برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 23 بهمن 1401 در پست ها
-
3 پسندیده شدهبسم ا... جنگ دراوکراین روز سیصد و چهل و دوم الی سیصد و چهل و هشتم دوم فوریه الی هشتم فوریه 2023 تی-64 بی وی اوکراینی صحنه جنگ در اوکراین – دوم فوریه 2023 1-یکی از مقامات اطلاعاتی اوکراین مدعی شده که پوتین به ارتش روسیه دستور داده تا دونتسک و لوهانسک را تا مارس 2023 تصرف کنند که این از محمتل ترین ارزیابی های صورت گرفته توسط منابع غربی است . اسپانیا ، 20 دستگاه نفربر ام-113 را به اوکراین تحویل داد 2- برخی منابع غربی مدعی هستند که مقامات اداری روسیه ، در قالب تلاش های محصورسازی اطلاعاتی باهدف پنهان کردن جابه جایی های نظامی در لوهانسک ، سرویس اینترنت تلفن همراه را در لوهانسک بطور کامل قطع کرده اند . براساس خبرهای موجود ، پوشش اینترنت تلفن همراه استان لوهانسک از 11 فوریه بحالت تعلیق درآمده که دراین مورد داده هایی موجود است که برخی از شهروندان غیرنظامی بدلیل ارسال اطلاعات مربوط به تحرکات ارتش روسیه بازداشت شده اند . این مساله چند هفته پس از ضربه ارتش اوکراین به محل استقرار واحدهای روسی رخ داده است که نشان میدهد روسها تاحدودی درسهای لازمه را یاد گرفته اند . اولین تصاویر از هویتزرهای 105 م.م ام-119 آ-3 که از دارایی های ارتش ایالات متحده به اوکراین تحویل شد در مجموع 72 قبضه ارسال گردید 3- وزیر دفاع اوکراین اعلام نموده که ارتش روسیه در حال بسیج تعداد بیشتری نیروی رزمی برای یک عملیات نظامی در مقیاس گسترده است . با این حال برخی از مخازن فکر غربی معتقدند که پوتین همچنان در حال تصمیم گیری براساس توانایی های اغراق شده واحدهای رزمی ارتش روسیه است . به گفته این منابع تا امروز نشانه خاصی در خصوص احیای قدرت رزمی واحدهای ارتش روسیه برای تصرف 11هزار کیلومترمربع باقی مانده از استان دونتسک دیده نشده در حالی که همزمان برخی تحلیل ها حاکی از آن است که حمله بزرگ روسیه تا قبل از آوریل 2023 به نقطه اوج خود خواهد رسید و پس از آن احتمالا با تحویل تانکهای جدید ، شرایط برای ارتش اوکراین به نسبت بهتر خواهد بود . خوب .. از دولت دموکراسی محض و پاک دست و میهن پرست اوکراین چه خبر ... اداره اطلاعات اوکراین از کشف یک شبکه فساد در وزارت دفاع اوکراین خبر داده که درآن معاون کمیسیون پزشکی نظامی مرکزی به مردان اوکراینی پیشنهاد می داد با پرداخت 5000 دلار از خدمت نظامی معاف شوند قابل توجه اعضای پویش حذف خدمت سربازی .. برید از رفقای اوکراینی خودتون سرمشق بگیرید !!!!!! 4- در داخل روسیه ، نشانه های جدید حاکی از آماده سازی کرملین برای اقناع افکارعمومی ، به منظور توجیه جنگ در طولانی مدت است با این حال منابع غربی معتقدند که این تلاش ها چندان موفق نبوده است . 5- منابع روسی و اوکراینی اعلام کرده اند که روسها در حال آماده سازی برای دست زدن به یک تک گسترده در محور سواتوو هستند. پرتابگرهای احتمالی موشک GLSDB که قرار است به اوکراین تحویل گردد . 6- حملات ارتش روسیه به کرمینا تشدید شده است . 7- در باخموت حملات ارتش روسیه به شمال شرقی و جنوب غربی باخموت همچنان ادامه دارد . 8- برخی منابع مدعی هستند که دژبان ارتش روسیه بحالت آماده باش درآمده تا روند اعزام نیروهای تازه بسیج شده به پادگان های آموزشی را تحت کنترل بیشتری بگیرد . باخموت 8 فوریه 2023 صحنه جنگ در اوکراین – سوم فوریه 2023 1- دولت بایدن در سوم فوریه 2023 یک بسته کمک نظامی جدید 2.2 میلیارد دلاری را به اوکراین تصویب نمود که شامل مهمات اضافی برای سامانه ای هیمارس می شود . 2- ارتش روسیه در محور کرمینا همچنان آرایش تهاجمی دارد و گفته شده که سرعت عملیات نظامی شدیدتر شده است . هویتزر خودکششی سزار در حومه ووهلدار 3- گزارش های منتشر شده از سوی منابع غربی حاکی ازآن است که ارتش روسیه تا امروز حدود 200 هزارنفر تلفات داده است . نیویورک تایمز مدعی شده که جنگ در حومه باخموت تشدید شده و روزانه صدها نفر در این محور کشته یا زخمی می شوند . در همین زمینه وزیر دفاع نروژ مدعی است ارتش روسیه تا امروز حدود 180 هزار نفر تلفات داده که از این تعداد حدود 100 هزار نفر کشته و بقیه زخمی شده اند و براساس تحلیل های این منابع همین امرباعث ادامه موج دوم بسیج در روسیه می گردد . راست : هویتزر به غنمیت گرفته شده از ارتش اوکراین /فوریه 2023 چپ : یک نسخه مسلح شده جالب نفربر MT-LB که در حومه ووهلدار به غنمیت اوکراین درآمده که مسلح به یک قبضه تیربار دوقلوی 2ام7 که از دو قبضه تیربار KPV برای نصب روی شناورهای نیروی دریایی تولید شده است صحنه جنگ در اوکراین – چهارم فوریه 2023 1-منابع غربی معتقدند که اجرای یک عملیات نظامی برای تصرف شهر زاپوروژینه از مبداء خطوط درگیری دونتسک- زاپوروژنیه تا این تاریخ بعید خواهد بود . به گفته شهردار تبعیدی ماریوپل ، سربازان روسی به ساکنان این شهر گفته اند که دستور عملیات نظامی علیه ووهلدار ، جنوب باخموت ، زاپوروژینه و استان زاوپوروژینه صادر شده است و اکنون پادگان های ارتش روسیه مملوء از سربازان جدید تامیزان 10 تا 15 هزار سرباز است . پیش ازاین ارتش روسیه حدود 30 هزار سرباز در ماریوپل مستقر نموده بود به همین دلیل گفته میشود که ارتش روسیه در حال تمرکز نیرو و تجهیزات در غرب لوهانسک و باخموت است . با این حال منابع غربی معتقدند که ارتش روسیه شرایطی را برای رسیدن به مرز اداری لوهانسک – دونتسک تعیین نموده به همین دلیل نشانه های جدیدی از تحرکات نظامی ارتش روسیه در لوهانسک دیده می شود که پیش از این در خصوص آن تحلیل هایی ارائه شده بود . در همین رابطه حملات روسها به باخموت تشدید شده ، هر چند ارتش اوکراین مدعی است که سازمان رزمی روسها در زاپوروژنیه برای اجرای یک حمله بزرگ کافی به نظر نمی رسد . در سمت مقابل ، میل بلاگرهای روسی مدعی هستند که فشار ارتش روسیه در زاپوروژینه و ثبت دستاوردهای ارضی در چند هفته گذشته ، بیشتر ماهیت ایذایی داشته و برای کشاندن واحدهای اوکراینی به خطوط تماس در این محور انجام گرفته است . علاوه براین ، علت تجمع واحدهای روسی در ماریوپل را بیشتر بخاطر نقش محوری این بندر برای ارتش روسیه توصیف کرده اند . خط تولید تی-80 بی وی ام 2- میل بلاگرهای طرفین درگیر معتقدند که ارتش روسیه توانایی شروع و استمرار عملیات نظامی در چند محور را ندارد به همین دلیل برای رسیدن به مرز اداری استان دونتسک و تصرف این شهر که تعیین کننده خواهد بود ، هنوز توان لازم را از خود نشان نمیدهد. دراین رابطه ، اطلاعات گیج کننده ای مستمرا در حال انتشار است ولی برخی معتقدند که تجمع روسها در ماریوپل ، همزمان با عملیات نظامی روسها در باخموت و حمله احتمالی در لوهانسک برای اقدام علیه زاپوروژنیه امکان پذیر نمی باشد ولی گفته شده انتقال واحدهایی از واگنر به این شهر برای بازسازی توان رزمی ، شبهاتی را پدید آورده است . جت ضربتی سوخو-25 - نیروی هوایی روسیه - اوکراین- فوریه 2023 https://www.aparat.com/v/06d1y 3- ارتش روسیه در حال برنامه ریزی بازسازی و تحکیم ترکیب ناهماهنگ نیروهای ارتش در جنگ اوکراین است بطوریکه ناحیه نظامی جنوب ارتش روسیه بطور کامل نواحی تصرف شده شامل دونتسک ، لوهانسک ، خرسون و زاپوروژنیه را در بر می گیرد که این شامل شبه نظامیان دونتسک و لوهانسک نیز می گردد. به گفته منابع اطلاعاتی بریتانیایی ، این تلاش در راستای ایجاد واحدهای نظامی خودکفا ( احتمالا مستقل ) رزمی است تا روند الحاق سرزمین های تصرف شده به خاک اصلی روسیه طبق وضعیت امنیتی دلخواه مسکو با نظم بیشتری صورت گیرد هر چند تاثیر آن در کوتاه مدت با شبهات زیادی روبرو است . گفته شده ، ایالات متحده آبرامزهای مصوب شده را از ابتدای 2024 بتدریج تحویل می دهد ( اخباری که تا فوریه 2023 منتشر شده ) با این حال قرار هست ، سکانس های ثبت شده در عراق ، اینبار در اوکراین تکرار شود ؟!!! 4- تصمیم وزارت دفاع روسیه برای اجرای اصلاحات ساختاری در کشاکش جنگ اوکراین و بخصوص در آستانه شروع حمله احتمالی روسیه در شرق اوکراین ، نشان دهنده تلاش گراسیموف برای تشدید روند بازسازی ارتش روسیه است . درهمین راستا ، اتحادیه داوطلبان نظامی دونباس متعهد شده که یک سپاه کامل داوطلب را برای ارتش روسیه فراهم کند . در همین حین ، وزارت دفاع نیز تلاش می کند تا واحدهای ایجاد شده توسط سربازان قراردادی ، سربازان بسیج شده ، واحدهای جمهوری های دونتسک و لوهانسک ، گردان های داوطلب ، نیروهای ذخیره ارتش ، واحدهای قزاق ، چچن و واگنر را که اهداف ، سلسله مراتب و وضعیت حقوقی متفاوتی را دارا هستند ، یک کاسه کند . این روند پس از انتصاب گراسیموف به فرماندهی نیروهای مشترک در 11 ژانویه 2023 سرعت بیشتری بخود گرفته تا ساختار درهم فعلی ، چهر منظم جدیدی بخود بگیرد . 5- پریگوژین همچنان مدعی است که نیروهای واگنر در باخموت نقش اساسی را برعهده دارند و این تلاشی جدید برای جبران کاهش نفوذ وی در روسیه تحلیل می شود . لئوپاردهای کانادایی در راه اوکراین 6- ارتش روسیه به عملیات خود در حومه باخموت و ووهلدار ادامه می دهد ولی گفته شده سرعت حملات در غرب شهر دونتسک تا حدودی کاهش پیدا نموده است . 7- وزارت دفاع روسیه به تلاش های خود برای جذی نیروی بیشتر شدت بخشیده است . نتیجه برخورد ریزمهمات اوکراینی بر روی سقف خضموک تایگر ظاهرا تلفات جانبی در پی نداشته .. صحنه جنگ در اوکراین – پنجم فوریه 2023 1- وزیر دفاع اوکراین اعلام نموده که مقامات این کشور انتظار دارند که عملیات تهاجمی روسیه درآستانه سالگرد شروع جنگ در 24 فوریه آغاز شود ولی گفته شده که واحد های نظامی روسیه در نزدیکی خارکف قرار ندارند . 2- صدراعظم آلمان مدعی شده که اوکراین از تسلیحات تحویلی برای حمله به خاک روسیه استفاده نمی کند . خضموک کیرپی تُرک در بلاهودانته توسط نیروهای واگنربه غنیمت گرفته شده فوریه 2023 3- مقامات آمریکایی اعلام کرده اند که ایران و روسیه در حال تهیه مقدمات لازم برای ساخت 6000 بدون سرنشین سری شاهد برای جنگ اوکراین هستند و گفته میشود که یک شرکت روسی ، توسعه و تولید این پهپادها را آغازکرده است . به گفته رئیس این شرکت روسی ، تولید این پهپاد دوبرابر شده و توسعه آن نیز در دستورکار قرار دارد . آودیوکا گفته میشود روسها در این محور پیشروی هایی را ثبت کرده اند 3- با ادامه حملات ارتش روسیه در باخموت ، میل بلاگرهای روسی در خصوص این مساله که آیا نیروهای اوکراینی ، در حال عقب نشینی از باخموت هستند یا خیر ، اختلاف نظر دارند ، هر چند پریگوژین ، ادعای عقب نشینی اوکراین از باخموت را رد نموده است. بزرگ شُو مرد ...!!! این چه کاری هست ؟!!! از سرنیزه تو الان باید خون بچکد ..!!! آن عروسک چی هست بخودت آویزون کردی ؟!!!! صحنه جنگ در اوکراین – ششم فوریه 2023 1-مقامات ارشد اوکراینی باردیگر تاکید کرده اند که ارتش روسیه تا اواخر فوریه 2023 برای آغاز یک حمله در مقیاس وسیع آماده می شوند . یکی از مشاوران ارتش اوکراین مدعی شده که روسها ظرف 10 روز آینده ، قراراست دست به حمله بزند و اگر این مساله محقق گردد ، قبل رسیدن محموله زرهی غرب به اوکراین محورهای دفاعی ارتش این کشور ممکن است دستخوش تغییراتی گردد . این درحالی است که روسها در حال تقویت نیروهای خود در لوهانسک هستند . 2- ملی گرایان روسی همچنان در خصوص موفقیت حمله آتی ارتش روسیه ابراز شک و تردید می کنند . 3- صدراعظم آلمان ، سخنان پوتین در خصوص اینکه ارسال تانکهای آلمانی به اوکراین باعث تضعیف امنیت ملی روسیه می شود را رد نمود . خوب ... جدیدترین دسته گل زرهی روسها .... در ووهلدار در مجموع 31 دستگاه خودروی زرهی ارتش روسیه در حمله واحدهای اوکراینی صدمه دیده و رها شده است ظاهرا 13 دستگاه تانک تی-72بی3 / 12 دستگاه بی ام پی-1/2 و 2 دستگاه ام تی ال بی و یکدستگاه خودروی مهندسی- رزمی 4- برخی نشانه ها حاکی از کاهش محبوبیت پریگوژین در افکار عمومی روسیه است . 5- برخی منابع غربی معتقدند که شکست تلاش های تحریمی غرب علیه ارسال قطعات نظامی از سوی ایران به روسیه احتمالا به شکل متوازنی روسیه را نسبت به تحریم های کشورهای غربی در خصوص تولید انبوه چنین تجهیزاتی ایمن کرده است . مقامات امریکایی مدعی شده اند که روسیه و ایران در حال پیشبرد برنامه های خود برای ساخت یک خط تولید هواپیماهای بدون سرنشین هستند . پیش ازاین ، ایران یک خط تولید در تاجیکستان راه اندازی نموده و ممکن است روسیه از این طریق برای پنهان کردن رد قطعات مورد استفاده در پهپادهای تولید خود استفاده نماید . یک گروه تحقیقاتی بریتانیایی در نوامبر 222 گزارش داده است که حدود 82 درصد پهپادهای ایرانی شاهد131 /136 و مهاجر 6 که در اوکراین سرنگون شده بودند ، تراشه ها ، نیمه هادی ها و سایر اجزایی را حمل می کردند که اصالت آمریکایی داشته و این با وجود همه قوانین سخت گیرانه و مجازات های شدید داخلی در آمریکا و بین المللی صورت گرفته ضمن اینکه ترکیب این اجزاء یک فناوری بسیار جدید را پدید آورده که سطح آن از چیزی که قبلا در خاورمیانه دیده می شود ، بسیار بالاتر است . به گفته این منبع ، تمامی اجزاء غربی این پهپادها در بازه زمانی 2020 تا 2021 یعنی در سخت ترین دوره تحریمی شورای امنیت علیه ایران ساخته شده است . شرکتهای فروشنده نیز ارائه این قطعات بصورت مستقیم را رد کرده اند ولی در خصوص اینکه طرف دوم ، سوم یا چهارمی این قطعات را به بلاروس ، روسیه یا ایران فروخته اند ، اظهارنظری نداشته اند . تی-72 مود 2022 6- ارتش روسیه براساس آخرین داده های موجود در شمال شرقی کوپیانسک دست به پیشروی زده اند و گفته میشود روسها به مواضع جدید در محور سواتوو- کرمینا منتقل می شوند . 7- علیرغم ادعاهای موجود در خصوص تصرف بیلوهوریکا در سوم فوریه ، ارتش اوکراین همچنان مواضع خود را در این محور حفظ نموده است . 8- حملات ارتش روسیه به باخموت ادامه دارد ولی این شهر هنوز تصرف نشده است . برای یک سامورایی !!!!! ، همه جا ، ژاپن هست ...!!!!! (نکته : البته از این زاویه ، تشخیص اینکه سلاح سرد موصوف ، شمشیر خاص واحدهای قزاق ارتش روسیه هست یا شمشیر سامورایی ، یک مقداری سخت هست ) صحنه جنگ در اوکراین – هفتم فوریه 2023 1-تحرکات جدید صورت گرفته از سوی وزارت دفاع روسیه نشان میدهد که این مجموعه درآستانه شروع حمله روسها در تلاش است تا خود را یک مجموعه درگیر و موثر به نمایش گذارد . ووهلدار فوریه 2023 2- برخی میل بلاگرهای نظامی معتقدند که ارتش روسیه ممکن است یک عملیات تهاجمی بزرگ را برای تصرف کامل استان دونتسک در یک بازه زمانی غیرواقعی و احتمالا بدون قدرت رزمی کافی ، آغاز نماید . وزارت دفاع بریتانیا در 7 فوریه مدعی شد که روسیه از ابتدای ژانویه 2023 در حال ایجاد آمادگی برای اجرای یک عملیات در مقیاس وسیع برای تصرف کامل دونتسک و رسیدن به مرزهای اداری این استان است ، ولی در طول چند هفته اخیر ، تنها موفق به پیشروی های چندصدمتری در هر هفته شده است . به گفته این منبع ، علت این امر را باید به کمبود مهمات و فقدان واحدهای مانوری برای اجرای یک حمله موفق و سریع نسبت داد . با ین حال برخی میل بلاگرهای روسی معتقدند که ارتش روسیه به مانند بهار 2022 نباید در دام عملیات تهاجمی در چند محور قرار گیرد ، بلکه در عوض روی پیشروی های تدریجی ( یا بعبارت بهتر خیز به خیز .م ) تکیه نماید تا نرخ فرسایش در ارتش اوکراین سیر صعودی بخود بگیرد . استینگر در حومه کیف 3- جدیدترین خبرها حاکی ازآن است که شرکت گازپروم روسیه درصدد است تا به شکل اختصاصی برای خود یک گروه امنیتی خصوصی تشکیل دهد تا روند عادی سازی سازماندهی نیروهای شبه نظامی توسط دولت ، عادی تر شود . 4- به نظرمی رسد ارتش روسیه درصدد است با گسترش مسیرهای ریلی ، کارایی لجستیک نظامی خود را افزایش دهد . به نظر می رسد که روسیه بر روی گسترش خطوط ریلی خود برای افزایش کارایی لجستیک نظامی سرمایه گذاری های جدیدی کرده است . در همین رابطه ، وزیردفاع روسیه در 7 فوریه مدعی شد که روسیه از آوریل 2021 برای ساخت خط ریلی میان لولاک-فورالسک ( 339 کیلومتر ) در بایکال آمور در حال کار است . به گفته وی ، این برنامه بصورت فشرده تکمیل شده و بقیه کارنیز در حال انجام است . صحنه جنگ در اوکراین – هشتم فوریه 2023 1-تحلیلگران غربی معتقدند که ارتش روسیه مجددا ابتکارعمل رزمی را در اوکراین بدست گرفته و حمله بعدی خود را در لوهانسک آغاز کرده اند . به گفته برخی میل بلاگرهای غربی ، ارتش روسیه از حدود یکهفته پیش تا 8 فوریه ، سرعت عملیات نظامی خود را در محور سواتوو- کرمینا بیشتر نموده و استمرار حمله به خطوط دفاعی اوکراین و پیشروی آهسته در امتداد مرز خارکف- لوهانسک نیزادامه دارد . به نظرمی رسد که روسها حداقل 3 لشکر کامل را در این محور وارد عمل خواهند نمود که گفته میشود چند هنگ از لشکر144 ، 3 هنگ از ارتش 20 ترکیبی و یک هنگ از لشکر 90 زرهی بعلاوه عناصری از لشکر76 هوابرد سازمان رزمی آن را تشکیل می دهد . سوئیس ارسال لئوپاردهای خود به اوکراین را بررسی می کند 2- به گفته این منابع ، ارتش روسیه حداقل سه لشکر خود را وارد عمل نموده است ولی ظاهرا ارتش اوکراین هنوز مقاومت می کند. در این زمینه ، میل بلاگرهای غربی معتقدند که روسها مجدد ابتکارعمل رزمی را بدست گرفته اند ولی سرعت عملیات نظامی هنوز به استانداردهای خود نرسیده است . در همین رابطه ، هنوز واحدهایی از لشکر دوم مکانیزه که در بلاروس مستقر هستند ، در منطقه دیده نشده اند . پرتغال ارسال لئوپاردهای خود به اوکراین را بررسی می کند 3- داده های اطلاعاتی نشان میدهد که یک گردان توپخانه ارتش روسیه به واحدهای شبه نظامی جمهوری دونتسک داده شده که نشان از تقویت این نیروها قبل از حمله قریب الوقوع در این محور است . خوب .. خسته نباشید ... به شما ناهار دادند ؟!!!! 4- کرملین همچنان درتلاش برای آماده کردن و تقویت صنعت دفاعی روسیه برای جنگ طولانی مدت در اوکراین است . 5- حملات روسها در باخموت ادامه دارد و پیشروی آهسته همچنان ادامه پیدا کرده است . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 2- جمع آوری دیتاهای این پست از ساعت 30 :20 بعداز ظهر روز بیستم بهمن تا ساعت 1:30 دقیقه بامداد روز بیست و یکم بهمن بدلیل سرعت بسیار پائین اینترنت ، عدم کارایی مناسب ابزارهای خاص برای دسترسی به تصاویر و ویدئوها ، طول کشید .. برای ثبت در تاریخ و حافظه میلیتاری که حتی این شرایط بد هم باعث نشد تا روند تحلیل متوقف بشود .. منبع1 منبع2 منبع4 منبع5 منبع6 منبع7 منبع8
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم چهره در حال تغییر نیروهای ترکیبی نوشته : بنجامین جنسن و ماتیو استرومیر منبع : War on the Rocks MAY 23, 2022 قسمت اول : طبیعت نیروهای ترکیبی : همانند خود موضوع جنگ ، یک وجود پایدار با یک ماهیت در حال تغییر ، برای مفهوم نیروهای ترکیبی ( combined arms ) هم وجود دارد . نیروهای ترکیبی طوری به هم تنیده می شوند که توانایی های ترکیب شده شان به شکل همزمان قابلیت اجرا داشته باشند . به شکل سنتی این ترکیب شامل آتش غیر مستقیم و مستقیم برای پشتیبانی تحرک زمینی برای نزدیک شد به مواضع دشمن است . برای استفن بیدل ، مفهوم نیروهای ترکیبی در ایده کاربرد نیرو خلاصه می شود . از این نظر ، روش جنگ خیلی کم به حجم نیرو می پردازد و بیشتر در مورد تحرک است ، به کار بردن ضرباهنگ درست و هدف قرار دادن دشمن ، باعث می شود در وضعیت دشواری قرار بگیرد که که انسجامش کاهش پیدا کند . با نگاه از یک از یک دید دیگر ، کارآیی نیروهای ترکیبی برای ترکیب تاثیرات هستند : تاثیر مواردی مثل ترکیب آتش و حرکت ، رویکردهای مستقیم و غیر مستقیم بین حیطه ها ، راهها و ابزارهای معمول و غیر معمول . کاربرد نیروهای ترکیبی فضای تصمیم بین قسمتهای مختلف را کاهش می دهد . در به کارگیری نیرو هر چقدر تاثیر در کاهش فضا و زمان تصمیم و عملکرد نیروهای مختلف بیشتر باشد ، با احتمال بالاتری نتیجه عملیات به فروپاشی سیستم دشمن منجر خواهد شد . ایده کاربرد نیروهای ترکیبی یک مفهوم تاکتیکی است ولی در قرن 19 و 20 در سطح تحرکهای عملیاتی هم اجرا شد . نخبگان ارتش پروس دورنمایی از قواعد عمومی و طرحهای تحرک را بر پایه نبرد کانای در 216 قبل از میلاد پرورش دادند . مفهوم پاتیل آتش ( fire cauldrons ) یا kesselschalt یک جزء کلیدی از طرح ریزی عملیاتی بود . با رشد و تقویت شدن هر چه بیشتر توپخانه و گرایش از تجهیزات آتش مستقیم به طرف اتش غیر مستقیم و با ورود هواپیماها به جنگ ، این مفاهیم به جنگ افزارهای مدرن ماشینی ( مکانیزه ) هم انتقال پیدا کردند و ردی از تخریب را پشت سر خودشان به جا گذاشتند . به طور قابل بحثی این هنر جنگ ( به طور مثال در حوزه تاکتیک ها ) تلاش می کند که بین هنر عملیات و پویشی برای دستیابی به اهداف واقعی استراتژیک پلی ایجاد کند . مفهوم نیروهای ترکیبی امروزه هم ارزش خودش را حفظ کرده است و مانند یک الگو برای نبردهای امروزی عمل می کند . زیرشاخه ها و تصمیم ها : پیدایش ویژگی نیروهای ترکیبی . سازمانهای نظامی نهادهای پیچیده ای هستند که مخلوطی از عوامل سیاسی ، اجتماعی و فناورانه روی آنها تاثیر دارد . این عوامل باعث ایجاد محدودیت در چگونگی ایجاد تحرک توسط گروهها ( گروه و حرکت دولتی یا نظامی ) برای مردم و منابع در راستای ایجاد آرایشهای جنگی می شوند. موسسات سیاسی ، مبانی نظامی را تغییر می دهند . ساختارهای فرهنگی و اجتماعی تاکتیکها را شکل می دهند . پیشرفتهای فناوری این فرایند ها را تغییر می دهند و این که چگونه ملتها قدرتهای جنگی را ایجاد کنند یا به کار ببرند را اصلاح می کنند . در تفکر پیشرفته جنگی ، زیر شاخه های جدید مثال های جدید فراهم می کنند . استراتژی های حاصل شده از آنها ، پیشنهادهای جدید می کنند : به عنوان مثال برتری فناورانه ( مزیت های ایجاد شده با کیفیت ) برای غلبه کردن جمعیت های نظامی متعارف ( به عنوان مثال برتری عددی ) یا همان " بهتر بیشتر را شکست می دهد" . اولین زیرشاخه در این زمینه ، یا آنچه که برنارد برودی عصر موشک می خواند ، تفکر در هر دو موضوع توازن قدرت و استراتژی را به طور کامل دگرگون کرد. تغییر ایجاد شده حاصل به وجود آمدن سلاحهای هسته ای و پیشرفت در حملات دوربرد بود . ظهور سلاحهای گرما هسته ای یک مجموعه آبشاری از بحثها را در باره احتمال خطر ، تشدید جنگ و توانایی برای حمله دوم ، نمایان کرد . ارتش ایالات متحده رویکردهای جدیدی برای نیروهای ترکیبی در یک میدان جنگ هسته ای آزمایش کرد و همزمان توانایی نیروهای متعارف را هم برای فراهم آوردن گزینه های پاسخهای قابل انعطاف تر افزایش داد . فناوری جدید ، با پالایش توسط تصاویر جنگهای آینده چهره نیروهای ترکیبی را تغییر داد . البته تصاویر جنگهای آینده به عادت های نظامی و انگاره فرهنگ عامه اتصال دارد . ادامه دارد ....
-
1 پسندیده شدهاف۴ های ارتقا یافته را میتوان از پچ روی ورودی هوا و آنتن سفید رنگ سامانه ناوبری دیجیتال تشخیص داد (دو فانتوم اول) این ارتقا که به پروژه دوران معروف است در گذشته شامل تغییر سیم کشی و رفع خستگی سازه و .. بود اما جدیدا مثل اینکه نصب نمایشگر چند منظوره و تعویض رادار و اویونیک دیجیتال و ....را هم شامل شده است به همین دلیل شاهد لود های سنگین بر روی فانتوم ها مانند لود ۴ عددی بمب لیزری ستار و یا نصب موشک ضد کشتی و بمب هدایت ماهواره ای یاسین بر روی این جنگنده هستیم (نحوه تشخیص ارتقا حتی بدون پچ) در صورتی که فانتوم های معمولی تنها موشک ماوریک زیر بال های خود لود میکنند متاسفانه اکانت گالری من از کار افتاده اگر کسی تونست بگه از جه کسی بگیرم تا سامانه ناوبری و پچ دوران رو روی فانتوم ها علامت گذاری کنم راجب رادار های جدید فانتوم سال ۹۶ یه رادار به اسم بنیات معرفی شد که میشه گفت چند منظوره هست مود های هوا به هوا ، هوا به زمین ، هوا به دریا و قابلیت جنگ الکترونیک و مقابله با جنگ الکترونیک ،پسیو هم از مشخصاتش هست اما چیزی از برد و اطلاعاتش اعلام نشده این رادار روی اف۴ های دورانی یعنی ارتقا یافته نصب میشه فکر میکنم نوز ارت عقاب روی قسمت دماغه فانتوم هم مربوط به نصب رادار جدید باشه ان شاالله
-
1 پسندیده شدهژیروسکوپ و تاریخچه پایدار سازی برای جایگاه سلاحهای کنترل از دور : منبع : Gyroscopes and the History of Stabilization for Remote Weapons Stations Will Dillingham on May 11, 2020 قسمت آخر : نوآوری های اخیر برای جکارد (RWS) : ارتقای تثبیت کننده ها : لرزش با اشباع تعدادی از دامنه ها همیشه تاثیر منفی روی همه سیستمهای تثبیت داشته است . اخیرا کورتیس رایت (Curtiss-Wright) برای مقابله با این مشکل ، یک سیستم فرمان کنترل برجک (Turret Drive Servo System)(TDSS) عرضه کرد که لرزشهای ناخواسته را کاهش میدهد و یک ارتقای قابل توجه برای رسیدن به تثبیت برجک و سیستم هدف گیری به شمار می رود . این سیستم به صورت یک کیت برای استفاده روی سکوهای مختلف عرضه می شود و قابل سفارشی سازی است . توسعه های سلاح : یک شرکت دیگر صنعت دفاعی آمریکایی ، کارخانه سیستمهای دفاعی EOS آمریکا (EOS Defense Systems USA Inc.) یک جکارد (RWS) جدید ارائه کرده است که بیشتر برای استفاده ای فراتر از آتشبارهای کم قدرت استفاده می شود . این جکارد (RWS) که EOS R400S Mk2 نام دارد ، یک جایگاه سلاح تثبیت شده الکترو اپتیکال است که علاوه بر سلاح متعارف نورتروپ گرومن که بوشمستر M230LF است ، قابلیت شلیک موشکهای جاولین (FGM- 148) را به عنوان سلاح ضد تانک هم دارد . تطبیق پذیری حامل : در خارج از ایالات متحده ، شرکتهایی مانند Leonardo SpA که در اسپانیا مستقر است ، جکارد (RWS) هایی تولید می کنند که برای استفاده هایی فراتر از خودروهای زمینی کاربرد دارند . این سیستم های هدف گیری اتوماتیک ، فرآیندهای تشخیص هدف ، رهگیری و عملیات خودکار را مخصوصا در سکوهای هوایی بال ثابت به عهده دارند . با توجه به موافقت نهایی انجام شده در سال گذشته که در واقع ثبت اختراع آن در سال 2011 بوده است ، شرکت Leonardo SpA با پیش بینی فناوری هایی که یک دهه بعد در صنایع به کار خواهند رفت ، ابداع و ارتقای سیستم ها را ادامه می دهند . پی نوشت : سعی شد مطالب عمومی تر و کاربردی مقاله ارائه شود و همه مقاله آورده نشده است . پی پی نوشت : جکارد ، جایگاه سلاح کنترل از راه دور که به عنوان معادل RWS (Remote Weapons Station) واژه گزینی شده است .
-
1 پسندیده شدهنسل جدید سرجنگی شاهد 131 خب به شکل واضحی این سرجنگی جدید به منظور بهبود توانایی مقابله با انواع اهداف سخت و نرم طراحی شده. خرج های گود جلویی و نمیه گود کناری در نفوذ و ایجاد خسارت تاثیر زیادی دارند، ترکش های مکعبی هم در برابر اهداف نرم اثر گذاری بالایی دارند. پوسته نسبتا سخت فلزی دماغه هم بخوبی میتونه در بدنه ساختمان های معمولی نفوذ کنه تا انفجار درون (با فیوز تاخیری) درون هدف رخ بده منبع توییتری
-
1 پسندیده شدهسلام و عرض ادب خدمت دوستان و همراهان میلیتاری ☆ اصلاحیه این قسمت ( نداشتن مهمات انرژی جنبشی اورانیومی در سازمان رزم روسها م در کل دارا بودن این نوع از مهمات در کالیبرهای مختلف ) نیازمند نظر تخصصی تری از سمت اساتید بود و بیشتر بر اساس برداشت حقیر شکل گرفته ، اما مشخصا حقیر در این مورد ، دچار اشتباه ناخواسته شدم و بابتش از همه ی دوستان و همراهان میلیتاری عذرخواهی میکنم . این اصلاحیه با استفاده از نکات خوب مطلب رسیده از طرف یکی از دوستان مطلعم شکل گرفته که تقدیم حضورتون میشه ___________________________________________________________________ برای این مورد این دو لینک رو معرفی کنم https://en.wikipedia.org/wiki/125_mm_smoothbore_ammunition https://en.wikipedia.org/wiki/120×570mm_NATO در مهمات 120 م.م. غربی بیشترین نفوذ مربوط به M829A4 هست که تو نت میزان نفوذ رو 880 م.م. عنوان کردن و بصورت رسمی اعلام نشده . همه مهمات سری m829 هم نوع سری اورانیومی دارن و هم تنگستنی ، مدلهای صادراتی از نوع تنگستن هستن ، الان اگر بخان نوع اورانیومی رو تحویل اوکراین بدن احتمال زیاد از مدلهای قدیمی باشه که میتونه M829 و M829A1 و M829A2 باشه که نفوذ اونها از 540 الی 750 م.م. متفاوت هست ، از نظر میزان نفوذ در سری اورانیومی و تنگستنی تفاوت خاصی در حالت کلی نیست ، سری اورانیومی در مقابل زره واکنشگر بهتر جواب میده و تانکهای روسی بیشتر متکی به زره واکنشی هستن و بعد از اینکه پرتابه زره واکنشگر رو شکافت ، اورانیوم زره اصلی تانک رو ذوب و به داخل نفوذ میکنه . اما به نظرم نگرانی روسها از نظر میزان نفوذ نیست چرا که با یک ارتقا میتونن مثلا تی90 رو در مقابل جدیدترین پرتابه اورانیومی مقاوم کنن ، در واقع خطر اصلی برای تانکهای امروزی موشکهای ضد زره هست که بعضا تا دو برابر پرتابه ها نفوذ دارن ، نگرانی روسها به نظرم یک از بابت پروپاگاندا هست و دو اینکه فرضا پرتابه اورانیومی به تانک روسی برخورد کنه و تانک منهدم نشه ، برای خدمه و تعمیرات اون تانک کلی مشکل پیش میاد چون تانک آلوده به رادیواکتیو شده و خدمه و پرسنل تعمیرات رو میتونه آلوده کنه ، در واقع تانکی که مورد اصابت قرار گرفته حتی در صورت سالم بودن باید کلی براش هزینه پاکسازی رادیواکتیو انجام بدن که هرگز هم کاملا پاکسازی نمیشه . از نظر مهمات روسی ، در حال حاضر قویترین پرتابه تانک متعلق به روسیه هست که برای تانک آرماتا توسعه دادن ، پرتابه 3bm69 Vacuum-1 از نوعی اورانیومی هست که 1000 م.م. نفوذ داره و برای تانک تی90و80و72 هم پرتابه اورانیومی 3BM59 Svinets-1 رو با نفوذ 750 م.م. دارن ، برای نفوذ در زره تانکهای غربی که به اوکراین اهدا کردن مدل وکیوم قابلیت اطمینان بیشتری داره اما خطر اصلی هم برای این تانکها موشکهای ضد زره روسی هست . از نظر ساخت مدل اورانیومی یا تنگستنی هم تفاوتی بین روسیه و آمریکا وجود نداره ، هر دو کشور از هر دو مدل تولید کردن برای مقاصد مختلف . ____________________________________________________________________________
-
1 پسندیده شدهمرگ از پایین و نجات از بالا مقایسه دو قدرت متخاصم : تأثیر روابط متقابل مقام های غیر نظامی و نظامی (Civil-Military) بر راهبردهای جنگ ضد زیردریایی در بریتانیا و ژاپن در جنگ های جهانی کشورهای فقیر بریتانیا و ژاپن اغلب به آب (دریا) بعنوان راه نجات متکی بوده اند،که غذا و مواد خام را از طریق آن برای مردم و پایگاه های تولیدی خود می آورند و در عین حال دریا به عنوان مجرایی عمل می کند که از طریق آن دو کشور می توانند کالاهای نهایی خود را به بازارهای مشتاق خارج از کشور صادر کنند.بنابراین، هنگامی که این خطوط نجات توسط دشمنانشان در جنگ های جهانی با استفاده از بزرگترین سلاح بازدارنده تجاری که تا به ان زمان ایجاد شده بود یعنی زیردریایی، هدف قرار گرفت، هم انگلستان و هم ژاپن تقریباً فلج شدند.بریتانیا، بخاطر تهدید زیردریایی های آلمان تقریباً در حال از دست دادن هر دو جنگ جهانی بود و در معرض شکست در جنگ قرار گرفت و برای ژاپن، تهدید زیردریایی آمریکا عاملی تعیین کننده در شکست آن کشور بود. هیچ دو کشور دیگری در زمان جنگ به این شکل هدف قرار نگرفته اند و هیچ دو کشور دیگری مجبور به پاسخگویی به چنین تهدیدی از دریا نشده اند. با این حال، در حالی که بریتانیا و ژاپن تهدیدات مشابهی را تجربه کردند و نیازهای استراتژیک مشابهی داشتند،واکنشهای آنها به طرز شگفتآوری متفاوت بود. پاسخ هر کشور به تهدید ناشی از زیردریایی را می توان به دو مرحله جداگانه اما مرتبط با یکدیگر تقسیم کرد:اول،میزان آمادگی هر کشور برای مقابله با تهدید تجارت دریایی خود در شروع جنگ و دوم،توانایی هر کشور برای پاسخگویی به این تهدید زمانی که در طول جنگ خود را نشان داد. در مورد اول دکترین استراتژیک حاکم در آن زمان ،یعنی این ایده که درگیری ها در یک نبرد دریایی تعیین تکلیف می شود،چشم انداز استراتژیک هر کشوری را به این سو هدایت کرد که ناوگان دریایی خود را برای نبرد جمع آوری و اماده کند.در مورد بخش دوم،به نظر می رسد که بریتانیا دارای چیزی بود که ژاپن نداشت و ان نظارت موثر بر رهبران نظامی در قالب نظارت غیر نظامی بر ارتش بود که هم گرایش های محافظه کارانه طبیعی ارتش را متعادل می کرد و هم ارتش را در صورت اشتباه اصلاح می نمود.در نهایت این تعادل ظریف روابط بین مقامات و نهاد های غیر نظامی و نظامی (Civil-Military Relations) بود که انگلستان را نجات داد و امپراطوری ژاپن را محکوم به شکست کرد. بریتانیا در سال ۱۹۱۷ در طول جنگ جهانی اول آلمانی ها از جنگ بدون محدودیت زیردریایی در دو مرحله مجزا استفاده کردند: اول بین فوریه و آگوست 1915 و دوم بین فوریه 1917 تا پایان جنگ در نوامبر 1918.اولین دوره جنگ بدون محدودیت زیردریایی با غرق شدن کشتی لوزیتانیا به پایان رسید و دوره دوم جنگ در نبرد یوتلند در سال 1916 آغاز شد و پس از آن ستاد نیروی دریایی آلمان به این باور رسید که حتی یک پیروزی قاطع بر نیروی دریایی سلطنتی تأثیر چندانی بر نتیجه جنگ نخواهد داشت. بنابراین، در ژانویه 1917،ستاد نیروی دریایی آلمان شروع مجدد جنگ نامحدود زیردریایی را توصیه کردند، با اطمینان از این که این استراتژی تلاش های جنگی بریتانیا را فلج می کند و آنها را مجبور می کند تا قبل از اینکه ایالات متحده بتواند قدرت نظامی خود را به نفع متحدش اعمال کند، بریتانیا مجبور شود درخواست صلح دهد. به این ترتیب، در 31 ژانویه 1917، آلمان ها منطقه جنگی نامحدودی را در اطراف جزایر بریتانیا، بخش هایی از فرانسه و در دریای مدیترانه اعلام کردند. زیردریایی U-14 آلمان در حدود سال های ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۵ در طول سه ماه قبل از شروع مرحله دوم از جنگ نامحدود زیردریایی یعنی از نوامبر 1916 تا ژانویه 1917 U-boat های آلمانی موفق شده بودند هر ماه به طور متوسط 130000 تن کشتی را غرق کنند.همانطور که آرتور ماردر ، نویسنده یک اثر مهم در مورد نیروی دریایی سلطنتی در طول جنگ جهانی اول،خاطرنشان میکند، با غرق شدن 464، 599 تن کشتی بریتانیایی،متفقین وبی طرف (۲۰۹ کشتی) در ماه فوریه 1917 ، این تعداد به طور چشمگیری افزایش یافت. در دو ماه بعد، اوضاع ناامیدانه تر هم شد. زیردریایی ها 507,001 تن کشتی (۲۴۶ کشتی) را در مارس 1918 غرق کردند و 834,599 تن کشتی (۳۵۴ کشتی) در آوریل 1918 غرق شدند که بیشتر تناژ غرق شده در ماه آخر بین 17 آوریل و 30 آوریل غرق شد که از این دوره بعنوان دو هفته سیاه نام می برند. انگلیسی ها با دیدن نتایج چشمگیر نبرد نامحدود زیردریایی آلمانی ها مجبور شدند استراتژی خود را برای مقابله با یوبوت های آلمانی تغییر دهند. قبل از آوریل 1917، بریتانیا چندین عملیات ناموفق را برای مقابله با تهدید U-boat انجام داد: محاصره ناوگان دریای آزاد المان (مسئولیت اصلی ناوگان دریای آزاد در سال های ۱۹۱۷ و ۱۹۱۸ تأمین امنیت پایگاههای دریایی آلمان در دریای شمال برای عملیات زیردریایی ها بود.تفکر آلمان ها این بود انگلیسی ها مجبور می شوند برای شکست ناوگان دریای آزاد یا به سواحل آلمان حمله مستقیم انجام دهند ، یا دست به محاصره نزدیک بزنند.هر یک از این اقدامات به آلمانی ها اجازه می دهد تا برتری عددی ناوگان انگلیسی ها را با زیردریایی ها و قایق های اژدرافکن کاهش دهند و زمانی که به یک برابری نیروها دست یافتند،ناوگان دریای آزاد قادر به حمله و نابودی ناوگان بریتانیا خواهد بود.) ،جستجو و نابود کردن زیردریایی های آلمانی،پرآکنده کردن کشتیرانی از طریق فرستادن کشتی های تجاری بصورت یک به یک و در مسیرهای تعیین شده توسط دریاسالاری و مسلح کردن انها، با این حال، زمانی که خسارات کشتیرانی از حد قابل تحمل بیشتر شد، نیروی دریایی بریتانیا تصمیم گرفت به استراتژی کاروان روی بیاورد. همانطور که ماردر توضیح می دهد، سیستم کاروان عبارت است از فرستادن کشتی های تجاری به دریا در گروه های بزرگ و سازمان یافته تحت حمایت یک یا چند کشتی جنگی، با این ایده که کشتی های تجاری می توانند به راحتی در یک گروه محافظت شوند و یافتن گروهی از کشتی ها در وسعت اقیانوسها،از یافتن یک کشتی سادهتر نیست.اگرچه سیستم کاروان برای نشان دادن ارزش خود زمان زیادی صرف کرد اما دلیل آن را می تواند به پیاده سازی کند سیستم نسبت داد ولی در نهایت این مفهوم در طولانی مدت نتیجه داد. تلفات در ژوئن ۱۹۱۷ همچنان بالا و ۵۴۴,۰۹۶ تن بود ولی تا نوامبر 1917، تلفات به 259,251 تن کاهش یافته بود و دریاسالاری بریتانیا با اطمینان اعلام کرد که تهدید یوبوت های آلمانی تا بهار ۱۹۱۸ به خوبی تحت کنترل خواهد بود. امپراطوری ژاپن از ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ مانند انگلستان در طول جنگ جهانی اول، زمانی که امپراتوری ژاپن در سال 1941 نبرد با متفقین را آغاز کرد، برنامه ریزان این کشور تهدید زیردریایی را برای توانایی هایشان در جنگ پیش بینی نکردند.اما بر خلاف انگلستان، ژاپنیها بهانهی مناسبی را نداشتند که اولین کسانی باشند که با چنین تهدیدی مواجه شدند. علیرغم شباهتهای واضح، ژاپنیها نتوانستند درسهای حاصل از تجربیات بریتانیا را در طول جنگ جهانی اول بیاموزند. یک کارت پستال متعلق به فرانسه ۱۹۰۴ که دوستی فرانسه و بریتانیا را نشان می دهد. در طول آن جنگ، نیروی دریایی انگلیس در اسکورت کاروانهای کشتیرانی انتانت در سراسر اقیانوس آرام و اقیانوس هند شرکت داشت.نیروی دریایی حتی کاروان هایی را در دریای مدیترانه اسکورت می کرد. ( توافق قلبی یا به فرانسوی Entente Cordiale مجموعه ای از پیمان های دوستی بین جمهوری سوم فرانسه و پادشاهی بریتانیای کبیر و ایرلند بود که در ۸ آپریل ۱۹۰۴ امضا شد و با حل مشکلات بین دو کشور شرایط را برای تفاهم مثلث فراهم کرد.امضای این قرارداد نتیجه سیاست های وزیر خارجه فرانسه تئوفیل دلکسه بود که باور داشت اتحاد فرانسه با بریتانیا می تواند امنیت این کشور را با ایجاد توازن قوا در برابر آلمان و سیستم اتحاد مثلث که یک اتحاد نظامی میان امپراطوری آلمان،پادشاهی ایتالیا و امپراطوری اتریش-مجارستان بود تأمین کند.) ادامه دارد.... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهسلام - ماشاالله به کبراهای زهردار هوانیروز - ان شاالله روز بهتر روی « میل28 » و« کاموف52 » در خدمت سربازان اسلام نصب شود
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبمب های پناهگاه شکن علیه تاسیسات ایرانی: در سالهای اخیر پایگاه های زیر زمینی هسته ای، هوایی، پهپادی و موشکی و... در ایران رونمایی شده که برای مقابله با اینگونه استحکامات زیرزمینی تنها بمب های پناهگاه شکن قابلیت مقابله را دارند. بمب های پناهگاه شکن چگونه کار میکنند؟ بمب های معمول که برای اهداف کلی به کار گرفته می شوند دارای یک بدنه ساخته شده از فولاد نازک مملو از مواد منفجره هستند اما بمب های پناهگاه شکن ساختار بسیار نوک تیز تری دارند با بدنه ای ضخیم تر و مواد منفجره کمتر. این طراحی طوری است که تمام وزن را روی منطقه ای کوچکتر متمرکز می کند ، به همین خاطر بمب پناهگاه شکن می تواند از بتن یا نقب هایی که در زمین وجود دارد عبور کرده تا به اهدافی برسد که در عمق زمین پنهان شده اند.بمب های پناهگاه شکن دارای فيوز تاخيری هستند که اين فيوز ها را می توان طوری تنظيم کرد که پس از نفود در زمين و يا پس از عبور از ديواره های بتنی، فعال شوند. ایالات متحده یک سری بمب سفارشی برای نفوذ به سازه های سخت شده یا عمیقا مدفون شده دارد: عمق نفوذ سیستم های تسلیحاتی نفوذ به بتن مسلح: 1.8 متر نفوذگر BLU-109 GBU-10 , GBU-15 , GBU-24 , GBU-27 , AGM-130 نفوذ به بتن مسلح: 3.4 متر نفوذگر واحد پیشرفته BLU-116 (AUP) GBU-15 ، GBU-24 ، GBU-27 ، AGM-130 سرجنگی ترموباریک BLU-118/B GBU-15 ، GBU-24 ، AGM-130 نفوذ به بتن مسلح: بیش از 6 متر BLU-113 Super Penetrator GBU-28 ، GBU-37 در دهه ی گذشته ایالات متحدهGBU-57 که 30000 پوندی است را توسعه داده است . این بمب بزرگ توانایی نفوذ به 61 متری عمق زمین را دارد ولی به علت سنگینی و بزرگی این بمب تنها با بمب افکن های استراتژیک B-2 Spirit قابل حمل است. GBU-72 آخرین پناهگاه شکن ساخته شده بمب پناهگاه شکن GBU-72 Advanced 5K Penetrator بمبی است که برای هدف قرار دادن اهداف مخفی شده در عمق زمین و پناهگاه های بتنی طراحی شده و قابلیت حمل با بمب افکن ها و جنگنده ها را دارد. GBU-72 با استفاده از مدل سازی پیشرفته و تکنیک های شبیه سازی ساخته شده که آن را بسیار مرگبارتر از GBU-28 می سازد که توانایی نفوذ به بیش از 6 متر بتن مسلح را دارد. اما هنوز تست ها روی این بمب ادامه دارد و وارد خدمت نشده است. ___________________________ گرد آوری و ترجمه توسط mehdi persian
-
1 پسندیده شدهخب حالا بعد از پیدا شدن محل این پایگاه (البته توسط دوستان خارجی) یکم هم ما کار اوسینتی انجام بدیم البته تمام این موارد بالا برداشت شخصی از تصاویر منتشر شده بوده و ممکن است کاملا غلط باشد!
-
1 پسندیده شدهبعد از چندین سال تو این انجمن افرادی رو دیدم که دور از وهم و تخیل و دعا تحلیل کردن و الحق دوست داشتنی بودن ولی زمان هزینه صرف چیزی بشه که انقدر ساده و لوث باشه انتقاد داره اونم سنگین اون ورودی های عزیز آنقدر راحت میتونن مسدود بشن که هممون میدونیم ولی یه سوال دارم ما جنگنده میخریم برای استفاده یا برای فریز کردن کاری به فانتوم ها ندارم ببینید اصل حفاظت اصل مهمیه اصل بقا اصل مهمیه ولی شوخی نیست پرنده بیاد بیرون بره رو باند بعدش تاکسی کنه اونوقت دشمنای ما احمق و فرضا اصلا نتونن پایگاه های دارای باند رو پیدا کنن اصلا ذوقی برای این داستان ندارم و نخواهم داشت ای کاش یه منجنیق مغناطیسی چیزی برای پرتاب عمود پرواز از سیلو های عمودی طراحی میشد میدونم که تکنولوژیشو داریم و کار سختی نیست همین فانتوم ها رو غافلگیرانه به هوا برسونیم ولی حیف صد حیف آخه ۸ سال زمان هزینه علم اینا شوخی نیست اینا هدر رفت منابع یه کشوره تو جنگ با اسراییل ما نمیتونیم کل ایران حتی کل تهران رو پوشش بدیم ادعا های عجیب غریب دوستان تو سطح های پدافندی در نوع خودش جالبه در حال حاضر بهترین وسیله برای حفاظت هوایی لینک شدن جنگنده ها و پهباد ها و اواکس ها با رادار های زمینی هست هر چیزی به غیر از این سیکل دفاع از کشور ها رو مختل میکنه حالا اگه خود آمریکا هم باشه . دوستان من خودم کسی هستم که دفاع کردم از تسلیحات و تولیدات نظامی داخل ولی وقت هزینه دانش منابع باید جای درست صرف بشه با توهم و دعا و جادو نمیشه کاری کرد (عالم بدون عمل)به هیچ درد نمیخوره . طرح دادن برای ۸ سال ما هنوز توانایی مقابله با یه دسته پهباد رو نداریم این یه واقعیته ما هنوز یه سامانه به مشابه گنبد آهنین نداریم حیقیتا سامانه فوق العاده ایه ولی نمیدونم بر چه اساس ۸ سال منابع و زمان صرف چهارتا تونل فیریز میشه که چه بشه بعد از جنگ ما اینا رو از دست ندیم اینا مثلا برگ برنده ما هستن این منطقی نیست اینجا یجاش میلنگه نکته بعدی سکوت کامل غرب در خصوص این سایت های زیرزمینی هست اینم در نوع خودش جالبه ........امکان نداره متوجه نشده باشن ولی نمیدونم چرا هیچ چیزی نگفتن ظاهرا چیزی که همیشه میگن باید باور کنیم و این یعنی قدرت .... در مورد بقا بیشتر هم به عرضتون برسونم در صورت آسیب به وردی و خروجی تموم میشه تا روزها آسیب میبینه و چه بسا همون لحظه یه هواپیما داره از خروجی بیرون بیاد با توهم و خیال نمیشه کار انجام داد آدم دوتا دوتا هم بکنه منطقی نیست اینا بیان باند فرودگاه نشون بدن خودشونم میدونن نمیدونم دقیقا منظور از این کارشون چی بوده الله اعلم ....... یاعلی .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهچهره در حال تغییر نیروهای ترکیبی نوشته : بنجامین جنسن و ماتیو استرومیر منبع : War on the Rocks MAY 23, 2022 قسمت دوم : یک زیر شاخه دیگر از استراتژی در نظر می گیرد که دولتها می توانند با جابجایی منابع ، فرآیندهای نوآوری را به سمت رقابت قدرتهای بزرگ هدایت کنند . برای این کار باید مخلوطی از آزمایشگاههای ملی و منابع مالی حکومتی را با پیشگامان بخش خصوصی و روشهای آزمایشگاهی ادغام کنند تا انواع جدیدی از تشکیلات رزمی را تولید شود . این خط فکری که به عنوان دومین زیرشاخه تعریف می شود ، باعث شد در بین گروههایی مانند اداره بررسی نهایی (the Office of Net Assessment ) و موسسه تحقیقات پیشرفته طرحهای دفاعی ( the Defense Advanced Research Project Agency ) مفاهیم و توانایی هایی برای پی بردن به آنچه تئوریسین های شوروی یک انقلاب فناوری نظامی عنوان می کردند ، ایجاد شود . به دست آوردن برتری حاصل از انقلاب اطلاعاتی و و پیشرفت در فناوری دیجیتال باعث شد که حملات دقیق با سلاحهای متعارف بتواند تاثیری برابر با حمله متقابل سلاحهای هسته ای داشته باشد . این تحول باعث ایجاد چیزی شد که اکنون سلاحهای استراتژیک غیر هسته ای خوانده می شود . زیر شاخه سوم حاصل اضافه شدن پیشرفت هایی در روبوتیک است ( به عنوان مثال سیستمهای خودکار ) . ماشینهایی مجهز به هوش مصنوعی که قابلیت یادگیری دارند و می توانند حملاتشان را بهبود بدهند ، یک استراتژی جدید در صحنه ایجاد می کنند . مفهوم هایی در طیفی گسترده : از عملیاتهای پایگاههای مقدم پیشرفته که تلاش می کنند ناوگان چین را در خلیج محدود کنند تا گروههای رزمی چند پایه ای ( multi-domain tasks forces ) و شبکه های کشتار موزائیکی ( mosaic kill-webs ) . این منطق شاخه ای ، در نسل گذشته به تکثیر توانایی حملات دقیق در سطوح تاکتیکی ، عملیاتی و استراتژیک منجر شد ؛ همچنین باعث مبهم تر شدن سطوح جنگ و افزایش کشندگی نیروهای متعارف گشت . علت اصلی این رویداد این است که پیشرفتهای تکنولوژیک با کاهش قیمت شبکه های حملات دقیق ، باعث شدند این حملات با وارد شدن به سطوح تاکتیکی ، باعث تغییر در چهره نیروهای ترکیبی بشوند . A Current Conception of Standoff Precision Strike این تنها قابلیت کشندگی نیست که باعث تغییر چهره جنگ می شود بلکه تاثیرات جریان سازی شبکه های اجتماعی نیز در این موضوع موثر است . همزمان با این که جهانی سازی و فناوری های دیجیتال ساختارهای جدید سیاسی و اجتماعی ایجاد کردند ، عملیاتهای اطلاعاتی و سایبری نیز در مرکز رقابتهای سیاسی مربوط به اسلحه و خشونت قرار گرفتند . اکنون دیگر کافی نیست که یک تانک روسی را نابود کنید بلکه مجبورید یک ویدئو هم از این اتقاق آپلود کنید تا عقیده جمعی را تحت تاثیر قرار دهید و اراده مردم را بسیج کنید . ازدیاد حملات دقیق در یک دنیای پیوسته ، جغرافیای میدان جنگ را تغییر می دهد و یک چهره جدید برای نیروهای ترکیبی می سازد : هر چیزی که دیده می شود ، می تواند هدف قرار داده شود و هر چیزی که هدف گرفت می تواند نابود شود . هر چیزی که آپلود می شود ، می تواند مردم و منابع را به حرکت درآورد . ادامه دارد ....
-
1 پسندیده شدهبخش ششم ..... دوره اول جنگ برنامه ریزان آلمان برای تهاجم به اتحاد جماهیر شوروی در تابستان 1940 باید به دو موضوع عمده می پرداختند: اول اینکه این عملیات از خارج از مرزهای آلمان آغاز میشد و دوم قرار بود دو نبرد سرنوشت ساز انجام شود که یکی از آنها خارج از محدوده برد بسیاری از وسایل نقلیه موتوری برای پشتیبانی از نیروهای بسیج شده بود. اولین مسئله با ارتقای عظیم شبکه راهآهن لهستان از طریق برنامه اتو پاسخ داده شد.این امر باعث میشود تا لشکرهای پیاده نظام و انبارهای تدارکاتی در مرز مستقر شوند و سپس واحدهای زرهی در لحظه آخر قبل از شروع تهاجم سریعا بسیج شوند. در موضوع دوم برای پشتیبانی از نیروهای عمل کننده نیز بسیج کامیونهای سنگین/تریلر از بخش غیرنظامی در غالب ۳ هنگ مورد بررسی قرار گرفت. GTR(سه هنگ سازماندهی شده موتوری)از نبردهای تعیین کننده اولیه در منطقه مرزی پشتیبانی می کند، در حالی که Eisenbahnpioniere (گروه های نظامی که به عنوان مهندسان راه آهن نیز شناخته میشدند.انها خطوط ریلی مرتبط نظامی و زیرساخت های ان را می ساختند،تعمیر می کردند،راه اندازی می کردند یا تخریب می کردند) راه آهن را در شرق لهستان تحت اشغال شوروی با یک خط و حداقل 24 قطار در روز برای هر گروه ارتش برقرار می کنند. در مورد نیروهای رزمی که در شرق در مینسک می جنگیدند، یک منطقه تامین در عمق 400 کیلومتری ایجاد خواهد شد.ظرفیت GTR از 19000 تن به 60000 تن برای عملیات افزایش یافت که نشان دهنده 9 میلیون تن کیلومتر بود و این نشان می دهد کامیون ها می توانند ارتش را تا فاصله ۳۰۰ کیلومتری از انبارها پشتیبانی کنند. 24 قطار در نظر گرفته شده نیز نشان دهنده 32000 تن ظرفیت بود با این حال، این ظرفیت تنها برای سوخت، مهمات، و غذا/علوفه محدود کافی بود، و هیچ امکانی برای جایگزینی مردان(نیروها)، اسب ها یا تجهیزات وجود نداشت. بعدها در جنگ،یک گروه ارتش به ۷۵ قطار در روز صرفا برای عملیات عادی نیاز داشت،در حالی که جنگ های سنگین می تواند این تعداد مورد نیاز رابه بیش از ۱۰۰ قطار برساند. با پایان نبرد اسمولنسک در اوایل آگوست، واضح است که وضعیت تدارکات تحت فشار بود و علیرغم توقف بیش از یک ماهه عملیات، تدارکات کافی برای انتقال واحدها به مسکو وجود نداشت. مشکل اساسی به وضوح توسط ژنرال هالدر در 3 اگوست 1941 به عنوان تضاد منافع بین ساخت سریع خطوط کم ظرفیت در عقبه ارتش های در حال پیشروی یا ساخت خطوط با ظرفیت بالا که قادر به پشتیبانی از ژنرال واگنر در هدف او برای ایجاد یک منطقه تامین در پشت هر گروه ارتش باشد مطرح شد. Eisenbahnpioniere به سرعت گیج ها را تغییر داده و تعمیرات اساسی پلها را انجام میدادند، اما سیگنالها یا ارتباطات تلفنی را تعمیر نمیکردند یا لکوموتیوها را بازسازی نمیکردند.تمرکز آنها بر پشتیبانی ۷ روز هفته از ارتش در حال پیشروی بود. این وظایف بر عهده FED و HBD گذاشته شد که تجهیزات کافی برای ایجاد این زیرساخت و ساختار سازمانی برای مدیریت این کار را نداشتند. در پرونده های عملیاتی گروه ارتش مرکز سه نقشه وجود دارد که پیشرفت گیج بندی مجدد مسیر اصلی دو خطه از منطقه برست را نشان می دهد: در 3 جولای 1941، قطار به سمت شهر بارانوویچی (در غرب بلاروس) با یک نقطه تخلیه (وقتی گیج ها متفاوت باشد یک نقطه تخلیه در نظر میگیرند که محموله به وسیله نقلیه دیگر منتقل شود) در آنجا حرکت کرده و با یک نقطه تخلیه دیگر در مینسک، روی گیج عریض(گیج استاندارد شوروی) حرکت میکند. تا 31 جولای 1941، تخلیه بار در اورشا اتفاق میافتد و قطار روی ریل با گیج دوگانه(یعنی افزودن یک ریل سوم) از مرز از طریق لیدا تا نقطه تخلیه در پولوزک حرکت کرده و در 28 آگوست در یک مسیر دو خطه با گیج استاندارد در ویتسبک در شمال شرق بلاروس تخلیه میشود. در ۸ آگوست ۱۹۴۱ ژنرال اتو ویلی گزارش داد که 16148 کیلومتر مسیر تغییر یافته است که 4414 کیلومتر آن در منطقه گروه ارتش مرکز،می باشد.و در فاصله ترسپول در مرز لهستان تا مسکو 1070 کیلومتر،گیج استاندارد کافی وجود داشت. کمبود تجربه باعث شد که افسر حمل و نقل گروه ارتش مرکز تا اگوست متوجه شود که برای رسیدن به هدف روزانه 24 قطار در روز، قطارها باید حتما در پایان سفر خود تخلیه شوند.ارتش تمام قوانین هرمان هاوپت در 75 سال قبل را زیر پا گذاشت و بهای آن را پرداخت. بحران در طول زمستان رخ داد: با چند انبار محدود سرپوشیده برای نگه داری لکوموتیوها،تا فوریه 1942، حداقل 70 درصد لکوموتیوهای آلمانی از کار افتادند، و ترافیک زمینی متوقف شد و از طرفی جریان دائمی لکوموتیوها به سمت شرق شروع به تأثیرگذاری بر اقتصاد گسترده تر آلمان کرده بود و در 15 ژانویه 1942 این امر هیتلر را وادار کرد تا وارد عمل شود. ارتش آلمان کنترل راه آهن را از دست داد و RVM(وزارت حمل و نقل رایش) و سازمان Todt(این سازمان مسئول طیف عظیمی از پروژه های مهندسی هم در آلمان نازی و هم در سرزمین های اشغالی از فرانسه تا اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ جهانی دوم بود)برای بازسازی راه آهن وارد عمل شدند. با این حال،اصطکاک بین ارتش و راه آهن ها در تمام زمستان افزایش یافته بود و در ماه آوریل گشتاپو دو مدیر ارشد عملیات HBD به نام های لندنبرگر و هان را دستگیر کرد و آنها را به اردوگاه کار اجباری فرستاد.در روزهای سیاه 1941، یک پیروزی مهم برای شوروی اتفاق افتاد و آن پیروزی توسط NKPS رقم خورد! با توجه به وسعت کشور، در روسیه تحرک در سطح عملیاتی فقط توسط راهآهن امکان پذیر بود،پس با استفاده مؤثر از آن، این کمیسری تضمین کرد که اتحاد جماهیر شوروی از حمله جان سالم به در خواهد برد. تصویری از ریل با گیج دوگانه هنگامی که راه آهن شوروی از شوک اولیه تهاجم خلاص شد، شروع به تخلیه لکوموتیوها قبل از اینکه به دست آلمانیها بیفتد،کرد.در اودسا، یک اسکله شناور بود و لوکوموتیوها قبل از اینکه اسکله به دریا کشیده شود، در آن رانده شدند.اتحاد جماهیر شوروی با وجود از دست دادن حدود 40 درصد از شبکه اش اما تنها 15 درصد از نیروی محرکه خود را از دست داد، که به این معنی بود که برای بقیه جنگ ، مشکلی نخواهند داشت، به خصوص که اقتصاد زمان جنگ به ترافیک کمتری نیاز دارد، با این حال عامل کلیدی در حفظ توان جنگی اتحاد جماهیر شوروی،توانایی آن کشور در ایجاد لشگرهای جدید بود،واین تنها در صورتی ممکن بود که NKPS بتواند مردان را از دورترین نقاط شوروی جمع اوری کند،آنها را به انبارها و سپس به جبهه برساند. در حالیکهNKPS در اواخر سال 1941، ارتش های شرق دور شوروی را به غرب منتقل می کرد. گروه ارتش مرکز به دلیل کمبود نیروی جایگزین در حال پژمرده شدن بود،در واقع NKPS از طریق شبکه ای که آلمانی ها آن را قدیمی و بهم ریخته می دانستند،میلیون ها مرد را برای ارتش سرخ به سمت دیگر سوق میداد. ارتش آلمان برای راهاندازی راهآهن، تلاش بسیاری کرد، اما تیپهای NKPS و بریگاردهای راهآهن بسیاری از شبکههای تصرف شده توسط آلمانی ها را با تخریبهای خود غیرقابل استفاده کردند. پل ها یک هدف بودند و شوروی ماشین های انهدام مسیر مخصوص به خود را داشت که در جنگ معرفی شد، اما ابزار اصلی آنها از بین بردن تجهیزات در انبارها و موتورخانه ها بود و کمبود منابع آب، تجهیزات مهندسی و تأسیسات سرپوشیده تا حد زیادی باعث از کار افتادن لکوموتیوهای آلمانی در زمستان آینده خواهد شد. ادامه دارد.... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهبخش چهارم..... افزایش طول شبکه اندک و تلاش اصلی بر روی بهبود خطوط موجود بود.اما این پیشرفتها در تعداد کمی از خطوط اتفاق افتاد که عمدتاً چهار منطقه اصلی فعالیت اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی بود، که حوضه دونتس، مسکو، لنینگراد، و اورال-کوزنتس را به هم مرتبط و این یعنی یک سوم ترافیک فقط در 10 درصد از شبکه قرار داشت.با این نوسازی مقامات شوروی مسیر قوی تری در اختیار داشتند و از لوکوموتیوهای جدید FD و IS استفاده می کردند که می توانستند قطارهای سنگین با وزن ناخالص 3000 تن را با یک نوع محموله مستقیماً از مبدا تا مقصد حمل کنند، مانند قطارهای زغال سنگ که از دونتس به مسکو/لنینگراد حرکت می کردند. اتحاد جماهیر شوروی با راهاندازی راهآهن با سرعت کم (29 کیلومتر در ساعت در سال 1934) توانست به ظرفیت حمل بار بالایی دست یابد،این سرعت تأخیر ناشی از سبقت قطارها از یکدیگر را حذف کرد، فرسودگی ریل را کاهش داد و به تعداد زیادی از قطارها اجازه داد که در یک مسیر حرکت کنند.توان بارگیری پایین لکوموتیوها و واگن ها(۱۵ تن برای واگن دو محوره) به آنها اجازه می داد در بیشتر قسمت های شبکه تردد کنند و مشکل حمل بار کم آنها با استفاده از قطارهای طولانی تر مرتفع میشد. همه این ویژگی ها برای راه اندازی راه آهن در مناطق اجرای عملیات نظامی ایده آل بودند. شناخت اروپا از شبکه راه آهن شوروی با توجه به اینکه راهآهنهای شوروی تا سال 1941 از نوع استاندارد اروپایی نبودند، آگاهی از ویژگیهای آنها برای هر نیرویی که قرار است از آنها استفاده کند ضروری است. خوشبختانه، راه آهن به عنوان نمونه ای از دستاوردهای سوسیالیسم انتخاب شده بود و تبلیغات گسترده ای روی آن انجام می گرفت، بنابراین دانش در مورد آنها گسترده بود. شماره ماه جولای مجله ساخت و ساز در اتحاد شوروی در ۱۹۳۸ به NKPS اختصاص داشت و به زبان های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و اسپانیایی منتشر شد. در سال 1932 اقتصاددان اهل شوروی KNTverskoi گزارش مفصلی در مورد سیستم حمل و نقل یکپارچه اتحاد جماهیر شوروی نوشت که دوباره در بریتانیا و ایالات متحده منتشر شد. از آنجایی که راه آهن یک تجارت بین المللی بود، تبادل منظم اطلاعات وجود داشت.مانند مجله معتبر Archiv für Eisenbahnwesens ، که شامل مقالات منظمی در مورد اتحاد جماهیر شوروی بود و نویسندگانی مانند دکتر Otto Wehde Textor داشت که در مینسک زندگی می کرد.قابل توجه است که جریان اطلاعات با افزایش سرکوب رسانه ها در شوروی کاهش یافت. با وجود اینWehde Textor توانست در مورد وضعیت ترافیک راه آهن شوروی در 1937/1938 بر اساس منابع این کشور بنویسد و در سال 1940 وضعیت راهآهنهای اشغال شده لهستان و خطوط راهآهن کشورهای بالتیک را به دقت توصیف کند. البته منابع اطلاعاتی دیگری نیز در دسترس بود :در سال 1922(NKPS).۷۰۰ لکوموتیو کلاس E را به 22 سازنده آلمانی و 500 لکوموتیو به یک سازنده سوئدی سفارش داد،بنابراین صنعت آلمان به خوبی از ویژگی های لکوموتیوهای شوروی آگاه بود، زیرا کلاس E همچنان به عنوان لکوموتیو اصلی حمل و نقل اتحاد جماهیر شوروی تا دهه 1950 باقی ماند. جغرافی دانان آلمانی مانند سرهنگ پروفسور ریتر اسکار فون نیدرمایر به طور گسترده به مناطق جنوبی اتحاد جماهیر شوروی سفر کردند و در بین جنگ های 33 و 34 در مورد طیف وسیعی از موضوعات ژئوپلیتیکی، از جمله راه آهن، مطالب زیادی نوشتند. با این حال شواهد در سراسر اروپا حاکی از آن است که کارشناسان،NKPS را دست کم گرفتندهمانطور که پل وول در سال ۱۹۴۶ نوشت:"به نظر برلین،وضعیت بد راه آهن شوروی،مانور و دریافت نیروهای کمکی را برای ارتش سرخ غیرممکن می سازد و این به فروپاشی دولت شوروی کمک می کند" اگرچه اقتصاددانان راه آهن تصویری جزئی از راه آهن شوروی داشتند، اما این اطلاعات به ارتش آلمان منتقل نشد. در سال 1940، برنامه ریزان ارتش آلمان از رابط رایشسبان (راه آهن المان) اطلاعاتی در مورد راه آهن روسیه خواستند و به آنها گفتند که چنین اطلاعاتی را در اختیار ندارند، زیرا هرگز به آنها گفته نشده بود که اتحاد جماهیر شوروی یک هدف است، بنابراین اطلاعات محلی توسط FED در لهستان جمع آوری میشد،و اطلاعات کاملی درباره شبکه،ایستگاهها،رویه های عملیاتی و امکانات وجود نداشت. لهستان : لهستان در درک ما از وضعیت راهآهن در طول جنگ روسیه و آلمان نقش اساسی دارد، زیرا تا ژوئن 1941، پروس/آلمان همیشه در جنگهای خود علیه دشمنانی که با مرزهایش همجوار بودند، مانند فرانسه و اتریش، جنگیده بود.هنگامی که لهستان در اواخر ۱۹۳۹ اشغال و تجزیه شد،رایش از مرزهای اصلی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1921 توسط خطوط راه آهن با ظرفیت های مختلف در فاصله 750 کیلومتری جدا ماند.پروس شرقی، بهعنوان بخشی از رایش، توسط رایشسبان خدمات رسانی میشد، در حالی که منطقه کنگره لهستان(لهستان روسیه یا پادشاهی لهستان) شرکت راهآهن کوچک خود را تاسیس کرد.در شرق منطقه ای بین خط کرزن (برای تعیین حدفاصل بین کشور تازه تأسیس لهستان و روسیه بعد از جنگ جهانی اول توسط انگلیسیها پیشنهاد شد ولی دو طرف به آن توجهی نکردند) و مرز 1921(که به جنگ شوروی و لهستان پایان داد) یک منطقه کشاورزی فقیر با راه آهن توسعه نیافته وجود داشت که لهستانی ها به ان Kersy می گفتند. لهستانی ها این منطقه را به عنوان سنگری دفاعی در برابر تجاوزات شوروی می دیدند و دارای خطوط دو مسیره به مسکو و سنت پترزبورگ بود. بر اساس مفاد پیمان مولوتوف-ریبنتروپ، این منطقه و کشورهای بالتیک در حوزه نفوذ اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفتند، همراه با اتریش-مجارستان و گالیسیا از جمله شهر لمبرگ که راه آهن عالی خود را حفظ کرد. در سمت آلمانی مرز جدید(خط کرزن)،راهآهنهایی که به سمت شرق ویستولا میرفتند، از شمال به جنوب کاملاً محدود بودند :چهار مسیر از کریدور دانزیگ به پروس شرقی منتهی میشد، سه خط با 36 و یک خط با 12 قطار در روز؛ از ورشو، مسیر بیالیستوک 24 قطار و مسیر مینسک 18 قطار در روز ظرفیت داشت . خط رادوم به برست دارای 12 قطار و خط کاتوویتز به لمبرگ 24 قطار بود. این ظرفیت نیازها برای عملیات بارباروسا را برآورده نکرد،بنابراین رایشسبان در آوریل ۱۹۴۰ برنامه اتو (Otto) را برای ارتقای مسیرها با استفاده از ۳۰۰۰ کارگر و ۳۰۰۰۰ تن فولاد آغاز کرد. ادامه دارد..... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهبخش سوم..... وزارت حمل و نقل آلمان یا RVM زیر نظر یولیوس دورپمولر عمدتاً به خطوط راه آهنی که در آلمان توسط رایشسبان و در کشورهای اشغال شده توسط سازمان های نظامی و شرکت های مختلف مانند Gedob(Generaldirektion der Ostbahn یا اداره کل راه آهن المان در لهستان اشغالی) اداره می شد،نظارت داشت. پس از حمله به لهستان و اعلام جنگ فرانسه به آلمان ، اختلاف نظر بین وزارت حمل و نقل و فرماندهی عالی ورماخت یا به اختصار OKW بوجود امد که باعث تغییراتی در جنگ علیه روسیه در آینده شد، زیرا سرلشگر گرکه ، واحدهای عملیاتی خودش را که به اختصارFED نامیده می شد،برای خطوط راه آهن تشکیل داد . با این کار ، مدیریت راه آهن مناطق عملیاتی، یک جزء از هر گروه رزمی بود . این گروه ،از کارکنان راه آهنی تشکیل می شد که تحت نظر افسران ارتش کار می کردند. برای این جنگ،راه آهن در عقبه نیروها به اندازه حداقل 200 کیلومتر در پشت خط مقدم بوسیله رایش کمیساریات(واژه آلمانی برای نهاد اداری که توسط یک مقام معروف دولتی اداره می شود) که برای اداره و بهرهبرداری از سرزمینهای تصرف شده راه اندازی شد،اداره میشد. در این منطقه،قرار بود RVM شرکت های عامل جدید یا به اختصار HBD را با استفاده از کارکنان رایشسبان راه اندازی کند. FED در مارس 1941 و HBD در ژوئیه 1941 تشکیل شد،اما این استقرار سریع به این معنی بود که هر دو با کمبود نیرو ، کمبود تجهیزات و تجربه کافی مواجه بودند. HBD تنها با 60 مرد، کمبود مقامات واجد شرایط، و بدون تجهیزات، از جمله تلفن های حیاتی مورد نیاز برای راه آهن، در برست راه اندازی شد. هیچ نقشه مسیر، جدول زمانی یا اطلاعات ایستگاه وجود نداشت، به طوری که لوکوموتیوها باید برای چندین روز در هر جهت برای کاوش شبکه فرستاده میشدند. در سپتامبر، اس اس کل کارکنان چاپخانه HBD را به عنوان بخشی از یک برنامه یهودی تیرباران کرد.(احتمالا به ماجرای کشتار یهودیان در شهر Jedwabne لهستان اشاره دارد.مترجم) NARODNYI KOMMISSARIAT PUTE SOOBSHCHENIA یا به اختصار NKPS کمیساریای مردمی مسیرهای ارتباطی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1913، شبکه راه آهن تزاری 71000 کیلومتر (به استثنای فنلاند) را در بر میگرفت، اما از دست دادن قلمرو در طول جنگ، راه آهن شوروی را به تنها 58،000 کیلومتر در سال 1921 کاهش داد، با ریل های فرسوده و خسارت به وسایل آن به دلیل جنگ انقلاب و جنگ داخلی. ترمیم شبکه از سال 1923 تحت نظارت NKPS که مسئولیت راه آهن، جاده ها و آبراه ها را بر عهده داشت انجام گرفت. با این وجود، تا سال 1926، راهآهن به اندازه کافی بهبود یافته بود تا ترافیک را به سطح قبل از جنگ برساند و تا سال 1928 طول این شبکه به 76900 کیلومتر افزایش یافت. ناوگان حمل و نقل و سطح سرمایه گذاری هر دو به سطح سال 1913 بازگشته بود (که 18 تا 20 درصد کل سرمایه گذاری اقتصادی بود)، اما نرخ حوادث دو برابر شده بود.متخصصان فنی مانند معاون سابق وزیر حمل و نقل در زمان تزار نیکلاس از بازسازی و نوسازی کامل راهآهن عقب مانده روسیه مطابق با آخرین تفکر اروپایی و آمریکایی حمایت میکردند. در سال 1928 اولین برنامه پنج ساله آغاز شد که در دل خود گسترش عظیم ترافیک راه آهن برای پاسخگویی به تقاضاهای رو به رشد صنایع سنگین جدید بدون هیچگونه سرمایه گذاري جدید و با استفاده از روش هایی شد که درگیری های حاصل از ان منجر به پاکسازی متخصصان فنی بین سالهای 1928 تا 1931 و سرکوب کارگران راهآهن شد، ولی با افزایش نرخ حوادث، این امر ناگزیر به گردن خرابکاران افتاد. با وجود همه اینها، ترافیک بار در طول برنامه پنج ساله دو برابر شد.در اواخر اجرای این طرح مقداری سرمایه اضافی مورد نیاز بود که بین سالهای 1934 و 1936 فراهم شد اما هرگز به اندازه وعده داده شده یا مورد نیاز نبود.لازار کاگانوویچ به عنوان نارکوم(کمیسر خلق) در سال 1935 منصوب شد، و اگرچه او سخت برای به دست آوردن سرمایهگذاری بیشتر مبارزه کرد،در کنار آن او دست به اصلاحات کارآمد و گستردهای زد.با توجه به فضای سیاسی در سال 1937، پاکسازیهای گستردهای در سراسر راهآهن صورت گرفت، که با متخصصان فنی شروع شد، اما به همه نیروها، از 13 معاون نارکوم و 64 مدیر خط تا دهها هزار کارگر عادی، گسترش یافت. اما مهم است که بدانیم NKPS چگونه این نتایج را به دست آورد، زیرا آنها از همان روش ها در طول جنگ استفاده کردند. هانتر معتقد است که افزایش ترافیک بین سالهای 1928 و 1940، ۱۴۰ درصد بوده است که تنها ۱۰ درصد آن را می توان به افزایش طول شبکه،۱۵ درصد استفاده از ناوگان بزرگتر و قدرتمندتر و ۴۲ درصد را به افزایش تعداد واگن های بار اختصاص داد.در حالی که ۷۳ درصد باقی مانده به افزایش بهره وری کارگران اختصاص داده شده است که دلیل آن استفاده بیشتر از قطارها و کاهش زمان در بارگیری و تخلیه قطارها بوده است. ادامه دارد..... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهبخش دوم... گیج مسیر و گیج بارگیری : دو نوع گیج(سنج) وجود دارد:"گیج مسیر که عرض بین دو ریل مسیرهای راه آهن است و گیج بارگیری که حداکثر ارتفاع و ابعاد را در وسایل نقلیه راه آهن و بارهای آنها مشخص میکند.هدف آنها این است که اطمینان حاصل شود که وسایل نقلیه ریلی می توانند به طور ایمن از تونل ها و زیر پل ها عبور کنند و از سکوها،ساختمان ها و سازه ها دور باشند." در آغاز عصر راهآهن، طیف گستردهای از گیجها مورد استفاده قرار گرفت - برای مثال، در روسیه اولین مسیری که در سال 1834 توسط مهندسان اتریشی بین سن پترزبورگ و تزارسکویه سلو ساخته شد، از یک گیج 6 فوتی استفاده میکرد.دومی بین سن پترزبورگ و مسکو در سال 1843 توسط سرگرد آمریکایی جی. ویستلر، که یک گیج 5 فوتی را انتخاب کرد، و سومی که ورشو را به وین در سال 1845 متصل کرد، از گیج استاندارد 4 فوت و 8 ¾ اینچ استفاده کرد تا قطارها بتوانند. در شبکه اتریش حرکت کنند.برخلاف افسانه رایج، گیج 5 فوتی روسی صرفاً به این دلیل انتخاب شد که در آن زمان خاص مد بود و همان گیج مورد استفاده در اکثر ایالات جنوبی آمریکا بود.روسیه به عنوان یک کشور مسطح با تونل های کم، از نظر داشتن توان بارگیری سخاوتمندانه منحصربهفرد بود، اما این بدان معنا بود که واگن های شوروی در راه آهن آلمان نمی توانستند قرار بگیرند و بارهای آنها باید در مرز لهستان بر روی قطار دیگر قرار گرفته و حمل شوند.استانداردسازی در سراسر اروپا روی گیج 4'8 3/4 اینچی تنها زمانی اتفاق افتاد که شبکه قطار کشورها شروع به اتصال به هم کردند، و در طول این فرآیند موارد متعددی وجود داشته است که یک گیج مطابق با یک همسایه تغییر کرده است. در سال 1886، شبکه 5 اینچی ایالات جنوبی به طول 18500 کیلومتر تنها در مدت کوتاهی به 4.9 اینچ تغییر یافت. به طور مشابه، در سال 1915 پس از تصرف لهستان، مهندسان راه آهن آلمانی 6000 کیلومتر گیج 5 اینچی را در عرض چند ماه به استاندارد اروپایی تغییر دادند. عملیات راه آهن : موتورهای بخار به امکاناتی به نام سوله یا انبار لوکوموتیو ( Bahnbetriebswerk یا Bw یا локомотивное депо) نیاز داشتند تا عملکرد انها منظم باشد. این تأسیسات سرپوشیده بودند و ذخایر ذغال سنگ، آب، ماسه، گریس، تجهیزات نگهداری و شستشو و یک صفحه گردان یا مسیر «Y» را برای چرخاندن لکوموتیوها فراهم میکردند. لکوموتیوها بین انبار خانه خود و انبار بعدی در 80 کیلومتری خط حرکت می کردند و قبل از بازگشت به خانه با آب پر می شدند. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که در حالی که قطار به طور مداوم در خط حرکت می کرد، لکوموتیوهای بخار در بخش خاص مسیر خود باقی می ماندند و ظرفیت خط بر اساس تعداد لکوموتیوها در هر انبار تعیین می شد. برای افزایش ظرفیت کلی یک خط، باید یک لوکوموتیو جدید در هر انبار در طول خط مستقر شود. یک قطار شامل تعدادی واگن مسافری، واگن کالا یا واگن تخصصی و یک ون ترمز است و در طول یک روز سفر دارای تعدادی لکوموتیو مختلف خواهد بود. با استفاده از مسیرY یا مسیر مثلثی در راه آهن زمانی که دو خط به هم می رسند این امکان بوجود می آید قطارهای ورودی همان مسیر را ادامه یا تعقییر مسیر را داشته باشند. قطارهای شوروی دارای 120 محور بودند که وزن ناخالص 1200 تن و یا بار خالص 650 تن محموله را نشان می داد. این معمولاً 60 واگن کالای دو محوره بود که هر کدام از واگن ها 10 تا 15 تن بار، 40 مرد یا هشت اسب را حمل می کردند. قطارهای نظامی آلمان کوچکتر و دارای 90 محور با وزن ناخالص 850 تن و بار خالص 450 تن بودند به طوری که یک لشکر پیاده نظام را می توان با 70 قطار یا یک لشکر تانک پانزر را با 90 قطار حمل کرد. ظرفیت خط : ظرفیت خط تعداد قطارهایی بود که میتوانستند در یک خط در ۲۴ ساعت حرکت کنند که معمولاً به صورت 12 قطار در روز برای خطوط تک مسیره یا 24 قطار برای خطوط دوطرفه برای راهآهنهای نظامی بازسازیشده در نظر گرفته میشد.با این حال، خطوط دو مسیره که توسط رایشسبون(راه آهن آلمان) اداره می شد ممکن بود به 72 یا 144 قطار در روز دست یابد. این تفاوت به دلیل پیچیدگی تجهیزات سیگنالینگ و تعداد خطوط کناری بود که به قطارها اجازه عبور از یکدیگر را می داد.طول مسیر به بلوکهایی با طولهای مختلف تقسیم میشد که دارای یک پست سیگنال در دو انتهای انها و یک خط حاشیه ای برای عبور قطارها از کنار یکدیگر بودند. قانون این بود که هر بار فقط یک قطار اجازه ورود به هر بلوک را داشت برای خطوط با ظرفیت بالاتر، سایدینگ ها(خطوط حاشیه ای کنار خط اصلی) و بلوک ها بیشتر بودند،اما یک عنصر کلیدی ظرفیت،سرعت حرکت قطارها بود. یک قطار سریع السیر که با سرعت بالا در طول مسیر حرکت می کند باید از قطارهای مسافری کندتر و حتی قطارهای باری کندتر عبور کند. که هر کدام باید قبل از ورود قطار سریع السیر به بلوک به داخل یک خط فرعی حرکت کنند. در حالی که تلاش هایی برای جداسازی ترافیک در طول روز انجام شد، به طوری که بیشتر بارها در شب و خدمات مسافری در روز انجام می شد، این همیشه امکان پذیر نبود و یکی از عوامل تعیین کننده ظرفیت، تفاوت در سرعت بین خدمات بود.رایشسبان قطارها را با سرعتهای بسیار متنوعی حرکت میداد و قطارهای باری آن با سرعت 50 کیلومتر در ساعت حرکت میکردند، اما این نیاز به سیگنالدهی پیچیده داشت و همچنین برای مقاومت در برابر ضربه قطارها ، مسیر باید مستحکم میبود زیرا با افزایش سرعت قطارها،فرسودگی و پارگی خطوط به طور تصاعدی افزایش مییافت. بر خلاف آلمان در اتحاد جماهیر شوروی NKPS (کمیساری مردمی راه های ارتباطی شوروی) از این مسائل اجتناب کرد زیرا تقریباً تمام قطارهای خود را با سرعت یکنواخت، معمولاً 25 کیلومتر در ساعت حرکت می داد. ادامه دارد...... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهجنگ روسیه و آلمان. نبردی در راه آهن!! در جنگ روسیه و آلمان در سال های 1941-1945، مطالعات گسترده ای در مورد نقش راه آهن در جنگ انجام شده است و هر دو طرف بر جنبه های مختلف موضوع تمرکز کرده اند. اما تا به امروز تلاش چندانی برای انجام مطالعه تطبیقی راه آهن هر دو طرف و سنجش تأثیر تفاوت در ظرفیت بر عملیات نظامی و نتایج آنها صورت نگرفته است. این به یک یا هر دو طرف اجازه داده است تا شکست ها و نفوذ کلیدی راه آهن در عملیات نظامی را پنهان کنند. با این حال، ماهیت راه آهن برای سفر و حمل و نقل در روسیه، به دلیل وسعت زیاد این کشور و ناتوانی وسایل نقلیه موتوری در پشتیبانی از عملیات در بیش از محدوده 300 تا 400 کیلومتری، به این معنی بود که هر عملیات نظامی جنگی در این کشور به راه آهن وابسته بود. و روش استفاده از راه اهن عنصر کلیدی در موفقیت یا شکست روسها بود. هدف مقاله حاضر،مقایسه شیوه های عملیاتی بین راه آهن های نظامی شوروی و آلمان،برآورد ظرفیت راه آهن موجود برای هر دو طرف،و سپس استفاده از این اطلاعات برای سنجش تأثیر این ظرفیت بر عملیات های نظامی است. مقدمه: مطالعات در مورد استفاده از راهآهن برای عملیات نظامی تقریباً بلافاصله پس از پایان جنگ توسط سازمانهایی مانند برنامه مطالعات نظامی خارجی ایالات متحده آغاز شد که با افسران سابق حمل و نقل نظامی آلمان مانند Bork و Teske و افسران تدارکاتی مانند Toppe مصاحبههایی انجام داد.اما این مطالعات هم بیشتر بر دیدگاه آلمانی هاوافسران نظامی متمرکز بود تا تأثیر واقعی راه آهن. در بخش حمل و نقل، داستان راه آهن توسط مقامات راه آهن مانند کریدلر، پوتسگایسر و هان و مورخان پس از جنگ مانند گوتوالدت و میرژیوسکی بیان شد که به طور کلی داستان مبارزه ای برای غلبه بر مشکلات فنی ناشی از شبکه راه آهن از مد افتاده، قدیمی و کم ظرفیت شوروی را روایت میکند و از سویی دیگر این مطالعات توسط مورخان مدرن مانند ون کرولد،شولر، ادینگتون،در مورد لجستیک آلمان در طول جنگ روسیه دنبال شده است.با این حال، تصویری که این نویسندگان ارائه میدهند با انچه که توسط نویسندگانی مانند کومنف،کووالف،آنتیپنکو و اقتصاددانانی مانند هالند هانتر و مارک هریسون و دانشجویان راه آهن شوروی ارائه میشود در تضاد است. Westwood و Garbuttبعنوان افسران سابق ارتش بریتانیا هر دو داستان یک سیستم راه آهن بسیار موفق را بیان می کنند که قبل از جنگ تقریباً به اندازه ایالات متحده بار حمل می کرد و این کار را با استفاده از ناوگانی از قطارها و مسیری که طولش فقط کمی بزرگتر از راه آهن آلمان بود انجام می گرفت. هدف این مقاله تطبیق این دیدگاههای های مخالف است و توضیح می دهد که چگونه راه آهن نقش عمده ای در جنگ روسیه و آلمان بازی کرد و شوروی چگونه توانست در ظرفیت حمل و نقل بر آلمان ها برتری پیدا کرد. عملیات راه آهن : ارتش از راهآهن به سه روش متفاوت استفاده کرده است.اولا برای دستیابی به نیروهای بسیج شده خود با انتقال آنها و تدارکاتشان از انبارهای در داخل کشور به مرز ثانیا حرکت واحد ها در سطوح عملیاتی و استراتژیک و در نهایت ایجاد ارتباط مستقیم بین نیروهای در حال جنگ و کشور مبدا برای تهیه تدارکات وجایگزینی آنها.راهآهنها میتوانستند مقادیر زیادی سرباز و تجهیزات را در مسافتهای طولانی و با هزینه عملیاتی کم به سرعت جابهجا کنند. با این حال، آنها یک شکل منحصر به فرد از حمل و نقل بودند که مسیر، محدودیت های شدیدی را بر عملکرد آن اعمال می کرد، زیرا قطارها مجبور هستند همیشه در روی ریل باقی بمانند. برخلاف سایر اشکال حمل و نقل، راهآهنها باید زیرساختهای خود را از قبل برای رفع نیازهای عملیاتی خود ایجاد میکردند. در حالی که این امر در ظاهر امری بدیهی است، به نظر میرسد که این واقعیت ساده از توجه بسیاری از فرماندهان نظامی در طول تاریخ دور مانده است و عملیات موفقیتآمیز شبکههای راهآهن نظامی معمولاً زمانی اتفاق می افتاد که نظامی ها راهآهنها را رها می کردند تا راهآهن بدون دخالت نیروهای نظامی اداره شوند. سوء استفادههای نظامیان شامل رها کردن برنامهها، حمل و نقل تجهیزات قبل از انکه به آنها نیاز پیدا شود، عدم تخلیه قطار در هنگام ورود، استفاده از واگن ها و خطوط فرعی به عنوان انبارها و دفاتر متحرک(که نتیجه آن کاهش ظرفیت و مسدود کردن مسیرها میشد) و فرماندهی قطارها بود. این در اولین جنگ راه آهن(جنگ داخلی آمریکا)نشان داده شد، زمانی که پس از یک سال خدمت جنگی تحت کنترل ارتش، راه آهن اتحادیه دچار بحران شد و در نهایت مدیریتش در اختیار یک مهندس عمران به نام هرمان هاوپت قرار گرفت. او نظم و انضباط را با تحمیل برخی از قوانین عملیاتی به راه آهن بازگرداند. به طور مثال او دستور داد:هیچ افسر،هیچ جراح یا دستیار،هیچ رئیس یا کمیسری،هیچ شخص غیر نظامی یا نظامی،با هر درجه یا سمتی که باشد،حق ندارد قطاری را متوقف کند یا دستور حرکت قطار را بدهد.اگر واگن ها در هنگام شروع حرکت قطار تخلیه نشده باشند لکوموتیوها باید با بخشی از واگن ها یا بدون واگن حرکت کنند و تمام حقایق باید به طور کتبی توسط راهبر گزارش شود تا در اختیار رئیس ترابری یا فرمانده کل اداره قرار گیرد( هرمان هاوپت،ژوئن ۱۸۶۲) همانطور که بریتانیایی ها در سال 1916 متوجه شدند، این درس اساسی باید بارها و بارها آموخته شود، که حمل و نقل نظامی توسط فردی با سابقه کار در راه اهن به نام سر اریک گدس، که تنها در فاصله ۳ روز از جایگاه یک مدیر راه آهن به درجه سرلشکری ارتش رسید، بازسازی شد.( وی با سابقه کار در راه آهن به عنوان رئیس حمل و نقل نظامی در جبهه غرب با درجه سرلشگر خدمت کرد.او با تدابیرش بنادر و راه آهن را کارآمد کرد و راه آهن های سبکی ساخت تا مواد را به جبهه برساند.مترجم ). ادامه دارد...... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهتانک سبک سابرا در اوایل دسامبر سال 2022 برخی حسابهای توییتری خبر از رونمایی یک خودروی زرهی توسط شرکت عبری البیت سیستمز دادند که قرار است با مسلح شدن به یک قبضه توپ 105 م.م به بازار جهانی سلاح صادر شود و در اولین گام ، گفته می شود که ارتش فیلیپین ، نخستین مشتری آن خواهد بود . براساس اخبار اولیه ، این شرکت عبری ، براساس پیکربندی ASCOD2 گونه های مختلفی را عرضه خواهد کرد . با این حال مفهوم اولیه تانک سبک سابرا در ژوئن 2022 و در جریان نمایشگاه دفاعی Eurosatory که در پاریس برگزار شد ، به نمایش در آمد و به تقریب ، یکی از نخستین نمونه های تانک سبک در جهان است که به بازار نظامی ارائه شده و گفته میشود ایده اصلی آن ، از برنامه های مشترک دو شرکت جنرال داینامیکز و سامانه های زمینی اروپایی ( GDELS) وام گرفته شده است . طبق داده های موجود ، تانک سبک سابرا ، با وزنی در حدود 30 تن و طراحی ماژولار ، به یک برجک مسلح به یک قبضه توپ 105 م.م برای دو نسخه شنی دار و چرخدار مجهز می شود و بواسطه وجود سامانه تمام الکتریکی برجک ، توپ اصلی آن در سمت و ارتفاع قابل تثبیت است و ویژگی های نام برده شده برای آن ترکیبی از قدرت آتش و مانور را در کنار افزایش میزان مرگ آوری ارائه می نماید . شرکت توسعه دهنده این فناوری مدعی است که سامانه های حفاظتی این خودروی زرهی استاندارد STANG 4569 سطح 4 را به نمایش می گذارد و امکان ادغام سامانه های دفاع فعال نیز با آن وجود دارد . علاوه براین ، مجموعه ای از سامانه های مدیریت نبرد TORCH- X ، سامانه های بصری الکترواپتیکال و درنهایت سیستم های پشتیبانی حیات نیز برای آن قابل دسترسی است . به گفته تحلیلگران نظامی ، تانک سبک سابرا ، نسل جدیدی از خودروهای زرهی محسوب می شود که بطور کامل توسط این شرکت عبری با استفده از شاسی هفت چرخ جاده ای ، قدرت تحرک ، مجموعه بسته قدرت و همچنین قابلیتهای حفاظت در برابر مین پیکربندی یک طرح مشترک آمریکایی – اروپایی توسعه پیدا نموده و با مجهز شدن به یک سامانه بارگذار خودکار ، امکان پایش و استفاده را به شکل همزمان به فرمانده و تیرانداز تانک میدهد . علاوه بر توپ اصلی 105 م.م ، این نمونه به یک تیربار هم محور کالیبر 7.62 م.م و چهار پرتابگر نارنجک انداز دودزا که در طرفین برجک نصب شده ، مجهز می شود ، در حالی که میتوان به جای این پرتابگرها ، جایگاه های مربوطه را به سامانه های ضد زره نیز مسلح نمود . این خودروی زرهی جدید که بخشی از ژن نمونه ASCOD2 را به ارث برده ، از یکدستگاه پیشرانه ام تی یو وی-8 به قدرت 600 کیلووات یا اسکانیا وی -8 بقدرت 810 کیلووات بهره می برد که این مجموعه به سامانه گیربکس اتوماتیک 6 سرعته با قابلیت حرکت به عقب متصل می شود . این خودروی زرهی برای عملکرد بهتر در محیط های مختلف عملیاتی به یک سامانه تعلیق میله –پیچشی / بازویی نیز مجهز شده است . مجموعه این سامانه ها امکان حرکت با حداکثر سرعت 70 کیلومتر درساعت را در یک برد 500 کیلومتری بدان می دهد ، در حالی که برای عبور از موانع با شیب مسقیم 60 درصد و شیب جانبی 40 درصد و همچنین عمق شناوری 1.5 متر نیز بخوبی بهینه شده است . براساس آزمایش های صورت گرفته ، پیکربندی اصلی این خودرو ، میتواند مانعی به ارتفاع یک متر یا یک سنگر به ارتفاع 2.5 متر نیز را مدیریت نماید. پیش زمینه : شرکت عبری البیت سیستمز ، پس از حدود ده سال بررسی ومطالعه نیازمندی های میدان های نبرد ، مجموعه ای از خودروهای زرهی را با شناسه عمومی سابرا معرفی نمود که تا کنون دو نمونه شنی دار و چرخدار آن را می توان شناسایی و بررسی کرد . با توجه به اینکه البیت سیستمز ، به شکل مستقل تجربه تولید کامل خودروهای زرهی و برخی سامانه های مرتبط به آن را ندارد ، از چند شرکت دیگر دعوت بعمل آورد تا با معرفی پیکربندی اصلی وسامانه های جانبی ، در کنار تجربه قبلی این شرکت درخصوص طراحی و تولید بخش های اصلی و هماهنگی های بین سازمانی ، یک محصول جدید مطابق با نیازمندی های جدید سازمان های نظامی را ارائه نماید . با این حال ، به موازات توسعه برنامه سابرا ، نمونه های مفهومی آن در نمایشگاه های مختلف در معرض دید عموم قرار گرفت تا اینکه در میانه سال 2022 یک نمونه اولیه از نسخه شنی دار آن در مقیاس کامل تولید شد تا به نمایش در آید . این استراتژی جواب داد و دراکتبر سال 2020 اولین موفقیت تجاری برای این محصول ثبت گردید و ارتش فیلیپین در جریان یک مناقصه قراردادی را برای تامین 18 دستگاه نمونه شنی دار و 10 نمونه چرخدار و سایر تجهیزات و مهمات مربوطه به ارزش 195 میلیون دلار و زمان تحویل سه سال ازتاریخ امضاء قرارداد منعقد نمود . این درحالی بود که شرکت سازنده در ژوئن 2022 اعلام نمود که رقم قرار داد به 172 میلیون دلار کاهش یافته ولی علت آن چندان شفاف نشد . در سپتامبر 2022 مجددا خبر از شرکت البیت سیستمز در مناقصه ارتش برزیل منتشر گردید و سپس خبر مشارکت این شرکت و هند نیز پخش شد با این تبصره که شاسی اصلی را شرکت هندی وبرجک را طرف عبری تامین خواهند نمود . ASCOD2 درحال تولید ؟!!! البیت سیستمز از ابتدای شروع طرح تا امروز به شکل مستمر نمونک ها ( ماکت ) این خودروی زرهی جدید را در نمایشگاه های نظامی ارائه نموده بود که در هر بار ، ظاهر تانک با نمونه های قبلی مقداری تفاوت داشت ، بعنوان مثال ، نسخه ترکیبی BMTV هنوز بصورت یکپارچه ساخته نشده و تنها با استفاده از تصاویر تبلیغاتی در حال معرفی است . علاوه براین ، در ابتدای دسامبر 2022 نمایندگانی از وزارت دفاع رومانی از محل شرکت عبری در حیفا بازدید کردند که اولین نمونه نسخه شنی دار سابرا برای آنها به نمایش درآمد که گفته میشود برای ارتش فیلیپین ساخته شده است . نمونه های تولید احتمالی : پروژه البیت سیستمز " سابرا" درواقع امر ، ساخت یک خودروی رزمی سبک بر روی شاسی های مختلف ولی با برجک یکسان را پیشنهاد می کند که تا به امروز یک تانک سبک براساس پیکربندی ASCOD2 و یک خودروی زرهی چرخدار براساس پیکربندی خودروی زرهی Pandur II را شامل می شود . علاوه بر این ، دو نمونه برای هند و برزیل نیز در حال توسعه بودهخ و احتمالا درآینده ممکن است نمونه های دیگری نیز معرفی شوند . شاسی پاندور-2 و برجک سابرا تحلیلگران نظامی معتقدند که شاسی انتخابی برای این برجک عبری ، الزاما می بایست استانداردهایی نظیر میزان بارگذاری مورد نیاز ، سامانه های پیشران با قدرت کافی ، تحرک ، حفاظت و ... را براساس نیاز مشتری برآورده کند که با توجه به این مساله در گام نخست شاسی های ASCOD2 و Pandur II انتخاب شدند ،در حالی که می بایست حداقل حفاظت را در برابر ترکش های کوچک و مهمات کالیبر سبک را برای خدمه فراهم نمایند . بارگذار خودکار موجود در برجک عبری ، امکان ذخیره 12 تیر گلوله آماده شلیک را در خود دارد ، در حالی که 24 تیر دیگر نیز بصورت ذخیره در بدنه قرار می گیرد و درمجموع امکان شلیک 6 تیر در دقیقه را برای خدمه فراهم آورده است ، با این وجود شرکت عبری مدعی شده که بنابر نیاز مشتری ، قابلیت نصب یک قبضه توپ 120 م.م نیز برای این برجک وجود دارد . برای افزایش دقت آتش برای خدمه ، سامانه کنترل آتش رقومی Combat NG فراهم شده که یک دوربین سه کاناله ، رایانه بالستیک ، تثبیت کننده توپ را با هم یکپارچه می کند و می تواند یک هدف متحرک را در بردی برابر 3600 متر مورد اصابت قرار دهد . خودروی زرهی هشت درهشت پاندور-2 یکسان سازی فرصت صادرات تسلیحات با بررسی مقدماتی پروژه تانک سبک سابرا می توان چنین تحلیل کرد که البیت سیستمز ، برای تحت تاثیر قرار دادن بازار نظامی و مشتریان بالقوه این نوع جنگ افزارها ، یک سرمایه گذاری ده ساله را انجام داده بطوریکه خریدار با آزادی کامل ، می تواند مجموعه از شاسی های متنوع چرخدار/ شنی دار را به یک برجک اصلی مسلح نماید و در کمترین زمان ممکن به یک تانک سبک شنی دار یا چرخدار مسلح شود . علاوه براین ، با توجه به رویکرد جدید ارتش ها و علاقه مندی مجدد به تسلیحات با کالیبر 90 -105 م.م که ارزان تر از نمونه هایی با کالیبر 120 م.م هستند و همزمان امکان انهدام طیف قابل توجهی از اهداف را بدست آورده اند ، این شیوه می تواند بازار پرسودی به نظر آید . درواقع امر ، کشورهای زیادی وجود دارند که امکان خرید تانک اصلی میدان نبرد یا خودروهای رزمی پیاده نظام گران قیمت را ندارند ولی در عین حال برای مقابله با حجم بالای تانک های سنگین قدیمی یا اهداف سخت سازی شده ، به قدرت آتش کافی نیازمند هستند ، در نتیجه به احتمال بسیارزیاد ، انتخاب سابرا در گام نخست تا حدودی منطقی به نظر می آید . با این حال ، خودروهای زرهی در کلاس سابرا ، علیرغم مزیت های متعدد ، حفاظت چندان مناسبی دربرابر تهدیدات روبه گسترش صحنه رزم ندارند و حتی با مجهز شدن به زره های اضافی نیز از این ضعف رنج می برند . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2 منبع3
-
1 پسندیده شدهاین تصاویر واقعا مربوط به میگ 23 هستش ؟ این میگ ها توی مهرآباد چیکار میکنن ؟! نکنه اینارم قراره بازآماد کنن ؟!
-
1 پسندیده شدهسلام ، برادر اصلا یه دونه موتور آر دی 33 هم ، توی بدنه اف 5 جا نمیشه ! اینقدر تغییرات برای خوروندن این موتور به بدنه اف 5 لازمه ، که نیازمند طراحی ، ساخت و جایگزینی کامل بخش عقب هواپیماست ! با توجه به سابقه ساخت صاعقه ها و عدم طراحی درست اضافه کردن سکان عمودی دوم به همون هواپیماها و اون تجربه ناموفق ، نباید در این فکر باشیم که این توانایی تغییرات ساختاری در بدنه اف 5 در صنعت هوایی ما وجود داشته باشه . برای نمونه توجه شما را به ماکت ساخته شده توسط یکی از ماکت سازان کشور ، که برای اثبات و حسن ختامی بر اینگونه شایعات ، یک نمونه ماکت هواپیمای صاعقه را با موتور آر دی 33 هم مقیاس ترکیب نمودند جلب میکنم . نکته جالب توجه اینه که فقط نازل خروجی موتور آر دی 33 به زحمت فراوان با بدنه صاعقه ترکیب شده و محدودیت و ابعاد بدنه اف 5 حتی اجازه نصب یک موتور را هم در حد ماکت سازی ، به ماکت ساز نمیداد . حالا تلفیق کارخانه ای این موتور و بدنه بصورت واقعی که جای خود داره !
-
1 پسندیده شدهسلام خدمت همه دوستان تشکر و خسته نباشید میگم به طراحان این شناور و همه افرادی که تو این پروژه زحمت کشیدن و انصافا سعی کردن نیازهای عملیاتی روز رو برآورد کرده و برای شرایط جدید با حداقل هزینه راه حل خوبی رو ارایه بدن این طراحی با اینکه بعضی اشکلات به همراه داره ، این رو نشون میده نقشه راه نیروهای دریایی ایران داره به سمت قابلیت های فرامنطقه ای و تامین امنیت خطوط کشتیرانی صادراتی و وارداتی میره که خوشحال کننده هست پروژه هایی مثل ناوشکن خلیج فارس و نگین هم که در نیروی دریایی ارتش پیگیر هستن همین روند رو نشون میده با این تفاوت که اونا برای ماندگاری در دریای دور دست به وزن بالاتر احتیاج دارن برای سوخت و تدارکات بیشتر اما شناور سلیمانی چون برای آب های منطقه ای طراحی شده با وزن کمتر و توان تسلیحاتی برابر با ناوهای محافظ 4 هزار تنی میتونه یه گیم چنجر جالب باشه با هزینه یک دهم! از دوستانی هم که این طراحی گرافیکی رو برای پیشنهاد ارتقای شناور انجام دادن تشکر میکنم ، ایده تبدیل به رادار متحرک پدافند هوایی بسیار عالی و جالب توجه هست با اجازه 2 تا پیشنهاد هم من بدم اول اینکه فکری به حال امنیت خدمه بکنید ، درسته این چینش تسلیحاتی قدرت آفندی و پدافندی زیادی رو برای یه شناور سبک به ارمغان آورده اما به همین میزان هم امنیت خدمه و بقاپذیری شناور و خدمه رو در صورت هدف قرار گرفتن بخش تسلیحات رو پایین آورده! دوم هم اینکه یه طراحی نسخه پدافند هوایی هم میتونید انجام بدید؟ مثلا روی پد بالگرد یه سازه تطبیقی با لانچرهای کواد با زاویه 45 درجه قرار داده بشه؟ احتمالا 10 لانچر رو بتوان در 2 ردیف قرار داد. درباره وزن ناو هم اشتباه ذکر کردن ، در مورد شناور وزن خالی رو حساب نمیکنن و حداکثر وزن جابجایش یا همون دیسپلیسمنت رو در نظر میگیرن ، تقریبا حدود 1000 تن تخمین زدم ، باز اگه دوستان بتونن نسبت آبخور و حجم کلی رو در بیارن دقیق میشه حساب کرد. *** برای جلوگیری از پست متوالی ویرایش و اضافه میشه! *** با در نظر گرفتن طراحی و قابلیت های شناور سلیمانی موارد زیر به نظرم میاد 1- افزایش طول شناور به میزان 10 الی 20 درصد ، هم برای افزایش میزان سوخت و تدارکات و هم تامین یک فضای ایزوله و حفاظت شده برای بخش تسلیحات که در صورت بروز مشکل ، جان خدمه حفظ شود و فرصت فرار داشته باشند میتوان سازه هایی در نفش تخلیه فشار در نظر گرفت که انرژی حاصل از انفجار رو به بیرون از شناور منتقل کنن و اینطوری سازه کلی حفظ بشه و در صورت امکان از غرق شناور و از دست دادن پرسنل جلوگیری به عمل بیاد 2- طراحی یک مدل مخصوص برای نقش پدافند هوایی با 12 لانچر کواد صیاد3 در بخش پد بالگرد که بصورت سازه تطبیقی قابل نصب و برداشت باشد ، جمعا 48 تیر صیاد3 به موجودی ناو اضافه میشود و در اینصورت 48+18 موشک پدافندی برد بلند خواهیم داشت که به میزان دو سوم موجودی ناوشکن های 10 هزار تنی یعنی 96 موشک هست ، با این تفاوت که از نظر هزینه به اندازه یک شناور 1000 تنی هزینه خواهد شد و میتوان بجای یک ناوشکن سنگین از 10 ناوچه سبک استفاده کرد که بقاپذیری و طراحی عملیاتی و قدرت پدافندی و آفندی رو به میزان 600 درصد افزایش میده! البته در مقایسه با یک ناوشکن 10 هزار تنی 3- بکارگیری دیتالینک رمزگذاری شده و پایدار در شرایط جوی نامناسب و جنگال شدید و لینک شدن 4 شناور به هم با ترکیب ، 1 فروند راداری ، 1 فروند پدافندی و 2 فروند بالگردی به همراه تعدادی زیردریایی سبک و قایق تندرو و پهپاد که بصورت هماهنگ منطقه ای به شعاع 300 الی 500 کیلومتر رو پوشش بدن و توانایی انواع مختلف عملیات های رزمی و شناسایی و پشتیبانی در زمان صلح و جنگ را داشته باشند 4- با در نظر گرفتن وسعت منطقه و ناوگروه 4 فروندی ، در حالت 100 درصد عملیاتی به 4 ناوگروه و در حالت نرمال که نیمی در اسکله و تعمیرات باشن ، به 8 ناوگروه یعنی 32 فروند نیاز می باشد! با در نظر گرفتن قیمت تمام شده کمتر ( یک دهم الی یک پنجم) به نسبت یک شناور 4 هزار تنی که بین 300 الی 500 میلیون دلار قیمت دارد ، میتوان 32 فروند رو از نظر هزینه برابر با 4 الی 7 ناو محافظ کلاس تایپ54 (350 میلیون دلار برای فروش) در نظر گرفت ، طبیعی هست که تمام این شناورها نباید در نیروی دریایی سپاه باشد و باید اکثر اونها تحویل نیروی دریایی ارتش گردد تا ظرفیت عملیاتی کلاسیک این نیرو افزایش یابد 5- این طراحی در حالت کلی خیلی شبیه به طراحی ناوشکن کلاس نگین نیروی دریایی ارتش می باشد و به نظرم اگر قرار بر تولید این ناوشکن باشد ، میتوان در کنار تعداد کمتری ناوشکن نگین مثلا 4 الی 6 فروند ، تعداد بیشتری از نمونه بزرگتر و دوربردتر این شناور رو تولید و با اونها لینک کرد که به یک مجموعه ناوگروه بزرگ و منعطف دست یافت 6- این ناوگروه 4 فروندی با هزینه تقریبی 200 میلیون دلار دارای مجموعا قابلیت های زیر هست - تقسیم مجموعه به 4 قسمت و افزایش بقاپذیری و انعطاف عملیاتی برای مدت زمان بیشتر - 120 موشک پدافندی برد بلند - 128 موشک پدافندی برد کوتاه - 4 توپ دفاع نزدیک 30 میلیمتری - 16 توپ دفاع نزدیک 20 میلیمتری - 16 الی 32 موشک کروز ضد کشتی - 2 بالگرد - 12 الی 16 قایق تندرو - 12 الی 16 پهپاد از انواع مختلف - 1 رادار کشف و شناسایی دوربرد 3 بعدی - 1 رادار مدیریت ترافیک هوایی و تشخیص دوست از دشمن دوربرد - 4 رادار مدیریت ترافیک هوایی و تشخیص دوست از دشمن برد متوسط - 4 رادار کنترل آتش - 4 سیستم جامع مدیریت میدان نبرد با دیتالینک - 8 الی 16 سامانه اخلالگر و دیکوی و ... میتوان اژدرهای 324 م.م. رو هم بصورت تطبیقی در زیر بدنه نصب کرد مثلا 6 اژدر برای هر شناور از قایق ها و زیردریایی های بدون سرنشین هم میتوان استفاده کرد که در ناو 4 هزار تنی هم میشه در مقابل اینها یک ناو محافظ 4 هزار تنی حداکثر میتواند موارد زیر را داشته باشد - تمام مجموعه در 1 ناو جمع شده است و در صورت غرق شدن همگی از دست میرود - 32 موشک پدافندی برد بلند - 32 الی 64 موشک پدافندی برد کوتاه - 1 توپ 76 م.م. یا سنگین تر - 2 توپ دفاع نزدیک 30 میلیمتری - 2 الی 4 توپ دفاع نزدیک 20 میلیمتری - 1 بالگرد - 4 الی 8 موشک کروز ضد کشتی - 6 الی 8 اژدر 324 م.م. یا 533 م.م. - 2 سامانه راکتی ضد زیردریایی - 2 سامانه اخلالگر و دیکوی - 4 الی 8 پهپاد مختلف - 1 رادار کنترل آتش - 1 رادار کشف و شناسایی دوربرد 3 بعدی - 1 رادار مدیریت ترافیک هوایی و تشخیص دوست از دشمن - 1 سیستم جامع مدیریت میدان نبرد با دیتالینک و ... در مقایسه کلی اگر حداکثر 1000 کیلومتر از سواحل خودی رو در نظر بگیریم ، 4 ناو هزار تنی و برای فواصل دورتر 1 ناو 4 هزار تنی بهتر است
-
1 پسندیده شده