برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      37

    • تعداد محتوا

      9,102


  2. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      373


  3. bds110

    bds110

    Editorial Board


    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      1,185


  4. mehdipersian

    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      3,038



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 2 آذر 1403 در همه مناطق

  1. 1 پسندیده شده
    LC-130 Hercules در گرینلند در حال برخاست با کمک JATO شامل 4 راکت در هر طرف
  2. 1 پسندیده شده
    لانسR نیروی هوایی رومانیایی  لنسرA در سال 1989 رومانیایی ها هنوز عضو پیمان ورشو بودند و نیروی هوایی رومانی همچنان با جدیدترین هواپیماهای روسیه در حال توسعه بود. خلبانان نیروی هوایی رومانی نیز هنوز در اتحاد جماهیر شوروی در حال آموزش بودند. پس از دوران چائوشسکو و فروپاشی پیمان ورشو، رومانی مشتاق پیوستن به اتحادیه اروپا و عضویت در ناتو بود. نیروی هوایی رومانی با چالشی برای نوسازی ناوگان هواپیماهای جنگنده خط مقدم خود و اصلاح به سازمانی سازگار با ناتو روبرو بود. بدیهی بود که بودجه کافی برای جایگزینی جنگنده های فعلی میگ-21، میگ-23، میگ-29 وجود نداشت. هواپیمای MiG-29 مدرن ترین جنگنده در آن زمان بود، تنها بیست و یک فروند از سال 1989 به بعد تحویل رومانی داده شد، نیروی هوایی رومانی تنها تعداد کمی از این جنگنده ها را در فهرست موجودی خود داشت. اما بیش از دویست فروند جنگنده MiG-21 Fishbed (در بیش از10مدل)در نیروی هوایی رومانی در سال 1990 موجود بود. ارزیابی وضعیت تنظیم شد و 2 گزینه ممکن پیش رو بود. اصلاح بخشی از ناوگان MiG-21 موجود،یا اصلاح ناوگان کوچک MiG-29 های نسبتاً جدید. در نتیجه دو گزینه بیشتر مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات برای تجزیه و تحلیل پتانسیل و هزینه های ارتقاء آینده MiG-21 و MiG-29 آغاز شد. این مطالعات در نهایت منجر به پیشنهادی برای برنامه ارتقاء MiG-21 "LanceR" و MiG-29 "Sniper" شد. تصمیمی برای نوسازی بخش قابل توجهی از ناوگان MiG-21 گرفته شد و مناقصه در سال 1992 انجام شد. پروژه MiG-21 LanceR انتخاب شد و تصمیم به تبدیل 110 هواپیما به استاندارد MiG-21 LanceR گرفته شد. از آنجایی که قرار بود 110 هواپیما اصلاح شوند، این به معنای بازسازی کامل نیروی هوایی رومانی بود که در گذشته تعداد زیادی از MiG-21 و تعداد کمی از MiG-23، MiG-29 و IAR-93 را در اختیار داشت. نیروی هوایی بازسازی شده جدید، موجودی هواپیماها را باید کاهش می داد. در نتیجه ساختار "هنگ "که معمولاً در ساختار پیمان ورشو استفاده می شد رها شد و به یک ساختار پایگاه هوایی که میزبان گروه های هوایی و اسکادران بود تغییر یافت. پایگاه های هوایی عملیاتی مستقیماً تابع نیروی هوایی و ستاد پدافند ضد هوایی بود که دستورات را به پایگاه های مختلف ارسال می کرد. هر پایگاه هوایی مجهز به گروه های هوانوردی جنگنده یا Grupuri بود. اینGrupuri حداقل دو اسکادران یا Escadrila (جوخه عمدتا6 فروندی)را شامل می شد. اگرچه نیروی هوایی در آن زمان MiG-29 "Fulcrum" مدرن را در اختیار داشت، اما. پس از سقوط پرده آهنین و توقف پیمان ورشو، وظیفه اولیه دفاع هوایی رومانیایی به ناوگان 20 ساله MiG-21 "Fishbed" واگذار شد. توسعه MiG-21 LanceR شرکت اسرائیلی Elbit Systems با همکاری با شرکت سازنده و تعمیر و نگهداری هواپیما Aerostar Bacău رومانی، مناقصه تجهیز سیستم‌های مدرن در این جنگنده‌های جنگ سرد را برنده شد. نتیجه این همکاری منجر به تولید سه نسخه از هواپیمای مدرن شده MiG-21 شد که با نام MiG-21 LanceR شناخته می شد. R بزرگ در نام LanceR به رومانی اشاره دارد. نمونه اولیه MiG-21 LanceR با شماره 9809 اولین پرواز خود را در 22 آگوست 1995 انجام داد و 37 دقیقه طول کشید. موفقیت آن راه را برای یک فرآیند مدرن سازی باز کرد. برنامه نوسازی در ابتدا به عنوان "برنامه DD" نامیده می شد که به معنای ادای احترام به شاعر و رمان نویس رومانیایی Doru Davidovici بود که اتفاقا خلبان MiG-21 بود و در سقوط MiG-21UM در آوریل 1989 کشته شد و سپس به LanceR تغییر یافت. در مجموع 110 فروند هواپیمای MiG-21 که هواپیما کم کار بودند و بدنه نسبتا نو داشتند، جدا شدند، به طور کامل اورهال شده و به سیستم های جدید مجهز شدند. ویژگی منحصر به فرد این بود که هواپیماهای "جدید" LanceR توانایی استفاده از هر یک از تسلیحات شرقی و غربی را داشتند. از نسخه های مختلف میگ 21 موجود برای تبدیل استفاده شد. تفاوت بین هواپیماهایی که باید تبدیل شوند زیاد بود از موتورهای مختلف (R-11، R-13 و R-25)تا ساختارهای داخلی و سیم کشی های مختلف که همگی به یک استاندارد تبدیل شد. در مجموع 71 هواپیمای تهاجمی LanceR A از MiG-21M، 7 MiG-21MF-75 و 30 MiG-21 MF تبدیل شدند. سیستم‌های ساخته شده در LanceR A خلبان را قادر می‌ساخت تا با هواپیمای زمخت و قدیمی راحت‌تر پرواز کند و هدف‌گیری و فعال‌سازی سیستم‌های تسلیحاتی را ساده‌تر کرد. LanceR A مجهز به صفحه نمایش رنگی چند منظوره (MFCD)، سیستم ناوبری هیبریدی (HNS) وHUD که توسط Elbit Systems Electro-Optics Ltd توسعه و تولید شد. (Elop)، یک سیستم HOTAS (قرار دادن دکمه ها و سوئیچ ها بر روی اهرم گاز و کنترل پرواز ( استیک)) و مجهز به رادار Elta EL/M-2001B جایگزین فرستنده قدیمی ، سازگار با NATO کابین ارتقا یافته لنسر سیستم RNAV جدید، کمک ناوبری، و تقرب در شرایط آب و هوایی نامطلوب، سازگار با VOR (سیستم فرود ابزاری)/DME (تجهیزات اندازه گیری فاصله)، متشکل از KNR-634A VOR/ILS گیرنده و یک فرستنده DME قابل توجه ترین چیز کلاه خلبان Elbit Display And Sight Helmet (DASH) است که یک نمایشگر اطلاعاتی است. نه تنها اطلاعات اولیه پرواز، بلکه در مورد هدف‌گیری و استفاده از سلاح‌ها نیز بر روی چشم خلبان نمایش داده می‌شود. همه هواپیماهای LanceR A دارای استتار سبز/قهوه‌ای با زیر شکم آبی بودند، اگرچه به نظر می‌رسید همه هواپیماها با الگوهای کمی متفاوت رنگ آمیزی شده بودند. برای آموزش خلبانی ابتدا 10 فروند MiG-21UM به جنگنده LanceR B تبدیل شد. بعداً چهار فروند LanceR B دیگر به نیروی هوایی رومانی تحویل داده شد. رادار نصب شده مشابه رادار LanceR A بود. این هواپیماها همانند LanceR A رنگ آمیزی داشتند. لنسر Bآموزشی LanceR C به عنوان یک نوع دفاع هوایی ساخته شد. در مجموع 25 هواپیمای MiG-21MF-75 تبدیل شدند. بعد از سقوط یک فروند دوباره یک MiG-21MF اضافی به این فرآیند اضافه شد تا به یک جنگنده LanceR C تبدیل شود. این هواپیماها رنگ خاکستری روشن و تیره، با زیر شکم آبی معمولی دریافت کردند لنسر c هواپیمای LanceR C مجهز به رادار Elta EL/M-2032 است که می تواند برای حملات هوا به زمین و همچنین شناسایی و درگیری چندین هدف هوا به هوا تا فاصله 35 مایلی مورد استفاده قرار گیرد. مانند تمام هواپیماهای LanceR، لنسر C دارای یک کامپیوتر چند منظوره، DASH، نمایشگر سر بالا، HOTAS، یک سیستم ناوبری هیبریدی، ILS/VOR/DME، یک کامپیوتر داده هوایی مارکونی، ARC-430 و ARC-435 VHF/ بود. رادیو UHF، گیرنده‌های هشدار رادار، پخش‌کننده‌های چف و فلر، ضبط‌کننده اطلاعات پرواز و یک فرستنده IFF سازگار با ناتو. امکان استفاده از تسلیحات شرقی یا غربی آن را به یک جنگنده/بمب افکن بسیار همه کاره تبدیل کرد. علاوه بر بمب های سقوط آزاد، بمب های هوشمند مانند بمب های لیزری و هدایت شونده IR را می توان بر روی هارد پوینت زیر بال حمل کرد.و همچنین یک غلاف لیزری رافائل برای هدف‌گیری سلاح‌های هوشمند. این هواپیما همچنین می تواند به Elbit/Aerostar Airborne Reconnaissance Pod مجهز شود. برای اقدامات متقابل الکترونیکی (ECM) می توان از غلاف Elta EL/L-8222R ECM استفاده کرد، همانطور که در طول تمرین آموزش زنده جنگ الکترونیک (ELITE) که در پایگاه هوایی"Lechfeld " در آلمان توسط نیروی هوایی رومانی در سال 2007 برگزار شد نشان داده شد. علاوه بر موشک های شرقی مانند R-73 یا R60 همچنین می توان از موشک های Magic II و Python-3 در هواپیمای LanceR C استفاده کرد.اما LanceR C موفقیت صادراتی نداشت در طول برنامه ارتقاء "LanceR" MiG-21 مشخص شد که MiG-29 "Fulcrum" نیز به یک برنامه نوسازی نیاز دارد. ، این Fulcrums هواپیماهای ساخته شده تحت لیسانس نبودند،و مستقیماً از سازنده اصلی آنها RSK MiG خریداری شدند. برای ارتقاء و اصلاحات لازم، یک پیشنهاد توسط RSK MiG ارائه شد. بودجه محدود و گسترش فعالیت های درخواستی منجر به لغو برنامه ارتقاء طبق درخواست RSK MiG شد کارخانه هواپیماسازی رومانیایی Aerostar SA، با همکاری EADS (DASA) و Elbit، موفق شدند یک MiG-29 نیروی هوایی را به استانداردهای لازم ناتو تغییر دهند. از این پروژه به عنوان پروژه MiG-29 "Sniper" یاد می شد، اما این پروژه به دلیل کمبود بودجه لغو شد. لغو این پروژه منجر به بازنشستگی زودهنگام MiG-29 Fulcrum شد و در نتیجه همه MiG-29 در پایگاه هوایی Mihail Kogălniceanu در نزدیکی کنستانتا ذخیره شدند. محدودیت های بودجه نه تنها پروژه نوسازی MiG-29 را لغو کرد، بلکه این کمبود پول همچنین منجر به بازنشستگی زودهنگام سایر انواع هواپیماهای در حال خدمت در آن زمان در نیروی هوایی رومانی شد. برای کاهش هزینه‌های بیشتر، تعدادی از پایگاه‌های هوایی عملیاتی بسته شدند و فعالیت‌های پروازی بر روی پایگاه‌های هوایی باقی‌مانده متمرکز شد. یک دهه تلاش رومانی از 1 آوریل 2004 به عضویت ناتو درآمده است. زمانی که رومانی به ناتو پیوست، تقریباً به طور همزمان تلاش برای دستیابی به یک جنگنده جدید را برای جایگزینی ناوگان قدیمی LanceR خود آغاز کرد. با ارتقای MiG-21 به LanceR، قصد نیروی هوایی این بود که طول عمر عملیاتی MiG-21 ها را به مدت 10 سال افزایش دهد، به این معنی که این هواپیما بین سال های 2005 تا 2010 جایگزین شوند(تا سال2020 طول کشید). نیروی هوایی16 F را انتخاب کرد.در نهایت اف16های دست دوم و مازاد پرتقال و نروژ را جایگزین کرد(لنسر نقش به سزایی در طی دوره انتقال خلبانان و آموزش و ....از سیستم شرقی به غربی ایفا کرد) اف16رومانی منبع:https://www.4aviation.nl/
  3. 1 پسندیده شده
    آبرامز در رابطه با نازک بودن ورق فولادی بکار رفته در بروزرسانی فوق، باید این نکته گفته شود که عملا وقتی با یک زره واکنش دهنده یا کامپوزیت طرف هستیم، بخش فولادی این زره به حاشیه می‌رود و در زره کامپوزیت مواردی دیگری همچون تعداد لایه ها و تنوع مواد بکار رفته و یا نوع سرامیک مورد استفاده و البته فواصل بین آن ها و ... مد نظر هستش . و البته افزایش فولاد در این مورد چندان هم اثر بخش نیست و همین که در برابر کالیبر های تسلیحات سبک تر مقاومت کند کفایت میکند . اساسا در هر برخورد به زره کامپوزیت بخش کوچکی از زره آسیب می بینه ونیاز به تعمیر و بازیابی داره و اگر با نگاه سنتی به افزایش قطر فولاد برای افزایش مقاومت نگاه کنید( مانند آنچه در جنگ جهانی دوم و تا دهه ها بعدش می‌دیدیم) کار دشوار خواهد شد. همه این ها گفته شد تا یاد آوری بشه، آنچه مهم هست آن چیزی هست که در زیر این پوشش فولادی قرار دارد . البته برخی ایرادات همچون پوشش محافظ لوله و ... وارد هستش.
  4. 1 پسندیده شده
    به نام خدا NORINCO Sky Saker هواپیمای رزمی بدون سرنشین (UCAV) Sky Saker FX500A صنایع نظامی چین در حال توسعه و ساخت شمار انبوهی از محصولات برای نیرو های زمینی، دریایی و هوایی خود است و همچنین تعداد زیادی از پهپاد ها را به خدمت گرفته است. حرکت در این بخش به صورت چند گانه است تا فاصله با ایالات متحده زیاد نشود، استعداد فناورانه خود را به رخ همسایگان خود بکشد و در حوزه های مختلف خودکفا شود. چینی ها، به عنوان مشتری قدیمی محصولات صادراتی شوروی، اکنون محصولات بومی را از مرحله طراحی و توسعه آغاز و آن ها را در داخل تولید می کنند. وابستگی به کمک خارجی، و به خصوص درباره ی سامانه های پیچیده مثل موتور در طول دهه ها کاهش یافته است. البته سری Sky Saker شامل پهپاد های FX30، FX70 و FV80A هم می شود که در اینجا به آنها اشاره نشده است. NORINCO چین، که پیشتر با ساخت تسلیحات کوچک و خودرو های زرهی شناخته می شد، در حال توسعه پهپادی رزمی با نام Sky Saker FX500A است. این پهپاد بدون شک از سری موفق جنرال اتمیکس MQ-9 ریپر ایالات متحده الهام گرفته شده است، خود ریپر هم از پریدیتور بدون سلاح ساخته شد. محصول NORINCO بسیاری از عناصر طراحی همتای آمریکایی خود شامل بخش دماغه برجسته، بال های اصلی مستقیم، سامانه پیشران توربوجت نصب شده در عقب (در آرایش pusher)، ارابه فرود کاملا جمع شونده، و باله های دمی عمودی رو به بیرون را دارد. Sky Saker به عنوان سامانه کلاس UCAV، از ابتدا با قابلیت حمل مهمات توسعه داده می شود که محل نصب در آویزگاه زیر بال ها خواهد بود. تا جایی که مشخص است FX500A از حمل و پرتاب موشک های هوا به سطح و بمب های پرتابی هدایت دقیق پشتیبانی می کند. این پهپاد دارای سامانه ناوبری ترکیبی GPS و INS و آشکارساز لیزری است و می تواند به تجهیزات ماموریت های هوایی مثل تجهیزات شناسایی اپتوالکترونیک چند منظوره، رادار روزنه مصنوعی، دوربین دیجیتال و ... مجهز شود. مشخصات این پهپاد شامل حداکثر سرعت 800 کیلومتر بر ساعت، مداومت 2 ساعته، ارتفاع پروازی 9000 متری و محموله 50 کیلوگرمی است. پهپاد FX400A نسخه ای کوچک تر است که در سال 2022 وارد خدمت شده است. گفته می شود این پهپاد حداقل 2 موشک ضد تانک Blue Arrow 7 را حمل می کند. طبق داده های منتشر شده توسط NORINCO می تواند ISR را در سطحی تاکتیکی ارائه دهد که شامل قابلیت های هدف گزینی و حمله می شود. FX400A دارای بال های پر شیب، دم H شکل نصب شده روی میله، ارابه فرود چرخدار 3 گانه و ثابت، و یک موتور بومی بنزینی با ملخ 3 پره در انتهای بدنه است. هر بال دارای 1 آویزگاه برای انواع سلاح ها است و در زیر دماغه جایگاهی برای دوربین های الکترواپتیک/مادون قرمز در نظر گرفته شده است. این پهپاد برد 200 کیلومتری و مداومتی بیشتر از 8 ساعت در سرعت کروز بهینه در حدود 140 و 160 کیلومتر بر ساعت، حداکثر سرعت 180 کیلومتر بر ساعت، و ارتفاع پروازی 5500 متری دارد. طبق گفته ها این پهپاد در سال 2022 وارد خدمت شده است. نسخه FX80 با 2.9 متر طول و 5.9 متر طول بال می تواند به حداکثر سرعت 110 کیلومتر بر ساعت برسد. با حداکثر وزن برخاست 68 کیلوگرم برد آن 100 کیلومتر است. در سال 2023 ارتش سلطنتی تایلند (RTA) قراردادی به ارزش 5.28 میلیون دلار برای خرید یک سامانه شامل 4 پهپاد و یک ایستگاه کنترل زمینی امضا کرد تا جایگزین 4 پهپاد IAI Searcher Mk II شوند که در سال 2000 خریداری شده بود.. باتری های میدانی اکتساب هدف توپخانه RTA از این پهپاد برای تشخیص هدف دور برد و ارزیابی خسارت بمب در واحد های توپخانه استفاده خواهد کرد. مجموعه حسگر ها شامل تعین هدف لیزری می شود. Sky Saker FX80 در 2 نسخه ارائه می شود. نسخه تمام الکتریکی با مداومت 3 ساعته و مدل هیبریدی بنزینی-الکتریکی با مداومت 8 ساعته. پهپاد Sky Saker H300 یک بالگرد بدون سرنشین شناسایی و مسلح است که توسط شرکت NORINCO (شرکت صنایع شمال چین) طراحی و ساخته شده است. این سامانه از پلتفرم بالگرد بدون سرنشین، محموله ماموریتی و ایستگاه کنترل زمینی (GCS) تشکیل شده است. پهپاد H300 از آلیاژ تیتانیوم هوانوردی و مواد کامپوزیت استفاده می کند تا سازگاری بسیار خوبی با محیط داشته باشد، به ویژه قابلیت ضد خوردگی دریایی، و مقاومت در برابر نمک و پاشش. این بالگرد از یک ساختار فشرده استفاده می کند که یکپارچه سازی سامانه ای عالی و قابلیت اطمینان بالا را ارائه می دهد. این فناوری طراحی ساختاری پیشرفته را برای بهبود مقاومت در برابر باد جانبی به کار می‌ گیرد تا حداکثر محموله 100 کیلوگرم، استقامت تا 5 ساعت و زمان پرواز ثابت تا 3 ساعت را ممکن می‌ سازد. سقف پروازی این پهپاد 2500 تا 3000 متر است. بالگرد Sky Saker H300 با یک سامانه روتور کواکسیال (روتور های روی هم) طراحی شده است که به این بالگرد کوچک بدون سرنشین اجازه می دهد تا توانایی های یک بالگرد استاندارد را با اندازه کوچکتر به دست آورد. Sky Saker-H300 دارای حداکثر وزن برخاست 300 کیلوگرم با ظرفیت حمل بار تا 100 کیلوگرم است، می تواند با حداکثر سرعت 160 کیلومتر بر ساعت پرواز کند و حداکثر استقامت 5 ساعته دارد. حرکت بالگرد در حین انجام ماموریت از 2 طریق کنترل از راه دور و/یا حالت مستقل انجام می شود. در حالت کنترل از راه دور، بالگرد توسط اپراتور آن از ایستگاه کنترل زمینی کنترل می شود. تجهیزات پهپاد Sky Saker-H300 عمدتاً از تیوب موشک، دستگاه کنترل پرتاب در میدان دید و ... تشکیل شده است. دماغه Sky Saker-H300 دارای یک بخش محموله است که می تواند وسایل الکترونیکی مختلف مانند دوربین، لیزر یا سامانه های راداری را حمل کند. موشک ها از هدایت خودکار تصویری استفاده می کنند. پهپاد Sky Saker H300 می تواند 2 نوع موشک را شلیک کند: موشک هدایت تصویری تلویزیونی و موشک هدایت تصویری مادون قرمز غیر خنک شونده. مشخصه این سامانه موشکی، قفل کردن روی هدف قبل از شلیک و شلیک کن فراموش کن بودن است. هنگامی که موشک پرتاب می شود، می تواند خود را به طور مستقل به سمت هدف هدایت کند. بالگرد H300 عمدتاً برای انجام مأموریت های رزمی مانند حمله دقیق، شناسایی و نظارت در میدان نبرد، موقعیت یابی دقیق هدف، آشکار سازی لیزری و ارزیابی خسارت حمله استفاده می شود. H300 می تواند تصحیح آتش را برای مهمات معمولی و آشکار سازی لیزری برای مهمات هدایت شونده لیزری را انجام دهد، به طوری که نیاز های ارتش در عملیات و فرماندهی خودمختار، عملیات موقت سریع و ضربه دقیق در جنگ مدرن را برآورده کند. عمود پرواز FV80A منابع: 1، 2، 3
  5. 1 پسندیده شده
    چگونه اویونیک مدرن می تواند جنگنده های قدیمی را در نبردهای امروزی در صحنه رقابت حفظ کند میگ21(فیشبد) نقش اویونیک و پادهای پیشرفته در دنیای امروز (میگ 21=بیسون) جنگنده نسل دوم MiG-21 در سال 1959 اولین نبردش را در طول جنگ ویتنام تجربه کرد، از زمانی که در نیروی هوایی شوروی وارد خدمت شد، دستخوش به روز رسانی های گسترده ای شد و امروزه به طور گسترده توسط بیش از 22 کشور در سراسر جهان استفاده می شود. . در حالی که انواع اصلی این جنگنده مدت‌ها منسوخ تلقی می‌شدند،اما این پلت فرم تا سال 2013 در حال تولید بود و با به‌روزرسانی‌های گسترده، به عنوان یک هواپیمای جنگی مدرن زنده ماند. در واقع، جنگنده JF-17 که امروزه توسط چین و پاکستان تولید می شود، مشتق مستقیم میگ-21 است و با ارتقای گسترده از جمله رادار پیشرفته AESA ، موتورهای جدید، مواد کامپوزیتی در بدنه هواپیما و با استفاده برخی از بهترین موشک های هوا به هوا در جهان به وجود آمده است . این پلتفرم علیرغم قدمت اولیه خود می تواند از اکثر جنگنده های نسل چهارم بهتر عمل کند. امروزه MiG-21 توسط اغلب تحلیلگران غربی منسوخ شده است،اما این پتانسیل را دارد که به اندازه کافی ارتقا یابد و در دستان یک خلبان کار بلد در برابر هواپیماهای مدرن تر و سنگین تر بسیار کشنده باشد. این امر توسط نیروی هوایی هند با موفقیت نشان داده شد، که از ناوگان MiG-21 ساخت شوروی خود برای به چالش کشیدن جنگنده های برتر برتر هوایی سنگین آمریکایی F-15 در طول رزمایش جنگی " Cope India" استفاده کرد.(سال2018) https://en.wikipedia.org/wiki/Cope_India جنگنده‌های MiG-21 هند، اگرچه به پیچیدگی JF-17 یا J-7G چینی نیستند، اما هنوز بسیار توانا هستند. این جنگنده‌ها که با نام MiG-21 Bison شناخته می‌شوند، مجهز به رادارهای پیشرفته Phazotron Kopyo، اطلاعات روی کلاه helmet mounted sights, و لینک داده‌های تاکتیکی tactical data linksهستند - ویژگی‌هایی که معمولاً فقط در جنگنده‌های نسل چهارم یافت می‌شوند. این جنگنده ها برای حمل موشک های هوا به هوا پیشرفته ساخت روسیه R-27 و R-77وR73 ارتقا یافتند که به جنگنده های MiG-21 هندی قدرت شلیک قابل توجهی داد و آنها را برای درگیری های فراتر از برد بصری بسیار توانمند ساخت. شاید مهم‌تر از همه، تجهیز این جنگنده‌ها به غلاف‌های پارازیت پیشرفته( EL/L8222) self escort jamming pods که تشخیص آن‌ها توسط رادار در برد طولانی را بسیار دشوار می‌کند و این امکان را به این جنگنده می دهد تا به طور موثر از حسگرهای دشمن در بردهای طولانی دور کند، آنها را دور بزند و حتی آنها را کور کنند و در نتیجه پیشرفت های قابل توجهی در بقای آنها ایجاد کند. غلاف( EL/L8222) اندازه کوچک میگ 21 و قابلیت های رادار گریز آن در تمرینات رزمی بر علیه اف-15 های آمریکایی بسیار موثر بود و جنگنده های هندی توانستند در بردهای کوتاه بدون شناسایی با جت های آمریکایی درگیر شوند و جنگنده های سنگین تر را در خطر قرار دهند. موقعیت جنگنده‌های میگ همراه با helmet mounted sights و موشک‌های هوا به هوا پیشرفته، برای جنگنده‌های F-15 آمریکایی چالشی کاملاً غیرمنتظره و بسیار جدی ایجاد کردند .جنگنده‌های پیشرفته‌تر دهلی مانند Su-30MKI هنگام درگیری با جنگنده های برتری هوایی یعنی F-15 ها به طور قاطع شکست خوردند. جنگنده‌های MiG-21 هند توانستند از غلاف‌های پارازیت خود برای برتری نسبت به جنگنده‌های بسیار پیچیده‌تر و سنگین‌تر استفاده کنند. اگر جنگنده‌ها به سامانه‌های جستجو و ردیابی مادون قرمز پیشرفته (IRST) مجهز می‌شدند، احتمالاً نه تنها می‌توانستند با اف-15های آمریکایی درگیر شوند، بلکه می‌توانستند به طور قاطع در درگیری پیروز شوند.. جنگنده های مجهز به سامانه های IRST نه تنها قادر به سکوت راداری هستند، بلکه قادر به شلیک موشک های هوا به هوا بدون قفل رادار نیز هستند. اما قفل های رادار توسط جنگنده دشمن شناسایی می شود و به آنها زمان می دهد تا با مانورهایی فرار کنند، شلیک موشک با استفاده از ردیاب مادون قرمز زمان پاسخ بسیار کمتری را به اهداف می دهد. این امر میگ-21 را نسبت به F-15(سال2018)که نه تنها فاقد IRST بلکه فاقد رادار AESA است، برتری مؤثری می‌دهد. ترکیب Eagle از سطح مقطع راداری بسیار بزرگتر و امضای راداری بالاتر تشخیص آنها را نسبت به MiG-21 بسیار ساده تر کرد. عملکرد MiG-21 هند در برابر F-15 هنگامی که مجهز به غلاف های پارازیت پیشرفته بود، پتانسیل این جنگنده را در صورت ارتقاء مناسب تهدیدی برای هواپیماهای رزمی مدرن و نخبه نشان داد.استفاده از سیستم های IRST می توانست یک نتیجه یک طرفه به نفع MiG-21 در برابر ایگل های سنگین تر و مدرن تر که خود فاقد چنین سیستم های پیشرفته ای هستند.به دست دهد بیسون هندی مجهز به موشک راداریR77و فرو سرخR73 سیستم‌های IRST به‌طور مشخصی در برابر جنگ الکترونیک مصون هستند، و ابزار مطمئن‌تری برای حفظ آگاهی موقعیتی برای جنگنده‌ها فراهم می‌کنند. پیامدهای موفقیت MiG-21 با غلاف های پارازیت و پتانسیل آن در هنگام حمل سیستم های جستجو و ردیابی مادون قرمز، بسیار زیاد است. در حالی که تحلیلگران غربی انتظار دارند جنگنده های نخبه ایالات متحده مانند F-15 و F-18E برای درگیر کردن جنگنده های قدیمی دوران جنگ سرد در جاهایی مانند شبه جزیره کره مشکل کمی داشته باشند، ارتقاء نامتقارن بسیار مقرون به صرفه مانند غلاف های پارازیت و ... سیستم‌های IRST می‌توانند به خوبی برای جنگنده‌های قدیمی مانند MiG-21های کره شمالی نیز تغییر ایجاد کند و به آن‌ها اجازه دهد تا تهدیدی قابل توجه برای جنگنده‌های مدرن‌تر باشند - به ویژه زمانی که به موشک‌های هوا به هوای مدرن مانند R-27 مجهز شوند. ادامه دارد.. ..
  6. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم ارتقاء صورت گرفته بر روی تانک ام ۶۰ نیروی زمینی از جهاتی بر قابلیت های تانک نمونه پایه افزوده اما از جهاتی واقعاً انتظارات را برآورده نمیکند. بر اساس مشخصات اعلام شده توسط امیر سرتیپ حیدری، از مهمترین قابلیت های افزوده شده به تانک های پاتن میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ۱-نصب زره های واکنشی در برخی نقاط از بدنه تانک و برجک ۲- استفاده از سیستم استابلیزر که میتواند در دقت و برد موثر توپ تاثیر گذار باشد و همچنین قابلیت شلیک در حرَکت را به تانک بدهد. ۳- استفاده از موتور بهینه شده که افزایش تحرک تانک را در پی دارد ۴- نصب دوربین های دورنگر که احتمالاً برای فرمانده دیدی ۳۶۰ درجه فراهم میکند ۵- مجهز شدن به سیستم های نشانه روی در شب که به تانک قدرت عملیات در تاریکی رو خواهد داد ۶-تجهیز شدن به سامانه های اخلالگر لیزری ۷-تجهیز شده به سامانه هشدار دهنده تابش پرتوهای لیزری. ۸- سامانه اطفای حریق ۹-تجهیز شدن به داشبورد دیجیتال ۱۰-نصب تیربار ریموت کنترل بر روی برجک. این در صورتی است که بر خلاف تانک کرار، تجهیزات اعلامی بصورت کامل بر روی تانک های پاتن ارتش اجرا شوند. اما در بحث حفاظت زرهی طرحی که در حال حاضر با آن روبرو هستیم به هیچ وجه انتظارات را برآورده نمیکند. با دقت در تصاویر و بررسی برجک تانک که مورد بروزرسانی قرار گرفته است میتوان به نواقص یا ضعف های بسیاری در برجک پی برد اولین مورد که مسلم هست این است که ما با یک برجک جدید روبرو نیستیم و در واقع همان برجک قدیمی تانک پاتن مورد بروزرسانی ( ! ) قرار گرفته است. به قسمت بین تجهیزات برجک جدید و شاسی تانک توجه کنید همان برجک اصلی تانک پاتن قابل دیدن است. برجک قدیمی در این تصویر کاملاً مشخص است. اما ایراد اینجا نیست بلکه در قطعات به اصطلاح زرهی اضافه شده به برجک اصلی است. با دقت در ورق های نصب شده به برجک اصلی مشاهده میشود که ورق های بسیار نازک فلزی برای این کار استفاده شده است که در تصاویر پایین کاملاً مشخص است. در دو تصویر بالا به صورت مشخص ضخامت ورقه های نصب شده و نوع و کیفیت اتصال آنها مشخص است ضخامت و نحوه اتصال ورقه های حامل زره های واکنشی اطراف توپ! ضخامت و نحوه اتصال صفحات فلزی به برجک مشخص است در این تصویر همانند ورقه های جانبی برجک ضخامت ورقه بالای برجک نیز مشخص است. البته ممکن است که این فقط کاوری بر روی حفاظت زرهی برجک تانک باشد اما با دقت در تصویر زیر و سازه زیر این کاور که البته بدلیل کیفیت پایین تصویر بصورت واضح مشخص نیست متاسفانه بعید به نظر میرسد که حفاظت زرهی برجک تانک فراتر از جزییات مشاهده شده باشد. اصولاً وقتی به شکل صفحات اطراف برجک توجه کنیم از نوع خمکاری و زاویه خم تیز ورقه ها میتوان متوجه ضخامت پایین ورقه ها شویم. در صورتی که با صفحات زرهی با ضخامت بالا روبرو بودیم به هیچوجه امکان خمکاری با چنین زوایایی تیز و تمیزی میسر نبود و اجباراً باید به روش جوشکاری صفحات را به همدیگر متصل می کردند. ضخامت بسیار پایین کاور لوله توپ که بر اثر برخورد و ضربه باعث دفورمی شده و کاملاً قابل مشاهده است! برای مقایسه با توجه به تصویر بالا میتوان ضخامت صفحات زرهی و نوع اتصال آن را بر روی یک نفربر مشاهده کرد که به هیچ وجه بروزرسانی سلمان بر روی پاتن های ارتش قابل مقایسه با آن نیست.
  7. 1 پسندیده شده
    بسم ا... رونمایی از تانک ام-60 پاتن ارتقاء یافته سلیمان-402 - شهریور 1403 https://www.aparat.com/v/xgx1d23
  8. 1 پسندیده شده
    بررسی خودرو سفیر / ملاقات با کهنه سرباز ایرانی پس از تولید نخستین خودرو در ایران ، همان جیپ cj-5 ، در سال ۱۳۳۸ در شرکت سهامی جیپ ایران با نام ایرانی شهباز، ارتش، شهربانی و درکل دولت ایران از خریداران مهم این خودرو جهت تجهیز نیروهای مختلف بودند. اما در سال ۱۳۵۷ و با وقوع انقلاب و قطع روابط ایران و امریکا تا مدت‌ها تولید جیپ شهباز با استفاده از همان خریدهای قبلی و موجودی انبار ادامه یافت و پس از آن‌ هم با تامین قطعات موردنیاز از کانادا تا مدت کوتاهی روند تولید ادامه یافت که البته این موضوع هم عمر چندانی پیدا نکرد و با تیره و تار شدن روابط ایران و کانادا خرید از شعبه کانادایی جنرال موتورز به عنوان مالک آن زمان جیپ ناممکن شد. وقوع جنگ ایران و عراق، تحریم‌های متعدد خارجی، کارشکنی‌های شرکت‌های خارجی فعال در ایران، محدودیت‌های ارزی و … همه و همه از مهم ترین عواملی بود که تولید خودرویی دو دیفرانسیل با توانایی حرکتی بالا را مهم و حیاتی جلوه می‌داد. در همین راستا نیز تیم مدیریتی جدید جنرال موتورز ایران که حالا بنا بر قانون اساسی جدید ملی اعلام شده و به شرکت پارس خودرو تغییر نام داده بود، به رهبری محسن کرباسفروشان بهترین راه را در ادامه تولید محصول جیپ و خرید قطعات مورد نیا از واسطه‌ای جدید دانست. کرباس فروشان تیمی را به رومانی فرستاد تا از نزدیک خط تولید جیپ موجود در آنجا که مشابه شهباز ایرانی بود را ببینند و مقدمات مونتاژ آن در کشور را فراهم سازند که مقدور نشد تیم های دیگری هم به پاکستان و تایلند رفتند که آن ها هم دست خالی به کشور برگشتند. این بار کرباس فروشان شخصا به همراه تیمی عازم هند شد و پس از به توافق رسیدن با ماهیندرا اند ماهیندا هند محصول جدید توسن جایگزین شهباز محبوب شد .اما در این سال ها همواره کیفیت نازل جیپ توسن مورد انتقاد بود تا جایی که پس از مدتی حتی فرماندهان نیروهای نظامی هم علاقه ای به خرید این اتومبیل نداشتند و به سوی محصولات وارداتی تویوتا گرایش پیدا کردند. تا اینکه بالاخره توسن جای خود را به KM معروف داد. شرکت کره ای آسین موتور ، از زیر مجموه های کیا موتورز ، این بار شریک جدید پارس خودرو بود و نام این خودرو هم کوتاه شده عبارت Korean Motor بود. در سال ۱۳۶۵ و برای تامین نیاز های جنگ پروژه تولید نیسان پاترول تحت لیسانس نیسان ژاپن در پارس خودرو کلید خورد که ابتدا تولید مدل ۵ در و یک سال پس از آن تولید مدل ۳ در، آغاز شد و در سال ۱۳۶۷ هم مدل وانت آن پای به جاده های ایران گذاشت ، در این مدت علاوه بر نیروهای نظامی و انتظامی کشور مردم هم از طرفداران پاترول بودند چراکه پارس خودرو بعد از جنگ با اعمال یک سری تغییرات جزئی پاترول را آماده حرکت در خیابان ها کرد و پاترول نقش خودرو لوکس آن زمان بازار را نیز بر عهده گرفت . تمام این نشیب و فرازها و پایان یافتن جنگ و توجه به شعار خودکفایی در کشور، فرماندهان نظامی و مدیران صنایع دفاعی کشور را بر آن داشت تا خود نیازهای نیروهای مسلح را برطرف نمایند و بدین ترتیب بود که تولید خودرو در نیروهای مسلح و صنایع دفاعی ایران در دستورکار قرار گرفت. یکی از اصلی‌ترین تلاش‌ها در صنایع خودروسازی فتح و با نام سفیر متولد شد که بر اساس شاسی کوتاه شده نیسان پاترول ( ورژن ۳ در) و موتور Z24 معروف در سال ۱۳۸۷ و با طراحی بدنه مشابه جیپ رونمایی شد. سفیر با وزنی در حدود ۶۲/۱ تن بدون تجهیزات نصب شده و ۳۵/۲ تن با ظرفیت کامل تجهیزات ،طول ۳۷۲۶ میلی‌متر، عرض ۱۶۹ میلی متر، ارتفاع ۱۸۸ میلی متر و قابلیت حمل ۱ نفر خدمه و ۵ نفر مسافر طراحی و ساخته شده است . سلاح‌هایی مانند راکت انداز فجر، یک عراده توپ ام۴۰ و یا یک عراده پرتابگر ضد تانک طوفان قابلیت نصب بر روی این خودرو را دارند. موتور آن از همان تکنولوژی موتور نیسان زد ۲۴ بهره می‌برد که با تکنولوژی فوق پیشرفته خود موفق به تولید ۱۰۰ اسب‌ بخار قدرت می‌شود. سیستم تعلیق هم از نوع Coil spring بوده که با کمک فنرهای قوی و با قابلیت ارتجاع مناسب توانایی‌های حرکتی قابل قبولی به آن می‌بخشد. همچنین، «سفیر» با سرعت ۱۳۰ کیلومتر بر ساعت برد عملیاتی در حدود ۵۰۰ کیلومتر را دارا است نیروهای حزب الله لبنان، ارتش سودان، ارتش سوریه، حشد الشعبی عراق و نیروی ضربتی آفریقای مرکزی از جمله مشتریان سفیر بودند. تا آنجا که خط تولید این خودرو زیر نظر کارشناسان ایرانی در سودان افتتاح شد و در نمایشگاه IDEX امارات در سال ۲۰۱۳ با نام Karaba VTG01 به نمایش درآمد . در هنگام رونمایی از سفیر مسئولان و فرماندهان نظامی کشور وعده تولید ۵ هزار دستگاه در سال را دادند اما از آمار دقیق تولید سفیر اطلاعی در دسترس نیست اما سفیر آغازگر روندی بود که در ادامه با ارس، کویران، سپهر، گهر و … ادامه یافت لینک مقاله : منبع
  9. 1 پسندیده شده
    ۱-در کل با توجه شرایط ایران اگر زره کامپوزیتی به جای زره واکنشی استفاده میشد با توجه به تجربیات جنگ شهری غزه و اکراین بهتر بود ۲-به نظر میرسد ارتش و وزارت دفاع به تکنولوژی کنتاکت پنج یا زره نزدیک به آن رسیده و از ان در به روز رسانی تانک های خود بهره میبرد ۳-زره استفاده شده کمی ضخیم تر از کنتاکت پنج و با توانایی شکل دهی می باشد ۴-با توجه به ضخامت بیشتر نسبت به کنتاکت پنج بحث انتقال تکنولوژی رد شده و احتمالا زره موصوف در تحقیق و توسعه از زره کنتاکت یک مشتق شده است ۵- در جنگ اکراین زره واکنشی رلیکت هم جوابدهی مناسبی در مقابل تعداد و نوع تهدیدات نداشت چه برسد به کنتاکت پنج و مشتقات آن ۶- ای کاش بجای سامانه اشتورا که در جنگ اکراین نیز فاقد اثر گذاری بود و حتی سامانه های قفل لیزری که ان نیز در تهدیدات امروز چندان حرفی برای گفتن ندارد از سامانه دفاع فعال استفاده میشد ۷- با توجه به تجربیات جنگ اکراین و ایرادات سیستم بار گزار چرخ فلکی تانک تی ۷۲ تی ۹۰ و تی ۸۰ و احتمال تغییر این سیستم به صورت بار گزار زنجیری در سایر تانک های روسی توسط روس ها بنظر میرسد ما هم باید در ارتقا کرار های خود دقت کنیم ۸-احتمال دارد ارتش با توجه به بودجه خود تا اطمینان از ارتقا کرار (با توجه به موارد فوق و سیستم بار گزار چرخ فلکی) فعلا به ارتقا ام ۶۰های خود بپردازد ۹-از فیلم های اولیه و حرکت تانک مذکور در سراشیبی احتمالا با ارتقا موتور روبرو هستیم که با توجه به افزایش وزن حداقلی ۵ تا ده تن حتما نیاز می باشد احتمال تغییر موتور با توجه به هزینه ان در کشور کمی بعید است (یادمه در نمایشگاه های دفاعی بحث ارتقا موتور این تانک رو با افزایش قدرت موتور تا حدود ۸۶۰ اسب بخار دیده بودم ) ۱۰-کاش حالا که استابلایزر رو عوض کردیم توپ M 68 ان رو هم با نمونه توپ های ۱۲۰میلی متری ناتو و یا حتی۱۲۵میلی متری روسی عوض میگردیم که از یک تانک پشتیبانی اتش با یک تانک اصلی میدان نبرد حداقلی روبرو میشدیم (یادمه توپ روسی در کشورمون ساخته میشد )و حتی با توجه به برجک بزرگ تانک ام ۶۰میشد بار گزار زنجیره ای رو اون گذاشت که البته واقعا این جور کار ها در کشور ما یکم فضایی هست در نهایت از تلاش زحمت کشان دفاع و امنیت کمال تشکر را دارم
  10. 1 پسندیده شده
  11. 1 پسندیده شده
    به نام خدا NORINCO Sharp Eye III سامانه بالگرد بدون سرنشین (UHS) هجومی / شناسایی [2019] NORINCO چین از رویکرد جهانی الگوبرداری کرد و سامانه بالگرد بدون سرنشین (UHS) به نام Sharp Eye III را توسعه داد. از Sharp Eye III اولین بار در نمایشگاه هوایی چین در سال 2014 رونمایی شد. این محصول برای نقش شناسایی-هجومی غیر مسلح یا مسلح در نظر گرفته شده است. توانایی رفتار مانند بالگرد های مرسوم، برتری تاکتیکی خاصی را در میدان های نبرد مدرن ارائه می دهد؛ یعنی دسترسی به مناطق عملیاتی خط مقدم که معمولا مختص هواپیما های بال ثابت است. این پهپاد 3 حالت پرواز دارد: دستی با پایدارسازی خودکار، کنترل فرماندهی خودکار و پرواز خودکار در مسیر 3 بعدی از پیش تعیین شده. ترکیب طراحی Sharp Eye III با یک محور روتور اصلی و واحد ملخ دمی خنثی کننده گشتاور، از بالگرد های مرسوم تقلید می کند. ملخ هردو روتور اصلی و دمی از نوع 2 پره اند. نیروی پهپاد از یک موتور پیستونی روتاکس 914UL تامین می شود. بدنه تمام اجزای اصلی شامل محموله های ماموریتی و موتور را در خود جای می دهد و یک میله دمی باریک از بخش بالایی انتهای بدنه منشعب می شود تا به سامانه هدایت امکان دسترسی به روتور دمی را بدهد. ارابه فرود برای کاهش وزن و هزینه از نوع skid ساده است و در طول پرواز ثابت می ماند. Sharp Eye III می تواند به صورت خودکار برخاست و فرود را روی ناو و مناطق فرود غیر آماده نزدیک به خط مقدم انجام دهد. این پهپاد می تواند ماموریت های شناسایی را به لطف دوربین نور مرئی خود تا برد 5 کیلومتر انجام دهد که این برد برای دوربین حرارتی به 3 کیلومتر محدود می شود. Sharp Eye III، همانند دیگر سامانه های بدون سرنشین، از طریق یک واحد کنترل زمینی (GCU) در پشت یک کامیون 4x4 تاکتیکی هدایت می شود. ارتفاع عملیاتی بیان شده حدود 3.5 کیلومتر و حداکثر وزن برخاست در محدوده 450 کیلوگرم است. حداکثر سرعت آن به 180 کیلومتر بر ساعت می رسد و مداومت بین 4 تا 6 ساعته دارد. Sharp Eye III توانایی تجهیز شدن به دوربین COD و تجهیزات الکترواپتیکی فروسرخ و لیزری را برای ایفای نقش موقعیت یابی هدف، تصحیح آتش، شناسایی موقعیتی و ارزیابی خسارت میدان نبرد دارد. همچنین می توان این پهپاد را به مسافت یاب و آشکار ساز لیزری مجهز کرد تا بتواند نقش آشکار سازی هدف برای تسلیحات هدایت لیزری نیمه فعال را داشته باشد. حداکثر برد نشان گذار 5 کیلومتر است و مسافت یاب را می توان در محدوده 400 متر تا 8 کیلومتری استفاده کرد. به گفته منابع چینی Sharp Eye III توانایی حمل تسلیحات سبک مانند راکت های هدایت شونده 90 میلی متری BRM1 را دارد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2019 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 2 - سازنده: شرکت صنایع شمال چین (NORINCO) – چین - کشورهای استفاده کننده: چین (احتمالی) - نقش: حملات زمینی، پشتیبانی هوایی نزدیک ، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی ، توانایی های بدون سرنشین - طول: 4 متر - ارتفاع: 1.2 متر - حداکثر وزن برخاست: 450 کیلوگرم (توانایی حمل 50 تا 100 کیلوگرم محموله) - قوای محرکه: 1 موتور روتاکس 914UL که روتور اصلی 2 پره و روتور دمی 2 پره را می گرداند - حداکثر سرعت: 120 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4200 متر - برد: 150 کیلومتر - تسلیحات: برای نقش شناسایی تسلیحات ندارد. محموله ماموریتی شامل انواع اپتیک ها و تجهیزات مخصوص. نسخه هجومی باله هایی برای حمل پاد های راکتی و مهمات حمله دقیق خواهد داشت - نسخه ها: Sharp Eye III (سری پایه) منبع
  12. 1 پسندیده شده
    به نام خدا NESCOM Burraq هواپیمای بدون سرنشین رزمی (UCAV) [2015] وقتی برای مسئولین پاکستان مشخص شد که آمریکا پهپاد پریدیتور را به آن ها نخواهد فروخت، و پیشنهاد چینی ها توانایی های رزمی مورد انتظار را نداشت، صنایع بومی با نیروی هوایی پاکستان همکاری کردند تا اولین پهپاد رزمی داخلی با نام NESCOM "Burraq" را بسازند. توسعه این پهپاد از حدود سال 2009 شروع شد و اولین پرواز در نهم می همان سال انجام گرفت. تولید محصول با فاصله کمی آغاز شد و از آن زمان از Burraq برای مقابله با شورشیان در مناطق شمال غربی استفاده می شود. نمونه کامل شده در رونمایی سال 2015 نمایش داده شد. موفقیت سامانه پریدیتور رزمی ایالات متحده در شمال غرب پاکستان دولت را به تحقیق درباره ی دستیابی به این سامانه اثبات شده، وادار کرد. با این حال، دولت ایالات متحده با پیش کشیدن نگرانی های فناورانه، از همان ابتدا این درخواست را رد کرد تا پاکستان مجبور به بررسی جایگزین چینی شود. پس بازنگری مشخص شد این محصول توانایی های مورد نیاز برای ارتش پاکستان را ندارد. این موضوع در نهایت به همکاری کمیسیون ملی مهندسی و علمی (NESCOM) با نیروی هوایی پاکستان در توسعه راه حلی بومی ختم شد که قرار بود قابلیت های پریدیتور آمریکایی و مشابهت هایی به سری CH-3 "Rainbow" چینی داشته باشد. نتیجه این همکاری، طرحی به نام Burraq شد. براق اسبی آسمانی بود که حضرت محمد را در شب معراج خود از مکه به مسجد الاقصی رساند. Burraq در فرم اولیه خود فاقد هرگونه توانایی رزمی بود و فقط در نقش جاسوسی، نظارت، شناسایی (ISR) برای جمع آوری داده از اهداف احتمالی مورد استفاده قرار می گرفت. با رشد این محصول در بحث ارزش تاکتیکی و توانایی های میدان نبرد، توانست نقش رزمی هم کسب کند. از زمان این اکتساب، براق به صورت عملیاتی علیه شبه نظامیان مشکوک مورد استفاده قرار گرفته است و کمک کرده تا این کشور را از وابستگی به حمله پهپاد های آمریکایی در خاک پاکستان و خرید محصولات جنگی چینی دور تر کند. براق سرنگون شده توسط هند طبق گزارش ها، Burraq دو موشک هوا به سطح هدایت لیزری Barq را حمل می کند (حوزه ماموریتی مشابه موشک هلفایر آمریکایی). یک موتور متعارف پیشران را تامین می کند و یک ملخ 3 پره را با آرایش pusher می چرخاند. ارابه فرود جلوی متحرک . ارابه های عقبی ثابت برای برخاست و فرود روی باند استفاده می شود . بدنه ساده و آیرودینامیک آن، موتور، ذخیره سوخت و مجموعه اویونیک را در خود جای می دهد. مجموعه اپتیک در برجستگی شکمی نزدیک میانه بدنه مشخص است. Burraq نخستین پهپاد رزمی بومی کشور پاکستان است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2015 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 45 - سازنده: شرکت کمیسیون ملی مهندسی و علمی (NESCOM) – پاکستان - کشورهای مصرف کننده: پاکستان - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 7 متر - طول بال ها: 9 متر - ارتفاع: 2 متر - وزن: 500 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 1000 کیلوگرم (500 کیلوگرم ظرفیت بار) - قوای محرکه: 1 موتور متعارف که یک ملخ 3 پره را با آرایش pusher می گرداند - حداکثر سرعت: 215 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 7500 متر - برد: 1000 کیلومتر - تسلیحات: 2 موشک هوا به سطح هدایت لیزری Barq در صورت انتخاب - نسخه ها: Burraq (سری پایه) منبع
  13. 1 پسندیده شده
    با درخشش پهپاد انتحاری لانست در جنگ اکراین سایر پهپادهای انتحاری درا ین کلاس در این جنگ چه ساخت اکراین و چه ساخت روسیه در سایه لانست قرار گرفتن . یکی از این پهپادی انتحاری که آن هم محصول شرکت ZALA از صنایع کلاشنیکف روسیه است پهپاد انتحاری کاب (KUB) است این پهپاد انتحاری قبل از معرفی رسمی در سالهای 2018 و 2019 در سوریه در چندین مورد بر علیه تروریستهای داعش و سایر گروههای مسلح با موفقیت بکار گرفته شد . برای اولین بار به صورت رسمی در نمایشگاه دفاعی 2019 ابوظبی امارات معرفی شد البته در زمان معرفی چندان با استقبال روبرو نشد . اما شروع جنگ اکراین فرصت خوبی برای نشان دادن نقاط قوت و ضعف این پهپاد بود . پهپاد انتحاری کاب به وسیله یک منجنیق پرتاب شده .و دارای حداکثر وزن 10 کیلوگرم بوده که 3 کیلوگرم از ان مربوط به سرجنگی پهپاد است . از نقاط ضعف این پهپاد نداشتن سیستم اپتیکی بوده و برای هدف قرار دادن اهداف یا بر اساس مختصاتی که به پهپاد داده شده عمل میکند و یا براساس تصاویر اهداف که قبل از پرتاب ویا در حین پراوز به پهپاد داده می شود همچنین این پهپاد انتحاری همانند پهپاد لانست دارای یک پهپاد مکمل شناسایی است در واقع این پهپاد شناسایی که آن هم ساخت شرکت زالا است نقش پهپاد مادر را ایفا می کند و می تواند با ارسال مختصات هدف به صورت برخط وآنلاین پهپاد انتحاری کاب را به سمت اهداف حتی اهداف متحرک هدایت نماید ویا همچنین پهپاد می تواند براساس تصاویری که به حافظه پهپاد داده شده در یک منطقه به پراوز درامده وبعد تشخیص هدف به سمت آن شیرجه برود . این پهپاد یک مکمل ارزان قیمت در کنار پهپاد لانست است .لانست با توجه به داشتن سیستم اپتیکی خود می تواند تا لحظه برخورد به هدف تصاویر را ارسال ویا مختصات خود را تصحیح کند . اما پهپاد انتحاری کاب با کمک پهپاد شناسایی این کار را میکند پهپاد کاب تا سال 2023 چندان مورد استفاده قرار نگرفته بود اما از میانه سال 2023 صنایع کلاشنیکف اعلام کردن بنا بر سفارشات تولید این پهپاد را چند برابر کرده اند کاب پهپادی است با سرعت 130 کیلومتر بر ساعت و برد 40 کیلومتری و مجهز به سرجنگی متنوع تا 3 کیلوگرم است (خرج گود . انفجاری .ترموباریک . ترکش زا) طول پهپاد از دو سر بال چیزی در حدود 1.2 متر است وزن پهپاد اماده برای پرتاب حدود 10 کیلوگرم بوده و قابلیت حدود 30 دقیقه پرواز را دارد https://www.aparat.com/v/bebg963 انهدام یک توپ کششی اکراینی در چند روز گذشته توسط پهپاد کاب اپراتور پهپاد کاب که بوسیله یک پهپاد شناسایی این پهپاد را هدایت می کند https://www.army-technology.com/projects/zala-kyb-strike-drone-russia/ https://tass.com/defense/1768983 https://en.defence-ua.com/weapon_and_tech/rare_russias_kub_bla_drone_received_a_modernized_warhead-9074.html
  14. 1 پسندیده شده
    به نام خدا NCSIST Teng Yun (Cloud Rider) سامانه هواپیمای رزمی بدون سرنشین (UCAV) / پهپاد هجومی [2022] از آنجایی که قصد چین برای تسلط بر کشور جزیره ای تایوان در دهه 2020 همچنان در حال رشد است، این کشور موظف است از اوکراین که در دفع تهاجم همه جانبه همسایه خود، روسیه، نسبتاً خوب عمل کرده است، درس هایی بگیرد. کلید موفقیت ‌های مستمر نیرو های زمینی اوکراین، اتکای آن ها به سامانه های هواپیمای بدون سرنشین (UAS) از انواع مختلف است که قابلیت‌ های گسترده ای را در میدان نبرد ارائه می ‌کنند. برای تایوان، این رویکرد در چندین طرح از صنایع داخلی تجسم یافته است که یکی از آنها ("Cloud Rider") "Teng Yun" توسط موسسه ملی علم و فناوری چونگ شان (NCSIST) است. Teng Yun I این برنامه در سال 2007 آغاز شد و رونمایی عمومی در سال 2015 صورت گرفت. آزمایش ها در سال‌ های 2018-2020 ادامه یافت که منجر به شکل نهایی پیشرفته ‌تر و قابل اعتماد تر (به عنوان "Teng Yun 2") شد. این مجموعه صرفاً در خدمت نیروی هوایی جمهوری چین (RoCAF) کشور تایوان است. حداقل یک مدل توسعه ای در سال 2021 در طول آزمایش گم شد. هم اکنون نسخه ای باز طراحی شده از Teng Yun 2 در حال گذراندن آزمایش های آمادگی رزمی است. البته این پهپاد در سال گذشته در این آزمون رد شد. Teng Yun 2 پس از گذراندن موفقیت آمیز آزمون تسلیحات اولیه در مارس سال 2022، موفق شد حداکثر زمان پرواز 20 ساعته را ثبت کند. طبق گزارش ها، Cloud Rider 2 برای دومین بار، وارد مرحله تست نهایی شده است. Teng Yun 2 این هواپیما هم برای سورتی های اطلاعاتی- نظارتی- شناسایی (ISR) و هم برای حمله مستقیم در نظر گرفته شده است، اما در عین حال می تواند در نقش جمع آوری اطلاعات عمومی، کمک های بشر دوستانه، نظارت مرزی، حفاظت از ماهیگیری، گشت دریایی، دیدبان توپخانه، و نقش های جستجو و نجات (SAR) استفاده شود. گمان می رود که این پلتفرم در عین مداومت پروازی بالا، دارای جایگاه پیش ‌بینی شده برای نصب موشک ‌های هوا به سطح (حداقل دو سلاح از این نوع) و راکت‌ برای حملات تهاجمی است. از نظر ظاهری، Teng Yun با بال های اصلی مستقیم و بریده شده در وسط بدنه، بال های دمی عمودی به سمت بیرون، و دماغه برجسته (برای هدایت ماهواره ای)، خط طراحی و آرایش کلی پهپاد تهاجمی General Atomics MQ-9 “Reaper” را تقلید می کند. ارابه فرود، ثابت (غیرقابل جمع شدن در نسخه اول) و چرخدار است. یک موتور توربوپراپ در انتهایی ترین بخش بدنه قرار دارد و یک واحد ملخ سه پره را در آرایش pusher به حرکت در می آورد. یک باله شکمی به صورت تکی در زیر دم به ثبات بیشتر پهپاد کمک می کند. مجموعه اپتیک در یک برجستگی متحرک در زیر چانه پهپاد قرار دارد که نمایی بدون مانع از زمین جلو، پایین و کناره های هواپیما را ارائه می دهد. برد عملیاتی این پهپاد به 1000 کیلومتر می رسد و دارای مداومت 24 ساعته است که آن را به یک راه حل تاکتیکی هوابرد ایده آل تبدیل می کند. سقف پروازی 7620 متر برای این پهپاد ذکر شده است. این هواپیما در کلاس پهپادهای IAI Heron اسرائیل و TAI Anka ترکیه قرار می گیرد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2022 - وضعیت: در حال توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 3 - سازنده: انستیتو ملی علم و فناوری چونگ شان (NCSIST) - تایوان - کشورهای استفاده کننده: تایوان - نقش: حملات زمینی، پشتیبانی نزدیک هوایی، شناسایی، بی سرنشین - طول: 11 متر - طول بال ها: 20 متر - ارتفاع: 3.8 متر - وزن: 2220 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 4750 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور توربوپراپ در انتهای بدنه که یک پروانه 3 پره را در آرایش pusher می چرخاند - حداکثر سرعت: 485 کیلومتر بر ساعت - سرعت کروز: 315 کیلومتر بر ساعت - برد عملیاتی: 1000 کیلومتر - ارتفاع پروازی: 7620 متر - تسلیحات: 4 موشک هوا به سطح در آویزگاه زیر بال ها. به همراه تدارک احتمالی راکت های هوایی - نسخه ها: Teng Yun (نام سری پایه)، Teng Yun I (مدل توسعه ای اولیه سال 2015)، Teng Yun II (مدل توسعه ای ارتقاع یافته سال 2020) منبع
  15. 1 پسندیده شده
    NCSIST Chien Hsiang (Rising Sword) سامانه هواپیمای بدون سرنشین (UAS) مهمات پرسه زن [2024] NCSIST Chien Hsiang یک گزینه برای مهمات سرگردان است که اکنون به کشور جزیره ای تایوان داده شده است که به دنبال مستقل ماندن از حاکمیت چین است. با رونوشت برداری از رویکرد میدان نبرد سامانه هواپیمای بدون سرنشین (UAS) غرب، کشور تایوان به صورت بومی مهمات سرگردان خود را با نام پهپاد "Chien Hsiang" ("شمشیر در حال برافراشته شدن") توسعه داده است. مهمات سرگردان از ابتدای دهه 2020 شاهد افزایش محبوبیت خود بوده اند و بیش از پیش ارزش خود را در جنگ جاری روسیه و اوکراین (2022 تا کنون) ثابت کرده اند. این نوع تسلیحات، که منابع رسانه‌ ای غربی معمولاً به آنها «پهپاد های kamikaze» می گویند، اساساً «موشک‌ های» قابل کنترل نسبتاً دقیق و خود هدایت شونده اند که در حین عملیات هجومی کاملا از بین می روند. به همین دلیل، تولید انبوه آن ها معمولاً ارزان تمام می شود و حتی در میان نیرو های نظامی کوچک تر در سراسر جهان محبوبیت خود را نشان داده اند. Chien Hsiang محصول موسسه ملی علم و فناوری چونگ شان - NCSIST - است و تنها در خدمت نیروی هوایی جمهوری چین (تایوان) (RoCAF) قرار دارد. این پهپاد برای اولین بار در سال 2017 به عنوان بخشی از تلاش بزرگ نوسازی ارتش تایوان رونمایی شد. در سال 2019 دفاع هوایی و فرماندهی موشکی نیروی هوایی تایوان اعلام کرد که پروژه ای 5 ساله به ارزش 2.54 میلیارد دلار برای ساخت یک نیروی کامل از پهپاد های ضد راداری دارد. این هواپیما با شکل ساده «موشک مانند» خود، درپوش دماغه گرد، بدنه استوانه ای شکل و بخش دم بریده شده دارد که یک واحد موتور معمولی را در بر می‌ گیرد. این موتور، یک مجموعه ملخ دو پره را (در آرایش pusher) به حرکت در می آورد. بال های اصلی از طراحی دلتا با سطح بزرگ و ریشه های بال ضخیم استفاده می کنند که در انتها به صفحات عمودی نوک بال ("بالچه") رو به بالا منتهی می شود. یک مجموعه اپتیک در زیر بدنه قرار دارد که امکان مشاهده بدون مانع سطح زیرین را فراهم می کند. این پهپاد دارای طول 1.2 متر و طول بال 2 متر است. نیروی آن از طریق یک موتور با سوخت مایع تامین می شود و می تواند به سرعت عملیاتی 185 کیلومتر در ساعت برسد. طبق گزارش ها Chien Hsiang حدود 5 ساعت مداومت پروازی دارد. سیستم هدایت بر پایه الکترواپتیکال (EO)، اینرسی و ضد رادار است. پرتاب از طریق یک واحد پرتاب جعبه ای 12 تایی در پشت یک کشنده انجام می شود که می تواند دوازده پهپاد آماده پرتاب را حمل کند. فراتر از این، اگر رویکردی با تحرک کمتر یا بیشتر (به ترتیب) مورد نظر باشد، پهپاد را می توان به راحتی از یک سکوی ثابت یا از عرشه کشتی های جنگی پرتاب کرد. به غیر از نسخه هجومی، 2 نسخه دیگر نیز توسط NCSIST توسعه یافته اند که شامل یک مدل فریبنده دفاع هوایی استاندارد و یک نوع ضد کشتی با شدت انفجار بیشتر است. مورد دوم از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بدون شک در طول حمله آبی خاکی چین به این جزیره مورد استفاده قرار می گیرد. انتظار می ‌رود این پهپاد در سال‌های 2024 یا 2025 به سطح کمی برای استفاده خدماتی برسد. گفته می شود نسخه ضد راداری هم اکنون در حال استفاده است و نسخه های با هدایت الکترواپتیکی و ناوبری ماهواره ای در حال توسعه است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2024 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 40 - سازنده: انستیتو ملی علم و فناوری چونگ شان (NCSIST) - تایوان - کشورهای استفاده کننده: تایوان - نقش: حملات زمینی، پشتیبانی نزدیک هوایی، ضد کشتی، بی سرنشین - طول: 1.2 متر - طول بال ها: 2 متر - وزن: 300 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 315 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور مرسوم که یک ملخ 2 پره را در انتهای بدنه می چرخاند - حداکثر سرعت: 185 کیلومتر بر ساعت - سرعت کروز: 140 کیلومتر بر ساعت - برد: 1000 کیلومتر - ارتفاع پروازی: 1220 متر - تسلیحات: سر جنگی در دماغه (کل سامانه در حین حمله از بین می رود) - نسخه ها: Chien Hsiang ("Rising Sword") (نام سری پایه)، Chien Hsiang AS (نمونه ضد کشتی رونمایی شده در سال 2023، با کشندگی بیشتر)، Chien Hsiang DC (نمونه فریب دهنده دفاع هوایی که همراه با نمونه هجومی مورد استفاده قرار می گیرد) منبع
  16. 1 پسندیده شده
    با ظهور تهدید کواد کوپترها صنایع نظامی و شرکت های مختلفی اقدام به ساخت جمرهای ضد کواد که عموما با ایجاد اخلال در امواج باعث قطع ارتباط کواد با اپراتور شده به مقابله با کواد ها رفته اند . در جنگ اکراین این جمرها تا حدود نسبتا زیادی بسته به نوع و تعداد بکار گیری در یک منطقه موفق بوده اند . حال هم روسها وهم اکراینی ها و چینی ها و حتی نیروهای محور مقاومت در خاورمیانه (احتمالا ) با هوشمند سازی کواد ها و در مرحله بعدی هدایت کوادها از طریق فیبر نوری به مقابله با این جمرها رفته اند و تقریبا با این اقدام خطر ایجاد پارازیت بروی امواج ارسالی به کواد کوپترهای شناسایی و انتحاری را بر طرف کرده اند . هرچند هدایت از طریق فیبر نوری معایت خود را دارد و بخصوص در مناطق مسکونی و جنگلی و فضاهای بسته امکان استفاده از کوادها به حداقل می رسد . همچنین با توجه به وصل بودن رشته سیم فیبر نوری به کواد امکان لو رفتن مکان اپراتور کواد هم وجود دارد . هزینه این کواد ها هم افزایش یافته . اما در مقابل این معایب این پرنده ها در برابر جنگال مصمون هستن همچنین کیفیت تصاویر ارسالی به مراتب (البته با توجه به دوربین مورد استفاده ) بهتر است در هدایت از طریق فیبر نوری اپراتور کواد فرمان و تصاویر را به وسیله یک رشته سیم طولانی (تا 10 کیلومتر ) انتقال میدهد . این رشته سیم از جنس فیبر نوری بوده نمونه چینی کوادهای با هدایت فیبر نوری رشته سیم های نوری به طول۱- 5 و10 کیلومتر وزن قرقره به طول ۵ کیلومتر حدود یک کیلوگرم است در قرقره به طول ۱۰ کیلومتر ۲ کیلوگرم است . این قرقره باعث کاهش وزن قابل حمل توسط کواد خواهد شد در حال حاضر این مدل میتواند محموله ایی به وزن ۳ کیلوگرم را حمل کند . البته با بکار بردن موتورهای قوی قطعا وزن قابل حمل هم افزایش پیدا خواهد کرد
  17. 1 پسندیده شده
    به نام خدا NavMar TigerShark هواپیمای بدون سرنشین (UAV) جاسوسی، نظارت، شناسایی (ISR) [2006] برای مشتریان آگاه پهپاد ها، انتخاب های مختلفی وجود دارد. یکی از ورود کنندگان به این حوزه در حال رشد، پهپاد "TigerShark" شرکت NavMar Applied Sciences است در رده پهپاد های چند منظوره MALE (ارتفاع متوسط، مداومت بالا) قرار می گیرد. در حال حاضر خط TigerShark در نوع مختلف وجود دارد: TigerShark اولیه و TigerShark XP با توانایی های بیشتر. طراحی پایه از بدنه اصلی مرکزی حاوی تجهیزات ماموریتی مرتبط، شامل دوربین ها و حسگر ها، به همراه ترکیب بال های اصلی مستقیم است. سازه همچنین موتور، اویونیک ها و ذخیره سوخت را حمل می کند. واحد دم آرایش 2 میله ای با باله های عمودی و پایدارساز افقی دارد. بخش زیرین چرخ دار است و از ترکیب سه گانه برای حرکت روی زمین استفاده می کند. طول بال های آن 6.7 متر است و طول کلی آن به 4.5 متر می رسد. حداکثر وزن برخاست آن 205 کیلوگرم است و توانایی حمل 35 کیلوگرم محموله دارد. TigerShark می تواند در ارتفاع 4200 متری عملیات کند، می تواند مداومتی 7 ساعته داشته باشد (البته این عدد متغیر است و به تجهیزات ماموریتی و سوخت موجود بستگی دارد). این پهپاد توسط یک موتور Herbrandson دو زمانه 32 اسب بخاری نیرودهی می شود که یک ملخ 2 پره کامپوزیتی هسته چوبی را در آرایش pusher می گرداند. TigerShark XP دارای قابلیت چند ماموریتی است که می تواند نقش های جمع آوری داده، شناسایی، نظارت، رله ارتباطی، میزبان کنترلر پهپاد میکرو، هدف، پشتیبانی از جنگ ضد زیردریایی و پلتفرم نقشه برداری زمینی را انجام دهد. این محصول قابلیت "plug and play" دارد تا تغییر محموله ماموریتی راحت باشد. دوربین نصب شده در دماغه از مدل های مادون قرمز و الکترواپتیک پشتیبانی می کند. TigerShark XP تا 148 کیلومتر بر ساعت سرعت می گیرد و تا ارتفاع 4500 متری پرواز می کند. این پهپاد مداومت 12 ساعته دارد و می تواند برخاست، پرواز و فرود را به صورت خودکار انجام دهد؛ آخری با کمک ارتفاع سنج لیزری و حسگر های "touchdown" صورت می گیرد. ظرفیت محموله تا 45 کیلوگرم است. TigerShark XP Long Range و Tigershark XP Trainer جدید ترین اعضای خانواده TigerShark اند. مدل اول برای نقش جاسوسی، نظارت، شناسایی (ISR) بهینه سازی شده اما مدل دوم تجاری و مخصوص تمرین یادگیرنداگان پرواز پهپاد است. TigerShark XP Long Range طراحی بدنه متفاوتی نسبت به مدل های دیگر دارد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2006 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 50 - سازنده: شرکت NavMar Applied Sciences – ایالات متحده - کشورهای استفاده کننده: ایالات متحده - نقش: جستجو و نجات (توانایی مکان یابی و خارج کردن افراد از مکان های پرخطر مثل خلبان سقوط کرده در دریا)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، تمرینی (توانایی توسعه داده شده برای استفاده به عنوان آموزش اختصاصی به دانش آموزان خلبانی (معمولا تحت نظارت مربی))، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 4.55 متر - طول بال ها: 4.7 متر - ارتفاع: 1.05 متر - وزن: 126 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 250 کیلوگرم (43 کیلوگرم ظرفیت بار) - قوای محرکه: 1 موتور Herbrandson دو زمانه 32 اسب بخاری که یک ملخ 2 پره کامپوزیتی را با آرایش pusher می چرخاند - حداکثر سرعت: 120 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4265 متر - برد: 715 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. محموله ماموریتی حدود 35 کیلوگرم تجهیزات - نسخه ها: TigerShark (سری پایه)، TigerShark XP (نسخه برد افزایش یافته با مشخصات فنی بهتر)، TigerShark XP Long Range (نسخه افزایش برد با سازه بدنه بازطراحی شده)، TigerShark XP Trainer (نسخه آموزشی برای بخش تجاری و آموزشی) منبع
  18. 1 پسندیده شده
    پروژه قائم | تصویری از مرحله سوم ماهواره‌بر قائم برنامه توسعه و ساخت ماهواره‌بر قائم، پروژه‌ای برای دستیابی به ماهواره‌بری بود که با استفاده از چهار مرحله سوخت جامد با ابعادی چشم‌گیر، بتواند حجم محموله سنگینی را به فضا ببرد. در این شرایط که در آن برهه صنایع دفاع ایران درحال توسعه پیشران‌هایی با قطر 1.25 متر بود (همانند ماهواره‌بر سفیر با قطر 1.25 که از سوخت مایع استفاده می‌کرد)، تیم شهید طهرانی مقدم موفق شده بود بیش از 25 موتور بزرگ با قطر 1.4 متر را تست کند. روند توسعه پیشرانه‌های سوخت جامد به حدی بود که موتورهایی با قطرهای بالاتر مثل 2، 2.4 و 2.42 متر هم بیش 14 باز مورد تست قرار گرفته بود. یکی از این تصاویر تازه منتشر شده از پروژه قائم که به واسطه انتشار کتاب مرد ابدی دردسترس عموم قرار گرفت، تصویری از پیشران مرحله‌ سوم ماهواره‌بر قائم است که نشان می‌دهد پیشران با قرار گرفتن بر روی سکوی تست، در مرحله گذراندن تست ثابت خود بوده است. لازم به ذکر است که پیشرانه‌های مرحله چهارم، سوم و دوم این ماهواره‌بر در زمان حیات شهید تست شده بود. با این حال می‌توان احتمال داد پس از توسعه فناوری پیشرانه‌های سوخت جامد در کشور، پیشرانه‌های استفاده شده برای محصول نهایی این پروژه با حفظ مقدار تراست لازم برای حمل محموله مدنظر، از نظر ابعاد کوچک‌تر شده باشند شهید رضا نادی شورابی، درکنار پیشران سوخت جامد در تصویر منتشر شده از پیشران سوخت جامد فوق که قطر آن براساس تخمین چیزی بین 1.8 الی 2 تقریب زده شده، نمای جالبی از سطح مقطع ستاره ای آن نیز به چشم می‌خورد. در پیشران‌های سوخت جامد، سوخت و اکسیدکننده باهم ترکیب و به حالت جامد در آمده و به واسطه ایجاد جرقه و گسترش آن، نیروی پیشران حاصل می‌شود. نحوه احتراق سوخت‌های جامد می‌تواند به‌صورت سوختن از یک‌طرف (همانند سوزش کبریت از یک سمت) باشد. در حالت دوم سوخت جامد دارای حفره‌ای استوانه‌ای شکل است که فرایند سوزش از سطح داخلی آن ایجاد و به سطح استوانه گسترده می‌شود (احتراق درونی). با افزايش سطح احتراق، دبی گازها بیشتر شده و نیروی پیشران با گذر زمان افزایش میابد. در حالت سوم و به‌عنوان حالتی دیگر برای احتراق درونی، کانال داخلی به شکل ستاره بوده و با آغاز فرایند سوزش، سطح سوزش بیشتر شده و مقطع به شکل دایره درمی‌آید. کانال‌های ستاره‌ای شکل به این واسطه که بیشترین سطح احتراق را ایجاد می‌کنند که با گذر زمان کاهش میابد، در زمان آغازین بیشترین تراست را تولید می‌کنند که با گذر زمان کاهش میابد. به‌عنوان مثال بوسترهای سوخت جامد شاتل فضایی دارای کانال ستاره‌ای 11 پر بود که رانش زیادی در زمان احتراق ایجاد می‌کرد و پس از گذشت 50 ثانیه، احتراق به یک سوم کاهش میافت تا از استرس بیش از حد جلوگیری شود. تصاویر برداشته شده از کتاب «مردابدی، روایتی مستند از زندگی سردار شهید حسن طهرانی مقدم» @Projectmeshkat
  19. 1 پسندیده شده
    بسم ا... از کتاب مرد ابدی پروژه روح ا... بوستر سوخت جامد
  20. 1 پسندیده شده
    AMBUSH ( الکمین ) معرفی فیلم : فیلم AMBUSH (الكمين ) يك فيلم در ژانر ( اكشن - جنگي ) محصول کشور امارات متحده عربی است . این فیلم در سال 2020 به كارگرداني پير مورل (Pierre Morel) و نويسندگي براندون برتل و كورتيس بيرتل (Brandon Birtell-Kurtis Birtell) ساخته شد و در سال 2021 بر روی پرده سینما رفت است . و آنگونه که سازندگانش اعلام می کنند توانست در کشورهای حوزه خلیج فارس رکورد دار فروش یک فیلم سینمایی شود . در سال 2020 توسط مسئولین اماراتی سفارش یک فیلم نامه بر اساس یک داستان واقعی به برادران برتیل داده شد . که با اقتباس از یک حادثه ( که در سال 2018 روی داده بود ) برای مخاطبان اماراتی و عرب زبان یک فیلم نامه اکشن-جنگی را آماده نمایند . بنا بر گفته اماراتی ها این حادثه واقعی در منطقه مخا و کشور یمن برای نیروهای نظامی آنان روی داده بوده است . و یک خودروی گشتی ارتش این کشور در کمین نیروهای انصارالله گرفتار می گردند و بعد از دادن 1 کشته و 2 زخمی و رسیدن نیروهای کمکی توانسته بودند از این کمین خارج گردند . این سربازان نجات یافته مورد توجه فیلم نامه نویسان واقع شدند و الهام بخش این فیلم ابر قهرمانی قرار گرفتند . تهیه کنندگی را درک دوشی و جنیفر راث ( Derek Dauchy-Jennifer Roth ) و موسیقی متن را هری گرگسون ویلیامز ( Harry Gregson-Williams ) بریتانیایی بر عهده داشتند . كارگردان این فیلم کمین به پير مورل (Pierre Morel) فرانسوی واگذار گردید که فیلم هایی چون منطقه 13 پاریس ( District 13 (2004)) و گرفته شده ( Taken (2008) ) را در کارنامه خود دارد . بازیگران : مروان عبدالله صالح ( در نقش گروهبان علی المسماری ) خلیفه آل جاسم ( در نقش افسر ضمانت نامه بلال السعدی ) محمد احمد ( در نقش گروهبان الهنداسی ) منصور الفیلی ( در نقش سرهنگ جمال الختری ) خلیفه البحری (در نقش السیاری ) ابراهیم المشراخ ( در نقش منصور ) حسن یوسف ( در نقش عبدالله آل بلوشی ) در این فیلم سعی گردیده است برای ارتباط بهتر با مخاطبان اماراتی ، از بازیگران بومی و عرب زبان استفاده شود. هرچند که بازیگران این فیلم بجز مروان عبدالله صالح و منصور الفیلی که در تلویزیون امارات سابقه بازیگری در نقش های کمدی و سریال خانوادگی را داشته اند ، بقیه دارای سوابق بازیگری قابل توجهی نبودند . و بیشتر به عنوان ورزشکاران رشته بدنسازی پیش از این فیلم مورد توجه جوانان امارتی قرار گرفته بودند . خلاصه داستان : زمستان 2018 است ، مردان و زنان ارتش امارات برای کمک رسانی به مردم جنگ زده یمن در آن کشور مستقر شده اند. در پایگاه مخا ( کشور یمن ) روحیه بالا است زیرا سه سرباز اماراتی انتظار بازگشت قریب الوقوع به خانه را دارند . سه تن از سربازان امارات متحده عربی ، علی المسماری (مروان عبدالله صالح)، بلال السعدی (خلیفه الجاسم) و ال هنداسی (محمد احمد) در آخرین گشت زنی در کمین شبه نظامیان به شدت مسلح قرار می گیرند. این سه سرباز در به دام افتاده و در دره ای دورافتاده اند ، اکنون بر عهده افسر فرمانده آنهاست که عملیاتی جسورانه برای نجات افرادش ترتیب دهد. این سه سرباز که مجروح و خارج از محدوده ارتباطی هستند ، متوجه وخامت وضعیت خود می شوند. گزینه ها ، مهمات و زمان آنها در حال اتمام است. در پایگاه فرمانده آنها خبری دریافت می کند و متوجه می شود که حمله به گشت زنی ارتش امارات از پیش طراحی شده بوده است. و با درایت خود تشخیص می دهد که باید یک ماموریت نجات برای پشتیبانی از آنان به سرعت انجام شود . اما آیا پشتیبانی هوایی و زمینی به موقع به دست این مردان می رسد؟ و آیا آنها زنده می مانند؟ فیلم AL KAMEEN (کمین) بر اساس داستانی واقعی ، یک مسابقه پر تنش برای انجام یک ماموریت خطرناک در یک چشم اندازی بی رحم است . و شجاعت سربازان زن و مرد ارتش امارات را به تصویر می کشد . نوشتار ذیل به قلم دارن موری ( Darren Murray ) می باشد . که سعی نموده است با دیدگاه مثبت به نقد فیلم کمین بپردازد . منبع نقد اول : ( https://maactioncinema.com/archives/19818 ) کمین یک پروژه موفقیت آمیز برای پیر مورل بوده و به پرفروش ترین فیلم اماراتی و عرب زبان در امارات تبدیل شده است. با در نظر گرفتن این موضوع ، قابل درک است که چرا توزیع کننده آن ( Well Go USA ) تلاش نمود که قرارداد آن را به دست آورد. اگرچه فکر نمی‌کنم سود این کار در ایالات متحده برای وی چشمگیر بنظر برسد ، اما حتی اگر کاملاً موفقیت‌آمیز هم نباشد، همچنان یک اثر کامل است . زیرا بسیاری از مسائل ذاتی این ژانر را دارد اما باید ذکر کرد که کلیات طرح به شدت یک طرفه است. و کاراکترهای آن کاغذی بنظر می رسند . بدون دانستن اطلاعات زیادی در مورد داستان واقعی ( که فیلم بر اساس آن ساخته شده است ) نمی توانم واقعاً اظهار نظر کنم که چقدر به واقعیت ها وفادار است. با این حال ، من فرض می کنم که زندگی اعضای ارتش امارات متحده عربی که در این نبرد شرکت داشته اند به اندازه آنچه در اینجا به تصویر کشیده شده است سیاه و سفید نبود باشد .در حالی که بازیگران اصلی همه اجراها را به نمایش می گذارند ، ما اطلاعات زیادی در مورد شخصیت های آنها نمی دانیم مگر اینکه همه آنها قهرمانانه ترسیم شده اند. در اینجا هیچ بزدلی وجود ندارد ، حداقل در سمت امارات هیچ گونه تردید و دوگانگی دیده نمی شود . بیشتر شخصیت ها عمدتاً یک نت هستند و تنها مختصرترین اطلاعات در مورد تاریخچه و پیشینه آنها ارائه می شود. تنها شخصیت علی ( عمر بن حیدر ) است که با نشان دادن همسرش به خانه ، عمق بیشتری می یابد ، اما با شروع جنگ این موضوع نیز به سرعت فراموش می شود. خوشبختانه بازیگران ( با بازی خوب خود ) به اندازه‌ای احساسات را منتقل می‌کنند که مخاطب همچنان به وضعیت مخمصه و بقای آنان اهمیت دهد . اگرچه توسعه شخصیت پردازی در میان دیگر سربازان اماراتی کامل صورت نپذیرفته است ، اما وقتی صحبت از مهاجمان به میان می‌آید، آن شخصیت پردازی حداقلی هم وجود ندارد. و «شورشیان» به عنوان همان شرورهای کلیشه‌ای به تصویر کشیده می‌شوند که بسیاری از فیلم‌های جنگی دیگر انجام داده‌اند. بهرحال من ( به عنوان مخاطب ) به هیچ وجه از اعمال این یک جانبه گی چشم پوشی نمی کنم ( و با آن ارتباط برقرار نمی کنم ) . به خصوص با توجه به اینکه کمین بر اساس یک داستان واقعی است ، اما اگر می توانست ( روایت را دوجانبه به پیش براند ) تغییر خوبی ایجاد می کرد تا حداقل استدلال آنها ( شورشیان) را نیز روایت کند ( که چرا در این نبرد حضور دارند ) به غیر از اینکه به عنوان وحشی های تشنه به خون نشان داده شوند . در واقع ، من در فضای مجازی اشاره کرده ام که برخی بسته به دیدگاه سیاسی شما از تبلیغاتی بودن فیلم شکایت کرده اند. از برخی جهات می توانم موافق باشم ، اما صادقانه بگویم این بحث را می توان برای اکثر فیلم های جنگی ، صرف نظر از اینکه از کدام کشور سرچشمه می گیرد مطرح کرد . در خارج از چین ، هم نبرد در دریاچه چانگجین (2021) و هم دنباله آن به طور مداوم به عنوان یک تبلیغات سیاسی توصیف شده است که من با آن مخالف نیستم. با این حال با نگاهی به گذشته آن‌ها هنوز هم فیلم‌های اکشن فوق‌العاده‌ای هستند که پر از صحنه‌های نبرد نفس‌گیر هستند. برای اینکه واقعاً از کمین لذت ببرند ، به بینندگان توصیه می‌کنم همین کار را انجام دهند ، به سیاست ( تولید فیلم ) نگاه کنند و فقط از داستانی که گفته می‌شود لذت ببرند. مورل همچنان فیلم را با صحنه‌های اکشن و زیبا پر می‌کند و سرعت را با ضرب آهنگی مناسب در حال حرکت نگه می‌دارد . اگرچه آرامش عجیبی در این اکشن وجود دارد که رویدادها را کند می‌کند. می‌توانست کمی در تدوین این کار سخت تر انجام شود . اما این یک ایراد جزئی است و در نهایت آسیب چندانی به فیلم تمام‌ شده وارد نمی‌کند. چیزی که باعث می‌شود The Ambush از تلاش‌های ژانر مشابه جدا بماند جلوه‌های بصری آن است و مورل از تیری آربوگاست ، فیلمبردار لوک بسون استفاده می‌کند. هر طرفدار بسون از آثار آربوگاست آگاه خواهد بود ، با خلق تصاویر زیبایی در آثار کلاسیکی مانند نیکیتا (1990) و لئون حرفه ای (1994). اینجا هم همین‌طور است و اگرچه کار او روی کمین به اوج کلاسیک‌های ذکر شده نمی‌رسد ، اما به‌اندازه‌ای شیک است و بسیاری از فیلم‌های با بودجه بزرگ‌تر را شرمنده می‌کند. یکی دیگر از برگ های برنده کمین موسیقی به یاد ماندنی از هری گرگسون-ویلیامز است. او با بلاک‌ باسترهای اکشن غریبه نیست . او آهنگساز معمولی برادران ریدلی و تونی اسکات بوده و آهنگ‌های موسیقی کلاسیکی مانند مردی در آتش (2004) و پادشاهی بهشت (2007) را ساخته است. موسیقی او همراهی مهیج برای اکشن است و مطمئناً لحن مناسبی را ایجاد می کند. کمین مطمئنا در میان طرفداران فیلم های جنگی مخاطبی پیدا خواهد کرد. مطمئناً این یک مورد از سبک پر تلاطم اکشن است ، با یک صحنه پر از دود به سمت پایانی که تا حدودی ابر قهرمانانه است. با این حال ، همه چیز دست به دست هم می دهد تا پیر مورل یک اکشن هیجان انگیز را بسازد . نوشتار ذیل به قلم آنتونی کائو ( ANTHONY KAO ) می باشد . که سعی نموده است با دیدگاه واقع بینانه تر به نقد فیلم کمین بپردازد و آن را دنباله سیاست های جاری حاکمان این کشور می داند . منبع نقد دوم : ( https://www.cinemaescapist.com/2022/12/review-the-ambush-al-kameen-movie/ ) فیلم جنگی اماراتی "کمین" داستان‌های فیلم‌های جنگی آمریکایی را در زمینه خاورمیانه تطبیق می‌دهد و رویکرد پول محور امارات به امنیت ملی را منعکس می‌کند. می گویند با پول نمی توان شادی را خرید. اما این مانع از تلاش امارات متحده عربی برای خرید هر چیز دیگری نمی‌شود . خواه می خواهد جزایر مصنوعی در دریا باشد . و یا یک پیست اسکی در بیابان و یا اینکه ( به یکباره ) تبدیل به سازنده فیلم های اکشن و جنگی شویم . در واقع کمین رنگ و بوی یک فیلم‌های جنگی هالیوود را هم از نظر ماهیت و هم سبک را داراست . این فیلم در مورد واحدی از سربازان اماراتی است که در یمن خدمت می‌کنند ، که باید رفقای خود را که در دره‌ای توسط شورشیان حوثی با AK-47 و RPG در کمین قرار گرفته اند نجات دهند . اگر ار دید شما هم این فیلم بسیار شبیه به فیلم ( Black Hawk Down ) به نظر می رسد ، باید بگویم شما تنها نیستید . کمین تمام ویژگی های معروفی که مولفه هم‌کاری هالیوود-پنتاگون است را به سبک شعار « هیچ‌کس را پشت سر نگذار » را در خود جای داده است . تجهیزات نظامی آمریکایی به شدت در فیلم کمین نیز به چشم می خورد . که با توجه به اینکه امارات میلیاردها دلار سلاح از ایالات متحده در زندگی واقعی خریداری می کند این اقدام کاملاً معتبر است ! علاوه بر تصویر کوتاهی از یک پهپاد جستجوگر آفریقای جنوبی ، فیلم رژه‌ای شیک از سخت‌افزار گران‌تر آمریکایی را به نمایش می‌گذارد : ابتدا کارابین‌های M4 ، سپس MRAP ، سپس یک AH-64 Apache ، و در نهایت یک F-16 . این مجموعه وسیع از تجهیزات فقط به این دلیل ظاهر می شود که قهرمانان فیلم توانایی اجرای تاکتیک های تسلیحات ترکیبی را نشان دهند . چیزی که بسیاری از کشورهای غیر آمریکایی یا با آن دست و پنجه نرم می کنند یا به سادگی منابع لازم برای آن را ندارند. از نظر تعاملات انسانی ، فیلم میزانی از ارتباط و استقلال تصمیم‌گیری را در میان افسران ارشد، افسران پایین‌تر، افسران درجه‌دار و مردان سرباز نشان می‌دهد . به شکلی که احساس می‌کند با استانداردهای ناتو همسو هستند و کلیشه‌های مربوط به سلسله‌ مراتب بودن ارتش‌های عرب را تا حدی توهین‌آمیز به چالش می‌کشند. اگر شخصیت های فیلم عربی صحبت نمی کردند، به راحتی می توانید آنها را با یک واحد سرباز آمریکایی در عراق یا افغانستان اشتباه بگیرید . از این نظر The Ambush آینه مناسبی از استراتژی دفاع ملی واقعی امارات متحده عربی ارائه می‌کند : پول را به سمت سخت‌افزار و استعدادهای غربی بریزید و امیدواریم که قابلیت‌های مطلوبی برای ما به دنبال داشته باشد . ناظران غربی اغلب ارتش امارات متحده عربی را یکی از توانمندترین ارتش های جهان عرب می دانند که تا حدی به دلیل تقلید موفق آنها از تاکتیک های غربی است. جیمز متیس، ژنرال تفنگداران دریایی سابق و وزیر دفاع آمریکا زمانی امارات متحده عربی را به عنوان « اسپارت کوچک » تحسین کرد. در واقع امارات متحده عربی بدنام است که به رهبران نظامی غربی - از جمله خود متیس - پول می دهد تا نه تنها مشاور شوند بلکه برای خود اماراتی ها هم فرماندهانی تمام عیار نیز باشند . این دقیقاً همان چیزی است که در مورد استعداد فیلمسازی The Ambush اتفاق افتاد . پیر مورل کارگردان فیلم (Taken) کارگردان فیلم کمین است و نویسندگان آن دو آمریکایی هستند که روی فیلم‌های پرفروشی مانند Furious 7 کار کرده‌اند . افسوس ، شاید چیزهایی وجود داشته باشد که با پول نتوان خرید . کمین از یک جنبه مهم با بهترین فیلم های جنگی هالیوود متفاوت است: وقتی صحبت از روایت و توسعه شخصیت به میان می آید، بسیار پیش پا افتاده است. فیلم به نظر می رسد که در حال چک کردن جعبه هایی است که یک مربی فیلمنامه نویس پیشنهاد می کند. برای مثال، چند صحنه اول آن سعی می‌کند « گربه را نجات دهد » و با نشان دادن آن‌ها به‌ عنوان «افراد معمولی» - فوتبال بازی ، ورزش و فراخواندن همسران باردار ، با قهرمان‌های داستان همدلی ایجاد کند. با این حال هیچ یک از شخصیت ها به ویژه متمایز نیستند . هیچ "ماوریک" یا "سرباز رایانی" وجود ندارد که بینندگان بتوانند به عنوان مرکز ثقل روایی پشت آن جمع شوند. این فیلمی است که در آن شما قرار است روی شدت انفجارها و یا مقاومت زره خودروها تمرکز کنید ، نه نام ها یا مبارزات انسانی . کمین همچنین زمینه ژئوپلیتیک گسترده تر داستان خود را پنهان می کند . مداخله عربستان و امارات در یمن به باتلاقی مستمر تبدیل شده است و امارات در سال 2019 رسماً با شکوهی به اندازه خروج آمریکا از عراق در سال 2011 از یمن خارج شد . با این حال کمین حاوی تأمل کمی در مورد تأثیرات جنگ یمن بر جامعه اماراتی است و پیامدهای انسانی جنگ را با صحنه ای سریع از سربازان اماراتی که کمک خود را به یمنی های محلی رها کرده اند ، بی اهمیت جلوه می دهد. این اصلاً تعجب آور نیست ، زیرا دولت امارات بودجه فیلم را تامین کرده است . برافراشتن شور ناسیونالیستی ، نه جستجوی معنویت انسانی ، هدف کمین بوده است . و از این نظر ، فیلم کاملاً موفق بود. کمین تبدیل به یکی از پردرآمدترین فیلم های اماراتی شده است . کسانی که نفوذ ژئوپلیتیک فزاینده امارات متحده عربی را مطالعه می کنند باید به بعضی از نکات این فیلم توجه داشته باشند. با این حال ، برای علاقه مندان به فیلم های جنگی ، کمین به بهترین وجه با اف-16 های امارات متحده عربی قابل تشبیه است . درحالی که از تماشای آن لذت می برید اما جذابیت آن در مقایسه با آخرین فیلم های آمریکایی قابل مقایسه نیست . دقیقاً مثل موضوع F-35 ها که در بلاتکلیفی سیاسی گیر کرده اند و بجای آن محصولات درجه پایین تر به آنان پیشنهاد می گردد ! ( حضور زنان در این فیلم نیز جالب توجه بود . به شکلی که سعی می شد نشان دهند زنان در ارتش امارات سمت هایی چون مدیریت مرکز فرماندهی و یا خلبانی هواگرد ها را بر عهده دارند و در ارتش این کشور در حال رشد و شکوفایی هستند ، ولی به شکل معنا داری برای اکران فیلم هیچ کدام از آن بازیگران زن دعوت نشده بودند و مطابق تمام جنبه های دیگر این کشور با حضوری تمام مردانه در تمام جوانب زندگی و سیاسی و اجتماعی آنان روبرو هستیم . بنظر شخص خودم این فیلم اماراتی ها ضعیف بود ، نه به خاطر آن چیزی که در واقعیت هستند ، بلکه به خاطر اینکه سعی دارند چیزی را به نمایش بگذارند که اصلاً نیستند !! ) در پایان لینک فیلم را ( با زیر نویس فارسی ) قرار می دهم . امیدوارم با توجه به مطالعه نقد های فوق از دیدن فیلم هم لذت ببرید https://www.aparat.com/v/b8E6F تهیه و گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
  21. 1 پسندیده شده
    حمله مقاومت بحرین به بندر ایلات برای اولین‌بار مقاومت اسلامی بحرین (گردان‌های الاشتر) اعلام کرد هفته گذشته در جریان حمله پهپادی خود، مقر شرکت حمل و نقل زمینی «تراک نت» رژیم صهیونیستی در بندر ام الرشراش (ایلات) را در سرزمین‌های اشغالی هدف قرار داده‌اند.
  22. 1 پسندیده شده
    تصاویر حمله پهپادی انصارالله یمن به کشتی باری CYCLADES با پهپاد ایرانی: این کشتی به سمت بنادر اسرائیل در دریای سرخ در حال حرکت بود.
  23. 1 پسندیده شده
    ویدئو از روایت ژنرال اردنی از ویژگی خاص پهپادهای ایرانی سرتیپ فایز الدویری نظامی ارشد اردنی به بررسی ویژگی‌های خاص پهپادی ایرانی پرداخته است. روایت این ژنرال اردنی را با زیرنویس فارسی می‌بینید و می‌شنوید. لینک ویدئو : https://www.tabnak.ir/fa/news/1230176/روایت-ژنرال-اردنی-از-ویژگی-خاص-پهپادهای-ایرانی
  24. 1 پسندیده شده
  25. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی با سلام [/URL] مطلبی که در ذیل آمده است نوشته توني‌ - نورمن و بر گرفته از سایت باشگاه اندیشه به منبع ماهنامه سیاحت غرب سال چهارم .شماره 53 است که به دلیل اهمیت و دهشت بار بودن عواقب و عوارض سلاحهای بیولوژیکی و غیر متعارف که کشور ما از مصادیق بارز قربانیان این گونه سلاحها درسه دهه اخیر بوده وهست، مورد توجه قرار گرفت که از این منظر قابل بحث و بررسی است. در چند دهه اخير و به دنبال انجام مطالعات و آزمايش‌هاي مختلف در جهت توسعه زرادخانه‌سلاح‌هاي ميكروبي و شيميايي ارتش امريكا، ساخت چند سلاح جديد نظير بمب‌هاي حاوي مواد حساسيت‌زاي پوستي، بمب‌هاي ايجاد كننده بوي بد دهان، بمب‌هاي نفخ‌آور و در نهايت بمب جنسي، در دستور كار پنتاگون قرار گر فته است. اما در اين ميان، ساخت بمب جنسي به دليل توانايي‌هاي آن دربر هم زدن ساختار نيروهاي دشمن با سرمايه‌گذاري بيشتري همراه شده است. منتقدان در برابر كارايي استفاده از چنين سلاح‌هايي عليه نيروهاي دشمن در عراق سوالات زيادي را مطرح مي‌كنند چرا كه نيروهاي جنگجوي مسلمان، احتمالا كشته شدن در يك عمليات انتحاري را بر يك زندگي توام با همجنس‌بازي ترجيح خواهند داد. نويسنده در اين مقاله با اشاره به سرمايه‌گذاري‌هاي ارتش امريكا براي ساخت اين سلاح‌هاي شيميايي جديد معتقد است كه استفاده از اين سلاح‌ عليه نيروهاي امريكايي مي‌تواند به بروز يك فاجعه منجر گردد و جهنم كنوني در عراق را با وضعيتي بدتر رو به رو نمايد. امروزه ديگر دكتر استرانگلاو در پژوهشكده (برادران) رايت نيروي هوايي ايالات متحده در دايتون اوهايو، ‌سمتي ندارد. اما سيزده سال پيش اين پژوهشكده از پنتاگون خواست كه كه بودجه‌اي 5/7 ميليون دلاري را جهت انجام پژوهش بر روي پروژه ساخت بمبي كه قادر به تبديل سربازان دشمن به افرادي همجنس‌باز باشد تصويب نمايد. بر اساس اسنادي كه اخيرا توسط يك گروه بررسي‌كننده اسناد مربوط به توسعه سلاح‌هاي زيستي و مخارج آنها به دست آمده است، مديران اين آزمايشگاه به دنبال تحقق ساخت سلاحي غيركشنده هستند كه دشمن را به گونه‌اي غيرقابل تصور نابود نمايد. ادوارد هاموند در گفت‌وگو با شبكه CBS در اين مورد مي‌گويد: پژوهشكده اوهايوي نيروي هوايي، پيشنهاد ساخت بمبي را ارايه نموده كه حاوي مواد شيميايي تحريك‌كننده نيروي جنسي سربازان دشمن مي‌‌باشد. آنان معتقدند كه در سايه استفاده از اين بمب‌ها، واحدهاي دشمن از هم گسيخته شده و سربازان به صورتي غيرقابل تصور، براي يكديگر جذاب به نظر مي‌رسند. بايد دانست كه در سال 2005 ميلادي، شبكه بي‌بي‌سي، براي اولين بار خبر از طراحي‌ و ساخت اين بمب‌ داد. بر اساس گزارش بي‌بي‌سي، اگر چه در بررسي‌هاي به عمل آمده تعدادي از سلاح‌هاي غيركشنده پيشنهاد شده نظير مواد حساسيت‌زاي پوستي، مواد ايجاد كننده بوي بد دهان، موادنفخ‌آور و در نهايت، مواد شيميايي جذب‌كننده زنبورها به دور سربازان دشمن، مورد پذيرش قرار نگرفتند، اما رهبران پنتاگون، نظر مثبت خود را در مورد پروژه بمب جنسي اعلام نمودند. البته پافشاري پنتاگون بر انجام چنين پروژه‌هايي، يادآور رسوايي خريد چكش‌هاي معمولي اما 98 دلاري آنان براي ارتش ايالات متحده است. در دوره‌اي كه رئيس‌جمهور كلينتون در برابر همجنس‌بازان شعار "چيزي نپرس، چيزي نگو" را در پيش گرفت تا راه براي استخدام همجنس‌بازان در ارتش امريكا باز شود، ايده ساخت بمب جنسي نيز به عنوان يك طرح جذاب مطرح شد. هر چند چنين برنامه‌هايي، سابقه‌اي ديرپا در ميان مقامات نظامي ايالات متحده دارد. بر اساس گزارش تعدادي از مورخان، بمب "الكساندر كبير" در اصل يك بمب جنسي بوده است كه قرن‌ها پيش مورد استفاده قرار گرفت. يك قرن پيش از آن نيز در نبرد "ترموپيل"‌كه حوادث آن اخيرا در فيلم سينمايي 300 به تصوير كشيده شده است و به نبرد تاريخي گروهي اندك از سپاه يونان با ارتش ايران مي‌پردازد، استفاده از بمب‌هاي جنسي گزارش گرديده است. اما در مورد كارايي بمب‌هاي جنسي عليه جنگجويان عراقي، ترديد‌هاي زيادي وجود دارد؛ چرا كه احتمالا استفاده از چنين بمب‌هايي عليه آنان، آثار معكوس براي ما خواهد داشت. بسياري معتقدند كه رزمندگان مسلمان ترجيح مي‌دهد كه خود را در يك عمليات انتحاري عليه پست‌هاي بازرسي منفجر نمايند. اما ذلت يك زندگي توام با همجنس‌بازي را نپذيرند. لذا به كارگيري اين سلاح از سوي ارتش امريكا مي‌تواند به افزايش كشته‌هاي ما بيانجامد. اما بايد دانست كه سرمايه‌گذاري 5/7 ميليون دلاري ارتش امريكا به روي ساخت چنين بمب‌هايي، مي‌تواند حتي به پايان يافتن سريع‌تر جنگ عراق نيز بيانجامد. من معتقدم كه با فرض استفاده دشمنان ما از چنين سلاحي عليه خود ما، كاربرد چنين سلاح‌هاي شيمايي نويني كه با محدوديت‌هاي اخلاقي زيادي روبروست. مثلا فرض كنيد كه يكي از اين بمب‌ها در پايگاه نظاميان امريكايي در بغداد منفجر شود. آيا مي‌توان وضعيت اين نيروها را به دنبال چنين حمله‌اي تصور نمود؟ البته هم اينك نيز مخالفان زيادي در برابر حضور همجنس‌بازان در واحدهاي ارتش امريكا وجود دارند. هر چند كه در سايه تغييرات كنوني، ممكن است تعداد اين افراد، بيشتر نيز گردد. به ياد آوريد كه هم اينك نيز ما در يك جهنم واقعي حضور پيدا كرده‌ايم. چرا كه هيچ يك از ما در گذشته حتي تصور حضور نيروهايمان را در چنين جهنمي نمي‌كرديم و البته به كارگيري چنين سلاح‌هايي، تنها به بدتر شدن وضعيت اين جنگ خواهيد انجاميد. منبع: http://www.bashgah.net/pages-16144.html