برترین های انجمن

  1. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      34

    • تعداد محتوا

      3,054


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      5,139


  3. 951

    951

    Editorial Board


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      2,400


  4. MF44

    MF44

    Members


    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      1,334



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 29 تیر 1402 در پست ها

  1. 23 پسندیده شده
    اکراین با استفاده از دو قایق یا زیر دریایی انتحاری پل کریمه را هدف قرار داد که در نتیجه این حمله دو غیر نظامی کشته و یکی از دهانه های پل تقریبا فروریخت روسها هم به تلافی بندر وشهر اودسا را هدف قرار دادن منابع رسمی اکراینی این حمله را سنگین ترین حمله از زمان آغاز درگیریها در اودسا عنوان کردن .تمرکز روسها بروی بندر اودساو پایانه بارگیری غلات فرودگاه نظامی شهر وانبار سوخت بوده است ساعاتی پیش هم روسیه در یک بیانیه رسمی عنوان کرد هر کشتی که از مبدا و یا به مقصد اکراین باشد را هدف قرار می دهد و بخشهای از دریایی سیاه را منطقه قرمز اعلام کردو عملا با این بیانیه اکراین در محاصره دریایی روسیه قرار گرفته است احتمالا این هدف قرار گرفتن سیلوهای بندر کار پهپاد شاهد باشد ویدئو انهدام سامانه پدافندی سام 13 توسط لانست https://www.aparat.com/v/Yz8My ویدئو شکار سامانه پدافندی استار استریک توسط لانست https://www.aparat.com/v/udNBn بعد از چندین ماه غیبت یک پهپاد بیرقدار تی بی 2 اکراینی در خرسون سرنگون شد یک هویتزر خودکششی اکراینی بعد از اصابت پهپاد لانست لانست وتوپ خودکششی ام 109 لانست و تانک لئو پارد تانک تی 64 اکراینی که هدف یک موشک ضد زره روسها قرار گرفته است سر جنگی موشک از فضای خالی بین زره های واگنش گر در پیشانی برجک در نزدیکی توپ وارد بعدا ز اسیب رساندن به فضای داخلی تانک از پشت برجک خارج شده است انهدام نفربر بی ام پی 2 توسط کواد انتحاری اکراینی کواد انتحاری اکراینی و خمپاره انداز 240 م م روسها انهدام دو توپ 152 م م روسها توسط سامانه هیمارس تانک تی80 نفربر بی تی ار مین پخش کن و یک زرهپوش روسی منهدم ویا آسیب دیده انهدام هویتزر خودکششی روسها در حمله هیمارس یک کواد آر پی جی روس یک نفربر بی تی آر 70 اکراینی را هدف قرار داده بعد از اصابت کواد نفربر به خارج از جاده منحرف شده و وارد یک میدان مین میشود یک نفربر بی ام پی روسی مجهز به صفحات زرهی و زره قفسی از اصابت یک موشک ضد زره جان سالم بدر برد انهدام یک تانک دیگر m55s اکراینی توسط گلوله هدایت لیزری کراسنوپل خروج یک دسته دیگر از تانکهای تی72 بی 3 ام روسی از خط تولید ویا بهینه سازی شکار دو نفربر ام 113 اکراینی یکی توسط کواد آر پی جی و دیگری موشک ضد زره هدف قرار گرفتن دو قایق اکراینی و یک خودرو زرهی توسط کواد انتحاری های روس لانست و توپ کششی ام777 خسارتهای اکراین در جبهه جنوبی شکار نفربر بی ام پی اکراینی توسط موشک ضد زره گلوله 152 م م ویادگاری بر تنه درخت
  2. 17 پسندیده شده
    امروز برنامه حسینیه معلی میزبان مادر و دختری از اهالی فوعه و کفریا بود که از آسیب دیدگان انفجار راشدین بودند. مادری که دو دختر خودش را در اون افنجار از دست داد و نه به شهادت بلکه ربوده شدن توسط عوامل و مزدوران ترکیه. در مورد اردوغان و ترکیه بیش از همه چیز شهادت نزدیک به 15 یا 16 نفر از نیروهای حزب الله بیشتر به یاد مونده به عنوان یکی از رذالت ها ( اصل رذالت و تبدیل سوریه به کشتارگاه و ویرانی اون و رفاقت و برادری علنی و حمایت از تکفیریها و داعش به کنار ) ولی انفجار راشدین را نباید از یاد برد. اشک های این مادر و تمام مادران فوعه و کفریا و نزدیک فقط به 40 بچه ای که مفقود شدند ( بخونید توسط عوامل مزدور و همکار ترکیه ربوده شدند و احتمالا ه ترکیه منتقل شدند) نشان از این داره که اردوغان شاید اگر جنایات و خباثت هاش بیش از امثال سایر مستکبران و جنایتکاران نباشه، کمتر نیست. این انفجار و جنایت ها هم یکی از نقاط عطف جنایت های اردوغان هست که در حساب و کتاب ما با این آدم باقی است. و به نظرم رذالت ها و ضربات و خباثت ها و جنایت های این بشر که دستش به دستان النصره و داعش و جنایتکاران ضد بچه های شیعه و علوی و شهروندان سوری گرم گرفته و مزه خون و شیطان صفتی زیر زبونش رفته به اینجا ختم نخواهد شد. ما شاهد چیزهای بیشتری از این موجود خواهیم بود.
  3. 6 پسندیده شده
    بازار سلاح ادلب و ریز پرنده بلک هورنت مبدا این ریزپرنده هم احتمالا اکراینه رژه نیروهای همپیمان ترکیه در شمال سوریه تانک های بهینه شده تی 55 و راکت های توران
  4. 5 پسندیده شده
    در یکماه گذشته دومین پهپاد بیرقدار تی بی 2 ترکها در شمال عراق سقوط کرد . منابع ترک علت هر دو پهپاد رو نقص فنی اعلام کردن اما ممکنه این پهپادها سرنگون شده باشند
  5. 3 پسندیده شده
    طی دیشب اولین کاروان زائران ایرانی بعد از مدت ها وارد سوریه شد. و همزمان شاهد حمله هوایی صهیونیستها به دمشق و اطراف اون بودیم. طی خبرها گویا بیشتر هم جاده های منتهی به فرودگاه بین المللی دمشق هدف بوده. این رژیم جنایتکار اگر ترس نداشت مردم و زائران را در فرودگاه بمباران میکرد. این دست تهدیدات و عربده کشی ها به هیچ عنوان نباید مسیر طبیعی مراودات ایران را با همسایگان و شرکاش را تغییر بده. زیاده گویی های دوباره آفتاب پرست منطقه اردوغان، افزایش تحرکات و حضور و تهدیدات آمریکا به بهانه های مختلف در سوریه و عربده کشی های صهیونیستها هیچکدوم نبادی مانع از حفظ دستاوردهای سردار شهید و شهدا در سوریه بشند.
  6. 2 پسندیده شده
    بطور قطع ، اصل درگیری ما بین مدافعان و مهاجمان ( لجمن درگیری هوایی ) درست روی خطوط مرزی و بعد از آن قرار می گیرد ، حداقل براساس سناریوهای موجود و توان دو طرف . طبیعتا برای پیش بینی درگیری هوایی درون خاک خودی ، یک فاکتور جدید ( پدافند هوایی شبکه شده خودی ) در تحلیل ها وارد میشود که بحث جداگانه ای است . ضمن اینکه اگر مبناء تحلیل ما در حوزه سه گانه "First Look, First Shot, First Kill تجارب گذشته باشد ، آمار مهمات میانبرد AIM-7 برفراز خاک ویتنام ، برای بررسی جالب هست ، 58 پیروزی هوایی برای اسپارو که این مساله اهمیت First Look, First Shot ر ا نشان میدهد . فهرست پیروزی های هوایی در ویتنام
  7. 1 پسندیده شده
    طبیعتا! به خاطر تبلیغاتش هست. اینطور زنان بیشتری را ( خصوصا جدیدا از سیرک هایی چون امثال پارلمان اروپا و سلبریتی ها و اینفلوئنسرهای ابله مجازی) در حماقت ممزوج غیر قابل جداشدن خودشون به تله میندازن تا با همذات پنداری ای که با رنگ ناخن و نوع ناخن و خاطراتشون با اصولا! ناخن هاشون دارند به ورطه توئیت و پست و استوری و فشار به ابلهان دیگه ای از جنس مردان و سیاستمدارن بکشونند با اشک های مصنوعی و زجه های مجازیشون!
  8. 1 پسندیده شده
  9. 1 پسندیده شده
  10. 1 پسندیده شده
  11. 1 پسندیده شده
  12. 1 پسندیده شده
    نکته مهم تحرکات آمریکا در خلیج فارس هست که میشه براش دو حالت پیش بینی کرد: 1.احتمالا داره قدم هایی برداشته میشه که در آینده با افزایش توقیف نفت کش ها به ایران فشار بیارند تا در مذاکرات احتمالی امتیاز بده. 2.قصدی برای پوشش تدریجی و محاصره به منظور یک اقدام نظامی در آینده با بستن شرین های حیاتی ایران آمریکا قبلا در مدت یک سال اخیر با ایجاد پایگاه های و نهاد های جدیدی نظامی به منظور مواجهه با ایارن در خلیج فارس، استقرار گسترده بدون سرشنین ها، ایجاد نهادهای موازی، همگرایی و ایجاد اتحاد با رژیم های عربی و همچنین باز کردن جای پای صهیونیستها به خلیج فارس قدم هایی را در این راستا برداشته و به نظر برنامه جدید که همراه هست با توقیف نفت کش های ایران و در نتیجه واکنش ایران و در ادامه بهانه قرار دادن واکنش ایران و هر بار استقرار حجم عظیمی از نیروها و تجهیزات نظامی بدون علت نیست. در دور جدید ارسال یک ناوشکن جدید، جنگنده های اف-16 ( ای-ده ها قبلا مستقر شدند و در عملیات اخیر هم نقش داشتند) و دوباره اعلام ارسال جنگنده های اف-35 جدید نشون میده برنامه خاصی برای خلیج فارس وجود داره. ازا ون طرف ما با یک مشکل جدی روبرو هستیم و اون هم اطاعت تام برخی کشورهای ورشکسته! ( مشکلات ریز و درشتی که مقطعی دچارشون کرده و دنبال راه نجاتی هستند) از ایالات متحده و دستوراتش هست و نمونه اون اندونزی است. کشوری که در مسیر تجارت حیاتی دریایی ما با چین قرار داره و در هفته گذشته برای دومین بار به نظر با دستور ایالات متحده وارد بازی جنگ نفت کش های ما با ایالات متحده شد. و نفت کش ما را توقیف کرد. بار پیش هم در توقیف نفت کش کره ای ها توسط ما دخالت کرد و با توقیف و تهدید مسیر تجارت ما عملا اون برنامه را ناکام گذاشت. اندونزی و نمونه های اینچنینی ه با دستور امریکا وارد این بازی میشند معضل جدی هستند. اولا به خاطر موقعیتشون و همچنین مسلمان بودنشون و اتحادشون با کشورهای دیگر منطقه ای دست ما را میبنده برای پاسخ متثابل و از طرفی هم معضل جدی هستند اگر باهاشون برخورد نکنیم. خوش رقصی اخیر اندونزی هم درست همزمان و چند روز بعد از نشست آسه آن که آمریکا به طور ویژه در اون شرکت داشت انجام شد. نکته اینجاست نیروهی نظامی ما با هر تهدید ( گفتنش اسان هست) نباید عقب نشینی کنند. نباید از ترس درگیری عقب نشست. اگر یک قدم در این تقابل عقب بشینیم تا انتها باید پیش بریم ولی اگر از هر تهدید و تقابلی نترسیم کم کم بند و بساطشون را مجبور میشند جمع کنند مگر اینکه به فکر یک درگیری نظامی باشند. پ ن: عملا با تمام جهان روبرو هستیم. برخی زورگوهای استعماری و برخی ترسوهای مستعمره ای!
  13. 1 پسندیده شده
    البته شایعه ای هست مبنی بر اینکه بقایای پیکرها چند سال پیش به ایران تحویل شده اما اصالت اونها تایید نشده توسط ایران .
  14. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت همه دوستان گرامی باید علاوه بر آنها با 4 دیپلمات ایرانی ربوده شده در لبنان نیز مبادله شود . اگر هم شهید شدند که پیکرهای پاک ایشان تحویل داده شود .
  15. 1 پسندیده شده
    الان در مقابل باکو ما شدیم اون 25 سال صبر علی(ع)استخوان در گلو و خار در چشم.بزنیم نمیشه نزنیم نمیشه شدیم مثل نبرد رستم و اسفندیار رستم دست بسته بشه نمیشه رستم بمیره نمیشه ای کاش یه پر سیمرغ داشتیم دود می کردیم سیمرغ می امد یه تیر دو شعبه بهمون می داد......(این تیر دو شعبه همون نیروی هوای گردن کلفته که رو باکو دو تا دیوار صوتی بشکنه... حالا حی موشک بسازید...)
  16. 1 پسندیده شده
    سلام. و حتما باید در روایت صحیح از تمام رشادت ها و شجاعت ها و خون های پاکی که در این راه و هدف اهدا شد هم سخن گفت. از تمام زخم زبان ها و خیانت ها و کارشکنی های دوست و دشمن و سختی هایی که مدافعین افغان و عراقی و ایرانی و آذربایجانی و پاکستانی و سوری و لبنانی و ... تحمل کردند در حالیکه با کمترین امکانات زیر اتش یک جهان بودند و از این سمت هم تنها طعنه و کنایه و زخم زبان میشنیدند. و باید این مقاومت نزدیک به یک دهه ای با دستان خالی را با تمام سختی ها و مظلومیت هاش روایت کرد. ( فاصله سوریه، تهدیدات مکرر صهیونیستها و عدم امکان حضور موثر و لجستیک مناسب، بحث های مالی با توجه به تحریم های سخت کشور و کارشکنی های داخلی و خارجی، مواجهه تقریبا با تمام جهان ( جبهه مقابل سوریه تقریبا تمام جهان بود از مسلمانان و اعراب تا غرب و خیلی کشورهای دیگه )، مواجهه با جنگ روانی شدید دشمن با رسانه هاش در داخل و خارج طوریکه حتی درد اخل مدام باید در کمترین مسئله با قدیس سازی از اردوغان بابت حمایتش از مردم سوریه!! مواجه میبودیم و شیطان سازی از ایران بابت حضور در سوریه. روی کاغذ همین حالا هم ترسیم کنیم جبهه مقاومت هیچ شانسی نداشت با اون شرایط. تنها و تنها فقط حمایت های بی نظیر! ترکیه و قطر و سعودی و اردن و مصر و کویت و بحرین و امارات را همون اوایل حساب کنیم در برابر سوریه ای که همون ابتدا اکثر مقامات ارشد با تهدید و تطمیع و کشتار از میان برداشته شدند و ارتشی از هم پاشیده موند ( ولی نباید از حق ارتش سوریه هم گذشت ) و مرزهایی باز برای تروریست ها از همه جهان و بسته برای مدافعین کم تعداد و هزینه مالی بی نهایت در برابر هزینه های قطره چکانی تنها یک کشور اون هم تحریم شده؛ عملا باید کار طبق آرزوی اردوغان در یک ماه جمع میشد. حالا بماند حمایت های غرب و اقدامات تام و تمامش در سازمان های بین المللی و قطعنامه ها و کمک های تسلیحاتی و لجستیکی و مالی و بستن هرچه بیشتر دروازه های سوریه برای قطع همون کمک های محدود و بعد هم محاصره دریایی و هوایی و زمینی و جنگ رسانه ای شدید ضد نظام سوریه در بین مردمش و مردم جهان برای بریدن حمایت های باقیمانده که در سال های اول حتی روسیه و چین هم همراه بودند با توجه به شدت فضاسازیها تقریبا که منجر به قطعنامه ها شد. بماند بعدا که پایگاه نظامی زدند و صهیونیستها و امریکا به طور میدانی و عملی وارد شدند و چه و چه... واقعا جبهه عجیبی بود. و هرچه قدر سر میگردوندی در جبهه مقابل هم یک ارتش گسسته که از کمترین امکانات محروم بود را میدیدی و تعدادی مدافعین به عنوان مدافعین حرم که در کمترین تعداد، غیر رسمی و عملیاتی ترین شکل ممکن در چادرها و خودروهای تجاری سبک و با کمترین عقبه و پشتیبانی و امکانات و اطلاعات و ... داشتند در مقابل این غول بی شاخ و دم میجنگیدند.
  17. 1 پسندیده شده
    فروش نفت ایران تقریبا به زمان اجرای برجام رسید طبق گزارش EIA: -درآمد نفتی ایران در 7 ماه 2022 دو برابر کل 2020 شده. -درآمد ماهانه ایران در 2022، 50 درصد از 2021 بیشتر شده. -درآمد نفتی ایران در کل 2022 حدود 58 میلیارد دلار برآورد شده که تقریبا معادل زمان اجرای برجام هست.
  18. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. با سلام و تشکر از محبت شما. کاملا درست می فرمائید. نام مرحوم مهندس سید مرتضی (سعید) ثنائی ، نامی تکرار شونده در بسیاری از پروژه های نظامی ایران است. از خمپاره 60 تا موشک تاو و از هواپیمای آذرخش تا اگر درست یادم مونده باشه موشک هوا به هوای فاطر مقام معظم رهبری هم در مراسم تجلیل از ایشان ، دربارهٔ مهندس ثنایی تعبیر جالبی دارند : اینجا چشمه ای جوشیده  لانچرهای موشک طوفان (نسخه ایرانی موشک تاو) یکی از مشکلاتی که در دوران دفاع مقدس با آن مواجه بودیم تانک‌های عراقی بود. آن زمان آقای محسن رضایی پیگیر ساخت سلاحی برای مقابله با تانک‌ها بود. به این ترتیب گروهی برای ساخت موشک‌های ضد تانک تشکیل شد که من هم عضو آن بودم. آن زمان فرصت کوتاهی برای ساخت موشک به ما دادند در حالی‌که خود آمریکایی‌ها برای ساخت این موشک نزدیک به ده سال زمان صرف کرده بودند. ضمن این‌که ما با کسانی وارد این حوزه شدیم که سطح دانش‌شان از علوم هوافضا بسیار پایین بود. اما با جدیت کار را پیگیری کردیم. در آن برهه بسیاری از مقامات برای بازدید از روند کار آمدند. بدنه موشک‌ شبیه یک استوانه بود. خوب یادم هست که برخی از مسئولان که برای بازدید آمده بودند می‌گفتند: اما پس از این‌که رهبر معظم انقلاب تشریف آوردند و از پروژه دیدن کردند، باعث شدند تا پروژه به تعطیلی نکشد. در آن دیدار حضرت آقا که در کسوت رئیس‌جمهور بودند، تعبیری فرمودند که هنوز هم با یادآوری آن تعبیر، احساس جوش و خروش و امیدواری در من دوچندان می‌شود. دقیقاً به یادم مانده است که در خرداد سال 65 بود که ایشان از مراحل داخلی‌سازی موشک‌های ضد تانک «تاو» بازدید کردند. در جریان آن بازدید که نخستین دیدار رسمی من با ایشان بود، گزارشی از روند کار را به ایشان ارایه کردم. آن زمان برخلاف اظهارات مأیوس‌کننده برخی از مسئولان، رهبر انقلاب پس از بازدید از مجموعه فرمودند: بازدید آقا برکات زیادی به همراه داشت چون هم باعث دلگرمی گروه شد و هم به‌واسطه تعریف‌های خاص ایشان از تلاش‌های صورت گرفته، آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان نماینده امام(ره) در ستاد فرماندهی جنگ دوباره برای بازدید آمدند تا ببینند در این گروه دقیقاً چه می‌گذرد. به هر صورت زمینه حمایت‌های لازم برای به ثمر نشستن طرح فراهم شد. البته سال 73 نیز رهبر معظم انقلاب بازدید مجددی از مراحل نهایی کار داشتند که آن موقع من خدمت ایشان عرض کردم شما چند سال پیش فرمودید: «این‌جا چشمه‌ای جوشیده و بعدها تبدیل به جویبار خواهد شد» امروز چه نظری دارید؟ خانواده بزرگ موشک طوفان (نسخه بومی سازی شده موشک تاو) دیگر چشمه کوچکی نیست به نظر من این روند می‌تواند در همه زمینه‌های علمی و صنعتی تکرار شود ؛ یعنی ابتدا چشمه‌ای بجوشد و با همت و پیگیری و حمایت مسئولان تبدیل به نهر، جوی و رودخانه خروشان شود. منبع : گفتگو با منوچهر منطقی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  19. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی 182 نظام رونمایی ها: امنیت زایی و امنیت زدایی به جهت اهمیت یافتن، برخوردار شدن از روش های نظام مند و دارای فلسفه در باب مساله نظام رونمایی های نظامی باید به دوران جنگ سرد رجوع کرد. در این دوره بود که مساله رونمایی از اهمیت ویژه ای برخوردار شد و هر یک از نظامات شرق و غرب برای آن روال های متفاوتی تعریف کردند. این امر در کنار دیگر سیاست های تبلیغی دو طرف از تاثیر بسزایی در شکل دهی به فضای جنگ سرد برخوردار بود. چیستایی و چرایی فضای جنگ سرد از جهاتی متاثر از جنگ دوم جهانی بود. دنیا به تازگی از شر یک جنگ خانمان سوز جهانی آسودگی یافته بود، جنگی که جان ده ها میلیون نفر را در کام خود فروبرده و شهرها و سرزمین های بسیاری را به نابودی کشانده بود. در عین حال هر یک از دو قطب شرق و غرب حریف خود را قدرتمندتر از آن می دیدند که راه حل نظامی را به عنوان گزینه نخست برای حل اختلافات و حفاظت از منافع خود برگزینند. دراین دوره مفاهیمی چون بازدارندگی، دیپلماسی عمومی، جهت دهی به افکار عمومی و هژمونی در کالبد جدیدی سربراورده و از اهمیت ویژه ای برخوردار شدند. از آنجا که یکی از ویژگی های شاخص جنگ سرد رشد سریع صنایع نظامی بود و شاکله توان هر یک از دو قطب غالب را، خصوصا در جبهه شرقی، توان نظامی طرفین شکل داده بود؛ مساله ارائه و نمایش این توان نظامی در راستای دست یابی به مفاهیمی که پیشتر ذکر شد، در دستور کار قرار گرفت. با وجود داغ بودن مساله جاسوسی های نظامی و صنعتی، و به رغم آنکه از نظر حفاظت اطلاعات، هرچه بیشتر پنهان نگاه داشتن توان و دست آورد های نظامی در اولویت درجه اول قرار دارد، دست یابی و بهره بردن از مفاهیمی چون بازدارندگی، دیپلماسی عمومی و هژمونی چنان ارزشمند و اثر گذار بود که هر یک از طرفین شرق و غرب با توجه به برنامه ها و راهبردهای کلان خود نظامات رونمایی و تبلیغات نظامی خاص خود را تعریف کرده و توسعه دادند و با این کار ریسک هایی که از جانب مسائل حفاظت اطلاعاتی مطرح می شد را به جان خریدند. بلوک غرب در بلوک غرب و خصوصا آمریکا، به مساله تجهیزات نظامی و رونمایی از آنها در غالب سه دسته بندی پرداخته می شد. نخست تجهیزات و فناوری هایی که هیچ گاه هیچ اطلاعاتی از آنها منتشر نمی شد، این دسته از پروژه ها حتی در هنگام تنظیم لوایح بودجه ای ردیف بودجه روشن و مشخصی نداشتند و عموما با اسم های کدگذاری شده به آنها ارجاع داده می شد که بسیاری از آنها حتی تا به امروز طبقه بندی شده باقی مانده اند و یا اطلاعات بسیار اندک و محدودی از آنها منتشر شده است؛ این دست پروژه ها را اصطلاحا پروژه های سیاه[1] می نامیدند. تعداد این پروژه ها محدود بوده و عموما در لبه دانش و فناوری اجرا می شدند و از نظر توانایی به عنوان تجهیزات تغییر دهنده میدان بازی (رزم )[2] روی آنها حساب باز می شد و حتی در مواردی در دسته تجهیزات ویژه سناریوهای ماشین قیامت یا Doomsday قرار می گرفتند. دسته دوم تجهیزات و فناوری هایی بودند که اطلاعات محدودی از آنها امکان انتشار داشت، و باقی اطلاعات و اسناد مربوطه تا مدت زمان مشخصی تحت طبقه بندی قرار می گرفت و پس از طی زمان تعیین شده بخش قابل توجهی از اطلاعات و اسناد مربوطه به پروژه در سطح دسترسی عمومی قرار می گرفت که به عنوان نمونه هایی از این میان می توان به پروژه هایی چون U-2 و یا هواپیمای جاسوسی A-12 اشاره کرد. دسته سوم پروژه هایی بودند که به طور گسترده اطلاعات و تصاویر در مورد آنها منتشر می شد و در مورد توانایی ها و قابلیت هایی آنها تبلیغات صورت می گرفت و برنامه ریزی های ویژه ای جهت برنامه رونمایی از آنها ترتیب داده می شد، هرچند در مورد این دسته سوم نیز اطلاعات برخی جزئیات فنی و فناوری های خاص نیز به صورت طبقه بندی شده باقی می ماند. از علل اساسی این رویکرد غرب را می توان اهداف مرتبط با اعمال قدرت و مفهوم هژمونی دانست که شامل آزادی، گردش آزاد اطالاعات، مالکیت خصوصی و اصالت بازار بود. مالکیت خصوصی صنایع بزرگ نظامی، فضای به مراتب بازتر رسانه ها نسبت به بلوک شرق و مساله بازاریابی جهت فروش این تجهیزات به کشورهای همسویی که از نظر اقتصادی توان تقبل هزینه این تجهیزات را داشتند را می توان به عنوان دلایل سطح دوم معرفی کرد. به عنوان مثال جنگنده اف-4 فانتوم که در دهه 60 میلادی عملیاتی شد به بیش از 11 کشور صادر و در مجموع حدود 5200 فروند از آن ساخته شد. همچنین جنگنده اف-5 تایگر به عنوان یک گزینه ارزان قیمت و دارای سطح فناوری پایین تر که اختصاصا برای متحدین کم درامدتر و با توان فنی پایین تر ساخته شده بود[3] به بیش از 17 کشور صادر و حدود 2250 فروند از آن ساخته شد. به عنوان آخرین مثال نیز می توان به جنگنده اف-16 فالکون اشاره کرد که به بیش از 25 کشور دنیا صادر شده، تا کنون بیش از 4600 فروند از آن ساخته شده و تولید، بازاریابی و فروش نسخه های به روز شده آن کماکان ادامه دارد. بلوک شرق در بلوک شرق و به طور اخص شوروی سابق اما امور دارای مشابهت ها و تفاوت های خاص خود بود. در دستگاه تبلیغاتی شوروی سابق تقریبا می توان وجود سه دسته قبلی را البته با تفاوت هایی قائل بود اما در عین حال دسته چهارم مهم دیگری نیز وجود داشت. این دسته چهارم شامل تجهیزاتی بودند که عملیاتی نشده بودند و یا حتی قابلیت عملیاتی شدن نداشتند، و یا تجهیزاتی که در مورد توانایی ها و قابلیت های آنها بسیار اغراق شده بود. به عنوان نمونه می توان به جنگنده میگ-25 فاکسبت[4] اشاره کرد که تا مدت ها تبدیل به کابوس بلوک غرب شده بود. جنگنده ای که در تبلیغات شوروی با قابلیت هایی چون پرواز در ارتفاع بلند، سرعت نزدیک به 3 ماخ و مجهز به رادار و تسلیحات پیشرفته معرفی شده بود به نحوی که با توجه به معادن بزرگ تیتانیوم شوروی، برای رسیدن به وزن و استحکام و مقاومت حرارتی مناسب، در بلوک غرب گمان می شد بدنه این جنگنده تماما از تیتانیوم ساخته شده است. این جنگنده و توانایی های مخوف آن تبدیل به بدترین کابوس بمب افکن ها و جنگنده های آمریکایی شده بود اما زمانی که در سال 1976 ویکتور بلنکو[5] با یک فروند فاکسبت به ژاپن پناهنده شد مشخص شد که توانایی های واقعی این جنگنده بسیار با آنچه در مورد آن ادعا می شد فاصله داشته و حتی بدنه آن جهت کاهش هزینه تماما از فولاد ساخته شده و از این روی دچار افزایش وزن شده است. یک مثال دیگر طرح بمب افکن استراتژیک با پیشران اتمی است. چنین پروژه ای با تفاوت هایی تقریبا به طور همزمان در آمریکا و شوروی در حال پیگیری بود، در طرف آمریکایی به دلیل محدودیت های ایمنی در نهایت این طرح کنار گذاشته شد اما در همان ایام در کمال ناباوری ناظران غربی، شوروی بمب افکن پیشران اتمی خود را به پرواز دراورد. سال ها بعد مشخص شد که شوروی تعمدا و با آگاهی از مشکلات ایمنی و زیستی خطرناک این پروژه طرفا جهت پیشبرد اهداف تبلیغاتی با لاپوشانی و دروغ گویی به خدمه این بمب افکن را به پرواز درآورده، کاری که البته به قیمت مبتلا شدن تمامی خدمه به سرطان و جان باختن اکثر آنها تمام شد. از سوی دیگر شوروی با پذیرفتن فاصله صنعتی خود در بسیاری از فناوری های نظامی و همچنین توان مالی به نسبت محدودتر خود در تسلیحات گروه سوم به جای تبلیغات گسترده بر کیفیت و قابلیت های فنی چشم گیر عموما بر کمیت، توان تولید و تیراژ انبوه این تجهیزات تکیه می کرد به نحوی که در محتوای تبلیغی نظامی شوروی انبوهی از تصاویر یافت می شود که شمار زیادی از تانک ها و جنگنده ها قاب تصویر را پر کرده اند. از سوی دیگر بسیاری از کشورهای هم پیمان و همسوی شوروی توان مالی و صنعتی گسترده ای نداشتند و حتی بعضا به لحاظ فنی توانایی بکارگیری تجهیزات پیشرفته و سطح بالا در آنها موجود نبود، چرا که بر اساس فلسفه و منش پرولتاریایی نظام کمونیستی شوروی که به دنبال مبارزه با امپریالیسم و متحد کردن طبقات کارگر در اقصی نقاط دنیا بود، بسیاری از کشورها و جنبش های همسوی بلوک شرق را کشورهای جهان سومی تشکیل داده بودند. به همین جهت مساله بازار یابی و فروش تجهیزات همانند بلوک غرب در شوروی در دستور کار قرار نداشت، با وجود آنکه بسیاری از تجهیرات از نظر کمیت در تیراژهای افسانه ای تولید می شد. در واقع حتی در بسیاری موارد تجهیزات نظامی قرار گرفته در اختیار کشورهای همسوی بلوک شرق با قیمت های بسیار کم و یا حتی کاملا در قالب کمک بلاعوض نظامی به آنها اعطا می شد. هدف مشترک، مسیر متفاوت در ایامی که یک جنگ جهانی دیگر بدترین کابوس بشر بود، در لبه تیغ بحران کوبا آنچه عطش ابرقدرت ها به بسط هرچه بیشتر قدرتشان را سیراب می کرد نفوذ و سیطره تبلیغاتی بود تا برنده جنگ هایی شوند که جنگ افزارهای مخوف در دو طرف آن صف آرایی کرده اند اما گلوله ای از سلاحی شلیک نمی شود. تا آنچنان که سانتزو در هنر جنگ خود آورده بدون جنگنیدن برنده جنگ ها بشوند. در این راستا علاوه بر هژمونی فرهنگی، ابرقدرت ها برای نمایش یک چهره موفق از خود به عنوان یک مدل توسعه ای و تمدنی کارآمد که حریف را مقهور خود ساخته روی نمایش ابزارها و توان صنعتی نظامی خود حساب ویژه ای بازکرد بودند. چه کسی بیشترین تعداد تانک را در اختیار دارد، چه کسی پیشرفته ترین بمب افکن را عملیاتی کرده، چه کسی سریع ترین جنگنده را ساخته، چه کسی اولین انسان را به فضا فرستاده، چه کسی اولین بار بر روی سطح ماه فرود آمده ، داستانی که دامنه آن حتی به مسابقه فضایی هم کشید. اگرچه دوران جنگ سرد به تاریخ پیوست اما کماکان صنعت نظامی به عنوان نمادی از توسعه فناوری و توان اقتصادی و نیز رکن رکین حفظ تمامیت ارضی و حفاظت از منافع کماکان نقش مهمی در شکل دهی به روابط سیاسی و ساختارهای جئوپلتیک جهانی بازی می کند. سرعت چین در ساخت ناوشکن ها و هواپیمابرهای جدید، مسابقه تسلیحات هایپرسونیک بین روسیه و آمریکا، جنگنده های رادار گریز، بمب افکن های استراتژیک، زیردریایی های اتمی، پهپاد ها و ... را که بازار رقابتی داغی در میان کشورهای قدرتمند نظامی دنیا دارند را می توان جملگی از ارکان نمایش قدرت نظامی، و به تبع آن ارائه الگوی کارآمد و توفق بر رقبا محسوب کرد. اما این نظام تبلیغات و رونمایی از آخرین دستاوردها باید از کارایی لازم برخوردار باشد تا علاوه بر آنکه کارکردهای مورد نظر را ارائه دهد، به سادگی به ضد آنچه که فلسفه وجودی آن بوده بدل نشود. یک نظام رونمایی و تبلیغی نظامی چنانچه از اثر بخشی در جامعه مخاطبینی که پیشتر مورد شناسایی قرار گرفته اند برخوردار نباشد به سرعت به جای امنیت زایی تبدیل به ابزاری خود ساخته برای امنیت زدایی و حتی تهیج دشمنان بدل می شود. چنین نظامی به جای آنکه ارائه دهنده الگویی موفق و مقتدر باشد که بر بلندای دیوار های دژ بازدارندگی بیافزاید صرفا نمایشی مضحک و سخیف خواهد بود که بنیان آن دیوارها را سست می کند. چنان نظامی به جای نمایش یک الگوی کارآمد خود به آیینه ای تمام عیار از بی کفایتی و نابخردی بدل خواهد شد. چنان نظامی به جای آنکه به دشمنان پیام قدرت و هوشیاری بدهد آنان را تهیج کرده و نسبت به ارتکاب اقدامات خصمانه تشویق می کند. چنان نظامی به جای آنکه در میان مخاطبان داخلی، جوانان و نخبگان شور و اشتیاق امید بکارد سر منشا یاس و نامیدی خواهد بود و آنان را نسبت به آینده کشور و نقش خود در آن آینده دلسرد می کند. چنان نظامی به جای تشویق دوستان در سراسر دنیا، طعنه و استهزای دشمنان و سر افندگی دلدادگان را به همراه خواهد داشت. در یک کلام خروجی یک نظام تبلیغی ناکارآمد مشابه آنچه در حال حاضر در کشور با آن رو به رو هستیم، آبی ست که به آسیاب دشمن ریخته می شود. بررسی تجربه های موفق و ناموفق جهانی و ارزیابی کارشناسان امر نشان داده است که یک نظام رونمایی و تبلیغی نظامی موثر باید شامل موارد زیر باشد: · باور پذیری · جذابیت بصری · تعیین و شناخت گروه مخاطبان · باور پذیری : در مباحث رسانه ای عنصر باورپذیری یا اعتبار، هم شامل محتوای پیام و هم شامل منبع پیام می شود و اجزای عینی و ذهنی قابل باور بودن یک پیام یا منبع را در بر می‌گیرد. اصولاً دو راه برای ایجاد اقناع در دیگران وجود دارد: ـ راه محوری ـ راه حاشیه‌ای «راه محوری» در اقناع شامل توجه متفکرانه به استدلال موجود در پیام، ایده‌ها و محتواست و زمانی اتفاق می‌افتد که شنوندة پیام، انگیزه و توانایی فکر کردن در مورد پیام را داشته باشد. در واقع پردازش محوری به معنای تفکر عمیق در ایده‌ها و براهین درون یک پیام است.در موضوعات مرتبط با نیروهای مسلح باید توجه داشت در مواقعی که جامعه ی هدف تحلیلگران نظامی هستند اما «راه حاشیه‌ای» در اقناع زمانی است که دریافت‌کننده‌ی پیام، تلاش نکند با دقت در مورد ایده‌های درون پیام فکر کند. به بیان دیگر، شنوندة پیام، توانایی یا انگیزه یا هر دوی آن‌ها را برای درگیر شدن با پیام ندارد. [6]در این مورد یکی از مهم ترین فاکتور ها، منبع بیان کننده است. منبعی که شروط قابل اعتماد بودن و تخصص را داراست و علاوه برآن از دو عنصر، پویایی و کاریزمای نیز بهره می برد در مورد هر پیامی که صادر می کند بسیار باور پذیر خواهد بود. در این مورد اخبار رسمی صدا و سیما می تواند مثال خوبی باشد. با کاهش اعتماد عمومی به اخبار رسمی سیما مشخصا تبلیغات نظامی این منبع نیز دچار آسیب یادکرده می شود. وجود یک خبرنگار دفاعی مسلط به علوم دفاعی نیز می تواند موجب باور پذیری شود. در این مورد مثلا سیمای رسمی ما از چند خبرنگار بدون تخصص که همزمان از پوشک و شیرخشک هم گزارش تهیه می کنند استفاده می کند. جذابیت بصری: این موضوع دارای فاکتور های متعدد زیبایی شناسانه است که در موضوع تبلیغات مرتبط با دستاوردهای دفاعی نیز بسیار کاربرد دارد. در مورد این موضوع و موضوع شناخت مخاطبان به طور مفصل در اینجا بحث و گفتگو کرده ایم و پیشنهاد می کنم با توجه به این نوشتار یک بار دیگر مرورش کنید. بررسی و مطالعه یک نمونه در خرداد ماه سال جاری، چهارمین فروند از ناوهای کلاس جماران به نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران الحاق شد. این ناو 1400 تنی که از نظر وزنی و توان عملیاتی در استاندارد کورت ها دسته بندی می شود پس از 15 سال از شروع ساخت در خرداد 1400 سرانجام تحویل نیروی دریایی شد. در حالی که در تبلیغات (پروپاگاندای) رسمی عموما این کلاس ناوها ناوشکن خوانده می شوند، اما این ادعایی ست که تنها دست مایه تمسخر و استهزا را فراهم می آورد. در استاندارد های نظامی ناوچه ها عموما در محدوده وزنی 5 هزار تن و ناوشکن ها عموما در محدوده وزنی بین 7 تا 10 هزار تن قراردارند که توان رزمی و قابلیت های دریانوردی بسیار بیشتری دارند، در واقع در حال حاضر نیروی دریایی هیچ ناوی از نوع ناوچه و یا ناوشکن در اختیار ندارد و اصرار فرماندهان این نیرو بر " تفاوت نظام نامگذاری ایران و جهان" مشخصا چیزی بر قابلیت های رزمی این شناورها نمی افزاید. ناوهای کلاس جماران در واقع حاصل تغییرات پر پلتفرم ناوهای کلاس الوند خریداری شده از انگلیس هستند که عمر طراحی آنها به بیش از نیم قرن پیش می رسد و از حیث طراحی و چینش کمپارتمان ها کاملا منسوخ هستند. مدت زمان بین 12 تا 15 سال هم که عموما برای ساخت هر کدام از این چهار ناو کلاس جماران صرف شده، نکته درخشان قابل افتخاری را برای تبلیغ و پروپاگاندای گسترده باقی نمی گذارد. از سوی دیگر این ناوها در بین ناوهای همکلاس خود از نظر توان تسلیحاتی یکی از ضعیف ترین، اگر نه ضعیف ترین، در سطح دنیا هستند و از نظر قابلیت پدافندی در صفر مطلق قرار دارند و در شرایط جنگی صرفا یک تابوت متحرک برای پرسنل آن خواهند بود. در 24 خرداد ماه در میان تبلیغات عمده رسانه های داخلی در حالی که از قابلیت های کم نظیر ادعایی آن و خصوصا رادار عصر بهینه شده مدرن آرایه فازی آن الحاق شد که چندی بعد در عکس های گرفته شده مشخص شد که شناور دشمن شکن مذکور درواقع صرفا از یک ماکت فوق مدرن به جای رادار بهره می برد، واقعه ای که برای مدت ها دست مایه تحقیر و استهزای قوای مسلح جمهوری اسلامی را در سطح منطقه و دنیا فراهم آورد. می بینیم که با عدم دقت بخشی از یک نهاد نظامی چگونه یکی از پر هزینه ترین محصولات دفاعی ما به جای امنیت زایی موجب امنیت زدایی شده و در سطحی بالاتر آبرو و عزتی که به قیمت خون شهدا برای این مملکت و نیروهای مسلح آن خریداری شده بود به ثمن بخس فروخته شد تا زیر تمسخر اجنبی لگدمال شود. و اما آن فغان بلند که گوش فلک را بخراشد: از آنجا که این اتفاق نه برای بار اول و دوم، که تبدیل به رویه ای عادی در سطح نیروهای مسلح شده است و سال به سال بیشتر به عمق فضاحت آن افزوده می شود و بیشتر راه نفس دلسوزان ایران و انقلاب را می بندد، ما را به دامان این سوال می کشاند که اساسا از نظر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی فلسفه، چرایی و چیستایی نظام رونمایی ها چیست؟ امنیت افزایی با نمایش یک چهره قدرتمند و استوار، یا امنیت زدایی و تهیج دشمنان با نمایش یک چهره مفلوک، عقب مانده و خرفت از توان نظامی کشور؟ [1] Black Projects [2] Game changer [3] این جنگنده هیچگاه در نیروی هوایی آمریکا به خدمت گرفته نشد [4] MiG-25 Foxbat [5] Viktor Belenko [6]https://fa.wikipedia.org/wiki/مدل_احتمال_ارزیابی
  20. 1 پسندیده شده
    با سلام و با تشکر در زمینه رونمایی ها و استاندارد عمومی مطالبی پیشتر تهیه شده بود بر مبنای تبلیغات که لینکشون رو میذارم و امیدوارم به مطلب و دوستان کمک کنه تبلیغات سلاح در ترکیه لینک نمایشگاه های محلی و بین المللی نظامی لینک رونمایی های دستاوردها و محصولات دفاعی لینک رونمایی از هواپیماها لینک رونمایی از زیردریایی ها لینک
  21. 1 پسندیده شده
    با سلام ما در دنیا با توجه به این رونمایی های فضاحت بار ، یکی از امنیت زدا ترین کشورهای جهان هستیم ! فقط کافی است نگاهی هر چند مختصر به این لیست سیاه رونمایی ها بیاندازیم : تانک های سری ذوالفقار قاهر خانواده آذرخش اقراب خانواده زیر دریایی های خیس خانواده کشتی های کلاس موج انواع تانکهایی که به نام تی 72 رونمایی شدند ! سامانه مین روب دریایی پروژه باستانی زیردریایی فاتح خانواده ی نفربر براق پروژه موشکهای ماهواره بر خانواده پروژه های بروز رسانی بالگرد کبری بروز رسانی های تانک ام 48 سرهم بندی کیت های بین المللی خانواده سلاح AR و HK با نامهای مختلف به اسم سلاح ملی سرهم بندی تجهیزات مختلف خریداری شده در قبل از انقلاب موجود در انبارها ، به نام تولیدات جهاد خودکفایی ( این نمونه ها اینقدر زیادند که ذکرشان شامل لیست دیگری میشود ) جا زدن راکت زیر آبی اشکوال روسی خریداری شده از اوکراین به نام موشک - اژدر زیر آبی مافوق سریع حوت ! بستن کیت های شنی دار روی محور چرخ خودروهای آف رود نیروی های مسلح به نام تولیدات جهاد خودکفایی ! کتمان کپی و یا مهندسی معکوس از بالگرد بل 206 در خانواده بالگردهای شاهد رونمایی از بالگردهای سانحه دیده و اورهال شده ی خانواده هیویی به نام بالگردهای تولید داخل و صد در صد ایرانی و با نامهای پر طمطراق عربی ! جا زدن امرپ تایفون کانادایی به نام خوردو طوفان ! هواپیمای پرستو مونتاژ کیت های هواپیمای PC7 به نام تولید ملی رونمایی از خانواده موشکهای فراگ روسی به نام نازعات رونمایی از خانواده موشکهای اسکاد به نام شهاب رونمایی از خانواده موشکهای نودونگ به نام شهاب رونمایی های متعدد از موشک و سامانه هاوک با نامهایی متعدد و پروژه های مختلف ! رونمایی های متعدد از خانواده موشکهای کرم ابریشم چینی با نامهای مختلف عربی ! رونمایی از موشکهای چینی HQ2 به عنوان موشکهای زمین به زمین ! تانک بر ببر 400و دیگر شتر گاو پلنگ های ساخته شده بعنوان تانکبر ملی ! جا زدن موشک کورنت روسی بعنوان موشک ایرانی ! رونمایی از شناور مسافربری بدون مشتری به نام کشتی سرفرماندهی شهید ناظری ! رونمایی از شناور دزدیده شده بلید رانر و کپی سازی آن به نام قایق سراج ! رونمایی های متعدد قایق های ساخت کره شمالی با نامهای عربی ........... و دیگر پروژه هایی که اگر این لیست ادامه یابد ، تا صفحه ها ادامه خواهند یافت ! در بحث موشکی و رادار و پهپاد به دلیل گونی خیز بودن در اینجا زیاد ورود نمیکنم **** البته من منکر تلاشهای تحسین بر انگیز مدرنیزه سازی اصولی و ساخت تجهیزات در مجموعه نیروهای مسلح نیستم اما این شیوه رونمایی ها و جا زدنشان به نام تولیدات ملی ، با وجود دسترسی گسترده مردم عادی به اطلاعات و اخبار صحیح ، هیچ گونه تاثیر مثبتی در افزایش جذبه ی نیروهای مسلح ما نخواهد داشت بلکه بیشتر مایه تمسخر داخلی و خارجی شده و خواهد شد .
  22. 1 پسندیده شده
    تجربیات شنیداری از یک مدیر - قسمت سوم روزی که مدافع تولید بومی، خرید خارج کرد همیشه در شرکت به دنبال بهینه کردن هزینه ها بودم، و در این راه استفاده از منابع و ظرفیت های شرکت برایم اولویت بود بارها شده بود که با اصرار جلوی بعضی خرید ها رو می گرفتم و با سختی به خودم کار را در شرکت جمع می کردم بحث اقتصادی نبود دنبال بومی سازی دانش ها در خود شرکت بودم با کار نیرو همیشه کنار می آمدم و اجازه خطا کردن را به آنها می دادم چون معتقد بودم تا زمانی که اشتباه نکند یاد نمی گیرد و اگر اشتباه کوچک نکند اشتباه بزرگ را راحت انجام می دهد و واقعا هم همینطور بود در هر کاری تجربه کسب می کردیم و با سعی و خطا بر آن توانمندی مسلط می شدیم ، اینگونه سبد خدمات و محصولات شرکت غنی تر می شد اما روزی اتفاقی افتاد که برای خود من عجیب بود من که مدافع همیشگی تولید بودم بر خلاف نظر همه رای به خرید خارج دادم و پای این خرید ایستادم، به حدی که رئیس مهندسی به قهر از شرکت خارج شد اما چرا؟؟؟؟ داستان آن از آنجا شروع شد که مطابق با برنامه ریزی توسعه شرکت ، می بایست دستگاه هایی را برای سال بعدی فراهم می کردیم ترجیح اول ساخت در داخل شرکت بود ، رئیس مهندسی مسئولیت تولید در داخل را برعهده گرفت اولین گام تهیه نقشه ها و برآوردهای مالی بود ولی بعد از 4 ماه خروجی مشخصی به بخش توسعه داده نشد به واحد مهندسی اعلام شد که تا دو هفته دیگر جلسه تعیین تکلیف برگزار خواهد شد و باید به سوالات زیر پاسخ دهند باتوجه به اهمیت دستگاه و فرصت باقی مانده تا سال جدید اقدام به استعلام از خارج شرکت و قیمت گیری کردیم - برآورد مالی انها از ساخت دستگاه چقدر خواهد بود؟ - برنامه زمان بندی و زمان ساخت دستگاه چقدر خواهد بود؟ - گام های ساخت دستگاه چگونه خواهد بود؟ در روز جلسه بخش مهندسی به سوالات بالا پاسخ داد - در مورد مالی قیمت آنها 50 هزار دلار کمتر از نمونه خارجی بود - از نظر زمانی گفتند در همان زمان ادعایی سازنده خارجی خواهند ساخت - گام های ساخت را مبهم توضیح دادند. - مزایای دستگاه خود را توضیح دادند جلسه تقریبا به نفع بخش مهندسی پیش می رفت که برخلاف انتظار همه گفتم من مخالف انجام کار توسط بخش مهندسی هستم و باید کار به سازنده بیرونی واگذار شود. خودم هم کمی گیج بودم ولی مطمئن بودم که برون سپاری دستگاه کار درستی هست در جلسه همهمه شد که چرا ؟ رئیس مهندسی که بهت زده بود گفت این همه ما زحمت کشیده ایم و تو میگویی بدهیم بیرون بسازند با قیمت گرانتر به او جواب دادم بله، چون شل و ول کار می کنید در تصمیم گیری ها تردید می کنید و عملا زمان بندی رعایت نخواهد شد زمان را که از دست دهید قیمت سربار شما زیاد خواهد شد و از قیمت خارجی بالاتر خواهد رفت چون کار خود را روی دوش نیروهای دیگر می اندازید و می خواهید با تلفن کردن کار را انجام دهید شما هم قیمت نیروی مهندسی رو در محاسباتتون لحاظ نکردید و مطمئن هستم که با درگیر کردن بخش تولید درآمد شرکت رو متوقف میکنید. چون وسط کار که گیر کنید، کار را رها می کنید و ما مجبور خواهیم شد کار نصفه کاره شما را تمام کنیم و بخش من وقت اضافه برای انجام کار شما ندارد برای خودم این حرف ها عجیب بود، رئیس مهندسی از عصبانیت رو به مدیر شرکت کرد و گفت می خواهی جنس گرانتر بخری او هم به تردید افتاده بود ، نگاهی به من کرد و گفت مسئولیت توسعه شرکت با مهندس است و باتوجه به راهبردی بودن دستگاه برای تولید سال اینده، اگر مسئولیت این کار را می پذیرد دستگاه برون سپاری شود، این حرف تیری بود بر پیکر رئیس مهندسی با عصبانیت از صندلی بلند شد و جلسه را به نشانه قهر ترک کرد و من هم دستور خرید را امضا کردم وقتی از جلسه بیرون می آمدم از خودم پرسیدم چرا چنین حرفی زدم ؟ چرا حس من این گونه مرا هدایت کرد؟ با خودم گفتم تو همیشه از تولید داخل حمایت کردی و به مدیران کشوری میتاختی و الان میگی نه ، آخر چرا؟؟ ولی یادم آمد یادم آمد که در پروژه ای قبل تر کار نیمه کار رها کرده بودند و مجبور شده بودیم با قیمت بیشتر و نزدیک به آبروریزی کار را جمع کردیم یادم آمد که چندین بار کارهایی را به نیروهایش می سپردم و هر بار با بهانه ای از زیر انجام آن شانه خالی می کردن یادم آمد که در هر پروژه ای که کار کرده بودم گره های کوری ایجاد می شد که ما را مجبور می کرد که شب در شرکت بمانیم و پا به پای نیروهای کارگر کار کنیم یادم آمد که در گره ها بخش مهندسی میگفت چرا من از جیبم هزینه کنم، یا اینکه من تا ساعت 3 بیشتر تایم کاری ندارم، یا .... همه اینها یادم آمد و فهمیدم که چرا نباید این کار را به بخش مهندسی واگذار می کردم چون بخش مهندسی نشان داده بود که به کارش تعهد ندارد و تا آخر پای کارش نمی ایستد و من در این دستگاه جای ریسک و خطر نداشتم و هرگونه بی تعهدی به کار ، کل تولید را در خطر قرار می داد اینجا بود که فهمیدم چرا در کشور ما به بخش های دانشگاهی و تولید داخل بها داده نمی شود، فارغ از بحث های رانتی در کشور ما مشکل خرید خارج ناشی از بحث بر سر توانمندی نیروهای داخلی نیست بلکه بحث بر سر اطمینان پذیری هست اطمینان پذیری نکته ای هست که نیروی داخلی باید ایجاد کند و نشان دهد که ابتدا از پس کار بر می آید و دوم نسبت به کار خود متعهد است و دست مدیر را در پوست گردو نمی گذارد. در چنین شرایطی لازم هست که نیروی داخلی اطمینان سازی انجام دهد 1- اطمینان سازی با تولید محتوا و مستندات فنی ایجاد می شود 2- اطمینان سازی با نمونه سازی ایجاد می شود 3- اطمینان سازی با بیلان کاری بدست می آید کارهایی که در کشور ما به عنوان مجانی کار کردن شناخته می شود ولی در اصول بازار و مدیریت به عنوان نفوذ در بازار معرفی می گردد. شاید در دوران دانشجویی خود به بخش های صنعتی سر زده باشید معمولا با روی گشاده برخورد نمی کنند و همانند یک کارآموز که امده یک نمره ای بگیرد و برود برخورد می کنند ، شاید شنیده باشید گفته باشند که "اومدید چهار تا کتاب بنوسید و بروید، ما همین کتاب ها رو داریم " "حالا این دستگاه چی داره که شما اومدید روش کار کنید" "این چیزهای تئوری که شما میگید بدرد ما نمیخوره" " معمولا پیشنهاد های شما فضایی هست و عملی نیست" و .... بطور خلاصه فکر می کردند آمده ایم یک گزارش بنویسیم و بعد برویم خیلی ها سرخورده می شوند و سریع از صنعت خارج می شوند و به محیط امن خود باز می گردند ولی بعضی صحبت های بخش های بهره برداری و تعمیرات را یادداشت می کنند و بعد از تحقیق و مطالعه پاسخ هایی ساده ولی دقیق به دغدغه های انها می دهند و این آغاز اعتماد سازی است فقط به یک دلیل چون خروجی توانسته بود باری از روی دوش آنها بر دارد و آنها حس کرده بودند که می توانند از طریق این افراد مشکلات خود را حل کنند
  23. 1 پسندیده شده
    تجربیات شنیداری از یک مدیر - قسمت اول بهترین کتاب های مدیریتی تجربیات مدیرانی هست که توانستن یک پروژه را به ثمر برسانن و در مسیر پروژه مشکلاتی را حل کردن که با حساب دو دوتا چهارتا قابل حل نبود در این جا گه گاه به یک تجربه از این دست می پردازیم چگونه بدون بودجه می توان تولید کرد؟ "در شرکتی که مشغول بودم که مبنای شرکت تولید تجهیزات و سیستم دقیق، گران و خاص بود ولی بدلیل مشکلات علارغم نیاز بازار گفت دیگر پولی برای خرید نبود و باقی منابع شرکت نیز بدلیل پروژه ای بلندپروازنه توسط مدیریت از بین رفته بود به قول مدیر شرکت "آب نقدینگی فرونشست و مشکلاتی ترسناک از آب سر بر آوردن " شرکت در آستانه برشکستگی قرار گرفته بود و بسته شدن شرکت در چند ماه بعد یک اتفاق مسلم بود که کسی آن را نمی پذیرفت. همراه با مدیریت اجرا تصمیم گرفتیم به جای انتظار برای معجزه و کمک از خارج شرکت، از انفعال خارج شویم و نگاهمان به نحوه تولید را تغییر دهیم درحالی که این نظر برخلاف نظر نیمی از سهامدارها بود. پیشنهاد این بود که به جای انتظار برای قرارداد و پیگیری تولید به سراغ بازارهایی برویم که پول نقد داشتند و امکان ارائه خدمات (شامل تعمیرات و ارتقا) با قیمت های کم ولی نقد ممکن بود. در ابتدا سخت بود چون ابزارهای مرتبط متناسب با ساخت و تولید تدارک دیده شده بود و دانش تعمیرات و ارتقا از جنسی غیر از دانش ساخت بود. ولی مجبور بودیم و سقوط شرکت به معنی اخراج و قطع شدن حقوق ها بود. ------->>>>> پس شروع کردیم همچون بچه ای که راه رفتن را می خواست یاد بگیرد و مدام زمین میخوردیم اما ظرف یک سال 70 درصد وسایل تکمیل و دانش لازم کامل شد و بعد از 6 ماه درآمد افزایش یافت و هزینه های جاری و حقوق ها برابر شدند. در این میان بین تجهیزاتی همچون میز تست ساخته شد قیمت این میز تست در بازار 300 هزار دلار بود ولی بخش مهندسی شرکت مدعی بود که با مبلغ 170 هزار دلار آن را خواهیم ساخت. ولی بودجه ای برای اینکار نبود تا اینکه مدیر کارخانه ابتکار عمل را بدست گرفت. وی با کمک با نیروهای کارخانه و با ضایعات و اهن آلات و سیستم های ابزاردقیق دستگاه های از رده خارج کارخانه، با مبلغ 1 هزار دلار ساخت و در اولین کار خدماتی مبلغ 60 هزار دلار درآمد ایجاد کرد. تیم مهندسی که مخالف این روش بودن این دستگاه را مایه آبروریزی شرکت و زباله آهنی خطاب می کردن و میگفتن اتصالات و قطعاتی که شما استفاده کردید از کارخونه بوده و قیمت یک جز آن 15 هزار دلار است. پاسخ کارخانه این بود :قطعه و تجهیزی که در زیر آفتاب و باران رها شده و درحال زنگ زدن هست 1 دلار ارزش ندارد، و اگر اکنون ارزشمند شده و نو به نظر می آید به خاطر زحمتی هست که نیروهای کارخانه بر روی آن کشیده اند. همچون لباس سیندرلا که موش ها با استفاده از تکه پارچه های دورریز درست کرده بودند. --------->>>> با توسعه تعمیرات کم کم بازار ساخت قطعات کوچک و یدکی پیشنهاد شد که خود میدان بزرگی از فرصت ها بود. بعد از گذشت همه این مشکلات باز هم مسخره میشویم و گفته می شود این روش ها گدایی هست ولی این بار یک نکته وجود داره از هنگامی که مهندسی کارخانه حقوقش را از درآمد کارخانه بدست می آورد مجبور به اجرای خواسته های کارخانه مطابق با نیاز شده است و مجبور است درخواست های اجرایی را علارغم تمایلش انجام دهد ------------------------------------ این یک مثال واقعی مال شرایط حال حاضر هست یعنی تغییر تفکر و نگاهی متفاوت به داشته ها میتونه قوه محرک بشه و خیلی از مشکلات رو راحت و ارزان تر حل کنه در حال حاضر صنایع کشور بویژه دفاعی ما کلی دستگاه و تجهیزات داره، کلی نیروی حقوق بگیر داره، کلی ادوات از رده خارج داره و یک نیاز بسیار بزرگ و کمی فوری خب به نظر شما آیا نمیشه 50 درصد نیاز رو تو این شرایط سخت با همین نیرو و تجهیزات رها شده رفع و تامین کرد؟؟ فقط مدیر دلسوز میخواد، مدیری که بعد تایم کار بره دنبال قطعه ، رفع نیاز و ایجاد فرصت مدیری که وقتی حقوق کم میاد بگه به نیروها بدید و بعد من میگیرم مدیری که از زمان زندگیش بگذره مدیری که حرف بخوره ولی پای هدفش و راهش بمونه به نظر بهترین مثال این خاطره مدیریتی، سایت میلیتاری هست که بدون بودجه دولتی و تنها با زحمت علاقه مندانی بی ادعا در حال تولید مجله ناورد است. ادامه دارد ... با تشکر از تمامی زحمت کشان مجله ناوراد @MR9 @worior @HRA @remo @aminor @seyedmohammad و همه دوستانی که پشت پرده فعال هستند که یک الگو در اقتصاد مقاومتی است.
  24. 1 پسندیده شده
    اولویت بندی در توسعه دانش ساخت هواپیما مثالی که اینجا در موردش بحث می شود روش ایران در مورد ساخت جنگنده است * اولین سوال کدام جنگنده برای ساخت بهینه تر بود؟ بویژه با نمونه هایی که داشتیم * دومین سوال کدام بخش های جنگنده به ترتیب باید کار می شد؟ اول باید یک نگاه به مسیر رسیدن به خودکفایی و تولید باید انداخت جنگنده هایی که در اختیار داشتیم ما را به کجا می برد؟ یک سری متعلق به خرید های زمان شاه بود که شامل اف 5 اف4 و اف 14 بودند و شناخت خوبی روی آنها و تعمیرات مربوطه وجود داشت. سری دوم مربوط به جنگنده های روسی بود که یا از شوروی گرفته بودیم و یا از عراق به همراه تعدادی میراژ که در مورد این جنگنده ها شناخت بسیار کم بود. از این بابت انتخاب می بایست از جنگنده هایی صورت می گرفت که در طوفان دفاع مقدس خود را اثبات کرده بودند. انتخاب بین جنگنده ها بسیار سخت بود چون تفاوت ها راهبردی است اف 14 جنگنده برتری هوایی بود بالاترین سطح تکنولوژی ولی گران و پیچیده اف 4 ستون فقرات نیروی هوایی بود و سلاح اصلی در تهاجم و بمباران ها اف 5 جنگنده ای پر تعداد، ساده و دم دست شهید ستاری و تیم همراهان در جمع بندی بر روی اف 5 توافق کرده و کارشان را با ساخت آذرخش اجرا کردند؟ تاپیک کامل تر در مورد این مسیر در جنگنده چند ماموریته بومی سبک شفق ، برهان ، صاعقه ، آذرخش و تاپیک جت آموزشی - رزمی کوثر 88/ یاسین آمده است. و مسیری که طی شد تا اینجا جنگنده کوثر ساخته شد. اما باتوجه به اهمیت نگهداری اف 4، اف 14 قطعه سازی چه در سطح اورهال و چه در سطح ارتقا پیگیری شد و ارتقا پیشرانه ها و دیگر سامانه ها نیز صورت گرفت. محدودیت در خرید و نیاز به پرواز پرندگان آهنین باعث شد تفکر تعمیر و ارتقا سراغ میگ و میراژ هم برود. با این اوصاف و شواهد ایران روی بخش های هواپیما کار کرد و سعی به تولید دانش فنی هر بخش و دانش ماژوال نمود. اما تولید هواپیما در ایران بسیار کند تر از آنچه تصور می شد جلو رفت و ناگاه کشورهایی چون تایوان و ژاپن را می دید که جنگنده می سازند و کشورهایی چون عربستان با پول خود آمار بی شماری جنگنده خریداری می کنند و این اتفاقات افزایش اختلاف سطوح نیروی هوایی ایران با کشورهای اطرافش را نشان می داد که موجب شد عدم توازنی در آسمان بر علیه ایران ایجاد شود. بویژه از سمت ترکیه و از سمت خلیج فارس ابهام بزرگ این تفاوت تکنولوژی ابهامی بزرگ رو بر سر اقدامات نیروی هوایی ایجاد می کند چرا که نیازها در حال سرعت گرفتن است و پاسخ محسوسی هم دیده نمی شود. همه و همه باعث ایجاد نگرانی و غر می شود و این نگرانی پیشرفت های موشکی را می بیند و به آن چشم غره می رود. * ولی کجای کار اشکال دارد؟ آیا بحث فقط بودجه است و یا اینکه مشکل در عدم بکارگیری پتانسیل ها و پروژه های موازی است؟ اما هدف ساخت اف 5 و ارتقا آن چه بود؟ رسیدن به اف 20، اف 18 و یا ... * چرا جنگنده نهایی همچون این جنگنده ها نشد؟ * سوال کاربردی تر : در این مسیر چه اقداماتی انجام شد و چه توانمندی هایی کسب شد؟ - ورود به عرصه جمینگ و جنگ الکترونیک هوایی - ارتقا سیستم رادار در جنگندها و تولید حداقل یک نمونه راداری داخلی (ژن برتر گرومن) - ارتقا سیستم ایونیک و کنترل آتش و نیمه بومی کردن آن برای جنگنده ها - تولید رنج نسبتا خوبی از موشک های هوا پایه - ساخت نمونه های موتور جنگنده اف 5 و اف 14 و مهندسی معکوس انها - توانمندی ساخت بدنه جنگنده های موجود بویژه بال اف 14 - ساخت اجزا جانبی مثل چرخ و متعلقات، چتر نجات، تجهیزات عملیات در شب، تجهیزات سوخت گیری هوایی و ... این همه کار ولی خروجی در جنگنده دیده نمی شود چرا؟ آیا بودجه نداریم؟ آیا مدیریت نداریم؟ آیا بحث حفاظت اطلاعات وجود دارد؟ آیا و آیا .... ماژول برای تایید این صحبت ها موضوعی به نام ماژول را می توان مطرح کرد که یک جنگنده را به اجزای گسسته تبدیل کرده و همچون ابزارهای خانه سازی کنار هم می چسباند این اجزا همگی در نقاطی متفاوت ساخته می شوند ولی در یک ساختار واحد مونتاژ و نهایی می شوند. این تکنیک اگرچه کمی هزینه را بیشتر کرده و طراحی دوباره را طلب می کند ولی سبب ساده سازی در تولید، نگهداری و ارتقا تجهیزات شده و امکان استفاده از یا در دیگر سیستم ها را ممکن می نماید. در حقیقت این روش نوعی استاندارد سازی برای کاهش تنوع بی حاصل است. شبیه به تولید کابل های استاندارد برای لپ تاپ های یک شرکت برای مثال یک سیستم کنترل آتش می تواند در همه جنگنده های ما یکسان باشد تا برای حمل تسلیحات مشکل خاصی وجود نداشته باشد. یا سیستم های رادار بر اساس یک پروتکل و قانون ارتباطی مشخص پیروی کنند تا در همه جنگنده ها قابل استفاده باشند (فارغ از ابعاد و توان مصرفی ) https://www.terma.com/media/433426/2017%20Anders%20Hjermitslev.pdf به نظر می آید ما در چند جبهه دچار ضعف هایی هستیم و ترس از همین ضعف ها سبب شده است که تمام زحمت ها بر روی زمین بماند 1- عدم سرمایه گذاری روی بدنه و طرحی جدید ( امکان الگو گیری از روی جنگنده هایی مثل اف 18 بود پس دلیل قابل قبولی نیست) 2- موتور جنگنده ( امکان خرید از بازارهای جهانی بود و هست حتی بازارهای سیاه و چین که این کار چند بار صورت گرفته است) 3- حمایت مثل موشکی بر نیروی هوایی نبود ( حضور رهبری در تصاویر در کنار شهید ستاری نشان می داد حمایت رهبری بر نیروی هوایی همیشه بوده است) به شخصه فکر می کنم تمام قطعات پازل آماده است ولی نهایی کننده وجود ندارد تا این قطعات را کنار هم بچسباند و خط تولید جنگنده برتری هوایی در کشور بسازد کل این اتفاق می تواند در 2 الی 3 سال نهایی شود ولی چرا نمی شود؟ چگونه شد در ان اوضاع بعد از جنگ سریع آذرخش به پرواز در آمد ولی با گذشت این همه سال و بعد از رفتن شهید ستاری تازه باید شاهد پرنده کوثر باشیم؟ ما سابقه ساخت هلیکوپترهایی رو داریم که با موتورهای بازار سیاه ساخته شدند ولی طرحشان ادامه نیافت اینجاست که وجود شهیدانی چون ستاری، کاظمی، تهرانی مقدم و حسن باقری معنا پیدا می کند، شهیدانی که مجری میدان بودند و از جانه مایه ایثار می کردند تا کارها به ثمر بنشیند. مدیریتی که به جهادی مشهور است ولی درک درستی از آن نداریم. مدیری که سدهای نشد را می شکند و در سیستم تغییر ایجاد می کند. به نظر می آید سیستم ما اجازه رشد و جسارت به اینگونه افراد نمی دهد و تکرار شهیدانی این چنین را سخت می کند. پس سوال نهایی متفاوت از انتظار این است مدیر جهادی کیست؟ و روش رشد و تکرار این مدیران چگونه است؟ * صحبت های یک ضد انقلاب در مورد خصوصیتی از شهید کاظمی که بحث امروز ماست https://www.youtube.com/watch?v=3Uc5RxFbpkA&list=ULlk-z8m-WDs0&index=676 * توضیح عملکرد شهید حسن باقری در ایجاد اطلاعات و عملیات سپاه در مستند اخرین روزهای زمستان، قسمت سوم ( آغاز به کار با ابزارهای ابتدایی و خلق امیدی بر پایه تلاش و خلاقیت) https://www.aparat.com/v/o240k?playlist=563444 لازم است همیشه به یادآوریم که در چالدران ما از تکنولوژی شکست خوردیم و تبریز را از دست دادیم و هرگز نباید گذاشت آن اتفاق دوباره رخ دهد. در خبیر و بدر هم نبود برتری هوایی و پوشش از هوا سبب شد که علارغم تمام مجاهدت ها اهداف میسر نشود. تقدیم به جناب @MR9 که در زمینه رشد تفکر نیروی هوایی پرتلاش و خلاق اند.
  25. -1 پسندیده شده