برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      22

    • تعداد محتوا

      8,934


  2. End

    End

    VIP


    • امتیاز

      7

    • تعداد محتوا

      837


  3. scorpion57

    scorpion57

    Editorial Board


    • امتیاز

      4

    • تعداد محتوا

      1,066


  4. aminf14

    aminf14

    Editorial Board


    • امتیاز

      2

    • تعداد محتوا

      1,328



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 26 آذر 1403 در همه مناطق

  1. 7 پسندیده شده
    بسم ا... گربه مکّار
  2. 7 پسندیده شده
    بسم ا... گفته شده وزن موشک ضد زره شفق به شصت کیلوگرم می رسد .. با احتساب توان حمل شش تیر موشک و سامانه های پخش کننده شراره ، شاید حدود 400 کیلوگرم بار روی این پرنده قرار دارد حمل چنین وزنه قابل توجهی با توجه به پیشرانه های قدیمی بل-209 های هوانیروز مقداری عجیب به نظر می رسد مگر اینکه تغییراتی در برخی از اجزاء این بالگرد رخ داده شده باشد.. !!!!!
  3. 5 پسندیده شده
    بسم ا... اسکادهای منهدم شده سوری توسط نیروی هوایی جهود . پس از جنگ دوم خلیج فارس (1990) ، جنگ قره باغ (2020) ، اکنون سوریه (2024) نیروی هوایی 3- نیروی موشکی 0 پی نوشت : البته بازی هنوز تمام نشده ... امید هست که نیروی موشکی یک کامبک بزرگ داشته باشد ...
  4. 4 پسندیده شده
    شفق بهینه دارای وزن ۵۰ کیلوگرم است که ۶ موشک می شود ۳۰۰ کیلوگرم تاو دارای وزن ۱۹ تا۲۲ کیلوگرم در نسخه های مختلف است و در سنگین ترین لود کبرا ۸ موشک تاو رو حمل می‌کنه که مجموع وزن آن بصورت ماکسیمم میشود ۱۷۶ کیلوگرم الماس در نسخه های ۱و۲ دارای وزن ۱۵ کیلوگرم است که مجموع وزن هشت موشک لود شده می شود، ۱۲۰ کیلوگرم. پ ن: اهمیت موشک الماس در هواگرد های پهپادی و بالگردی کاملا مشخص هستش. هر چند در برد متفاوت هستند اما دستکم با برنامه ریزی در همین نسخه های ۱و۲ الماس و ایجاد توانایی اوج گیری میشه به برد هم افزایش داد
  5. 3 پسندیده شده
    عملیات علیه عین الاسد پیش روی شماست. خطری که نیروی موشکی می‌تونه روی پایگاه هوایی بدون پدافند غیر عاملی مناسبب بیاره اینکه بین این همه پیامبر دست بزاریم روی جرجیس و نظری باب دلمان پیدا کنیم در نهایت به تحلیل جانبدارانه ختم میشود. پیشاپیش این پست در رد اهمیت و کارایی نیروی هوایی نیست اما کوبیدن توان موشکی با تمام مزایای که در نبرد های قرن ۲۱ می‌تونه فراهم کنه کم لطفی هستش. مثال های فوق مثال های نا متوازنی بودند. در مورد صدام حسین با یک ارتش درجه چندم رو به رو بودیم که تاکتیک عملیاتی موشکی خاصی در برنامه نداشت و وقتی نیروی هواییش فلج شد روی آورد به استفاده از بالستیک. تاکید میکنم این وسط نیروی هوایی آمریکا پیروز شد اما نیروی هوایی صدام حسین مغلوب شد و اما تا هفته پایانی جنگ صدام از موشک برای هدف قرار دادن مناطق مختلف خاورمیانه بهره برد! تفاوت در چه هست؟ آیا بهتر نیست همچین نیرویی به عنوان تکمیل کننده تقویت بشه. نیروی موشکی صدام حسین از توان اطلاعاتی و ابزار های شناسایی کافی برخوردار نبود. در مورد هر کس دیگری که به توان ماهواره ای و شناسایی بالقوه مجهز نباشه وضع همین است. در مورد نبرد قره باغ که اساسا تقابل بین یک نیروی موشکی و نیروی هوایی نبود. موشک های محدودی شلیک شدند که البته در تمام مورد به هدف خودشون رسیدن . از جمله شلیک یک لورا که بصورت نمادین پلی را در عمق خاک قره باغ بصورت دقیق هدف قرار داد که با توجه به توان ارامنه از توان هیچ پهپاد یا نیروی هوایی بر نمی آمد! در موردی جنگ سوریه باید توجه کنید که در حال حاضر جنگ یکطرفه ای هستش و ارتش سوریه بر اثر شورش داخلی فروپاشیده و تمام فرماندهان نظامی کارآمد فرار کرده یا کشته شده اند و بطور خلاصه دست سوری ها خالیست. طرف سوری که در حال حاضر تحریر الشام است و در حال استقرار دولت هستش توان شلیک یک گلوله به اسرائیل را در خورد ندیده و چه انتظاری دارید از چنین سوریه ای؟ در رابطه با عملیات های دیگر هم چی ی نگفتید من هم بهشون ورود نمیکنم در مورد نیروهای نظامی ما با انتخاب بین نیرو مواجه نیستیم یعنی نمی تونیم بگیم نیروی هوایی هست و نیازی به نیروی موشکی و پدافندی یا زمینی نیست و یا بالعکس. در توازن نیروهای نظامی ما با مسئله جور بودن جنس و داشتن ترکیبی از کارآمدترین نیروها چه در حوزه نیروی زمینی و چه دریایی و نیروی هوایی - موشکی اعم از جنگنده، پدافند و موشک روبروییم. بهترین نمونه اش هم رژیم صهیونیستی که ترکیبی متوازن از نیروی دریایی خوب، نیروی هوایی و پدافند قدرتمند و نیروی موشکی خوب و همچنین نیروی زمینی قابل قبول برخورداره. کشوری که فقط بر روی یک نیرو از مجموع نیروهای نظامی اش حساب باز کنه عملا دست خودشو در داشتن پلن بی و سی می بنده و این بلاییه که ما بعد از دفاع مقدس با عدم تکامل نیروی هوایی مون بهش گرفتار شدیم. مثالش هم همین عملیات های وعده صادق 1 و 2 بودند که از بعد روانی و در وعده صادق 2 عبور از سپر پدافندی و موشکی رژیم صهیونیستی خوب ولی در وارد کردن خسارت و ضربه به سازمان رزم رژیم عبری به نظرم ناموفق و تا حد زیادی ناکارآمد بودند. در مورد نیروهای نظامی ما با انتخاب بین نیرو مواجه نیستیم یعنی نمی تونیم بگیم نیروی هوایی هست و نیازی به نیروی موشکی و پدافندی یا زمینی نیست و یا بالعکس. در توازن نیروهای نظامی ما با مسئله جور بودن جنس و داشتن ترکیبی از کارآمدترین نیروها چه در حوزه نیروی زمینی و چه دریایی و نیروی هوایی - موشکی اعم از جنگنده، پدافند و موشک روبروییم. بهترین نمونه اش هم رژیم صهیونیستی که ترکیبی متوازن از نیروی دریایی خوب، نیروی هوایی و پدافند قدرتمند و نیروی موشکی خوب و همچنین نیروی زمینی قابل قبول برخورداره. کشوری که فقط بر روی یک نیرو از مجموع نیروهای نظامی اش حساب باز کنه عملا دست خودشو در داشتن پلن بی و سی می بنده و این بلاییه که ما بعد از دفاع مقدس با عدم تکامل نیروی هوایی مون بهش گرفتار شدیم. مثالش هم همین عملیات های وعده صادق 1 و 2 بودند که از بعد روانی و در وعده صادق 2 عبور از سپر پدافندی و موشکی رژیم صهیونیستی خوب ولی در وارد کردن خسارت و ضربه به سازمان رزم رژیم عبری به نظرم ناموفق و تا حد زیادی ناکارآمد بودند. اما چه کار باید کرد؟ به نظرم بنده در باب توان موشکی موشک ها ما از لحاظ برد و دقت در شرایط مناسبی قرار دارند ولی دو عملیات وعده صادق نشون داد از نظر قدرت تخریب نیاز به کار بیشتر هست.البته خوشبختانه این ضعف نسبت به دو نقطه قوت، جزئی تر بوده و قابل رفع شدنه. مکمل نیروی موشکی قابل قبول ما باید نیروی هوایی کارا، قدرتمند و دارای توان تهاجمی باشه. ما 35 سال رو در تجهیز نیروی هوایی مون هدر دادیم و اگرچه نمی تونیم انتظار داشتن ابزارهای قدرتمندی در حد اف 111 یا درنای سپید (توپولوف 160) رو داشته باشیم ولی ورود سوخو35، سوخو30 به همراه جی 10 یا میگ 35 میتونه توان توامان تهاجمی و دفاعی مارو بالا ببره. چه بخواهیم چه نخواهیم آخرالزمان در حال وقوع و نبردنهایی ما با رزیم عبری در پیش .روزها و یا ماها یا سالهای باقیمانده تا نبردنهایی رو باید به حداکثر تجهیز، خرید و آموزش بپردازیم و بنابر آیه شریفه وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ آماده نبرد باشیم.
  6. 2 پسندیده شده
    نقطه ضعف رو که در کوتاه مدت نمیشه کاری کرد حداقل ضربه دردناک باشه.1000 تا شلیک کنیم اگه شدم بیشتر با نبود پلن بی و سی چاره ای جز این نیست، بهرحال این موشک هارو نگه داشتیم برای این روز اگر قراره از اسرائیل شکست بخوریم چه فایده ای داره نگه داریشون؟. آیت الله خامنه ای وقتی خودش بعد از عملیات وعده صادق 2 نماز جمعه اومد و امامت رو برعهده گرفت نشون داد تا نقطه آخر پای کار هست و ترسی نداره. بهرحال وعده صادق 3 و 4 هم انجام نشه دشمن جری تر میشه و ضربه های بدتری میزنه پس چه بهتر که ما ضربه قوی بهش وارد کنیم مخصوصا نابودی آشیانه و مراکز بازآماد هواپیماهاشون و بجز تمهیدات و احتیاطات قبل و بعدش بقیه کار رو بسپاریم به خدا ...
  7. 2 پسندیده شده
    با کلیت حرف شما موافقم ولی سه نکته لازم به گفتن هست ۱.در بحث نیروی هوایی مشکل این هست که کشور خارجی حاضر به فروختن جنگنده به ما نیست خودمان هم تا الآن نتوانستیم جنگنده مدرن تولید کنیم یعنی توان علمی و اقتصادی آن را نداشتیم پس به اجبار و نه به اختیار به سمت موشک رفتیم. ۲.همان طور که بیان کردید در جنگ عراق و آمریکا مشخص شد نیروی هوایی قدرتمند در مقابل ابرقدرت ها به سرعت کارایی خودش را از دست می‌دهد. حتی در جنگ ایران و عراق علی رغم برتری نیروی هوایی ایران، برای پاسخ به عراق در جنگ شهرها نتوانستیم از جنگنده استفاده کنیم و مجبور به روی آوردن به موشک شدیم. ۳.درباره قدرت ضربه زدن و بازدارندگی موشک های ایران موضوع این است که تا به حال ما حمله قابل توجه و جدی انجام ندادیم. در وعده صادق ۲ در کل حدود ۱۸۰ موشک به ۵ هدف متفاوت برخورد کرد. خب این خیلی کمه! یعنی در مجموع حدود ۹۰ تن مواد منفجره. برای مقایسه اسرائیل برای ترور سیدحسن در حمله به ضاحیه جنوبی در یک نقطه ۸۵ تن بمب ریخت. اگر می‌خواهید توان تخریبی واقعی موشک را بسنجید شلیک ۵۰۰ موشک به یک پایگاه بسیار جذاب خواهد بود.
  8. 2 پسندیده شده
    و بشار نیز با انتخاب پزشکیان به ریاست جمهوری در ایران، خاطره سفرش در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی در سال ۱۳۹۷ به تهران و به هم ریختگی در سیاستمداران ایرانی با استعفای وزیر خارجه و عدم حمایت روحانی از سوریه را در ذهن مرور کرده و ایران را جبهه قابل اعتمادی برای تکیه‌کردن نمی یافت روسها نیز درگیر اوکراین بودند به همین جهت سیاست عدم تنش در منطقه و فاصله گرفتن از ایران را دنبال ‌کرد. گرچه برخی تحلیل‌گران بشار را متهم به فاصله گررفتن از ایران می‌کنند اما به واقع این نظر بشار را نمی‌توان نادیده گرفت که ((وقتی ایران هدف قرار گرفتن خاک خود در ترور هنیه یا در حمله اسراییل به مراکز نظامی تهران را بی پاسخ می‌گذارد و دفاعی از خود نمی‌کند چگونه می‌توان به کمک آن امیدوار بود؟)) به همین دلیل بشار نیز خود را تنها یافته و سعی در کاهش هزینه‌های همراهی با محور مقاومت داشت. به عبارتی خود را از محور مقاومت خارج نمود. اما ایران سوریه را خیلی پیش‌تر، در سال ۱۳۹۷ در سفر بشار به تهران از دست داد، در به هم ریختگی سیاسی در تهران، درمرکز جبهه مقاومت، و در استعفای وزیر خارجه و بی تفاوتی روحانی در جایی که دولت حاضر به هزینه دادن حتی در حد یک ملاقات معمول با اسد نبود. اکنون نیز در دوره پزشکیان نیز حتی برای دفاع از خاک خود حاضر به هزینه نیست. سوریه نیز در اقدامی منطقی ارتباط خود را با ایران قطع کرد تا هزینه کمتری، به زعم خود، در همراهی با ایران بدهد. قراردادهای تجاری نیز با عدم فعالیت اتاق بازرگانی ایران و سوریه فراتر از تفاهم نامه نرفت. سرمایه های نظامی و پایگاههای ایران نیز یک سال پس از ایجاد محدودیت‌های دولت سوریه در عمل متروک شده بودند. محور مواصلاتی ایران نیز از سمت دمشق کاملا قطع بود و اندک ارتباطی از سمت لاذقیه با لبنان وجود داشت. در مورد کاهش قدرت بازدارندگی نیز بیش از آنکه کاهش بازدارندگی نتیجه سقوط سوریه باشد، سقوط سوریه معلول کاهش بازدارندگی ایران، منفعت سنجی‌های کوتاه مدت نابخردانه برخی سیاستمداران،از سمت ایران و به همان مقدار از سمت دولت سوریه بود. این فرایند نتیجه بذر این حادثه در دولت روحانی گذاشته شد و بی عملی در دوره پزشکیان به بلوغ رسید و چنانچه بازدارندگی کشور ترمیم نشود در آینده باید شاهد ضرباتی از سوی محور عربی عبری و ترکی، باشیم.""""" """"""""""""" اینقدر آسمان ریسمان کردی تا نشون بدی بشار اسد و روسیه در هماهنگی با اسراییل به ما هیچ خیانتی نکردند و نارویی نزدند.خیانت رو روحانی رییس جمهور پیشین و پزشکیان رییس جمهور فعلی مرتکب شدند!!! احیانا ایران رو با آمریکا اشتباه نگرفتی؟! یه جوری می گید که هیچ کس ندونه فکر می کنه ما تا به الان اونجا رو تصرف کرده بودیم و مستعمره ما بوده.می تونست مطلب خوبی باشه بدون گرایش سیاسی ولی متاسفانه داره طرف کشی سیاسی توش موج میزنه .نمی دونم اگر این اتفاق که استارت در دوره شهید رییسی واقع شد در دوره ایشون رقم می خورد چطور باید تحلیل می کردید.راستش بدم نمیاد جریان پانترک در ایران با ورود احتمالی ما به جنگ فنا برن ولی چیزی که مشخصه تمایل شدید مدیریت میلیتاری به یک طرف سیاسی در نشر این مطالب قابل نادیده گرفتن نیست
  9. 2 پسندیده شده
  10. 1 پسندیده شده
    -در جواب نکته اول عرض کنم که اتفاقا برنامه های بسیار خوب و جدی در حوزه هوایی و زمینی دنبال شد آذرخش شفق برهان و...اما کار بعد تغییر دکترین بالکل رها شد -نکته دوم همون اشتباهی که فرماندهان و تئوریسینهای ما کردند رو دارید تکرار می کنید تهدید جدی از طرف همسایگانمون هست ترکیه باکو پاکستان عربستان امارات وحتی افغانستان...صرف نیروی موشکی به هیچ وجه جوابگو تهدیدات نیست به خصوص در بخش پدافند -همون شلیک 180موشک "ادعایی"( من تصور می کنم کمتر از این حرفهاست)هم برای تدارک و طرح ریزی و پرتابش کلی زمان برد
  11. 1 پسندیده شده
    بلعکس نظر شما فکر میکنم اگه دیر بجنبیم تبدیل میشیم به دشمن اول ملت سوریه!!! در هر صورت این سیستم جدید و نوپا یه دشمن میخاد که بهتره ما نباشیم!!! اگه اون دشمن همسایه های اشغالگر باشن تا ما که دشمن فرا مرزی هستیم که قراره ترکیه و اسراییل از ما بسازن و به خورد اونها بدن و بنظرم بهتره با مصر، و اردن ،امارات و عربستان شبیه قضیه حفتر همکاری کنیم... بلاخره ممکنه مصر و اردن احساس خطر نفوذ ترکیه را بکنن...
  12. 1 پسندیده شده
    بنظرم باید رفت با دولت فعلی هر طور میشه بست که حداقل از توش دشمنی و قطع روابط در نیاد! روسها که سفارتم تحویل دولت جدید دادن و گویا اجازه حفظ پایگاه هاشون را گرفتن!! فکر میکنم ما هم میتونیم با برقراری روابط و اخراج نشدن از اعضا آستانه بتونیم نقش بازی کنیم توی این کشور و خب حداقل جمعیت علوی را کم کم جذب کنیم
  13. 1 پسندیده شده
    بسم ا.. زیرساختهای حساس ایران که احتمال حمله رژیم عبری بدانها می رود و آماده سازی دفاع هوایی ایران برای مقابله با حملات احتمالی / اکتبر 2024 به نقل از منابع روسی
  14. 1 پسندیده شده
    با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست توپخانه خودکششی اسکندر ( Aleksander S-PAS ) سامانه اسکندر (یا الکساندر) یک سیستم تسلیحات توپخانه خودکششی 155 میلی متری جدید است که توسط شرکت سازنده محصولات دفاعی صربستان Yugoimport SDPR طراحی و توسعه یافته است. سامانه توپخانه در حال حاضر تحت آزمایشات شلیک و ارزیابی فنی است. پیکربندی طراحی الکساندر ، اپراتورها را قادر می سازد تا آن را به راحتی با هواپیمای نظامی یا خطوط ریلی ، به مکان های ماموریت اعزام کنند. سیستم تسلیحاتی اسکندر بر پایه یک شاسی چرخدار 8×8 کاماز تقویت شده است. ساختار کابین کج و متمایل به جلو کامیون دارای یک در دو سمت است. کابین زره پوش سه خدمه را در خود جای داده و دارای یک شیشه جلوی بزرگ است که دید واضحی از اطراف ارائه می دهد. در قسمت عقب خودرو یک ماژول اسلحه 155 میلی متری و یک سیستم بارگیری تمام اتوماتیک در پشت اسلحه اصلی ادغام شده است. ماژول سلاح می تواند انواع مهمات «استاندارد» و «ویژه» کالیبر 155 میلی متری ناتو را شلیک کند. طول، ارتفاع و عرض این سلاح به ترتیب 11.4 متر، 3.85 متر و 2.6 متر است. فاصله آن از سطح زمین 385 میلی متر است. ماژول سلاح می تواند پرتابه های کالیبر 155 میلی متری/52 میلی متری را تا حداکثر برد 25 کیلومتر شلیک کند. قابلیت شلیک متناوب و همزمان چند دور (MRSI) این سلاح، آن را قادر می سازد تا چهار پرتابه متناوب را در زوایای گوناگون شلیک کند. حداکثر سرعت شلیک سیستم تسلیحاتی شش گلوله در دقیقه است. الکساندر می تواند استحکامات دشمن را در حداکثر برد شلیک 32.5 کیلومتر با مهمات استاندارد نابود کند. حداکثر برد شلیک را می توان تا 52 کیلومتر با استفاده از سیستم های توپخانه پیشرفته مانند پرتابه های توپخانه 155 میلی متری HE ERFB RA/BB بسیار دور برد (VLAP) افزایش داد. این خودرو همچنین دارای چهار محور هیدرولیک است که شلیک در هر دو جهت را تضمین می کند و آن را به یک سلاح توپخانه منحصر به فرد تبدیل می کند. سامانه توپخانه الکساندر مجهز به کانتینر ذخیره سازی است که می تواند 12 گلوله مهمات اضافی را در خود جای دهد. سیستم بارگیری خودکار اسلحه را با مهمات موجود در محفظه ذخیره سازی مجدداً پر می کند. موتور و تحرک وسیله نقلیه 8×8 سیستم توپخانه از یک موتور دیزلی سوپرشارژ 400 اسب بخار نیرو می گیرد. این وسیله نقلیه می تواند با حداکثر سرعت جاده ای 90 کیلومتر در ساعت حرکت کند و حداکثر برد 500 کیلومتر را طی کند. این آتشبار می تواند از ترانشه هایی به عرض 1600 میلی متر عبور کند و همچنین می تواند از موانع آبی با عمق 1100 میلی متر عبور کند. منبع پ.ن : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. .
  15. 1 پسندیده شده
    سلام تام کتها عمدتا با فرمیشن 3 فروندی دیده شدند
  16. 1 پسندیده شده
    گفته میشد که طرح این عملیات قبل از انقلاب ریخته شده بود ولی آمریکا و عراق باور نداشتند ایران در شرایط وخیم 59 بتواند چنین کاری انجام دهد! همان روز که این عملیات انجام شد همگان و بخصوص عراق متوجه این قضیه شدند که ایران حریف دست و پا بسته ای نیست. حفظ آسمان کشور در ماههای اول یعنی تا سال 60 که عملیاتهای غیر کلاسیک سپاه و ارتش شروع شد باعث عدم سقوط خوزستان شد. البته رشادتهای نیروی زمینی جای خود ولی اگر نیروی هوایی نبود احتمالا شاهد سقوط اهواز و آبادان و شیراز و ... هم میبودیم! عراق هم یک روز قبل چنین عملیاتی انجام داد با 190 فروند جنگنده ولی بجز یک فانتوم که آسیب دید به دلیل نبودن در آشیانه تقریبا هیچ صدمه ای به توان عملیاتی نیروی هوایی وارد نشد! در اینجا اهمیت مبحث آموزش حرفه ای آشکار میشود که باعث این شگفتی شده چون مهاجم در یک حمله غافلگیرانه با 190 جنگنده میتوانست کل کشور را زیر و رو کند که حتی سایتهای پدافند ما آماده درگیری نبودند! ولی نتوانست هیچ کاری بکند بجز بمباران اطراف باند بجای خود باند!
  17. 1 پسندیده شده
  18. 1 پسندیده شده
    بمب افکن استراتژیک B-52 Stratofortress ساخت Boeing اولين پرواز:1952 شروع توليد:1955 پايان توليد:1962 وضعيت:85 عدد عملياتي و 9 عدد رزرو استفاده كننده:نيروي هوايي ايالات متحده تعداد ساخت:744 قيمت واحد:4/53 ميليون دلار در سال 1998 تعداد سرنشين:5 نفر طول:5/48 متر ارتفاع:4/12 متر مساحت بال:370متر مربع وزن خالي:83.250 كيلوگرم وزن لود:120.000كيلوگرم وزن ماكزيمم تيكاف:220.000كيلوگرم نيرو ي محركه:8 عدد Pratt & Whitney TF33-P-3/103 turbofans هركدام به قدرت 76 كيلو نيوتون حداكثر سرعت:1000 كيلومتر در ساعت سرعت كروز:393 كيلومتر در ساعت برد:15000 كيلومتر سرعت برخاستن:85/31 متر بر ثانيه تسليحات:يك توپ 20 ميليمتر M61 Vulcan كه اكنون از روي تمام واحدها برداشته شده؛ 27200 كيلوگرم انواع بمب و موشك و مين.
  19. -1 پسندیده شده
    سلام برای پایان یافتن این ماجرای زد و خورد پینگ پونگی بین ایران و رژیم اشغالگر فقط به یک شکل می شود ماجرا ررا تصور کرد و آن هم این که هم اسراییلیها خودشان را موفق فرض کنند و هم ایران خودش را موفق بداند و شاید جواب ندهد : اسراییلیها با هواپیما یک سایت را بمباران کنند و بعد تعدادی از این هواگردهای حمله کننده مورد هدف قرار بگیرند و سقوط کنند . در این صورت هر دو طرف برای خودشان موفقیت حساب خواهند کرد و داستان ادامه پیدا نمی کند ! البته فقط آمریکاییها می توانند اسراییلیها را مجبور کنند که این سناریو عمل بشود !
  20. -1 پسندیده شده
    دلایل حضور ایران در سوریه دستاورد‌ها و ناکامی‌ها بی شک سرعت عجیب حودث درآخرین ماه سال ۲۰۲۴ در منطقه خاور میانه و بالاخص سوریه بسیاری را غافلگیر کرد حوادثی که رابطه مستقیم با کشورمان دارد و چه بسا آینده کشور را در مسیری جدید تصویر می‌کند پیشبینی این مسیر و ترسیم معادلات قدرت جدید در منطقه نیازمند تحلیل درست وقایع پیش آمده در منطقه است برخی امیدوارانه از اصلاح مسیر نادرست طی شده دم می‌زنند، برخی نا امیدانه سخن از شکستی سنگین به پیکره محور مقاومت می‌زنند و برخی با متلک از شعار دفاع از حرم می‌زنند درحالی که خانواده شهدای حرم و حامیان جبهه مقاومت در بهت فرو رفته‌اند اما برای پی بردن به شرایط جدید ایران در سوریه باید ابتدا به دلایل حضور در سوریه بپردازیم حفظ مهم‌ترین نظام حامی ایران در دنیا: به جرعت می‌توان نظام سوریه را قدیمی ترین و تنها نظام سیاسی همسو با ایران در منطقه خاورمیانه و بلکه در جهان از زمان وقوع انقلاب اسلامی دانست. نظام سیاسی دولت سوریه از ابتدای انقلاب تاکنون نه تنها یک دولت همسو بلکه به عنوان تنها متحد استراتژیک ایران در منطقه به حساب می‌آمد داستان قطع شریان نفت عراق به بندر طرطوس، اموزش موشکی نیروهای ایران و تامین مهمات ایران در زمان‌های حساس و در عملیات‌های مهم مانندکربلای۵ از آن جمله است. این روابط گرچه در فراز و نشیب در زمان‌های مختلف سپری شد اما همواره سوریه و ایران را به عنوان دو متحد استراتژیک در منطقه در کنار یکدیگر بودند. حضور اقلیت علوی: ۱۳ درصد از جمعیت سوریه علوی هستند که در دوره‌های مختلف تاریخی به دلیل فشارهای موجود بالاخص از طرف عثمانی مجبور به تقیه از تشیع شدند و پس از انقلاب اسلامی ایران و حمایت خانواده اسد به عنوان اقلیت مذهبی شناخته وحقوقشان به رسمیت شناخته شد این جمعیت اندک می‌توانست هسته اولیه‌ای تغییر جغرافیای سیاسی در منطقه باشد به گونه‌ای که شرایطی مانند تشیع در جنوب عراق یا جنوب لینان را در بخش‌هایی از سوریه ایجاد نماید گسترش هسته‌های تشیع در منطقه سبب تقویت عمق استراتژیک جبهه مقاومت و تقویت جبهه تشیع فرامرزی می‌شد. حفاظت از اماکن مقدس سوریه حفاظت از حرم شریف حضرت زینب گرچه در ظاهر اهمیت نظامی یا حتی سیاسی ندارد اما از نظر جامعه شناسی، تشکیل جوامع نیازمند عامل مشترک منسجم کننده در میان مردم است این عامل می‌تواند وجود عامل اقتصادی مانند کارخانه، معدن، مرکز تجاری و یا عامل سیاسی مانند پایتخت شدن شهری باشد اما در منطقه ما عامل مذهبی سبب شکل گیری بسیاری از جوامع شده مانند وجود مسجد در کور راه‌ها که به روستا تبدیل شده یا وجود امامزادگان مانند حضرت معصومه (ع) و یا حرم ائمه که سبب رشد برخی مراکز یا ایجاد برخی شهرها شده است نمونه‌ای از تشکیل جوامع حول محور اماکن متبرک است. حفاظت از اماکن مقدس در سوریه نیز علاوه بر قوام دهنده جامعه جهانی شیعه حول توجه به سوریه و نشان دادن اراده و قدرت تشیع در جهان، سرمایه‌ای برای قوام دهنده جامعه علوی و ایجاد جامعه شیعی در سوریه بود که در آینده می‌توانست به عنوان مرکزی برای تشکل سازی در میان شیعیان منطقه شامات و مرکزی برای گروههای عقیدتی همسو با تفکر مقاومت باشد. سپهر سیاسی خاور میانه به جرئت می‌توان گفت سوریه در دهه اخیر چهارراه برخورد گفتمان‌های شیاشی غالب در منطقه خاورر میانه بودو هرکدام عیار خود را در این آوردگاه می‌سنجیدند تا قدرت خود را در ترسیم آینده جهان به رخ هم بکشند نقش و جایگاه هر کدام از این گفتمان‌ها دارای عقبه اجتماعی و سیاسی استکه در برخی مواقع می‌توان سیال بودن رفتار سیاسی آنها را در تاریخ مرتبا مشاهده کرد. گفتمان‌های سیاسی رایج در منطقه خاورمیانه‌ شامل چهار گفتمان غالب است: · تفکر تشیع محور مقاومت، · تفکر سلفی مورد استفاده اکثر پادشاهان عربی که خود را وارث سلف صالح و ادامه دهنده سیر خلفا می‌دانند · تفکر وهابی که خود را از تفکر سلفی جدا نمی‌داند اما به واسطه اجتهاد در زمینه تکفیر و جهاد، وجود سایر مذاهب در منطقه را بر نمی‌تابد و به دنبال تصفیه منطقه از سایر تفکرات است تفکر وهابی پتانسیل عظیمی در تشکل سازی مخفی و ایجاد حکمرانی در مناطق تصرف شده دارد و به سرعت به ساختار حاکمیتی تبدیل می‌شود. این تفکر نیازی به ایجاد مقبولیت اجتماعی و جامعه سازی نمی‌بیند به همین دلیل بازه زمانی مورد نیاز برای تشکیل حکومت آن در یک شهر ۱۰۰ هزار نفری به اندازه جمع آوری ۱۰۰ نیروی رزمی است. می‌توان ادعا کرد کل پهنه سوریه را در شرایط فعلی با نیرویی به اندازه ۳۰ هزار نفر در اختیار می‌گیرد. این تفکر قابلیت فراوانی در گسترش پهنه حکمرانی خود دارد رعب و ترس از این گروه، پیش از رسیدن نیروی نظامی آن، سبب سقوط هر منطقه‌ای می‌شود. رها گذاشتن تفکر وهابی اگر منجر به درگیری داخلی میان آنها نشود، می‌تواند سبب از بین رفتن مرزهای سیاسی در کل منطقه و تشکیل یک امپراتوری شود. · تفکر اخوانی: این تفکر تاکنون به عنوان تفکر نوین و جایگزین تفکر سلفی در دنیای عرب مطرح بود لیکن امروزه نه تنها متفکر برجسته‌ای ندارد بلکه با پایان عمر سیاسی حکومت اخوانی مرسی در مصر و گرایش حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان به سمت تفکرات قومیت‌گرایانه، در عمل قابلیت خود برای معرفی به عنوان مدل حکومتی جایگزین از دست داده است. · برخی تفکرات ملی گرایانه مانند ترک گرایی یا عرب گرایی که در این منطقه منشا ساختار حکمرانی بلند مدت نبوده و در افت و خیز حوادث منطقه‌ای به سرعت افول می‌کند به یقین می توان حضور ایران در سوریه را تلاقی تفکر وهابی و تشیع دانست پنجه در پنجه شدن دو تفکر برتر منطقه. این زور آزمایی پیش زمینه‌ای برای تعیین عیار هر کدام از این دو تفکر برای کسب برتری در منطقه بود. در دسامبر ۲۰۰۴ ملک عبدالله اردن نظریه هلال شیعی را مطرح ساخت این نظریه شاید آنگونه که در مجامع سیاسی به آن اهمیت داده شد در رسانه انعکاس نیافت اما بعدها در ۲۰۱۸ سبب اتحاد حکمرانان سلفی با تفکر وهابی گردید به گونه‌ای که تمام حکمرانان منطقه خود را درصف بندی مقابل تفکر شیعی قرار دادند. ترس از هلال شیعی در ابتدا سبب گردید کشورهای منطقه راه نجات خود را در نزدیکی بیشتر به آمریکا بدانند و ترامپ و به ویژه داماد یهودی وی جرالدکوشنر، این جریان وابستگی را، به سمت تاسیس کریدور عربی عبری سوق داد تا بتواند شبکه سازی لازم برای تشکیل خاورمیانه جدید و یا هلال عبری-عربی را ایجاد کند این شبکه سازی لازمه اصلی تداوم سلطه و هژمون ایالات متحده بر منطقه بود تمام این عوامل راه را برای همراهی اسلام سلفی با تفکر وهابی در سورریه توجیه می‌کرد. اما این اتحاد برای اولین بار در منطقه ایجاد نشد و ریشه در تاریخ نه چندان دور دارد. از ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰ امارات و عربستان منافع خود را در همراهی با القاعده افغانستان با تفکرات جهادی می‌دیدند تا برای تقابل با انقلاب ایران در وحله نخست بدیلی ایدئولوژیک ایجاد کنند و در وحله بعد با درگیر کردن ایران به ساز و کار تقابل مجاهدین افغان با طالبان، انقلاب ایران را درگیر جنگ غیر مستقیم در مرز شرقی، و مستقیم در غرب، با عراق کند و صد البته آمریکا نیز از فرصت به دو طریق استفاده کرد اول برای تقابل با شوروی و درگیر کردن آن در افغانستان و دوم برای شبکه سازی در جهت ایجاد اتحادیه‌ای از میان کشورهای حامی برای تثبیت نفوذ خود در منطقه این اتحادیه به نام شورای خلیج(فارس)، که در حال حاضر تنها کارکرد ضد ایرانی دارد و جنبه‌های اقتصادی سیاسی و اقتصادی آن به دلایل مختلف قابل توجه نیست. اکنون نیز همان شبکه سازی تحت نام اتحادیه عربی برای مقابله با محور مقاومت تشکیل شده و حمایت کشورهای پادشاهی عربی با تفکرات سیاسی سلفی را برای گروههای تکفیری وهابی ایجاد کرده است و امید دارد که با این تفکر بتواند موج تشیع را فروکاهد موجی که پس از شکست آمریکا در حاکمیت سازی در عراق ایجاد شد و با هدف حذف اسراییل و سلطه آمریکا در منطقه سبب اتصال حلقه‌های مقاومت در منطقه شد. اتحاد دیگری که در منطقه بر علیه محور مقاومت ایجاد شد محور اخوانی است این محور نیز نیروی قابل توجهی در منطقه شامات به واسطه شاگردان رشید رضا دارد اما علیرغم قدمت زیاد تاکنون موفق به ایجاد گفتمان حاکمیتی یا بسیج توده‌ها نشد و بیشتر به صورت گفتمان تکنوکرات مذهبی (مانند نهضت ازادی در ایران) ظاهر شد. در سال ۱۹۸۲ قیام این گروه توسط ارتش سوریه سرکوب شد در شورش ۲۰۱۸ نیز عملا نیروهای میدانی این نهضت در گفتمان وهابی ناشی از النصره و داعش دچار گرایش به این گروهها شدند. حزب حاکم ترکیه، عدالت و توسعه، نیز ابتدا با گرایش اخوانی بر سر کار آمد و در ابتدا سعی در تقویت گروههای اخوانی در منطقه داشت اما به دو دلیل در سیاست میدانی خود تغییر ایجاد کرد اول ناکامی گروههای اخوانی در فضای سوریه و دوم غالب شدن تفکرات قومیت‌گرایانه اردوغانی در راهبرد این کشور. ترکیه نیز به مانند اتحادیه عرب، اقدام به ایجاد اتحادیه کشورهای ترک زبان یا (Organization of turkic state) در ۳ اکتبر ۲۰۰۹ با مشارکت کشورهای آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان تاسیس و کشورهای هلند، ترکمنستان و قبرس شمالی به عنوان ناظر کرد. اما در عمل تا مغولستان و اوبغورستان در چین امتداد دارد. این فدراسیون به رهبری ترکیه به سرعت به یک اتحادیه اقتصادی- نظامی تبدیل شد و در سال ۲۰۲۲ عملکرد خود را در جنگ قره باغ نشان داد. این اتحادیه از شکاف ایجاد شده توسط ایران و ارمنستان از یک سو و از سوی دیگر کمربند کردی رنج می‌برد و خود را ناگزیر از تقابل با آنها می‌داند. ترکیه با استفاده از حمایت خود از اویغورهای چین و با استفاده از نفوذ وهابیت در مدارس ازبکستان و قزاقستان یک نیروی نظامی با استفاده از سمپات‌های وهابی با تاکید بر قومیت ترک ایجاد کرد و ابتدا آن را در نبرد قره باغ مورد استفاده قرار داد گرچه ترکها با پیروزی از این نبرد خارج شدند اما ایران مانع از اتصال مرز آذربایجان و ترکیه شد و از موفقیت راهبردی این جبهه جلوگیری کرد ترکیه نیز ادامه این نبرد را به زمانی دیگر موکول کرد. این اتحادیه خط نبرد خود را در سوریه قرار داد تا هم تکلیف کمربند کردی را روشن کند و هم با دست و پنجه نرم کردن با ایران و نشان دادن قدرت خود ایران را از مداخله در امور منطقه و حمایت از ارمنستان منصرف کند. تقابل جبهه ترکی و جبهه مقاومت با ابتکار ترکیه در حساس‌ترین زمان در سوریه رقم خورد. جبهه مقاومت درگیر نبردی شدید با اسراییل با حمایت آمریکا و اروپا بود و سوریه برای دوری از هدف قرار گرفتن توسط اسراییل تمام نیروهای وابسته به ایران را محدود کرده بود و شرایط را به ممنوعیت ورود ایران به سوریه به هر شکل تغییر داده بود تا جایی که اجازه فرود هواپیماهای ایرانی را در دمشق نمی‌داد. در دوم آذر ۱۴۰۳، یک هفته قبل از حمله مسلحین، حتی اجازه فرود به هواپیمای مسافربری ایرانی را نداد و آن را به تهران باز گرداند. به عبارت دیگر حضور ایران در سوریه نزدیک به صفر شده بود ایران نیز تمرکز خود را بر نبرد حزب الله در لبنان با اسراییل قرار داد. سوریه از متحدین خالی و سیاست دولت و ارتش بشار، کاهش تنش با تمام دشمنان، بالاخص اسراییل بود. ایران از عدم همراهی سوریه در نبرد لبنان و باز نکردن جبهه جدید در جولان ناامید بود و بشار نیز با انتخاب پزشکیان به ریاست جمهوری در ایران، خاطره سفرش در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی در سال ۱۳۹۷ به تهران و به هم ریختگی در سیاستمداران ایرانی با استعفای وزیر خارجه و عدم حمایت روحانی از سوریه را در ذهن مرور کرده و ایران را جبهه قابل اعتمادی برای تکیه‌کردن نمی یافت روسها نیز درگیر اوکراین بودند به همین جهت سیاست عدم تنش در منطقه و فاصله گرفتن از ایران را دنبال ‌کرد. گرچه برخی تحلیل‌گران بشار را متهم به فاصله گررفتن از ایران می‌کنند اما به واقع این نظر بشار را نمی‌توان نادیده گرفت که ((وقتی ایران هدف قرار گرفتن خاک خود در ترور هنیه یا در حمله اسراییل به مراکز نظامی تهران را بی پاسخ می‌گذارد و دفاعی از خود نمی‌کند چگونه می‌توان به کمک آن امیدوار بود؟)) به همین دلیل بشار نیز خود را تنها یافته و سعی در کاهش هزینه‌های همراهی با محور مقاومت داشت. به عبارتی خود را از محور مقاومت خارج نمود. ترکیه با علم به عدم حضور ایران در سوریه و آشفتگی در سیاستمداران ایرانی و همچنین ضربات وارد شده بر پیکر مقاومت در لبنان به سرعت با نیروهای اتحادیه ترکستان تحت پوشش جبهه تحریر الشام وارد عمل شد و خود را به دمشق رساند. گرچه تجهیزات و امکانات این گروه به روز بود اما وقتی در هم پاشیدن ارتش عربی سوریه را با مقاومت ۳ هفته‌ای (تا امروز) کردها در منج مقایسه می‌کنیم متوجه می‌شویم کوچکترین گروه منسجم چریکی نیز می‌توانست در مقابل این سقوط دومینو وار مقاومت کند اما ارتش سوریه نیز مدتها پیش خود را با بی عملی و تنش گریزی سیاستمداران خود، در مقابل ضربات خارجی، انطباق داده بود. بی‌شک دولت سوریه به تاریخ پیوسته و دشمنان شمالی ترکیه و جنوبی آن (اسراییل) آن چنان ضربه‌ای به آن وارد کرده‌اند که حاکمیت در سوریه در ۲۰ سال آتی دیگر شکل نخواهدگرفت و به طبع آن ملت نیز یکپارچگی خود را از دست خواهد داد و به سرنوشتی به مراتب بدتر از لیبی دچار خواهد شد چرا که اولا تحریر الشام قدرت کافی برای تسلط بر سوریه را ندارد و دوم اینکه از خلا ساختاری تفکر وهابی در جامعه‌سازی رنج می‌برد انشقاق پنج گروه تشکیل دهنده این جبهه وعدم حضور حامیان نظامی ترک تبار در ادامه سبب گسترش همه نوع تفکر در اقلیم سوریه بالاخص تفکرات افراطی چون داعش خواهد شد. و به ناچار تمام اقوام به سمت تشکیل گروه‌های مسلح و حفاظت از خود با استفاده از شاخه‌های نظامی پیش خواهند رفت. شاید بتوان رفتاری چون جنگ داخلی لبنان بین ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ با حمله خارجی اسراییل را برای آن شاهد بود. فضایی که از دل آن با وجود برتری قوات لبنانیه سمیر جعجع، نیروهایی چون حزب الله لبنان پا به عرصه گذاشتند. شاید از دل اقلیم هزار پاره سوریه، علویون حزب الله جدیدی رقم بزنند. و این تهدیدی است که اسراییل از آن بیم دارد. دستاوردها و ناکامی‌های ایران در سوریه سقوط دولت سوریه در نگاه برخی تحلیل‌گران سخیف در ایران دستاوردی چون کاهش هزینه برون مرزی برای ایران را دارد و امید غرب‌گرایان برای هموار شدن مسیر برای افتادن در دامان غرب را به همراه خواهدداشت. گروه دیگری از تحلیل‌گران نیز سقوط سوریه را ضربه‌ای هولناک به پیکره مقاومت می‌دانند و دلایل زیر را برای آن مطرح می‌کنند. · از دست رفتن سرمایه گذاری ایران در طی سال‌ها در سوریه · قطع خط امدادی به لبنان · متلاشی شدن کریدور تجاری ایران از چابهار تا مدیترانه · رونق کریدور عرب مد و ترک مد و در حاشیه قرار گرفتن ایران · تجدید پیمان ابراهیم و وحدت عربی- عبری و تقویت اتحاد علیه ایران · قدرت گرفتن اتحادیه ترکی و ایجاد جنگ جدید در قفقاز به منظور ایجاد کریدور زنگزور در کوتاه مدت و قطع مرز ارمنستان با ایران · از بین رفتن قدرت بازدارندگی ایران · از دست رفتن قراردادهای تجاری با سوریه بالاخص استخراج فسفات که با سرمایه گذاری به عمل آمده در مکران، ایران را به بزرگترین صادر کننده این محصول تبدیل می‌کرد · در معرض خطر قرار گرفتن عراق از مرز شرقی · بازتولید و تکثیر تفکر وهابی مانند داعش در منطقه بالاخص عراق · از بین رفتن قدرت نظارتی ایران بر جولان اشغالی و ایجاد عمق استراتژیک برای اسراییل تا مرز عراق · از دست رفتن بخش زیادی از قدرت بازدارندگی ایران · بی اعتمادی حلقه‌های محور مقاومت به ایران · کاهش سرمایه اجتماعی در میان نیروهای حامی مقاومت در داخل ایران اما ایران سوریه را خیلی پیش‌تر، در سال ۱۳۹۷ در سفر بشار به تهران از دست داد، در به هم ریختگی سیاسی در تهران، درمرکز جبهه مقاومت، و در استعفای وزیر خارجه و بی تفاوتی روحانی در جایی که دولت حاضر به هزینه دادن حتی در حد یک ملاقات معمول با اسد نبود. اکنون نیز در دوره پزشکیان نیز حتی برای دفاع از خاک خود حاضر به هزینه نیست. سوریه نیز در اقدامی منطقی ارتباط خود را با ایران قطع کرد تا هزینه کمتری، به زعم خود، در همراهی با ایران بدهد. قراردادهای تجاری نیز با عدم فعالیت اتاق بازرگانی ایران و سوریه فراتر از تفاهم نامه نرفت. سرمایه های نظامی و پایگاههای ایران نیز یک سال پس از ایجاد محدودیت‌های دولت سوریه در عمل متروک شده بودند. محور مواصلاتی ایران نیز از سمت دمشق کاملا قطع بود و اندک ارتباطی از سمت لاذقیه با لبنان وجود داشت. در مورد کاهش قدرت بازدارندگی نیز بیش از آنکه کاهش بازدارندگی نتیجه سقوط سوریه باشد، سقوط سوریه معلول کاهش بازدارندگی ایران، منفعت سنجی‌های کوتاه مدت نابخردانه برخی سیاستمداران،از سمت ایران و به همان مقدار از سمت دولت سوریه بود. این فرایند نتیجه بذر این حادثه در دولت روحانی گذاشته شد و بی عملی در دوره پزشکیان به بلوغ رسید و چنانچه بازدارندگی کشور ترمیم نشود در آینده باید شاهد ضرباتی از سوی محور عربی عبری و ترکی، باشیم. برخی تحلیلگران عدم توان سوریه برای بازسازی اقتصاد جنگ زده خود را عاملی برای عدم صرفه اقتصادی حضور در سوریه می‌دانند. درحالی که کشور سوریه ثروت فراوانی در زمینه معادن فسفات دارد منابعی که با اندک سرمایه گذاری امکان تبدیل شدن سوریه به بزرگترین صادر کننده کود فسفات در دنیا را داشت. منابع نفتی شرق فرات که توسط کردها و آمریکایی‌ها غارت می‌شود ولی نه دولت سوریه اراده‌ای برای باز پس گیری منابع نفتی داشت و نه ما قراردادها را به مرحله اجرا رساندیم. زمان برای سرمایه گذاری و استخراج ثروت در سوریه سپری شده و فقر حاکم بر سوریه سبب دور شدن مردم این کشور از آرمان مقاومت و یا حتی استقلال خواهی خود شده است. نمی‌توان مردم سوریه را ملتی یکپارچه دانست که حتی کمک خیر خواهان را برای حفظ استقلال خود پذیرا باشد. اما بزرگترین ناکامی ایران را نه در سوریه که در داخل ایران باید جستجو کرد و آن را در کاهش جایگاه اجتماعی سیاستمداران ایران در میان حامیان مقاومت در داخل کشور دانست هنگامی که ثبات در تشخیص راهبرد مناسب در منطقه وجود نداشته باشد مردم نیز اعتماد خود را به سیاست‌های نظام از دست می‌دهند. همانگونه که بی عملی سیاستمداران سوری، مردم و ارتش سوریه را نسبت به هجمه خارجی و ارزش‌های یک ملت بی‌تفاوت کرد. بی‌عملی دولت ما نیز بی‌تفاوتی حامیان و دلسوختگان انقلاب را دارد. به یقین می‌توان سرمایه گذاری غرب بر روی ایجاد گسل در جامعه ایران با اعمال فشار اقتصادی- تقویت گسل‌های قومی و جنسیتی، را دید و با توجه یه سیاست‌های دولت جاری باید شاهد تکانه‌هایی در جامعه ایران باشیم، و با کاهش سرمایه اجتماعی سیاستمداران در میان طیف حامیان نظام، می‌توان انتظار داشت این تکانه‌ها عمق بیشتری نسبت به آشوبهای گذشته داشته باشند. تنها راه جلوگیری از این شکاف تبیین صریح و شفاف دلایل عدم امکان حمایت از سوریه است تا بتوان سرمایه حامیان مقاومت را بازسازی کرد. باید بازدارندگی کشور را تجدید کرد و به وسیله آن غرور ملی را تقویت نمود قدر مسلم حفظ سوریه در شرایط فعلی برای ایران امکان‌پذیر نیست حاکمیت، ارتش و ملیت سوریه تعاریف خود را از دست داده و بازیابی آن توسط دولت خارجی امری هزینه‌بر و حتی غیر ممکن است. باید منتظر بود و امید داشت ناتوانی تفکر وهابی در جامعه سازی، در سوریه ،بر خلاف افغانستان، با مردمی با سطح تحصیلات و فرهنگ بالاتر سبب نمایش ناکامی این تفکر گردد و آن را به عقب باز گرداند. شاید بتوان امید داشت پس از سوختن عقاب پرچم سوریه ققنوسی پدیدار گردد شاید از دل ناامنی به وجود آمده در سوریه گروههایی چون حزب الله بدرخشند که در حالی که حتی ایران یا هیچ کشوری نقشی در به وجود آمدن آن نداشته است. استفاده با ذکر نام میلیتاری مجاز است