alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,151
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. اصولا اگر موافقت روس ها نباشه ترکیه جرات چنین اقدامی را نداره. روس ها معلوم نیست به دنبال چه هستند ( لازم به اشاره هست بدبینی ما به روسها طبیعی است ولی در گذشته در چند مورد از این نوع توافقات با ترک ها مثل آتش بس هایی که شد و برخی توافقات در نهایت به نفع متحدین تمام شد و اجازه داد کار داعش را یکسره کنند و با فراغ بال برخی مناطق را پاکسازی کنند ) هر چند در این مورد با اینکه به نظر میرسه روس ها تمایل به ایجاد نقاط ایست بازرسی ترکها در ادلب دارند ( وزن ضرر و منفعتش چقدر هست معلوم نیست، در ظاهر که کامل به نفع ترک هاست خصوصا به نظر با انتخاب عامدانه ی العیس و بستن راه متحدین ) ولی ترک ها هم از این تمایل دارند به نفع خودشون و تروریستها و به ضرر متحدین کار می کنند. از فواید حضور ترک ها در ادلب این هست که بالاخره در قبال نقض آتش بس و حملات از لااقل برخی محور ها ترک ها باید پاسخگو باشند ( در حالیکه ترک ها با عدم حضور ولی در اختیار داشتن کنترل کامل بخش غالب تروریستها هر وقت دلشون میخواست ازشون استفاده میکرد ( مثل عملیات تروریستها در شمال حما با وجود آتش بس و دستیابی ترکیه به الباب در حالیکه متحدین مجبور به انتقال به حما شدند در اثنای نبردها ) ولی از مضراتش اینکه به قول و عمل ترک ها هیچ اعتمادی قطعا نیست ( با اینکه النصره هم به نظر کامل ( لااقل به خاطر نیازهای حیاتیش که از ترکیه تامین میشه چه غذا و دارو گرفته تا تسلیحات و نیرو ) تحت نظر ترکهاست ولی با عدم قبول مسئولیتش توسط ترک ها هروقت میخوان ازشون ضد متحدین استفاده میکنند هماهنگ و بعد هم ادعا میکنند تحت فرمان ما نیست ) و اینکه امکان هر خطری از این مناطق هست. بعد اینکه راه دسترسی به شهرک های فوعه و کفریا مسدود میشه و امکان بستن راه نیروهای سپر فرات که قصد اتصال به ادلب را دارند گرفته میشه. قدرت چانه زنی ترک ها با حضور هر چه بیشترشون در سوریه افزایش پیدا میکنه. تروریستها چتر محافظتی پیدا می کنند و فعالیتهای خودشون را در مناطق ترک ها با خیال راحت از هدف قرار نگرفتن گسترش میدند و در حقیقت فضای پرواز ممنوعی براشون ایجاد میشه. و ... ولی متحدین در غیاب نیروی هوایی، زرهی و پشتیبانی و توپخانه ای موثر در سوریه امکان اقدامات زیادی را ندارند. حتی به نظرم نیروهای سهیل حسن با توجه به متمایل بودنشون به سمت روس ها شاید علاقه ی چندانی به مخالفت با تصمیم روس ها نداشته باشند در عمل.
  2. تروریستهای ترکستانی گویا ضد حمله ای داشتن و برخی روستاها را در غرب ابوضهور تصرف کردند از جمله تل سلطان را. اتاق عملیات مشترکی تشکیل دادند تروریستها هم. صحبت هایی از درخواست آتش بس هم بود که به نظرم در این شرایط که ترکیه مشغول هست خودش اصلا نباید قبول بشه چون هم نیروهای تروریست سرازیر کمک به ترک ها میشن ( همین الان هم یکی از منابعشون از پیوستن گروهی از هیئت تحریر الشام به عناصر ترکیه در عملیات عفرین ضد کردها خبر داده بود ) و هم فرصت براشون پیش میاد چون خطوط دفاعیشون کشسته شده در اطراف شهرهایی که در عمق بودند و خطوط دفاعی نداشتند خطوط دفاعی ایجاد کنند ) هر چند باید دید شاید اتاق عملیات مشترشکون اگر قوی ظاهر بشه این ارتش سوریه باشه که نیاز به بازیابی داشته باشه. جالبه نورالدین زنکی هم حتی برای خودشیرینی اردوغان و ترکها ادعا میکنه جلوی قاچاق ضذ تانک به کردها را گرفته و میگیره. نکته ی دیگه در مورد ویدئوی معروف این روزها به همراه چند تصویر و ویدئوی وحشیانه ی ارتش آزاد معتدل سوری یا به قول غرب آزادیخواهان انقلابی ضد اسد هست که خب تقریبا بایکوت شد توسط جریان خبری غربی/آزادی خواهان وطنی! و فعالان توئیتریست و سلبریتیست! که آیلان کردی روزی براشون اون همه مهم بود. توحش عملی و ناسزایی و تکفیری این گروه ها را شاید قبلا حتی در داعش و النصره هم کمتر دیده بودیم و تازه اینها مدتی است از جبهات دور هستند و در دامن متحد دموکرات، شیک و منطقه ای ناتو یعنی ترکیه.
  3. در برابر نقدها همیشه این سوال وجود داشت ایران تحت تحریم از ابتدای انقلاب خصوصا در بخش تسلیحات چه جایگزین معقولی داشت برای حرکت در بخش دفاعی که حداقلی از بازدارندگی را ایجاد کنه. اصولا تنها اگر هدف نقد باشه که بله از خود شخص که چرا مثلا بیل گیتس و استیو جابز نشدیم با اینکه همگی یک سر و دو دست و دو پا داشتیم! و مجبوریم برای یک لقمه نون 25 کیلومتر در روز دوندگی کنیم! هم میشه شروع کرد برای تک تک آدم ها ولی خب بحث واقعیات موجود و مقدورات هست. ( با تمام اشکالاتی که وجود داره و قابل نقد هست در هر حرکتی ) گزینه مقابل سرمایه گذاری در موشکی ( به قول منتقدان کم بازده، بی فایده، قوطی، فیلیو!، آهن قراضه، آشغال پاره ) چه بود که بازدارندگی داشته باشه؟ نیروی هوایی؟ زرهی؟ ترکیب نیروی هوایی و زرهی؟ ( خب میشه گفت بازدارندگی ایجاد نکرده و این خیالبافی هست و این فشار ها و بحث موشکی و تحریم هم تنها تفریح غرب هست با ایران و حمله هم دوست نداشتند تا حالا بکنند والا دلیل دیگه ای نداشته ) اصولا اگر نهایت دستیابی به تکنولوژی ما با توجه به تحریم و بایستگی! از صفر شروع کردن موشکی به قول دوستان هیچی و یک لوله قراضه بوده در بخش هوایی و زرهی نهایتا هواپیمامون میتونست از باند بلند بشه و کرش نکنه! و تانکمون هم یک دوری حول خودش بزنه. حتی اگر اینطور نبود و معجزه وار ما در بخش هوایی در مرحله ی کنونی به اف-16 طوری رسیده بودیم، چند فروند میتونستیم تامین کنیم؟ شانس بازدارندگیشون در برابر سیستم های پدافندی و رپتور در برابر موشک ها و پاتریوت مثلا خیلی بیشتر بود؟ یا کمتر بود؟ یا مساوی بود؟ قطعا در عملکردها نقد وجود داره و به هر حال نیروهای نظامی این کشور از ابتدای انقلاب بعد از مواجه شدن با یک جنگ ویرانگر ( در حوزه اقتصادی و نظامی خصوصا ) اون هم در حالیکه بیش از نیمی شون از صفر نظامی گری شروع کرده بودند و بدیهیاتش را هم در خالی شدن یکباره کشور از مستشارین و متخصصین این امر نمیدونستند و جنگ هم در ساعت صفر اوار شده بود روشون و بعد هم تحریم های دامنه دار که حوزه ی تکنولوژیکش بماند حوزه ی اقتصادیش کمر هر کشوری را میشکونه چه برسه اثراتش در حوزه های نظامی چه داشتند و چه براشون فراهم بود که چه انتظاری داشته باشیم. و البته فراموش نکنیم قطعا هدف تحریم ها هم یکی این بوده، گرفتن حداکثر توانایی یک کشور در بعد نظامی ولی به هر حال هر وقت فرصت بوده و ایران میتنوسته ( بر خلاف امارات و عربستان و ترکیه که سفره ی گسترده انواع محصولات از ایجاد پایگاه هوایی و پادگان و سنگر براشون گرفته تا به روز ترین تکنولوژی های نظامی ) ایران خریدهای بدی نکرده ( اون هم در حالیکه در همون شرایط هم وقتی اس-300 با اون همه مشکلات و منت به ایران فروخته شد اس-400 الان در طبق زرین به هر کشور و ناکشوری! داره پیشکش میشه و روس ها را هم که همه میشناسیم ) و یکی اینکه پرسش ماقبلی برای ایرانی ها بوجود بیاره چرا این همه مقاومت؟ غیر از تحقیر و تضعیف در برابر قدرت و پول و ارتباطات من چه چیزی عایدتون شده وقتی من همه ی راه ها را بستم؟ بهتر نبود با من بودید تا عربستان طورتون کنم حالا؟ به هر حال جو روانی الان به نفع فضای مجازی با خبرهایی چون خبرهای روزنامه الدیار هست ( خرید 500 میگ-31) و فناناپذیری عربستان و جنگ ستارگان ایالات متحده ولی خب باید همیشه معتدل نگاه کرد به قضایا.
  4. حتی دیگه اشاره به این استاندارد دوگانه و حمایت صریح سازمان ملل و غرب از تروریسم تکراری شده. در حالیکه دو شهرک شیعی در ادلب سالهاست تحت محاصره است و فقط و فقط از طریق هوایی اگر بشه کمک های بخور و نمیری براشون ارسال میشه تا صرفا زنده بمونند و هیچ راه قاچاق و ... مثل غوطه هم بهش وجود نداره و بر خلاف غوطه که در شرایط عادی هلال احمر سوریه زمینی همیشه کمک ها را براشون ارسال میکنه اگر خودشون اجازه بدند ( چند بار در حالت آتش بس به ارتش سوریه حمله کردند و درگیری را آغاز؟) و هیچ صدایی از هیچ شخصی درنمیاد گویا اصلا وجود خارجی ندارند این دو شهرک ولی وقتی خودشون در عغئطه غائله را شروع می کنند و درگیریها آغاز میشه داد هوادارن غربیشون میره بالا اون هم نه در موقعی که تروریستها پیشروی دارند بلکه موقعی که متوقف میشن. اما جالب تر در مورد ادلب هست، گزارش تصویریش موجود و اشاره شد به مصاحبه با تریلی های ترک در مرز سوریه که راننده ی ترک در یک مورد و یک مرز اعلام می کرد روزانه 250 تریلی فقط از اینجا وارد ادلب سوریه میشن، اگر اینها کمک و مواد غذایی نیست پس ترکیه در حال انتقال کود شیمیایی برای مصارف صلح آمیز هست لابد فقط؟! در این چند سال موقع هجوم و پیشروی تروریستها در هر نقطه ای حتی داعشی ها هیچ صدایی از طرف غربی شنیده نشد ولی موقع پیشروی ارتش سوریه در مناطق القاعده هر وقت باز طرف تروریستها عملیات کردند و پیشروی باز سکوت بود ولی ارتش سوریه تا کمی پیشروی هاش سرعت میگیر یا ناگهان حمله شیمیایی بلد میشه، یا کمک های بشردوستانه یا کشته شدگان غیرنظامی یا یادشون میفته جنگ چیز بدیه! و البته کردهای عفرین از همه طرف محاصره شدن و تحت هجوم ترکیه هم لابد میتونند از هوا تغذیه کنند و هیچ کمکی هم لازم ندارند. الان اگر این فشارشون باعث توقف عملیات ارتش سوریه ضد غوطه که خودشون درگیری را شروع کردند نشه لابد باز یک حمله شیمیایی را شاهد خواهیم بود از ارتش سوریه که همینطور برای خوش گذرانی و مازوخیسمی عجیب! چند تا زن و بچه را میشکه (لابد ارزش نظامی بالایی هم داره! ) تا بهش حمله بشه و بیست تا هواپیما و صد تا سرباز از دست بده! پ ن: در خبرها هست که همزمان با پیشروی به سمت سراقب تحرک تروریستها در اطراف شهرک های فوعه و کفریا بیشتر شده، از اونجا که این شهرک ها به هر حال هم یک انگیزه و هم هدف تلقی میشن و رسیدن بهشون میتونه بسیار مهم باشه احتمال حمله ی همه جانبه ی تروریستها بهشون وجود داره تا قبل از رسیدن نیروها این انگیزه و هدف را از میان بردارند و یا لااقل ازش به عنوان اهرم فشاری استفاده کنند. جبهه ی جنوب حلب و مقاومت علاوه بر نیروهای سهیل حسن در محور رو به سراقب باید آماده باشند یا حتی افزایش نیرو بدند تا اگر اتفاقی افتاد جدی وارد عملیات بشند (تا به امروز در محور جنوب حلب عملیات گسترده ای را شاهد نبودیم ) و از سمت جنوب حلب و العیس قبل از هر اتفاق ناگواری بتونند اقدامی کنند.
  5. خب یکه تازی های اردوغانی تمامی نداره. تحرکات ترکیه را از زوایای مختلف میشه نگاه کرد و با فرض های مختلف البته تماما با اطلاعات ظاهری: اول: ترک ها دارند از شرایط آشفته ی ایجاد کرده در عفرین برای استقرار در حلب استفاده می کنند ( به نقل از یکی از منابع سایت تحولات جهان اسلام حتی در فکر اشغال کامل حلب در آینده هستند ) و همانطور که قبلتر گفته شد یکپارچه سازی از الباب تا ادلب در حقیقت هدف اصلیشون از عملیات در عفرین هست در قدم اول و قدم دوم ایجاد یک جنگ نیابتی است ( پس از تجهیز تروریستها توسط همین مقرهایی که الان ایجاد می کنند در داخل خاک سوریه و سپس با یک بهانه آغاز حمله به سمت حلب و شمال سوریه و اشغال مناطق باقی مونده تا سرزمینی یکپارچه در شمال سوریه در قیقومیت! خودشون ایجاد کنند و شاید خودشون اصلا در عملیات مشارکت نداشته باشند حتی ولی همین مقرها میتونه نقش پررنگی در تجهیز موتوری! و انفرادی تروریستها چراغ خاموش داشته باشه با بهانه ی اینکه امکانات ارسالی برای ارتش ترکیه است) در حقیقت نشانه هایی مثل اینکه چرا العیس انتخاب شده با موقعیت استراتژیکش که میتونه نقطه ی آغاز شروع عملیات برای پیوند دادن دو شهرک شیعی و قطع عرضی قلمرو تروریستها باشه توسط ارتش سوریه تایید کننده این برنامه ی ترکها میتونه باشه که در وهله ی اول قصد دارند هم تجهیز تروریستها و ایجاد یک حائل امن برای ازاد سازی نیروهاشون برای سایر جبهه ها را ایجاد کنند و هم مانع پیشروی های اخیر ارتش سوریه به اون سمت و به هم خوردن برنامه ی آینده ی ترک ها بشند والا که این همه نقطه از شمال حماء تا شرق لاذقیه برای استقرار وجود داشت. دوم: روس ها قبلا از عدم انجام قول ترک ها مبنی بر ایجاد نقاط بازرسی برای توافق آتش بس در ادلب گله کردند که مثلا حوادثی مثل حمله به پایگاه روس ها رخ نده، اگر فرض بگیریم فشار روس ها به سوریه و ایران هست تا ترکیه وارد ادلب بشه میشه سوال کرد چرا به جای استقرار در لاذقیه و مناطق نزدیک برای عدم تکرار حملات ضد پایگاه های روسی العیس انتخب شده پس؟ جای سوال داره. و آیا مثلا حمله به پایگاه روس ها با توجه به اینکه روس ها اعلام کردند حمله آماتوری نبوده و اطلاعات و امکانات از طریق یکی از کشورها در اختیار تروریستها قرار گرفته توسط ترکیه سازماندهی شده بود تا بهانه ی حضور نظامی به این شکل در ادلب را پیدا کنه و روس ها را تحت فشار بزاره؟ به هر حال همکاری مشتاقانه ی باند القاعده ای جولانی با نظامیان ترک قطعا بی برنامه و صرفا دوستانه نیست و مبتنی بر یک داد و ستد هست. فشار روس ها بر مقاومت هم که شنیده میشه برای پذیرفتن برنامه ی ترکها. باید دید باند جولانی و رفقای ترکش چه برنامه ای برای حلب دارند چون اونطور که مشخص هست اردوغان هنوز از ایده ی خواندن نماز در مسجد اموی حلب دست برنداشته و هنوز سهم بیشتری از این مناقشه ی طولانی مدت سوریه میخواد. پ ن: همچنان اجازه ی روس ها به ترک ها برای عملیات در عفرین بها و یا خواسته هایی از ترک ها داشته که مشخص نیست چی بودند و هستند.
  6. با اوضاعی که قبلا در الباب شاهدش بودیم و هستیم و حالا در مناطق اشغالی عفرین خطر ترکیه بیشتر نباشه کمتر نیست. فراموش نکنیم اردوغان داره هوشمندانه از برگه ی مزدوران سوریش استفاده میکنه. ( خوبی این تروریستهای فعلی برای ترک ها این هست که مختصات فکریشون بر مبنای تنفر ایدئولوژیکی هست و براشون خاک و وطن و کشور اهمیت چندانی نداره ) اردوغان با همین برگ در برابر فشارهای آتی بین المللی احتمالا عنوان خواهد کرد که انقلابیون! سوریه را مستقر کرده در مناطق اشغالی و هرگونه حمله بهشون هم پشتیبانی شدید ترکیه و البته کشورهای غربی/عربی ( برای مقابله با حکومت سوریه ) را در پی خواهد داشت ولی در واقعیت با مشاهدات میدانی و اهتزاز پرچم ترکیه در مناطق اشغالی و تصاویر آتاتورک در نقاط اداری مناطق اشغالی و حتی تعیین فرماندار و پلیس مستقیم و غیرمستقیم توسط ترک ها در این مناطق و به دست گرفتن همه ی شئون فرهنگی/اجتماعی/اقتصادی/سیاسی به نظر شکل جدیدی از جولان اشغالی(!) را شاهد باشیم این بار در شمال. فارغ از بحث های تاریخی و طمع های امپراطوری عثمانی مآبانه ی ترکیه به این مناطق که بسیار هم استراتژیک هستند در کناره مناطق بحث برانگیز هاتای مشرف به مدیترانه، این سرزمین های اشغالی فعلی تسلط کاملی بر حلب دارند، بسیار حاصلخیز هستند و در ارتباط با ادلب همیشه یک اهرم فشار ضد حکومت سوریه هستند تا در آینده شاید به عنوان تنها ثمره ی سرمایه گذاری عظیم ترک ها در ویرانی سوریه ازشون در مذاکرات و تعاملات استفاده کنه.
  7. ترکیه هنوز در حال ارسال تجهیزات به منطقه ی عملیاتی هست. این بار توپ های 203 میلیمتری. حجم عظیم تجهیزات در عفرین به نظر قابل مقایسه با عملیات سپر فرات نیست. انواع تانک ها و توپخانه ها و موشک انداز ها و امرپ ها و نفربرها و خودروهای رزمی مهندسی و تکنیکال های همگی زرهی شده و به کارگیری توان هوایی گاهی تا صد جنگنده و نیروهای ویژه و تروریستهای ارتش آزاد که جالبه تحت فرمان اردوغان هستند ولی در برخورد با اسرای کرد همون وحشی گری و ذات سابق بر اینشون نمایان هست و تنها در بالا بردن پرچم ترکیه در مناطق اشغالی مرتبط با ترک ها به نظر می رسند والا که به سربازان جولانی شبیه ترند ( اگر جولانی خودش سرباز اردوغان نباشه البته! ) اگر ادعای دیروز اردوغان مبنی بر کشته شدن تنها 20 نفر از مجموع نیروهای ترک و ارتش آزاد را قبول کنیم احتمالا ناشی از همین تدارک گسترده است. برای پیشروی وجب به وجب منطقه ابتدا با نیروی هوایی شخم زده میشه بعد توپخانه و موشک اندازها هر جنبنده ای را هدف قرار میدند و سپس خمپاره اندازها از فاصله ی نزدیک و بعدش هم ستون تانک ها و امرپ ها و تکنیکال های زرهی مسلح وارد منطقه میشن. از طرفی به تمام جهات حمله که تقریبا از هر چهار طرف هست تجهیزات فراوان ارسال شده و با توجه به وسعت کم منطقه و قدرت آتش باری بی حد و حصر! چیزی برای دفاع باقی نمیمونه. در نظر داشته باشیم کردها نهایتا با هیچ! دارند میجنگند. حتی شاید بشه گفت تجهیزاتشون در حد یک چندم تجهیزات نیروهای هیئت تحریر الشام در ادلب هم نیست. نه زرهی، نه توپخانه و موشک انداز چشم گیر و خودروهای تکنیکال و تاکتیکالی و نه حتی موشک های ضد زره کافی و مناسب. نهایتا سلاح هاشون محدود به سلاح های انفرادی است غالبا.
  8. با توجه به تصاویر مربوط به همون سه روز اول که به نظر کنده شدن رادار و چند قطعه ی دیگه دیده میشد و در شاید جدا کردن رادار و اون قطعات به طور هدفدار بوده گویا؛ به نظر میرسه از همون ابتدا برنامه ریزی برای جدا کردن قطعات و دی اسمبل کردن ناو بوده با شرایط خاصی و حالا باید دید برخورد ناوشکن با موج شکن چطور بوده که از همون ابتدا ایده ی جدایی ناو از موج شکن و انتقالش را منتفی کرده و یا اینکه بحث امکانات بوده برای چنین عملیاتی که در دریای شمال و قبل از به کارگیری ناوی جنگی به جثه ی! دماوند فکرش را نکرده بودیم و یا بحث هزینه فایده بوده و یا میزان آسیب های وارده به بدنه بوده یا مثلا اتفاقی زیر آب و گیر کردن بدنه و موج شکن بوده یا شرایط دریایی و کف اون منطقه بوده یا چیز دیگه ای که باعث شده با وجود اینکه در برخی روزها امواج و وضعیت دریا هم به نظر مناسب بود ( که حتی روی ناو کار کردند و تجهیزات را جدا کردند و عملیات غواصی در اطراف ناو برقرار بوده و پیکرها جستجو شدند و ... ) باز هیچ تحرکی برای جداسازی و انتقال کلیت ناو ندیدیم. به هر حال هر چند حادثه برای همه ی کشورها رخ میده و خب قطعا کشورهایی با صنعت دریانوردی جنگی مدرن چند صد ساله و صنایع کشتی سازی انبوه و بومی توقع بیشتری ازشون میره ( و ما ابتدای راهیم هنوز ) ولی این حادثه برای ما بسیار خسارت بار شد بنا به دلایلی که باید کند و کاو بشه و اون هم بیشتر به نظر به خاطر اقدامات بعد از حادثه و زمان بحران بوده که میبینیم چه در بعد محلی و چه ملی و چه هر نوع بحرانی ( همین برف حتی ) گویا برامون مدیریتش بدون توجه به دولت ها تعریف نشده هست. به نظر صنایع نظامی مثل خیلی بخش های دیگه نه تنها نباید این ضعف را داشته باشند که حتی باید برای سایر بخش ها یک الگو باشند.
  9. نکته ی جالب این چند روز اخیر یکی آفتابی شدن جولانی همزمان با حضور اردوغان در اتاق عملیات زیتون در غرب حلب بود و یکی گزارش خبرنگار صدا و سیما در مرز ترکیه با سوریه که در مرز ریحانلی با تعدادی از رانندگان تریلی های ترکی که به سمت سوریه می رفتند گفتگو کرد و راننده ها خندان می گفتند که مقصدشون نقاط مختلف از جمله شهر ادلب هست که بسیار هم امن! هست و به قول یکی از افراد مسئول تر! هیچ تروریستی درش حضور نداره!! روزانه یکیشون اشاره کرد که 250 تریلی تنها از این مرز وارد سوریه و ادلب میشه، یعنی جایی که هیئت تحریر الشام تقریبا قدرت مسلط هست و جایی که احتمالا همه ی این کمک های اردوغان از کنار دو شهرک محاصره شده ی شیعی رد میشند به راحتی که در خاک سوریه هیچ منطقه ای تا این حد از محاصره ی کامل و تام وجود نداره چون دولت سوریه به همه ی مناطق اجازه ی ارسال کمک های زمینی را میده کم و زیاد. و البته بار این تریلی های سرپوشیده غیر از کمک های مادی چی هست احتمالا فقط میت! مطلع هست. وقیحانه بودن شوهای اردوغان در مبارزه با تروریسم همین ارتباط تنگاتنگش با القاعده در سوریه هست که به نظر هر چند در ظاهر تنش هایی دارند ولی در باطن هر دو نیاز به همدیگر را خوب درک کردند. کردهای عفرین هم گویا حالا بیانیه ای دادند مبنی بر پذیرش حضور ارتش سوریه در عفرین، جایی که با نقاط آلوده شده توسط تروریستها در عفرین هرگونه ورود ارتش سوریه میتونه بهانه ای باشه برای مزدوران ارتش آزادی! ترکیه که جبهه ای جدید با ارتش سوریه ایجاد کنند و شاید این خبر مشرق که امروز یک کاروان نظامی ترک ها در چرخشی عجیب وارد غرب خناضر و شهرک العیس شدند و همزمان حضور جولانی را هم در این مناطق شاهد بودیم معنادارتر بشه.
  10. گمان نکنم. شاید کردها حالا که در مخمصه افتادن و برای فرار از پاسخگویی در برابر شکست احتمالی چنین عنوان می کنند. در دو مصاحبه که یکی دیروز یکی از مسئولان بلند پایه ی کردی در عفرین انجام داده بود اشاره کرده بود صریحا که روس ها به ما گفتند مناطق را در اختیار ارتش سوریه بزارید تا مانع حملات ترکیه بشید و ما قاطعانه! رد کردیم و گفتیم در برابر ترک ها و هر کسی دیگه ای مناطق را واگذار نمی کنیم، یکی هم امروز که مصاحبه ی امروز فرمانده یگان‌های مدافع خلق کُرد با الشرق الاوسط بود که اشاره کرده بود بعد از اینکه روس ها به ما پشت کردند! ( بعد از شروع حملات ) تماس هایی با دمشق داشتیم ولی دمشق هر چند بیانیه هایی صادر کرد و اعلام آمادگی برای برخورد با ترک ها کرد ولی گفت روس ها به ما اجازه ی مداخله نمیدند. ( در حقیقت انتظار دارند در حالیکه اجازه ی حضور سوریه را در این مناطق نمیدند و حق حاکمیتی هم براش متصور نیستند و هر از گاهی تازه براش رجز هم میخونند حالا مداخله کنه که هر چند به نظر دمشق تمایل داره ولی نه قدرتش را داره در برابر ترکیه در شرایط فعلی و جبهات مختلف و نه اینکه احتمالا روس ها به خاطر برخی توافقات پشت پرده یا حتی فشارهای ترکیه راضی میشن ) ولی این بند آخر اظهاراتش نه تنها باید مورد توجه ما باشه که طبیعی است حتی با تمام حمایت های روسیه ( دلیل بر دشمنی خیر که به هر حال روسیه با روش های خودش به دنبال منافعش هست بلکه دلیلی بر چینش تاکتیک های ما مبتنی بر این خصلت روس ها ) ولی در وهله ی اول باید آویزه ی گوش خود کردها باشه که با طناب هر کسی در چاه میرن و همیشه دیگران را متهم می کنند. در این مصاحبه هم خودش البته با حالتی متواضعانه و خاشعانه در برابر آمریکایی ها میگه که آمریکا گفت به ما ربطی نداره عفرین چون در حوزه ی نفوذ روس هاست. پ ن: تصاویری که از تروریستهای ارتش آزادی که ترکیه روانه ی کردها کرده منتشر شده نشون میده اردوغان در عین شکایت از آمریکا مبنی بر تشکیل ارتشی از تروریستها که ضد ترکیه عمل میکنه، خودش یک ارتش مجهز از تروریستها تشکیل داده که بر علیه دولت مرکزی سوریه اقدام کنند و معلوم نیست اون چرا بده و این خوب؟! مجهز به انواع تاکتیکال ها و موشک های ضد زره، پهپادهای تجاری که بودند و در تصاویر جدید به انواع تانک های شرقی، زره پوش های ساخت ترکیه و تجهیزات انفرادی با استتار خاص و ویژه و کامل هم شدند و معلوم هست کاملا مانند یک ارتش مستقل ( ارتش ملی هم بهشون اطلاق می کنند ) برنامه ریزی شدند.
  11. عفرین از نکاتی که میشه اشاره کرد این هست که تروریستها پرچم ترکیه را در روستاهای تصرف کرده از کردها به اهتزاز در میارن و شاید این نکته دلیلی هست بر اینکه چرا سردار باقری در تماس تلفنی با رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه تاکید میکنه ترکیه نباید چشم داشتی به اراضی سوریه داشته باشه. ( شاید ترکیه قدرت ضمیمه کردن سرزمین های سوری را به طور رسمی نداشته باشه ولی ایجاد مناطقی اقلیم مانند تحت حکومت غیررسمی ترک ها شاید بعید نباشه حتی اگر عجیب باشه در شرایط امروز ) بعد هم این اشاره ی یکی از فرماندهان - یاسر عبدالرحیم - ارشد تروریستهای تحت تسلط ترکیه با رویترز هست: «الویت اول ما آزادسازی شهر تل رفعت و روستاهای اطراف آن است که دو سال قبل توسط تجزیه‌طلبان کرد اشغال شد. با این کار، مسیر ارتباطی میان قلمرو تحت کنترل نظام سوریه و مناطق تحت اشغال تجزیه‌طلبان کرد نیز منقطع می‌گردد. هست که مهم هست در اهداف عملیاتشون. کردها اگر باهوش بودند با درخواست عبور ارتش سوریه از شهرک های نبل و الزهرا در خطی حائل تا مرزهای ترکیه اولا خطر قطع شدن مسیرهای امدادیشون را از سمت نیروهای دولتی سوریه را کمتر می کردند و هم اینکه لااقل از خطوطی در جبهه ی جنوب که ارتش ترکیه چند ماه پیش درش مستقر شده خیالشون راحت میشد و میتونستند بر سع جهت دیگه تمرکز کنند.
  12. در خبرها نخست وزیر ترکیه گویا ادعا کرده ارتش ترکیه وارد عفرین شده و از طرفی خبرهایی هم هست که ترکیه در قالب کمک به جبهه ی جنوبی علیه عفرین کمک های نظامی به مناطق جنوبی ادلب از طریق منطقه ی حائلی که الان در شمال ادلب درش حضور داره میفرسته که خب قاعدتا علیه ارتش سوریه استفاده میشه. به نظر در این شرایط که همه ی حواس ها به سمت عفرین هست و ترکیه هم عملیات را در خاک سوریه آغاز کرده ارسال انواع سلاح ها خصوصا راکتی برای تروریستهای ادلب راحت تر هست. جالبه بهانه ی ترکها برای حمله به کردها در عفرین و شکایات متعددشون استفاده از سلاح های ارسالی آمریکا بر علیه ترکیه است در قسمی و خودش مدام در حال ارسال انواع اسلحه به شورشیان سوری و در راسشون غیرمستقیم به القاعده است که بر علیه ارتش سوریه علنا استفاده میشه. مطالبی که در ریسک حملات ترکیه به عفرین دوستان قرار داده بودند قابل اعتنا است ولی به نظرم بلندپروازی ها و پیشینه ی تاریخی و حجم سرمایه گذاری نظامی، سیاسی، اقتصادی، حیثیتی ترک ها در ویرانی سوریه و حملات شش سالشون علیهش به قدری زیاد هست که به همین راحتی و برخی ریسک های اینچنینی سوریه و مزدوران سرمایه گذاری شده و پروار شده در طی شش سال را به همین راحتی رها نمیکنه و الان براش ادلب حکم حیاتی داره و اتفاقا این عملیات عفرین به نظر بیشتر کمک به جبهه ی ادلب در آینده هست. پ ن1: بازوهای اردوغان تقریبا از چهار جهت دارن به عفرین هجوم میبرن. ترکمن ها از شرق کانتون عفرین، فیلق الرحمان از سمت جنوب عفرین (شمال ادلب) و ارتش آزاد سوریه و نیروهای ویژه و خود ترک ها از شمال و مناطق غربی و البته با تجهیزات راکتی و توپخانه ای و زرهی فراوان. حمایت هوایی هم که از فرودگاه دیاربکر و .. انجام میشه مکفی. فیلم ها از ارسال انبوه خودروهای تاکتیکال هم توسط ترک ها خبر میده که البته مقصد نهایی این خودروها بعدها مشخص خواهد شد. از طرفی یکی از فرماندهان و مسئولان کردی در عفرین اشاره داشته که روس ها به ما گفتند اجازه ی ورود ارتش سوریه را بدید تا جلوگیری کنید از تهاجم ترک ها که ما نپذیرفتیم و گفتیم مناطقمون(!) را به هیچ کس واگذار نمیکنیم. حالا باید در نهایت دید این به نفعشون میشه یا ضررشون هر چند سوری ها همین حالا هم با کمک به عبور نیروهای کردی از شیخ مقصود و مناطق کردی به عفرین دارند کمکشون میکنند. پ ن2: رسانه های خبری ترک با شدت تمام از عملیات و البته احساسی کردنش ( 72 بمباران به تلافی 72 شهید ترور فی المثل) حمایت می کنند. جالبه در نقشه هاشون رنگ مناطق اشغالی ادلب و مناطق الباب و سپر فرات یکی هست و با خطوط ترسیمی مابین این دو منطقه و تاکید بر 35 کیلومتر فاصله آزادی و الحاق این دو منطقه را تاکید می کنند که میتونه پافشاری ای باشه بر همون هدفی که اشاره شد به عنوان هدف اصلی یعنی یکپارچه سازی این مناطق. تروریستها ها همونطور که گفته شد به خوبی توسط ترکیه ساماندهی شدند و با همون ربان های رنگی (زرد) مسبوق به سابقه در نبردها تفکیک شدند و مجهز او با پشتیبانی یگان های ویژه ی ترکیه عازم جبهات مختلف میشن. پیکاب های متعدد و مجهز به انواع توپ های ضد هوایی و دوشکا و مسلسل های گوناگون هم که به تعداد زیاد در مسیرهای منتهی به عفرین توسط تروریستها از داخل ترکیه رهسپار هستند که این قست از کمک ها و تاکتیکال ها همونطور که قبلا هم اشاره شد به نظر هر چند در ابتدا شاید در عفرین گرد و خاکی کنند ولی در این قالب نهایتا سرازیر جبهه ی ادلب خواهند شد.
  13. برای ترکیه یک بازی دو سر سود هست. هم نیرویی که الان از ملغمه ی النصره و داعش و ارتش آزاد تشکیل داده را با دورنمای حفظش به عنوان یک بازوی منطقه ای برای مقابله با تهدیدات امثال کردها و دخالت در سوریه تقویت و تجهیز میکنه و زمین بیشتری از اراضی سوریه در اختیارشون میزاره و برای همیشه هم وامدارشون میکنه. هم اگر کردهای شرق فرات کمک کردهای عفرین کردند که بلافاصله با نمایش حتی یک موشک ضد زره یا امثالهم! اعلاماتش! به آمریکا مبنی بر تجهیز کردها ضد خودش را حسابی پر و بال میده تا از آمریکایی ها امتیاز بگیره و به منبج هم حمله ببره و هم اگر کمک نکردند ( که بعیده آمریکا اجازه بده چون هم ترکیه و متحدش پاش در میان هست و از طرفی مستلزم استفاده از اراضی تحت تسلط نیروهای دولتی سوریه هستند برای کمک به این سمت حلب کردها که خب آمریکا از این همکاری قطعا خوشش نمیاد ) که راحت مناطق کردی عفرین را تصاحب کنه و خط پیوسته را ایجاد کنه. از یک طرف اظهارات مدام این روزهای روس ها مبنی حفظ توافق آتش بس در ادلب و آخرینشون لاوروف به نظر نشون میده که توافق را با ترک ها کردند مبنی بر اینکه ترکیه اجازه پیدا کنه مناطق را به هم مرتبط کنه و در عوض از نیروهای سپر فرات برای حفظ توافق آتش بس در ادلب استفاده کنه ( پخششون کنه در منطقه تا تعادل قدرتی با النصره ی سابق ایجاد کنه ) چیزی که لاوروف دیروز گفت ترکیه چون نتونسته مستقر کنه ایستگاه های کنترلش را در ادلب باعث شد تروریستها به پایگاه هوایی روس ها حمله کنند و یعنی پذیرفته ترکیه در کل ادلب پخش بشه هر چند با پایگاه های کوچک. به هر حال به قول دوستمون امینور کردها هیچگاه با دولت سوریه صادقانه رفتار نکردند و فراموش نکنیم همین کانتون عفرین هم هر چند بی رحمانه با شهرک های محاصره شده ی نبل و الزهرا رفتار نکردند و کمک هایی با مختصات خاص خودشون داشتند ولی موضع بی طرفی هم داشتند با همین وحوشی که الان به کمک ترکیه در صدد حمله بهشون هستند از خاک ترکیه به هر دلیلی و آتش بس بودند با اونها. بعد از اومدن آمریکا هم که در شرق فرات به قوت قلب آمریکا و غرور ناشی از حمایت های همه جانبه ی آمریکا چند باری حتی با ارتش سوریه هم برخورد داشتند و رجزخوانی های بسیاری کردند. ولی در نهایت به نظرم ارتش سوریه به عنوان شهروندان سوری باید به کردهای کشورش هم در حد امکان کمک کنه. مهمترین چیز این هست که ارتش سوریه به هر طریقی خط حائلی هر چند با عمق چند کیلومتر تنها، بین نیروهای سپر فرات و شاخه ی زیتون(!) ( اسم گذاری اردوغانی ) ایجاد کنه، هر چند قطعا اردوغان یکی از مهمترین اهدافش ایجاد ارتباط هست بین این دو بخش و با حضور نیروهاش در جنوب عفرین و شمال ادلب ارتش سوریه جای نفوذی نداره بین این دو بخش تقریبا.
  14. ترکیه گویا عملیاتش را برای اشغال عفرین شروع کرد. نکته ی مهم تصاویری بود که منتشر شده امروز از ترکیه و نشون میده حدود بیست اتوبوس حامل تروریستهای سپر فرات ( با همون شمایل القاعده ایشون ) از مناطق قبلی اشغالی در شمال حلب دارند به سمت خطوط نبرد توسط ترکیه اعزام میشن و این یعنی عزم جدی ترکیه برای الحاق مناطق بیشتری از سوریه به حوزه ی نفوذ خودش و اگر این ارتباط بین اعزاز و قسمت های جنوبی عفرین و شمالی ادلب که ترکیه درش الان حضور داره شکل بگیره و این مناطق به صورت یکپارچه تحت تسلط ترکیه و نیروهای سپر فرات دربیاد، در آینده ترکیه همینطور حوزه ی نفوذ این نیروها را میتونه به سمت ادلب و شمال حماء گسترش بده و بن بست فعلی تروریستها که در الباب و اعزاز منجمد شده بودند و نمیتونستند زمین بیشتری به نفع مستقیم ترکیه مصادره کنند هم شکسته میشه و احتمالا اهرم های فشار ترکیه هم بیشتر میشه. موضوعی که برای ارتش سوریه خطرناک هست و از سمتی کردهای تحت تسلط امریکایی ها هم به نظر اجازه پیدا نکنند توسط امریکا که به کردهای عفرین کمک کنند و نیروهای روسی هم که گویا عفرین و مناطق اطراف را امروز تخلیه کردند و میمونه ارتش سوریه که به نظرم در این مرحله باید عاقلانه اقدام کنه. کمک به کردها با ریسک بالا و درگیر شدن در یک جبهه ی فوق خطرناک و تروریستهای با تجهیزات مدرن و پشتیبانی مستقیم ترکیه و یا نظاره ی پیاده شدن اهداف ترکیه. همین الان هم ترکیه با نیروهایی که قبلا وارد شمال ادلب کرد در سوء استفاده از توافق سه جانبه موقعیت خوبی داره و ارتش سوریه نمیتونه بین خطوط جنوب عفرین و شمال ادلب لااقل یک خط حائل شکل بده و مانع یکپارچگی مناطق تروریستها در شمال حلب و ادلب بشه. کردها اگر اجازه ی حضور نیروهای سوری به جای روسی را در عفرین میدادند حالا حمله ی ترکیه به عفرین به این راحتی نمی بود و در حقیقت حمله ی مستقیم به ارتش سوریه محسوب می شد و مقابله باهاش هم با دلایل واضح تری صورت می گرفت.
  15. منظورم در فاصله ی مشخص و به دور از تیررس مسلسل امرپ ها بود. و البته به صورت چند لایه. با توجه به تجهیزشون به موشک ضد زره که با جا به جایی بتونند امرپ ها را شکار کنند هر چند به قول شما سرعت بالاشون برای پرسنل اکثرا کم آموزش دیده ی ارتش سوریه بسیار دشوار هست. به هر حال لانچرهای ثابت را تروریستها راحت شکار می کنند و از طرفی به نظر از سر ترس و یا بی انگیزگی در عقب نشینی ها تجهیزات ضد زرهی را به جا میزارن سربازان که شاید atv ها کمک کنه جا به جایی سریعتری داشته باشند و لانچری جا نزارن لااقل. ( البته منظورم در خطوط پشتی و پشتیبانی خطوط مقدم هست نه در دل خطوط ابتدایی ) از طرفی در بی ام پی ها مشکل تامین وجود داره گویا چون فیلمی که مقاومت دیروز مثلا از ازادی تل شهید منتشر کرده بود کامالا مشخص بود چقدر در مضیقه هستند نیروهای ( حالا جنوب حلب که به نظر متفاوت از نیروهای نمر هستند ) خودی و برای اشغال ارتفاع اگر مثلا چند تا امرپ بود چقدر کار راحت تر میشد با توجه به اینکه تروریستها خیلی اصولی و کاربردی کانالی عمیق از پای تپه تا بالای اون و گرداگردش کنده بودند و نیروهای پیادشون درونش حتی با آتش باری توپخانه به شدت مقاومت می کردند با توجه به تسلطشون بر دشت و نیروهای خودی هم در بیشتر اوقات پای پیاده داشتند خودشون را از تپه میکشیدند بالا یا نهایتا با یک خودروی تاکتیکال معمولی مجهز به دوشکا به عنوان پیشقراول. اونطور که معلومه روس ها هم تمایلی ( شاید به خاطر احتیاط از سلاح های در دسترس تروریستها و یا شاید کمی مدارا با ترک ها ) به استفاده از بالگردهاشون ندارند که میتونست کارا باشه در این پهنه ی دشت مانند منطقه. اگر فرصت و نیروی کافی باشه با تاکتیک های ساده هم میشه شکارشون کرد با توجه به اینکه فعلا به شهرک های مشخصی حمله می کنند مثلا با تله های انفجاری یا مین و کمین و ... و این هدیه جات! ترک ها هم قطعا بی انتها نیست!
  16. تصور زیاد بی ربطی نبود گویا. نیروهای آموزش دیده ی احرار به نظر، به خوبی دارند از امرپ های اهدایی ترکیه به قول دوستمون استفاده می کنند. در فیلمی که جدیدن منتشر کردند نشون میده چطور با خونسردی و خیال راحت به دل نیروهای سوری می زنند و بی دغدغه، گویا که بازی جی تی ای! هست با مسلسل کالیبر بالا نیروها را دونه دونه شکار می کنند و حتی با خودرو زیرشون می گیرند. برای خودش شاید تبدیل به یک تاکتیک هم شده باشه چون به نظر با امرپ های تعداد نامعلوم اهدایی ترکیه نگرانی خاصی ندارند و با توجه به جغرافیای منطقه با سرعت بالا به دل خطوط میزنند و با گرفتن تلفات و غنیمت های مختلف ( از موشک های ضد زره گرفته تا خمپاره اندازهای متحرک روسی و ... ) دوباره عقب نشینی می کنند و با این بزن و دررو حسابی به خطوط و نیروهای کم تعداد فشار میارن. سربازان سوری هم به نظر یا به خاطر ترس و یا آموزش ندیدن نمیتونند از موشک های ضد زره استفاده کنند با اینکه در دسترسشون هست و اینطور تروریستها جولان میدند با خودروهاشون. البته فراموش نکنیم خصوصا نیروهای روی امرپ ها که به نظر مجهز و کاملا آموزش دیده هستند احتمالا توسط ترکیه باقی نیروهای ادلب عصاره ی تمام تروریستهایی هستند که از نقاط مختلف به این منطقه تبعید شدند و میشه حساب کرد که انتحاری طور! و کارآزموده در انواع جنگ ها و با تجربه از جبهات مختلف و البته با انگیزه ی زیاد ( بعد از شکستها و تبعید تحقیرآمیز ) هستند همگی. ایران هم خودروهای تاکتیکال ارس را گویا به سوریه فرستاده تعدادی ولی خب به قول دوستان قابل مقایسه نیست با امرپ های ترکی. نمیدونم ولی شاید مثلا در این جغرافیا الان atv های مجهز به لانچر موشک های ضد زره ( با توجه به داشته هامون و این که از این ها به تعداد زیاد اخیرا دیدیم در رژه ها و حمل و نقلشون هم به سوریه راحت تر هست ) کارایی بهتری داشته باشه تا از یک فاصله ی معین چند خط لایه لایه را تشکیل بدند تا با عقب نشینی یک خط هم به خاطر سرعت عمل تروریستها خط عقبی فرصت کافی برای هدف گیری داشته باشه.
  17. رئیس معارضانشون در واشنگتن هست این روزها و به شدت هم اتفاقا داره روی غوطه ی شرقی مانور میده و درخواست بازگشت کمک های آمریکایی ها را داره و با کنگره ی معتدل! داره رایزنی میکنه. در ادلب بار دیگه شاید نمایششون جواب نمیداد و این بار باز هم در پیشروی سوری ها ( دفعه ی پیش شمال حما بود و این بار در ادلب ) نمایش جدیدی را تدارک دیدند تا به قول جدید، ایوانکا پاورپوینت چند کودک را برداره ببره پیش پدر ترامپ و اون هم که قصدی برای حمله به سوریه نداشته یکهو تصمیم بگیره همینطوری حمله کنه به ارتش سوریه. ( به گمانم ماجرا در کتاب اخیر چاپ شده بوده در آمریکا در رابطه با ترامپ بوده ) حالا چرا مثلا بچه های یمن ازشون پاورپوینت نمیشه درست کرد و ولی بچه های سوری میشه را باید از ایوانکا بپرسید! ولی نمیدونم دیگه این بازی ها چیه! مثل ترکیه رو بازی کنند و هر وقت احساس کردند تروریستها ممکنه شکست بخورن حمله کنند دیگه! هر چند به نظر بعد ویکی پدیای قضیه خیلی مهمه! اینطور ما یک دانشنامه داریم که توش پر از دلیل برای حملات انسان دوستانه ی! غرب در کشورها وجود داره! و در آینده که هیچ اثری از آدم های معاصرو برخی حقایق پنهان نیست همه آمریکا را مهم اینه که به عنوان یک کشور که بچه ها را از رنج و شیمیایی نجات میداد به یاد بیارند.
  18. حق با شماست. دشمن ما از این جهت بسیار جلوتر از ما است و در نظر داشته باشیم نه فقط در حوزه های تکنولوژیک و علوم پیشرفته که در اقتصاد و اطلاعات و ترکیب داده ها و کلا بسیاری موارد دیگه. هر چند ما باید در این بخش ها به دنبال راه های مقابله خصوصا از نوع مبتکرانه برای پر کردن این خلاء موجود در بخش های تکنولوژیک و اقتصادی باشیم ولی به نظرم ما چاره ای نداریم جز به طور همزمان و البته جدی کار کردن بر روی اقدامات بازدارنده. با توجه به جمیع شرایط و همین گپ تاریخی چند قرنه بین ما و غرب، به نظرم هر چند حوزه های هوایی و دریایی و ... هم باید بهشون پرداخته بشه ولی در نهایت با شرایطی که ما داریم و دوباره برتری ای که طرف مقابل در برابر مثلا حوزه ی پدافندی داره و مثلا تلاش های ما در حوزه ی هوایی اصلا قابل مقایسه با حوزه ی اقدامات پدافندی دشمن در کمیت و کیفیت نخواهد بود ( مگر اینکه به ناگاه ما بتونیم در حوزه ی پنهان کارها هم در کیفیت و هم در کمیت به مرحله ی حداقل درصدی از توازن برسیم که اگر بخش تکنولوژی را هم حل کنیم بحث اقتصادیش برامون مانند یک سد هست ) بنابراین علاوه بر رویکردهای اطلاعاتی و استراتژیکی و ژئواستراتژیکی و سیاسی برای ما بهترین و در دسترس ترین و ساده ترین و ارزان ترین راه کار کردن هر چه بیشتر و جدی تر بر روی موشک هامون ( بر خلاف بسیاری که ارزش حوزه ی موشکی را تقلیل میدند و البته این همه تلاش غرب را هم میبینند برای به قول خودشون این حوزه ی کم اثر دفاعی ما که هر طور شده خواهان نابودی و عدم پیشرفت و اسقاطش هستند و اگر نبود به نظرم غرب مدت ها پیشتر حمله به ایران را عملی کرده بود، هر چند با تمام اقدامات موثری که برای مقابله با موشک ها کردند و اخیرا پاتریوت های با ضریب خطای صفر عربستان و ضریب اصابت صد اون هم به قول برخی دوستان ورژن های قدیمی تر تازه ) هست. ولی موشک های فعلی هم شاید باید طی تغییراتی گسترده خودشون را در برابر سیستم های پدافندی به روز کنند، در نهایت به نظرم این کار در دسترس تر، عملی تر، به صرفه تر، اقتصادی تر هست برای ما در این برهه. موشک ها در حوزه ی پنهان کاری، سرهای جنگی چند گانه و چند کاربری و روش های ابتکاری به کارگیری در تعداد و تلفیق و ناوبری و دقت در اصابت و نوع مواد منفجره و سبک سازی و سوخت و بسیاری حوزه های دیگه میتونند کار بشه بر روشون در این برهه که به نظر ما با توجه به تهدیدات مستقیم چاره ای دیگه ای نداریم.
  19. در مورد نفت کش سانچی هم اگر این جا جای بحث باشه ( یک تاپیک تهدیدات روسیه و چین هم باید ایجاد کنیم البته قطعا در شکل و انواع و کمیت های دیگه ) به نظرم اون نظر بدبینانه ی تاریخی که به روسیه وجود داره باید در مورد چین هم حتما وجود داشته باشه، چینی ها زمانی که پای منافعشون در میان باشه به شدت خطرناک میشن! به نظر. در مورد سانچی یکی از روزنامه های غربی گزارشی داشت که کلیه ی سیستم های ارسال اطلاعات مکانی هر دو نفت کش ساعتی قبل متوقف شده بودند. بعد هم که کشتی فله بر چینی را چینی ها به سرعت از صحنه خارج کردند و قرنطینه طور در بندری متوقفش کردند و هیچگونه اجازه ای برای مصاحبه یا خبر در مورد خودش و کارکنانش را نمیدند. دیروز هم که با بهانه ی کمک به کشتی ورود کردند مستقیم سراغ جعبه سیاه! کشتی رفته و اون را با خودشون بردند در حالیکه قانونا باید در اختیار ایران یا پاناما قرار بگیره و دیروز یکی از مقامات ایرانی میگفت احتمالا خود چینی ها میخوان اطلاعاتش را استخراج کنند! تعللشون در مواجهه با حادثه ی نفت کش که امروز تبدیل به یک گدازه ی آتش شده و بعید هست دیگه بهش بشه دسترسی پیدا کرد شاید موجب مرگ حتی بدبینانه بشه گفت تعمدی کارکنانش به طور قطع شده باشه تا راوی ای هم از حادثه دیگه وجود نداشته باشه. این که علل حادثه چی بود و چرا ما در ابتدا به چینی ها اعتماد کردیم و فکر کردیم واقعا امداد جدی خواهند داشت و زودتر و جدی تر اقدام نکردیم و چرا چینی ها علاقه ای نداشتند به رویه ی درست ( انگیزه های مالی در مورد بیمه، یا دلایل دیگه ) و حتی کمک ژاپن را هم به بهانه های مختلف رد کردند باید بررسی بشه.
  20. خب تاپیک های هسته ای سرنوشت مثبت اندیشانشون لااقل شاید دیگه محلی از اعراب نداشته باشند و حالا بیشتر باید با رویکرد تهاجمی ایالات متحده به موضوع پرداخت. با شروط تحقیرآمیز 4 گانه ی ترامپ برای آینده ی سه ماه دیگه ی برجام ( که البته بسیار امیدوار باید بود عده ای در داخل در کمال ناباوری از فردا این شروط را که به نظر خود آمریکایی ها هم غیرواقعی قلمداد میشن از فرط افراط و شاید از خواسته های نتانیاهو و عربستان هم بیشتر هست و فقط به قصد تحقیر و نابودی همین نیمه برجام بی جان و ایران صادر شدند، سر دست نگیرند که حالا بیایید روشون مذاکره کنیم!!** ) به نظر برجامی در کار نخواهد بود هر چند همین دیروز هم مثلا در یک اقدام هماهنگ که به قاعده ی این تعلیق های غیرقانونی! سه ماهه تبدیل شده باز یک سری شرکت و افراد تحریم شدند که از مهمترین هاش روند خزنده به سمت تحریم یکجانبه ی نیروهای هوایی کشور هست که خب دیگه تکراری شده عنوان بشه قطعا نقض برجام هست در حداقل یک بند و البته حتی اگر برجامی باقی بمونه مثل بسیاری از موارد که تا به حال نقض برجام بوده به طرقی اون پنج سال ممنوعیت خرید تسلیحات متعارف هم عملا بی اثر خواهد شد با تحریم های یکجانبه ی ایالات متحده و بعید میدونم کشوری حاضر به فروش تسلیحات به ایران باشه با تهدیدات شدید آمریکا مبنی بر تحریم شدنش که خب الان خزنده پایه های قانونیش تا اون پنج سال داره انجام میگیره. بماند علاوه بر کارشکنی در تحریم های بانکی که بعد از نفت مهمترین رکن تحریم های ضد ایران و موثرترینشون بود، همین تعلیق سه ماهه و تمدیدش چه بر سر مثلا تجارت خارجی ای که قرار بود با برجام ایجاد بشه میاره و قطعا هیچ شرکتی ریسک سه ماهه را برای سرمایه گذاری بلند مدت در ایران را دیوانه نیست که بپذیره. دیروز همزمان یک گزارش هم به نظر باز هماهنگ در سازمان ملل منتشر شد که بر خلاف گزارش قبل گویا ایران را اینبار صریح متهم به ارسال سلاح به یمن کرده و این هم اهرم تازه ای خواهد بود ضد ایران مبتنی بر تحمیل یکی از شروط ترامپ. به هر حال این رویکرد ترامپ باید براش فکری بشه چون بعید میدونم ساز و کارهای برجام بتونه این نقض های متعدد و صریح برجام را در شرایطی متعادل پاسخگو باشه که از همون ابتدا هم نقدهای بسیاری از منتقدان به سمتشون بود که در صورت بحران این ایران هست که قطعا ضرر میبینه و اون هم در ابعادی وسیع. میشه نظرات متعددی داشت خصوصا حالا که ما همه ی تعهداتمون را انجام دادیم آیا اصلا عقلانی هست به تبعات یکباره تن بدیم یا همین شرایط مرگ تدریجی را با امید به آینده و اینکه حالا شاید! درست شد و شاید در این و اون و آن هم کوتاه اومدیم دل ترامپ به رحم اومد و کمی از فشارها کاست بپذیریم. **هر چند ترامپ عنوان کرده که اصلا با ایران صحبتی سر این شروط ندارم و شرکای اروپایی باید! این بندها را ضد ایران در اعمالش همراه ما بشند.
  21. خطوط دفاعی در خط به سمت مرکز ادلب باید بیشتر تقویت بشن. هر روز و ساعت امکان دوباره پاتک تروریستها هست. هر چه زودتر کار فرودگاه و تکمیل محاصره زودتر تموم بشه بهتره چون از طرفی مخالفین امیدهاشون را از دست میدند و از طرفی میشه به پاکسازی کیسه ی! محاصره شده پرداختت تا نیروها از پشت تقویت بشند و بتونند جلوی حملات را بگیرند در سمت دیگه حتی با عقب نشینی های تاکتیکی. به نظر یکی از دلایل اسرای زیاد ارتش در حمله ی دیروز همین خودروهای زرهی ترکیه بوده که با مانورپذیری و سرعت بالا و تعداد مناسب ( حداقل 6 با توجه به تصاویر ) نیروهایی که امکانات ضدزرهی مناسب و به تعداد لازم نداشتند را غافلگیر کردند و به اسارت گرفتند و با همین خودروها هم به سرعت از منطقه تخلیه کردند. باید دعا کرد تاکتیک های مناسب برای مدیریت صحنه ی نبرد صورت بگیره توسط متحدین.
  22. خب اردوغان در نهایت طاقتش تمام شد و ضمن تماس تلفنی با پوتین و تهدید غیرمستقیم کنفرانس سوچی و تاکید بر اینکه ارتش باید! عملیات در ادلب را متوقف کنه، تروریستهای همیشه تحت حمایت خودش را به کمک جولانی فرستاد و البته اینبار با دست پر. امکانات ضد زرهی کامل و البته تعدادی خودروی زرهی ترکی تحت پرچم تروریستهایی که از فیلم های اسیر گرفتن از ارتش سوریه کاملا مشخصه نه تنها تفاوتی با النصره در بعد رادیکال! ندارند بلکه کاملا با داعش هم برابری می کنند و معلم اخلاق! منطقه (اردوغان) بقیه را بابت خشونت متهم می کنه در حالیکه رفیق صمیمی جولانی النصره با تمام جنایتهای فجیعش در سوریه است. این خودروهای ترکی مجهز میتونه نشانه ای از این باشه که اردوغان برای کم نیاوردن! در سوریه حتی حاضره مدرن ترین سلاح ها را در اختیار تروریستهای سوری قرار بده ( هشداری به ایران و روسیه ) و از اون ابتدا هم همکاری مستقیم و غیرمستقیم این نارسیست! دیوانه به تروریستها بود که سوریه را به این روز انداخت. چه در ابتدا داعش و بعدها گروه های قارچی رشد یافته ی دیگه. ارتش سوریه هم در صحرای ادلب! کمی خطرناک جلو رفته، هر چند نیروهای فاطمیون از سمت خناصر دارند به فرودگاه نزدیک میشن ولی این با تمام قوا وارد شدن همه ی تروریستها از پشت و کمک های کامل ترکیه بهشون میتونه خیلی برای نیروها خطرناک باشه. و البته میدونیم سوچی برای پوتین خیلی مهمه از بعد بین المللی باید امیدوار بود پشت نیروها را ناگهان خالی نکنه یا فشاری برای توقف وارد نیاره. بخشی از نیروها هم از محور فرودگاه برای کمک به پشت جبهه تخلیه شدند و همین باعث شد عملیات به سمت فرودگاه از سمت نیروهای نمر کند بشه و معلومه که فرودگاه خیلی مهم هبرای هر چند شاید از اون مهمتر جنوب حلب هست و براشون بعد از فرودگاه هست تا جنوب العیس که میتونست سکوی پرتابی باشه برای شاید آزادی شهرک های محاصره شده در آینده و برداشتن همیشگی این اهرم فشار ترکیه از روی ایران و محور مقاومت.
  23. دیلی صباح امروز گزارش کرده اردوغان! سفرای ایران و روسیه را احضار کرده بابت عملیات ارتش در ادلب و اعتراض که چرا در مناطق کاهش تنش عملیات میکنه. عملیات غوطه یا عملیات مکرر در حماء و شمال اون که در مقطع جنگ سخت با داعش موجب از دست دادن ابودالی هم شد و موارد متعدد نقض آتش بس توسط النصره را گویا تفریح و شوخی محسوب می کنند با ارتش سوریه! که در پاسخ باید تنها لبخند زد!
  24. خب رژیم صهیونیستی باز به سوریه حمله کرد طبق معمول. این بار گویا حمله ترکیبی بوده و چهار موشک سطح به سطح از جولان اشغالی به یک پایگاه موشکی در ریف دمشق شلیک شده و همچنین یک جنگنده از فراز لبنان هم چند موشک شلیک کرده. پدافند ارتش سوریه طبق اعلام رسمی گویا موشکی به سمت جنگنده شلیک کرده و پدافند زمینی هم یکی از چهار موشک سطح به سطح را هدف قرار داده ولی سه موشک دیگه به هدف یا نزدیکی اون اصابت کردند. نکته ی تاسف بار مداخله ی بی شرمانه این رژیم در سوریه، هدف قرار دادن محموله های نظامی و تجهیزات فقیر! ارتش سوریه در این اوضاع و یا حتی جولان قلدرمآبانش هم نیست، بلکه به نظر انواع و اقسام آزمایشات و روش های تفریحی! هدف قرار دادن خاک یک کشور در حضور پدافندهای کم تعدادش هست. و البته سخت هست که یک کشور به این روز بیفته و لاشخورهای اینچنینی با سرمایه های مردم اون کشور چنین کنند و بعد مردم نادان! اون کشور هم گمان کنند که این در راستای کمک بهشون هست که خود این رژیم هم خوب میدونه که مردم کشور غرق در جنگ و آیندشون براش هیچ اهمیتی نداره و هر چه بیشتر از سرمایه های مادی و نظامی و جانی این کشور کم کنه یعنی یک همسایه ی بی آزارتر برای دهه های بعدتر.
  25. نبردهای حرستا تا اینجا هزینه ی کمی نداشته. هر چند باید امیدوار بود محاصره هر چه زودتر شکسته بشه ولی تا همین حالا هم اسپوتنیک به نقل از وارژورنال گزارش داده طی 5 روز اخیر 5 سرتیپ ارتش سوریه که آخریش حیدر حسن ملقب به یوزپلنگ ( سهیل را به ذهن ها میاره ) در این منطقه جان خودشون را از دست دادند. حالا با توجه به نزدیکی به دمشق شاید بشه پشتیبانی بهتری کرد و لااقل این همه نیروی زبده را از دست نداد. بعد از این حادثه ی پرتلفات و برخی بازگشایی ها برای این منطقه به نظر باید یک فکر اصولی کرد و با راهکارهای خلاثقانه تری نبرد ها را در این منطقه پیش گرفت تا با توجه به امکانات گسترده مخالفین و تونل های متعدد و جمعیت متراکم به نحوی لااقل خطرها را کنترل کرد.