برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 26 شهریور 1402 در پست ها
-
3 پسندیده شدهبرای اینکه متوجه باشیم چرا با همه سختی ها و فشارها و تهدیدها برخی کارها در این کشور معجزه وار پیش میره باید حواسمون باشه آدم هایی هستند که نمونه هاش را لااقل در امور نظامی ما خوب میشناسیم و خیلیهاشون هم گمنام هستند البته، که بی منت و در گمنامی با همه توان و وجود و غیرتشون دارند برای این کشور کار میکنند.
-
2 پسندیده شدهبسم ا... سیستم پدافندی شاهین عربستان و رادار GROUND MASTER 200 https://www.aparat.com/v/t7TSd پی نوشت : با تشکر از جناب @bds110
-
1 پسندیده شدهسخنی با خوانندگان محترم: در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند. پیشگفتار: سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی میپرداخت. قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت میشد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد میکند. نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است. با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمدهای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس میشد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت میکردند. هیچ قبیلهای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده میشد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن میزد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راههای محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد. در این شرایط دشوار اگر قبیلهای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ میکرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله میتوانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمیماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژهای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیلهاش میشناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها میگفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب میشد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود میزدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمیشناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن میگوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم میمرد، اقوام او مجسمهای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم میداشتند فرزندان آنها پس از سالها گمان کردند که اینها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر میتواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که میگفتند: این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان میکنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست میکرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساختهاند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم میگوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد! اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان میدانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سالهای مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شدهاند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروفترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا میگویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است. قبیله قریش زادگاه قدرت قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرنها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند. در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد. از تاریخ چنین بر میآید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده میشدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید. هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود. دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت! ادامه دارد ... این مطلب برای انجمن mililtary.ir گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. نویسنده و گرداورنده: Navard منابع و ماخذ: کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب لینک
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهلحظه سقوط هواپیمای نورث امریکن تی-۲۸ در نمایشگاه هوایی نورث امریکن تی-۲۸ | North American T-28 Trojan هواپیمایی است که در سال 1949 ساخته شد و به شکل نمادین 1948 فروند از آن ساخته و آخرین نسخههای آن در 1995 بازنشسته شد و تنها در نمایشگاههای هوایی مانور میدهد. در پی سقوط این هواپیما در نمایشگاه هوایی مجارستان دو سرنشین آن در دم جان باختند و چهار نفر دیگر مجروح شدند که حال سه نفر از آنها وخیم گزارش شده است. لحظات سقوط این هواپیما را در ادامه میبینید. لینک ویدئو : https://www.tabnak.ir/fa/news/1192450/لحظه-سقوط-هواپیما-در-نمایشگاه-هوایی
-
1 پسندیده شدهسقوط بالگرد سی کینگ نیروی دریایی پاکستان با 3 کشته
-
1 پسندیده شدهفرمانده نیروی پدافند هوایی ارتش: برای ما رادار گریزی F35 و F22 معنا ندارد امیر صباحی فرد: امروز تجهیزات ما بهترین و بروزترین تجهیزات پدافندی در سطح جهان است که با همکاری وزارت دفاع، مراکز علمی و تحقیقاتی تولید میشود و ما هیچگونه وابستگی به بیگانگان برای تهیه تجهیزات پدافندی نداریم. امروز ما قدرت کشف، شناسایی و مقابله با همه پرندههای روز جهانی را داریم و رادار گریز برای ما هیچ معنایی ندارد، در حوزه کشف و شناسایی هم به پیشرفتهای بسیار قابل توجه رسیدهایم به گونهای که هیچ پرندهای برای ما غیر قابل کشف نیست. در حوزه جنگ الکترونیک هم حرف اول را در سطح جهان میزنیم. منبع: https://www.tasnimnews.com/fa/news/1402/06/05/2947696/امیر-صباحی-فرد-توان-صادرات-تجهیزات-پدافندی-را-داریم-ایران-قدرت-مطلق-پدافند-هوایی-منطقه-است
-
1 پسندیده شدهپهپاد مهاجر 10 قابلیت حمل انواع بمبها و موشکهای دقیقزن سرعت متوسط ۳۵۰ کیلومتر بر ساعت بیشینه مداومت پروازی با حمل محموله داخل بدنه: ۲۴ ساعت بیشینه وزن محموله تسلیحاتی: ۳۰۰ کیلوگرم بیشینه حجم سوخت: ۴۵۰ لیتر سقف پروازی: ۲۴۰۰۰ فوت شعاع عملیاتی: ۲۰۰۰ کیلومتر نوع ارابه: سهتایی، جمعشونده داخل بدنه قابل تجهیز به انواع سامانههای جنگ الکترونیک و اشراف اطلاعاتی تصاویر باکیفیت از مهاجر 10:
-
1 پسندیده شدهباید توجه بشه که در شرایط غیر جنگی جنگنده های پنهان کار از لنز بازتاب راداری(لونبرگ) استفاده میکنند تا سطح مقطع دروغین از خودشون بسازند. البته اگر فرضا F-35 رو هم فاکتور بگیریم و برای مثال یک هورنت رو در شرایط جنگی تصور کنیم. باید اینطور ببینیم که این جنگنده ها با شرایط اخلال شدید راداری و پرواز در ارتفاع کم و بهمراه اشباع رادار توسط طعمه های پهپادی وارد میدان نبرد میشن. حالا در مورد F-35 پنهان کاری هم به این پارامتر ها اضافه میشه. عملا در خوشبینانه ترین حالت یک سامانه ای مثل S-300pmu چه بسا برد اثر گذاری تا 70 کیلومترهم کاهش پیدا میکنه. این حالی که پرتاب موشک ها و بمب های کم قطر از کیلومتر ها دورتر صورت میگیره!
-
1 پسندیده شدهکشف پرندههای مهاجم از فاصله ۱۲۰۰ کیلومتری امیر رستگاری : امروز قادریم در فضای 1200 کیلومتری خارج از آسمان ایران هر پرنده و جنگندهای را کشف و شناسایی کنیم که یک توان بینظیر است. در ضمن قادریم از فاصله 500 کیلومتر خارج از مرز هوایی هر پرندهای را در سامانه هدایت آتش رهگیری کنیم و در نهایت فاصله 300 کیلومتری با موشکهای ضدهوایی ساخت وزارت دفاع این پرندههای مهاجم را منهدم کنیم.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهتاکتیک های جدید برای گل شمعدانی آیا ارتش روسیه بدنبال اشباع و تخلیه پدافند هوایی ارتش اوکراین است ؟!! حضور و کاربرد گسترده بدون سرنشین انتحاری گران-2 توسط ارتش روسیه ، به اعتقاد برخی تحلیل گران نظامی ، به یکی از مهمترین رویدادها در طول عملیات نظامی اوکراین شده است ، با این حال برای یک مدت زمانی مشخص ، به نظر می رسید که ذخایر این بدون سرنشین های انتحاری بی پایان بوده و ارتش روسیه میتواند بدون نگرانی از این جنگ افزار استفاده کند ولی پس از مدتی ، حجم و شدت حملات کاهش پیدا نمود . این مساله بدان خاطر رخ داد که علیرغم ارزان بودن این بدون سرنشین های انتحاری در مقایسه با موشکهای کروز نظیر کالیبر یا خا-101 و البته بالستیک های زمین و هواپایه ای نظیراسکندر و کینژال ، هنوز نمی توان آن را در تیراژی بالاتر از 1000 فروند تولید نمود و این محدودیت مشخصی را در استفاده از آنها ایجاد می کند . در این میان ، مولفه های پروازی و عملیاتی این بدون سرنشین انتحاری در حداقل میزان خود ، با موشکهای کروز مشابهت هایی را به نمایش می گذارد ، بدین معنی که وزن سرجنگی ، سرعت پرواز و همچنین سامانه هدایت آن بسیار ابتدایی تر است ولی بدلیل هزینه های بسیار پائین تولید و همچنین سریع بودن تحویل آن به یگانهای رزمی ، کاستی های فوق الذکر تا حدودی قابل چشم پوشی است . متقابلاً ، این وضعیت در جریان درگیرهای اوکراین به وضوح ثابت شد که مهمات دفاع هوایی در اغلب موارد ، بسیار گران تراز سامانه های مهاجمی هستند که برای شکار ، بسوی آنها شلیک می گردند ،درنتیجه ارتش روسیه بتدریج در حال بررسی و ابداع تاکتیک های جدید برای اشباع سامانه های دفاع هوایی اوکراین است . البته باید به این نکته اذعان نمود که وضعیت فعلی ، همیشه بدین گونه پیش نخواهد رفت و عدم توازن فعلی در صحنه نبرد ، می تواند با ورود سامانه های دفاع هوایی لیزری به شکل قابل توجهی تغییر نماید بدین معنی که می توان پیش بینی نمونه که هزینه تک شلیک لیزری به شکل قابل توجهی پائین تر از مهمات تهاجمی با دقت بالا خواهد شد ، هر چند در حال حاضر این تک شلیک ها هنوز گران قیمت هستند . با تمامی این اوصاف ، بدون سرنشین های انتحاری گران-2 در حال حاضر ، با فاصله بسیار زیادی ، ارزان تر از بخش اعظم سامانه های دفاع موشکی عملیاتی ارتش اوکراین که هم اکنون بصورت فعال در صحنه عملیات نظامی مشغول فعالیت هستند ، به نظر می رسد و این وضعیت ، به ارتش روسیه فرصت می دهد تا تاکتیک های جدید را برای اشباع نمودن شبکه دفاع هوایی اوکراین ، مورد بررسی قرار دهد . https://www.aparat.com/v/qPkoR پدافند هوایی ارتش اوکراین در برابر گران-2 از یک نظر ، سامانه های پدافند هوایی در دسترس ارتش اوکراین برای دفاع از آسمان منطقه نبرد و به شکل خاص ، دفاع در برابر حملات گران-2 را به 3 دسته اصلی تقسیم نمود 1- دسته اول ، سامانه های پدافند هوایی محسوب می شوند که می توانند در هر ارتفاعی به شکل موثری ، این بدون سرنشین انتحاری را ساقط نمایند . 2- دسته دوم ، سامانه های پدافند هوایی محسوب می شوند که می توانند در هرارتفاعی این بدون سرنشین انتحاری را ساقط نمایند ، با این تبصره در که در سقف پرواز گران-2 ( حدود 4000 متر ) احتمال برخورد بسیار کم به نظرمی رسد . 3- دسته سوم نیز سامانه های پدافند هوایی که امکان انهدام این بدون سرنشین را در ارتفاع بالا ندارند و تنها در مرحله شیرجه یا زمانی که این پهپادها براساس مقتضیات هدف یا مسیر پرواز در ارتفاع پائین وارد محدوده برد موثر این سامانه ها می شوند ، میتوانند دست به اقدامات متقابل بزنند . دراین تقسیم بندی ،سامانه های گروه نخست شامل الف : سامانه دفاع هوایی S-300PMU/PS/PT/V1 ب : سامانه دفاع هوایی بوک ام-1 ج: سامانه دفاع هوایی NASAMS-II د: سامانه دفاع هوایی IRIS-T ه: سامانه دفاع هوایی Tor / Tor-M1 و: سامانه دفاع هوایی اسپاید ی: سامانه دفاع هوایی کروتال محسوب می شوند که بنا بر یک تحلیل اولیه ، اگر اوکراین قصد مقابله با گران-2 را با این سامانه ها داشته باشند ، درهر شرایطی نیاز به یک ذخیره بسیار انبوه از موشکها و قطعات آنها داشته که این روند برای یک بازه زمانی طولانی امکان پذیر نبوده و بطور قطع یک دفاع بسیار گران قیمت خواهد بود . با این وصف ، در میان سامانه های فوق ، یک استثناء یعنی سامانه دفاع هوایی کروتال قابل مشاهده است که موشک های هدایت رادیویی آن به احتمال بسیار زیاد ، ارزان تر از همتایان خود است ( هر چند برخی معتقدند که این هزینه پائین در تسلیحات اروپایی ، به معنای نقطه قوت نبوده ومعمولا در حوزه سازگاری با شرایط رزمی نامتعارف ، عملکرد متوسطی را به نمایش می گذارند ) . با این حال ، نمی توان به شکل کامل درخصوص عملکرد این سامانه دربرابر بدون سرنشین های انتحاری گران-2 تحلیل نمود ، چرا که این سامانه ، به نسبت قدیمی بوده ( قدیمی تراز سامانه های تانگوسکا ) در نتیجه ، اطمینان از اینکه رادار این سامانه بتواند گران-2 را در برد موثر خود شناسایی کند ، مقداری باید تردید نمود . سامانه های دسته دوم نیز شامل : الف : سامانه دفاع هوایی هاوک ب : سامانه دفاع هوایی اوسا -ای کا ام ج: سامانه دفاع هوایی تانگوسکا د: سامانه دفاع هوایی استورمر اچ وی ام ، هستند که دراین فهرست ، سامانه هاوک ، مشکلی در رهگیری ارتفاع بالا ندارد ولی بسته به اینکه چه نسخه ای از آن در اختیاراوکراین قرار می گیرد ، رخنه هایی در خصوص رادارهای استاندارد این مجموعه دفاع هوایی برای شناسایی گران-2 وجود دارد . سامانه های دسته سوم نیز شامل : الف : سامانه دفاع هوایی ام-1097 آونجر ب : سامانه دفاع هوایی استرلا-10ام ج: سامانه دفاع هوایی زد اس یو-23-4 شیلیکا د: طیف متنوعی از سامانه های دفاع هوایی دوش پرتاب ( کِتفی ) ه: طیف متنوعی از سامانه های دفاع هوایی سبک و نیمه سنگین توپخانه ای ، هستند که عملا هیچ شانسی برای رهگیری و انهدام این پهپادها در ارتفاع 4000 متری از سطح زمین ندارند و همان طور که بیان شد ، امکان شناسایی و ردگیری این پهپادها دریک بازه زمانی بسیار کوتاه ( شیرجه بسمت هدف ) برای این دسته درصورت آموزش بالای خدمه ، احتمالا وجود خواهد داشت . مزیت ها و معیاب تاکتیک های حمله به اهداف اوکراینی در ارتفاع بالا در حال حاضر ، ارتش روسیه ، تاکتیک حمله در ارتفاع پائین را بعنوان یک تاکتیک استاندارد شده برای حمله به اهداف اوکراینی ، در دستور کار خود قرار داده است در حالی که ارتش اوکراین پس از هرحمله مدعی است که هشتاد تا نود درصد پهپادها را مورد اصابت قرار داده و سرنگون می کند ، در حالی که هرگز برای این آمار ، مستندات قابل تاییدی ارائه نداده است . با این وصف ، اگر ارتش روسیه ، با تغییر تاکتیک ، حملات گروهی از ارتفاع بالا را مورد استفاده قرار دهد ( ارتفاع 4000 متری ) چه اتفاقی در صحنه نبرد رخ خواهد داد ؟ برخی ناظران نظامی معتقدند که در چنین ارتفاعی ، شبکه پدافند هوایی ارتش اوکراین ، دید بصری ، حرارتی یا صوتی قابل توجهی را در اختیار نخواهد داشت و امکان مقابله با این پهپادها با استفاده از توپخانه ضدهوایی یا سامانه های دفاع هوایی دوش پرتاب تقریبا وجود ندارد ، در نتیجه فرماندهی اوکراینی مجبور است ، سامانه های دفاع هوایی گران قیمت تر خود را وارد عمل کند که این مساله اگرچه شانس شناسایی و انهدام را بالا می برد ولی هزینه هر شلیک را برای طرف اوکراینی بالا برده و این مساله در طولانی مدت ، به معنای مصرف سریع ذخیره مهمات گران قیمتی است که تجدید ذخایر آن نیازمند صرف هزینه های بیشتر و درمدت طولانی تری است . اکنون باید این سئوال را پرسید که این وضعیت ، چه فرصتی را برای طرف روسی فراهم می کند ؟! به اعتقاد برخی تحلیلگران نظامی ، ترکیب حملات انبوه بدون سرنشین های گران-2 و هواگردهای سرنشین دار مسلح به مهمات ضدرادار میتواند گزینه مناسبی برای اشباع شبکه دفاع هوایی ارتش اوکراین باشد . در مرحله نخست ، کاربرد جنگنده های نسل پنجم سوخو-57 بهترین فرصت برای این کار به نظر می رسد ، ولی حضور این جتهای تازه کار در صحنه نبرد و احتمال بروز نقص فنی یا سقوط براثر آتش دفاع هوایی خودی یا دشمن ، ضربه سنگینی به نیروی هوایی ارتش روسیه خواهد بود در نتیجه ، بهترین جایگزین ، ترکیب جتهای سوخو-35 و سوخو-34 است که امکان حمل غلاف های جنگ الکترونیک را در آویزگاه های خارجی خود دارند . ضدرادار خا-31 پی دی در این میان ، حضور مهمات ضدتشعشع خا-31 پی دی با بردی حدود 250 کیلومتر میتواند گزینه جالب به نظر برسد ، چرا که با ورود این مهمات ، جتهای حامل نیازی به ورود به خاک اوکراین ندارند در حالی که بطور همزمان ، میتوان از قابلیتهای جنگ الکترونیک زمین پایه ارتش روسیه برای تاثیرگذاری بر عملکرد سامانه های راداری هشداردهنده ناتو که برفراز قلمرو لهستان پرواز می کنند ، نیز استفاده نمود . بدین ترتیب ، برخی ناظران نظامی معتقدند که اجرای نظام مند این تاکتیک ( حمله از ارتفاع بالا ) به معنای اشباع شدن سامانه های دفاع هوایی گران قیمت و برد بلند ارتش اوکراین است و این میزان خطر را برای جتهای سرنشین دار که ماموریت ایجاد برتری هوایی برفراز صحنه نبرد را دارند ، تا حدودی کاهش می دهد . از سویی دیگر ، تاکتیک های جنگ الکترونیک ارتش اوکراین برعلیه بدون سرنشین های گران-2 نیز تا کنون تاثیری که می بایست داشته باشد را به نمایش نگذاشته است چرا که از یک نظر ، انحنای زمین ، برد موثر این سامانه ها را که اینک در ارتفاع پائین پرواز می کنند ، تا حدودی کاهش میدهد ولی با افزایش ارتفاع پرواز این پهپادها ، بطور طبیعی این تاثیرگذاری افزایش پیدا خواهد کرد . از سویی دیگر ، گران-2 برای پرواز به سوی هدف ، به سیگنال ماهواره ای گلوناس نیازمند بوده و چون آنتن دریافت این سیگنال در بخش فوقانی پهپاد قرار گرفته ، میتوان امیدوار بود که ایجاد اختلال دراین سیگنالها با مشکل بیشتری روبرو شود که با افزایش ارتفاع ، این دردسر احتمالا افزایش پیدا خواهد کرد در حالی که متقابلا می توان سامانه های اخلال اوکراینی را در خلال تلاش برای سرنگون کردن این بدون سرنشینها در ارتفاع بالا ، بهتر و سریع تر شناسایی نمود . https://www.aparat.com/v/oN0t8 ارتقاء گران-2 و تغییر تاکتیک های عملیات آفندی درصورتی که مسیر پرواز بدون سرنشین های گران-2 ، بصورت فرضی در ارتفاع 4000 متری درنظر گرفته شود ، آیا این تغییر ارتفاع ، تاثیری بر طراحی تاکتیک هایی که اکنون در حال اجراست ، دارند ؟! در پاسخ به این سئوال برخی معتقدند که با طراحی مجدد "ملخ" این پهپاد می بایست توانایی پروازدر سقف طراحی شده یا فراتر از آن را بدست آورد ، چرا که به صورت پیش فرض اطلاع داریم که عملکرد ماهیواره ملخ در ارتفاع های مختلف ، متفاوت است . علاوه براین ، می توان با طراحی و نصب سطوح جدید در بخش تحتانی انتهای بدنه پهپاد ، به نوعی تشعشعات حرارتی و صوتی پیشرانه پرسر و صدای گران-2 را کاهش داد ، هر چند امضاء حرارتی پیشرانه پیستونی گران-2 برای حسگرهای مادون قرمز سامانه های دوش پرتاب ، هدف ساده ای نیستند ولی درارتفاع 4000 متری ، امکان اینکه سامانه های دقیق تری ، بتوانند گران-2 را کشف کنند ، محتمل به نظر می رسد ولی درصورت این بهینه سازی ها ، گران-2 ، ساکت تر و البته با امضاء حرارتی پائین تر بسمت هدف پرواز خواهد کرد . علاوه براین ، میتوان موضوع نصب بازتابنده های چرخشی یا لنزهای لونبرگ را نیز مورد بررسی قرار داد که به نسبت ، سطح موثر پراکندگی گران-2 را افزایش می دهد . حال سئوال این است که چرا باید دست به چنین کاری زد ؟ برخی معتقدند که چنین کاری ، سامانه پدافند هوایی دشمن را تحریک می کند تا زودتر شلیک کند ، بدین معنی که وقتی یک هدف در مقیاس گران-2 زمانی که که در صفحه رادار دشمن بصورت یک هدف بزرگتر نظیر یک جنگنده سرنشین دار جلوه کند ، فرمانده آتشبار دشمن اقدام به شلیک کرده و با توجه به اینکه پهپاد فوق الذکر یک هدف کوچک است ، موشک پس از شلیک ، هدف خود را از دست داده و از دست می رود . ( میتوان فاصله باز یا بسته شدن لنزهای لونبرگ یا بازتابنده های نصب شده روی این پهپادها را با برد و سرعت موشک پدافندی حریف ، تنظیم نمود) برای سامانه های دفاع هوایی دوش پرتاب ، بدون سرنشین گران-2 وقتی در حداکثر ارتفاع خود پرواز می کند ، یک هدف دوراز دسترس است ، بااین وجود میتوان یک تله حرارتی قابل کشیده شدن را با یک سیم فلزی به طول 40تا 50 متر به انتهای این پهپاد متصل نمود تا از طریق ، میزان شلیک های چنین موشکهایی را افزایش داد که این به معنای خالی شدن سریع ذخیره موشکهای دشمن است . در حوزه تاکتیک های مورد استفاده در مرحله شیرجه ، به تقریب چندان مهم نیست که گران-2 در ارتفاع بالا یا پائین بسمت هدف حرکت کند ، چرا که تقریبا همه سامانه های طبقه بندی شده در دسته سوم ، برای هدف قرار دادن این پهپاد در مرحله شیرجه ، مدت زمان بسیار محدودی را در اختیار دارند ، هر چند با کاهش علائم صوتی و حرارتی میتوان این خطر را بیشتر از گذشته کاهش داد . مضاف براین ، در برخی موارد ، می توان گران-2 را با فاصله مشخصی ، از کنار هدف عبور داد ( یا بصورت دایره ای برفراز هدف به پرواز درآورد ) که دشمن را وادار نمود تا از حداکثر توان آتش خود برای ساقط کردن پهپاد استفاده کند . این تاکتیک درنهایت به معنای افزایش استهلاک سامانه های دفاع توپخانه ای گران قیمت اوکراین ( نظیر ژپارد ) خواهد شد . نتیجه گیری : با توجه به موارد فوق الذکر ، باید به این نکته اذعان نمود که امکان پیروزی در این جنگ تنها با اتکاء بر سامانه های بدون سرنشین نظیر گران-2 تقریبا وجود ندارد ، ولی تولید این سامانه در مقادیر 1000 فروندی ، و کاربرد دقیق آن در صحنه نبرد ، را میتوان بصورت ابزاری برای اشباع سامانه های دفاع هوایی ارتش کیف ، سپس کسب برتری هوایی و درنهایت تکمیل آن با عملیات زمینی استفاده نمود . پی نوشت : بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
1 پسندیده شدهبه طرز عجیبی اون وری ها ترسیدن و گفتن این حرکت رو باید جدی گرفت و راه حلی براش دید این استفاده از ظرفیت حقوق بین الملل و پلیس اینترپل هست و اگر منجر به استرداد فرد نشه، ولی حداقل فرد رو در کشورهای مقیم قفل می کند
-
1 پسندیده شدهواحد ضد پهپاد جمهوری باکو در یک رزمایش ارتش باکو نیروهای پیاده نظام با سلاح سبک هدف گیری یک پهپاد کاملا شبیه به شاهد 136 را تمرین کردن . البته در همون رزمایش هم این نیروها نتونستن آسیبی به این پرنده وارد کنند. اخیر گزارش های از تحویل پهپادهای شاهد136 به ارمنستان منتشر شده است
-
1 پسندیده شدهالان در مقابل باکو ما شدیم اون 25 سال صبر علی(ع)استخوان در گلو و خار در چشم.بزنیم نمیشه نزنیم نمیشه شدیم مثل نبرد رستم و اسفندیار رستم دست بسته بشه نمیشه رستم بمیره نمیشه ای کاش یه پر سیمرغ داشتیم دود می کردیم سیمرغ می امد یه تیر دو شعبه بهمون می داد......(این تیر دو شعبه همون نیروی هوای گردن کلفته که رو باکو دو تا دیوار صوتی بشکنه... حالا حی موشک بسازید...)
-
1 پسندیده شدهجمهوری باکو دو فروند از سوخو 25 های خود را برای بهینه سازی به ترکیه ارسال کرده است مبنای این بهینه سازی امکان استفاده این هواگردها از تسلیحات غربی ویا بهتره بگیم تسلیحات ساخت ترکیه است دو سال گذشته هم این جمهوری چند فروند میگ29 خود را برای بهینه سازی در اختیار اکراین قرار داده بود که تمام این هواگردها در حملات روسها منهدم شدن
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. بدون سرنشین /کوادکوپتر مسلح نزسا اربعین https://www.aparat.com/v/vMzCA پی نوشت : حالا این همه زحمت کشیده شد ، این امکان برای نزسا فراهم نبود که روی طراحی مهمات قابل حمل بیشتر کار کند ... درسته که قرار هست هزینه ها پائین نگه داشته شود ولی انصافاً این عکس ها تو ذوق آدم می زند ...
-
1 پسندیده شدههر بار این نقشه را می بینم داغ دلم تازه میشه که اگر اون یه متر ارارات را رضا شاه بخشش نکرده بود به ترکیه الان این همه مشکل نداشتیم. طرفدار های رضا شاه حرفی حدیثی چیزی ندارن بگن.
-
1 پسندیده شدهبِسمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ سامانه تسلیحات بالگرد AH-1J Cobra بخش اول موشک تاو (TOW Missile) مقدمه مترجم و مولف: متن پیش رو حاصل ترجمه کتب و مقالات انگلیسی زبان می باشد و جهت گردآوری آن وقت و هزینه صرف شده است؛ لذا از مخاطبین محترم تقاضا می شود تنها با ذکر نام انجمن میلیتاری و نام مترجم و مولف (Cougar Bravo) اقدام به بازنشر آن نمایند. تاو، سلاحی ضد زره و نام آشنا در میان دوست داران علوم و فنون نظامی است. همانند سلاح های انفرادی سری AK، نام موشک تاو با خاورمیانه عجین شده است. بالگرد تهاجمی ای اچ-1 کبرا نیز از موشک تاو به عنوان یک سلاح موثر بر ضد اهداف سخت و زرهی بهره می برد. این موشک، دارای موتور راکتی سوخت جامد بوده و از تیوب پرتاب، به صورت بصری دنبال شده و با یک کابل نازک، دستورات را از واحد پرتاب دریافت می نماید. موشک از شش بخش تشکیل شده است. (محفظه پرتاب، سر جنگی، تجهیزات الکترونیک، موتور راکتی، بخش مرکزی و بخش پشتی) بالگرد کبرا توانایی حمل دو نوع موشک BTM-71 و BGM-71 را دارد. تفاوت این دو موشک در این است که، BTM-71 فاقد مواد منفجره در سر جنگی بوده، و تنها برای شلیک های تمرینی کاربرد دارد. در کتاب آموزشی خلبانان کبرای نیروی دریایی ایالات متحده، از این موشک تمرینی با عنوان Inert Warhead, Live Motor یاد شده است. محفظه پرتاب: یک محفظه استوانه ای شکل است که از فایبرگلاس و رزین اپوکسی ساخته شده است. یک رابط الکتریکی بر روی محفظه تعبیه شده تا ارتباط میان موشک و پرتابگر را برقرار نماید. محفظه پرتاب در حقیقت وظیفه حفاظت از موشک، به ویژه در زمان حمل و انبار آن را داراست. به کارگیری موشک تاو بالگرد ای اچ-1 برای انجام ماموریت های مرتبط با وظیفه ای که برایش تعریف شده، به انواع سلاح های متعارف مجهز می شود. موشک تاو با داشتن دقت منحصر به فرد، علاوه بر اهداف زرهی، بر علیه طیف وسیعی از اهداف دیگر نیز به کار برده می شود. بخشی از ماموریت های محوله به این سلاح به شرح زیر است: 1- اسکورت (الف- انهدام و بی اثر نمودن توپخانه ضد هوایی و سامانه های موشکی دشمن ب- عقب راندن واحدهای مکانیزه دشمن از منطقه فرود یا محور پیشروی پ- انهدام پست های دیدبانی دشمن، سنگرها و تاسیسات ارتباطی برای جلوگیری از ارتباط با عقبه ت- درگیری با بالگردهای دشمن در فاصله دور برای جلوگیری از دیدبانی، هدف قرار گرفتن بالگردهای خودی و نیز جلوگیری از پیاده نمودن نیرو در محل فرود) 2- پشتیبانی آتش: دقت موشک تاو و احتمال اصابت بالا آن را به سلاحی مناسب برای نقطه زنی اهداف تبدیل نموده است. (الف- انهدام استحکامات ساحلی، سنگرهای تیربار و سدهایی که حرکت نیروهای هجومی را با مشکل مواجه می نمایند. ب- انهدام توپخانه، خودروهای ارتباطی و سایت های راداری متحرک که شناسایی و انهدام آنها مشکل است. پ- قطع کردن پشتیبانی لجستیک دشمن با انهدام کاروانها، قطارها و شناورهای دشمن و همچنین هدف قرار دادن برخی پل ها و طونل ها.) 3- سرکوب پدافند هوایی دشمن: در یک عملیات SEAD، می توان از ترکیب موشک تاو و بالگرد کبرا برای ضعیف نمودن پدافند هوایی دشمن استفاده نمود تا امکان به کارگیری هواپیماهای جنگنده و بمب افکن فراهم شود. 4- شناسایی مسلحانه: سامانه اپتیکی موسوم به TSU که در اختیار Gunner بالگرد کبراست، این امکان را می دهد که با بزرگنمایی 13X از فواصل دور یک منطقه را بدون عبور از فراز آن، در نظر بگیرد. مقدورات و محدودیت های موشک تاو هر بالگرد کبرا توانایی حمل حداکثر 8 تیر موشک تاو را دارد. به علاوه توانایی حمل پاد های راکت انداز LAU-68 را در جایگاه های داخلی بالها داراست. موشک تاو دستورات را از دو رشته سیم نازک که به محفظه پرتاب متصل شده اند، دریافت می کند. این دستورات بر اساس سیگنال های مادون قرمز که از موشک به سمت هواپیما روانه می شوند، داده می شود. در انتهای موشک تاو یک لامپ زنون (Infrared Source) وجود دارد که نور مادون قرمز تولید می نماید. حداکثر برد سامانه موشکی تاو 3750 متر و حداقل برد آن 500 متر می باشد. زمان پرواز موشک در حداکثر برد، 21.5 ثانیه و در حداقل برد 2 ثانیه می باشد. هنگامی که زمان پرواز موشک از 21.5 ثانیه بیشتر شود، موشک در آستانه برخورد به هدف باشد و یا سیگنال مادون قرمز بیشتر از 0.5 ثانیه قطع شود، دو رشته سیم از بالگرد جدا می شوند. لازم به ذکر است که جدا نمودن سیم (Wirecut) می تواند به صورت دستی توسط خلبان یا کمک خلبان از درون کابین انجام شود. موشک تاو را می توان در حال سکون (Hovering) و نیز در حال حرکت (Running) پرتاب نمود. اما در حال حرکت، دنبال و هدایت نمودن موشک مشکل تر می شود، از این رو بیشتر خلبانان در حالت سکون اقدام به شلیک موشک می نمایند. برای شلیک موشک باید بالگرد را در راستای هدف قرار داد. (Line of Sight) در غیر این صورت به احتمال بالا سیم قطع شده و موشک به خطا خواهد رفت. مقایسه برد ترکیب تاو/کبرا و تعدادی از سلاح های قابل استفاده بر علیه بالگردها در دهه 80 و 90 میلادی
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهآلودگی زدایی شیمیایی ، بیولوژیکی ، رادیولوژیکی و هسته ای (روندهای اخیر و چشم انداز آینده) بخش اول مقدمه مترجم و مولف: متن پیش رو حاصل ترجمه مقالات انگلیسی زبان میباشد و جهت گردآوری آن وقت و هزینه صرف شده است؛ لذا از مخاطبین محترم تقاضا می شود تنها با ذکر نام انجمن میلیتاری و نام مترجم و مولف (Cougar Bravo) اقدام به بازنشر آن نمایند. مقدمه: آلودگی زدایی شیمیایی ، بیولوژیکی ، رادیولوژی و هسته ای (CBRN) عبارت است از زدودن عوامل آلوده کننده از سطح تجهیزات یا بدن انسان ها. هدف از آلودگی زدایی کم کردن بار تشعشات ، حفظ تجهیزات و منابع انسانی، از بین بردن آلاینده های موجود و آماده سازی محل و تجهیزات جهت از سرگیری فعالیت هاست. ضد عفونی کردن ممکن است با استفاده از ابزارهای شیمیایی ، الکتروشیمیایی و مکانیکی انجام شود. "درست همانند مواد و تجهیزات ، انسان نیز ممکن است توسط عوامل CBRN آلوده شود." تغییر در عملکرد سلول می تواند در دوزهای پایین از تشعشات مخرب و قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی رخ دهد. در دوز بالا ، مرگ سلولی ممکن است حادث شود. بنابراین ، آلودگی زدایی افراد در کمترین زمان ممکن، کاری است بسیار بزرگ، که نیاز به اختصاص منابع انسانی و زمان زیاد دارد. در متن ذیل، اصول کلی رفع آلودگی های CBRN با تاکید بر "آلودگی رادیویی" مورد بحث قرار گرفته است. رفع آلودگی در کمترین زمان ممکن، کاری است بسیار بزرگ، که نیاز به اختصاص منابع انسانی و زمان زیادی دارد. آلودگی زدایی به طور کلی به عنوان زدودن مواد خطر آفرین از مناطقی که این مواد نباید در آنجا حضور داشته باشند، تعریف می شود. آلودگی زدایی به دو منظور انجام می گردد: 1- کاهش دوز موادی که ممکن است یک فرد از اشیاء یا سطوح دریافت کند . 2- کاهش بالقوه مواد شیمیایی ، بیولوژیکی ، رادیولوژی و هسته ای موجود در هوا. زدودن آلودگی ها باعث از بین رفتن عوامل CBRN و رفع آلودگی باقیمانده در محل مورد نظر می شود. برخی از روش های رفع آلودگی برای استفاده مجدد یا بازیافت مواد استفاده شده است. (برای مثال پاکسازی خاک از مواد آلاینده) فناوری آلودگی زدایی درست همانند زدودن گرد و غبار ، چربی و روغن یا محصولات خوردگی (کروژن) از سطوح است. آلودگی زدایی شیمیایی را می توان این گونه تعریف کرد: تبدیل مواد شیمیایی سمی به فرآورده هایی بی ضرر. این فرآیند می تواند از طریق تجزیه این عوامل صورت گیرد. آلودگی زدایی نقش مهمی در دفاع در برابر عوامل شیمیایی دارد. مواد شیمیایی سمی باید با استفاده از روش های کارآمد، در اسرع وقت برای از سرگیری فعالیت های معمول از بین بروند. آلودگی زدایی بیولوژیکی: به معنای به کاربردن داروهای علامتی و درمانی برای افرادی است که در معرض عوامل جنگ بیولوژیکی قرار دارند. (مترجم: داروهای علامتی یا حمایتی، گونه ای از داروها هستند که تنها جهت رفع علائم و نشانه های بیماری اعم از درد، التهاب، سرفه، حساسیت و ... به کار می روند.) آلودگی رادیواکتیو را می توان به نوع قابل لمس (غبار رادیواکتیو) و ثابت دسته بندی کرد. با پاک کردن سطح با پارچه ای می توان آلودگی قابل لمس را از بین برد.(همانند زدودن گرد و غبار) آلودگی ثابت، به آسانی قابل زدودن نبوده و به طور معمول با محصولات خوردگی در سطح فلزات همراه است. در این موارد ، عوامل پرتوزا به ماده یا مواد دیگری رسیده اند که قابلیت ایجاد پیوند الکترواستاتیک یا شیمیایی با آن ها را دارند. از بین بردن آلاینده های ثابت به طور معمول به تکنیک های حذف سخت نیاز دارد. برای از بین بردن آلودگی ثابت ، تکنیکهایی مانند انحلال شیمیایی فیلمهای خوردگی یا تراشیدن بتن لازم است. استفاده از راکتور اولتراسونیک جهت آلودگی زدایی آب های رادیواکتیو اثربخشی آلودگی زدایی را می توان به عنوان فاکتور رفع آلودگی (DF) بیان کرد. هیچ فناوری [آلودگی زدایی] به تنهایی یارای مقابله با همه شرایط و انواع آلودگی ها را ندارد ، زیرا طبیعت محیط و نیز میزان آلودگی در محیط های مختلف متفاوت است. برای مثال فیلم های خوردگی موجود در راکتورهای آب جوشان (BWR) با انواع یافت شده در راکتورهای آب تحت فشار (PWR)، متفاوت است. تفاوت اصلی در این نوع فیلمهای خوردگی غلظت و حالت اکسیداسیون کروم است. فن آوری های آلودگی زدایی شامل روش های مکانیکی مانند تراشیدن و انفجار، استفاده از مواد شیمیایی، روش های بیولوژیکی و تکنیک های الکتروشیمیایی هستند. موادی که همیشه در درجه اول آلوده می شوند، بتن یا فلز هستند. مواد متخلخل مانند بتن می توانند در تمام ساختار خود دچار آلودگی شوند ، اگرچه آلودگی در بتن به طور معمول تا ربع اینچ نفوظ می کند. فلزات به طور معمول فقط در سطح آلوده می شوند. آلودگی شامل انواع رادیونوکلیدهای آلفا ، بتا و گاما است و گاهی اوقات می تواند شامل فلزات سنگین و آلودگی های آلی (بیولوژیک) باشد. گلوله های اورانیوم ضعیف شده (DU Rounds) با توجه به ایجاد گرمای فراوان در زمان برخورد با هدف، هر دو نوع آلودگی رادیواکتیو (قابل لمس و ثابت) را ایجاد می کنند. قرار گرفتن در معرض غبار رادیواکتیو، ریسک ورود مواد رادیواکتیو به بدن از راه خوراکی و تنفس را به دنبال دارد. علائم بسيار گسترده ای در نيروهای آمریکایی شركت كننده در جنگ خليج فارس (1991) مشاهده شده است. بر اساس آناليز فاكتوری مركز كنترل و پيشگيری بیماریها، شاخص هايي جهت تشخيص اين بيماري تحت عنوان سندرم خليج فارس تعريف شده است. اين سندرم شامل علايم چند گانه و بدون پاتولوژی واضح می باشد. مبتلايان به اين سندرم از افسردگی،PTSD ، خستگی مزمن، اختلالات شناختی ( كاهش توانايی محاسبه، تفكر منطقی، ارزشيابی، يادگيری و يادآوری)، برونشيت، آسم، فيبروميالژی، اضطراب واختلالات جنسی در رنج مي با شند. از چند صد هزار نفری كه در عمليات طوفان صحرا شركت نموده بودند، 20-15% مبتلا به سندرم شده و تاكنون 25000 نفر نيز فوت نموده اند. بنظر مي رسد كه آسيب گسترده ای سلسله اعصاب را آزرده نموده و طيفی از آزردگی های عصبی در دستگاه اعصاب اتونوميک، محيطی و مركزی ايجاد شده باشد. از عوامل فيزيكی، اورانيوم ضعیف شده كه درطی جنگ بين 6-3 ميليون گرم در اتمسفر خليج فارس آزاد گرديده مطرح شده است. صدها مقاله پژوهشی در مورد اين سندرم در سطح مطبوعات پزشكی جهان وجود دارد اما بنظر می رسد كه اين سندرم هنوز پس از ده سال چالش، در پرده ابهام ميباشد. منابع (1 - 2) ترجمه صرفا برای میلیتاری ادامه دارد...
-
1 پسندیده شدهبِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اشباح شناسایی (تیزبین، بلند پرواز، کارآمد) بخش دوم مقدمه مترجم: مقاله پیش رو حاصل ترجمه و ترکیب چندین شماره از نشریه The Navigator و ترجمه بخش هایی از کتابچه راهنمای پروازی هواپیمای شناسایی RF-4 میباشد و جهت گردآوری آن وقت و هزینه صرف شده است؛ لذا از مخاطبین محترم تقاضا می شود تنها با ذکر نام انجمن میلیتاری و نام مترجم و مولف (Cougar Bravo) اقدام به بازنشر آن نمایند. با تشکر در بخش قبل، به صورت مختصر با قابلیت های هواپیمای شناسایی RF-4 فتوفانتوم آشنا شدیم. آنچه که پیش روی شماست، گزیده ای از نحوه طراحی عملیات شناسایی از زبان ناوبر می باشد. لازم به ذکر است، برخی از تصاویر و اصطلاحات موجود در این متن از دستورالعمل AFM 55-15 (Preparation of Target Folders) به عاریت گرفته شده اند. * به نظر می رسید که هیچ گاه پایانی برایش وجود نداشته باشد. روزها یکی پس از دیگری با کلاس هایی مملو از موضوعات جدید، واژه های ناآشنا و تجهیزات جدید سپری می شدند. استادم همواره می گفت: درکی کامل از تمامی سامانه های موجود در هواپیما، برای یک هوانورد حرفه ای ضروریست. تکانی به خودم داده و با اعمال پشتکار، دوره ی نظری را پشت سر گذرانیدم. پس از آشنایی اولیه با RF-4 و دوربین هایش و نیز انجام چندین راید بر روی سیمیلاتور، بالاخره روز موعود فرا رسیده و باید اولین پرواز آموزشی خود به عنوان ناوبر را آغاز می نمودم. نخستین قدم برایم، طرح ریزی پروازی (Flight Planning) بود...* چقدر شیرین است! بالاخره دوره ی Ground را تمام کردم. در حال حاضر تمام کاری که باید انجام بدهم، دسته بندی کردن آن حجم عظیم اطلاعاتی است که در کلاس های زمینی به خوردم داده اند..! اساتید همه اش پشت سر هم این دو عبارت را تکرار می کردند: "طرح ریزی دقیق، ناوبری دقیق" از درک این عبارت عاجز بودم تا این که به فاز تجهیزات شناسایی (Camera Phase) رسیدم. به قول یکی از اساتید، آن بالا جایی برای یللی تللی کردن ندارید..! خب این اولین ماموریت آموزشی من است. بیایید ببینیم می توانم چیزی که سر کلاس ها یاد گرفتم را به یاد بیاورم یا نه!؟ اولین قدم انتخاب نقشه است. شکل 2-36 از کتاب AFM 51-40 در بر دارنده ی اطلاعات مختصری از انواع نقشه ها است. نقشه های ناوبری ONC برای ماموریت شناسایی ما مناسب نیستند. چرا که با داشتن مقیاس 1:1000000 فاقد جزئیات کافی برای پرواز در ارتفاع پست (Low-Level) هستند. نقشه های JOG با مقیاس 1:250000 جزئیات زیادی داشته و برای ماموریت ما مناسب هستند. اما باید اندازه روزنامه همشهری و کیهان، کاغذ پاره را با خودم به کابین ببرم. آن بالا جایی برای روزنامه خواندن نیست...! نقشه های TPC با مقیاس 1:500000 مناسب ترین و بهترین نقشه های ناوبری برای این پرواز هستند. جزئیات دقیق در کنار حجم مناسب (راست کار خودمونن) امروزه با توجه به پیشرفت های صورت گرفته، امکان طرح ریزی در رایانه و دریافت خروجی از چاپگر ممکن شده است. قدم بعدی، پلات کردن اهداف بر روی نقشه و مشخص نمودن مسیر است. برای هر هدف باید یک I.P. مشخص نمود. نقطه شروع یا Initial Point، آخرین Waypoint یا نقطه روشن پیش از رسیدن به هدف و انجام بمباران یا تصویربرداری است. یک نقطه کوچک، مشخص و تا حد امکان نزدیک به هدف؛ اگر بشود آن را در رادار دید که چه بهتر..! نمادهای ناوبری در این پرواز، چهار هدف برای شناسایی دارم. اولین هدف (تارگت) یک پل بر فراز رودخانه ای بزرگ است. با وجود رودخانه، یافتن پل بسیار آسان است. نقطه شروع 3.8 مایل با پل فاصله دارد. این پل، هدفی آسان برای عکاسی است. دومین هدف، یک فرودگاه واقع شده در یک دره است. این هدف در سطح دشوار تری برای عکاسی قرار دارد. تنها نقطه روشن جهت یافتن هدف، یک کوه تک و تنها در فاصله 2 مایلی آن است. بهترین راه برای رسیدن به فرودگاه، عبور از کوه و قطع کردن دره به صورت مورب است. (یارویی که این هدف رو بهم داده حتما سادیسم داشته!) سومین هدف، یک کارگاه چوب با یک نقطه شروع بلعکس است (یعنی IP در آن طرف هدف است.) متاسفانه هدف فاقد تصویر راداری است. اما پنج مایل بعد از آن، خط یال کوه به خوبی در رادار مشخص است. آخرین هدف، یک مجموعه سد و نیروگاه است که ناوبری تا آن آسان است. دریاچه پشت سد، روشن ترین نقطه برای یافتن هدف است. قدم بعد متصل نمودن اهداف به یکدیگر، مشخص نمودن نقطه های گردش، مشخص نمودن مسیر از پایگاه تا اولین I.P. و آخرین هدف و مشخص نمودن مرتفع ترین نقاط تا هدف است. مایه ی این کار یک مداد و یک پلاتر است. پس از محاسبات مربوط به سوخت و همچنین استخراج اطلاعات مورد نیاز INS، نوبت به محاسبات فتوگرافیک می رسد. تا اینجا، محاسبات ناوبری و سوخت از خجالتم درآمدند. حالا باید بدانم چه موقع دوربین ها را روشن کنم. از آن جایی که دوربین ها به صورت خودکار روشن نمی شوند، این کار بر عهده من است. بهترین راه برای مشخص نمودن زمان، استفاده از رادار و زمان سنج است. برای عکاسی هوایی، ثبت یک فریم کافی نیست. چرا که در یک تصویر هدف در مرکز ثبت شده و در تصویر دیگر، هدف در زاویه دیگر قرار گرفته؛ معمولا خدمه با تجربه 5 فریم از هر هدف ثبت می کنند. لذا به عنوان یک ناوبر مبتدی، بهتر است روی 9 شات حساب کنم. فرمول محاسبه زمان روشن نمودن دوربین (Stopwatch Time, SWT)، به صورتی که هدف در مرکز فریم وسطی (در این مورد، پنجم) قرار داشته باشد، به شرح ذیل است: متغیر TT، فاصله I.P. تا هدف به ثانیه است. متغیر N، تعداد تصاویر است (5،7،9 یا بیشتر) متغیر INT، فاصله زمانی میان دو تصویر به دهم ثانیه است. متغیر FS، تنظیمات فیوز فتوفلش است. در پرواز شناسایی روزانه، این مقدار صفر است. برای یافتن INT از فرمول ذیل بهره می گیریم (جدول تناسب که توی کلاس پنجم یاد گرفتیم): متغیر Factor، مقدار ثابتی بوده و با توجه به هر دوربین، متفاوت است. دوربین مورد استفاده ما در این ماموریت، KS-87 با لنز 6 اینچ و فاکتور 0.195 می باشد. دوربین KS-87 با سرعت زمینی 420 نات و ارتفاع 1500 پا، مقدار INTERVAL، به صورت دقیق 0.697 ثانیه می شود. با تقریب زدن (یا همان گرد کردن) 0.7 را داریم. با قرار دادن 0.7 در فرمول SWT، به عدد 27.2 ثانیه می رسیم. یعنی 27.2 ثانیه پس از گذشتن از I.P. ، باید دوربین را On کنیم. در نهایت، آماده انجام پرواز هستیم..... ادامه دارد....
-
1 پسندیده شدهبِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اشباح شناسایی (تیزبین، بلند پرواز، کارآمد) بخش اول مقدمه مترجم: مقاله پیش رو حاصل ترجمه و ترکیب چندین شماره از نشریه The Navigator و ترجمه بخش هایی از کتابچه راهنمای پروازی هواپیمای شناسایی RF-4 میباشد و جهت گردآوری آن وقت و هزینه صرف شده است؛ لذا از مخاطبین محترم تقاضا می شود تنها با ذکر نام انجمن میلیتاری و نام مترجم و مولف (Cougar Bravo) اقدام به بازنشر آن نمایند. با تشکر آزادی بخش، غارتگر و دژ پرنده؛ این القاب در واقع نام اسطوره هایی هستند که در تالار مشاهیر نیروی هوایی ایالات متحده می درخشند. در این تالار مشاهیر اما، عضوی کوچک خودنمایی میکند. "شبح" اف-4 فانتوم که لقب "Just Happened" را به دوش میکشد از موفق ترین هواپیماهای شکاری شصت سال اخیر بوده و با گذشت این مدت، هنوز هم در خدمت نیروی هوایی چندین کشور قرار دارد. در ادامه اما به عضوی خاص از خانواده اشباح خواهیم پرداخت. هواپیمای شناسایی آر اف-4 "فتوفانتوم" برترین هواپیمای شناسایی عصر خود، که هنگام پرواز در پهنه ی آبی آسمان هم چشم و هم تخیل را به خود معطوف می نمود. هواپیمای شناسایی RF-4C نیروی هوایی ایالات متحده سرنشینان این هواپیما، همانند اف-4، دو نفر هستند. یک خلبان و یک ناوبر (که بار اصلی ماموریت را بر دوش دارد.) یک بررسی کوتاه به ما نشان خواهد داد که سرنشینان این هواپیما سامانه هایی را به کار می اندازند که بسیار پیچیده و پیشرفته اند. یک ناوبر، هنگامی که در کابین عقب RF-4 قرار می گیرد، سه وظیفه را بر عهده دارد. 1- ناوبری 2- شناسایی 3- ارتباطات بیایید کمی بیشتر به موارد بالا وارد شده و ببینیم چه داریم! کابین خلبان هواپیمای RF-4C کابین ناوبر هواپیمای RF-4E سامانه ناوبری LN-12 قطعه کلیدی سامانههای ناوبری این هواپیما، سامانه ناوبری اینرسیایی LN-12 میباشد. این دستگاه به غایت پیچیده، اطلاعات ارزشمندی همچون موقعیت فعلی (PP)، سمت (Heading)، سرعت زمینی (GS) و دریفت (Drift) را برای ناوبر به ارمغان میآورد. علاوه بر این، پس از وارد نمودن اطلاعات هدف (Target)، فاصله و سمت نسب به هدف را در نمایشگر عقربهای سمت و فاصله (BHDI)، به ناوبر نمایش خواهد داد. رایانه ناوبری ASN-46 که بخشی از سامانه LN-12 می باشد. این رایانه در اختیار ناوبر قرار دارد. ناوبر فتوفانتوم (فرمانده ماموریت)، مسئول به کار انداختن و آپدیت نمودن سامانه ناوبری اینرسیایی (INS) است. خروجی این سامانه، اطلاعات ارزشمندیست که در اختیار خلبان (فرمانده هواپیما) قرار میگیرد. سامانه ناوبری اینرسیایی از طرف دیگر، سیگنالهای پایدار سازی و سرعت زمینی را برای دوربینها و تجهیزات شناسایی فراهم میآورد. مهم نیست فاصلهتا هدف چند ناتیکال مایل باشد، INS یاری دهنده خلبان و ناوبر تا رسیدن بر فراز هدف و تصویر برداری از آن خواهد بود. البته سرنشینان فتوفانتوم از یک رادار جلونگر (FLR) به نام AN/APQ-99 نیز جهت طی طریق تا هدف بهره میگیرند. رادار جلونگر APQ-99 این رادار در مقایسه با راداری که در دماغه فانتومهای رزمی جای خوش کرده، فشردهتر و جمع و جور تر است، چرا که تنها وظیفه دارد به زمین بنگرد! رادار جلونگر دارای پنج Mode کاری بوده که دوتای آنها توسط خلبان و سه مورد دیگر توسط ناوبر کنترل میشوند. حالت تعقیب عوارض (TF)، وضعیت و ارتفاع عوارض پیش رو را به خدمه نشان میدهد. ارتفاع قابل انتخاب جهت هشدار به خدمه از 0 الی 2000 پا قابل انتخاب است. البته این حالت اطلاعات ناوبری را فراهم نمیآورد. اما در هنگام پرواز در نواحی کوهستانی (به خصوص در شب) بسیار کاربردی است. حالت تعقیب عوارض (TF) یکی دیکر از حالتهای فوقالعاده عالی این رادار، حالت اجتناب از عوارض (TA) است که اطلاعاتی را در دو نمایشگر مجزا به خلبان و ناوبر نمایش میدهد. خلبان در نمایشگر خود، اکوی عوارضی که از هواپیما ارتفاعشان بالاتر است را میبیند. در همین حال ناوبر از قابلیت نقشهبرداری زمینی بهره برده و مسیر صحیح تا هدف را مییابد. حالت اجتناب از عوارض حالت جستجوی متقاطع (CS)، دو حالت قبل را با یکدیگر ترکیب کرده و قابلیت انجام سه عمل در یک زمان را به سرنشینان میدهد. حالت جستجوی متقاطع دو حالت نقشه برداری زمینی به نامهای Pencil و Spoil جهت ناوبری در ارتفاع پست و بالا در اختیار ناوبر هستند. علاوه بر موارد بالا، رادار جلونگر اطلاعات فاصله و انحراف نسبت به هدف را نیز فراهم میآورد. سامانه های کمک ناوبری دیگر که در این هواپیما قرار دارند، شامل ارتفاع سنج رادیویی APN-159 و یک سامانه TACAN با قابلیت هوا به هوا (جهت انجام سوختگیری هوایی) میشوند تجهیزات شناسایی وظیفه یک ناوبر تنها به ناوبری منحصر نبوده و باید تجهیزات و تمهیدات شناسایی (اعم از دوربینها و حسگرها) را به کارگیرد. دوربینها از اهمیت بالایی برای ناوبر برخوردار هستند و شناخت انواع آنها، لنرها و ترکیبشان برای وی ضروری است. موقعیت دوربین ها، رادار و حسگرها در RF-4 دوربین KS-72 اولین مورد است. این دوربین میتواند به صورت مایل، عمودی و به پهلو بر روی هواپیما نصب شود. فاصله کانونی این دوربین از 3 الی 18 اینچ (بسته به نوع لنز) متفاوت است. با استفاده از فتوفلش (Photo Flash)، میتوان این دوربین را جهت استفاده در شب بهینه نمود. توضیحات مترجم: در هنگام تصویر برداری در شب، امکان استفاده از حسگرهای مادون قرمز وجود دارد. اما نگاتیو این حسگرها گران قیمت بوده و وضوح (Resolution) پایین تری در مقایسه با نگاتیوهای معمول دارند. لذا با استفاده از فتوفلش امکان استفاده از دوربینهای معمول در شب وجود دارد. فتوفلش نوعی منور بوده و ظاهری شبیه به گلولههای شاتگان دارند، اما کمی بزرگتر هستند. خشاب های فتوفلش در پشت هواپیما و پایدار ساز عمودی (Vertical Stabiliizer) دارند. موقعیت خشاب های فتوفلش تصویر برداری پانورامیک توسط دو دوربین KA-55A و KA-56A انجام میشود؛ که اولین از ارتفاع 30000 پا به بالا و دومی ارتفاع پست و متوسط را تصویر برداری مینماید. تصویری که توسط دوربین پانورامیک KA-56A در عملیات شناسایی Post Strike پالایشگاه کرکوک ثبت شده است. علاوه بر این دوربینها، دو حسگر مادون قرمز و راداری در فتوفانتوم قرار داده شده است. حسگر مادون قرمز AAS-18 توانایی شناسایی در روز و شب را داشته و با وجود Passive بودن، امکان شناسایی آن توسط دشمن وجود ندارد. رادار پهلونگر APQ-102، حسگر دیگر این هواپیماست که تصاویر راداری با وضوح بالا از هدف ثبت نموده و آن را در قالب تصویر ارائه مینماید. این حسگر در تمامی شرایط آب و هوایی قابل استفاده است. تنها عیب این حسگر، ساطع نمودن امواج در طیف الکترومغنایس و امکان کشف توسط واحدهای شنود الکترونیک دشمن است. عملکرد رادار پهلونگر در ارتفاعات پست و بالا جهت برقراری ارتباط رادیویی، این هواپیما به رادیوی UHF و HF مجهز است. رادیوی UHF توسط هر دو کابین قابل کنترل و استفاده است. اما رادیوی HF تنها توسط ناوبر قابل کنترل بوده و توسط هر دو کابین قابل استفاده است. ادامه دارد....
-
1 پسندیده شدهبِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ همه ی ما در راهبرد اعمال قدرت نظامی، تسلیحات، تجهیزات و فناوری های مختلف را شرط می دانیم. اما در این بین، وجود آیین نامه های رزمی (Field Manuals) نیز ضروری است جهت پیشگیری از سلیقه گرایی و پراکندگی اقدامات در سازمان های مختلف (اعم از نظامی و غیرنظامی)، وجود آیین نامه و دستورالعمل های متحد و یکپارچه ضروری است. پراکندگی اقدامات، ناشی از وجود خلاءهای هدایتی و رهبری می باشد. این خلاءها به وسیله آیین نامه ها مرتفع می گردند. دستورالعمل ها در سازمان های رزمی و نظامی، به ترسیم اصول رزم در شرایط مختلف می پردازند. در نتیجه قدرت نظامی هر کشور، علاوه بر بهره مندی از تجهیزات و تسلیحات پیشرفته، با علم و آموزش نیروهای مسلح ارتباط تنگاتنگ دارد. بنا به فرموده فرمانده کل قوا، حضرت امام خامنه ای، "باید ساخت درونی خود را از لحاظ افزایش مهارت های گوناگون، توانایی های علمی، عزم و اراده جدی و تدین مستحکم سازیم." اهمیت آیین نامه ها از آنجایی مشخص می شود که اصول و قواعد رزم را آموزش داده، نحوه طرح ریزی عملیات نظامی را برای فرماندهان به فراهم آورده و به نیروها، توانایی، قابلیت ها و فنون لازم برای جنگیدن را می آموزد. ستاد مشترک نیروهای مسلح هر کشور بر اساس دکترین نظامی، آیین نامه های خود را تدوین و مورد بهره برداری قرار می دهند. ایالات متحده هر 5 سال و نیز پس از هر جنگ اقدام به بازنگری آیین نامه های رزمی می نماید. (این چرخه برای ناتو، هر سه سال یک بار است.) آیین نامه های ارتش ایالات متحده (سایت Global Security) آیین نامه ها در نیروهای مسلح ما به آیین نامه های مرجع، عملیاتی، رزمی، روشی، سامانه ای، آموزشی، اجرایی و فنی تقسیم بندی می شود. در سطح نیروهای مسلح کشور ما، متاسفانه آیین نامه های قدیمی، تاریخ گذشته و همچنین غیر علمی به چشم می خورند. (تعدادی از آن ها ترجمه FMهای ارتش ایالات متحده می باشند.) شوربختانه آیین نامه های منتشر شده در سطح نیروهای مسلح ما، به صورت عمومی منتشر نشده و جهت بررسی در دسترس نیستند. پی نوشت: مدتی قبل، نیم نگاهی به آیین نامه نبرد زمینی در محیط جنگ ناهم تراز (دفاع همه جانبه در قالب عمليات هاي دفاع سرزمينی، از قبيل دفاع ثابت منطقه ای، دفاع ضد هلي برن، دفاع از كـوی و برزن، دفاع متحرك، تك شبانه و عمليات ويژه) که در همین سال های اخیر منتشر شده داشتم. از نظر این حقیر این آیین نامه باید مورد بررسی و اصلاح قرار گیرد. نتیجه گیری: اصلاح ساز و کار های آموزشی، از مهم ترین و پایه ای ترین اقدام ها جهت باز آرایی (Reform) در ساختار نیروهای مسلح می باشد و باید مورد توجه فرماندهان قرار گیرد. Source: The Role of Bylaws in the Strategy of Using the Military Power of the Armed Forces to deal with Future Threats Hamid Hasanpoor Faculty Member of AJA Staff and Command University
-
1 پسندیده شدهدر کلیپ تولیدات پهپادی وزارت دفاع پهپاد مهاجر6 با 4 بمب قائم به نمایش درآمد. در ابتدا مهاجر6 تنها به 2 بمب قائم مجهز بود که اکنون این تعداد دو برابر شده است. در قسمت توضیحات مهاجر6 اشاره شده بود هر بال دارای دو جایگاه و در مجموع چهار جایگاه است اما وزن تسلیحاتی قابل حمل این پهپاد 40 کیلوگرم بود. با توجه به اینکه مهاجر6 از بمب قائم 20 کیلوگرمی استفاده میکند، امکان حمل 4 بمب را نداشت.پس احتمالا یا بمب سبکتری برای مهاجر طراحی شده بود و یا اینکه به صورت موقتی موتور روتاکس 912 استفاده میکرد تا موتور اصلی آماده شود. چندی پیش سپاه اعلام کرد مهاجر6 را به خدمت خواهد گرفت ولی به درخواست سپاه قرار است وزارت دفاع تغییراتی در موتور ایجاد کند. میتوان حدس زد با توجه به تجارب جنگ سوریه، از نظر سپاه 2 عدد بمب کافی نمیباشد. وزن مهمات قابل حمل مهاجر6 از 40 کیلوگرم به 80 کیلوگرم افزایش پیدا کرده است یعنی توان موتور 100 درصد افزایش داشته که به احتمال فراوان مداومت پروازی این پرنده هم بیشتر شده باشد. در نسخه اولیه مهاجر میتوانست 12 ساعت در آسمان پرواز کند که با وجود دو برابر شدن توان موتور انتظار میرود این عدد به 24 ساعت رسیده باشد. بمب قائم در این کلیپ برد قفل بمب قائم بر روی هدف 9 کیلومتر اعلام شد. بمب قائم1، شش کیلومتر برد دارد و در برد 8 کیلومتری بر روی هدف قل میکند. اما در اینجا برد قفل بر روی هدف، یک کیلومتر افزایش داشته است که احتمال زیاد مربوط به بمب قائم5 باشد. قائم5 دارای برد 12 کیلومتری است. پهپاد ابابیل3 نیز به صورت رسمی از بمب قائم5 استفاده میکند. استفاده از بمب قائم5، باعث میشود پهپاد مهاجر6 و ابابیل3 در یک فاصله امن از سامانههای پدافندی نقطهای قرار گیرد و خطر انهدام کاهش پیدا کند. به نظر میرسد سایر پهپادها نیز توانایی استفاده از بمبهای سری قائم را داشته باشند. کیفیت تصاویر اما مهمتر از افزایش میزان تسلیحات پهپادهای ایرانی، بهبود کیفیت تصاویر شناسایی توسط این پهپادها است. یکی از بزرگترین نقاط ضعف پهپادهای ساخت ایران کیفیت پایین سیستمهای اپتیک آنها بود که در این راستا وزارت دفاع با تولید اپتیک با کیفیت فول اچ دی و همچنین ساخت لینک ارتباطی جهت دریافت این تصاویر در طی دیجیتال کردن لینکها، باعث شد توان شناسایی نیروهای پهپادی کشور افزایش قابل توجهی داشته باشد. اپتیک ابابیل3 در حالت زوم اپتیک مهاجر6 در حالت زوم 30 برابر متاسفانه به دلیل پایین بودن کیفیت کلیپ منتشر شده در سایت وزارت دفاع نمیتوان کیفیت واقعی اپتیک پهپادها را مشاهده کرد.