برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      37

    • تعداد محتوا

      8,935


  2. bds110

    bds110

    Editorial Board


    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      1,183


  3. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      373


  4. mehdipersian

    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      2,939



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 2 آذر 1403 در همه مناطق

  1. 1 پسندیده شده
    LC-130 Hercules در گرینلند در حال برخاست با کمک JATO شامل 4 راکت در هر طرف
  2. 1 پسندیده شده
    عملیات پلوتو: طرح آوردن نفت به فرانسه برای تهاجم سال 1944 به نرماندی هنگامی که نیروهای متفقین شروع به برنامه ریزی تهاجم خود به نرماندی (عملیات ارباب) (Operation Overlord)کردند، نفت یکی از منابعی بود که بیش از همه به آن نیاز داشتند. در این مدت، بیشتر سوخت توسط تانکرهای نفتی که در معرض حملات زیردریایی های آلمانی قرار داشتند، حمل می شد. عمده تانکرها در جنگ اقیانوس آرام نیز درحال استفاده بودند، بنابراین نیروهای انگلیسی و آمریکایی به راه دیگری برای انتقال سوخت به فرانسه نیاز داشتند. اینگونه بود که عملیات پلوتو Plutoمتولد شد. عملیات پلوتو طرحی بود که توسط مهندسان، شرکت‌های نفتی و نیروهای مسلح بریتانیا برای ساخت خطوط لوله نفت زیر دریا در زیر کانال انگلیسی بین انگلستان و فرانسه طراحی شد. و قرار بود جریان ثابت نفت را برای تهاجم متفقین به نرماندی در ژوئن 1944 فراهم کند. بخش بازمانده از خط لوله درShanklin Chine مهندس ارشد این پروژه آرتور هارتلی از شرکت نفت ایران و انگلیس بود. او استفاده از کابل تلفن زیردریایی اصلاح شده را به عنوان لوله پیشنهاد داد که این ایده پذیرفته شد. تحقیقات و آزمایشات در سال 1942 آغاز شد و به زودی دو نوع مختلف خط لوله توسعه یافت: لوله انعطاف پذیر HAIS (هارتلی-انگلیسی-ایرانی- زیمنس) با هسته سربی با قطر سه اینچ ( 75 میلی متر ) و وزن حدود 55 تن در هر مایل دریایی. ; و یک لوله فولادی کمتر انعطاف پذیر با قطر مشابه که توسط مهندسان شرکت نفت عراق و شرکت نفت برمه به نام HAMEL ساخته شده است. نمای برش خورده لوله پلوتو لوله نوع اول خوب بود، اما معلوم شد که برای تولید گران است. و به مقدار زیادی سرب نیاز داشت و به دست آوردن آن به معنای از بین بردن سقف کلیساها در بریتانیا بود. لولهHAMEL ارزان تر بود زیرا از فولاد نرم ساخته شده بود. در طول آزمایش، آنها متوجه شدند که بهتر است بخش‌های نهایی خط لوله از لوله HAIS ساخته شود از آنجایی که لوله HAMEL نسبت به نوع اول انعطاف کمتری داشت، آنها نیاز به ساختن یک دکل مخصوص به نام CONUN Drumداشتند که به آنها کمک می کرد لوله ها را مستقر کنند. CONUN Drum مخفف عبارت Cone-ended drum""درام با انتهای مخروطی"" است که دقیقا همان چیزی بود که این قطعه از دستگاه بود. CONUN Drum پس از چندین آزمایش، هر دو لوله در اعماق Clyde(کلاید) در ژوئن 1942 گذاشته شد و عملکرد موفقیت آمیزی داشت. عملیات پلوتو رسما بخشی از برنامه های متفقین برای تهاجم به اروپا بود. آنها این طرح را اینگونه مشخص کردند: "از نظر استراتژیک مهم، از نظر تاکتیکی ماجراجویانه، و از نقطه نظر صنعتی، سخت". این پروژه همچنین به کشتی‌های بزرگ‌تری نیاز داشت، زیرا کشتی‌هایی با جرثقیلهای کابلی موجود نمی‌توانستند بار لوله‌ها را حمل کنند و به اندازه کافی قدرتمند نبودند که آنها را روی بستر دریا بگذارند. برای این منظور، چند کشتی تجاری با تجهیزات مخصوص لوله گذاری مجدداً تجهیز شدند دستگاه عجیب غریبی که با آن لوله ها را می کشیدند و در اعماق جاسازی می کردند تولید لوله ها در 14 آگوست 1942 در کارخانه های فولادی کوربی آغاز شد. تا 30 اکتبر 1942، 30 مایل کابل به پایان رسید و در HMS Holdfast برای تمرین کامل عملیات PLUTO بارگذاری شد. تمرین موفقیت آمیز بود و نتایج باعث چند اصلاح شد که خط لوله را کارآمدتر کرد. کار بر روی اولین خط به فرانسه در 12 اوت 1944 آغاز شد. این خط لوله اولیه در طول 130 کیلومتر (70 مایل دریایی) از Shanklin Chine در جزیره Wight از طریق کانال انگلیسی به Cherbourg گذاشته شد. با ادامه نبردها و نزدیک شدن نیروهای متحد به آلمان، 17 خط دیگر (11 HAIS و 6 HAMEL) از Dungeness تا Ambleteuse در Pas-de-Calais ایجاد شد. زمانی که خط لوله پلوتو شروع به پمپاژ نفت به فرانسه کرد، مقامات از عملکرد آن بسیار ناامید شدند. از ژوئن تا اکتبر 1944 تنها 150 بشکه در روز منتقل شد که تنها 0.16 درصد از کل نیاز نیروهای متفقین بود. یکی از پمپ های PLUTO که برای پمپاژ نفت در کانال انگلیسی استفاده می شد با ادامه جنگ، خط لوله بهتر و بهتر شد: در ژانویه 1945، توانست 305 تن در روز پمپاژ کند و تا مارس راندمان آن به 3048 تن در روز افزایش یافت. تا پایان جنگ، در مجموع 781000 مترمکعب سوخت به سربازان در اروپا منتقل شد. این خط اصلی تامین سوخت متفقین شد و حتی پس از جنگ نیز مورد استفاده قرار گرفت. اهمیت خط لوله پلوتو را می توان با بندرگاه توت (که پس از D-Day ساخته شد)(روز حمله بزرگ) اندازه گیری کرد. این عملیات به عنوان یکی از بزرگترین شاهکارهای تاریخ وارد تالار مشاهیر مهندسی نظامی شد. علاوه بر اهمیت آن در طول جنگ جهانی دوم، این خط لوله همچنین پایه‌های فناوری لوله‌های انعطاف‌پذیر آینده را که برای حفاری نفت در دریا بسیار مهم است، ایجاد کرد. بقایای خط لوله را می توان در مکان های مختلف اطراف "رامنی مارش" ردیابی کرد. در برخی قسمت‌ها، لوله‌ها از خندق‌های زهکشی آب عبور کرده و در محفظه‌های بتنی بالای زمین محصور شده‌اند. برخی از این موارد را هنوز می توان یافت. ایستگاه پمپاژ در Sandown که امروزه به عنوان "بستنی براون" مورد استفاده قرار می گیرد منبع:https://www.thevintagenews.com/
  3. 1 پسندیده شده
    بسم ا... در راستای این خبر بزرگ‌ترین بالگرد روسی با ظرفیت ۱۲۰ نفر در ایران تصویری از دهه هفتاد شمسی و حضور بالگرد میل-26 روسی در ایران حضور بالگرد میل-26 در فرودگاه جنب مرکز نمایش های هوایی ایران - جاده کرج که برای بازاریابی این نمونه توسط شرکت نوید تک صورت گرفت نکته : بوئینگ 707 که تبدیل به رستوران هوایی شده در پس زمینه تصویر بخوبی مشخص است .
  4. 1 پسندیده شده
  5. 1 پسندیده شده
    آبرامز در رابطه با نازک بودن ورق فولادی بکار رفته در بروزرسانی فوق، باید این نکته گفته شود که عملا وقتی با یک زره واکنش دهنده یا کامپوزیت طرف هستیم، بخش فولادی این زره به حاشیه می‌رود و در زره کامپوزیت مواردی دیگری همچون تعداد لایه ها و تنوع مواد بکار رفته و یا نوع سرامیک مورد استفاده و البته فواصل بین آن ها و ... مد نظر هستش . و البته افزایش فولاد در این مورد چندان هم اثر بخش نیست و همین که در برابر کالیبر های تسلیحات سبک تر مقاومت کند کفایت میکند . اساسا در هر برخورد به زره کامپوزیت بخش کوچکی از زره آسیب می بینه ونیاز به تعمیر و بازیابی داره و اگر با نگاه سنتی به افزایش قطر فولاد برای افزایش مقاومت نگاه کنید( مانند آنچه در جنگ جهانی دوم و تا دهه ها بعدش می‌دیدیم) کار دشوار خواهد شد. همه این ها گفته شد تا یاد آوری بشه، آنچه مهم هست آن چیزی هست که در زیر این پوشش فولادی قرار دارد . البته برخی ایرادات همچون پوشش محافظ لوله و ... وارد هستش.
  6. 1 پسندیده شده
  7. 1 پسندیده شده
    چگونه اویونیک مدرن می تواند جنگنده های قدیمی را در نبردهای امروزی در صحنه رقابت حفظ کند میگ21(فیشبد) نقش اویونیک و پادهای پیشرفته در دنیای امروز (میگ 21=بیسون) جنگنده نسل دوم MiG-21 در سال 1959 اولین نبردش را در طول جنگ ویتنام تجربه کرد، از زمانی که در نیروی هوایی شوروی وارد خدمت شد، دستخوش به روز رسانی های گسترده ای شد و امروزه به طور گسترده توسط بیش از 22 کشور در سراسر جهان استفاده می شود. . در حالی که انواع اصلی این جنگنده مدت‌ها منسوخ تلقی می‌شدند،اما این پلت فرم تا سال 2013 در حال تولید بود و با به‌روزرسانی‌های گسترده، به عنوان یک هواپیمای جنگی مدرن زنده ماند. در واقع، جنگنده JF-17 که امروزه توسط چین و پاکستان تولید می شود، مشتق مستقیم میگ-21 است و با ارتقای گسترده از جمله رادار پیشرفته AESA ، موتورهای جدید، مواد کامپوزیتی در بدنه هواپیما و با استفاده برخی از بهترین موشک های هوا به هوا در جهان به وجود آمده است . این پلتفرم علیرغم قدمت اولیه خود می تواند از اکثر جنگنده های نسل چهارم بهتر عمل کند. امروزه MiG-21 توسط اغلب تحلیلگران غربی منسوخ شده است،اما این پتانسیل را دارد که به اندازه کافی ارتقا یابد و در دستان یک خلبان کار بلد در برابر هواپیماهای مدرن تر و سنگین تر بسیار کشنده باشد. این امر توسط نیروی هوایی هند با موفقیت نشان داده شد، که از ناوگان MiG-21 ساخت شوروی خود برای به چالش کشیدن جنگنده های برتر برتر هوایی سنگین آمریکایی F-15 در طول رزمایش جنگی " Cope India" استفاده کرد.(سال2018) https://en.wikipedia.org/wiki/Cope_India جنگنده‌های MiG-21 هند، اگرچه به پیچیدگی JF-17 یا J-7G چینی نیستند، اما هنوز بسیار توانا هستند. این جنگنده‌ها که با نام MiG-21 Bison شناخته می‌شوند، مجهز به رادارهای پیشرفته Phazotron Kopyo، اطلاعات روی کلاه helmet mounted sights, و لینک داده‌های تاکتیکی tactical data linksهستند - ویژگی‌هایی که معمولاً فقط در جنگنده‌های نسل چهارم یافت می‌شوند. این جنگنده ها برای حمل موشک های هوا به هوا پیشرفته ساخت روسیه R-27 و R-77وR73 ارتقا یافتند که به جنگنده های MiG-21 هندی قدرت شلیک قابل توجهی داد و آنها را برای درگیری های فراتر از برد بصری بسیار توانمند ساخت. شاید مهم‌تر از همه، تجهیز این جنگنده‌ها به غلاف‌های پارازیت پیشرفته( EL/L8222) self escort jamming pods که تشخیص آن‌ها توسط رادار در برد طولانی را بسیار دشوار می‌کند و این امکان را به این جنگنده می دهد تا به طور موثر از حسگرهای دشمن در بردهای طولانی دور کند، آنها را دور بزند و حتی آنها را کور کنند و در نتیجه پیشرفت های قابل توجهی در بقای آنها ایجاد کند. غلاف( EL/L8222) اندازه کوچک میگ 21 و قابلیت های رادار گریز آن در تمرینات رزمی بر علیه اف-15 های آمریکایی بسیار موثر بود و جنگنده های هندی توانستند در بردهای کوتاه بدون شناسایی با جت های آمریکایی درگیر شوند و جنگنده های سنگین تر را در خطر قرار دهند. موقعیت جنگنده‌های میگ همراه با helmet mounted sights و موشک‌های هوا به هوا پیشرفته، برای جنگنده‌های F-15 آمریکایی چالشی کاملاً غیرمنتظره و بسیار جدی ایجاد کردند .جنگنده‌های پیشرفته‌تر دهلی مانند Su-30MKI هنگام درگیری با جنگنده های برتری هوایی یعنی F-15 ها به طور قاطع شکست خوردند. جنگنده‌های MiG-21 هند توانستند از غلاف‌های پارازیت خود برای برتری نسبت به جنگنده‌های بسیار پیچیده‌تر و سنگین‌تر استفاده کنند. اگر جنگنده‌ها به سامانه‌های جستجو و ردیابی مادون قرمز پیشرفته (IRST) مجهز می‌شدند، احتمالاً نه تنها می‌توانستند با اف-15های آمریکایی درگیر شوند، بلکه می‌توانستند به طور قاطع در درگیری پیروز شوند.. جنگنده های مجهز به سامانه های IRST نه تنها قادر به سکوت راداری هستند، بلکه قادر به شلیک موشک های هوا به هوا بدون قفل رادار نیز هستند. اما قفل های رادار توسط جنگنده دشمن شناسایی می شود و به آنها زمان می دهد تا با مانورهایی فرار کنند، شلیک موشک با استفاده از ردیاب مادون قرمز زمان پاسخ بسیار کمتری را به اهداف می دهد. این امر میگ-21 را نسبت به F-15(سال2018)که نه تنها فاقد IRST بلکه فاقد رادار AESA است، برتری مؤثری می‌دهد. ترکیب Eagle از سطح مقطع راداری بسیار بزرگتر و امضای راداری بالاتر تشخیص آنها را نسبت به MiG-21 بسیار ساده تر کرد. عملکرد MiG-21 هند در برابر F-15 هنگامی که مجهز به غلاف های پارازیت پیشرفته بود، پتانسیل این جنگنده را در صورت ارتقاء مناسب تهدیدی برای هواپیماهای رزمی مدرن و نخبه نشان داد.استفاده از سیستم های IRST می توانست یک نتیجه یک طرفه به نفع MiG-21 در برابر ایگل های سنگین تر و مدرن تر که خود فاقد چنین سیستم های پیشرفته ای هستند.به دست دهد بیسون هندی مجهز به موشک راداریR77و فرو سرخR73 سیستم‌های IRST به‌طور مشخصی در برابر جنگ الکترونیک مصون هستند، و ابزار مطمئن‌تری برای حفظ آگاهی موقعیتی برای جنگنده‌ها فراهم می‌کنند. پیامدهای موفقیت MiG-21 با غلاف های پارازیت و پتانسیل آن در هنگام حمل سیستم های جستجو و ردیابی مادون قرمز، بسیار زیاد است. در حالی که تحلیلگران غربی انتظار دارند جنگنده های نخبه ایالات متحده مانند F-15 و F-18E برای درگیر کردن جنگنده های قدیمی دوران جنگ سرد در جاهایی مانند شبه جزیره کره مشکل کمی داشته باشند، ارتقاء نامتقارن بسیار مقرون به صرفه مانند غلاف های پارازیت و ... سیستم‌های IRST می‌توانند به خوبی برای جنگنده‌های قدیمی مانند MiG-21های کره شمالی نیز تغییر ایجاد کند و به آن‌ها اجازه دهد تا تهدیدی قابل توجه برای جنگنده‌های مدرن‌تر باشند - به ویژه زمانی که به موشک‌های هوا به هوای مدرن مانند R-27 مجهز شوند. ادامه دارد.. ..
  8. 1 پسندیده شده
    معرفی نارنجک انداز GP 46 اسلحه سازی کلا شینکفبتازگی نارنجک انداز GP-46 را معرفی کرده است، یک نارنجک انداز ابتکاری زیر لوله که برای افزایش کارایی نیروها در میدان نبرد طراحی شده است. نارنجک انداز 40x46 میلی متری به طور خاص برای درگیری با نیروهای دشمن مستقر در زمین، در سنگرها، خندق ها یا وسایل نقلیه غیر زرهی طراحی شده است. GP-46 انعطاف پذیری زیادی در استفاده ارائه می دهد، زیرا می توان آن را مستقیما زیر لوله تفنگ تهاجمی کلاشینکف نصب کرد یا به عنوان یک سلاح مستقل با یک ماژول استوانی جداشدنی استفاده کرد. یکی از ویژگی های کلیدی GP-46 توانایی شلیک شلیک مستقیم و منحنی آن است که تطبیق پذیری در موقعیت های مختلف جنگی را فراهم می کند. هنگامی که نارنجک انداز بر روی تفنگ تهاجمی نصب می شود، مانع عملکرد تفنگ نمی شود و به سربازان اجازه می دهد تا توانایی های شلیک کامل خود را حفظ کنند. GP-46 همچنین ساده و سریع مسلح می شود و لوله پرتاب برای بارگیری مجدد به چپ یا راست می چرخد. GP-46 به دلیل توانایی خود در درگیری با اهداف در فواصل تا 400 متر، متمایز است. می توان از آن برای شلیک "از شانه" یا یک موقعیت سرپوشیده استفاده کرد که آن را بسیار سازگار با سناریوهای جنگی می کند. از نظر مشخصات فنی، GP-46 دارای طول 380 میلی‌متر با کالیبر 40 میلی‌متر و وزن آن همراه با خود نارنک تنها 1.6 کیلوگرم است که باعث می‌شود آن را جمع‌وجور و سبک وزن کنید و همین امر باعث سهولت در حمل و نقل آن در میدان نبرد می‌شود. سیستم دید آن به گونه ای طراحی شده است که امکان تنظیمات دقیق را در 50 متر تا حداکثر برد 400 متر فراهم می کند. در نهایت، GP-46 سرعت شلیک حدود 5 تا 6 گلوله در دقیقه را ارائه می دهد که آن را از نظر قدرت شلیک مناسب می کند. این نارنجک انداز جدید با منش و ویژگی اسلحه سازی روسی کلاشینکف که به دلیل قابلیت اطمینان و کارآمدی سلاح های خود شناخته شده است، می گنجد. انتظار می‌رود GP-46 با ویژگی‌های فنی پیشرفته و استفاده انعطاف‌پذیر، به یک دارایی اصلی برای نیروهای مسلح روسیه تبدیل شود که به دنبال به حداکثر رساندن ظرفیت تهاجمی خود هستند و در عین حال تحرک بالا در میدان را حفظ می‌کنند. سلاح های که قابلیت نصب این نارنجک انداز را دارند AK103- Ak15-Ak 19 - Ak 203 می باشند گلوله های مورد استفاده در این سلاح نارنجک های 40 م م VOG-25 روسی هستند. این نارنجک 103 م م طول 250 گرم وزن کلی که شامل 50 گرم مواد منفره بوده همچنین سرعت ان 76 متر بر ثانیه است مدل مجزای نارنجک انداز نارنجک مورد استفاده در این سلاح https://www.aparat.com/v/aece5c6 منبع
  9. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم ارتقاء صورت گرفته بر روی تانک ام ۶۰ نیروی زمینی از جهاتی بر قابلیت های تانک نمونه پایه افزوده اما از جهاتی واقعاً انتظارات را برآورده نمیکند. بر اساس مشخصات اعلام شده توسط امیر سرتیپ حیدری، از مهمترین قابلیت های افزوده شده به تانک های پاتن میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ۱-نصب زره های واکنشی در برخی نقاط از بدنه تانک و برجک ۲- استفاده از سیستم استابلیزر که میتواند در دقت و برد موثر توپ تاثیر گذار باشد و همچنین قابلیت شلیک در حرَکت را به تانک بدهد. ۳- استفاده از موتور بهینه شده که افزایش تحرک تانک را در پی دارد ۴- نصب دوربین های دورنگر که احتمالاً برای فرمانده دیدی ۳۶۰ درجه فراهم میکند ۵- مجهز شدن به سیستم های نشانه روی در شب که به تانک قدرت عملیات در تاریکی رو خواهد داد ۶-تجهیز شدن به سامانه های اخلالگر لیزری ۷-تجهیز شده به سامانه هشدار دهنده تابش پرتوهای لیزری. ۸- سامانه اطفای حریق ۹-تجهیز شدن به داشبورد دیجیتال ۱۰-نصب تیربار ریموت کنترل بر روی برجک. این در صورتی است که بر خلاف تانک کرار، تجهیزات اعلامی بصورت کامل بر روی تانک های پاتن ارتش اجرا شوند. اما در بحث حفاظت زرهی طرحی که در حال حاضر با آن روبرو هستیم به هیچ وجه انتظارات را برآورده نمیکند. با دقت در تصاویر و بررسی برجک تانک که مورد بروزرسانی قرار گرفته است میتوان به نواقص یا ضعف های بسیاری در برجک پی برد اولین مورد که مسلم هست این است که ما با یک برجک جدید روبرو نیستیم و در واقع همان برجک قدیمی تانک پاتن مورد بروزرسانی ( ! ) قرار گرفته است. به قسمت بین تجهیزات برجک جدید و شاسی تانک توجه کنید همان برجک اصلی تانک پاتن قابل دیدن است. برجک قدیمی در این تصویر کاملاً مشخص است. اما ایراد اینجا نیست بلکه در قطعات به اصطلاح زرهی اضافه شده به برجک اصلی است. با دقت در ورق های نصب شده به برجک اصلی مشاهده میشود که ورق های بسیار نازک فلزی برای این کار استفاده شده است که در تصاویر پایین کاملاً مشخص است. در دو تصویر بالا به صورت مشخص ضخامت ورقه های نصب شده و نوع و کیفیت اتصال آنها مشخص است ضخامت و نحوه اتصال ورقه های حامل زره های واکنشی اطراف توپ! ضخامت و نحوه اتصال صفحات فلزی به برجک مشخص است در این تصویر همانند ورقه های جانبی برجک ضخامت ورقه بالای برجک نیز مشخص است. البته ممکن است که این فقط کاوری بر روی حفاظت زرهی برجک تانک باشد اما با دقت در تصویر زیر و سازه زیر این کاور که البته بدلیل کیفیت پایین تصویر بصورت واضح مشخص نیست متاسفانه بعید به نظر میرسد که حفاظت زرهی برجک تانک فراتر از جزییات مشاهده شده باشد. اصولاً وقتی به شکل صفحات اطراف برجک توجه کنیم از نوع خمکاری و زاویه خم تیز ورقه ها میتوان متوجه ضخامت پایین ورقه ها شویم. در صورتی که با صفحات زرهی با ضخامت بالا روبرو بودیم به هیچوجه امکان خمکاری با چنین زوایایی تیز و تمیزی میسر نبود و اجباراً باید به روش جوشکاری صفحات را به همدیگر متصل می کردند. ضخامت بسیار پایین کاور لوله توپ که بر اثر برخورد و ضربه باعث دفورمی شده و کاملاً قابل مشاهده است! برای مقایسه با توجه به تصویر بالا میتوان ضخامت صفحات زرهی و نوع اتصال آن را بر روی یک نفربر مشاهده کرد که به هیچ وجه بروزرسانی سلمان بر روی پاتن های ارتش قابل مقایسه با آن نیست.
  10. 1 پسندیده شده
    به نام خدا آینده آتشبار پرنده AC-130 : تکامل پیدا کن یا بمیر AC-130 آتشیار پرنده معروف، هواپیمایی است که از دهه 1960 نقش منحصر به فردی را برای نیروی هوایی ایالات متحده ایفا می کند. ساعت ها بر فراز میدان جنگ می چرخد و آتش دقیق، ویرانگر و مداوم را بر روی نیروهای دشمن می ریزد. AC-130 ابزاری حیاتی در نبرد های ضد شورش و مأموریت ‌های عملیات ویژه ای بوده است که ایالات متحده برای دهه ‌ها و به ‌ویژه در 20 سال گذشته از جنگ جهانی علیه تروریسم در آن شرکت داشته است. اما با برداشته شدن تمرکز از درگیری‌ های با شدت کم و عملیات ‌های ضد تروریستی در حریم هوایی آسان به سمت اقیانوس آرام وسیع و بالقوه به شدت مورد مناقشه (جایی که چین خود را به ‌عنوان یک دشمن بالقوه و همتا نشان می‌ دهد)، AC-130 خود را در جستجوی اهمیت می بیند. این واقعیت تلخ که معروف ‌ترین و پر تقاضا ترین هواپیمای فرماندهی عملیات ویژه نیروی هوایی اکنون مجبور است خود را با یک نبرد کاملاً جدید وفق دهد، انعکاسی از روند های بزرگتر در جامعه عملیات های ویژه است. در این دوره جدید رقابت به اصطلاح قدرت های بزرگ، اگر AC-130 ها بخواهند هزینه های زیاد خود را توجیه کنند، باید تغییر کنند. مفهوم تبدیل یک هواپیمای باری به یک هواپیمای آتشبار پرنده (gunship) در طول جنگ ویتنام معرفی شد. زمانی که نیروی هوایی ایالات متحده هواپیما های باری C-47 SkyTrain را به گان شیپ های AC-47 با لقب Spooky تبدیل کرد. AC-47 ها در درجه اول به 3 مینی گان 7.62 میلی متری در سمت چپ بدنه مجهز شدند، که با پرواز در بالای منطقه، آتش سرکوب کننده را بر روی نیرو های دشمن می ریخت. اگرچه که AC-47 برای این نقش مناسب بود، اما نیاز به یک گان شیپ وجود داشت که بتواند سلاح های سنگین تری را حمل کند، قادر به زدن ضربه سخت تر باشد، مدت طولانی تر پرواز کند، از فن آوری حسگر های جدید استفاده کند و با پرواز در ارتفاعات بالاتر، هواپیما را در برابر توپ های ضد هوایی که تهدید اصلی Spooky بودند، ایمن نگه دارد. معرفی شده در سال 1967، AC-130A ابتدا به چهار توپ مسلسل 20 میلی متری Vulcan و بعداً به یک جفت ولکان و دو توپ 40 میلی ‌متری Bofors مسلح شد. همچنین تعداد رو به افزایشی از بهبود ‌های سامانه های هدف ‌گیری از جمله سامانه های تلویزیونی مادون قرمز و نور کم و رادار، دریافت کردند که امکان هدف ‌گیری بسیار بهتر در شب را فراهم می‌کرد. زیرا گان شیپ ها تقریباً به طور انحصاری زیر پوشش تاریکی شب پرواز می ‌کردند تا آنها را از تهدیدات زمینی پنهان کند. نوع E هرکولس با موتور های قوی تر و ارتقاء بیشتر با نام AC-130E دنبال شد و برخی در نهایت هویتزر های 105 میلی متری را به جای یکی از توپ های 40 میلی متری دریافت کردند. AC-130A و نوع E در کنار یکدیگر در طول جنگ ویتنام فعالیت می کردند. در سال 1973 مدل های E دوباره موتور های جدید دریافت کردند و بسته تسلیحاتی حول دو توپ ولکان، توپ 40 میلی متری بوفورس و هویتزر 105 میلی متری استاندارد سازی شد. نتیجه به همراه پیشرفت های دیگر در حسگر ها و سایر سامانه ها، AC-130H نام گرفت. AC-130 های A و H در دهه 1990 هم به فعالیت خود ادامه دادند و از گرانادا تا طوفان صحرا و دخالت آمریکا در بالکان حضور داشتند. در اواخر دهه 1980، نیروی هوایی همچنین شروع به دستیابی به نسخه نهایی صرفا شلیک مستقیم AC-130 بر اساس پلت فرم AC-130U کرد. در این نسخه که گاهی اوقات از آن به عنوان U boat نام برده می شود، 2 توپ 20 میلی متری Vulcan موجود، با مسلسل های چرخان GAU-12/U Equalizer جایگزین و در عین حال توپ های 40 و 105 میلی متری حفظ شد و دارای ارتباطات، محافظت از خود، حسگر ها و پیشرفت های دیگر در مقایسه با پیشینیان خود بود. AC-130 های H و U در آغاز جنگ علیه ترور در خدمت بودند. با برعهده گرفتن وظایفی تا سر حد نهایی خود در طول جنگ علیه تروریسم و با پول فرماندهی عملیات ویژه مشخص شد که AC-130 می تواند فراتر از یک گان شیپ باشد. غیرقابل انکار بود که مهمات موجود می ‌توانند AC-130 های غران را به نوعی زراد خانه تبدیل کنند که حتی بتواند در فواصل دور به اهداف خود حمله کند. این دیدگاه، پیشرفتی بود که این پلت فرم را برای همیشه تغییر می داد، که از طریق تغییر در AC-130 های ترابری عملیات ویژه یعنی MC-130W ملقب به Combat Spear، به وجود آمد. نیروی هوایی در ابتدا MC-130W هایی را خریداری کرد که در اواخر دهه 2000 از C-130H تبدیل شده بودند. این هواپیما ها برای جبران فرسودگی ناوگان موجود MC-130 ها بود که برای ورود و خروج اپراتور های ویژه از مناطق خطرناک و سوخت گیری بالگرد های عملیات ویژه و کج پروانه های Osprey در طول پرواز استفاده می شدند. نیاز های جنگ علیه ترور، فشار های جدی بر MC-130E و MC-130H های قدیمی وارد کرده بود و MC-130J های جدید هنوز سال ها از ورود به خدمت فاصله داشتند. اما با شروع دهه 2010، برخی از Combat Spear ها شروع به حمل آنچه که به عنوان بسته حمله دقیق (Precision Strike Package) یا PSP شناخته می شد، کردند. PSP در ابتدا به عنوان یک کیت پرتابی متشکل از حسگر ها و پرتابگر های مهمات طراحی شده بود که به MC-130 اجازه می داد تا به یک پلتفرم پرتاب سلاح تبدیل شود. این بسته شبیه به چیزی بود که تفنگداران دریایی (که آنها نیز دنبال راهی برای اضافه کردن توانایی های انرژی جنبشی به ناوگان KC-130J خود بودند) با نام کیت ‌های Harvest Haw روی هواپیما های خود سوار کرده بودند با افزایش تقاضا برای گان شیپ های پشتیبان و آماده نبودن AC-130J ها، پیکربندی MC-130W مجهز به PSP به یک پیکربندی دائمی ‌تر تبدیل شد. در نتیجه، نام آن به "AC-130W "Stinger II تغییر یافت. استینگر 2 در ابتدا تنها به یک تیربار 30 میلی متری Bushmaster 2 مجهز بود. بعد ها ارتقاء بلوک 20، هویتزر 105 میلی متری موجود در نسخه های قبلی را نیز اضافه کرد. AC-130W همچنین دارای پرتابگر هایی معروف به تیوب های پرتاب مشترک یا CLT بود که در بدنه نصب می شد تا بتواند محموله های انرژی جنبشی را از داخل هواپیما شلیک کند. CLT ها را می توان با طیفی از مهمات، شامل موشک های کوچک هدایت ماهواره ای یا لیزری AGM-176 Griffin و بمب های بالدار GBU-44/B Viper Strike تسلیح کرد. CLT ها هواپیما هایی که آن ها را حمل می ‌کنند را تبدیل به یک سامانه پرتاب تسلیحات منعطف می کنند که به آن ها اجازه می دهد در صورت نیاز از یک تیوب گریفین و از تیوبی دیگر Viper Strike شلیک کنند. حتی می ‌توانند در پرواز دوباره بارگیری شوند. در حالی که CLT‌ داخلی دارای ویژگی ‌های خاص خود است، اما فقط محدود به محموله‌ هایی می شود که در داخل محفظه محکم آن قرار می ‌گیرد. AC-130W همچنین توانایی حمل بمب‌ و موشک ‌های دیگر را در جایگاه های زیر بال‌های خود داشت که به مرور AGM-114 Hellfire نیز به آن ها اضافه شد. موشکی که در بسیاری از پلت فرم ها از بالگرد های تهاجمی تا MQ-9 Reaper خود را ثابت کرده است. با افزوده شدن بمب با قطر کوچک (SDB) GBU 39، یک بمب هواسرشی بالدار 250 پوندی که می‌تواند به اهدافی در ده‌ها مایل دورتر ضربه بزند، مسلماً بزرگترین خروجی خانواده AC-130 بود. اکنون برای اولین بار این هواپیمای شلیک مستقیم می توانست به اهداف مورد نیاز در فواصل دور حمله کند. این موضوع، انعطاف پذیری مفهوم AC-130 را به شدت تغییر داد و به طور گسترده محدوده جغرافیایی که این هواپیما می توانست در هر زمان معینی به آن شلیک کند، را گسترش داد. با اضافه شدن این تغییرات تا حدی رادیکال به پلت فرم AC-130 که از Stinger 2 به وجود آمده بود، به نظر می رسید آینده برای این مدل بیشتر شبیه یک bomb truck باشد تا یک گان شیپ و این آینده به سرعت با شکل AC-130J در حال رسیدن بود. امروزه Stinger II ها و Spooky بازنشست شده اند و تمام ناوگان گان شیپ ها با AC-130J Ghostrider جایگزین شده اند. اولین فروند های نسل جدید AC-130 در سال 2019 تحویل داده شد و ناوگان شامل مجموعا 37 فروند هواپیما خواهد بود. مدل J که از پلت فرم به شدت ارتقا یافته C-130J Super Hercules و درس های آموخته شده از برنامه AC-130W ساخته شده، دارای موتور و ملخ جدید، و کابین شیشه ای ارتقا یافته با نمایشگر های head up و نمایشگر های نصب شده بر روی کلاه ایمنی Scorpion برای خلبانان خود است، به طور کلی عرشه پرواز، بسیار خودکار تر از نسخه های پیشین است. سامانه های ماموریت و حسگر ها همگی به شدت بهبود یافته ‌اند. به علاوه مجموعه حفاظت از خود و سامانه ‌های ارتباطی بهبود یافته آن که اکنون شامل اتصال ماهواره ‌ای با پهنای باند بالا می‌شود. مانند مدل دبلیو، Ghost Rider زندگی خود را تنها با یک سلاح شلیک مستقیم آغاز کرد، تیربار بسیار انعطاف ‌پذیر و دقیق 30 میلی‌متری Bushmaster. در ابتدا هویتزر 105 میلی ‌متری از طرح برنامه ‌ریزی شده برای مدل J خارج شده بود، اما بعدا مشخص گردید توانایی ‌های منحصر به فرد آن برای نابودی سازه ‌ها و اهداف مستحکم شده به شدت نادیده گرفته شده است. این تصمیم اصلاح شد و هویتزر 105 میلی ‌متری به Ghost Rider اضافه شد. در سال ‌های اخیر بعضی از AC-130J ها شروع به دریافت یک نوع بهبود یافته از بزرگترین اسلحه خود کردند، اما آینده هویتزر های 105 میلی متری AC-130J دوباره در هاله ای از ابهام قرار دارد. اما توپ های گان شیپ ها اکنون فقط یک جنبه از قابلیت های انرژی جنبشی آنهاست. مانند AC-130W ها، مدل J می تواند از موشک ‌های هلفایر، بمب ‌های با قطر کوچک، مهمات سرشی بالدار و موشک ‌های گریفین استفاده کند. در حالی که این یک جنگ افزار چشمگیر و اثبات شده است که به یک بدنه پایه بسیار توانمندتر وابسته است، الزامات آن در زمان بسیار متفاوتی در امور جهانی به وجود آمده است. در نتیجه دور شدن ارتش ایالات متحده از دو جنگ طولانی در خاورمیانه و ماموریتی که تحت سلطه عملیات ضد شورش و ضد ترور بود ، تناسب این هواپیما با وضع موجود مانند بسیاری از قابلیت ‌های دیگر مجموعه پنتاگون، در حال ارزیابی است. با اولویت‌ های بودجه ‌ای رقیب، هیچ چیز ایمن نیست، حتی AC-130 نمادین. یافتن راهی برای مرتبط ساختن ناوگانی متشکل از بیش از 30 فروند هواپیمای عملیات ویژه بسیار پرهزینه، به یک تهدید دولتی مانند چین با قابلیت‌ های ضد دسترسی گسترده و فضای نبرد وسیعی مانند اقیانوس آرام کار آسانی نیست. اما Ghost Rider ممکن است هنوز هم ترفند هایی در چنته داشته باشد که می ‌تواند بسیار ارزشمند باشد، اگرچه ممکن است مجبور شود باز هم از ریشه‌ های گان شیپ خود دورتر شود. در حالی که AC-130 با مجموعه پیشرفته ‌ای از جنگ الکترونیک و سامانه ‌های مقابله ای مادون قرمز، لینک داده و ارتباطات تقویت شده با آگاهی موقعیتی، و همچنین تعداد زیادی حسگر، یکی از به شدت دفاع ‌شده ‌ترین هواپیما های روی کره زمین است اما هرگز قرار نبود در حریم هوایی به شدت مورد مناقشه بجنگد. حتی فعالیت در طول روز نیز، از نظر تاریخی برای این هواپیما های رزمی نادر بوده است. پس عملیات در حباب ضد دسترسی چین که با سامانه ‌های دفاع هوایی دوربرد پر شده، منطقی نیست. برای کاهش این نقص چشمگیر، AC-130 ممکن است مجبور شود برخی از قابلیت ‌های شلیک مستقیم خود را کنار بگذارد و زرادخانه گسترده ‌تری از تسلیحات واقعاً دوربرد را به کار گیرد. یکی از نمونه ‌های بارز این تغییر قبلاً روی داده است. یک برنامه طولانی مدت برای افزودن یک سلاح انرژی لیزری با قدرت بالا بهAC-130J وجود دارد. مقامات نیروی هوایی پیش تر عنوان کرده بودند که ایده مسلح کردن یک گان شیپ به سلاح لیزری گزینه ای ایده آل برای پشتیبانی از ماموریت های ضد شورش و ترور است. یک سلاح لیزری با توانایی ایجاد سوراخ دقیق در اهداف نرم بر روی زمین، ظاهراً یک سلاح بسیار ارزشمند و منحصر به فرد برای AC-130 بود. برنامه ریزی شده بود که این برنامه اولین سلاح لیزری هوابرد نیروی هوایی باشد، اما چنین قابلیتی در یک درگیری با کشوری همتا کاربرد بسیار محدودی دارد. مانند توپ های AC-130، لیزر نیز سلاح شلیک مستقیم محسوب می شود. این موضوع به همراه بودجه محدود و موانع تکنیکی، باعث پایان برنامه ارتقای لیزر AC-130 شد. نمونه دیگری از علاقه فرماندهی عملیات های ویژه به حمله به دوردست از طریق هوا، اطلاعیه قرارداد سال 2021 این مرکز برای یک موشک کروز دورایستا با قابلیت جا شدن در CLT است. طرح پیشنهادی SOCOM سلاحی با برد بیش از 320 کیلومتر تا 643 کیلومتر است. همان طور که 3 سال پیش در اطلاعیه قرارداد توضیح داده شده، این موشک کروز کوچک به هواپیما های عملیات ویژه ایالات متحده توانایی حمله دورایستا بسیار منعطف علیه اهداف ثابت و شاید متحرک را می دهد. با توجه به اتفاقات امروزه به نظر می رسد که ما شاهد حرکت محسوسی در توسعه تسلیحات مشابه هستیم. در کنفرانس هفته نیرو های عملیات ویژه امسال، یک جلسه توجیهی SOCOM وجود یک موشک کروز کوچک را برجسته کرد. این سلاح از نظر اندازه و ابعاد شبیه به موشک کروز دیکوی هواپرتاب مینیاتوری ADM-160 است که در فهرست موجودی پنتاگون قرار دارد. این مهمات دورایستای جدید را می توان از رمپ پشتی C-130 پرتاب کرد. چنین سلاحی می ‌تواند جان تازه ‌ای به AC-130 ببخشد و به آن توانایی شلیک حملات دوربرد را بدهد و در عین حال قابلیت ‌های ثابت ‌شده ‌اش را ارائه دهد. مجموعه های پیشرفته حفاظت از خود و افزایش آگاهی موقعیتی هواپیما و همچنین محیط عملیاتی ارتفاع پایین که در آن می ‌تواند مخفیانه از زیر رادار دوربرد وارد شود، می ‌تواند به هواپیما اجازه دهد تا بیشتر از هر C-130 دیگری، به قلمرو دشمن نزدیک شده و آن ها را در محدوده موشک ‌های کروز خود قرار دهد. دیگر گونه ‌های تخصصی C130 متعلق به فرماندهی عملیات ویژه نیروی هوایی، به شدت درگیر آزمایش یک سامانه تسلیحاتی پالت شده به نام Rapid Dragon اند. Rapid Dragon راهی برای تبدیل هواپیما های باری موجود به سکوی پرتابی برای موشک‌ های دورایستای مشترک هوا به سطح AGM 158 یا موشک ‌های کروز JASSM و دیگر مهمات دورایستا را ارائه می ‌دهد. پیشرفته ترین JASSM در خدمت بردی بیش از 965 کیلومتر دارد و نوع دیگری با برد حتی بیشتر در دست ساخت است . JASSM می تواند به عمق دفاع شده ترین حریم هوایی نفوذ کند تا به اهداف خود برسد. برادر زاده کشتی غرق کن JASSM، یعنی موشک ضد کشتی برد بلند، تهدیدی جدی برای شناور های چینی است و می‌تواند C-130را به قاتل کشتی ‌ها تبدیل کنند. افزوده شدن این قابلیت به AC-130، برد جنبشی، انعطاف‌پذیری عملیاتی و در نتیجه تناسب این هواپیما با شرایط فعلی را به وضوح افزایش می ‌دهد. شاید موضوع جالب ‌تر این باشد که Ghost Rider گروه‌ هایی از پهپاد ها را پرتاب کند که می ‌توانند بیش از صدها مایل در مسیر خود حرکت کنند. در این باره حتی می ‌توان از CLT های نصب‌ شده در Ghost Rider استفاده کرد یا نمونه ‌های بزرگ‌تر را می ‌توان از طریق رمپ به کار برد. ارسال گروهی از پهپاد های نسبتا کوچک با مداومت بالا که می توانند با ایجاد شبکه ای توری مانند با هم دیگر به نظارت، جمینگ، شکار و از بین برد اهداف مختلف بپردازند، عاملی تعیین کننده در نبرد های آینده خواهد بود. AC-130 با حجم داخلی زیاد و سیستم ارتباطی پیشرفته خود به خوبی برای استقرار این دسته ها مناسب است که می توانند ویران کنند، دشمن را اشباع کنند و پدافند هوایی، کشتی های جنگی دسته های بزرگ نیرو ها و ... را مورد هدف قرار دهند. به ‌روزرسانی عمده حسگر ها در قالب یک رادار آرایه ‌ای فعال اسکن الکترونیکی قرار است روی Ghost Rider آزمایش شود که می‌ تواند توانایی ‌های پرتاب سلاح ‌های دورایستا خود را تا حد زیادی گسترش دهد. این موضوع می‌ تواند قابلیت هدف ‌یابی و شناسایی دوربرد بنیادی AC-130 را فراهم کند، این قابلیت، یک توانایی اضافه در کنار هشدار تهدید بهبود یافته، آگاهی موقعیتی عمومی و همچنین قابلیت ‌های جدید جنگ الکترونیک قوی است. این سلاح ‌ها و حسگر های جدید می ‌توانند انقلابی را برای AC-130 رقم بزنند، زیرا به دنبال حفظ آن نقشی هستند که برنامه‌ریزان جنگ برای درگیری ‌های آینده متصور اند. اما قابلیت ‌های کنونی AC-130 وقتی با تاکتیک ‌های جدید همراه می ‌شود، چیز هایی برای ارائه به نبرد در اقیانوس آرام دارد. استحکام ذاتی و قابلیت پرواز کوتاه C-130J به Ghost Rider اجازه می‌ دهد تا نسبت به انواع دیگر، از مکان ‌های سخت ‌تر و بسیار نزدیک ‌تر به نبرد پرواز و مخفیانه ‌تر عمل کند. این به طور مستقیم با Agile Combat Employment نیروی هوایی، یا استراتژی Ace مطابقت دارد که در آن گروه ‌های کوچکی از هواپیما ها قبل از اینکه دشمن بتواند آنها را هدف قرار دهد، برای دوره ‌های کوتاهی از مکان ‌های غیر منتظره خط مقدم عمل می ‌کنند و سپس بر می گردند. تعدادی باند فرود کوچک تر، از جمله در جزایر دوردست، می ‌تواند یک AC-130J را در خود جای دهند. این موضوع همراه با مهمات دورایستا می‌تواند AC-130 را به یک پلت ‌فرم قدرتمند پرتاب سلاح تبدیل کند. توانایی پرسه زدن طولانی ‌مدت و شناسایی سریع و مقابله با تهدیدات، AC-130 را به یک دارایی ارزشمند برای حفاظت از نیرو ها تبدیل می کند. بنادر و جزایر کوچکی که ایالات متحده و نیروهای متحدان اش در آن ‌ها در حال فعالیت هستند، باید در برابر تهدیدات سطح پایین ‌تری مانند قایق‌ های بدون سرنشین و حملات آبی خاکی محافظت شوند. توپ ها، موشک ها و بمب های هدایت شونده Ghostriders می توانند سریع تر از هر پلت فرم دیگر نیروی هوایی از شر قایق های کوچک خلاص شوند. همچنین یک AC-130 در حال پرواز، همراه با رادار AESA، می ‌تواند قابلیت شناسایی تهدیدات هوایی و گرا دهی برای پدافند هوایی زمین پایه را فراهم کند یا حتی قادر به مقابله با تهدیدات هوایی با عملکرد پایین‌ تر باشد. حتی سامانه ارتباطی ماهواره ‌ای AC-130 می ‌تواند در زمان روی زمین بودن هواپیما، اتصال جهانی را برای نیرو ها در مناطق دوردست فراهم کند. نیروی هوایی ایالات متحده اخیراً ویدئویی را منتشر کرده است که نشان می ‌دهد یکی از AC-130J Ghostrider ها در حال شلیک توپ 30 میلی ‌متری و هویتزر 105 میلی ‌متری خود به سمت ناو USS Dubuque در جریان یک تمرین غرق کردن در اقیانوس آرام است. به عنوان بخشی از تمرینات دوسالانه Rim Of The Pacific یا RIMPAC، کشتی جنگی دوزیست کلاس آستین با سلاح ها درنوردیده و به قعر اقیانوس فرستاده شد. البته استفاده از AC-130 در عملیات دریایی چیز جدیدی نیست و قبلا هم گزارش شده است. از لحاظ تاریخی، نقش AC-130 در دریا به شدت حول محور درگیر شدن با تهدیدات پایین رده تر و در محیطی با سطح تهدید پایین تر، مانند حمله فوجی قایق های کوچک، بوده است. ویدئویی از RIMPAC 2024 SINKEX نشان می دهد که چگونه Ghost Rider و به طور خاص، توپ های آن می تواند علیه کشتی های بزرگتر و در مواردی استفاده شوند که ممکن است هدف نه غرق کردن، بلکه ناتوان کردن کشتی یا افراد متخاصم باشد (مثلا در حین عملیات پیاده سازی نیروی های ویژه). توپ 30 میلی ‌متری هواپیما همراه با مهمات مناسب می ‌تواند برای هدف قرار دادن پرسنل و محتویات روی عرشه کشتی، بدون از بین بردن کشتی، مورد استفاده قرار گیرد. در حالی که ایده حمله AC-130 به یک ناو جنگی مدرن دشمن با قابلیت های دفاع هوایی کاملا دور از انتظار به نظر می رسد، می توان شناسایی، ممانعت و از بین بردن کشتی دشمن در محیطی با سطح تهدید کم تر یا حتی تمام کردن کار کشتی های آسیب دیده دشمن را به هنر های AC-130 اضافه کرد. نیروی هوایی در حال ارزیابی دقیق قابلیت ‌های فعلی و برنامه ‌ریزی ‌شده Ghost Rider است تا از موضوعیت داشتن این هواپیما در آینده اطمینان حاصل کند، اما دقیقاً پیکربندی آن مشخص نیست. شاید بزرگترین تغییری که می ‌تواند برای AC-130 رخ دهد، حذف دوباره هویتزر 105 میلی متری آن باشد. در حالی که این سلاح به طرز باورنکردنی قادر است ضربات ویرانگر را حتی به اهداف مستحکم شده وارد کند، اما یک عضو بزرگ، سنگین و ایجاد کننده نیروی پسا زیادی است و مهمات آن فضای زیادی را اشغال می کند. در نبرد اقیانوس آرام، فراتر از تلاش برای آسیب زدن به کشتی های بزرگ، نقش این هواپیما ممکن است محدود باشد. ارتقاء به 105 میلی ‌متری های جدید برای ناوگان AC-130J متوقف شده است و این نشان می‌ دهد که ممکن است تغییر بزرگی در راه باشد و شاید این سلاح از کل ناوگان حذف شود. با توجه به این که موشک ‌های کروز و پهپاد ها می توانند از فضای ایجاد شده استفاده کنند، این اطمینان حاصل می شود که ناوگان AC-130 برای دهه‌ های آینده دست نخورده باقی می ‌ماند و با حفظ توپ 30 میلی ‌متری همه‌کاره ‌تر خود، عنوان گان شیپ را بر روی خود نگه می دارد. مانند بسیاری دیگر از دارایی ‌های موجود در انبار های وزارت دفاع، AC-130 افسانه ‌ای نیاز به اثبات خود در این دوره نوین بی ثبات دارد. و می توان استدلال کرد که اگرچه پنتاگون مایل است از جنگ های گذشته دور شود، اما دشمن نظر دیگری دارد. تحولات اخیر در خاورمیانه، منطقه ای که ایالات متحده در آن به شدت درگیر است، به وضوح این واقعیت ناخوشایند را برجسته می کند. اما بودجه وزارت دفاع برای مقابله با تنش ‌های رو به افزایش در اقیانوس آرام و هند جریان دارد و اگر ناوگان AC-130 می ‌خواهد حداقل با قدرت فعلی خود باقی بماند، باید جایی را برای خود در نبرد بالقوه آینده پیدا کند، نه در جنگ ‌هایی که قبلا شرکت کرده است. منبع
  11. 1 پسندیده شده
    بررسی خودرو سفیر / ملاقات با کهنه سرباز ایرانی پس از تولید نخستین خودرو در ایران ، همان جیپ cj-5 ، در سال ۱۳۳۸ در شرکت سهامی جیپ ایران با نام ایرانی شهباز، ارتش، شهربانی و درکل دولت ایران از خریداران مهم این خودرو جهت تجهیز نیروهای مختلف بودند. اما در سال ۱۳۵۷ و با وقوع انقلاب و قطع روابط ایران و امریکا تا مدت‌ها تولید جیپ شهباز با استفاده از همان خریدهای قبلی و موجودی انبار ادامه یافت و پس از آن‌ هم با تامین قطعات موردنیاز از کانادا تا مدت کوتاهی روند تولید ادامه یافت که البته این موضوع هم عمر چندانی پیدا نکرد و با تیره و تار شدن روابط ایران و کانادا خرید از شعبه کانادایی جنرال موتورز به عنوان مالک آن زمان جیپ ناممکن شد. وقوع جنگ ایران و عراق، تحریم‌های متعدد خارجی، کارشکنی‌های شرکت‌های خارجی فعال در ایران، محدودیت‌های ارزی و … همه و همه از مهم ترین عواملی بود که تولید خودرویی دو دیفرانسیل با توانایی حرکتی بالا را مهم و حیاتی جلوه می‌داد. در همین راستا نیز تیم مدیریتی جدید جنرال موتورز ایران که حالا بنا بر قانون اساسی جدید ملی اعلام شده و به شرکت پارس خودرو تغییر نام داده بود، به رهبری محسن کرباسفروشان بهترین راه را در ادامه تولید محصول جیپ و خرید قطعات مورد نیا از واسطه‌ای جدید دانست. کرباس فروشان تیمی را به رومانی فرستاد تا از نزدیک خط تولید جیپ موجود در آنجا که مشابه شهباز ایرانی بود را ببینند و مقدمات مونتاژ آن در کشور را فراهم سازند که مقدور نشد تیم های دیگری هم به پاکستان و تایلند رفتند که آن ها هم دست خالی به کشور برگشتند. این بار کرباس فروشان شخصا به همراه تیمی عازم هند شد و پس از به توافق رسیدن با ماهیندرا اند ماهیندا هند محصول جدید توسن جایگزین شهباز محبوب شد .اما در این سال ها همواره کیفیت نازل جیپ توسن مورد انتقاد بود تا جایی که پس از مدتی حتی فرماندهان نیروهای نظامی هم علاقه ای به خرید این اتومبیل نداشتند و به سوی محصولات وارداتی تویوتا گرایش پیدا کردند. تا اینکه بالاخره توسن جای خود را به KM معروف داد. شرکت کره ای آسین موتور ، از زیر مجموه های کیا موتورز ، این بار شریک جدید پارس خودرو بود و نام این خودرو هم کوتاه شده عبارت Korean Motor بود. در سال ۱۳۶۵ و برای تامین نیاز های جنگ پروژه تولید نیسان پاترول تحت لیسانس نیسان ژاپن در پارس خودرو کلید خورد که ابتدا تولید مدل ۵ در و یک سال پس از آن تولید مدل ۳ در، آغاز شد و در سال ۱۳۶۷ هم مدل وانت آن پای به جاده های ایران گذاشت ، در این مدت علاوه بر نیروهای نظامی و انتظامی کشور مردم هم از طرفداران پاترول بودند چراکه پارس خودرو بعد از جنگ با اعمال یک سری تغییرات جزئی پاترول را آماده حرکت در خیابان ها کرد و پاترول نقش خودرو لوکس آن زمان بازار را نیز بر عهده گرفت . تمام این نشیب و فرازها و پایان یافتن جنگ و توجه به شعار خودکفایی در کشور، فرماندهان نظامی و مدیران صنایع دفاعی کشور را بر آن داشت تا خود نیازهای نیروهای مسلح را برطرف نمایند و بدین ترتیب بود که تولید خودرو در نیروهای مسلح و صنایع دفاعی ایران در دستورکار قرار گرفت. یکی از اصلی‌ترین تلاش‌ها در صنایع خودروسازی فتح و با نام سفیر متولد شد که بر اساس شاسی کوتاه شده نیسان پاترول ( ورژن ۳ در) و موتور Z24 معروف در سال ۱۳۸۷ و با طراحی بدنه مشابه جیپ رونمایی شد. سفیر با وزنی در حدود ۶۲/۱ تن بدون تجهیزات نصب شده و ۳۵/۲ تن با ظرفیت کامل تجهیزات ،طول ۳۷۲۶ میلی‌متر، عرض ۱۶۹ میلی متر، ارتفاع ۱۸۸ میلی متر و قابلیت حمل ۱ نفر خدمه و ۵ نفر مسافر طراحی و ساخته شده است . سلاح‌هایی مانند راکت انداز فجر، یک عراده توپ ام۴۰ و یا یک عراده پرتابگر ضد تانک طوفان قابلیت نصب بر روی این خودرو را دارند. موتور آن از همان تکنولوژی موتور نیسان زد ۲۴ بهره می‌برد که با تکنولوژی فوق پیشرفته خود موفق به تولید ۱۰۰ اسب‌ بخار قدرت می‌شود. سیستم تعلیق هم از نوع Coil spring بوده که با کمک فنرهای قوی و با قابلیت ارتجاع مناسب توانایی‌های حرکتی قابل قبولی به آن می‌بخشد. همچنین، «سفیر» با سرعت ۱۳۰ کیلومتر بر ساعت برد عملیاتی در حدود ۵۰۰ کیلومتر را دارا است نیروهای حزب الله لبنان، ارتش سودان، ارتش سوریه، حشد الشعبی عراق و نیروی ضربتی آفریقای مرکزی از جمله مشتریان سفیر بودند. تا آنجا که خط تولید این خودرو زیر نظر کارشناسان ایرانی در سودان افتتاح شد و در نمایشگاه IDEX امارات در سال ۲۰۱۳ با نام Karaba VTG01 به نمایش درآمد . در هنگام رونمایی از سفیر مسئولان و فرماندهان نظامی کشور وعده تولید ۵ هزار دستگاه در سال را دادند اما از آمار دقیق تولید سفیر اطلاعی در دسترس نیست اما سفیر آغازگر روندی بود که در ادامه با ارس، کویران، سپهر، گهر و … ادامه یافت لینک مقاله : منبع
  12. 1 پسندیده شده
    ۱-در کل با توجه شرایط ایران اگر زره کامپوزیتی به جای زره واکنشی استفاده میشد با توجه به تجربیات جنگ شهری غزه و اکراین بهتر بود ۲-به نظر میرسد ارتش و وزارت دفاع به تکنولوژی کنتاکت پنج یا زره نزدیک به آن رسیده و از ان در به روز رسانی تانک های خود بهره میبرد ۳-زره استفاده شده کمی ضخیم تر از کنتاکت پنج و با توانایی شکل دهی می باشد ۴-با توجه به ضخامت بیشتر نسبت به کنتاکت پنج بحث انتقال تکنولوژی رد شده و احتمالا زره موصوف در تحقیق و توسعه از زره کنتاکت یک مشتق شده است ۵- در جنگ اکراین زره واکنشی رلیکت هم جوابدهی مناسبی در مقابل تعداد و نوع تهدیدات نداشت چه برسد به کنتاکت پنج و مشتقات آن ۶- ای کاش بجای سامانه اشتورا که در جنگ اکراین نیز فاقد اثر گذاری بود و حتی سامانه های قفل لیزری که ان نیز در تهدیدات امروز چندان حرفی برای گفتن ندارد از سامانه دفاع فعال استفاده میشد ۷- با توجه به تجربیات جنگ اکراین و ایرادات سیستم بار گزار چرخ فلکی تانک تی ۷۲ تی ۹۰ و تی ۸۰ و احتمال تغییر این سیستم به صورت بار گزار زنجیری در سایر تانک های روسی توسط روس ها بنظر میرسد ما هم باید در ارتقا کرار های خود دقت کنیم ۸-احتمال دارد ارتش با توجه به بودجه خود تا اطمینان از ارتقا کرار (با توجه به موارد فوق و سیستم بار گزار چرخ فلکی) فعلا به ارتقا ام ۶۰های خود بپردازد ۹-از فیلم های اولیه و حرکت تانک مذکور در سراشیبی احتمالا با ارتقا موتور روبرو هستیم که با توجه به افزایش وزن حداقلی ۵ تا ده تن حتما نیاز می باشد احتمال تغییر موتور با توجه به هزینه ان در کشور کمی بعید است (یادمه در نمایشگاه های دفاعی بحث ارتقا موتور این تانک رو با افزایش قدرت موتور تا حدود ۸۶۰ اسب بخار دیده بودم ) ۱۰-کاش حالا که استابلایزر رو عوض کردیم توپ M 68 ان رو هم با نمونه توپ های ۱۲۰میلی متری ناتو و یا حتی۱۲۵میلی متری روسی عوض میگردیم که از یک تانک پشتیبانی اتش با یک تانک اصلی میدان نبرد حداقلی روبرو میشدیم (یادمه توپ روسی در کشورمون ساخته میشد )و حتی با توجه به برجک بزرگ تانک ام ۶۰میشد بار گزار زنجیره ای رو اون گذاشت که البته واقعا این جور کار ها در کشور ما یکم فضایی هست در نهایت از تلاش زحمت کشان دفاع و امنیت کمال تشکر را دارم
  13. 1 پسندیده شده
    به نام خدا NESCOM Burraq هواپیمای بدون سرنشین رزمی (UCAV) [2015] وقتی برای مسئولین پاکستان مشخص شد که آمریکا پهپاد پریدیتور را به آن ها نخواهد فروخت، و پیشنهاد چینی ها توانایی های رزمی مورد انتظار را نداشت، صنایع بومی با نیروی هوایی پاکستان همکاری کردند تا اولین پهپاد رزمی داخلی با نام NESCOM "Burraq" را بسازند. توسعه این پهپاد از حدود سال 2009 شروع شد و اولین پرواز در نهم می همان سال انجام گرفت. تولید محصول با فاصله کمی آغاز شد و از آن زمان از Burraq برای مقابله با شورشیان در مناطق شمال غربی استفاده می شود. نمونه کامل شده در رونمایی سال 2015 نمایش داده شد. موفقیت سامانه پریدیتور رزمی ایالات متحده در شمال غرب پاکستان دولت را به تحقیق درباره ی دستیابی به این سامانه اثبات شده، وادار کرد. با این حال، دولت ایالات متحده با پیش کشیدن نگرانی های فناورانه، از همان ابتدا این درخواست را رد کرد تا پاکستان مجبور به بررسی جایگزین چینی شود. پس بازنگری مشخص شد این محصول توانایی های مورد نیاز برای ارتش پاکستان را ندارد. این موضوع در نهایت به همکاری کمیسیون ملی مهندسی و علمی (NESCOM) با نیروی هوایی پاکستان در توسعه راه حلی بومی ختم شد که قرار بود قابلیت های پریدیتور آمریکایی و مشابهت هایی به سری CH-3 "Rainbow" چینی داشته باشد. نتیجه این همکاری، طرحی به نام Burraq شد. براق اسبی آسمانی بود که حضرت محمد را در شب معراج خود از مکه به مسجد الاقصی رساند. Burraq در فرم اولیه خود فاقد هرگونه توانایی رزمی بود و فقط در نقش جاسوسی، نظارت، شناسایی (ISR) برای جمع آوری داده از اهداف احتمالی مورد استفاده قرار می گرفت. با رشد این محصول در بحث ارزش تاکتیکی و توانایی های میدان نبرد، توانست نقش رزمی هم کسب کند. از زمان این اکتساب، براق به صورت عملیاتی علیه شبه نظامیان مشکوک مورد استفاده قرار گرفته است و کمک کرده تا این کشور را از وابستگی به حمله پهپاد های آمریکایی در خاک پاکستان و خرید محصولات جنگی چینی دور تر کند. براق سرنگون شده توسط هند طبق گزارش ها، Burraq دو موشک هوا به سطح هدایت لیزری Barq را حمل می کند (حوزه ماموریتی مشابه موشک هلفایر آمریکایی). یک موتور متعارف پیشران را تامین می کند و یک ملخ 3 پره را با آرایش pusher می چرخاند. ارابه فرود جلوی متحرک . ارابه های عقبی ثابت برای برخاست و فرود روی باند استفاده می شود . بدنه ساده و آیرودینامیک آن، موتور، ذخیره سوخت و مجموعه اویونیک را در خود جای می دهد. مجموعه اپتیک در برجستگی شکمی نزدیک میانه بدنه مشخص است. Burraq نخستین پهپاد رزمی بومی کشور پاکستان است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2015 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 45 - سازنده: شرکت کمیسیون ملی مهندسی و علمی (NESCOM) – پاکستان - کشورهای مصرف کننده: پاکستان - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 7 متر - طول بال ها: 9 متر - ارتفاع: 2 متر - وزن: 500 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 1000 کیلوگرم (500 کیلوگرم ظرفیت بار) - قوای محرکه: 1 موتور متعارف که یک ملخ 3 پره را با آرایش pusher می گرداند - حداکثر سرعت: 215 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 7500 متر - برد: 1000 کیلومتر - تسلیحات: 2 موشک هوا به سطح هدایت لیزری Barq در صورت انتخاب - نسخه ها: Burraq (سری پایه) منبع
  14. 1 پسندیده شده
    با درخشش پهپاد انتحاری لانست در جنگ اکراین سایر پهپادهای انتحاری درا ین کلاس در این جنگ چه ساخت اکراین و چه ساخت روسیه در سایه لانست قرار گرفتن . یکی از این پهپادی انتحاری که آن هم محصول شرکت ZALA از صنایع کلاشنیکف روسیه است پهپاد انتحاری کاب (KUB) است این پهپاد انتحاری قبل از معرفی رسمی در سالهای 2018 و 2019 در سوریه در چندین مورد بر علیه تروریستهای داعش و سایر گروههای مسلح با موفقیت بکار گرفته شد . برای اولین بار به صورت رسمی در نمایشگاه دفاعی 2019 ابوظبی امارات معرفی شد البته در زمان معرفی چندان با استقبال روبرو نشد . اما شروع جنگ اکراین فرصت خوبی برای نشان دادن نقاط قوت و ضعف این پهپاد بود . پهپاد انتحاری کاب به وسیله یک منجنیق پرتاب شده .و دارای حداکثر وزن 10 کیلوگرم بوده که 3 کیلوگرم از ان مربوط به سرجنگی پهپاد است . از نقاط ضعف این پهپاد نداشتن سیستم اپتیکی بوده و برای هدف قرار دادن اهداف یا بر اساس مختصاتی که به پهپاد داده شده عمل میکند و یا براساس تصاویر اهداف که قبل از پرتاب ویا در حین پراوز به پهپاد داده می شود همچنین این پهپاد انتحاری همانند پهپاد لانست دارای یک پهپاد مکمل شناسایی است در واقع این پهپاد شناسایی که آن هم ساخت شرکت زالا است نقش پهپاد مادر را ایفا می کند و می تواند با ارسال مختصات هدف به صورت برخط وآنلاین پهپاد انتحاری کاب را به سمت اهداف حتی اهداف متحرک هدایت نماید ویا همچنین پهپاد می تواند براساس تصاویری که به حافظه پهپاد داده شده در یک منطقه به پراوز درامده وبعد تشخیص هدف به سمت آن شیرجه برود . این پهپاد یک مکمل ارزان قیمت در کنار پهپاد لانست است .لانست با توجه به داشتن سیستم اپتیکی خود می تواند تا لحظه برخورد به هدف تصاویر را ارسال ویا مختصات خود را تصحیح کند . اما پهپاد انتحاری کاب با کمک پهپاد شناسایی این کار را میکند پهپاد کاب تا سال 2023 چندان مورد استفاده قرار نگرفته بود اما از میانه سال 2023 صنایع کلاشنیکف اعلام کردن بنا بر سفارشات تولید این پهپاد را چند برابر کرده اند کاب پهپادی است با سرعت 130 کیلومتر بر ساعت و برد 40 کیلومتری و مجهز به سرجنگی متنوع تا 3 کیلوگرم است (خرج گود . انفجاری .ترموباریک . ترکش زا) طول پهپاد از دو سر بال چیزی در حدود 1.2 متر است وزن پهپاد اماده برای پرتاب حدود 10 کیلوگرم بوده و قابلیت حدود 30 دقیقه پرواز را دارد https://www.aparat.com/v/bebg963 انهدام یک توپ کششی اکراینی در چند روز گذشته توسط پهپاد کاب اپراتور پهپاد کاب که بوسیله یک پهپاد شناسایی این پهپاد را هدایت می کند https://www.army-technology.com/projects/zala-kyb-strike-drone-russia/ https://tass.com/defense/1768983 https://en.defence-ua.com/weapon_and_tech/rare_russias_kub_bla_drone_received_a_modernized_warhead-9074.html
  15. 1 پسندیده شده
    NCSIST Chien Hsiang (Rising Sword) سامانه هواپیمای بدون سرنشین (UAS) مهمات پرسه زن [2024] NCSIST Chien Hsiang یک گزینه برای مهمات سرگردان است که اکنون به کشور جزیره ای تایوان داده شده است که به دنبال مستقل ماندن از حاکمیت چین است. با رونوشت برداری از رویکرد میدان نبرد سامانه هواپیمای بدون سرنشین (UAS) غرب، کشور تایوان به صورت بومی مهمات سرگردان خود را با نام پهپاد "Chien Hsiang" ("شمشیر در حال برافراشته شدن") توسعه داده است. مهمات سرگردان از ابتدای دهه 2020 شاهد افزایش محبوبیت خود بوده اند و بیش از پیش ارزش خود را در جنگ جاری روسیه و اوکراین (2022 تا کنون) ثابت کرده اند. این نوع تسلیحات، که منابع رسانه‌ ای غربی معمولاً به آنها «پهپاد های kamikaze» می گویند، اساساً «موشک‌ های» قابل کنترل نسبتاً دقیق و خود هدایت شونده اند که در حین عملیات هجومی کاملا از بین می روند. به همین دلیل، تولید انبوه آن ها معمولاً ارزان تمام می شود و حتی در میان نیرو های نظامی کوچک تر در سراسر جهان محبوبیت خود را نشان داده اند. Chien Hsiang محصول موسسه ملی علم و فناوری چونگ شان - NCSIST - است و تنها در خدمت نیروی هوایی جمهوری چین (تایوان) (RoCAF) قرار دارد. این پهپاد برای اولین بار در سال 2017 به عنوان بخشی از تلاش بزرگ نوسازی ارتش تایوان رونمایی شد. در سال 2019 دفاع هوایی و فرماندهی موشکی نیروی هوایی تایوان اعلام کرد که پروژه ای 5 ساله به ارزش 2.54 میلیارد دلار برای ساخت یک نیروی کامل از پهپاد های ضد راداری دارد. این هواپیما با شکل ساده «موشک مانند» خود، درپوش دماغه گرد، بدنه استوانه ای شکل و بخش دم بریده شده دارد که یک واحد موتور معمولی را در بر می‌ گیرد. این موتور، یک مجموعه ملخ دو پره را (در آرایش pusher) به حرکت در می آورد. بال های اصلی از طراحی دلتا با سطح بزرگ و ریشه های بال ضخیم استفاده می کنند که در انتها به صفحات عمودی نوک بال ("بالچه") رو به بالا منتهی می شود. یک مجموعه اپتیک در زیر بدنه قرار دارد که امکان مشاهده بدون مانع سطح زیرین را فراهم می کند. این پهپاد دارای طول 1.2 متر و طول بال 2 متر است. نیروی آن از طریق یک موتور با سوخت مایع تامین می شود و می تواند به سرعت عملیاتی 185 کیلومتر در ساعت برسد. طبق گزارش ها Chien Hsiang حدود 5 ساعت مداومت پروازی دارد. سیستم هدایت بر پایه الکترواپتیکال (EO)، اینرسی و ضد رادار است. پرتاب از طریق یک واحد پرتاب جعبه ای 12 تایی در پشت یک کشنده انجام می شود که می تواند دوازده پهپاد آماده پرتاب را حمل کند. فراتر از این، اگر رویکردی با تحرک کمتر یا بیشتر (به ترتیب) مورد نظر باشد، پهپاد را می توان به راحتی از یک سکوی ثابت یا از عرشه کشتی های جنگی پرتاب کرد. به غیر از نسخه هجومی، 2 نسخه دیگر نیز توسط NCSIST توسعه یافته اند که شامل یک مدل فریبنده دفاع هوایی استاندارد و یک نوع ضد کشتی با شدت انفجار بیشتر است. مورد دوم از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بدون شک در طول حمله آبی خاکی چین به این جزیره مورد استفاده قرار می گیرد. انتظار می ‌رود این پهپاد در سال‌های 2024 یا 2025 به سطح کمی برای استفاده خدماتی برسد. گفته می شود نسخه ضد راداری هم اکنون در حال استفاده است و نسخه های با هدایت الکترواپتیکی و ناوبری ماهواره ای در حال توسعه است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2024 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 40 - سازنده: انستیتو ملی علم و فناوری چونگ شان (NCSIST) - تایوان - کشورهای استفاده کننده: تایوان - نقش: حملات زمینی، پشتیبانی نزدیک هوایی، ضد کشتی، بی سرنشین - طول: 1.2 متر - طول بال ها: 2 متر - وزن: 300 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 315 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور مرسوم که یک ملخ 2 پره را در انتهای بدنه می چرخاند - حداکثر سرعت: 185 کیلومتر بر ساعت - سرعت کروز: 140 کیلومتر بر ساعت - برد: 1000 کیلومتر - ارتفاع پروازی: 1220 متر - تسلیحات: سر جنگی در دماغه (کل سامانه در حین حمله از بین می رود) - نسخه ها: Chien Hsiang ("Rising Sword") (نام سری پایه)، Chien Hsiang AS (نمونه ضد کشتی رونمایی شده در سال 2023، با کشندگی بیشتر)، Chien Hsiang DC (نمونه فریب دهنده دفاع هوایی که همراه با نمونه هجومی مورد استفاده قرار می گیرد) منبع
  16. 1 پسندیده شده
    با ظهور تهدید کواد کوپترها صنایع نظامی و شرکت های مختلفی اقدام به ساخت جمرهای ضد کواد که عموما با ایجاد اخلال در امواج باعث قطع ارتباط کواد با اپراتور شده به مقابله با کواد ها رفته اند . در جنگ اکراین این جمرها تا حدود نسبتا زیادی بسته به نوع و تعداد بکار گیری در یک منطقه موفق بوده اند . حال هم روسها وهم اکراینی ها و چینی ها و حتی نیروهای محور مقاومت در خاورمیانه (احتمالا ) با هوشمند سازی کواد ها و در مرحله بعدی هدایت کوادها از طریق فیبر نوری به مقابله با این جمرها رفته اند و تقریبا با این اقدام خطر ایجاد پارازیت بروی امواج ارسالی به کواد کوپترهای شناسایی و انتحاری را بر طرف کرده اند . هرچند هدایت از طریق فیبر نوری معایت خود را دارد و بخصوص در مناطق مسکونی و جنگلی و فضاهای بسته امکان استفاده از کوادها به حداقل می رسد . همچنین با توجه به وصل بودن رشته سیم فیبر نوری به کواد امکان لو رفتن مکان اپراتور کواد هم وجود دارد . هزینه این کواد ها هم افزایش یافته . اما در مقابل این معایب این پرنده ها در برابر جنگال مصمون هستن همچنین کیفیت تصاویر ارسالی به مراتب (البته با توجه به دوربین مورد استفاده ) بهتر است در هدایت از طریق فیبر نوری اپراتور کواد فرمان و تصاویر را به وسیله یک رشته سیم طولانی (تا 10 کیلومتر ) انتقال میدهد . این رشته سیم از جنس فیبر نوری بوده نمونه چینی کوادهای با هدایت فیبر نوری رشته سیم های نوری به طول۱- 5 و10 کیلومتر وزن قرقره به طول ۵ کیلومتر حدود یک کیلوگرم است در قرقره به طول ۱۰ کیلومتر ۲ کیلوگرم است . این قرقره باعث کاهش وزن قابل حمل توسط کواد خواهد شد در حال حاضر این مدل میتواند محموله ایی به وزن ۳ کیلوگرم را حمل کند . البته با بکار بردن موتورهای قوی قطعا وزن قابل حمل هم افزایش پیدا خواهد کرد
  17. 1 پسندیده شده
    به نام خدا NCSIST Cardinal (series) سامانه هواپیمای بی سرنشین کوچک ISR (SUAS) [2016] سری پهپاد های کوچک Cardinal ساخت NCSIST در حال حاضر در شاخه های تفنگداران دریایی و ارتش تایوان خدمت می‌ کنند. "Cardinal" یک سامانه هواپیمای بدون سرنشین کوچک (UAS) است که توسط کشور تایوان در طریق موسسه ملی علم و فناوری Chung-Shan (NCSIST) طراحی، توسعه و تولید شده است. این تشکیلات شاهد راه‌ حل ‌های پهپادی برای تقویت قابلیت ‌های دفاعی این کشور جزیره‌ ای است که در سایه همسایه خود قرار گرفته است – چین استفاده از قدرت را برای پس گرفتن جزیره رد نمی کند. سری پهپاد های کاردینال برای استفاده در نقش عمومی جاسوسی، نظارت و شناسایی (ISR) طراحی شده و بنابراین، می‌ تواند در بخش ‌های نظامی، غیرنظامی و صنعتی با موفقیت یکسان عمل کند. به این ترتیب، تطبیق پذیری ذاتی به هواپیما اجازه می دهد تا جستجو، کمک های بشردوستانه، بررسی های ساختاری، امنیت مرزها و ماهیگیری، جنگلداری / آتش نشانی و موارد مشابه را بدون تغییر در طراحی عادی خود پوشش دهد. این پهپاد برای ساده ‌سازی جنبه‌ های عملیاتی، با دست از زمین پرتاب می ‌شود و از طریق فرود شکمی یا سقوط آزاد (با استفاده از چتر نجات) بازیابی می ‌شود. وزن عملیاتی آن – 5.5 کیلوگرم - به گونه ای است که یک اپراتور می تواند آن را قبل از راه اندازی نگه دارد. ابعاد کاردینال شامل 1.9 متر طول و طول بال 128 سانتی متر است. طراحی کلی هواپیما شامل یک بدنه با طرفین مسطح، موتور نصب شده در دماغه، و یک واحد دم سنتی تک باله با صفحات افقی در زیر است. بال های اصلی در امتداد دو طرف بدنه در سطح شانه قرار دارند. هیچ ارابه فرودی تعبیه نشده است. یک سامانه کامل، نه تنها خود هواپیما، بلکه یک مجموعه آنتن زمین پایه و یک ایستگاه کنترل زمینی (GCS) را شامل می شود. انتقال داده ها به اپراتور زمینی، بلادرنگ است. کاردینال دارای یک کامپیوتر داخلی و دوربین الکترواپتیکال (EO) است و دارای قابلیت خلبان خودکار داخلی و ناوبری GPS می باشد - همه ویژگی‌ های استاندارد پهپاد های مدرن کلاس کوچک. با موتوری که یک واحد ملخ دو پره در دماغه را به روش tractor می چرخاند، این هواپیما می‌ تواند به سرعت 55 کیلومتر در ساعت برسد و تا 50 کیلومتر برد داشته باشد. توسعه سری کاردینال باعث ایجاد نمونه اولیه "Cardinal I" شد که سپس به پهپاد عملیاتی "Cardinal II" منتهی شد. توسعه کاردینال II در سال 2009 آغاز و به طور رسمی در نمایشگاه هوایی پاریس 2015 رونمایی شد. این پهپاد براساس نسخه قبلی ساخته شده اما طراحی محموله بهتری داشت و شامل لینک داده دیجیتال و سامانه آنتن ردیابی خودکار می شد. سپاه تفنگداران دریایی و ارتش جمهوری چین از کاربران این پهپاد اند. یک واحد کاردینال II شامل 6 پهپاد اصلی و 3 پهپاد پشتیبان است. "کاردینال III" قابلیت برخاستن و فرود عمودی (VTOL) را دارد تا ارزش تاکتیکی آن افزایش یابد. طبق گزارش ها این نسخه برای نظارت ساحلی بهینه شده و برای سپاه تفنگداران دریایی در نظر گرفته شده است. از این پهپاد در سال 2023 رونمایی شد. یک نسخه حمله مستقیم و فدا شونده در سال 2019 با عنوان "کاردینال آتش" (Fire Cardinal) رونمایی شد. NCSIST از این پهپاد با عنوان پهپاد هجومی هوا به زمین نام می برد که عموما با نام مهمات پرسه زن شناخته می شود. این نسخه 2 پروانه دارد و دارای ابعاد 1.2 متر طول و 1.8 متر طول بال می باشد. وزن آن به 6.8 کیلوگرم می رسد و شامل حسگر های الکترو-اپتیک و مادون قرمز و سامانه های تمایز هدف پیشرفته است. مشخصات (کاردینال II) - سال ورود به خدمت: 2015 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 50 - سازنده: انستیتو ملی علم و فناوری چونگ شان (NCSIST) – تایوان - کشورهای استفاده کننده: تایوان - نقش: حمله زمینی، پشتیبانی نزدیک هوایی، جستجو و نجات، نیروی دریایی، شناسایی، X-Plane، نیرو های ویژه، بی سرنشین - طول: 1.9 متر - طول بال ها: 1.3 متر - وزن: 4 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 6 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور در جلو که یک ملخ 2 پره را در آرایش tractor می چرخاند - حداکثر سرعت: 55 کیلومتر بر ساعت - سرعت کروز: 35 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 600 متر - نسخه ها: Cardinal (نام سری پایه)، Cardinal I (نمونه اولیه)، Cardinal II (نسخه عملیاتی ابتدایی)، Cardinal III (اضافه شدن قابلیت VTOL)، Fire Cardinal (مهمات پرسه زن فدا شونده طراحی شده در سال 2019) منبع
  18. 1 پسندیده شده
    به نام خدا NCSIST Albatross (Chung Xiang II) سامانه هواپیمای بی سرنشین ISR [UAS] توسعه داده شده توسط موسسه ملی علم و فناوری Chung-Shan تایوان (NCSIST)، آلباتروس (با نام Chung Xiang II هم شناخته می شود) یک سامانه هواپیمای بدون سرنشین (UAS) کاملا بومی و کاملاً مدرن است که توسط نیروی دریایی جمهوری چین (RCN) مورد استفاده قرار می گیرد. طراحی نسبتاً معمولی آن شامل بال های اصلی ثابت (مستقیم) با نوک های بریده شده، یک ارابه فرود سه گانه ثابت چرخدار، و پیکربندی دم دو قلو است. تصور می ‌شود که بیش از 30 فروند از این پهپاد توسط صنایع ملی برای ارتش تولید شده است و این کشور جزیره‌ ای در سایه تهاجم همسایه خود یعنی چین، به مدرن شدن ادامه می ‌دهد. نمونه اولیه Albatross در اگوست سال 2005 دیده شد و در سال 2007 وارد خدمت گردید (به همراه رونمایی عمومی در رژه نظامی). Albatross II نسخه ای بروز شده از همان پهپاد سابق به همراه مشخصات عملیاتی بهبود یافته (شامل 16 ساعت مداومت پرواز) و قابلیت ذاتی تهاجمی (این ویژگی در نسخه اول آلباتروس وجود نداشت) است. این نسخه دوم یک واحد رادار روزنه مصنوعی را هم در خود جای می دهد. رونمایی از آلباتروس در سال 2007 Albatross برای سورتی های عمومی در میدان نبرد طراحی شده است. به همین دلیل، محموله آن به دوربین و حسگر محدود می شود که برای نقش جاسوسی، نظارت، شناسایی (ISR) دریایی مفید است. همچنین، در صورت نیاز از این پهپاد می توان در نقش های جستجو و نجات (SAR)، نظارت گر توپخانه، کمک های انسان دوستانه، گشت مرزی و مراقبت از ماهی گیر ها استفاده کرد، جایی که قابلیت "چشمی در آسمان" آن در تصمیم گیری به فرماندهان روی زمین کمک می کند. این سامانه قابلیت کارکرد در شب و روز را دارد تا از هم دوره های خود جا نماند. ابعاد این پهپاد شامل 5.3 متر طول بدنه و 8.6 متر طول بال می شود. بال های اصلی روی شانه در نزدیکی بخش میانه بدنه نصب شده اند و میله های انشعاب یافته از هر کدام از آن ها تا بال های دمی عمودی در انتهای بدنه امتداد یافته اند. بال های دمی توسط یک بال افقی مشترک به همدیگر متصل می گردند. وزن ناخالص آلباتروس 317 کیلوگرم است. برد عملیاتی 177 کیلومتری، مداومت 12 ساعته و حداکثر ارتفاع حدود 4 کیلومتری از دیگر مشخصات این پهپاد است. همانند دیگر پهپاد های این کلاس، آلباتروس یک مجموعه الکترو-اپتیکی را در برآمدگی متحرک زیر بدنه حمل می کند. نیروی محرکه از یک موتور مرسوم در بخش انتهایی بدنه تامین می شود که یک ملخ 2 پره را در آرایش pusher می چرخاند. پس از ورود به نیرو های مسلح تایوان در سال 2014، آلباتروس در سال 2017 به نیروی دریایی منتقل شد تا آزمایش های خود را تکمیل کند. البته سابقه خدمت این پهپاد بدون مشکل هم نبوده است؛ تا کنون 3 فروند آلباتروس در تصادف ها از بین رفته اند. غیر از تایوان، مالزی هم از دیگر استفاده کنندگان شناخته شده آلباتروس است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2007 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 35 - سازنده: انستیتو ملی علم و فناوری Chung-Shan (NCSIST) – تایوان - کشورهای استفاده کننده: مالزی، تایوان - نقش: حملات زمینی، پشتیبانی نزدیک هوایی، پیش اخطار هواپایه، جنگ ضد زیردریایی، ضد کشتی، جنگ الکترونیک، نیروی دریایی، شناسایی، بی سرنشین - طول: 5.30 متر - طول بال ها: 28.2 متر - وزن: 300 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 315 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور مرسوم که یک ملخ 2 پره را در آرایش pusher می چرخاند - حداکثر سرعت: 150 کیلومتر بر ساعت - سرعت کروز: 100 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4000 متر - برد عملیاتی: 2150 کیلومتر - تسلیحات: آلباتروس 1 تسلیحاتی ندارد. محموله تنها به حسگر ها و تجهیزات دوربین برای نقش ISR محدود می شود. آلباتروس 2 به صورت انتخابی می تواند به موشک های هوا به هوای Sky Sword و راکت های هوایی 2.75 اینچی مجهز شود - نسخه ها: Albatross (نام سری پایه)، Albatross I (نسخه غیر مسلح از سال 2007)، Albatross II (نسخه بهبود یافته تهاجمی با برد و امکانات کلی (و همچنین رادار) بهبود یافته)، Chung Xiang II (نام محلی) منبع
  19. 1 پسندیده شده
    بسم ا... ام-60 پاتون نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران مجهز به اخلالگرهای فروسرخ اشتورا ، احتمالا برجک پایش از دور تیربار و اخلالگر لیزری روی برجک
  20. 1 پسندیده شده
    پروژه قائم | تصویری از مرحله سوم ماهواره‌بر قائم برنامه توسعه و ساخت ماهواره‌بر قائم، پروژه‌ای برای دستیابی به ماهواره‌بری بود که با استفاده از چهار مرحله سوخت جامد با ابعادی چشم‌گیر، بتواند حجم محموله سنگینی را به فضا ببرد. در این شرایط که در آن برهه صنایع دفاع ایران درحال توسعه پیشران‌هایی با قطر 1.25 متر بود (همانند ماهواره‌بر سفیر با قطر 1.25 که از سوخت مایع استفاده می‌کرد)، تیم شهید طهرانی مقدم موفق شده بود بیش از 25 موتور بزرگ با قطر 1.4 متر را تست کند. روند توسعه پیشرانه‌های سوخت جامد به حدی بود که موتورهایی با قطرهای بالاتر مثل 2، 2.4 و 2.42 متر هم بیش 14 باز مورد تست قرار گرفته بود. یکی از این تصاویر تازه منتشر شده از پروژه قائم که به واسطه انتشار کتاب مرد ابدی دردسترس عموم قرار گرفت، تصویری از پیشران مرحله‌ سوم ماهواره‌بر قائم است که نشان می‌دهد پیشران با قرار گرفتن بر روی سکوی تست، در مرحله گذراندن تست ثابت خود بوده است. لازم به ذکر است که پیشرانه‌های مرحله چهارم، سوم و دوم این ماهواره‌بر در زمان حیات شهید تست شده بود. با این حال می‌توان احتمال داد پس از توسعه فناوری پیشرانه‌های سوخت جامد در کشور، پیشرانه‌های استفاده شده برای محصول نهایی این پروژه با حفظ مقدار تراست لازم برای حمل محموله مدنظر، از نظر ابعاد کوچک‌تر شده باشند شهید رضا نادی شورابی، درکنار پیشران سوخت جامد در تصویر منتشر شده از پیشران سوخت جامد فوق که قطر آن براساس تخمین چیزی بین 1.8 الی 2 تقریب زده شده، نمای جالبی از سطح مقطع ستاره ای آن نیز به چشم می‌خورد. در پیشران‌های سوخت جامد، سوخت و اکسیدکننده باهم ترکیب و به حالت جامد در آمده و به واسطه ایجاد جرقه و گسترش آن، نیروی پیشران حاصل می‌شود. نحوه احتراق سوخت‌های جامد می‌تواند به‌صورت سوختن از یک‌طرف (همانند سوزش کبریت از یک سمت) باشد. در حالت دوم سوخت جامد دارای حفره‌ای استوانه‌ای شکل است که فرایند سوزش از سطح داخلی آن ایجاد و به سطح استوانه گسترده می‌شود (احتراق درونی). با افزايش سطح احتراق، دبی گازها بیشتر شده و نیروی پیشران با گذر زمان افزایش میابد. در حالت سوم و به‌عنوان حالتی دیگر برای احتراق درونی، کانال داخلی به شکل ستاره بوده و با آغاز فرایند سوزش، سطح سوزش بیشتر شده و مقطع به شکل دایره درمی‌آید. کانال‌های ستاره‌ای شکل به این واسطه که بیشترین سطح احتراق را ایجاد می‌کنند که با گذر زمان کاهش میابد، در زمان آغازین بیشترین تراست را تولید می‌کنند که با گذر زمان کاهش میابد. به‌عنوان مثال بوسترهای سوخت جامد شاتل فضایی دارای کانال ستاره‌ای 11 پر بود که رانش زیادی در زمان احتراق ایجاد می‌کرد و پس از گذشت 50 ثانیه، احتراق به یک سوم کاهش میافت تا از استرس بیش از حد جلوگیری شود. تصاویر برداشته شده از کتاب «مردابدی، روایتی مستند از زندگی سردار شهید حسن طهرانی مقدم» @Projectmeshkat
  21. 1 پسندیده شده
    بسم ا.. انشا... همین جمع در قدس شریف ... جلسه نمایندگان گروه های مقاومت منطقه و فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سوم خرداد 1403
  22. 1 پسندیده شده
  23. 1 پسندیده شده
    AMBUSH ( الکمین ) معرفی فیلم : فیلم AMBUSH (الكمين ) يك فيلم در ژانر ( اكشن - جنگي ) محصول کشور امارات متحده عربی است . این فیلم در سال 2020 به كارگرداني پير مورل (Pierre Morel) و نويسندگي براندون برتل و كورتيس بيرتل (Brandon Birtell-Kurtis Birtell) ساخته شد و در سال 2021 بر روی پرده سینما رفت است . و آنگونه که سازندگانش اعلام می کنند توانست در کشورهای حوزه خلیج فارس رکورد دار فروش یک فیلم سینمایی شود . در سال 2020 توسط مسئولین اماراتی سفارش یک فیلم نامه بر اساس یک داستان واقعی به برادران برتیل داده شد . که با اقتباس از یک حادثه ( که در سال 2018 روی داده بود ) برای مخاطبان اماراتی و عرب زبان یک فیلم نامه اکشن-جنگی را آماده نمایند . بنا بر گفته اماراتی ها این حادثه واقعی در منطقه مخا و کشور یمن برای نیروهای نظامی آنان روی داده بوده است . و یک خودروی گشتی ارتش این کشور در کمین نیروهای انصارالله گرفتار می گردند و بعد از دادن 1 کشته و 2 زخمی و رسیدن نیروهای کمکی توانسته بودند از این کمین خارج گردند . این سربازان نجات یافته مورد توجه فیلم نامه نویسان واقع شدند و الهام بخش این فیلم ابر قهرمانی قرار گرفتند . تهیه کنندگی را درک دوشی و جنیفر راث ( Derek Dauchy-Jennifer Roth ) و موسیقی متن را هری گرگسون ویلیامز ( Harry Gregson-Williams ) بریتانیایی بر عهده داشتند . كارگردان این فیلم کمین به پير مورل (Pierre Morel) فرانسوی واگذار گردید که فیلم هایی چون منطقه 13 پاریس ( District 13 (2004)) و گرفته شده ( Taken (2008) ) را در کارنامه خود دارد . بازیگران : مروان عبدالله صالح ( در نقش گروهبان علی المسماری ) خلیفه آل جاسم ( در نقش افسر ضمانت نامه بلال السعدی ) محمد احمد ( در نقش گروهبان الهنداسی ) منصور الفیلی ( در نقش سرهنگ جمال الختری ) خلیفه البحری (در نقش السیاری ) ابراهیم المشراخ ( در نقش منصور ) حسن یوسف ( در نقش عبدالله آل بلوشی ) در این فیلم سعی گردیده است برای ارتباط بهتر با مخاطبان اماراتی ، از بازیگران بومی و عرب زبان استفاده شود. هرچند که بازیگران این فیلم بجز مروان عبدالله صالح و منصور الفیلی که در تلویزیون امارات سابقه بازیگری در نقش های کمدی و سریال خانوادگی را داشته اند ، بقیه دارای سوابق بازیگری قابل توجهی نبودند . و بیشتر به عنوان ورزشکاران رشته بدنسازی پیش از این فیلم مورد توجه جوانان امارتی قرار گرفته بودند . خلاصه داستان : زمستان 2018 است ، مردان و زنان ارتش امارات برای کمک رسانی به مردم جنگ زده یمن در آن کشور مستقر شده اند. در پایگاه مخا ( کشور یمن ) روحیه بالا است زیرا سه سرباز اماراتی انتظار بازگشت قریب الوقوع به خانه را دارند . سه تن از سربازان امارات متحده عربی ، علی المسماری (مروان عبدالله صالح)، بلال السعدی (خلیفه الجاسم) و ال هنداسی (محمد احمد) در آخرین گشت زنی در کمین شبه نظامیان به شدت مسلح قرار می گیرند. این سه سرباز در به دام افتاده و در دره ای دورافتاده اند ، اکنون بر عهده افسر فرمانده آنهاست که عملیاتی جسورانه برای نجات افرادش ترتیب دهد. این سه سرباز که مجروح و خارج از محدوده ارتباطی هستند ، متوجه وخامت وضعیت خود می شوند. گزینه ها ، مهمات و زمان آنها در حال اتمام است. در پایگاه فرمانده آنها خبری دریافت می کند و متوجه می شود که حمله به گشت زنی ارتش امارات از پیش طراحی شده بوده است. و با درایت خود تشخیص می دهد که باید یک ماموریت نجات برای پشتیبانی از آنان به سرعت انجام شود . اما آیا پشتیبانی هوایی و زمینی به موقع به دست این مردان می رسد؟ و آیا آنها زنده می مانند؟ فیلم AL KAMEEN (کمین) بر اساس داستانی واقعی ، یک مسابقه پر تنش برای انجام یک ماموریت خطرناک در یک چشم اندازی بی رحم است . و شجاعت سربازان زن و مرد ارتش امارات را به تصویر می کشد . نوشتار ذیل به قلم دارن موری ( Darren Murray ) می باشد . که سعی نموده است با دیدگاه مثبت به نقد فیلم کمین بپردازد . منبع نقد اول : ( https://maactioncinema.com/archives/19818 ) کمین یک پروژه موفقیت آمیز برای پیر مورل بوده و به پرفروش ترین فیلم اماراتی و عرب زبان در امارات تبدیل شده است. با در نظر گرفتن این موضوع ، قابل درک است که چرا توزیع کننده آن ( Well Go USA ) تلاش نمود که قرارداد آن را به دست آورد. اگرچه فکر نمی‌کنم سود این کار در ایالات متحده برای وی چشمگیر بنظر برسد ، اما حتی اگر کاملاً موفقیت‌آمیز هم نباشد، همچنان یک اثر کامل است . زیرا بسیاری از مسائل ذاتی این ژانر را دارد اما باید ذکر کرد که کلیات طرح به شدت یک طرفه است. و کاراکترهای آن کاغذی بنظر می رسند . بدون دانستن اطلاعات زیادی در مورد داستان واقعی ( که فیلم بر اساس آن ساخته شده است ) نمی توانم واقعاً اظهار نظر کنم که چقدر به واقعیت ها وفادار است. با این حال ، من فرض می کنم که زندگی اعضای ارتش امارات متحده عربی که در این نبرد شرکت داشته اند به اندازه آنچه در اینجا به تصویر کشیده شده است سیاه و سفید نبود باشد .در حالی که بازیگران اصلی همه اجراها را به نمایش می گذارند ، ما اطلاعات زیادی در مورد شخصیت های آنها نمی دانیم مگر اینکه همه آنها قهرمانانه ترسیم شده اند. در اینجا هیچ بزدلی وجود ندارد ، حداقل در سمت امارات هیچ گونه تردید و دوگانگی دیده نمی شود . بیشتر شخصیت ها عمدتاً یک نت هستند و تنها مختصرترین اطلاعات در مورد تاریخچه و پیشینه آنها ارائه می شود. تنها شخصیت علی ( عمر بن حیدر ) است که با نشان دادن همسرش به خانه ، عمق بیشتری می یابد ، اما با شروع جنگ این موضوع نیز به سرعت فراموش می شود. خوشبختانه بازیگران ( با بازی خوب خود ) به اندازه‌ای احساسات را منتقل می‌کنند که مخاطب همچنان به وضعیت مخمصه و بقای آنان اهمیت دهد . اگرچه توسعه شخصیت پردازی در میان دیگر سربازان اماراتی کامل صورت نپذیرفته است ، اما وقتی صحبت از مهاجمان به میان می‌آید، آن شخصیت پردازی حداقلی هم وجود ندارد. و «شورشیان» به عنوان همان شرورهای کلیشه‌ای به تصویر کشیده می‌شوند که بسیاری از فیلم‌های جنگی دیگر انجام داده‌اند. بهرحال من ( به عنوان مخاطب ) به هیچ وجه از اعمال این یک جانبه گی چشم پوشی نمی کنم ( و با آن ارتباط برقرار نمی کنم ) . به خصوص با توجه به اینکه کمین بر اساس یک داستان واقعی است ، اما اگر می توانست ( روایت را دوجانبه به پیش براند ) تغییر خوبی ایجاد می کرد تا حداقل استدلال آنها ( شورشیان) را نیز روایت کند ( که چرا در این نبرد حضور دارند ) به غیر از اینکه به عنوان وحشی های تشنه به خون نشان داده شوند . در واقع ، من در فضای مجازی اشاره کرده ام که برخی بسته به دیدگاه سیاسی شما از تبلیغاتی بودن فیلم شکایت کرده اند. از برخی جهات می توانم موافق باشم ، اما صادقانه بگویم این بحث را می توان برای اکثر فیلم های جنگی ، صرف نظر از اینکه از کدام کشور سرچشمه می گیرد مطرح کرد . در خارج از چین ، هم نبرد در دریاچه چانگجین (2021) و هم دنباله آن به طور مداوم به عنوان یک تبلیغات سیاسی توصیف شده است که من با آن مخالف نیستم. با این حال با نگاهی به گذشته آن‌ها هنوز هم فیلم‌های اکشن فوق‌العاده‌ای هستند که پر از صحنه‌های نبرد نفس‌گیر هستند. برای اینکه واقعاً از کمین لذت ببرند ، به بینندگان توصیه می‌کنم همین کار را انجام دهند ، به سیاست ( تولید فیلم ) نگاه کنند و فقط از داستانی که گفته می‌شود لذت ببرند. مورل همچنان فیلم را با صحنه‌های اکشن و زیبا پر می‌کند و سرعت را با ضرب آهنگی مناسب در حال حرکت نگه می‌دارد . اگرچه آرامش عجیبی در این اکشن وجود دارد که رویدادها را کند می‌کند. می‌توانست کمی در تدوین این کار سخت تر انجام شود . اما این یک ایراد جزئی است و در نهایت آسیب چندانی به فیلم تمام‌ شده وارد نمی‌کند. چیزی که باعث می‌شود The Ambush از تلاش‌های ژانر مشابه جدا بماند جلوه‌های بصری آن است و مورل از تیری آربوگاست ، فیلمبردار لوک بسون استفاده می‌کند. هر طرفدار بسون از آثار آربوگاست آگاه خواهد بود ، با خلق تصاویر زیبایی در آثار کلاسیکی مانند نیکیتا (1990) و لئون حرفه ای (1994). اینجا هم همین‌طور است و اگرچه کار او روی کمین به اوج کلاسیک‌های ذکر شده نمی‌رسد ، اما به‌اندازه‌ای شیک است و بسیاری از فیلم‌های با بودجه بزرگ‌تر را شرمنده می‌کند. یکی دیگر از برگ های برنده کمین موسیقی به یاد ماندنی از هری گرگسون-ویلیامز است. او با بلاک‌ باسترهای اکشن غریبه نیست . او آهنگساز معمولی برادران ریدلی و تونی اسکات بوده و آهنگ‌های موسیقی کلاسیکی مانند مردی در آتش (2004) و پادشاهی بهشت (2007) را ساخته است. موسیقی او همراهی مهیج برای اکشن است و مطمئناً لحن مناسبی را ایجاد می کند. کمین مطمئنا در میان طرفداران فیلم های جنگی مخاطبی پیدا خواهد کرد. مطمئناً این یک مورد از سبک پر تلاطم اکشن است ، با یک صحنه پر از دود به سمت پایانی که تا حدودی ابر قهرمانانه است. با این حال ، همه چیز دست به دست هم می دهد تا پیر مورل یک اکشن هیجان انگیز را بسازد . نوشتار ذیل به قلم آنتونی کائو ( ANTHONY KAO ) می باشد . که سعی نموده است با دیدگاه واقع بینانه تر به نقد فیلم کمین بپردازد و آن را دنباله سیاست های جاری حاکمان این کشور می داند . منبع نقد دوم : ( https://www.cinemaescapist.com/2022/12/review-the-ambush-al-kameen-movie/ ) فیلم جنگی اماراتی "کمین" داستان‌های فیلم‌های جنگی آمریکایی را در زمینه خاورمیانه تطبیق می‌دهد و رویکرد پول محور امارات به امنیت ملی را منعکس می‌کند. می گویند با پول نمی توان شادی را خرید. اما این مانع از تلاش امارات متحده عربی برای خرید هر چیز دیگری نمی‌شود . خواه می خواهد جزایر مصنوعی در دریا باشد . و یا یک پیست اسکی در بیابان و یا اینکه ( به یکباره ) تبدیل به سازنده فیلم های اکشن و جنگی شویم . در واقع کمین رنگ و بوی یک فیلم‌های جنگی هالیوود را هم از نظر ماهیت و هم سبک را داراست . این فیلم در مورد واحدی از سربازان اماراتی است که در یمن خدمت می‌کنند ، که باید رفقای خود را که در دره‌ای توسط شورشیان حوثی با AK-47 و RPG در کمین قرار گرفته اند نجات دهند . اگر ار دید شما هم این فیلم بسیار شبیه به فیلم ( Black Hawk Down ) به نظر می رسد ، باید بگویم شما تنها نیستید . کمین تمام ویژگی های معروفی که مولفه هم‌کاری هالیوود-پنتاگون است را به سبک شعار « هیچ‌کس را پشت سر نگذار » را در خود جای داده است . تجهیزات نظامی آمریکایی به شدت در فیلم کمین نیز به چشم می خورد . که با توجه به اینکه امارات میلیاردها دلار سلاح از ایالات متحده در زندگی واقعی خریداری می کند این اقدام کاملاً معتبر است ! علاوه بر تصویر کوتاهی از یک پهپاد جستجوگر آفریقای جنوبی ، فیلم رژه‌ای شیک از سخت‌افزار گران‌تر آمریکایی را به نمایش می‌گذارد : ابتدا کارابین‌های M4 ، سپس MRAP ، سپس یک AH-64 Apache ، و در نهایت یک F-16 . این مجموعه وسیع از تجهیزات فقط به این دلیل ظاهر می شود که قهرمانان فیلم توانایی اجرای تاکتیک های تسلیحات ترکیبی را نشان دهند . چیزی که بسیاری از کشورهای غیر آمریکایی یا با آن دست و پنجه نرم می کنند یا به سادگی منابع لازم برای آن را ندارند. از نظر تعاملات انسانی ، فیلم میزانی از ارتباط و استقلال تصمیم‌گیری را در میان افسران ارشد، افسران پایین‌تر، افسران درجه‌دار و مردان سرباز نشان می‌دهد . به شکلی که احساس می‌کند با استانداردهای ناتو همسو هستند و کلیشه‌های مربوط به سلسله‌ مراتب بودن ارتش‌های عرب را تا حدی توهین‌آمیز به چالش می‌کشند. اگر شخصیت های فیلم عربی صحبت نمی کردند، به راحتی می توانید آنها را با یک واحد سرباز آمریکایی در عراق یا افغانستان اشتباه بگیرید . از این نظر The Ambush آینه مناسبی از استراتژی دفاع ملی واقعی امارات متحده عربی ارائه می‌کند : پول را به سمت سخت‌افزار و استعدادهای غربی بریزید و امیدواریم که قابلیت‌های مطلوبی برای ما به دنبال داشته باشد . ناظران غربی اغلب ارتش امارات متحده عربی را یکی از توانمندترین ارتش های جهان عرب می دانند که تا حدی به دلیل تقلید موفق آنها از تاکتیک های غربی است. جیمز متیس، ژنرال تفنگداران دریایی سابق و وزیر دفاع آمریکا زمانی امارات متحده عربی را به عنوان « اسپارت کوچک » تحسین کرد. در واقع امارات متحده عربی بدنام است که به رهبران نظامی غربی - از جمله خود متیس - پول می دهد تا نه تنها مشاور شوند بلکه برای خود اماراتی ها هم فرماندهانی تمام عیار نیز باشند . این دقیقاً همان چیزی است که در مورد استعداد فیلمسازی The Ambush اتفاق افتاد . پیر مورل کارگردان فیلم (Taken) کارگردان فیلم کمین است و نویسندگان آن دو آمریکایی هستند که روی فیلم‌های پرفروشی مانند Furious 7 کار کرده‌اند . افسوس ، شاید چیزهایی وجود داشته باشد که با پول نتوان خرید . کمین از یک جنبه مهم با بهترین فیلم های جنگی هالیوود متفاوت است: وقتی صحبت از روایت و توسعه شخصیت به میان می آید، بسیار پیش پا افتاده است. فیلم به نظر می رسد که در حال چک کردن جعبه هایی است که یک مربی فیلمنامه نویس پیشنهاد می کند. برای مثال، چند صحنه اول آن سعی می‌کند « گربه را نجات دهد » و با نشان دادن آن‌ها به‌ عنوان «افراد معمولی» - فوتبال بازی ، ورزش و فراخواندن همسران باردار ، با قهرمان‌های داستان همدلی ایجاد کند. با این حال هیچ یک از شخصیت ها به ویژه متمایز نیستند . هیچ "ماوریک" یا "سرباز رایانی" وجود ندارد که بینندگان بتوانند به عنوان مرکز ثقل روایی پشت آن جمع شوند. این فیلمی است که در آن شما قرار است روی شدت انفجارها و یا مقاومت زره خودروها تمرکز کنید ، نه نام ها یا مبارزات انسانی . کمین همچنین زمینه ژئوپلیتیک گسترده تر داستان خود را پنهان می کند . مداخله عربستان و امارات در یمن به باتلاقی مستمر تبدیل شده است و امارات در سال 2019 رسماً با شکوهی به اندازه خروج آمریکا از عراق در سال 2011 از یمن خارج شد . با این حال کمین حاوی تأمل کمی در مورد تأثیرات جنگ یمن بر جامعه اماراتی است و پیامدهای انسانی جنگ را با صحنه ای سریع از سربازان اماراتی که کمک خود را به یمنی های محلی رها کرده اند ، بی اهمیت جلوه می دهد. این اصلاً تعجب آور نیست ، زیرا دولت امارات بودجه فیلم را تامین کرده است . برافراشتن شور ناسیونالیستی ، نه جستجوی معنویت انسانی ، هدف کمین بوده است . و از این نظر ، فیلم کاملاً موفق بود. کمین تبدیل به یکی از پردرآمدترین فیلم های اماراتی شده است . کسانی که نفوذ ژئوپلیتیک فزاینده امارات متحده عربی را مطالعه می کنند باید به بعضی از نکات این فیلم توجه داشته باشند. با این حال ، برای علاقه مندان به فیلم های جنگی ، کمین به بهترین وجه با اف-16 های امارات متحده عربی قابل تشبیه است . درحالی که از تماشای آن لذت می برید اما جذابیت آن در مقایسه با آخرین فیلم های آمریکایی قابل مقایسه نیست . دقیقاً مثل موضوع F-35 ها که در بلاتکلیفی سیاسی گیر کرده اند و بجای آن محصولات درجه پایین تر به آنان پیشنهاد می گردد ! ( حضور زنان در این فیلم نیز جالب توجه بود . به شکلی که سعی می شد نشان دهند زنان در ارتش امارات سمت هایی چون مدیریت مرکز فرماندهی و یا خلبانی هواگرد ها را بر عهده دارند و در ارتش این کشور در حال رشد و شکوفایی هستند ، ولی به شکل معنا داری برای اکران فیلم هیچ کدام از آن بازیگران زن دعوت نشده بودند و مطابق تمام جنبه های دیگر این کشور با حضوری تمام مردانه در تمام جوانب زندگی و سیاسی و اجتماعی آنان روبرو هستیم . بنظر شخص خودم این فیلم اماراتی ها ضعیف بود ، نه به خاطر آن چیزی که در واقعیت هستند ، بلکه به خاطر اینکه سعی دارند چیزی را به نمایش بگذارند که اصلاً نیستند !! ) در پایان لینک فیلم را ( با زیر نویس فارسی ) قرار می دهم . امیدوارم با توجه به مطالعه نقد های فوق از دیدن فیلم هم لذت ببرید https://www.aparat.com/v/b8E6F تهیه و گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
  24. 1 پسندیده شده
    تصاویر حمله پهپادی انصارالله یمن به کشتی باری CYCLADES با پهپاد ایرانی: این کشتی به سمت بنادر اسرائیل در دریای سرخ در حال حرکت بود.
  25. 1 پسندیده شده
    ویدئو از روایت ژنرال اردنی از ویژگی خاص پهپادهای ایرانی سرتیپ فایز الدویری نظامی ارشد اردنی به بررسی ویژگی‌های خاص پهپادی ایرانی پرداخته است. روایت این ژنرال اردنی را با زیرنویس فارسی می‌بینید و می‌شنوید. لینک ویدئو : https://www.tabnak.ir/fa/news/1230176/روایت-ژنرال-اردنی-از-ویژگی-خاص-پهپادهای-ایرانی