alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,151
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1.   امروز گزارش خوشبینانه ای یکی از رسانه ها منتشر کرد که طبق توافق احتمالی روسیه متعهد میشه گروه های به اصطلاح میانه رو هدف نگیره بعد از توافق و در عوض امریکا در هدف قراردادن النصره مشارکت کنه که این ها مهم نیست چون هیچ تفکیکی وجود نداره. نکته مهم گزارش این بود که مناطق شرقی حلب کم کم در اختیار ارتش سوریه قرار بگیره و گروه های مسلح ازش خارج بشند. ( الان تقریبا همه ی گروه ها میانه رو محسوب میشند با تغییر نام النصره و اگر هم نشه راحت میتونند در صفوف اون ها باشند پس در حقیقت این بخش از توافق یک شوخی ی بیش نیست بلکه به نظر میرسه توافق بیشتر در پی توقف عملیات های روسیه در سوریه به جز ضد داعش هست در عوض خالی کردن مناطق بخش شرقی حلب )   فرض صحت این امر و چنگ نیانداختن دوباره تروریستها بعد از قدرت گرفتن در مرزهای جنوبی ترکیه و شمال حلب و متحد نشدن در جنوب و جنوب غرب حلب برای حملات و باید دید آیا محدودیت هایی هم برای ارتش سوریه مثلا در نظر گرفته شده؟ هر چند دست کشیدن از حلب بدون حقه و فریب طرف مقابل بعید به نظر میرسه.
  2.   اگر هم اعداد صحت داشته باشند قطعا تعداد نفرات حاضر در سوریه نمیتونه باشه. مثلا ما آشکارا به نظر بعد از توقف عملیات جنوب حلب، شکستن محاصره نبل و الزهرا و خصوصا حادثه ی خان طومان به شدت از تعداد نیروهامون در سوریه کم کردیم. شاید این ها نیروهای تخصیص یافته باشند ولی استقرارشون به طور نسبی حتی با توجه به عملیات ها صورت میگیره گویا.   در مقابل تروریستها هم علاوه بر نیروهای بومی، برخوردار از نیروهای چند ملیتی هستند که به نظر علاوه بر استقرار پرتعداشون در نقاط مختلف سوریه، عقبه ای هم در اردن و خصوصا در ترکیه دارند که در مواقع نیاز بهشون در سوریه اضافه میشند. و بر خلاف همه ی تحلیل ها این کمپ های تولید! و آموزش تروریستهای چندملیتی در ترکیه هیچوقت تعطیل نشده و حتی شاید علاوه بر امریکا و خود ترکیه کشوری چون عربستان و خصوصا قطر که پایگاهی هم در اختیار ترکیه قرار داده در این زمینه فعال باشند. ( حالا ممکنه مثلا کمپ ها در خاک قطر و عربستان باشند و انتقال تنها از ترکیه صورت بگیره )   پ ن: طبق برآوردهای خنثی! پس با این وجود و این اعداد نیروهای محور مقاومت در حالت خوشبینانه نصف نیروهای تروریستها هستند. ( تازه به نظر غیر از احتساب داعش ) و اینکه جبهه ی تروریستها دائم نیروی تازه نفس از منبعی بی پایان!! ( اعراب و قفقازها و ترکستانی ها و چچنی ها اصولا تمام مناطقی که سلفی گیری و وهابیت نفوذ داره که میشه کل جهان! ) اضافه میشند بهشون و منابع نیروهای موقت محدود هست.     منظور خود ارتش سوریه هست قطعا. حالا احتمالا بدون دفاع وطنی.
  3. احرار گویا با گروه های دیگه در ادلب در حال ادغام و تشکیل ارتش واحدی است. قطعا مثل تعویض اسم النصره، تشکیل یک ارتش واحد که دیگه به هیچ وجه قابل تفکیک نباشه گروه های تندرو درونش ( حتی شده تنها در تبلیغات رسانه ایشون ) دستوری اکید و هدفی پیش رو و شاید از بالا و حامیان منطقه ایشون هست. تلف کردن وقت توسط امریکا برای عدم تفکیک االنصره هم شاید در این راستا بود که این ها بتونند کم کم اختلافات را کم کنند و راضی کنند طرف های دیگه را به ادغام. کار از کار هم گذشت میشه مثل گزارش دیروز یک رسانه ی غربی که جبهه ی فتح شام چون علنا بعد از تغییر اسمی که داد به القاعده اعلام وفاداری (زبانی متنی ) نکرده پس کمک غرب بهش راحت تره. ( یعنی بدیهیات و اعتقادات و عملکرد و مرام و هدف و سران همه به کنار، چون فقط بعد از تغییر اسم نگفتند «ایمن! دوست داریم!» پس حالا دیگه باید بهشون کمک کرد.
  4. نماینده سازمان ملل در امور سوریه اظهار نگرانی کرده که میترسه صلح داریا در جاهای دیگه هم تکرار بشه!!!!   به عنوان نماینده ای که وظیفش حفظ جان غیرنظامیان، ایجاد صلح و ترک مناقشه و آسیب ندیدن غیرنظامیان هست به صلحنامه ای که منجر به دادن اختیار به غیرنظامیان شده که اگر دوست دارند در مکانی امر و تحت خدمات دولتی مستقر بشند ( اون هم موقت ) و یا به دامان دوستان تروریستشون منتقل بشند و تازه ورای همه ی این ها به نظامیان و مسلحین هم حق انتخاب داده که بدون اینکه حتی خراشی بهشون وارد بشه باز تعیین تکلیف بشند یا برند پیش دوستان عزیزتر از جانشون!! اون هم با توبوس و نرم و راحت!! داره ایراد میگیره و ترس داره که جاهای دیگه هم اینچنین بدون خون ریزی صلحی ایجاد بشه.   حالا تازه این سازمان مللش هست که باید ظاهر را لااقل حفظ کنه ( هر چند اون اقدام مون و فشار عربستان و خط زدن اسمش از لیست ناقضان حقوق بشر و کلا حوادث یمن نشون داد که سازمان ملل هم دوست داره مثل بقیه در ظاهر هم وقیح باشه و نه تنها در خفا )
  5. در خبرها بود معردس هم سقوط کرده. علاوه بر اون خبرهایی است که گروه های بیشتری از تروریستها در روزهای آینده قرار هست به این نبرد بپیوندند. دست روسیه بازتر نیست برای حمله به این جبهه؟ جندالاقصی که اختلاط کمتری داره و بهانه های آمریکا در موردش کمتر هم هست قاعدتا. هر چند با اشغال شهرک هایی که گویا ساکنینش تمایلات سلفی دارند قطعا تصرف دوبارشون منجر به کشته شدن به ظاهر غیرنظامیان! هم عقیده با القاعده میشه که خودش معضلی است. برای همین بیشتر گویا باید به فکر حفظ مناطق اون هم به سختی ( با توجه به ساکنینشون بعضا ) بود تا حالت هجومی.
  6.   دوست خوب دیگه فکر کنم خواجه حافظ شیراز هم به دورویی تنفر انگیز و مظلوم نمایی تهوع آور و فریب کاری مشمئز کننده اردوغان ( به قول شما نمادی از این قماش ) و از همه بدتر تجارت سخیف و قرون وسطاییشون با خون مردم سوریه و عراق پی برده و دیگه کسی نیست که مثل اون اوایل این جنگ خانمان سوز گریه ها و بغض های اردوغان در رابطه با بحرین و سوریه و عراق حتی لبخند تمسخرآمیز هم به لبش بیاره چه برسه به باور اپسیلونی از به اصطلاح انسان دوستی امثال اردوغان و امیر قطر و پادشاه عربستان و دوستان غربیشون. نکته اینجاست ( که دلیل تکرار بارها بارهای این قبیل مسائل توسط امثال من و شما و باقی دوستان میشه ) اینه که وقاحت این ها حدی نداره. یعنی هر چه بیشتر میگذره وقیح تر میشند و برای مثال عکس های متعددی که امثال رویترز حتی؛ از فجایع یمن منتشر میکنه ( ده ها کودک له شده زیر آوار، صدها زن و نوزاد تکه تکه شده توسط بمب ها چند تنی و هزاران آواره و پوست به استخوان چسبیده و سیلوهای گندم منهدم شده و کارخانجات مواد غذایی نابود شده و گاوداری های با خاک یکسان شده و حصر میلیونی آدم ها ) را به سایه ای هم اشاره نمی کنند و در سوریه فجایع متعدد را با در آغوش گرفتن آفرینندگانشون پاسخ میدند و بعد با یک عکس کودک مظلوم سوری تمام جهان را قبضه می کنند.   پ ن: الجزیره مصاحبه ای به شدت هوشمندانه ( از چند وجه ) با وزیر خارجه قطر داشت که ذره ای از این وقاحت را در ظاهر نشون میداد ( هر چند به نظرم کارکردش در اصل چیز دیگه ای بود و علاوه بر تطهیر الجزیره و مخاطب خاص داشتنش ( الجزیره انگلیسی ) و بی طرف نشان دادنش در انتها جایی که به نظر این مجری جسور و بی طرف به نقطه ای میرسید که وزیر امور خارجه قطر میگفت البته همه ی این ها به کنار تمام مشکلات به خاطر جنایات اسد رخ داده تمام قد از این ایده دفاع میکرد و حالا مخاطب جذب شده به این مجری بی طرف بدون هیچ قیدی گزاره ی مورد تاییدش را بدون هیچ تبصره ای دربست میپذیرفت ). جایی که مجری به اعترافات احرار الشام مبنی بر پایبندی به اصول القاعده اشاره میکرد و گزارش های دیده بان حقوق بشر را از جنایات این گروه مطرح می کرد و وزیر امور خارجه قطر به راحتی آب خوردن میگفت چنین نیست، تا جاییکه مجری جایی اشاره کرد یعنی حرفی که خود سران احرار میزنند را قبول نکنیم و بعد تکذیبیه شما را قبول کنیم؟!
  7.   در خبرها بود عربستان در خریدی که داشته و با موافقت بوئینگ قراره تعدادی بالگرد سبک لیتل برد boeing ah-6 اون هم تعدادیش را به صورت فوری تحویل بگیره. معلومه بدون عمل هم نشسته و با روش هایی چون همونطور که دوستمون گفتند انتقال جنوبی ها به مرزهاش، پوشش خلاء های تسلیحاتی ( که احتمالا از مشاوره های اعضای غربی اتاق ائتلاف ضد یمن هم استفاده میکنه ) و همچنین به کارگیری برخی تکنولوژی های جدید داره این ضعف فعلیش در مرزها را جبران کنه. تا زمانیکه حمایت سیاسی تمام قد، اطلاعاتی و عملیاتی تام و همچنین پول کلان را در اختیار داره دستش خیلی باز هست اون هم در رابطه با حوثی هایی که کاتیوشا را هم دونه دونه شلیک میکنند و محاصره ای 360 درجه را در حال تحملند و تنها مقایسشون با تروریستهای تحت حمایت اعراب در سوریه نشون میده که واقعا در برابر اون ها از امکانات هیچ برخوردار هستند. در مقابل هم که دارند با نیمی از یمن در جنوب و کلی مزدور افریقایی و عرب و یکی از قدرتمندترین و مجهز ترین و بی دغدغه ترین نیروهای هوایی منطقه ( از نظر مالی و تامین تجهیزات ) میجنگند.
  8.   مردم جیزان حتی اگر تا حدی هم تمایلی به حوثی ها داشته باشند به دلایل متعدد بعیده همراهی کنند:   1. انفصال از یک کشور ثروتمند و اتصال به یک کشور فقیر جذابیتی نداره براشون شاید ( در بعد مادی ) 2. جنگ و درگیری و ویرانی و آوارگی در صورت همراهی با حوثی ها ترسناک خواهد بود 3. انتقامی که سعودی ها بعدا در شرایط صلح و عقب نشینی احتمالی حوثی ها از اهالی می کشند قابل تصور هست براشون 4. سال ها زندگی در میان تهدید و فشار و تخدیر رژیم دیکتاتوری مثل عربستان ترسی جاری را ایجاد میکنه که بسیاری افراد را ممکنه محافظه کار کنه
  9.   بله واقعا ترکیه امروز خطرناکتر از هر زمان دیگه ای هست. نباید فریب کودتای اخیر را چه در منشا و چه در تبعات بعدش خورد. اصولا مردم ترکیه که به نظر اکثریت هر چند نسبیشون (حالا) یک حزب اسلامگرا را ترجیح میدند از اونجائیکه گزینه ای غیر از اردوغان و حزبش ندارند پس حمایت دائمی را فعال ازش خواهند داشت و از این نظر پشتوانه ی خوبی داره. به لطف اشتباهات تکراری و ادامه دار ما هم در بعد اقتصادی و کاهش شدید قیمت نفت و یک طور راهبانی! کردن عرب های منطقه به خاطر خدماتش در سوریه به تروریست ها و مستفیض شدن از مزایای این همکاری توسط عربستان و کشورهای دیگه و بهره برداری از روابط ترویج داده شده و بلد کردن بحث قومیت ترکی بین کشورهای ترک زبان که به خاطر کمبودها از عقده ی حقارت بعضا رنج می برند و دنباله روی از ترکیه را نوعی افتخار محسوب می کنند و اصولا به عنوان برادر بزرگ تری قبولش کردند و موقعیت مطلوب استانبول و شرایط همیشه مهیای گردشگری و سوء استفاده از بحران های خودساخته ای چون مهاجران و برخی نیازهای اتحادیه اروپا و چه و چه همه باعث میشه نقش ترکیه را خصوصا با در راس کار بودن شومن بزرگ اردوغان که هم برای مردم بحرین به وقتش اشک میریزه، هم ناله هاش از رنج مردم سوریه دل هر انسانی را به درد میاره! و هم عصبانیتش نسبت به اصراعیل همه را متحیر میکنه و بعد همزمان عشق ناگهانیش به اصراعیل گل میکنه، میشه بهترین دوست عربستان در منطقه و جیکش از جنایات رژیم بحرین و عربستان خصوصا در یمن در نمیاد و همزمان دست در دست گروه هایی چون النصره و زنکی معانقه میکنه و تازه اون هم همزمانی که در تریبون داره از اسنان دوستی عمیقش میگه و همزمان با آوارگی مهاجران تجارت ویزا برای اتباع کشورش میکنه؛ به همین راحتی حل شده فرض نکنیم. ترکیه حالا حالا ها با ایران کار خواهد داشت چه در رقابتی سخت و دشمنانه و چه در رقابتی زیرپوستی و دوستانه ولی موزیانه!
  10. ریابکوف که در تهران هست خبر از توافقی بزرگ در رابطه با حلب داده و گفته مقامات نظامی روسیه با آمریکا طی ساعات آینده با هم دیدار می کنند در این رابطه. از اون طرف اعلام سخنگوی وزارت خارجه ترکیه مبنی بر تلاش بری ایجاد آتش بسی در حلب این ظن را قوی میکنه که تصمیمی در مورد حلب قرار هست گرفته بشه و شاید برای همین بوده که تروریست ها نیروها و تمرکزشون را در حال حاضر با آگاهی از این نظر قطعی ترکیه که احتمالا با رایزنی با روسیه بوده به حماه قرار دادند، تا دستاوردی بزرگ اونجا داشته باشند.   تنها ماهیت این توافق در مورد حلب هست که از اونجا که روسیه معلومه تصمیشمش را در موردش گرفته، ترکیه هم موافقت ضمنی داره، و تازه ریابکوف بعد به ایران سفر کرده احتمالا برای جلب رضایت ایران و سوریه هم تا به حال هیچ واکنشی نداشته ( یعنی توافقی که شاید ایده آل ایران و سوریه نباشه ) ممکنه نگران کننده باشه که روسیه ماه عسلش با ترکیه را خیلی شیرین نگرفته باشه!   پ ن: از اونجا که در گزارش ها از آمدن سهیل حسن به حماه خبر داده میشه باز هم ظن توافقی در مورد حلب تقویت میشه. هر چند ترکیه به هیچ وجه قابل اعتماد که هیچ حتی قابل اعتنا هم در این موارد نیست چون احتمالا در تدارک خرید زمان برای تروریستها در حلب و سازماندهی مجددشون، کمی تقویت همکاری با روسیه برای فشار به آمریکا برای بیشتر فروختن کردها، تضمین عملیات دوستان تروریستش در برابر کردها در شمال سوریه ( با توافق حلب علاوه بر این چند هزار نیرو میتونه کلی نیروی دیگه ی آزاد شده در جبهه ی حلب را به این مناطق اعزام کنه برای تصرف هر چه سریعتر الباب ) و اهداف دیگه ای هست.
  11. یکی از مسئولین میگفت تروریستهای وهابی طرفدار داعش را که دستگیر کردیم غذا بهشون میدادیم میگفتند و اصرار می کردند نمی خوریم، شما کافرید. مرغ را زنده بیارید خودمون ذبحش کنیم بعد میخوریم!! ( لابد انتظار داشتند ساطور و چاقو هم در اختیارشون بزارند! ) :)
  12. اگر به همین منوال پیش بره و به قدرت اتمی خودش اضافه کنه تا جایی که دیگه بازگشت پذیری ای براش یا با تنوع و یا تعداد کلاهک های هسته ای و پرتابه هاش دیگه رسما معنا نداشته باشه، با توجه به سیستمی که در تحمل تحریم ها داره شاید یک روزی قدرتش بچربه و از فشارها کم کم کاسته بشه. ( خطرش به حدی با این پیشرفت ها زیاد بشه که فشار بهش امکان خطر بزرگ تری را ایجاد کنه که همون یک جنگ هسته ای تمام عیار هست، فعلا با توجه به کمبود کلاهک ها و تعداد و تنوع خطر وسیعی محسوب نمیشه و سعی میکنند متوقفش کنند )
  13.   خب واقعا توان رقابت را نداریم. در منطقه چند ماهواره هستند که به علت کثرت کانال ها، بودن کانال روشون یعنی درصدی از مخاطب تضمین شده هست. همه ی این ها هم به نوعی دست دشمنان ایران هست و خصوصا ماهواره های عربی که مخاطبان فراوان عرب زبان داره سیاست هاشون مشخص هست. این برای پخش. در مورد خود شبکه هم در حال حاضر همین العالم به قولی بار بازوی رسانه ای یمنی ها را داره برای افکار عمومی منطقه به دوش میکشه اون هم با هزاران نقطه ضعف که اصلا توان رقابت با شبکه ای مثلا چون الجزیره با اون همه امکانات و خبرنگاران میدانی ( پول ) و تجهیزات و همکاری های گسترده ای که باهاش میشه را اصلا نداره.   برای همه شاید این اصل با پول خریدن مصداق داشته باشه ولی برای ما خیر. به دو دلیل، اولا فشارهای سیاسی که از پول بالاتره گاهی قدرتش و دوم سرماه ی عظیم چند کشور قطر و امارات و عربستان که هر چقدر ما پول خرج کنیم بیشترش را برای خنثی سازی استفاده می کنند و پس رقابتی وجود نخواهد داشت.   ورای همه ی این ها وقاحت را با پول و سیاست دیگه نمیشه تصحیح کرد، وقتی چنین تظاهراتی را تقریبا بی اعتنا از کنارش رد میشند دیگه در موارد کوچکتر چکار میشه کرد. جالبه در همین حد هم رسانه های عربی شروع کردند که ایران با رسانه هاش ( لابد العالم نصفه و نیمه ) داره چهره ائتلاف ضد عربستان را نامناسب! جلوه میده و باید کاری برای مقابله باهاش کرد!   مشکلات مدیریتی و رسانه ای و حرفه ای و مالی هم که به کنار.
  14. در مورد یمن فقط در دنیای کنونی اینطور میشد تظاهرات میلیونی یمنی ها را بایکوت کرد و اون هم همزمان با تهدید جنگنده های عربستانی بالای سرشون و بعد دم از حق و حقوق مردم یمن زد و تازه احقاق این حق را هم در کمدی نوین جهانی به دست عربستان سپرد. خبر کاهش تعداد مستشاران مشاور امریکایی در ائتلاف حمله به یمن هم نشون میده که راهنما و قاتل اصلی پشت پرده ی عملیات طولانی عربستان هم چه کسی هست در اصل.
  15.   وقتی خود ترکیه در منطقه یکی از بزرگترین اربابان این استاندارد دو گانه است، اون هم بدون هیچگونه توجیهی بعد این 5 سال و در شرایط حال حاضر؛ آیا منطقی است که رفتار متفاوتی را از غرب طلب کنه؟   استانداردهای دو گانه ی غرب که دیگه از مرز مضحکه هم گذشته در موارد گوناگون ولی بزرگترین شعار ده و شومن منطقه در حال حاضر چرا؟ برای مردم حلب غربی تا به حال اشک ریخته جلوی دوربین؟ اون پسر بچه یا جوان زخمی سر بریده شده چطور؟ صدها اسیر ارتش سوریه که با دستان بسته قتل عام شدند؟ یا 70 هزار شهروندی که به جرم مذهبشون سال هاست محاصره هستند و نه اجازه خروج بهشون میدند و نه مسیری برای فرار براشون باز میزارند و هر روز تهدید می کنند که باید سر بریده بشند چون شیعه به دنیا اومدند؟ وقتی کرد ساکن ترکیه با یک شورش مسلحانه و کلاش به دست میشه تروریست ( به درستی ) آیا چچنی و ترکستانی از مرز ترکیه گذشته ی فرسنگ ها دور از مملکتش و در خاک سوریه و تاو (ترک و عربستانی ) به دست میشه آزادی خواه و انقلابی؟! باز گلی به جمال مقامات غربی که گاهی لااقل با زبان جنایت کردها را محکوم می کنند، اردوغان که چچنی توپ به دست ذیل پرچم النصره را همیشه محق میدونه! :)
  16.   در پوشش 360 درجه محدودیتی ایجاد نمیکنه؟ به نظر باید مسیر عمودی بیشتری را طی کنه تا تصحیح مسیر به سمت مورد نظر انجام بشه نسبت به نمونه کلدلانچ که در بدو خروج از تیوپ ها سمتش را نشانه میره و حرکت میکنه. اون شتاب اولیه ی روشن شدن موشک و بعد خروج کامل از تیوپ زمان واکنش را به نظر بیشتر میکنه در اینصورت.
  17. در مورد لانچرها، آیا فاصله ای که انتهای اون ها با زمین دارند، صفحه ی به نظر محافظ فلزی زیرشون و احتمالا باکسی شکل بودنشون نشان از این نیست که فعلا کلدلانچ منتفی است؟ و موتور موشک از همون باکس روشن میشه با برخی تغییرات نسبت به نمونه های افقی مایل؟ اصلا امکانش هست که به دلایلی اعم از موانع تکنولوژیک یا شاید یک دلیل ترجیحی این اتفاق افتاده باشه؟
  18. برخی امکانات مثل سیستم دفاع فعال و .. علاوه بر گره های تکنولوژی برای کشور ما با بودجه دفاعی معین و صدها عتصر تهدید در همه ی بخش ها به نظر از لحاظ مالی سخت میشه مدیران را توجیه کرد به سمتش برند. همون ترجیح میدند خطرات مستقیم ضد زرهی را فعلا به جان بخرند تا زمانی که وقتی تا حدی لااقل در همین خود زرهی به یک مرحله ای برسند. چون به هر حال شاید بشه با یک به روز رسانی هم تکمیل کرد کار را ولی الان افزوده شدن هزینه ها تنها شاید به کنسل شدن پروژه ها منجر بشه بیشتر.
  19. عرض خود راموسه و باز به سمت مناطق تحت تصرف تروریستها در قسمت شرقی تقریبا 2.20 کیلومتر هست. یعنی از کارخانه سیمان تا اون گوشه حمدانیه. معبری از درون راموسه به داخل مناطق اشغالیشون تا ضاحیه اسد هم تقریبا 4.5 کیلومتر که البته یک طرفش حمدانیه قرار داره و مجتمع 3000.   که مهمترین مسیر براشون میشه جاده ی مابین مدفعیه و راموسه که میخوره به اتوبان و بعد هم مناطق شرقی. خود قرار گیریش بین این دو نقطه در اون قسمت بهش امنیت خوبی میده و عرض مناسبی هم داره. هر چند بعیده این معبر براشون کافی باشه. حمله به حمدانیه از هر دو سو براشون ایده آل هست در حال حاضر. تازه باقت شهری قسمت شرق که مثل روزهای قبل با خیال اسوده مثلا از شیخ سعید به راموسه هجوم اوردند هم کمکشون میکنه. اگر هم ساکنین داشته باشه که احتمالا داره فبها. کافیه یک خمپاره بخوره و یک عکس غیرنظامی آسیب دیده تا ارتش امریکا آماده باش بده.
  20.   قطعا اگر قصدی جدی باشه برای هدفی به نظرم کار سختی نیست. نیروهای ما غائب بزرگ این میدان بودند به نظر در مقایسه با نبرهای جنوب حلب که کامل حضور داشتند. حالا به هر دلیلی. شاید نیروهایی داشتیم در بین نیروهای حزب الله و نجبا و فاطمیون البته به صورت انفرادی. به هر حال وقتی تنها حامیان پیاده نظام این ها را در تجمعات وهابی و سلفی در کشورهای مختلف منطقه میبینیم معلومه که کار راحتی در پیش نیست.   به نظرم اگر برنامه ای چون شکت محاصره ی نبلو الزهرا و یا سلسله عملیات های جنوب حلب براش قصدی باشه و طراحی بشه، این مورد هم واقعا تصمیمی براش باشه میشه موفق بود درش اگر خدا بخواد.     اصلا جولانی که هدف را همین اعلام کرده. فتح حلب و در نهایت با رسیدن به این مقصود سرنگونی نظام سوریه! الان هم که در مقابل قطعنامه های محکم! سازمان ملل لیدر کل گروه های حلب هست عملا! بعد روحیه دادن و فرمان این تروریست نشان دار نیروهای النصره و ترکستانی و القاعده به طور جد طی دیروز و امروز وارد معرکه شدند. در مورد اردوغان هم به نظر اتفاقا شمال حلب در برابر پیشروی کردها حالا به مهمترین برگ مورد نیازه اردوغان تبدیل شده.(با توجه به عدم اطمینان به امریکا و قول های کردهای دموکراتیک) با داشتن مناطق هم مرز و حائل در دست عوامل مطیع خودش از ادلب تا حلب و بخشش لاذقیه به روسیه!   جندالاقصی هم به نظر با پیش کشیدن ترکستانیهای بیشتر به نبرد حلب در لاذقیه همچنان موندند برای جلوگیری از پیشروی ارتش.
  21. یکی از فرماندهان حزب الله در مشرفیه به شهادت رسید متاسفانه. شاید قصد محاصره داشتند. کمبود نیرو به وضوح وجود داره. تروریستها هم که به راحتی با ده ها خودرو مثل مور و ملخ دقیقا از یک محور به یک محور جا به جا میشند علاوه بر اینکه نیروهای پیادشون که سریع تخلیه و پخش میشن. قطعا امشب محاصره نشکنه با استفاده از تاریکی شب دوباره داخل مدفعیه تجمع می کنند برای حملات پر حجم تر. کاری که دیروز انجام دادند و بسیار زودتر از موعد عملیات جدید را اجرا کردند.   حتی اگر در برخی ساختمان ها یکی ئو نفر کمین هم می کردند هر چند با ریسک بالا ولی کار را برای پیشروی سخت می کرد. تجربه ثابت کرده از عکس های خاص تروریستها خصوصا اون هایی که معلومه با حوصله و سر فرصت گرفته شدند نمیشه قضاوت کرد چه اتفاقی افتاده در فضای تصاویر قبل و بعد گرفتن عکس ها. ولی یک چیزی را میشه قضاوت کرد، اتاق عملیات تروریستها، برنامه ریزی و سازماندهی با حوصله چیزی که معلوم نیست چرا در جبهه هی مقاومت لااقل در تصاویر دیده نمیشه. حتی یک تیم رانه ای منسجم هم وجود نداره به نظر که کارش فقط کار رسانه ای باشه. البته تروریستها به خاطر تعدد رسانه های حامی و مخاطبانشون انگیزه بیشتری برای تولید تصاویر دارند. چیزی که مقاومت در برابرش کاملا بایکوت هست.
  22.   این پنج سال سخت سوریه و حوادث رخ داده ی اون و پشت پرده های حمایتی عظیم از یک - سفره ی عظیم دستاوردی - برای اصراعیل و اعراب و غرب که شاید بی سابقه بود براشون که اینطور مقاومت را در نقطه ای به چالش بکشند ( به هر حال به جای رویارویی مستقیم، یک رویارویی نیابتی را در قلب مسیر تهران تا بیروت انتخاب کردند چه از ابتدا و چه کمی بعد از ابتدا ) همه ی ما را به خاطر حوادث تلخ متعدد بدبین کرده. حفظ اون باریکه با این کمبود نیرو که بوضوح مشخصه شاید ممکن نباشه ولی باید همچنان ارتش سوریه امیدوار بمونه برای عدم سقوط حلب که هدف اصلی این تروریستهاست. ارتش در این چند روز به هر حال مقاومت کرد.   دقت در تصاویر صبح هم نکاتی شاید داشته باشه. spg9 های مورد استفاده در عکس ها کاملا نو به نظر میرسیدند. شاید برخی تجهیزات دیگه ی موثر که به عمد تصاویرش پخش نمیشه هم در اختیارشون گذاشته شده باشه در طی این چند روز از طریق مرزها.
  23. تو راموسه از داخل شهر قبلا هم پیشروی هایی داشتند، اگر کمی جلوتر بیان از سمت چپ راموسه با سمت راست مدفعیه به راحتی مرتبط میشن. امکانش به هر حال با پیشروی هایی که داشتند هست. با همپیمانی آشکار تروریستها ی به اصطلاح میانه روی تحت حمایت غرب و پیام واضح تر جولانی و تصاویر آشکار پیشتاز بودن النصره در این حملات بعد از شکستن محاصره احتمالا، رسانه های غربی جالب خواهند بود (عربی که مشخصه) از انقلابیون! حلب به عنوان فاتح نام خواهند برد. وقتی سخنگوی کاخ سفید امروز به راحتی جنایت نور الدین زنکی را  به گروه کوچکی در یک گوشه ای منتسب میکنه که ربطی به گروه تحت حمایت ما نداره، چه انتظاری هست که النصره هم انقلابی نباشه.   نیروهای مقاومت و ارتش سوریه را نمیشه قضاوت کرد، شاید میشد بهتر عمل کرد و برنامه ای داشت برای این عملیات تروریستها ولی خب شرایط سوریه کلا همه چیز را گویا تحت تاثیر قرار داده.   نکته ی مهم رابطه ی پیشروی نیروهای دموکراتیک و نبرهای حلب هست. جولانی به نظر با عنایت به دستورات بالاتری از فتح حلب به عنوان مقدمه ی سقوط نظام سوریه میگه. ترکیه یکی از شروط موافقتش را با پیشروی نیروهای کرد و تشکیل اقلیم عدم دستیابیشون به دریا عنوان کرده. پیروزی تروریستهای مورد حمایت اردوغان و قطر و پیوستن حلب به ادلب یعنی منطقه ی وسیعی که حتی اگر تمام مناطق فعلی تصرف شده توسط کردها به خودشون هم تعلق بگیره باز سد محکمی است برابر نیروهای کرد برای دتسیابی به دریا و حتی مهار قدرتشون در صورت هر نوع تشکیل حکومتی اعم از خودمختار یا منفرد. برای همین حلب را حالا حتی امریکا و غرب هم چشمشون را به روی النصره بستند که احتمالا هماهنگی ای است بین ترکیه و غرب سر معامله ای مبنی بر آزادی عمل هر دو گروه ( کردها با رضایت ترکیه و النصره با رضایت غرب برای دستیابی به اهدافشون در شمال سوریه، هر کدوم هم برنامه هایی برای آینده برای خودش و گروه تحت حمایتش فرض کرده از الان به عنوان مراحل بعدی )
  24. خب اینبار معلوم بود که با چشیدن طعم ورود به محیط این منطقه ی مهم، رها نخواهند کردش عملیات را و بر خلاف دفعات دیگه موج اصلی حملشون را صبح انجام دادند که تا حدود زیادی هم پیشروی کردند. هجوم بی امان نفرات و نیروهاشون خصوصا ترکستانی ها و النصره به داخل این منطقه که الان نه توپخانه و نه نیروی هوایی چندان میتونه فعالیت داشته باشه کار را بسیار سخت کرده برای دفاع. قطعا با کوچکترین خبری مبنی بر شکسته شدن محاصره این توان و نیرو و روحیشون هم چند برابر خواهد شد. به هر حال حالا زمان اتخاد یک تاکتیک مناسب هست. شاید حتی عقب نشینی و ساماندهی و یورش دوباره ولی نکته اینجاست واقعا دستیابیشون به شکست محاصره توانشون را شاید چند برابر کنه.
  25.   اصرار برخی از نیروهای خاص که از نظر تجهیزاتی و پوششی هم تفاوت هایی دارند و فرماندهان در پوشاندن کامل چهره در میان افراد بسیاری که اصلا اهمیتی نمیدن به پوشوندن چهرشون، شاید یکی از دلایل اصرار عقب کشیدن برخی جنازه ها و نه همشون باشه. به هر حال وقتی برای چند جنازه ی خاص میان بقیه را هم باخودشون میبرن یا برای رد گم کنی یا حالا از بین نرفتن زحمت تا اون نقطه اومدن. ( حالا میشه موادری را فرض کرد که برخی به اون خاطر چهره ها را میپوشونن ولی قطعا موردهای خاصی هم وجود داره که دلیلی ویژه داره )   یک مورد هم امروز در تصاویر جنازه های روسی گویا دست النصره بود ولی ارتش آزاد بیانیه ی شروط را داده بود؟! اگر اینطور باشه از اون نکاتی هست که غرب باید خیلی وقیح باشه که بهانه جویی هاش را تکرار کنه.   در مورد انتحاری ها هم به نظر شبانه کاملا چراغ خاموش خودشون را به نزدیکی محل های تعیین شده میرسونند و بعد موعد حمله از اختفای محیطی خارج میشند و با سرعت به هدف میزنند والا اگر با فاصله همون شروع عملیات بیان احتمال هدف قرار گرفته شدنشون باید بیشتر باشه در فاصله. ارتش هم باید مسیرهای خاص را اگر قصد گسترش خطوط را نداره مین گذاری (شبانه) کنه به نظرم که لااقل تلفات بگیره. چون الان تقریبا خطوط حمله ی تروریستها روشن شده. و همچنان شاهد با اون چهار پرتابه ی سادش به نظر بهترین وسیله ی ممکن برای هدف قرار دادن تجمعات و برخی توپخانه های منفردشون هست. مثلا با استقرار یک تیم در فرودگاه حلب.   پ ن: با توجه به تصاویر حاج رضوان به نظر مسیر ورودشون اینطور بوده. البته برخی چیزها نمیخونه ولی برخی موارد هم تطبیق میشه گفت داره. هر چند شاید برای دوستان مطلع تر غلط یا درست بودنش واضح باشه ولی شاید بشه گفت اون هویتزرها همون قسمتی باشند که با مثلث نمایش داده شدند و یا محوطه کامیون ها فضای مربع شکل و البته دیگه تصویری نیست، اگر بود شاید میشد گفت جلوتر از اون فلش ها هم نفوذ کردند، شاید چند قدمی هم رفته باشند ولی تصویری که توش ثابت باشند در محیطی جدیدتر نیست تو این تصاویر که.   شاید منظور مفتیشون که دو روز پیش گفته بود از جایی بهتون حمله میکنیم که فکرش را هم نمیکنید همین محور دیروز/امروز بود. یعنی مدفعیه که شاید همه فکر میکردیم اول دورش بزنند با توجه به استحکامات تقریبا خوبش.