این مصاحبه جولانی با الجزیره را کسی متن کاملش را گذاشته اینجا؟   یک اعلام رسمی عربی به طرف غربی-اسرائیلی که خیال غرب را کامل سعی داره راحت کنه از اینکه تهدیدی باشه براش و البته اعلام مبارزه صریحش با حزب الله و نابودی اون ( هدفی که از همون ابتدا حالا شاید جزء برنامه های گروه های دیگه هم بود و حالا النصره پی برده منابع و ادوات و حمایت های بیشتری هم براش جلب خواهد کرد این اعلام موضع ) . یک برنامه حساب شده از اعراب و الجزیره اولا برای حمایت های بیشتر در جبهه ادلب / درعا و القلمون که همین اعلام برادریش برای طرف های 14 مارسی لبنانی هم یک قوت قلب براشون هست از تهدیدی که سید حسن نصرااله از داعش براشون گفت ( خودشون هم میدونند در برابر داعش هیچ اند و داعش هم شوخی نداره و بنابراین حالا که النصره ازشون اعلام حمایت میکنه برای افکار عمومیشون هم بهانه ای خواهند داشت / یک جور خرید بازوی نظامی برای 14 مارس که همیشه آرزوش را داشت در برابر حزب الله) و البته آرزوی اسرائیلی که قطعا النصره براشون به عنوان یک گروه هیچ اهمیتی نداره ولی به عنوان یکی که برای گدایی حمایت؛  حزب الله را حالا به دشمن یکش تبدیل کرده یک ایده ال هست حالا چه النصره ای ها به درک واصل بشند و چه اعضای حزب الله شهید.   قطعا بعد از سوریه این النصره ای که اعراب و شاید حتی غربی ها را به حمایت از خودش کشیده برای تامین هدفشون یعنی شکست نظام سوریه هدف بعدیش لبنان و خصوصا حزب الله خواهد بود و این یعنی جنگ سوریه برای حزب الله جنگ برای حمایت از هم پیمان و غیره نیست بلکه جنگی است برای بقا.   فقط یک نکته اینکه باید در رفتار ظاهری النصره هم تغییراتی را قاعدتا شاهد باشیم / تعدیل در اعدام های خشن عمومی / کشتار عمومی اسرا و از این دست. هر چند زیاد اهمیتی نداره از سمت اعراب چون بازوهای رسانه ای مهمی از جمله الجزیره را برای تلطیف دارند ولی برای رضایت غربی ها ظاهر خودشون را کمی باید از داعش جدا کنند. خواهیم دید احتمالا حالا ..   پ ن :یکی از نکات این مصاحبه ناگهانی هم به نظرم اعلام موضعی سریع در برابر سخنان سید حسن نصرالله بود. هم برای کمک به جبهه القلمون وهم اینکه امریکا از این بمباران های اخیرش دیگه ضد هم پیمانان النصره در ادلب و .. نکنه فعلا /

شاید بشه گفت موضع رهبری بعد از این تا این حد محکم و قاطع شد در برخی موارد که در مذاکراتی که جزئیاتش برای ما عموم! اعلام نشده و به ایشان در دوره ی توقف اعلام شد ایشون احساس خطری کردند ( قطعا با تحلیل مشاورانشون هم) مبنی بر اینکه یقینا در موارد زیاده خواهانه ی این ها ( از جمله تفسیر پروتکل و بازرسی های فراتر ) نقشه ای پیچیده تر و خارج موشوع آشکاری قرار داره. دولت و تیم ایرانی چون کمی زیادی به توافق دل بستند به دلایل گوناگون شاید برخی چیزها را ساده میپندارند. به نظرم تعقیب اعمل و گفتار خود این فابیوس ( اصولا فرانسوی ها :) ) برخی نیات این ها را بهتر میتونه روشن کنه.   به قول دوستمون؛ و چطور زمانیکه نوبت به تحلیل غالبانه ی طرف امریکایی میرسه، امریکا میشه کپی هالییودیش و چنگ ستارگانیش ولی در چنین مواقعی باید باور کنیم که سازمان های اطلاعاتی طویل و عریض امریکا و غرب و اصولا نیمی از دنیا تا حالا نفهمیدند برنامه ایران لااقل الان بعد نظامی نداره دیگه؟! این بازی غرب همونطور که از مقالات اندیشکده های امریکایی بر میاد بهانه ای است برای کنترل رفتار ایرن به طور کل! حالا اینکه این ها در این کنترل ماهی های بزرگتری هم خواهان صیدش هستند ما نباید راه هاش را براشون استوار کنیم. اصولا وقتی مسئله ای از حیث وجود ساقط میشه! قابل حل شدن نیست به طور طبیعیش!

میخوان قواره ایشون را هم به دست بیارند بمب مغناطیسی هم سایزشون را درست کنند.! هر چیزی که فکر میکنیم بد هست بدترش را رو میکنند غربیها. کم کردن غنی سازی / متوقف کردن فردو / دسترسی انلاین به تاسیسات هسته ای / دسترسی به مراکز نظامی / دسترسی به دانشمندان هسته ای / دسترسی به دانشمندان نظامی / نکته بعد هم احتمالا رمز گشایی اون بند مربوط به توافق لوزان خواهد بود مبنی " مجموعه تدابیری برای نظارت بر اجرای مفاد برنامه جامع مشترک اقدام شامل کد اصلاحی ۳.۱ و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی مورد توافق واقع شده است. آژانس بین المللی انرژی اتمی از فن آوری های مدرن نظارتی استفاده خواهد کرد و از دسترسی های توافق شده بیشتری از جمله به منظور روشن کردن موضوعات گذشته و حال برخوردار خواهد شد "   چون بعد از توافق پروتکل الحاقی تاکید کرده بر این بند حالا آژانس شاید فراتر از پروتکل از این فن آوری های نوین و دسترسی های بیشتر کلی تفسیر و دستگاه و تکنولوژی مخصوص ایران رونمایی کنه!         حالا این سطحی ترین برداشت از ضررهای بازرسی است که به نظر جناب عراقچی هم قائل به این گفتند خب روشون پارچه میکشیم!! یک بار فیلمی تلویزیونی پخش شد که به گفته ابتدای فیلم بر اساس اسناد واقعی سازمان انرژی اتمی ساخته شده بود. حالا با تفسیر کارگردان در یکی از بازرسی ها، بازرسان توسط عوامل خائن داخلی آلودگی با منشاء بسیار کوچکی را قصد داشتند در سایتی گسترش بدند تا بعدا به اون بهانه بهانه جویی کنند. حالا من از منظر تئوری نمیدونم چقدر امکان پذیر هست ولی اگر عوامل داخلی آژانس با علم به اینکه ایران دنبال سلاح هسته ای نیست ولی با اختیارات پروتکل در امری بهانه جویی کردند و در نهایت راضی به بازرسی از اطراف مکانی نظامی شدند و در اون اطراف! آلودگی ای جزئی که دستگاه ها قادر به ثبتش باشند پیدا کردند و بعد چه کسی میخواد جلوشون را در زیرو رو کردن خود اون مرکز نظامی بدون پارچه و دستمال! بگیره؟! ( سناریو بر اساس ادبیات آقای عراقچی که گفته بودند پارچه ای روش میکشیم و بعد یک دستمالی میکشند به دستگاه ها و آلودگی نداشته باشه تمام " نوشته شده.

از کجا معلوم طوفان در خدمت نیروهای مهاجم نبوده؟! :) مگر بارها خبر از پیشروی داعشیان و بقیه در رابطه با پیشروی در مه و طوفان و غافلگیری طرف مقابل نشنیدیم. البته برنده این پروپاگاندا اون کسی هست که زودتر طوفان را در خدمت خودش اعلان! کنه.

سلام   باید امیدوار باشیم که تیم ایرانی با دقت و حساسیت بیشتری مذاکرات را پیش ببره. یک نکته به نظر اینه که ظریف و عراقچی شاید اطلاع صد در صدی از روند و جزئیات مذاکرات قبلی ندارند با توجه به اظهاراتشون. امیدوارم تیمی فنی و مطلع در پشت پرده به اندازه کافی ساپورتشون کنه.   آقای کوچک زاده به نظرم قطعا اشتباه کردند. داد و فریاد و پرخاش حتی در صورت حق بودن درست نیست. پیگیری اخبار نشون میده برخی که دلشون نه برای هسته ای میسوزه و نه منافع ملی و نه تحریم از دو قطبی کردن فضا و ترسیم تقابل دولت،ملت / رهبری بسیار لذت خواهند برد و در نهایت با بی تدبیری احتمالی دلواپسان هیچ بعید نیست شکست مذاکرات را در صورت زورگویی طرف غربی به پای رهبری بنویسند و فتنه ای بدتر از 88 ایجاد کنند. به نظرم به وضوح بعد از اتفاق مجلس روشن هست و البته شاید حتی پلن بی غرب هم باشه این مورد. باید هوشمند بود خصوصا منتقدان.   یک نکته هم در رابطه با صحبت " نروی " آقای ظریف با اینکه تطابق تاریخی معقول  و منطقی نیست همیشه ولی یکی اشاره کرده بود به حکمیت و گفته بود خب علی که مخالف بود به ابوموسی اشعری میگفت " نرو " البته اگر معنی ای که از کلام ظریف متبادر باشه همونی باشه که ما فکر میکنیم. احتمال زیاد چنین نباشه.   این فیلم هم شاید قبلا تو سایت داشتیم / ما در شرایط غیر مشابه ولی حساسی هستیم / تاریخ قضاوت خواهد کرد   [aparat]Hu3Dc?[/aparat]

هر چند ایران عاقلانه و هوشمندانه عبرت درگیری امرکیا در عراق و افغانستان را پیش رو داشت ولی به هر حال در اون زمان برای ایالات متحده مشکل امنیتی مرزی و حتی داخلی وجود نداشت ولی برای ما حالا وجود داره. به نظرم تزریق تجهیزات سنگین معقول! به عراق و متخصصین زرهی و توپخانه به عراق و برخی تجهیزات نوین و تزریق نیروهای داوطلب به جبهه سوریه تصمیم سخت و پر ریسکی ااست که میشه روش فکر کرد. اگر به کمک تجهیزات سنگینی که در صورت خوش بینی مقصد نهاییشون به همراه برخی نیروها در نهایت سوریه خواهد بود  از خاک عراق البته، بشه در نهایت در سوریه هم جبهه جدیدی باز کرد ( در صورتیکه اون نیروهای داوطلب با برنامه های معقول دفاعی! زمان بخرند برای این سمت ) شاید بشه از فشارهای متمرکز سخت و عجیب در آینده ی نزدیک کم کرد.

هر چی که هست این کشتی با تمام فعلان صلح طلب و خبرنگاران و امکانات پخش مستقیم و سخنان فرماندهان با علم به واکنش عربستان به حدیده اعزام شده بود / مسیر هم که مشخصه حتی تا حدودی از تنگه هم عبور کرده بود که بازگشت / عربستان هم در ادعاهاش تقاضای بازرسی کرده بود / تنها ایالات متحده بود که صریحا درخواست تخلیه بار در جیبوتی را کرده بود / نتیجه گیری اینکه به نظر ما به خاطر ائتلاف عقب نشینی نکردیم و قضایای دیگه ای در میون بوده / پای امریکا به نظرم بیشتر وسط هست / شاید ما پیش بینی این حد پشتیبانی امریکایی ها را اون هم در شرایط مذاکرات که به نظر با امریکا دوست! هستیم فعلا را نداشتیم. / در اولین خبر تغییر مسیر به جیبوتی عبارت  " با هماهنگی وزارت امور خارجه " را داشتیم / شاید ظریف معامله ی پر سودتری را با طرف غربی در ازای این عقب نشینی کرده / این ها همه احتمالاته و کمی خوشبینانه خب

  به نظر تبلیغاتشون که ازابتدا هم معلوم بود حسابی روش سرمایه گزاری شده جواب داده / نیروها به قدری از اسیر شدن و متعاقبش قتل فجیع وحشت دارند که حتی حاضر نیستند یک درصد احتمال باقی موندن و اسیر شدن را بپذیرند و در فرار حاضرند یا کشته بشند یا اینکه به هر حال معجزه آسا نجات پیدا کنند.

  خب به نظر تناقضاتی وجود داره / در اینکه اتفاقات 88 در تحریم ها تاثیر داشت به نظرم قابل بررسی هست / سیگنالی که از داخل ارسال شد به حدی قوی بود که تئوری " جنگ ایرانی ها را متحد تر میکنه " هم حتی به شدت لااقل از لحاظ ظاهری رنگ باخته بود چه برسه به تحریم. اگر تحلیل را قسمتیش را از فضای مجازی که بسیار هم معلوم بود امریکایی ها روش نظر دارند بگیریم- به خاطر بخش کوچکی از جمعیت آشوب گر فعال لااقل- میدیدیم در بسیاری شبکه های اجتماعی و سایتها گاهی حتی به صورت هماهنگی درخواست کمک جامعه جهانی برای جلوگیری از تجاوزات و قتل های نظام میکردند!!! کمک چه میتونست باشه اگر بگیم منظورشون کمک نظامی نبود؟ تحریم ها را در ظاهری شیک قالب همون مردمی کردند که الان از همه بیشتر شاکی اند ولی اون روز چون به نظر میرسید دارند حکومت را مجازات میکنند همین قشر ببه نظر راضی و خشنود هم بود.   ولی تناقضات / به نظرم تحریم های دولت نهم به خصوص ناگزیر بود / یعنی دولت شرایطی را پیش گرفت که اگر نمیگرفت الان اصلا بحثی وجود نداشت / یعنی ما هسته ای نداشتیم / تحریم ها هم به این شکل نبودند قطعا ولی بهانه گیری ها همچنان برای نابودی باقی مانده ی نطنز متروکه و احتمال مخفی کاری هایی مثل نطنز و چه بسا تحریمهایی از نوع دیگر وجود داشت / اگرچه انشای نانوشته!! نتیجه گیری نداره! ولی خب چه کسی میتونست پیش بینی کنه چه میشه / اصلا دوستانی که الان به دنبال پیشنهاد جایگزین در صورت عدم توافق هستند پیشنهاد اون زمانشون برای رفع تعلیق و تحریم نشدن چی بود؟   به نقل از روحانی :  

اقدام روزنامه اعتماد در انتخاب تیترهای کنار هم از همه معنادار تره! چه ایران سعی کرده با تبدیل ضمیر به جمع هدفش را کمی پنهان کنه ولی اعتماد دقیقا به سمت هدف نشانه رفته! البته با انتخاب رنگ سفید و متضاد برای تیتر روحانی این دوگانگی را شدیدتر هم کرده.       این هم تیتر امروزش / در حالیکه وزارت امور خارجه هم سعی داره از سوء استفاده طرف مقابل از یک تجمع تفرقه انگیزانه و سیگنال منفی جلوگیری کنه تیتر در حال القای توقف پیشرفت به خاطر سخنان تریبونی هست. حالا در ذهن طرف ایرانی کدوم تریبون و سخنرانی بلد و مهم و جدی و متاخر هست؟ غیر از سخنان رهبری؟       سلام امتیازهای داده شده منظور کدام امتیازها هستند؟ امتیازهای شبه فکت شیت ایرانی! یا امتیازاتی که به نظر میرسه با عبور از خطوط قرمز واضح رهبری قراره داده بشه؟ امتیازهای ابتدایی که به نظرم هیچ کس مشکلی نداره / امتیازهای دیگه هم هنوز فقط طرف مقابل ازشون سخن گفته و طرف ایرانی به خاطر تاییدات ضمنی تحت انتقاد قرار میگیره.   ولی نکته اینجاست که همونطور که خودتون هم اشاره میکنید و با این همه تاکید و هشدار رهبری در مورد قساد یا مهمتر از اون استفاده از ظرفیت داخلی برای مقابله با تحریم ها حالا تا حد بخور و نمیری اصلا و گوش ندادن مطلق دولت های مختلف و انتخاب راه اسانتر برای گذران دولتهاشون بدون دغدغه، چه چیزی تضمین میکنه این دولت ها با این عملکرد در باب فساد و اقتصاد اولا در زمینه توافق عملکرد بهتری داشته باشند؟ دوما حتی با توافق هم شرایط کشور را به سمت پرتگاه تا پیش از این ولی خفته ( که با تحریم ها خودش را نشون داد ) رهنمون نکنند؟ آیا مسکن رفع تحریم ها با اذعانی که به فساد و نقص ها وجود داره تنها باعث تخفیف درد و تجویز دور دوم چهار ساله ای برای حزب و گروهی نخواهد شد تنها؟

  بهتره اسمش را بزاریم ساعت صفر عملیات هماهنگ تکفیری، عربی، غربی، اسرائیلی و ترکی برای حذف مقاومت از صحنه ی معادلات منطقه ( حتی به قیمت کشتار تمام شیعیان در محاصره ی فعلی حالا چه به طور تدریجی و انتخاری و بمب و .. و چه یکباره و در جنگی که کل دنیا خودش را کشیده کنار اگر نگیم در کنار تکفیریها و تروریستها قرار گرفته غیر مستقیم ) و بعد از اون قطع کردن سر مقاومت یعنی ایران. میانه ی تاپیک سوریه یکبار اشاره شد که کم کم تمام کشورها با اهداف متفاوت مثلا ترکیه به سبب فرصت های پیش رو در حذف رقیب منطقه ایش و گسترش حوزه نفوذ، اسرائیل در خاموش کردن بزرگترین و جدی ترین دشمنش، اعراب برای پایان دادن به ترس ذاتی و همیشگیشون از سرایت انقلاب و الگو شدن مقاومت ایرانی و غرب هم برای حذف تقریبا آخرین کشور ناهمسو با نظم جهانی دیدند که منافع مشترکی در این فرصتی که بوجود اومده یا امورده شده دارند و خواهند داشت و حالا به اون هماهنگی و وحدت نظر رسیدند که با وجود تمام اختلاف ها هم حتی به صورت جدی و کنار هم این ماجرا را پایان بدند. سید حسن نصرالله هم راه های پیش روی شیعیان لبنان را برشمرده که در حقیقت راه های پیش روی ما هم هستند در کلان. ایستادن با تمام توان در صحنه یا قبول نتایج و پیامدهای این هجوم همه جانبه.

در خبر بود که کشتی پهلو گرفته. چک کردم درست بود. کشتی در بندر به موازات ایستگاه راه اهن لا گر! پهلو گرفته.

اگر درست متوجه شده باشم از تصاویر، نیروهای داعشم حتی میفهمند وقتی یکی از دو قدمی هم بهت شلیک میکنه بهتره سوار خودرو بشی و فرار کنی / هاموی ا حالا راحت مقاوم در برابر شلیک ها فرار میکنه بدون آسیبی و حالا در موصل و الانبار اون همه خوروی زرهی و تانک را گذاشتند و فرار کردند. این فرار نکردن با خودرو / بی خودرو خودش نکته ای هست برای خودش.

عقب نشینی موفقیت آمیز بوده؟ یعنی نیروها به جای امن رسیدند؟

ترکینگهای انلاین کشتی های نظامی را قاعدتا نشون نمیدند. الان این usns carl brashear تو بندر جیبوتیه. شاید ناوی هم همراهیش میکنه. ایران شاهد هم از دیروز که رسیده جایی نزدیک بندر لنگر انداخته و هنوز وارد بندرگاه نشده. بازرسی هم قاعدتا چون کانتینر هست بدون تخلیه بعید میدونم امکان پذیر باشه. امروز هم که اعلام شد کلا در جیبوتی تخلیه میکنه. یک کشتی دیگه هم گفته شده در حال بارگیری هست و اون هم مقصدش جیبوتی اعلام شده! اینکه پشت پرده تنها تهدیدهای ائتلاف عربی هست یا امریکایی ها هم تهدید کردند فعلا معلوم نیست.    

نسبت دلواپسان و هایدگر! :)   هایدگر نسبت هر روزی ما با جهان را " اهتمام" می نامد.یعنی راه هایی که ما از آن راه ها با محیط مان نسبت برقرار می کنیم. بر اساس "اهتمام" اشیاء معنا می یابند و به جهان انسان وارد می شوند. انسان ها دیگر شیء نیستند بلکه هم-دازاین اند co-dasein. هایدگر شکل اهتمام به یک انسان را دلواپسی solicitude می نامد. دلواپسی یعنی به انسان ها کمک کنیم به آزادی و امکان های خویشتن برسند. جان مک کواری / حنایی کاشانی/ نشر هرمس   //  وحید یامین پور

بسیج دانشجویی و تجمعاتش که بیشتر یک کمک به تیم ایرانی هست و نقش اهرم فشار مثبت که کاش دولت مجوز میداد و جلوی همون وزارت امور خارجه انجام میشد. ولی تجمع حامیان که در حقیقت در اصل واکنشی به سخنان رهبری و برای فشار به نظام برای تعدیل مواضعش و درواقع وا دادنش! در برابر خواسته های بی شرمانه غرب هست به شدت در شبکه های اجتماعی ( جایی که نه میشه بانیش را پیدا کرد و نه میشه مسئولیت پذیری را ازش توقع داشت ) تبلیغ میشه. چیزی که سبب شد دیشب به طور هماهنگ وزارت امور خارجه در همه سایتها اطلاعیه بده برای عدم برگزاریش.

یعنی چی؟ باز جلوی مجلس بهتره. تجمع در این وضعیت جلوی وزارت امور خارجه اوج خیانت برخی افراد محرک را در این شرایط حساس میرسونه. یک فاجعه به تمام معنا. به نظر من هیچ کم از اون راهپیمایی هدفدار به سمت مکان خاص با تحریک وزارت کشور وقت که با هشدار سپاه جمع شد نداره. تازه این یکی که تبعات بین المللی هم برای ما و همچنین تبعات تضعیف کننده در مذاکرات هم خواهد داشت.   پ ن: منظورم تجمع  در اعتراض به فکت شیت نیست. منظورم تجمعی است که دارند تبلیغ میکنند برای حمایت از مذاکره کنندگان. وزرت خارجه هم با علم احتمالا به اصل قضیه و تبعاتش اعلامیه ای داده و اون را کاملا غیر ضروری دونسته.

  حالا نظر شخصی است ولی یک گروه همیشه در ایران هستند که این " فشار " را لازمه هر حرکتی میدونند. سخنان رهبری و حالا در مقابلش یک تجمع معانی بسیار فراتری از بحث هسته ای داره و خواهد داشت. یک گروه این تقابل ( که یقینا وجود داره بین عده ای که به هر حال نظر دیگه ای دارند در بحث های اقتصادی خصوصا) را بین مردم و نظام نه برای دلسوزیشون و نمیدونم به خاطر مردم که به خاطر مقاصد کثیف سیاسیشون را خیلی دوست دارند آشکار و بلدش کنند و احمق ها نمیدونند که شاید به هر حال برای اهداف سیاسیشون و جدا نشان دادن مردم از نظام هم مناسب باشه ولی قطعا در این برهه از مذاکرات سیگنالی که به غرب نشون میده یکی از بارزترین نشانه های خودزنی و دودستگی ( از جهت منفی و امتیاز دهی ) خواهد بود.

کشتی به نظر منتظره تا وارد بندر بشه با توجه به ترافیک بندر. امیدوارم زیاد معطلش نکنند. ترکینگ انلاینش که مقصد را زده الحدیده همچنان. اگر بره به سمت بند حدیده ما تقریبا به هدفمون رسیدیم.

  دقیقا و تنها راه تعدیل نظر رهبری در برخی موارد را در فشار از درون خود ایران میدونند. من موضع رئیس جمهور را "فشار" نمیدونم ولی به نظرم ایشون همونطور که از خودشون نقل کردم "ذهنیت بدبینانه دیگری هم وجود داشت مبنی بر اینکه امریکا همواره به دنبال تحریم ایران و یا حتی حمله نظامی است و موضوع هسته ای بهانه ای است که آن را رها نخواهند کرد ... اما ذهنیت من این بود که با صبر و تحمل و حوصله و تدبیر، هم با ژآنس می توانیم مسایل را حل کنیم و هم با اروپا می توانیم به نوعی توافق دست یابیم. " نوعی تفاوت دیدگاه را با رهبری دارند و با وجود یکبار شکست این دیدگاه و شکستی که در اصل بانی اصلی قطعنامه های ضد ایرانی بودند باز هم عقیده دارند که بله! میشه به غرب اعتماد کرد. میگم اعتماد چون بیانیه ی لوزان نشون میداد ایران در برخی موارد نه درس گرفتن از تجربیات گذشته که خوش بینی و اعتماد را چاشنی کرده دوباره و برخی راه ها را برای سوء استفاده غرب باز. هر چند تنها یک روزنه بود لوزان و تا توافق نهایی نمیشه نظر قطعی داد. حالا بحث بر سر میزان این اعتماد هست. بر خلاف نظری که همه چیز را در یک خط میبینه به نظر من در میزان این اعتماد بین رئیس جمهور و رهبری اختلاف وجود داره. این تاکیدات گاه و بیگاه هم به این خاطر هست به نظرم. و یک مورد هم لطفا برچسب زنی را تمام کنیم همه. نه کسانی که دفاع میکنند از دولت جیره خواران دواتند نه کسانی که انتقاد میکنند دشمن خونی دولت و صرفا بهانه جو.

نمیدونم چرا لحن کلام روحانی و تاکیدات خاصش به نظر متبادر میکنه در ایران دو مسیر مذاکره وجود داره. یکی تیم ایرانی که با غربی ها مذاکره میکنه و یکی رئیس جمهور ( بنا بر خاطرات خود ایشون و اون تجربیات پیش رو ) که با رهبری مذاکره! میکنند تا خطوط قرمز ایشون را تعدیل کنند. نشانه های فراوانی در گذشته برای این تفکر رئیس جمهور وجود داره.  

بحث های گذشته دردی را دوا نمیکنه ولی تکرار یک موضوع خلاف واقع سبب میشه که کم کم سازندگان اون موضوع هم خودشون باورشون بشه مطالب ساختگی را :    

حالا نیروی هوایی سوریه و عراق به کنار! نیروی هوایی ائتلاف که از چنان سرعت عملی برخورداره که گاهی نیروهای مردمی را به جای داعش بمبارد! میکنه مختصات پادگان سقوط کرده را نداشت؟ از سقوطش خبر نداشت؟ پرنده های متعدد شناساییش کور بودند داعشی ها را با زرهی بر جای مونده ندید؟ یا اینکه ترجیح داد حالا که نیروهای شیعی وارد شدند پس بزار کمی در فرسایش از دو طرف هم کشته بدند.   هیچ چیز در یک مناقشه بدتر از این نیست که توان طرفین برابر باشه --- ویرانی کامل.

  بله. من هم اعتقاد دارم با توجه به اینکه سیگنالهای رسیده از طرف غربی نشون میده که واقعا به هیچ وجه ذلش نمیخواد این توافق بسیار خوب را با توجه به امتیازاتی که ایران داده از دست بده گاهی رهبری با برخی سخنانشون درصدد کمک به تیم ایرانی هستند که مسئولیت برخی موارد را متوجه نظرات رهبری کنند و طوری تیم غربی را در مضیق! قرار بدند که یا توافق را قبول کنه یا اصرار بر چیزی داشته باشه که در قدرت تیم ایرانی هم نیست و در نتیجه توافق را از دست بده. یک بار هم اشاره کردم که شاید واقعا تمام امتیازات دیگه مهم نباشه. اولا صریحا قابل راستی آزمایی هستند و تفسیر پذیر نیستند و پس برای ما مشکلی ایجاد نمیکنه و دوم اینکه خطری هم غیر از هسته ای تقریبا برای ما نداره ولی در نظر داشته باشیم از طرفی هم به نظرم تمام برنامه ی غرب برای بازی های آیندش همین مسئله ی PMD است که متاسفانه ما در لوزان ابعاد گسترده ای از اون را پذیرفتیم. هر چند تحلیل شما هم برقراره دررابطه با سخنان رهبری ولی فکر کنم نقطه اختلاف در این هست که برخی از ما عقیده داریم فقط این مورد نیست. بلکه رهبری از اتفاق افتادن تجربیات تلخ گذشته هم نگرانی دارند و یک طورهایی به مذاکره کنندگان هم هشدار میدند که حق ندارند برخی مفاهیم تفسیر پذیر را بپذیرند که مثل قضیه " تعلیق تزریق گاز به سانتریفیوژها " و بعد تعمیمش به " توقف ساخت سانتریفیوژ و قطعاتش " مجبور به اجراش بشیم. یعنی فکر کنم هشداری است با سوی به اون ماجرا که یکبار در عمل انجام شده امری را پذیرفتیم ولی دیگه تکرار نمیشه.