت گرفته از روند فوق الذکر ، باعث گردد تا تصمیم گیرندگان و برنامه ریزان راهبردی اسراییل ، در سالهای اخیر ، توجه خاصی را به این موضوع داشته باشند . بدین معنی که جاه طلبی های ایران و قابلیتهای رو به گسترش آن ، پیامدهای راهبردی استراتژیک- نظامی افزون تری را متوجه اسراییل نموده و درصورت عدم بررسی عمیق ، میتواند نتایج خطرناکی را در سالهای آینده رقم زند . بنابراین ، با توجه به طیف متنوع و تشدید شده تهدیدات ، از تمرکز تلاشهای این کشور برای ایجاد یک جبهه نیرومند نظامی علیه اسراییل ( محور مقاومت . م ) از سوریه و لبنان تا برنامه ریزی های متمرکز در عراق و در عین حال ، توجه جدی به تقویت حماس ( در باریکه غزه ) و همچنین در طولانی مدت ، سرمایه گذاری برای دستیابی به جنگ افزار هسته ای ( ادعای نویسنده متن . م ) موجب شده است تا توازن موجود میان این دو بازیگر منطقه ای ، بسرعت دچار دگرگونی شود . به همین دلیل شناخت روند در پیش گرفته شده توسط ایران ، باعث گردیده تا توجه کارشناسان و تحلیل گران اسراییلی ، بیش از گذشته ، بدان جلب گردد . به همین دلیل ، تحرک بی سابقه ایران در پازل منطقه ای ، اسراییل را بر آن داشته که حتی با قبول خطر یک مخاصمه فراگیر، با کاربرد زور ، تلاشهای صورت گرفته از سوی ایران را خنثی نماید. بدین ترتیب ، تمرکز استراتژی اسراییل در چند سال گذشته ، برروی خنثی سازی برنامه های نظامی ایران در سوریه قرار گرفته ، با این وصف ، ماهیت پویا و دینامیک استراتژی ایران و اقدامات متقابل اسراییل باعث شده تا بتدریج، رویارویی ها جنبه نظامی بخود بگیرد و این مساله ممکن است در آینده نه چندان دور ، پتانسیلی را برای برخورد مستقیم ایجاد نماید . این وضعیت درحالی بسرعت پتانسیل شعله ور شدن یک درگیری را پیدا می کند که اسراییل از سالهای گذشته ، بازدارندگی قابل توجهی را فراهم نموده ( منظور به احتمال زیاد قابلیتهای هسته ای اسراییل باید باشد . م ) و روسیه نیز بشدت در تلاش است تا طرفین را به خویشتنداری فراخواند . این مساله ، با تشدید تنش ها میان ایران و ایالات متحده در دو حوزه هسته ای و منطقه ای می تواند با سرعت افزونتری بسوی برخورد سخت افزاری مستقیم پیش رود . اما از آنجایی که ایالات متحده از گزینه های خاص خود برای خنثی سازی تلاشهای ایران برخوردار است ، این احتمال وجود خواهد داشت که رویارویی ایران و اسراییل در سوریه ، ماهیت متفاوتی بخود گیرد . طراحی ایران در سوریه : بدنبال وقوع سلسله اتفاقاتی که در سال 2010 میلادی در مجموعه کشورهای عرب ( خاورمیانه و شمال آفریقا ) بوقوع پیوست ، جمهوری اسلامی ایران درصدد برآمد تا از خلاء بوجود آمده در ساختار سیاسی این کشور ، استفاده نموده و این روند ، در قالب یک پروژه راهبردی بلند مدت با هدف تقویت شبکه قدرت خود در این حوزه ، آغاز گردید . این مساله تا سال 2015 و شروع فرآیند برنامه جامع اقدام مشترک ( برجام / JCOPA/ توافق هسته ای ) ادامه پیدا نمود ، تا جایی که برخی تحلیلگران براین اعتقادند که پویایی این کشور در جنگ علیه دولت اسلامی ( داعش ) و بسط فرآیند نفوذ مستقیم در کشورهایی نظیر سوریه و عراق و ایجاد شبکه قدرت از سال 2016 با شدت افزون تری پیگیری میشود . بدین ترتیب ، ایران در این بازه زمانی ، تلاش می نمود تا براساس یک پیش زمینه تاریخی ، قدرت خود را در سرزمین تاریخی شام ، بین النهرین بسمت سواحل مدیترانه ( منطقه ای که امروز به شناسه کریدور زمینی یا پل زمینی شناخته می شود ) با فراغ بال بیشتری گسترش دهد . این تلاش ها ، عمدتا" و در درجه نخست ، مبتنی بر 1- حضور فعال در گستره زمینی ، 2- تاثیر گذاری بر ساختارهای ضعیف حاکمیتی در عراق ، سوریه و لبنان ، 3- ایجاد زیرساختهای نظامی و واحدهای نظامی در مقیاس قابل ملاحضه در قالب عناصر رزمی نیابتی که می بایست به طرفداری از تهران ، جنگهای منطقه ای را دنبال نموده و با استفاده از اهرم های اقتصادی ، بتدریج قدرت ایران را در این منطقه تثبیت کند ، قابل تعریف است . در واقع ، علاقه تهران برای دنبال نمودن جاه طلبی های برنامه ریزی شده ، تمایل این کشور برای ایجاد یک عمق استراتژیک (strategic depth) در حوزه ژئواستراتژیک آسیای جنوب غربی به منظور خنثی سازی تلاش های ایالات متحده برای تضعیف و سرنگونی حاکمیت قابل تفسیر است . با توجه به این مساله ، سوریه جنگ زده ، یک حلقه بسیار مهم و راهبردی در برنامه بلند مدت ایران بشمار می رود تا به صورت دائمی ، یک بزرگراه در دسترس به سواحل مدیترانه و از آن مهمتر ، ایجاد یک ارتباط مستمر لجستیکی با حزب ا... لبنان ( مهمترین و قدرتمندترین اهرم ایران در مرزهای اسراییل ) فراهم گردد . مقامات ارشد ایران ، با یاد آوری مستمر این مساله که حکومت بشار اسد ، بقای خود را مدیون تلاش های تهران است ، در طولانی مدت هدفگذاری دقیقی برای ادغام هر چه بیشتر حاکمیت سوریه بعنوان یک شریک فرعی در سر دارد . این امر در حوزه هایی نظیر سیاست داخلی ، اقتصادی ، بخصوص مزیت احتمالی دسترسی به قراردادهای بازسازی و همچنین منابع طبیعی این کشور و در نهایت بلحاظ نظامی ، از اهمیت بسزایی برای مقامات تهران برخوردار به نظر می رسد . با این اوصاف ، نقطه عطف طراحی راهبردی ایران در سوریه از اوایل سال 2016 میلادی آغازشد ، بویژه پس از اینکه ارتش سوریه و متحدین آن ، نبرد حلب را با موفقیت بسود خود خاتمه دادند . این عملیات که به شکل خاص توسط شاخه "قدس" سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و به مرحله اجرا درآمد ، درواقع ، نقطه آغازی برای تبدیل سوریه به یک جبهه قدرتمند نظامی در برابر اسراییل محسوب می شد . درآن زمان ، نهادهای اطلاعاتی اسراییل ، ارزیابی های مشخصی را در خصوص اهداف پیدا و پنهان سپاه قدس به فرماندهی قاسم سلیمانی ( سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی . م ) در حوزه تلاش برای توسعه و استقرار دائمی در سوریه و ایجاد قابلیتهای نظامی ارائه نمودند که خلاصه این تحلیل ها شامل موارد ذیل می گردید : - ایجاد نیروی زمینی قابل ملاحضه بلحاظ سازمانی - ایجاد بسترهای ضروری برای استقرار هواگردهای بدون سرنشین در پایگاه های هوایی سوریه - استقرار سامانه های تهاجمی دریایی در دو بندر اصلی نیروی دریایی ارتش سوریه ( لاذقیه و طرطوس ) - انتقال هزاران فروند راکت و موشک به سوریه - انتقال مقادیر انبوهی از مهمات به زاغه های مشخص شده در خاک سوریه - انتقال سامانه های دفاع هوایی زمین پایه بومی وهمچنین انتقال کارخانه های تولید مهمات به سوریه که در خصوص مورد دوم ، این مساله تا حدودی با زیرساختهای قبلی ارتش سوریه ادغام شده است . - انتقال و استقرار بیشتر از یکصد هزار نیروی شبه نظامی از جمله ، ایجاد یک نیروی مشابه حزب ا... در مرزهای این کشور با اسراییل - ایجاد بسترهای کسب اطلاعات درست مقابل ارتش اسراییل - ایجاد زیرساختهای رزمی در جنوب سوریه و همجوار با مرزهای اسراییل برای ایران ، مجموعه قابلیتهای ایجاد شده در سوریه ، می بایست به خط مقدم جبهه در جنوب لبنان که سالها پیش ازاین ، حزب ا... در آن متولد و در یک بازه زمانی 30ساله ، زرادخانه ای عظیم و غیر قابل تصور ( شامل 130 هزار فروند موشک بنا بر برآوردهای اطلاعاتی سازمان های امنیتی اسراییل ) برای آن فراهم گردید ، پیوسته تا یک جبهه واحد تشکیل گردد . علاوه براین ، ایران در تلاش است تا با حداکثر امکانات موجود به نیروهای نیابتی خود کمک کندتا با ایجاد شبکه ای از تونلها ، زمینه را برای استفاده از آنها در زمان جنگ و نفوذ بدون خطر به داخل اسراییل ، فراهم نماید . این وظیفه ، عمدتا" بردوش حزب ا... بعنوان بخشی مهم از مجموعه بازیگران حال حاضر در سوریه که برای ادامه حیات حکومت اسد می جنگند ، قرار گرفته است . این وضعیت ، آنچنان از اهمیت زیادی برخوردار بود که برنامه نظامی ارتش اسراییل (IDF) به جای تکیه بر سناریوهای قبلی خود ، شامل جنگ سوم لبنان ( تابستان 2006 ) یا نبردهای 1982 ، بتدریج بر سناریونویسی برای ایجاد یک جبهه شمالی که درآن تمامی واحدهای ارتش با یک جبهه گسترده از سوریه تا لبنان که مملوء از پرتاب کننده های موشک و عناصر نظامی نیابتی ، روبرو خواهند شد ، متمرکز شده اند . به اعتقاداین برنامه ریزان ، ایجاد وگسترش چنین جبهه ای می تواند براحتی اسراییل را دچار چالش جدی نماید . علاوه براین ، مقامات ارشد امنیتی اسراییل براین باورند که چشم انداز حضور بلند مدت ایران در سوریه میتواند تاثیرات مخربی را بر کشورهای همجوار ، بویژه اردن که ثبات درآن برای اسراییل بسیار پراهمیت است ،برجای گذارد . شایان ذکر است که خط مقدم ایران در جنوب لبنان ، شامل تعداد محدودی نیروی شبه نظامی و حجم عظیمی از راکتهای کوتاهبرد را می توان با جاه طلبی های هسته ای تهران مرتبط دانست. درواقع ، این دو به گونه ای طراحی شدند که بصورت متقابل ، یکدیگررا تقویت نمایند . درواقع ، زرادخانه موشکی حزب ا... ، سپری است تا از حمله احتمالی اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران جلوگیری بعمل آورد که شباهت زیادی به مدل کره شمالی ( نشانه گیری هزاران موشک بسوی سئول برای ایجاد بازدارندگی ) را نشان میدهد . در حالی که متقابلا ، قابلیتهای هسته ای ایران ( پس از رسیدن تهران به بمب ) میتواند بعنوان یک چتر استراتژیک، همه نیروهای نیابتی و بازیگران تحت هژمونی ایران را زیر پوشش خود قرار دهد . پروژه دقیق (precision project) : بخش مهمی از راهبرد ایران که در سطور قبل مورد بررسی قرار گرفت ، متمرکز کردن همه تلاشها برای ارتقاء قابلیتهای حزب ا... از طریق طراحی و اجرای برنامه دقیق (precision project) مدت می بایست تحقق یابد . این تلاش ها به شکل خاص با تبدیل بخش مهمی از زردادخانه موشکهای قدیمی میانبرد این گروه به موشکهای برد بلند هوشمند با دقت بالا که به سامانه های هدایت کننده مجهز خواهد شد ، قرار است صورت پذیرد ( در این میان ،بیشتر از 100 هزار تیر موشک کوتاهبرد حزب ا.. شامل موشکهای کاتیوشا و گراد از این برنامه مستثنی هستند ) . براساس ارزیابی های اطلاعاتی اسراییل ، هدف از این پروژه ، تسلیح حزب ا... در کوتاه مدت به حداقل 1000 موشک میانبرد و برد بلند با خطای دایره ای (CEP ) ده متر (10 متر ) خواهد بود . مجموعه این ارزیابی ها نشان میدهد که تهران درصدد است تا به منظور کاهش خطر پذیری حمل موشکهای مونتاژ شده در کاروان هایی که نسبت به حملات هوایی آسیب پذیر هستند ، نخست امکان تولید صنعتی را در تاسیسات مخفی ( در خاک سوریه و لبنان ) فراهم نموده و پس از آن ، با فراغ بال بیشتری ، انها را به نیروی به کاربرنده ، تحویل دهد . از دید فنی ، میتوان این پروژه را با با هدف مسلح سازی حزب ا... به نسخه های هدایت شونده زلزال-2 ( مجهز شده به سامانه هدایت GPS با برد 200 کیلومتر و سرجنگی 600 کیلوگرمی ) و فاتح-110 ( گونه بهبود یافته زلزال مجهزبه سامانه های ناوبری داخلی و افزایش دقت دایره ای آن در مقایسه با دقت قبلی 500-1000 متری ) منطبق دانست . این موشکها به افزونه های (KIT) که اندازه آنها کوچکتر از یک چمدان مسافری کوچک بوده و احتمالا به سامانه های هدایت ماهواره ای GPS/ GLONASS برای بهبود روند هدایت و پایش زیرسیستم ها ، مجهز است . مضاف براین ، شمار زیادی از راکتهای ام-302 که خارج از برنامه دقیق هستند نیز بهبود و ارتقاء یافته اند و با این برنامه ، می توان آنها را در قالب موشکهای دقیق خانواده "رعد" ( Raad / ( thunder طبقه بندی نمود . از اواسط سال 2017 ، ایران در سه نوبت متوالی ، قابلیت آتش موشکی خود را با هدف قرار دادن موقعیت استقرار عناصر دولت اسلامی (داعش . م ) به نمایش گذاشت ، در حالی که این موشکها برای رسیدن به هدف خود ، صدها کیلومتر برفراز آسمان کردستان عراق و سوریه ، به پرواز درآمده بودند . درهمان زمان ،برآوردها نشان میداد که ایران از موشکهای جدید خود ، شامل ذوالفقار ( نوع بهبود یافته فاتح-100 با 700 کیلومتر برد ) ، قیام ( نمونه بهبود یافته خانواده شهاب با بردی درحدود 800 -750 کیلومتر ) و فاتح-110 بی ( با برد 300 کیلومتر) استفاده نموده است . نخستین شلیک در ژوئن 2017 با مشکلات قابل توجهی روبرو شد ، در حالی که شلیکهای صورت گرفته در سپتامبر واکتبر 2018 به شکلی انجام پذیرفت که درجریان آن ، تعدادی از موشکهای مورد استفاده دورتر از اهداف خود به زمین اصابت کردند که به احتمال زیاد ، این مساله به مشکلات ایرانی ها در حوزه کنترل کیفیت پس ازتولید برمی گردد ، در حالی که بقیه موشکها ، اهداف مورد نظر را با دقت بسیار بالایی مورد اصابت قرار دادند . درکنار موشکهای بالستیک ،ایرانی ها پتانسیل رو به گسترش خود در زمینه طراحی و تولید پرنده های بدون سرنشین برد بلند را با تحویل آنها به حزب ا... و شبه نظامیان یمنی که ازآنها پشتیبانی می کنند، بخوبی به نمایش گذاشتند . این مساله با هدف قرار گرفتن زیرساختهای نفتی سعودی ، فرودگاه بین المللی ابوظبی و مقامات ارشد یمنی ( شامل فرمانده اطلاعات ارتش یمن ) بسرعت جنبه های پنهان برنامه پهپادی ایران را تا حدودی آشکار نمود . این مساله ، با توجه به انتشار اخباری مبنی بر حضور مشاوران نظامی حزب ا... در یمن و کاربرد گسترده پهپادهای این گروه در سوریه ، تهدید بسیار جدیدی را علیه اسراییل پدید آورده بود . از دید اسراییل ، " برنامه دقیق (precision project)" ایران ، شاید خطرناکترین مولفه طراحی شده ای باشد که قرار است شکل نهایی آن در سوریه به منصه ظهور برسد . اکثریت تحلیلگران امنیتی ، براین باورند که به رغم قدرت نظامی فراهم شده ، اسراییل کشوری کوچک و آسیب پذیر است که مراکز مهم جمعیتی ، زیرساختهای نظامی و اقتصادی آن در منطقه ای به عرض 20 کیلومتر و درازای 80 تا 100 کیلومتر پراکنده شده ، درنتیجه ، مسلح شدن حزب ا... به تعداد نسبتا" بالایی از موشکهای بادقت بالا ، موجب میشود تا این گروه پتانسیل اولیه هدف قرار دادن مولفه هایی که برای امنیت اسراییل حیاتی بوده و همچنین توانایی آن در ادامه بقاء در یک جنگ فرسایشی را فراهم می آورد ، در اختیار خواهد گرفت واین به احتمال زیاد ، هزینه سنگینی را بر اسراییل تحمیل خواهد نمود . درآنسوی جبهه ، حزب ا... نیز نیت اصلی خود برای هدف قراردادن زیرساختهای استراتژیک اسراییل را با موشکهای موجود خود ، پنهان نمیکند . رهبر این گروه ،سیدحسن نصرا... در سخنرانی ها و همچنین یک ویدئوی منتشر شده در دسامبر2018 ، بصورت ضمنی ، بدین نکته اشاره می کند که مجموعه ای از اهداف ، شامل پایگاه های هوایی ، راکتور هسته ای دیمونا ، مقر وزارت دفاع ، مقر ستاد ارتش در تل آویو ، فرودگه بن گورین ، تاسیسات بندری حیفا ، تاسیسات نمک زدایی در سواحل مدیترانه ، تاسیسات پتروشیمی ، نیروگاه های برق و ... برای اقدام مقابل ثبت و هدف گیری شده است . فشار متقابل اسراییل : با توجه به رویه تهاجمی ایران در سوریه ، اسراییل به شکل طبیعی از آغاز بحران در این منطقه ، سعی نموده تا با گسترش خطوط قرمز ، نقش خود را در بیش از گذشته در روند تحولات به نمایش گذارد . در این حوزه ، خطوط قرمز اسراییل در ابتدای جنگ داخلی در سوریه را میتوان در موارد مشخصی نظیر انتقال تسلیحات راهبردی ( و یا به اصطلاح "تغییر دهنده بازی " / game changing ) به حزب ا... بواسطه شرایط خاص سوریه ، گسترش تهدید علیه اسراییل در امتداد مرز میان سوریه و اسراییل و همچنین جلوگیری از ایجاد محدودیت برای اجرای عملیات رزمی ، بخصوص برای نیروی هوایی برشمرد . با توجه به این مساله ، تمرکز اصلی اسراییل درآغاز ، برروی تحرکات عناصر حزب ا.. قرارداشت . اما هنگامی که ایران شروع به آغاز اجرای برنامه های بلندپروازانه خود در سوریه نمود و ازسال 2016 ، برشدت فعالیت های خود افزود ، این روند برای اسراییل گران آمد ، بدین معنی که توسعه فعالیتها و روند استقرار نظامی ایران در بخشهای گسترده ای از سوریه ، موجب میشد تا در بلند مدت ، امنیت اسراییل ، بصورت قابل توجهی مورد تهدید قرار گیرد . این در حالی بود که مقامات ارشد تهران ، در کنار دنبال نمودن استراتژی سرکوب داعش ، به شکل موازی آنچه که برنامه " precision project " نامیده میشد و ماهیتی کاملا نظامی و راهبردی را به نمایش می گذاشت ، دنبال می نمود . سپهبد گادی آیزنکوت دراوایل سال 2017 ، سپهبد گادی آیزنکوت (Lt. Gen. Gadi Eisenkot) که در آن زمان رییس ستاد ارتش اسراییل بشمارمی رفت ، پس از تایید کابینه وقت اسراییل ، کارزار هدفمندی را به منظور مقابله و خنثی سازی با شطرنج پیچیده ایرانی ها در سوریه و وادار نمودن ایران به خارج نمودن عناصر نظامی اش از سوریه در پیش گرفت. آیزنکوت در جریان پرسش و پاسخ محرمانه ای که تنها بخشهایی از آن منتشر شده ، براین استدلال قرار داشت که اسراییل می بایست با تمامی توان (شامل تمامی مزیتهای اطلاعاتی وعملیاتی ) طرح های دشمن خطرناک و قدرتمند حاضر در سوریه ( جمهوری اسلامی ایران . م ) شناسایی و با آن مقابله نماید ، چرا که در صورت عدم توجه به این مساله ، این امکان وجود خواهد داشت که در آینده ، شرایط برای مقابله بسیار سخت تر از امروز گردد . کارشناسان امنیتی براین باورند که استدلال آیزنکوت را میتوان ناشی از تجربه قبلی در خصوص در پیش گرفتن موضع انفعالی در قبال حزب ا.. لبنان در یک بازه زمانی ده ساله ( 1990 تا 2000 ) دانست . همین امر موجب شد تا به استناد اطلاعات منتشر شده توسط منابع معتبر دفاعی ، ارتش اسراییل در بازه زمانی یکساله ( 2018-2017 ) صدها حمله هوایی را بر علیه نقاط استقراری واحدهای ایرانی و همپیمانانش اجرا نماید . این مساله آنچنان برای اسراییل به صورت یک مساله حیاتی درآمده بود که آیزنکوت در مصاحبه ای با نیویورک تایمز اعتراف نمود که نیروی هوایی اسراییل تنها در سال 2018 ،نزدیک به 2000 تن بمب در این حملات بکار برده است . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، تلاش های IDF را می توان در قالب یک مفهوم عملیاتی جدید وبصورت "کارزاری میان یک جنگ / جنگی میان یک جنگ ( campaigns between the wars) " که در عبری با شناسه "mabam" نیز شناخته میشود ، به تصویر کشید . این مفهوم را به شکل خاص میتوان بر پایه این ایده که می بایست توانایی های مرگبار نیروی متخاصم را قبل اینکه دریک جنگ محتمل درآینده ، موجبات محدودیت رزمی برای IDF را فراهم آورد ، نابود نمود و یا در حداقل وضعیت ، کاهش داد ، دانست . اما این نابودی یا کاهش قابلیتهای مرگبار رزمی می بایست به گونه ای اعمال شود که در عین نمایش عزم اسراییل برای مقابله ، بازدارندگی آن را نیز به منصه ظهور رسانده و کارایی علمیاتی دشمن را در چهارچوب زمانی مشخصی به تاخیر انداخته و از گسترش و تقویت آن جلوگیری بعمل آورد . به همین سبب ، رفتار اسراییل از آغاز جنگ داخلی در سوریه را با هدف مدیریت شکاف میان جاه طلبی های نیروی متخاصم ، در عین عدم تمایل آن برای ورود به یک درگیری مستقیم مسلحانه می توان مورد تبیین قرار داد . بدین سان ، اثر بخشی ایده استفاده از مفهوم mabam بر علیه ایران درسوریه را می توان مبتنی بر عناصر ذیل دانست : 1-شناسایی صحیح و اولویت بندی طیف متنوع تهدیدات که در گستره زمینی سوریه بعنوان اهداف ارزشمند ، پراکنده شده اند . این اهداف ، نه تنها شامل عناصر نیابتی ، بلکه شامل عناصر نظامی ایرانی نیز می شود . 2- دستیابی به اطلاعات جاسوسی به روز با وضوح بالا 3- ایجاد امکان برای اجرای حملات ضربتی دقیق با حداقل تلفات جانبی برای IDF 4- ایجاد فضا و مشروعیت سیاسی برای دنبال نمودن این کارزار 5- ارزیابی دقیق از رفتار دشمن ، بررسی روند منطقی حرکات آن به منظور برنامه ریزی باهدف اجرای کامل استراتژی جنگی میان جنگ دیگر (campaign between the wars) تا نیت اصلی ، یعنی احتراز از وقوع یک جنگ دیگر به حریف منتقل شود ، ضمن اینکه ارزیابی دقیق به معنای دنبال نمودن روند شناسایی پتانسیل های بالقوه دشمن نیز خواهد بود . 6- استمرار روند طراحی شده و همزمان بسط تجارب بدست آمده و اعمال آن در آینده 7- ارسال پیام های مستمر به نیروی متخاصم به منظور القای وجود آمادگی روانی و فنی برای نیل به اهداف طراحی شده کارزار تا زمانی که لازم باشد . درواقع ، رویکرد mabam اسراییل در سوریه ، شامل یکسری کارزار اطلاعاتی محاسبه شده است ، بدین صورت که برخی مواقع ، هویت واقعی موقعیتهای مورد نظر ، قبل از حمله بواسطه رسانه های مختلف ،افشاء شده تا مسئولیت هرگونه تلفات جانبی و ایجاد فشار روانی و رسانه ای از سوی طرف مقابل به کمترین حد خود تتزل یابد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............ 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9 
  23. 1 پسندیده شده
    سلام والله جواب سوال های شما رو من نباید بدم این جواب ها رو باید فرمانده ای ناتو اگر عزم ایران کردند باید جواب بده من تایپیک جنگ اول خلیج فارس رو تو همون مقدمه گذاشتم،ناتو تو همین جنگ بر علیه عراق که تقریبا میشه گفت 1/4 ایرانه مساحتش از 1800 جنگنده استفاده کرد سوال اخری شما اینه که ما باید با روشی بیایم و ضربه محلکی به حریف بزنیم و جنگ رو تمام کنیم میشه در این مورد میشه بیشتر توضیح بدید؟ چه روشی رو برعلیه آمریکا و ناتو میشه باید به کار برد که که اونا رو از جنگ منصرف کرد؟؟ من روش هایی که به ذهنم میرسید رو گفتم خوشحال میشم شما و سایر بزگواران در این مورد نظرات مفید خودشون رو بگید من نگفتم همه کشورهای ناتو یعنی همه 29 تاش حضور پیدا میکنند گفتم تعدادی از این کشورها علاوه بر کشورهای دیگری مثل بعضی از کشورهای عربی مثل عربستان،امارات وبحرین و... در این جنگ حتما شرکت میکنند.به تایپیک جنگ اول خلیج فارس که تو پست دومم گذاشتم توجه کنید و کشورهای شرکت کننده در جنگ با عراق رو حتما ببینید در مورد هزینه ها هم من نمیتونم نظر بدم در زمان جنگ مانند جنگ اول و دوم خلیج فارس،جنگ ویتنام،جنگ کوزووو و جنگ با معمر قذافی کشورها حتما دنبال تامین منابع اون هم خواهند بود بماند که فعلا آمریکا خوب داره عربستان رو میدوشه و عربستان و کشورهای عربی میتونه یک گزینه محتمل براشون باشه دلیل شرکت چین و روسیه برای ایران رو نمیفهمم مگه این کشورها در جنگ با عراق برای محافظت از عراق شرکت کردند؟ پهپادها رو خواستم وارد کنم ولی کارایی بالایی ندارند در مقابل اون 8 روش و اون تعداد جنگنده،تازه میخواستم هواپیماهای توربوپراپ رو هم به عنوان یک گزینه وارد کنم که متوجه شدم کارایی بالایی هم اینا ندارند
  24. 1 پسندیده شده
    در آستانه تغییر فرماندهی نیروی هوایی(با توجه به اتمام دوره 10 ساله)این تاپیک رو به فال نیک میگیریم. انشاءالله که مباحث و راهکارهای ارائه شده مفید باشه و مورد توجه قرار بگیرند. مقابله با توان هوایی آمریکا و ناتو رو باید به چند حوزه تقسیم کرد: -نیروی هوایی -پدافند هوایی زمین پایه و حتی دریاپایه -نیروی موشکی(کروز و بالستیک) -جنگ الکترونیک در زمینه نیروی هوایی در ابتدا نیروهای مسلح باید هدفشون رو از داشتن یک نیروی هوایی معین و مشخص کنند! یک نیروی هوایی با جنگنده های محدود مانند سوخو30 و میگ35 و با پایگاه های غیر حفاظت شده که در یک جنگ تمام عیار به سرعت از حالت عملیاتی خارج میشن! مشابه وضعیت نیروی هوایی کشور یمن در حمله ائتلاف عربی به این کشور. و یا یک نیروی هوایی مجهز و بروز شده به جنگ افزارهای جدید(وارداتی یا تولید داخل)و سازمان دهی شده برای یک جنگ ناهمتراز؟ اگر واقع گرایانه نگاه کنیم خرید جنگنده به دلیل تحریم های شورای امنیت ممکن نیست ,هرچند که حدود 2 سال باقی مونده که تحریم تسلیحاتی برداشته بشه اما قبل از اتمام این دوره شرایط تغییر کرده و دورنمای مثبتی هم دیده نمیشه. با اینحال در صورت تغییر وضعیت دنیا و شکل گیری مجدد بلوک های شرق غرب امکانش هست که کشورهایی مثل چین و روسیه تحریم ها رو نادیده بگیرند. اما اینها در حد یک سری آرزو مطرح هستند و نمیشه بهشون امیدوار بود و اتکاء کرد. از طرفی برای مقابله موثر با تهدیدات متنوع و پرتعداد به یک نیروی هوایی با کیفیت و کمیت بالا(در حد مثلا 500 جنگنده چند منظوره)نیاز هست که تامینش از راه خرید خارجی به دلایل متعدد تقریبا ناممکنه و البته تامینش هم خیلی هم زمان بره و در صورت تحقق, به کشور فروشنده وابستگی سیاسی ایجاد خواهد کرد!مثل عراق زمان رژیم بعث یا عربستان سعودی که بدون حمایت خارجی ماشین جنگی چنین کشورهایی از حرکت خواهد ایستاد! در زمان فعلی به نظر صنایع دفاعی ایران توان تولید جنگنده تایگر با عنوان صاعقه رو داراست.حالا بگذریم که پروژه شفق رو هم میشه با موتور توربوفن جی 90(دو موتوره)احیاء کرد. این جنگنده در حال حاضر با تایگر تفاوت خاصی نداره(مگر اینکه بردهای الکترونیکیش تغییر کرده باشند)و در ایجاد بازدارندگی دفاعی هم تاثیر خاصی نداره! اما با انجام یک سری ارتقاء ها در این جنگنده میشه به یک جنگنده رهگیر نقطه ای با توان نسبتا مناسبی دست پیدا کرد. به درستی مشخص نیست که تا چه میزان از مواد اولیه مورد استفاده در ساخت صاعقه2 و کوثر88 داخلیه اما در صورت تولید داخلی بودن متریال قیمت تمام شده به شدت کمتر خواهد شد و در تیراژ بیشتری میشه این جنگ افزار رو تولید کرد, خصوصا اگر در نظر بگیریم که در حال حاضر ایران به سهولت به این مواد دسترسی نداره و با قیمت بالاتری باید این موارد رو وارد کنه. بدون دیجیتال کردن کابین(به اصطلاح گلس کاکپیت)هم میشه یک جنگنده رهگیر نقطعه ای توانمند ارائه کرد اما داشتن این قابلیت موجب میشه که به نحو مطلوب تری از توانمندی جنگنده استفاده بشه و امکان استفاده از دیتالینک با مرکز کنترل و بهره گیری از اطلاعات رادارهای سطحی(خصوصا رادارهای ضداستیلیث)میسر خواهد شد و نیازی نیست که اینکار از طریق بیسیم و افسر کنترل انجام بشه. همچنین قابلیت حملات هوا به سطح هم افزایش خواهد یافت. در صورت دسترسی به رادار هواپایه خصوصا آرایه ای و اسکن الکترونیکی فعال که نیاز نیست توضیح داده بشه که چه توانمندهایی در اختیار جنگنده قرار میگیره, اما ما در اینجا فرض میکنیم که دسترسی به این گزینه میسر نیست. اما رادار تنها یکی از ابزارهای کشف اهداف هوایی و سطحیه! گزینه پیشنهادی برای جنگنده رهگیر نقطه ای با پلتفرم تایگر/صاعقه, استفاده از سیستم جستجو و رهگیر مادون قرمز یا IRST هست که از برد کشف و رهگیری قابل توجهی هم برخورداره و میتونه با رادارهای کوچک رقابت کنه و البته نمونه زمینی این سیستم اثر بخشیش رو در جنگ یمن و کشف و حمله به جنگنده های متجاوز به خوبی نشون داده, با وجود اینکه به صورت محدود استفاده شده. این سیستم رو میشه مانند جنگنده تایفون در قسمت جلوی کانوپی و یا در صورت عدم وجود فضای کافی میشه با حذف یک توپ دماغه, در این قسمت نصب کرد. یک مکان دیگر, افزودن دوربین به نوک بالها و جایگاه موشک سایدوایندر هست. که میشه از دو دوربین جهت افزایش زاویه دید استفاده کرد. در سالهای اخیر سیستم زمین پایه ای مبتی بر دو دوربین مادون قرمز تولید شده که برد کشف در این سیستم به 40 کیلومتر میرسه در نمونه دیگر برد 50 کیلومتره که مشخصات دقیقترش در دسترس نیست. و این درحالی هست که در سیستم پدافندی رعد2 به دوربینی با برد 80 کیلومتر هم جهت رهگیری دسترسی وجود داره: همچنین شرکت رایان رشد افزار هم محصولاتی داره که بردشون نامشخصه: بنابراین مشخصه که توان پایه برای ساخت یک سیستم جستجو و رهگیر مادون قرمز هواپایه موجوده و فقط باید اعلام نیاز صورت بگیره و سفارش داده بشه. این ارتقاءها رو در صورت نیاز بر روی ناوگان دیگر مانند میراژها و ایرگاردها و حتی میگ29 هم میشه پیاده کرد. در جنگنده تامکت هم که جایگاه IRST مشخصه. همچنین استفاده از آنتن های ESM در بدنه جنگنده, برای شنود امواج یکی از راهکارهای هدفیابی هست که میشه بکار گرفت. ------------------------------- نکته قابل ذکر اینکه بر پایه فناوری این سیکر راداری فعال میشه یک رادار کوچک با برد حدود 100 کیلومتر توسعه داد. همچنین وجود رادار ابصار نشون میده که توانمندی بالقوه ساخت رادار هواپایه موجوده. حالا سوال اینه که پس از کشف هدف, با چه ابزاری باید به مقابله با اهداف پرداخت؟ بر خلاف تصورات, در درجه اول ما نیاز نداریم که موشکی تولید کنیم! بلکه پیش از این مرحله باید یک بسته ارتقاء برای موشک های هوا به هوای موجود ارائه کنیم که برد و اثر بخشی این موشک ها بهبود پیدا کنه! در خصوص افزایش برد ما پیش این برد موشک صیاد2 رو بدون تغییر طول و قطر موشک از 70 کیلومتر به 120 کیلومتر ارتقاء دادیم که نشون دهنده اینه که ما به سوخت جامد پرقدرت تری دست پیدا کردیم که همین رو میشه در موشک های هوا به هوا و حتی فکور90 استفاده کرد. در زمینه جستجوگر موشک, ما سیکرهای متعددی رو تنها برای موشک طائر2 سپاه دیدیم و احتمالا سیکرهای متفاوتی هم در موشک های صیاد2-3-4 استفاده میشه که ساخت پدافند برد بلند خودش نشون دهنده توان ساخت سیکر راداری فعاله. اگر فرض کنیم که فعلا امکان ساخت سیکر راداری فعال برای موشک های میانبرد سبک مانند آمرام و آلامو میسر نیست, بهترین راه حل حذف سیکرهای راداری موشک هایی مانند آلامو و اسپارو و افزودن سیکر تصویرساز مادون قرمز به این موشک هاست. در سالهای اخیر ما شاهد بودیم که شرکت دانش بنیانی به نام رایان رشد افزار چندین نوع سیکر الکترواپتیک و مادون قرمز برای تسلیحات هوا به سطح کوچک(مانند سدید,شفق و آذرخش)ارائه کرده و احتمالا توان تامین سیکر برای موشک هوا به هوا رو هم داراست. همین سیکرها در نوع کوچکتر برای موشک های کوتاه بردی مثل سایدوایندر و موشکهای چینی و روسی هم قابل استفاده هستند. در گام بعدی پس از ارتقای موشکها, ساخت موشک میانبرد سبک با سیکر راداری و مادون قرمز بر پایه پلتفرمی مثل آلامو در دستور کار قرار میگیره. همچنین ساخت موشک کوتاه برد هوا به هوا حتی امکان ساخت نمونه هواپایه موشک صیاد3 و 4 برای هدفگیری آواکسها و هواپیماهای الینت و سوخترسان میسره و جنگنده هایی مثل تامکت و فنسر و فانتوم به صورت بالقوه توان حمل چنین موشک هایی رو دارا هستند. در زمینه تسلیحات هوا به سطح یک سری تولیداتی داشتیم که به صورت نسبی نیازها رو مرتفع میکنند. همچنین جنگنده های فانتوم و فنسر باید به بمب ها و موشک های دور ایستایی با کلاهک سنگین مجهز باشند تا پس از مورد اصابت قرار گرفتن ناوگان دریایی دشمن اونها رو به صورت کامل منهدم و غیر قابل بازسازی کنند. -در خصوص پدافند هوایی زمین پایه به هر حال باید پذیرفت که موضع ما در قبال حملات بیگانگان, پدافندی و بیشتر از نوع زمین پایه هست. در سالهای اخیر سعی شده که پدافند هوایی کشور شبکه ای و بهم مرتبط بشه. شبکه سازی پدافندهوایی و در عین حال ایجاد چند مرکز فرماندهی میتونه اثر بخشی شبکه رو افزایش بده و مانع از فروپاشی شبکه با انهدام مرکز فرماندهی بشه. در این زمینه الگوی شبکه ستاره ای مطلوب تره. در زمینه سیستم های پدافندی ما به یک سیستم موشکی کوتاه برد با موشک های آماده به شلیک در تعداد بالا نیازمندیم. این سیستم میتونه سیستمی مثل تور ام 2 ئی باشه یا نمونه ام کی ام یا سیستمی مشابه پانتسیر در زمینه پدافند بردبلند 4 گردان اس300 در اختیار داریم و ظاهرا باور373 هم تکمیل شده. برای پوشش کامل کشور حدودا به 23 گردان اس 300 یا باور373(با فرض یکسان بودن با S-300 PMU2)نیازمندیم. البته همه نقاط کشور ارزش پدافندی ندارند و پدافند به این صورت پیاده سازی نمیشه اما به هر حال دونستنش ضرری نداره. به هر حال این سیستم ها غیر قابل نفوذ نیستند و باید علاوه بر بهره گیری از سیستم های راداری از سیستم های نظارتی مادون قرمز هم بهره گرفت, اما برد این سیستم ها محدود هست و به صورت عادی نمیشه به مقصود رسید. در حال حاضر ما دوربینی با برد 40 و 50 کیلومتر در اختیار داریم که این دوربین ها در سیستم پدافندی رعد1 و رعد2 که یک سیستم پدافندی میانبرد محسوب میشن استفاده شدند. هر کدام از این نقاط پدافندی(به قطر 400 کیلومتر)رو میشه با 12 سیستم رعد1 و رعد2(بدون خودروهای موشک انداز)پوشش کامل داد به صورتی که عین یک رادار بشه بر محیط اشراف داشت.البته رعد2 به علت داشتن دوربین بیشتر میدان دید بیشتری هم داره و مطلوب تره اما گران تر هم هست. هر کدام از این سیستم ها فعالیت مستقلی دارند اما اطلاعاتشون به صورت بی سیم به خودروی فرماندهی اس300 و باور373 ارسال میشه و به این ترتیب امکان شلیک موشک بدون استفاده از رادار در حداکثر برد میسر خواهد شد. سامانه پدافندی رعد1 و 2 دارای سیستم کنترل آتش هستند و امکان هدایت تسلیحات رو دارند و به همین دلیل در حلقه جلویی, امکان استقرار موشک های میانبرد و کوتاه برد و همچنین توپ های اتوماسیون شده 30,23و 100 میلیمتری وجود داره که میشه جهت حفاظت از سامانه ها از این جنگ افزارها بهره گرفت. قیمت تمام شده سیستمی مثل رعد2 مشخص نیست اما به نظر در مقایسه با رادارهای برد بلند مراقبتی و کنترل آتش قابل توجیه خواهد بود, خصوصا اگر بدونیم که این سیستم ها توانایی کشف و رهگیری پنهانکارها رو دارند که در قضیه رصد و نشاندن پهپاد RQ-170 این قابلیت اثبات شده. در زمینه پایگاه های هوایی اقداماتی که باید صورت بگیره به این شرحه: چند پایگاه هوایی در مرکز جهت استقرار هواپیماهای رهگیر و بمب افکن پایگاه های مرزی دارای تونل های حفاظت شده و دارای باندهای فرعی خاکی جهت استقرار رهگیر نقطه ای و پشتیبانی نزدیک پس از فرود, جنگنده ها جهت آماده سازی و لود مجدد تسلیحات به سرعت توسط خودروی یدک کش به پناهگاه انتقال داده میشن. جنگنده هایی مانند یاک 130,قاهر,شفق رزمی و میگ 29 در چنین پایگاه هایی استقرار داده میشوند. البته تونل ها باید جوری طراحی بشن که با ورود یک موشک کروز از دهانه تونل کل سیستم فرو نپاشه و الا خود این اقدام نقض غرضه! جهت حفاظت از شلترها و سایر تاسیسات پایگاه ها باید یک سیستم دفاع فعال توسعه داد. در تاپیک زیر ایده ای برای ساخت یک سیستم دفاع فعال جهت مقابله با پهپادهای انتحاری ارائه شده که میتونه برای حفاظت رادارها و هواگردهای داخل پایگاه مورد استفاده قرار بگیره. راکت ها به فیوز مجاورتی مجهز میشن و در اثر انفجار راکت ها موشک کروز یا بمب سنگر شکن منهدم شده و یا تحت تاثیر موج انفجار از مسیر هدف منحرف میشه که در هر دو حالت مقابله موفقیت حاصل شده. فقط ممکنه در اثر انفجار در آسمان ترکش ها خساراتی به تجهیزات پایگاه و پرسنل وارد کنند که قابل اغماض محسوب میشه چراکه در صورت عدم مقابله, انفجار بمب و موشک ها قطعیه و خسارات بیشتری وارد خواهد شد. در این طرح در مجاورت هر شلتر یا هر چند شلتر(بسته به نیاز و طراحی پایگاه)یک برجک دفاع فعال قرار داده میشه که مجموع این برجک ها به سیستم پدافندی پایگاه متصل هستن و تنها در زمان مورد هجوم قرار گرفتن پایگاه فعال میشن. جهت امنیت بیشتر میشه برجک رو با بلوک های بتنی محافظت کرد تا در صورت انفجار ناخواسته راکت ها به پایگاه آسیبی وارد نشه. بکارگیری این سیستم پدافندی خیلی کم هزینه تر و موثر تر از ساخت شلترهای بتنی پرهزینه هست که پیش از این در عراق ناکارآمدیشون رو نشون دادند. نمونه خیلی ساده تر این سیستم پدافندی قبلا تولید شده: -نیروی موشکی ساخت موشک های ضدهوایی فوق دوربرد بر پایه ترکیب موشک های بالستیک و موشک ضدهوایی جهت انهدام هواپیماهای اخلالگر,سوخترسان,آواکس و امثالهم ایده مذکور در این پست تشریح شده: ساخت موشک بالستیک میانبرد ضدناو ایده مذکور در این پست تشریح شده: ساخت موشک بالستیک سنگر شکن جهت انهدام شلترها,انبارهای مهمات و سوخت و مراکز پمپاژکننده نفت به خطوط لوله زیرزمینی ایده مذکور در این پست تشریح شده: بکارگیری موشک های کروز ضد سطح(مانند سومار و موشک کروز یاعلی)دارای دوربین مادون قرمز و آنتن های ESM جهت کشف موقعیت دقیق رادارهای ضد بالستیک و تهاجم به آنها ساخت موشک های های بالستیک ارزان قیمت فریبنده(دکوی)با عملکرد مشابه بالستیک واقعی برای اشباع کردن سیستم های ضدبالستیک جنگ الکترونیک استفاده گسترده تر از تجهیزات و سیستم های اخلاگر در عملکرد رادارهای هواپایه و لینک های ارتباطی رادیویی فعلا همینها...
  25. 1 پسندیده شده
    با اجازه دوستان و اساتید میخواستم اولین پست رو خودم اینجا بزرام اولا عرض کنم که ناتو با این تعداد جنگنده که در مجموع ذکر کردم هیچ وقت وارد کارزار نخواهد شد چون این تعداد همه جنگنده های این 29 کشور خواهد بود که در صورت استفاده از اونها توسط همه کشورها سطح آمادگیشون برای مقابله با تهدیدات از بین میره به خاطر همین حدس من اینه که برای حمله به ایران آمریکا ابتدا سعی در راضی کردن اعضای ناتو برای استفاده از ظرفیت های اونها مخصوصا ظرفیت های هواییشون برای حمله به ایران برای ایجاد یک اجتماع جهانی خواهند بود که در صورت تحقق این کار شخصا حدس میزنم بین 1500 تا 2000 و شایدم بیشتریا کمتر از جنگنده های ناتو در این جنگ شرکت خواهند کرد. این تعداد یک حدس میباشد و همون طور که ذکر کردم این تعداد کم یا بیش تر هم خواهد بود همون طور که در جنگ اول خلیج فارس کشوری مثل هندوراس که در شمال آمریکای مرکزی هست و عضو ناتو هم نمیباشد در جنگ شرکت کرد. البته هندوراس به جز 3 جنگده F5E جنگنده قابل ملاحظه ای ندارد و تاثیری خاصی بر روی جنگ نخواهد گذاشت ولی هدف اینه که مانند جنگ اول خلیج فارس کشورهای دیگه علاوه بر29 کشور دیگه ناتو هم حضور پیدا خواهند و بر روی تعداد جنگنده ها تاثیر خواهند گذاشت همین طور که در این جنگ همه کشورهای عضو ناتو شرکتی در جنگ نداشتند،به کشورهای شرکت کننده در انتهای تایپیک پایینی که لینکش رو آوردم توجه کنید تا متوجه منظورم بشید. http://jangaavaran.ir/%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B7%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%AD%D8%B1%D8%A7-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3/ https://en.wikipedia.org/wiki/Honduran_Air_Force ما برای مقابله با جنگنده های ناتو که ریاست اون رو آمریکا به عهده داره فعلا 2 گزینه در اختیار داریم 1-بخش موشکی 2-بخش پدافند در بخش موشکی موشک های ما چه از نوع راکت های هدایت شونده مانند زلزال ها و چه از نوع بالستیک و چه از نوع کروز سوپرسونیک و هایپرسونیک که متاسفانه فاقد اونیم باید 4 ویژگی مهم داشته باشند از 75 تا 2000 کیلومتر باید اولا سوخت جامد باشند ثانیا دارای خطای زیر 10 متر یا 5 متر باشند ثالثا بتونند از سد ضدموشک هایی مثل پاتریوت 3 و تاد و حتی اس 400 هایی که در برخی کشورهای عربی صاحب پایگاه های آمریکایی قراره وارد بکنند بتونند عبور کنند (البته برای موشک های کروز سوپر سونیک عبور از توپ هایی مانند نمونه زمین پایه فالانکس وبعضی از جنگده ها مانند میگ 31 بی ام و مقابله با جنگ الکترونیک و همچنین دوش پرتاب هایی مثل سام 24 نیز مطرح میباشد) و در آخر سنگر شکن باشند تا در مقابل شلترهای محکم مجبور نشیم از چند موشک استفاده کنیم که هزینه ها رو بالا ببریم. علاوه براین میتونیم موشک هامون رو به کلاهک های ضد باند مجهز کنیم تا زمان لازم برای زدن این پایگاه ها به ما داده بشه وهمچنین بعضی از موشک ها رو مانند زلزال بارشی دارای کلاهک بارانی بکنیم برای زدن جنگنده ها در هنگام تاکسی شدن یادم بود در مصاحبه ای سردار حاجی زاده گفته بودند که ما موشک های مخصوص برای زدن پایگاه های آمریکایی داریم(البته دنبال لینک مصاحبش هر چی گشتم متاسفانه پیداش نکردم ولی قبلاآ چنین حرفی رو از ایشون خونده بودم) اگر این حرف درست باشه که ان شاالله درست خواهد بود متاسفانه ما نمیتونیم قبل از حمله آمریکایی ها از این نوع موشک ها استفاده ای بکنیم چون در این صورت شروع کننده جنگ خواهیم بود و حتی اگر کشورهایی مثل چین و روسیه بخواهند بازم تکرار میکنم اگر بخواهند طرف ما رو حداقل در حد یک لفظ بگیرند امکان این کار برای اونها وجود نخواهد داشت شروع حمله آمریکایی ها به 2 صورت خواهد بود 1- حمله با موشک های کروز بر علیه پادگان ها و مراکز مهم کشوری.که در این صورت ما احتیاج داریم اولا رادارهایی بسازیم که بتونه موشک های کروز با rcs پایین رو شناسایی کنه و دوما بتونیم با موشک های کروز شلیک شده مقابله کنه که در این صورت ما هم میتونیم در کنار مقابله با این موشک ها موشک های خودمون رو به سمت پایگاه های هایی آمریکا و ناتو شلیک کرده و این پایگاه ها رو نابود کنیم البته به شرط داشتن 4 ویژگی هایی بالا. البته به قول یکی از بزرگواران احتمال داره آمریکا برخلاف جنگ های قبلیش بخواد از موشک های کروز هایپرسونیک و یا حتی موشک های مثل mgm140 یا هیماریس بر علیه مواظع دفاعی ما استفاده کنه بماند که برد این موشک ها(منظورم کروزهای هایپر سونیک و سوپرسونیک نیست) در بیشترین حالت 300 کلومتر بوده ولی با این موشک ها میتوانند از طریق پاکستان،کویت،عراق،افغانستان و ...مواضع نظامی ایران در نزدیک های مرز رو مورد اصابت قرادهند http://jangaavaran.ir/%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%85-%D8%AC%DB%8C-%D8%A7%D9%85-140-atacms/ http://jangaavaran.ir/%d8%b1%d8%a7%da%a9%d8%aa-%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2-%d8%a7%d9%85142-%d9%87%db%8c%d9%85%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%b3/ http://jangaavaran.ir/%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%AA%DB%8C%DA%A9-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7/ 2- استفاده از روشهایی برای نابودی پدافند روش هایی که امریکایی ها میتوانند بر علیه پدافند ما استفاده کنند عبارتند از: 2.1-استفاده از جنگنده ها،پهپادهاو بمب افکن های رادارگریز 2.2-استفاده از جنگ الکترونیک به وسیله هواپیماهای جنگ الکترونیک،پهپادهای جنگ الکترونیک و جنگنده های جنگ الکترونیک. 2.3-موشک های کروز سوپرسونیک ضد رادار در تعداد بالا 2.4-موشک های کروز هایپرسونیک که میتونند نوع ضد رادار اون رو بسازند http://gadgetnews.net/188170/ 2.5-ریز پهپادها که این ریزپهپادها داری rcs جنگنده های نسل 4 میباشد و به راحتی میتواند باعث اشباع رادارها شود https://www.aparat.com/v/9IiYf/ 2.6-استفاده از موشک های بالستیک بر علیه رادارهای ثابت مثل رادارهای پیش اخطار که البته بالاعرض شد با دقت ترینش دارای برد 300 کیلومتره که آمریکایی ها میتونند با آن رادارهای ثابت ایران نزدیک مرز را شکار کنند(دقیقا نمیدونم چنین رادارهایی نزدیک مرز وجود داره یانه.ممنون میشم دوستان مطلع در این مورد اگر اطلاعاتی دارند اینجا به اشتراک بگذارند) 2.7-استفاده از طعمه های پرنده http://jangaavaran.ir/%D8%B7%D8%B9%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87/ دکوهای mald https://www.aparat.com/v/Gwq2i 2.8-پهپادهای انتحاری دشمن ما میتونه از بعضی از این روش ها یا حتی همه روش ها به صورت هم زمان استفاده کند.پیدا کردن راه حل برای مقابله با این روش ها میتواند حمله دشمن برای نابودی بخش پدافند و بعد در اختیار گرفتن آسمان رو از بین ببرد آسمانی که اگر از دست برود شلیک موشک های ما رو با سختی مواجه میکند در حالی که آنها طرحی رو دارند برای سوار کردن پاتریوت 3 بر روی جنگنده ها که به محض شلیک و حتی بعد ازشلیک موشک ها تا ارتفاع 15 کیلومتر میتونه بر علیه موشک های ما استفاده بشه و حتی در صورت داشتن 200 جنگنده سوخو 30 سری sm با از دست رفتن آسمان و مخصوصا استفاده از تعداد زیادی جنگنده های ناتو این جنگنده ها فقط میتونند باعث نابودی تعداد اندکی از این جنگنده ها شوند. ما باید به سرعت روی روش هایی برای اولا پیدا کردن کروزهایی با rcs پایین و بعد انهدام اونها و بعد انهدام کروزهای هایپرسونیک،بالستیک ها،روش هایی برای پیدا کردن ریز پهپادها که rcsبسیار پایینی دارند و تعدا بسیار بالایی دارند، مقاومت در برابر جنگ الکترونیک،همچنین پیدا کردن پهپادها و جنگنده ها و بمب افکن های نسل 5 که البته خداروشکر تو این زمینه کارهای خوبی شده، انهدام طعمه های پرنده و پهپادهای انتحاری کار کنیم. در صورتی که ما بتوانیم با این روش ها مقابله کنیم میتوانیم با بخش موشکی با شرط داشتن ویژگی هایی که در ابتدا گفتم پایگاه های آمریکا و ناتو رو از بین ببریم پس بهتر است از الان بر روی موشک هایی با اون ویژگی ها کا رکنیم گرچه جناب حاجی زاده گفتند ما صاحب موشک های مخصوص یرای نابودی پایگا های دشمن هستیم که ان شاالله صاحب اونها خواهیم بود اما کارهایی که به شخصه به ذهن بنده میرسه و ما باید روی آن تمرکز کنیم تا بتوانیم با این روش ها مقابله کنیم بیشترین موردی که در 8 گزینه بالا ذکر کردم استفاده دشمن از پهپادها بود.استفاده از پهپادهای رادارگریز،پهپادهای جنگ الکترونیک،ریزپهپادها،طعمه های پرنده(البته همش پهپاد نیست) و پهپادهای انتحاری. برای نابودی پهپاد هایی که بالا گفتم و حتی موشک های کروز که rcs پایین دارند تمرکز ما باید بر روی رادارها و ضدموشک ها باشد در بخش رادار کارهای خوبی شده نمونش رادار قدیر که در تایپیک مقاله تام کوپر در مورد پدافند هوایی ایران اماراتی ها ادعای شناسایی اف 22 های آمریکا رو با ساخت راداری مشابه رادار قدیر با نام Rannen کردند.البته با این رادار امکان شناسایی بمب افکن های رادارگریز،جنگنده های رادارگریز و پهپادهای رادار گریز، نیز امکان پذیر خواهد بود.ذکر این نکته لازمه که رادار قدیر برای زمان صلح استفاده میشه و برای باقی موندن در زمان جنگ باید به شدت محافظت بشه. http://www.military.ir/forums/topic/30098-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D9%88%D9%BE%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%BE%D8%AF%D8%A7%D9%81%D9%86%D8%AF-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-4-%D8%A8%D8%AE%D8%B4/?do=findComment&comment=512277 حرف جناب ناصر که جاشون تو این سایت واقعا خالیه در مورد oth بودن رادار قدیر http://www.military.ir/forums/topic/27755-%25d8%25b1%25d8%25a7%25d8%25af%25d8%25a7%25d8%25b1-1100-%25da%25a9%25db%258c%25d9%2584%25d9%2588%25d9%2585%25d8%25aa%25d8%25b1%25db%258c-%25c2%25ab%25d9%2582%25d8%25af%25db%258c%25d8%25b1%25c2%25bb-%25d8%25b3%25d9%25be%25d8%25a7%25d9%2587%25d8%258c-%25d9%2588%25db%258c%25da%2598%25da%25af%25db%258c%25e2%2580%258c%25d9%2587%25d8%25a7%25d8%258c-%25d8%25aa%25d8%25ad%25d9%2584%25db%258c%25d9%2584%25e2%2580%258c/?do=findComment&comment=458604 در بخش ضد موشک ها ما دارای توپ سعیرکه چند وقت پیش ویدیوئی از این توپ که یکی از موشک های کروز حمله کننده ها به خاک سوریه رو شکار کرده بود رو پخش کردند،توپ مصباح1،موشک سوم خرداد و رعد2، موشک تور ام 1که ای کاش میتونستیم یک کپی(هر چند غیر فانونی) از این موشک بگیریم و بر اساس تجارب این کار یک سیستم بومی مثل hq17 چینی ها ایجاد کنیم، موشک صیاد2،صیاد3،اس 300 ها و صیاد 4( امیدوارم به محض تکمیل صددرصدی که چند وقته پیش گفته شد تکمیل شده سریعترتولید انبوه بشه البته نه با لانچر 2 تایی) هستیم.تولید انبوه این موشک ها به ما دربرخورد با موشک های کروز سوپرسونیک و پهپادها به جز ریزپهپادها و پهپادهای دکوی کمک خواهد کرد همین طور هم لود سریع آنها هم برای مقابله با این طرح ها و هم مقابله با جنگنده های ناتو میتونه مفید واقع بشه.ریز پهپادها و پهپادهای دکوی به این علت که ریزپهپادها در تعداد بسیار زیاد به پدافند حمله میکنند و حتی توپ هایی مثل مصباح 1 و یا حتی نوع زمین پایه فالانکس ها(که اگردر ایران ساخته بشه)در تعدا کم(منظورم در تعدا 1 یا 2 تاست) نمیتونند کاملا باهاشون مقابله به مثل کنند و در تعدا بالا هم در صورت افزایش جنگنده های حامل این ریز پهپادها باز هم همه انها منهدم نخواهند شد و باید به محض شناساییشون از روش های دیگری مانند جمرهای gps و ...هم برای متوقف کردنشون استفاده کنیم. برای پهپادهای دکوی از طعمه های پرنده هم باید ازاخلال گرهای ضد پهپاد استفاده کرد چون کار پهپادهای دکوی شناسایی پدافند میباشد.همچنین برخورد با موشک های دکوی مانند mald و... کمی پیچیده تر میباشد شناسایی این موشک ها باید به عهده اپتیک ها و مخصوصا رادارهای sar که توسط جنگنده ها و پهپادها مخصوصا پهپادهای ردارگریز برای عدم شناسایی اونها توسط جنگنده های حامل این موشک ها انجام بگیره چون این دکوی ها کارشان فریب رادارهای پدافند میباشد و نابودی اونها باید به عهده پدافندهای کوتاه برد باشد https://www.farsnews.com/news/13951005001346/ به علاوه با وجود اس 400 که پیشنهاد فروشش به ما داده شد و متاسفانه نپذیرفتیم میتوانیم در صورت واکنش مناسب با موشک های هایپرسونیک با سرعت 8 ماخ و همچنین موشک های mgm140 و هیماریس درگیر بشیم البته اگر این موشک ها در تعدا بالا شلیک شوند قابلیت غلبه بر اس 400 رو دارند که در این صورت ما نیز به تعداد بالایی از این سامانه احتیاج خواهیم داشت همین طور اگر رادارهای سامانه صیاد 4 بتونه با توجه به سرعت بالای موشک های بالستیک محاسبات لازم برای هدایت موشک برای زدن بالستیک رو انجام بده که البته این کار به عهده سامانه هدایت راداره و همچنین موشک بالستیک دشمن اگر دارای بدنه کم بازتاب رارادی باشه و رادار سامانه صیاد 4 بتونه اون رو شناسایی کنه سامانه خوبی برای شکار بالستیک ها خواهیم داشت البته این پدافندها به جز توپ ها وتور ام 1 که خریداری شده بقیه دارای قیمت بالاتری هستند و ما میتونیم با خرید پانتسیر s1و2 و تورام1 های بیشتر و تور ام 2 ها و حتی hq17و skydragon12سامانه های ارزان تری داشته باشیم همچنین ما میتونستیم یک سامانه پانتسیر s1 رو از سوریه وارد کنیم و از آن کپی بگیریم یک چالش دیگه که برای پدافند وجود داره بمب های ماهواره ای مانند sdb و jdam هست که این بمب ها درتعداد بالا واقعا چالشند برای مقابله با آنها میتوان از پانتسیر اس 1 که متاسفانه فاقدشیم و جمرهای gps برعلیه این بمب ها استفاده کرد بماند که آمریکا در نظر دارد ازهدایت gps ضد اختلال خود در سال 2022 رونمایی کند که برای مقابله با این کار آمریکایی باید آماده باشیم https://cdn.mashreghnews.ir/old/files/fa/news/1393/11/4/875517_176.jpg جای خالی سامانه ای مثل سلاح لیزری ضد پهپادی شرکت ریتون برای نبودی پهپادها و همچنین رادارهای lpi و موشک 9m96e که بر علیه موشک های ضد رادا استفاده میشود واقعا تو بخش پدافندی ما حس میشه. http://digiato.com/article/2017/11/01/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%BE%D9%84%D8%AA%D9%81%D8%B1%D9%85-%D8%B6%D8%AF-%D9%BE%D9%87%D9%BE%D8%A7%D8%AF-%DA%A9%D9%85%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D9%88%D9%86-%D9%85%D8%AC%D9%87/ یک راه دیگر برای مقابله با جنگنده های ناتو به ذهن حقیر میرسه اینه که ما میتوانیم با داشتن نیروی هوایی در سطح روسیه و چین(منظور از لحاظ تعداده نه نوع جنگنده ها،یعنی اینه که به طور مثال مثل چین بیش از 1000 تا جنگنده داشته باشیم ولی به پیشرفتگی جنگنده های آمریکا) سعی در مقابله با نیروی هوایی عظیم ناتو بکنیم داشتن این نیروی هوایی عظیم هم میتونه به داشتن آسمان امن در مقابل انبوه جنگنده های آنها کمک بکند و همچنین برای مقابله با بعضی از روش های 8 گزینه بالا نیز کاربرد داشته باشه به طور مثال میتوان با جنگده ها،پهپادها و هواپیماهای جنگ الکترونیک به شرط قدرت برابری با پارازیت های اونها مفید واقع بشه.همچنین برای نابودی هواپیماها و پهپادها و بمب افکن های رادار گریز به شرط داشتن رادار قدرتمند برای پیدا کردنشون یک گزینه عالی خواهد بود.به علاوه برای نابودی پهپادهای انتحاری و طعمه های پرنده و همچنین برای مقابله با موشک های کروزسوپرسونیک(به شرط داشتن جنگنده مخصوص این کار مانند میگ 31 بی ام) یک گزینه عالی به شمار می اید.البته این کارانجام نشده به همین علت من در ابتدای نظریاتم به وجود 2 بخش موشکی و پدافند که در کشور ما وجو دارد تاکید کردم هم چنین این روش نیاز به بودجه نظامی بالا داره و همچنین ارتباط گیری با کشورهایی مانند چین و روسیه برای خرید جنگنده های مورد نیازداره (که با خروج آمریکا از برجام و برگشت تحریم ها این مورد نسبت به قبل کم رنگ تر میشود) و همچنین احتیاج مبرم به کار کردن بر روی جنگنده های مورد نیاز خودمون با توجه به اینکه این کار پیچیدگیه بالا و بودجه بالا چه برای ساخت و چه برای نگه داری جنگنده ها و همچنین یک برنامه ریزی 20 تا 30 ساله یا شایدم بیشتر داره ولی باید بر روی آن کار کرد. https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_Russian_military_aircraft https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_active_People%27s_Liberation_Army_aircraft ما دشمن هایی مثل ناتو،ائتلاف عربی که در یمن مشغول جنگ با انصارالله است،اسرائیل و گروه های تروریستی مانند پژاک،داعش و ... رو داریم ما میتونیم با تقویت بخش هوایی،تقویت روز افزون پدافند، و ایجاد 4 شرط برای بخش موشکی با نیروی هوایی ناتو،کشورهای عربی و اسرائیل و حتی روش های مقابله اونها با پدافند و حمله به پایگاه های نظامی ما مقابله کنیم و همچنین با داشتن این نیروی هوایی عظیم ضربات مهلکی رو به بدنه گروه های تروریستی که در شمال غرب کشور،جنوب شرق کشور و تازگی داعش که در افغانستان داره رشد میکنه وارد کنیم پ.ن:روش هایی که حقیر برای سرکوب پدافند توسط آمریکایی ها عنوان کردم توسط خود ما نیز برای نابودی پدافند موشکی امریکا و ناتو و حتی کشورهای عربی نیز میتواند مورد استفاده قرار بگیرد پ.ن2:اینهایی که گفتم نظرات و ایده های شخصی من بود امیدوارم دوستان نیز با دادن ایده هاشون باعث بشند به یک جمع بندی عالی برسیم