برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 1 آذر 1403 در همه مناطق
-
1 پسندیده شدهتصاویری از ناو پیشرفته ابومهدی المهندس سپاه ناو ابومهدی المهندس یکی از دستاوردهای دفاعی نیروی دریایی است که با اتکا به توان و تخصص نیروهای داخلی ساخته و عملیاتی و در دی ماه ۱۴۰۲ به نیروی دریایی سپاه الحاق شد. لینک تصاویر : منبع
-
1 پسندیده شده(تصویر آریت سی2 یا مارک2 می باشد) چرا تانک C1 Ariete ایتالیایی ناکام بود؟ - آیا بدترین تانک ناتو است؟ C1 Ariete تانک اصلی میدان نبرد نسل سوم (MBT) است که مطابق با نیازهای ارتش ایتالیا ساخته شده و از اواسط دهه90 در خدمت ارتش ایتالیا بوده است . آریت مجهز به یک توپ 120 میلی متری و یک سیستم کنترل آتش پیشرفته بود، که در آن زمان یکی از بهترین تانک های جهان بود. با این حال امروزه شهرت آن به طور قابل توجهی کاهش یافته است. به عنوان تانک اصلی نبرد (MBT) یکی از اعضای اصلی ناتو، آریت در برابر چلنجر 2، آبرامز، لئوپارد 2 و لکلرک رتبه بندی می شود. در مقایسه با این تانک ها، MBT ایتالیا به همان میزان توجه و ارتقاء را به خود ندیده است، و باعث شده است که بسیاری آن را تانکی نامناسب برای نبرد امروزی بدانند نیاز به یک تانک جدید در دهه 1980 ناوگان MBT ایتالیا بیشتر از M60A1 های آمریکایی و لئوپارد 1 آلمانی تشکیل شده بود. در آن زمان تانک هایی مانند M1 Abrams و Leopard 2 در خدمت ارتشهای پیشرو بودند و تانک هایی مانند Leopard و M60 را منسوخ کردند. طبیعتا ایتالیا می خواست به روز باشد!!. Iveco .Fiat و Oto Melara به عنوان یک کنسرسیوم با هم کار کردند اولی بر روی بدنه تمرکز کرد. و دومی برجک و سیستم تسلیحاتی را توسعه داد نام این تانک Ariete، به معنای رام، برگرفته از لشکر زرهی معروف ایتالیایی است که در طول جنگ جهانی دوم در آفریقا در کنار آلمان ها جنگید. نمونه اولیه این تانک جدید در سال 1986 تکمیل شد و شش مدل پیش تولید دیگر در سال 1989 ساخته شد. این نمونه ها به طور کامل مورد آزمایش قرار گرفتند و در طول آزمایش مسافتی معادل 10000 مایل (16000 کیلومتر) را طی کردند. قرار بود Ariete در سال 1993 وارد خدمت شود، اما تأخیرها این امر را تا سال 1995 به تعویق رساند. تولید تا سال 2002 ادامه یافت و در مجموع 200 دستگاه ساخته شد. آریت Ariete بسیاری از ویژگیهای معمولی که در MBTهای نسل سوم دیده میشود، مانند یک توپ کاملاً تثبیتشده، حفاظت NBC (هستهای، بیولوژیکی، شیمیایی) و زره ترکیبی را به همراه داشت. از نظر بیرونی، شبیه ترکیبی از Leopard 2 و Challenger 2 بود. مانند آنها، دارای یک راننده در جلو، یک برجک نصب شده در مرکز با سه خدمه و بسته قدرت(موتور و گیربکس) powerpack آن در عقب بود (عقب ران) تانک توسط زره های کامپوزیت طبقه بندی شده محافظت می شد، که ظاهراً مشابه زره های مورد استفاده در چلنجر 2 و آبرامز است. با این حال زره آریت برای کاهش وزن نازکتر از حد مطلوب بود. سیستم تعلیق Ariete از نوع میله پیچشی است، اما ویژگی های بسیاری را از Leopard 2 آلمانی که یک دهه قبل وارد خدمت شده بود، وام گرفته است. در پشت باک، یک موتور 25.8 لیتری V12 توربوشارژ IVECO MTCA قرار دارد که توان خروجی 1270 اسب بخار و گشتاور 4615 نیوتن متر دارد. نیرو از طریق گیربکس چهار سرعته اتوماتیک ZF آلمان ارسال می شود. داخل برجک یک توپ بدون خان ۱۲۰ میلی متری L/44 قرار دارد که توسط OTO Breda ساخته شده است. این توپ شبیه توپ Rh-120 L/44 است که در لئوپارد 2 های اولیه و M1A1 آبرامز استفاده می شد. تانک، می تواند اکثر گلوله های استاندارد 120 میلی متری ناتو را شلیک کند. لوله به آستین حرارتی، شعله پوش و سنسور مرجع دماغه مجهز است. Ariete یک مسلسل 7.62 میلی متری MG42/59 دارد که به صورت هم محور در کنار توپ اصلی نصب شده است. حرکات برجک و تفنگ توسط یک سیستم الکترو هیدرولیک کنترل می شود. سیستم کنترل آتش از نوع دیجیتالی ساخته شده توسط Galileo Avionica است. برای افزایش دقت توپ، داده های جوی و وضعیت فیزیکی تانک را در نظر می گیرد. توپچی دارای دید حرارتی(ترمال) است که می تواند توسط فرمانده نیز استفاده شود، اما فرمانده فاقد دید حرارتی اختصاصی خود است. این امر دید در شب و در شرایط میدان جنگ مانند گرد و غبار و دود را دشوار می کند. Ariete یک MBT نسبتا سبک با تنها 60 تن است. که به طور قابل توجهی کمتر از لئوپارد 2، چلنجر 2 و آبرامز است البته بسته به نوع و موارد اضافی نصب شده از 70 تن فراتر می روند. موتور آن قادر است تانک را به سرعت بیش از 40 مایل در ساعت (65 کیلومتر در ساعت) برساند آریت چقدر بد است؟ نتیجه گیری در مورد عملکرد هر تانک، بدون مقایسه مستقیم در شرایط نبرد برابر دشوار است. با این حال، Ariete دارای نقاط ضعفی است که مطمئناً می تواند به یک مسئله در این زمینه تبدیل شود.که بیشتر به بقاپذیری و سیستم های کنترل آتش محدود تانک مربوط می شود . مشخصات دقیق زره ناشناخته است، اما با توجه به وزن تقریباً 20 تنی کمتر نسبت به M1A2 Abrams، اما با اندازه مشابه، واضح است که نمیتواند سطوح حفاظتی مشابه مانند آبرامز را داشته باشد. ، Ariete فاقد محفظه مهمات مجزا و پنلهای ضد انفجار است و مهمات در سرتاسر تانک ذخیره میشود و در صورت نفوذ یک گلوله به تانک، خطر انفجار را به همراه دارد.و این به همراه زره سبک آن باعث نگرانی بزرگتری در مقایسه با سایر MBTها میشود. یکی دیگر از ویژگی های ضعیف Ariete سیستم های اپتیک و کنترل آتش آن است. سیستم های کنترل آتش آن فقط برای روز مناسب است، و همان هم با آخرین سیستم های روز دنیا مطابقت ندارد. فرمانده فاقد یک دید حرارتی اختصاصی است که می تواند به شدت آگاهی موقعیت خدمه را مختل کند. حتی دید حرارتی توپچی ها فقط تا حدود 1500 متر موثر است که به طور قابل توجهی کمتر از وضوح هدف تصویربرداری حرارتی آبرامز( 4000 متر) است. کنترل برجک الکترو هیدرولیک ست که آن نیز قدیمی است. البته بیشتر مشکلات Ariete مشکلات ذاتی خود تانک نیست، بلکه ناشی از عدم ارتقاء است.چون از MBTها برای چندین دهه استفاده می شود ارتقا مستمر برای بقا پذیری این تانکها حیاتی ست C2 Ariete ایتالیا تلاشهایی برای ارتقا آریت در اوایل دهه 2000میلادی انجام داد c2 قرار بود دارای زره بهتر برجک تمام برقی، سیستم های کنترل آتش بهبودیافته، اپتیک حرارتی نسل سوم برای فرمانده و توپچی و حتی به یک اتولودر مجهز شود. حجم موتور MTCA V12 Ariete به 30 لیتر افزایش یابد، مجهز به تزریق مستقیم سوخت و یک توربوشارژر اضافی شود. این تغییرات قدرت را به 1600 اسب بخار و گشتاور 5500 نیوتن متر می رساند و آن را به یکی از قدرتمندترین موتورهای MBT در حال استفاده تبدیل می کرد.این نسخه C2 Ariete یا Ariete Mk 2نامیده می شد. متأسفانه این بهروزرسانیها هرگز اتفاق نیفتاد، و در نتیجه تانک از نظر فنی ازهمتایان خود عقب ماند علیرغم اینکه اولین صحبتها در مورد ارتقاءدو دهه پیش مطرح شد، اما ایتالیا تازه در حال برنامه ریزی برای اجرای آنها برای افزایش عمر سرویس Arietes فعلی خود است. (باید به خاطر داشت که آمار یک تانک روی کاغذ، نشانگر دقیق عملکرد نیست. آموزش، دکترین، تاکتیکها و تدارکات اغلب بر موفقیت یک تانک تأثیرگذارتر هستند.) منبع:https://www.iveco-otomelara.com/index.php
-
1 پسندیده شدهنیزه سه شاخ نیروی دریایی موشک هوابه هوای دوربرد ایم-174 بی ترایدنت نوزدهم آوریل 2021 عکاسان هوایی خبر از نصب موشک ریم-174 / اس ام-6 روی جنگنده F/A-18F نیروی دریایی دادند. مقدمه : درزمان ترجمه متن پیش رو ، درخصوص ماموریت موشک ایم-174 بی ، گمانه زنی های متعددی صورت گرفته بود و عمدتاً نقش هوابه هوا ، سطح به زمین ، ضد بالستیک و ضد تشعشع را بدان نسبت می دادند . با این حال بدلیل اهمیت نقش هوابه هوا برای این سلاح ، تصمیم گرفته شد تا در بخش موشکهای هوابه هوا انجمن ارسال گردد. پیش زمینه تاریخی و احتمالات در چهارم ژوئن سال 2024 میلادی ، عکس هایی ازسوی یک ناظرغیرنظامی منتشر شد که نشان می داد یک فروند جنگنده سوپرهورنت نیروی دریایی ایالات متحده ، موشک جدید هوا به هوایی را با خود حمل می کند که به نظر برگرفته از نمونه دریاپایه اس ام-6 یا ریم-174 باشد . موشک اس ام-6 در ابتدا بعنوان یک موشک سطح به هوا برای مقابله با موشک های دوربرد بالستیک در مراحل نهایی پرواز طراحی شده بود و براساس ادعاهای موجود ، اکنون می تواند با تسلیحات مافوق صوت نیز مقابله نماید. علاوه براین ، نیروی دریایی ایالات متحده از این جنگ افزار بعنوان یک سامانه شبه بالستیک برای حمله به اهداف زمینی بااولویت بالا نظیر سامانه های دفاع هوایی و یا حتی شناورهای رزمی نیز بهره برده و بطور معمول از سامانه های شلیک عمودی مارک-41 بسوی هدف روانه می گردد. چهارم ژوئن 2024 و پس از 4 سال آزمایشات پنهانی ، یک تیر اس ام-6 بر روی یک فروند سوپرهورنت نیروی دریایی در میدان تیر چاینالیک مدرسه تسلیحات هوایی نیروی دریایی مورد رصد قرار گرفت. با تمام این اوصاف ، ترکیب اس ام-6 و سوپرهورنت چیزی در حدود سه سال قبل به شکل اتفاقی مورد رصد قرار گرفت ولی هرگز توسط نیروی دریایی مورد تایید قرار نگرفت . درآن زمان ، برخی معتقد بودند که این ترکیب ممکن است بصورت ترکیب هواپایه برای شلیک یک موشک بالستیک هواپایه مورد استفاده قرار گیرد یا بعنوان سکویی جهت آزمایش سامانه های حساسی نظیر لینک های ارتباط داده ای ، جستجوگرهای راداری فعال هوابه هوا مورد استفاده قرار گیرد . هر چند برخی نیز مدعی بودند که این احتمال وجود دارد که نیروی دریایی در حال بررسی ورود به خدمت یک موشک دوربرد هوابه هوا با استفاده از کالبد این موشک بوده باشد. عکاسی که تصاویر اولیه از این سامانه جدید را ثبت کرده مدعی است که چهار عکس منتشر شده ، در حدود 60 مایلی میدان تیر چاینالیک که مدرسه تسلیحات هوایی نیروی دریایی درآن قرار دارد گرفته شده و حتی اعلام نموده که با رصد مخابرات نیروی دریایی دریافته که اسکادران وی ایکس-31 آزمایش موشک مربوطه را برعهده داشته است. اگر نقش هوابه هوا برای موشک مزبور پذیرفته شود ، سازگاری مهمات رصد شده می تواند قابلیتهای مشخصی را در اختیار نیروی دریایی قرار دهد . درواقع ، انطباق این موشک با سوپرهورنت بدان معناست که خلبانان نیروی دریایی اکنون می توانند اهداف خود را صدها مایل دورتر از برد فعلی تسلیحات محمول خود هدف قرار دهد ، در حالی که ورود موشک ایم-260 به خدمت نیز نیز بعید است حتی به فرآنجام های ایم-174بی نیز نزدیک گردد. یکفروند F/A-18D مسلح به موشک هارپون هواپایه / ژوئن 2022 اما سئوال این است که چرا پنتاگون و نیروی دریایی به ناگاه یا حداقل در کوتاه مدت چنین برنامه ای را در دستور کار خود قرار دهند ؟ درواقع امر ، پنتاگون اکنون معتقد است که چالش های درگیری احتمالی آینده با چین در اقیانوس آرام باعث می شود تا آنچه که زنجیره کشتار دوربرد نامیده می شود به یکباره اولویت پیدا نماید. بویژه اینکه پکن بصورت فزاینده ای در حال کار بر روی موشک های دوربرد هوابه هوا است و همزمان باآن ، سرمایه گذاری شدید و گسترده ای روی افزایش توانمندی های ضددسترسی / منع منطقه ای خود برای جلوگیری از نفوذ دشمن به نقطه حداکثری برد سامانه های جنگ افزاری خود ، صورت داده است. نمای نزدیک شلیک اس ام-6 از روی عرشه شناور رزمی کلاس آرلی برک بدین ترتیب ، موشک اس ام-6 با وزنی در حدود 3300 پاوند اگر با استفاده از تقویت کننده ( بوستر ) و از روی یک شناور رزمی بسوی هدف شلیک شود ( درنقش سطح به زمین ) چیزی در حدود 230 مایل برد خواهد داشت . با این حال ، رقم مذکور به چندین مولفه بستگی دارد و معمولا برد واقعی کمتر از عدد اعلام شده است . اما اگر چنین موشکی از روی جنگنده شلیک شود ، برد پیشین به شکل قابل توجهی افزایش خواهد یافت و برهمین اساس ، اس ام-6 به سلاحی تبدیل می گردد که می تواند صدها مایل دورتر از زمانی که موشک فوق از روی شناور یا پرتابگرهای زمینی بسوی هدف روانه سازی می شود ، برد داشته باشد. موشک اس ام -6 در حال بارگذاری در محفظه پرتاب خود در تاسیسات ریتئون اما اگر برای این موشک ، نقش هوابه هوا تعریف شده باشد ، آنگاه یک جهش در رهگیری اهداف برای سوپرهورنتها است و استقرار آن در اقیانوس آرام نیز اهمیت راهبردی دوچندانی پیدا میکند.از سویی دیگر اگر برای این موشک جدید ، نقش ضدکشتی قائل شویم ، مجددا این مساله یک توانمندی قابل توجه برای نیروی دریایی خواهد بود. درواقع ، اکنون ناوگان سوپرهورنتهای نیروی دریایی در نقش ضدکشتی به موشک های هارپون بلاک-2 با برد 75 مایل را درا ختیار دارند ولی با اضافه شدن اس ام-6 ، این برد حدود 3 برابر خواهد شد و بدلیل سرعت مافوق صوت ، دفاع دربرابر آن سخت از موشکهای مادون صوت هارپون است . بدین ترتیب ، حضور اس ام-6 بعنوان یک جنگ افزار ضد شناور ، قطعاً لایه بندی دفاعی شناورهای دشمن را دچار یک چالش خواهد کرد ، بدین معنی که با عملیاتی شدن سلاح مذکور ، جنگنده حامل می تواند در پروفایل های پروازی غیرقابل پیش بینی اقدام به شلیک آن نموده و دفاع را چالش برانگیز تر نماید. بنابراین ، اگر اس ام -6 را یک جنگ افزار شبکه محور تلقی کنیم ، سوپرهورنت مسلح به این مهمات ، می تواند از قابلیتهای مفهوم KILL-WEB نیروی دریایی که هم اکنون در دست توسعه قرار دارد ، بهره ببرد . در این چهارچوب ، نیروی دریایی اجرای آتش پیکربندی هایی نظیر اف-35 ، ای وکس های ئی-2دی ، شناورهای مجهز به سامانه های آجیس و تسلیحاتی نظیر اس ام-6 را یکپارچه کرده و در اختیار فرمانده میدان قرار می دهد . موشک ایم-174 بی در چهارچوب ذکر شده ، داده های بدست آمده از هدف را می توان با امنیت بالا میان شناورهای جنگی به اشتراک گذاشت و شبکه از از حسگرها و سامانه های آتش را بوجود آوردتا امکان دفاع بهتر از ناوگروه های هواپیمابر فراهم شود . در عین حال ، از آنجایی که توان اس ام-6 از حسگرهای نصب شده روی سوپرهورنت بیشتر است ، فرمانده صحنه می تواند از جایی خارج از کابین جنگنده اقدام به نشانه گیری نموده و خلبان تنها کلید مسلح سازی و شلیک را فعال نماید . علاوه براین ، نیروی دریایی پیش بینی نموده که از داده های بدست آمده پیکربندی های فضاپایه خود به منظور درگیری با اهدافی که در برد کشف سامانه های نیروی دریایی نیست برای هدایت اس ام-6 بسوی هدف استفاده نماید که این مساله حتی می تواند برعلیه سامانه های بالستیک مافوق صوت دشمن در مراحل آخر پرواز نیز کاربرد داشته باشد. شلیک موشک اس ام-6 از شناور نیروی دریایی ایالات متحده https://aparat.com/v/sznw550 بدین سان اگر نیروی دریایی واقعا قصد عملیاتی کردن اس ام-6 روی جنگنده های خود را داشته باشد ، احتمالا نیروی هوایی نیز برای مسلح سازی جتهای اف-15 ئی ایکس و بمب افکن های بی-52/بی-2 خود در نقش هوابه هوا و هواه به زمین / سطح بهره ببرد . موشک ایم-174 بی شناخت ماموریت اصلی چیزی در حدود یکماه پس از انتشار نخستین عکس ها از جدیدترین سامانه جنگ افزاری نیروی دریایی ارتش ایالات متحده ، در سوم ژوئیه 2024 یکفروند جنگنده سوپرهورنت جمعی اسکادران وی اف ای-192 مستقر در پایگاه هوایی پرل هاربر ، که دوتیر از موشکهای مذکور را در نسخه آموزشی با خود حمل می نمود ، مورد رصد قرار گرفت . علاوه بر این جنگنده ، حداقل یکفروند سوپرهورنت دیگر به دوتیر نسخه NAIM-174B مسلح شده بود ، هنگام پرواز مورد مشاهده قرار گرفت . ( استفاده از حرف N بعنوان پسوند ، به معنای موشک اصلاح شده برای آزمایش های ویژه است ) اما برخلاف موشکهای قبلی که به رنگ نارنجی درآمده بودند ، اکنون با پوشش خاکستری ، بدون سرجنگی و مزین به نوارهای آبی رنگ ( به معنای فاقد پیشرانه ) و علائم مربوط به تست های موشکی دیده شد . با این حال دو احتمال اصلی را می شد در مورد آن حدس زد که نخستین آن ، استفاده در نقش هوابه هوا و دوم در نقش ضدکشتی بود. اگر اس ام-6 های محمول سوپرهونت ها در نقش ضدکشتی ظاهر می شدند ، فرصتی برای آنها ایجاد می شد تا با غرق شناور در مقیاس واقعی ، پیام قدرتمندی را به دشمن ارسال کنند و اگر صورت واقعی بخود بگیرد ، یک جهش برای نیروی دریایی ارتش ایالات متحده است . اما اگر براساس جدیدترین اطلاعات منتشرشده از نیروی دریایی و تصاویر موجود از حمل آن توسط سوپرهورنتهای اسکادران 113 که معمولا برای نبردهای هوایی به موشکهای ایم-9 ایکس و آمرام مسلح شده و در نقش هوابه هوا مورد استفاده قرار گیرند ، شرایط تا حدودی تغییر خواهد نمود. توسعه سریع نیروی هوایی و شاخه هوایی نیروی دریایی ارتش چین یکی از مهم ترین انگیزه های ارتش ایالات متحده برای بخدمت گیری مهمات دوربرد ایم-260 و ایم-174بی در نقش هوابه هوا به نظر می رسد درواقع ، اضافه شدن ایم-174بی به دارایی تسلیحاتی سورپرهورنت ها عمدتاً به استراتژی نیروی دریایی برای نفوذ به درون شبکه ضددسترسی بستگی دارد . بدین معنی که نیروی دریایی تلاش می کند تا قابلیتهای تهاجمی چین برای محاصره تایوان را از طریق محدود کردن حملات دوربرد ارتش این کشور به ناوگروه های ایالات متحده ، کاهش دهد که پیش از دیده نشده بود. اس ام-6 در نیروی دریایی ایالات متحده یک جنگ افزار تحت شبکه محسوب می شود بدین معنی که این موشک بیشتر برای درگیری با اهداف فراتر از محدوده حسگرهای شناور حامل آن و براساس داده های بدست آمده توسط سایر حامل ها نظیر جنگنده اف-35 یا پیش اخطارهای هوابرد ئی-2دی مورد استفاده قرار می گیرد با این حال ، انتخاب شناسه AIM-174B برای بررسی نقش موشک جدید درنیروی دریایی قابل توجه به نظرمی رسد . این پیشوند عمدتا ً برای تسلیحات هوابه هوای ارتش ایالات متحده کاربرد دارد ولی این بدان معنا نیست که قابلیت های اولیه اس ام-6 ( سطح به هوا/ سطح به زمین ) حفظ نمی شود بلکه بعنوان یک موشک شبه بالستیک که امکان حمله به اهداف زمینی و شناورهای رزمی را دارد ، می تواند در نقش هوابه هوا نیز استفاده شود. بدین ترتیب ، ایم-174بی بعنوان دوربرد ترین موشک هوابه هوا که تاکنون وارد خدمت نیروی دریایی شده ، نام خواهد گرفت . از این رو ، اگر ایم-9 ایکس بلاک2 برای درگیری های هوایی نزدیک و متوسط و حتی درآینده نزدیک برای فواصل دورتر استفاده می شود ، سپس موشک آمرام ایم-120 دی که با برد بیشتر از 100 مایل ، فواصل بیشتر را تحت پوشش خود می گیرد و درنهایت موشک ایم-260 برای شکارهای ابرفامد بکار خواهد رفت ، بعنوان مبناء و پایه برای راهبرد ارتش آمریکا در برابر چین فرض گردد ، نگرانی های اعلام شده از سوی پنتاگون درخصوص روند سریع توسعه مهمات دوربرد نیروی هوایی چین در آینده نزدیک ، احتمالا باید پیشران و محرک اصلی برنامه ایم-174بی بوده باشد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... بخش دوم و پایانی یکی از نقاط جالب توجه نسخه رونمایی شده از ایم-174 بی ، وجود علائم مربوط به آزمایشات میدانی هوایی روی مهمات نصب شده روی سوپرهورنتها بود اگر این لایه بندی ها به درستی تحلیل شود ، می توان چنین نتیجه گیری نمود که ایم-174بی ، نیزه دوربرد نیروی دریایی برای انهدام اهداف خاص فراتر از برد سه موشک قبلی استفاده خواهد شد. به گفته ناظران نظامی ، موشک مذکور احتمالا در دو سناریو فرضی باید وارد صحنه رزمی شود 1- دفاع از ناوگروه های هواپیمابر و شناورهای رزمی / پشتیبانی نیروی دریایی از یک نظر ، چین یک تهدید بزرگ برای گروه های تهاجمی هواپیمابر ایالات متحده است . برخلاف آنچه که از دوره جنگ سرد تا اوایل دهه نود ، تهدید موشک های کروز اتحاد شوروی نامیده می شد ، اکنون توان پکن در ایجاد لایه های دفاعی متعدد مسلح به سامانه های ضدکشتی در انواع مختلف ، از جمله نسخه های بالستیک ضدکشتی به شکل منحصر بفردی برای ایالات متحده آزاردهنده است. علاوه براین ، مساله ظهور تسلیحات مافوق صوت و حملات سوارم پهپادی نیز تهدید جدیدی است که باید مد نظر قرار گیرد . در نتیجه سلاحی نظیر اس ام-6 باید وارد عمل شود تا بتواند این تهدید را تا حدودی خنثی کرده و به ناوگروه های هواپیمابر اجازه دهد تا در فواصل طولانی تری از خود دفاع کنند . بعنوان نمونه ، استقرار جتهای سوپرهورنت مسلح به ایم-174بی ، محدوده درگیری و مقدار فضای هوایی که به شکل همزمان می توان زیر پوشش قرار داد را به شکل قابل توجهی افزایش می دهد . ایم-174 بی هنوز اطلاعات دقیقی از نوع ماموریت این موشک جدید منتشر نشده ولی برخی ناظران نظامی معتقدند که حداقل سه ماموریت مجزا برای این مهمات پیش بینی شده است . حال سئوال این است که آیا ای-174بی جدید ، یک ایم-54 در پیکربندی جدید است ؟ پاسخ به نظر منفی باشد ، چرا که این سلاح به مراتب کارآمدتر و برد بلند تر از فینیکس بوده و فراتر از توان ایم-54 می تواند صحنه نبرد را مدیریت کند . علاوه براین ، برخلاف موشک پیشین ، توان به اشتراک گذاری اطلاعات در برد های بیشتر را به نمایش می گذارد و این مساله ای است که نیروی دریایی درآینده بدان نیاز خواهد داشت. رونمایی از ایم-174بی ، به نوعی بازگشت نیروی دریایی ارتش ایالات متحده به دوره جنگ سرد و استفاده از موشک دوربرد ایم-54 فینیکس بشمار می رود این موشک به شکل خاص برای دفاع از ناوگروه های هواپیمابر نیروی دریایی در برابر حملات موشکی نیروی دریایی اتحاد شوروی سابق طراحی و تولید شده بود درواقع ، حفظ قابلیتهای ضدبالستیک ایم-174بی و قرار گرفتن آن بعنوان تسلیحات استاندارد سوپر هورنت ، به نیروی دریایی اجازه می دهد تا جنگنده ها در سریع ترین زمان ممکن در جایی که احتمال می رود تهدید بالستیک درآن وجود دارد ، متمرکز شوند و با استفاده از داده های بدست آمده از مجموعه حسگرهای سازمانی ارتش از دورترین فاصله ممکن علیه تهدیدات مورد استفاده قرار گیرند . این قابلیت به ناوگان سوپرهورنت نیروی دریایی اجازه می دهد تا از جزایر ، کاروان ها و سایر دارایی ها نیروی دریایی در برابر حملات بالستیکی محافظت نماید . علاوه براین ، وجود قابلیت درگیری با سامانه های بالستیکی مافوق صوت نیز یکی از مهم ترین جنبه های موشک هوابه هوای ایم-174 بی به نظر می رسد. درواقع ، اس ام-6 روی کاغذ تنها موشکی است که می تواند چنین ماموریتی را برعهده گیرد و حتی امکان اولویت بندی اهداف نیز برای آن در دسترس قرار دارد که این امر برای مقابله با موشک های مافوق صوت ضدکشتی یک جنبه بسیار مهم خواهد بود. ایم-9 ایکس بلاک2 از سویی دیگر وقتی محدودیت های زنجیره کشتار ارتش چین مورد بررسی قرار می گیرد ، می توان چنین برداشت نمود که ایم-174بی می تواند پرنده های نظارتی ارتش چین را در لبه قابلیتهای حسگرهای نصب شده روی آنها ، هدف قرار دهد بدون آنکه اهداف مذکور حتی متوجه حضور تهدید علیه خود شوند که این به شکل خودکار به معنای کاهش دقت هدفگیری بالستیک های متعارف و مافوق صوت چین است . پنتاگون معتقد است که در یک رویارویی احتمالی ، هواگردهای نیروی هوایی و دریایی ارتش چین شامل پیش اخطارهای هوابرد ، بمب افکن های حامل موشکهای کروز مادون و مافوق صوت و سوخت رسان ها به تهدید اصلی برای ناوگروه های دریایی ارتش این کشور تبدیل خواهند شد تا از ورود این شناورها به درون محدوده دسترسی ارتش چین جلوگیری بعمل آورند . رزمایش حاشیه اقیانوس آرام 2024 ارتش آمریکا و رونمایی از AIM-174B https://aparat.com/v/eoee2hv همین مساله به شکل خاص در مورد بمب افکن های حامل موشکهای کروز دشمن نیز به نظر صادق باشد و به نوعی شلیک بسوی کماندار و نه منحرف کردن تیر می تواند بحساب آید . درواقع ، از صحنه خارج کردن بمب افکن های اچ-6 مسلح به موشکهای مادون صورت وای جی-12 و همچنین بالستیک های هواپایه که بدون نیاز به پرنده های سوخت رسان وارد عمل می شوند ، یک خطر بزرگ برای نیروی دریایی آمریکا بشمار می آیند ولی بکارگیری ایم-174بی به جنگنده های نیروی دریایی اجازه میدهد تا این بمب افکن ها را قبل از ورود به برد موثر تسلیحات خود ، رهگیری کرده و هدف قرار دهند . محدوده ضددسترسی / منع منطقه ای ارتش چین به اعتقاد پنتاگون ، یکی از تهدیدات اصلی علیه ناوگروه های هواپیمابر این کشور در یک جنگ احتمالی ، سامانه های بالستیکی ضدکشتی چینی ها و همچنین نمونه های هواپرتاب آن است و باید برای خنثی سازی آنها روی تسلیحات مستقر روی جنگنده ها ، حساب ویژه ای باز نمود . 2- حمله به دارایی های با ارزش بالا درصورت بروز هرگونه درگیری نظامی و مداخله ایالات متحده برعلیه چین یا هر سناریوی مشابه ، جنگنده های نیروی هوایی / دریایی ایالات متحده کار بسیار سختی برای رسیدن به برد موشکهای فعلی محمول خود به منظور منهدم کردن جنگنده های نیروی هوایی / دریایی چین خواهند داشت. علاوه براین ، آسیب پذیری شدید ناوگان سوخت رسان نیروی هوایی که باید از ناوگان هوایی مهاجم پشتیبانی کند نیز مزید برعلت خواهد شد . در نتیجه ، سوراخ کردن حباب ضد دسترسی چین که بر حضور نیروی هوایی تاکتیکی استوار است یک چالش برای ارتش آمریکا بشمار می رود که ایم-174بی احتمالا می تواند یک راه حل باشد. اما با وجود اینکه هنوز توان ایم-174 برای درگیری مشخص نیست ، ولی با توجه به مشخصات اولیه و دردسترس ، موشک مذکور می تواند یک دارایی باارزش بشمار می رود . این بدان معنی است که پرنده های هشدار اولیه ، گشت دریایی ، جنگ الکترونیک و هواگردهای نظارتی ارتش چین با ورود این موشک جدید باید به فکر تغییر تاکتیک های خود باشند . ایم-174 بی در نقش هوا به هوا ، احتمالا بصورت شبکه ای با جنگنده های اف-35 وارد عمل خواهد شد و به فرمانده میدان اجازه می دهد تا به شکل خودکار و مستقل از خلبان ، هدفگیری نماید درواقع با ورود ایم-174 بی روی سوپرهورنت ها به صحنه نبرد ، دارایی های حیاتی بزرگ و با مانورپذیری کم ، حتی در پشت خطوط مقدم بشدت در خطر قرار خواهند گرفت و توانایی های آنها شروع به ریزش خواهد کرد و به پرنده های پشتیبانی و جنگنده های خودی اجازه می دهد تا به محدوده ضددسترسی چین بیشتر نزدیک شوند . علاوه براین ، بمب افکن ها ، جنگنده های تاکتیکی و شناورهای بزرگ و کوچک ارتش چین نیز بیشتر تهدید خواهند شد ، چشم ها و گوش های هوایی دشمن را از رده خارج می کند ، زنجیره کشتار وی را خنثی کرده و مسیر را برای خودی هموارتر می کند. نیروی دریایی ایالات متحده احتمالا با تغییر جستجوگر اس ام-6 و تبدیل آن به حسگرضدتشعشع دوحالته ، می تواند از این موشک بعنوان یک موشک ضد ای وکس نیز استفاده کند . با این حال برخی معتقدند که چنین تغییراتی ممکن است چندان ضروری نباشد چرا که دارایی های مستقر در فضا می توانند محل دشمن را از بالا شناسایی نمایند. براساس سناریوهای مطرح شده ، هراندازه از زمان یک درگیری می گذرد ، سوپرهورنتهای حامل ایم-174بی می توانند از عملیات جنگنده های اف-35 درعمق صحنه ، پشتیبانی نمایند . بدین ترتیب ، ترکیبی از قابلیتهای جنگنده های نسل 4 و 5 شرایطی را برای شکست لایه های ارتش چین بوجود می آورد که پیش از این وجود نداشت. درنهایت ، بررسی هایی صورت گرفته با این موضوع که آیا می توان نمونه های ساده تری از موشک مذکور را بدون جستجوگر راداری فعال تولید کرد یا چنین چیزی ممکن نیست ، ولی برای تحلیلگران نظامی براین اعتقاد قرار دارند که اضافه شدن یک جستجوگر فروسرخ کم هزینه یا نمونه بدون حسگر به منظور حمله به اهداف زمینی می تواند هزینه های تولید انبوه را کاهش داده ، سرعت تحویل را فزونی بخشد و نمونه های متنوعی را در اختیار کاربر قرار دهد . بعنوان مثال ، ارائه نسخه مجهز به جستجوگر دوحالته ، نظیر آنچه که در مهمات ای جی ام-88 جی ( موج میلیمتری و ضد تشعشع ) بکار رفته می تواند نقش بسیار مهمی را در از میان بردن توان ضددسترسی دشمن بازی می کند و زمینه را برای نفوذ موشکهای کروز ، پهپادها و جنگنده های پنهانکار به داخل حوزه دفاعی نیروی متخاصم فراهم نماید. پی نوشت : منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5 منبع6 منبع7 8- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
1 پسندیده شدهشاهین های شکاری اوکراینی ....!!! بخش شش + یک یکسال پس از بررسی روند تحویل جنگنده اف-16 به نیروی هوایی اوکراین پس از حدود یکسال گمانه زنی در خصوص تحویل جنگنده های اف-16 به نیروی هوایی اوکراین ، اکنون به شکل رسمی هواگردهای مذکور در این کشور حضور دارند . زلنسکی با تحویل این پرنده ها در مقابل دوفروند F-16AM به نشانه پیشرفت تاریخی در نیروی هوایی این کشور ایستاد و سخنرانی نمود . با این حال ، اکنون مشخص است که اوکراین در ردیف دارندگان این جنگنده قرار گرفته است . رئیس جمهور اوکراین در سخنرانی خود از متحدان این کشور بویژه دانمارک ، هلند و ایالات متحده تشکر کرد . بدین ترتیب با وجود فراز و نشیب های فراوان برای دریافت فالکن ها ، اکنون آسمان اوکراین شاهد پرواز این هواگرد بوده و می توان چنین تحلیل نمود که یکی از نقاط چالش برانگیز نیروی هوایی اوکراین برای دفاع از آسمان خود به تدریج در حال ترمیم بوده و فرماندهان این نیرو به تدریج استفاده از مهمات و تاکتیک های غربی را در دستور کار خود قرار می دهند . این واقعیت که نهایتاً صورت عملی بخود گرفت ، بدون شک برای ارتش اوکراین بسیار پراهمیت است ولی باید این نکته را یادآوری نمود که به احتمال زیاد ، چند سال طول خواهد کشید تا اوکراین بتواند از تمامی قابلیتهای فالکن استفاده کند. درواقع ، سال ها طول خواهد کشید تا یک خلبان اف-16 بتواند به یک افسر هوایی توانا برای اجرای ماموریتهای محوله تبدیل گردد و این تنها درصورتی میسراست که دالان آموزش خلبانان همچنان بازمانده و این مساله اکنون به درستی ، دغدغه اصلی اوکراین خواهد بود. از سویی دیگر ، برای عملیاتی نگاه داشتن این جنگنده ها به شکل مستقل ، زمان طولانی نیاز است و قاطعانه می توان تحلیل کرد که هیچ مسیر میان بُری در این حوزه قابل طرح ریزی نیست . بنابراین ، تجربه ، کلید تحقق ظرفیتهای رزمی اف-16 بوده و این بدان معناست که فالکن ها هرگز یک گلوله نقره ای نبوده و نیستند ، هر چند برای نیروی هوایی اوکراین ، اف-16 یک ارتقاء و جهش در توان رزم هوایی است که بصورت فزاینده ای ، تسلیحات و تاکتیک های بهتری را به ارمغان می آورد. اما این بدان معنا نیست که تحویل اف-16 در زمان حاضر بی فایده است ، چرا که با عملیاتی شدن این جنگنده ها ، اوکراینی ها می توانند پهپادها و کروزهای مهاجم را در هر نقطه از مرزهای مشترک اوکراین با روسیه کشف و رهگیری نماید . این واقعیت که جنگنده های F-16AM مسلح به ایم-9 ام و ایم-120 در رونمایی اولیه به نمایش گذاشته شدند نشان می دهد که نیروی هوایی ارتش اوکراین اکنون از این پرنده ها برای ایفای نقش دفاع هوایی استفاده خواهد کرد ولی با توجه به اینکه فالکن های مذکور به رادارهای آرایه فازی مجهز نیستند ، مقداری از قابیلتهای آنها خواهد کاست ولی تجربه استفاده از جنگنده های میگ-29 که اویونیکی با سطح فناوری پائین تر نسبت به F-16AM دارند ، تا حدودی موثر عمل کرده و حتی موفق به شکار پهپادها نیز شدند. ( البته میگ های اوکراینی برای اولین بار توسط پهپادهای شاهد سرنگون شدند که نویسنده ظاهرا خیلی دوست نداشته آن را یادآوری کند .م ) تحویل نخستین دوفروند جنگنده F-16AM به نیروی هوایی اوکراین - اوت 2024 https://aparat.com/v/qtx2bd7 علاوه براین ، عملیات شدن اف-16 ها امکان استفاده از مهمات با ماهیت تهاجمی بیشتر را نیز به همراه خود وارد صحنه نبرد اوکراین خواهد کرد . در واقع ، فالکن های اوکراینی اکنون می توانند از طیف متنوعی از تسلیحات استاندارد ناتو نظیر JDAM-ER ، مهمات با قطرکم GBU-39/B، فریب دهنده های ADM-160 و یا حتی مهمات هدایت شونده فرانسوی استفاده کنند که پیش از این با جنگنده های روسی نیز منطبق شده بود . این بدان معناست که درآینده نیروی هوایی اوکراین به احتمال بسیار زیاد دست به حملات عمیق به داخل خاک روسیه خواهد زد .درتصاویر منتشر شده از رونمایی نیروی هوایی اوکراین ، می توان به وضوح خلبانان اوکراینی را مشاهده کرد که از کلاه های JHMCS استفاده می کنند که نه تنها امکان نصب و استفاده از موشکهای ایم-9 ایکس را بدانها می دهد ، بلکه آگاهی موقعیتی مناسبی را برای آنها ایجاد می نماید .با توجه به اینکه اوکراین به انبارهای سلاح کشورهای عضو ناتو دسترسی دارد ، می توان پیش بینی که کرد سطح اتکاء کیف به مهمات باقی مانده روسی تا حدودی کاهش یابد . در نهایت ، همانطور که انتظارمی رفت ، فالکن های تحویلی به اوکراین ، به سامانه توزیع یکپارچه (PIDS+) دانمارکی مجهز شده اند که می توانند غلاف خاصی را با خود حمل کنند. این غلاف ها عمدتاً شامل حسگرهای هشدار دهنده موشک ( MAWS) می شوند که می توانند پوشش کروی را برای موشکهای مهاجم و همچنین پخش کننده های اضافی شراره و چف را فراهم آورند. علاوه براین ، پتانسیل حمل هشداردهنده های راداری نیز اکنون برای فالکن های اوکراینی فراهم است که این در کنار کلاه JHMCS به نظر آگاهی مناسبی را در اختیار خلبان قرار می دهد . با این حال اف-16 های اوکراینی فاقد پخش کننده های ECIPS+ هستند ولی سامانه جنگ الکترونیک محصول گرومن را به همراه دارند که با سایر سامانه های اقدام متقابل ، هم افزایی مناسبی را بوجود می آورند. هر آویزگاه PIDS+ اکنون می تواند حداکثر دو پخش کننده شراره / چف را بپذیرد و نوعی سامانه مشابه AN/AAR-60 را بخود می بینند که به حسگرهای هشدار دهنده جداگانه ای مجهز شده است. از سویی دیگر ، آویزگاه های ECIPS با وجود اینکه سه حسگر AN/AAR-60 را با خود حمل کنند ولی فاقد پخش کننده های شراره و چف بوده ولی درعوض ، یک سامانه مقابله با طول موج های رادیویی باند بالا به نام AN/ALQ-162(V)6 محصول گرومن را روی خود دارند که درصورت مسلط بودن خلبان ، ظرفیت دفاعی قابل توجهی را به جنگنده می بخشد. به شکل متعارف ، اف-16 ها می توانند یک آویزگاه PIDS+ و یک آویزگاه ECIPS+ را برای ارائه مجموعه از سامانه های اقدام متقابل با خود حمل کنند . یک فروند فالکن با هرکدام از آویزگاه های فوق ، در مجموع شش حسگر AN/AAR-60 و یک اخلالگر AN/ALQ-162(V)6 و سه پخش کننده شراره/چف را با خود حمل کند . AN/ALQ-213 هر دو نوع آویزگاه مربوطه ، با سامانه مدیریت جنگ الکترونیک AN/ALQ-213 مرتبط هستند که روی نمونه های مختلف اف-16 نصب شده و علاوه برآن ، سامانه های هشداردهنده بصری از طریق نمایشگرهای کابین یا هشدار صوتی تعبیه شده روی کلاه به خلبان اخطارناشی از وجود تهدید را به وی می رساند. در مجموع ، آویزگاه های تقویت شده تحویلی به اوکراین می توانند میزان آگاهی موقعیتی و بقای رزمی فالکن های نیروی هوایی این کشور را تا حدودی بهبود دهند . این آویزگاه ها به اندازه ای هوشمندانه طراحی شده اند که حتی نیروی هوایی آمریکا در حال برنامه ریزی جهت تهیه نمونه های مشابه آنهاست و چندان عجیب نیست که آنها را اکنون در اوکراین بصورت عملیاتی مشاهده می کنیم. آویزگاه و زیرسامانه های PIDS+ با توجه به مواردی که ذکرآن رفت ، باید دید که فالکن های اوکراینی اکنون با چه غلافهای جنگ الکترونیک خاصی وارد صحنه نبرد می شوند . جنگنده های اف-16 نیروی هوایی هلند ، پیش از این برای حمل غلاف های AN/ALQ-131 ارتقاء پیدا کرده بود که اگر این نمونه تحویل شده باشد تا حدودی می توان تاکتیک های ابداعی اوکراینی ها را حدس زد . در حال حاضر تنها دوفروند جنگنده F-16AM با سریال UA 80-3596 و UA 80-3599 به اوکراین تحویل داده شده اند ولی چالش بسیار بزرگ نیروی هوایی اوکراین ،سالم نگه داشتن این جنگنده ها روی زمین است چرا که روسها بطور قطع مسیر پروازهای این جنگنده را برای پیدا کردن محل استقرار آنها دنبال خواهد کرد . پی نوشت : منبع1 منبع 2 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهکمین علیه ستون نیروهای واگنر وارتش مالی در نزدیکی مرزهای این کشور با الجزایر یک ستون نسبتا بزرگ از ارتش مالی و نیروهای واگنر روسی رو گذشته توسط نیروهای اسلام گرای جمعت انصار المسلمین در نزدیکی مثلث مرزی نیجر و الجزایر مالی هدف حملات یک گروه بزرگ از نیروهای جماعت انصار المسلمین قرار گرفت و ستون مزبور به صورت کامل نابود شد . به نظر میرسد حداقل 50 نیروهای واگنر و نظامیان ارتش مالی درا ین کمین کشته شده اندو تعداد دیگری هم اسیر شده اند . برخی منابع مدعی شدن جماعت انصار المسلمین اعلام کرده امادگی تحویل اسرای روسی را به اکراین دارد اما منابع محلی مالی و همچنین منابع روس اعلام کرده اند شورشیان مالی از طریق یک کشور آفریقایی با روسیه تماس گرفته و در ازای دریافت پول حاضر به تحویل اسرا هستند نکته جالب آنکه این ستون توسط یک بالگرد میل 24 نیز پشتیبانی می شد که این بالگردهم توسط شورشیان سرنگون شد در این حمله یکی از بلاگرهای نظامی نویسان مشهور واگنر واز مدیران صفحه منطقه خاکستری نیز کشته شد بلاگر مشهور واگنرها بالگرد میل سرنگون شده
-
1 پسندیده شدهچرا ساخت نیمه هادی نسل قبلی(تا90نانو) اهمیت دارد؟ (این مطلب برای کشوری مثل ما می تونه جالب توجه باشه یعنی سرمایه گذاری روی تراشه های نسلهای قبلی که اتفاقا تقاضا داره براش بالا میره و برای کشورهای پیشرفته به صرفه نیست روی تولیدش سرمایه گذاری کنند) با شنیدن عبارت "نیمه هادی لبه عقب مانده" یا لبه انتهایی یا لبه دنباله دار( Trailing Edge SemiconductorیاLagging Edge Semiconducto)چه چیزی به ذهن متبادر می شود؟ ممکن است فرض کنید که این به نوع خاصی از نیمه هادی ها اشاره دارد - نیمه هادی هایی که از نظر فناوری عقب ترند. اگرچه این تعریف درست است، اما صنعت نیمه هادی به شدت بر آن متکی است. چرا ساخت نیمه هادی های نسلهای قبلی اینقدر اهمیت دارد؟ شاید در مورد قوی ترین تراشه های ساخته شده توسط سازندگان پیشرو مانند TSMC در تایوان، اینتل در ایالات متحده و سامسونگ در کره جنوبی شنیده باشید، اما آیا می دانستید که چین در حال حاضر بر بازار نیمه هادی های لبه انتهایی تسلط دارد؟ چرا تراشه های لبه انتهایی هنوز تقاضای بالایی دارند و صنعت برای حل این مشکلات چه کاری می تواند انجام دهد.؟ نیمه هادی های لبه عقب مانده چیست؟ نیمه هادی های لبه عقب، تراشه های بزرگتر و چیپ های قدیمی در صنعت نیمه هادی هستند که بر اساس فناوری قدیمی تر که توسط چیپهای بزرگتر تغذیه می شوند، ساخته شده اند. آنها در بسیاری از دستگاه های محاسباتی و سایر برنامه های کاربردی نیمه هادی استفاده می شوند. در مقایسه با پردازندههای پیشرفته، تراشههای قدیمی نیازهای گستردهای مانند سرورهای ابری و فناوری اطلاعات و غیره را تامین نمیکنند. در عوض، آنها جنبههای مهم تجهیزات نظارت پزشکی، خودروها، دستگاههای کامپیوتری و بسیاری از دستگاههای دیگر را تامین میکنند. ساخت نیمه هادی لبه عقب مانده چگونه است؟ اکثر شرکت های نیمه هادی که این دستگاه های لبه عقب مانده یا بهتر بگوییم تراشه ها را توسعه می دهند، با استفاده از فرآیندهای تولید 90 نانومتر یا بالاتر این کار را می کنند. آنها همچنین از ترانزیستورهای افقی به جای مدارهای" FinFET سه بعدی "که در نیمه هادی های پیشرفته به کار گرفته می شوند، استفاده می کنند. و بدین جهت به تکنیک های ساخت پیشرفته مانند EUV نیاز ندارند، که هزینه های تولید بالایی دارند. به جای ویفرهای 300 میلیمتری که معمولاً در لبه جلویی(نسل جدید) استفاده میشوند، لبه انتهایی(نسلهای قبلی) اغلب از ویفرهای قدیمیتر 200 میلیمتری برای تولید اجزای 350 تا 90 نانومتری استفاده میکند. از آنجایی که تراشه های نسل قبلی در اولویت ساخت نیست، اجزا و عناصر مورد استفاده در تولید این نیمه هادی ها اغلب به جای تولید انبوه .بازسازی می شوند.(دستگاهها نو نیستند)یعنی این نیمه هادی ها برای ساخت به تجهیزاتی نیاز دارند که در حال حاضر دیگر تولید نمی شوند و با تعمیر وبازسازی همون ماشین آلات قدیمی تولید می شوند نیمه هادی های لبه عقب مانده کجا ساخته می شوند؟ اکثر کارخانه های نیمه هادی لبه انتهایی در چین مستقر هستند. این به چین مزیت بزرگی در زنجیره تامین نیمه هادی ها داده است، زیرا اکثر شرکت ها در فرآیند تولید نیمه هادی های عقب مانده سرمایه گذاری نمی کنند، چون از فناوری های بالاتر از 90 نانومتر استفاده می کند در مقایسه، نامهای بزرگی مانند سامسونگ، اینتل، گلوبال فاندریز و دیگر شرکتهای نیمهرسانای جهانی به اندازهای در تولید تراشههای بخش قدیمیتر صنعت نیمهرسانا سهیم نیستند. با این حال، کارخانههای جدیدی برای تطبیق فرآیندهای قدیمی ساخته میشوند، بهویژه برای اطمینان از اینکه چین به تنها کنترل کننده تراشههای لبه عقب توسعهیافته در جهان تبدیل نشود آیا نیمه هادی های لبه عقب مانده مهم هستند؟ همه دستگاههای محاسباتی فقط به نیمههادیهای پیشرفته متکی نیستند. تقاضای تراشه ها همچنان در حال افزایش است زیرا آنها در دستگاه های مختلف از رادیو گرفته تا مایکروویو، اتومبیل و غیره استفاده می شوند، چیپها و تراشه های لبه عقب مانده تأثیر غیرقابل انکاری بر زنجیره ارزش عرضه دارند. یک مثال شگفت انگیز از اهمیت آن زمانی بود که صنعت نیمه هادی به دلیل در دسترس نبودن یک تراشه قدیمی 50 سنتی برای صنعت خودرو، زنجیره های تامین را به طور موقت متوقف کردند. این یک مثال واضح است، که یک نیمه هادی لبه عقب مانده می تواند کل زنجیره تامین نیمه هادی ها را متوقف کند. مسائل مربوط به زنجیره تامین نیمه هادی حتی افرادی که در بخش نیمه هادی ها کار نمی کنند از کمبود تراشه در سال 2021و2022 آگاه هستند. این مشکل زنجیره تامین بر تولید تقریباً هر نوع دستگاه الکترونیکی مصرفی که از ریزتراشه ها استفاده می کند تأثیر گذاشته است. این امر در کمبود کنسولهای بازی ویدیویی و واحدهای پردازش گرافیکی (GPU) که از تراشههای قویتری استفاده میکنند که کمبود دارند، آشکارتر است. سایر تقاضاهای تراشه بر صنعت خودروسازی تأثیر گذاشته است که در سال 2021 بیش از 200 میلیارد دلار به این صنعت ضرر زده است همهگیری COVID-19 در این مشکل نقش داشت، زیرا کارخانههای نیمهرسانا که در آن ساخت تراشهها انجام میشد به دلایل بهداشتی تعطیل میشدند و باعث تاخیر در تولید میشد. با قرار گرفتن تعداد بیشتری از افراد در قرنطینه، این امر باعث افزایش تقاضا برای لوازم الکترونیکی مصرفی، زیرساختهای مخابراتی و سرورهای پیشرفته شد و در ادامه پردازندههای گرافیکی ساخته شده توسط شرکتهایی مانند انویدیا قیمت سرسامآوری پیدا کردند، سازندگان خودرو نتوانستند بیش از 7 میلیون خودرو نسبت به قبل بسازند، و هنوز هم یافتن پلیاستیشن 5 یا آخرین کنسول بازی ایکسباکس موجود در فروشگاهها بسیار دشوار است.(منظور مقاله سال2023 می باشد) در حالی که مشکلات زنجیره تامین برای تراشهها به دلیل همهگیری جهانی شروع شده است، حتی با کاهش محدودیتهای بهداشتی در بسیاری از کشورها، وضعیت چندان بهبود نیافته است. وضعیت پیچیدهتر از این حرفها است فقط COVID-19 مقصر نیست وقتی از نزدیک نگاه می کنیم، مشخص می شود که کمبود تراشه ها به دلیل مسائل دیگری نیز است. اینجاست که بحث به فرآیندهای تولید پیشرو و پیشرفته و همچنین کارخانههای بزرگی که آنها را تولید می کنند مطرح می شود. لبه انتهایی تولید نیمه هادی چیست؟ هنگامی که صحبت از تراشه های ساخته شده برای دستگاه های محاسباتی پیشرفته می شود، نیمه هادی های پیشرو چیزی است که بیشتر مردم به آن فکر می کنند. وقتی در مورد سرورهای رایانش ابری cloud computingصحبت می کنیم که تمام قدرت پردازش رسانه های اجتماعی، برنامه های کاربردی هوش مصنوعی و حتی جدیدترین تراشه های موجود در گوشی های هوشمند برتر را بر عهده دارند، این ریزپردازنده های پیشرو هستند که همه اینها را ممکن می کنند. اما، اکثر دستگاههای دیجیتال مدرن بر اساس فناوریهای پیشرفته کار نمیکنند. جدا از پردازندههای جدید و پر زرق و برق که در نمایشگاهها و ارائه محصولات معرفی میشوند، تعدادی از پردازندههای سطح پایینتر وجود دارند که عملیات کمتر پیچیدهتر را انجام میدهند. این تراشهها به عنوان «چیپهای قدیمی» شناخته میشوند و برای همه چیز از نمایشگر تلفن هوشمند گرفته تا مدیریت ارتباطات رادیویی بین تلفن و دکل تلفن همراه و.... استفاده میشوند. هنگامی که به لبه انتهایی تولید نیمه هادی ها اشاره می شود، دقیقا به تولید این چیپ های قدیمی و کارخانه هایی که به تولید آنها ادامه می دهند اشاره می شود Trailing Edge و Leading Edge تفاوت ساخت نیمه هادی لبه عقب و لبه انتهایی در تولید نیمه هادی ...لبه انتهایی رایج ترین کلمه ای است که برای توصیف توسعه چیپها و تراشه های قدیمی استفاده می شود. فناوری لبه عقب در واقع همان فناوری نسل قبل است، هر دو اصطلاح برای توصیف توسعه این پردازنده های سطح پایین استفاده می شود که اکثریت قریب به اتفاق مردم آن را نادیده می گیرند. پس چرا اکثر کارخانههای بزرگ بر روی ساخت نیمههادیهای پیشرفته تمرکز نمیکنند،؟ چرا اولویت به دستگاههایی که از طریق فناوریهای پیشرفته تولید میشوند تغییر داده شده است و آیا این دستگاهها مهمتر از قهرمان اصلی روز ما، یعنی نیمهرساناهای لبهی انتهایی هستند ؟ هر دوی این فناوریهای حساس مزایا و معایب خاص خود را دارند، نکته کلیدی این است که شرکتهایی که پردازندههای "های تک "تولید میکنند، طبق خواستههای مصرفکنندگان فعلی که دستگاههای کارآمد اما بسیار کوچک را جذابتر میدانند عمل می کنند. اما سایر نیازهای تراشهها برای نیازهای روزمره مصرفکننده، بهویژه در صنعت خودرو، به تراشههای بزرگتر نیاز دارند، "نیمههادیهای پیشرو بیش از حد رمانتیک شدهاند. با این حال، نیمه هادی های لبه پیشرو بر اهمیت نیمه هادی های لبه عقب افتاده سایه افکنده است. در واقع، هر دو نوع نیمه هادی برای اطمینان از عملکرد بدون مشکل محصولات نهایی ضروری هستند. در حالی که پول و تلاش بیشتری برای توسعه فناوریهای پیشرو صرف میشود، شرکتهایی که بر ساخت نیمههادیهای لبه آخر تمرکز میکنند، نقش مهمی در تضمین عملکرد کلی دستگاههای الکترونیکی دارند. در اصل، هر دو نوع نیمه هادی برای قدرت بخشیدن به دنیای دیجیتال ما به یک اندازه مهم هستند. نادیده گرفتن نیمه هادی های قهرمان یعنی - نیمه هادی های لبه عقب / لبه انتهایی اشتباه است. شاید آنها هیاهوی همتایان پیشرو خود را نداشته باشند، اما این دستگاه ها برای اطمینان از اینکه فناوری ما مطابق با تقاضا است، ضروری هستند. تولید پیشرو مطمئناً مهم است، اما نیمه هادی های عقب مانده لبه/لبه عقب که همه این کارها را ممکن می کند، اکثر شرکتهای بزرگ تولید پیشرو مانند TSMC در تایوان، سامسونگ در کره جنوبی و اینتل در ایالات متحده در حال حاضر بر روی تراشههای توسعهیافته در مقیاس ۷ نانومتری و ۵ نانومتری تمرکز کردهاند. به غیر از شرکتهایی مانند گلوبال فوندریز مستقر در ایالات متحده، بیشتر کارخانههایی که در مقیاس 350 تا 90 نانومتر تولید میکنند در چین واقع شدهاند که در حال حاضر بیشتر این بازار را در اختیار دارد. تولید تراشه در لبه انتهایی هنوز به دلایل زیر اهمیت دارد. تقاضای عظیم برای تراشه های قدیمی :در حالی که لبه پیشرو بیشترین برنامههای کاربردی را در دستگاههای مصرفکننده را بر عهده دارد پردازندههای اصلی نسل قبل بیشتری هنوز برای عملکرد اصلی آنها ضروری هستند. به غیر از این، برنامه های کاربردی دیگری مانند تجهیزات نظارت پزشکی، تراشه های نیمه هادی اینترنت اشیاء (IoT) و همچنین دستگاه های کامپیوتری مورد استفاده در خودروها وجود دارد که با این تراشه ها کار می کنند. حتی با وجود شرکتهایی مانند گلوبال فاندریس و سایر شرکتهایی که در چین با ظرفیت کامل تولید میکنند، انتظار نمیرود که این تقاضای سرسامآور را برآورده کند. چیپ های" Nodes"تولیدی پیشرو در 7 نانومتر، نه 90 نانومتر تراشههای جدیدتر به فناوریهای پیچیدهتری از جمله فرآیندهای تولید پیشرفته، نرمافزار طراحی تراشه، نیروی کار ماهر و سرمایهگذاری قابل توجه در تحقیق و توسعه برای تولید نیاز دارند. با توجه به اینکه اکثر کارخانه های بزرگ در تایوان و سیلیکون ولیSilicon Valley تلاش خود را بر روی تولید چیپهایی با 7 نانومتر و حتی کوچکتر متمرکز کرده اند، از فرآیندهای قدیمی که چیپ های بزرگتر تولید می کنند، فاصله گرفته اند. بنابراین اکثریت قریب به اتفاق امکانات آنها دیگر برای تولید پردازنده های سطح پایین در لبه انتهایی مناسب نیستند. مسائل ژئوپلیتیک و محدودیت های صادرات در چین با توجه به اینکه چین اکثر تراشه های لبه انتهایی را کنترل می کند، همیشه نگرانی هایی در مورد امنیت ملی در ایالات متحده و متحدانش وجود داشته است. همچنین این احتمال وجود دارد که دولت چین برای عرضه آنها به کشورها محدودیت بگذارد. ( ممنوعیت صادرات اخیری است که ایالات متحده در مورد فناوری ساخت نیمه هادی بر چین اعمال کرد.) گذشته از محدود کردن فروش تراشههای پیشرفته مورد استفاده در برنامههای هوش مصنوعی، ایالات متحده همچنین شرکتهایی را که تجهیزات ساخت تراشه و نرمافزار طراحی ساخت ایالات متحده را به کارخانههای چینی ارائه میدهند، محدود کرده است. همچنین محدودیت هایی برای شهروندان ایالات متحده برای کار با محصولات چینی وجود دارد. از آنجایی که بسیاری از ابزارهای نرم افزاری طراحی و تولید در ایالات متحده ساخته شده اند، این امر بر شرکت های خارجی خارج از ایالات متحده نیز تأثیر می گذارد. در حالی که تأثیر کامل این محدودیتهای صادراتی هنوز مشخص نیست، ممکن است باعث اختلالات بیشتر در زنجیره تامین در آینده شود. آینده تولید تراشه های لبه انتهایی تلاشهایی برای حل مشکلات بیشمار زنجیره تامین در حال انجام است. ایالات متحده، فرمان اجرایی را برای تقویت ظرفیت تولید داخلی صادرکرد و 39 میلیارد دلار اعتبار مالیاتی برای تشویق شرکتها به افتتاح کارخانههای تولید داخل کشور اختصاص داد. GlobalFoundries مانند همیشه متعهد به تامین تراشه های قدیمی است، در حالی که تولید کنندگان پیشرو در صنعت مانند TSMC منابع بیشتری را برای افزایش ظرفیت خود اختصاص می دهند. ممکن است مشکلات زنجیره تامین تا یک سال دیگر حل نشود، اما زمانی که حل شود، تقاضا برای دستگاههای محاسباتی و تراشههایی که آنها را تامین میکنند ممکن است حتی بیشتر از این افزایش یافته باشد. آنچه قابل درک است این است که لبه انتهایی تولید در مورد دستگاه های نیمه هادی به اندازه لبه پیشرو مهم است. منبع: https://inquivixtech.com/lagging-edge-semiconductor/ https://inquivixtech.com/trailing-edge-semiconductor-manufacturing/
-
1 پسندیده شدهبسم ا... فقط روسها نیستند ... ارتش اوکراین در موارد متعدد از تاکتیک پرده دود استفاده کرده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهسناریوی مقابله چین با ماهواره های استارلینک یکی از درس هایی که با بررسی جنگ اوکراین ، اکثر میلیتاریست ها رو نگران کرد، استفاده نظامی غرب از ماهواره های استارلینک برای هدایت و ناوبری تجهیزات دارای هوش مصنوعی در میدان جنگ است. برای همین امر حدود دو سال است که ارتش چین بر روی انواع روش های ضد ماهواره کار می کند و هر از گاهی اطلاعات کمی به مطبوعات درز می کند . جدید ترین این اخبار به قرار زیر است: ساوث چاینا مورنینگ پست گزارش داد که با دسترسی به مطالعه ارتش خلق چین(PLA) به جزئیات یک زیردریایی با یک سلاح لیزری حالت جامد کلاس مگاوات رسیده است. این لیزر که در وسط زیردریایی نصب شده است و میتواند به ماهوارهها شلیک کند. سلاحهای لیزری زیردریاییها میتوانند قابلیتهای دفاعی را افزایش داده و دامنه و گستره ی مأموریتهای قابل انجام را گسترش دهند. این مطالعه پیشرفت تحقیقات تسلیحات لیزری را عیان و توسعه و کاربرد چنین سلاحهایی را در ارتش ایالات متحده تشریح میکند و الزامات نصب آنها بر روی زیردریاییها را پیشنهاد میکند. به گفته وانگ دان، استاد آکادمی زیردریایی نیروی دریایی چین، نوعی زیردریایی تهاجمی لیزری میتواند به طور بالقوه تولید انبوه شود و در اقیانوسهای مختلف برای مقابله با تهدیدات نظامی علیه چین مستقر شود. این مفهوم در مقالهای که ماه گذشته توسط وانگ و تیمش منتشر شد، به تفصیل شرح داده شد. به گفته دانشمندان، چالش اصلی در ماموریتهای ضد ماهوارهای، تنها هدف قرار دادن ماهوارهها نیست، بلکه پنهان کردن حمله است. وانگ و همکارانش خاطرنشان کردند که در حالی که موشکهای زمین به هوا در حال حاضر روش اصلی برای مبارزه با ماهوارهها هستند، این رویکرد مسائل مهمی را به ویژه در مورد پنهانکاری ایجاد میکند. پرتاب موشک معمولاً دود بلندی تولید میکند که میتواند موقعیت مهاجم را آشکار و آن را در برابر آتش دشمن آسیبپذیر کند. به گفته این تیم، بنابراین انجام چنین حملاتی از سطح زمین «خیلی خطرناک» در نظر گرفته میشود. علاوه بر این، ماهوارهها به طور فزایندهای در حال کوچکتر شدن هستند. وانگ توضیح داد که ماهوارههایی مانند ماهوارههای شبکه استارلینک، متعدد، متراکم و کوچک هستند که این شبکه را بسیار انعطافپذیر میکند. حتی اگر بسیاری از این ماهوارهها از بین بروند، قابلیت جایگزینی آنها وجود دارد. در نتیجه استفاده از موشک برای حمله به چنین ماهوارههایی روشی بسیار ناکارآمد تلقی میشود. این مقاله دستورالعملهای جامع و گام به گامی را برای هدف قرار دادن ماهوارههای شبیه به استارلینک از دریا ارائه میدهد. طبق این دستورالعمل، ابتدا یک یا چند زیردریایی مجهز به سلاح لیزری در منطقه عملیاتی تعیین شده مستقر میشوند. آنها طبق دستور وارد منطقه هدف میشوند و منتظر میمانند تا ماهوارهها وارد محدوده حمله آنها شوند. سپس هنگامی که ماهواره وارد محدوده حمله میشود، سلاح لیزری آماده و مستقر میشود. ضمن اینکه به دلیل محدودیتهای دستگاههای ردیاب زیردریایی، پشتیبانی اضافی از جانب سایر نیروها برای ارائه راهنمایی موقعیت ماهوارهای برای حمله ضروری است. محققان توضیح دادند که پس از تکمیل حمله، زیردریایی میتواند دوباره به عمق آب برود و یا منتظر ماموریت بعدی باشد یا به بندر اصلی خود بازگردد. منبع
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا... یک شرکت اوکراینی - چک نمونه یک پهپاد جدید با شناسه بولاوا را به نمایش گذاشته که شباهت قابل توجهی را با لانست روسی دارد گفته شده این پهپاد ،یک کلاهک 3.6 کیلوگرمی با وزن برخاست 11 کیلوگرم را با خود حمل می کند. مدت زمان پرواز اعلام شده بولاوا تا 50 دقیقه با سرعت 100 کیلومتر بر ساعت است که بردی تا 35 کیلومتر یا تا 60 کیلومتر را ارائه می کند این پهپاد با استفاده از منجنیق پرتاب می شود، مجهز به تصویرگر حرارتی برای استفاده در شب نیز هست
-
1 پسندیده شدهبسم ا... شهپاد اوکراینی STALKER 5.0 رونمایی شد گفته شده ارزش هرکدام از این شهپادها ، 60 هزار یورو است گزارش شده است که این شهپاد می تواند به سرعت 55 تا 75 کیلومتر در ساعت برسد و تا 150 کیلوگرم مواد منفجره را حمل کند. پی نوشت : صد رحمت به رونمایی های خودمون ، رسماٌ از یک ابزار نظامی در محیطی شبیه به کازینو و قمارخانه رونمایی کردند
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. شهپاد اوکراینی sea baby مسلح به پرتابگرهای راکتی 12م.م - می 2024 https://www.aparat.com/v/dfi4n7w
-
1 پسندیده شدهپرتاب 3 فروند پهپاد شاهد 131 به سمت اهدافی در سرزمینهای اشغالی توسط مقاومت عراق
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. آزمایش راکتهای 122 م.م گراد روی شهپادهای sea baby اوکراینی
-
1 پسندیده شدهفریب بزرگ؛ مردی که هرگز وجود نداشت! گلیندور مایکل یک بی خانمان بخت برگشته در بریتانیا بود. قهرمان داستان ما بعد وضع افتضاحی که در آن گیر افتاده بود با مرگ موش خودکشی میکند. وقتی که او لحظات پر از نا امیدی و سرگشتگی را پشت سر میگذاشت قطعا به ذهنش خطور نمیکرد که کاملا ناخواسته به یکی از چهره های تاثیر گذار و ماندگار تاریخ تبدیل شود! آلمانی ها با علم به اهمیت سیسیل در این منطقه حضور فعالی داشتند. آن ها کاملا انتظار حمله متفقین به سیسیل را داشتند و بنوعی این منطقه را یکی از دروازه های نبرد آتی در اروپا میدانستند. متفقین و در راس آن ها بریتانیایی میدانستند که نبرد پیش رو پر تلفات خواهد بود و در نتیجه، چاره ای جز اجرای عملیات فریب نمی دیدند. آن ها در طی عملیات فریب مینسمیت (Mincemeat)، بر تن گلیندور مایکل، یونیفورم افسران نیروی دریایی انگلیس را پوشاندن و نام مستعار سرگرد ویلیام مارتین برای آن بر گزیدند. آنها یک کیف حاوی اسناد جعلی را با او همراه کردند که دفترچه ای در آن وجود داشت که طرح عملیات آینده متفقین در یونان و ساردینیا از آن برداشت میشد. جسد توسط یک زیر دریایی در آب های اطراف اسپانیا رها گردید و در نهایت به دست یک ماهیگیر اسپانیایی افتاد. آن ماهیگیر هم آن را تحویل دولت اسپانیا که حامی نازی ها بود قرار داد و دولت اسپانیا کپی از آن مدارک را در اختیار آلمان قرار میدهد. شاخک آلمانی ها تیز میشود و شروع به تخلیه قوا از سیسیل و انتقال آن ها به یونان و ساردینیا میکنند و به نوعی این حربه متفقین موثر واقع میشود و در آخر متفقین در زمان و با تلفات بسیار کمتر سیسیل را تسخیر میکنند. و در آخر این سوال مطرح است که آیا واقعا آلمانی های چنین فریب ساده ای را باور کردند؟
-
1 پسندیده شدهحمله ی مقاومت عراق به بندر ایلات با دو پهپاد شاهد 131
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهشلیک دو موشک کروز توسط گروهای مقاومت عراق به سوی تلاویو و بئر سبع در اسرائیل
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبخش دوازدهم : آموزه نبرد هوا- زمینی ، از زمانی که برای نخستین بار مطرح گردید ، ، همواره با واقعیت های روز منطبق شده ، مفاد آن بازنگری و اصلاح شده است و عنوان تازه ای یافته است . ( ایالات متحده دشمن ماست ، ولی هر کار خوبی نیاز به تعریف و ستایش دارد ، بدین معنی که یک سازمان ، بویژه یک سازمان نظامی همواره باید یادگیرنده و انعطاف پذیر باشد ) یک تذکر کوچک : احتمالا" بعضی از "عزیزان " با خواندن این مطالب بنده را طرفدار سینه چاک ایالات متحده فرض خواهد نمود ، ولی همین جا عرض کنم چنین چیزی نیست !!!!) هدف اصلی نبرد هوا زمینی که در ابتدا دفاع متحرک خوانده می شد ، از هم گسیختن ستون های مکانیزه و زرهی دشمن در پشت خطوط اصلی نبرد بشمار می آمد ، ولی نسخه بعدی آن که نبرد هوا زمینی (AIR LAND OPERATION) بشمار می آمد ، تاکید داشت که از همان ابتدا باید کاری کرد که ستون های پشت جبهه دشمن ، اصلا" شکل نگیرند. کار بر روی نسخه اصلی نبرد هوا زمینی در اوت 1987 ( اوج جنگ عراق علیه ایران ) آغاز گردید و در اول اوت 1991 ، یعنی یکسال پس از روزی که صدام حسین با اشغال کویت ، جهان را متعجب ساخت ، به آموزه رسمی ارتش ایالات متحده تبدیل گشت . این دکترین ، بر توانایی قدرت نمایی تا فواصل دور و با سرعت بالا تاکید داشت و بر نیاز به عملیات مشترک با بخش های گوناگون ارتش ( JOINT OPERATION) و اجرای عملیات ترکیبی اصرار داشت و خواهان قلمرویی وسیع تر برای بدست آوردن ابتکار عمل در جریان عملیات نظامی و اتکاء بیشتر به سربازانی برخوردار از ویژگی های حرفه ای ، فنی و روحی بالاتر می بود . این آموزه ، عامل زمان را کانون توجه خود قرار داده بود و برحملات همزمان و هماهنگ شده و اعمال کنترل درست در زمان وقوع (REAL TIME) تمرکز داشت . بنابراین فرماندهان مستقر در صحنه رزم می بایست وظیفه کنترل زمان پرواز پرنده های پشتیبانی نزدیک (بالگردها و هواپیماهای بال ثابت ) را برعهده داشته باشند ، و سرانجام ، دانایی ( یعنی هوش و ارتباطات پیشرفته ) نقش محوری را در میدان نبرد بازی خواهد نمود . ادامه دارد ...............
-
1 پسندیده شدهبخش هشتم : این نبرد ، با همراهی افسران علاقه مند به این موضوع آغاز گردید و استاری با نوشتن مقالات و چاپ آنها در نشریات نظامی ( که در کشور ما متاسفانه به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد ) ارتش را وادار به عکس العمل نمود . آنچه در این تلاش نقشی اساسی داشت ، مفهوم باز آزمودن (reexamination) وسواس قدیمی موجود در ارتش بود . تردید درباره مفاهیم قدیمی ، به معنای حمله به آنها ونه صرفا" ایجاد یک شبهه درباره آن در یک گستره وسیع بود ، بدین معنی که نه تنها به ایده های قدیمی حمله می شد ، بلکه یک تهاجم همه جانبه به تمامی مشاغل ، حرفه ها ، تاکتیکها ،فناوری ها و... که ایده های قدیمی برپایه آن استوار بود نیز صورت می گرفت . این مساله به معنای بازبینی و شاید تغییر کل ساختار نظامی ارتش ایالات متحده بشمار می رفت که شامل اندازه ، ترکیب و شمار واحدهای رزمی هم می بود . این تغییرات بدین معنا بود که این تحول در زمانی صورت می گرفت که دکترین نظامی اتحاد شوروی هنوز تحت تاثیر دکترین " شتاب حرکت نیروهای انبوه و نبرد مداوم زمینی (mas momentum and continue land combat) قرار داشت . بنابراین جهش بسوی نوع جدیدی از آموزه های نظامی تنها در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 بوقوع پیوست .( نکته جالب هم این است که نخستین آزمایش غیر رسمی این دکترین ها در جنگ ایران و عراق صورت گرفت ولی برای ساختار کند و غیر قابل انعطاف ارتش عراق اساسا" چنین چیزهایی غیر قابل قبول و پذیرش بشمار می رفت ، بااینکه عراقی ها نتایج نسبتا" قابل قبولی از اجرای این دکترین ها بدست آورده بودند ) . در این دوره ، استاری نه تنها در ارتباط با موضوعات نظامی ، بلکه در باره موضوعات اقتصادی و اجتمای در ساختار ارتش ایالات متحده تغییرات زیادی را موجب گردید . وی در سال 1982 در نخستین دیدارش با آلوین تافلر چنین گفت : " تغییر ساختار محافظه کار ارتش بسیار دشوار است . از آن گذشته ارتش ایالات متحده یک نهاد موج دومی است . بدین معنی که ارتش بعنوان یک نهادی که وابسته به صنایع نظامی است مشخص می گردد و این صنایع وظیفه دارند بصورت سریال سلاح تولید کنند . ارتش توانایی افراد را در چهارچوب تجهیزات تولید شده توسط صنایع نظامی محدود می کند وبعد از آن پرسنل و سخت افزارهای نظامی را در یک جا جمع نموده تا ایالات متحده قادر باشد در یک جنگ پیروز گردد . این رهیافت ، یک رهیافت کاملا" موج دومی است و ما باید آن را به یک رهیافت موج سومی تبدیل کنیم ." با چنین قصدی ، ژنرال استاری به حمایت افسران مافوقش نیاز داشت . او حمایت ژنرال ادوارد . سی . مایر (E.C. MEYER) ( نکته جالب اینکه این فرد یک حامی جدی برای تشکیل نیروی دلتا توسط سرهنگ چارلی بکویث ، فرمانده عملیات زمینی در طبس نیز بود ) را که در آن زمان رییس ستاد ارتش بود را بدست آورد . همچنین افسرانی نظیر ژنرال دیپوی ، ژنرال آبرامز ( که تانک اصلی میدان نبرد آبرامز به نام اوست ) و... را جلب نمود . علت موافقت این افراد این بود که اینان هنوز از ضربه ویتنام خاطرات بدی داشتند و می فهمیدند که وجود تفکری تازه ، برای ارتش ایالات متحده بشدت ضروری است . استاری در ستاد خود نیز به وجود افسرانی تحصیل کرده و با تجربه نیاز داشت . افزون برآن افسرانی نظیر ژنرال ویلیام ریچاردسون و جمع کوچکی از افسران ارتش در رده سرهنگی به مانند سرهنگ ریموند هنریکس ، سرهنگ هوبا واس دوچک و سرهنگ هولدر در ستاد ارتش واقع در فوت لیون فورت ایالت کانزاس در تعریف و تدوین این آموزه به وی کمک می نمودند. ادامه دارد ..............
-
1 پسندیده شدهبخش ششم : دفاع فعال ( متحرک ) : استاری چنین استدلال می نمود که اگر انبوه لشکریان سوری را که به آموزه ها و تسلیحات روسی مجهز بودند ( البته این مقایسه نسبی است ) ، بتوان با نیروهای فوق العاده کمتر اسراییلی ، محاصره و متوقف نمود ، چرا ناتو نتواند با استفاده از نیروهای کمتر ، جلوی انبوه قوای شوروی و پیمان ورشو را بدون استفاده از تسلیحات اتمی بگیرد ؟؟ در حقیقت این درسها را می توان در بخشهای دیگر جهان به کار بست که بر پایه این آموزه قدیمی که فقط می توان با استفاده از انبوه نیرو به پیروزی دست یافت ، ارتشهای عظیمی را بلحاظ کمیت ایجاد کرده بودند . ارتش ایالات متحده ، که فاجعه ویتنام آن را متقاعد ساخته بود که شدیدا" به تحول نیاز دارد ، در سال 1973، فرماندهی دکترین و آموزش (TRAINING AND DOCTRINE COMMAND) یعنی TRADOC را تحت سرپرستی ژنرال ویلیام دوپوی ایجاد نمود . این مرکز در دوره جنگ سرد ، بزرگترین نظام آموزشی جهان غیر کمونیست را تحت سرپرستی خود داشت و به مسائلی همچون نظریات یادگیری و فناوری های آموزشی توجه می نمود . در سال 1976، یعنی همان موقعی که استاری به آلمان اعزام شده بود ، این مرکز یک آموزه جدید نظامی را با نام دفاع فعال یا دفاع متحرک را ارائه داد . این آموزه که تا حد زیادی از تجربه اسراییل در جنگ 1967و 1973 و ایده های استاری متاثر بود ، طرفدار عمق بخشیدن به میدان نبرد بود .یعنی به جای آنکه صرفا" به نخستین ستون نیروهای مهاجم حمله شود ، از تسلیحات دوربرد (فامد) برای از میان بردن ستون های بعدی ، عقبه دشمن و سیستم لجستیک استفاده گردد . از دید استاری ، این دکترین ، گامی در جهت درست بود . با این حال ، مساله تنها ستون دومین نیروهای دشمن نبود ، ستون های دوم و سوم و چهارم را باید چه کار کرد ؟ چرا که نیروهای روسی بلحاظ اندازه بیشتر از نیروهای سوری بودند . بنابراین ، ایده دفاع متحرک در این مرحله در باره فرایند جنگیدن به اندازه کافی دورنگری نداشت .