alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,150
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. با تکمیل پازل های ارتباط سازمانی/شخصی اسماعیلیون با گروهک منافقین پرسش هایی پیش میاد و فرضیاتی که هرچند بعید ولی نباید از نظر دور داشت: آیا امکان طعمه قرار دادن و قربانی کردن زن و فرزند اسماعیلیون در یک دستور سازمانی برای حمل محموله ای که زن و فرزند ازش خبر نداشتند وجود داره؟ محموله ای که در رابطه با پرنده سیستم پدافندی را گمراه کرده باشه به نحوی؟ شاید حتی به طریقی که مثل برخی سموم برای ترور هیچ ردی از خودش به جا نزاشته و همه چیز را فقط یک اشتباه انسانی جلوه داده؟ از گروهک منافقین نه تنها عجیب نیست که اتفاقا چون پای این گروهک در میان هست این فرض هم ایجاد میشه. انفجار در هواپیماهای مسافربری/و همچنین خبرهایی که بعد این حادثه مبنی بر خرابکاری در پروازهای دیگه منتشر شد نشون میده اتفاقا یکی از اهداف میتونسته باشه برای این گروهک و البته در اون مقطع و شرایط خاص یک برنامه ریزی قبلی با کارفرمایی طرف ثالث به اهداف خاص ( حساب کنید نه تنها شهادت سردار را به حاشیه برد این حادثه/ نه تنها تا حدی افکار عمومی تحریک شده و زخم خورده را منحرف کرد/ بلکه احتمالا پاسخ ها و قدم های بعدی ایران را هم کاملا مسکوت کرد با شرایط رخ داده / فشار های سیاسی و جنگ روانی متعاقبش بماند. همه این ها شانسی بود در اون مقطع خاص برای دشمن؟ ) میدونیم گروهک منافقین نفوذهای بعضا عجیب و غریبی داشته در کشور. امکان داره از زمان حمله سپاه به پایگاه امریکایی اطلاع یافته باشه و با توجه به لیست پروازها مثلا از چند روز قبل هماهنگی لازم را برای این پرواز خاص و سوار شدن زن و بچش و البته محموله انجام داده باشند؟ ده دقیقه قبل این پرواز یک پرواز ایرانی بلند شد از فرودگاه و چند دقیقه بعدش هم پروازهای دیگه ای/ اگر پرواز داخلی بود که حتی احتمال داشت دلیل سقوط بره برای طبقه بندی و فقط از قربانیان و خانواده هاشون به نحوی خاموش جبران بشه به همین شکلی که از این پرواز شد ( به قدری که تبعات این حادثه برای یک کشور میتونه بزرگ باشه ) ولی دقیقا یک پرواز خارجی و اکراینی با یک پرنده تقریبا کم سن و سال/ اونم با کلی دانشجوی جوان / اونم بیشترشون تبعه کانادا که دشمنی عجیبش در اون دوران هم در اوج خودش بود با ایران و معلوم بود که تبدیل به ماجرایی بزرگ میشه واقعا باز هم یعنی در این مورد هم شانس دشمن بوده که همه چیز اینطور به نحوی که بیشترین عایدی را در جنگ روانی داشته باشه براش رقم خورده؟ گاهی بعضی اتفاقات به قدری چفت و بستنشون جوره که ادم بهشون شک میکنه.
  2. به نظرم این اتهام در راستای همانگی با رژیم باکو است. یک برای سفیدسازی از اعزام و فعالیت تروریستها در خاک باکو دوم زمینه چینی برای منزوی کردن و متهم کردن در منطقه قفقاز برای عملیات های اتی اصولا باید بخش برون مرزی سپاه قدس شعبه ها و فعالیتهاش را گسترده تر کنه. خصوصا در زمستان شعبه نفت و گاز! و زیرساخت سپاه قدس در اقلیم و قفقاز و برخی نقاط لازم هست که کارهای فنی خودشون را استارت بزنند.
  3. سلام بخش بزرگی از چیزی که میبینیم ( البته ما فقط در مورد ظاهر ماجرا قضاوت میکنیم با اطلاعات تقریبا هیچ) بنا به نیازهایی است که رخ میده. اصولا رفتن ارتش به سمت ناوبندر و تدارک کوتاه مدت یک ناوبندر به این خاطر بود که ناگهانی نیاز شد بهش ( بعد تحریمهای ترامپ عملا کشورهای دوست حتی از پهلودهی به ناوهای ارتش که در دهانه دریای سرخ ماموریت داشتند امتناع میکردند ) در مورد سپاه هم همینطور هست. بعد از چند درگیری و افزایش مواجهه با شناورهای جدید امریکایی ( که اتفاقا با تغییر استراتژی ناوهای هواپیمابر ( که قایق های تندرو برای اونها تدارک دیده شده بود تا مزاحمت ایجاد کنند تنها ) را خارج کرد و شناورهای تندرو و گارد ساحلی و ... را وارد خدمت کردند) سپاه احساس کرد که نیاز داره به شناورهای تندروی بزرگتر و برای همین در مدت کوتاهی کلاس شهید سلیمانی را رفت سراغش. حالا اینکه به شکل خوب و مدرنی سراغش رفته طبیعتا دلیل ایراد گرفتن نمیشه که چرا سپاه اینطور رفته و ارتش اونطور ( ارتش در زمانی سراغ طرح کلاس جماران رفت که سالها پیش بود و ما در ابتدای راه ولی سپاه با تجربیات ارتش و شراط روز رفت طبیعتا و در بحث هزینه ها هم هر کدام به همین شکل) همونطور که گفتم اصولا چون مواجهه با امریکا در شرایط جدید که بعد از چند برخورد پیش اومد ( خصوصا در توقیف کشتی ها که ایران سعی میکنه ارتش را دخیل نکنه درش تا با تهدید تحریم روبرو نشه به بهانه های تهدید حمل و نقل بین المللی و ...) نیاز داشت که نیروی دریایی سپاه بتونه عملیات هجومی و پشتیبانی کنه مجبور شد بره سراغ شناورهای کلاس جدید که اتفاقا نیاز بود به روز باشند تا در عملیات های واقعی و نفسگیری که شاهدش بودیم حداقل بقا را داشته باشند ( بماند که با رشادت بچه ها همون عملیات ها با حداقل امکانات و البته با فداکاری محض بعضا انجام شدند که شاید بعدها بیشتر در موردشون گفته بشه ولی نقص ابزار کاملا مشهود بود) به همین ترتیب بیشتر ساخت های اخیر ما در حوزه تسلیحات ضروری و فورس ماژور بود اصطلاحا و برای حل کردن مشکل یا تامین نیازی بوده و از اونجا که فعلا در شرایط اولیت یک درگیری غیررسمی بیشتر از درگیری رسمی هست ارتقاها و تجهیزات سپاه که مورد نیاز هست شاید بیشتر به چشم میاد که طبیعی است چون احتمال بیشتری وجود داره برای درگیری در این حوزه و البته ماموریت های به روز که فعلا سپاه بیشتر درگیرش هست. ولی از طرفی میبینیم خرید سوخو-35 ها برای ارتش و خریدهای احتمالی دیگه که در چارچوب زمانی خود و تقویت ارتش داره انجام میشه که یکی از گران ترین های قراردادهای کشور شاید باشه. در مورد همین ناوها تنها یک نکته میشه گفت که چرا اولیت پیدا کرده تجیز مثلا شناور سپاه به ارتش: در حال حاضر ریسک برخورد و رویارویی نیروی دریایی سپاه با آمریکا خیلی خیلی بیشتر از رویارویی ارتش با نیروی دریایی آمریکا در مثلا دریای سرخ هست و تنها به یک دلیل چون با هوشمندی ایران در تفکیک نیروهاش آمریکا هم تمایلی نداره با ارتش ولو در شرایط اخیر درگیری خاصی را بوجود بیاره ولی با سپاه چون ماموریتهاش ذاتا بعضا تهاجمی هم هست ( توقیف کشتی ها و مواجهه مستقیم با گشتی های امریکا و ... ) بر خلاف ارتش که پشتیبانی و تامین هست؛ پس تجهیزش اولیت بیشتری داره مثل نیروی هوایی ارتش که حتما اولیت بیشتری داره برای تجهیز در مقایسه با نیروی هوافضای سپاه در بخش هوایی که چند فروند پرنده هم داره.
  4. سلام اشارتون به گارد ساحلی آمریکا در آبهای خلیج فارس و شناورهاش جالب بود. اتفاقا بسیار هم پررنگ شده حضورشون. و به همین ترتیب ممکن هست بعدها فرصتی برای ما فراهم بشه که نیاز داشته باشیم مثلا در طرطوس و ابهای مدیترانه حضور داشته باشیم فرضا که داشتن نیروی اینچنینی برای ما اونجا لازم هست. از طرفی به نظرم سپاه اگر نیروی هوایی و کشتی های ابهای عمیق هم داشته باشه باز هم تداخل نیست. اصولا یک جور تقویت سپاه قدس محسوب میشه چون خصوصا بعد از قراردادن سپاه در لیست تروریسم الان این نیرو در حقیقت به عنوان یک نیروی مستقل در مواردی ورود میکنه که ما همونطور که گفتید دوست نداریم ارتش را درگیرش کنیم و ارتش را حفظ میکنیم برای شرایط کلاسیک در حوزه بین الملل و مشکلات روابطی بین کشورهای همسایه و احتمالا تجاوزات خارجی. زمانی بود که فقط سپاه قدس جزء لیست تروریسم بود ولی الان با شرایط جدید وقتی دشمن زخمش را زده و از لحاظ حقوقی تعریفش را بسط داده از سپاه قدس به کل مجموعه سپاه پس تقویت سپاه قدس و مجهز کردنش به نیروی هوایی و دریایی ( نه در آشکار ماجرا که به عنوان بطن ماجرا ) که در صورت لزوم وارد یک درگیری حتی بشه یا لااقل پشتیبانی را مدنظر داشته باشه در صورت نیاز؛ به نظر برای روز مبادا فکر بدی نیست اتفاقا. البته که با شرایط حفظ قدرت و همچنین امکانات ارتش در سطح لازم خود و توقیتش به عنوان یک نیروی کلاسیک برای کشور و همچنین هم افزایی نیروها در کمک به یکدیگر چه حوزه عملیاتی و چه فنی.
  5. به نظرم سردار باید کلمه "مسیر" را هم اضافه میکردند. هر کشوری که مبدا و مسیر تهاجم به ایران باشد. البته به نظرم منظور همین بوده ولی بهتره تاکید بشه که تفاوتی نمیکنه کشوری مبدا باشه یا مسیر حمله و بعد بگه اطلاعی نداشتم و ناغافل از مسیر هوایی / دریایی / زمینی! من حمله ای شد، برای ما اون کشور در قدم اول حمله است قبل از شلیک موشک های متوسط برد! پ ن: و نکته دیگه اینکه باید کم کم خرابکاری و ترور هم اضافه بشه اونم با توجه به رژیم شمالی هوابرداشته! در سرزمین های اشغالی قفقاز!
  6. به نظر سنتکام بعد از عضویت دادن به صهیونیستها در قدم اول داره برنامه های بعدیش را پیش میبره. اعلام تشکیل گروه های ضربتی ضد توانایی های ایران در حوزه غرب آسیا و با مرکزیت سنتکام بهانه ای است برای باز کردن پای صهیونیستها به منطقه تا با هزینه اعراب علیه نقاط قوت نظامی کشور بتونه پیش بینی های لازم را انجام بده و پدافند مورد نیاز را تامین کنه ( در خاک کشورهای عربی و به هزینه اعراب و بر علیه ایران ) تشکیل گروه ضربتی پدافندی / تشکیل گروه ضربتی شهپادی و حالا تشکیل گروه ضربتی ( گروه 39 ) پهپادی علیه ایران یعنی برنامه سازی و محصور کردن نقاط قوت نظامی ایران به مرور برای فلج کردن این نقاط قوت و البته مهمتر از اون باز کردن پای صهیونیستها به این برنامه ها. در حقیقت شاهد تشکیل یک ائتلاف ضدایرانی کامل با مرکزیت آمریکا و نقش آفرینی اول شخص صهیونیستها و سیاهی لشگری اعراب هستیم که بر خلاف پلن قبلی و اعلام یکباره تشکیل چنین ائتلافی تصمیم گرفته شده گویا به شکل تدریجی عناصر یک ائتلاف را شکل بدند تا نهایتا یک ارتش (ائتلاف) کامل ضد ایرانی را شکل بدند. ایران در قدم اول باید با تمام توان مقابل کشورهایی که در حال کمک به این طرح ها هستند تهدیدات مشروع و صریح را روشن کنه. در قدم دوم حتما پادزهر چنین گروه های ضربتی را در نظر بگیره. در قدم سوم در مرزهای رژیم صهیونیستی و مناطق اشغالی فعالیت هاش را گسترده تر کنه. پ ن: نکته مهمتر از خود این گروه های ضربت بهانه ای است که با این گروه ها پای صهیونیستها را به شکل پایگاه سازی و ابزار دادن دارند چراغ خاموش در منطقه تثبیت میکنند. روز موعود تمام این زیرساختها که در حال حاضر صهیونیستها به شکل مشارکتی در اون حضور دارند در اختیار صهیونیستها خواهد بود برای اقدام علیه ایران.
  7. سلام اتفاقا به نظرم باید این تهدیدات را جدی گرفت. این تهدیدات درواقع درخواست یک چراغ سبز و مشروع سازی حملات ( اعم از تروریستی و خرابکاری و حتی حمله نظامی غیر مستقیم و نهایتا شاید مستقیم) ی است که صهیونیستها همین حالاش هم انجام میدند ولی اکراین به علت اینکه در حال حاضر عروسک خیمه شب بازی و قربانی مظلوم غرب هست برای پیبرد اهدافش جلو افتاده تا فرداروز هرگونه خرابکاری و ترور و حمله به تاسیسات و زیرساختهای نظامی و اقتصادی ایران حتی را عادی کنه و از همین حالا اذهان را آماده کنه. تهدید اکراین بی فایدست، این کشور قبلا خودش را یک بار قربانی منافع غرب کرده و چیزی برای از دست دادن نداره، در برابر این تهدیدات ایران باید علاوه بر تحویل موشک به روس ها ( حالا که ما هر چی میگیم اونها تصمیم خودشون را برای متهم کردن ایران گرفتند و تصمیم حالا هم نیست و از زمان ماجرای پرنده اکراینی اکراین وارد بازی غرب علیه ما شد به این بهانه و حالا تنها مرحله دیگه ای را داره اجرا میکنه) وظیفه برخورد و تلافی با اکراینی ها سر این موضوع را به روسها واگذار کنه و خودش را از طرفی مهیا کنه و تهدید جدی داشه باشه برای رژیم ها و کشورهایی که درصدد هستند تهدیدات و درخواست های اکراین را علیه ایران اجرا کنند. میشه از توان روس ها هم استفاده کرد در زمینه های اطلاعاتی و نیازهای امنیتی در حوزه ابزار و اطلاعات. پ ن: باز هم تاکید میشه که این اظهارات اکراینی ها زمینه سازی برای مشروعیت سازی اقدامات تروریستی عمدتا صهیونیستها در ایران هست که میتونه همکاری اعراب و آمریکا را هم شددیتر با صهیوینستها علیه مراکز ایران به دنبال داشته باشه.
  8. باید از شرایط پیش آمده نهایت استفاده را کرد. یک همکاری جدی و البته با برنامه و دقت و بدون وجود خلاهایی که بعدا یک طرف زیر قرارداد ها بزنه. هرچه سریعتر هم بهتر. پنجره ها هیچوقت طولانی مدت باز نمیمونند.
  9. باکو به دنبال باز کردن پای نیروهای به اصطلاح صلحبان ناتو به منطقه درگیری است تا از قدرت نیورهای روس در منطقه کم کنه و البته بتونه برنامه هاش را برای فشار به ارمنستان پیش ببره. بعید هست روس ها بهراحتی اجازه بدند یک وزنه جدیدی به معادلاتی که الان خودشون فقط وسطش هستند اون هم از سمت ناتو اضافه بشه ولی این دلیل نمیشه باکو خودش را به در و دیوار نزنه. فراموش نکنیم باکو در این میون هیچ کاره است و رژیم صهیونیستی و لابی های یهودی از یک طرف و از طرفی لابی اردوغان دارند برنامه هایی کاملا ضد ایرانی را در این منطقه پیش میبرند و اصولا رژیم باکو و سرنوشت اون منطقه براشون هیچ اهمیتی نداره و فقط به عنوان ابزاری برای تهدیدات به سوی ایران بهش نگاه میکنند. ما چاره ای نداریم جز تجهیز و تشکیل زیرساختهایی در اون منطقه و البته طرح هایی رزرو و بعضا قابل اجرا ( و اجرایی در مقاطع خاص زمانی مشخصی) که چنان شعله زیر دیگ را برای باکو داغ کنه که خودش به نتیجه برسه پیشکشی ها و اسباب بازی هایی که دو رژیم hاسراییل و ترکیه بهش پیشنهاد میدند ارزش باختن کامل قدرت و مملکتشون را نداره. حالا نه به یک باره که تدریجی.
  10. سلام جالبه شباهت هایی با قاهر داره و از اونجا که قاهر تاکسی زمینی هم داشته و با تجربیاتمون در ساخت پهپاد (هدایت و پرواز و ... ) شاید مثلا بشه یک UCAV داشته باشیم از طرح قاهر. هرچند به نظرم چنین پهپادهایی در این کلاس به درد رهگیری زمان جنگ نمیخورند ولی برای رهگیری زمان صلح و همچنین رهگیری پهپادها شاید گزینه مناسبی باشند. قبلا اعلام کرده بودند که اولین پرواز خودش را در 2023 انجام میده که اعلام شد از برنامه جلوتر هستند. ( سر و صدای شاهدها و همزمان خوابیدن کامل صدای بیرقدار ها در جنگ اکراین به نظر ترک ها را وادار کرده هرطور شده یک صدایی از صنعت پهپادیشون بلند کنند) قبلا اعلام شده بود قراردادی با اکراینی ها برای استفاده دو مدل موتور توربوفن AI-322F و AI-25TLT در این پهپاد انعقاد شده که حالا من منبعی ندیدم که نوع موتور را تغییر دادند یا خیر.
  11. ضعف اطلاعاتی روس ها هنوز هم معضل جدیشون هست. وقتی فرضا اذربایجان با محموله ترانسفورماتورها دوباره همه اهدافی که هدف قرار گرفتند را کمک به بازسازیشون میکنه بهترین راه به جای خرج کردن صد موشک و پهپاد برای زدن 100 مرکز توزیع برق، زدن یک یا چند محموله ترانسفورماتورها برای مثال با چند موشک هست. ولی روس ها گویا نه از مسیر انتقال و نه از مبدا ورود و نه دپوی این تجهیزات هیچ اطلاعی ندارند و یا شاید هم سلاحی برای هدف قرار دادن محموله ها ندارند. روس ها توان اطلاعاتی و حتی نظامی را برای زدن محموله های کمکی ناتو به اکراین ندارند و این ضعفی است جدی براشون. یا این که اکراینی ها هنوز هم که هنوزه با خیال راحت جنگنده بلند میکنند و گشت زنی میکنند و پهپاد و کروز شکار میکنند هم یکی از عجایب هست. از کدوم فرودگاه، از کدوم شلتر، با کدوم امنیت خاطر در آسمانی که باید تحت رصد گشت های هوایی و پدافندی باشه؟
  12. ما کم کم باید با دستیابی به موتورهای قویتر و طراحی پهپادهای ماموریت-ویژه ( هر چند ابتدای راه و در حد ایده است و قطعا برابری نمیکنه با وظایف تخصصی یک جنگنده در نیروی هوایی) بریم به سراغ اینکه گشت زنی ها را بر عهده پهپادها بزاریم. اگر بتونیم پهپادهایی با مداومت پروازی بالا و همچنین قدرت حمل محموله های سنگین ترین را طراحی کنیم و ماموریت ویژه به هر دسته پهپاد بدیم ( رادارپهپادها / اپتیک پهپادها / شنودپهپادها / مزاحم! پهپادها / و ... ) میتونیم برخی از وظایف نیروی هوایی را در گشت زنی ها و حتی آلرت ها و رهگیری ها به دسته های پهپادی ( از موتور جت گرفته تا توربوفن سبک و ... ) بسپاریم لااقل در زمان صلح. دست یابی به پرنده های سوختگیری هوایی و همچنین رادارپرنده ها هم از استهلاک جنگنده ها برای گشت زنی های مدام ( نشست وبرخواست های چند باره) میکاهه. پ ن: در مورد تعداد جنگنده ها اصلا نباید رویاپردازی کرد. تحویل جنگنده در تعداد بالا در این وضعیت روسیه که زنجیره تامین قطعات خصوصا هایتکش کامل فروپاشیده و خودش هم در جنگ هست و نیم نگاهی به تولیدات و جایگزینی قطعات برای جنگنده هاش داره و همچنین زمان ساخت طبیعی جنگنده با زیرساختهای روسیه و ... یعنی در بهترین حالت برای 60 فروند جنگنده هم چندین سال زمان نیاز هست اگر بحث مالی و سیاسی و زیرساختیش هم تازه فراهم باشه. پس باید به تحویل فوری همین بیست فروند ( احتمالی تازه در بازه یک ساله ) فعلا تکیه کرد ( برای رهگیری های زمان صلح بیشتر ) و طرح های جایگزین ( پهپاد و ساخت و تولید و خرید از منابع دیگر و ...) و همچینن طرح های تهاجمی در حوزه های (پهپادی/موشکی/هایپرسونیک و البته که پدافند غیرعامل ) را پیش برد. پ ن: تکیه و برنامه اینده نگرانه دشمن مبتنی بر جنگ های ضربتی و سریع العمل! هست. بر همین اساس تسلیحاتش هم بیشتر مبتنی بر تسلیحات دوربرد طراحی میشند که خارج از محدوده هر پدافند و جنگنده ای هستند حتی. با تجربیاتی که در جنگ های سالهای اخیر شاید دیده شده این دست جنگها برای دشمن شاید مطلوب تر باشه. در این خصوص به نظر با توجه به نقطه قوت کشور ما ( وسعت و عوارض سرزمینی ) هنوز هم در دست رس ترین راه برای ما باید این باشه در کنار تسلیحات نگاهی جدی به پدافند غیرعامل داشته باشیم و زیرساختهای حیاتی را تا حد امکان در پوشش مناسب عوارض طبیعی که مصون از سلاح های نهایتا نیمه سنگین دوربرد ( منظور کروزها و تسلیحات دوربرد هواپایه و حتی بالستیک های تاکتیکی است) هستند قرار داد. اگر توان حیاتی کشور بتونه در مقابل موج حملات چنین تسلیحاتی ( که بدنه اصلی تسلیحات مورد اتکای دشمن را تشکیل میدند) حفاظت بشه و دشمن را وارد یک زمان فرسایشی کرد ( که طبیعتا از بمب افکن ها و سلاح های سنگین خودش نتونه برای مناطق حفاظت شده استفاده کنه چون ریسک بالایی داره همچنان) اونوقت میشه برنامه های مقابله ای را اجرا کرد.
  13. اصولا تمام این اقدامات رژیم باکو به این خاطر هست که مسئله گذرگاه زنگه زور! را مجددا فعال کنه. چون تنها اهرم فشارش همین گذرگاه لاچین هست. به نظرم دولت ارمنستان معلوم نیست اون موقع چه فکری کرد ولی رژیم باکو با هدایت ترکیه کاملا اگاهانه روند پیشروی را متوقف کرد تا به همین گذرگاه زنگه زور در ازای گذرگاه لاچین دست پیدا کنه. اگر پیشروی میکرد و قره باغ را کامل تصرف میکرد هم دیگه بهانه ای برای تجاوز به ارمسنتان نداشت و هم بهانه ای برای درخواست گذرگاه. از طرفی مجبور بود با هزاران نفر ارمنی روبرو میشه در اون منطقه که محاصره شده بودند و امکان اتهام نسل کشی و ... هم وجود داشت. تنها نکته اینجاست که روس ها هم این موضوع را میدونستند و وارد این بازی شدند یا خیر؟ برای ارمنستان داشتن مرز با کشور ایران که خارج از بلوک گرجستان و ترکیه و باکو هست حتما باید ده ها برابر از یک تکه زمین محصور داخل خاک رژیم باکو مهمتر باشه. ارمنستان با دادن تنها مرز ازادش به بیرون عملا در محاصره ای میمونه که میتونه همه چیزش را وابسته به ترکیه کنه و عجیب هست کشوری حتی در این مورد فکر کنه چه برسه توافق کنه اون هم به ظاهر برای حفظ یک تکه زمین محصور که حتما اهمیت داره ولی اهمیتش کمتر از یک منطقه وسیع از کشورش و مهمترین مرزش هست طبیعتا. (واردات سوخت و گاز و مواد غذایی و دسترسی به جنوب و ابهای ازاد و ...) باکو رسما موضع ایران را میدونه و برای همین از انواع روش ها استفاده خواهد کرد تا به این آرزوی ترکیه! برسونه اردوغان را. ولی ایران نباید بشینه منتظر سرنوشت. چون حتما باکو توسط صهیونیستها و ترکیه طرح های جدید را تدارک میبینند برای رسیدن به این هدف. ایران باید طرح های متعددی را پیش بینی کنه از جمله مثلا طرح هایی مثل در اختیار گرفتن یک منطقه وسیع اقتصادی در مسیر جاده زنگه زور به اسم سرمایه گذاری ولی حضور پررنگ شرکت های ایرانی و عملا تاسیس یک منطقه ویژه اقتصادی ایران. یا مثلا ساخت شهرک هایی با اهداف مشترک در این مسیر. و حتی تاسیس پایگاه های مشترک انتظامی و راهداری به بهانه ارتقا روابط ترانزیتی و حتی بر عهده گرفتنسرمایه گذاری نوسازی و تجهیز جاده زنگه زور با اجاره بلند مدت اون. ( مثل قراردادهای سرمایه گذاری خارجی)
  14. با وجود ضعف روس ها در رادار پرنده ها شاید نشه روی این مورد چندان حساب کرد ولی پرنده های ترابری هم از نیازهای ما هست. هرچند انتخاب محدود هست ولی به نظرم تنها گزینه مون هست فعلا روسیه.
  15. سلام بله. درست میفرمایید. اصولا پایگاه بوشهر برای پوشش شرق و دریای عمان کافی نیست و فاصله هم مانع هست. خصوصا که اطمینان ناپذیری شدید پاکستان و حریم هواییش و همچنین امکان غافلگیری از سواحل شرقی امارات و حتی جزایر اشغال شده یمن و حریم عمان و دریای سرخ و اقیانوس هند و پایگاه نظامی آمریکا و همچنین پوشش جبهه شرقی اصفهان تجهیز این پایگاه را هم ضروری میکنه. پایگاه همدان هم برای دفاع خط اول از تهران شاید در اولویت باشه حتی. پایگاه بندرعباس هم شاید گزینه ای باشه برای اولیت های بعدی خصوصا با تهدیدات فعلی امارات. ولی باید فکری برای معضل پایگاه های مرزی مثل چابهار و بوشهر خصوصا کرد. که موقعیت جغرافیاییشون اونها را در برابر تهدیدات آسیب پذیر میکنه.
  16. این میتونه فقط فتح بابی باشه برای بحث. ما حداقل نیاز داریم پایگاه های هوایی زیر را با تهدیدات فعلی و موجود ( حداقلی محاسبه کنیم) به اسکاندران های سوخو-35 مجهز کنیم. یکم شکاری (تهران): محافظت از پایتخت و زیرساخت های مهم پیرامون اون پایگاه دوم شکاری شهید فکوری تبریز: شیطنت های ترکیه ( رژیم باکو ذیل همین در نظر گرفته میشه) پایگاه چهارم شکاری شهید وحدتی دزفول: تهدیدات از جانب عربستان سعودی، جنوب و غرب عراق و مرزهای سوریه، کویت و بحرین و قطر پایگاه ششم شکاری شهید یاسینی بوشهر: خلیج فارس و دریای عمان تا حدودی و زیرساخت های نفتی و گازی کشور در تعامل با پایگاه دزفول پایگاه هشتم شکاری سرلشکر شهید عباس بابایی اصفهان: دفاع از مراکز هسته ای به نظر این پایگاه ها باید در اولویت باشند حتی با چند فروند و کمتر از استعداد یک اسکادران و اگر کمیت بالاتری تحویل گرفته شد با تقویت پایگاه ها گوشه چشمی هم به پایگاه های مشهد و همدان داشت. باید در فکر ساخت پایگاه های جدید و یا تجهیزشون به امکانات جدید هم بود اگر نیازی حس میشه. شرایط بسیار تغییر کرده و شاید نیازها هم. مثلا شاید نیاز باشه ما پایگاه های مستحکمی در دامنه کوهستان یا عوارضی داشته باشیم که بخشی از باند و آشیانه ها و انبار تسلیحات و سوخت و غیره در دل کوه باشند. دارایی های محدود و با ارزش باید در حفاظت کامل قرار بگیرند خصوصا با وجود تهدید به نام پهپادها و حتی موشک های کروز و ... بعید هست در مرحله اول و طی یکسال و حتی شاید بیشتر، بیش از بیست و چند فروند در شرایط ایده آل تازه بتونیم تحویل بگیریم. همچنین اقدام دشمن در بازه تحویل گرفتن این جنگنده ها را هم باید در نظر گرفت. دشمن میدونه با حضور یک عامل جدید باید در برنامه های تهاجمی خود که سالها روشون کار کرده و تمرین، یک تجدید نظر کلی بکنه و در بحث گریز هسته ای (بهانه غرب البته) زمان براشون عنصر مهمی است.
  17. امیدوارم ایران ( خصوصا مسئولان نظامی ) تحت تاثیر فضاسازی هایی که امروز با سخنان جان کربی کلید خورد ( و مشخصا دامنه بسیار شدید . گسترده و حتی اقدامات عملی را در آینده شامل خواهد شد ) قرار نگیره. میشه حدس زد که روسیه نیازهای بالستیکش را به هر حال حتی جزء شروط چنین معامله ای قرار بده و ایران هم در بحث فروش سلاح نه نیاز به اجازه داره و نه باید بترسه. سالها تحریم ما و هر ترور و خرابکاری برای این بود به چنین سطحی نرسیم ( بازیگر فعال در عرصه تسلیحات) حالا که رسیدیم معنا نداره این دستاوردها برای تقویت کشور با تهدید غرب، استفاده نشند. پ ن: نکته جالب یارکشی کربی با روش کلاسیک ترساندن اعراب و البته التماس کمک از صهیونیستها ( برای مذاکره با روس ها و شاید ترور و خرابکاری جدید از اونجا که گفت ما از هروش و ابزاری برای مختل کردن چنین معامله ای استفاده میکنیم) بود. یک طورهایی با مستقل نشان دادن سعودی ها (میشه مطمئن بود تا حدی این روش جدید سعودی ی روشی است که در مشاوره با صهیونیستها بهش رسیده در یک معامله دو طرفه، کمک صهیونیستها برای بازی قدرتمند سعودی در منطقه در ازای همکاری کامل سعودی علیه جریان مقاومت به عنوان برادر بزرگتر اعراب ) اونها تونستند حالا شاخک های چین و روسیه را بجنبانند که حالا ما فقط متکی به آمریکا نیستیم و ( در ظاهر) حتی روی بایدن را زمین هم میندازیم و هر کسی با ما باشه از ما هم بهره مند میشه و مثل سابق اختصاصی در خدمت امریکا نیستیم. همین باعث شده که روس ها به خاطر نیازشون به قیمت نفت متعادل همچنان به سعودی (حتی گاهی شاید در تضاد با منافع ایران) چشم داشته باشند یا چینی ها ( به خاطر نیاز به انرژی) همون بازی خاموش خودشون را کنند. ( منفعت بیشتر، ارتباط قویتر ) خلاصه جان کربی سعی کرد با یک تیر دو نشان بزنه: هم بگه همچنان در مقابل ایران من را به عنوان تنها حامیتون در نظر داشته باشید. ( به اعراب) و هم اینکه با تهدید نمایی ایران دوباره جای پای خودش را سفت کنه میان متحدین قدیمیش.
  18. سلام به نظرم فرماندهی نیروی هوایی اکراین قبل از عزراییل باید وارد عمل بشه و یک طوری این عزیز جویای نام را تا تمام دارایی نیروی هوایی اکراین را در مقابله با پهپاد و پرنده و کلاغ و موشک به باد نداده و هر بار بیرون نپریده، اون 5 جانش را هم بگیره. پ ن: البته که شوخی است. یک خلبان به وظیفش عمل میکنه و همینکه به عملیات میره یعنی داره وظیفش را در شرایط خطیر انجام میده ولی خب البته خلبان هم داریم تا خلبان!
  19. ایرانی های آذری یکی از حل شده ترین اقوام ایرانی در ایران هستند. در اون سمت آذری های شمال ارس و جداافتاده از سرزمین اصلی که باید اعتراف کرد به خاطر مشغولیت ما به دشمنی های متعدد دشمنان و با حسن نیت تمامی که داشتیم بدون پناه رها شدند اسیر توطئه یک خاندان فاسد، یک کشور منفعت طلب نژاد پرست و یک رژیم دشمن بابرنامه شدند و با قربانی شدن تمام فرهنگ و اعتقاداتشون تبدیل شدند به مردمانی بی دفاع در برابر هجمه و دروغ های نژادی و سلاخی اعتقادات عمیق مذهبیشون. حالا وقتش هست نه تنها در برابر میخ اول رژیم باکو و همدستانش (ترکیه وصهیونیستها جلوی پرده و غرب در پشت پرده) بایستیم و در این نقشه از پیش تعیین شده به نظر خودشون حتمی، شکست قطعی وارد کنیم ( میخ اول از این جهت که این اغاز زخمی است که قراره با هدف تجزیه طلبی و کشمکش مدام در شمال غرب ایران ایجاد کنند مانند زخمی بر پیکره اون؛ تا میخ های بعدی که اقای ولایتی در این مورد تحلیل دقیقی داشتند از این جهت) بلکه با یک حرکت آفندی و تهاجمی تمام ستانده های مردم شمال ارس از اعتقادات تا واقعیات تاریخی را بهشون برگردونیم. بنابراین تقویت رسانه ها از اولین قدم ها هست در این مورد. با توجه به وسعت کشور از اونجا که امکان ما برای تقویت فرکانسی بیشتر هست خصوصا در روستاهای مرزی باید از هر روشی استفاده کرد. دوستان در شمال غرب میدونند که شبکه های ایرانی از سالیان دور در مناطق مرزی با فرکانس های قویتر شبکه های ترک و روس و آذری مختل میشد و مردم روستایی ما اسیر و مخاطب اجباری شبکه های اینچنینی بودند ( سخت نیست درک چرایی گرایش برخی مردم به امثال این پان ترکها!) مورد دیگه نداشتن یک ماهواره تلویزیونی اختصاصی برای ماست. آذر ست / ترک ست های که هر روز تقویت میشند با کانال های اول سرگرمی و بعد به مرور تجزیه طلبانه و ماهواره هایی که همون معدود شبکه های ما را هم حذف میکردندو میکنند. البته سخته رقابت در جنگ نرم واقعا. اون ها تا میتونند از ابزارهای سرگرمی به هر شکلش ( رقص و آواز و سریال های آنچنانی و موسیقی و برنامه های سرگرم کننده و فیلم های خاص و اصولا تمام ادوات! مورد پسند غرایز بدوی انسان ) بهره میبرند و در ابتدا یک جهت ماهواره را برای مثال جا میندازند و بعد شروع میکنند کانال های دیگه را روش جا دادن که مسلما وقتی جهتی فراگیر میشه اتفاقی هم که شده بقیه کانال ها هم مخاطب پیدا میکنند.
  20. اگر قرار به یارکشی رژیم باکو با کشور بزرگتر از خودش (ترکیه) هست، کشور بزرگتر (ایران) هم با کشور کوچکتر یارکشی میکنه تا به وقتش ببینیم ترکیه و رژیم باکو از جنگی که خودشون اصرار دارند به خاطر یک کریدور راه بندازند، متضرر میشند یا جمهوری اسلامی ایران که چهل سال هست اسیر توطئه و فشار و خرابکاری و حمله و ترور هست و این یکی هم روش. بله کریدور معلومه که برای باکو و ترکیه مهم هست، اصولا الحاق سرزمین یک کشور دیگه به سرزمین های در اختیارت همیشه شیرین بوده ولی اونوقتی که این نقشه را کشیدند باید فکر میکردند ایران همینطوری میشینه مثل قبل نگاه میکنه یا چی؟! الهام چند روز پیش در دانشگاهی در باکو گفته بود ما این کریدور را میگیریم، روسیه کاری نداره، ایران هم کاری نخواهد داشت(!) و ارمنستان هم نمیتونه کاری بکنه. اصولا این لگدهای خودش و رسانه های رژیم باکو ( که البته همه به تحریک پشت پرده است (صهیونیستها و اردوغان) و الهام و رفقاش اصولا در مقیاس چنین بازی ای نیستند) یکی به این دلیل هست که ایران موضع قاطع و محکمی در این مورد گرفته ( در حقیقت الان ایران تنها مانع این بلندپروازی باکو و ترکیه هست) و یکی نزدیکی بیشتر ایران و روسیه به خاطر جنگ اکراین ولی همچنان روس ها و ارمنی ها واقعا مانعی نیستند و اگر ایران نبود تا حالا صد بار این کریدور الحاق شده بود ( با ضرر مستقیم به محدوده! ارضی ایران) برای همین با تمام توانشون به میدان اومدند و البته دنبال فرصت هستند. حتما ما باید یک طرح یا چند طرح برای سناریوهای مختلف داشته باشیم که در صورت حماقت باکو چه اقداماتی سریعا باید انجام بشه. از جمله ورود به خاک ارمسنتان و قطع مسیر. پ ن: گزینه بهتر این هست همین حالا با ارمسنتان توافق کنیم برای چند پایگاه مرزی در خاک ارمسنتان و این کریدور ادعایی تا هرگونه حمله باکو به این مسیر به شکل طبیعی رویارویی با ما محسوب بشه. اینطور دیگه غافلگیر نمیشیم. پ ن2: فراموش نکنیم رزمایش های مشترک ترکیه (خصوصا در مقیاس بزرگ) قبلا همیشه پوششی برای تقویت نیروها و ابزار و تسلیحات و پشتیبانی از رژیم باکو بوده برای یک حمله جدید. با توجه به پروازهای گسترده لجستیکی از مقصد باکو به سرزمین های اشغالی در چند ماه اخیر و همچنین رزمایش های اینچنینی که بخشیش با هدف باقی موندن نیروها و تسلیحات ترک در خاک رژیم باکو برای اجرای عملیات یا عملیات هایی هست و همچنین سروصداهای زیاد و فضاسازی و شلوغ کاری های رژیم باکو و برخی در ترکیه و زمینه سازی اصطلاحا و مشغولیت روسیه و ... احتمال یک عملیات جدید جدی است. ایران باید هم هشدارهای لازم را از مجاری لازم ارسال کنه و همچنین آماده هر سناریویی باشه. رژیم باکو و ترکیه احساس میکنند ادر این مقطع اگر به زور هم بخشی از ارمسنتان را اشغال و ضمیمه کنند نهایتا توی اوضاع کنونی جهان و منطقه کمی سر و صدا میشه و بعدش همه از یاد میبرند و هرگونه اقدامی هم توسط ایران در اینده برای ازاد سازی این مناطق حمله ایران به نیروهای باکو و ترکیه (ناتو لابد؟!) محسوب میشه.
  21. وقتی ما یکی از گزینه های هدف چنین تسلیحاتی معرفی میشیم یعنی در یک اقدام فراگیر از حداکثر توان خود برای دفاع باید استفاده بکنیم. چیزی که مشخص هست فناوری های قدیم و خصوصا جدید آمریکا در برنامه های تاکتیکی و هیبریدی خود در اغلب موارد وابسته به ماهواره های نظامی و تجاریشون هست. در یک تهاجم همه جانبه به کشور ما، توانایی هدف قراردادن بخش مهمی از سیستم یکپارچه حملات دشمن یک دفاع مشروع و عقلانی است خصوصا اینکه هنوز خود ما چندان وابسته به این بخش از تکنولوژی نشدیم و اقدام متقابلی در این حوزه برامون متصور نیست که از اون ناحیه آسیب ببینیم. بنابراین تسلیحات ضدماهواره الان بودن یا نبودنشون مسئله نیست. بلکه مسئله ارزان سازی و تولید با کمیت بالا مطرح هست تا در موقعیت مورد نیاز بتونیم تا حد امکان این بخش از اجزای پازل دشمن را تا جای ممکن نابود کنیم. اصولا رقابت با ایالات متحده در حوزه هوایی و پدافند به شکل کلاسیکش ( سلاح / ضد سلاح ) برای ما ناممکن هست به خطار شکاف طبیعی مالی و نظامی و تکنولوژیکی. ما باید بر روی تاکتیک ها و استفاده خلاقانه از ابزارهای موجود یا اختراعی خودمون استافده کنیم برای تخریب تاکتیک و ابزار دشمن. یعنی جنگنده ساخت بریم جنگنده یا پدافند ضد اون را بسازیم برای ما قابل دسترس نیست برای سد توانایی دشمن ( منظور این نیست که در این حوزه ها کار نکنیم ) چه مالی و چه زمانی و تکنولوژیکی، بلکه وقتی اون یک بمب افکن نسل ششم ساخت ما فرضا وابستگی تاکتیکی و عملیاتی اون بمب افکن را تجزیه و تحلیل کنیم و نقطه ضعفی در این چهارچوب از این سلاح را هدف قرار بدیم ( از زدن یک مرکز عملیات زمینی تا یک انبار سوخت تا یک ماهواره نظامی و ...)
  22. از تهدیدات نباید غافل بشیم. در همین یک ماه اخیر ما چند اقدام را داشتیم. اعلام حضور گسترده تر شهپادهای آمریکایی در خلیج فارس و دریای سرخ. اعلام وزیر جنگ صهیونیستها مبنی بر یکپارچه سازی پدافند و رادارها با کشورهای عربی خلیج فارس و همچنیین گسترش فعالیتهاشون ذیل سنتکام و خوشحالی از اینکه آمریکا در این منطقه دسته بندیشون کرد چون روابط و همکاری هاشون در حوزه نظامی با کشورهای عربی هماهنگ میشه. حضور معنادار صهیونیستها در قالب سنتکام در بحرین و امارات به شکل محسوس و نامحسوس و احتمالا در اختیار گرفتن رادارها و پدافند و همچنینی مسیر هوایی مستقیم برای حمله احتمالی یا خرابکارانه غیراعلامی! به ایران و زیرساختهاش.
  23. هنوز اونچنان در دور جدید نه، فقط زمزمه های تظاهرات مسالمت آمیز هست و اینطور پیش دستانه شمشیر را از رو بستند و حتی با ارتش تهدید میکنند و میگند که زندگی مردم توسط یک اقلیت؟ خودخواه نباید مختل بشه.
  24. بدون شرح!!! ریشی سوناک نخست وزیر انگلستان: با رییس پلیس جلسه داشتم برای اینکه روشن کنم پلیس از حمایت کامل من برای ممنوعیت تظاهرات غیرقانونی! برخورداره. مردم؟ به اندازه کافی از این قانون شکنان کشیدن! و اونایی که قانون را زیر پا میزارند با تمام توان باهاشون برخورد میشه! نماینده محافظه کار: بریتانیا میتونه از ارتش برای آرام سازی اوضاع استفاده کنه.
  25. دادگاه آمریکایی شکایت نامزد جمال خاشقچی از محمد بن سلمان را به جرم قتل خاشقچی رد کرد. به گفته رییس دادگاه به خاطر مصونیتی که ماه یش کاخ سفید شخصا! به محمد بن سلمان عطا کرد، دادگاه صلاحیت رسیدگی به پرونده قتل را نداره. کاخ سفید اعلام کرده بود به خاطر جایگاه محمد بن سلمان در نقش شاهزاده سعودی و همچنین جایگاه مشابه نخست وزیریش در حکومت سعودی!! ( نه تنها مصونیت میدند بلکه لقب اعطایی نخست وزیری را هم یک جوری در بیانیه فرو میکنند!! حالا با انتخابات هم نشه با اعلام کاخ سفید که میتونه نخست وزیر یک کشور دیکتاتوری باشه که هیچ انتخاباتی به خودش ندیده. ) هیچ دادگاهی در ایالات متحده صلاحیت اتهام زنی و رسیدگی به جرمی علیه بن سلمان را نداره! *همزمان محافل غربی آسمون و ریسمون را به هم میبافند راجع به چرایی قیمت نفت ولی خب همزمان دیشب قیمت نفت برنت به زیر 80 دلار سقوط کرد.