برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      21

    • تعداد محتوا

      8,882


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      5,138


  3. Navard

    Navard

    VIP


    • امتیاز

      15

    • تعداد محتوا

      826


  4. scorpion57

    scorpion57

    Editorial Board


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      1,054



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 2 مهر 1403 در پست ها

  1. 7 پسندیده شده
    در حملات امروز مقاومت لبنان به ارضی اشغالی علاوه بر صدها راکت گراد که عموما برای اوت نامبر کردن دفاع موشکی و راکتی صیهونها به کار میره دو راکت سنگین وزن هم مورد استفاده قرار گرفت راکت های فادی 1 و فادی 2 فادی 1 دراوقع راکت ام 202 یا همون خیبر 1 و فادی 2 راکت ام 302 یا همون خیبر 2 سوری هستش البته احتمالا راکت فادی 1 (خیبر 1) گونه ایی مشتق شده از راکت فجر 4ایرانی باشه ولی راکت خیبر 2 در واقع یک گونه چینی بوده .این راکت های با وجود سر جنگی مناسب ولی دقت نسبتا کمی دارند چیزی بین 500 تا 1000 متر خطا دارند ولی در حملات امروز مقاومت با وجود هوشیاری کامل صیهونها به نظر میرسه نیمی از راکت های فادی به هدف اصابت کردن . مهم ترین امکانی که امروز هدف قرار گرفتن پاگیاه هاویی رامات دیوید در فاصله 45 کیلومتر مرز با لبنان و همچنین صنایع نظامی رافال بوده . در رامات دیوید چندین اصابت اصابت شده همچنین یک منبع صیهون هم هدف قرار گرفتن صنایع نظامی رافائل در حیفا را تایید کرد فادی 1 برد 70 کیلومتر . کالیبر 220 م م سرجنگی 83 کیلوگرم فادی 2 برد 100 کیلومتر سرجنگی 170 کیلوگرم کالیبر 302 م م
  2. 6 پسندیده شده
    جملات احساسی شما هم خوب بود. ""قبول دارم كه ما مثل كوفيان هستيم ولي بيشتر در اقتصاد كم كاري كرديم و چوبش در همه جا ميخوريم وقتي رهبر اين ده سال اسم سال رو اقتصاد گذاشتن و مسئولان در پي خام فروشي و مردم در پي فرهنگ كارمندى رفتن ، رهبر رو تنها گذاشتيم""" میشه بفرمایید مردم چطوری در اقتصاد کم کاری کردند و پشت رهبر رو خالی کردند؟!این مردم کوفی مسلک ایران (به قول شما و دوستان)کجای اقتصاد دستشونه که بخوان بازی دربیارند؟کسی که به زندگی بخور نمیر کارمندی قانعه دیگه عرصه دیگه ایی براش باز نیست قطعا دولتها باعث این وضعیت هستند """ولي قبول دارم وزارت خارجه هاي ظريف و عراقچي براي اين صحنه ها ضعيف و نامناسب و كوچك هستن و در قد و قوامه اين بازي ها نيستن""" قطعا این حرف شما نگاه جانبدارنه جناحی داره ولی مثلا چه کسی رو در جمهوری اسلامی می خواین نام ببرید که عملکرد بهتری داشته باشه؟قدرت سیاست خارجی مثل وکالت دادگاه نیست که وکیل لایحه بهتر بنویسه بتونه رای رو برگردونه از اقتصاد و قدرت نظامی و جایگاه بین المللی کشور سرچشمه می گیره البته که با شما موافقم هیچگاه دم و دستگاه دیپلماسی کشور در حد و اندازه توان میدانی کشور نبوده و نیست یعنی اصلا قدرت بهره برداری حداکثری از عملکرد ما در میدان رو نداره.اگر شهید عبدالهیان رو می خواین مثال بزنید نتایج عملکرد ایشون فرقی با بقیه نداشته .چه وعده صادق چه پاسخ پاکستان و ....دنبال دلایل ریشه ایی تر باشید این رو مطالعه بفرمایید درسهای زیادی برای ما داره (البته اونها پول ریختن تو پلیس امنیتی در ایران دوستان و آقازاده ها و اعوان انصار زدن به جیب فرستادند اونور آب)
  3. 5 پسندیده شده
    با سلام خدمت همه دوستان گرامی پیجرها باید وسط نبرد زمینی منفجر می شد که زنجیره فرماندهی و ارتباطات رزمندگان را وسط تهاجم می شکست و شوک وارد شده منجر به عقب نشینی حزب الله و تسلیم آنها می شد نه به عنوان واکنش به رسیدن یک موشک هایپر سونیک به تل آویو که بیش از 30 ضد موشک شلیک شده در مسیر به آن نرسیدند . در خصوص سلاح ارزان هم آمریکا به آن بزرگی که مثل دستمال توالت دلار چاپ می کند مجبور شد عطای حضور در افغانستان را به لقایش ببخشد و با طالبانی که بیست سال پیش برای محوش وارد افغانستان شده بود وارد مذاکره شود و آنجا را دو دستی تقدیمش کند و بیچاره هایی که به امید او در افغانستان بودند هم از هواپیمای در حال پرواز و خروج سقوط کردند و مردند . تازه به قول بایدن رئیس جمهور آمریکا هزینه جنگ در افغانستان در طول بیست سال هفته ای 300 میلیون دلار بود https://alainpersian.com/article/biden-cost-us-war-afghanistan با همه چپاولی که انجام شد نتوانست بماند . این تازه غیر از هفت هزار میلیارد دلار خرجی بود که تا زمان ترامپ در خاور میانه کرده بود و ترامپ آن را احمقانه خواند و گفت اکنون نوبت بازسازی آمریکا است !!! ابرقدرتی که به آب کر دلار وصل است و از گاوهای شیرده منطقه مشغول ارتزاق است ، تازه نوبت بازسازی آن فرا رسیده است ؟ اصلا اگر آمریکایی ها اعتقاد به نیاز به بازسازی داشتن کشورشان نداشته باشند ، رئیس جمهور وقتشان می تواند چنین حرفی بزند ؟ پس پول مالیاتشان صرف چه می شود ؟ https://www.khabaronline.ir/news/739511/ترامپ-بعد-از-هفت-تریلیون-دلار-هزینه-احمقانه-در-خاورمیانه-نوبت و تازه این هزینه های مستقیم نظامی است . در خصوص هزینه های غیر مستقیم اوضاع به مراتب بدتر است مانند هزینه های عدم عبور کشتی ها در دریای سرخ https://www.tahlilbazaar.com/news/272678/هزینه-فرار-هر-کشتی-آمریکایی-از-دریای-سرخ همین سلاح های ارزان ما را روسها در جنگ اوکراین استفاده می کنند . خوب اگر ارزان است و اثر ندارد چرا آنها که تکنولوژی بهتر و گران تر و برتری نسبت به ما دارند سراغ پهپاد و موشک و تجهیزات نظامی ما می آیند ؟ تا قبل از گل شمعدانی یا شاهد 136 که وضعیت جنگ طور دیگری بود . تاپیک جنگ اوکراین موجود است و می توانید مراجعه بفرمایید . صهیونیستها در هفت اکتبر از همین جماعت دارای سلاح ارزان قیمت شکستی را متحمل شدند که تا همین امروز و با همه کشتاری که کرده اند و ویرانی که معادل چند بمب اتم ایجاد کرده اند نتوانسته اند کمر راست کنند و مدام در حال زور زدن برای کشاندن آمریکا به جنگ هستند تا آنها از باتلاق نجات دهد . آنها که دیگر مشکل دلار و سلاح و تحریم ندارند . تکنولوژی را هم در حدی دارند که بتوانند تلفن و پیجر و بیسیم و لب تاپ و دستگاه ورود و خروج و پنل خورشیدی را منفجر کنند و اطلاعات لحظه به لحظه محور مقاومت را آن لاین دریافت کنند و هر جا را هم اراده کنند می زنند و هر کسی را هم اراده کنند می کشند . چرا آنها نمی توانند خود را جمع کنند ؟ تازه آمریکا همین حالا هم وسط جنگ است و ناوگانش در حال پاسداری از مسیر آنها در دریای سرخ است که همین سلاح های ارزان قیمت آن را نا امن کرده است . برای ما به عنوان محور مقاومت موشک زمین به هوا یا کروز از سطح تکنولوژی نزدیک به هم استفاده می کنند . همانطور که کشتی ها و پهپادهای آنها از سطح تکنولوژی نزدیک به هم استفاده می کنند . پس اگر پهپاد را در جایی که عملا رادار و تجهیزات مراقبت هوایی نیست ( نابود شده است ) ، می توانند ببینند و بزنند ، احتمال دارد همان موشکهای کروز هم به هدف برسد . منتها اینجا در سرزمین تحت کنترل یمنی ها فیلم لاشه پهپادها گرفته شده و پخش شده و قابل انکار نیست ولی در سمت مقابل از اصابت کشتی ها فیلم کمی آن هم از دور وجود دارد و اصابتها به راحتی قابل انکار است .
  4. 5 پسندیده شده
    بسم ا... کیفیت مناسب تصویر سامانه بالستیکی جهاد
  5. 2 پسندیده شده
    چگونه آلمان شرقی در نبرد برای فناوری شکست خورد تلاش آلمان شرقی برای رسیدن به نوآوری های تکنولوژیک غرب، موفقیت های چشمگیری را به همراه داشت، اما در مسیر نادرستی هزینه شد در ژوئیه 1958، "والتر اولبریخت"، دبیر اول حزب حاکم آلمان شرقی ، احساس خوش بینی داشت. این دبیر کل( تسخیری..اجباری)65 ساله از دو جنگ جهانی جان سالم به در برده بود،( رژیم نازی، پاکسازی های مرگبار استالین و قیام مردمی علیه رژیم او در آلمان شرقی در سال 1953.) اکنون به نظر می رسید اوضاع در حال بهبود است.اما بیش از 100000 نفر از مردم او از زمان تأسیس این ایالت، هر سال جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR) را ترک می کردند. در سال بحرانی 1953، این ارقام به بالای 300000 رسیده بود. محدودیت های زیاد. شرایط زندگی در سال 1958 را به پایین ترین سطح خود رسانده بود "والتر اولبریخت" رهبر حزب حاکم اتحاد سوسیالیست (SED) از فرصت برگزاری کنگره پنجم این حزب استفاده کرد و خوش بینی خود را با رفقای خود در میان گذاشت. او با الهام از شعار ، "سوسیالیسم پیروز خواهد شد!"، اعلام کرد که قصد دارد اقتصاد را "در عرض چند سال" توسعه دهد تا یک بار برای همیشه برتری سیستم سوسیالیستی جمهوری دموکراتیک آلمان را در مقایسه با ایالت امپریالیستی "بن" [آلمان غربی]نشان دهد البته این خوش بینی در بهترین حالت یک ادعای جسورانه و در بدترین حالت، توهم به نظر می رسید. طبق اعتراف خود مقامات جمهوری دموکراتیک آلمان، اقتصاد این ایالت کوچک. حدود 30 درصد از اقتصاد همتای غربی بسیار بزرگتر و مرفه خود عقب تر بود. این کشور سهم بزرگ غرامت های جنگی را پرداخت کرده بود، زیرا اتحاد جماهیر شوروی برای احیای اقتصاد ویران شده خود به آن نیاز داشت در حالی که متحدان غربی دریافت غرامت رو بیخیال شدند و به صدر اعظم "کنراد آدناور" اجازه دادند تا اقتصاد و ارتش را بازسازی کند و از او در این روند حمایت کردند.( 1.5 میلیارد دلار از طرح مارشال.) علاوه بر این، اقتصاد آلمان شرقی به دلیل کمبود فرصت های تجاری ناشی از سیاست انزوا و تحریمی" بن"،علیه اش خفه شد.( دکترین هالشتاین) آلمان غربی در سال 1955 قانونی گذاشت که هر کشوری جمهوری آلمان را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت بشناسد، روابط دیپلماتیک و اقتصادی را با آن قطع خواهد کرد. با توجه به وسعت اقتصاد آلمان غربی در مقایسه با شرق، کمتر کشوری جرات پرداخت بهای اقتصادی برای نادیده گرفتن حرف صریح "بن "را داشت. تحریم تجاری به جز نام، جمهوری آلمان را به انزوای اقتصادی و دیپلماتیک و اتکای کامل به حسن نیت شوروی برای واردات و صادرات وادار کرد. دکترین هالشتاین تا سال 1970 ادامه داشت. نتیجه این بود که حتی محصولاتی مانند قهوه، صابون یا شکلات و هر چیز دیگری که نیاز به واردات داشت، به سختی به دست می‌آمد. تفاوت اقتصاد دو آلمان یک سال قبل الحاق علی‌رغم چنین مشکلاتی،" اولبریخت "به هیچ وجه تنها کسی نبود که در سال 1958 احساس خوش‌بینی می کرد. آخرین کوپن‌های جیره در راه بودند و سال بعد کاملاً ناپدید می‌شدند. کار سختی که بسیاری از مردم برای از بین بردن آوار از شهرهایی مانند درسدن، ماگدبورگ و روستوک کرده بودند، راه را برای روند بازسازی آهسته اما قابل مشاهده باز می کرد. و این شوروی بود که اولین ماهواره مصنوعی (اسپوتنیک 1) را در سال 1957 به فضا پرتاب کرد و باعث شوک در غرب و مجذوبیت در شرق شد. اگر اتحاد جماهیر شوروی از نظر اقتصادی ضعیف‌تر بتواند در عصر فضا از ایالات متحده مرفه جلو بزند، شاید آلمان شرقی نیز بتواند از آلمان غربی پیشی بگیرد؟ این روند فکری به سرعت به یک شعار تبلیغاتی و یکی از شعارهای اولیه جمهوری دموکراتیک آلمان تبدیل شد: «سبقت گرفتن بدون عقب‌نشینی». پس چگونه اقتصاد منزوی جمهوری GDR می تواند کار کند؟ والتر اولبریخت با وجود همه ایراداتش فهمید که پاسخ ایجاد اقتصاد بزرگتر نیست، بلکه اقتصاد بهتر است. به عبارت دیگر:کلید اصلی فناوری خواهد بود. یا همانطور که اولبریخت می گوید: "ما گچ کمی داریم، بنابراین باید سریعتر فکر کنیم." و بنابراین، دولت سوسیالیستی منابع عظیمی را در نوآوری، پردازش داده ها و میکروالکترونیک سرمایه گذاری کرد. در برخی از زمینه ها موفقیت های قابل توجهی به دست آمد. "ترابانت" (یک خودروی اقتصادی ساخت آلمان شرقی)را در نظر بگیرید ، شاید نمادین ترین محصول آلمان شرقی بود.اما در غرب، خودروی بی‌معنا و منسوخ شده و نمادی از دستاوردهای ناقص در فناوری GDR به عنوان مشتی نمونه خروار بود. موتور کم حجم آن تنها 23 اسب بخار نیرو تولید می کرد، در حالی که بو و صدای خروجی آن به وضوح یادآور دهه های گذشته بود، خودروی ترابانت ساخت آلمان شرقی که برای خریداری آن باید سالها در نوبت می ماندید زمانی که مردم در سال1989 بعد از خراب کردن دیوار برلین از آن عبور و وارد آلمان غربی می شدند دقیقا همان خودروی بدون تغییر 1963 بود. شاید در دهه 1980، ترابانت به یک یادگاری قدیمی و ضعیف تبدیل شده بود که غرب آن را به سخره می گرفت. اما در اوایل دهه 1960، به تغییرات تجاری و اقتصادی اولبریخت در اقتصاد GDR و جذب عموم مردم کمک کرد.Zeitgeist(روح ملی) را تقویت کرد یک نسخه جدید ویژه برای ششمین کنگره SED در سال 1963 تولید شده بود: "Sachsenring Trabant 601(ساکسنرینگ)".( این پیست که در Zwickau، ساکسونی ساخته شد، شباهت زیادی به Triumph Herald بریتانیا داشت و از همان تکنیک‌های طراحی پیروی می‌کرد، که در آن زمان واقعاً مدرن و مد روز محسوب می‌شد.) ترابانت 601(همون سمند پلاس خودمون) از پیشرفت تکنولوژی صحبت می شد. بسیاری از فیلم‌ها، از جمله فیلم‌هایی که در آلمان شرقی تولید می شدند، مضامین آینده‌نگر فناوری و اکتشاف فضا را به نمایش می‌گذاشتند که به‌ویژه جوانان را مجذوب خود می کرد.یوری گاگارین، شوروی اولین مرد را در سال 1961 به فضا فرستاد و در سال 1963، والنتینا ترشکووا اولین زن شد که در تور انفرادی سه روزه خود، 48 بار به دور زمین چرخید. هنگامی که این زوج در اکتبر 1963 از GDR بازدید کردند، بسیاری از مردم واقعاً از دیدن فضانوردان تازه مشهور هیجان زده شدند. اصلاحات اقتصادی اولبریخت برای تطابق و تشویق این روحیه خوش بینی تکنولوژیکی طراحی شده بود. «نظام اقتصادی جدید» (NES) در سال 1963 معرفی شد که برخی شرایط بازار را به اقتصاد سوسیالیستی بازگرداند. حتی روزنامه آلمان غربی Süddeutsche Zeitung حدس می زد که جمهوری دموکراتیک آلمان ممکن است «به نوعی از سرمایه داری بازگردد». دفتر سیاسی تصمیم گرفت که «نظریه غلبه سیاست بر اقتصاد» باید به پایان برسد - «اهداف اقتصادی اولویت دارند». برای مدتی مداخله و سرمایه گذاری دولت بر پیشرفت فناوری متمرکز بود،تاکنترل سیاسی. مسئولیت و آزادی بیشتر در مورد روش های توسعه و تولید به شرکت های بسیار تخصصی کشور با سابقه های طولانی و افتخارآمیز پژوهشی بازگردانده شد. باید دست آنها را نسبتاً باز گذاشت تا کار توسعه فناوری در سطح جهانی را انجام دهند مردم آلمان شرقی در سال1989 در هنگام ورود به آلمان غربی خودروی ب.ام.و مدل1988 به عنوان مثال، کارل زایس ینا، شرکتی که تا به امروز لنزها و سایر مهندسی های با دقت بالا در زمینه اپتیک تولید می کند، در ژانویه 1962 شکایت کرد که خواسته هایی که توسط برنامه ریزی متمرکز اقتصادی بر روی آن گذاشته شده بود، مانع از تمرکز آن بر توسعه می شود. فناوری پردازش داده های مورد نیاز برای تکمیل دستگاه های اندازه گیری خود زایس که شروع به تغییر کرد. NES از کارشناسانی مانند Erich Apel، که یکی از مهندسان موشک در پروژه‌های نظامی نازی در Peenemünde در طول جنگ جهانی دوم بود، استفاده کرد. بر این اساس، تولید ناخالص داخلی و بهره وری آلمان شرقی افزایش یافت. حتی مرکز علوم اجتماعی تاریخی کلن آلمان غربی نیز بر این باور بود که جمهوری دموکراتیک آلمان شروع به فراگیر شدن کرده است. با این حال، در یک اقتصاد برنامه ریزی شده، تلاش نوآورانه به رغبت سیاسی وابسته است. اولبریخت در اواخر دهه 1960 در حال پیر شدن بود، رویای او برای اقتصاد مبتنی بر فناوری توسط بسیاری از رفقای او به عنوان خیالات پیرمردی در جستجوی میراثی برای خود تعبیر شد. در برنامه توسعه 1971-1975 دیگر چنین مزخرفات ظاهراً آینده نگرانه ای وجود نداشت. جانشین اولبریخت، اریش هونکر، در ابتدا می خواست روابط خود را با مسکو بیشتر کند.که به معنای عدم توسعه انفرادی فناوری جدید در GDR بود. مدت‌ها بعد، یکی از سیاست‌گذاران کلیدی اقتصادی جمهوری دموکراتیک آلمان، گونتر میتاگ، به تلخی اظهار داشت که وقتی نوبت به توسعه فناوری می‌رسد، ما هنوز در این توهم بودیم که جمهوری دموکراتیک آلمان این کار را با همکاری نزدیک با اتحاد جماهیر شوروی انجام می دهد. اریش هونکر در شرایطی که اتحاد جماهیر شوروی با حسادت و خساست از نتایج تحقیقات و توسعه خود محافظت می کرد و از در اختیار گذاشتن بسیاری از منابع مورد نیاز برای ادامه فعالیت های توسعه ایی GDR(جمهوری دموکراتیک آلمان) امتناع می کرد،" هونکر "در نهایت شروع به جستجوی کشورهای غیرسوسیالیستی برای مشارکت در بخش فناوری کرد. یک نامزد طبیعی وجود داشت: "ژاپن". در طول دهه 1970، دو کشور شروع به همکاری و تجارت مواد شیمیایی، فلزات و الکترونیک کردند. جمهوری دموکراتیک آلمان به وسایل الکترونیکی جدید و با کیفیت نیاز داشت که در غرب به طور فزاینده ای مقرون به صرفه و فراوان بود، مانند رادیو، تلویزیون و استریو،که مورد توجه خاصی بود. در ماه مه 1981، اریش هونکر یک سفر مفصل دولتی به ژاپن انجام داد و طی آن دو کشور قراردادهای تجاری به ارزش 440 میلیون دلار منعقد کردند. دبیر کل همچنین عمیقاً تحت تأثیر فرهنگ کار ژاپنی قرار گرفت و از فرآیندهای اتوماسیونی که از روبات‌ها برای تولید محصولات پیشرفته استفاده می‌کرد شگفت‌زده شد. با این حال، هرچه جمهوری آلمان موفق به برآوردن خواسته های مردم می شد، آنها بیشتر خواستار بودند. تا سال 1980، 105 دستگاه تلویزیون به ازای هر 100 خانوار وجود داشت، که به این معنی بود که مردم بیشتر و بیشتر در معرض فرهنگ غربی، از جمله تبلیغات، قرار می گرفتند. "کارل نندل،" دبیر دولتی وزارت مهندسی برق و الکترونیک، ادامه این سرعت را غیرممکن دانست. او از شرکتVEB Electronic Components در شهر Gera خواست تا یک ضبط کاست مقرون به صرفه تولید کند، کاری که شرکت آن را ناممکن و دشوار می دانست. "نندل" که از نتیجه ناامید شده بود، مدیر دولتی شرکت را احضار کرد و گفت: "باید درک کنید که از نظر سیاسی لازم است که ضبط کننده های خود را داشته باشیم!" برای مدیر اینقدر این کار ناممکن بود که دچار حمله قلبی شد در نهایت تصمیم بر واردات کل خطوط تولید گرفته شد. به عنوان مثال، با توشیبا معامله ای انجام شد. غول صنعتی ژاپنی پیش از این نیز در جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR) جای پا داشت، در نتجه منجر به تأسیس کارخانه هایی برای تولید تلویزیون های رنگی در برلین و ایلمناو با قطعات وارداتی بالغ بر 850 میلیون مارک آلمان غربی شد. در 13 مه 1982 کارخانه ای برای فناوری صوتی با ظرفیت تولید 750000 ضبط کاست و 30000 دستگاه پخش کاست Hi-Fi اضافه کرد. VEB Stern Radio Berlin، شرکت دولتی تولید رادیو، از سیستم ها و قطعات ژاپنی و وارداتی از ایالات متحده استفاده می کرد. هربرت رولوف، مدیر کل تجارت بین‌المللی برای واردات فناوری صنعتی از سال 1980، به یاد می‌آورد که موفقیت این تعهد بزرگ ناچیز بود: «بله، ما موفق شدیم انواع جدیدی از لوازم الکترونیکی سرگرمی و لوازم خانگی را وارد بازار کنیم. به جای یک مدل، 20مدل. اما در اینترشاپ‌ها (که کالاهای غربی را به ارز غربی می‌فروخت) . تمرکز بر میکروالکترونیک و منطقی‌سازی برای التیام زخم‌های چرکین اقتصادی جمهوری دموکراتیک آلمان کافی نبود،چیزی که در دفتر سیاسی هیچگاه نخواستند که آنرا قبول کنند برد کامپیوتری ساخت آلمان شرقی در سال1987 تا سال 1989، هونکر به شدت بیمار و ضعیف شده بود، اما این باور واهی مبنی بر اینکه فناوری می‌تواند همه چیز را برطرف کند، باقی ماند. هونکر با بازدید از VEB Kombinat Mikroelektronik Erfurt که در آنجا نمونه اولیه یک پردازنده 32 بیتی به او نشان داده شد،. شیفته فناوری که به تازگی به او نشان داده شده بود، اعلام کرد: "نه گاو و نه الاغ نمی توانند سوسیالیسم را در مسیر آن متوقف کنند." این باور تزلزل ناپذیر که فناوری .سوسیالیسم را پیروز خواهد کرد، مشکل تمام مدت بود. بله، جمهوری دموکراتیک آلمان با توجه به اندازه و مشکلاتی که با آن روبرو بود، موفق شد پیشرفت‌های فناوری قابل‌توجهی داشته باشد، اما چنین موفقیت‌هایی کاملا دولتی بودند و بنابراین به ایدئولوژی وابسته بودند. جمهوری دموکراتیک آلمان تقریباً در تمام دوران حیات خود، بین سال‌های 1949 تا 1989، نبرد تکنولوژیک را «مسئله بقا» و «یک جزء ذاتی کل سیستم جنگ اقتصادی» می‌دید. اماهمیشه پول برای فناوری.. صرف پروژه های مفید یا اقتصادی نمی شد. در واقع، مقدار زیادی از آن به خزانه وزارت امنیت دولتی، معروف به استاسی ، ریخته می شد . رئیس استاسی، اریش میلکه،موجودی کنترل‌کننده و متحجر بود. او با تسلطی که بر اعضای دفتر سیاسی داشت موفق شد تا مبالغ هنگفتی از بودجه عمومی را برای پروژه‌هایی که از پارانویای خود ناشی می‌شد به دست آورد. (میلکه در مسکو آموزش دیده و مردی کاملاً بی رحم بود،) مبالغ هنگفتی برای پیگیری غرایز بیمارگونه خود برای نظارت و کنترل تخصیص داد. اریش میلکه استاسی بیشتر تلاش های خود را بر آنچه که OTS، "بخش عملیاتی-فناوری خود می نامید"متمرکز کرد. که ناظر بر توسعه فناوری نظارت بسیار تخصصی، مانند سیستم‌های دوربین مجزا برای افراد، ساختمان‌ها و اسناد بود. برخی از تجهیزات آن متشکل از فناوری عادی غیرنظامی وارداتی از غرب بود، مانند دوربین‌های پولاروید، که در طول بازرسی خانه‌های مخفی برای اطمینان از قرار دادن اقلام دقیقاً در جایی که قرار داشتند استفاده می‌شد. سایر زمینه‌های توسعه فناوری پیچیده‌ای را تولید کردند که در فیلم جیمز باند یافت می شد. دوربین‌های کوچکی وجود داشت که به شکل رژلب ظاهر می‌شدند که وقتی باز می‌شدند فعال می‌شدند تا یک منشی جاسوس از اسناد روی میزش فیلم بگیرد. دوربین های مادون قرمز مخفی می توانستند از طریق کیف های چرمی مخصوص عکاسی کنند. نظارت انبوه و پردازش داده ها نیز برای مؤثرترین سیستم نظارت دولتی که تا کنون وجود داشته است بسیار مهم بود. به اصطلاح سیستم کنترل مرکزی. یا Ceko، در سال 1973 با هزینه 150 میلیون مارک - معادل دستمزد سالانه حدود 10000 مهندس، عملیاتی شد. این به استاسی اجازه داد تا 4000 مکالمه تلفنی را به طور همزمان شنود کند - علاوه بر ایستگاه های محلی و سیار، و کارخانه های مهم حتی از کارمندان خود (مانند شعبه کوتبوس که در آن 20 واحد کنترل نصب شده بود)، استراق سمع می کرد. ضبط و پردازش این گفتگوها کار فشرده ای بود. مکالمات بر روی نوار کاست ضبط می شد و بسته به اینکه چقدر مهم تلقی می شد، حدود دو هفته ذخیره می شد. سپس نوارها خالی شدند و دوباره مورد استفاده قرار گرفتند. اگر آنچه روی آنها بود برای درازمدت مورد توجه بود، توسط تایپیست ها رونویسی می شد. با توجه به محدودیت‌های اقتصاد آلمان شرقی، هزینه‌های زیادی روی فناوری که برای سرکوب مخالفان و نظارت بر زندگی روزمره شهروندان صرف می شد، نتیجه آن: کنترل کلی دولت، نوآوری را خفه کرد، از منابع انسانی قابل توجه در دسترسش استفاده نادرست کرد، و به دنبال آن بود. تا بسیاری از آنچه را که به دست آورده بود برای اهداف سیاسی تغییر دهد. موفقیت‌های جمهوری دموکراتیک آلمان در مقایسه با سایر دولت‌های داخل بلوک کمونیستی نشان می‌دهد که در چارچوب محدودیت‌هایی که داشت، دستاوردهای زیادی به دست آورد. پتانسیل زیادی وجود داشت. با تمرکز بر علوم پیچیده و امکان سرمایه گذاری هنگفت هدفمند از سرمایه دولتی در نقاط خاص برای اهداف خاص، ممکن است معجزه کند. ساخت آلمان شرقی(احتمالا 8بیتی) با این حال، دقیقاً همان سرمایه‌گذاری «هدفمند» مانع از ایجاد زندگی بهتر شد. همان غیرت ایدئولوژیک که افراد یا دولت ها را به سرمایه گذاری چشمگیر در بخش های خاص توسعه،که اغلب آنها دور از دسترس، آینده نگرانه و اتوپیایی به نظر می رسند، وادار می کرد، در آخر آنها را به سوء استفاده از توسعه فناوری برای اهداف سیاسی وسوسه می کرد. تلاش غیرممکن آلمان شرقی برای رسیدن به غرب و در نهایت سبقت گرفتن از آن در زمینه فناوری، بیش از یک ضرورت اقتصادی یا غرور بود. بلکه این نبرد تکنولوژیک چیزی کمتر از مسئله بقا نبود و باعث سرمایه گذاری هدفمند و برنامه ریزی استراتژیک شد که به موفقیت های چشمگیری نیز منجر شد. اما در همان زمان، بخش اعظم این پیشرفت را به یک دستگاه امنیتی منحصر به فرد در تاریخ جهان واگذار کرد. شباهت های آشکاری با کشورهایی مانند چین و روسیه امروزی وجود دارد که در آنها فناوری به شدت سیاسی است و کل بخش ها مطابق با اهداف رژیم کنترل، حمایت، حذف یا سرمایه گذاری می شوند. وسواس آلمان شرقی به فناوری، سؤالات گسترده تری را در مورد پیامدهای مداخله دولت در سطح جهانی در این بخش ایجاد می کند - با نتایجی که از خوب و بد تا زشت را شامل می شود. منبع: https://engelsbergideas.com/
  6. 2 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان   شرمن های صهیونیست   در اوت 1961، ارتش رژیم صهیونیستی ، طی یک سفارش بزرگ ، از صنایع تسلیحاتی فرانسه ، توپهای 105 م.م  نمونه F1  را دریافت نمود . با این وصف ، این توپهای جدید برای  ارتقاء تانکهای شرمن موجود در یگانهای زرهی ارتش این رژیم ، مورد اصلاح قرار گرفت که درجریان آن ، در لوله توپهای 105 م.م تغییراتی داده شد و به یک فشارشکن در دهانه لوله مجهزگردید و به نسبت مهمات اصلی توپ فرانسوی ، از مهمات کوچکتری استفاده می نمود . بنابراین ، با توجه به ماهیت این ارتقاء که براساس استاندارد شرمن M4A1 صورت گرفته بود ، نمونه های تولیدی تبدیل به یک نسخه جدید از تانک شرمن آمریکایی شده بودند و پس از طی آزمایشات سخت گیرانه ، به شکل رسمی درسال 1965 با شناسه  رسمی M50/51 و لقب سوپرشرمن  و یا شناسه غیر رسمی I-SHERMAN وارد سازمان رزم یگانهای زرهی این رژیم گردید . با موفقیت آمیز بودن تغییرات فوق الذکر ، بتدریج در حدود 180 دستگاه از این نمونه وارد خدمت شد و تا قبل از ورود تانکهای سنتورین بریتانیایی ، تانک اصلی میدان نبرد ارتش رژیم صهیونیستی بشمار می رفت .     یکدستگاه تانک شرمن M50 MARK I  ( بحران سوئز ، 1956)     تانک فرماندهی سوپرشرمن  M50 MARK II ، یگان ناشناخته   ارتفاعات جولان ، جنگ 1967     تانک M51  I- SHERMAN ، ارتفاعات جولان ، جنگ 1967     پی نوشت : در ارتباط با تصویر نخست ، احتمالا" ارتش این رژیم قبل از آغاز دهه شصت میلادی ، تعدادی از تانکهای شرمن را که در فرانسه به توپهای 105 م.م مجهز شده بودند ، دریافت نموده و پس از مشاهده عملکرد آن ، توپهای بیشتری را برای ارتقاء تانکهای شرمن خود ، سفارش داد.
  7. 2 پسندیده شده
    سقنقور کانادایی ها   نیروهای کانادایی در جنگ جهانی دوم برای مقابله با نیروی هوایی آلمان نازی تصمیم به ساخت یک توپ ضد هوایی خودکششی گرفتند. برای شاسی این ضدهوایی از تانک Grizzly ( تانک شرمن M4A1 که توسط کانادا ساخته شد) استفاده شد و برای مسلح کردن آن از 4 توپ 20 میلیمتری Polsten استفاده شده بود که نواخت آتش آن 650 گلوله بر دقیقه از هر توپ بوده است. این توپ ها برروی یک برجک زره ای قرار می گرفتند. طراحی وساخت این مدل در بین سال های 1943 تا 1944 انجام شد و نام آن را Skink(سقنقور-نوعی مارمولک) گذاشتند. این توپ ضدهوایی خودکششی به علت پیشروی های متفقین در اروپا وکاهش خطر حملات لفت وافه  کنار گداشته شد وفقط سه نمونه از آن ساخته شد.    
  8. 1 پسندیده شده
    از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی From the Iron Triangle to the Steel Hexagon قسمت اول نیروی زمینی برای دستیابی به اهداف استراتژیک روی زمین ضرورت است. نیاز به تحرک و حفاظت برای هر نیروی جنگی حیاتی است. بدین ترتیب، توان زرهی یکی از جنبه های اصلی دکترین نظامی به حساب می‌آید و به سربازان توانایی حرکت سریع در حالی که تحت حفاظت هستند را در مسافت های طولانی می دهد. در زمانی نه چندان دور، پارامترهای زرهی به سه دسته کلی شامل قدرت آتش، حفاظت و تحرک تقسیم می‌شدند. با این حال، در عصر مدرن، نیاز به عناصر بسیار بیشتری وجود دارد، مانند تحرک، مرگباری، بقاپذیری، خودمختاری، اتصال و سازگاری تعادل بین این عناصر جدید برای اطمینان از اینکه الزامات طراحی زرهی را محدود نکند، حائز اهمیت است. میدان‌های نبرد در آینده پیچیده‌تر، متنوع‌تر، پرسرعت‌تر و خطرناک‌تر خواهند بود، اما نقش زرهی به همان اندازه‌ی روزهای نخست تاثیرگذار باقی خواهد ماند. خودروهای زرهی در اشکال و اندازه‌ها و وزن‌های مختلف متناسب با نقش‌های گوناگون تولید می‌شوند، زیرا هر شرایطی خودروی منحصر به فردی را می‌طلبد. در نتیجه، شاهد تنوع زیادی میان ارتش‌های جهان هستیم. با این حال، نقش عملیاتی یک خودروی زرهی در تمامی میادین مطلقاً یکسان نیست و ممکن است دو کشور از یک وسیله یکسان برای مقابله با تهدیدات متفاوتی استفاده کنند. مسائلی که بر الزامات زرهی تأثیر می‌گذارند: ناتو نیاز به تجدید و بروزرسانی قابلیت های خود دارد. ( با توجه به اینکه بتوانیم متقارن با تهدیدات مواجه شویم ) درگیری‌ها با تروریست‌ها و شبه‌نظامی‌ها در سطح جهانی هنوز ادامه دارد. اجماع فزاینده‌ای در مورد عملیات‌های آینده وجود دارد که عمدتاً در محیط‌های شهری خواهند بود. نیاز به انتقال زرهی از A به B بیش از پیش خواهد بود. ( تا حد امکان سریع، کارآمد، ایمن و مقرون بصرفه ) تهدیدات نوظهور در حوزه سایبری و اطلاعات ظهور یافته‌اند که باید به آن‌ها پاسخ داده شود. تعادل میان شش عنصر زرهی نوین باید تعادلی بین تمام عناصر شش‌ضلعی زرهی وجود داشته باشد، جایی که مدیران باید ریسک‌های مختلف را ارزیابی کنند تا بدانند اولویت‌ها کجا قرار دارند. محیط‌های شهری متراکم ممکن است به تحرک نیاز داشته باشند، در حالی که در حومه شهرها، مرگباری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. نیکولاس دراموند (Nicholas Drummond) مدیر عامل (AURA Consulting Ltd) می گوید که محور اصلی برای وسایل زرهی تحرک استراتژیک شده است. حفاظت هنوز یک عامل حیاتی است، اما به روش‌های جدیدی به آن پرداخته می‌شود و مانند گذشته به معنای زره ضخیم‌تر نیست. زره‌های ماژولار برای مقابله با موشک‌های ضدزره ضروری هستند. در همین حال بدنه های سبک و تمرکز بر افزایش تحرک، دور شدن از زره های سنگین را نشان می‌دهد. با این حال، سه‌گانه تحرک، حفاظت و آتش هنوز مهم‌ترین عناصر هستند. دراموند می‌گوید: " با پیروی از این سه اصل، ما ملاحظات نوینی را فراهم کردیم. تجهیز زرهی آینده به حسگرهای پیشرفته مانند پلتفرم آژاکس که مجهز به حسگرهایی با هوش مصنوعی است، آگاهی خدمه داخل خودرو را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. این حسگرها جستجو، ردیابی و شناسایی خودکار را ممکن می‌سازند و به خدمه این امکان را می‌دهند تا پیش از شناسایی، به تهدیدات واکنش نشان دهند. یک سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن به کاربران اجازه می‌دهد به صورت زنده از موقعیت هر واحد در نقشه مطلع شوند. اتصال یکی از راه‌های کلیدی برای بهبود فرمان و کنترل (C2) است و باید به عنوان یک عامل تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. این سطح از اتصال پیشرفته تأثیر زیادی بر بقای واحدهای زرهی خواهد داشت و فراتر از واحدهای زمینی، شبکه‌هایی بین واحدها در حوزه‌های زمینی، دریایی و هوایی ایجاد می‌شود. (م: اینجا به مفاهیمی مانند Multi-Domain/Cross-Domain اشاره می‌شود که باید به بیش از پیش به آن توجه کرد) بخش بعدی شش‌ضلعی، بقاپذیری است. این مفهوم به بهبود نیازهای فنی (قطعات مصرفی) و پشتیبانی سازنده، علاوه بر ایده سنتی بقا نظیر قابلیت اطمینان و بهره‌وری سوخت اشاره دارد. اگر یک وسیله نقلیه زرهی بتواند 72 ساعت بدون تأمین مجدد یا تعمیر فعالیت کند، فشار لجستیکی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت. آخرین عنصر شش‌ضلعی، سازگاری است. سازگاری به توانایی یک وسیله نقلیه برای انطباق با سناریوهای مختلف جنگی اشاره دارد. توانایی یک وسیله نقلیه منفرد برای انجام مأموریت‌های مختلف بدین معناست که وزارت دفاع مجبور نیست هر بار که بخواهد یک سناریو جنگی را آغاز کند، به دنبال یک وسیله نقلیه جدید باشد. ماژولار بودن یکی از مؤثرترین راه‌ها برای دستیابی به این امر است. اضافه بر این شش عنصر، 3 عامل عملی نیز وجود دارد که انتخاب ها را محدود میکند، عبارتند از هزینه، وزن و قوانین فیزیک. همچنین شما باید در انتخاب هایی انجام میدهید خدمه و عوامل انسانی راهم در نظر بگیرید. ادامه دارد ... صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و http://www.military.ir/ مجاز است منبع در اخرین پست قرار میگیرد دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید پایان قسمت اول ...
  9. 1 پسندیده شده
    با این ابعاد ، فوقش دوازده تا بشه روی یه کفی مستقر کرد .
  10. 1 پسندیده شده
    قضیه این انفجار زودتر از موعد پیجرها چیه ؟ رو چه حسابی زودتر از موعد بوده ؟ خدا لعنت کنه اون کسی رو که این استراتژی رو به ایرانیا معرفی کرد که سلاح ارزون شلیک کنید اونا با گرون بزننش پولشون تموم شه ! دوست عزیز جبهه غرب به آب کر وصل هستن . شما یه تناسب ببند بین پول یه پهپاد انتحاری یا موشک بالستیک و کروز به قول شما ارزون قیمت با بودجه نظامی ما و مقایسه ش کن با پول سلاحی که اونا به کار میگیرن واسه دفاعشون و بودجه نظامی جبهه غرب ! میبینی ما داریم له میشیم اونا ککشون هم نمیگزه . تازه مثلا عربستان یا اسرائیل هزینه شون بره بالا تو جیب کی میره ؟؟ آمریکا . میبینی شرکت های بوئینگ و لاکهید و ریتیان اونقدر گردن کلفت شدن که راحت روی جنگنده نسل 6 سرمایه گذاری میکنن بخاطر همین طرز تفکر ماهاست . در واقع حقیقت اینه که ما نمیتونیم به طور مشخص بزنیمشون ، میگیم عیب نداره اونا دارن با سلاح گرون قیمت موشک ها و پهپادهای ارزون مارو میزنن ! و خوشحالیم . برادر جان به این میگن روغن ریخته رو نذر امام زاده کردن ! فقط موندم این همه پدافند لیزری که شلیک هر کدوم یکی دو دلار هزینه داره ، وارد چرخه عملیاتی بشن اون وقت تکلیف چیه ؟؟ در مورد زدن پهپاد توی یمن بسیار جای خوشحالی داره ولی چه ربطی به تاپیک و بحث ما داشت ؟ ما درباره موشک کروز صحبت کردیم اونو با زمین به هوا میزنن . بنده عرض کردم سرمایه گذاری روی موشک های معمولی بی فایده س . ده تا موشک کروز هایپرسونیک و یا پنهان کار شلیک کنیم نتیجه ش بیشتره تا صد و پنجاه تا معمولی شلیک کنیم . توی اوکراین این قضیه کاملا خودشو نشون میده . همین پدافند غربی که به راحتی kh-55 و kh-101 رو میزنه توی زدن kh-22 کم میاره .
  11. 1 پسندیده شده
    رد شدن یک موشک برای یک بار هیچ چیز رو ثابت نمیکنه هر وقت چند مورد پشت سرهم این اتفاق تکرار شد میشه فهمید یک خبر هایی هست پس فعلا نمیشه رو موشک رد شه یمن و برخوردش حساب ویژه ای باز کرد در مورد برخورد موشک های یمن هم به کشتی های جنگی تا عکس و یا مدرکی نیاد بیرون نمیشه باورش کرد سانسور کردنشم با وجود اون همه رسانه در غرب مخصوصا رسانه های مخالف دولت هاشون و سرباز و نیرو در کشتی ها بنظر نمیاد کار اسونی باشه مثلا همون قضیه پاتریوت هدف قرار گرفته رو همون رسانه های غربی افشا کردند و عکس ماهواره ای شو دادن بیرون یا همون موشکی که تو تلاویو فرود اومد تصاویرشو رسانه های غربی و اسراییلی دادن بیرون پس سانسور کردن به اون شکلی که دوستان فکر میکنن کار راحتی نیست .. ضمن اینکه هدف یمن هم ضربه اقتصادی به اسراییله نه درگیر شدن با ناوهای جنگی
  12. 1 پسندیده شده
    امیدوارم بازگو کردن خطبه های امام علی خلاف قوانین نباشه !!! امام علی (ع) در خطبه 27 نهج البلاغه در مورد جهاد می فرمایند: «جهاد، درى است از درهاى بهشت، خداوند آنرا به روى دوستان ‏مخصوص خود گشوده است. ‏جهاد لباس تقوا، زره محکم و سپر مطمئن خداوند است‏. مردمى که از جهاد روى برگردانند خداوند لباس ذلت ‏بر تن آنها مى‏پوشاند و بلا به ‏آنان هجوم مى‏آورد، حقیر و ذلیل مى‏شوند، عقل و فهم‏شان تباه مى‏گردد و به خاطر تضییع جهاد حق آنها پایمال مى‏شود و نشانه‏هاى ذلت در آنها آشکار مى‏گردد و از عدالت محروم مى‏شوند. آگاه باشید من شب و روز، پنهان و آشکارا شما را به مبارزه این جمعیت (معاویه ‏و پیروانش) دعوت کردم و گفتم پیش از آنکه با شما بجنگند با آنان نبرد کنید. به خدا سوگند هر ملتى در درون خانه‏اش مورد هجوم دشمن قرار گیرد حتما ذلیل ‏خواهد شد (و تنها جمعیتى در نبرد با دشمنان پیروز می گردند که به استقبال آنها بشتابند) ولى شما سستى به خرج دادید و دست از یارى برداشتید تا آنجا که دشمن پى در پى به شما حمله کرد و سرزمین شما را مالک شد. اکنون بشنوید:(یکى از فرماندهان لشکر غارتگر معاویه) از«بنى غامد» حمله به(شهر مرزى) «انبار کرده است و نماینده و فرماندار من ‏«حسان بن حسان بکرى‏» را کشته ‏و سربازان و مرزبانان شما را از آن سرزمین بیرون رانده است. به من خبر رسیده که یکى از آنان به خانه زن مسلمان و زن غیر مسلمانى که در پناه ‏اسلام جان و مالش محفوظ بوده وارد شده و خلخال و دستبند، گردنبند و گوشواره‏هاى آنها را از تنشان بیرون آورده است.. .در حالى که هیچ وسیله‏اى براى دفاع جز گریه و التماس کردن نداشته‏اند، آنها با غنیمت فراوان برگشته‏اند، بدون اینکه حتى یک نفر از آنها زخمى گردد و یا قطره‏اى خون ‏از آنها ریخته شود اگر به خاطر این حادثه مسلمانى از روى تأسف بمیرد ملامت نخواهد شد و از نظر من‏ سزاوار و بجاست. اى کاش شما را نمى‏دیدم! شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند این حقیقت قلب انسان را مى‏میراند و غم و اندوه ‏مى‏آفریند که آنها در مسیر باطل خود این چنین متحدند و شما در راه حق این چنین ‏پراکنده و متفرق؟! روى شما زشت ‏باد و همواره غم و غصه قرین‏تان باد که شما هدف حملات دشمن ‏قرار گرفته‏اید،پى در پى به شما حمله می کنند و شما به حمله متقابل دست نمى‏زنید. با شما مى‏جنگند و شما نمى‏جنگید این گونه معصیت ‏خدا مى‏شود و شما(با عمل ‏خود) به آن رضایت می دهید. هرگاه در ایام تابستان فرمان حرکت ‏به سوى دشمن دادم گفتید اندکى ما را مهلت ‏ده تا سوز گرما فرو نشیند و اگر در سرماى زمستان این دستور را به شما دادم گفتید اکنون ‏هوا فوق العاده سرد است ‏بگذار سوز سرما آرام گیرد! همه این بهانه‏ها براى فرار از سرما و گرما بود! شما که از سرما و گرما (وحشت دارید) و فرار مى‏کنید، به خدا سوگند از شمشیر(دشمن) بیشتر فرار خواهید کرد! اى کسانى که به مردان می مانید ولى مرد نیستید! اى کودک صفتان بى خرد! و اى عروسان‏ حجله‏نشین!(که جز عیش و نوش به چیزى نمى‏اندیشید) چقدر دوست داشتم که هرگز شما را نمی دیدم و نمى‏شناختم همان شناسائى که سرانجام مرا این چنین ملول و ناراحت ‏ساخت، خدا شما را بکشد که این قدر خون بدل من کردید و سینه مرا مملو از خشم ساختید و کاسه‏هاى غم واندوه را جرعه جرعه به من نوشاندید. با سرپیچى و یارى نکردن نقشه‏ها و طرحهاى مرا(براى‏ سرکوبى دشمن و ساختن یک جامعه آباد اسلامى) تباه کردید تا آنجا که قریش گفتند: پسر ابو طالب مردى است‏ شجاع ولى از فنون جنگ آگاه نیست!... خدا خیرشان دهد آیا هیچ یک از آنها از من با سابقه‏تر و پیشگام تر در این میدانها بوده؟ من آن روز گام در میدان نبرد گذاشتم که هنوز بیست‏ سال از عمرم نگذشته بود و هم اکنون از شصت گذشته‏ام، ولى آن کس که فرمانش را اجرا نمى‏کنند، طرح و نقشه‏اى ‏ندارد (هر اندازه فکر او بلند و نقشه او دقیق باشد هرگز به جائى نمى‏رسد!)
  13. 1 پسندیده شده
    توربین‌های گازی ‌ با توجه به اهمیت توربین‌‌ها در دنیای امروز و با توجه به نیاز کشور در تعمیر و ساخت آن لازم دانستم تا انواع توربین‌های موجود در ایران را مورد بررسی قرار دهیم. برای شروع توربین‌هایی که در کشور مورد استفاده قرار گرفته‌اند را به صورت موضوعی و بر اساس سازنده مورد بررسی قرار می‌دهیم. سازندگان توربین گازی در جهان شامل جنرال الکتریک، نوینگتون، زیمنس، آتسالدو، مان، مپنا، توربوتک و ... هستند که ابتدا به تولیدات مورد استفاده جنرال الکتریک در ایران می‌پردازیم جنرال الکتریک یکی از شرکت‌های معتبر و قدیمی د زمینه تولید توربین شرکت جنرال موتور آمریکا است این شرکت ابندا توسط ادیسون و سه شریک دیگر J.P.Morgan, Charles A. Coffin, Henry.Higginson در سال ۱۸۹۲ تاسیس شد و سرمایه آن در حال حاضر ۶۹ میلیارد دلار و سود خالص سالانه ۹ میلیاد دلار را عاید سهامداران خود می‌کند. این شرکت اکنون به عنوان یک شرکت سهامی بین المللی به فعالیت خودادامه می‌‌‌دهد. توربین GE MS5001 این توربین در سال 1957 پس از طی مراحل تست در مدل A به تولید رسید توان نامی این مدل توربین ۱۰۷۵۰کیلو وات و دمای کار ۸۱۶ درجه است میزان مصرف هوا در مدل A به ۳۰۰ تن در ساعت، دمای گاز خروجی ۴۴۹ درجه و میزان توان آن برای تولید گرما 15810کیلو وات است. میزان بازدهی این توربین 6/21 درصد و با ارتقاهای صورت گرفته تا ۲۸٪ افزایش یافته این توربین دارای ۱۴ ردیف پره کمپرسور و ۳ ردیف پره توربین است ۱۲ سری مخزن احتراق در اطراف این موتور وجود دارد ژنراتور در جلو موتور قرار می گیرد و از طریق یک شفت نیرو به آن منتقل می‌شود. ارتقاهای مختلفی در طی ۷۰سال تولید بر روی ابن توربین صورت گرفت از آن جمله تغییر اعداد پره‌های هر ردیف، تغییر شکل پره‌‌ها، ذوکش کردن اجزای مختلف با فلزات و آلیاژهای مقاوم، تغییر در استوانه احتراق و خروجی نازل که در اصطلاح توربین نامیده می‌شود، داده شد. روتور توربین گازی GE MS 5001 شامل ۱۴ سری کمپرسور و ۳ سری توربین. جهت استحضار قیمت یک میلیون و پانصد هزار دلار در جدول زیر انواع مدل‌های ساخته شده از این موتور و ارتقاهای آن را مشاهده می‌کنید. این پلتفرم ۷۰ سال تولید می‌شود با افزایش سری پره‌های کمپرسور به ۱۷ سری، مدل توربین به GE MS5002 تغییر نام داد. انواع مدل‌ها و مشخصات این نوع توربین را در ادامه به اختصار مشاهده می‌کنید.این توربین تا سال ۱۹۷۸ مورد ارتقا قرار گرفت.نکته جالب در مورد این توربین حضور مدیرعامل جنرال الکتریک در ایران و ضمانت ۴۰ ساله توربین بود که آن را به پر مصرف ترین توربین در صنعت نفت تبدیل کرد. توربین گازی GE MS5002 این توربین از سال ۱۹۷۰ با افزایش تعداد سری‌های پره کمپرسور از ۱۳ به ۱۵ سری در مدل A و ۱۶ سری در مدل C از توربین GE MS 5001 اقتباس شد. بازده این توربین از ۲۸ تا ۳۶ درصد توان خروجی از شافت از ۲۸.۳ تا ۳۲.۶ مگا وات در ارتقاهای انجام شده اندازه‌گیری شده تصویر توربین GE MS 5002D تحت پروژه GT25847 و عملکرد قسمت‌های مختلف آن در تصویر نمایش داده شده است از این نوع توربین ۵۵۰ عدد در جهان فعال می‌باشد مدل D این توربین در عمل نتیجه ترکیب تحقیقات پروژه MS6001 که کمپرسور ۱۷ مرحله‌ای دارد به همراه ارتقای روی نازل خروجی ناشی از تحقیقات Ms5001C به شرح شکل زیر به وجود آمد. تصویر صفحه مرکزی بخش نازل که وظیفه انتقال نیروی گازهای خروجی به شفت مرکزی را دارد. بر روی لبه این صفحه پره‌های Airfoil قرار میگیرد. پره‌های Airfoil توربین GE MS5002D. قسمت پایین این قطعه داخل صفحه‌های نازل قرار می‌گیرد و نیرو را به صفحه نازل و از آنجا به شفت منتقل می‌شود این قطعه در هر سرویس تعویض می‌شود و بیشترین خوردگی را در طول عمر خود متحمل می‌شود. یکی از ارتقاهای این ندل توربین ارتقای Airfoil ها بود. محاسبه تغییر شکل Airfoil در سرعت‌های بالای و فشار زیاد هوا و اصلاح آن سبب افزایش کارایی توربین می‌شود واضح است ضخامت این قطعه در بهیود عملکرد آن تاثیر دارد از طرفی چون این قطعه در بخش گرم توربین قرار گرفته استحکام و مقاومت حرارتی بالایی باید داشته باشد. بخش مهم دیگر در توربین لاینر آن است که به صورت استوانه در اطراف توربین‌های جنرال الکتریک وجود دارد درون این استوانه متخلخل دیگری وجود دارد که ترکیب سوخت و هوای فشرده به صورت کامل را دارد تعداد و ابعاد سوراخ‌ها در کارایی توربین و کاهش آلایندگی تاثیر گذار است. با توجه به دمای بالای داخل توربین واکنش اکسیژن با نیتروژن به عنوان واکنش ثانویه اجتناب ناپذیر است اکسید نیتروژن ماده سمی (و عقیم کننده) است و میزان تولید آن در قوانین سخت‌گیرانه اتحادیه اروپا سبب ممنوعیت استفاده حتی در هواپیماها می‌شود. لاینر‌های تولید شده توسط یک شرکت ایرانی( این تصاویر در سایت شرکت موجود است) GE MS 9001 توربین GE MS 9001 در سال ۱۹۷۵ به عنوان یک توربین رده Eبه بازار عرضه شد این توربین بر اساس فلسفه جنرال الکتریک مبنی بر طراحی توربین کوچک و سپس افزایش مقیاس آن، از طرح MS7001استخراج شد این توربین ادامه دهنده مسیر موفق توربین‌های سری ۵۰۰۰ جنرال الکتریک بود. ارتقای این مدل تا ۱۹۹۴ ادامه یافت و ۹ مدل از آن به بازار عرضه شد این توربین از مدل اولیه 86200 کیلو وات تا ۲۲۳،۷۶۰ کیلو وات در مدل PG9311FA‌ به بازار ارائه شد ورودی هوا 5/12 تا 22 تن در ساعت و برعکس آن تولید گرما از 6/11 کیلو وات در اولین مدل تا 10 کیلو وات در آخرین و پرتوان ترین مدل متغییر است و این نشان دهنده توان مهندسی این شرکت در ارتقا توربین است طی ۱۹ سال توان خروجی را سه برابر کرد درحالی که خروج گرمای توربین را ۱۳ درصد کاهش داده جالب‌تر آنکه دمای کار آن را از 1004 به 1288 درجه سانتیگراد افزایش داده است این عوامل این توربین را در رده E قرارداده توجه به این نکته مهم است که دمای خروجی توربین ۵۰۷ تا ۵۸۲ درجه اندازه‌گیری شده است. در مجموع ۵۲ به روز رسانی برای این توربین ارايه شد یک نمونه از ارتقاهای انجام شده ارتقا بر روی برس‌های آب بندی با نام ارتقای FS2V بر روی این توربین بود. این برس‌ها وظیفه روغن کاری و جداسازی فشار منطقه کمپرسور و منطقه کم فشارتر و یا بین مراحل کمپرسور را دارند ارتقا انجام شده جهت این برس را از عمودی به مورب تغییر داد این ایده ساده سبب می‌شود تا نوسان روتور در هنگام چرخش و یا اثرات وزن در زمان سرد شدن توربین سبب تخریب این برس‌ها نشود. این ایده ساده ۱٪ توان مکانیکی موتور را افزایش و تولید گرما را 5/0٪ کاهش داد. به همین سادگی!!! آلیاژهای به کار رفته در بخش‌های مختلف این توربین در جدول زیر قابل دسترس است. این قطعات در شرکت‌های مختلف در دنیا تولید می‌شود. سیر تکامل توربین‌های جنرال الکتریک تا سال ۲۰۰۰ به صورت نمودار زیر می‌باشد: ادامه دارد.... https://www.gevernova.com/content/dam/gepower-new/global/en_US/downloads/gas-new-site/resources/reference/ger-4196-reliability-improvements-ms5001-gas-turbine.pdf https://www.chinaturbo.net/info/foreign-small-and-medium-sized-gas-turbine-dev-96014052.html https://www.gevernova.com/content/dam/gepower-new/global/en_US/downloads/gas-new-site/resources/reference/ger-3928c-uprate-options-ms9001-heavy-duty-gas-turbine.pdf
  14. 1 پسندیده شده
    برای من این پهپاد خیلی یاد آور ایده پشت پهپاد های شاهد۱۰۱ و شاهد۱۰۷ هستش. در واقع توسعه یک پهپاد شناسایی و انتحاری با اطمینان بالا که در کنار پهپاد های انتحاری اصلی پرسه زنی می کند. بخصوص اینکه ظاهر کلی پهپاد و بخض گیرنده ارتباطی دماغه هم بسیار به همچین پهپادی( مثل شاهد۱۰۷) شباهت دارد . به این طریق یک پهپاد میتواند بطور موثر نقش لیدر و پرسه زنی و شناسایی را بر عهده گیرد و پهپاد های انتحاری ساده تر و بدون اپتیک و ابزار شناسایی شبیه یک بمب توسط این پهپاد به سوی هدف هدایت شود. و شاید بشود بین برد ۴ هزار کیلومتری و این توانایی پرسه زنی ارتباطی پیدا کرد. پهپاد با بدنه قطور تر و توانایی حمل سوخت بیشتر و یا پیشران کم مصرف تر و پر قدرت تر( پیشران رو نمی شناسم) و ...
  15. 1 پسندیده شده
    به نظرم هم موشک جهاد حول و حوش ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلومتر برد داره ولی با سرعت بیشتر و سر جنگی بزرگتر .... ( باور نمی کنم یک موشک با این جثه درکلاس موشک قیام باشه ) فرض کن ما موشک های با کلاهک بارشی بسازیم که بمبلت هوایی با کلاهک ۱۰۰ گرمی از نوع همینهایی که صهیونها توی پیجرها گذاشتند روی یک بندر تجاری یا فرودگاه رها بشوند . ۲۰۰۰ کیلوگرم می شه ۱۰ هزار بمبلت با ۱۰۰ گرم ماده منفجره ( ۱۰۰ گرم هم وزن خود بمبلت شود ) راحت یک یا ۲ موشک یک منطقه تجاری یا شهری یا یک پادگان ساده رو به فنا می دهد
  16. 1 پسندیده شده
    قسمت دوم تحرک (Mobility) بزرگترین چالش در جنگ بعدی این است که چگونه به دعوا برسیم؟ نحوه استقرار نیروها می تواند به اندازه خود مبارزه چالش برانگیز باشد. نیکولاس ادامه می دهد: یک چیز باید تغییر کند و آن وزن وسایل نقلیه زرهی است. MBT هایی مانند M 1 Abrams یا Leopard 2 بیش از 70 تن وزن دارند و در بسیاری از نقاط جهان پل ها قادر به پشتیبانی از آنها نیستند و به شدت تحرک استراتژیک آنها را کاهش می دهد. در طول جنگ سرد بسیاری از خودرو های زرهی به اندازه کافی سبک بودند که بتوانند با C-130 Hercules (19.8 تن) جابه‌جا شوند، اما اکنون این امکان وجود ندارد. هم اکنون خودرو های زرهی باید با C-17 Globemaster (77.5 تن) حمل شوند. یا در مورد فرانسه، مجبور است آنها را با کشتی حمل کنند. به عنوان نمونه یکی از الزامات کلیدی در مورد نسل جدید Pandur های اتریشی این است که بتوان آنها را با هرکولس حمل کرد. این همراه با ماژولاز بودن پاندور را از نظر استقرار و سازگاری بسیار موثر می کند. (کرستوفر فاس، تحلیلگر نظامی Jane) (م: ما نیز با توجه پیر شدن ناوگان هرکولس ها و مقدار کم حمل بار کاندید ها دچار چالش بزرگی در این خصوص هستیم) به عنوان مثال، Challenger II دارای مشکلات استقرار بی شماری است. پروژه فعلی برای "ارتقا" Challenger III به بزرگترین مشکل، که وزن و قابلیت استقرارش نمی‌پردازد. این خودرو همچنان یک تانک 70+ تنی باقی خواهد ماند که برای رساندن آنها به صحنه جنگ به وسایل حمل و نقل زیادی نیاز دارد. هنگامی که یک MBT به میدان مبارزه می‌رسد، باید تجهیزات و پلتفرم‌های تخصصی به منظور پل‌سازی و بازگشایی معبر را نیز در نظر بگیرید که فشار اضافی بر لجستیک وارد می‌کند. دراموند به نقد این مسأله می‌پردازد که تمرکز اصلی گفت‌وگوهای موجود بر زره و قدرت آتش است، در حالی که مسئله تحرک و استقرار باید در صدر اولویت‌ها قرار بگیرد. به عنوان نمونه، یک خودروی 8x8 زرهی با نیمی از وزن چلنجر، به اسانی از بیشتر پل‌ها می‌تواند عبور کند در حالی که به خاطر ماژولار بودن، امکان نصب تجهیزات گوناگونی را دارد که بتواند در عمده موقعیت ها به خوبی تانک ها عمل کند. به گفته دراموند، اکنون تأکید باید بر تحرک، بقا و مرگبار بودن وسایل زرهی باشد. این موضوع به پیشینه تاریخی برمی‌گردد؛ به عنوان مثال در جنگ کوزوو در سال 1999، اهمیت تحرک در تحرک واحدها تا حد زیادی مشخص شد، چرا که بسیاری از واحدهای ناتو نتوانستند به موقع درگیر مستقر شوند. رییس اسبق ستاد ارتش ایالات متحده، اریک شینسکی (Eric Shinseki)، خاطر نشان کرد که ارتش ایالات متحده برای جنگیدن بسیار صاف است، برای نبرد بسیار سبک و برای پرواز بسیار چاق است.(م: منظور از صاف بودن عدم آمادگی برای نبرد و نبود تجهیزات کافی است) تیپ های استرایکر که در سال 2002 وارد شد، تحرک را بر حفاظت و قدرت آتش اولویت داد و نتیجه بازنگری در پاسخگویی استراتژیک به سازگاری و تحرک بود. با توجه به اینکه شهرها به‌عنوان بستر اصلی نبردهای آینده مطرح هستند، وسایل زرهی باید توانایی حرکت در خیابان‌های باریک و محیط‌های متراکم شهری را داشته باشند. بنابراین، توانایی ناوبری و سازگاری این وسایل در آینده بسیار حیاتی خواهد بود. بطور کلی این سناریو رزمی با ویژگی های MBT های معاصر همخوانی ندارد. هیچ کس یک گوی کریستالی ندارد تا آینده را به ما بگوید. با این حال، به نظر می رسد تجزیه و تحلیل تهدیدات توسط منابع مختلف نشان می دهد که آینده با یک محیط جنگ ترکیبی، با تاکید بر جنگ شهری خواهد بود. آماده‌سازی برای زمین‌های شهری و روستایی در آینده کلیدی است. آیا صنعت به سمت وسایل نقلیه غیرشنی حرکت می‌کند؟ یک موضوع مشترک در صنعت، فشار فزاینده برای طراحی وسایل نقلیه با سرعت بیشتر است. این امر منجر به ظهور وسایل نقلیه چرخدار شده است. این به هیچ عنوان به معنای پایان وسایل نقلیه شنی نیست، زیرا آنها همیشه نقشی برای ایفا کردن خواهند داشت، اما در محیط‌هایی که نیاز به روش‌های طولانی برای برقراری تماس وجود دارد یا در محیط‌های شهری که به تحرک آسیب می‌زند، کارایی کمتری دارند. کریستوفر فاس، اهمیت استراتژیک وسایل نقلیه چرخدار را توضیح می‌دهد: "زمانی که فرانسوی‌ها به مالی اعزام شدند، ۲,۰۰۰ تا ۳,۰۰۰ کیلومتر پیش از شروع درگیری در بیابان راه رفتند. یک وسیله نقلیه شنی نمی‌تواند بدون حمل و نقل سنگین (م: تانکبر ها، قطار یا ... ) این کار را انجام دهند. اما با یک وسیله نقلیه چرخدار، می‌توانید در جاده‌ها رانندگی کنید و به هدف خود با با زحمت کمتری برسید." (م: فرصت بشود به تفضیل به این درگیری می‌پردازم) شنی در مقابل لاستیک نیکلاس می‌گوید: "وسایل نقلیه زرهی به‌طور قطع به سمت سیستم‌های چرخدار حرکت می‌کنند. بزرگ‌ترین محرک این تغییر، پذیرش سیستم‌های هیبریدی (م: حتی سیستم های مبتی بر پیل سوختی) است. این قابلیت به وسایل نقلیه زرهی اجازه می‌دهد که موتوری داشته باشند که به‌جای انتقال نیرو به چرخ‌ها، برق تولید کند. شما می‌توانید به‌ راحتی یک موتور کوچک در هر چرخ قرار دهید و بنابراین هر چرخ را به‌طور مستقل عمل می‌کند تا کشش حداکثری را بدست آورید که عملکرد بسیار بهتری نسبت به آنچه که سیستم‌های شنی قادر به ارائه آن هستند، خواهد داشت. این یک هدف تکنولوژیکی است و هنوز به آن نرسیده‌ایم، اما صنعت به این هدف بسیار نزدیک است. آیا تانک اصلی نبرد نقشی در نبردهای آینده دارد؟ تد ماسیوبا (Ted Maciuba)، مسئول الزامات رباتیک در مرکز تعالی مانور ارتش ایالات متحده می‌گوید: "در کوتاه‌مدت، همچنان به زرهی سنگین اعتماد خواهیم کرد، با وجود اینکه نقاط ضعف آن تغییر نکرده است. توانایی استقرار سریع و کارآمد زرهی سنگین همچنان یکی از اشکالات عمده تانک‌های اصلی نبرد MBT به‌ویژه در کلاس‌های 70 تا 80 تنی است. با حرکت رو به جلو، به سیستمی که به اندازه آبرامز موثر است، اما به طور قابل توجهی سبک تر است، میرسیم. یگانی که از تیپ های زرهی آبرامز یا بردلی که به طور قابل توجهی سبک تر است و ردپای لجستیکی کمتری دارد و استقرار آن را آسان تر می کند. این امر تقریباً در مورد تمام تشکیلات ارتش از فرد، جوخه، گروهان، گردان و تیپ صدق می کند. هدف این است کهواحدها به‌طور قابل‌توجهی سبک‌تر شوند تا با ردپای لجستیکی کمتر و در عین حال مؤثرتر، بتواند به ماموریت برسند. ادامه دارد ... صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و http://www.military.ir/ مجاز است منبع در اخرین پست قرار میگیرد دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید پایان قسمت دوم ...
  17. 1 پسندیده شده
    بسم ا... گفته شده پرنده ترابری وای-20 نیروی هوایی چین در فرودگاه چابهار مورد رصد قرار گرفته ..
  18. 1 پسندیده شده
    بسم ا... پس امکان سنجی ساخت اف-4 هم بوده و ما خبر نداشتیم
  19. 1 پسندیده شده
    سلام برادر ، برای ساخت انیمیشن از آبجکتهای آماده استفاده شده ، اونم آبجکت سامانه چاپارل ! به همین سادگی .
  20. 1 پسندیده شده
    سوال جدی این سامانه آذرخش از قبل وارد چرخه پدافندی شده یا نه ؟ انمیشینی بعد از زدن پهپاد اسراییلی در نطنز سال2014 در اخبار منتشر شد سیستمی شبیه آذرخش را نشان داده https://www.aparat.com/v/1zDHj https://www.aparat.com/v/zO8Zx
  21. 1 پسندیده شده
    خودکفایی و امنیت تولید همیشه بین تولید بومی و همکاری تجاری تقابلی بزرگ مطرح است که نه مبتنی بر راهبرد تجاری بلکه ناشی از نگاه تک بعدی به تولید است. در تعیین راهبرد تولید چندین معیار از جمله قیمت، دسترسی به کالا، زیرساخت تولید، حجم درگیری، تنوع منابع و ... مطرح می گردد. همپوشانی های جالبی که در عرصه تولید وجود دارد سبب می شود که گاهی تولید یک تجهیز علیرغم قیمت بالایش توجیه داشته باشد و گاهی با وجود سود ترجیح به برون سپاری باشد. • برای مثال معیار تولید در خصوص کالایی که به وفور در بازار هست در قیاس با کالایی که کاربری خاص دارد و دسترسی به آن محدودیت دارد کاملا متفاوت است. چرا که در این حالت کالای خاص به عنوان نقطه بحرانی تولید معرفی می شود. • در مثالی دیگر، وجود پتانسیلی در کارخانه که موجب هزینه جاری می شود و تبدیل آن به تولید است. در نگاه اول درآمد کمتر از هزینه است ولی با در نظر گرفتن هزینه جاری می توان به این نتیجه رسید که بکارگیری این توان موجب کاهش ضرر کل شده اگرچه صفر نشده است. این وضعیت در کارخانه های دولتی که نیروی انباشته زیادی دارد یا شرکت های در حال ورشکستگی قابل اجرا هست. • هزینه های پنهان اجتماعی دیگر نکته ای هست که تولید را تحت تاثیر قرار می دهد. این مثال مشابه شرایط قبل است ولی نگاه بزرگ یک اجتماع در آن درگیر است. یک کارخانه ضرر ده با تکنولوژی قدیمی حفظ می شود تا کارکنان ان اخراج نشوند و از بحران اجتماعی جلوگیری شود. این شرایط در کارخانه های هند و پاکستان و اکنون در ایران دیده می شود و این انتخاب راه حلی موقت است تا مدیریت تغییر بتواند زیرساخت لازم برای تغییر شرایط را فراهم نماید. • تمرکز بر کار تخصصی دلیل دیگری هست که باعث می شود شرکت ها برای پرهیز از هزینه مدیریت منابع خاص، بخش های غیر راهبردی تولید را علی رغم سود به دیگر منابع برون سپاری کنند. این قضیه در خصوص تولید مواد خام دیده می شود و از هزینه زمانی و مشغولیت در خصوص آن بخش آزاد شده و بر تخصص خود تمرکز می کنند. برای مثال شرکت BAE System با برون سپاری بسیاری از کارها، خود را از مشغولیت مدیریتی آنها ازاد کرده است. در ایران، هنگام تاسیس سازمان انرژی اتمی با ریاست دکتر علی اکبراعتماد این سیاست پیگیری شد و انسجام و پویایی بالایی به این سازمان تازه تاسیس داد و توانست به سرعت برنامه های خود را وسعت ببخشد. • مثال مدیریت تنوع منابع یکی از نکاتی هست که شرکت های انگلیسی و اسرائیل به آن پایبند هستند. همیشه خرید عمده از یک منبع باعث کاهش هزینه می شود ولی امنیت تامین کالا بویژه برای کالاهایی با درجه راهبردی بالا حکم می کند که یک نوع کالا حداقل از دو یا سه منبع متفاوت تهیه شود تا در صورت اشکال برای یک منبع، تولید و محصول مورد نیاز با مشکل مواجه نشود. مزیت دیگر این اقدام امکان افزایش درخواست کالا بصورت ناگهانی بوده که تنها با داشتن چند منبع ممکن هست. شرکت Rotork انگلستان به عنوان نمونه ای صنعتی قطعات مورد نیاز خود را در طی مناقصاتی با حداقل دو یا سه شرکت برنده تامین می کند. رتبه اول 55 درصد کالا، رتبه دوم 35 درصد از کالا و تامین کننده سوم 10 درصد از درخواست را تامین می نماید. در چند شرکت خاص 5 الی10 درصد اخر بصورت تولید بومی تامین می شود. اسرائیل گندم خود را علاوه بر تولید داخلی از 6 منبع متفاوت خریداری می کند. • از دید هدف و افق تولیدی، وزارت دفاع آمریکا، مابین تولید علم، تولید فناوری و تولید صنعتی فرق قائل می شود. این تفکیک باعث می شود که توجیه بودجه بسیار دقیق تر و متناسب با هدف صورت گیرد چرا که شکل هزینه مصرفی در تولید علم و تولید صنعتی بسیار متفاوت است. با این وجود در تولید علم به عنوان سرشاخه نیاز، برون سپاری صورت می گیرد و مجموعه هایی همچون ناسا یا دارپا متولی تولید علم و بخشی از فناوری هستند و از شرکت های تحقیقاتی یا دانشگاه ها برای برون سپاری ریزپروژه ها استفاده می کنند. • نکته جالب دیگر در خصوص تجارت، نگاه فروشنده به خریدار است. اگر فروشنده بداند خریدار قابلیت تولید و شناخت کامل از محصول دارد رفتارش به شدت متفاوت خواهد بود و این مساله در خصوص تفاوت شکل فروش جنگنده به اسرائیل و امارات و عربستان دیده می شود. اسرائیل بعد از جنگ با اعراب بر اساس نقشه های فرانسوی ها، آمریکایی ها و چند جنگنده دیگر، اقدام به ساخت جنگنده هایی چون کفیر و لاوی کرد و با ادعای دفاع از خود قوانین مالکیت را زیرپا گذاشت. با تکمیل جنگنده سازنده های جنگنده در مقابل کسی قرار گرفته بودند که جنگنده ای ارزان و همتراز تولید کرده بود و در حال اشغال بازار آنها بود از این رو پیشنهاد های فروشی به اسرائیل شد تا توسعه جنگنده را به عنوان سازنده کنار بگذارد. اما اسرائیل در قبال این امتیازها، فقط طراحی موتور و بدنه را کنار گذاشت و تکنولوژی حساس موشک، رادار و جنگ الترونیک را توسعه داد و امروز قابلیت های خود را بر سوریه و روسیه به رخ می کشد. • مثال جالب دیگری که در خرید هواپیمای جنگی توسط اسرائیل می توان گفت، خرید قالب و مکانیک هواپیما و اصلاح رادار، سیستم آتش و ارتباطی جنگنده در خود اسرائیل هست. از این طریق هزینه خرید رادار و سیستم اتش از جنگنده حذف یا کم می شود و از سوی دیگر بخش حساس جنگنده که در نبرد چالش بر انگیز می شود در دستان صنایع دفاعی اسرائیل باقی خواهد ماند. یعنی بخش بدنه، موتور و بخشی از موشک ها به عنوان تکنولوژی غیرحساس ولی دست و پاگیر وارد می شود و بخش مربوط به تکنولوژی بالا در خود اسرائیل توسعه داده می شود. این نگاه در خصوص جنگنده های اسرائیل باعث می شود که آمریکا به عنوان سازنده قابلیت چندانی در شناخت و جاسوسی از جنگنده را نداشته باشد و جنگنده نیز مطابق با نیازهای خود خریدار رفتار کند. همچنین تکنولوژی رادار و جنگ الکترونیک قابل توسعه و استفاده در دیگر جنگنده ها به عنوان ارتقا خواهد بود. در فروش جنگنده اف 35 شاهد تغییر کدها و برنامه ریزی های جنگنده های ارسالی توسط اسرائیل بودیم چیزی که اف 35 را به یک جنگنده نیمه بومی تبدیل می کند. این نکته به قدری جالب است که در بحث خرید تجهیزات از کشور خارجی به عنوان الزام مهم باید توسط ایران رعایت شود. همه این موارد نشان می دهد که خریدار باید درک صحیح و کاملی از هدف خود داشته باشد و کیفیت خرید را متناسب با واقعیت و نیاز تطابق دهد. چرا که گاهی ابزاری به شما فروخته می شود که هرگز از ان استفاده نخواهید کرد و تنها هزینه اجباری پرداخت می کنید، برای مثال در تلویزیون های جدید قابلیت هایی هست که فروشنده با آنها شما را وسوسه به خرید جنس گرانتر می کند مانند توانایی ساپورت گیم و کیفیت بالای تصویر، در حالی که شما از این تکنولوژی استفاده نخواهید کرد. یا فروش مانیتور متخصصین گرافیک با قابلیت تفکیک بسیار ریز رنگ برای یک کار اداری یک کارمند ساده دولتی نکته ای که بعد از امنیت مسیر تامین کالای خام، در تولید بسیار اهمیت پیدا می کند، در نظر گرفتن نیاز ثابت و نیاز شناور است که تنوع منابع تامین در این راستا بسیار راهگشا است. نقطه نظرهای دیگری نیز وجود دارد که می توان به این بحث اضافه کرد. ولی در یک نگاه ساده جدول فوق را به عنوان تقابل ارزش هزینه تولید و ارزش راهبردی کالا معرفی می شود. ادامه دارد ... ممنون میشم اگر نکته ای به ذهنتون میرسه اضافه کنید
  22. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم یک استانداردی وجود دارد که معتقد هست ساختار یک شبکه پدافندی (در اینجا زمین پایه ) ، باید در سه حوزه تاکتیکی ، عملیاتی و راهبردی ، تشکیل ، مرتب بروزرسانی و ارتقاء پیدا کند ، اگر بین هر کدام از این سه حوزه ، نقطه کور یا شکافی وجود داشته باشد ، ماهیت وجودی کل سیستم بطور کامل زیر سئوال هست . حالا هر اندازه فضای تحت پوشش ( که محاط هست بر فضای آسمان یک واحد جغرافیایی از سطح زمین تا ارتفاع 80000 پا ) بیشتر باشد ، مسئولیت رده رزمی مسئول برای پایش آن سنگین تر و طبیعتا" نیازمند فناوری پیشرفته تری هست . مجموع سامانه هایی که در این شبکه وجود دارد ، (مثل تصویر بالا ) علاوه داشتن همپوشانی می بایست 360 درجه این محیط را کنترل کرده تا از بروز هر گونه غافلگیری در زمان جنگ ، یا دادن فرصت به دشمن برای رصد نقاط قوت و ضعف در زمان صلح ، جلوگیری بعمل آورند . مضاف برآن ، تراکم حضور و قدرت آتش این سیستم ها باید به شیوه ای چیده شود که در صورت از بین رفتن لایه های مستقر در لبه جلویی میدان ، همچنان لایه های بعدی به همان اندازه لایه های اولیه توانایی دفع حملات را داشته باشند . اما مساله اصلی دراینجا تشخیص صحیح قدرت تهاجمی عناصر مهاجم و سمت اصلی حمله ( که مسلما" با اجرای حملات ایذایی همراه هست ) خواهد بود ، و بطور طبیعی ، در کنار تمرکز بر شبکه سازی وسیع و در لایه های پدافندی متعدد ، داشتن نیم نگاهی به بحث پدافند هواپایه و حتی فضا پایه ( که ارتش ایالات متحده پیشگام در ان هست ) ضروری خواهد بود . موشکهای روسی برای نیروهای مسلح ایران ، تشدید مسابقه تسلیحاتی !!!!!!!!
  23. 1 پسندیده شده
    صرفا" برای یک یاد آوری تاریخی ( مجبور می کنید که خاک آرشیو را هر چند یکبار تکانده تا گردو غبار از اذهان پاک شود ) دره بقاع لبنان سال 1982 سام های سوری در برابر عملیات SEAD نیروی هوایی عبری ( فانتوم های مسلح به شرایک و استاندارد ) به همراه E-2 C های اسراییلی سال 2018 یا بعد از آن ... باور 373 ( که حداقل تا الان روز چهارشنبه 28 شهریور سال 97 هنوز رونمایی نشده و در شبکه پدافندی داخلی امتحان خودش را پس نداده ) در برابر ناوگانی متشکل از F-35I ، F-16I ودر نهایت F-15I پی نوشت : البته هنوزF-16 CJ های آمریکایی و یوروفایترهای آلمانی / بریتانیایی و رافال های فرانسوی را هم حساب نکردیم !!!!!
  24. 1 پسندیده شده
    با سلام   در جریان جنگ جهانی دوم ، تانک بعنوان یک سلاح تاثیر گذار در نبردها شناخته و مورد استفاده قرار گرفت . طرف های درگیر  ، طیف متنوعی از تانکها و زره کوب ها را طراحی و در خط تولید قرار دادند . اما در این میان یکی از پرتعداد ترین و نه با کیفیت ترین نمونه های تولید شده ، تانک شرمن ام-4 بشمار می امد که در قالب قانون وام و اجاره به اتحاد شوروی نیز ارسال گردید . با این وجود ، بر خلاف توپ 76 م.م  نصب شده در آن ،کیفیت و ضخامت زره به کار رفته در این تانک ، یکی از نقاط ضعف ارتش های بکارگیرنده آن بشمار می رفت . تصویر زیر یکی از تانکهای شرمن ارسالی به اتحاد شوروی را نشان می دهد که هدف مهمات توپ 88 م.م یک تانک تایگر قرار گرفته است . همانطور که مشاهده می شود، تانک شرمن بطور کلی از حیز انتفاع ساقط شده است وحتی  قابل بازسازی و احیانا" تعمیر نیست .   نکته جالب در این زمینه ، شهرت تانک شرمن به تانک کاغذی در میان پرسنل یگانهای پانزر آلمانی بود ، چرا که اگر شلیک با دقت صورت می گرفت ، تانک فوق با همان یک شلیک از کار می افتاد و از رده رزمی خارج می شد .  
  25. -2 پسندیده شده
    جملات احساسي خوبي هست ولي همين الان هم خيلي هزينه براي مقابله با سرطان صهيونيست داديم چه مالي و چه شهدا قبول دارم كه ما مثل كوفيان هستيم ولي بيشتر در اقتصاد كم كاري كرديم و چوبش در همه جا ميخوريم وقتي رهبر اين ده سال اسم سال رو اقتصاد گذاشتن و مسئولان در پي خام فروشي و مردم در پي فرهنگ كارمندى رفتن ، رهبر رو تنها گذاشتيم ولي در لبنان ، مردم واقعا پشت سيد حسن نصرالله ايستادن و وقتي گفت جنگ گفتن چشم و وقتي گفت نزنيد باز گفتن چشم در يمن هم همانطور ——- از بعد استراتژيك ، اسراييل ده ماه هست كه غرق در جنگ شده ولي تنها عضو كوچك محور مقاومت تماما در گير شده به قول اسرائيلي ها ، هر محله رو خالي ميكنن فرداش حماس مستقر ميشه باز در بعد استراتژيك ، ما ميدونيم كه عاقبت عربستان در يمن چه شد و اينكه ايران در يمن چه ارام كار كرد و الان درياي سرخ چه گونه قفل شده همه اين ها مويد اين اصل هست كه كليد اين جنگ در اقداماتي هست كه ايران در سوريه در حال انجام هست و صبر ايران و مقاومت طبق تجربه قبلي از روي حكمت است نه ترس ولي قبول دارم وزارت خارجه هاي ظريف و عراقچي براي اين صحنه ها ضعيف و نامناسب و كوچك هستن و در قد و قوامه اين بازي ها نيستن و در كشور ما عده اي از مسئولان تمايلي به جنگ ندارن و سرشون رو تو برف فرو كردن