برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 5 آذر 1403 در پست ها
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا کمبود ناوگان هواپیمابر های ایالات متحده پس از وقوع حملات در دریای سرخ در اواخر سال 2023، ناو هواپیمابر آمریکایی، یو اس اس آیزنهاور، با نام مستعار آیک، برای کمک به حفاظت از مسیر های کشتیرانی تجاری اعزام شد. به گفته نیروی دریایی ایالات متحده، این یک استقرار رزمی تاریخی و بی سابقه بود و شامل فهرست بلندی از «اول هایی» می شد که در هنگام درگیری با پهپاد ها و موشک های بالستیک ضد کشتی نیرو های حوثی به دست آمد. در مجموع، گروه ضربتی آیزنهاور، 155 موشک استاندارد، 135 موشک تاماهاوک، 60 موشک هوا به هوا و 420 سلاح هوا به سطح پرتاب کرد. علاوه بر این، خلبانان Ike با بیش از 10،000 پرواز، بیشتر از 31،000 ساعت پرواز را ثبت کردند. به طور معمول، استقرار یک ناو هواپیمابر حدود 6 ماه طول می کشد، اما با تمام اتفاقاتی که در خاورمیانه می افتد، نیروی دریایی ایالات متحده استقرار آیزنهاور را دو بار تمدید کرد و 9 ماه بعد، نیاز به جایگزینی آیک به شدت حس می شد. اما یک مشکل وجود داشت: هیچ ابر ناوی (supercarrier) برای جایگزینی آن وجود نداشت. 5 ناو ساحل شرقی در سمت راست و 6 ناو ساحل غربی در سمت چپ نیروی دریایی ایالات متحده پنج ناو هواپیمابر را در ساحل شرقی خود مستقر کرده که معمولاً در اقیانوس اطلس و خاورمیانه گشت زنی می کنند (USS Gerald R. Ford، USS George H.W. Bush، USS Harry S. Truman، USS John C. Stennis، USS Dwight D. Eisenhower) و شش ناو در ساحل غربی که اقیانوس هند و آرام را تحت پوشش خود دارند (USS Nimitz، USS Carl Vinson، USS Theodore Roosevelt، USS Abraham Lincoln، USS George Washington، USS Ronald Reagan). مشکل این بود که وقتی زمان بازگشت آیزنهاور فرا رسید، تمام ناو های هواپیمابر در ناوگان ساحل شرقی برای تعمیر و نگهداری فرستاده شده بودند. در نتیجه، یو اس اس تئودور روزولت که در ساحل غربی مستقر بود، برای جایگزینی انتخاب شد، اما برای انجام این کار مجبور بود ماموریت اصلی خود یعنی گشت زنی در منطقه هند و اقیانوس آرام را رها و در پی آن، یک شکاف دفاعی ایجاد کند. اما چرا دولت ایالات متحده به شرکت های خارجی اجازه می دهد تا کارخانه های کشتی سازی آمریکایی را خریداری کنند؟ چگونه علیرغم داشتن تعداد بیشتری ناو هواپیمابر از مجموع سایر کشور های جهان، ایالات متحده با کمبود ناو مواجه است؟ و چرا حتی داشتن کشتی های بیشتر مشکل فعلی کمبود ناو هواپیمابر را حل نمی کند؟ USS Gerald R. Ford: مرگبارترین کشتی هواپیمابر جهان که در بندر پهلو گرفته است یو اس اس جرالد آر فورد، جدید ترین و پیشرفته ترین ناو هواپیمابر که تا کنون توسط هر کشوری در تاریخ ساخته شده، در حال حاضر، کاملا غیر قابل استفاده است. جرالد آر فورد، در پاسخ به وقوع جنگ در اسرائیل، در حالی که در اولین سفر خود بود، دو بار تمدید خدمت شد. و سرانجام پس از 8 ماه استقرار در دریا، در ژانویه 2024 به ایالات متحده بازگشت. علیرغم اینکه این کشتی مرگبارترین ناو هواپیمابر نیروی دریایی است، اکنون در بندر پهلو گرفته و در بهترین حالت تا سال 2025 در این وضعیت خواهد ماند. زیرا این کشتی در حال طی کردن دوره planned incremental availability است (فازی که در آن کشتی ها به جدید ترین تغییرات نظامی و فناورانه بروز می شوند) که تقریباً یک طول می کشد. سالی که طی آن تعمیراتی در کشتی انجام می شود که در دریا امکان پذیر نیست. ارتقاء نرم افزاری، کالیبراسیون مغناطیسی به منظور کاهش آسیب پذیری در برابر مین های دریایی و دریافت سایر اصلاحات قبل از استقرار بعدی، بخشی از این فرآیند است. قانون یک سوم: چرا 11 ناو کافی نیست؟ برخی استدلال می کنند که دلیل اصلی کمبود ناو های نیروی دریایی در سواحل شرقی و غربی، ناتوانی در تعمیر به موقع ناو ها است. اما عوامل دیگری مانند هزینه های بالا، کمبود پرسنل، زنجیره تامین مختل و زمان طولانی ساخت کشتی های جدید نیز نقش مهمی ایفا می کنند. ناو های هواپیمابر بسیار بزرگ اند، و این بدان معناست که در هر کدام از آنها میلیون ها قطعه وجود دارد، از پیچ هایی که تخت دو طبقه کوچک یک ملوان را نگه می دارد تا راکتور های هسته ای که نیروی کل کشتی را تولید می کنند. همه این موارد به سطوحی از نگهداری نیاز دارند. وقتی این کشتی ها از سفر های خارج از کشور باز می گردند، نیاز به چند ماه تا یک سال کامل تعمیر دارند، و حتی در این مدت هم نمی توان همه کار ها را انجام داد. در طول این تعمیرات، کشتی نمی تواند به کار گیری شود، بنابراین، در حالی که خدمه مختلف سعی می کنند تا دوباره آن را به حالت عملیاتی برگردانند، باید در هر بندری که در آن پارک شده بود، بماند،. اما مشکلاتی وجود دارد. زیرا چند سالی است در قطعات یدکی و خدمه ای که آنها را نصب می کنند کمبود وجود دارد. این موضوع منجر به مشکلی شده است که برخی آن را "کمبود ناو هواپیمابر" می نامند. اما 11 ناو هواپیمابر بزرگ در نیروی دریایی ایالات متحده وجود دارد که بیشتر از مجموع سایر کشور های جهان است. پس چگونه کمبود وجود دارد؟ اینجا "قاعده یک سوم" به ما کمک می کند. این قانون بیان می کند که یک سوم از نیرو های نظامی باید همیشه برای نبرد در دسترس باشند، در حالی که یک سوم از نیرو ها برای نبرد آماده می شوند، و یک سوم باقی مانده پس از شرکت در نبرد، در حال تجدید قوا هستند. از آنجایی که نیروی دریایی ایالات متحده دارای 11 ناو هواپیمابر است، طبق این قانون ، انتظار می رود که 3 یا 4 ناو در هر لحظه در خدمت باشند. اما مستقر بودن تنها دو ناو، USS Theodore Roosevelt و USS Abraham Lincoln در محل خدمت، به معنای کمبود هواپیمابر های مستقر است! باید توجه داشت که در مواقع اضطراری، این امکان وجود دارد که نیروی دریایی ایالات متحده شش یا حتی هفت فروند را به طور همزمان به کار گیرد، ولی این امر ممکن است تا 90 روز طول بکشد. فراریز شدن ناوها همچنین به این معنی است که چرخه استاندارد گواهینامه عرشه باید دور زده شود، و خلبانان باید در حال حرکت، و در حالی که به منطقه نبرد می روند، گواهینامه دریافت کنند. تعمیرات اساسی RCOH: سوخت گیری و تاخیر در تعمیر در حالی که ابر ناو های هسته ای آمریکایی برد نا محدودی دارند، اما سوخت داخل راکتور ها تنها برای 25 سال کفایت می کند. پس از مصرف این سوخت، راکتور ها نیاز به سوخت گیری مجدد دارند. این پروسه با عنوان RCOH یا بازآماد مجموعه و سوخت گیری مجدد (Refueling and Complex Overhaul) شناخته می شود. این کار فقط یک بار در اواسط عمر ناو انجام شده و شدیدترین دوره تعمیر و نگهداری است که هر کشتی دارای پیشران هسته ای می تواند طی کند. ابتدا، با ایجاد یک سوراخ بزرگ در بدنه کشتی، دسترسی آسان تر به داخل کشتی فراهم شود و همه چیز از سامانه منجنیق گرفته تا دستگاه های تصفیه آب، سیستم های تهویه مطبوع و حتی توالت ها خارج شده و با نسخه های مدرن تر جایگزین می شود. اگرچه در دهه های گذشته این تعمیرات اساسی تا چهار سال به طول انجامید، نیروی دریایی با تأخیر های قابل توجهی در این زمینه مواجه است. پس از ورود به حیاط کشتی سازی نیوپورت نیوز برای شروع فرآیندهای RCOH، مشخص شد هر دو ناو USS George Washington و USS John C Stennis آسیب قابل توجهی در ژنراتور های خود دارند. این ژنراتور ها با گرفتن بخار تولید شده توسط نیروگاه هسته ای و تبدیل آن به انرژی مکانیکی و برق، برای عملکرد ناو بسیار حیاتی اند. در طول پیش بازرسی، آسیب کشف شد، اما خدمه فقط برای تعمیر و نگهداری ژنراتور ها آماده بودند، نه اینکه آنها را به طور کامل بازسازی کنند. این امر منجر شد تا فرآیند RCOH یو اس اس واشنگتن، 2 سال بیشتر از مقدار 4 سال اولیه طول بکشد. اگر تأخیر ها وجود نداشت، این واشنگتن بود که جایگزین روزولت می شد، اما وقتی که زمان جا به جایی فرا رسید، هنوز چندین ماه از تعمیر آن باقی مانده بود. USS Stennis با تأخیر های مشابهی رو به رو است، و این تعمیرات اضافی به این معناست که تعمیر ناو به جای چهار سال، پنج سال و نیم طول می کشد. کمبود خدمه و استقرار به هم ریخته یو اس اس واشنگتن از آمریکای جنوبی به اقیانوس آرام فرستاده شد تا با یو اس اس رونالد ریگان مبادله بدنه انجام دهد. مبادلات بدنه زمانی است که خدمه کشتی های مشابه تعویض می شوند. این کار به ناو اجازه می دهد تا به سرعت مستقر شود و در عین حال به ملوانان استراحت مورد نیازشان را می دهد. اما اگر هواپیمابر ها برای استراتژی آمریکا بسیار مهم اند، چرا کارگران بیشتری را برای کمک به تعمیر آنها اعزام نکنیم؟ همان طور که در جنگ جهانی دوم، نیروی دریایی ایالات متحده بیش از 100 ناو مختلف را به طور همزمان در آب داشت. متأسفانه، موضوع به این سادگی نیست. کاهش نیروی کار کشتی سازی آمریکا در ایالات متحده، تنها چهار کارخانه کشتی سازی ملی وجود دارد که می توانند این نوع تعمیرات را انجام دهند و تعداد آن ها نسبت به 50 سال پیش 19 عدد کمتر شده است. کار در این صنایع مستلزم سطح بالایی از مهارت و آموزش است و با بازنشت شدن خدمه قدیمی و با تجربه تر، نیروی دریایی در جایگزینی این خدمه دچار مشکل است. کارگران جدیدی که آنها استخدام می کنند، فاقد تجربه هستند و عموماً کارایی کمتری دارند. اخیراً شرکت های خارجی مانند شرکت نیروی دریایی ارتش کره، Hanwha، کارخانه های کشتی سازی نظامی سابق را در ایالات متحده خریداری کرده اند. اگرچه ممکن است غیرقابل تصور به نظر برسد، اما در واقع این موضوع باب میل نیروی دریایی ایالات متحده است، زیرا آنها امیدوارند که اضافه شدن رقابت بین المللی، شرکت های داخلی را به بهبود زمان تعمیر سوق دهد یا در غیر این صورت قرارداد های پرسود چند میلیون دلاری را از دست بدهند. در طول همه گیری کووید در سال 2020، بهره وری در تاسیسات تعمیرات نیروی دریایی به پایین ترین حد تاریخی خود رسید و سازندگان قطعات جدید کشتی به همان میزان با شکست مواجه شدند. هنگامی که تعمیر ناو هواپیمابر را به جای چند روز یا هفته، با سال اندازه گیری می کنید، هر نوع تاخیری می تواند باعث ایجاد مشکلات طولانی مدت شود که هنوز بعد از چهار سال احساس می شود. بسته به نوع ناو هواپیمابر، بین 5000 تا 15000 نفر برای این کار مورد نیاز است. برخی از کارها توسط هزاران ملوانی انجام می شود که این ناو های هواپیمابر را خانه خود می خوانند. اما نیروی دریایی اخیرا برای رسیدن به اهداف استخدام خود به مشکل برخورده است و کشتی هایی مانند USS Ford تعداد خدمه خود را تا 500 نفر کاهش داده اند. به عبارت دیگر، دوره های تعمیر و نگهداری بیشتر هم طول می کشد. البته ملوانان از کار در این کارخانه های کشتی سازی وحشت دارند و برخی از بنادر که این ناو ها در آنجا پهلو می گیرند را «اسکله شیطان» می نامند. ایجاد تعادل بین تعداد استقرار ناو های هواپیمابر با ناو های در بندر کار ساده ای نیست و این موضوع بر عهده رئیس جمهور و وزیر دفاع است تا با هم تصمیم بگیرند که آیا ارسال یک ناو ارزش ریسک و هزینه اش را دارد یا خیر. مدت این استقرار ها معمولاً بین 6 تا 9 ماه است، اما یک ناو هواپیمابر هسته ای، از نظر تئوری می تواند با دریافت مداوم منابع، تا چند دهه فعالیت داشته باشد. چرا صرفه جویی در تعمیر و نگهداری نتیجه معکوس می دهد: مورد USS Boxer فرض کنیم که ایالات متحده به حامل های بیشتری در دریا نیاز داشت و مشکلی بابت هزینه نداشت. چرا تعمیر و نگهداری کمتری انجام نمی شود؟ خوب در این صورت دقیقاً وضعیتی مشابه با USS Boxer رخ می داد. پس از بازگشت از استقرار خارج از کشور در سال 2019، یو اس اس باکسر وارد دوره تعمیرات اساسی شد، اما گروهی که مسئول تامین قطعات تعمیرات بود تصمیم گرفت برای صرفه جویی در هزینه و زمان، میانبر بزند. سه سال بعد در سال 2022، کشتی در آزمایشات دریایی شکست خورد و برای تعمیر بازگشت. سرانجام دو سال بعد در سال 2024، برای اولین بار در پنج سال گذشته با پانزدهمین واحد اعزامی دریایی مستقر شد، اما تنها ده روز دوام آورد و پس از خرابی سکان هایش مجبور به بازگشت شد. در حال حاضر نیروی دریایی در حال بستن قرارداد هایی برای تعمیرات بیشتر در این کشتی است که می تواند تا اکتبر 2026، هفت سال پس از آخرین سفر آن، ادامه یابد. بنابراین، آیا ایالات متحده با ناوگان عظیم حامل های خود، واقعاً کمبودی را تجربه می کند؟ یا فقط ماموریت های زیادی وجود دارد؟ پاسخ تقریبا بخشی هر دو است. بعید است صرف ساختن ناو های بیشتر مشکلی را حل کند، زیرا در سطوح فعلی، نیروی دریایی ملوان و خدمه تعمیر کافی برای نگه داشتن کشتی های بیشتر ندارد. اینطور نیست که نیروی دریایی تعداد ناو های هواپیمابر بسیار کمی داشته باشد. آنها فقط منابع کافی برای انجام سریع تعمیرات ندارند. متحدان و قابلیت همکاری: پر کردن شکاف هواپیمابر ها در حالی که نیروی دریایی نمی تواند مکان و زمان انجام یک ماموریت را کنترل کند، اما در حال بررسی راه های مختلف برای واکنش به آنها هستند. یکی از راه ها، استفاده از متحدان برای پشتیبانی در ماموریت هاست. از سال 2022، نیروی دریایی آمریکا در مورد چگونگی همکاری بهتر با دوستان خارجی خود تمرین می کند، و به کشور های دیگر اجازه می دهد تا کارهای سنگین نظارت بر اقیانوس های جهان انجام دهند. متحدان ایالات متحده شروع به ارائه ناو های هواپیمابر خود برای کمک به پوشش برخی از شکاف های گشت زنی کرده اند. البته این راه حل کامل نیست، زیرا کشتی هایی مانند Cavour ایتالیایی، ایزومو ژاپنی و دوگول فرانسوی ناوهای کوچکتری هستند. بیشتر آنها فقط توان حمل بالگرد یا هواپیماهای عمود پرواز را دارند و فقط ناو فرانسوی شارل دوگل دارای پیشران هسته ای و منجنیق است. آینده ناوگان هواپیمابر های آمریکا: گسترش در آینده ای نزدیک از آنجایی که ناو های هواپیمابر تاثیرگذارترین راه ایالات متحده برای اجرای دیپلماسی بین المللی هستند، بعید است که به زودی شاهد کاهش تعداد استقرار ناو های هواپیمابر باشیم، مگر اینکه بسیاری از کشورها تصمیم به عقب نشینی بگیرند. با توجه به افزایش سریع تقاضا، نیروی دریایی در حال تسریع ساخت ناو های جدید است. تا سال 2024، یو اس اس جان اف کندی 90 تعمیرات خود را گذرانده و دومین ناو کلاس فورد در خدمت خواهد بود. USS. Enterprise، حدود 35 درصد، و کشتی خواهرش USS Doris Miller در حدود 13 درصد کامل شده است. طرح فعلی نیروی دریایی ایالات متحده خواستار جایگزینی یک به یک هواپیمابر های کلاس نیمیتز با ناو های کلاس فورد در 40 سال آینده است. انتظار می رود که تعداد ناو های هواپیمابر در اواخر دهه 2020 به 12 عدد برسد، زیرا این کشتی های جدید وارد خدمت می شوند، و کشتی های قدیمی هنوز چند سال تا بازنشستگی فاصله خواهند داشت، بنابراین می توانیم ببینیم که آیا مشکل واقعاً تعداد ناو ها است یا خیر. منبع
-
1 پسندیده شدهبسم ا... نمایش هوایی "شووالیه های روسی " در اولان اوده - سپتامبر 2024 https://aparat.com/v/lrj5n85
-
1 پسندیده شدهسرنگونی پهپاد زرمی شناسایی برد بلند اکسونگور ترکیه در حوالی کرکوک توسط سامانه پدافندی پانتسیر ارتش عراق
-
1 پسندیده شدهنمایشگاه Army 2024 روسیه رادار هشدار زودهنگام برد بلند LRHR-500 در باند HF با تحرک پذیری بالا فرکانس عملیاتی: ۲۵ تا ۳۵ مگاهرتز حداکثر زاویه هدف قابل تشخیص: ۳۵ درجه نسبت به افق قابلیت اتصال به شبکه رادار ملی شناسایی اهداف هوایی از جمله هواپیمای مسافربری ، بلند پرواز، رادار گریز مقاومت در برابر اختلالات تک نقطه ای، چند نقطه ای ، بارش متغیر مقاومت در برابر انواع فریب های الکترونیکی مقاومت در برابر نظارت و شنود الکترونیکی دشمن پ ن: تصاویر فوق از شبکه های اجتماعی برداشت شده است.
-
1 پسندیده شدهگروه پ ک ک در حال بکار گیری پهپادی تجاری ساده به عنوان پهپادهای انتحاری بر علیه مواضع ارتش ترکیه در مرز های ترکیه و عراق است انهدام امرپ گریپی ترکیه توسط موشک ضد زره احتمالا کونکورس
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. اف-4 ئی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران احتمالا بلاک 51-59 ( با توجه به سنجشگر TISO نزدیک ریشه بال سمت راست ) و مجهز به غلاف اخلاگر ALQ-119 حین سوختگیری هوایی
-
1 پسندیده شدهبسم ا... آر اف-4 ئی فتوفانتوم نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پی نوشت : احتمالا عکس برای 1403 شمسی است .
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا چگونگی آماده شدن نیرو های نظامی برای هوش مصنوعی در حلقه انتهایی هواپیمای بدون سرنشین ایستگاه سنجش خارجی XQ-67A، یک نمونه اولیه از ناوگان پهپادهای آینده هوش مصنوعی که درآزمایشگاه تحقیقات نیروی هوایی توسعه یافته است، در مرکز آزمایشی جنرال اتمیکس در Gray Butte در پالمدیل کالیفرنیا. وزارت دفاع ایالات متحده مدت هاست که از هوش مصنوعی برای شناسایی اشیا در فضاهای جنگی استفاده می کند، اما این قابلیت عمدتاً به شناسایی محدود شده است. پیشرفت های جدید در هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل داده ها می تواند سطوح جدیدی از آگاهی از ماموریت را با بینش هایی در مورد هدف، پیش بینی مسیر، نا هنجاری ها و سایر خصوصیات آشکار کننده به رهبران ارائه دهد. وزارت دفاع داده های فراوانی دارد. در محیط های پر از حسگر امروزی، فرماندهان می توانند به متن، تصاویر، ویدئو، سیگنال های رادیویی و داده های حسگر ها از انواع دارایی های خود دسترسی داشته باشند. با این حال، هر نوع داده اغلب به طور جداگانه تجزیه و تحلیل می شود و ترکیب این اطلاعات به تحلیل گران انسانی سپرده می شود- که احتمالاً بخش هایی از آن را دست می دهند. استفاده از چارچوب های هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل داده های چند وجهی اجازه می دهد تا جریان های داده مختلف با هم تجزیه و تحلیل شوند و به تصمیم گیرندگان دید جامعی از یک رویداد ارائه می دهد. به عنوان مثال، سامانه های نیروی دریایی می توانند کشتی های نزدیک را شناسایی کنند، اما هوش مصنوعی مولد می تواند کشور مبدأ، کلاس کشتی و اینکه آیا سامانه قبلاً با آن کشتی خاص برخورد کرده است یا خیر را مشخص کند. با شناسایی شی مورد نظر، تکنیک های ترکیب داده و الگوریتم های یادگیری ماشینی می توانند تمام داده های موجود را برای اطلاعات تکمیلی دیگر بررسی کنند. سیگنال های رادیویی می توانند نشان دهند که کشتی سیگنال های ارسالی را متوقف کرده و هیچ خدمه ای از تلفن همراه استفاده نمی کند. آیا کشتی برای آماده شدن برای نبرد وارد اختفا شده یا ممکن است در مضیقه باشد؟ بررسی گزارش های اخیر آب و هوا می تواند به تصمیم گیری در مورد حرکت بعدی کمک کند. این آگاهی محیطی افزایش یافته تنها در صورتی امکان پذیر است که به جای ارسال داده ها به یک مکان مرکزی برای پردازش، تجزیه و تحلیل بلادرنگ در حلقه انتهایی (ابزار انتهایی) اتفاق بیفتد. محلی نگه داشتن هوش مصنوعی برای آگاهی از میدان نبرد، امنیت سایبری و برنامه های نظارت بر سلامت که نیاز به پاسخ های به موقع دارند، حیاتی است. برای آماده سازی، وزارت دفاع باید راه حل هایی با قدرت محاسباتی قابل توجه در حلقه انتهایی اتخاذ کند، و همچنین راه هایی برای کاهش اندازه مدل های AI/ML خود و کاهش تهدیدات امنیتی جدید بیابد. با منبع باز بودن بیشتر ابزارها و مدل های جدید هوش مصنوعی، به این معنی که اطلاعات قرار داده شده در این فناوری ها در دسترس عموم است، آژانس ها باید اقدامات و پروتکل های امنیتی پیشرفته ای را برای اطمینان از ایمن ماندن این داده های حیاتی اجرا کنند. افزایش قدرت پردازش از لحاظ تاریخی، دستگاه های حلقه انتهایی تاکتیکی، اطلاعات را جمع آوری کرده و داده ها را برای تجزیه و تحلیل به مراکز داده فرماندهی ارسال می کنند. توانایی های محاسباتی و پردازشی محدود آنها، تصمیم گیری در میدان جنگ را کند می کند، اما آنها مجبور به این کار نیستند. پردازش در حلقه انتهایی باعث صرفه جویی در زمان و جلوگیری از هزینه های قابل توجه می شود، زیرا به دستگاه ها اجازه می دهد تا به جای حجم زیادی از داده های خام، نتایج تجزیه و تحلیل را در فضای ابری بارگذاری کنند. با این حال، هوش مصنوعی در حلقه انتهایی به تجهیزاتی با قدرت محاسباتی کافی برای الگوریتم های حال و آینده نیاز دارد. دستگاه ها و حسگر ها باید بتوانند به صورت مستقل عمل کنند تا محاسبات، تجزیه و تحلیل، یادگیری، آموزش و استنتاج را در هر جایی که ممکن است انجام دهند. چه در میدان نبرد و چه متصل به یک بیمار در بیمارستان، هوش مصنوعی در حلقه انتهایی از سناریو ها درس می گیرد تا دفعه بعد بهتر پیش بینی کند و بهتر پاسخ دهد. برای خدمه نیروی دریایی، این موضوع می تواند به معنای شناسایی مسیری باشد که کشتی مورد نظر بر اساس برخورد های قبلی ممکن است طی کند. در بیمارستان، حسگر ها می توانند علائم حمله قلبی را قبل از سکته اخطار دهند. اتصال ضروری خواهد بود، اما سامانه ها همچنین باید بتوانند در محیط های ارتباطی مختل شده یا متناوب کار کنند. استفاده از 5G یا کانال های دیگر به حسگر ها اجازه می دهد در حالی که از دفتر مرکزی یا یک ابر فرماندهی (command cloud) جدا هستند، به ارتباط و همکاری خود ادامه دهند. تنظیم و هماهنگی از ملاحظات دیگر است: هر سامانه ارتجاعی باید شامل تعیین نقش پویا باشد. به عنوان مثال، اگر چندین پهپاد در حال پرواز باشند و رهبر از آن گروه خارج شود، یکی دیگر از اجزای سیستم باید آن نقش را بر عهده بگیرد. کوچک کردن هوش مصنوعی تا اندازه ای کنترل پذیر میدان جنگ محیط ایده آلی برای هوش مصنوعی نیست. مدل های هوش مصنوعی مانند ChatGPT در مراکز داده با کنترل دما و روی هزاران سرور GPU با مصرف انرژی زیاد، کار می کنند. آنها بر روی مجموعه داده های عظیم آموزش می بینند و نیاز های محاسباتی آنها در مراحل استنتاج عملیاتی به طور تصاعدی افزایش می یابد. این سناریو مشکل اندازه، وزن و قدرت (SWaP) جدیدی را برای آنچه که ارتش می تواند در حلقه انتهایی مستقر کند، ارائه می دهد. برخی از الگوریتم های هوش مصنوعی اکنون برای محیط های دارای محدودیت SWaP و معماری های سخت افزاری جدید طراحی می شوند. یکی از گزینه ها کوچک کردن مدل های هوش مصنوعی است. محققان در حال آزمایش راه های متعددی برای ساخت مدل های کوچکتر و کارآمدتر از طریق فشرده سازی، هرس مدل و گزینه های دیگر اند. کوچک سازی خطراتی دارد. یک مدل آموزش دیده زمانی که دیگر چیزی را که قبلاً آموخته بود به یاد نمی آورد، ممکن است دچار «فراموشی فاجعه بار» شود. یا می تواند به دلیل نقص هایی که توسط تکنیک های فشرده سازی یا آموزش از مدل کوچک تری که از مدل بزرگ تر استخراج شده است. به طور فزاینده ای اطلاعات غیرقابل اعتماد – به نام "توهم" - تولید کند. رایانه هایی بدون مرز در حالی که مراکز داده بزرگ را می توان به صورت فیزیکی با دروازه ها، موانع و محافظ ها محصور کرد، هوش مصنوعی در حلقه انتهایی، چالش های امنیتی دیجیتال و فیزیکی جدیدی را ارائه می کند. قرار دادن داده های ارزشمند و حیاتی و قابلیت های تجزیه و تحلیل پیشرفته در حلقه انتهایی، به چیزی بیش از محافظت از API پشتیبان هوش مصنوعی نیاز دارد. دشمنان می توانند در یک حمله مسموم سازی، داده های خراب یا تصنعی را برای آسیب رساندن به مدل و خروجی های آن، وارد مدل کنند. تزریق پیام واره (prompt) می تواند یک مدل را به نادیده گرفتن دستورالعمل های اصلی، فاش کردن داده های حساس یا اجرای کد های مخرب سوق دهد. با این حال، تاکتیک های دفاعی عمیق و ویژگی های سخت افزاری مانند کنترل های دسترسی فیزیکی، محفظه های غیرقابل دستکاری، همراه با راه اندازی امن و محیط های اجرای قابل اعتماد / محاسبات محرمانه می توانند به جلوگیری از دسترسی غیرمجاز به تجهیزات، برنامه ها و داده های حساس کمک کنند. با این حال، داشتن قابلیت های هوش مصنوعی در حلقه انتهایی تاکتیکی، می تواند یک مزیت حیاتی در طول سناریو های جنگی در حال تکامل ایجاد کند. با فعال کردن تجزیه و تحلیل های پیشرفته در لبه، داده ها را می توان به سرعت به هوش عملی تبدیل کرد، تصمیم گیری انسانی را با اطلاعات بی درنگ تقویت کرد و یک مزیت استراتژیک نسبت به دشمنان ایجاد کرد. منبع
-
1 پسندیده شدهPalantir : نرم افزاری که هم محافظت می کند و هم می کشد این نرمافزار که برای مبارزه با تروریسم و نظارت طراحی شده، به صورت تجاری در دسترس است. Palantir نحوه حل چالش های داده های حیاتی توسط موسسات پیشرو را در حالی که افکار عمومی را تقسیم می کند، تغییر می دهد. هم اکنون از فناوری های پالانتیر در نزدیکی خط نبرد در اکراین استفاده می شود. جایی که این نرمافزار ها زنجیره انهدام (مفهومی با مدل های مختلف که ساختار حمله را به 4 بخش شناسایی هدف، اعزام نیرو به هدف، شروع حمله و انهدام هدف تقسیم می کند) را در جنگ روسیه – اکراین کوتاه می کنند. براساس گزارشی از The Times در دسامبر سال 2022 هوش مصنوعی پالانتیر این امکان را به اکراین داده است تا دقت، سرعت و کشندگی حملات توپخانه ای خود را افزایش دهد. یک شرکت مخفی؟ Palantir زیرساخت دیجیتالی را برای عملیات داده محور و تصمیم گیری ایجاد می کند. محصولات آنها به عنوان حدفاصل ارتباطی بین داده های مشتری هایشان، قابلیت های تحلیلی و اجرای عملیاتی آن ها عمل می کنند. پلتفرم های Palantir این جنبه ها را با کنار هم گذاشتن داده های مناسب و افراد مناسب به هم پیوند می دهند و به آن ها اجازه می دهند تا تصمیمات مبتنی بر داده ها را اتخاذ کنند، تجزیه و تحلیل های پیچیده انجام دهند و از طریق بازخورد ها عملیات را اصلاح کنند. Palantir در حال حاضر سه پلتفرم نرم افزاری ارائه می کند که خود شرکت به چشم سیستم عامل به آن ها نگاه می کند: Foundry به عنوان یکی از دو محصول شاخص شرکت، تجزیه و تحلیل های گسترده ای را انجام می دهد تا پایه و اساس استقرار موفقیت آمیز برنامه های هوش مصنوعی و ML (یادگیری ماشین) در بخش تجاری را ایجاد کند. با این حال، تجارت اصلی Palantir مدت هاست با مؤسساتی بوده است که به محرمانه بودن استثنایی نیاز دارند مانند وزارت دفاع و اطلاعات. بنابراین، گاتهام به عنوان یک سیستم عامل متمرکز برای داده های حساس دولتی و به عنوان یک مورد استفاده هیجان انگیز برای هوش مصنوعی عمل می کند. Apollo سومین محصول اصلی Palantir، یک زیرساخت و پلت فرم تحویل مداوم است. این سامانه اجازه می دهد تا Foundry و Gotham در محیط هایی مانند زیردریایی ها یا سامانه های دولتی طبقه بندی شده، اجرا و به روز شوند که اینترنت عمومی به آنها دسترسی ندارد. GOTHAM - شهر بتمن را فراموش کنید Gotham یک راه حل داده با قابلیت هوش مصنوعی است که برای دفاع جهانی، اطلاعات بین المللی و سازمان های مجری قانون طراحی شده است. این پلتفرم داده های تقریبا در لحظه را ادغام، مدیریت، تامین و تجزیه و تحلیل می کند تا آگاهی موقعیتی را بهبود بخشد، نتایج احتمالی را پیش بینی کند، و روش هایی را برای پیشی گرفتن از دشمن در میدان نبرد پیشنهاد کند. هم اکنون از این نرم افزار در جامعه اطلاعاتی و وزارت دفاع ایالات متحده برای آنالیز های ضد تروریسم، و در هیئت پاسخگویی و شفافیت بازیابی برای بازرسان کلاهبرداری استفاده می شود. از دیگر مشتریان پالانتیر می توان به DHS (وزارت امنیت داخلی ایالات متحده)، NSA (آژانس امنیت ملی ایالات متحده)، FBI (دفتر تحقیقات فدرال ایالات متحده)، سپاه تفنگداران دریایی، نیروی هوایی، فرماندهی عملیات ویژه، West Point (آکادمی نظامی ایالات متحده)، سازمان مشترک ضد تهدیدات بداهه و کشور های هم پیمان اشاره کرد. https://www.aparat.com/v/dtd9t4e تسریع برنامه ریزی ماموریت گاتهام به تحلیلگران و اپراتور ها اجازه می دهد تا از تصاویر عملیاتی زنده که داده های تاریخی تمام حوزه ها و همچنین داده های آمده از حسگر ها را ادغام می کنند، بهره ببرند. همانطور که ماموریت ها برنامه ریزی و اجرا می شوند، گاتهام برنامه ها را با حسگر های زنده و بینش های هوش مصنوعی غنی می کند تا توصیه ها و گزینه های پیچیده ای را برای بهینه سازی تصمیم گیری ارائه دهد. تمام اقدامات عملیات ضبط شده و به مدل هوش مصنوعی بازگردانده می شوند تا به طور مداوم بر اساس رفتار مشتری اصلاح شوند. گاتهام تشخیص های هوش مصنوعی و اطلاعات موجود را روی ویدیو ها لایهبندی می کند تا کاربران بتوانند به سرعت موقعیت های در حال تحول را درک کنند. گاتهام بر اساس دستور های مشتق شده از AI یا ورودی های دستی امکان تعیین فعالیت خودکار برای حسگر های مختلف، از پهپاد تا ماهواره ها، را فراهم می کند. با ادغام با منظومه ماهواره ای موجود و بهینه سازی صد ها حسگر مداری برای پاسخگویی به سؤالات در زمان محدود، امکان تعیین تکلیف ماهواره ها در هر نقطه از جهان فراهم می شود. گاتهام هماهنگی دقیق و پویای مدل ها را امکان پذیر می کند تا اطمینان حاصل کند که مدل های درست داده های حسگر درست را در زمان و مکان مناسب پردازش می کنند. مدل ها روی ماهواره ها، پهپاد ها و سایر دستگاه های لبه ای (رابط هایی بین مرکز داده و دنیای واقعی) اجرا می شوند تا تشخیص ها و بینش ها را به اپراتور ارسال کنند. گاتهام با فرمت های اتصال داده استاندارد صنعتی و APl ها سازگار است. https://www.aparat.com/v/yqe9j0g قابلیت واقعیت ترکیبی Palantir به اپراتور ها و فرماندهان این امکان را می دهد تا در یک مرکز عملیات مجازی در محیط های لبه ای (محیطی جدا که پردازش ها را مستقل از مرکز انجام می دهد) با هم همکاری داشته باشند. قابلیت های لبه گاتهام اپراتور ها را قادر می سازد تا بینش های مهمی را حتی در نامطلوب ترین، دور افتاده ترین و توزیع شده (محیطی که چندین سامانه فعالیت های مختلفی را در یک شبکه انجام می دهند) ترین محیط ها به دست آورند. https://www.aparat.com/v/wabcr3g https://www.aparat.com/v/ynqethd شبیه سازی و دوره عمل توصیه شده با ورود اطلاعات میدانی جدید به مراکز کنترل، فرماندهان به سرعت به برنامه های سناریویی نیاز دارند تا بتوانند به طور ایده آل پاسخ دهند. مدل سازی تصمیم گیری مبتنی بر هوش مصنوعی در گاتهام سناریو هایی را تولید می کند و به کاربران کمک می کند تا ارزیابی کنند که کدام مسیر، بر اساس داده های زنده همه حوزه ها، موثرتر است. به عنوان مثال، اگر نیرو های دشمن شناسایی شوند، گاتهام شبیه سازی می کند که چقدر طول می کشد تا نیروهای خودی از منطقه خطر خارج شوند و بهترین مسیر استخراج با توجه به ویژگی های زمین، گزینه های سوخت گیری یا پوشش هوایی چیست. سناریو های تخلیه مدل سازی شده در گاتهام. سوزن در انبار کاه گاتهام هوش مصنوعی و یادگیری ماشین را با استفاده نرم افزار خود از پایگاه داده قابل اعتماد مشتریان خود عملیاتی می کند. این موضوع به نرم افزار اجازه می دهد تا داده های جدا شده از منابع متفاوت و از قبل موجود را برای یافتن، ردیابی و شناسایی الگو های سازمان های دشمن استخراج کند. برای مثال، می تواند صورت های درآمد شرکت ها را با شماره تلفن افراد مشکوک ترکیب و پیوند دهد تا به ارتباطات پنهانی دست یابد که انسان ها هفته ها و ماه ها برای جستجوی آن ها وقت صرف می کنند. شبکه سازمان دشمن تحلیل و یادگیری مستمر اثرات استراتژیک گاتهام با گرفتن هر تصمیم و پاسخ های مربوط به آن از طرف دوست و دشمن، به فرماندهان کمک می کند تا اثرات ترکیبی بر دشمنان را در طول عملیات درک کنند. به عنوان مثال، با انجام تجزیه و تحلیل مبتنی بر هوش مصنوعی در مورد سرعت عملیات، زمان تأیید، تکمیل و نتایج، سازمان ها می توانند اصطکاک احتمالی یا الگو های جدید دشمن را برای تقویت بیشتر بینش سازمان و خود گاتهام شناسایی کنند. معیارهای Palantir به فرماندهان این امکان را می دهد که تأثیرات دشمن را ارزیابی کنند و یادگیری را در سراسر سازمان هدایت کنند. مدل کسب و کار از آنجایی که پالانتیر روابط طولانی مدت زیادی با لایه های مختلف دولت دارد، یافتن یک مدل کسب و کار واحد دشوار است. علاوه بر این، توجه به این نکته مهم است که تقریباً تمام راه حل های گاتهام به صورت سفارشی برای مشتریان خود انجام می شوند که معمولاً منجر به قرارداد های بزرگی مانند قرارداد اخیراً بسته شده با وزارت دفاع ایالات متحده به ارزش ۲۲۹ میلیون دلار برای یک سال می شود. جذابیت از دیدگاه Palantir این است که تجارت آن ها بسیار چسبنده است. به این معنی که هنگامی که گاتهام در عملیات یک سازمان ادغام می شود، جایگزین کردن خدمات برای رقبای آینده به طور فزاینده ای دشوار می شود. چالش ها و فرصت ها از آنجایی که پالانتیر یک شرکت B2G (معامله با دولت) (گاتهام) و همچنین یک شرکت B2B (Foundry) است، بازار های هدف آن بسیار قابل توجه است و فرصت های زیادی برای رشد به آنها می دهد. از طرف دیگر، درآمد زیاد قرارداد های دولتی به این معنی است که پالانتیر بسیار متمرکز و وابسته است. آنها در گذشته با اجرای Foundry که به آنها اجازه می داد ظاهر عمومی تری داشته باشند، این مشکل را حل کرده اند که منجر به پذیرش گسترده تر می شود. با این حال، نویسنده توصیه می کند که این محصول را بیشتر توسعه دهند تا پایگاه مشتریان تجاری خود را گسترش دهند و ساختار درآمدی گسترده تری ایجاد کنند. در حالی که پروژه های امنیتی در سراسر کشور مسلماً بازار جذابی اند، به احتمال زیاد مسائل اخلاقی در هنگام گسترش به میان می آیند. برای منتقدان، کار با ادارات پلیس نگرانی خاصی داشته است. این مورد شامل استفاده از تجزیه و تحلیل برای شناسایی مکان ها و افرادی است که احتمالاً موضوع جرم و جنایت هستند. منتقدان معتقدند این امر تاکتیک های تهاجمی را تشویق و تعصبات نژادی را تقویت می کند. در مقیاس وسیع تر، آنها نگران هستند که سلاح هایی که برای مبارزه با تروریسم و نظارت طراحی شده اند نباید در خیابان های آمریکا استفاده شوند و مطمئناً نباید برای فروش بین المللی عرضه شوند. مدیر عامل پالانتیر، الکس کارپ، در این باره می گوید: ما متوجه ایم که تمام فناوری ها، که شامل محصولات ما نیز می شود، خطرناک اند، و نرم افزار می تواند به عنوان سلاح مورد استفاده قرار بگیرد. جان های زیادی توسط محصولات ما حفظ و گرفته شده است. Palantir این مشکلات را می داند و چندین مشتری احتمالی مانند دولت عربستان سعودی یا چین را به دلیل نگرانی در مورد سوء استفاده احتمالی از این فناوری رد کرده است. با این حال، این واقعیت که Palantir یک کسب و کار تجاری غیردولتی است، از نظر فنی به آنها اجازه می دهد تا با طیف گسترده ای از کشورها کار کنند و به آنها قدرت بالقوه عظیمی در حل مناقشات آینده می دهد. بنابراین، آنها قانون عدم تعامل با دولت هایی را صادر کردند که مواضع یا اقدامات آنها با مأموریت آنها در حمایت از لیبرال دموکراسی غربی و متحدان استراتژیک آن مغایر تلقی می شود. منبع 1 منبع 2 منبع 3
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا تغییر حوزه هوافضا و دفاع: انقلاب هوش مصنوعی بخش های هوافضا و دفاع در حال تجربه یک تغییر دگرگون کننده اند که عمدتاً با ادغام فناوری های هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (ML) در حسگر ها، سلاح ها و سامانه های اطلاعاتی طراحی شده برای ارتش انجام می شود. در محیطی که دقت، تصمیم گیری سریع و استحکام بسیار مهم است، AI/ML به عنوان یک فناوری کلیدی ظهور کرده که درک موقعیت و تصمیم گیری را تسریع می کند و کارایی عملیاتی را بهبود می بخشد. این تکنیک ها باعث می شوند که با حواس و درک موقعیتی که توسط AI/ML بر اساس مجموعه بی پایان و پیوسته سیگنال ها به جای نشانه هایی که با چشم انسان قابل مشاهده است، تیزتر شده، عملیات نظامی برای غلبه بر «fog of war» (عدم قطعیت در آگاهی محیطی) احتمال موفقیت بیشتری داشته باشد. الزامات منحصر به فرد این بخش ها، مانند عملیات چند دامنه ای، انعطاف پذیری در شرایط سخت، تصمیم گیری پرمخاطره، قابلیت همکاری و اقدامات امنیتی پیشرفته، زمینه را برای تأثیرگذاری چشمگیر هوش مصنوعی فراهم میکند. محرک های بازار و الزامات منحصر به فرد چندین عامل کلیدی باعث چرخش بخش هوافضا و دفاع به سمت هوش مصنوعی می شود: 1. تصمیم گیری سریع و دقیق: عملیات نظامی در زمان و مکان، تعیین کننده است. توانایی سامانه های هوش مصنوعی برای پردازش و تجزیه و تحلیل سریع حجم وسیعی از داده ها برای تصمیم گیری های استراتژیک و عملیاتی بی درنگ، بسیار مهم است. بهره برداری از اطلاعات از منابع و حوزه های مختلف و ادغام سریع آن داده ها، هوش عملی را در اختیار تصمیم گیرندگان قرار می دهد که می تواند در چرخه های کوتاه برای ایجاد اثر مطلوب در زمان و فضای اختصاص داده شده پیاده سازی شود. 2. انعطاف و اطمینان پذیری: برنامه های کاربردی هوش مصنوعی باید به طور مداوم در محیط های متنوع و چالش برانگیز عمل کنند. توصیه ها و پاسخ های آنها باید قابل اعتماد، معتبر و عاری از "توهم" هایی باشد که مدل های زبانی بزرگ (LLM) تجاری با آن مواجه می شوند. اعتماد و اعتبار مهم ترین عوامل در سامانه های هوش مصنوعی نظامی اند که کاربران را قادر می سازد تا از این سامانه ها بیشترین استفاده را ببرند. ایمنی و اطمینان نباید جزو ویژگی های طراحی باشد، بلکه بخشی از زیرساخت پایه سامانه های هوش مصنوعی نظامی است. ایمنی و امنیت فیزیکی نیز باید با استفاده از سامانه های توزیع شده، پردازش لبه و شبکه های قوی و انعطاف پذیر در نظر گرفته شود تا هوش مصنوعی آماده و در دسترس برای پشتیبانی از نیرو های عملیاتی در هر زمان و مکان باشد. 3. موارد اخلاقی و خودکار سازی کنترل شده: صرف نظر از کنترل ها و تعادل هایی که اعتماد انسان را جلب می کند، ریسک های زیاد در سامانه های نظامی ایجاب می کند که سامانه های هوش مصنوعی استانداردهای اخلاقی را ادغام کرده و از آنها پیروی کنند و اجازه نظارت انسانی را بدون کند کردن کل فرآیند بدهند. اگرچه «استانداردهای اخلاقی» یک اصطلاح روان است که به پیشینه حقوقی، فرهنگی، مذهبی و اجتماعی طراح و کاربر بستگی دارد، اما «زمین بازی» و مرزهای عملیات هوش مصنوعی را مشخص می کند، درست همانطور که قانون جنگ آنچه را که جنگجویان می توانند یا نمی توانند در زمان جنگ انجام دهند، تعریف می کند. 4. اقدامات امنیتی پیشرفته: با توجه به ماهیت حساس عملیات دفاعی، سامانه های هوش مصنوعی باید با حذف اقدامات نامطلوب و مخرب در آموزش و عملیات سامانه ها، قابلیت های بی نظیر امنیت سایبری غیر موازی را داشته باشند. سامانه های هوش مصنوعی به شبکه ها، اطلاعات، خوراک داده ها و الگوریتم های تعبیه شده از طریق آموزش وابسته اند. دستکاری در این پایه ها در طول طراحی یا آموزش یا درگیر کردن سامانه ها به طور مخرب در مرحله عملیاتی ممکن است خطرات عظیمی با عواقب غیر منتظره برای کاربر و سامانه های وابسته به همراه داشته باشد. بنابراین، اقدامات ایمنی، از جمله تشخیص خطر، ناسازگاری، و پاسخ باید از مرحله طراحی اولیه در نظر گرفته شود. شرکت های پیشرو و تاثیر آنها محصولات ده ها شرکت مطالعه، ارائه ها مشاهده و توضیحات مقامات در نمایشگاه ها و کنفرانس ها شنیده شد. از طریق تحقیقات، بازار برای سامانه های هوش مصنوعی که برای عملیات های نظامی طراحی شده اند یا قادر به پشتیبانی از کاربردهای نظامی هستند، بررسی شده است. تحقیقات با استفاده از بهترین ابزارهای هوش مصنوعی در دسترس انجام شد، اما حتی این روش نیز نیاز به تجزیه و تحلیل انسانی گسترده برای ارائه اطلاعات قابل استفاده با توجه به استاندارد ها داشت. در بخش اول، پنج سیستم هوش مصنوعی را انتخاب می کنیم که در عملیات نظامی برتری دارند. مقالات بعدی این بررسی را به بخش های زیر گسترش خواهند داد: عملیات نظامی هوافضا حسگر ها سامانه های رزم زمینی جنگ دریایی امنیت داخلی سامانه های هوش مصنوعی برای عملیات نظامی هر راه حلی شایستگی خود را دارد و ارائه همه آنها بیهوده خواهد بود. بنابراین، این لیست به پنج ورودی محدود و دلایل انتخاب و تأثیر راه حل های انتخاب شده بر بازار ارائه شده است. Lockheed Martin دلیل انتخاب: لاکهید مارتین به عنوان یک رهبر صنعتی، نمونه ای از ادغام هوش مصنوعی در طیف گسترده ای از برنامه های دفاعی است. ابتکار AI Factory این شرکت، تعهد آنها را به پیشرفت فناوری AI/ML در این بخش نشان می دهد. این ابتکار یک اکوسیستم ماژولار و سرتاسر امن برای آموزش، استقرار و حفظ راه حل های هوش مصنوعی قابل اعتماد ارائه می کند. قابلیت ها بر خودکار سازی تمرکز دارند، از توسعه تا استقرار و پایداری، استفاده از راه حل های MLOps (عملیات های یادگیری ماشین) برای اعتبار سنجی، توضیح، ایمن سازی و نظارت بر تمام مراحل چرخه یادگیری ماشین و ایجاد معماری ها و مؤلفه های مرجع که می توانند در برنامه ها مجددا استفاده شوند. تأثیر: لاکهید مارتین از طریق راه حل های مبتنی بر هوش مصنوعی، از هواپیما های جنگی گرفته تا اکتشافات فضایی، تعیین استاندارد های صنعتی و هموار کردن راه برای پیشرفت های فناوری آینده، بر استراتژی های دفاعی جهانی تأثیر می گذارد. Palantir Technologies دلیل انتخاب: پالانتیر در تجزیه و تحلیل داده های بزرگ نقش اساسی دارد و پلتفرم های هوش مصنوعی را برای جمع آوری اطلاعات و برنامه ریزی عملیاتی فراهم می کند. پلتفرم AIP آنها با ارائه اطلاعات مرتبط به تصمیم گیرندگان، افزایش اطلاعات با حسگر های موجود و ارائه پاسخ های مرتبط و عملی به تصمیم گیرندگان بر اساس درک اطلاعات، تاکتیک ها، تکنیک ها و رویه های (TTP) نیروی های قرمز و آبی ، پایه و اساس راه حل های یکپارچه را برای توانمند سازی و همگام سازی سازمان های نظامی فراهم می کند. تأثیر: Palantir AIP قدرت مدل های زبانی بزرگ و هوش مصنوعی پیشرفته را برای فعال کردن داده ها و مدل ها ترکیب می کند و اطلاعات را از حساس ترین محیط ها به روشی امن، قانونی و اخلاقی به کار می گیرد. سامانه های آن ها تصمیم گیری مبتنی بر داده ها را در محیط های دفاعی پیچیده، استفاده از قابلیت ردیابی منابع و استدلال قابل اعتماد را امکان پذیر می سازد، که نشان دهنده اهمیت روزافزون هوش مصنوعی در برنامه ریزی عملیاتی و عملیات های اطلاعاتی است. Anduril Industries دلیل انتخاب: صنایع Anduril در خط مقدم ادغام هوش مصنوعی در سامانه های خود مختار و فناوری های نظارتی قرار دارد و استراتژی های دفاعی سنتی را برای پذیرش قابلیت های عملیاتی بدون سرنشین قابل اعتماد تغییر می دهد. تأثیر: رویکرد استقلال مأموریت آنها از امنیت مرزی و آگاهی محیطی، تکامل یافته است. سیستم عامل Lattice AI آنها رویکرد های دفاعی را با معرفی استقلال ماموریتی توزیع شده که شامل استفاده از سامانه های بدون سرنشین متعدد که توسط تیم های انسانی کوچک اداره می شوند، باز تعریف می کند. نرم افزار اصلی ترکیب حسگر ها، شناسایی و ردیابی هدف، شبکه هوشمند، فرماندهی و کنترل را فراهم می کند. برخلاف راه حل های دیگر، رویکرد Anduril این است که با افزودن فعال کننده های عملی، دامنه دسترسی هوش مصنوعی خود را به فراتر از هسته Lattice گسترش دهد - در حوزه امنیتی، این فعال کننده ها شامل اقدامات تدافعی Sentry sensor ، Anvil و Roadrunner بودند. این سامانه که در ماموریت های ضربتی تهاجمی مانند Air Launched Effects (به طور ساده پهپاد هایی کوچکتر که در حین پرواز از پرنده دیگری رها می شوند) ارتش ایالات متحده به کار می رود، حسگر های مداومت طولانی Altius، هواپیمای Fury Attritable و افکتور های Altius 700M را قادر می سازد تا از مفهوم خودمختاری متحرک Anduril تا حد زیادی استفاده کند. به عنوان یک راه حل یکپارچه، این سامانه انسان ها را قادر می سازد تا با گسترش دسترسی، قابلیت ها و آگاهی محیطی، از سامانه های مستقل استفاده کنند و در عین حال رزمندگان را قادر می سازد تا تصمیمات بهتری را سریع تر بگیرند. C3.ai دلیل انتخاب: C3.ai به دلیل استراتژی ادغام ابزارهای هوش مصنوعی مختلف در AI-Readiness متمایز است، یک پلتفرم امن و یکپارچه دارای سامانه های مقیاس پذیر قابل اعتماد، انعطاف پذیر و قابل تعامل که دارایی های پیچیده و متفاوت را در طول چرخه عمر خود متصل و مدیریت می کند. تأثیر: راه حل های C3.ai با بهبود تصمیم گیری و کارایی عملیاتی، مدیریت منابع و برنامه های نگهداری را بهینه می کنند و نقش هوش مصنوعی را در بهبود در دسترس بودن عملیاتی و طول عمر دارایی های دفاعی و در عین حال حفظ استاندارد های با امنیت بالا نشان می دهند. برای حمایت از معرفی راه حل های مبتنی بر هوش مصنوعی، این شرکت یک استودیوی توسعه هوش مصنوعی برای تسریع ارزیابی فناوری به چند روز و توسعه و استقرار برنامه ها در چند هفته یا چند ماه به جای چند سال ارائه می کند. Helsing دلیل انخاب: Helsing نشان دهنده موج جدید استارت آپ های دفاعی با تمرکز بر برنامه های تخصصی هوش مصنوعی است، حمایت بازیگران دفاعی اصلی اروپا از آنها بر پتانسیل و نفوذ هلسینگ در بازار دفاعی هوش مصنوعی تاکید می کند. تأثیر: راه حل های هوش مصنوعی هلسینگ در تجزیه و تحلیل اطلاعاتی و پشتیبانی تصمیم گیری، از تکنیک های پیشرفته تشخیص اشیاء و EW مجهز به هوش مصنوعی، همراه با راه حل های دیگر استفاده می کنند، و به عنوان بخشی از ستون فقرات هوش مصنوعی برای سامانه مأموریت، سامانه های جنگ هوایی جاه طلبانه آینده (FCAS) به حساب می آیند. هلسینگ که برای جنگ های مدرن طراحی شده است، در حال ارائه برنامه های هوش مصنوعی دفاعی و هوافضایی منحصر به فرد آینده است. هلسینگ از سال 2022 در اوکراین فعال بوده و قابلیت ها و فناوری را برای عملیات های خط مقدم فراهم می کند. نتیجه گیری همانطور که توسط این شرکت های پیشرو نشان داده شده است، بخش های هوافضا و دفاع به سمت آینده ای مبتنی بر هوش مصنوعی پیش می روند. چشم انداز، متنوع و به سرعت در حال تکامل است. هر شرکتی بازار، فناوری و آینده هوش مصنوعی را به روش های منحصر به فردی شکل می دهد و بر تأثیر تحول آفرین هوش مصنوعی بر استراتژی های دفاعی و هوافضایی جهانی تأکید می کند. این روند توانایی های فعلی را افزایش می دهد و فرصت های جدیدی را در عملیات های نظامی و فضایی می گشاید و دوران جدیدی را در فناوری دفاعی رقم می زند. منبع
-
1 پسندیده شدهبسم ا... بالگرد AB-212 نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مسلح به موشک هوابه سطح AS-12 و رادار سطحی APS-705 این بالگرد از سال 1978 وارد خدمت نیروهای مسلح ایران شد پی نوشت : سامانه شناوری (flotation system) باد شونده روی اسکید ها بخوبی قابل مشاهده است .
-
1 پسندیده شدهبسم ا... بالگرد بل 205 هوانیروز ارتش شاهنشاهی / ظفار - عمان بالگرد مستقر روی زمین / سمت راست تصویر
-
1 پسندیده شدهبسم ا... بخشی از کتاب " مرد ابدی " نقل قولی از حاج حسن تهرانی مقدم
-
1 پسندیده شدهبسم ا... زمان و مکان نامعلوم IRANIAN F-4 Vs AMERICAN F-18 !!....Dangerous Contact پی نوشت : خلبان فانتوم خیلی جگر باید داشته باشد که سربه سر یک فناوری جدیدتر ازخودش گذاشته ...
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهسلام . یک نکته را ما در برآورد تجهیزات مورد نیاز برای کشورمان ناگزیر هستیم که در نظر بگیریم . و این مورد است که ایران کشوری بسیار بزرگ است . فرض بفرمایید که همین الان 20 فروند بالگرد تهاجمی میل 28 در اختبار شما قرار گرفت . پراکنش و محل استقرار آنها چگونه باید باشد ؟ کشور ما از محدود کشورهایی است که شرایط خاصی دارد و اصولاً کارهای موضعی نمی تواند در آن تاثیر چشم گیری را ایجاد نماید ... فرض بگیریم که برای جانمایی محل استقرار این مدل بالگرد خاص مکانهایی در نزدیک جداره مرزی در نظر بگیریم . محل اولویت دار اصلی کجاست ؟ ( کمتر کشوری بهر حال مانند ایران وجود دارد که خطرات امنیتی همزمان ، و در آنِ واحد چهار گوشه اش را تهدید کند ... ) باید به موارد ذیل توجه ویژه داشت : 1- ایران بیش از ۶٬۰۰۰ کیلومتر با کشورهای ترکیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، پاکستان، عراق، افغانستان و ارمنستان مرز زمینی دارد . 2- ایران همچنین دارای ۲٬۷۰۰ کیلومتر مرز آبی در دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان است . 3- ایران دارای ۱۶ استان مرزی است که از میان آنها، ۹ استان تنها مرز زمینی (آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، خراسان رضوی، خراسان شمالی، کرمانشاه، کردستان، ایلام و خراسان جنوبی ) دارند. ۳ تای آنها مرز دریایی (مازندران، هرمزگان و بوشهر) دارند و ۴ تا از استانها هم هر دو مرز زمینی و دریایی (گیلان، گلستان، سیستان و بلوچستان و خوزستان) را دارا هستند . 4- ایران طولانیترین مرز زمینی را با عراق در غرب کشور و کوتاهترین مرز را با ارمنستان در شمال کشور دارد . ( در واقع به کشور مقابل مرز هم باید توجه داشت ) 5- در هر چهار ضلع اطراف مان ( در مرز جنوبی با اندکی تخفیف ، کمی کمتر ) محل تردد و تمرکز گروهک های تروریستی و شبه نظامی است . 6- در هر چهار ضلع کشورمان ( و البته ناحیه جنوبی بسیار تشدید شده ) کشورها و ارتش هایی متخاصمی وجود دارد که از قضا ادعاهای مرزی و طمع سرزمینی هم نسبت به ما دارند . 7- شهر های بزرگ ایران ( مانند : تهران ، تبریز ، مشهد ، اهواز ، شیراز ، کرمانشاه ، کرمان و .... ) فاصله بسیار زیادی با هم دارند . و برای هر امری نمی توانند همدیگر را پوشش دهند . 8- برای استفاده از تجهیزات باید تمرکز استقرار هم قائل شد . ( به معنی اینکه فرضاً نمی توان 20 بالگرد میل را در 20 استان پخش کرد ) و باید بحث پشتیبانی ، پرسنل فنی ، تعمیر و نگهداری و ... را هم مد نظر داشت . 9- می توان تصور کرد که مراکزی که جهت ساخت ، مونتاژ ، آموزش و ... در نظر گرفته می شوند ، در مرکز کشور قرار بگیرند . و قطعاً همین امر ( آموزش ) باعث خواهد شد که ناگزیر باشید تعدادی از تجهیزات را در ناحیه های غیر مرزی مستقر کنید 10- جغرافیای ایران دارای اقلیم های بسیار متنوعی است . ( این در مورد جغرافیای پیرامونی ، مرزی و فرا مرزی ما هم وجود دارد ) به شکلی که در عمل یک مدل تجهیزات خاص مناسب تمام کشور نیست و باید شرایط اقلیم نیز در نظر گرفته شود . 11- در نهایت هم موضوع مهمی به نام قوا/تجهیزات فعال و قوا/تجهیزات ذخیره وجود دارد که به شما امکان نمی دهد که تمام دارایی خود را همزمان فعال کنید . و بدیهی است بخشی از تجهیزات باید همیشه به عنوان ذخیره وجود داشته باشند . اصطلاحاً در برآورد پروژه یک موضوعی وجود دارد بنام "کف هزینه" ( مینیموم هزینه ) . به معنی اینکه اگر آن پروژه را بخواهید انجام دهید میزان مشخصی می توانید در آن صرفه جویی کنید . و بیش از آن محدوده نمی توانید در موضوع صرفه جویی مانور بدهید . و وقتی به مینیموم هزینه برسید و بازهم بخواهید پایین تر بروید ، عملاً اگر آن پروژه را حذف کنید و انجام ندهید برایتان بهتر است ... موضوعاتی مانند هزینه کرد های "امنیتی و نظامی" هم همین گونه یک مینیموم حداقلی دارند ... ما اگر قرار باشد بر روی موضوعات یکی ، یکی خط بکشیم در نهایت چیزی به اسم امنیت باقی نخواهد ماند . ( مثلاً در نهایت اتوبوس هم حذف خواهد شد و به دوچرخه خواهیم رسید ! ) پس فی الواقع نهاد مربوطه به هر قیمتی باید در لب آن مرز مینیموم بایستد و از آن کف هزینه عقب نشینی نکند . وگرنه عقب رفتن از آن خط شرایطی را برایتان رقم خواهد زد که پر چالش خواهد بود ... جمع بندی : این موارد به عنوان خصوصیات عمومی ( و نه فقط بالگرد ) برای یک مکان یابی تجهیزات نظامی مطرح است . و علی القاعده در مورد دیگر تجهیزات ( و خرید های نظامی ) هم کما بیش قابل تعمیم است . کمبود یک پهپاد در عملیات جستجوی بالگرد رئیس جمهور فقید برای همه ی ما محرز ساخت که ، عملاً نمی توان تعداد محدودی تجهیزات را در یک نقطه مستقر کرد . و توقع داشت که همان تعداد محدود در شرایط نیاز بتوانند در تمام جغرافیای ایران مورد استفاده قرار بگیرند . به عنوان نتیجه گیری پایانی هم ، همان جمله ابتدایی را مجدد عرض می کنم . ( کشور ما از محدود کشورهایی است که شرایط خاصی دارد و اصولاً کارهای موضعی نمی تواند در آن تاثیر چشم گیری را ایجاد نماید ... )
-
1 پسندیده شدهجزئیات خرید ۱۵ بالگرد دید در شب از روسیه رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر درباره جزئیات توافق خرید ۱۵ فروند بالگرد دید در شب از روسیه گفت : این قرارداد با مسئولانی از شرکت تولیدکننده بالگردهای تخصصی در ابتدای اردیبهشت ماه سال جاری منعقد شد. بابک محمودی روز یکشنبه در گفت و گو با ایرنا درباره خرید بالگردهای تخصصی از روسیه، اظهار داشت: رئیس جمهور بر خریداری بالگرد دید در شب تاکید بسیار داشت که نگاه انسان دوستانه ایشان را نشان میدهد. تا پیش از این، هیچ رئیس جمهوری به این اندازه پیگیر خریداری این نوع از بالگرد نبود. وی با اشاره به انعقاد این قرارداد با مسئولانی از شرکت تولیدکننده بالگردهای تخصصی در ابتدای اردیبهشت ماه سال جاری، افزود: هلال احمر ایران درخواست ۱۲ بالگرد دید در شب همچنین ۳ بالگرد آتشنشانی را به این شرکت روسی داده است. رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر اضافه کرد: روسیه اعلام کرده است امکان تحویل چهار بالگرد را در سال جاری دارد . این بالگردها که بزرگ و تخصصی هستند ۶ بالگرد کوچک پشتیبان نیز دارند و مجموعه قیمت این بالگردها حدود ۵۰۰ میلیون دلار است. این توافق نیازمند انعقاد یک توافقنامه است که باید از سوی وزارت صمت نهایی شود همچنین بر اساس توافقهای انجام شده، مبلغ این قرارداد به صورت اقساط پرداخت خواهد شد. شرایط و اتفاقات پیش آمده نشان داد کشور نیازمند ضروری به خرید این گونه بالگردها دارد و امیدواریم هرچه زودتر روند خریداری آنها آغاز و وارد چرخه امدادرسانی کشور شوند. لینک خبر : منبع
-
1 پسندیده شدهامضای توافقنامه خرید 12 بالگرد امدادی با قابلیت پرواز در شب و 3 بالگرد تخصصی آتش نشان در ابتدای امسال رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر : در سفر رئیس جمهور شهید به روسیه درخواست خرید بالگرد امدادی با قابلیت پرواز در شب مطرح شد. ابتدای امسال توافقنامه خرید 12 بالگرد امدادی با قابلیت پرواز در شب و 3 بالگرد تخصصی آتش نشان با روسیه منعقد شد که تحویل آن ها از امسال شروع میشود و در سه تا چهار سال آینده تکمیل میشود وستانیوز
-
1 پسندیده شدهسلام این دو مورد رادار فرا افق نگر هستند ، ولی قدیر نیستند ... مصاحبه سردار در سال ۱۳۹۹ : "" فرمانده نیروی هوافضای سپاه در پایان، خاطرنشان کرد: طی سه ماه آینده رادار سه بعدی در چابهار راهاندازی میشود و با این افتتاح، تعداد رادارهای کشور در این کلاس به هشت مورد افزایش مییابد. "" در آن سال اعلام شده بود که تا کنون ۸ مورد فقط در کلاس قدیر را آماده کرده ایم ( حالا تحویل یا در مراحل ساخت ) به نظر می رسد تقریبا ایران به اندازه کل کشورهای قاره آسیا ( اگر چین را محاسبه نکنیم ) قصد ساختن رادار ثابت دارد ! بقول دوستان در انجمن میلیتاری " لانه خرگوش عمیق تر از آن چیزی است که به نظر می رسد ... ! " اینکه این رادارهای ثابت ( و خصوصا" فرا افق نگر " ) که دقت زیادی هم ندارند ( در مقایسه با دیگر رادارها ) چرا در ایران به این اندازه مورد توجه قرار گرفته اند ، جای بررسی بیشتری دارد ... ولی شاید پاسخ آن تاحدودی در نوع شبکه سازی پدافند هوایی ایران نهفته باشد ... برای اشاره به زهرآگین بودن این نوع رادارها کافی است بدانیم که پهپاد گلوبال را در تنگه هرمز ابتدا یک رادر نیمه ثابت دور برد VHF کشف کرد ( فرکانسی که قدیر نیز بکار می گیرد ) و سپس ادامه ماموریت را به سامانه سوم خرداد محول کرد ... مقاله آن آماده است ، انشالله تا چند روز آینده ارسال میشود خدمت کاربران محترم انجمن میلیتاری .
-
1 پسندیده شدهرادار افق نگر چابهار نکته جالبی که در توییت اشاره تعداد رادار های افق نگر ۸ عدد ذکر شده با احتساب چابهار ۶ محل استقرار داریم ۲ عدد دیگه کجاست? بیجار گرمسار طبس اهواز دشت ارژن منبع
-
1 پسندیده شدهاز مشتری تا رقیب: ظهور صنعت دفاعی ترکیه (خلاصه) صنعت دفاعی ترکیه در 50 سال گذشته دستخوش تغییرات شگرفی شده و این کشور به یک صادرکننده مهم دفاعی تبدیل شده است. صنعت دفاعی ترکیه در یک دوراهی قرار دارد و تصمیم گیرندگان در مسیر آینده آن با انتخاب دشواری روبرو هستند. از یک سو، جاه طلبی دیرینه ترکیه برای ایجاد یک صنعت دفاعی خودکفا منجر به رشد صنعتی قابل توجه و افزایش استقلال استراتژیک آنکارا با کاهش نفوذ تامین کنندگان خارجی شده است. از سوی دیگر، اهداف مستمر خودکفایی به طور فزاینده ای چالش برانگیز و پرهزینه خواهند شد، به ویژه با تکامل و پیچیدگی تسلیحات مدرن و ورود رقبای جدید به بازار. اگرچه این امر انگیزه ای برای افزایش همکاری های صنعتی ایجاد می کند، اما توسعه صنعت دفاعی ترکیه از لحاظ تاریخی. ریشه در واکنش این کشور به تحریم های تسلیحاتی غرب دارد و تصمیم گیرندگان این کشور به شدت از آسیب پذیری همکاری های دفاعی در برابر نفوذ خارجی آگاه هستند. نظام بین المللی فرصت ها و چالش هایی را برای صنعتی شدن دفاعی ترکیه فراهم کرده است. با این حال، برای درک این فرآیند و عواملی که تصمیمهای آینده را شکل میدهند، باید در نظر گرفت که چگونه عوامل داخلی مانند نگرش رهبران، تمایل به خودکفایی استراتژیک و بلوغ صنعت نوپای ترکیه بر مسیر حرکت آن تأثیر گذاشته است. رهبران سیاسی مانند مصطفی کمال آتاتورک در دهه های 1920 و 1930، عدنان مندرس در دهه 1950، تورگوت اوزال در دهه 1980 و رجب طیب اردوغان از دهه 2000 آثار خود را در صنعت دفاعی ترکیه به جا گذاشته اند. با انجام این کار، آنها ماهیت در حال تغییر نظام بینالملل را منعکس کرده و به آن پاسخ دادهاند - از پذیرش و اتکا به کالاهای دفاعی آمریکایی در اوایل جنگ سرد تا جریان رو به رشدی که ترکیه در دهه 1960 به صنعت دفاعی خود نیاز داشت. این جاه طلبی ها پس از عملیات نظامی ترکیه در قبرس در سال 1974، زمانی که متحدان ترکیه تحریم های تسلیحاتی اعلام شده و اعلام نشده را علیه آنکارا اعمال کردند، تقویت شد. این امر موجب بهبود قابلیتهای صنایع دفاعی ترکیه شد. در کنار سازماندهی مجدد صنایع دفاعی داخلی کشور، تغییر از جایگزینی واردات به صنعتی سازی صادرات محور، امکان مشارکت گسترده بخش خصوصی در صنایع دفاعی را فراهم کرد. شرکتهای دفاعی که در دهه 1980 توسط سرمایهگذاران بخش خصوصی از ابتدا ساخته شدند، تشویق شدند تا با شرکای خارجی همکاری کنند تا مهارتها، فنآوریها و سرمایهها را بیاورند. این رویکرد باعث ظهور سرمایه گذاری های مشترک شد که به نظر می رسید بهترین مدل را برای انتقال امن فناوری ارائه می دهد. معاونت صنایع دفاعی (در ابتدا با نام دفتر توسعه و پشتیبانی صنایع دفاعی و از سال 2022 به عنوان آژانس صنایع دفاعی شناخته میشد) همچنین یکی از عوامل اصلی رشد صنعت دفاعی پس از تجمیع بخش عمدهای از صنایع زیر نظر ارتش ترکیه بود. بنیاد نیروها ( Türk Silahlı Kuvvetlerini Güçlendirme Vakfı ) در سال 1987. تصمیم گیرندگان ترکیه به این درک رسیده اند که خودکفایی مطلق عملاً دست نیافتنی است. اگرچه بومیسازی سیستمهای تسلیحاتی آزادیهای زیادی را میدهد، اما این فرآیند اشکال مختلفی از وابستگیها را به وجود می آورد. علاوه بر این، استراتژی "از بالا به پایین" که توسط ترکیه در ایجاد پایگاه دفاعی-صنعتی خود به کار گرفته شده است، از سطح پلت فرم به قطعات و فناوریها، عمدتاً به دلیل اولویتبندی ضعیف و فقدان رویکردی منسجم،!!!(می خواد بگه ترکها کمی سر در گم هستند در مورد ما چی میگه؟؟) با انتقاداتی مواجه شده است. برای جبران هزینه ها، صنعتی شدن دفاعی ترکیه به شدت به صادرات تسلیحات وابسته شده است زیرا به بومی شدن و تولید فناوری های نظامی ادامه می دهد. با این حال، علیرغم گردش مالی و ارقام صادراتی پررونق، این بخش با چالشهای بلندمدت از جمله ظهور رقبای جدید در بازار و نرخ فزاینده «فرار مغزها» بهویژه از اواخر دهه ۲۰۱۰ مواجه است. در این زمینه است که تصمیم گیرندگان ترکیه با دوراهی مواجه می شوند. اگرچه ترکیه ترجیح می دهد با متحدان غربی خود همکاری کند، اما راه برای همکاری با کشورهای غیر غربی نیز باز است. دلیل این امر این است که وابستگی، در درجات مختلف، به تامین کنندگان تسلیحات خارجی همچنان می تواند ترکیه را در پیگیری منافع ملی خود محدود کند، به ویژه اگر سیاست ها و اولویت های آنکارا و تامین کنندگان اصلی آن با هم هماهنگ نباشند. مشروح کامل این مقاله تحقیقاتی در این آدرس هست دوستان مطالعه بفرمایند https://www.iiss.org/globalas...efence-industry_01052024.pdf
-
1 پسندیده شدهجنگ سرد، مناطق خاکستری و رقابت استراتژیک به کارگیری تئوری های جنگ در استراتژی در قرن بیست و یکم نویسنده : سرهنگ دوم پیتر ال. هیکمن افسر تسلیحات نیروی هوایی ، کارشناسی ارشد در استراتژی نظامی ، کارشناسی ارشد در نظریه سیاسی و دکترا در روابط بین الملل . منبع : ( Military Strategy Magazine ( Volume 8, Issue 4، Spring 2023 قسمت دوم : بررسی درهم تنیدگی جنگ و صلح در سطح استراتژی : نظریه پردازانی که در موردشان گفتیم ، خاطرنشان می کنند که باید در هر موردی ، بین قدرت توضیحی در طول زمان و دقت توصیفی آن توازن ایجاد کرد . تئوری های جنگی که مورد بحث قرار گرفت ، با توسعه مفاهیم ظریف ، انتزاعی و از لحاظ نظری مفید ، با قربانی کردن دقت توصیفی ، امکان تفکر واضح در مورد جنگ را فراهم می کند . البته این مفاهیم نظری ظریف در مورد جنگ ، نظریه پردازان را قادر می سازد تا " درهم تنیدگی " جنگ و صلح را در عمل بررسی کنند و مفاهیمی مانند رقابت استراتژیک ( strategic competition ) ، که خارج از مرزهای تئوریک صلب و سخت جنگ و صلح رخ می دهد، را بهتر درک کنند . کلاوزویتز ( Clausewitz ) ایده نظری خود در مورد " جنگ مطلق " ( absolute war ) را برای نشان دادن درهم تنیدگی عملی مفاهیم جنگ و صلح در واقعیت استفاده کرد . کلاوزویتز نشان داد که پیروزی نهایی در جنگ فقط در قالب مفهوم مجرد جنگ مطلق معنی دار می شود . در یک نگاه دقیق ، فتح مسکو و نیمی از روسیه توسط ناپلئون ( Napoleon ) در سال 1812 یک پیروزی بزرگ بود . بعد از آن مرحله ، شکست او در نابودی ارتش روسیه و بدست آوردن صلح به شکل مورد نظر خودش ، گستره کلی جنگ را به یک فاجعه تبدیل کرد . این گسترده کردن دامنه دید نشان میدهد که چگونه هر درگیری به تنهایی و هر جنگی در کلیت آن ، " فقط به اندازه ارتباطشان با کل موضوع ارزش دارند " . اگر هر عملیات خاص با توجه به ارتباطش با کل جنگ ارزش پیدا می کند ، پس جنگها هم فقط با توجه به ارتیاطشان با " تعاملات سیاسی " ( political intercourse ) در حال انجام ، ارزش گذاری می شوند و در نهایت این تعاملات نه با پیروزی در جنگ ، بلکه از طریق رسیدن نهایی به صلح مطلوب ، " تاجگذاری " میشوند . باا این حال، از نظر کلاوزویتز ، تاج صلح همیشه آرزو تلقی می شود زیرا " حتی نتیجه یک جنگ هم همیشه نباید نهایی در نظر گرفته شود . دولت شکست خورده اغلب نتیجه را فقط به عنوان یک شر گذرا در نظر می گیرد که ممکن است بتواند در آینده و در شرایط سیاسی بعدی چاره ای برای آن پیدا کند " . 14 سپتامبر 1812 - ورود ناپلئون به مسکو اگرچه فولر ( Fuller ) یک " ماشین ساده " برای درک جنگ ایجاد کرد ، به طور همزمان بر درهم تنیدگی اساسی جنگ و صلح با ایجاد نظریهای درباره جنگ تأکید میکند که عملاً هیچ بخش از صلح در دوگانه جنگ و صلح در آن وجود ندارد. او به نقل از ویلیام جیمز ( William James ) مینویسد: " هر فرهنگ لغت به روز ، باید بگوید که صلح و جنگ به یک معنا هستند ، جنگ در موقعیت ( war in posse ) ، جنگ در عمل ( war in actu ) . آمادهسازی برای جنگ توسط هر ملت ، جنگی واقعی ، دائمی و بیوقفه است و این که نبردها فقط نوعی تأیید عمومی از تسلط به دست آمده در فواصل صلح است " . تمرکز فولر پس از جنگ جهانی اول بر " اقتصاد قدرت " ( economy of force ) محدود به جنگ رخ داده نبود ، بلکه همیشه تا حدی به جنگ بعدی تعلق داشت . فولر استدلال می کند که جنگ باید بر اساس محاسبات آینده نگرانه از قدرت به دست آمده پس از جنگ انجام شود و نه پیروزی که الان به دست آمده است . بنابراین برای استفاده از ابزار جنگ برای پیروزی امروز باید همیشه مقدمات فردا را هم در نظر گرفت ، دولتها باید ویرانی را به حداقل برسانند، زیرا " کشتن ، زخمی کردن و غارت کردن در واقع نابود کردن یا تضعیف خریدار آینده است " . اخیراً ، کالین اس. گری ( Colin S. Gray ) درهم تنیدگی جنگ و صلح نظری را با نوشتن این جمله بیان کرده است که " جنگ و صلح در یک منطقه به شکل فازی با هم همپوشانی دارند که دنیایی از هر دو است نه یک مرز مشخص از تفاوتهای واضح بین آنها " . از نظر گری ، " هر نظریه جنگ باید یک نظریه صلح نیز باشد ، با توجه به این موضوع ، نیاز به توسعه ابزارهای تحلیلی مناسب برای مقابله با شرایطی است که نه جنگ آشکار است و نه صلح آشکار ، بلکه همزمان هر دو است " . با در نظر گرفتن این مفهوم " جنگ به تنهایی معنی ندارد " بلکه همیشه زیرمجموعه سیاست بزرگتر جنگ و صلح در طول زمان است . جنگ و صلح به موارد دیگری ارجاع پیدا می کنند که باعث می شود به شکل بیپایان درهم تنیده شوند ، مانند مواردی دولتهایی که از طریق آنها در تلاش برای کسب مزیت بیپایان برای خودشان هستند . هنر استراتژی در موقعیت : همانطور که در بالا بحث شد، تئوری هایی که بر درهم تنیدگی جنگ و صلح تاکید می کنند، بینشی در مورد رقابت استراتژیک ( strategic competition ) ارائه می دهند. با این حال، برای درک بهتر ماهیت رقابت استراتژیک ، درک شکلگیری استراتژی در دورههای مکرر جنگ و صلح ، به ویژه ترس غالب از به دام افتادن آینده، ضروری است. اورت دولمن ( Everett Dolman ) استدلال می کند که وقتی یک محدوده نظری گسترده در نظر گرفته شود ، محیط استراتژیک بین المللی شبیه مساله تکراری معمای زندانی ( prisoner’s dilemma ) ( یکی از مسایلی که بر پایه نظریه بازیها بیان می شود ) است . این یک بازی استراتژیک و با پایان باز است . دولمن استراتژی را به عنوان "برنامه ای برای دستیابی به مزیت مستمر" توصیف می کند زیرا " استراتژیست هرگز نمی تواند کار استراتژی را به پایان برساند و درک می کند که هیچ ماندگاری در پیروزی یا شکست وجود ندارد . " با این که در طول زمان پیروزی نهایی ( final victory ) اهمیت مفهومی خود را از دست می دهد ولی شکست در قالب تحمیل اراده سیاسی دیگران ، تغییر رژیم یا حتی نابودی هسته ای برجستگی خود را به عنوان یک خطر هشدار دهنده حفظ می کند . علاوه بر این، نگرانی از ناامنی آینده و پیگیری استراتژیک برای مزیت در آینده ، محرک اساسی مسابقات تسلیحاتی ، جنگ سرد و رقابت استراتژیک برای قرن بیست و یکم است. نگرانی در مورد چنین خطراتی از گذشته ای به قدمت زمان یونان باستان هم وجود داشته است . به گفته توسیدید ( Thucydides ) ، جنگ پلوپونز ( Peloponnesian ) به این دلیل آغاز شد که اسپارت ( Sparta ) از ظهور قدرت آتن ( Athen ) می ترسید و تصمیم گرفت که جنگ به خاطر رشد مداوم قدرت آتن ترجیح دارد . در مقابل آتن هم به نوبه خود ، از پذیرفتن خواسته های نسبتاً ساده و کوتاه مدت اسپارت امتناع کرد زیرا به گفته پریکلس ( Pericles ) ، برآورده کردن آنها در طول زمان به " بردگی " ( slavery ) می انجامید . آتن همچنین به سیسیل ( Sicily ) هم حمله کرد ، علت آن به خاطر احساس تهدید فوری از طرف آنها نبود بلکه به دلیل رشد احتمالی آینده سیراکوز ( Syracuse ) و خطری که پیوستن آینده آنها به اسپارت ها بر علیه آتن می توانست ایجاد کند ، بود . این سه مثال از توسیدید نشانگر نگرانی های بزرگی در مورد دشمن در آبنده است که ممکن است از نقطهای از کنترل بگذرد که فراتر از آن هیچ گزینه قابل قبولی برای مخالفت با تحمیل اراده بر آنها وجود نداشته باشد . این نگرانی شبیه مفهوم " محاصره شدن " ( being surrounded ) سون تزو ( Sun Tzu ) و توصیف کلاوزویتز ( Clausewitz ) از موقعیتی است که در آن هر تغییر احتمالی " تغییر به سمت بدتر " ( a change for the worse ) است . شاید به طور خلاصه ، لیدل هارت ( B. H. Liddell Hart ) آن را به عنوان یک " به هم ریختگی روانی " ( psychological dislocation ) توصیف می کند که از احساس " به دام افتادن " ( trapped ) ناشی می شود . اساساً، هنگامی که یک فرد ، ارتش یا دولت به دام افتاده باشد ، دیگر هیچ وسیله ای برای فرار از تحمیل اراده دشمن ندارد . بنابراین ، استفاده پریکلس از " بردگی " نه تنها اغراق آمیز به نظر نمی رسدبلکه کاملا مناسب است . توسیدید تاریخ نگار یونانی و نویسنده کتاب جنگ پلوپنزی اگر دغدغه اصلی کشورها در طول زمان اجتناب از گرفتار شدن استراتژیک و در نتیجه آن عدم درماندگی در برابر اراده دشمن باشد، پیامدهای استراتژی نسبتاً ساده است . یک استراتژی نظامی باید گزینه های در دسترس دولتمردان را برای دستیابی به اهداف سیاسی به حداکثر برساند . "هدف آنها نشان دادن خشونت نیست، بلکه آمادگی برای انجام این کار، یا به عبارتی کاملتر، توانایی انجام این کار است ." از نظر کلاوزویتز این به معنای ایجاد شرایطی است که در آن " رقیب یا به آن دادگاه عالی - قدرت ( force ) - شکایت نخواهد کرد و یا در صورت اعتراض ، حکم را از دست خواهد داد ". از نظر دولمن "هر اقدام یک استاد استراتژیست باید برای افزایش گزینه هایش باشد، نه حذف آنها . زیرا همیشه جایگزین دیگری در انتظار یافته شدن وجود دارد . " به طور خلاصه ، نقش کلان استراتژی ( grand strategy ) اجتناب از هرگونه به دام افتادن در آینده و به دست آوردن صلح است ، " حتی اگر فقط از دیدگاه شما باشد " . امروزه رقابت استراتژیک بین ایالات متحده ( U.S ) و چین ( China ) دقیقاً این نوع مانور در زمان صلح برای جلوگیری از ناامنی آینده و خطر به دام افتادن است . ایالات متحده و چین باید طیف کاملی از بازآرایی های آینده روابط استراتژیک فعلی را در نظر بگیرند . برخی از بازآراییهای ممکن شاید منجر به یک دام برای یک طرف یا حتی ایجاد یک " تله توسیدید " ( Thucydides Trap ) برای هر دو طرف شود . تهدید اتفاق افتادن جنگ بین قدرتهای بزرگ و حتی استفاده از سلاحهای هستهای از احتمالات آینده نزدیک است. در حال حاضر تاثیرگذارترین تصمیمات استراتژیک در دسترس هستند . هر دو کشور به دنبال اجتناب از مراجعه به " دادگاه عالی قدرت " ( supreme tribunal of force ) هستند ، همزمان تلاش می کنند که گزینههایشان را به حداکثر برسانند و اگر روز تصمیمگیری از طریق قدرت فرا برسد، برای خودشان برتری ایجاد کنند . اگرچه در حال حاضر ایالات متحده و چین در حال جنگ نیستند ، " صلح " کنونی هم خودش نوعی جنگ است و هر دو کشور تلاش می کنند تا در حالی که برای بدترین شرایط آماده می شوند، همزمان وضعیت فعلی را حفظ کنند . چین و آمریکا همانطور که بحث شد، تئوری های جنگ و صلح که بر درهم تنیدگی مفاهیم تاکید دارند ، ابزار قدرتمندی برای کاوش در زمینه مفهوم کلان استراتژی برای " رقابت استراتژیک " ( strategic competition ) فراهم می کنند . با این حال ، شایان ذکر است که این قدرت توضیحی افزایش یافته به قیمت شفافیت فکری که کلاوزویتز برای آموزش استراتژیست ها ارزشمند می دانست ، در دسترس قرار می گیرد . یک استراتژیست از ارتفاعات رفیع این مفهوم کلان استراتژی ، با نگاه کردن به تکرارهای آینده جنگ و صلح ، به جای ناوگان دشمن یا فرماندهی هوایی پیروز، بر اقتصاد نیرو و مزیت مستمر در طول زمان تمرکز می کند . اگر " جنگ در موقعیت " ( war in posse ) به " جنگ در عمل " ( war in actu ) تبدیل شود، چنین حرکت نظری بزرگی به قیمت شفافیت مورد نیاز انجام میشود و اطمینان کلاوزویتز مبنی بر اینکه " شکست هرگز نهایی نیست "جای خود را به امواج بمبافکن های دوهه ( Douhet ) با محمولههای گاز سمی میدهد . به هر حال ، تمرکز بر اقتصاد قدرت و مزیت مستمر احتمالاً درست قبل از این که ناپلئون " بیرحمانه تمام نقشههای استراتژیک دشمنانش را در جستجوی نبرد قطع کرد "، در ذهن شاهزادگان اروپایی قرن هجدهم بود . با نگاهی به گذشته ، آن شاهزادگان ممکن است به جای پیچیدگی درهم تنیده دولمان یا گری آرزوی وضوح ساده نظریه پردازانی مانند جومینی ، ماهان یا دوهه را داشته باشند . نتیجه : اگرچه اصطلاح رقابت استراتژیک ممکن است نشان دهد که دوگانۀ جنگ/صلح اکنون برای درک طیف کامل تعامل استراتژیک ناکافی است ولی مهم است که به یاد داشته باشیم وضوح و انتزاع ویژگیهای این نظریه ها هستند و نه نقص نظریههای جنگ . طبیعی است که همه تئوری ها در ازای به دست آوردن قدرت خاص توضیحی ، چیزهایی ازدست بدهند . در حالی که برخی از مفاهیم ظریف دوگانه جنگ و صلح استفاده می کنند، برخی دیگر درهم تنیدگی چنین مفاهیمی را بررسی می کنند . اگرچه دومی درک بهتری از پدیدههایی مانند رقابت استراتژیک در زمان صلح را امکانپذیر میکند ولی مهم است که به خاطر داشته باشیم که اگر رقابت به جنگ تبدیل شود، چنین انتخابهای نظری ممکن است منجر به اشکالاتی بشود .
-
1 پسندیده شدهنمونه ی هوا پرتاب این موشک با تغییر نام به آرمان رونمایی شد در نمایشگاه دستاوردهای سپاه موشک بالستیک آرمان جزو تسلیحات سوخو 22 های سپاه به نمایش در آمده است
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا مجمع عمومی سازمان ملل روز جمعه با رأی قاطع تحریمهای آمریکا علیه کوبا را محکوم کرد. قطعنامه محکومیت سه دهه تحریم آمریکا علیه کوبا، با ۱۸۵ رأی موافق در برابر ۲ رأی مخالف (آمریکا و رژیم صهیونیستی) تصویب شد ( قابل توجه کسانی که شعار های آمریکایی ها را نه به عنوان یک تاکتیک و حربه تخاصمی ، بلکه به عنوان یک واقعیت صادقانه قبول می کنند ) در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد تحریم های تجاری و مالی اعمال شده توسط ایالات متحده علیه کوبا بررسی و به رای گذاشته شد . مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز پنجشنبه با 185 رای موافق در مقابل 2 رای مخالف تحریم کوبا توسط آمریکا برای سی امین سال متوالی را محکوم کرد . چرا مهم است: اگرچه قطعنامه های سازمان ملل غیر الزام آور هستند و از نظر قانونی قابل اجرا نیستند، اما با نشان دادن انزوای موضع ایالات متحده و انبوه افکار جهانی علیه آن، دارای وزن سیاسی هستند. تنها ایالات متحده و اسرائیل با مخالفت به قطعنامه مذکور رای دادند، در حالی که برزیل و اوکراین رای ممتنع دادند . برونو رودریگز پاریلا، وزیر امور خارجه کوبا، پیش از رای گیری در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی کرد و تحریم را یک اقدام عمدی و جنگ اقتصادی با هدف جلوگیری از ورود درآمد مالی به کشور ، از بین بردن توانایی دولت برای پاسخگویی به نیازهای مردم و ایجاد اقتصادی ضعیف طراحی شده اند. و همچنین به منظور فروپاشی دولت و ایجاد یک وضعیت غیرقابل کنترل تا تسلیم کوبا در مقابل خواست های ایالات متحده دهه ها ادامه پیدا نمودند ." همچنین ایشان بیان داشت : از سال 2019 ، ایالات متحده "محاصره کشورمان در ابعادی شدیدتر ، بی رحمانه تر و غیرانسانی تر را افزایش داده است تا عمداً بیشترین آسیب ممکن را به خانواده های کوبایی وارد کند و ایشان به نیابت از آمریکا به تغییر ساختار سیاسی اقدام نمایند ." این تصویب قطعنامه و سخنان وزیر امور خارجه کوبا در حالی مطرح می شود که ، دولت اوباما تجارت و سفر به کوبا را آزاد کرده بود و قصد داشت در چشم اندازی روابط خود را با این کشور عادی سازی نماید ، اما دولت ترامپ بسیاری از سیاست های سلف قبلی خود را تغییر داد . دولت بایدن به نوبه خود برخی از اقدامات دولت ترامپ را معکوس کرده ، اما دیدگاه رئیس جمهور قبلی خود را برای مخالفت با این اقدام حفظ کرده است. رودریگز اذعان کرد که برخی «اقدامات مثبت» از سوی دولت بایدن صورت گرفته است ، اما تأکید کرد که به طور کلی ، توان بازتعریف سیاست خاص خود در قبال کوبا را ندارد و در عوض صرفاً به سیاست «فشار حداکثری» که در زمان سلف خود ایجاد شده بود، ادامه میدهد. ایالات متحده در توضیح رای خود اعلام نموده که "دولت کوبا را مسئول ادامه تحریم ها می داند ( بخوانید زودتر به خواست ما تن بدهد تا بعد ببینیم چه می شود ..!! ) ، حمایت ما از مردم کوبا تزلزل ناپذیر است !!! ." جان کلی ، مشاور سیاسی کاخ سفید گفت : «دولت کوبا از احکام شدید زندان ، حتی برای افراد زیر سن قانونی ، تاکتیکهای ارعاب ، دستگیری ، قطع اینترنت ، اوباش تحت حمایت دولت ، و شرایط وحشتناک زندان استفاده کرده است تا مانع از اعمال حقوق بشر کوباییها شود.» وی ادامه داد: ما این نهاد را تشویق می کنیم که از دولت کوبا بخواهد به مردم کوبا و خواسته های آنها برای تعیین آینده خود گوش دهد. ( بعد معلوم نیست گوش خودشان کیی قرار هست باز شود و صدای چند میلیارد انسان دیگر را بشنوند ... که بس است دیگر ... ) پی نوشت : این عکس بالا از تابلو اعلام نتایج رای گیری مذکور را در کنار سخنان آمریکایی ها قرار بدهید خودش ضمن خلق شگفتی قرن باعث خواهد شد که در سلامت عقل آنان شک کنید و همچنین در سلامت عقلی کسانی که شعار های حقوق بشر و دمکراسی آمریکایی ها را از صمیم قلب باور دارند ... کل دنیا یک چیز میگه و خود ایشان به تنهایی یک چیز را تحکم می کنند ( زور گویی و دیکتاتوری به معنایی واقعی اگه این نیست پس معنی اش چیست ؟؟ ) ... دمکراسی آمریکایی همینی هست که هست ... بدون شرح و روتوش اضافه ... منبع : https://www.axios.com/2022/11/03/un-condemns-cuba-embargo?utm_source=twitter&utm_medium=social&utm_campaign=editorial&utm_content=world
-
1 پسندیده شدهدر بخش قبلی مقاله ، تاریخچه مسلسل های دستی موجود در سازمان رزمی نیروهای مسلح ایران که از سال 1941 تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی وارد خدمت عملیاتی گردید ، معرفی شد . اما دست قدرتمند تاریخ در سال 1979 ( 1357 خورشیدی ) بر گُرده دودمان پهلوی نهاد و این نظام سیاسی توسط انقلابیون ایرانی سرنگون شد و بطور طبیعی بخش قابل توجهی از سلاح های سبک خریداری شده توسط پهلوی اول و دوم به خدمت ارتش جمهوری اسلامی ایران و همچنین واحدهای مسلح تازه تشکیل شده در روزهای پس از انقلاب اسلامی ( کمیته های انقلاب و سپس سپاه پاسداران ) درآمد . با این حال ، براساس شواهد تاریخی ، چندین نمونه خرید خارجی در دهه هشتاد میلادی از منابع ناشناخته صورت گرفت که عمدتا برای واحدهای تازه تاسیس کمیته و سپاه پاسداران بود . از جمله این واحدها ، یگان موسوم به انصار المهدی که وظیفه حفاظت از جان شخصیتهای کلیدی و همچنین یگان موسوم به "صابرین " بشمار می آمد . بابک خان زنجانی ( مولتی میلیارد زندانی ) که اصولا مشخص نیست با چه مجوزی با سلاح برتا ام-12 سرو کار دارد !!!! برتا ام-12 مجهز به صداخفه کن (سمت راست تصویر ) ، ضبط شده از اشرار توسط نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران برتا ام-12 : یکی از نخستین مسلسل های دستی که پس از انقلاب اسلامی وارد سازمان رزم نیروهای مسلح ایران در اواخر دهه هفتاد و سپس دهه هشتاد میلادی شد ، برتا ام-12 با کالیبر 9×19 م.م بود . براساس شواهد در دسترس ، تعداد محدودی از این سلاح از منابع ناشناخته ای خریداری و به ایران ارسال شد و طبق تصاویر موجود ، تا سال 2010 نیز در خدمت قرار داشت . اما این احتمال وجود دارد که امروز ام-12 دیگر در خدمت عملیاتی قرار نداشته باشد . گفته شده این سلاح عمدتا توسط واحدهای انصارالمهدی برای حفاظت از شخصیتهای مهم و همچنین عناصر حفاظت سپاه پاسداران استفاده می شد. زد-84 : مسلسل دستی دیگری که در اواخر دهه هشتاد میلادی بطور مستقیم از اسپانیا تهیه شد ، مسلسل مشهور استار زد-84 با کالیبر 9×19 بود که نیروی دریایی سپاه برای تسلیح واحدهای عملیات ویژه زیرسطحی ( غواص ) از آن بهره می برد . اگر در ابتدا انتظار نمی رفت که این سلاح چندان مورد استقبال قرار بگیرد ، اما ظاهرا از عملکرد این سلاح چنان رضایت حاصل آمده بود که گفته میشود بدون اخذ مجوزهای لازم نیز درایران تولید شد . واحد مردان قورباغه ای نیروی دریایی سپاه مسلح به زد-84 نسخه ای که نیروی دریایی سپاه از آن استفاده می کند ، گونه کوتاه (نسخه موسوم به Corto) است که طول لوله آن به 215 م.م. می رسد و مشابه سلاح انفرادی CETME L rifle است . زد-84 آخرین بار در رزمایش پیامبر اعظم (ص) در سازمان رزم واحدهای دریایی سپاه دیده شد و این اعتقاد وجود دارد که هنوز در خدمت است . به ترتیب از راست : شهربانی جمهوری اسلامی ایران ، کمیته انقلاب اسلامی و ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران که تا قبل از سال 1370 ، مسئولیت حفظ امنیت داخلی را بر عهده داشتند تندر ( ام پی-5 ایرانی ) : در اوایل دهه نود میلادی ( 1991 ) بخش انتظامی نیروهای مسلح ایران ( شامل شهربانی ، ژاندارمری و کمیته های انقلاب اسلامی ) به طیف متنوعی از مسلسل های دستی مسلح شده بودند که از نمونه های عبری (یوزی ) ، ایتالیا ( برتا ام -12 ) و برخی نمونه هایی ام.پی-5 آ.3 استفاده می کردند . با این وصف ، پس از ادغام این نیروها و خرید سلاح های کمری جدید نظیر زیگ زائر پی-226 ، این نیروی تازه تشکیل داده شده ، مسلسل دستی ام.پی-5 آ.3 را بعنوان سلاح ثانویه خود انتخاب نمود و یوزی نیز بتدریج به دپوهای تسلیحاتی برای مواقع ضروری انتقال داده شد و تمامی مسلسل های برتا ام-12 نیز به سپاه منتقل گردید . با توجه به گسترش یکباره سازمان رزمی نیروی انتظامی ، پلیس ایران نیاز بیشتری به دریافت ام.پی-5 پیدا نمود ، در نتیجه ، سازمان صنایع دفاع ( DIO) در اواخر دهه نود میلادی ، یک خط تولید جدید برای تحویل تعداد بیشتری از نمونه روگرفت ( کپی ) مسلسل ام.پی-5 آ.3 راه اندازی و آن را تندر ( TONDAR) نام نهاد . . مسلسل دستی MP-5A3 ( بالا ) و تندر (پایین ) تندرسبک ( راست ) و نسخه بومی ام. پی-5 در دست واحدهای ویژه نیروی انتظامی ( چپ ) براساس مندرجات متن ، بدلیل کیفیت پایین ساخت نمونه های بومی ام. پی-5 ، واحدهای نظامی ایران ، مجدداً با بازسازی مسلسل های سبک یوزی ، آنها را بخدمت گرفتند . ام.پی-5 در دستان واحدهای کمیته انقلاب اسلامی ( راست ) و کلاه سبزهای ارتش ( چپ ) نسخه ایرانی بلحاظ بصری از نمونه های ساخت آلمان بدلیل تفاوت در رنگ بخش محافظ پایینی لوله سلاح (قهوه ای – زیتونی ) که مشابه ژ-3 ، قابل شناسایی است ، در حالی که حالتهای ماشه آن بصورت S.E.F و در برخی از نمونه های تولیدی بصورت 0.1.20 نشانه گذاری شده است . علاوه بر نسخه MP-5A.3 استاندارد توسط صنایع دفاعی ایران ، نسخه MP-5K نیز تحت شناسه تندر سبک یا TK-9 نیز تولید گردید . مضاف براین دو نمونه ، صنعت جنگ افزارسازی ایران نمونه ای را با قنداق پلاستیکی ثابت مشابه گونه MP-5A2 نیز معرفی نموده که هم اکنون در ارتش ، سپاه و پلیس در خدمت قرار دارد ولی گفته میشود بدلیل کیفیت پایین تولید ،؛ اغلب آنها در انبارها نگهداری می شوند تا جایی که برخی از یگان های سپاه مجددا مسلسل یوزی را در همان نقش بخدمت گرفته اند . به تقریب ، 10سال پس از شروع تولید این مسلسل در ایران ، با آغاز سال 2000 و نزدیک شدن روابط ایران و سودان ، این کشور یک کارخانه تولید سلاح را در این کشور راه اندازی نمود که در کنار طیف متنوعی از سامانه های تسلیحاتی ، نسخه ای از تندر تحت عنوان "Tihraga " در این کشور تولید شد که بخدمت واحدهای مسلح سودانی نیز درآمد . علاوه بر این ، تحلیل تصاویر منتشرشده نشان میدهد که گروه های مسلح در سراسر خاورمیانه ، نسخه های از مسلسل تندر را بخدمت گرفته اند . روگرفت بدون نام از مسلسل دستی کا-7 : در سال 2020 ، نیروهای مسلح ایران در جریان یک نمایشگاه نظامی دولتی ، سلاح جدیدی را به نمایش گذاشت که براساس شواهد ، براساس پیکربندی K-7 محصول کره جنوبی بنا نهاده شده بود . اگر چه هنوز نام این سلاح جدید مشخص نشده ، اما خبرگزاری های کره جنوبی مدعی شدند که نمونه به نمایش درآمده توسط ایران ، نسخه ای از سلاح کا-7 با کالیبر 9×19 م.م محصول این کشور است . این نمونه مجددا در سالگرد پیروزی نظامی ایران علیه عراق ( فتح خرمشهر در سال 1361 ) نیز به نمایش درآمد . با این حال ، هنوز مشخص نیست که این مسلسل دستی بصورت انبوه تولید گردیده یا خیر یا فقط یک نمونه نمایشی بشمار می رود و اگر بصورت انبوه خریداری شده ، چگونه این معامله تحت شرایط تحریم تسلیحاتی صورت پذیرفته است ؟!!! مضاف براین ، یک گونه کامل از این مسلسل دستی در همین نمایشگاه ، معرفی شد که تا تاریخ انتشار این مقاله ، هنوز اطلاعات بیشتری از آن درز نکرده است . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .