برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 11 فروردین 1404 در همه مناطق
-
5 پسندیده شدهاین عبارت البته بر اساس حرفی هسن که "اولین فرمانده پدافند" از توپهای پدافندی در زمان جنگ داشتند! یعنی یه سابقه ای برای اینگونه فکر کردن در سطح فرماندهی وجود داشته. "مستند نبرد امواج دقیقه 26: بحث روحی و روانی بود که ضد هوایی یه تق و توقی بکنه که مردم احساس بکنند یه چیزی هست که ازشون دفاع کنه" ولی ممکنه مثل وعده 1 اونها هم از پهپاد و ریزپرنده علیه اس 300 ها استفاده کرده باشند و این دلیل شلیک توپهای پدافندی. من نظر قطعی ندادم.
-
3 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهدو کتاب رو بالا معرفی کردم که طرح حمله به ایران توسط اسرائیل و بنوعی آمریکا رو پیشبینی کردن. من خودم کامل نگاه نکردم به اینا و نظر قطعی ندارم و در محیط مجازی به چشمم خورد. آن ها برنامه داشتند قبل از شلیک یک موج سنگین کروز و دیگر پرتابه های دور ایستا یک حمله سایبری سنگین بر روی سیستم های رادیویی و ارتباطی و صنایع برق و مخابرات رو اینترنت ایران انجام بدن و بنوعی ارتباط در ایران رو به کل انتقال بدن . بعضی روش ها هم ساخت خواهند بود . چیزی شبیه عملیات پیجر ها هم قاعدتاً برای ما میتونند کنار گذاشته باشند و یا استفاده از تسلیحاتی الکترومغناطیسی تا مدار کوتاه در صنایع و تاسیسات نظامی ما ایجاد کنند. در حقیقت غافل گیری اصلی چنین چیزی است نه آن بمب افکن ها و ناو ها و .... اقدامات دیگر همچون آشوب داخلی و ترور شخصیت ها هم اینا در برنامه میتوانند داشته باشند و این توانایی ها رو در دیگر کشور ها تست کردن که دیدیم. مرحله بعد حمله با تسلیحات دورایستا هستش که نگاه کنید دقیقا خودشان رو با این مورد آماده کردند. برگ برنده یمن رو هم خیلی زودتر زیر آتش میبرند. خلاصه اینکه ما از وضعیت داخلی خبر نداریم و نمیدانیم چی داریم و چی نداریم و چقدر مقاوم هستیم در برابر این تهدیدات اما باید خطر را جدی بگیریم . دشمن با خود این برداشت را کرده که در برد بالای ۱۰۰۰ کیلومتر آن خطری که همیشه فکر میکرد را برایش نداریم. این پاراگراف رو بخوانید متوجه میشین چقدر نبود یک شبکه ماهواره ای قدرتمند، چه در دقت تسلیحات و چه در ارتباط امن برای ما تهدید آمیز شده! قطعا آمریکا چند پلان جایگزین در شرایط مختلف دارد که همه آن ها به قصد تضعیف ایران و در نهایت سرنگونی است. یکی همین حمله مستقیم نظامی با قصد تمام کردن کار ما، دوم فشار و تهدید و کشاندن ما پای مذاکره بی قید و شرط، سوم حمله محدود با قصد تضعیف و ترساندن ما و خارج کردن اراده ما از چیزی که الان هست، مانند کاری که با عراق کردند و ...
-
2 پسندیده شدهبا سلام قصدم این نیست که نفوس بد بزنم ولی قرار گرفتن یکسری اتفاقات مثل قطعات پازل کنار هم معنی نه چندان خوبی برای ما به همراه داره. ترامپ بعد از ۴ سال دوباره برگشته، با تجربه ی برجام و خروج از اون (موفقیت نسبی در تحت فشار گذاشتن ایران) - با تجربه ی مذاکرات با کره شمالی (شکست) - با تجربه ترور شهید سلیمانی (پیروزی - علی الظاهر) - با سابقه ی تهدید رهبری ایران و با سابقه ی تهدید منافع حیاتی در سال ۹۸ - آشوب های ۹۸ و ۴۰۱ - با دیدن تجربه ی ترور های موفق سال گذشته (شهیدان هنیه - نصر الله - ترور های پیجری - که یک نتیجه ش ممکنه ترسوندن و فراری دادن بشار اسد به روسیه هم باشه - و سانحه برای رییس جمهور که اگه یک درصد محال سو قصد بوده باشه به نیت ضربه زدن به «ایران» در بالاترین سطوح در دسترس بوده بدون اینکه عواقبی ناشی از تلافی مستقیم شامل حال منحوس نتانیاهو و سران ر.ص بشه به علاوه ی تاثیر گذاری در قدرت، لحن و مواضع ایران در قبال مسئله درگیری در منطقه و بحث هسته ای - پارسال صحبت از احتمال تغییر دکترین هسته ای بود که توسط مسئولین مطرح میشد. و یا احتمال انفجار منطقه که توسط شهید امیرعبداللهیان مرتب به طرف مقابل گوشزد میشد) با توجه به نتایجی که خودش در آخرین رویارویی با ما گرفته و با توجه به تجربه های دیگرش در موضوعات دیگه (که بالاتر اشاره کردم) با دیدن نتایج بالارفتن شانس پیروزی خودش بعد از ترور ناموفقش در سال گذشته به نظرم قمار باز لقب شایسته ای بود که به این شخص داده شد (گرچه شاید اون موقع در عرصه ی سیاسی برای من عامی قابل درک نبود - بیشتر یک تاجر و دلال Redneck) و با توجه سابقه ی بدش در ارتباط گیری با تروریست های فرقه ی رجوی قمار بعدی ترامپ میتونه هدف قرار دادن مراکز تصمیم گیری در نظام و سران باشه با هدف تغییر در نگرش به روابط ایران و آمریکا و ارعاب مردم و مسئولین و یک مذاکره ی سریع، وسیع و تحت فشار (حتی به کمک عوامل نفوذی احتمالی و یا طرفدار غرب) سال ۹۸ هم بعد از آماده سازی های فراوان و جابجایی های گسترده، در نهایت تنها دو موشک از پهپاد آمریکایی شلیک شد و متاسفانه ضربه ی بزرگی به ما وارد شد. و در برابر پاسخ ما، بهای چندانی پرداخت نکرد. حال، چقدر این احتمال وجود داره که جابجایی های اخیر - ولو به قیمت درگیری مقطعی در جنوب و غرب به هدف گیری رهبریت نظام و افراد تاثیر گذار منجر بشه این در ظاهر برای ترامپ ممکنه هزینه ی کمتری به نظر بیاد تا هدف گیری مراکز هسته ای و موشکی در مقیاس وسیع یک شعبده در جنوب و یک قمار در شمال
-
2 پسندیده شدههمانطور که خودتون فرمایش کردید مسئله فناوری به کار رفته، قدرت تخریب و دقت در اصابت، قدرت مقابله با جنگ الکترونیک است، و چیزی که بنده از نیرویهای نظامی یمن مشاهده کردم چه در زمینه موشک های دفاعی ضدکشتی و چه سامانه های دفاع ساحلی و چه پهپاد و موشک های بالستیک در این لول نیست یا فاقد اونها هستند و علتش رو هم مسائل اقتصادی میدونم چون تهیه این ملزومات نظامی به صورت به روز و در حد دشمنان نیاز به بودجه فراوانی داره که از توان کشور فقیری مثل یمن خارجه مثلا هر تیره از موشک یاخونت قیمتی بین 500 تا 800 هزار دلار داره گر اینکه یمن بتونه معادل بومی شو رونمایی کنه که بعیده. در مورد شیرمردان یمنی که چه در زمینه خلاقیت استفاده از ملزومات جنگی و چه شجاعت در کاربرد اونها در کشورهای عربی زبان متحد ما مثال زدنی و قابل ستایش اند بحث فراوانه و ای کاش شرایط ما و حتی خود یمن از نظر اقتصادی و داشتن زمان کافی طوری می بود که میتونستن در زمینه های یاد شده مهیا بشن در اونوقت میتونستن به سختی دشمن رو تحت فشار قرار بدن.
-
2 پسندیده شدهدر مورد پدافند بعد از وعده صادق 2 و عملیات اسراییل. یه موضوعی هست که لازمه بهش توجه کنیم، بر اساس مطالعات و محاسبات علمی هست ولی توان نگارش جزییات رو ندارم، بصورت بیانیه ای مینویسم. این وقایع اخیر، جنگ یمن، وعده های صادق، عملیات های اسراییل و ... رو فراموش کنیم و یه نگاهی به روند تسلیح و بازیابی ارتش آمریکا بکنیم، بیش از 1000 فروند اف 35 نساختن که بشینند و نگاه کنند، قطعا به بهانه های مختلف به جایی حمله میکنند و همونطور که میدونید آمریکا هیچ جایی رو برای جنگیدن سراغ نداره جز خاورمیانه، در خاورمیانه اعراب همنطور که اسپانسر صدام برای از بین بردن ایرانی ها بودن و دنیا بهش سلاح شیمیایی هم داد که کارش رو تکمیل کنه شک نکنید در مورد ایران هر چی پول و امکانات آمریکا لازم داشته باشه میدن. بخصوص وقتی بفهمند که میتونند جون سالم بدر ببرند.. علاوه بر اینکه نساختن بمب اتمی ملت ایران رو در معرض خطر نابودی کامل قرار داده، در مورد پدافند و نیروی هوایی مطلبی هست که باید اشاره بشه. دشمن ما قادر هست در یک سناریوی جنگ تمام عیار تا 2500 جنگنده کنار هم بزاره. حالا همینها رو بخواد بصورت انتحاری! نه با بمب های دورایستا مثلsdb علیه ما بکارببره برای مقابله و پدافند دست کم 2501 موشک پدافندی نیاز داریم. که جستجوگر این موشک ها قادر باشند روی اهداف با سطح مقطع بسیار کنم قفل کنند و فریب نخورند، هر چقدر این شانسها رو کاهش بدیم باید تعداد موشک ها رو افزایش بدیم. در حالت فعلی وضعیت پدافند با همه دستاوردهاش به جوکی ترسناک شبیه هست... پس عزیزان، فرماندهان، حضرات علمای مذهبی که عمدتا از مسائل نظامی آگاهی ندارید ولی احکام جهاد و نبرد و مقاومت میدید، برای ساختن پدافند پول و امکانات جمع کنید و شک نداشته باشید که باید زیر ساخت کامل و مفصل برای کلیه زنجیره تامین و تولید پدافند تامین باشه تا بتونید کمتر جهاد با جان کنیم!! - بیش از 10 هزار موشک پدافندی کوتاهبرد لازمه - بیشتر از 3 هزار موشک میانبرد لازمه - بیشتر از 1200 موشک برد بلند ضد موشکی لازمه... و اینکه از همه مهمتر: *یه شبکه راداری از یکپارچه متشکل از 2200 رادار کوتاهبرد با برد 12 تا 25 کیلومتر بصورت ثابت و کم توان بسازید و همه رو به هم لینک کنید تا یک تصویر یکپارچه از آسمان کشور در اختیار همه نیروهای عمل کننده باشه. *کشتی ها و قایق های پدافندی رو بسیار جدی بگیرید. اونم نه دو تا و ده تا، بین 50 تا 70 کشتی و قایق پدافندی...
-
1 پسندیده شدهما که منکر وضعیت اسفناک نیروی هوایی نیستیم و باید خدا قوت گفت به عزیزان این سازمان که سالهاست بدون تقویت و عملاً با دست خالی در حفظ امنیت آسمان کشور نقش آفرینی میکنند. بحث اینه که مواردی که شما فرمودید حتی ۱۰ سال قبل هم برای ما رویایی بوده و الانم هست، با وجود این همه کمک "فردین وار" ما به روسیه در ماجراجویی اوکراینش با همهی تبعات سیاسی و تحریمی که برامون داشته و داره، کماکان دریغ از یک اسکادران جنگنده برتری هوایی برای دفاع از مملکت، هواپیمای تهاجمی و بمب افکن پیشکش. صحبت از قرارداد فروش سوخو-۵۷ به الجزایر هست ولی ما دستمون به سوخو-۳۰ هم نرسیده. چرا؟ چون جغرافیا مسیرهای تجاری ما رو طوری قرار دادن که میتونیم برای روسیه دردسر درست کنیم، چون حوزه نفوذ قدرت ما در قفقاز و آسیای میانه مشترکه، چون روسیه برای امتیاز گرفتن از ایران و دسترسی به آبهای گرم باید اهرمی علیه ما داشته باشه. در شرایطی که جنگ از رگ گردن به ما نزدیکتره و به احتمال بالای ۵۰ درصد در شش ماه اول ۱۴۰۴ اتفاق خواهد افتاد، صحبت از اینکه اگه چماق بزرگتری داشتیم چه کارها میتونستیم بکنیم فایده نداره. حتی اگه همین حالا که اینجا صحبت میکنیم قرارداد بسته بشه برای تحویل ۲۰۰ فروند سوخو-۳۵ باید چندین سال صبر کنیم که جنسی که خریدیم برسه دستمون، بخصوص با وضعیت خود روسیه. الان باید از این صحبت کنیم که با چماقی که حالا در دست داریم باید چجوری بجنگیم؟ منتظرم ببینم در صورت حمله به ایران کسی به کمکمون میاد یا باز "اتحاد استراتژیک" فقط روی حرف و کاغذه و خودمون هستیم و خدای خودمون؟
-
1 پسندیده شدهقطعا همینطوره. تهدید جدی است و به نظر من برای همین ما باید اصولا تاب آوریمون را زیاد کنیم برای چنین جنگی. توان تهاجمی دشمن را نمیشه انکار کرد حتی به صورت مستقل. احتمالا کاملا به چنین طرح هایی ( که البته این فقط بخشی از توانشون هست، اگر زیردریایی ها و ناوگان کروز ها و پرنده های مزاحم و مغشوش در ناوگان هوایی همسایگان و ده ها مورد دیگه را هم اضافه کنیم میبینیم که دشمن میتونه ضربات جدی ای به تمام تاسیسات عمدتا روزمینی ما وارد کنه حتی در مرحله اول اگر نخواد فراتر از تاسیسات نظامی بره ) ترامپ آدم ابلهی است ( به معنای خاصش ) و ذهنش فیلترهای چندانی از لحاظ هوشی و سیاسیت و لفافه و اینها نداره. سخنان امروزش هم ( بمبارانی که هرگز نظیرش را ندیدند ) علاوه بر ادبیات خاصش و واژگان محدودش که منجر میشه تنها با صفات تفضیلی! بخواد چیزی را شرح بده نشون میده که پشت پرده و در اتاق های مشاوره بهش چنین طرح هایی را ارائه میکنند که اون هم ذوق زده اعلامش میکنه به این شکل. منتهی ما چاره ای نداریم. وقتی از تهدید اطلاع داشته باشیم باید به راهکاری برسیم و البته حد تسلیم را در حوزه های گوناگون نظامی در نظر بگیریم. یعنی فرضا یمنی ها میدونند در برابر جنگنده ها تسلیم ان. بنابراین برنامه ریزی هاشون بر مبنای این حد تسلیم هست. در لبنان چنین نبود ( یا نشد ) حد تسلیم پهپادهای دائمی بودند که برای این حد تسلیم اگر در نظر گرفته شده بود راهکاری وجود نداشت. حالا ما اگر حد تسلیم را مثلا حضور بمب افکن ها و تسلیحات دورایستا در فاصله 100 تا 2000 ( تامهاوک ها ) فرض کنیم باید فکری برای پدافند غیرعامل بکنیم در کنار قدرت تهاجمی پایدار در برابر این حد تسلیم. یعنی بتونیم با وجود این تهدید و مثلا هدف قرار گرفتن همزمان 2000 نقطه در عوض 1000 نقطه دشمن را هدف قرار بدیم ( پایگاه های نظامیشون در خاک اعراب واقعا دیگه اهمیتی نداره قطر و کویت چه فکری میکنند یا نخست وزیر عراق چه گله ای میکنه و میخوان مشارکت کنند در کاری یا نه بعد هدف قرار گرفتن 2000 نقطه از کشور ما ) هر چند ما لبنان و سوریه را از دست دادیم تا حدی و صهیونیستها معتقدن یمن هم از دور خارج شده ولی عراق همچنان با تمام خیانت هاش نیرهای مقاومت هر چند به ظرم قبل از هر حمله ای سعی میشه خثی بشند ولی روی زمین حتی تیغ تیزی هستند علیه پیاگاه های امریکایی و سفارت امریکا. ( قطعا اگ حمله ای در کار باشه برای همه اینها فکری میکنند چه من معتقدم از جای سید همونطور که خودشون و وزراشون بارها گفتند مدتها بود اطلاع داشتند ولی تنها و تنها ماجرای پیجر ها ( و اطمینان از خنثی شدن قدرت تهاجمی حزب الله با از رده خارج کردن نیروهای عمل کننده میدانی ) و راحت شدن خیالشون از بازدارندگی تهاجمی حزب الله بود که مجابشون کرد بهترین وقت برای ترور سید هست.
-
1 پسندیده شدهبمب افکن B-2 با سرعت ۹۰۰ کیلومتر بر ساعت نزدیک به ۴ ساعت باید فاصله ۴۸۰۰ کیلومتری را پرواز کند تا به نزدیکترین منطقه مرزی ایران برسد (هر چند به احتمال موشک های کروز را از فاصله هزار کیلومتری شلیک کند) این عملیات فرضی، قطعا بصورت ترکیبی با دیگر وسایل هوایی حاضر در منطقه خواهد بود و جنگنده ها هم به صورتی پرواز خود را تنظیم خواهند کرد که هم زمان با همین فاصله چهار ساعته برخواسته و عملیات انجام دهند. اگر ماهواره تصویر برداری به تعداد مطلوب داشتیم میتوانستیم پرواز این بمب افکن ها به سمت ایران را شناسایی کنیم و در نتیجه تعداد زیادی پهپاد ضد هوایی شاهد23۷ را به سمت دریای عرب پرواز میدادیم. این پهپاد ها احتمالا در برد بالای 1000 کیلومتر میتوانستند درگیر شوند. و حتی بهتر بود که نسخه برد بلند تری هم از این پهپاد در اختیار داشتیم که برای همین منظور پدافندی استفاده میشدن. برای اهداف نزدیک هم پهپاد ۳۵۹ میتوانست کمک کند. قسمت عجیب برد کم اعلامی این پهپاد است که فقط 150 کیلومتر اعلام شده این در حالی است که به احتمال این پهپاد از پلتفرم موشک کروز پاوه استفاده میکنه و با پهنای بال بیشتر قابلیت پروازی بهتری هم باید ارائه بده که احتمالا این محدودیت به بحث ارتباطی بر میگرده. در هر صورت همین پرواز در برد زیاد هم مجدد نیاز به ارتباط امن ماهواره ای داره. وقتی این پهپاد ها در تعداد زیاد در نقش مزاحمت هوایی وارد عمل بشن کار برای اسکادران های حمله کننده دشمن خیلی سخت میشه و مجبورند تمهیدات ویژه تری انجام بدهند که همین باعث تضعیف طرح عملیات و ایجاد فرصت برای ما و یا یک جنگنده ای مثل سوخو35 در آینده میشه. این پهپاد ها با شناسایی اپتیکی خود میتونند محل هواگرد های دشمن رو هم به پدافند هوایی و جنگنده های ما گزارش کنند(جنگ شبکه محور) و موشک های برد بلند پدافندی با هدایت فعال به سمت این پرنده های متخاصم شلیک شود. بجای این پهپاد های بزرگ میشود یک پهپاد مادر برد بلند را به منطقه فرستاد که چند پهپاد کوچکتر با خود دارد و به این طریق پهپاد مادر نقش رله را هم بازی خواهد کرد و این پهپادهای کوچک به سمت هواگرد های دشمن حمله میکنند. از هوش مصنوعی هم میشود برای این موضوع کمک گرفت و پهپاد ها در بحث درگیری و شناسایی و ... خود مختار شوند. برای کمک به بخش شناسایی در خلا رادار ها و آواکس میتواند از ایده اوکراینی Gekata استفاده کرد.
-
1 پسندیده شدهگفته میشه تا ۱۵۰۰ سال پیش بقایایی ازش وجود داشته . در روایت های اسلامی هم به نقل از کتاب هایی که ان زمان بوده و الان نیستند به این دریاچه اشاره کردن که برای مثال در چند نسل قبل این دریا دیده شده! حتی روایتی هست که خشک شدن این دریاچه رو به یکی از نشانه های تولد پیامبر اسلام ربط دادن. اما مشخصا در دوران پسا اسلامی اثری از این دریاچه نیست. احتمالا در دوره اشکانی این دریاچه با حداکثر ظرفیتش وجود داشت و رود های معروف و متعددی بهش میریخت اما تصور شخصی بنده هست با خشک سال وحشتناک و بی سابقه ای که در دوره پیروز یکم ساسانی رخ داد و سال های متوالی طول کشید این دریاچه با توجه به کم آب شدن رود های تغذیه کننده اش و همینطور به علت حضور در مدار راس السرطان و گرمای زیاد رو به خشکی رفت. هنوز دو دریاچه ی کوچک از بقایای همین دریاچه بزرگ هنوز در این مناطق وجود داره. و خلاصه صد حیف . وجود این دریاچه به اقلیم ایران کمک زیادی میکرد. در ترانزیت هم میتونست کم شایانی کنه.
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. فانتوم نیروی هوایی ایران مسلح به سایدویندر/اسپارو گردان مستقر در بوشهر ( طرح آرواره کوسه روی دماغه ) که احتمالا برای نقش رهگیری مورد استفاده قرار می گیرد
-
1 پسندیده شدهاز اتفاقات عجیب و تلخ تاریخ ما خشک شدن دریاچه بزرگی در مرکز ایران به نام دریاچه ساوه است. این دریاچه تا۱۵۰۰ سال قبل و بخصوص در اوایل حکومت ساسانی و حکومت اشکانی وجود داشته و حتی در کتاب اوستا هم از اون یاد شده. شاید خنده دار بنظر برسه اما روزگاری کاشان و قم و ورامین شهر های ساحلی بودند و احتمالا هدف از ساخت این شهر ها هم همین موضوع بوده. گزارش های متعدد تاریخی از وجود این دریا و رونق دریانوردی و ماهیگیری و ... در آن صحبت به میان آوردند و حتی گفته میشه یکی از پادشاهان پارسی (روایت پس از اسلامی هست . اسم کیخسرو آورده شده) در کنار این دریاچه کوشکی ساخته! شناور هایی هم در این دریاچه فعال بودند که با توجه به وسعتش کاملا منطقی هم هست. این دریاچه بقایای دریای باستانی تیتیس بودند که هزاران سال قبل به چند دریای کاسپین و سیاه و ارال و و ارومیه و همین دریاچه ساوه تقسیم شد! زمانی که اقوام آریایی از سه قوم معروف پا به ایران گذاشتند با کشوری پر آب و با دریاچه های متعدد در مناطق مختلف و البته با چراگاه ها و جنگل های انبوه رو به رو شدند که روایت های تاریخی به این موضوع اشاره میکنند. ایران باستان تا اواسط دوره ساسانی هیچ شباهتی به ایران الان نداشت که یک کشور غالبا بیابانی محسوب میشود. این چنین بود که کشور ظرفیت امپراطوری در یک بازه زمانی طولانی را پیدا کرد.
-
1 پسندیده شدهدیشب پستی در دانشنامه هوایی گذاشتم که فرماندهی نیروهای عریض و طویل دیوانه کننده است. پدافند هوایی از آن دست نیروهای عریض و طویل و با پیچیدگی و سطح استرس بالاست که ساعتی استراحت نمیتواند کند. چنین گستردگی واقعا مدیریتش در یک جنگ کار دشوار و دست نیافتنی است . بخصوص آنکه کشور پهنای دو میلیون کیلو متری داشته باشد. بنظرم جز مراکز مهم دفاع از بقیه مکان ها غیر ممکن است. پدافند غیر عامل بر خلاف گذشته الان باید بصورتی باشد که بشود دفاع رو متمرکز کرد. شاید نیروی هوایی در کنار چنین پدافندی در نقش دفاعی گسترش یابد مسئله قابل هضم تر شود. چون دستکم کاربرد های چند منظوره و توانایی اجماع چند نیاز در یک جنگنده میتواند کمی این نیرو را کوچک و انعطاف پذیر و تاکتیک پذیر کند. با این حال بقول شما ما با هزاران جنگنده طرف هستیم که شاید میلیونی پرتابه به سمت ما پرتاب میکنند که اگر در بهترین حالت خرید های هوایی مطلوبی هم داشته باشیم شاید به نسبت یک به ده هم نرسیم و قسمت بد داستان این است که این نسبت یک به ده از نظر کیفیت هم نازل تر است! در حقیقت ما با دشمنی در آسمان طرف هستیم که هم کمیت را بی چون و چرا در اختیار دارد هم در کیفیت تفاوت چشمگیر دارد. دفاع فقط در جنبه ها و بخش های خاص امکان پذیر است و شاید در جایی از جنگ ما هم بشویم مانند انصار الله که تنها کاری که از ما بر می آید شلیک به سمت پایگاه های دشمن باشد تا از شدت بار تهاجمی دشمن کاسته شود. و این وسط چند کمین ضد هوایی هم ایجاد کنیم. واقعیت را بپذیریم چنین اختلاف توانی بین ما و یک ائتلاف فراگیر علیه ما وجود دارد. به مسائل دیگر یک جنگ همچون صنعت و مدیریت میدان نبرد هم باید توجه کرد. مورد دوم که بالا توضیح داده شد اما مورد اول باید به این نکته توجه کنید که صنعت حقیقت حفظ قدرت پشت هر جنگی است. جنگ را در حقیقت صنعت قوی تر است که میبرد . ما ممکن است با یک جنگ کوتاه مدت طرف نباشیم. تولید فرضی اعداد و ارقام مدنظر شما در زمان صلح و آن هم در بازه زمانی طولانی امکان پذیر است اما وقتی جنگ شروع شود مانند جنگ اوکراین طولانی هم باشد آن وقت صنایع ما آسیب دیده یا حذف میشوند و دیگر توان تغذیه و ترمیم چنین پدافند عریض و طویلی را نخواهیم داشت و به ناچار به سمت پدافندی میرویم که تک سامانه و جزیره ای عمل میکند و بسیار مستعد سرکوب شدن است. نمونه آسیب پذیری صنایع را در حمله روز های توبه اسرائیل به خاک ایران دیدیم... بقول معروف پیشگیری بهتر از درمان است. ما باید از چنین جنگی اجتناب کنیم و بقول معروف بازدارندگی کشور را احیا کنیم . مواردی که میشود با هزینه کمتر به بازدارندگی حقیقی رسید دیروز در تاپیک زیر نوشتم:
-
1 پسندیده شدهاگر مطالب قدیمی من رو در تاپیک ها و استاتوس پیگیری کرده باشید، من همیشه رقمی بین 9 و 10 درصد موفقیت برای موشکهای بالستیک و کروز در نظر میگیرم. این نظرم مربوط به الان هم نیست، یه محاسبه بسیار مفصل سال 94 انجام دادم و در موردش این مطلب رو هم قرار دادم: الان به مبانی و حجم داده ای که برای اون محاسبات جمع آوری کرده بودم دسترسی ندارم، ولی شکل کار اینطوری بود که همه زیرساخت های کشورهای منطقه رو با دارایی های پدافندی و ارقام مختلفی از شانس ها در جداول مختلف جمع زده بودم. هنوز خبری از وعده صادق نبود، فقط اگر اشتباه نکنم آمریکا و فرانسه و انگلستان به سوریه حملات موشکی(کروز انجام میدادند) که یه بخشی از اون مبنای محاسبات بود. اما بعد از عملیات انتقام سردار سلیمانی مقدار نظرم برگشت و تو برد کوتاه حس کردم که موفقیت میتونه بالاتر بره. و همین کمک میکنه که دشمن محدود به عملیات های دوربرد بشه که این گزینه ماندگار برای جنگ طولانی مدت و بهینه نیست. در این حالت کشورها نمیتونند به شکل پایدار بجنگند و سریع مجبور به کوتاه آمدن میشن، و براش یه راهبرد تعریف کردم: عنوانش این هست:» "انتخاب بین شکست به ظاهر راهبردی با خسارت 100 میلیون دلاری و پیروزی کوچک و موقت با هزینه 10 میلیارد دلاری..." محاسبه اون زمان من برای شکست دادن اسراییل بر اساس بالستیک حدود 7200 شلیک یا کمی بیش از 800 اصابت موفق سنگرشکن و تعدادی خوشه ای هست. این تازه برای اسراییل هست و ایران باید به قدری ذخایر موشک های میانبرد ایجاد کنه که بتونه عربستان، ترکیه، و حتی قبرس رو هم بزنه... رقم مورد نیاز بالستیک میانبرد برای یک جنگ منطقه چند محوره بسیار سرسام آور هست. بیش از 20 هزار موشک میانبرد لازمه. ولی مشکل اصلی اینجا نیست! ایران بسادگی میتونه این مقادیر رو فراهم کنه. مشکل اینه که عمر تجهیزات و هزینه های نگهداری بعد از 7 سال بسیار زیاد خواهد بود. برای نمونه محاسبه کنید هزینه اسکن ایکس ری روتین بوسترهای سوخت جامد، تخلیه سوخت های ترک خورده و پر کردن مجدد و ... راه هایی هست برای کاهش هزینه و افزایش تعداد موشک های بالستیک مثلا هواپرتاب کردن کوتاه بردها و استفاده از جنگنده های قدیمی برای اینکار، برای نمونه یه موشک زمین به زمین با برد 500 کیلومتر در حالت هواپرتاب به 800 یا بیشتر برسه و یه مقداری از مسافت رو هوایی محمول بر جنگنده طی کنه. این کار در صورتی موفق هست که یه چتر پدافندی مجاور به مرز با برد 300 کیلومتر وجود داشته و اجازه نده به جنگنده ما کسی نزدیک بشه... برای این کار باید سراغ خرید جنگنده های روسی قدیمی یا بمب افکن رفت.
-
1 پسندیده شدهمحاسبه ی نقطه ی برخورد بالستیک های ایران به راحتی نیست. این بالستیک ها مسیر ساده سهموی بالستیک را طی نمیکنند و تغییر مسیر و حتی مانور در هنگام پرواز دارند. نقطه ی برخورد راکت ها و بالستیک های قدیمی مثل اسکاد را با محاسبه این مسیر ساده ی سهموی بدست می آورند و کلا اساس رهگیریشان هم همین هست. رهگیری و محاسبه ی برخورد موشک های ایران به حدی برایشان مشکل هست که در زمان حمله های ایران آژیرخطر در کل مناطق اشغالی فعال شد و نمیدانستند حتی کجا قرار هست هدف قرار بگیرد. در فیلم ها هم مشخص هست که موشک های پدافندیشان بدون برخورد به چیزی سوخت میشدند. تحلیل عکس های نقاط برخورد موشک های ایران به پایگاه نواتیم سه برخورد مهم :
-
1 پسندیده شدهبا سلام و احترام خدمت دوستان گرامی.البته من در مورد عملیات های وعده صادق 1 و 2 نظرمو قبلا عرض کردم ولی برای ادامه بحث یه جمع بندی از اونها داشته باشم: به نظرم بزرگترین دستاورد عملیات های وعده صادق 1 و 2 اون واقع بینی و دیدن مشکلات ساختاری ما و گروه های متحدمون بود و اینکه مشکلات این دو عملیات با ضربات وارده رژیم صهیونیستی به حماس و حزب الله و ساختار دفاعی ما و انصارالله به ضعف هایی هرچند با بهایی تلخ و دردناک پی بردیم. مهم ترین این موارد که به چشم من اومد دست کم گرفتن دشمن و تحلیل و انتظار غلط در تکرار یه رفتار از طرف دشمن یا دشمنان و انتظار بالا از یک ابزار( توان موشکی). در باب دست کم گرفتن ما اون لجستیک و توان حمایتی از رژیم صهیونیستی رو ناچیز شمردیم و فکر کردیم با بالارفتن تنش این رژیم دچار فروپاشی درونی میشه یا به همون جنگ های محدود 2006، 2008 یا 2012 و... دست میزنه غافل از اینکه وقتی سطح تنش به جایی برسه که ماهیت این رژیم تهدید بشه وحدت درونی در رژیم صهیونیستی، استفاده از ابزارهای هولناک جنگی و نقشه های دیوانه وارش (که تجربه جنگ های اسرائیل ثابت کرده که جواب داده مثل نبرد یوم کیپور) و همچنین حمایت کامل و بدون چون و چرای حامیانش از جمله آمریکاف انگلیس و ... شرایط رو سخت می کنه مورد بعدی اینکه ما به غلط اینقدر در مورد یه ابزارتهاجمی به عنوان موشک انتظار رو بالا ببریم که این پیش فرض در اذهان نهادینه شد که با حمله موشکی ما رژیم صهیونیستی فرو می ریزه و به پایان خودش میرسه غافل از اینکه توان موشکی به تنهایی کافی نیست یا اون انتظاری که ما ازش داریم زیاده از حده و باید ابزارهای دیگه رو هم در کنارش داشته باشیم (که نداشتیم). مورد سوم از ضعف ها قابل پیش بینی بودن تحرکات ما و حتی ظن هماهنگی در اجرای اون بود. با اینکه با پایش همیشگی تحرکات ما توسط ماهواره ها و ابزارهای تحلیلی دشمن ممکنه در مورد عملیات ما اطلاع رسانی در حد چند ساعت قبل از عملیات صورت بگیره ولی برای عملیات بعدی یعنی وعده صادق 3 باید این ضعف هم پوشش داده بشه و چنان برق آسا باشه که فرصت واکنش رو از دشمن بگیره یا تعداد موج های حمله بیشتر شه و اما در مورد نتایج وعد صادق 1 و 2و چشم انداز وعده صادق 3: به نظرم وعده صادق 1 به عنوان یک عملیات که با روانی بالایی داشت شروع بدی نبود و وعده صادق 2 نتایجش از عملیات اول بهتر بود و حتی کارهای ترکیبی همزمان مثل اون عملیات دو نفر در کرانه باختری و همچنین ادعای هک سامانه پدافندی رژیم صهیونیستی وجود داشت. در وعده صادق 3 ما باید هم از نظر توان تخریب و هم بالا رفتن دقت ابزار موشکی مون و هم همراه کردن عملیات موشکی با ابزارهای ساده یا پیچیده دیگه در زمان و مکانی مناسب تلاش زیادی بکنیم تا بتونیم یه ضربه کاری به دشمنی بزنیم که الان با توجه به ضربه هایی که به مقاومت و ساختارش وارد کرده دچار غرور بیش از حدی شده. همچنین رکن مهمی که ما در این عملیات فراموش کردیم پایش محدوده عملیات انجام شده با ابزارهای ماهواره ای یا پهپاد بود ( با اینکه سخته) و ما باید بتونیم یک روایت هرچند الکن از میزان خسارت وارده به دشمن رو ارائه بدیم تا روایت های کاذب دشمن جو روانی رو بر علیه ما نکنه.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهمسئولیت پذیری شرط اول مدیر موفق در هر حوزه ای مشکلات هست، گاهی مشکلات آنی و ضربتی فرو می ریزد و گاهی حجیم و سیل آسا فرقی نمی کند این حوزه چه باشد، اگر مدیر دلش برای کارش بسوزد، داشته هایش را بکار می گیرد و از جان و دل مایه می گذارد فرقی نمی کند چه روزی هست، هر روز کار و تلاش و برنامه ریزی پیش پای مدیر است کار واقعی نه ادا و نه ادعا وقتی از مسئولیت پذیری و دلسوزی صحبت می کنیم، گستره واژه بزرگی مطرح می شود که در این جا داستان وار به ان اشاره می کنیم در کشور ما بسیاری از کم کاری ها با بهانه هایی مثل نظر رهبری، کودتای نوژه، نبود حداقل بودجه و ... پوشانده شده و ابزاری برای رفع مسئولیت محسوب می شوند وقتی به عمق داستان می رویم ، به وضوح متوجه می شویم که ذره ای از این مسائل مطرح نبوده و مدیران درون سازمان علاقه و دلسوزی برای تغییر ندارند و در ظاهر حرف های بسیار روشنفکرانه می زنند و در عمل چاه های عمیق فروپاشی سیستم هستند اقدامات انجام شده در نیروی هوایی کاملا جزیره ای بود و راهبردی یکپارچه در آن دیده نمی شود و علت را چه باید جست؟ توسعه دانش ساخت هواپیما در ایران لینک این مصاحبه نگاه رهبری را به توسعه جنگنده داخلی و حمایت از آن نشان می دهد که حداقل بهانه هایی مثل رهبری، کودتا و بودجه را خط می زند ماجرای استقبال رهبر انقلاب از خلبانهای صاعقه لینک در قضیه نیروی هوایی این صحبت ها به وضوح نشان می دهد کندی پیشرفت و توسعه برتری هوایی در کشور را در مدیریت آن نیرو باید جستجو کرد بویژه بعد از مقایسه تجربه و سابقه این نیرو با نیروهای تازه تاسیس تری مثل پدافند هوایی ارتش، نیروی هوا و فضای سپاه و نیروی دریایی ارتش که در همه این نیروها راهبرد آینده نگرانه تعیین شده است و در نیروی هوایی چیزی از آینده نگری و تغییر دیده نمی شود در حالی که ساده ترین نگاه به توسعه نیروی هوایی ما را به چنین راهبردی می رساند مثال مستقیم رو در شهر سوسنگرد می زنم که در رسانه ها ضدانقلاب کم بود ها شهرستان را به عنوان تلاش مرکز برای فقیر نگه داشتن منطقه مطرح می کنند در حالی که در واقعیت کارشناسان پایینی موانع اصلی ویرانی شهرستان هستند و هرگونه تلاش برای سرمایه گذاری در شهرستان را با مشکل تراشی با شکست روبرو می کنند که مبادا صندلیشان در خطر قرار گیرد و میز بیشعوریشان بر مردم از دست برود یا کم رنگ شود برداشتی کوتاه از جمله ای مهم در مستند نبرد امواج دقیقه 41 لینک امیر غلامی جانشین اسبق پدافند هوایی ارتش این روایت واقعی از یک نیروی کاملا وابسته به تکنولوژی بود که مدیر ان منتظر نماند که دیگران برایش قطعه تهیه کنند و خودش اقدام کرد و جلوی روند کارمند صفتی و بی مسئولیت زیردستش را گرفت در بسیاری از ارگان ها و شرکت ها نیروی کارمند صفت از جملاتی مثل میگه به من چه ! فلان بخش تامین کنه تا من کشور رو اداره کنم چرا به خودم زحمت بدم، شرایط همینطوری خوبه کی قدر زحمات منو میدونه که کار کنم به اندازه حقوقم کار میکنم و کار بیشتر یعنی حقوق جداگانه و پول جداگانه چرا بیشتر از تایم اداری بمانم و حضور داشته باشم باید کار مردم را به مشکل بیندازم تا قدر من رو بدونن همه اینجا بیسواد هستن و فقط من کار رو میدونم و .... اصل بر سیستم محور بودن است ولی سیستم نمیتونه تغییر شکل بده، بلکه انسان ها هستن که تغییر و رشد رو به سیستم میارن سیستم در بهترین حالت حافظ وضع خواهد بود و به مرور سبب افزایش کاغذ بازی و موانع می شود. اینجاست که مدیری کارآمد و دلسوز، خط شکن و تغییر دهنده سیستم هست کسی که به جای بی خیالی و کارمند صفتی روی مشکلات پل بسازد و کار را جلو ببرد >>>>>>>>>> آیا این صحبت ها شعار و تئوری هست ؟ ؟ مثال های واقعی در ایران داریم شهید احمد کاظمی مدیریت میدانی شهید کاظمی به روایت شهید طهرانی مقدم لینک شهید حسن باقری آخرین روزهای زمستان لینک شهید منصور ستاری شهید طهرانی مقدم دکتر محمود حسابی دکتر علی اکبر اعتماد مرتضی سلطانی بنیان گذار مجموعه زر ماکارون لینک و ..... اینجا چند سوال مهم هست که باید جواب بدیم - چرا مسئولیت پذیری در کارمندان نیست و راهکار چیست؟ - چگونه افراد و مدیرانی این گونه را می توان ساخت و حمایت کرد؟ - تغییر سیستم بدون فروپاشی چگونه ممکن هست؟ تقدیم به جناب @MR9