برترین های انجمن

  1. ldmdff

    ldmdff

    VIP


    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      1,549


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      8,883


  3. mehdipersian

    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      2,882


  4. arminheidari

    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      7,127



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 2 اردیبهشت 1402 در همه مناطق

  1. 3 پسندیده شده
    برادر تلاش فرمایش شما در مورد مشکلات پیشرانه و نسبت قدرت به وزن پایین چیفتن (در حدود 11 اسب بخار بر تن) و در نهایت تحرک پاین این تانک کاملا درست است اما این فرمایش : [quote]نمونش در محصولات نظامی که مارو خیلی اذیت کرد تانک چیفتن بود تانکی که در زمان دفاع مقدس با اون دبدبه و کبکبه ای که داشت گاهی جلوی تی 55 هم کم میاورد![/quote] بحث کم آوردن و مغلوب شدن در مورد چیفتن های ایرانی معیارهایی فراتر از توانمندی های تانک های ما و تانک های رقیب دارد! که متاسفانه وقت توضیحش رو ندارم (هر چند از گفتگو با شما و استفاده از اطلاعات شما خوشحال خواهم شد) چیفتن به جز بحث تحرک در بیشتر موارد از تی 55 روسی بالاتر است! قدرت آتش بالاتر و زره مقاوم تری دارد (به خصوص در برابر اصابت پرتابه های انرژی جنبشی)! اینکه در جنگ تحمیلی کارنامه چیفتن ها چندان جالب توجه نبوده است دلایل دیگری دارد که بماند فعلا! انگلیسی ها در بحث زرهی حرف های زیادی برای گفتن دارند! در گذشته هم داشتند! یک نمونش سنچوریون! در جنگ اسرائیل با سوریه در یکی از نبرد ها تانک های سنچورین اسرائیل با نسبتی نزدیک به 1 به 5 (به نفع دشمن) حریف تی 55 و تی 62 های سوریه شدند! (در مورد نتایج نبرد های تانک سنچویریون در نبرد اعراب (به خصوص سوریه) با اسرائیل تحقیق کنید) یک نمونه [url="https://en.wikipedia.org/wiki/Sho%27t"]https://en.wikipedia.org/wiki/Sho%27t[/url] چیفتن نیز مشکلی برای مقابله با تی 55 ندارد چون همانطور که گفتم به جز تحرک از نظر سایر ویژگی ها (همچون قدرت آتش و حفاظت) برتر است و صرفا به کارگیری باید به نحو مناسبی باشد و شرایط درستی داشته باشد تا نتیجه مورد نظر حاصل شود!
  2. 2 پسندیده شده
  3. 2 پسندیده شده
    چند دلیل فضاسازی شدید ضد ایران با اتهام تهیه سلاح برای روسیه در جنگ اکراین: 1. زمینه سازی فشارهای مضاعف به ایران همراه با سایر فشارهای موجود 2.گشودن دروازه های جدید فشار حقوق بشری به ایران با کلیدواژه هایی چون جنایت علیه بشریت و ... 3.بی اعتبار سازی ایران در افکار عمومی در همراه نشان دادن ایران با هیولایی که از روسیه ساختند 4.نشان دادن ایران با عنوان کشوری دارای استانداردهای دوگانه ( به هر حال رسانه ها با پرداخت شعبده وار به ظواهر و تحمیق مخاطبان صرف مشابهات براشون کار سختی نیست این مورد ) 5.فشار به ایران با تهدید مدام تا ایران احتمالا واقعا به روسیه سلاح های موثر ارسال نکنه و همکاری نظامی بین دو کشور شکل نگیره ( بازی دو سر برد، به این شکل روسیه را هم به اکراه میندازن در همکاری نظامی ای که قبلش داشت روند طبیعیش را پی میگرفت و هیچ ربطی هم به اکراین نداشت) 6. و یکی از مهمترین عامل ها در آینده اکراین ویران شده و دهان گشاد و باز! زلنسکی رفقاش نیاز به پول دارند، چه جایی بهتر از دارایی های یک کشوری که با قلدری پول هاش مثل اب خوردن برای اتهام همکاری با القاعده حتی! در حالیکه اصولا سعودی ساخت و ضد ایران بود این تشکیلات و به خون ایران تشنه توسط یک دادگاه محلی بالا کشیده میشد و حالا با اتهام دهان پرکن جنایت علیه بشریت و همکاری با روسیه که خیلی راحت تر میتونه منبع تامین پول برای زلنسکی و اکراین ویران شده توسط غرب! باشه. به هر حال روس ها اتم دارند و وتو و تا حدی میشه به دارایی هاشون دستبرد زد ولی کشوری مثل ایران را همینطوری هم ثروت هاش در حال چپاول هست همانوطر که گفته شد توسط قاضی محلی یک دهات امریکا چه برسه به لابی قدرتمند ناتو و چشم ابی های اکراینی و عشاق غربیش.
  4. 2 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم برنامه عمردهی تانک چلنجر 2 Challenger II - LEP وزارت دفاع انگلستان بواسطه برنامه عمردهی چلنجر 2 ( Challenger II Life Extension Programme _ CLEP) و با هدف جلوگیری از منسوخ شدن تانک اصلی میدان نبرد ، مدت زمان خدمت رسانی چلنجر 2 راتا سال 2035 بوسیله ارتقای توانایی های آن دنبال میکند. Berenice Baker در این گزارش به بررسی قابلیت ها و چالش های دو تیم پیش برنده این برنامه می پردازد. تانک اصلی میدان نبرد چلنجر 2 (Challenger 2) از سال ۱۹۹۸ تا کنون در نیروی زمینی بریتانیا خدمت کرده‌است و اولین بار در طی حمله سال ۲۰۰۳ به عراق از آن استفاده شد. در سال ۲۰۱۶، وزارت دفاع انگلستان قراردادی به ارزش ۲۳ میلیون پوند با شرکت BAE Systems و Rheinmetall Land Systems برای رهبری و هدایت برنامه عمردهی چلنجر (CLEP) تنظیم کرد که تا پایان سال ۲۰۱۸ ادامه داشت. این قرارداد برای ارتقای ۲۲۷ تانک تا اواسط سال ۲۰۱۹ مورد استفاده قرار خواهد گرفت. ارتقا چلنجر 2 : توانمندسازی برای مقابله با تهدیدات مدرن ارتقا ها در چه مواردی خواهد بود ؟ دکتر جک واتلینگ ، یکی از اعضای پژوهشی که مسئول مطالعه جنگ‌های زمینی در موسسه سلطنتی مطالعات دفاع و امنیت یونایتد (RUSI) است، سه قابلیت کلیدی مورد نیاز Challenger ۲ را برای بقا در نبرد مدرن شناسایی می کند: واتلینگ می‌گوید: " اگر ما به رده تانک های که در اواخر جنگ سرد توسعه داده شدند توجه کنیم - تانک‌های Leopard ۲ ، Challenger ۲ و M1 Abrams - آن‌ها تانک‌های بسیار موثری بودند و قطعاً قادر بودندهر چیزی را که اتحادیه جماهیر شوروی در آن زمان داشت را خنثی کنند.اما چند سال است که آسیب پذیری های خاصی را تجربه کرده اند. به طور خاص، اگر به نوع Leopard 2-A4 توجه کنیم که به ترکیه عرضه شد. آن‌ها چند فروند در سوریه را که بر علیه تروریست ها نبرد می‌کردند بواسطه موشکهای هدایت شونده ضد تانک هدایت سیمی مثل تاو (TOW) از دست دادند، این یک آسیب‌پذیری قابل‌توجه است.(لینک ویکیپدیای حادثه) " روشی که تعدادی از کشورها دنبال می‌کنند، داشتن سیستم‌های حفاظت فعال(APS) است که در اصل، مهمات وارد شده را رهگیری ومنهدم می‌کنند. یکی از عناصر کلیدی طرح شب سیاه (Black Night) شرکت BAE ، سیستم Iron Fist است که یک سیستم دفاع فعال اسرائیلی است. این به عنوان یک توانایی اساسی برای حفاظت در برابر تهدیدات مدرن دیده می‌شود." طرح شب سیاه (Black Night) شرکت BAE برای ارتقای چلنجر 2 تحت برنامه Challenger II Life Extension Programme _ CLEP واتلینگ می‌گوید که دومین موضوع ، مورد اخلاگرها و جمیینگ است . در سال ۱۹۹۱، ائتلاف به سرعت برتری هوایی را در عراق برقرار کردند وتوانستند تمام ارتباطات خود را به دست بگیرند و این امکان را جهت جمع‌آوری اطلاعات بدون از دست دادن موقعیت خود فراهم کنند.برخوردهای درون نبرد را می توان در سراسر زره پوش ها هماهنگ کرد و آنها در بهترین موقعیت در مواجه با دشمن قرار داد. اکنون، اگر ما در مورد دشمنی مانند روسیه فکر کنیم، ما یک جمینگ و اخلال سنگین در ارتباطات به همراه لو رفتن موقعیت مان انتظار داریم. پس اگر می‌خواهید ارتباط برقرار کنید و هماهنگی داشته باشید، ممکن است در واقع موقعیت خود را فاش کنید و به آن‌ها اجازه دهید که بدانند کجا می‌خواهید حمله کنید. نیاز به افزایش آگاهی از موقعیت واحدها همیشه وجود داردو عنصری ضروری است. بهبود کشف اهداف انسانی سومین مساله توانایی تشخیص انواع جدید اهداف است. هنگامی که Challenger ۲ طراحی شد ، تانک‌ها تهدید اصلی بودند؛ اکنون پیاده‌نظام با تسلیحات قابل حمل یک تهدید جدی محسوب می‌شوند، به این معنی که خدمه تانک به آگاهی از اهداف انسانی نیاز دارند. واتلینگ می‌گوید: " پیشرفت‌های زیادی که در حال حاضر ارائه شده‌است، تصویربرداری حرارتی و اپتیکی است، تصویربرداری حرارتی ، زاویه‌ای دید وسیع تری در اختیار می دهد و ظرفیت آن را دارد تا ۳۶۰ درجه در اطراف تانک را اسکن کند.این اساسا برای بهبود دید شبانه است، زیرا آنها از زمان طراحی اولین تانک ، راه زیادی را طی کرده اند .جنگیدن در شب چیزی است که ما فکر می‌کنیم بهتر از دشمنان مان در آن عمل می‌کنیم؛ البته این ثابت شده‌ است ،اگر به جنگ فالکلند نگاهی بیاندازید. حفظ مزیت رقابتی ما در شب بسیار حیاتی است." سر تیم BAE Systems ، به طور خاص، فن‌آوری الکترو نوری را ارائه می دهد . دوربین مادون‌قرمز حرارتی که توسط شرکت لئوناردو (Leonardo) در انگلستان توسعه داده شد، گرمای ساطع شده توسط تمام اشیا با درجه‌حرارت بالاتر از صفر مطلق (-۲۷۳ ° C) و تفاوت‌های دمایی به اندازه 0/02 سانتی گراد را حس می‌کند و اجازه می‌دهد تا به تصاویر بسیار شارپ دست یابید. واتلینگ می‌گوید که ارزیابی دو ساله که در حال حاضر رو پایان است ، شامل آزمایش های سنگین و یک سوال اساسی است: آیا این تجهیزات با همان تهدیداتی مواجه هستند که انتظار داریم تا سال ۲۰۲۵ با موردی در حد روس‌ها یا چینی‌ها روبرو شویم؟ در مورد سیستم Iron Fist، این موضوع کاملاً مورد آزمایش قرار گرفته،و احتمالا به همین دلیل آنها این مسیر را رفتند ؛ جایگزین ها در بازار وجود دارد، اما این یک سیستم بسیار تست شده است.در مورد ردیابی اهداف، تاکید بر این است که آیا برای فرماندهی آگاهی وضعیتی را بهبود می بخشد؟ این فقط یک فرآیند آماری است که در حال انجام آزمایش است." آیا تانک های اصلی میدان نبرد (MBT ) هنوز کارایی دارند ؟ مانند بسیاری از پروژه های دفاعی ، چلنجر 2 LEP با صرف زمان و هزینه زیاد اجرا خواهد شد. آیا احتمال دارد که وزارت دفاع بریتانیا (MOD) بتواند تلفات خود را کاهش دهد و مدل جدیدی از تانک های مدرن را به خدمت بگیرید؟ واتلینگ چنین فکر نمی کند: یک پروژه کاملاً مجزا برای MIVs [وسایل نقلیه پیاده نظام] برای تجهیز تیپ های رزمی وجود دارد که انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۳ در خط تولید قرار گیرد، بنابراین یک فرآیند عظیم برای تدارک وسایل نقلیه در جریان است. آن‌ها همچنین پروژه AJAX [پروژه وسایل نقلیه زرهی نظامی] را در این نقطه کامل خواهند کرد.او به وضوح این استدلال را مطرح می کند که چلنجر منسوخ شده است و فروش آن مورد نیاز است تا نسل بعدی را به خدمت بگیرند، همچنین که ظرفیت صنعتی ما در این زمینه همان چیزی نیست که باید باشد." من پرسیدم که آیا ارتش انگلیس هنوز به MBT نیاز دارد؟ در این مورد مشکل این است که روس ها و چینی ها اکنون سیستم های دفاع هوایی بسیار پیشرفته ای دارند و آنها را به دیگران می فروشند؛ S-300 و S-400 و HQ-9 بسیار موثر هستند. آیا می توانیم بر آنها غلبه کنیم؟ بله، اما اگر ما 5٪ تلفات را بپردازیم، هواپیما های ما سیستم های راهبردی هستند ؛ آنها به راحتی قابل تعویض نیستند،و ساخت آنها زمانبر است. بنابراین سوال جدی که باید بپرسیم این است که آیا شما قادرید بروی هواپیماهایتان ریسک کنید؟اگر شما به طور بالقوه تصور کنید که هواپیماها در دسترس نیستند تا تاثیری که ما در گذشته به آن‌ها تکیه کردیم را در اختیارمان قرار دهند، پس قرار است به افرادی روی زمین اتکا کنیم تا آتش مورد نیاز را فراهم کنند ، در این صورت حفاظتی که آن‌ها نیاز دارند بسیار قابل‌توجه است. اکثر وسایل نقلیه سبک‌ قادر به اجرای چنین نقشی نیستند. Watling با بحث در مورد این که چگونه چلنجر 2 ارتقا یافته با آخرین قابلیت‌های دشمن مقایسه خواهد شد، به این نتیجه می‌رسد: او می‌گوید: " هنگامی که این موضوع مورد بحث قرار گرفت، روس‌ها از T-14 Armata پرده‌برداری کردند که یک گام بسیار اساسی است و نزدیک به نسل بعدی تانک ها است. در مقابل آن، چلنجر 2 به نظر می رسد که استانداردها را پاس نمی کند. مشکل این است که روس‌ها پول لازم برای ساخت این چیزها را ندارند. آن‌ها طراحی های فوق‌العاده‌ای دارند اما نمی‌توانند ارتش خود را تجهیز کنند. دکترین آن‌ها بر اساس به خدمت گیری حجم انبوه تجهیزات (doctrine is premised on mass) استوار شده‌است، بنابراین قادر به داشتن تعداد زیادی تانک و جایگزینی آن‌هایی است که از دست می دهد. تاکنون هیچ طرحی را ندیده‌ام که نشان دهد اگر جنگی رخ دهد، ما می‌توانیم بر تعداد زیادی از T-14 Armata فائق آییم. اگر روسیه واقعاً شروع به افزایش تولید این موارد بکند ، آن وقت می‌تواند به سرعت معادلات را عوض کند و ما را به این نظر برساند که : "ما به طراحی جدیدی در اینجا نیاز داریم" صرفا برای میلیتاری / بن پایه
  5. 1 پسندیده شده
    سلام. امشب میخواهم عین متن دفترچه خاطرات اكبر رئیسی هم رزم داییما براتون تایپ كنم كه نوشته داییم چطور شهید شد. دایی من شهید بهمن صفی خانی افسر تانك چیفتن بودن و تاریخ شهادتشون را دقیقا هم رزمشون به یاد ندارن اما نوشتن كه 2 یا 3 روز قبل از آغاز عملیات آزاد سازی خرمشهر بود. محل شهادت یكی از خیابان های خرمشهر... دایی من به نقل از فامیل به صورت داوطلب به جبهه رفتن و همونجا آموزش دیدن و رانندگی با تانك را یاد گرفتن اما بعد از مدتی آموزش به عنوان افسر یك تانك چیفتن منصوب شدن. ایشون در نبردهای خودشون به همراه گروه همرزمش 12 تا تانك عراقی را در درگیری مستقیم نابود كردند و یك بار هم زنجیر تانك پاره شد و موتور اون آسیب دید ( به علت اصابت توپخانه ) كه مجبور شدند تانك را منفجر كنند تا دست عراقی ها نیفتد و پیاده باز گردند. خوب به نقل دفتر چه خاطرات می پردازم... امروز 17 اردیبهشت سال 1366 من در حیاط خانه مان نشسته ام و چون 3 روز پیش تصمیم گرفته بودم خاطراتم را بنویسم الان هم ادامه آن را اینجا خواهم نوشت. امروز درباره شهادت بهترین دوستام بهمن و علی و حمید میخوام بنویسم. یادم نیست دقیقا كی بود چون تو جنگ آدم تاریخ از دستش در میره اما دو سه روز قبل از آغاز عملیات آزادسازی خرمشهر بود. ما تو پادگان نشسته بودیم و كریمی ( یكی از سربازان داوطلب كه مكانیك بود ) خم شده بود تو زنجیر و چرخ خورشیدی تانك و هی داشت با لهجه فلاورجونیش میگفت : بابا علی باز كه به این زبون بسته فشار آوردی؟ مگه بهت نگفتم اینا قدیمی شدن... هواشونو داشته باش... الانم شانس آوردی وقتم خالیه اما اگه یك بار دیگه بهش فشار بیاری دیگه من درستش نمی كنم و مدام قر میزد و ما می خندیدیم و علی هم پس كلشا میخاروند ( عادت همیشگیش بود ) و میگفت : خوب تو میگی چیكار كنم؟ نوئه را دادن به جمال و منم این قرازه افتاد بهم خوب جنگه نیاز میشه گاز بدیم از شیب بریم بالا و ترمز شدید بكنیم دیگه !!! یهو بهمن داد زد : آره... یبارم كلمو كوفتی تو چشمی ( پریسكوپ افسر تانك ) نامرد خودت گفتی سمت چپا نگاه كن من داشتم میگشتم ببینم تو چیا میگی یهو همچین كوفتی رو ترمز با كله رفتم تو چشمی تا 3 روز چشام كبود بود. علی در حالی كه داشت میرفت تو تانك داد زد : حقت بود ! و همه ما كم مونده بود از خنده روده بر شیم. علی تانكا برد تو اتاقك تا با جرثقیل سقفی گلگیرشا واز كنن و چرخ خورشیدیشا درست كنن. من و حمید در حال خوردن كمپوت بودیم كه بهمن دوید و گفت : بچه ها ماموریت داریم. سپاهی ها بیرون شهر درخواست كمك كردن و گفتن تانك های عراقی از شهر خارج شدن و میخوان به بچه های سپاه كه جاده های سمت شرق خرمشهرا بستن تك بزنن. سپاهم چند تا تی هاشا فرستاده قراره فردا هم لشگر ( اگر اشتباه نكنم ) 3 زرهی سپاه از اهواز بیاد منطقه...قراره حسابی داغ شه. فكر كنم عملیات در پیش باشه. این چند وقته خیلیا را آوردن جلو. علی كه پشت بهمن اومده بود گفت حالا تا عملیات شه... من كه گشنمه و با همون دستای روغنیش كمپوتشا برداشت و رفت. بهمن داد زد : كجا اخوی ؟ ما باید الان بریم... مگه نشنیدی؟ بچه های سپاه كمك خواستن. فرمانده گفته ما باید بریم. تاكیدم كرده اگر لازم شد از گلوله های دور قرمز استفاده كنیم ( گلوله های انفجاری كه زره تانك ها را میشكافت... آخه فرمانده تو بعضی عملیاتا استفاده از اونارا ممنوع میكرد میگفت زیاد نداریم ازشون استفاده نكنین بذارین برای مواقع اضطراری) علی گفت : بابا تانك خالیه اذیت نكن من تازه از تعمیرش خلاص شدم بذار حداقل تا بچه ها تانكا پر می كنن من برم كمپوتما بلمبونما بیام. و رفت دم منبع تا دستاشا بشوره و در همین حین با دستور فرمانده سربازا شروع كرده بودن به گذاشتن توپ ها توی تانك و كریمی هم یك شیلنگ از بشكه گازوئیل كشیده بود تو باك تانك و تلمبه دستی سر بشكه میچرخوند تا شیكم اون گنده بكا سیر كنه. نیم ساعت بعد دومین بشكه كم كم داشت خالی میشد كه باك پر شد. من و علی و بهمن و حمید لباسامونا عوض كرده بودیم و آماده شده بودیم.صادق اومد طلق پلاستیكی شفاف نقشه منطقه را داد به بهمن و رفت و در حین رفتن گفت : موفق باشی ! علی رفت سوار شد پشت سرش اول من و بعد بهمن از دریچه راست و حمیدم از دریچه چپ اومدن داخل و من نشستم رو صندلی افسر چشمیا دادم بالا رفتم یك پله پایین تر رو صندلی خودم نشستم. علیا جلوی خودم دیدم به حالت نیمه خوابیده روصندلی راننده نشسته یا بهتر بگم خوابیده بود چون اصلا صندلیش این شكلیه. حمید نشست سمت چپم سر جاش و بهمنم بالای من پشت سرم رو صندلی خودش نشست. سوئیچارا وصل كردم و علیم استارت زد. بهمن گفت همه چی درسته؟ منم كنترلی كردم و گفتم خودت درستی . دسته های هدف گیریا محكم تو دستم گرفتم و یكم به چپ و یكم به راست رو سوئیچ دور تند چرخوندم و بعد هم زاویه را بالا پایین كردم و پریسكوپم نگاه كردم و گفتم همه چی درسته درسته. علیم گفت : آره درسته...فقط دارم از بو گند گازوئیل خفه میشم... یكم راه بیفتیم خوب میشه بعد از تائید علی و حمید بود كه بهمن گفت علی راه بیفت این بار باید بری طرف غرب... تو جاده اصلیم ننداز عراقیا دارن پیاپی با توپ خونه اونجارا میكوبن...علی دریچه را واز كرد و صندلیشت برد بالاتر تا مستقیم ببینه و راه افتادیم. یادمه صدای كریمیا شنیدم كه داد میزد علی اگه دوباره خرابش كنی كلتا میكنم ! بیچاره نمی دونست این تانك برگشتی تو كارش نیست. من به زور خندما كنترل كردم و از پادگان زده بودیم بیرون كه صدای پشت بیسیم تو گوشمون پیچید : بچه ها موفق باشین نیم ساعت دیگه جمالم آماده حركت میشه. دشمن اعلام شده بیش از 40 تا تانك با پشتیبانی سربازا از شهر اومدن بیرون جایی كه شما اعزام میشین 2 تا تی سپاه هم كمكتون میكنن اونجا احتمالا 4 یا 5 تا تانكا میبینین...ما بقی حرفا یادم نیست... تو اون لحظه خیلی دلشوره داشتم همش همینطوری بودم... قبل از عملیات خندون...تا شروع میشد دلشوره میگرفتم. 10 دقیقه بود تو پستی و بلندی صدای جیلینگ جیلینگ زنجیر تانك تو گوشم پیچیده بود كه بهمن داد زد : جلومون 2 تا تی هستن فاصله 7 كیلومتر. یكیشون آسیب دیده و .... اه ه ه ه ... علی نگرش دار تكون نخوره..... تانك وایساد .... آهان...( یك دفعه صدای بهمن كلفت شد... فهمیدم پشت بیسیمه همش پشت بیسیم كلفت حرف میزد. ) اینجا زره كوب 4 من تی های سپاه را میبینم. یكیشووون.... انگاااار... ( كلما خم كردم نگاش كردم دیدم چشاشا كرده تو چشمی و زبونشا در آورده لب پایینیشا میلیسه ...هر وقت تمركز میكرد رو یه چیزی این كارا میكرد ) آسیب دیده. چیز بیشتری مشخص نیست. ما وارد منطقه میشیم. موج تماس عمومی. تمام. دوباره راه افتادیم و تو حركت بودیم كه بهمن گفت : بچه ها از اینجاش داغه. همه داخل. تانك حالت جنگی. اكبر آماده باش. حمید توپا رو ریل پر كن قرار بده. علی صندلیشا داد پایین و دریچه را بست دریچه های بالایی را هم بستیم و داخل تانك تاریك تاریك شد فقط نور دریچه ها پریسكوپا یك ذره داخلا روشن میكرد كه بهمن چراغا را روشن كرد و همه جا آبی شد. ( چراغای داخل تانك همه شون آبی بودن ) من پریسكوپا آوردم جلو چشام و دسته ها را گرفتم و گفتم حمید شیری یا روباه ؟ گفت شیر. منم دكمه را فشار دادم و ویژ ویژ كنان یك گلوله رفت تو توپ و پر شد. تكون گیرم روشن كردم و دیگه با بالا پایین شدن تانك زاویه توپ تغییر نمی كرد. چیفتن تنها تانكی بود كه این قابلیتا داشت. البته بعضی تی های عراقیم كه بچه ها میگرفتن این سیستما داشت. بهمن گفت : اكبر زاویه انتظار جلو رو به چپ. علی با سرعت بالاتری برو. من داشتم تو پریسكوپ میگشتم كه بعد از اینكه از پشت یك تپه بالا اومدیمدوباره تی ها را دیدیم. من گفتم : خدای من. یكیشون داغونه داره بر میگرده. 2 دقیقه بعد از چند متری كنارمون رد شد و مسیرشا به سمت عقب ادامه داد. در حالی كه داشت رد میشد تو پریسكوپ دیدم كه تیربارچیش مرده همونطور افتاده به كنار رو بدنه تانك و خونش یك طرف كله تانكا سرخ كرده. دلم یه حالی شده بود كه صدای بیسیم تو گوشی كلاه پیچید... اینجا یاسر 1 چیفتن ارتش تانك ما قابلیت نبردا از دست داده. فقط افسر و راننده زنده هستیم. یاسر 3 در منطقه نیاز به كمك شما داره. فكر كنم خدا شما را رسوند. سریع برید كمكش. ما با 4 تا تی 72 عراقی روبرو شدیم( رو موج عمومی بودیم ) دوباره در حالی كه پریسكوپا زوم كرده بودم نگاهی بهش انداختم دیدم سمت عقبش داغون شده و زرهش پاره شده. ادامه دارد
  6. 1 پسندیده شده
    تبلیغ جذب سرباز برای نیروی زمینی روسیه https://www.aparat.com/v/c0YQf
  7. 1 پسندیده شده
    هدشات سرباز روسی توسط تک تیرانداز اوکراینی https://www.aparat.com/v/Jz8GC حمله پهپاد انتحاری FVP اوکراینی به تجمع سربازان روسی https://www.aparat.com/v/Np8cu
  8. 1 پسندیده شده
    تسلیحات جدید برای پهپاد کرار بمب سیمرغ (کادر مشکی و سفید)، انواع قدیم و جدید بمب بالابان (کادر زرد)، بمب هدایت لیزری 500 پوندی (کادر قرمز) بمب یاسین (کادر مشکی)، موشک آذرخش (کادر زرد) و بمب هدایت لیزری (کادر قرمز) اژدر مارک 46 با تشکر از دوستمان @Navard
  9. 1 پسندیده شده
    فرمانده نیروی دریایی ارتش: بدنه ۳ مدل‌ جدید زیردریایی فاتح تولید و تجهیز شد دریادار ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از ساخت و تجهیز بدنه مدل‌های دوم، سوم و چهارم زیر‌دریایی فاتح خبر داد. ادامه: https://www.tasnimnews.com/fa/news/1402/01/31/2883005/فرمانده-نیروی-دریایی-ارتش-بدنه-3-مدل-جدید-زیردریایی-فاتح-تولید-و-تجهیز-شد
  10. 1 پسندیده شده
    همیشه دلایلی برای پایان جنگ ها وجود دارند. یکیشون قدرت هست و توان بازدارندگی و معادله وحشت. البته این به تنهایی کافی نیست ولی شرط لازم هست چون بدون این شروط دیگه همیشه متزلزل خواهند بود در رویارویی بین دشمنان یا رقبا.
  11. 1 پسندیده شده
    بسم ا... سامانه دفاع ساحلی باستیون در جنگ اوکراین از ابتدای جنگ در اوکراین ، ناوگان دریای سیاه ارتش روسیه ، به تقریب فعال ترین نیروی حاضر در این پهنه آبی بشمارمی رفت و اگر فاجعه غرق شناور موشک انداز مسکووا نادیده گرفته شود ، این ناوگان با استفاده از سامانه های موشکی خود نقش قابل توجهی را در اجرای آتش دقیق برعلیه زیرساختهای نظامی ارتش اوکراین برعهده داشت . این روند تا بدانجا حائز اهمیت است که این سامانه ها با مسلح شدن به موشکهای اونیکس ، که به شکل خاص ماموریت ضد کشتی دارند ، توانایی خود را در حمله به اهداف زمینی ، بخوبی ، به نمایش گذاشتند. حضوردر عملیات نظامی در میانه مارس سال 2022 ، یعنی کمتر از یکماه پس از شروع عملیات ویژه در اوکراین ، وزارت دفاع روسیه برای نخستین بار از حضور عملیاتی سامانه های موشکی نیروی دریایی ناوگان دریای سیاه در عملیات نظامی خبر داد و بلافاصله پس ازآن ، واحدهای موشکی روسی ، دست به اجرای حملات دوربرد با دقت بالا به زیرساختهای نظامی ارتش اوکراین در منطقه اودسا زده و ویدئوهای شلیک آن نیز متعاقب آن در دسترس عموم قرار گرفت . در این میان ، گرچه موارد مشخصی از عدم موفقیت این موشکها در تخریب اهداف خود یا ناتوانی در رسیدن به منطقه مورد نظر ، گزارش شده ولی تطبیق پذیری این سامانه های دفاع ساحلی با ماموریت جدید خود ، یعنی حمله به اهداف زمینی ، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است . بدین ترتیب ، در 18 مارس 2022 اولین شلیک های صورت گرفته از باستیون علیه مراکز کنترل- فرماندهی ارتش اوکراین در اودسا صورت گرفت ، سپس در ابتدای آوریل ، قرارگاه های فرماندهی ارتش اوکراین در همین منطقه مورد اصابت واقع شد و بتدریج ازاین موشکها برعلیه مراکز تجمع دشمن ، ذخیره گاه های زرهی و حتی در یک مورد انهدام پادگان نیروهای داوطلب خارجی نیز در این فهرست قرارگرفت . پس از آن ، با توجه به اینکه ارتش اوکراین از زیرساختهای هوایی خود در منطقه اودسا برای اجرای عملیات آفندی در محور فوق الذکر استفاده می نمود ، نیروی دریایی ارتش روسیه از 9ماه می 2022 ،فرودگاه این شهر هدف آتشباری این سامانه واقع شد که گفته میشود شش فروند بالگرد میل-24 و میل-8 در جریان آن بطور کامل منهدم شدند . در 20 ژوئن نیز آشیانه یک فروند بدون سرنشین بیرقدار به همراه یک ایستگاه کنترل- هدایت آن هدف واقع گردید و سپس دوفروند از همین پهپادنیز با آتش این موشکها از حیزانتفاع ساقط شدند . در حدود یکهفته بعد ، مجددا فهرست اهداف سامانه باستیون تغییر نمود و این بار ، سیستم های دفاع هوایی ارتش اوکراین در تیررس این موشکها قرارگرفت . در همین رابطه گفته شده که حداقل یک آتشبار کامل اس-300 اوکراینی در اودسا هدف این موشکها واقع شده واز میان رفته است . به گزارش منابع روسی ، از ابتدای ورود این سامانه به صحنه نبرد ، واحدهای دفاع ساحلی ارتش روسیه چندصدتیر موشک اونیکس را روانه اهداف مورد نظر نموده اند . سامانه های عملیاتی نیروی دریایی روسیه ، تا امروز به استثنای ناوگروه مستقردر دریای کاسپین ، مابقی واحدهای دفاع ساحلی خود را به سامانه باستیون مجهز نموده ولی طبق داده های موجود ، تنها سیستم های موشکی تحت امر ناوگان دریای سیاه بصورت فعال در جنگ اوکراین حضور دارند و سایر واحدها در مناطق نظامی ارتش روسیه به روند عادی خود که شامل تمرینات روزمره و اجرای مانورهای نظامی است ، ادامه میدهند . بعنوان مثال ، در بحبوحه جنگ اوکراین ، یگان های موشکی مستقر در فرماندهی اقیانوس آرام نیروی دریایی روسیه ، رزمایش وستوک-2022 را پشت سرگذاشتند که درآن یک دشمن فرضی تلاش می نمود تا در ساحل خودی نیرو پیاده کند که هدف آتش این سامانه ها قرار گرفت . در میانه های سپتامبر 2022 نیز سامانه های مستقر در سواحل شمالی روسیه نیز در رزمایش اومکا-2022 شرکت کردند که گفته میشود یک هدف را در 300 کیلومتری ساحل کشف و مورد اصابت قرار دادند . در ابتدای دسامبر2022 و با تحرکات جدید نیروی دریایی ژاپن در اطراف جزایر کوریل ، وزارت دفاع روسیه خبر داد که گروه رزمی دفاع ساحلی این جزایر با ارسال تعداد بیشتری از پرتابگرهای باستیون تقویت می شود . درسواحل بالتیک نیز این سامانه ها از 12 فوریه 2022 در حالت آماده باش قرار گرفتند که مجموع این داده ها نشان میدهد که نیروی دریایی روسیه ، بدون درنظر گرفتن واحدهای مستقر در دریای سیاه ، همچنان از تعداد کافی پرتابگر و موشک برای دفاع از سواحل خود برخوردارمی باشد . قابلیتهای فنی سامانه موشکی دفاع ساحلی 3K55 باستیون ، در ردیف سامانه های موشکی متحرک قرار دارد که برای شناسایی و انهدام شناورهای سطحی دشمن طراحی شده است . این سامانه از چند خودرو رزمی و پشتیبانی تشکیل شده که میتواند به شکل مستقل دست به عملیات زده و بدلیل طراحی مناسب ، امکان حمل و نقل آن با هواگردهای ترابری وجود دارد .یک واحد استاندارد از سامانه های باستیون ، شامل 4 پرتابگر خودکششی K340P برروی شاسی MZKT-7930 است که دوتیر موشک اونیکس بر روی آن نصب می شود . علاوه براین ، یک یا دو خودروی دیگر بعنوان پست فرماندهی و شناسایی اهداف و یک خودروی جداگانه برای اجرای ماموریتهی پشتیبانی رزمی و درنهایت یک خودروی حامل و بارگذار موشکهای ذخیره شده ، در این مجموعه قابل مشاهده است . طبق داده های موجود ، سامانه باستیون می تواند از موشکهای اونیکس ، 3ام55 و پی-800 استفاده کند که یک موشک مافوق صوت مجهز به پیشرانه رم جت است . این موشک با طول حدود 8 متر و وزن حدود 3000 کیلوگرم میتواند با اوجگیری به ارتفاع 14 کیلومتری ، با سرعتی در حدود 2.6 ماخ بسمت هدف شلیک شود . برد نسخه اصلی اونیکس ، حدود 300 کیلومتر و نمونه ارتقاء یافته آن با شناسنه اونیکس-ام تا 800 کیلومتر است . اونیکس با مجهز شدن به یک سامانه ناوبری اینرسیایی و ارتفاع سنج رادیویی و همچنین یک جستجوگر ترکیبی فعال- غیرفعال راداری امکان حمله به اهداف دریایی و زمینی را بصورت توامان دراختیار دارد و گفته میشود حتی در متراکم ترین محیط های آلوده به جنگ الکترونیک نیز قابلیتهای خود را حفظ می کند .سرجنگی 200 کیلوگرمی این مهمات به کاربران این سامانه اجازه میدهد تا با اطمینان شناورهای سطحی چندهزارتنی و یا شناورهای رزمی در رده ناوشکن را از رده فعال خارج کنند در حالی که امکان ضربه زدن به اهداف سخت زمینی نیز برای آن وجود دارد . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.  بن پایه
  12. 1 پسندیده شده
    دوستان این نکته رو فراموشش نکنند که متاسفانه یکی دیگر از موانع مهم رو به روی ما حضور لابی و افراد قوم گرای داخلیه که هیچ وقت نمیزارن ما با اذربایجان برخورد کنیم.اول باید این قضیه حل و فصل بشه بعد عوامل دیگه...
  13. 1 پسندیده شده
    اوکراین گیت داده های واقعی یا تاکتیک فریب اطلاعاتی ؟!!!! بخش یکم پس از اعلام رسمی انتشار اسناد به ظاهر طبقه بندی شده وزارت دفاع پنتاگون ، به نظر می رسد ، اکنون یکی از مهم ترین موارد درز اطلاعات از ساختار محرمانه ارتش ایالات متحده که اطلاعات به نسبت قابل تاملی درمورد اوکراین ، روسیه ، آسیا و خاورمیانه و همچنین جزئیات روشهای جاسوسی ایالات متحده از دشمنان و دوستان این کشور ، درآن وجود دارد ، رخ داده است . با این وصف ، این اسناد در حدود یکماه پیش در رسانه های مجازی پخش شد و تنها پس از گزارش نیویورک تایمز در 6 آوریل مورد توجه مقامات پنتاگون قرار گرفت از آن زمان ، وزارت دادگستری ، تحقیقات خود را آغاز نمود . دادلی ورانگل کلارک مغز متفکر واحد اطلاعاتی ارتش هشتم بریتانیا در شمال آفریقا وی مسئول عملیات اطلاعاتی برعلیه آفریکن کوپس ( سپاه آفریقایی آلمان ) و خالق واحد کماندوی سرویس ویژه هوابرد (S.A.S) ابتدا بصورت یک طرح فریب و سپس صورت یک یگان واقعی بود فاز نخست : چه کسی و چرا این اسناد را منتشر نمود ؟! ماموران فدرال ، مظنون افشاگر ، جک تکسیرا ، کارمند 21 ساله فناوری که در شاخه اطلاعاتی گارد ملی هوایی ماساچوست خدمت می نمود را به جرم انتشار اسناد محرمانه دولتی بازداشت نمودند و این فرد در یک دادگاه به جرم نگهداری و انتقال غیرمجاز اطلاعات مرتبط با دفاع ملی که طبقه بندی نیزشده بودند ، متهم گردید. در همین رابطه واشنگتن پست گزارش داد که یکی از اعضای انجمن کوچک گفتگوی دیسکورد این اطلاعات را برای اولین بار ارائه نموده و بدلیل شغل مرتبط که به اسناد موجود در یک پایگاه نظامی ارتش دسترسی داشت ، مجموعه ای از سندهای مختلف را به شکل غیرمجاز در فضای مجازی پخش کرده است . اولین داده های موجود نشان میدهد که این فرد در وینگ 102 گارد ملی هوایی ماساچوست که در خارج از پایگاه هوایی اوتیس در کیپ کاد خدمت می نموده و به ادعای آسوشیدپرس ، وی یک متخصص سامانه های سایبری و متخصص فناوری اطلاعات محسوب می گردیدکه وظیفه بررسی مستمر ارتباطات نظامی ، به شکل سخت افزاری و نرم افزاری را برعهده داشت و به گفته یک مقام ارشد نظامی ، سطح بالایی از دسترسی امنیتی به او داده شده بود چرا که مسئولیت تضمین امنیت شبکه پایگاه در حوزه فعالیتهای وی قرار داشت به گفته یک مقام رسمی آمریکایی ، این فرد ، به بخش اصلی سامانه ارتباطات اطلاعاتی مشترک جهانی که به نوعی یک مرکز داخلی فوق حفاظت شده وزارت دفاع محسوب می شود ، دسترسی کامل داشته است !!!!!!!! اعضای شبکه دیسکورد ، معترفند که وی در طول چند ماه ، صدها پست به اشتراک گذاشته بود که اسرار دولتی را فاش می نمود به این ترتیب که درابتدا ، رونوشت و خلاصه مطالب را خوانده ، آن را تایپ کرده و سپس عکس اصلی آنها را ارسال کرده است . وی که شناسه کاربری "OG " در این شبکه فعال بود ، به اعضای گروه مرتبا اعلام می نمود که برای دوباره تایپ کردن اسناد طبقه بندی شده ، ساعتها زحمت کشیده !!! و برخلاف سایر اعضای این شبکه دائم بدنبال جوک های توهین آمیز و چتهای بیهوده بودند ، وی دائم بدنبال سخنرانی در خصوص امورجهانی و شرح عملیاتهای مخفیانه دولتی بود طوریکه اعتقاد داشت ، در جریان گذاشتن اعضای این شبکه به معنای محافظت از آنها در برابر دنیای آشفته بیرون است . وی در گفتگوهای خود با کاربران این شبکه دائما براین نکته اصرارمی نمود که مجریان قانون وجامعه اطلاعاتی آمریکا بدنبال سرکوب شهروندان و نگاه داشتن آنها در تاریکی هستند ( استغفرا... ، در جامعه تکثرگرای آمریکا که آزادی اطلاعات درآن زبانزد همه دنیاست ، یک نفر پیدا شده که چنین ادعایی می کند ) نهادهای اطلاعاتی آمریکایی که در تهیه داده های اسناد افشاء شده همکاری داشته اند به ترتیب از راست : آژانس امنیت ملی / آژانس اطلاعات دفاعی / آژانس اطلاعات مرکزی / اداره ملی شناسایی ماهیت مدارک فاش شده چه چیزی است و چه تعداد از آنها در دسترس عموم قرار گرفته است ؟! واشنگتن پست مدعی است که تقریبا 300 قطعه عکس ازاسناد طبقه بندی شده و هچنین تعداد زیادی پستهای متنی از گزارش های اطلاعاتی در این شبکه عمومی شده است . با این حال برخی از تحلیلگران ، تعداد این اسناد را 100 فقره اعلام کرده اند ، هر چند به نظر می رسد کمیت مطالب بیشتر از آنی است که در ابتدا حدس زده می شد . فایل هایی که از اکانت این فرد بدست آمده ، شامل عکس ها و اسلایدهای مختصری هستند که عمدتا برای فوریه و مارس 2023 بوده و خلاصه شده داده هایی است که توسط سی آی ای ، ان اس آ ، دی آی ای ، ان آر او تهیه شده است . ژنرال مارک میلی رئیس فعلی ستاد مشترک ارتش ایالات متحده نکته جالب در اسناد منتشر شده این است که برخی از آنها با مقداری حذفیات برای ارسال به متحدان آمریکا و برخی دیگر صرفاً برای مقامات ارشد دفاعی ایالات متحده تدارک گردیده که نشان می دهد منبع اصلی تهیه این مدارک ، آمریکایی بوده است . با بررسی ظاهری اسناد فوق الذکر برخی ناظران اطلاعاتی معتقدند که تعدادی از تحلیل ها صرفاً برای ژنرال مارک میلی ( رئیس فعلی ستاد مشترک ارتش ) تهیه شده ، هر چند منتشر کننده مجوزهای امنیتی لازم را برای دسترسی بدانها داشته است . اسناد چگونه افشاء شدند ؟! براساس گزارش های موجود ، این نشت اطلاعاتی در ابتدای امر ، در یک انجمن کوچک با نام Thug Shakers Central در شبکه گفتگو محور دیسکورد آغازشد . سپس بخشی از این اسناد در مارس 2023 در سایر سرورهای این شبکه ظاهر گردید و در نهایت ، آوریل 2023 شاهد جلب توجه رسانه های اجتماعی و نیویورک تایمز و سپس پنتاگون شد . ایا اسناد بیشتری وجود دارد ؟! هنوز مشخص نیست که آیا همه گزارش های اطلاعاتی یا سندهای بیشتر در سایر شبکه ها ارسال شده اند یا خیر ولی برخی معتقدند که جدیدترین اسناد مربوط به مارس 2023 است . دست بردن در داده های موجود در اسناد : برخی منابع نیز معتقدند که تعدادی از از سندها مجددا اصلاح و دستکاری شده و سپس به نمایش گذاشته شده اند . بعنوان مثال نمایش تخمین تلفات ارتش روسیه و اوکراین و روند افزایشی تلفات ارتش کیف در زمره این دستکاری ها بوده که البته این تلاش پس از انتشار اسناد فوق صورت گرفته است . واکنش پنتاگون به افشای این اسناد و میزان آسیب وارده : پس از اطلاع دیرهنگام ( حدود 30 روز ) پنتاگون از این نقض اطلاعاتی ، تحقیقاتی آغاز شد و پس از مدتی برخی تحلیلگران وابسته به وزارت دفاع آمریکا ، مدعی شده اند که میزان خسارت وارده از برآورد اولیه بیشتر بوده و حتی ممکن است خسارت بارتر از داده هایی باشد که توسط اسنودن فاش شده بود . برخی ناظران اطلاعاتی معتقدند که افشاء این اسناد ، به روسیه و چین اجازه میدهد که شیوه های کسب اطلاعات غرب را شناسایی و مسیرهای دسترسی به آن را مسدود کنند . علاوه براین داده های موجود از نقاط ضعف ارتش اوکراین ممکن است برای روسها ارزشمند باشد ، در حالی که اطلاعات موجود از جاسوسی سیگنالی آمریکا از متحدان خود ، نیز ممکن است کشورهای همپیمان واشنگتن را وادار کند تا حفاظت بیشتری را از ارتباطات خود بعمل آورند . مضاف برهمه ، داده های موجود در این اسناد ، بخوبی نشان می دهد که سی آی ای ، به چه شکلی ماموران مورد نیاز خود را برای کسب خبر از مکالمات محرمانه رهبران دنیا ، استخدام می کند و اینکه ماهواره های آمریکایی ، با چه کیفیتی دیگران ، بخصوص دشمنان این کشور را رصد می نمایند و این به معنای افشای فناوری هایی است که تاکنون بصورت عمومی نمایش داده نشده است . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 2- ادامه دارد ....
  14. 1 پسندیده شده
    این را می خواستم توی تاپیک هسته ای بزارم منتها بسته بود تاپیک. چون فکر میکنم جاش دقیقا اونجاست و از منظر سیاسی این قضیه نباید بهش پرداخته بشه. اصولا الان مدتهاست سعی میشه بحث بی نتیجه سیاسی در تاپیک نشه ولی درخواست دارم اگر نمونه های مشابهی وجود داره از هر سمتی ( به این شکل دیگه اتهام جناح و سیاست نمیشه زد به یک تحلیل لااقل ) درج بشه تا یک بار برای همیشه سر تفاوت های امنیت و منافع ملی و سیاست زدگی و خیانت صحبت کنیم و این مواردی که در تمام کشورهای جهان خط کشی روشنی در موردشون وجود داره را اینجا هم روشن تر کنیم. امثال این آقا یا واقعا سیاست زدگی و جنگ قدرت کودنشون کرده و برای سیاسی بازی و کسب قدرت و چزاندن رقیب اصطلاحا حاضرند هر کاری بکنند حتی ضد کشور خودشون که جاهل محسوب میشند در بهترین حالتش و کودن ( که با توجه به سابقه سیاسی چندین و چند دهه ای این افراد در راس هرم قدرت و همچنان ارتزاق از صحنه سیاست و رانت سیاسی کشور بعید هست ) یا واقعا خائن هستند به وطن و براشون منافع خودشون و دسوتانشون از منافع کشور و مردم مهمتر هست. والا چه کسی میتونه باور کنه در شرایط حساسی که کشور درگیر انواع اتهام و تحریم غرب هست به خاطر یک بهانه و دروغ غرب یکی بیاد با این سابقه که هر کلمش بلافاصله تیتر دشمن میشه به همین راحتی کشور را در معرض اتهام و تشکیک قرار بده یا نه! بیاد چنینی مزخرفی را بگه که افکار عمومی داخلی را ضد منافع ملی خودشون کنه. میزان حماقت و جهل در این یک جمله قصار! اون هم به بهانه یک امر اجتماعی یک فرد نادان و ماست!! به قدری عمیق هست که آدم گمان میکنه یک شوخی است و من هم با اینکه درج کردمش هنوز مطمئن نیستم حقیقت داشته باشه و شبیه یک جوک میمونه ولی چون واکنشی بهش دیدم گفتم شاید حقیقت داشته باشه اصل مطلب و درجش کردم. والا که عقل آدمی این میزان از رذالت و حماقت را نمیتونه قبول کنه. یک زمانی هست شما در یک بحث فنی و امنیتی و نظامی میای کشور را حالا یا خائنانه یا جاهلانه غیرمستقیم متهم به امری میکنی ( که قبلا رخ داده و گل به خودی های اینطوری زیاد داشتیم جالبه اونم در حالیکه خود نهادهای اطلاعاتی غربی همچنان میگن آقا اینا به دنبال بمب اتم نیستند و سراغش نرفتند تا حالا ) ولی سر ماست! ببین چقدر یک نفر میتونه جاهل، عقده ای یا خائن باشه که اینطوری فرمون را کج کنه کشور را متهم به اتهامی کنه ( در جنگ ذهن ها طبیعتا نمیشه مسئله را تقلیل داد اونم با ضریبی که رسانه ها میدند به اظهارات افراد، بماند سمت افراد در جبهه سیاسی ) که خود دشمن هم با احتیاط در موردش حرف میزنه به عنوان یک بهانه فقط. با این سطح استدلال اون طرف که یک فرد معمولی بود و معلوم نبود با چه تفکری، ولی با چنین سوء استفاده امنیتی از ماست لابد میشه گفت یکی که از ماست برای پاس گل به دشمن صهیونیستی و تقویت جایگاهش ضد ایران سوءاستفاده میکنه ببین از جایگاه سیاسی و شهروندی و رسانه ایش چه خدماتی به دشمن میتونه بکنه و به قولی کسی که از ماست هم پاس گل به دشمن میسازه ببین از امکانات حساس دیگه در دسترسش چه استفاده هایی تا حالا بر ضد کشورش و در جهت منفعت دشمن کرده!
  15. 1 پسندیده شده
    یک نگرانی از رویکرد جدید عربستان که همراه با افراط و چرخشی ناگهانی است وجود داره. ( حضور سفیر سعودی در مراسم ایرانی و ناگهان چرخش مسئولان و متولیان امور سعودی ) در اوج همکاری های دفاعی عربستان و امارات و امریکا و صهیونیستها در برپایی طرح هایی مثل پدافند مشترک و نیروی موشکی و شهپادی و همکاری های اینچنینی ناگهان با بحث روابط با ایران روبرو شدیم و اخبار در رابطه با اون طرح ها کمتر شد پرداخت رسانه ای بهشون. نگرانی اینجاست سعودی ها برای حساسیت زدایی در یک برنامه هماهنگ سعی کردند در یک بازه زمانی معین با این ترفند اون طرح های ضد ایرانی را که ممکن بود در شرایط قبلی مورد تمرکز و حتی اقدام ایران قرار بگیره را به شکل پنهانی در پوشش این رابطه ساختگی احتمالی قرار بدند و چراغ خاموش تا تکمیل پیش ببرند. خصوصا در شرایطی که با اقدامات افراطی سعودی ایران در موقعیتی است که هرگونه اقدام یا رفتارش اون را در موقعیت آدم بد! ماجرا که پاسخ حسن نیت سعودی را با دشمنی میده ( خصوصا با تبلیغات بیش از حد داخلی که روی این موضوع شد و میتونه یکی از اون دام هایی باشه که گاهی توش میفتیم از روی بی تجربگی و سادگی و حسن نیت زیاد ) و برای همین به شکل افراطی تعلل یا ملاحظه کنیم. به هر حال نباید حواسمون از اصل ماجرا پرت بشه یا غفلت کنیم. رصد پروازهای نیروی هوایی آمریکا خصوصا در عربستان سعودی هیچ کاهش حجمی را نشون نمیده که هیچ بلکه پل هوایی میان عقبه اردن و سرزمین های اشغالی و بغداد و العدید و کویت و بحرین و اربیل بیش از پیش پرترافیک هست.
  16. 1 پسندیده شده
    اولین عکس از شاهد 131 و شاهد 136 در کنار هم: با این تصاویر مشخص هست که شاهد 131 نسخه ی کوچکتر شاهد 136 نیست و تفاوت هایی در طراحی هم علاوه بر اندازه ی کوچکتر دارد.
  17. 1 پسندیده شده
    نسل جدید سرجنگی شاهد 131 خب به شکل واضحی این سرجنگی جدید به منظور بهبود توانایی مقابله با انواع اهداف سخت و نرم طراحی شده. خرج های گود جلویی و نمیه گود کناری در نفوذ و ایجاد خسارت تاثیر زیادی دارند، ترکش های مکعبی هم در برابر اهداف نرم اثر گذاری بالایی دارند. پوسته نسبتا سخت فلزی دماغه هم بخوبی میتونه در بدنه ساختمان های معمولی نفوذ کنه تا انفجار درون (با فیوز تاخیری) درون هدف رخ بده منبع توییتری
  18. 1 پسندیده شده
    بسم ا... به درخواست جناب @bds110 شاهین ترازو در برابر شاهد خلبان وادیم وروشیلوف (با شناسه رادیویی "کارایا" ) که تا امروز دوفروند میگ-29 را از دست داده ولی هنوز زنده است
  19. 1 پسندیده شده
    با تورم حساب می کنند !؟ ولی خب ، همون انگلیس و در زیر سایه ی ملکه توسط ژن های خوب انقلابی خرج می شه ...
  20. 1 پسندیده شده
    الحاق زیردریایی «فاتح» به ناوگان نیروی دریایی فاتح نخستین زیردریایی کلاس نیمه سنگین ایران دارای ویژگی‌های منحصر به فرد که کاملاً بومی بوده و از صفر تا صد آن به دست متخصصان صنایع دریایی وزارت دفاع طراحی و ساخته شده و از فناوری‌های روز دنیا برخوردار است. زیردریایی فاتح از سامانه‌های سوناری، رانش الکتریکی، مدیریت نبرد ترکیبی، سامانه هدایت موشک زیر سطح به سطح و ده‌ها سامانه مدرن دیگر برخوردار است. مراسم الحاق این زیر دریایی به ناوگان نیروی دریایی با حضور رئیس جمهور در بندعباس برگزار شد. == سایر مشخصات این زیردریایی از این قرار است: عمق عملیاتی ۲۰۰ متر، عمق نهایی ۲۵۰ متر، سرعت سطحی آن ۲۰ کیلومتر در ساعت و سرعت زیر آب آن ۲۵ کیلومتر در ساعت است. مدت دریانوردی این شناور نیز ۳۵ روز است. در بخش تسلیحات نیز وضعیت این شناور به این شکل است: زیردریایی فاتح از ۴ اژدرافکن، ۸ عدد مین دریایی و ۲ اژدر رزرو برخوردار است.اما نکته مهم درباره فاتح موشک‌های کروز ضد کشتی آن هستند که می‌توان آنها را از زیر آب شلیک کرد. بر اساس توضیحات فرمانده نیروی دریایی ارتش در مراسم الحاق این زیردریایی، بر اساس طرحی به اسم جاسک ۲ یک موشک کروز ضد کشتی بر پایه مدل نصر برای شلیک از این زیردریایی آماده شده که البته برد آن نیز نسبت به نمونه اصلی متفاوت است.
  21. 1 پسندیده شده
    اگر ارتش مشکل بودجه داره و اینقدر روی اون تاکید هست چطور این هزینه های بی حاصل رو انجام میده   ساخت و تایید تجهیزات یا یک سلاح در جهاد خودکفایی ارتش یک سلسله مراتبی داره و در نهایت میبایست در کارگروهی از ستاد تایید بشه که شامل متخصصین وزارت دفاع هم هست   تقریبا 98 درصد این محصولات یا بهتره بگم کاردستی های جهادخودکفایی اگر بره به ستاد فاقد قابلیت های عملیاتی لازم و بدون صرفه تولیدی تشخیص داده میشه دقیقا مثل ذوالفقار که سال ها منتظر تایید ستاد بود و تایید هم نگرفت (با وجود صحبت های ضد و نقیض اقایان در فرماندهی نیروی زمینی) یا موارد دیگه مثل اقارب ها و ............ معدود مواردی که به تایید رسیده طرح نصب زو 23 روی بی تی آر 60 هست. تا تایید هم نشه از سوی مراجع مربوطه یک هزاری بودجه تعلق نمیگیره حتی اگر کل بودجه مملکت هم دست نیروهای مسلح باشه   خودروی 6x6 کیان که رسما ترکیبی از قطعات خودروهای سنگین موجود در داخل هست ، اگر دوستان اندک شناختی از خودروهای سنگین داخلی و اجزای اون ها داشته باشن با یک مقایسه ساده به نتیجه میرسن (تنها اندک تغییراتی روی کابین اعمال شده برای حفظ ظاهر). در نهایت وظیفه جهاد خودکفایی ساخت کامیون هست؟در جایی که ما بخش طراحی خودروی وزارت دفاع و ایضا صنایع خودرویی غیر نظامی رو داریم که میتونیم از اونها استفاده بکنیم. حالا صحبت از ساخت یک خودروی لجستیکی جدید میکنیم اونم با استفاده از قطعات کامیون های تجاری موجود؟  بهتر نبود یک کامیون تجاری مناسب با قابلیت های مطلوب انتخاب و روی تغییر کاربری اون به صورت اصولی و اساسی کار میکردن؟ تا اینکه بیایم یک معجون درست کنیم از قطعات مختلف کامیون های مختلف؟     تانکبر پوریا ، پیشتر تانکبر صیاد رو داشتیم که ولوو FH-16 610 بود. بهتر نیست ارتش میرفت به دنبال تغییر کاربری حقیقی یک مدل مناسب از کشنده های تجاری و نه نصب یک وینچ صرف. در نهایت این تانکبرها فاقد قابلیت استفاده به صورت آفرود مشابه تانکبرهای تایتان و امثالهم هستند و به جهت کاربری تجاری شدیدا آسیب پذیرن در بخش های مختلف.مهمترین تغییری که در کاربری این ها صورت گرفته افزودن یک وینچ هست که شما در یک کارگاه مکانیکی میتونید انجام بدید. گذشته از این ها چرا این سطح از تنوع رو ما شاهدش هستیم؟ وولو بعدش بنز؟ چرا یک نمونه توانمند تجاری به صورت خاص انتخاب نشد؟ این سطح از تنوع در خودروهای لجستیکی به دور از منطق و عقلانیت نیست؟ تنوع سرطان لجستیکه در هر موردی که باشه. شما در یک کلاس کاری میبایست از یک خودروی استاندارد و در نهایت دو خودرو استفاده کنید نه این سطح از تنوع. از تانکبرهای تایتان تا وولو و بنز و اویکو و .......... (و خیلی برند های دیگه که به عنوان تانکبرهای سبک استفاده میشن در کشور)     توپ 57 م م بهمن که رسما یک فاجعه هست از جهات مختلف. شما یک چیزی مثل فجر 76 میلیمتری دریاپایه رو دارید.اگر واقعا میخواید یک چیز پدر مادر دار بسازید میتونید روی اون کار کنید یک نسخه ضد هوایی زمین پایه از توپ 76 بسازید روی کشنده های بزرگتر مثل ظفر نصب کنید و اون رو به تجهیزات اپتیکی به روز مجهز کنید اصلا رادار رو قلم میگیریم. در نهایت این محصول یک شاسی کامیون کراز رو نابود کرده. هنوز تجهیزات هدفگیری چشمی روی این توپ دیده میشه که قضیه رو مشخص میکنه. حالا به اسم این توپ دقت کنید 57 میلیمتری بهمن!!! بهمن 57!!! رسما با این نام گذاری ..................   این یک نمونه :   http://www.armyrecognition.com/weapons_defence_industry_military_technology_uk/draco_oto_melara_76mm_multipurpose_surface_and_c-ram_counter-rocket_artillery_mortar_system_2007144.html   تانک‌های بهینه سازی شده «چیفتن» ، والا بنده هر چقدر که دقت کردم هیچ نکته جدیدی ندیدم که قابل توجه باشه و حاصل از بهینه سازی. بهینه سازی برای تانک چیفتن در حال حاضر در پایه ای ترین شکل خودش تغییر پیشرانه و کلا مجموعه تولید و انتقال نیرو (که مشخصا موجبات تغییر در محفظه پیشرانه میشه و قابل تشخیص) ، نصب سیستم کنترل آتش جدید و ...... هست. من نمیدونم چطور از بهینه سازی چیفتن ها صحبت میشه در حالی که پوشش حرارتی لوله اینها که از بین رفته رو با یک فویل آلومینیومی ترمیم کردن!!!! حداقل چیزی که میتونستیم از چیفتن انتظار داشته باشیم ارتقای مبارز بود که مشخص میشه اون هم مثل مابقی ارتقاهای ارتش صرفا جنبه نمایشی داشته     تانک تیام که در حقیقت همون سبلان تغییر یافته (یا ام 47 ارتقا یافته) هست مجهز به زره واکنشگر. این تانک رو هم تانک اصلی میدان نبرد نام گذاشتن!!! کار روی ام 47 اکیدا بی حاصل هست حتی در جایگاه تانک پشتیبانی آتش چون که قابلیت های ارتقای این تانک محدود و به نسبت هزینه ای که صورت میگیره قابلیت های اون محدود هست. به ابعاد برجک دقت کنید که چقدر کوچک هست و اجزاش فشرده و این مسئله چقدر برای خدمه مشکل ساز خواهد بود. قطعا با نصب یک زره واکنشگر کنتاکت 1 حفاظت این تانک تغییر قابل توجهی پیدا نمیکنه تا این تانک به قابلیت یک تانک اصلی میدان نبرد در شرایط نبرد امروزی برسه ، خصوصا اینکه بخش هایی مثل کناره های شاسی در 98 درصد بخش ها بدون پوشش هست. در مورد زره کامپوزیتی هم خیلی نمیشه نظر داد و البته امیدوار بود خصوصا که حرف های مسئولین نیروی زمینی متناقض و بعضا نادرست هست در مورد تجهیزات. در نهایت قرار هست از ام 47 استفاده بشه؟ خوب میتونیم خرجی رو که برای ساخت تیام کردیم هزینه ارتقای شاسی این تانک بکنیم و از شاسی این تانک ادوات مورد نیاز خودمون رو که هنوز بعد از عمری در اختیار نداریم بسازیم. مثل یک خودروی مهندسی رزمی چیزی که ارتش های امروزی بهش نیاز دارند. هنوز اقایان در فکر اینن که برای مهندسی رزمی از لودر های تجاری استفاده کنن یحتمل!!! در نهایت چیزی که ما باید روش کار کنیم پلتفرم های زرهی با قابلیت های ارتقای مناسب و معقول هست مثل ام 60   نفربر شهرام هم قابل دفاع هست تا حدودی هر چند که اون هم نقاط ضعف مشخصی داره   مشخصا کارهایی که در ارتش صورت میگیره بدون برنامه ریزی مدون و بدون در نظر گرفتن نیازهای عملیاتی حقیقی و اصلی هست   خیلی از مواردی که گفتم میتونیم به مراتب بهترش رو بسازیم ، توان فنی هست تکنولوژی هست و ............. تنها چیزی که نیست تفکر صحیح و به روز اون کسی هست که در مصدر اموره
  22. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم     تانک Challenger 1 یا FV 4030، تانک اصلی میدان نبرد ارتش انگلیس از سال 1983 تا میانه ی دهه ی 90 میلادی بود که پیش درآمدی برای ساخت تانک Challenger 2 به شمار می رود و به عبارتی نسخه ی دوم، ارتقاء و بروزرسانی نسخه ی اول است که Challenger 2 نام گرفته است. در حال حاضر این تانک توسط ارتش سلطنتی اردن مورد استفاده قرار می گیرد. لازم به ذکر است که نسخه ی در دسترس اردن، ارتقاء ها و بروزرسانی های سنگینی روی آن نصب شد که مدرن ترین تانک کشور اردن به شمار می رود. در اردن چند نسخه ی بدون سرنشین از این تانک ساخته شده است که Falcon نام دارد و در صورت موفق بودن بازار جهانی صادرات را برای تولید هدف قرار داده است.   تاریخچه تانک Challenger 1 توسط صنایع مهندسی و خودرو سازی مهندسی انگلیس MVEE نزدیکی چابهام توسط سفارش کشور ایران جهت نسخه ی بهبود یافته ی تانک چیفتن بود که خط تولید آن در چندین کشور دنیا برقرار شده بود. تانک های چیفتن مدل MK5 یا FV4030/1 و FV4030/2 که شیر 1 و شیر 2 نامیده می شدند (شیر 1 و شیر 2 در کشور انگلیس به اسم Challenger 1  و Challenger 2 تولید شد و هرگز به ایران تحویل داده نشد، این دونسخه مبنای تولید این دو تانک بودند) قرار بود در این کمپانی تولید و به ایران تحویل داده شوند. بعد از اینکه شاه ایران از کشور گریخت و حکومت سقوط کرد، پروژه نیز از کار باز ایستاد. برای مدت زمان کوتاهی این روند ادامه داشت تا اینکه انگلیس تعدادی مشتری خارجی برای این تانک پیدا کرد و به سرعت آن را به MVEE ارسال کرد تا توسعه ی تانک را آغاز کند. قرار بر این شد که MVEE جدیدترین متد های روز غرب اروپا را به لحاظ تکنولوژی روی تانک پیاده سازی کند. در ابتدا این تانک نام Cheviot را بر خود گرفت اما مدتی بعد به Challenger تغییر نام یافت. نام Challenger را از تانک Cruiser Mk VIII Challenger ساخته شده در جنگ دوم جهانی انتخاب کردند.   تانک Cruiser Mk VIII Challenger   یکی از ویژگی های انقلابی تانک Challenger 1 استفاده از زره مدرن چابهام بود که در طراحی این تانک و تانک بعدی به کار رفت که مزایایی همچون حفاظت یکپارچه ی تانک در برابر خرج گود های RHA فراهم می کرد و موجب می شد تا تانک از همه طرف دارای حفاظت زرهی نسبتا خوبی باشد، در این نوع زره از آخرین استاندارد های زره سازی اروپا استفاده شد. پس از استفاده ی Challenger 1 از چاپهام، دیگران نیز مایل به استفاده از این زره شدند که معروفترین استفاده کننده ی چابهام M1 Abrams آمریکا است. از دیگر خاصیت های این تانک استفاده از سیستم تعلیق هیدروپنوماتیک (از نوع هیدروگاس ساخته شده توسط کمپانی هورتسمن انگلیس) استفاده می کند که کارایی فوق العاده ای در مناطق بیابانی و جاده های خاکی دارد. استفاده از این سیستم تعلیق موجب شده تا تانک بتواند مسافت زیادی را بدون مشکل سپری کند و جهت ها و حالات قرارگیری تانک نیز توسط راننده با استفاده از سیستم تعلیق هیدروپنوماتیکی تعیین می گردد.   پس از طراحی و برطرف کردن نقاط ضعف این تانک، کمپانی تسلیحات سلطنتی تانک را وارد خط تولید کارخانه نمود. تانک Challenger 1 در سال 1983 وارد خط تولید کارخانه شد و تولیدش تا سال 1990 به طول انجامید. قیمت تمام شده ی هر دستگاه تانک در آن زمان 2 میلیون پوند انگلیس بوده است (3 میلیون دلار آمریکا). در سال 1986، کمپانی تسلیحات سلطنتی خط تولید تانک Challenger 1 را به صنایع دفاعی کمپانی ویکرز سپرد. کشور اردن پس از مشاهده ی عملکرد این تانک تعداد 274 دستگاه از آن را برای ارتش اش خریداری نمود. در طی یک قرارداد در مارس سال 1999، تعداد 288 دستگاه تانک Challenger 1 به صورت یک دوره 3 ساله تحویل ارتش این کشور گردید. اردن در نظر داشت تا تانک های جدید را با نسخه های سنتوریون (در اردن با نام طریق شناخته می شوند) جایگزین نماید.   وزارت دفاع انگلیس تصمیم گرفت تا در رزمایش Canadian Army Tropghy (در سطح CAT-87) ویژگی ها و قابلیت های تانک Challenger 1 را که در ژوئن سال 1987 و در Grafenwöhr آلمان غربی برگزار شد، به نمایش بگذارد. گروهان دوم ارتش سلطنتی در این همایش توانست بهترین کارایی را از خود به نمایش بگذارد و در حالت و چینشی مناسب خود را قرار داد و توانست نظر های بسیاری را به خود جلب کند، اما به دلیل اینکه تانکهای Challenger 1 به سایت دیدبانی حرارتی و سایت دیدبانی توپچی مجهز نبود، از نقاط ضعف تانک به شمار می رفت و در نتیجه ی مسابقات تاثیر گذار بود.   توپ 120 میلیمتری Royal Ordnance L11A5   اسکادران هنگ سواره نظام به اسم  The Royal Hussarsکه تانکهایشان با تجهیزات ذکر شده مجهز بود، اما با این وجود در یک زمین آموزشی در کشور کانادا متعلق به ارتش سلطنتی، در عوض تمرین با تانک های Challenger 1، با تانک های چیفتن تمرین کرده بودند!. 12 دستگاه تانک جدید به صورت اختصاصی برای مسابقات از خط تولید کارخانه بیرون آمد. این اسکادران سعی خود را کرد تا که در مسابقات اول شود، اما توانست جایگاه سوم را بدست آورد. در مجلس عوام انگلیس، در 14 جولای همان سال، آقای ایان استوارت وزیر دفاع نیرو های مسلح گفت:" من به این باور ندارم که در مسابقات برگذار شده چه اتفاقاتی افتاد و چه نتایجی به دست آمد و اینکه اخیرا در مسابقات تروفی هنگ سواره نظام چه کاری کرده است، اما برای من و همه واضح و مبرهن است که قابلیت ها و ویژگی های این تانک در نبرد واقعی به گونه ی دیگریست". با توجه به عملکرد بسیار ضعیف تانک های چیفتن در سال 1985 در این مسابقات و همینطور عملکرد نچندان خوب Challenger 1، ارتش انگلیس تصمیم گرفت تا به صورت نسبتا محسوسی از مسابقات عقب نشینی کند.       نتایجی که از صادرات این تانک به کشور اردن به دست آمد، انگلیس را مجبور کرد تا برای رقابت با تانک های مطرح و مشهوری همچون M1 Abrams، Leopard 2 و لکلرک فرانسه، تانکهای موجود را ارتقاء دهد. صنایع دفاعی کمپانی ویکرز تصمیم به طراحی Challenger 2 گرفت که مورد قبول ارتش واقع شد. این تانک تغییرات نسبتا زیادی رویش انجام گرفت و تقریبا در ظاهر همانند نسخه ی سلف خود مبتنی بر طراحی اصلی MVEE بود اما برجک جدید ساخته شده توسط ویکرز که از نمونه ی قدیمی MK7 این کمپانی الگوبرداری شده بود، به صورت بهبود یافته ای طراحی شد و در ساختار تانک از زره نسل جدید چابهام استفاده گردید.       مدت زمان خدمت دهی در طی عملیات خریج فارس، انگلیس تعداد 221 دستگاه تانک Challenger 1 را به عربستان سعودی تحویل داد تا در طی آن عملیات حضور یابد. بر اساس یک سری گزارشات دقیق و موثر، تیپ هفتم زرهی ارتش با دو هنگ به نام های Queen's Royal Irish Hussars و Royal Scots Dragoon Guards که هر دو با 57 دستگاه تانک Challenger 1 مارک 3 مجهز شده بودند، در آن جنگ شرکت کردند. این تانک به صورت اختصاصی برای عملیات در مناطق بیابانی توسط تیم REME بهینه سازی شده بود و توسط Al Jubayl  عربستان نیز برای شرکت در جنگ شهری آماده سازی شد. در این بهینه سازی زره های اضافه شونده ی چابهام (مازاد بر احتیاج تانک برای حفاظت بیشتر) به تانک اضافه شد و طرفین تانک یا Side Skirt های نیز با زره های واکنش دهنده ی فعال انفجاری یا ERA مجهز شدند. زره های بیشتر در قسمت Glacis Plate تانک قرار گرفتند تا میزان هدف قرار گرفتن تانک از سمت جلو را کاهش دهند. همچنین در این بهینه سازی باک های سوخت اضافی و نارنجک انداز های بیشتر به تانک اضافه شدند.   تانکهای Challenger 1 با استتار خاکی برای نبرد خلیج فارس   بزرگترین نگرانی ارتش در مورد قابل اعتماد بودن تانک های Challenger 1 بود، زیرا در اصل بیشترین نگرانی ها از بابت این تانک در مورد کارکردش در مناطق بیابانی و گرم بود که فکر می کردند توانایی انجام عملیات در این مناطق را ندارد و می باید جنگ افزار ها متناسب با این مناطق به صورت ویژه طراحی شوند. قبل از انجام عملیات خلیج فارس، 22 درصد از این تانک ها به صورت عملیاتی فعال بودند و ما بقی به علت نبود قطعات یدکی و یک سری مشکلات دیگر از خدمت بازماندند. در 22 نوامبر 1990، تصمیم گرفتند تا تیپ چهارم مکانیزه ی ارتش به این تانک ها مجز شوند که زیر نظر بخش یکم زره پوش ارتش سلطنتی بودند. در این تیپ، هنگ چهاردهم و بیستم King's Hussars مجهز به 43 دستگاه تانک Challenger 1 شدند که به وسیله ی اسکادران Life Guards تقویت شدند. تانک های تحویل داده شده از نوع Mark 2 بودند با این تفاوت که محل ذخیره سازی مهماتشان شامل خرج گود های 120 میلیمتری می شد.   تانک Challenger 1 مارک 3   در طی عملیات سپر صحرا، ارتش تصمیم گرفت تا بخش یکم زرهی تحت نظر و فرماندهی یگان هفتم واحد اروپایی ارتش آمریکا قرار گیرند . این واحد یکی از واحد های زرهی گروه ائتلاف بودند که قرار بود تا نیرو های عراقی متجاوز به کشور کویت را از مرز های آن کشور به خارج از آن یعنی به خود عراق برانند. نیرو های یگان هفتم از مرز های عربستان عبور کردند تا که به کنار کشور عراق رسیدند و سپس به داخل کویت رفتند. بخش یکم زرهی ارتش انگلیس در شرفی ترین نقطه ی بخش تعیین شده توسط یگان هفتم بودند که تانک های Challenger 1 از آرایش نوک تیز برای Forming استفاده کرده بودند. این واحد عملکرد بسیار خوبی در عراق از خود به نمایش گذاشت، چرا که توانست با طی 350 کیلومتر در طی 97 ساعت، تعداد 46 تیپ مکانیزه، 52 تیپ زرهی و دست کم 3 بخش توپخانه ی ارتش هفتم عراق را که در بخش هایی از کویت مستقر بودند، نابود کند. همچنین به غنیمت گرفتن یا نابود کردن دست کم 200 دستگاه تانک و همینطور تعداد بسیار زیادی نفربر، کامیون، خودرو های شناسایی و دیگر تجهیزات از کارنامه ی عملیاتی بخش یکم زرهی ارتش انگلیس که به تانک های Challenger 1 بودند، است. بزرگترین تهدید تانک های Challenger 1، تانکهای T-72M گارد ریاست جمهوری عراق بودند، البته ارتش نیز برای این مورد تدبیری اندیشیده بود و آن فراهم کردن گلوله های L26A1 "Jericho" برای تانک ها بود که با اورانیم رقیق شده پوشانده می شدند که به صورت اختصاصی برای مقابله با T-72 های M به  Challenger ها اضافه می شدند.   تانک Challenger 1 متعلق به تیپ یکم گارد محافظین ملکه   پس از آن، به این تانک ها سیستم ناوبری جهانی، سایت دیدبانی حرارتی و سایت دیدبانی توپچی روی این تانک ها نصب شدند که به تانک اجازه می داد تا در شب با نور بسیار ضعیف و کم در حضور دود و غبار غلیظ به عملیات بپردازد. در کل تانک های Challenger 1 انگلیس توانستند 300 دستگاه تانک عراقی را نابود کنند بدون اینکه خودشان در نبرد صدمه ای ببینند. بر اساس برخی از گفته ها که در اعتبارشان هنوز جای تحقیق باقی است، تانک Challenger 1 در مقایسه با M1A1 Abrams ساخت ایالات متحده ی آمریکا، برتری دارد. یکی از فرماندهان تیپ هفتم زرهی بعد از جنگ گفت: تانک Challenger 1 تانک قدرتمندی است که برای جنگ ساخته شده است! نه مسابقات!.   تانک Challenger 1 متعلق به Royal Scots Dragoon Guards در جنگ خلیج فارس   تانک Challenger 1 که با بیتشرین تعداد تخریب رکورد دار جنگ است، با نابود کردن تانک های عراقی به وسیله ی گلوله های DU (همان گلوله های مجهز شده به اورانیوم رقیق شده) توانستند به بیشترین برد عملیاتی 5100 کیلومتر دست یابند و این به معنای آن بود که هیچ تانکی که توسط Challenger 1 مشاهده می شد، در امان نبود. همچنین این گلوله ها بیشترین تخریب را در طول جنگ به اسم خود ثبت کرده اند. تانک های Challenger 1 توسط ارتش انگلیس در جنگ بوسنی و هرزگوین و عملیات Joint Guardian و همینطور توسط نیرو های ناتو در جنگ کوزوو مورد استفاده قرار گرفت.   تانک Challenger 1 متعلق به Royal Scots Dragoon Guards در نزدیکی شهر کویت   تانک Challenger 1 در بوسنی و هرزگوین     منبع Challenger 1   نویسنده و ترجمه: سیاوش سلطان ویس Military.IR Copyright تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است.
  23. 1 پسندیده شده
    تایتان - Titan زره پوش تایتان آخرین ورژن تانکهای پل گذار در بریتانیا است. وظیفه آن، قرار دادن پل در مسیر حرکت نیروهای نظامی، بر روی خندق ها و گودال ها و موانع آبی است. این سیستم توسط Vickers Defence Systems ساخته شد و در سال 2001 به تایید وزارت دفاع بریتانیا رسید. نمونه های اولیه آن در 2003 تکمیل شدند. تایتان در سال 2006 وارد خدمت و تحویل به Royal Engineers شد و آخرین تعداد آن در 2008 تحویل شدند. در ارتش بریتانیا، به اختصار به آن Engineer Tank System (ETS) گفته میشود. تایتان، سریعترین، محافظت شده ترین و متنوع ترین قابلیت ها را در تمام انواع مشابه خود در دنیا دارد. همچنین سنگین ترین آنها نیز به شمار میرود! تایتان بر روی پلتفرم تانک چلنجر 2 ساخته شده است. این پل گذار، جانشین نسل قبلی خود در ارتش شد که بر روی پلتفرم چیفتن ساخته شده بودند. تایتان نسبت به Chieftain AVLB، بسیار سریعتر و متنوع تر، اقدام به پل گذاری میکند. تایتان مجموعه ای از پلهای موجود در استاندارد Modular Bridging System (BR90) را حمل میکند که شامل یک پل 26 متری و دو پل 12 متری میشود. همچنین توانایی قرار دادن چند پل در کنار یکدیگر و با ترکیب های مختلف را نیز دارد. تایتان میتواند یک پل 26 متری را در کمتر از 2 دقیقه نصب کند! این پل ها از نوعی فولاد خاص تهیه میشوند که علاوه بر استحکام بسیار زیاد، بسیار سبک نیز هستند. این پلها قادر به تحمل سنگین وزن ترین تانکهای دنیا نیز هستند. از آنجا که تایتان میتواند این پلها را دوباره جمع کند، قابلیت استفاده تقریبا نامحدود دارند و هزینه ها را کاهش میدهند. میزان محافظت آن به اندازه تانک چلنجر 2 است که مقاومت بسیار بالایی در برابر گلوله های مستقیم دارد. همچنین آن را به خصوص برای مقابله با مینهای زمینی، مقاوم کرده اند. از آنجا که مقاومت NBC دارد، توانایی کار در محیطهای آلوده را نیز داراست. خدمه میتوانند بدون هیچ نیازی به خارج شدن از این پل گذار، اقدام به گذاشتن و برداشتن پل ها کنند. موتور دیزلی چندگانه سوز Perkins CV12 TCA با قدرت 1200 اسب بخار، قلب تپنده ی این هیولا است که در عقب آن قرار دارد که توانایی کار در دماهای بسیار کم یا بسیار زیاد را دارد. همچنین با توجه به نوع ماموریت، میتواند به تیغ لودر یا تخریب کن مین نیز مجهز شود تا مسیر را پاک سازی کند. سال ورود به خدمت: 2006 تعداد خدمه: 3 وزن (با پل): 60 تن طول: 11 متر عرض: 4 متر ارتفاع: 4 متر طول پل: 26 متر کلاس پل: MLC-70 وزن قابل تحمل: 70 تن زمان نصب: 2 دقیقه موتور: Perkins CV12 TCA diesel قدرت: 1200 اسب بخار بیشترین سرعت در جاده: 55 کیلومتر بر ساعت برد: 500 کیلومتر مانورپذیری در شیب عمودی: 60 درجه شیب افقی: 30 درجه عبور از چاله: 2.3 متر تروجان – Trojan تروجان که نوعی وسیله نقلیه مهندسی است، Trojan AVRE (Armored Vehicle Royal Engineers) ، توسط BAE Systems به منظور خدمت در وزارت دفاع بریتانیا طراحی شد. این قرارداد در سال 2001 بسته شد و اولین نمونه، در سال 2004 به Royal Engineers به منظور تست و آزمایش، تحویل شد. اولین نمونه عملیاتی، در سال 2006 تحویل شدند و اولین بار در 2009 در افغانستان مورد استفاده عملیاتی قرار گرفتند. ارتش بریتانیا تنها استفاده کننده از این وسیله به شمار میرود. مهمترین استفاده از این وسیله، در پاک سازی میادین مین است تا راه را برای عبور بقیه زره پوش ها باز کند. با استفاده از آن، میتوان به سرعت و قبل از آنکه نیروهای دشمن آرایش دفاعی خود را محکم کنند، نیروها را از میدان مین عبور داد. همچنین استفاده های دیگری نیز میتوان از آن کرد. در مجموع، 33 تروجان تحویل ارتش شده اند. مانند تایتان، تروجان نیز بر اساس تانک چلنجر 2 ساخته شده است. برجک تانک برداشته شده تا به جای آن، مجموعه ای جدید برای انجام ماموریتهای جدید قرار داده شود. تروجان مجهز به خیش مخصوص ضد مین، تیغ بلدوزر و بازوی حفر کننده است. تروجان ها جایگزین مین نابود کن های ساخته شده بر پلتفرم چیفتن در Royal Engineers شدند. بازوی بلند ویژه آن، این امکان را میدهد که مین ها را از زمین در آورد و مسیر امنی برای حمل وسایل نقلیه درست کند. همچنین میتوان آن را به سرعت با تیغ بلدوزر تعویض کرد. بازوی تروجان میتواند برای خارج کردن مین از زمین، جابجا کردن الوار و سد معبرها و شبیه به آنها به کار رود. حجم جابجایی آن یک متر مکعب است که به میزان 6.5 تن میباشد. تروجان میتواند دهها الوار را حمل و آنها را درون خندقها قرار دهد. همچنین میتواند یک Python rocket-propelled minefield breaching system را به دنبال خود حمل کند. میزان محافظت آنها، در حد چلنجر 2 است که آن را در برابر گلوله های مستقیم، به خوبی محافظت میکند. همچنین در صورت لزوم، میتوان لایه های محافظتی اضافی به آن افزود. علاوه بر محافظت NBC، به خوبی در برابر مین ها نیز تقویت شده است تا در هرگونه شرایط جنگی بتواند به کار رود. وسیله دفاعی آن، تیربار کنترل از راه دور 7.62 میلیمتری است. همچنین میتواند به سلاح های ضد تانک سبک نیز مجهز شود. دارای سه خدمه، شامل فرمانده، راننده و اپراتور است. موتور آن، مانند تایتان، Perkins CV12 TCA است که دقیقا همان مشخصات را دارد. همچنین واحد تامین برق جداگانه ای نیز دارد که در صورت از کار افتادن یا خاموش شدن موتور اصلی، سیستمها فعال بمانند. سال ورود به خدمت: 2007 تعداد خدمه: 3 وزن (با پل): 62.5 تن طول: 8.3 متر عرض: 3.5 متر ارتفاع: 2.5 متر تیربار: 7.62 میلیمتری موتور: Perkins CV12 TCA diesel قدرت: 1200 اسب بخار بیشترین سرعت در جاده: 59 کیلومتر بر ساعت برد: 450 کیلومتر مانورپذیری در شیب عمودی: 60 درجه شیب افقی: 30 درجه عبور از چاله: 2.3 متر با تشکر بسیار از جناب قرمز برای اپ کردن عکسها در گالری! ادامه دارد ...
  24. 1 پسندیده شده
    بنده نیز از توضیحات شما سپاسگزارم بله! ماژول های زره اضافی نصب شده بر روی چلنجر ساخت رافال اسرائیل است که این ماژول ها در ارتقای TESهم مورد استفاده قرار گرفته اند! چلنجر 2 که به سطح ارتقای TESرسیده است توسط انگلیسی ها مگاترون (Megatron) نامیده میشود! تصاویر دیگری از این تانک
  25. 1 پسندیده شده
    ادامه خاطره : تصويري از يك تانك چيفتن دوباره صدای بهمن به گوشم رسید كه گفت : یاسر 1 اینجا زره كوب 4 ما برای كمك به شما اعزام شدیم چیز دیگه ای هست كه ما باید بدونیم؟ استعداد دشمن چند نفر پیادس؟ و اینكه شما چه آسیبی به اون ها رسوندین؟ صدا پاسخ داد : اینجا یاسر 3 لطفا به جای خوش و بش سریع خودتونا برسونید. من شما را میبینم. در 2 كیلومتری غرب من 4 تا تی 72 با پشتیبانی حداقل 20 سرباز و حد اقل 2 آر پی جی زن هستن الان هم احتمالا یا به طرف پشت تپه حركت كردن یا با تیغك كمی تو زمین فرو رفتن چون دیدی بر روی اونها ندارم یكی از اونها هم بعد از اصابت گلوله توپ یاسر 1 مجبور به برگشت شد. زره كوب 4 تحت هیچ شرایط از تانك پیاده نشید و بر روی تانك پست نگیرید یك تك تیر انداز دشمن تیربارچی های هر دومونا كشته.( تانك ما تیربار روی برجك نداشت فقط یك تیربار هم محور با توپ داشت كه من اونا از داخل شلیك میكردم ) صدای بهمن جواب داد : یاسر 3 ما الان به موقعیت میرسیم .تمام. اكبر بسه دیگه من از اینجا به بعد تو چشمی اطرافا دارم تو فقط تو چشمی هدف گیری در جهتی كه من بهت میگم آماده باش. حمید دشمن ما تی 72 ریل را خالی كن 3 تا گلوله دور قرمز قرار بده. علی همون دستوری كه بهت دادم. هماهنگ با اكبر پیش میری. تا شلیك كرد بدون اینكه من بگم یا عباس خودت حركت میكنی تا 4 میشمری نگه میداری. علی گفت : میدونم بابا. بهمن گفت : خدا به خیر بگذرونه. من پریسكوپ هدف گیریا دوباره آوردم جلو چشام تكیه دادم به صندلی و اونا مثل عینك جلو چشام فیت كردم و دسته یوك هدف گیریا تو دستم گرفتم. از زاویه 270 تا 320 نسبت به موقعیت تانك را با زوم بالای 12 برابر داشتم نگاه میكردم بعد از 1 دقیقه به نزدیكی یاسر 3 رسیدیم و تانك ایستاد دوباره صدای بهمن گفت : یاسر 3 سمت راست تپه را برو بالا و جهت قبلیا چك كن. علی سمت چپ مستقیم حركت كن و تا مرز اون درختا برو جلو اكبر توپا بچرخون سمت راست ( طرف دشمن بعد از چرخیدن تانك ) و با نهایت دقت چك كن.وقتی توپ به طرف راست چرخید دیگه علی تودیدم نبود چون من و بهمن و حمید با توپ میچرخیدیم اما علی اون جلو جاش ثابت بود. در واقع اون موقع دیگه سمت چپ من بود نه جلوم. دوباره تو پریسكوپ نگاه كردم و منتظر بودم كه یك دفعه صدای خفه انفجاری اومد و لحظه ای بعد صدایی دیگر ( داخل تانك همه انفجار ها خفه به گوش میرسد ). بهمن گفت : دارن به طرف این یاسره شلیك می كنن اما این احمقا نزدیك ترین توپشون 10 متری یاسر خورد ناگهان صدایی اومد : اینجا یاسر 3 ما با دشمن روبرو شدیم دقیقا زاویه 90 شما سمت راست 3 تا تی 72 هر 3 تاشون جهت توپ رو به من گرفتن چند تایی هم سرباز دور و برشونه ما با سرعت به حركت ادامه ....بنگ ( صدای پشت بیسیم معلوم بود كه یاسرم داره شلیك میكنه ) ... اه ه ه ما به مسیر ادامه میدیم. شما مستقیم به طرفشون حركت كنید. تمام. بهمن گفت : علی راست میگه سریع 90 به راست. با تكان و چرخشی شدید 90 درجه به راست چرخیدیم و من هم برای حفظ كنترل دستما به دستگیره گرفتم و پس از چرخش دوباره دسته های هدف گیری را گرفتم... مجددا به سمت روبرو هدف گیری كردم. پس از چند ثانیه 3 تا تی را دیدیم. ایستاده بودند و با نهایت دقت به سمت یاسر شلیك میكردند و با هر شلیك صدای خفه ای به گوش میرسید.من گفتم : علی نگه دار من نمیتونم اینطوری بزنم. تانك ناگهان ایستاد و چشمانم برای 1000 امین بار به پریسكوپ خورد اما خوب پریسكوپ من تا شو بود و خم شد و من دردم نیومد. مجددا با سرعت پریسكوپا آوردم جلو چشام. و هدف گیری كردم طرفشون و گفتم : بهمن وسطیه را میبینی؟ یك افسر بالاش پست گرفته. فاصله دقیق ؟ بهمن بعد از چند ثانیه گفت : دستگاه میگه 1470 متر... اكبر... فقط مثل همیشه باش. من زوم را بیشتر كردم و با زوم 12 برابر تانك وسطی را هدف گرفتم با سوئیچ های دور پایین دقیقا خط عمودی را روش قرار دادم و در همین حین گفتم : باد ؟ در حالی كه داشتم نشانگر را بالا میبردم و برای فاصله بین 14 و 15 برای 1470 متر روی تانك هدف میگرفتم بهمن جواب داد 10 كیلومتر به سمت شمال غربی. حساب كردم تاثیرش رو توپ برابر 6 كیلومتر به سمت راست ما میشه و با سوئیچ های دور پایین كمی هدف را به سمت چپ بردم... از این فاصله احتمال برخورد خیلی پایین بود اما برخورد اول اگرم تانكا نابود نمی كرد عملكرد و هدفگیریشا از بین میبرد یا كم میكرد. گفتم : حمید بعدیش دور قرمزه؟ گفت : آره. فریاد كشیدم : بر دشمنان ایران زمین لعنت. ( این رمز بین ما بود كه قبل از هر شلیك میگفتم هم برا ایمان و امید بیشتر و هم اینكه به بقیه خدمه رسونده باشم كه : الان شلیك میكنم میخواین گوشتونا بگیرین بگیرین ) كلمه لعنت را كامل نگفته بودم كه با قدرت دكمه كوچك پشت دسته راست را فشار دادم و با صدای مهیبی تانك شلیك كرد البته من عادت داشتم. با شلیك لگد توپ باعث شد هم ما تكان بخوریم و هم پریسكوپ از روی هدف كنار برود. با بازگشت پریسكوپ روی هدف دیدم كه گرد و خاك تمام دور و اطراف آن ها را گرفته و سربازان به این طرف و آن طرف میدوند. تانك وسطی مشتعل شده بود و 2 تانك دیگر همانطور ایستاده بودند. معلوم بود شوكه شده بودند. دكمه را فشار دادم... ویژ ویژ كنان توپ دور قرمز داشت پر میشد كه دیدم تانك وسطی راه افتاد اما پس از چند متر دور خود چرخید و ایستاد . زنجیر پاره شده اش دراز به دراز پشت تانك روز زمین افتاده بود توپش هم داغون شده بود. روشن شدن چراغ قرمز گوشه پریسكوپ به من گفت كه توپ پر شده و آمادس. دیدم كه خدمه اون دارن ازش پیاده میشن و خودشونا رو تانك و بعدم رو زمین میندازن. هدف را بردم رو تانك سمت چپی كه بهمن داد زد باد الان 15...همون جهت... هدف را اصلاح كردم و فریاد كشیدم : بر دشمنان ایران زمین لعنت و شلیك كردم. بعد از اینكه پریسكوپ روی هدف برگشت تانك دوم را دیدیم كه آتش گرفته و روی سمت چپ بدنش مثل گل كلم باز شده بعید میدونستم زنده مونده باشن. دوباره دكمه را فشار دادم و گفتم علی برو جلوتر. تانك سوم راه افتاده بود و به طرف شهر در حال فرار بود. بهمن گفت : لعنت یاسرا زدن !!! من پریسكوپا تا كردم و سریع تو پریسكوپ دور گرد نگاه كردم دیدم یاسر 3 آتیش گرفته و دود غلیظ سیاهی ازش بلند میشه و چند متر پایین ترش 4 نفر در حال دویدنن گفتم : بهمن خدمش زندن و دارن فرار میكنن. بهمن گفت سریع برو طرف اونا علی...سریع برگرد طرف یاسر. اونا در خطرن. تانك با جهشی تغییر مسیر داد و به طرف یاسر رفتیم.نیمه های راه بودیم كه دیدیم همشون پناه گرفتن تا نزدیكی اون محل رفتیم و تانك ایستاد. دیدم كه اونا اومدن بیرون و پشت تانك ما دور از دید تك تیر انداز عراقی با ما به طرف شرق شروع به دویدن كردند كه پس از 20 دقیقه با سر رسیدن یك پاترول آمبولانس همشان را سوار كرد و ما مجددا به منطقه بازگشتیم. صدای بهمن به گوش رسید كه گفت : اینجا زره كوب 4 یاسر 3 از بین رفت اما خدمش به جز تیربارچی سالم برگشتند. یاسر 1 هم شدیدا آسیب دید و بازگشت. دشمن 4 تا تی 72 عراقی با پشتیبانی 20 سرباز 2 تا را از دست داد و 2 تای دیگر هم كه یكیشون آسیب دیده بود باز گشتند. ما هنوز 24 گلوله توپ و 4 گلوله دور قرمز داریم و باك تانك برای 3 ساعت دیگر عملیات هم پر است. دستور چیست ؟ صدای فرمانده به گوش رسید كه گفت : زره كوب 4 ما زره كوب 3 را فرستادیم و الان تو راهه بچه های سپاه برای تصرف قسمت های شرقی خرمشهر دارن وارد عمل میشن. تمام تك دشمن خنثی شده و اونا در حال بازگشت به شهرن. الان نوبت پاتك ماست و تا ضعیفن باید قسمت های شرقی را تصرف كنیم البته بچه های سپاه این كارا میكنن. شما هم به اونا كمك میكنین. تمام. تانك ما مجددا رو به غرب شروع به حركت كرد و پس از چند دقیقه بود كه از كنار تانك یاسر 3 كه در شعله های آتش میسوخت گذشتیم. من میتونستم شهر را جلوی خودم ببینم. تقریبا 10 كیلومتر تا شهر فاصله داشتیم. ازمیان 2 تپه كه عبور كردیم با ارتباط بیسیمی بهمن تانك را به سمت راست بردیم و در همان فاصله از شهر در امتداد آن حركت كردیم و بعد از 5 دقیقه 7 تا تانك تی سپاه را دیدیم كه سربازان پشت اونها پناه گرفتن و با تعداد زیادی نفر بر به سمت شهر حركت می كنند آن ها پشت بیسیم به ما خوش آمد گفتند و به ما اطمینان دادند كه با ما در ارتباط خواهند بود. هر از گاهی توپ یا خمپاره ای زمین اطراف گروه را می كوبید اما به جز 1 مورد برخورد توپ به نفربر هیچ تاثیری بر پیشروی ما نداشت. ما سرعتمان را افزایش دادیم و با هماهنگی با تی های سپاه جلوتر از گروه به 1500 متری ورودی شهر و ساختمان ها رسیدیم.با دستور فرمانده زرهی سپاهی ها ایستاده و تمام ساختمان هایی را كه نشان میكردند یا دیدبان ها دیده بودند عراقی ها در آن ها پست گرفته بودند را با توپ زدیم. در كل 8 تا توپ عادی مصرف كردیم و ساختمان های مورد نظر را كوبیدیم. تی های سپاه هم با تمام قوا آتش می كردند. ناگهان با دستور حركت همگی با سرعت بسیار به سمت شهر حركت كردیم و نفربر ها هم پشت سر تانك ها به طرف شهر به راه افتادند.با دستور فرمانده سپاه ما به سمت چپ به طرف یك ورودی رفتیم. در طول راه از میان مزرعه های خشك شده عبور كردیم و حتی پشت پریسكوپ دیدم كه كشاورزی از خانه اش بیرون آمد و وقتی ما را دید در هنگام عبور از كنار خانه اش هر دو مشتش را بالا برد و در اوج شادمانی فریاد كشید. البته صدایش را نشنیدیم. دقیقه ای بعد روی جاده آسفالت انداختیم و به طرف ورودی مورد نظر رفتیم و 2 كیلومتر عقب تر ما 3 نفر بر سپاه در مسیر ما می آمدند. به شهر نرسیده بودیم كه یك آرپی جی در سمت راست تانك ما روی زمین برخورد كرد. بهمن داد زد : ساختمون با نمای سبز. طبقه بالای بالا. من لوله را بالا بردم و روی طبقه بالا هدف گرفتم و بدون گفتن حرف شلیك شلیك كردم. سقف طبقه فرو ریخت و پس از آن نمای جلوی ساختمان به همراه نیمی ار مساحت تمام طبقات فرو ریخت. اكنون دیگر وارد خیابان شده بودیم. توپ را مجددا پر كردم كه بهمن فریاد زد : علی نگه دار... اكبر جلومون پیاده نظامه. من زوم را برداشتم و با حالت عادیو با سوئیچ دور بالا جلو را نگاه كردم كه دیدم چند عراقی در حال دویدن به طرف داخل شهر هستند. با فشردن دكمه با تیربار هم محور آتش كردم چند نفرشون تیر خوردند و روی زمین افتادن و ما بقی دویدند به اطراف و بین جلو و عقب آمدگی دیوار ها و كوچه ای نزدیك به آنجا پنهان شدند. دیواری را كه 4 نفر از آنها چسبیده به آن پشت لبه پناه گرفتند را هدف گرفتم و با گفتن رمز شلیك شلیك كردم. چون پریسكوپ زوم نبود هدف چندان از روی آنها تكان نخورد و من دیدم كه هر 4 نفرشان به وسط خیابان پرت شدند و ساختمانی كه دیوار متعلق به آن بود تا حدودی ریزش كرد. گفتم : علی بروی اون كوچه تا رسیدی ترمز كن میخوام یك بوسه نثارشون كنم. ( اصطلاح بچه ها بود یعنی میخوام یك توپ حرومشون كنم ) علی به طرف كوچه راه افتاد جلوی كوچه ناگهان زد روی ترمز و من هم شلیك كردم و سپس با تیربار هم محور آتش كردم و 2 نفرشان را كشتم.یك سنگر آنجا بود تا خواستم با توپی آن را بزنم یك نفر بالا آمد و با یك موشك آر پی جی شلیك كرد. موشك به كنار تانك خورد و صدایی وحشتناك تر از صدای شلیك در گوش من پیچید. بهمن داد زد : حركت نكن ( توپ همان لحظه پر شد ) شلیك كن به اون مادر ....... . من هم شلیك كردم و چند دست و پا به همراه تكه های آجر و نخاله به هوا پرتاب شد. بهمن گفت : زیادی جلو اومدیم... برگرد عقب و منتظر بمون تا نفربرا سپاه بیان سرباز پیاده كنن بعدشم برمیگردیم.تانك دور زد بهمن گفت : اكبر رو به پشت باش و بزن. من لوله را رو به پشت در حالی كه تانك دور میشد گرداندم و با دیدم یك جیپ عراقی كه به طرف ما می آمد در حین حركت شلیك كردم و منفجرش كردم. ناگهان از ته خیابان چند سرباز رو به جلو دویدند من با تیربار هم محور آتش كردم اما چون در حركت بودیم هر تیر یك جایی خورد و تنها 2 تاشونا كشتم. ناگهان یكی از آن ها به زانو شد و یك آر پی جی شلیك كرد كه همچون جسمی آتشین به طرف ما آمد و درست به پشت تانك برخورد كرد. تانك در حین حركت چند تكان شدید خورد و منحرف شد و ایستاد. علی داد زد : زنجیر سمت راست پاره شده. نمی تونیم كاریش كنیم. بهمن گفت : اكبر با هر چی توان داری شلیك كن تا اینا برسن. منم اطرافا چك میكنم خالی باشه تا پیاده شیم و فرار كنیم. من كه اصلا اطراف را نمی دیدم و تمام تمركزم تو پریسكوپ بود با شلیك توپ و تیربار چند نفر از آنها را كشتم و مجددا فرار كردند. بهمن داد زد : اونا دور و برمون و همه جا هستن. سر توپ را رو به جلو برگردوندم كه عراقی ها را دیدم. هر طرف كه توپ را بر میگردوندم از جلوی اون كنار میرفتن و میومدن جلو. با شلیك توپ به دیوار كناری كمی عقب تر از تانك قسمتی از ساختمان روی آن ها ریزش كرد اما فرار كردند. بهمن پشت بیسیم مدام در خواست كمك میكرد و از نفربرها میخواست كه سریعتر به موقعیت بیایند. من حسابی ترسیده بودم و عرق كرده بودم. توپی دیگر شلیك كردم كه جز ریختن یك دیوار نیمه خراب كار دیگری انجام نداد. صداهای پاها روی بدنه نشان از آن میداد كه روس تانك آمده اند. با فشردم دكمه دود زا نارنجك های دودزای اطراف را شلیك كردم و تانك در میان دود فرو رفت. كار دیگری از دستمان ساخته نبود. صدای انفجار شدیدی شنیدم و جریان هوای تازه به همراه بوی دود را حس كردم. سرم را برگرداندم و دیدم كه دریچه باز شده قبل از هر عكس العملی دیدم چند لوله سلاح به طرف داخل خم شد. من شیرجه زنان هر چند كه جا تنگ بود خودم را در محفظه خالی توپ ها جلوی پایم در پناه قسمت فلزی داخل تانك انداختم. صدای شلیك رگباری به گوش رسید و كم مانده بود گوشم كر بشود. تنها چشمانم را بسته بودم و خودم را جمع كرده بودم. صدای شلیك قطع شد. بلند شدم تا مسلسل یوزی خدمه را از جایش بردارم بهمن تیرباران شده بود و خون از سر و رویش میریخت و حمید هم با صدای ضعیفی ناله میكرد از علی خبری نداشتم و آمدم دستم را دراز كنم و یوزی را بردارم كه دیدم چند تا نارنجك افتاد داخل. مجددا به همان قسمت پریدم و پناه گرفتم. آن لحظه چیزی به خاطر ندارم...صدای انفجار نارنجك كاملا گیج و مبهوت ام كرده بود و تا چند دقیقه فكر میكردم مرده ام... حدود 10 دقیقه ای گذشت و چشمانم را باز كردم... تمام تنم میسوخت و دود غلیظی داخل را گرفته بود. خیسی خون خودم را حس میكردم. دید چشمانم تار تار بود. دست دراز كردم و به هر زحمتی بود خودم را به دریچه رساندم. از آن بالا رفتم و به حالت دراز كش خودم را به روی تانك كشیدم و از شدت درد ناله ای كردم و از ارتفاع 2 متری بر روی زمین افتادم. از اطرافم هیچ خبر نداشتم. صدایی داد زنان به گوشم رسید كه می گفت : یكیشون زندس... بدوین بیاین...امدادگر ... یكیشون زندس..... و دیگر هیچ چیز نفهمیدم تا اینكه 2 هفته بعد در بیمارستانی در خود خرمشهر به هوش آمدم و شنیدن كه 4 تا تركش نارنجك خورده بود به كمرم و شانس آورده بودم به جاهای حیاتی برخورد نكرده بودم... بعد از شنیدن خبر ها نمیدانستم از خبر شهید شدن بهمن و حمید و علی گریه كنم یا از خبر اینكه الان تویه بیمارستان تو خود خرمشهرم خوشحالی كنم. تنها خودم را دوباره روی تخت رها كردم و سرم را در تشك فرو بردم و بی صدا گریستم. خاطرات اكبر رئیسی. ( آزادسازی خرمشهر )