برترین های انجمن

  1. mehdipersian

    • امتیاز

      32

    • تعداد محتوا

      2,881


  2. scorpion57

    scorpion57

    Editorial Board


    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      1,054


  3. Navard

    Navard

    VIP


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      826


  4. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      8,883



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 12 اردیبهشت 1403 در پست ها

  1. 2 پسندیده شده
    حمله تروریستی داعش به یک کنسرت در مسکو با 93 کشته و ۱۰۰ زخمی در جریان حمله تروریستی به سالن کنسرتی در شهر مسکو، پایتخت روسیه 93 تن جان باخته و بیش از ۱۰۰ نفر زخمی شدند. طبق گزارش رسانه های روسی، مهاجمین پنج نفر از اتباع تاجیکستان بوده‌اند که اقدام به تیراندازی به سمت شرکت کنندگان در کنسرت کرده‌اند.داعش نیز رسما مسئولیت این عملیات را بر عهده گرفت. هشدار چند وقت پیش آمریکا به اتباعش درباره احتمال حمله تروریستی در روسیه سفارت آمریکا در مسکو روز ۸ مارس به شهروندان آمریکایی هشدار داده بود که ظرف ۴۸ ساعت آینده از حضور در تجمعات عمومی «از جمله محل برگزاری کنسرت» اجتناب کنند.
  2. 1 پسندیده شده
    بسم ا.. دوره نخست تهاجم ورماخت به شوروی ژوئن 1941 - نوامبر 1942
  3. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. با تشکر از توجه و لطف شما. والا خود من هم در مورد این عدد 100 تانک شک دارم. تو کتاب منبع نوشته یک هنگ با 100 تانک. بعید میدونم هنگ های زرهی تو دوران پهلوی اول 100 تا تانک داشته باشه ، اما برای رعایت امانت داری عین جمله کتاب رو نقل کردم. بله بندر باسعیدو تو جزیره قشم منظورم بود. به روی چشم سعی میکنم در مورد درگیری نیروی دریائی ایران و متفقین و کشتار افسران و ناوی های نیروی دریائی توی جنوب و شمال هم مطلب مهیا کنم و خدمت دوستان ارائه بدهم. با تشکر از محبت شما ان شاء الله در پست دیگری که مجدداً به نیروی دریائی رضاخان می پردازیم ، منظور نویسنده کتاب تاریخ ارتش ایران رو مفصلتر توضیح می دهم. فقط همین مقدار بسنده کنم که منظور نویسنده ساخت کشتی ها از صفر نبود بلکه برای اقداماتی سطحی نظیر رنگ کردن و رنگ تراشی هم کشتی ها را به خارج از کشور اعزام می کردند.  رضاخان ، عشایر و نظام وظیفه اجباری (تأثیر اقدامات مخرب رضاخان بر ساختار ایلیاتی ایران) جستارگشائی: رضاخان در دوران سلطنت خود تلاش کرد تمام نیرو و توان کشور را در راستای تحکیم قدرت خود به‌کار گیرد و در این راه از سرکوب هر صدای مخالفی ابایی نداشت. براین اساس یکی از نیروهایی که رضاخان همواره در زمان حکومت خود سعی می‌کرد حتی به قیمت لطمه به اقتصاد کشور، آنها را سرکوب کند، عشایر بودند. رضاخان با به‌کارگیری انواع و اقسام سیاست‌های مختلف سعی می‌کرد قدرت اقتصادی و اجتماعی عشایر را سرکوب کند و خطرات احتمالی ناشی از آنها را از بین ببرد. در همین راستا یکی از سیاست‌هایی که او در این زمینه اتخاذ کرد سربازگیری از عشایر به بهانه تصویب نظام اجباری در کشور بود. در این نوشتار درصدد هستیم به بررسی این مسئله بپردازیم که این سیاست رضاخان چگونه به اجرا درآمد و چه تأثیراتی بر عشایر گذاشت. نظام وظیفه یا به اصطلاح عوام «اجباری» تصویری منحصر به فرد از یکی از اولین دوره های سربازگیری اجباری قانون خدمت نظام اجباری مشتمل بر ۳۲ ماده، در ۱۶ خرداد ۱۳۰۴ به تصویب مجلس شورای ملی رسید. به‌موجب ماده اول آن، کلیه‏ اتباع ذکور ایران، اعم از نفوس شهری و روستایی و ایلات و افراد ساکن خارج از کشور، از ابتدای ۲۱ سالگی موظف به خدمت سربازی بودند و مدت خدمت نیز دو سال بود. به‌این‌ترتیب، همه افراد مذکر بدون توجه به منطقه یا ایل آنان موظف به انجام خدمت سربازی شدند. اجرای نظام اجباری نیازمند آمار دقیقی از افراد کشور بود و به همین علت، ابتدا اداره‏ ا‏ی به نام اداره کل احصائیه و سجل احوال تشکیل شد و برای تعیین تعداد جمعیت کشور و ثبت احوال آنان نیز قانونی به تصویب مجلس شورای ملی رسید. با تصویب قانون خدمت اجباری، دایره سربازگیری و نظام اجباری نیز در سازمان قشون تأسیس شد. این دایره در سال ۱۳۰۵ به اداره نظام‌وظیفه تغییر نام یافت و در سال ۱۳۰۷ با عنوان اداره نظام‌وظیفه عمومی معرفی شد. (دولت مدرن،ارتش ملی و نظام وظیفه ، ص 108) در همین زمان عشایر از تلاش‌های حکومت برای خلع سلاح و تخته قاپو کردن خود خشمگین و از مالیات‌های روزافزونی که مجبور به پرداخت آن می‌شدند، برآشفته بودند. رسیدن کمیسیون‌ها و مأموران سربازگیری و سرشماری و ثبت احوال، که مقدمه سربازگیری بود، بر نارضایتی عشایر افزود. همین مسئله سبب شد در دی‌ماه 1307، یک درگیری جدی در کردستان بین عشایر و حکومت ایجاد شود؛ پس از آن، در تابستان 1308 در استان فارس بین دولت و عشایر درگیری رخ داد. در این استان ابتدا قشقایی‌ها و سپس خمسه‌ها نسبت به سیاست جدید دولت اعتراض کردند و ایل بختیاری هم اندکی بعد اعتراض خود را آغاز کرد. (رضاشاه و شکل گیری ایران نوین ، ص 293) شورشیان اعلام کردند که باید خدمت نظام سربازی اجباری لغو و سرشماری ایالات هم متوقف شود. همین مسئله سبب شد دولت تا 1310 در اجرای سیاست سربازی اجباری احتیاط بیشتری اتخاذ کند. بااین‌حال از این سال به بعد و با توجه به آغاز اقدامات گسترده برای تخته قاپو کردن عشایر، سیاست سربازگیری اجباری از آنها با شدت بیشتری به مرحله اجرا درآمد. همین مسئله سبب شد مأموران ارتش به بخش‌های مختلف عشایری یا مناطقی که عشایر در آنجا به‌اجبار سکنا داده شده بودند، اعزام شوند و افراد جوان را به خدمت سربازی اعزام کنند. بدیهی بود که در برابر هرگونه مقاومتی به‌شدت برخورد می‌شد. (رضاشاه و شکل گیری ایران نوین ، ص 295-297) در این زمان فرمانداران نظامی به مناطق ایلی فرستاده می‌شدند و از افراد ایل سرباز وظیفه می‌خواستند، کسانی که مقاومت می‌کردند، جریمه می‌شدند و به زندان می‌افتادند. حتی در برخی مواقع اعدام هم می‌شدند. دستاویز این قبیل اعمال این بود که افراد ایل از قانون سرپیچی کرده‌اند. این قبیل سیاست‌ها تأثیر متفاوتی بر مردم ایلات گذاشت، اما باید گفت تأثیر درمجموع مخرب و خانمان‌برانداز بود. طبیعتا در این زمان مقاومت‌هایی در برابر این سیاست پهلوی وجود داشت، اما مبارزه با منابع روزافزون نظامی، اقتصادی و اداری پهلوی روزبه‌روز دشوار می‌شد یا در شرایط نابرابرتری صورت می‌گرفت. (مقاومت شکننده ، ص 348) در کارت های نظام وظیفه قدیم به جای نام و نام خانوادگی ، مشخصات ظاهری فرد نوشته میشد جدیت دولت در سرکوب اعتراض‌ها را از گزارشی می‌توان به‌خوبی درک کرد که می‌گوید در سال 1311، دولت 150 نفر را تیرباران کرد. این شورش‌ها همگی دور از هم و پراکنده بودند و به‌شدت سرکوب می‌شدند. کارایی سرکوب آن‌چنان بود که دیگر بعد از مدتی کسی یا گروهی یا ایلی سودای شورش را در سرنمی‌پروراند. (مقاومت شکننده ، ص 375) در سال‏های اولیه سربازگیری، بعضی از سربازان بدون اطلاع خانواده خود از سربازی فرار می‌کردند. مأموران برای بازداشت آنها به ایل آنها می‌رفتند و خانواده آنها را تحت فشار قرار می‌دادند. مسئله فرار مشمولان وظیفه، به‌ویژه مشمولان ایلاتی، به دلایل فرهنگی و اجتماعی و نیز به دلیل ناهماهنگی نظام‌وظیفه اجباری با زندگی و معیشت آنها، به‌قدری در سال‏های حکومت رضاخان و پس از آن رواج داشت که حتی برخی از نویسندگان به این مسئله، به‌عنوان یک موضوع داستانی توجه نشان دادند و بر اساس آن‏ داستان‏هایی نوشتند که نمونه بارز آن را می‏توان در داستان «گاواره‌بان» دید. (شکل گیری نظام وظیفه در پیوند با پروژه ملت سازی حکومتی ، ص 143) برخی از مأمورانی که به بهانه کنترل عشایر و سربازگیری به میان آنها می‌رفتند از انجام هرگونه ظلم و ستم نسبت به این قشر ابایی نداشتند؛ برای مثال در ایل بویراحمد، یکی از نظامیان به نام «یاور اکرم» (که مدت اندکی در میان عشایر حضور داشت) «اسبی داشت که معتاد خوردن "جوجه‌کباب" شده بود و در هر نقطه‌ای که این مأمور نظامی اقامت می‌گزید، مردم محل موظف به تهیه خوراک اسب او (جوجه‌کباب) بودند. این نظامی مغرور که با مهمان‌نوازی بویراحمدی‌ها روبه‌رو شده بود و اسبش نیز با "جوجه‌کباب" تیمار می‌شد، بی‌شرمی را به اوج رسانیده با دیده بد به زن‌ها نگاه می‌کرد. "میر غلام" جنگجویی از ایل بویراحمد، که در یک "آبادی" ناظر این برخوردها بود با چند گلوله به زندگی سرگرد پایان داد. (بازتاب سیاست های عشایری رضاشاه در اشعار و سروده های بومی بویراحمد ، ص 174) نظامی دیگری مأمور حوزه ایلات ممسنی، نیز ستمگرانه به هر کاری دست می‌زد و از تعدی و تجاوز و هتک حیثیت مردم منطقه فروگذار نبود. سرانجام، پس‌ازآنکه آوازه مظالم و مفاسد وی، همه‌گیر شد، میر غلام (همان جنگجوی مشهور) در حوزه ممسنی راه بر او بست و وی را به قتل رسانید». (بازتاب سیاست های عشایری رضاشاه در اشعار و سروده های بومی بویراحمد ، ص64) رضاخان تلاش می‌کرد با اجرای سیاست اسکان اجباری عشایر و سربازگیری از آنها ساختار اجتماعی و اقتصادی ایلات را تخریب کند. او با حذف شیوه ییلاق و قشلاق و با از بین بردم دام‌های عشایر حیات اقتصادی آنها را به خطر انداخت. از سوی دیگر با ارسال جوانان آنها به سربازی، در عمل نیروی کار آنها را تقلیل و معیشت عشایر را به دلیل کمبود نیروی کار مؤثر در فشار قرار داد. در این زمان دولت تصور می‌کرد که می‌تواند با فرستادن عشایر به سربازی، آنها را از مردان جوان جنگجو خالی و بیش‌ازپیش زمینه تسلط خود بر آنها را فراهم کند. در این زمان همه این سیاست‌ها با حمایت انگلستان همراه بود؛ چرا که این دولت تصور می‌کرد با سرکوب ایلات راه برای غارت بهتر منابع نفتی ایران بیشتر فراهم می‌شود. (نگرشی بر تاریخ نوین ایران ، ص 175) فرجام سخن: رضاخان درصدد بود تا یک دولت دیکتاتورمنشانه و متکی‌به‌خود در ایران تشکیل دهد؛ به همین دلیل، وجود ایلات و عشایر را ناسازگار با سیاست خود می‌دانست؛ بنابراین سعی کرد تمام پایگاه‌های اقتصادی ـ اجتماعی آنان را از بین ببرد. رضاخان در ابتدا شروع به خلع سلاح و سپس یکجانشینی عشایر کرد. با این‌حال او که از قدرت ایلات می‌ترسید، تلاش کرد با سربازگیری از عشایر و بیرون بردن نیروهای جوان از روستاها امکان شورش‌های بالقوه از آنها را بگیرد. هرچند اتخاذ این سیاست سبب شده بود رضاخان بتواند بر ایلات مسلط شود؛ بااین‌حال کاهش نیروهای جوانان و کارآمد در بین ایلات تأثیر منفی بر محصولات تولیدی آنها گذاشت؛ به‌طوری‌که بعد از چند سال از اجرای سیاست‌های رضاخان در حوزه ایلات شاهد کاهش شدید محصولات دامی در کشور بودیم. در تمام مدتی که رضاخان در حال سرکوب عشایر بود، دولت انگلیس و کمپانی نفتی دست‌نشانده این کشور از اقدامات رضاخان در سرکوب عشایر حمایت می کردند؛ چراکه می‌دیدند دیکتاتور ایران با این کار دارد آخرین سنگرهای مقاومت در برابر استعمار پیر را که در سال‌های گذشته همواره جلوی زیادی‌خواهی آنها ایستاده بودند از بین می‌برد. -------------------------------------------------- منابع : «دولت مدرن،ارتش ملی و نظام وظیفه» ، وحید سینائی ، پژوهش سیاست نظری، شماره 7 ، زمستان 1388 و بهار 1389 رضاشاه و شکل گیری ایران نوین ، استفان کرونین ، ترجمه مرتضی ثاقب فر ، تهران ، انتشاران جامی ، 1383 مقاومت شکننده ، جان فوران ، ترجمه احمد تدین ، تهران ، موسسه خدمات فرهنگی رسا ، 1388 «شکل گیری نظام وظیفه در پیوند با پروژه ملت سازی حکومتی»، محمد نیازی و وحید شالچی، جامعه پژوهی فرهنگی ، ش 2 ، 1392 بازتاب سیاست های عشایری رضاشاه در اشعار و سروده های بومی بویراحمد ، کشواد سیاه پور ، مطالعات تاریخی ، شماره 8 ، 1384 نگرشی بر تاریخ نوین ایران ، جوزف ام آپتون ، ترجمه یعقوب آژند ، تهران ، لنتشارات نیلوفر ، 1359 =========================================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاء الله و اگر عمری باقی بود ، در پست های بعدی، به سایر وجوه و جنبه های ارتش رضا خانی خواهیم پرداخت. .
  4. 1 پسندیده شده
    با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست توپخانه خودکششی اسکندر ( Aleksander S-PAS ) سامانه اسکندر (یا الکساندر) یک سیستم تسلیحات توپخانه خودکششی 155 میلی متری جدید است که توسط شرکت سازنده محصولات دفاعی صربستان Yugoimport SDPR طراحی و توسعه یافته است. سامانه توپخانه در حال حاضر تحت آزمایشات شلیک و ارزیابی فنی است. پیکربندی طراحی الکساندر ، اپراتورها را قادر می سازد تا آن را به راحتی با هواپیمای نظامی یا خطوط ریلی ، به مکان های ماموریت اعزام کنند. سیستم تسلیحاتی اسکندر بر پایه یک شاسی چرخدار 8×8 کاماز تقویت شده است. ساختار کابین کج و متمایل به جلو کامیون دارای یک در دو سمت است. کابین زره پوش سه خدمه را در خود جای داده و دارای یک شیشه جلوی بزرگ است که دید واضحی از اطراف ارائه می دهد. در قسمت عقب خودرو یک ماژول اسلحه 155 میلی متری و یک سیستم بارگیری تمام اتوماتیک در پشت اسلحه اصلی ادغام شده است. ماژول سلاح می تواند انواع مهمات «استاندارد» و «ویژه» کالیبر 155 میلی متری ناتو را شلیک کند. طول، ارتفاع و عرض این سلاح به ترتیب 11.4 متر، 3.85 متر و 2.6 متر است. فاصله آن از سطح زمین 385 میلی متر است. ماژول سلاح می تواند پرتابه های کالیبر 155 میلی متری/52 میلی متری را تا حداکثر برد 25 کیلومتر شلیک کند. قابلیت شلیک متناوب و همزمان چند دور (MRSI) این سلاح، آن را قادر می سازد تا چهار پرتابه متناوب را در زوایای گوناگون شلیک کند. حداکثر سرعت شلیک سیستم تسلیحاتی شش گلوله در دقیقه است. الکساندر می تواند استحکامات دشمن را در حداکثر برد شلیک 32.5 کیلومتر با مهمات استاندارد نابود کند. حداکثر برد شلیک را می توان تا 52 کیلومتر با استفاده از سیستم های توپخانه پیشرفته مانند پرتابه های توپخانه 155 میلی متری HE ERFB RA/BB بسیار دور برد (VLAP) افزایش داد. این خودرو همچنین دارای چهار محور هیدرولیک است که شلیک در هر دو جهت را تضمین می کند و آن را به یک سلاح توپخانه منحصر به فرد تبدیل می کند. سامانه توپخانه الکساندر مجهز به کانتینر ذخیره سازی است که می تواند 12 گلوله مهمات اضافی را در خود جای دهد. سیستم بارگیری خودکار اسلحه را با مهمات موجود در محفظه ذخیره سازی مجدداً پر می کند. موتور و تحرک وسیله نقلیه 8×8 سیستم توپخانه از یک موتور دیزلی سوپرشارژ 400 اسب بخار نیرو می گیرد. این وسیله نقلیه می تواند با حداکثر سرعت جاده ای 90 کیلومتر در ساعت حرکت کند و حداکثر برد 500 کیلومتر را طی کند. این آتشبار می تواند از ترانشه هایی به عرض 1600 میلی متر عبور کند و همچنین می تواند از موانع آبی با عمق 1100 میلی متر عبور کند. منبع پ.ن : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. .
  5. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «انجام عملیات نظامی در جبهه های جنگ بر علیه نظامیان ایران» اختصاص داد. از سال ۶۵ تا ۶۶ مجاهدین خلق به عنوان نیروی کمکی و در قالب یگان‌های بعثی وارد نبرد‌های زمینی با رزمندگان می‌شدند. اما از سال ۶۶ یگان‌های مستقل مجاهدین خلق تشکیل شد و در مناطق کوچک عملیات محدود انجام می‌دادند. آن‌ها تا قبل از عملیات مرصاد، حدود ۱۰۰ عملیات کوچک علیه رزمندگان انجام داده بودند. به‌عنوان مثال، دو نفر می‌رفتند یک سنگر نظامی را تخلیه می‌کردند و سربازی را که آنجا بوده به‌شهادت می‌رساندند. اسم این را یک عملیات می‌گذاشتند. از آنجایی‌که با زبان فارسی آشنا و در پوشش ایرانی بودند، چنین عملیات‌هایی برای آن‌ها میسر‌تر از ارتش عراق بود. آسیب‌های این عملیات‌ها مختصر بود اما ایجاد نگرانی از ستون‌پنجم در بین رزمندگان نبرد را دشوارتر می‌کرد. بر اساس این راهبرد، در سال 66 عملاً چند اتفاق برای سازمان افتاد : نخست اینکه دوره آموزش‌ها کاملاً متفاوت شد. پیش از این آموزش‌های سازمان بیشتر بر مدار بمب‌گذاری، تخلیه تلفنی و کارهای تروریستی درون‌شهری بود. ولی ورود به فاز جنگی (چیزی که خودشان اسمش را ارتش آزادیبخش گذاشته بودند که در حقیقت بخشی از ارتش بعثی بود) منجر به تشدید آموزش نظامی شد. دوم اینکه از هواداران خود خواستند که به ارتش سازمان بپیوندند و کشور را ترک کنند و خط عملیات شهری تقریباً از این به بعد متوقف می ‌شود. سیر عملیات نظامی و تبلیغات گسترده روی آنها و افزایش حمایت حامیان عراق از سازمان، موجب شد که سازمان به حرکت جهشی (ماکرو) روی آورد و خواستار سهم و نقش بیشتری در استراتژی نظامی رژیم بعث عراق گردد. نتیجه آن پس از چند ماه توقف ، تغییر و تقویت سازماندهی ارتش سازمان بود که اولین نمود آن اقدام به عملیات موسوم به آفتاب در آستانه حمله گسترده عراق برای باز پس گیری فاو، در منطقه فکه بود. سال 1367 افزایش حمایت حامیان عراق از گروه تروریستی مجاهدین، موجب شد این گروه به حرکت جهشی روی آورد و خواستار سهم و نقش بیشتری در استراتژی نظامی رژیم بعث عراق شود و به همین منظور با فراخوان هواداران فراری خود از کشورهای مختلف و با پیوستن تعداد زیادی از فراریان و زندانیان سابق که طی سال‌های قبل مورد رأفت نظام اسلامی قرار گرفته و آزاد شده بودند، دست به اجرای سه عملیات نظامی نسبتا گسترده با نام‌های آفتاب (8 فروردین 67، فکه)، چلچراغ (28 خرداد 1367، مهران) و فروغ جاویدان (3 مرداد 1367، کرمانشاه) زد و در خلال این حملات تعداد صدها نفر از مردم ایران را به شهادت رساند که به اجمال درباره این عملیات ها توضیح داده می‌شود. اما مختصراً عرض کنیم که اولین اقدامی که واقعاً می‌توان نام عملیات بر آن گذاشت، «عملیات آفتاب» منافقین است که در فروردین1367 در مرزهاى جنوبى كشور انجام گرفت و بیشترین دستاوردش علنی‌شدن حضور رسمی منافقین در جنگ بود. بعد از آن در 28خرداد67، شاهد «عملیات چلچراغ» بودیم که شهر مهران توسط عناصر منافقین تصرف شد و میدان‌های نفتی‌اش به کنترل آن‌ها در آمد، اما به‌زودی آزاد شد. گام بعدی را دقیقاً بعد از پذیرش قطعنامه در مرداد67 برداشتند و آن را «عملیات فروغ جاویدان» نام‌گذاری کردند و رویای تصرف قریب الوقوع تهران را در سر داشتند. عملیات مرصاد که در تقابل فروغ جاویدان طراحی شده بود، یکی از موفقیت‌آمیزترین عملیات‌های نظامی ایران بود؛ زیرا علی رغم تلفات بسیار اندک نیروهای دفاعی کشور ، سازمان رزم منافقین بطور کامل مضمحل شد. عملیات مرصاد/ تنگه چارزبر/ انهدام سازمان رزمی مجاهدین شرایط نظامی و سیاسی ایران در بهار 67 در حال تغییراتی بود که یادآوری آن، شناخت بهتر زمینه اقدامات گسترده‌تر نظامی سازمان را امکان پذیر می‌سازد. به نوشته کتاب پایان جنگ : در فروردین سال 1367 به دلیل تحولاتی که به تدریج در حال وقوع بود، ساختار الگوهای موجود از کنش و واکنش‌های حاکم بر جنگ دستخوش تغییر شد. صرف نظر از ملاحظات سیاسی و نظامی که به طور آشکاری به سود عراق در حال تغییر بود، اوضاع داخلی ایران نیز به دلیل افزایش اختلاف نظرات سیاسی و مناقشات جناحی در آستانه فرا رسیدن انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی در نیمه دوم فروردین، از حساسیت خاصی برخوردار بود. از سوی دیگر در شرایطی که نیمه اسفند 66 حملات موشکی عراق به شهر تهران آغاز شده بود و در سال نو 67 نیز ادامه داشت، برخی عملیات‌های نظامی عراق برای زمینه سازی و تمهید اجرای طرح عملیات بزرگ در جنوب که در اواخر فروردین برای تسخیر فاو برنامه ریزی شده بود، صورت گرفت. سازمان هم در این زمینه کمکی برای ارتش عراق بود. مسعود رجوی در یکی از نشست ها ماجرای یکی از ملاقات هایش با عزت ابراهیم را توضیح داد. ظاهراً عزت ابراهیم در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بوده تعریف کرده بود که: در راه رفتن به خانقین برادران مجاهد را دیدم که در حال دفاع از کشور عراق بودند. اگر مملکت به حالت آرامشش برگردد ما باید به نحو احسن این خدمتی که برادران مجاهد به ما کردند را جبران کنیم. عضو سابق مجاهدین خلق می گوید مسعود رجوی که تازه چهل قبضه توپ 130 را از ارتش عراق تحویل گرفته بود با ذکر این ماجرا گفت: این نتیجه زحماتی است که در عملیات مروارید کشیدید. عملیات چلچراغ بخش دوم : شرح ماجرا زنان تانک سوار ارتش رجوی در عملیات چلچراغ در سال‌های پایانی جنگ، منافقین کاملاً شکل نظامی به خود گرفتند و به‌عنوان بخشی از توان رزمی ارتش عراق در جبهه مأموریت یافتند. در ساعات اولیه بامداد هشتم فروردین ماه 1367 حدود ساعت 12 و 30 دقیقه نیمه شب در منطقه مرزی فکه، از سوی ارتش عراق و ارتش سازمان عملیاتی صورت گرفت که به گفته سازمان با شرکت 15 تیپ رزمی (دو تیپ رزمی زنان و یک تیپ زرهی جدید التاسیس نیز در زمره این تیپ‌ها بودند) در منطقه وسیعی شروع شد. در این عملیات که از سوی سازمان، «آفتاب» نام گرفته بود با هدف انهدام لشکر 77 خراسان (مستقر در غرب منطقه شوش) صورت گرفت، چند تیپ مکانیزه‌ ارتش عراق نقش اصلی را ایفا می‌کردند. آنها با استفاده از اصل غافلگیری و فریب، نیروهای خط پدافندی را دور زده ، خود را به گروهان تانک مستقر در منطقه رسانده و پس از بی اثر کردن این گروهان به سمت بقیه خطوط پدافندی حرکت کردند. نیروهای ارتش سازمان پس از تصرف خط پدافندی ارتش جمهوری اسلامی توسط ارتش عراق، تمامی سنگرها و استحکامات موجود را به آتش کشیدند و سپس به برافراشتن پرچم‌های سازمان بر روی خاکریزها و پخش اعلامیه اقدام نمودند. عملیات «آفتاب» اولین عملیاتی بود که سازمان از زنان نیز بطور گسترده در خط مقدم جنگ استفاده کرد. عراقی‌ها و نیروهای سازمان تا حدود ظهر روز تهاجم تمامی امکانات و تجهیزات به غنیمت گرفته شده را به پشت خط و به درون خاک عراق منتقل کردند و نیز کلیه اوراق و اسناد موجود در سنگرهای ستاد لشکر را انتقال داده و در حدود ساعت 13 از خاک ایران تا پشت خط پدافندی رژیم بعث عراق عقب نشینی کردند. بر اساس گزارش منابع نظامی ایران، تلفات سنگینی به مهاجمان وارد آمد و آنان مجبور به عقب نشینی از خاک ایران شدند. رجوی در نشستی در همین رابطه گفت که این سربازان مانع ورود ما به خاک ایران برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی هستند و باید از سر راه کنار زده شوند. رجوی قبل از عملیات طی نشستی برای تحریک و تشویق نیروهایش جهت حمله به خطوط ارتش می‌گوید: توان یک یگان ما با 3 یا 4 یگان ارتش ایران برابر است. یک گردان برای درهم شکستن چند گردان کلاسیک ارتش. ارتش عراق طی عملیات «رمضان المبارک» موفق به باز پس گیری شهر فاو شد پس از چند عملیات نظامی انحرافی ارتش عراق در نیمه دوم فروردین 1367 ؛ آمریکایی‌ها در تاریخ 1367/01/28 به دو سکوی نفتی ایران در خلیج فارس حمله کردند و همزمان با آن، عراقی‌ها غافلگیرانه و پس از حمله گسترده شیمیائی به خطوط پدافندی خودی در فاو، با سپاهی مجهز به فاو یورش آوردند... سقوط فاو در عرض 36 ساعت پس از آنکه دو سال و 3 ماه در اختیار ایران بود و در حالی که عراق از حضور عمده قوای ایران در منطقه غرب اطلاع داشت، با به کار گیری سلاح‌های شیمیایی و با استفاده از گاز خردل و سیانور، انجام گرفت. بدنبال عملیات آفتاب بود که انبوهی از امکانات رفاهی، نظامی و تجهیزاتی به سوی قرارگاه اشرف و سایر قرارگاههای مجاهدین سرازیر شده بود، همین ماجرا رهبران مجاهدین را به فکر عملیات دیگری انداخت. تقریبا سه ماه بعد از «عملیات آفتاب»، یعنی در تاریخ 28 خرداد سال 1367 یکی از بزرگ‌ترین عملیات‌های مجاهدین با هدف تصرف مهران انجام گرفت. در بهار همین سال، بعد از نشست محرمانه رجوی و صدام، تجهیزات سنگین شامل تانک های «تی55» و نفربرهای «بی‌ام‌پی» دراختیار مجاهدین قرار گرفت و افسران عراقی آموزش فشرده‌ای را برای آنها برگزار کردند. با این تدبیر، ارتش منافقین با کمک ارتش عراق در اوایل بامداد روز یکشنبه 1367/3/29 به مواضع نیروهای لشکر 16 زرهی قزوین (مربوط به ارتش) و لشکر 11 امیرالمؤمنین (ع) (مربوط به سپاه) ، در منطقه عمومی مهران و در چهار محور به طور 50 کیلومتر و به عمق 30 کیلومتر به نیروهای جمهوری اسلامی حمله کرد و شهر مهران را درحالی‌که خالی از سکنه بود، به تصرف درآورد. در جریان این تهاجم، ارتفاعات قلاویزان، کومک، زالو آب، کج، کانی سخت و منطقه دراجی نیز به اشغال و تصرف منافقین درآمدند و عقبه نیروها در جاده ایلام به مهران نا امن شد. قبل از آغاز عملیات مشترک مجاهدین و ارتش عراق که در تبلیغات رسانه ای سازمان صرفا از نیروهای مجاهدین نام برده می شد ، از ابتدای شب تمام محورهای منطقه توسط توپخانه ارتش عراق زیرآتش قرار گرفت. در عملیات مزبور که توسط تیپ‌های زرهی عراق و پیاده مجاهدین انجام شد، آتش سنگین توپخانه عراق، شهر خالی از سکنه مهران را به ‌طور کامل ویران ساخت و آنها توانستند در سحرگاه روز بعد وارد شهر مهران بشوند. مجاهدین خائن در واقع شهری را به تصرف خود درآورده بودند که از مدت‌ها قبل خالی از هرگونه سکنه بوده و این‌گونه وانمود می‌کردند که فتح عظیمی نصیب آنها شده است. بنابراین پس از ورود به شهر، با دعوت از خبرگزاری‌‌های خارجی دست به راه‌‌اندازی یک برنامه بزرگ تبلیغاتی زدند. تصویر ادوات و خودروهای ادعائی منافقین مبنی بر غنائم عملیات چلچراغ منافقین اسم این عملیات 11 ساعته را چلچراغ گذاشتند. آن‌ها با حدود سه هزار نفر که در قالب 15 تیپ سازمان‌دهی شده بودند؛ با شعار امروز مهران، فردا تهران از دو محور به شهر مهران حمله کردند. (در گروهک هر ۱۵۰ الی ۲۰۰ نفر را یک تیپ می‌گفتند، هرسه یا چهار تیپ هم یک لشکر را تشکیل می‌داد.) پس از این عملیات، سرکرده مجاهدین مدعی شد وقتی در یک عملیات ، شهری تصرف می‌شود ، بنابراین دسترسی به تهران مشکل نخواهد بود؛ از این‌رو شعار «امروز مهران، فردا تهران» را سر دادند که واهی‌بودن این شعار اندکی بعد آشکار شد. [شکست عملیات فروغ جاودان] در این عملیات 44 دستگاه تانک، 38 خودرو زرهی، 30 عراده توپ و 3400 قبضه سلاح سبک ارتش به دست دشمن افتاد و 1400 نفر از رزمندگان اسلام که بیشتر آن‌ها سرباز بودند نیز به اسارت منافقین درآمدند. لازم به توضیح است که قبل از شروع عملیات «چلچراغ»، شنود بی سیمی سازمان نیز در منطقه ای امن در این جبهه فعال بوده که با رصد و استراق سمع مکالمات بی سیمی نیروهای ایرانی مستقر در منطقه اخبار و اطلاعات بدست آمده را به مقر فرماندهی مشترک سازمان و ارتش عراق که رجوی شخصا در آن مستقر بود منتقل می گردید. قبل از شروع عملیات، از ابتدای شب تمام محورهای منطقه توسط توپخانه ارتش عراق زیر آتش قرار گرفت و با شروع عملیات تبدیل به آتش تهیه پیشروی مقدماتی شد. مجاهدین در این عملیات مسئولیت حملهٔ زمینی را برعهده داشتند و ارتش عراق از آن‌ها با توپخانه، نیروی هوایی و سلاح‌های شیمیایی پشتیبانی می‌کرد. مجاهدین در این عملیات تعداد قابل توجهی کشته دادند. بدون آنکه نامی از آنها منتشر شود. در رابطه با بی تفاوتی رجوی نسبت به کشته شدن اعضای فرقه، داستان شکستن خط توسط نیروهای مجاهدین در عملیات موسوم به «چلچراغ» شنیدنی است. در رابطه با این عملیات رجوی در یکی از نشست ها می‌گفت: « . . . در اتاق جنگ با تعدادی از افسران بلند پایه و ستادی عراقی حضور داشتیم. (در منطقه مرزی در شهر زرباطیه عراق) ، بچه ها پشت خط گیر کرده بودند، ارتش رژیم خیلی مقاومت میکرد و تعدادی هم در همان جا کشته دادیم ، از زمانبندی تعیین شده خیلی عقب بودیم تمامی افسران عراقی به من پیشنهاد میدادند که عملیات را متوقف کنم، آنها میگفتند بچه ها دارند از بین می روند و هیچ پیشروی هم صورت نگرفته است. ولی من به آنها گفتم نه، هر چقدر هم لازم باشد کشته میدهم تا خط شکسته شود و شکسته هم شد . . . (کف زدن حضار برای رجوی) » . گزارش راستگو از این عملیات (مطابق منابع داخلی سازمان) : از چهار محور به شهر مرزی مهران واقع در جنوب غربی استان ایلام حمله بردند و آن شهر را تسخیر کردند. شهر مهران در طول جنگ ایران و عراق چند بار بین طرفین دست به دست شده و در آن تاریخ، خالی از سکنه بود. در این شهر به علت شدت آتش توپخانه عراقی‌ها حتی یک ساختمان سالم نیز بر جای نمانده بود. به گفته سازمان، « در عملیات چلچراغ لشگر 16 زرهی قزوین، لشگر 11 سپاه پاسداران و گردان‌های مختلف توپخانه و کاتیوشای حکومت اسلامی به طور کامل در هم کوبیده شد و 8 هزار تن از نیروهای حکومت اسلامی کشته و زخمی شدند. 1500 نفر نیز در داخل این عملیات اسیر شدند » . در عصر روز تهاجم، نیروهای ارتش سازمان، کلیه امکاناتی را که قابل انتقال بوده به پشت خط عملیاتی منتقل و سنگرها و مقرهای خط عقب و اکثر سنگر‌ها و سوله‌ها و مقرهای خطوط و پایگاه‌های بعدی را منهدم کرده، به آتش کشیدند. روز دوم تهاجم تعداد دیگری از نیروهای سازمان منطقه را ترک و به داخل عراق عقب نشینی کردند. روز سوم کل منطقه را تخلیه کردند. بخشی از امکانات و کمک‌های ارتش عراق در این تهاجم به شرح ذیل بود: 1- در اختیار گذاشتن معابر و امکانات لازم در طول مدت شناسایی منطقه 2- باز کردن میدان مین و معبر 3- تامین عمده تانک‌ها و نفربرهای عملیاتی سازمان 4- تامین توپخانه و ادوات دیگر به همراه مهمات مربوطه 5- آتش پشتیبانی و آتش تهیه قبل و حین عملیات 6- پشتیبانی هوایی و بمباران شدید منطقه در طول عملیات 7- پشتیبانی ترابری جهت انتقال امکانات به خط حمله و تخلیه غنایم به پشت خط 8- جابه جایی نیروهای سازمان و اسرا به پشت خط به صورت جدگانه 9- انجام عملیات ترکیبی از سوی ارتش عراق و نسبت دادن انجام کامل آن به سازمان و ارتش آزادی بخش. تصویر دو افسر ارتشی ایران که توسط منافقین در عملیات چلچراغ به اسارت گرفته شدند ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در پست بعدی ، به «دیگر عملیات های نظامی منافقین» در خلال جنگ 8 ساله خواهیم پرداخت. .
  6. 1 پسندیده شده
  7. 1 پسندیده شده
  8. 1 پسندیده شده
    بسم ا.. از معدود تصاویر سوخو-24 فنسر نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مجهز به مخزن سوخت خارجی شکمی سه هزار لیتری PTB-3000
  9. 1 پسندیده شده
    اولین پرواز جنگنده ی کان ترکیه گفته شده از 4 سال دیگر این جنگنده وارد خدمت نیروی هوایی ترکیه خواهد شد.
  10. 1 پسندیده شده
    مسراشمیت Me262؛ غول مرحله آخر ! برای بزرگنمایی بر روی تصاویر کلیک(لمس) کنید. با نزدیک شدن به پایان جنگ جهانی دوم در اروپا، گروهی از زبده ترین خلبانان جنگی لوفت وافه با ورود به عصر جت در آخرین تلاش نا امیدانه برای دفاع از میهن خود شرکت کردند. همه آن ها خلبانان جنگی کهنه کار بودند که از زمان نبردهای فرانسه و بریتانیا یعنی تقریباً شش سال قبل به طور مداوم پرواز می کردند. بسیاری از آنها بیش از ۱۰۰۰ ماموریت جنگی را انجام داده بودند، و حتی در شرایطی که آلمان به سرعت در حال سقوط در برابر پیشروی های متفقین بود، این مردان برجسته از فکر کردن به شکست خودداری می کردند. جنگنده جت مسراشمیت۲۶۲ با صدایی که تا به حال شنیده نشده بود، از فرودگاه های جنوب آلمان غرش می کردند و سریعتر از هر چیزی که تا آن روزگار ساخته شده بود به اسکادران های متفقین حمله ور می شدند. این جنگنده در حالی که هنوز در حال توسعه بود، وارد نبرد شد، اما زمانی که اولین بمب افکن های خود را رهگیری کرد، خدمه هواپیماهای دشمن را به وحشت انداخت. مسراشمیت۲۶۲ در دستان با تجربه ترین خلبانان آلمانی به یک برگ برنده تمام عیار تبدیل شد. چند سال قبل از جنگ جهانی دوم، آلمانی‌ها با دیدن اولین هواپیمای جت جهان، یعنی هاینکل He 178 که توسط هانس فون اوهاین در سال ۱۹۳۶ ساخته شده بود، پتانسیل هواپیماهای با پیشران جت را دیدند. در عرض یک هفته پس از تهاجم آلمان به لهستان، آنها موتور جت را برای یک هواپیمای جنگنده پیشرفته در نظر گرفتند و در نتیجه روح مسراشمیت۲۶۲ که با عنوان پروژه 1065 (P.1065) قبل از جهانی شدن جنگ دمیده شد. این پروژه با درخواست وزارت هوانوردی آلمان برای یک هواپیمای جت با مداومت پروازی یک ساعت و سرعت حداقل 850 کیلومتر در ساعت آغاز شد. ولدمار وویگت رهبری تیم طراحی را برعهده داشت و رئیس بخش توسعه شرکت مسراشمیت، رابرت لوسر، سرپرستی آن را بر عهده داشت. ( هاینکل۱۷۸ یک هواپیمای آزمایشی بود که توسط شرکت هواپیماسازی آلمانی هاینکل طراحی و تولید شد. این هواپیما اولین هواپیمای جهان بود که با استفاده از پیشران توربوجت در سال ۱۹۳۶ پرواز کرد.) در طول آوریل ۱۹۳۹، نقشه های اولیه ترسیم شد و پس از ارائه آنها در ژوئن ۱۹۳۹، این طرح بسیار متفاوت از هواپیمایی بود که در نهایت چند سال بعد وارد خدمت شد. به طور خاص، پیشران ها به جای پوشش غلاف دار، دارای پیشران هایی شدند که مستقیما روی ریشه بال نصب شده بودنظد. پیشرفت طرح اولیه به دلیل مشکلات فنی پیشران جدید تا حد زیادی به تاخیر افتاد. در ابتدا جنگنده با بال‌های مستقیم طراحی شد، بال های مستقیم که در آن دوران رایج بودند در برابر سرعت های بالا مناسب نبودند. و البته به علت تغییرات در موتور نسبت به طرح اولیه با مشکلات مرکز ثقل هم مواجه گردید به این علت برای اولین بار در این جنگنده از بال پسگرا استفاده شد. همانطور که در بالا گفته شد، زمانی که موتورهایی با تأخیری طولانی، سنگین‌تر از آنچه که در ابتدا در نظر گرفته بودند ساخته شد. مشکلاتی در کلیات طرح به وجود آمد. در نتیجه مسراشمیت با یک تغییر دیگر طرح موتورها را از ریشه بال ها به زیر بال منتقل کرد و این امکان به وجود آمد تا در صورت نیاز با سهولت بیشتری تعویض شوند. این اقدام برای در دسترس بودن و هم برای تعمیر و نگهداری مهم بود. قرار بود در این جنگنده از دو موتور توربوجت BMW 003s استفاده شود اما همانطور که گفته شد برنامه موتور جت با مشکلات زیادی رو به رو گردید که کمبود بودجه یکی از اصلی ترین دلایل آن بود‌. یک علت آن در وهله اول به دلیل نگرش غالب در میان مقامات عالی رتبه نظامی و صنعتی برمیگشت که اعتقاد داشتند آلمان جنگ را می تواند به راحتی با هواپیماهای معمولی به پیش ببرد. از جمله هرمان گورینگ، فرمانده لوفت وافه، که برنامه توسعه موتور را در فوریه ۱۹۴۰ یک ماه قبل از تکمیل اولین ماکت چوبی به 35 مهندس تقلیل داد. مهندس ویلی مسراشمیت هم به دنبال حفظ تولید انبوه جنگنده های پیستونی Bf 109 و Me 209 بود. از طرفی سرلشکر آدولف گالانت خلبان تکخال آلمانی در سالهای اولیه توسعه از مسراشمیت حمایت کرد و حتی خود با مسراشمیت262 در ۲۲ آوریل ۱۹۴۳ پرواز کرد. یکی از مشکلات حاد در مسیر تولید پیشران، فقدان آلیاژ با نقطه ذوب بالا به مقدار کافی بود، مشکلی که تا پایان جنگ باقی ماند. مسراشمیت۲۶۲ اولین پرواز خود را در ۱۸ آوریل ۱۹۴۱ با موتور پیستونی انجام داد و بعد اینکه دو پیشران اختصاصی (BMW 003) این جنگنده در حین یک آزمایش شعله ور شدند در نهایت این جنگنده توانست اولین پرواز موفقیت آمیز خود با نیروی کاملا جت را در ۱۸ ژوئیه ۱۹۴۲ انجام دهد که توسط یک جفت موتور یونکرس یومو ۰۰۴ صورت گرفت تا قابلیت های پروازی آن بر همه مشخص شود. در اواسط سال۱۹۴۳ هیتلر دستور داد، مسراشمیت۲۶۲ که در ابتدا به عنوان یک رهگیر دفاعی در نظر گرفته شده بود به عنوان هواپیمای تهاجم زمینی (جنگنده بمب افکن) بازطراحی شود. در واقع وی می خواست که این پیکربندی به یک یک بمب افکن سریع با بار سبک تبدیل شود که برای نفوذ به حریم هوایی دشمن در طول تهاجم مورد انتظار متفقین به فرانسه آماده گردد. فرمان او منجر به توسعه و تمرکز بر نوع جدیدی از مسراشمیت262 به نام "پرنده طوفان" شد. در نتیجه مسراشمیت۲۶۲ به دو شاخه تقسیم شد. اولین مدل به نام مستعار "پرستو" که نسخه ی جنگنده برتری هوایی بود، و مدل دیگر با نام مستعار "پرنده طوفان" که نسخه ی بمب افکن سبک بود. این دخالت هیتلر باعث تاخیر بیشتر پروژه شد و پروژه ای که می‌توانست زودتر وارد عمل شود تا یک سال دیگر در صف انتظار تولید ماند و در این بین ضربات اصلی توسط بمب افکن های متفقین به صنایع و شهرهای آلمان وارد شد که شاید نسخه رهگیر این جنگنده می توانست از فشار آن کم کند! آلبرت اسپیر ، وزیر تسلیحات و تولید جنگ افزار در خاطرات خود ادعا کرد که هیتلر در ابتدا از تولید انبوه مسراشمیت262 جلوگیری کرد، به گفته اسپیر، هیتلر اعتقاد داشت که سرعت زیاد این جنگنده در مقایسه با سایر جنگنده‌های آن دوران به این معنی است که نمی‌توان به آن حمله کرد، و بنابراین آن را برای پرواز مستقیم در ارتفاع بالا و در نقش بمب افکن ترجیح می داد. در نهایت در آوریل سال ۱۹۴۴ مسراشمیت۲۶۲ به خدمت لوفت وافه درآمد. مسراشمیت۲۶۲ سریع‌تر و سنگین‌تر از تمام جنگنده‌های متفقین بود از جمله از جنگنده گلاستر متئور که نخستین جنگنده جت بریتانیا محسوب می‌شد. این هواپیما از نظر عملیاتی، توان حمل ۲۰۰۰ لیتر سوخت در دو مخزن ۹۰۰ لیتری که هر یک در جلو و عقب کابین خلبان و یک مخزن 200 لیتری در زیر بدنه را داشت. مسراشمیت262 مداومت پروازی بین 60 تا 90 دقیقه داشت. سوخت آن معمولاً J2 بود که از زغال سنگ قهوه ای مشتق می شد، و گزینه ی دیگر گازوئیل یا مخلوطی از نفت و بنزین هواپیما با اکتان بالا بود. مصرف سوخت دو برابر هواپیماهای جنگنده دو موتوره معمولی آن دوران بود که منجر به نصب یک نشانگر هشدار دهنده سوخت کم در کابین خلبان شد که خلبانان را در صورت کاهش سوخت به زیر 250 لیتر مطلع می کرد. جنگنده مسراشمیت۲۶۲ در نبرد های داگ فایت خود را اثبات کرده بود. خلبانان آلمانی ادعا می کردند که ۵۴۲ هواپیمای متفقین را سرنگون کرده اند، اگرچه گاهی اوقات آمار بیشتری نیز مطرح می‌شد. متفقین به ناچار سعی کردند که با حملات هوایی این جنگنده ها را بر روی زمین نابود کنند چون حریف آن ها در آسمان نبودند. با حملات هوایی متفقین در اواخر جنگ جهانی دوم به منابع سوخت آلمان، کارایی نیروی هوایی آلمان و البته جنگنده مسراشمیت۲۶۲ کاهش یافت و صنایع هوایی آلمان تحت فشار بر روی هواپیماهایی متمرکز شد که راحت‌تر ساخته می‌شدند. در نهایت ۱۴۳۳ فروند از این جنگنده افسانه ای ساخته شد اما در نبرد های هوایی محدودی استفاده شدند و در نتیجه اثر گذاری آن ها بسیار کم بود. اگر این جنگنده به موقع به دست آلمانی ها می رسید چه بسا برتری هوایی در آسمان و حتی برتری در نبرد زمینی با آنها می ماند. دومدل کلی از مسراشميت ۲۶۲ تهيه شد: مدل رهگیر A1 که دارای 4 توپ بود و مدل جنگنده بمب افکن A2 با دو قبضه توپ که بيشتر از مدل قبلي ساخته شد و در بالا به نام های مستعار آن ها اشاره کردیم. البته مدل هاي ديگري هم ساخته شدند، كه تفاوت ها آن ها عمدتا در تجهيزاتي مثل دوربين، توپ، سيستم راديويي، و تانكر سوخت اضافي بود. این جنگنده می‌توانست ۲ یا چهار توپ 30 میلی متری MK 108 در نسخه های مختلف و ۲۴ تیر راکت‌ 55 میلی‌متری R4M و دو بمب 250 کیلوگرمی در نسخه A1 یا دو بمب 500 کیلوگرمی در A2 می توانست حمل کند. اگرچه استفاده آلمانی ها از مسراشمیت۲۶۲ با جنگ جهانی دوم به پایان رسید اما نیروی هوایی چکسلواکی تعداد کمی را تا سال ۱۹۵۱ عملیاتی کرد. همچنین طبق برخی گفته ها اسرائیل ممکن است تا ۸ فروند از آن ها را مورد استفاده قرار داده باشد. بسیاری از مسراشمیت۲۶۲ های غنیمت گرفته توسط قدرت های بزرگ مورد مطالعه و آزمایش پروازی قرار گرفتند و برای طراحی هواپیماهایی مانند F-86 ، MiG-15 و B-47 Stratojet تأثیر خود را گذاشتند. بسیاری اعتقاد دارند که حتی هواپیمای پشتیبانی نزدیک افسانه ای A-10 تاندربولت نیز بر اساس همین جنگنده آلمانی ساخته شده است. چندین نسخه مستقیم از این هواپیما همچنان در موزه ها باقی مانده اند. برخی از نمونه های این جنگنده توسط شرکت های خصوصی نیز تولید شدند. نسخه های تولیدی آنها معمولاً توسط موتورهای مدرن جنرال الکتریک CJ610 پرواز می کنند. . نگاه کلی به مشخصات مسراشمیت Me262: وظیفه: رهگیر+جنگنده بمب افکن سازنده:مسراشمیت تاریخ ورود به خدمت : آوریل ۱۹۴۴ بازنشستگی: ۱۹۴۵ در آلمان و۱۹۵۱ در چکسلواکی خدمه: یک خلبان طول: ۱۰/۶ متر طول بالها: ۱۲/۶ متر تعداد تولید: ۱۴۳۳ فروند وزن خالی: ۳۷۹۵ کیلوگرم حداکثر وزن برخاست: ۷۱۳۰ کیلوگرم حداکثر سرعت: ۹۰۰ کیلومتر بر ساعت برد: ۱۰۵۰ کیلومتر سقف پرواز: ۱۱۴۵۰ متر پیشران: ۲ عد موتور توربوجت جریان محوری یونکرس یومو 004B-1، با نیروی رانش هر کدام 8.8 کیلونیوتن این مقاله برای military.ir تهیه شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این منبع بلامانع است. نویسنده: Navard منابع: منبع۱ منبع۲ منبع۳
  11. 1 پسندیده شده
    با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست راکت انداز ناشناخته چینی ( FHJ-02 ) اخیراً عکس‌هایی از سربازان چینی که توسط PLA منتشر شد، نشان می‌داد که آنها از یک سلاح قابل حمل عجیب و غریب استفاده می‌کنند. سلاحی که به نظر نمی رسد از هیچ مدل خارجی کپی شده باشد و از یک سه پایه تاشو (که پیش از این برای تفنگ های بدون لگد ساخته شده بود) استفاده می کند. این سلاح با نام FHJ-02 شناخته می شود و مهمات 62 میلی متری هدایت ناپذیر را در بردهای کوتاه پرتاب می کند. هفت لانچر این سلاح هر کدام راکت های 62 میلی متری را حمل می کنند که از طریق کنترل از راه دور برای پشتیبانی آتش پیاده نظام ، بصورت شلیک مستقیم پرتاب می شوند. اینکه چرا PLA و PLAN به یک موشک انداز دیگر برای پیاده نظام خود نیاز دارند ، کمی گیج کننده است، اما درک دکترین ارتش پکن می تواند هدف از ساخت FHJ-02 را روشن کند. سربازان و تفنگداران دریائی چینی در حال حاضر به سه نوع راکت ضد تانک مجهز شده اند. این سه نوع عبارتند از : تایپ 69 که بر اساس RPG-7 شوروی طراحی شده است. PF-89 یکبار مصرف که مجهز به راکت 80 میلی متری است. تفنگ عظیم بدون لگد PF-98 که یک گلوله HE 120 میلی متری شلیک می کند. از سوی دیگر راکت های 62 میلی متری سامانه FHJ-02 برای از بین بردن تانک های جنگی نسل دوم و سوم بسیار کوچک به نظر می رسد. تایپ 69 پی اف - 89 پی اف - 98 نوع مهمات FHJ-02 می تواند سرنخ هایی در مورد هدف آن ارائه دهد. در درجه نخست انتخاب یک راکت 62 میلی‌متری ، توجه ما را به یک سلاح روسی جلب می کند. Bur، یک سلاح سبک وزن است که اخیراً در روسیه (صنایع معظم KBP) برای صادرات ساخته شده است. این سلاح به یک موشک 62 میلی متری برای انهدام انواع اهداف غیر زرهی در بردهای بهینه مجهز است. FHJ-02 هم می تواند رویکرد متفاوتی برای همان مفهوم باشد، زیرا یک شعله افکن راکتی قابل حمل است. با این حال، حداکثر برد آن هرگز فاش نشده است. نوع کلاهکی که از آن استفاده می‌کند، خواه انفجاری قوی یا گرماباریک، یک راز است، اگرچه منابع تایید نشده ادعا می‌کنند که FHJ-02 برای پرتاب گلوله‌های آتش‌زا طراحی شده است. KBP - Bur اجزاء : سلاح FHJ-02 از سه بخش تشکیل شده است. بین یک سه پایه (همان نوع استفاده شده در تفنگ بدون لگد 120 میلی متری PF-98) ، لوله های پرتابگر (لانچر) در باکس مخصوص آنها و یک صفحه کنترل شبیه جعبه ناهار سبز زیتونی تقسیم می شود. بکارگیری و استفاده از آن ، به سه سرباز نیاز دارد. اپراتور حداقل پنج فوت دورتر از پرتابگری قرار دارد که توسط یک کابل به پانل کنترل متصل است ، زیرا FHJ-02 به صورت دستی بارگیری می شود و با استفاده از یک مجموعه دید اولیه هدف را مورد اصابت قرار می دهد. کاربران و کارکرد : هم سربازان نیروی زمینی و هم تفنگداران دریایی چینی با راکت‌اندازهای FHJ-02 مشاهده شده‌اند، اگرچه هنوز هیچ مستندی وجود ندارد که نشان دهد این توپخانه راکتی سبک ، در سازمان رزم این نیروها ، در سطح جوخه، گروهان یا گردان بکار گرفته میشود. FHJ-02 به دلیل ابعاد کوچکش، احتمالاً برای نیروهای ویژه ، چتربازان و نیروهای نفوذ کرده در پشت خطوط جبهه دشمن ، جایگزین خمپاره‌های 60 م.م می‌شود. از آنجایی که یگان های فنی مهندسی PLAN هم از FHJ-02 استفاده می کنند، این نشان می دهد که برای درهم شکستن مواضع ثابتی که توسط پیاده نظام حریف ایجاد گردیده و نگه حفظ شده است ، هم طراحی شده است. آیتم های زیر بر اساس ویژگی های قابل مشاهده FHJ-02 امکان فهرست شدن یافته است: ابتدا به بخش های پیاده نظام (نیروی زمینی و نیروی دریائی) اختصاص داده شده است. دوم، می توان آن را به راحتی حمل نموده و راه اندازی کرد و لجستیک را تحت فشار قرار نمی دهد. سوم، این یک سلاح توپخانه کوتاه برد است. چهارم، برای درهم شکستن استحکامات با راکت های آتش زا قبل از حمله اصلی است. تجهیز جوخه ها و گروهان ها به توپخانه موشکی فوق سبک ممکن است برای ارتش های ناتو غیرعادی باشد، اما PLA دکترین جنگ زمینی منحصر به فرد خود را بر اساس سلاح های سنگین قابل حمل دارد. برای مثال، یک جوخه پیاده نظام چینی ، هم سلاح‌های خودکار جوخه (معمولاً یک بولپاپ با یک خشاب توپی) و هم مسلسل‌های سبک مانند تایپ 88 برای خاموش کردن آتش سرکوب‌کننده دارند. این سلاح های کوچک توسط نیروهائی که از پرتابگر چند نارنجکی QLZ-87، مسلسل سنگین تایپ 89 و راکت انداز PF-89/98 استفاده می کنند، تکمیل می شوند. در مقابل زرهی دشمن هم، سلاح استاندارد ضد تانک 120 میلی متری PF-98 بکار گرفته می شود. البته سربازان PLA در برخی رزمایش ها هم با موشک ضد تانک HJ-73 تمرین می کنند که کپی بهبود یافته ای از AT-3 Malyutka شوروی است. HJ-73 (Malyutka) عجیب است که شرکت دولتی نظامی-صنعتی نورینکو چگونه مایل به صادرات پرتابگر موشک هجومی تاپ اتک قابل حمل HJ-12 یا Red Arrow 12 است که شباهت آنها به Javelin و Spike-MR غیرقابل انکار است، در حالی که پیاده نظام PLA از بکارگیری آن به جای سلاح های آتش مستقیم اجتناب کرده است. HJ-12 Red Arrow به نظر نمی رسد که FHJ-02 از کاربرد گسترده ای در میان نیروهای مختلف پیاده نظام PLA برخوردار باشد، اما ارتش هایی که در آینده جنگ زمینی با چین را پیش بینی می کنند باید توجه داشته باشند که سربازان پکن تعداد زیادی سلاح کالیبر بزرگ در اختیار دارند. منبع پ.ن : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. .
  12. 1 پسندیده شده
    مدتی این مثنوی تأخیر شد / مهلتی بایست تا خون ، شیر شد تا نزاید بخت تو، فرزند نو / خون نگردد شیرِ شیرین، خوش شنو (مولانا) با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «انجام عملیات نظامی در جبهه های جنگ بر علیه نظامیان ایران» اختصاص داد. رهبری مجاهدین هدف «عمل سیاسی» خود را دستیابی به قدرت می دانست و آن را به هیچ حکم اخلاقی مشروط نمی کرد، در نتیجه به کار بردن هر ابزاری در سیاست (از جمله همکاری با دشمن مردم ایران) را برای پیشبرد اهداف خود مجاز می شمرد. بنابراین رهبری مجاهدین با این تحلیل که در نهایت این حکومت صدام است که برنده خواهد شد ؛ رسما و علنا در کنار صدام و رژیم بعث قرار گرفتند. نقش ستون پنجمی منافقین برای عراق در سال‌های 64 و 65 آسیب‌های جدی وارد کرد و شهدای زیادی دادیم؛ مثلاً عباس داوری با دریافت 75 میلیون دلار برای منافقین، اطلاعات عملیات کربلای 4 را در اختیار دولت عراق قرار داد و عملیات قبل از شروع، لو رفت. عباس داوری ، از اعضای مرکزیت سازمان و مسئول کمیسیون کار شورای به اصطلاح مقاومت اما کم‌کم سازمان وارد فاز جدیدی شد و به مرور شاهد حضوری عملیاتی‌تر هستیم. تعبیر خود آن‌ها این بود که «جنگ چریکی از پشت تلفن تا الان راست‌رَوی بوده است» و اسم آن را میکرو گذاشته بودند و گفتند که «باید وارد فاز ماکرو یا بهره‌بردن از جنگ عراق علیه ایران شویم» و در این مسیر همه کاری را انجام می‌دادند. عملیات چلچراغ بخش اول : ارتش آزادیبخش رجوی !!! برگزاری رژه مجاهدین (منافقین) در مهر ماه سال 1370 - کمپ اشرف 1 پس از دیدار مسعود رجوی، سرکرده گروه تروریستی مجاهدین با طارق عزیز، وزیر امور خارجه و معاون نخست‌وزیر وقت عراق در فرانسه، در روز 17 خرداد 1365 رجوی و تعداد زیادی از عناصر گروه متبوع وی با استقبال مسئولان عراقی وارد بغداد شدند. البته این پیروزی، موجبات افزایش فشارهای بین‌المللی بر ایران و افزایش حمایت‌های منطقه‌ای از صدام را نیز فراهم ساخت . در این میان مجاهدین می‌توانست در قالب نیرویی کمکی، تا حدودی برطرف‌کنندهٔ ضعف‌های نظامی عراق در آن مقطع باشد و از این دیدگاه نیز می‌توان دلایل استقبال سردمداران بعثی از ورود و استقرار رجوی در عراق و حمایت‌های مادی و نظامی صدام از تحرکات ضد ایرانی سازمان را مورد بررسی قرار داد. با ورود رجوی به بغداد و بدنبال آن سرازیر شدن اعضای ساکن در پاریس و دیگر کشورهای اروپایی به عراق، فضای جدیدی در سازمان را شاهد بوده ایم. از جمله؛ تغییرات سازماندهی در سطح قرارگاههای نیرویی و ستادی، ایجاد قرارگاههای جدید در شهرهای عمق عراق، راه اندازی پروژه های ساختمان سازی و ... در واقع با حضور رجوی در عراق، صد‌ها نیروی سازمان مجاهدین خلق نیز به این کشور رفتند. آن‌ها در پادگان اشرف مستقر شدند و ۳۲ تیپ تشکیل دادند. هر تیپ شامل سه گردان بود و هر گردان نیز ۶۰ نفر نیروی اصلی یا کادر داشت؛ یعنی هر تیپ ۱۸۰ نفر نیرو داشت. به این ترتیب ۳۲ تیپ ۱۸۰ نفره، جمعاً ۵ هزار و ۷۶۰ نفر نیرو می‌شدند که به مرور آموزش‌های زیادی را پشت سرگذاشتند و نیروی اصلی مجاهدین خلق در اشرف را تشکیل دادند. ورود رجوی و ابریشمچی و ... به بغداد با استقبال رسمی مقامات عراق منجمله طارق عزیز با ورود مجاهدین به عراق، نیروهای نظامی این گروه که بعد از شکست فاز مسلحانه تقابل با انقلاب اسلامی در 30 خرداد 1360 از کشور متواری و به‌تدریج در اروپا و سپس در کردستان عراق مستقر شده بودند و همچنین سایر نیروهای گردآوری‌شده از داخل ایران و ترکیه و پاکستان، در قرارگاه‌های تشکیلاتی تازه ‌تاسیس در عراق سازماندهی شدند و سلسله ‌عملیات‌های نظامی را در طول نوار مرزی مریوان، سرپل‌ذهاب، جنوب بانه، ارتفاعات کرمانشاه تا مهران، قلاویزان و فکه شمالی به انجام رساندند. بدین ترتیب سازمان وارد یک فاز جدید با یک استراتژی جدید شد که برای تحقق آن، سیل آموزش های نظامی، کمک های مادی و تسلیحاتی به سمت سازمان از سوی ارتش عراق سرازیر گردید. بتدریج لباس های متحد الشکل نیز جایگزین لباس های شخصی اعضای سازمان در قرارگاههای آن از جمله اشرف گردید. نیروهای نظامی سازمان سلسله عملیاتی را در طول نوار مرزی ایران با حمایت و پشتیبانی ارتش عراق علیه نیروهای ایران در مناطقی مانند سردشت، دهلران، مریوان، سرپل ذهاب، جنوب بانه و ارتفاعات کرمانشاه اجرا کردند. در این عملیات‌ تلفات جانی و تسلیحاتی فراوانی به برخی یگان‌ها و پایگاه‌های پراکندهٔ نیروهای نظامی ایران وارد شد. بر اساس آمار، این عملیات‌ها برای سازمان یک موفقیت محسوب می‌شد و با طراحی و خواست ارتش عراق و در قالب برنامه‌های جنگی حکومت صدام سیر صعودی داشت. رجوی با اتخاذ استراتژی «جنگ جبهه ای» یا به اصطلاح «جنگ آزادی بخش» درصدد بود تا ضمن کسب حمایت خارجی و استفاده از فرصت جنگ ایران و عراق، زمینه‌های دست‌یابی سریع خود به قدرت در ایران را فراهم کند. غافل از اینکه چنین استراتژی که «در خاک» و «با سلاح و تجهیزات» و «تحت سیاست های» دولت عراق و ارتش این کشور و به عبارتی دقیق تر در «شکاف جنگ ایران و عراق» پیش برده میشد ، هرگز نمی توانست به نتایح مورد دلخواه رهبران سازمان (که عمیقاً متأثر از «اعتقادات کادر رهبری مجاهدین به ماکیاولیسم» بر می آمد) ؛ ختم گردد. تشکیل باصطلاح «ارتش آزادیبخش ملی» تغییرات سازندهی جدیدی را نیز می طلبید. که عملیات نه در قالب «نیروهای رهایی بخش» بلکه باید در قالب «ارتش آزادیبخش» انجام می گرفت. که اولین نمود آن بازهم تغییرات سازماندهی و اینبار از قالب «گردانهای عملیاتی» به «تیپ های رزمی» بود. قرارگاه اشرف که در حلقه نظامیان عراقی حفاظت می شد وارد فاز جدیدی از تدارک عملیات در قالب ارتش آزادیبخش شد. سازماندهی نیروها در قالب تیپ های رزمی انجام و یگانها وارد تمرینات نظامی در گوشه و کنار قرارگاه اشرف و در میدان های تیر اختصاص یافته از سوی ارتش عراق شدند. حضور افسران ستادی و میدانی ارتش عراق در قرارگاه اشرف جدیت رجوی و سرمایه گذاری تمام عیار صدام برای بهره گیری ماکزیمم از توان مجاهدین در جنگ با مردم ایران را نشان میداد. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در پست بعدی ، به «دیگر عملیات های نظامی منافقین» در خلال جنگ 8 ساله خواهیم پرداخت. .
  13. 1 پسندیده شده
    بسم ا.. بازآماد سه فروند سوخو-24 نیروی هوایی در پایگاه هوایی شهید دوران ارتش جمهوری اسلامی ایران بهمن 1402 خورشیدی
  14. 1 پسندیده شده
    سلام، صبحتون بخیر: اعطای درس عبرت به پاتریوت. بررسی اجرای عملیات SEAD در پروفایل پروازی LO LO بروی PAC-2 البته نسخه دهه 90.(اینطور به نظر میرسه) از پاتریوت یک واحد CRAM بصورت دفاع نقطه ای حمایت میکنه. نکته اینکه از 6 موشکی که از جنگنده شلیک شدن 4 تا افتادن تو آب که به احتمال زیاد بخاطر رعایت نکردن مثلث پرتاب بوده(هارم این مشکل رو نداره در واقع برتری هارم به شرایک همین هست) تسلیحات سوخوی 25 -kh58 -kh25mpu نسخه بروز رسانی شده kh25 -غلاف جنگ الکترونیک - غلاف جنگ الکترونیک mps-410 لینک فیلم: https://www.youtube.com/watch?v=Npt0Uz_Ce8E
  15. 1 پسندیده شده
    با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست بائوباب - کی ( Baobab-K M-LS ) بائوباب-کی (Baobab-K) یک سیستم مین گذاری (Mine-Laying System) خودکار محصول کشور لهستان است که بر روی شاسی کامیون Jelcz 8×8 نصب شده است. بائوباب یک سیستم مین گذاری خودکار جدید است که توسط شرکت دفاعی لهستانی Huta Stalowa Wola (HSW) و شرکای آن توسعه یافته است. از این سیستم می توان برای ایجاد میدان های مین و موانع ضد تانک پراکنده در اندازه ها، تراکم ها و با زمان های خود انهدامی مختلف استفاده کرد. کنسرسیومی به رهبری HSW و متشکل از Jelcz، Belma، WB Group و موسسه فناوری مهندسی نظامی مسئول توسعه این سیستم است. HSW، Jelcz و Belma زیرمجموعه های گروه تسلیحات لهستانی، یک پیمانکار دفاعی دولتی هستند. گروه WB سیستم ارتباطات رادیویی، سیستم های مدیریت میدان مین تاکتیکی TOPAZ و الکترومکانیک Baobab-K را تامین می کند. بازرسی تسلیحات وزارت دفاع لهستان (در حال حاضر آژانس تسلیحات) قراردادی را با این کنسرسیوم برای توسعه نمونه اولیه خودروی Baobab-K در دسامبر 2018 امضا کرد. نمونه اولیه سیستم مین گذاری در بیست و نهمین نمایشگاه بین المللی صنعت دفاعی MSPO که در شهر کیلچه، لهستان، در سپتامبر 2021 برگزار شد، به نمایش گذاشته شد. این پروژه با نتیجه آزمایش صلاحیت مثبت در نوامبر 2022 تکمیل شد. HSW قراردادی به ارزش تقریبی 510 میلیون زلوتی با آژانس تسلیحاتی امضا کرد تا 24 خودروی مین ریز Baobab-K برای نیروهای مسلح لهستان در ژوئن 2023 تامین کند. این قرارداد بین سال های 2026 و 2028 محقق خواهد شد. طراحی و ویژگی های سیستم مین گذاری Baobab-K Baobab-K یک سیستم مین گذار سوار بر کامیون است که می تواند از یک ایستگاه کنترل زمینی هم کنترل شود. طراحی آن بر اساس شاسی کامیون Jelcz 8×8 است که دارای قابلیت تحرک بالا و قابلیت حمل بار است. فرآیند مین گذاری کاملاً خودکار این سیستم به آن اجازه می دهد تا به سرعت بین حالت های «حمل و نقل عادی» و «مین ریزی جنگی» جابجا شده و تغییر وضعیت دهد. این خودرو می تواند به شش پرتابگر (پرتاب کننده مین) مجهز شود که می تواند مین های ضد تانک قابل برنامه ریزی MN-123.1 و MN-123.2 ساخت بلما را حمل کند. می توان از جرثقیل برای بارگیری/تخلیه پرتاب کننده های مین روی وسیله نقلیه مهمات استفاده کرد. پنج مین ضد تانک در یک جعبه مین (لانچر) بارگذاری شده است، در حالی که هر پرتابگر می تواند با 20 کاست نصب شود تا هر وسیله نقلیه بتواند تا 600 مین را حمل کند. همچنین این سیستم می تواند به هشت نارنجک انداز دودزا 81 میلی متری بر روی سقف کابین راننده مجهز شود. سیستم مین گذاری که برای عملیات توسط واحدهای مهندسی در سطح تاکتیکی نیروهای مسلح طراحی شده است، می تواند برای انهدام خودروهای زرهی و سایر وسایل نقلیه مستقر شود. کنترل مین گذاری و ارتباطات نمایشگر سیستم های مدیریت میدان مین تاکتیکی TOPAZ سیستم کنترل ، امکان کنترل مین گذاری و نظارت بر فرآیند را در حالت های اتوماتیک و دستی فراهم می کند. در حالت خودکار، یک رایانه داخلی برای محاسبه پارامترهایی مانند سرعت خودرو و تنظیمات پرتابگر و همچنین تنظیم فرکانس پرتاب مین در حال حرکت استفاده می شود. سیستم جدید فناوری اطلاعات و ارتباطات که در خودرو ادغام شده است، امکان تجسم میدان مین را بر روی نقشه دیجیتالی برای نمایش بر روی صفحه کامپیوتر فراهم می کند. داده های ضبط شده حاوی پارامترها و مختصات میدان مین را می توان بیشتر از طریق ارتباطات رادیویی به سطح فرماندهی بالاتر فرستاد. جزئیات مین ضد تانک MN-123 انواع مین های ضد تانک MN-123 + همین مین و لانچر طراحی شده برای بائوباب نسل جدید مین‌های پراکنده ضد تانک MN-123 برای راه‌اندازی میدان‌های مین، با بهره‌گیری از سیستم مهندسی موشک‌ها طراحی شده‌اند. مین که با یک شارژ تجمعی دو اثره و یک جرقه زن غیر تماسی ادغام شده است، هنگامی که یک وسیله نقلیه از روی آن عبور می کند، فعال می شود. جزئیات شاسی کامیون Jelcz شاسی کامیون Jelcz دارای طول 11 متر، ارتفاع 3.4 متر و عرض 2.6 متر است. وزن رزمی آن 31700 کیلوگرم است. قاب کانتینری 20 فوتی کامیون به آن اجازه می دهد تا پس از پیاده کردن سکوی مین گذاری به عنوان وسیله نقلیه حمل و نقل استفاده شود. کابین زرهی این وسیله نقلیه دو نفر خدمه را در خود جای می دهد و حفاظت بالستیک STANAG 4569 (توضیحات) را تا سطح یک ارائه می دهد. زیرسیستم های دیگر روی سیستم مین گذاری Baobab-K این زیرسیستم ها شامل یک صفحه کنترل برای پرتاب کننده نارنجک های دودزا ، یک تستر برای جعبه های مین، یک GPS و یک کیلومتر شمار، یک سیستم فونت برای ارتباطات دیجیتال و یک فرستنده گیرنده با فرکانس بسیار بالا RRC 9311AP است. تحرک و عملکرد برد این کامیون در شرایط خارج از جاده 580 کیلومتر و در جاده های آسفالت شده 1650 کیلومتر است. می تواند به حداکثر سرعت 85 کیلومتر در ساعت دست یابد. این وسیله نقلیه مجهز به سیستم باد کردن لاستیک مرکزی است که به آن اجازه می دهد در حالت run-flat کار کند. همچنین می تواند از موانع به ارتفاع 0.3 متری بالا برود و از سنگرهای 0.6 متری عبور کند. Baobab-K می تواند از محور خودرو تا برد 30 تا 90 متر با سرعتی بین 5 تا 25 کیلومتر در ساعت مین گذاری کند. بائوباب می تواند یک میدان مین به طول 1800 متر با پتانسیل قرار گرفتن مین ها در کناره ها و عقب وسیله نقلیه قرار دهد. زمان لازم برای احداث میدان مین توسط یک واحد مین ریز (اصطلاحا زمان تخم ریزی) کمتر از 22 دقیقه و زمان بارگذاری مجدد کمتر از 30 دقیقه است. منبع 1 منبع2 پ.ن : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. .
  16. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. این هم چند تصویر زیبا و اصطلاحا کارت پستالی از شمشیرباز نیروی هوائی ایران ؛ بمب افکن تاکتیکی Su-24 ، تقدیم به عزیزان علاقمند : شمشیرباز پارسی (IRIAF SU-24 Fencer) فورمیشن سه فروندی کلاسیک نهاجا از همه رنگ ، خیلی قشنگ (البته در مورد تصویر اول خیلی مطمئن نیستم که اصل است یا ماکت) یک رنگ دیگه و یک استتار دیگه ! باز هم یک رنگ دیگه و یک استتار دیگه !! شمشیرباز مسلح این گروه خشن (شمشیرباز دماغ قرمز و سایر رفقا) [به یاد فیلم این گروه خشن سام پکین پا] سه تفنگدار (در واقع درست تر این است که بگوئیم 3 شمشیرباز ) پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  17. 1 پسندیده شده
    سلام با تشکر از جنابعالی در گردآوری این مطلب ، یک نکته بسیار قابل توجهه که این بخش از مقاله بسیار یکطرفانه و بدون توجه به شرایط زمانه نگاشته شده . اصلا مگر در اون دوران قابلیتی در داخلی سازی وجود داشت که رضا خان یا هر کسی که قدرت در دستش بود بخواد رو به داخلی سازی بیاره ؟! اصلا مگر علمی در رابطه با دریانوردی نظامی در داخل کشور وجود داشت که ما بخوایم از نظر آموزش خود بسنده باشیم و نیرو برای آموزش به خارج از کشور اعزام نکنیم ؟!
  18. 1 پسندیده شده
    بسم ا... توپ کامیون سوار سعیر https://aparat.com/v/VAEXf
  19. 1 پسندیده شده
    با سلام دوباره: - سناریوی سوم: شبیه سازی انهدام یک ناوگروه با موشک بالستیک. 12 فروند موشک آماده شد 11 فروند شلیک، یکی نقص فنی و ... حدود 2دقیقه و 26 ثانیه، میتونید از اینجا مشاهده بفرمایید. لینک رو در کد فرستادم امیداورم اشتباه نکرده باشم. https://www.youtube.com/watch?v=mdq-nPP1RwM ادامه دارد
  20. 1 پسندیده شده
    بنام خداوند بخشنده مهربان با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست شیر کوهی اروپائی ( Eurocopter AS532 Cougar ) هلیکوپتر Eurocopter AS532 Cougar (اکنون Airbus Helicopters H215M) یک هلیکوپتر دو موتوره، متوسط وزن و چند منظوره است که توسط Eurocopter توسعه یافته است. AS532 توسعه و ارتقای Aérospatiale SA 330 Puma در شکل نظامی آن است. همتای غیرنظامی آن Eurocopter AS332 Super Puma است (که بعداً هلیکوپترهای ایرباس H215 نامیده شد، به عدم وجود پسوند M توجه کنید). همان گونه که گفتیم ، شرکت یوروکوپتر هلیکوپترهای دو موتوره خانواده کوگار را تولید می کند که بیش از 350 فروند از آن سفارش داده شده است. Eurocopter زیرمجموعه شرکت EADS (European Aeronautics Defense and Space) است که توسط DaimlerChrysler Aerospace آلمان، Aerospatiale Matra فرانسه و CASA اسپانیا تشکیل شده است. این بالگرد در 28 نیروی هوایی، هشت نیروی زمینی و پنج نیروی دریایی در حال خدمت است. همچنین 64 فروند از آن در ارتش فرانسه عملیاتی هستند. علاوه بر هلیکوپتر جنگی جستجو و نجات AS 532 A2 (CSAR)، دو نسخه دیگر از Cougar وجود دارد: سیستم نظارت AS532 Horizon که با یک ایستگاه زمینی کار می کند و نسخه چند منظوره AS532 UB/AB. تاریخچه : در ابتدا، این هلیکوپتر توسط Sud Aviation در پاسخ به الزامات نیروهای مسلح فرانسه برای یک هلیکوپتر چند منظوره متوسط جدید طراحی شد. این بالگرد می بایست قادر به پرواز در هر شرایط آب و هوایی، توانائی حمل حدود 20 سرباز و امکان استفاده برای وظایف حمل و نقل محموله باشد. روند توسعه آن در سال 1963 راه اندازی شد و اولین نمونه اولیه هلیکوپتر جدید فرانسوی (که در ابتدای طراحی Alouette IV نامیده شده بود) اولین پرواز خود را دو سال بعد انجام داد. این روتورکرافت که در نهایت با نام SA 330 Puma تولید شد، موفقیت بزرگی داشت. هلیکوپتر پوما توسط بیش از سی نیروی هوایی در سراسر جهان و چندین شرکت غیرنظامی به کار گرفته می شد، به ویژه در بین شرکت های حمل و نقل دریایی از محبوبیت بالایی برخوردار بود. شایان ذکر است که در دهه 1970، پوما به عنوان پرفروش ترین هلیکوپتر اروپایی شناخته می شد. به غیر از فرانسه، این روتورکرافت در رومانی نیز تحت لیسانس به عنوان IAR 330 تولید شد. همچنین در اندونزی هم با نام IPTN NAS 330J مونتاژ شد. علاوه بر آن توسط صنعت هوانوردی آفریقای جنوبی با انجام یکسری ارتقاء به عنوان بستر و پایه ساخت هلیکوپترهای Atlas Oryx مورد استفاده قرار گرفت. هلیکوپتر کوگار در خدمت نیروهای ویژه صربستان (یکی از بهترین نیروهای ویژه جهان) در سال 1970، Sud Aviation و دو شرکت سازنده هوانوردی فرانسوی دیگر ادغام شدند و شرکت Aérospatiale را تشکیل دادند. چند سال بعد، نهاد جدید (بر اساس موفقیت تجاری SA 330 ) توسعه جانشین آن را آغاز کرد. هلیکوپتر جدید AS332 Super Puma نامگذاری شد و اولین پرواز خود را در 13 سپتامبر 1978 انجام داد. شاکله سوپر پوما همچنان بر اساس طراحی اولیه بود، با این حال موتورهای قدرتمندتر و تیغه های روتور کامپوزیت دریافت کرد و همچنین ویژگی های آیرودینامیکی آن به طور قابل توجهی بهبود یافت. علاوه بر این، AS332 نیز کمی جادارتر بود. تولید سریال سوپر پوما در سال 1980 آغاز شد. در نتیجه، ساخت SA330 توسط Aérospatiale تا سال 1987 متوقف شد. مانند طراحی قبلی، AS332 نیز به سرعت به یک هلیکوپتر چند منظوره متوسط محبوب تبدیل شد. این بالگرد توسط اپراتورهای غیرنظامی و نظامی از تقریباً چهل کشور در چهار قاره خریداری شد. تقریباً پانزده نوع مختلف از روتورکرافت سوپر پوما، از جمله یک نسخه SAR، چندین نوع دریایی تخصصی، یک هلیکوپتر برای حمل و نقل مسافر تجاری و همچنین نسخه های VIP توسعه یافت. هلیکوپتر چند منظوره کوگار در خدمت نیروی دریائی شیلی از سال 1990، انواع نظامی این هلیکوپتر رسماً AS532 Cougar نامیده می شوند تا آنها را از انواع غیرنظامی متمایز کند. با این وجود، هنگامی که در سال 1992 بخش های هلیکوپتری Aérospatiale و DASA در گروه Eurocopter ادغام شدند، بالگرد تحت نام آن Eurocopter AS532 Cougar تولید شد. دو دهه بعد، Eurocopter به ایرباس هلیکوپتر تغییر نام داد و این شرکت تصمیم گرفت تولید خانواده Super Puma / Cougar را به براشوف (رومانی) منتقل کند. نام این هلیکوپتر دوباره تغییر کرد، این بار به ترتیب به ایرباس H215 / H215M برای نوع غیر نظامی و نظامی آن نامیده شد. (حرف M مخفف میلیتاری است) با این وجود، نام اصلی Super Puma هنوز هم معمولاً برای همه هلیکوپترهای خانواده استفاده می شود. با این حال در عصر یوروکوپتر، توسعه خانواده سوپر پوما / کوگار ادامه یافت. توسعه نوع غیرنظامی منجر به تولید EC225 Super Puma گردید. یک هلیکوپتر مسافربری دوربرد برای عملیات های خارج از ساحل و حمل و نقل VIP شد. توسعه Cougar هم نهایتا به هلیکوپتر حمل و نقل تاکتیکی دوربرد EC725 Caracal تبدیل شد. هر دو روتورکرافت اولین پرواز خود را در سال 2000 انجام دادند. امروزه آنها با نام یکپارچه H225 / H225M ارائه می شوند. طراحی و توسعه AS332 Super Puma که به عنوان یک نسخه ارتقاء یافته برای جایگزینی SA 330 Puma طراحی شده بود، برای اولین بار در سپتامبر 1977 پرواز کرد. به دو موتور توربوشفت 1330 کیلوواتی Turbomeca Makila 1A1 ، تیغه های روتور کامپوزیت ، ارابه فرود بهبودیافته و یک دم باله اصلاح شده مجهز شد. در سال 1990 تمام نام‌های نظامی سوپر پوما از "AS 332" به "AS 532 Cougar" تغییر یافت تا بین انواع غیرنظامی و نظامی این هلیکوپتر تمایز قائل شود. این بالگرد دارای سطح بالایی از قابلیت حفاظت از خدمه در زمان سقوط است، از جمله تحمل ضربه و افزونگی در سیستم ها و اجزای حیاتی. سرنشینان هلیکوپتر تا سرعت ضربه 11.4 متر بر ثانیه محافظت می شوند. مخازن سوخت خودشان آب بندی هستند و با یک سیستم تغذیه متقاطع سوخت که در صورت از کار افتادن یکی از مدارهای سوخت، تداوم عرضه را فراهم می کند. روتور اصلی و روتور دم مجهز به توپی های Spheriflex با تحمل ضربه بالا هستند که دارای یاتاقان های ضد اصطکاک فلزی روغن کاری نشده هستند. روتورها در برابر ضربه گلوله های توپ 20 میلی متری و مسلسل های 12.7 میلی متری مقاوم هستند. گیربکس ها می توانند 30 دقیقه تا یک ساعت و 30 دقیقه بدون روغن کاری کار کنند. این هلیکوپتر دارای یک بالابر نجات با ظرفیت 272 کیلوگرم و یک بند خارجی است. اسپون های بزرگ شده، مخازن اضافی را برای حمل سوخت اضافی ، قایق های نجات، شناورها یا سایر تجهیزات فراهم می کنند. این هلیکوپتر مجهز به ارابه فرود شناور اضطراری برای ماموریت های روی آب است. کارایی AS 532 U2/A2 می تواند با سرعت 6.2 متر در ثانیه صعود کند. حداکثر سرعت و سرعت کروز این بالگرد به ترتیب 278 کیلومتر در ساعت و 231 کیلومتر در ساعت است. برد و سقف پرواز این بالگرد به ترتیب 573 کیلومتر و 3450 متر است. حداکثر استقامت هلیکوپتر چهار ساعت است. وزن این هلیکوپتر حدود 4560 کیلوگرم و حداکثر وزن برخاست 9000 کیلوگرم است. انواع یک نسخه نظامی با بدنه کوتاه با قابلیت حمل 20 کماندو است که می تواند به تجهیزاتی برای حداکثر کارایی در تمام صحنه های عملیاتی مجهز شود: رادار یا آشکارساز موشک، پرتاب کننده طعمه. علاوه بر این، تجهیزات اختیاری آن را واقعا چند منظوره می کند: وینچ، پروژکتور، تجهیزات خاص برای ماموریت های SAR یا، به عنوان مثال، صندلی های قابل جمع شدن، دوربین IR، کابین خلبان سازگار با NVG برای ماموریت های ویژه. نسخه AC نسخه مسلح است و می تواند به مسلسل های جانبی و غلاف های محوری مجهز به تفنگ های 20 میلی متری یا راکت اندازهای 68 میلی متری مجهز شود. ظاهر این بالگرد با SA 330 Puma از طریق سیستم روتور بهبود یافته، موتورهای ارتقا یافته، بدنه کشیده و شکل دماغه تغییر یافته متفاوت است. نسخه هلیکوپتر کوگار AS-532UL مجهز به سیستم نظارت زمینی میدان نبرد Horizon نسخه اصلی با بدنه «بلندتر» از نسخه نظامی Cougar MK1 است. این هواگرد می تواند 25 کماندو یا 6 مسافر مجروح دراز کشیده و 10 نفر دیگر را حمل کند. مانند سایر نسخه ها قادر به بلند کردن 4.5 تن بر روی قلاب است. را علاوه بر خدمه حمل کند. برای ماموریت های حمل و نقل تاکتیکی و پشتیبانی لجستیکی، Cougar UE "آماده برای استفاده" ارائه می شود. پیکربندی استاندارد آن شامل حداقل رادیو (2 VHF/AM، TRANSPONDER، ICS...) و ناوبری است. همچنین سیستم نظارت زمینی میدان نبرد Horizon را می توان بر روی AS 532 UL نصب کرد. نسخه دریایی کوگار مأموریت های اصلی آن عبارتند از: جنگ واحد ضد سطحی (ASUW) مجهز به موشک AM 39 ، جنگ ضد زیردریایی (ASW) با سونار و اژدر با عمق متغیر ، جستجو و نجات و گشت های دریایی نسخه ضدسطحی هلیکوپتر دریائی کوگار ، مجهز به موشک های ضد ناو AM 39 اگزوسه این نسخه از هلیکوپتر کوگار دارای بیشترین حجم کابین در رده خود است: 29 کماندو یا 12 برانکارد با تجهیزات پزشکی و قادر به حمل 5 تن در تسمه است. این نسخه 1992 طولانی ترین نوع Cougar است. دارای یک سیستم روتور Spheriflex بهبود یافته با تنها 4x پره های روتور دم و دو موتور توربوشفت Turbomeca Makila 1A2 است که قابلیت حمل بار را افزایش می دهد. این بالگرد در درجه اول برای جستجو و نجات جنگی و سپس به عنوان یک نسخه مسلح استفاده می شود. ممکن است علاوه بر این، به یک توپ 20 میلی متری یا مسلسل های کالیبر 50 که روی پینت نصب شده اند مسلح شود. طراحی اولیه آن با صفحه نمایش تماما دیجیتال در کابین خلبان و خلبان خودکار 4 محوره با کوپلر داخلی این امکان را فراهم می کند که بار کاری خدمه را کاهش داده و ایمنی آن را برای پرواز تاکتیکی به همان میزان افزایش دهد. جستجو و نجات رزمی (CSAR) ماموریت اصلی A2 RESCO بازیابی خدمه هواپیمای سرنگون شده در مناطق جنگی است (RESCO مخفف فرانسوی جستجو و نجات رزمی یا CSAR است). برای عملیات برد بسیار طولانی، CSAR Cougar Mk 2 می تواند با وزن ناخالص متناوب بالاتر 11200 کیلوگرم در مقایسه با حداکثر وزن عادی ماموریت خود یعنی 9750 کیلوگرم کار کند. با این قابلیت پیشرفته، کوگار می تواند دو خدمه را در فاصله 400 مایل دریایی نجات دهد. یک سیستم مکان یاب پرسنل (PLS) برای مکان یابی بازماندگان استفاده می شود که بر اساس یک سیستم ارتباطات رمزگذاری شده است. این سیستم با کامپیوتر ناوبری Thales Avionique Nadir mk2 ارتباط برقرار می کند که حالت ناوبری را با توجه به مرحله ماموریت انتخاب می کند و نمایشگر پرواز یکپارچه را کنترل می کند که در چهار صفحه تخت ارائه می شود. Nadir mk2 با تجهیزات موقعیتی و ناوبری در هلیکوپتر، سیستم موقعیت یابی جهانی، ناوبری اینرسی، رادار داپلر، تجهیزات برد رادیویی همه جهته VHF (VOR)، ناوبری هوایی تاکتیکی (TACAN) و تجهیزات اندازه گیری فاصله (DME) رابط دارد. Cougar مجهز به گنبدهای مشاهده به درهای کابین، نورافکن، سنسور مادون قرمز آینده نگر (FLIR) و رادار تشخیص نمای پانوراما با عملکرد سیستم خانه یابی و تشخیص مکان نیروهای خودی است. خدمه مجهز به عینک دید در شب نسل سوم هستند و کابین mk2 Cougar با عینک دید در شب سازگار است. در مأموریت‌های جستجو و نجات شامل سوار کردن نیروها از دریا، حالت‌های عملیاتی بالاتر خلبان خودکار دیجیتال SFIM PA 165 هلیکوپتر استفاده می‌شود و مانورها در پرواز انتقالی و شناور به صورت خودکار انجام می‌شوند. برای ماموریت های بسیار دوربرد، هلیکوپتر جستجو و نجات جنگی می تواند مخازن سوخت کمکی را در چاه قلاب بار، مخازن اسپونسون، مخازن کف کابین و حداکثر پنج مخزن کشتی حمل کند. ماموریت های نجات 500 ناتیکال مایل و بازگشت به پایگاه بدون سوخت گیری در حین پرواز امکان پذیر است. همچنین قابلیت سوخت‌گیری در حین پرواز هم توسط Eurocopter برای این بالگرد در حال توسعه است. سلاح ها این هلیکوپتر به دو توپ 20 میلی متری بیرونی، راکت های غلاف و دو مسلسل 12.7 میلی متری مجهز است. اقدامات متقابل هلیکوپتر جستجو و نجات مجهز به هشدار دهنده رادار و سیستم هشدار پرتاب موشک است. این هلیکوپتر همچنین دارای رادار و پارازیت های فروسرخ و سیستم چف/فلیر و سیستم فریب (دیکوی) است. Eurocopter و مرکز تحقیقات ONERA فرانسه با همکاری بر روی منحرف کننده ها / رقیق کننده های اگزوز جت، رنگ بازتاب مادون قرمز کم و سطوح بازتاب کم رادار و کاهش علائم صوتی، راداری و مادون قرمز هلیکوپتر کار کرده اند. دو موتور توربوشفت turbomeca makila 1a1 قلب تپنده هلیکوپترهای کوگار هستند موتورها کوگار به دو موتور Turbomeca Makila 1A2 مجهز شده است. این موتورها حداکثر توان پیوسته 1240 کیلووات را ارائه می دهند و می توانند حداکثر قدرت برخاستن 1380 کیلووات خود را به مدت پنج دقیقه حفظ کنند. همچنین ورودی های هوای چند منظوره Centrisep برای عملیات در شرایط پر گرد و غبار / ذرات یا بیابان ارائه شده است. هلیکوپتر چند منظوره کوگار در حال انجام عملیات اطفاء حریق سیستم نظارت زمینی میدان نبرد Horizon هلیکوپتر کوگار و ایستگاه رابط زمینی آن کاربران : آلبانی ، برزیل ، بلغارستان ، شیلی ، فرانسه ، آلمان ، هلند ، عربستان سعودی ، اسلونی ، اسپانیا ، سوئیس ، ترکیه ، ازبکستان ، ونزوئلا ، رومانی و ... پایان منبع 1 منبع 2 منبع 3 منبع 4 پ.ن : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. .
  21. 1 پسندیده شده
  22. 1 پسندیده شده
    آخرین وضعیت پایگاه ملی پرتاب چابهار حسن سالاریه؛ رئیس سازمان فضایی ایران درباره آخرین وضعیت پایگاه ملی پرتاب چابهار می‌گوید: پایگاه فضایی چابهار چندین فاز دارد و فاز اول که قرارداد آن نیز منعقد شده بیشتر پرتابگرهای سوخت جامد ما را سرویس خواهد داد. قرارداد فازهای دو و سه آن نیز امسال منعقد خواهد شد که برای پرتابگرهای سوخت مایع است. فاز سوم آن برای پرتابگرهای فوق سنگین در نظر گرفته شده و در دست مطالعه است. ویژگی های خاص پایگاه فضایی چابهار: پایگاه ملی فضایی چابهار دارای تمام تجهیزات و ساختمان‌های یک پایگاه فضایی در استاندارد جهانی خواهد بود. این پایگاه دارای قسمت‌های مختلفی از جمله مجموعه سکوهای پرتاب، مجموعه پردازش فضاپیماها و ماهواره‌ها، مجموعه انتقال فضاپیما از محل پردازش و مونتاژ تا سکوهای پرتاب، مجموعه مرکزی کنترل و ارزیابی پرتاب‌ها، مجموعه مراکز صنعتی، مجموعه مراکز تجاری، مجموعه بازدید عموم، مجموعه مراکز تحقیقاتی و آموزش فضانوردان، مجموعه مراکز رسانه‌ای، فرودگاه اختصاصی مربوط به پایگاه فضایی چابهار و منطقه مسکونی است. این سایت دارای پهنای گسترده به‌سمت اقیانوس هند است که برای تمام مأموریت‌های فضایی مفید است و کمترین خطر را متوجه جمعیت و اموال اطراف آن منطقه می‌کند. امکان نصب تجهیزات ردیابی در تپه‌های اطراف (رادارها و آنتن‌های تله‌متری) از جمله دیگر مزیت‌های خوب در پایگاه چابهار است.
  23. 1 پسندیده شده
    پهپاد غزه سپاه پاسداران با برد 7000 کیلومتر! پهپاد شناسایی-رزمی غزه با سامانه پدافندی مجهز به موشک 9 دی و رادار دوربرد قدس یکی از بازوان بلند سپاه پاسداران است. این پهپاد با دهانه بال 21 متر و 3100 کیلوگرم وزن، امکان 35 ساعت مداومت پرواز را با حداکثر سرعت 350 کیلومتر دارد. این پهپاد با برد 7000 کیلومتر، توان حمل 500 کیلوگرم بمب یا موشک در هر پرواز دارد که می‌تواند تا 13 تیر موشک یا بمب باشد. این پهپاد را از نزدیک می‌بینید. لینک ویدئو : https://www.tabnak.ir/fa/news/1200305/پهپاد-غزه-سپاه-پاسداران-با-برد-7000-کیلومتر
  24. 1 پسندیده شده
    آغاز ساخت پایگاه ملی پرتاب ماهواره ی چابهار «حسن سالاریه» معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از آخرین روند ساخت پایگاه ملی پرتاب چابهار بازدید کرد و ضمن دریافت آخرین گزارش‌ها از روند اجرای کلان پروژه پایگاه ملی پرتاب،‌ کلنگ احداث بخش‌های جدیدی از بناهای این پایگاه را بر زمین زد. پایگاه ملی پرتاب چابهار، یکی از مهم‌ترین پروژه‌های ملی فضایی کشور تحت مدیریت سازمان فضایی ایران است که از سال گذشته فرایند احداث آن آغاز شده است. طبق برنامه‌ریزی انجام شده، در ماه‌های آینده این پایگاه قابلیت نخستین پرتاب‌ ماهواره‌های بومی به مدارهای خورشید آهنگ را پیدا می‌کند./ایرنا
  25. 1 پسندیده شده
    بسم ا... از زمانی که شما تصمیم بگیرید تا اجرایی شدن چنین ایده ای ، نباید زمان بسیار طولانی ( به شرط وجود سرمایه لازم و ابزار اولیه ) نیاز باشد . اما یک نکته این وسط هست که این ایده اولیه چقدر با استراتژی ما در خصوص حفظ توان ضربتی موشکی پس از ضربه اول دشمن ، منطبق هست و نسبت هزینه و فایده آن در مقایسه با سایر روشها ، از جمله شهرهای موشکی ، لانچرهای کششی استتار شده و ... چقدر ممکن هست باشد . تصویر بازسازی شده ذیل تنها یک ایده هست و محاسبات در خصوص ابعاد موشک و واگن حامل صورت نگرفته است