برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 12 اسفند 1403 در همه مناطق
-
16 پسندیده شده"100 روز در شانگهای" ماراتن کوتاه چين به سمت بمب هيدروژنی(قسمت اول) بالا بردن کتاب قرمز کوچک در جشن اولین آزمایش بمب اتمی چین در 16 اکتبر 1964 در 28 دسامبر 1966 ، چین اولین آزمایش بمب هیدروژنی خود را تنها دو سال و دو ماه پس از انفجار موفق اولین بمب اتمی با موفقیت انجام داد—. با این کار ، چین سریع ترین کشور در میان پنج کشور اولیه سلاح هسته ای (ایالات متحده ، روسیه ، چین ، انگلستان و فرانسه ، که به طور کلی به عنوان P5 شناخته می شوند) شد که از اولین انفجار بمب اتمی خود به اولین انفجار بمب هیدروژنی خود سید هنوز آگاهی بسیار محدودی در ادبیات غربی در مورد چگونگی ساخت اولین بمب H چین وجود دارد. این مقاله به طور مفصل یک نقطه عطف از توسعه بمب هیدروژنی چین—را بررسی می کند و تلاش هایی را که منجر به یک سری از سه آزمایش هسته ای شد که در سال های 1966 و 1967 اتفاق افتاد و اغلب "سه گانه" توسعه بمب H در چین نامیده می شود ، توصیف می کند. اکتشافات اولیه زیر قول زدن مسکو چین رسما برنامه تسلیحات هسته ای خود را در 15 ژانویه 1955 آغاز کرد.حدود دو سال بعد ، چین و اتحاد جماهیر شوروی توافقنامه فنی دفاعی جدید را در مسکو امضا کردند. بر اساس این توافق ، قرار بود مسکو نمونه اولیه یک مدل بمب اتمی و مواد فنی مربوطه را به پکن ارائه دهد. با این حال ، در ژوئن 1959 ،که بسیاری از تأسیسات مهم مربوطه در برنامه تسلیحات هسته ای چین در اوج ساخت و ساز بودند ، روابط شوروی و چین وخیم شد ، و مسکو نامه ای به پکن ارسال کرد که رسما اعلام کرد مدل و داده های وعده داده شده را ارائه نخواهد داد. از نیمه دوم سال 1959 به بعد ، وزارت دوم صنعت ماشین سازی-وزارت دولت چین که بر صنعت هسته ای نظارت دارد—سیاست دولت مرکزی را دنبال کرد و به توانایی های خود کشور برای تکمیل وظیفه توسعه بمب اتمی تکیه کرد. در اوایل سال 1960 ، موسسه تحقیقات سلاح هسته ای پکن- موسسه نهم نامیده و تحت رهبری وزارت دوم قرار گرفت و شروع به کاوش در علم و فناوری بمب اتمی و کار سخت بر روی برنامه بمب اتمی کردند ، وزیر آن زمان وزارت دوم لیو جی دنبال بررسی راه هایی برای توسعه بمب هیدروژن کشور بود. قبل از این ، او در مذاکره توافق 1957 با دولت شوروی شرکت کرده بود. علاوه بر اطلاعات مربوط به بمب اتمی ، بر اساس این توافق ، چین همچنین قرار بود نمونه ای از بمب هسته ای تقویت شده ، به نام بمب "کیک لایه ای" را دریافت کند. لیو درک کرد که بمب هسته ای تقویت شده ارائه شده توسط مسکو یک بمب اتمی خواهد بود ، نه یک بمب هیدروژنی. او احساس کرد که بمب های هیدروژن و بمب های اتمی می توانند در اصل و ساختار بسیار متفاوت باشند. (یک بمب اتمی از اورانیوم یا پلوتونیوم استفاده می کند و به شکافت متکی است ، یک واکنش هسته ای که یک اتم یا هسته را تقسیم می کند و مقدار زیادی انرژی آزاد می کند; یک بمب هیدروژنی یا بمب H از شکافت برای ایجاد یک واکنش همجوشی استفاده می کند که دو هسته اتمی را برای تشکیل یک هسته سنگین تر ترکیب می کند و مقدار بسیار بیشتری انرژی را آزاد می کند.) وقتی رهبر تیم متخصص شوروی از وزارت دوم بازدید می کرد ، لیو از این فرصت استفاده کرد تا از او در مورد تفاوت اصولی و ساختاری بین بمب هیدروژنی و بمب اتمی سوال کند. اما هیچ یک از پاسخ هایی که دریافت کرد او را راضی نکرد.لیو فهمید که اتحاد جماهیر شوروی تکنولوژی بمب هیدروژنی را با چین به اشتراک نمی گذارد. بنابراین لیو متوجه شد که برای پیشرفت در نظریه بمب هیدروژنی زمان قابل توجهی لازم است و فکر کرد که برای شروع این کار نمی تواند تا پس از موفقیت اولین بمب اتمی چین صبر کند. دفتر نهم ، تحت وزارت دوم در سال 1958 تاسیس شد و مسئول توسعه سلاح های هسته ای و ساخت تحقیقات و تولید سلاح های هسته ای شمال غربی [چینگهای] مستقر در استان چینگهای (که اغلب به عنوان پایگاه 221 نامیده می شود) بود. موسسه سلاح های هسته ای پکن (مؤسسه نهم) ، همچنین تحت اداره نهم ، در سال 1958 برای دریافت و مطالعه داده ها و فناوری شوروی در مورد بمب اتمی تاسیس شد. کار عمده سلاح هسته ای تا حدود سال 1964 در آنجا انجام شد ، زمانی که ساخت پایگاه 221 چینگهای تکمیل شد. در فوریه 1964 ، دفتر نهم و موسسه نهم در آکادمی نهم تحقیقات و طراحی سلاح های هسته ای وزارت دوم ترکیب شدند. در مارس 1965 ، اداره آکادمی نهم سپس از پکن به پایگاه 221 چینگهای (به زودی به نام کارخانه 221 تغییر نام داد) نقل مکان کرد. شعبه پکن آکادمی نهم هنوز به عنوان موسسه نهم پس از سال 1965 شناخته می شد. یک موسسه جدید لیو سپس با کیان سانکیانگ ، معاون وزیر وزارت دوم ، درباره ایده راه اندازی یک برنامه بمب هیدروژنی بحث کرد. اما از آنجا که صنایع دفاعی در موسسه نهم به طور فعال برای توسعه اولین بمب اتمی کار می کردند و برای جلوگیری از حواس پرتی تلاش های خود ، کیان موافقت کرد که یک نیروی تحقیقاتی جداگانه در موسسه انرژی اتمی (به عنوان "موسسه 401" نامیده می شود) ایجاد کند که در آن به عنوان مدیر خدمت می کرد.در دسامبر 1960 ، معاون مدیر موسسه 401 ، پنگ هوانو ، "گروه اکتشاف نظریه در دستگاه واکنش هسته نور" را ایجاد کرد ، که به عنوان "گروه نظریه هسته نور" نامیده می شود."در آوریل 1961, پنگ خودش به عنوان معاون مدیر به موسسه نهم پیوست قبل از اینکه در سال 1963 رهبری برنامه تحقیقاتی بمب هیدروژن را به عهده بگیرد. در ژانویه 1961 ، یو مین-فیزیکدان که بعدا به عنوان "پدر بمب هیدروژن چین" و یک شخصیت برجسته در توسعه کلی سلاح های هسته ای چین شناخته شد—به گروه نظریه هسته سبک پیوست که به تدریج به 40 نفر گسترش یافت. در طول چهار سال اکتشاف و تحقیق ، یو مین و گروهش دستاوردهای قابل توجهی در تحقیقات در مورد فرآیند فیزیکی بمب هیدروژنی به دست آوردند و برخی از اکتشافات اولیه را در مورد اصل بمب انجام دادند. آنها همچنین به برخی از فرضیات اولیه در مورد ساختار کلی احتمالی بمب رسیدند. تمام این دستاوردهای تحقیقاتی پایه های اساسی را ایجاد کرد و نقش مهمی در پیشرفت نهایی اصل بمب هیدروژن ایفا می کرد. این گروه در ژانویه 1965 با موسسه نهم ادغام شد. دنگ جیاکسیان (چپ) به عنوان "پدر بمب اتمی چین" و یو مین (راست) به عنوان "پدر بمب هیدروژن چین" شناخته می شوند. یک بن بست در مارس 1963 ، دنگ جیاکسیان ، مدیر بخش نظری موسسه نهم ، طراحی نظری اولیه اولین بمب اتمی چین را ارائه داد. پس از آن ، گروهی از بخش او به بررسی نظریه بمب هیدروژن پرداخت. در 3 سپتامبر 1963 ، پس از اینکه مارشال نی رونگژن گزارش های پیشرفت رهبران وزارت دوم و موسسه نهم را در مورد توسعه اولین بمب اتمی و برنامه های سلاح های هسته ای بررسی کرد ، او اعلام کرد که "پس از انفجار اولین بمب اتمی ، ضروری است که به سرعت برنامه های کوچک سازی دستگاه های هسته ای و بمب های هیدروژنی را ترتیب دهیم.” هنگامی که طراحی نظری اولین بمب اتمی را تکمیل کرد ، موسسه نهم "گروه اکتشاف بمب هیدروژن" خود را که توسط پنگ هوانوو کارگردانی شده بود ، تقویت کرد.این گروه با مدل "کیک لایه ای" شوروی آغاز شد. با این حال ، این مدل برخی از داده ها را از دست داده بود و پنگ مجبور بود اطلاعات جدیدی را برای تکمیل آن جمع آوری کند.هنوز مشخص نیست که پنگ چگونه مدل شوروی را بدست آورد, اما چندین احتمال وجود دارد که از طریق آن ممکن بود اطلاعات طراحی مدل افشا شده باشد - از جمله از طریق توافق 1957 با مسکو یا زمانی که کارشناسان شوروی به طراحی خط تولید لیتیوم دوتراید در Baotou (کارخانه 212) برای سوخت بمب اتمی تقویت شده در سال 1958 کمک کردند. اتحاد جماهیر شوروی تنها یک لایه را آزمایش کرده بود-بمب طراحی کیک-دستگاه RDS-6 ، در 12 اوت 1953 منفجر شد. پس از حدود یک سال مطالعه مدل کیک لایه ای ، پنگ هوانو و گروهش به این نتیجه رسیدند که از نظر فنی استفاده از طراحی بمب اتمی تقویت شده به عنوان راهی برای بمب هیدروژنی غیرممکن است. دلیل این امر شامل کاهش سرعت واکنش های زنجیره ای بمب اتمی بود که افزایش عملکرد دستگاه را محدود می کرد. برای غلبه بر این مشکل ، تیم پیشنهاد کرد که مسائل فنی را مطالعه کند ، از جمله اتصال قوی اورانیوم و لیتیوم دوتراید. در ماه مه 1965 ، این گروه اکنون امیدوار بود که با اضافه کردن اورانیوم 235 به دستگاه های a ، آنها می توانند بازده بیشتری داشته باشند شروع دوباره در 29 ژانویه 1964 ، کمیته ویژه مرکزی به مائو زدونگ(به طور رسمی رئیس حزب کمونیست چین و کمیته مرکزی حزب )در مورد توسعه صنعت انرژی اتمی و بمب اتمی گزارش داد. گزارش کمیته پیشنهاد کرد که "وظیفه اصلی انرژی اتمی برای برنامه پنج ساله سوم (1966-1970) حل مسئله" داشتن یا نداشتن " بمب و بمب های هسته ای است.” توسعه بمب H دوباره شروع شد بین سال های 1964 و 1965 ، با فشار دولت مرکزی برای یافتن مسیر جدید به بمب هیدروژنی ، آکادمی نهم (که قبلا به عنوان موسسه نهم شناخته می شد) میزبان بحث ها و بحث ها در مورد این موضوع بود و به طور گسترده ای در ادبیات علمی خارجی و گزارش های خبری برای هر گونه ذکر بمب هیدروژنی جستجو کرد. در یک کارگاه ، ژو گوانگژائو ، معاون مدیر بخش نظری آکادمی ، یک توده مجله آورد تا به شرکت کنندگان نشان دهد که بسیاری از عکس های موشک های هسته ای به جای یک کره بزرگ ( مثل مدل کیک لایه ای پیشنهاد شده). شکل یک سیلندر طولانی دارند ، ژو معتقد بود که پیکربندی بمب اتمی و بمب هیدروژنی بسیار متفاوت است و بنابراین اصول مرتبط آنها نیز از نظر ماهیت متفاوت خواهد بود. در نوامبر 1962 ، برای تسریع انفجار اولین بمب اتمی چین ، کمیسیون ویژه مرکزی تاسیس شد. همچنین "کمیسیون ویژه پانزده نفره" نامگذاری شد ، با نخست وزیر ژو انلای به عنوان مدیر هفت معاون نخست وزیر و هفت وزیر. تمام چیزی که تیم می توانست پیدا کند یک جمله از یک روزنامه آمریکایی بود که می گفت: "ایده درخشان ادوارد تلر که منجر به ایجاد بمب هیدروژنی شد.” بخش نظری پس از آن گروهی را برای بررسی روزنامه ها و مقالات علمی ایالات متحده و شوروی در این مورد تشکیل داد. کسانی که از این گروه بودند به کتابخانه پکن رفتند تا تمام روزنامه های خارجی را قرض بگیرند ، از جمله تمام شماره های نیویورک تایمز و پراودا از سال 1945. این تلاش نیاز به مجوز ویژه از وزارت دوم داشت زیرا روزنامه های خارجی در آن زمان برای استفاده عمومی در دسترس نبودند. پس از بارگذاری در جیپ ها و بازگرداندن آنها به آکادمی ، تیم شروع به خواندن همه آنها کرد. تمام چیزی که تیم می توانست پیدا کند یک جمله از یک روزنامه آمریکایی بود که می گفت: "ایده درخشان ادوارد تلر که منجر به ایجاد بمب هیدروژنی شد." اما ، البته ، روزنامه نشان نمی داد که این "ایده درخشان" در واقع چیست. یک هدف با نام رمز "1100" در 2 نوامبر 1964 ، در حالی که آنها در مورد مسائل آزمایش هسته ای آینده بحث می کردند ، نخست وزیر ژو از وزیر خود لیو جی پرسید که بمب هیدروژن چه زمانی آماده خواهد بود. چین اولین آزمایش بمب اتمی (device 596){ 1}خود را در اکتبر 1964 با موفقیت انجام داد. لیو جی پاسخ داد که "تحقیقات پیش از نظریه بمب هیدروژنی مورد بررسی قرار گرفته است و هنوز سوالات زیادی وجود دارد که نمی توان آنها را به طور کامل درک کرد. احتمالا سه تا پنج سال طول خواهد کشید نخست وزير ژو جواب داد که پنج سال زياد است در 7 ژانویه 1965 ، لیو جی در جلسه وزارت دوم سخنرانی کرد و دستورالعمل های جدید مائو را به مخاطبان منتقل کرد: "اگر ما بمب های هیدروژنی و موشک داشته باشیم ، ممکن است جنگ ها انجام نشود و صلح پایدار تر خواهد بود. ما بمب های اتمی را می سازیم اما خیلی زیاد نخواهد بود. از آن برای ترساندن [دشمنان] و شجاع کردن [خود] استفاده خواهد شد. مائو همچنین گفت که " هنوز سه سال طول می کشد تا بمب هیدروژنی داشته باشد که خیلی کند است.” در ژانویه 1965 ، وزارت دوم تصمیم گرفت گروه نظریه هسته ای سبک موسسه انرژی اتمی را به عنوان راهی برای تسریع در توسعه بمب هیدروژنی به بخش نظری آکادمی نهم منتقل کند. با ادغام دو نیروی تحقیقاتی ، وزارتخانه امیدوار بود که به سرعت مشکلات کلیدی توسعه بمب هیدروژنی را حل کند. یو مین به عنوان معاون مدیر بخش نظری منصوب شد. در 3 فوریه 1965 ، وزارت دوم هدف آزمایش اولین دستگاه بمب هیدروژنی را در سال 1968 تعیین کرد. در توضیح دلایل انتخاب این سال هدف توسط وزارتخانه ، لیو جی گفت که چین را سریع ترین کشور در میان کشورهای هسته ای آن زمان برای توسعه یک بمب هیدروژنی از اولین بمب اتمی خواهد کرد. در آن زمان ، آنها یک بمب هیدروژنی را به عنوان بمب تعریف کردند که دارای عملکرد انفجاری بیش از یک میلیون تن معادل TNT بود ، با انرژی همجوشی که بیش از 30 درصد از عملکرد را فراهم می کرد. روز بعد ، کمیته ویژه مرکزی پیشنهاد وزارت دوم را در جلسه ای که توسط نخست وزیر ژو برگزار شد ، تصویب کرد. { 1} چین به طور رسمی اولین بمب هسته ای خود را " 596" نامگذاری کرد تا تاریخ ژوئن 1959 را به یاد آورد ، زمانی که مسکو نامه ای به پکن ارسال کرد که در آن اعلام کرد که مدل و داده های بمب اتمی وعده داده شده را ارائه نخواهد داد. پس از این تصمیم ، آکادمی نهم مجموعه ای از جلسات را برای بحث در مورد چگونگی دستیابی به پیشرفت در درک نظریه بمب H قبل از سال 1968 برگزار کرد. از سال 1965 ، لیو شیائو ، معاون وزیر وزارت دوم آن زمان ، هر هفته از بخش نظری بازدید می کرد تا پیشرفت گروه را در تدوین یک طرح تحقیقاتی خاص برای ایجاد فناوری بمب هیدروژنی تشویق و تشویق کند. او معتقد بود که تقسیم نظری کلید موفقیت در مفهوم بمب H است.طرح تحقیقاتی عمدتا شامل طراحی نظری کلاهک هسته ای با وزن حدود یک تن و قدرت یک مگاتن بود که در سال 1968 آزمایش می شد. طراحی نظری با نام رمز "1100" بود ، جایی که "1000" به وزن آن در کیلوگرم و "100" به عملکرد آن در واحدهای چینی تن وان اشاره داشت. (برای اعداد بزرگ ، سیستم عددی چینی از نام های منحصر به فرد برای تمام قدرت های 10 استفاده می کند که از 4 شروع می شود; یک وان برابر با 10000 و 100 تن وان برابر با یک مگاتن معادل TNT است.) طرح تحقیقاتی همچنین به بخش نظری نیاز داشت تا اصول ، مواد ، پیکربندی ها و روش های محاسبه مربوط به کلاهک همجوشی را بررسی کند. این طرح اول به وضوح نشان داد که بمب H توسط موشک ها حمل خواهد شد و نباید با یک بمب اتمی تقویت شده توسط بمب افکن ها اشتباه گرفته شود. از فوریه 1965 به بعد ، سلاح سازان مسیرهای مختلفی را امتحان کردند و ایده های مختلفی را پیشنهاد کردند ، اما هیچ کدام موفق نشدند. آنها ابتدا بر دو نوع مدل h-bomb تمرکز کردند: مدل تعادل غیر ترمودینامیکی که توسط یو مین زمانی که در موسسه 401 بود و مدل کیک لایه ای توسعه یافت ، حتی اگر پنگ در سال 1964 به این نتیجه رسیده بود که نمی تواند میزبان یک بمب هیدروژنی باشد. مدل اول نیاز به احتراق دوتریوم مایع تحت تعادل غیر ترمودینامیکی داشت. این شبیه به ایده "سوپر کلاسیک" بود ،که شامل استفاده از یک بمب شکافت برای اشتعال جرم دوتریوم در دمای بالا بود. گروه شبیه سازی مونت کارلو از بخش نظری بسیاری از شبیه سازی های احتمالی را انجام داد و به تکرار برنامه های متعدد پرداخت ، فقط برای نتیجه گیری که این روش نمی تواند کار کند ، زیرا در هر پیکربندی ، مصرف انرژی در واکنش زنجیره ای بیشتر از انرژی تولید شده بود. بنابراین مدل تعادل غیر ترمودینامیکی کنار گذاشته شد. در نیمه اول سال 1965 ، طراحان سلاح نیز بر محاسبات مدل لایه کیک تمرکز کردند ، که در آن زمان به احتمال زیاد به دمای بالا می رسید. بر اساس محاسبات پیکربندی های مربوطه ، آنها دریافتند که حتی هنگام افزایش وزن و عملکرد دستگاه ، نسبت همجوشی به انشعاب کل عملکرد افزایش نمی یابد و هنوز از هدف "1100" یک مگاتون در عملکرد دور است. یک برنامه دو مرحله ای پنج ماه اول از زمان تعیین هدف "1100" تنها به رد مدل های پیشنهادی و شواهد بیشتری از عدم امکان پذیری گذشت. در همین حال ، مهلت 1968 برای آزمایش یک کلاهک "1100" به سرعت نزدیک می شد. رهبران آکادمی نهم بعدا متوجه شدند که نمی توانند در یک مرحله به هدف خود برسند . در اوایل ژوئیه 1965 ، رهبری برنامه تحقیقاتی h-bomb خود را با تقسیم آن به دو مرحله تنظیم کرد. اولین قدم این بود که با انجام چندین آزمایش از یک بمب هسته ای با عملکرد بالا ، به بررسی اصل بمب هیدروژنی ادامه دهیم. بر اساس این طرح ، محدودیت وزن کاهش خواهد یافت و اولین بمب هسته ای با عملکرد یک مگاتن طراحی شده توسط بمب افکن H-6 حمل خواهد شد. در آن زمان ، بمب افکن H-6 قرار بود حداکثر هشت تن بار داشته باشد ، که به این معنی بود که هدف "1100" در واقع آرام بود. (بمب هسته ای تقویت شده هنوز بر اساس مدل کیک لایه ای بود.) هنگامی که محصول به دست آمد ، مرحله دوم طرح تجدید نظر شامل کوچک سازی دستگاه با طراحی یک بمب هیدروژن "1100" برای حمل روی موشک بود. چشم انداز ما تلاش برای پیشرفت از یک طرف و آماده شدن برای تکرار از طرف دیگر است.” در 10 ژوئیه 1965 ، وزارت دوم طرح تحقیقاتی دو مرحله ای بمب هیدروژن خود را در گزارشی که به کمیته ویژه مرکزی ارائه شده بود ، شرح داد. این گزارش مجموعه ای از آزمایشات "گرم" را برای بررسی اصل بمب H پیشنهاد کرد: اولین گام آزمایش انفجار هوا یک بمب اتمی تقویت شده در ژوئن 1966 را انجام می دهد تا پیشرفت واکنش هسته ای لیتیوم دوتریوم در دمای بالا را درک کند. سپس ، یک بمب سه فاز بزرگتر و پرتاب شده از هوا - در واقع ، یک دستگاه کیک لایه ای بزرگتر-در سال 1967 آزمایش خواهد شد.این گزارش همچنین با اشاره به آنچه مطالعه مواد خارجی به ارمغان آورده بود ، گفت که "به نظر می رسد پیشرفت های کلیدی در فناوری بمب هیدروژنی از آزمایش دستگاه های سه فاز در مقیاس بزرگ آغاز شده است. ما در حال حاضر پلوتونیوم و تریتیوم نداریم. با استفاده از مواد هسته ای موجود و ساختارهای انفجار ، برای شروع یک پیشرفت با آزمایش دستگاه های سه فاز در مقیاس بزرگ ، ممکن است نیاز به انجام تحقیقات نظری بیشتر و آزمایش بمب [اتمی تقویت شده] 596l داشته باشیم." (بمب اتمی تقویت شده چین با کد 596L بود ، به این معنی که بر اساس اولین دستگاه بمب اتمی ، 596 ، که یک لایه اضافی از سوخت هسته ای را به شکل لیتیوم 6 دوتراید دریافت کرد ، با حرف L که برای لیتیوم) در نهایت ، گزارش اعلام کرد, چشم انداز ما تلاش برای پیشرفت از یک طرف و آماده شدن برای تکرار از طرف دیگر است.” دستگاه هسته ای به اصطلاح "سه فاز" در آن زمان یک دستگاه لایه ای از نوع کیک بود که از سه مرحله تشکیل شده بود: شکافت ، همجوشی و سپس دوباره شکافت. در مرحله اول ، هسته اورانیوم یا پلوتونیوم بسیار غنی شده باعث انفجار شکاف شد. مرحله دوم واکنش های همجوشی لایه سوخت هسته ای جامد (لیتیوم دوتراید) اطراف هسته بود. تریتیوم زمانی تولید شد که نوترون های انفجار فاز اول لیتیوم را بمباران کردند. در همین حال ، دمای بالا تولید شده توسط انفجار شکافت باعث واکنش های همجوشی دوتریوم و تریتیوم شد. مرحله سوم واکنش شکافت لایه اورانیوم 238 (اورانیوم طبیعی یا اورانیوم کم شده) بود که سوخت هسته ای را احاطه کرده بود. نوترون های انرژی بسیار بالا که از واکنش های همجوشی آزاد می شوند می توانند اورانیوم 238 را تجزیه کنند. برای یک مدل لایه ای از نوع کیک ، می توان از لایه های اضافی مواد هسته ای و اورانیوم 238 استفاده کرد. پس از جلسه کمیته ویژه مرکزی ، وزارت دوم از بخش نظری آکادمی نهم خواست تا هرچه زودتر یک طرح نظری برای یک دستگاه هسته ای ارائه دهد که دارای قدرت نزدیک به یک مگاتن باشد و بتواند توسط یک هواپیمای H-6 حمل شود.با توجه به مهلت کم وزارت دوم ، رهبران بخش تصمیم گرفتند که یک گروه باید به کار بر روی بمب 596L ادامه دهد ، که برنامه ریزی شده بود در ژوئن 1966 آزمایش شود ، در حالی که دو گروه دیگر به تلاش برای پیشرفت در توسعه بمب هیدروژن ادامه دادند. پس از انجام برخی محاسبات ، رهبران بخش نظری سه مورد خاص را برای طراحی بمب پیشنهاد کردند: هنگام در نظر گرفتن حداکثر وزن و حجم هواپیمای H-6 ، آنها مشخص کردند که می توانند مواد هسته ای اضافه کنند تا وزن مواد منفجره بالا حدود 1.4 برابر ظرفیت کلی آن افزایش یابد.در آن زمان ، یک دستگاه هسته ای با عملکرد حدود 700 کیلو تن تقریبا شش تن وزن داشت. این بدان معنی بود که برای به دست آوردن یک دستگاه یک مگاتن ، وزن دستگاه کاهش یابد تا بتواند به هشت تن برسد و به سطح خاصی از نسبت همجوشی کل عملکرد برسد. با فرض اینکه بمب H نسبت همجوشی به شکافت حدود 30 درصد داشته باشد و این بمب سه فاز در واقع یک بمب نوع کیک لایه ای باشد ، سلاح سازان به این نتیجه رسیدند که میزان همجوشی مورد نیاز می تواند حدود 20 درصد باشد. "جنگ صد روزه" یو مین در یک عکس بدون تاریخ با دانشمندان دیگر مشورت می کند تجمع در شانگهای در اواخر سپتامبر 1965 ، یو مین و بیش از 50 محقق در شانگهای برای شدیدترین دوره در توسعه بمب هیدروژنی گرد هم آمدند. ماشین حساب ها و برنامه نویسان حاضر بلافاصله برنامه های کامپیوتری مختلفی را که از پکن آورده شده بود نصب کردند و اشکال زدایی و محاسبات این برنامه ها را برای آزمایش اصل بمب انجام دادند. این گروه ابتدا یک مشکل مربوط به عدم حفظ نوترون ها را در محاسبات برنامه حل کرد. در همین حال ، گروهی از ریاضیدانان شب و روز کار می کردند تا به سرعت یک برنامه کامپیوتری در مقیاس بزرگ را کامپایل کنند ، طراحی بهینه بمب هوایی هیدروژن سه فاز را شروع کنند و بسیاری از شبیه سازی های عددی را انجام دهند. به دلیل ثبات ضعیف رایانه ها در آن زمان ، فیزیکدانان مجبور بودند هر محاسبه را با دست تأیید کنند تا مشکلات را به موقع حل کنند. برای نزدیک به 100 روز و شب ، تمام فیزیکدانان ، ریاضیدانان و دستیاران تحقیقاتی که در شانگهای گرد هم آمده بودند ، شیفت ها را ترتیب می دادند و به نوبت در اتاق کامپیوتر در طول ساعت برای حل مشکلات می رفتند. کسانی که در دفتر اقامت داشتند مشغول نقاشی ، ثبت نام ، تجزیه و تحلیل ، بحث و آماده سازی دسته بعدی مدل هایی بودند که باید محاسبه شوند. همانطور که کای شاوهوی ، یک رهبر گروه ، به یاد می آورد: "با الهام از یک حس قوی ماموریت ، همه مشتاق و پر انرژی بودند ، و به زودی یک دسته از مدل ها را محاسبه کردند. با توجه به نتایج ، آنها از الزامات یک آزمایش موفق دور نبودند. به محض افزودن کمی مواد گرانبها ، قدرت را می توان به یک میلیون تن افزایش داد." گزارش شده است که این گروه می تواند دستگاه 830 کیلو تن طراحی کند ، با این حال ،محدودیت وزن آن هنوز تا هشت تن بود. اگر آنها چندین کیلوگرم پلوتونیوم اضافه کنند ، عملکرد می تواند تا یک مگاتن افزایش یابد. اما پلوتونیوم تا سال 1968 در دسترس نبود ، سالی که قرار بود بمب هیدروژنی "1100" آزمایش شود. در واقع ، این گروه هنوز راه طولانی ای را پیش رو داشت تا بتواند یک بمب یک مگاتن و سه فاز را تا سال 1967 آزمایش کند ، در آن مرحله ، تنها کاری که می توانستند انجام دهند این بود که یک دستگاه هسته ای با عملکرد تا 700 کیلو تن ایجاد کنند ، که کمیته آن را تایید کرد. این مدل های اولیه همه نسبت انرژی همجوشی بسیار پایین نسبت به کل محصول داشتند که نشان می داد که مواد ترمو هسته ای (هیدروژن) بارگذاری شده در دستگاه نمی تواند به طور کامل مصرف شود. با این حال ، یو مین از این نتایج تعجب نکرد. او مدل بمب اتمی تقویت شده را زمانی که در موسسه 401 بود ، کشف کرده بود. در آن زمان ، او متوجه شده بود که ، اگرچه مواد همجوشی می توانند در افزایش قدرت انفجاری کلی دستگاه نقش داشته باشند ، اما افزایش به تنهایی بدون احتراق کامل مواد همجوشی کافی نخواهد بود. یو مین در یک عکس بدون تاریخ در شانگهای ، یو اغلب در اتاق کامپیوتر می ماند تا نتایج شبیه سازی عددی چاپ شده بر روی رول های نوار توسط کامپیوترها را بررسی کند. در شانگهای ، رهبران بخش امیدوار بودند که یو مین گروه را رهبری کند تا مطالعه کند که چگونه اصل تقویت شده را به بمب اتمی واقعی اعمال کند و وظیفه بهینه سازی طراحی دستگاه پیشرفته را تکمیل کند. "یو "روزها و شب های زیادی را در اتاق کامپیوتر می گذراند و خود را در رول های نوار خروجی چاپ شده توسط کامپیوترها غرق می کند و نتایج شبیه سازی عددی را برای جستجوی خطاها با دقت تجزیه و تحلیل می کند. او سه مدل محاسباتی عددی را انتخاب کرد و تجزیه و تحلیل سیستماتیک عمیق و دقیق را برای آزمایش محاسبات خود انجام داد. اما ، اگرچه رهبران بخش او را به رهبری گروه برای طراحی دستگاه بزرگ تر یک مگاتون اختصاص داده بودند ، یو مین معتقد بود که برای دستیابی به یک پیشرفت ، مشکل اساسی یافتن راه حل کلی برای اصل بمب هیدروژنی است. از زمان ورود به شانگهای ، یو مین در این شرایط به این مشکل فکر می کرد اکثر دانشمندان جوان در این گروه تجربه عملی در تحقیقات علمی برای مقابله با نظریه بمب هیدروژن نداشتند. با این حال ، دانشمندان جوان تر در این گروه ، اخیرا در اکتشاف بمب هیدروژن درگیر شده بودند و بیشتر آنها دانش اساسی بمب های هیدروژن و تجربه عملی در تحقیقات علمی برای مقابله با نظریه بمب هیدروژن را نداشتند. برای بهبود درک نظری آنها از موضوع ، یو مین در طول دو هفته در شانگهای یک سری سخنرانی در مورد بمب هسته ای تقویت شده برگزار کرد. همانطور که معلوم شد ، در طول سخنرانی های او بود که یو مین پاسخ مشکل آنها را پیدا کرد: میزان تولید تریتیوم از فعال سازی نوترون در مدل تقویت شده بسیار کند بود. یو مین همچنین توضیح داد که از آنجا که فرآیند چرخه نوترون-تریتیوم در مدل تقویت شده نمی تواند سرعت فرآیند تجزیه بدنه بمب را به دست آورد ، میزان انتشار انرژی در توپ آتشین نمی تواند برابر با میزان از دست دادن انرژی باشد—که چندین برابر بالاتر بود. تحت چنین کسری عظیم ، دمای توپ آتشین قادر به ایجاد یک واکنش همجوشی خودپذیر نبود. یو مین گفت که راه حل این مشکل این است که "یا سعی کنید سرعت انتشار توپ آتش را کاهش دهید یا میزان انتشار انرژی را افزایش دهید. ادامه دارد....
-
6 پسندیده شدهخلبان میگ ۲۹ اوکراینی در روز اول جنگ اوکراین، ساعتی پس از آنکه پایگاهش توسط موشک های کروز روسی هدف قرار گرفته است
-
5 پسندیده شدهبسم ا.. بخش سوم جنگ دوم جهانی گاراند و همکارانش هنگام بررسی طرح های موجود برای سلاح آینده نیروی زمینی ایالات متحده در شرکت اسپرینگفیلد ماموریت پیدا نمود تا سلاحی را طراحی کند که جایگزین نمونه ام-1903 شود . این سلاح ، طراحی منسوخی داشت و بدلیل وزن بیش از حد و سرعت شلیک پائین ناشی از مکانیزم گلنگدنی با صحنه های نبرد جدید قابل انطباق نبود . گاراند پس از بررسی چالش های موجود دریافت که موثرترین فناوری که می تواند سرعت شلیک سلاح را افزایش دهد ، بهره گیری از انرژی ناشی از سوختن گاز باروت و استفاده ازآن جهت بکارانداختن مکانیزم درون سلاح ، بیرون انداختن پوکه و قراردادن یک فشنگ جدید در جان لوله است. به همین دلیل گاراند یک ساختار پیستونی جدید را طراحی نمود که درآن ، یک خروجی در جلوی سلاح ، گاز حاصله از سوختن باروت را مجدداً به درون سلاح بازمی گرداند تا پیستون موجود درآن به عقب حرکت کند . این پیستون به یک میله متحرک متصل می گردید و همانطور که به عقب رانده می شد ، ساختاری را به حرکت درمی آورد تا فشنگ جدیدی را وارد جان لوله کند. علاوه براین ، سلاح طراحی شده توسط گاراند از یک گیره/شانه ( خشاب ) فشنگ هشت عددی بهره می برد که پس از شلیک آخرین گلوله ، به بیرون از سلاح پرتاب می گردید که صدای ناشی از خروج آن ، به یکی از اصوات مشهور جنگ دوم جهانی مبدل شد. گاراند در شرق آسیا یک عضو سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده در حال شلیک با ام- یک گاراند بدین ترتیب، طرح موسوم به تی1ئی2 جان گاراند که نمونه اصلاح شده از گونه آزمایشی سال 1926 بود ، درسوم اوت سال 1933 بعنوان سلاح نیمه خودکار سازمانی ارتش ایالات متحده و با شناسه ام-یک انتخاب گردید . این سلاح جایگزین نمونه اسپرینگفیلد ام -1903 بعنوان سلاح انفرادی استاندارد شد ، هر چند گونه ام-1903 آ-4 ، تا سال 1944 همچنان به عنوان سلاح تک تیرانداز درسازمان رزمی یگانهای مسلح ارتش آمریکا مورد استفاده قرار می گرفت . برهمین اساس ، پس از برنامه ریزی های اولیه ، کمی بیشتر از 4 میلیون قبضه تفنگ ام-یک توسط سه شرکت اسپرینگفیلد ، هارینگتون-ریچاردسون و هاروستر تولید گردید . به تقریب همه بررسی های صورت گرفته روی سلاح نیمه خودکار گاراند نشان می دهد که با وجود مزیت های غیرقابل انکار درازای این سلاح یکی از چالش های پیاده نظام برای استفاده ازآن در میدان نبرد بود مزیت نیمه خودکار بودن ام-یک ، قدرت آتش قابل توجهی را برای ارتش ایالات متحده بوجود آورد، چرا که تمامی ارتش های متحدین ( آلمان ، ژاپن و ایتالیا ) تنها به تفنگ گلنگدنی ( bolt-action rifles) مسلح بودند که شلیک سریع با آن نیاز به مهارتهایی داشت که بخش قابل توجهی از سربازان ، فاقد آن بودند. این مساله ، یعنی افزایش قدرت آتش واحدهای پیاده نظام کوچک ارتش آمریکا باعث شد تا روند تجهیز تمامی ارتش های درگیر به سلاح های نیمه خودکار و حتی خودکار شدت بیشتری پیدا کند . اهمیت این مساله به جایی رسید که ژنرال مک آرتور پس از اتمامی درگیری دریکی از جزایر اقیانوس آرام در جایی ادعا نمود که تفنگ ام-یک به شیوه ای عالی عمل می کند و براساس تجربیات بدست آمده در شرایط جنگی و بدون تنظیف مجدد می تواند تا هفت روز متوالی عملکرد دلخواه ارتش را از خود به نمایش گذارد . علاوه براین ، ژنرال پاتون در ژانویه 1945 در پاسخ به سئوالی در این خصوص مدعی شد که تفنگ ام-یک ، بهترین سلاحی است که تا کنون ابداع شده است. با تمامی این اوصاف ، تیراژ تولید ام-یک در آغاز بسیار آهسته بود بطوریکه ارتش آمریکا نخستین ام-یک خود را در اواخر سال 1937 دریافت کرد و تا پیش از ورود واشنگتن به جنگ درسال 1941 روزانه تنها 600 قبضه از این سلاح ساخته می شد ولی به محض اینکه ارتش ژاپن به پرل هاربر حمله کرد و ایالات متحده نیز وارد جنگ گردید ، به شکل طبیعی ، سفارش ها بیشتر و بدنبال آن ، تعداد تحویلی افزایش یافت بطوریکه اوج عملکرد خط تولید شرکت اسپرینگفیلد ، 4000 قبضه در روز بود. از معدود تصاویر ام- یک های به غنمیت درآمده توسط واحدهای چترباز ورماخت - جنگ دوم جهانی در میانه تولید این سلاح ، به ناگاه شایعه ای مطرح شد که صدای مشهور بیرون پریدن گیره خالی فشنگ از درون سلاح ام- یک به بیرون ، باعث می شد تا سربازان دشمن متوجه شوند فشنگ سرباز آمریکایی تمام شده و در آسیب پذیرترین حالت ممکن ( یعنی هنگام بارگذاری گیره جدید حامل فشنگ ) به وی حمله کنند ، به همین دلیل گاراند و شرکت اسپرینگفیلد تصمیم گرفتند تا به جای مواد فلزی از ترکیبات متفاوتی برای تولید این قطعه استفاده کنند ولی بررسی های صورت گرفته نشان می داد که واقعاً چنین چیزی صحت ندارد و برای شنیدن صدای پینگ خروج شانه خالی باید به فاصله نزدیکی از آن قرار داشت. یک عضو ارتش کره جنوبی مسلح به ام- یک گاراند ابتدای دهه پنجاه میلادی تا انتهای جنگ کره از روز پایان جنگ دوم جهانی درسال 1945 تا بسته شدن خط تولید در خاک ایالات متحده به سال 1957 ، چیزی در حدود 1.5 میلیون قبضه سلاح ام-یک به ارتش تحویل گردید و همزمان با آن ، بسیاری از سلاح های استفاده شده در جریان جنگ دوم جهانی پس از بازسازی در انبارهای ارتش ذخیره شدند . در این بین نیروی زمینی ارتش آمریکا نیزبه سال 1951 نسخه ام-یک سی را بعنوان سلاح تک تیرانداز خود پذیرفت و یکسال بعد نیز مجموعه دوربین و شعله پوش جدیدی را بدان اضافه و سپس وارد خدمت نمود. اما بسیاری از تفنگ های ام-یک استاندارد ارتش پس ازارسال به جنگ کره و تحویل به نیروهای سازمان ملل ، به نمونه استاندارد دی که ویژه تک تیراندازی بود ارتقاء پیدا کردند ولی همچنان ام-یک سی سلاح اصلی نیروهای آمریکایی و بخصوص واحدهای سپاه تفنگداران بشمار می رفت . این سلاح ها به شکل گسترده ای در جنگ کره بکار رفت و با اتمام جنگ به متحدان ایالات متحده و درنهایت ارتش های دشمن سابق نظیر آلمان ، ژاپن و ایتالیا نیز تحویل گردید . یک عضو ارتش کره جنوبی در حال شلیک با نارنجک تفنگی تفنگ نیمه خودکار ام- یک گاراند شلیک با تفنگ نیمه خودکار ام- یک گاراند - اسفند 1403 به ابعاد سلاح ، بارگذاری مهمات و از همه مهم تر ، شارژ مهمات هنگام برخورد به اهداف دقت کنید ... https://www.aparat.com/v/trkaj31 جان گاراند به پاس تلاش های خود برای تولید سلاح دو مدال دولتی شامل مدال خدمات شایسته درسال 1941 و مدال لیاقت درسال 1944 را دریافت کرد ،اما هیچ حق امتیازی برای طرح به وی تعلق نگرفت چرا که تمامی ابداعات به نام دولت ایالات متحده ثبت شده بود و گاراند صرفاً بعنوان یک مهندس برای شرکت اسلحه سازی اسپرینگفیلد حقوق دریافت می نمود در دوره 34 ساله همکاری با معاونت اسلحه سازی ارتش آمریکا هرگز بیشتر از 12 هزار دلار درسال نشد . با این حال تلاش هایی صورت گرفت تا به منظور قدردانی از تلاش هایش ، یک چک صد هزاردلاری به او اعطاء شود ولی لایحه آن در کنگره رد گردید.بدین ترتیب ، گاراند درسمت خود بعنوان مهندس ارشد اسپرینگفیلد باقی ماند تا اینکه درسال 1953 بازنشست و بیست سال بعد به سال 1974 درگذشت در حالی که هنوز در اسپرینگفیلد ماساچوست زندگی می کرد. اما این پایان کار تفنگ ام-یک نبود. نسخه پایه ام-14 نسخه ئی بی آر ام -14 ام- یک پس از سال 1957 درسالهای انتهایی دهه پنجاه میلادی ، ارتش ایالات متحده احساس کرد که مزیت نیمه خودکار بودن تفنگ ام-یک بتدریج در حال رنگ باختن است به همین دلیل تولید طرح جدیدی با شناسه ام-14 را بعنوان سلاح سازمانی نیروی زمینی دردستور کار خود قرارداد که بدلیل استفاده ازیک خشاب خارجی بیست فشنگی به جای شانه هشت فشنگی و کالیبر قدرتمندتر 51×7.62 م.م استاندارد ناتو که با عنوان وینچستر 0.308 نیزشناخته می شد ، قابلیتهای بهتری را به نمایش می گذاشت . اما همانطور که ام-یک بصورت ناگهانی از خدمت خارج نشد ، ام-14 امروزه نیز بعنوان یک سلاح تک تیرانداز در خدمت ارتش ایالات متحده قرار دارد . نمای بُرش خورده گاراند جایگزینی آهسته ام -یک گاراند ( 1970-1957 ) تا میانه دهه شصت میلادی ، گونه ام-یک دی بعنوان سلاح تک تیرانداز از خدمت خارج و به جای آن سلاح ام-21 با کالیبر 7.62 م.م جایگزین آن گردید تا بعنوان سلاح اصلی تک تیراندازی ارتش آمریکا خدمت کند . علاوه براین ، از ابتدای دهه شصت میلادی تا میانه های دهه مذکور ، ام-یک خدمات خود را در ویتنام ارائه داد و تا سال 1965 میلادی، ام-14 بصورت محدود وارد صحنه نبرد در این کشوری آسیایی گردید در حالی که نیروهای ذخیره ، گارد ملی و نیروی دریایی ارتش ایالات متحده تا ابتدای دهه هفتاد میلادی همچنان از ام-یک بعنوان سلاح اصلی خود استفاده می کردند. اما دلیل این امر چه بود ؟ بررسی های صورت گرفته بر روی تاریخچه طراحی تولید ام-یک و سپس ام-14 نشان می دهد که درست به مانند تبدیل طرح تی1ئی2 به ام-یک ، گونه تی-44 نیز درسال 1957 به ام-14 مبدل شده بود ولی شرکت اسلحه سازی اسپرینگفیلد برای تولید این سلاح جدید مجبور شد تا یک تجدید نظر کلی در خط تولید خود صورت دهد و همین امر نیز باعث گردید تا روند اصلی ، یکسال بعد یعنی در سال 1958 آغاز و نخستین سلاح های عملیاتی نیز صرفاً در ابتدای سال 1959 به یگانهای رزمی تحویل گردد. علاوه براین ، نرخ تولید نیز بسیار آهسته بود و لشکر 101 هوابرد ارتش ، نخستین یگانی بشمار می آمد که بطور کامل ام-یک های خود را از رده خارج و ام-14 های جدید را دریافت و نهایتاً تا انتهای سال 1961 کاملا به این جنگ افزار مسلح گردید . پایان کار شرکت اسپرینگفیلد درسال 1968 ، رابرت مک نامارا وزیر وقت دفاع ایالات متحده ، براساس یک تصمیم شخصی و البته بحث برانگیز سیاسی شرکت دولتی اسپرینگفیلد را منحل نمود و این مکان ، اکنون بعنوان یک مجموعه تاریخی توسط پارک ملی آمریکا اداره می شود. ورود به سازمان رزم ارتش های خارجی دوره خدمت ام- یک گاراند به سازمان رزمی ارتش ایالات متحده محدود نشد و با آغاز بازسازی ارتش های هم پیمان و حتی کشورهای دشمن که اینک به متحدین آمریکا تبدیل شده بودند روند ارسال سلاح مذکور به منظور تجهیز آنان ، شروع شد تا جایی که ارتش یونان تا اواخر دهه هفتاد میلادی همچنان از ام-یک بعنوان تفنگ استاندارد ارتش خود بهره می برد و حتی پس از خارج شدن این سلاح از خدمت عملیاتی دردهه نود میلادی ، همچنان بعنوان سلاح استاندارد برای برگزاری دوره های آموزشی مورد استفاده قرار می گرفت . آخرین ارتشی نیزکه ام-یک را بصورت گسترده در اختیار داشت ، ارتش هائیتی بود که البته سازمان مذکور درسال 1994 بطور کامل منحل گردید . یگان تشریفات ارتش کره جنوبی مسلح به ام- یک گاراند کاربرد بعنوان سلاح یگانهای تشریفات ارتش آمریکا از سلاح ام -یک بعنوان جنگ افزار اصلی برای واحدهای آموزشی ، تشریفات و گاردهای احترام بصورت محدود استفاده می کند و ارتش های اروپایی نظیرگارد سلطنتی نروژ نیز کاربر اصلی سلاح مذکور در این نقش است. با وجود تمامی مزیت هایی که ام-یک درزمان خود به ارتش های دارنده آن ، ارائه می داد ولی این سلاح قطعاً بدون ایراد نیز نبود. ام-یک گاراند با وزن حدود 10 پاوند ( حدود 4 کیلوگرم ) به سربازانی برای حمل نیاز داشت که قدرت جسمانی بالایی را دراختیار داشته باشند . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
5 پسندیده شدهجهت آشنایی با ابعاد بزرگ خانواده فلانکر! تصویری از Su-30MKI هندی با 21 متر طول و 14.5 متر عرض (طول بال) که ابعاد بزرگ این جنگنده را نشان میدهد. خانواده فلانکر با ابعاد بزرگ این توانایی را دارند که سوخت و مهمات بیشتری حمل کنند و این موضوع دست آن ها را برای انجام طیف وسیعی از ماموریت ها در برد بیشتر و با تسلیحات متنوع تر باز میکند. از طرفی ابعاد بزرگ به معنای حمل رادار بزرگتر است که این موضوع خود تأثیر چشمگیری بر عملکرد این خانواده دارد. هر چند سطح مقطع بزرگ این خانواده نسبت به هماورد های غربی، همیشه پاشنه آشیل آن ها بود و حتی در نسل پنجم این خانواده (فلون) نیز این موضوع دیده میشود.
-
3 پسندیده شدهویدئو تمرین و سرعت شگفت انگیز تیراندازی محافظین پوتین ویدیویی از سرعت شگفت انگیز محافظین ولادیمیر پوتین در زمان تیراندازی را میبینید که در کسری از ثانیه از چند جهت به اهداف شلیک میکند. لینک ویدئو : منبع
-
3 پسندیده شدههمه نشانگان شروع یک جنگ هیبریدی طولانی مدت با چند بازیگر مختلف در سوریه آشکار شده،...
-
2 پسندیده شدهتصاویر نیروی دریایی تحریرالشام ! ظاهراً پس از حملات اسرائیل به زیرساختهای نظامی سوریه هنوز بخشی از نیروی هوایی و نیروی دریایی سوریه سالم مانده و همین هلی کوپترهای رزمی و ناوچه و قایقهای رزمی بدنه نیروی دریایی تحریرالشام را تشکیل دادهاند. ظاهراً بخشی از ارتشیهای شورشی کنترل این بخش را به دست گرفتهاند و تروریستهای تحریرالشام نیز روی عرشه ناوچهها و درون کابین هلی کوپترها کنار ملوانها و خلبانها نشستهاند. ویدیویی که گروه تروریستی تحریرالشام از نیروی دریایی این کشور در دوران تازه منتشر کرده را میبینید. لینک ویدئو : منبع
-
2 پسندیده شدهبا تمام محدودیت های عملیاتی و مالی ما. با تمام توطئه های تقریبا کل جهان و منطقه. با تمام ضعف های حکومت سوریه، با تمام نفرت پراکنی ها و عملیات های روانی و رسانه ای که مردم سوریه را علیه ما میکرد با بحث های عربی/عجمی/سنی/شیعی و ... ولی حالا با این شرایط مشخص میشه وزن ایران حامی سوریه کجا بود و حالا وزن ترکیه حامی سوریه. با اینکه طی این مدت تقریبا از امریکا گرفته تا اروپا سریع نماینده هاشون را برای اعلام وفاداری ( فقط ایران نباشه اینها دست بوسی خود شیطان هم میرن القاعده و داعش بماند ) فرستادن و حمایت تام و تمام از حکومت مستقر کردن و تحریم ها را لغو کرد اروپا و اعراب منطقه همه سرازیر کردن سیل کمکها و حمایتها و ... را ولی اسقاطیل از هیچکدوم از اینها واهمه و ترسی نداره و حسابی نمیبره. اینه تفاوت ایران که درسته ضربه میخورد و تحت فشار بود بنا به شرایط خاص ولی تا وقتی حضور داشت دشمن جرات اقداماتی که در این یکی دو ماهه را کرده در حد یک دهمش را هم نداشت. از نابودی تمام زیرساختها تا پیشروی زمینی و اعلام حمایت علنی از گروهی و تعیین تکلیف. تازه گفتم دست ما بسته بود. خود خروج ما در عرض چند روز نشون داد که واقعا ما نه زیرساختی داشتیم و نه حمایت مستحکمی از سمت حکومت مستقر م نگیم بلکه حلقه های میانیش که نمونش را درشهادت سردارمون در حلب دیدیم روزهای اخر. کارشکنی مدام حزب بعث هم که اینا اونجا زبانزد بود. با دست خالی چند نفر مستشار با فرماندهی چند هزار نیروی بدون امکانات و مقر و حمایت خاصی ولی سوریه را از شر این شر منطقه حفظ کرده بودند تا حدودی. حالا قیاس کنید با ترکیه ای که در حد کلامم جرات نمیکنه چیزی بگه جدی چه برسه بخواد خودش و نیروهاش را برای دفاع از سوریه سازماندهی کنه.
-
2 پسندیده شدهبسم ا... جنگ در اوکراین روز هزار و هشتاد و یکم الی هزار و هشتادو نهم هجدهم الی بیست وششم فوریه 2025 بدون شرح ..!! جنگ در اوکراین – هجدهم فوریه 2025 1- مقامات روسی و آمریکایی در عربستان سعودی برای گفتوگوهای دوجانبه درباره جنگ اوکراین در 18 فوریه ملاقات کردند، اما روسیه همچنان هیچ نشانهای مبنی بر آمادگی برای دادن هرگونه امتیاز معنیدار در مورد اوکراین نشان نمیدهد. حملات پهپادی و موشکی ارتش روسیه به زیرساختهای انرژی اوکراین ژانویه - فوریه 2025 منابع روسی مدعی هستند که تحرکات ارتش اوکراین در شمال محور کورسک افزایش پیدا کرده است ... ظاهرا اوکراین در حال تخلیه پایگاه های هوایی نزدیک به خط مقدم است مشخص نیست که آیا این عقب نشینی ، مربوط به شروط روسها برای آتش بس است یا اینکه مساله شکستن خطوط مقدم در آینده قابل پیش بینی است ؟؟ هنوز اطلاعات چندانی برای بررسی این دو فرضیه وجود ندارد. 24 فوریه 2022 مرزبان اوکراینی با دیدن واحدهای روسی که در حال عبور از مرز هستند ، وحشت زده شده .!!!! 2- مقامات روسی در عربستان سعودی تلاشهای مستمری را برای تحت فشار قرار دادن ایالات متحده برای پذیرش پیشنهادهای روسیه برای اقدامات اقتصادی و سرمایهگذاری به جای هرگونه امتیاز واقعی روسیه در مورد اوکراین آغاز کردند. حجم انبوه مهمات پرسه زن که با جنگ الکترونیک سرنگون شده ... هیچ سلاحی درصحنه نبرد برای همیشه بی رقیب یا آسیب ناپذیر نخواهد بود... 3- ارتش روسیه همچنان در محورهای بورووا، تورتسک و ولیکا نووسیلکا در حال پیشروی است . ارتش آلمان تعداد سامانه ها و موشک های پاتریوت و ایرست- تی تحویلی به اوکراین را اعلام کرد براساس داده های اعلامی ، سه سامانه پدافند هوایی MIM-104 پاتریوت (و چهار پرتابگر اضافی)، شش سامانه دفاع هوایی IRIS-T در نسخههای SLM و SLS و همچنین 57 دستگاه ژپارد و دوستگاه اسکای نکس را به اوکراین تحویل داد. همچنین در مجموع 328 تیر موشک پاتریوت و 658 موشک IRIS-T بدون مشخص بودن نسخه تحویلی ، به اوکراین داده شد. جنگ در اوکراین – نوزدهم فوریه 2025 1- گزارش ها حاکی از آن است که پوتین در تلاش برای بهینه نمودن ترکیب هیئت مذاکره کننده روسیه است تا با افراد خاصی که ایالات متحده برای هیأت مذاکره کننده خود انتخاب کرده ، بیشترین تناسب را داشته باشد که احتمالاً تلاشی برای گرفتن حداکثر امتیاز از ایالات متحده خواهد بود . رونمایی رسمی از موشک کروز/پهپاد ترمبیتا اوکراینی -فوریه 2025 https://aparat.com/v/ajqs34x شرکت اوکراینی PARS ، خمپاره 120 میلی متری "چوماک" محمول روی تریلر کششی را برای ارتش اوکراین رونمایی نمود این خمپاره در نسخه کششی ، به دلیل فعالیت روزافزون پهپادهای نیروهای مسلح روسیه و اجرای دقیق ضدآتشباری از سوی روسها ساخته شده است، بنابراین ایده اصلی در توسعه آن کاهش زمان استقرار و خنثی سازی است . گفته شده زمان استقرار/ آتش آن کمتر از 1 دقیقه و محاسبه خودکار پارامترهای شلیک و هدف گیری تا 30 ثانیه است. با وجود چنین سرعت هدف گیری بالا، افزایش دقت و کارایی استفاده از مهمات به دلیل دقت هدایت بالا و محاسبه خودکار با در نظر گرفتن اصلاحات هواشناسی و سایر اصلاحات توسط یک الگوریتم بالستیک امکان پذیر شد. محاسبات توسط یک سیستم آنلاین انجام می شود، که در آن معادلات دیفرانسیل برای شلیک با در نظر گرفتن تمام پارامترهای قبلاً وارد شده برای شلیک حل می شود. یکی دیگر از ویژگی های سیستم مذکور استفاده از لوله های تولید شده توسط شرکتهای مختلف است . انهدام یک تانکبر آلمانی مان اچ ایکس-81 در محور خارکف توسط لانست-فوریه 2025 https://aparat.com/v/ouq1l47 2- زلنسکی، در 19 فوریه مدعی شد کرد که اوکراین به عضویت در ناتو یا ضمانتهای نظامی و امنیتی قوی برای صلح پایدار نیاز دارد. میل بلاگرهای اوکراینی سامانههای موشکی ضدهوایی NASAMS که به نیروهای مسلح اوکراین تحویل شدند ، در کل این دوره حدود 900 هدف هوایی را منهدم کردهاند. تقریبا 60 درصد از اهداف سرنگون شده موشک های کروز بودند. 3- ارتش اوکراین به حملات پهپادی علیه تاسیسات انرژی که وظیفه پشیبانی از ارتش روسیه را دارند ، ادامه می دهد. 4- ارتش اوکراین در محورهای ووچانسک و تورتسک و ارتش روسیه در محورهای بورووا، سیورسک، پوکروفسک، کوراخوف و ولیکا نووسیلکا پیشروی های جدیدی را ثبت کرده اند . اوکراین / چاسیو-یار 20 فوریه 2025 اوکراین / نووپاولیووکا 20 فوریه 2025 جنگ در اوکراین – بیستم فوریه 2025 1- مقامات ارشد اطلاعاتی اوکراین مدعی شده اند که نیروهای کره شمالی در حال انجام عملیات مشترک با نیروهای روسیه در استان کورسک بوده و تلاش می کنند تا قابلیت های رزمی جدید خود را به نمایش گذارند. ژنرال کایریلو بودانوف، رئیس اداره اطلاعات نظامی اوکراین (GUR) در مقاله ای که در 17 فوریه منتشر شد، به یک نشریه کره جنوبی گفت که تقریباً 4000 نیروی کره شمالی در استان کورسک کشته یا به شدت زخمی شده اند. بودانوف خاطرنشان کرد که نیروهای کره شمالی نه تنها در یگان های روسی مستقر هستند و عملیات مشترک را در گروه های کوچک با نیروهای روسی انجام می دهند بلکه به عنوان بخشی از واحدهای بزرگتردر کنار روسها دست به عمل می زنند. رمانده یک جوخه اوکراینی در منطقه کورسک در 20 فوریه اظهار داشت که نیروهای کره شمالی تاکتیک های خود را در این منطقه تغییر داده و سازمان رزم گروه های پیاده نظام خود را از 50 نفر به 10 به 15 نفر کاهش داده و "با احتیاط بیشتری" حرکت می کنند. بودانوف خاطرنشان کرد که به دلیل حضور نیروهای کره شمالی، واحدهای توپخانه و موشک بیشتری در استان کورسک وجود دارد، اما GUR استقرار اضافی کره شمالی در روسیه را مشاهده نکرده است. علاوه براین ، گفته شده که کارشناسان موشکی روسیه موشکهای بالستیک KN-23 ارائه شده توسط کره شمالی را که قبلاً دارای خطای 500 تا 1500 متری بودند، اصلاح کردهاند تا دقیقتر شوند. ایتالیا از تحویل زره کوب های سنتارو به اوکراین خبر داد . 2- ارتش اوکراین در محورهای پوکروفسک و ارتش روسیه در محورهای پوکروفسک و ولیکا نووسیلکا پیشروی های جدیدی را ثبت کرده اند . رونمایی از زهپاد تولوکا (Toloka) اوکراین گفته شده این زهپاد در سه نسخه قرار است تولید شود TLK-150 – طول 2.5 متر برد تا 100 کیلومتر موتور برق 20-50 کیلوگرم بار. TLK-400 – طول 4-6 متر، برد تا 1200 کیلومتر، بارگیری تا 500 کیلوگرم. TLK-1000 – طول 4-12 متر، برد تا 2000 کیلومتر، بارگیری تا 5000 کیلوگرم. 3- روسیه در حال افزایش تولید بمب های سُرشی و روزآمدسازی موشک های کروز خود است. مؤسسه خدمات متحد سلطنتی (RUSI) در 14 فوریه گزارش داد که وزارت دفاع روسیه در نظر دارد روسیه بیش از 750 موشک بالستیک اسکندر 9M723 و بیش از 560 موشک کروز را در سال 2025 تولید کند. به گفته نهادهای غربی ، روسیه در حال افزودن انواع کلاهکهای گستردهتری از جمله کلاهکهای خوشهای به موشکهای خا-101 است و دوربین و واحدهای پردازش کننده را بهگونهای ارتقا داده است که موشکها میتوانند ردیابی بصری زمین را بسیار بهتر انجام داده و از اختلال در جنگ الکترونیک اوکراین (EW) در مرحله پایانی موشک جلوگیری کنند.درنهایت ، این موسسه مدعی شده که وزارت دفاع روسیه بیش از 70000 تیر بمب سُرشی برای سال 2025 سفارش داده است که از 40000 تیر بیشتر ازنمونه های تولید شده در سال 2024 است . https://aparat.com/v/uuv84s9 تست رزمی خهپاد اوخوتنیک این خهپاد به سه موشک ضدزره کورنت مجهز شده است جنگ در اوکراین – بیست ویکم فوریه 2025 1- نیروهای روسی اخیراً در بحبوحه گزارشهای جدید مبنی استقرار مجدد عناصر ارتش تسلیحات ترکیبی هشتم منطقه نظامی جنوبی روسیه از مسیر کوراخوف به سمت تورتسک است ، در حال پاکسازی نقاط محاصره شده هستند. خودروهای تاکتیکی «دژورا» اوکراینی برای انتقال سامانه های رباتیک زمینی این خودرو هم اکنون در یگانهای بدنام آزوف استفاده می شود خودرو "دژورا" یک خودروی زرهی سبک 5 تنی است که توسط یک شرکت اوکراینی بر اساس شاسی لندکروز 70 ساخته شده است . با توجه به افزایش وزن این خودرو به 5.7 تن ،سامانه تعلیق را تقویت و متناسب با وزن افزایش یافته و سیستم ترمز جدیدی را نصب شده است . این خودرو مجهز به یک پیشرانه دیزلی 200 اسب بخاری با گشتاور 430 نیوتن متر است. 2- مقامات اوکراینی همچنان بر رشد پایگاه صنعتی دفاعی اوکراین (DIB) از طریق توسعه قابل توجه در تولید داخلی تجهیزات نظامی کلیدی تاکید می کنند. عملیات واحدهای زرهی روسی در جنوب دونتسک- فوریه 2025 https://aparat.com/v/lzroht9 3- ارتش روسیه همچنان در محورهای کوراخوف ، ولیکا نووسیلکا و در استان کورسک در حال پیشروی است . پولیتیکو بدون حمایت ایالات متحده، اوکراین تنها تا تابستان قادر به ادامه جنگ خواهد بود نظامیان اوکراینی ممکن است به زودی با مشکل کمبود مهمات مواجه شوند که توانایی آنها را برای استفاده از انواع خاصی از سلاح های دوربرد محدود می کند. میزان سلاحهایی که دولت بایدن در ماههای اخیر تحویل داده یا سفارش داده است باید به اوکراینیها این امکان را بدهد که با سرعت کنونی جنگ را حداقل تا اواسط سال ادامه دهند. کولهبا، وزیر خارجه اسبق اوکراین همچنین خاطرنشان کرد که در حال حاضر قویترین اهرم نفوذ ترامپ بر اوکراین، تهدید عرضه تسلیحات نیست. به نظر او، کیف شش ماه دیگر فرصت دارد تا واقعاً کمبود تسلیحات را در خط مقدم احساس کند. 4- حزب حاکم روسیه متحد در 21 فوریه اعلام کرد که مرکز فناوریهای سیستمهای بدون سرنشین این کشور، اولین سیستم شناسایی پهپاد خود را بر اساس هوش مصنوعی (AI)،با شناسه تایتان، توسعه داده است، و آن را در اواخر فوریه 2025 آزمایش خواهد کرد.خبرگزاری یونایتد روسیه ادعا کرد که تایتان لیزری با برد سه کیلومتر و برجک 24 لوله ای مهمات گیج 12 ، ابتدا سعی خواهد کرد پهپادها را با جنگ الکترونیک و قبل از شلیک مستقیم ، ساقط کند. روسیه / کورسک 22-23 فوریه 2025 اوکراین / آودیووکا 22-23 فوریه 2025 روسیه / کورسک 22 فوریه 2025 جنگ در اوکراین – بیست ودوم فوریه 2025 1- ارتش روسیه همچنان در محورهای کورسک ،کوپیانسک، چاسیو یار، پوکروفسک و کوراخوف در حال پیشروی است. سامانه ضد پهپاد تیتان ارتش روسیه انهدام یک دستگاه لئوپارد درون آشیانه نگهداری با مهمات پرسه زن- فوریه 2025 https://aparat.com/v/gmeqr92 2- شبکه خبری تاس روسیه به نقل از مقامات اورال واگن زاوود مدعی شده که تانکهای تی-72 بی3ام و تی-90ام را به سیستمهای حفاظت فعال آرنا-ام برای رهگیری راکتها، موشکها و مهمات ضد تانک سوختار شدید مجهز میکند. ماسک مقامات زیر نظر زلنسکی چند میلیارد دزدیدند؟!!! این تنها نوک کوه یخ است !!! دزد فوق العاده وزارت دفاع اوکراین در فرانسه دستگیر شد دستگیری یکی از مقامات وزارت دفاع اوکراین که در طول 3 سال جنگ، دارایی هایی به ارزش 46 میلیون دلار را تصاحب و به فرانسه منتقل کرد. پلیس فرانسه می گوید که یک مقام وزارت دفاع زلنسکی با خرید یک ویلای 2.5 میلیون دلاری در فرانسه، یک تاکستان 6.5 میلیون دلاری و 27 قطعه زمین به قیمت یک میلیون دلار، 46 میلیون دلار و نه 40 میلیون دلار که قبلا گزارش شده بود، دست به اختلاس از محل کمک های دفاعی زده است . جنگ در اوکراین – بیست و سوم فوریه 2025 1- به گفته تحلیلگران غربی ، بعید است که اوکراین توافق صلحی را بر اساس مذاکرات استانبول بپذیرد، زیرا چنین شرایطی عملاً تسلیم کامل اوکراین در برابر اهداف جنگ بلندمدت روسیه است. نشریه Spectator چه کسی اوکراین را از دست داد؟ اقدامات ترامپ رئیسجمهور آمریکا در قبال اوکراین باعث ایجاد نگرانی و گیجی در میان شرکای اروپایی آن شده است. در حال حاضر، رهبران اروپایی نسبت به تکمیل موفقیت آمیز احتمالی مذاکرات و امضای توافقنامه بین روسای جمهور آمریکا و روسیه و همچنین تاثیر این موضوع بر امنیت اروپا ابراز نگرانی می کنند. کشورهای اروپایی مسئولیت اصلی وضعیت کنونی را بر عهده دارند. حمایت ارائه شده به اوکراین باعث شد تا نبرد ادامه یابد، اما برای رسیدن به پیروزی کافی نبود. اروپا در تهیه تسلیحات کند و بی میل بود و ابزار لازم برای دستیابی به پیروزی ادعا شده را فراهم نکرد و در نتیجه درگیری را تشدید کرد. پیروزی دموکراسی نیازمند عزمی در میدان جنگ است که اروپا هنوز آن را نشان نداده است. عملیات تک تیراندازان ارتش روسیه -فوریه 2025 https://aparat.com/v/vam14b4 2- ارتش روسیه در شب 22 تا 23 فوریه، پیش از سومین سالگرد تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین در 24 فوریه، فرانجام تعداد حملات پهپادی را علیه اوکراین شکستند. اکسیوس "زمان رفتن او فرا رسیده است" ترامپ در جریان مذاکرات آمریکا و روسیه از دست زلنسکی آنقدر عصبانی شد که تقریبا کمک نظامی به اوکراین را قطع کرد. کاخ سفید معتقد است که رئیسجمهور اوکراین «به حمایت بیقید و شرط بایدن، ناتو و پوشش رسانهای مطلوب عادت کرده است» و به همین دلیل در مذاکرات «زیاده کاری» کرده است. یکی از مقامات گفت که ایالات متحده "از زلنسکی یک هیولا درست کرده است" و متحدان اروپایی "که به ترامپ وسواس دارند اما تمایلی به اعزام نیرو ندارند" به او توصیه بدی می کنند. یکی دیگر از مقامات کاخ سفید که در مذاکرات شرکت داشت، زلنسکی را با بازیگری مقایسه کرد که «اشتباه معمول بچههای تئاتر» را مرتکب شد و شروع کرد به پیوند دادن خود با شخصیتی که بازی میکند. زمان آن فرا رسیده است که او در کنار این همه درام صحنه را ترک کند. 3- به نظر می رسد روسیه برای حمایت از جنگ خود در اوکراین بیشتر به ایران و کره شمالی متکی است. ایران تا حد زیادی روسیه را قادر ساخته است تا بزرگترین حملات پهپادی شبانه را انجام دهد چرا که تأسیسات تولید پهپاد شاهد در جمهوری تاتارستان توسط این کشور ایجاد شده است . سپهبد کایرلو بودانوف، رئیس اداره اطلاعات نظامی اوکراین (GUR) در 23 فوریه در جریان مجمع "اوکراین برای سال 2025" اظهار داشت که نیمی از مهمات روسیه از کره شمالی می آید و کره شمالی تحویل در مقیاس بزرگ هویتزرهای خودکششی کالیبر 170 میلی متری و سامانه های ام ال40 را آغاز کرده است. بودانوف افزود که کره شمالی در نظر دارد 148 موشک بالستیک را احتمالاً در سال 2025 به روسیه ارائه دهد. علاوه براین گفته شده تا انتهای سال 2025 حداقل 148 تیر موشک بالستیک به مسکو تحویل داده خواهد شد. اشپیگل با تیتر "خیانت شده " برای اولین بار زلنسکی و اوکراین هیچ نقشی در روند جنگ ندارند. زلنسکی بازیگر سابق مجبور است اعتراف کند که حتی نمایشنامهای را که اکنون قرار است در آن شرکت کند، نمیداند. ترامپ با اوکراین به عنوان یک اسباب بازی رفتار می کند و می خواهد با ولادیمیر پوتین درباره آرام سازی، تقسیم و استفاده از آن مذاکره کند. تلاش زلنسکی برای جلب نظر ترامپ تاکنون با شکست مواجه شده است، همانطور که حملات خشمگین ترامپ علیه او نشان میدهد فرآیند کار تیرانداز تانک اصلی میدان نبرد تی-72بی3 ارتش روسیه -فوریه 2025 https://aparat.com/v/lpw8u8m 4- ارتش اوکراین در محور تورتسک و ارتش روسیه در محورهای سیورسک، پوکروفسک و ولیکا نووسیلکا پیشروی های جدیدی را ثبت کرده اند. اکونومیست در پس زمینه درخواست های ترامپ برای صلح (که برای اوکراین مضر است)، زلنسکی مجبور خواهد شد بسیج را افزایش دهد و شروع به استخدام اجباری جوانان برای ادامه جنگ کند. مشاوران غربی نیز بر این امر اصرار دارند. زلنسکی اگر بخواهد کشور را نجات دهد باید اقتصاد را بیشتر به خطر بیندازد. نتیجه مهار نکردن تانک روی تانکبر- ارتش روسیه -فوریه 2025 https://aparat.com/v/qie1irl 5- دولت روسیه به تلاش ها برای افزایش تولید صنعتی دفاعی خود ادامه می دهد. سپهبد اوله ایواشچنکو، رئیس سرویس اطلاعات خارجی اوکراین (SZRU) در نشست "اوکراین. سال 2025" مدعی گردید که روسیه قصد دارد در سال 2025 چیزی در حدود 3000 تیر موشک دوربرد و بیش از هفت میلیون گلوله تولید کند. این هفت میلیون گلوله بیشتر از تولید کل کشورهای اتحادیه اروپا (احتمالاً سالانه) مهمات است. اوکراین / ورمیوکا 24 فوریه 2025 اوکراین / پوکروفسک - میرنوهورود 24-25 فوریه 2025 روسیه /کورسک 24-25 فوریه 2025 عملیات هویتزر 152م.م مستا-اس ارتش روسیه - فوریه 2025 https://aparat.com/v/aoipcvc جنگ در اوکراین – بیست وچهارم و بیست و پنجم فوریه 2025 1- نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد که روسها به طور فزایندهای از ادامه جنگ روسیه در اوکراین تا رسیدن به تسلیم کامل اوکراین حمایت میکنند، اما به طور همزمان شروع به احساس آسیبهای اقتصادی سه سال جنگ روسیه کردهاند - که باعث تردید در توانایی پوتین، رئیسجمهور روسیه برای ادامه برقراری تعادل میان «کَره و توپ» در میانمدت تا بلندمدت میشود. مجموعه تصاویر مربوط به چتر ژنرال برای تانکهای ارتش روسیه مهمات پرسه زن بابایاگا اوکراینی و انهدام نفربر بی تی آر روسی - فوریه 2025 https://aparat.com/v/jsu814d 2- پوتین، در حال حاضر علیرغم افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی داخلی به ادامه جنگ خود در اوکراین متعهد است و هیچ نشانهای مبنی بر تجدیدنظر در عزم خود برای وادار کردن اوکراین به تسلیم نشان نداده است. بدون شرح از دختر تزار ...!!! نیروهای مسلح اوکراین یک سیستم یکپارچه آموزش مبارزه با سرنیزه را برای پرسنل بسیج شده درخواست کرده است 3- مقامات کرملین رسماً امکان آتشبس با هر شرایطی غیر از تسلیم کامل اوکراین و غرب در 24 فوریه را رد کردند و همچنان بر عدم تمایل روسیه به مصالحه در مذاکرات صلح آتی تأکید می کنند. واحدهای رزمی ارتش جمهوری دونتسک و استفاده از خودروهای غیرنظامی در صحنه نبرد نمایشگاه نوآوری های دفاعی ارتش اوکراین- فوریه 2025 https://aparat.com/v/kymm33y 4- رهبران اروپایی در جریان سفر خود به کیف در 24 فوریه به مناسبت سومین سالگرد تهاجم گسترده روسها در 24 فوریه، سری جدید بسته های کمکی خود را اعلام کردند. از این بزرگوار ( ترکیب ام تی ال بی و تیربار دریاپایه ) مدتها و بیشتر از یکسال بود که تصویری منتشر نمی شد .. عملیات سامانه بالستیکی اسکندر ارتش روسیه - فوریه 2025 https://aparat.com/v/jut7wo2 5- ارتش روسیه همچنان در محورهای کورسک ،چاسیو یار، پوکروفسک و ولیکا نووسیلکا در حال پیشروی است. 6- ارتش روسیه همچنان در محورهای کورسک ، کوپیانسک، لیمان و ولیکا نووسیلکا در حال پیشروی است در حالی که ارتش اوکراین نیز پیشروی های جدیدی را در نزدیکی کوپیانسک ثبت کرده است. روسیه/کورسک 26 فوریه 2025 تعمیر و نگهداری ارتش روسیه - فوریه 2025 https://aparat.com/v/xkqkq0i جنگ در اوکراین – بیست و پنجم و بیست و ششم فوریه 2025 1- ترامپ، و ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، قرار است در 28 فوریه در کاخ سفید دیدار کرده و احتمالاً قرارداد معدنی آمریکا و اوکراین را امضا کنند. با این حال، پیش نویس توافق نامه ای که پیش از این نشست منتشر شد، کمک امنیتی یا تضمین های امنیتی ایالات متحده را به اوکراین ارائه نمی کند. بررسی های پیش از پرواز خدمه زمینی نیروی هوایی ارتش اوکراین روی فالکن های اهدایی غلاف جنگ الکترونیک ALQ-131 بخوبی قابل مشاهده است میگ-29 فالکروم نیروی هوایی اوکراین و احتمالا علائم تعداد پرتاب مهمات هدایت شونده انهدام یک دستگاه لئوپارد-2 ( Strv-122A) توسط مهمات پرسه زن روسی -فوریه2025 https://aparat.com/v/vhwb1ie 2- مقامات روسیه که مستقیماً در مذاکرات با ایالات متحده شرکت دارند، همچنان اصرار می کنند که هرگونه توافق صلح برای حل و فصل جنگ در اوکراین باید بر اساس خواسته های مسکو در سال 2021 باشد. آنها همچنین بر تسلیم سرزمینی های تصرف شده فعلی و همچنین شهرهای بزرگ بیش از یک میلیون نفر اصرار می کنند. راست : بازسازی حس خلبان و فرمانده بمب افکن بی-52 در فیلم دکتر استرنج لاو در جنگ اوکراین چپ : یک دستگاه نفربر YPR-765 اوکراین که تقریبا سالم بدست روسها افتاده ... 3- ارتش اوکراین در محورهای تورتسک و پوکروفسک و ارتش روسیه در محورهای کوپیانسک، چاسیو یار، کوراخوف، ولیکا نووسیلکا و روبوتینه پیشروی های جدیدی را ثبت کرده اند. پی نوشت : منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5 منبع6 منبع7 منبع8 منبع9
-
1 پسندیده شدهگارد احترام ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مسلح به تفنگ نیمه خودکار ام- یک گاراند به لطف خداوند ، نُه هزارمین پست در انجمن میلیتاری در بازه زمانی 26 دی 1392 تا 26 دی 1403 ارسال شد با این حال ، متن پیش رو به تقریب نخستین تلاش برای ارائه یک مطلب در حوزه سلاح های سبک است و این امکان وجود دارد که برخی اصطلاحات بخوبی برگردان نشده باشد . مقدمه : دنیای تولید جنگ افزار برای نخستین بار در اواخر دهه 1800 میلادی با فناوری مسلسل و بارگذاری خودکار مهمات آشنا شد ، با این وصف ، فناوری مذکور ابتدا در سلاح های کوچک کمری به کاررفت چرا که تطبیق آن با سلاح های بزرگتر درآن زمان ، یک چالش بزرگ محسوب می شد . اما جنگ نخست جهانی ارزش و اهمیت قدرت آتش پیاده نظام را به سازمان های نظامی نشان داد تا سرمایه گذاری بر روی طراحی و تولید سلاح های نیمه خودکار افزایش پیدا کند . تلاش ها برای طراحی و تولید سلاح های نیمه خودکار در ایالات متحده ارتش ایالات متحده بلحاظ تاریخی ، نخستین سلاح نیمه خودکار خود را در میانه جنگ دوم جهانی وارد خدمت نمود که اکنون با شناسه ام-یک گاراند ، کالیبر 06-0.30 اینچ شناخته می شود .مخترع این سلاح ، ژان سی گاراند متولد شهر سنت رِمی ایالت کبک ( کانادا) محسوب می شد که درسال 1912 به آمریکا مهاجرت نمود تا کسب و کار کوچکی را برای خود فراهم کند. گاراند پس از دوسال (1914) نام خود را به "جان" تغییر دادکه این درست مقارن با شروع جنگ نخست جهانی بشمار می رفت . بنابراین با رونق گرفتن تولید سلاح به منظور تامین نیازهای جبهه ، گاراند فعالیت خود را در حوزه طراحی سلاح های گرم و بویژه نمونه های خودکار آغاز نمود که یکی از ایده های وی به سال 1916 توسط ارتش ایالات متحده مورد توجه قرار گرفت . این طرح گرچه در گام نخست پذیرفته نشد ، ولی پیشنهاد ارزشمند کار در دفترطراحی شرکت اسپرینگفیلد به سال 1919 به او ارائه گردید ، جایی که برای سالها در آن ماند و تا سمت مدیریت طراحی مهمات پیش رفت و در سال 1953 بازنشسته شد ( گاراند درسال 1974 از دنیا رفت ) ولی بزرگترین دستاورد او در این دوره زمانی ، معرفی سلاح نیمه خودکار ام-یک بود که در تعداد انبوه تولید و به کشورهای مختلفی نیز صادر گردید. راست : جان .سی . گاراند چپ : جان. دی پترسن دو رقیب سرسخت برای طراحی سلاح استاندارد ارتش ایالات متحده در دهه سی میلادی همزمان با تلاش های گاراند برای طراحی یک سلاح نیمه خودکار ، جان .دی. پترسن با ایده خود درخصوص تغییر کالیبر سلاح سازمانی ارتش ، یعنی اسپرینگفیلد مدل 1903 و استفاده از مهمات کالیبر 0.28 اینچی از یک خشاب چهل عددی دایره ای به ارتش آمریکا مراجعه نمود . ایده پترسن آنچنان برای فرماندهان نیروی زمینی ایالات متحده جالب به نظرآمد که تصمیم گرفته شد تا تولید انبوه آن برای تحویل به واحدهای آمریکایی مستقر در فرانسه بسرعت آغاز شود تا برای حمله سرتاسری برنامه ریزی شده درسال 1919 آماده شود. به همین دلیل یک سفارش پانصد هزار قبضه ای به شرکت سازنده ارائه گردید ، اما با رسیدن تعداد تولیدی به عدد شصت وپنج هزار قبضه ، جنگ پایان یافت . جان گاراند در حال آزمایش نسخه اولیه ام-یک در اواخر دهه بیست میلادی شرکت اسلحه سازی دولتی اسپرینگفیلد با وجود اینکه صدای توپها پس از چندسال درگیری خشونت بار اکنون شنیده نمی شد ولی ایده مسلح کردن نیروی زمینی به یک سلاح خودکار همچنان ذهن برنامه ریزان ارتش آمریکا را بخود مشغول کرده بود . پترسن نیز با مشاهده علاقه ارتش به این طرح ، ایده جدید خود را مقامات نظامی درمیان گذاشت و ادعا کرد که یک سلاح با کالیبر 0.27 اینچ برای صحنه نبردی که انتظار می رفت ایالات متحده در آینده باید وارد آن شود مناسب است . به اعتقاد وی ، کالیبر 0.30 اینچ برای یک سلاح خودکار بیش از حد نیاز بوده ، در حالی که مهمات 0.27 اینچ می توانست با دما و لگد کمتری عمل کرده ، پرتابه آن مسیر مستقیم تری را طی نماید ، هدف گیری آسان تری داشته و مهم تر از همه ، تولید آن ارزان تر در می آمد و هر سرباز می توانست مهمات بیشتری را با خود حمل کند. تجهیزات استاندارد انفرادی کمک تیرانداز یک رسد خمپاره انداز ارتش ایالات متحده /جمعی هنگ 503 چترباز از لشکر یازدهم هوابرد تفنگ نیمه خودکار ام- یک و سرنیزه ام-1905 به وضوح قابل مشاهده است اما مهمات مورد نظر پترسن یک مشکل عمده داشت ، بدین معنی که میزان کُشندگی آن کمتر از مقدار محاسبه شده بود و میزان تخریب مهمات نافذ آن بشدت سطح پائینی را به نمایش می گذاشت. این چالش درست زمانی پدید آمد که ارتش ایالات متحده تقریباً قانع شده بود که تک شلیک پیاده نظام باید هدف خود را در 600 یاردی ( حدود 548 متری ) و با حداکثر میزان کُشندگی ، مورد اصابت قرار دهد . بدین ترتیب ، علیرغم اینکه پرتابه طراحی شده توسط پترسن ، در مرحله نهایی پرواز خود بسوی هدف تاثیرگذاری بیشتری داشت ولی تیراندازان نخبه ارتش بیشتر با مهمات طراحی شده 06-30 طراحی شده توسط گاراند سازگاری بیشتری نشان می دادند. این مساله باعث گردید تا گاراند بسرعت از پله های ترقی شرکت اسلحه سازی اسپرینگفیلد بالا رود ، در حالی که تنها یک اتاق به پترسن در معاونت تحقیقات تجربی این شرکت داده شد تا به بررسی های خود ادامه دهد . جان.سی .گاراند ،نشسته و درحالت تیراندازی با نخستین نمونه تولید شده ام-یک توسط شرکت وینچستر ( 10 ژانویه 1941) نظامیان ایستاده از چپ به راست : ژنرال چارلز وسن ( رئیس اداره تسلیحات ) ، ژنرال جرج.ای.لینچ ( فرمانده وقت نیروی زمینی ) ، ژنرال جان.ک. هِر ( فرمانده وقت سواره نظام ) ژنرال گیلبرت استیوارت ( افسر ناظر در شرکت اسپرینگفیلد ) و ژنرال چارلز.تی. هریس ( رئیس وقت معاونت صنایع نظامی ) بدین سان ، رقابتی میان این دوطراح برای تولید یک سلاح خودکار/نیمه خودکار بوجود آمد تا نیازمندی ارتش ایالات متحده برای سالهای پیش رو را تامین کرده و بازار صادراتی مناسبی را بوجود آورد . برهمین اساس ، در ابتدا به نظر می رسید که طرح پترسن برنده باشد ، چرا که سازوکار تأخیری / برگشت ضربهای ( فناوری که منجر به کاهش نیروی عقبنشینی و بهبود کنترل سلاح به کار میرود که درآن انرژی تولید شده در اثر سوختن باروت ، به تدریج بازگشت داده می شود، که تیرانداز کنترل بیشتری را روی سلاح بدست آورد ) درسال 1925 تقریباً آماده بود و وزن سلاح نیز در حدود 8 پاوند و 2 اونس ( حدود ۳٫۷ کیلوگرم) ثابت نگه داشته شد. علاوه براین ، شبهاتی که درمورد مهمات استاندارد این سلاح بوجود آمده بود نیز پس از آزمایشات متعددی که نتایج تحسین برانگیزی را به نمایش گذاشت ، تا حدودی برطرف گردید . اما همچنان چالش مهمات طراحی پترسن از میان نرفته بود و نیاز بود تا برخی اجزای سلاح مجدد طراحی شده و ساخته شود. جدیدترین نمونه های تولید شده ام-یک گاراند از کارخانه سازنده خارج می شود ژوئن 1942 درمقابل ، طرح گاراند سریع تر پیش می رفت و باید تنها تغییرات جزیی براساس نیاز ارتش را بخود می دید بطوریکه پیکربندی مهمات و مجموعه چاشنی و ترکیب باروت مورد استفاده آن بازطراحی شد ، اما چالش از جایی آغاز شد که تغییرات مذکور مکانیزم شلیک سلاح گاراند قابلیت تطبیق نداشت. در چنین شرایطی ، بسیاری از مهندسین ، ایده اصلی خود را رها کرده و به سراغ طراح های جدید می رفتند ولی گاراند تقریباً متقاعد شده بود که می تواند یک سلاح نیمه خودکار جدید ، برای شلیک مهمات جدید خود بسازد . بدین سبب ، طرح قدیمی 1924 خود را تا حدودی کنار گذاشت و تلاش کرد تا یک سلاح جدیدی را به ارتش پیشنهاد کند . طرح جدید او ، سلاحی با مکانیزم برگشت گاز باروت بود که می توانست فشنگ های جدید کالیبر0.30 اینچ را شلیک کند در حالی که بطور همزمان ، پترسن همچنان براین باور قرار داشت که کالیبر 0.27 اینچ وی عملکرد بهتری دارد. سرهنگ پاول بکوف جمعی گردان 177 عملیات ویژه ارتش شوروی در افغانستان با یک قبضه ام-یک گاراند غنیمتی عکس می گیرد ( سال 1986 ) چالشی که گاراند هنگام طرحی سلاح جدید خود باید با آن روبرو می گردید ، نه تنها قدرت افزون تر فشنگ های دوباره پیکربندی شده بلکه بازخوردهای به نسبت مثبت تر سلاح طراحی شده توسط پترسن در ارتش ایالات متحده بشمارمی رفت . در همین رابطه ، کمیته انتخاب سلاح برای پیاده نظام نیروی زمینی ارتش ایالات متحده درسال 1928 گزارشی را منتشر نمود که درآن آمده بود سلاح پترسن برای جایگزینی سلاح استاندارد خودکار براونینگ کاملا آماده است . این گزارش ، نتیجه مستقیم آزمایش های سخت گیرانه ارتش بر روی سلاح پترسن محسوب می گردید و همین امر وزارت جنگ را وادار ساخت تا آزمایشات بیشتری را بر روی سلاح هایی با این کالیبر صورت دهد. اما همزمان با ثبت نتایج تحسین برانگیز طرح پترسن ، گاراند طرح خود را کامل و به ارتش تحویل داد تا یک رقابت آشکارمیان دوطرف آغاز شود. با ورود سلاح گاراند به رقابت برای انتخاب سلاح نیروی زمینی ، اکنون تفنگ نیمه خودکار کالیبر 0.30 اینچ درصدر توجهات کارشناسان قرار گرفت و بتدریج گوی سبقت را از رقیب خود می ربود ، اما به شکل ناگهانی ، کالیبر 0.27 اینچ پترسن مورد پسند ارتش قرار گرفت که مایه تعجب بخش قابل ملاحضه ای از ارتش این کشورشد. روندی که شرح آن رفت ، بتدریج به یک بن بست و بلاتکلیفی برای همه تمامی ذی نفعان تبدیل گردید ولی نوبت آن بود که فرقه تیراندازان در ایالات متحده وارد عمل شوند تا سلاح جدیدی برای ارتش انتخاب گردد. در آن زمان ، بخش قابل توجهی از تیراندازان در آمریکا ، سلاح در دستان واحدهای پیاده نظام را بعنوان ابزاری برای حمله به دشمن دریک فاصله 600 یاردی ( حدود 500 متری ) تصور می کردند و براین تصور قرار نداشتند که دشمن بیش از این فاصله نزدیک شده و جنگ تن به تن میان طرفین صورت گیرد . استدلال طرفداران چنین ایده ای ، این بود که با یک شلیک می توان سرباز دشمن را از چرخه درگیری خارج کرد و این شلیک هراندازه درفاصله دورتری صورت گیرد ، تعداد سربازان بیشتری از دشمن را می توان از کار انداخت. علاوه براین ، چنین روشی منجر به صرفه جویی قابل توجهی در مصرف مهمات می گردید ولی کارشناسان مهمات سازی ارتش به شکل معکوسی ، براین باور قرار داشتند که نرخ تیراندازی باید آهسته و درفاصله نزدیک صورت گیرد. تولید بدنه اصلی ام-یک گاراند در شرکت اسپرینگفیلد 1943 این نوسان درتصمیم گیری باید در یک نقطه به پایان می رسید و تنها مسیر منتهی به آن ، انتخاب کالیبر مناسب برای سلاح بعدی ارتش آمریکا بود . به همین دلیل در نوامبر 1929 ، کمیته آزمایش سلاح های نیمه خودکار ارتش در فورت بنینگ ایالت جورجیا ، یک رقابت غیررسمی را میان سلاح های پیشنهادی برگزار نمود که طرح های گاراند و پترسن با فاصله زیادی از رقبای خود به پیش می رفتند. در گزارشی که پس از اتمام این آزمایش ها منتشر شد ، چنین آمد که سلاح طراحی شده توسط گاراند بهترین سلاح نیمه خودکاری است که تا به امروز آزمایش شده و اکنون می توان به صراحت بیان کرد که کالیبر 0.30 اینچ ( یابعبارت مصلح تر کالیبر 51×7.62 م.م ) می تواند سلاح آینده پیاده نظام ارتش ایالات متحده باشد. از سویی دیگر ، به منظور اطمینان از یافته های آزمایش های پیشین ، درسال 1931 رقابت دیگری برنامه ریزی شد و این بار نیز سلاح گاراند ازآن برنده بیرون آمد ولی گزارش نهایی این مسابقه که یکسال بعد ( 1932 ) منتشر گردید ، نشان می داد که ابعاد این سلاح بسیار بزرگ بوده و هنگام شلیک ، کاربر را بشدت خسته می کند. براساس داده های گزارش مذکور ، سلاح گاراند بلحاظ سرعت شلیک ، نرخ آتش و مرگ آوری به ازای هر پاوند مهمات شلیک شده ، کاملا دست برتر را دارد ولی میزان عقب نشینی سلاح پترسن با کالیبر 0.27 اینچ ( حدود 51×7 م.م ) آنچنان غیرمحسوس است که مانند سلاح گاراند ، خط دید تیرانداز را مختل نمی کند و این به معنای کمتر خسته شدن سرباز پیاده نظام خواهد بود. از سویی دیگر، سلاح گاراند در مقیاسه با طرح پترسن با 99 قطعه و اسپرینگفیلد با 93 قطعه ، قطعات کمتری را بخود می دید بطوریکه پیاده نظام ارتش در گزارشی با محوریت مشکلات مربوط به روغن کاری مهمات سلاح پترسن ، مدعی گردید که این مساله نه تنها مشکلات زیادی را برای پیاده نظام درصحنه نبرد ایجاد می کند ، بلکه قابلیت تعویض اجزاء فرسوده شده نیز به یک مساله غامض تبدیل خواهد شد. علاوه براین ، پس از شلیک آخرین فشنگ از خشاب ، مکانیزم مربوط در حالت باز قرار می گرفت که بدلیل وجود گردو خاک و شن ، موقعیت نامناسبی را برای سربازان بوجود می آورد. در سوی مقابل ، طرح گاراند با وجود برخی مشکلات ، بسیار مورد تحسین قرار گرفت ولی جریان گازناشی از سوختن باروت که در بخش تحتانی لوله جریان پیدا می کردند و همچنین سازو کار پیستون برگشت گاز آن تردید هایی را در انتخاب سلاح مذکور بوجود می آورد ولی به اندازه ای که بر عملکرد سلاح تاثیرگذار باشد ، جدی تشخیص داده نشد. نظراتی در خصوص خشاب هشت فشنگی گاراند نیز مطرح شد که بارگذاری آن به جای بارگذاری تکی مهمات مورد تمجید قرار گرفت ، هر چند فرآیند آموزش به سربازان پیاده نظام بخصوص برای واحدهایی که پیشتر از نمونه اسپرینگفیلد استفاده می کردند ، محل اعتراض جدید را بوجود آورد ،هر چند تمامی سربازانی که در آزمایش ها شرکت داشتند به این نکته اذعان می کردند که فرآیند خشاب گذاری ، زمان مورد نیاز برای هدفگیری و فشار دادن درست ماشه را دراختیار آنها قرار می دهد . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
1 پسندیده شدهویدئو سخنان سرتیپ پاسدار علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه در بازدید اهالی رسانه از دستاوردهای نیروی دریایی سپاه جمعی از اصحاب رسانه با حضور در بندرعباس از منطقه یکم نیروی دریایی سپاه بازدید کردند که در این دیدار سرتیپ پاسدار علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه توضیحاتی را درباره دستاوردهای ندسا به اهالی رسانه ارائه کرد. لینک ویدئو : منبع
-
1 پسندیده شدهبه نظرم این نه یک تهدید که یک فرمان بود. عملا مشخصا با این غلظت یک اعلام رویکرد جدید هم بود که شاید به پشت پرده معاملات با ترامپ و نتانیاهو ( سر سوریه و کردها) برمیگرده و احتمالا در حوزه اقتصادی هم اثراتش را خواهیم دید/ آثار امنیتیش هم به نظرم خیلی زود نمایان شده و در چند جبهه پی گرفته خواهد شد. در جنوب شرق بواسطه ارتباطات تکفیریهای تحت لوای جولانی ( شادی های برخی در جنوب شرق ایرن و همسایگانش از پیروزی جولانی نشان از اترابطات قبلی یا آینده داشت ) و در شمال غرب مهاجرین از شمال سوریه که ماموریتشون اونجا تموم شده به سمت مرزهای شمال غربی. ترکیه حالا با تصرف سوریه و افسار به اوجالان راهش را برای برنامه های آتی با رویکردی تهاجمی باز میبینه. فراموش نکنیم در مورد سوریه هم بهانه جویی های خطر امنیتی و مواردی از این دست را درمورد سوریه انقدر تکرار کرد تا توجیه کنه اقداماتش را. اصولا بعد 7 اکتبر و نداشتن انگیزه و توان برای گذشتن از سود تجارت و روابط با اسقاطیل و کمرنگ شدن نقشش در این حوزه و پررنگ شدن نقش مقاومت ( ولو با شهادت های بسیار که نقشش را به هر حال برجسته تر کرد ) حالا دنبال بهانه ای است شاید برای جبران و از اونجا که در مورد ترامپ و نتانیابو کرنش کامل داره سعی داره با ضربه زدن به ایران اصولا این تک مورد حامی مقاومت را از دور خارج کنه تا باز بتونه با همین دستگاه فریبش به عنوان حامی فلسطین ( نه برای اهداف عملی بلکه برای اهداف تحمیق مسلمانان و نقش سلطانی اردوغان ) شناخته بشه تنها. حالا البته این تنها یکی از محورها و به شکل ساده سازی شده هست. بر خلاف ما که حالا به دلایل مختلف از جمله فشار تحریم های غرب با رویکرد ترکیه مقابله نکردیم تا رسید به سقوط سوریه و حالا سوریه دست ترکهاست ولی اونها از همون اول برای نگه داشتن این لقمه ارزشمند دارند چنگ و دندان نشون میدند. پ ن: یک تحلیل دیگه اینه که ترکیه نمیخواد کیک سوریه را تقسیم کنه. براش جذابه که اعراب خرج بازسازی سوریه را بدند و شرکتهای ترک هم سودش را ببرند ولی با توجه به سفر امیرقطر و روس ها به ایران و صحبت هایی حول سوریه شاید ترکیه با سیگنال تهدید میخواد به ایران بگه سر تقسیم سوریه بین ترکیه و اعراب طرف اعراب نایسته و اجازه بده ترکیه برنامه هاش را پیش ببره. ترکیه برای سوریه برنامه های زیادی داره. یک کشور ویران و تحت نفوذ و سلطه و بدهکار به ترکیه ( بابت حمایتش از مزدورهایی که کشور را ویران کردند ) بهترین لقمه هست. مناب نفت و گاز شمال شرقش، مسیرش که میتونه آرزوهای گاز قطری و حتی اسقاطیلی را به ترکیه به ثمر بشونه. مسیرهای ترانزیتی از اسقاطیل به اروپا. زمین های کشاورزی مرغوب حوزه پایین سدهایی که انقدر آب دارند که زمین های ترکیه کفافشون را نمیده. بازسازی ویرانی ها که شرکت های ترک را برای چند دهه فعال نگه میداره و ... برای همین مثل کفتاری که لقمه ای چرب گیرش اومده چنگال هاش را داره به هر طرف پرت میکنه از همین ابتدا تا کسی جلو نیاد.
-
1 پسندیده شدهکلاشنیکف پهپادها مولنیا پهپاد مولنیا2 با شروع جنگ اکراین و حضور قدرتمند پرند ه های بدون سرنشین و مهمات های سرگردان چهره و تاکتیکهای درگیری تا حدود زیادی دچار تغییرات شد . در ابتدا اکراینی ها با استفاده از کواد کوپترها به عنوان پرنده ها ارزان قیمت شناسایی اقدام به زیر نظر گرفتن تحرکات روسها کردن . واحدهای روس هم به تدریج به این پرنده ها مجهز شدن بعد از گذشت چندماه این کوادهای قابلیت پرتاب بمبچه های را پیدا کرده ودر نهایت در زمستان 2023 کواد انتحاری ها دید اول شخص وارد میدان نبرد شدن . با وجود حضور گسترده انواع کواد ها ولی به دلیل محدودهایی از جمله برد . سرعت . ارتفاع پروازی ضعف در برابر چنگال و همچنین شکار شدن توسط سلاح های سبک پهپاد های انتحاری تاکتیکی همچنان توانایی تاثیر گذاری در صحنه نبرد را دارا هستند. روسها قبل از شروع جنگ اکراین با معرفی پهپاد انتحاری لانست نیم نگاهی به کسب سود از صادرات این پهپاد داشته . و قبل از حنگ تنها تعداد کمی از واحدهای عملیات ویژه روسیه به این پهپاد مجهز شده بودن . با شروع جنگ اکراین بر خلاف انتظار خبری از پهپادهای انتحاری لانست و کاب نبود. و تنها بعد از گذشت 6 ماه با تولید انبوه و اموزش واحدها روسها شروع به استفاده از لانست کرده کارایی لانست بخصوص کیفیت تصاویر تا لحظه برخورد به هدف بخشی از بار روانی جنگ را از دوش روسها بر داشته به طوری که غربی ها به کنایه لانست را موثرترین سلاح روسها عنوان کرده (البته هم زمان مقامات اکراین از غربی تانک و نفربر و مهمات توپخانه و توپخانه در خواست می کردند). حکمفرمایی لانست همچنان ادامه داشت ولی روسها به دلیل گسترش سازمان رزم نیروهای پهپادی. رشد شدید درخواست وتقاضای واحدها به تجهیز شدن به پهپاد های انتحاری و همچنین بیشتر شدن اهداف نیاز به یک پهپاد انتحاری مکمل لانست داشته که بتواند تقریبا همان کار را با کیفیت کمتری انجام دهد ولی هزینه وزمان اموزش خدمه ان کم و در مقابل نرخ تولید ان زیاد باشد . همچنین لانست برای جستجوی اهداف به یک پهپاد شناسایی سری زالا متکی بود روسها چند طرح را از جمله نسخه انالوگ پهپاد لانست یعنی اسکالپ را معرفی کردن که هیچ کدام در خط تولید انبوه قرار نگرفت. تا اینکه یک پهپاد انتحاری که از سر هم کردن چند تخته و یک موتور و نصب کلاهک انفجاری اماده رزم میشد رونمایی شد سیستم هدایت این پهپاد هم به صورت دید اول شخص بود و هم به شیوه معمول و بدون نیاز به پهپاد شناسای زالا هم می توانست ماموریت خود را انجام دهد . برد حدوی 40 کیلومتری محموله قابل هم تا 10 کیلو گرم سهولت بکار گیری. هزینه تولید کم بین هزار تا دو هزار دلار براورد شده است نرخ تولید بالا انجام طیف گسترده ایی از ماموریتها . بقا پذیری در انواع شرایط جوی . مقاومت بیشتر در برابر چنگال نسبت به کواد انتحاری ها و اترفاع پراوز بالاتر و.......... سبب شده تا پهپاد مولنیا این روزها لقب کلاشنیکف پهپادها را در بین نظامیان روس دریافت کند . این پهپاد می تواند سرجنگی مختلفی از مینها ضد تانک . مینها ضد نفر. راکت ها ار پی جی . راکت ها ترموباریک اشمل و... با کمترین تغییرات حمل کند . این روزها از پهپاد مولینا به جای گلوله های توپ های نیز استفاده می کنند اگر برای انهدام یک خانه و سنگر نیاز به پرتاب و شلیک چندین گلوله توپ باشد مولینا با یک حمله این ماموریت را انجام می دهد مولنیا 1 ساده ارزان وکار امد بودن تا به امروز سبب شده است مولنیا در کنار کواد انتحاری ها فیبر روسی استفاده از لانست بشدت کاهش یابد ((هر چند دود همیشه از کنده بلند میشه) منبع MILITARY.IR
-
1 پسندیده شدهبزرگترین نبرد هوایی جنگ جهانی اول حمله متفقین به سان مییل در سپتامبر ۱۹۱۸ اولین حمله تحت رهبری ایالات متحده در جنگ جهانی اول به فرماندهی ژنرال جان جی پرشینگ بود. آمریکایی ها ۱۴ لشکر شامل ۵۵۰هزار سرباز، ۳۰۰۰ عراده توپ، ۵۰هزار تن مهمات و ۲۰۰هزار تن تدارکات برای نبرد پیش رو آماده کرده بودند. برای ژنرال پرشینگ واضح بود که او به پشتیبانی نیروی هوایی نیاز دارد.او سرهنگ ویلیام میچل را به عنوان فرمانده شاخه هوایی قوای خود منصوب کرد و فرماندهی حدود ۶۰۰ هواپیمای آمریکایی را به او داد. سرهنگ میچل کنترل واحدهای هوایی اضافی متفقین را نیز به دست گرفت و یک ناوگان هوایی با ۱۴۸۱ هواپیما را ایجاد کرد که بزرگترین ناوگان هوایی تا آن زمان بود. او هواپیماهای دیدهبانی را به نیروهای زمینی اختصاص داد و با گشتهای تعقیب و گریز مستمر در میدان نبرد از قوای زمینی محافظت کرد. در یکی از درگیری ها سپتامبر ۱۹۱۸،حدود ۵۰۰ هواپیمای آلمانی به قوای متفقین حمله کردند که نتیجه آن یکی از پر تلفات ترین ماه های نبرد هوایی جنگ جهانی اول است که آن را به "سپتامبر سیاه" معروف کرد. ویلیام میچل سرهنگ ویلیام بیلی میچل به گردن نبرد هوایی حق بسیاری دارد . وی در دهه ۱۹۲۰ آزمایشاتی را انجام داد و جز اولین افرادی بود که ایده ناو هواپیمابر را مطرح کرد. وی توانست در یک آزمایش دو ناو جنگی را غرق کند اما تعصب زیاد نیروی دریایی به ناوگان سنتی خود باعث نادیده گرفتن ایده با ارزش او شد. طولی نکشید که در ۷ دسامبر ۱۹۴۱ در پرل هاربور ژاپنی ها نیروی دریایی آمریکا را از خواب بیدار کردند. میچل یکی از اشخاص کلیدی در جدا کردن نیروی هوایی از نیروی زمینی نیز بود و به این تفاسیر جز چهره های شاخص نظامی گری ایالت متحده است. نبرد سان میل یکی از اولین و بزرگترین ترین نبرد های ترکیبی تاریخ بود که بطور ویژه تاکتیک ها و تسلیحات جدید همچون بخش زرهی و هوایی در کنار یکدیگر در نبرد شرکت کردند. برای مطالعه بیشتر به منبع رجوع کنید
-
1 پسندیده شدهدر یک قسمت مباحثه دیروز ، شخص زلنسکی حرف جالبی زد که باعث عصبانیت ترامپ و ...شد و در جواب به نوعی گفتن نگران ما نباشید ! زلنسکی: همه در جنگ مشکلاتی دارند، حتی شما. شما اقیانوس قشنگی دارید(اشاره به فاصله ی آمریکا از قاره های دیگر) و الان چنین حسی ندارید، اما در آینده احساس خواهید کرد. پ ن: سیاست های ترامپ چه در دور اول و چه در دور دوم بیشتر در جهت انزوا کشیدن آمریکا و نشان دادن چهره ای ترسناک از آمریکا در دوران افول به دنیا خلاصه شده. این رفتار به خود تحریمی آمریکا و فاصله گرفتن از متحدین سنتی آمریکا ختم شد و در دوره جدید هم سرانجام بهتری با این رفتار های یک جانبه گرایانه نخواهد داشت. هر کارتی برای استفاده در نهایت ظرفیتی دارد و وقتی زیاد استفاده بشود لوس می شود. و هر چند میتوان اقدامات ترامپ را به نوعی ریاضت اقتصادی تحمیل شده بر دیگران جهت نجات اقتصاد آمریکا بررسی کرد. اعتماد به قرار داد ها و و مذاکرات فی ما بین آمریکا به حداقل رسیده و بی اعتمادی یکی از ریشه های سقوط تمدن هاست. در این جا تمدن غرب را یک تمدن واحد به رهبریت آمریکا فرض میکنیم . همانطور که جورجیا ملونی نخست وزیر ایتالیا دیشب گفت: ما به یک نشست فوری بین ایالات متحده، اروپایی ها و متحدان نیاز داریم. بیایید با صراحت در مورد چگونگی رویارویی با چالش ها صحبت کنیم، از اوکراین شروع کنیم. هر نوع تفرقه ای در غرب ما را ضعیف تر می کند و به نفع کسانی است که دوست دارند تمدن ما سقوط کند. همه این ها در پی جنگ اقتصادی و تمدنی شکل گرفته در دهه اخیر به رهبریت چین و آمریکا هستش که در مرکز این نبرد تمدنی هم دلار قرار داد. حال این وسط چین ارز جدید بریکس را رو میکند که یک تهدید بالقوه است و اما بریکسی که آمریکایی ها ادعا میکنند که مانند اروپا نیست که ارزی بسازد و در اقتصاد ما هضم شود. بریکس شامل قدرت های اقتصادی نوظهوری هست که پشتوانه منابع معدنی بزرگ و جمعیت بسیار زیاد و هژمونی قدرت جهانی شدن دارند. یک مثلث بقول آن ها شرارت در مرکز آن قرار گرفته که از خصومت نسبت به آمریکا دست بر نمیدارند. سیاست مرد دیوانه ترامپ فقط یک قمار است که یا خواهد گرفت یا نخواهد گرفت. آمریکا در بزرگترین بدهکاری خود در تاریخ قرار داد و سیاست های متداول هم پاسخگو این حجم از پیشروی چین و سکون آمریکا نیست!
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. میگ-29 ارتقاء یافته اوکراینی برای حمل مهمات هدایت دقیق فرانسوی - فوریه 2025 https://aparat.com/v/fskg5n4
-
1 پسندیده شدهشرکت اوکراینی Vidar Systems شروع به تولید حسگرهای صوتی برای شناسایی مواضع آتشبارهای توپخانه کرده است . این سامانه شامل یک مجموعه پنج یا ده عددی حسگر صوتی است که با استفاده از الگوریتم های مثلث بندی و هوش مصنوعی کار می کنند. حسگرها در فاصله معینی از یکدیگر قرار می گیرند. هر میکروفون ، یک شلیک را دریافت کرده و جهت را نسبت به موقعیت خود تعیین می کند. سپس رایانه ، دادههای مربوط به جهت انفجار را از سه یا چند میکروفون جمعآوری میکند و آن را روی نقشه ثبت می کند. نقطه تلاقی سه جهت مختصات تقریبی آتشبار دشمن خواهد بود. مجموعه ای متشکل از 5 حسگر قادر به پوشش محدوده ای به مساحت 10 کیلومتر است. قاب و مجموعه تجهیزات ، وزنی در حدود 25 کیلوگرم دارند که این بدان معناست که کل این سامانه می تواند می توانند توسط 1-2 نفر بکارانداخته شوند. گفته می شود این سامانه اکنون بصورت عملیاتی مورد استفاده قرار می گیرد.
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. تجربیات یک تک تیرانداز اوکراینی با سلاح تک تیرانداز اس وی دی با مهمات تولید شده توسط چند کشور مختلف این یک سلاح تک تیرانداز اس وی دی مدل 1963 است ( تاریخ آزمایش فوریه 2025 ) که در سال 1979 تولید شده است این سلاح به یک دوربین PSO-1 مجهز شده و قرار است با سه نوع مهمات LPS و 7N1 تولید شده توسط کره شمالی و مهمات FMGBT (وستوک ) به وزن 119 گرم تعداد شلیک ها : 5 عدد / فاصله تا هدف : 100 متر / سرعت سنج : گارمین XERO C1 pro مهمات 7N1 : میانگین سرعت گلوله 825.6 متر بر ثانیه در دمای -3 درجه سانتیگراد و میانگین اختلاف حداقل/حداکثر 4.35 متر بر ثانیه مهمات LPS ساخت کره شمالی : میانگین سرعت گلوله: 840.5 متر بر ثانیه/میانگین اختلاف سرعت 7.4 متر بر ثانیه مهمات FMGBT : تولید شده در سال 1972 /میانگین سرعت 744.5 متر بر ثانیه بررسی شلیک ها نشان می دهد که هنوز بسیار زود است تا حرف از بازنشسته شدن این سلاح زده شود .. اگر از مهمات مناسب برای این سلاح استفاده شود ، هنوز امکان زدن هدف در فاصله 800 متری با استفاده از دوربین PSO-1 وجود دارد این آزمایش ها نشان داد که مهمات کره ای کیفیت چندانی ندارد ولی مهمات روسی ارزش خود را بطور کامل به نمایش گذاشت.
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم فرمانده تیپ صابرین سپاه، سردار فیض الهی مسلح به سلاح K-7 ساخت کره جنوبی در رزمایش اخیر این نیرو برای بزرگنمایی بر روی تصویر کلیک(لمس) کنید محافظین رئیس جمهور فقید مسلح به سلاح k-9 این سلاح تا کنون در چند نمایشگاه در غرفه تسلیحات بومی ایران حضور داشته است. البته این تازگی ندارد و سلاح های متنوع بومی سازه شده روسی نیز همیشه حضور فعال در غرفه های ایران دارند سلاح K-7 یک مسلسل دستی با کالیبر ۹×۱۹ میلیمتری و سوپرسور داخلی است، این سلاح ساخت شرکت دوو ی کره جنوبی می باشد که با توجه به نمایش آن توسط در نمایشگاه های متعدد در ایران، احتمالا وزارت دفاع آن را کپی یا به طریقی به خط تولید آن دست پیدا کرده است. بنظر میرسد که این سلاح هم مانند مصاف جایگزینی فراگیر برای طیف وسیعی از تسلیحات متداول همچون یوزی و mp5 و ... در نیروهای مخصوص ایران باشد.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... بخش دوم ... دوره زمانی که شرح آن رفت ، بلحاظ تاریخی با اوایل دهه سی میلادی تطابق داشت ، جایی که ژنرال داگلاس مک آرتور برای انتخاب سلاح جدید وارد صحنه شد. وی که در دوره موصوف، رئیس ستاد ارتش ایالات متحده بشمار می رفت و باید با شرایط نامطلوب کمبود بودجه ارتش ، مجموعه تحت امر خود را مدیریت می نمود ، دریافت که انبارهای ارتش مملوء از مهمات کالیبر 0.30 اینچ بوده و با توجه به اینکه در آن زمان عقیده رایج برعدم دخالت واشنگتن دریک جنگ اروپایی تاکید داشت و اصرار براین نکته که ارتش باید یک کالیبر استاندارد برای سلاح های خود اعم از جنگ افزارهای انفرادی و جمعی ( تیربار ) داشته باشد ، انتخاب همزمان دو کالیبر 0.27 اینچ و 0.30 اینج غیر ممکن به نظر می رسید ، در نتیجه کالیبر 0.27 اینچ از دور رقابت خارج و نهایتاً در سال 1936 تفنگ گاراند ام- یک بعنوان سلاح سازمانی جدید ارتش برگزیده شد. ژنرال داگلاس مک آرتور در مراسم معرفی ام-یک گاراند این انتخاب البته یک بازخورد جهانی را بخود می دید چرا که ارتش ایالات متحده به نخستین سازمانی تبدیل گردید که یک سلاح نیمه خودکار را بخدمت گرفته بود ، هر چند گزینه انتخابی ، مشکلاتی نیز داشت ، بطوریکه تیرانداز برای تعویض خشاب باید تمامی هشت تیر خود را شلیک می کرد و تاقبل از تمام شدن آن ، فرآیند تعویض خشاب ، تا حدودی مشکل بوجود می آورد. علاوه براین ، تجربه نشان می داد که سربازان دشمن در صحنه نبرد ، منتظرمی ماندند تا صدای آشنای بیرون پریدن خشاب خالی شنیده شده و تلاش می کردند تا پیش از پُر شدن مجدد سلاح ، به وی حمله کنند . یک رسد تیربار سپاه تفنگداران ارتش ایالات متحده اوکیناوا / سال 1945 مسلح به نمونه های ام- یک گارند و نمونه کارابین ام- یک با این وصف ، تولید انبوه ام-یک و تحویل آن به واحدهای نیروی زمینی ارتش آمریکا بخوبی کارایی این سلاح نیمه خودکار را ثابت نمود بطوریکه که گفته می شد در همه نوع آب و هوایی برای رضایت کاربرانش استفاده می گردید واین ویژگی نبود که برای تمامی جنگ افزارهای خودکار/نیمه خودکار آن زمان بتوان آن را بکار برد . وجود این واقعیت که سلاح مذکور تنها پس از شلیک هشت فشنگ نیاز به بارگذاری مجدد داشت ، به کاربر اطمینان می داد که می تواند بطور کامل بر روی فرآیند نشانه روی ، شلیک و از میان بردن دشمن متمرکز شود تا جای که آن را نمونه کامل یک سلاح پیاده نظام (the infantryman’s perfect weapon) لقب داده بودند. راست : مهمات کالیبر 0.30 اینچ تفنگ تهاجمی ام- یک گاراند چپ : اسکرین شات از فیلم نجات سرباز رایان از سویی دیگر ، تاثیر طراحی ام- یک و مهمات کالیبر 0.30 اینچ آن آنچنان قابل توجه بود که وقتی کشورهایی اروپایی در ابتدای دهه پنجاه میلادی ، تصمیم گرفتند تا براساس تجربیات جنگ دوم جهانی ، بخصوص سلاح های نیمه خودکار آمریکایی ، آلمانی و روسی ، طرح جدیدی را ارائه کنند ، گونه های ئی ام-2 بریتانیایی و فال بلژیکی به ناگاه غوغایی عجیبی بوجود آورد بطوریکه نمونه بریتانیایی و بلژیکی علیرغم اینکه در ابتدا با کالیبر 0.28 اینچ وارد آزمایش ها شد ولی بتدریج کالیبر استاندارد 0.30 اینچ را پذیرفتند. پس از اتمام آزمایشات این دو سلاح ، گزارشی میان کارشناسان درگیر در این برنامه ها منتشر شد که هدف از اجرای چنین مقایسه ای را استانداردسازی مشترک میان ارتش ها در زمینه سلاح های سبک و مهمات ذکر کرده بود . این هدف شاید یکی از چند برنامه ستودنی در ارتش های برآمده از جنگ دوم جهانی بشمار می رفت ، چرا که استفاده از یک کالیبر مشترک زمانی که ارتش های بریتانیا و ایالت متحده در کنارهم می جنگیدند ، منافع طرفین را بخوبی تامین می کرد . تفنگ تهاجمی پیش ماشه ( بولپاپ ) بریتانیایی ئی ام-2 برای نیل به چنین هدفی ، آزمایشات جدیدی از سوم ماه می 1950 در مرکز تست سلاح فورت بنینگ آغاز شد تا دو مهمات 0.30 اینچ آمریکایی و 0.28 اینچ بریتانیایی در مولفه هایی نظیر مسیر بالستیکی ، نفوذ به درون هدف و توانایی مهمات آتش زا و نافذ آنها مورد ارزیابی قرارگیرد . اما برخلاف تصور اولیه ، این رقابت اثبات نمود که مهمات 0.28 اینچ بریتانیایی در بسیاری از شاخص ها و با وجود مخالفت های طراحان آمریکایی ، طراحی بهتری را به نمایش می گذارد . بررسی های صورت گرفته حاکی ازآن بود که مهمات بریتانیایی استانداردی فراتر از اعداد مشخص شده را کسب نموده و البته بدلیل وزن کمتر ، تعداد بیشتری ازآن توسط پیاده نظام قابل حمل است . علاوه براین ، تمامی سلاح های مورد آزمایش ، پس از شلیک حدود 1280 عدد فشنگ ، بیش از حد داغ می شدند که البته محصول بلژیکی برتری محسوسی را نسبت به نمونه های آمریکایی و انگلیسی به نمایش می گذاشت. بدین ترتیب ، درست در زمانی که به نظر می رسید ، ضرورت استاندارد سازی سلاح های سبک و مهمات می تواند بر ملی گرایی اروپایی – آمریکایی غلبه کند ، اولین و ناامید کننده ترین شکست تاریخ در این حوزه رقم خورد . ارتش آمریکا مدعی بود که هزینه های مربوط به تغییر کالیبر از 0.30 اینچ به 0.28 اینچ بسیار زیاد بوده و علاوه براین ، با وجود ثبت برتری مهمات انگلیسی بر نمونه آمریکایی ، پنتاگون آن را با قاطعیت رد نمود و درنهایت با این استدلال که کنگره چنین مساله ای را تایید نخواهد کرد ( که بعدها مشخص شد ، کمیته جنگ افزار کنگره از اساس ، داده های مرتبط به این موضوع را دریافت نکرده بود ) چنین مساله ای محقق نگردید. شکاف ایجاد شده میان کارشناسان انگلیسی و آمریکایی به حدی رسید که موضوع تغییر کالیبر به نشست مشترک نخست وزیر وقت بریتانیا ، وینستون چرچیل و رئیس جمهوری وقت ایالات متحده ، هری ترومن نیز کشیده شد. با این حال ، یک سال بعد ، یعنی درسال 1953 ، توافق مشترکی میان ارتش های بریتانیا ، فرانسه و ایالات متحده منعقد شد که مهمات استاندارد باید فشنگ های کالیبر 51×7.62 م.م باشد و این خود به طراحی و تولید ام-14 منجر گردید . نشان شرکت اسلحه سازی اسپرینگفیلد ام- یک گاراند ، یک تاریخ بازنگری شده ... جان کانتیوس گاراند به تاریخ یکم ژانویه 1888 در سن رمی کبک به دنیا آمد . سن رمی در استان کبک ، مکان کوچکی بود که تنها درسال 1975 بعنوان یک شهر به ثبت رسید که اکنون در لبه جنوبی کبک و درست در لبه شمالی نیویورک قرارداد و مردم آن به شکل انحصاری به فرانسوی صحبت می کنند. خانواده وی ، یکسال بعد یعنی درسال 1889 به کانکنیکات نقل مکان کرده و جان گاراند پس از رسیدن به یازده سالگی دریک کارخانه نساجی و با سمت نظافتچی شروع به کار کرد ولی کار با ماشین ابزارها را به شکل تجربی از همکارانش در این مجموعه یاد گرفت . با این حال علاقه بیش از حد به حوزه ابزارسازی و سرگرمی روزانه وی در تیراندازی باعث شد بتدریج وارد حوزه طراحی سلاح شده و نهایتاً به طراحی و تولید جنگ افزاری منجر شود که یکی از چند سلاح موفق یگانهای پیاده نظام ارتش ایالات متحده درطول تاریخ بشمار می آید . وی پس از چند سال کار بعنوان کارگر ساده ، به سمت ماشین کار در این کارخانه مشغول به کار شد و طی مدت خدمت خود در این مجموعه یک جک تلسکوپی و یک دستگاه سیم پیچ خودکار بوبین را اختراع و به ثبت رساند. با افزایش تجربه ، گاراند در شرکت ابزارسازی براون و شارپ در پراویدنس رودآیلند استخدام و همین جا بود که سرگرمی همیشگی وی در تیراندازی با تخصص در ماشین کاری ترکیب و به طراحی سلاح منتج و درطول سالهای بعد ، چیزی که تنها یک سرگرمی بشمار می رفت ، به یک کار حرفه ای مبدل شد که وی را به شهرت رساند. مندارگون ام-1908 آر.اس.سی ام-1917 ام- یک گاراند کارابین ام- یک گاراند ژ-43 پیش از آغاز نیمه دوم دهه دوم قرن بیستم ، جنگ جهانی اول دراوت 1914 آغاز و ایالات متحده نیزسه سال بعد ( 1917) به طرفداری از کشورهای متفق دست به اعزام نیرو زد و با توجه به اینکه پیشرفتهای زیادی در حوزه ماشین های کشتار نظیر تانک ، تسلیحات شیمیای و تیربار بوجود آمده بود ، ارتش ایالات متحده مناقصه ای را برای طراحی و تولید انبوه یک مسلسل جدید اعلام نمود که مورد توجه گاراند قرار گرفت. او که اکنون در نیویورک ساکن بود با همکاری یک طراح سلاح به نام جان کیویش و پرداخت هفته ای پنجاه دلار به وی ، توسعه طرح اولیه خود را آغاز نمود و در ژوئن سال 1918 اولین نمونه ساخته شده ایده وی در معرض دید هادسون ماکسیم ( برادر هیرام ماکسیم ) طراح برجسته سلاح قرار گرفت . ماکسیم که ویژگی های جدیدی را در طراحی گاراند دیده بود به او توصیه کرد تا طرح خود را به هیئت مشاوران نظامی نیروی دریایی عرضه کند و این مجموعه نیز به نوبه خود ، طرح وی را به دانشکده جنگ ارجاع داد که البته توسط معاونت اسلحه و مهمات ارتش رد گردید . اما گاراند ناامید نشد و طرح خود را مجدداً به هیئت مشاوران نیروی دریایی ارائه کرد . همزمان با این تحولات ، گارند تلاش کرد طرح خود را در مجموعه فنی شخصی خود توسعه دهد که تا اوت 1918 ( سه ماه قبل از پایان جنگ ) به طول انجامید . گیره هشت فشنگی ام- یک گاراند نخستین نمونه کامل شده طرح گاراند درسال 1919 ، یعنی نزدیک به یکسال پس از اتمام جنگ ، کامل گردید و پس از ارائه آن به وزارت جنگ ، وی در نوامبر 1919 بعنوان مهندس مشاور در شرکت تسلیحاتی اسپرینگفیلد ماساچوست منصوب و با دریافت امتیاز شهروند ایالات متحده ، مهندس ارشد شرکت مذکور لقب گرفت . https://www.aparat.com/v/ftqcoyu شرکت اسلحه سازی اسپرینگفیلد به معنای واقعی کلمه ، خانه اصلی طراحی سلاح برای ارتش ایالات متحده و محل تولید سلاح های سبک بشمارمی رفت . مجموعه فوق برای اولین بار درسال 1777 با عنوان تسلیحات اسپرینگفیلد جهت تولید و ذخیره جنگ افزار و با هدف پشتیبانی از نیروهای انقلابی که علیه بریتانیا می جنگیدند تاسیس و بدلیل موقعیت دفاعی خوب و همچنین قرارداشتن در مسیر اصلی لجستیک ارتش ، (جنوب غربی ماساچوست ) نقش بسیار مهمی را در پیروی انقلابیون برعهده داشت. علاوه براین ، وجود رودخانه کانکتیکات که هم مسیر انتقال سلاح ها و هم نیروی لازم برای تولید را فراهم می نمود یکی از دلایل استقرار مجموعه فوق در این مکان بشمار می رفت . شات های بارگذاری گیره های هشت فشنگی ام -یک گاراند با این حال درسال 1794 دولت ایالات متحده در اقدامی تازه تصمیم گرفت تا انحصار تولید سلاح را به تملک خود درآورده تا وابستگی به خرید تسلیحات از خارج بطور کامل ازمیان برود . برهمین اساس ، جرج واشنگتن که درآن زمان ، فرمانده کل ارتش فدرال نیز محسوب می شد ، دو شرکت شامل اسپرینگفیلد در ماساچوست و هارپرز-فری در ویرجینیا را برای نیل به چنین هدفی انتخاب کرد و به شکل خاص ، اسپرینگفیلد از سال 1795 ماموریت ساخت سلاح های سنگ چخماقی با تیراژ 220 قبضه را برعهده گرفت. اما با شروع جنگ داخلی ، مجموعه اسلحه سازی هارپرز-فری نابود شد و اکنون شرکت اسپرینگفیلد تنها مرکز تولید تسلیحات سبک برای ارتش ایالات متحده بحساب می آمد که وظیفه داشت نیاز نیروهای مسلح را تامین کند. پیاده نظام حین نبرد در تک فرصتهای بوجود آمده نخستین وظیفه ای که دارد ، تنظیف سلاح انفرادی است . این عکس پیاده نظام لشکر 32 تفنگداران دریایی ایالات متحده در ژانویه 1943 هنگام نبرد برای اشغال گینه جدید را به نمایش گذاشته تفنگ خودکار برونینگ ام-1918 ، ام -یک گاراند و حداقل یک قبضه کُلت 45 در تصویر دیده می شود بدین ترتیب ، تا زمان ورود ارتش ایالات متحده به صحنه جنگ اول جهانی ، کمی بیشتر از 843 هزار قبضه تفنگ اسپرینگفیلد مدل 1903 ( 1903 Springfield) تولید شده بود و پس از آنکه واشنگتن تصمیم به جنگ گرفت ، شرکت فوق 265620 قبضه دیگر از این سلاح را به کاربران عرضه کرد . همزمان با این روند ، شرکت وینچستر نیز قراردادی را با دولت فدرال به منظور تحویل تفنگ انفیلد 1917 منعقد و ارتش نیز براساس نیاز روبه گسترش خود با احداث یک خط تولید در جزیره راک ، 47251 قبضه دیگر از سلاح فوق را در انبارهای خود بصورت ذخیره نگهداری می نمود. پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم چند کشور هیچ وقت به دلایل مختلف دوست ما نخواهند شد ،امارات و عربستان و ترکیه و آذربایجان ،منی که تحلیل کف خیابونی رو در این حد میدونم چه دلیلی داره تولیدات درجه یک نظامی را در معرض کاوش و تحلیل امثال امارات قرار داد که به هر دری زده برای سه جزیره ایرانی یعنی مسئولان ارشد سپاه و ارتش اینو نمیدونند؟چه دلیلی داره با این حجم از شناور به استقبال دعوت گرگ در لباس میش بریم ؟این امارات چه باید بکنه که مسئولان نظام به این نتیجه برسند که این کشور کوچک هیچ وقت سر سازش با ما را ندارد و به مانند گرگی که آب از دهانش میچکد منتظر ضعف و بی حالی شیر منطقه روزگاران را سپری میکند .این روش دیپلماسی همان است که با ترکیه و آذربایجان آزمایش شد و هیچ عایدی برای مملکت نداشت چرا باز هم تکرار دیپلماسی اشتباه ؟شاید دوستان بفرمایند باید از یک جایی رابطه ی حسنه شروع شود ،عرض میکنم این چند کشور چیزی با نام رابطه ی حسنه در سیاست خارجی شان در قبال ایران ندارند و فقط سواستفاده یا استفاده ها و منفعتهای آنی از طریق رابطه ی سیاسی کوتاه مدت با ایران خط مشی سیاسیشان بوده .باز هم تکرار مکررات
-
1 پسندیده شدهبسم ا... خودروی مهندسی/بازیابی زرهی برگپانزر-2 ارتش اوکراین انصافاً سلیقه خوبی در چینش بلوک های واکنشی لحاظ شده ... ژانویه 2025
-
1 پسندیده شدهانتقال پیکرهای ۹ شهید مرزبانی از پاکستان پس از ۱۶ سال ! پیکر مطهر ۹ شهید مرزبانی فراجا پس از ۱۶ سال در بیابانهای پاکستان تفحص و برای خاکسپاری به کشور منتقل شد. 24 خرداد 1387 گروهک تروریستی جندالشیطان به سرکردگی عبدالمالک ریگی، توانست با مهرههای نفوذی و تطمیع یکی از عوامل به داخل پاسگاه شمسر سراوان استان سیستان و بلوچستان در مرز ایران و پاکستان نفوذ کند و 13 نیروی مرزبانی را به گروگان ببرد. چند روز از این حادثه گذشت و مسئولان در حال بررسی موضوع بودند که تصاویر لحظات دلخراش شهادت مرزبانان در رسانههای ضدانقلاب منتشر شد. 13 نظامی بیدفاع تیر خلاص خورده و سر از بدنشان جدا شد و در بیابانهای داغ پاکستان دفن شدند ! پیکر مطهر 9 شهید مرزبانی فراجا پس از 16 سال در بیابانهای پاکستان تفحص و برای خاکسپاری به کشور منتقل شد. اسامی شهدای تفحص شده مرزبانی فراجا در حادثه پاسگاه شمسر سراوان به شرح ذیل است: 1 - شهیدمحمد پیری 2 - شهیدجواد حسنزاده 3 - شهید عیسی پودینه 4 - شهید میثم زارع 5 - شهید علیرضا زارع 6 - شهید علی خیده(شهید حجتیراد) 7 - شهید محسن ایران نژاد 8 - شهید رضا راهداری 9 - شهید حسن صفری لینک تکمیلی خبر و تصاویر شهدا : منبع روحشان شاد .
-
1 پسندیده شدهبخش سوم و پایانی تنوع و پیچیدگی بیش از حد سامانه های رزمی بعنوان چالش تعمیر و نگهداری هر دو ارتش درگیر ، طیف بسیار متنوعی از سامانه های تسلیحاتی را مورد استفاده قرار می دهند و براساس داده های بررسی شده یک اندیشکده آمریکایی بیشتر از 6300 سامانه اکنون در ارتش اوکراین قابل مشاهده است ولی طرف روسی به نسبت از سامانه های قدیمی تر و البته محدودتر بهره می برد که برخی از ناظران نظامی غربی معتقد بودند مسکو فاقد ابزار کافی برای جایگزینی سامانه های نابود شده است ، با این وصف ، سامانه های قدیمی بدلیل پیچیدگی کمتر نیاز به آموزش را کمتر و تربیت نیروی حرفه ای را آسان تر و ارزان تر می کند. علاوه براین ، استفاده از سامانه های شناخته شده و امتحان پس داده ، فرآیند خرید قطعات یدکی و تعمیر و نگهداری را تا حدودی آسان تر می نماید. https://www.aparat.com/v/x91sll7 درواقع امر ، تولید و نگهداری تانک و سایر خودروهای زرهی فرآیند بسیار سخت و پیچیده ای است که نیازمند یک پایگاه صنعتی بسیار قوی در کشورمورد نظر است . به همین دلیل به منظور برخورداری از یک چهارچوب تعمیر و نگهداری کامل ، کشور مورد نظر باید توانایی انجام تعمیرات اساسی را که پیچیده ترین نوع آن است داشته باشد. در این میان ، چهارچوب تعمیراتی که برای جبران آسیب های رزمی طراحی می شود ، آخرین رده تعمیرات ، یعنی تعمیرات اساسی است وبه نیروهای فنی ماهر و با تجربه ، امکانات، اسناد ، ابزارهای ویژه ، قطعات یدکی نیاز دارد . از سویی دیگر ، گونه های مختلفی از تجهیزات زرهی که اکنون در سازمان رزمی ارتش های روسیه و اوکراین مورد استفاده قرار می گیرد ، نیازمند وجود طیف بسیار متنوعی از تخصص های مختلف نیروی زمینی است و این تنوع درست در جایی باعث دردسر می شود که سامانه های آسیب دیده برای بازیابی و عملیاتی شدن مجدد به عقب برده می شوند. در چنین شرایطی ، فقدان اسناد یکپارچه فنی در حوزه فناوری های پیشرفته استفاده شده و همچنین سازماندهی روند تعمیرات از چالش هایی است که ارتش ها معمولا با آن روبرو هستند. بعنوان مثال ، ارتش روسیه برای بررسی عملکرد یک خودروی زرهی چیزی در حدود 20-15 سند فنی را باید در اختیار داشته باشد و به همین تعداد سند و کتاب برای تعمیرات نیز لازم است. لئو پیر پیاژن کارشناس فرانسوی تسلیحات در اندیشکده IFRI در همین رابطه مدعی است که تانک اصلی میدان نبرد ، پیچیده ترین سامانه رزمی ارتش ها بشمار می آید که برای شناخت هرچه بیشتر این مساله جدول ذیل به نمایش درآمده که مربوط به تانک اصلی میدان نبرد ام-84 است. این تانک مجموعه ای از سامانه های کنترل آتش ماژولار الکتروهیدرولیک خودکار با قابلیت تثبیت در سمت و بُرد ، رایانه بالستیک یکپارچه شده و مسافت یاب لیزری ، سامانه های بصری دید در روز و شب وبارگذار خودکار را بخود می دید. با توجه به پیچیدگی مذکور ، یک سئوال جالب ایجاد می شود که با چه فلسفه ای ، تانکهای ام-84 ارتش اسلوونی به اوکراین ارسال گردید ؟! از 54 دستگاه تانک ام-84 تنها 13 دستگاه بروزرسانی و بقیه از سال 2013 به شکل ذخیره شده نگهداری می شدند . ارتش اوکراین که پیش از این با دریافت سامانه های پیچیده غربی تا حدودی اعتماد به نفس پیدا کرده بود ، ناگهان با چالش روند بسیار آهسته آموزش خدمه مواجه شد در حالی که تعمیر و نگهداری آنها نیز یک کابوس لجستیک بشمارمی رفت ، به همین دلیل بلغارستان به ناگاه تحویل سامانه های رزمی را متوقف نمود و به جای آن اعلام کرد ، تسلیحات آسیب دیده اوکراینی را تنها ازطریق شرکتهای غیرنظامی بازسازی خواهد کرد. در همین راستا ، فرض براین قرار داده شده که ورود سامانه های جدید در سریع ترین زمان ممکن باعث رسیدن سطح آموزش خدمه به میزان کیفی خواهد شد ولی تعمیر و نگهداری چالشی به مراتب بزرگتراست که برطرف کردن آن در جریان عملیات جنگی قابل حل نیست . https://www.aparat.com/v/vb82R بعنوان مثال ، از 7 دستگاه هویتزرخودکششی پانزرهابیتز-2000 آلمانی که به اوکراین تحویل داده شد ،پس از اجرای یک آموزش کوتاه مدت خدمه اوکراینی بدون مشکل از آن استفاده می کردند ولی با گسترش درگیری ها بتدریج مکانیزم بارگیری مهمات این هویتزرها شروع به نشان دادن مشکل کرده ، لوله های آن بسرعت فرسوده شدند و همین امر باعث شد تا سامانه های مذکور از خط مقدم به عقب کشیده شده تا برای تعمیرهای دوره ای به لهستان اعزام شوند. اگر این مساله را در کنار تنوع تسلیحاتی که اوکراین اکنون بدان دچار شده قرار دهیم ، یک چالش بزرگ قابل مشاهده است که البته اوکراین تا حدودی خود را با آن منطبق کرده است ولی ذکر این نکته از اهمیت بسیار بالایی برخوردار خواهد بود که روند آموزش تعمیر و نگهداری به ارتش اوکراین زمانی نتیجه خواهد داد که غرب تعداد کافی تانک و خودروهای زرهی را به ارتش این کشور تحویل دهد . بعنوان مثال ، اگر انگلیس تنها 10 دستگاه چالنجر-2 را به نیروی زمینی ارتش کیف تحویل دهد ، این تنها یک جام مسوم خواهد بود چرا که مساله استانداردسازی و یکسان سازی فناوری باید به شکل همزمان مورد توجه قرار گیرد . درواقع ، اهمیت یکسان سازی فناوری/ سخت افزار در درجه نخست و قبل از نوآوری یا توسعه سامانه های جدید قرار می گیرد، به همین دلیل در ارتش سرخ و سپس ارتش شوروی و روسیه شعار " یکسان سازی مهمتر از نوآوری است " به یک اصل تبدیل شده بود. این مساله ، یعنی اهمیت یکسان سازی سخت افزاری حتی در ارتش اتحادشوروی که عادت داشت نمونه های مختلف سامانه های رزمی را بخدمت بگیرد به یک قاعده اصلی تبدیل گردید بطوریکه در پایان جنگ دوم تنها دو گونه تانک ( تی-34 و زره پوش های سری KV/IS) با یک پیشرانه ( موتور وی-2 ) در دونسخه برای تانکهای میان وزن و سنگین در خط تولید قرار داشت و هویتزرهای خودکششی نیز تنها بر روی این دو سکو طراحی و بخدمت گرفته می شدند. https://www.aparat.com/v/J7K18 چنین رویکردی در میان روسها بطور کامل در تضاد با رویکرد ورماخت در جنگ دوم جهانی بشمار می رفت چرا که نوآوری های فنی ارائه شده توسط آلمان ها به صورت چشمگیری در سطح بالایی قرار داشت ولی همین نوآوری ها چالش بسیار بزرگی را برای خط لجستیکی ، واحدهای تعمیر و نگهداری ارتش های زرهی گودریان بوجود آورده بود تا جایی که وی در کتاب خاطرات خود به این نکته بسیار پرداخته و چنین به یاد می آورد که دستورات متعدد هیتلر مستلزم ایجاد تغییرات پی درپی در خطوط تولید تسلیحات بود و برهمین اساس تحویل نمونه های متنوعی از خودروهای رزمی به یگانهای عملیاتی ، نیاز به طیف متنوعی از قطعات یدکی را بوجود آورد که اشتباه بسیار بزرگی محسوب می شد . همه این مسائل باعث شده بود تا روند تعمیرات اساسی تانکها و نفربرهای ورماخت به یک مشکل لاینحل تبدیل شود . این تجربه مد نظر فرماندهان روسی پس از اتمام جنگ دوم قرار گرفت و همچنان مورد استفاده قرار می گیرد بطوریکه سه تانک تی-80 ، تی-72 و تی-64 محصول سه دفتر طراحی زرهی خارکف ، لنینگراد و نیژنی تاگیل با وجود استفاده از سه شاسی ، پیشرانه و جعبه دنده متفاوت امکان تعویض قطعات و زیرسیستم ها را با یکدیگر دارند . با توجه به مواردی که بیان شد ، اکنون ارتش اوکراین به انباری از قطعات یدکی مختلف برای تانکها ، نفربرهای غربی و شرقی تبدیل شده که این مشکلاتی را در آماده نگه داشتن ناوگان خودروهای زرهی این ارتش بوجود آورده است ، هر چند روسها یک مزیت بسیار مهم را در اختیار دارند که درآن می توانند از ذخیره های خود همچنان قطعات یدکی مورد نیاز را تهیه کنند . نتیجه گیری جنگ دراوکراین به تمام ارتش های جهان اثبات نمود که پیشبرد یک عملیات نظامی نیازمند یکسان سازی تمامی سطوح فنی است که پیش از آن ارتش سرخ در برابر ورماخت آن را تجربه کرده بود. ارتش های غربی نیز باید تلاش کنند تا به یک وحدت فنی در حوزه هایی نظیر مهمات مورد استفاده ، سوخت و شبکه دسترسی به قطعات یدکی نائل آیند . پی نوشت : 1- منبع : ارتش ایالات متحده ، فصلنامه تحولات نظامی - ژوئن 2023 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.