alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,152
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. قطعا باید شیوه های دفاع ترکیبی و پدافند غیرعامل و جنگال و اخلال و ...را تا حد ممکن و به روشهای خلاقانه تامین کرد و رینگ های پدافندی را مستحکم تر. ولی در این رفت و بازگشت هجومی و دفاعی خاصه با امکانات چند برابری کمی و کیفی دشمن نهایتا ابزار موثر برای ما ابزار هجومی است چون ابزار دفاعی همیشه چند گام عقبتر هست و نهایتا به نظر میرسه با امکانات دشمن شاید بتونه تا حدی مقاومت کنه (هرچند با تغییر شیوه های کلاسیک میشه همیشه در میدان رزم ابزار تدافعی را حفظ کرد برای ضربه به دشمن). در کنار این مواردی که شما ذکر کردید در بعد دفاعی یکی از عاجل ترین تصمیمات برای ما بحث همچنان موشکی است ( به خاطر هزینه/بازده/زمان و تجربه در مقطع فعلی) در حال حاضر یکی بحث تنوع موشک ها (کروز، بالستیک، راکتهای هدایت پذیر) یکی بحث تنوع بستر شلیک (دریایی، هوایی، لانچرهای چند تایی، سیلوها و ...) دیگری بحث فناوری موشکها (کلاهک های چند گانه، کروزهای فراصوت، مانور بالستیک ها در فازهای مختلف برای فریب سامانه های پدافندی، دیکوی ها، کلاهک های اخلالگر و ...) مواردی از این دست هست در کنار کمیت
  2. فکر کنم مصاحبه سردار کوهستانی جالب هست پس به نظرم درج بشه اینجا کامل بد نیست: مشرق
  3. یک نکته ای در رابطه با خروج امریکا از پیمان INF: این تصمیم به نظر یک تصمیم در کوتاه مدت بیشتر ایرانی است. یعنی هدف گذارش در مقابله با ایران هست با چند رویکرد. 1. اینکه گزینه توسعه کمی و کیفی موشکهای بالستیک در بردهای مختلف برای جایگزین برخی عملیاتهای ناهمتراز و یک بار انجام شو با قدرت ارعاب بیشتر به جای عملیات های هوایی با ریسک پذیری بیشتر (مبدا پرواز، مسیر پرواز، پدافند و خلبان) گزینه جذابی جلوه میکنه . 2.امریکا با وجود پایگاه هاش در منطقه به موجب این پیمان یکی از تنوع انواع سلاح ها که موشکهای بالستیک میانبرد و کوتاه برد ضد دشمنی مثلا مثل ایران هست را در اختیار نداشت، موشکهای قاره پیما قاعدتا جز گزینه های یک جنگ محدود و حتی گسترده نیستند در حالیکه موشکهای برد کم و متوسط میتونند از پایگاه های مختلفی در منطقه (بسته به برد) ضد اهدافی در ایران استفاده بشند اون هم از سایتهایی با وسعت و امکانات بسیار محدودتر از سایتها و پایگاه هایی که باند پرواز و شلتر و امکانات مربوط به نیروی هوایی و حتی موشکهای کروز نیاز دارند. 3.تقاضای روز افزون موشکهای بالستیک توسط کشورهای مختلف از جمله جنوب خلیج فارس که این بازار مطلوب ترامپ را در نبود امریکا واگذار کرده بود در پشت پرده به چین و احتمالا پاکستان و حالا امریکا میتونه با دو هدف ایجاد بازدارندگی ضد ایران برای این کشورها و فروش های نجومی به طور رسمی این بازار را به دست بگیره و چون قانون مشخصی هم وجود نداره که منع کنه این فروش را (هر چند غرب سعی میکنه موشکهای بالستیک را مشمول اجبارات خاص خودش قرار بده) میتونه به راحتی یک بازار مناسب راه بیندازه. اینطور خود این میشه یک عامل فشار ضدایران و برنامه موشکیش که هر چه گسترشش بدی موشکهای متنوع بیشتری به کشورهای دشمنت میفروشم (توجه کنیم که عربستان با جنگنده های نسل چهارم در برابر پدافند ایران چندان دستش باز نیست ولی با داشتن موشکهای با برد متنوع و با کمیت زیاد یک تهدید واقعی محسوب میشه که براش ریسک بسیار بسیار کمتری هم وجود خواهد داشت پنتاگون از همین امروز اعلام کرد که توسعه چند موشک را شروع کرده (قطعا بسیار پیشتر کارها انجام شده و شاید تنها رونمایی باقی مونده باشه)
  4. مشخصا به قدری خیالشون راحت هست که حتی قاطها؟شون را هم راحت در دهان دارند و گویا عکس یادگاری دورهمی گرفتند. انصارالله همیشه با اسرا به خوبی رفتار کرده. نکته اینجاست عربستان گرفتار بد مخمصه ای است. اگر همین امروز هم قصد خروج داشته باشه به قول اون کاربر عربی که دوستمون قرار دادند مطلبش را واقعا جنوب یمن بدون حضور عربستان و امارات و کمکهای امریکا آیا میتونه در مقابل حوثی های حالا با تجربه تر از قبل حتی؛ مقاومت کنه تا کل سرزمین یک بار دیگه تحت تسلط انصار الله نباشه؟ یعنی اگر کلیه تجهیزات و نیروهای سودانی و مزدور و پشتیبانی مدام هوایی در کار نباشه چه اتفاقی برای جبهات میفته؟ خب این یعنی عربستان یا باید کامل انصارالله را شکست بده (که شاید تنها با دخالت مستقیم یک یا چند کشور دیگه از جمله امریکا رخ بده اون هم موقتا) یا اینکه حالا حالاها به عنوان یک اشغالگر در یمن حضور داشته باشه و همچنان ارتش سودان و جنوبیها را شارژ مالی و تجهیزاتی کنه. که علاوه بر هزینه مسئولیت های خاص خودش را هم داره.
  5. سلام شباهنگ با توجه به جثه کشتی و موقعیت غرق شدنش باید حتما بررسی بشه (هر چند گفته میشه خزر مواج بوده) ولی به هر حال نزدیک سواحل آذربایجان بوده و خب عقل حکم میکنه همه ابعاد موشکافی بشه. ولی لنجها معمولا زیاد غرق میشند. این هم از دبی بار زده بوده و نزدیک عسلویه اگر اشتباه نکنم غرق شده که علتهای زیادی میتونه داشته باشه. بعضا چون قاچاق هم حمل میکنند خودشون را در معرض خطر قرار میدند و از اب راه هایی عبور میکنند که خطرناک هست. هر چند این هم باید بررسی بشه ولی عجیب نیست چندان. (فکر کنم سه خدمش هم نجات پیدا کردند)
  6. حالا بسته به جهان بینی افراد و نوع دیدگاهشون به مسائل داره ولی شاید اگر این تصمیم منافقین نبود ما با مشکلات بیشتری روبرو بودیم. این نبرد با همه تلخی هاش میدانی شد برای نابودی تعداد زیادی از خائنین که با قدم های خودشون وارد معرکه شدند و مرگ ذلت بار نصیبشون شد. از این منظر شاید یکی از الطاف الهی بشه شمردش نسبت به این انقلاب. به نظرم در نمایش چهره به معنای دقیق کلمه خائن و پست این طیف بسیار کوتاهی شده. از ابتدای انقلاب از 1.ترور سران سیاسی، 2.نخبگان فکری، 3.مردم عادی و 4.نیروهای نظامی گرفته تا 5.همکاری با طیفی که عملکردش در ابتدای جنگ تاثیری منفی داشت و بعد 6.خرابکاری های متعدد در عین حال که دشمن درگیر یک جنگ خارجی بود تا بعد 7.پیوستن به دشمن خارجی و بحث جاسوسی های بیشمار از داخل پایتخت تا شهرها و خود 8.میادین جنگ و 9.شکنجه بدنی و روانی اسرا و 10.تخلیه اطلاعات و بعد هم 11.مشارکت در حمله نظامی نیروهای خارجی به کشور و بعد هم 12.حمله مستقیم خودشون با حمایت دشمن خارجی و بعد از جنگ 13.ادامه برنامه های جاسوسی متعدد که ما تنها از بخشیشون آگاه هستیم و 14.ترور شهید صیاد شیرازی و 15.برملا کردن برنامه هسته ای ایران که شاید از چند منظر به این کشور ضربه ابدی زد (از جمله اصلا مشخص نیست در اون دوران اگر مثل پاکستان نه برنامه ریزی شده بلکه غریزی (اگر قرار بود در یک مسیر طبیعی) شاید سلاح هم ساخته شده بود حالا وضعیت چگونه بود) که مهمترین به خاطر نوع فاش سازی اطلاعات 16.تحریمها و فشار های سه دهه ای را به کشور تحمیل کردند و بعدتر 17.ضربات عملیاتی و تروریستی و جاسوسی به کشور و همکاری با دشمن شماره یک این کشور یعنی صهیونیستها و ال سعود و تجزیه طلبان و اصولا هر کسی که تنها اراده به دشمنی با این کشور کرد به هر بهانه ای و 18.فاجعه عظیم انفجار مقر موشکی و ترور شهید طهرانی و چهل نفر از نخبگان موشکی و نابودی یک تاسیسات مهم و عقیم کردن تلاشهای یک مجموعه پیوسته (با نابودی تمام مجموعه تقریبا)*** و 19.ترور دانشمندان هسته ای و 20.کمک به درز اطلاعات هسته ای به صهیونیستها و 21.افزایش فشارها به کشور و 22.برنامه های تخریبی و روانی در کشور ، 23.24.25.26.....در کنار تمام مواردی که ما اطلاعی ازشون نداریم و شاید تنها نیروهای اطلاعاتی بخشیش را در آرشیو محرمانه نگه داشتند؛ به نظرم با فاصله بسیار زیاد لقب مشمئز کننده و کثیف ترین ترین و پرکارترین طیف خائنین را در طول تاریخ برازندشون میکنه. *** قطعا برای ما خسران بزرگی بود ولی هیچ کس و از جمله خود این خائنین تهوع آور نمیتونند پیش بینی کنند که تقدیر، برخی خسران ها را به چه جهتی هدایت میکنه. به خواست خدا شاید مسیر شهید طهرانی و همکارانش مسیری روشن تر خواهد ماند ...
  7. خوب فکر کنم زدن ناموس! صنایع نظامی آمریکا در شرایط فعلی با یک معذرت خواهی حل نشه، رسواییش به حدی هست که کل صنایع نظامی و سیاستمدارنشون را بشورونه. ولی اگر بشه پیام را غیرمستقیم بهشون رسوند بد نیست. یعنی قفل راداری ای، هک الکترونیکی ای (از اونجا که پرنده های جدید بسیار وابسته تر هستند به سیستم های ارتباطی و دیجیتالی) و فریب راداری ای و اگر شد رهگیری پهپادی ای بعد از شناسایی ای چیزی. البته اگر توانش باشه. در مورد پیشنهاد رونمایی فرض این هست مثلا یک سان برنی، موشک بالستیک رونمایی نشده ای، پدافند برد بلند قابلی همین الان در دسترس به تعداد کافی برای رونمایی هست.
  8. برخی اظهارات ترامپ میتونه در دو مسیر تعریف بشه. 1.قصد داره ذهنیت ایرانی ها مبنی بر اینکه: «ترامپ که به مردم داخل امریکا قول داده جنگهای خاورمیانه بیهوده است و من پای امریکا را از همشون میکشم بیرون، پس یک جنگ با ایران را آغاز نخواهد کرد» تغییر بده و بنابراین برگه تهدید به جنگش حنا داشته باشه و بتونه ازش در فشارها به ایران استفاده کنه. پس مدام مجبور هست اظهارتی داشته باشه که اگر لازم باشه من از جنگ هراسی ندارم. 2.برخی مشاورانش به مرور و تدریجی از اونجا که اطلاع دارند ترامپ از جنگهای طولانی و بیهوده مثل عراق و افغانستان وحشت داره؛ در حال تلقین این موضوع به ترامپ هستند ( به طور مستقیم در چند مصاحبش میشه ردش را دید) که جنگ با ایران یک جنگ سریع و فوری خواهد بود که نهایتش این هست همون میز مذاکره و عکس یادگاری ای که الان نمیتونی بهش دست پیدا کنی را برات به ارمغان خواهد آورد. و ما با ایران هیچ وقت وارد یک جنگ مثل افغانستان و عراق نمیشیم چون اصلا قصدی برای ورود نیروهای نظامیمون به این کشور نیست. این گزینه اگر معتبر جلوه داده بشه برای ترامپ به انحای مختلف: (چه از این نظر که ما چون قدرتمندیم حملاتمون سریع و قاطع خواهد بود و ایران فرصت واکنش نخواهد داشت. یا ما حمله کنیم از طریق همکاری سایر کشورها و سازمان ملل همون ابتدا میتونیم ایران را وادار کنیم به یک اتش بس تن بده، یا اگر ما حمله کنیم نهایتا ایران هم با چند موشک بی هدف با حداقل خسارات پاسخ میده و بعدش ما در موقعیت برتر قرار میگیریم. ) اونوقت ممکنه ترامپ برای حمله به ایران مجاب بشه اگر ایران گامهای معقول و حداقلی فعلیش را ادامه بده چون در انتخابات کاملا این رفتار تدریجی ایران به ضررش میشه. قبلا بارها بحث شده که باید در مقابل هر کدوم از این نیات خود ترامپ یا مشاورینش یک برنامه داشت. البته بهتره بعد از ورود به فاز تقابلی (جناب شمعخانی در مصاحبه اخیرشون گویا گله داشتند که فاز تقابلی برای سال 97 طراحی شد ولی بنا به دلایلی با تاخیر اجرا شد) ما مدام در مقام واکنش نباشیم و کنش هم داشته باشیم. مثلا در مورد گزینه 2 که قبلا راهکارهایی براش بحث شده، رونمایی از چند سلاح موثر ( البته با شرایط خاص مثلا یکی اینکه یا از خط تولید یا از تعداد مناسبی رونمایی بشه ) میتونه اگر به سمع و نظر ترامپ برسه کمی مختل کنه نقل قول اول این مطلب را. یا در مشاورین نظامی در مقابل مشاورین سیاسی یک نقطه تامل و اختلافی ایجاد کنه.
  9. شبکه عبری کان گزارش داده صهیونیستها در شمال سرزمینهای اشغالی به حالت اماده باش در اومدند چون ممکنه حزب الله حمله صورت بده و دلیلش را هم این عنوان کردند که در حملات دیروز به جنوب سوریه یک فرمانده حزب الله کشته شده. ولی به نظر اماده باش صحیح هست و البته دلیلش حمله دیروز که عنوان شد تلفات جانی هم نداشت نیست بلکه به علت بیمناکی از پاسخ حمله به عراق هست. ولی چون قصد ندارند علی رغم تهدیدات واضح قبلی که گفته بودند عراق را هم میزنند این حمله را بر عهده بگیرند (به هر حال حمله به عراق درسته اینها مصونیت کامل دارند ولی متفاوت هست از لحاظ وضعیتی) سعی دارند با دروغ نگاه ها را به جهات دیگه سوق بدند. میشه حالا با اطمینان بیشتری گفت ایران ترسی از پاسخگویی نداره با توجه به حوادث اخیر ولی بحث شد که در سوریه (البته همچنان تاکید میشه عراق وضعش متفاوت هست و این تجاوز با توجه به جزییاتش اگر پاسخ نگیره خوب نیست) دو موضع هست: 1.رژیم صهیونیستی مراکز حکومتی/زیرساخت و مردم سوریه را گروگان گرفته و هرگونه پاسخ ما را تلافیش را سر این موارد درمیاره و 2.اینکه احتمالا کاری مشابه غزه و لبنان در حال انجام هم هست که نیاز به صبوری داره. (در حالت اول خود سوریها (البته با کمک حالت دوم) باید به جایی برسند که بخوان مقابله کنند با تجاوزات تا هزینه هاش را هم بپذیرند در نهایت و اماده باشند براش - هرچند وضعیت ادلب-تنف و شمال شرق سوریه دستهاشون را بسته تا حالا-برای همین امریکا این لکه های الوده در خاک سوریه را با تمام توان داره حفظ میکنه.)
  10. در نهایت هرچه که نگاه می کنی اقدام انگلستان در توقیف نفت کش ایرانی در مقطع فعلی اون هم با بهانه ای مضحک و خودساخته بسیار خبیثانه بود. و قطعا یک اقدام بسیار خصمانه حالا یا در موضع تکمیل فشارهای برجامی آمریکا و یا یک گردن کشی با نیات داخلی و بین المللی بود که باز چون در شرایطی بود که ایران در برجام حسن نیت خودش را نشون داده بود و اروپا در لفظ مدام ایران را به ادامش دعوت میکرد و دائم از همراهیش با ایران میگفت بسیار بسیار خصمانه تر جلوه میکنه این اقدام انگلیس که مسلما نتایج و تاثیرات واضحی روی همین تجارت محدود شده ایران هم میگذاشت. حالا انگلستان یا با هدف از پیش تعیین شده امریکا (که با انفجار نفتکشهای ژاپنی دنبال میکرد و ماجرای ساقط کردن پهپادشون اون را به حاشیه برد) یا در ادامه توقیف نفت کش ایرانی و به بهانه اقدام متقابل ایران داره در همون پازل امریکایی حرکت میکنه و تکمیلش میکنه به منظور ائتلاف سازی نظامی در خلیج فارس برای افزایش فشارها به ایران (در حقیقت مکمل فشارهای آمریکا و کاملا هماهنگ ولی در لفظ به جلوه های دیگه و دروغ) و وادار کردن ایران به تسلیم منتها در دو گام موازی: یک گام امریکا و یک گام اروپا که نقش ترمز و گاز را همزمان ایفا میکنه. خب ایران باید اقداماتی صورت بده (هرچند باید قبول کرد کار نیروهای ایرانی و ایران بسیار سخت هست و این فشارهای تجمیعی شاید در طول تاریخ ضد یک کشور بی همتا باشه) - تکمیل محاصره با حضور نیروهای امریکایی در پایگاه عربستانی و همچنین تکمیل تدریجی محاصره دریایی به بهانه های مختلف و اقدامات تجاوزکارانه در خلیج فارس و شرق عراق؛ همگی شاید در مرحله اول به منظور افزایش فشار قلمداد بشند ولی خطرات خودشون را هم دارند. یکی از ساده ترین اقدامات به نظرم با همراهی ارتش رصد شناورهای از حالا به بعد پرتعداد امریکا، اروپا و شاید آسیایی در هرمز باید دوباره با قایق، کشتی و ناو انجام بشه. پهپادها برای دوره ای بودند که ترامپ هنوز فشارها را شروع نکرده بود و برای گرفتن بهانه بهانه گیرهای داخلی و خارجی قایقها کمرنگ شدند و پهپادها جایگزین. از اونجا که الان شرایط فرق کرده و انهدام پهپاد کم هزینه و ممکن هست و موجب قدرتنمایی کشورهای متخاصم در خلیج فارس میشه (یکی از اهداف روانیشون قطعا این هست و پس فردا خبرنگار ایران اینترنشنال و بی بی سی روی ناوها شوی تبلیغاتی اجرا کردند نباید تعجب کرد) دوباره باید قایق ها و البته با اسکورت ارتش و ناوهاش برای اقدامات رصدی وارد بشند. بهتره حضور فیزیکی ما هم در خلیج فارس من بعد تقویت بشه.
  11. حالا عطف به موضوع داغ فضای مجازی و مهاجرت مزدک میرزایی برای همکاری با شبکه سعودی ایران اینترنشنال اعتماد خبر داده که مزدک بخش بزرگی از آرشیو صداوسیما را هم با خودش برده. (مدتی برای یک برنامه نوستالژیک و تاریخی برای شبکه مستند مجوز دسترسی به آرشیو را داشت و دوستانش هم همگی معتقدند از مزدک محافظهکارتر و ترسوتر خودش بوده تنها) حالا فارغ از صحت خبر و نیت واقعی مزدک به عنوان یک خبرنگار، ما باید دعا کنیم خبرنگاران همین اطلاعات موجود و شاید از چشم دشمن دور مانده را هم از کشور خارج و به دست دشمن به طرق مختلف نرسونند، کشف و هشدار به نیروهای نظامی/امنیتی/فرهنگی/سیاسی به کنار. یک گزارشی بود در رابطه با شبکه سلولی خبرنگارها و ارتباطشون با برخی خبرنگاران بی بی سی (به ظاهر و شاید البته برای بسیاریشون یک ارتباط حرفه ای و کاری هست با متخصصین روزنامه نگاری ولی خب به هر حال شبکه بی بی سی و برخی وظایف فرعیش مشخص هست) و ... که قابل تامل بود. ولی جدای از این مسائل برخی کاربران عادی اسراییلی و امریکایی و اروپایی هم این پشتکارشون در رابطه با کشف و ارائه اطلاعات از ایران و مراکز و صنایع نظامیش تعجب برانگیز هست. انگیزه بسیار قوی ای دارند.
  12. آمریکا روی این طرح خیلی حساب باز کرده و احتمالا مثل کنفرانس ورشو و یا کنفرانس بحرین و یا چند تا شوی ضدایرانی دیگه که در همه اونها با یک رویکرد مستقیم یا غیرمستقیم ضد ایران قصد داشت یک ائتلاف جهانی را نمایش بده در این مورد هم حتی شده ناقص یک سازوکار را نهایتا اعلام میکنه با چند کشور ولی نکته مهم اینجاست کافی است بعد از تشکیل این ائتلاف که امریکا معمولا مثل سایر موارد علاقه داره با سر و صدا اعلامش کنه، یک اتفاق رخ بده و هیمنه این ائتلاف مستحکم و قدرتمند را خدشه دار کنه، خود به خود فرومیپاشه. اگر هم قرار به جنگ هست که مثلا اگر قایق ایرانی خواست نفت کش یک کشور مزاحمت ایجاد کننده را در اقدامی متقابل توقیف کنه و ناو هندی یا ژاپنی نزاره و مثلا شلیک کنه به قایق ایرانی که خب یعنی ژاپن و کره و هند هم پذیرفتند که وارد یک جنگ جهانی به هزینه خودشون و برای امریکا بشند.* * البته حماقت امثال ژاپن و فرانسه و کره و ... خواهد بود پیوستن به این ائتلاف و تله امریکایی چون ایران کاری به کشتی های عبوری نداره و اون دو نفت کش ژاپنی هم مشخصا شاید کار دیگری بوده برای تشکیل این ائتلاف و پیوستن به این ائتلاف یعنی اعلام محافظت مثلا از نفت کش امریکایی یا انگلیسی و عربستانی در حالیکه این بازی اونها نیست و زیرکی امریکاست برای سپردن محافظت از کشتیهای مدنظرش به دیگران
  13. خب چون موضوع بسیار مهمی است و البته به ما هم مربوط میشه اینجا قرار میدم. طبق تحقیقات اولیه حمله به پایگاه حشد الشعبی توسط سه کلاهک هاروپ انجام شده که احتمالا از گذرگاه هوایی بغداد عمان و یا بغداد دمشق توسط یک اف-16 شلیک شده. مشخصا توسط اسراییل چون تنها دارنده چنین تسلیحاتی است و از برد 1000 کیلومتری. نکته اینجاست نوع حمله کاملا امکانپذیر هست و قطعا برای عراق که قابل تشخیص نیست چون تسلطی بر آسمانش نداره، سوری ها هم با توجه به پروازهای متعدد پرنده های امریکایی قدرت تشخیصش را ندارند و در همکاری آشکار با آمریکا و استفاده از خلاء های موجود و دالان هایی هوایی تجاری و در پوشش پرنده های دیگر کشورها میتونه پرنده های اسراییلی تا نزدیکی مرزهای ایران بر فراز عراق هم بیان و از اونجا به عمق ایران هم شلیک داشته باشند. این یک وضعیت ویژه است. حالا نمی خوام وزن بدم و نکته تلخی است ولی باید اشاره بشه (هر چند که دوستان قبلا تاکید داشتند که مثلا حادثه زاغه کرمانشاه یک بی احتیاطی بوده و همچنین ملارد هم یک خرابکاری) که چنین اقدامی داخل ایران امکانپذیر هست ( با آمدن اف-35 ها بیشتر) یعنی از فراز اسمان عراق و حتی اذربایجان و حتی افغانستان با همکاری امریکا و عربستان شاید شلیک پرتابه های 1000 کیلومتری انتحاری و شبه انتحاری همیشه یک خطر معتبر تلقی میشه. بنابراین علاوه بر معتبر دونست چنین تهدیدی که همیشه میتونه یک نقطه حیاتی در ایران را تهدید غافلگیرانه کنه ( تاکید میکنم نقطه حیاتی چون مثلا برای نطنز که هدف مشخصی است با اهمیت مشخص هیچوقت از چنین ریسکی استفاده نمیشه چون حمله کننده و پاسخ ما مشخص هست بلکه منظور همین حملات بی نام و نشان هست که کسی مسئولیتش را بر عهده نمیگره و متاسفانه به نظر بنا بر ملاحظات ممکنه ما هم انجام شده فرضش کنیم و رها کنیم تا سرفرصت! ) مثل مثلا محل حضور چند فرمانده، دانشمند، یک تست یا دپوی مهم و یک نقطه فوق حیاتی موقت در کشور و ... باید اقدامات ویژه در تامین امنیت چنین مناطق و مراکز و مقاطعی از زمان را همیشه با پدافند برد کوتاه متحرک، پدافند غیرعامل** و مواردی از این دست با فرض یک حمله کاملا محتمل ایمن کرد. **اسراییل چه در سوریه و چه حالا عراق همیشه معمولا برای غافلگیری از سلاح هایی با برد زیاد و سرجنگی معمولا کم 23 تا 30 کیلویی استفاده میکنه پس زیر زمین بردن برخی اقدامات یا استحکامات معین میتونه از خسارات و غافلگیری جلوگیری کنه در چنین حمله ای و البته یک بار برای همیشه روشن کردن این موضوع که هر حمله ای و هر حمله ای با منشا ناشناس قطعا از جانب صهیونیستها تلقی میشه و پاسخ میگیره. پ ن: حالا شاید مشخص بشه بیشتر حملات در عمق سوریه(تسلیحات دورایستا) هم چطور رخ میده و چرا اس-300 کارایی نداره در برخی موارد خصوصا حمله مرز قائم و یا حلب، مگر اینکه مثلا در اختیار خود سوریه بود کاملا و بعد حملات هر پرنده جنگی را فارغ از اینکه شلیک کننده بوده یا نه بر فراز لبنان یا شمال سرزمینهای اشغالی برای بازدارندگی بعدی میزد که خب پیچیدگی های خودش را داره.
  14. بیخود نیست، سالیان سال در هندوستان و مستعمره هاشون و حتی شاید ایران، اینطور اقدامات وحشیانشون تداوم داشته. تخدیر و تهدید و ارعاب و منفعل کردن مردمان کشورها و مستعمرات با این روشها که شما که کاری از دستتون بر نمیاد (گاهی با چاشنی نمایش قدرت) به سرنوشت تقدیمی توسط ما گردن بنهید! و مشغول همین یک تکه نون و نعمت زنده بودن باشید و کاری نداشته باشید منابعتون غارت میشه، ثروتهاتون به جیب کمپانیهای ما میره و یا حاکمانتون از ما دستور میگیرند. متاسفانه نمونش در بین ایرانیها هم زیاد دیده میشه. اتم و موشک و افزایش عمق استراتژیک و چیزهایی از این دست به چه درد میخوره، چیزی باشیم که اونا میخوان و عوضش راحت باشیم. (البته به شکل جدید استعمار و استعمار فکری و اجتماعی و رسانه ای) احتمالا موقع تجاوز روسها و بعدتر متفقین و جنگ نفت مصدق و ... هم همین خط به حکم زمان و ابزار روز ترویج داده میشده.
  15. در مورد اقدامات اخیر یکی از مواردی که باید اشاره بشه این هست که انگلستان واقعا داخل این بازی نبود. همه میدونیم بعد از هفت سال ناگهان نگران سوریه نشده و ناگهان یاد تحریمهای اتحادیه اروپا در مورد سوریه هم نیفتاده و اگر افتاده هم دلیلی نداره و نداشته که تحریمهای اتحادیه اروپا را فرا اتحادیه ای اعمل کنه در این برهه خصوصا. پس مشخصا حالا به هر نیتی یک تصمیم کاملا خصمانه، ضدایرانی، به قصد ضربه و تحقیر و البته در بدترین موقعیت ممکن برای ایران گرفته (جاییکه همین فروش قطره ای نفت ما را هم تحت تاثیر قرار میده در حالیکه در لفظ و علی رغم تعلل یکساله ادعا میکرد از برجام حمایت میکنه) و نفت کش ایران را توقیف کرد. هیچ کس نمیتونه ادعا کنه که ایران حتی ذره ای رفتار/گفتار یا اقدامی داشته که حتی قسمت خیلی خیلی کوچکی از این اقدام انگلستان را بتونه توجیه کنه بوده در این تصمیم خصمانه انگلستان و کاملا شوکه با این اقدام روبرو شد و ناغافل اون هم در صورتیکه طلبکار وعده و دروغ و فریب اروپا بود در ماجرای برجام. پس باید ساده گفته بشه تمام ایرانی ها و خصوصا سیاسیون متفق حواسشون باشه وارد بازی تندروی و صلح طلبی و مذاکره باید میکردیم و این بازی های سپاه برای ما جز خسارت که چیزی نداره و انگلستان که طوریش نمیشه و این ما هستیم که ضرر میکنیم نشند که کاملا روشن میتونه باشه بیانیه و اقدامات ضدایرانی دوشنبه انگلستان دقیقا با بندهای هدفمندش این خط و ربط را پیش خواهد گرفت و بی بی سی و امثالهم هم در این دو روز و بعدش همین خط را دنبال میکنند بدون اینکه کوچکترین اشاره ای کنند انگلستان اقدام خصمانش اصلا چه توجیهی داشت در این مقطع؟! و سعی خواهند کرد در یک هم نوایی هماهنگ داخلی و خارجی اون ضرب المثل مشهور به انگلستان را ترویج کنند که اگر ضعیف تر هستی و بهت تعرضی شد، سعی کن سخت نگیری و تسلیم سرنوشت بشی، شاید لااقل آسیب کمتری ببینی!! سلام از جهتی درست میفرمایید ولی حالا سوای از مصداق مشاب، شاید بیشتر مدنظر تحرک هست. یعنی اگر جلسه ای رسانه ای هم نشه حتی ولی تشکیل بشه، مشورت ها در سطوح سیاسی هم (احتمالا مثل مشورت هایی که در سطوح نظامی برای اقدام متقابل انجام شده) انجام بشه. اقداماتی عملی اتخاذ بشه (به شکل بومی نه حالا مشابه اقدامات طرف خارجی) و این مورد نه در سطح رسانه ای که در سطح سیاسی تفهیم بشه اقدامات ضد ایرانی قرار نیست یک رویه باشه و ما یک استثنا باشیم که هر برخوردی با خودمون را مثل یک موضوع ساده از کنارش رد میشیم. اقداماتی از قبیل برخی تصمیمات سیاسی و دیپلماتیک و حقوقی مثلا با ضرب العجلهای خاص به شکل هشدارآمیز و عملی قبل از اقدام نظامی مدنظر هست. مثلا در این مورد به نظر میرسه ارسال یک گروه مذاکره کننده با موضع تدافعی به جبل الطارق کاملا نتیجه عکس داشت و حالا ما که از کیفیتش اطلاع نداریم ولی هر چه بوده باعث جری تر شدن دشمن شد. رییس منطقه جبل الطارق با خودنمایی خبر داد که باهاشون مذاکره کردم و بلافاصله دادگاهشون 30 روز دیگه با یک دهن کجی آشکار توقیف را تمدید کرد. از همین موارد هم درس بگیریم و بدونیم در هر موقعیتی چه طور رفتار کنیم هم خوب هست. من همچنان معتقدم نیاز به تجربه اندوزی داره کشور ما ولی به شرط اینکه در ماجرایی مشابه، اقدامات ضعیف را تکرار نکنیم.
  16. این واقعه علاوه بر تجربیات نظامی خوب هست تجربیاتی هم برای دیپلماتها، دولتمردان و همچنین مجلس ما داشته باشه که طی 24 ساعت دومین کمیته اضطراری شورای امنیتشون را هم تشکیل دادند و قطعا با یک بیانیه پرسروصدا و پرتهدید اقدام خواهند کرد (خود این تا دوشنبه هم یک جور ارعاب هست) تا ایران عقب بشینه. هیچ چیز برای انگلستان در حال حاضر جز بازیابی چهره مخدوش شدش مهم نیست که اون هم با ازادی نفت کشش بدون هیچ هزینه و حتی اقدام متقابلی حاصل میشه تنها. (طوری که وانمود کنه تهدیدات من باعث عقب نشینی ایران شد، اینطور میتونه قدرت نظامی خدشه دار دش را با قدرت سیاسی/امنیتی بازیابی کنه) احتمال داره انگلستان با همکاری اتحادیه اروپا به تهدیدات گسترده ای دست بزنه در سطوح مختلف ولی مثل ماجرای پهپاد ایران خصوصا در زمینه سیاسی باید فکر اونجاهاش را هم کرده باشه و با قدرت بایسته. چند باری عنوان شد عقب نشینی در چنین برهه هایی بدتر از اقدام نکردن هست.
  17. اصلا اگر ناو انگلیسی حضور هم نداشت، توقیف و هدایت یک نفت کش غولپیکر توسط چند قایق گشتی خودش از لحاظ فنی هم بسیار مشکل هست (عملیات هلی بورن هم انجام نشده بر خلاف شامورتی بازی! تکاوران انگلیسی بغل ابهای خودشون که بدون مزاحمت روی نفت کش اجاره ای ما برای اجرای نمایش ارتیس بازی! داشتند شو اجرا میکردند) موردی که مثلا نفت کش میتونست با امتناع یا خاموش کردن موتور و تعلل باعث بشه ناوهای بیشتری به موقعیت برسند. پس باید گفت بچه های نیروی دریایی کار بزرگی کردند با این امکانات محدود. حتی عملیات دوم روی نفت کش مصدر میتونسته در تکمیل این عملیات و پراکنده کردن تمرکز ناوگان امریکا و انگلستان از عملیات اصلی بوده باشه. طوریکه به هر حال وقتی با پیگیری برای نفت کش اول خبر نفتکش دوم را هم اطلاع یافتند دیگه ارزشی نداشت ادامه اقداماتشون چون به هر حال یک نفت کش از دست رفته محسوب میشده. پی نوشت: تصحیح میکنم بچه های سپاه هلی بورن کردند، خوب هم کردند، بغل گوش ناو انگلیسی هم کردند. وو البته همچنان در یک موقعیت دشوار و خودمون میدونیم از لحاظ سخت افزار بسیار بسیار محدود.
  18. احتمالا با توجه به فاصله نیم ساعته همون حدس در چت معتبر میتونه باشه. اقدام همزمان شده برای هر دو نفت کش که اگر یکیش به دلایل مختلف سر خورد یا شرایط برای هدایتش مناسب نبود اون یکی در دسترس باشه. وقتی یکی (مهمتره که مالکیت و پرچم و حتی به نظر خدمه متعلق به انگلستانه) موفق بود عملیات هدایتش به سمت ساحل اون یکی رها شده ولی مشخصا معلوم بود به سمت ابهای ایران هدایتش کردند.
  19. یک نکته ای که چند باری اشاره شد این هست که انگلیس اگر نفت کش را مثلا زودتر یا دیروز هم ازاد میکرد (قبل این واقعه) باز اثرات منفی این اقدامش که مشروعیت بخشی به توقیف کشتی های ایرانی به یک بهانه بود باقی میموند و در حقیقت انگلستان به هدفش همون موقع هم رسیده بود. این بزرگترین ضربه توقیف حتی موقت یک نفت کش ایرانی بود که انگلستان بهش دست یافته بود. برای همین اقدام متقابل ایران مهم بود و هست و اثرات منفی اقدام انگلستان را تا حدی خنثی میکنه با یک پیام جدی که اقداماتی از این دست بی پاسخ نمیمونه و متقابلا در همون سطح یا بالاتر ممکنه پاسخ داده بشه. به نظر ایران حتی با توقیف نفت کش قاچاقچی بی صاحب یک پیش اخطار صادر کرد ولی رفتار و گفتار و اقدامات انگلستان (دیدار هانت با رییس منطقه جبل الطارق، تشکر دوباره امروز ترزا می (بعد از هشدار رهبری) از اقدام توقیف نفت کش ایرانی و تایید دوبارش و احتمالا مسائل پشت پرده) گویا فراتر از یک اقدام خصمانه به سمت تحقیر پیش میرفته که باید پاسخش را میگرفت. از این رو اقدام ایران حتی با ازادی نفت کش ایرانی هم به نظر مورد نیاز حتمی بود.
  20. روی این موضوع توافق داریم که سلاح ضدماهواره هم در جنبه بازدارندگی و هم اثرات تبلیغاتی/نظامی/تجاری/امنیتی و هم در دسترس تر بودن برای ایران گزینه ایده آلی است در این مقطع و شاید قابل وصول تر. حالا اگر در یک تاپیک مجزا بتونیم کمی دقیق تر بشیم در مورد گلوگاه های دستیابی به چنین موشکی با وضعیت فعلی برنامه موشکی/فضایی ما شاید بهتر باشه. مثلا یک مورد شاید ساده باشه ولی برای ما دغدغه بحث آزمایش و تست چنین سلاحی است . چین و هند به عنوان دو کشور متاخر هر دو ماهواره در فضا داشتند و تونستند این موفقیت را ثبت کنند. برای ما خود این یک معضل هست. چون حتی اگر خبر ساخت هم داده بشه ولی تستی رخ نده اثر روانی خودش را نخواهد داشت و اگر ساخته بشه و قصد اعلام عمومیش هم نباشه ولی قاعدتا تست مورد نیاز هست هم برای اطمینان یافتن از مسیر درست و هم اعلام غیررسمیش (برای جنبه بازدارندگیش)
  21. این را بزارید در کنار ضربه بزرگ تر. ترکیه با پیشبرد حرف خودش و به کرسی نشاندن ارادش (هر چند با یک موضع منفعلانه از سوی امریکا و لغو یک قرارداد قانونی که قطعا هیچ بندی مبتنی بر خریدهای دیگه ترکیه درش نبوده) حالا باعث یک ضربه اساسی به هشدارها و قواعد گذاری امریکا در بحث صادرات تسلیحات و منع واردات توسط متحدینش شده که میتونه دامنه دار باشه. مثل قرار داد اس-400 هندی ها که در خبرها بود گویا داره قطعی میشه تا سال 2023 تحویلشون علی رغم هشدارهای امریکا به هند. (امریکا هرچند به گسترده شدن صادرات تسلیحات روسها علاقه ای نداره ولی در بحث پدافند هر سامانه ی روسی و گسترشش در منطقه را به نظر کی جور مزاحم برای ازادی عمل نیروی هوایی یکه تازش در منطقه میدونه و براش سخت تر هست قبولش)
  22. بله. شواهد این را نشون میده. نهایت آرزوی بولتون و برخی در اراضی اشغالی و امریکا و منطقه چنین هست (شاید صحبت از ارزو و میل در جهان کنونی و کشوری چون امریکا که به ظاهر همه چیز منطقی و با سود و زیان سنجیده میشه کمی بیراه به نظر برسه ولی وقتی عقاید ایدئولوژیک برخیشون را که با منافع قطعی برخی یهودیان و مسیحیان صهیونیست گره خورده میبینیم (عمدتا با تحریک یک لابی که براش منافع امریکا هیچ اهمیتی نداره و منافع صهیونیستها در اولویت هست) به نظر چندان عجیب نیست) و به نظر تنها چیزی که فعلا مقاومت نشون میده همین گستردگی جنگ هست و اقداماتی از قبیل افزایش فشارها ( با تهدید و افزایش نیرو و ناوگان) و همچنین چنین ائتلاف سازیهای برای کم رنگ کردن اثر تئوری گتسرش جنگ و خسارت با ایران هست. به این صورت که: اولا با افزایش فشار و تهدید و نیرو ایران را در موضع ضعف قرار بدند که اگر حمله ای رخ داد به صورت محدود با اهداف تبلیغاتی حتی (اون بحث ایدئولوژیک عده ای مثل بولتون شاید حتی هدفشون یک ویرانی گسترده نباشه و تنها یک حمله و ریختن قبح تجاوز نظامی به سرزمین اصلی ایران هم براشون کافی باشه ) ایران واکنش نشون نده دوما با دخیل کردن کشورهای بیشتری در وضعیت متشنج خلیج فارس اگر برخوردی صورت گرفت یک برخورد بین المللی باشه که قطعا تبعات سیاسی/نظامی/امنیتی کمتری برای خود ایلات متحده به تنهایی داره. و در این مرحله رونمایی از یک تاکتیک و یا سلاح موثر بسیار میتونه کمک کننده باشه. فراموش نکنیم سید حسن نصرالله به تنهایی با یک سخنرانی بسیار کمک کرد به ما با تبیین دو موضوع: ایران در صورتی که مورد حمله قرار بگیره حزب الله با فشار احزاب لبنانی که جنگ ما نیست بیکار نمیشینه و سرزمین های اشغالی براش هدفی روشن و مشروع خواهد بود و دو اینکه کشورهای عربی حامی جنگ هم سهم خودشون را باید پرداخت کنند (چون سید مشهور هست به صداقت در افکار عمومی اعراب قطعا بسیار تاثیر داره هشدار و انذار ایشون) ================= در مورد توقیف اموال واقعا هیچ راهی نیست جز مواظبت از مسیر و دارایی ها در کشورهای مختلف و عدم نگه داریشون در برخی منابع خاص. هیچ بعید نیست پس از تحمیل یک جنگ جهانی علیه ایران بعدها بخوان خسارات متحمل شدنشون را هم بگیرن. وقتی یک دادگاه محلی میتونه به راحتی حکم بده و دادگاه عالی هم تنها و تنها حمایت کنه یک قلدری محض و مشخص هست که خودش هم اعلام میکنه هرچیزی ما تشخیص بدیم و در هر زمان و مکانی راهی است برای زورگیری با قوانین داخلی خود ما.
  23. با اظهارات متعدد سنتکام در چند روز اخیر و همچنین اظهارات پمپئو و سفرهای بولتون چیزی که به نظر تیم امنیتی کاخ سفید و پنتاگون بر روش توافق کردند، در این مرحله ایجاد و اجبار یک ائتلاف نظامی در خلیج فارس هست. طبق این تحلیل به موارد زیر میشه پرداخت. تعدد اظهارات قطعی بودن و حیاتی شمردن این تصمیم را وضوح بیشتری میده. این تصمیم در دو جنبه هم به عنوان یک ابزار فشار به ایران تلقی میشه و هم احتمالا به عنوان یک بیس و پایه برای اقدامات آتی از جمله اینکه: 1.اهرم فشار ایران مبنی بر تهدید در خلیج فارس ازش گرفته بشه در صورتیکه فشارها خصوصا روی ناوگان دریاییش در اب های بین المللی تشدید شد 2.در صورتیکه تنش ها به اوج خودش و برخورد رسید امریکا با وارد کردن ناوگان کشورهای متعدد در خلیج فارس اونها را هم در معرض برخورد قرار داده باشه و این سبب بشه یک درگیری احتمالی با ایران جنبه بین المللی به خودش بگیره مهمترین هدف این طرح به نظر (چون عمدتا از سوی تیم امنیتی کاخ سفید و پمپئو و در همراهی سنتکام نه توسط ترامپ مطرح میشه) معطوف به یک درگیری احتمالی با ایران هست. ایالات متحده ترجیح میده اگر چنین درگیری ای به خاطر اقدامات تنش زاشون رخ داد با درگیر شدن ناوگان کشورهای مختلف در خلیج فارس بحث اولیه کنار کشیدن کشورها و ملامت کردن امریکا برای ایجاد تنشی که نهایتا منجر به درگیری شد منتفی بشه و ثانیا کشورها در یک وضعیت اجباری مجبور بشند خالت کنند در این درگیری (احتمالا با هدف اولیه اینکه ایران ترجیح بده با جهان سرشاخ نشه و اگر شد هم قائله با دخالت تعداد بیشتری کشور سریع تر جمع بشه، علاوه بر اینکه در نهادهای بین المللی هم کشورهای بیشتری منافعشون با حضور ناوگانشون دخیل میشه و مجبور بهه مراهی با امریکا هستند) در مورد انگلستان نکته اینجاست علاوه بر دلایل داخلی و خارجی دیگه ای که ذکر شد، به نظر میرسه انگلستان مامور اجرای این طرح شده در گام اول، طبق چند تجربه قبلی وقتی امریکا دید اقدامات یک تنش به خاطر کاهش اعتماد بهش جنبه موثری نداره انگلستان را وارد بازی کرد تا شاید کشورهای بیشتری ترغیب به حنایت از این طرح بشند. به نظر شروع این طرح از انفجارهای فجیره کلید خورد (با فرض اقدام هشداری ایران) ولی در ادامه تیم امنیتی کاخ سفید موضوع را در دست گرفت و با انفجار نفتکشها در دریای عمان ماجرا را برای کمپین! خودش استارت زد. در اون مرحله امریکا با نشت تدریجی اطلاعات و فضاسازی داشت این کمپین را پیش میبرد که خورد به ماجرای پهپاد و اون کمپین متوقف شد. در این مرحله انگلستان با توقیف نفت کش ایران فاز دوم را در کمک به ایالات متحده (با اهداف جنبی) کلید زد و چون میدونست این اقدام تنش در خلیج فارس را افزایش میده از طریق فضاسازی توسط رسانه ها هر روز با انتشار یک خبر مبنی بر اقدام سپاه (با توجه به اماده بودن اذهان) اینطور وانمود کرد که خلیج فارس نیاز به حضور نیروهای خارجی بیشتر داره در مقابل اقدام ایران. چیزی که توسط رسانه ها انگلستان الان دنبال میکنه در ادامه کمپین اولیه امریکا و نشستهای تبلیغاتی و رسانه ای حول انفجار نفتکشها در دریای عمان به یک طریق دیگه است. حالا ایران باید برای خنثی سازی این طرح (هر چند به نظر برخی کشورها هدف این طرح امریکا و انگلستان را میدونند و نمیخوان وارد این بازی بشند ولی شاید با فشار امریکا وفضاسازی رسانه ای مجبور به مشارکت بشند) باید اقداماتی انجام بده. قطعا ولی این اقدامات عقب مشینی نیروی دریایی ها از وظایف ذاتیشون در خلیج فارس نیست چون همونطور که اشاره شد انگلستان با یک اقدام تهاجمی بهانه هم اگر نباشه اون را دیدیم ایجاد کرد.