برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 10 اردیبهشت 1402 در پست ها
-
3 پسندیده شدهبا سلام این پست به طور مستقیم خطاب به کسانی هست که بطور مرتب بر طبل فارس و ترک و عرب و بلوچ و لر و ... می کوبند و حاضر نیستند دست از سر این شکل مطالب بگذرند : تنها چیزی که از تاریخ آموخته شد ، این درس بود : هیچ کس از تاریخ نیاموخت روزنامه القبس ( چاپ کویت) - 1981 به تیتر داخل کادر قرمز دقت کنید ، خیلی تمایل دارید یک دیوانه زنجیری مثل صدام مجددا پیدا شده و به جمهوری اسلامی ایران حمله کند و بعد وزیر امور خارجه اش ( طارق یوحنا عزیز ) ترهّات خودش را مبنی بر " بهتر بودن وجود 5 ایران کوچک ، به جای یک ایران بزرگ" بیان کند ؟؟ اگر تمایل دارید ، همچنان بر طبل قومیت ها بکوبید که زمانی از کرده و گفتار و عملکردتان پشیمان می شوید که فایده ای نخواهد داشت .
-
3 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان حدود دیوانگی و خیال پردازی !!!!!!!!!!!! تاریخ معاصر قرن نوزدهم و بیستم میلادی ، در عین فراز و نشیب ها و رخدادهای تلخ و شیرین ، دو مقطع درس آموز برای نسل بشر بشمار می رود . وزارت آموزش و پرورش عراق در سالهای قبل از تهاجم این کشور به جمهوری اسلامی ایران ، با چاپ نقشه های جعلی ، خوزستان را از خاک ایران جدا و آن را بصورت یک سرزمین تحت الحمایه ، با عنوان جعلی تر ( ع.ر.ب.س.ت.ا.ن) درآورد . با این حال ، علی الظاهر ، حاکمان وقت عراق ، در پیش بینی و محاسبه عکس العمل مردمان سرزمین پارس ، دچار اشتباه جدّی محاسباتی شده بودند . حاکم وقت عراق ، به خیال خام خود ، سردار قادسیه شد و در این نقشه ، بخش مهمی از ایران را از آن ، جدا نمود . " حقیقتاً ، دیوانگی و خیال پردازی هم ، حدّی دارد !!!!!!!!!!!!!! " پی نوشت : به نقل از "دکتر" ،" رندان ، چنان کلکش ( ص.د.ا.م) را ان طرف جاده کندند که کان لم یکن شیء مذکورا ...!"
-
2 پسندیده شدهبسم ا... اس .آ . اس ..قهرمانان یاغی احتمالا دوستان در جستجوهای اینترنتی خودشون با محوریت موضوع جنگ دوم جهانی ، زیاد به این تصویر برخورد کردند جیپ ویلیس ، مسلسل های دوقلوی ویکرز ، یونیفرم های خاص صحرایی ، محاسن اصلاح نشده و مخازن آب و سوخت روی خودروها .. این ویژگی های ظاهری مشهورترین یگان عملیات ویژه ارتش بریتانیا محسوب می شد که امروز آن را با شناسه هنگ ویژه هوایی یا SAS می شناسیم مینی سریال اس.آ.اس ، قهرمانان یاغی ، داستان تولد و عملیاتهای این یگان عملیات ویژه است از دریچه دید بنگاه خبرپراکنی بریتانیا که گفته می شود گران ترین سریال تولید شده توسط این مجموعه می باشد فصل یکم این سریال در شش قسمت ، اکنون برای مشاهده در دسترس قرار داشته و داده های موجود نشان میدهد که فصل دوم آن نیز در دست تولید قرار دارد . https://www.aparat.com/v/G2RZS دومینیک وست در نقش سرتیپ دادلی کلارک ، افسر ارشد اطلاعاتی ارتش بریتانیا تئوبیگز در نقش گروهبان رِگ سیکینگ الفی آلن در نقش ستوان چاک لوئیس جک اوکانل در نقش سرهنگ دوم رابرت بلر پدی مین کانر سویندلز در نقش سرهنگ دوم دیوید استرلینگ ( ایده پرداز و اولین فرمانده سرویس ویژه هوابرد ) پی نوشت : اگرچه این مینی سریال ، صرفا روایت انگلیسی ها از عملیات ویژه ارتش بریتانیا در شمال آفریقاست و اغراق نیز در آن دیده می شود ، با این حال برای مشاهده ، جالب به نظر می رسد
-
2 پسندیده شدهبسم ا.. دویست و پنجاهمین شکارهوایی سرگرد گرهارد باکهورن در حالی که خدمه زمینی به وی کمک می کند تا کلاه پروازی را از روی سر بازکند دراین پرواز ، وی دویست و پنجاهمین شکار هوایی خود را با نصب پلاکاردی زیر بخش آسمانه جنگنده مسراشمیت بی اف-109 ، جشن می گیرد
-
2 پسندیده شدهدر ادامه بحث ارامكو ، نقاط انفجار تاسيسات و تعداد اصابتها را بررسي خواهيم كرد تا دلايل ديگري براي رد گزارش صعودي ها در اشاره به ١٨ پهباد انتحاري ارائه دهيم ان شاالله به صورت كلي نقاط اسيب را به چهار قسمت مخازن بزرگ ، مخازن كوچك و برج ها تقسيم كرده و هر كدام را جداگانه مورد بررسي قرار خواهيم داد در بخش مخازن بزرگ طبق گزارش سازمان ملل ١٢ نقطه اسيب وجود دارد كه مطابق تصوير زير ترسيم شده اند ،، ٣ نقطه از اين انفجارات به صورت دوتايي كنارهم رخ داده است (فلشهاي قرمز) هر چند مخزني كه با فلش ابي مشخص كرديم مشكوك به ٢ نقطه انفجار است اما با اين حال همان ١٢ نقطه اسيب را در نظر ميگيريم تصوير زير ، مخزني كه دو اصابت روي ان رخ داده با توجه به مخازن پشت سر و همينطور خالي بودن محوطه سمت راست ان ، احتمالا همان مخزني است كه داخل كادر قرمز مشخص كرديم ———— در بخش مخازن كوچك نيز يك اصابت در مخزن بالا و دو اصابت در مخزن پايين واضح است ( چهارمين اصابت ٢ تايي)، در مخزن سمت چپ اسيبي بنظر نميرسد اين تصاوير نيز گوياي انجام تعميرات در دو مخزن ذكر شده است پس ١٢ اصابت مخازن بزرگ و ٣ اصابت مخازن كوچك ————- در بخش ديگر ١٠ برج كنار هم داريم كه بصورت جداگانه و ٥ تايي بررسي خواهيم كرد فاصله بين برجها ١٥ تا ٢٠ متر تخمين زده ميشود ، امكان سرايت اتش بين برجها وجود ندارد چراكه در اين صورت تمام انها دچار سوختگي ميشدند در نتيجه برجها نيز مثل مخازن ، هر كدام بصورت جداگانه مورد اصابت قرار گرفته اند در برج شماره ١ دو نقطه اصابت مشاهده ميشود(پنجمين اصابت ٢تايي) قسمت فوقاني برج شماره ٥ نيز سوختگي و اسيب كاملا مشخص است در يك تصوير مناسب و نزديك از برج ٥ ، با اعمال تغييراتي در وضوح و روشنايي تصوير ، باز هم دو حفره در كنارهم مشخص ميشود (ششمين اصابت ٢تايي) در بخش دوم ،، برجهاي شماره ٧و ٨ و همچنين برج ١٠ اسيب ديده اند اما متاسفانه ديد مناسبي نسبت به برجها وجود ندارد به احتمال بسيار قوي همچون برجهاي شماره ١ و ٥ اصابتها ٢ تايي باشند اما با اين حال اصابت ها را بصورت تكي لحاظ ميكنيم ، هرچند با همين احتمال حداقلي نيز از ١٨ اصابت عبور خواهيم كرد ٧ اصابت در برج ها ، ٣ اصابت در مخازن كوچك و ١٢ اصابت در مخازن بزرگ مجموعا ٢٢ اصابت صورت پذيرفته است اگر تصوير مناسبي از بخش دوم برجها در اختيار داشتيم ممكن بود اصابتها به ٢٥ برسد و هفتمين ، هشمين يا نهمين انفجار ٢ تايي را نيز ثبت ميكرديم تعداد زياد انفجارات ٢ تايي نيز ، جز با پذيرش اصابت بمبها و راكتها در كنار هم به هيچ شكل ديگري قابل توجيه نيست لذا با تكيه بر دلايلي گسترده و منطقي ميتوان گزارش صعودي ها را زير سوال و غير قابل پذيرش دانست ياحق
-
2 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم خيزش پهبادها : گامي به سوي نبردهاي نوين در ١٤ سپتامبر ٢٠١٩ پالايشگاه بقيق ،واقع در شرق عربستان صعودي با عملیاتی پيچيده مورد هجوم قرار گرفت كه موجب توقف تولید نیمی از نفت این کشور و خسارات مالی فراوان شد گمانه زني هاي فراواني در خصوص اين حمله منحصربفرد صورت گرفته است ، اما همچنان در چگونگي حمله ، عامل حمله و مبدا حمله اختلاف نظر وجود دارد زاويه حمله (از غرب) مشخصا يك حمله بالستيكي از يمن و ايران را غير ممكن و يك حمله با موشكهاي كروز را بسيار دشوار نشان ميدهد مگر با كروزهاي بسيار پيشرفته و دوربرد ميزان خسارت وارده نشان از انفجار سر جنگي چند كيلوگرمي دارد نه چندصد كيلوگرمي انفجار سر جنگي چند صد كيلوگرمي ميتوانست نه تنها خود مخزن ، بلكه محيط اطراف مخزن ، حتي لوله هاي روي زمين را نيز تحت تاثير قرار بدهد يا اصلا چرا بايد يك مخزن توسط دو كروز يا دو بالستيك هدف قرار گرفته شود ؟؟ و البته پس از برخورد هر دو موشك كنار هم تخريب جزئي صورت بگيرد؟؟(مخزن داخل كادر) ايا صرفا برخورد بدنه يك موشك هشت ، نه متري اسيب بيشتري نسبت به چيزي كه ميبينيم ايجاد نميكرد؟؟ فرضيه بالستيك و كروز از همان ابتدا با تصاوير ماهواره ايي فرضيه ايي ضعيف بشمار ميرفت بعدها تصاويري از لحظه مورد اصابت قرار گرفتن مخازن توسط صعودي ها منتشر شد كه تاييدي بود بر نظرات ارائه شده اوليه ، يعني اصابت پرتابه ايي كوچك و نتيجتاً انفجاري ضعيف پس از برخورد لينك فيلم تصاوير پرتابه مورد نظر نيز اصابت هرگونه پهباد انتحاري و موشك كروز را به كلي منتفي ميكرد اينجا اين فرضيه كه پرتابه ها توسط پهباد شليك شده اند قوت گرفت كه البته فرضيه محتملي هم است مثلا در تصوير زير شليك موشك ضد زره توفان ٥ از بالگرد را مشاهده ميكنيم كه اين موشك شباهت زيادي به تصوير پرتابه مورد نظر دارد و ممكن است توسط پهباد به سمت مخازن شليك شده باشد اما با اين حال ، اين شباهت ها ممكن است با برخي مهمات و راكتهاي توپخانه ايي يا برخي تسليحات ديگر نيز وجود داشته باشد به همين دليل نميتوان با تكيه بر تصويري گنگ و تار از يك راكت يا موشك كوچك ، به يك نتيجه گيري قطعي رسيد لذا به بررسي فيلمي كه بخشي از حملات ارامكو را در تاريكي شب و سكوت كامل ثبت كرده خواهيم پرداخت كه از نور و صداي واضح انفجارها ميتوان نكات جالب توجهي را تشخيص داد لينك فيلم (بيشتر بحث ما روي همين فيلم است لذا براي درك بهتر وقايع از هندزفري يا هدفون استفاده كنيد) اگر بصورت مختصر فيلم را مرور كنيم در اغاز فيلم با ورود يك پهباد با موتور ملخي مواجه ميشويم كه در ارتفاع بسيار پاييني در حال پرواز است به همين جهت صداي موتور ان كاملا واضح از ابتدا تا انتهاي فيلم شنيده ميشود ، ثانيه ١٠ اژير پالايشگاه روشن ميشود،تعدادي انفجار در اوايل فيلم صورت ميپذيرد (بخش اول حمله) ،،بلافاصله شليك پدافند را شاهد هستيم و در نهايت دو انفجار پياپي در اواخر فيلم( بخش دوم حمله) قطعا بين انفجارها و پهباد ارتباطي وجود دارد چرا كه به محض نزديك شدن پهباد به منطقه (افزايش صداي پهباد) انفجارها ناگهان اغاز ميشوند ، اما تعداد زياد انفجارها و همچنين شنيده شدن صداي پهباد پس از همه انفجارها احتمال انتحاري بودن پهباد را رد و احتمال رزمي بودن پهباد را افزايش ميدهد كه البته با بررسي دقيق تر فيلم اين احتمال افزايش نيز خواهد يافت انچه كه ابتداي فيلم جلب توجه ميكند محيطي سرسبز و ويلايي ،، شبيه به مناطق شمالي كشورمان است كه ميتواند منطقه حضور فرد فيلمبردار را مشخص كند پالايشگاه ارامكو در مساحتي به طول و عرض ٢ كيلومتر در ٢ كيلومتر ساخته شده است(كادر قرمز تصوير) اطراف پالايشگاه ارامكو عمدتا به صورت بياباني است جز در ضلع غربي كه به فاصله يكي دو كيلومتر ، شهركي وجود دارد كه فيلمهاي روز بعد از حمله ، توسط افراد ساكن اين منطقه منتشر ميشد(كادر ابي تصوير) و همچنين شهركي در ضلع شمال غربي ارامكو كاملا چسبيده به پالايشگاه ، با محيطي سرسبز و امكانات ورزشي ، تفريحي و رفاهي فراوان (كادر سبز تصوير) اينجا در اصل شهركي است كه در اختيار پرنسل ، كاركنان و به طور كلي افراد مرتبط با شركت ارامكو قرار گرفته و فرد فيلمبردار كه به نظر به زبان فرانسوي هم صحبت ميكند جزو همين افراد است فاصله بخشهاي جلويي اين شهرك تا مخازن هدف قرار گرفته شده تقريبا ٢ كيلومتر و بخشهاي عقبي تقريبا ٣تا ٣/٥ كيلومتر ميباشد اما باتوجه به اختلاف زماني ٩ الي ١٠ ثانيه ايي بين نور هر انفجار و صداي ان كه در فيلم ديده و شنيده ميشوند ( جلوتر توضيح خواهيم داد) و محاسبات مربوط سرعت نور و صدا ،، فرد تقريبا در فاصله ي ٣٠٠٠ الي ٣٣٠٠ متري انفجارها يعني بخش هاي عقبي شهرك قرار دارد كه محل قرارگيري و زاويه ديد دوربين را به صورت تقريبي با كادر و فلش سبز در تصوير ماهواره ايي مشخص كرديم ، زاويه حمله نيز از سمت غرب يعني سمت راست فيلمبردار است براي بررسي فيلم فعلا روي صداها و بخش اول فيلم تمركز ميكنيم نكته ي مهم بخش اول حملات كه از ثانيه ٣٣ تا ٤٧ صداي ان به گوش ميرسد اين است خبري از ٨ صداي انفجار نيست در واقع شما صداي شش شليك را ميشنويد و ٢ انفجار!!!!!!! دقت بفرماييد ثانيه ٣٣ ،، ٢ شليك پياپي ( مثل شليك نوعي توپ يا راكت) بلافاصله برخورد و انفجار مخازن(صداي انفجار اول) ثانيه٣٧ دو شليك پياپي ثانيه ٤٣ يك شليك بلافاصله صداي انفجار(صداي انفجار دوم) ثانيه ٤٧ يك شليك صداي ٦ شليك كاملا از صداي ٢ انفجار متفاوت و قابل تشخيص است با توجه به تفاوت سرعت نور و صوت ،، قائدتا اتفاقاتي كه صداي ان به گوش ميرسد ، بايد چند ثانيه زودتر رخ داده باشند براي درك بهتر روي تصوير تمركز كنيم ثانيه ٢٤ فيلم نوري مشاهده ميشود كه حاصل انفجار اول است در واقع موج حملات از اين لحظه اغاز ميشود (دو شليك و يك انفجار) ثانيه ٢٧ دو شليك پياپي ثانيه ٣٣و٣٤ كمي گيج كننده است دقت كنيد اينجا در اصل يك شليك صورت ميپذيرد و بلافاصله انفجاري كه نور ان ديده ميشود(انفجار دوم) اما در اين لحظه شما صداي انفجار اول را ميشنويد كه ده ثانيه پيش رخ داده بود و صداي ان منطبق شده است با نور انفجار دوم در ادامه هم ثانيه ٣٧ يك شليك صورت ميپذيرد پس حملات و انفجارها در واقع از ثانيه ٢٣ تا ٣٧ رخ ميدهند كه نور دو انفجار هم قابل مشاهده است اما صداي اين فعل و انفعالات با يك تاخير ده ثانيه ايي از ثانيه ٣٣ تا ٤٧ به گوش ميرسند كه صداي دو انفجار هم به صورت واضح شنيده ميشود باقي صداها نيز مربوط به شليك است نكته : با توجه به اينكه انفجارها بلافاصله پس از شليك رخ ميدهد(كمتر از يك ثانيه) ،، تخمين زده ميشود فاصله مهاجم تا مخازن زير هزار متر باشد در نتيجه عامل مهاجمي ، در حال شليك نوعي توپ يا راكت از فاصله نزديك و چند صد متري(زير يك كيلومتر)به مخازن است كه در واقع همان پهبادي است كه براي شليك نوعي توپ يا راكت ارتفاع خود را به شدت كاهش داده و صداي موتور ان به شكل واضحي شنيده ميشود (رد مجدد كروز ، بالستيك و پهباد انتحاري) اما چه نوع توپ يا راكتي؟؟؟ به شخصه اولين چيزي كه به ذهنم رسيد ، پهباد اونجر امريكايي و راكتهاي هايدرا بود اما ايا پهبادهاي ما نيز همچون اونجر از اين دست راكتها بهره ميبرند؟؟؟ در سال ٩٥ و نمايشگاه كيش اطلاعاتي در خصوص توسعه راكتهاي ٧تايي و ١٩ تايي (با الگوگيري از راكت هايدرا) براي بالگردها و راكتهايي ٢ تايي (٥٠ ، ٧٠ ، ٨٠ ميلي متري) مختص پهبادها با مشخصات زير منتشر شد دوتايي ٥٠ ميلي متري : طول يك متر ، وزن هفت كيلو گرم ، برد ١٥٠٠ متر دوتايي ٧٠ ميلي متري: طول يك و نيم متر ، وزن ٢٥ كيلوگرم ، برد ٦٠٠٠ متر دوتايي ٨٠ ميلي متري: طول يك و هفتاد ،، وزن ٣٠ كيلوگرم ، برد ٦٠٠٠ متر لينك مطلب با توجه به وزن و ابعاد كاملا مشخص است كه ميتوان بجاي يك بمب سديد ، راكت دوتايي ٧٠ ميلي متري نصب كرد،، حتي با توجه به وزن پايين نمونه هاي ٥٠ ميلي متري ميتوان بجاي يك بمب سديد نمونه هايي با تعداد بيشتر مثلا ٥ تايي يا ٧ تايي (اگر توسعه داده شود) به كار برد چندماه پيش در پارك ملي هوافضا در كنار جنگنده سوخو ٢٢ سپاه گونه هاي مختلفي از راكتهاي ٨٠ ميلي متري با نام فدك به نمايش درامد(الگوگيري از راكتهاي روسي) كه البته خود نام فدك نيز ميتواند معاني خاص خود را داشته باشد به هر حال اين احتمال كه فدكهاي ٥٠ يا ٧٠ ميليمتري از خيلي قبل براي پهبادهاي نيروي هوافضا ساخته شده باشند كاملا محتمل است به عنوان مثال كاملا بعيد بنظر ميرسد كه اين دو حفره تقريبا يك متري كه در يك وجبي هم ايجاد شده اند حاصل برخورد دو موشك كروز يا دو بالستيك و يا دو پهباد انتحاري باشند اما كاملا محتمل است كه شليك ٢ راكت به اين نقطه و برخورد انها در كنارهم ، چنين اسيبي را ايجاد بكند در روزهاي گذشته و در حين برگزاري رزمايش پهبادي ارتش ، نهايتا غلاف سه تايي اين راكتها به نمايش درامد ، پس در كنار راكتهاي فدك ،، اين راكتها نيز جزو گزينه هاي به كار گرفته شده در حملات ارامكو ميباشند اما ادامه بررسي فيلم عمليات بلافاصله پس از شليك هاي پهباد و انفجار مخازن ،،پدافند در ثانيه ٥٠ ،٥١ با شناسايي محل احتمالي پهباد ، از سمت شرق و خارج از محوطه پالايشگاه به سمت پهباد كه در بالاي محوطه پالايشگاه است شليك ميكند اما موفق به هدف قرار دادن پهباد نميشود اين صحنه را به صورت تقريبي با فلش نارنجي در تصوير ماهواره ايي مشخص كرديم در ادامه و در ثانيه ٨٠ دو نور پياپي واضح ديده ميشود كه لحظه انفجار سوم و چهارم ما را مشخص ميكند(بخش دوم حمله) ، ده ثانيه بعد بدون اينكه صداي شليكي شنيده بشود دو صداي انفجار پياپي شنيده ميشود البته بسيار شديدتر از انفجارهاي اول و دوم خب با توجه به وجود يك فاصله معنادار بين بخش اول حمله و بخش دوم حمله و همچنين عدم وجود صداي شليك پيش از بخش دوم حمله و نيز مهيب تر بودن صداي انفجار ان نسبت به انفجارهاي حملات بخش اول با اطمينان ميتوان گفت اينجا از سلاح ديگري مثل بمب استفاده شد نه از نوعي راكت يا توپ ، از طرف ديگر با در نظر گرفتن پياپي بودن دو انفجار باز هم بعيد بنظر ميرسد كه دو موشك كروز يا دو بالستيك يا دو پهباد انتحاري همزمان با هم به يك هدف اصابت كرده باشند اما كاملا محتمل است كه رها شدن دو بمب از پهباد چنين صداي انفجاري را ايجاد بكند ————— نكته بعدي چراغ هاي پهباد مورد نظر است كه در ثانيه ٨٣ توسط فيلمبردار ديده ميشوند، نكته مهم ان نيز همزماني روشن شدن اين چراغها با انفجارهاي سوم و چهارم است براي بررسي بهتر ،، ابتدا كاركرد چراغهاي هواپيما را به صورت مختصر مرور كنيم و ببينيم كدام يك از فاصله دور يا از روي زمين ديده ميشوند براي ايجاد روشنايي در اطراف هواپيما،، چراغهايي درنظر گرفته شده كه زير دماغه ، چرخ جلو و يا زير بالها نصب ميشوند تا خلبان هنگام نشست و برخاست يا تاكسي و جابجايي هواپيما در محوطه فرودگاه ، ديد مناسبي نسبت به محيط اطراف داشته باشد برخي نيز كنار بدنه هواپيما به سمت دهانه موتور و بالها روشن ميشوند تا حين پرواز ديد بهتري براي چك و بررسي اين نقاط حساس توسط خدمه ،ايجاد بكنند اصولا فقط در برخي از پهبادها (مخصوصا پهبادهاي سنگين) يك چراغ زير دماغه يا ارابه جلو نصب شده و فضاي مقابل پهباد را روشن ميكند حين پرواز نيز خاموش هستند البته در صورت روشن بودن نيز از زاويه مقابل ديده ميشوند نه زواياي اطراف ، پشت سر يا چند كيلومتر پايين تر و روي زمين ————- يك چراغ قرمز نيز با شروع به كار موتور هواپيما روشن ميشود براي هشدار به افرادي كه اطراف هواپيما حضور دارند . اين چراغ نيز حين پرواز خاموش و در پهبادها نيز اصولا مورد استفاده قرار نميگيرد ————- اما چراغهاي مورد نظر ما چراغهاي رنگي به اصطلاح "تعيين موقعيت" يا "مسيريابي" هستند كه با رنگهاي مختلف در انتهاي بال راست(رنگ سبز) و در انتهاي بال چپ (رنگ قرمز ) نصب ميشوند تا هنگام پرواز خلبانان مسير پرواز ديگر هواپيماها را تشخيص داده و در مسير يكديگر قرار نگيرند بعضاً چراغهايي به رنگ سفيد در بخش عقب هواپيما و يا در انتهاي بالها پشت چراغهاي سبز و قرمز نصب ميشوند كه خلبان با ديدن اين رنگ اطمينان پيدا ميكند كه هواپيماي مورد نظر عبور كرده است ———- جداي از چراغ هاي تعيين موقعيت چراغهاي ضد تصادف(اصطلاحا استروب) با رنگ قرمز و بسيار قوي و پرنور زير يا روي هواپيما تعبيه شده كه از فاصله بسيار دور نيز براي خلبانان قابل تشخيص باشد چراغ استروب نيز فقط در برخي از پهبادها ديده شده است تصاويري از پهبادهاي پرديتور ،، ريپر و بال پرنده x-47b اما برخلاف انچه متداول است در نيروهاي مسلح ما سعي شده بيشترين بهره و استفاده از چراغها برده شود به عنوان نمونه اگر شاهد ١٢٩ را بررسي كنيم علاوه بر چراغهاي تعيين موقعيت دو سر بال دو چراغ رنگي سبز و قرمز نيز براي كمك به اپراتور و سهولت در نشست و برخاست ، روي ارابه فرود در نظر گرفته شده است يك چراغ زير دماغه نصب شده براي ايجاد روشنايي در مقابل پهباد و ايجاد ديد مناسب براي اپراتور يك چراغ چشمك زن بسيار قوي نيز در بخش انتهايي زير بدنه نصب شده كه احتمالا كاركرد چراغ ضد تصادف(استروب) را داشته باشد البته حين پرواز در شب با توجه به بسته بودن ارابه فرود فقط دو چراغ تعيين موقعيت به همراه چراغ چشمك زن از فاصله دور قابل مشاهده خواهند بود اما برسيم به پهبادهاي بمب افكن بال پرنده در عمليات مهم ضربت محرم بر ضد گروهكهاي تروريستي مستقر در سوريه علاوه بر موشكهاي بالستيك ،،پهبادهاي بمب افكن شاهد ١٨١ و ١٩١ نيز مورد استفاده قرار گرفتند طبق تصاوير منتشر شده پهباد شاهد ١٨١ و ١٩١ جداي از چراغهاي تعيين موقعيت از دو چراغ رنگي ( تك رنگ) در ميانه بدنه ، اطراف جايگاه تسليحات بهره ميبرند،، خبري از چراغ استروب يا چراغ چشمك زن يا چراغ هاي ديگر نيست فقط ٤ چراغ رنگي ، در يك راستا و حالتي متمايض كه به ندرت در ديگر پهبادها قابل مشاهده است همين نكته ممكن است به ما كمك هايي بكند البته در تصاوير بعدي ميبينيم كه شاهد ١٨١ با سه چراغ رنگي روشن پرواز ميكند در حالي كه اين پهباد نيز ٤ چراغ دارد !! اين مسئله اتفاقي يا سهوي نيست بلكه به نظر در عملياتهايي كه از هر دو نوع پهباد به صورت تركيبي استفاده ميشود عامدانه اين كار را انجام ميدهند تا پهبادها حين پرواز از اين طريق قابل تشخيص باشند حال اگر به فيلم ارامكو برگرديم ، چراغها را بشكلي خاص نزديك به هم و يك رنگ ميبينيم ، بشكلي كه نميتوان انها را به چراغهاي سبز و قرمز تعيين موقعيت دو سر بال يا استروب يا چراغهاي متداول كه در پهبادها استفاده ميشوند نسبت داد مگر اينكه انها را چراغهاي مياني شاهد ١٩١ و ١٨١ در نظر بگيريم اما دليل بعدي اگر به تصاوير عمليات ضربت محرم برگرديم شاهد ١٩١ را ميبينيم كه هنگام رها كردن بمبها چراغهاي مياني ان روشن هستند ، به اين دليل كه نور كافي ايجاد شده و فرايند باز شدن محفظه و رهايش موفق بمبها توسط اپراتور بخوبي رصد بشود،،پس يكي از مهمترين كاركردهاي چراغهاي مياني شاهد ١٨١و ١٩١ كه دقيقا كنار بمبها نيز تعبيه شده اند ، كمك به اپراتور حين بمب ريزي است اگر مجددا به فيلم ارامكو برگرديم ميبينيم كه روشن شدن چراغها همزمان است با ٢ انفجار پياپي بخش دوم !!!! در واقع اگر فيلم را مرور بكنيم پس از شليك پدافند در ثانيه 51 فيلم بردار براي مدتي روي همان بخش چپ تصوير (شرقي پالايشگاه) متمركز ميشود پهباد روي پالايشگاه اماده بمب ريزي ميشود ، اپراتور چراغها را روشن و بمبها را رها ميكند ، چندثانيه زمان ميبرد تا بمبها به زمين برسند در اين چند ثانيه پهباد مسير خود را ادامه ميدهد ، با انفجار بمبها فيلم بردار متوجه سمت راست ميشود و پهباد را ميبيند در شرايطي كه دو چراغ ان روشن و موقعيت ان كمي خارج از محوطه پالايشگاه است (موقعيت منطقي تر پهباد) —————— پس چراغها حالت عجيبي دارند و همزمان با انفجارات روشن ميشوند ——————- خب همانطور كه اشاره شد بخش اول حملات بوسيله تعدادي راكت و بخش دوم حملات بوسيله دو بمب صورت پذيرفته است ، اما ايا بايد بپذيريم كه حملات توسط دو پهباد انجام شده است ؟؟؟؟!!!! الزاما خير!!!!!!!!! طبق اطلاعات منتشر شده از پهبادهاي شاهد ١٨١ و ١٩١ ، اين دو پهباد توانايي حمل ١٠٠ كيلوگرم مهمات را دارا هستند ،، شاهد ١٩١ بدليل حمل مهمات داخل بدنه ،، در حمل بيشتر مهمات داراي محدوديت است اما شاهد ١٨١ بشكلي طراحي شده كه امكان حمل مهمات بيشتر را داشته باشد!! به تصاوير دقت كنيد ،،در تصوير شماره ١ ميبينيم كه زير بدنه شاهد ١٨١ در اطراف بمبها محلي براي نصب مهمات بيشتر در نظر گرفته شده است در تصوير شماره ٢ كه مربوط به ٢ سال پيش و رزمايش الي بيت المقدس است به شكل واضحي زير بدنه پهباد مات شده تا غلاف راكتها ديده نشود(فلشهاي قرمز) ، قسمت سياه رنگي كه با فلش ابي مشخص شده بخشي متصل به غلاف است و بايد مات ميشد در تصوير شماره ٣ كاملا مشخص است كه سمت ديگر جايگاه بمب ها ، تجهيزات يا مهمات ديگري روي پهباد لود شده است كه شباهتي به بمب ندارند پس ميتوان گفت كل عمليات تهاجمي كه فيلم ان را در ٢ دقيقه تماشا كرديد توسط يك پهباد رادارگريز و هوشمندِ فوق پيشرفته ي راكت زن ،بمب افكنِ شاهد ١٨١ نيروي هوافضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي انجام شده است،، اين ترميناتور كوچك كه صداي موتور ملخي ان به شكل واضحي شنيده ميشود از سمت غرب به پالايشگاه نزديك و راكتها را به سمت اهداف شليك ميكند ، در ادامه پهباد دور ميزند ( فاصله زماني بين بخش اول و دوم حمله) از سمت شرق به پالايشگاه نزديك ميشود ، چراغها را روشن ، بمب ها را روي مخازن يا ديگر تاسيسات رها كرده و از روي پالايشگاه عبور ميكند اين فعل و انفعالات را در تصوير ماهواره ايي مشخص كرديم چند ساعت بعد يمني ها با قبول مسئوليت ، اشاره به استفاده از ١٠ پهباد با موتورهاي معمولي و جت براي انجام اين عمليات ميكنند كه البته منظورشان پهباد انتحاري نبوده بلكه اشاره به همين پهبادهاي رزمي داشتند تعداد اسيبهاي وارده نيز با تعداد ١٠ پهباد همخواني دارد با اين فرض ، كل مهمات استفاده شده در اين عمليات ٢٠ بمب (٥٠٠كيلوگرم) و تعدادي راكت بوده است كه در مجموع كمتر از ٧٠٠ كيلوگرم براورد ميشود ، به ميزان سر جنگي يك موشك!!! اين پهبادها بردي مطابق با موشكهاي ذوالفقار و قيام دارند(مهمات كمتري حمل ميكنند اما دقت اصابت بالاتري دارند) و هزينه توليد انها نيز از يك چهارم تا يك ششم اين موشكها براورد ميشود در واقع اگر تمام اين ١٠ پهباد حين عمليات مورد اصابت قرار ميگرفتند نهايتا هزينه ي دو موشك به ما تحميل ميشد!!!! كه البته همين هم نشد!!!! ——————- خب اگر فرضيه پهباد رزمي صحيح باشد ادعاي صعودي ها چه ميشود؟؟؟ در همان روز حمله ، صعودي ها با اشاره به پيدا شدن لاشه يك موشك كروز در مناطق شمالي پالايشگاه ، ايران را متهم به حمله به تاسيسات نفتي خود ميكنند تصويري كه توسط صعودي ها منتشر ميشود بسيار مشكوك و داراي ابهام است چطور روي خاك نرم بيابان كه حتي اثر حركت مارها بشكل واضحي بجا ميماند يك موشك سنگين و بزرگ از ارتفاع بالا سقوط ميكند و اثري از اصابت يا كشيده شدن موشك روي زمين باقي نميماند؟؟!!! حتي اگر فرض صحنه سازي را نيز مردود بدانيم ، در همان روز تعدادي موشك كروز ، از يمن شليك شده و در بخشهاي جنوبي عربستان فيل ميشوند ايا خيلي بعيد است كه اين تصوير مربوط به يكي از انها باشد؟؟؟ در ادامه و با يك فاصله چند روزه صعوديها با نمايش لاشه تعدادي پهباد و موشك كروز ، ١٨ پهباد انتحاري را عامل حمله به بقيق و ٧ موشك كروز را عامل حمله به خريص معرفي ميكنند اينجا هم ابهاماتي وجود دارد اگر واقعا در بقيق لاشه تعداد زيادي پهباد بجاي مانده بود چرا در همان واكنشهاي اوليه به اين مسئله اشاره نشد؟؟ تعداد لاشه هاي نمايش داده شده نيز نهايتا هفت يا هشت مورد است كه با عدد ادعايي فاصله بسيار دارد البته اين احتمال را رد نميكنيم كه حين حمله اصلي به ارامكو ، تعداد انگشت شماري پهباد براي باقي ماندن لاشه ها و سردرگم كردن صعودي ها استفاده شده باشد اما در اين صورت نيز ده ها دوربيني كه در نقاط مختلف اين پالايشگاه نصب هستند تصاويري از اين پهبادها ضبط ميكردند پس براي ترديد در گزارش صعودي ها همين نكته كافيست كه در ابتدا به موشك كروز اشاره ميكنند و چند روز بعد به پهباد انتحاري و در ادامه فيلمي را منتشر ميكنند كه در ان ، نه خبري از موشك كروز است نه پهباد انتحاري !!!! همينقدر مضحك و مسخره!!! ————- اما حمله از كدام كشور انجام شده است؟؟ به اعتقاد بنده همين پذيرفتن حمله بواسطه پهباد رزمي يعني پذيرفتن حمله از سمت ايران چراكه انتقال تعداد زيادي پهباد ،، مهمات و همچنين سامانه هاي هدايت و كنترل پهبادها به يمن و عمليات در فاصله تقريبا دو برابري تا پالايشگاه بقيق كه پهبادهاي شاهد ١٨١ و ١٩١ نيز امكان عمليات در اين برد را ندارند بسيار دشوار است دليل ديگر مراقبت هاي شديدتري است كه از بخشهاي جنوبي عربستان نسبت به بخش هاي شمالي عربستان صورت ميپذيرد مورد اخر گزارشهاي مردمي از عبور گسترده پهبادها از اسمان كويت است كه حداقل سه فيلم از اين پهبادها موجود ميباشد لينك صفحه توييتر (متاسفانه فيلمها در اپارات پيدا نشد ، در اين صفحه توييتر كليه ي فيلمهاي مربوط به حمله موجود است) ———- براي دوستاني كه موفق به ديدن فيلمها نميشوند تصاوير را كامل قرار ميدهيم در يكي از فيلمها يك پهباد با سه چراغ روشن در حال حركت است(تصوير ١) در فيلم دوم دو پهباد يكي با سه چراغ روشن و ديگري با تك چراغ روشن كنار هم در حال پرواز هستند(تصوير ٢) و در تصوير سوم ، هر دو با تك چراغ روشن ادامه مسير ميدهند سه تصوير بعدي مربوط به اخرين فيلم است ، مشاهده تعداد زيادي چراغ ، انهم در يك راستا ، پهبادي بال پرنده و بزرگ را به نظر ميرساند اما در واقع دو پهباد ، بالا و پايين يكديگر در حال پرواز هستند!! پهباد بالايي در زاويه ايي است كه چراغهايش درهم رفته بنظر ميرسد و پس از چند ثانيه نيز خاموش ميشوند اما زاويه پهباد ديگر بشكلي است كه زير پهباد كاملا به سمت دوربين قرار گرفته و محل قرارگيري چراغها را ميتوان تشخيص داد چراغهاي تعيين موقعيت در دو سر بال كاملا مشخص هستند، چراغ مياني كمي جلوتر و به سمت كناره است و البته باز هم شباهت به چراغهاي شاهد ١٨١ !!!! اگر مسيري را از خوزستان به كويت و از كويت تا بقيق در نظر بگيريم ،، اين مسير معادل ٧٠٠ الي ٧٥٠ كيلومتر خواهد بود كاملا مطابق با برد شاهد ١٩١ و ١٨١ —————- اما نكته بعدي محتمل بودن قابليت هوش مصنوعي در اين پهبادها است كه موجب شده در تاريكي شب به اين شكل نزديك به هم پرواز بكنند!!!! با در نظر گرفتن همين احتمال به بررسي پهبادهاي شاهد ١٨١ و ١٩١ پرداختيم ابتدا تصاويري از اتاق كنترل و هدايت شاهد ١٢٩ را ببينيم كه اپراتورها به كمك سامانه ي الكترواپتيكي نصب شده زير دماغه و تصاوير دريافتي در حال هدايت پهباد هستند اما در اين سو پهبادهاي شاهد ١٨١و ١٩١ هرچند در نمايشگاه ها مجهز به سامانه الكترواپتيك ديده ميشوند اما در رزمايش ها اكثرا فاقد اين سامانه هستند!!! در تصاوير موجود از رزمايش الي بيت المقدس ، ١٤ فروند پهباد بال پرنده بمب افكن در حال اماده اماده سازي مشاهده ميشوند كه اولين يگان تشكيل شده پهبادهاي بال پرنده بمب افكن نيروي هوافضا هستند در مقابل اما تنها سه خودروي كنترل و هدايت در رزمايش حضور پيدا ميكنند!!!! پهبادها در دسته هاي ٣ فروندي و ٤ فروندي به پرواز در امده كه هدايت هر دسته پروازي داخل يك خودرو انجام ميشود اما وقتي به تصاوير داخل خودروي كنترل و هدايت توجه مي كنيم ، اپراتورها نَه در حال هدايت بلكه بيشتر درحال رصد وضعيت و شرايط پروازي پهبادها هستند!!! جز اپراتور تسليحات كه زمان رسيدن پهبادها به مقصد و هدف مورد نظر به كمك دوربيني كه كنار جايگاه بمبها تعبيه شده فرايند هدف گيري و رهايش بمبها را انجام ميدهد كه البته در پروازهاي شبانه همانطور كه پيشتر اشاره شد دو چراغ مياني را به كمك ميگيرد ( در اين رزمايش يك دسته از پهبادها با توجه به حضور سه خودروي كنترل و هدايت احتمالا نقش فعالي نداشته ويا بعد از سه دسته اصلي به تمرين پرداخته است) در مصاحبه معروف سردار باقري پس از عمليات ضربت محرم نيز اشاره ايي به رادارگريزي ، دورپروازي و هوشمندي شده بود فيلم مصاحبه نهايتا در رزمايش پيامبر اعظم ١٥ كه اخيرا برگزار شد يك دسته چهارفروندي پهباد شاهد ١٨١ به صورت جمع بدون اپتيك به پرواز درامدند و به صورت رسمي قابليت هوش مصنوعي پهبادها توسط فرماندهان تاييد شد كه بنظر تا ٤ فروند امكان لينك شدن حاصل شده است اين پهبادها تمام مسير را بصورت خودكار پرواز ميكنند و قابليت تشخيص موانع و اصلاح مسير حركت بصورت خودكار را نيز دارند در نتيجه پهبادهاي عبور كرده از اسمان كويت بدليل چراغهايي مشابه و همچنين قابليت هوش مصنوعي و هدايت خودكار همان پهبادهاي شاهد ١٨١ نيروي هوافضاي سپاه بوده اند ——— صدام ، بن سلمان و كابوسي مشترك پيش از پازل چيني عمليات ارامكو ،، به دوران دفاع مقدس برگرديم و عمليات H3 را بصورت خلاصه مرور كنيم عملياتي كه قرار بود طي ان هشت فروند فانتوم با دور زدن عراق و رسيدن به پايگاه هاي سه گانه الوليد ، واقع در غربي ترين نقطه اين كشور ،، اين پايگاهها را كه ميزبان بخش گسترده ايي از هواگردهاي عراقي بودند،، بمباران بكنند روز حمله ١٠ فروند فانتوم(٨ فروند اصلي ٢ فروند ذخيره) از پايگاه نوژه همدان برخاسته و با پرواز به سمت اروميه در اين نقطه سوختگيري ميكنند ، ٢ فروند ذخيره بازميگردند باقي فانتومها در دو دسته چهارفروندي وارد خط مرزي تركيه و عراق شده و براي پنهان ماندن از ديد رادارها در ارتفاعي بسيار پايين به سمت غرب پرواز ميكنند همزمان براي سردرگم كردن عراقي ها طي يك عمليات ايذايي حمله ايي توسط سه فروند تايگر به پالايشگاه كركوك صورت ميپذيرد فانتوم ها با رسيدن به شرق سوريه بار ديگر بواسطه سوخت رسانهايي كه از قبرس به اين نقطه رسيده اند سوختگيري كرده و با حركت به سمت پايگاه هاي سه گانه الوليد انها را بمباران ميكنند ،، با اتمام عمليات بار ديگر سوختگيري كرده و همان مسير را به سمت ايران بازميگردند بعد از اين حمله كه موجب كاهش روحيه ارتش بعثي و نابودي بخش گسترده ايي از توان هوايي عراق شده بود صدام برخي از فرماندهان پدافندي را بركنار و اعدام ميكند هر چند از جهاتي عمليات H3 و ارامكو قابل قياس نيستند اما در طرح ريزي نقشه عمليات و اجراي ان شباهت هايي نيز ميتوان يافت كه در ادامه اشاره خواهيم كرد —————— يكي از دلايل حمله مستقيم ايران به عربستان صعودي جداي از شرايط منطقه ، تنشهاي فيمابين و جنگ يمن ، به اقدامات تروريستي سال ٩٦(مجلس) و سال ٩٧(رژه اهواز) برميگردد كه نقش عربستان صعودي در حمايت و پشتيباني از اين اقدامات غيرقابل انكار است به همين دليل عمليات ارامكو (١٤ محرم ١٤٠١) تقريبا در سالگرد عمليات تروريستي رژه اهواز (١٢ محرم ١٤٠٠)صورت ميپذيرد تا پيام و اخطاري به عربستان صعودي داده شود پس از عمليات تروريستي رژه اهواز ابتدا طي عملياتي تركيبي (ضربت محرم)مقر تروريستها در شرق سوريه با شش موشك بالستيك و هفت پهباد بمب افكن هدف قرار گرفته ميشوند ،،پهبادها نيمه شب در دو دسته سه فروندي و چهارفروندي (بصورت لينك شده) به پرواز درامده و بدون جلب توجه با عبور از اسمان عراق به شرق سوريه رسيده و مقر تروريستها را كه در چند كيلومتري نيروهاي امريكايي مستقر بودند بمباران ميكنند اين اقدام غافلگيري نيروهاي امريكايي را نيز در پي دارد با موفقيت اميز بودن عمليات پهبادها ، همين شيوه به عنوان گزينه نهايي حمله به تاسيسات عربستان صعودي انتخاب و چند ماه بعد در اسفند ٩٧ در قالب يك رزمايش بزرگ شبيه سازي و تمرين ميشود در رزمايش ٥٠ فروندي الي بيت المقدس هدف (فارور كوچك) جزيره ايي در جنوب جزيره فارور با فاصله ايي ٧٠٠ الي ٧٥٠ كيلومتري از استان خوزستان در نظر گرفته ميشود يگانهاي پهبادي شركت كننده در رزمايش نيز مستقر در پايگاهاي بوشهر ، فارس ، هرمزگان و خوزستان اعلام ميشوند (اطميناني وجود ندارد كه پهبادهاي بال پرنده حتما از پايگاه خوزستان پرواز كرده باشند اما محتمل است) جزيره اي كوچك كه ميتواند نقش يك پالايشگاه بزرگ را ايفا كند ،،تشكيل اهدافي كه بنظر براي بمب هاي نقطه زن سديد بزرگ ميرسند(١٢ كانتينر ٢٠ فوتي كنار هم) و چينش اهداف به صورت سه تايي كاملا در يك راستا مشابه مخازن سه تايي و چهارتايي ارامكو ،، و پهبادهايي كه بصورت لينك شده در دسته هايي سه فروندي و چهار فروندي به سمت فارور كوچك پرواز كرده و اهداف را با بمب و راكت به دقت مورد اصابت قرار ميدهند چند ماه بعد در ٢٢ مرداد ٩٨ (يك ماه پيش از سالگرد رژه اهواز) در ديداري مهم ، هياتي از انصارالله يمن با مقام معظم رهبري ديدار و نامه ايي مهم و بيعت گونه از رهبر انصارالله را به مقام معظم رهبري تحويل ميدهند در اين ديدار كه حسن ايرلو ، مسئول ميز يمن و سفير حال حاضر جمهوري اسلامي ايران در صنعا نيز حضور داشته است ، اخرين تصميمات و هماهنگي ها در خصوص حمله به ارامكو صعودي اتخاذ ميشود يك ماه بعد ( بامداد ٢٣ شهريور ١٣٩٨ ،،،،،،١٤ محرم ١٤٠١،،،،،،،١٤ سپتامبر ٢٠١٩) در پايگاه خوزستان ، اولين يگان پهبادي بال پرنده رزمي نيروي هوافضاي سپاه متشكل از ٣ خودروي كنترل و هدايت و ١٤ فروند پهباد تجهيز شده به بمب و راكت در چهار دسته (يك دسته رزرو) اماده انجام يكي از مهم ترين عملياتهاي بعد از جنگ تحميلي يعني حمله به قلب انرژي جهان ميشوند از يمن طي يك عمليات ايذايي هفت فروند موشك كروز براي متمركز ساختن گشتهاي هوايي عربستان در نيمه جنوبي اين كشور ، به سمت پالايشگاه خريص شليك ميشوند همزمان ١٠ فروند پهباد رزمي در سه دسته (سه فروندي و چهارفروندي )با عبور از اسمان عراق به خط مرزي عراق و كويت ميرسند اين پهبادها براي پنهان ماندن از ديد رادارها با پرواز در ارتفاع بسيار پايين خط مرزي كويت و عراق را دور زده ، وارد مناطق شمالي عربستان صعودي ميشوند پهبادها بيابان هاي شمالي و خالي از سكنه عربستان صعودي را تا پالايشگاه بقيق طي كرده و با بمب و راكت اهداف را مورد هجوم قرار ميدهند پس از انجام موفقيت اميز عمليات ،كاملا سالم، همان مسير را به سمت ايران بازميگردند چندساعت بعد يمني ها با اشاره به ، بكارگيري از ١٠ پهباد ، مسئوليت حمله به بقيق را به عهده ميگيرند صعودي ها ، بهت زده با توجه به عدم وجود هيچ اثر و نشاني از مهاجمان با اعلام پيدا شدن باقي مانده يك موشك كروز در شمال بقيق و استفاده از تصاوير كروزهاي فيل شده در جنوب ، ايران را به حمله متهم ميكنند طي روزهاي بعدي با بررسي كارشناسان صعودي و امريكايي ،، گزارشات پدافند مستقر در محل ، گزارشات عبور پهباد از روي كويت،، بازبيني ده ها دوربين مستقر در پالايشگاه و برخورد پرتابه ها ،، كاملا به جريان حمله پي ميبرند اما از اعتراف به اين عمليات پيچيده كه در سطح قدرتهاي جهاني صورت گرفته است خودداري و با نمايش تعدادي لاشه پهباد كه از عمليات هاي پيشين يمني ها بدست امده ،، داستان ديگري را به خورد افكار عمومي ميدهند ( احتمال ضعيفتر ، به كارگيري تعدادي پهباد انتحاري ، در قالب حمله ايي فرعي توسط ايران ، و اعلام عامدانه ان به عنوان حمله اصلي توسط صعودي هاست) گزارشات از وضح نامناسب روحي محمد بن سلمان حكايت دارد حمله مستقيم و دردناك توسط دشمن ديرينه ، ناتواني پدافندهاي گران قيمت امريكايي ،اثر منفي در فروش سهام ارامكو،، ضرر بزرگ توقف توليد نفت ،، عدم همكاري امريكا در پاسخ به حمله ي ايران از جمله دلايل اين شرايط روحي وخيم هستند پس از اين حمله سخنان تند و تيز محمد بن سلمان عليه ايران و همچنين عمليات هايي حداقل در سطح عمليات مجلس و رژه اهواز ديگر تكرار نميشوند —————— لزوم توسعه پهبادهاي سنگين تر و تشكيل يگان هاي پهبادي دوران تكيه تمام و كمال نيروي هوافضاي سپاه به موشكهاي بالستيك به پايان رسيده است حضور پهبادهاي هوشمند بمب افكن در رزمايش هاي چندسال گذشته و همچنين حضور در عملياتهاي ضربت محرم و ارامكو كه با موفقيت نيز همراه بوده اند ،، نشان از گرايش و تمايل شديد نيروي هوافضا به اين حوزه دارد همچنين نويدبخش يك سرمايه گذاري سنگين در اين حوزه در كنار حوزه هاي فضايي ، بالستيكي و پدافندي خواهد بود توسعه گسترده پهبادهاي جاسوسي رادارگريز همچون سيمرغ ،، توسعه گسترده پهبادهاي رهگير سبك و سنگين ،مجهز به موشكهاي كوتاه برد هوا به هوا به عنوان مكملي براي سامانه هاي سوم خرداد ، علم الهدي و ...... همچنين توسعه پهبادهاي سوخت رسان و رزمي سبك و سنگين كه با تشكيل يگان هاي پهبادي ،، بخشي از بار عملياتهاي تهاجمي را در كنار يگانهاي موشكي به دوش بكشند،،،، از برنامه هاي احتمالي نيروي هوافضاي سپاه در دهه ي پيش رو خواهد بود كه اميدواريم با يك سرمايه گزاري مناسب اين مهم حاصل بشود ان شاالله ———- پي نوشت: عمليات ارامكو هم بجهت اهميت و منحصربفرد بودن ان و هم بجهت اينكه تصفيه حسابي ايراني صعودي است تا يمني صعودي ، ميتواند با صلاحديد مديريت محترم تاپيكي مجزا از تحولات يمن داشته باشد و مطالب مربوط به ان يكجا گرداوري شود. ———— شادي ارواح طيبه ي شهدا صلوات
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز گردان ضد زره گردان نهم سپاه تهران (گردان ضد زره) مجهز به موشک های ضد زره دراگون پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهشهید رضا خرمی - محل شهادت سوریه ارتش مصر (صحرای سینا ) سلاحی که در دست این شهید دیده می شود ، یک قبضه AKM مجهز به نارنجک انداز ام-203 است که احتمالا از نمونه های تولید شده در مصر یا بلغارستان بشمار می رود
-
1 پسندیده شدهموزه زرهی پوزنان (لهستان ) تانک تی-55 نیروی زمینی لهستان که از مخازن سوخت استاندارد ورماخت ( 1944 ) استفاده می کند!!!!
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. او 14 جنگ را از چشمی دوربینش دیده است ! تنها 6 خبرنگار در دنیا هستند که ملا محمد عمر ، رهبر طالبان را از نزدیک دیده اند ؛ ولی شاید فقط یک خبرنگار در دنیا وجود داشته باشد که سه هفته با «اسامه بن لادن» ، رهبر گروه القاعده زندگی کرده باشد و او کسی نیست غیر از رضا برجی. او مردی است که صدای شاتر دوربین اش در میان صدای توپ و تفنگ 14 جنگ بین المللی دهه های 60 و 70 و 80 قطع نشد. هنرمند عکاسی که از جنس عافیت طلبی های سانتی مانتال هنرمندان این زمانه نیست. هنرش همراه با خبرنگاری ، او را در بین «خبرنگاران بحران» رکورد دار حضور در جنگ کرده است. جنگ های ایران و عراق ، افغانستان، تاجیکستان، کشمیر هند و پاکستان، قره باغ، چچن ، بوسنی، کوزه وو، لبنان، سومالی، سودان، غزه و جنگ های اول و دوم خلیج فارس ؛ از جنگ هائی هستند که برجی در آنها حضور داشته است. مردی که همراه شهید آوینی به جبهه بوسنی و هرزگویین رفت و اقدام به ثبت روایت تصویری این جنگ و نسل کشی مسلمانان پرداخت. او در درباره جنگ بوسنی این چنین روایت می کند که : "سلاح من در زمان جنگ بوسنی دوربینم بود که بتوانم سندهایی از فجایع را برای تاریخ ارائه نمایم." رضا برجی؛ عکاس، فیلمبردار و مستندساز خبری؛ درباره سفر خود به افغانستان (در زمان جنگ در این کشور) و ماجرای حضور روس ها و شلیک هواپیما به یک روستا در افغانستان خاطره ای دارد. این روایت را به اتفاق ببینبم : ====================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز هزارآفرین بر "صدآفرین" در سحرگاه روز ۲۵ اوت ۱۹۴۱ میلادی برابر با سوم شهریور ۱۳۲۰ شمسی، درست ۱۱ روز بعد از انتشار منشور آتلانتیک که طی آن چرچیل و روزولت آزادی استقلال و حق تعیین سرنوشت را برای کلیه ملل جهان به رسمیت شناخته بودند، کشور بی طرف ایران از شمال و جنوب مورد تجاوز قرار گرفت و نیروهای شوروی و انگلستان با توسل به همان شیوههایی که به دشمنان خود نسبت میدادند، به ایران حمله کردند. فجیعترین جنایت نیروهای شوروی در حمله به ایران در سوم شهریور ۱۳۲۰ در شهرستان بیلهسوار مغان رخ داد به طوری که در جریان این حمله نابرابر، همه سربازان مستقر در بیلهسوار تا آخرین نفس جنگیده و در راه میهن به شهادت رسیدند و در پی حمله متجاوزان قوی روس و ارتش شوروی، تعدادی از اهالی بیگناه شهر نیز جان خود را از دست دادند. نیروهای روسیه در آن تاریخ از چندین نقطه شمالی ایران از جمله جلفا، خداآفرین، بیلهسوار، گرمی، آستارا و نمین به خاک ایران وارد شده و شهرهای شمالی ایران را به اشغال خود درآوردند ولی این حمله اشغالگران بدون دفاع هم نماند و سربازان این خاک در جای جای نقاط مرزی این سرزمین به مقابله برخاستند. تلخترین و ماندگارترین حماسه دفاع از خاک پاک ایران در پاسگاه کَلوَز (صدآفرین) شهرستان نمین رخ داد به طوری که یک سرباز غیرتمند اهل آذربایجان در نقطه صفر مرزی به دفاع از خاک کشور خود پرداخت و پس از ساعتها مقابله با متجاوزان در راه میهن به شهادت رسید. همزمان با تجاوز قوای شوروی به ایران و با وجود اعلام تسلیم دولت ایران در برابر ورود قوای متجاوز به مرزهای این کشور، احتمال ورود نیروهای مسلح خارجی به پاسگاه کلوز شهرستان نمین اطلاع داده می شود ولی سربازی به نام "حسینعلی صدآفرین" که به عنوان معاون پاسگاه مشغول مرزبانی سرحدات ایران بود، اعلام میکند که در برابر قوای متجاوز به خاک ایران خواهد ایستاد. حسینعلی که در آن زمان ۱۷ سال سابقه خدمت داشته، پس از شنیدن خبر احتمال حمله قوای متجاوز به مرزهای ایران و به رغم عدم تمایل رئیس پاسگاه و ترک محل خدمت از سوی برخی از هم خدمتیهای خود، به خانه خود رفته و پس از وداع با خانواده به پاسگاه برگشته و برای درگیری با متجاوزان، منتظر قوای متجاوز میماند. وی با تنها اسلحه برنو در اختیار خود از ساعت چهار صبح که حمله قوای متجاوز شروع میشود، به دفاع از خاک ایران پرداخته و آنها را در مسیر تجاوز به عمق خاک ایران متوقف میکند. ستون اصلی قوای شوروی که قصد ورود به خاک ایران از این منطقه را داشته و انتظار دفاع در این منطقه را نداشتند، به احتمال حضور سربازان پرشمار ایرانی، پاسگاه کَلوَز را با توپ گلوله باران میکنند. حسینعلی سرباز فداکار ایرانی که تا ساعت هشت صبح در برابر قوای روس شجاعانه جنگیده بود و با وجود این که یگانهایی از قوای متجاوز از ساعات ۶ صبح از سمت نمین و ارشق با عبور از دهات و قصبهها وارد شهر اردبیل شده بودند، در برابر ستون اصلی نیروهای متجاوز مقاومت کرده و آنها را در حوالی پاسگاه کَلوَز زمین گیر میکند. توپخانه دشمن پاسگاه را ویران کرده و به علت طولانی شدن درگیری فشنگهای اسلحه حسینعلی سرباز جان فدای وطن نیز تمام شده و او با مشاهده اتمام فشنگ، برای این که اسلحهاش به دست دشمن نیافتد، اسلحه خود را با کوبیدن بر سنگ میشکند و کار به درگیری تن به تن با قوای روس میکشد. حسینعلی در این درگیری به شهادت میرسد و سربازان روس وقتی متوجه میشوند که فقط یک نفر با آنها میجنگیده، با قساوت تمام، سر از تن این سرباز غیرتمند ایرانی جدا میکنند. فرمانده نیروهای روس وقتی اسم شهید را میپرسد، او را حسینعلی صدآفرین معرفی میکنند و از این که نیروهای تحت امرش این سرباز غیور ایرانی را کشته اند، سربازان روس را مؤاخده میکند و با تحسین شجاعت این سرباز ایرانی، او را به جای "صدآفرین"، با لقب "هزار آفرین" خطاب میکند. سال ۱۳۷۴ همسر این شهید که در زنجان زندگی میکرد، بر سر مزار حسینعلی صدآفرین حضور یافته و از ۲۰ متری مزار، سینهخیز تا سر خاک او میرود و اشکریزان مزار او را زیارت میکند. چند سال پیش نیز شخص غیوری از اهالی روستای خواجه بلاغی آرامگاه این سرباز وطن را در این منطقه مرزی پاسگاه بازسازی کرد. چند سال بعد پاسگاه کَلوَز که در ۳۵ کیلومتری شمال غرب شهرستان نمین و در نقطه صفر مرزی ما بین روستای خواجه بلاغی و خوشآباد پیلهرود قرار دارد، به علت دلاوریهای حسینعلی صدآفرین در برابر قوای متجاوز روس به نام پاسگاه مرزی "صدآفرین" تغییر نام یافت. پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
-
1 پسندیده شدهیکی از دوستان هم متذکر شدند. واقعا بزرگترین مشکل این سلاح مهمات گذاریشه. مخصوصا الان که تمام سلاح های پدافندی برد کوتاه به سمت متحرک شدن و اجرای ماموریت متحرک رفتند. این اتفاق یعنی یک تاثیر منفی در عملکرد سلاح. وقتی هدف از سلاح ایجاد دیوار اتش باشه؛ و دیوار اتش نیاز به مهمات زیاد داشته باشه! این کار اصولا مهری بر ناقص بودن طرح... اگه بخوان استفاده کنند از این سلاح همچنان باید یک اصلاح بزرگ صورت بگیره. ما بارها در سوریه دیدیم که نیروی هوایی و پهپاد ها فرصت مهمات گذاری مجدد رو به اپراتور نمیدن. باید ظرفیت رو بالا برد. اما خب با توجه به ساخت گاتلینگ و اجرای بهتر این سلاح ها در ایجاد دیوار آتش و هماهنگ تر بودن با استفاده از مهمات جدید. باید روی بیاریم به همین گاتلینگ ها و حتی اگه شده چند لول بسازیم! برای مثال توپ گاتلینگ ۲۳ میلیمتری عاصفه که الان در نیروی دریایی سپاه هم داره مورد استفاده قرار میگیره . http://uupload.ir/files/gtly_unnamed.jpg
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهدر مورد اجزا قدس یک اکچوآتور های موشک (سروو موتور) نمای باز شده ی سروو موتور DC Motor های سروو موتور سرجنگی فشار سنج و ارتفاع سنج احتمالا تو پی دی اف این قسمت رو اجزای سیستم سوخت رسانی معرفی کرده بود
-
1 پسندیده شدهصفحات 82 تا 128 گزارش رو حتما بخوانید اطلاعات بسیار زیادی وجو دارد چندتا تصویر مهم قدس 1 ضبط شده قدس یک حمله به بقیق الخریض موشک ضد کشتی
-
1 پسندیده شدهتصاویر دقیق تر از حمله و صدمات وارده به آرامکو به اندازه ترکشها دقت کنید !!!!! تصاویر از اسپوتنیک
-
1 پسندیده شدهبا توجه به فیلم بالا و اینکه گفته شده کروز ها به خوریس اصابت کردند، به نظر نمیاد عملیات در بقیق کار پهپاد انتحاری بوده باشه. این شکلی که توی تصویر هست به احتمال بسیار کم پهپاد و به احتمال بسیار زیاد با توجه به ظاهر، موشک(راکت، خمپاره، توپ) یا بمب هواپرتاب هست.
-
1 پسندیده شدهکیپ کلاس 95 فوت – به انگلیسی : Cape-class 95-foot patrol boats– معادل آمریکایی شناورهای کلاس کیوان نیروی دریایی ج.ا.ا است که با مقدار طول خود یعنی 95 فوت ، معادل با 29 متر شناخته میشوند . این شناورها در گارد ساحلی ایالات متحده آمریکا جایگزین قایق های گشتی چوبی 83 فوتی جنگ جهانی دوم قرار گرفتند که با بدنه ی فولادی و سوپراستراکچر آلومینیومی بعنوان یک ASW یا همان واحد های ضد زیردریاییAnti-submarine warfare طراحی و ساخته شده اند و بعدها بجز چند فروند ، اکثرا به کشورهای دیگر من جمله ایران فرستاده شدند و خود توسط شناورهای 110 فوتی کلاس ایسلند "جزیره" جایگزین شدند. از این سری شناور ها به تعداد 35 یا 36 فروند ساخته شد که همگی در محوطه ی گارد ساحلی ایالات متحده واقع در خلیج کورتیس مریلند ساخته شده اند . از این تعداد 10 فروند نوع A و 12 فروند نوع B و 13 فروند نوع C ساخته شد که اکثر نوع C های آن به کره ی جنوبی فرستاده شدند. کیپ کلاس 95 فوتی مدل B اما اینکه چگونه این شناورها که قرار بود بعنوان ASW وارد خدمت شوند ، به عنوان گشت زنی به خدمت گارد ساحلی آمریکا درآمدند بر میگردد به جنگ کره که گارد ساحلی آمریکا نیاز مبرمی به یک ناوگان گشتی در کنار تاسیسات ساحلی پیدا کرد و همچنین تصویب قانون Magnuson - اخراج چینی ها از خاک آمریکا و ممنوعیت تابعیت و مهاجرت آن ها - بیش از بیش به این احتیاجات دامن زد بطوری که سبب تعویق عمل جایگزینی شناورهای چوبی 83 فوتی شده و این قایق ها برای گشت زنی ساحلی بعناون seagoing patrol cutters برگزیده شدند . نوع A این شناورها همان ASW ها بودند ولی نوع B برای جست و جو و نجات SAR - search and rescue – ساخته شده بودند که به تور و سیم بکسل و یک نورافکن بزرگ مجهز بودند و نوع C آن ها با یک عرشه ی خالی در عقب پل فرماندهی ساخته شدند . کیپ کلاس 95 فوتی کلاس C نکته جالب توجه این است ، از آنجاییکه در سیاست های گارد ساحلی که برای نامگذاری کشتی ها در زمان ساخت به متراژ بدنه مراجعه می کردند ، این شناورهای 95 فوتی تا سال 1964 نام خاصی مثل cape class نداشتند . کیپ کلاس ها با نام کلاس کیوان در ایران: کیوان (201) آزادی (202) مهران (203) ماهان (204) سه فروند ناو کلاس کیوان در سال 1995 تغییر تجهیزات دادند و تجهیزات ASW کشف و شناسایی زیردریایی - sqs-17 hull-mounted sonar - و سکوهای پرتاب مهمات عمقی ضد زیردریایی آن ها - mousetrap asw rocket launchers and depth charges - حذف شد و بجای آن یک قبضه توپ دو لول 23 میلیمتری نصب گردید . در ابتدا بنظر میرسید که توپ کالیبر 40 میلیمتر ساخت بوفورس در سینه ناو حفظ شد ولی برطبق آخرین تصاویر منتشره ، توپ 40 میلیمتری نیز حذف شده و به جای آن یک توپ 23 م م دو لول دیگر نصب شده است . . کیوان کلاس ها علاوه بر تغییر و به روز رسانی تجهیزات ، پس از همان سال 1995 ، تعمیرات بدنه و موتور و تغییر سیستم های مخابراتی و نصب دستگاه های مدرن مخابراتی با توان جهش فرکانس و غیره را در سوابق خود دارد . ناو 202 آزادی "تیران" - دو فروند توپ 23 م م در پاشنه و سینه ناو مشهود است . اولین فروند از این سری ناوها ، ناو کیوان با شناسه حال حاضر 201 و شناسه قدیم 61 میباشد که بصورت عملیاتی در خدمت نیروی دریایی ارتش ج.ا.ا میباشد . نکته قابل توجه اینکه در جریان جنگ تحمیلی دو فروند از کیوان کلاس ها در اروند رود مورد حمله قرار گرفت و به شدت آسیب دیدند ، بنابر گزارشات یک فروند آن به دلیل آسیب های وارد شده غرق شد اما فروند دوم تعمیر گردیده و عملیاتی شد . شناور غرق شده احتمال میرود ناو مهران با شناسه ی 203 است و فروند دوم نیز که جان سالم به در برد ، احتمالا ، ناو آزادی "تیران سابق" میباشد . هم اکنون ناو آزادی بصورت سالم و عملیاتی ، با شناسه 202 در خدمت نیروی دریایی ارتش ج.ا.ا است و شناسه ی قدیم آن 63 میباشد . این ناو در رزمایش دریایی ولایت 90 ، با انتشار تصاویری از آن به کانون توجه و رسانه ها برگشت . دیگر ناو از این کلاس ، ناو ماهان با شناسه 64 قدیم و شناسه ی جدید 204 میباشد ، این شناور مانند ناو آزادی آخرین بار در رزمایش دریایی ولایت 90 مشاهده شده است . ناو 204 ماهان - در تصویر یک فروند ناو کلاس هندیجان و یک فروند ناو کلاس پروین مشهود است . خصوصیات فیزیکی: کیوان کلاس ها با تقریبا 29 متر طول و 6.2 متر عرض و 2 متر آبخور ، قابلیت جابجایی 98 تن استاندارد و 148 تن فول لود را با 15 خدمه خود و سرعت 21 گره دریایی یعنی حدود 40 کیلومتر بر ساعت دارد . حداکثر سرعت این شناورها 21 گره دریایی است لیکن دارای سرعت گشت زنی 12 گره دریایی هستند و با 8 گره دریایی میتوانند به بردی معادل با 2324 مایل (!) دست پیدا کنند . جابجایی: 98 تن استاندارد ، 148 تن فول لود "ن م" ابعاد: 28.9 طول 6.2 عرض و تقریبا 2 متر آبخور سرعت: 21 گره دریایی معادل با حدود 40 کیلومتر بر ساعت سرعت گشت زنی: 12 گره دریایی برد: 2324 مایل با 8 گره دریایی "ن م" خدمه: 15 نفر تسلیحات : دو توپ 23 م م – دو تیربار 12.7 م م مساله ی بازنشستگی: این شناورهای دهه ی پنجاهی ، بر اساس گزارشی متفق القول از تمامی منابع ، بعد از جنگ تحمیلی و البته هدف قرار گرفتن دو فروند از این شناورها در اروند رود بوسیله ی توپ خانه زمینی عراق ، بازنشسته شدند تا اینکه در سال 1995 اخباری مبنی بر بازگشت دوباره ی این شناورها شنیده شد . هنوز یک دهه از عمر این شناورها نگذشته بود که دوباره در سال 2005 مهر بازنشستگی بر دفتر سوابق این شناورها توسط برخی رسانه ها زده شد . البته این پایان ماجرا نبود و همانطورکه اشاره کردیم ، در رزمایش دریایی ولایت 90 شاهد 3 فروند کیوان کلاس بودیم که به تمام شایعات و فراز و نشیب ها پایان داد . ناو 204 ماهان با شناسه ی قدیم 64 تناقضات اطلاعات صحیح با منابع فارسی غلط : 1- بنده هر چه سعی کردم از کم و کیف تحویل این شناورها به ایران نتوانستم اطلاعات درخور توجهی بدست بیاورم اما در هر حال تاریخ تحویل این شناورها اینطور که در منابع فارسی ذکر شده است ، سال 1950 نیست ، میتواند دهه ی 50 میلادی باشد ولی سال 1950 نیست ، زیرا بر طبق منابع معتبر ، اولین 95 فوتی در محوطه ی کشتی سازی گارد ساحلی در سال 1952 بطور رسمی به آب انداخته شد . در مورد تاریخ الحاق این شناورها به نیروی دریایی ایران ، دیگر منابع نیز به گفتن واژه ی دهه 50 اکتفا کرده اند. 2- مساله ی بعدی نوع پیشران این شناورها است که در منابع فارسی24 موتور دیزلی MYHMS-1200 با دو پروانه عنوان شده است در حالی که در منابع معتبر دیگر ، 4 موتور Cummins VT-600 diesels با قدرت 2200 اسب بخار در تمامی مدل ها ذکر شده است که البته بعد از نوسازی ، این موتورها با 2 موتور Detroit 16V149 diesels و با قدرت 2470 اسب بخار جایگزین گردیدند "در آمریکا منظورمه نه ایران" . 3- مورد دیگر اینکه شعاع عملیاتی این شناورها در منابع فارسی 2324 مایل با 8 کیلوتن بار (!) معرفی شده است در حالی که نویسنده ی مربوطه kts را که مربوط به گره ی دریایی است را با کیلوتن گرفته است ، بدیهی است که ، شعاع عملیاتی را معمولا با مقدار سرعت بیان میکنند نه میزان بار ! 4- این سری از شناورها را در برخی سایت های فارسی نیز کلاس کاویان نیز ذکر کرده اند ولی من جز کلاس کیوان چیزی ندیدم . تشکر ویژه از دوستان آرش کمانگیر ، مجتبی کیا ، ss.ir و سروان313 که بنده را در گرداوری این مقاله همراهی کردند . پایان/ ... مولف به رغم آنکه در گرداوری این اثر از پژوهش های عمیق در منابع اینترنتی و آرای استوار متخصصان اهل فن بهره برده ، حاصل کار خود را عاری از خطا و اشتباه و خلا احتمالی نمیداند و با فروتنی که لازمه ی هر کار علمی است ، دست نقادان اهل فن و متخصصان نکته سنج را فشره و ایشان را به نقد این اثر و ارائه ی رهنمود های راه گشایشان دعوت میکند . نویسنده: امیر آزاد تصاویر به گالری منتقل شد. Electro_officer
-
1 پسندیده شدهمتاسفانه اطلاع دقیقی ندارم با اینکه توپخانه یا خمپاره به نظر می آید ولی اثری از ترکش در بدنه خودرو وجود ندارد. از طرفی دیگر اتاق راننده آسیب دیده است. شاید هم تیربار کالیبر سنگین باشد. خداوند شهدای ما را با شهدای کربلا محشور کند انشاءالله
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان عزیز تانک کاغذی یکی از دردناکترین جنبه های جنگ دوم جهانی ، این مساله است که تاریخ این آوردگاه خونین قرن بیستم را ، فاتحان آن ، به ثبت رسانده اند و حقیقت ، به شکل درد آوری ، در پشت انبوهی از تبلیغات نادرست پنهان شده است . اما اکنون این موضع به اثبات رسیده است که متفقین در طولانی مدت قادر نبودند در مقابل طیف متنوع فناوری توسعه یافته توسط ارتش آلمان تاب مقاومت آورند و فقط کمّیت تجهیزات و همچنین استفاده از اشتباهات راهبردی و تاکتیکی سرفرماندهی ورماخت باعث شد تا شکست فاجعه بار نظامی ، گریبانگیر این ارتش گردد . با این حال ، در جریان مراحل پایانی نبرد در اروپا ، دو تانک مشهور طرفهای درگیر یعنی شرمن M4A1 و پانتر آلمانی در مقابل هم قرار گرفتند که مشخصاً ، شرمن ها ، در مقابل پانزرهای آلمانی حرفی برای ارائه نداشتند . تصویر فوق که یک دستگاه تانک شرمن M4A1 را در 20 ژوئیه 1944 نشان می دهد ، بخوبی اثبات می کند که زره شرمن ها به هیچ عنوان یارای مقاومت در برابر مهمات توپهای ضد زره 75 م.م PAK-40 و توپ KWK-42 تانک پانتر را نداشت . این شرمن نگون بخت ، با بدشانسی تمام با یک پانتر آلمانی ، جمعی لشکر پانزر لهر ورماخت روبرو شد و درنتیجه یک نبرد کوتاه مدت ، شش بار مورد اصابت قرار گرفت . علاوه بر شش سوراخ بزرگ ، دو سوراخ کوچکتر نیز در بدنه این شرمن وجود دارد که در نتیجه برخورد مهمات ضد زره پانزرفاوست بوجود آمده است. پی نوشت: 1- حال ، این تصویر را با سکانس درگیری شرمن های آمریکایی با توپهای ضد زره PAK-40 و تایگر آلمانی در فیلم " فیوری " ، مقایسه کنید . 2- به دقت تیراندازی توجه کنید . سه گلوله درست در قسمت جایگاه راننده بصورت مثلثی اصابت کرده ،در حالی سه گلوله بعدی ، درست به شکل متوالی و پشت سر هم درست به زیر برجک ( جایگاه تیرانداز و گلوله گذار ) برخورد کرده است
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان "عقاب بلندپرواز لوفت وافه " جنگنده مسر اشمیت BF-109 G.14 - اسکادران JG-3 پرنده اختصاصی اریش هارتمن موفقترین تکخال خلبان از سال 1916 تا حال حاضر ، اریش هارتمن آلمانی بشمار می آید که از سوی دشمنانش به شوالیه موطلایی / شیطان سیاه ، لقب گرفته بود . براساس آرشیو به جا مانده از اسناد لوفت وافه ، وی در جنگ دوم جهانی 1404 ماموریت پروازی را به انجام رساند که درجریان 825 داگفایت ، موفق شد تا رقم غیر قابل تکرار 352پیروزی ( شامل طیف متنوعی از جنگنده های اتحاد شوروی ، بریتانیایی ، فرانسوی و آمریکایی ) را ساقط نماید . فهرستی شگفت انگیز از پیروزی های هوایی هارتمن 1- در شش ماه اول سال 1943، 17 پیروزی هوایی 2- در جولای 1943، 23 پیروزی هوایی، 7 پیروزی در یک روز-7 جولای 1943 3- در آگوست 1943، 48 پیروزی هوایی، دوباره 7 پیروزی در یک روز-7 آگوست 1943 4- در سپتامبر 1943، 25 پیروزی هوایی، رسیدن تعداد کل پیروزی ها به 100 پیروزی 5- در اکتبر 1943، 32 پیروزی هوایی 6- در دوم مارس 1944، 10 پیروزی هوایی تنها در یک روز 7- سرنگون کردن حداقل 5 فروند هواپیمای P-51 موستانگ در 1944 و ... پی نوشت : قابل توجه اسکادرانهای موستانگ :mrgreen: :24:
-
1 پسندیده شدهبا سلام هدف از گذاشتن این دو تصویر در کنار هم ، نشان دادن حوادثی بوده که در 200 سال اخیر تمامیت ارضی ایران را هدف قرار داده است و این نشان دهنده مسئولیت بسیار سنگین ما در این ارتباط هست . بطور مسلم ، این جداشدن ها ، یک روزه نبوده ، بلکه منظور ، میزان مقاومت دربرابر پاره پاره شدن گستره وسیع ایران در دو سده گذشته و افزایش حّس وطن دوستی و دفاع از تمامیت ارضی و دینی بواسطه بالارفتن درک مردم این سرزمین (برخلاف گذشته که آخرین آن ، جدایی بحرین از خاک ایران بوده است ) می باشد . با این وصف .... "تسلیم در زیر یونیون جک " افسران ارشد ارتش آلمان به افسر ارشد بریتانیایی تسلیم می شوند : از چپ به راست : آدمیرال هانس فون فریدریش بورگ ، ژنرال پیاده نظام کینزل ، دریادار واگنر و در نهایت افسر ستاد ، سرگرد فرایدل پی نوشت : "یونیون جک" ، شناسه پرچم کشور انگلستان است .
-
1 پسندیده شدهدر مورد تصویر یک انتقاد دارم اینکه فکر کنیم جدا شدن بخش هایی از کشور یک روزه بوده است اشتباه محض است شاید این اتفاق در یک روز رقم خورده باشد ولی داستان پشت این یک روز چندین سال است چندین سال بی کفایتی و عدم تلاش برای کشور و اگر ما این را نفهمیم باز هم اتفاقات رخ خواهد داد اگر امروز برنامه ریزی نکنیم و محیا نباشیم باز هم تکرار می شود