برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 9 مهر 1402 در همه مناطق
-
2 پسندیده شده[quote name='hasanjj2' timestamp='1406772462' post='397805'] با تشکر فراوان بابت مطلب جالب... به نظرتون محدودیت اصلی ناوهای کلاس موج ما برای برخورداری از ترکیب تسلیحاتی مشابه کلاس لوپو، مثلا استفاده از 2 لانچر چهارتایی 2*2 به جای 2 لانچر 2 تایی، محدودیت وزنی هست...؟ چون به نظر نمیاد تبدیل لانچر موجود به 2*2 کار سختی باشه... [/quote] خوشحالم که مورد توجهتون قرار گرفت خب، این دیگه یه عادت شده که هروقت یه ناو خارجی میبینیم سعی میکنیم با کلاس موج یا الوند مقایسه کنیم. ولی باید یه سری نکات رو مدنظر داشت. اول اینکه دقت کنید ناوهای کلاس لوپو نزدیک به 3000 تن وزن دارند در حالیکه کلاس موج و الوند نزدیک به 1500 تن؛ یعنی لوپو دو برابر موج! همچنین لوپو تقریبا 20 درصد بلندتر از موج هست. حالا با این تفاوت در ابعاد و تناژ به تسلیحاتشون دقت کنید! توپ سینه: موج یک 76 م.م؛ لوپو یک 127 م.م توپ پاشنه: موج یک 40 م.م؛ لوپو دو 40 م.م دوقلو موشک ضدسطحی: موج 4 فروند؛ لوپو 8 فروند موشک ضدهوایی: موج 4 فروند؛ لوپو 8 فروند اژدر: هر دو دارای دو پرتابگر سه تایی 324 م.م نتیجه سرانگشتی (!): لوپو با تناژ دوبرابر؛ دو برابر موج تسلیحات داره..... اگرچه این روش مقایسه چندان صحیح نیست!!! دوم اینکه لوپو از ابتدا برای این حجم از تسلیحات طراحی شده و همانطور که در متن اومده برای حجم سنگینی از تسلیحات هم طراحی شده. ولی جماران و دماوند بر پایه کلاس الوند طراحی و ساخته شدند. این مورد حتی از مورد قبلی هم مهمتر هست...چون وقتی سازه ای برای کاربری معینی طراحی میشه، اغلب امکان توسعه و تغییرات کم هست. به هرحال همه ما دوست داریم ناوهای کلاس موج با تسلیحات بیشتر و پیشرفته تر ساخته بشن و ضعفهاشون برطرف بشه... ولی یادمون باشه ابعاد این کلاس برای برخورداری از حجم بالای تسلیحات کوچک هست و باید به فکر کلاسهای بزرگتر بود.
-
1 پسندیده شدهسلام - چون در تصاویر ارسال( و حتی در شبیه سازی که جناب MR9 ارسال کردند )با آسمان صاف و نیلگون مواجه هستیم اکثر سامانه های پدافندی از دوشپرتاب مانند همین استینگر تا آنهایی که در اختیار ابرقدرتها و رژیم صهیونیستی و مرتجعین عربی هستند(حتی پدافند لیزری در دست آزمایش ) در هوای ابری و بارانی و برفی و با افزایش رطوبت هوا در پاییز و زمستان یا در تاریکی شب به شدت دچار کاهش در دقت و عملکرد می شوند نیروی مهاجم هم با محاسبه نقاط ضعف سیستم پدافندی در این شرایط حمله خواهد کرد
-
1 پسندیده شدهسلام و خسته نباشید ببینید مشکل اینجاست که چون قیمت شاهد 136 پایین هست میشه تعداد خیلی زیادی شاهد 136 ساخت و پرتاب کرد. وقتی مثلا 50 هزار شاهد 136 ساخته باشی به خاطر قیمت پایین شاهد 136 و برد بالای اون رسما همه ی سیستم های دفاع موشکی نابود میشوند و علاوه بر آن در مثال شما پالایشگاه هم نابود میشود. هیچ راه فراری باقی نمی ماند
-
1 پسندیده شدهنقل قولی از جناب A_G << کلیپ زیر را از پیج بعثی ها دانلود کردم که خیلی هم دنبالش بودم،این کلیپ مربوط به بمب فاب_۹۰۰۰ هست که ۹ تن!!! وزن دارد و حاوی ۴۳۰۰ کیلوگرم مواد منفجره HE میباشد،این بمب در اواخر جنگ ایران و عراق به دست عراق رسید و در عملیات بازپس گیری فاو(عملیات توکلنا علی الله به فرماندهی عدنان خیرالله) بوسیله توپولوف_۲۲،۱۶ بلایندر های عراقی استفاده شد و تأثیر بدی بر روحیه نیروهای ایرانی گذاشت،این بمب معادل ۴ موشک اسکاد_بی قدرت تخریب داشت،در این کلیپ در برنامه مستندی از این بمب در زمان صدام و استفاده علیه ایران صحبت میشود به زبان عربی>> _فیلم این بمب در جنگ افغانستان هم به کرات استفاده شد و درون دره ها انداخته میشد و مجاهدین زیر صخره ها دفن میشدن و دهانه غارهایی که پنهان میشدن مسدود میشد،بعد از جنگ ایران هم در جنگ چچن بر علیه مواضع نیروهای چچنی مستقر در ساختمان های شهری مستحکم بکار گرفته شد. _منبع
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاولین خرید نظامی ایران از روسیه 3 هزار کامیون کاماز وارد ایران خواهد شد و بخشی از آنها وارد ارکان نظامی میشوند. پایگاه خبری صابرین نیوز
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهسلام و وقت دوستان بخیر منظور ایشون ربط توپ هواپیما به محموله نبود ...منظور ورژن هواپیما بود که از نمونه مخصوص نیروی هوایی روسیه است و مجهز به توپ دفاعی و نه نمونه های صادراتی و غیر نظامی ایلوشن 76 که فاقد توپ دفاعی هستند البته این نمونه توان حمل و پرتاب بمب در زیر بالها را هم دارد
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Latitude Engineering HQ-40 (Hybrid Quadcopter) هواپیمای بدون سرنشین (UAV) VTOL [2019] Latitude Engineering واقع در توسان آریزونای ایالات متحده در حال توسعه هواپیمای Hybrid Quadcopter دو بازویی است که توانایی برخاست و فرود عمودی (VTOL) را با پرواز رو به جلو ترکیب می کند. این هواپیما مداومتی تقریبا مشابه سامانه های نظامی فعلی ایالات متحده دارد اما ویژگی پرواز عمودی قطعا سودمندی آن را به خصوص در عملیات از کشتی افزایش می دهد. به همین دلیل توجه نیروی دریایی ایالات متحده به این پروژه جلب شده و فعالانه در حال ارزیابی آن در اواخر سال 2013 بود. در سال 2018 این شرکت توسط شرکت L3 خریداری شد. در اصل، Hybrid Quadcopter ترکیب پهپادی مرسومی دارد و از بال های مستقیم، بدنه محفظه موتور مرکزی و 2 بازو با باله سکانی (پشتی و شکمی) و یک پایدارساز افقی استفاده می کند. در بحث پیکربندی نیروی محرکه، تشابه این هواپیما با سامانه های پهپادی مرسوم به پایان می رسد؛ 4 ملخ روتور، 2 تا در انتها های هر بازو، قرار گرفته اند تا نیروی بالا بر عمودی را فراهم کنند. یک ملخ مرسوم در انتهای بدنه نصب شده و به همراه موتور اصلی، پیشران پرواز افقی مورد نیاز را ارائه می دهد. در این ترکیب، ملخ در پیکربندی pusher قرار دارد که به معنی جلو بردن سازه هوایی از عقب است (در مقایسه با قالب ملخ و موتور puller که هواپیما را از جلو در آسمان می کشد). محفظه موتور بدنه در بالای ستون اصلی بال قرار می گیرد. طرح مفهومی Hybrid Quadcopter توسط Latitude Engineering در طرح اولیه 11.3 کیلوگرمی در سال 2011 توسعه داده شد و پس از دوره برنامه ریزی در طول یک روز پیکربندی آن صورت گرفت. آزمایش های موفقیت آمیز، این طرح مفهومی را اثبات کرد. این مدل از 4 موتور الکتریکی استفاده می کند و نیروی خود را از 5 سلول 11000 میلی آمپر ساعتی باتری های پلیمری می گیرد. وقتی HQ به ارتفاع مناسب رسید، موتور افقی گازی 4 زمانه 0.5 اسب بخاری شروع به کار می کند که سرعت کروز پهپاد را به 74 کیلومتر بر ساعت می رساند و مداومت 15 ساعته را فراهم می کند. پهپاد توسط اپراتور زمینی یا سامانه کنترل خودکار مدیریت می شود. خلبان خودکار Piccolo امکان استفاده از شکل های مختلف کنترل از کاملا دستی که در آن پهپاد همانند یک هواپیمای رادیوکنترل پرواز می کند تا کاملا خودکار شامل برخاست و فرود و مسیریابی را می دهد. این نسخه با قیمت حدود 25 تا 30 هزار دلار فروخته خواهد شد. از این طرح، مدلی 30 کیلوگرمی به وجود آمد که در آزمایش های استفاده در کشتی های نیروی دریایی ایالات متحده شرکت خواهد کرد و قادر است از حداقل فضای عرشه در کشتی های با فضای بسته مثل ناوشکن ها و ناوچه ها استفاده کند. با اضافه شدن برد مداومتی پهپاد کلاس پریدیتور، سودمندی تاکتیکی یک پهپاد فرای افق در دریا های آزاد آشکار می شود (Latitude Engineering پیش بینی می کند Hybrid Quadcopter به مداومت 15 ساعته برسد). این مدل از فیبر کربن ساخته شده و با موتور 5 اسب بخاری مداومت 24 ساعته دارد. به علاوه، در امتداد 4 ملخ در سطح بالایی سازه هوایی، 4 ملخ هم در زیر بدنه قرار دارد که آن را تبدیل به اکتوکوپتر می کند. قیمت این نسخه حدود 60 هزار دلار است. 3 دلیل برای استفاده نکردن از روتور های کج پروانه وجود دارد: 1- طراحی HQ آسان تر است، نیاز بخش های متحرک کمتری دارد و اطمینان پذیری اش بیشتر است، 2- هرگونه وزن اضافه توسط مزایای آن جبران می شود و، 3- سامانه پیشران گازی/الکتریکی مداومت بیشتری را برای پهپاد فراهم می کند. نکته آخر به این دلیل است که خروجی قوی تر موتور های الکتریکی برای به پرواز درآوردن HQ استفاده می شود و چگالی انرژی بیشتر موتور های گازی (نسبت به باتری ها) در موقع حرکت افقی به کار می آید. پهپاد های کج پروانه تمام الکتریکی برای مداومت بالا به مقدار زیادی باتری احتیاج دارند. برای پهپاد های کج پروانه بنزینی با مداومت زیاد به موتور های سوپرشارژ 8 سیلندر برای برخاست نیاز است اما پرواز رو به جلو فقط به یک موتور کوچک 4 سیلندر خطی نیاز دارد. محموله آن حول تجهیزات بصری، حسگر ها و جمعآوری داده متمرکز است و هیچ مهماتی ندارد. این پهپاد نقش های مهمی برای کشتی های نیروی دریایی ایالات متحده ایفا خواهد کرد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2019 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: حدود 1 - سازنده: Latitude Engineering - ایالات متحده - کشورهای استفاده کننده: ایالات متحده - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - وزن: 11.3 کیلوگرم (نسخه کوچکتر)، 27.2 کیلوگرم (نسخه بزگرتر) - حداکثر وزن برخاست: 12.2 کیلوگرم (نسخه کوچکتر)، 30.8 کیلوگرم (نسخه بزگرتر) – قوای محرکه: 4 موتور الکتریکی و 1 موتور گازی 0.5 اسب بخاری (نسخه کوچکتر)، 8 موتور الکتریکی و 1 موتور گازی 5 اسب بخاری (نسخه بزگرتر) - تسلیحات: ندارد. محموله شامل دوربین، حسگر، تجهیزات ارتباطی و جمعآوری داده - نسخه ها: HQ-40 (Hybrid Quadcopter) (سری پایه) منبع
-
1 پسندیده شدهبه گزارش سی ان ان تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که ایران و روسیه در حال ساخت کارخانه تولید پهپاد در شرق مسکو هستند. کارخانه مشترک هواپیماهای بدون سرنشین ایران و روسیه ظرفیت تولید 6000 پهپاد را دارد
-
1 پسندیده شدهIRIAF - McDonnell Douglas F-4E & F4D Phantom II McDonnell Douglas F-4E McDonnell Douglas F-4D
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Kratos BQM-167 Skeeter پهپاد تمرین هوایی بدون سرنشین (2008) پهپاد های هدف هوایی عمر خدماتی طولانی و مفیدی در حوزه نظامی دارند؛ جایی که ارزش آن ها در ارائه آموزش شلیک سلاح برای خلبان ها است. شرکت Kratos Unmanned Systems چندین محصول را برای این نیاز ارائه داده که یکی از این سامانه ها، BQM-167 "Skeeter" (با نام هدف هوایی زیرمقیاس نیروی هوایی (AFSAT) هم شناخته می شود) است. Skeeter در ابتدا برای استفاده نیروی هوایی ایالات متحده (USAF) توسعه داده شد و به دلیل دارا بودن ویژگی هایی مانند جنگنده ها، همانند جنگنده های نسل چهارم ارزشمند است. Kratos با ارائه هواپیماهای هدف بدون سرنشین این چنینی به تمام سرویس های اصلی ارتش ایالات متحده، نفوذ قابل توجه ای در چرخه دفاعی این کشور داشته. Skeeter در USAF جایگزین MQM-107 "Streaker" شرکت Beechcraft در نقش مشابه شد. BQM-167 اصالتا محصول شرکت Composite Engineering است که توسط Kratos Defense and Security Solutions خریداری شد. این هواپیما با بدنه مرکزی حامل تجهیزات ماموریت های مربوطه، اویونیک، سوخت و پیشران در یک طراحی کشیده و باریک، ترکیب خارجی متعارفی دارد. واحد دم از ترکیب مرسوم تک باله ای به همراه باله های افقی نصب شده در سطح پایین تشکیل می شود. تمام سطوح دمی به سمت عقب متمایلند. بال های اصلی در سطح پایینی کناره های بدنه و رو به عقب است. پاد ها به نوک هرکدام از بال ها متصل می شوند. Skeeter از طریق یک رمپ و با کمک راکت به هوا پرتاب و توسط چترنجات بازیابی می شود. پس از ارزیابی و نوسازی پهپاد دوباره آماده خدمت می شود. طرح اولیه BQM-167 اولین بار در سال 2001 پرواز نمود و در سال 2002 توجه USAF را به خود جلب کرد. مقالات آزمایش منتشر شده، به اولین خرید گروهی در مارس سال 2006 انجامید. قابلیت عملیاتی اولیه (IOC) در طول سال 2008 به دست آمد. مدل ابتدایی BQM-167A حدود 6 متر طول و 3.2 متر طول بال داشت. وزن خالی آن 320 کیلوگرم بود و حداکثر وزنش به 930 کیلوگرم می رسید. این نسخه قدرت خود را از یک موتور توربوجت سری Safran Microturbo TR-60-5 فرانسوی با رانش 4.4 کیلونیوتن می گرفت که سرعت پهپاد را به 0.91 ماخ (1115 کیلومتر بر ساعت) می رساند و توانایی مانور هایی تا شتاب 9 جی را آن می داد. این مدل قادر است تا ارتفاع حدود 15000 متری پرواز کند، توانایی که در بسیاری از جنگنده های نسل 4 دیده می شود. این سامانه می تواند محموله ها را به صورت داخلی و خارجی حمل کند و از رادار های غیرفعال ، یک مجموعه ضد اقدامات الکتورنیکی (ECM)، یک پخش کننده چف و فلیر دفاعی و توانایی تشخیص دوست از دشمن پشتیبانی می کند. تمام این ویژگی ها، به منظور تقلید بهتر از توانایی های هواپیماهای مدرن نظامی استفاده می شوند. نسخه فروش خارجی BQM-167 با نام BQM-167I عرضه می شود. هر واحد این پهپاد 570 هزار دلار قیمت دارد. هم اکنون USAF تعداد 37 فروند از این پهپاد را در اختیار دارد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2008 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 107 - سازنده: Kratos Defense and Security Solutions (شرکت Composite Engineering) - ایالات متحده - کشورهای استفاده کننده: ایالات متحده - سنگاپور - نقش: آموزشی (توانایی توسعه داده شده برای اشتفاده به عنوان یک مربی اختصاصی برای دانش آموزان خلبانی معمولا با نظارت مربی)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 6.1 متر - طول بال ها: 3.2 متر - ارتفاع: 1.37 متر - وزن: 315 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 646 کیلوگرم (331 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور توربوجت Safran Microturbo Tri 60-5 با رانش 4450 نیوتن - حداکثر سرعت: 1111 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 15000 متر - تسلیحات: ندارد. سامانه های ماموریتی برای تقلید ویژگی های جنگنده های نسل 4 به عنوان هدف - نسخه ها: BQM-167 "Skeeter" (نام سری پایه)، BQM-167A (مدل اولیه) منبع
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهطرح پرتابه های بصیر به نظر کامل تر شده، این در نمایشگاه مینسک در بلاروس هست که ایران با طرح های محدودی مثل پهپاد پیکان و ماکت مهاجر و یک سری موشک و راکت توش شرکت کرده بود. بصیر از مواردی بود که وزیر دفاع و مقامات دفاعی بلاروس تاملی کردند در کنارش.
-
1 پسندیده شدهکبرا و موشک هوا به زمین شفق جدید مشخصات نسل جدید شفق : برد : 20 کیلومتر وزن سرجنگی : 13 کیلوگرم شلیک کن و فراموش کن هدایت فروسرخ و لیزری
-
1 پسندیده شدهانواع خودرو زرهی براق برای صادرات این خودرو بر اساس خودرو جنگی پیاده نظام بی ام پی 1 به کمک چین در ایران ساخته شده. تعداد ساخته شده طبق منابع غیر رسمی 150 عدد است. چند نوع خودرو زرهی براق توسط وزارت دفاع برای صادرات قرار گرفته شده است. صادرات این محصول به سودان هم قبلا انجام شده. خودرو جنگی پیاده نظام: خودرو جنگی پیاده نظام هوابرد: نفربر زرهی: خودرو زرهی خمپاره انداز: خودرو زرهی راکت انداز : جزئیات:
-
1 پسندیده شدهآغاز ساخت پایگاه ملی پرتاب ماهواره ی چابهار «حسن سالاریه» معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از آخرین روند ساخت پایگاه ملی پرتاب چابهار بازدید کرد و ضمن دریافت آخرین گزارشها از روند اجرای کلان پروژه پایگاه ملی پرتاب، کلنگ احداث بخشهای جدیدی از بناهای این پایگاه را بر زمین زد. پایگاه ملی پرتاب چابهار، یکی از مهمترین پروژههای ملی فضایی کشور تحت مدیریت سازمان فضایی ایران است که از سال گذشته فرایند احداث آن آغاز شده است. طبق برنامهریزی انجام شده، در ماههای آینده این پایگاه قابلیت نخستین پرتاب ماهوارههای بومی به مدارهای خورشید آهنگ را پیدا میکند./ایرنا
-
1 پسندیده شده<<<< تولید یک رادار مدرن برای جنگنده MiG-29 >>>> بر اساس کار انجام شده توسط NPO Istok بر روی برنامه آزمایشی رادار سایوز، Phazotron NIIR در اواسط دهه 70 وظیفه تولید یک رادار مدرن برای جنگنده MiG-29 را بر عهده گرفت. در ابتدا برای داشتن یک آنتن آرایه مسطح و پردازش سیگنال دیجیتال و برد حداقل 100 کیلومتر در برابر یک هدف جنگنده در نظر گرفته شده بود، به زودی مشخص شد که این امر حداقل در راداری که در میگ 29 قرار می گیرد قابل دستیابی نیست. نوزPhazotron NIIR با کامپیوتر دیجیتال Ts100 طراحی شده توسط NII Argon به نسخهای از آنتن کاسگرین پیچشی که با موفقیت در Sapfir-23ML و فناوریهای پردازش سیگنال آنالوگ مشابه طراحیهای قبلی آنها استفاده شده بود، بازگشت. رادار N019 رادار N019 در مجموع حدود 385 کیلوگرم وزن دارد.یک رادار پالس داپلر است که در باند X حدود طول موج 3 سانتی متر کار می کند. از سه مود عملیاتی اساسی استفاده می کند. حالت رادار PRF بالا برای تشخیص بهینه اهداف بسته، حالت PRF متوسط برای شناسایی بهینه اهداف در حال عقب نشینی، و یک حالت PRF بالا/متوسط برای تشخیص تمام جنبه ها. از یک کانال محافظ برای سرکوب لوب کناری استفاده می کند. SARH Illumination و کانال های اصلی از فرکانس های مختلفی در باند X استفاده می کنند و در زمان مالتی پلکس می شوند. برای جلوگیری از تداخل متقابل در طول عملیات گروهی، می توان هواپیماهای جداگانه را روی زمین با فرکانس های مختلف از پیش تنظیم کرد. زمان چرخه اسکن بسته به حالت 2.5-5 ثانیه است. عرض پرتو 3.5 درجه است که حداقل فاصله دو هدف را در آزیموت تعیین می کند. پرتو رادار تا 120 درجه در رول و +40 درجه / 30 درجه در زمین تثبیت می شود. N019 یک طراحی ترکیبی آنالوگ/دیجیتال، با واحد پردازش دیجیتال NII Argon Ts100 است. پردازنده Ts100 می تواند 170000 عملیات در ثانیه انجام دهد، دارای 8K RAM و 136k ROM است و با استفاده از آی سی های یکپارچه سازی در مقیاس متوسط ساخته شده است. این مبتنی بر معماری اختصاصی POISK است که در NII Argon توسعه یافته است، که امکان تطبیق مجموعه دستورالعمل برای کنترل عملکردهای سیستم را با گسترش مجموعه دستورالعمل های اصلی با میکروکدهای ذاتی در وظایف خاص فراهم می کند. در مقایسه با ماشینهایی که از عناصر مشابه استفاده میکنند اما یک مجموعه دستورالعمل عمومی (مانند معماری ES EVM Argon-15A MiG-31) قابلیت پردازش 1.5 تا 2.5 برابر و کد 3 تا 5 برابر فشردهتر افزایش یافته است، که Ts100 را بسیار ارزانتر میکند. برای تولید. کامپیوتر Ts100 32 کیلوگرم وزن دارد. آنتن رادار N019 حالتهای رادار (توضیحات از راهنمای نسخه صادراتی N-019EB) محدودیت های اسکن رادار در آزیموت: +-65º محدودیت های اسکن رادار در ارتفاع: +56º، -36º حالت V (Vstryehchya): برخورد حالت برخورد اصلی ترین حالت جستجوی مورد استفاده در رهگیری است، زیرا طولانی ترین محدوده تشخیص و کمترین بازده غلط را ارائه می دهد. از حالت PRF بالا استفاده می کند که می تواند اهداف بسته را فقط در محدوده سرعت 230 تا 2500 کیلومتر در ساعت در ارتفاعات 30 متر تا 23000 متر شناسایی کند. صفحه نمایش تا حداکثر برد 150 کیلومتر کالیبره شده است. هدف می تواند تا 10000 متر بالاتر یا 6000 متر پایین تر از ارتفاع هواپیمای میزبان باشد. یک هدف جنگنده RCS معمولی 3 متر مربع را می توان در 50-70 کیلومتری شناسایی و در 40-60 کیلومتری ردیابی کرد. اگر هدف زیر 3000 متر پرواز کند، برد شناسایی را به 40-70 کیلومتر و برد ردیابی را به 30-60 کیلومتر کاهش می دهد. دو الگوی اسکن اساسی استفاده می شود. هنگامی که سیستم تحت کنترل مستقیم GCI از طریق پیوند داده است، از اسکن شطرنجی ارتفاع 6 بار استفاده می شود. این اسکن بخش 40 درجه در آزیموت در محدوده 30 کیلومتر، 30 درجه در محدوده 30-55 کیلومتر و 20 درجه بالای 55 کیلومتر در محدوده اسکن ارائه شده در بالا را پوشش می دهد. فاصله تا هدف و سایر اطلاعات مفید توسط دستور GCI ارائه می شود و جهت اسکن به طور خودکار با دستور CGI به سمت هدف مورد نظر مشخص می شود. هنگامی که سیستم تحت کنترل مستقیم GCI از طریق پیوند داده نیست، یک حالت اسکن شطرنجی 4 بار برای به دست آوردن یک هدف به صورت دستی استفاده می شود. این حالت یک آزیموت ثابت 50 درجه را اسکن می کند و خلبان جهت اسکن را کنترل می کند. انتظار می رود که جهت ناهموار به هدف توسط کنترل زمینی از طریق دستورات صوتی داده شود. هیچ الگوی اسکنی برای اسکن دامنه کامل آزیموت وجود ندارد. منطقه اسکن 130 درجه به 3 بخش تقسیم می شود. بخش چپ -65º تا -15º است، بخش مرکزی -25º تا +25º، بخش راست از +15º تا +65º را پوشش میدهد، که پوشش همپوشانی محدودیتهای کامل اسکن 130 درجه را ارائه میکند. اهداف منفرد را می توان به شرط جدا شدن در آزیموت و در فاصله 5-6 کیلومتری حل کرد. خطای اندازهگیری برد یک هدف منفرد میتواند تا 8 کیلومتر باشد، که باید هنگام مقایسه برد هدف اندازهگیری شده با آن که توسط کنترلکننده GCI ارائه میشود، یادآوری شود. حداقل برد قابل اندازه گیری در این حالت 5 کیلومتر است. قفل کردن و انتقال به حالت ردیابی در حالت Encounter 2 تا 7 ثانیه طول می کشد. توجه داشته باشید که در حالت Encounter، هدفی که تغییر جهت میدهد به درگیری tail-on ممکن است حتی زمانی که در حالت ردیابی است گم شود، اگر دیگر بسته نشود. حالت "D" (دوگون): تعقیب حالت PRF متوسط قابل استفاده برای هر دو درگیری headon و tailchase. در عمل فقط در صورت لزوم استفاده می شود، زیرا مستعد نمایش اهداف کاذب از درهم و برهمی زمین به خصوص در ارتفاعات کم است. زمین های باتلاقی، جنگل های باتلاقی و دشت های سیلابی بزرگترین مشکلات به هم ریختگی را ایجاد می کنند. وقتی ضرب می شوداگر بازده کاذب وجود داشته باشد، خلبان باید اهداف قابل مشاهده را با محدوده هدف محاسبه شده ارائه شده توسط datalink از کنترلر GCI مقایسه کند تا هدف صحیح را تعیین کند. صفحه نمایش تا حداکثر برد 50 کیلومتر کالیبره شده است. شناسایی اهداف از ارتفاع 30 متر تا 23000 متر در حال عقب نشینی با سرعت های 210 تا 2200 کیلومتر در ساعت. هدف می تواند تا 10000 متر بالا یا 6000 متر پایین باشد. برد در برابر یک هدف جنگنده معمولی RCS به مساحت 3 متر مربع، جستجوی 25-35 کیلومتری و ردیابی 20-35 کیلومتری زمانی است که هواپیمای میزبان بالای 3000 متر پرواز می کند. هنگام پرواز از ارتفاع 1000 متری تا ارتفاع 3000 متری، برد به 20-35 کیلومتر جستجو و 18-35 کیلومتر مسیر کاهش می یابد. هنگام پرواز در 500-1000 متر، برد قابل دستیابی فقط 15-30 کیلومتر جستجو و ردیابی 13-25 کیلومتر است. هنگامی که برد هدف زیر 20 کیلومتر است، پوشش اسکن 40 درجه در آزیموت، 16.5 درجه در ارتفاع است. اگر برد هدف بالای 20 کیلومتر باشد، پوشش اسکن 30 درجه در آزیموت، 13.5 درجه در ارتفاع است. اهداف انفرادی را می توان به شرطی که در فاصله 3-4 کیلومتری در حالت تعقیب از هم جدا شوند، حل و فصل کرد. خطا در اندازه گیری برد می تواند تا 8 کیلومتر باشد، اما حداقل برد وجود ندارد. قفل کردن و انتقال به حالت ردیابی در حالت تعقیب 1-4 ثانیه طول می کشد. هنگامی که حالت "همکاری" انتخاب می شود، رادار به طور خودکار به یک حالت معادل برای تعقیب تغییر می کند و با IRST اسکن می شود. http://toad-design.com/migalley/index.php/jet-aircraft/mig29/mig29-n019-radar/
-
1 پسندیده شدهنخستین فرمانده S.N.S.F که بود؟ یگان نیروهای ویژه دریایی سپاه در گذشته تحت عنوان گردانهای تفنگدار در جزایر ابوموسی، تنب کوچک و بزرگ حضور داشت. اما پس از فرمان رهبر انقلاب در سال ۱۳۸۷ با عنوان رسمی نیروهای ویژه دریایی سپاه که با نام اختصاری «S.N.S.F» مشهورند، تاسیس شد، اما نخستین فرمانده S.N.S.F که بود؟ (همراه با فیلم مستند) لینک از سایت تابناک : https://www.tabnak.ir/fa/news/1174895/نخستین-فرمانده-snsf-که-بود
-
1 پسندیده شدهبالگردی که در فاصله دورتری نسبت به دوربین قرار دارد ( آبی و سفید ) احتمالاً مربوط هست به پروژه بالگرد آموزشی "میلاد "
-
1 پسندیده شدهالبته شاید مشابه این چیزی که شما پیشنهاد دادین نباشه ولی سال گذشته وزارت دفاع در کلیپ های تبلیغاتی از موشک BM-120(فتح)، تهاجم علیه سازه های بتن آرمه و تقویت شده را به نمایش گذاشت. . . . در مورد امکان سنجی چنین طرحی باید گفت که چینی ها موشک DF-15C با برد ۷۰۰ کیلومتر و با قابلیت سنگرشکن در اختیار دارند.
-
1 پسندیده شدهسیر تکامل کلاه خودهای نظامی قسمت دوم و نهایی: با وارد شدن سلاحهای گرم به صحنه جنگ کلاه خودها کاملا تغییر پیدا کردند . کلاهخود برودی : این کلاه که توسط جان لئوپارد برودی ، در سال 1915 به عنوان کلاه پیاده نظام به ثبت رسید ، در جنگ جهانی اول توسط ارتشهای متحدین به میدان آورده شد. تا پایان جنگ هفت و نیم میلیون از آن تولید شد . ساخت آن با فولاد منگنزی انجام می شد و مقداری لبه داشت . این طراحی باعث می شد که فولاد ضخیم با یک بار پرس به شکل کامل شکل بگیرد و همزمان ضخامت یکنواخت خود را هم حفظ کند . فولاد بکار رفته در این کلاهخود که به وسیله اضافه کردن 12% منگنز سخت کاری شده بود ، می توانست گلوله یک سلاح کمری با کالیبر 0.45 گرد را که با سرعت 600 فوت بر ثانیه و از فاصله ده فوتی شلیک می شد ، را متوقف سازد .اگر چه این کلاهخود محافظت محدودی از سر و گردن فراعن می آورد ولی محافظت آن در برابر آتش غیر مستقیم ارزشمند بود . وزن آن حدود 600 گرم بود . به علت وزن پایین آن و همچنین بهینه سازی های متعدد برای آستر داخلی و بند نگهدارنده آن ، همچنین با توجه به نسبت حفاظتی که در طی جنگ جهانی اول داشت استفاده کننده کاملا راحت بود . کلاهخود M1 : این کلاهخود توسط سرگرد هارولد جی سیدنهام طراحی شد. بیشتر از بیست و دو میلیون از آن تا پایان جنگ دوم جهانی تولید شد و بعد یک میلیون دیگر برای جنگ ویتنام به این تعداد اضافه شد . این کلاه خود از یک پوسته فولادی ساخته شده بود که یک آستری به شکل کلاه ایمنی با سیستم معلق داشت . شکل کلاهخود باعث می شد که پوشش برای جلوی سر ، کناره های سر و گردن فراهم شود . هر کلاه خود از یک قطعه یکپارچه فولاد منگنزی هانفیلد که برای شکل دادن پرس شده ، ساخته شده است . در توانایی مقابله بالستیک تقریبا مشابه کلاهخود برودی است و حفاظت در مقابل گلوله یک سلاح کمری با کالیبر 0.45 گرد را با سرعت 600 فوت بر ثانیه و از فاصله ده فوتی را همراه با حفاظت از ترکشها فراهم می کند . وزن آن با پوشش داخلی و بند چانه حدود یک کیلو و سیصد گرم است . سربازان استفاده کننده هنگام استفاده از آن با پوشش داخلی اش آن را کاملا راحت توصیف کرده اند . اندازه پوشش داخلی قابل تنظیم است . این کلاهخود یکی از اولین کلاهخودهایی است که از پوشش داخلی معلق استفاده می کند . کلاهخود PASGT : مخفف عبارت سیستم زره شخصی برای نیروهای زمینی است . این کلاهخود برای جایگزینی کلاهخود نوع M1 طراحی شد و اولین کلاهخود با تولید انبوه است که در آن به جای آلیاژ از فیبرهای بالستیک استفاده شد. همچنین اولین کلاهخودی بود که برای استفاده از تجهیزات جانبی متعددی مانند عینکهای دید در شب و اضافه کردن نقاب صورتی ضد شورش ، سازگاری داشت . این کلاه خود هنوز توسط ارتشهای مختلف ، پلیس یا مردم عادی استفاده می شود . سطح حفاظتی NIJ IIIA دارد که توانایی متوقف کردن گلوله اسلحه کمری مگنوم با کالیبر 0.44 گرد را از از فاصله ده فوتی همراه با حفاظت از ترکشها را دارد . وزن آن یک کیلو و چهارصد گرم تا یک کیلو و نهصد گرم است . این کلاهخود هم به شکل دارای لایه داخلی معلق و هم به شکل سیستم پدهای داخلی قابل تنظیم تولید می شود . انواع مدرن تر این کلاهخود از سیستم پدهای قابل تنظیم استفاده می کنند تا بهترین تناسب مورد نظر کاربر نهایی را فراهم کنند . کلاهخود MICH : مخفف عبارت کلاهخود ارتباطی یکپارچه مدولار است . این کلاهخود در اصل برای نیروهای عملیات ویژه طراحی شده است . ابتدا به صورت انحصاری توسط فرماندهی عملیاتهای ویژه ایالات متحده به کار می رفت ولی به خاطر طراحی و عملکرد آن ، کم کم توسط سایر نیروها نیز به کار گرفته شد .این کلاه خود یک پوسته با فاصله کم ، همراه با برآمدگی روی گوشها برای جا دادن ابزارهای ارتباطی دارد. این کلاهخود معمولا همراه خود یک پایه نصب دوربین دید در شب و گاهی ریلهایی برای سایر ابزار جانبی را دارد . بیشتر ارتشهای مدرن روز و پلیسها از این کلاه خود استفاده می کنند . سطح حفاظتی NIJ IIIA دارد که توانایی متوقف کردن گلوله اسلحه کمری مگنوم با کالیبر 0.44 گرد را از از فاصله ده فوتی همراه با حفاظت از ترکشها را دارد . وزن آن یک کیلو و سیصد و شصت گرم تا یک کیلو و ششصد و سی گرم است . این نوع کلاهخود خیلی راحت تر از نوع PASGT است ولی عقب گردهایی هم داشته است . بسیاری از آنها با پدهای داخلی و جانبی مشابه با PASGT تولید می شوند . مساله دیگر رواج استفاده از هدست های ارتباطی به همراه این کلاه خود است . اگر چه برجستگی روی گوش در این کلاه خود فضایی برای قرار گرفتن هدست فراهم می کند ولی بیشتر هدستها به خاطر فشرده شدن بر روی گوش در کوتاه مدت منجر به ناراحتی و نارضایتی استفاده کننده می شوند . کلاهخود ATE : ( بالای گوش ) با برش از بالا تولید این کلاهخود نتیجه یک تکامل طبیعی برای پشتیبانی از تعداد بیشتر ابزارهای جانبی قابل نصب بر روی کلاهخود و همچنین ابزارهای ارتباطی است . اصلی ترین تغییر در طراحی آن حذف قسمتهای جانبی روی گوش است که هدستهای ارتباطی بدون مشکل در آنجا قرار می گیرند . البته همچنان بیشتر این کلاهخودها پایه دوربین دید در شب و سایر ریلها را دارند . سطح حفاظتی NIJ IIIA دارد که توانایی متوقف کردن گلوله اسلحه کمری مگنوم با کالیبر 0.44 گرد را از از فاصله ده فوتی همراه با حفاظت از ترکشها را دارد . با این کلاهخود حفاظت جانبی دو طرف در محل بریدگیها از دست رفته است . از این گذشته به تدریج کلاهخودهای مقاوم در برابر گلوله تفنگ و حفاظهای ارتقا یافته در دسترس قرار می گیرند . به عنوان مثال حفاظ ارتقا یافته ای که در برابر گلوله های 5.56 و 7.62 تفنگ مقاوم است . وزن آن حدود یک کیلوگرم تا یک کیلو و سیصد و شصت گرم است . این کلاهخودها به علت پیشرفت در آستر و سیستم نگهدارنده و همچنین کاهش وزن ، از راحت ترین کلاه خودها برای استفاده به شمار می روند . منبع
-
1 پسندیده شدهسلام. سیر تکامل کلاه خودهای نظامی قسمت اول کلاه خودها قدمتی به اندازه خود جنگ دارند و یکی از اولین وسایل حفاظتی بکار برده شده در جنگها بوده اند . حتی قدیمی ترین امپراتوری های باستانی که مورد مطالعه قرار گرفته اند ، مانند آکادی ها و سومری ها در 2300 سال قبل از میلاد مسیح نیز از کلاه خود در جنگهایشان استفاده می کردند . با گذر زمان و پیشرفت جنگ افزار و سلاح ، کلاه خودها نیز به عنوان یک ابزار حفاظتی در مقابل آنهاپیشرفت کردند . کلاه خودهای ساخته شده از چرم تبدیل شدند به کلاهخودهای برنجین ، برنزی ، فولادی و در نهایت ساخته شده از فیبرهای پیچیده مدرن امروزی . سعی می کنیم نگاهی به سیر این تکامل بیندازیم . کلاه خود دندان گرازی موکنای یونان : در قسمتی از ایلیاد هومر آمده است : " مریونز به اودیسه یک کمان ، یک تیردان و یک شمشیر داد و یک کلاه خود چرمی بر سر او نهاد که هوشمندانه ساخته شده بود . داخل آن یک لایه به هم بافته شده ضخیم از چرم بود که روی یک کلاه نمدی دوخته شده بود . دور قسمت خارجی آن با هوشمندی به وسیله ردیفهایی از عاج سفید تهیه شده از دندان گراز ، محکم کاری شده بود . در هر ردیف عاجها در جهتهای مختلف قرار گرفته بودند . " امروزه ما می دانیم که این کلاه خودهای پوشیده شده با عاج دندان گراز در بین نظامیان موکنای از 1700 سال قبل از میلاد تا 1000 سال قبل از میلاد به کار می رفته اند . ترکیب چرم و عاج باعث میشده است که کلاه خود یک حفاظت محدود در برابر ضربات و همچنین لبه های تیز داشته باشد . احتمالا در مقابل قلاب سنگ ، ضربات مایل لبه شمشیر مقاومت خوبی داشته است هرچند به نظر نمی رسد در مقابل اصابت تیر و ضربه مستقیم لبه شمشیر حفاظت کافی ایجاد کند . با در نظر گرفتن اندازه و ساختار ، بیشتر کلاه خودهای یافته شده حدود وزنی بین نیم تا یک کیلوگرم داشته اند . وزن سبک آنها در مقایسه با کلاه خودهای دوره های بعدی و حتی کلاه خودهای پیشرفته فیبری با وزن پایین امروزی ، قابل توجه است . فرد استفاده کننده از این کلاه خودها با توجه به تویی چرمی که داشتند ، نسبتا راحت بود . کلاه خود کورینتی : معمولا وقتی به یونان باستان فکر می کنیم ، تصویر این کلاه خود است که به ذهن می آید . کلاه خود کورینتی یکی از رایج ترین کلاه خودهای استفاده شده در طی دوره باستان بود . در طی جنگ های مشهوری در دوره باستان مانند نبردهای ماراتن ، ترموپیل و پلاته ، این کلاه خود گزینه انتخابی بین هوپلیت ها ( سربازان پیاده یونانی ) بوده است. جنس این کلاه خود از برنز است و قسمت خمیده بزرگی دارد که پشت گردن را محافظت می کند . این شکل از کلاه خود از حدود 600 قبل از میلاد تا 100 سال قبل از میلاد استفاده می شد . بیشتر کلاه خودهای کورینتی از ورق برنزی یک تکه ساخته می شدند که باعث می شد کلاه خود به صورت یک پارچه باشد . این کلاه خود اگر چه نمی توانست در مقابل برخورد عمودی تیر دوام بیاورد ولی معمولا تیرها را منحرف می کرد . جنس برنزی این کلاه خود معمولا حفاظت بیشتری در مقابل سلاحهای دارای لبه ( شمشیر و مانند آن ) مختص این دوره فراهم می کرد . کلاه خودهای کورینتی به دست آمده وزنی بین یک تا دو کیلوگرم دارند که به آنها وزنی تقریبا معادل کلاهخودهای امروزی می دهد . برای راحتی این کلاه خودها معمولا داخل آنها یک آستری چرمی استفاده می کردند . معمولا در زمانهای غیر جنگ ، برای راحتی ، این کلاه خودها را بالا می کشیدند . اگر چه برنز هدایت پذیری کمتری نسبت به فلزات دیگر دارد ولی همچنان می توان فرض کرد که این کلاه خود به راحتی با دمای محیط گرما و سرما را انتقال می داده است . کلاه خود رومی : این کلاه خود مورد پسند لژیونرهای رومی ، نسخه های متعدد و متفاوتی داشته است . همچنین بسته به زمان و مکان طراحی آن متغیر بوده است .این کلاهها در بازه زمانی 100 سال قبل از میلاد تا 400 سال بعد از میلاد متداول بودند . آنها یک حفاظ گردن شیبدار ، زائده های محافظ گوش ، تزئینات برنجین و گاهی سایر اجزای تزئینی داشتند . در ادامه کلاهخود طوری ارتقا پیدا کرد که میله های آهنی در سرتاسر آن به شکل متقاطع قرار بگیرند و قدرت حفاظتی آن را مخصوصا در برابر داسهای جنگی بالا ببرند. این کلاه خودها حفاظت نسبی در مقابل اسلحه های با لبه برنده و تیرها فراهم می کردند . با توجه به انواع بسیار مختلف این کلاه خودها ، آنها محدوده وزنی بین نیم تا دو و نیم کیلو داشتند . لایه به کار رفته دذر داخل این کلاهها به نظر می رسد که پشم ضخیم یا انواعی از پنبه بوده است . خیلی ها مطرح می کنند که احتمالا سربازان در زیر این کلاه خود از کلاه ساده استفاده می کرده اند . کلاه خود بینی دار : علت نامگذاری آن به علت به کاربردن یک زائده محافظ بینی است که در وسط صورت کاربر به طرف پایین قرار می گیرد . این کلاهخودها از قرن نهم تا دوازدهم میلادی در اروپا استفاده می شدند . اینها اولین گونه کلاهخودهایی بودند که بیشتر ساختار آنها آهنی بود و معمولا از یک قطعه آهنی پیوسته ساخته می شدند . آنها معمولا بر روی کلاه یک زره زنجیری استفاده می شدند که این کار باعث می شد حفاظت اضافی برای سر ، گردن و گلو نیز ایجاد شود . علاوه بر جنس آهنی آنها ، استفاده همزمان آنها با زره های زنجیری باعث می شد حفاظت خیلی بالاتری برای شخص کاربر ایجاد کنند . با توجه به شکل ساخت و ضخامت آهن ، وزنی حدود یک و نیم تا دو کیلوگرم داشتند . هنگامی که همراه با کلاه زره زنجیری استفاده می شدند وزن مجموع آنها تا حدود سه کیلوگرم می رسید . برای لایه داخلی آنها بنا به راحتی استفاده کننده مواد مختلفی مانند چرم یا پشم به کار می رفت . این کلاهخودها در مقایسه با سایر کلاهخودها ، میدان دید وسیع تری برای استفاده کننده فراهم می کردند . کلاهخود بزرگ : یک تکامل از کلاهخود بینی دار بود که از حدود قرن دوازدهم تا قرن پانزدهم میلادی استفاده می شد . شکلی خمره ای داشت و توسط بیشتر شوالیه ها در ارتشهای ارپا به کار می رفت . این کلاهخود کاملا بسته حفاظت بالایی ایجاد می کرد ولی در مقابل میدان دید کمتر و البته راحتی کمی هم داشت . از حدود قرن سیزدهم میلادی این کلاهخودها همراه با کلاه زره زنجیری به همراه عرقچین آهنی استفاده می شد که حغاظتی سه لایه ایجاد کنند . حفاظت آنها به خاطر پوشش کامل صورت کاملا افزایش یافته بود . همچنین استفاده از حفاظت سه لایه باز هم قدرت آن را افزایش می داد . بیشتر این کلاهخودها کاملا حمله مستقیم با سلاحهای لبه تیز مانند شمشیر و تیرها را متوقف می کردند . وزن خود کلاهخود به تنهایی بین یک و نیم تا یه کیلوگرم بود . با اضافه کردن کلاه زره زنجیری و عرقچین آهنی و آستر داخلی وزن کلی آنها به حدود چهار و نیم کیلو نیز می رسید . به خاطر بسته بودن کلاهخود ، تنفس مشکل بود . حتی بعد از ارتقاهای بعدی که منجر به ایجاد سوراخهایی برای تنفس در روی آنها شد ، باز هم تنفس با آنها راحت نبود . این مشکل در کنار وزن زیاد و محدودیت دید باعث می شد که معمولا بعد از برخورد اولیه در میدان جنگ و در طی درگیری آنها را از سر دربیاورند تا بتوانند آزادی عمل بیشتری درمبارزه داشته باشند . کلاهخود آرمت و کلاهخودهای بسته : این کلاهخودها در اروپادر اواخر قرون وسطی و اوائل رنسانس استفاده می شدند . ویژگی آنها پوشاندن کامل سر و سورت بود. آنها به هم پیوسته و به قدری سبک بودند که استفاده کننده راحت بود . آرمت بیشتر در قرن پانزده و شانزده استفاده می شد ، زمانی که زره های صفحه ای ارپایی توسط آهنگران به کمال رسیده بود . آبدیده کردن و شکل دادن فلزات در این دوره تکامل زیلدی پیدا کرده بود . این کار باعث می شد انواع طراحی ها انجام شود تا فواصل بین قطعات مختلف زره و کلاه خود را که قبلا به عنوان یک نقطه ضعف شمرده می شد ، به حداقل برساند . بعضی از کلاهخودهای بسته طوری طراحی شده بودند که قطعات مدولار برای استفاده در صحنه های جنگ سنگین و سبک یا مسابقات و یا حتی با لباسهای مختلف داشته باشند . بسته به طراحی و ضخامت فلز به کار رفته حدود وزنی بین دو تا سه و نیم کیلوگرم داشتند. همانند کلاهخود بزرگ ، این کلاهخود ها هم مشکل در تنفس ایجاد می کردند که معمولا در مواقع غیر ضروری قطعه صورتی بلند می شد تا مشکل کمتر شود . بیشتر این کلاهها با یک کلاه زیری یا کلاه پارچه ای استفاده می شدند . منبع 2 ادامه دارد ....
-
1 پسندیده شدهخانواده تانک k2 کره جنوبی سه نسخه تانک اصلی میدان نبرد K2 تا سال 2021 ( از راست به چپ) 1- تانک K2NO ارتش نروژ 2- تانک K2 ارتش کره جنوبی 3- تانک K2 ارتش عمان هر سه تانک برای شرایط جغرافیایی و آب وهوایی مختلف توسعه پیدا کردند که نشان انطعاف پذیری و قابلیت بروز رسانی بالای تانک K2 ساخت کره جنوبی است