برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      41

    • تعداد محتوا

      8,883


  2. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      26

    • تعداد محتوا

      3,054


  3. mehdipersian

    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      2,882


  4. 951

    951

    Editorial Board


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      2,400



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 31 تیر 1402 در پست ها

  1. 3 پسندیده شده
    فقط میشه مستند بگید کدوم بخشش ساخت اوکراین هست ؟؟ تانک های که مشاهده میکنید تانک خود ارتش سوریه به نام T-55AMV می باشند که یک ارتقایی چند جانبه داشتند که در طی درگیری ها به غنیمت رفتند. تنها تغیرات این نسخه های جدید در اختیار نیروهای همپیمان ترکیه تغییر شکل چینش زره های واکنشی کنتاکت یک بر روی برجک و اضافه شدن زره قفسی بر روی کناره شاسی هست. تانک T-55AMV در طول جنگ داخلی سوریه - برخی از تانک های T-55 ارتش سوریه با کمک کره شمالی ارتقا یافته بودند اشنایی بیشتر با بروز رسانی T-55 AMV : :
  2. 3 پسندیده شده
    اکراین با استفاده از دو قایق یا زیر دریایی انتحاری پل کریمه را هدف قرار داد که در نتیجه این حمله دو غیر نظامی کشته و یکی از دهانه های پل تقریبا فروریخت روسها هم به تلافی بندر وشهر اودسا را هدف قرار دادن منابع رسمی اکراینی این حمله را سنگین ترین حمله از زمان آغاز درگیریها در اودسا عنوان کردن .تمرکز روسها بروی بندر اودساو پایانه بارگیری غلات فرودگاه نظامی شهر وانبار سوخت بوده است ساعاتی پیش هم روسیه در یک بیانیه رسمی عنوان کرد هر کشتی که از مبدا و یا به مقصد اکراین باشد را هدف قرار می دهد و بخشهای از دریایی سیاه را منطقه قرمز اعلام کردو عملا با این بیانیه اکراین در محاصره دریایی روسیه قرار گرفته است احتمالا این هدف قرار گرفتن سیلوهای بندر کار پهپاد شاهد باشد ویدئو انهدام سامانه پدافندی سام 13 توسط لانست https://www.aparat.com/v/Yz8My ویدئو شکار سامانه پدافندی استار استریک توسط لانست https://www.aparat.com/v/udNBn بعد از چندین ماه غیبت یک پهپاد بیرقدار تی بی 2 اکراینی در خرسون سرنگون شد یک هویتزر خودکششی اکراینی بعد از اصابت پهپاد لانست لانست وتوپ خودکششی ام 109 لانست و تانک لئو پارد تانک تی 64 اکراینی که هدف یک موشک ضد زره روسها قرار گرفته است سر جنگی موشک از فضای خالی بین زره های واگنش گر در پیشانی برجک در نزدیکی توپ وارد بعدا ز اسیب رساندن به فضای داخلی تانک از پشت برجک خارج شده است انهدام نفربر بی ام پی 2 توسط کواد انتحاری اکراینی کواد انتحاری اکراینی و خمپاره انداز 240 م م روسها انهدام دو توپ 152 م م روسها توسط سامانه هیمارس تانک تی80 نفربر بی تی ار مین پخش کن و یک زرهپوش روسی منهدم ویا آسیب دیده انهدام هویتزر خودکششی روسها در حمله هیمارس یک کواد آر پی جی روس یک نفربر بی تی آر 70 اکراینی را هدف قرار داده بعد از اصابت کواد نفربر به خارج از جاده منحرف شده و وارد یک میدان مین میشود یک نفربر بی ام پی روسی مجهز به صفحات زرهی و زره قفسی از اصابت یک موشک ضد زره جان سالم بدر برد انهدام یک تانک دیگر m55s اکراینی توسط گلوله هدایت لیزری کراسنوپل خروج یک دسته دیگر از تانکهای تی72 بی 3 ام روسی از خط تولید ویا بهینه سازی شکار دو نفربر ام 113 اکراینی یکی توسط کواد آر پی جی و دیگری موشک ضد زره هدف قرار گرفتن دو قایق اکراینی و یک خودرو زرهی توسط کواد انتحاری های روس لانست و توپ کششی ام777 خسارتهای اکراین در جبهه جنوبی شکار نفربر بی ام پی اکراینی توسط موشک ضد زره گلوله 152 م م ویادگاری بر تنه درخت
  3. 1 پسندیده شده
    موشك كروز توماهاك (TLAM) موشكي مادون صوت براي حمله و هدف قرار دادن اهداف در روي سطح زمين Tomahawk Land Attack Missile است كه قادر به انجام ماموريت در تمام شرايط آب و هوايي و با برد 1100 كيلومتر میباشد. این موشک با دقت 10 متر در حمله به اهداف براي اولين بار توسط شركت جنرال ديناميك در دهه1970 ساخته و معرفي شد . برد زياد و ارتفاع كم پرواز به سوي اهداف قابليت شليك از زير دريايي را دارا میباشد . اين نمونه موشك بعد از تغيير و بهينه سازي هاي مختلف در حال حاضر توسط شركت Raytheon توليد ميشود ( با مشاركت شركت مك دانل داگلاس) . موشك توماهاك توسط نيروي دريايي آمريكا مورد استفاده و در حال حاضر نمونه هاي مختلفي از موشك بي جي ام 109 توماهاك مورد استفاده قرار ميگيرد كه تفاوت آنها بيشتر در كلاهك و سر جنگي متفاوت است كه شامل نمونه TLAM-C نمونه متعارف آن و براي هدف قرار دادن اهداف زميني و نمونه TLAM-D كه از سر جنگي خوشه اي استفاده ميكند و نمونه TLAM-A و TLAM-N مجهز به كلاهك هاي هسته اي هستند و از ديگر مدل هاي اين موشك TASM است كه به عنوان يك موشك ضد كشتي مورد استفاده قرار ميگيرد . نمونه TLAM-D كه از سر جنگي خوشه اي استفاده ميكند ازبلاك 3 اين موشك كه از سال 1993 وارد خدمت شده است موشك توماهاك مجهز به سيستم موقعيت ياب جهاني GPS شده است كه ميتواند اهداف را با دقت بيشتري مورد حمله قرار دهد ودر بلاك 4 اين موشك با استفاده از موتورهاي بهينه سازي شده WR-402 كه به سيستم كنترل سوپاپ مجهز بود ضمن مصرف سوخت كمتر كه امكان افزايش محدوده قابل دسترسي اين موشك امكان حركت با سرعت كمتر از قبل و يا افزايش و كاهش دلخواه سرعت را هم به موشك توماهاك افزوده است و نمونه دوم موشكهاي توماهاك بلاك 4 قادر به هدف قرار دادن اهداف متحرك هم هستند . بزگترين بهينه سازي صورت گرفته بر روي موشك توماهاك افزودن يك مركز فوق پيشرفته براي مبادله اطلاعات با ساير مراكز اطلاعاتي ميدان جنك به مانند هواپيماهاي آواكس و بدون سرنشين و كشتي ها و ماهواره ها و حتي سربازان و تانك ها در ميدان نبرد است كه موشك را قادر ميسازد با اين مراكز تبادل اطلاعات داشته باشد و در شناسايي و حمله به اهداف با دقت بيشتري عمل كند . اين موشك در كنار اين تجهيزات پيشرفته به يك دوربين تلويزيوني هم مجهز است كه با ارسال تصاوير به مركز فرماندهي به فرماندهان اجازه ميدهد تا اهداف را مشاهده نمايند و يكي از آنها را براي نابود كردن به وسيله موشك انتخاب كنند . سيستم GPS موشك توماهاك ميتواند موقعيت 16 هدف را در حافظه خود نگهداري كند كه موقعيت اين اهداف ميتواند قبل از شليك و يا بعد از شليك توسط مركز فرماندهي و يا ماهواره ها و هواپيماهاي بدون سرنشين و .... يا ديگر شبكه هاي اطلاعاتي پنتاگون در اختيار موشك قرار گيرد . از امكانات ديگر موشك توماهاك امكان ارسال اطلاعات به مركز فرماندهي است به طور مثال در صورت دستور از مركز فرماندهي براي حمله به يك هدف سيستم هوشمند موشك اين فرمان را با توجه به اطلاعات خود تجزيه و تحليل ميكند و در صورتي كه موشك سوخت كافي براي اجراي دستور و يا هر مشكل ديگر مركز فرماندهي را مطله ميكند آخرين نمونه از موشك تومهاك در سال2004 در اختيار نيروي دريايي آمريكا قرار گرفته است . توماهاك كه در ناوهاي نيروي دريايي آمريكا مورد استفاده قرار ميگيرد در يك استوانه تحت فشار نگهداري و شليك ميشود و از سيستم VLS يا همان سيستم شليك عمودي Vertical Launch Systems استفاده ميكند اما با تغييراتي كه در سيستم شليك آن داده شده است توماهاك ميتواند از زير آب توسط زير دريايي هاي كلاس لوس آنجلس هم شليك شود و براي اين كار از محفظه شليك اژدر استفاده ميشود . براي شليك توماهاك از زيردريايي بعد از خروج موشك از محفظه شليك اژدر در زير آب به دو روش انجام ميشود روش اول به وسيله فشار گاز ( مانند سيستم VLS) و يا با فشار آب شليك ميشود بعد از خروج از محفظه اژدر يك بوستر تقويت كننده مجهز به سوخت جامد به موشك كمك ميكند تا به سطح آب برسد. بالهاي موشك توماهاك بعد از شليك ( چه در سطح و در زير آب بعد از رسيدن به سطح ) بعد از مدت كوتاهي باز ميشود و بعد از آن دريچه هوايي موتور توربوفن موشك باز ميشود و موتور موشك فعال ميشود. موشك توماهاك مثل تمام موشكهاي كروز از سيستم هدايت داخلي براي شناسايي و حمله به هدف استفاده ميكند و سيستم هدايت موشك توماهاك از TMPC يا مركز برنامه ريزي ماموريت Theater Mission Planning Center و سيستم برنامه ريزي در كنار سيستم كنترل تسليحات ( براي نمونه مورد استفاده در ناوها) و سيستم كنترل نبرد ( در نمونه مورداستفاده در زير دريايي ها) تشكيل شده است . نمونه هاي مختلفي از سيستمهاي كنترل براي توماهاك ساخته شده است كه 3 سيستم مورد استفاده قرار گرفته اند : TWCS ( Tomahawk Weapon Control System ) : اولين سيستم مورد استفاده در توماهاك بود كه در سال 1983 مورد استفاده قرار گرفت . ATWCS(Advanced Tomahawk Weapon Control System ): اين سيستم از سال1994 در موشك توماهاك استفاده شد . TTWCS(Tactical Tomahawk Weapon Control System) :اين سيستم از سال2003 در موشك توماهاك مورد استفاده قرار گرفت . ====================================================== موشك كروز توماهاك BGM-109 Tomahawk Cruise Missile : گشور سازنده:ايالات متحده امريكا شركت سازنده : Raytheon/McDonnell Douglas سال ورود به خدمت : 1983 قيمت هر واحد : 750 هزار دلار موتور موشك : F107-WR-402 turbofan وزن هنگام شليك : 1440 كيلوگرم طول : 5.56 متر با بوستر 6.25 متر قطر : .52 متر طول بالها : 2.67 متر سرعت : 880 كيلومتر در ساعت سر جنگي : در نمونه استاندارد 450 كيلوگرم سيستم هاي هدايتي : GPS/ TERCOM/ DSMAC كشورهاي استفاده كننده : نيروي دريايي آمريكا و انگليس و هلند و فرانسه ================================================== ===================================================== منبع:وبلاگ هوانوردی نظامی
  4. 1 پسندیده شده
    امروز برنامه حسینیه معلی میزبان مادر و دختری از اهالی فوعه و کفریا بود که از آسیب دیدگان انفجار راشدین بودند. مادری که دو دختر خودش را در اون افنجار از دست داد و نه به شهادت بلکه ربوده شدن توسط عوامل و مزدوران ترکیه. در مورد اردوغان و ترکیه بیش از همه چیز شهادت نزدیک به 15 یا 16 نفر از نیروهای حزب الله بیشتر به یاد مونده به عنوان یکی از رذالت ها ( اصل رذالت و تبدیل سوریه به کشتارگاه و ویرانی اون و رفاقت و برادری علنی و حمایت از تکفیریها و داعش به کنار ) ولی انفجار راشدین را نباید از یاد برد. اشک های این مادر و تمام مادران فوعه و کفریا و نزدیک فقط به 40 بچه ای که مفقود شدند ( بخونید توسط عوامل مزدور و همکار ترکیه ربوده شدند و احتمالا ه ترکیه منتقل شدند) نشان از این داره که اردوغان شاید اگر جنایات و خباثت هاش بیش از امثال سایر مستکبران و جنایتکاران نباشه، کمتر نیست. این انفجار و جنایت ها هم یکی از نقاط عطف جنایت های اردوغان هست که در حساب و کتاب ما با این آدم باقی است. و به نظرم رذالت ها و ضربات و خباثت ها و جنایت های این بشر که دستش به دستان النصره و داعش و جنایتکاران ضد بچه های شیعه و علوی و شهروندان سوری گرم گرفته و مزه خون و شیطان صفتی زیر زبونش رفته به اینجا ختم نخواهد شد. ما شاهد چیزهای بیشتری از این موجود خواهیم بود.
  5. 1 پسندیده شده
    خطرناک تر شدن پهپاد لانست تلوزیون روسیه 1 گزارش تصویری از خط تولید پهپاد لانست ساخت شرکت زالا زیر مجموع صنایع کلاشنیکف را پخش کرد در این گزارش صدها پهپاد لانست آماده تحویل به ارتش روسیه نشان داده شد اما مهم ترین بخش این گزارش رونمیی از یک پهپاد انتحاری دیگر با قابلیت حملات گله های زنبوری یا همان سوارم بوده این پهپاد که عموم قطعات ان با لانست مشترک است از تیوب های چهار تایی و یا تکی پرتاب شده و چندین تیوب چهار تایی توانایی سوار شدن بروی یک کشنده را دارند بنا بر گفته سازندگان یک پهپاد لانست( شاید زالا ) نقش لیدر و رهبر گروه سوارم را بر عهده دارد و با شناسایی اهداف مابقی پهپادها به سمت آن حمله ور میشود و تفاوت اصلی این پهپاد با لانست نداشتن دم بوده . احتمالا این پهپاد لانست 2 و یا 5 نماگذاری شود . ویدئو لانست و حمله به راکت ادنداز گراد اکراینی مشخص نیست آیا لانست در نزدیکی هدف به شاخه درخت برخرود کرده ویا از راه دور توسط اپراتور منفجر شده است https://www.aparat.com/v/opXNk لانست و تانک تی64 لانست وتوپ کششی احتمالاام777 لانست وتوپ خودکششی ام 109 آتش ضد توپخانه روسها و اسیب دیدن توپ کششی اکراینی شکار توپ خودکششی کراب یا ام 109 اکراینی نخستین شکار تایید شده تانک ام55 اس اسلونیایی ارتش اکراین همچنین تصاویری از آثار یک گلوله هدایت لیزری کراسنوپل به این مدل تانک منتشر شده کواد آرپی جی روسی و نفربر ای ام پی2 - امرپ پرو مکس قطعات یک بمب های هوا سرشی روسی انهدام تانک اکراینی بمبهای هوا سرشی فاب 500 چندین نفربر منهدم ویا آسیب دیده بی ام پی اکراینی آثار اصابت گلوله توپ به نفربر برادلی پاکسازی مینهای ضد تانک بوسیله کواد کوپتر خسارتهای ادواتی اکراینی دو امرپ ماستیف و یک امرپ گریپی یک امرپ پرو مکس دو توپ خودکششی ام 109 و اکاتسیا توپ خودکششی 155 م م انهدام راکت انداز روسی توپ خودکششی وزیدکا و 3 تانک تی 64 و 72اکراینی حملات بالگردهای روسی خسارت های انسانی اکراین اسرا و جان باختگان آسیب دیدن راکت انداز اورگان روسها انهدام راکت انداز گراد روسی سرجنگی متفاوت پهپاد شاهد گفته شده این سرجنگی ساخت روسهاست نفربر بی ام پی3 روسها
  6. 1 پسندیده شده
    آمریکا تنوع خوبی در خودروهای تاکتیکی محافظت شده داره .این خودرو که تصویرش رو گذاشتید صرفا جهت ماموریت های واکنش سریع و کماندویی ست.اون چیزی که ما نداریم و نیازش هم حس میشه خودروی تاکتیکی با حفاظت مناسبه
  7. 1 پسندیده شده
    نیروهای ویژه در کشورهای دنیا از این خودرو های محافظت نشده دارند. برای حمل و نقل سریع در مناطق صعب العبور استفاده میشه. نمونه آمریکایی:
  8. 1 پسندیده شده
    سلام. شبیه سازی فقط یکسری پیشنهاد به شما می ده ولی در نهایت انسان ها باید تصمیم بگیرن
  9. 1 پسندیده شده
  10. 1 پسندیده شده
  11. 1 پسندیده شده
  12. 1 پسندیده شده
    بسم ا... پرواز شاهد-149 ( غزه )
  13. 1 پسندیده شده
    سوخو 34 هواپیمای بسیار توامندی هست و تسلیحات دقیقی هم می تونه با خودش حمل کنه بمب های خانواده KAB-1500 یکی از این تسلیحات هستند خانواده بمب های KAB-1500 روسیه این بمب ها دارای جستجوگرهای لیزری و الکترواپتیکی هستند. دایره خطای این خانواده از بمب ها بین 4 تا 7 متر می بشد. هواپیما برای استفاده از این بمب ها باید در ارتفاع بین 1000 تا 8000 متری باشد و با سرعتی بین 550 تا 1100 متر پرواز کند. این بمب ها می توانند تا 20 متر داخل ماسه و یا تا 3 متر داخل بتن مسلح نفوذ کنند. انواع مختلف KAB-1500LG-FE این بمب مجهز به یک جستجوگر لیزری هست که هدفی را که توسط جنگنده مشخص شده را مورد اصابت قرار می دهد. برای اهداف سطحی ماننده پل ها ، راه آهن ، انبارها و ... استفاده میشود. وزن این بمب1525کیلوگرم است و وزن کلاهکش 1170 کیلوگرم است که 440 کیلوگرم آنرا مواد منفجره HE تشکیل داده . همچین فیوز این بمب نیز قابلیت برنامه ریزی دارد. دایره خطای این بمب 4 تا 7 متر است. KAB-1500LG-Pr-E این بمب دارای جستجوگر لیزری هست و کلاهک آن از نوع نافذ می باشد . برای انهدام اهداف حفاظت شده توسط پناهگاه های بتنی طراحی شد.وزن کلاهک ان 1120 کیلوگرم و وزن مواد منفجره داخل کلاهک 210 کیلوگرم است . KAB-1500LG-OD-E این بمب دارای داری جستجوگر لیزری هست و از نظر ظاهری مشابه بمب KAB-1500LG-FE است . تفاوت این دو در نوع مواد مورد استفاده در کلاهک آنها است . بمب KAB-1500LG-OD-E کلاهکش داری مواد ترموباریک ست . وزن بمب 1450 کیلوگرم و وزن کلاهکش 1170 کیلوگرم است که 650 کیلوگرم آنرا مواد منفجره از نوع ترموباریک تشکیل دارده فیوز این نوع از بمب هم از نوع فوری هست. KAB-1500Kr-Pr این بمب دارای جستجوگر الکترواپتیکی هست و کلاهک آن از نوع نافذ می باشد. این بمب برای اصابت به اهداف حفاظت شده سبک توسط پناهگاه های بتنی طراحی شده. کلاهک این بمب دارای 1170 کیلوگرم وزن است که 440 کیلوگرم آنرا مواد منفجره تشکیل داده. فیوز این بمب قابلیت برنامه ریزی دارد. KAB-1500Kr این بمب دارای جتسجوگرگرم الکترواپتیکی هست و کلاهک آن از نوع نافذ می باشد. این برای برای اصابت اهدافی که توسط بتن مسطح حفاظت می شوند طراحی شده کلاهک این بمب نسبت به بمب KAB-1500Kr-Pr دارای مواد منفجره کمتری هست اما در عوض بگونه ای طراحی شده که قابلیت نفوذ ان افزایش یافته است. وزن مواد منفجره این بمب 210 کیلوگرم است فیوز آن قابلیت برنامه ریزی دارد. KAB-1500Kr-OD این بمب دارای جستجوگر الکترواپتیکی و کلاهک ترموباریک هست . از این بمب برای حمله به اهداف سطحی استفاده می شود. وزن کلاهک این بمب 1170 کیلوگرم است که 650 کیلوگرم آنرا مواد منفجره ترموباریک تشکیل داده است. فیوز این بمب از نوع فوری می باشد. KAB-1500TK این بمب داری یک لینک برای ارسال تصاویر به کابین خلبان از نوع APK-9 می باشد. هم بمب و هم غلاف هدایت دارای سیستم ضد اختلال هستند جستجوگر این بمب داری زاویه دید زیادی هست و تصاویر تهیه شده توسط آن دارای وضوح بسیار بالایی هست . اما فقط قادر به تهیه تصویر در طول روز می باشد. خانواده بمب های KAB-1500L این خانواده دارای سه عضو 1. KAB-1500L-Pr-E دارای کلاهک نافذ 2. KAB-1500L-FE کلاهک شدید الانفجار 3. KAB-1500L-OD-E - کلاهک ترموباریک / است. این بمب ها در سال 1987 تولید آنها آغاز شده و بعد از اتمام جنگ سرد به طور گسترده ای صادر شده اند. برد این بمب ها بین 1 تا 15 کیلومتر است. جستجوگر این بمب ها مشابه سیکر بمب های Paveway I/II امریکایی هست. KAB-155S-E این بمب در سال 2019 رو نمایی شده و قابلیت هدایت توسط ماهواره را دارد برد این بمب 50 کیلومتر است و توسط جنگنده های سوخو 24/34/35 و میگ 35 حمل می شود. KAB مخفف Корректируемая Авиационная Бомба به معنای بمب هواپیمای مدیریت شده (یا تصحیح شده) است و به سلاح های با دقت بالا اشاره دارد. یکی از شبیه سازهای بمب های KAB-1500 که زیر بال جنگنده نصب می شود به دوربین سر شبیه ساز توجه کنید منبع
  14. 1 پسندیده شده
    بسم ا... براساس یک قاعده کلاسیک در نبرد هوایی هیچ مانور رزمی را بیشتر از 15 ثانیه ادامه ندید ...!!!!! مقدمه .... پس از نزدیک به 2 سال کش و قوس بدلیل همه گیری کرونا ، اپیزود دوم از فیلم تاپ گان ، با عنوان تاپ گان - ماوریک بر روی پرده سینماها قرار گرفت . اگر چه انتظار می رفت که این فیلم در مقایسه با اپیزود نخست خودش ، با داستان بهتری تولید شود ولی این اتفاق نیافتاد و به تقریب بهترین فیلم هالیوود در ژانر هوانوردی تا این تاریخ ، دستمایه توهمات ژنرال های پنتاگون قرار گرفت . با این حال ، بحث بر سر داستان فیلم ( که به نظر شخصی نمره ای پائین 0 را کسب کرده ) در این مجموعه مطالب جای نگرفته و دوستان علاقه مند می توانند نظرات خودشان را بعد از اتمام این سلسله مطالب ، ارسال کنند . با توجه به این مساله ، با محور قرار دادن تجربیات یک خلبان سابق اف-14 و اف-18 نیروی دریایی ارتش ایالات متحده ، جزئیاتی از این فیلم مورد بررسی قرار گیرد . ذکر این مطلب نیز ضروری به نظر می رسد که مواردی که قرار هست ارائه بشود ، را از دید یک علاقه مند به حوزه هوانوردی نظامی بررسی کنید نه یک متخصص در امور نظامی .. تاپگان-2 ماوریک واقعیت ها و افسانه ها ...!!!! سرانجام پس از حدود سه سال کش و قوس بدلیل همه گیری کرونا ، به شکل رسمی ، بزرگترین محصول شرکت پارامونت پیکچرز در سال 2022 به نمایش درآمد و نه تنها رکوردهای گیشه را جابه جا نمود ، بلکه به شکل نسبی ، ستایش طرفداران سرسخت ژانر هوانوردی نظامی را نیز موجب شد . اما برای آن دسته از افرادی که بطور کامل در این حوزه (بعنوان هوانورد رزمی ) و خدمه ای که در کابین جت های اف-14 تامکت و F/A-18E/F سوپر هورنت حضور داشته و نبردهای هوایی را به صورت واقعی و با شدت بالا تجربه نموده ، این فیلم چه چیزی را تداعی می نمود ؟ با توجه به اهمیت موضوع ، جو "اسموکین" روزیکا بعنوان افسر رهگیری راداری اف-14 و همچنین افسر سامانه های تسلیحاتی در هورنت ، با 2000 ساعت پرواز ، تحلیل خود را از قسمت دوم فیلم سینمایی تاپ گان ارائه می دهد . هشدار.... برای کاربرانی که این فیلم را هنوز مشاهده نکردند ، این متن ممکن است ، اسپویل به همراه داشته باشد .... بیایید در مورد واقع بین بودن ، مقداری واقع بین باشیم !!!!!!!! درست از ابتدای زمان مشاهده پایان بندی فیلم برای چند ماه این فرصت وجود دارد که تا روند فیلم تاپ گان را بتوانیم ، هضم کنیم . من ( جو اسموکین روزیکا) قرار نیست ساخته و پرداخته ذهن کارگردان فیلم را توجیه کنم و به شما دروغ بگویم ... در هالیوود ، جنگنده های پر زرق وبرق مانورهای غیر ممکن انجام می دهند ، شخصیت های فوق العاده و بعضا فانتزی ، موسیقی پس زمینه فیلم که به مخاطب کمک می کند تا کاراکترهای سینمایی را در جذاب ترین لباس ممکن ( لباس پرواز ) مشاهده کنند و .... که اینها همه ساخته و پرداخته ذهن کارگردان و طراح صحنه و لباس و البته مشاوران نظامی فیلم هستند . با این حال ، برای همه مخاطبان اعم از افراد عادی یا کارشناسان اهل فن که این متن را مشاهده می کنید ، این مساله باید تذکر داده شود که شما در حال تماشای یک فیلم مستند نیستید ، بلکه یک فیلم اکشن و تا حد امکان واقعی را بررسی می کنید که در یک بعد ازظهر آرام روز تعطیل ، ساعات هیجان انگیزی را سپری کنیم . این بطور دقیق همان چیزی است که تاپ گان ، ماوریک به شما ارائه میدهد . درواقع امر ، اگر این فیلم ، قرار بود تا شما را سرگرم کند ، کار به درستی صورت گرفته ولی اگر هر کارگردانی سعی کند تا یک فیلم واقعی در مورد جتهای رزمی تولید کند ، محصول نهایی ، یک فیلم بسیار خسته کننده از آب درخواهد آمد . بعنوان مثال ، شما بعنوان یک فرد غیرنظامی ، از برنامه روزانه شامل خوردن ، خوابیدن و نشستن پشت رایانه خسته می شوید ؟؟ سعی کنید این روند را بدون تغییر بمدت 7 ماه در حالی که روی یک ناوهواپیمابر به همراه 5000 نفر دیگر انجام دهید .. نتیجه چه خواهد بود ؟؟ حدس زدن در این مورد را به خودتان واگذار می کنم ، با این حال بیاید روی چیزی که قرار است بررسی شود ، متمرکز شویم .... جو "اسموکین" روزیکا ، سمت چپ تصویر ، افسر سابق رهگیری راداری جنگنده اف-14 دی پس از آخرین پرواز با جنگنده اف-14 تامکت نیروی دریایی پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 2- ادامه دارد ........
  15. 1 پسندیده شده
    با سلام فیلم پرواز کمان 22 که منتشر شد . انشا الله غزه هم منتشر میشه.
  16. 1 پسندیده شده
    پادشاه حمل سوخت !!!! اردک جهنمی آماده برای سوخت رسانی تاکتیکی یا ماموریتهای ضد ای وکس بمب افکن ضربتی سوخو-34 نیروی هوایی روسیه ، امروز یک ناهنجاری دیداری !!!! در میان جتهای ضربتی در حال تولید جهان است که ماموریتهای منحصربه فردی را می بایست بر عهده گیرد ، با این همه ، یکی از جنبه های قابل توجه این هواگرد رزمی ، جدا از شکل دماغه جالب توجه آن ، حمل مقدار قابل توجهی سوخت برای اجرای ماموریتهای بسیار دوربرد، حتی بدون سوخت گیری هوایی است و اگر تنها میزان حمل سوخت این هواگرد مبناء بررسی قرار گیرد ، می توان به آن پادشاه حمل سوخت نیز لقب داد . سوخو-34 اگر چه بلحاظ DNA یک عضو مهم از خانواده فلانکر محسوب میشود ، و در عین حفظ قابلیتهای رزم هوایی این خانواده ، بطور مستقیم یک گونه توسعه یافته برای ماموریتهای ضربتی تاکتیکی است که از اوایل سال 1977 با هدف حداکثر استفاده از بدنه جنگنده فلانکر در ترکیب با سامانه های ناوبری جدید و مهمات هوابه زمین بوجود آمد . راست : فولبک با آرایش سه مخزن سوخت خارجی چپ : سوخو-24ام نمایشگاه ایلا- 1992 رومانی اما با تولید انبوه هواگردهای سوخو-24 فنسر و دادن نقش های شناسایی و تهاجمی به این هواگرد ، تولید سوخو-34 تا سال 1986 تا حدودی به حاشیه رفت ، با این حال هنوز با شناسه SU-27IB ( یا جنگنده – بمب افکن Istrebitel-Bombardirovshchik) شناخته می شد . این گونه جدید در آن زمان به راداربا قابلیتهای تهاجم زمینی افزون تر SH141 که برای برنامه متوقف شده سوخو تی-60 در نظر گرفته می شد ، مجهز می گردید که با این ویژگی ، به تقریب شباهت زیادتری به بمب افکن های تخصصی توپولف-22 ام بک فایر بلحاظ ماموریتهای در نظر گرفته شده برای آن پیدا می نمود . با این تصمیم ، SU-27IB که بعدها به سوخو-34 تبدیل گشت ، با یکسری تغییرات بعنوان جانشین بلافصل سوخو-24 درنظرگرفته شد و در ابتدای امر ، بخش بسیار زیادی از گونه مادر خود (سوخو-27) شامل بدنه ، موتور را به ارث برد ،اما بخش دماغه آن مورد اصلاح قرار گرفت تا ضمن قرار گرفتن دو خدمه کنار هم ، امکان زرهی نمودن کابین فراهم گردد ، در حالی که درست در انتهایی ترین نقطه هواپیما ، یک زائده بسیار بلند از پشت موتورهای آن بیرون زده بود . در این میان ، هواگردی که قرار بود سوخو-34 جایگزین آن شود ، یعنی سوخو-24 ، در غرب ، در اغلب مواقع بعنوان همتای اف-111 توصیف می گردید ، اما در واقعیت ، بلحاظ برد رزمی ، به تورنادو آی دی اس ( IDS) بیشتر شباهت داشت . سوخو- تی-60 منابع روسی در خصوص سوخو-34 معتقدند که دفتر طراحی سوخو ، اردک جهنمی جدید خود را بعنوان یک بمب افکن ضربتی با توانایی پرواز در ارتفاع پایین ، باسرعتی در حدود 745 مایل درساعت با محموله ای شامل دو مخزن سوخت خارجی تعریف کرده بود که به مانند سوخو-24 می بایست شعاع عمل رزمی 370 مایل را بعنوان برد رزمی استاندارد به نمایش گذارد . درصورتی که ماموریت بمباران هسته ای در نظر گرفته می شد ، سوخو-34 با مسلح شدن به دو تیر مهمات هسته ای تاکتیکی ، می بایست به برد موثر 470 مایل برسد و برای اجرای چنین حملاتی ، پایگاه های خط مقدم پیمان ورشو در لهستان ، آلمان شرقی ، مجارستان و چکسلواکی می بایست پذیرای این بمب افکن باشند . در دهه هشتاد میلادی و سالهای پس از آن ، سوخو-24 بعنوان بمب افکن ضربتی خط مقدم نیروی هوایی شوروی و سپس روسیه اگر قابلیت رسدن به عمق 90 تا 180 مایلی خطوط دشمن را داشت ، اما عملکرد پایین تری را نسبت به اف-111 به نمایش می گذاشت ، بدین معنی که وقتی اف-111 به یک جفت موشک AGM-69 و چهار مخزن سوخت خارجی مسلح می شد، شعاع عملیاتی 1800 مایل را در اختیار کاربرانش قرار می داد . این نقص موجود در سوخو-24 همیشه در ذهن طراحان شرکت سوخو قرار داشت و وقتی قرار به توسعه سوخو-34 رسید ، این مساله مورد توجه قرار گرفت . در واقع امر ، سوخو-27 پیش از این ، از نظر ظرفیت حمل سوخت داخلی در وضعیت مناسبی قرار داشت ، این هواگرد با قابلیت حمل 20700 پاوند سوخت بخوبی می توانست در بردهای بیشتر وارد عمل شود ، با این حال گونه اولیه فلانکر اگر چه هنوز به قابلیت سوختگیری هوایی مجهز نشده بود ، اما بواسطه همین ظرفیت قابل توجه ، هنوز 2300 مایل ( در ارتفاع بالا ) برد داشت . https://www.aparat.com/v/oBEAZ اما در سوخو-34 میزان حمل سوخت به 25130 پاوند افزایش یافته ( طبق برخی منابع این عدد به 26767 پاوند نیز می رسید ) ضمن اینکه طراحان برای رفع هر چه بیشتر ضعف در برد کم ، یک میله سوخت هوایی قابل جمع شدن را نیز در دماغه جاسازی کرده بودند ولی این مساله در آن زمان چندان مهم نبود ، چرا که در دوران شوروی و حتی امروز تانکرهای نیروی هوایی تنها در اختیار شاخه بمب افکن های استراتژیک قرار می گرفتند و هنوز این هواگردهای پراهمیت ، به شاخه بمب افکن های تاکتیکی خدمات ارائه نمی دادند و نمی دهند .!!!!!!!! علاوه براین ، سوخو -34 قابلیت حمل 3 عدد مخزن سوخت خارجی را دارد که هر کدام حدود 793 گالن معادل 5286 پاوند سوخت را در خود جای میدهد . این مخازن ، همان مخازن مشهور PTB-3000 هستند که قابلیت نصب در آویزگاه های بخش ثابت ریشه بال سوخو-24 را دارند و هرکدام چیزی در حدود سوخت داخلی یک جنگنده اف-5 ئی ( نزدیک 4516 پاوند و بعبارتی در حدود 1700 پاوند کمتر) حمل می کنند . حال تصور شود که یک فروند سوخو-34 در پیکربندی خاص به 3 مخزن سوخت خارجی مجهز گردد ، با اضافه شدن این تعداد مخزن سوخت خارجی ، مجموعه ذخایر قابل حمل توسط سوخو-34 به 40988 یا 42534 پاوند می رسد که معادل سوخت رسانی به 400 خودرو با مخزن سوخت 17 گالنی یا شش فروند جنگنده اف-16 است . در مقابل ، جنگنده – بمب افکن اف-15ئی که به شکل خاص اجرای ماموریتهای دوربرد تاکتیکی را بر عهده دارد ، مجموعا 35550 پاوند سوخت ( به همراه 3 مخزن سوخت خارجی و یکپارچه شده با بدنه /CFT) را می تواند در هر سورتی به همراه ببرد . در چنین حالتی ، برد آزاد سوخو-34 به 2485 مایل می رسد که در مقایسه با سوخو-24 پیشرفت قابل توجهی بشمار می رود و تقریبا نیمی از خاک روسیه را شامل می گردد . این عدد به رقم ثبت شده و ادعایی نیروی هوایی آمریکا برای F-15E ( حدود 2400 مایل ) با ترکیب فوق الذکر شباهت نزدیکی دارد . ابعاد قابل توجه مخزن سوخت پی تی بی-3000 زیر جایگاه مرکزی بدنه فولبک اما چیزی که سوخو-34 را در این زمینه متفاوت می کند ، توان حمل شش تر بمب 1100 پاوندی ، 4 موشک هوابه هوا ، مخازن سوخت خارجی است که وقتی طرح پروازی در ارتفاع بالا باشد ، بردی برابر 1864 مایل را به ثبت می رساند . براساس داده های منتشر شده طرف روسی ، سوخو-34 با پرواز در سطح دریا ، می تواند برد 1087 مایل را به نمایش گذارد ولی در زمانی که وزن تسلیحات به 8800 پاوند افزایش پیدا کند ، در ارتفاع پایین ، رقم برد به 373 مایل می رسد ودر ارتفاع بالا نیز برد684 مایل قابل دسترسی است . اردک جهنمی در سوریه بلحاظ عملی ، اگر سوخو-24 می توانست در برد 90 تا 180 مایلی به عمق دفاع دشمن در ارتفاع پایین نفوذ کند ، سوخو-34 این برد را به 300 مایل افزایش داده و این برای ارتش مدافع که سوخو-34 ماموریت دارد تا خطوط تدارکاتی آن را قطع کند و مراکز فرماندهی و کنترل را از میان بردارد ، خبر بسیار بدی است . این نوع ماموریتها در سوریه بخوبی مشاهده شد ، (سپتامبر 2015) و اگر چه مخازن سوخت خارجی مورد استفاده قرار نگرفت ، ولی مسلح شدن سوخو-34 ها به دو تیر بمب کاب-500 به وزن 1100 پاوند ، نشان داد که چه خطری برای ارتش مقابل ممکن است ایجاد شود . تا امروز ، اسکادران های سوخو-34 تنها درسوریه مورد استفاده قرار گرفتند ، اما اگر روسیه قصد دخالت در اوکراین را داشته باشد ، واحدهای سوخو-34 می توانند از عمق خاک روسیه به اهداف از پیش تعیین شده خود حمله ور شوند و این برای دفاع هوایی اوکراین ، خبر چندان خوبی بشمار نخواهد رفت . پی نوشت 1- بن پایه  3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  17. 1 پسندیده شده
    با سلام سیستم های دفاع ساحلی بیشتر برای " میشا" جدیدترین مجموعه دفاع ساحلی تولید شده برای ارتش روسیه براساس جدید ترین اطلاعات منتشر شده ، ارتش فدرال روسیه ، در تازه ترین بروزرسانی واحدهای رزمی خود ، مجموعه تسلیحاتی دفاع ساحلی K-300P باستیون –پی را به سازمان رزم خود اضافه نموده که تعدادی از این مجموعه ها ، اخیراً در نزدیکی مسکو مشاهده شده اند . سیستم موشکی دفاع ساحلی K-300P براساس پروتکل های نامگذاری ناتو ، با شناسه SSC-5 شناخته و کد گذاری شده است . هم اکنون این سیستم دفاعی در خدمت نیروهای مسلح ارتش روسیه قرار دارد ، چرا که در سال 2010 ، سه مجموعه کامل از آن ، به واحدهای مربوطه تحویل داده شد تا به شکل تفکیک شده ،وارد سازمان رزم ناوگان دریای سیاه گردد . با این وصف ، بعدها ، دو مجموعه از این سه سیستم موشکی به ناوگان شمال تحویل داده شد . علاوه براین ، روسیه ، دو مجموعه را به ارتش سوریه و دو مجموعه را به ارتش ویتنام تحویل داده است . ماموریت اصلی سیستم K-300P ، درگیری با شناورهای سطحی است . علاوه برآن در نقش ثانویه ، می تواند با ناوگروههای هواپیمابر ، کاروان های دریایی رزمی و یا لندینگ کرافتها نیز مقابله نماید . براساس یکسری گزارشهای غیر رسمی ، ظاهراً از این موشک برعلیه اهداف زمینی نیز استفاده شده است . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  18. 1 پسندیده شده
    برنامه رو به جلوی عقرب فرانسه شرکت فرانسوی نکستر در گزارش جدید اعلام کرده است که در سال 2021 میلادی 89 دستگاه گریفون جدید دیگر را به ارتش فرانسه تحویل داده است. خودرو گریفون در ارتش فرانسه عملیاتی است حتی تعدادی از این خودرو جهت استفاده سربازان فرانسوی به خارج از این کشور و به کشور مالی منتقل شده است. 20 دستگاه خودرو شناسایی رزمی جگوار تا پایان سال 2021 جهت تایید نهایی توسط ارتش فرانسه تحویل خواهد شد.تاکنون 2دستگاه جگوار به ارتش فرانسه برای تستهای اولیه تحویل داده شد که بعد از اتمام تست ها به شرکت نکستر پس داده شد است. همچین شرکت نکستر خط تولید سروال را افتتاح کرد. این خط در بلند مدت توانایی تولید 300 دستگاه سروال در سال را دارد. در مرحله ابتدای نکستر قرار است تا پایان ژانویه 2021 میلادی چهار دستگاه سروال جهت انجام تست های اولیه به ارتش فرانسه تحویل دهد. خط تولید خودروهای زرهی گریفون _ در این خط تولید میتوان انواع مختلف خودرو گریفون در نقشهای فرماندهی و خمپاره اندار را تولید کرد. خط تولید خودرو رزمی شناسایی جگوار و خط اسمبل کردن برجک رزمی آن افتتاح خط تولید خودرو زرهی سروال
  19. 1 پسندیده شده
    فطرس که پرواز کرد .ولی خب بیشتر یه نمونه اثبات تکنولوژی بود در مورد کمان و غزه هم مشکلی تو ساخت نیست چون همه قطعات و سامانه ها از قبل وجود داشته و ارتقاع پیدا کرده فقط دو مورد هست اول شاید کمان 22 به خاطر بودجه نیروی هوای تولیدش طول بکشه و دوم مسعله موتور های این دو هست که با توجه به شواهد امر به احتمال زیاد تولید شده و در دسترس هستش.اینکه چرا پرواز نکردن زیاد مشخص نیست اما در ظاهر منع پروازی ندارند.
  20. 1 پسندیده شده
    سلام بمب سدید342 وزنی معادل 34 کیلوگرم دارد . البته برآورد های مبنی بر سدید 361 هست که احتمالا بر مبنای موشک ویخر روسی باشد . اگر آن را هم لحاظ کنیم . خود ویخر 60 کیلو وزن دارد که تبدیل کردنش به صورت بمب برای آن وزنی بین 65 تا 75 را می توان متصور بود . بهر روی برای پهپاد غزه و بمب سدید در حالت فول لود زیر 500 کیلوگرم خواهد بود . و همانطور که برادر @GHIAM فرمودند دستیابی به پلت فرمی که بتواند این وزن محموله تهاجمی به همراه پاد های شناسایی را همزمان حمل کند دور از دست رس نخواهد بود . نکته دیگر تاکید بیش از حد عده ای از کارشناسان بر روی جایگاه گیرنده ماهواره ای برای این پهپاد است . به گونه ای که با استناد به اینکه ایران در حال حاضر دسترسی به اینگونه ماهواره ها را ندارد پس کل این پروژه را ماکت ! و تبلیغات عنوان کردند . لازم به ذکر است وقتی طراح در حال ارائه نمونه اولیه است باید برای محصول خود چشم اندازی را برای توسعه و ارتقا در نظر بگیرد . و در نظر گرفتن جایگاه گیرنده ماهواره ای دلیلی برای این نخواهد بود که پروژه مذکور عملیات فریب و تبلیغات است ! کما اینکه در هنگام تولید انبوه می توان مدل متناسب با نیاز کاربر و یا تجهیزات در دست رس را ارائه داد . هرچند با توجه به اینکه برای پهپاد حاضر کاربری های غیر نظامی نیز در نظر گرفته شده . دسترسی به خدمات ماهواره ای کشور های چین و روسیه حداقل در زمان صلح دور از دست رس نخواهد بود .
  21. 1 پسندیده شده
    در مورد بخش اول صحبت های شما کاهش خدمه سامانه های توپخانه ای ربطی به این موضوع ندارد که این سامانه قرار خواهد بود به شکل تکی اجرای آتش نماید. در بحث مدرن سازی سامانه های توپخانه ای کاهش خدمه یک اولیت محسوب میشود. کاهش خدمه یک سامانه توپخانه مدرن به معنی ساده شدن فرایند بارگذاری مهمات و افرایش نرخ اتش خواهد بود. حتی در سطح آتشبار نیز استفاده از نیروی انسانی کمتر که در فرایند اجرای اتش دخیل هستند یک مزیت بزرگ محسوب میشود و باعث خواهد شد در مجموع نیروی انسانی کمتری برای آتشبارهای توپخانه ای صرف شود. تجهیزات و تعداد نیروهای یک اتشبار توپخانه خودکششی ارتش آمریکا در صورت اضافه شدن بارگذار خودکار به هویتزرهای نسل بعدی ارتش امریکا پیشبینی میشود در بخش رزمی در حدود سه الی شش نفر از نیروی انسانی کاسته بشود. اما سوال مهم در رابطه با هویتزرهای سوار بر شاسی چرخدار یا به اصطلاح کامیون سوار این خواهد بود که این نوع هویتزر خودکششی چه مزیتی نسبت به هویتزرهای سوار بر شاسی شنی دار دارند؟ مزیت مهم این نوع از هویتزرها که توجه بسیاری از ارتش های مدرن در دنیا را به خود جلب کرده است قابلیت تحرک پذیری آنها است. هویتزرهای کامیون سوار بر خلاف هویتزرهای خودکششی شنی دار میتوانند بدون نیاز به به کشنده های نظامی مانند تانکبر ها خود را به مناطق درگیری برسانند. در نتیجه هویتزرهای کامیون سوار میتوانند بسیار سریع تر از نمونه هاش شنی خود را به مناطق درگیری برسانند از طرفی به خاطر نیاز کمتر به تانکبر ها برای جا به جایی نیاز لجستیکی کمتر خواهند داشت. تحرک پذیری هویتزرهای کامیون سوار نیز بسیار بالاتر از نمونه های شنی دار است به طوری قابلیت جا به جایی بعد از بار شلیک برای این واحدهای توپخانه ای نیز وجود دارد. این ویژگی شناسایی موقعیت دقیق اتشبارهای توپخانه ای خودی را خصوصا برای واحدهای توپخانه ای دشمن سخت تر خواهد کرد. چنین ویژگی های مهمی باعث شده است ارتش های همانند امریکا به دنبال بهکارگیری هویتزرهای کامیون سوار بروند. هویتزرهای خودکششی کامیون سوار میتوانند بدون نیاز به کشنده های نظامی خود را به مناطق درگیری برساند. همچنین قابلیت های تحرک پذیری آنها در مقایسه با هویتزرهای شنی دار بیشتر است. (سمت راست هویتزر کامیون سوار ارچر سوئد) ( سمت چپ هویتزر خودکششی DANA متعلق به ارتش اذربایجان ) هویتزرهای کامیون سوار از نظر اقتصادی نیز بسیار به صرفه تر هستند. نسخه های دارای بارگذار خودکار تعداد خدمه کمتری نیاز خواهند داشت همچنین هویتزرهای کامیون سوار برای جابه جایی عموما به کشنده های نظامی نیاز ندارند در نتیجه نیازهای لجستیک کمتری احتیاج خواهند داشت. بر همین اساس هزینه عملیاتی انها در مقایسه هویتزرهای شنی دار کمتر خواهد بود. با توجه به اینکه این هویتزرهای از شاسی کامیون های تجاری استفاده میکنند هزینه نگه داری و تعمیرات انها بسیار ارزان تر خواهد بود.
  22. 1 پسندیده شده
    گابریل موشک سطحی دریایی و ضد کشتی رژیم صهیونیستی می باشد که به نام موشک اسکورپیون در نیروی دریایی آفریقای جنوبی شناخته می شود. توسعه و ساخت گابریل برای نیروی دریایی رژیم صهیونیستی در سال 1962آغاز شد.نخستین مدل از گابریل در سال 1973 و در جنگ یوم کیپور آماده شد و به دلیل شکست آسان کشتی های سوری و مصری که توسط موشک استایکس روسی مسلح شده بودند شهرت بسیاری یافت. گابریل III و گابریل III A/S با بهسازی و پیشرفت زیادی نسبت به نمونه اولیه معرفی شدند. گابریل هواپرتاب III A/S بردی بیش از 60 کیلومتر دارد. هم اکنون هر دو مدل موشک گابریل III به طور گسترده ای از سیستم شلیک کن ، فراموش کن استفاده می کنند. گابریل هواپرتاب آنقدر در نزدیکی دریا حرکت می کند که شناسایی زودهنگام آن به منظور مقابله، برای هدف گیر های دشمن بسیار سخت می باشد. مدل برد بلند و توربو جت گابریل (گابریل IV ) بردی معادل 200 کیلومتر دارد.خبر ها حاکی از آن است که صنایع هوایی رژیم صهیونیستی در حال کار روی گابریل –V (موشک پیشرفته تهاجمی نیروی دریایی) با یک رادار فعال پیشرفته می باشد. مدل های قدیمی تر گابریل هنوز هم توسط کشورهایی مانند : شیلی ، اکوادور ، رژیم صهیونیستی ، مکزیک ، آفریقای جنوبی ، سریلانکا ، کنیا و ... استفاده می شود. نوع:موشک کوتاه برد ضد کشتی شروع خدمت : 1962 سازنده : صنایع هوایی رژیم صهیونیستی وزن : مدل اولیه 430 کیلوگرم ؛ مدل ثانویه 522 کیلوگرم طول : 3.35 متر قطر : 34 سانتی متر سر جنگی : 100 کیلوگرم طول بال : 1.35 متر برد مفید : مدل اولیه 20 کیلومتر ؛ مدل ثانویه 6 تا 36 کیلومتر ارتفاع پروازی : 2.5 متر سرعت : 240 متر بر ثانیه سیستم هدایت : رادار نیمه فعال مترجم: خودم استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
  23. 1 پسندیده شده
    گزارش مشرق از دستاورد مهم موشکی کشور/ دست سپاه با «یا علی» بلندتر و کوبنده‌تر شد +عکس مشابه بسیاری از موشک‌های کروز پرتاب شونده از زمین، یاعلی دارای یک موتور راکتی سوخت جامد بوده که کار رساندن موشک از سرعت صفر به سرعت‌های چند صد کیلومتر بر ساعت را بر عهده دارد. پس از اتمام کار این بخش و جدا شدن آن، موتور اصلی جت موشک شروع به کار کرده و آن را تا هدف می‌رساند. به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، یکی از تسلیحات مهم و قابل تحسین موشکی به نمایش در آمده در نمایشگاه نیروی هوافضای سپاه، موشک «کروز یاعلی» بود که هر چند در رسانه‌های داخلی به آن توجه چندانی نشد اما در خارج کشور بازتاب های مختلفی داشت و سایت تحلیلی بیگانه به طور مشخص به تحلیل و بررسی این موشک پرداختند. علاوه بر تصاویر این موشک از زوایای مختلف، تنها اطلاعات رسمی منتشر شده در مورد آن برد 700 کیلومتر است. خصوصاً عدم اعلام مأموریت اصلی این موشک که می‌تواند شامل ضد کشتی و ضد اهداف زمینی باشد مباحثی را پیرامون آن ایجاد کرده است. موشک کروز یاعلی هر چند پیش از این توسط یکی از مسئولان دفاعی، خبر ساخته شدن موشک کروز دوربرد مشکات با برد 2000 کیلومتر اعلام شده بود اما با توجه به حضور موشک یاعلی در نمایشگاه می‌توان آن را دوربردترین موشک کروز مشاهده شده کشور دانست. اصلی‎ترین مشخصه این نوع موشک‎ها، پرواز در ارتفاع بسیار نزدیک به سطح زمین و عموماً کمتر از 30 متری در فاز پیمایشی (کروز) از مراحل حرکت آن است که بخش بسیار زیادی از زمان پرواز آنها را شامل می‎شود. از این رو این موشک‎ها به نام کروز شناخته شدند. اغلب موشک‎های کروز ساخته شده دارای سرعت‎های کمتر از صوت هستند اما برخی نمونه‎های جدید در بخش نهایی پرواز (فاز ترمینال) به سرعت مافوق رسیده و برخی نیز از ابتدای پرواز، سریع‎تر از صوت حرکت می‎کنند. موشک‎های کروز از هواپیما، پرتابگر زمینی، کشتی و زیردریایی شلیک می‎شوند و انواع مختلف آنها برای حمله به رادارها، کشتی‎ها و اهداف زمینی توسعه یافته‎اند. همچنین موشک‎های کروز با توجه به امکان پرواز بین عوارض زمینی و در ارتفاع پائین، برای در امان ماندن از دید رادارها و رسیدن به نزدیک هدف بدون دیده شدن، توانمندی بالایی دارند که به کاهش چشمگیر احتمال منهدم شدن موشک توسط پدافند اطراف هدف منجر شده است خصوصاً در مأموریت‎های ضد کشتی که موشک در فاصله چند متری سطح آب در فاز نهایی پرواز می‎کند. در مقابل، نیروی مدافع باید تمام مسیرهای ورود موشک‎های کروز را با سامانه‎های کشف و ردگیری و انهدام علیه این اهداف نسبتاً سریع پوشش دهد. نمونه‌های مختلفی از موشک‌های کروز با بردهای مختلف در دنیا توسعه داده شده‌اند. برد این موشک‌ها از چند ده کیلومتر تا چند هزار کیلومتر را شامل می‌شود. در جدول زیر به مشخصات برخی از موشک‌های کروز که از نظر برد در حدود برد موشک یاعلی بوده و پرتابگر اصلی آنها زمینی است اشاره شده است: در بین موشک‌های فوق، نمونه پاکستانی شباهت بالایی از نظر پیکربندی با موشک کروز آمریکایی تاماهاوک داشته خصوصاً ورودی هوای موتور، بال‌های باز شونده، محل بال‌ها و موتور راکتی سوخت جامد اولیه شباهت بالایی با برخی نسل‌های موشک فوق دارد. موشک هندی نیز با بال‌های نصب شده در پائین بدنه و شکل ورودی هوا وامدار طراحی موشک‌های کروز روسی کلاب است که به دلیل برد کوتاه‌تر و مأموریت ضد کشتی در جدول معرفی نشده‌اند. هر دو موشک هندی و پاکستانی از پرتابگرهای چند فروندی به صورت عمودی قابل شلیک هستند. موشک کروز هندی Nirbhay نمای گرافیکی موشک بابور (بالا) و موشک کروز تاماهاوک (پائین) موشک بابور با بال‌ها و ورودی هوای جمع شده در بدنه لازم به ذکر است موشک کروز تاماهاوک را می‌توان مشهورترین کروز دنیا دانست که با استفاده عملیاتی در چندین جنگ، در طراحی چندین موشک کروز ضد اهداف زمینی در نقاط مختلف دنیا از آن الگوبرداری شده است. به گزارش مشرق، پیکربندی مورد اشاره در موشک فوق شامل یک بدنه استوانه‌ای، بال‌های مستطیلی باز شونده از درون بدنه با مقداری زاویه عقب برگشتگی (Sweepback) که متناسب با سرعت‌های مادون صوت است، موتور جت در انتهای بدنه و ورودی هوا در زیر آن و بالک‌های کنترلی در انتهای بدنه است. موشک کروز یاعلی نیز از همین پیکربندی استفاده کرده است. ورودی هوای موتور موشک یاعلی در زیر بدنه مشهود است لبته در موشک مشاهده شده در نمایشگاه، بال‌ها ثابت به نظر می‌رسند که با توجه به سطح بالای فناوری موشکی در نیروی هوافضای سپاه، قطعاً توان طراحی بال‌های باز شونده با ضریب اطمینان بالا وجود داشته است و از اینجا می‌توان نتیجه گرفت موشک یاعلی به نمایش در آمده احتمالاً نمونه نمایشگر فناوری آن بوده و در نمونه عملیاتی قاعدتاً مانند سایر موشک‌های همرده از بال‌های باز شونده از دورن بدنه استفاده شده است. بال موشک یاعلی موتور و مخزن سوخت موشک یاعلی از سوی دیگر با نگاهی به ابعاد مخزن سوخت این موشک و مقایسه با قطر بدنه این گمانه نیز ایجاد می‌شود که فضایی برای قرارگیری بال در بدنه این موشک وجود ندارد. در صورتی که بال این موشک، باز شونده از داخل بدنه نباشد باید امکان شلیک این موشک از محفظه‌های چند فروندی مانند موشک‌های مشابه آمریکایی، چینی و پاکستانی را فراموش کرد. پرتابگر چند فروندی موشک بابور مجموعه بالک‌های کنترلی موشک یا علی در انتهای بدنه قرار گرفته‌اند. این مجموعه شامل یک سطح عمودی و دو سطح با زوایه غیر عمود است. هر یک از این سه سطح کنترلی با دیگری زاویه 120 درجه دارد. این بر خلاف سایر موشک‌های کروز معرفی شده در جدول است که همگی از یک مجموعه 4 تایی بالک با چینش ضربدری (کراس) یا بعلاوه ای (پلاس) استفاده می‌کنند. البته نسل چهارم موشک تاماهاوک که پیشرفته‌ترین نمونه آن نیز محسوب می‌شود از مجموعه بالک کنترلی سه تایی بهره می‌برد. بالک‌های کنترلی موشک یاعلی در انتهای بدنه نسل چهارم موشک تاماهاوک مشابه بسیاری از موشک‌های کروز پرتاب شونده از زمین، یاعلی دارای یک موتور راکتی سوخت جامد بوده که کار رساندن موشک از سرعت صفر به سرعت‌های چند صد کیلومتر بر ساعت را بر عهده دارد. پس از اتمام کار این بخش و جدا شدن آن، موتور اصلی جت موشک شروع به کار کرده و آن را تا هدف می‌رساند. روی این موتور راکتی اولیه دو سکان افقی (پایدارساز) بزرگ و یک سکان عمودی کوتاه نیز به کار گرفته شده است. موتور راکتی اولیه موشک یاعلی موشک‌های کروز پس از دریافت مختصات هدف پرواز خود را آغاز کرده و سامانه هدایت درونی موشک‎ها که از نوع هدایت اینرسیایی و مبتنی بر ژیروسکوپ و شتاب‎سنج بوده و در مراحل اولیه پرواز کاملاً قابل اتکا است آن را به سمت هدف هدایت می‌کند. اما با گذشت زمان، خطای ذاتی این سامانه انباشته شده. بنا بر این موشک‎های برد بلند خصوصاً انواع کروز نیازمند سامانه‎های هدایت دیگری نیز برای طی مسیر تا هدف هستند. به گزارش مشرق، با شروع بخش میانی پرواز، موشک باید از سامانه‎های مختلفی برای هدایت در مسیر صحیح به سمت هدف استفاده کند از جمله سامانه‌های تشخیص عوارض زمینی و مقایسه آن با نقشه‎های ذخیره شده از قبل. نوع دیگر از سامانه‎های هدایت مناسب برای مراحل مختلف پرواز سامانه‎های مکانیابی جهانی مانند GPS آمریکایی، گلوناس روسی و گالیله اروپایی بوده که در انواع نظامی خود دارای دقت‌های بالایی هستند. می‌توان مهمترین چالش موشک کروز یاعلی را ساخت سامانه‌های هدایت میانی و نهایی برای طی مسیر طولانی تا هدف و تأمین دقت بالا در اصابت به هدف دانست؛ فناوری که لازمه موشک کروز دوربرد مشکات (در صورت تایید چنی پروژه ای) نیز بوده و بنا بر این نمونه‌های بومی از آن باید توسعه یافته باشد. روی بدنه این موشک نیز سامانه‌ای برای هدایت در فاز نهایی مانند سامانه اپتیکی که در موشک‌های کروز دوربرد مختلفی در دنیا استفاده شده دیده نمی‌شود. از این مورد نیز می‌توان نتیجه گرفت یا موشک نمایش داده شده نمونه نهایی نیست ویا اساساً این موشک مأموریت ضد کشتی داشته و با بهره‌گیری از جستجوگر راداری در دماغه خود کار هدفیابی و هدایت در فاز نهایی پرواز را به انجام می‌رساند. مسئله مهم دیگر در توسعه یک موشک کروز عملیاتی با برد متوسط و بلند، موتور جت با قابلیت اطمینان بالا است. تا کنون چندین موشک کروز با موتور جت در کشور ساخته شده که دارای برد 120 (موشک نور)، 220 (موشک قادر) و 350 کیلومتر (موشک رعد) بوده‌اند. توسعه پهپاد کرار با برد 1000 کیلومتر که آن هم از موتور جت برخوردار است دیگر تجربه کشورمان در این زمینه به شمار می‌رود. بنا بر این در موشک یاعلی نیز با بهره‌گیری از این تجربیات موتور جت که ورودی هوای آن در زیر بدنه و نزدیک به انتها است کار تولید نیروی رانش را بر عهده دارد. با توجه به وجود بال بزرگ در این موشک و شکل مقطع آن می‌توان گفت بیشینه سرعت موشک کروز یاعلی مانند سایر موشک‌های همرده کمتر از سرعت صوت است. در واقع در این موشک‌ها ایجاد نیروی برآ بیشتر وابسته به سطح تولید کننده این نیرو است نه سرعت پروازی. در نتیجه موشک با پرواز با سرعت کمتر که به معنی مصرف سوخت پائین‌تر است در مقایسه با موشک‌های پرسرعت هم اندازه، به برد بیشتری می‌رسد. به عنوان مثال موشک کروز براهموس که فاقد بال‌های بزرگ است با سرعت 3 برابر سرعت صوت به برد 290 کیلومتر می‌رسد در حالی که ابعاد بزرگتری از موشک‌های کروز مختلف نامبرده در این گزارش دارد. موشک کروز مافوق صوت براهموس یکی از پرسش‌های قابل طرح در زمینه این موشک علت نیاز به موشک کروز زمینی بوده در شرایطی که خانواده موشک‌های بالستیک کشور از تنوع کافی برخودار است. باید گفت امکان حمل و شلیک چند فروند از روی یک پرتابگر به دلیل ابعاد بسیار کوچکتر در مقایسه با بالستیک‌های هم برد، امکان شلیک از سکوهای هوایی و دریایی علاوه بر پرتابگرهای زمینی و قیمت پائین‌تر در مقایسه با موشک بالستیک هم رده از دلایل فنی و عملیاتی نیاز به توسعه موشک‌های کروز است. به علاوه رسیدن به دقت‌های بالا در اصابت به هدف توسط موشک‌های کروز بسیار کم دردسرتر از موشک‌های بالستیک است. در مقابل، احتمال مورد اصابت قرار گرفتن این موشک‌ها بالاتر از نمونه‌های بالستیک با سرجنگی جدا شونده است. در واقع در موشک‌های کروز بیشتر به پنهانکاری و پرواز در ارتفاع پائین برای مخفی ماندن از دید رادارها تکیه می‌شود در حالی که در موشک‌های بالستیک سرعت بالای سرجنگی و مسیر پروازی بهینه از عوامل مغلوب کردن سامانه‌های دفاع موشکی است. البته توسعه یک موشک بالستیک، ساده‌تر از موشک کروز دارای دقت بالا بوده و بنا بر این برای ایجاد بازدارندگی سریع در برابر دشمنان، انتخاب مسئولان دفاعی در توسعه موشک‌های بالستیک برای ایجاد زمان برای تحقیق و توسعه روی سایر محصولات دفاعی ستودنی است. گفته می‌شود موشک کروز هم علاوه بر موشک‌های بالستیک در دستور کار شهید حسن طهرانی مقدم بوده است و ممکن است کروز یاعلی از طرح‌های همین شهید بزرگوار بوده باشد. در پایان باید گفت هر چند قالب طراحی موشک کروز یاعلی مشابه نمونه‌های ضد اهداف زمینی بوده و فضای موجود در بدنه با توجه به ابعاد موتور و مخزن سوخت آن گویای وجود حجم کافی برای جانمایی سامانه‌های مختلف هدایت در کنار سرجنگی چند صد کیلوگرمی معمول این موشک‌ها است اما همچنان نمی‌توان احتمال ضد اهداف دریایی بودن این موشک را تا زمان اعلام رسمی مأموریت آن رد کرد زیرا هر چه دورتر بردن اولین خط دفاعی در برابر انبوه شناورهای دشمن امری مطلوب به شمار می‌رود. همچنین موشک کروز یاعلی با توجه به برد پروازی 700 کیلومتری خود قاعدتاً ابعاد و وزن کمتری نسبت به موشک کروز مشکات با برد 2000 کیلومتر داشته و برای اهداف نزدیک و راهکنشی مناسب است. این موشک‌های کروز در کنار مجموعه متنوع موشک‌های بالستیک کشور از ابزارهای مهم بازدارندگی دفاعی در زمان حال و وارد کردن ضربات خرد کننده به دشمن در زمان جنگ خواهند بود.
  24. 1 پسندیده شده
    علاوه بر مدل بالهای موشک تاماهاوک از دو ایده اجرا شده در پهپاد Sokil-2 و بمب های سری HOPE/HOSBO هم میشه الگو برداری کرد و بالهای مشابهی رو برای موشک یا علی طراحی کرد که این تغییر علاوه بر کاهش فضای مورد نیاز برای جاگیری موشک , باعث میشه که تعداد بیشتری از این موشک رو بر روی پرتابگر نصب کرد که این اقدام موجب افزایش تعداد پرتاب همزمان هم میشه. پهپاد Sokil-2 SSW : HOPE/HOSBO:
  25. 1 پسندیده شده
    موشک MGM-1 ملقب به ماتادور نخستین موشک کروز عملیاتی سطح به سطحی بود که توسط ایالات متحده طراحی و تولید شد. اگر چه شباهت ها بین این موشک و موشک معروف آلمانها به نام V-1 را نمیتوان نادیده گرفت ولی بین آنها تفاوتهایی نیز به چشم میخورد که مهمترین آن شاید وجود یک لینک رادیویی که امکان تصحیح مسیر را در حین پرواز به ماتادور میداد باشد، این لینک میتوانست موشک را تا فاصله 1000 کیلومتری همراهی کرده و دقت ان را بسیار افزایش دهد ؛ همچنین این موشک برای رسیدن به این برد از یک موتور توربو جت ( در قیاس با V-1 که از موتور ضعیف تر پالس جت استفاده میکرد) بهره میبرد. هنگامی که این موشک طراحی و ساخته شد نیروی هوایی آن را به عنوان یک بمب افکن تلقی کرد و به آن عنوان B-61 را داد اما بعدا نام آن تغییر کرده و به موشک تاکتیکی و سپس TM-61 و در نهایت هنگامی که در سال 1963 وزارت دفاع آمریکا سیستم نامگذاری هماهنگ را اعمال کرد نام این موشک به MGM-1 تغییر داده شد. تاریخچه: اولین پیش نمونه این موشک که XSSM-A-1 نام داشت در تاریخ 20 ژانویه 1949 اولین پرواز خود را در منطقه آزمایش موشک وایت سندز انجام داد و اولین جفت از این موشک ها که آن زمان B_61 نام داشتند در سپتامبر سال 1953 وارد پایگاه اگلین فلوریدا شدند و تحت خدمت اسکادران 6555 موشک های هدایت شونده برای آزمایشات در شرایط جوی مختلف در آمدند ولی به علت برخی مشکلات آب و هوایی تا دو ماه بعد یعنی نوامبر همان سال هیچ آزمایشی را انجام ندادند. در پایان سال 1953 این اسکادران کاملا عملیاتی شد و در اوایل سال 1954 برای انجام وظیفه وارد پایگاه بیت برگ آلمان غربی به عنوان اولین اسکادران بمب افکن بدون سرنشین شد که این ماتادور ها همگی به کلاهک هسته ای W_5 مسلح بودند. اگر چه ماتادور قابلت حمل کلاهک متعارفی به وزن 2000 پوند (تقریبا یک تن) را داشت اما هیچ خبر موثقی در دست نیست که حمل کلاهک متعارف توسط این موشک را تایید کند و همه خبر های رسیده حاکی از آن است که حداقل تا اواخر دهه 1950 تمامی این موشک ها به کلاهک هسته ای مجهز بودند. اسکادران هایی که این موشک را در اختیار داشتند اصولا در نزدیکی مرزهای شوروی مستقر شده بودند که از جمله مهمترین این مکان ها میتوان به آلمان غربی ، تایوان و کره جنوبی اشاره کرد. این اسکادران ها تعلیمات مربوط به تعمیر و نگهداری را در کارخانه Glenn L. Martin و پایگاه هوایی Lowry که هر دو آنها در دنور ایالت کلورادو مستقر هستند پشت سر میگذاشتند و برای انجام تست های شلیک به پایگاه اورلاندو و Cape Canaveral واقع در فلوریدا اعظام میشدند. هدایت: این موشک به وسیله یک لینک رادیویی هدایت میشد و برای تعقیب و مشاهده آن در آسمان از یک شبکه منسجم از ایستگاه های راداری AN/MSQ-1 که روی زمین مستقر بودند بهره گرفته میشد اما به خاطر منحنی بودن زمین امکان استفاده از این سیستم که به صورت مستقیم الخط کار میکرد در برد بیشتر از 400 کیلومتر وجود نداشت.(البته این سیستم هدایت مستعد مختل شدن توسط نیروهای دشمن بود.) اما در حالی که این سیستم هدایت یعنی دست به دست کردن موشک از یک کنترل کننده زمینی به دیگری (سیستم چند پل) در تئوری کاملا امکان پذیر بود در تمرینات که واقعی بودند به ندرت پیش می آمد که نیروها بتوانند این موشک را به درستی هدایت کرده و به سمت هدف برساندد که این خود نقیصه بزرگی برای موفقیت عملیات به حساب می آمد که با توجه به این مشکلات نیروی هوایی در سال 1954 شروع به طراحی و ساخت نمونه YTM-61C این موشک کرد که دارای سیستم هدایت Shanicle بود ، این سیستم که در سال 1957 کاملا به صورت عملیاتی در آمد از فرستنده های مایکرو ویو زمینی جهت رسم شبکه هایپربولیک برای پیدا کردن فاصله و جهت به منظور هدایت دقیق به سمت هدف استفاده میکرد که به این وسیله موشک این امکان را میافت که به حداکثر برد خود که 1000 کیلومتر بود دسترسی پیدا کند و دیگر شرایط جغرافیایی نمیتوانست خللی در هدایت آن به وجود آورد. دقت این سیستم هدایت تا آنجایی بالا بود که بنا به اظهارات نیروهایی که در شمال آفریقا در حال تمرین با این موشک بودند این موشک میتوانست دقیقا به محل اصابت موشک قبلی برخورد کند که البته در صحت این گفته ها تردید وجود دارد اما به هر حال سیستم Shanicle خیلی زود یعنی در اواخر دهه 1950از روی موشک های عملیاتی برداشته شد و سیستم MSQ-1 جایگزین ان شد. اما همه انواع MGM 1 یک ویژگی یکسان داشتند و آن قسمت برجسته عقب بنده در بالای اگزوز جت بود که پرسنل نیروی هوایی آن را doghouse مینامیدند ، در اصل این قسمت محل نصب تجهیزات الکترونیکی سیستم هدایت Shanicle بود اما هنگامی که این تجهیزات نیز از روی بدنه برداشته شده بودند هم این قسمت باقی مانده بود و علت این نامگذاری هم چیزی جز این نبود و علت برداشته نشدن این قسمت این بود که این قسمت هیچ منفذی به بیرون نداشت نیروی پسا ایجاد نمیکرد و به بهبود شکل آئرودینامیک موشک کمک شایان توجهی مینمود همچنین از ایجاد لرزش و ارتعاش و در نهایت تکه تکه شدن موشک در هنگام شیرجه نهایی روی هدف جلوگیری به عمل می آورد. ماتادور های عملیاتی دارای رنگی سبز با روکشی از روی (Zn) روی بدنه بودند ولی این قسمت doghouse مثل بالها و دم به رنگ آلومینیومی باقی مانده بود. خدمه: خدمه این موشک شامل 11 نفر پرسنل میشود که از این تعداد یک نفر افسر پرتاب (که معمولا از درجه ستوان دومی به بالا انتخاب میشد) ، یک نفر کروچیف (معمولا با درجه گروهبانی ) ، دو نفر تکنیسین کلاهک ، دو نفر تکنیسین سیستم های کنترل پروازی ، دو نفر تکنیسین هدایت موشک ، دو نفر متخصص موتور و بدنه ( که معمولا یک نفر آنها مسئول جرثقیل هم بود) و یک نفر متخصص بوستر راکتی بودند. از آنجایی که سیستم به صورت تئوری متحرک بود و تجهیزات باید روی کامیون و تریلر مخصوص بارگیری میشد پس بعضی از خدمه علاوه بر مسئولیت اصلی باید رانندگی را نیز بلد میبودند. اما این سیستم پرتاب متحرک دارای نقاط ضعف بسیاری بود مثلا در این سیستم نیاز به چندین واحد برای حمل و نقل و پرتاب موشک بود به این گونه که خود بدنه موشک به همراه بالها توسط کامیونی که تریلری 12 متری را با وزن نزدیک 15 تن میکشید حمل میشد و کلاهک در ماشینی دیگر حمل میشد و یک ماشین برای انتخاب اهداف به کار میرفت ، یک موتور دیزل برای تولید 60 کیلو وات انرژی برق لازم بود و همینطور برای حمل موشک به روی سکوی پرتاب و قرار دادن کلاهک روی موشک و نصب بالها نیز به یک جرثقیل نیاز بود همچنین چند خودرو هم وظیفه انتقال نیرو ها و تدارکات را بر عهده داشتند که اینها در مجموع تعدادی بیش از 10 خودرو را شامل میشدند و این اصلا به صرفه نبود و در نهایت به علت هزینه بر بودن سیستم متحرک این سیستم کاملا از رده خارج شد و خدمه و موشک ها به پایگاه ها و سایتهای ثابت شلیک منتقل شدند. در عوض در سکوهای ثابت این موشک به صورت آماده به پرتاب قرار داشت و در صورت لزوم فقط کافی بود که محفظه مخصوص از روی موشک برداشته شده و مراحل هدف گیری طی شود ؛ این مراحل معمولا 15 دقیقه زمان لازم داشت اما برخی اسکادران های مجرب توانایی انجام این کار در 6 دقیقه را نیز داشتند. همچنین برای اطمینان بیشتر یک سایت شلیک با موشک آماده به صورت رزرو آماده بود که در صورت بروز مشکل برای سایت اول در طی مدت 20 دقیقه آماده شلیک میشد. سیستم پرتاب موشک به این گونه بود که هنگامی که افسر پرتاب دکمه شلیک را فشار میداد ظرف مدت 2.5 ثانیه موشک به سرعتی معادل 250 مایل (نزدیک 400 کیلومتر بر ساعت) میرسید و به میزان یک چهارم مایل (400 متر) با همین سرعت به سوی اسمان حرکت میکرد در این هنگام بوستر راکتی از موشک جدا میشد و موشک با حفظ نرخ صعود به سمت بالا حرکت میکرد و چون این موشک هیچ کنترل کنننده ارتفاع و سرعتی نداشت با سرعت هرچه تمام تر به صعود ادامه میداد تا هنگامی که از طرف خدمه پروازی دستوری دریافت کند ، در این هنگام خدمه سیگنالهای کنترلی را به موشک میفرستادند و آن را در جهت درست به سمت هدف روانه میکردند تا جایی که موشک به فاصله 10 کیلومتری از هدف برسد ، در این هنگام خدمه سیگنال جدیدی تحت عنوان سقوط را به موشک ارسال میکردند که موشک پس از دریافت آن شروع به شیرجه رفتن به سوی هدف با زاویه ای بسیار زیاد (تقریبا عمودی) مینمود و هنگامی که به ارتفاع مورد نظر میرسید با دستور رادیویی افسر پرتاب کلاهک هسته ای آن منفجر میشد. لازم به ذکر است که برای انفجار این موشک 3 برنامه پشتیبانی در نظر گرفته شده بود که اولی همان دستور رادیویی بود ولی اگر این اتفاق نمی افتاد فیوز بر حسب دستوری که از ارتفاع سنج به ان میرسید عمل میکرد و اگر ارتفاع سنج نیز از کار می افتاد فیوز برخوردی وجود داشت که در صورت برخورد موشک با زمین کلاهک را فعال میکرد.(درست مثل بمب های سقوط ازاد) مانند تمامی موشک ها و یمی افکن های آن دوره دقت این موشک در قیاس با موشک های امروزی اصلا قابل توجه نبود و این موشک به تنهایی نمیتوانست با اهداف کوچک درگیر شود و فقط میشد از آن برای حمله به شهر ها ، پایگاه های بزرگ نظامی و نهایتا فرودگاه ها استفاده برد. گونه ها : MX-771 : نام پروژه اصلی نیروی هوایی آمریکا. SSM-A-1 : نامگذاری که برای موشک های عملیاتی در نظر گرفته شده بود.(قبل از ورود اولین پیش نمونه لغو شد) XSSM-A-1 : نام اطلاق شده به ولین پیش نمونه تحقیقاتی (اثباتگر تکنولوژی) YSSM-A-1 : نام اطلاق شده به اولین پیش نمونه ای که جهت انجام آزمایشات پروازی از خط تولید خارج شد. B-61 : نام اطلاق شده به این موشک توسط نیروی هوایی. XB-61 : نامگذاری مجدد نمونه XSSM-A-1 YB-61 : نامگذاری مجدد نمونه YSSM-A-1 B-61A : اولین نمونه عملیاتی موشک ماتادور TM-61A : نام گذاری مجدد نمونه B-61A به عنوان موشک تاکتیکی TM-61B : نمونه رفع نقص شده TM-61A TM-61C : نمونه ارتقا یافته TM-61B MGM-1C : نامگذاری استاندارد وزارت دفاع آمریکا.(سال 1963) خصوصيات عملكرد: موشک کروز هسته ای كشور سازنده: آمریکا بوستر راکتی : سوخت جامد از نوع Aerojet General با کشش 240 کیلونیوتن پيشرانه: یک موتور توربو جت Allison J33-A-37 با کشش 20 کیلونیوتن طول: 12.1 متر عرض بالها: 8.7 متر قطر: 1.2 سانتی متر برد: 3000 كيلومتر وزن: 5400 کیلوگرم سقف پرواز: 10600 متر سرعت: 0.9 ماخ معادل 1040 کیلومتر بر ساعت كلاهك: هسته ای از نوع W-5 با قدرت 50 کیلو تن سال ورود به خدمت: 1953 منبع: http://moshaki-nezami.blogfa.com/post-70.aspx