alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,150
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. وزیر جنگ صهیونیستها در سخنانی در رابطه با اصطلاحا طرح ب در صورت عدم توافق در مورد موضوع هسته ای و امکان جایگزینی طرح های امنیتی/جاسوسی/(خرابکاری) به کمک کشورهای منطقه و آمریکا با بازرسی ها که در اونصورت از دست خواهد رفت، اشاره کرده به دنبال یک طرح پدافند هوایی مشترک هم هست با کشورهای منطقه و آمریکا. کشورهای منطقه گویا هنوز یا متوجه نیستند که چطور در دام جنگی میفتن که جنگ اونها نیست و در هر صورت برنده قطعی این معاملشون با صهیونیستها خود صهیونیستها هستند که کشورهای اینها را در خط مقدم یک جنگ بی ارتباط با اونها قرار میده، یا به قدری از ایران ترس دارند/کینه دارند/جهل دارند/امید دارند(به همپیمانی در یک جنگی که یک سرش ارتش افسانه ای شکست ناپذیر(!) صهیونیسم (از منظر اینها) هست که میتونه برای اینها هم تتمه غنائمی داشته باشه) /آتو توسط صهیونیستها دارند/نگران ادامه سلطنتشون هستند که نیاز میبینند با تمام مخاطرات باز هم وارد چنین بازی خطرناکی بشند. تمام گفته های امثال امارات و ... که ابدا نمیزارند تهدیدی از خاکشون متوجه ایران بشه هم با وجود لفاظی های صریح صهیونیستها تنها برای خرید زمان هست تا طرح های مشترکشون را کامل کنند. (طی چند روز گذشته چندین پرواز نظامی مستقیم از امارات به فرودگاه های نظامی صهیونیستها رفت و برگشت وجود داشته ) ایران در حوزه خصوصا پدافند مشترک و تاسیسات اطلاعاتی/امنیتی/نظامی در حوزه خلیج فارس باید بهوش باشه و شاید نیاز باشه به این کشورها چیزی که ممکنه در صورت جنگ رخ بده را زودتر نشون بده. یکبار گفته شد وضعیت سوریه دقیقا میتونه برای امارات و بحرین شبیه سازی بشه. هرچند طبیعتا ما اون اشراف اطلاعاتی (ابزار/پول/مزدور/کمک/همکاری) لازم را نداریم تا لانه های افعی/کفتار را مستقیم شناسایی کنیم و محدودیت هم داریم به خاطر پوشش انسانی/امریکایی/حکومتی این لانه ها در کشورهای هدف ولی باید راهی پیدا کنیم.
  2. گفته میشه کره جنوبی هم درخواست اکراین برای دریافت سامانه میانبرد پدافندی را رد کرده. جالبه توجه به حوزه پدافند به نظرم بعد از این جنگ افزایش پیدا خواهد کرد خصوصا شاید در رده میانبرد. و البته باز جالب هست که کشورهای تولید کننده چنین سامانه هایی چندان زیاد نیستند. خصوصا سامانه های متحرک .
  3. این اشاره صریح نورنیوز و شورای عالی امنیت ملی چیز پنهانی نیست. مهم اینه چطور باید با این راهبرد ترکیبی ایالات متحده که پایگاه هاش را پوششی برای فعالیت های نظامی صهیونیستها قرار داده تا هم از حملات مصون بمونند و هم در نزدیکترین نقطه به ایران فعالیت و حتی اقدام نظامی کنند و هم مستقلا نفوذ و بسط خودشون را در کشورهایی خاص دنبال کنند مقابله کرد؟ طبیعتا اشاره خاص به کشورهای نزدیک به ایران احتمالا مستقیم به عراق و حتی شاید قطر و ترکیه برگرده. اینطور واکنش نورنیوز یعنی همانطور که اشاره شده در متن خبر فعالیتها از فعالیتهای گذشته که اطلاعاتی/امنیتی/جاسوسی بوده فراتر رفته و اشاره به "تجهیزات پروازی" احتمالا حتی فراتر از پهپادهای جاسوسی/انتحاری میتونه به جنگنده ها و پرنده های جمع آوری سیگنال هم در قالب پرنده های ایالات متحده کشیده شده باشه. فرضا جنگنده های اف-35 در نزدیکی مرزهای ایران تمرینات و گشتها و همچنین حساسیت سنجی سامانه های ایرانی را مدام آزمایش کنند و در این میان هدایت تجهیزات پهپادی و شنود و سیگنال را هم بر عهده داشته باشند و با شرایط واقعی یک نبرد احتمالی هم آشنا بشند. در مورد عراق این موضوع حتما بسیار جدی است. خصوصا در پایگاه اربیل و همچنین پایگاه های مرکز و غرب عراق. به نظرم باز هم تعلل ما بوده که چنین گسترش پیدا کرده این پیشروی های صهیونیستها. درسته همپیمانان ما در شرایط سختی قرار دارند و قبلا قدرت رسانه را در اکراین دیدیم و هر حرکت حساب نشده ایران میتونه شرایط را براشون سخت تر کنه و ارزوی برخی سیاستمداران تازه از راه رسیده و هیجانی را مبنی بر حذف حشد الشعبی جامه عمل بپشونه ولی کشوری که خودش را دانسته بستر اقدام نظامی و خرابکاری و امنیتی علیه کشور همسایش میکنه طبیعتا خودش و زیرساختهاش را در معرض خطر قرار میده.
  4. با توجه به نتایج فعلی و خصوصا نمایش خندان و شاد و سرخوش اروپا در کیف به همراه زلنسکی و سرمستی از وضعیتی که روسیه الان دچارش هست لااقل شاید بشه گفت بهتر بود برنامه ریزی لااقل برای سقوط دولت انجام میشد. برای مثال در یک نمونه هلی برن روزهای اول با اون حجم از نیرو طبیعتا اگر قصدی برای اشغال کیف وجود نداشت و یا ضربه شوک آمیز و سقوط دولت عملیاتی عبث و خطرناک محسوب میشه. که خساراتش را هم دیدیدم. همون اوایل هم گفته شد باقی ماندن زلنسکی ( حتی اگر بیشتر اهداف مسکو محقق بشه در شرق) اون هم به این نحوی که الان باقی مانده یک شکست در طولانی مدت برای روس ها محسوب میشه چون تبدیل به نمادی از مقاومت در برابر خواست های روسیه در شرق اروپا میشه و در عمل هم میبینیم هرچند زیرساختهای اکراین به شدت آسیب دید حتی اگر روسیه عملیات شرق را کامل کنه ولی چیزهایی از دست رفته برای روس ها که شاید با اعداد نشه محاسبشون کرد فقط. ماشین نظامی اکراین همین حالا در حین جنگ به شدت داره بازسازی میشه، کمکهای چندصدمیلیارد دلاری برای بازسازی اقتصاد و زیرساختهاش داره تخصیص داده میشه و حمایت تمام قد رسانه ای هم ازش میشه و فکر نکنیم امثال زلنسکی به عنوان عروسک جلوی صحنه چندان هم به فکر کشور و آیندش هست بلکه بیشتر الان بدهکار غرب و شخصیتی است که از خودش ساختند، برای همین اشاره میکنه که ما باید از این به بعد شیوه اسراییل را در پیش بگیریم و حضور گروه های مسلح در شهر و همه نقاط نباید برای مردم چندان عجیب باشه ( شاید یک دیکتاتوری نژآدپرست نظامی مثل اسراییل در خاورمیانه مدنظر اربابانش هست) شواهد نشون میده ورود به این جنگ حداقل هایی نیاز داشت و البته روس ها شاید پیش بینی های درستی نداشتند از توان خود و البته که توان غرب در پروپاگاندا و این حجم حمایت از اکراین. ( در حالیکه لهستان و کشورهای غربی حتی برای جلوگیری از ورود یک مهاجر قبل تر زمین و زمان را به هم میدوختند حالا نه تنها پذیرای چند میلیون مهاجر اکراینی هستند با اغوش باز که بعضا بودجه های چند ده میلیارد دلاری برای رفاه و گذران دوران موقت مطلوبی هم بهشون اختصاص میدند ) اکراین در طولانی مدت مواجه میشه با زخم هایی که برداشته ولی روس ها هم همچنین و زخم روس ها به نظرم کاری تر هست. چون اکراین این وسط برای غرب اهمیتی نداره و هرچه بیشتر ازش بهره برداری میکنند با ترمیم موقتی زخمهاش (اصل دشواری ها برای مردم هست که اهمیتی ندارند) ولی زخم های روسیه را چه کسی ترمیم میکنه؟ بماند عفونت هایی که به کشورهای اطرافش هم سرایت کرده و افکار عمومی مسمومی که باقی موند با این حجم از عملیات رسانه ای غرب چه داخل روسیه چه خارجش. تنها فتح کیف میتونست تا حدی این زخم ها را برای روسیه تسکین بده و زخم های اکراین را کاری تر کنه طوریکه مثل امروز پیروز مطلق میدان لااقل در رسانه نباشه.
  5. شاید با افزایش بی سابقه فشارها و درک روسیه از اینکه ناتو حالا در قالب پشت پرده و جلوانداختن اکراین درصدد هست با طولانی کردن جنگ و افزایش هزینه ها روسیه ره به زانو دربیاره روسیه از بسیاری از اهداف خودش عقب نشینی کنه و پرونده را بخ نوعی فعلا مختومه کنه با همین میزان زیان. نکته ای وجود داشت در مورد عقب نشینی از کیف که تحلیل می شد به خاطر اقدام غلط روسها و اشتابهات فاحش و در نتیجه نوعی عقب نشینی از اهداف اولیه محسوب میشد که البته روس ها عنوان کردند در وهله اول این تاکتیک بوده برای مشغول کردن نیروهای اکراین تا حملات در شرق به بن بست نخوره ولی در عمل بازه زمانی سه هفته ای از عقب نشینی و هنوز استارت نخوردن عملیات جدی در شرق اکراین، عقب نشینی شلخته و به نظر با تلفات و هزینه و همراه با سردرگمی و نهایتا سخنان ضد و نقیض مقامات روسی شاید نشان دهنده این باشه که واقعا عملیات شمال کیف بعد از ناکامی منجر به عقب نشینی شد. سخنگوی کرملین اگر اشتابه نکنم چند روز پیش در چرخشی اشاره کرده بود که عقب نشینی ما از مناطق شمالی برای حسن نیست در مذاکرات بود که با موضع قبلی متفاوت هست.
  6. به نظر جنگ اکراین ( البته احتمالا شبیه خیلی جنگهای دیگه اخیر) مکان مناسبی برای نیروهای ویژه کشورهای مختلف یا نیروهای ویژه بدون مرز اصطلاحا شده. (اون بار مثبت ابتدایی این پسواژه مدتها پیش لااقل بین مطلعین خاصیتش را از دست داده در بیشتر بخشها) نیروهای ویژه بدون مرز در این بستر منظور نیروهای ویژه ای از کشور هدف فرضا هستند که اصولا تحت تعلیم و اموزش و راهبری کشورهای ثالث قرار دارند.
  7. یک نکته جالب و به نظر متاثر از جنگ اکراین ( در پست قبل اشاره ای داشتیم ولی از جهتی متفاوت) توجه ویژه کشورها به بحث پدافند هست. در بحثی که ما داشتیم تکیه صرف به پدافند بررسی شده بود ولی اینجا بحث کشورهایی است که به پدافند نپرداختند تقریبا ( همون بحث تعادل ) آلمان اعلام کرده که با توجه به نتایج جنگ اکراین به دنبال تقویت پدافند (بیشتر موشکی مدنظر هست با اشاره ای که به تهدید اسکندر شده) هست و احتمالا از رژیم صهیونیستی یا امریکا پدافند تهیه خواهد کرد. شرایط طوری بوده که کشور ما به پدافند تا حدودی توجه داشته برخلاف کشورهای عمدتا اروپایی که طبیعی هم هست توجه چندانی به بحث پدافند خصوصا موشکی نداشتند با توجه به تهدیدات پیش رو. البته توجه ما در ابتدا به بحث پدافند هوایی بوده و ما هم هنوز به شکل جدی پدافند موشکی نداریم (تهدیدات علیه ما بیشتر تهدیدات هوایی بوده و طبیعی است که با این منابع و محدودیتها ما با توجه به تجربیات جنگ 8 ساله و جنگ اعراب و دشمنی چون ایالات متحده حتی به دنبال اولویت میرفتیم) الان کشورهایی مثل روسیه و ایالات متحده و چین و حتی هند به عنوان سازندگان سیستم های پدافندی که میتونیم ایران را هم حتی با توجه به ورود جدی در این باشگاه به حساب اورد (کره شمالی شرایطش کمی گنگ هست و با توجه به سیستمهای رونمایی شده احتمالا مستقیم در حال تغذیه از سمت چین و روسیه هست) به همراه رژیم صهیونیستی از پیش روان پدافند هستند. در این میان برخی کشورهای اروپایی با تک سیستم ها و نمونه های اخیرا استارت خورده حضور دارند و یک رویکرد تحولی را شاهد هستیم. ترکیه به شدت روی سیستم های پدافندی خودش کار میکنه و سایر کشورها هم همچنین. ولی در مورد بحث پدافند موشکی به شکل سپر موشکی طبیعتا رژیم صهیونیستی البته به عنوان شعبه ای استثنایی آمریکا (یعنی حتی بیش از خود صنایع آمریکایی بهش کمک میشه در این بخش) دارای یک برنامه سپر موشکی کار شده هست در کنار امریکا. آمریکا در بحث لایه های مختلف طبیعتا عقب تر هست از ر.صهیونیستی و بردهای پایین و میانی را شاید فاقد سیستم براشون هست به شکل تلفیق شده در سپر موشکیش. هند هم در حال کار بر روی یک سپر موشکی بومی است. چین و روسیه هم نه به شکل منسجم ولی برنامه هایی از این دست دارند (برای موشکهای دوربرد هند و روسیه سیستم های تست شده را دارند ولی نه در همه لایه ها) و حتما لازم هست ایران هم به این سمت بره چون گویا بحث توجه و حساب ویژه روی موشک های بالستیک/فراصوت/کروز یک توجه جدی است در جهان و حتی این را هم کنار بزاریم همسایگان ما به شدت دنبال برنامه های موشکی هستند و رژیم صهیونیستی هم که از قبل تهدیدش وجود داشته.
  8. دیروز اکراینی ها گویا با دو بالگرد به مخازن نفت شهر بلگورود در خاک روسیه حمله کردند و اونها را به اتش کشیدند. حالا تا زوایای خبر روشن بشه، مشخصا تکیه صرف روی پدافند اصلا عاقبت خوشی نداره. درسته روسیه کشور پهناوری است ولی در شرایط جنگی، طبیعتا پدافندش خصوصا نزدیک مرزها در نهایت امادگی و تجهیز باید باشه و نیروی هوایی و گشتها هم که حضور دارند. تازه نیروهای اکراینی با بالگرد برای رسیدن به بلگورود باید مسیری که تقریبا در تصرف روس هاست به سمت شرق از غرب یا مرکز پرواز کنند. حالا میبینیم که حادثه کرمانشاه چندان هم چیز عجیبی نیست، خصوصا اینکه با پهپاد و از کشوری انجام میشه که نه میزاره ما کار پاکسازیش را یکسره کنیم و محدودیت داریم در عمل به خاطر هوچی گری دولت حاضر و همراهانش و نه خودش تسلطی داره و تازه احتمالا همکاری هم میکنه برای استقرار ابزارهیای تهاجمی بدون اینکه نگرانی داشته باشه تا موعد حمله خنثی بشه. برای همین شاید تنها صهیونیستها هستند که اون هم به مدد منابع مالی/تکنولوژیکی/انسانی نامحدود و سالها تجربه و کار روی بحث پدافند زیرساختهای مناسبی دارند ( به هر حال پدافند ضد راکت و موشک زیرساخت مناسبی است برای سایر پدافندها با تغییرات کلی و جزئی ) و با توجه به وسعت کم سرزمین های اشغالی و هزینه های نامحدود (در نتیجه تمرکز و تراکم رادار و پدافند و از همه مهمتر گشت های نامحدود هوایی و اطلاعاتی و کمک شبکه حسگرهای سایر کشورها خصوصا امریکا) تا حدی ادعای مصونیت میکنه که میبینیم اون هم اولا کشوری وجود نداره تا این ادعا را جدی به چالش بکشه (غیر از راکت های ابتدایی مقاومت که خب پدافند این رژیم خصوصا برای این امر طراحی شده و موفقیتش بعد این همه هزینه و سالها کار عجیب نیست) و ثانیا تا به حال این رژیم با نیروی هوایی (جنگنده و بالگرد ) و نیروی پهپادی جدی مورد امتحان قرار نگرفته و حتی چند مورد نفوذ موفق پهپاد داشتیم و برخی مقابله هاش هم با نیروی هوایی بیشتر بوده تا پدافند زمین پایه ( کاری که سعودیها هم بعد مدتی یاد داده شدند! که فعلا تا پیشرفت و بهینه سازی پدافندهای زمین پایه گویا بهترین راه مقابله با پهپاد حسگرهای هوایی و گشتهای هوایی است) هرچند به نظرم این رژیم مدتهاست که بحث ارتقا پدافندش را برای مقابله با پهپادها شروع کرده و بیسش را هم که داره (گنبد را تست هم کرده برای این مورد به ادعای خودش) نتیجه اینکه خصوصا برای ما که با رژیم هایی با توان تهاجمی تقریبا نامحدود روبرو هستیم پدافند یک عامل تاخیری است بیشتر تا بازدارنده در زمان حملات. هرچند در تقویت نامحدودش نباید تعلل کنیم ولی به هیچ وجه میدونیم که عنصر مطمئنی نیست. توان تهاجمی بهترین عامل بازدارنده محسوب میشه.
  9. دولت کاظمی که دورش تموم شده و الان تقریبا یک دولت موقت غیرقانونی محسوب میشه و طبیعتا حق ندراه تصمیمات کلان بگیره در این دوره انتقالی به نظر قراره اخرین ضرباتش را هم هدفمند به ایران بزنه و در حال نهایی کردن دو قرارداد بلندمدت 18 و 25 ساله با امارات و عربستان برای واردات برق و گاز هست. ماجرا ولی قراردادها نیستند بلکه مثل چند سال اخیر دولت کاظمی با حمایت رسانه های عربی با دروغپردازی و خیانت و ایجاد دو قطبی و حمله به ایران در حال زمینه سازی هستند که به نظر قراردادهایی خیانت بار و با هزینه گرانتر را به عراق تحمیل کنند و بهانش را هم گذشاتند مبنی بر گرانفروشی ایران و اینکه نباید متکی باشیم به ایران و ... و همه میدونیم وابسته کردن عراق به دو رژیم دیکتاتور و خونریز و تروریست پرور ضد ایرانی که دستورکار اصلی کاظمی است در اینده یعنی تحت فشار گذاشتن مردم عراق برای همراهی با سیاست های اونها در حالیکه ایران در این چند سال با تحویل برق و گاز تقریبا رایگان* (هزینه ها به خاطر تحریم با مکافات و بعضا تاخیر زیانبار و به شکل نهایتا کالا تحویل میشد که هیچ کشوری قبول نمیکنه) همه دولتهای عراق را نجات داده بود از شورش در کشورشون در حالیکه هیچ جایگزینی هم نداشتند و حالا دولت کاظمی و اطرافیانش اتفاقا در حال حمله به همین ایران هستند تا افکار عمومی را قانع کنند که قراردادهای تحمیلی و دیکته شده از طرف امریکا حتما منعقد بشه تا فرصت کاظمی باقی است. * جالبه ایران در فروش گاز و برق در دو راهی عجیبی بود. تحویل میدادیم با این بهانه که ایران کم تحویل میده و قصد دخالت داره با گاز و برقش مردم عراق را تحریک میکردند ضد ایران و تحویل هم نمیدادیم متحدان ایران را زیر فشار میزاشتند که ایران قصد آزار مردم عراق را داره و فروپاشی کشورشون و ... پ ن: البته ویروس اردوغان همه گیری جالبی داره. جناب صدر هم دقیقا مبتلا به همون ویروس اردوغان هست (البته عجیب نیست، شاید هم حتی در ملی گرایی متعصبانه با تمام تفاوت ها یک مریدی و مرادی هم وجود داشته باشه، اردوغان نشون داده مرید زیاد میتونه جمع کنه) - به وقتش زبانش و بیانیه هاش ضد مثلا صهیونیستها و اشغالگری و حمله به عراق بسیار دراز و تند هست ولی در عمل در کنار یکی از متحدین صهیونیستها در عراق برای کسب قدرت هر کاری میکنه و حتی به عنوان رییس جمهور کسی را معرفی میکنه که یکی از عناصر شناخته شده ارتباط با صهیونیستهاست به اقوالی و تازه به خاطر این انتخاب تبریک هم میگه به مردم عراق، با ترکمن های سینه چاک اردوغان ائتلاف میکنه، تلویحا با اشغالگری امریکا کنار میاد و .... دقیقا مثل اردوغان که زبان داره فقط در موضوعات مختلف ولی جاییکه منافعش و قدرت حکم میکنه خیلی زیرسبیلی از کنار همه چیز رد میشه در عمل ولی خودش را همچنان از تک و تا نمیندازه. مصداق بارزی از ریاکاری عجیبو غریب.
  10. نسخه اکراین با نسخه تحویلی به ما متفاوت هست و نسخه اولیه محسوب میشه که یکی دو نسخه قبل تر از نسخه ما هست. و همون دارایی ها هم طبق داده ها بیش از نیمیشون به خاطر قطعات و مشکلات غیرفعال و غیرعملیاتی بودند. در نهایت شبکه پدافند اکراین خلا های جدی داشت با وجود به ظاهر ابزارهای کاربردی و روس ها هم شناخت جدی داشتند نسبت به همه این ابزارها چون طراحی خودشون هست نهایتا. تا به حال بارها در تاپیک بحث شده که شبکه پدافند در کنار سایر اجزا میتونه موفقیت نسبی ایجاد کنه از جمله شبکه پیوسته راداری با اجزای کامل در همه بردها و فضاها و ثانیا در ارتباط با پدافند هواپایه و اجزاش. مدریت و نرم افزار و ... هم به کنار. در انتها ابزار دفاعی به هر حال اگر شما ابزار هجومی برای بازدارندگی نداشته باشی و با دشمنی قوی در مواجهه باشی نهایتا توان خودش را به مرور از دست میده و فقط میزان هزینه تحمیلی به دشمن متفاوت خواهد بود. ابزار دفاعی حتما باید با ابزار هجومی مناسب همراه باشه. چیزی که اکراین نداشت.
  11. سلام فرمایشات دوستان متین هست. شاید بشه اینطور توضیح که با توجه به توان روس ها و اطلاع از فضاسازی رسانه ای غرب لااقل در افکار عمومی ( که بخش مهمی از ابزار غرب برای هدایت افکار عمومی در اینده و سیاست گذاریهای جدید و خلق دشمنان نو و دوستان کهنه هست) روس ها میتونستند پیروزی واضحی را رقم بزنند تا از این آ،ت بزرگ هم جلوگیری کنند. همین حالا رسانه های غربی در یک خط خبری واضح و البته مشخصا هدایت شده از شکست بزرگ روسها و عقب نشینی فاجعه بار و ارتش مصیبت زده میگند و زلنسکی را هم در قامت یک قهرمانی که چنین تحمیلی را با دستان خالی تونست شکست را به ارتش بزرگ روسیه وارد کنه ( یکی دستان زلنسکی خالی بود در این جنگ از حمایت نظامی و اقتصادی و سیاسی و رسانه ای و مالی و اطلاعاتی و امنیتی و نیرو و تجهیزات و ارتش و ... و یکی هم دستان ایلان ماسک از پول و پله!! این وسط فقط دستان یمنی ها در جنگ با سعودی پر بود! ) این در کوتاه مدت تاثیر خودش را بر افکار عمومی میزاره هرچند به گفته دوستان در بلندمدت این اکراین هست که باید هزینه هاش را بپردازه، هرچند به نظرم اگر غرب تصمیم بگیره این سناریوی پیروز/شکست خورده را پیش ببره میتونه با تزریق منابع مالی نقد و همچنان نگه داشتن نبض مردم با رسانه در میان مدت هم حتی فضا را طوری شکل بده که پیروز و شکست خورده و نهایتا تبعاتش برای دو کشور جا به جا بشه. ( فراموش نکنیم در موضوع هسته ای ایران تقریبا چیزهای زیادی را بخشید، چیزهای اندکی بهش دادند و نهایتا زیر همون توافق خودشون هم زدند ولی تنها چندماه نیاز بود تا افکار عمومی ایران را با رسانه ( حتی با وجود ترور سردار سلیمانی توسط عامل این خلف وعده و چهره به شدت مخدوش ترامپ در سطح جهان ) دوباره متوجه ایران کنند که بله تقصیر خود ایران و سرانش هست همه مشکلات و نه کشور دشمن ) به نظرم روس ها از اونجا که رسانه ندارند و همین حالا هم اوضاع داخلی خودشون دستخوش بازی غرب هست نیاز به یک دشمنی با پیکر زخمی نداشتند تا بزارند از خونریزی بمیره (که نمیمیره چون غرب هست و حتی اگر بمیره با رسانه مرده را زنده نشون میده اصطلاحا) بلکه نیاز به یک جنازه داشتند که گوشتش را به دندون بکشند و سیر بشند! در بحث ها قبل جنگ بود که روس ها با روند نزولی اقتصاد و قدرت بیش از پیش غرب در مدیریت افکار عمومی و ابزارهای مجازی نیاز به یک اقدام قاطع دارند تا یک اقدام درمانی. که براشون الان فرصت بهتر از بعد خواهد بود. بماند که به هر حال با این وضعیت و هزینه ها و خسارات همچنان معتقدم افکار عمومی خود روس ها هم دچار تزلزل شده و کم شدن از اتوریته و کاریزمای دولت مرکزی همیشه خطری هست برای کشورهای خصوصا بزرگ ( فرض کنید اصلا رسانه غربی کاری نکنه، رسانه الکن روسی تونسته این خسارات را توجیه کنه برای افکار عمومیش؟! یا چیزی که دوستان بهش معتقدند را تشریح کنه؟ )
  12. وزارت دفاع روس ها در بیانیه ای که تلویحا شاید اسمش را بشه عقب نشنی از اهداف اولیه دونست اعلام کرده اصلا ستون کشی به کیف برای محاصره و تصرفش نبوده و در اصل برای این بوده قوای اصلی اکراین را به خودش در اون ناحیه مشغول کنه تا جبهات شرقی کار راحت تری داشته باشند و حالا هم که عقب نشینی میکنه چون اهدافش محقق شده و نیروها اعزام میشند برای ادامه ازادسازی دونباس. با توجه به حجم ستون کشی و نوع ستون کشی و میزان تلفات و خاسرات وارده به نیروهای روس در این محور و برخی اقدامات انتحاری اولیه به نظر میرسه روس ها قصد دارند به نوعی فعلا این عقب نشینی ها را توجیه کنند. خبرهایی هم از توافق با اروپا و موفقیت مذاکرات اکراین داشتند که نشون میده شاید فشارهای اقتصادی که انتظارش را نداشتند ترجیح میدند یکطوری حل کنند در کوتاه مدت ابرومندانه با یک توافق ابتدایی. بیشترین تاکیدی هم که در این چند روز دارند بحث کریمه است که در این مورد توافق نمیکنیم که خب این را حتی خود اکراینی ها هم اگر ترجمه درست بوده باشه یکی از اعضای مذاکره کنندگانشون گفته بود روسیه حق داره کریمه را جزئی از خودش بدونه و ... و فکر نکنم با توجه به شرایط قبل مانعی باشه برای یک توافق. نهایتا تحریمهای مرتبط با کریمه که قبلا هم بوده حفظ میشه که خب مسئله مهمی نبوده. پ ن: ماریوپل که جزئی از منطقه دونباس هست به شکل تاریخی و شاید نهایت اراده روس ها را تصرف این منطقه دونست که البته از قبل هم اعلام شده بود در مورد منطقه تاریخی دونباس شامل دونتسک و لوهانسک. منتهی برای اتصال زمینی به کریمه و بقیه سواحل دریای آزوف باید فراتر از منطقه تاریخی دنباسی که روسها فعلا تاکید میکنند تنها هدفشون هست برند که به نظر و با توافقات دو طرف در آینده چنین نخواهد شد. هرچند دریای آزوف به طور نسبی مهم هست ولی اهمیتی که سواحل دریای سیاه برای اکراین داره با توجه به عمق و مشکلات زمستانی و تردد ... نداره و حتی تصرف سواحل اون هم شاید در کل اگر فشار باشه به یک نارضایتی زبانی خلاصه بشه. ولی با توجه به اینکه روسها برای این سواحل برخلاف دنباس بهانه ای ندارند اگر قرار بر توافق باشه فکر نکنم به سمتش برند. یعنی نهایتا قانع شدن روس ها به دنباس و رضایت (حالا با ظاهر ناراضی) اکراین تقریبا چیزی که از قبل هم بوده (کمی بیشتر حالا) باقی میمونه با یک تعهد طبیعتا بی ضمانت نپویستن به ناتو توسط اکراین (تا در آینده چه پیش بیاد) و روس ها هم با باقی موندن برخی تحریم های کم اثر عطای دستاوردهای بیشتر را در مقطع فعلی به لقاش میبخشند با توجه به غافلگیری رخ داده و عدم سقوط اکراین به شکل خیلی سریع با کمک و دوپینگ فوق العاده غرب. البته که در ظاهر روس ها دستاوردهایی داشتند در اینصورت ولی طبیعتا یک شکست محسوب میشه هم در میدانی و هم رسانه ای و سیاسی و این اوضاع را براشون در اینده نسبت به ناتو و کشورهای متقاضی بدتر میکنه ( شاهد یک دوران سکوت و سکون خواهیم بود خصوصا با زهرچشمی که روسها به کشورهای کوچکتر از منظر دیوانگی نشون دادند ولی حتی اگر رسانه را هم کنار بزاریم همه کشورهای اطراف روسیه متوجه میشند که ناخن های این خرس پیر مثل دندان هاش کند شده و شاید خرناس های وحشتناکی بکشه و با تکان دادن بدن عظیمش خرابی هایی هم به بار بیاره ولی نهایتا با چند تا توپ و تشر به غارش برمیگرده و خواب زمستانیش)
  13. سلام به نظرم در صورتی اتفاق دوم رخ میده که رسانه را حذف کنیم از تحولات. با وجود رسانه ها؛ "خائن" یا "قهرمان" ماندن زلنسکی بستگی به تصمیم صاحبان رسانه داره. به نظرم از اونجا که فرضا صاحبان رسانه یعنی غربی ها در این مقطع عقب نشینی همینقدری روس ها (یعنی باقی ماندن زلنسکی و پذیرفتن عقب نشینی از قسمت هایی که بهش نفوذ کردند ) را هم بنا به بحث انرژی و هزینه ها و تورم و ... بپذیرند و مثلا تحریم ها را هم حتی رفع کنند ولی حتما که آینده اکراین را واگذار نمی کنند و بهترین دستاوردشون هم باقی ماندن عنصری است که قبلا مقدمات قهرمان سازی ازش را طی کردند. همین حالا هم رسانه ها از زلنسکی چنان بتی ساختند ( که در زمان جنگ کشورش را ترک نکرد ) و رسانه های نیمه رسمی هم چنان بر مظلومیتش!! دمیدند! که حتی اگر یهودی بودنش را هم نقشی براش قائل نباشیم (که حتما نقشی خواهد داشت) ولی بهترین نماد و عنصر هست که به عنوان مقاومت در برابر زیاده خواهی روس ها حفظ بشه برای قدم های آینده و روحیه بخشی به سایر کشورها و حتی جریان سازی. ( احتمالا به یکی دو سال نمیکشه که هالیوود چند فیلم هم از این بحران بسازه و نمادسازیهاش را جهانی تر کنه و عمومی تر) در این میان افکار عمومی ای که بر مبنای واقعیت میدانی به درستی اگر وضعیت فعلی باقی میمونه زلسنکی را یک شکست خورده محسوب کنند نه تنها اصلا صداشون شنیده و دیده نمیشه بلکه حتی احتمالا بنا بر تصمیم غرب و خط رسانه ایش میتونند کاملا بایکوت و حتی مورد حمله قرار بگیرند. بنابراین به نظرم نهایتا باقی ماندن زلنسکی به عنوان مهمترین عنصر نمادین این جمگ ضد روس ها یک شکست برای روسیه محسوب میشه. بماند که الان افکار عمومی اکراین کاملا اسیر و برده رسانه هایی است که اینطور براشون تبلیغ رفتند و پروپاگاندا کردند و کاملا وابسته است به خط خبری غرب. زلنسکی و تیمش از همین حالا هم مقدمات اعلام پیروزی و مقاومت در برابر روس ها را دارند اماده میکنند. با تلفاتی که روس ها دادند و هجمه ای که بهشون شد و تصویر رسانه ای که مثل هیولا ازشون باقی میمونه و ضربات اقتصادی که خوردند فرض حفظ کریمه و لوهانسک و دونتسک ( که قبلا هم در دسترس بود تا حدی ) و تعهد کاغذی اکراین مبنی بر نپیوستن به ناتو (با کدام ضمانت در این جهان که قبلا ثابت کرده بسته به زمان و شرایط هر توافقی حتی مورد تایید شورای امنیت هم قابل نقضه) با خط رسانه ای قهرمان سازی از اکراین زخم خورده ولی مقاوم و شجاع در برابر تعدی روس ها که مهمترین نشانش عقب نشینی تانکهای روس از حومه کیف میتونه ترسیم بشه با رسانه و تصاویری که مشخص هست در اینده چنان پرحجم منشتر میشه که روسها را دفن میکنه ( روح کیف و اسقاط جنگنده ها و کشته های روسی و زرهی های اتش گرفته و عقب نشینی سلانه سلانه نیروهای روس از خاک اکراین و ... یعنی همه خوراک رسانه برای ترسیم چیزی که میخواد بشه) نهایتا بازنده مطلق را روس ها جلوه میده. و بله این جلوه شاید در برابر واقعیات میدانی حقیقی نباشه ولی خطرناک حتما هست. چون سنگ بنای ناتو و کشورهای ضعیف برای عقب نشاندن روسها در اینده محسوب میشه. مگر اینکه روسها مثلا بخش هایی مهم از اکراین را نگه دارند. از جمله مثلا حداقل ماریوپل و زخم های اینچنینی که همیشه بتونند در چشم اکراینی ها مثل استخوان لای زخم هروقت خواستند جا به جا کنند وقتی هجمه های رسانه ای را مغلوب شدند. والا که اکراین مدتهاست به زخم کریمه و لوهانسک و دونتسک خو کرده و اصطلاحا "ُسِر" شده نسبت بهش افکار عمومیش.
  14. روس ها در نشست ترکیه از یک اتش بس تلویحی گفتند و اینکه فاز اول محقق شده و فاز دوم هم فقط معطوف به دونباس هست. همچنین گفتند از عملیات نظامی در محور کیف خصوصا کاسته میشه و طرفها هم از اتش بس میگند در عوض اکراین هم گفته دیگه به عضویت در ناتو فکر نمیکنه و نیروهای خارجی را هم در اکراین نمیپذیره. آیا روس ها مثل برخی اقداماتشون در سوریه ناگهان در اوج هزینه ها و کشمکش عقب نشینی میکنند؟ آیا نهایتا با تحمیل چند شرط دیگه از جمله الحاق کریمه و استقلال دو جمهوری خودخوانده و تعهد زلنسکی به عدم عضویت در ناتو همه چیز برای روس ها حل میشه؟ هرچند اینها امتیازات بزرگی محسوب میشند و میشه گفت اهداف عملیات نظامی روسها را تا حد زیادی محقق میکنه ولی صرف حضور زلنسکی در قدرت با توجه به آیکون سازی غرب و البته قدرت رسانه ای غرب (که طبیعتا شکستهای زلنسکی در از دست دادن بخشهای مهمی از کشور و همچنین تعهد به روسها را در حاشیه نگه میداره و قهرمان سازی از زلنسکی را به عنوان نماد مقاومت در برابر روسها برجسته میکنه) آیا یک شکست برای روس ها محسوب نمیشه و خطری برای اینده نیست؟
  15. سلام قطعا همینطور هست. اصولا امثال رویترز و حتی اخیرا رسانه هایی مثل اکسیوس (با تمرکز روی برنامه هسته ای) رسما تبدیل شدند به بازوی سرویس های اطلاعاتی غربی در جنگ ترکیبی روانی/رسانه ای/سیاسی/امنیتی علیه ایران. در این مورد خاص هم طبیعتا رویترز اهداف چند گانه ای را با خبرپراکنیهاش داره دنبال میکنه ولی به نظرم ماجرا به قدری روشن هست که گاهی مجبوره برای اینکه در اصل عملیاتش موفق باشه قسمتی از حقیقت را فاش کنه برای باورپذیری ( اینجا فی المثل پذیرفتن حضور صهیونیستها در اربیل ولی به قول شما با تحریف واقعیت در ادامه خبر ) جالبه ولی با این همه وضوح که حتی رسانه های جنگ روانی غرب را هم مجبور میکنه برای اینکه رسوایی دروغگویی مطلق بهشون نچسبه بخشی از حقیقت را بگند امثال صدر و کاظمی و عراقی ها همچنان منتظرند تابلوی "اینجا موساد حضور داره" و "وزیر جنگ صهیونیستها" را ایران در اربیل بهشون نشون بده! ( البته که میدونیم خودشونم خوب میدونند و دلیل در و دیوار زدنشون یه چیز دیگست) - هرچند به نظرم اگر خوب بگردیم واقعا تابلو و وزیر جنگ صهیونیستها را هم حتی میشه در اربیل پیدا کرد!
  16. نادان هایی که به نظر به قدری به فکر تخت و سلطنت فعلیشون هستند که اینده کشورهاشون براشون هیچ اهمیتی نداره. واقعا هم همینطور هست. یعنی تنها معامله ها را با نگاه کوتاه مدت و تداوم تاج و تختشون در بازه ای محدود میسنجند و دقیقا ایالات متحده و حالا صهیونیستها هم از همین نقطه ضعف اینها استفاده می کنند. رابطه خوب کشورهای دیکتاتور و پادشاهان با رژیم عبری و امریکایی از همین روست. طبیعتا با تسلط هرچه بیشتر برنامه های اون رژیم ها هم به تدریج پیش میره و نهایتا بازنده اول این بازی با توجه به آرزوی دیرینه نیل تا فرات و حاشیه هاش این کشورها و مردمانشون خواهند بود بیشتر. در میان مدت هم که هر درگیری اینها را که اصلا ربطی به جنگ احتمالی نداشتند وارد بازی دفاع از رژیم عبری میکنه. به هر حال چون بحث قدرت و تاج و تخت هست طبیعتا ایران حتی التماس هم کنه برای همزیستی مسالمت آمیز و تضمین هم بده دشمنش فقط صهیونیستها هستند ( همانطور که قبلا کرده و میکنه و گاهی حتی لحن التماس آمیزمون ازار دهنده است) این رژیم ها اولا قمار را طبیعتا روی اسب قویتر و ثروتمندتر و پرزور تر میکنند و هیچوقت سمت ایران نمیان و ثانیا هرچه بیشتر در بدهی رژیم عبری/امریکایی غرق میشند بیرون اومدنشون از سلطه اونها هم سخت تر میشه و کشورهاشون هر روز بیشتر تحت اداره و هدایت اون رژیم قرار میگیرند. نهایتا ایران باید برنامه هاش را بر مبنای همکاری کامل اینها با هم بچینه و چاره ای نیست.
  17. ناتوی عربی یا چیزی که صهیونیستها دنبال میکنند مبنی بر اتحاد نظامی بین اعضای پیمان ابراهام در واقع ارزوی رژیم صهیونیستی محسوب میشه که در موعد مقرر میتونه اولا توان موشکی و نظامی ایران را پخش کنه، در بحث پدافند رژیم صهیونیستی و عمق استراتژیکش را افزایش بده و ابزارها و حسگرها را در گستره بالایی پخش کنه و دفاع را از بیخ گوش مرزهای ایران شروع کنه و در رابطه با خرابکاریها از چند جهت ایران را مورد حملات قرار بده همه و همه به هزینه اعراب. برای مصر و مغرب این پیمان ضرر چندانی نداره و در عمل با توجه به فاصلشون تهدیدی در روز موعود متصور نیستند برای خودشون و پس پیوتسن بهش بی ضرر هست. بحرین که اراده ای نداره ولی امارات با توجه به هزینه های محتمل چرا ریسک میکنه؟ یکی از دلایلش میتونه این باشه که چشم طمع به جزایر داره و تنها راهی که در اینده متصور هست اینه در یک درگیری احتمالی در صورت کمک به صهیونیستها سهمش از غنائم میتونه جزایر باشه. ایران باید در تقویت بازدارندگیش نسبت به کشورهای حاشیه خلیج فارس یک افزایش توانی داشته باشه. استقرار موشک های نقطه زن در جزایر و سواحل به سمت امارات و سعودی و توقیت توان دریایی و هوایی و همچنین برخی اقدامات اقتصادی حول صادرات نفت و دور زدن تنگه هرمز از این جمله است.
  18. کم کم دلیل عصبانیت هیستریک ترکیه بعد حمله به اربیل و محکومیت عجیبش و بعد هم شروع فحش نامه های اناتولی داره روشن میشه. امروز اقلیم عراق اعلام کرده اماده است با سرمایه گزاریها و همچنین کمکهای دریافتی در بحث نفت و گاز کمبود اروپا و عراق را جبران کنه و به ترکیه هم نفت و گاز صادر کنه. از طرفی گویا رویترز امروز خبری داشته که به نقل از مقامات ناشناس عراقی و ترکیه ای تایید کرده ویلای هدف قرار گرفته شده محلی بوده برای جلسات بین رژیم صهیونیستی و امریکا ( بخوانید در ادامه ترکیه و البته مشخصه که رویترز به اصل جلسات و دلایلش و ابعادش در همه بخشها نمیپردازه) به منظور فراهم کردن زمینه صادرات نفت و گاز عراق از طریق ترکیه و سرزمینهای اشغالی فلسطین به اروپا. یک همکاری تنگاتنگ سه جانبه. این وسط عراق هم که با اون همه ادعای صدر و کاظمی کاملا هیچ! تازه ادعای استقلال و حاکمیت هم دارند و زبانشون فقط روی ایران درازه که اگر نبود همین اقلیم الان با استقلالش داشت خون عراقی ها را میمکید. حتی در اون مقطع اقدام به موقع ایران نبود بر خلاف میل ترکیه حتی (چون نفت اقلیم براش سرشار سوده، چه باجی که میگیره از بارزانی ها و چه مسیر ترانزیتش) کرکوک هم دربست در اختیار بارزانی ها بود و دلیل عصبانیتشون از حشد هم همینه چون قسمتی از کروک را ازاد کرد و اگر فشارهای مرکزی نبود کلش را ازاد میکرد. ایران در حادثه کرمانشاه بسیار تعلل کرد. من بعد باید به اقلیم رسما اعلام کنه هرگونه خطری از جانب اقلیم دیگه خلاصه به یک ویلا و دو ساختمون نمیشه که بعدشم مقامات عراق و کاظمی و رفقا شو بگیرند دورش و نمایش بدند. بلکه اگر اقلیم تصمیمش را گرفته خباثتش را بعد اون همه کمک به اوج برسونه و اینطور بشه سکوی مستقیم حمله نظامی به ایران توسط بزرگترین دشمنش، در لحظه هر تهدیدی ایران باید زیرساختهای اقتصادی و نظامی اقلیم را (کاملا مشروع) هدف قرار بده. البته الان که نفت اقلیم صاحب نداره و عراق هیچ کارست ولی اون موقع هم لابد صدتا صاحب پیدا میکنه در بغداد که آی! ایران منابع نفتی و زیرساختهای ما را زد. به موقع الانش همه مزایاش حتی بعد اون همه تلاش و فریاد حشد برای اقلیم و ترکیه و صهیونیستهاست حتی به روایاتی ولی اون موقع صاحب پیدا میکنه از هر جا.
  19. این تاکتیک هدایت و استفاده از بیرقدارها یا ویژگی شاید کنترل و فرماندهیشون هست شاید که در تعداد بالا میتونه به کار گرفته بشه در یک محیط محدود . چیزی که معمولا مثلا ما شاید به خاطر محدودیت های مالی و تیراژ پایین و یا شاید بحث های کنترل و فرماندهی و نرم افزاری نمیتونیم در پهپادهامون فعلا پیاده کنیم. البته ما تا حالا وارد مقیاس عملیاتی که ترکها شدند نشدیم. ترکها در جنگ سوریه و قره باغ که احتمالا خودشون از خاک خودشون حتی هدایت بیرقدارها را بر عهده داشتند و چون از سرزمین اصلی هم اضافه میشد تعداد براشون در دسترس بود. در جنگ لیبی هم احتمال بسیار زیاد با توجه به اشغالگری نصف لیبی و تسلط ترکیه بر این مناطق و حتی ارتباط نزدیک به مرزهای لیبی ما شاهد راهبری وک اربری خود ترکها بودیم و پهپادهای زیادی در دسترس. جنگ اکراین هست که فقط ترکها از ترس روس ها و خطرات موجود شاید خودشون نمیتونند مستقیم پهپادهای پرشمار را وارد میادین نبرد کنند.
  20. در این مورد هم گویا یکی از مجریان عملیات در سوریه عضو داعش بوده و توسط ترک ها دستگیر شده بوده و تحویل سیستم امنیتی رژیم صهیونیستی شده بوده. حالا این سیستم فوق امنیتی که حواسش به تردد پرندگان هم به مناطق امنیتی هست دقیقا همین چند مورد را در دل امنیتی ترین نقاط سرزمین های اشغالی بدون هیچگونه چتر اطلاعاتی رها کرده که تازه اون هم با اسلحه های گرم و با خونسردی شروع کنند به عملیات؟! شب نشست به قول خودشون تاریخی نقب؟ درست روزی که از چند روز پیش نیروهای مقاومت گمانه زنی میکنند عملیات های مقاومتی ضد این نشست ممکنه رخ بده؟ طوری این پازل چیده شده که در طبیعی ترین شکلش در اذهان عمومی مقاومت = تروریسم و داعش جلوه کنه که دیدیم حتی صحنه سازی را هم کنار گذاشتند و در نشست یکی پس از دیگری دقیقا با سوار شدن به این ذهنیت مهندسی شده در یک هفته اخیر شروع کردند به طلبکاری.
  21. سلام هرچند شبکه پدافندی روس ها که به اکراین منتقل شد (محل عملیات بیرقدارها) باز یک شبکه یکپارچه پدافندی نمیتونه نام بگیره و یک پدافند متحرک محسوب میشه که خیلی از اجزاش در داخل اراضی اکراین ناقص هست و حتی با این وجود بیرقدارها شانس کمتری داشتند نسبت به سایر جبهاتی که اصولا اصلا پدافندی وجود نداشت جز چند واحد از کار افتاده یا بسیار محدود. در ضمن بیرقدارها اصولا یکی از ویژگی هاشون (که میتونه به تیراژ بالای تولید یا اصطلاحا اتاق فرماندهیش برمیگرده) اینه که تا جایی که تا حالا دیده شده در تعداد بالا در عملیات ها همزمان مورد استفاده قرار میگیرند. در شرایط صلح امیز چیزی که تنها در رادارهای عمومی مشخص هست شده تا گاهی هفت یا هشت فروند بیرقدار همزمان در یک نقطه محدود در حال گشت زنی هستند و به نظر در جبهات هم همنیقدر پرتعداد وارد صحنه نبرد میشند که پدافند های محدود نهایتا در کشف و درگیری مغلوب میشند.
  22. به ظاهر داعش یک بار دیگه سر یک موقعیت حساس اقدامی کرد که نهایتا یک جریان مثبت برای خیلی لابد اتفاقی صهیونیستها شد و یک سری وقایع را باز اتفاقی سر بزنگاه تحت تاثیر رسانه ای منفی قرار داد. درست یک روز قبل نشست نقب که سران عربی شرکت کننده به شدت تحت فشار رسانه ای و افکار عمومی بودند و نکته برجسته ماجرا این بود چرا در سرزمین هایی که اشغال شده بدون توجیه نشست مشترک گذاشتند در حالیکه اشغالگری تداوم داره و به نظر میرسید در موضع دفاعی هستند و احتمالا در جلسه موضعی تدافعی و خنثی داشته باشند، ناگهان یک عملیات شهادت طلبانه رخ میده که بر خلاف بسیاری از عملیات ها همون لحظات اول از چندین زاویه دوربین های مدار بسته تصاویر ویدئویی واضحی هم ازش در فضای مجازی منتشر می کنند (بر خلف رویه امنیتی صهیونیستها) و بعد از کمی انتظار و استقبال طرفها از این عملیات و نسبت دادنش با نشست نقب به عنوان واکنش طبیعی به اون نشست؛ داعش در اقدامی بعید و عجیب و بدون مقدمه تا اکنون اعلام مسئولیت میکنه. چه اتفاقی میفته؟ در نشست نقب سران عربی خوشحال از واقعه تماما تمرکزشون را میزارن روی واقعه دیروز و با جمله های تکراری و از موضع طلبکارانه "تروریسم" را کلا ( با بسط تلویحی عملیات روز گذشته به همه اشکال مقاومت و عملیاتهای پیشین ضد اشغالگری) محکوم میکنند، با صهیونیستها همدردی میکنند و اعلام میکنند اصلا برای همین مبارزه با تروریسم بود که در نشست نقب شرکت کردیم و دلیلش هم دیروز همه دیدند! جالبه دقیقا تک جمله مشترک و البته پیروزمندانه سخنان وزرای خارجه امارات و بحرین و مغرب و مصر همین بود و محکوم کردن این عملیات و همدردی با صهیونیستها و دلیلی بر ائتلافشون. جالبه طبیعتا اگر عملیات دیروز به داعش منصوب نمیشد نمیتونستند عملیات های مقاومت ضد اشغالگری را اینطوری محکوم کنند که ناگهان بعد از مدتها و تقریبا اولین بار داعش به روش نیروهای مقاومت یکهو پیداش شد. رژیم اشغالگر میتونه در ظاهر (باطن بر ما مکشوف نیست) از نیروهای خودی تلفات بگیره با هدایت یک عملیات تا به قول خودش یک واقعه تاریخی را با پیروزی و نجات سران عربی شرکت کننده در اون ثبت کنه؟ ( بحث هدایت سرفرماندهی داعش به عنوان یک ابزار همچنان بحث مهمی است. این گروه با توجه به گسست ها و فرماندهی های مستقل و البته مشخص نبودن ساختارش و ارتباط فرماندهان بازداشت شده/ازاد شده/منتقل شده توسط نیروهای امریکایی در گذشته میتونه به هر سمتی هدایت بشه و توسط هر کسی و نهایتا ولی به اسم یک تشکیلات تموم بشه ) پ ن: باز به شکل کاملا اتفاقی! رسانه ها و از جمله خود داعش با اسم و رسم ادعا کردند که خواهرزاده یحیی سنوار که به عضویت داعش دراومده بود مدتها پیش در درگیری با ارتش مصر در صحرای سینا کشته شد. تمام این اتفاقات ناگهانی(!) را در خط خبری رسانه های عربی که بلد شده شامل کلیدواژه های حماس/مقاومت/داعش/عملیات شهادت طلبانه و تروریسم را دنبال کنیم (طبیعتا در مدت زمانی که با تاخیر داعش اعلام مسئولیت کرد مقاومت طبق معمول از این عملیات تمجید کرده بود) که همشون دقیقا در این مقطع به قول نخست وزیر صهیونیستی تاریخی! رخ دادند باعث میشه کمی تامل کنیم چرا حالا باید داعش اون هم در سرزمینهای 1948 با بیشترین ضریب امنیتی ظاهر بشه و اعلام موجودیت و سر و صدا کنه؟!
  23. روس ها با این توان موشکی و هوایی سوال اینجاست اصلا چطور فرودگاه و باندی باقی گذاشتند که پرنده های اکراینی همچنان پرواز می کنند؟ آیا از کشورهای همجوار به پرواز درمیان؟ از اونجا که برخی پرنده های لجستیک اکراینی در کشورهای همسایه و نزدیک مرزهای اکراین به برخی فرودگاه های مرزی مثلا لهستان رفت و امد دارند. به هر حال اماده سازی پرنده ها، سوخت گیری و مسلح سازی چطور زیر سایه نیروی هوایی قدرتمند ارتش روسیه در حال انجام هست؟ (چیزی که مثلا در مورد صهیونیستها در یک جنگ احتمالی به نظر خیلی روشن هست که در صورت تهدید فرودگاه هاش به نظرم از فرودگاه های در اختیار مصر و اردن فرضا و حتی ممکنه در صورت نیاز شدید برخی فرودگاه های غربی سعودی و لیبی و سودان به عنوان جایگزین یا لااقل در شرایط اضطرار برای پناه و فرود استفاده کنند)
  24. در حالیکه در ابتدا گمان میشد سایتهای نزدیک ساحل ارامکو در جده هدف قرار گرفته شده ولی با تصاویر جدید به نظر میرسه محل هدف قرارگرفته شده طبق تایید گفته ها محل دپوی سوخت بوده در جده. تفاوتش اینه سایتهای نزدیک ساحل عمدتا دارای مخازن غیرفعال و خالی بودند (در تصاویر البته با تاریخ چند ماه قبل) ولی این سایت جدید به نظر همه سایتهاش فعال و دارای سوخت بودند. هرچند با توجه به اینکه معمولا این سایتها با تکنولوژی خارجی و صرف هزینه کامل احداث شدند با رعایت تمام استانداردهای ایمنی احتمالا تعداد بیشتریشون از خطر خواهند جهید (چون گویا فقط یک مخزن هدف قرار گرفته شده مستقیم) ولی به هر حال هدفی که انتخاب شده مستقیم جبهه داخلی عربستان را هدف قرار داده (بنزین، گازوئیل، سوخت جت) و به نفت و بهانه های عربستان به منظور یارکشی مبنی بر حمله مستقیم به صادرات نفت ربطی نداشته. پ ن: تصحیح میشه. با تصاویر جدیدی که پلنت منتشر کرده مشخصا این تاسیسات که کمی با فاصله در قسمت شرقی تاسیسات هدف قرار گرفته شده هستند؛ هدف نبودند و تاسیساتی مجاور این تاسیسات هدف بوده. جده به قدری بلوک های مجموعه مخازن نفت و مشتقات داره که هر قسمتیش را نگاه میکنی یک مجموعه هدف میتونه قلمداد بشه. این نقطه ای است که مورد اصابت قرار گرفته و طبق تصاویر یک مخزن کاملا نابود شده. دو مخزن برای جلوگیری از اسیب در حالت شبه غرق قرار گرفتند. یک مخزن قبلا در حمله 20 مارس اسیب دیده. یک مخزن احتمالا ناشی از حرارت اسیب دیده. و چند مخزن هم تحت تاثیر حرارت و اقدامات اطفا قرار گرفتند. ولی مجوعه اول به هر حال در بین تمام مجموعهه های پرتعداد مخازن جده یکی از متراکم ترین و به نظر جدیدترین مجموعه های جده هستند که برادران انصارالله میتونند برای حملات بعدی اون را هم مدنظر قرار بدند!
  25. جریان صدر خب موفق نشد اکثریت پارلمان را برای انتخاب رییس جمهور داشته باشه با اینکه انواع بی قانونی و پروپاگاندا و تهییج و هیجان زدگی و حتی پول پاشی را هم امتحان کردند با هیئت رییسه مجلسی که اتفاقا غیرقانونی و به همین ترتیب انتخاب شد. (معلوم بود چرا با اون تنش و کتک کاری به زور رییس مجلس و هیئت رییسه مدنظر خود را انتخاب کردند) مثل بار قبل کفن پوش وارد شدند (کت و شلوارهای شیک و اتونشکسته و موهای روغن زده با کفن تناقض خنده داری مثل ادعاهای صدر داره. حالا بادی سوال کرد این نمایندگان کفن پوش فعلی زمانی که جوانان حشد جلوی داعش داشتند پرپر میشدند دقیقا با صدر کجای ماجرا ایستاده بودند) و به طور غیرقانونی و برخلاف قانون انتظار نیم ساعته را سه ساعت تمدید کردند مدام و بعد هم دستور جلسات جدید گذاشتند تا بدون حضور نمایندگانی که به علت دیگه ای حاضر نشده بودند مثلا کمیسیون های داخلی را اعضاش را مشخص کنند و ... در این میان با انواع روش های پوپولیستی و البته چوب حراج زدن به منابع نفتی عراق و انتشار نامه ها و وعده هایی مبنی بر افزایش حقوق پیشمرگه و سهم اقلیم از نفت عراق و ... سعی کردند نمایندگان بیشتری را به مجلس بکشونند. تاریخ جاری است و حتی نیاز به نگاه به گذشته هم نداره. "صدر" بسیار بی تجربه و اماتور و ساده و البته دارای هیجان زدگی سطحی مفرطی هست که فکر میکنه همه شبیه ایرانی هستند که تا حالا در دامنش بزرگ شده. شبیه پدری که هرطور بوده و شده حمایتش کرده، توقعی ازش نداشته و به وقتش حتی توهین هم بهش کردی ولی باز هوات را داشته. با همین ذهنیت حالا گمان میکنه حتما باید ایران را بزنه تا از زیر سایه بزرگش بیرون بیاد. در این راه هم با شعار "عراق پیشرفته و بزرگ" داره همون راهی را میره که "بن سلمان" در ابتدای صدارتش رفت ولی نه حتی به تندی صدر. صدر حاضره در این راه حتی مستقیم سراغ بن سلمان و اردوغان و سیسی و اردن و مصر و امارات بره و حتی غیرمستقیم از کمکهای امریکا و غرب و و حتی صهیونیستها هم بهره مند بشه. گمان میکنه "رگ عربی" همچنان مهمترین چیز هست و هم امتیاز کینه توزی ضد ایران را داره و برجسته میکنه و هم گرهم اوردن جبهه داخلی و البته جبهه خارجی عربها برای کمک بهش در راه و مسیر جدیدش. حالا با این اوصاف همه چراچوب های ضدایرانی را به خدمت گرفته تا قدرت را قبضه کنه و عراقی را که در ذهن رویاش را داره بسازه. حتی با شعار استقلال و وابستگی تام و تمام به اعراب و غرب ولی حتما بدون حضور ایران. قدم های بعدیش هم کاملا مشخص هست چرا اصرار داره عوامل مدنظرش را به قدرت برسونه که اولینش انحلال حشد به عنوان بازوی مقاومت هست. باقیش و حتی وابستگی و تمدید حضور امریکا را هم حتی اگر بر زبون نیاره روشن هست. و بعدترها فاکتورهای بیشتری که از سعودی گرفته (فکر میکنه سعودی براش برق و مصر براش گاز، اردن مسیر، امارات تجارت، امریکا قدرت و نفوذ و ...ایجاد میکنند و همه چیز وفق مراد خواهد شد) تا اعراب و غرب براش صادر خواهند کرد و مجبور هست که پاس کنه تک تک خواسته ها را چون وقتی در قدرت باشی و مزش را احساس کنی همه کار میکنی از دستش ندی.