برترین های انجمن
ارسال های محبوب
مشاهده بیشترین محتوای مورد پسند کاربران از دوشنبه, 4 فروردین 1404 در همه مناطق
-
15 پسندیده شدهبعد از شکست ارتش اکراین در منطقه کورسک و فشار روسها بروی ورود به منطقه سومی . ستاد فرماندهی ارتش اکراین در طرحی ریزی بجای تمرکز بروی خطوط دفاعی در سومی .یک محور حملات جدید به داخل خاک روسیه و در منطقه حدفاصل بین کورسک تا بلگورودو روسیه را باز کرده است. این حملات از یک هفته پیش و با تکیه بر تاکتیک حملات مانوری در مناطق دمیدوفکا و گرافوفکا مرزی روسیه اغاز شد. اکراینی ها با استفاده از زرهپوشهای رزمی مهندسی دندان های اژدها و موانه مین را پاکسازی کرده وبعد واحدهای مکانیزه و موتوریزه اکراینی به داخل خاک روسیه نفوذ کردن . و در ادامه پیاده نظام اکراینی در دسته های کوچک به سمت سنگرهای روسها یورش برده بر خلاف حملات اکراین در تابستان 2024 در کورسک اینبار روسها آمادگی لازم را داشته و به محض شروع حملات - واحدهای اکراینی مورد حمله پهپادها و کواد انتحاری ها روس قرار گرفته و بخش زیادی از تجهیزات اکراینی در جداره مرزی منهدم شدن . نکته جالب اینکه اکراینی ها به تقلید از روسها پیاده نظام خود را به دهها موتور چهار چرخ در این حملات تجهیز کردن که عموما توسط کواد های روس منهدم شدن تا این لحظه اکراینی ها تنها توانستن در دسته ها کوچک پیاده نظام وارد روستای دمیدوفکا شوند که ان هم بعدا ز چند ساعت با ضد حمله روسها بیرون رانده شدن با وجود خسارتها و از بین رفتن اصل غافلگیری اکراینی ها به حملات خود اصرار می کنند . وهمین موضوع این احتمال را مطرح کرده که ممکن است این حمله یک حمله فرعی بوده و اکراین در صورت تمرکز روسها بروی سومی و بلگورود در یک محور دیگر دست به یک حمله سراسری بزند . خسارت های تجهیزاتی اکراین در حملات به مرز روسیه 4توپ خودکششی وزدیکا 4 تانک تی 80 و تی 64 چهار نفربر بی ام پی 1و 2 شکار یک تانک تی64 توسط لانست و یک نفربر ماردر توسط کواد انتحاری روسی تقریبا بطور همزمان 5 خودور رزمی مهندسی خودرو زرهی هاموی توپ خودکششی پانزر 2000 (قبلا اکراینی ها حداقل توپ های غربی را در نزدیک خطوط درگیر مستقر نمی کردن منابع روسی اعلام کردن به دلیل محدودیت در مهمات های برد بلند ارتش اکراین مجبور به استفاده از مهمات معمولی شده و به همین خاطر توپ های خودکششی به خطوط درگیری نزدیک تر شده اند انهدام2 نفربر برادلی از جمله یک دستگاه توسط موشک ویخر بالگرد کاموف در مناطق مرزی 5 دستگاه تانک و نفربر و خودور زرمی مهندسی از جمله یک معبر باز کن یو آر 77 تانک لئوپارد ای 6 ((اکراینی ها از این تانک به عنوان توپخانه متحرک در حمله به مناطق مرزی استفاده می کردن که هدف کواد روسی قرار گرفت و منهدم شد انهدام توپ خودکششی بوهدانا توسط پهپاد اوریون روسی در مناطق مرزی هدف قرار گرفتن خودور ها چهار چرخ اکراینی به همراه سرنشینان ان در حملات به مرز روسیه روسها برای پشتیبانی از واحدها مدافع در نوار مرزی به طور گسترده از بالگردهای خود استفاده کرده اند برای این منظور چند باند پراوزی موقت هم در منطقه دایر کرده اند. این تحرکات از دید اکراینی پنهان نماده و ارتش اکراین با استفاده از راکت های هیمارس به یک باند پراوزی موقت حمله کرده. در زمان حمله 2 بالگرد میل 8 و 2 بالگرد کاموف 52 روسی در این فرودگاه حضور داشته اند اکراینی ها مدعی انهدام 4 فروند هستند . فرودگاه مورد حمله چهار راکت قرار گرفته سه راکت در اطراف بالگرد و راکت چهارم به نزدیکی یک میل 8 اصابت می کند .البته با وجود اصابت به نزدیکی این بالگرد 8شاهد هیچ گونه اتش سوزی و انفجار بالگرد نیستیم که در ابتدا احتمال ماکت و دیکو بودن انها را مطرح میشد. اما منابع روسی حمله را تایید کردن در این حمله به نظر میرسد یک بالگرد میل 8 یا اسیب سنگن دیده است ویا منهدم شده است . یک بالگرد کاموف 52 هم بعد از یک اسیب جزئی و تعمیر شدن توسط کادر پروازی قادر به چرخه عملیاتی بر گشته احتمالا بالگرد دوم کاموف هم دچار اسیب نشده است به گفته منابع روسی هیچ کدام از کادر و خدمه پروازی درا ین حمله اسیبی ندیده اند .که احتمالا به دلیل عدم استفاده از راکت ها ترکش زا بوده است اسیب و یا انهدام 2راکت انداز گراد روسی اسیب دیدن راکت انداز اورگان روسی در حمله هیمارس هدف قرار گرفتن سامانه پدافندی بوک روسی تلاش گسترده مقامات اکراینی برای جذب نیروی از بین جوانان 18 تا 24 ساله . در بدو ورود به خدمت به هرکدام از این جوانان 24 هزار دلار پول داده میشود .خدمات درمانی و تحصیلی رایگان حقوق ماهیانه دو تا سه برابر معمول و هم چنین حمایت های درمانی و مالی درصورت اسیب دیدن در جنگ از دیگر مزایایی تشویقی است اما در چند هفته اخیر تبلیغات عجیبی برای جذب این جوانان ارائه میشود مثلا با پول ثبت نام در ارتش می توان 15 هزار همبر مک دونالد خرید و یا اشتراک 185 ساله نتفیلیکس و یا خرید اعتبار33 میلیونی بازی روبلاکس بخشی از نیروهای جوان بسیج شده در قالب تیپ95 پرواز همزمان سه جنگنده سوخو 24 اکراینی در غرب این کشور عواقب حمله اکراین به انبار مهمات و تجهیزات فرودگاه انگلس روسیه محل حضور بمب افکن بمب دوربرود روسی زنده کردن جورج فلوید توسط رسانه های اکراینی (این تصویر یک ماه پیش منتشر شده و مربوط به یک مزدورو یا داوطلب افریقایی است که در صفوف ارتش روسیه در کورسک در حال جنگیدن است) در نگاه اول تجهیز هواگرد های ال 39 اکراینی به بمب ها هوا سرشی است اما در واقع ..... سامانه های جنگال روسی دو پهپاد اکراینی مجهز به استارلینک را به زیر کشیدن انهدام یک هواپیماهای تک نفره بدون سرنشین شده ای22 توسط توپ بالگرد کاموف روسی ثبت تصاویر اصابت یک بمب هواسرشی فاب 250 در نزدیکی خطوط نبرد توسط کواد اکراینی پهپاد فیبری روسی دو خوجه اکراینی را به همراه دو نفربر ام 113 نابود می کنند تلاش ناموفق دوسرباز روس برای ورود به داخل یک سنگر اکراینی که باعث کشته شدن یکی از نظامیان روس می شود انهدام یک خودرو پشتیبانی حامل گلوله های توپخانه ام 992 ارتش اکراین توسط کواد های روس در تاریکی شب خسارتی های زرهی اکراین در کورسک وسایر محورها دو نفربر ام 113 دو امرپ بوش مستر و گریپی 2 دو زرهپوش کوزاک وسناتور به همراه یکی از راننده های نگون بخت ان نفربر بی تی ار 70 تانک تی64 انتقال بمب 1.5 تنی فاب 1500 توسط لیفت تراک جهت نصب بروی سوخو 34
-
13 پسندیده شدهصیهونها دو شب پیش فرودگاه تدمر در استان حمص را بشدت بمباران کردن . حداقل 25 اصابت در این حمله ثبت شده است . منابع محلی از زخمی شدن 8 تن از مسلحین درا ین حمله خبر داده اند . بعد ازا ین حمله شایعاتی منتشر شده است مبنی بر تصمیم باند جولانی برای اجازه استقرار نظامیان ترکیه ایی در منطقه تدمر سوریه . فرودگاه تدمر با توجه به موقیعت واستحکامات آن روزگاری یکی از پایگاههای اصلی نیروهای روسی و مقاومت در سوریه بوده. بعد از سقوط دولت سوریه صیهونها از حمله به این فرودگاه خودداری می کردن . که یکی از دلایل ان حضور نیروهای روسی در داخل ان بوده و همچنین تمرکز بر حمله به فرودگاههای نزدیک به مرز با فلسطین اشغالی رسانه های صیهون دیروز از برگزاری نشست امنیتی کابینه صیهونها برای بررسی نفوذ و تحرکات ترکیه در سوریه خبر دادن انهدام یک سامانه پدافندی بوک یا پانتسیر رها شده انهدام یک هواگرد سوخو24 در این فرودگاه ====== ایجاد پایگاههای نظامی صیهونها در جنوب سوریه هدف قرار گرفتن دو توپ 122 م م دی 30 در درعا توسط صیهونها هدف قرار گرفتن محل استقرار افسران ارتش جولانی در حومه دمشق توسط صیهونها برای اولین بار در چهار ماه گذشته یک نفتکش روسی به ظرفیت 100 هزار بشکه محموله سوختی را در بندر بانیاس تخلیه کرد. این تخلیه بعد از تماس تلفنی پوتین با جولانی رخ داد. در دولت قبل عمده نفت سوریه از طریق ایران تامین میشد . دولت خودخوانده جدید سوریه اعلام کرده است این کشور 23 میلیارد دلار به ایران و روسیه بدهکار است انبوه ادوات زرهی لشگر سابق 25 نمر سوریه در حماه که بعد از چند ماه تقریبا بدون هیچ جابجایی نسبت به روز اول سقوط (یا بهتره بگیم فروش) این پادگان در پارکینگ ان انباشه شده اند یک پادگان زرهی دیگر احتمالا در حومه حمص (این حملات اکراد به ادوات زرهی ترکیه مربوط به تاریخ بهمن 1403 است که بدیل قطع سایت و ... الان بارگزاری میشه) شکار دو توپ خودکششی تی 155 ارتش ترکیه توسط کواد های اکراد آسیب دیدن تانک ام 48 ارتش ترکیه آسیب دیدن سامانه جنگال ارتش ترکیه ترکها چندین زرهپوش دیگر کادیلاک و کبری را به نیروهای همپیمان خود در شمال سوریه تحویل دادن
-
10 پسندیده شدهبسم ا.. نخستین ای وکس نیروی هوایی کره شمالی باعث تاسف هست که نیروی هوایی یک کشور 120 هزار کیلومترمربعی اولین پیش اخطار هوابرد خودش را رونمایی کرد ولی یک کشور دومیلیون کیلومتر مربعی که 15 تهدید منطقه ای و 2 تا تهدید فرامنطقه ای دارد ، هنوز این قابلیت را بخودش نمی بیند...
-
10 پسندیده شدهمحاسبه ی نقطه ی برخورد بالستیک های ایران به راحتی نیست. این بالستیک ها مسیر ساده سهموی بالستیک را طی نمیکنند و تغییر مسیر و حتی مانور در هنگام پرواز دارند. نقطه ی برخورد راکت ها و بالستیک های قدیمی مثل اسکاد را با محاسبه این مسیر ساده ی سهموی بدست می آورند و کلا اساس رهگیریشان هم همین هست. رهگیری و محاسبه ی برخورد موشک های ایران به حدی برایشان مشکل هست که در زمان حمله های ایران آژیرخطر در کل مناطق اشغالی فعال شد و نمیدانستند حتی کجا قرار هست هدف قرار بگیرد. در فیلم ها هم مشخص هست که موشک های پدافندیشان بدون برخورد به چیزی سوخت میشدند. تحلیل عکس های نقاط برخورد موشک های ایران به پایگاه نواتیم سه برخورد مهم :
-
10 پسندیده شدهبسم ا... رونمایی از شهر موشکی جدید نیروی هوا-فضای سپاه فروردین 1404 https://aparat.com/v/rjynaso پی نوشت : ظاهراً یک پیام دارد صادر می شود .... تعداد اهداف و حجم آتشباری ...
-
9 پسندیده شده
-
9 پسندیده شدهاگر مطالب قدیمی من رو در تاپیک ها و استاتوس پیگیری کرده باشید، من همیشه رقمی بین 9 و 10 درصد موفقیت برای موشکهای بالستیک و کروز در نظر میگیرم. این نظرم مربوط به الان هم نیست، یه محاسبه بسیار مفصل سال 94 انجام دادم و در موردش این مطلب رو هم قرار دادم: الان به مبانی و حجم داده ای که برای اون محاسبات جمع آوری کرده بودم دسترسی ندارم، ولی شکل کار اینطوری بود که همه زیرساخت های کشورهای منطقه رو با دارایی های پدافندی و ارقام مختلفی از شانس ها در جداول مختلف جمع زده بودم. هنوز خبری از وعده صادق نبود، فقط اگر اشتباه نکنم آمریکا و فرانسه و انگلستان به سوریه حملات موشکی(کروز انجام میدادند) که یه بخشی از اون مبنای محاسبات بود. اما بعد از عملیات انتقام سردار سلیمانی مقدار نظرم برگشت و تو برد کوتاه حس کردم که موفقیت میتونه بالاتر بره. و همین کمک میکنه که دشمن محدود به عملیات های دوربرد بشه که این گزینه ماندگار برای جنگ طولانی مدت و بهینه نیست. در این حالت کشورها نمیتونند به شکل پایدار بجنگند و سریع مجبور به کوتاه آمدن میشن، و براش یه راهبرد تعریف کردم: عنوانش این هست:» "انتخاب بین شکست به ظاهر راهبردی با خسارت 100 میلیون دلاری و پیروزی کوچک و موقت با هزینه 10 میلیارد دلاری..." محاسبه اون زمان من برای شکست دادن اسراییل بر اساس بالستیک حدود 7200 شلیک یا کمی بیش از 800 اصابت موفق سنگرشکن و تعدادی خوشه ای هست. این تازه برای اسراییل هست و ایران باید به قدری ذخایر موشک های میانبرد ایجاد کنه که بتونه عربستان، ترکیه، و حتی قبرس رو هم بزنه... رقم مورد نیاز بالستیک میانبرد برای یک جنگ منطقه چند محوره بسیار سرسام آور هست. بیش از 20 هزار موشک میانبرد لازمه. ولی مشکل اصلی اینجا نیست! ایران بسادگی میتونه این مقادیر رو فراهم کنه. مشکل اینه که عمر تجهیزات و هزینه های نگهداری بعد از 7 سال بسیار زیاد خواهد بود. برای نمونه محاسبه کنید هزینه اسکن ایکس ری روتین بوسترهای سوخت جامد، تخلیه سوخت های ترک خورده و پر کردن مجدد و ... راه هایی هست برای کاهش هزینه و افزایش تعداد موشک های بالستیک مثلا هواپرتاب کردن کوتاه بردها و استفاده از جنگنده های قدیمی برای اینکار، برای نمونه یه موشک زمین به زمین با برد 500 کیلومتر در حالت هواپرتاب به 800 یا بیشتر برسه و یه مقداری از مسافت رو هوایی محمول بر جنگنده طی کنه. این کار در صورتی موفق هست که یه چتر پدافندی مجاور به مرز با برد 300 کیلومتر وجود داشته و اجازه نده به جنگنده ما کسی نزدیک بشه... برای این کار باید سراغ خرید جنگنده های روسی قدیمی یا بمب افکن رفت.
-
9 پسندیده شدهاطلاعاتی که افراد کمتری درباره ترکیه و اردوغان میدانند در مورد ترکیه و شخص اردوغان و حزبش تفکرات عجیبی در ایران وجود داره که با مرور چند نکته در مورد ترکیه بهتر با این کشور آشنا خواهیم شد: ترکیه تنها کشور اسلامی عضو ناتو است. ۲۶ پایگاه نظامی آمریکا و ناتو در ترکیه وجود دارد. ترکیه اولین کشور مسلمان بود که در سال ۱۹۴۸ اسرائیل را به رسمیت شناخت و با این رژیم روابط برقرار کرد. در دوران حکومت اردوغان، ۶۰ توافق بین ترکیه و اسرائیل امضا شد. دو پایگاه نظامی اسرائیل در ترکیه وجود دارد، یکی در قونیه و دیگری در ازمیر. اسرائیل طبق توافق ناتو، اجازه استفاده از پایگاههای نظامی اینجرلیک و دیاربکر را دارد. بزرگترین حجم تبادلات تجاری اسرائیل با سایر کشورها با ترکیه است، که در سال ۲۰۲۲ به ۹ میلیارد دلار رسید. سالانه حدود ۵۰۰ هزار گردشگر اسرائیلی به ترکیه سفر میکنند. ترکیه به گردشگران اسرائیلی اجازه ورود بدون ویزا را میدهد، در حالی که فلسطینیان برای ورود نیاز به ویزا دارند. دومین کارخانه بزرگ تولید سلاح اسرائیلی در جهان در ترکیه قرار دارد. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، تنها رهبر مسلمان است که از لابی صهیونیستی در آمریکا مدال «شجاعت یهودی» دریافت کرده است. او تنها رئیسجمهور مسلمان است که از مقبره تئودور هرتزل، بنیانگذار جنبش صهیونیسم، بازدید کرده است. او تنها رئیسجمهور مسلمان است که پنج بار از اسرائیل دیدن کرده است. ترکیه تنها کشور اسلامی است که ازدواج همجنسگرایان را قانونی کرده است. ترکیه تنها کشور مسلمان دارای سواحل مخصوص برهنگان است. در ترکیه حدود ۲۰ هزار فاحشهخانه قانونی (مناطق قرمز) وجود دارد. حدود ۳۰۰ هزار زن ترک در فاحشهخانهها کار میکنند. ترکیه سالانه ۴ میلیارد دلار از طریق صنعت فحشا درآمد دارد. در ترکیه ۲۶۵ کارخانه تولید شراب وجود دارد. ترکیه از نظر تعداد خبرنگاران زندانی، در رتبه دوم جهان قرار دارد. پس از بسته شدن تنگه بابالمندب توسط یمن و محاصره دریایی اسرائیل، ترکیه اولین کشوری بود که تمام مایحتاج و منابع لازم را از طریق دریای مدیترانه به اسرائیل ارسال کرد. ترکیه بزرگترین حامی داعش و تحریر الشام و تجزیه طلبان پان ترک هست که بزرگترین آرزویشان نابودی ایران است.
-
8 پسندیده شده
-
7 پسندیده شدهنقاط برخورد موشک های ایران به پایگاه تل نوف بیشتر نقاط برخورد به باند فرود بوده و یک مورد برخورد به شلتر جنگنده
-
7 پسندیده شدهنقل و انتقالات گسترده نیروی هوایی آمریکا به منطقه عملیاتی اقیانوس هند و جزیره دیگو گارسیا به نظر می رسد که تعداد قابل توجهی از بمب افکن های رادارگریز B-2 Spirit به جزیره دیگو گارسیا در اقیانوس هند رسیده اند. تصاویر ماهوارهای حداقل سه هواپیمای ترابری C-17 و 10 تانکر سوختگیری هوایی را ثبت کرده اند که در روز های گذشته در قلمرو اقیانوس هند بریتانیا مستقر شدهاند، جایی که در گذشته در موارد متعدد به عنوان نقطهای برای اجرای حملات دوربرد ایالات متحده به اهدافی در خاورمیانه مورد استفاده قرار گرفته است. این نقل انتقالات در بحبوحه تشدید تنش ها با ایران و عملیات ضد حوثی ها صورت می گیرد. خدمه دو بمب افکن B-2، با علائم تماس Pitch 11 و Pitch 14، در روز گذشته با کنترل های ترافیک هوایی در استرالیا توسط عموم شنیده می شد. خدمه Pitch 11 حضور بمب افکن سوم را نیز تایید می کنند. به نظر می رسد این سه بمب افکن هنگام پرواز بر فراز استرالیا در حالی که به سمت غرب حرکت می کردند، سوخت گیری کرده اند.کنترل های ترافیک هوایی نشان میدهد که B-2های اضافی با استفاده از علامت تماس Abba، پایگاه نیروی هوایی وایتمن در میسوری را به مقصد دیگو گارسیا ترک کرده اند.لازم به ذکر است که 20 بمب افکن B-2 در وایتمن مستقر است. (برخی منابع غیر رسمی از حضور ۷ بمب افکن B-2 در این جزیره خبر میدهند که تایید نشده است) بر اساس اطلاعات ردیابی پرواز آنلاین و اطلاعات سامانه بینالمللی آدرسدهی و گزارش دهی هواپیماها (ACARS)، به نظر میرسد که انتقال گسترده هواپیماهای ترابری و سوخت رسان C-17 به جزیره دیگو گارسیا در اقیانوس هند، و همچنین به هیکام در هاوایی و پایگاه نیروی هوایی در گوام، از هفته گذشته آغاز شده است. (برخی منابع غیر رسمی از حضور ۱۷ فروند C-17 در منطقه علمیاتی خبر میدهند که تایید نشده است) به طور جداگانه، پولیتیکو هفته گذشته گزارش داد که وزیر دفاع آمریکا ، پیت هگزث، استقرار فعلی ناو هواپیمابر ترومن در خاورمیانه را تمدید کرده و به ناوگروه دیگری به رهبری یو اس اس کارل وینسون دستور داده تا به آن در منطقه خاورمیانه بپیوندد. دادههای ردیابی پرواز آنلاین و کنترل ترافیک هوایی به استقرار اخیر جنگندههای F-35A نیروی هوایی به خاورمیانه نیز اشاره دارد. به طور کلی، آنچه تاکنون در مورد دیگو گارسیا مشاهده شده است نشان دهنده حضور هواگرد ها پر تعداد تر از آن چیزی است که معمولاً با استقرار روتین بمب افکن ها در سطح جهانی و همچنین تمرینات سالانه اخیر دیده می شود. جزیره دیگو گارسیا به طور مشخص به عنوان سکوی حملات اولیه برای بمب افکن ها در مراحل آغازین عملیات در افغانستان در سال 2001 و جنگ عراق در سال 2003 مورد استفاده قرار گرفت. در اینجا ذکر این نکته بسیار مهم است که دیگو گارسیا، برخلاف پایگاههای خاورمیانه یا ناوهای هواپیمابر فعال در منطقه، تا حد زیادی دور از دسترس موشکها و پهپادهای موجود در حال حاضر برای یمن یا ایران است. دوربردترین موشکهای بالستیک کنونی ایران معمولاً حداکثر بردی در حدود2000 کیلومتر دارند. در کوتاه ترین حالت، فاصله بین این جزیره و ایران حددو 3795 کیلومتر است. منبع
-
7 پسندیده شدهبسم ا... ایده تبدیل هرکولس ها به سکوی حمل پهپاد مسلح کرار
-
7 پسندیده شدهبسم ا.. شیراز / فلکه گاز / نزدیک به مرکز پیاده نیروی زمینی ارتش مرکز بی سیم سابق در پشت واحد رژه رونده ارتش شاهنشاهی مجهز به سلاح ام- یک گاراند بخوبی قابل مشاهده است . بخش ششم و آخر راست : نگهبان(پاسدار) درب جبهه ، لشکر پیاده تبریز مسلح به ام-یک گاراند و جیب خشاب های استاندارد چپ: یک سرباز ارتش ایران مسلح به ام -یک گاراند ( زمان و مکان نامشخص ) ام -یک گاراند در ایران داستان حضور ام-یک در ایران ، به مانند تاریخ طولانی و پیچیده آن ، درهم تنیده با سیاست است که مُعرف و شاخص شیوه زندگی مردمان این جغرافیاست. درواقع امر ، ورود سلاح مذکور به ایران بیشتر از آنکه یک داستان ساده مربوط به مسلح سازی یک ارتش در خاورمیانه باشد ، شباهت زیادی به یک فرآیند پراز دسیسه سیاسی و البته تاریخی داشت که روند آن از کمک های نظامی خارجی ایالات متحده به منظور پشتیبانی از ساختار حکومت شاهنشاهی آغاز، سپس وقوع انقلاب اسلامی درسال 1979 میلادی ، شروع جنگ عراق علیه ایران و متعاقب آن ، رصد نشانه هایی مبنی بر ارسال این سلاح ها به عراق و افغانستان و احتمالا سوریه ، بعنوان نمونه ای از یک روند پرفراز و نشیب می بایست مورد توجه قرار گیرد . از معدود تصاویر سربازان ارتش ایران مجهز به ام-1903 اسپرینگفیلد دربازه زمانی 1963 تا 1967 ارتش ایالات متحده ، به منظور پشتیبانی از حکومت پهلوی و همچنین تقویت سازمان نظامی ایران که درست در مرزهای جنوبی اتحاد جماهیر شوروی استقرار داشت ، برنامه ای را برای فروش مجموعه ای از جنگ افزارهای مختلف به ارتش یکصد و شصت هزارنفری این کشور تنظیم نمود . درواقع ، جایگاه ایران در خاورمیانه و همسایگی با جمهوری های آسیای مرکزی اتحاد شوروی باعث شده بود تا سیل کمک های نظامی رایگان واشنگتن در دهه شصت میلادی بسوی این کشور سرازیر شود که منجر به گسترش توان رزم و ساخت پایگاه های هوایی جدید گردید . زمان و تعداد ام-یک های تحویلی به ارتش شاهنشاهی ایران دقت کنید ، این سلاح ها خریداری نشده بود بلکه در قالب کمک نظامی به ارتش ایران اهداء گردید. در چهارچوب این برنامه ، پهلوی دوم چیزی در حدود 165493 قبضه سلاح انفرادی ام-یک را تحویل گرفت که تمامی آنها درسال 1963 به ایران ارسال و برای تسلیح کل ارتش کافی به نظر می رسید تا جایگزین سلاح های گلنگدنی ماوزر کا-98 تولید داخل شود که سالها بود در خدمت رزمی قرار داشت. علاوه براین ، 32 قبضه نسخه تک تیرانداز ام-یک دی نیز درسال 1966 به موجودی نیروی زمینی ارتش اضافه گردید. براساس داده های موجود ، به نظر می رسد که قریب به اتفاق ام- یک های تحویلی به ایران از تولیدات شرکت هاروستر باشد که بیشتر بعنوان کمکهای بلاعوض به کشورهای همپیمان ارسال می شدند ، به همین دلیل ، سلاح های فوق هرگز به ایالات متحده بازگرانده نشد. با این وصف ، ویدئوهایی در مرکز بایگانی ملی ایالات متحده وجود دارد که گرچه ام-یک درآن ها دیده نمی شود ولی سایر سلاح های تحویلی نظیر سلاح های کمری ام-1911 ، ام-یک آ-یک ،تامپسون ، ام-1919 آ-1 درآنها بخوبی قابل مشاهده است. راست : رژه پرسنل لشگر 5 پیاده گرگان - 1348 خورشیدی چپ: یک سرباز ارتش ایران در هنگامه درگیری های مرزی ایران و عراق بر سر اروند رود مسلح به ام- یک پیاده نظام ارتش ایران مسلح به ام-یک گاراند بدون شرح ... این سلاح ها عمدتاً در دو قسمت تحویل ایران گردید که مرحله نخست شامل 66493 قبضه به سال 1963 و مرحله دوم به تعداد 99 هزار قبضه تا سال 1966 بود . با ارسال کامل تمامی سلاح ها ، ایران در مرحله نخست ، تولید سرنیزه ام-یک را در دستور کار قرار داد که نمونه های ایرانی از یک تیغه فولادی به درازای 9.5 اینچ ( 24 سانتی متر ) و عرض 1 اینچ ( 2سانتی متر ) بهره می برد و غلاف آن نیز شباهت زیادی به نمونه آمریکایی ام-7 داشت که روی با نشان تاج و دوشمشیر متقاطع از سایر گونه های قابل تمییز بود و امروز جزء اقلام بسیار کمیاب و موزه ای قرار دارند . مشخصات سرنیزه تفنگ نیمه خودکار ام- یک گاراند ( تولید صنایع جنگ افزارسازی ارتش ایران ) رژه دانشجویان دانشکده افسری نیروی زمینی (احتمالا تصاویر مربوط هست به جشن تاجگذاری و سالگرد کودتای 28 مرداد 1332 ) راست : گارد احترام ارتش شاهنشاهی در پایگاه هوایی وحدتی (زمان نامعلوم ) چپ: آموزش پیاده نظام ارتش سال 1971 میلادی پیاده نظام ارتش شاهنشاهی مسلح به ام-یک گاراند پیاده نظام ارتش شاهنشاهی مسلح به ام-یک گاراند راست : رژه دانشجویان آموزشگاه درجه داری نیروی زمینی شاهنشاهی ایران مسلح به ام-یک گاراند چپ: مانور دلاور نیروی زمینی شاهنشاهی پیاده نظام ارتش شاهنشاهی در آموزشگاه های درجه داری مسلح به ام- یک گاراند ام- یک گاراند در سازمان رزم ارتش شاهنشاهی ایران اگرچه ام- یک گاراند به شکل گسترده ای در ارتش پهلوی دوم استفاده می شد ولی تصاویری که نشان دهد از این سلاح به شکل گسترده استفاده می شد وجود ندارد . به جای آن ، تصاویر محدودی از مراسم های رسمی و همچنین عکس های تبلیغاتی از سربازان زن مسلح به ام-یک دیده میشود که به نوعی نشان دهنده تلاش سیستم حکومت پهلوی برای سکولارسازی ایران است . هر چند این مساله بعدها موجب گردید تا اقتدار وی نزد مردم کاهش یافته و همزمان قشر روحانیت برای به زیرکشیدن وی از قدرت از این حربه استفاده نماید. راست : یگانهای لشکر 6 کرمانشاهان مسلح به ام-یک گاراند چپ: دانشجویان درجه داری ارتش / پادگان فرح آباد سابق / 1348 خورشیدی مسلح به ام- یک گاراند راست : سرباز پیاده نظام ارتش ایران/ مانور مشترک دلاور چپ: دانشجویان مرکز پیاده شیراز - سالهای 40 خورشیدی مسلح به ام-یک گاراند راست : آموزشگاه درجه داری نیروی زمینی شاهنشاهی و پیاده نظام مسلح به ام-یک گاراند چپ: سواره نظام نیروی زمینی ارتش مسلح به ام-یک گاراند راست : پیاده نظام ارتش در مانور مسلح به ام-یک گاراند چپ : آموزش باز و بست سلاح در پادگان ارتش راست : تاکتیک تانک دیزانت ارتش شاهنشاهی در دهه چهل شمسی /پیاده نظام مسلح به ام-یک گاراند است . چپ: یک سرباز توپخانه ارتش شاهنشاهی در کنار هویتزر 203 م.م مسلح به ام-یک گاراند نیروهای لشگر خوزستان در مانور مشترک دلاور - فروردین 1343 مسلح به ام- یک گاراند با این حال ، نکته جالب اینجاست که مهمات استاندارد 60-0.30 اینچ گاراند در ایران تولید می شد ، هرچند ایالات متحده در قالب برنامه فروش خارجی ، بیش از سی میلیون گلوله را به ایران تحویل داده بود. مهمات ساخت ایران نیز شناسه خاص خود را داشت و معمولا از یک تاج در مرکز ، حرف "الف" و حرف "میم " در چپ و راست آن تشکیل می شد که مخفف صنایع مهمات سازی و متالورژی دولتی وابسته به ارتش بشمار می آمد . پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نیز این شرکت به حیات خود ادامه داد و امروزه با عنوان گروه مهمات سازی به فعالیت خود ادامه می دهد که گفته میشود امکان خرید این مهمات با نشانه های ایرانی بعنوان مهمات مازاد وجود دارد . چرا واشنگتن کینه عمیقی از انقلاب ایران دارد؟ سفارت ایالات متحده در تهران در تصرف انقلابیون ام-یک گاراند در تصویر بخوبی قابل مشاهده است . ام-یک گاراند و هکلرخ ژ-3 در تصویر بخوبی قابل مشاهده است احتمالا بهمن سال 1357 خورشیدی راست : پس از فروپاشی ارتش شاهنشاهی در 22 بهمن 1357 و بازشدن درب زاغه های مهمات ، حجم انبوهی از سلاح به خارج از پادگانها برده شده که البته بخشی از آنها بازگردادنده و بخشی دیگر نیز برای همیشه مفقود شد چپ: درگیری میان مردم مسلح و ارتش شاهنشاهی خروج سلاح ها از پادگان های ارتش در جریان انقلاب خروج سلاح ها از پادگان های ارتش در جریان انقلاب مردم مسلح به ام-یک گاراند در روزهای انقلاب احتمالا بهمن 1357 انقلاب اسلامی و دوره جمهوری اسلامی ایران با افزایش قیمت نفت در دهه هفتاد میلادی ، پهلوی دوم بسرعت بازسازی سازمان رزم و تجهیزات ارتش را در دستور کار خود قرار داد که در مرحله نخست ، تمامی تفنگهای ام-یک گاراند از رده خارج و تمامی یگانهای نیروی زمینی ، دریایی ، هوایی و شهربانی و ژاندامری با محصول شرکت آلمانی هکلرکخ ژ-3 کالیبر 51×7.62 م.م جایگزین شده و سپس با خریداری امتیاز تولید نسخه ژ-3 آ6 که با مشخصه محافظ لوله و قنداق سبز رنگ از نمونه های آلمانی متمایز بودند ، وابستگی به ام-یک کاملاً قطع گردید . آئین نامه استاندارد سلاح ام-یک گاراند ارتش شاهنشاهی در ژانویه 1979 و پس از یک دوره کشمکش طولانی ، پهلوی دوم برای دومین بار پس از سال 1953 از ایران گریخت و آیت ا... خمینی (ره) به ایران بازگشت تا ایده ولایت فقیه خود را که مبتنی بر اداره جامعه با حکم فقه اسلامی بود را پایه گذاری و گسترش دهد . در این دوره ، به مانند هر انقلاب سیاسی دیگر ، ناآرامی هایی بوجود آمد و دانشجویان ، مردم به کمک بخشی از ارتش وارد انبارهای مهمات شده و خود را با سلاح های موجود درآن ، مسلح کردند که این شامل تمامی تفنگهای ام-یک گاراند می شد که پیشتر در اوایل دهه هفتاد میلادی از خدمت خارج شده بود. ام-یک گاراند در روزهای نخست جنگ تحمیلی عراق علیه ایران الحق و الانصاف نقش زنان در جریان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی تا امروز بخوبی ادا نشده سلاح ام-یک گاراند در تصویر بخوبی مشخص است . راست : با حمله عراق به جمهوری اسلامی ایران در 31 شهریور 1359 نیروهای مردمی ، ارتش و سپاه بلافاصله مسلح شده و در برابر متجاوز ایستادند . در این تصویر یک قبضه ام-یک در سمت راست تصویر بخوبی قابل مشاهده است. وسط : در هرج و مرج ناشی از حمله عراق ، نیروهای مردمی برای مواجهه با دشمن به طیف متنوعی از سلاح های مسلح شدند که در این تصویر سه نوع سلاح مختلف ، ام -یک گاراند ، هکلرکخ ژ-3 و ماوزر/برنو قابل مشاهده است چپ: گاراند در دستان نیروهای انقلابی مقاومت مردمی در جریان جنگ ایران و عراق (احتمالا خرمشهر ) هکلرکخ ژ-3 و ام-یک گاراند در تصویر بخوبی مشخص است . راست : سکانسی از یک سریال پخش شده از رسانه ملی ، ژ-3 و ام-یک بخوبی درتصویر مشخص است. چپ: ام-یک گاراند در دستان نیروهای مردمی در جنگ با ارتش بعث جنگ ایران و عراق درست زمانیکه آیت ا... خمینی (ره) تلاش می کرد با کمک دولت جدید انقلابی ، شرایط ایران را تثبیت کند ، صدام حسین در یک اقدام غافلگیرانه از شرایط ایران استفاده نمود و با حمایت های ضمنی ایالات متحده هجوم سرتاسری خود را به این کشور آغاز نمود تا یکی از طولانی ترین و پرهزینه ترین جنگ های تاریخ خاورمیانه و شمال آفریقا آغازشود. این جنگ در سرتاسر دهه هشتاد میلادی ادامه یافت و عملاً پس از دوسال درگیری شدید به یک بن بست کامل تبدیل شد و هیچکدام ازطرفین امکان غلبه بردیگری را پیدا نکرد . در این دوره ، ایران بشدت بدنبال خرید و تهیه تسلیحات سبک بود و در کنار افزایش تولید نمونه ژ-3آ6 تعدادقابل توجهی از سلاح های سبک تایپ-56 ( آ کا ام تولید چین ) را وارد سازمان رزم خود نمود و بعدها نیز تولید بومی آن را با شناسه کا ال- 7.62 در دستورکار خود قرار داد. با این وصف ، ام-یک حضور بسیار کوتاهی را دراین جنگ داشت چراکه ارتش عراق با مسلح بودن به کالاشنیکف عملاً قدرت آتش بیشتری را نسبت به یگانهای نظامی و شبه نظامی ایرانی مسلح به ام-یک دراختیار داشت . به همین دلیل ، تمامی ام-یک های موجود از خطوط مقدم جمع آوری و به واحدهای امنیتی و شبه نظامی که مسئولیت برقراری نظم و امنیت شهرها را برعهده داشتند تحویل گردید . گارد احترام ارتش جمهوری اسلامی ایران مسلح به ام-یک گاراند رئیس جمهور پزشکیان در حال سان دیدن از گارد احترام ارتش جمهوری اسلامی ایران مسلح به یک ام-یک گاراند دوره پس از پایان جنگ با اتمام درگیری هشت ساله میان ایران و عراق درسال 1988 ، ام-یک ها بسرعت از انظار عمومی ناپدید شدند و ارتش ایران که فشار غیرقابل تحمل کمبود سلاح های خودکار برای تجهیز یگانهای خود را تحمل می نمود ، اکنون به اندازه کافی سلاح برای چنین هدفی را در اختیار داشت و این باعث شد تا تمامی ام-یک ها برای بار دوم بازنشستگی را تجربه کنند . ام-یک گاراندهای تحویلی به مردم غیرنظامی اما این به معنای پایان داستان ام- یک های ایرانی نبود ، چراکه به نظر می رسد تعداد زیادی از این سلاح ها بواسطه وجود یک بازار سیاه قاچاق سلاح ، به عراق و افغانستان راه یافته اند . این مساله بخصوص در عراق بیشتر دیده شد و پس از اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف درسال 2003 ، نمونه های کشف شده ام-یک های ایرانی در انبارهای مهمات این دوکشور نشان دهنده ارتباطی دراین زمینه به نظر می رسد. مهمات کالیبر 30صدم اینچ تولید شده صنایع جنگ افزار سازی ارتش ایران این مهمات در حال حاضر یکی از نایاب ترین نمونه های موجود محسوب می شود عراق ، سوریه و لبنان با شروع ناآرامی ها در سوریه ، مجموعه عظیمی از سلاح های سبک توسط طرفین وارد صحنه نبرد گردید که یکی از آنها تفنگ ام-یک گاراند بود . اما بررسی نمونه هایی که توسط طرفین درسوریه مورد استفاده قرار گرفت ، نشان می دهد که منشاء ام-یک ها احتمالا لبنان بوده که ممکن است از ترکیه یا یونان بصورت قاچاق وارد سوریه شده باشد که در دهه شصت میلادی و همزمان با ایران ، تحت برنامه کمک های نظامی آمریکا به این سلاح مجهز شده بودند. گاراند و مهمات پیدا شده در عراق توسط ارتش ایالات متحده /سال 2003 نتیجه گیری اگرچه تا حدودی اغراق آمیز به نظر می رسد ولی اهمیت کاربرد ام-یک گاراند در جنگ دوم جهانی را می توان به مانند استفاده از تیربار در جنگ نخست دانست و می توان ادعا کرد که تاثیر قابل توجهی را بر نتیجه جنگ از خود برجای گذاشت. به مانند بخش قابل توجهی از جنگ هایی که بیش از چند هفته یا چند سال طول می کشند ، جنگ دوم جهانی نیز یک درگیری همه جانبه فرسایشی بشمار می رفت و در چنین محیط هایی ، قدرت آتش یک مزیت بسیار بزرگ بشمار می رود . ام-یک نیز در زمان قدرت ، قدرت آتش قابل توجهی را در اختیار سربازان نیروی زمینی یا واحدهای تفنگدار دریایی ارتش ایالات متحده گذاشته بود. گاراند نگهداری شده در یک موزه نظامی ایران بعنوان مثال در نبردهای اقیانوس آرام ، ارتش ژاپن نیروی انسانی بسیار محدودی را می توانست وارد صحنه جنگ کند ( از مجموع 71380000 جمعیت ژاپن درسال 1939 ، ارتش این کشور بیش از 2120000 کشته و زخمی را در به ثبت رساند ) این تلفات به شکل خاص در میان یگانهای خط مقدم ، خلبانان و نیروی دریایی بسیار زیاد بود در حالی بخش عمده این تلفات هنگام رویارویی با ارتش ایالات متحده رقم خورد. حتی در سخت ترین نبردهای اقیانوس آرام ، این ارتش آمریکا بود که تلفات بیشتری را بر حرف خود وارد آورد که بطور مثال در سلسله نبردهای جزیره ایوجیما ، ارتش آمریکا دربرابر 6812 کشته ، چیزی در حدود 21844 سرباز ارتش ژاپن را از پای درآورد . چنین روندی در جزیره سایپان نیز رقم خورد جایی که دربرابر 2949 کشته آمریکایی ، نیروهای ژاپنی 24000 نفر را از دست دادند. بدیهی است که تمامی این تلفات را نمی توان به حضور ام-یک نسبت داد چرا که توان هوایی و دریایی مهاجمان چند برابر مدافعان بود و تاکتیک های پرهزینه ارتش ژاپن نیز مزید برعلت می شد. با این حال ، ام -یک بدلیل استفاده از مکانیزم شلیک نیمه خودکار ، قابلیت های خاصی نظیر برد بیشتر و ظرفیت خشاب داخلی افزون تر را در اختیار پیاده نظام ارتش آمریکا قرار می داد در حالی که فشنگ گذاری آسان تر و نواخت تیر بالای ام-یک نسبت به سلاح های گلنگدنی ارتش ژاپن ، واکنش بهتر نسبت به تهدید درمیدان نبرد را برای کاربران آن بوجود می آورد . این مساله بخصوص در خاطرات کهنه سربازان جنگ که میدان های نبردی نظیر بالج ( اروپا ) و یا ایوجیما را پشت سرگذاشته بودند بخوبی منعکس شده است . سرنیزه استاندارد ام-یک گاراند نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی از سویی دیگر ، ارزش عملیاتی ام-یک گاراند نه تنها در صحنه نبرد اقیانوس آرام بلکه زمانی که ارتش ایالات متحده مجبورشد با یگانهای رزمی آموزش دیده تر آلمانی مجهز به سلاح های گلنگدنی ماوزر کا-98 مواجه شود نیز باردیگر به اثبات رسید. درواقع ، ماوزر کا-98 یک سلاح ارزشمند با عملکرد عالی بشمار می آمد ولی نواخت تیر آن در مقایسه با ام-یک زیاد نبود و ورماخت نیز متوجه این نقص شد و تلاش کرد تا یگانهای خود را با سرعت به سلاح های خودکار مجهز کند هرچند تعداد آنها چندان زیاد نبود که امکان تاثیرگذاری واقعی روی روند جنگ را داشته باشد. نمونه هایی نظیر ژ-43 و کارابین کا-43 که درتیراژ بیش از 400 هزار قبضه تولید شد که 50 هزار قبضه آن به تک تیرانداز اختصاص پیدا کرد یا نمونه اس تی جی-44 که نخستین تفنگ تهاجمی تاریخ محسوب می شود و با تیراژ 400 هزار قبضه ، به مانند اکثر قریب به اتفاق سلاح های آلمانی کیفیت بالای داشت . روسها نیز تفنگ خوکار اس وی تی-40 خود را توسعه داده بودند که البته مقایسه ها نشان می داد که در صحنه نبرد ، عملکرد ام -یک تا حدودی نسبت به رقیب روسی خود برتری دارد . https://www.aparat.com/v/cbqejdc پس از پایان جنگ دوم جهانی ، بسیاری از کشورها شروع به طراحی سلاح های خودکار - نیمه خودکاری کردند که دردهه 50 و 60 میلادی وارد خدمت شدند . بعنوان مثال ، اس کا اس روسی به مانند گاراند یک خشاب ثابت داشت ولی بسیاری دیگر نظیر ام-14 ، آکا -47 ، اف ان فال ، ژ-3 بسمت خشابهایی با ظرفیت بالا و قابل جداسازی رفتند . با این حال ، پس از اتمام جنگ دوم ، دو تفنگ تهاجمی ، شامل ام-14 و بی ام-59 که بطور مستقیم از ام-یک مشتق شده بودند ، توسعه یافتند که نمونه نخست بعنوان یک سلاح نیمه خودکار ، بصورت انبوه تولید گردید . در مجموع ، اکنون سلاح نیمه خودکار ام- یک گاراند میان تیراندازان جوان و مجموعه داران از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار است که به واقع بخشی از تاریخ نظامی دنیا و ایالات متحده محسوب می شود . پی نوشت : منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5 منبع6 منبع 7 منبع8 منبع9 10- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
7 پسندیده شدهبسم ا... نه برادر... اشتباه گرفتید .. مهمات پرسه زن رضوان ، تیوب شلیک متفاوتی دارد . هر چند خودروی حامل ممکن هست برای این کار استفاده شده باشد
-
7 پسندیده شدهبسم ا... سامانه جنگ الکترونیک Avtobaza-M ارتش هر واحد عملیاتی سامانه «آوتوبازا ـ ام» متشکل از سه الی چهار مرکز کشف اولیه است که می تواند در فاصله 30 کیلومتری از هم قرار گیرد؛ همچنین یک واحد اصلی پردازش و فرماندهی اطلاعات که در فاصله 20 الی 30 کیلومتری از آن ها قرار می گیرد.
-
6 پسندیده شدهمسیحیان صهیونیست در کابینه ی ترامپ یک نکته ای که در مورد کابینه ی ترامپ باید دقت کنیم این هست که تعداد زیادی از فرقه ی اوانجلیست که مسیحی صهیونیست هستند داره که علنا هم علاقه ی خودشان را به جنگ های صلیبی (جنگ مسیحیت علیه اسلام) نشان میدهند. مارکو روبیو وزیر امور خارجه با علامت صلیب در کنفرانس خبری پیت هگست وزیر دفاع آمریکا با تتو علامت صلیب پادشاهی اورشلیم (حکومت مسیحیان صلیبی در فلسطین) اعضای این فرقه در دولت قبلی ترامپ هم بودند مثل پمپئو و هاوک و ... ویدئو در مورد این مسیحیان اوانجلیست صهیونیست: https://www.aparat.com/v/b10do8o
-
6 پسندیده شدههمچنان دقت بنظرم بر وزن و شدت انفجار و باقی پارامتر ها اولویت داره. توجه کنید هلفایر نینجا بدون ماده منفجره اهداف رو تنها با اتکا به دقتش حذف میکنه. در مورد ترور سید حسن نصر الله قطعا اعتقاد ما و خود حزب بر این بود که اسرائیل ابزار کافی برای دسترسی به سازه های حفاظت شده عمیق رو نداره . تصور بر این بود که حتما باید یک بمب افکن B-2 پرواز کند و برسد بالای سر هدف و یک بمب سنگر شکن GBU-75 با وزن ۱۴ تن را روی هدف بیاندازند تا زمین را بشکافد و به هدف برسد. اما اسرائیل با ۸۵ بمب GBU28 با وزن دو تن آنقدر مانند پتک بر سر هدف کوبید تا لایه های مختلف در هم شکسته بشود و در نهایت بشود آنچه که نباید میشد. دقت یک موشک میتواند کار ها صورت دهد. ما همچنان ناچار به شلیک پر تعداد موشک ها هستیم در نتیجه برای شرایطی که دشمن دفاع هوایی قدرتمندی دارد دیگر فرستاد موشک های محدود ولی با سرجنگی قدرتمند معنایی ندارد( هر چند باید چنین تسلیحاتی هم توسعه داد). مشکل بزرگ در نبرد با آمریکا و اسرائیل تا این لحظه دست نخوردن قدرت دفاعی آن هاست. در حقیقت ما نیاز به سلاح آنقدر دقیق داریم که بتواند پدافند دشمن را هم هدف قرار دهد. تا این لحظه حملات سه گانه ما بیشتر جنبه پیام را داشتند. پ ن: در وعده صادق ۲ وقتی به طولانی ترین فیلم های ضبط شده از این حمله دقت کنیم نکته عجیبی دیده میشه. نزدیک به یک دقیقه اول کلاهک هایی که به پایگاه نواتیم برخورد کردند که از سرجنگی خیلی ضعیفی داشتند. که نه به سرجنگی ۵۰۰ کیلوگرمی موشک خیبر شکن میخورد نه به سرجنگی ۷۵۰ کیلوگرمی موشک عماد! بعد گذشت زمان سرجنگی هایی با ابعاد بزرگتر و با قدرت انفجار بیشتر به هدف میرسند و انفجار های به مراتب شدید تری صورت میگیرد که از دور ترین نقاطی که فیلم ثبت شده است هم اثرات این انفجار ها دیده میشود. خلاصه این که این تفاوت ۲۵۰ کیلوگرمی آنقدر زیاد نیست که آنقدر در شدت انفجار ها تفاوت تفاوت ایجاد کند. هر چند احتمالا محال است اما شخصا به چند گانه بودن کلاهک در روز های اول مشکوک بودم. این فیلم توضیحات فوق را به خوبی نشان میدهد: https://www.aparat.com/v/wwo6056
-
6 پسندیده شدهفیلم گزارش صدا و سیما از شهر موشکی https://aparat.com/v/ktt65ot بخش مربوط به سیلوهای ذخیره سازی موشک و بخش مربوط به بارگیری و عملیات موشک ها از هم جدا و به احتمال در عمق های متفاوت از هم هستند. در حقیقت بخش ذخیره سازی قلب یک شهر موشکی و در عمیق ترین نقطه قرار دارند و بالتبع از سازه های بزرگتر و مقاومت تر تشکیل شده اند و این لایه هر چه به بخش پیرامونی و سطح زمین نزدیک می شود با تونل های پر تعداد تر ولی کوچک تر جایگزین میشود تا بتوان خروجی های بیشتری را برای حمل و نقل پرتابگر ها فراهم کنند. مشخصا در تمام شهر های موشکی در بخشی از لایه عملیاتی همواره تعدادی موشک آمده پرتاب هستند تا در صورت وقوع درگیری آن ها به سرعت از شهر های موشکی خارج شوند تصویر فوق توسط این منبع طراحی شده است در مورد خطای موشک ها هم نکته قابل تامل این است که موشک های ایران عموما از کلاهک جداشونده استفاده میکنند و این که دنبال موشک دقیقتر در وعده صادق ۲ بگردیم حرف اشتباهی است. با بروز رسانی سرجنگی و البته نحوه هدایت میتوان تغییرات موثری در دقت موشک ها ایجاد کرد. از طرفی یک علت عدم دقت در برد های زیاد تر مربوط به عدم دسترسی درست کشور به سامانه های مکان یاب جهانی است و وقتی در شرایط جنگی و اخلال قرار میگیرند ناچار باید از سیستم هدایت و اصلاح درونی خودشان استفاده کنند. ( توجه شود که برخی موشک ها در برد ۲۰۰۰ کیلومتری به سمت اسرائیل شلیک شدند و عموم این موشک ها از سر ناچاری به سیستم هدایت درونی خود وابسته اند که در هر کیلومتر با رابطه ای مشخص دایره خطای آن ها افزایش پیدا میکند که در طرف مقابل هم در خلا هدایت ماهواره ای همین ضعف وجود خواهد داشت). ضعف و تفاوت اصلی در بین ما و اسرائیل دقیقا همین است. اگر جنگنده ای هم داشته باشید که بتواند علمیاتی مشابه حمله اسرائیل به ایران ترتیب دهد همچنان این مشکل عدم دقت باقی خواهد ماند. چون عملا ما ابزاری کافی برای آن دقت سانتی متری را در اختیار نداریم و لازمه آن دسترسی به سیستم های ماهواره ای پیشرفته است که سال ها گلوگاه ماست. تفاوت دقت حمله ما و اسرائیل در برخورد اخیر این بوده
-
6 پسندیده شدهمشکل اصلی زرادخانه ی شهر های موشکی ایران برای زدن اسرائیل دو مورد هست: اول کلاهک های سبک بالستیک : حملات ایران به پایگاه عین الاسد آمریکا و پایگاه های هوایی اسرائیل نشان داده که کلاهک های ۵۰۰ کیلویی و ۱ تنی برای زدن این اهداف به اندازه ی کافی قوی نیستند.برای زدن اهداف نظامی نیاز به کلاهک های سنگین تر و سنگر شکن و ... نیاز هست. دوم نبود کروز های پیشرفته : کروز زمین به زمین که پر تعداد توسط یمن و ایران استفاده شده کروز های پاوه هست که برد ۱۶۵۰ کیلومتری خوبی دارند ولی نه طراحی پنهانکار دارند و نه سرعت بالای صوت.
-
5 پسندیده شدهدر وصف مصائب فرماندهی نیروی هوایی زمان یادداشتی از جنرال نیروی هوایی سلطنتی آرتور هریس خواندم. او توضیح داده بود فرمانده نیروی هوایی بودن در جنگ جهانی دوم چگونه بوده است: بعید میدانم جز معدود آدمهایی که آن را با گوشت و پوست و خون خود در کرده باشند کسی فشار سرسام آور ذهنی فرماندهی آن نیروی هوایی بزرگ را تحمل کند. فرمانده نیروی دریایی ممکن است در کل دوران جنگ یک یا دو ماموریت بزرگ انجام دهد. ارتشبدها مثلاً هر ۶ ماه یکبار یا در موقعیتهای استثنایی شاید ماهی یک بار مجبور شوند عملیاتی را فرماندهی کنند،اما فرمانده نیروی بمب افکن باید همه این فشارها را ۲۴ ساعته تاب بیاورد. حالا تصور کنید این فشارهای روزانه وقتی چندین سال ادامه داشته باشد چه بر سر شما میآورد! برگرفته از کتاب مافیای بمب افکن آرتور هریس، مارشال نیروی هوایی سلطنتی و رئیس بخش فرماندهی بمب افکن های نیروی هوایی بریتانیا در جنگ جهانی دوم.
-
5 پسندیده شدهمسئله بازدارندگی مشکل اقدامات و رونماییهای فعلی ما این است که در گذشته آزمون خودشان را پس داده اند و بقولی مشت ما برای دشمن باز شده است. تلاشهای نیروی مسلح ستودنی است اما امریکاییها و اسرائیلیها به درست یا غلط تصور میکنند که راه مقابله با آنها را یافتهاند یا دست کم میتوانند زهر آنها را تحمل کنند. موارد آزمون پس داده ما ابزارهای موشکی و پهپادی و پدافند هوایی هستند. هرچه در این بخش رونمایی کنیم در دیدگاه دشمن تغییر ایجاد نخواهد شد مگر آنکه در عمل اتفاقی رخ دهد که آنها را مجبور به بازنگری کند که خوب مصلحت بر این نیست. حال فرقی نمیکند که ما یک نیروی هوایی داشته باشیم یا یک نیروی پهپادی داشته باشیم یا یک نیروی موشکی، در هر صورت وقتی دشمن از ما دور است و قدرت آتش خود را حفظ میکند، تمام موارد نامبرده شده یکجایی در نهایت مغلوب خواهند شد چون نمیتوانند بازی در سطح کلان تغییر دهند، چون استراتژی ما در مقابل تغییر استراتژی دشمن تغییر نکرده است. دشمن استراتژی خود را از حضور منطقه ای به حضور دور دست تغییر داده است.( هر چند همه این موارد بعنوان یک زنجیره باید کامل باشند اما باید دانست تاثیرات آن ها محدود به یک منطقه خاص است و معنای بازدارندگی و موازنه را آنچنان تحت تاثیر قرار نمیدهند. و وقتی موثر هستند که در چهارچوب کاربردی خودشان استفاده شوند) بسیاری در وب فارسی تا تا کلمه بازدارندگی را میشنوند یاد بمب اتم میافتند. من هم موافق هستم آن چیز را داشته باشیم که تمام قدرتهای جهانی دارند. اما این به معنی بازدارندگی نیست. وقتی دست دو نفر یک سلاح باشد و با آن همدیگر را نشان رفته باشند. کشیدن ماشه از هر یک از طرفها به معنی خودکشی است. بمب اتمم همانطور است وقتی دو طرف میدانند که اقدام هستهای برابر با پاسخ هستهای طرف مقابل است،دیگر هیچگاه از آن استفاده نخواهند کرد. آخرالزمان هستهای نیز دیوانگی مطلق است. در دنیایی که هیچ کسی زنده نخواهد ماند دیگر جنگ بر سر منافع چه معنا دارد؟! در نتیجه بمب اتم تنها سلاحی است که دست کم از حمله هستهای یک طرفه جلوگیری میکند و وقتی دو طرف داشته باشند چه بسا بیشتر به سمت حملات متعارف به یکدیگر تحریک شوند. اگر میبینیم قدرتهای جهانی با یکدیگر وارد جنگ هستهای نمیشوند دلایل فراوانتری علاوه بر بمب اتم پشت آن است. در جهان کشورهایی همچون آفریقای جنوبی و شوروی نیز بمب اتم داشتند که در نهایت تسلیم اراده دشمنان خود شدند. منم با شما موافقم باید در جایی تغییر رخ دهد که برنامهریزی دشمن را تغییر دهد. باید تهدید و یک ابزار کاربردی هرچند جزئی ایجاد شود تا برای مثال آمریکا به عنوان یک دشمن فرامنطقهای بداند که آسیب پذیر است. گزینههای مناسب در دسترس ما که بعضاً در دسترس فوری نیستند اما باید روی آنها کار کنیم میتوانند موارد زیر باشند: یکی از ضعفهای ما عرصه شناسایی است. تنها ابزار موثر شناسایی ما در یک نبرد، بخصوص در نبرد دریایی پهپادها هستند. در پست قبلی گفته شد که دشمن روی به استفاده از تسلیحات دورایستا و شناورهای خود در اقیانوس هند خواهد آورد. و باید بدانیم که ما با روش های معمول (بدون در نظر گرفتن پهپاد ها) تا برد ۵۰۰ کیلومتر را در شرایط ایدهآل میتوانیم ناوگان دشمن را رهگیری کنیم و از آن به بعد با روشهای معمول دیگر امکانپذیر است. در کنار استفاده از پهپادها استفاده از یک شبکه ماهوارهای شناسایی با با فاصله زمانی تصویربرداری کم، میتواند به ما این امکان را دهد که ناوگان دشمن را مدام تحت نظر داشته باشیم. حتی چنین شبکه ماهوارهای میتواند به پدافند هوایی نیز کمک کند. ما با داشتن چنین ماهوارههایی میتوانیم محل پرواز اسکادران های دشمن را برای مثال هر ۳۰ دقیقه یکبار تشخیص دهیم و ادامه مسیر آن ها را پیشبینی کنیم. این به پدافند هوایی این کمک را میکند که یک دسته پهپاد در نقش مزاحمت هوایی دوربرد را به سوی آن دسته پرتاب کند. حتی میتوان یک پهپاد دوربردتر در کلاس ۳۵۸ را توسعه داد که در تعداد زیاد به سوی اسکادرانهای شناسایی شده دشمن توسط ماهواره های ما پرتاب شود و نبرد هوایی را از کیلومترها دورتر کلید بزند و نظم دشمن را بهم بریزد. در مورد موشکهای ضد کشتی نیز دقیقاً این موضوع صادق است و تا همان برد ۵۰۰ کیلومتر محدودیت وجود دارد و وقتی میگوییم یک موشک با برد ۲۰۰۰ کیلومتر داریم باید بدانیم که بدون شناسایی تنها موارد استفاده از آن سلاح ۲۰۰۰ کیلومتری را تا برد ۵۰۰ کیلومتر محدود میکند. پس شناسایی ماهوارهای یک ابزار کلیدی است. هر چند احساس میشود برخی در ایران، شرایط اطلاعاتی در زمان صلح را با شرایط جنگ که ابزار های شناسایی تجاری و یا دوربرد داخلی نابود میشوند را در نظر نمی گیرند. مورد بعدی توسعه مکانیاب بر پایه همان شبکه ماهوارهای ذکر شده در بالا و همینطور ایجاد یک شبکه ارتباطی مشابه لینک ۱۶ آمریکاست. که آن هم نیازمند یک شبکه ماهوارهای ارتباطی است. وقتی دشمن بداند که در هر شرایطی ارتباط شما برقرار است و علاوه بر این برقراری ارتباط شما توانایی رله ارتباطی منظم و جنگ شبکه محور را هم دارید تا حدودی به این موضوع مجاب میشود که شما میتوانید در جنگ اطلاعات خود را به روز نگه دارید. به طور خلاصه آمریکا خواهد دانست شما در جنگ کر و کور نخواهید شد. پس در جنگ آسیب پذیر خواهد بود. چون ایران همواره به اطلاعاتی دسترسی دارد که بتواند بانک اطلاعاتی خود را مدام آپدیت کند و در نتیجه به سمت آن آتش بگشاید. مورد بعدی ایجاد زیرساختهای ضد ماهواره است. ما نیز در صورت حمله به توان ماهوارهای خود باید ابزاری داشته باشیم که به طور موثر به توان ماهوارهای دشمن حمله کند. آسیب به توان ماهوارهای دشمن بدین معناست ه آنها دیگر سیستم مکانیاب نخواهند داشت و آنها دیگر لینک ۱۶ نخواهند داشت و آنها دیگر شبکه ارتباطی مشابه استار لینک نخواهند داشت و در آخر اینکه دشمن کر و کور خواهد شد. و شاید این مورد دست کم باعث دوری دو طرف از جنگ در فضا شود. پس اگر آمریکا بداند که در فضا آسیب پذیر است از جنگ دوری خواهد کرد. مورد بعدی توسعه تسلیحاتی است که خاک هر دشمنی را به طور موثر هدف قرار دهد( توسعه موشک های قاره پیما هدایت دقیق).قطعاً این «به طور موثر» حمله هستهای نیست. در نتیجه باز هم توسعه یک مکان و یک لینک ارتباطی ماهواره ای برای ما اهمیت پیدا میکند. ماهوارهبرهای کلاس قائم یک نمونه قاره پیما نسبتا ارزان قیمت سوخت جامد هستند که میتوانند از کشندههای تجاری شلیک شوند. ما اگر بتوانیم هدایت آنها را دقیق کنیم در آن صورت میتوانیم یک قاره پیما کم هزینه داشته باشیم که در تعداد زیاد در اختیار ماست اهدافی در آمریکا را به طور دقیق مورد حمله قرار میدهد. اگر روزانه ۱۰ موشک قاره پیما به آمریکا شلیک شود جامعه آمریکا را علیه دولت خود میشوراند و آنها را ناچار به بازنگری در جنگ میکند. در نتیجه رونمایی در تعداد زیاد و تست یک موشک قاره پیما میتواند سیاستمداران آمریکا را به این نتیجه برساند که حمله به ایران به معنای حمله مستقیم به خاک خودشان است. یکی از موارد ضعف ما نبود نیروی دریایی موثر است. نیروی دریایی ما سالها شاهد پول پاشی بوده تا سطح دانش و صنعت در آن بخش دچار بهبود و تحول شود. در حقیقت چون ما راه میانبر دیگری نداشتیم ناچار به آزمون و خطا بودیم و در نتیجه دست به ساخت شناورهایی زدیم که ممکن است در جنگ واقعی علیه یک قدرت بزرگ هیچ کاربردی برای ما نداشته باشند. نیروی دریایی میتواند بر تاکتیکها و تسلیحاتی تکیه کند که به طور موثر دشمن را شناسایی کرده و از راه دور به آنها حمله کند. بارها گفته شد که شوروی در گذشته تاکتیکی داشت که در آب روی زیر سطحیها تکیه میکرد و در سواحل بر شناورهای موشک انداز وقتی نبرد دریایی به آسمان کشیده میشد ترکیبی از هواپیماهای شناسایی و بمب افکن دوربرد به ماموریت میپرداختند. بمب افکنهای شوروی تعداد زیادی موشک کروز حمل میکردند و با پرواز به سمت ناو گروههای دشمن میتوانستند آنها را به تعداد بالا شلیک کنند و در آخر به پایگاه خود باز گردند. وجود موارد نام برده شده برای ما نیز اولویت دارد. ما در برابر آمریکا که هم از نظر قدرت آتش و هم از نظر تناژ نسبت به ما برتری دارد نمیتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم مگر اینکه از راه درستش وارد شویم. توسعه موشکهای کروز هوشمند ضد کشتی که از توانایی پنهانکاری برخوردارند و سنسورهای متعدد برای تشخیص و اقدامات خودکار را در اختیار دارند برای ما نیاز مبرم است. AGM-158 دقیقا آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم. تسلیحات رونمایی شده ما تا این لحظه تیزی و برندگی کافی را نداشتند. هرچند بعید است که در این زمینه کاری نشده باشد. در بحث پهپادی هم باید به همین الگو توجه داشت. بنابراین هوا دریا برای ما بسیار پر اهمیت خواهد بود چیزی که الان بسیار ضعیف است. توسعه پهپادهای دوربرد پنهانکار با توان شلیک موشک کروز یاد شده میتوانند بسیار کاربردی باشند. همینطور به هواپیماهای شناسایی و ضد زیردریایی سرنشین دار و بی سرنشین بصورت جدی نیاز احساس میشود. نیاز به گفتن نیست که نیروی هوایی در این بخش چه اهمیتی دارد و چه چقدر میتواند یک جنگنده چند منظوره دوربرد همچون سوخو۳۰ در نبرد دریایی اشاره شده به ما کمک کند. توسعه قابلیتهای نامتقارن همچون قایقها و زیردریاییهای بی سرنشین تا حد خوبی صورت گرفته که ترکیب آنها با پهپاد ها و سوارم میتواند بسیار موثر باشد. استفاده از موشکهای بالستیک در نقش ضد کشتی و به خصوص در زمینه مینریزی نیز در فواصل طولانی میتواند سلاح کلیدی باشد. و میبینیم که باز هم گلوگاه ماهوارهای وجود دارد. ما نیاز به یک سیستم اطلاعاتی مخوف داریم. بر روی این کلمه مخوف تاکید میکنم. این سازمان باید بر روی ترور های هدفمند بطور موثری کار کند و هیچ ترسی از عواقب آن نداشته باشد. و دقیقا باید آنطور تبلیغات کرد که ترسناک و مخوف است. مانند همان کاری که اسرائیل میکند. برخی از ترور ها میتوانند جنگ را ه بیاندازند اما برخی ترور ها مانند کاری که فرقه اسماعیلیه میکرد حتی از جنگ ها و ضایع شدن منافع این گروه جلوگیری میکرد. باید این سازمان آنقدر مخوف باشد که حتی شخص رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیر اسرائیل نیز در رخت خواب خود ترس آن را داشته باشند. چنین چیزی کاملا در دسترس است. ( دستکم در زمان جنگ ترور بسیار بدرد ما میخورد) . آنچه که در حال حاضر میتواند دهان بسیاری را در کشور های منطقه ای ببندد و در جنگ آن ها را کنار آمریکا قرار ندهد همین سازمان اطلاعاتی است و شاید دیگر شبکه شبه نظامی حامی ما کافی نباشد. این سازمان میتواند با راه اندازی شورش و یا فشار به سیاستمداران و یا ایجاد شبکه نفوذ بسیاری را با ترس یا هر چیز دیگری که نامش را بگذاریم با ما همراه کند. توسعه و خریدهای ما باید در این بخش اولویت قرار بگیرند و سرعت آنها افزایش یابد. حقیقت تهدیدات منطقهای با داشتههای فعلی ما پاسخپذیر هستند و کار جایی بیخ پیدا میکند که قدرتی مثل آمریکا در مقابل ما قرار گیرد. همیشه تقلید از دیگران درست نیست. ما سرمایه زیادی همچون چین نداریم و صنایع طول و درازی هم در اختیار نداریم که بتواند در همه بخشها حرفی برای گفتن داشته باشد. پس اولویت بندی پوشاندن ضعفهایی است که بیشترین اثر را دارند. پول پاشی یا بهتر بگوییم دورریزی پول در بعضی بخشها اشتباه است چون این ایده وجود دارد که ما نباید از فلان کشور عقب بیفتیم. برای مثال چون عربستان امارات این تعداد ناوچه پیشرفته در اختیار دارند ما هم حتماً باید این تعداد در اختیار داشته باشیم. برای قدرت های منطقهای وقتی در مقابل همدیگر قرار میگیرند آنقدر عوامل بازدارنده در مقابل هم دارند که دیوانگی زیادی برای شروع یک جنگ بینشان لازم باشد. دیده شد که اسرائیل نیز در مقابل ایران ناچار است که از آمریکا کمک بگیرد. و وقتی پای آمریکا به میان میآید داستان برای ما متفاوت می شود. همین حضور آمریکا بود که باعث شد گروه های عراقی و حزب الله الله دست به عصا کار کنند و آتش سنگین و به موقع روی اسرائیل نریزند و فرصتشان از دست برود. قطعاً ما هر درگیری را که آغاز کنیم ممکن است آمریکا را جلوی خود ببینیم و تا زمانی که نتوانیم یک اقدام موثر علیه آن انجام بدهیم ناچار به سکوت و عقب نشینی یا پذیرفتن خواست آن خواهیم بود. در یک سال و نیم اخیر تاثیر آن را دیدیم. موارد ذکر شده در بالا بخشهای کوچکی از نیازهایی است که میتوان آنها را درست کرد و به نتیجه خیره کننده رسید. نیاز به گفتن نیست که شکافهای اقتصادی و اطلاعاتی چه ضربات جبران ناپذیری در جنگ می توانند به کشور بزند، اما از اونجایی که فارغ از بحث ماست به آن پرداخته نمیشود.
-
5 پسندیده شدهحمله به یمن را منتفی نمیدونم اما حقیقتا نباید سطح تهدید را تقلیل یافته دانست . بی-۲ جز موثر ترین تسلیحاتی است که میتواند علیه ما استفاده شود. عددی که در پست فوق آوردم تا این لحظه تایید نشده اما اگر رقم ۱۰ بمب بمب افکن بی-۲ را فرض در نظر بگیریم، و هر بمب افکن با توانایی حمل ۱۱۴ بمب کم قطر با برد ۱۱۰ کیلومتر، توان آمریکا به رقم قابل توجه ۱۱۴۰ بمب در یک سورتی علمیاتی میرسد. توجه کنید که در بهترین حالت هم بعید است ما بتوانیم در زیر بالای هفتاد کیلومتری این بمب افکن را شناسایی کنیم(همش فرض است و ممکن است اتفاقی رخ دهد و شناسایی کنیم هر چند بعید)، آنوقت لایه مرزی ما به شدت زیر آتش قرار میگیرد و دفع این تعداد پرتابه واقعا کار دشواری است. بنظرم نگرانی اصلی ما باید دقیقا همین حملات دوربرد باشد. آمریکا برای یمن اصلا نیاز فوری به بمب افکن ندارد مگر اینکه بقول شما نمایشیبخواد اجرا کند که اصلا این نمایش هم نیاز به چنین لشکر کشی ندارد. آمریکا میتواند از اقیانوس هند حملات پر تعداد این چنینی علیه ما انجام دهد و سلاح و ابزار اصلی آن هم همین بمب افکن ها خواهد بود. حملات مشابهی هم توسط ناوهای هواپیما بر حاضر در منطقه صورت خواهد گرفت. همین بمب افکن بی-۲ به تعداد ۱۶ موشک کروز AGM-158 حمل میکند که اگر فرض بر همان ۱۰ بمب افکن در نظر بگیریم به تعداد ۱۶۰ موشک خواهیم رسید. این موشک در نسخه معمول برد ۱۰۰۰ کیلومتر داره و در جدید ترین نسخه که قطعا یکی از اهداف ساختش ایران بوده به برد۱۸۰۰ کیلومتر میرسه که عملا بخش بزرگی از ایران رو هدف قرار میده. در همین موشک در نسخه jassm-xr و در خط قبل به برد زیادش اشاره شد، توان نفوذ در ۷/۵ متر بتن مسلح وجود داره و با توجه به دقت بالا میتواند همان تاکتیک سنگر شکن پتک مانند اسرائیل را اجرا کنند. آنقدر با دقت به یک نقطه مشخص از شهر موشکی شلیک کنند تا در نهایت لایه لایه بشکافند و به هدف برسند. به این تعداد شلیک های کروز از ناوشکن ها و زیر دریایی های آمریکا را هم باید اضافه کرد. در طرف مقابل ما با شرایطی رو به رو هستیم که هیچ کشوری خودش را در جنگ دخیل نکرده است. یعنی آمریکا تنها با دارایی های اقیانوس هند و نیروی دریایی و نیروی هوایی به ما حمله کرده است. ما به هیچ کشور منطقه ای نمیتونیم بطور قانونی حمله کنیم و اگر حمله هم کنیم شرایط را تنها برای خودمون سخت کردیم. نه تنها از نظر نظامی بلکه از این نظر که آمریکا در حملات ما به کشور های منطقه جز پایگاه هایش که دیگر اهمیت سابق را ندارند آسیبی نخواهد دید و ما فقط به چین و آسیایی ها و اروپایی ها خسارت وارد میکنیم و تجمیع جهانی علیه ما صورت خواهد گرفت. در مورد بمب افکن ها عموم ما فکر میکنیم که فقط جنبه تزئیتی یا تشریفاتی دارند و یا فقط طراحی شدند برای یک دشمن ضعیف اما اصلا اینطور نیست. آمریکا در حال حاضر در یک بازه ی ۱۵۰ تا ۲۰۰ فروندی بمب افکن فعال دارد که عموما از خاک آمریکا هم توان عملیات علیه خاورمیانه رو دارند. همانطور که بالا گفته شد، بمب افکن بی-۲ توان حمل ۱۶ موشک کروز از نوع یاد شده را دارد و در ادامه بمب افکن بی-۱ توان حمل ۲۴ موشک کروز از این نوع را دارد و در نهایت بی-۵۲ هم میتواند ۱۲ موشک کروز پنهان کار AGM-158 را حمل کند. و اگر بصورت ایده آل ۲۰۰ بمب افکن علیه یک کشور استفاده شود و هر کدام تنها ده موشک کروز هم حمل کنند به عدد ۲۰۰۰ موشک کروز از این نوع میرسیم. در واقعا آمریکا میتواند بصورت ایده آل از تمام توان بمب افکن هایش برای چنین حمله سنگینی استفاده کند. و تصور کنیم چنین حمله ای در امواج پر تعداد بصورت روزانه تکرار شود تا شرایط برای برتری هوایی فراهم شود . این را بزارید کنار تعداد اهدافی که اسرائیل در یک روز در لبنان هدف قرار داد و ضربه ای که به حزب الله وارد شد و قیاس این آمار و ارقام کمک به درک صحیح تهدید و برنامه ریزی برای آن میکند. خلاصه در این پست یک ابزار دشمن شمرده شد تا گفته بشه توان حمله به ما با کمترین خسارات برای دشمن وجود دارد که البته آن بستگی به اراده سیاسی و توان تسلیحاتی ما در عمل دارد و اینطور نیست که دست ما خالی باشد و آن ها کار راحتی داشته باشند اما در چنین روزی واقعا مشخص نیست آیا واقعا اراده ما به این سمت خواهد رفت که تمام پایگاه های آمریکا حتی در اروپا را هدف قرار دهیم و وارد یک جنگ تمام عیار با آمریکا و جهان شویم یا خیر.
-
5 پسندیده شده
-
5 پسندیده شده
-
5 پسندیده شدهتلویزیون آذربایجان: باید آذربایجان ایران را آزاد کنیم! + زیرنویس در تداوم اظهارات خطرناک آذربایجان علیه تمامیت ارضی ایران، تلویزیون آی تی وی آذربایجان از لزوم آزادسازی آذربایجان ایران (که تجزیه طلبان آن را آذربایجان جنوبی خطاب میکنند) گفتند و گفتند بدون تکیه بر دولتها (احتمالاً ترکیه و اسرائیل) این مناطق را اشغال کنند و میگویند تا این اتفاق نیافتد، آنچه آنها جهان ترک میخوانند به شکل فیزیکی شکل نخواهد گرفت! با زیرنویس اختصاصی میبینید و میشنوید. لینک ویدئو : منبع