alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,150
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. اگر یک نیروی نظامی قدرتمند پای کار وجود داشت به حساب این تروریستها که یک روز مدام بر آتش بس تاکید می کردند و متوقف کردن ارتش سوریه در جنگ افروزی و پیشروی و کشتار!!! و حالا هر روز برای نقض آتش بس دعا میخونند باید خوب می رسید! ( خبر ترک روسیه هم تاثیر جدی داشته البته ) اون هم درست بعد از نقض بزرگ آتش بسی که دیروز انجام دادند چنین اظهار نظر کردن واقعا عطش این هتل نشین ها را برای به درک فرستادن پای کارهای حلب نشون میده!!     این مقاله ی  پراوادا هم به نظرم لااقل در موازات با واقعیت هست اگر منطبق هم نباشه.     البته باز با واقع بینی و نه هیجان زده شدن و ازن این ور بام افتادن در برابر اونور بام افتادن قبلی مبنی بر احمق دونستن تام! عربستانی ها و حالا هم کسینجر پنداری جبیر!! ( هر چند شاید رابطه ی طولی داشته باشه به علت سابقه ی جبیر در واشنگتن ) باید اشاره کرد به سیاست زیرکانه ی عربستان در این مورد که از نقطه ضعف خود که کاهش قیمت نفت هست ( البته هزینه ای که آگاهانه برای مورد دیگه ای کرده ) و نهایتا باید راهکاری براش باید بیندیشه هوشمندانه در جهت اختلاف افکنی بین ایران و روسیه استفاده میکنه. تاکید حتی محمد بن سلمان هم بر این نکته که تا ایران فریز نکنه روسیه نباید منتظر فریز نفتی باشه هم شاید تاییدی بر این مطلب باشه.
  2.   حالا فارغ از تعداد ولی نیروی غالب در منطقه مهمه. وقتی اقلیتی در یک خط دفاعی شکل گرفته در برابر دشمن باشی و شاهد عقب نشینی ناگهانی هم خط ها! و از هم پاشیدن خطوط دفاعی باشی شیرشاه! هم باشی عقل حکم میکنه فرار کنی! ( چون خط از هم پاشیده دیگه عقب نشینی تاکتیکی و منظم معنا نداره ). اگر کسی هم باقی بمونه نه از روی شجاعت که احتمالا برای نجات هم رزمی، عقب کشیدن پیکری یا زخمی ای است.   درسته که نباید همیشه قضاوت منفی در مورد ارتش سوریه و مثبت در مورد مقاومت داشت ولی با توجه به تجربیات و اخبار قضاوت ها شکل میگیره. اگر این فرض را درست بگیریم بازم محور مقاومت به هر حال باید فکری به حال این جبهه ها بکنه، جبهه هایی که بعد از تثبیت در اختیار دفاع وطنی قرار میگیره و حضور مستشاری تنها درش هست ولی با یک حمله فرو میریزه. هر چند واقعا کمبود نفرات خیلی محدود میکنه تصمیم گیری را.   پ ن: حیف که نه توان رسانه ای مناسبی داریم و نه امکانش را بهمون میدند رسانه های با تجربه ی قدرتمند دشمن. والا همین حمله ی گسترده ی النصره میتونست مجوزی باشه برای خفه کردن! اردوغان و رفقا که در عملیات جنوب حلب تا میتونستند هوچی گری کردند و اون را به کشتار غیرنظامیان و نسل کشی!! تعبییر کردند و هر دم التماس آتش بس می کردند و توقف عملیات مقاومت را و حالا شاهدیم که خود وحوش گویا علاقه به نسل! کشی شوندگی!! دارند ( از وقتی که شکار قفقازی و تروریست چچنی و عربستانی و سوری که با لباس و بی لباس نظامی با توپ و تانک و با وقاحت سربریدن و ... نسل کشی نام گرفته ). اگر روس ها هم پای کار میومدند میشد حالا سر پیکان عملیاتی چون ضد تدمر را با مجوزی که خود تروریستها آشکارا صادر کردند به این سمت گرفت و باز دید از اردوغان صدای صلح!! بیرون میاد یا نه؟!
  3. این پسره آلب ارسلان؟ هم گویا دستگیر شده به نقل از حریت. باید دید ترکیه اونقدر تحت فشار قرار گرفته که به خاطر روابط با روسیه حملات ملی گرایان را به جون بخره؟ یا شاید هم نمایشی ریاکارانه ( کاری که درش استاده ) برای راضی کردن هر سه طرفه!!
  4.   بستگی داره از چه زاویه ای نگاه کنی! اتفاقا هم باد و هم طوفانه اون هم واضح و روشن.   کدوم باد؟ کدوم طوفان؟   باد آزاد گذاشتن مدارس ویژه ی عربستانی در اقصی نقاط جهان با علم روشن به اینکه هیچ ربطی به آزادی دینی ندارند و ترویج وهابیت و کینه جویی می کنند ولی چون عربستان فعلا دوست هست و گاو شیرده نیازی نیست برخوردی صورت بگیره و در عوض مساجد و مراکز شیعیان را به شدت کنترل و تحت تاثیر همون علمای وهابی مقیم حتی باهاشون برخورد بشه. حالا طوفان صد ها جوان نسل دومی اتفاقا تربیت شده ی خود جامعه ی دموکراتیک اروپایی.   باد رهاسازی وحوش در منطقه ای با کیلومترها فاصله و مماشات در برخورد باهاشون و حامیانشون و خیال اینکه این شعله وری به سوخت خام همون جوانانی نسل دومی که اتفاقا در دامن اروپا ولی زیر ریش وهابیت رشد کردند با سهل انگاری نخواهد رسید و شعله ور نخواهد شد. ( چرا این نسل دومیان قبل از ظهور وبروز داعش تصمیم به ترکیدن نگرفته بودند؟؟ غیر از اینه که تاثیر تبلیغاتی خلافت اسلامی لااقل شور مسکوت مانده ی همین ها را روشن کرد؟! ) و طوفان انفجارها و انتحاری ها در خاک خودشون.   باد برخوردهای دوگانه با وهابیت و اسلام دروغین آل سعود و اسلام مروج رحمانیت لااقل در اروپا.   باد مماشات با ترانزیت داعشیان بوسیله ی ترکیه به سوریه و حالا طوفان بازگشتشون به همراه آوارگان غیر قانونی به اروپا.   باد بستن ده ها صفحه طرفدار حزب الله به بهانه های واهی در محیط وب و در عوض آزادی عمل بی حد و حسر به مروجان تفکر وهابیت و طرفداران تروریستها در سوریه و حالا برداشت طوفان القائات! فکری منتشر شده از همون شبکه ها به جوانان نسل دوم  و سوم مهاجران اروپایی.     دلیل ساده ای داره. نژاد پرستی تنها در زبان محکوم میشه و هنوز هم به شدت هر چه تمام تر همه نژاد پرستند، حالا شاید به ظاهر و لغت متقدم! از رنگ ها فراتر رفته باشه و به طبقه ها رسیده باشه. طبقه اروپایی سفید، آمریکایی روشن پوست، اروپایی مهاجر اروپای شرقی، اروپایی مهاجر آسیای شرقی، اروپای مهاجر خاورمیانه ای و طبقات بعدی آسیای شرقی، آسیای میانه ای و طبقه آفریقایی و .... اتفاقات معاصر را که نگاه میکنی هنوز هم طبقه ی آفریقایی کمترین ارزش را داره و بعد هم خاورمیانه ای و به همین ترتیب با میزان جنایت هایی که انجام میشه و میزان نادیده گرفته شدن ها ...
  5. بحران سوریه و آوارگان سوری خصوصا برای هیچ کس که چیزی نداشته برای ترکیه توفیقات بسیاری داشت، اون هم با اسکان بندگان خدا بیشترشون در کمپ ها. توافقی که پیش نویسش منتشر شده امتیازات بسیاری را نصیب ترکیه میکنه. اتحادیه ی اروپا با این قدرت اقتصادی و وسعت پذیرایی چند میلیون آواره چنان وحشت زدش کرد که علاوه بر امتیازات مالی کلی هم امتیازات سیاسی و اقتصادی داد و در مقایسه با بحران مهاجران افغان که مرزها همه بازگشایی شد برای ورودشون و نه کمپ ها که حتی تا عمق شهرهای ایران هم برادران افغانی اومدند اون هم در شرایطی که به همه چیز یارانه های سنگینی تعلق می گرفت و در حقیقت میشه گفت مبلغ نقدی زیادی هم در جیب این میهمانان گذاشته میشد. اون هم نمیدونم آمار دقیقی وجود داره یا خیر چیزی در حدود سه میلیون در یک مقطع و شاید بسیاری حتی از برادران افغانی که اتفاقا هم مذهب ما نبودند و حتی شاید به خاطر خود بافت اجتماعی افغان ها دشمنی هم با ما داشتند.   با تعقل گرایی محض این چند سال اخیر بخواهیم نگاه کنیم قطعا تصمیم اشتباهی بوده و نهایتا کاری که باید میکردیم کاری شبیه ترکیه بود. ( منهای سوء استفاده هایی که اردوغان با برگ برنده آوارگان انجام داد و میده برای معامله ) یعنی ایجاد کمپ ها در مرزها و حساب و کتاب دقیق با سازمان ملل! ولی ...
  6.   احتمالا اون حمله ی بزرگشون چند وقت پیش هست که با پیشروی های برق آسایی همراه شد. درست قبل از حملات به خناصر که میشه حالا حدس زد چرا با اون قدرت به خناصر حمله کردند و جاده را قطع کردند و حزب الله مجبور شد برای بازگشایی به اون محور هم نقل مکان کنه. قبلش حسابی در دیرالزور تجهیز شده بودند.
  7. خبرش را مشرق رفته بود امروز، خودشون که ادعا کردن 400 کشته ، غنیمت 4 نفربر، چند هزار خمپاره، تعداد زیادی موشک ضدتانک و توپ و چه و چه ... مربوط به حمله ی چند وقت پیش میشه که تا حدود زیادی پیشروی کردن یا حمله ی جدیدی هم بوده؟
  8.   سلام طبق ملاحظات لازم نیست به نظرم برای گرفتن خبری، از خودتون هم اطلاعاتی منتشر کنید هر چند خیلی محدود.   در رابطه با داعش هم ظاهر امر و البته پیگیری خبرهای نبردهای عراق نشون میده به همت و شجاعت امثال شهید سردار تقوی و مهدی نوروزی ها که در عراق جلوی داعش ایستادند، داعش فعلا آرزوش را در گورها جستجو میکنه. انشاء الله که بعد از این هم چنین باشه.
  9. ارتش سوریه به هر حال 5 سال مقاومت کرده و این کم نیست ولی میزان کمکی که به گروه های تروریست میشه بیش از حده! حضور روسیه بیشتر از کمک کنندگی شاید متعادل کننده وضعیت سوریه بود بین دو طرف حالا با شکلی متفاوت. از این به بعد هم خصوصا در مورد ترکیه باید دید شرایط چگونه پیش خواهد رفت. نقش سابق خود در - آرزوی بچگانه ی رفتن اسد -  را با قدرت هر چه تمام تر ادامه میده و ریسک اقلیم کردی در جنوب خود را پذیرا میشه یا به همین وضعیت فعلی و گفتگوهای صلح تن میده تا لااقل سوریه یکپارچه بمونه. والا اگر ترکیه نقش قبلی خود را خصوصا در گسیل تروریستها به سوریه ادامه بده وضعیت سخت میشه برای ارتش سوریه.
  10. بندگان خدا سربازان سوری که امیدی پیدا کرده بودند در این هجمه ی همه جانبه علیهشون. مقطعی و در حادثه ای خود خبرنگار rt که در لاذقیه هدف قرار گرفتند در مصاحبه عنوان کرد که سربازان سوری با بدن هاشون حائل بین گلوله های تروریست ها با ما شدند. تصاویر اون عقب نشینی مستاصل گونشون در برابر داعشی ها که با گلوله و با خیال راحت در حالیکه نای دویدن نداشتند از پشت بهشون شلیک میکردند و برخی هم گویا دیگه براشون زنده بودن یا نبودن تفاوتی نداشت و به نظر منتظر گلوله ای از پشت بودند تا راحتشون کنه و حالا حس و حالشون خصوصا اون هایی که به هر حال نه با اعتقاد در جبهه هستند و نه با انگیزه ای توامان؛ ناراحت کنندست.
  11. در خبرها بود اتحادیه اروپا برداشتن تحریم های روسیه را به خاطر اینکه نشون داد یک بازیگر ( لابد مطیع ) بین الملل هست ممکنه برداره. تنها عاملی که ممکنه این حرکت روس ها را توجیه کنه وضعیت بسیار بد اقتصادی و نیاز به دو عامل فریز نفت با عربستان و برداشتن تحریم های اتحادیه اروپا باشه. این ها تنها اون هم توامان هم وزن هستند با این حرکت روس ها.   پ ن : حالا جنبه ی طنز داره ولی انصافا عربستان این اواخر هر کسی را که اراده کرد خرید:  
  12.   اگر طرح را در کلان و با دورنمای "درگیر کردن ایران" در منازعات فعلی منطقه ی در حال آتش خاورمیانه ببینیم چی؟ بهترین فرصت برای غرب و اصراعیل و شاید آخرین فرصت ( در پی بحران های دامنه دار و وضعیت سوریه ) برای نابودی یکجای چند کشور عربی و ایران لااقل با بازگشتشون به عقب طی یک جنگ ویرانگر.   پ ن: تجربیات قبل نشون داده ایران با پشت سر گذاشتن یک جنگ معاصر کاملا تا حد امکان از ورود به یک جنگ اجتناب میکنه ولی تا همین حالا هم که در برابر ده ها اقدام تحریک امیز امثال عربستان مقاومت کرده و منازعات را تا حد توان کنترل کرده، اگر این فشارها مثلا به مرز "مزاحمت دریایی و هوایی" کشورهای منطقه ضد ایران برسه؟ آیا اصلا عقلانی هست که باز هم یک قدم به عقب برداریم و تا کجا میشه ادامه داد. چون تحریک مدام غرب و اصراعیل هم پشت پرده وجود داره در جهت کوک کردن اعراب.   این یعنی در رابطه با آتش بس لااقل غرب تضمینی نداده احتمالا.     این هم در صورت تایید به هر حال مهم هست. حضور اس 400 در سوریه و باقی موندنش تاثیرات داره در جهت دهی تصمیمات.
  13.   از سمت شمال برای حفظ ظاهر هم که شده ( اگر نقشه ی پیچیده ای چون یک کشتار جمعی مثلا یا استفاده از سلاح شیمیایی توسط ارتش سوریه دوباره اجرا نشه ) ورود قاعدتا در مواضع داعش باید باشه و برای مثال ورود از ادلب یا اون باریکه ی شمال حائل بین کردها و داعش به نظرم فعلا کمی زیاده روی است از جانب اردوغان و اعراب ( ولی امکان انتحاریش هست! ) در جنوب هم باز به همین ترتیب، هر چند در جنوب مواضع رادیکال تر ( مثل ترکیه زیاد به اون وجهه اهمیت نمیدند ) هست و البته اصراعیل هم به خاطر آرزوی دیرینش قطعا فشارهای لازم را برای سکوت غرب در قبال مداخله ی اعراب انجام میده ولی باز احتمالا اگر برنامه ی خاصی در ابتدا پیاده نکنند ورود باید از مواضع داعش باشه.   البته در این صورت با وجود احتمال تلفات هر چند خیلی محدود ( چون در قبال کشتن اعراب داعشی ها احتمالا نه انگیزه ای دارند و نه بهشت برین بهشون پاداش داده میشه در وسعتی که با کشتن شیعیان بدست میارن ) ولی جبهه ی جنوب و شمال برای هم پیمانان تروریست النصره ای و جیش الاسلامی خیلی باز میشه و میتونند مناطق را به هم پیوند بزنند و مواضع یکدستی ایجاد کنند.   در شمال حفظ و ایجاد منطقه ای امن در جنوب مرزهای ترکیه برای عدم پیوند خوردن مناطق کردی و بعد هم پیشروی برای ارتباط بین نقاط ادلب و حلب از سمت خناصر ( با حرکت در مواضع داعش ) میتونه هدف نهایی باشه. در جنوب هم از سمت شرق و مواضع داعش قطع باریکه ی منتهی به سویدا و الصاق این مناطق به جبهه ی جنوب تروریست ها و بعد هم قطع باریکه ی منتهی به درعا و یکپارچه کردن جنوب.   اینطوری دو بخش یکدست در شمال و جنوب ایجاد میشه و عملا کشور به سه بخش تقسیم میشه که با پیشروی از سمت داعش و پیوند شمال و حنوب دمشق کاملا محاصره میشه از یک سمت. هر چند الان هم زمینی محصور در داعشه در این نقطه ولی اینبار حصری همراه با فشار خواهد بود.
  14. در مورد ادعای " نگاه کورکورانه به موشکی که هوایی را به خاک سیاه نشوند" به منظور تبیین بیشتر برای آگاهی ناآگاهان البته با سند و دلیل و مدرک متقن که به هر حال چون ادعای بزرگی هست و تهمت به چندین و چند نهاد و با توجه به مستقل بودن بودجه هر نهاد و مثلا حضور یگانی مثل نیروی دریایی ارتش و البته سطوح تکنولوژی و توان و امکان خرید تکنولوژی و تحریم ها و در دسترس بودن هر یک از دو مورد و اصولا توان بازدارندگی هر کدوم با بودجه و توان هزینه کرد نظامی ما و امکان بازدارندگی موثر هر کدوم با توجه به فاصله و نوع بنیه ی دفاعی هر کدوم ( مثلا مجهز بودن به انبوه هواپیمای رهگیر و پدافند ضد پرنده ی موثرتر نسبت به سامانه های دفاع موشکی و ... ) و هزینه های جاری و امکانات و توان پدافند غیر عامل هر کدوم ( موشک ها و سیلو ها و باندها و آشیانه ها ) و پیشگو بودن بندگان خدایی که موشکی را از 31 سال پیش آغز کردند و مواردی بسیار بیشتر از این موارد اندک خلاصه جمیع مواردی که تحلیل روشن و قابل اثبات از " به حاک سیاه نشاندن نیروی هوایی " با تکیه بر " توان موشکی " ارائه بده اگر ذکر بشه میشه روشن تر بشیم ماها هم که به هر حال این خیانت بزرگ را چه کسانی، مرتکب شدند و اصولا چه دشمنی ای داشتند که برند تو سوله ها و انبارها و درون مواد شیمیایی حق نیروی هوایی را خرج ساخت یک تکنولوژی کنند در صورتیکه بهتر و در دسترس تر و راحت تر و موثرتر و ... ترش موجود بوده ...
  15. نیرنگ بزرگ استعمار با کشورهای مستعمره و کشورهای استعمار زده همین است: کوشش می کند کشور استعمار زده؛ اعتماد و ایمان به خودش را از دست بدهد. به فرهنگ خود،دین خود، ملیت خود، کتاب های خود، پیشوایان خود، به تاریخ گذشته ی خود و به هر چه که دارد بی اعتقاد شود. بگوید همه ی آن ها هیچ و پوچ بوده. ما که چیزی نیستیم، ما که هیچ هستیم، هر چه هست آن ها هستند. این بزرگ ترین نیرنگ استعمار است. بی اعتقاد کردن، بی ایمان کردن یک ملت به شخصیت و هویت اجتماعی خودش. کاری می کند که این ملت (بدی) که از ناحیه ی استعمار بیاید بر (خوبی) که از ناحیه ی خودش باشد را ترجیح دهد.   آینده انقلاب اسلامی ایران / مرتضی مطهری / انتشارات صدرا / صفحه137   ||||   کلیت را عرض میکنم، سیر نظرات اجتماعی خصوصا قشر جوان را خاصه با گسترش شبکه های مجازی ( زمین بازی غرب چه خوشمون بیاد یا خیر ) تعقیب کردیم در سالیان گذشته تا به حال؟ همین سیر فوروم خودمون را چطور؟ از منظر تایید یا رد نمیگم، از منظر تغییرات صورت گرفته. بله قسمتیش قطعا عقل گرایی بیشتر هست ولی قسمتی دیگه اش چی؟ قسمت مخلوط با این عقل گراییش چی؟
  16. و اما موشکی:   برای تکمیل بحث گذشته :     تا قبل از بحث هسته‌ای که ما هر سال رزمایش داشتیم، از خیلی از این جوسازی‌ها خبری نبود، اما حالا پس از برجام، بیش‌ترین تمرکز سرویس‌های جاسوسی به‌خصوص از طرف آمریکایی‌ها بر روی موضوع موشکی متمرکز شده است. وی در خصوص تأثیرگذاری این فعالیت‌ها بر توانمندی‌های دفاعی گفت: ما از مجموعه سپاه و صنعت دفاعی مطمئنیم، ولی ممکن است دشمن بر روی مسئولان سیاسی تأثیر بگذارد و کسی بگوید حالا اگر مثلاً این آزمایش‌ها به عقب بیفتد، چه خواهد شد.   ||||||   خب یک بحثی هست که به نظرم ابتدا باید واضح و روشن مشخص بشه تا بعد به تفاوت دیدگاه ها پرداخت، همونطور که دوستان موافق برجام هم برخیشون اذعان داشتند و تاکید بر اینکه قطعنامه ای که با همکاری خودمون تصویب شد ربطی به برنامه ی موشکی ایران در سطوح گذشته نداشته و نداره و تیم ایرانی هم بارها بر این نکته تاکید کرد و صریحا عنوان میکرد که چنینه ( وقتی مخالفان ادعا میکردند که تفسیر شما درست نیست و این تفسیر طرف غربی ملاک قرار خواهد گرفت دوستان باز تاکید میکردند که چیزی که ما میگیم واقعیت هست و منتقدان در حال جو سازی و بنابراین اینطور نتیجه گرفته میشد که در اون جلسه ی همکاری برای تصویب قطعنامه لابد بحثی در گرفته که تیم ایرانی چنین با اطمینان این موضع را مطرح میکنه و خب دروغ که نداره بگه ) و حتی بعد از آزمایش موشکی عماد و رفتار امریکا باز دوستان ادعا کردند که خیر این چون هنوز در پابرجایی قطعنامه قبلی بوده چنینه و ربطی به قطعنامه ی جدید نداره و تا به امروز که صحنه طور دیگه ای بازنمایی شد. ( اتفاقا شاید یکی از ثمرات! این رزمایش این بود که موضع امریکا در همین دولت مشخص بشه و عدم اطمینان تا در دولت بعدی بهانه گیری نشه که خیر، این دولت فعلی چون تندرو هست چنین برخورد میکنه و به هر حال چاره نیست و باید زیر بار رفت و دولت قبلی چنین توافق کرده بود و قابل اعتماد بود )   حالا سوال این هست که خدای نکرده تیم ایرانی به افکار عمومی و خصوصا نیروهای مسلح دروغ گفته؟ اون هم در زمینه ای که قطعا موضع نیروهای مسلح را میدونست که بحث موشکیش اصلا ربطی به دولت و مذاکرات جاری نداشت و اگر برجام لنگ همین نکته بود ( که نبود و این در قطعنامه تصویب شد و اگر هم بود روش تعامل داخلی پس کجا بود؟ ) یا اینکه طرف غربی فریبش داده و الان داره زیر توافقی میزنه که در زمان قطعنامه کرده بود؟ اینکه در قطعنامه بحث موشک با کلاهک هسته ای ذکر شده را همه میدونیم و اینکه ظریف هم تاکید داشت چنینه میدونیم و اینکه همه ی منتقدان گفتند تفسیر طرف غربی از موشک همین موشک های ماست را هم میدونیم، چرا با تمام این اوصاف اون قطعنامه تصویب شد؟ با اجازه نیروهای نظامی بود؟ فرض بگیریم ایران زیر بار این بند نمیرفت که قاعدتا با دونستن نظر نیروهای نظامی و حتی سطوح بالاتر فاعدتا هم با تفسیر امروز غرب باید چنین میبود، آیا برای تصویب هر طور شده ی برجام زیر بار این بند رفتیم؟ با وارونه نمایی واقعیات موجود و تعریف غرب از موشک بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هسته ای؟   این موضوع به نظرم باید مشخص بشه. یا دروغی خدای نکرده گفته شده یا طرف مقابل فریب داده که به نظر خودم امکان شق دوم قطعا بالاتره و خوب باید الان به جای محکومیت نیروهای نظامی در پشت پرده و روی پرده اتفاقا با قدرت غرب را مذمت کرد ( مثل برجام تخلفات طرف مقابل را که تا ابد نمیشه تخفیف داد و مدارا کرد )     و اما قطعا سپاه کودک نیست که با رزمایش بخواد نفس کش بطلبه! اگر هم قسمتی از هدف این باشه که به هر حال رجزخوانی نیروی نظامی بخشی از هویتش ( همه چیز را با فلان ارتش غربی و امریکایی مقایسه نکنیم، چند وقت پیش سروش یک مطلبی نوشته بود در رابطه با تعریف داعش از اسلام و بحثی داشت که تطبیق مکانیکی زمان صدر اسلام با حال میشه نتیجه ی روش داعش ( که برخی هم دوره میفتن میگن بله خوب دقیقا داعش همون کاری را میکنه که اسلام اون موقع میکرد و اسلام اینه و همینه و اعتراف کنید و بپذیرید و بمیرید!! :) ) صحبت اینجا بود که هر چیزی را نمیشه به صورت ماشین مند! تطبیق داد و هر روش و هر عملی را در شرایط خودش باید سنجید و اقتضائات امروز با اون زمان متفاوته و .. . حالا هم در مورد نیروهای نظامی ما به هر حال به خاطر موقعیت خاص ما روش های ما هم نمیتونه بر مبنای فرمول های نظامی یک کشور قدرتمند که اصولا نیروی نظامیش و کیفیت و کمیش شاید اصلا روش های تبلیغانی منحصر به فردی را شامل همون سکوت و .. باشه را برای ایجاب کنه، تعریف بشه. همونطور که به یک فایده ی احتمالی اشاره شد، این رزمایش اولا میتونه تعهداتی که واقعا در برجام داده شده را به هر حال برای افکار عمومی مشخص کنه تا در آینده ربطش به فلان رئیس جمهور و فلان ترامبپ و بهمان کلینتون و اون کنگره و این سناتور داده نشه. دوما خودش روشی باشه هماهنگ برای ایجاد یک موج تبلیغاتی به منظور تحت الشعاع قرار دادن خریدهای نظامی متعارف لااقل که " هر ملتی حق داشتن ارتش، دفاع از خود و توانایی های نظامی " این گفته ی سخنگوی آمریکایی زیادی جیغ! نباشه و مثلا لااقل افکار عمومی سوالی بپرسه که موشکی را که میگید تعطیل کنند و حالا مثلا در خرید هواپیما هم میگیر نه خیر تعطیل کنید!! اونوقت شاید بشه از برگ برنده ی عدم رسانه ای کردن رزمایش، خرید های متعارف را هم انجام داد. به نظر ساده و کودکانه میرسه ولی در دنیایی که برگ های برندت را یکی یکی بر میزنند مجبوری کودکانه و با برگ های محدود بازی کنه و الیته این اشاره ای بود و ما نمیدونیم اهداف اصلی چی هست و میتونه باشه.   پ ن: تمام این مسائل البته روابط بسیار پیچیده ای از مناسبات داخلی تا خارجی را شامل میشه که ما عوام اطلاعاتی ازشون بی خبریم. هر چند به قول جناب حاجی زاده که حالا حتی مجبوره " خطر عربستان " را هم به مسئولان سیاسی به عنوان یک وظیفه ی نظامی گوشزد کنه ( قطعا اگر مسئولان سیاسی فکر می کنند مثلا روابط خوب با غرب جلوی متوقف کردن امثال عربستان را از حماقت احتمالی ضد ایران میگیره اشتباه می کنند ) این توان دفاعی لازم هست برای کشور و نمیشه در مورد تحریم های ریز ریز ایالات متحده ، خرابکاری هایی که اشا ره کردند ( که اتفاقا اون ها به قول دوستان منتظر رزمایش و نوشته ی ما و شعار ما نیستند، دارند کارشون را پشت پرده میکنند ) ساکت نشست.
  17.   به نقل از خبرگزاری های خودمون زده. شاید چیزی بوده که از نزدیک فقط خبرنگارهای حاضر قادر به تشخیصش بودند و یک دل خنکی ( مثل یادگاری روی خمپاره ها ) بوده والا بعید میدونم قصد پروپاگاندای اونطوری اگر داشتیم در تصاویر و درشت نمایش داده میشد. حالا ببینیم تا بعد نمایش داده میشه یا خیر؟
  18. من واقعا نمیخوام بدبین باشم ولی با موارد و اظهاراتی که دیدیم امیدوارم ( هر چند این دیگه خیلی بعیده ولی میدونیم همیشه اهرم هایی هست که باهاش بشه فشار وارد کرد و طرف مقابل را مجبور به عقب نشینی به خاطر حفظ منافع و امنیت کشور در بعد داخلی ) سعی نشه به نیروهای نظامی فشار وارد بشه که حالا خب هشت سال که چیزی نیست این مدت دندان رو جگر بزارید و مثلا سطح فعالیتهاتون را کاهش بدید و امریکا را تحریک نکنید و در روند اجرای برجام! خلل وارد نکنید. ( وقتی سطح تفکر عده ای از مدعیان متاسفانه اینه که دستگیری متجاوز به مرز های کشور را توطئه ی نیرویی برای به شکست کشاندن "افتخار" برجام هست، میشه کم کم تحلیل هایی هم شنید که بله، فلان نیرو قصد داره با تحریک!!!!!!!! آمریکا تحریم ها را از طریق شورای امنیت برگردونه تا برجام را بی اثر کنه!!، درسته سوپر عجیبه! ولی بعید نیست ) واقعا امیدوارم اون تفکر " این چارتا تیرو ترقه ی ما در برابر یک بمب آمریکا هیچ نیست " رخت بر بسته باشه چون تفکری است که یا اهمیت همین چارتا تیر و ترقه را درک نکرده پس براش وزنی قائل نیست (چه در مذاکره، چه در ایستادگی) و یا اینکه از لحاظ ابعاد نظامی توجیه نشده که به هر حال لااقل باید که برابر همین عربستان بتونین حداقل دفاع را داشته باشیم چون به نظر میرسه با تغییر ماهیت جنگ ها و رشد روزافزون حماقت در منطقه ی ما از این پس غرب ترجیح میده همسایه ها ، همسایه ها را بخورن و خودش تماشا کنه!!     آدم فریز میشه!!    دقیقا  - " هر ملتی حق داشتن ارتش، دفاع از خود و توانایی های نظامی " - کجای این چندین سال رعایت شده و به ما اجازه ی بهره مندی در حد همین ادعای خودتون دادید در حد همین کویت کوچولو که حالا تعیین تکلیف میکنید که ما که حرفی نداریم میتونید تمام توان نظامی مجاز را داشته باشید جز بالستیک؟؟   حالا اون خبرنگارهایی که جلوی این نشتند مثلا در کشور آزاد به کنار، یک مشت تعطیل، یکی نیست از این بپرسه دقیقا با این محدودیت های یکجانبه، کنگره، ریاست جمهوری، کشورهای غربی و قطعنامه ها و فشار بر روسیه و چین دقیقا ما چه توان نظامی دفاعی میتونیم داشته باشیم؟؟ کلاش در انواع رنگ و مدل مختلف؟؟ یا تولید موشک بالستیک در سایز و کاربری فشنگ؟!!  
  19. شیخ مقصود الان سلاح هاش را از کجا تامین میکنه؟ کی بهش کمک میکنه؟   یک ویدئو هم چند روز پیش وزارت دفاع روسیه از ورود تروریستها از خاک ترکیه به سوریه پخش کرد که خدا به داد بعد از آتش بس برسه. مثل مور وملخ نیرو از بین جنگل و درخت ها داشت وارد میشد. تجهیزات و سلاح ها که بیشترشون هم بین محموله های به اصطلاح انسانی ( دو تا تن ماهی چهار تا کلاش! ) وارد میشند هم به کنار.
  20.   اوغلو برای همین بدو بدو اومده بود ایران، در بازگشت گفته با ایران توافق کردیم سوریه یک کشور واحد قدرتمند باقی بمونه. ( البته هنوز ترجیحا با ریاست جمهوری جولانی لابد! )
  21. حزب الله تا به حال هجمه های زیادی را شاهد بوده ولی این بار ( شاید بیشتر با هدف ایران ولی سیبل کردن حزب الله به عنوان بازوی قدرتمند ایران ) به نظر با همهشون متفاوت هست. شاید پایان قائله ی سوریه و احساس نزدیک بودنش، حکام عرب دشمن خونی حزب الله را به همراه اصراعیل و تا حدودی بخشی از غرب را به این فکر واداشته که حالا و در شرایطی که حزب الله یک نبرد طولانی را پشت سر گذاشته بهترین فرصت هست که با فشارهای همه جانبه ی سیاسی یا این نیرو را از درون مضمحل کنند یا اینکه در پلان بی پس از این هجمه ی سیاسی و رسانه ای گسترده با یک اقدام نظامی اصراعیلی کار را یکسره کنند و ضربه ای وارد کنند که فعلا دیگه حزب الله نتونه خودش را بازیابی کنه. فراموش نکنیم با مقدماتی که اعراب چیدند این بار در صورت حمله ای نظامی شاید اصراعیل هم بخواد با ترور هدفمند و نابودی زیرساخت های حیاتی ( اطلاعات داده شده توسط اعراب ) جنگ 2006 را جبران کنه.   شرایط خصوصا بعد از گذراندن دوران سخت مالی برای حزب الله و فشارهای فعلی بر سازمانش از همه نظر برای این حزب بسیار دشوار هست. و حالا فکر کنم با حجاب برداشتن اعراب منطقه ( حکام مرتجع و طرفدارانشون ) از چهرشون و نشان دادن میزان دشمنی و بدخواهیشون برای ایران بهتر بتونیم ارزش حزب الله را برای ایران درک کنیم.
  22. حالا ربطی به این تاپیک نداره و مربوط به تاپیک عراق میشه ولی نکته ی جالب این هست که کشورهای عربی با شدت هر چه تمام تر ضد شیعیان عراق دارند فعالیت می کنند، امارات چند صد نفر را عمدتا شیعه اخراج کرده، در تمامی عملیات های نظامی کارشکنی میکنند، دائم توسط رسانه هاشون در حال تحریک افکار عمومی ضد عراق هستند و دولت مستقر ( بعد جالبه یک شبکه ی نصفه و نیمه العالم در حالیکه همه جا قلع و قمعش کردند، شده مظهر تروریست پروری! ایران و تحریک و آشوب ) و ده ها توطئه ی ریز و درشت و تکفیر و حتی توهین مقامات رسمیشون ضد حاکمیت ملی عراق و در نهایت همچنان عراق سعی در محافظه کاری داره. قطعا برای ما فاش نیست که در صورت کنار گذاشتن این محافظه کاری حکام مرتجع عربی چه بلای دیگه ای میخوان سر عراق بیارن ( حالا لبنان با اون همه بادنجان دور قابچینی برخی طرف هاش را داریم میبینیم چطور دارند اصطلاحا می چلانن! ) ولی فراموش هم نکینم به هر حال برای مدارا هم باید حدی وجود داشته باشه. یکی از عوامل امروز این روزگار عراق، تصمیمات روزهای حضور داعش در سوریه بود که عراق سعی می کرد خودش را بی طرف جلوه بده و حتی مثلا تا بازرسی هواپیماهای ایرانی هم ولو در ظاهر پیش رفت و شاید احساس میکرد با کنار ماندن از قائله ی سوریه میتونه حکام عربی را در مهار داعش در عدم ورود به عراق و عدم تحریک تندروهای عراقی به حمایت از داعش راضی کنه که در نهایت دیدیم اینطور نشد.   به هر حال عراق باید تعادلی میان محافظه کاری و خطری که بیخ گوشش در سوریه جریان داشت ایجاد میکرد که هم از خطر داعش و نفوذش به مرزهاش در صورت عدم اقدام متناسب و مناسب خبر داشت و هم میزان بربریت حکام عرب فعلی را که دشمنیشون ناشی از - تحمل در صورت پسر خوب بودن! - نیست بلکه دشمنیشون عدم تحمل شیعیان هست و همین مدارا را وقتی فرصتی داشته باشند ( مثل همین آشوب سوریه و بروز داعش و النصره ) به هیچ وجه تحمل نخواهند کرد و سعی در منکوب و سرکوب اقلیت میکنند تا زمانیکه از نفس بیفته و فرمانی قدرتمند در اختیار نداشته باشه. همون در حد شیعیان جنوب لبنان قبل از امام موسی صدر، شیعیان عراق در حضور صدام قبل از سرکشی ضد خودشون و شیعیان آرام بحرین قبل از قیام سخت سرکوب شده ی فعلی و شیعیان بایکوت شده و به شدت در حصار امنیتی خود عربستان.
  23.   قطعا نیروهای استخدام فقط برای استخدامی! سپاه هم از همین مردم ایران هستند. این خصلت زشت رودربایسی! ایرانی ها که اگر دوست از دوست در اداره کاری را بخواد به خاطر رودربایسی باید انجام بشه، اگر رئیس از کارمند بخواد باید انجام بشه، اگر عمه از برادرزاده بخواد و پدر از دوست سابق و دایی از مادر و خواهر از برارد و همسایه از همسایه و الی آخر چنان ریشه دوونده که تقریبا شده یکی از قوانین شغلی کشور، پارتی ها هم عمدتا به همین دلایل رخ میدند و مابقی ای که به دلایل مالی رخ میدند. قصدم ساده بیان کردن مسئله است که چه انتظاری داریم؟ مگر در سطوح عالی دولت هم نداریم؟ مگر در نهاد های مهم هم ردپایی ازش نیست؟ مگر نه اینکه خیلی ها آدم های خوبی هم هستند ولی در رودربایسی فلان شخص این خبط را انجام میدند و تازه احساس خوبی هم بهشون دست میده که کار درست و خیری انجام دادند برای طرف.   منظورم اینه که سپاه که تافته ی جدا بافته نیست - البته که تافته ی جدا بافتگانش شاید از خیلی جاها بیشتر باشند - که اون ها هم داریم میبینیم زن و فرزند و زندگی و چیزهایی که شاید حتی برخی از همکارانشون دو دستی چسبیدند را رها می کنند و میرند برای چیزی که ما شاید حتی خواب دیدنش را هم وحشت داریم. این هم یکی از همون خصلت ما ایرانی هاست که دائم در شبکه های اجتماعی در مذمتش پست میزاریم و نود درصدمون در موقعیتش که قرار میگیریم اصلا متوجه نیستیم که دقیقا داریم همون عمل را تکرار میکنیم. ( همین فردا مادربزرگ یا پدربزرگ و عمو و فلان دوست قدیمی زنگ بزنه به هر کدوم از ما برای توصیه ای، سفارشی چیزی لااقل تلاشمون را میکنیم بدون توجه به اینکه همین تلاش هم ممکنه یکی دیگه را بزاره تو رودربایسی و همین سلسله تلاش ها حقی را ضایع کنه و ..)   حالا البته خود این پست هم در زمره ی همون پست های تلگرامی و .. محسوب میشه ولی تا وقتیکه برخی رفتارها در کلیت جامعه تغییر پیدا نکنه هیچ اتفاقی در فلان نهاد و سازمان و ارگان هم رخ نمیده. نه با دستور و نه با تحکم و نه با ریش سفیدی و نه با گزینش اخلاقی و نه هیچ چیز دیگه. ( چه قدر هر کدوم از ما برای تغییر موقعیت سربازی، معافیت، تسهیل، جا به جایی التماس دعا داشتیم و آرزوی یک آشنا ؟ )   قصد از نوشتن این موارد این نیست که رفتارهای اشتباه بازگو نشه، قصد اینه که دائم به خودمون یادآوری کنیم: اول خودمون. اول خودمون. و البته قطعا اون هایی که با خودشون صادقند و میدونند اول خودحسابرگی میکنند از همه محقترند که اشتباهات را فریاد بکشند و طلبکار باشند.
  24. احتمالا خیلی از تلفات به تله ها برمیگرده. خیلی از جاده ها را که تله گذاری کرده بودند. معلوم بود هدف گذاری یک حمله ی سراسری انتحاری بوده. ناامن کردن منطقه توسط تله گذاری و انتحاری های انفرادی تا جاییکه زمان اجازه بده و نفرات دوام بیارن زیر آتش ارتش سوریه. اگر نگیم هوشمندی این عدم انفعال داعش که به نظر نمیرسه حاصل فرماندهان محلیش باشه به تنهایی در همین مورد دستاوردهای چند گانه ای براشون داشت. گرفتن تلفات از ارتش سوریه، بر هم زدن تمرکز نیروها از یک منطقه ای که تقریبا با تسلط بهش داشتند ادامه ی کار میدادند. دفع خطر از الباب بعد از فتوحات نمر. عقیم گذاشتن احتمالی برنامه های ارتش سوریه برای بعد از آتش بس و مقابله با تروریستهای غیر مشمول آتش بس.   دقیقا مشابه برنامه ای که برای مشغول کردن کردها ناگهان در تل ابیض پیاده شد.