از انتحاری های خودرویی باید به عنوان یکی از موثرترین سلاح های تروریستی نام برد. تلفات، شوک، موج انفجار، ایجاد ترس و سردرگمی و از بین بردن روحیه طرف مدافع و بالا بردن روحیه مهاجم و تاثیر روانی عجیب و غریبش و از همه مهمتر برد متغیر و شعاه تاثیر گذاری زیادش.   در تصاویر معلومه استتارها به خوبی انجام شده و البته نکته ای که هست گویا توپوگرافی این منطقه هم به ضرر نیروهای مقاومت هست و ما شاهد منطقه ای هموار مثل دشت های جنوب خودمون در جنگ تحمیلی و همچنین بیابان های عراق نیستیم. ولی باز تنها همین منطقه منتهی به راموسه و مدفعیه را لااقل با چندین پایشگر اپتیکی تحت نظر بگیرند و با این قبیل انتحاری ها غافلگیر نشند ( حتی در حد فاصله گرفتن و سنگر گرفتن پشت خاکریزی و مانعی چون هر چند کمتر موثر ولی یک مانع تا حدودی میتونه جلوی موج انفجار را بگیره ) میشه بهتر مدیریت کرد صحنه ی نبرد را.   به عراق برخی تجهیزات خوب را ارسال کردیم، در سوریه هم مقطعی که حضورمون تهاجمی بود در جنوب حلب برخی تجهیزات اپتیکی مشاهده میشد، الان واقعا کم گذاشتن و خست برای این جبهه نیست. حتی اگر فرماندهی مشکل داره و چیزی به اسم فرماندهی متمرکز، اپراتور حرفه ای و ساماندهی مناسب وجود نداره ولی باز حتی یک دسته ی مستقل هم میتونه مفید باشه.     نکته ای که هست این ها همه جوره سر حلب قمار کردند و پاش ایستادند. قبلا هم این تاکتیک نفوذ و نابودی تدریجیشون را دیدیم ولی پا پس نکشیدند و هر بار چند متر چند متر نفوذ کردند و عقب کشیدند و دوباره روز از نو، هم جنگ روانی شدیدشون و هم آسیب هایی که به طرف مقابل از لحاظ روحی و تجهیزاتی و نفراتی و مواضع و سنگرهای فیزیکی میزنند در هر مرحله براشون چند قدمی به جلو هست تا سر فرصت ضربه ی نهاییشون را بزنند. مطمئنا با هر حمله عقبشون هم فعال میشه برای ارسال تجهیزات و نیرو به خطوط میانی تا وقتیکه سر ارتش به خطوط مقدم گرمه . شاید باید راه جدیدی را امتحان کرد. تدارک یک حمله ی مستقل توسط یک گروه تخصیص داده شده غیر از جبهه ی فعلی حلب و باز کردن خطی به سمتی که حسابی تحت فشار و پراکندگی بزارتشون. مثلا همون جنوب حلب و یا از جنوب به سمت خان طومان یا حتی از نبلو الزهرا به سمت پائین و چند شهرک مهم اون منطقه.

  ممنون داشتم اتفاقا دنبال نقشه میگشتم برای تفکیک اون نقطه. اگر نقششون هم صحیح باشه پیشروی خوبی کردند و تقریبا در حال شکستن محاصره هستند. امیدوارم علاوه بر اینکه منطقه از تسلیحات خالی شده باشه مواضع دفاعی در شمال و جنوب هم طوری باشه که پیشروی بیشتری نکنند. هر طور باشه این منطقه فکر کنم از نقاطی بود که هیچگاه سقوط نکرده بود و ممکنه توش تجهیزات زیادی وجود داشته باشه.   برای اینکه متوجه اهمیت حلب باشیم این این در و اون در زدن فایننشال تایمز برای النصره و سنگ تروریستها را به سینه زدن مشخص میکنه چرا جولانی و بقیشون همه پشت پرده چنین هماهنگی بی سابقه ای را از ابتدای نبردهای سوریه کردند در حلب برای فتحش هر طور شده :  

  حاج رضوان جملتون کمی ایهام داره. یعنی کلیه تسلیح را تصرف کردند و از اون جلوتر نیومدند داخل مدفعیه یا پشت تسلیح هستند و در حال ورود به تسلیح؟ این خبر هدف قرار دادن انبار موشکی داخل مدفعیه توسط روس ها هم خیلی تبلیغ می کنند.

  این فکر کنم همون خبرنگار معروفشون هست که 2 روز بعد محاصره ی حلب جلوی دوربین مثل ابر بهاری و نمونه ی کامل یک فیلم هندی اشک میریخت که مردم حلب دارند از گرسنگی و تشنگی میمیرن با اینکه مثلا گمانه زنی سازمان ملل کم کم چند هفته لااقل داشتن ذخیره بود. الجزیره با مخاطبان زیاد نقش بسیار مهمی در تحریک جوانان هم از نظر قومی و هم مذهبی داره در پیوستن به تروریستها چه داخل سوریه و چه خارج اون. قطعا وقتی این همه بازوی رسانه ای و مالی و ... یک امر را با هر کلکی خصوصا تحریک شدید احساسات ترویج می کنند اینکه  هر روز بر دامنه ی این جنگ اضافه بشه جای تعجبی نداره.

  عقبه که خب تا ادلب و حتی مرزهای ترکیه عمق داره و به خاطر مناطق تحت تصرف و بعضا بومی گزینی! به صورت سلسله وار عمل میکنه ولی اگر چند ضلعی ای را فرض کنیم که از بالا بنیامین شروع میشه و با در بر گرفتن مرز مناطق تحت کنترل ارتش با مناطق تحت تصرف شهر در قسمت شرقی پایین میاد تا پشت تصفیه خانه و بعد هم از اونجا تا پایین وضیحی به سمت چپ ادامه پیدا میکنه تا بالای زربه و زیتان و بعد هم در امتداد جاده بالا میره تا برسه دوباره به بنیامین میشه چیزی در حدود 155 کیلومتر مربع تقریبا.   تحلیل ها حاکی از ادامه یافتن عملیات تروریستهاست. از طرفی امریکا هم کم کم لفظی از زبان اوباما گرفته تا بقیه دارند فشار بر روی روس ها را بیشتر می کنند ( انتظار دارند چهار نفر ارتش آزاد به اصطلاح میانه رو که البته از خود النصره تندرو تر هستند چیزی که ما میبینیم، قاطی چهار هزار نفر تروریست القاعده شدند و دارند به حلب حمله میکنند روسیه برای در امان ماندن عواطف جهانی در هدف قرار نگرفته شدن حتی یک گل! از این باغ لطیف صلح خواه! حملاتش را کنار بزاره و شاهد قلع و قمع ارتش و مردم و قطاع غربی حلب باشه ) و ترکیه هم که کاملا مواضعش را روشن کرده در این چند روز و عربستان هم از العربیه میشه رصد کرد که چقدر حیثیتی هست براش این هجوم.    اگر فرضا نیرویی بود که از سمت جنوب حلب دوباره به سمت العیس یا بالاتر خان طومان فشار بیاره از شدت حملات شاید در منطقه ی حالا خطرناک راموسه کمتر میشد. و البته باید که نسبت به فریب و باز کردن جبهه ای دیگه از طرف تروریستها هوشیار بود.       وقتی جولانی هم اینطور وارد معرکه میشه یعنی قصدشون ادامه دادن کار هست. حالا میتونه هم به دلیل ایجاد روحیه برای در صحنه ماندن نیروهاشون و ناامید نشدن از تلفات باشه و هم فشار برای ادامه ی عملیات حلب. جالبه حالا مدافعان این میانه روها مثلا کجا هستند که رسما اتحاد همه ی این گروه ها اعلام میشه، بهش افتخار میشه، کنار هم به روشنی و تصاویر زنده ی الجزیره عملیات می کنند و راحت هم ابراز می کنند و بعد با وقاحت روسیه و سوریه سرزنش میشن چرا دارید دفاع میکنید از حلب. حلبی با مختصاتی که گاردین مثلا ترسیم میکنه. بعد تازه خرید سلاح عربستان و انتقال مدام ترکیه و اعلام آشکار حمایت امریکا و غرب از این ها هم میشه و هیچ کس نمیگه هم پیمانی با القاعده آیا اینجا خوبه؟!

  محیسینی گفته حالا حالا ها نبرد ادامه داره! و قراره از جایی که فکرش را نمیکنند یک یورش جدید را شروع کنیم و معبری باز کنیم. صحت و سقم ادعاش را باید دوستانی که گفته های ویئوییش را دنبال می کنند و تحلیل روانشناختی از این موجود! دارند بیان کنند. با توجه به خبرهایی که تروریست ها نفیر عام دادند از همه ی جبهه ها منجمله حما و ادلب و لاذقیه و حمص و .. براشون نیرو اعزام بشه ارتش سوریه به هر حال چون قطعا نیروهایی را برای شبه محاصره ها در اون مناطق حفظ کرده باید چشمه ای از حمله را ولو با خمپاره باران و حملات ایذایی نشون بده شاید واقعا منطقه ای طوری باشه شرایطش لااقل از نظر روحی که بشه از آب گل آلود ماهی گرفت، اگر شد که شد، نشد هم لااقل ذهنیت نگرانی برای تروریستها ایجاد میکنه. نباید جبهه های مختلف آروم باشه.   یک نکته هم در مورد زرهی فراوان تروریستها و حسی هست که همچنان میگه پهپاد ها کجایند! شاهد، انتحاری و حتی همون کرار با یک بمب سقوط آزاد. قطعا حضور دارند ولی خیلی خیلی محدود. و همچنین بالگردهایی که همون بشکه های معروف را هم همراه داشته باشند الان کلی بکار میاد. ولی هم از لحاظ دوشپرتاب ها و هم کمبود مشخصه که بالگردها حضور دائمی ندارند. هر چند توکل تمام این سال های سوریه نشان داد که تنها باید بر خدا باشه.

قطعا شاید این مرحله اون مرحله ای باشه که توان نهاییشون را بزارند. در برخی نقشه ها بعضا پیشروی های خطرناکی در محیط راموسه داشتند. قاعدتا ارتش تا این جا هم خوب مقاومت کرده و تروریستها هم بعضا در کلیپ هاشون معلومه از موشک های ساخته شده به خوبی استفاده می کنند و گاهی با تخریبی که اون موشک ها در خطی به جای میزارند واقعا شاید دفاع ممکن نباشه. اگر همینطور ادامه ندند و ارتش به فاز حمله تغییر بده کارشون سخت خواهد شد بنابراین همچنان به حملاتشون هر چه بیشتر ادامه خواهند داد. امیدوارم ارتش بتونه باز هم دفاع کنه هر چند سخت هست. فراموش نکنیم با باز شدن مسیری به داخل حلب رسانه های غربی و عربی اونوقت دیگه حمله هایی هوایی را باز دوباره تبدیل به خبر قتل عام مردم!! خواهند کرد و با فعالیت شدید رسانه ایشون فشار بر محور مقاومت را هم از حیث روانی و هم میدانی بیشتر خواهند کرد.

  این مورد هم یکی از نقاط مجهول نبردهای سوریه است. فرار احتمالا به خاطر ترس از انتحاری بودن خودروها و زرهی هاست ولی اینکه هدف قرارش نمیدند:   1.کمبود موشک های ضد زره در گستره ی خطوط هست 2. خمپاره باران و آتش سنگین باعث میشه تمرکز واحدهای ضد زره به هم بخوره و نتونند موفق باشند. 3.موشک های ضد زره طیف مقاومت اشکالاتی دارند که همیشه دقیق و درست عمل نمی کنند. 4.برنامه های عملیاتی خصوصا طرح ریزی حمله و هجوم حالا یا با رصد دائم و خوب یا با خبرهای از داخل خطوط خودی توسط جاسوس ها طوری چیده میشه که اثرات برنامه ی دفاعی ارتش سوریه خنثی میشه و بی نظمی پیش میاد. 5. دید کم، استتار مناسب، عملیات فریب، استفاده از انتحاری های سرعتی و ایجاد ترس و فرار در جبهه ی ارتش و باقی موندن معدود نفرات، استفاده صحیح از تاوها و تک تیراندازها در از کار انداختن کورنت ها!   حالا در مورد صدق بعضی از این موارد به نظر استقرار لایه لایه ی واحد های ضد زره با توجه به اینکه به فرصت و تمرکز کافی نیاز دارند برای هدف گیری میتونه کمک کننده باشه. اگر لایه ی اول موفق نشد، لایه ی دوم در فاصله ی مناسب مانع پیشروی خودروهاشون بشه لااقل. در نهایت هم همه چیز که به کورنت و تاو ختم نمیشه. وقتی خطوط انقدر نزدیک میشن مقدار کافی امثال آر پی چی لااقل نقش زمان جنگ ما را که میتونند بازی کنند.   یکی از نکاتی که در مورد فاز نهایی حملات تروریستها برای شکستن محاصره میتونه نگران کننده باشه استفاده از پوشش حملات این چند روزه و همچنین فرصت شب و تاریکی در تجمیع نیروهاشون به صورت نامحسوس در مناطقی هست که در این چند روز پیشروی کردند. هجوم گسترده ی این نیروهای تجمیعی کار را برای دفاع هر چقدر هم تدارک دیده شده باشه سخت میکنه. راهش اگر ممکن بود پایش مستمر خصوصا پهپادی در شب و روز و رصد تحرکات و تجمعات و بعد دادن گرا به جنگنده ها طی روز برای هدف قرار دادن این نقاط بود. هر چند آتش سنگین و حملات مداوم قطعا این تمرکز را از فرماندهان میدانی که گرفته. واحدهای دوربرد! پهپادی حالا یا شاهدهای ما یا مهاجر های مستقر در اون نزدیکی در عملیاتی مجزا باید بر عهده می گرفتند این ماموریت را.

  درسته. من گمان کردم از این سمت که تازه عملیات کردند هست ولی سمت مقابل و در حقیقت از داخل شهر بوده که میتونه نشان از وجود تونل های بیشتری هم باشه. ارتش باید خیلی مواظب باشه. هیچ چیز بدتر از غافلگیری اون هم به این نحو نیست در حالیکه فکر میکنی فکر همه جا را برای دفاع کردی. مخازن نفت هم در نقشه های گوناگون خیلی تفاوت داره موقعیتشون. معمولا در نقشه های تحولات دست ارتش ثبت شده ولی برخی دیگه نقشه ها دست تروریستها که اینطور که به نظر میرسه دست ما نیست.   منطقه بین کارخانه سیمان و مخازن را به جز یک معبر اگر دقیق میشد مین گذاری کرد خیلی خوب میشد. یا برخی مناطق دیگه را. در فرودگاه حلب هم حالا معلوم نیست تصاویر گوگل ارث برای چه ماهیه ولی بالگرد مشاهده میشه. اگر بالگردهای مناسبی وجود داشت در مواقع لزوم خیلی میتونست کمک کننده باشه.

متاسفم که این مطلب را بیان کنم ولی به نظرم به هر حال لازمه و ضروری چون احتمالا همین موارد روزی یقه ی ایران را خواهد گرفت سر بزنگاه. کانال تلگرامی یک جناح خاص با تعداد زیادی عضو که معمولا همیشه اخبار کانال های مورد علاقشون را با دید تایید نگاه می کنند و بسیاریشون به هر علت اعم از سن کم، ذوب شدگی، عشق و علاقه بیش از حد و ... مطالب منابع جناحیشون را در بست قبول می کنند عکسی از چند بچه جلوی لاستیک های آتش زده قرار داده و عنوان کرده "بچه های حلب برای ساخت منطقه پرواز ممنوع لاستیک ها را آتش می زنند و می گویند اینجا بمب نریزید ما هنوز زنده ایم"!!   اگر یک درصد احتمال میدادم دلشون برای بچه های حلب سوخته این مطلب را نمیزاشتم ولی چون مطلبی راجع به بمباران بچه های منبج ندیدم، چون مطلبی راجع به بچه های عراقی و افغان ندیدم به نظرم میرسه که مشکل نگارنده و طیف همفکر در اون کانال بچه های حلب نیستند و مشکل مشکل این ها با یک چیز دیگه است. اگر باز تو این چند روز مثلا موارد بمباران گسترده مناطق مسکونی حتی همون شیخ سعید و ... که از داخلش تونل حفر می کنند و منفجر می کنند و خمپاره به مناطق مسکونی شلیک می کنند و تا به حال کلی از غیرنظامیان حلب را کشتند بود میگفتیم خب برداشت نادرست از اوضاع هست. ولی الان اوضاع حلب که مشخصه! این نادانی و جهل از چی ناشی میشه؟ این به بیراهه بردن افکار عمومی بخش وسیعی از جامعه ی ایران از برعکس نشون دادن دشمن خونیشون در آینده چه سرانجامی خواهد داشت؟   جالبه درست یک روز بعد از اون خبر بی بی سی هست مبنی بر آتش زدن لاستیک برای در امان موندن از بمباران که همون موقع بحث شد لاستیک ها را کدوم گروه وحشی و با چه هدفی و برای مهیا کردن بستر کدوم وحوش آتش زدند و بی بی سی داره وارونه چی را جلوه میده!   این مطلب گاردین هم مربوط به سال 2012 بد نیست :   اوت 2012 گاردین: یک ماه بعد از آغاز نبرد حلب، به نظر شورشیانی که بیشتر شهر را تسخیر کرده اند، اکنون شهر هنوز حمایت تمام عیاری از آن ها نمی کنند. حدود سه هزار نفر رزمنده! ی اپوزیسیون تقریبا تنها کسانی هستند که در نیمه ی شرقی و تحت تسلط ارتش آزاد شهر جا به جا می شوند. اندک غیر رزمنده هایی که باقی مانده اند ظاهرا توجه چندانی به آن ها نمی کنند. تعداد کمی از انها استقبال می کنند..   شیخ توفیق ابو سلیمان، از فرماندهان شورشیان می گوید: درست است حدود هفتاد درصد شهر با رژیم است. روستا با ماست و شهر با انهاست. ما میگوییم که فقط تا وقتی اینجا هستیم که کار به انجام برسد و شر اسد ها کم شود. بعد از ان ما شهر را ترک میکنیم و انها می توانند شهری که می خواهند را بسازنند.     هدفم قضاوت مثلا این جناح و اون جناح نیست. هدفم اینه دوستانی که همفکر هستند اگر اعتقاد دارند که این شیوه ی تفکر غلطه روشنگری کنند تا یک عده مغرض دروغگو ذهن بقیه را اینطور به بیراهه نکشند. اتفاقی که داره در حلب میفته جنگ با یک مشت وحشیه که نمونه ی مدرنشون در سازمان ملل و دنیا در حق ما از هیچ دشمنی ای فرو گذار نمیکنه و این نمونه های بدویش در سوریه و عراق هم دستشون به ایران برسه جنایتی را رقم می زنند که  نمونه های کوچکترش را دیدیم قبلا.

  کمی به نظر مربوط به حوادث روز نیست. اون تونل را در این دور روز به سمت راموسه چطور حفر کردند با اینکه در منطقه نبودند و تازه اون مناطق اطراف را تصرف کردند. یک طورهایی حرکاتشون امشب مشکوکه! از اون ادعاهاشون گرفته تا پخش شدن ناگهانیشون در چند نقطه و ...

   اون انتحاری ها به احتمال زیاد فرصت دفاع را ندادند به این شهدای ارتش سوریه در مدرسه.   به هر حال خطرناکترین مورد در این خطوط نزدیک الان انتحاری های خودرویی هستند. با توجه به تمرکز نیرویی که بوجود اومده موثرترین سلاح تروریستها در حال حاضر محسوب میشن که با نفوذ و انفجار در عمق هم از لحاظ تمرکزی و هم از لحاظ روحی و صدماتی! و ... یک خط را بهم میزنند. اگر قبلا فرصت میشد و با خاکریز و مخروبه و ماشین های اسقاطی سنگین مسیرهای خیلی راحت و آشکار بسته میشد خیلی خوب بود هرچند الان دیگه باید فکر دیگه ای کرد. ( شاید پخش کردن نیروها به صورت نیم دایره با شعاع زیاد.) و البته باید امیدوار بود حملات از داخل حلب قدیم هم قوه چندانی نداشته باشه. خصوصا همون اطراف شیخ سعید.   روس ها هم یک بمبارانی داشتند امروز محل سقوط هلیکوپترشون را به صورت خیلی محدود البته که ازش به عنوان بمباران بمب افکن های استراتژیکشون یاد شده بود که به نظر درست نبود. نکته ای که هست چه با شکستن حصر و چه با حفظش برای مدتی الان بهترین بهانه برای هدف قرار دادن گسترده ی این تروریستهاست. اربابانشون هم دیگه نمیتونند تفکیکی الان قائل باشند و اجبار کنند که این ها را نزنید. تمام این مدتی که روس ها به این ها در جنوب حلب و ادلب استراحت کامل داد بنابر فشار غرب و این ها هم نهایت استفاده را بردند الان با خارج شدن از شهرها بهترین فرصت برای هدف گرفتنشون هست. اگر روس ها پای کار سرسختانه حتی تنها با هدف گرفتن تلفات بایستند.   جالبه النصره هم این بار گویا به خاطر همون شرایط بین المللی تبلیغاتش را به شدت کم کرده منفردا حالا با هر اسمی.

با توجه به تصاویری که از حضور ترکستانی های چینی و اویغور ها حاکی است در نبردهای جنوب حلب به نظر تمام توان در این حملات گذاشته شده. شاید الان فرصت مناسبی باشه اگر یگان هایی در لاذقیه هستند عملیات کنند، هر چند متاسفانه مرزهای نزدیک ترکیه مثل ذخایری عمل میکنه که میتونه برای مدت کوتاهی خطوط را تامین کنه قطعا. ( چین با همراهی نکردن در بحث سوریه بعدها به نظر آسیبش را خواهد دید، این همه نیروی تحت امر امثال ترکیه و قطر چه از لحاظ قومیتی! و چه ایدئولوژیک بعدها برای خودش اگر نگیم خطر مزاحمت هایی به بار خواهد آورد ولی حالا تنها نظاره میکنه حضورشون در سوریه را )   در مورد نیروهای ارتش سوریه و پشتیبانی هوایی، روس ها با خارج کردن بخش عمده ای از پرنده هاشون توان زیادی برای پشتیبانی دائمی ندارند، ارتش سوریه هم که با کمبود همه جوره مواجه هست. بنابراین از این نظر هر چند گاهی حرکاتی میشه ولی به طور مستمر توان پایش و عملیات وجود نداره.   نکته اینجاست ما هم باید تصمیم خودمون را بگیریم، لااقل در بخش تجهیزات و مهمات مواردی که قابل انتقال هست اعم از شلیکا، توپ های در انواع کالیبر و حتی تانک و نفربر و توپخانه و خمپاره انداز و پهپاد ( نکته ی منفیش اینجاست همه ی این ها خدمه هم میخواد و این با بحث ورود نیروی ما به شکل متمرکز هم خوان نیست ) و موشک ضد زره و .. نباید کمبودی وجود داشته باشه ( در تصاویر به نظر کمبود وجود داره اون هم نه کم! ) چیزی که ما الان در سوریه باهاش داریم میجنگیم، با پایداری عربستان کنونی و تمام دوستانش روزی نوک پیکانشون قطعا به سمت ما خواهد بود. اگر در سوریه باهاشون نجنگیم روزی شاید مجبور باشیم مماس در مرزهامون باهاشون بجنگیم. تاپیک دوستمون در مورد تانک های پاکستان و نام هاشون به اندازه ی کافی حاکی از مشکلات شاید آینده ی ما در منطقه با ارتش های رسمی هست، نباید به ارتش های غیررسمی و مزدوری اینچنینی هم فرصت بدیم به خیال اینکه در جای خودشون ثابت خواهند موند. اون هم این ارتش های مزدوری کوچ نشین خانه به دوش امثال ترکستانی ها و ازبک ها و تونسی و ها و سعودی ها!   پ ن:  تو یکی از فیلم های اعلام الحربی که از نبردهای دیروز و امروز گذاشته، کواد کوپتری که داره تصویر میگیره نشون میده یکی دو خمپاره میخوره اطراف چند خونه! بعد فرار چندین نفر از یکی از خونه ها به سمت مناطق باز بیابانی. اگر یک پهپاد مسلح بود یا هلیکوپتر پشتیبانی و یا حتی آتش سنگین تر خمپاره ( فراتر از یکی دو دونه اونم هر از چندگاهی ) این برنامه ی سنگرگیری دسته هاشون در خانه ها و سنگر ها و بعد هجوم یکبارشون را با تلفات گیری خوبی به هم میزد. حتی اگر هیچ چیز نیست همون پهپاد انتحاری هم حالا هر چند هزینه هم داشته باشه در تعداد بالا خیلی کاراست. این که دیگه در تولیدش نباید مشکلی باشه. اون تصویر بالا را در نظر گبیرید که یک پهپاد لااقل میتونه آرایششون را به هم بریزه.

  هزاران انغماسی و تعداد بالای انتحاری و زرهی کامل به همراه عددهای اعلامی خودشون مبنی بر ده هزار و دوازده هزار نیرو که خب شرایط را بسیار سخت میکنه. اون باریکه را با هجوم چنین نیروی حفظ کردن خیلی خیلی سخت هست. در اینصورت این راه حل های فعلی که پاسخگو نیست. جبهه ی مقاومت باید چه تاکتیکی را در پیش بگیره؟ هم فرصت کم هست و هم امکانات و نیرو. راه حلی که این حجم از نیرو را سد کنه باید خودش هم خاص باشه.   در تجهیز این وحوش به طرق مختلف همین بس که نیروی هوایی چند محموله ی خودروی شاسی بلند تروریستها را که از مرزهای ترکیه دوارد شده بوده را هدف قرار داده. این تاکتیک سرعت و استفاده گسترده از خودروهای آف رود! هم یکی از راه هاشون هست که نیروها را در حجم زیاد به خطوط ارتش سوریه وارد میکنه و بعد هم درگیری در دل مناطقی که قصد تصرفش را دارند.

این تیمی که ماباهاش همگروه بودیم اونطور که در خبرها بود احتمالا دوستان هم بهش اشاره کردند. تیم نیروهای داوطلب ارتش روسیه هست گویا.

  خوش خبر باشید.از دست ما که جز دعا چیز دیگه ای برنمیاد. روس ها تا به حال عملیات شبانه هوایی هم داشتند؟ هر چند خطوط بسیار به هم نزدیکه.

  خب پاسخ قطعی نمیشه داد. ولی ورای اختلافات داخلی افسار این وحوش چون جای دیگه هست اگر دستوری برسه مجبورن متحد بشن. که به نظر قطر و عربستان در این مرحله شاید از محاصره ی حلب به عنوان بهانه ای برای جلو انداختن این تصمیم استفاده کردند. اصولا از تجمع نیرویی که از مرزهای ترکیه و تجهیزاتی که وارد ادلب و بعد مناطق جنوبی حلب میشد بگذریم، تخلیه ی نیروهای مسلح از مناطق محاصره شده توسط ارتش سوریه به ادلب و در نتیجه حومه جنوبی سوریه قطعا تراکمی را ایجاد میکرد که دیر یا زود اصطلاحا زور در بازوشون دیگه طغیان میکرد و دنیبال خودنمایی ای می گشتند ( مختصات یک سری تروریست که خیلی هاشونم خارجی هستند و چند سالی جز کشتن کار دیگه ای نداشتن و حالا هم از سر بیکاری نکشتن به مرحله ی جنون رسیدن را با مختصات آدم های عادی قیاس نکنید ) که بهترین نقاط یکی جنوب حلب به خاطر حضور ما بود و دیگری خود حلب به عنوان آرزوی اردوغان ( به نظر من اردوغان اگرم بخواد چنان در باتلاق سلفی ها فرو رفته که توان ترک کردن آرزوش را نخواهد داشت لااقل به سرعت ) و عربستان و قطر ...   برای همین به نظرم فتوا دادن امثال این مفتیشون برای کنار گذاشت اختلافات با تهییج و وعده ی یک غنیمت بزرگ کار چندان سختی نبود.. به هر حال قطعا انگیزه و توان را لااقل فعلا در خودشون برای سمت لاذقیه و دمشق نمیدیدند و حلب هدف اول و اخرشون بود فعلا و در این مرحله.   امیدوارم حق با دوستمون احمد باشه و حتی برای شکست محاصره و عقب نشینی هم برنامه داشته باشیم ( نه از سر غافلگیری و اتفاق و حادثه ) که اونوقت هست که میشه امیدوار بود به استفاده از این هیجان فعلی مسلحین و تغییر شرایط به نفع خودمون در آینده.

  امروز بعد از سقوط هلی کوپترشون اعلام کرد ستاد مشترکشون که بدون اسیب رسوندن به غیرنظامیان به حمایت از ارتش سوریه در حلب ادامه میده و بعد هم اماری اعلام کرد که شاید مختص فقط امروز هم نبود مبنی بر کشته شدن 800 تروریست و نابودی 16 تانک و 10 نفربر و 60 خودروی مسلح.   باز خوبه به فکر تخلیه ی تجهیزات هستند چون تو اون فاصله دیگه کاربرد چندانی ندارند. به نظر میرسید این باریکه بعد سقوط خان طومان از لحاظ استحکامات فکر اساسی براش شده باشه و یا شاید هم واقعا تروریستها بعد محاصره حلب دیگه واقعا حمله ای انتحاری با صرف نظر از تلفات در پیش گرفتند که این پیشروی ها براشون حاصل شد. فرودگاه حلب اگر قابلیت درست و حسابی داشت شاید میشد با گسیل نیرو از دمشق به طور انبوه یک کارهایی کرد.   در مورد ترجیح باز بودن کاستلو و باز نشدن این معبر جنوبی، با این استعدادی که تروریستها داشتند همونطور که گفته شد قطعا به دنبال یک عملیات در حلب بودند. حالا یا پله ای و در مرحله ی اول تصرف حاضر وبعد رو به بالا و تصرف تمام مناطقی که سال پیش ازاد شد و بعد حمله به حلب و یا همین حمله ی فعلی و عملیات بزرگ حلب. بسته شدن جاده کاستلو به نظر تنها عملیاتشون را جلو انداخت.

  مدفعیه تخلیش یعنی عقب نشینی؟ آمار ارتش روسیه نزدیک به حقیقت هست در مورد تلفات یا بیراهه رفته؟ و بعد هم به نظرتون در صورت نفوذ از طریق راموسه به حلب، قدم بعدیشون قاعدتا باید گسترش مسیر در عرض باشه، احتمالا به جنوب خواهند اومد که مناطق جنوبی مثل حاضر را هم در محاصره قرار بدند؟

  العربیه میگه از بالا حندرات را هم گرفتند! اگر از بالا هم ارتباط قطه بشه کار سخت میشه. با این حجم از توان و نیرو قطعا عملیاتی از سمت تروریستها در آینده ی نزدیک قابل پیش بینی بود برای فتح حلب که با محاصرش به نظر جلو افتاد. هر چند بستگی به روس ها هم داره ولی نیروهای هم پیمان هم باید تصمیم نهاییشون را بگیرند، خصوصا که وحوش در موقعیت حمله هستند و بهانه های حقوق بشری هم کمتر هست.   cbs خبری گذاشته از یک بازیگر 14 ساله نمایش واقع در بخش مسلحین که برای مدتی نمایشی را با چند نوجوان دیگه اجرا می کردند. اگر درست متوجه شده باشم بعد از تکمیل محاصره ی حلب قصد داشته با خودرویی از مناطق مسلحین به مناطق در دست ارتش سوریه در حلب بره که خودروی حاملش با موشک منهدم میشه و کشته میشه. بعد اهالی جمع میشن با شعارهای بشار قاتله!! میرن دم در خونشون و بعد هم گزارش که یک تراژدی ضد اسد هست که داره کودکان را میکشه! حالا اصلا در گزارش عین خیالشون هم نیست که چه کسی موشک را شلیک کرده! فقط همین که ارتش سوریه قاتل نامیده بشه کافیه! با این وضع رسانه های دنیا، اوضاع واقعیت بدجوری خرابه. حالا منظورم تحلیلم نیست بلکه همین اخبار مستقیم که النصره را انقلابیون مینامه! خودش برای هفت پشت خبررسانی بی طرفانه کافیه!

  اینجا در جنوب حلب احتمالا مواضع نیروهای ما بوده. به نظر برای دفاع از یک محوطه کوچک اینبار تمهیدات خاکریزی لااقل مناسبی دیده شده. شاید برای همین تلفاتی دیده نمیشه چندان. چیزی که در اطراف مدرسه حکمه ناقص دیده میشه. هر چند در این مورد هم در رابطه با انتحاری مانعی در تصاویر که دیده نمیشه هر چند فضای روبرو باز بوده و موشک ضد زره هم که موجود بوده در تصاویر.   یک شهید پاسدار هم داشتیم امروز علاوه بر شهید عزیز ارتشی. ( شهید نریمانی گویا در حما شهید شدن )   فقط باید مواظب بود، با توجه به خبر تحولات مبنی بر خفه خون تروریستها از امروز صبح و اینکه خودشون اعلام کرده بودند این مرحله ی اول عملیات هست و خبرهای ورود نیرو از مرزهای ترکیه باید حواس ها جمع باشه شاید عملیات فریبی در کار باشه و یا محورهای دیگه ای را با توجه به جا به جایی های نیروهای ما فعال کنند. هر چند همین محور به نظر براشون فعلا در دسترس ترین راه هست که بتونند دستاوردی داشته باشند تا از لحاظ روحی وضعیت حلب به ضررشون نشه با گذشت زمان.

از ترکیه گویا دوباره 100 خودرو مسلحین و تجهیزات وارد شده. از این نظر کمبودی ندارند، هر چقدر تلفات بدند نیرو براشون ارسال میشه! ولی مقاومت بیشتر قطعا باعث تضعیف روحیشون میشه.   اولین شهید اعلامی این درگیری ها برای ما هم گویا یک ستوان سوم ارتشی در رسته ی توپخانه از شهررضا بوده. احتمالا شاید به خاطر حملات خمپاره ای شهید شده باشند.

بالگرد سقوط کرده در حومه ادلب روسی بوده گویا. الجزیره خبر از سقوط یک بالگرد در جنوب حلب هم داده.   خبرنگار صدا و سیما ظهر پشت به مجتمع 1070 داشت گزارش میداد و اشاره به تصرف مدرسه و چند تپه کوچیک داشت ولی مجتمع 1070 پشت سرش به نظر اون موقع شرایط آرومی داشت ولی اشاره شده بود که درگیری ها ادامه داره و مسلحین هم اشاره کردند این موج اول حملات بوده.

مهمترین مسئله استعداد نیرویی است که این ها به کار میبرن. چنان تعداد زیاد و پراکنده هستند نفرات و اون هم اکثرا بعد از پخش شدن توسط خودروها در پشت جبهه پیاده که شاید نیروی هوایی مرسوم با بمباران بتونه تلفات بگیره ولی متوقف کردنشون راه دیگه ای مطیلبه. توپخانه متمرکز هم با وجود خط تماس چند کیلومتری و هجوم مسلحین در طول خط تماس شاید باید بیش از اون چیزی باشه که بشه تصور کرد تعدادش را. توپخانه عمدتا متحرک و بعضا یک بار مصرفشون هم که باز از پشت جبهه که به شهرها متصل هست و نیروی بعضا بومی وجود داره که امکانات را مستمر براشون تامین میکنه همچنین. تعداد زیادی پرنده اون هم در انواعی که گویا هم روس ها و سوری ها فاقدش هستند ( چیزی شبیه ای تاندربولت امریکایی به تعداد کافی) نیاز هست که خب وجود نداره. مشکل اصلی سوری ها نیرو هست. از مین ریزی و خاکریز کلاسیک هم بنا به هر دلیلی استفاده نمیشه ( شاید به علت ثابت نبودن خطوط درگیری و امکان تبدیل این موارد به ضد نیروهای خودی در موارد لزوم ). ولی به هر حال انتظار هست راهی برای تاکتیک یورش سوارم! تروریستها با نفر و انتحاری تا به حال یافت میشد. در تاپیک خودمون هم نمیدونم تا به حال بحث شده و راه حل هایی ارائه شده اصلا یا نه؟ ولی به نظر با این وضع ادامه دار که با لطف ترکیه و اردوغان در تامین نیروی فراوان برای تروریستها و کود شیمیایی برای زمین های کشاورزیشون!! و سلاح فراوان و شمشیر از رو بسته شده ی قطرو خصوصا عربستان اگر راه حلی اندیشیده نشه به روشی کم خرج و واقع بینانه برای دفع این تاکتیک تروریستها مشکلات ادامه خواهند یافت. چون در این تاکتیک تروریستها همه چیزی که از دست میدند را سریع از اقصی نقاط جهان! با یک فتوا بازسازی میکنند ولی طرف مقابل بازسازی از دست رفته ها براش سخت تر هست.

اون منطقه ای که در صفحه ی قبل هم پیش بینی شده بود یعنی جنوب غرب حلب باریکه ای که از راشدین به سمت شهرک النصر و داخل حلب هست به نظر تمرکز تروریستها ( اگر فریبی در کار نباشه ) روش هست و البته احتمالا برنامه های فرعی برای فتوحات در محورهای جنوبی تر حاضر و یا فواصل ما بین حاضر و همین نقاط برای داشتن دستاورد تبلیغاتی و یا محاصره ی حاضر به منظور ناامید نشدن هوادارانشون در صورت شکست در رفع محاصره.   به نظر هموارترین و نزدیکترین مسیر در نقشه برای شکستن محاصره انتخاب شده و این اگر تنها مبتنی بر تصور نقشه ای! باشه و ارتش سوریه قبلا پیش بینی کرده باشه ( چون محتمل بود ) و نقشه ای در کار نباشه میشه استفاده کرد از فرصت.