برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      40

    • تعداد محتوا

      8,883


  2. 951

    951

    Editorial Board


    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      2,400


  3. zed

    zed

    VIP


    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      1,735


  4. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      6

    • تعداد محتوا

      1,055



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 16 مرداد 1402 در همه مناطق

  1. 2 پسندیده شده
  2. 2 پسندیده شده
    در برابر هشدارهای سردار تنگسیری آمریکا بلافاصله اعزام دو ناو آبی خاکی را هم به ارسال های قبلیش اضافه کرد. در کنار تقویت بیش از اندازه نیروها در عراق و سوریه و همچنین در خلیج فارس بحث یک اقدام با این شبه محاصره دور از انتظار نیست. حداقلی ترین احتمال بحث اراده برای توقیف نفت کش های ایران به منظور فشار بر صادرات ایران و قدم های بعدی است ( با توجه به اینکه عملا برجامی دیگه وجود نداره و نخواهد داشت و بندهای غروب هم نزدیکه و طرف غربی در تدارک اقدامی در مرتبه اول سیاسی است ) به این منظور بهترین کار این هست که ایران بدون توجه به این نمایش های پرسروصدا که با تبلیغات شدید پنتاگون و رسانه ای غربی هم همراه هست در اولین فرصت نفت کشی را به ازای نفت کش توقیف شده توقیف کنه، این ماجرا مثل ماجرای اسکورت نفت کشها در قدم اول یک پاسخ محکم بگیره فرومیپاشه ولی اگر قدم به قدم دشمن تصور کنه این اقداماتش ( افزودن تهدیدات نظامی ) باعث عقب نشینی ایران شده و میشه تا جایی که راحت به مرزهای ابی ما هم تجاوز کنه و نفت کش در همین خلیج فارس توقیف کنه هم میرسه. درسته عملا با اعزام این همه جنگنده و شناور و نیرو نبرد نابرابری است ولی ایران باید با تغییر تاکتیک همین ابتدای کار درسی بده که جمع کنه بره نیروهاش را و بفهمه ضررش بیش از سودش هست این دست تهدیدات. پ ن: مطلبی که عنوان شد ناظر به این دست گزارش هاست. آمریکا دست بسته نمیشینه این روند را نگاه کنه ( هرچند این روند موازی یعنی توقف ما در فعالیت های هسته ای هم برای ما بی ضرر نیست و این شرایط اتفاقا برای غرب خیلی هم مطلوب هست چون اقتصاد ما در شکل حداقلی و با فشار و بازار سیاه و عملا تهاتر داره اداره میشه و سرمایه گذاری نداریم طبیعتا ولی خب ایالات متحده حتی به همین هم با تلاش لابی های گستره ضد ایرانی راضی نیست ) برای همین محاصره دریایی و هوایی ما با بهانه جویی و همچنین فشار به کشورهایی چون اندونزی که مسیر مهمی در روابط ما با چین هستند و سرقت نفت ما در دریاها هدف دار هست و گسترش پیدا خواهد کرد اگر اقدامی نکنیم ( جالبه در مجامع ایران را به عنوان آزار دهنده دریایی معرفی میکنه در حالیکه تمام اقدامات سرقت و دزدی و ازار دریایی و حمله به کشتی های تجاری توسط امریکا رخ میده و رفیقش سابقا صهیونیستها و ایران فقط واکنش تقابلی حداقلی داشته ) ایران باید برای اندونزی هم راه حلی پیدا کنه. با توجه به موقعیت اندونزی در مسیر تجارت ما با چین اقدام مقابله به مثل با کشتی های اندونزی برای ما جواب نمیده. باید راه حل دیگه ای پیدا کرد.این کشور بار پیش با دخالت بیجاش و عقب نشینی ما میبینیم طبق همون قاعده " عقب بشینی جلو میان" این بار نه برای خدمت و تلافی که برای خوش رقصی میهمان ویژش در اجلاس اسه آن ضد ایران عمل کرد با بهانه جویی الودگی محیط زیست و ...
  3. 1 پسندیده شده
    تطبیق تاکتیکی بررسی روند انطباق سازمان رزم ارتش روسیه در صحنه عملیات اوکراین جنگ الکترونیک  منابع غربی معتقدند که این داده ها بلافاصله پس از شروع حمله ارتش روسیه به خاک اوکراین از عملکرد واحدهای جنگال ارتش روسیه ثبت شده است این مناطق شامل منطقه نیروگاه هسته ای چرنوبیل و مناطق تصرف شده از سوی روسها می شد از زمانی که تجهیزات مخابراتی بی سیم وارد سازمان رزم ارتش ها شد ، شیوه ها و تاکتیک های ایجاد اختلال در این سامانه ها رشد نمود و به تناسب با پیشرفت فناوری و ظاهرشدن سامانه های جدید ، این روش ها نیز گسترش یافت .ارتش شوروی سابق و سپس ارتش روسیه نیزاز این قاعده مستثنی نبوده و یکی از قدیمی ترین سازمان نظامی در حوزه کاربرد سامانه ها و تاکتیک های جنگ الکترونیک محسوب می شود. تشریح آموزه ارتش روسیه در حوزه جنگال این روند پس ازفروپاشی شوروی در سال 1991 تا حدودی دچار وقفه شد ولی پس از پایان جنگ سال 2008 با گرجستان ، روسها سرمایه گذاری بسیار بالایی را برای افزایش قابلیتهای جنگ الکترونیک خود تخصیص دادند که نتیجه این سرمایه گذاری ، معرفی سامانه های جدیدی نظیر پرزیدنت- اس ، لییر-3 ، موسکووا ، کراسوخا-4 ، لییر-4 ، رتوت-بی ام ، ریچانگ ، لوراندیت ، اینفااونا ، بوریسوجلبسک و خیبینی بوده است . نمونه ای از دارایی های جنگال ارتش روسیه داده ها مربوط به سال 2018 است . با این حال ، در رده تیپ های جنگال ، ارتش روسیه معمولا از سامانه های استاندارد خود نظیر مورمانسک-بی ام ، کراسوخا ، لییر-3 و مسکووا استفاده می کند که امکان دست زدن به جنگ الکترونیک در سطح تاکتیکی ، عملیاتی و به اعتقاد برخی ناظران نظامی در سطح راهبردی را دارند . سازمان رزمی یک گروهان جنگال ارتش روسیه جمعی یک گردان جنگال که در هر تیپ رزمی ارتش روسیه سازماندهی شده است در سازمان رزمی ارتش روسیه ، هر تیپ رزمی ، حداقل یک گردان جنگال را دراختیار دارد که با مجهز شدن به سامانه هایی نظیر آر-934بی ، آر-378بی ، آر-330بی و همچنین بوریسوجلبسک-2 می توانند از راه دور مبادرت به اجرای تاکتیکهای موجود خود نمایند. بعنوان مثال ارتش روسیه از اخلاگرهای اس پی آر-2 برای سد سیگنال های جی پی اس بهره می برند . بدلیل اهمیت این یگانها ، منابع غربی معتقدند که همکاری نزدیکی میان یگان های مخابراتی و جنگ الکترونیک ارتش روسیه وجود دارد . ابعاد حوزه جنگ الکترونیک از دید آموزه نظامی ارتش روسیه اجزاء سامانه بوریسوجلبسک -2 ارتش روسیه این سامانه بر روی دو پیکربندی چرخدار اورال-43203 و شنی دار ام تی- ال بی نصب می شود خودروی حامل سامانه کنترل- فرماندهی لییر-3 (ادعا شده بدون سرنشین اورلان-10 حاضر درتصویر برای اجرای عملیات جنگال توسعه پیدا نموده ) سامانه جنگال لییر-2 از دو زاویه متفاوت با این وصف ، قبل از شروع عملیات نظامی در فوریه 2022 نیز سامانه های جنگ الکترونیک ارتش روسیه با تراکم بسیار بالایی در دونباس حضور داشتند و اکنون نیز براساس داده های موجود این تراکم افزایش پیدا نموده و گفته می شود در هر 10 کیلومتراز خط جبهه و درعمق 7 کیلومتری ، حداقل یک قرارگاه تاکتیکی جنگ الکترونیک مشغول انجان ماموریتهای محوله است . نمودار یگان های جنگال ارتش روسیه به تفکیک زمینی ، هوایی ، دریایی ، هوابرد و نیروی موشکی استراتژیک منابع غربی مدعی بودند ( داده ها مربوط به سال 2017 است ) که این نمودار ، ساختار آینده کنترل- فرماندهی ارتش روسیه (C2) در حوزه جنگال محسوب می شود که براساس یک ساختار استاندارد به رده های بالاتر خود متصل می شود در حالی که برخی معتقدند رده تاکتیکی تنها ماموریت رهگیری و ایجاد اختلال در عملیات پهپادهای ارتش اوکراین را برعهده داشته و مابقی ماموریتها برعهده رده های بالاتر گذاشته شده است . اما افسران جنگ الکترونیک ارتش اوکراین معتقدند که پرسنل جنگ الکترونیک روسی ، علاقه بسیار اندکی به همگام سازی ماموریتهای خود با سایر رده های رزمی و حتی رفع موازی کاری یا برطرف نمودن تضاد های ماموریتی با سایر یگان ها از خود نشان میدهند. ارتش روسیه علاوه بر سازماندهی یک گردان جنگال در هر تیپ رزمی ، بدلیل نیازهای روزافزون به این ابزار ، حداقل 5 تیپ مستقل جنگال را نیز سازماندهی و بکار گرفته است جدول فوق الذکر ، اسامی یگانها و محل استقرار آنها را تشریح کرده است ( این جداول از منابع غربی اخذ شده ، حواس ها جمع باشد که دشمن همین طوری با جمع آوری داده های پراکنده ، چنین غنائم اطلاعاتی قابل توجهی را بدست می آورد ) سامانه جنگال کراسوخا-2 او و کراسوخا-4 درعوض ، این واحدها ، علاقه بسیاری به اجرای تاکتیک های تهاجمی داشته و از این نظر باید مورد توجه قرار گیرند . در همین راستا ، متخصصین جنگ الکترونیک ارتش اوکراین مدعی اند که درمیان سامانه های استاندارد ارتش ، سامانه Shipovnik-Aero یک مجموعه جنگ الکترونیک بسیار کارآمد است ، چرا که امضاء الکترونیک بسیار پائینی داشته و خدمه روسی می توانند با تقلید از سایر فرستنده ها و سامانه های مخابراتی ، در مخابرات ارتش مقابل اختلال قابل ملاحضه ای را ایجاد نمایند. یگان های جنگال ارتش و شیوه گسترش آنها در نواحی نظامی روسیه موقعیت استقرار شرکتهای کلیدی روسی که در حوزه طراحی و تولید سامانه های جنگال فعال هستند زمینی (سبز ) / هوایی ( آبی روشن ) / دریایی ( آبی تیره) علاوه براین گفته شده که روسها از این سامانه برای افزایش کارایی ارتش برای سرنگونی پهپادهای اوکراینی استفاده می کنند تا جایی که ادعای سرنگونی با اخلال 1000 فروند در ماه نیز برای ارتش روسیه وجود دارد . راست :سامانه RB-531B که وظیفه محافظت از یگانهای زمینی در برابر مین ها ، تله های انفجاری و... را برعهده دارد چپ : آنتن نصب شده بر روی این بالگرد مربوط به سامانه جنگال Rychag-AV است علاوه بر ماموریتهای فوق الذکر ، یکی از مهمترین ماموریتهای واحدهای جنگ الکترونیک ارتش روسیه ، رهگیری و رمزگشایی ارتباطات رمزگذاری شده ارتش اوکراین محسوب می شود و به اعتقاد افسران متخصص اوکراینی ، روسها تبحر بالایی را دراین زمینه از خود نشان داده اند ، تا جایی که برخی افسران ارشد اوکراینی بخاطر می آورند که دریک مورد ، این یگانها ، با نفوذ به درون شبکه مخابراتی یک یگان توپخانه ارتش اوکراین ، ماموریت اجرای آتش بر روی یک مختصات خاص را به این واحد محول نمود. سامانه جنگال قابل حمل Lesochek از دو زاویه متفاوت سامانه R-934B ارتش روسیه از این سامانه برای ایجاد اختلال در شبکه مخابراتی یگانهای هوایی ارتش دشمن استفاده می کند در همین رابطه ، گفته می شود که پرسنل ارتش اوکراین معمولا با بی سیم های موتورولا با رمزگذاری256 بیتی با یکدیگردر ارتباط هستند ولی به نظر روسها با موفقیت به درون این شبکه نفوذ کرده و میتوانند ترافیک مخابراتی را بصورت رئال تایم ( در زمان واقعی ) ضبط و کشف رمز نمایند. راست : سامانه های بی سیم SINCGARS ارتش ایالات متحده که گفته می شود در جنگ اوکراین مقاومت قابل توجهی را در برابر تلاش روسها برای ایجاد اختلال درآنها از خود به نمایش درآورده است چپ : بی سیم های قابل حمل توسط پیاده نظام موتورولا با رمزگذاری256 بیتی دی پی 4400 که گفته می شود توسط ارتش اوکراین استفاده می گردد . برخی اعتقاد دارند ارتش روسیه با استفاده از سامانه های Torn-MDM مبادرت به این چنین نفوذ هایی می نماید . در حالی که اگر روسها بدنبال رهگیری و رمزگشایی از مخابرات ارتش اوکراین نباشند ، معمولا اختلال سنگینی را بر روی شبکه اعمال می کنند ( تجربه افسران اوکراینی نشان داده که این اختلال تا عمق 10 کیلومتری خطوط ارتش کیف تاثیرگذار است) راست : سامانه R-934B چپ : سامانه R-330K بدین ترتیب ، ارتش روسیه در کنار سامانه های حجیم تری نظیرShipovnik-Aero به شکل گسترده ای از سامانه های کوچکتر ایجاد کننده اختلال در تمامی سطوح و رده های رزمی استفاده می کنند ( تا رده جوخه ) که شامل سامانه های اخلالگر برای ساقط نمودن پهپادهای مهاجم است . به گفته افسران اطلاعاتی ارتش اوکراین ، در حال حاضر ، هر جوخه رزمی ارتش روسیه حداقل یکی از این سامانه ها را بصورت فعال مورد استفاده قرار می دهد . راست : سامانه اخلالگر خودکار R-330B/T چپ: سامانه R-330K بوریسوجلبسک-2 مضاف براین ماموریت ، اجرای ماموریتهای فریب و القاء کنترل تعداد زیادی پهپاد های فریب دهنده به کاربران زمینی ارتش اوکراین نیز در دستورکار این یگان ها قرار دارد ، هر چند این تاکتیک هنوز به شکل گسترده ای استفاده نشده ولی قابلیت چنین کاری در ارتش روسیه وجود دارد در حالی که برخی معتقدند که اینگونه اقدامات بسرعت در حال گسترش است . راست : سامانه P-330ZH چپ : سامانه اخلالگر Rtut-BM سامانه های Dziudoist (چپ ) و Svet-KU (راست) سامانه جنگال RB-341V Leer-3 ارتش روسیه در طول تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2014 این تصویر یکی از خودروهایی را نشان می دهد که از سامانه Leer-3 پشتیبانی می کند سامانه جنگ الکترونیک R-330Zh Zhitel ارتش روسیه این سامانه چند منظوره جنگال می تواند به مجموعه ای از اهداف ، بخصوص سیگنال های ارتباطی ماهواره ای حمله کند. سامانه Borisoglebsk-2 پی نوشت : 1- ادامه دارد ( مطلب بعدی در خصوص تاکتیک های پدافند هوایی خواهد بود ... ) 2- این مقاله به شکل خلاصه ارائه شده است ، در آینده اگر عمری باقی ماند ، انشا... گسترش پیدا می کند .. 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 
  4. 1 پسندیده شده
    نکته مهم تحرکات آمریکا در خلیج فارس هست که میشه براش دو حالت پیش بینی کرد: 1.احتمالا داره قدم هایی برداشته میشه که در آینده با افزایش توقیف نفت کش ها به ایران فشار بیارند تا در مذاکرات احتمالی امتیاز بده. 2.قصدی برای پوشش تدریجی و محاصره به منظور یک اقدام نظامی در آینده با بستن شرین های حیاتی ایران آمریکا قبلا در مدت یک سال اخیر با ایجاد پایگاه های و نهاد های جدیدی نظامی به منظور مواجهه با ایارن در خلیج فارس، استقرار گسترده بدون سرشنین ها، ایجاد نهادهای موازی، همگرایی و ایجاد اتحاد با رژیم های عربی و همچنین باز کردن جای پای صهیونیستها به خلیج فارس قدم هایی را در این راستا برداشته و به نظر برنامه جدید که همراه هست با توقیف نفت کش های ایران و در نتیجه واکنش ایران و در ادامه بهانه قرار دادن واکنش ایران و هر بار استقرار حجم عظیمی از نیروها و تجهیزات نظامی بدون علت نیست. در دور جدید ارسال یک ناوشکن جدید، جنگنده های اف-16 ( ای-ده ها قبلا مستقر شدند و در عملیات اخیر هم نقش داشتند) و دوباره اعلام ارسال جنگنده های اف-35 جدید نشون میده برنامه خاصی برای خلیج فارس وجود داره. ازا ون طرف ما با یک مشکل جدی روبرو هستیم و اون هم اطاعت تام برخی کشورهای ورشکسته! ( مشکلات ریز و درشتی که مقطعی دچارشون کرده و دنبال راه نجاتی هستند) از ایالات متحده و دستوراتش هست و نمونه اون اندونزی است. کشوری که در مسیر تجارت حیاتی دریایی ما با چین قرار داره و در هفته گذشته برای دومین بار به نظر با دستور ایالات متحده وارد بازی جنگ نفت کش های ما با ایالات متحده شد. و نفت کش ما را توقیف کرد. بار پیش هم در توقیف نفت کش کره ای ها توسط ما دخالت کرد و با توقیف و تهدید مسیر تجارت ما عملا اون برنامه را ناکام گذاشت. اندونزی و نمونه های اینچنینی ه با دستور امریکا وارد این بازی میشند معضل جدی هستند. اولا به خاطر موقعیتشون و همچنین مسلمان بودنشون و اتحادشون با کشورهای دیگر منطقه ای دست ما را میبنده برای پاسخ متثابل و از طرفی هم معضل جدی هستند اگر باهاشون برخورد نکنیم. خوش رقصی اخیر اندونزی هم درست همزمان و چند روز بعد از نشست آسه آن که آمریکا به طور ویژه در اون شرکت داشت انجام شد. نکته اینجاست نیروهی نظامی ما با هر تهدید ( گفتنش اسان هست) نباید عقب نشینی کنند. نباید از ترس درگیری عقب نشست. اگر یک قدم در این تقابل عقب بشینیم تا انتها باید پیش بریم ولی اگر از هر تهدید و تقابلی نترسیم کم کم بند و بساطشون را مجبور میشند جمع کنند مگر اینکه به فکر یک درگیری نظامی باشند. پ ن: عملا با تمام جهان روبرو هستیم. برخی زورگوهای استعماری و برخی ترسوهای مستعمره ای!
  5. 1 پسندیده شده
    بسم ا... بال در بال تامکت پی نوشت : خدا لعنت ات کُنه ... گرومن ... بعد از حدود 5 دهه ، هنوز وقتی با بالهای باز پرواز می کند ، اُبهت بیشتری از جتهای نسل پنجم و ششم دارد ...
  6. 1 پسندیده شده
    تلاش برای معرفی گونه اولیه نسلی جدید از خودروهای رزمی به گفته مدیر پروژه مهندسی مرکز تحقیقات خودروهای رزمی ارتش ایالات متحده این مرکز در تلاش است تا قابلیتهای متفاوتی از گونه اولیه نسل آینده خودروهای رزمی که هم اکنون طرح اولیه آن در جریان یک تلاش مشترک میان صنایع نظامی و بکارگیرندگان آن در حال شکل گیری است را به نمایش گذارد . ژنرال تد توماس ژنرال تد توماس ، میان شرکتهای تسلیحاتی و ارتش ایالات متحده ، تلاش مشترکی در جریان است که یک مسیر استاندارد برای نمونه سازی اولیه خودروی رزمی آینده تعیین گردد . طبق برنامه های تدوین شده ، این نمونه پس از اصلاحات لازم در سال 2022 رونمایی شده و بدنبال ارزیابی های عملیاتی در سال 2023 به سازمان یگانهای عملیاتی اضافه خواهد شد . به گفته وی ، این تلاش مشترک ، مجموعه ای بهترین قابلیتها را برای آنچه که وی پروژه NGCV می خواند ، فراهم خواهد آورد . به گفته این افسر ارشد ارتش ، مرکز تحقیق ، توسعه و مهندسی زرهی ارتش (TARDEC ) پس از بررسی طرح های اولیه ، بهترین گزینه را در سپتامبر 2017 انتخاب و قرار داد را با شرکت برنده منعقد خواهد نمود . پس از انعقاد قرار داد ، دو طرف ( TARDEC و شرکت برنده قرارداد ) ، با همکاری هم نمونه نخست را در یک بازه زمانی 7 ساله تولید خواهند نمود . این قرارداد، گستره وسیعی از فناوری ها را پوشش خواهد داد و این نیاز ارتش را در آینده تامین خواهد نمود . هر اندازه دو طرف درگیر این پروژه ، بیشتر همکاری نمایند ، خودروی رزمی آینده ارتش ایالات متحده ، با قابلیتها بیشتری در خط تولید قرار خواهد گرفت . سرهنگ ویلیام ناکولس ، مدیر بخش تعیین نیازمندی های نیروی زمینی مستقر در مرکز ارزیابی های مانوری ارتش ( فورت بنینگ / جورجیا) سرهنگ ویلیام ناکولس ، مدیر بخش تعیین نیازمندی های نیروی زمینی مستقر در مرکز ارزیابی های مانوری ارتش ( فورت بنینگ / جورجیا) ، در این زمینه می گوید : " در اواخر سال گذشته میلادی ، این مرکز نیازمندی های ارتش را مورد بررسی قرار داد و در نهایت این مساله مورد بررسی قرار گرفت که نسل بعدی خودروی رزمی ارتش صرفاً یک خودروی رزمی است یا می بایست بعنوان یک خودوری رزمی پیاده نظام تعریف گردد که در یک بازه زمانی مشخص ، باید جایگزین تانک اصلی میدان نبرد آبرامز ، نفربرهای برادلی و همچنین پلت فرم هایی نظیر نفربر استرایکر ( مجموعه ای از قدرت آتش و تحرک) شود . ژنرال توماس در این زمینه معتقد است : " طراحی این خودرو در مرحله نخست براساس مفهوم سنتی خودروی رزمی پیاده نظام (IFV) صورت پذیرفته که می بایست حداقل دو خدمه و شش سرباز را با تمام تجهیزات محمول ، در پیچیده ترین شرایط رزمی حمل نماید " با تمام این تفاسیر ، هدف ارتش ، بکارگیری عملیاتی NCGV ، تا سال مالی 2035 است و در این مسیر ، سال مالی 2022 یک نقطه عطف در این برنامه بشمار می رود که آیا رکود فعلی دامنگیر این پروژه خواهد شد یا اینکه سرمایه لازم برای ادامه آن جهت ارتقاء یا جایگزینی همه ناوگان فعلی ، فراهم خواهد گردید !!!! پی نوشت : این تاپیک از تجمیع اخبار مرتبط در تاریخ 20مهرماه سال 1399 خورشیدی ایجاد گردید صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  7. 1 پسندیده شده
    سیستم های تسلیحاتی جدید برای پلتفرم AMPV نیروی زمینی ارتش آمریکا برای به خدمت گرفتن پلتفرم AMPV که به عنوان جایگزین نفربرهای M113 ، جایگاه های تسلیحاتی را معرفی کرده است. اولین جایگاه تسلیحاتی برای AMPV ها با نام OCWS (Objective Commander's Weapon Station) شناخته میشود. این جایگاه تسلیحاتی در قسمت فوقانی خودرو نصب میشود و دارای کیت حفاظتی دارای آلیاژ زرهی و دریچه تیتانیومی است که باعث حفاظت بیشتر خدمه در برابر تهدیدات میدان نبرد می شود. در AMPV فرمانده خودرو از جایگاه تسلیحانی OCWS استفاده خواهد کرد پس نقش توپچی را هم برعهده خواهد داشت. ویژگی های اساسی این برجک شامل مجهز بودن به پریسکوپ برای نظارت محیط ببرون بدون خارج شدن فرمانده/توپچی از محیط داخل خودرو، گردش 360 درجه برجک با کمک موتور و فضای داخلی جادار که به فرمانده/توپچی اجازه می دهد تا ماموریت های پیچیده را تحت حفاظت انجام دهد. جایگاه تسلیحانی OCWS می تواند با هر پنج نسخه AMPV یعنی نسخه نفربر زرهی، نسخه فرماندهی، نسخه بیمارستان سیار، نسخه آمبولانس زرهی و نسخه خمپاره انداز خودکششی ادغام شود. جایگاه های تسلیحاتی OCWS در حال حاظر سربازان ارزیابی های لازم از جایگاه های تسلیحاتی OCWS را با کمک شبیه سازهای کامپیوتری انجام می دهند. جایگاه تسلیحاتی بعدی که برای AMPV ها توسعه پیدا کرده است اما در مرحله آزمایشی قرار دارد برجک بدون سرنشین R800S ساخت صنایع EOS است که با پلتفرم AMPV هماهنگ شده است. وزن این برجک رزمی بدون سرنشی 800 کیلوگرم است که قابلیت گردنش افقی 360 درجه و گردش عمومی 55+ تا 30- درجه را دارد. سلاح اصلی این برجک رزمی توپ اتوماتیک 30x173م.م Mk44S Bushmaster II است. سلاح ثانویه شامل مسلسل 7.62 میلی‌متری M240B است. در صورت نیاز میتوان پرتابگر موشک های ضد زره همچون جاولین و اسپایک را با این برجک رزمی ادغام کرد. در جدیدترین آزمایش با نصب رادار EchoGuard CR بر روی برجک بدون سرنشین R800S قابلیت شناسایی و ردیابی تهدیدات زمینی و ریز پهپادها به پلتفرم های AMPV اضافه خواهد شد. تست ادغام پلتفرم AMPV با برجک بدون سرنشین R800S مجهز به پرتابگر موشک جاولین نمونه آزمایشی پلتفرم AMPV با برجک بدون سرنشین R800S مجهز به رادار EchoGuard CR EchoGuard CR یک رادار سه بعدی کم مصرف است که در محیط های متراکم نیمه شهری، شهری و سایر محیط ها قابلیت تشخیص و ردیابی دقیقی را ارائه میدهد. منابع 1 2 3
  8. 1 پسندیده شده
    قابلیت هایی که نیروهای زرهی میان وزن1 به طیف کامل عملیات ها می آورند نیروهای زره پوش میان وزن در چشم انداز ارتش ایالات متحده از نیروی آینده نقش اساسی دارند. پیشبینی میشود که چابکی پیاده نظام سبک با کشندگی و بقای بیشتر واحدهای سنگین وزن از جمله واحدهای زرهپوش میان وزن ترکیب خواهد شد. واحدهای زره پوش میان وزن میتوانند توانایی فعلی نیروها را افزایش دهند. ( مترجم : همانطور که ارتش امریکا در برنامه های لغو شده خودروهای زرهی یعنی سیستم رزمی اینده (FCS) و خودرو رزمی زمینی (GCV) و برنامه جدید نیروی زمینی امریکا موسوم به نسل آینده خودروهای رزمی ( NGCV ) تمرکز ویژه ای را بر روی خودروهای زرهی میان وزن گذاشته است.) واحدهای زرهی میان وزن در قرن بیستم به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته‌اند، اما امروزه ارتش ایالات متحده تجربه کمی از آنها در سراسر طیف کامل عملیات نظامی دارند. برای ارائه درک بیشتر و کمک به تصمیم گیری از نیروی های رزمی آینده، محققان مرکز RAND Arroyo یک ارزیابی کیفی از عملکرد نیروهای زرهی میان وزن در 13 درگیری گذشته که محدوده عملیات نظامی را در بر می گیرند ، انجام دادند. به طور خاص بررسی مطالعات موردی درگیری های گذشته نظامیان آمریکایی و هم نظامیان خارجی برای درک توانایی های منحصر به فرد نیروهای زرهی میان وزن ‌انجام شد. به عنوان نمونه چگونه این واحدها در زمین های پیچیده عمل کرده اند، و توانایی استقرار سریع نیروهای زرهی میان وزن چه مزایایی برای فرماندهان عملیاتی در گذشته داشته است. نیروهای زرهی میان وزن می توانند در برابر نیروهای سنگین توانمند آسیب پذیر باشند در بالاترین محدوده عملیات های نظامی (عملیات و لشکرکشی های بزرگ)، عملکرد نیروهای زرهی میان وزن مختلط بوده است. در جنگ داخلی اسپانیا تانک های روسی برتری آشکاری نسبت به خودروهای زرهی سبک تر آلمانی و ایتالیایی داشتند. در جنگ جهانی دوم، تانک‌ها و زره کوب های آمریکایی در برابر نیروهای توانمند آلمانی مجهز به تانک‌ها و سلاح‌های ضدتانک با بقاپدیری پایین و آسیب‌های مرگ‌بار همراه بوده است. این اتفاقی بود که دکترین ارتش ایالات متحده آن را رد کرده بود و نیروهای ایالات متحده با غلبه بر آلمان ها با تعداد زیاد و توپخانه و پشتیبانی هوایی بسیار مؤثر آن را کاهش دادند. نیروهای زرهی میان وزن به ویژه در عملیات واکنش به بحران و عملیات اضطراری محدود ارزشمند بوده اند. حتی تعداد کمی از نیروهای زرهی میان وزن می توانند تفاوت اساسی ایجاد کنند، به ویژه در مواقعی که با نیروهای سبک ترکیب میشوند یا زمانی که به طور مستقل در عملیات های حمله یا ضربه زدن عمل می کنند. در سومالی (1993)، زره پوش های مالزیایی و پاکستانی تحرک، محافظت و قدرت آتش مورد نیاز برای خارج کردن سربازانی که در موگادیشو در جریان دستگیری یک فرمانده قبیله به دام افتاده بودند را فراهم کردند. در طی عملیات "هدف مشروع" در پاناما (1989)، خودروهای شناسایی زرهی M551 شریدان به عنوان زرهی میان وزن هوابرد قابلیت حیاتی را برای نیروهای سبک فراهم کردند. در عراق (2003-2005)، تیم‌های رزمی تیپ استرایکر توانستند پاسخ سریعی را در یک منطقه عملیاتی بزرگ ارائه دهند و بقای بیشتری نسبت به نیروهای سبک ارائه داده بودند. در هر یک از این موارد، وسایل نقلیه زرهی میان وزن به نیروها اجازه می دادند تا با ارائه تحرک محافظت شده، قدرت شلیک متحرک، و قابلیت های واکنش سریعی که سربازان پیاده از آن برخوردار نیستند بهتر عمل کنند. نیروهای زرهی میان وزن در زمین های پیچیده عملکرد خوبی داشته اند، اما آسیب پذیری هایی وجود دارد تقریباً در هر موردی که مورد بررسی قرار گرفت، نیروهای زرهی میان وزن مجبور بودند در نوعی از زمین های پیچیده (به عنوان مثال، شهری، جنگلی، کوهستانی یا ترکیبی از آنها) وارد عمل شوند علاوه بر این، بیشتر عملیات‌ها تحت تأثیر بافت های توسعه نیافته2 که محیط‌های عملیاتی را مشخص می‌کرد، قرار گرفتند. جدول -1 انواع زمین هایی را که در آنها نیروهای زرهی میان وزن در طول هر یک از 13 درگیری در آن قرار گرفته بوده را مشخص می کند. ارزیابی تیم RAND نشان می‌دهد که خودروهای زرهی میان وزن بهتر از تانک‌های سنگین وزن با تحرک بیشتر در زمین‌های پیچیده عمل می‌کنند و تسلیحات روی خودروهای زرهی میان وزن برای نبرد در کوه‌ها (افغانستان، چچن) و مناطق شهری (چچن) سازگارتر از واحدهای زرهی سنگین وزن بودند. پلتفرمهای زرهی میان وزن نیز نسبت به خودروهای سبک وزن بقای بیشتری را برای پیاده نظام فراهم می کردند. در نهایت، نیروهای زرهی میان وزن بهتر می توانستند در مناطقی با بافت های کمتر توسعه یافته عمل کنند. با این وجود، زمین های پیچیده مشکلات بقاپذیری را ایجاد کردند. به عنوان مثال تا مدتها، به‌ منظور درگیری‌های رو در رو و شلیک ها مستقیم زره در قسمت جلویی اکثر خودروهای زرهی ضخیم‌ترین بخش انها بوده است . با این حال، در زمین های پیچیده، حملات آتش مستقیم اغلب در فاصله نزدیک اتفاق می افتد و هدف گیریها به سمت آسیب پذیرتر خودروهای زرهی یعنی بخش عقب، یا فوقانی وسایل نقلیه قرار بگیرد. علاوه بر این، بخش زیرین اکثر خودروهای زرهی نازک است و بنابراین در برابر مین ها و بمب های دست ساز آسیب پذیر است، سلاح هایی که راحت تر در زمین های پیچیده پنهان می شوند. جدول-1 زمین های پیچیده ای که توسط نیروهای زرهی میان وزن در 13 درگیری گذشته تجربه شده است قابلیت استقرار سریع نیروهای زرهی میان وزن یک دارایی کلیدی بوده است ظرفیت استقرار سریع نیروهای زرهی میان وزن ممکن است یک قابلیت مهم ملی باشد. در عملیات ضربتی و ضد شورشی که توسط اتحاد جماهیر شوروی در چکسلواکی و افغانستان (به ترتیب 1968 و 1979-1988) انجام شد . شوروی نیروهای زرهی میان وزن را انتخاب کرد و قابلیت استقرار بیشتر آنها را در مقایسه با نیروهای سنگین وزن و تحرک و قدرت آتش بیشتر در مقایسه با زرهی سبک وزن را ترجیح داد. (مترجم : نمونه جدید ترین آن عملیات ضد شورش نیروهای روس در سال 2022 درقزاقستان بود که روسها از خودروهای زرهی میان وزن استفاده کردند.) در پاناما، خودرو شناسایی زرهی M551 شریدان هوابرد توانایی مهمی را برای نیروهای سبک ایالات متحده فراهم کردند، اگرچه آنها در برابر دشمنی که کاملاً از قبل مغلوب شده بودند، همسان بودند. توجه به این نکته ضروری است که ارتش ایالات متحده در حال حاضر فاقد یک زره پوش میان وزن با قابلیت عملیات ورود سریع السیر3 ( forced-entry) و قابل هوابرد است. خودروهای زرهی شریدان بازنشسته شده اند. خودروهای زرهی میان وزن فعلی ارتش آمریکا همچون استرایکرها هوابرد نیستند. انتقال استرایکرها فقط یا هواپیماهای ترابری C-17 یا C-5 انجام میشود و جابه جای هوایی آنها نیازمند محل های فرود امن است. بینش های کلیدی و توصیه های این مطالعه های موردی سه بینش عمده را به همراه داشت. اول، اگر برنامه‌هایی برای افزایش قابلیت بقا و کشنگی نیروهای زرهی میان وزن برآورده نشود یا در شرایط میدان نبرد به طور کامل محقق نشود، نیروهای زره پوش میان وزن در برابر مخالفان توانا و زره پوش های سنگین وزن بسیار ضعیف عمل می کنند. در حالی که زرهی میان وزن در بسیاری از موقعیت‌ها از مزایای آشکاری نسبت به زرهی سنگین وزن برخوردار هستند، دشمنانی که در زمین‌های پیچیده با زره‌های سنگین وزن و/یا تسلیحات بسیار کشنده عمل می‌کنند می‌توانند این مزایا را خنثی کنند. دوم، مراحل دکترین و ساختار های سازمانی نظامی میتواند در شرایط خاص مسولیت ها و وظایف نیروهای زرهی میان وزن را کاهش دهد این مراحل شامل اجرای تاکتیک های تسلیحات ترکیبی با کیفیت بالا تا پایین ترین رده ها می باشد، استفاده موثر از پشتیبانی آتش و آموزش خدمه و فرماندهان رده پایین است. سوم، ارتش ایالات متحده از زمان بازنشستگی M551 شریدان فاقد یک خودرو زرهی با توانایی اجرای عملیات ورود سریع السیر است. خودروهای زرهی استرایکر نمی توانند این خلاء مهم را پر کنند. محققان به این نتیجه رسیدند که برای ارتش ایالات متحده عاقلانه است که ترکیبی از نیروهای زرهی سنگین وزن ، میان وزن و سبک وزن را در اختیار داشته باشد. در نتیجه ارتش آمریکا می تواند این نیروها را با توجه به شرایطی میدان نبرد به بهترین شکل و متناسب با ویژگی های این تجهیزات سازماندهی و به کاربگیرد. نیروهای زرهی میان وزن در چنین ترکیبی چیزهای زیادی برای ارائه دارند. نیروهای زره پوش میان وزن می توانند سهم مهمی داشته باشند، به ویژه در هنگام تقویت نیروهای نظامی سبک یا در مواردی که واکنش سریع می تواند جلوی مقابله موثر دشمن را بگیرد. پاورقی 1_ زرهی میان وزن: در این مقاله کوتاه، نیروی زرهی میان وزن (1) بر حسب پلتفرم (به عنوان مثال، تانک ها و سایر وسایل نقلیه زرهی) و(2) نسبت به نیروی کلی یک ارتش و خودروهای زرهی حریف تعریف می شود. به عنوان مثال، تانک های شرمن سنگین ترین تانک ارتش ایالات متحده (33 تا 36.5 تن) در بیشتر دوران جنگ جهانی دوم بود نسبت به نیروهای آلمانی مجهز به پانزر (تانک های 44 تا 69 تنی) نیوری زرهی میان وزن محسوب می شوند. 2- بافت های توسعه نیافته : حومه شهرها یا بعبارت دقیق زاغه نشین ها یا محیط های مسکونی با بافت نامنظم که از الگو ، ساخت و توسعه شهری پیروی نمی کنند. و در طول زمان بدون رعایت استانداردهای شهری ساخته اند. 3- عملیات ورود سریع السیر : توسط سازمان‌هایی انجام می‌شود که ساختار نیروی آنها اجازه استقرار سریع در منطقه هدف را می‌دهد. نیروهای مشترک ممکن است مستقیماً در منطقه یا مناطقی مستقر شوند تا برای عملیات های بعدی آماده شوند. نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است منبع
  9. 1 پسندیده شده
    سلام تام کتها عمدتا با فرمیشن 3 فروندی دیده شدند
  10. 1 پسندیده شده
    سرنوشت نهایی سراب مصری خرید عجیب ، ارتقاء یا بازنشستگی احتمالی !!! هواگرد رزمی چند ماموریته میراژ-2000 در سال 1984 و به تقریب شش سال پس از نخستین پرواز خود ، وارد سازمان رزمی نیروی هوایی ارتش فرانسه شد و از یک جنبه نمونه ای با قابلیتهای رزمی پایین تر از جنگنده چدند ماموریته اف-16 بحساب می آمد . میراژ-2000 در آن زمان تنها یک راه حل موقت برای توسعه جنگنده میراژ 4000 بود که براساس تعاریف طراحی آن ، می بایست هم ردیف جتهای اف-15 قرار می گرفت ،اما بنا بردلایل مختلفی از جمله هزینه های عملیاتی بالاتر و کارایی کمتر نسبت به نمونه های آمریکایی ، در مقیاس کوچکتری تولید گردید ، با این وصف ، نیروی هوایی مصر براساس تجارب قبلی خود در استفاده از جنگنده های میراژ3و5 در عملیات رزمی ، دست به خرید میراژ2000 زد که نخستین آن به سال 1985 و تا سال 1986 نزدیک به 14 فروند دیگر نیز به ارتش مصر تحویل گردید . براساس داده های موجود نیروی هوایی ارتش مصر در مجموع 17(یا 19 ) فروند میراژ2000 را در قالب یک اسکادران جنگنده تشکیل داد که امروزه کوچکترین کاربر این محصول فرانسوی بشمار می رود . راست : با بازنشستگی تدریجی جتهای اف-16 و میراژ 2000 اتکاء نیروی هوایی مصر با ناوگان ترکیبی فرانسوی - روسی بیشتر خواهد شد چپ : نیروی هوایی مصر 19 فروند جنگنده ( 4 فروند برای آموزش ) میراژ 2000 را در قالب اسکادران 82 تاکتیکی هم اکنون در اختیار دارد . با این حال ، مصری ها پس از خرید این نمونه بسرعت برای تقویت توان هوایی خود بسمت ایالات متحده حرکت کرده و جنگنده های اف-16 را به دارایی های موجود خود افزودند . اما در همان زمان برخی براین اعتقاد قرار داشتند که علت عدم سفارش بیشتر میراژ2000 ، ارزان تر بودن اف-16 و ارائه آن در قالب کمک 1 میلیارد دلاری ایالات متحده بود ، اما در واقعیت امر ، فالکن آمریکایی ،عموما ، یک هواگرد رزمی با کارایی بالاتر بحساب می آمد ولی نسخه های فروخته شده به مصر بدلیل عدم تسلیح به مهمات مدرن ، چندان باب طبع ارتش این کشورقرار نگرفت ، به همین دلیل میراژهای فرانسوی برای مدت بیشتری در خدمت عملیاتی قرار گرفتند . اما به تقریب 3 دهه پس از تحویل اولین میراژ به مصر ، ارتش این کشور از سال 2014 برنامه ریزی گسترده ای را برای بروزرسانی توان هوایی خود در دستور کار قرار داد که گفته میشود این تصمیم ، بیشتر از ناشی از حمله غافلگیرانه ناتو به لیبی بود که شوک زیادی را به فرماندهان ارشد ارتش مصر وارد آورد و ماهیت تهدید آمیز غرب را حتی برای کشورهایی که در ظاهر روابط خوبی با آنها داشتند ، به نمایش گذاشت . علاوه براین ، روی کار آمدن دولت اخوانی مصر موجبات وخامت روابط با ایالات متحده گردید که این امر موجبات توقف خرید سخت افزار آمریکایی پس از 40 سال را فراهم نمود . ولی با آغازفرآیند بازنشستگی جتهای اف-16 از نیروی هوایی مصر ، ارتش این کشور بتدریج برای خرید جنگنده های نسل چهارم نظیر رافال فرانسوی ، میگ-29 ام و سوخو-35 روسی اقدام نمود که با توجه به تسلیحات محمول این هواگردهای رزمی ( آر-77 ، آر-73 و میکا ) قابلیتهای تازه ای را برای توان رزم نیروی هوایی این کشور فراهم کرده است و این مساله با توجه به عدم تحویل موشکهای AIM-120 (برای اف-16) و میتئور ( برای رافال ) یک حداقل وضعیت را برای این ارتش فراهم کرده است .اما سرنوشت تنها اسکادران میراژ2000 مصری هنوز در پرده ای از ابهام قرار دارد . از یکسو این احتمال که ممکن است این جنگنده همزمان با اف-16 وارد دوره بازنشستگی شوند ، وجود دارد و یا اینکه برای تبدیل شدن به مکملی برای جنگنده های رافال ، بتدریج و براساس یک برنامه ریزی منطقی بروزرسانی شده و ارتقاء یابند . بدین ترتیب ، از آنجایی که درخواست مصری ها برای تحویل AIM-120در گذشته رد شده و ضمن اینکه فرانسوی ها موشکهای میکا را در اختیار مصری ها قرار دادند ، ممکن است احتمال دوم بیشتر به حقیقت نزدیک شود . اما از سویی دیگر نیروی هوایی مصر با بازنشسته کردن اسکادران میراژ2000 خود تا حد بسیار زیادی از هزینه های سنگین عملیاتی نگاه داشتن آنها صرفه جویی نماید . جنگنده های میراژ2000 مصری به نسبت عمر پروازی بالایی دارند ، ضمن اینکه سایر کاربران این جنگنده نیز در شرف توقف خدمت عملیاتی آن هستند . در نتیجه میراژ2000 ، آخرین جنگنده فرانسوی موفق در بازار صادرات سلاح بشمار خواهد آمد ، چرا که رافال تاکنون تنها به 3 مشتری تحویل داده شده است . پی نوشت : 1- بن پایه 2- 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  11. 1 پسندیده شده
    آزمایش دقیق بر روی پلتفرم AMPV پلتفرم خودروی چند منظوره زرهی (AMPV) که به تازگی برای جایگزینی با نفربرهای زرهی M113 ساخته شده است به لیست طولانی از تجهیزات مدرن مجهز است که پیشرفت قابل توجهی در علمکرد نسبت به نمونه قبلی خود دارد. خودروهای زرهی AMPV تقریباً 80درصد حجم داخلی بیشتر از M113 دارند همچنین قدرت ، بقا و تحرک پذیری آنها به میزان قابل توجهی بیشتر است. این خودرو زرهی از همان پیشرانه و سیستم تعلیق خودرو رزمی پیاده نظام برادلی و هویتزر خودکششی M109A7 برخوردار است درنتیجه چالش های تعمیر و نگهداری و تامین تدارکات را برای هر سه خودرو در این زمینه کاهش می دهد. با توجه به آزمایش عملیاتی AMPV که توسط سربازان قرار است سال آینده میلادی آغاز شود، در مرکز Yuma آزمایش کنندگان و پرسنل پشتیبانی در حال برنامه ریزی برای انجام تست های اولیه مختلف بر روی پلتفرم AMPV هستند. تست های همچون تحرک پذیری در مسیرهای جاده ای وخارج جاده ای و شلیک به شکل ثابت و در حال حرکت با مسلسل های 7.62 میلی متر و 12.7 میلی متر انجام شده است. با وجود انجام تست های مختلف قبل از تایید نهایی پروژه AMPV، حتی بعد از سفارش و تایید این خودروهای زرهی توسط ارتش امریکا تست های مختلف قبل از عملیاتی شدن بر روی این خودرو در حال انجام است
  12. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «ارائه لیست های جعلی در مورد اعدام های دهه 60» اختصاص داد. درباره اعدام های سال 1367 ، مسعود رجوی ؛ در آغاز مدعی شد که تعداد آن ، 6400 نفر است. اما کم کم این آمار را تغییر داد. از این رو در مرحله بعد ادعا کرد این تعداد 12 هزار نفر بوده و بعد مدعی شد که 20 الی 30 هزار نفر از اعضاس شازمان توسط جمهوری اسلامی اعدام شده اند. رجوی تلاش می کرد با استفاده از این لیست، در مجامع جهانی علیه جمهوری اسلامی اقامه دعوی کند. درباره لیست تنظیم شده از سوی سازمان ، امروز می توان ادعا نمود که بسیاری از اسامی مندرج در آن اصلا وجود خارجی نداشتند. تا زمان عملیات فروغ جاودان، سازمان خیلی از کسانی که در درگیری های مسلحانه کشته می شدند را لیست می کرد و از آن بهره تبلیغاتی می نمود. مسعود رجوی نام این کار را «بانک خون» گذاشته بود و اسامی را که بعدا به لیست اضافه می شد ، «بهره بانک خون» می نامید. بعد از عملیات فروغ جاویدان ، سازمان پی برد که ایجاد لیست های ساختگی ، بازدهی بالائی (به ویژه در مجامع بین المللی) برای مجاهدین دارد ؛ از این رو ، از آن زمان ، این روند تشدید شد تا جائی که «کشته سازی» جایگاه بالاتری از «تروریسم» گرفت. مسعود خدابنده ؛ عضو سابق شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق و عضو شورای ملی مقاومت، مسئول مستقیم تیم حفاظت استقرار و تردد مسعود و مریم رجوی و فرمانده ارتش آزادیبخش که در سال 1375 از سازمان جدا شد، طی یادداشت اختصاصی که در اختیار پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار داده، به بررسی پروژه کشته‌سازی منافقین در دهه 60 می‌پردازد. خدابنده شواهدی ارائه می‌دهد که با استناد به آن می‌توان پی برد مرکزیت سازمان برای نیل به اهداف خود اعضاء را به کام مرگ می‌فرستاد. این عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق توضیح می‌دهد چگونه مسعود رجوی لیست جعلی از اعدامی‌های سال 1367 درست کرد و آن لیست را به مجامع بین‌المللی می‌فرستاد تا با استفاده از آن لیست، علیه جمهوری اسلامی فعالیت کند. مشروح یادداشت اختصاصی مسعود خدابنده را در ادامه می‌خوانید: بازی دجال با آمار و ارقام کشته ها !!! (پیدا و پنهان لیست های جعلی اعدام های دهه 60) درباره اعدام‌های سال 1367، مسعود رجوی در آغاز مدعی شد که تعداد آن، 6400 نفر است اما کم کم این آمار را تغییر داد. از این رو در مرحله بعد ادعا کرد این تعداد 12000 نفر بوده و بعد مدعی شد که 20 الی 30 هزار نفر از اعضای سازمان توسط جمهوری اسلامی اعدام شده‌اند. او حتی در این راستا کتابی هم منتشر کرد تا عدد 30 هزار نفر اعدامی را ثبت کند. رجوی تلاش می‌کرد با استفاده از این لیست، در مجامع جهانی علیه جمهوری اسلامی اقامه دعوی کند. از این رو لیست ارسالی به سازمان ملل همراه با انبوهی از اسامی تنظیم شد و گروهی نیز به عنوان شهود ادعا کردند که آن لیست صحت دارد. اما چندی بعد، تعدادی از افراد که بعدها از سازمان جدا شدند شهادت دادند که حرف‌هایشان در مورد اعدام‌ها دروغ بوده است. درباره لیست تنظیم شده از سوی سازمان امروز می‌توان ادعا کرد بسیاری از اسامی مندرج در آن اصلا وجود خارجی نداشتند؛ برخی از اسامی کسانی بودند که در سال‌های قبل بخاطر جرم‌هایی مانند قتل و یا قاچاق مواد مخدر اعدام شده بودند و هیچ ارتباطی با سازمان نداشتند؛ تعدادی نیز در این لیست بودند که گواهی فوت آنها نشان می‌داد بر اثر تصادف مرده‌اند و تعدادی نیز در درگیری‌های مسلحانه سازمان کشته شده بودند. حتی سازمان تعداد بالایی از کشته‌شدگانِ عملیات موسوم به فروغ جاویدان (مرصاد) را هم به این لیست اضافه کرد. این لیست‌سازی اولا: بخاطر پشتیبانی سازمان‌های اطلاعاتی ضد ایران از مجاهدین خلق (مشخصا سازمان سیا که رابط آن زمانش سیدمحمد سیدالمحدثین بود) موفق بود. سندسازی‌ها، شهادت‌های دروغین و ارقام و اعداد با روش‌های اطلاعات شویی در نشریات به اصطلاح معتبر و مراکزی که تحت تاثیر بودند (مثلا کتابخانه کنگره امریکا که این روزها دیگر هر چیزی را تحت نام سند منتشر می‌کند و استقلالی برایش باقی نمانده) توانست به این شکل مورد استفاده دوائر ضد ایرانی قرار گیرد و ثانیا: نه اولین مورد کشته‌سازی بود و نه آخرین آن. به خاطر دارم اولین نمونه کشته‌سازی در همان سال نخستی بود که مجاهدین به عراق رفته بودند؛ حسن جزایری از دوستان آن زمان و محصل در لندن بود که بیماری قلبی داشت. وی برای تعلیمات به همراه عده‌ای به عراق اعزام شد (سازمان این افراد را تحت عنوان عضو به عراق می‌برد و سپس شروع به لیست‌سازی می‌کرد چون به ازای تعداد اعضا از صدام سرانه می‌گرفت) و چندی بعد در زمین مانور «کفری» بخاطر آفتاب زدگی و اهمال در رسیدگی و تشدید بیماری قلبی فوت کرد. (بعد از اینکه جزایری در آن گرما غش کرد، او را در خودرو رهایش کردند و بعد از مانور متوجه شدند که مرده است) جالب است که همسرش لیلا جزایری (نام اصلی‌اش اعظم ملاحسنی کهنه است که بخاطر خلاف‌های متعدد مالی مجبور شد نامش را عوض کند) و پسرش (محمد حنیف جزایری) از آن زمان تابه حال در نشریات و مقالات مدعی شده‌اند که حسن در ایران اعدام شده است. از این قبیل موارد بسیار زیاد است. مثلا تا زمان عملیات فروغ جاویدان، سازمان خیلی از کسانی که در درگیری‌های مسلحانه کشته می‌شدند را لیست می‌کرد و از آن بهره‌برداری تبلیغاتی می‌نمود. مسعود رجوی نام این کار را «بانک خون» گذاشته بود و اسمی را که بعدا به لیست اضافه می‌شد «بهره بانک خون» می‌نامید. لیلا جزایری (با نام قبلی اعظم فراهانی ملاحسنی کُهنه) نام خود را به این دلیل تغییر داده که تحت پیگرد پلیس انگلیس بخاطر فروش غیر قانونی یک خانه اجاره ای در انگلستان است بعد از عملیات فروغ جاویدان، سازمان پی برد که ایجاد لیست‌های ساختگی، بازدهی بالایی (به ویژه در مجامع بین‌المللی) برای مجاهدین خلق دارد؛ از این رو از آن زمان، این روند تشدید شد و این کار سیستماتیک ادامه پیدا کرد تا جایی که «کشته‌سازی» جایگاه بالاتری از «تروریسم» گرفت. یادم هست در سال 1994 م، زمانی که مریم رجوی را بعد از اعلام ریاست جمهوری وی در عراق به پاریس آوردیم (من مسئول انتقال و حفاظت بودم) و هدف هم شروع کار سیاسی و بازکردن جای پا برای مسعود رجوی بود، وی نتوانست کاری کند و فرانسه در سال 1997 او را مجددا به عراق فرستاد. بعد از این ماجرا، مسعود برای جبران این شکست، بلافاصله تیم‌های عملیاتی را به ایران اعزام کرد. اما از آنجا که ایران «در بالاترین سطوح» به اطلاعات دسترسی داشت، تیم‌ها تک تک به محض ورود دستگیر می‌شدند. مسعود رجوی خوب می‌دانست که تیم‌های عملیاتی به محض ورود به ایران لو می‌روند ولی باز تعداد بیشتری از افراد را اعزام می‌کرد. واقعیت آن است که او هدفش ترور نبود بلکه هدف کشته‌سازی بود. او می‌خواست این افراد به محض ورود به ایران دستگیر و اعدام شوند. مشخصا یادم هست بابک امین آنقدر در تهران [!!!] خمپاره زده بود که دیگر به لحاظ جسمی توان نداشت ولی باز او را بیرون نمی‌کشیدند و اصرار می‌کردند این عمل را ادامه دهد. سازمان از اعضاء می‌خواست‌ هرچه بیشتر آدم بکشند و بعد نارنجک بیندازند و سپس سیانور بخورند تا خودشان هم کشته شوند. آرش صامتی‌پور یکی از این افراد بود که با وجود کشیدن نارنجک و خوردن سیانور بخاطر کمک نیروهای امنیتی جان سالم به در برد و البته یک دستش قطع شد. اهداف ترورها اصلا مهم نبود، بلکه سر و صدا مهم بود. بزرگترین ضربه‌ای که رجوی آن زمان خورد، قطع اعدام‌ها بود. یعنی نیروهای امنیتی ایران و قوه قضائیه هم متوجه شدند که این افراد برای کشتن به ایران نمی‌آیند بلکه برای کشته شدن اعزام می‌شوند. سازمان منافقین همین استراتژی را در عراق بعد از صدام هم پیاده کرد. به هنگام تحویل کمپ اشرف، سازمان به عراق اعلام کرد که یک سوم شمالی را تحویل می‌دهد ولی از طرف دیگر اعضاء را بسیج کرد تا در مقابل نیروهای عراقی بایستند. به آنها گفته بودند عراقی‌ها آمده‌اند تا شما را دستگیر کرده و به ایران تحویل بدهند. حتی گفته بودند اتوبوس‌های ایران منتظرند تا شما را به اوین منتقل کنند تا به محض رسیدن به ایران اعدام شوید. از این رو ابعاد درگیری اعضای سازمان با نیروهای عراق بیشتر شد و به تبع، این درگیری کشته‌هایی هم داشت؛ کشته‌هایی که سازمان از آنها علیه دولت عراق استفاده کرد و به عنوان برگ برنده در مجامع بین‌المللی علیه عراق به کار برد. از سوی دیگر در داخل هم با «شهید» نامیدن آن کشته‌شدگان، الباقی اعضاء را شستشوی مغزی دادند و با احساساتشان بازی کردند. باید گفت بعد از سقوط صدام با توجه به از کار افتادگی فیزیکی نیروهای سازمانی، ترورها غالبا توسط نیروهای مزدور غیر وابسته به سازمان مجاهدین انجام گرفته و می‌گیرد ولی تبلیغات آن هنوز به عهده سازمان است. یک تقسیم کاری ابلاغ شده که ترورها و عملیات ایذایی توسط مامورین تعلیم دیده در کشورهای همسایه انجام می‌شود ولی غلوها و تبلیغات رسانه‌ای، کلیک‌ها و باز نشرها در شبکه‌های اجتماعی و تولید فیلم‌ها و عکس‌های تقلبی به عهده شبکه سازمان مجاهدین و رابط های عربستان سعودی است. رد این جریان و کارکرد این «ارکستر ترور و کشته سازی و تبلیغ» را که نتیجه آن در جریان عملیات فروغ جاویدان و اعدام‌های دهه شصت مشاهده شد، امروز هم می‌شود به وضوح در مطبوعات غربی، خروجی‌های شبکه‌ها و سایت‌های فارسی زبان و ایضا شبکه‌های اجتماعی ملاحظه کرد. و طبق معمول مصرف کننده نهایی مقامات کشورهای متخاصم هستند که این اطلاعات دست‌ساز و تولیدی را در مجامع بین‌المللی علیه عالی‌ترین منافع ملت ایران خرج می‌کنند. در پایان اضافه می‌کنم اگر شخصا کارم مشاوره به سازمان سیا بود حتما اصرار می‌کردم که این نوع جعل و بزرگنمایی و دروغ سازی بخصوص با پشتوانه نیرویی تروریستی و آبروباخته مثل مجاهدین خلق اگر چه ممکن است در کوتاه مدت به سناریوی ضد ایرانی کمک کند ولی در نهایت به ضرر همان نیروهای ضد ایرانی خواهد بود. مسعود خدابنده پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
  13. 1 پسندیده شده
    آزمایش پروژه ATLAS ارتش آمریکا ارتش آمریکا در حال حاضر برنامه های ویژه و گسترده ای برای ارتقا و مدرن سازی خودروهای رزمی دارد. نحوه کار خدمه خودروهای زرهی از جنگ سرد اساساً بدون تغییر بوده است. در حقیقت عملکرد یک خودرو زرمی کاملاً به ورودی های دستی خدمه بسیار آموزش دیده متکی است. امروزه خدمه خودروهای زرهی از یک فرایند دستی برای تشخیص، شناسایی و درگیری اهداف استفاده می کنند. خدمه باید با کمک سنسورهای خودرو، اهداف را کشف کنند و با آن درگیر شوند. در تانک های اصلی میدان نبرد مانند آبرامز فرایند بارگذاری مجدد مهمات نیز دستی انجام می شود. فرمانده و توپچی نیز باید به شکل هماهنگی برای یافت اهداف و درگیری با انها با یکدیگر تامل کنند. در نتیجه این فرآیند کامل دستی بسیار زمان بر خواهد که در کشندگی و بقاپذیری خودروهای زرهی اثرگذار خواهد بود. اما ارتش امریکا در نظر دارد تا با کمک سیستم های رباتیک ، هوش مصنوعی و شبکه های ارتباطی نسل بعدی تحول منحصر بفرد در خودروهای رزمی ایجاد کند. به همین منظور ارتش امریکا چند طرح و پروژه اولیه برای نسل بعدی خودروهای رزمی (NGCV) را در دست بررسی ومطالعه دارد. یکی از پروژهای ارتش امریکا پروژه ATLAS است. پروژه ATLAS یک خودرو رزمی است که با استفاده از سنسورهای پیشرفته ، الگوریتم های یادگیری ماشین و یک صفحه نمایش لمسی جدید ، روند یافتن و شلیک اهداف را به شکل سریعتری انجام میدهد و به خدمه امکان می دهد سریعتر از گذشته به تهدیدها پاسخ دهند. فرآینده عملکرد خودروهای رزمی امروزه دستی است که یک ضعف برای آنها محسوب میشود در نتیجه نیاز به اتوماسیون دراین بخش احساس میشود نمونه اولیه پروژه ATLAS بر روی شاسی خودرو زرهی Griffin ساخت شرکت جنرال داینامیکس پیاده سازی شده است. این نمونه اولیه دارای توپ متوسط 50 میلیمتری XM913 و بارگذار خودکار است. ATLAS به سنسورهای پیشرفته ای بر روی برجک مجهز است تا محیط پیرامونی خود را به شکل دقیق رصد کند. نمونه اولیه ATLAS کاملا بی سرنشین است و از طریق کابل های به یک نفربر M113 متصل شده است. در حقیقت خدمه در داخل نفربر M113 با کمک تجهیزات کنترل و صفحات نمایش لمسی هدایت ATLAS را بر عهده میگرند. در نتیجه خدمه بدون درگیر شدن و قرار گرفتن در معرض تهدیدات می تواند هدایت یک خودرو قاتل را برعهده داشته باشند. به شکل ساده ، سنسور نصب شده ای ATLAS داده های محیطی را جمع آوری می کند، اهداف بلقوه را تشخیص و شناسایی میکندند، الگوریتم یادگیری ماشین و هوش مصنوعی داده ها را پردازش می کند در اخر اطلاعات تجزیه وتحلیل شده به نفربر فرماندهی منتقل میشود و خدمه با کمک صفحه نمایش لمسی / کنترلرها موجود دستور های بعدی را به خودرو رزمی ATLAS می دهند. هوش مصنوعی متصل به سیستم کنترل اتش با قدت فراوان با اهداف تایید شده درگیر میشوند. هوش مصنوعی میتواند متناسب با تهدید، مهمات مناسب را به شکل خودکار انتخاب کند. هوش مصنوعی ATLAS توصیه های مختلفی را در اختیار خدمه قرار میدهد اما خدمه میتواند این توصیه ها را اجرا کنند و یا انجام آن را نادیده بگیرند. مثلا هوش مصنوعی اهداف متخاصم را برای خدمه رتبه بندی میکند و خدمه میتواند از این رتبه بندی برای نابودی اهداف پیش رو استفاده کنند. یا حتی در مورد انتخاب نوع مهمات خدمه میتواند در تصمیم گیری هوش مصنوعی دخالت کنند و به ان دستورهای جدیدی در این رابطه بدهند. نمونه اولیه پروژه ATLAS بر روی شاسی خودرو زرهی Griffin و مجهز به توپ 50 میلیمتریXM913 است در حقیقت این انسان است که در حلقه اخر تصمیم گیری قرار دارد و انتخاب هدف و شلیک را انجام میدهد. در حقیقت هدف کلی پروژه ATLAS کاهش زمان بین شناسایی هدف تا نابودی آن است. در نتیجه سرعت تصمیم گیری خدمه افزایش خواهد یافت. پیش بینی میشود با کمک هوش مصنوعی خدمه های خودروهای رزمی نسل اینده در مقایسه با خودروهای رزمی فعلی سرعت شناسایی و پاسخگویی بیشتری به تهدیدات خواهند داشت. در حال حاضر 40 سرباز ارتش امریکا در حال تمرین با نمونه اولیه پروژه ATLAS هستند. ارتش امریکا با بررسی عملکرد این سربازها خواهد فهمید که هوش مصنوعی، سنسورهای یکپارچه و الگورتیم های یادگیری ماشین چه اثری بر عملکرد نیروی انسانی در میدان نبرد خواهند داشت. نتایج این پروژه چه به شکل کلی و یا جزء قطعا در برنامه نسل بعدی خودروهای رزمی (NGCV) ارتش امریکا تاثیر بسازی خواهد گذاشت. تصویری از نفربر فرماندهی پروژه ATLAS - خدمه میتواند به راحتی با کمک هوش مصنوعی و با صفحات نمایش لمسی به شکل کنترل از راه دور خودرو رزمی را هدایت کنند
  14. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی به مناسبت سالروز شکار پهپاد آمریکایی گلوبال هاوک توسط سامانه سوم خرداد، ویدیویی از پدافند هوایی سپاه و سامانه سوم خرداد منتشر شد که حاوی تصاویر جدید و نکات جالبی بود. یکی از مهمترین این تصاویر حضور یک تلار سامانه سوم خرداد بر روی یک کشتی در حال حرکت و شلیک این سامانه بود. این تصاویر اولین اطلاعات منتشر شده از تست این سامانه در شرایط دریا، و نیز اولین تصویر شلیک در حال حرکت تلار آن بود. اما نکته دیگری که کمتر مورد توجه قرار گرفت نیز در تصاویر مربوط به تست دریایی سوم خرداد وجود داشت. در بخشی از تصاویر تلار این سامانه مجهز به 3 موشک دیده می شود که 2 موشک از نسل جدید موشک طائر که در شکار گلوبال هاوک نیز بکار رفت هستند که 105 کیلومتر برد دارند و از سیکر راداری بهره می برند، موشک وسطی اما موشکی ست با سیکر کاملا متفاوت که برای اولین بار تصویری از آن دیده شد. موشک مذکور بر خلاف موشک های میان برد ایرانی دیگر که عموما دارای سیکر آشیانه یاب هستند، دارای یک سیکر الکترواپتیکال است که طراحی کاملا به خصوصی دارد. در مورد استفاده از سیکر الکترواپتیک یا حرارتی در موشک های پدافندی به خصوص در ارتفاعات پایین محدودیت های جدی وجود دارد؛ چنانچه سرعت موشک از حدی فراتر رود به دلیل ایجاد استکاک شدید با هوا و ایجاد حرارت که بیشترین میزان آن در نوک موشک متمرکز است، عملکرد سیکر های حرارتی دچار اخلال جدی می شود، به همین جهت موشک های پدافندی با سیکر حرارتی یا تصویر ساز فروسرخ عموما دارای سرعت هایی کمتر از 3 ماخ هستند. در مورد موشک های برد متوسطی چون طائر و صیاد-2 (این 2 موشک از نظر ابعادی و طراحی ظاهری بسیار شبیه به یکدیگر بوده به نحوی که تنها از اندک تفاوت هایی در بالک های میانی و بالک های هدایت گر انتهایی از یکدیگر قابل تمیز هستند که با توجه به زاویه تصویر تشخیص دقیق اینکه این موشک نوعی از صیاد-2 است یا طائر ممکن نیست، اما به جهت آنکه پدافند سپاه کاربر موشک طائر است و نیز 2 موشک لود شده دیگر نیز از نوع طائر است، احتمال بیشتری داده می شود که موشک مورد بحث نیز نسخه ای از موشک طائر باشد.) عموما شاهد سرعت هایی بیشتر از 4 ماخ هستیم. برای غلبه بر این مشکل طراحان ایرانی دست به ابتکار جالبی زده اند که البته استفاده از آن سابقه نیز داشته است و خصوصا پیشتر آمریکایی ها در طراحی سیکر موشک ضد بالستیک تاد از آن بهره برده اند. اول آنکه محل قرار گیری لنز سیکر از دماغه موشک به زیر رادوم که از مواد شفاف، احتمالا نوعی سرامیک، ساخته شده منتقل شده است تا از نقطه تمرکز استکاک و تنش حرارتی به دور باشد. در مرحله دوم به جهت دور کردن هرچه بیشتر تنش حرارتی از جداره شفاف سیکر، در طراحی دماغه به جای نوک تیز از نوک پخ استفاده شده است که گرچه به لحاظ ایرودینامیکی دارا بودن نوک تیز برای سرعت های مافوق صوت بهتر است، اما این نوک پخ باعث می شود تا تنش های حرارتی از اطراف دریچه سیکر تا حد امکان دور شود. علاوه بر این، بخش نوک دماغه موشک که روی رادوم شفاف قرار گرفته از ماده سیاه رنگ ماتی ساخته شده است که به نظر می رسد از مواد فدا شونده کامپوزیتی ساخته شده باشد. این مواد به ویژه در صنایع هوافضا جهت ایجاد سپر حرارتی بکار گرفته می شوند. کاربرد این مواد به این گونه است که در محل هایی که مورد شوک یا تنش حرارتی قرار می گیرند بکار گرفته می شود، این مواد قابلیت جذب حرارت بالایی داشته در عین حال ضریب انتقال حرارت بسیار پایینی دارند که موجب می شود بتوانند میزان حرارت خیلی زیادی را جذب کنند که منجر به سوختن و یا تصعید آنها می شود و از سوی دیگر حرارت بسیار ناچیزی را به قسمت های مجاور سازه وسیله هوا-فضایی انتقال می دهند. مساله دیگر حائز اهمیت در این پیکرده بندی آن است که به جهت محل قرار گیری سیکر، می توان از سیکر های بزرگتر با دهانه دیافراگم وسیع تری استفاده کرد که از یک سو پیچیدگی و هزینه های ساخت سیکر را کاهش می دهد، از سوی دیگر باعث می شود میدان و برد دید بیشتری توسط سیکر کسب شود.
  15. 1 پسندیده شده
    خوب ، این موارد متذکر شده توسط شما همه وبدون شک احتمال هست ،بدون هیچ مستندات خاص .. 1- وقتی شما قصد دارید یک جنگنده را با خصوصیات ادعایی نسل 5 و تاکید چندین باره روی این مساله ، تولید کنید ، با احترام حق ندارید ( منظور سازندگان ) بفرمایید که به نتیجه موثری نرسیدیم ، به این دلیل که این به اصطلاح هواگرد رزمی قرار هست در علمیات نظامی واقعی و نه رزمایش ها وارد عمل شود 2- در خصوص اویونیک ، شما ، سامانه های احتمالی مورد استفاده در کوثر را در ردیف سیستم های نسل 5 حساب می کنید ؟؟ اصولا کوثر خودش یک هواگرد نسل 5 هست ؟؟ یا خصوصیات نسل 5 را دارد ؟؟ 3- با احترام ، ادعای پوشش ضد رادار را باید اثبات بفرمایید ، صرف اینکه بفرمایید " دارد" برای هیچ مخاطبی قابل پذیرش نیست ( در سالهای دهه 90 میلادی ، یک آدمی ادعا کرده بود که نهاجا پوشش های پلی اورتان ضد رادار را برای اف-14 ها تولید کرده ولی هرگزبراین مدعای خودش مستنداتی ارائه نکرد ) 4- در خصوص رزم شبکه محور ، بدلیل اینکه ما هیچ اطلاعات خاصی از برنامه نیروهای مسلح برای ورود به محیط رزم شبکه محور نداریم ، با احترام این مورد هم قابل پذیریش نیست ، ضمن اینکه منبعی که ارائه فرمودید ، سابقه بسیار نامطلوبی در ارائه گزارشهای غیرواقعی دارد ( به غیر چند استثناء ) و به تقریب همه از این مساله اطلاع دارند . === تقریبا تمامی ارتشهای دنیا 3 هدف اصلی در شبکه سازی محیط رزم پیگیری میکنند 1- خودهمگام سازی ( SELF- SYNCHRONIZATION ) بدون نیاز به وارد شدن به زنجیره فرماندهی سنّتی 2- بهبود درک عنصر رزمی از محیط رزم بدون نیاز به دریافت اطلاعات از زنجیره فرماندهی سنّتی 3- بهبود درک لازم نسبت به ماهیت عملکرد سطوح فرماندهی در شرایط رزمی ما هر چقدر جستجو می کنیم در شکل ظاهری نیروهای مسلح که موارد فوق را بعنوان اصول رزم شبکه محورپیدا کنیم ، متاسفانه ندیدیم ، انشا... که وجود داشته باشد ولی اگر خدای ناکرده ، صرفا" ادعا باشد ، آن وقت چه کسی مسئول هست ؟؟ 5- اطلاع ندارم شعاع عملیاتی قاهر چقدر هست ( احتمالا جنابعالی هم اطلاع ندارید / بدون داشتن اطلاعاتی نظیر موتور ، میزان مصرف سوخت ،اندازه سوخت قابل حمل و یا حتی قابلیت سوخت گیری هوایی ) در نتیجه به چه شکل شعاع عملیاتی قاهر را هم ردیف جتهای نسل 5 قرار دادید ؟ 6- هیچ اطلاعاتی تا حال حاضر در خصوص تسلیحات قاهر منتشر نشده ( تا جایی که رصد کردم ) ، حتی بعید هست گمان زنی صورت گرفته باشد ، چون تک موتوره ، دو موتوره بودن آن، نوع رادار ، سامانه های جانبی مثل جنگ الکترونیک ، و .... هنوز مشخص نیست و بطور طبیعی وقتی این کاراکترها مشخص نباشد ، اصولا صحبت کردن از توان حمل سلاح ، یک مقداری دور از ذهن هست . ضمن اینکه این دوست عزیز ما هنوز از ایجاد تغییر در طراحی قاهر صحبت می کنند ، به نظر شما این تحلیل به چه معنایی هست بعد از چندین سال از رونمایی ؟؟ و در نهایت ، غیر از موارد تیک خورده ، بقیه کاراکترهای ذکر شده ، نباید برای تعریف قاهر بعنوان یک جنگنده نسل 5 ، مبنا قرار بگیرد ؟؟ این که نمیشود یک سری موارد را بعنوان نسل 5 بودن قاهر ذکر کنیم ولی بقیه موارد را نادیده بگیریم 1- فناوری بردار رانش ( که همین الان در جتهای روسی و چینی دارد استفاده می شود ) 2- کاهش بار کاری خدمه ( که یقینا"به معنای وجود یک کابین تمام شیشه ای و وجود سیستم هایی مثل DAS هست ) 3- اثر بخشی در صحنه رزمی و دهها مورد دیگر
  16. 1 پسندیده شده
    تصویر بالا معرفی مختصر انواع معمول سیستم های تعلیق هست. در حقیقت به غیر از این 6 نوع سیستم تعلیق، سیستم های تعلیق دیگری نیز وجود دارد که عموما آنها از همین 6 نوع سیستم تعلیق منشاء گرفته اند.
  17. 1 پسندیده شده
    چند نمونه از صدها پستی که در باب حوزه قدرت هوایی در میلیتاری ارسال شد در حقیقت این تحلیل شما شاید منطبق بر واقعیت نباشد ، جنابعالی ، مبحث ماهیت بازدارنده بودن جنگ افزارهای موشکی را با مبحث تدافعی بودن موشک ( که چنین چیزی نیست ) ترکیب کردید و نتیجه اشتباهی را بدست آوردید . موشک به شکل ذاتی یک سلاح تهاجمی هست ( هم در جنگ دوم و هم در جنگ ایران و عراق و هم در جنگ خلیج پارس 1991 از موشک برای دهشت افکنی در میان عقبه دشمن استفاده شد ) البته این آمارها ( جنگ شهرها ) صرفاً برای کسانی که بدنبال تحلیل درست هستند ، جالب هست ولی برای یکسری دیگر ، صرفاً یک مشت عدد درزمان صلح . مشخصاً هیچ کسی بطور کامل توانایی موشکی را زیرسئوال نبرد ولی یادمان باشد ، سرمایه گذاری روی نیروی موشکی ناشی از تجربه تلخ ما مقابل عراق بود ( ایجاد بازدارندگی درست در مقابل دشمنی که مسلح به همین سلاح ، ، عمق خاک ما را تهدید می کرد اما سئوال اینجاست که بعد از پایان جنگ ما با عراق ، و با کمی نگاه به جلو ، بعد از شکست صدام در جنگ با متحدین ( که به شکل جالبی نوعی تقابل میان نیروی هوایی و نیروی موشکی بود و نتیجه آن هم کاملاً واضح وجود دارد ) آیا ماهیت تهدید برای ما تغییر نمود یا خیر . تحلیل شماره یک : اگر اعتقاد بر این هست که ماهیت تهدید ، تغییر نکرد ، خوب ، سرمایه گذاری یک جانبه روی نیروی موشکی عاقلانه ارزیابی می شود . تحلیل شماره 2 : اگر اعتقاد بر این هست که ماهیت تهدید ، تغییر نمود ، چرا باز هم به دنبال ایجاد یک بازدارندگی سخت افزاری تک پایه ای رفتیم ؟؟؟ باید به این سئوال ( تحلیل شماره 2) به شکل منطقی پاسخ داده شود . نکته جالب ، حتی عراق هم بعد از سال 1982 متوجه شد که صرفاً حمله با موشک به عقبه ایرانی ها ، نمی تواند چاره کار باشد ، پس بسرعت تقویت نیروی هوایی و تغییر استراتژی ها و تاکتیک ها را در دستور کار خودش قرار داد . ------ یک مقاله در ژورنال قدرت هوایی ( احتمالاً بهار 1997) . آن را مطالعه کنید ، یکسری مطالبش قابلیت ترجمه را ندارد ولی دید جالب توجهی را از یک سرهنگ نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در ارتباط با ماهیت نگاه به نیروی هوایی در ایران و عراق در اختیار خواننده می گذارد که خالی از فایده نیست . و بعد ................... مهر ماه 1398 - وزیر محترم دفاع ، امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع: دستاوردهایی خواهیم داشت که باعث بهت دشمن است
  18. 1 پسندیده شده
    ،ATLAS خدمه مجازی در تانک های ارتش آمریکا پروژه ATLAS در حقیقت برنامه ارتش آمریکا برای اضافه کردند هوش مصنوعی که مانند یک سرباز مجازی در تانک ها عمل می کند است و برای کمک به خدمه انسانی فعالیت می کند. در واقع هوش مصنوعی ATLAS به خدمه کمک می کند تا تهدیدها را شناسایی و اهداف را الویت بندی کند حتی سلاح را به سمت هدف تنظیم نمایید اما هیچگاه اجازه شلیک را ندارد. سیستم شناسایی هدف ATLASاز الگوریتم های یادگیری ماشین استفاده می کند در نتیجه پایگاه های داده این هوش مصنوعی باید همیشه بروز باشد و از اطلاعات نادرست محافظت شوند. در حقیقت ATLAS داده ها را از چندین سنسور که بر روی وسایل نقلیه زرهی نصب است یا حتی از وسایل نقلیه مختلف جمع آوری می کند سپس اهداف بالقوه را شناسایی و آنها را به خدمه معرفی می کند.مقدار جزئیات کارATLAS بستگی به الگوریتم آموزش آن خواهد داشت. "باب استفان" سالهاست در تانک ها خدمت می کند و در حال حاضر افسر پروژه ATLAS می باشد:" می گوید سرباز باید سوئیچ شلیک سلاح را فشار دهد تا شلیک انجام شود به این ترتیب ما اطمینان حاصل خواهیم کرد که ATLAS هرگز مجاز به اجرای اتش به طور خودکار نیست." با وجود اینکه هوش مصنوعی اختباری در اجرای آتش به شکل فیزیکی یعنی شلیک ماشه ندارد اما در صورتی رابط کاربری ضعیف طراحی شده باشد و یا اپراتورهای ضعیف آموزش دید باشند نقش انسان کاهش می یابد و فقط نقش آن به فشار دادن ماشه محدود می شود در نتیجه هر هدفی که توسط هوش مصنوعی خطر شناسایی شود توسط انسان نابود می شود. پس خدمه باید به طور کامل در فرایند تصميم گيري مشارکت داشته باشد، آنها بايد به طور فعالانه اهداف را تشخيص دهند تا اینکه منتظر باشند هوش مصنوعی اینکار را برای آنها انجام دهد. بنابراین مسئولیت هر شلیک بر عهده سربازان است آنها به طور کامل بخشی از زنجیره ای از وقایع هستند نه فقط مسئول فشار دادن یک دکمه در پایان ماجرا. خدمه انسانی می تواند در هر موقعیتی که خواستند هوش مصنوعی ATLAS را خاموش کند که استفاده از آن یک انتخاب تاکتیکی است. حتی با وجود ATLAS خدمه می توانند به طور عمده برای استفاده از چشم ها، گوش ها و قضاوت های خود، محیط اطرافشان را بررسی نماییند. آنها قادر خواهند از همان حسگریهای که ATLAS بهره میگرد برای تجزیه تحیلیل محیط استفاده کنند. حتی خدمه می توانند دسترسی بیشتری داشته باشند مثلا سر خود را از دهلیزهای تانک بیرون بیاورند و محیط پیرامونی را بررسی کنند. هنگامی که ATLAS اهداف بالقوه را پیشنهاد می دهد خدمه می تواند چیزهایی را که فکر نمی کنند تهدید نیست، حذف کنند یا حتی ATLAS را خاموش کنند. در نهایت وقتی ATLAS سلاح را به سمت هدف احتمالی به چرخش در آورد اما این وظیفه توپچی است که از سایت دید خود هدف را شناسایی کند و اجرای آتش را انجام بدهد یا ندهد.در حقیقت ATLAS شبیه عملکرد hunter-killer در تانک های فعلی است که فرمانده تانک می تواند با شناسایی هدف برجک را به سمت آن بچرخاند پس همانطور که قابلیت hunter-killer اجازه می دهد فرمانده (انسان) به توپچی (انسان) در شناسایی اهداف کمک کند. ATLAS نیز به منظور کمک به خدمه مورد استفاده خواهد بود اما عملکرد شناسایی هدف را با سرعت بیشتری انجام خواهد داد. ایده ATLAS این است که انسان و ماشین به بهترین شکل ممکن ترکیب شود. ATLAS یک دستیار برای خدمه است و تانک ها را به ربات های قاتل تبدیل نمی کند.در حقیقت سیاست فعلی ارتش آمریکا در ارتباط با هوش مصنوعی نگه داشتن خدمه انسان به عنوان تصمیم گیرنده اصلی است.
  19. 1 پسندیده شده
    حفاظت بیشتر برای یانکی ها توسعه نسل جدیدی از سامانه های حفاظت زرهی پیشرفته توسط ارتش ایالات متحده واشنگتن : مرکز تحقیق و توسعه مهندسی خودروهای زرهی و تانک(TARDEC) ارتش ایالات متحده در حال سرمایه گذاری بر روی توسعه سامانه های حفاظت زرهی جدیدی برای زره پوشهای رزمی است که می بایست ماموریت پشتیبانی از پیاده نظام را در محیط رزمی قرن بیست و یکم بر عهده گیرند . به اعتقاد ناظران نظامی ، در حال حاضر ، ناوگان تانکهای اصلی میدان نبرد و خودورهای رزمی پیاده نظام برای محیط رزمی نبردهای آینده بهینه سازی نشده اند و این مضاف بر نیاز ارتش به خودروهای رزمی جدید است که می بایست خریداری گردد . بنابراین ، ارتش برای تطبیق خود با صحنه رزم در قرن بیست و یکم، نیازمند خودروهای است که الزامات نیروی زمینی و سپاه تفنگداران را در محدوده ای فراتر از وضعیت فعلی در زمینه حفاظت و مرگ آوری برآورده سازد و شامل فناورهایی نظیر کارکرد خودکار ، ورود فناوری های رباتیک ، کاهش وزن و درنهایت کار آمدی بیشتر گردد . به همین دلیل ، مرکز تحقیق و توسعه مهندسی خودروهای زرهی و تانک ، گزارشی را درخصوص مفهوم توسعه سامانه های پیشرفته حفاظت زرهی نسل آینده که می بایست برروی خودروهای زرهی نسل بعدی (NGCV) نصب گردد منتشر نمود . طبق مندرجات این گزارش ، این خودروها می بایست به لایه های زرهی با عکس العمل بهبود یافته برای پاسخ به نیازمندی های آینده جهت محافظت از خودروهای زرهی مجهز شوند . به شکل خاص ، خودروهای زرهی نسل بعدی می بایست به جدیدترین کیتهای ماژولاری که در حوزه زره های واکنشی توسعه می یابد ، مسلح شوند که کارکردی متفاوت از سامانه های فعلی خواهند داشت ، چنانکه انعطاف پذیری عملیاتی این کیتها به گونه ای است که به شکل هLزمان قابلیت نصب بر روی تانک های اصلی میدان نبرد ، زره پوشهای میان وزن و یا خودروهای رزمی پیاده نظام را دارند . این کیت جدید ، لایه های مشخصی از ماژولهای ERA را به نمایش می گذارد که به شکل زوایه دار با پیکربندی V شکل ترکیب میشود و این مجموعه ، از نفوذ سرجنگی تسلیحات ضد زره سبک ( نظیر مهمات خانواده جنگ افزار RPG) جلوگیری خواهد نمود . برای کاهش وزن خودرو های زرهی آینده نیز ، کیتهای حفاظتی فوق الذکر که بصورت یکپارچه نصب می شوند ،با استفاده از مواد جدید و روش های طراحی پیشرفته تولید خواهند شد . طراحان فناوری فوق ، در مجموع براین نکته متمرکز شده اند که برای کاهش هزینه های تولید و بکارگیری و همچنین کاهش وزن کلی سیستم ، می بایست ایده های جدیدی پردازش گردد . این ماژولهای جدید به گونه ای طراحی می شوند که تا در صورت برخورد پرتابه ، آسیب به ماژولهای مجاور آنها به حداقل ممکن ، برسد که در نتیجه ، کارایی و چرخه عمر این ماژولها افزایش پیدا می کند . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  20. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم البته این شهید بزرگوار هم جمله بهتری هم دارند " جنگ صرفا" شلیک بسمت دشمن نیست ، بلکه احساس مسئولیت هست " ( نقل به مضمون ) بارها هم چه در زمان جنگ و چه بعد از پایان جنگ، این خدمه هوایی بودن که با احساس مسئولیت و این تفکر که کشورشان در زمان جنگ نیازمند یک جت رزمی غیر قابل جانشین شدن هست ، هواپیمای خودشون را تا حد امکان از دست نمیدادند . مشکل از این بندگان خدا نیست ، مشکل اصلی ما در نوع تفکر و نگاهی هست که بارها در همین تاپیک و تاپیکهای مشابه ریشه های ان را بررسی کردیم ( ان هم به شکل کاملا علمی و نه سیاسی ) . هواپیمایی امروز سقوط کرد ، شاید نزدیک به 53 سال قبل وارد خدمت شد و بطور قطع دهها دوره اورهال سنگین را هم طی کرده بود، در حالی انتظار دوستان ما از یک وسیله پرنده رزمی ، مثل انتظار کارکرد پیکان مدل 1362 هست ، در حالی که همه می دانند ، با وجود اورهالهای متعدد و حتی ارتقاء ، حتی یک جت ساده ای نظیر اف-5 هم یکدوره مشخص کارکرد عملیاتی موثر دارد . وقتی ما سعی می کنیم ، عملکرد فاجعه بار خودمان را در حوزه هوانوردی نظامی در سطح کلان ، با اجرای برنامه های این چنینی پوشش بدهیم ، بطور قطع انتظار این موارد باید داشته باشیم . خلبان شهید سرهنگ منوچهر فتاحی حالا در کشور ما که به هیچ عنوانی و حتی برای نمونه علت این سوانح اعلام نمیشود و اگر هم شده ، خلبانی که قدرت دفاع از خودش را ندارد مقصر اعلام میشود ولی انقدر شجاعت وجود ندارد که گفته شود ، " کار کشیدن و انتظار از یک جنگنده 50 ساله ، به اندازه یک جت رزمی نو " مسبب این فجایع هست که در نهایت موجب از دست رفتن یک خلبان ، تجربه آن ، هزینه کشور برای اموزش ان و مهمتر از همه ، " مصیبت خانواده " ان میشود . پی نوشت : 1- اگر فقط یک لحظه به این فکر کنیم ، یکسری توجیهات برای برنامه های این چنینی ، هرگز فرصت بروز پیدا نمیکند ... 2- خوب به این چهره و چهره های مشابه ( مثل خلبان جت آموزشی تذرو ) و نظایر ان ، نگاه کنید ، شخصا" خواب به چشم نمی آید وقتی می بینم جان های ارزشمندی که سرمایه های این کشور هستند و سایر کشور ها در صورت داشتن انها ، مثل اشیاء گرانقیمت با انها رفتار می کنند ، این شکلی از دست میروند ، حالا چه شکلی ، یک عده ای راحت از ایندست موارد می گذرند ؟؟؟
  21. 1 پسندیده شده
    با سلام زره پوش های روبوتیک قرن بیست و یکم برنامه ارتش ایالات متحده برای توسعه پیکربندی جدید برای نسل جدیدی از خودروهای رزمی واشنگتن : یکی از مراکز تحقیقاتی ارتش ایالات متحده در حال حاضر مـــشغول کار بر روی نمونه اولیه خودروهای رزمی نسل جدید (NGCV) بوده که به تازگی تصاویری از آن انتشار یافته است . برخی منابع اطلاعاتی در این خصوص مدعی هستند که مرکز تحقیقات ، توسعه و مهندسی زرهی ارتش ایالات متحده (TARDEC) ، هم اکنون فاصله بسیار اندکی تا تولید و رونمایی از جدیدترین خودروی روبوتیک بعنوان یک پیکربندی جایگزین برای سخت افزارهای فعلی ، دارد . با این حال ، گرچه مشخصات دقیقی از این سامانه رزمی بدون سرنشین اعلام نشده ، اما "کوین میلز" ، مدیر دپارتمان روبوتیک مرکز تحقیقات ، توسعه و مهندسی زرهی ارتش ایالات متحده جزییات مختصری را از این سامانه بدون سرنشین در جریان نمایشگاه سالانه ارتش که آوریل 2018 برگزار گردید ، منتشر نمود . بر اساس این اطلاعات ، برنامه خودروی رزمی روبوتیک (RCV) شامل توسعه یک سامانه بشدت مسلح شده با کارائی بالا که توسط سیستم های هدف گیری دقیق و شلیک از دور تکمیل می گردد ، خواهد بود که می بایست جایگزین پیاده نظام در صحنه های نبرد آینده شود ، درحالی که بطور همزمان می بایست هماهنگی لازم را با سامانه های قدیمی تر داشته باشد . برخی معتقدند که برای تسریع در این برنامه و کاهش هزینه ها ، پیشنهاد مبنی بر انتخاب یک پیکر بندی متعارف ،نظیر نفربرپیاده نظام ام-113 بعنوان یک پایه مدولار که می تواند ماموریتهای چند گانه رابا کمترین هزینه اجرا کند با فناوری روبوتیک جدید ، مناسبترین گزینه انتخابی ارتش بشمارمی رود . بدین ترتیب ، گونه بدون سرنشین خودروی شنی دار ام-113 گزینه مناسبی برای تطبیق با سامانه تسلیحاتی پایش از دور کالیبر 30 م.م XM813 ، سامانه کنترل مهمات (AHS) ، سامانه کنترل آتش مبتنی برحسگر ، دو مجموعه تیربار کالیبر 7.62 م.م پایش از دور و یک قبضه خمپاره انداز خودکار کالیبر 81 م.م خواهد بود . این مرکز تحقیقاتی ، برای ایجاد بستر مناسب برای هدایت خودکار این سخت افزار رزمی ، احتمالا" ماژول های هوش مصنوعی ، شامل فناوری های سایبری یکپارچه سازی اطلاعات ، سامانه های جستجو و شناسایی مستقل هدف را باهدف کاهش بارکاری کاربر انسانی ، افزایش سطح بقاء در محیطهای پر خطر ، بویژه زمانی که ارتباط بصری و مخابراتی میان کاربر هدایت کننده و این روبوت رزمی قطع شده و یا این سخت افزار به نهایت برد قابل هدایت توسط کاربر انسانی رسیده باشد ، استفاده خواهد شد . الگوریتم های پیشرفته هدایتی که تابع اطلاعات حسگرهای چندگانه این فناوری جدید است ، این سلاح جدید را قادر خواهد ساخت تا مانورهای منحصر بفردی را بدون دخالت کاربر انسانی در محیطهای پیچیده رزمی اجرا نماید . نقشه راه توانمندی های استراتژیک ارتش ایالات متحده با توجه به نقشه راه توانمندی های استراتژیک ارتش ایالات متحده ، توسعه 2 نمونه اولیه NGCV/ RCVبر روی پیکربندی نفربر پیاده نظام M-113 در سال مالی 2019 کامل خواهد شد . پی نوشت : 1- آیا نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برای 50 سال آینده ، نقشه راه مشخصی را ارائه کردند ؟؟!!!! 2- از دهه بیست میلادی ، مباحث فنی و اخلاقی گسترده ای در خصوص حذف نیروی انسانی از صحنه نبرد آغاز شد ، آیا معرفی این فناوری ها ، پایانی بر تلفات انسانی درجنگهاست ؟؟ صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  22. 1 پسندیده شده
    دقت بفرمایید ، وقتی قصد داریم کارایی را مثال بزنیم ، حداقل تفاوت باید بین دو تا پرنده رزمی وجود داشته باشد . بعنوان مثال ، سوپراتاندارد در نسخه تهاجمی خودش( که قاهر را ظاهرا بر همین اساس تشبیه کردید ) به یک رادار تامسون سی اس اف چند ماموریته agve مجهز بود ، در حالی که هنوز صحبتی از رادار قاهر نشده ، حتی دریغ از اعلام گزینه خاص ...... علاوه بر آن ، اگر هم قصد مقایسه کارایی سوپر اتاندارد هست ، باید ان را با جتهای هم کلاس ، خودش مقایسه کرد بعنوان مثال سوپراتاندارد در حوزه حمل مهمات در کلاس جتهایی نظیر ای-6 اینترودر ، هورنت ، سی هاریر و یاک-36 قابل مقایسه است ( در این کلاس ، سوپر اتاندارد در رده اخر قرار دارد ) یا در همین کلاس و در حوزه برد عملیاتی سوپر اتاندارد در رده سوم قرار دارد بالاخره شما باید یک سنجه و مقیاس برای مشابه سازی داشته باشید ، در غیر این صورت ، اگر بخواهیم براساس فرضیات جلو برویم ، بعدی میدونم تا نوروز سال 98 به نتیجه ای برسیم !!!! خوب ، فرانسوی ها با معرفی رافال که ترکیبی از ویژگی های سوپر اتاندارد و میراژها بود این کار کردند ولی ایا میشود قاهر را بارافال مقایسه کرد ؟؟ در حوزه فناوری ، مهمات ، رادار ، برد عملیاتی و .... بله می شود این کار کرد ولی تا الان اراده ای بوده ؟؟؟ فانتوم به مرز 50 سالگی اش رسید و تامکتها هم کم کم دارند 40 ساله میشوند ، فنسرها و فالکروم ها هم با توجه به صبغه شرقی انها ، دست کمی از این دوتا ندارند ، مشکل ما هم دقیقا اینجاست . اراده و توجه برای بهینه سازی حداکثری ( به فرموده شما ، حدقل در این حوزه که دیگر تحریم وارد نشده و توان داخلی هم بفرموده استاد عزیز جناب EMP وجود دارد ، پس چرا داریم درجا می زنیم ؟؟ دقت کنید ، همین مساله مشکل دیگر ما است ، فقط خبرهای این موارد منتشر می شود ولی دریغ از اجرایی شدن . یک زمانی دوستان خوشحال بودند که قرار هست درسال N فروند صاعقه تولید شود ، الان در چه وضعیتی هست ؟؟ استاد EMP به شکل واضح فرمودند ، مشکل پول نیست ، مشکل ساختار معیوب هست که باید اصلاح شود . والا با برنامه ریزی شما می توانید تمامی ناوگان موجود را در یک بازه زمانی 15-20 ساله بازنشسته کنید ولی در عوض ، یک ناوگان سرحال و اماده به رزم به گونه ای در اختیار بگیرید که با دکترین دفاعی شما همگام باشد . اینجا میرسیم به بحث غیر مرتبط ولی شیرین ، سیاست خارجی هوشمند . الزاما رفع تهدید ، سخت افزاری نیست . اشتباه این تحلیل این هست که ما سعی می کنیم برای اقناع مردم سلاح تولید کنیم ( اگر چنین سیاسی مد نظر باشد / حالا سلاح هسته ای یا متعارف ) در حالی که در هیچ جای دنیای امروز برای اقناع جامعه سلاح تولید نمیشود . شما سلاح را یا برای مقاصد تهاجمی یا مقاصد دفاعی تولید می کنید . تمام استدلال های بنده در این چند صفحه دقیق ناظر براین مساله هست ( چند کشور درجه چندم مواجه نیستیم ) برای همین هست که درک نمی کنم که با قاهر بتوان روی این دفاع چند لایه غلبه کرد . علت اصلی متمرکز شدن دشمن روی موشکهای بالستیک ما این هست که ما را ناتوان دیده از بازسازی نیروی هوایی بعد از سال 1989 . از این سال تا حال حاضر چند سال گذشته ؟؟ بیشتر از 29 سال . خوب ، طبیعتاً اگر دشمن ما بورکینافاسو و ساحل عاج هم بود ، دست می گذاشت روی موشکهای بالستیک وقتی میدید که نمی توانیم تخم مرغ های خودمان را از یک سبد بیرون بیاوریم !!!! عرض شد ، جتهای مد نظر ، برای اطمینان از رسیدن به برد مناسب خارج از برد موثر پدافند دشمن و رهگیرهای پیشرفته اش ، زیر چتر پدافند زمین به هوا اقدام به اجرای ماموریت می کنند ( یک نسخه بهبود یافته از شیوه روسها در دوران جنگ سرد ) که الزاما خارج از فضای اسمان کشور نیست (فرض براین هست که ساختار دفاع هوایی ما می تواند تهدیدات را دفع کند )
  23. 1 پسندیده شده
    دقت بفرمایید ، اتفاقاً همین مساله خودش از اهمیت بالایی برخوردار هست . وقتی ادعا می شود قاهر یک نسل چهار هست ، و بعد شاهد مثال ان جت سوپر اتاندارد آورده می شود که همه اطلاع داریم که سوپر اتاندارد در چه کلاسی دسته بندی شده ، خودش نشان میدهد که در اولین قدم ، مشخص نیست که قاهر اصولا به کدام نسل جتهای رزمی قابل طبقه بندی هست . که بنده معتقدم اصولا قابل قرارگیری،هیچ کدام از این نسل ها نیست ، چون کاراکترهای ادعایی آن به هیچکدام از انها شبیه نیست خوب اطلاع دارید که شهرت اولیه سوپر اتاندارد ، در جنگ فالکلند بیشتر بدلیل غرق ناوشکن اچ ام اس شفیلد بوده و ان هم با موشکهای اگزوست . اصل شهرت این پرنده در جنگ ایران و عراق و در جنگ نفتکش ها بوده که مجددا همه اطلاع دارندکه وقتی یک ابررهگیری مثل تامکت وارد صحنه شد ، این پرنده با دادن یک فروند تلفات ( از 5 فروند تحویلی به عراق ) با چه خفتی به کشور اصلی خودش عودت داده شد که خود فرانسوی های مغرور هم تا الان حاضرنشدند که قبول کنند که ساقط شدن این جت بدست فینیکس بوده!!! در اصل ماجرا هیچ تفاوتی نمی کند ، شما برای سرکوب پدافند ضد موشکی هم مجبورید تا قاهر را از باند فرودگاه بلند کنید و به محض بلند شدن ، باید با برتری هوایی دشمن روبرو شوید و این یعنی یک علامت سئوال بزرگ به پهنای تاریخ رزم هوایی از 1915 تا الان به نظرم بحث موشکهای بالستیک را ازاین بحث کناربگذاریم ، چون به نظرم ربطی به ماجرای ما ندارد کدام امکانات ؟؟ ایا سلاح ضد راداری توسعه داده شده ، آزمایش شده یا در خط تولید قرارگرفته که از ان اطلاع نداریم ( با توجه به علاقه دوستان در وزارت دفاع به رونمایی های متعدد و با تبلیغات اغراق آمیز ) به نظرم ، با مجموعه فرضیات مبهم نمیشود یک تحلیل مبتنی بر واقعیات را در اختیار مخاطب قرار داد . فرضیات باید از درجه ای از واقعیت برخوردار باشند که بتوان براساس ان تحلیل واقعی را انجام داد . قبلا عرض شد ، زنجیره تولید قاهر را روی خط تولید شفق فرض کردید ، بنده هم در مقام پاسخ عرض کردم که کدام خط تولید شفق ؟؟ هنوز خط تولیدی برای شفق وجود ندارد ، به تبع ان هنوز خط تولیدی برای قاهر موجود نیست ، بعد به چه شکل باید روی طراحی و تولید یک جت چند ماموریته پنهانکار باید فکر و تحلیل کرد ؟ فرض بر انجام این کار ، مشکل و ضعف توان هوایی " حال حاضر" را نمیشود با طرح های در دست طراحی برطرف کرد . چرا میشود ولی این به چالش کشیدن نیازمند وجود یک مسیر نظام مند و عقلانی هست ، کاری که چینی ها 30 سال هست دنبال ان هستند . غیر از مورد نخست که به دلایلی برای ما قبل تحقق نیست ، بقیه همه در چهارچوب توانایی های ما وجود دارد ، فقط باید دست از یکسری ادعاها برداریم و روی واقعیتها تحلیل کنیم . احتمالا مهمات دورایستای هواپایه هم وجود دارد. جتهای نسل چهار با استاندارد های واقعی به راحتی با مسلح شدن به این مهمات ، بدون وارد شدن به محدوده خظرناک و با ریسک بالا ، در حالی که پوشش پدافند هوایی زمین به هوا را در پشت خودشان دارند (برای ما که فاصله فرودگاه های خط مقدم یا در عمق کشور ، با اهداف در حاشیه جنوبی خلیج فارس زیاد نیست و میشود روی پدافند زمین به هوا حساب باز کرد مصداق دارد ) می توانند این کار را اجرا کنند ، در عین اینکه با توجه به وجود حسگرهای پیشرفته و مهمات هوا به هوا ، توانایی دفاع از خود را هم دارند
  24. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم و رحمت ا...       فرمودید " نیاز عملیاتی " // خوب بنده قصد ورود به تاریخ هوانوردی نظامی را از دهه دوم  قرن گذشته ندارم و فقط دوران جدید ( قرن بیست و یکم ) را عرض می کنم . با توجه به شرایط موجود ، وقوع درگیری داگفایت بسیار نامحتمل خواهد بود و بخش عمده ای  ازنبردهای هوایی آینده در " ماورآء افق دید" ( BVR) رخ می دهد ، در نتیجه هر جنگنده ای ( چه تک ماموریته که اکنون  طراحی آن برای قدرتهای بزرگ نظامی هم به دور منطق هست  و جتهای  چند ماموریته که در حال حاضر بیشترین درصد طراحی ها را بخودش اختصاص داده) باید به گونه ای طراحی شود و توسعه یابد که ماموریتهای مختلفی را بر عهده گیرد . بنابراین  تعریف نیاز عملیاتی  برای جنگنده قاهر مبهم هست .    حتی اگر منطق طراحان ، تولید یک جنگنده برای درگیری های نزدیک باشد ، برای سخت افزار طراحی شده باید قابلیت ابر مانورپذیری ، پادکارهای پیشرفته جنگ الکترونیک و مهمات هوا به هوای کوتاه برد پیشرفته و...  در نظر گرفته شود .      علاوه برآن ، " نیاز عملیاتی " شامل مفاهیم زیر هست :   1- کشندگی ( مرگ آوری )  /// برای قاهر به چه مهماتی ؟؟؟    2-  قابلیت مانور پذیری ( آیرودینامیک و پیشرانه  به شکل مکمل هم )     3- خوشدستی ( خوش فرمان بودن برای خلبان )   4- شعاع عملیاتی (  اندازه هواپیما = سوخت قابل حمل و میزان مصرف پیشرانه  به شکل مکمل ) // برای قاهر با کدام پیشرانه ؟؟؟    5- میدان دید خلیان ( چه به شکل مسلح و چه بصورت غیر مسلح )    6- پنهانکاری    7- قابلیت عملیات پی در پی ( که این مورد اخیر مخصوصاً برای قاهر مصداق ندارد )    حالا باید دید ، نخست چه نیرویی حاضر هست قاهر را ( اگر به تولید انبوه برسد که شخصاً زیاد امیدوار نیستم ) بخدمت بگیرد .    1- قطعاً نیروی هوایی  ارتش  که خلبانانش با جتهای بی نظیری نظیر اف-4 و اف-14 پرواز کردند و می کنند ، بدلایل گفتنی و ناگفتنی بسیار بعید است که این پرنده را حتی در ظاهر و به شکل نمایشی وارد خدمت کند .   2- نیروی هوایی سپاه که این نیرو هم تمرکز عمده اش روی توسعه موشکهای بالستیک هست و اگر هم اولویتی برای توسعه بیشتر باشد ، افزایش توانمندی هوانیروز ( خرید بالگردهای روسی یا تولید انبوه  طرح های داخلی ) عقلانی تر خواهد بود       دقت بفرمایید ، سالهاست که دیگر مفهوم جنگنده ارزان ، معنی و مفهوم خودش را از دست داده ، شاید یک زمانی  تولید جنگنده ای نظیر ماسکیتو با " چوب" هزینه های بکارگیری و تعمیر و نگهداری را پایین نگاه می داشت ولی  زمانی که رادار ، رایانه ، موشکهای هوا به هوای فروسرخ ، هدایت فعال و نیمه فعال راداری ، سیستم های جنگ الکترونیک ، کنترل آتش و .... به هواپیما راه  پیدا کردند ، دیگر تولید جنگنده ارزان نظیر میگ-15 یا اف-86 بلحاظ منطق نظامی عقلانی نبود و نیست . پس منطق جنگنده ارزان ، تقریباً قابل قبول نیست .          در حقیقت تا جایی که به یاد دارم ، جتهای رزمی عموماً بر دو  گونه هستند ، یا جتهای رزمی زمین پایه ( نظیر فالکون یا ایگل ) و یا دریاپایه هستند ( نظیر هورنت ، تامکت و...)  . برخی هم در قابلیت دوگانه دارند ( احتمالاً رافال )  . نتیجتاً ، جنگنده ای به اسم  " هوا-دریا" علی الظاهر وجود خارجی ندارد .         دقت بفرمایید ، پرواز در ارتفاع پایین ، نیازمند وجود سیستم های پیشرفته هدایت و ناوبری است . بعنوان مثال در سطح دریا ، خلبانان عموماً دچار ورتیگو ( در تعریف ساده ، گم کردن شرایط واقعی پروازی برای خلبان) می شوند و نیروی دریایی ایلات متحده بارها و بارها به همین دلیل  هواپیماها و خلبانان قابل توجهی را از ابتدای تاسیس تا کنون از دست داده ، در نتیجه  پرواز در چنین شرایطی بر خلاف تصورات آنچنان ساده نیست و این مساله نیازمند بکارگیری سیستم های پیشرفته خواهد بود که طبیعتاً هزینه ها را بالا می برد و این خودش ارزان بودن قاهر را به چالش می کشد ( البته اگر فناوری پیشرفته ای برای استفاده در دسترس وجود داشته باشد )            اطلاعات تخصصی بنده در حوزه پیشرانه زیاد نیست ولی تجربه موجود نشان می دهد که شرکتهای طراحی هواپیما ، برای طراحی جتهای نیروی دریایی عموماً از طرح دو موتوره پیروی می کردند  ( هورنت ، تامکت ، MIG-29K ، جتهای سوخو ، رافال و حتی یوروفایتر  ) که در این زمینه ، قاهر با یک پیشرانه  ( جی 85 یا پیشرانه احتمالی روسی )  بسیار بسیار بعید هست که توانایی پرواز تا دیگو گارسیا را داشته باشد .            دقت بفرمایید ، سئوال اینجاست  که تولید انبوه احتمالی قاهر قرار هست چه تهدیدی را دفع کند ؟؟؟ ( احیاناً اگر منظور باز تولید اسکادرانهای کامیکازه به شیوه نیروی هوایی سلطنتی ژاپن نباشد !!!!)    سئوال دوم ، ارزان بودن قاهر ( در سطور پیشین منطق آن به چالش کشیده شد )  به چه شکل توانمندی ما را در برابر دشمنان تا دندان مسلح ، افزایش می دهد ؟؟ ( حتی اگر به جای 200 فروند ، 2000 فروند از آن تولید شود )    سئوال سوم ، آیا ماهیت جنگهای آینده به گونه ای هست که به ما اجازه دهد ، به شیوه قرن بیستمی در مقابل دشمنان قرن بیست و یکمی  از خود دفاع کنیم ؟؟؟            نظر شخصی بنده این هست ، ماهیت رزم در سطح دریا ، بطور کامل با ماهیت رزم در  هوا متفاوت هست . شما برای اجرای تاکتیکهای سوارم در هوا ، پهپادهای مسلح را در اختیار دارید . در نتیجه به نظر شما منطقی هست که برای تربیت خلبان ، هزینه بفرمایید و بعد از آن فقط در یک عملیات استفاده کنید ؟؟؟ ( البته با جنگنده ای نظیر قاهر !!!!)          دقت بفرمایید ، ارزان بودن و تولید انبوه تضمینی برای ایجاد برتری در برابر دشمنی که در مقابل ما قرار دارد ، نیست . ( صرفاً جهت مزاح : اگر قرار به تولید انبوه هست ، شخصاً تولید انبوه BF-109 را ترجیح می دهم )        این جمله ، دقیقاً ترجمه اجرای حملات انبوه به شیوه " کامیکازه " هست و تا زمانی که  پهپاد و موشک هست ، نیاز به جت رزمی سرنشین دار نیست . ( البته در این سناریو )        بدون تردید ، مجموع صنایع داخلی ما تا طراحی یک جنگنده رزمی  کامل ( حتی اگر سرمایه / اراده و فناوری لازم ) وجود داشته باشد ، سالها فاصله دارد . ( حتی یک کشور سازنده ای نظیر فرانسه بعد از رافال به این نتیجه رسید که به تنهایی نمی تواند جنگنده نسل بعد خودش را طراحی و تولید کند )    علاوه بر همه این موضوعات ، مواردی که به ذهن بنده متبادر می شود اینهاست :   1- جنگنده قاهر نیازمند مهمات پیشرفته هوا به هواست ، قطعاً با اسپاروها و سایدویندرهای 40 سال گذشته که با کمک پاکستان اورهال شدند ، نمیشود به جنگ AIM-9X رفت . پس باید منطقی بود و منطقی عمل کرد    2- جنگنده قاهر برای پرواز و اجرای ماموریتهای تعریف شده ، نیازمند یک پیشرانه مطمئن و کم مصرف هست ، جی -85 یا آر دی -33 گزینه های مناسبی نیستند .    3- اگر همه  این موارد هم حل شود ، شما نیازمند جلب اعتماد خلبانی هستید که باید با آن پرواز کند . قطعاً خلبانی که در کابین تامکت ، پرواز رزمی را تجربه کرده ، اعتماد چندانی به این سخت افزار نخواهد داشت (  قضیه اورهال رادارهای AWG-9 تامکت در زمان شهید ستاری را به یاد بیاورید )    4- به نظرم ، ادعای پر کردن شکاف موجود در توان هوایی کشور با تولید انبوه قاهر ، بسیار خطرناک هست ، ( هیچ عقل سلیمی این استدلال را قبول نمی کند و اصرار براین مساله قطعاً خیانت هست . البته متاسفم ولی حقیقت این هست و در صورت محقق شدن این مساله ، باید  منتظر وقوع فاجعه بود )    5- حتی اگر قاهر با همین وضعیت پرواز هم کند ، تقریباً هیچ مشکلی از وضعیت نابسامان نیروی هوایی حل نخواهد شد . سناریو این هست : ما همچنان از فانتوم ها ، تایگرها ، تامکتها ، فالکروم ها و فنسرها استفاده خواهیم کرد تا عمر عملیاتی آنها به اتمام برسد و بعد آن موقع هست که به فکر بازسازی اساسی خواهیم افتاد که به نظرم بسیار دیر خواهد بود .     پی نوشت :   1- مطمئن هستم که این پست بسیار تلخ بود ولی همین روبرو شدن با واقعیت ها ، ( هر چند مدعی هستم که بسیار ناقص هست این تحلیل )  نقطه شروع امیدوار کننده ای خواهد بود .   2- این مطالب بعلت کمبود زمان برای مطالعه تخصصی تر ، بیشتر براساس مطالعات گذشته ارائه شد ، در نتیجه اگر نقصی در تحلیل وجود دارد ، دوستان بفرمایند .   3- قطعاً یک عده ای مطالب فوق الذکر را تضعیف توان داخلی برداشت می کنند ، اما اطلاع داشته باشند که جنگ آینده  و درگیری نظامی احتمالی با دشمنان  ، به هیچ عنوان شبیه بازی های ویدئویی رایج  و یا حتی جنگهای گذشته نیست . باید آماده شد و این آمادگی نیازمند روبرو شدن با واقعیتهاست .   4- برای آن دسته کاربرانی که  براساس خامی و بی تجربگی زود قضاوت می کنند ، پیشنهاد می شود کتاب پرفسور ویتفورد را مطالعه کنند 
  25. 1 پسندیده شده
    راستی یه چیز دیگه یادم افتاد . بر اساس نظرات دوستان در همین تاپیک و تاپیک باور 373 ، مبنی بر شباهت موشک صیاد 3 ( قرمز رنگ ) با موشک PAC-2 در سامانه پاتریوت ، خواستم به یک موردی اشاره کنم .   حتما با موشک TIEN KUNG III یا  SKYBOW  ( تییِن کونگ یا اسکای بو به معنای کمان آسمان ) ساخت تایوان آشنایی دارید .   آمریکایی ها در طول 2 دهه گذشته ، فناوری ساخت موشک های گوناگونی رو از جمله  HAWK  ، استاندار 1 و 2  ،  PAC-2   و حتی زیرسامانه هایی از فونیکس رو به صورت محدود به تایوان منتقل کردند و متخصصان تایوانی موفق شدند تا پروژه تییِن کونگ رو پلّه پلّه و به آهستگی در داخل توسعه بدن .   ولی تازه همین 2 ماه پیش بود که خبر آغاز تولید جدیدترین گونه این موشک به شکل انبوه در رسانه ها پخش شد .   مشخصات این موشک کاملاً مشابه نوع آمریکاییست و 200 کیلومتر بُرد داره .              صرف نظر از انتقال فناوری مستقیم توسط آمریکا که شرایط تایوان رو به طور کامل از شرایط ما متفاوت میکنه ، شباهت های بسیاری میان توسعه برنامه سامانه تییِن کونگ در تایوان و باور-صیاد در داخل کشور میبینم . به ویژه بهره گیری از بسترهای آماده کاملا مشابه .