برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 24 اردیبهشت 1403 در همه مناطق
-
3 پسندیده شدهاین داده نما صرفا" برای نخستین انجمن نظامی وب پارسی تهیه و تدوین شده است استفاده با ذکر ماخذ ، موجب امتنان خواهد بود
-
1 پسندیده شدهایده ی وهابیت در اصل یک ایده ی منحرف بود که هیچ کس محلی به آن نمیگذاشت. ولی با کمک انگلیس به حاکم عربستان تبدیل شد(با مزدوران دیگه ای به نام خاندان منحوس سعود) تا حاکمیت مکه و مدینه غیر مستقیم در دست انگلیس و بعد آمریکا باشد. اگر سابقه ی تاریخی آل سعود را ببرسی کنیم میبینیم اول علیه عثمانی قیام کردند و عثمانی را تجزیه کردند تا دشمن انگلیس تجزیه شود. هیچ وقت به طور واقعی و جدی بر علیه اسرائیل حرکتی نکردند و دشمن عراق صدام(البته به جز زمان جنگ با ایران) و مصر عبدالناصر بودند به این خاطر که تفکرات ناسیونالیسی و سوسیالیستی نزدیک به شوروی داشتند.(سعودی ها نوکر آمریکا بودند و هستند) و با دستور کاخ سفید مدارس و مساجد وهابی را اول برای مقابله با شوروی و بعد برای مقابله با ایران ساختند و بودجه دادند. و پول پاشی های گسترده انجام دادند که تا آنجایی که میتوانی از هر لحاظی به ایران ضربه بزنند. در کل به جز نحسی و جنگ و بدبختی برای منطقه و اسلام چیز دیگه ای نداشتند. بهترین توصیف برای وهابیت حدیثی از پیامبر است که پیامبر منطقه ی نجد(محل تولد وهابیت) در شرق مدینه را منطقه ی " شاخ شیطان "می نامد.
-
1 پسندیده شدهبا تشکر از شما من خودم کلی سوال دارم اما سعی می کنم بعد از اتمام مطالبتون بزارم ریشه های وهابیت بر میگرده به صدر اسلام و برخی صحابه توسل تو برخی اهل سنت هم هست اما باعث تکفیر اونها نمیشه یکی از اصلی ترین تفاوت های اهل سنت با تشیع بحث عدالت صحابه هست
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست بخش چهارم : تکفیر ؛ ایدئولوژی حکومت 4-7 : وهابیت به عنوان یک پروژه بین المللی (بخش دوم) «ذاكر نايك» یکی از تندروترین رهبران سلفی هند / موسس سازمان تحقیقات اسلامی هند و شبكه تلویزیونی «صلح» عربستان سعودی در سال ۱۹۶۲ مجمع مسلمانان جهان را تاسیس میکند که شاخه های مختلفی نیز در نقاط مختلف دنیا دارد. حمید الگر در وصف این مجمع می نویسد: جای تعجب نیست که این مجمع که از بودجه هنگفتی نیز برخوردار است و یکی از فعالیت های آن اعطای کمکهای مالی به کشورهای دیگر است، رویکردی وهابی دارد. مفتیانِ بالارتبه عربستان همواره نقشی کلیدی در ریاست و تصمیم گیری های این مجمع دارند. یکسال بعد(1963 میلادی)، انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا در همکاری با مجمع مسلمانان جهان در آمریکا تاسیس شد. در سال ۱۹۶۶ میلادی فدراسیون دانشجویان مسلمان در آمریکا و اروپا تاسیس شد که با مجلس جوانان مسلمان جهان در ریاض )تاسیس شده در ۱۹۷۲ (در ارتباط است. الگر اشاره می کند که مجمع مسلمانان جهان در آمریکا و کانادا نوشته های محمد عبدالوهاب را به عنوان «منابع اندیشه اسلامی» منتشر میکرد. از این رو جای تعجب نیست که در فرهنگ لغت سازمانهای یاد شده مسلمانان دیگر با عنوان «اهل بدعت» خوانده شوند. تمامی جذب شدگان کانون های تبلیغ وهابیت در غرب «غیرمسلمان» نبودند. الیسون پارگتر در پژوهش خود که متمرکز بر جهادگرایی در اروپا است، پرده از فعالیتهای دیگر انجمن ها و موسسات امور خیریه مرتبط با عربستان در اروپا برمیدارد. این فعالیت ها شامل «جذب افراد فقیر در آلمان و فرانسه» توسط کانونهای تبلیغ سلفی است که «در بعضی موارد» ، این افراد با بورس های «تحصیل دین» که از سوی عربستان فراهم شده به این کشور سفر میکنند. برخی از این فعالیت ها ، متمرکز بر زندانی های محبوس در زندانهای فرانسه بود که از آن جا سرنوشت تعدادی از زندانیان به افراطی گری ختم شد. بسیاری از این افراد بعدها یا در عملیات تروریستی در کشورهای اروپایی شرکت کرده و یا جذب جهاد در کشورهایی مانند الجزایر، افغانستان و بوسنی شدند. بنابراین، قابل فهم است وقتی که «مسلمانان بلژیک» در پاره ای از اعتراضات خود علیه عملیات تروریستی پاریس در نوامبر ۲۰۱۵ ، خواهان عدم دخالت عربستان سعودی در مدیریت مساجدشان باشند. اعطای کمک های مالی به دیگر کشورهای نیازمند برای تبلیغ و تدریس وهابیت اهمیت به سزایی در گسترش ایده های سلفی در این کشورها داشته است. این روند از کشورهای آفریقایی مانند نیجریه و سومالی آغاز و تا پاکستان، بوسنی و چچن و کشورهای جنوب شرق آسیا مانند اندونزی ادامه داشته است. رضا اصلان در این باره می گوید: فواد ابراهیم در کتاب سلفیت جهادی در عربستان، بر نقش مجموعه های سلفی عربستان در کشورهای همجوار مانند عمان و کویت تمرکز کرده است که این گونه فعالیت ها نه تنها شامل «تبلیغ» بلکه «سازماندهی برای تخریب» نیز میشد. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست بخش چهارم : تکفیر ؛ ایدئولوژی حکومت در رابطه با نقش اسلام گرایی [در انواع مختلف آن] ، در تاریخ معاصر روابط بین الملل ، آن چه را که باید مد نظر داشت ؛ این است که این پدیده در زمان جنگ سرد هیچگاه در کمپ سوسیالیستی قرار نداشت. «نیاز شدید ایالات متحده آمریکا به نفت» در اوایل دهه چهل میلادی، «تضمین ارائه همیشگی این محصول» و همچنین «کنترل قیمت آن در بازارهای جهانی» نقشی محوری در روابط استراتژیک ایالات متحده آمریکا با عربستان، که بزرگترین منابع زیرزمینی نفتی را در جهان دارد، ایفا میکند. شرکت عربستانی-آمریکایی آرامکو در این راستا، با بالاترین ظرفیت استخراج نفت در جهان، تنها شرکت نفتی در عربستان است. از طرفی، عربستان سعودی برای حفظ امنیت بر هم پیمان خود آمریکا تکیه میکند. در فاصله زمانی بین دهه ۶۰ تا ۸۰ میلادی هدف دیگری که همانا رویارویی با گسترش کمونیسم در جهان بود، این دو «هم پیمان» را وارد شراکتی تازه کرد. 4-6 : وهابیت به عنوان یک پروژه بین المللی (بخش نخست) عربستان در دهه ۶۰ میلادی با در اختیار گذاشتن منابع عظیم موسساتی و مالی ، به رجال دین خود تصمیم می گیرد تا پروژه بسط و تبلیغ وهابیت را خارج از مرزها و در سطح جهان توسعه دهد. دو انگیزه برای اتخاذ چنین تصمیمی از سوی رژیم عربستان ذکر شده که هر دو می توانند درست باشند: در دهه شصت و تحت رهبری ناصر، مصر مرکز جهان عرب و رهبر آن به شمار می رفت. ناصر همواره شیوه حکومت داری آل سعود را «ارتجاعی» خوانده و آنها را به دلیل هم پیمانی با غرب به توطئه علیه منافع کشورهای عربی متهم میکرد. او در این راستا تا مرز رویارو شدن با عربستان در یمن، پیاده کردن نیرو در طائف عربستان برای سرنگونی فیصل )پادشاه وقت عربستان( و حمایت از تشکل «امرای آزاد» که مخالفان عربستانی فیصل بودند، پیش رفت. از این رو بنجامین شوارتز سیاست بسط منطقه ای و جهانی وهابیت را به عنوان سیاستی بازدارنده علیه ناصر این گونه توصیف می کند: جمال عبدالناصر و فیدل کاسترو - دو رهبر متحد اردوگاه شرق (نیویورک/حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل) در همین رابطه، ذکر این نکته نیز ضروری است که رژیم جمال عبدالناصر در مصر ، از سوی ایالات متحده آمریکا رژیمی تلقی می شد که در کمپ سوسیالیستی و علیه آمریکا و هم پیمانانش قرار دارد. تسلط چنین رژیمی بر منابع نفتی عظیمی که برای آمریکا اهمیتی استراتژیک داشت، قطعا غیر قابل قبول بود. از این رو آل سعود با بیم «نارضایتی موسسات دینی» از «کوتاه شدن دست شان در امور داخلی» و تصمیم گیریهای این کشور، بر آن شدند تا با سپردن تبلیغ وهابیتِ خارج از مرزها به ایشان ، دل آن ها را به دست بیاورند. تشویق یا پشتیبانی اسلام گرایی از سوی آمریکا نیز در بحبوحه جنگ سرد یکی از وسایل بازدارنده علیه بسط کمونیسم به شمار می رفت. (استراتژی کمربند سبز) ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست بخش چهارم : تکفیر ؛ ایدئولوژی حکومت کاخ عبدالعزیز / ریاض عربستان / سال 1917 میلادی می توان به این نتیجه رسید که جنبش وهابی، در همان وهله نخست، بدون مورد توجه قرار گرفتن از سوی حکام محلی، جهت پیش برد اهداف سیاسی و توسعه قلمرو خود، نمی توانست به عنوان یک جنبش پایگاهی اجتماعی کسب کند. در این رابطه، از عثمانی ها گرفته تا مردم حجاز تا حاکم ریاض و وفاداران به او که راضی به اطاعت از تشکل سیاسی موجود در درعیه نبودند، در زمره کفار بوده و جهاد علیه آنان واجب بود. حتی وقتی که ریاض نیز جزو قلمرو متصرفه آل سعود شد، دو برادرِ متخاصمِ حاکمِ بر درعیه و ریاض با تکفیر یکدیگر ؛ علیه هم به نبرد پرداختند که گویی در نهایت، حاکم درعیه بر دیگر برادر خود که حاکم ریاض بود پیروز می شود. درحقیقت نخستین گسترش قلمرو وهابیان در عربستان، که آن را «پادشاهی نخست» نیز می نامند، با ارسال ارتشی از سوی محمد علی پاشا، حاکم مصر سرکوب و قلع و قمع شد. 4-5 : بریتانیا و جنبش وهابی ناهار « وینستون چرچیل » با « عبدالعزیز » در هتل « اوبرگ دولاک » ( « فیوم » مصر / سال 1945 ) از نیمه دوم قرن نوزدهم به بعد؛ بریتانیا ، جنبش وهابی را به عنوان حربه ای علیه رقیب خود، یعنی امپراطوری عثمانی، تقویت کرد. به باور حمید الگر، دومین عزم جنبش وهابی برای توسعه قلمرو به سمت عمان، در سال ۱۸۳۲ ، توجه بریتانیا را جلب کرد که علاوه بر تضعیف عثمانی ها ، انگیزه تسلط بر منطقه خلیج فارس را نیز داشت. اما اوج رابطه این دو در بحبوحه جنگ جهانی اول شکل گرفت که از قضا بریتانیا در آن جنگ تا مرز اشغال قلب امپراطوری عثمانی یا همان ترکیه کنونی پیش رفت. در سال ۱۹۱۵ آل سعود و بریتانیا معاهده «دوستی و همکاری» با یکدیگر امضا کرده و از سال ۱۹۱۷ به بعد خانواده سعود ماهانه پنج هزار پوند از بریتانیا دریافت میکرد. به تشویق و حمایت تسلیحاتی و مالی بریتانیا، عبدالعزیز اقدام به تصرف دیگر مناطق شبه جزیره عربستان کرده که با تصرف ریاض در سال ۱۹۰۲ شروع شد. پس از ریاض منطقه الاحسا در شرق، عسیر در جنوب و سپس حجاز در غربِ این قلمرو مورد تاخت و تاز عبدالعزیز بن سعود و جنگجویان وهابی اش، معروف به «اخوان» ، قرار گرفتند. عبدالعزیز در کنار سر پرسی کاکس (نفر سوم سمت راست) و شماری از مستشاران نظامی بریتانیا در خاورمیانه این فتوحات در سال ۱۹۲۴ و با فتح مکه به اتمام رسید. سرانجام [علی رغم اینکه بریتانیا حکمرانی عربستان را به خاندان هاشمی (*) وعده داده بود] ، عربستان سعودی در سال ۱۹۳۲ و با حکمرانی آل سعود به شکلی رسمی به عضویت جامعه بین الملل درمی آید. این سال با آغاز استخراج و فروش نفت در این کشور نیز همراه بود. برخی از فرماندهان اخوان در سال ۱۹۲۷ خواهان برخی امارتهای تصرف شده برای حکمرانی شدند. برخی نیز خواهان ادامه جهاد به قلمروهای فراتری مانند کویت و عراق بودند. مطالباتی که عبدالعزیز با هیچکدام از آن ها موافقت نکرد. فواد ابراهیم معتقد است که عبدالعزیز از همان ابتدای امر با تصور این که در نهایت کنترل اخوان را به دست خواهد گرفت، از آنها به عنوان حربه نظامی استفاده کرد. در نهایت امر ، اخوان ؛ علیه عبدالعزیز شورش کردند. عبدالعزیز - نشسته مابین آنتونی ایدن (وزیرخارجه بریتانیا) و وینستون چرچیل (نخست وزیر بریتانیا) / فیوم مصر اما این شورش با کمک نیروهای بریتانیایی، [از جمله با کمک نیروی هوایی آن ها] سرکوب شد و عبدالعزیز نه تنها پادشاهی آل سعود را بنیان گذاشت بلکه آن را برای پادشاهان پس از خود [که فرزندانش بودند] مستحکم کرد. پاورقی: ----------------------------------------------------------- (*) : سلسله هاشمی (معروف به اشراف) ، سلسلهای از حکمرانان عرب سنی در «عربستان» و «اردن» و «عراق» است که خود را منسوب به قبیله قریش و پیامبر اسلام میدانند. این سلسله فرزندان «حسین الهاشمی» [معروف به شریف حسین] محسوب میشوند که امیر و حکمران حجاز بود. بعد از جنگ جهانی اول [که با تجزیه عثمانی ، سرزمین های عراق و اردن و فلسطین زیر قیومیت انگلیس قرار گرفت] ؛ فرزندان شریف حسین با حمایت انگلیس، دولتهای جدیدی را در دو کشور عراق و اردن پایهریزی نموده و حکمرانی کردند. پسر ارشد وی «شریف علی» مدتی امیر و حکمران حجاز بود. ملک عبدالله اول [ بنیانگذار عربستانی پادشاهی هاشمی در کشور اردن ] در کنار عبدالعزیز بن سعود دو پسر دیگر او «ملک عبدالله اول» [پدربزرگ پادشاه فعلی اردن] و «ملک فیصل» به عنوان پادشاه بر اردن و عراق حکومت کردند. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست بخش چهارم : تکفیر ؛ ایدئولوژی حکومت به نظر می رسد، «حُکام محلی نجد» در زمره نخستین کسانی بودند که با وهابیت مطرح شده از سوی ابن عبدالوهاب ؛ حربه ای برای حذف رقبا پیدا کردند و قلمروشان را توسعه داده و قدرتشان را تثبیت کردند. آنچنان که گفته شد، برادر عبدالوهاب، سلیمان و پدر او در زمره نخستین کسانی بودند که با عقاید او مخالفت کردند. 4-4 : نشر دعوت !!! نخستین شخص موثری که به عقاید ابن عبدالوهاب توجه کرد عثمان بن حمد بن معمر، حاکم العیینه بود. او ابن عبدالوهاب را که در حریملا اقامت داشت به العیینه دعوت کرد و به او آزادی عمل داد تا در کنار «نشر اسلام» پیروانش را گرد آورد و از قلمرو عثمان نیز حمایت کند. در نتیجه و آن چنان که ابن غنام یاد می کند: از مجموعه «بت های» شکسته شده به دست خود ابن عبدالوهاب ؛ مزار صحابی پیامبر، زید فرزند عمر ابن الخطاب بود. مردم العیینه که کاسه صبرشان از اعمال ابن عبدالوهاب روز به روز لبریزتر می شد، به شیخ شهر بزرگ و پررونق الاحساء، واقع در شرق عربستان، نامه های متعددی نوشته و او را بر حذر داشتند که اگر دخالتی در العیینه نکند، ملک خود او نیز در خطر خواهد بود. سرانجام و پس از سنگسار زنی به دستور ابن عبدالوهاب در العیینه، شیخ سلیمان آل محمد، رئیس الاحساء، به عثمان بن معمر نامه نوشته و او را تهدید کرد که اگر ابن عبدالوهاب را به قتل نرسانده یا او را بیرون نکند خراج عثمان را پرداخت نمی کند و اموال او را در الاحساء مصادره میکند. عثمان نیز به این تهدیدها تن داد و ابن عبدالوهاب را وادار کرد که العیینه را به قصد درعیه که در سلطه محمد ابن سعود بود ترک کند. محمد ابن سعود که پیشتر درباره ابن عبدالوهاب شنیده بود به همراه دو تن از برادرانش با گشاده رویی از او استقبال کرد. به نقل از ابن غنام ، زندگینامه نویس ابن عبدالوهاب : در پس این زبان کاملا دینی که در آن زمان بین افراد آن منطقه جغرافیایی مرسوم و قابل فهم بود، ابن عبدالوهاب سه نکته سیاسی به ابن سعود پیشنهاد کرده است: یک - می توان در برابر مردم نجد جنگید و پیروز شد. دو - در این جنگ سود سرشاری است و خداوند در پس آن برادری، من و تو را عزیز و غنی خواهد کرد. سوم - این که من توجیه کافی برای انجام دو نکته اول دارم. ابن سعود با خوشحالی بسته پیشنهادی ابن عبدالوهاب را پذیرفته و او را بشارت می دهد به جهاد علیه کسانی که با «توحید» مطرح شده از سوی ابن عبدالوهاب مخالفت کنند. عبدالعزیز آل سعود - بنیانگذار پادشاهی سعودی اما گو این که او از تجربه های عثمان بن معمر حاکم العیینه درس گرفته باشد، دو شرط برای ابن عبدالوهاب تعیین میکند : شرط نخست این که ابن عبدالوهاب ؛ ابن سعود را به قصد پیوستن به حاکم دیگری ترک نکند. شرط دوم این بود که ابن عبدالوهاب ؛ با ابن سعود ، در اخذ مالی که از مردم درعیه جهت «حمایت» می گرفت، مخالفت نکند. ابن عبدالوهاب شرط نخست را می پذیرد و در رابطه با شرط دوم به ابن سعود اطمینان می دهد که آن قدر از برکت جهاد غنیمت عایدش می شود که از این مالیات بی نیاز خواهد شد. از این رو به باور الدخیل، وهابیت به همان اندازه که یک پدیده دینی است، یک پدیده سیاسی نیز هست. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهسلام شاید حکمت پنهان ماندن مزار حضرت فاطمه (س) طی چهارده قرن را باید در چنین رفتارهای توهین آمیزی جستجو کرد که بعدها در عراق و سوریه تکرار شدند بسم الله الرحمن الرحیم : وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ۚ أُولَٰئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَىٰ رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الْأَشْهَادُ هَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ ۚ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ آیه شریفه18 سوره مبارکه هود
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست بخش چهارم : تکفیر ؛ ایدئولوژی حکومت برخی از علمایی که در زمان ابن عبدالوهاب یا پس از او می زیسته اند و در مخالفت با او آثاری به جا گذاشته اند؛ مدعی شده اند که او خود را در هیات یک پیامبر می دید. اثبات این که در ذهن ابن عبدالوهاب چه می گذشت، کار سختی است. اما از قرائت تاریخی اعمال وی می توان تصور کرد که او سعی در تقلید از پیامبر یا به نوعی اعاده تاریخ او را داشته است. حتی برای روسای قبایل و سرشناسان حجاز نامه نوشته و پیک و قاصد فرستاد تا آن ها را به «اسلام» دعوت کند. پیش از همه این ها هم، خروجش از عینیه به درعیه را «هجرت» خوانده و وفادارانی را که از دیگر روستاها به او می پیوستند «مهاجر» می نامید. حتی وقتی که وهابی ها به رهبری عبدالعزیز آل سعود موفق شدند که در سال ۱۹۲۴ مکه را تصرف کنند این تصرف را «فتح مکه» نام نهاده و طبق باور خود همان طور که پیامبر پس از فتح این شهر ، بت ها را شکست ؛ وهابی ها هم دست به تخریب و هَدَم [انهدام] قبور اصحاب پیامبر و دیگر اماکن مقدس زدند که جملگی ارزش باستانی داشته و قدمت آن ها به قرن هفتم میلادی می رسید. در صورت صحت این روایت باید گفت که این می تواند یکی دیگر از مجموعه تناقضات آیین وهابیت باشد. زیرا شخصی که امروزه دارای «اهمیت خاصی» نیست، احادیث منتسبش در تمام نوشته ها و ادعاهای وهابیت به عنوان اسنادی بدون چون و چرا مورد استفاده قرار می گیرند. به خصوص اینکه حِدَت و هجوم به کار رفته در این ادعاها که عمدتا با احادیث پیامبر توجیه می شوند تا سر حد تکفیر و هَدَرِ دَم افراد [مباح دانستن خون افراد] نیز می رسد. 4-3 : جهادگرایان وهابی کتاب مدیریت توحش ، نوشته ابوبکر ناجی مانیفست بسیاری از گروه های جهادی تکفیری نظیر داعش ، بوکوحرام و ... است نخستین گروهی که با نام کفار مورد حملات جهادگرایانه وهابی ها قرار گرفتند ؛ سنی های حنبلی بودند. مذهب حنبلی تا قبل از وهابیت مذهب رایج مردم نجد بود. دیگر کفاری که جهاد وهابیان متوجه آنان شد : عثمانی ها، شیعیان عراق و الاحساء و همچنین صوفی ها و سنی های حجاز و سوریه بودند. عراق برای اولین بار در سال ۲۰۰۳ میلادی مورد آماج حملات و بمب گذاری های سلفی های القاعده قرار نگرفت. بلکه در اوایل قرن نوزدهم ، وهابی ها با حمله به عراق تا شهر کربلا پیش رفته، چیزی در حدود ۸ هزار شیعه عراقی را قتل عام کرده، زیارتگاه های مقدس شیعیان را در کربلا ویران کرده و جواهرآلات موجود در آنها را به تاراج و غنیمت برده و بین خود تقسیم کردند. تصرف شهر طائف در حجاز نیز توسط وهابیان داستان غم انگیزی دارد. آن ها پس از حملات متعدد نتوانستند این شهر را به تصرف خود درآورده و درنتیجه آن را محاصره کردند. مردم طائف که از کمبود آب و آذوقه به ستوه آمده بودند در پی آن برآمدند که به شرط در امان ماندن، وهابی ها را به شهر راه دهند، وهابی ها نیز این شرط را پذیرفتند. اما به محض ورود به شهر، مردم بیگناه را قتل عام کرده، طوری که بسیاری از زنان و کودکان نیز در زمره قربانیان بودند. به دلیل رویکرد و خوی آنارشیستی ایدئولوژی جهادی، کنترل این پدیده و افرادی که با استناد به آن به نبرد با دیگران می پردازند امری بسیار دشوار و در بسیاری از موارد غیرممکن است. یکی از احتمالات این امر این است که آن ها ممکن است هر آن حتی بر پشتیبانان خود هم طغیان کنند. عبدالعزیز آل سعود دقیقا با چنین مشکلی در بحبوحه زایش عربستان سعودی برخورد کرد. وهابی ها، که به «اخوان» معروف بودند، با ایده تشکیل دولت و ملزم بودن به مرزهای بین المللی مخالفت داشتند. درحقیقت کل این تفکر را که زاییده قوانین بشری بود شرک می نامیدند. آنها می خواستند هم چون دو قرن پیش ، به جهادی فراتر از مرزهای بین المللی که اینک برای آنها تعیین شده بود ادامه داده و به «غزوات» خود به سمت کویت و عراق ادامه دهند. اما عبدالعزیز که اینک نخستین پادشاه عربستان سعودی شده و از التزامات بین المللی خود آگاه بود، اخوانی را که خواهان جهادی فراتر از مرزهای تعیین شده برای عربستان در سال ۱۹۳۲ بودند سرکوب کرد. آن چه قابل استنتاج است این است که جنبش وهابیت تنها ؛ احیا کننده سلفیت به فراموشی سپرده شده در قرن چهاردهم نیست. بلکه وهابیت بر سنگ بنای تئوری های ابن تیمیه ، ایده ها و ویژگی های تازه تری بنا کرده و این ایدئولوژی را در سیر تکاملی اش وارد مرحله تازه تری کرد. در نهایت، جنبش وهابی و حتی سلفیت مطرح شده از سوی ابن تیمیه، [آنچنان که در بخش مرتبط با ابن تیمیه در این تاپیک گفته شد] خارج از کشمکش های سیاسی برای رسیدن به قدرت نبود. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست بخش چهارم : تکفیر ؛ ایدئولوژی حکومت ابن عبدالوهاب مانند ابن تیمیه نطق تشهد را برای اسلام آوردن کافی نمی دانست، حال آنکه نطق تشهد «تنها شرطی بود» که پیامبر اسلام در مدینه برای اسلام آوردن قرار داده بود. او معتقد بود مسلمانی که تشهد می گوید باید معنی آن را هم بداند و معنی آن شریک ندانستن هیچکس با خداوند است. همه طاعات و عبادات فقط و فقط باید متوجه خداوند باشد و شریک و مقدس دانستن هر چیزی با خداوند شرک به شمار آمده و با مفهوم توحید در تناقض است. از این رو، وهابی ها تقدس ائمه توسط شیعیان، زیارت قبور و واسطه و شفیع قرار دادن اولیاء ، برگزاری موالید برای سال روز پیامبر که علاوه بر شیعیان در بین مذاهب چهارگانه اهل سنت نیز رواج دارد، استفاده از آلات موسیقی توسط صوفیان و بسیاری موارد دیگر از جمله آویزان کردن تصاویر در خانه ها و بنای مجسمه ها را از مظاهر شرک دانسته و کسانی را که به این گونه امور اعتقاد دارند مشرک می دانند. مفهوم جهاد نیز در آموزه های ابن عبدالوهاب یک مفهوم حاشیه ای در اسلام نیست و آنان معتقدند که جهاد «بهترین اعمال» است. گرچه ابن تیمیه سابقه ای جدید و تعریف فقهی نامتعارفی در باب جهاد از خود باقی گذاشت، ابن عبدالوهاب بسیار فراتر از ابن تیمیه این مفهوم را به خارج از مفهوم متعارفش برد. 4-2 : آراء و دیدگاه های محمد ابن عبدالوهاب مفصلترین شرح ابن عبدالوهاب در باب جهاد در کتاب الدرر السنیة که از او به جا مانده یافت می شود. او در این دست نوشته تمام کسانی را که به فراخوان او برای اعلام جهاد در درعیه نپیوسته بودند «بدون شک بزر گترین مرتدین» می شمارد. ابن غنام، زندگی نامه نویس مورد اعتماد ابن عبدالوهاب، در کتاب تاریخ نجد از تمامی حملاتی که وهابی ها از درعیه به دیگر مناطق نجد و عربستان کرده اند به عنوان «غزوه» یاد میکند. در مقدمه این کتاب نیز دلایل جاهلی و به دور از اسلام بودن ملتهای «عربستان، عراق، سوریه، شام، کردستان، بحرین، یمن و مصر» ؛ وجود داشتن قبور اولیاء در آن سرزمین ها عنوان شده که مردم آنها را زیارت میکنند. ابن غنام از این واقعیت به عنوان سندی برای برحق بودن جنبش ابن عبدالوهاب برای احیای اسلام نیز یاد میکند. او هم چنان در خطابه «انفرو خفافا و ثقالا» از «مسلمانان» خواست تا به دعوت او برای جهاد لبیک گفته و به خلافت او در سوریه و عراق بپیوندند. اکنون که از دیدگاه ابن عبدالوهاب تمام مسلمانان زمانش مشرک و کافر بودند، برای دعوت این مشرکان به آیین خود معنای تازه ای نیز به کل مفهوم «دعوت به اسلام» اضافه کرد و آن را «الدعوه» نامید. اما ابن عبدالوهاب ، همان طور که در کتاب کشف الشبهات او آمده است ؛ مسلمانان زمان خود را «همانند مشرکین زمان پیامبر» میداند، بلکه آن ها را از مشرکین زمان پیامبر «بدتر» دانسته و لذا «همان طور که پیامبر با مشرکین زمان خود جهاد و نبرد کرد باید با مشرکین امروزی نیز جنگید.» او «مال و زنان و کودکان» مشرکین را بر مسلمانان (در واقع وهابیان و طرفدارانش( مباح دانست. از این منظر تمام حمله های وهابیان به دیگر شهرهای عربستان از نیمه قرن هجدهم گرفته تا اوایل قرن بیستم تحت عنوان جهاد صورت گرفت و اموال به دست آمده از این تاراج ها به عنوان غنیمت بین آنان تقسیم شد که ابن عبدالوهاب )تا زمان حیات خود( نیز از این غنیمت ها سهم به سزایی داشت. تحلیل دیگری هم که برای اصرار ابن عبدالوهاب بر استفاده از مفهوم جهاد ارائه می شود این است که این رویکرد بخاطر هرچه مثمرثمرتر کردن جنگهای وهابیان با دیگر مردم عربستان بوده است. مثلا فواد ابراهیم معتقد است که ابن عبدالوهاب با اعطای عنوان جهاد به تاراج هایش به آن رنگ و لعابی مقدس داده و از آن یک حربه بسیار قوی ساخت. او اضافه میکند داوطلبانی که برای جنگ در کنار ابن عبدالوهاب و ابن سعود آمده بودند واقعا خود را «سربازان فتح» یا به عربی جیش الفتح )اشاره به مسلمانان صدر اسلام( می دانستند. جبهه فتح شام (جبهه النصره سابق) این ائتلاف متشکل از هشت گروه جهادگرا با نام های جبهه النصره، احرار الشام، صقور الشام، جند الاقصی، فیلق الشام، لواء الحق فی ریف ادلب، جیش السنه و اجناد الشام بود. جبهه النصره که شاخه رسمی القاعده در سوریه به شمار می رود نیز بعدها نام خود را به «جبهه فتح شام» تغییر داد. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست بخش چهارم : تکفیر ؛ ایدئولوژی حکومت در قرن هیجدهم میلادی عربستان تحت قلمرو وسیع امپراطوری عثمانی در خاورمیانه بود. اما کنترل و سلطه عثمانی ها بر عربستان تنها به نوار غربی عربستان یعنی حجاز ختم می شد. از این رو صحرای وسیع نجد، در مرکز عربستان، منطقه ای صعب العبور و غیر قابل دسترس برای عثمانی ها به شمار رفته و آنها نیز زحمت اعمال سلطه بر آن را نمی کشیدند و نه حتی از این کار پرهزینه ، سودی عایدشان می شد. آن چنان که پژوهشگر عربستانی فواد ابراهیم نقل میکند در اثر عدم استقرار موجود در نجد تنها مصدر اقتصادی منطقه [که عمدتا محل عبور کاروانهای تجاری بود] ، نیز دست خوش غارت برخی قبایل و در نتیجه راکد بود. همچنان اضافه میکند که تا آن زمان ، هجوم به منطقه حجاز برای برخی از قبایل نجدی به نوعی وسیله کسب رزق و روزی بود. حمید الگر نیز با بررسی جغرافیا و تاریخچه فکری نجد در تاریخ اسلامی به این نتیجه می رسد که : در چنین فضایی ، و در اواسط قرن هجدهم میلادی ؛ واعظ دینی به نام محمد ابن عبدالوهاب تفسیری از دین اسلام ارائه می دهد که در پس آن ، شرایط سیاسی اجتماعی منطقه خاورمیانه را تا به امروز دچار تغییر و تحول میکند. 4-1 : پیوند تاریخ ساز دو شیخ ابن عبدالوهاب ) ۱۷۰۳ - ۱۷۹۲ م( در خانواد های حنبلی و در یکی از روستاهای نجد به نام العیینه به دنیا آمد. او در مدینه از طریق معلمان دینی خود عبدالله بن ابراهیم ابن سیف نجدی و محمد حیات سندی با افکار ابن تیمیه آشنا شد. او در هیچیک از معدود کارهایی که از خود به جا گذاشت ؛ وارد مسائل فقهی نشده و وهابیت )منتسب به محمد عبدالوهاب( تا به امروز هرجا که میراث فقهی ابن تیمیه کم بیاورد ، در معدود مسائل فقهی باقیمانده به مکتب حنبلی رجوع میکند. از این رو آن چه که به مذهب وهابیت معروف است بیشتر یک انتساب اسمی به رهبر جنش وهابیت یعنی محمد عبدالوهاب است. مشرب فقهی و رویکرد مذهبی وهابیان در فهم دین، آن چنان که خود به آن اذعان دارند، سلفیت ابن تیمیه و پیروی از سلف صالح است. تاثیرپذیری ابن عبدالوهاب از ابن تیمیه، به خصوص در بعد تکفیری و تطهیرگرایانه، تا حدی است که برخی به اشتباه او را شاگرد ابن تیمیه دانسته اند. نخستین کسانی که با افکار ابن عبدالوهاب مخالفت کرده و آنها را خارج از عرف اسلامی قلمداد کردند پدر او و برادرش سلیمان بودند. او پس از مرگ پدر در حریملا و سپس العیینه به عنوان قاضی مشغول به کار شد. آنجا برخی از قبوری که مردم آن ها را زیارت می کردند خراب کرد و زنی را سنگسار کرد. مردم به ستوه آمده از رفتارهای ابن عبدالوهاب حتی طرح قتل شبانه او را نیز کشیدند. ابن عبدالوهاب پس از این واقعه به درعیه، دهکده ای دیگر در نجد رفت. آنجا بین محمد بن سعود که همواره رویای تسلط بر قلمرویی فراتر از درعیه را در سر می پروراند و ابن عبدالوهاب که قصد نشر یافته های دینی اش را داشت پیمانی بسته شد. در این پیمان ابن سعود در تائید افکار و خواسته های ابن عبدالوهاب می گوید: «این دین ]دینی که محمد عبدالوهاب از آن برای ابن سعود گفته بود[ دین خداوند و پیغمبر آن بوده و شکی در آن نیست، پس بشارت می دهم به تو و به آن چه که امر کردی و جهاد را علیه مخالفان توحید به راه خواهم انداخت.» ابن عبدالوهاب نیز در پاسخ به ابن سعود او را به «اطاعت» و «پیروزی» بشارت داد. در پس این توافق ، یک درگیری خونین جهادی در عربستان به پا شد که بیش از دو قرن به درازا کشید و در سال ۱۹۳۲ م و با شکل گیری عربستان سعودی به عنوان یک کشور خاتمه یافت. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبازمانده اشباح پارسی نیروی هوایی ایران ، یکی از بزرگترین مشتریان گونه صادراتی جنگنده / بمب افکن اف-4 فانتوم-2 بشمارمی آمد و خلبانان رزمی چند نسل این نیرو هنوز با این هواگرد کهنه کار دست به عملیات نظامی می زنند . ایران قبل از انقلاب سال 1979 میلادی ، بیشتر از 200 فروند اف-4 از جمله 32 فروند F-4D ، 177 فروند F-4E و 16 فروند گونه شناسایی RF-4E را تحویل گرفت که پس از گذشت چندین دهه ، هنوز ستون فقرات اسکادرانهای فعال آن بشمار می آید . در ابتدای امر، یعنی به سال 1967 ، نیروی هوایی شاهنشاهی ایران 16 فروند گونه D را به شرکت سازنده سفارش داد و بدنبال آن ، دومین سفارش 16 فروندی نیز ارائه گردید که درنهایت ، اولین جنگنده از این نوع در سپتامبر 1968 تحویل گردید . یکسال بعد ، یعنی در میانه 1969 ، مجددا" نمونه بروزشده فانتوم ، یعنی گونه F-4E به تعداد 32 فروند تحت برنامه فروش خارجی Peace Roll II به ثبت رسید که تحویل آنها از مارس 1971 آغاز شد . آخرین دسته سفارشی نیز که به مک دانل ارائه شد ( 32 فروند ) بدلیل انقلاب هرگز تحویل نگردید . اما گونه شناسایی فانتوم ( RF-4E) که خط تولید آن در سنت لوییز ( میسوری ) قرار داشت نیز مشغول تامین سفارش 27 فروندی برای فتوفانتوم های نیروی هوایی ایران بود که از این تعداد ، تنها 16 فروند تحویل شد . اما پس از وقوع انقلاب در ایران ، تحریم های مستمر ایالات متحده موجبات کمبود شدید قطعات یدکی برای سرپا نگاه داشتن ناوگان گردید که این امر بخصوص در مراحل آخر جنگ ایران و عراق ، بوضوح بر روند جریان جنگ تاثیر نهاد . در این میان ، ناوگان فانتوم نیروی هوایی ایران سابقه درخشانی در عملیات رزمی از خود برجای نهاده است ، چنانکه در جریان جنگ داخلی عمان ( ظفار) در بازه زمانی 1975-1974 بر علیه شورشیان عمانی و در بازه زمانی پس از انقلاب و قبل از آغاز جنگ با عراق ، نقش بسیار مهمی در فرونشاندن غائله های برپا شده در کردستان و آذربایجان ایفا نمودند . علاوه براین ، اسکادرانهای فانتوم ایرانی ، در محرمانه ترین ماموریتهای محوله به سال 2014 ، سورتی های رزمی متعددی را برای انهدام واحدهای مکانیزه دولت اسلامی (ISIS) در کارنامه خود به ثبت رساندند که جزییات اندکی ازآن تاکنون منتشر شده است . تعمیرو نگهداری اشباح پارسی : با این وصف ، نیازبه عملیاتی نگاه داشتن این جنگنده کهنه کار ، باعث شده تا صنعت هوا- فضای ایران به شکل هوشمندانه ای ، مبادرت به مهندسی معکوس قطعات پرمصرف خود نماید . در این خصوص ، براساس اطلاعات منتشرشده ، صنایع هوایی ایران (IACI) پروژه ای تحت عنوان "دوران " را آغاز نمود که به شکل خاص برای بروزرسانی باقیمانده ناوگان جنگنده- بمب افکن های F-D و F-4E طراحی شده بود . این برنامه شامل سامانه های جدید رادیویی U/VHF ، سامانه های ناوبری بروز شده و در نهایت اورهال اساسی این هواگردهای رزمی میشد . از سویی دیگر ، نیروی هوایی ایران ، پس از بازنشسته شدن آخرین نمونه های جنگنده F-4D از نیروی هوایی کره جنوبی ، ، به تنها کاربر فانتوم های سری دی که با افتخار "دیزل" نامیده میشدند ، تبدیل گردید که هم اکنون در قالب اسکادران 101 تاکتیکی مشغول عملیات هستند و احتمالا" تا سال 2030 در خدمت خواهند بود . از سویی دیگر ، تعداد مشخصی از ناوگان RF-4E در اسکادران 31 تاکتیکی مستقر در همدان مبادرت به انجام ماموریتهای محوله می کنند . با این وصف ، نیروی هوایی ایران ، مشغول برنامه ریزی برای ادامه خدمت 3 اسکادران از این هواگردهای سالخورده ، علیرغم احتمال بسیار پایین در جایگزینی تا سال 2035 است . پی نوشت : منبع : ماهنامه COMBAT AIRCRAFT . آوریل 2020 ، مقاله ای به قلم Jamie Hunter صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهواقعیت اینکه که ما هنوز نمیدونیم دقیقا با چی طرف هستیم به این راحتی قضاوت میکنیم و هنوز داریم تو ۴۰ سال پیش سیر میکنیم واقعیت تو میدان رزم آشکار میشه نه تو Simulation یا پروپاگانداهایی امثال بوئینگ و لاکهید و ریتیون که تو YouTube و امثالهم منتشر میشه ، حتی خود کارشناسان نیروی هوایی ایالات متحده یه همچین ادعایی ندارند که رپتور و لایتنینگ یا جنگنده های نسل ۴.۵ شون یگانه شکارچیان آسمانند.
-
1 پسندیده شدهاز چپ به راست: رادار صیاد- رادار معراج 4 - اتاق کنترل فرماندهی رادار معراج 4 (احتمالا)- رادار مطلع الفجر 3 [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10299/vlcsnap-2016-10-23-01h57m33s296.jpg][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10299/vlcsnap-2016-10-23-01h57m36s812.jpg][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10299/vlcsnap-2016-10-23-01h57m40s515.jpg][/url] [aparat]Woi2F[/aparat] http://www.iribnews.ir/files/fa/news/1395/8/1/443231_511.mp4 ------
-
1 پسندیده شدهیعنی واقعا فرق هویتزر و تانکو نمیفهمن دوستان صدا سیما این هویتزر M-109 آمریکایی هست که تقریبا 40 سالی از تحویلش میگذره. فکرک نم هر 40 سال یکبار دوباره تجهیزاتو تحویل همدیگه میدن که تنوع بشه
-
1 پسندیده شدهتوان نقشه برداری با روزنه دید مصنوعی یا SAR یکی از Mode یا وضعیت های رادارهای کنترل آتش هواپایه مدرن امروزیه ، یعنی یک رادار هم میتونه با اهداف هوایی ، زمینی و دریایی درگیر بشه و هم نقشه برداری انجام بده. تفاوتی هم در AESA یا PESA یا پالس داپلر بودن رادار از جهت داشتن این ویژگی وجود نداره ؛ برای مثال رادار پالس داپلر APG-70 هواپیمای F-15S عربستان و رادار AESA یا آرایه کاوش فعال الکترونیکی APG-80 هواپیمای F-16E/F امارات هر دو این توانایی رو دارن.حالا در قدرت تفکیک و برد تفاوت دارن یه بحث دیگست.
-
1 پسندیده شدهشاید چندان با ربط نباشه ولی برای نمونه: رادار thales i-master نصب شده روی خانواده واچ کیپر بریتانیایی و یک nanosar تقریبا یک کیلوگرمی نصب شده روی اسکن ایگل
-
1 پسندیده شدهخیر. این سکو فقط و فقط یه جایگاهه برای نصب دوربین که استابلایزر و بقیه موارد مورد نیاز دوربین پهپاد ها رو داره، البته به طور پیش فرض یه دوربین روش نصبه که احتمالا قابل تعویض هست. این روش کاملا با SAR فرق داره رادار SAR قطعه اپتیکی نداره و نیاز به نور یا حرارت بازتاب شده از جسم یا محیط نداره. از امواج راداری برای تصویر سازی استفاده میکنه. البته تاپیک رادار SAR تو سایت موجوده بخونید برای اطلاعات بیشتر. شخصا به اون رادار کنار پوستر مشکوکم یعنی اون همون رادار سامانه ابصار هست؟ بیشتر شبیه رادار های مولتی مُد هواپایه هست. فکر میکنم شکل رادار SAR فرق داره. اما رادار های مولتی مُد قابلیت SAR رو دارن، در این مورد مطمئن نیستم، کسی از دوستان میتونه راهنمایی کنه؟ ببخشید فکر میکنم همزمان با جناب دکتر پاسخ دادم، شرمنده.
-
1 پسندیده شدهخیر این دو تفاوت مشخص ماهوی دارند , در موردی که اشاره کردید از یک دوربین تصویر برداری طیف نور مرئی یا مادون قرمز استفاده میشه و تصویر به کمک دوربین از محیط گرفته میشه اما در رادار sar از امواج ماکروویو استفاده میشه امواج از انتن سیستم ساطع میشه و تصویر شکل گرفته بر مبنای انالیز اموج بازگشتی از محیط هست . کیفیت , تفکیک پذیری و دامنه کارکرد محیطی ( اب و هوای بد ) در رادار های سار نسبت به سیستم های اپتیک بسیار بالاتر هست و اطلاعاتی که از محیط به دست میاد بیشتر . http://www.military.ir/forums/topic/20922-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DA%AF%DB%8C-sar/ https://en.wikipedia.org/wiki/Synthetic_aperture_radar
-
1 پسندیده شدهانتخاب کامیون منطق و ملاحظات خاص خودش رو داره به عنوان مثال ابعاد آنتن و یه نکته دیگه ترافیکی بودن یا نبودن کامیون حامل هست.. نظر قطعی در مورد اکتیو یا پسیو بودنش ندارم. یا پسیو اسکن فرکانسی است که احتمالش رو بیشتر میدونم یا اکتیو.. تصویر بردار عادی در شب با این وضوح امکان پذیر نیست. ضمن اینکه سار پشت ابر رو هم میتونه تصویر برداری کنه و انواع عوارض رو تفکیک کنه..
-
1 پسندیده شدهبه نظر من آنتن این سامانه یعنی قمر از نوع آرایه فازی اسکن فرکانسی است. چرخش پرتو در رادار آرایه فاز به کمک تغییر فاز خروجی هر المان تشعشعی امکان پذیر هست برای تغییر فاز روش های مختلفی وجود داره که یکی از آنها تغییر فرکانس در یک آنتن ارایه شکافی است. ساختار آنتنی این نوع رادار به صورت زیر هست: به این صورت که یه ستون موجبر رو برش میدن و تغذیه اش میکنن با تغییر فرکانس موج با توجه به ثابت بودن سرعت امواج فاز امواج خروجی تغییر پیدا میکنه. مزیت این روش در عدم نیاز به شیفت دهنده های فاز و نتیجتا کاهش تلفات و پیچیدگی سیستم و افزایش پهنای باند و نتیجتا مقاومت در برابر برخی روش های حمله ی الکترونیکی است. این نوع آنتن ها معمولا به عنوان رادار سرچ یا اکتساب به کار گرفته می شن. اسکن افقی به کمک چرخش آنتن رو شفت و اسکن عمودی به صورت الکترونیکی انجام میشه: از جمله رادارهای مشابه رادار فوق میتونیم به رادار چینی Type 120 و رادار FM-90 ACU سامانه کروتال اشاره کنیم. البته احتمال آرایه فازی فعال بودنش هم هست.. ولی این شکل آنتن من رو یاد آنتن اسکن فرکانسی انداخت.. ----------------------------------------- سامانه بشری یک سامانهی آرایه فازی اکتیو هست که مشخصا مبتنی بر رادار حافظ توسعه داده شده. یک رادار ردگیر آرایه فاز تفاوت چندانی با یک رادار fire finder نداره.. فقط در مرحلهی اسکن باید یه ملاحظه ی نرم افزاری صورت بگیره و اونم اینکه رادار به صورت خودکار افق رو اسکن کنه و با شناسایی عوارض پرتو رو روی عوارض و به سرعت حرکت بده و در واقع یه فنس الکترومغناطیسی ایجاد کنه.. هر گلوله ای که این فنس رو پاره کنه آشکارسازی میشه و با توجه به سرعت، برد و زاویهی شلیک موقعیت تقریبی قبضه دشمن شناسایی میشه فلذا یه واحد محاسبه ریاضی لازم داره و یه الگوی هوشمند اسکن محیط. جای خالی این نوع رادار در کشور حس میشد کارهای تحقیقاتی دانشگاهی در این حیطه انجام شده بود ولی از برنامه ی تولیدش اطلاع نداشتم. با تولید این رادار این نیاز کشور رفع شده.. از جمله نمونه های مشابه این رادار می تونیم به AN/TPQ-37،SLC-2 ،COBRA ،ARTHUR، AN/TPQ-36 رادار سامبلین و ... اشاره کرد که توسط کشورهای مختلف دنیا طراحی و ساخته شده .. رادار سامبلین، ماشین قیامت ساز ------------------------------------------ این تصویر خروجی یه رادار SAR هست.. در مورد این رادار قبلا مطلبی در سایت قرار داده شد که عینا نقل میکنم.. مزیت تصویر برداری به این روش در مقاومت نسبت به شرایط آب و هوایی و امکان تصویر برداری در شب هست. -------------------------------------------- این تصویر یحتمل یه تقویت کننده ی مایکرویوی است که در فرستنده ها مورد استفاده واقع میشه احتمالا از نوع کلایسترون و یا شاید TWT هست.. که قبلا تاپیکشون رو زدیم: آشنایی با لامپهای مایکروویو کلایسترون آشنایی با لامپ های TWT و کلایسترونهای هیبریدی https://en.wikipedia.org/wiki/Klystron ------------------------------------- و اما لازم میدونم از دست اندرکاران این پروژه ها و عزیزانی که زحمت اصلی استقلال دفاعی کشور رو به دوش میکشند و در مقابل کمترین توجه و پاداش رو دریافت میکنند تشکر کنم جز یه تشکر خشک و خالی کار دیگه ای از ما برنمیاد. یک گله هم از اون دوستانی دارم که بدون توجه به شرایط فرهنگی کشور و حتی بدون داشتن نقش اساسی در توسعه و ساخت این سامانه ها، دائما از اسامی عربی در نام گذاری ادوات استفاده می کنند و راه رو برای افراد متحجر باستان گرا و سلطنت طلبین کور هموار میکنند تا انقلاب رو به تلاش برای فراموشی زبان فارسی متهم کنند.. بعضا کلمات عربی وارد زبان رسمی ما شدن اونها رو فاکتور میگیریم اما اخیرا شاهد استفاده از کلماتی هستیم که هیچگونه کاربردی در صحبت های روزمره یک فارسی زبان ندارند که از نظر این حقیر قابل پذیرش نیست و این موضوع باعث سواستفاده افراد معلوم الحال میشه متاسفانه..
-
1 پسندیده شدهاز متن خبر تنها چیزی که دستگیر می شود این است که این وسیله نقلیه که نه فضاپیما هست نه هواپیما نوعی حرکت بالستیکی داره حجم کم سوختش خوب نبود فقط 15 دقیقه نیروی محرکه داره ولی از نظر علم مواد یک حرکت عالی رو شاهد هستیم دوستان اصلا به این بخش توجه نکردند
-
1 پسندیده شدهپدافند در ارتفاع پایین ، مسئله ای است كه امروزه بسیار به آن اهمیت داده می شود. جنگنده های پایین پرواز ، هلیكوپترها و موشك های كروزی كه برای مخفی كردن خود از دید رادار ، در ارتفاع پایین پرواز می كنند می توانند بدور از چشم رادار ، وارد حریم هوایی هر كشوری شوند. زنجیره پدافند شامل حلقه های بسیاری می شود كه یكی از این حلقه ها ، پدافند در ارتفاع پایین است. ارتش امریكا برای نیل به این هدف طی 3 دهه گذشته ، از دو سیستم پدافند موشكی در ارتفاع پایین استفاده كرده است كه شامل موشك كتف پرتاب استینگر و سیستم موشكی نیمه سنگین خودكششی MIM-72 ملقب به چاپارل می باشد. MIM-72 چاپارل ، یك سیستم پدافند هوایی متحرك كوتاه برد ساخت امریكاست. چاپارل شامل 4 موشك AIM9 سایدویندر كه بر روی برجك یك خودروی زرهی شنی دار سوار شده اند می باشد. موشك AIM9 سایدویندر ، درواقع موشك هوا به هوای فرو سرخ كوتاه برد نیروی هوایی و دریایی امریكاست كه از تمامی جنگنده های امریكایی شلیك می شود كه با كمی تغییر ، آن را به عنوان موشك پدافندی به خدمت گرفته اند. این نمونه سایدویندر ، درواقع نمونه تغییر یافته AIM9L می باشد. این موشك ، دارای هدایت فرو سرخ یا همان مادون قرمز است. موشك پس از قفل شدن سیستم هدایتی مادون قرمز كه بر روی دماغه آن نصب است ، به سوی هدف شلیك شده و به تعقیب گرمای خروجی موتور هواپیما یا هلیكوپتر (اگزوز) پرداخته و آن را منهدم می كند. این موشك پس از شلیك ، كاملآ خودمختار بوده و نیاز به هدایت خارجی ندارد. اگر چه تاكنون از چاپارل به صورت عملیاتی و برضد هیچ هدفی استفاده نشده ، ولی به صورتی گسترده در ارتش امریكا به خدمت گرفته شده است. همتای اروپایی چاپارل ، سیستم موشكی كوتاه برد راپیر ساخت انگلستان می باشد. از این موشك می توان برضد انواع هلیكوپتر و هواپیما كه در ارتفاع پایین حركت می كنند استفاده كرد. 4 موشك سایدویندر روی یك برجك متحرك قرار می گیرند. یك واحد آتش چاپارل ، دارای یك كامیون پشتیبانی با 8 موشك یدكی سایدویندر است. خودروی شلیك كننده موشك ها ، از نوع M730A2 می باشد كه نمونه تغییر یافته نفربر M113 است. رادار چاپارل از نوع مارك XII ساخت هیوز می باشد كه در باند D كار می كند و بر روی برجك موشك نصب شده است. گفته شده برد گشف این رادار ، برابر با 30 تا 40 كیلومتر است. قیمت هر فروند موشك سیستم چاپارل ، 800000 دلار و قیمت هر واحد آتش ، 1/5 میلیون دلار است. تا سال 1990 ، ارتش امریكا 596 واحد آتش و 5353 موشك را به خدمت گرفته است. در سال 1994 ، طی فرمانی تمامی چاپارل ها از خدمت ارتش امریكا خارج و به گارد ملی پیوسته اند. مدل های ساخته شده: MIM-72A : نمونه اصلی تولیده شده MIM-72B : نمونه آموزشی MIM-72C : نمونه بهبود یافته چاپارل .با بهبود بخش هدایت AN/DAW-1 با فیوز M817 و کلاهک ترکشی M250 RIM-72C : نمونه دریایی چاپارل ساخته شده برای تایلند MIM-72D : نمونه ساخته شده برای کسب تجربه که قبل از تولید کنسل شد MIM-72E : نمونه تعمیر اساس شده موشک MIM-72C با موتور بدون دود M121 MIM-72F : نمونه ساخته شده از موشک MIM-72E با نمونه جدید تری از موتور M121 MIM-72G : نمونه مجهز شده بوسیله یک سیستم هدایت AN/DAW-2 بر منای جستوگر استینگر با توانایی مقاومت در مقابل اقدامات ضد الکترونیک MIM-72H : نمونه صادراتی MIM-72F MIM-72J : نمونه صادراتی دانگرید شده MIM-72G M30 : نمونه مشقی ================================ مشخصات فنی موشک: طول: 2 متر و 91 سانتیمتر قطر بدنه: 7/12 سانتیمتر وزن: 84 كیلوگرم حداكثر برد: 4800 متر حداكثر ارتفاع: 2500 متر موتور موشک: یك دستگاه موتور MK-36 مدل 5 سیستم هدایت: مادون قرمز وزن سرجنگنده: 5/12 كیلوگرم حداكثر سرعت: 5/2 ماخ ================================= http://www.centralclubs.com/forum-f19/chaparral-t61172.html#p246670