alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,247
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    142

تمامی ارسال های alala

  1. گویا ارتش و پلیس اون منطقه را - خانقین - را تخلیه کردند ولی نیروهای پیش مرگ که جاشون را پر کردند جلوی پیشروی داعش را گرفتند. ( بهتر نیست جایی در گینس برای سریع ترین عقب نشینی ها! توسط ارتش عراق باز کنند؟!) هر چند به نظر هممونطور که بارها در تاپیک گفته شده یک خیانت سیستماتیک ولو برنامه ریزی نشده داره صورت میگیره این وسط!
  2. تایمز آیا منبعی برای خبرش درج کرده؟
  3. به گزارش [url="http://www.farsnews.com"]خبرگزاری فارس[/url] به نقل از «سومریه نیوز»، ائتلاف اسامه النجیفی و ائتلاف کردهای عراق موجب برگزار نشدن جلسه فوق العاده پارلمان این کشور برای بررسی پیشنهاد دولت و نخست وزیر برای اعلام حالت فوق العاده در سراسر کشور شدند. اسامه النجیفی رئیس پارلمان عراق نیز ضمن درخواست از سازمان ملل برای فراهم کردن کمک‌های بشر دوستانه اعلام کرد که در صورتی که یک گردان نظامی تحت امر او قرار بگیرد، با اعلام حالت فوق العاده در کشور موافقت خواهد کرد. پیشتر اعلام شده بود که نشست پارلمان عراق نیم ساعت به تأخیر افتاده است ================================================ یک مطلبی بود در رابطه با نفع این خیانت بزرگ برای اقلیم کردستان و برخی گروه ها در عراق!! کم کم ابعاد باورنکردنی " خیانت بزرگ " به نظرم داره باور کردنی جلوه میکنه!
  4. امروز الجزیره مباشر داشت تصاویری از اموزش قرآن به کودکان را در مسجدی در ادلب توسط سلفیون پخش میکرد که مردانی کاملا مهربان و معلمانی دلسوز!! به نظر میرسیدند که به صورت محسوسی رمانتیک گون! در عشق به وظائف آموزگاری میسوختند!! به نظر قطر همه جوره پای این وحوش ایستاده. چه آشکارا با کمتر داعشی هاشون! و چه پنهانی با کاملا داعشی هاشون! قبلا کمی عجیب بود قدرت داعشی های نوظهور در تبلیغات حرفه ای رسانه ای ولی به نظر میرسه همکاری های پشت پرده با این گروهک که تقریبا همه کشورها تروریست میدوننش بیشتر از چیزی هست که گمان میره.
  5. گویا ارتش عراق وارد عمل شده. در خبرهای داخلی از بازپس گیری استانداری نینوا و حمله هوایی ارتش خبر داده میشه.
  6. در ضمن به نظر نمیرسه داعش با این حجم از عملیات گوشه چشمی به یورش ناگهانی به سمت نقطه ای از مرزهای ایران نداشته باشه. لااقل از بعد تبلیغاتی و هر چند مثلا با تلفات و موقتی. باید خیلی مواظب بود. تنها نکته میتونه این باشه که مثلا عقلاشون تصمیم گرفته باشند اول بنای خلافت اسلامیشون را بر پا بدارن و بعد از تقویت خودشون به قصد پاکسازی شیعیان! حمله نهایی را داشته باشند!! که باز از یورش های ناگهانی به بهانه جذب متعصبان دینی! بیشتری نمیشه چشم پوشی کرد. به هر صورت به نظرم مطالعه این " وحوش " از اوجب واجبات هست برای ایران در حال حاضر.
  7. گاهی چیزی که از تصاویر پیداست به نظر استفاده از حجوم پرشمار نیروهایی که هیچ ترسی از تلفات ندارند هم یکی از روش های سادشون هست. البته باید دید چرا تمرکز نیروهاشون قبل این حجوم ها توسط ارتش رصد نمیشه. آیا برای این تمرکز، طرح و برنامه ای دارند و شیوه های اختفا و اجتماعی! که کمتر بهش توجه شده؟!
  8. بعید هست تنها از بیرون شهر عملیاتی شده باشه و تصرف صورت گرفته شده باشه. احتمالا همونطور که برخی دوستان هم اشاره داشتند هسته هایی در داخل شهر ها شکل میدن از قبل و بعد در اقدامی هماهنگ هسته های داخلی و خارجی با هم عمل میکنند. در مورد فرار هم کارهای فرهنگی!! صورت گرفته توسط داعش در طول جنگ سوریه و بخش رسانه ای قدرتمندش و تکنیک " برش سر " !! اش گویا داره جواب میده در عراق.
  9. سایت های خودمون هم به نقل از رویترز و نقل از استاندار موصل زدند خبر را. البته به قرار نیمی از موصل به همراه استانداری و فرودگاه!
  10. تفتان در نزدیکترین نقطه نسبت به مرز ایران قرار داره. این یعنی تروریست ها درست بغل گوش ما هستند و هر وقت اراده کنند و اگر مرزبانی به گوش و هوش! نباشه به راحتی میتونند خرابکاری هاشون را در ایران هم اجرا کنند. به نظر پاکستان و مرزهاش مثل آتش زیر خاکستری ست که هر روز هم بر قدرتش افزوده میشه و باید حسابی برای مرزهامون در این قسمت تدارک ببینیم و ماجرا هم به هیچ عنوان شوخی بردار نیست.
  11. نه برای شهادتشون که برای مظلومیتشون باید غمگین بود. تقریبا تمام! کشور نمیدونند که برای حفاظت از این سرزمین چه افرادی هر سال به شهادت میرسند.و البته تازه بیشترساکنین این کشور از این قشر طلبکار هم هستند و صدای لایک های وطن ستایانه ی مجازی بی فایدشون تمام گوش دنیا و اول از همه خودشون را هم کر کرده! و تنها نوک انگشتانشون برای کلیک ها بهایی است که برای ادعاهاشون آزرده خاطر میشه!!
  12. " باراک اوباما در خصوص بحران سوریه هم با تاکید بر این‌ که هیچ راه حل صرفا نظامی‌ای برای مقابله با این مسئله وجود ندارد٬ گفت: [b]«به عنوان رئیس جمهور تصمیم من این بود که ما نباید نیروهای آمریکایی را وارد این جنگ داخلی فرقه‌ای کنیم.» "[/b] همونطور که سید حسن نصرالله هم از منظری اشاره کرد متاسفانه غرب به هیچ عنوان نخواهد گذاشت به این زودی ها این بحران پایان پیدا کنه چرا که یکی از سود ده ترین! بحران هایی است که غرب تا به حال باهاش مواجه بوده.
  13. با خبر هایی که مشرق در رابطه با حاج فوزی ایوب میره معلومه که از فرماندهان برجسته بودند ایشون. تحت تعقیب اف بی آی هم به خاطر فعالیت های ضد صهیونیستیشون بودند. لطفی که این تروریست ها به این رژیم کردند شاید از بزرگ ترین لطف هایی است که تا به حال بهش شده. حالا برخی اخبار به گوش ما میرسه و چه بسیار فرماندهانی که با گمنامی به شهادت میرسند
  14. به نظرم اگر رژیم صهیونیستی حاضر باشه به مدت پنج سال سفاف سازی کنه که هیچ ایده ای به عنوان " از نیل تا فرات " در سر نمیپرورونه و دیگه به هیچ کشوری تجاوز نخواهد کرد و در این مدت تمام بخش های توسعه و واردات نظامیش را تعلیق کنه برای اعتماد سازی و تمامی تسلیحات غیر متعارفش را هم نابود کنه و اجازه بازرسی مستمر از مراکز تصمیم گیری سیاسیش را هم به منظور پی بردن به نیت های پشت پرده حکام تندرواش بده و پس از این مدت اصولا رژیم خوبی باشه و نژاد پرستی و برتری من و اون و اصولا از این فکر که - من با این همه پول و قدرت و پشتیبانی و واقعه هولوکاست و برتری نژادی و قومی و تاییدات الهی!! و آرماگدون!!!! و ... - چرا فقط تو یک وجب سرزمین غصبی باید حکومت باری! کنم ؟! - بیاد بیرون میشه بعد از پنج سال در رابطه با لغو به رسمیت نشناختنش فکر کرد و در یک دوره صد و بیست ساله! در رابطه با اینکه حالا حقش هست به رسمیت شناخته بشه یا خیر اگر رفتارهای خوبش! ادامه داشته باشه فکر کرد!! جدا از شوخی ولی به شوخی! بحث ما هسته ای است چه ربطی به موشک و رسمیت شناسی داره! گرو کشی! و زورگویی به نظرم حتی اگر در موضع حق هم باشه ولی چون زورگویی است نباید پذیرفته بشه. میشه هر چیز را در سر جای خودش بحث کرد!
  15. اگر دوستان به سایت های پروازی - هواپیمای مدل - مثلا در اطراف تهران سری بزنند و عملکرد دوستداران پرنده های مدل را ببینند یا خودشون تجربه ای در این زمینه داشته باشند به نظرم تایید میکنند به هر حال اپراتور زمینی هم نقش قابل ملاحظه ای در پروسه عملیات این پرنده ها داره و با توجه به این موضوع که ما هنوز شاید در این زمینه - به صورت گسترده - از موضوع خود پهبادها غقب تریم - اپراتورهای با تجربه- بنابراین در کشوری مثل سوریه با اون درگیری ها قاعدتا بخشی از سقوط ها هم به خاطر ضعف و کم تجربگی عوامل انسانی و اپراتورها خواهد بود.
  16. اگر به مانند مسئله هسته ای راستی آزمایی عدم تولید موشک های بالای 2000 کیلومتر را خواستار بشند چی؟ ( چیزی که همین حالا هم تقریبا با این استناد درخواست بازرسی از برخی صنایع موشکی را دارند ( در حقیقت به قصد کلاهک ها و به منظور دستیابی به اینچنین اطلاعاتی). وقتی چیزی را روی میز قرار میدیم یعنی به هر حال باید در مورد نظرات طرف مقابل مخاطب و پاسخگو باشیم. هر چند تیم کنونی هم تا به حال صریحا روی میز مذاکره بودن موشکی را رد کردند ولی نگرانی از همین تفسیرهاست ( ارتباط کلاهک هسته ای با صنایع موشکی - ارتباط برد با کلاهک هسته ای ( دستور رهبری در واقع یک مسئله داخلی است با طرف های داخلی ولی اگر این مطلب تبدیل به موضوعی بشه بین ایران و طرف خارجی میشه همون روی میز مذاکره گذاشتن بحث موشکی ) که به نظر میرسه برخی سیاست مدارانه گاهی ازش استفاده میکنند. شاید تفاوت طبیعی بین پرونده در شورای امنیت ملی و وزارت امور خارجه باشه. به هر حال دومی سیاسی تر هست. و البته به واقع هیچ حد و مرزی درتمایلات و توقعات دشمنی که احساس عقب نشینی از حریفش میکنه ( حتی اگر عقب نشینی ای صورت نگرفته باشه و تنها بواسطه رفتار طرف مقابل چنین حسی پیدا کرده باشه) وجود نداره. حالا اگر دشمن یک قدرت باشه به همراه تعدادی کشور قدرتمند دیگه و حریف کشوری در فشار قرار گرفته که به تنهایی میشه گفت داره هزینه یک جنگ بزرگ را هم میپردازه در تمامی ابعادش از سیاسی گرفته تا نظامی و انسانی بماند مشکلات سیاسی داخلی جناح ها و افراد طالب قدرت و ده ها دشمن کوچک و بزرگ در اطراف اونوقت حد بی مرز! این توقعات را میشه پیش بینی کرد.
  17. " Anyway as images coming from China show, the RQ-170 has already been copied. " این جملش به نظر نوعی عصبانیت!! یا کنایه میرسه. به هر حال به نظر نمیرسه نویسنده بی تفاوت! باشه!
  18. شاید واقعا بحث توان مالی هست که تا به حال جلوی تولید انبوه بسیاری از این نمونه ها را گرفته. برای درامد زایی و استفاده درست از منابع هم باید چاره اندیشی بشه.
  19. بحث بر سر پیشگیری هست نه درمان. متاسفانه گاهی حتی یک جمله غیر سنجیده در کشوری مثل ایران که دارای تنوع اقوام هست ممکنه منجر به شکاف امنیتی بشه چه برسه به برخی تحرکات و رقتارهای غیر سنجیده که بعضا تنها به منظور بهره برداری سیاسی از اقوام صورت میگیره و چون منافع سیاسی در این امر به منافع ملی ترجیح داده میشه حوادثی را سبب میشه. به هر حال سیر حوادث را با توجه به اوضاع منطقه و تحرکات اعراب میشه صعودی تصور کرد و به رفتارهای بعضا غلط دولت هم منتصبش نکرد ولی از دولت هم باید انتظار داشت سنجیده رفتار کنه. دولت در برخی معاونت های فعالش!! در این امر به نظرم بیشتر به دنبال بهره برداری برای انتخابات مجلس هست که این باعث شده برخی مسائل را نادیده بگیره و همچنین تحت تاثیر قرار گرفتن غیر معمول متاثر از افکار عمومی خصوصا مجازی در رابطه با حوادث ملی و امنیتی هم زنگ خطری هست که باید بهش توجه بشه. همه چیز را در همه حوزه ها که نمیشه " دستاورد " تلقی کرد و به دنبالش بود. هر چند به نظرم طیف مقابل هم هنوز در حوادث اینچنینی برخی رفتار های جناحی و سیاسی را که هیچ ربطی به امنیت ملی نداره را انجام میده که خب نتیجش میشه سوق دادن بیشتر دولت به سمت اشتباهات.
  20. به هر حال پس تا آخر جنگیدند و اسیر نشد کسی درسته؟ و اگر اینطوور بوده و احتمالا این گروهک مقابلشون میدونستند که ایرانی هستند افراد مقابلشون چطور پیکر شهدا را رها کردند ؟
  21. اگر کار این گروهک و شاخه های اشراریش هم باشه بعید میدونم رسما بر عهده بگیره چون از ابتدا هم قرار بود جلوه ای دیگه بین مردم داشته باشه ( چهره ای ریاکارانه). و البته به نظرم برخی گاف ها و اشتباهات فاحش امنیتی و ضعف مفرط و بی مسئولیتی ها نباید عاملی باشه برای تخطئه سیاست های کلانی که برخی مسئولین پشتش پنهان میشن.
  22. این اواخر چند تا سایت خبری تحلیلی داشتند مبتنی بر این امر که دخالت دادن یک عده به عنوان مذاکره کننده این پیام را به گروهک ها و اشرار میفرسته که شما هم دست به گروگانگیری برای نیل به اهدافتون بزنید. متاسفانه گویا برخی نمیخوان به انجام وظایفشون در برخی حوزه های مربوطه به خاطر برخی مراودات سیاسی بپردازند. ================================================================== چه کسی به تکفیری گرا می‌دهد؟ به گزارش جهان به نقل از مشرق، در حالی که مردم زاهدان از خبر شهادت شهید صیادی، یکی از کارمندان ثبت احوال در سرباز در سوگ و خشم هستند؛ مولوی عبدالحمید طی سخنانی پس از شهادت "محمدرضا صیادی" از مدیران ثبت احوال، ضمن معمولی جلوه‌دادن چنین جنایاتی به تخریب سازمان ثبت احوال پرداخت. عبدالحمید در این سخنرانی با بیان این ادعا که شبیه این قتل‌ها در شهرهای دیگر هم اتفاق می‌افتد ولی در سیستان و بلوچستان این قتل‌ها بزرگنمایی می‌شود، مدعی شد که شناسنامه افراد ایرانی‌الاصل بدون دلیل توقیف می‌شود و همچنین باید در صدور شناسنامه با عدالت برخورد شود. پیش از این نیز زاهدان شاهد ترور یکی از مقامات استانی ثبت احوال بوده است که علل شهادت این مقام مسؤول ثبت احوال دارای پیچیدگی امنیتی خاصی بوده است. این شهدا در حالی در راه حفاظت از هویت و تابعیت ایرانی در سیستان و بلوچستان به شهادت می‌رسند که عبدالحمید در تازه‌ترین اظهاراتش، دست به تخریب این نهاد زده است؛ اظهاراتی که براحتی می‌تواند باعث تحریک تروریست‌های تکفیری و ایجاد نارضایتی و ذهنیت منفی در افکار عمومی شود. مروری بر خطبه‌های عبدالحمید نشان می‌دهد که وی چند ماه پیش هم ضمن تخریب وجهه ثبت احوال، تحرک برای ناامنی در قبال ثبت احوال را پیش‌گویی کرده بود. عبدالحمید در یک سخنرانی عمومی در ۹ مرداده ماه پارسال مدعی شده بود که با گزارش‌های غلط، تابعیت ایرانی افراد در بلوچستان لغو می‌شود! اوج سخنان تحریک‌آمیز عبدالحمید آن قسمت از اظهارات اوست که می‌گوید: می‌دانیم مأمورانی که در این زمینه – صدور شناسنامه و احراز هویت ایرانی- انجام وظیفه می‌کنند اهل‌سنت و بلوچ نیستند و برخی از آنان ممکن است از سعه صدر و دوراندیشی لازم برخوردار نباشند و سلیقه‌ای عمل کنند! این در حالی است که گروهک تروریستی جیش‌العدل اخیرا بیانیه‌ای صادر و عنوان کرده است که کارمندان شیعه و غیرنظامی هدف ترور آنها در بلوچستان خواهند بود. عبدالحمید در بخش دیگری از همان سخنرانی سیاه‌نمایانه، خروج اعضای گروهک تروریستی جیش‌العدل از خاک ایران و تحرکات تروریستی آنان علیه کشور را نیز پیشگویی کرده و گفته بود: مبادا افرادی ایرانی‏‌الاصل از کشور اخراج شوند و فردا آن سوی مرزها علیه ما و کشورمان دست به فعالیت بزنند! حال باید پرسید آیا این گونه سخنان در گذشته و همچین اینک پس از شهادت یک کارمند ثبت احوال به دست تروریست‌های داخلی، مجوزی برای مشروعیت دادن یا تحریک به اختلاف‌افکنی بین پیروان مذاهب مختلف و به‌صورت تلویحی علیه کارمندان شیعه در بلوچستان نیست؟ عبدالحمید در ظاهر تروریست‌ها را محکوم می‌کند ولی به‌گونه‌ای سخن می‌راند که مستمع او قانع می‌شود که کار تروریست‌ها چندان هم بد نبوده است. در حالی که تاکنون بسیاری از رسانه‌های ضدانقلاب و ضد ایرانی و حتی "احمد شهید" گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران تاکنون با استناد به سخنان عبدالحمید، وجهه جمهوری اسلامی را تخریب کرده‌اند بسیاری از تروریست‌های وهابی نیز در جنوب شرق برای توجیهه برخی جنایات خود در رسانه‌های‌شان اظهارات عبدالحمید را برجسته می‌کنند. [url="http://www.jahannews.com/vdcae0ne649nmy1.k5k4.html"]http://www.jahannews.com/vdcae0ne649nmy1.k5k4.html[/url] قضاوت به این سادگی هم نیست در مورد اشخاص و نیت هاشون ولی به هر حال قرار نیست برخی شعارها و فشار ها با عث بشه برخی هموطنانمون به راحتی هر چه تمام تر قربانی بشن.
  23. در زیرنویس شبکه خبر بود که سربازخانه هنانو؟! پس گرفته شد. فکر می کردم مانع از تصرفش شدند بعد از اون حمله تونلی مخالفین؟
  24. شاید جای مناسبی برای این مطلب نباشه ولی فکر کنم به عنوان یک تاپیک جداگانه هم کمی بی ربط به نظر برسه و اتفاقا با جریان این موضوع و تاپیک همخوانی بیشتری داشته باشه : فکر کنم تقریبا اکثرا با امیر خانی هم آشنا باشیم و البته کاروان صلحی که در حال حاضر در سوریه هست : " به گزارش خبرنگار مهر، رضا امیرخانی که با کاروان زائران صلح و همراه با جمعی از فعالیان فرهنگی ایران و جهان از جمله مایرید ماگوایر برنده صلح نوبل، شیخ علی احمد از علمای اهل سنت، جان شپتون رئیس حزب ویکی لیکس و پدر جولیان آسانژ، پدر دیوید اسمیت، ناصر فیض، محمدحسین جعفریان، محسن مومنی و... در کشور سوریه به سر می‌‌برد، متن سخنرانی خود که روز گذشته در دانشکده اقتصاد دانشگاه دمشق در یک پنل سخنرانی ایرانی با حضور محمدرضا زائری، خانم دکتر روح‌افزا و محمد مرندی و بهروز افخمی انجام شده بود را در اختیار خبرگزاری مهر گذاشت. این سخنرانی که با رسم الخط خاص رضا امیر‌خانی نوشته شده به شرح زیر است: للحق همیشه همه‌گانی‌ترین راه، راه درست نیست!/ اخبار سوریه، مربوط‌ند به صفحه‌ی فرهنگ و اندیشه، نه صفحه‌ی حوادث! ام‌روز اگر چه مساله‌ی سوریه حل نشده است؛ اما معمای سوریه حل شده است و معما چو حل گشت آسان شود! حل معما البته تضمینی برای حل مساله نیست؛ خاصه برای مساله‌ای که نه فقط مساله‌ی سوریه که ام‌روز و بعدتر مساله‌ی جهان اسلام و بل مساله‌ای جهانی است. روش حل مساله برای من، به عنوان یک نویسنده، معمولا روش بازگشتی است، بازگشت به مادر. اگر میان دو فرزند دعوا درگیرد، پیش از آن که به دنبال حق باشم، می‌روم سراغ مادر... یعنی اگر در یک خانه‌جنگی در کشورم میان دو نام‌زد انتخابات قرار بگیرم، هرگز در حقانیت هیچ کدام سخن نخواهم راند. بل که باز می‌گردم به چیزی قبل‌تر از آن دو؛ مثلا به اصل نظام کشورم؛ به جمهوری اسلامی. اگر روزی میان شیعه و سنی اختلافی واقع شود، در عالم نظر برمی‌گردم به مادر؛ یعنی به اسلام. یعنی خواهم گفت که نه شیعه هستم و نه سنی... اگر روزی میان مسلمان و مسیحی جنگی در گیرد، آن‌چنان که کسی (رئیس جمهور پیشین ایالات متحده) چند سال پیش به دنبال جنگ صلیبی جدید بود، برمی‌گردم به توحید... شاید یکی از علل شکل‌گیری بحران سوریه بی‌احتیاطی‌های سیاسی حاکمان بوده باشد، اما ام‌روز مساله‌ی سوریه، سیاسی نیست. در مساله‌ی سوریه، حالا نه بازگشت به نظام، نه بازگشت به هویت، نه بازگشت به اسلام، نه بازگشت به توحید، هیچ‌کدام کافی نیست... ام‌روز در سوریه محل بازگشت، بازگشت به انسان است؛ بازگشت به مادر انسان... محل بازگشت، بازگشت به حواست؛ بازگشت به بدایت هابیل و قابیل. و این یعنی یک تراژدی دهشت‌ناک! اما بعد... عنوان صحبت‌م در این نشست این است: همیشه همه‌گانی‌‌ترین راه، راه درست نیست! نکته‌ی اول: اگر از علمای حاضر در مجلس، مادر آگنس، حجت‌الاسلام زائری، مولوی حسین‌بر، شیخ علی احمد فکور، پدر دِیو بپرسیم که دین حق کدام دین است، همه‌گانی‌‌ترین راه، راهی است که همه آن را می‌شناسیم. "ادیان تفاوتی با یک‌دیگر ندارند. همه‌ی ادیان حق هستند..." نوعی تسامح در نظر... من با این نظر موافق نیستم. پلورالیسم در نظر وجود ندارد. هر متدینی در یک صداقت انفسی، دینی را انتخاب می‌کند که در نظرش دین حق است و سهم حقیقت را در دین خود، بیش از سایر ادیان می‌داند. در صداقت آفاقی و برای دیگران نیز باید گفت که هر کدام از این علما که لباس عالمان دین خود را پوشیده‌اند، قطعا چنین نظری دارند و دین خود را درست‌ترین ادیان می‌دانند که مانند ما لباس نپوشیده‌اند. اگر کسی نزد خود صادقانه باور داشته باشد که ادیان همه در رسیدن به حقیقت مساوی‌ند، منطقا هیچ‌گاه هیچ دینی را نمی‌تواند اختیار کند! من پلورالیسم در نظر را امری ناممکن و منافقانه می‌دانم. آن‌چه بایستی باور داشت، تسامح در عمل است. حالا اگر متدینی دین خود را به‌ترین ادیان دانست، آیا می‌تواند خود را به‌ترین خلق بداند؟ ریشه‌ی "تکفیری" همین‌جا شکل می‌گیرد. هیچ استدلالی، هیچ برهانی و هیچ شاهدی نیست که چون باور من و ایمان من، در نظر من، به حقیقت نزدیک‌ترین است، من نیز بر حق هستم! هیچ پیام‌بری و هیچ عالم دینی چنین تفکری را ترویج نکرده است. ایمان هرگز مومن را سنگ نمی‌کند... ایمان به خلاف علم، مومن را می‌لرزاند و در فاصله‌ی شک و یقین نگاه می‌دارد. ایمان مومنانه بیدی است نه سنگی... -و به تعبیر زیبای روح‌الله رضوی برای عزیزان عرب‌زبان‌مان- ایمان شجری و نه ایمان حجری! ایمان حجری و باور سنگی را قرآن این‌چنین تصویر کرده است که: ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ و ایمان بیدی و باور شجری را مهم‌ترین شاعر ایرانی چنین توصیف کرده است که: چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم... همه‌ی عالمان مذاهب رسمی اسلام، حنفی، حنبلی، مالکی، شافعی و جعفری، هم‌واره چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزیده‌اند... و چنین کسانی هرگز نمی‌توانند خود را از دیگران برتر بدانند، اگر چه کارشان و ادعاشان در این است که مذهب‌شان را برتر بدانند. کتاب آسمانی من، برای کسانی که خود را برتر از دیگران می‌پندارند و بهشت را بالکل برای خود می‌دانند، نسخه‌ای کامل داده است؛ آرزوی مرگ! قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (94) وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ (95) باور تکفیری حجری است و ایمان سالم شجری. این‌گونه نیست که تکفیری فقط در میان سلفی‌ها باشد. اگر شیعه‌ای بر این باور بود که خود برترین خلق است و به مدد این برتری حقی بر دیگران دارد، شیعه‌ي تکفیری است. اگر بوش گفت که جنگ صلیبی در راه است، او مسیحی تکفیری است. صاحب باوری حجری که خود را بر حق می‌داند و برتر می‌پندارد... نکته‌ی دوم: همیشه همه‌گانی‌‌ترین راه، راه درست نیست! اگر از ما، گروه دعاه السلام، سفیران صلح حاضر در مجلس و شما بپرسند که آیا با جنگ موافق‌یم یا مخالف، همه فی‌الفور جنگ را محکوم می‌کنیم و این همه‌گانی‌‌ترین پاسخ است... اما جنگ فارغ از نظر ما و شما به راه می‌افتد. تا قطره‌ای نفت در چاه‌های شرق سوریه باشد، جنگ محتمل‌الوقوع است و زورمندان عالم جنگ‌افروزی خواهند کرد. حالا که با امری این‌چنین واقعی رخ در رخ هستیم، شاید درست‌ترین راه این باشد که در کنار مخالفت، مساله‌ی جنگ را حذف نکنیم. اگر باور داشته باشیم به مساله‌ی جنگ، پس به آداب جنگ باید بپردازیم. آداب جنگ بزرگان عالم چه‌گونه بود؟ پیام‌بر در جنگ با مشرکان آیا اجازه‌ی مثله‌ داد؟ آیا هتک حرمت‌ها را پذیرفت؟ آیا عرض و ناموس مخالفان را حلال کرد؟ علی در جنگ میان مسلمانان آیا بر کشته‌گان مخالفان نماز نخواند؟! نکته‌ی سوم: همیشه همه‌گانی‌‌ترین راه، راه درست نیست! اگر از ارباب رسانه‌ی حاضر در جلسه بپرسیم، اخبار سوریه در کدام صفحه و در کدام سرویس بایستی کار شود، همه خواهند گفت که در بخش اجتماعی، صفحه‌ی حوادث. خم‌پاره‌ی کور، سربریدن اطفال، تجاوز... حادثه... حادثه... حادثه... خون... خون... خون... مخاطب رسانه به دلیل تکرار پرداختن به حوادث، احساسی راجع به حجم حادثه نخواهد داشت. تکرار پربسامد خبر حوادث، به مردم مصونیت از تاثیرپذیری خواهد داد. این مهم‌ترین بخش سخن ام‌روز من است. در نظر من، هیچ کدام از اتفاقات سوریه به بخش حوادث مربوط نیست... جنگ سوریه خوراک بخش فرهنگ و اندیشه است. وظیفه‌ی رسانه این نیست که فقط به تعداد کشته‌گان اختلاف میان النصره و الداعش بپردازد. وظیفه‌ی رسانه این نیست که فقط به نحوه‌ی قتل بپردازد. وظیفه‌ی رسانه این است که این اختلاف را به عرصه‌ی فکر برساند تا همه بتوانند به این موضوع بیاندیشند. پس اتفاقا هر رسانه‌ای موظف است که فرصت صحبت به مخالفان بدهد تا فرصت اندیشیدن به وجود آید. خودانتقادی که ام‌روز چه در عرصه‌ی سیاسی حاکم بر سوریه وجود دارد و چه به صورت عملی در میان ارهابیون، به وجود آورنده‌ی اندیشه‌ی دکارتی است. این موضوع رسانه است. و اما پیش‌نهاد آخر! خوش‌حال‌م از این که هیچ عالم اهل سنت و هیچ عالم شیعه‌ای، هیچ عالم درجه اول حنفی، مالکی، حنبلی، شافعی و جعفری و علوی، تفکیری نیست. تقریبا یقین دارم که حاکمان ایران و سوریه، ترکیه و سعودی و کویت و قطر به نیکی می‌دانند که روش تفکر تکفیری چه آسیبی به حکومت‌هاشان وارد خواهد کرد. آن‌ها می‌دانند که اگر تفکر تکفیری همه‌گیر شد و معارضان بحرین و سعودی نیز اسلحه به دست بگیرند، قطعا وضعیت‌شان به‌ز سوریه نخواهد بود. می‌دانند که آن را که خانه نئین است، بازی نه این است. پس حاکمان سعودی و قطر و ترکیه و مصر، ایران و عراق و سوریه، بیایند و دست به دست هم دهند و هر آن‌چه متفکر تکفیری را که دارند، با همان روش بازگشتی که پیش‌تر گفتم، بازگردانند به نزد مادرشان... مادر متفکران تکفیری، در مدارس و حوزه‌های علمیه نیست، در جهان اسلام نیست... متفکران تکفیری را بازگردانیم به نزد مادرشان؛ بریتانیای کبیر! چه‌گونه است که هایدپارک برای متفاوت‌ترین افکار دورترین نقاط عالم جا داشته باشد، اما برای فرزندان رسانه‌ای‌ش، متفکران تکفیری جایی نداشته باشد؟! متفکران تفکیری! پیش‌ به سوی زهدان مادر! ای-هایدپارک!!!" [url="http://www.mehrnews.com/detail/News/2271214"]http://www.mehrnews.com/detail/News/2271214[/url]
  25. بله بحثی در این نیست. یقینا در عین حال که همه ی معترضان مبرا از فساد نیسند مطمئنا همشون هم نمیتونند مفسد باشند.