برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 19 بهمن 1401 در پست ها
-
3 پسندیده شدهسلام بين سالم موندن جنگنده هرچند مسدود با جنگنده از بين رفته فرق زياده بماند كه مسدود كردن هزينه اش زياده وقتي بايد هم باند رو زد و هم خروجي ها رو شما ميتوني مسدودي رو برطرف كني با كار عمراني ولي جنگنده زده شده رو نه ———- حداقل داستان اينه كه اگر اسمان رو از دست دادي جنگنده ها حفظ ميشن در اولين فرصت دوباره وارد نبود ميشن از سمت ديگر بحث تجهيزات نگهداري و اماده سازي هم هست كه خودشون هم عرض جنگنده مهم و گران هستن همچنين فقط جنگنده از اين سوراخ ها نمياد بيرون پهپاد هم مياد بيرون بدون نياز به باند --------------------- یک نکته اضاف کنم که اگر باندی مثل باند ناوهای هواپیمابر در این تونل ها تعبیه بشه ،توی طول 100 متر میشه جنگنده بلند کرد که عملا اثر گذاری این چنین پایگاه هایی رو زیاد میکنه این مکانیزم میتونه هم با بوستر باشه و هم با رانش بخار در سمت دیگه مشخص نیست اف 14 های ما میتونن بال باز تو این پایگاه بیان یا نه؟ اگر میشد یعنی مینی اواکس هم میتونیم بلند کنیم که خیلی مهم میشه
-
2 پسندیده شدهبسم ا... اول : فیلم کامل رونمایی از پایگاه هوایی زیرزمینی ارتش - بهمن 1401 https://www.aparat.com/v/Pof0c دوم : چند وقت پیش ، این روشنفکرنماهای میلیتاریستی فضای رسانه ای به فرمانده نیروی هوایی خُرده گرفته بودند که چرا پچ غیرمربوط را روی لباس پرواز خودش نصب کرده ( مراسم رونمایی از پایگاه پهپادی ) .... حالا ببینیم این سوپر میلیتاریستهای مجازی بلدند این نکته را دقیق ، بازتاب بدند یا نه صرفا مشغول تهیه کاریکاتور و گرفتن ایراد بنی اسراییلی از رونمایی ها هستند فرمانده نیروی هوایی ، سابق براین ، خدمه هواگرد ضربتی سوخو-24 فنسر بودند
-
2 پسندیده شدهبخش دوم... تانک Chonma-216 در رژه سال ۲۰۱۰.نمای جانبی نمای واضحی از پیکره بندی شش چرخ جدید تانک و شکل آن را ارائه می دهد که اکنون به طور قابل توجه ای با تی ۶۲ متفاوت است.Chonma-215 و ۲۱۶ و گاهی اوقات حتی Songun-Ho ،اغلب توسط علاقه مندان به عنوان Pokpung-Ho شناخته می شود،اگر چه این نام گذاری هیچ مبنایی در واقعیت ندارد. در مسیر رسیدن به Songun-Ho : تغییرات مختلف Chonma-Ho در دهه 2000 نشان دهنده نفوذ فزاینده طراحی های شوروی در اواخر جنگ سرد بر طراحی تانک های کره شمالی است. این احتمالاً ناشی از تلاشی برای جبران مزیت تکنولوژیکی است که کره جنوبی در اواخر دهه 1980 و 1990 به لطف تانک اصلی میدان نبرد K1 و مدل های بعدی آن به دست آورده بود.اگرچه بدون شک به نظر می رسد که تانک هایی مانند Chonma-214 یا Chonma-216 ارزش های رزمی Chonma-Ho را بهبود بخشیدند و به طور قابل توجهی نسبت به T-62 اصلی برتری داشتند، اما هنوز هیچ شانسی برای رقابت واقعی با K1 کره جنوبی نداشتند.جهش کره شمالی در ساخت تانک در سال 2010 و در خلال رژه نظامی به مناسبت شصت و پنجمین سالگرد تاسیس حزب کارگران کره در قالب تانک اصلی میدان نبرد جدید SongunHo یا Songun-915 در معرض دید جهانیان قرار گرفت.این تانک به نظر می رسد در سال 2009 وارد خط تولید شده است.مانند همیشه در مورد تانک های کره شمالی، توسعه Songun-Ho بیش از حد مبهم است و بر اساس تجزیه و تحلیل عناصر قابل مشاهده تانک و تلاش برای یافتن یا حداقل نظریه پردازی در مورد منشاء آنها تاریخچه ای برای این تانک ترسیم شده است.این تانک احتمالاً پس از Chonma-216 طراحی شده است و آن را می توان یک تانک جدید یا حداقل عمدتاً جدید بر اساس تجربه به دست آمده از مطالعه T-72 و دیگر طراحی های اواخر دوران حیات شوروی دانست. Songun-Ho در رژه در میدان کیم ایل سونگ،پیونگ یانگ در سال ۲۰۱۰.این تانک از نظر ظاهری،تفاوت قابل توجهی با Chonma-216 قبلی دارد. طراحی بدنه تانک جدید Songun-Ho جدید در مقایسه با Chonma-216 قبلی دارای بدنه بسیار اصلاح شده ای است. اگرچه هنوز بر اساس Chonma ساخته شده است، اما تا حدی تغییرات بیشتری نسبت به مدل های قبلی دارد. تغییری که احتمالاً نشان می دهد تحولات ساختاری قابل توجهی در Songun-HO انجام شده است، موقعیت قرارگیری راننده است. در تمام مدل های Chonma-Ho، راننده مانند T-62 در سمت چپ در جلوی شاسی می نشست. اما Songun-Ho مانند تی ۷۲ از موقعیت راننده مرکزی استفاده می کند. نمای بالایی از Songun-Ho ارتقا یافته در سال ۲۰۱۷ تصویر نمایی زیبا از موقعیت راننده در جلو در مرکز شاسی تانک و همچنین اگزوز عجیب و غریب موجود در قسمت پشتی گلگیر سمت راست را نشان می دهد. به نظر می رسد که سون گون-هو در مقایسه با مدل های قبلی خود پهن شده است و در حدود 3.50 متر عرض دارد، در مقایسه با 3.30 متر در T-62 و احتمالاً تمام مدل های Chonma-Ho. با این حال، به نظر می رسد که این تانک همان شنی لولا فلزی OMSh با عرض 58 سانتی متر را که در Chonma-Ho و T-62 استفاده می شود، حفظ کرده است. اگرچه این شنی ها نسبتاً قدیمی و با استانداردهای امروزی تا حدودی منسوخ هستند، اما امکان اشتراک با مدلهای قدیمیتر را فراهم میکنند و به صنعت کره شمالی اجازه میدهند مجبور نباشند تغییرات نسبتاً سخت و گران قیمتی را با استفاده از مجموعه جدیدی از قطعات انجام دهند. این شنی ها همچنین می توانند با پدهای لاستیکی مجهز شوند تا در حین رژه به مناطق شهری آسیبی وارد نشود. از نظر طول، فاصله بین اولین و آخرین محور چرخ های جاده موجود در Songun-Ho حدود 4.06 متر به نظر می رسد،(مقداری مشابه با T-62) بدیهی است که اندازه چرخ های Songun-Ho کاهش یافته است، زیرا پیکربندی تانک جدید 6 چرخ جاده Chonma-216 را حفظ کرده است. این تانک همچنان مانند تانکهای قبلی از چرخهای جادهای از نوع ستارهماهی (Starfish) استفاده میکند، و درست مانند شنی ها، احتمالاً مشترک بودن این قطعه عامل مهمی در تصمیمگیری برای نگهداری قطعات قدیمی است. این تانک از سیستم تعلیق میله پیچشی استفاده می کند و تصاویر ان در طول تمرینات نظامی نشان می دهد که دارای 3 غلتک برگشتی (Return rollers) است.این تانک دارای دامن های لاستیکی ضخیم در کنار شاسی است که سیستم تعلیق را می پوشاند،(مانند تانک های قبلی کره شمالی) گلگیرهای آن مانند T-62 به سمت پایین شیب دارند، اما مانند T-72 دارای پوشش لاستیکی هستند. Songun-Ho بدون دامن های کناری خود در طول یک تمرین نظامی دیده میشود.در این تصویر غلتک های برگشتی یا پشتیبانی مشخص است.این عکس همچنین نمای مناسبی از سبد برجک ارائه می کند و همچنین نشان می دهد که موشک ایگلا که همیشه در رژه های نظامی حضور دارد،عملا به نظر نمی رسد که در میدان عمل مورد استفاده قرار گیرد. طول کلی بدنه Songun-Ho حدود 6.75 متر است و محفظه موتور چند سانتی متر عقبتر از چرخ هرزگرد یا بیکار (idler wheel) عقب قرار دارد. این تنها کمی طولانی تر از T-62 قدیمی است که حدود 6.63 متر طول داشت. با این وجود، محفظه موتور Songun-Ho کاملاً متفاوت از تانک های قبلی به نظر می رسد.جالب اینجاست که نه تنها در بالای موتور، بلکه در قسمت پشتی گلگیر سمت راست نیز دارای اگزوز است. منابع کره شمالی ادعا می کنند که Songun-Ho از یک موتور 1200 اسب بخاری استفاده می کند که آن را با سرعت 70 کیلومتر در ساعت به حرکت در می آورد. این ادعا در مورد تانکی که دارای چنین موتور قدرتمندی است احتمالاً یک برآورد بیش از حد برای اهداف تبلیغاتی است، اما Songun-Ho به احتمال زیاد دارای موتوری است که بر اساس موتور T-72 توسعه داده شده است، احتمالاً بسیار قوی تر از موتورهای استفاده شده در Chonma-Ho قبلی. با توجه به اینکه این تانک دارای وزن تخمینی نسبتاً متوسطی در حدود 44 تن است ممکن است تحرک بسیار مناسبی داشته باشد. عکسی از یک Songun-Ho مجهز به زره واکنش گر انفجاری دوتایی روی برجک،این عکس همچنین نمای مناسبی از کناره های شاسی آن ارائه می دهد. بخش بالایی جلوی شاسی Songun-Ho همیشه در زیر پوششی از صفحات زره واکنشگر انفجاری دیده شده است ودر همین بخش دو چراغ جلو در کنار این پوشش زره واکنش گر وجود دارد.بخش پایینی جلوی شاسی مانند T-80U و مدل های بعدی Chonma-Ho توسط یک ورقه لاستیکی ضخیم پنهان شده است. در پشت پوشش زره واکنش گر انفجاری ، تصور میشود که Songun-Ho دارای نوعی زره مرکب اولیه باشد، اگرچه احتمالاً ترکیبات ساده و قدیمی دارد. مجدداً، فرض بر این است که این کامپوزیت از T-72 Ural مشتق شده باشد. برجک عجیب تانک : اگرچه این تانک دارای برخی ویژگیهای جدید است، اما شاسی تانک سونگون-هو در مقایسه با برجک بسیار عجیب آن ، تفاوت بسیار کمتری با تانکهای قبلی کره شمالی دارد. در حالی که تانک های جدید کره شمالی از اوایل دهه 1990 از برجک های جوش کاری شده استفاده می کردند، سونگون-هو شاهد بازگشت به برجک ریخته گری بود. این طراحی از نظر ظاهری تا حدودی شبیه به T-62 است، اما بسیار بلندتر و برامده تر است. دلایل متعددی برای توجیه این افزایش اندازه می توان یافت. نمای جلوی Songun-Ho در رژه،نشان می دهد که برجک ریخته گری شده این تانک چقدر بزرگ است. نمای بالایی Songun-Ho در رژه Songun-Ho اولین تانک کره شمالی است که دارای توپ 125 میلی متری است. محتمل ترین فرض بر این است که این توپ از 2A26M2 یا 2A46 موجود در T-72 Ural الهام گرفته شده است، با این حال، ظاهر آن نشان می دهد که یک کپی یکسان نیست. این توپ به احتمال زیاد با همه مهمات شوروی و چین سازگار نیست اما می تواند از بیشتر آنها استفاده کند و کره شمالی نیز به احتمال زیاد گلوله های بومی را نیز تولید می کند، ولی اینکه چقدر پیشرفته هستند، سوالی است که بعید است پاسخی برای آن داده شود.با این حال، نسبتاً این اطمینان وجود دارد که توپ 125 میلیمتری کره شمالی قادر به شلیک موشکهای ضد تانک نیست. اندازه بزرگتر این توپ دلیلی برای قرار دادن برجک بزرگتر است و ارتفاع بیشتر برجک Songun-Ho ممکن است باعث فرورفتگی بیشتر شود. (فرورفتگی یا افسردگی توپ اصطلاحی است که به توانایی اسلحه شما برای کج شدن به سمت زمین اشاره دارد.داشتن یک فرورفتگی خوب اسلحه به شما امکان می دهد که نه تنها دشمنان را از ارتفاعی بالاتر هدف بگیرید،بلکه به شما این امکان را می دهد که از بی نظمی های زمین مانند تپه ها برای پنهان کردن خود استفاده کنید و بتوانید به طور موثر به سمت دشمن شلیک نمایید) بر خلاف اکثریت قریب به اتفاق تانکهای مجهز به توپ 125 میلیمتری شوروی و چینی، Songun-Ho ازاتولودر استفاده نکرده است، که ممکن است،دلیلش این باشد که برای ساخت و قرار گرفتن در بدنهای که هنوز بر اساس Chonma-HO ساخته شده است، بسیار پیچیده است. در عوض، تانک دارای یک لودر انسانی است، به این معنی که برجک سه مرد را در خود جای می دهد(یعنی تانک با یک راننده و ۳ نفر در برجک دارای ۴ سرنشین است)، که در طراحی های مدرنی که ریشه در طراحی های شوروی دارد، عجیب است. با در نظر گرفتن توپ، به نظر می رسد تانک حدود 10.40 متر طول داشته باشد. ادامه دارد... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
2 پسندیده شدهمهندسین طراح به این توجه کردن که ما جت عمود پرواز نداریم و اینکه عزیزان اگه راه ورود و خروج بمباران بشه چه فرقی میکنه جنگنده سالم بمونه یا نه موشک نیست بگیم هزار تا سوراخ داره سیلو درست کردیم تو هر ساعت فلان تا میزنیم اینا جای بحث داره ورود و خروج رو اگه مسدود کنن چی یعنی هزینه بیخود و الکی
-
2 پسندیده شدهکلیپ موزه ملی نیروی هوایی آمریکا از Boeing X-32A در توئیتر از انتها هواپیما تا ورودی هوا https://www.aparat.com/v/Fxsfl https://twitter.com/AFmuseum/status/1619031957530349573 https://www.nationalmuseum.af.mil/Visit/Museum-Exhibits/Fact-Sheets/Display/Article/198058/boeing-x-32a/
-
2 پسندیده شدهمشخصات احتمالی موشک الماس: این سلاح یک موشک هواپرتاب دارای موتور راکتی سوخت جامد و بالهای بازشونده از داخل بدنه بوده و از جستجوگر تصویری حرارتی به عنوان سامانه هدایت خود بهره می برد. برد این موشک در پرتاب از پهپادها 8 کیلومتر عنوان شده است. به نظر می رسد ایران نمونه Spike-LR یا نمونه LR-2 آن را مبنای ساخت موشک مشابه داخلی جدید خود قرار داده است. برد نهایی نمونه LR در شلیک از سطح زمین بین 4 تا 5 کیلومتر، جرم 14 کیلوگرم و میزان نفوذ 700 میلیمتر عنوان شده است. نمونه LR-2 این موشک دارای برد 5.5 کیلومتر با شلیک از زمین و تا 10 کیلومتر با پرتاب از بالگرد بوده و جرم آن به 12.7 کیلوگرم کاهش یافته است. از آنجا که رده وزنی موشک مذکور کاملاً با میزان محموله قابل حمل پهپاد ابابیل-3 تطابق دارد این احتمال که نمونه ساخت ایران همرده با آنها باشد تقویت میشود. در نتیجه برد نمونه زمین پایه الماس که در اختیار نزسا قرار گرفت بین 4 تا 5.5 کیلومتر قابل تخمین است. در حالی این برد بیشتر از نمونههای پایه موشک طوفان و قابل مقایسه با نمونههای جدید طوفان-5، توسن و دهلاویه است که موشک الماس از همه این موارد بسیار سبکتر بوده و به راحتی توسط نفر قابل حمل و به کارگیری است. نکته مهم در زمینه موشک الماس، علاوه بر قابلیت شلیک کن-فراموش کن آن (برخلاف موشکهای طوفان و توسن و دهلاویه) قابلیت حمله به هدف از بالا است. با توجه به اینکه در تجهیزات زرهی معمولاً قسمت فوقانی ضعیف ترین سطح حفاظت را دارد، یک موشک با قابلیت حمله از بالا یا تاپ اتک، میتواند اثر گذاری مخرب بسیار بالایی بر هدف داشته باشد.
-
1 پسندیده شده"بمب های پناهگاه شکن " يا "بانکر باستر" (Banker Buster)، بمب هايی هوشمندند که بوسيله ی ماهواره هدايت می شوند. دولت اسراييل، تعداد 500 بمب پناهگاه شکن به مبلغ 319 ميليون دلار از آمريکا خريداری کرده است که احتمالا برای حمله به مراکز اتمی ايران به کار خواهد رفت. در اين مقاله طرز کار اين بمب ها، به زبان ساده، شرح داده شده است http://akhbar.gooya.com/columnists/archives/images/bm.jpg طرز پرتاب بمب های پناهگاه شکن بمب هایی که با اشعه ی ليزر هدايت می شوند، گرچه بسيار دقيق اند و بسياری از هدف های های جنگی را از بين می برند، اما در برابر پناهگاه های زيرزمينی، مانند پناهگاه اتمی نطنز که از بتون آرمه در اعماق زمِن ساخته شده است، تقريبا اثر چندانی ندارند. به همين دليل، ايالات متحده ی آمريکا، نسل تازه ای از بمب های پناهگاه شکن به نام "بی ال يو" (BLU) را توليد کرده است که در مقام مقايسه با بمب های معمولی ، دارای کلاهک و بدنه ی بسيار باريک تری است. اين کلاهک و بدنه ی باريک باعث می شود که اين بمب ها، بتوانند به عمق بيشتری از زمين نفوذ کنند. از سوی ديگر، فيوز و چاشنی ی بمب های پناهگاه شکن نيز با فيوز بمب های معمولی فرق می کند. در بمب های معمولی، به محض اصابت بمب به هدف، فيوز و چاشنی ی آن، بدون تاخير، عمل می کند و بمب در همان لحظه منفجر می شود. اما، در بمب های پناهگاه شکن، فيوز و چاشنی بلافاصله عمل نمی کند و مدتی طول می کشد تا فيوز آن فعال شود. به عبارت ديگر، بمب های پناهگاه شکن دارای فيوز تاخيری هستند که از نظر فنی به نام "فيوز اچ تی اس اف" (HTFS) مشهورند. اين فيوز ها را می توان طوری تنظيم کرد که پس از نفود در زمين و يا پس از عبور از ديواره های بتونی، فعال شوند. به اين ترتيب، بمب های پناهگاه شکن، برخلاف بمب های معمولی، در لحظه ی اصابت به زمين منفجر نمی شود و مدتی فرصت دارند تا به خاطر بدنه ی باريک شان در زمين فرو بروند و پس از رسيدن به عمق دلخواه، در آن جا منفجر شوند و پناهگاه های زيرزمِنی را نابود کنند. " بمب پناهگاه شکن " از سه قسمت سکان و کلاهک و دم درست شده است: قسمت های مختلف يک بمب "پناهگاه شکن" سکان – اين قسمت در نوک بمب قرار دارد و دستگاه کامپيوتری ارتباط با ماهواره در این قسمت تعبيه شده است. سکان دارای چهار پره ی متحرک است که برای هدايت بمب به کار می رود. عضو هوشمند بمب همين سکان کامپيوتری است که می تواند مسير پرتاب بمب را، در حين پرواز، تصحيح کند و بمب را با دقت خارق العاده به سوی هدف هدايت کند. کلاهک – اين قسمت بين سکان و دم قرار دارد. کلاهک يک محفظه ی فولادی است که در داخل آن، مقدار زيادی مواد منفجره قرار دارد. قدرت نفوذ بمب به خاطر باريکی اين محفظه و قدرت تخريبی آن به خاطر مواد منفجره ای ست که در اين قسمت وجود دارد. دم – اين قسمت در انتهای بمب قرار دارد و از چهار پره ی درست شده است. هرچه اندازه ی پره ها بزرگ تر باشد، برد بمب بيشتر است. فيوز تاخيری، برای آن که کمتر صدمه ببيند، در اين قسمت جاسازی شده است. بمب های پناهگاه شکن، بر حسب وزن و عرض و وزن و قدرت نفوذ آن ها، به چند گروه تقسيم می شوند که در زير به چهار نوع آن اشاره می شود: *** 1- بمب " بی ال يو – صد و نه" BLU-109 Penetrator اين بمب، به قطر37 سانتی مترو به طول 2.50 متر و به وزن 885 کيلوگرم می باشد و می تواند از يک ديوار بتونی به ضخامت 1.8 متر عبور کند. در کلاهک اين بمب مقدار 243 کيلوگرم مواد منفجره از جنس تريتونال (Tritonal) يا پی بی اکس (PBX) به کار رفته است. تريتونال يک نوع ماده ی منفجره به رنگ نقره ای ست که از هشتاد درصد پودر"تی ان تی" و بِيست در صد پودر آلومينيوم درست شده است. پودر"تی ان تی" همان ماده ای ست که درساختن ديناميت به کار می رود. پی بی اکس يک نوع ماده ی منفجره ی پلاستيکی ست که نام کامل آن پلاستيک – باندد – اکسپلوسيو" (Plastic Bonded Explosive) می باشد. ماده ی "پی بی اکس" مانند پلاستيک قابل انعطاف است و می توان آن را مانند موم به هر شکلی درآورد. *** 2- بمب "بی ال يو – صد وشانزده" BLU-116 Advanced Unitary Penetrator اين بمب، به قطر37 سانتی مترو به طول 2.4 متر و به وزن 874 کيلوگرم می باشد و می تواند از يک ديوار بتونی به ضخامت 3.4 متر عبور کند. در کلاهک اين بمب مقدار 240 کيلوگرم مواد منفجره از جنس پی بی اکس (PBX) به کار رفته است. *** 3 - بمب "بی ال يو – صد وهيجده" BLU-118/B Thermobaric Warhead اين بمب، به قطر37 سانتی مترو به طول 2.5 متر و به وزن 895 کيلوگرم می باشد و می تواند از يک ديوار بتونی به ضخامت 3.4 متر عبور کند. در کلاهک اين بمب مقدار 254 کيلوگرم مواد منفجره از جنس "ترموباريک" (Thermobaric) به کار رفته است. ماده ی "ترموباريک" از نسل جديد مواد منفجره است که، در مقام مقايسه با بمب های معمولی، انرژی تخريبی خود را در طول زمان بيشتری آزاد می کند. بنابر اين، وفتی اين بمب در فضای سرپوشيده ی پناهگاه های زيرزمينی منفجر شود، فشار تخريبی آن به مدت طولانی تری در فضای بسته ی پناهگاه باقی می ماند و باعث تخريب بيشتری می گردد. *** 4 - بمب "بی ال يو – صد و سيزده" BLU-113 Super Penetrator اين بمب، به قطر37 سانتی مترو به طول 2.88 متر و به وزن 2000 کيلوگرم می باشد و می تواند از يک ديوار بتونی به ضخامت 6 متر عبور کند. در کلاهک اين بمب مقدار 285 کيلوگرم مواد منفجره از جنس تريتونال (Tritonal) به کار رفته است. *** دقت در هدف گيری ارتش آمريکا برای اندازه گيری دقت بمب ها در اصابت به هدف از فرمول مخصوصی به نام "دايره ی احتمال خطای اصابت" یا "سيرکولار – ارور – پروبابيليتی" (Circular Error Probability :CEP) استفاده می کند. برای محاسبه ی اين عدد، دايره ای بر گرد هدف ترسيم می کنند به نحوی که بمب مزبور از صد بار، پنجاه بار در داخل اين دايره اصابت کرده باشد. سپس شعاع اين دايره را برای نشان دادن دقت بمب مزبور به کار می برند. شعاع "دايره ی احتمال خطای اصابت" برای بمب های غيرهوشمندی که آمريکا در جنگ ويتنام به کار برد، حدود 45 متر بود. يعنی در پنجاه در صد موارد، اين بمب ها در دايره ای به قطر 90 متر در اطراف هدف، به زمين اصابت می کردند و تلفات جانبی زيادی به وجود می آوردند. شعاع "دايره ی احتمال خطای اصابت" برای بمب های هوشمند "پناهگاه شکن" حدود 3 متر است. يعنی در پنجاه در صد موارد، اين بمب ها در دايره ای به قطر 6 متر در اطراف هدف، به زمين اصابت می کنند و بنابراين تلفات جانبی زيادی به وجود نمی آوردند. *** نتيجه گيری " بمب های پناهگاه شکن " يا "بانکر باستر" (Banker Buster)، بمب هايی هوشمندند که بوسيله ی ماهواره هدايت می شوند. دولت اسراييل، اخيرا تعداد 500 بمب پناهگاه شکن به مبلغ 319 ميليون دلار از آمريکا خريداری کرده است که احتمالا برای حمله به مراکز اتمی ايران به کار خواهد رفت. در اين مقاله طرز کار اين بمب ها، به زبان ساده، شرح داده شد.
-
1 پسندیده شدهسلام به این فکر کنید که ما 5 گروه توپخانه در نیروی زمینی ارتش داریم و شماره هاشون 11 و 22 و 33 و 44 . 55 است و این که در همین گزارش اشاره شد که چند پایگاه دیگر هم داریم که در همین گزارش یکی دیگه هم برای سوخو 24 ها عملیاتی بود .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهموشک کروز هواپرتاب عاصف این موشک مخصوص پرتاب از جنگنده های سوخو 24 نیروی هوایی ارتش ساخته شده است که همزمان با پایگاه عقاب 44 رونمایی شد. این موشک دارای کلاهک قوی بوده و قابلیت نابودی استحکامات دشمن را دارد. میزان برد و ویژگی های موشک محرمانه اعلام شده است. چون برد سوخو 24 ها با سوختگیری هوایی به 4000 کیلومتر میرسد ارتش با این کروز (که شاید برد 2000 کیلومتر شبیه سومار داشته باشد) قابلیت حمله به نقاط بسیار دور از مرزهای ایران را دارد.
-
1 پسندیده شدهنیروی هوایی ارتش از نخستین پایگاه هوایی زیرزمینی خود با نام عقاب ۴۴ رونمایی کرد جنگنده های این پایگاه نیروی هوایی ارتش مجهز به موشکهای کروز بردبلند میباشند. لازم به ذکر است ویژگی ممتاز این پایگاه قرارگیری آن در میان کوهها و اعماق زمین است. این پایگاه بزرگ زیرزمینی، قابلیت پذیرش و بکارگیری عملیاتی جنگندههای جدید نیروی هوایی ارتش را نیز خواهد داشت.
-
1 پسندیده شدهچرا نیروی هوایی اسرائیل F-15 ایگل را به جای F-14 تامکت انتخاب کرد. نیروی هوایی اسرائیل IAF نیاز به حدود ۵۰ جنگنده نسل چهارم تا دهه ۹۰ و یا حتی پس از آن داشت.دو رقیب اصلی چنین خریدی گرومن اف ۱۴ ای تامکت و مک دانل داگلاس اف ۱۵ ای/بی ایگل بودند. در دهه 1970، ایالات متحده همواره در تلاش بود تا با دقت در خاورمیانه قدم بردارد. اگرچه امروز عجیب به نظر می رسد، اما در آن زمان تلاش می کردند توازن قوا را در منطقه تضمین و حفظ کنند. پس از آتشبس جنگ یوم کیپور در اکتبر 1973،موافقت نامه مورد حمایت سازمان ملل بین اسرائیل و مصر در ژانویه 1974 و پس از آن عقبنشینیهای اسرائیل و دومین توافقنامه متارکه جنگ که در سپتامبر 1975 امضا شد، نشانه های خوبی بود که دولت ایالات متحده در مورد خرید احتمالی جنگنده های نسل چهارم به اسرائیل نگاه مثبتی خواهد داشت. در ژوئن 1974، وزیر دفاع شیمون پرز درخواست کرد که به کادر کوچکی از خلبانان با تجربه نیروی هوایی ارتش اجازه داده شود تا دو رقیب اصلی چنین خریدی را آزمایش و ارزیابی کنند. همانطور که برتی سیموندز در کتاب F-15 Eagle خود گفته است، این نامزدها F-14A Tomcat و F-15A/B Eagle خواهند بود. در این زمان شاه ایران تحت تأثیر عملکرد F-14A قرار گرفت و این هواپیما توسط دولت ایران ارزیابی و سفارش داده شده بود. تفاوت بین F-14 و F-15 شامل این بود که تامکت برای حمل موشک AIM-54 Fhoenix طراحی شده بود،یک موشک ۱۰۰ مایلی که به F-14A کمک کرد تا از ناوگان در برابر بمب افکن های دوربرد و موشک های کروز شوروی دفاع کند. از سویی دیگر ایگل برای برتری هوایی در میدان جنگ طراحی شده بود،چیزی که برای اسرائیلیها جذاب بود، وقتی نبردهایی را که از زمان استقلال در سال 1948 انجام دادهاند در نظر بگیرید، اما هر دو به طور کامل مورد ارزیابی قرار گرفتند. فرمانده نیروی هوایی، بنی پلد، یکی از اولین هواپیماهای TF-15 را در سال 1974 به پرواز درآورده بود، اما این یک جت پیش تولید بود، بنابراین بسیاری از سیستمهایی که آن را آماده جنگ میکردند، روی هواپیما نصب نشده بودند. در همین حال، دیوید ایوری(یک خلبان سابق پی-۵۱ موستانگ و داسو اورگان برای IAF)هنگام بازدید از پایگاه هوایی نیروی دریایی در میرامار نیز با یک تامکت پرواز کرده بود. گزارش شده است که او تحت تأثیر F-14 قرار گرفته است، اگر چه از این واقعیت که با موتورهای توربوفن دردسرساز TF-30 باید در طول داگفایت با یک A-4 Skyhawk نیروی دریایی ایالات متحده با احتیاط رفتار شود، کمی نا امید شده است. در نهایت تیمی تشکیل شد تا هر دو ماشین را به طور مستقل ارزیابی کنند زیرا ایالات متحده به اسرائیلی ها اجازه نداده بود تامکت را در برابر ایگل قرار دهند و آزمایش کنند. تیم ارزیابی توسط آمون آراد،خلبان سابق میراژ و خلبان و رهبر اسکادران F-4E هدایت خواهد شد. خلبانان اساف بن نون (خلبان سابق جنگنده و خلبان آزمایشی پروژه جنگنده کفیر)،عمری افک (خلبان F-4E)،اسرائیل بهاراو ( خلبان سابق میراژ و فرمانده اسکادران در جنگ اخیر یوم کیپور) و آهارون کاتز و بقیه اعضای تیم شامل خدمه زمینی و کارمندان صنایع هواپیماسازی اسرائیل بودند. ارزیابیهایی که در آن زمان از سوی باتجربهترین و سرسختترین خلبانان جنگنده جت تا ان زمان انجام می شد ،باعث ایجاد علاقهمندی به یکی از ان جنگنده ها میگشت. این خلبانان می خواستند ببینند این جت های جدید چگونه با همه چیز از اهداف در ارتفاع پائین و کند گرفته تا اهداف سریع که شبیه Mig-25R های آزاردهنده ای هستند که پروازهای مزاحم بر فراز اسرائیل انجام می دهند، برخورد میکنند.حدود 10 پرواز با F-15 دو سرنشینه که یک هواپیمای در حال توسعه با سیستم های جدید در هواپیما بود و همچنین استفاده گسترده از شبیه ساز McDD F-15 انجام شد. سورتی پروازها علیه هر دو هواپیمای A-4 و F-4 انجام شد و اسرائیلی ها به ویژه تحت تأثیر F-15 قرار گرفتند.آنها دریافتند که F-15 به راحتی می تواند بر هر دو هواپیما به برتری دست یابد،سیستم های تسلیحاتیش کاربر پسند هستند،چابکی ایگل شگفت انگیز است و قدرت آن اجازه می دهد شتاب "جی "را به گونه ای که شبیه هیچ یک از تجربه های قبلی شان نبود،تحمل کند.همچنین کاکپیت آن دید بی نظیری را برای نبرد داگفایت فراهم می کند. در مقایسه با F-14 دو سرنشینه که این تیم در میرامار ان را به پرواز در آورد، آنها از توانایی جنگی تامکت ناامید شدند، اغلب مشخص می شد که یک نبرد هوایی نزدیک( داگفایت) علیه A-4Skyhawk می تواند به بن بست ختم شود. به زودی مشخص شد که F-15 Eagle بهترین انتخاب برای IAF است و این هواپیما میلیون ها دلار در هر واحد ارزان تر از تامکت بود. اگرچه از نظر سیاسی، مسائل مربوط به فروش F-15 تا زمان دومین توافقنامه سپتامبر 1975 برطرف نشد، اما پس از آن، در عرض یک ماه، ایالات متحده موافقت کرد که عقاب را به تعداد مورد نیاز عرضه کند.بر اساس مفاد قرارداد تحت عنوان روباه صلح ۱ (Peace Fox l)، اسرائیل در دسامبر 1976 جنگنده جدید خود را در قالب چهار فروند دریافت کرد و به دنبال آن دو فروند F-15B و ۱۹ فروند F-15A را طی قرارداد Peace Fox II دریافت کرد. این برای اسرائیل حدود 625 میلیون دلار هزینه داشت و این قرارداد توسط Peace Fox III جایگزین شد و طی آن 18 فروند F-15C و 8 فروند F-15D سفارش داده شد. مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منبع : https://www.google.com/amp/s/theaviationgeekclub.com/the-story-of-why-the-israeli-air-force-picked-the-f-15-eagle-over-the-f-14-tomcat/
-
1 پسندیده شدهاین را وقتی در کنار اخبار اخیر مبنی بر تمایل جدی عربستان برای خرید راکت انداز چندگانه چینی a-300 با برد اعلامی 290 کیلومتر و دقت زیر 30 متر بزاریم و اشتیاق شدید چیی ها و انعقاد قرارداد در زودترین زمان ممکن در کنار همکاری های موشکی چین با عربستان سعودی باید مراقبت بیشتری در حوزه پدافندی داشت و تحقیق و توسعه سیستم ضد موشکی و راکتی را هم سرعت بخشید در کنار پدافند هوایی ضد هواگردها. پ ن: اغلب تاسیسات حیاتی کشور در زمینه نفت و گاز در ساحل و دریا و همچنین نیروگاه اتمی بوشهر در برد این راکت ها قرار دارند از خاک عربستان. این راکت اندازها با امکان شلیک انبوه و تهیه با کمیت بالا برای عربستان و تحرک بسیار بالا در کنار دقت بسیار خوب و مانورپذیری راکت های هدایت پذیرش خطری جدی محسوب میشند برای ما که مشخصا برای تهدید سواحل جنوبی و زیرساختهای حیاتی کشور هم خریداری میشند. از حکومت نادان سعودی که بازیچه امیال افراد هست نمیشه انتظاری داشت ولی درگیری ایران با سعودی ( با توجه به قدرت و وسعت سعودی ) یکی از ایده ل های غرب و رژیم صهیونیستی خصوصا هست. حالا اروپا و چین شاید برای نفت تمایل کمتری داشته باشند ( تجهیز سعودی توسط چین شاید نشون میده چین چقدر علاقه مند از مصون ماندن سعودی است ) ولی رژیم صهیونیستی و امریکا اصولا منتفع اصلی این جنگ خواهند بود. برای همین بازدارندگی باید به حدی برسه که اولا تهاجم احتمالی سعودی نصرفه برای خودش و جهان ( در برابر اسیب ها) و ثانیا توان هجومی کشور در قطع صادرات نفت و پلن های فلج کردن جریان نفت باید طوری طرح ریزی بشند که طرف های ثالث هم بی خیال این توطئه بشند.
-
1 پسندیده شدهسخنگوی گروه فضایی وزارت دفاع : پرتاب تحقیقاتی ماهوارهبر سریر از سال 1404 آغاز میشود. پرتاب تحقیقاتی بعدی ماهوارهبر ذوالجناح سال آینده انجام میشود.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... خوب هست ... این یعنی توجه به لایه های عمیق تر جامعه و هدف گذاری دقیق تر تصویر سازی قابل قبولی هم دارد در حوزه تجهیزات نظامی
-
1 پسندیده شدهاون سازه ها مرتبط با جنگنده نیست. خیلی گمانه زنی ها اونو مرتبط با هواگرد های غیر نظامی یا دستکم ترابری میدونند. اما مهرآباد تنها پایگاه نیست که در حال رشد. با توجه به تصاویر ماهواره ای خیلی از پایگاه ها و فرودگاه های شاهد تغییراتند. پایگاه کرمانشاه پایگاه زاهدان کیش مهرآباد (ابعاد بزرگ این شیلتر ها در این عکس کاملا واضح) شیلتر جدید در مهرآباد تصاویر از اکانت توییتری تندر
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا... خرید جنگنده سوخو ۳۵ از روسیه در دستور کار ارتش ایران امیر سرتیپ حمید واحدی فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در گفتوگو با خبرنگار امنیتی و دفاعی خبرگزاری برنا درباره خرید جنگنده برای نیروی هوایی ارتش گفت که خرید جنگندههای سوخو 35 از روسیه در دستورکار نیروی هوایی است. وی با بیان اینکه خرید سوخو 30 در برنامه نیست و فعلاً خرید سوخو 35 از روسیه مطرح است، افزود: این موضوع در دستورکار قرار دارد و امیدواریم بتوانیم در آینده به این جنگندههای نسل 4++ دست پیدا کنیم.فرمانده نیروی هوایی ارتش همچنین تأکید کرد که تصمیمگیری نهایی در زمینه خرید جنگنده سوخو 35 از روسیه در اختیار فرماندهی ارتش و فرماندهی ستاد کل نیروهای مسلح است. پی نوشت : 1- هنوز شک بسیار زیادی وجود دارد که یک سخت افزار درست و درمان بتوانند تهیه کنند 2- احتمالا قابلیتهای رادار Irbis-E اولویت اول برای خرید این جنگنده باید باشد که بطور مستقیم به معنای تقویت حوزه برتری هوایی و دفاع از آسمان ایران در کنار ناوگان تامکتها و فالکروم های نیروی هوایی باشد . هر چند سوخو-30 اس ام2 به نظر مفیدتر می بود ولی خوب ، اگر این واقعا رخ بدهد ، جای امیدواری باید باشد .
-
1 پسندیده شدهبسم ا... در مورد طوفان3 ، خرداد95 مطلبی در میلیتاری بیان شده بدین مضمون از یکی از خلبان های هوانیروز اگر این مبناء قرار بگیرد ، این ایرفریم تقریبا هیچ شباهتی به AH-1 نخواهد داشت ( تا الان ) صحت و سقم مطلب هم بر عهده گوینده این جمله ، چون قابل تایید نیست تنها توضیح ممکن تا الان ( قبل از انتشار اخبار جدید تر ) یک نمایشگاه درون سازمانی برای وزیر دفاع ترتیب دادند از برنامه هایی که دردست اجراست که شاید مربوط باشد به بهینه سازی موشکهای ضد کشتی ما ( غیر قابل تایید ) یا اینکه قبل از سفر رییس جمهور عمدا این ها را نمایش دادند که طرف مقابل تصور نکند که دست ما خالی هست ( البته طرف مقابل اینها را که ببیند ، یحتمل بیشتر تصور می کند که ما با علاقه شدید داریم برای خرید می رویم ! ) در این مورد ، عکس های متفقین بعد از شکست آلمان در جنگ را یک مرور بفرمایید در بازدید از کارخانجات تولید هواپیما و تانک ... انبوه سازه های نیمه کاره و قطعات یدکی در خطوط تولید وجود داشت ولی در جریان جنگ به هیچ دردی نخورد ، چون تکمیل نشده بود ( به دلایل مختلف ) در این مورد ، به جای 8 سازه جدید ، 80 سازه هم باشد ، تا زمانی که تکمیل نشود و پرواز نکند و مسلح نشود ، فقط برای عکس گرفتن و تبلیغات مفید به فایده هست و به درد دیگری نمی خورد ... ==== تصاویر جدید و نکات جالب این تصویر هم جالب هست که دو احتمال ساخت سازه جدید یا اورهال سنگین بالگردهای موجود را ایجاد می کند بنر نصب شده در انتهای تصویر و تصویر بزرگ شده آن ، که احتمالا کابین بهینه شده هواپیمای آموزشی تی-90 !!! ( در مقایسه با پی سی-7 ) را به نمایش گذاشته .در طرفین عکس هم سازه های همین هواگرد قابل مشاهده است که احتمال تولیدجدید یا اورهال هواپیماهای موجود را به ذهن متبادر می کند هواگرد آموزشی تی-90 !!! ( نمونه سانحه داده سمت راست و نمونه عملیاتی سمت چپ ) این هم تجهیزات تست ارابه فرود هست که یحتمل برای آزمایش ارابه های فرود تولید داخل استفاده می شود ...
-
1 پسندیده شدهاتفاقا اصلا با پروژه شاهد ۲۱۶ شباهت نداره جز اینکه جفتشون بالگرد تهاجمی هستند. به عکس پایین توجه کنید. https://s4.uupload.ir/files/2022-01-17_18.23.08_wlpx.jpg ۱- احتمالا محل قرارگیری اپتیک و در بخش بالای آن در نوک دماغه رادار میلی موجی و هواشناسی قرار بگیره. ۲- محل قرارگیری توپ دماغه که برخلاف شاهد ۲۱۶ زیر بدنه قرارنگرفته و پشتش به قسمتی از بدنه هست و با این ابعاد منو یاد توپ میل ۲۸ می اندازد. ۳- بخش کابین که بیشترین تفاوت را داره و قسمت بالایی اون تیز تر هست. قسمت های کناری هم زوایای کمتری داره. تعداد ایرفریم های موجود در سالن که بیشتر شده اما باز به نظر می آید در نبود بودجه سرعت تکمیل همچنان کند هست. البته با انتشار تصویر دم فروند چهارم که به رنگ سبز بود حدس من این است که این کوثر ها پروژه از صفر نبوده و بازسازی ایرفریم های آسیب دیده از زمان جنگ یا اف-۵ های زمینگیر هستند و این روند کند به شدت ترسناک هست. در مورد سوم هم به نظر موشک های سری نور هست، اما در هسا چه کار می کند سوال هست اون هم با این ظاهر و بدنه. انگار موشک را دارند اورهال می کنند. در کل از این نوع انتشار اطلاعات قبل از سفر به روسیه رئیس جمهور اصلا خوشم نیامد و امیدوارم روس ها ندیده باشند. بخش توضیح راجع به بالگرد مرموز را بدینوسیله اصلاح می کنم. این بالگرد احتمالا باید طوفان ۳ (اسمی که من براش انتخاب کردم یا همون طوفان +) باشه. در واقع همون کبری هست فقط کابین خلبان را بالا برده اند تا اولا دید خلبان بهتر شود و ثانیا زیر پای اون هم سوخت اضافی یا مهمات بیشتر برای توپ دماغه حمل کند و احتمالا مقدار کمی هم مجموعه موتور و ملخ را بالاتر ببرند و همچنین بالچه ها کمی بالاتر رفته و تقویت شود. فقط امیدوارم برای تقویت موتور هم فکری شده باشد.
-
1 پسندیده شدهآغاز رسمی تولید انبوه اژدهای پرنده چنگدو ، جی-20 را به صورت انبوه تحویل نیروی هوایی چین قرار خواهد داد گروه هواپیماسازی چنگدو براساس داده های منتشر شده از سوی این شرکت ، تولید مقیاس انبوه جنگنده نسل پنجم سنگین وزن جی-20 را برای نیروی هوایی ارتش خلق چین را افزایش داده که این روند از سه ماهه چهارم سال 2021 آغاز شده است . به گفته مسئولان این شرکت ، تقاضای روزافزون نیروی هوایی چین و بازدیدهای مکرر فرماندهان این نیرو از ماه های گذشته موجب گردید تا برنامه ریزی لازم برای این کار صورت پذیرد و اعلام رسمی آن نیز نهایتاً در 12 دسامبر 2021 صورت گرفته است . طبق گزارشهای منتشر شده ، این تصمیم ، تحت تاثیر روند افزایشی توسعه پیشرانه بومی WS-10 که می بایست برای گونه های J-20A و J-20B جایگزین پیشرانه های بومی شود ، قرار گرفته است . در واقع امر ، تعداد تولید شده جی-20 تا کنون چیزی در حدود 50 تا 60 فروند تا بیشتر از 100 فروند تخمین زده شده که بیشتراز تعداد تحویلی جتهای اف-35 است . فو کیا شائو فو کیا شائو ، یکی از کارشناسان صنعت هوانوردی نظامی چین در خصوص آینده این برنامه چنین معتقد است : " چین در مدت بسیار کوتاهی قادر است تا به اندازه کافی از جتهای جی-20را برای ایجاد اسکادران های جدید به منظور حفاظت از مرزهای شرقی ، جنوبی ، غربی و شمالی و مرکزی تولید کند و بتدریج استخوان بندی نیروی هوایی چین را برای قرن 21 ایجاد نماید" جی-20 از زمان ورود بخدمت در مارس 2017 به شکل مستمری ، تکامل یافته و طیف گسترده ای از فناوری های جدید از جمله رادار AESA را به منظور افزایش آگاهی محیطی خلبان ، بخود می بیند ، در حالی که با مسلح شدن به موشکهای هوابه هوا ، بتدریج وزنه ای در برابر جتهای رقیب شرقی و غربی تبدیل خواهد شد . بدین ترتیب ، با افزایش سرمایه گذاری و تولید انبوه این جنگنده ، کارشناسان انتظار دارند که این جنگنده به پیشرانه های پیشرفته تر WS-15 مجهز شود که نه تنها به تعمیر و نگهداری کمتری نیاز دارد ، بله با افزایش پایایی پروازی و مانور پذیری ، می تواند به عمر عملیاتی موتورهای WS-10B در نیروی هوایی چین خاتمه دهد . برنامه جی-20 از دید بخش قابل ملاحضه ای از کارشناسان نظامی دنیا ، موجب ارتقاء جایگاه چین بعنوان یکی از دو کشور تولید کننده جنگنده نسل پنجم در کنار ایالات متحده شده است ، بدون اینکه نیازی به خرید این جتها از یک کشور ثالث داشته باشد . در واقع ، تولید انبوه جی-20 جانشین خط تولید جتهای جی-11 گردید که تولید آن در سال 2018 خاتمه یافت و یک جت نسل چهارم با توانمندی های قابل توجه در دو حوزه برد و برتری هوایی بود . بدین ترتیب ، انتظار می رود که جی-20 بمدت طولانی تری در خط تولید قرار داشته باشد و طبیعتا به تعداد بیشتری وارد خدمت گردد. این جنگنده در حال حاضر ، در کنار جتهای سنگین جی-16 و جی-10سی خدمت می کند و بطور همزمان ، احتمال خرید تعداد بیشتری از گونه های جی-16 و جی-10سی را نیز منتفی خواهد نمود پی نوشت : 1- بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهدروازه های باز بین النهرین مختصری در باب عملکرد جنگنده سنگین اف-14 در جنگ دوم و سوم خلیج فارس و پیامدهای آن سرآغاز : بدنبال تصمیم واشنگتن مبنی بر مداخله در بحران دوم خلیج فارس که پس از حمله ارتش بعث عراق به کویت پدید آمد ، ارتش ایالات متحده با اجرای یک ساختار برنامه ریزی شده با محوریت یک جابه جایی لجستیکی به تقریب بزرگ پس از جنگ ویتنام ، عملیات سپر صحرا را با هدف انتقال مقادیری انبوه از سامانه های تسلیحاتی در دستور کار خود قرار داد . این تجمع نظامی از سپتامبر 1990 با هدف آماده سازی های اولیه برای عکس العمل نظامی علیه عراق آغاز شد که درنهایت در ژانویه سال بعد ( 1991) درقالب عملیات طوفان صحرا اجرایی گردید . پیشینه : با اتمام جنگ سرد در سال 1989 و علیرغم تجزیه امپراتوری شوروی در یکسال پس از آن ، هنوز بخش عمده ای از ماشین نظامی ایالات متحده در اروپای غری مستقر بودند ، اما پس از تهاجم غافلگیرانه ارتش عراق به کویت ، نوک پیکان این توان نظامی این کشور برای بیرون راندن واحدهای عراقی به این منطقه بازگشت . بدین ترتیب ، عراق با اطمینان از عدم وجود یک مقاومت نظامی جدی ، در اوت 1990 کویت را به اشغال خود درآورد و در جریان عملیاتی که تنها کمتر از 24 ساعت بطول انجامید ، انچه که درآن زمان در عراق با مفهوم "وحدت تاریخی" عراق و کویت نامیده می شد ،را محقق ساخت . با این حال ، در کنار سایر سامانه های تسلیحاتی ، انتقال توان هوایی این کشور ، شامل ده اسکادران از توانمندترین هواگردهای رزمی نیروی دریایی ، شامل جتهای سنگین اف-14 برای ورود به صحنه نبرد و کسب و تحمیل برتری هوایی به منطقه خلیج فارس اعزام گردید . دراین میان ، گرچه این جتهای سنگین بطور خاص برای پرواز از روی عرشه ناوهای هواپیمابر طراحی شده بودند ، اما بدلایل تاکتیکی ، از جمله محدویت گستره آبی در شمال خلیج فارس ، تشخیص داده شد تا این جنگنده ها برای اجرای عملیات روتین محوله از پایگاه های زمینی مستقر در شبه جزیره عربستان نیز وارد عمل شوند . علاوه براین ، از آنجا که تهدید نیروی دریایی عراق ، چندان خطرناک ارزیابی نمی شد ، تامکتها بسرعت به پایگاه های نیروی هوایی سعودی منتقل تا درصورت نیاز برای اجرای حملات ضربتی ، اسکورت و شناسایی بر روی فضای هوایی سعودی و همچنین گشت رزمی بر فراز دریایی سرخ و خلیج فارس مورد استفاده قرار گیرند . در نتیجه ، حداقل 99 فروند از این جنگنده ها با اجرای 4124 سورتی (پرانه) را در جریان عملیات نظامی علیه عراق در دفاتر پروازی نیروی دریایی به ثبت رساندند . بیلان این هواگرد رزمی در جنگ با عراق را چگونه می توان ارزیابی نمود ؟؟ از یک نظر ، تامکتهای نیروی دریایی به تنهایی از برتری قابل توجهی بر تمامی جتهای رزمی نیروی هوایی عراق برخوردار بودند . درآن زمان ، نیروی هوایی ارتش بعث (IrAF) فاقد جتهای رهگیر میگ-31 یا جنگنده های برتری هوایی سوخو-27 ( که در شرف سفارش قرار داشتند.م ) بودند که بتواند روی کاغذ ، یک چالش جدی برای تامکتهای نیروی دریایی باشد ،در حالی که بطور همزمان ، کمیت فاکس بتهای عملیاتی این نیرو برای ایجاد خطر جدی بر علیه تامکتها نیز شبهات زیادی را بوجود می آورد تا در نقش یک پیکربندی رزمی و یا حتی پیش اخطار بتواند نقش موثری برای اسکادران های میراژ عمل نماید . در آنسوی جبهه ، سلسله مراتب فرماندهی نیروی هوایی عراق ، تجربه قابل توجهی را در دست و پنجه نرم نمودن با اسکادران های اف-14 نیروی هوایی ایران (بعنوان پیشگان جتهای نسل چهارم ) بدست آورده بود تا جایی که خاطره سرنگونی نزدیک به 160 فروند جنگنده عراقی در انواع مختلف ( از فیشبد تا فیترو فاکس بت و از میراژ تا سوپراتاندارد ) هنوز در اذهان وجود داشت . ستوان استوارت "میت" براس تنها شکارچی تامکت در عملیات طوفان صحرا وی برفراز روستای کوچکی میان بغداد و بصره ، به شکل بصری ، یک بالگرد میل-8 هیپ عراقی را مشاهده نمود که با سرعت در حال پرواز بسمت جنوب عراق بود در نتیجه با بالا دادن دماغه جنگنده خود و یک غلت سریع به سمت چپ ، تامکت خود را بصورت وارونه در آورد و فاصله خود با این هیپ نگون بخت عراقی را به کمتر از 1 مایل رساند . با این مانور ، وی فرصت پیدا کرد تا با مسلح کردن یک تیر موشک هوابه هوای AIM-9M سایدویندر ، بالگرد عراقی را در یک بازه زمانی چند ثانیه ای به"" گلوله ای از آتش""تبدیل کند . اما شرایط ، به آن صورتی که نیروی هوایی عراق تصور می کرد به مانند جنگ فرسایشی 8 ساله با ایران جلو نرفت و اسکادران های اف-14 نیروی دریایی علیرغم قابلیتهای چشمگیر خود به دلیل سه عامل محدود کننده موفق نشد تا از همه توانایی های خود برفراز آسمان کویت و عراق استفاده کند . نخست اینکه نیروی هوایی عراق ، بخش قابل ملاحضه ای از دارایی های خود را به ایران منتقل نمود تا از گزند حملات مستمر هوایی دشمن محافظت شوند و به همین دلیل جنگ برای تسلط بر روی هوایی بسرعت خاتمه پیدا نمود و کمبود هدف هوایی بوجود آمد . دوم ، نیروی دریایی ایالات متحده بدلایل مختلف از جمله مشکلات فنی و همچنین رقابتهای نانوشته با نیروی هوایی ، موفق نشد تا پیش از آغاز جنگ ، سامانه ها و رویه های خود را در یک فرماندهی مشترک با نیروی هوایی ادغام نماید ( در طول جنگ سرد ، نیروی دریایی و نیروی هوایی می بایست بصورت جداگانه بر علیه اتحاد شوروی وارد عمل می شدند ) و این مساله در محیط عملیاتی بسیار کوچکتر خاورمیانه بصورت حادتری به نمایش در آمد ، این بدان معنا بود که خطر شلیک به خودی به مراتب بیشتر می شد . سومین محدودیت موجود نیز قوانین سخت گیرانه برای شناسایی دقیق دوست و دشمن بشمار می آمد که کاربر مهمات فامد ( فراتر از میدان دید ) را با مشکل مواجه می ساخت ( در حالی که نیروی هوایی ایران به تقریب با چنین مشکلی مواجه نمی شد .م ) بعنوان مثال تامکت به عنوان حامل مهمات فامد فینیکس با بردی دوبرابر بیشتر از هر جنگنده رقیب در آن زمان ، درصورتی که یک برنامه ریزی دقیق برای اجرای ماموریتهای محوله برای همه هواگردهای حاضر درصحنه وجود نمی داشت ، خود به یک تهدید برای جتهای نیروی هوایی ( نظیر اف-15 ) مبدل می گشت . تامکتها با مجهز شدن به غلاف شناسایی تاکتیکی تارپس ، نقش بسیار مهمی در اجرای ماموریتهای ارزیابی خسارت نبرد و شناسایی تاکتیکی بر عهده داشتند در نتیجه بروز چنین محدودیتهای عملیاتی ، نیروی دریایی ایالات متحده نتوانست بخوبی از ناوگان تامکتهای آماده خود ، در حالی که بر خلاف همتایان ایرانی ، مسلح تر و به روز تر بودند ، استفاده نماید . اما انچه که به عینه مشخص بود ، حضور این جنگنده ها ، به مانند درگیری های هوایی میان عراق و ایران ، موجبات عقب کشیده شدن یگان های هوایی عراق شد ، در حالی که تجهیز این هواگردها به حسگرهای استاندارد به منظور اجرای ماموریتهای شناسایی تاکتیکی ، ارزیابی خسارت های حاصل از حملات هوایی و ردیابی سامانه های موشکی اسکاد ، خدمات بسیار قابل توجهی را در طول جنگ به ثبت رساند ، به همین دلیل تنها یک شکار هوابه هوای برای این اسکادران ها مورد تایید قرار گرفت . در واقع ، این شکار در ششم فوریه 1991 با شلیک یک تیر موشک AIM-9 بر علیه یک بالگرد میل-8 عراقی ثبت گردید . با این حال ، تامکتها درطول جنگ ، چندین بار جتهای سریع السیر میگ-25 فاکس بت عراقی را رهگیری نمودند ( به مانند نیروی هوایی ایران که شکار فاکس بت در تمامی طول جنگ یک چالش آشکار برای آنها بشمار می آمد . م ) اما در نهایت این فاکس بت بود که موفق شد دنبال کنندگان خود را جا گذاشته و به موقع از صحنه نبرد خارج شود . ستوان دوون جونز ، فرمانده تامکت ( کابین جلو ) پس از هدف قرار گرفتن توسط سامانه سام-2 توسط واحدهای "سیل" بازیابی میشود . افسر تسلیحات وی (کابین عقب) ستوان لاورن اسلید در این ماجرا به اسارت درآمده و بعدها آزاد می شود در حوزه شبکه پدافند زمین پایه ، گرچه انتظارها این بود که تجربه 8 سال جنگ با ایران ، کمک زیادی به عراق برای مقابله با برتری هوایی ائتلاف نماید ، اما در مقایسه به استانداردهای منطقه ای (بخصوص سوریه ) تنها یک فروند F-14B بر اثر آتش سامانه اس-75 (سام-2 ) در هفته های آغازین عملیات طوفان صحرا ، سرنگون شد ( این سامانه از دهه 50 میلادی در خدمت قرار دارد و نمونه های بروزرسانی شده و برگرفته از آن در جنگهای متعددی مورد استفاده قرارگرفت . اما پس از پایان جنگ و بررسی محدودیتها و ضعفها ، یک نمونه بروزرسانی شده اف-14 با شناسه F-14D مجهز به پیشرانه های قدرتمند تر و اویونیک جدیدتر پا به صحنه گذاشت . تامکتهایی که برای ایفای نقش حملات هوا به زمین ، اصلاح شده بودند ، چیزی در حدود 7 سال بعد در کنار بمب افکن های سنگین بی-1بی ، درطی 4 روز حملات پی درپی ( عملیات روباه صحرا ) وارد عمل شدند و علاوه برآن ، گشتهای منظم برفراز فضای هوایی عراق با هدف اجرای منطقه پرواز ممنوع نیز برعهده تامکتها گذاشته شد . در همین گشتها بود که تامکتها با شناسایی یک فرمیشن دو فروندی از فاکسبتهای عراقی در فاصله 20 کیلومتری ، مبادرت به شلیک فینیکس به انها کرده ، هرچند میگها بسرعت دور زده و فرار را بر قرار ترجیح دادند . تامکت بعنوان نخستین جنگنده نسل چهارم در سال 2006 و پس از مشارکت در عملیات اشغال عراق (2003) از خدمت کنار گذاشته شد ، چرا که سودمندی آنها بدلیل پایان جنگ سرد و از میان رفتن تهدید ارتش سرخ ، محدود شده بود و هزینه های عملیاتی آن توجیه ناپذیر به نظر می رسید ، هر چند این جنگنده ها همچنان در نیروی هوایی ایران بخدمت ادامه می دهند . مترجم : MR9 /صرفاً برای میلیتاری پی نوشت : 1-بن پایه
-
1 پسندیده شدهاژدهای آتشین سرخ برفراز سرزمین پارس آیا جی-10 نقطه پایانی بر 4دهه توقف بروزرسانی ناوگان نیروی هوایی ایران خواهد شد ؟ براساس آنچه که در برنامه جامع اقدام مشترک ( برجام / JCPOA ) یا به اصطلاح عامه ، "توافق هسته ای" پیش بینی شده است ، اکتبر 2020 ، تحریم های تسلیحاتی سازمان ملل در خصوص خریدهای نظامی تهران به پایان خواهد رسید و این مساله بدان معنا خواهد بود که این کشور پس از این تاریخ می تواند به طیف گوناگونی از تسلیحات تهاجمی شامل شناورهای رزمی و جتهای جنگی را دسترسی داشته باشد . بدین ترتیب ، پس از یک دهه انتظار ، احتمالا" تهران تا پایان سال 2021 حداقل سفارش یک کلاس از جتهای جنگنده را اعلام خواهد کرد . این در حالی است که مقامات ارشد نظامی ایرانی در اوساط 2010 برای نیل به ایجاد یک تعادل منطقی در توازن نظامی منطقه ای ،درصدد بود تا جنگنده سنگین سوخو-30 را بخدمت گیرد و در حالی ناوگان نیروی هوایی خود را بروزرسانی نماید که پس از انقلاب 1979 و قطع همه روابط نظامی با ایالات متحده و جنگ 8 ساله ، عملا" فرصت مطلوبی برای بازسازی نیروی هوایی فراهم نگردید . انتخاب آشکار ؟!!!!! میگ-35 ، میگ-29 بدین ترتیب ، اگر نیروی هوایی ایران موفق شود ، جت رزمی سوخو-30 را بخدمت گیرد ، در دو حوزه برد و پایایی رزمی یک جهش را بخود خواهد دید و به ارتش این کشور اجازه می دهد تا در خاورمیانه و محدوده فراتر از آن ، پس از چهاردهه ، بار دیگر به یک وزنه قابل توجه رزمی تبدیل گردد ،در حالی که گمانه زنی های جدی دیگری در خصوص برنامه های این نیرو برای خرید سوخو-57 نیز به گوش می رسد . با تمامی این اوصاف ، برخی ناظران براین باورند که ایران ، به احتمال زیاد ، به موازات مذاکرات برای خرید سوخو-30 ، گوشه چشمی به یک جنگنده سبک تر و در عین حال پیش رفته تر وبا برد کوتاه تری دارد که بتواندآن را با هزینه عملیاتی کمتری بکار گیرد . علاوه براین ، شایعاتی نیز در جریان است که نیروی هوایی ایران با توجه به اینکه از ابتدای دهه 90 میلادی ، یکی از کاربران میگ-29 محسوب میشود ، براین قصد قرار دارد تا یک جنگنده میان وزن با پیشرانه های دوقلو ( میگ-35) یا جت رزمی تک موتوره J-10C را بعنوان جنگنده های نسل ++4 که به ترتیب در ژوئن 2019 و مارس 2018 وارد خدمت شده اند را بعنوان مکمل سوخو-30 وارد خدمت نماید . با توجه به این پیشینه ، برخی تحلیلگران نظامی بر این اعتقادند که در رقابت میان میگ-35 وجی -10 به منظور تعیین یک مکمل برای سوخو-30 ، گونه بهسازی شده فالکروم ، در عین اینکه نسبت به رقیب چینی خود سنگین تر است ، اما رادار قدرتمندتری را با خود حمل خواهد نمود ، قدرت مانور بیشتری داشته و در سرعت و ارتفاع بیشتری قادر است وارد عملیات شود . مضاف براین ، مسلح شدن میگ-35 به موشک R-37M با برد 400 کیلومتر ( 398- 150 کیلومتر ) در مقایسه با برد300 کیلومتری تقریبی PL-15 جت J-10C قابلیت های بیشتری را در اختیار تهران قرار خواهد داد . اما هر جت روسی و چینی ، به رادارهای AESA و خروجی های موتور بردار رانش سه بعدی مجهزبوده و با درصد بالاتری می توانند با شبکه پدافند هوایی ایران یکپارچه شوند . هر چند جی -10 بلحاظ عملیاتی ، ارزان تر خواهد بود و احتمالا" برخی قابلیتهای پنهانکاری را نیز در اختیار خواهد داشت ولی بلحاظ برد رادار و پایایی رزمی ، در سطح پایین تری نسبت به جنگنده روسی قرار می گیرد . اگر چه تاثیر روندها و بده- بستانهای سیاسی بر خرید جنگنده های رزمی توسط ایران تاثیر گذار به نظر می رسد ، اما میگ-35 را میتوان انتخاب آشکار نیروی هوایی ایران بشمار آورد . علیرغم انکه فالکروم ارتقاء یافته روسی ، هزینه عملیاتی بالاتری را طلب می کند ، اما امتیاز نصب موشک R-37M ، به معنای وجود برد شکار 2 برابری نسبت به مهمات عملیاتی موجود در منطقه خاورمیانه است ، چرا که بخش اعظمی از کشورهای منطقه ای و رقیب جمهوری اسلامی ایران ، به مهمات استاندارد AIM-120C با برد 105 کیلومتر بوده و تعدادی ازآنها نیز درآستانه خرید مهمات AIM-120D با برد 180 کیلومتر هستند که با توجه به این ارقام و سابقه درخشان نیروی هوایی ایران در استفاده از مهمات برد بلند در عملیات رزمی واقعی ( ترکیب تکرار ناشدنی فینیکس / تامکت .م ) و همچنین تجربه غیر قابل باور تکنسین های نیروی هوایی ایران در تعمیر ونگهداری ناوگان MIG-29A های خریداری شده در دهه نود میلادی ، مزیت آشکاری را فراهم مینماید . ضمن اینکه با خرید این جنگنده ، نخست در هزینه های آموزشی صرفه جویی قابل توجهی صورت گیرد و دوم اینکه نیاز به پرداخت پول برای ایجاد زیرساختهای جدید برای جتهای امتحان پس نداده چینی وجود نداشته باشد . با وجود همه این مزیتها ، این احتمال وجود دارد که نیروی هوایی ایران ، در نهایت بسمت خرید J-10C برود ، چرا که نیروی های مسلح ایران ، به تقریب خاطره خوشایندی از اتحاد شوروی و سپس روسیه در خصوص فروش سلاح ندارند ، چرا که تجربه نشان داده که سیاست فروش سلاح روسها در خاورمیانه ، بشدت تحت تاثیر لابیهای طرفدار غرب و بخصوص اسراییل قرار دارد . از جمله این موارد میتوان به فریز شدن خرید تعداد بیشتری MIG-29A و احتمالا MIG-31 در اوایل دهه نود میلادی ، توقف فروش سامانه اس-300 در اوایل سال 2010 ( با دستور مستقیم دیمیتری مدودف ) تحت فشار غرب ، نام برد ، این خاطره ناخوشایند ، تا جایی در میان جامعه ایران نفوذ نموده که به گزارش برخی مطبوعات داخلی ایران ، روسها به احتمال بسیار زیاد ، کدهای حساس سامانه اس -300 را در اختیار اسراییل قرار داده است که این به شکل خودکار ، روند حمله احتمالی نیروی هوایی اسراییل به ایران را تسهیل خواهد کرد . از نظر ایرانی ها ، درصورت خرید موشکهای R-37M چه چیزی مانع ازآن خواهد شد که روسها ، شیوه های استفاده از این سلاح را بر علیه جتهای عبری ، در اختیار تل آویو ، قرار ندهد ؟!!!!!! رقبای سرسخت سمت راست : R-37 سمت چپ : PL-15 گذشته از اطمینان ایرانی ها به چین بعنوان کشور قابل اطمینان در حوزه تامین سلاح ( البته نویسنده ظاهرا مطالعه عمیقی در خصوص خریدهای نظامی ایران از چین ندارد . م ) ، مزیتهای خرید جنگنده چینی ، بخصوص وضعیت موشک PL-15 عامل مهمی در خرید جی-10 خواهد بود . مهمات PL-15 درسطح گسترده ای ، در مقایسه با موشک روسی،بصورت عملیاتی بکار گرفته شده و سرمایه گذاری افزون تری از سوی ارتش چین برای توسعه این موشک صورت پذیرفته است . این بدان معناست که درصورت انتخاب J-10C ، گزینه خرید موشکهای پیشرفته تر برای تهران ، باز خواهد بود . مضاف براین ، خرید جی-10 می تواند دست نیروی هوایی ایران را برای خرید جتهای سنگینتری نظیر سوخو-35 یا سوخو-57 ، بازتر نموده و این بدان معناست که ناوگان جنگنده های عملیاتی نیروی هوایی ایران ، تنوع بیشتری خواهد یافت ( البته این مساله ، چالش های لجستیکی افزون تری را نیز بدنبال دارد .م ) ، بویژه اینکه حداقل تا تاریخ انتشار این تحلیل ، چین برنامه ای برای صادرات جنگنده سنگین خود ندارد و این بدان معناست که تطبیق عملیاتی جتهای روسی و چینی ، سخت تر خواهد شد . از سویی دیگر ، خرید جی-10 می تواند نزدیکی بیشتر روابط سیاسی و دفاعی ایران و چین را فراهم آورد و این به نوبه خود ، احتمالا موجبات افزایش سرمایه گذاری چین در اقتصاد ایران و بطور طبیعی ، پشتیبانی سیاسی بیشتری از سوی چین را فراهم آورد . بنابراین ، خرید جی-10 مسیر سرمایه گذاری بیشتر چینی ها در ایران پیش بینی میشود ، ضمن اینکه می توان چنین حدس زد که با توجه به مزیتهای ایران در منطقه ، جریان همکاری های قطعا" یکطرفه نخواهد شد . ایران به نوبه خود می تواند هزینه خریدهای خود را با تحویل نفت یامنابع دیگر تامین کند ، کاری که به احتمال زیاد ، انجام آن با روسیه ، به مراتب سخت تر خواهد بود . در مجموع ، اگر تهران قصد داشته باشد ، ماهیت خرید راهبردی اش ، از روسیه باشد ( جتهای سنگین و سامانه های دفاع هوایی پیشرفته تر ) ، جی-10سی ، از شانس بالایی برای تامین نیازمندی های نیروی هوایی ایران در میان مدت به یک جنگنده سبک یا میان وزن نسل ++4 برخوردار خواهد بود . پی نوشت : 1- بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9