پرواز اخیر از فرودگاه الاسلم کویت به نواتیم بحث برانگیز شده. میشه فرض کرد با توجه به شرایط و فرض این پرواز آمریکایی و ارسال تجهیزات؛ تاد جدید در نواتیم نصب شده باشه. حالا میتونه علاوه بر کارکرد اصلی تاد در این نقطه یک کارکرد دیگش این باشه که چتری را برای نواتیم با سپر کردن نیروهای آمریکایی ایجاد کنه که ایران بار بعد به نواتیم حمله ای نکنه ( از بیم هدف قرار گرفته شدن نیروهای آمریکایی و گسترش جنگ به زعم اونها) - سوال پیش میاد چرا نواتیم انقدر مهمه که شده با سپر قرار دادن نیروهای آمریکایی میخوان دفعه بعد ریسک حمله بهش را کم کنند؟ مبدا حمله یا حملاتی بعد یا مکان امنی برای موارد خاصی قرار باشه؟! آسیب پذیر تر هست؟

هوش شهید سنوار را که صورت خودش را میپوشونه چون میدونه اگر شناسایی بشه حتما شده چند روز پشت در صبر میکنند ( فرضا تا بیهوشی حاصل از خونریزی ) تا زنده دستگیرش کنند و براشون بزرگترین دستاورد باشه. دستی که به نظر با سیمی بسته شده تا از شدت خونریزی کم کنه و بتونه همچنان دشمن را وادار کنه بجنگه و گلوله پرتاب کنه تا به شهادت برسه. نشستنش بر روی مبل که کاملا اون تصویر معروفش را تداعی میکنه و چوب دستی عجیبش و نگاه خیرش. واقعا به قول این روزها تمام این ها و حماقت صهیونیستها جز با کارگردانی خداوند متعال برای یک بنده بسیار محبوب نمیتونست رخ بده. جالبه حالا بعد این رسوایی رسانه های کثیفی ( رد رسانه ها را در این مواقع بزنید میفهمید دقیقا دمشون کجا وصله ) مثل دیلی میل و ... با انتشار گسترش فیلم های ادعایی ابتدای درگیری ها که فردی در تونل داره تردد میکنه و داستان سرایی هایی مثل اینکه در چمدانش 20 کیلو دینامیت داره حمل میکنه و زن و بچه باهاشه ( به قول کاربران خارجی ایکس ری دارید مگه توی چمدون را هم تشخیص میدید ) دارند سعی میکنند این تصویر را هر طور شده مخدوش کنند. رسوایی پشت رسوایی. یاد ابتدای درگیریهای و رسوایی های متعدد ارتش عبری میفتم که طوری شده بود شبیه یک ارتش اماتور ( همین هاگاری آقای تقویم که این روزها زبانش باز شده خودش مبدع چندین رسوایی عجیب و غریب بود و مثل آدمهای ابله فقط مضحکه بار میاورد ) همه بهش میخندیدند و باز به قولی اگر آمریکا نبود که جمعش کنه و شوک را مدیریت کنه با بر عهده گرفتن مستقیم فرماندهی معلوم نبود وضعیتشون با اون گیچی مدام به کجا ختم میشد. و البته یادآوری این نکته که به فرموده قران اینها تنها هنرشون اینه خودشون را پشت حصارهای محکم و مستحکم پنهان کنند ( حالا چه دیوارهای بتنی باشه، چه آمریکا و غرب باشه و چه اسلحه های مرگبار نابرابر به عنوان حصارهاشون) و قتل عام کنند در حالیکه وقتی از تنها خودشون بدون این حصارها باشند ترسوترین ادم های روی زمینند. بلدند با لباس زنان و دختران توی خونه های خالی که از هوا و زمین و با نواع تانک و سنسور و لشگر حمایت و محافظت میشه فقط دلقک بازی دربیارن و احساس شجاعت کنند.

سلام به نظر فراتر از این حرف هاست ماجرا. با توجه به فضاسازی ها به نظر مواجه با ماجرایی هستیم شبیه به ترور فواد شکر. تصمیم گرفته شده بود و اطلاعات را هم داشتند. حادثه اتفاقی یا عملیات فریب موشک در منطقه دروزی ها و فضاسازی پیرامونش منجر به عملیاتی کردن تصمیم فواد شکر شد. حالا هم به نظر اسقاطیل تصمیمش را برای یک حرکت در ایران گرفته. با فضاسازی های این ماجرا و تاکید بر "خطوط قرمر رد شده توسط ایران" و " وقتش هست نظام ایران سرنگون بشه" یا "ضربه مشابهی باید به ایران زد" به نظر میرسه در تدارک حمله به ایران، حمله به یک یا چند مکان خاص حکومتی و یا یک یا چند ترور خاص و جدی در ادامه ترور رهبران برنامه ریزی شده و این ماجرا تنها برای عملیاتی کردن اون اقدام هست. از این رو حواس ها ( با فرض اینکه ترور شهید هنیه مشخصا روشن میکنه این رژیم چه به صورت حملات هوایی و چه مزدوران داخلی ( یا حتی نیروهای زبده مزدور حاضر در کشور در قالب تیم های عملیاتی اموزش دیده کماندویی یا یک تکنولوژی خاص مثلا بمب های کار گذاشته شده در پیجرها این بار در لوازم مشخص دیگه ای فرض کنید مثلا یک گلدان تا تلویزیون تا وسایل ارتباطی و حتی زیرساختی خانه ها (مثلا پمپ آب یا هر چیزی که ممکنه به ذهن برسه) ) باید کاملا جمع باشه. فرض را باید بر این گذاشت که این رژیم کاملا امکان عملیات را با هر سلاحی را داره پس لازم هست شخصیت های مهم لشگری و کشوری در رده خاص کاملا به شکل رندوم و تصادفی و در محل هایی که بسیار امن و مشخصا با فرض حتمی بودن حتی حمله ی هوایی سنگین به اونها اسکان داده بشند تا حتی با شناسایی محل جدید و هدف قرار دادنش هم ماجرایی مثل خدای ناکرده ماجرای سید رخ نده. همه مکان ها و لوازم و ... باید تغییر داده بشند اون هم نه مکان های سابق بر این که فرض بر اینه همه شناسایی شدند بلکه در مکان ها کاملا جدید و انتخاب جدید و به صورت فوری کاملا ایمن شده در برابر حملات حتی سنگین چه برسه به حملاتی شبیه به حمله و شهادت شهید هنیه. مطمئن باشیم از سری تیم ها یا تکنولوی های به کار رفته برای ترور شهید هنیه در تمام کشور آماده دارند و اگر مکان ها مکان هاس سابق شناسایی شده بمونه و باشه ازش بهره میبرند حتی به شکل انبوه و شوک برانگیز. بحثی شبیه به بحث پیجرها و حملات دورایستا و ... هم که محتمل هست بسیار. خصوصا در اسنادی که آکسیوس اشاره کرده بود بهش گفته شده صهیونیستها در حمله اشون گویا یک حمله ترکیبی را تدارک دیدند ( ممکنه از داخل و خارج ) و حتی پهپادهای دوربرد را هم آماده کردند. خلاصه توی این مرحله تنها چیزی که قابل انجام هست ( بقیه چیزها در جای خودش ) همین اقدامات ایمنی با فرض اصابت و هدف قرار گرفته شدن حتمی گزینه های ترور در داخل کشور و خارج ( بشار اسد و رهبران عراقی و یمنی و لبنانی و سوری و ... و سفارت های ایران در سوریه و لبنان اگر فرض شده تا الان امن بودند) هست. مکان های کاملا امن و پیش بینی ناپذیر و ایمن حتی در صورت هدف قرار گرفتن. البته همچنان این چرخه ای که به نظر تیم صهیونیستها ازش خیلی خوششون اومده و اسمش را گذاشتند حیله گری را تنها با یک پاسخ سخت و محکم میشه شکست. بسیار سخت.

فردی که پوزش به خون 20 هزار کودک کشته شده و 20 هزار کودک مفقود دیگه فقط در یک فقره آلودست معلومه که مست از کشتارهای این چند وقت اخیر راحت سرجاش نمیشینه تا نشونیش. صریحا میگه میخواد ادامه بده تا قلب ایران و این بهترین فرصت برای ما هم هست. امیدوارم نیروهای حماس فریب آمریکا و غرب را نخورند در این فقره. عیش نتانیابو و رفقاش را که با شکتن یحیی سنوار اسراشون را آزاد شده میبینند خیلی راحت میتونه به فنا بره. بلینکن فردا در یک عملیات فریب دیگه و برای فشار و تطمیع منطقه برای فشار به حماس و فضاسازی به خاورمیانه سفری فوری برنامه ریزی کرده. امیدوارم نیروهای حماس خودشون را تنها حس نکنند و خون شهیدان را مهم بشمارند و همچنان پرقدرت ادامه بدند. در این مرحله امتیاز دادن به دشمن و تسلیم خواسته هاش شدن پیروزی برای دشمن هست ولی مقاومت حتما پیروزی به همراه خواهد داشت به فضل و خواست خدا. پ ن: سرمستانه فکر میکنه کارش توی غزه و لبنان تموم شده و بعد میاد سوریه و عراق و یمن و ایران. غرور و تکبر در این مرحله خوبه. به کار ما میاد!

نحوه شهادت شجاعانه سنوار به روایت رسانه عبری عبری ها هنوز متعجبند از حضور سنوار در یکی از خطرناک ترین مناطق غزه و نه یکی از نقاط امن یا حتی در کنار اسرای اساقطیلی و تونل ها و با لباس مبدل و ... بعد از همه خبرسازی ها در موردش. مردی که بیش از بیست سال اسیر بود و اسیر پابندهای زندگی نبود. مردی که به آرزوش رسید. یک شیرمرد. سنوار رهبر نبود و یک فرمانده بود که مردانه در میدان نبرد با خشاب و قطار فشنگ و چفیه چروکیده و ساعت به دست و نارنجک کنارش مثل بقیه جنگید تا شهید شد. خوش به حال خودش و بد به حال ما که از نعمت بودنش محروم شدیم و البته شکر که درکش کردیم. یک قهرمان واقعی را دیدیم و ستایشش کردیم و بزرگترین عملیات با دستان خالی تاریخ را ازش دیدیم.* یک سرابز ارتش عبری متوجه ورود یکی از رزمندگان قسام به خانه ای میشه، اطلع میدند به فرماندهی و پس از تعقیب درگیری شروع میشه و دسته سنوار جدا میشند و سنوار به خانه ای و طبقه دوم میره و شروع میکنه به مقاومت. پهپادی میفرستند و موقعیتش را تشخیص میدند و بعد ( احتملا پس از درگیری و مقاومت ) با یک گلوله تانک به محل شلیک میکنند، بعد پهپادی باز دوباره میفرستند که میبینند نیرویی که داشته مقاومت میکرده یک دستش زخمی شده و با این همه چوبی از روی زمین برمیداره و به سمت پهپاد پرتاب میکنه. پس از مقاومت، دوباره یک گلوله تانک شلیک میکنند و ( پس از ترس و لرز و یک روز بعد از درگیری ) وارد خانه تخریب شده میشند و متوجه شباهت پیکر با سنوار میشند. سنوار موقع مقاومت پوشش سر و نقاب داشته و مثل مولایی که با عشق ازش صحبت میکرد با سر شکافته شهید شد. *تهمت هایی که به سنوار زدند یا میزنند و میزنیم اونم در خلال دیکته نوشته شده ای که دشواری هاش به هر حال مثل تمام دیکته های نوشته شده مشخص میشند بر خلاف دیکته های نانوشته که مشخص نیستند سرانجامشون چی هست، به نظرم بلاوجه هست. سنوار سال ها برنامه ریزی کرد، سال ها تلاش کرد و طرح حمله ای را ریخت که شاید بزرگترین حمله تاریخ باشه با دستان خالی به یکی از متکبرترین و مغرورترین و مجهزترین رژیم های جهان. دیوارهایی که با بتن در عمق چندین متری زمین فرو رفته بودند و سیم خاردارها و دوربین ها و برق ها و لشگرهایی که از یک محیط کاملا محاصره شده مراقبت میکردند تا مشتی اشغالگر وعده داده شده به امنیت آب تو دلشون تکون نخوره و یک شبه همه چیز بر باد رفت و شاید الان با این مصیبت ها کمرنگ به نظر برسه ولی تقلای مبارزینی بود که به ثمر نشست و مقاومتی که منتظر ننشست تا سرنوشت براش تاریخ را رقم بزنه. چه کسی تضمین میکرد بعد از محاصره کامل و تحقیر و تجاوز تدریجی مدام و محروم سازی همیشگی، پس از جدا کردن نیروها از هم ترور تک تک فرماندهان جهاد اسلامی در غزه سراغ حماس نمیرفتند؟ چه کسی تضمین میکرد سرنوشت بهتر از این میبود؟ مگر انتقاد نمیکنیم که اگر مقاومت تمام توانش را همون ابتدا میزاشت بهتر بود؟ یحیی زمانیکه همه نقشه های دمن داشت طبق برنامه پیش میرفت مثل یک ماهی دور افتاده از آب آخرین تقلاش را کرد با آخرین زوری که داشت و دو سال جمعش کرده بود و برای یک ماهی شاید تمام زور چند دقیقه اش بود و آکواریومی که هر روز مسموم میشد و یک ماهیش را بیرون میکشیدند و قصابیش میکردند را شکست. شاید خودش هم از آب بیرون افتاد، شاید یک آکواریوم جدید بسازند و با کلی از ماهی هایی که کشتند و خواهند کشت، شاید به نظر شاه ماهی های اون آکواریوم و تنگ های دیگه را کشتند ولی اگر نویسنده یک کتاب قهرمان محور بودم حتما قهرمان من هم جز این در زندگی فانی نمیکرد که یحیی کرد. خوشحالم از اینکه در دورانی زندگی کردم که شهید سنوار در اون زندگی میکرد. خوشحالم این روزها شمارش معکوس عمرم را نه با تقویم و روزهای بی معناش که با قهرمانانی که شجاعانه به شهادت میرسند دارم نشانه گذاری میکنم هر چه قدرم که تلخ باشه و کمرشکن. مگر جز این نیست به هر حال روزی همه اونها هم خواهند رفت و ما هم؟ اگر ایمان به وعده حق داریم به نظرم مقدس تر از این نبرد، نبرد برای شکستن تحمیل تحقیر و زور و اجبار و کشتار به یک مشت زن و بچه مسلمان و بعدش حمایت از این جسارت و شجاعت و حمایت از زنان و کودکانی که دسته جمعی سلاخی میشدند نیست و نخواهد بود. حالا وزیر جنگ صهیونیستها پس از شهادت سنوار مغرورانه به مرز غزه میره و متکبرانه آیاتی از عهد عتیق را میخونه و رئیس ستاد کلشون در محل شهادت سنوار نغمه پیروزی و رجز کشتار بیشتر از فرماندهان را سر میده و اون یکی هم مثل همیشه در دفترش بیانیه پیروزی و جنگ تا آخر راه را میخونه ولی ما نسلی را اشهدیم که این روزها شاید خیلی از این روزها مضطر و تسبیح به دست ذکر میگه، غمگین میشه ولی در 20 یا 30 سالگیش داره در کوران حوادث روزگار آب دیده میشه چون داره داغ میبینه، چون داره شهادت تک تک فرماندهانش را شجاعانه ولی در نبردی نابرابر میبینه. چون غیرت و مردانگی میبینه که با خون مبارزین آغشته میشه و شاید این نسل نسلی است که باید این هدف را به سرانجام برسونه. پ ن: اسقاطیلی ها فیلم کواد را منتشر کردند از لحظات آخر شهادت سنوار و حتی از ماجرای توصیفی هم عجیب تر هست. سنوار بعد از شلیک اول به خانه با تانک زخمی شده و دستش را بسته و خودش را کشونده و روی مبلی نشسته پشت به پنجره ای که کواد وارد میشه و آرام نشسته حتی وقتی کواد وارد خانه میشه. به نظر گلوله ای براش نمونده و تعدادی سنگ و چوب را جمع کرده و هوشمندانه صورتش را پوشونده چون میدونسته اگر چهرش را ببینند حتما برای دستگیریش اقدام میکنند ولی حمقا متوجه نمیشند و سنوار هم چشم در چشم کواد دوخته ( به نظر با تعلل قصد مثلا آزار و همون عقده گشایی های همیشگی بیمار روانی طور را دارند نسبت به مبارز تنها مانده بی سلاح ) و چند بار به سمتش چوب و سنگ پرتاب میکنه و نهایتا به نظر با توجه به شواهد پس از شلیک و اصابت گلوله تانکی دیگه به شهادت میرسه. نویسنده یک فیلم سینمایی اگر چنین قهرمانی میساخت میگفتند در ژانر فانتزی یا افسانه است.

شدت توحش صهیونیستها در بمباران هر چیز و هر جایی در لبنان بی سابقه است. تصاویری که از بمباران های دیشب منتشر شد انفجارهایی را نشون میده که اصلا شبیه انفجار مهمات و بمب های عادی نیستند. از طرفی دیگه بمباران گسترده شهرها به شکل بمباران فرشی و با حجم انبوه چیزی است که شاید تا حالا سابقه نداشته و علاوه بر این ها با کمی ورود به یک بخش تمام فرضا یک روستا را بمب گذاری میکنند و بعد از روی زمین محوش میکنند که مطابق با اظهارات اخیر وزیر جنگشون هست که طوری ویران میکنیم جنوب لبنان را که دیگه بعدها اصلا براشون نصرفه بخوان بیان دوباره بازسازیش کنند و عطاش را به لقاش ببخشند. این را بازرید کنار بمباران خونسردانه مراکز دولتی و شهروندان غیرنظامی مثل بمباران امروز شهردای نبطیه در جنوب به همراه یک بمباران سنگین شهری. و همه اینها در حالیکه وزیر خارجه وقیح آلمان ( این مورد هم قابل بررسی است این آنالنا بربوک اصولا سابقه و پیشینش چیه که اینطور عاشقانه و گاه جنون آمیز از هر نوع جنایت اسقاطیلی ها به شدت و مجنون وار حمایت میکنه و وقتی اتفاقی بر ضدشون میفته مجنون وار دوباره مویه سر میده ) در مقاله اخیرش که صدای خیلی از خودشون را هم در اورده رسما و علنا عنوان میکنه که اساقطیل حق داره و باید مناطق غیرنظامی ( و غیرنظامیان ) را هدف قرار بده. اینکه یک رژیم مجهز به یک ابزار ویرانگر و کشنده هست و هر روز بیشتر هم مجهز میشه بهش ( نیروی هوایی و بمب های بسیار سنگین و نامتعارف ) و پوزش هم قبلا به خون 15 هزار فقط کودک آغشته شده و مثل یک سگ هار دیگه با این جنایت ( میگه بدتر از اینکه دیگه وجود نداره ) خط قرمزی هم نداره و جهان هم که دیگه با وقاحت و رسواییش چیزی برای باختن نداره ( نماینده نروژ تازه امروز در دفاع از اسقاطیل در اتحادیه بین المجالس سنگ تموم میزاره که چرا اصلا کسی به اسقاطیل میگه بالای چشت ابرو است ) اینطور قلادش را رها کرده باشند و انداخته باشند به جون زن و بچه منطقه واقعا درد آور هست. واقعا تبدیل به یک جنگ تمدنی شده ( غرب و امت اسلامی ) و هیچ خط قرمزی هم طرف مقابل و به معنای واقعی هیچ خط قرمزی هم نداره. یعنی طوری هست که حالا اون طرف پشت پرده تشنه تر به خون علاقه داره به خون ریزی هر چه بیشتر از این طرف. پ ن: امروز نیویورک تایمز نوشته با منت و کلی ادا و اطوار که اساقطیل لطف کرده به آمریکا اطلاع داده که ما دیگه حالا اصرار میکنید فقط به مراکز نظامی و کارخانه های ساخت تسلیحات و پهپادها و موشک ها و سکوها و احتمالا شماری از ساختمان های دولتی حمله میکنیم. ( طوری نوشته که انگار "این که مهم نیست" ( البته حق دارند برای رژیمی که کارش فقط و فقط کشتن زن و بچه بوده توی یک سال اخیر قدم بزرگیه!!!) ولی مسئله اینجاست که اتفاقا مشتاق باید باشیم چنین کنه چون طبیعتا این به معنای یک جنگ همه جانبه است و لااقل باعث میشه وارد این جنگ ولو در ابتدا محدود بشیم و کمی و کسری از مواد منفجره ای که داره میریزه روی زن و بچه مسلمون و ناموس شیعه را جای دیگه ای خرج کنه و در عوضش هم طعم یکمش را خودش هم بچشه.

ترکیه میگه نهایتا یا از توش یک فتح حلب درمیاد، یا خونریزی در سوریه که من میتونم پشتش پنهان بشم و حواس مردم خودم و منطقه ار از فلسطین و هیچ غلطی نکردن که هیچ به نفع اسقاطیل پشت پرده تجارت داشتن را با این خون ها پنهان کنم یا حداقلش موضع سوریه تشعیف شدن و گرفتن امتیاز برای مذاکره. برای غرب و آمریکا و اسقاطیل هم برپا کردن یک صحنه تصویری کاریکاتوری شبیه غزه و لبنان ( البته وقاحت میخواد این مقایسه حتی با جنگ ده ساله سوریه و سفید کردن جنایات اسقاطیل ولی خب وقاحت کم ندیدیم از انواعش ) نتانیاو امرو در دیدار با تعدادی از خاخام ها ضمن دریافت کتب عبری! اشاره کرده بود برای این جنگ نیاز به شجاعت، حیله گری! و یاری!! خداوند هستیم.

همچنان خبرها ضد و نقیضه. در خبری از منابع عبری گفته شده دو پهپاد بودند و یکی هدف قرار گرفته و دیگری اصابت کرده. جای دیگه ای عنوان کردند بالگردها و جنگنده ها در حال تعقیب بودند که پهپاد از رادار محو و در محل مورد اصابت به هدف برخورد میکنه. برخی منابع ادعا میکنند شاهد 107 بوده - پهپادی که چند وقت پیش اسکای نیوز با خبرسازی عنوان کرد پهپاد جدیدی با طول 2.5 و عرض بال 3 متر هست که ایران تولید و به روسیه پیشنهادش کرده و شامل اپتیک برای تعقیب اصابت به هدف هم هست.

اون سامانه هم کاربریش با آمریکایی ها بود؟ الان خیلی متمرکز هستند که کلا پرسنل آمریکایی مسئولش هستند. پنتاگون هم بیانیه داد رسمی گویا یک؟ واحد را تایید کرد.

اسقاطیل بسیار در یکسال گذشته و حتی عملیات وعده صادق روی دفاع مستقل تاکید میکرد تا جاییکه حتی در مقطعی عنوان کردند ما از پاتریوت های آمریکایی هم دیگه برای دفاع استفاده نمیکنیم و نتانیابو هم در مقطعی با اعتماد به نفس بالا اعلام کرد ما به تنهایی قادر به دفاع از خودمون در برابر ایران هستیم ( هرچند در سطح رسانه فقط ادعا میکردند و همه اطلاع داشتیم عملا سیستم اطلاعاتی/راداری و پدافندی ( فقط طمین پایه و هواپایه را اصلا کاری نداریم و مشخص هست ) ایالات متحده از امارات و بحرین گرفته تا پرتابگرهای اردن و پیرامونی سرزمین های اشغالی همه در خدمت رژیم صهیونیستی هستند. حالا با خبر دیروز استقرار سامانه تاد با پرسنل آمریکایی اون هم رسانه ها طعنه زدند بیشتر به اون ادعای نتانیابو که ما قارد به دفاع از خودمون هستیم بیشتر ولی در سطح فنی و نظامی احتمالا تعداد رهگیرهای شلیک شده به حدی بوده که نیاز دارند برای جایگزینی ولو با درخواست کمک مستقیم و فوری ( از اونجایی که پرسنل را هم درخواست دادند ) ولی این میتونه موید چند نکته دیگه باشه: 1.اولا قصدشون برای عملیات در موعد نزدیک جدی است و در تدارک پاسخ متقابل ایران هستند این بار به شکل موثرتری و دارند تقویت میکنند پدافندشون را. 2.پدافند آمریکایی میتونه علاوه بر دفاع ( به علت تفاوت عملکرد ) خلاءی را پوشش بدند که در وعده صادق 2 پدافند این رژیم ازش ضربه خورده 3.پرسنل آمریکایی سپری باشند برای برخی نقاط ( با این فرض که ایران اون مناطق را نخواهد زد ) و البته میتونه با هماهنگی آمریکا دامی هم باشه برای کشیدن پای آمریکا به جنگ که البته اسمش دیگه دام نیست برنامه است. 4.مسئله همون کمبود موشک های رهگیر هم هست. 5. از عراق و یمن ( با توجه به تخصص تاد ) خبرهایی دارند که ممکنه نیاز به دفاع مستمر داشته باشند در برابر پرتابه هایی که در آینده شلیک خواهند شد با افزایش تنش ها 6. و ترکیبی از همه موارد فوق

اظهارات ضد ایرانی مدیر رادیو و تلویزیون دولتی تی ر ت ترکیه خبرساز شده. وسط همه این بحران ها و مصیبت های جهان اسلام: " با اشاره به راه اندازی 41 زبان خارجی در ت ر ت گفته: تا پایان سال، زبان فارسی این شبکه را راه اندازی خواهیم کرد. ما در موقعیت آشفته و ناراحت کردن ایران هستیم. ما باید این کار را انجام دهیم. " ماجرای این امثال مزدبگیر اردوغان و مسلمان نماها و برادرانشون! در کشورهای عربی و کل مشکلشون اینه که "جمهوری اسلامی" و چیزی که باید اسمش را گذاشت امت اسلامی حقیقی تا جاییکه تونسته و در همون حدی که بهش میتونه برسه و رسیده بی لباسی و لخت بودن پادشاه(هان) مدعی اسلام و پیامبر عزیز اسلام و روح حقیقی اسلامی را عیان میکنند. برای همین هست که بیش از مثلا دشمنی مثل رژیم صهیونیستی که وزیر خارجش ( من اسمش را نمایش هماهنگ شده میزارم البته ) هر روز یک فکاهی و کاریکاتور در تمسخر اردوغان در اکانت توییترش منتشر میکنه از ایران متنفرند و دوست دارند سر به تن ایران نباشه. اون وقت دیگه بدون هیچ وجدان دردی ( البته بیشتر منظور به رخ کشیدن برخی چیزها توسط عوامی هست که هنوز کامل سقوط به چاه اینها نکردند و ناراحتشون میکنه ) میتونند راحت تر به عیش و نوششون با کفار بپردازند.

موافقم با اغلب نظرتون. خصوصا اینکه مقاومت گویا اصولا فکری نکرده بود برای چند عامل در حالیکه دشمن کاملا از 2006 درس گرفته بود. دو مورد خیلی واضحش یکی فکری برای نیروی هوایی دشمن در گستره نه لبنان که سوریه و دوم پناهگاه ها و مسیرهای تردد. البته بحث تکنولوژی و ارتباطات هم همینطور. مقاومت که اطلاع داشت که تلفن های همراه هوشمند چه بلایی هستند برای نیروها، باید مدتها پیش برای جایگزینش فکری میشد. خالا البته اینها برای بعد هست. به قول شما برای الان باید فکری کرد. فشار مستمر یمن و عراق خیلی مهمه. خیلی خیلی مهمه. باید دستشون را پر کرد که اونها عملیات های فرسایشیشون را افزایش بدند. و اما خود ما، این جنگ حتی در داخل و رسانه ها و مقامات طوری جلوه داده میشه که انگار جنگ ما نیست و به قولی مثل امریکای جنگ جهانی دوم ما میتونیم بشینیم و از ترکش ها دور باشیم و نهایتا پیروزی نصیبمون بشه. این باید به نظر من تغییر کنه. این جنگ اول و اخر به ما خواهد رسید و بهتر اینکه بر خلاف این یکسال خودمون اماده بشیم و با حماقت احتمالی دشمن شرایط را جنگی فرض کنیم. به چند نمونه توئیت های کوشنر و وزیر دفاع آمریکا و سناتورها و ... نگاه کنیم میفهمیم که چقدر و چقدر حزب الله را مانع میدونستند ( و شخص سید را به عنوان رهبر این جریان ) در حمله و تجاوز به ایران و حالا چقدر فرصت را مناسب میبینند که اول کار حزب الله را یکسره کنند و بعد توامان به ایران حمله کنند ( حتی در کنار رهبران عرب که این روزها از خوشحالی در پوست خودشون نمیگنجند ) - توئیت ذوق زده کوشنر که الان بهترین فرصت برای اسقاطیل هست تا کار حزب الله را یکسره کنه و مستقیم بیاد سراغ ایران به نظرم موضعی فراتر از موضع یک داماد یهودی کاندیدای انتخابات امریکا بود. موضع یک جریان جدی بود. اعتماد به نفس و لفظ تهاجمی مقامات آمریکا این روزها نشون میده که گمان میکنند با حذف حزب الله شرایط اون ضربه نهاییشون ب ایران در حال فراهم شدنه. چیزی که از جنگ عراق و افغانستان دنبالش بودند. باز هم میگم اعتراف کوشنر به اینکه حزب الله تنها سد تهاجم به ایران ( از بیم آسیب به اسقاطیل و نه حتی منافع آمریکا ) بود و حالا بهترین فرصت هت را نباید تنها به عنوان یک ذوق زدگی هیجانی دید. ( البته که نشرش ناشی از همون ذوق زدگی عمیق لحظه ای بود )

سلام فکر کنید سیدی که ده ها بار در سخنانش و در سخنرانی های یک سال گذشته مدام میگفت ما میدونیم در حمایت از غزه وارد چه معرکه ای شده ایم و هزینه هاش فقط در یک مورد 500 شهید یکسال گذشته بود و ده ها بار حملات به فرماندهان و فرستادن ده ها مقام برای مصاحله و باز قبول نکرد و گفت نهایتش یا شهادت هست یا پیروزی عاقبت اندیشی نکرده بود و نمیدونست ممکن هست چه اتفاقاتی رخ بده. اتفاقا تنها عاقبت اندیش ( اگر عاقبت را واقعا عاقبت بدونیم نه عافیت ) جهان در یک سالی که گذشت یکی حزب الله بود و یکی یمن. هر دو در ظاهر عافیت از دست دادند و عاقبتشون سخت و پر از مصائب ولی در برابر کشتار 40 هزار انسان ( به روایت نشریات تخصصی غربی به تخمین 200 هزار نفر ) و 20 هزار کودک ساکت ننشتند و به میدان آمدند. فرض بگیرید حزب الله و یمن هر دو همین حالا از صفحه روزگار محو بشند، چشم بسته باز پیروز این میدان و عاقب اندیشان واقعی اونها بودند و ما ( آدم ها، گروه ها، دسته ها، احزاب، کشورها) خوشحال به عمری ده، بیست، سی، چهل ساله باقیمانده از خودمون غره به اینکه یک روز بیشتر در این جهان چرک زندگی کردیم با سکوت و عافیت اندیشی، نه عاقبت اندیشی، بازنده مطلق زندگی هامون.

سلام دقیقا باید مراقب غافلگیری بود. و به خبرهایی مثل اینکه بعد تماس تلفنی بایدن و نتانیاهو قرار شد عملیا تهای مخفی مثل ترور هنیه در تهران و حمله فقط به مراکز نظامی باشه توجهی نکرد. هرچند احتمالات را باید در نظر داشت. ولی اگر میخواهیم این زد و خوردها ادامه پیدا نکنه و کمکی هم به جبهه لبنان کرده باشیم که مردانه و مظلومانه در این شرایط میجنگند و هنوز هم که هنوزه اون رخنه امنیتی ( که بحث شد ممکنه تکنولوژی باشه ( خیلی امکانش بالاست ) یا ترکیبی از روش های مختلف ) کشف نشده و همچنان هرگونه فرماندهی و رهبران ارشد تحت هدف هستند از سوریه گرفته تا بیروت ( و اگر بابش را باز کنند در تهران و عراق حتما چون احتمالا این رخنه گسترده تر از این حرفهاست و روشی است که مدتها روش وقت صرف شده و مثل پیجرها زیرساختهاش اماده شده و متاسفانه تا وقتی کشف نشه همچچنان موثره ) راهکار اینه که صهیونیستها که هدفی را زدند ( هرچند بزرگ و غافلگیرکننده و شوک آمیز و میشه به هر احتمالی فکر کرد ) بلافاصله و چنان پاسخ گسترده ای بگیرند که به فکر بعدش نیفتند. البته ممکنه بیفتند ولی مسئله اینه خسارت طوری باشه که طول بکشه تا به خودشون بیان. ما ر وقت گفته میشد صهیونیستها تا چند سال دیگه نابود میشند مدام حساب کتاب میکردیم آخه چطور ممکنه؟ شاید تقدیر همین بوده. هلاکت در اوج غرور و سرمستی و به دست خودشون با دیوانگی ناشی از این غرور و سرمستی بی پایان. توکل بر خدا ...

این همزمانی باید رخ میداد. خصوصا حزب الله با زدن خود تل اویو. حزب الله محدودیت نداره چون بیروت را مدام میزنه

سلام 3000 احتمالا خطای تایپی است. کره جنوبی همون 300 براش کفایت میکنه. ولی 8 تن با 300 یک طورهایی همون مسیر توسعه موشک دوربرد هست به نظر در قالب فریب آمیز "هیولا"

بسیار سنگین دارند عنوان میکنند بهترین فرصت برای حمله پیشگیرانه به اسیسات اتمی است. با سرمستی و اعتماد به نفس به سقف چسبیدشون طی مقاله ای که امروز یکی از عبریان! نوشته بود عنوان میکردند که با رد کردن تمام خطوط قرمز الان برای تل آویو اصلا دیگه مهم نیست پاسخ طرف مقابل چیه، مهم اینه خودش هر کاری بخواد میکنه. برای همین امر تا حالا اژانس اعلام نکرده که ایران بهش اعلام کرده در حال جا به جایی مواد غنی شده است جای تعجبه. خود این امر یک قدم پیشگیرانه و بازدارنده است حتی در برابر حماقت دشمن.

سلام همین حالا در همین وضعیت فعلی هم شرایط را بسیار ایده آل میبینند برای این حمله. حتی مقدماتی هم شروع رکدند مثل ویدئوی امروز نتانیاهو مستقیم خطاب به مردم ایران! و سعی در انشقاق بین حاکمیت و مردم و زمینه سازی برای توجیه احتمالی اقدامات بعدی. به وضوح بعد مطلب کوشنر که عنوان کرد حالا بهترین فرصت ضربه زدن به ایران هست و تنها مانع حزب الله بوده تا حالا هم و پدافند و واکنش ایران نگرانی خاصی نداره تقریبا همه جناح هاشون متفق دارند سوق میدند که الان وقت اقدام هست. به نظرم پیشگیرانه ( چون در صورت پاسخ به اسقاطیل هم نیاز هست ) بهتره ذخایر مواد غنی شده را در سریعترین زمان ممکن منتقل کنیم به تاسیسات فردو که نمیشه به خاطر فاصله و خطرناک شاید باشه ( شاید هم بشه) به تاسیساتی که بعد اون خرابکاری ( عدو شود سبب خیر گاهی ) در دل کوه های کنار نطنز در حال ایجاد هست. ذخایر امن باشند در صورت حماقت میشه با اخراج سریع بازرسان و در مکان های امن کاری را کلید زد که پشیمونشون کنه کشوری غیرهسته ای را با جنون یک دیوانه سرمست از پیروزی ها به کشوری هسته ای بدل کردند.

سلام به نظرم قطعا یکی از سلسله رویدادهای ترور که یک فرآیند هست و نه مسئله ای موضعی بحث همین بیگ دیتاهاست. چیزی که سالیان دراز جمع آوری و تحلیل شدند و بعضا با همراهی عماصر روز از هر نوعی منجر به شناسایی هدف و اقدام میشند. طوری که نام هدف، محل حضورش، حتی طبقه و شاید اتاق محل حضورش و همراهان و اسامی و بعضا اطلعات موضوع جلساتشون را مشخص میکنه. یکی از دوستان اشاره به "صوت" کردند. علاوه بر صوت هیچ بعید نیست در خلال سال ها غفلت از تلفن های هوشمند بانک اطلاعاتی متنوعی از لوکیشنها، صوت، تصویر، آدرس ها، روابط و فراتر از تلفن های هوشمند اطلاعات بیولوژیکی شامل اثر انگشت، اسکن چشم، بو، اطلاعات ژنتیکی و ... هم استخراج و الان با یک تکنولوژی پیشرفته در شناسایی یا هدف قرار دادن استفاده میشه. پ ن: همه این ها ممکنه نباشه، ممکنه این ترورها به شکلی کاملا ساده و ابتدایی که حتی به فکر کسی هم نمیرسه در حال انجامه. از یک نفوذ در لایه های بالا یا میانی که کسی فکرش را هم نمیکنه چنین اطلاعاتی را بتونه منتقل کنه تا سیستم اطلاعاتی یا هویتی دولتی جایی مثل دولت لبنان.

سلام. تسلیت عرض میکنم به همه. این شهادت جنسش با همه ی شهادت های دیگه متفاوت بود شاید برای نسل ما. اگر حاج قاسم را ما سال های انتهایی شهادتشون شناختیم به شکل ویژه ولی با سید حسن نصرالله تقریبا بزرگ شدیم. از جنگ 2006 تا بعدترها در هر واقعه ای که یکی از چشم های امیدمون به لبنان و سخنان سید حسن نصرالله بود. سید قهرمان و پهلوان داستان زندگی ما بود و یک زندگی بدون قهرمان هیچ چیزش شبیه به گذشته نیست. پس هنوز حتی به نبودنشفکر هم نمیکنیم و این که چه فقدانی در زندگی ما رخ داده. ولی با قلب شکسته و روح آزرده و خشم ناشی از سلسله اتفاقات دلیل نمیشه میدان را رها کنیم. یا بدتر حتی به اون پشت کنیم در حالیکه دشمن پیروزمندانه وسط ایستاده و تن ها و سرهای بیشتری را دیوانه وار داره میطلبه. نه! حالا و اینجا جاش نیست. به خون سید نمیشه خیانت کرد یا گذاشت بیهوده رها بشه روی زمین با ناامیدی، خشم بی حساب و کتاب، عقب کشیدن و یاس و درخود رفتن و پنجه کشیدن به مسیر اونهایی که در جنوب لبنان و بیروت زیر اتش دشمنهمین حالا شاید موقت بدون فرمانده نشستند و منتظر نبرد هستند. نه. الان وقتش نیست. الان وقت ایستادن هست. بهانه این پست در این شرایط نه واکاوی شهادت سید که از چند هفته پیش شاید پررنگ تر مدام در تاپیک مربوطه نگرانش بودیم و سعی میکردیم دلیل رخنه ها را بحث کنیم که به نظرم همچنان هم وجود داره و مشخصا حالا شاید بیشتر میشه مطمئن بود که نه بر اساس یک عامل تک بعدی که بر اساس اولا اطلاعات وسیع جمع آوری شده طی سالیان دراز هست و داشتن یک بانک اطللاعاتی، رفتاری، تصمیمی، مدیریتی و تاکتیکی و استراتژیکی وسیع و عمیق هست که با اطلاعات جانبی نفوذ و جاسوسی و سایبری و تکنولوژی های نوین به روزرسانی و تدقیق میشه و ثانیا بر اساس فناوری های ناشناخته ای است که شاید بعدترها فاش بشند. به هر حال، این مطلب به هیچ کدام از این موارد ربط نداره. احتمالا مطلبی که جرارد کوشنر مشاور ارشد ترامپ و البته دامادش بعد این ترور نوشته را خوندید. به نظرم توجه جدی به این مطلب برای تحلیل بخشی از رفتار آمریکا و البته شهادت سردار حاج قاسم بسیار مهم هست ولی بخش مهمش همون بحث همیشگی مشهور هست که سعی داره در رفتار آمریکا و رژیم صهیونیستی تمایز قائل بشه. به نظرم خلاصه این مطلب اینه اشتباه نکنیم. ایالات متحده خود رژیم صهیونیستی واقعی است که رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی فقط شعبه ای منطقه ای از اون هست. اگر این امر پذیرفته بشه اقدامات طوری رقم نمیخوره که جناب مطهری توئیت کنند که ما فریب آمریکا را خوردیم و در حالیکه هر روز پاسخ به ترور شهید هنیه را با درخواست از ما عقب انداخت تا اتش بس برقرار کنه در حقیقت مقدمات ترور سید را مهیا کرد. اما مطلب کوشنر: توجه به عمق ایدئولوژیک این مطلب دارید؟ جایی که همه عنوان میکنند غرب از ایدئولوژی دیگه عبور کرده. تک تک واژه های تازه مخفی شده این مطلب مملو از ایدئولوژی است. ولی نکته ای که هایلایت قرمز کردم اصل ماجرا است. این مطلب به نظرم باید به چشم و گوش همه ایرانیان ( البته که فاید ای نداره ) برسه. کوشنر صراحتا عدم حمله به ایران را ( احتمالا زمانی که خودشون هم راس قدرت بودند ) را نه به قول خودش سیستم های دفاع هوای ضعیف ایران که وجود حزب الله قلمداد میکنه و میگه این تنها عاملی بوده که باعث ترس و عدم حمله به ایران بوده و حالا که رژیم صهیونیستی به زعم خودش نصف مسیر را در ضربه به حزب الله طی کرده به هیچ عنوان و به هیچ دلیلی نباید متوقف بشه و به کشتارش ادامه بده ( جالبه تلویحا میگه اره مثل غزه خوب کشتار عظیمی صورت میگیره ولی مهم نیست چون لبنان تازه ای متولد میشه ( لبنان زیر یوغ ما ) و این جمله ای است که تقریبا از همه طیف های آمریکایی نیدیم در این دهه ها. درد زایمان با کشتار وسیع مردم برای تولد فرزند نامشروع مد نظر ما. و حسبنا الله و نعم الوکیل

عنوان میکنند خارج از سرزمین های اشغالی رهگیری شده این بار ( آمریکا، سعودی؟ یا پیکان این بار زودتر )

سلام درست میفرمایید. علاوه بر این به نظرم بمب های ساعتی دیگه ای هم در ایران کار گذاشته شده که به وقتش استفاده خواهند کرد. اصولا راهبرد این رژیم اینه با دشمنان بالقوه اش که باهاشون سرشاخ بوده نمیشینه منتظر بمونه وقت جنگ برسه، قبلش مین ها را میکاره. به قول ایت الله جوادی آملی چند روز پیش فرمودند که یهود به حیله و مکر و نیرنگ پیش میره همیشه. ( نقل به مضمون ) برای همین شاید انصارالله تهدید نوینی باشه ولی مطمئن باشیم که با این رویدادها سال ها بعد ما در یمن هم خواهیم دید از این بمب های ساعتی. بی کار نمیشینه و راهی پیدا میکنه اونجا هم با تجهیزات و جاسوس و نفوذ و خرابکاری و ... بمب های ساعتیش را بکاره. سلام ممنون. فرضیه جالبی را مطرح کردید. اتفاقا هنوز که هنوزه حالا در شکلی دیگه در لبنان برای مثال ارتش لبنان امروز وسائل تجهیزاتی عجیب و غریبی مثل بیسیم و ... را کشف کرد که در نقاط مختلف رها ( جاسازی ) شده بودند و از بین بردشون از ترس الوده بودن. ولی بحث صدا مهمه. ( از اونجایی که گاهی از دستور جلسه، تعداد افراد و حتی تایید شهادت افراد خیلی زود مطلع میشند) هرچند به نظرم حزب الله الان قطعا نباید از تمام مناطق و محل هایی که قبلا توسط فرماندهان استفاده میشده استفاده کنه، به نظرم این اتفاق هم میفته ولی باز ترورها رخ میده. با این فرضیه ( که محل های تکراری و سابق را کنار گذاشته ) اگر ترورها همچنان رخ میدند باز چیزی فراتر از اطلاعات گذشته دخیل هست. چیزی که خود سوژه های قبلا نشانه گذاری شده را پیدا میکنه. سلام همه احتمالات را باید در نظر گرفت. چون نهایتا ممکنه یک فرآیند ترکیبی باشه ترورها یا البته واقعا مستقل با یک تکنولوژی پیشرفته.

سلام حالا معطوف به مسئله دوربین های سطح شهر، جمع آوری داده و پردازش فکر کنم لااقل به این فکر شده که افراد با چهره های معمول و مشخص تردد نکنند. هرچند برای ما حدود و ثغور تکنولوژی هایی مثل هوش مصنوعی با تصور کودکانه ای که از چت جی پی تی و برخی تکنولوژی های وابسته در سایر حوزه های تخصصی شامل پردازش تصویر و ماشین لرنینگ و ... مطرح میشه داریم، مشخص نیست و خدا میدونه این رژیم داره از چه تکنولوژی و با چه گستره ای استفاده میکنه ( ماجرای پگاسوس و آیفون را که تازه شکل تجاری داشت با اون همه قربانی حتی سیاسی اروپایی ) ولی مسئله اینجاست چیزی فراتر از فقط بخش نرم افزاری کار به نظر میرسه. من چند بار اشاره کردم حدود چند ماه پیش دهان گشاد (به این معنی که نتونسته بودند خودشون را نگه دارند از ذوق اطلاعاتی که اصطلاحا به روز شده بودند باهاش برای اینکه آروم بگیرند و هی عجله نکنند) چند تا از این وزیرهای بی در و پیکرشون که به کابینه امنیتی راه دارند باز شده بود و حرف هایی میزدند راجع به چیزهایی در اختیار داریم که هر وقت به کار ببریم همه تعجب میکنند و حزب الله باید حواسش باشه و این حرف ها. حالا هم مدام تهدید میکنند اگر این مرحله جواب نده سراغ چیزهایی میرند که تا به حال ازش استفاده نکردند. برای همین مشخص نیست چه چیزی در دست دارند ولی میشه حدس زد با موضوع پگاسوس و پیجرها و چیزهایی که ما اطلاع نداریم دسترسی به ابزار یا تکنولوژی یا حتی فرآیندی دارند که شناخته شده نیست. برای همین در کشفش دچار مشکل هست شاید حزب الله. برخی از کشورها شاید تکنولوژی را رشد میدند تا بعدا مثلا در صنایع نظامی هم ازش استفاده کنند ولی به نظرم این رژیم پیشرو در این امر هست که تکنولوژی را صرفا برای امور نظامی توسعه بده. فرضا یعنی اگر موضوع هوش مصنوعی مطرح میشه و کشورها میرند سراغش برای توسعه ای در وهله اول امور تجاری این رژیم در وهله اول میره سراغ توسعه اش در امور نظامی و برای همین حتی شاید بشه گفت از آمریکا هم در حوزه نظامی برخی فناوری های نوین جلوتر هست. این نشون میده که در شناسایی و تعیین موقعیت و هویت هیچ مشکلی ندارند گویا و فقط منتظر فرصت و بازی جنگ روانی هستند و پله به پله درصدد حذف و تضعیف روحیه مقاومت همزمان هستند. ترورهایی که در غزه شد علاوه بر مزدورها و مستعربینی که همراه اوارگان خودشون را قاطی کردند و جاسوس وارداتی اند اصطلاحا، از این روش ها هم استفاده میکردند برای شناسایی نیروهای مقاومتی که مدتی از تونل خارج میشدند یا حتی عملیات رهایی اون اسرا که حماس اجازه میداد برای هواخوری بیرون بیان و احتمالا از همین طرق شناسایی میشدند.

یک نکته در رابطه با ترورها در لبنان وجود داره: در ترورهای اخیر در ضاحیه و تقریبا در همه موارد اطلاع دقیق از طبقه و حتی شاید اتاق حضور فرماندهان وجود داشته. اسم و رسم و سمت موقعیت و تعداد افراد که به کنار. در همه موارد جز یک مورد طبقه یا طبقاتی ( که هدف همون طبقه خاص بوده و باقی طبقات ذیل و صدر اون آسیب دیدند ) دقیقا به یک طبقه خاص با سلاح هایی که از پنجره یا دیواری وارد و درون واحدها منفجر میشدند استفاده شده و یک مورد هم که کل ساختمان تخریب شد و بیشترین تعداد شهدا را در یک حمله داشتیم به این خاطر بود که طبق گفته رسانه ها جلسه فرماندهان در منفی دو ساحتمان بوده و از حیث تعداد افراد حاضر و محل حضور بمب هایی استفاده شد که باعث تخریب کل ساختمان و در نتیجه آمار شهدای بالای 60 نفر شد. در باقی حملات شهدا زیر ده نفر بوده معمولا که شامل اهداف ترور و افراد نزدیک به طبقه مورد حمله بودند احتمالا. این نمیتونه کار یک نفوذی به تنهایی باشه چون طبیعتا بعد اولین و دومین ترور این طور نیست که اطلاع بدند و همه با خبر باشند که به فلان ساختمان میریم و در فلان ساعت دقیقا در فلان طبقش هم حاضریم. کار وسایل ارتباطی بعد حمله پیجرها هم نمیتونه باشه چون حتما دقت میشه. کار مزدوران هم نمیتونه باشه چون طرف نمیتونه سوژه را حتی داخل ساختمان و تا طبقه و واحد مربوطه دنبال کنه و لایه های حفاظتی برای تغییر مسیر و ... هم وجوود داره یحتمل. شک برانگیز هست که حالا باز هم عنوان میکنم در یک فرض تخیلی خود سوژه گویا نشانه گذاری شده. فرض بگیرید با دی ان ای یا چیپست کاشته شده ( عرض کردم در یک فرض تخیلی برای اینکه ذهن کمی از حدود عقلی فراتر بره ) یا هوش مصنوعی متصل به دوربین های مدار بسته سطح شهر و البته اونهایی که هدفمند طی سال ها شرکت های خاصی به بهانه های معمول ولی با هدفی خاص در سطح شهر کار گذاشتند که الانم قابل تفکیک نیستند. نحوه ترورها طوری است که گویا از تعداد زیادی افراد نشانه گذاری شده اطلاع دقیق دارند و صرفا برای بازی و جنگ روانی است که هر روز یا دو روز یک بار یک نفر را ترور میکنند والا میتونند همزمان هم این کار را بکنند. فراموش نکنیم شهید هنیه را که تقریبا به همین شکل ( نهایتا با سلاح متفاوت و شاید هم نه! ) و دو فرمانده حزب الله که در خلال جنگ در خانه های امن در جنوب لبنان ترور شدند باز هم با اطلاع از رسم و اسم. بعد از حادثه پیجرها ما ترور خودرویی و موتوری نداشتیم ( امروز عصر خبر ترور یک موتور سوار دوباره اومد که خدشه میندازه به ادامه این مطلب ) که شاید نشان از شناسایی توسط همون پیجرها بوده چون تقریبا از چند ماه پیش هم شروع شدند این نحو ترورها ولی ادامه ترور فرماندهان به نظر میرسونه شیوه شناسایی افراد حزب الله در هر سمت و عنوانی مسئله ای فراتر از این حرف هاست. فرض بگیرید از دندانپزشکی که فرضا امکان کاشت قطعه ای بدون اطلاع شخص دارند ( کافی است از سابقه بیمارستانی و کلینیکیش طی 20 سال گذشته اطلاعات جمع اوری کرده باشند و بعدش مثل ماجرای پیجرها خود دندانپزشک مروبطه هم حتی خبردار نباشه ) تا مواردی عجیب و غریب تر. پ ن: با تمام این فضیات بعضا به ظاهر خنده دار شاید عامل واقعا فقط یک چیز ساده کلاسیک هست. یک نفوذ ترکیبی و بعدش همکاری اطلاعاتی حتی با بعضی از نیروهای امنیتی لبنان ( در برخی ترور ها نشریات غربی از قول نیروهای امنیتی لبنان نام یک شهید و تایید شهادتش را علام میکنند حالا چه اونایی که سر صحنه میرسند چه بالادستی ها ) و البته دوستان و دشمنان. پ ن2: در تمام این سال ها تونل به کنار، حزب الله یعنی تدارک چند پناهگاه امن ( نه خانه مسکونی ) را برای لااقل بخشی از فرماندهانش ندیده؟ عجیب هست این مورد. البته اونها بهتر از ما میدونند که شاید پناهگاه ها خطرناک تر باشند ولی در حال حاضر چیزی که مشخصه خانه ها و برج ها هم وسط بیروت حتی امن نیستند. هیچ جا عملا امن نیست جایی که بمب بتونه بهش اثر کنه.

سلام این موشک صبح امروز اول شلیک شد و تازه شب ویدئوی رونمایی ازش منتشر شد. تا قبل از اون هم هیچ رونمایی ای ازش نداشت حزب الله. هرچند این موشک در تل آویو توسط فلاخن داود رهگیری شد ولی پنهان کردن و بعد شلیک این موشک به این راحتی نیست زیر چتر مطلق هوایی دشمن و دوستانش از پهپاد و جاسوس زمینی و هوایی گرفته تا ماهواره و جنگنده و سنسور و رادار و حتی نیروی مزدور در لبنان که برخی تصاویر را قبل مخابره کرده بود برای صهیونیستها.