الان معضل اصلی ترورهاست و جاسوس ها و تکنولوژی ای که در اختیار دارند و ناشناس هست. باید دید نحوه شناسایی فرماندهان به چه صورت هست چون الان تقریبا دیگه میشه مطمئن بود دستگاه های ارتباطی در اختیار رزمندگان نیست. نفوذی و جاسوس هم نمیتونه هر روز یک فرمانده را لو بده و خیالش هم راحت باشه. جاسوس های معمول هم این همه دسترسی ندارند. یک ترکیبی از اینها ممکنه باشه یا عملا یک تکنولوژی ناشناس که سر حوصله از 2006 به بعد و خصوصا در خلال جنگ سوریه و تحرکات فرماندهی حزب الله حتی از داخل سوریه ممکنه آلوده کرده باشند و الان دارند برداشت میکنند. باید به حزب الله کمک کرد در این زمینه خاصه. حتی شده با ترور میکنند؟ در میان غیرنظامیان؟ ترور بشند، هر جا که پیش میاد و هر شخص. چشم در برابر چشم. پ ن: همچنان در دو حوزه هر چه قدرم تکراری به شخصه روش تاکید میشه: تونل: فعلا در مقابل قدرت دشمن در حوزه اطلاعاتی و کشف و برتری مطلق هوایی برای تردد و اختفا و عملیات. هر طور شده حتی روزی 10 سانت بشه ایجاد کرد در هر نقطه ای که میشه فکرش را کرد و اون را فقط مختص حماس و گروه های محاصره شده ندونست. در همین ایران خودمون نه فقط موشک و هواپیما که برای تردد نظامی هم شده حتی بین شهرها تونل کشی بشه ( مقرهای داخل شهرها و حشایه ها که اصولا در اولیت باشند ) - مرزها و جداره سواحل و کوهستان ها و داخل مراکز نظامی و ... ما حتی تاثیر بسیار بسیار قدرتمند تونل را در جنگ سوریه و مسلحین سوری و تکفیری ها هم ( هرچند معمولا خندق میزدند و تونل های محدود ) دیدیم. موشک ضد ماهواره این دو مورد از اولیت های جدی برای مقاومت هست مورد اول و مورد اول و دوم مختص ایران.

احتمالا دوستان قبلا بحث در موردش کردند در استاتوس ولی جناب سرهنگ یک گزارش یک دقیقه ای دادند به سردار رشید در رزمایش همینطوری از چندین سامانه به تنهایی رونمایی کردند کلامی جالبه هیچکدومشون قبلا رونمایی نشده ولی به نظر در مدار استفاده هستند حالا در هر مرحله ای که هستند. خصوصا مجید که خب زیاد ازش شنیدیم. و البته کاشف 99* هم به نظرم کاملا مشخصه از مدتها پیش از رونمایی در مدار استفاده بوده و در این دو رزمایش هم حضور جدی داشت و نکته قابل توجه اشاره به برد 30 کیلومتریش بود در حالیکه به طور رسمی 12 کیلومتر اعلام شده بود. * هر جا اسم کاشف میاد از کروز هم صحبت میشه. اینجا هم سرهنگ اشاره کردند یک هدف با ار سی 1. و البته سرعت دو ماخ و موشک کروز را از فاصله 30 کم تشخیص میده و از قابلیت لینک شدنش با سامانه مجید و گتلینگ! و .. گفت. به به نظر به عنوان یک مکمل فوق متحرک! برای سیستمهای ضدکروز توسعه داده شده. شاید برای افزایش قدرت کشف یا مکمل کشف وقتی برخی رادارها دچار آسیب میشند یا استقرار سریع نقطه ای در یک محل. حالا با جمیع اطلاعات بالا یک برداشت شخصی من این هست با توجه به شکل رونمایی کاشف، ظاهر به نظر تکمیل نشده و تولید ضربتی اون که بلافاصله هم در دو رزمایش حضور جدی داشت مربوط به یک واقعه و تلاش برای رفع نقص و فقدان جدی است: حادثه پرنده اکراینی و ضعف سامانه های کوتاه برد در کاربری مستقل و در صورت قطع ارتباطشون با مرکز خصوصا نسبت به اهداف کروز و کم ارتفاع. به نظرم کاشف برای پوشش این ضعف که با ماجرای پرنده اکراینی نمود پیدا کرد و شاید حفره پنهان مانده بزرگی بود توسعه داده شده به صورت ضربتی که در شرایط مشابه کمک کننده کاربر سامانه ها باشه که اون خطا در شرایط مشابه حتی اگر برخی زیرسامانه ها به درستی عمل نکردند یا کاربر خطایی کرد؛ دقت واکنش را بالاتر ببره.

سلام تکرار مکررات براندازان دوایی از درد واقعیت دوا نمیکنه. لطفا به انبوه تاجران لبنانی شیعه پخش شده در آفریقا و آمریکایی جنوبی و تراکنش های مالی برخی شیعیان حاشیه جنوب خلیج فارس و تجار شیعه و منابع مالی واقعی حزب الله یک نگاهی بندازید تا متوجه بشید حزب الله نیاز به صدقه کسی نداره. ایران کمکی هم کنه کمک به امنیت خودش و شیعیان بنا به وظیفش هست. کاری که امام موسی صدر پایه ریزی کرد نه مبتنی بر کمک های رژیم پهلوی!!! که توانمند کردن خود شیعیان لبنان بود که بعدها مستقل شد و به ثمر رسید.

سوال بزرگ که بعدها شاید فاش بشه اینه دسترسی اسقاطیل به فرماندهان از کجا آب میخوره؟ طوری هست که بعد این همه امکان و کنار گذاشتنشون حتما توسط حزب الله آدم شک میکنه واقعا به اون مورد به ظاهر خنده داری که در طول سال های دراز اینها به اشکال گوناگون فرماندهان را اصولا کدگذاری کردند به عبارتی گویا مثل یک هدف متحرک دقیقا میدونند کجا هستند. اون وزیر اسقاطیلی وسط معرکه سال پیش وقتی گفت ما خیلی راحت همین حالا هم جای سید را میدونیم پشت گرم به یک ابزاری میگفت حتما. با توجه به ترور ها به نظر حتی یک نفوذی هم دیگه انقدر بی پروا نمیتونه عمل کنه. چیزی فراتر از این امر هست. نهایتا هم یک جاییش به تکنولوژی ختم میشه.

وقتی به خوی خون ریز و پاکسازی نژادی این رژیم اشاره میشه طبیعتا باید مشخص باشه دیگه بعد این همه مدت. در بنت جبیل خانواده های زیادی کلا همه با هم به شهادت رسیدند یکجا. تا حالا چهار استاد مسن ملبس حوزه علمیه در لبنان به شهادت رسیدند. نتایاهو وقتی از زیر زمین نطق میده بیرون که ما هر کسی بهمون اسیب بزنه را بیشتر و بدتر اسیب میزنیم اونم پیش دستانه دقیقا و دقیقا و فقط و فقط منظورش کشتن زن و بچه هاست. تنها راهکار صهیونیستها همین بوده در جنگ ها. زدن زن و بچه ها برای فشرا حالا در خلالش قطعا نظامیانی هم بینشون هست. فراموش نکنیم این دقیقا مخالف راهکار زدن نظامیانی است که تلفات غیرنظامی هم داره. این را درست درک و تبیین نکنیم جفا به شهدا و این صحنه کردیم. به تاریخ کردیم که از یهود به معنای قرانیش و صهیونیستها ان جانورانی که بودند و هستند را تقلیل دادیم.

برادر من کاملا متوجه منظورتون هستم. ولی این رژیم مثل یک مار زخم خورده است و حتی تا حدودی بر خلاف همه کشورهای جهان ( البته آمریکا را هم باید روزی دید که حیاتش در معرض خطر جدی باشه ) توحش آمیخته به ایدئولوژی وحشیانه و فاشیستیش اصولا از خون ریزی و نسل کشی لذت میبره. این را باید به عنوان واقعیت ابتدا قبول کنیم و بعد بر این اساس برنامه ریزی کنیم. حزب الله نهایت تلاشش را کرد این بهانه را به دست این رژیم برای کشتار نده. مطمئن باشد باز تا حد امکان سعی میکنه حداقل بیروت را حفظ کنه برای پشتیبانی از آوارگان ولی روزی که جنگ به بیروت برسه دیگه تکلیف از روی دوشش برای تلاش برای نجات غیرنظامیان بیشتری از این نسل کش جنایتار فاشیست برداشته میشه. به نظرم کسی ه در میدان هست تصمیم بهتری میتونه بگیره. این جنگ و توحش و نسل کشی با هیچکدوم از جنگ های پیشین قابل قیاس نیست. چک سفید تضمین شده بعد کشتار 41 هزار نفر و اب از سر گذشته اسقاطیل یعنی ما با جنگی طرف هستیم که شبیه هیچکدوم از جنگ های 80 سال گذشته این رژیم در منطقه نیست. امروز حرمین شریفین در کربلا بازگشایی شدند و با دستور و فرمان صبح آیت الله سیستانی دارند مقدمات پشتیبانی ازغیرنظامیان لبنانی را فراهم میکنند. انشالله که نظامیش هم جایی دیگه انجام میشه.

شما از بیش از 300 حمله ای که منتشر شده و ویدئوهاش هست نگاه کنید ببینید جمعا چند انفجار ثانویه مشاهده میشه؟ از هر 10 مورد یک مورد به زور شاید. ما نباید اسیر پروپاگاندای صهیونیستها خودمون بشیم. طبیعی است که اونها بانک اهداف نظامی را هم میزنند ولی الان بعد یکسال این پوئن را به دشمن بدیم که اونها " اسرائیل واقعا و کاملا مشخصا اهداف نظامی حزب الله و بانک اطلاعاتی از پیش تعیین شده را مورد حمله قرار میدهد" یعنی بازی در زمین دشمن/ گفتم طبیعی است که بانکی دارند و اون را هم میزند چون نمیخوان بخورن ولی این مرحله را به نظرم به سادگی میشه تشخیص داد که کشتار وسیع مردم مدنظر هست حالا در کنار زدن جاهایی که گمان مکینه ممکنه هدفی هم باشه. بعد یکسال این جانور را که دیگه همه میشناسند. اصولا هدف کشتن مردم عادی است. میگن حالا در بینش نظامی هم کشتیم یا کشته شده فبها. اسیر تصویری که این رژیم از خودش به مدد تسلیحات پیشرفته و تکنولوژی و رسانه و ... داره نباید شد.

سلام البته ادبیات اونهاست. اگر هدفی از حزب الله داشتند زودتر زده بودند. خانه و مکان های عمومی مردم را زدند ( در جملاتشون هم مثل بهانه های بیمارستان و مدرسه غزه مستتر هست: حزب الله توشون راکت قایم کرده ) و در کنار چند هدف پراکنده که به هر حال یک به صد هم حساب کنی و البته شاید حتی عامدانه میزارند بعضی هدف های شناخته شده را این مواقع میزنند که بگند دیدید انفجار ثانویه داشت پس نتیجه بگیره افکار عمومی همه اهداف نظامی بودند. 50 شهید و 300 زخمی فقط تا حالا اونم در یک موج حمله. عملا در حال کشتار هست. 41 هزار نفر را کشت دید اب از اب تکون نمیخوره و حالا میگه من که فشار میکروئی! افکار عمومی و سیاسی را پشت سر گذاشتم، حکم بی خاصیتی هم علیهم احتمالا صادر بشه پس چه بهتر که همین حالا کار را تموم کنم در لبنان هم و منظور از کار را تموم کنم یک کشتار و ویرانی بی سابقه مثل غزه است. یک نسل کشی که تا چند نسل بعدش نتونند بلند شند به خیال اینها. الان مسئله حزب الله نیست. چون قدرت متوازن نیست باید وجوه دیگه ای از مقاومت به نحوی وارد بشه. دست یمن بسته است ولی عراق و سوریه و ایران باید مداخله کنند به نحوی. جهان به هر حال یک تاب اوری برای منافع خودش داره در یک جنگ فراگیر منطقه ای. باید نقطه ای برای ورود به این جنگ فراگیر بزاریم. نمیتونیم اجازه بدیم لبنان هم مثل غزه بشه مضاف بر اینکه غزه را هم نمیتونیم بزاریم کامل مقاومتش نابود بشه. وقت تصمیم های سخته. یهود بزدل و ترسو است به فرموده قرآن. تا ضربه سخت و دردناکی نخوره عقب نمیشینه.

یه کفی باشه شاید بشه با چینش جعبه ها مثلا تعداد را به 24 یا حتی 32 عدد هم رسوند.

اصولا درگیری یمنی ها با ناوهای جنگی شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نرسه در نسبت با درگیری با کشتی های تجاری. چرا؟ چون انصارالله هم به خوبی از هدفش و تشدید تنش و مدیریت صحنه اطلاع داره. هدف انصارالله ناامن کردن دریای سرخ با تسلیحات محدودش تعریف شده. برای ناامن کردن شما نیاز داری مدیریت استفاده از تسلیحات محدودت را داشته باشی تا استمرار داشته باشه شلیک هات. انصارالله با همین به گفته دوستان موشک های قدیمی به هدفش رسیده. درگیری با ناوها و کشتی های جنگی هدفی ثانویه و بعضا در دل هدف اصلی و برای مواقعی خاص بوده که عملا برای انصارلله مطمئن باشید اگر کشتی های جنگی اسقاطیل بود شاید شرایط فرق میکرد در ترکیب و کمیت و نوع به کارگیری سلاح ها. ولی کشتی های ائتلاف امریکا و انگلستان و غرب برای انصارلله هدفی نیست که هدف اصلی را قربانیش کنه.

مشخصا برای ما همچنان هزینه ها به نظر اولیت دارند. کشنده های تجاری در دسترس و ارزان تر نسبت به نمونه های نظامی و البته تعداد بیشتر به نسبت لود و وزن بیشتر که کشنده سنگین تری را میلطبه. والا میشد با توجه به تعدد موشکهامون در این رنج ها و انواع، یک پرتابگر چندگانه طراحی کرد و ساخت که با چابکی و استفاده از موشک های متنوع تبدیل به یک سلاح تاکتیکی موثر بشه.

فرض بگیریم در مسیر اسقاطیل با توجه به بردی که داره - بیشینه برد را در مانور مصرف کنی. یعنی یک خلبان مبتنی بر هوش مصنوعی یا خودکار داشته باشه که بسته به هوش مصنوعی یا خودکار بودن مانورهایی را انجام بده. هوش مصنوعی بر مبنای دیتای پروازهای شبیه سازی شده و خودکار بر اساس مانورهای رندوم. مثلا بعد از طی مصافت 300 کم و تقریبا از میانه عراق ( در مسیر مستقیم ایران به اساقطیل ) هر فرضا ده! ( رقم همینجوری) ثانیه شروع به یک مانور تصادفی کنه. اینطوری شاید رهگیریش برای یک جنگنده یا سیستم های پدافندی سخت تر بشه هر چند به اصطلاح مسیر افزایش پیدا میکنه ولی برد این پهپاد تامین میکنه به نظر این افزایش مسافت را. پ ن: شاهد بی چطور پرتاب میشه؟ با توجه به وزنش پرتاب های شاهد 136 شاید چندان قابل استفاده نباشه در این مورد.

نه. به نظرم درسته. یکی دیگه از شهدا تصویرشون منتشر شده کنار شهید عقیل. شهید أبو حسين وهبي که تقریبا همسن و سال شهید عقیل هستند. و جزء تصاویر خاصی هست که چهره برخی هنوز تار هست. تصاویر همشون هم به شکل واحد منتشر شده. البته نه رسمی ولی غیررسمی. خیلی امید داشتم خبرها لااقل غلط باشند از جلسه فرماندهان. الجزیره که از 20 شهید صحبت کرده بود و چند زخمی. همه هم فرماندهان یگان رضوان. چون شهید عقیل هم عملا فرمانده ارشد عملیات یگان رضوان بودند عنوان کرده بودند گویا. صهیونیستها انقدر مطمئن بودند که این بار بدون هیچ شبهه ای و فوری تقریبا از ترکیب افراد و حتی دستور جلسه خبر دادند قبل تایید رسمی.

پس خبرها درست بود. جلسه فرماندهان رضوان بوده. احتمالا خود صهیونیستها هم از این فرصت و این موفقیت در تعجب هستند. چرا این همه فرمانده باید در یک جلسه باشند همزمان؟ خیلی عجیب و اصولا بی گدار به آب زدن هست. به اندازه دو برابر شاید فرماندهان ارشدی که در این یک سال به شهادت رسیدند فقط با یک حمله و در یک جلسه. صهیونیستها گفته بودند جلسه کمیته مرکزی فرماندهان رضوان بوده. ولی چرا آخه؟ چه نیازی بوده حتی اگر عملیات مهمی در پیش بوده؟ حتی حضور یک فرمانده در کنار فرمانده ارشد یعنی خطر یعنی دشمن هر ریسکی را میپذیره. با این ترکیب هم کشف موقعیت راحت تر و ساده تر بوده و هم حمله بهش با هر ریسکی توجیه پذیر. گفته شده در طبقه منفی دو. ولی شما حساب کن یک ساختمان معمولی است. قدرت بب های صهیونیستها را دیدیم. این همه فرمانده و مرد صرف ترددشون احتمالا هر طوری جلب نظر میکرده مگر مسیر زیرزمینی وجود داشته ولی حتی در اینصورت حضورشون اشتباه بوده در یک مکان همزمان.

دشمن قویه این را باید در نظر گرفت. از سال 2006 مضخصا بی کار نبوده و به طور جدی روی لبنان کار کرده و الان داره بهره برداری میکنه. طوفال الاقصی نبود به وقتش این کار را با تکمیل کارهای اطلاعاتی و امنیتیش شاید شدیدتر و حتی یکباره انجام میداد. اما در مورد این عملیات هم باید درس گرفت. نباید خسته شد. باید درس گرفت و اصلاح کرد. باید درس گرفت و عمل کرد. 1. بعد شهید شکر نحوه لو رفتن مکان ایشون مبهم بود. پیچرها تا حدودی این شک را برانگیخت که شاید با چنین ابزاری لو رفته ولی بعد این ترورها احتمال باید دید که از این منظر رعایت شده بوده. پس فقط هم مسئله جاسوسی نمیتونه عامل این اطلاعات دقیق بود. از نفوذ گرفته تا شناسایی قبلی و یک پلن کامل که همه مکان ها، همه افراد و همه وسائل حتی شخصی را روش سوار هست تا کمک اطلاعاتی از داخل دولت لبنان و ... تا نفوذ در رده های امنیتی حزب الله باید بررسی بشند. 2.این عملیات علاوه بر خود فرمانده ابراهیم عقیل چیزی که صهیونیستها خیلی دارند به خاطرش شادی میکنند هدف قرار دادن کمیته کاملی از فرماندهان یگان رضوان هست. با چند تجربه قبلی حتی حضور یک فرمانده در بیروت و آپارتمانی عمومی اشتباه بوده ولو در طبقه منفی 2، حالا اگر چنین جمعی از فرماندهان در این موقعیت دور هم در این مکان جمع شده باشند طبیعتا این گله به حزب الله هم وارد هست که چرا؟ آلودگی لبنان بیروت و شمال و جنوب نمیشناسه. زیر یا روی زمین نمیشناسه. چنین فرماندهانی با بالاترین رتبه فقط و فقط باید در مکانی باشند در شرایط فعلی که بدونند حتی با اصابت موشک جنگنده امن هست چه برسه این همه فرمانده در یک مکان ناامن که قبلا شهید فواد دقیقا به همین شکل ترور شد خطاست. پ ن: ما ابدا در مقام ملامت و قضاوت نیستیم. ما اطلاعات نداریم، خبر نداریم، نمیدونیم و نادانیم به شرایط. زب الله در یک گله جا تقریبا در محاصره همه قدرتهای اروپایی و آمریکا و عربی وصهیونیستها و بخشی از خود لبنان و حتی دولت هاش همینکه هنوز میتونه لانچری خارج کنه و شلیک کنه شاهکار میکنه و با جونش بازی میکنه. ما فقط تحلیل خام میکنیم که شرایط اگر چیزی بود که ما میبینیم بهتر بود برخی موارد رعایت میشد ولی میدونیم که عملا هیچ چیزی نمیدونیم در مورد مخاطرات و تصمیم ها و بایدها و نباید ها. تنها چیزی که مطمئن هستیم اینه وقتش هست مقاومت به کمک حزب الله بیاد... در همه ابعادش و تمام جهات. انشاء الله خداوند هم بهترین تصمیم را رقم میزنه.

سلام به نظرم مشابه کاری که کانال اخ فی الله با نام عنوان «اسقاطیل» میکنه و کرده. بهش زیاد خورده میگیرند که در شان کانالت نیست و اون مرجعیت و تخصصی بودن خودت را در خبررسانی دچار آسیب میکنی ( و ایشون همچنان اصرار دارند که هدفشون عمدا انتخاب شده و کار درستی است از نظر ایشون ) ولی طوری الان شده که بعضا کسانی که این کانال را زیاد دنبال میکنند هم ناخودگاه از واژه اسقاطیل استفاده میکنند. به نظرم این از جهاتی بسیار خوب و مفید هست در رسانه. پ ن: ( حالا به عنوان یه خاطره ) من مدتها پیش در انجمن اکراه داشتم از درج مدام نام جایی که این رژیم بهش میگه کشور! یعنی همون اسقاطیل اخ فی الله و در انجمن مینوشتم ( حالا کلمش یادم نیست ) فرضا ازرائیل یا اصراعیل یا همچین چیزی بیشتر برای برجسته نشدن واژه کلیدی در صفحات مجازی. برادر @oldmagina یک بار اشاره کردند که برای یک انجمن تخصصی مناسب نیست که از اسامی غیررسمی یا ساختگی استفاده کنیم و نمیدونم پیشنهاد خودشون بود یا نه ولی من سعی کردم بعد از اون از واژه های جایگزین ( مثل صهیونیستها ) و ... استفاده کنم که البته همه جا نمیشد. ولی به نظرم الان واژه اسقاطیل در پست های غیررسمی و معمولی ( نه صفحات اختصاصی و مثلا نشریه ) اگر قرارداد بشه بد نباشه استفاده ازش توسط کسانیکه مایل هستند. منظورم اینه لاقل بقیه اطلاع داشته باشند منظور تمسخر و اشتباه لحظه ای نیست و یک قرارداد هست که ممکنه در یک مطلب کاملا جدی باشه ولی اشارش به این شکل قرارداد شده باشه.

ق بخش ایکس ری ها بسیار جالب بود. عملا نه تنها خرابکاری به شکل وسیع میتونه بکنه ( بسیاری از شرکت های بزرگ تحت اداره ی یهودیان هست و این برای کارزاری شاید آخر الزمانی کنار گذاشته شده باشه ) بلکه میتونه دستگاه های سنجش خرابکاری را هم خودش تولید کنه و تنها استثنا را در اونها - یهود یا بهتره بگیم صهیونیستها و اسرائیل - تعریف کنه. ارتش ترکیه بلافاصله اعلام کرد تمام سیستم های ارتباطیش را دوباره چک میکنه. هرچند اعلام کرده سیستم های اصلی همه تولید داخل هستند و سزامانی هم برای کنترل سیستم هایی که ممکن هست حلقه ای غیر از دولتی درش دخیل باشه دارند ولی طبیعی است که ترسش بگیره. ترکیه به هر حال ارتشش ارتشی است که از ابزارهای متعدد خارجی هم استفاده میکنه خصوصا اگر جناب اردوغان زبان باز کنه شاید خیلیهاشون در اوج لذت و خوشحالی و ذوق زدگی از اینکه تکنولوژی فوق هوشمند اسرائیلی دارند!! و اما یک ماجرا: همه میدونیم که ترورهای خودرویی و فردی اسرائیل تقریبا از چند ماه پیش شروع شد و لااقل از ابتدای ورود حزب الله به معرک ما شاهد این ترورهای روزانه نبودیم. به شخصه خود من بارها سوال مطرح کردم که چطور انقدر دقیق این ترورها رخ میده و از اونجا که ما به اطلاعات دسترسی نداریم احتمالات را مطرح میکردیم شاید هنوز بخشی گوشی هاشون را کنار نزاشتند، دوربین ها و جاسوس ها هستند، پهپادها هستند و ... ولی اگر من بعد ( با احتمال کنار ذاشته شدن هر وسیله ارتباطی فعلا ) ما مثل سابق در تعداد شاهد ترورهایی که قبلا بودیم نباشیم این نشون میده که پیجرها یا بیسیم ها ( به احتمال حتی خودروها و موتورها هم میرسیم بعدا ) احتمالا آلوده بودند و ترورها که گاهی با اسم حتی انجام میشد از این طریق بوده. ولی سوالی که پیش میاد مثلا واحد ضداطلاعات حزب الله که مثل ما که نبوده شک و شبهه داشته باشه طرف موبایل داشته یا نه؟ اطلاعاتش کامل تر بوده آیا شک نکرده که فرضا تنها عنصر مشترک بین نیروهایی که ترور میشند فرضا پیجر یا بیسیمشون هست؟ و این نمیتونسته شکشون به بیسیم ها و پیجر ها را بیشتر کنه؟ البته این فقط یک حدس هست. ممکنه ترورها همچنان مثل سابق ادامه داشته باشه که اونوقت باید دلیلش را در جای دیگری بررسی کرد. از کارت ملی و گواهینامه افراد که ممکنه در چیپست هاشون که عمدتا وارداتی است ( اگر داشته باشند یا حتی بدنه کارتها که فرضا حتی ایران هم برای کارت ملی از یک شرکت خارجی وارد میکرد ) تا حتی نمیگم خوردوهاشون بلکه لباس ها و کفش هایی که در مسیر مغازه و خشک شویی و ... میتونه توسط شناسایی جاسوس ها و طی ماه ها با حوصله و دقت کار گذاشته شده باشه.

پیجرها گویا مربوط به شرکتی انگلیسی به نام اپولو و تولید تایوان بودند. هر دو تحت سیطره و نفوذ صهیونیستها. شرکت ممکن هست یک شرکت ورشکسته یا پوششی بوده باشه.

ما نباید ناامید بشیم. تکنولوژی ما چندین و چند سال و شاید چند دهه عقب تر از جهان هست به لطف پادشاان خرفت که میراثی از بی کفایتی برامون گذاشتند و عقب افتادن از قافله علم و تکنولوژی. به هر حال ما با ابتکارات باید بجنگیم و اگر نشد باز هم تلاش کنیم. اگر شهید طهرانی مقدم در ابتدا تصور داشت که به هر حال که یک راکت من در برابر قدرت عظیم پدافندی قدرتها کاری از پیش نمیبره که الان اینجا هم نبودیم. باید به قول شما دعا کرد واقعا موثر بوده باشه این سلاح ولی اگر نباشه هم باز تلاش مکنیم. با کیفیت، خلاقیت یا تعداد حل مکنیم این قدرت دشمن را.

هرچند همین تصویر و عکس چهره ها و ... ناشی از بی تجربگی و خامی محض ما و دست اندرکاران هست و بوده در اون مقطع و بعضا نمونه های دیگه. ولی آدرس غلط جناب دکتر جفری لوئیس را هم باید اصلاح کرد که کسی که استاکس نت دوست نداره راه حلش اصولا اخراج و راه ندادن هیچ بازرس/جاسوس آژانسی بوده در وهله اول و آخر و باقی چیزها برای محکم کاری است. والا دوستان! هم زحمت بردن را میشکند و هم آوردن!!

یگ نکته دیگه این عملیات انصارالله پاتک به عملیات روانی به اصطلاح حمله مصیاف بود. صهیونیستها و خصوصا جناح غربی به شکل گسترده ای داشتند با داستان سرایی مثلا قدرتنمایی میکردند برای صهیونیستها که با این عملیات یک پاتک جدی به اون عملیات روانی انجام شد طوری که بحث ها همه اومد حول نقص پدافندی صهیونیستها ناگهان. یک احتمالم هست که به خاطر به هر حال شرایط نقل و انتقال و کیفیت پایین تر مونتاژ در یمن، کلاهک در فاز نهایی تحمل شتاب و سرعت موجود را نداشته و نتونسته شکل کامل و ثابت خودش را حفظ کنه و با جدا شدن قطعاتی ازش (اتش سوزی ها را توضیح میده در نقاط مختلف ) سبب انحراف قطعه (کلاهک) بزرگتری هم که به اون فاصله 2 کیلومتری نیروگاه برق ( به نظرم این نیروگاه همچنان محتملترین هدف هست با توجه به حمله به الحدیده ) اصبات کرده شده. بخشی از قسمت کنترل موشک تامیر روی پله برقی یک مجتمع عکسش منتشر شده بود که نشون میده سامانه گنبد هم فعال شده ولی احتمالا بیشتر از دفعات قبل گیج شده و شاید هم بقایای موشک های فلاخن و ارو - 2 را رهگیری کردند چون تعداد موشک زیادی به نظر برای جلوگیری از هرگونه اصابت موشک یمنی ها پرتاب کردند تا لحظات اخر حتی که موفق نبودند.

اسرائیلی ها در یک کار استاد هستند. جنگ روانی. در مورد این موشک هم بعد بیرون اومدن از شوک اولیه ( حقیقت همون ابتدا عدم رهگیری و اصابت بود ) انقدر ماجرا را با روایت های مجعول و ناقص و دروغ تفت میدند تا عملا روایت اصلی را گم کنند میان روایت ها و از بار روانیش هم. احتمالا مقصد نیروگاه برقی بوده که در دو کیلومتری محل اصابت قرار داشته و با توجه به حمله الحدید ه هدف متناسبی هم میتونسته باشه. به هر حال برای مینی ها هم تست اول موضوع بوده خصوصا در این برد و طبیعی است که خطای اصابت وجود داشته باشه. به هر حال 20 موشک فلاخن و پیکان به گفته خودشون به سمتش شلیک شده ( گنبد یا نشده یا اگر شده هم حساب نکردند اونها را دیگه ) نقطه اصابت هم به نظرم نوشن میده که سر جنگی موشک برای برد احتمالا کوچک شده بوده و اصابت ولی رخ داده و بحث هایی مثل اصابت جزئی به قول برادر مهدی شوخی صهاینه است. نکته جالب در آمادگی کامل منطقه و ازدیاد ائتلاف اروپایی/آمریکایی/عربی در منطقه این موشک پرتاب شده و از سر همه پدافندهای سر راهش از جمله چند ناوکشن در دریای سرخ و کشورهای عربی و اسرائیل رد شده و رسیده مقصد. جالبه یکی از فرماندهان اسرائیلی گفته ما از اول تو رادار داشتیم وقتی پرتاب شد. این یعنی افتضاح بیشتر. موشکی را در رادار داری و همه پدافندها را به سمتش نشونه میری و موشک تا قلب تل آویو بدون هیچ مانعی میره و برخورد میکنه. برخی عملیات ها فقط نشون بدند که پادشاه لخته و لباس تنش نیست کافیه!

موضع رسمی تکذیب برای کشوری در شرایط ما که نه از حق وتو برخورداره و نه حق تضمینی وتو و یا قدرت در نهادهایی مثل ناتو و اتحادیه اروپا عاقلانه ترین راه برای انجام معاملات هست. مثل ماجرای یمن و ده ها نمونه دیگه. موضوع ما موضع تکذیب هست و خواهد بود. حتی روس ها با تمام قدرتی که در نهادهای بین المللی دارند بعضا همین راه را مثل همه کشورهای عاقل در جنگل جهانی کنونی در پیش میگیرند که لااقل با دست خودشون سند حقوقی ( هر چند این جنگل کار خودش را میکنه ولی بهتر هست خودمون با دست خودمون دیگه کمک نکنیم به اقدامات علیه خودمون! ) علیه خودشون تولید و ایجاد نکنند با موضع رسمی.

علاوه بر موارد متعدد بحث هزینه ها و زمان هم هست. گاهی برای کاهش هزینه های عملیاتی و امنیتی و تجهیزاتی و البته دسترسی سریعتر به خاطر شرایط فورس ماژور نیاز هست که از امکانات موجود استفاده دوگانه داشت. پ ن: البته در این مورد فرودگاه ارومیه در مکان مناسبی از لحاظ پدافند غیرعامل نیست خصوصا که شلتر خاصی هم وجود نداره. در شرایط امروز گفته شده بارها که نزدیکی بیش از حد به شهرها و تهدیدات نوین کار را برای حفاظت سخت میکنه ولی به نظرم این پایگاه برای یک نیاز فوری است بیشتر. خصوصا بعد وقایع 1401 که چندین و چند مسیر و شهر در غرب کشور در معرض آشوب قرار گرفتند و امنیت جاده ها و شهرهای بین مسیر تحت تاثیر قرار گرفت ( شهرهای کوچک تر نسبت به مرکز استان ) و پشتیبانی از مرزها ممکن بود با خلل مواجه بشه تا از شهرهای بزرگ تر میخواست تامین صورت بگیره به شکل هوایی.

سخنان امروز سردار عابدی فرمانده قرارگاه خاتم و درخواست از دولت برای صدور مجوز حفارس در میدان مشترک آرش سخنانی است که باید جدی بررسی بشه. ایشون گفتند کویت زیرپوستی فقط اکتفا به بیانیه ها نکرده و با تاسیس یک شرکت با همکاری آرامکو گویا مقدمات فعالیت در این میدان را آغاز کرده. سردار عبادی گفتند هرچند حساسیت ها و ریسک ورود به این موضوع را میدونند ولی ایران نمیتونه معطل یا منفعل بشینه و کویت کارش را بکنه چون سهم ایران با کویت در این میدان مساوی است و نباید حق ایران را از دست بدیم در این میدان مشترک ( و عملا هرگونه تاخیر ممکن هست در آینده به ضرر ما باشه ) طبیعتا وقتی قرارگاه خاتم از دولت درخواست میکنه یعنی خودش فعالیت خواهد کرد و سردار عابدی گفتند دکل حفاری هم آماده دارند و اون بخش شیطنت ها و احتمالا قلدری های کویت به پشتوانه آمریکا را هم نیروی دریایی سپاه میتونه پشیتبان باشه تا کویت هم نخواد دم دربیاره. هرچند شرایط حساس هست و ایران نمیخواد جبهه ای ازا ختلاف ها گشوده بشه ولی دولت هایی مثل دولت کویت ( قطعا که پشت تمام این موش دواندن ها یک لابی آمریکایی و حتی غیرمستقیم صهیونیستی و عربی/عبری وجود داره ) و رژیم باکو اتفاقا گمان میکنند از این رعایت های ایران در موضوعات منطقه ای میتونند سوء استفاده کنند. یک بار برای همیشه پاسخ مناسب دریافت کنند این برگ را هم کنار میزارند و سرشون به کار خودشون مشغول میشه. ببینیم آمریکا حاضر خواهد بود برای کویت به خاطر میدان آرش وارد درگیری مستقیم با ما بشه؟! چون کویت تنها اتکاش به همین وعده هاست که جلو افتاده.