برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      32

    • تعداد محتوا

      8,883


  2. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      27

    • تعداد محتوا

      373


  3. mehdipersian

    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      2,882


  4. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      3,055



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 29 اسفند 1401 در همه مناطق

  1. 1 پسندیده شده
    سلام تحویل این شناور پشتیبانی رزمی که از نظر ظرفیت پشتیبانی و رزمی در عملیات های پدافندی و آفندی باعث افزایش توازن دریایی به نفع کشور میشه همچنین از نظر فنی و مهندسی کار بزرگی انجام شده و از نظر صرفه اقتصادی ایده تبدیل شناورهای آماده به نمونه رزمی باعث صرفه جویی در زمان و هزینه میشه ، ولی باید سازه کشتی و کامپارتمنت های آن برای انجام ماموریت های نظامی تقویت بشه ، از محافظ اژدر هم در عملیات های خطرناک باید استفاده بشه تا از اصابت اژدر و مین و غرق شدن شناور جلوگیری کنه و ... توضیحاتی رو در پست بعدی ارسال میکنم وزن ناو رو اشتباه نوشتن !!! یک ضرب ساده طول و عرض و آبخور میتونه ظرفیت تقریبی رو نشون بده ! شناور شهید مهدوی قبلا یک شناور کانتینربر بود با ظرفیت ناخالص 36014 تن و ظرفیت حداکثر 41971 تن همچنین در منابع عرض این شناور 32 متر عنوان شده این کشتی در سال 2000 و توسط صنایع سنگین هیوندای ساخته شده https://www.vesselfinder.com/vessels/details/9209348
  2. 1 پسندیده شده
    سلام واقعا باید یک خسته نباشید و خدا قوت بگیم به متخصصین حوزه دفاعی. با دستان خالی و وضع بودجه و انواع تهدیدها و خطرات و بدون داشتن همکاری بین المللی و در محدودیت کامل تکنولوژیکی و ابزاری و در اوج نمی توانیم و نمی توانیم و ناامید سازی و هر روز توطئه ای جدید رقم زدن برای مایوس کردن مردم و متخصصین و بعضا متخصصان حوزه های مختلف که فقط زبان درازی دارند برای ناله کردن و گله کردن و زمین و زمان را بهم دوختن که نمیشه و نمیزارند و نمیتونیم و تا فلان شخص و فلان کشور دست نوازش! مقدس!! متمدنش!!! را بر سرمون نکشه ما هیچ نیستیم و ... این ها در سکوت دارند همه آرزوهایی که از بیش از 20 سال پیش ما در این تاپیک گاهی حتی با توپ و تشر و گله و عصبانیت و ( گاهی با توهین و تحقیر و ریشخند) مطرح میکردیم را قد به قدم پیش میبرند اون هم نه در شرایط عادی که زیر تهدید مدام ( خرابکاری صنعتی و ترور و در سال های اخیر جانی و مالی و تجاری و لحظه ای به کنار) و داشتن اولویت های به مراتب مهمتر و ثانیه ای و ... و خیلی آرام سعی میکنند کشور را یک قدم به پیش ببرند اون هم در منطقه ای که قبلا دشمن فرامنطقه ای بود و منطقه ای و حالا یک مشت خائن، وطن فروش و دندان تیز کرده برای تکه پاره کردن کشور هم سوار بر جهل و حماقت عده ای بهشون اضافه شده. هم باید با دشمن خارجی بجنگند و هم با جهل داخلی در این مسیر پیشرفت که هر روز یک جای کشور را به خودشون مشغول میکنند.
  3. 1 پسندیده شده
    یه نکته ، این دو شناور از کلاس عاشورا نیستن و متعلق به کلاس " شناور تفریحی " هستن . هر دو از یک کلاس و در دو نقش مختلف ، یکی شناور موشک انداز هجومی و دومی که مورد توجه بیشتر دوستان قرار گرفته ، در نقش پدافندی . تو تصویر پایینی میتونید ابعاد یکسان و نقش های مختلف این دو شناور ( از چپ ، ردیف وسط ) رو هم ببینید . و اما شناور تفریحی !!! این هم تصویر بهتر از نمونه ی ( احتمالی ) اولیه ... لینک مطلب و تصاویر بیشتر ، از نمایشگاه اقتدار ۴۰ و قبل تر از اون ... http://www.military.ir/forums/topic/29129-تاپیک-جامع-نمایشگاه-های-داخلی/?do=findComment&comment=520079 ● _ عزیزان نیروی دریایی سپاه درصورت امکان ، اگر نام واقعی کلاس شناور رو هم در برنامه های بعدی و یا مستند ها اعلام بفرمایند ، علاوه بر روشن شدن مطلب در فضای مجازی ، شاید تایپک اختصاصی این شناور رو هم بتونیم داشته باشیم .
  4. 1 پسندیده شده
    تصویر پرتاب موشک پدافندی نواب از قایق این قایق هم مجهز به موشک هست(و راکت فلق نیست) به گفته ی سردار تنگسیری ناو شهید مهدوی توانایی پرتاب موشک با برد 2000 کیلومتر دارد(احتمالا کروز) تصویر پرتاب کروز از قایق های تندرو رضوان شناور پشتیبان رزم به‌نام «شهید عبدالله قربانی»
  5. 1 پسندیده شده
    سلام مساله این است که برای سامانه نواب فقط به اندازه سامانه وصل شده پشت خودرو نگاه نباید بکنید . سامانه نواب از نوع پرتاب گرم است ، پس باید به موضوع آتش عقبه آن هم که در این شکل کامیون سوار از زیر سامانه خارج می شود و زمین را تحت تاثیر قرار می دهد ، هم دقت کنید . مساله کانال هدایت دود و آتش و گرمای حاصل به بیرون را هم باید در نظر بگیرید که چقدر به ابعاد و عمق بیشتر برای جاگذاری در شناور دارد . اینها را که در نظر بگیریم ، تقریبا می شود به این که چرا در شناوری با ابعاد سهند هم به علت عدم پیش بینی فضای عمودی لازم در سازه ، نصب نشد ، هم فکر کرد . بله اگر برای پرتاب از سیستم لانچ سرد روسها بتوانیم استفاده کنیم می شود در ابعاد کوچکی مثل تور سیستم را جمع کرد ولی با پرتاب گرم هنوز هم استقرار سامانه کامل برای شناوری در این ابعاد به نظر بزرگ و سنگین میرسد مگر این که بهسازی بشود . پی نوشت : اخبار 8:30 تصاویر پرتاب را نشان داد . الان باید به این فکر کنیم که چرا نصب این سامانه که اینقدر می توان جمع و جورش کرد که روی این شناور کوچک نصب بشود روی سهند ممکن نشد ؟
  6. 1 پسندیده شده
    نصب احتمالی پدافند نواب روی شناور ذوالفقار در پشت شناور فضایی به طول ۲ در ۱/۵متر (اگر از اندازه پرچم تخمین بزنیم میشه گفت سه متر در دو متر )با رنگ سفید جنب پرچم مشخص است این فضا می تواند محل قرار گیری سیلو های موشک پدافندی نواب باشد بنظر دو دریچه پرتاپ در محل سیلو ها دیده میشود با توجه به شرایط دریا و تکان های پی در پی در ان و همچنین رطوبت ذاتی نوع سوخت موشک های دریایی متفاوت است برخی فروم های خارجی نوشته اند که احتمال دارد در هر سیلو بیشتر از یک موشک وجود داشته باشد که با توجه به استاندارد دریایی به نظر بعیداست احتمال وجود چهار سیلو در هر قایق ممکن است رادار سامانه نواب در داخل گوی از جنس خاص قرار گرفته تا از خوردگی احتمالی رادار در دریا جلوگیری کرد این شناور دارای طول ۱۹ متر در عرض پنج متر بوده و باید دید شلیک ان لانچ سرد می باشد یا لانچ گرم البته سامانه نواب لانچ گرم است لیکن در دریا سیستم لانچ گرم میتواند فشار زیادی به استراکچر قایق ایجاد کند مهمترین اصل دراین شناور اتصال به شبکه یک پارچه می باشد اگر این شناور توانایی جنگ شبکه محور با سایر شناور های دریایی سپاه و ارتش را داشته باشد می توان به راحتی کل فضای خلیج فارس و دریای عمان را تحت نظر داشته و مشکل پدافند در دریا های جنوب حل می شود در کشور امریکا ناو های هواپیما بر از نظر پوشش پدافندی تحت پوشش سایر ناو شکن ها و ... هستند حال شما در نظر بگیرید ناو پهپاد بر با باند ۱۸۰ متری شهید باقری نیز تحت پوشش پدافندی ۲۰ شناور ذوالفقار در اطراف خود باشد یک بینش مناسب با کوچک سازی برنامه نظامی امریکا با کیفیت مناسب در واقع مینیاتور سازی با کیفیت با توجه به تحویل یک شناور احتمالا این طرح هنوز در حال سیر مراحل ازمایشی خود می باشد بنظر این باکس ها لانچر های جدید برای موشک الماس باشن مجددا دیده می شود در قایق های تندرو در حال افزایش کیفیت سلاح ها هستیم و در اینده شلیک راکت های ۱۰۷ میلی متری را به ناو های دشمن از فاصله نزدیک کمتر خواهیم دید البته در مستند سلاح ایرانی اعلام داشت این راکت هابا هدف اخلال در سامانه های راداری دشمن شلیک می شوند که به نطر می رسد این تاکتیک با توحه به حجم خسارت خودی به نظر منسوخ شده است نصب موشک فلق با برد بیشتر هم جالب بود تغییر راکت های ۱۰۷ میلی متری به راکت های فلق با هدف دوری از پدافند ناوهای دشمن احتمالا در آینده این راکت ها توانایی دنبال کردن هدف را با توجه به پس زمینه ابی دریا داشته باشند در کنار موارد فوق وجود پهپاد ها با توانایی ارسال اطلاعات یکپارچه میتواند کلیه اطلاعات را در صحنه به سایر شناور ها منتقل کند این قدرتی است که احتمالا از دیرباز ما شاهد ان در نیرو دریایی سپاه بوده ایم حال این موارد را بگذاریم در کنار شناور شهید سلیمانی ب توانایی شلیک موشک کروز و پدافند برد بلند و کوتاه و توانایی احتمالی پدافند شبکه محور با قایق های دوالفقار و همچنین شناور ابو مهدی مهندس با توانایی شلیک موشک بالستیک ضد ناو به نظر قدرت عطیمی با بودجه کم و مینیاتور سازی در جنوب توسط سپاه در حال شکل گیری است این موارد رو من مینیاتور سازی میگویم چون ما باکیفیت بسیار بالا داریم از شناور های کوچک بهره می بریم اما در آخر به نطر می رسد حضور شناور های کانتینر بر تجاری و حتی نفت کشی مثل مکران می تواند با هدف دور زدن تحریم ها صورت پذیرد و از نظر من این کار بسیار مناسب است پس از جنگ اوکراین ما شاهد یک اجماع جهانی درتحریم سپاه و .... بودیم همانطور که می دانید شناور های نظامی برابرقوانین بین المللی اساسا از بازرسی معاف بوده حال شما در نظر بگیرید با چندین نفتکش که طاهر ایشان نظامی شده است نفت و بنزین و محصولات پتروشیمی (خصوصا مورد اخر دارای ارزش افزوده و حساسیت بیشتر است )ما به کشور های مختلف با اسم دید بازدید نظامی صادر شود همچنین می توانیم کلیه اقلام تحریمی را به راحتی از کشور چین بار کانتینر ها کرده و به کشور بیاوریم در عمل کلیه تحریم ها دور زده شده است
  7. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب خدمت دوستان و همراهان میلیتاری . تبریک میگم این الحاق رو به همه ی علاقمندان و دوست داران . سوال شما ، سوال بنده هم بود . تا اونجایی که متوجه میشم ، شناور شهید مهدوی ، شناوری بر اساس " کشتی تجاری کانتینربر " تغییر داده و ایجاد شده . و همینطور اگر به عرشه ی کشتی دقت کنیم میشه بلوک بندی ( قطعه بندی ) های فابریک! و قطعات مهار ( قفل کردن کانتینر به کف عرشه ) و چینش منظم کانتینر ها رو روی عرشه ی کشتی دید . نکات ( در حد یه علاقمند ) ۱_ با توجه به نیازمندی _ علاقمندی حضور در دریاها و شایدم اقیانوس ها ، رفتن به سمت کشتی های بزرگتر گریزناپذیره . چرا که امواج موجود در دریاها و اقیانوس ها میتونه به بلندای چند و یا چند ده متر برسه . ۲_درسته که شناورهای الحاق شده ، از اساس بابت نیاز نظامی و استانداردهای مورد نیاز ساخته نشدن ، اما به نظر با فوریتی که حس شده ، این تغییر کاربری شناورهای تجاری به نظامی ، سریعترین راه ممکنه تشخیص داده شده . ۳_ بابت تصاویر ، یه چرخی زدم تو نت و دیدم غیر عزیزان اونور آبی ، به جز تلاش برای کم ارزش نشون دادن کار انجام شده ، زورشون اومده حتی اسم کشتی رو کامل بنویسن و واژه ی ارزشمند " شهید " رو از مطلبشون حذف کردن . ۴ _ عزیزان متولی امر ، یه لطفی کنید و موقع رونمایی ، دست کم با رنگ زدن عالی و یا حتی شستن قسمت های کثیف ( مثل دماغه ی الان کشتی ) زحمات کشیده شده رو تو بعد رسانه ایی اون کامل کنید . فراموش نکنید که ظاهر تجهیزات با رنگ حرفه ایی ، تمیز و جذاب ، خودش یک تنه ۹۰ درصد کار هستش و پیشاپیش همه ی القائات و جنگ رسانه ایی های دشمنان رو در ذهن مخاطب عام ، نابود و بی اثر میکنه . ۵_ جای جناب elo و الباقی عزیزان مطلع دریایی ، بابت روشنگری بیشتر و علمی تر تو این زمینه خیلی خالی حس میشه . ### توصیه اکید و واجب به عزیزان امر اگر این کشتی قراره فقط و فقط بار و کانتینر نظامی _ غیرنظامی جابه جا کنه که هیچ ، اما اگر قراره روی کشتی ، انواع و اقسام پهپاد و بالاخص هلیکوپتر فرود بیاد و صعود کنه ، لطف کنید و یه محوطه ی فرود رو تعیین کنید و بعدش " فاصله ی بلوک بندی های اون نقطه رو پر کنید " که تو دریا و حرکت های مختلف کشتی و آب و هوای مختلف ، شاید چرخ یا اسکید هلیکوپتر و ... بیفته یا گیر کنه تو این فواصل و سانحه ایی شکل بگیره و یا حتی خدمه حین خدمت آسیب ببینن که دور از آینده نگری منطقی و کاربردی هستش . https://gtg.ir/trading-ship/ https://gtg.ir/trading-ship/
  8. 1 پسندیده شده
    به نام خدا KAI / Boeing KUS-VJ بالگرد آتشبار هجومی بدون سرنشین [2027] ظهور هواپیما های هجومی بدون سرنشین در میدان های نبرد حتی برای ناظران معمولی هم کاملا آشکار است و Korean Air (صنایع هوافضای کره) از کره جنوبی به همراه بوئینگ آمریکایی توافق کرده اند با همکاری همدیگر نسخه ای هجومی و بدون سرنشین از سری بالگرد های سبک MD500 را توسعه دهند. با وجود تعداد زیادی از واحد های MD500 پا به سن گذاشته که در اختیار نیروی هوایی کره جنوبی قرار دارد، این پروژه این سامانه ها را به نسخه بدون سرنشین با نام KUS-VH تبدیل خواهد کرد. نسخه ای تمام اندازه از ماکت محصول پیشنهادی در نمایشگاه هوافضا و دفاع 2015 سئول دیده شد. بالگرد بدون نیاز به خلبان، تعهد عملیاتی کمتری را در صحنه نبرد تجربه خواهد کرد. کابین سرنشینان توسط یک مخزن داخلی بزرگ سوخت اشغال خواهد شد تا برد عملیاتی آن تا 100 درصد افزایش یابد. سطوح شیشه جلو معمول MD500 پوشانده می شوند. شکل و عملکرد کلی آن دست نخورده باقی می ماند. اپتیک ها در یک پوشش زیر چانه قرار می گیرد. همچنین Korean Air از روشی کم هزینه نسبت به سامانه های سرنشین دار با همین توانایی ها برای توسعه استفاده می کند. گزینه های تسلیحاتی شامل پاد های راکتی، پاد های آتشبار و موشک می شود که به همراه سامانه های موجود در بالگرد، قابلیت حمله جراحی شده را بدون ریسک از دست دادن خلبان در قلمرو دشمن ارائه می کند. از آنجا که نیروی هوایی کره جنوبی فعالانه به دنبال محصولاتی مانند KUS-VH نیست، احتمال استفاده مجدد از بالگرد های سالخورده MD500 به اندازه کافی وسوسه انگیز خواهد بود تا سرویس به طور جدی آن را بررسی کند.صد ها MD500 یی که در حال حاضر در خدمت اند تا دهه آینده بازنشسته خواهند شد. مشارکت بوئینگ در این برنامه نتنها به دلیل موقعیت شرکت به عنوان یک قدرت جهانی بلکه به خاطر تجربه اخیرش در توسعه بالگرد بدون سرنشین "H-6U "Little Bird هم بوده است. KUS-VH قابل صادر شدن به هم پیمانان آمریکایی و کره جنوبی خواهد بود. در جولای سال 2020، Korean Air توسعه بیشتر نسخه بدون سرنشین MD500 را به تعویق انداخت و درعوض تصمیم گرفت تا طراحی پهپاد ارتفاع متوسط خود را به اتمام برساند. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2027 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: Korean Air - کره جنوبی / بوئینگ - ایالات متحده - کشورهای بهره بردار: کره جنوبی (احتمالی) - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، پشتیبانی هوایی نزدیک (توسعه داده شده برای عملیات در نزدیکی عناصر فعال زمینی دشمن توسط انواعی از مهمات هوا به زمین)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های میدان نبرد) - طول: 7.01 متر - طول بال ها: 8.03 متر - ارتفاع: 2.6 متر - وزن: 600 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 1300 کیلوگرم (700 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور توربوشفت Allison 250-C20B با قدرت 420 اسب بخار که ملخ 5 پره اصلی و روتور 4 پره دمی را می چرخاند - حداکثر سرعت: 260 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4225 متر - برد: 700 کیلومتر - سرعت افزایش ارتفاع: 518 متر بر دقیقه - تسلیحات: متغیر. مهمات نصب شده روی پایه بال ها در 2 طرف بدنه می توانند شامل موشک های ضد تانک TOW، مسلسل 7.62 میلی متری M134 جنرال الکتریک، موشک های هوا به هوای کوتاه برد Stinger، پاد راکتی 7 تایی - نسخه ها: KUS-VJ (سری پایه) منبع
  9. 1 پسندیده شده
    رضوان نام قایق موشک انداز فوق سریع سپاه اعلام شده نام قایق موشک انداز جدید سپاه پاسداران با سرعت 95 گره دریایی (175 کیلومتر بر ساعت) رضوان میباشد. با توجه به اینکه گفته شده موشک های برد ۱۵۰ الی ۱۸۰ کیلومتر با سرجنگی 130 کیلوگرمی را حمل می‌کند، حمله ی گروهی این قایق ها در خلیج فارس یکی از بزرگترین توانایی دریایی ایران در هر گونه درگیری و جنگ خواهند بود.  عرض متوسط خلیج فارس ۲۵۰ کیلومتر است پس به طور مثال این قایق های تندرو راحت میتوانند از نزدیکی جزیره های ایرانی در خلیج فارس به کشتی های جنگی یا تجاری کشور متخاصم در نزدیکی ساحل امارات حمله کنند.
  10. 1 پسندیده شده
    قایق های جدید تندرو موشک انداز نیروی دریایی سپاه تصویری از قایق تندرو جدید نیروی دریایی سپاه منتشر شده (احتمالا از خانواده ی سراج در عکس بالا) ، که به روز شده و سرعت این شناورها در یک مدل 75 نات (140km) و مدل دیگر 95 نات (175km) است. و موشک های تا برد ۱۵۰ الی ۱۸۰ کیلومتر را حمل می‌کند. کلاهک این موشکها حاوی 130 کیلوگرم مواد شدیدالانفجار است. این شناورها مسلح به موشک های نصر و نسل جدید موشک "نصیر" هستند که علاوه بر ارتقای الکترونیکی کاونده راداری موشک،موتور راکتی آن حذف و به موتور میکروجت مجهز شده است. قبلا نیز نوع دیگری از قایق های تندرو جدید موشک انداز سپاه دیده شده بود.
  11. 1 پسندیده شده
    سخن‌گوی گروه فضایی وزارت دفاع : پرتاب‌ تحقیقاتی ماهواره‌بر سریر از سال 1404 آغاز می‌شود. پرتاب تحقیقاتی بعدی ماهواره‌بر ذوالجناح سال آینده انجام می‌شود.
  12. 1 پسندیده شده
    بسم ا... تعلق خاطر (Devotion) تعلق خاطر ( 2022 ) ، یک فیلم در گونه هوانوردی نظامی در بازه زمانی جنگ کره است که داستان دو خلبان جنگنده F4U ارتش ایالات متحده را روایت می کند . خط داستانی این فیلم به مانند تمامی نمونه های تولید شده توسط ایالات متحده ، مشخص است و گونه متفاوتی محسوب نمی شود ولی نکته اصلی در این فیلم ، نمایش سالهای آخر جنگنده های رزمی با پیشرانه پیستونی است و مواجه آن با نسل دوم جنگنده های جت ( میگ-15 /17 ) در جریان جنگ کره ( 1953-1950 ) . در واقع امر ، جلوه های ویژه بازسازی شده این فیلم در اجرای حملات پشتیبانی نزدیک زمینی و نبردهای هوابه هوا تنها قوت آن محسوب می شود .. این فیلم به علاقه مندان گونه هوانوردی نظامی پیشنهاد می شود .
  13. 1 پسندیده شده
    پروژه ی منظومه ماهواره‌ای شهید سلیمانی دلیریان، سخنگوی سازمان فضایی: در پروژه منظومه ماهواره‌ای شهید سلیمانی قرار است اولین منظومه از ماهواره‌های ایرانی در مدار زمین قرار گیرد. تعداد زیادی ماهواره به فضا پرتاب شده و در مدار زمین قرار می‌گیرد تا این ماهواره‌ها یکسری فرامین و دستورات در حوزه ارتباطی و اینترنتی را اجرا کنند. یکی از مهمترین مأموریت‌های منظومه ماهواره‌ای شهید سلیمانی فراهم کردن سرویس اینترنت اشیاء برای مردم است. ‏ منظومه ماهواره‌ای شهید سلیمانی که اکنون در حال فراهم‌سازی مقدمات اجرای آن هستیم، در آینده تبدیل به یک زیرساخت اساسی کشور خواهد شد.
  14. 1 پسندیده شده
    بسم ا... خوب هست ... این یعنی توجه به لایه های عمیق تر جامعه و هدف گذاری دقیق تر تصویر سازی قابل قبولی هم دارد در حوزه تجهیزات نظامی
  15. 1 پسندیده شده
    بخش ششم.... سگ قصر،کلاغ ها و پروژه ۴۰۴ !! آخرین پروانه‌ها، گروهبان کارلایل و ایرمن کوش، آخرین بار در آوریل 1967 پرواز کردند. کاپیتان جیمز کین، که قبلا با نام پروانه 70 شناخته می‌شد،از این زمان به بعد با شناسه کلاغ 41 پرواز کرد.سرهنگ پل آ. پتیگرو را پدر این اصطلاح می دانند. این اصطلاح به اساطیر نوردیک در اسکاندیناوی اشاره دارد که در آن کلاغ های اودین در بالای میدان نبرد می چرخند. (اودین که در اساطیر اسکاندیناوی خدای جنگ و مرگ بود دو کلاغ به نام های هوگین و مونین داشت که برای او خبر می آوردند.مترجم ) پروژه ۴۰۴ بطور غیر رسمی در سال ۱۹۶۶ اغاز شد و سرانجام در ماه می 1968، رئیس ستاد مشترک پروژه 404 را تصویب کرد.پروژه 404 متشکل از بیش از 100 پرسنل نظامی و حداقل 5 غیرنظامی بود. هدف از این پروژه ارزیابی اثربخشی کمک هایی بود که به لائوس تحویل داده شد. آنها تحت فرمان مستقیم ویلیام سالیوان سفیر ایالات متحده بودند و به چهار نوع ناظر تقسیم شدند. LSA یا ناظران لجستیک،پشتیبانی و مدیریت که از همه شاخه‌های ارتش جذب شدند.انها از عملیات روانی،شورش و بازجویی پشتیبانی می کردند. ARMA ناظران ارتش بودند که در تیم هاي ۳-۵ نفره در مناطق مختلف نظامی در سراسر لائوس کار می کردند.انها بعنوان مشاور نظامی عمل کرده و اغلب توسط تیم های نیروهای ویژه همراهی می شدند. AIRA افسران نیروی هوایی ایالات متحده بودند که بعنوان مشاوران اختصاصی برای آموزش نیروی هوایی سلطنتی لائوس در اودرون،تایلند مستقر شدند.افسران روزانه به تایلند و لائوس پرواز می کردند.انها مسئول برنامهAC-47 نیروی هوایی سلطنتی لائوس بودند.(AC-47 یک هواپیما برای پشتیبانی نزدیک از نیروهای زمینی بود که نسبت به هواپیماهای سبک قدرت آتش بیشتری داشت.مترجم) و سرانجام کلاغ ها نیز در اکتبر ۱۹۶۶ در زیر مجموعه پروژه ۴۰۴ طبقه بندی شدند. مجموع دو پروژه ۴۰۴ و کلاغ ها بعنوان سگ قصر شناخته می شد. کلاغ ها در محل کار !! هواپیمای انتخابی کلاغ ها O-1 Bird Dog بود. این یک هواپیمای همه کاره و سبک بود که نیاز به تعمیر و نگهداری کمی داشت، اما محدودیت هایی مانند برد و سرعت داشت. با این وجود، O-1 به اندازه کافی خوب ساخته شد و در مقایسه با هواپیماهای بزرگتر و حجیم تر مقرون به صرفه بود. همچنین بادوام و به راحتی قابل تعمیر بود. O-1 پرتابگرهای راکت برای نشانه گذاری اهداف و همچنین مجموعه های رادیویی VHF و UHF را حمل می کرد. O-1 Bird Dog کلاغ ها، یک نوار قرمز متمایز روی بال داشت. عکسی از مواضع پتت لائو که توسط کلاغ ۴۳،ویلیام پلات سوار بر یک O-1گرفته شده است. کلاغ ها علاوه بر FAC بودن، کاغذهای عملیات روانی سیا را در مناطقی که توسط فرماندهان محلی لائوس انتخاب شده بود، رها میکردند. کارکنان پروژه 404 به طور نزدیک در توسعه مواد عملیات روانی شرکت داشتند و برای توزیع آن تکاوران هوایی با یک هواپیمای U-17B نیز کمک می کردند. PC-۶ ایر آمریکا در حال تحویل کالا به سربازان ژنرال وانگ پائو در دشت جارز تجربه کاپیتان Darrel D. Whitcomb، که با نام کلاغ ۲۵ شناخته می شد، وضعیت مخفیانه و در عین حال افسانه ای برنامه کلاغ را در میان هوانوردان USAF در ویتنام نشان می دهد. به گفته ویتکام، یک خلبان هواپیمای OV-10 Bronco او زمزمه هایی در مورد "برنامه های ویژه" در سراسر مرز در لائوس شنیده بود. ویتکامب می گوید: "داستان آنها رمزآلود بود.من چند نفر از بچه هایی که کلاغ بودند را دیدم که دستبندها و ساعت‌های طلایی بزرگی به دست داشتند.سپس با آن مردی که برنامه را اجرا می کرد ملاقات کردم و از طریق او دستوراتم را دریافت نمودم.انها در ابتدا برنامه را فقط با استفاده از خلبان های O-1 آغاز کردند.زیرا کلاغ ها از آن استفاده می کردند.اما بعدا،بچه های OV-2و OV-10 می توانستند داوطلب شوند." ستوان استیو ویلسون(کلاغ ۲۷)، یکی دیگر از خلبانان OV-10، از طریق ترکیبی از شایعات و یک آگهی شغلی، درباره کلاغ ها اطلاعاتی کسب کرد: در اتاق عملیات یک نامه تک صفحه ای پست شده خیلی مرموز بود.نامه حاوی درخواست برای داوطلب ها بود و پیش نیازها برای داوطلبان را ذکر کرده بود.در آن نامه نمی گفت مکان انجام وظیفه کجاست.اما مردم صحبت می کردن و شایعات به گوش میرسید که احتمالا لائوس و کلاغ ها بودند.ما گاهی اوقات تماس های رادیویی آنها را شنیده بودیمکه در صورت بروز شرایط اضطراری روی شبکه گارد نت می آمدند و موقعیت مکانی خود را ارسال می کردند،بنابراین می دانستیم که بچه ها در آنجا پرواز می کنند. رفتن ازهواپیمای OV-10 به O-1 به خودی خود یک چالش بود. در O-1 در هنگام فرود، چرخ دم هواپیما در طول باند کشیده می شد. هواپیما در هنگام برخاستن و فرود در شرایطی قرار می‌گیرد، که به طور بالقوه می‌تواند خلبانی را که با این پیکربندی آشنا نیست، منحرف کند. اگر ترمزهای هواپیما توسط خلبان به درستی اعمال نشده باشد، ممکن است یک حادثه دماغه رخ دهد، جایی که دم هواپیما برگشته و هواپیما را به پشت برمی گرداند. A-1 Skyraider معروف به "اخبار بد".خلبان در تصویر باب آرناو است. تجهیزات داخل هواپیما کلاغ ها تفنگ AK-47 با قنداق تاشو و خشاب کوتاه حمل می کردند.مجلات اضافی نیز در کابین حمل می شد. اما غالبا مسلسل سوئدی k یا CAR-15 را حمل می کردن. اسلحه کمری استاندارد نیروی هوایی ایالات متحده، تپانچه Combat Master 0.38 بود. گاهی اوقات یک نارنجک انداز M79 با نارنجک های دودزا در کیت گنجانده می شد، اگرچه این مورد کمتر رایج بود. هواپیماهای Raven O-1 به راکت‌های علامت‌گذاری 2.75 اینچی متصل به آویزگاه های زیر بال مجهز شدند که نیاز به M79 فضا گیر را از بین برد. به کلاغ ها مدادهای گریس داده می‌شد که اساسا نسخه های اولیه و پاک شونده بودند تا یادداشت‌های خاص عملیات را روی پنجره‌های کابین بنویسند. یک کلاه ایمنی و یک جلیقه نجات نیز به کلاغ ها داده شد. کلاغ ها اغلب تفنگ های تهاجمی مانند آنچه در اینجا نشان داده شده حمل می کردند. ادامه دارد... مترجم SHADAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  16. 1 پسندیده شده
    بخش پنجم.... پروانه ها برای مدت طولانی با همکاران لائوسی و یک فرمانده زمینی لائوسی عملیات می کردند. اغلب، یک مترجم در داخل هواپیما برای ترجمه صحبت های بین FAC و خلبانان تایلندی T-28 قرار می‌گرفت. پروانه به یک رادیو FM PRC-25، مجهز بود. در صورت امکان، FAC با مرکز کنترل و فرماندهی میدان نبرد هوابرد (ABCCC) تماس می گرفت و درخواست حملات هواییUSAF(نیروی هوایی ایالات متحده)را می داد. البته این به ندرت انجام می شد زیرا به ندرت ابزاری برای علامت گذاری اهداف مورد نظر برای جت های آمریکایی وجود داشت. نارنجک های دودزا در تلاش برای علامت گذاری اهداف به کار گرفته شدند، اما این روش نادرست ممکن بود باعث یک حادثه برادرکشی(Frandly fire) شود. علاوه بر این، طبق گفته یکی از کلاغ ها(بعدا گفته می‌شود کلاغ ها چه کسانی بودند.مترجم)در اواخر جنگ، این سیستم به درجه بالایی از خلاقیت نیاز داشت: من ضامن روی نارنجک دودزا را می کشیدم ولی دودش سریع تمام میشد،شاید در دو تا سه ثانیه.اگر خیلی بالا بودید،قبل از برخورد با زمین می سوخت و دودش خاموش می‌شد.معمولا برای اینکه آنها نشانگرهای مؤثری باشند،باید پایین می آمدیم.حتی ضامن را کشیدم و نارنجک را در ظرف شیشه‌ای گذاشتم اما وقتی به زمین خورد شکست و دودش تمام شد. پروانه‌ها در عوض به روش قدیمی‌تر یعنی صحبت کردن با هواپیما روی هدف و توصیف مکان‌ها متوسل می‌شدند. این امر مستلزم آن بود که پروانه‌ها در توصیف هدفشان رنگارنگ باشند،(یعنی بیش از حد به جزئیات توجه داشته باشند.مترجم) نقشه ای که توسط پروانه جیم استنفورد بعنوان یک ناظر هوایی خط مقدم مورد استفاده قرار گرفت. اگرچه پروانه‌ها دورتر از مکان نبرد بودند، اما کاملاً از خطر دور نبودند. در 18 می 1966، Andy Guillet و کاپیتانLee.D. Harley. در بالای بخش جنگلی در یک هواپیمای سسنا O-1 مشغول عملیات بودند. O-1 دیگری در همان نزدیکی متوجه حرکت نیروهای دشمن و وسایل نقلیه شد و دو هواپیما شروع به علامت گذاری اهداف برای حملات هوایی کردند. خلبان O-1 دیگر گزارش داد که هارلی و گیلت آخرین بار در حال برخورد با سایبان جنگلی دیده شدند، و خلبانان با وجود عدم دریافت پیام کمک اضطراری، تصور کردند که O-1 توسط آتش زمینی مورد اصابت قرار گرفته و آسیب دیده است. یک عملیات SAR(جستجو و نجات) بلافاصله آغاز شد که در جریان آن یک F-4 سرنگون شد. خدمه آن موفق شدند به بیرون بپرند و از سقوط جان سالم به در بردند. از پروانه به کلاغ(Raven)!! با وجود موفقیت و فداکاری نیروهای پروانه، و علی‌رغم احترامی که در میان نیروهای لائوسی داشتند، پروژه پروانه به‌طور غیر رسمی پایان یافت. در سال 1967، 58th SOW(وینگ ۵۸ عملیات ویژه) توسط ژنرال ویلیام مومیر(Momyer)معاون فرمانده عملیات هوایی در ویتنام، مورد بازدید قرار گرفت. مومیر یک گذشته و میراث بحث برانگیز دارد. او اغلب به داشتن خصومت نژادی نسبت به خلبان های سیاه پوست متهم می شود و اغلب به او نوشتن گزارش نژادپرستانه نسبت داده می شود که توصیه می کند انها از جنگ حذف شوند و به گشت ساحلی اختصاص داده شوند.این یک ادعای نادرست است،فرمانده ارشدتر مومیر یعنی ادوین جی هاوس بود که یادداشت‌های های نامناسب نژادی را در حاشیه گزارش‌های های مومیر نوشت.در حالی که ممکن است مومیر یک نژادپرست نبوده باشد اما، او قطعاً یک نخبه گرا بود. مومیر بعنوان یک ژنرال ۴ ستارهUSAF سرهنگ آدرهولت با لباس پرواز علیرغم شواهد قابل اثبات ، مومیر در مورد نوع هواپیماهای مورد استفاده توسط پروانه ها نظر متفاوتی داشت.او طرفدار نیروی هوایی تمام جت بود و معتقد بود که یک هواپیمای جت برای هر هدفی به تمام معنا برتر است.تفکر مومیر ذهنیتی را نشان می دهد که در شرایط جنگ جهانی دوم شکل گرفته است،اما برای عملیات کوین(ضد شورش)پس از جنگ کاملا نامناسب است.هواپیماهای A-1 Skyraiders و T-28 Trojans و هواپیماهای مختلف دیگر در مسیر هوشی مین عملکرد بسیار موفقی داشتند. هواپیماهای ملخی می‌توانستند برای مدت طولانی‌تری پرسه بزنند، استفاده، آموزش و نگهداری آنها آسان‌تر بود. یک خلبان بی تجربه نیروی هوایی سلطنتی لائوس هیچ شانسی برای یادگیری موفقیت آمیز خلبانی F-100 یا A-37 نداشت. دیدگاه مومیر از نیروی هوایی تمام جت برخلاف نیازها و پیچیدگی‌های عملیات COIN در لائوس بود. سرهنگ آدرهولت در یک T-28، سپتامبر ۱۹۶۷ مومیر با سرهنگ آدرهولت در ناخون فانوم(Nakhon Phanom) ملاقات کرد. آدرهولت عادت داشت در لحظات حساس جاسوسی آمریکا در طول جنگ سرد ظاهر شود.در تامین نیازهای شورشیان تبتی در دهه 1950 و در مقدمه عملیات خلیج خوک ها در اوایل دهه 1960 شرکت داشت. او همچنین نقش مهمی در عملیات مخفی سیا در اندونزی داشته و با C-47 در کشور کره، پرواز کرد و مأموران سیا را در پشت خطوط دشمن قرار داد.حالا او ،به طور ناخواسته یکی از مشهورترین واحدهای هوایی مخفی در تاریخ نیروی هوایی ایالات متحده را بوجود آورد. آدرهولت تلاش کرد تا نقاط ضعف FAC را توضیح دهد، و نشان داد که هواپیمای سسنا O-1 برد کمی برای رسیدن به فراتر از مناطق عملیاتی مورد نیاز شورشیان دارد. همانطور که آدرهولت نقص های سیستم پروانه و اتکا به خلبانان ایر آمریکا را توضیح میداد، به نظر می رسید که مومیر در مورد اینکه این سیستم دقیقاً شامل چه چیزی می شود، گیج شده بود.همانطور که آدرهولت بعدها نقل کرد:: مومیر پرسید:"چه کسی هواپیماهای من را به سمت اهداف هدایت می کند؟" گفتم:من یک دسته از کماندوهای استخدام شده در انجا دارم. مومیر فریاد زد:"چی؟چه کسی با هواپیماها پرواز می کند؟" وقتی مومیر بالا و پایین می پرید، گفتم: خلبان های ایر آمریکا در هواپیماهایشان مومیر گفت:"این کار متوقف خواهد شد".او گفت، این بچه ها هواپیماهای من را هدایت میکنند؟؟ آنها صلاحیت ندارند و خلبان نیستند و من می خواهم این کار متوقف شود."(هیچی!هر چی حضرات صبح تا شب جون کندن تازه بدهکار ژنرال مومیر هم شدن!!مترجم) مومیر به وضوح توجه ای به این واقعیت نداشت که سربازانی، که حضورشان در آسمان او را بسیار خشمگین می کرد، روابط کاری عالی با تیم های زمینی لائوس و رهبری نظامی برقرار کرده بودند. او همچنین اشتباه می کرد زیرا بسیاری از آنها در واقع خلبان بودند.حداقل،به نظر می رسد که آدرهولت توانسته مومیر را در مورد ارزش هواپیمای ملخی برای عملیات کوین(ضد شورش) متقاعد کند. مومیر اصرار داشت که FAC ها باید انحصارا افسران پروازی باشند،"خلبان های داوطلب جت که مهارت های لازم را برای هدایت سایر خلبانان جت به سمت اهداف داشته باشند". پس برنامه اصلاح شده جدید مومیر به طور انحصاری توسط افسران پروازی انجام می شد. شناسه پروانه نیز تغییر کرد.بنابراین کلاغ ها(Ravens) متولد شدند. ادامه دارد.....   مترجم SHADAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  17. 1 پسندیده شده
    بخش سوم.... عملیات ستاره سفید کودتای نظامی غافلگیرانه کونگ لی در سال 1960 ترتیبات ایجاد شده توسط Hotfoot را در اواخر دهه 1950 تغییر داد. ایالات متحده مجبور شد به شیوه ای بسیار مستقیم تر از آنچه قبلاً پیش بینی می کرد وارد عمل شود. به این ترتیب، هات فوت به عملیات ستاره سفید تغییر شکل داد. ژنرال وانگ پائو بهمراه مشاوران ستاره سفید و جنگجویان همونگ(Homong) عملیات ستاره سفید تا حد زیادی رد پای ایالات متحده در لائوس را با گسترش PEO و ایجاد سایت هایی که در زبان عامیانه به عنوان سایت های لیما شناخته می شوند، افزایش داد. لائوس در ابتدا توسط Air America به عنوان "سایت XX" نام گذاری شد. در سپتامبر 1961، این نام به "VS XX" به معنای "سایت ویکتور XX" تغییر یافت. و سرانجام در 16 مه 1964، باندهای هوایی نام نهایی خود را دریافت کردند. سپس برای نام سایت ها از مخفف Lima Site یعنی LS برای باندهای اصلاح نشده و "L" - Lima - برای باندهای سنگفرش شده استفاده کردند. این مکان‌ها که توسط کارگران محلی ساخته شده‌اند، فرودگاه های کوچک کوهستانی بودند که طول باند آن‌ها بیش از 600 فوت نبود.باندهای فرودگاه اغلب برای فرود خطرناک و مستعد تبدیل شدن به نواری از گل بودند. در طول دوران عملیات هات فوت و ستاره سفید، تقریباً 40 مورد از این نوع تاسیسات استفاده می شد و تا سال 1973، نزدیک به 400 مورد از آنها ساخته شد. سایت لیما واقع در فلات بولوونس Lima Site 20A که در سال ۱۹۶۹ با نام لانگ تین شناخته می شود.ترکیبی از RLAF T-28s و هواپیماهای ایر آمریکا قابل مشاهده است. عملیات ستاره سفید در سال 1961 با ارتقا PEO به MAAG به پایان رسید. ممکن است رئیس جمهور کندی در حال ارزیابی مجدد تصورات اولیه خود در مورد اهمیت نسبی ویتنام و لائوس بوده باشد. به نظر می رسد تفکر او نیز در مورد بهترین شیوه برخورد با این موضوع تغییر کرده است. به هر حال، شکست خلیج خوک ها به کندی نشان داد که گروهی از تبعیدیان ناراضی نظم لازم را برای انجام جنگ های نامنظم ندارند. کاپیتان Rich Lori از USASF (نیروی ویژه ارتش ایالات متحده) .این عکس در سال ۱۹۶۲ در واتای گرفته شده است. وضعیت رو به وخامت لائوس پس از کودتای کونگ لی و تشدید خصومت ها با شورشیان کمونیست در ویتنام نیز احتمالاً در تفکر کندی نقش داشته است. نمی توان خط فکری دقیقی را پشت سر تصمیم رئیس جمهور برای ارتقاء PEO به یک MAAG تمام عیار دانست، اما در هر صورت، وضعیت در لائوس شروع به تغییر کرد. سربازان لائوس از لشگر ۱۱۲ پیاده نظام تحت نظارت ستاره سفید. ژنرال وانگ پائو همراه با شورشیان و مشاوران نظامی ایالات متحده ضرورت سامانه(ناظر) هوایی خط مقدم(FAC) کشورهای طرف قرارداد ژنو در سال 1954 مجدداً در سال 1962 در ژنو گرد هم آمدند تا حل و فصل وضعیت لائوس را نهایی کنند. اعلامیه بی طرفی لائوس یک گروه سه گانه شکننده از نیروهای ملی گرا، کمونیست و بی طرف را به عنوان هیئت حاکمه پادشاهی ایجاد کرد. مهمتر از آن، وضعیت بی طرفی پادشاهی را وادار کرد که نتواندوارد اردوگاه شوروی، چین و آمریکا شود. ویتنام شمالی، اگرچه از امضاکنندگان این معاهده بود، اما هیچ تلاشی برای رعایت این تعهدات انجام نداد. نیروهای متجاوز که در سال 1958 روستاهای مرزی لائوس را تصرف کرده بودند هرگز عقب نشینی نکردند. پرونده‌های طبقه‌بندی‌شده سیا نشان‌دهنده نقشی است که سربازان ویتنام شمالی در کمک به پاتت لائو داشتند. در سال 1963، دو گردان از نیروهای ویتنام شمالی به تقریباً 2500 شورشی پاتت لائو در شرق دشت جارز( Jars) پیوستند، منطقه ای از نظر تاریخی مهم که از نظر استراتژیک نیز حیاتی بود. دشت ها تنها منطقه ای بود که به اندازه کافی مسطح بود که می شد هواپیماهای سبک را در آن فرود آورد.از دست دادن دشت ها همان چیزی است که سیا را بر آن داشت تا از ایر آمریکا برای کمک به قاچاق محموله های تریاک همونگ به و از مقر ژنرال وانگ پائو در لانگ تین استفاده کند. (پای منافعشون وسط باشه قاچاق شیره را هم یکجوری توجیه می‌کنند.مترجم) لانگ تین از بالا با توجه به حضور نیروهای ویتنام شمالی در این کشور، شاهزاده سووانا فوما، نخست وزیر لائوس برای درخواست کمک بیشتر به ایالات متحده مراجعه کرد. او درخواست یک کمپین هوایی برای هدف قرار دادن نیروهای پاتت لائو کرد، مشروط بر اینکه حملات هوایی برای عموم مردم ناشناخته بماند. عملیات بشکه رول(Barrel Roll) و عملیات ببر فولادی( Steel Tiger) در سال 1964 آغاز شد و به ترتیب شمال و جنوب لائوس را هدف قرار داد. b 52 در حال پرتاب مهمات بر فراز شمال ویتنام. احتمالا در طول عملیات Linebacker این عملیات شامل حملات هوایی به مواضع پاتت لائو و مناطقی بود که HCMT در آنها عرضی داشت. این حملات که توسط هواپیماهایی مانند F-100 و F-105 انجام شد، دقیق نبود و اغلب منجر به تلفات غیرنظامی شد. "حادثه سام نوآ"(Sam Neua)در سال 1964 خطرات بمباران مناطق غیرنظامی را به تصویر کشید. بخش هایی از شهر سام نوآ به اشتباه پس از تلاش خلبانان نیروی هوایی آمریکا برای حمله به موقعیت توپ های 105 میلی متری هدف قرار گرفت. F-100 Super Saber بر فراز دریاچه راجرز در سال ۲۰۱۰ این رویداد ناگوار همچنین یک پدیده تکرار شونده در عملیات COIN(ضد شورش.مترجم) را برجسته می کند، حداقل آنهایی که منحصراً از هوا انجام می شود.به دلیل ماهیت شورش ها،هدف قرار دادن مواضع ثابت یا یک خط تماس ثابت تقریبا غیرممکن است. شورشیان می توانند به سرعت در یک منطقه گسترده پخش شوندو بمباران منطقه را اساسا بی ارزش و برای دشمنپر هزینه کنند.علاوه بر این، استفاده از یک جت پیشرفته و بسیار گران قیمت برای کشتن ده ها یا بیشتر از شورشیان کاملا ناکارآمد است.با توجه به این واقعیت که بمب افکن های ایالات متحده نزدیک به 300 سورتی پرواز در روز انجام می دادند، این به شدت هزینه نهایی راافزایش می داد.یک حادثه فرندلی فایر در سال 1965 در Moung Phalaneمنجر به تعلیق حملات هوایی شد.تا زمانی که یک سامانه هوایی(ناظر)خط مقدم(FAC) مناسب ایجاد شود. ادامه دارد.......     مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز میباشد.
  18. 1 پسندیده شده
    بخش دوم....... ایالات متحده یک گروه کمکی مشاوره نظامی (MAAG) را در اوایل سال 1950 برای کمک به نیروهای استعماری فرانسه در طول جنگ اول هندوچین ایجاد کرد. پس از خروج فرانسه، MAAG برای آموزش و تقویت ظرفیت نظامی جمهوری نوپای ویتنام جنوبی اختصاص داده شد.در حالی که ویتنام جنوبی از مزایای حمایت MAAG برخوردار بود گروه مشاوره معادل آن در لائوس با نام دفتر ارزیابی برنامه ها(PEO)دارای عملکرد ضعیف و منابع اندکی بود.این امر با ورود جان هاینتگز در سپتامبر ۱۹۵۸ تعقییر کرد. هاینتگز که اخیراً ارتش را ترک کرده بود، به سمت ریاست PEO منصوب شد و به سرعت از وضعیت تاسف بار آن آگاه گشت. هاینتگز وضعیت نگران کننده آن را به واشنگتن گزارش داد. کاخ سفید به هشدارهای او توجه کرد و با افزایش کمک نظامی به دولت سلطنتی لائوس موافقت کرد. به دلیل مفاد توافق ژنو، ایالات متحده قادر به ارائه مستقیم این کمک ها نبود. سرلشگر جان ای.هاینتگز، در سال ۱۹۶۴ یک مجموعه با نام مستعار شرکت ساختمانی شرقی سازماندهی شد، که کارکنان آن عمدتاً پرسنل نظامی فیلیپینی بودن که توسط ایالات متحده در عملیات‌های کوین(سکه) در طول شورش هاک (یک گروه انقلابی کمونیست در مرکز لوزون در فیلیپین.مترجم)آموزش دیده بودند. فضایی کاملاً محرمانه ، حضور فزاینده مستشاران نظامی ایالات متحده را پوشانده بود. هیچ نمایش آشکار نظامی مجاز نبود، لباس های غیرنظامی به افسران ارتش ایالات متحده داده شد و دستورات صادر شده به کارکنان عمدا مبهم یا حتی نادرست بود. عملیات پای داغ(Hotfoot)!!! در جولای 1959، PEO به مجرای اصلی برای عملیات تبدیل شد. هاینتگز قاطعانه خواستار کمک نظامی بیشتر بود و او این را در قالب نیروهای ویژه ایالات متحده دریافت کرد. تیم‌های کلاه سبز با شناسه‌های سفارت ایالات متحده به لائوس اعزام شدند تا حضور آنها در کشور در شمار رسمی سربازان ثبت نشود و به صورت موقت دستوراتی برای آنها صادر شد. کلاه سبزها نیروهای دولت سلطنتی لائوس را در زمینه تاکتیک های نبرد و استفاده از سلاح های سبک و سنگین آموزش دادند. در طول سالهای 1959-1961، نیروهای ویتنام شمالی در موارد متعدد با نیروهای سلطنتی لائوس درگیر شدند. از سوی دیگر، مستشاران نظامی آمریکایی به ندرت در معرض خطر قرار می گرفتند.علیرغم مهارت ها و فداکاری تیم های عملیات ویژه ایالات متحده، مشکلات ناشی از تهاجمات منظم ویتنامی ها در امتداد HCMT، نیاز به ورود نیروی هوایی را به معادله برجسته کرد. جلسه تمرینیHotfoot/ستاره سفید با شورشیانHomong، اواخر دهه ۱۹۶۰ PEO تجربه محدودی در عملیات هوایی داشت. در تلاش برای تغییر جهت انتخابات مجلس ملی لائوس در 1958، CIA عملیات بوستر شات(Booster Shot) را سازماندهی کرد. هدف متقاعد کردن دهقانان لائوس برای رای دادن به سیاستمداران تحت حمایت ایالات متحده بود. کمک ها و واکسن ها مشوق آنها برای انجام این کار بود. نیروی هوایی سلطنتی لائوس برای این کار کاملاً فاقد تجهیزات بود، بنابراین نیروی هوایی ایالات متحده برای کمک در ارسال کمکها فراخوانده شد. خطوط هوایی پیشروی سیا، ایر آمریکا، نیز برای کمک وارد عمل شد. ایر آمریکا(Air America) در محل کار!! ایر آمریکا از ابتدا به عنوان بازوی هوایی Hotfoot عمل کرد. به عنوان مثال، در نوامبر سال 1959، هواپیماهای C-46 ایر آمریکا ماموریت‌هایی را به سمت Khang Khay انجام دادن، جایی که تیم‌های Hotfoot مشغول ساخت میدان های تسلیحات و امکانات آموزشی برای شورشیان همونگ بودند.کمک ها، اگرچه منحصراً توسط ایر آمریکا حمل میشد، ولی از طریق PEO سازماندهی میشد و کارکنان تجربه ارزشمندی در مورد پیچیدگی های عملیات هوایی در لائوس به دست اوردند. هواپیمای C-46 ایر امریکا در لائوس، اوایل دهه ۱۹۶۰.شماره دم ۹۹۴ خلبانان ایر آمریکا دانش گسترده ای از جغرافیا و خطرات فضای هوایی لائوس داشتند. یک اتفاق رایج آب و هوای نامناسب در کوهستان بود. یک فرودگاه ممکن است توسط آب باران غرق شود و در مه غلیظی پوشانده شود،اما در فاصله چند مایلی ان، فرودگاه دیگری می تواند زیر نور خورشید بپزد!! هواپیمای C-47 ایر آمریکا در ویتنام خود PEO نیز موفق شد 10 فروند هواپیمای تهاجمی سبک T-6 و 13 هواپیمای C-47 را برای نیروی هوایی سلطنتی لائوس مدیریت کند. تروجان های T-28D نیز به کار گرفته شدند. تکنسین های فیلیپینی برای خدمات رسانی به هواپیماها آورده شدند و زمانی که 2 فروند T-6 در اثر آتش زمینی از دست رفت، تایلند به سرعت این 2 واحد را جایگزین کرد. بودجه این عملیات توسط سفارت ایالات متحده در وینتیان(پایتخت لائوس.مترجم) با بودجه ای که برای دولت سلطنتی در نظر گرفته شده بود تامین شد،با این درک که پاتت لائو هرگز اجازه تشکیل یک دولت ائتلافی را با نیروهای سلطنتی نخواهد داشت! هواپیماهای T-28 تروجان مستقر در اودورن تایلند هواپیمایT-6 TEXAN عملیات Hotfoot در نتیجه این پیش شرط به پایان رسید. ژنرال کونگ لی که از دولت سلطنتی و ممنوعیت همکاری با پاتت لائو ناراضی بود، شورش هنگ های چترباز لائوس را رهبری و دولت را در سال 1960 سرنگون کرد.(کاپیتان کونگ لی که بعدا سرلشگر شد یک چترباز در ارتش سلطنتی لائوس بود.اوهدفش را پایان فساد دولتی اعلام کرد و اینکه آمریکا مسئول این شرایط است.مترجم ) ادامه دارد.......   مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  19. 1 پسندیده شده
    به نام خدا JSC Spectator پهپاد جاسوسی – نظارت – شناسایی [2014] Spectator سامانه هواپیمایی بدون سرنشین جاسوسی نظارت شناسایی با منشا اکراینی برای تمام شرایط آب و هوایی است. این هواپیما یک پهپاد غیر مسلح است که با تطبیق پذیری ذاتی خود در بخش های نظامی، تجاری و صنعتی نقش های مختلفی مانند مراقبت مرزی، جستجو و نجات (SAR)، نظارت کلی، گشت دریایی و موارد مشابه را به عهده می گیرد. این پهپاد توسط Politeko Aero LLC به همراه موسسه پلی تکنیک کیف و کارخانه تعمیر هواپیمای Chuguev توسعه داده شده و اولین پرواز آن در سال 2014 ثبت شد. ساخت آن تحت برند استارت آپی JSC Meridian انجام می شود. Spectator (و به طور خاص نسخه Spectator-M) به طور فعال در خدمت نیرو های مسلح اکراین (نیروی هوایی اکراین) و همچنین خدمات مرزی این کشور قرار دارد. تا کنون این کشور ناوگانی از حدود 60 فروند از این پهپاد را به خدمت گرفته است. این پهپاد طراحی کاملا مرسوم و سنتی دارد که حول مرکز یک بدنه باریک و گرد با کناره های صاف قرار می گیرد. بال های اصلی روی شانه و درست بالای مرکز بدنه نصب شده اند، و هرکدام به یک بالک انتهایی ختم می شوند. واحد دم از یک باله عمودی به همراه باله های افقی در پایین آن تشکیل می شود. یک ملخ 2 پره در دماغه بدنه قرار دارد و توسط یک موتور داخلی به چرخش در می آید. همانند دیگر پهپاد های این کلاس، Spectator به یک مجموعه اپتیکی مجهز است و می توان با اعمال تغییراتی حسگر ها و تصویر ساز هایی متناسب با نیاز های ماموریتی روی آن نصب کرد. طول این پهپاد 1.3 متر است، فاصله نوک بال های آن از هم به 3 متر می رسد و حداکثر وزن برخاست آن 5.5 کیلوگرم است. حداکثر سرعت Spectator به 120 کیلومتر بر ساعت می رسد، تا ارتفاع 2000 متری بالا می رود و 15 کیلومتر برد عملیاتی دارد. نسخه تولیدی اولیه Spectator نام داشت که در سال 2014 به وجود آمد. نسل بعدی آن با نام Spectator-M مقداری بزرگ‌تر بود و اصلاحاتی در آن انجام شده بود که در پایان همان سال معرفی شد. قدرت و ابعاد افزایش یافته امکان حمل محموله های بزرگ‌تر را می داد. Spectator-M1 به عنوان نسل سوم و با وزنی سبک‌تر تجهیزات تصویر برداری حرارتی را حمل می کند، سامانه بازیابی آن بهبود یافته و برد آن افزایش یافته است. این مدل در طول سال 2019 رونمایی شد و به طور رمی در سال 2020 به خدمت ارتش اکراین در آمد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2014 - وضعیت: تحت خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 60 - سازنده: JAS Meridian - اکراین - کشورهای استفاده کننده: اکراین - نقش: پشتیبانی هوایی نزدیک (توسعه داده شده برای عملیات در نزدیکی عناصر فعال زمینی دشمن توسط انواعی از مهمات هوا به زمین)، جستجو و نجات (توانایی مکان یابی و خارج کردن افراد از مکان های پرخطر مثل خلبان سقوط کرده در دریا)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 1.3 متر - طول بال ها: 3 متر - حداکثر وزن برخاست: 5 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور که یک ملخ 2 پره واقع در دماغه را می چرخاند - حداکثر سرعت: 120 کیلومتر بر ساعت - سرعت کروز: 90 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 2000 متر - برد: 15 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. تجهیزات ماموریتی مربوط به نقش ISR منبع
  20. 1 پسندیده شده
    صرفا جهت آرشیو عملیات روانی اکانت های سایبری پنتاگون در توئیتر خصوصا سنتکام علیه ایران خط های خبری مثل به خطر انداختن امنیت آبی عراق سرازیر کردن ماده مخدر شیشه به عراق و برداشتن اعضای بدن پناهندگان افغانستانی https://theintercept.com/2022/12/20/twitter-dod-us-military-accounts/ گزارش 57 صفحه ای Stanford Internet Observatory اشاره شده در متن بالا صفحات 26تا 38 مربوط به ایران خواندن صفحات 2 تا 9 هم ضروری است https://public-assets.graphika.com/reports/graphika_stanford_internet_observatory_report_unheard_voice.pdf
  21. 1 پسندیده شده
    به نام خدا COCKERILL I-X 4X4 خودروی زرهی رزمی سریع، رهگیر، یکپارچه 4x4 – بلژیک Cockerill i-X (i برای رهگیر و x برای سامانه چند سلاحی ماژولار) نسل جدیدی از خودرو های چرخ دار سبک 4x4 حمله سریع است که توسط شرکت بلژیکی John Cockerill Defense طراحی و توسعه داده شده است. این خودرو در مارس 2022 در جریان نمایشگاه دفاعی بین المللی WDS (World Defense Show) رونمایی گردید که در شهر ریاض عربستان سعودی برگزار شد. John Cockerill خودروی Cockerill i-X را به گونه ای طراحی کرده تا یک سامانه رزمی پیشرفته برای رهگیری دفاعی سرزمینی باشد و بتواند با استفاده از قدرت کنترل شده خود، هر تهدیدی را پیش از رسیدن به هدفش نابود کند. Cockerill i-X اساس عوامل برتری عملیاتی را در فضای نبرد با استفاده از سرعت بالاتر، قدرت شلیک بیشتر، مخفی کاری بهتر و هوش تعبیه شده، تضمین می دهد. این خودرو قادر است با سرعت بسیار زیاد در جاده و خارج آن حرکت کند (با استفاده از یک مجموعه رانش حرارتی یا هیبرید حرارتی-الکتریکی)، سبک است، پنهانکار است (مدیریت منظر با استتار تطبیقی، و اصلاح IR و اثر صوتی)، فناوری ترکیب داده های چند حسی را یکپارچه می کند (هلمت هوشمند، هوش مصنوعی، دوربین ها، حسگر ها: LWS، تشخیص آکوستیکی محل شلیک) و این توانایی را دارد که بسته به هدف با انواعی از سلاح های مؤثر ادغام شود (مانند 25 و 30 م.م.، موشک، راکت و ...) و همچنین در آینده بتوان نسل جدیدی از سلاح ها را با آن مرتبط ساخت. مهمات Cockerill i-X به یک ایستگاه سلاح کنترل از دور مجهز است که در شرایط جاده ای داخل خودرو قرار می گیرد و با بالا آمدن آن از سقف می توان به عملیات آتش پرداخت. این برجک را می تواند به توپ های خودکار 25 و 30 میلی متری و تسلیحات ضد تانک مسلح ساخت. در صورت استفاده از توپ 25 میلی متری، برجک توان حمل 120 مهمات آمده به شلیک را دارد. یک توپ 7.62 یا 12.7 میلی متری را می توان به صورت هم محور به تسلیحات اصلی متصل کرد. در ترکیب بندی ضد تانک، برجک می تواند به 2 یا 4 موشک هدایت پذیر ضد تانک و یا 7 پرتابگر تیوبی برای RPG مسلح شود. خود برجک فقط 650 کیلوگرم وزن دارد که حدود 60 کیلوگرم وزن مهمات نیز به آن افزوده می شود. این برجک توانایی چرخش 360 درجه دارد و در محور عمودی از زاویه -10 تا +60 را پوشش می دهد. همچنین به یک سامانه روئیت الکترواپتیکال 2 محوره 360 درجه به همراه پایدار ساز شامل تلویزیون، مادون قرمز و یک مسافت یاب لیزری مجهز است که به هردو سرنشین خودرو این امکان را می دهد تا اهداف را در برد تا 16.8 کیلومتری تشخیص دهند و به لطف سامانه مدیریت نبرد ساخته شده توسط John Cockerill، اطلاعات را به اشتراک بگذارند. تصویر ساز حرارتی برد تشخیص 13.5 کیلومتری دارد. طراحی و حفاظت Cockerill i-X از یک طراحی خاص بهره‌مند است و فقط 2 خدمه دارد: یک راننده و یک فرمانده/توپچی. بدنه از مواد فیبر کربن کامپوزیت تولید شده توسط John Cockerill ساخته شده است. یک ایستگاه تسلیحات در مرکز خودرو تصب شده که برای درگیری با اهداف زمینی و دریایی از جای خود بالا می آید. مجموعه موتور در بخش جلویی میانی خودرو قرار دارد. محافظت بالستیک خودرو در برابر شلیک مهمات کوچک API (Armor Piercing Incendiary) با کالیبر 7.62 م.م. به سطح 2 STANAG 4569 می رسد در حالی که محافظت از مین در سطح 3 است تا در برابر انفجار 8 کیلوگرم TNT در زیر یا روی سقف خودرو مقامت کند. تحرک پذیری شاسی Cockerill i-X بر پایه ی طراحی یک کارخانه ساخت خودرو های رالی آمریکایی است که به طور خاص برای مسابقه داکار توسعه داده شده بود. در تعلیق هیدروپنوماتیک شاسی توسط John Cockerill تغییراتی اعمال شده تا تحرک پذیری در سرعت بالا در تمام شرایط جاده ای افزایش یابد. همچنین می توان یک مکانیزم ارتفاع کنترل شده بر روی آن نصب کرد. با داشتن تحرک عالی روی هر نوع زمینی و دستیابی به سرعت بی رقیب در صحنه های عملیاتی، Cockerill i-X اولین خودروی زمینی است که DNA یک رهگیر را در خود دارد. این خودرو می تواند به یک موتور حرارتی با قدرت 750 اسب بخار یا یک موتور هیبرید حرارتی-الکتریکی با قدرت 800 اسب بخار مجهز شود. در جاده حداکثر سرعتش به 200 کیلومتر بر ساعت می رسد که این عدد در شرایط بیابانی به 160 کاهش می یابد. حداکثر برد حرکت آن 600 کیلومتر است. در صورت استفاده از موتور حرارتی i-X در کمتر از 6 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر می رسد و با فشردن پدال ترمز در فاصله 40 متری متوقف می شود. در حالت تمام الکتریکی برد آن به 30 کیلومتر محدود می شود اما به دیلی کاهش اثر حرارتی و آکوستیکی مزیتی تاکتیکی خواهد داشت. تجهیزات رزمی Cockerill i-X از سامانه های رصد و مشاهده رابط انسان و ماشین کاملا دیجیتالی شده برخوردار است. این سامانه ها شامل یک نمایشگر کابین می شود که به راننده امکان دیدن اطلاعات مورد نیاز را می دهد در حالی که فرمانده یک نمایشگر با وضوح بالا در اختیار دارد تا تصاویر گرفته شده توسط شرکت فرانسوی Safran Electronics & Defense و منظره برجک را مشاهده کند. رابطه انسان و ماشین Cockerill i-X رهگیر، بر اساس هلمت هوشمند Cockerill ساخته شده که توسط اپراتور پوشیده می شود و دارای یک موتور چند وجهی هوشمند است که امکان مدیریت اطلاعات سامانه تسلیحات و تعامل دیداری، شنیداری و صوتی را دارد. همه اینها در حالی است که کنترل اندازه گیری شده بار شناختی اپراتور در طول ماموریت خود را با استفاده از رابطی که تا حد امکان بصری خواهد بود، تضمین می کند. این رابط دیگر به عنوان یک دستگاه منفعل دیده نمی شود بلکه هوشمند، کارآمد، و همه‌جانبه خواهد بود و از قابلیت های تعامل طبیعی اپراتور، در زمینه ای جاه طلبانه تر از معمول (سرعت عمل، چند هدف، حرکت سریع خودرو) استفاده می کند. سامانه تسلیحات خودرو نیز دارای حسگر های با عملکرد بالا است تا داده های رزمی را جمع‌آوری کند و آگاهی موقعیتی 360 درجه را عرضه کند. پردازش داده توسط الگوریتم های هوشمند داخلی برپایه ی هوش مصنوعی انجام می شود تا تشخیص – شناسایی – مکان یابی و ارزیابی هدف و همچنین کمک تصمیم گیر تقویت شده را به اپراتور عرضه کند. سامانه های ارتباطی، امکان تیم شدن و همکاری تطبیقی بین سامانه های معادل در همه خودرو های گروه را با اشتراک گذاری داده ها برای گرفتن بهترین تصمیم ها و اشتراک گذاری الویت ها، فراهم می کند. یکی دیگر از امکانات جالب Cockerill i-X، نصب شدن یک جک در هر سمت بخش پایینی شاسی است تا امکان بازیابی توسط خود خودرو از شن نرم فراهم شود. مشخصات: - مهمات: یک توپ خودکار 25 یا 30 میلی متری، یک ماشین 7.62 میلی متری هم محور، موشک هدایت پذیر ضد تانک یا سامانه پرتاب راکت. - کشور های استفاده کننده: ندارد - کشور طراح: بلژیک - تجهیزات: سامانه های روئیت و مشاهده رابط انسان و ماشین کامل دیجیتالی، دوربین روزانه رنگی، سامانه تصویر ساز حرارتی، مسافت یاب لیزری، سامانه های ارتباطی، سامانه مدیریت نبرد - تعداد سرنشین: 2 - زره: STANAG 4569 سطح 2 برای بالستیک - STANAG 4569 سطح 3 برای ضد مین - وزن: 3500 کیلوگرم (ناخالص) - سرعت: 200 کیلومتر بر ساعت در جاده، 160 کیلومتر بر ساعت در شرایط بیابانی - برد: 600 کیلومتر با موتور استاندارد – 30 کیلومتر با موتور الکتریکی منبع
  22. 1 پسندیده شده
    ماموریت نجات در پشت خطوط دفاعی عراق جنگنده F-14 تامکت یکی از معروف‌ترین ماموریت‌هایی که در طول عملیات طوفان صحرا انجام شد، پرواز جستجو و نجاتی بود که توسط یک جنگنده پشتیبانی نزدیک A-10s و یک بالگرد MH-53J از اسکادران بیستم ماموریت ویژه در تاریخ ۲۱ ژانویه ۱۹۹۱ برای نجات ستوان دوم جونز صورت گرفت. این عملیات نخستین ماموریت جستجو و نجات آمریکا در پشت خطوط دشمن پس از جنگ ویتنام بود. ستوان دوم جونز خلبان جنگنده F-14 تامکت از اسکادران VF-103 نیروی دریایی آمریکا بود که به همراه ستوان لارنس اسلید افسر رادار خود، در آسمان عراق می جنگیدند. جونز و اسلید در اولین ساعات بامداد روز چهارم جنگ، در حالی که در حال بازگشت به ناو یو اس اس ساراتوگا (CV-60) بودند، پس از یک اسکورت موفق جنگنده جنگ الکترونیک EA-6B فراولر، توسط یک موشک پدافند هوایی سام۲ عراقی هدف قرار میگیرند. آنها در راه بازگشت به ناو هواپیمابر، یک موشک را می بینند که از میان ابرها به سمتشان می‌آید. جونز سرعت جنگنده را زیاد میکند و اقدامات گریز را انجام میدهد، اما موشک در نزدیکی دم تامکت منفجر میشود. هواپیما وارد یک چرخش غیرقابل کنترل میگردد که خدمه هواپیما را مجبور به اجکت می‌کند. در آسمان، دو خلبان قبل از ورود به ابرها برای آخرین بار یکدیگر را می بینند. ستوان دوم جونز جونز در حالی که با چتر نجات در آسمان معلق است، سعی میکند رادیو PRC-90 خود را بیرون بیاورد، اما به دلیل اینکه دستکش بهمراه نداشت و دستانش از سرما سست شده بود، می ترسید که رادیو از دستش رها شود، پس از آن کار صرف نظر کرد و تصمیم گرفت که ابتدا فرود بیاید. بعد فرود شروع به حرکت در مسیری کرد که تصورش بر این بود که بسوی غرب و مرز عربستان ختم می‌شود اما وقتی خورشید طلوع کرد متوجه شد که در اشتباه است. با این وجود در آن لحظه احساس کرد که چندان هم بد نشده که از محل سقوط فاصله دارد. او به یک پوشش گیاهی کوچک میرسد و به کمک چاقوی خود، یک سنگر روباه حفر میکند. پس از حدود شش ساعت خاموشی بیسیم، در ساعت ۱۲:۰۵ به وقت محلی، رادیو خود را دوباره امتحان میکند و شخصی به تماس او پاسخ میدهد. همانطور که جونز در کتاب جنگ هوایی خلیج فارس(Gulf Air War) به یاد می‌آورد که این اولین باری بود که می‌دانستم یک تلاش برای نجاتم در حال انجام است. شخص پشت بیسیم به من گفت: «بگذار کمی نزدیکتر بیایم تا بتوانم با تو صحبت کنم.» وی در ادامه گفت که وقتی نزدیکتر آمدم فلر پرتاب خواهم کرد تا بتوانی مرا در آسمان ببینی. جونز در آن زمان نمی‌دانست چه هواگردی به سراغش خواهد آمد اما از آنجا که یک هواگرد خودی به سراغش می‌آمد خوش حال بود جنگنده A-10 تاندربولت او فکر میکرد با یک بالگرد طرف است ، اما وقتی خلبان به او گفت که با یک هواپیما پرواز می کند، متعجب شد. هواپیما مذکور چیزی نبود جز یک A-10 تاندربولت! خلبان A-10 با اینکه جونز را ندید، اما در ارتفاعی بسیار نزدیک به جونز پرواز می کرد و توانست موقعیت نجات را در سیستم ناوبری اینرسی خود ثبت کند. او گفت: «باید سوختگیری کنم. و به ناچار محل را ترک کرد. هنگامی که نیروهای جستجو و نجات به سمت موقعیت پرواز میکردند، شنیدند که میگ های عراقی به سمت آنها می آیند. یک جنگنده رهگیر F-15 ایگل تهدید میگ ها را دفع میکند. A-10 ها بعد از سوختگیری مجدد به منطقه باز میگردند، و بالگرد ها را به موقعیت نجات هدایت میکنند. جونز پشت بیسیم می شنود که خدمه A-10 ها به هلیکوپترها می گفتند که ۴۸ کیلومتر تا موقعیت نجات فاصله دارند. آنها از جونز خواستند که بازتابنده سیگنالش را به سمت جنوب بتاباند و پس از اینکه جونز این کار را کرد، یکی از A-10 ها به او گفت که در ۲۴کیلومتری به دنبال یک هلیکوپتر بگردد، اما او فقط A-10 ها را می دید که به صورت دایره ای پرواز می کردند. لحظه نجات ستوان دوم خلبان جونز از آنجایی که شنود عراقی ها به مکالمات آنها گوش می داد، نیروهایی را به منطقه فرستادند، در ۸۰۰ متری پایین تر از جاده جنوبی، جونز یک کامیون ارتش عراق را میبیند. لحظات رعب آوری بود، او به یاد میآورد که A-10 ها و همچنین هلیکوپترها مسلحند و طولی نمی‌کشد که A-10 با توپ های ۳۰ میلی متری خود شلیک کرده و کامیون عراقی را منهدم میکنند. در همان لحظه جونز یک هلیکوپتر را میبیند. او در وصف این لحظه بعد ها گفت: «من هرگز منظره ای به زیبایی آن بالگرد H-53 بزرگ و قهوه ای رنگ ندیده بودم. » بالگرد MH-53J ستوان جونز به پایگاهی در عربستان سعودی آورده شد، جایی که برای یک معاینه پزشکی مختصر در بیمارستان بستری میشود، سپس روز بعد به اسکادران خود بازمیگردد و در نهایت پس از سه روز استراحت مجدد پرواز میکند. کمک خلبان وی، یعنی ستوان اسلید، به خوش شانسی وی نبود. او به مدت ۴۳ روز اسارت، بازجویی، شکنجه و گرسنگی را تحمل میکند که در آخر جان سالم به در برده و آزاد می شود. پی نوشت : Navard/ ذکر نام انجمن military.ir در هر برداشتی از این مطلب الزامی است. بن مایه ۱ بن مایه ۲
  23. 1 پسندیده شده
    ماکت دو بالگرد صبا 248 و سورنا 2 در نمایشگاه بین المللی مسکو
  24. 1 پسندیده شده
    خودروی زرهی کاراکال: در نمایشگاه تجهیزات پلیسی (ایپاس) سال ۹۸ اطلاعاتی از یک خودروی مقاوم در برابر گلوله جدید به نام «کاراکال» منتشر شد. این خودرو در کلاس وزنی ۵ تن و حمل ۶ سرنشین در دو ردیف ۳ نفری ساخته شده است. کاراکال خودرویی با طول، عرض و ارتفاع به ترتیب ۵.۷، ۲.۳ و ۲.۴ متر بوده و قابلیت نصب یک برجک به ارتفاع ۳۰ سانتیمتر را نیز دارد. یک موتور ۱۴۰ اسب بخار چهار سیلندر که با آب خنک می شود، قوای محرکه آن را تأمین کرده و نسبت توان به وزن ۲۸ را برای آن فراهم می کند. بیشترین سرعت این خودرو ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت بوده و شیب روی طولی ۶۰ درصد و عرضی ۳۰ درصد و عبور از موانعی تا ارتفاع ۴۳ سانتیمتر از دیگر مشخصات حرکتی آن است. این خودرو با یکبار سوختگیری امکان طی مسافت ۵۰۰ کیلومتر را دارد. روی برجک این خودرو انواع سلاح های سبک و نیمه سنگین مانند تیربار ۱۲.۷ میلیمتری قابل نصب بوده و ۵ دریچه برای تیراندازی سرنشینان از داخل خودرو تعبیه شده است. سطح حفاظت بالستیکی بدنه این خودرو نیز مقاومت در برابر گلوله های کالیبر ۷.۶۲ میلیمتری هسته سربی از فاصله ۱۰ متری است. امکان به کارگیری تایرهای پنچررو و انواع سامانه های سرمایش و گرمایش متناسب با این خودرو به درخواست سفارش دهنده وجود دارد. همچنین دوربین دید پیرامونی برای راننده و فرمانده در این خودرو در نظر گرفته شده است.
  25. 1 پسندیده شده
    چند نکته در مورد تانک و تانک کرار و ذوالفقار 1- به نظر بنده در جنگ های امروزی 50 درصد و یا حتی بیشتر، از توانمندی تانک به سیستم های دفاع فعالی مرتبط است که بر روی ان نصب شده است وگرنه خود تانک ابرامز هم اگر مجهز به یک سیستم دفاع فعال مناسب و قوی نباشد، اسیب پذیر است. البته این سیستم ها هتوز امتحان خود را در یک جنگ نشان نداده اند. اگر سیستم های دفاع فعال واقعا بتوانند در برابر موشک های ضد تانک امروزی ایستادگی کنند، تانک ارزش خود را در میدان نبرد تا حدی حفظ می کند وگرنه در نهایت به یک سلاح پشتیبانی اتش تبدیل میشود. اگر تانک کرار را بتوان به سیستم های موثر فعال و غیر فعال موثر مجهز کرد احتمالا سلاح موثری خواهد بود. احتمالا مهمترین نقطه ضعف تانک های روسی نیز نبود و یا ضعف این سیستم ها بوده است. 2- تانک ذوالفقار از نظر ظاهر تا حدی شبیه تانک ابرامز است. ولی بعید میدانم کارکرد موفقی داشته. اگر داشت پروژه ان احتمالا حفظ میشد. به هر حال ظاهر ان بیانگر عملکرد ان نیست. بعید است توان مهندسی طراحان ما در حدی بوده باشد که یک پلتفرم ملی کاملا جدید و کارامد طراحی کرده باشند. خود کره با ان دانش خودروسازی تانک k2 را بر مبنای ابرامز توسعه داد. 3- برای ما سه مسیر میتواند باشد. اول توسعه کرار و تجهیز ان به یک سیستم دفاع فعال دوم گرفتن تانک ابرامز از طریق خشدالشعبی از عراق و ساخت یک نمونه از ان با موتور پیستونی سوم گزینه اول و در ادامه تلاش برای دریافت تانک ارماتا از روسیه