alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,150
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. سلام در بروزرسانی عنوان شد که به شدت مشکوک هست ماجرا. هیچ بعید نیست دار و دسته علیف با همکاری سازمان اطلاعاتی میت و رژیم باکو جنایتی برای پاکسازی برخی افراد در ارتش باکو را انجام داده باشند. اشاره شد که چند روز پیش هم تابوت خالی را تحویل خانواده سرباز دادند و اصرار داشتند که درب ابوت برای دیدن جنازه باز نشه و بعد از بازد کردن درب تابوت توسط خانواده فرد کشته شده دیدند که جنازه ای در کار نیست. از رژیم فاسدی که دست در دست خونین رژیم جنایتکار اسراییل و ارتش تکفیری ترکیه گذاشته هیچ چیز بعید نیست خصوصا که از اعتقادات مذهبی پرسنل و مردمش هم به شدت واهمه داره و شدیدا سرکوبش میکنه به هر قیمتی.
  2. وزیر صریحا گفتند که اتباع سازماندهی خواهند شد و غیرمجازها هم اخراج. ولی زمانی که پرتکرارترین هشتگ ها و خبرسازی ها ذیل این موضوع از سوی اکانتهای اصلاح طلب و برانداز و سلطنت طلب و منافقین که سال پیش بیشترین فعالیت را داشتند در این مورد و در این بازه زمانی در فضای مجازی در حال تولید هست باید حواسمون باشه که مطالبه ما چه زمانی و چطور در جای خودش مطرح بشه. نه اینکه همسو با این اراذل که طبیعی است حالا همه دیگه هدفشون را میدونند (لاااقل اینجا) باعث تقویت فعالیت اینها بشیم. اتباع باید سازماندهی بشند و در قدم اول هم باید بودجه در اختیار مرزبانی برای انسداد مرزها گذاشته بشه با اولویت. انسداد مرزها نه فقط در بحث اتباع که ثمرات زیادی برای کشور داره. الان باید مطالبه را از بیراهه ای که اونها معرفی میکنند ( برخورد سخت با اتباع و فشار داخلی در حالیکه تا مرزها باز باشه شما با هزینه 1000 نفر روزانه اخراج کتی 10000 نفر وارد میشند به همراه همون اخراجی ها باز ) به سمت راه یعنی همون بودجه به مرزبانی در قدم اول سوق داد. چیزی که اتفاقا اونها اصلا حرفش را هم نمیزنند چون تقویت مرزبانی و نیروهای امنیتی و نظامی کلا به ضرر اونهاست. پ ن: یک بار مرور کنید ببینید چقدر همین روزنامه نگاران و سیاسیون داخلی مدعی در سال های پیش به حکومت بابت سخت گیری های اقامتی اتباع تاختند (عدم امکان خرید خانه و زمین و ...). طبیعتا همون موقع هم عنوان میشد مقایسه ایران با سوییس برای خدمات دهی به اتباع افغان عملا نادانی است. کشور سوییس با افغانستان مگر همسایه است یا روزانه شاهد قاچاق هزاران نفر غیرمجاز هست یا نگرانی های ارضی داره نسبت به افغانستان یا تغییرات جمعیتی ( هر بار با هوایپما در سال نهایتا چند صد نفر مهاجر گلچین شده تازه اگر قبول کنه) که مثل ما در اعطای حقوق شهروندی عمل کنه. پ ن2: این به این معنی نیست که ما مطلقا نباید شهرونی بدیم به اتباع افغان. نیروهای فاطمیون و خیلی از اتباع هستند که مثل همه کشورها میتونند واجد شایطاعطای شهروندی باشند و اتفاقا بستن کامل این مسیر غلط هست ولی حساب شده و محدود.
  3. یک نگرانی در مورد فریب ترکیه و باکو وجود داره که امروز با سخنان اردوغان تقویت میشه: اگر ترکیه و باکو پلن ای را کنار بزارند و پلن بی را پیگیر باشند ماجرا پیچیده میشه. یعنی گرفتن با زور کریدور را کنار بزارند و در ابتدا با توافقی که ارمنستان هم موافقه مسیر ریلی و جاده ای را طبق توافق 2020 که حمایت روسیه را هم داره در اختیار بگیرند ( روسیه ضامن حفاظت و ناظر کریدور هست در ابتدا) و حتی عنوان کنند حاکمیت را هم نمیخوان. قطعا چنین کریدوری بعد از مدتی اگر نتیجه بده با زور یا بدون زور کامل و با حق حاکمیت و به مرور تبدیل میشه به کریدوری شبیه قره سو و همون چیزی که مد نظر ترکیه و باکو است رخ میده و عملا مرز ایران قطع میشه. حالا ببینیم اردوغان بعد سفر اخیر به نخجوا ی گفته: عملا اردوغان داره ارمنستان را بازی میده و با پیش کشیدن ایران به عنوان رقیب ارمنستان را تهییج میکنه که به جی اینکه بزاره ایران از منافع کریدور بهره مند بشه خودش از فرصت استفاده کنه. اگر این حربه جواب بده و ارمنستان در این دام بیفته ( گفتن در ابتدا در ظاهری شیک و تنها با اسم گذرگاه و اختیار حتی با ارمسنتان و تنها پیمانکار ترکیه و ... ) به مرور همون هدف نهایی رخ میده. اردوغان با این جملات فریبنده حتی سعی داره ایران را هم خلع سلاح کنه و اصطلاحا خام که بله ممکنه از مسیر ریلی و جاده ای ایران استفاده کنیم در حالیکه همه میدونیم این مسیر داخل ایران برای اتصال باکو به نخجوان و هدف نهایی این دو عملا غیرممکنه و این بازی دلیل دیگه ای داره.
  4. سلام این خب به نظرم عجیب هست که صرف دیدن تعداد بیشتر مهاجران چنین ادعای بزرگی مطرح بشه که "تصمیم به جایگزینی ایرانیان با مهاجرین افغان" گرفته شده. نه تنها عجیب هست بلکه تقریبا محرزه که غلط هست. حضور بیشتر مهاجران افغان دلایل کاملا روشنی داره. بعد از به قدرت رسیدن طالبان به دلایل مختلف ( از دست دادن امید به آینده، فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم، نداشتن امنیت ذیل حکومت فعلا پا در هوای طالبان برای قشرهای مختلف، جنگ و درگیری های قومی و مذهبی و از طرفی بازار کار مناسب ایران در غیاب نیروی کار موثر و درگیریهای ایران با مشکلاتی اعم از افزایش قیمت ها و در نتیجه افزایش قاچاق و عدم توانایی کنترل مرزها با قدرت گرفتن باندهای مافیایی قاچاق، درگیری پلیس و نیروهای امنیتی به مسائل جاری، پرهیز از عدم برخوردهای سخت که اتفاقا همین رسانه های عمدتا اصطلاح طلب و خارجی این روزها زبان بازکرده سرشون جنجال و غوغا به پا میکنند ( یک رزو طرفدار افغان ها هستند، یک روز کینه جویی میکنند نسبت بهشون ) و حساسیت شرایط و ... ) تعداد مهاجران غیرقانونی بیشتر شده که عملا با اخراج روزانه هزاران نفر باز توان نیروهای مرزبانی و پلیس کفاف نمیده برای جلوگیری از حجم قاچاق انسان. اتفاقا بحث جایگزینی که مطرح کردید را خیلی راحت با یک استدلال دیگه هم میشه رد کرد، نیروی مهاجر ایرانی عمدتا افراد تحصیلکرده یا در رده فنی ماهر هستند غالبا چون غیر از این کشورهای غربی و اروپایی و حتی همسایگانی چون ترکیه که مقصد اصلی مهاجرت هستند این افراد را نمیپذیرند، در حالیکه مهاجران افغان عمدتا نیروهای کار غیرماهر و خدماتی در مشاغلی هستند که در ایران سالهاست بدون نیروی کار موندند. شما یک نگاه به آگهی ها بندازید یا مصاحبه مسئولان. ما الان کلی نیروی خدماتی و کارگر ساده نیاز داریم که همه جا پر است از اگهی ها و یا شهرک های صنعتی که لنگ کارگرند ولی کارگر براشون پیدا نمیشه و بیکار ایرانی هم دوست نداره بپذیره اون مشاغل را. پ ن: در همین ماجرای اخیر برای اطارف حرم شاهچراغ ددلاین از سوی نیروهای امنیتی اعلام شد که تا شعاع چند کیلومتری اطراف حرم در منطقه 3 شیراز میشه اگر اشتابه نکنم هیچ مهاجری حق سکونت و کار نداره و در صورت مشاهده بلافاصله از کشور اخراج میشه و به بنگاه ها و واحدهای صنفی هم اعلام شد که بلافاصله بعد از هشدار اعلام شده باید تسویه کنند و قراردادهای اجاره یا خرید را هم با عودت مبالغ لغو کنند. طبیعتا حکومت هم حواسش هست و هم نگران وضعیت فعلی ولی همونطور که گفتم این ماجرا به همین سادگی نیست حلش. خیلی از افغان ها از شیعیان و هزاره ها هستند که بیم جانشون میره در افغانستان فعلی. ایران نمیتونه به سرنوشتشون بی تفاوت باشه. بازار کار هم در شرایط تحریم به هر حال حدی از نیروی کار را نیزا داره. ( ترکیه با 3 میلیون مهاجر سوری که اتفاقا اونجا هم مدام هشدار تغییرات جمعیتی در مناطق جنوبی ترکیه با توجه به زادوولد این مهاجران توسط رسانه ها داده میشه هم اصل نیروی کار الان مناطق کشاورزیش سوری ها هستند که جالبه ترکیه شناسنامه و اقامت هم بهشون داده بعضا که صدای اپوزیسیون را دراورده) و ورود مهاجران غیرقانونی بدون انسداد مرزها عملا قابل جلوگیری نیست که مجلس باید فکری بکنه. بحث اخراج هم هست. من باز ارجاع میدم به رسانه های سالوس اصلاح طلب و ان جی اوهایی که از اول در ایران با مقاصد امنیتی شکل گرفتند. چند ماه پیش بود که چند گروه رفته بودند به مرز و همراه با رسانه های اصلاح طلب سر تصاویر اخراج افغان ها و به هر حال داستان های تلخ مهاجران که هر کدوم به امیدی و با طی کردن چند صد یلومتر به ایران رسیده بودند و حالا مرزبانی و پلیس داشتند اخراجشون میکردند، یک تراژدی راه انداختند که ایران و پلیس و حکومت را دیو نشون میداد و هجمه که چرا اینها را اخراج میکنید. ( در حالیکه مشخصا شرایط اسف بار مهاجران غیرقانونی با اون حجم و کمبود زیرساختها و نیروهی پلیس تقصیر ایران نیست، تقصیر مهاجری است که روانه مرز میشه، مطمئن باشید همین فردا ایران تصمیم بگیره در حجم زیاد دوباره افغان ها را اخراج کنه همین ها با سوء استفاده از عکس چند دختر بچه مظلوم و پسر بچه اشک ریز و افراد مستمند و بیمار لب مرز معرکه راه میندازن تا به اهداف دیگشون برسند)
  5. سلام این الحاق قره باغ ( که ایران هم تلویحا ازش حمایت میکرد چون نهایتا طبق پذیرش بین المللی اون منطقه جز اذربایجان هست) همونطوری که شما هم اشاره کردید اتفاق خوبیه از یک نظر. اون توافق خطرناک که روسیه بانیش بود تا حدودی نقض شده. اون توافق عنوان میکرد برای مدتی لااقل در ازای کریدور به منطقه قراه باغ ارمنستان هم باید کریدور به باکو بده. اون کردور حاکمتیش با ارمنستان میبود و اینم با باکو. ولی حالا عملا این بند اون توافق به هوا رفته. ولی این دلیل بر این نمیشهکه اردوغان و باکو از خواسته هاشون عقب نشینی کردند چون دیدند اوالا حکومت ارمنستان به شدت متزلزله، پاشینیان عملا یک خائن هست ( اظارات این روزهاش ضد روسها را ببینید که منجر به بیانیه تند روسها شد که ارمنستان داره همه پلهای پشت سرش را خربا میکنه و عملا روسیه را به اغوش باکو و ترکیه بیشتر میندازه) و اردوغان و باکو هم اولا از حمایت صهیونیستها و ثانیا غرب برخوردارند چون موضوع منافع ایران در میان هست و غرب و اسراییل برای درگیر کردن ایران حاضر هستند یک دولت ارمنی و مردم مسیحی را هم قربانی کنند و اصلا چیز عجیبی نیست. من نمیگم الان کاری کنیم و سر و صدا کنیم و ... الان در این موقعیت ما باید همین ظاهر را حفظ کنیم، یعنی همین تحرکات ظاهرا دوستانه و حتی به ظاهر منت کشانه سیاست خارجی ( پنبه) ولی در باطن و در حوزه امنیتی با سخت ترین شکل ممکن شرایط یک آتوی امنیتی/اقتصادی را فراهم کنیم. اصلا نه به خاطر کریدور حتی بلکه به خاطر عادت معتادگونه باکو به استفاده از برگه صهیونیستها و سپردن خاکش به اسراییل ضد ایران که در آینده پیچیده تر و کسترده تر هم خواهد شد. بنابراین رژیم علیف برای ما تمام شده است و قبل از تبدیلش به صدامی دیگر ( هر چند در اون حد و قواره نیست) باید نه فکری نظای که فکری امنیتی/اقتصادی براش کرد.
  6. شلتوکی با سردار حاجی زاده؟ گویا سه شنبه شب.
  7. طبیعتا بله. اگر ارمسنتان جاده و لوله گاز و نفت تحت حاکمیت خودش بده که اصلا ما حق مداخله هم نداریم. ولی میدونیم که اردوغان و علیف چی میخوان. من از نیروهای نظامی خودمون مطمئن هستم چینین اجازه ی نمیدند ولی نگران غافلگیری هستم. اونها چشم به تحولات داخلی ایران و خیانت های همون امثال پهلوی ها و منافقین و بهائیان و ... در قالب براندازان دوختند که زمین را براشون صاف کنند. والا که تنها چیزی که من بهش مطمئن هستم خط قرمز رهبری در رابطه با تمامیت ارضی کشور هست و مرزهاش.
  8. اردوغان و علیف توافق خط لوله ی گاز ایغدیر به نخجوان را امضا کردند. این برای آینده و اعلام این موضوع هست که ما ارتباط نخجوان با باکو را در دستور کار داریم ( برای ارتباط جاده ای و خطوط لوله نفت و گاز و قرار هست جاده و خطوط لوله را تا نزدیک مرز ارمسنتان و استان سیونیک هم بکشیم. اینی یعنی وقتی هزینه میکنیم دست از سر موضوع برنمیداریم)* * تنها راه برای جلوگیری از تعدی و قلدری دشمن ایجاد یک تهدید واقعی و موثر هست. باید هم در مورد ترکیه و خصوصا باکو بهش خوب فکر کرد و عمل. پ ن: لعنت ابدی بر خائنان بزدلی چون رضاخان که اون قسمت قره سو که حالا محل زخم زدن مدام اردوغان شده ( برای تردد، کشیدن جاده بزرگ تر، خط لوله گاز و ... ) را به ترکیه بخشید و نطفه فتنه را کاشت. هم زمان حیات و هم بعد حیاتشون چنین خائنانی منشا ضررند.
  9. سلام تنها انسان های معتقد، باایمان و شجاع و «مردی» چون شهید طهرانی مقدم میتونند چنین وعده های صادقی بدند و هنوز عمر ما به سر نرسیده شاهد محقق شدنشون باشیم. همون روز اول تصویر وزیر دفاع روسیه در حالیکه داشت سلاح های ایرانی را در تور فرماندهان نظامی ما تماشا میکرد حس عجیبی داشت. حسی از چیزی آشنا که البته اون روز من به شخصه یاد این جمله شهید طهرانی مقدم که قبلا خونده بودمش نیفتادم ولی چیزی در ذهنم مدام میچرخید. شادی روح همه شهدا: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و دعای سلامتی برای همه دانشمندان گمنامی که در حال تلاش هستند.
  10. در یک نمایش مضحک و دروغی که دو طرف (دولتهای عربی و صهیونیستها) بر اون توافق کردند عنوان میکنند صلح دولتهای عربی و اسراییل کمک به صلح با فلسطینی هاست ولی خب همه میدونند بهانه ای است تنها برای عادی سازی والا بهترین پاسخ را وزیر امور خارجه امارات هفته پیش داد: تاثیرگذاری ما برای فشار به صلح با فلسطینیان همان اوایل عادی سازی بود که انجام هم دادیم ( چند هفته! ادعای ساخت شهرک ها به ادعای مقام اماراتی به تعویق افتاد (اون هم طبق ادعای مقام اماراتی والا که مسیر خودش را طی کرد و میکنه)) از این به بعد ما تاثیر و توانی برای تاثیرگذاری نداریم و در عوض میلیون ها توریست صهیونیست از امارات بازدید کردند و باید توان و تمرکزکمون را من بعد روی این موضوع بزاریم!! در مورد سعودی هم همینه. عادی سازی با ادعای تلاش برای صلح فلسطینی ها انجام خواهد گرفت و بعدش این جنایت های اسرائیل هست که در سایه عادی سازی تشدید هم میشه. مثل عادی سازی ابراهام که جنایات تیم نتانیاهو و تندروی یهودیها چندین برابر شد در سرزمین های اشغالی و اعراب و کشورهای مودر توافق هم بی شرمانه خودشون را زدند به اون راه. پ ن: البته که هر چه نزدیک میشیم به سرانجام این غربال ها صورت باید بگیره. نمیشه فلسطین حق باشه و هم امثال ما طرفدارش باشیم و هم امثال سعودیها ( حتی در ظاهر) - اردوغان هم که در دیدار با نتانیاهو آب دهانش راه افتاده بود و از سفر به سرزمین های اشغالی و ایجاد کریدورها و اکتشاف و انتقال گاز سرمزین های اشغالی به ترکیه و هاب گازی و صادرات به اروپا چنان تعریف میکرد که گویی دوستی هزارساله را دیده!
  11. به هر حال باید مراقب بود. به نظرم روسیه یک بار در تهیه توافق قبلی این باج را ه ترکیه و باکو داد که در ازاری قراه باغ و دسترسی بهش همونطور که در توافق اومده بود زنگه زور را بگیرند ترکیه و باکو و چون مولفه ایران را حساب نکرده بودند گمان میکردند که همه چیز هم نهایتا حل میشه و هر سه طرف پیروز ماجرا. ولی با دیدن جدیت ایران رفتند سراغ ادغام قره باغ تا فرصت بعدی. هرچند هنوز هم احتمال مصالحه قره باغ با زنگه زر و حتی پشتیبانی غرب از این امر وجود داره ( فرض کنید باکو قره باغ را یگیره یک کشتاری میکنه و بعد در ازای مصالحه و عقب نشینی از قره باغ ( با توجه به اینکه افکار عمومی تحریک شدند و این را امتیاز باکو قلمداد میکنند). پس باید مراقب بود و البته فقط انتظار نکشید. همونطور که باکو با برگه صهیونیستها و حمایت ترکیه از همون جنگ گذشته شروع کرد به ایجاد دستاویز و برگ برنده برای به چنگ اوردن زنگه زور و فشار بر ایران، ایران هم باید شروع کنه روی نقاط حساس باکو کار کنه تا بفهمه که هزینه داره توهماتش. تا همین حالا هم ما زیادی منفعل بودیم در مقابل باز کردن جای پای صهیونیستها که من بعد بیشتر هم میشه حتما.
  12. سلام چه دلیلی داره وزیر دفاع روسیه از ایران بخواد در مقابل اشغال ارمنستان و از دست دادن مرزش دخالت نکنه. اون هم به نیابت از باکو؟ ایران در ابلاترین سطح یعنی رهبری که در معدود مواردی خط قرمز صریح بیان میکنند، اون هم در موضوعات نظامی و در مقام فرمانده کل نیروهای مسلح؛ از دست دادن مرزش را خط قرمر اعلام کرده. حالا وزیر دفاع روسیه سهله خود پوتین و جهان هم جمع بشه ایران به قیمت جنگ هم شده اجازه نمیده، اگر در برابر تجاوز صدام نگاه کردیم در برابر تجاوز الهام هم نگاه میکنیم. اصولا ناامید شدن الهام از معاوضه قره باغ با زنگه زور باعث شد قدم نهایی را برداره و قره باغ را ادغام کنه. الان این حربه از دستش خارج شد و اتفاقا موضع ایران هم تقویت چون اذربایجان دیگه هیچ بهانه ای حتی براش شروع جنگ نداره مگر رسما بخواد اعلام تجاوز کنه. الان به بعد الهام و اردوغان و رفقای صهیونیستش وارد فاز امنیتی میشند و سعی میکنند با اقدامات امنیتی ضد ایرانی در خاک باکو، تقویت حضور نظامی صهیونیستها در باکو و منطقه قره باغ و همچینین انتظار برای فرصت مناسب و درگیری ایران در نقطه ای دیگه، فضا را برای حرکت بعدیشون فراهم کنند. راه حل این اقدامات هم از اونجا که الهام حرف حالیش نمیشه اقدام متقبال هست. تقویت نیروهای شیعه آذری جبهه مقاومت در ایران و گسترش مقاومت به سرزمین های باکو.
  13. تلویزیون را روشن کردم دیدم در کمال تعجب رژه روز 31 شهریور یک روز زودتر در حال برگزاریه. دوباره داشتم از نحوه گزارش مجری رژه و فیلمبرداری و خود رژه و بازهم حضور موشک ها و ماشین ها و اب و هوا نشون دادن رژه حرص میخوردم و از اینکه چقدر موشک ها بیشتر شدند و نیروی هوایی چرا فقط با اف-5 شرکت کرده و اینا هم تعجب میکردم که پرچم یمن اون گوشه! توجهم را جلب کرد فهمیدم رژه، رژه بچه های یمنه. بعد به این نتیجه رسیدم اصولا ما در صادرات انقلاب و تجهیزات نظامی به صورت پکیج طور عمل میکنیم و مجری رژه و فیلمبردار و فرم رژه را هم همراه تجهیزات صادر میکنیم! جدا از شوخی ماشالله نیروهای یمنی در تجهیزات و کمیت و کیفیت پیشرفتهای خوبی داشتند. طوریه که انگار هر ورژنی داخلل تولید کردم یک نمونه هم صادر شده یمن. ادم شک میکنه معاون وزیر دفاع میگفتند جا برای تولیدات جدید نداریم (جدی) و الان داریم محل های جدیدی برای ذخیره تسلیحات میسازیم، نکنه منظورش توی یمن! هم بوده. پ ن: نحوه و نوع کمک های ایران و مستشارانش به یمن و لجستیک این بازه زمانی واقعا باید به عنوان یکی از عجایب جنگ های معاصر ثبت بشه. نیروهای مسلح ایران در محاصره 360 درجه یمن و بدون دسترسی زمینی به یمن و اتفاق همه طرف های همسایه یمن و نیروهای فرامنطقه ای پایشگر دریاهای پیرامون چیزی شبیه به معجزه را رقم زدند. ماشاء الله... پ ن2: تنها نگرانی این هست که این همه تجهیزات به هر حال باید به محل های ذخیره خودشون برگردند. صهیونیستها به شدت روی یمن حساس هستند و الان چهارچشمی اسمان و زمین یمن را سانت به سانت رصد میکنند. حملات ناشناس و گاه و بیگاه هم که داشتند. یمنی ها باید خیلی مراقب پدافند هم باشند. عامل و غیرعامل. شهادت فرماندهان ارشد نیروی موشکیشون و برخی خسارات را نباید فراموش کنند.
  14. به نظر بازگشت قره باغ به اذربایجان بهانه را از اذربایجان میگیره و افتقا این مطلوب ماست. اصولا در جنگ گذشته باقی گذاشتن این منطقه به این شکل و ادعای اجازه کریدور به این منطقه به این خاطر بود که در مقابلش کریدور زنگه زور را بگیرند. اگر این بهانه نباشه در مورد اون کریدور اونوقت بهانه جویی فقط با حمله مستقیم نظامی به خاک ارمنستان امکانپذیر هست. ولی شواهد نشون میده این حمله هم و شل کن و سفت کن های اکو به این خاطر هست که در اون مورد امتیاز بگیرند. مواضع پاشینیان و حتی غرب هم فرداروز ممکنه به این سمت بچرخه که توافق کردیم صلح آمیز ما کریدور زگه زور را بدیم و در عوض باکو قره باغ را اشغال نکنه و کریدور دسترسی به قره باغ را به ما بده. این سناریوی مطلوب باکو، پاشینیان، غرب و صهیونیستها و ترکیه است. والا گرفتن قره باغ اتفاقا به نفع منطقه است.* * علیف یه سخنرانی داره که میگه بعد قره باغ نوبت اذربایجان غربی! است چون به تاریخ نگاه کنیم(!) این منطقه برای اذربایجان بوده. این توهم و بیماری ولی دیگه نیاز به درمان داره. خطر حفظ قره باغ برای معاوضه را برطرف شد اونوقت خواست توهم کنه باید جلوش همونطور که گفتیم ایستاد. حمله مستقیم به یک کشور دیگه و قصد اشغال و از بین بردن مرز ما موضوعش متفاوت هست. ولی تا وقتی قره باغ هست همیشه یک معامله پشت پرده خطرناک احتمالش هست ول اگر نباشه بدتر از پاشینیان هم بهانه بخشیدن خاک به باکو را دیگه نداره. میدونم خطر توهم بیشتر با تصرفات جدید برای الهام و باکو وجود داره چون اصولا متوهمند ولی این جراحی باید انجام بشه چون وجود این غده الان به این وضع مطلوب اتفاقا باکو است برای چانه زنی. اون وسط هم هست و عملا برای ما اهمیتش را بعد از بخشیدن مرز به باکو در جنگ قبلی از دست داده و تازه جمعیت ارمنی میتونند اگر فکرش را بکنیم به صورت پارتیزانی و نامتقارن به جنگ و ضربه زدن ادامه بدند به باکوی صهیونیست پرور . پاشینیان میتونه ضربه آخر را هم بزنه. اصولا تمام رفتارهای و عملکردش در دو بازه جنگ چند سال پیش و امسال هم این را نشون میده. پس از تند شدن آتش علیه قراه باغ ( آتش کنترل شده باکو والا باکو میتونه راحت و سریه این منطقه را بگیره) و تحریک افکار عمومی داخلی ارمنستان و فعال شدن مثلا جامعه جهانی اون معامله مدنظر باکو و ترکیه را در قبال زنگه زور انجام میده و ژست نجات بخش ارامنه را هم میگیره که از نسل کشی! با دادن یک بخش کم اهمیت! و باریک جلوگیری. این مطلوب پاشینیان و بخشی از ارامنه است. اگر سطح پشت پرده شخص پاشینیان را کنار بزاریمو ارتباطاتی که شاید بعدها روشن بشه ولی بخش ظاهریش اینه که بخشی از ارمنه ارتباط و روابط با ترکیه را به هر چیز دیگه ای ترجیح میدند به دلایل متعدد. پشت پرده هم یک کشور و ملت ضعیف و سست شاید آماده شدند تا قربانی برنامه رژیمی مثل صهیونیستها ( یک برنامه پیچیده بین ترکیه و غرب و باکو صهیونیستها) بشند ( با دادن بخشی از خاک کشورشون، بخش مهمی از اون) تا اهدافی فراتر از کشور ارمنستان برای یک بلوک بزرگتر محقق بشه.
  15. سلام مسئله امکان تامین هم هست. به نظرم ما الان در وضعیتی هستیم که امکان تامین با تعداد بالا را نداریم ( روسیه درگیر جنگ و تحریم هست و عملا نرخ تولیدش کفاف خودش را هم شاید نده با اطمینان)، چین به نظر علاقه ای به فروش نداره چون ممکنه این بهانه ای باشه برای آمریکا و حتی چند کشور اروپایی که صنایع نظامیش را در قطعات خصوصا زیر تحریم ببرند. کشور دیگه ای هم نمیمونه. عملا به نظر در حال تهیه تعدادی رهگیر هستیم برای شرایط صلح و خاص. همین الان آمریکایی ها در خلیج فارس مدام مزاحم هستند با پرنده هاشون ولی به علت رویارویی نسل پنجم با پرنده های قدیمی ما که عملا بیشتر باعث تقویت طرف مقابل میشه ما امکان رهگیری و رفع مزاحمت را نداریم و مجبوریم با اخطار پدافند و پهپاد و ... کارهایی بکنیم که اتفاقا دشمن را جری تر میکنه چون این راهکارها محدودیت های زیادی دارند.
  16. چقدر سخته براشون که فقط گوشه ای از تبختر و قلدریشون را (با توجه به حمایت، ثروت و نفوذ و ... اشون) اون هم یک گروه کوچک ولی با ایمان سر خودشون دربیاره.
  17. افشای چنین اطلاعاتی در این بازه که در اردوگاه فلسطینی ها درگیری است و ماجرای چندی پیش مزدوران صهیونیستها و فالانژها با حزب الله رخ داد و ... مشکوک هست. خصوصا برجسته کردن پرچم ها.
  18. با بلد کردن مدام کریدور بی اهمیت لاچین به قره باغ توسط غرب، باکو، ترکیه و خود ارمنستان نگرانی اینه که همه اینها در جهت نمایش بزرگ هست. در انتها دسترسی کامل رژیم باکو با کلی منت گذاشتن به ارمنستان و در مقابلش دریافت کریدور زنگه زور با ژست پیروزی پاشینیان. پ ن: برای همین اصولا ایران در مواضعش قره باغ را متعلق به اذربایجان میدونه. به نظرم ما هم خوب میدونیم اولا در جنگ پیش باقی گذاشتن قره باغ در وضعیت کنونیش مسئله اش این نبود که همون را هم نظامی یا در مذاکرات اذربایجان نمیتونست بگیره، مسئله اینجا بود که نخواست بگیره تا بهانه برای گرفتن کریدور زنگه زور را داشته باشه و ما هم این را خوب میدونیم. قره باغ برای اذربایجان بیشتر یک دردسر هست. با جمعیت ارمنی و ... ولی در مقابل کریدور ادعاییش اگر سه برابر این هم وسعت داشت براش هیچ اهمیتی نداشت. وزن زنگه زور کجا وزن یک منطقه محدود در محاصره که اون هم در اینده بعد گرفتن کریدور زنگه وزر اب اذیت و ازار دوباره کامل در اختیار خودش خواهد بود کجا. ولی حساب کنید کریدوری بیفته دست اذربایجان در حقیقت خاک ارمنستان، به خاطر منافع حال و آیندش بابای پاشینیان به پشتوانه همه ارمنی های جهان هم بیاد دیگه حتی یک وجب از این خاک ارمسنتان را نمیتونه پس بگیره. الان نگرانی این پاشینیان خائن و مردم منفعل و خواب آلود ارمنستان هست. باید الترناتیوهای خودمون را داشته باشیم و به هیچ وجه روی ارمنستان حساب نکنیم.
  19. این حجم از گسیل نیرو و نشانه گذاری های ادوات دو دلیل میتونه داشته باشه: اعلام جدیت و فشار نهایی برای اینکه پاشینیان مثل بخشیدن خاک در جنگ دوم این بار هم بگه بیایید دور هم شاد باشیم و عوضش کریدور لاچین را داریم و مرزهای جننوبی چه ارزشی داشت و مردم ارمنستان حسن اش اینه شما هم که عاشق عشق و حال! میتونید راحت برید انتالیا و استانبول ( واقعا خیلی از مردم ارمنستان هم براشون مرز و خاک و اینا مهم نیست و روابط با ترکیه را برای همین ها بیشتر دوست دارند تا خودشون را درگیر کنند توی مرزو ... هر چی باشه ارمنی های جمعیت مهاجر بیرونشون از جمعیت داخلشون بیشتره ) - حتی این نشانه های عمدی روی ادولت که نشانه های روس ها را در بدو تهاجم به اکراین تداعی میکنه هم بیشتر به همین منظور برد تبلیغاتیش هست والا رژیم باکو در مقابل ارمسنتان و پاشینیان نیاز به این ژانگولربازی ها نداره. دوم یک حمله واقعی و همه جانبه و برق آسا. طوریکه معادلات ایران را هم به هم بریزه و احتمالا روی سالگرد حوادث پاییز گذشته ایران هم حسابی حساب کرده و فکر میکنه بهترین موقع هست تا ایران را پان ها و تجزیه طلبان و براندازان مشغول کنند ( حتی کارفرمایی اسراییل و جمع کردن رسانه های فراسی زبان دورهم و سفرهای لندنیان به سرزمین های اشغالی و رایزنی های فشرده هم همه در یک پازل هست) و خودشون بتونند سریع چند سرپل بگیرند و خاطره خوش مذاکرات دور قبل را رقم بزنند. پاشینیان این بار شاید حتی بخش بزرگتری از اون زنگه زور بزرگ را هم بهشون بخشید. برای همین ایران باید پلن مطمئنی برای سناریوهای مختلف داشته باشه. اصلا ارتش را موظف کنه بدون توجه به تحولات فرعی کار خودش را بکنه و هرگونه ارتباط را سد کنه در وهله اول. اگر باکو تهاجم کرد که خب جنگ خواسته و دیگه فرقی نمیکنه ترکیه بخواد چه غلطی کنه. واقعا اگر رویای بزرگش را فکر میکنه ولو با جنگ با ایران به دست بیاره بزاره بجنگیم. فراموش نکنیم برای ما انرژی هسته ای بخشی از منافع ملی بود که سرش کوتاه نیومدیم و طرف مقابل همیشه حواسش بود به جنگ ختم نشه و ما هم دوست نداشتیم و مراقب بودیم و طرف مقابل تنها در صورت قطع منافع ( بمباران تاسیسات) حتما با جنگ روبرو میشد. در این مورد هم ههیچ فرقی نداره و مثل انرژی هسته ای موضوعی خیاتی برای کشور هست. ( حالا متفاوت) و اگر طرف مقابل بخواد قطع کنه منفعتی را ( مثل بمراان تاسیسات) طبیعتا ما هم قدم اخر را برمیداریم که دوست نداریم. منتهی اونجا امریکا عقل میکنه و میفهمه اینجا الهام نمیفهمه. پس. الهام و اردوغان روی عقب نشینی ایران و ترس و اهمال و تعلل و محافظه کاریش حساب کردند و بیشترین زور را میزنند تا بدون جنگ ایران را وادار به پذیرش خواستشون کنند ولی باید نشون بدیم که هیچ اهمالی در مورد این موضوع نداریم چون برای ما با انرژی هسته ای که فرق نداره حتی مهمتر هم هست. این موضوع عقب نشینی نداره. حالا الهام اگر میخواد کل حروف الفبا را هم روی ادوات بنویسه تا ایران گمان کنه پوتین و ارتشش دارند میان.فقط باید آماده بود. رهبر انقلاب به گفته فرماندهان نظامی با تمام مشلات به علت اینکه در بطن جنگ ها بودند و از خسارات جنگ اطلاع دارند خصوصا جنگ همسایگان و مسلمانان کشور را همیشه حتی با شماتت دوست و دشمن از جنگ ها و به قولی 6 جنگ بزرگ عبور داند ولی جایی که خودشون صراحتا خط قرمز اعلام کردند و اتفاقا به تاریخ کشور هم همیشه اهمیت دادند در حفظ مرزها و تمامیت ارضی من مطمئن هستم ایشون کوتاه نخواهند اومد حتی با وجود اینکه خیلی تلاش کردند در این سالها و می کنند که ایران وارد جنگی نشه. حالا واقعا باید دید این شهوتی که در اصل پاشینیان و روسیه برای الهام و اردوغان ساختند که میتونند رویاهاشون را وقتی ایران تحت فشار شدید هست و فتنه خائنان داخلی هم با دست دادن به دشمنان خراجی در جریان هست، محقق کنند براشون شیرین خواهد بود یا تلخ. جالبه گویا جنگ اکراین و ادای روس ها را دارند بازی میکنند. روس ها اون روزها چقدر میگفتند اقدامات ما متعارف هست! واقعا اگر دیگه چاره ای برامون نزارند نمیدونم میشه از این معرکه یک شمال سوریه برای ترکیه ساخت یا نه. وارد نخجوان میشیم به تهدید حضور تکفیریها و اسرایلی ها و تهدیدات تروریستی ( دقیقا مثل ترکیه ولی برای ما واقعی ) و بعد در میز معاملات از تکرهی خروج از شمال سوریه در قبال نخجوان را روی میز میزاریم. واقعا تحلیل ها خیلی ضعیف که اگر ایران وارد ارمنستان بشه برای جلوگری از پیشروی در حاشیه ارس دشمن و دشمن هم جاسرت کنه و نیروهای ایرانی را هدف قرار بده و ایران تلافی کنه ترکیه خودش را بندازه وسط و نیروهای ایرانی را هدف قرار بده. نباید به خاطر فرض جنون طرف و جسارتش از اقدام عقلانی ( قطع خط پیشروی باکو) عقب نشست.
  20. این اظهارات رییس موساد کمی با بدبینی نگاه کنیم قابل تامل هست: این واژه ای که ترکیه زیاد از اون استفاده میکنه، واژه خاصی است. ترک ها معمولا برای از بین بردن نیروهای پ ک ک از این واژه استفاده میکردند که بعدا بسطش دادند اصولا به هدف قرار دادن نیروهای دشمن. حالا این نگاه بدبینانه من این اظهارات را این طور تعبییر میکنه بدون البته دلیل و فقط به شکل حسی. به نظر میرسه شاید منظورش از خنثی سازی تحویل موشک ها به روسیه شاید به همون خرابکاری برگرده. یعنی اگر حدس بدبینانه بخواهیم بزنیم زمانیکه موشکها به روسیه برای تحویل اماده میشدند در ایران یا روسیه نمونه های اول نقص در خودشون نشون دادند ککه پس از بررسی های دو طرف شاید اون قطعه خرابکار کشف شده. و عملا ارسال موشک های معیوب منتفی شده. ما قبلا هم در مورد استاکس نت با همکاری و هشدار اولیه روس ها بود که ویروس را کشف کردیم. و اما موضوع حساس که باید در نظر گرفته بشه جمله دوم هست که به نظر نوعی تهدید یا خبردهی از آینده است." توافق های بیشتری به زودی خنثی خواهد شد" شاید اشاره به یک خرابکاری در گذشته ی صنایع موشکی، پهپادی یا خرابکاری های پیش رو شامل ترور افراد دخیل یا خرابکاری در زنجیره تولید تا کارخانه های ساخت قطعات و یا هدف قرار دادن افرادی باشه که در این حوزه فعال هستند. باید مراقبت بیشتری کرد. من نگاه بدبینانه داشتم. در نگاه عادی شاید اشارش به تلاش های موساد برای درز دادن معاملات و فشار غرب و در نتیجه پشیمان شدن ایران از فروش موشک ها داره یا منظورش از توافق های بعدی نوعی خرابکاری در روند فروش سلاح روسیه به ایران هست ولی همزمانی اعلاک کشف خرابکاری در موشک ها که بدون مقدمه بود حس میکنم شاید خرابکاری در روندی دیگر شناسایی شده و زود هم اعلام شد تا اونها درز اول خبر را ندند از اونجا که میدونستند در این فرض معامله به خاطر این خرابکاری کنسل شده یا به قول خودشون خنثی شده. نکته مثبتش میتونه این باشه به خاطر این معامله در این فرض البته، خرابکاری در موشک ها در این مرحله کشف شده و نه روز مبادایی که خودمون قرار بوده ازشون استفاده کنیم. ولی همچنان "به زودی توافق‌های بیشتری خنثی خواهد شد." قابل تامل هست و باید حسابی بهش توجه بشه.
  21. ابهام زدایی برداشت شده از گفتگوی معاون هماهنگ کننده نیروی پدافند هوایی ارتش: پس عقاب یک موشک برای سامانه دزفول هست که میتونه در سایر سامانه ها هم احتمالا حضور داشته باشه. فکر کنم حالا بشه تاپیک دزفول را در عقاب ادغام کرد. چون عملا عقاب نام موشک سامانه پدافندی است نه نام یک سامانه پدافندی. در گفتگو به سامانه های پدافندی: سپر، دزفول، صیاد تاکتیکی و زوبین و باور اشاره شده بود.
  22. سردار باقری در بازدید از همین نمایشگاه دستاوردهای دفاعی (محل حضور باور) اشاره کردند: در این نمایشگاه شاهد سامانه هایی برای پوشش ارتفاع بلند، متوسط و پست هستیم. ما تنها ارتفاع بلند را مشاهده کردیم و به نظر قسمتی از این نمایشگاه در معرض دید عموم نیست. شاید اون سامانه پست و یا حتی عقاب احتمالی هنوز برای رونمایی اماده نیست ولی ساخته شده نمونه مهندسیش.
  23. در مورد شرایط و اقدامات اگر بخواهیم تحلیلی داشته باشیم: رژیم باکو با اینکه امکان اتصال به نخجوان را از میان استان سیونیک که باریکه ای است مطمئن و حتی یک بزرگراه شرقی و غربی از دل این باریکه ( بزرگتر از جاده حاشیه ارس) از اذربایجان به نخجوان کشیده شده اصرار داره که از حاشیه ارس به کریدور ادعایی اش برسه که طبیعی هم هست. باکو یک گذرگاه تحت حاکمیت مطلق خوش را میخواد که عملا جغرافیای کشورش را یکپارچه کنه و نقشه ها طبق اون تغییر کنند. اینطوری یک جغرافیای یکپارچه خواهد داشت و در اهداف ثانویه ارمنستان هم محصور میشه و شاید برای آینده و کل منطقه ای که روش ادعای تاریخی داره را بعدها بتونه راحت تر به چنگ بیاره. از طرفی این گذرگاه الان اگر از میانه ارمنستان باشه باعث جدایی مناطق جنوبی از شمالی میشه که یک دردسر هست براش. چون یا باید از حاکمیت مطلق خودش بر کریدور ادعایی چشم پوشی کنه و اجازه ارتباط امرنستان با مناطق جدا افتاده را بده یا اینکه اون مناطق را هم اشغال کنه که فعلا با توجه به حساسیت ها فرصتش را نمیبینه. بابراین بهترین راه داشتن کریدور در حاشیه ارس هست که مردم ارمنستان را هم به دو تکه جدا نمیکنه تا دردسرهای حقوق بشری و انسانی را داشته باشه در آینده. حالا ببینیم ایران چه کار میتونه بکنه. به نقشه پایین نگاه کنیم. ایران در یک بحث اگر ارمسنتان تصمیم به واگذاری حق حاکمیتی خاک خودش به باکو را بگیره میتونه درخواست مشابهی ارائه بده ( برای مردمی که حاضرند خاک و حاکمیت به باکو بدند چرا باید مشکل داشته باشند که به ایران هم بدند؟ خصوصا که با بکو خصومت دارند و تعداد زیادی ارمنی هم در ایران میتونه کمک کننده باشه ) حالا روی نقشه به 5 کریدور عبوری نگاه کنیم: 1.کریدور قرمز: کریدوری است که باکو میخواد. به عرض چند کیلومتر و از اونجا که ساحل ارس با جاده موجود و عرض مناسب اجازه باز کردن معبر مناسبی را بهش میده در دسترسی فوری به نخجوان ایده آل هست و ارمنستان هم کاملا جدا در شمال دیگه ادعایی نمیتونه داشته باشه. 2.کریدور سبز پررنگ: ایران در وهله اول میتونه تقاضای این کریدور را کنه. این کریدور باعث میشه که اصولا کریدور ادعایی باکو نهایتا مجبور باشه از اینجا عبور کنه و از اونجا که اگر فقط یک متر از کریدور ادعایی اذربایجان معارض داشته باشه اون نقشه یکپارچگی سرزمینی رخ نمیده پس گزینه مناسبی است. دوستی گفتند قبلا باکو میتونه از روی این کریدور فرضی پل بزنه یا تونل بکنه که طبیعتا ما اجازه نمیدیم چون برای ما اصل دسترسی به ارمنستان مهمه ولی اصل حفظ منافع ملی و کریدورهای تاریخی در جهت حفظ منافع کشور هم مهمه. اجازه به باکو برای یکپارچگی ساختگی سرزمینی فرقی نمیکنه که مرز ما را قطع کنه یا نه چون خلاف منافع ملی است پس اجازه نباید بدیم. این کریدور در همون یک متر هم ارزوی دسترسی تحت حاکمیتی باکو را قطع کنه کارش را درست انجام داده. 3 و 4.کریدور سبز و آبی کمرنگ: اگر ما بتونیم کریدور درخواستی را گسترش بدیم از فانتزی های آتی باکو زیاده خواهی هاش میتونیم به شکل مطمئن تری خیالمون راحت باشه. چون این دسترسی برای باکو انقدر مهم هست که ممکنه سعی کنه از نقاط دیگه میان بر بزنه ولو اون ضررهایی که اول بحث گفتم را هم داشته باشه براش. 5. کریدور نارنجی: این مسیر وجود نداره ولی اگر امکان ایجاد جاده باشه و استقرار مسیر مناسبی است برای امتداد کریدور در اختیار ایران. توضیح: توجه دارید که این بحث کریدور برای ما یک بحث کشورگشایانه نیست. ما حتی میتونیم در متن توافق محرمانه ذکر کنیم این فقط در ظاهر ماجراست و حقوقی برای ما ایجاد نمیکنه چون حق عدم دسترسی طرف ثالث. حتی میتونیم برای اون آشکارا مدتی بزارمی مثلا اعلام کنیم ایران و ارمسنتان طبق توافقی ترانزیتی تصمیم گرفتند که در ازای فلان مقدار گاز در مدت 20 یا 50 سال ارمنستان هم کریدوری ترانزیتی را به همین زمان به ایران اعطا کنه. که البته فقط ظاهر ماجراست و یک جای پا برای حضور جاده ای و ترافیکی و زیرساختی ما در طول این مسیر. حتی حضور پررنگی هم لازم نیست و همه چیز در ظاهر برای قطع ادعای باکو و ایجاد یک بهانه حقوقی برای ارمسنتان هست که کمتر وا بده. حالا این یک ایده خام هست و دوستان میتونند کمک کنند و نظر بدند و یا دلایل رد این ایده را بگند. پ ن: با ورود براندازان و رسانه های اپوزیسیون و نفوذی ها و پان های داخلی احتمالا شاهد بهانه هایی خواهیم بود که زمان آن شاه خائن موقع پیشکشی قره سود و اون کریدور حیاتی به اتاتورک و ترکیه ( با زیرکی اتاتورک و سوء استفاده از به اصطلاح ندید بدید بازی یک تازه به دوران رسیده جنگ ندیده گماشته شده نادان قدرت پرست، در مقابل یک نظامی جنگ دیده ی پخته شده ی زیرک، وطن پرست ) خواهیم بود. باریکه به اندازه دو سه کیلومتر که ارزشی نداره و اینطوری دل ترکیه را که با ما مشکل داره به دست میاریم و ازخودمون راضی میکنیم و حالا مشتی خاک چه ارزشی داره و ... دقیقا همان حرف ها و خیانت ها همیشه توسط خائنان و نفوذی ها در زرورق های شیک برای عوام هم بسته بندی میشند و نتیجش گلستان و ترکمنچای و قره سود و ارارات و دشت ناز و بحرین و ... جالبه یکی نیست بگه گاهی باریکه ای به عرض صد متر از صدها کیلومتر هم مهمتره. وقتی شما مرزها و نقاط استراتژیک را به دشمن یا رقیبت واگذار میکنی. گویی یکی الان بیاد بگه طالبان از عمق افغانستان چند هزار کیلومتر مربع به ما میدند در عوض ما یک باریکه از مرزهای شرقی را ببریم و دسترسی به دریای عمان با حق حاکمیت تام بدیم به افغانستان! منتظر روزنامه ها و سیاستمداران خائن قدرت طلب که منافع ملی براشون به قیمت کوبیدن دولت و نظام اهمیت نداره، براندازان خارجی به شکل تلویحی و خناثان منطقه ای و مردمان نادان داخلی مسخ رسانه های فارسی زبان و فضای مجازی باشیم.