برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 4 مهر 1403 در پست ها
-
4 پسندیده شده
-
3 پسندیده شدهواقعاً دست برادران حماس درد نکنه، ۷ اکتبر ۲۰۲۳ یه حرکتی زدن هم غزه از زندان تبدیل شد به خرابه (و همچنان زندان)، هم با حرکت خودسرانشون شرایطی بوجود آوردن که کل محور مقاومت در منگنه افتاد. نه میشد کاری نکرد و نه میشد حرکت اساسی زد ؛ که اگه حرکت اساسی زده میشد عملاً کل محور مقاومت از دید جهانی "شریک جرم" به حساب میومد و چراغ سبز برای خیلی از کارها (بخوایم نخوایم از دید بیشتر نظامهای سیاسی دنیا کار حماس خیلی تعریفی نداشت) و استارت یه جنگ خانمان سوز بود برای همه که هیچکس هم ظرفیتشو نداره. و چه فرصتی بوجود اومد واسه صهیونیستا! یه دلیل جنگ (casus belli) قوی که تا مدتها روش موج سواری کردن و هنوز هم میکنن، یه حمایت مالی و تسلیحاتی و اطلاعاتی سنگین (اونم همزمان با جنگ اوکراین که مثلاً کل منابع غرب رو میبلعید) و از همه مهمتر : عدم قطعیت مقاومت در حمایت از حماس که باعث شد اسراییل نیاز نداشته باشه با همهی جبههها همزمان درگیر بشه و عوضش در یک پروسهی چندین ماهه یکی یکی مهرههای مقاومت رو از دور خارج کرده. و بازم این سوال مطرح میشه که هدف و نیت حماس از ۷ اکتبر چی بود و چه انتظاری داشتند؟ آیا خسارتی که به اسراییل زدن ارزششو داشته که چند میلیون فلسطینی و لبنانی آواره بشن، عملاً تمام غزه شخم زده بشه و اکثر نیروهای حماس و حتی رهبر سیاسی این جنبش از بین برن، حزب الله لبنان کل بدنهی فرماندهی خودشو یکی یکی از دست بده و خیلی از تمهیداتی رو که برای جنگ در نظر گرفته بود قبل از وقوع جنگ گسترده از دست بده، ایران به عنوان هستهی اصلی مقاومت در سختترین شرایط سیاسی و امنیتی قرار بگیره و انرژی سیاسی زیادی رو در جهت حمایت از حماس بسوزونه و سایهی جنگ بر کل خاورمیانه سنگینی کنه؟ هر جور نگاه کنیم رگههایی از ساده لوحی و خودخواهی یا حتی شاید خیانت دیده میشه (با این حجم از نفوذ اسراییل و اطلاع دقیق از زمان و مکان همهی جلسات مقاومت، اگه واقعیت همچین چیزی آشکار بشه تعجب نمیکنم). و لطفاً دوستان راجبه "از دست رفتن وجهه صهیونیستا" صحبت نکنید که اینها اصلاً وجههای نداشتن که بخوان از دست بدن و اصلاً هم براشون مهم نیست. یکی دو سال دیگه هم که کلاً همه یادشون میره چی شده و کی زده و کی خورده.
-
3 پسندیده شدهقسمت دوم تحرک (Mobility) بزرگترین چالش در جنگ بعدی این است که چگونه به دعوا برسیم؟ نحوه استقرار نیروها می تواند به اندازه خود مبارزه چالش برانگیز باشد. نیکولاس ادامه می دهد: یک چیز باید تغییر کند و آن وزن وسایل نقلیه زرهی است. MBT هایی مانند M 1 Abrams یا Leopard 2 بیش از 70 تن وزن دارند و در بسیاری از نقاط جهان پل ها قادر به پشتیبانی از آنها نیستند و به شدت تحرک استراتژیک آنها را کاهش می دهد. در طول جنگ سرد بسیاری از خودرو های زرهی به اندازه کافی سبک بودند که بتوانند با C-130 Hercules (19.8 تن) جابهجا شوند، اما اکنون این امکان وجود ندارد. هم اکنون خودرو های زرهی باید با C-17 Globemaster (77.5 تن) حمل شوند. یا در مورد فرانسه، مجبور است آنها را با کشتی حمل کنند. به عنوان نمونه یکی از الزامات کلیدی در مورد نسل جدید Pandur های اتریشی این است که بتوان آنها را با هرکولس حمل کرد. این همراه با ماژولاز بودن پاندور را از نظر استقرار و سازگاری بسیار موثر می کند. (کرستوفر فاس، تحلیلگر نظامی Jane) (م: ما نیز با توجه پیر شدن ناوگان هرکولس ها و مقدار کم حمل بار کاندید ها دچار چالش بزرگی در این خصوص هستیم) به عنوان مثال، Challenger II دارای مشکلات استقرار بی شماری است. پروژه فعلی برای "ارتقا" Challenger III به بزرگترین مشکل، که وزن و قابلیت استقرارش نمیپردازد. این خودرو همچنان یک تانک 70+ تنی باقی خواهد ماند که برای رساندن آنها به صحنه جنگ به وسایل حمل و نقل زیادی نیاز دارد. هنگامی که یک MBT به میدان مبارزه میرسد، باید تجهیزات و پلتفرمهای تخصصی به منظور پلسازی و بازگشایی معبر را نیز در نظر بگیرید که فشار اضافی بر لجستیک وارد میکند. دراموند به نقد این مسأله میپردازد که تمرکز اصلی گفتوگوهای موجود بر زره و قدرت آتش است، در حالی که مسئله تحرک و استقرار باید در صدر اولویتها قرار بگیرد. به عنوان نمونه، یک خودروی 8x8 زرهی با نیمی از وزن چلنجر، به اسانی از بیشتر پلها میتواند عبور کند در حالی که به خاطر ماژولار بودن، امکان نصب تجهیزات گوناگونی را دارد که بتواند در عمده موقعیت ها به خوبی تانک ها عمل کند. به گفته دراموند، اکنون تأکید باید بر تحرک، بقا و مرگبار بودن وسایل زرهی باشد. این موضوع به پیشینه تاریخی برمیگردد؛ به عنوان مثال در جنگ کوزوو در سال 1999، اهمیت تحرک در تحرک واحدها تا حد زیادی مشخص شد، چرا که بسیاری از واحدهای ناتو نتوانستند به موقع درگیر مستقر شوند. رییس اسبق ستاد ارتش ایالات متحده، اریک شینسکی (Eric Shinseki)، خاطر نشان کرد که ارتش ایالات متحده برای جنگیدن بسیار صاف است، برای نبرد بسیار سبک و برای پرواز بسیار چاق است.(م: منظور از صاف بودن عدم آمادگی برای نبرد و نبود تجهیزات کافی است) تیپ های استرایکر که در سال 2002 وارد شد، تحرک را بر حفاظت و قدرت آتش اولویت داد و نتیجه بازنگری در پاسخگویی استراتژیک به سازگاری و تحرک بود. با توجه به اینکه شهرها بهعنوان بستر اصلی نبردهای آینده مطرح هستند، وسایل زرهی باید توانایی حرکت در خیابانهای باریک و محیطهای متراکم شهری را داشته باشند. بنابراین، توانایی ناوبری و سازگاری این وسایل در آینده بسیار حیاتی خواهد بود. بطور کلی این سناریو رزمی با ویژگی های MBT های معاصر همخوانی ندارد. هیچ کس یک گوی کریستالی ندارد تا آینده را به ما بگوید. با این حال، به نظر می رسد تجزیه و تحلیل تهدیدات توسط منابع مختلف نشان می دهد که آینده با یک محیط جنگ ترکیبی، با تاکید بر جنگ شهری خواهد بود. آمادهسازی برای زمینهای شهری و روستایی در آینده کلیدی است. آیا صنعت به سمت وسایل نقلیه غیرشنی حرکت میکند؟ یک موضوع مشترک در صنعت، فشار فزاینده برای طراحی وسایل نقلیه با سرعت بیشتر است. این امر منجر به ظهور وسایل نقلیه چرخدار شده است. این به هیچ عنوان به معنای پایان وسایل نقلیه شنی نیست، زیرا آنها همیشه نقشی برای ایفا کردن خواهند داشت، اما در محیطهایی که نیاز به روشهای طولانی برای برقراری تماس وجود دارد یا در محیطهای شهری که به تحرک آسیب میزند، کارایی کمتری دارند. کریستوفر فاس، اهمیت استراتژیک وسایل نقلیه چرخدار را توضیح میدهد: "زمانی که فرانسویها به مالی اعزام شدند، ۲,۰۰۰ تا ۳,۰۰۰ کیلومتر پیش از شروع درگیری در بیابان راه رفتند. یک وسیله نقلیه شنی نمیتواند بدون حمل و نقل سنگین (م: تانکبر ها، قطار یا ... ) این کار را انجام دهند. اما با یک وسیله نقلیه چرخدار، میتوانید در جادهها رانندگی کنید و به هدف خود با با زحمت کمتری برسید." (م: فرصت بشود به تفضیل به این درگیری میپردازم) شنی در مقابل لاستیک نیکلاس میگوید: "وسایل نقلیه زرهی بهطور قطع به سمت سیستمهای چرخدار حرکت میکنند. بزرگترین محرک این تغییر، پذیرش سیستمهای هیبریدی (م: حتی سیستم های مبتی بر پیل سوختی) است. این قابلیت به وسایل نقلیه زرهی اجازه میدهد که موتوری داشته باشند که بهجای انتقال نیرو به چرخها، برق تولید کند. شما میتوانید به راحتی یک موتور کوچک در هر چرخ قرار دهید و بنابراین هر چرخ را بهطور مستقل عمل میکند تا کشش حداکثری را بدست آورید که عملکرد بسیار بهتری نسبت به آنچه که سیستمهای شنی قادر به ارائه آن هستند، خواهد داشت. این یک هدف تکنولوژیکی است و هنوز به آن نرسیدهایم، اما صنعت به این هدف بسیار نزدیک است. آیا تانک اصلی نبرد نقشی در نبردهای آینده دارد؟ تد ماسیوبا (Ted Maciuba)، مسئول الزامات رباتیک در مرکز تعالی مانور ارتش ایالات متحده میگوید: "در کوتاهمدت، همچنان به زرهی سنگین اعتماد خواهیم کرد، با وجود اینکه نقاط ضعف آن تغییر نکرده است. توانایی استقرار سریع و کارآمد زرهی سنگین همچنان یکی از اشکالات عمده تانکهای اصلی نبرد MBT بهویژه در کلاسهای 70 تا 80 تنی است. با حرکت رو به جلو، به سیستمی که به اندازه آبرامز موثر است، اما به طور قابل توجهی سبک تر است، میرسیم. یگانی که از تیپ های زرهی آبرامز یا بردلی که به طور قابل توجهی سبک تر است و ردپای لجستیکی کمتری دارد و استقرار آن را آسان تر می کند. این امر تقریباً در مورد تمام تشکیلات ارتش از فرد، جوخه، گروهان، گردان و تیپ صدق می کند. هدف این است کهواحدها بهطور قابلتوجهی سبکتر شوند تا با ردپای لجستیکی کمتر و در عین حال مؤثرتر، بتواند به ماموریت برسند. ادامه دارد ... صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و http://www.military.ir/ مجاز است منبع در اخرین پست قرار میگیرد دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید پایان قسمت دوم ...
-
2 پسندیده شدهبرادر عزیزم . من که نمیگم نزنن . حرفم اینه اصلا امکان تلفات گرفتن با موشک برای حزب الله وجود نداره . تمام این مردم اسرائیل توی پناهگاهای مستحکم هستن ، شهرکهاشون تماما مستحکمه ، تجمع جمعیتی در فضای محدود ندارن ، حتی مراکز تجمعیشون مثل بیمارستانها در مواقع بحران به پارکینگهای زیر زمینی و مستحکم همون بیمارستانها منتقل میشه ! با امکاناتی که حزب الله داره امکان تلفات گرفتن براش مقدور نیست . مگر در صحنه ی جنگ زمینی که اونم آمار بالایی نخواهد داشت .
-
2 پسندیده شدهببین ، حالا یک حقیقتی رو می گم ، به مذاق دوستان خوش نمیاد. روس ها توی قضیه اوکراین به صورت عملی ضد منافع غرب و بر اساس اهداف خودشون پیش رفتند ، اولین کاری که غربی ها کردند ، مصادره اموال مقامات روس و اخراج روسیه از هر جایی که می تونستند بود ( حالا روسیه حتی توی مسابقات ورزشی هم نمی تونه با پرچم خودش شرکت کنه ) هر وقت جمهوری اسلامی کاری کرد که به مذاق غربی ها واقعا خوش نیاد ، اولین کاری که می کنند ضبط اموال مسئولین و فرزندان مسئولین جمهوری اسلامی و دیپورت اونها هست . تا زمانی که غربی ها از این نوع واکنش ها نشون ندهند یعنی جمهوری اسلامی داره توی پازل غربی ها نقش از پیش محول شده ی خودش که ریشه کن کردن اسلام ، تشیع و مقاومت در برابر غربی هاست رو انجام می ده و این شاخ و شونه کشیدن ها ، برای خر کردن امثال من و شماست. ( ضرباتی که جمهوری اسلامی به اسلام و تشیع در ایران زد نه سلیم یاغوز نه رضای قلدر می تونستند در خواب ببینیند !!! )
-
2 پسندیده شدهتولید نیمه هادی در روسیه: تجزیه و تحلیل چالش های کلیدی نکات کلیدی: -تحریمها و انزوای فناوری بهطور قابلتوجهی بر بخش الکترونیک روسیه تأثیر گذاشته و منجر به مشکلات گسترده در تولید و رکود فناوری شده است. -اخیرا تقریباً نیمی از قطعات نیمه هادی روسیه به دلیل نقص از کار می افتند که نشان دهنده چالش های جدی در کنترل کیفیت و قابلیت های تولید است. -وابستگی به تکنولوژی و تحریم های خارجی .دسترسی به مواد ضروری و تخصص را محدود کرده است و بحران در صنعت نیمه هادی روسیه را تشدید کرده است. -تغییرات استراتژیک به سمت بومیسازی تولید و تامین منابع از کشورهای غیرغربی برای آینده روسیه در بازار جهانی الکترونیک بسیار مهم است (در حقیقت اهمیت این مسئله برای ایران کمتر از روسیه نیست و ما با چالشی به مراتب بزرگتر روبرو هستیم شرکت بایکال حتی سابقه تولید پردازنده 2و8و48هسته ایی رو هم دارد) موانع پیش روی بخش الکترونیک روسیه پس از درگیری اوکراین با گذشت بیش از دو سال از درگیری، روسیه با چالشهای متعددی از سوی اوکراین وکمک غرب، از جمله در اختیار گذاشتن فناوریهای جدید .هواپیماهای بدون سرنشین، سربازان باتجربه و متعصب!!! و منابع مالی هنگفتی که میتواند اوکراین را در نبرد برای آینده سرپا نگه دارد، مواجه بوده است. اما، بسیاری از شکست های روسیه در درگیری با اوکراین از بخش مهندسی، به ویژه بخش الکترونیک آن ناشی شده است.یک چالش بزرگ برای روسیه وابستگی آن به تامین کنندگان خارجی برای قطعات الکترونیکی ضروری .بوده است. تحریم های اعمال شده توسط کشورهای غربی پس از درگیری اوکراین،دسترسی روسیه به فناوری ها و قطعات مهم مانند نیمه هادی ها و ریزتراشه ها را محدود کرده است.این امر زنجیره تامین تولیدکنندگان لوازم الکترونیکی روسی را مختل کرده و منجر به تاخیر در تولید و افزایش هزینه ها شده است. کمبود ریزتراشه ها نیز مانع مهمی برای بخش الکترونیک روسیه بوده است. به دلیل دسترسی محدود به فن آوری های نیمه هادی پیشرفته، سازندگان روسی برای برآوردن تقاضا برای دستگاه های الکترونیکی با مشکل مواجه شده اند.این کمبود نه تنها بر تولید لوازم الکترونیکی مصرفی بلکه بر بخشهای حیاتی مانند صنایع دفاع، مخابرات و خودرو نیز تأثیر گذاشته است . به دلیل تحریم ها و محدودیت های اعمال شده بر روسیه پس از درگیری اوکراین .منجر به ایجاد یک وضعیت رکود فناوری در بخش الکترونیک این کشور شده است. عدم دسترسی به فناوریهای پیشرفته و همکاریهای تحقیقاتی با شرکای بینالمللی مانع نوآوری و پیشرفت فناوری در شرکتهای الکترونیک روسیه شده است . در نتیجه آنها را در موضع ضعف در بازار جهانی قرار داده است. با توجه به فساد گسترده در روسیه(وضعیت ما بهتر نیست) ، جای تعجب نیست که روسیه با اختلال و مشکل در زنجیره تامین قطعات مواجه شده است. به دلیل محدودیت و محرومیت برای به دست آوردن قطعات با کیفیت بالا، برخی از تولید کنندگان به استفاده از قطعات ضعیف یا تقلبی متوسل شده اند و کیفیت و قابلیت اطمینان محصولات خود را به خطر می اندازند. این امر به اعتماد مصرف کنندگان آسیب رسانده و نگرانی هایی را در مورد ایمنی و امنیت لوازم الکترونیکی ساخت روسیه ایجاد کرده است. محدودیتهای انتقال فناوری و همکاری با شرکای خارجی نگرانیهایی را در مورد حقوق مالکیت معنوی در بخش الکترونیک روسیه ایجاد کرده است. عدم دسترسی به فناوری های پیشرفته و وابستگی به تامین کنندگان خارجی خطر سرقت و نقض مالکیت معنوی را افزایش داده است. بایکال اس48هسته ایی بایکال ام8هسته ایی یک گزارش جدید نشان می دهد که تقریبا نیمی از قطعات نیمه هادی روسیه از کار می افتند یافتههای اخیر گزارش Vedomosti در بایکال الکترونیک، میزان نقص نگرانکننده در فرآیند تولید تراشه را نشان میدهد که به یک گلوگاه مهم در تولید نیمهرساناهای روسیه تبدیل شده است. این بروز بالای نقص، که تقریباً نیمی از پردازندهها معیوب هستند، نشاندهنده چالشهای جدی بخش الکترونیک روسیه در حفظ کیفیت و قابلیت اطمینان در فرآیندهای تولید آن است. این مسائل در درجه اول به تجهیزات قدیمی و کمبود پرسنل ماهر نسبت داده می شود که با انزوا از اکوسیستم های فناوری بین المللی به دلیل تحریم های مداوم تشدید می شود.(این مسئله برای ما که بخشی از رادار ها و پدافند و شاید جنگنده هامون رو از روسیه تامین می کنید یک چالش است) تلاشها برای بومیسازی تولید تراشهها بهعنوان وسیلهای برای دور زدن این تحریمها، نتایج مطلوبی را به همراه نداشته است و پیچیدگی و مهارت فنی مورد نیاز در تولید نیمهرسانا را بیشتر نشان میدهد. این وضعیت منعکس کننده مسائل گسترده تری در صنعت است، جایی که نیاز به سرمایه گذاری قابل توجه در فناوری و سرمایه انسانی برای بازیابی و انعطاف پذیری آینده حیاتی است. در حالی که به خوبی انتظار می رفت که سازندگان روسی در حال حاضر با تولید دست و پنجه نرم کنند، گزارش اخیر مقیاس بزرگی از مشکلاتی را که توانایی های تولید نیمه هادی روسیه با آن مواجه می شوند، روشن کرده است. Baikal Electronics، یک توسعهدهنده معروف روسی، به دلیل نرخ بالای نقص در تراشههای تولید شده در داخل کشور، با موانع قابل توجهی در تامین تقاضای پردازندهها مواجه شده است. بر اساس این گزارش، اعتقاد بر این است که حدود نیمی از پردازندههای بستهبندی شده در روسیه معیوب هستند و این امر باعث شده است تا Baikal Electronics به دنبال شرکایی در داخل کشور باشد. روسها برنامه داشتند تا سال2030 تراشه 14نانو تولید کنند پس از درگیری اوکراین در سال 2022، تحریم های اعمال شده توسط کشورهای غربی همکاری بین شرکت های تولید تراشه مانندTSMC تایوان و شرکت های روسی از جمله بایکال الکترونیکس را متوقف کرد. این اختلال در زنجیره تامین، بایکال را بر آن داشت تا به دنبال شرکای تولیدی جدید برای تولید سیلیکون و بسته بندی تراشه باشد. علیرغم تلاشها برای بومیسازی تولید تراشهها در روسیه، این انتقال دشوار بوده است و در نتیجه نرخ نقص بالایی در دستههای تراشه ایجاد میشود. موضوع مهمی که در این گزارش به آن اشاره شده، نبود قابلیت های پیشرفته تولید سیلیکون در روسیه و همچنین پرسنل و محققان آموزش دیده در زمینه تولید تراشه است. از آنجایی که هیچ سازنده تراشه در روسیه وجود ندارد که قادر به تولید ویفر در چیپهای پیشرفته (مانند TSMC) باشد، بایکال الکترونیکس احتمالاً به یک کارخانه ریخته گری چینی برای تولید پردازنده های خود متکی است که زمینه انبوهی از مشکلات است آیا حرکت رو به جلو روسیه در آینده قابل پیش بینی ست؟ به دلیل چالش های پیش روی بخش الکترونیک روسیه پس از درگیری اوکراین، نگرانی های قابل توجهی در مورد آینده این کشور در صنعت وجود دارد. وابستگی به تامین کنندگان خارجی ، فقدان ریزتراشه ها، رکود فناوری، مسائل کنترل کیفیت، چالش های مالکیت معنوی، و محدودیت های ورود به بازار، همگی مانع رشد و رقابت تولیدکنندگان لوازم الکترونیکی روسی شده اند. روسیه برای رفع این موانع و جوان سازی بخش الکترونیک خود باید اقدامات راهبردی انجام دهد. این شامل سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه محلی ، ترویج نوآوری، و بهبود زیرساخت برای دستیابی به خوداتکایی در تولید الکترونیک است. علاوه بر این، ایجاد مشارکت با کشورهای غیر غربی برای تنوع بخشیدن به زنجیره های تامین و کاهش ریسک های ژئوپلیتیکی برای موفقیت بلندمدت بسیار مهم است، می توان به مشارکت با کشورهایی (مانند ایران و کره شمالی) نیز فکر کرد در نهایت،آینده بخش الکترونیک روسیه به توانایی آن برای انطباق با شرایط متغیر بازار، سرمایه گذاری در فناوری های پیشرفته و تثبیت خود به عنوان یک بازیگر قابل اعتماد و نوآور در سطح جهانی وابسته خواهد بود . اما آیا روسیه با برداشتن گامهای پیشگیرانه و اتخاذ رویکردی آیندهنگر، میتواند بر چالشهای پس از درگیری اوکراین غلبه کند و صنعت الکترونیکی پررونق و پایدار در آینده ایجاد کند؟. منابع: https://www.baikalelectronics.ru/products/4395/ https://meduza.io/en https://www.electropages.com/
-
1 پسندیده شدهاز مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی From the Iron Triangle to the Steel Hexagon قسمت اول نیروی زمینی برای دستیابی به اهداف استراتژیک روی زمین ضرورت است. نیاز به تحرک و حفاظت برای هر نیروی جنگی حیاتی است. بدین ترتیب، توان زرهی یکی از جنبه های اصلی دکترین نظامی به حساب میآید و به سربازان توانایی حرکت سریع در حالی که تحت حفاظت هستند را در مسافت های طولانی می دهد. در زمانی نه چندان دور، پارامترهای زرهی به سه دسته کلی شامل قدرت آتش، حفاظت و تحرک تقسیم میشدند. با این حال، در عصر مدرن، نیاز به عناصر بسیار بیشتری وجود دارد، مانند تحرک، مرگباری، بقاپذیری، خودمختاری، اتصال و سازگاری تعادل بین این عناصر جدید برای اطمینان از اینکه الزامات طراحی زرهی را محدود نکند، حائز اهمیت است. میدانهای نبرد در آینده پیچیدهتر، متنوعتر، پرسرعتتر و خطرناکتر خواهند بود، اما نقش زرهی به همان اندازهی روزهای نخست تاثیرگذار باقی خواهد ماند. خودروهای زرهی در اشکال و اندازهها و وزنهای مختلف متناسب با نقشهای گوناگون تولید میشوند، زیرا هر شرایطی خودروی منحصر به فردی را میطلبد. در نتیجه، شاهد تنوع زیادی میان ارتشهای جهان هستیم. با این حال، نقش عملیاتی یک خودروی زرهی در تمامی میادین مطلقاً یکسان نیست و ممکن است دو کشور از یک وسیله یکسان برای مقابله با تهدیدات متفاوتی استفاده کنند. مسائلی که بر الزامات زرهی تأثیر میگذارند: ناتو نیاز به تجدید و بروزرسانی قابلیت های خود دارد. ( با توجه به اینکه بتوانیم متقارن با تهدیدات مواجه شویم ) درگیریها با تروریستها و شبهنظامیها در سطح جهانی هنوز ادامه دارد. اجماع فزایندهای در مورد عملیاتهای آینده وجود دارد که عمدتاً در محیطهای شهری خواهند بود. نیاز به انتقال زرهی از A به B بیش از پیش خواهد بود. ( تا حد امکان سریع، کارآمد، ایمن و مقرون بصرفه ) تهدیدات نوظهور در حوزه سایبری و اطلاعات ظهور یافتهاند که باید به آنها پاسخ داده شود. تعادل میان شش عنصر زرهی نوین باید تعادلی بین تمام عناصر ششضلعی زرهی وجود داشته باشد، جایی که مدیران باید ریسکهای مختلف را ارزیابی کنند تا بدانند اولویتها کجا قرار دارند. محیطهای شهری متراکم ممکن است به تحرک نیاز داشته باشند، در حالی که در حومه شهرها، مرگباری اهمیت بیشتری پیدا میکند. نیکولاس دراموند (Nicholas Drummond) مدیر عامل (AURA Consulting Ltd) می گوید که محور اصلی برای وسایل زرهی تحرک استراتژیک شده است. حفاظت هنوز یک عامل حیاتی است، اما به روشهای جدیدی به آن پرداخته میشود و مانند گذشته به معنای زره ضخیمتر نیست. زرههای ماژولار برای مقابله با موشکهای ضدزره ضروری هستند. در همین حال بدنه های سبک و تمرکز بر افزایش تحرک، دور شدن از زره های سنگین را نشان میدهد. با این حال، سهگانه تحرک، حفاظت و آتش هنوز مهمترین عناصر هستند. دراموند میگوید: " با پیروی از این سه اصل، ما ملاحظات نوینی را فراهم کردیم. تجهیز زرهی آینده به حسگرهای پیشرفته مانند پلتفرم آژاکس که مجهز به حسگرهایی با هوش مصنوعی است، آگاهی خدمه داخل خودرو را به طور قابل توجهی افزایش میدهد. این حسگرها جستجو، ردیابی و شناسایی خودکار را ممکن میسازند و به خدمه این امکان را میدهند تا پیش از شناسایی، به تهدیدات واکنش نشان دهند. یک سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن به کاربران اجازه میدهد به صورت زنده از موقعیت هر واحد در نقشه مطلع شوند. اتصال یکی از راههای کلیدی برای بهبود فرمان و کنترل (C2) است و باید به عنوان یک عامل تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. این سطح از اتصال پیشرفته تأثیر زیادی بر بقای واحدهای زرهی خواهد داشت و فراتر از واحدهای زمینی، شبکههایی بین واحدها در حوزههای زمینی، دریایی و هوایی ایجاد میشود. (م: اینجا به مفاهیمی مانند Multi-Domain/Cross-Domain اشاره میشود که باید به بیش از پیش به آن توجه کرد) بخش بعدی ششضلعی، بقاپذیری است. این مفهوم به بهبود نیازهای فنی (قطعات مصرفی) و پشتیبانی سازنده، علاوه بر ایده سنتی بقا نظیر قابلیت اطمینان و بهرهوری سوخت اشاره دارد. اگر یک وسیله نقلیه زرهی بتواند 72 ساعت بدون تأمین مجدد یا تعمیر فعالیت کند، فشار لجستیکی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت. آخرین عنصر ششضلعی، سازگاری است. سازگاری به توانایی یک وسیله نقلیه برای انطباق با سناریوهای مختلف جنگی اشاره دارد. توانایی یک وسیله نقلیه منفرد برای انجام مأموریتهای مختلف بدین معناست که وزارت دفاع مجبور نیست هر بار که بخواهد یک سناریو جنگی را آغاز کند، به دنبال یک وسیله نقلیه جدید باشد. ماژولار بودن یکی از مؤثرترین راهها برای دستیابی به این امر است. اضافه بر این شش عنصر، 3 عامل عملی نیز وجود دارد که انتخاب ها را محدود میکند، عبارتند از هزینه، وزن و قوانین فیزیک. همچنین شما باید در انتخاب هایی انجام میدهید خدمه و عوامل انسانی راهم در نظر بگیرید. ادامه دارد ... صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و http://www.military.ir/ مجاز است منبع در اخرین پست قرار میگیرد دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید پایان قسمت اول ...
-
1 پسندیده شدهتروریست های یهودی تا ابد نمیتوانند داخل سوراخ موش بمانند.قرار نیست حزب الله مثل اونها توحش نشان بدهد همین که تلفات ازشان بگیرد کافی هست
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا... آقا مجید روی دوتا شاسی متفاوت رژه هفته دفاع مقدس 1403 خورشیدی
-
1 پسندیده شدهحزب الله از لحاظ نظامی توانایی مقاومت و پس راندن ارتش اسرائیل را در جنوب لبنان دارد ولی اگر میخواهد از غیرنظامیان لبنان محافظت بکند باید به مراکز جمعبتی اسرائیل حمله بکند.هیچ غیرنظامی در اسرائیل وجود نداره.اسرائیل یک پادگان تروریستی هست با تروریست ها و محل زندگیشان ،باید به مراکز جمعیتی اسرائیل حمله کرد. چشم در مقابل چشم تنها در این صورت حساب کار دست این تروریست های یهودی می آید.
-
1 پسندیده شدهایران مهره های شطرنجی دارد اما بازی با آن ها را به درستی انجام نمی دهد. نتیجه حال و روز الان حزب الله و حماس نتیجه سیاست ورزی های غلط است. و ربطی به قیاس همیشگی موشک و نیروی هوایی ندارد. هفته ها و ماه قبل چنین روزی هشدار داده میشد اما عده ای به دنبال دکلمه های همیشگی خودشان در باب انتقاد نکردن و موارد این چنینی بودن و حالا ثمره ی اعمال این عزیزان رو همه باید بچینند و خوشحال خوشحال خودشان را در کنار صدا مخالف قرار بدهند و ... بدیهی است وقتی منتظر بمانید تا دشمن با پتک بر سر شما بزند تا بعد تازه یاد آماده شدن برای جنگ بیوفتید اوضاع نهایت به اینجا ختم میشود. برگ برنده اسرائیل نیروی هوایی نیست. کار نیروی هوایی را هر ابزار اتشباری دیگری می تواند انجام دهد. برگ برنده اسرائیل جسور بودن فرماندهان نظامی و مقامات سیاسی این رژیم است. برگ برنده اسرائیل سال ها نفوذ اطلاعاتی در کشور های محور مقاومت است . اولین ترور سال ها قبل توسط این رژیم در ایران رخ داد . اما چه گفتید؟ جنگ خونریزی دارد . جنگ بالا و پایین دارد و همینطور ماست مالی شد و خداحافظ ( خطاب ها نوعی هستند)
-
1 پسندیده شدهمستند آخرین نبرد کماندوهای افغانستان و طالبان تا سقوط کابل پس از توافق آمریکا و طالبان در قطر در واپسین ماههای استقرار دولت دونالد ترامپ در آمریکا، ارتش آمریکا به خروج از افغانستان شتاب بخشید و این فرآیند در نخستین روزهای دولت جو بایدن تکمیل شد. پیش از این فرار اما یک اتفاق مهم رخ داد و ارتش آمریکا بیش از 5000 نفر از اعضای طالبان که تجربه جنگی داشتند را در راستای توافق با طالبان آزاد کرد و عملاً نیروی تازه نفس پرشماری به صف جنگجوی طالبان افزود که موضع ارتش افغانستان را بیش از پیش تضعیف کرد. همزمان با فرار سربازان آمریکایی از افغانستان، ارتش افغانستان که توان هوایی و تسلیحات سنگین لازم از جمله لشکرهای زرهی و تانکهای لازم برای مقابله با طالبان را نداشت و توسط آمریکاییها به جنگنده نیز تسلیح نشده بود، توان مقاومت در مقابل طالبان را نداشت و یک به یک ولایتهای افغانستان سقوط کرد. طالبان که از روحیه بالایی برخوردار بود، به سرعت قلمرو خود را از 20 درصد افغانستان به 50 درصد رساند و وقتی آخرین هواپیمای آمریکا از فرودگاه کابل پرواز میکند، طالبان پشت دروازههای فرودگاه بود! سران محلی که میدانستند طالبان دیر یا زود افغانستان را خواهد گرفت، با طالبان دست بیعت دادند و بسیاری از ولایات بدون درگیری تسلیم طالبان شد. در حالی که نیروهای نظامی دولت افغانستان در رویارویی مستقیم با طالبان بودند، مقامات محلی از مناطق تحت حمله با هلی کوپتر به کابل فرار میکردند و بدین ترتیب واحدهای ارتش که بدون فرمانده میماند، متلاشی میشد! محمداشرف غنی و بسیاری از مقامات در روزهای آخر به جای برنامه ریزی برای انسجام بخشیدن به قوای نظامی، زمینههای لازم برای فرارشان از افغانستان را فراهم میکردند و به محض رسیدن طالبان به افغانستان از طریق فرودگاه کابل فرار کردند؛ اتفاقی که 24 مرداد 1400 رخ داد و این آغاز استقرار طالبان در کل افغانستان بود. گروهی از قوای نظامی به دره پنجشیر پناه بردند اما طالبان با کمک پاکستان به این دره حمله کرد و این قوای نظامی را منهدم کرد. این مستند با استفاده از تصاویری که خبرنگاران محلی و میدانی از آخرین نبردهای کماندوهای افغانستان و طالبان تا سقوط کابل و رژه طالبان تهیه گردیده که صحنه را واضحتر میسازد. لینک مستند : منبع
-
1 پسندیده شدهبا وجود بودن یکی از قویترین نیروی هوایی جهان، بعد از چند روز و یا حداکثر یک هفته تمام نیروی هوایی سوئد متلاشی شده است و اکنون تمام کشتی ها در طرف دیگر دریای بالتیک با سرباز و تسلیحات و وسایل نقلیه و دیگر چیزها پر شده است و در راه امدن به اینجا هستن. امدن به اینجا برای یک حمله ی گسترده و بزرگ. حمله ایی که ما خودمان را برای ان حتی در کوچیکترین جزییات اماده کرده ایم. سواحل ما دارای مجمع الجزائر طولانی در میانه ی راه رسیدن به ابهای ازاد میباشد. و این دریا میباشد که ما بهترینهایمان را در ان قرار دادیم. اینطور بگویم که مجمع الجزائر ما متشکل از یک قسمت غیرنظامی و عمده قسمتهای مخفی نظامی بود. نیروی دریایی به تنهایی دارای یک سیستم راهیابی رمزگذاری شده بین جزائر و تعداد معدود از تاسیسات گسترده ایی از انبار و محل های بارگیری بود. نیروی دریایی سوئد با این مجمع الجزایر اغلب کم عمق، باریک و ناوبری دشوار، سازگار شده است. و از همین جا هست که نیروی دریایی باید به مقابله با یک حمله ی گسترده ی دشمن برود مستقیم به دریای بالتیک برود. اگر دشمن در هوا متوقف نمیشدند، انها باید در دریای ازاد متوقف میشدند. مهمترین و زبانزد ترین پایگاه دریایی نیروی دریایی این پایگاه معروف به Muskö میباشد. محلی امن و پناهگاهی برای نیروی دریایی در یک نبرد. تاسیساتی ساخته شده در عمق کوه و دارای مساحتی به بزرگی شهر قدیمی. (شهر قدیمی جزیره ایی در قلب استکهلم میباشد و دارای مساحت حدودا سیصد و شصت هزار متر مربع میباشد. ) و چهاربرابر بزرگتر از تاسیسات ساخته شده زیر کوه معروف به NORAD. در صورت نبرد اینجا پایگاهی برای سرویس به شناورها و زیردریایی و پرسنل نیروی دریایی بود. در داخل ان هرچیزی که مورد نیاز بود، وجود داشت. اسلکه های خشک، تعمیرگاه ها، انبارها، سالنهای غذاخوری، بیمارستان و دیگر چیزهایی. کلیدی ترین وظایف یک زیردیایی گشت زنی و جاسوسی میباشد اما الان داشتن ارتباطی نزدیک در صورت یک نبرد قریب الوقوع با دشمن میباشد. این اقای لارش لیندبری میباشد و بیشتر عمر خود را زیر دریا گذرانده است به عنوان فرمانده ی شناور در زیردریایی های مختلف. او میگوید: " فرمانده ی شناور بودن به معنی بودن به عنوان فرمانده ی تاکتیکی میباشد. فرد یک ماموریت میگیرد و بعد این ماموریت را با بهترین نحو حل کند. فرد هیچکسی را برای سوال کردن ندارد.همه ی تصمیمات را خود فرد میگیرد. و به خوبی که میتواند انجام میدهد. اگر بخواهیم یک جنگنده را با یک زیردریایی مقایسه کنیم، در اصل یک وظیفه برای انجام دادن دارند. انها بیرون میروند و گشت میزنند. یک هواپیما بعد از حدودا چهل و پنج دقیقه برمیگردد و بعد گزارشی از عکسهایی که گرفته و یا ثبت کرده است میدهد. اما یک زیردریایی حدودا یک هفته بیرون میرود و گشت زنی میکند و عکس میگیرد و اطلاعات را ثبت میکند و هرچیزی که به نفع باشد را انجام میدهد همچنین دارای همه ی امکانات تسلیحاتی مورد نیاز میباشد و زیردریایی به صورت مخفی میباشد و هیچکس نمیداد که زیردریایی کجا میباشد به جز افراد خود زیردریایی." اینکه همه میخواهند یک حمله را دورتر از قلمروی حکومت متوقف کنند یک چیز بدیهی میباشد و این برای در امان بودن تمام غیر نظامیان از یک درگیری نظامی میباشد. بعد از اینکه یک زیردریایی تمام اژدرهای کشنده ی خود را شلیک کرد انها باید به جایی به طور مثال Muskö برگردند. در واقع در این پایگاه ها هست که انها سرویس میشوند، لود میشوند، و پرسنل را سوار میکنند برای برگشتی دوباره به اعماق برای نبرد. اقای لیندبری میگوید: " من رزمایش یا مانور نظامی Zapad-81 را به یاد می اورم که کشورهای پیمان ورشو انجام دادند که در ان روز بخش اعظم نیروی دفاعی روسیه همچون همه ی شناورها، جنگنده ها، که در محدوده ی دریای بالتیک بود، همچون یک نبرد واقعی همه ی انها به طرف سوئد در هجوم بودند همچون یک تهاجم واقعی به سوئد. اما در اخیرن لحظه انها به طرف سواحل لهستان تغییر جهت دادند و در انجها تخلیه شدند و این به طور قطع بزرگترین مانور نظامی دریایی در دریای بالتیک میباشد. اینطور احساس میشد که یک تهاجم بر علیه سوئد نزدیکتر از این نمیباشد. اگر این یک حمله ی واقعی بود، در مرحله ی اولیه انتظار داشتیم که گروه های خرابکار تمام تاسیسات ارتباطی را از بین برده بوده باشند، باعث انهدام تاسیسات نظامی شده بوده باشند، که به طور معمول قبل از یک حمله ایی اینچنینی به وقوع میپیوندد." http://uupload.ir/files/re58_12.jpg برمیگردیم به پایگاه معروف Muskö ، یکی از چیزهایی که بسیار ترسناک میباشد، وجود داشتن یک کوره برای اتش زدن جنازه میباشد که اگر سربازی که به اینجا اورده شده است که به وسیله ی عاملهایی مسری مسموم شده باشد و یا به دلایلی دیگر، در این کوره سوزانده شود. تاریخ نشان میدهد که نیروی دریایی سوئد قادر به متوقف کردن حمله ی شناورهای نظامی پیمان ورشو در دریای بالتیک نمیباشد و انها قادر به وارد شدن به جزیره ها و مجمع الجزائر سوئد میباشد. یک حمله ی زمینی نزدیک میباشد. همانطور که نیروی هوایی قادر به توقف نبود دیده میشود که نیروی دریایی نیز قادر به توقف کردن این نبرد نمیباشد. اگر موفق به متوقف کردن دشمن در دریا نمیشدند، بنابراین صحنه ی نبرد به مجمع الجزائر، سواحل و بنادر میباشد. نیروی دریایی اما میبایست بیشتر از نیروی هوایی مقاومت کند اما طبق محاسبات نیروی دریایی نیز به تدریج شکست میخورد و پایگاه دریایی Muskö نیز طی بمباران تخریب میشود و فرو میریزد. وقتی که شناورهای سنگین و زیردیایی ها در دریا از دست رفتند، به طور قطع نیروها برای مقاومت در جزیره ها بین مجمع الجزائر پخش میشوند. اکنون این وظیفه ی شکارچی های ساحل (یک نوع نیروی ویژه در نیروی دریایی) بود که تلاش برای مزاحمت برای این حمله کنند تا جایی که میتوانند. انها گروه های کوچک با اموزشهای مخصوص و مسلح به تسلیحات سنگین و شناورهای سریع مخصوص ابهای کم عمق بودند. انها همچون زنبور باید جاهایی را نیش میزدند که بیشترین درد را داشته باشد و این باعث سخت شدن نفوذ دشمن در سرزمین اصلی میشود. با وجودی که دشمن اکنون از از دست دادنهای بزرگ در هوا و بر روی دریا رنج میبرد، اما انها موفق میشوند مقاومین را در مجمع الجزائر شکست بدهند و به سرزمین اصلی نزدیکتر شوند. ساکنین سرزمین اصلی نیز اکنون میتوانند دود و اتش را ببینند و هشدارهای پخش شده از صحنه ی نبرد بشنوند. ملوانان سوئدی با امواج اب بر روی سنگها اورده میشوند. حمله ی تدافعی در طی جنگ سرد اینطور ساخته شده بود که برای دشمن سخت باشد که از ان عبور کند. اکنون یک چیزی کاملا دیگری روبروی دشمن قرار دارد تا جلوی امدن انان به سرزمین اصلی را بگیرد. اکنون باید این حمله متوقف شود. اکنون پیاده شدن دشمن بر روی سرزمین اصلی نزدیک است و میتوان صدای چکمه ی های انها بر روی سرزمین سوئد را شنید. اما قبل از اینکه گروه های دشمن پیاده شوند، انها باید از چیزهایی عبور کنند که شاید از قبلی ها سختر باشد، توپخانه ی ساحلی.
-
1 پسندیده شدهعلت تشکیل پیمانهایی همچون ناتو و ورشو نیز همین بود که یک کشور به تنهایی قادر به دفاع در مقابل یک ابر قدرت نیست و در واقع کشورهای کوچک نیاز به داشتن حمایت ابرقدرتها در قالب یک پیمان دارند. اگر در ان شب پاییزی اکتبر یک نبرد بین سوئد و شوروی تشکیل میشد، تمام کشورهای پیمان ورشو به دفاع از شوروی برمیخیزیدند. ولی سوئد به علت خنثی بودن در درگیری های جبهه ی غرب و شرق، و تاکید براصل خنثی بودن همیشه سعی داشته است که از عضویت به ناتو جلوگیری به عمل اورد. البته عضویت سوئد درناتو در طی همه پرسی رد شده است و البته این نکته قابل ذکر است که دولت نیز میتواند بدونه همه پرسی به عضویت ناتو دراید اما بدونه داشتن پشتیبانی سیاسی کافی از طرف عموم مردم این به معنی خودکشی سیاسی نیز خواهد بود، همانگونه که طبق امارها تا کنون نیز عموم مردم مخالف عضویت سوئد در ناتو میباشد. اما سوئد همیشه با کشورهای عضو ناتو رزمایش و تمرینات مشترک نظامی داشته و خواهد داشت. همچنین همکاری های امنیتی نیز بین سازمان ناتو و سوئد وجود دارد. یک پیمان سطح بالا بین سوئد و ناتو به امضا رسیده است که به اسم Samförståndsavtal med Nato om värdlandsstöd که این را میتوان به پیمان با ناتو در پشتیبانی از ناتو در کشور میزبان یعنی سوئد معنی کرد که باعث شده است از نظر قانونی کشورهای عضو ناتو و همچنین سوئد در تمرینات و رزمایشات شرکت کنند. همانگونه که امسال نیز یک رزمایش با شرکت بعضی کشورهای عضو ناتو در سوئد اجرا میشود. همچنین در رزمایش سالانه ی امنیت دریای بالتیک و خلیج بوتنی نیز سوئد همیشه شرکت دارد که رزمایشی مشترک بین کشورهای ناتو و فنلاند و سوئد و کشورهای بالتیک میباشد. در سال 1994 وقتی که سوئد به عضویت باشگاه PFF یا همکاری برای صلح که یک پروژه ی ناتو بود درامد، اکنون میتوانست فشار سیاسی را در مورد تمرینات و همکاری با ناتو خنثی نماید. و در سال 1997 نیز همچنین سوئد به عضویت EAPR یا شورای همکاری اروپا و اقیانوس شمالی درامد که یک شورا برای کشورهای عضو ناتو میباشد. همچنین بدین طریق سوئد در چندین عملیات بین المللی که به وسیله ی ناتو هدایت و رهبری میشود نیز شرکت کرده است همچون عملیاتهایی در کوزو، افغانستان، لیبی، چاد و بوسنی و هرزوگوین. در سال 2014 نیز همکاری با ناتو وارد یک مرحله ی گسترده تر و عالی تری شد که طی پیمان Samförståndsavtal med Nato om värdlandsstöd میسر شده است. البته همانگونه گفته شد چنین قراردادهایی بدونه پشتیبانی سیاسی مردم که به وسیله ی پارلمان صورت میگیرد یک بحران سیاسی نیز ایجاد میکند. در سال 2014 دقیقا بعد از اینکه پارلمان به تعطیلات تابستانه رفت دولت بدونه هیچگونه بحث عمومی، این پیمان را به تصویب رساند و در حقیقت از خلاء نبود اعضای پارلمان سوء استفاده کرد که تا کنون نیز بحث درباره ی کمبود قوانین در این مورد و ایا اینکه از نظر قوانین این پیمان معتبر هست، ادامه دارد. البته این پیمان بیطرف بودن سوئد در پیمانهای نظامی را نیز زیر سوال میبرد و در حقیقت باعث نزدیکی سوئد به ناتو میشود. همچنین این پیمان باعث تحرکات بیشتری در منطقه ی بالتیک میشود به علت اینکه سواحل و مناطق بالتیک را که در قلمرو سوئد هست بر روی ناتو برای یک حمله ی نظامی باز میکند و این نیز سرانجام باعث افزایش تحرکات نظامی روسیه در منطقه خواهد شد. طبق یک انالیز نیز طبق این پیمان در صورت یک بحران نظامی، ناتو میتواند جنگنده های امریکایی و نروژی را در سوئد مستقر نماید و البته نیز وزیر دفاع نیز به استقرار چنین تسلیحاتی از طرف ناتو در سوئد اذعان دارد و بحث در این مورد را در اینده موکول کرده است. طبق این پیمان نوع پیروی از استراتژی و دکترین نظامی طبق دکترین پیمان ناتو میباشد که تسلیحات اتمی نیز نقشی بسیار پررنگ دارد و اینکه در صورت یک بحران ناتو میتواند طبق این پیمان سوئد را به یک منطقه ی الوده به تسلیحات اتمی بدل نماید نیز ناروشن میباشد و البته هیچ مخالفتی نیز برای سوئد در مقابل استقرار و یا حمل تسلیحات اتمی در محدوده ی قلمروی پادشاهی سوئد نیز وجود ندارد. به این علت احتمالا در انتخابات اتی این پیمان لغو شود. همانگونه که دیدیم بعد از سال 2014 فعالیتهای نظامی روسیه به صورت بسیار محسوسی افزایش داشته است. مورد اخر ان نیز گشت دو کشتی جنگی روسیه در محدوده ی گوتلند بود که واکنشهای بسیاری را چه در سوئد و چه در بین کشورهای منطقه ی عضو ناتو ایجاد کرد. به طوری که ناتو به روسیه اخطار داد تا وارد قلمروی دانمارک که عضوی از ناتو میباشد نشود به علت اینکه این کشتی ها قابلیت حمل سلاح هسته ایی دارد. گوتلند جزیره ایی در بین دریای بالتیک و دارای موقعیت استراتژیک میباشد. طبق موافقت با روسیه این جزیره غیر نظامی نگه داشته شده بود ولی تقریبا یک ماه قبل از گشت زنی این دو کشتی روسی، سوئد حدودا صد سرباز برای اماده باش به جزیره فرستاد و عملا غیر نظامی بودن جزیره به پایان رسید. مورد دیگر نیز گشت زدن یک زیردریایی روسی در اطراف این جزیره بود. حدودا دو سال پیش در اطراف مجمع الجزایر استکهلم زیردریایی مشاهده شد و به مدت چند هفته جسجوها برای کشف این زیردریایی ادامه داشت البته موفق به تصویربردایی صوتی از این زیردیایی شدند ولی هیچ اثری از ان یافت نشد. چند ماه پیش وزارت دفاع اعلام کرد که احتمالا این یک زیردریایی المانی بوده است بر خلاف انچه که تا انوقت پنداشته میشد که روسی میباشد و این باعث خواستار جوابی شفاف از المان شده است که تاکنون نیز جوابی داده نشده است. البته سوئد را میتوان یک کشور غربی تلقی کرد که به صورت ذاتی تمایل به ناتو دارد اما برای جلوگیری از کشیده شدن به یک نبرد و یا قرار گرفتن در یک طرف درگیری، همیشه سعی بر بی طرفی دارد. با وجودی که سوئد کشوری ده میلیون نفری میباشد ولی به علت قرار نداشتن در هیچکدام از پیمان نظامی، نیاز به قدرتمند بودن به تنهایی برای مقابله با یک حمله ی خارجی را داشته است و دارد. تهدید سنتی این منطقه روسیه بوده و هست زمانی که جزیره ی گوتلند حدودا دویست سال پیش اشغال شد به وسیله ی روسیه و تا کنون که روسیه به علت ایدئولوژی خود دارای دکترینی تهاجمی میباشد.
-
1 پسندیده شدهچشمان عقاب برای طوفان ایرانی بالگرد طوفان 2 جدیدترین بالگرد تهاجمی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است که به نوعی یک گام جدید در بحث ارتقاء ناوگان موجود بالگردی کشور به حساب می آید. مشخص ترین ارتقاء صورت گرفته در این بالگرد نصب سامانه " سامانه پايدار شده ژيروسكوپي " در بخش دماغه جلویی این بالگرد است. بر اساس گمانه های موجود سامانه مورد نظر مدل " عقاب 1 " ساخت شرکت صاایران است. این سامانه در دو محور به صورت ژیروسکوپی پایدار شده و پایداری تصویری بهتر از 0.5 میلی رادیان دارد و برای بالگرد در مأموریت نظارت بر مرز و میدان نبرد، شناسایی و جستجو و نجات به کار می آید. این سامانه یک دوربین پرقدرت با لنزی با قابلیت زوم نزدیک به 30 برابر را با یک دوربین جلونگر فروسرخ و یک مسافت یاب لیزری بکار می گیرد تا سامانه ای با کارکرد دوگانه روزانه و شبانه بوجود آید. به سامانه هدف گیری و چرخش 90 درجه توپ 20 میلی متری دقت کنید تصاویر معمولی و فروسرخ در نمایشگر نصب شده در کابین نمایش داده می شوند و نمادهای لازم برای استفاده بهتر از تصاویر در عملیات توسط یک پردازشگر سازنده این نمادها بر روی تصاویر قرار داده می شود. صفحه نمایشگر مربوط به سامانه هدف گیری سامانه قدیمی هدفگیری و اهرم هدایت موشک در بالگرد کبرا ویژگی های اصلی این سامانه نظارت روزانه و شبانه با کارایی بالا، حرکت 360 درجه در افق، جرم کم 15 تا 40 کیلوگرم(بسته به امکانات اضافی انتخابی)، ارتباط داده ای با سامانه کنترل آتش، توانایی بهسازی تصویر، قابلیت تطبیق دادن تصاویر و توانایی ردیابی اهداف است. البته توان چرخش 360 درجه در پهپادها به دلیل زاویه بازتر زیر بدنه آنها قابل بهره گیری است که در بالگرد طوفان به دلیل موقعیت نصب در دماغه نهایتاً به حدود 220 تا 240 درجه محدود شده است. پیش از این یک سامانه الکترواپتیکی پایدار شده توسط متخصصان نیروی زمینی ارتش کشورمان زیر بدنه بالگرد کبرا به همراه یک نمایشگر برای هر یک از خدمه نصب شده بود. هر چند سامانه مذکور امکان رؤیت تمام 360 درجه پیرامون بالگرد را بوجود می آورد اما پایه های اسکید بالگرد که در اطراف و نزدیک این سامانه قرار داشتند در چهار موقعیت زوایای دید را محدود می کردند. بنابراین دوربین های سامانه الکترواپتیکی در بالگرد طوفان-2 به دلیل زاویه دید بدون مانع، عملکرد و تأثیر عملیاتی بهتری خواهند داشت. از قابلیت های دیگر این سامانه باید پردازشگر تصویر و مسافت یاب لیزری تا برد حدود 20 کیلومتر را نام ببریم. به کمک این سامانه مسافت یابی، ضمن امکان تیراندازی دقیقتر با توپ 20 میلیمتری و راکت های 70 میلیمتری، عملاً برد مؤثر این سلاح ها نیز افزایش می یابد. در مجموع این سامانه برای تسلیحات غیر هدایت شونده احتمال برخورد به هدف در اولین شلیک و تأثیرگذاری روی آن با مصرف مهمات کمتر را بسیار بهبود می دهد. این سامانه توانایی دوران 100- تا 120+ درجه در بلندا، دمای کاری 20- تا 55+ درجه سانتیگراد، زوم اپتیکال 26 و زوم دیجیتال 12 برابر و کنترلی ساده برای دوربین داشته و امکان به کارگیری نمایشگرهای 5.8 تا 17 اینچی همراه آن وجود دارد. باید توجه داشت سایت اپتیکی M-65 که سامانه اولیه موجود در بالگردهای کبرا بوده است امکان زوم 13برابر دارد و از این لحاظ سامانه جدید امکان رؤیت دقیق هدف از برد بیشتر را فراهم و بالگرد را در هنگام شناسایی از برد سلاح های دشمن دورتر خواهد کرد. همچنین این دوربین جدید به خلبانان بالگرد اجازه می دهد نقاط مختلف صحنه نبرد را با جزئیات بالا در نمایشگر کابین خود ببینند. با به کارگیری سامانه هدفگیری این چنینی در " طوفان-2 " که جایگزین سایت اپتیکی مربوط به موشک های تاو/طوفان شده می توان انتظار داشت که هدف اصلی از این حرکت، نصب نسل جدید موشک های هدایت شونده هوا به سطح ایرانی بر روی این بالگرد است که توان آفندی بالگرد طوفان-2 را شدیداً ارتقاء می دهد. شاید در آینده نچندان دور شاهد اضافه شدن موشک های سدید به این بالگرد باشیم که برد دورایستایی در برابر یگان های مهاجم دشمن را نسبت به خانواده موشک های ضد زره طوفان (با خود بالگرد طوفان اشتباه نشود!) به میزان قابل توجهی افزایش می دهد. اما بالواره های فعلی این بالگرد امکان حمل تعداد بالا از موشک های ضد زره را ایجاد نمی کند، ایرادی که آمریکایی ها در اولین ارتقاء همه جانبه بالگردهای کبرای خود و تولید نمونه "سوپرکبرا" آن را لحاظ کردند. در اینصورت طراحی و ساخت بالواره های جدید با فضای بیشتر برای بالگردهای کبرا/تیزتک/طوفان می تواند به منزله آزاد کردن افعی های زهراگین ایران از قیود فعلی باشد. اما ارتقاء مرحله بعدی استفاده از نمایشگرهای " MFD: multi-function display " در درون کابین طوفان 2 است. استفاده از این نمایشگرها که اطلاعات کلی در مورد وضعیت وسیله پرنده مثل زوایه نسبت به افق، سرعت، میزان سوخت و .. را در اختیار خلبان قرار می دهد یک مزیت بزرگ به نسبت نمایشگرهای عقربه ای قدیمی دارد و آن هم بحث کم کردن فشار روانی خلبان است. کافی است تصویر کابین جدید را با مدل های قدیمی مقایسه کنید. در مدل های قبلی خلبان بایستی به صورت همزمان عقربه های مختلفی را کنترل کرده و همزمان به عملیات پروازی و همچنین در صورت لزوم بحث درگیری و اجرای آتش نیز توجه می کرد. نصب MFD در کابین طوفان 2 در بالگرد طوفان 2 با استفاده از دو نمایشگر جدید فشار کاری خلبان شدیدا کاهش یافته و کاربر می تواند با یک نگاه سریع و در کمترین زمان ممکن اطلاعات مورد نظر را در اختیار داشته باشد. در بالگرد طوفان-2 با استفاده از دو نمایشگر جدید به جای تعدادی از نمایشگرهای عقربه ای قبلی که به صورت پیش فرض، تنها داده های ضروری پرواز را نشان می دهند بار کاری خلبان شدیداً کاهش یافته و کاربر می تواند با یک نگاه سریع و در کمترین زمان ممکن اطلاعات مورد نظر را از کابین خلوت شده خود در اختیار داشته باشد و در صورت لزوم با استفاده از کلیدهای اطراف نمایشگر، اطلاعات سامانه های دیگر از جمله تصاویر دریافتی از دوربین های دماغه را از رایانه کنترل پرواز درخواست و مشاهد کند. با استفاده از این نمایشگرها در کابین بالگرد حجم ادوات موجود کمتر شده خصوصاً در کابین جلو خبری از ازدحام وسائل جانبی مربوط به سامانه های هدایت موشک یا توپ نیست که علاوه بر کاهش وزن تجهیزات تحمل فضای تنگ کابین را برای خلبان راحت تر می سازد. مزیت دیگر این نمایشگرها، قابلیت اطمینان بسیار بالاتر آنها نسبت به نسل قدیمی است. کمیت "زمان متوسط بین خرابی" یا "MTBF:mean time between Failures" برای MFDها ده ها برابر کمتر از نمونه های آنالوگ است بنابراین اولاً تعداد و زمان بررسی های لازم قبل از هر پرواز کاهش یافته و بالگرد در مدت کوتاهی برای پرواز آماده می شود، احتمال بروز خرابی سامانه در حین پرواز بسیار کاهش یافته و زمان مورد نیاز برای تعمیرات آن نیز کمتر می شود زیرا تعویض یک MFD با نمونه سالم بسیار کمتر از تعویض چندین نمایشگر عقربه ای زمان می خواهد. به علاوه هرکدام از این نمایشگرها پس از نصب باید جداگانه آزمایش شوند که این هم فرایندی زمانبر است. البته در تصاویر کابین جلو، باقی ماندن برخی از ادوات عقربه ای مشهود است و احتمالاً در کابین عقب هم باید همینطور باشد. بنابراین طوفان-2 هنوز صاحب کابین اصطلاحاً "تمام شیشه ای" نشده است. کابین عقب نمونه معمولی بالگرد کبرا گام دیگر در این بالگرد نصب سامانه جدید نمایشگر سربالا یا " HUD: head-up display " است. در بالگردهای کبرای معمولی نمونه ساده ای از این سامانه که در تصویر فوق قابل مشاهد است برای خلبان کابین عقب وجود داشت که کارایی نمونه جدید بسیار بالاتر است. این سامانه اطلاعات مورد نظر خلبان را بر روی یک صفحه شفاف در مقابل وی نمایش داده و به او کمک می کند تا بدون نیاز به تغییر در زاویه دید نسبت به مسیر پروازی به اطلاعات سامانه های مهم دست پیدا کند. این نمایشگر سربالا در موقعیت های راهکنشی(تاکتیکی) مختلف مثلاً در پروازهای سریع در ارتفاع پائین کمک بسیاری به خلبان می نماید. تغییر بعدی در طوفان-2 وجود جایگاهی برای نصب سامانه های کمکی روی کلاه پرواز خلبانان آن است. این سامانه ها می تواند یکی از موارد دوربین دید در شب، سایت هدفگیری چشمی برای تسلیحات یا نمایشگر چشمی روی کلاه پرواز خلبان باشد. سایت هدفگیری به او این اجازه را می دهد که تنها با چرخاندن سر و مشاهده اهداف، عمل شلیک به سمت هدف یا قفل سلاح روی آن و درگیری(با توجه به نوع سلاح) را به انجام برساند. البته از این روش برای شلیک توپ که قابلیت گردش به سمت هدف را دارد یا موشک های هدایت خودکار مثلاً موشک های کوتاه برد حرارتی میثاق(در نقش هوا به هوا) می توان استفاده کرد، موشکی که جای آن در فهرست تسلیحات بالگردهای رزمی کشور به شدت خالی است. تصاویر موجود که حرکت توپ 20 میلیمتری بالگرد در زوایای مختلف را نشان می دهد خود گواهی بر مسئله فوق است. باید توجه داشت که برای استفاده از سامانه هدفگیری بر روی کلاه خلبان توپ بالگرد باید توانایی چرخش بالایی در زوایای مختلف داشته باشد که در بالگرد کبرا/تیزتک/طوفان اینچنین است. نمایشگر چشمی نیز اطلاعات مهم پروازی را جلوی یکی از چشم های خلبان روی صفحه کوچکی که به کلاه پروازی متصل است نشان می دهد که نمونه های بومی این سامانه قبلاً به نمایش در آمده بود. سامانه HUD و ارتقاء کلاه خلبان بالگرد طوفان 2 در اینجا اشاره به این نکته خالی از لطف نیست که بالگردهای تیزتک که به رده طوفان-2 ارتقاء پیدا کرده اند در بحث بزرگتر شدن " آسمانه " یا همان پوشش بالای کابین نسبت به کبراهای موجود و بالگردهای طوفان تولید شده مزیت دارند. در صورتی که به نمونه های قبلی کبرهای موجود در کشور دقت کنیم درمی یابیم که در گونه مورد بحث از آسمانه هایی استفاده شده که زاویه دید بهتری را روبروی خلبان ایجاد می کند. در صورت ترکیب این زاویه دید بازتر با سامانه های هدفگیری موجود بر روی کلاه خلبان می توان انتظار داشت که توان آفندی نسبت به قبل افزایش چشم گیری داشته باشد. خصوصاً برای خلبان اصلی که در صندلی عقب مستقر است دید روبروی نمایشگر سربالا بهبود و البته زاویه دید هر دو خلبان به عقب کمی کاهش یافته است. البته گفته می شود آسمانه های مذکور دارای شیشه های ضد گلوله هستند و بالاتر بودن لبه شیشه های آنها در پهلوهای بالگرد نیز برای حفاظت بهتر از خلبان است. تفاوت کابین دو نمونه بالگرد ارتقاء یافته به رده طوفان-2 از دیگر قابلیت های افزوده شده در رده طوفان-2 دوربین جلونگر فروسرخ است که امکان پرواز رزمی در شب و آب و هوای نامطلوب را به خلبان می دهد. در واقع به کمک این سامانه امکان ردیابی اهداف در تمام شرایط جوی مقدور می شود، امکانی که اگر کبراهای کشورمان در جنگ تحمیلی به آن مجهز بودند، فعالیت تانک های دشمن بسیار محدود می شد. همچنین آنتن های جدیدی در زیر بدنه بالگردهای رونمایی شده دیده می شود که احتمالاً مربوط به سامانه های مخابراتی نوین، تشخیص دوست از دشمن، ارتباطات امن و شاید مقابله با اقدامات الکترونیکی است حرکت "شاهد" از عصر آنالوگ به دیجیتال بالگردهای سبک تهاجمی سری "شاهد 285" متعلق به سپاه پاسداران از جمله دیگر هلی کوپترهایی است که در سالهای اخیر به سازمان رزم سپاه افزوده شده است. تصاویری که در سالهای قبل از درون کابین این بالگرد منتشر شده بود نشان می داد که درون کابین این بالگرد از آلات دقیق به صورت مجموعه ای از عقربه های مختلف استفاده شده بود. تصویر بالا شاهد 285 با کابین آنالوگ و تصویر پایین با کابین مدرن سازی شده جدیدترین تصاویر به دست آمده از این بالگرد نشان می دهد که به جای مجموعه ای از عقربه های مختلف از دو نمایشگر صفحه تخت در کابین شاهد 285 بهره گرفته شده است. در این نمایشگرها اطلاعات مختلف پروازی به مانند نمونه کار شده در طوفان 2 در اختیار خلبان قرار گرفته و به وی کمک می کند تا به سرعت از وضعیت موجود آگاهی پیدا کند. همان گونه که در بالا اشاره شد این توانایی به شکل قابل توجه در زمان صرفه جویی کرده و از فشار کاری خلبان می کاهد. در مجموع می تواند قابلیتهای افزوده شده بر روی این دو بالگرد را یک پرش جهش گونه در این زمینه برای صنایع داخلی کشور و توان رزم واحدهای بالگردی به حساب آورد. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/186415/چشمها-را-باید-شستجور-دیگر-کبراهای-جدید-ایران-را-دیدعکس
-
1 پسندیده شدهاولا كه مدرك مستند بيار تا باور كنم. دوما موشك جريكو 2 همچين اش دهنسوزي هم نيست كه انقدر توي بوق و كرنا ميكني.اسراييل در پمينه موشك هي زمين به زمين حرف زيادي براي گفتن ندارد و نداشته. اينا يي كه توميگي الان ما خودمون ميسازيمبهترشم توليد كرديم و باز بهترشو خريديم. اين جوكيست به تمام عيار و واقعا خنده دار. يعني شما و امثال شما باور ميكنند كه اگر ايران اين طرح را لغو نميكرد امريكا اينها رو به ما ميفروخت!!!حتي يك بچه هم ميداند امريكا براي پيروز نشدن انقلاب از تمامي شرفيت هاي خود استفاده كرد حالا اين كشور بياد به ما تجهيزات پيشرفته بفروشه!!! دوست نا محترم بنده اگه امريكاي شما صدام رو تحريك نميكرد و دونالد رامسفلد به ديدار اين جنايتكار بزرگ نميرفت باز هم جنگي در ميگرفت كه باعث كشته شدن جوانان غيور اين مملكت بشه!!! منظورت اينه كه ما الان نوكر امريكا و اسراييل بوديم و دستورات ارباب بزرگ رو راحت تر اجرا ميكرديم.
-
1 پسندیده شدهداداش من! ما 30سالي كه نوكر آمريكا بوديم كدوم يك از تكنولوژي هاشو به ما انتقال داد؟
-
1 پسندیده شدهمتحد يا ارباب؟ (ببخشيد 3-4 تا شد چون هر دفعه يه اشتباه مي كردم icon_frown .راستي واسه اين بازي ها كه اول شدم بهم درجه نمي دين؟)
-
-1 پسندیده شدهبه نظر من ايران واقعا داشت خود كفا ميشد اونم از نوع واقعي (نه مثل الان افتخارمون ساخت قطعات خارجي) اما همون طور كه همه ميدونن اول مونتاژ بعد توليد .
-
-1 پسندیده شدهدوست من .اون خود کفایی به معنای واقعی بود.اگر قرار به کپی بود هاپون رو کپی میکردیم نه موشکهای اشغال چینی که به زور شلیک میشند! اف-16 کپی میکردیم نه اف-5 دهه 1950 رو!!! متحد ما امریکا و اسرائیل و انگلیس بودند نه لبنان و فلسطین و بلاروس!
-
-1 پسندیده شدهبزرگترين توانايي فعلي، آمادگي نيروهاي مسلح است. ج.ا در اين 27 سال، بيشترين وقت و سرمايهء خود را صرف ساخت موشك و افزايش برد آنها كرده است. ما به هيچ وجه، قدرت هوايي و هوانيروز سال 59 را نداريم، نه از نظر كمي (خلبان و وسيله) و نه كيفي (تعداد سورتي پروازهاي آموزشي). از نظر ترابري هوايي و همچنين تانكر سوخت رسان نيز بهتر است بگوئيم تقريبن چيزي نداريم. در بعد نيروي زميني نيز به نظر نمي رسد ج.ا از نظر تعداد خودروهاي زرهي، برتري محسوسي نسبت به سال 59 پيدا كرده باشد. هنوز از توليد انبوه تانكهايي مانند ذوالفقار خبري نيست و اگر هست، توانايي موثر رزمي آنها به اثبات نرسيده است. از نظر ساخت تجهيزات هوايي نيز اميدوارم اضافه كردن چند قطعه فلز به هواپيماهاي اف5 سال 1343 را توليد يك محصول جديد و بومي محسوب ننمائيد. بسيار متاسفم كه بايد با كشوري ملحد چون كوبا و شخص منفوري مانند فيدل كاسترو مقايسه شويم. انقلابي كه براي عدالت اجتماعي، و تحقق اقتصادي بهتر براي مردمش برپا شد، با اعدام هاي بدون محاكمه، غارت بانكها و موسسات دولتي و در نهايت با اشغال غيرقانوني و غيراخلاقي سفارت آمريكا، چهره زشت خود را به جهانيان اعلام داشت و آمريكايي ها پس از واقعهء گروگانگيري سفارت، صدام را براي حمله به ايران مورد تشويق قرار دادند. هرچند بهانه هايي مانند لانهء جاسوسي بودن سفارت مطرح گرديد، اما كسب اطلاعات، يكي از وظائف سفارتخانه هاست و از اين نظر، سفارت شوروي در تهران، گوي سبقت را همواره از آمريكا ربوده است و بسياري از عملياتهاي ايران را با دستگاههاي شنود بسيار قوي نصب شده در سفارت، پس از اطلاع، به دست مقامات بعثي عراق و صدام مي رسانده است. امروز انقلاب اسلامي، آخرين تنفس هاي خود را انجام مي دهد و نه تنها مقبوليتي در منطقه ندارد، بلكه در بين اغلب مردم خود نيز بسيار منفور است.
-
-1 پسندیده شدهاز توضيحات بدون توهين شما متشكرم. منظور من وضع فلاكت بار مردم كوباست كه به خاطر آرمانهاي پوچ يك ديوانهء كمونيست، در فقر و بدبختي به سر مي برند و مدام سعي مي كنند با قايق هاي ماهيگيري، خود را به فلوريدا رسانده و تقاضاي پناهندگي نمايند. كوبا امروز چيزي ندارد كه به آن افتخار كند. بالاترين افتخار، ارتقاء سطح زندگي مردم است كه متاسفانه در كوبا ابدن وجود ندارد. يكي از دوستان من كه به تازگي از كوبا بازگشته است مي گفت كه يك آقاي كوبايي، خواهر خود را به قيمت تنها يك دلار مي خواسته دراختيار وي قرار دهد. اميدوارم دوست خوبم آقاسعيد، بيش از اين به كمونيستها و چپها، اجازهء جولان دهي و تبليغ بهشت شرق را در سايت خود، ندهند. اما نتيجه جنگ با مقدورات فعلي براي اينكه از بحث دور نشويم: به علت فقدان نيروي هوايي منسجم، جنگنده - بمب افكن هاي پرتعداد و آماده پرواز و هليكوپترهاي ضدتانك، لشگرهاي زرهي عراق، يكي پس از ديگري، شهرهاي مرزي ايران را تصرف مي كنند. ابتدا كل شهرهاي خوزستان سقوط مي كند، سپس تانكهاي عراقي پس از تصرف كرمانشاه، به سمت همدان و تهران پيشروي خود را ادامه مي دهند. ج.ا نيز به طور مداوم از لا به لاي كوهها، انواع موشكهاي زمين به زمين خود را روانه شهرهاي عراق مي كند. مردم عراق نيز اغلب شهرهاي بزرگ را تخليه كرده اند.
-
-1 پسندیده شدهسلام تکرار مکررات براندازان دوایی از درد واقعیت دوا نمیکنه. لطفا به انبوه تاجران لبنانی شیعه پخش شده در آفریقا و آمریکایی جنوبی و تراکنش های مالی برخی شیعیان حاشیه جنوب خلیج فارس و تجار شیعه و منابع مالی واقعی حزب الله یک نگاهی بندازید تا متوجه بشید حزب الله نیاز به صدقه کسی نداره. ایران کمکی هم کنه کمک به امنیت خودش و شیعیان بنا به وظیفش هست. کاری که امام موسی صدر پایه ریزی کرد نه مبتنی بر کمک های رژیم پهلوی!!! که توانمند کردن خود شیعیان لبنان بود که بعدها مستقل شد و به ثمر رسید.
-
-1 پسندیده شدهبا سلام خدمت همه دوستان گرامی 1 - تعداد کل نیروهای حماس و رهبران آنها چقدر است و چقدر از آنها کشته و زخمی شده اند ؟ اگر حماس نابود شده تکلیف حدود صد گروگانی که هنوز در غزه هستند چه شده و آنها کجا هستند و دست چه کسانی هستند ؟ سال 98 تعداد نیروهای مسلح حماس توسط یحی السنوار هفتاد هزار تن اعلام شدhttps://www.isna.ir/news/98081408217/حماس-۷۰-هزار-نیروی-مسلح-در-غزه-داریم-مدیون-ایران-هستیم 2- هدف اعلام شده حماس از حمله تبادل اسرای فلسطینی و گروگانهای صهیونیست بوده و چند بار هم تبادل انجام شده است هدف صهیونیست ها تصرف غزه و نابودی حماس و آزادی گروگانها بوده که به رقم همه وحشیگری که انجام داده و ویرانی و کشتاری که به بار آورده به اذعان خود آنها در هر سه هدف تا به امروز شکست خورده است . یعنی نه بر نواز غزه مسلط است و نه حماس را شکست داده و نه گروگانها را توانسته آزاد کند ( بیشتر آنها را کشته تا اینکه آزادشان کند ) 3 - کشتن فرماندهان مقاومت اگر چه ضربات سنگینی بوده و هزینه های زیادی به بار آورده ولی در مجموع تاثیری در ادامه روند و حرکت مقاومت نداشته است چه در فلسطین و چه در لبنان . در جنگ های قبلی هم فرماندهان مقاومت ترور می شدند ولی ساختار اصلی گروه های مقاومت پابرجا بود . جنگ فعلی لبنان هم تازه سه روز از آغاز آن گذشته و هنوز برای قضاوت له یا علیه هر یک از طرفین زود است . جنگ قبلی سی و سه روز طول کشید . 4- صهیونیستها با انفجار پیجرها و دستگاه های ارتباطی تلاش کردند از دکترین شوک و بهت استفاده کنند و البته در جبهه مقاومت هم شکاف اطلاعاتی عظیمی وجود دارد که تجربه نشان داده رفع خواهد شد و صهیونیستها از همان جایی ضربه خواهند خورد که فکر می کنند نقطه قوتشان است . 5 - ما تجربه جنگ سوریه را هم داریم که مخالفین تا 700 متری کاخ ریاست جمهوری رسیدند و برآورد خود سوری ها دو هفته تا سقوط بشار اسد بود ولی امروز که این مطالب نوشته می شود دولت سوریه سر جایش است و این مخالفین و داعش هستند که سرکوب شدند . 6 - صهیونیستها طی دهه ها با مظلوم نمایی هلوکاست سعی کردند در دنیا برای خود وجهه ای دست و پا کنند و تا حد زیادی هم موفق بودند ولی امروز مجبور شدند پرده از چهره بیاندازند و نشان بدهند از نازی ها هم بدترند . قطعنامه ها و رای دادگاه هایی که اکنون علیه آنها صادر می شود شاید نمادین باشد و ضمانت اجرا نداشته باشد و در جاهای جدی تر وتو شود ولی نشان از متزلزل شدن جایگاه آنها در دنیا دارد . مجبورند خبرنگاران را بکشند . مجبورند کانالها و رسانه های ارتباطی غیر همسو را محدود کنند و مجبورند به طور کاملا عمدی وجهه خود را نابود کنند چون چاره دیگری ندارند . مجبورند کودکان را بکشند چون از جذب آنها و تغییر تفکر آنها در آینده ناتوانند . مجبورند غیر نظامیان را بکشند چون از پس نظامیان بر نمی آیند . 7 - برای آنها که مکتب عاشورا چراغ راه آنها است و امام حسین و یاران ایشان الگوهستند مرگ و اسارت پایان نیست بلکه آغاز راه است . خداوند مقدر فرموده زمین به صالحان و مستضعفان تعلق پیدا کند و تمام این وحشی گری ها ناشی از وحشتی است که جنایتکاران از نزدیکی وعده الهی به خود می بینند . جامعه صهیونیستها چند پاره شده و دولتشان مجبور است هر بار از بحرانی فارغ نشده بحران جدیدی را آغاز کند تا بتواند بقا پیدا کند . غزه تمام نشده لبنان شروع شد و لبنان تمام نشده جای دیگری را آغاز خواهد کرد ولی به خواست خدا از سرنوشت محتوم خود قادر به فرار نخواهد بود