برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 22 اردیبهشت 1402 در پست ها
-
3 پسندیده شدهایران و افغانستان طالبان در یک قدمی جنگ ، سال 1377 در ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ به دنبال قتل عام پرسنل کنسولگری ایران در مزار شریف توسط گروهی ناشناس که ادعا میشد طالبان، هستند، احمد شاهمسعود در مذاکره با نظامیان ایرانی، خواهان تصرف هرات در حمله مشترک و با پشتیبانی سلاحهای سنگین ایران، میشود این پیشنهاد با حمایت علاءالدین بروجردی، معاون آسیای وقت وزیر خارجه دولت خاتمی و نماینده ویژه وقت دولت خاتمی در موضوع افغانستان، سرلشگر علی شمخانی، وزیر دفاع دولت خاتمی، سرلشگر سیدحسن فیروزآبادی، رییس وقت ستاد کل نیروهای مسلح و معاون امور دفاعی میرحسین موسوی در زمان نخستوزیری، سرلشگر سیدرحیم صفوی، فرمانده وقت کل سپاه و علی لاریجانی، رییس وقت سازمان صداوسیما، در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی که ریاست وقت آن شورایعالی نیز با سیدمحمد خاتمی، رییسجمهور وقت بود، تصویب و گزارش آن توسط علی ربیعی برای رهبر انقلاب ارسال میشود. علی ربیعی، مشاور خاتمی و مسئول اجرایی دبیرخانه در گزارش جداگانهای برای رهبری، فضای بحثها و مخالفت شدید سردار. محمد باقری، معاون وقت اطلاعات و عملیات ستاد کل نیروهای مسلح (رییس فعلی ستاد کل نیروهای مسلح) و سرلشکر شهبازی، رئیس وقت ستاد ارتش را نیز گزارش میکند (به عبارتی، بقیه حاضرین، حداقل، مخالف شدیدی نداشتند)؛ نگرانی اصلی آنان، گرفتار شدن نظامیان ایران در باتلاق افغانستان و خطرات آن است؛ این نامه، حدود ساعت ۲ نیمه شب ۲۸ مرداد، برای رهبری ارسال میشود که بلافاصله در ساعت ۵ صبح ۲۸ مرداد، پاسخ رهبری دریافت میشود که اعلام میکنند: ما وارد این باتلاق نخواهیم شد و تصریح میکنند که ورود نیروهای مسلح ایران به باتلاق افغانستان مجاز نیست و تدابیر دیگری انجام شود ۲ شهریور در دیدار رهبری با آقای هاشمی مسئله افغانستان مطرح می شود؛ رهبری با اقدام نظامی در افغانستان مخالف هستند، ولی نظامیان دستور دارند که به استعداد شش لشکر از سپاه و ارتش برای کنترل شرارتهای احتمالی طالبان و آمادگی برای اقدام احتمالی، فقط در مرز، مستقر شوند. ظاهرا نظر رهبری این بوده است که «افغانستان مانند باتلاق است؛ هرکسی که واردش شده، نتوانسته آبرومندانه خارج شود؛ رهبر انقلاب، معتقد بودند که نشان دادن واکنش ضروری است، اما باید هشیارانه، تمامی شرایط واکنش مسلحانه را در نظر بگیریم.» منابع : برگرفته از یادداشت محسن امینزاده، معاون وزیر خارجه دولت خاتمی در روزنامه سازندگی و همچنین به نقل از امینزاده در کتاب عزیمت تهران نوشته فلینت و هیلاری لورت.
-
3 پسندیده شدهدر برخی جاها دیدم که میگفتن این سوراخ در واقع با برخورد پک ۳ پاتریوت همخوانی داره و جای سوال اینکه چطور ممکنه همچین چیزی همخوانی داشته باشه!! بخش انتهایی(بوستر) که مشخصا با توجه به اتصالات باقی نخواهد ماند و میمونه همین بخش سرجنگی که جای برخورد مربوط به تسلیحات ضد هوایی بسیار سبک تر ! اصلا در اینکه این برخورد حاصل پدافند بوده باشه باید شک کرد. خلاصه اینکه یک سوال بزرگی که مطرح علاوه بر این موضوع که این اصلا کینژال نیست . بحث اینه که آیا اصلا اینو پاتریوت زده یا خیر؟ من نمیتونم قبول کنم که این اثر پاتریوت بوده باشه. اینکه روس ها از BETAB 500 استفاده نا متعارف کرده باشند خیلی کم. نمیگم حتما، ولی اینطور که شواهد نشون میده بعید نیست این بمب رو از یک نقطه ای جمع کرده باشند و در یک حرکت ناشیانه به دنبال خبر سازی باشند. اصلا نحوه این خبر رسانی در نوع خودش عجیبه. البته اینم بگم دیدم که میگن تغییر کلاهک ممکنه صورت گرفته باشه و بالا هم ذکر کردم. این فرض برای تسلیحات هایپرسونیک با واقعیت مهندسی همخوان نیست...
-
3 پسندیده شدهتفاوت ابعاد پرتابه ،،، کینژال و اسکندر بخش عقب موشک کینژال که با دایره علامت زدم پس از رهایش موشک و با روشن شدن موتور اصلی جدا میشه ،، از کارکرد این بخش اطلاعی ندارم شاید برای حفظ تعادل پس از رهایش موشک در نظر گرفته شده ،، پس از روشن شدن موتور اصلی و طی مسافتی سر جنگی موشک که دارای موتور مجزایی هست از بدنه جدا و باقی مسیر رو با سرعت بالا طی میکند ،، از این جهت میشه گفت کلاهک کینژال و نوع عملکردش با اسکندر متفاوته طبق تصاویری که دوستان قرار دادند بمب BETAB 500 به لحاظ شکل و فرم بسیار شبیه به پرتابه مورد نظر هست قطر این بمب 325 میلی متر هست که با ابعاد پرتابه همخوانی دارد و احتمالا همین بمب رو اوکراینی ها هدف قرار دادند
-
3 پسندیده شدهالبته اسکندر و کینژال تفاوت های ظاهری زیادی با هم دارند. از جمله این تفاوت ها در قطر کلاهک میشه جستجو کرد. پر واضح که این موشک یا کینژال نیست یا دستکم کلاهک این موشک برای کینژال نیست( به این معنی که از کلاهک دیگری استفاده کردن) البته بحث تغییر کلاهک در یک موشک با سرعت هایپرسونیک به این سادگی نیست. طراحی شمایل کلاهک و استفاده از متریال مناسب یکی از مهمترین بخش های ساخت چنین موشک هایی است، در غیر اینصورت موشک در فاز ترمینال به ناچار با سرعت کم باید همراه بشه تا سازه اصلی متلاشی نشه! تفاوت های واضح روس ها یک بمب هواپرتاب به نام betap-500 دارند که در نقش ضد سنگر استفاده میشه . در واقع این بمب به یک پیشران راکتی و یک بوستر مجهز است که در انتهای مسیر پروازی برای نفوذ در اهداف راکت فعال شده و باعث شتاب بیشتر در بمب میشوند. حالا این مورد گفته شد تا شباهت کلاهک کینژال ادعایی اوکراینی با این بمب قیاس بشه . . . . . . با توجه به شک برانگیز بودن ابعاد در موارد گفته شده بالا نمیشه نظر محکمی داد ولی ممکنه اصلا با کینژال طرف نباشیم و ممکنه یک استفاده نامتعارف از بمب betap -500 یا توسعه یک نسخه ارزان قیمت از کینژال یا شایدم یک راکت با کاربرد این چنینی را شاهد باشیم و چون مسیر بالستیک طی شد اوکراینی ها به اشتباه افتادند.
-
2 پسندیده شده<<<< تولید یک رادار مدرن برای جنگنده MiG-29 >>>> بر اساس کار انجام شده توسط NPO Istok بر روی برنامه آزمایشی رادار سایوز، Phazotron NIIR در اواسط دهه 70 وظیفه تولید یک رادار مدرن برای جنگنده MiG-29 را بر عهده گرفت. در ابتدا برای داشتن یک آنتن آرایه مسطح و پردازش سیگنال دیجیتال و برد حداقل 100 کیلومتر در برابر یک هدف جنگنده در نظر گرفته شده بود، به زودی مشخص شد که این امر حداقل در راداری که در میگ 29 قرار می گیرد قابل دستیابی نیست. نوزPhazotron NIIR با کامپیوتر دیجیتال Ts100 طراحی شده توسط NII Argon به نسخهای از آنتن کاسگرین پیچشی که با موفقیت در Sapfir-23ML و فناوریهای پردازش سیگنال آنالوگ مشابه طراحیهای قبلی آنها استفاده شده بود، بازگشت. رادار N019 رادار N019 در مجموع حدود 385 کیلوگرم وزن دارد.یک رادار پالس داپلر است که در باند X حدود طول موج 3 سانتی متر کار می کند. از سه مود عملیاتی اساسی استفاده می کند. حالت رادار PRF بالا برای تشخیص بهینه اهداف بسته، حالت PRF متوسط برای شناسایی بهینه اهداف در حال عقب نشینی، و یک حالت PRF بالا/متوسط برای تشخیص تمام جنبه ها. از یک کانال محافظ برای سرکوب لوب کناری استفاده می کند. SARH Illumination و کانال های اصلی از فرکانس های مختلفی در باند X استفاده می کنند و در زمان مالتی پلکس می شوند. برای جلوگیری از تداخل متقابل در طول عملیات گروهی، می توان هواپیماهای جداگانه را روی زمین با فرکانس های مختلف از پیش تنظیم کرد. زمان چرخه اسکن بسته به حالت 2.5-5 ثانیه است. عرض پرتو 3.5 درجه است که حداقل فاصله دو هدف را در آزیموت تعیین می کند. پرتو رادار تا 120 درجه در رول و +40 درجه / 30 درجه در زمین تثبیت می شود. N019 یک طراحی ترکیبی آنالوگ/دیجیتال، با واحد پردازش دیجیتال NII Argon Ts100 است. پردازنده Ts100 می تواند 170000 عملیات در ثانیه انجام دهد، دارای 8K RAM و 136k ROM است و با استفاده از آی سی های یکپارچه سازی در مقیاس متوسط ساخته شده است. این مبتنی بر معماری اختصاصی POISK است که در NII Argon توسعه یافته است، که امکان تطبیق مجموعه دستورالعمل برای کنترل عملکردهای سیستم را با گسترش مجموعه دستورالعمل های اصلی با میکروکدهای ذاتی در وظایف خاص فراهم می کند. در مقایسه با ماشینهایی که از عناصر مشابه استفاده میکنند اما یک مجموعه دستورالعمل عمومی (مانند معماری ES EVM Argon-15A MiG-31) قابلیت پردازش 1.5 تا 2.5 برابر و کد 3 تا 5 برابر فشردهتر افزایش یافته است، که Ts100 را بسیار ارزانتر میکند. برای تولید. کامپیوتر Ts100 32 کیلوگرم وزن دارد. آنتن رادار N019 حالتهای رادار (توضیحات از راهنمای نسخه صادراتی N-019EB) محدودیت های اسکن رادار در آزیموت: +-65º محدودیت های اسکن رادار در ارتفاع: +56º، -36º حالت V (Vstryehchya): برخورد حالت برخورد اصلی ترین حالت جستجوی مورد استفاده در رهگیری است، زیرا طولانی ترین محدوده تشخیص و کمترین بازده غلط را ارائه می دهد. از حالت PRF بالا استفاده می کند که می تواند اهداف بسته را فقط در محدوده سرعت 230 تا 2500 کیلومتر در ساعت در ارتفاعات 30 متر تا 23000 متر شناسایی کند. صفحه نمایش تا حداکثر برد 150 کیلومتر کالیبره شده است. هدف می تواند تا 10000 متر بالاتر یا 6000 متر پایین تر از ارتفاع هواپیمای میزبان باشد. یک هدف جنگنده RCS معمولی 3 متر مربع را می توان در 50-70 کیلومتری شناسایی و در 40-60 کیلومتری ردیابی کرد. اگر هدف زیر 3000 متر پرواز کند، برد شناسایی را به 40-70 کیلومتر و برد ردیابی را به 30-60 کیلومتر کاهش می دهد. دو الگوی اسکن اساسی استفاده می شود. هنگامی که سیستم تحت کنترل مستقیم GCI از طریق پیوند داده است، از اسکن شطرنجی ارتفاع 6 بار استفاده می شود. این اسکن بخش 40 درجه در آزیموت در محدوده 30 کیلومتر، 30 درجه در محدوده 30-55 کیلومتر و 20 درجه بالای 55 کیلومتر در محدوده اسکن ارائه شده در بالا را پوشش می دهد. فاصله تا هدف و سایر اطلاعات مفید توسط دستور GCI ارائه می شود و جهت اسکن به طور خودکار با دستور CGI به سمت هدف مورد نظر مشخص می شود. هنگامی که سیستم تحت کنترل مستقیم GCI از طریق پیوند داده نیست، یک حالت اسکن شطرنجی 4 بار برای به دست آوردن یک هدف به صورت دستی استفاده می شود. این حالت یک آزیموت ثابت 50 درجه را اسکن می کند و خلبان جهت اسکن را کنترل می کند. انتظار می رود که جهت ناهموار به هدف توسط کنترل زمینی از طریق دستورات صوتی داده شود. هیچ الگوی اسکنی برای اسکن دامنه کامل آزیموت وجود ندارد. منطقه اسکن 130 درجه به 3 بخش تقسیم می شود. بخش چپ -65º تا -15º است، بخش مرکزی -25º تا +25º، بخش راست از +15º تا +65º را پوشش میدهد، که پوشش همپوشانی محدودیتهای کامل اسکن 130 درجه را ارائه میکند. اهداف منفرد را می توان به شرط جدا شدن در آزیموت و در فاصله 5-6 کیلومتری حل کرد. خطای اندازهگیری برد یک هدف منفرد میتواند تا 8 کیلومتر باشد، که باید هنگام مقایسه برد هدف اندازهگیری شده با آن که توسط کنترلکننده GCI ارائه میشود، یادآوری شود. حداقل برد قابل اندازه گیری در این حالت 5 کیلومتر است. قفل کردن و انتقال به حالت ردیابی در حالت Encounter 2 تا 7 ثانیه طول می کشد. توجه داشته باشید که در حالت Encounter، هدفی که تغییر جهت میدهد به درگیری tail-on ممکن است حتی زمانی که در حالت ردیابی است گم شود، اگر دیگر بسته نشود. حالت "D" (دوگون): تعقیب حالت PRF متوسط قابل استفاده برای هر دو درگیری headon و tailchase. در عمل فقط در صورت لزوم استفاده می شود، زیرا مستعد نمایش اهداف کاذب از درهم و برهمی زمین به خصوص در ارتفاعات کم است. زمین های باتلاقی، جنگل های باتلاقی و دشت های سیلابی بزرگترین مشکلات به هم ریختگی را ایجاد می کنند. وقتی ضرب می شوداگر بازده کاذب وجود داشته باشد، خلبان باید اهداف قابل مشاهده را با محدوده هدف محاسبه شده ارائه شده توسط datalink از کنترلر GCI مقایسه کند تا هدف صحیح را تعیین کند. صفحه نمایش تا حداکثر برد 50 کیلومتر کالیبره شده است. شناسایی اهداف از ارتفاع 30 متر تا 23000 متر در حال عقب نشینی با سرعت های 210 تا 2200 کیلومتر در ساعت. هدف می تواند تا 10000 متر بالا یا 6000 متر پایین باشد. برد در برابر یک هدف جنگنده معمولی RCS به مساحت 3 متر مربع، جستجوی 25-35 کیلومتری و ردیابی 20-35 کیلومتری زمانی است که هواپیمای میزبان بالای 3000 متر پرواز می کند. هنگام پرواز از ارتفاع 1000 متری تا ارتفاع 3000 متری، برد به 20-35 کیلومتر جستجو و 18-35 کیلومتر مسیر کاهش می یابد. هنگام پرواز در 500-1000 متر، برد قابل دستیابی فقط 15-30 کیلومتر جستجو و ردیابی 13-25 کیلومتر است. هنگامی که برد هدف زیر 20 کیلومتر است، پوشش اسکن 40 درجه در آزیموت، 16.5 درجه در ارتفاع است. اگر برد هدف بالای 20 کیلومتر باشد، پوشش اسکن 30 درجه در آزیموت، 13.5 درجه در ارتفاع است. اهداف انفرادی را می توان به شرطی که در فاصله 3-4 کیلومتری در حالت تعقیب از هم جدا شوند، حل و فصل کرد. خطا در اندازه گیری برد می تواند تا 8 کیلومتر باشد، اما حداقل برد وجود ندارد. قفل کردن و انتقال به حالت ردیابی در حالت تعقیب 1-4 ثانیه طول می کشد. هنگامی که حالت "همکاری" انتخاب می شود، رادار به طور خودکار به یک حالت معادل برای تعقیب تغییر می کند و با IRST اسکن می شود. http://toad-design.com/migalley/index.php/jet-aircraft/mig29/mig29-n019-radar/
-
2 پسندیده شدهالتماس سرباز روسی به پهپاد اوکراینی https://www.aparat.com/v/tFCkG نابودی نفر بر و تانک اوکراینی توسط سربازان روسی https://www.aparat.com/v/clKRF حمله نیروهای اوکراین به مواضع روسیه در اطراف باخموت https://www.aparat.com/v/PlkZA
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهباید همونجور که برد باور بیشتر میشه سرعت موشکش هم بیشتر بشه سرعت صیاد 4 حدود6 ماخ یه مقدار بیشتره باید حداحق به سرعت نه ماخ به بالا برسیم همونجور برد بیشتر میشه سوعت موشکها هم باید افزایش بیابه تا درصد موفقیتش بالاتر بره چون برد 400 کیلومتر با سوعت 6 ماخ کمه حتی برتی همین برد 300 کیلومترم این سرعت کمه باید به فکری برای سرعت بکنن هرچی سرعت بالاتر رره درصد موفقیت بیشتره
-
2 پسندیده شدهآموزش سربازان روس در برابر حملات پهپادی و نتیجه آموزشهای سخت و فشرده https://www.aparat.com/v/qRGOT سربازان اوکراینی در حال نبرد سخت در جبهه جنگ https://www.aparat.com/v/UdcX6 نبرد سنگین بین نیروهای اوکراینی و روسیه https://www.aparat.com/v/nWYbZ
-
2 پسندیده شدهبحث اصابت موشک کینژال رو خیلی دنبال نکردم اما دیدم که این تصویر را با همین عنوان منتشر کردند که خب قابل مقایسه و بررسی است ، بصورت حدودی در یک فرد بالغ فاصله کف پا تا زانو حدود ۵۰ سانت و سایز سر حدود ۲۵ سانت است ،، خب با این فرض ما در اینجا و در حداکثر حالت با یک راکت یا پرتابه یا مهمات ۳۳۳ میلی متری مواجه هستیم حتی کمتر ،،شاید ۳۰ سانت در همین حدود،، اما کینژال که به نوعی همان اسکندر هواپایه است با قطر ۹۵۰ میلی متر دارای سر جنگی تقریبا مخروطی شکل است و با این پرتابه متفاوت بنظر میرسد ،، خب اگر تصاویر رو با اسکندر مقایسه کنیم مشاهده میکنید که اوکراینی ها احتمالا قصد داشتند شوخی بکنند
-
2 پسندیده شدهده کشور اول دنیا از نظر کمک نظامی به اوکراین طی 13 ماه (دی 1400 تا اسفند 1401) https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e7/04/0b/15442166_0:0:0:0_600x0_80_0_0_6fc76ed36c2df1e372d08132fa2e0a72.png.webp
-
2 پسندیده شدهانهدام پهپاد شاهد 136 بر فراز آسمان کیف https://www.aparat.com/v/ymsa8 انهدام تانک روسی توسط مین ضد تانک و موضک ضد زره https://www.aparat.com/v/OUkVq ادامه جنگ شهری خانه به خانه در باخموت https://www.aparat.com/v/6onTK انهدام توپ m777 توسط پهپاد انتحاری لانست https://www.aparat.com/v/Hg4jq
-
2 پسندیده شدهبخش دوم : با در نظر گرفتن اینکه این قیاس ، ممکن هست مع الفارق باشد ترکیب باخموت - پریگوژین ، به نوعی بازتولید قرن بیست و یکمی ترکیب ژوکف- برلین هست حداکثر تخریب برای کسب حداکثر زمین محور سوم : باخموت الگوی مشاهده شده از ابتدای دورجدید حملات به باخموت از سوی روسیه نشان میدهد که رهبری نظامی روسیه به شکل فزاینده ای تصرف کامل این شهر را قبل از آغاز ضدحملات ارتش اوکراین علیرغم ثبت تلفات سنگین برای دوطرف در اولویت قرار داده است و این امکان وجود دارد که باخموت درنهایت توسط روسها تصرف شود . دراین میان ، ورود واحدهای هوابرد ارتش نشان میدهد که ستاد ارتش روسیه واگنر را بطور کامل روی نبرد شهری متمرکز نموده و وظیفه تثبیت را به یگانهای منظم سپرده است . با این حال ، شمال و جنوب باخموت اینک بطور کامل در دست ارتش روسیه بوده و واحدهای هوابرد در نقش پشتیبان و مکمل برای واگنر عمل می کنند . این احتمالا باعث میشود تا فشار واگنر در داخل شهر بیشتر شده و احتمالا باعث عقب نشینی واحدهای اوکراینی گردد و درنهایت ، بخش بیشتری از عناصر هوابرد ، به شکل سالم ازاین درگیری ها خارج شوند . باخموت 9 ماه می 2023 براساس گزارش های موجود از میل بلاگرهای روسی ، عناصری از لشکر 106 هوابرد ارتش در حدود 17 کیلومتری شمال شرقی باخموت در یک خط پدافندی مستقر هستند . اگر چه پیش ازاین اختلافات مشهودی میان واگنر و وزارت دفاع روسیه دیده می شد ولی گفته شده که واگنر اکنون تانکهای تی-90 را در این شهر استفاده می کند که این نشاندهنده کاهش این اختلافات و تجهیز بیشتر این گروه نظامی خصوصی است . باخموت / 23 آوریل 2023 علاوه بر واحدهای منظم ارتش و واگنر ، یگانهای نامنظم روسی نیز در این شهر درگیر شده اند که البته توان رزمی محدودتری نسبت به واگنر دارند . به ادعای ستاد کل ارتش اوکراین ، حدود 200 نیروی ویژه چچنی بعنوان پلیس نظامی در این منطقه حضور دارند ولی شرکت آنها در درگیری های خط مقدم بعید نیست . در مجموع نیروهای حاضر در باخموت شامل : 1- واحدهای واگنر ( شامل یگان یازدهم شناسایی – هجومی ) 2- واحدهای هوابرد ( لشکر 106 ) 3- گردان های نامنظم ( گردان های آخمت ، گردان داوطلب از لشکر قزاق دُن) باخموت - اوکراین- می2023 گفته می شود روسها برای پیشروی در آخرین بلوک های شهر باخموت ، به منظور وحشت آفرینی درمیان صفوف ارتش کیف ، از مهمات فسفری استفاده می کنند https://www.aparat.com/v/V3JLh محور چهارم : آودیوکا-دونتسک فرماندهی نظامی ارتش روسیه به مانند محور سواتوو -کرمینا ، در آودیوکا- دونتسک نیز نیروی سنگینی را مستقر نموده که شامل واحدهایی از ناحیه نظامی جنوب و عناصری از واحدهای تفنگدار دریایی ناوگان شمالی ارتش روسیه است . این واحدها از ابتدای سال 2023 پیشرفت قابل توجهی را در محور فوق به نمایش نگذاشته اند ولی برخی از واحدهای ارتش جمهوری دونتسک که حدود 8سال در این محورحاضر بودند ، همچنان فعال به نظر می رسند . با این وصف ، منابع اطلاعاتی غربی معتقدند که فرماندهی این نیروها بشدت ضعیف عمل کرده و حتی پس از ادغام با ارتش روسیه نیز همچنان عملکرد نامطلوبی را به نمایش می گذارند . پیش ازاین ارتش روسیه کنترل کامل سپاه های یکم و دوم جمهوری های دونتسک و لوهانسک را بدست گرفته بود و اکنون این نیروها رسما زیرمجموعه ارتش هشتم تسلیحات ترکیبی ( منطقه نظامی جنوب ) هستند . میل بلاگرهای روسی معتقدند که ارتش روسیه با اعزام نیروهایی از سرتاسر روسیه به این دو سپاه با حداقل آموزش های ممکن ، مشکلاتی را ایجاد نموده و با محول کردن ماموریتهای تهاجمی ، نواقص قبلی تشدید شده است . طبق اطلاعات موجود ، هنگ ها ، تیپ ها ، گردان ها و زیرمجموعه های این دو سپاه ، مطابق جداول سازمانی استاندارد روسی مسلح نشده اند ( این نیروها از سال 2014 صرفاً بعنوان نیروهای نیابتی و پلیس شبه نظامی تشکیل شدند و پس از ادغام با ارتش روسیه نیز ماهیت خود را حفظ نموده اند و اگرچه روی واحدهای این سپاه ها ، اسامی هنگ و تیپ و گردان وجود دارد ولی هیچ چیز آنها شباهتی با واحدهای استاندارد روسی ندارد ) در آودیوکا ، سپاه یکم جمهوری دونتسک ، براساس ظاهر امر ، هر 8 تیپ خود ( شامل تیپ یکم اسلاو ، تیپ سوم هورلیوکا ، تیپ پنجم ، تیپ نهم ، تیپ 14 کالمیوس و تیپهای 100 ، 114 و 132 ) را در شمال و شمال غربی دونتسک مستقر نموده ، گردان های 56 و 58 مستقل ، گردان 10 زرهی ، همچنین گردان شناسایی مستقل اسپارتا و درنهایت گردان مستقل هجومی سومالیا در عملیاتهای طراحی شده دراین محور مشارکت دارند . اما ارتش منظم روسیه شامل ارتش هشتم تسلیحات ترکیبی از ناحیه نظامی جنوب ، دولشکر تفنگدار موتوری را به محورمارینکا در جنوب غربی دونتسک اعزام نموده در حالی که دو هنگ زرهی از لشکر 150 تانک ( هنگ 68 و 163 ) و همچنین هنگ موتوریزه 255 ازلشکر 20موتوری گارد از ابتدای فوریه 2023 در این محور مشغول نبرد هستند . علاوه بر نیروی زمینی ، واحدهایی از سپاه چهاردهم ناوگان شمالی نیروی دریایی روسیه در آودیوکا-دونتسک حضور دارند ولی احتمالا بدلیل تلفات بالا ، به عقب منتقل شده اند . در همین زمینه ، گفته شده که تیپ 200 تفنگدارموتوری مستقل در این محور فعالیت داشته ولی در 3 آوریل خبری منتشر شد که این واحد برای بازسازی از خط مقدم منتقل شده است . گزارش هایی نیز وجود دارد که چند گردان داوطلب نیز در محور فوق حضور دارند که شامل گردان تانک مولوت از منطقه پرم ، گردان شناسایی – رزمی "گرگ" و گردان داوطلب نوسکی میشود . علاوه براین ، یک گردان داوطلب قزاق ( استپ ) به این منطقه منتقل شده است که ایگور گرکین ( میل بلاگر مشهور روسی ) مدعی شده که این گردان تنها روی کاغذ وجود داشته و افراد جذب شده ، بدون آموزش و تجهیزات به استعداد 1186 نفر هستند ( پیش ازاین گفته می شد این واحد یک تیپ رزمی به استعداد 3200 تا 3600 نیرو است ) که احتمالا کارایی رزمی چندانی دراختیار ندارند . با توجه به این موارد ، گفته شده که براساس یک دفترچه توجیهی روسی که بدست ارتش اوکراین افتاده ، ارتش هشتم تسلیحات ترکیبی و سپاه یکم جمهوری دونتسک برای ورود به نبردهای شهری در حال تغییر نمودار سازمانی خود هستند که در طرح جدید ، هر گروهان رزمی شامل 100 سرباز بوده ( 4 جوخه تهاجمی ، 4 جوخه پشتیبانی آتش ، یک جوخه فرماندهی ، یک گروه مهندسی -رزمی ، یک گروه شناسایی ، گروه بهداری و درنهایت یک گروه پهپادی ) و خارج از سازمان رزمی استاندارد ارتش ایجاد می شوند . این واحدها برای عملیات در محورهای چالش برانگیز بخصوص نقاطی از جبهه که مقاومت بیشری داشته یا شهرکهای کوچک کاربرد دارند . در مجموع واحدهای مستقر در محور آودیوکا- دونتسک عبارتند از : 1- سپاه یکم دونتسک ( تیپ یکم اسلاو / هنگ 1453 / هنگ 1439 / تیپ سوم هورلیوکا / تیپ نهم / گردان ششم تفنگدار / تیپ پنجم / تیپ 14 کالمیوس / تیپ 110 موتوری گارد / گردان دوم پیاده / تیپ 132 تفنگدار موتوری گارد / هنگ 9 تفنگداردریایی مستقل / گردان 10 زرهی / تیپ 114 / هنگ 87 / هنگ توپخانه خودکششی 1454 / لشکر 23 مستقل پدافند هوایی / گردان سومالیا / گردان اسپارتا/ گردان 56 نیروی ویژه / گردان 58 نیروی ویژه و عناصر نامشخصی از لشکر عملیات ویژه دونتسک 2- ناحیه نظامی جنوب روسیه - ارتش هشتم تسلیحات ترکیبی ( شامل لشکر 150 تفنگدار موتوری / هنگ 68 زرهی / هنگ 163 زرهی / لشکر بیستم تفنگدار موتوری / هنگ 255 تفنگدار موتوری گارد / گردان یکم تفنگدار موتوری ) 3- واحدهای پیاده ناوگان شمالی ( سپاه 14 تفنگدار / تیپ 200 تفنگدار موتوری مستقل ) 4- واحدهای نامنظم - سپاه سوم ارتش ( تیپ 72 تفنگدار موتوری مستقل ) 5- گردان های داوطلب - گردان زرهی مولوت - گردان یکم شناسایی -رزمی "گرگ " - گردان داوطلب نسکی - گردان داوطلب قزاق " استپ " محور پنجم : دونتسک جنوبی / زاپوروژنیه شرقی از پائیز سال 2022 یگان هایی از منطقه نظامی شرق روسیه به ووهلدار منتقل شدند که تلاش های آنها برای تصرف این شهر با تلفاتی همراه بوده است . دراین محور ، واحدهای از دو ارتش تسلیحات ترکیبی بیست و نهم و سی و ششم و عناصری از ناوگان اقیانوس آرام نیروی دریایی برای پیشروی در محور فوق درنظر گرفته شدند . براساس اطلاعات موجود ، تیپ تفنگدار موتوری 36 در جنوب شرقی ووهلدار حضور داشته و بخشی از سازمان رزمی خود را نیز از دست داده است . علاوه براین ، تیپ 5 زرهی مستقل گارد نیز در این محور، در کنار تیپ های پیاده 40 و 155 نیروی دریایی حضور دارند . دینگوی منهدم شده ارتش اوکراین در باخموت براساس اطلاعات موجود و ادعای منابع اطلاعاتی غربی ، واحدهای مستقردراین منطقه ، به شکل مکرر با سربازان تازه بسیج شده که آموزش های کمی را پشت سرگذاشته اند ، بازسازی و تقویت میشوند تا جایی که در جریان یک حمله که در فوریه 2023 رخ داد ، خبرها حاکی از آن بود که تیپ 155 روزانه بین 150 تا 300 سرباز خود را از دست میدهد که این به معنای آن است که این تیپ از ابتدای نبردها تا امروز ، سه بار بازسازی شده است . ژنرال رستم مرادوف ، فرماندهی نیروهای مستقردراین محور را برعهده داشت که شایعات حاکی از برکناری وی بود . مضاف بر یگان های فوق الذکر ، واحدهایی از سپاه یکم جمهوری دونتسک ، یک تیپ مستقل از ستاد کل نیروهای مسلح ، چند گردان داوطلب و یک واحد ذخیره ارتش در حومه ووهدار مستقرند . یگان کاسکاد ( نیروهای وزارت کشور و عناصر انتظامی جمهوری دونتسک ) نیز در این منطقه دیده شده اند . میل بلاگرهای روسی نیز معتقدند که گردان های موسوم به آلگا ، هیسپانیولا ، استپ/تایگر و گروه رزمی ذخیره بیست وسوم ارتش پس از ادغام با گردان های وستوک جمهوری دونتسک به فرماندهی الکساندرخداکوفسکی در ووهلدار می جنگند . در مجموع واحدهای ذیل در ووهلدار مستقر هستند : 1- ناحیه نظامی شرق روسیه - ارتش تسلیحات ترکیبی بیست و نهم ( شامل تیپ 36 تفنگدار موتوری ) - ارتش سی وششم تسلیحات ترکیبی ( تیپ 37 تفنگدار موتوری مستقل / تیپ 5 زرهی مستقل ) - ناوگان اقیانوس آرام ( تیپ 40 پیاده نیروی دریایی / تیپ 155 پیاده نظام نیروی دریایی ) 2- واحدهای هوابرد ( شامل یگانهایی از لشکر 98 هوابرد ) 3- واحدهای زیر نظر ستاد کل ارتش ( تیپ 14 نیروی ویژه ) 4- ارتش جمهوری دونتسک ( گردان های کاسکاد ) 5- گردان های داوطلب ( گردان های آلگا/هسپانیولا/قزاق استپ-تایگر ) 6- واحدهای ذخیره ارتش ( گردان بیست وسوم ذخیره ارتش ) پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 2- ادامه دارد ....
-
2 پسندیده شدهتبلیغات میدانی ارتش روسیه برای مردم روسیه https://www.aparat.com/v/ySHqK پاکسازی سنگرهای روسیه توسط سربازان اوکراینی https://www.aparat.com/v/xPhEw انهدام بفربر روسیه با پهپاد انتحاری FVP اوکراینی https://www.aparat.com/v/4kbRd
-
2 پسندیده شدهحمله هوایی اردن به سوریه به بهانه مواد مخدر دو روز بعد از اظهارات وزیرخارجه اردن در مورد احتمال حمله این کشور به مواضعی در جنوب سوریه، رسانههای اردنی از حمله جنگندههای این کشور به مناطق مرزی سوریه خبر دادند. برخی از منابع و رسانههای اردنی با انتشار تصاویر و ویدیویی از حمله جنگندههای این کشور به مناطقی در مرز سوریه با اردن خبر دادند و مدعی شدند که طی این حملات، مناطقی در روستای «خراب الشحم»، در استان درعا و «تل الحاره» و «تل الجموع» را هدف قرار گرفتهاند. بر اساس این ادعا، کارگاه ساخت مواد مخدر و مخفیگاه تروریستها هدف این حملات بوده است. تعبیر شخصی بنده این است حکومت های اعراب برای اینکه مجبور شدند بعد از 12 سال برگشت سوریه به اتحادیه عرب را بپذیرند برای اینکه این دول حفظ ابرویی جلو مردم خود کرده باشند این حمله را ترتیب داده اند.
-
2 پسندیده شدهانهدام نخستین سامانه پدافندی اونجر توسط روسها https://www.aparat.com/v/iIGLc شکار پدافند انگلیسی استاراستریک https://www.aparat.com/v/G54Cc انهدام توپ خودکششی ام 109 آمریکایی در هنگام اجرای اتش بروی مواضع روسها https://www.aparat.com/v/vLgrB انهدام سامانه پدافندی سام 13 اکراینی https://www.aparat.com/v/5Gx2f نبرد تانک ها انهدام تانک تی 64 اکراینی توسط تانک تی80 روسی پهپادهای روسی یک تانک اکراینی را شناسایی کرده و یک تانک روسی را به سمت آن هدایت کرده تانک روسی که در کمین تی64 بوده بعد از بیرون آمدن تی64 از میان درختان با دو شلیک آن را نابود میکند. این ویدئو از بعد از شلیک اول ضبط شده است https://www.aparat.com/v/N3szK دو حمله لانستی به رادار برد بلند اکراینی 36d6 روسها در ابتدا کشنده رادار را مورد هدف قرار داده بعد از خارج کردن کشنده توسط یک کامیون دیگر اکراینی خود رادار هم منهدم میشود تمرینات عملیات آبی خاکی توسط اکراینی ها انهدام توپ خودکشی کراب لهستانی توسط لانست انهدام سامانه جنگال روسها توسط راکت های هیمارس موشک کورنت و پهپاد رزمی اوریون روسها پهپاد اورلان نسخه جنگال انهدام توپ خودکششی 152 م م احتمالا آکاتسیا اکراینی شکار یکی دیگر سام 13 های اکراینی راکت انداز گراد نفربر بی تی ار4 اکراینی انهدام مواضع پدافندی اس 300 های اکراینی در حملات ضد راداری و موشکی روسها
-
2 پسندیده شدهروسها از توچکا استفاده نکردن. چند تصویر بود از حمل کشنده توچکا توسط روسگراها . روسهابخشی از موشکهای خودشون رو به سوریه ویا بلاروس دادن وقتی موشکی مثل اسکندر هست چرا توچکا ویا اسکاد که معلوم نیست روسها هنوز استفاده عملیاتی ازشون میکنند ویا خیر کلا روسها در استفاده از موشکهای بالستیک بخصوص بر علیه اهداف در مناطق شهری احتیاط بیشتری می کنند مثل اینکه یک توافق نانوشته بین ناتو و روسیه وجود داره که طرفین چندان از موشک بالستیک استفاده نکنند. هر چند اکراینی ها تولید محدود گروم 2 رو شروع کردن شاید روسها استفاده گسترده نکردن از موشک بالستیک رو به عنوان اهرم فشار دارن به کار میبرند روسها مثل ما نیستن که برای زدن وانت هم از موشک بالستیک استفاده کنیم
-
2 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. «چهار» ضربهِ کُشنده (مروی بر چهار ضربه کشنده نهادهای انقلابی بر پیکر گروهک منافقین) مقدمه - در پی « اولین عملياتهای سازمان منافقین » در سالهای آغازین دهه 60، اقدامات نهادهای انقلابی، نظام مند و سازمانيافته شد، فعاليتهای اطلاعاتی عليه گروههای محارب انسجام پيدا کرد و برخورد با تروريسم به سرعت در دستور کار قرار گرفت و از این زمان به بعد، سازمان مجاهدين خلق (منافقین) که تا آن مقطع زمانی توانسته بود کشور را متحمل خسارات سنگين و جبرانناپذيری کند با هماهنگشدن اقدامات ارگانهای انتظامی، امنيتی و قضايی، در مسیر افول قرار گرفت و نيروهای «واحد اطلاعات» سپاه پاسداران، «کميته انقلاب اسلامی» و «گروه ضربت» دادستانی انقلاب از اواخر سال 1360 در وضعيتی کاملاً هماهنگ، همه معادلهها و محاسبههای سازمان و حاميان خارجی آن را بر هم زدند. اين "ضربات مهلک" به خانههای تيمی به فواصل سه ماه از هم عملياتی شد. اين ضربهها در هر مرحله منجر به فروپاشی يکی از بخشهای سازمان شد و هر بار ماشين کشتار سازمان را نسبت به قبل مستهلکتر و ناتوانتر میکرد. ضربههای نهادهای امنيتی جمهوري اسلامی، به ترتيب مرکزيت، بخش اجتماعی و بخش روابط سازمان را هدف گرفتند که طي آن تعداد زيادی از تروريستهای داخل کشور کشته يا دستگير شدند. در ادامه به ضربات چهارگانه و مهلک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تشکیلات سازمان منافقین در دهه 60 اشاره میشود: ضربه اول (19 بهمن 1360) « زدنِ سرِ افعی » یا زیر ضربه رفتن مرکزیت سازمان «مهمترين ضربه« نهادهای امنيتی کشور به سازمان تروریستی منافقین در روز 19 بهمن سال 60 صورت گرفت. در اين ضربه، خانه تيمی مرکزيت سازمان در داخل کشور که در منطقه زعفرانیه واقع بود هدف قرار گرفت و موسی خيابانی (قائممقام مسعود رجوی در داخل کشور و نفر دوم سازمان) ، اشرف ربيعی همسر مسعود رجوی و آذر رضايی همسر موسی خيابانی طی درگيری مسلحانه با پاسداران کميته و سپاه کشته شدند. علاوه بر خانه تيمی اصلي که در زعفرانيه واقع بود، سه خانه تيمی ديگر نيز هدف قرار گرفت : خانه تيمی يوسفآباد شمالی که شاهرخ شميم، فاطمه نجاری (شميم) و محمد منجی در آن حضور داشتند. خانه تيمي خيابان پاسداران، خيابان بوستان که خسرو رحيمی، محمدحسن پورقاضيان، حسن مهدوی، ناهيد رأفتی (مهدوی) و مهناز کلانتری در آن ساکن بودند. خانه تيمی خيابان خردمند شمالی که سعيد سعيدپور در آن حضور داشت. (نشريه مجاهد- 1361/12/12 - ص29) در این ضربه، مرکزیت سازمان با خسارت فراوانی مواجه شد که اسامی کشتهشدگان آن به این شرح بود: «1- موسی خيابانی 2- اشرف ربيعی 3- آذر رضايی (خيابانی)، 4- محمد مقدم، 5- مهشيد فرزانهسا (مقدم)، 6- ميرطه ميرصادقی، 7- تهمينه رحيمینژاد (ميرصادقی)، 8- محمد معينی،9- شاهرخ شميم،10- فاطمه نجاری (شميم)، 11- خسرو رحيمی، 12- سعيد سعيدپور، 13- محمدحسن پورقاضيان، 14- حسين بخشافر،15- کاظم مرتضوی، 16- حسن مهدوی، 17- ناهيد رأفتی (مهدوی) 18- مهناز کلانتری 19- عباسعلی جابرزاده انصاری 20- ثريا سنماری (جابرزاده انصاری)» (سازمان مجاهدين خلق؛ پيدايی تا فرجام - مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سياسی - جلد 2 - ص689) علاوه بر این ، روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی اطلاعيهای 8 نفر دیگر از اعضای سازمان را به عنوان دستگيرشدگان و معدومين اين ضربه اعلام کرد: «محمود سيفینژاد، فرزانه عمويی، فرح ترابی، حسن قندهاری، بهمن جوادی، الهه عروجی، فرزانه چيتساز، بيژن محرابی». (روزنامه کيهان - 1360/11/21) ضربه 19 بهمن به مرکزيت سازمان منافقین در داخل کشور، تبعات سنگينی برای سازمان در پی داشت. اين ضربه در سطح تشکيلات موجب پارهشدن رشته ارتباط بخشها با فرماندهی داخل کشور شد و در سطح سياسی، قدرتمندی تشکيلات سازمان را برای قدرتهای حامی آن زير سؤال برد. علاوه بر آن، پيامد روانی اين ضربه نيز بسيار مهم بود، چراکه هم مرکزيت و هم اعضا را در حالت درماندگی و ترس از سرايت ضربه به بخشهای ديگر قرار داد. همچنين اين ضربه باعث شده بود که مجموعه عملياتهای تروريستي سازمان با بحران مواجه شود. به گفته محسن رضایی: «سازمان گيج بود و بعد از ضربه 19 بهمن نتوانست بفهمد با چه توانايی از جمهوری اسلامی مواجه هست. ليکن هشدار بزرگی برای سازمان بود و بيشتر در حالت گيجی به سر میبرد و قدرت تحليل شکست را نداشت». (راه - تاريخ شفاهی دکتر محسن رضايی - مرکز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس - ص493-499) بنابر گزارش بولتن محرمانه سپاه پاسداران، پس از این عملیات، رجوی که بارها اعلام کرده بود سازمان همچنان پرقدرت به پيش میرود و سرنگونی نظام نزديک است، اين بار اعتراف کرد که ضربه کشندهای به سازمان وارد شده است و از این روز با عنوان «عاشورای مجاهدین» یاد کرد. ضربه دوم (12 اردیبهشت 1361) «شکستن کمر کفتار» یا زیر ضربه رفتن بخش اجتماعی سازمان مجاهدین خلق علاوه بر مرکزیت، دارای 5 بخش مهم بود که «اجتماعی»، «روابط»، «شهرستانها» ، «ویژه نظامی» و «نظامی» از جمله این بخشها بودند. بخش اجتماعی شامل واحدهای کارگری، کارمندی، دانشجویی، دانشآموزی و محلات بود. مسئولیت این بخش با «محمد ضابطی» بود. محمد ضابطی هدایتکننده تظاهرات 30 خرداد و 5 مهر 1360 و مجموعه عملیاتهای ترور و تخریب بود. در واقع بخش اجتماعی ستون فقرات ترورهای سازمان بود. پس از پاشیده شدن مرکزیت سازمان، ستاد عملیات به سطح پایینتر و بخش اجتماعی منتقل شده بود. بخش اجتماعی سازمان، عملیاتهای تروریستی گستردهای را طراحی کرده و در پی اجرای آن بود. برخی از اعضای منافقین در بازجوییها اعتراف کردند که قرار بود پس از ضربهای که بعد از کشتهشدن موسی خیابانی بر آنان وارد آمد، برای اینکه اعلام موجودیت بکنند، دست به یک سری انفجارات سراسری بزنند. سه ماه پس از فرو پاشيده شدن مرکزيت سازمان در داخل کشور، ضربه ديگری بر پيکره سازمان منافقین وارد آمد که به نوعی مؤثرتر و اساسیتر از ضربه به مرکزيت سازمان بود. دستگاههای امنيتی اين بار بخش اجتماعی سازمان را که اصلیترين بخش هدايت و مديريت عملياتهای ترور و تخريب را برعهده داشت، نشانه رفتند و موفق شدند مرکزيت اين بخش را به کلی منهدم و زمينگير کنند. رأس ساعت 2 بعدازظهر روز 12 ارديبهشتماه 1361، حمله هماهنگ نهادهای انقلابی به بيش از 10 خانه تيمی بخش اجتماعی آغاز شد. چنانکه محسن رضايی میگوید: «قبل از اينکه سازمان بتواند کاری انجام دهد، ما آماده شديم که ضربه بعدی را بزنيم. آنها عمليات گستردهای را شروع کردند، ولی قبل از اينکه بتوانند آن را به نقطه مدنظر برسانند، ما از طريق سرنخی که از دادستانی پيدا کرديم، هفت هشتتا خانه تيمی را شناسايی کرديم که يکی از اين خانهها برای ما خيلی مهم بود، زيرا در آن خانه شورای اجتماعی سازمان که [محمد] ضابطی هم در ميان آنها بود، حضور داشت.» محمد ضابطی ، فرمانده بخش اجتماعی منافقین در اثر اين ضربه، بخش اجتماعی که به فرماندهی و مسئوليت محمد ضابطی (هدايتکننده تظاهرات 30 خرداد و 5 مهر 1360 و مجموعه عمليات متعدد ترور و تخريب) اداره میشد و در واقع ستون فقرات ترورهای سازمان بود، کاملاً از بين رفت. به گفته مسئولين خود سازمان در ضربه 12 ارديبهشت يک سازمان مجاهدين از سازمان جدا شد. (پرونده مهران اصدقی (بخش اول) - آرشيو مرکز اسناد انقلاب اسلامی - شماره بازيابی 18405) فرماندهان اين بخش از مرکزيت تا رده شاخه ضربه خوردند. نهاد دانشآموزی، نهاد دانشجويی، نهاد جعل، نهاد تدارکات، قسمت شهرستانهای شمال و شهرستانهای جنوب، مسئولان نهاد کارمندی و مسئولان حفاظت مرکزيت بخش اجتماعی همگی در اين ضربه منهدم شدند. علاوه بر تلفات مهمی که بخش اجتماعی بر جای گذاشت نزديک به 60 نفر نيز دستگير شدند. (سازمان مجاهدين خلق - پيدايی تا فرجام - جلد 2 - ص693) تلفات سازمان طی اين ضربه، به لحاظ کيفی بسيار بالا بود. در اين خصوص در اولين اطلاعيه مشترک سپاه پاسداران و دادستانی کل انقلاب اسلامی بخشی از جزئيات ضربه دستگاههای امنيتی به بخش اجتماعی سازمان آمده است: «الف) از هم پاشيدن بيش از ده مرکز و پايگاه اصلی منافقين... ب) دستگيری و هلاکت بيش از 50 نفر از عناصر تشکيلاتی... ج) به هلاکت رسيدن عناصر کادر مرکزی و مرکزيت منافقين...» محسن رضايی پس از اين ضربه طی گفتگويی اعلام کرد: «در عمليات اخير که توسط برادران ما انجام شد، سه يا چهار برابر بيشتر از ضربه قبلی [ضربه 19 بهمن 1360] اهميت دارد، زيرا در اين عمليات ضربه اصلی بر کادر مرکزی و قسمتهای تدارکاتی منافقين وارد شد و بخش اجتماعی منافقين شامل : شعبههای کادر دانشجويی، دانشآموزی، کارمندی و کلاً 90 درصد نيروی کادر سازمان منافقين خلق را تشکيل میدادند ضربه اساسی بر آن وارد شد. در مجموع نزديک به 60 نفر از افراد درجه يک، از رهبری تا شورای مرکزی يا کشته و يا دستگير شدند.» وی در ادامه از نقشه سازمان برای انتقام گرفتن از مردم عادی رمزگشایی کرد و با استناد به اعترافات برخی از اعضای سازمان گفت: «بعضی از اعضای منافقين در بازجويی اعتراف کردند که قرار بود که پس از ضربهای که بعد از قتل خيابانی بر آنان وارد شده، برای اينكه بهاصطلاح اعلام موجوديت کنند، دست به يکسری انفجارات سراسری بزنند که بحمدالله با اين ضربهای که به آنان وارد شد اين مسائل از بين رفت.» (روزنامه جمهوری اسلامی - 1361/2/15 - ص10) تلفات سازمان، طی ضربه مزبور، از طرفی به لحاظ کیفی خیلی بالا بود و آن را دچار فقر شدید نسبت به کادرها و اعضای مؤثر کرد؛ و از سوی دیگر، نحوه ضربه و مجهول ماندن علت آن، سازمان را به یک سراشیبی هولناک تاکتیکی انداخت (چیزی که «عملیات مهندسی» نام گرفت). مهمترین تلفات سازمان، نتیجه حمله به پنج پایگاه (خانه تیمی) مهم مرکزی در شهر تهران بود. ضربه سوم (ضربه 19 اردیبهشت 1361) « کشیدن دندان سگ هار » یا زیر ضربه رفتن باقیمانده های بخش اجتماعی یک هفته بعد از عملیات اطلاعاتی موفق در روز 12 اردیبهشت، ضربه دیگری در روز 19 اردیبهشت به سازمان تروریستی منافقین وارد آمد و مهمترین کادرهای باقیمانده تروریسم متشکل در بخش اجتماعی سازمان در دو خانه تیمی از بین رفتند. «پایگاه فاضل مصلحتی» از جمله پایگاههای مهم بخش اجتماعی سازمان بود که در ضربه 19 اردیبهشت مورد هدف پاسداران کمیته و سپاه قرار گرفت. علاوه بر این، خانه تیمی دیگری از بخش اجتماعی سازمان که در این روز مورد هدف قرار گرفت، خانه تیمی واقع در فلکه سوم تهرانپارس بود. ضربه 19 اردیبهشت که در واقع تکمیل کننده ضربه 12 اردیبهشت دستگاههای اطلاعاتی به بخش اجتماعی سازمان بود، توانست ماشین ترور منافقین را منهدم کند و بر شعلههای ترور و نا امنی همچون آب سردی باشد. در پی ضربات پیاپی به مرکزیت و بخش اجتماعی سازمان مجاهدین خلق، حضرت امام خمینی از نهادهای امنیتی تشکر و قدردانی کردند. در روز 20 اردیبهشت و یک روز پس از ضربه دوم به بخش اجتماعی، امام خمینی در دیدار مسئولان واحد اطلاعات سپاه پاسداران فرمودند: «امروز هرچه میبینید امور غیرعادى است. تمام كارهایى كه در داخل شهرها و در جبههها میشود از امورى است كه خداوند متعال بر ما منت گذاشته است. شما ببینید چگونه لشكریان كفر با آن سلاحها و آن همه افراد از تعداد اندك ما شكست میخورند. این همان نصر به واسطه رعب است كه خدا در دل دشمنان ما رعب ایجاد كرده است. در صدر اسلام لشكریان كفر در مقابل مسلمانان چنان میترسیدند كه با همه تجهیزاتشان خودشان را یا تسلیم میكردند و یا فرار مینمودند. امروز هم در ایران وضع چنین شده است. هر كجا حرف پاسدار میشود، دشمنان ما، چه منافقین، چه صدامیان شدیداً میترسند. آنها هم كه در خارج نشستهاند از پاسداران ما در ایران میترسند...» ضربه چهارم (ضربه 10 مرداد 1361 ) « جارو کردن نهائی » یا زیر ضربه رفتن بخش روابط سازمان (واحد اطلاعات) در پی ضربه به مرکزیت سازمان در بهمن 1360 و ضربه به بخش اجتماعی (به عنوان مرکز هدایت کننده ترور و بدنه نظامی سازمان) در اردیبهشت 1361، با هماهنگی نیروهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی در تاریخ 10 مرداد 1361 بخش روابط سازمان به زیر ضربه رفت و جمعی از کادرها و اعضای تروریست کشته و زخمی و تعداد کثیری نیز دستگیر شدند. در اطلاعیه سپاه پاسداران درباره این ضربه آمده است: «مدافعان راه الله از سحرگاه امروز در هجومی گسترده به بیش از 20 لانه فساد و توطئه منافقین دگر بار قدرت اسلام و مرگ محتوم ایادی شیطان بزرگ را به نمایش گذاردند. این عملیات که به نام شهید محراب آیتالله صدوقی و با رمز "یا مهدی ادرکنی" و انسجام و اتحاد تمامی نیروهای انتظامی اعم از جانبازان کمیتههای انقلاب اسلامی، جهادگران شهربانی، ایثارگران دادستانی و جانبرکفان سپاه و بسیج انجام گرفت، انهدام یکی از حساسترین بخشهای تشکیلات منافقین، به نام بخش روابط را به دنبال داشت. تاکنون آمار معدومین و دستگیرشدگان از مرز 65 تن گذشته است. این عناصر اکثراً از اعضا و کادرهای فعال در بخش روابط تشکیلات منافقین بودند.» محمدحسین سبحانی از مسئولان امنیتی سابق سازمان درباره وضعیت سازمان منافقین پس از این ضربه مینویسد: «به دنبال ضربه 19 بهمن 1360... با ضربههای سراسری و همزمان رژیم [نظام] جمهوری اسلامی به کلیه پایگاههای بخش اجتماعی در اردیبهشت ماه 1361 و 10 مرداد 61... در این ضربات عملاً بیش از 80 درصد کادرها و مسئولین سازمان که عمدتاً در بخش اجتماعی سازماندهی شده بودند دستگیر یا هنگام درگیریها کشته شدند... بعد از این مقطع تقریباً کلیه ارتباطات تشکیلاتی اعضای سازمان با یکدیگر در داخل تهران و شهرهای بزرگ از هم پاشیده شد.» از این رو، نتيجه فعاليتهای اطلاعاتی سپاه پاسداران، دادستانی انقلاب اسلامی مرکز و کميتههای انقلاب اسلامی منجر به آن شد که نهادهای انقلابی بتوانند طی ضربات سهمگين در سالهای 60 و 61، مرکزيت و بخشهای مختلف سازمان تروریستی منافقین را به زير ضربه ببرند و اعضای مؤثر و مهرههای کليدی تروريسم را مهار کنند. لذا طی این ضربات مهلک و غافلگيرکننده، علاوه بر اینکه عناصر کليدی سازمان که نقش راهبری ترورها را برعهده داشتند، کشته يا دستگير شدند، اقتدار نیروهای اطلاعاتی و امنیتی نظام نوپای جمهوری اسلامی بر همگان روشن شد. --------------------------------------------------------------------------------------- مؤخره : بدنبال این چهار ضربه کمر شکن ، سازمان مجاهدین خلق به این نتیجه رسید که وضعیت داخل کشور برای آنها خیلی سخت شده است و باید فکری برای خروج بکند. در نتیجه ؛ علی رغم اصرارها و تأکیدات فراوان و مکرر مسعود رجوی ؛ مبنی بر باقی ماندن نیروهای مجاهدین در کشور و ادامه مبارزه (در واقع ترور و خرابکاری) ، «علی زرکش» عالیرتبه ترین نفر باقیمانده سازمان مجاهدین (منافقین) در داخل کشور ، به دلیل جلوگیری از نابودی باقیمانده تشکیلات و نفرات سازمان ، فرمان خروج سراسری مجاهدین از کشور را صادر نمود !! -------------------------------------------------------------------------------- پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با این پست ، مرور پرونده منافقین در نیمه نخست دهه 60 را به پایان می بریم و از پست بعدی به سراغ پرونده اعمال ننگین منافقین در خارج از کشور ( نیمه دوم دهه 60 تا به امروز) خواهیم رفت و به آن خواهیم پرداخت. .
-
2 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. " الله مدد شاهسون " کارمند دبیرخانه سفارت ایران در مزارشریف افغانستان بوده که به لطف خدا از حمله وحشیانه به سفارت ایران جان به در برده است. وی قبل از ورود به فضای دیپلماسی و اشتغال در وزارت امور خارجه ، سرهنگ ارتش بوده و فضای جبهه و دفاع مقدس را کاملا درک کرده است. بعدها از طریق ارتش ، مأمور به خدمت در وزارت خارجه می شود. وی در سالروز شهادت دیپلمات های ایرانی گفتگوئی با تبیان داشته که بخش هائی از آن را خلاصه وار خدمت دوستان ارائه می دهم. برای شرح کامل گفتگو دوستان می توانند به لینک منبع که در پائین مطلب گذاشته شده رجوع کنند قربانیان جنایت مزار شریف دیپلماتِ راوی ، سفیر مظلومیت دیپلمات ها همین عنصر طالبان احمد توکل، این قاتلان را در صف خود می دانست ولی می گفت از ما نیستند. شکل آن ها، رفتارشان و برخورد آن ها مانند طالبان بود. به هر ترتیب این وظیفه من نیست که بر روی این موضوع تحقیق کنم. این وظیفه آقایان و مسئولان وزارت امور خارجه بوده و است که ابعاد این موضوع را روشن کنند و به مردم توضیح دهند که چرا و توسط چه کسانی جوانانشان به خاک و خون کشیده شدند. من در جایگاهی نیستم که در مورد زوایای پنهان مانده این حادثه تحقیق کنم. وظیفه کسانی بوده است که در زمان حادثه مسئولیت داشتند و یا در حال حاضر مسئولیت دارند. به نظر می رسید این کسانی از خود طالبان نبودند بلکه در قواره و پوست طالبان این اقدام را انجام دادند. اما هرکه بودند چون زیر پوشش طالبان آمدند، بعدها طالبان مسئولیت این قضیه را پذیرفت. طالبان بعد از مصاحبه من در سال 77، اعلام کرد که آن چیزی که شاهسون می گوید درست است. آنها می گفتند که ایران باید در شرایط جنگی ، نیروهای خود را از سفارت خانه خارج می کرد و این اشکال را بر ایران وارد کردند . حتی در قوانین بین المللی که منجر به محکومیت طالبان شد، طوری دست و پا می زدند که مشخص شد خودشان مسئولیت این اتفاق را پذیرفته اند. حتی بعد از این موضوع بعدها پیکرهای شهدا را تحویل دادند و در جریان رسیدگی ها هم پاسخگو بودند و حتی خیلی از اسرا را آزاد کردند. اما چیزی که مشخص بود آنها هم می دانستند در پشت پرده این اتفاقات مسائلی وجود دارد.، گفته می شد نیروهای پاکستانی به جهت تلافی شکست طالبان در سال های قبل در مزار شریف ، دست به این اقدام زدند. چراکه گفته می شد مردم مزار شریف و نیروهای مبارزه کننده با طالبان، سفارت پاکستان را در جریان آن حمله ، به آتش کشیدند. این موضوع قابل بررسی است و باید مراجع قانونی و مسئول بررسی کننده و پاسخگو باشند. سکانسی از فیلم سینمائی مزار شریف من سختی شدیدی را تحمل کردم. آقای افسر ابراهیمی ، نماینده دبیرکل سازمان ملل که در امور سوریه مسئولیت دارد، در خواست گفتگویی با من داشت که شاید بیش از 1 ساعت صحبت کردیم و اینکه در آخرش گفت: «این شاهسون قهرمان است». بماند ، با این کاری ندارم ، بعد گفت: «این آقای شاهسون ضربه سنگینی خورده که این راه طولانی را با این شرایط طی کرده است و شما باید ایشان را تحت مراقبت پزشکی قرار بدهید.» ولی درست عکس این موضوع با من برخورد شد، و در نهایت بی حرمتی منجر به این شد که من خانواده ام را از دست دادم. آسیب دیدم وداستان های دیگر که بماند، همه ی این ها فدای این سرزمین. الله مدد شاهسون ، که پس از این ماجرا پیش از موعد بازنشسته می شود ، به کشاورزی و دامداری روی آورده است. مصاحبه ی آقای عبدالمنان نیازی (فرمانده نیروهای طالبان در شمال افغانستان) را شنیدم که سعی داشت به نوعی این موضوع قتل عام را کلا از بین ببرند و به نوعی اعلام کنند که این اتفاق در حالتی اتفاق افتاده که ما با اسلحه به همراه حزب وحدت در مقابلشان ایستاده ایم و بالاخره هم کشته شدیم. واقعا این برگشتن و بیان واقعیت ها باعث دفاع از آبروی کشور شد و باعث رسوایی آنها و هم باعث دفاع از مظلومیت و خون های شهدا. خوشحالم هرچند واقعا سختی های شدید متحمل شدم. مگر ساده است شخصی که با پای گلوله خورده خود را از بین پیکرهای به خون غلطیده شهدا بیرون کشیده است، از بین تعداد بی شماری از نیروهای طالبان به خارج از افغانستان برود؟ اینکه بنده این موضوع را اینطور روایت می کنم مهر تایید است بر اینکه ثانیه به ثانیه در حوادث سفارت حضور داشتم. وقتی آخرین مرحله را عرض می کنم که آقای ریگی به ایران تلفن زد و صحبت کرد و شرایط را گزارش داد یعنی من تا آخرین لحظه آنجا بودم . وقتی که 5 یا 10 دقیقه بعدش که این نیروها سفارت را ترک کردند من با کسی برخوردم که به نوعی نیروی سفارت بود و با خانواده او آشنا بودم منشور [احتمالا کلمه صحیح باید منظور باشد که اشتباه تایپ شده] شخصی [است] که در حسینیه کنار سفارت مقیم بود و راننده سفارت بود. چند روز آنجا بودم، پس همه چیز روشن است. دلیل اینکه سالها این رفتار با من می شود چیست؟ سکانسی دیگر از فیلم سینمائی مزار شریف بعضی از اشخاص این را می گفتند که تو کار بزرگی کردی که برگشتی آن هم در شرایطی که قدم به قدم نیروهای طالبان بودند. از شمالی ترین نقطه مزار شریف که در شمال افغانستان قرار داشت برگشتم تا سفیر مظلومیت دیپلمات های ایرانی در افغانستان باشم. فکر می کنم کار بزرگی انجام دادم. به هر ترتیب من راه به این سختی را طی کردم و آمدم. حالا اگر مرا سر دست بلند نکردند ظلم در حق من نمی کردند. من خطاب به مسئولین عرض می کنم 15 سال مرا رها کردید. اصلا مرا به گوشه ای انداختید. ظلم و بی حرمتی از این بیشتر؟ و بعدش آنوقت هزاران سوال در مورد این موضوع و حادثه در اذهان باقی گذاشتید؟ به هر ترتیب باید به این سوالها جواب داده شود. یعنی من با این کاری که کردم واقعا شایستگی این را ندارم که به حضور حضور فرمانده ام برسم؟ آیا من شایستگی این را ندارم که در جمع این خانواده ی شهدا باشم و خدمتشان برسم و داستان رو خودم خدمتشان توضیح می دادم؟ شاید من هم حرف هایی داشتم که اصلا به طور کلی برای مملکت موثر و مفید واقع می شد. متاسفانه به من هیچ وقت اجازه حضور در هیچ جمعی ندادند ، چه برسد به اینکه ما به خدمت مقام معظم رهبری برسیم. نمی دانم به چه دلیلی این کار را با من کرده اند و می کنند. جا داشت با توجه به اینکه این اتفاق در سفارت ایران افتاد و تعداد دیپلمات های شهید هم بیشتر بود و ما از این اتفاقات در نقاط دیگری داشتیم خوب بود یک روز دیگری را به نام روز خبرنگار مشخص می کردند واین روز را به روز شهدای دیپلمات اختصاص می دادند. من با همه ی احترامی که به شهید صارمی قائل هستم ولی جا داشت این روز را به عنوان روز دیپلمات نامگذاری می کردند. این روز ، یکی از روزهای خونین برای مجموعه ی دستگاه دیپلماسی کشور محسوب می شود. منبع ================================ روایتی دیگر : نگاهی به مستند "چه کسی ما را کشت؟" در برنامه راز ================================ فیلم سینمائی مزار شریف ( روایت نجات و فرار الله مدد شاهسون ) : ============================= پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
2 پسندیده شدهشاید در واقع ۳۵ موشک یا حتی کمتر شلیک شده و تعدادی از اونها هم توسط پدافند هوایی سوریه سرنگون شدند. احتمالا از دکوی(مثل MALD)استفاده شده و روسها و آمریکایی ها چیزی رو که در رادارهاشون دیدند گزارش دادند نه واقعیت ماجرا رو.
-
1 پسندیده شدهامروز یا دیروز ( 16-17 اردیبهشت 1402 ) زلسنکی با رئیس جمهوری چک ظاهرا دیداری داشته ، و مقام چک به زلنسکی گفته که اصل غافلگیری را این بار از دست دادید ( حالا این حرف ، بازی هست و برای فریب روسها یا واقعا چنین چیزی رخ داده یا نه ) که اگر مبناء را روی این حرف بگیریم و کیف اصل غافلگیری را از دست داده باشد ، آن وقت هزینه های ضد حمله بالا می رود ولی اگر واقعا قضیه غافلگیری خارکف مجدد تکرار بشود ، با توجه به اینکه تعداد تیپ های شرکت کننده اوکراینی تقریبا 2 یا 3 برابر شده ( از 4 به 9 یا 12 تیپ ) ، ضمن توجه به تقویت واحدهای زرهی کیف ، اینکه اوکراین بخواهد به جایی بزند به شکل جبهه ای یک مقداری کم هست ... احتمالا ( بدون اینکه قصد پیش بینی وجود داشته باشد ) اینها محوری را انتخاب می کنندکه بتونند حداکثر بهره برداری را از آن بلحاظ تبلیغاتی داشته باشند( برای اثبات موثر بودن کمکهای سخت افزاری غربی ها ) ، ضمن اینکه مجددا به احتمالا زیاد ، منطقه ای انتخاب میشود که درصد ثبت موفقیت درآن در مقایسه با سایر محور ها ، بالاتر باشد
-
1 پسندیده شدهبخش سوم و پایانی آیا " آرماتا" در صحنه نبرد آینده ، تنها خواهد بود ؟! تجربه تقریبا سه ماهه نبرد در اوکراین ( در زمان برگردان این مطلب و البته اکنون تجربه بیشتر از یک سال نبرد میان واحدهای زرهی ارتش های روسیه و اوکراین) نشان داد که همه تصمیم ها و ایده های عملی شده در دانشکده های مهندسی زرهی ارتش ، الزاما موفقیت آمیز نیست و نخواهد بود . به عبارت دقیق تر ، این احتمال که یک درگیری محدود بسرعت به یک نبرد همه جانبه منطقه ای تبدیل شود ، همواره وجود دارد در نتیجه ، بعنوان مثال ، تمایل به اضافه نمودن قابلیت عبور از رودخانه در خودروهای زرهی روسی تقریبا بیش از حد لازم ، مورد توجه قرار گرفته و این در صحنه نبرد اوکراین به عینه ثابت شد که در چند موقعیت ، نیروی زمینی نیاز پیدا نمود که از چنین موانعی عبور نماید ، بنابراین ، مسئولیت دفاتر طراحی و مهندسی زرهی در این زمینه بسیار پراهمیت به نظر می رسد . در این زمینه ، ورود خودروهای زرهی به درون آب و تلاش برای حفاظت از خدمه در زمان عبوراز چنین موانعی ، باعث شده تا سایر حوزه ها بلحاظ طراحی دچار آسیب شوند . بدین معنی که سامانه های مربوط به چنین توانایی منحصربفردی می بایست دائم در بهترین شرایط فنی نگهداری شده و همزمان با آن ، سطح کیفی آموزش پرسنل نیز مرتباً مورد آزمایش قرار گیرد . بعنوان مثال ، اگر دریچه های پمپ آب خودروهای زرهی BMP-3 در زمان عبور از رودخانه ، باز شود ، میزان آب ورودی به اندازه ای است که بسرعت خودرو را به قعر آب روانه می کند و این یک موقعیت بسیار اضطراب آور برای خدمه خواهد بود . https://www.aparat.com/v/SRmT1 مورد بعدی ، اصرار بر وجود سامانه های فرود با چتر برای عملیات هوابرد است . این ویژگی در اوکراین کاملا بلااستفاده بود و محدودیتهای ایجاد شده برای خودروهای زرهی BMD به منظور در اختیار داشتن چنین قابلیتی ، باعث شد تا تلفات این تجهیزات در ابعاد بالا ثبت شود . با این حال ، خودروی بعدی ( فرضا نسخه BMD-5) با توجه به تجربه جنگ در اوکراین احتمالا نمی بایست قابلیتهای شناوری و فرود با چتر را داشته باشد و در عوض با مبناء قراردادن نمونه BMD-2D که شرح آن رفت ، میتوان به یک راه حل بهینه رسید . در این زمینه ، اضافه شدن صفحات زرهی اضافی به بخش پیشرانه میتواند تا حدودی از تلفات احتمالی در جریان یک نبرد شدید بکاهد . BMD-5 با توجه به این موارد ، می توان چنین تحلیل نمود که تمامی نکات فوق الذکر برای نفربرهای زرهی و خودروهای رزمی پیاده نظام ارتش صادق است . علاوه براین ، در شیوه رزم نیز می بایست تغییراتی رخ دهد ، بعنوان مثال ، نفربرهای زرهی در اوکراین ، به جای ایفای نقش اصلی یعنی رساندن پیاده نظام به محل درگیری ، وظیفه سرکوب آتش پیاده نظامی اوکراینی را برعهده گرفته بودند و براساس شواهد موجود برگرفته شده از ویدئوهای صحنه نبرد ، درزمان پیشروی ، به ندرت تانک های اصلی میدان نبرد توسط خودروهای رزمی پیاده نظام همراهی می شدند . با توجه به این موارد ، طرح اصلی نمونه T-15 که قرار است در آینده عملیاتی شود ، باید بتدریج به یک خودروی رزمی پیاده نظام سنگین تبدیل شده تا جایگزین تمامی نمونه های موجود شود که البته بسیار گران تمام خواهد شد . در حوزه تانک های اصلی میدان نبرد ، بعنوان بازیگر ااصلی صحنه جنگ ، تجربه حمله ارتش روسیه به ماریوپل نشان داد که کالیبر توپ اصلی تانک چقدر ممکن است در سرنوشت یک جنگ یا نبرد تاثیر گذار باشد . در این ارتباط ، به واقع امر ، به هیچ عنوان مهم نیست که کارشناسان نظامی تا چه اندازه در مورد میزان تخریب یک توپ با کالیبر 152 م.م نسبت به توپ 125 م.م ، افسانه سرایی کنند ، اما در جایی که یک تانک مجبور باشد تا به ساختمانی که شبه نظامیان دشمن درآن پناه گرفته اند ، 2 تا 3 گلوله شلیک کند ، تنها یک گلوله در رده مهمات مورد استفاده هویتزرها ، کافی به نظر می رسد ، در حالی که ناگفته پیداست که خروج سریع تانک از منطقه آتش تا اندازه می تواند اهمیت داشته باشد. در دهه های هشتاد و نود میلادی ، نمونه اولیه توپ کالیبر 152 م.م برای ارتش روسیه ، به دلایلی از جمله کاهش شدید مهمات قابل حمل ، مسائل مربوط به حجم مهمات کالیبر 125 م.م تولید شده و موجود در انبارها ، و همچنین خطر ایجاد یک مسابقه تسلیحاتی زرهی با شرکتهای غربی ، پذیرفته نشد . با این حال ، ظهور یک توپ با کالیبر 152 م.م می تواند بصورت خودکار ، تمامی مزیتهای موجود در تجهیزات زرهی غربی را در حوزه های زره و قدرت آتش به یکباره خنثی کند که این امر باعث میشود تا طرف مقابل بسرعت برای یافتن پاسخ ، سرمایه گذاری سنگینی نموده و دور جدیدی از مسابقه تسلیحاتی را کلید بزند . در واقع ، عملیات نظامی ارتش روسیه در ماریوپل نشان داد که تانک اصلی میدان نبرد به مانند آنچه که در جنگ دوم جهانی تجربه گردید ، می تواند گزینه ای مطلوب برای شبه نظامیانی باشد که در ساختمان ها مستقر می شوند ، با این تفاوت که نصب دوربین های حرارتی به منظور عملیات در مناطق شهری امکان تخریب دقیق تر و با تلفات کمتر را برای خدمه زرهی به ارمغان می آورد . با این حال ، چنین تجهیزاتی در تمامی خودروهای زرهی روسی نصب نشده در حالی که عدم وجود سامانه های حفاظت فعال نیز مزید برعلت شده تا ضرورت این سیستم ها حس شود ، ولی برخی معتقدند که چنین سامانه هایی در برابر آتش تسلیحات با کالیبر کوچک در یک جنگ شهری آسیب پذیر هستند ولی در خارج از مناطق شهری ، این خودروها باید در برابر طیف متنوعی از موشک های ضد زره هدایت شونده از خود دفاع کنند و تجربه غم انگیز اوکراین نیز گواهی براین موضوع است . در مجموع ، بحث در خصوص نقاط ضعف وقدرت زرهی روسیه در جنگ اوکراین بسیار است ، ولی آنچه که مهم به نظر می رسد ، این خواهد بود که تجارب بدست آمده ناشی از ریخته شدن خون و عرق بررسی شده و از آنها برای تولید نسل جدیدی از سامانه های تسلیحاتی استفاده گردد . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. بن پایه 1 بن پایه 2 بن پایه 3
-
1 پسندیده شدهسلام. و حتما باید در روایت صحیح از تمام رشادت ها و شجاعت ها و خون های پاکی که در این راه و هدف اهدا شد هم سخن گفت. از تمام زخم زبان ها و خیانت ها و کارشکنی های دوست و دشمن و سختی هایی که مدافعین افغان و عراقی و ایرانی و آذربایجانی و پاکستانی و سوری و لبنانی و ... تحمل کردند در حالیکه با کمترین امکانات زیر اتش یک جهان بودند و از این سمت هم تنها طعنه و کنایه و زخم زبان میشنیدند. و باید این مقاومت نزدیک به یک دهه ای با دستان خالی را با تمام سختی ها و مظلومیت هاش روایت کرد. ( فاصله سوریه، تهدیدات مکرر صهیونیستها و عدم امکان حضور موثر و لجستیک مناسب، بحث های مالی با توجه به تحریم های سخت کشور و کارشکنی های داخلی و خارجی، مواجهه تقریبا با تمام جهان ( جبهه مقابل سوریه تقریبا تمام جهان بود از مسلمانان و اعراب تا غرب و خیلی کشورهای دیگه )، مواجهه با جنگ روانی شدید دشمن با رسانه هاش در داخل و خارج طوریکه حتی درد اخل مدام باید در کمترین مسئله با قدیس سازی از اردوغان بابت حمایتش از مردم سوریه!! مواجه میبودیم و شیطان سازی از ایران بابت حضور در سوریه. روی کاغذ همین حالا هم ترسیم کنیم جبهه مقاومت هیچ شانسی نداشت با اون شرایط. تنها و تنها فقط حمایت های بی نظیر! ترکیه و قطر و سعودی و اردن و مصر و کویت و بحرین و امارات را همون اوایل حساب کنیم در برابر سوریه ای که همون ابتدا اکثر مقامات ارشد با تهدید و تطمیع و کشتار از میان برداشته شدند و ارتشی از هم پاشیده موند ( ولی نباید از حق ارتش سوریه هم گذشت ) و مرزهایی باز برای تروریست ها از همه جهان و بسته برای مدافعین کم تعداد و هزینه مالی بی نهایت در برابر هزینه های قطره چکانی تنها یک کشور اون هم تحریم شده؛ عملا باید کار طبق آرزوی اردوغان در یک ماه جمع میشد. حالا بماند حمایت های غرب و اقدامات تام و تمامش در سازمان های بین المللی و قطعنامه ها و کمک های تسلیحاتی و لجستیکی و مالی و بستن هرچه بیشتر دروازه های سوریه برای قطع همون کمک های محدود و بعد هم محاصره دریایی و هوایی و زمینی و جنگ رسانه ای شدید ضد نظام سوریه در بین مردمش و مردم جهان برای بریدن حمایت های باقیمانده که در سال های اول حتی روسیه و چین هم همراه بودند با توجه به شدت فضاسازیها تقریبا که منجر به قطعنامه ها شد. بماند بعدا که پایگاه نظامی زدند و صهیونیستها و امریکا به طور میدانی و عملی وارد شدند و چه و چه... واقعا جبهه عجیبی بود. و هرچه قدر سر میگردوندی در جبهه مقابل هم یک ارتش گسسته که از کمترین امکانات محروم بود را میدیدی و تعدادی مدافعین به عنوان مدافعین حرم که در کمترین تعداد، غیر رسمی و عملیاتی ترین شکل ممکن در چادرها و خودروهای تجاری سبک و با کمترین عقبه و پشتیبانی و امکانات و اطلاعات و ... داشتند در مقابل این غول بی شاخ و دم میجنگیدند.
-
1 پسندیده شدهسفر رئیسی به سوریه رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی روز چهارشنبه به دعوت رسمی «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه در صدر هیاتی بلندپایه از مقامات سیاسی و اقتصادی به این کشور سفر کرده است. رئیس جمهور و هیات همراه، در سفر دو روزه خود به سوریه با مقامات عالی این کشور درباره راهکارهای تحکیم و تقویت روابط سیاسی و گسترش و ارتقای سطح همکاریهای اقتصادی و تجاری فیمابین رایزنی خواهند داشت.
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت همه دوستان گرامی گمانه زنی هایی بود مبنی بر اینکه سرویس اطلاعاتی پاکستان پشت این قضیه بوده است . آن زمان پاکستان از طالبان حمایت می کرد و شروع حرکت طالبان به عنوان طلاب مدارس علمیه از پاکستان بود و البته حامی مالی این مدارس وهابی عربستان است . احتمال اینکه طالبان وادار شده مسئولیت این اقدام را بپذیرد زیاد است . آن زمان افغانستان صحنه رقابت نیابتی بین کشورهای منطقه شده بود . البته اکنون خود پاکستان این وضعیت را پیدا کرده و بسته به اینکه دولتهایی که سر کار می آیند تا چه حد به ایران و عربستان نزدیک باشند سیاست های منطقه ای آن تعریف می شود . از خط لوله صلح تا مشارکت در جنگ یمن .