برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 25 بهمن 1401 در پست ها
-
5 پسندیده شده. به نظر منابع غربی از شکار یک ترمیناتور به وجد اومدند و در حال بزرگنمایی برای جبران مصیبت های گسترده وارده بر کشور بدبخت اوکراین هستند. ترمیناتور اصولا فناوری چندان خاصی نداره که بخواد سلاح افسانه ای به حساب بیاد.شاید اسمش کمی فریبنده باشه اصولا شکار یک زره پوش در چنین موقعیت جنگی ای بی ارزش نیست اما آنقدر هم شاهکار نیست.
-
3 پسندیده شدهسلام منبع غیر رسمی هست و باید منتظر ماند تا منابع معتبر تایید کنند ولی درباره خود میگ35 در حالت محدود و برای ارتقای میگ29های موجود در صورت سالم بودن سازه اصلی هواپیما و خریداری تعدادی برای تشکیل چند اسکادران در پایگاههای مرزی گزینه مناسبی است ، اما اگر میگ29های موجود امکان ارتقا نداشته باشند ارزش صرف منابع برای خرید را ندارد و بهتر است سراغ گزینه بهتری برویم و از افزایش بیش از اندازه تایپ های جنگنده خودداری کنیم ، بهترین حالت این است که همه جنگنده ها در همه پایگاهها امکان سرویس داشته باشند و در اینصورت دست طراحان عملیاتی نیروی هوایی کاملا باز خواهد بود و انعطاف پذیری بسیاری در چیدمان و جابجایی جنگنده ها خواهیم داشت ، برای رسیدن به این هدف باید حداکثر سه تایپ عملیاتی داشته باشیم سیستم باستیون هم خوبه ، اگر موشک سوپر سونیک ضد کشتی نداشته باشیم گزینه مناسبی هست
-
3 پسندیده شدهچرا پادشاه بازنشسته خواهد شد؟! نیروی هوایی ایالات متحده قصد دارد، F-22 Raptor را از حدود سال 2030 بازنشسته کند. همانطور که قبلاً گزارش شده است، ژنرال چارلز کیو براون جونیور، رئیس ستاد نیروی هوایی، طی سخنانی در کنفرانس برنامه های دفاعی McAleese FY2022، در 12 می 2021 گفت که نیروی هوایی ایالات متحده موجودی جنگنده های خود را از هفت ناوگان به چهار ناوگان کاهش خواهد داد. یکی از سخنگویان نیروی هوایی در پاسخ به سوالی برای شفاف سازی گفت که اندیشه بلند مدت ژنرال براون ،در زمینه ناوگان بسیار کوچک رپتور که پشتیبانی از آن به طور فزاینده ای سخت می شود، به خصوص آنکه در سال ۲۰۳۰ از مرز ۲۵ سالگی عبور میکند،می باشد. او گفت که F-22 در نهایت بازنشسته خواهد شد، و اشاره کرد که جانشین احتمالی F-22 نسل بعدی جنگنده برتری هوایی (NGAD) خواهد بود. کارشناس هوانوردی جیمز اسمیت میگوید: USAF می خواهد F-22 را از حدود سال ۲۰۳۰ عمدتا به دو دلیل بازنشسته کند:اول،هزینه های عملیاتی بالای F-22 و دوم،منسوخ شدن F-22 در تعدادی از زمینهها، که البته مورد دوم دلیل اصلی می باشد. با توجه به هزینه های عملیاتی بالا، ناوگان F-22 به تعدادکافی برای جایگزینی F-15 تولید نشده است و بنابراین، لجستیک و زنجیره تامین آن به اندازه جت هایی مانند F-16 و F-۳۵ از صرفه جویی هزینه ها بخاطر میزان تولید بالا بهره نمی برد. F-22 همچنین از مواد جاذب راداری قدیمی استفاده می کند که هزینه های نگهداری را افزایش می دهد. بهسازی صحیح F-22 با مجموعه مواد بادوام تر بکار رفته در F-35 بدون تعویض پنل های کامپوزیت هر F-22 نیز امکان پذیر نیست. این کامپوزیتها یکسان نیستند، بنابراین استحکام ساختاری جت و احتمالاً ضخامت پوسته آن تحت تأثیر قرار میگیرد و نیاز به تأیید مجدد محدوده عمر سازه و احتمالاً طراحی مجدد پنلها و درها برای سازگاری با هندسه تغییر یافته دارد. همچنین تعدادی از پیشرفتهای تکنولوژیکی دیگر وجود دارد که امکان نگهداری ارزانتر جنگنده ها را میدهد،اما برخی از این تغییرات آنچنان عمیق است که برای استفاده از آن F-22 نیاز به طراحی مجدد دارد. برد محدود، سیستم اویونیک قدیمی و طراحی آن مهمترین دلایلی است که اف ۲۲ را به یک جنگنده منسوخ تبدیل کرده است. از نظر برد، F-22 اساساً برای نبرد در اروپا طراحی شده است، و بنابراین شعاع رزمی آن در حدود 590 مایل دریایی برای جنگ با چین ایده آل نیست. این به این دلیل است که جت ها ممکن است نیاز داشته باشند از مکان هایی مانند گوام پرواز کنند که در اینصورت متکی به تانکرهای سوخت رسان هوایی می باشند. جنگنده های رادارگریز و موشک های بسیار دوربرد جدید دشمن ممکن است بتوانند آن تانکرها را از دور خارج کنند و توانایی عملیاتی رپتورها را به خطر بیاندازند. در مقام مقایسه، F-35A دارای شعاع نبرد760 مایل دریایی است و موتور جدیدی برای آن ساخته شده است که این شعاع را تا نزدیک به 1000 مایل دریایی افزایش می دهد. همچنین پیشبینی میشود که جانشینF-22 یعنی پروژه NGAD دارای شعاع رزمی بیش از 1000 مایل دریایی باشد. از نظر تجهیزات اویونیکی،F-22بخاطر کدهای ADA قدیمی با ماژولاریت محدود که بر روی پردازنده های قدیمی اجرا می شود،به طور قابل توجهی با مشکل مواجه است.از آنجایی که نرم افزار خیلی ماژولار یا باز نیست، افزودن یک سنسور جدید نیاز به کار اضافی زیادی دارد. برای اینکه F-22 از جت هایی مانند J-20 تا دهه 2030 و بعد از آن بهتر عمل کند، باید با داشتن یک صفحه نمایش روی کلاه ، یک صفحه نمایش پانوراما در کابین خلبان، سیستم های جنگ الکترونیک به روز شده، سنسورهای مادون قرمز برد بلند، سیستم های ارتباطی مدرن ،ترکیب سنسورهای بهبودیافته و سیستمهای شناسایی رزمی و غیره بروز شود.توسعه یک سامانه با معماری باز، زمان و هزینه می برد،اما از آنجا به بعد ادامه پیشرفت بسیار آسان تر خواهد بود،این ویژگی وقتی وارد چیزی شبیه به جنگ سرد دوم می شویم بسیار مهم خواهد بود. در مورد رادارگریزی، F-22 کاملاً رادارگریز است، اما این پتانسیل بخاطر مانور پذیر ساختن آن، به خطر افتاد ،اما در عصر حاضر با پیشرفتهتر شدن موشکهای هوا به هوا، اولویت مانورپذیری کمتر و کمتر میشود. اسمیت نتیجه گیری می کند: با طراحی جدید،شما می توانید یک جت بسازید که با شکل بهتر،بر علیه هر دو نوع رادار،یعنی رادار کنترل آتش مثل ایکس باند و رادارهای فرکانس پائین ضد پنهانکار که در باندهای یو اچ اف و وی اچ اف کار میکنند، توانایی پنهانکاری بسیار مؤثرتری داشته باشد و بتواند به جت هایی مانند جنگنده برتری هوایی نسل بعد اجازه اسکورت بی ۲۱ ها را در ماموریت های نفوذ به عمق آسمان دشمن بدهد. مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منبع : https://www.google.com/amp/s/theaviationgeekclub.com/an-in-depth-analysis-of-why-usaf-wants-to-retire-the-f-22-raptor/
-
3 پسندیده شدههاستا لاویستا ... ترمیناتور ...!!! نخستین مورد انهدامی از زره کوب بی ام پی –تی ترمیناتور در اوکراین براساس اعلام منابع اوکراینی ، واحدهای ارتش این کشور برای نخستین بار یک زره کوب ترمیناتور ارتش روسیه را از کارانداخته و منهدم نموده اند . این سخت افزار زرهی ، سلاح به نسبت جدیدی در زرادخانه ارتش روسیه محسوب می شود که برای استفاده برعلیه واحدهای زرهی و مواضع سخت سازی شده ارتش اوکراین به صحنه جنگ اعزام شده است . براساس داده های منتشر شده در صفحه رسمی یگانهای تفنگداردریایی ارتش اوکراین در شبکه های مجازی ، عناصر گردان شناسایی مستقل 140 نیروی دریایی اوکراین در انهدام این سامانه زرهی مشارکت داشتند . در این منبع ، توضیح داده شده که عناصر رزمی این یگان ، ضمن برخورد با یگانهای های در حال پیشروی روسی ، در انهدام این خودروی زرهی دست داشتند . طبق توضیحات بیان شده ، پس از متوقف شدن این خودروی زرهی ، مختصات توقف این خودرو به واحدهای توپخانه اوکراینی داده و به افسانه شکست ناپذیری آن پایان داده شد !! با این حال هنوز نوع مهماتی که برای انهدام این خودرو استفاده شده ، مشخص نشده ، ضمن اینکه ترمیناتورهای اعزامی به صحنه نبرد ، از دوگونه مختلف بوده که با توجه به این مساله ، هنوز امکان تشخیص گونه ای که مورد هدف قرار گرفت وجود ندارد . در ویدئویی که به اشتراک گذاشته شد ، ترمیناتور روسی ابتدا در میانه یک جاده جنگلی متوقف شده ( احتمالا بدلیل برخورد با مین ضد تانک ) و سپس در عرض چند ثانیه هدف آتشباری توپخانه قرار گرفته و منهدم گردید . با این حال ، تصاویری که احتملا توسط یک پهپاد اوکراینی از یک نقطه مرتفع ثبت گردیده نشان میدهد که داده های منتشر شده از سوی اوکراین تاحدودی با واقعیت مطابق است . به گفته منابع اوکراینی ، عملیات انهدامی این سامانه رزمی در نزدیکی کرمینا صورت گرفته و ثبت شده است . زره کوب (یا بعبارت مصطلح تر ، سامانه پشتیبانی زرهی ) ترمیناتور ، در ابتدای امر برای پاسخ دادن به یک نیاز خاص ارتش روسیه پس از بررسی تلفات زرهی این ارتش در میانه های دهه نود و اوایل دهه نخست قرن بیست و یکم در دو جنگ چچن طراحی شد که درآن واحدهای زرهی روسی برای وارد شدن به مناطق شهری نیازمند یک خودروی پشتیبانی آتش سنگین بودند که ضمن درگیری شدن با عناصر پیاده ، قابلیت مقابله با سامانه های زرهی حریف را داشته باشد . این زره کوب ، که از شاسی تانک مشهور تی-72 ساخته شده ، میتواند 5 خدمه را در خود جای دهد و به منظور عملیات در مناطق شهری ، مجموعه ای از فناورهای بهینه شده حفاظت زرهی و ناوبری را بخود می بیند . تسلیحات محمول آن نیز برای اینگونه نبردها انتخاب شده به همین دلیل برد مشخصی را به نمایش می گذارد که از جمله می توان به دوقبضه توپ 2A42 و یک تیربار 7.62 م.م اشاره نمود . علاوه بر این ، ترمیناتور به 4 قبضه موشک ضد زره 9M120 آتاکا ( AT-9 اسپیرال-2) و دو نارجک انداز 30 م.م AGS-17D مسلح می شود . اما نمونه بهینه شده ترمیناتور ( که در یکسری از منابع از آن با عنوان ترمیناتور-2 نیز نام می برند ) به یک سامانه کنترل آتش جدید ، برجک تغییر یافته و سامانه های مخابرایت بهینه شده مجهز می شود در حالی که با کاهش بارکاری خدمه ، تعداد نیروی انسانی مورد نیاز برای بکارانداختن آن ، به 3 نفرکاهش یافته بود و با نصب زره های واکنشی انفجاری (ERA) سطح حفاظت بیشتری را به نمایش می گذاشت . با این حال ، تعداد محدودی از این سامانه بحالت عملیاتی در خدمت قرار دارند و روسها تلاش گسترده ای را برای بازاریابی و فروش آن در دستور کار قرارداده بودند . براساس داده های موجود تا فوریه 2022 تنها 9 دستگاه از این نمونه در سازمان رزمی یک گردان مکانیزه ارتش روسیه جمعی لشکر 90 زرهی خدمت می کردند . با این حال ، جدا از تعداد محدود تولید شده ، این خودروی زرهی ، همتایی در غرب بخود نمی بیند . با آغاز جنگ دراوکراین ، اولین نمونه های این خودروی زرهی در آوریل یا ماه مه 2022 در صحنه رزمی مشاهده شدند و اگر فلسفه اصلی طراحی و تولید این خودروی زرهی مبناء تحلیل قرارگیرد ، ( برای رزم شهری ) میتوان حضور آنها در شرق اوکراین و ثبت اولین تلفات آن را تاحدودی بررسی کرد . در حال حاضر ( فوریه 2023 ) نبرهای شدیدی در باخموت و حومه آن در جریان است و با توجه به اینکه گفته می شود یک حمله بزرگ درشرق یا جنوب اوکراین قرار است صورت گیرد ، این سامانه های رزمی احتمالا یکی از چند فناوری ارزشمند روسها بشمار خواهد آمد . بنابراین ، اهمیت این درگیریها باعث شده تا ارتش روسیه نمونه هایی نظیر T-80UM2 یا ترمیناتور را از دپوهای تسلیحاتی بیرون کشیده و وارد صحنه نبرد نماید ، ولی در مجموع ، اکنون افسانه سرایی روسها از این سامانه رزمی تقریبا به خط پایان نزدیک شده است . پی نوشت : بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
3 پسندیده شدهمرگ از پائین و نجات از بالا!! بخش دوم ..... این یک واقعیت است که حتی در آغاز جنگ،ژاپن از حمل و نقل کافی برای تامین کامل نیازهای خود برخوردار نبود.یک برآورد نشان می دهد که ژاپنی ها به ده میلیون تن کشتی برای رفع نیازهایشان احتیاج داشتند، اما در آغاز جنگ، این کشور تنها شش میلیون تن ظرفیت کشتی داشت. قبل از جنگ، چهار میلیون تن کمبود باید توسط کشتیهای خارجی تأمین می شد که انهم عمدتا کشتیهایی بودند که پرچمهای کشورهایی را برافراشته میکردند که ژاپنیها علیه آنها اعلام جنگ کرده بودند.این مشکلات با این واقعیت تشدید شد که ژاپنی ها برای تامین نیاز صنعت رو به رشد خود و ماشین جنگی چشمگیرشان به واردات مواد خام و مواد غذایی متکی بودند.در واقع، تلاش برای دستیابی به منابعی مانند نفت،قلع،لاستیک و آهن یکی از دلایل اصلی (اگر نه دلیل اصلی) بود که ژاپن در سال ۱۹۴۱ به کشورهای متفقین اعلام جنگ کرد. کارزار جنگ نامحدود زیردریایی ایالات متحده در نهایت در محروم کردن ژاپنیها از منابع جنوبی مؤثر بود.(نانشین رون یا"دکترین توسعه جنوبی" یا "جاده جنوبی" یک دکترین سیاسی در امپراطوری ژاپن بود که بیان می کرد آسیای جنوب شرقی و جزایر اقیانوس آرام حوزه منافع ژاپن هستند و ارزش بالقوه آنها برای امپراطوری برای توسعه اقتصادی و سرزمینی بیشتر از جاهای دیگر بود.این در واقع دکترین سیاسی مخالف دکترین هوکوشین رون یا " گسترش شمال" بود که ارتش امپراطوری ژاپن تا حد زیادی از آن پشتیبانی می کرد و منچوری و سیبری را حوزه منافع ژاپن می دانست.پس از شکست های نظامی در Nomonhan ،مغولستان،آغاز جنگ دوم چین و ژاپن و نگرش منفی غرب نسبت به تمایلات توسعه طلبانه ژاپن،دکترین توسعه جنوبی غالب شد و تمرکز آن بر تامین منابع استعماری در جنوب شرقی آسیا و خنثی کردن تهدید ناشی از نیروهای نظامی غربی در اقیانوس آرام بود.) تلفات کشتیرانی ژاپن در سال 1942 بالغ بر 977,927 تن بود که به طور متوسط تقریباً 81،500 تن در ماه بوده است.در سال 1943، این تعداد به طور ناگهانی افزایش یافت و تقریباً دو برابر شد و به مجموع 1,767,642 تن رسید و در سال 1944 این تعداد دوباره بیش از دو برابر شد و در کل سال به 3,823,485 تن رسید. در سال 1945، ایالات متحده توانست 1,809,194 تن اضافی را بین آغاز سال تا تسلیم ژاپن غرق کند، اما در آن زمان چیز زیادی برای غرق شدن باقی نمانده بود. نیروی دریایی امپراتوری تماماً نابود شده بود و آنچه از ناوگان تجاری باقی مانده بود برای تعمیر در بندرگاه قرار داشت یا توسط مین در دریا آسیب دیده و سرگردان شده بود. این اعداد در مقایسه با تلفات کشتیرانی بریتانیا ناچیز به نظر میرسند، میزان کشتیهای غرق شده نسبت به کشتیهایی که ژاپنیها جنگ را با آن آغاز کردند تقریباً غیرقابل تصور است. ژاپنیها جنگ را با 6,384,000 تن کشتیهای تجاری آغاز کردند و با کمتر از یک چهارم آن یعنی 1,466,900 تن پایان دادند. غرق شدن کشتی باری ژاپنی در دریای زرد،در سواحل چین،در ۲۳ مارس ۱۹۴۳.عکس گرفته شده توسط پریسکوپ USS Wahoo (SS-238) که به سمت آن اژدر پرتاب کرده بود. ناآماده و ناآگاه : توضیح دلایل عدم وجود توانایی جنگ ضد زیردریایی در بریتانیا و ژاپن آنچه در مورد انگلیس و ژاپن بسیار قابل توجه می باشد، این است که هر دو کشور بسیار ناآماده و بی اطلاع از چالش هایی که زیردریایی ممکن است ایجاد کند به نظر می رسیدند.برای انگلیسی ها، این نادیده گرفتن قابل بخشش است اما برای ژاپنی ها نه.به هر حال، اساساً، هر دو کشور به اندازهای بر تجارت خارج از کشور تکیه کردند که منطق حکم میکند که هر کشوری باید روی حفاظت از تجارت خود تمرکز میکرد و این معمایی جالب را بوجود اورده که چرا هیچ یک ازاین دو کشور این کار را نکردند. پاسخ این معما را می توان در دکترین استراتژیکی یافت که هم بریتانیایی ها و هم ژاپنی ها، چه با انتخاب خودشان یا از سر اجبار، در آن زمان اتخاذ کردند. تفکرات تهاجمی در انگلستان نیروی دریایی بریتانیا در طول جنگ جهانی اول، چه به انتخاب و چه بر حسب شرایط، برده ترکیبی از دکترین ماهانی که نادرست به کار گرفته شده بود و تعصب بر عملیات های تهاجمی شد.در سپیده دم قرن بیستم، انگلیسی ها مجبور شدند در پاسخ به تهدیدناشی از افزایش ناوگان دریای آزادآلمان(دریای شمال)، کشتی های خود را در اطراف جزایر بریتانیا متمرکز کنند. از سویی دیگر آلمانی ها برنامه عظیم ساخت و ساز دریایی خود را در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم با این چشم انداز آغاز کردند که ناوگانی به اندازه کافی بزرگ برای جلوگیری از ورود بریتانیا به یک جنگ قاره ای،یا به جز آن،به اندازه کافی بزرگ برای به دست آوردن پیروزی قاطع در نبرد دریایی علیه انگلیسی ها در دریای شمال،ایجاد کنند. این ایده نبرد سرنوشت ساز دریایی در دکترین ماهانی آغاز شده است. ماهان این نظریه را مطرح کرد که درگیریهای آینده با یک نبرد دریایی قاطع بین دو ناوگان متضاد تعیین تکلیف میشود. بنابراین،تمرکز ناوگان حیاتی بود. ملتها باید ناوگان خود را متمرکز میکردند تا وقتی که زمان نبرد سرنوشتساز فرا رسید،قادر باشند تا قدرت کامل نیروی دریایی خود را جمع آوری کنند. در حالی که انگلیسی ها صراحتاً تلاشی برای انجام این کار نکردند، آلمانی ها قطعاً این کار را انجام دادند و انگلیسی ها چاره ای نداشتند جز اینکه ناوگان خود را تقویت کنند و اماده شوند برای نبرد سرنوشت سازی که آلمان ها تصور می کردند. دریاسالار جان جلیکو و دیوید بیتی پایبندی بریتانیا به این عقاید به دو صورت مهم در طول جنگ آشکار شد. ابتدا دریاسالاری بریتانیا تمایلی به جدا کردن ناوشکن های خود از ناوگان بزرگ برای اسکورت کاروان ها نداشت.یکی از استدلال های اصلی که توسط دریاسالاری بریتانیا علیه پذیرش سیستم کاروان ارائه شد این بود که تعداد کشتی های مورد نیاز برای محافظت از کاروان ها بسیار زیاد است و توانایی نیروی دریایی سلطنتی را برای حمایت از سایر اقدامات ناوگان برای مبارزه موثر با ناوگان دریاهای آزاد المان کاهش می دهد. ماردر می نویسد که دریاسالار جان جلیکو و دیوید بیتی :محروم کردن ناوگان بزرگ از اسکورت ناوشکن های ضروری را به عنوان یک قمار بسیار خطرناک می دانستند.( ناوگان بزرگ ناوگان اصلی نیروی دریایی سلطنتی در طول جنگ جهانی اول بود.در آگوست ۱۹۱۴ تاسیس شد و اولین فرمانده آن دریاسالار جان جلیکو بود و در آپریل ۱۹۱۹ منحل شد.) اما به گفته ماردر ، انگلیسی ها به اندازه کافی ناوشکن اسکورت داشتند تا به طور همزمان هم یک سیستم کاروان را پیاده سازی کنند و هم از ناوگان بزرگ نظامی محافظت کنند. مشکل نه در تعداد کشتی ها،بلکه در نحوه محاسبه تعداد مناسب اسکورت ها بود،زیرا ستاد نیروی دریایی بریتانیا به اشتباه معتقد بود که کاروان ها دو برابر بیشتر از نیاز واقعی به اسکورت نیاز دارند. ستاد نیروی دریایی بریتانیا علاوه بر اشتباه در محاسبه تعداد شناورهای اسکورت مورد نیاز برای سیستم کاروان،تعداد کشتی های اسکورت مورد نیاز برای ادامه جستجو و انهدام یوبوت ها را نیز جداگانه محاسبه کردند و متوجه نشدند که سیستم کاروان و چنین عملیاتی جایگزین هم هستند نه مکمل هم. بنابراین تعداد ناوشکن های اسکورت مورد نیاز بسیار کمتر از میزانی بود که ستاد نیروی دریایی تخمین می زد. این نشان دهنده تعصب نیروی دریایی سلطنتی برای انجام عملیاتی است که آنها را تهاجمی می دانستند و در عین حال بیزاری از عملیاتی که آنها را دفاعی تلقی می کردند. دریاسالاری بریتانیا گشت زنی را یکی از اولی ها و کاروان ها را یکی از دومی ها می دانست. همانطور که پیتر گرتون فقید ،فرمانده سابق کاروان در طول جنگ جهانی دوم و محقق ارشد دانشگاه آکسفورد می نویسد: گشت دریایی(برای کشف،شناسایی و انهدام شناورهای دشمن)،هر چند هم که بیفایده بود،این تصور را بوجود می آورد که کاری انجام می شود و مورد تحسین قرار می گرفت. ادامه دارد.... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
2 پسندیده شدهبه طور قطع برای دفاع نقطه ای و مانورپذیری بالا، جنگنده ای مانند mig35 ضروری است. ترکیب mig35 و su35 جالب خواهد بود. حتی ایده ال اینه mig35 رو در داخل کشور تحت لیسانس تولید کنند. تجربه قبلی داشتن mig29 می تونه خیلی کمک کنه. چند تا su34 هم بخرند، خلاص. فعلا کافیمونه.
-
2 پسندیده شدهمرگ از پایین و نجات از بالا مقایسه دو قدرت متخاصم : تأثیر روابط متقابل مقام های غیر نظامی و نظامی (Civil-Military) بر راهبردهای جنگ ضد زیردریایی در بریتانیا و ژاپن در جنگ های جهانی کشورهای فقیر بریتانیا و ژاپن اغلب به آب (دریا) بعنوان راه نجات متکی بوده اند،که غذا و مواد خام را از طریق آن برای مردم و پایگاه های تولیدی خود می آورند و در عین حال دریا به عنوان مجرایی عمل می کند که از طریق آن دو کشور می توانند کالاهای نهایی خود را به بازارهای مشتاق خارج از کشور صادر کنند.بنابراین، هنگامی که این خطوط نجات توسط دشمنانشان در جنگ های جهانی با استفاده از بزرگترین سلاح بازدارنده تجاری که تا به ان زمان ایجاد شده بود یعنی زیردریایی، هدف قرار گرفت، هم انگلستان و هم ژاپن تقریباً فلج شدند.بریتانیا، بخاطر تهدید زیردریایی های آلمان تقریباً در حال از دست دادن هر دو جنگ جهانی بود و در معرض شکست در جنگ قرار گرفت و برای ژاپن، تهدید زیردریایی آمریکا عاملی تعیین کننده در شکست آن کشور بود. هیچ دو کشور دیگری در زمان جنگ به این شکل هدف قرار نگرفته اند و هیچ دو کشور دیگری مجبور به پاسخگویی به چنین تهدیدی از دریا نشده اند. با این حال، در حالی که بریتانیا و ژاپن تهدیدات مشابهی را تجربه کردند و نیازهای استراتژیک مشابهی داشتند،واکنشهای آنها به طرز شگفتآوری متفاوت بود. پاسخ هر کشور به تهدید ناشی از زیردریایی را می توان به دو مرحله جداگانه اما مرتبط با یکدیگر تقسیم کرد:اول،میزان آمادگی هر کشور برای مقابله با تهدید تجارت دریایی خود در شروع جنگ و دوم،توانایی هر کشور برای پاسخگویی به این تهدید زمانی که در طول جنگ خود را نشان داد. در مورد اول دکترین استراتژیک حاکم در آن زمان ،یعنی این ایده که درگیری ها در یک نبرد دریایی تعیین تکلیف می شود،چشم انداز استراتژیک هر کشوری را به این سو هدایت کرد که ناوگان دریایی خود را برای نبرد جمع آوری و اماده کند.در مورد بخش دوم،به نظر می رسد که بریتانیا دارای چیزی بود که ژاپن نداشت و ان نظارت موثر بر رهبران نظامی در قالب نظارت غیر نظامی بر ارتش بود که هم گرایش های محافظه کارانه طبیعی ارتش را متعادل می کرد و هم ارتش را در صورت اشتباه اصلاح می نمود.در نهایت این تعادل ظریف روابط بین مقامات و نهاد های غیر نظامی و نظامی (Civil-Military Relations) بود که انگلستان را نجات داد و امپراطوری ژاپن را محکوم به شکست کرد. بریتانیا در سال ۱۹۱۷ در طول جنگ جهانی اول آلمانی ها از جنگ بدون محدودیت زیردریایی در دو مرحله مجزا استفاده کردند: اول بین فوریه و آگوست 1915 و دوم بین فوریه 1917 تا پایان جنگ در نوامبر 1918.اولین دوره جنگ بدون محدودیت زیردریایی با غرق شدن کشتی لوزیتانیا به پایان رسید و دوره دوم جنگ در نبرد یوتلند در سال 1916 آغاز شد و پس از آن ستاد نیروی دریایی آلمان به این باور رسید که حتی یک پیروزی قاطع بر نیروی دریایی سلطنتی تأثیر چندانی بر نتیجه جنگ نخواهد داشت. بنابراین، در ژانویه 1917،ستاد نیروی دریایی آلمان شروع مجدد جنگ نامحدود زیردریایی را توصیه کردند، با اطمینان از این که این استراتژی تلاش های جنگی بریتانیا را فلج می کند و آنها را مجبور می کند تا قبل از اینکه ایالات متحده بتواند قدرت نظامی خود را به نفع متحدش اعمال کند، بریتانیا مجبور شود درخواست صلح دهد. به این ترتیب، در 31 ژانویه 1917، آلمان ها منطقه جنگی نامحدودی را در اطراف جزایر بریتانیا، بخش هایی از فرانسه و در دریای مدیترانه اعلام کردند. زیردریایی U-14 آلمان در حدود سال های ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۵ در طول سه ماه قبل از شروع مرحله دوم از جنگ نامحدود زیردریایی یعنی از نوامبر 1916 تا ژانویه 1917 U-boat های آلمانی موفق شده بودند هر ماه به طور متوسط 130000 تن کشتی را غرق کنند.همانطور که آرتور ماردر ، نویسنده یک اثر مهم در مورد نیروی دریایی سلطنتی در طول جنگ جهانی اول،خاطرنشان میکند، با غرق شدن 464، 599 تن کشتی بریتانیایی،متفقین وبی طرف (۲۰۹ کشتی) در ماه فوریه 1917 ، این تعداد به طور چشمگیری افزایش یافت. در دو ماه بعد، اوضاع ناامیدانه تر هم شد. زیردریایی ها 507,001 تن کشتی (۲۴۶ کشتی) را در مارس 1918 غرق کردند و 834,599 تن کشتی (۳۵۴ کشتی) در آوریل 1918 غرق شدند که بیشتر تناژ غرق شده در ماه آخر بین 17 آوریل و 30 آوریل غرق شد که از این دوره بعنوان دو هفته سیاه نام می برند. انگلیسی ها با دیدن نتایج چشمگیر نبرد نامحدود زیردریایی آلمانی ها مجبور شدند استراتژی خود را برای مقابله با یوبوت های آلمانی تغییر دهند. قبل از آوریل 1917، بریتانیا چندین عملیات ناموفق را برای مقابله با تهدید U-boat انجام داد: محاصره ناوگان دریای آزاد المان (مسئولیت اصلی ناوگان دریای آزاد در سال های ۱۹۱۷ و ۱۹۱۸ تأمین امنیت پایگاههای دریایی آلمان در دریای شمال برای عملیات زیردریایی ها بود.تفکر آلمان ها این بود انگلیسی ها مجبور می شوند برای شکست ناوگان دریای آزاد یا به سواحل آلمان حمله مستقیم انجام دهند ، یا دست به محاصره نزدیک بزنند.هر یک از این اقدامات به آلمانی ها اجازه می دهد تا برتری عددی ناوگان انگلیسی ها را با زیردریایی ها و قایق های اژدرافکن کاهش دهند و زمانی که به یک برابری نیروها دست یافتند،ناوگان دریای آزاد قادر به حمله و نابودی ناوگان بریتانیا خواهد بود.) ،جستجو و نابود کردن زیردریایی های آلمانی،پرآکنده کردن کشتیرانی از طریق فرستادن کشتی های تجاری بصورت یک به یک و در مسیرهای تعیین شده توسط دریاسالاری و مسلح کردن انها، با این حال، زمانی که خسارات کشتیرانی از حد قابل تحمل بیشتر شد، نیروی دریایی بریتانیا تصمیم گرفت به استراتژی کاروان روی بیاورد. همانطور که ماردر توضیح می دهد، سیستم کاروان عبارت است از فرستادن کشتی های تجاری به دریا در گروه های بزرگ و سازمان یافته تحت حمایت یک یا چند کشتی جنگی، با این ایده که کشتی های تجاری می توانند به راحتی در یک گروه محافظت شوند و یافتن گروهی از کشتی ها در وسعت اقیانوسها،از یافتن یک کشتی سادهتر نیست.اگرچه سیستم کاروان برای نشان دادن ارزش خود زمان زیادی صرف کرد اما دلیل آن را می تواند به پیاده سازی کند سیستم نسبت داد ولی در نهایت این مفهوم در طولانی مدت نتیجه داد. تلفات در ژوئن ۱۹۱۷ همچنان بالا و ۵۴۴,۰۹۶ تن بود ولی تا نوامبر 1917، تلفات به 259,251 تن کاهش یافته بود و دریاسالاری بریتانیا با اطمینان اعلام کرد که تهدید یوبوت های آلمانی تا بهار ۱۹۱۸ به خوبی تحت کنترل خواهد بود. امپراطوری ژاپن از ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ مانند انگلستان در طول جنگ جهانی اول، زمانی که امپراتوری ژاپن در سال 1941 نبرد با متفقین را آغاز کرد، برنامه ریزان این کشور تهدید زیردریایی را برای توانایی هایشان در جنگ پیش بینی نکردند.اما بر خلاف انگلستان، ژاپنیها بهانهی مناسبی را نداشتند که اولین کسانی باشند که با چنین تهدیدی مواجه شدند. علیرغم شباهتهای واضح، ژاپنیها نتوانستند درسهای حاصل از تجربیات بریتانیا را در طول جنگ جهانی اول بیاموزند. یک کارت پستال متعلق به فرانسه ۱۹۰۴ که دوستی فرانسه و بریتانیا را نشان می دهد. در طول آن جنگ، نیروی دریایی انگلیس در اسکورت کاروانهای کشتیرانی انتانت در سراسر اقیانوس آرام و اقیانوس هند شرکت داشت.نیروی دریایی حتی کاروان هایی را در دریای مدیترانه اسکورت می کرد. ( توافق قلبی یا به فرانسوی Entente Cordiale مجموعه ای از پیمان های دوستی بین جمهوری سوم فرانسه و پادشاهی بریتانیای کبیر و ایرلند بود که در ۸ آپریل ۱۹۰۴ امضا شد و با حل مشکلات بین دو کشور شرایط را برای تفاهم مثلث فراهم کرد.امضای این قرارداد نتیجه سیاست های وزیر خارجه فرانسه تئوفیل دلکسه بود که باور داشت اتحاد فرانسه با بریتانیا می تواند امنیت این کشور را با ایجاد توازن قوا در برابر آلمان و سیستم اتحاد مثلث که یک اتحاد نظامی میان امپراطوری آلمان،پادشاهی ایتالیا و امپراطوری اتریش-مجارستان بود تأمین کند.) ادامه دارد.... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهاگه این منابع آگاه پنج درصد حرفا شون درست بود. الان نیرو هوایی حداقل شامل هزار جنگنده. از انواع میگ ۳۱. قاهر. سفره ماهی. فانتوم زیر دریایی پرتاب و... در پایگاه ها زیر زمینی و زیر دریایی بود.
-
1 پسندیده شدهسلام منابع آگاه ! منظورشون منبع اصلی است که احتمالا همون منابع آگاه باشه ! برای این که اسپم نشه آقای رئیسی داره میره چین برای عملیاتی کردن همکاری 25 ساله . خدا کنه سرعت چینی ها هم مثل سرعت اجرای قرارداد روسها نباشه و چیزی دستمونو در آینده نزدیک بگیره !
-
1 پسندیده شدهمنبع صابرین نیوز هست. @sabreenS1_official میگ 35 میتواند گزینه ی خوبی همراه با سوخو 35 برای ایران باشه چون قبلا میگ 29 داشتیم. موشک ضد کشتی فراصوت هم که تا الان رونمایی نشده در ایران و احتمالا نداشته باشیم.
-
1 پسندیده شدهخیلی بعیده موشک یاخونت که گفته شده نشون میده بیشتر خبر بدون منبع و .... است
-
1 پسندیده شدهیاخونت و میگ 35 برای ایران غیر رسمی:ایران قصد دارد برای تقویت بیشتر بنیه نیروی دریایی سامانه های موشکی باستیون مسلح به موشک یاخونت و جنگنده میگ ۳۵ را از روسیه دریافت کند
-
1 پسندیده شدهسلام و وقتتون بخیر با تشکر از زحماتتون و مطالب زیبا و بجایتان البته تاریخچه این گونه بمبها هم جالب است از تال بوی و گرند اسلم انگلیسی تا ای اس ام ای1 تارزون (نمونه هدایت شونده امریکایی تالبوی )که مخصوصا تالبوی و گرند اسلم کارنامه جالبی هم دارند https://en.wikipedia.org/wiki/Tallboy_(bomb) https://en.wikipedia.org/wiki/Grand_Slam_(bomb) https://en.wikipedia.org/wiki/ASM-A-1_Tarzon
-
1 پسندیده شدهاولین مورد از انهدام ترمیناتور در فیلم قبلی که واقعا داخل جنگل های اوکراین یه جورایی ترکوند و چند تانک و نفر بر رو نابود کرد این BMPT فاقد برجک معروف تی ۷۲ و از بدنه اون تشکیل شده و بنظر فاقد ضعف های تانک هست به استفاده از این تجهیزات در مقیاس بیشتر در جنگ اوکراین میتونه راه گشا باشه ویدئو مربوط به هدف قرار گرفتن خودرو پشتیبان زرهی BMPT ترمیناتور در محور کرمینا که اولین مورد انهدامی این زرهپوش به حساب می آید رو دیدم طبق ویدئو فوق ترمیناتور مذکورابتدا روی مین ضد تانک میره و شنی اون پاره میشه بر اثر پارگی شنی غیر عملیاتی ونیرو ها از ان خارج میشن حال توپخانه اوکراینی ها حداقل ۷ پرتابه توپ (با توجه به دقت پرتابه ها احتمالا از نوع هدایت شونده یا حداقل با دقت بسیار بالا) به سمت این زرهپوش شلیک کردند که حداقل در هفتمین تلاش خود موفق به هدف قرار دادن زرهپوش و انهدام کامل آن شدند. بازم میگم اسلحه خوبی جهت جایگزنی تانک تی ۷۲ و نفر برهای سری بی ام پی هست ففط بنظرم میتونن از یک گاتلینگ با کالیبر ۳۰ هم برای پدافند و یا ..... به جای دو توپ استفاده کرد
-
1 پسندیده شدهبمب های پناهگاه شکن هسته ای: سازه های عمیق مدفون و سخت شده، مانند یک پناهگاه فرماندهی و کنترل یا یک سیلوی موشکی که ده ها تا صدها متر زیر زمین قرار دارند، در برابر پناهگاه شکن های معمولی مصونیت بیشتری دارند. تخریب این سازهها حتی با استفاده از بمب اتمی که در سطح زمین منفجر شود دشوار است. تا همین اواخر، بمب هسته ای بزرگ 9 مگاتنی B-53 برای نابودی چنین اهدافی تعیین شده بود. در سال 1997، ایالات متحده بمب های اتمی قدیمی 9 مگاتنی خود را با بمب های 300 کیلویی اتمی کم توان تر اما نافذ به درون زمین جایگزین کرد. انفجارهای بسیار پر بازده (بیش از 100 کیلوتن) همراه با ریزش رادیواکتیو گسترده آنها برای تخریب سازه های مدفون بیش از 100 متر مورد نیاز است. تابش های مرگبار اتمی: در سایت آزمایش نوادا، شمال لاس وگاس. مهندسان کلاهک اتمی را در عمق 52 متری زیر خاک صخرهای فشرده دفن کردند. قطر موج پایه بسیار پرتوزا به 2.5 کیلومتر رسید که برای زندگی انسان بسیار خطرناک است. همچنین در این گونه انفجارهای اتمی مقادیر قابل توجهی از سنگ و خاک، رادیواکتیو شده و به صورت گرد و غبار یا بخار در اتمسفر پراکنده می شود و ریزش قابل توجهی ایجاد می کند. پناهگاه شکن های هسته ای ایالات متحده: در حال حاضر تنها دو نوع بمب اتمی فعال در زرادخانه ی هسته ای پناهگاه شکن ایالات متحده وجود دارد ولی برنامه های زیادی برای توسعه ی این سلاح ها وجود داشته است که لغو شده اند و منتظر موافقت کنگره هستند تا فعال شوند. نکته: تحویل در حالت استراحت، روشی است که در ان فرود بمب به سمت هدف با چتر نجات آهسته میشود به طوری که بدون منفجر شدن به زمین میرسد. سپس بمب مدتی بعد با تایمر منفجر می شود. بمب های بازنشست شده: بمب هسته ای مارک 8 (1952-1957): نفوذ کننده به زمین بمب هسته ای مارک 11 (1956-1960): نفوذ به زمین Mk 105 نقطه ی داغ (1958-1965): تحویل در حالت استراحت بمب هسته ای B28 (1958-1991) : تحویل در حالت استراحت و انفجار در سطح زمین بمب هسته ای مارک 39 (1958-1962) : انفجار در سطح زمین بمب هستهای B43 (1961-1990): تحویل در حالت استراحت و انفجار در سطح زمین بمب هسته ای B53 (1962-1997): تحویل در حالت استراحت بمب هسته ای B57 (1963-1993): تحویل در حالت استراحت بمب های در حال خدمت: بمب هستهای B61 (1968-تاکنون): تحویل در حالت استراحت و انفجار در سطح زمین مد 11 (1997 تا کنون): نفوذ به زمین، تحویل در حال استراحت و انفجار در سطح زمین این بمب اتمی دارای قدرت حدود 400 کیلوتن تی ن تی است. میزان نفوذ به زمین آن گفته نشده است. بمب هستهای B83 (1983-اکنون): تحویل در حالت استراحت و انفجار در سطح زمین این بمب اتمی دارای قدرت حدود 1.2 مگاتن تی ن تی است. میزان نفوذ به زمین آن گفته نشده است. به علت قدرت انفجار بالای این بمب اتمی، توانایی این بمب برای ضربه زدن به سیارک هایی که ممکن است به زمین برخورد کنند بررسی شده است. _____________________ ترجمه از mehdipersian _____________________ منابع: https://physicstoday.scitation.org/doi/10.1063/1.1634531 https://en.m.wikipedia.org/wiki/Nuclear_bunker_buster
-
1 پسندیده شدهبسم ا... نهانگاه شبح !!!!! رونمایی نیروی هوایی ایران از مجموعه پناهگاه های زیرزمینی برای اسکادران های رزمی اف-4 فانتوم-2 درمیانه نبرد شدید میان روسیه و اوکراین و پس از رزمایش مشترک نیروی هوایی عبری و ارتش ایالات متحده ، نیروی هوایی ایران (IRIAF) در جدیدترین قدرت نمایی خود ، از پایگاه های زیرزمینی تکمیل شده ای پرده برداری نمود که براساس ویدئوها و تصاویر موجود ، مجموعه ای از آشیانه های زیرزمینی را شامل می شود که قرار است از ناوگان عملیاتی این نیرو محافظت نماید . از محتوایی که تا کنون در دسترس عموم قرار گرفته است ، چنین برمی آید که نیروی هوایی ایران در حال حاضر ، جتهای کهنه کار F-4E/D فانتوم-2 خود را که هم اکنون استخوان بندی این نیرو را تشکیل می دهد ، در این مجموعه های زیرزمینی محافظت شد مستقر کرده است . دراین میان ،اگرچه از این هواگرد رزمی حدود 60 فروند باقی مانده ولی با اختلاف هنوز پرتعدادترین جنگنده نیروی هوایی ایران محسوب می شود . براساس تحلیل های اولیه کارشناسان نظامی ، اگر این تاسیسات ، به یک جزء اصلی و عملیاتی نیروی هوایی ایران تبدیل شده باشد ، احتمالا لایه حفاظتی مفیدی را دربرابر یک حمله غافلگیرکننده ایجاد خواهد کرد . به گفته این ناظران نظامی ، ایران برای طراحی وساخت چنین زیرساختهایی از تجربیات موجود در کشورهایی نظیر چین ، کره شمالی ، سوئیس و تایوان پیروی نموده و برای رونمایی از آن نیز زمان بندی خاصی را درنظر گرفت ، چرا که این رونمایی درست پس از اجرای بزرگترین رزمایش نظامی مشترک ایالات متحده و رژیم عبری که در ژانویه 2023 برگزار گردید انجام پذیرفت . با این وصف مجموعه عکس ها و ویدئوهای منتشر شده از این تاسیسات که با شناسه عقاب-44 شناخته می شود ، با حضور فرمانده کل ارتش ایران و همچنین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در معرض نمایش قرار گرفت ، هر چند مشخص نیست که این رونمایی ، از یک سری سازه های جدید صورت گرفته یا یکی از چندین تاسیساتی است که پیش از این برای ذخیره و محافظت از موشکهای بالستیک و پهپادهای تولید شده توسط سپاه پاسداران پرده برداری شده بود . اما این رونمایی چه یک پروژه جدید باشد و چه نباشد ، روند ساخت آن از مدتها پیش شروع شده و با توجه به اینکه ایجاد چنین زیرساختهایی ، زمان بسیار طولانی را می طلبد ، ( براساس اطلاعات موجود چیزی در حدود هشت سال .م ) می توان گفت که احتمالا از اهمیت بسیار بالایی نزد طراحان نظامی ایرانی دارد ، ضمن اینکه طبق برآوردهای اولیه ، به اندازه ای بزرگ است که بتواند جتهای رزمی را در خود جای دهد که این امر با نمایش فانتوم های مسلح ، بخوبی قابل مشاهده است . طبق داده های منتشره از سوی خبرگزاری های داخلی ایران، این مجموعه جدید یکی از مهمترین پایگاه های نیروی هوایی ایران محسوب می شود که درآن جنگنده های مسلح به موشکهای کروز دوربرد نگهداری می شوند، درحالی که تصاویر منتشره فانتوم های مسلح به موشکهای هوابه زمین AGM-65 و مهمات دورایستای هدایت شونده لیزری و الکترواپتیکی و موشکهای ضد کشتی تولید داخلی را به نمایش گذاشته بود . به گزارش خبرگزاری رویتزر ، سرلشکر باقری در گفتگویی با رسانه رسمی ایران ، به دشمنان ایران بخصوص اسراییل ، هشدار دارد که هرگونه حمله ، با پاسخ پایگاه های نیروی هوایی ایران مواجه خواهد شد . با این حال ، هنوز نمیتوان تحلیل مشخصی را در خصوص این تاسیسات ارائه نمود ، زیرا مکان آن فاش نشده ( البته چند ساعت بعد مکان این تاسیسات توسط کاربران فضای مجازی مشخص شد .م ) ولی پیش از این ، حدود 60 فروند اف-4 عملیاتی این نیرو در 4 پایگاه هوایی بندرعباس ، چابهار، کنارک و همدان مستقر بوده اند که گفته میشود از مجموع این تعداد ، تنها 60 درصد به شکل همزمان قابل استفاده هستند . علاوه براین مشخص نیست که آیا این تاسیسات ، زیرمجموعه یکی از پایگاه های هوایی ایران محسوب میشود یا اینکه بعنوان یک واحد مستقل موجودیت پیدا نموده که از واحدهای مسلح به اف-4 یا سایر هواگردهای عملیاتی به شکل چرخشی بهره می برد . اما خبرگزاری ایرنا مدعی است که این تاسیسات بطور مشخص بطور همزمان بعنوان مبداء اصلی برای جتهای سرنشین دار و طیف متنوعی از پرنده های بدون سرنشین استفاده خواهد شد این مساله که این تاسیسات تنها برای حفاظت از آنها دربرابر حملات احتمالی است ، تحلیل اشتباهی خواهد بود . اگر این استدلال صحت داشته باشد ، یک باند ، مجموعه های زیرزمینی نگهداری سوخت ، مهمات ، تاسیسات تعمیر و نگهداری ، استقرار خدمه ، نیروهای محافظ و ... نیز باید بدان اضافه شود ( که براساس تصاویر ماهواره ی ، باند پرواز این مجموعه مورد بررسی قرار گرفت . م ) . علاوه براین ، مجموعه هایی نظیر برج مراقبت برای کنترل ترافیک هوایی و همچنین کنترل- فرماندهی نیز احتمالا برای آن در نظر گرفته شده باشد . دراین زمینه ، ناظران نظامی غربی مدعی اند که ایران در حدود دو دهه است که برنامه ریزی مشخصی را برای انتقال عناصر کلیدی دفاعی خود به زیرزمین در دستور کار دارد که این تلاش برای نخستین بار در سال 2015 با انتشار تصاویر و ویدئوهایی از محل ذخیره سازی موشک های بالستیک سپاه پاسداران در معرض دید قرار گرفت . این مجموعه های زیرزمینی ، نه تنها برای ذخیره یا مونتاژ موشکهای بالستیک مورد استفاده قرار می گرفتند ، بلکه برخی از نمونه های رونمایی شده حتی به پرتاب این سامانه های رزمی طراحی شده بودند . علاوه براین ، مقامات ایرانی مدعی شده اند که یک سامانه جدید ریلی را در یکی از پایگاه های موشکی خود راه اندازی نموده اند که با مجهز شدن به یک خشاب حاوی موشکهای بالستیک ، این موشکها را بصورت عمودی برای شلیک های متوالی استفاده می کنند . بنابراین ، در نگاه نخست ، تاسیسات اینچنینی در نیروهای مسلح ایران ، که با استفاده از ایده های نوآورانه ایجاد شده ، میتواند دربرابر حملات هوایی / کروز با توان انفجاری مشخصی مقاومت نماید ( نویسنده در متن از احتمال خرابکاری داخلی در چنین تاسیساتی نامبرده که مسئولان امر باید بخصوص روی این مساله دقت لازم را مبذول نمایند .م ) در نتیجه اقدامات مشابهی احتمالا در پایگاه جدید ساخته شده برای نیروی هوایی ایران باید درنظر گرفته شده باشد تا امکان نقش آفرینی در یک جنگ واقعی بدان داده شود که این روند به معنای نصب دربهای ضد انفجار و همچنین شاخه بندی تونل های اصلی و آشیانه های محل نگهداری جنگنده ها و بدون سرنشین های رزمی خواهد بود . از این گذشته ، تاسیسات زیرزمینی نظیر عقاب-44 بطور طبیعی به یک هدف اصلی برای هرگونه عملیات آفندی هوایی/ کروز برای دشمنان ایران تبدیل می شود با این تبصره که گرچه این مجموعه برای حفاظت از سخت افزارهای سرنشین دار و بدون سرنشین دربرابر حملات با موشکهای کروز ، بدون سرنشین های رزمی مهاجم و حتی بالستیکهای متعارف تقریبا ایمن است اما باید توان مقاومت آن را دربرابر تسلیحاتی که بطور خاص برای نفوذ به عمق زمین طراحی شده اند نیز مورد بررسی قرارداد . در همین رابطه ، مهمات سنگرشکن آمریکایی نظیر GBU-57 یکی از گزینه ها خواهد بود ،اما این مهمات بصورت محدود در دسترس قرارداشته و تنها توسط بمب افکن های بی-2 قابل حمل است که رسانه های ایرانی مدعی اند ، چنین تاسیساتی بطور خاص برای مقابله با این مهمات طراحی شده و مرتبا در عمق های بیشتر در حال گسترش هستند . اما در زرادخانه نیروی هوایی عبری و ایالات متحده ، مهمت سنگرشکن کوچکتری نیز وجود دارد که ممکن است برای ایجاد اختلال در عملکرد این نوع پایگاه ها مورد استفاده قرار گیرد . درواقع ، ضربه زدن به ورودی این تاسیسات یا باند پرواز میتواند برای مدتی در کار این پایگاه ایجاد اختلال نماید هر چند امکان انهدام سخت افزارهای قابل نگهداری در این تاسیسات را ندارد ، ولی می تواند برای جتهای سرنشیندار نیروی هوایی ایران تاحدودی مشکل زا باشد . البته این واقعیت را نمیتوان کتمان نمود که برنامه ریزان ایرانی به این نکته واقف هستند ، به همین دلیل تهران دکترین رزمی مشخصی را برای استفاده از این مجموعه هاطراحی نموده و ممکن است هواگردهای مستقر دراین مجموعه ها ، قبل از اقدام دشمن ، از آن خارج شوند تا در فرودگاه یا باندهای اضطراری یا جایگزین فرود آید که در چنین سناریویی حفظ تجهیزات برای مقابله با دشمن ، میتواند اهمیت زیادی داشته باشد . اما مشکل اصلی قابل مشاهده در این رونمایی ، حضور جنگنده های قدیمی اف-4 نیروی هوایی ایران ( علیرغم بروزرسانی های صورت گرفته . م ) به معضل اصلی تبدیل شده است هر چند برخی معتقدند که اهمیت این جنگنده ها به اندازه ای است که تهران برای حفاظت از آنها دست به سرمایه گذاری اینچنینی زده است در نتیجه می توان حدس زد که چرا نیروی هوایی ایران چنین راهبردی را در دستور کار خودقرار داده . در این راستا ، داده های موجود نشان می دهد که ایران ، علاوه برزیرساختهای تولید و شلیک بالستیک ، بخش قابل ملاحضه ای از زیرساختهای نظامی خود را به زیرزمین منتقل نموده تا میزان بقاء آنها را در یک درگیری احتمالی افزایش دهد . اما این مساله برای نیروی هوایی مقداری سخت تر است چرا که این هواگردها برای وارد شدن به صحنه رزمی باید از آَشیانه های زیرزمینی خود خارج شوند در حالی که همواره نیازمند تعمیرات اساسی و دوره ای هستند که احتمالا در پایگاه های متعارف صورت می گیرد ، هر چند با نمایش شهرهای موشکی و پهپادی ، احتمال انتقال چنین تاسیساتی به زیرزمین نیز وجود خواهد داشت . در ماه می 2022 فرمانده کل ارتش ایران ، جزئیات یک پایگاه زیرزمینی را فاش نمود که میتوانست حدود 100 فروند پهپادهای رزمی شامل نمونه های ابابیل-5 مسلح به موشکهای قائم-5 را در خود جای دهد درنتیجه چندان جای تعجب ندارد که این دکترین به ناوگان جنگنده های سرنشین دار این سازمان سرایت کرده است . دراین میان ، اگر تحویل جنگنده های سوخو-35 صورت گیرد ، میتوان استدلال قانع کننده تری را برای سرمایه گذاری روی ساخت چنین تاسیساتی بدست آورد که نشان دهنده امیدواری نیروی هوایی ایران برای یک جهش در حوزه فناوری و سخت افزاری باشد . این مساله بخصوص پس از رزمایش مشترک رژیم عبری و ایالات متحده و همچنین توقف مذاکرات هسته ای از سال 2018 میتواند نشانه های تازه ای را به نمایش گذارد . اما در مجموع ، واقعیت را نباید پنهان کرد که انتقال دارایی های نظامی ایران به مجموعه های حفاظت شده زیرزمینی ، هدف قراردادن آنها را برای یک مهاجم احتمالی بسیار سخت تر می کند و این بخصوص برای ناوگان نیروی هوایی ایران از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود ، بدین معنا که انتقال این سخت افزارها به زیرزمین ، بطور کامل به معنای حفاظت کامل ازآنها نیست اما مشکلات تاکتیکی بسیار بیشتری را برای یک مهاجم ایجاد کرده و این بخصوص برای نیروی هوایی عبری ، واضح تر به نظر می رسد . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 3- اعداد ادعایی در این متن ، مستند نیست .
-
1 پسندیده شدهپلنگ آلمانی در برابر خرس روسی تحویل لئوپاردها به کیف چگونه بر تعادل میدان نبرد در اوکراین تاثیر می گذارند ؟!! مقدمه : متن پیش رو ، ترکیبی از دو نظر غربی و شرقی در خصوص رویارویی تانک اصلی میدان نبرد لئوپارد2آ4 در برابر پرتعداد ترین تانک های اصلی میدان نبرد روسیه ( تی-72 / تی-80 و تی-90 ) محسوب می شود . اگر چه در بازه زمانی برگردان این متن به فارسی (فوریه 2023) هنوز این درگیری رخ نداده ، ولی بررسی تقابل سخت افزارهای زرهی غربی و شرقی از دریچه دید دوطرف جالب به نظر می رسد . نکته اصلی این متن درآن است که با توجه به سوگیری شدید تحلیلی در فضای وب نسبت به هرکدام از دو طرف ، سعی شده حد امکان و بدون ضربه به متن اصلی از برگردان جملاتی که بار احساسی دارند ، خودداری شود آغاز : با اعلام تحویل تانک های اصلی میدان نبرد لئوپارد به اوکراین ، برای چندمین بار در ماه های اخیر ، مبحث اثرگذاری این سخت افزار نظامی در محافل نظامی شدت گرفت . آلمان ، به دلایل مختلف یکی از کشورهایی است که نقش محوری در تجهیز و تسلیح اوکراین برعهده دارد ، هر چند انگیزه های محتاطانه آلمان ها که بر روی مولفه هایی نظیر سابقه دشمنی با روسیه ، تبدیل شدن روسها به تامین کننده اصلی انرژی اروپا و فرهنگ به نسبت دیرینه ( البته آلمان ها تا سال 1945 به خروس جنگی اروپا شهرت داشت و تنها پس از اشغال پایه و اساس طولانی مدت نظامی گری در این کشور برچیده شد .م ) ضد نظامی گری پایه گذاری شده بود تا حدودی مقامات برلین را دچار محافظه کاری قابل ملاحضه ای نمود. با این حال استراتژی محتاطانه برلین در کمک به اوکراین تا پیش از فوریه 2022 ادامه داشت ولی با آشکار شدن شواهدی مبنی بر یک عملیات نظامی تهاجمی و سپس حمله روسها به اوکراین ، این روند ، صورت متفاوتی بخود گرفت . بدین ترتیب در حالی که ارتش بریتانیا چیزی در حدود 2000 قبضه موشک ضد زره و تعداد مشخصی از خودروهای زرهی سبک را به کیف تحویل می داد ، ارتش لهستان و لیتوانی سامانه های دفاع هوایی دوش پرتاب را در اختیار ارتش اوکراین قراردادند و ترکیه نیز اجازه تولید مشترک بدون سرنشین بیرقداررا صادر نمود ، اما آلمان ها تنها به ارسال چندهزار عدد کلاهخود نظامی بسنده کردند که این امر مورد اعتراض بقیه کشورها قرار گرفت . با این وصف و علیرغم سرعت آهسته کمک های نظامی آلمان ها ، روند سیر صعودی پیدا نمود تا درنهایت به انتشار خبر تحویل تانکهای لئوپارد-2 منتهی گردید . به همین دلیل برخی معتقدند که عملیات نظامی روسیه دراوکراین می تواند آغازی بر تغییر چشم اندازهای امنیتی در اروپا گردد ولی سئوال اصلی اینجاست که ورود لئوپارد به صحنه نبرد چه تاثیری بر تعال نظامی صحنه نبرد از خود برجای خواهد گذاشت ؟! مرحله یکم : مقایسه سخت افزارهای روسی و آلمانی درواقع امر ، تحلیل نظامی براساس شمارش تعداد تانکها ، پیاده نظام ، هواپیما و ... امری غیردقیق و غیرعلمی است . با این حال یکی از جامع ترین منابعی که تنوع و کمیت سخت افزارهای نظامی را در مقیاس جهانی به شکل سالانه بررسی می کند ، موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک ( IISS) است که نسخه سال 2022 آن درست قبل از تهاجم روسها به اوکراین منتشر گردید و به تقریب ، منبع معقولی برای درک این نکته که ارتش روسیه چه تعداد تانک و در چه گونه هایی را قبل از شروع جنگ بصورت عملیاتی در اختیار داشت ، محسوب می شود . با توجه به این مساله ، ارتش روسیه در فوریه سال 2022 چیزی در حدود 2927 دستگاه تانک اصلی میدان نبرد را در سازمان رزم نیروی زمینی خود می دید که این تعداد در کنار 330 دستگاه نمونه موجود در یگان های تفنگدار دریایی و حدود 160 دستگاه در واحدهای هوابرد ، در مجموع ، 3417 دستگاه تانک اصلی میدان نبرد را به نمایش می گذاشت ، در حالی که گفته میشود روسها تعداد 10200 دستگاه تانک دیگر را بصورت ذخیره نگهداری می کنند . در این میان ، با گذشت حدود 11 ماه و 15 روز از شروع جنگ ، براساس اطلاعاتی که منابع غربی مدعی آن هستند ، ارتش روسیه تا ابتدای فوریه 2023 در حدود 1446 دستگاه تانک را از دست داده اند که مجموع تعداد منهدم شده یا به غنمیت گرفته شده از سوی ارتش اوکراین محسوب می شود که اگر این عدد مبناء قرار گیرد ، حدود نیمی از تانکهای عملیاتی ارتش روسیه از دست رفته است . بااین حال منابع غربی معتقدند که این رقم تنها 90درصد از تلفات روسها محسوب می شود و هنوز 10درصد از موارد ثبت شده را نمی توان بطور قطع به ارتش روسیه منتسب نمود . اما با وجود تمامی ابهامات ، اگر عدد 1446 دستگاه مبنایی برای بررسی نرخ تلفات روسها در نظر گرفته شود ، موارد ذیل قابل بررسی به نظر می رسد: 1-از 2260 دستگاه تانک تی-72 شامل گونه های مختلف ، 934 دستگاه منهدم یا به غنمیت گرفته شده که نرخ تلفاتی در حدود 39 درصد را نشان می دهد . 2- از 580 دستگاه تانک تی-80 شامل گونه های مختلف ، 374 دستگاه منهدم یا به غنمیت گرفته شده که نرخ تلفاتی در حدود 64 درصد را به نمایش می گذارد . 3- از 417 دستگاه تانک تی-90 شامل گونه های مختلف ، 44 دستگاه منهدم یا به غنمیت گرفته شده که نرخ تلفات حدود 11 درصد را قابل مشاهده می نماید . اگر رقم 10200 دستگاه تانک ذخیره ارتش روسیه را که قبل از تهاجم ادعا شده شامل 7000 دستگاه تانک تی-72 ( شامل نسخه های AوB) ، تی-80 در حدود 3000 دستگاه (شامل نمونه های BV ، B وU) و چیزی در حدود 200 دستگاه تانک تی-90 بدانیم ، این بدان معناست که درصورت طولانی شدن جنگ در اوکراین ، میدان جنگ به شکل فزاینده ای تحت تاثیر حضور تی-72 قرار خواهد گرفت که بیشترین تعداد تانک در انبارهای ارتش روسیه را تشکیل می دهد . علاوه براین ، ممکن است شاهد افزایش فعالیت خط تولید تی-90 نیز بود که پیشرفته ترین تانکی است که روسها بصورت انبوه می توانند آن را تولید و به میدان ارسال کنند ( اگر نرخ تلفات 11 درصد براساس تعداد اعزامی به صحنه نبرد مبناء قرار گیرد ) هر چند تعداد تی-90 های موجود درمقایسه با سایر نمونه ها ، محدود به نظر می رسد. منابع غربی در این زمینه معتقدند که تانک اصلی میدان نبرد T-72B3 که در دهه دوم قرن21 بروزرسانی های جدیدی را دریافت نموده که شامل سامانه های هدفگیری بهبود یافته ، سامانه بارگذار خودکار و زره های واکنشی است ، توانمندی بسیار بیشتری را نسبت به نمونه های پایه تی-72 از خود نشان میدهد . علاوه براین ، نسخه تی -90 ام که به نسبت ، بیشترین نمونه تولید شده این تانک محسوب می شود ، نیز می تواند یکی از تاثیرگذارترین سخت افزارهای زرهی روسها بشمار آید . در این میان با توجه به اینکه گفته شده قرار است نسخه لئوپارد-2آ6 ( دربرخی منابع نسخه 2آ4( به کیف تحویل شود ، تحلیل زیر عمدتا براساس سناریوی رودرویی میان تی-72بی3 / تی-90ام در برابر ببرهای آلمانی چیده شده است : الف- وزن : لئوپارد 2آ6 بیشتر از 60 تن وزن دارد که درمقایسه با تی-72بی3 با 50تن و تی-90ام با وزنی بیشتر از 50 تن ، سنگین تر به نظرمی رسد . راست : L/55 چپ : 2A46 ب- توپ اصلی : لئوپارد2آ6 ، به یک توپ با کالیبر 120م.م ( L/55) که گونه بلندتر از نمونه نصب شده روی تانک آبرامز ( نسخه آ-2( مجهز شده در حالی که تی-72بی3 و تی-90 ام به توپ 125 م.م بدون خان 2A46 مسلح شده اند . ج- برد موثر : لئوپارد2آ6 در حال حاضر می تواند مهمات هدایت شونده لیزری ضد زره خود را در یک برد 8000 متری بسمت اهداف شلیک کند که به نسبت بیشتر از نمونه های روسی است که بسته به نوع مهمات مورد استفاده ، برد موثری در حدود 3تا5 هزارمتر را دراختیار دارند . مقایسه آرایش استقراری خدمه تی-72بی3 (راست ) و لئوپارد2آ4 د-خدمه : لئوپارد2آ6 از 4 خدمه بهره می برد که درمقایسه ، یک خدمه بیشتر از نمونه های تی-72بی3 و تی-90ام است . مقایسه میزان ضخامت زرهی پیشانی سه تانک اصلی میدان نبرد روسی و آلمانی از چپ به راست : تی-80 /تی-72بی/ لئوپارد2آ4 ه- مجموعه حفاظت زرهی : هر سه تانک به زره های متعارف مجهز شده اند ، اما لئوپارد2آ6 با مجهز شدن به زره های فاصله دار ( در نسخه های صادراتی لئوپارد2 به زره هایی از جنس مواد مرکب برای حفاظت بیشتر مسلح می شوند ) بقاء پذیری مناسبی را به نمایش می گذارد ، در حالی که تی-72 بی3 با ترکیبی از زره های فولادی و کامپوزیتی و تی-90ام نیز با زره های مشبک نیز درصدد برآمده اند تا میزان تهدید را به حداقل ممکن کاهش دهند . این درحالی است که لئوپارد2آ6 با مجهز شدن به زره های واکنشی میتواند ضریب کارایی بهتری را به نمایش گذارد هر چند هنوز مشخص نیست که چنین چیزی به اوکراین تحویل شود . متقابلا تی-72بی3 و تی-90ام با مسلح شدن به زره های واکنشی کنتاکت-5 و رلیکت (Relikt ) ادعاهای بیشتری در این زمینه دارند . مرحله دوم - ورود پلنگهای آلمانی به صحنه نبرد چه معنایی دارد ؟! برخی تحلیلگران نظامی معتقدند که اگر تخمین های موجود در خصوص میزان ذخیره تانکهای ارتش روسیه و همچنین میزان تلفات آنها در 11 ماه اخیر در بهترین حالت ، نادرست باشد ، پیش بینی نحوه تاثیرگذاری ورود لئوپارد2 بر روند جنگ با چالشهای بسیار بیشتری روبرو می شود ولی می توان پیش بینی ها را براساس 5 عامل اصلی مورد مطالعه قرار داد 1- تعداد کل (کمیت ) نخستین عاملی که می توان روی آن تحلیل نمود ، تعداد کل تانکهایی است که قرار است به اوکراین تحویل شود که بدیهی است عامل مهمی خواهد بود . پیش از جنگ ، عملیاتی بودن 987 دستگاه تانک درارتش اوکراین تقریبا پذیرفته شده بود ( شامل 858 دستگاه تانک در نیروی زمینی ، 69 دستگاه تانک در واحدهای تفنگدار دریایی ، 60 دستگاه تانک در واحدهای هوابرد و تعداد نامشخصی در واحدهای وزارت کشور ) علاوه براین ، داده های موجود نشان میداد که حدود 1132 دستگاه تانک در انبارهای ارتش اوکراین بصورت ذخیره موجود بوده که قسمت اعظم آنها را تانکهای به نسبت قدیمی تی-64 تشکیل می داد که اگر چه بخش عمده ای ازآنها یکسری بروزرسانی هایی نظیر سامانه های کنترل آتش جدید ، تصویرسازهای حرارتی و زره های واکنشی را بخود می دیدند ولی ارتش اوکراین با ناوگانی قدیمی وارد نبرد شد . تحویل چندصد دستگاه تی-72 از سوی لهستان و جمهوری چک ، اگرچه قدرت آتش زرهی ارتش کیف را بهبود داد ولی ارسال لئوپارد2 به معنای افزایش کیفی این قدرت آتش محسوب می شود . تا امروز ، آلمان متعهد شده که دو گردان لئوپارد2 را به کیف تحویل دهد که بسته به شیوه تحویل ممکن است بین 80 تا 112 دستگاه تانک باشد . علاوه براین ، ارتش اوکراین مستمرا بدنبال تسلیحات ضد زره بود که ارتش آمریکا از سال 2018 بتدریج آن را به اوکراین تحویل می داد ( ضد زره جاولین) که تاامروز تعدادآن به 30 هزار قبضه از این موشک به کیف ارسال شده است . راست : چالنجر-2 چپ : آبرامز ام1آ2 همزمان با تحویل لئوپارد ، ایالات متحده و بریتانیا نیز اعلام کرده اند که 31 دستگاه آبرامز از گونه آ-2 و 14 دستگاه چالنجر-2 را به ارتش اوکراین تحویل می دهند که این درمجموع به معنای اضافه شده 100 دستگاه تانک پیشرفته به نیروی زمینی اوکراین خواهد بود . بدین ترتیب اگر این الگو در حوزه ارسال سامانه های راکت انداز ، ضد زره و ... تکرار شود ، تاثیر افزون تری را برصحنه نبرد از خود برجای خواهد گذاشت ( البته آخرین خبرها در 6 فوریه حاکی ازآن است که آبرامزها در اوایل 2024 تحویل می شوند .م ) برای مشاهده دقیق تصاویر روی آنها کلیک کنید این تصاویر ، مجموعه از عکس های ماهواره ای ثبت شده از دپوهای زرهی ارتش روسیه در سراسر این کشور است که گفته میشود حدود 10200 دستگاه تانک را در خود جای داده با این حال منابع غربی معتقدند که روسها در اعلام این عدد اغراق می کنند و تعداد نمونه هایی که امکان بازسازی و اعزام آنها به جنگ دردسترس قرار دارد ، عدد کمتری است با وجود تمامی این اعداد و ارقام ، مقایسه تعداد تانکهای ارتش اوکراین و تعداد تانکهای ذخیره ارتش روسیه (10200 دستگاه ) اهمیت پیدا می کند ، هر چند مشخص نیست که چه تعداد از این رقم ادعایی ، میتواند بسرعت عملیاتی شود و حتی برخی معتقدند که این رقم می تواند کمتر نیز باشد ( نویسنده معتقد است که بخشی ازاین عدد ادعایی تنها روی کاغذ بوده و ممکن است سالها پیش تعدادی از این تانکها اوراق نیز شده باشد ) نتیجه ای که از بحث در خصوص کمیت تانکها می توان گرفت ، این است که عملکرد ارتش اوکراین در حوزه دفاعی ناشی از عدم توجه به برتری حریف در کمیت تانکهای در دسترس بوده ، بدین معنی که ارتش اوکراین موازنه سخت افزاری را به کناری نهاد و تعادل در صحنه نبرد را بواسطه کاربرد عامل روحیه رزمی ایجاد نمود . درواقع ، انتظار تحلیلگران این بود که روسها بدلیل برتری در نیروی انسانی و تجهیزات ، تعادل صحنه نبرد را به نفع خود تغییر دهند ولی این اتفاق رخ نداد و برعکس هر اندازه از جنگ گذشت، اوکراین بدون آنکه درمقام آفند محض قرار گیرد ، همزمان با تلفات شدید روسها در حوزه زرهی ، تعداد تانکهای عملیاتی خود را افزایش داده ( بصورت غنیمت گرفتن تانکهای مهاجم ، تعمیر تانکهای آسیب دیده خودی و دشمن ، و درنهایت دریافت نمونه های جدید .م ) است . بدین ترتیب ، برخی معتقدند که تزریق تانکهای جدید به ارتش اوکراین ، بخصوص نمونه های به نسبت پیشرفته ای نظیر لئوپارد ، این توازن فرسایشی را که گفته میشود به نفع اوکراین پیش می رود ، می تواند مجددا به نفع کیف تغییر دهد . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز گردان ضد زره گردان نهم سپاه تهران (گردان ضد زره) مجهز به موشک های ضد زره دراگون پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا... فاکس بت ، الکل و باقی ماجرا یکی از مشهورترین داستان هایی که در مورد روسها گفته میشود ، علاقه عجیب آنها به نوشیدنی های غیر عادی است ، این مساله در جنگ دوم جهانی به شکل ناباورانه ای بصورت جهانی در آمد ، چنانکه گفته می شد ، دهقان های روسی (موژیکها ) که در مناطق اشغالی توسط آلمان زندگی می کردند ، بخش قابل توجهی از محصولات لبنی خود شامل کره ، خامه ، شیر و پنیر را در ازای بنزین تانک و الکل برای مصرف شخصی !!!!!!! خریداری می نمودند ، اما این مساله در سالهای جنگ سرد و با ظهور محصول فوق العاده ای به نام میگ-25 فاکس بت ، شکل خاص تری به خود گرفت . براساس طراحی های صورت گرفته توسط شرکت میگ ، بخشی از سامانه اویونیک این جنگنده ، توسط مایعی که ظاهرا الکل خالص می بود ، خُنک می شد . اگر چه الکل در حالت عادی ، می بایست 40 درصد رقیق شود تا برای انسان ، قابل استفاده بشود ، اما این مایع خنک کننده ، عجیب به مذاق خدمه زمینی روسی در پایگاه های هوایی ، خوش آمد و بتدریج سهیمه الکل جتهای روسی به سرقت رفته و در بازارسیاه برای نوشیدن !!!!!! فروخته میشد .
-
1 پسندیده شدهشهید رضا خرمی - محل شهادت سوریه ارتش مصر (صحرای سینا ) سلاحی که در دست این شهید دیده می شود ، یک قبضه AKM مجهز به نارنجک انداز ام-203 است که احتمالا از نمونه های تولید شده در مصر یا بلغارستان بشمار می رود
-
1 پسندیده شدهپارادوکس جنگ ظرافت و خشونت زمان : 1972 مکان : ایرلند شمالی یک عضو مونث شاخه نظامی ارتش جمهوری خواه ایرلند (شاخه شبه نظامی زنان ایرلند شمالی / Cumann na mBan ) در حال شلیک با سلاح آمریکایی آرمالایت AR-18 بسوی یگانهای ضد شورش ارتش بریتانیا این سلاح توسط گروه های حامی ارتش جمهوری خواه ایرلند مستقر در بوستون ( ایالات متحده ) در اختیار یگان های این سازمان گذارده می شد براساس آنچه که در تاریخ ثبت شده ، این سلاح به نمادی از موفقیت این سازمان مبدل گردید !!!
-
1 پسندیده شدهمسلسل سبک دگتیاروف RPD کالیبر 39×7/62 م.م ( پس از پایان جنگ و بهینه سازی بومی با شناسه ثعبان ) در سازمان رزمی ارتش ایران در سالهای جنگ با عراق رزمنده نزدیک به دوربین پایین عکس
-
1 پسندیده شدهجنگ کوزوو ، 1999 یک شهروند صرب روی صندلی اجکت هواپیمای F-117 Nighthawk ساقط شده علامت پیروزی نشان می دهد. (معلوم نیست اگر خلبان توسط آمریکایی ها نجات پیدا نمی کرد چطور از او عکس می گرفتند)