alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,151
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. نه برای شهادتشون که برای مظلومیتشون باید غمگین بود. تقریبا تمام! کشور نمیدونند که برای حفاظت از این سرزمین چه افرادی هر سال به شهادت میرسند.و البته تازه بیشترساکنین این کشور از این قشر طلبکار هم هستند و صدای لایک های وطن ستایانه ی مجازی بی فایدشون تمام گوش دنیا و اول از همه خودشون را هم کر کرده! و تنها نوک انگشتانشون برای کلیک ها بهایی است که برای ادعاهاشون آزرده خاطر میشه!!
  2. " باراک اوباما در خصوص بحران سوریه هم با تاکید بر این‌ که هیچ راه حل صرفا نظامی‌ای برای مقابله با این مسئله وجود ندارد٬ گفت: [b]«به عنوان رئیس جمهور تصمیم من این بود که ما نباید نیروهای آمریکایی را وارد این جنگ داخلی فرقه‌ای کنیم.» "[/b] همونطور که سید حسن نصرالله هم از منظری اشاره کرد متاسفانه غرب به هیچ عنوان نخواهد گذاشت به این زودی ها این بحران پایان پیدا کنه چرا که یکی از سود ده ترین! بحران هایی است که غرب تا به حال باهاش مواجه بوده.
  3. با خبر هایی که مشرق در رابطه با حاج فوزی ایوب میره معلومه که از فرماندهان برجسته بودند ایشون. تحت تعقیب اف بی آی هم به خاطر فعالیت های ضد صهیونیستیشون بودند. لطفی که این تروریست ها به این رژیم کردند شاید از بزرگ ترین لطف هایی است که تا به حال بهش شده. حالا برخی اخبار به گوش ما میرسه و چه بسیار فرماندهانی که با گمنامی به شهادت میرسند
  4. به نظرم اگر رژیم صهیونیستی حاضر باشه به مدت پنج سال سفاف سازی کنه که هیچ ایده ای به عنوان " از نیل تا فرات " در سر نمیپرورونه و دیگه به هیچ کشوری تجاوز نخواهد کرد و در این مدت تمام بخش های توسعه و واردات نظامیش را تعلیق کنه برای اعتماد سازی و تمامی تسلیحات غیر متعارفش را هم نابود کنه و اجازه بازرسی مستمر از مراکز تصمیم گیری سیاسیش را هم به منظور پی بردن به نیت های پشت پرده حکام تندرواش بده و پس از این مدت اصولا رژیم خوبی باشه و نژاد پرستی و برتری من و اون و اصولا از این فکر که - من با این همه پول و قدرت و پشتیبانی و واقعه هولوکاست و برتری نژادی و قومی و تاییدات الهی!! و آرماگدون!!!! و ... - چرا فقط تو یک وجب سرزمین غصبی باید حکومت باری! کنم ؟! - بیاد بیرون میشه بعد از پنج سال در رابطه با لغو به رسمیت نشناختنش فکر کرد و در یک دوره صد و بیست ساله! در رابطه با اینکه حالا حقش هست به رسمیت شناخته بشه یا خیر اگر رفتارهای خوبش! ادامه داشته باشه فکر کرد!! جدا از شوخی ولی به شوخی! بحث ما هسته ای است چه ربطی به موشک و رسمیت شناسی داره! گرو کشی! و زورگویی به نظرم حتی اگر در موضع حق هم باشه ولی چون زورگویی است نباید پذیرفته بشه. میشه هر چیز را در سر جای خودش بحث کرد!
  5. اگر دوستان به سایت های پروازی - هواپیمای مدل - مثلا در اطراف تهران سری بزنند و عملکرد دوستداران پرنده های مدل را ببینند یا خودشون تجربه ای در این زمینه داشته باشند به نظرم تایید میکنند به هر حال اپراتور زمینی هم نقش قابل ملاحظه ای در پروسه عملیات این پرنده ها داره و با توجه به این موضوع که ما هنوز شاید در این زمینه - به صورت گسترده - از موضوع خود پهبادها غقب تریم - اپراتورهای با تجربه- بنابراین در کشوری مثل سوریه با اون درگیری ها قاعدتا بخشی از سقوط ها هم به خاطر ضعف و کم تجربگی عوامل انسانی و اپراتورها خواهد بود.
  6. اگر به مانند مسئله هسته ای راستی آزمایی عدم تولید موشک های بالای 2000 کیلومتر را خواستار بشند چی؟ ( چیزی که همین حالا هم تقریبا با این استناد درخواست بازرسی از برخی صنایع موشکی را دارند ( در حقیقت به قصد کلاهک ها و به منظور دستیابی به اینچنین اطلاعاتی). وقتی چیزی را روی میز قرار میدیم یعنی به هر حال باید در مورد نظرات طرف مقابل مخاطب و پاسخگو باشیم. هر چند تیم کنونی هم تا به حال صریحا روی میز مذاکره بودن موشکی را رد کردند ولی نگرانی از همین تفسیرهاست ( ارتباط کلاهک هسته ای با صنایع موشکی - ارتباط برد با کلاهک هسته ای ( دستور رهبری در واقع یک مسئله داخلی است با طرف های داخلی ولی اگر این مطلب تبدیل به موضوعی بشه بین ایران و طرف خارجی میشه همون روی میز مذاکره گذاشتن بحث موشکی ) که به نظر میرسه برخی سیاست مدارانه گاهی ازش استفاده میکنند. شاید تفاوت طبیعی بین پرونده در شورای امنیت ملی و وزارت امور خارجه باشه. به هر حال دومی سیاسی تر هست. و البته به واقع هیچ حد و مرزی درتمایلات و توقعات دشمنی که احساس عقب نشینی از حریفش میکنه ( حتی اگر عقب نشینی ای صورت نگرفته باشه و تنها بواسطه رفتار طرف مقابل چنین حسی پیدا کرده باشه) وجود نداره. حالا اگر دشمن یک قدرت باشه به همراه تعدادی کشور قدرتمند دیگه و حریف کشوری در فشار قرار گرفته که به تنهایی میشه گفت داره هزینه یک جنگ بزرگ را هم میپردازه در تمامی ابعادش از سیاسی گرفته تا نظامی و انسانی بماند مشکلات سیاسی داخلی جناح ها و افراد طالب قدرت و ده ها دشمن کوچک و بزرگ در اطراف اونوقت حد بی مرز! این توقعات را میشه پیش بینی کرد.
  7. " Anyway as images coming from China show, the RQ-170 has already been copied. " این جملش به نظر نوعی عصبانیت!! یا کنایه میرسه. به هر حال به نظر نمیرسه نویسنده بی تفاوت! باشه!
  8. شاید واقعا بحث توان مالی هست که تا به حال جلوی تولید انبوه بسیاری از این نمونه ها را گرفته. برای درامد زایی و استفاده درست از منابع هم باید چاره اندیشی بشه.
  9. بحث بر سر پیشگیری هست نه درمان. متاسفانه گاهی حتی یک جمله غیر سنجیده در کشوری مثل ایران که دارای تنوع اقوام هست ممکنه منجر به شکاف امنیتی بشه چه برسه به برخی تحرکات و رقتارهای غیر سنجیده که بعضا تنها به منظور بهره برداری سیاسی از اقوام صورت میگیره و چون منافع سیاسی در این امر به منافع ملی ترجیح داده میشه حوادثی را سبب میشه. به هر حال سیر حوادث را با توجه به اوضاع منطقه و تحرکات اعراب میشه صعودی تصور کرد و به رفتارهای بعضا غلط دولت هم منتصبش نکرد ولی از دولت هم باید انتظار داشت سنجیده رفتار کنه. دولت در برخی معاونت های فعالش!! در این امر به نظرم بیشتر به دنبال بهره برداری برای انتخابات مجلس هست که این باعث شده برخی مسائل را نادیده بگیره و همچنین تحت تاثیر قرار گرفتن غیر معمول متاثر از افکار عمومی خصوصا مجازی در رابطه با حوادث ملی و امنیتی هم زنگ خطری هست که باید بهش توجه بشه. همه چیز را در همه حوزه ها که نمیشه " دستاورد " تلقی کرد و به دنبالش بود. هر چند به نظرم طیف مقابل هم هنوز در حوادث اینچنینی برخی رفتار های جناحی و سیاسی را که هیچ ربطی به امنیت ملی نداره را انجام میده که خب نتیجش میشه سوق دادن بیشتر دولت به سمت اشتباهات.
  10. به هر حال پس تا آخر جنگیدند و اسیر نشد کسی درسته؟ و اگر اینطوور بوده و احتمالا این گروهک مقابلشون میدونستند که ایرانی هستند افراد مقابلشون چطور پیکر شهدا را رها کردند ؟
  11. اگر کار این گروهک و شاخه های اشراریش هم باشه بعید میدونم رسما بر عهده بگیره چون از ابتدا هم قرار بود جلوه ای دیگه بین مردم داشته باشه ( چهره ای ریاکارانه). و البته به نظرم برخی گاف ها و اشتباهات فاحش امنیتی و ضعف مفرط و بی مسئولیتی ها نباید عاملی باشه برای تخطئه سیاست های کلانی که برخی مسئولین پشتش پنهان میشن.
  12. این اواخر چند تا سایت خبری تحلیلی داشتند مبتنی بر این امر که دخالت دادن یک عده به عنوان مذاکره کننده این پیام را به گروهک ها و اشرار میفرسته که شما هم دست به گروگانگیری برای نیل به اهدافتون بزنید. متاسفانه گویا برخی نمیخوان به انجام وظایفشون در برخی حوزه های مربوطه به خاطر برخی مراودات سیاسی بپردازند. ================================================================== چه کسی به تکفیری گرا می‌دهد؟ به گزارش جهان به نقل از مشرق، در حالی که مردم زاهدان از خبر شهادت شهید صیادی، یکی از کارمندان ثبت احوال در سرباز در سوگ و خشم هستند؛ مولوی عبدالحمید طی سخنانی پس از شهادت "محمدرضا صیادی" از مدیران ثبت احوال، ضمن معمولی جلوه‌دادن چنین جنایاتی به تخریب سازمان ثبت احوال پرداخت. عبدالحمید در این سخنرانی با بیان این ادعا که شبیه این قتل‌ها در شهرهای دیگر هم اتفاق می‌افتد ولی در سیستان و بلوچستان این قتل‌ها بزرگنمایی می‌شود، مدعی شد که شناسنامه افراد ایرانی‌الاصل بدون دلیل توقیف می‌شود و همچنین باید در صدور شناسنامه با عدالت برخورد شود. پیش از این نیز زاهدان شاهد ترور یکی از مقامات استانی ثبت احوال بوده است که علل شهادت این مقام مسؤول ثبت احوال دارای پیچیدگی امنیتی خاصی بوده است. این شهدا در حالی در راه حفاظت از هویت و تابعیت ایرانی در سیستان و بلوچستان به شهادت می‌رسند که عبدالحمید در تازه‌ترین اظهاراتش، دست به تخریب این نهاد زده است؛ اظهاراتی که براحتی می‌تواند باعث تحریک تروریست‌های تکفیری و ایجاد نارضایتی و ذهنیت منفی در افکار عمومی شود. مروری بر خطبه‌های عبدالحمید نشان می‌دهد که وی چند ماه پیش هم ضمن تخریب وجهه ثبت احوال، تحرک برای ناامنی در قبال ثبت احوال را پیش‌گویی کرده بود. عبدالحمید در یک سخنرانی عمومی در ۹ مرداده ماه پارسال مدعی شده بود که با گزارش‌های غلط، تابعیت ایرانی افراد در بلوچستان لغو می‌شود! اوج سخنان تحریک‌آمیز عبدالحمید آن قسمت از اظهارات اوست که می‌گوید: می‌دانیم مأمورانی که در این زمینه – صدور شناسنامه و احراز هویت ایرانی- انجام وظیفه می‌کنند اهل‌سنت و بلوچ نیستند و برخی از آنان ممکن است از سعه صدر و دوراندیشی لازم برخوردار نباشند و سلیقه‌ای عمل کنند! این در حالی است که گروهک تروریستی جیش‌العدل اخیرا بیانیه‌ای صادر و عنوان کرده است که کارمندان شیعه و غیرنظامی هدف ترور آنها در بلوچستان خواهند بود. عبدالحمید در بخش دیگری از همان سخنرانی سیاه‌نمایانه، خروج اعضای گروهک تروریستی جیش‌العدل از خاک ایران و تحرکات تروریستی آنان علیه کشور را نیز پیشگویی کرده و گفته بود: مبادا افرادی ایرانی‏‌الاصل از کشور اخراج شوند و فردا آن سوی مرزها علیه ما و کشورمان دست به فعالیت بزنند! حال باید پرسید آیا این گونه سخنان در گذشته و همچین اینک پس از شهادت یک کارمند ثبت احوال به دست تروریست‌های داخلی، مجوزی برای مشروعیت دادن یا تحریک به اختلاف‌افکنی بین پیروان مذاهب مختلف و به‌صورت تلویحی علیه کارمندان شیعه در بلوچستان نیست؟ عبدالحمید در ظاهر تروریست‌ها را محکوم می‌کند ولی به‌گونه‌ای سخن می‌راند که مستمع او قانع می‌شود که کار تروریست‌ها چندان هم بد نبوده است. در حالی که تاکنون بسیاری از رسانه‌های ضدانقلاب و ضد ایرانی و حتی "احمد شهید" گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران تاکنون با استناد به سخنان عبدالحمید، وجهه جمهوری اسلامی را تخریب کرده‌اند بسیاری از تروریست‌های وهابی نیز در جنوب شرق برای توجیهه برخی جنایات خود در رسانه‌های‌شان اظهارات عبدالحمید را برجسته می‌کنند. [url="http://www.jahannews.com/vdcae0ne649nmy1.k5k4.html"]http://www.jahannews.com/vdcae0ne649nmy1.k5k4.html[/url] قضاوت به این سادگی هم نیست در مورد اشخاص و نیت هاشون ولی به هر حال قرار نیست برخی شعارها و فشار ها با عث بشه برخی هموطنانمون به راحتی هر چه تمام تر قربانی بشن.
  13. در زیرنویس شبکه خبر بود که سربازخانه هنانو؟! پس گرفته شد. فکر می کردم مانع از تصرفش شدند بعد از اون حمله تونلی مخالفین؟
  14. شاید جای مناسبی برای این مطلب نباشه ولی فکر کنم به عنوان یک تاپیک جداگانه هم کمی بی ربط به نظر برسه و اتفاقا با جریان این موضوع و تاپیک همخوانی بیشتری داشته باشه : فکر کنم تقریبا اکثرا با امیر خانی هم آشنا باشیم و البته کاروان صلحی که در حال حاضر در سوریه هست : " به گزارش خبرنگار مهر، رضا امیرخانی که با کاروان زائران صلح و همراه با جمعی از فعالیان فرهنگی ایران و جهان از جمله مایرید ماگوایر برنده صلح نوبل، شیخ علی احمد از علمای اهل سنت، جان شپتون رئیس حزب ویکی لیکس و پدر جولیان آسانژ، پدر دیوید اسمیت، ناصر فیض، محمدحسین جعفریان، محسن مومنی و... در کشور سوریه به سر می‌‌برد، متن سخنرانی خود که روز گذشته در دانشکده اقتصاد دانشگاه دمشق در یک پنل سخنرانی ایرانی با حضور محمدرضا زائری، خانم دکتر روح‌افزا و محمد مرندی و بهروز افخمی انجام شده بود را در اختیار خبرگزاری مهر گذاشت. این سخنرانی که با رسم الخط خاص رضا امیر‌خانی نوشته شده به شرح زیر است: للحق همیشه همه‌گانی‌ترین راه، راه درست نیست!/ اخبار سوریه، مربوط‌ند به صفحه‌ی فرهنگ و اندیشه، نه صفحه‌ی حوادث! ام‌روز اگر چه مساله‌ی سوریه حل نشده است؛ اما معمای سوریه حل شده است و معما چو حل گشت آسان شود! حل معما البته تضمینی برای حل مساله نیست؛ خاصه برای مساله‌ای که نه فقط مساله‌ی سوریه که ام‌روز و بعدتر مساله‌ی جهان اسلام و بل مساله‌ای جهانی است. روش حل مساله برای من، به عنوان یک نویسنده، معمولا روش بازگشتی است، بازگشت به مادر. اگر میان دو فرزند دعوا درگیرد، پیش از آن که به دنبال حق باشم، می‌روم سراغ مادر... یعنی اگر در یک خانه‌جنگی در کشورم میان دو نام‌زد انتخابات قرار بگیرم، هرگز در حقانیت هیچ کدام سخن نخواهم راند. بل که باز می‌گردم به چیزی قبل‌تر از آن دو؛ مثلا به اصل نظام کشورم؛ به جمهوری اسلامی. اگر روزی میان شیعه و سنی اختلافی واقع شود، در عالم نظر برمی‌گردم به مادر؛ یعنی به اسلام. یعنی خواهم گفت که نه شیعه هستم و نه سنی... اگر روزی میان مسلمان و مسیحی جنگی در گیرد، آن‌چنان که کسی (رئیس جمهور پیشین ایالات متحده) چند سال پیش به دنبال جنگ صلیبی جدید بود، برمی‌گردم به توحید... شاید یکی از علل شکل‌گیری بحران سوریه بی‌احتیاطی‌های سیاسی حاکمان بوده باشد، اما ام‌روز مساله‌ی سوریه، سیاسی نیست. در مساله‌ی سوریه، حالا نه بازگشت به نظام، نه بازگشت به هویت، نه بازگشت به اسلام، نه بازگشت به توحید، هیچ‌کدام کافی نیست... ام‌روز در سوریه محل بازگشت، بازگشت به انسان است؛ بازگشت به مادر انسان... محل بازگشت، بازگشت به حواست؛ بازگشت به بدایت هابیل و قابیل. و این یعنی یک تراژدی دهشت‌ناک! اما بعد... عنوان صحبت‌م در این نشست این است: همیشه همه‌گانی‌‌ترین راه، راه درست نیست! نکته‌ی اول: اگر از علمای حاضر در مجلس، مادر آگنس، حجت‌الاسلام زائری، مولوی حسین‌بر، شیخ علی احمد فکور، پدر دِیو بپرسیم که دین حق کدام دین است، همه‌گانی‌‌ترین راه، راهی است که همه آن را می‌شناسیم. "ادیان تفاوتی با یک‌دیگر ندارند. همه‌ی ادیان حق هستند..." نوعی تسامح در نظر... من با این نظر موافق نیستم. پلورالیسم در نظر وجود ندارد. هر متدینی در یک صداقت انفسی، دینی را انتخاب می‌کند که در نظرش دین حق است و سهم حقیقت را در دین خود، بیش از سایر ادیان می‌داند. در صداقت آفاقی و برای دیگران نیز باید گفت که هر کدام از این علما که لباس عالمان دین خود را پوشیده‌اند، قطعا چنین نظری دارند و دین خود را درست‌ترین ادیان می‌دانند که مانند ما لباس نپوشیده‌اند. اگر کسی نزد خود صادقانه باور داشته باشد که ادیان همه در رسیدن به حقیقت مساوی‌ند، منطقا هیچ‌گاه هیچ دینی را نمی‌تواند اختیار کند! من پلورالیسم در نظر را امری ناممکن و منافقانه می‌دانم. آن‌چه بایستی باور داشت، تسامح در عمل است. حالا اگر متدینی دین خود را به‌ترین ادیان دانست، آیا می‌تواند خود را به‌ترین خلق بداند؟ ریشه‌ی "تکفیری" همین‌جا شکل می‌گیرد. هیچ استدلالی، هیچ برهانی و هیچ شاهدی نیست که چون باور من و ایمان من، در نظر من، به حقیقت نزدیک‌ترین است، من نیز بر حق هستم! هیچ پیام‌بری و هیچ عالم دینی چنین تفکری را ترویج نکرده است. ایمان هرگز مومن را سنگ نمی‌کند... ایمان به خلاف علم، مومن را می‌لرزاند و در فاصله‌ی شک و یقین نگاه می‌دارد. ایمان مومنانه بیدی است نه سنگی... -و به تعبیر زیبای روح‌الله رضوی برای عزیزان عرب‌زبان‌مان- ایمان شجری و نه ایمان حجری! ایمان حجری و باور سنگی را قرآن این‌چنین تصویر کرده است که: ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ و ایمان بیدی و باور شجری را مهم‌ترین شاعر ایرانی چنین توصیف کرده است که: چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم... همه‌ی عالمان مذاهب رسمی اسلام، حنفی، حنبلی، مالکی، شافعی و جعفری، هم‌واره چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزیده‌اند... و چنین کسانی هرگز نمی‌توانند خود را از دیگران برتر بدانند، اگر چه کارشان و ادعاشان در این است که مذهب‌شان را برتر بدانند. کتاب آسمانی من، برای کسانی که خود را برتر از دیگران می‌پندارند و بهشت را بالکل برای خود می‌دانند، نسخه‌ای کامل داده است؛ آرزوی مرگ! قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (94) وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ (95) باور تکفیری حجری است و ایمان سالم شجری. این‌گونه نیست که تکفیری فقط در میان سلفی‌ها باشد. اگر شیعه‌ای بر این باور بود که خود برترین خلق است و به مدد این برتری حقی بر دیگران دارد، شیعه‌ي تکفیری است. اگر بوش گفت که جنگ صلیبی در راه است، او مسیحی تکفیری است. صاحب باوری حجری که خود را بر حق می‌داند و برتر می‌پندارد... نکته‌ی دوم: همیشه همه‌گانی‌‌ترین راه، راه درست نیست! اگر از ما، گروه دعاه السلام، سفیران صلح حاضر در مجلس و شما بپرسند که آیا با جنگ موافق‌یم یا مخالف، همه فی‌الفور جنگ را محکوم می‌کنیم و این همه‌گانی‌‌ترین پاسخ است... اما جنگ فارغ از نظر ما و شما به راه می‌افتد. تا قطره‌ای نفت در چاه‌های شرق سوریه باشد، جنگ محتمل‌الوقوع است و زورمندان عالم جنگ‌افروزی خواهند کرد. حالا که با امری این‌چنین واقعی رخ در رخ هستیم، شاید درست‌ترین راه این باشد که در کنار مخالفت، مساله‌ی جنگ را حذف نکنیم. اگر باور داشته باشیم به مساله‌ی جنگ، پس به آداب جنگ باید بپردازیم. آداب جنگ بزرگان عالم چه‌گونه بود؟ پیام‌بر در جنگ با مشرکان آیا اجازه‌ی مثله‌ داد؟ آیا هتک حرمت‌ها را پذیرفت؟ آیا عرض و ناموس مخالفان را حلال کرد؟ علی در جنگ میان مسلمانان آیا بر کشته‌گان مخالفان نماز نخواند؟! نکته‌ی سوم: همیشه همه‌گانی‌‌ترین راه، راه درست نیست! اگر از ارباب رسانه‌ی حاضر در جلسه بپرسیم، اخبار سوریه در کدام صفحه و در کدام سرویس بایستی کار شود، همه خواهند گفت که در بخش اجتماعی، صفحه‌ی حوادث. خم‌پاره‌ی کور، سربریدن اطفال، تجاوز... حادثه... حادثه... حادثه... خون... خون... خون... مخاطب رسانه به دلیل تکرار پرداختن به حوادث، احساسی راجع به حجم حادثه نخواهد داشت. تکرار پربسامد خبر حوادث، به مردم مصونیت از تاثیرپذیری خواهد داد. این مهم‌ترین بخش سخن ام‌روز من است. در نظر من، هیچ کدام از اتفاقات سوریه به بخش حوادث مربوط نیست... جنگ سوریه خوراک بخش فرهنگ و اندیشه است. وظیفه‌ی رسانه این نیست که فقط به تعداد کشته‌گان اختلاف میان النصره و الداعش بپردازد. وظیفه‌ی رسانه این نیست که فقط به نحوه‌ی قتل بپردازد. وظیفه‌ی رسانه این است که این اختلاف را به عرصه‌ی فکر برساند تا همه بتوانند به این موضوع بیاندیشند. پس اتفاقا هر رسانه‌ای موظف است که فرصت صحبت به مخالفان بدهد تا فرصت اندیشیدن به وجود آید. خودانتقادی که ام‌روز چه در عرصه‌ی سیاسی حاکم بر سوریه وجود دارد و چه به صورت عملی در میان ارهابیون، به وجود آورنده‌ی اندیشه‌ی دکارتی است. این موضوع رسانه است. و اما پیش‌نهاد آخر! خوش‌حال‌م از این که هیچ عالم اهل سنت و هیچ عالم شیعه‌ای، هیچ عالم درجه اول حنفی، مالکی، حنبلی، شافعی و جعفری و علوی، تفکیری نیست. تقریبا یقین دارم که حاکمان ایران و سوریه، ترکیه و سعودی و کویت و قطر به نیکی می‌دانند که روش تفکر تکفیری چه آسیبی به حکومت‌هاشان وارد خواهد کرد. آن‌ها می‌دانند که اگر تفکر تکفیری همه‌گیر شد و معارضان بحرین و سعودی نیز اسلحه به دست بگیرند، قطعا وضعیت‌شان به‌ز سوریه نخواهد بود. می‌دانند که آن را که خانه نئین است، بازی نه این است. پس حاکمان سعودی و قطر و ترکیه و مصر، ایران و عراق و سوریه، بیایند و دست به دست هم دهند و هر آن‌چه متفکر تکفیری را که دارند، با همان روش بازگشتی که پیش‌تر گفتم، بازگردانند به نزد مادرشان... مادر متفکران تکفیری، در مدارس و حوزه‌های علمیه نیست، در جهان اسلام نیست... متفکران تکفیری را بازگردانیم به نزد مادرشان؛ بریتانیای کبیر! چه‌گونه است که هایدپارک برای متفاوت‌ترین افکار دورترین نقاط عالم جا داشته باشد، اما برای فرزندان رسانه‌ای‌ش، متفکران تکفیری جایی نداشته باشد؟! متفکران تفکیری! پیش‌ به سوی زهدان مادر! ای-هایدپارک!!!" [url="http://www.mehrnews.com/detail/News/2271214"]http://www.mehrnews.com/detail/News/2271214[/url]
  15. بله بحثی در این نیست. یقینا در عین حال که همه ی معترضان مبرا از فساد نیسند مطمئنا همشون هم نمیتونند مفسد باشند.
  16. البته نسخه کلی که نمیشه پیچید. مطمئنا در کشورهای آزاد هم به احتمال نزدیک به یقین هم تروریست ، هم آشوبگر ، هم وابسته به بیگانگان و سرویس های اطلاعاتی ، هم اجیر شده و هم تحریک شده رسانه های خارجی وجود داره و وجود خواهد داشت . تا وقتی کشوری دشمن قدرتمندی نداشته باشه که تروریست ، آشوبگر ، وابسته به بیگانگان و سرویس های اطلاعاتی ، اجیر شده و تحریک شده رسانه های خارجی در درونش پرورش بده خب یقینا سران اون کشور حالا آزاد هم این واژگان را به کار نخواهند برد.
  17. البته منبع اصلی خبر جام نیوز هست گویا که بیشتر اخبارش انعکاس منابع خارجی هست! مثل این خبرش از دویچه وله : " به گزارش سایت دویچه وله؛ ارتش ترکیه اعلام کرده است که هدف اعزام احتمالی نیروهای زمینی و هوائی، حفاظت از آرامگاه "سلیمان‌شاه" پدر بزرگ "عثمان اول" بنیادگذار امپراطوری عثمانی خواهد بود. برپایه قراردادی که درسال ۱۹۲۱ میلادی منعقد شده است، مزار سلیمان‌‌شاه و املاک پیرامون آن جزئی از خاک ترکیه محسوب می‌شود. " !!!!
  18. حالا که شهر خالی از سکنه هست بهتر نیست اول کامل کوبیده بشه بعد نیروها وارد بشن؟ این چند وقت محاصره احتمالا تا به حال کلی مخفیگاه و تله و سنگر و تونل برای چنین روزهایی آماده کردند که از نیروهای پیاده میتونه تلفات بگیره. خصوصا در یک منطقه شهری که به طور طبیعی کلی محل اختفا هست.
  19. رجب طیب اردوغان که درگیر مبارزات انتخاباتی است، با حمله شدید به فتح الله گولن، وی و حزبش را دروغگو خواند و سپس به پیروان مذهب اهل بیت(ع) اهانت کرد. به گزارش جام نيوز، نخست وزیر ترکیه که به دلیل اشتباهات فراوان داخلی و خارجی خود تحت فشار شدید است، کنترل خود را از دست داده و به یاوه گویی روی آورده است. رجب طیب اردوغان که درگیر مبارزات انتخاباتی است با سه معضل شکست در سوریه، سوء استفاده های مالی و اقتصادی و اختلاف با مرشد سابقش فتح الله گولن دست و پنجه نرم می کند. وی در سخنانی، با حمله شدید به گولن، وی و طرفدارانش را دروغگو خواند و گفت: اینها سه خصلت مهم دارند؛ تقیه کردن، دروغ گفتن و افترا زدن. نتیجه هر سه خصلت، فتنه و فساد است. اردوغان سپس با نسبت دادن سه صفت بالا به پیروان اهل بیت(ع) گفت: یاران گولن، با این صفات از شیعیان جلو زدند! وی سپس از ضرب المثلی ترکی استفاده کرد که نظیر آن در فارسی به این معناست که: شیعیان هم در سه صفت تقیه، دروغ و افترا در مقابل گولنی ها کم آورده اند!! در واکنش به این یاوه گویی های اردوغان، نهادها و شخصیت های مختلف شیعه ترکیه با صدور بیانیه یا مصاحبه، سخنان وی را بشدت محکوم کرده اند. جمعیت علمای شیعه ایغدیر، انجمن اهلادر، مؤسسه زینبیه استانبول و تعداد زیادی از اندیشمندان ترک پیرو اهل بیت(ع) ، ضمن محکوم کردن سخنان اردوغان از وی خواسته اند که از شیعیان عذر خواهی کند. شایان ذکر است تقیه”یک اصل دینی است که ریشه در قرآن کریم (مانند آیه 106 سوره نحل و آیه 28 سوره آل عمران) دارد و انجام آن نیز مختص به شرایط خاص است. دروغ و افترا نیز دو رذیله اخلاقی است که اتفاقاً شیعیان در عصر حاضر از بزرگترین قربانیان آنها هستند و دشمنان اهل بیت(ع) با تبلیغات دروغین و افتراآمیز، تلاش در مخدوش کردن چهره آنان در جهان دارند. [url="http://www.rajanews.com/detail.asp?id=184702"]http://www.rajanews.com/detail.asp?id=184702[/url] ================================================= این متن چقدر دقیق هست؟ به هر حال از کسی که خودش را رهبر جریانی و یا دولتی میدونه انتظار میره کمی با درایت و خویشتنداری رفتار کنه. من چند تا سخنرانی اردوغان را دیدم که واقعا لحن و رفتارش آشفته بود ولی اینکه در کلام هم چنین مغشوش و عصبی رفتار کنه عجیبه!
  20. متاسفانه گویا تنها هواپیما از نوع خودش برای چک های فرودگاهی بود. اتفقا چند روز پیش ها بود که تلویزیون گزارشی از هواپیمای فالکون مذکور به همراه مصاحبه با خلبانانش انجام داده بود که بر اهمیت این هواپیما و خلبانانش در خروج ارز از کشور بواسطه تلاش هاشون تاکید میکرد.
  21. خوب احتمالا حزب ا.. منظورش پایگاه های لبنانیش بودند که بعید هم هست مورد اصابت قرار بگیرند چون حتی در این وضعیت هم برای دشمن آسون نیست هدق قرار دادن خاک لبنان. ولی اینکه در خاک سوریه انبارها و محل های عملیات مشترک مورد حمله قرار گرفته باشند احتمالی است کاملا محتمل!
  22. رویترز به نقل از دیده بان به اصطلاح حقوق بشر! سوریه زده یکی از انبارهای موشکی حزب ا.. بوده که در نبرد مشترک با ارتش سوریه در برابر تکفیری ها مورد استفاده بوده و شماری هم از نیروی حزب ا.. شهید شدند. امیدوارم لااقل قسمت شهادت نیروها صحت نداشته باشه. واقعا حزب ا.. تحت فشار عجیب و پیچیده ای و دشوار و مظلومانه ای هست. هم در بعد داخلی و منطقه ای و بین المللی و انواع و اقسام تهدیدات از داخلی ها و اعراب گرفته تا غربی ها و حالا هم که رژیم ملعون صهیونیستی که به زعم خودش بهترین فرصت را برای انتقام گیری به وسیله نکفیری های مبارز در راه اسلام!!! و همچنین حملات مستقیم پیدا کرده ( مثل ادوار گذشته که چون کفتار! منتظر حمله دیگران میشینه و بعد شروع میکنه به حرکت ). فارغ از بحث های مفصل دوستان به نظر این " مرض " در دل های تمام این وهابی مسلکان به ظاهر مسلمان نسبت به شیعه وجود داشت و حالا تنها با مسئله سوریه ظاهر شده. شاید سرعت بخشیده شد به این آشکار شدن و یا حتی در مورادی تشدید شد ولی به نظر دیر یا زود این اتفاق میفتاد. این " کینه " و " بغض " که در کشتار و گفتار و کردار این جماعت دیده میشه محصول یک سال و دو سال جنگ نیست. قدمتی اجدادی داره گویا!!
  23. گاهی که از این صحنه های عجیب در مقایسه با مشابهات غربی و خارجیش صحبت میشه باید این را هم در نظر گرفت اون سرباز، فیلمبردار و مردم و حتی نیروهای نوپو در صحنه همگی متعلق به فرهنگی هستند ( وجه مثبت و منفیش را کاری ندارم) که باعث شکل گیری این موقعیت میشه. حالا با آموزش و تربیت قسمتی تبدیل به نیروهای نوپو میشن که باز هنوز متاثر از اون سابقه برخورد با مسائل هستند و بقیه ولی همچنان با رفتارهای پیشین خودشون تا شرایط را به اجبار زمان، موقعیت، تجربه درک و رفتارشون را تطبیق بدند. به زبان ساده و در یک مثال نوع تهدید عوض شده فی المثل ولی واکنش مردم و حتی نیروها مثل اینه که دارند یک دعوای خیابونی و یا نهایتا یک چاقوکشی را تماشا میکنند. خیلی هم سخت هست مدیر و فرمانده ای که از بطن این فرهنگ هست را داشته باشیم برای اصلاح هر چند یک " باید " هست ولی به نظرم " بایدی " زمانبر هست.
  24. تا به حال ما " آدم های بیرون گود نشسته " زیاد در مورد سوریه و حوادث اون نظریه صادر کردیم و قضاوت کردیم! : آدم ها و انتخاب ها و اهداف را. حالا خوب هست کمی هم از کسی بشنویم که در بطن حادثه بوده و انتخابش یقیا به اندازه کافی " اندیشیده شده! " بوده چون هم بهای سنگینی میدونسته براش پرداخت خواهد کرد و هم اینکه از چیز های زیادی گذشته که ما حتی حاضر نیستیم با تمام شعارها و نظریاتمون از ذره ایشون هم کوتاه بیایم. شاید قبلا مشابه این، قسمت هایی یا مواردی مشابه و عین ذکر شده باشه، ( مثل همین قسمتی که دوستمون نقل کردند در پست اخیر ) برای من چون وبلاگ اسکالپل را - مثل خیلی وبلاگای - دیگه از مدت ها پیش دنبال میکردم خبر نسبت شهید محمود رضا بیضائی را با مدیر وبلاگ باعث شد تا این مطالب را از وبلاگ نقل کنم. یک. آن اوایل، یکبار که از معرکه برگشته بود، وسط حرفهایش خیلی محکم گفت: «جانفشانی اصلا کار آسانی نیست» بعد تعریف کرد که آنجا در نقطه‌ای باید فاصله‌ای چند متری را در تیررس تکفیری‌ها می‌دوید و توی همین چند متر، دخترش آمده جلوی چشمش. بعد توضیح داد که تعلقات چطور مانع شهادت شهید است… تمرین‌های زیادی توی یکی دو سال گذشته برای بریدن رشته تعلقاتش انجام داده بود و همه را هم برید. این بار که می‌رفت به کسی گفته بود «ایندفعه از کوثر بریدم». دو. قسمتی از وصیت نامه ایشون : بسم الله الرحمن الرحیم …باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان بدنیا آمده‌ایم و شیعه هم بدنیا آمده‌ایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی‌ها، غربت‌ها و دوری‌هاست و جز با فدا شدن محقق نمی‌شود حقیقتاً. نمی‌خواهم حرفهای آرمانگرایانه بزنم و یا غیر واقعی صحبت بکنم؛ نه! حقیقتاً در مسیر تحقق وعده بزرگ الهی قرار گرفته‌ایم. هم من، هم تو. بحمدالله. خدا را باید بخاطر این شرایط و این توفیق بزرگ شاکر باشیم. الان که این نامه را برایت می‌نویسم، شب قدر است و شب شهادت حیدر کرار (علیه السلام) و در فضای ملکوتی بین‌الحرمین ِ صبر و مصیبت و تحمل مشکلات و سختی‌ها، بین‌الحرمین ِ دو مظلومه، دو شهیده، یکی خانم زینب کبری (روحی فداها) و دیگری بنت‌الحسین، خانم رقیه (سلام الله علیها) هستم و به یادتم. نمی‌دانی بارگاه ملکوتی سه ساله امام حسین الان هم چقدر غریب است؛ در محل یهودی‌ها، در مجاورت کاخ ملعون معاویه و در محاصره وهابی‌های وحشی و آدمکش. چه بگویم از اوضاع اینجا؛ تاریخ دوباره تکرار شده و این بار ابناء ابوسفیان و آل سفیان بار دیگر آل‌الله را محاصره کرده‌اند؛ هم مرقد مطهر خانم زینب کبری و هم مرقد مطهر دردانه اهل بیت، رقیه (سلام الله علیهما). ولی این بار تن به اسارت آل‌الله نخواهیم داد چرا که به قول امام (ره) مردم ما از مردم زمان رسول الله بهترند. واضح‌تر بگویم؛ نبرد شام، مطلع تحقق وعده آخرالزمانی ظهور است و من و تو دقیقاً در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که با لطف خداوند و ائمه اطهار نقشی بر گردنمان نهاده شده است و باید به سرانجام برسانیمش با هم تا بار دیگر شاهد مظلومیت و غربت فرزندان زهرای مرضیه (سلام الله علیها) نباشیم. اگر بدانی صبرت چقدر در این زمان حساس در حفظ و صیانت از حریم آل‌الله قیمت دارد، لحظه به لحظه آنرا قدر می‌شماری. معرکه شام میدان عجیبی است. بقول امام خامنه‌ای: «بحران سوریه الان مقابله جبهه کفر و استکبار و ارهاب با تمام قوا، در برابر جبهه مقاومت و اسلام حقیقی است.» در واقع جنگ بین حق و باطل. و این خاکریز نباید فرو بریزد؛ نباید. خط مقدم نبرد بین حق (جبهه مقاومت) و باطل در شام است. تمام دنیا جمع شده‌اند؛ تمام استکبار، کفار، صهیونیست‌ها، مدعیان اسلام آمریکایی، وهابیون آدمکش بی‌شرف، همه و همه جبهه واحدی تشکیل داده‌اند و هدفشان شکست اسلام حقیقی و عاشورایی، رهبری ایران و هدفشان شکست نهضت زمینه‌سازان ظهور است و بس. و در این فضای فتنه آلود، متأسفانه بسیاری از مسلمین نا آگاه و افراطی نیز همراه شده‌اند تا این عَلَم و این نهضت زمینه‌ساز را به شکست بکشانند که اگر این اتفاق بیفتد سالها و شاید صدها سال دیگر باید شیعه خود دل بخورد تا تحقق وعده الهی را نزدیک ببیند. شام نقطه شروع حرکت ابناء ابوسفیان ملعون است. و این خاکریز نباید فرو بریزد. این حرکت خطرناک و این تفکر آدمکش ارهابی، پر و بال گرفته و حمام خون بین شیعیان و سایر مسلمین راه می‌اندازد و هیچ حرمتی از حرمین شریفین زینب کبری (سلام الله علیها) و خانم رقیه (سلام الله علیها) [حفظ نخواهد کرد] که هیچ، حرمت عتبات مقدسه کربلا، نجف، سامرا، کاظمین و… را هم خواهد شکست. جبهه جدیدی که از تفکر اسلام آمریکایی، صهیونیسم و ارهاب از کشورهای مختلف از جمله افغانستان، پاکستان، آمریکا، اروپا، یمن، ترکیه، عربستان، قطر، آذربایجان، امارات، کویت، لیبی، فلسطین، مصر، اردن و… به نام جهاد فی سبیل الله تشکیل شده است، هدف نهائیش فقط و فقط جلوگیری از نهضت زمینه‌سازان ظهور و در نهایت مقابله با تحقق وعده الهی ظهور می‌باشد و هیچ ابایی هم از کشتن و مثله کردن و سر بریدن زنان و کودکان بی‌گناه شیعه ندارد، کما اینکه این اتفاق را الان به وفور می‌توان مشاهده کرد و من دیده‌ام. مسئولیت سنگینی بر دوشمان گذاشته شده است و اگر نتوانیم از پسش برآئیم، شرمنده و خجل باید به حضور خدوند و نبی‌اش و ولی‌اش برسیم چرا که مقصریم. کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و بقول سید مرتضی آوینی این یعنی اینکه همه ما شب انتخابی خواهیم داشت که به صف عاشورائیان بپیوندیم و یا از معرکه جهاد بگریزیم و در خون ولی خدا شریک باشیم. ان شاء الله در پناه حق و تا [تحقق] وعده الهی و یاری دولت ایشان خواهیم جنگید. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیماً سه. [color=#000000]«…و خلاف آنچه بسیاری می‌پندارند آخرین مقاتله ما به مثابه سپاه عدالت نه با دموکراسی غربی که با اسلام آمریکایی است که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپاتر است.» (شهید سید مرتضی آوینی)[/color]
  25. اگر ممکنه تیتر را عوض کنید. یک جورهایی به نظر بار تبلیغاتی مثبت داره!