alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,150
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. حالا البته ممکنه نظراتمون متفاوت باشه ولی به نظرم حتی ورود امامان جمعه هم اشتباه بود در این مقطع وقتی نمیتونند در انتها روش بایستند و عقب نشینی ممکنه بکنند با لحن ضعیف تر. در مورد امام جمعه تبریز فرق میکنه چون ایشون جایگاه خوبی دارند بین مردم و طرف مقابل در تقابل با ایشون به ضررش هست و دیدیم با اینکه ایت الله ال هاشم هم موضع تندی گرفت ولی پیکان حملاتشوت را روی امام جمعه اردبیل گذاشتند پس بازی رسانه ای را خوب بلدند. از این نظر در این موقعیترسانه های رسمی ما نباید وارد چالش بشند با افراد و رسانه های بی ظرفیت جمهوری اذربایجان که جوسازی میکنند و حتی صحبت از محو ایران میزنند یا کشتن شیر و ترور و اینها بلکه در بعد غیررسمی این هنرمندان و کنشگران فعال مجازی هستند که باید نشون بدند جبهه داخلی در برابر تمامیت ارضی یکپارچه است که شوربختانه در مورد سلبریتی های ما (بر خلاف باز ترکیه فی المثل) ضد تمامیت ارضی با ژست های روشنفکرانه حرف نزنند در تقویتش سخنی نمیگن خصوصا اینکه منفعتشون با لایک و کامنتهایی است که براندازان در این موارد هدایت میکنند برای تقویت موضع ضد ایرانی (حتی اگر در جهت تجزیه ایران توسط یک عده خاص باشه) اونها هر چی پر سر و صدا به نظرم ما در این مقطه باید محکم حرف بزنیم ولی نه در رسانه، جایی که الهام و دست اندرکاران سیاسی و اداره کشور اذربایجان فقط بشنوند و خوب هم بشنوند. لازم نیست وارد تقابل بین دو ملت بشیم هرچند نیش به ما بزنند در این عرصه. هرچند اگر زمانش برسه در اونجا هم باید به خط شد.
  2. الان مشکل ما متاسفانه یک کم کاری یکی دو دهه ای است و البته شبکه های اجتماعی (انسجام سازی و هماهنگی و موج سازی مجازی به واقعی) و سرمایه گذاری سنگین عربستان روی رسانه های قومیتی به عنوان بازیگری جدید. ما نگرانی های امنیتی از تحریکات در شمال غرب داریم کشور داریم چون حتی کوچکترین بحران هم در اون مناطق برای ما هزینه ساز و برای طرف مقابل یک برگ برنده حسابی است. البته قطعا این بار نباید کوتاه بیایم. در بحث گذشته پان ها به بهانه دفاع از اذربایجان در مقابل ارمنستان هر کاری میخواستند کردند که به فضای واقعی هم کشوندند ولی حالا بحث انتخاب بین ایران و آذربایجان یعنی منافع ایران و یک کشور بیگانه است و طبیعتا هرکس در طرف دیگه قرار بگیره خائن محسوب میشه.(هرچند ما که میدونستیم همون موقع هم بحث خیانت و حماقت هست) اولا این باید تبیین بشه به خوبی ثانیا موضع تهاجمی گرفت. شوربختانه براندازان و سلبریتهیا و لشگر سیاسیون افراطی در این مواقع به جای اینکه پشت تمامیت ارضی ایران بایستند به بهانه های عقده گشایی و اینکه موضعشون همسان با موضع نظام قرار نگیره یا سکوت میکنند یا اتفاقا در کمال تعجب اب به اسیاب تجزیه طلبان میریزند با بهانه های کودکانه .( چرا با هاشون برخورد کردید، اصلا شما مقصرید نه اذربایجان، چرا خشن و نظامی هستید شما و باز زور همه چیز را میخواهید حل کنید و از این دست اباطیل! که همه چیز نهایتا تقصیر ایران هست نه یکی دیگه) ولی به نظرم همچنان در مورد علیف اقدامات امنیتی پنهان در خزر بیشتر جواب میده و در مورد اردوغان هم به قول شما جبهه اول عراق و بعد سوریه و برگ برنده مهاجران. (هرچند استفاده ابزاری از مهاجران اخلاقی نیست ولی اجازه به مهاجران برای عبور از مرزهای ایران بدون سخت گیری و برخورد سخت باهاشون به هزینه ما و به نفع جیب ترکیه دیگه ضروری نیست، هرچند نباید فراموش کرد ترکیه هم بگر های خودش را داره، دیدیم از بمبارانمستقیم ما در سوریه (وقتی حسابی دردش اومد) تا ترور افراد حشد در عراق (وقتی حملات به پایگاه های عراقش را دید) ابایی نداره و خصوصا اینکه در بحث ترانزیت متاسفانه با توجه به موقعیت استراتژیک ترکیه و دسترسی به اروپا ما دستمون زیر تیغه. باید تا میتونیم در هر عرصه ای که فکرش را میکنیم برگ های قدرت تولید کنیم و البته فضای مجازی را هم رها نکنیم به دست ارتش تجزیه طلبان و پان ها. همین چند روز پیش شادی صدر همکار شیرین عبادی و دوستانشون در کانون وکلا خیلی شیک (به عنوان کانون مدافعان حقوق بشر ایران و دلسوز مثل ایران و ایرانی ) در نشست تجزیه طلبان الاهوازیه در اروپا در کنار پرچم جعلی تجزیه طلبان داشت با افتخار سخنرانی میکرد. یعنی حتی ادعاشون در مورد خود ایران هم اینطور سست هست و هدف وسیله را براشون توجیه میکنه حتی اگر وسیه تجزیه ایران و جنگ داخلی و از این دست ضربات باشه. در حالیکه در ایران حمایت از تجزیه طلبان و گروه های تروریستی بر خلاف تمام جهان گویا هیچ محدودیت و قبح و قانونی نداره. در ایران نه ما یه لیست مدون و مشخص از گروه های تروریستی داریم نه یک قانون مشخص که همکاری و همراهی باهاشون را (مثل ترکیه مثلا) جرم تلقی کنه. نهایتا میزاریم رف کلاشینکوف که دستش گرفت و سی چهل نفر را به رگبار بست یا با ماشین انتحاری صد نفر را تکه تکه کرد اون هم خودش را دستگیر میکنیم نه خیلی از افراد موثر و همراه و حامی اون شخص و جریان را.
  3. جالبه مسیر ترانزیتی ما را بسته و رسما وارد جنگ با اقتصاد ما شده بعد میگه من تعجب میکنم چرا حالا رزمایش گذاشته و نه در گذشته. ابله مگه کشو ما بعد این همه کمک به اذربایجان (خیلیها از کمک ایران در جنگ اول و همچنین کمکهای بعد به منطقه رسما به شدت فقیر نخجوان در دورانی که مردمانش با عبور از مرز تمام مایحتاج خوراکیشون را از ایران به قیمت یارانه ای تهیه میکردند خبر ندارند) در گذشته اونجا به جنگ اقتصادی مواجه شده بود که رزمایش کنه، الانه که مواجه شده با کارشکنی و قلدری یک طرف که اون هم شما بواسطه اردوغان باشید. جناب سفیر ما شاید کار درستی کرد در آرام کردن فضا ولی الان باید ببینیم که علیف تصمیم خودش را با توجه به دستورات ترکیه گرفته و بازی خودشون در مواردی که ذکر شد را شروع کردند (عمدتا میدونند ایران رضایت از باز شدن چیزی به اسم کریدور نداره و در نتیجه مقدمات فشار به ایران (شما حساب کنید تحریکات قومیتی و بعد یک بحران در مناطق اذری نشین و ورود اردوغان به عنوان رهبر ترکان و لفاظی هاش و سعی بر ورود به موضوعات تمامیت ارضی ایران همانطور که در سوریه و عراق به این بهانه ورود کرد (ترکمان ها)) که در این شرایط سخت ایران، ایران را در تنگنا میزاره و میتونند ماهیشون را از اب بگیرند در سایر موضوعات و شاید حتی پیشتر هم برند. حالا ایران هم باید جنس اقداماتش را در مورد علیف عوض کنه. قبلا موضوع بازگشت مناطق اشغالی یک کشور بود و در نتیجه تحریکات قومیتی و شیطنت های مدام اذربایجان تحمل میشد ولی حالا بحث حمله به تمامیت ارضی خود ایران و مسیرهای ترانزیتیش هست (جالبه میخوان برای تردد کامیون های ایرانی به شمال قفقاز و روسیه و گرجستان مانع تراشی کنند یک چیزی علم کردند به نام ورود کامیون های ایرانی به قره باغ) ولی در این مورد هم باید هوشمند بود. اونها انتظار دارند ایران در شکل سادش مثلا مقابله به مثل ترانزیتی کنه که خب موضوع دوست داشتنی اونها یعنی بحث ترانزیت را داغ میکنه. ایران باید همکاری بیشتری با روسها بکنه و به ارمنستان هم فشار بیاره بازی درنیاره و مسیر جایگزین را فعلا ایجاد کنه تا بعد. به ترکیه هم باید در جای خودش فشار اورد که بنشینه سرجاش. به هر حال اینکه مثل سگ هار پاچه لیبی را ول کنی بچسبی به یونان، یونان را ول کنی بچسبی به عراق بعد سوریه بعد قبرس و حالا هم ایران راه حل مشکلات داخلیت نیست.در مورد اقدامات قومیتی در ایران هم به شدت نهادها ورود کنند و مماشاتی که تا حالا میشد را کنار بزارند ولی عمدتا سرشاخه ها را. اگر امکان فراهم کردن برگه های دیگه هم باشه که باید فعال کرد.
  4. مشخصا در تلاش برای رفع تحریم ها هستیم ولی همزمان باید طوری رفتار نکنیم که نه تنها تحریم ها را رفع نکنند بلکه شرایط را بدتر هم بکنند و به موضوعات دیگه هم بکشونند. از طرفی ما یکبار تقریبا به نسخه مدنظر غرب عمل کردیم (مذاکره یک توافق به قول اونها برد-برد ولی برخی منتقدان ایرانی ضرربار برای ایران) ولی دیدیم باز هم زدند زیرش و همون توافقی که خودشون کرده بودند را گذشاتند کنار بدون هیچ دلیلی به قول دولت وقت امریکا فقط به خاطر اینکه خوششون نمیومد. تحریم ها دو راه داره: 1.تقویت و اصلاح اقتصاد داخلی تا حد قابل قبولی که آثار تحریم را لااقل کمرنگ تر کنه و به عنوان یک ابزار موثر از ارزشش کم کنه. یا 2. توافقی هوشمند ( که در حال حاضر برای ما همون بازگشت صریح به برجام هست چون تعهدات ما برای این توافق انجام شده و تعهدات غرب باقی مونده و چیز بیشتری هم نمیخواهیم ولی طرف غربی زیر بار نمیره ) ایران باید هر دو مسیر را پیش ببره موازی و به هیچ وجه یکیش را به خاطر دیگری کنار نزاره
  5. البته زیاده خواهی های طرف اردوغانی هم هست. ارمنستان به خاطر پذیرش شروط در پیمان مجبوره این کار را بکنه ولی حتی روس ها هم اعلام کردند بحث کریدور مطرح نیست و فقط باز شدن راه های مواصلاتی بسته شده مدنظر هست (همین هم برای ما مطلوب نیست ولی خب فعلا برگی نداریم رو کنیم) در حالیکه اردوغان اصرار داره که ماجرا کریدور باید باشه و دسترسی بدون شرط و حاکمیتی ترکیه به اذربایجان (اتصال خاک دو طرف نخجوان و اذربایجان حالا به شکل حداقلی یا حداکثری) حالا این وسط قطعا ایران منافع خودش را قبلا هم تاکید کرده که با تغییرات ژئوپلوتیکی در منطقه نخواهد گذاشت خدشه دار بشه ولی طرف ارمنستانی (جناح مشکوک و غربگرا و واداده پاشینیان) به نظرم داره بازی درمیاره و براش درگیر شدن ایران با ترکیه و اذربایجان فایده هایی داره برای همین هم با عدم ایجاد مسیر مستقل در خاک خودش که ایران را در مقطع فعلی با اذربایجان درگیر کرده داره سطح اختلافات را بیشتر میکنه و از اون طرف مدام به اردوغان پیام میده بیا مشکلات را حل کنیم و تمام روابط ترانزیتی و اقتصادی را برقرار. پاکستان هم به درستی اشاره کردید که به هر حال مثل هر کشوری در حال ایجاد برگهای بنرده و ابزار چانه زنی برای خودش هست خصوصا گاهی در مورد ایالت بلوچستان خودش در پاکستان هم هستند که مدام ایران را متهم میکنند و بعضا دوست داره یک توازنی هم اونجا ایجاد کنه. همه هم اطلاع دارند در شرایط تحریم دست ما خیلی بسته است و به مرزها و مبادلات همساگی نیاز داریم و همین صدامون و گاردمون را به شدت پایین اورده و در حال سواستفاده هستند همسایگان. نهایتا به نظرم فعلا نباید مجادلات یک مشت سیاسی/رسانه ای جوزده اذربایجانی را که توسط این و اون تحریک شدند را پر و بال داد ( یارو سردبیر خبرگزاری در مصاحبه تلویزیونی میگه نماینده خامنه ای به ما گفته با دم شیر بازی نکن، شیری که دمش اذیت میکنه را باید کشت! و از این لفاظی های متعدد که جالبه خیلیهاش به این خاطر هست که چرا ایران اصطلاح شیر را برای خودش به کار برده) بله به شدت در مسیر ترانزیت ایران دارند سنگ اندازی میکنند و قلدری ولی اونجا را یکطور مدارا باید بکنیم و با ضربات امنیتی و اقتصادی هوشمند این ازار امنیتی و اقتصادیشون را پاسخ بدیم. چه اردوغان وچه علیف. در رسانه با هم نوایی رسانه های اجتماعی و براندازان (که براشون مهم نیست بحران مربوط به ایران ضدیت داره با خاک و تمامیت ارضی و بقای کشور یا نه فقط هدفشون ضربه زدنه ولو همدستی با شیطان و برای تجزیه کشور باشه چون نهایتا ابزاری هستند در این راستا نه بیشتر) ما با ضعفهای شدیدی که داریم عقبیم و بستر مناسبی برای ما نیست.
  6. در مدت کمتر از چند ماه حداقل چندین رزمایش در مناطق حساس و چسبیده به کشور ما برگزار کردند اون هم با کشورهای بی قرار! و بحث حضور جدی مشتی تکفیری به عنوان دشمن شماره یک ایران در بیخ گوش مرزهای ما را رقم زدند و بعد چند انتقال ساده توپ و تانک سپاه و رزمایش محلی را کردند تو بوق و کرنا و پروپاگاندا و منشا سخنان بسیار تند و ضد تمامیت ارضی یک کشور که تازه اون هم برملا کننده عمق بی سیاستی و کودنیشون هست که مشخصه حتی نمایندگان سیاسیشون هم چیزی از دنیای سیاست و منافع کشورها و جنگها نمیدونند. مشخصا سیاستمداران آذربایجان و رهبرانشون تقریبا به جرات هیچ کاره هستند. مشتی نهایتا مزدور و عروسک خیمه شب بازی جهت کسب قدرت و ثروت در کشوری با سیستم بیمار که چشمشون یا به ترکیه است یا از مسیر دیگه ای اعم از صهیونیستها یا افکار ملی گرایانه بیات شده نشات میگیره. لازمه ما در دام این فضاسازیها اولا نیفتیم (برای اونها فعلا در پروژه فشار حداکثری که دیگران دخیلشون کردن استفاده از فضای رسانه ای و مجازی و روانی و تهیه تدارکات برای یک ناامنی روانی و نهایتا اگر شد حرکت محلی هدفی در قدم اول هست تا مثل پیمانکاران دیگه این پروژه در ابعاد مختلف مزد خدماتشون را ذیل این پروژه بزرگ (فشار حداکثری) بگیرند) و ثانیا اقدامات عملیشون را بتونیم در کوتاه مدت/میان مدت/طویل مدت پاسخ بدیم. فعلا ما نیاز هست دستمون را پر کنیم. افزایش قیمت نفت برای اذربایجان و وضعیت اردوغان که اون را به رفتارهای افراطی و هیجانی نیازمند کرده ( برای حفظ مشروعیت و قدرت در داخل با توجه به مشکلات داخلی) باعث شده که قبول پیمانکاری در پروژه فشار حداکثری را با اهداف محلی و منطقه ای قبول کنند. ما نباید اجازه بدیم هوشمندانه که این پروژه تقویت بشه. در بحث آذربایجان فعلا بهترین روش اقدامات امنیتی و سیاسی بی سرو صدا هست تا به وقتش. کریدوری که اردوغان خودش را داره تکه تکه میکنه شکل بگیره و همه این فتنه ها هم به خاطر فشار به ایران هست نهایتا از بیخ مرز ما میگذره. ما اگر از همین حالا تدارکات در مرزهای شمال غربی را تدارکات با یک کشور با مخاطرات امنیتی/نظامی جدی تنظیم کنیم و زیرساختها را ایجاد کنیم میتونیم به وقتش دستمون باز باشه. الان وقتش هست هم اردوغان در جبهات دیگه مشغول بشه تا بفهمه نیش زدن در جبهات فرا مرزی به کشوری دیگه برای دستیابی به منافع یعنی چه و هم اینکه اذربایجان بفهمه که اگر قلاده برخی سیاسیون مزدور که به منافع ترکیه بیش از منافع اذربایجان اهمیت میدن نکشه چه اتفاقی رخ میتونه بده. پ ن: به محورهای مختلفی میشه فکر کرد. همیشه دشمنان سعی میکنند از اسیب پذیری و نقاط حساس کشورها دست به اقدام بزنند. برای مثال فضای رسانه ای و مجازی در این سالها نقطه ضعف و پاشنه اشیل ما بوده و دشمن به خوبی ازش در راستای بحران سازی و تقویت فشار حداکثری استفاده کرده. حالا در مورد باکو بخش نفت و بندرش از نقاط اسیب پذیرش هستند در صورتیکه ما در در دریای خزر هنوز تاسیسات نفتی نداریم تا حدی و در بنادر هم چندان مثل بنادر جنوب تاسیسات حیاتی. اگر کار به جایی برسه که گردن کشی ها تبدیل بشه به اقدامات عملی ضد تمامیت ارضی دیگه تعارفات کنار گذاشته میشه و اقدامات امنیتی در قدم اول مشروع ترین پاسخ هست. از همین حالا باید در سواحل شمال تمهیدات لازم امنیتی (پنهان) اندیشیده بشه تا مثلا اگر خزر روزی خواست باز گل افشان کنه دغدغه ای! نداشته باشه. الان قیمت نفت بالا رفته و خب زمان بدمستی است ولی خب تجربه ما در جنوب کشور و تا دریای سرخ در یک جنگ نابرابر دریایی و پنهان و امنیتی جایی میتونه به درد بخوره.
  7. در این مورد بحث خیلی زیاد شده. موضع آذربایجان موضعی نبود که خلاف باشه ما علیهش آشکار و پنهان طرف ارمنی ها را بگیریم (خصوصا اینکه هنوز که هنوزه میبینیم مردم ارمنستان برای خودشون هیچ اهمیتی نداره و طرفدار شخص اول مقصر تحقیر کشورشون هستند و ورود به چنین جانبداری ای که خودشون ارزشی براش قائل نیستند جز پرداخت هزینه برای ما نبود.) سرزمینی ازش اشغال شده بود و درخواستش آزادی اون بود هرچند ما اطلاع داشتیم شرایط برای ما راضی کننده نخواهد بود با دسترسی های یک رژیم دیکتاتور وابسته به صهیونیستها و بله قربان گوی اردوغان به مناطقی که وضعیت ژئوپلوتیکی منطقه را دستخوش تغییرات قرار میده. تعلل ما شاید قبلتر بود. جایی که باید سعی میکردیم در نقش یک میانجی مشکل را به طور صلح آمیز حل میکردیم (هرچند قطعا ترکیه عامل اصلی به ثمر نرسیدن همون تلاش های حداقلی ما بود چون براش اشغال مناطق و بعدا ازادسازیشون توسط خودش نون و اب داشت) و نمیزاشتیم کار به جایی برسه که صهیونیستها و اردوغان در نقشه ای (جدا از هم) نهایتا ترکیه را منجی اون هم نظامی این ازادسازی قرار بدند. به هر حال فشارهای چند جانبه به ما در عرصه های دیگه شاید باعث شد ما از بسیاری نقاط دیگه غفلت کنیم از جمله وقایع ترکیه و آذربایجان. خلاصه الان اردوغان ( با برنامه های سیاسی و فرهنگی ضدانقلاب خائن که هدف براش وسیله را توجیه میکنه ولو به قیمت تجزیه ایران و خدمت به دشمن و دستگاه های اطلاعاتی خارجی که در این مورد هم افزایی داشتند چنان نتایجش حالا بیشتر در فضای مجازی شاید نمود پیدا کرده که نماینده مجلس آذربایجان با مردم خودمون خودمون را تهدید میکنه ) الان دست بالا را فکر میکنه داره و بنابراین میتونه تغییرات مدنظرش را با زور و بیرقدار تحمیل کنه حتی به ایران. باید به فکر وضعیت فعلی بود و با برنامه های چند بعدی اولا سیگنالهای مشخص عملی ارسال کرد و ثانیا تدارک برنامه های عملی را دید برای اتفاقاتی که ممکن هست در آینده رخ بده و این بار غفلت نکرد.
  8. خب بحث گردن کشی های آذربایجان داره هر روز ابعد تازه ای پیدا میکنه. (البته مشخصا به تحریک اردوغان و به دلیل ابتدایی باز کردن زوری کریدور به نخجوان از ارمنستان برای ارتباط ترکیه با دریای خزر و کریدور انرژی و ترانزیتی و برخی اهداف دیگه از جمله قدرتنمایی و فشار بر ایران و ایجاد برگ برنده در بازی عراق و سوریه و ...) بعد از مزاحمت های متعدد برای کامیون های ایرانی و حالا باجگیری و توقف و بازرسی و اخلال در ترددشون حالا کار به جایی رسیده که نماینده اذرباجانی در مجلسشون در تهدیدی آشکار (لابد غره شده از چند رزمایش اخیر به طور مشترک با ترکیه) ایران را مورد اشاره قرار داده که یا باید از ما اجازه بگیری برای تردد کامیون هات یا استان های شمال غربت به فرمان ما! آماده هستند تا پاسخت را بدند. چند روز پیش هم روزنامه ترکیه ای ینی شفق به عنوان بوقچی اردوغان به نقل از یکی از نمیانده هاشون تیتر کرده بود که ایران از نقشه محو خواهد شد! حالا هم که بعد بحث اردوغان مبنی بر ضرورت بازگشت مرزهای تاریخی سر جای خود (بخوانید رسمیت دادن به اشغال خاک سوریه و عراق و قبرس و حتی فراتر از اون تا جایی که سنبش اجازه بده ) حسابی مزدورانشون به تبیعت از خبرسازی ها بحث جنگ آذربایجان(!) و ترکیه را دارند داغ میکنند و تا همین حالاش هم تا قزوین هم پیشروی کردند. و جالب تر اینکه همزمان شبکه سعودی اینترنشنال در حال راه اندازی آذرباجان - اینترنشنال در زیر مجموعه فارسیش هست. گویا در موعد قبل و برخی تحرکات شماری در چند شهر فکر کرده دم تکوندادن برای اردوغان موجب تجزیه ایران خواهد شد. حتما نباید نفوذ صهیونیستها در اذربایجان و صحبتهای مدامشون مبنی بر ایجاد ائتلاف منطقه ای به عنوان تنها راه شکست دادن ایران (به نیست صهیونیستها و با ابزار کشورها نادان و دیکتاتورهاشون) را فراموش کرد. با برخی از این دیکتاتورهای کوچولو باید به زبان مقتدر ولی باهوش صحبت کرد. با برخی برادرای بزرگترشون هم به نحوی دیگه. پ ن: چند جا در مجازی صحبت از ارسال یگان های بیشتر نظامی به شمال غرب توسط ایران بود همزمان با تحرکات اذربایجان و برگزاری رزمایش های پی در پی با ترکیه در خاک اذربایجان و مناطق تازه ازاد شده و خاک ترکیه. باید یک برنامه مدون و تدریجی داشت برای اذربایجان. از طرفی ارمنستان هم یکی به میخ میزنه و یکی به نعل و بدش نمیاد پای ایران را به معرکه باز کنه ( برای همین مسیر جایگزین را به بهانه های مختلف احداث نمیکنه در خاک خودش) و حتما باید پلن بی هم داشت حتی به طور سخت. مثلا اگر کریدوری طبق خواسته اردوغان هم شکل گرفت چنان کریدوری بشه که پشه هم سعی کنه ازش رد نشه فرضا. یا راه های مختلف دیگه داخلی و خارجی. اردوغان هم فعلا در شرایط سخت ایران دست بالا را داره. باید کمی سامان داد شرایط را و به فکر کم کم مهار زدن به او هم بود. حالا نه به عنوان حمله به ایران ولی یادمون نره سری پیش رزمایشهای ترکیه در اذربایجان پوششی بود برای ورود تجهیزات و نیرو و اماده سازی حمله به مناطق درگیری. حالا رزمایش های پی در پی در شوشا و نخجوان و اذربایجان درسته یک حالت بیشتر تهدید و قلدری داره ولی ممکنه پیش درامد اماده سازی برای یک سری حمله دیگه باشه به مرزها. خصوصا از اردوغان با این لفاظی ها و بلندپروازیهاش هیچ بعید نیست فکر کرده باشه که هیچ چیزی دیگه جلودارش نیست و پس میتونه مرزها را با تصرف مناطقی از ارمنستان تغییر بده با زور تا لااقل بعدا برگ چانه زنی داشته باشه که یا کریدور را بدید یا تخلیه نمیکنم مناطق اشغالی را. (البته با جلو انداختن اذربایجان)
  9. نکته اینجاست کره شمالی در کمک های فنی فرسنگ ها از ایران جلوتره. یعنی کمک های دریافتیش از چین و خصوصا روسیه به علت ارزش فوق العاده کره شمالی به عنوان کشوری سرکش برای این دو کشور که توازن قوا را در بین متحدان قدرتمند امریکا در شرق دور(کره جنوبی، ژاپن و بسیاری کشورهای دیگه که از نفوذ قدرت خصوصا چین واهمه دارند) فراهم میکنه براشون اصلا قابل مقایسه نیست با ایران که روس ها به دلایل مختلف تقریبا اصلا و چینی ها هم به خاطر تحریمها و آمریکا و حتی بعضا حس خطر بسیار محتاط باهاش رفتار میکنند در این دست موضوعات. (انتقال فناوری) در حالیکه مثلا همین فیلم امروز شلیک بالستیک کره شمالی از قطار و ریل بسیار به تاکتیکها و ابزارهای روسی شباهت داره (خود موشک هم که به کنار) و برخی موارد دیگه که نشون میده کره شمالی برای همین گاهی به یکباره شاهد پیشرفتهای چشمگیرش در برخی حوزه ها هستیم. (پدافند، کروز، بالستیک و ...) در مقابل فرمانده ما همین چند وقت پیش اعلام کرد (احتمالا در مورد اسکندر روسی) که روس ها حتی حاضر نشدند طرح و شمای کلی موشک را از نزدیک به ما نشون بدند و ما رفتیم سراغ خانواده فاتح و گسترشش. ما باید از این شرایط استفاده کنیم و بدون ترس و واهمه از رابطه با یک کشور تحریم شده توسط شورای امنیت ( فعلا لااقل تا وقتی تحت تحریمهای یکجانبه هستیم) ارتباطاتمون را با کره شمالی در حوزه های اینچنینی گسترش بدیم و از کره شمالی بدون هیچ خجالتی! این فناوریهای در اختیارش قرار داده شده را با مبادله ای! پایاپای ( مثلا حوزه پهپادها) در اختیار بگیریم. هرچند به نظرم احتمالا چینی ها و خصوصا روسها شروطی را برای کره شمالی قرار دادند در رابطه با در اختیار قرار دادن فناوریها به سایر طرفها ولی میش همکاری های مشترک داشت.
  10. عزیزان مقامات امنیتی و نظامی حواستون باشه که این تهدیدها بیش از اینکه بوی حمله نظامی بده بوی یک اقدام خرابکارانه دیگه میده شاید این بار در شکلی وسیعتر حتی با تلفات انسانی. (هرچند حمله نظامی هم حتما باید امکان وقوعش محتمل باشه و براش آماده بود) بنابراین مقامات نظامی باید در تدارک یک اقدام بازدارنده باشند (طراحی و آشکار کردنش که در مقابله با این شیوه رژیم صهیونیستی که گمان میکنه براش بی ضرر و موثر هست (استراتژی هزاران زخم کوچک) روشی در کار خواهد بود که این اقدامات این رژیم براش بی هزینه نباشه) و مقامات امنیتی هم باید ببینند درو هله اول میتونند یک طراحی امنیتی مقابله ای داشته باشند برای اقدامات امنیتی این رژیم یا اگر ندارند سعیشون را کنند در یک جبهه دیگه پاسخ بدند و از طرفی هم حواسشون باشه به اقدامات خرابکارانه و گروه های مزدور و نفوذی این رژیم. پ ن: حتما که کار بسیار سخت هست برای ایران. نه یک جهان و کل سیستم اطلاعاتیش با ایران همکاری میکنه (بر خلاف رژیم صهیونیستی)، نه به منابع مالی بی پایان دسترسی داره (تازه تحریم هم هست)، نه به تکنولوژی های روز دسترسی داره و از همه بالاتر نه به این همه مزدور بی جیره و مواجب مفت چه در سطح های عمیق و چه روانی/رسانه ای/امنیتی/اطلاعاتی/سیاسی دسترسی داره که مثل آب خوردن فقط اراده کنه تا براش هر کاری بکنند چه به بهای تطمیع (ویزا، پول، اقامت و ...) چه به بهای تهدید (دسترسی به اطلاعات خصوصی و شبکه های اجتماعیشون و یا تهدیددات جانی توسط سایر مزدورانش در ایران و ...) و چه به هیچ بهایی و مفت (گروهک های تجزیه طلب و مزدور سایر کشورها و برانداز و ...) پ ن2: البته دیگه نسبت به وقاحت دشمنان سِر شدیم. تنها دارنده کلاهک اتمی و بیشترین تجاوزات در منطقه و ادعا میکنه پیشرفت هسته ای ایران (تحت شدیدترین محدودیت ها و نظارت های بین المللی) بی پاسخ نخواهد موند!
  11. ناوگان پنجم ایالات متحده اعلام کرده برای مقابله با ایران قرار هست یگان های ویژه پهپادی، سطحی و زیرسطحی بدون سرنشین را در خلیج فارس (بحرین) مستقر کنه. افرادی که رادارهای عمومی را رصد میکنند میدونند در این اواخر و خصوصا پس از هر حمله ای در خلیج فارس و دریای عمان به گشتی های معمول و روتین آمریکا به شدت افزوده میشه ( قابل رصدها و هوایی ها و معمولا غیر پهپادها و فقط پرنده های باسرنشین قابل رصد) روزانه حتی همزمان چندین فروند اوریون و اواکس و الینت و پی-ایت و سوخت رسان و ترکیبی و خلاصه هر چی که فکرش را بکنید خصوصا چسبیده به مرزهای دریایی ایران و در امتداد اونها وظیفه گشت زنی مستمر را دارند. حالا به نظر میرسه قرار هست به شیوه های کم ریسک تر، کم هزینه تر، موثرتر روی بیارند و حتی اشاره کردند که در صورت موفقیت آمیز بودن در این منطقه در سایر مناطق تحت حمایت نیروی دریایی امریکا هم مورد استفاده قرار خواهند گرفت. این کار را برای عملیات های ما سخت میکنه چون ترکیبی از بی سرنشین های زیرسطحی و سطحی و هوایی که به شکل انبوه و با جسارت بیشتر (ریسک پایین) مستمر این منطقه کوچیک را پایش می کنند میتونه علاوه بر مخاطرات ضد سازه های دریایی ایران و بنادر و جزایر، در بعد هجومی در بعد دفاعی هم ما را با چالش هایی مواجه کنه. ما نیاز داریم در مقابله با این شیوه به همین شکل بدون سرنشین ها را توسعه بدیم (سطحی، زیرسطحی، هوایی) و از طرفی در بحث های جنگ الکترونیک و رادار و سونار و سیگنال هم به شدت جزایر و سواحل را تقویت کنیم. اگر بتونیم شیوه های پسیوی را هم توسعه بدیم برای بالا بردن هزینه و از دسترس خارج کردن این ابزارها (تله های سطحی و زیرسطحی غیرجنگی) میتونه در ادامه عملیات یا تقویتش توسط دشمن تردید ایجاد کنه.
  12. به امید زنده ایم. ولی نکته اینجاست فقط جمع بندی فرماندهان نیست. الان بحث فروش به ما و از همه مهمتر نقدینگی و سرمایه لازم برای خرید هم مشکلی اساسی است. قرار داد منعقد شده و در حال اجرای فازهای نیروگاه بوشهر به خاطر عدم تامین منابع مالی توسط روس ها تقریبا متوقف شده یا کند شده.
  13. مشخصا بودجه و امکانات و حتی همکاری ها افزایش پیدا کرده (رژیم های عربی و آمریکا و حتی برخی کشورهای همسایه شاید با گروه های خاص)
  14. سلامت باشید. من هم به گروه اشقیا پیوستم گویا. البته که حالا طرفداریم از طالبان را نمیدونم از کجا کشف کردید (مغلطه چون احمد مسعود غبارالود و رفیق صمیمیش لوی بهشون مشکوکید پس حتما طرفدار طالبید!) ولی فرقی هم نمیکنه چون صراحتا طرفدار جمهوری اسلامی و مقاومت منطقه که هستم. از اونجا که قبلا بسیار شیک و منطقی و غیراحساسی تکلیف این اراذل و اوباش(!) منطقه (جنایتکار، پناه ده به طالبان و القاعده؛ متهم بدبختی افغانستان و چه و چه ) را روشن کردید، تکلیف من از چند پست قبل تر مشخص بود. در مقابل این سند قطعا دیگه حرفی برای گفتن نمیمونه. حالا جدای از شوخی. حرف از قطع برق و اینترنت و جاده برای چند روز فقط شد یاد فوعه و کفریا افتادم. کربلا؟! بله! کربلا. خوبه لااقل کربلای لوی و مکرون حامیان بزرگی چون از سناتورهای امریکایی گرفته تا بیبیسی و مصیح علینژاد را دارند. از یمن هم که دیگه نگیم.
  15. سلام علیکم بله! جناب. از ابتدای بشریت دایناسورها هم حتی وقتی وارد یک اقلیم می شدند و با پاهای گندشون نباتات را نابود میکردند و جوندگان کوچک را منقرض تقصیر جمهوری اسلامی بود اصلا. خوب شد احمد مسعود بموقع شناخت جمهوری اسلامی را که منشا القاعده و طالبان ( داعشم پس فردا لابد) بوده(!) و رفت از مکرون کمک گرفت. پنجشیر که کربلاست. (لوی هم لابد مسلم ابن عقیله و پیک بین کوفه و کاروان) جمهوری اسلامی هم شام و معاویه و پناهگاه القاعده و طالبان و با این اوصاف راس تروریسم! منطقه. مکرون هم یک دسته گل بی آزار که اصحاب کربلا بهش پناه ببرند از دیو هفت شاخ جمهوری اسلامی. اشرف غنی هم این وسط یک موجود بی آزار که ظلم های! جمهوری اسلامی نزاشت به توسعه افغانستان بپردازه و اگر حقابه و حق نفتشون را میدادیم(!) و مواد مخدری بیشتری میزاشتیم صادر کنند و مهاجران بیشتری میپذرفتیم شاید ذره ای از خطاهامون! جبران میشد مردم افغانستان و شوروی و آمریکا و ناتو هم هیچ کاره! فقط جمهوری اسلامی و نقشه های شریرانش! که گاهی هم از دستش در میره. پ ن: مغلطه عدم حمایت از پنجشیر به شکل نظامی! یعنی حمایت از طالبان هم به درد همون پیج مصیح و اینترنشنال میخوره. امریکا هم به عراق حمله کرده بود یا طالبان غلطی کرده بود ضد ما در افغانستان همین برخی افراد حالا مجاهد! شده اون موقع هم میگفتند اگر سمت امریکا نایستیم یا سمت حمله کنندگان به افغانستان یعنی طرفدار صدامیم یا طالبان. نخیر. وقتی دو طرف داری که هر دو طرف وضعیت نامشخصی دارند کاملا، اقتضا میکنه دخالتی نکنی و تنها رایزنی کنی که از رنج مردم کاسته بشه. ( مثل احتمالا کاری که جمهوری اسلامی در مورد شیعیان هرات و مزار و کابل کرد، والا یادمون نمیره زمان اشرف غنی مشکوک! کرور کرور داشت شیعه در کابل مثل برگ گل پرپر میشد و هیچ کس از این حالا رگ گردن زده ها در رسانه ها، ادعای حمایت از شیعه و مقاومت در افغانستان و برخورد با اشرف غنی را نداشتند)
  16. یعنی حالا فرانسه یک قدرت محسوب نمیشه یا احمد مسعود نتونسته خواسته هاش را درست بیان کنه؟! با مکرون که دیدار داشت، از اون ابتدا هم مدام به فرانسه مرتبط بوده و درخواست کمک از فرانسه کرده قبل از اینکه وقع چندانی به همسایه ها و حامیان اصیل پدرش و مقاومت پنجشیر بزاره. اصولا وقتی یکی اینطور حتی ادبیات توییت زدنش هم غربی است و رفتارها و سکنات و ارتباطاتش مشکوک هست (حالا یا دانسته یا یک ابزار و مهره بی خبر در دستان امثال لوی و سروریس اطلاعاتی خاص) و اتفاقا خیلی مشکوک همین چند شب پیش هم در میان حامیان مقاومت پنجشیر (که همگی قربانی نقشه های دون کیشوت وار بسیار مشکوک شدند) مدام اعلام میکرد تا 9 سپتامبر کابل را هم تصرف میکنیم و هسته های مقاومت در حال شکل گیری اند و من خبرش را دارم و ال و بل و تاجیسکتان و فرانسه میخوان کمک کنن و ... حتما که باید تردید کرد که چه خبره و تامل و درنگ. قرار نیست که هر سرویسی هر نقشه ای کشید ما با سر بپریم وسط چون ایران اینترنشنال و افغان هایی که تا دیروز پشت دولت اشرف غنی مدام فحش و ناسزا میدادن به ایران یکهویی شدن طرفدار مقاومت پنجشیر و منتقد ایران که چرا به مقاومت کمک نمیکنه!!! حالا اصلا حمایت رسانه ای مصیح جون و ایران اینترنشنال را که یکهو شدند جهادی! و حامی مقاومت را بزاریم جز شوخی های مد روز. فقط همین چند عکس عمومی و ترکیب افراد حاضر درش کافی است تا یک فرد عادی را هم به فکر ببره و بدبین کنه چه برسه نهادهای سیاسی و اطلاعاتی یک کشور را اون هم با انبوه اطلاعات و مصاحبه ها و ارتباطات خود برخی اشخاص که مدعی هستند. نه آقا! نه دنیا دیگه دنیای معصوم و بچگانه عهد حجر! هست که شما فقط با ظاهر ماجرا و کلمات که مثلا من مقاومت هستم و اون تروریست اعتقاد به حقانیت یک طرف پیدا کنید نه آدم ها و سروریس های اطلاعاتی انقدر ساده لوح. در مورد آدم ها و گروه ها باید با توجه به رفتار و عملکرد و اعتقادات اصیلشون قضاوت کرد نه شعارها و کلمات و ژست هاشون. والا که به شعار و ادعا و پروپاگاندا باشه اردوغان در منطقه ما الان بزرگترین مصلح و آزادی خواه تاریخ هست و جریان مقاومت هم بزرگترین تروریست عالم!
  17. همچنان باید باز درخواست و تاکید و خواهش کنیم از نیروهای مسلح که اگر حوصله موارد حفاظتی را ندارند در پخش تصاویر اینگونه رونمایی ها و رزمایش ها؛ یک تدوین گر تربیت! کنند و وظیفش را این قرار بدند چنین تصاویری را قبل از پخش روی هر چی مونیتور و لوگو و صورت اشخاص و عوارض جغرافیایی و ... یک سایه ی! محو کننده ای! قرار بده. دیگه از این راحت تر؟!
  18. خب به نظر اسپایک اسلام هم بالاخره رسما شناسنامه ایرانی خودش را لااقل فعلا با نامگذاری دریافت کرد. سایر مشخصات شناسنامه ایش فعلا هنوز خالی هست جاشون. موشک الماس مهندسی معکوس اسپایک ER (با وزن تقریبی 14 کیلوگرم): این موشک ساخته­ ی وزارت دفاع است و بر مبنای موشک اسراییلی spike er ساخته شده است که در پرتاب از لانچر زمینی تا 8 کیلومتر برد دارد. می­توان انتظار داشت که با رهاسازی از سرعت و ارتفاع بالا و بکارگیری تکنیک Boosted Glide برد آن را چند برابر کرد. تصویر رهاسازی از ابابیل 3:
  19. این مطلب را چون نورنیوز کار کرده بود اینجا بازنشر میکنم و به جد امیدوارم اشاره به این مطلب توسط نورنیوز مقدمه لااقل فضاسازی و مقدمه چینی رسانه ای برای امری باشه که بارها بر لزومش برای ایران تاکید کردیم در تاپیک های مختلف هم در حوزه بازدارندگی/هم در نبردهای نامتقارن و پاسخ های نامتقارن و هم در یک جنگ فراگیر یعنی: تسلیحات ضد ماهوراه که چندان هم برای ایران دور از دسترس نیست یعنی حتی اگر این اقدام رژیم صهیونیستی به اذعان خودشون یعنی استفاده از فضا و ماهواره ها (به هر شکلی) براری ترور و تروریسم هم نبود ایران باید از مدتها قبل خیز برداشته باشه به این سمت چون در بالا در سه حوزه اشاره کردم به لزوم داشتن تسلیحات ضدماهواره (خصوصا اینکه توان دستیابیش برای ما چندان پیچیده نباید باشه به نسبت برخی فناوری ها به خاطر برنامه موشکیمون) 1.در حوزه بازدارندگی به هر حال توان هدف قراردادن ماهواره های گران قیمت و حیاتی برای دشمن یک نقطه ضعف محسوب میشه خصوصا اینکه دست پری هم داشته باشه در این حوزه و تکیه زیادی هم داشته باشه و جایزگینی هم به نسبت سخت تر و طولانی تر هست 2.در حوزه نبردهای نامتقارن ما مثلا در مورد رژیم صهیونیستی امکان خرابکاری و یا تروهای هدفمند مخفیانه را به نسبت این رژیم کمتر داریم ولی در یک بازی و پاسخ نامتقارن هدف قراردادن ماهواره هاش در فضا حساسیت کمتری داره در پاسخ به شیطنت هاش تا حمله مستقیم بهش (جنجال میتونه بکنه و حتی جهان را تهییج چون منافع بسیاری به خطر میفته ولی چون در مقام پاسخ هست ایران میتونه این را جا بندازه که جنایت و خرابکاری نکنی من هم به فضا کاری ندارم) 3.در یک جنگ فراگیر هم که اصولا هرچه دستت پرتر باشه بهتر و در مورد ایران و آمریکا با توجه به اتکای دشمن به این حوزه و عدم امکان آسیب متقارن به ایران در این حوزه یعنی در یک جنگ فراگیر ضربه به جایی که امکان تلافی نداره (اونکه همه ضربات ممکن دیگه را میزنه) و البته نقطه حساسی هم هست برای دشمن چون برنامه های نظامیش در بخشی لااقل کاملا متکی است به فضا. پس عزیزان حوزه نظامی داشتن تسلیحات ضدماهواره از نان شب برای ما واجب تر هست و اولین عملیاتش هم با حتی اعلام قبلی میتونه هدف قرار دادن یکی از ماهواره های رژیم صهیونیستی باشه که خودشون اذعان کردند در ترور یک دانشمند (حالا به هر نحوی) مورد استفاده قرار گرفته.
  20. چند روز پیش سفیر ترکیه در عراق یک مهمانی خیلی مجلل و شیک (توجه ترک ها در همه امور به بعد تبلیغاتی و چشمگیر و پرزرق و برق و مادی ماجرا خصوصا برای جوان ها که در تئوری تبلیغاتیشون از سریال سازی تا برنامه سازی و ... وجود داره ) ترتیب داده بود با دعوت بلاگرها و اینفلوئنسرها و فعالین شبکه های مجازی عراق که تقریبا همگی در یک یا چند ویژگی اشتراک داشتند: ارتباط با سفارت و کنسولگری های آمریکا در عراق (در تصاویر و برنامه های فرهنگی و میهمانی ها و رفت و آمدها به سفارت و کنسولگریه ای آمریکا در قالب عناوین مختلف ان جی اویی و مراسمات مثلا فرهنگی، هنری و ...) مواضع ضد ایرانی ( شامل خود ایران و مقاومت و حشد ) سفیر ترکیه در عراق به شدت فعال هست و جالبه همزمان با اشغال بخشی از خاک عراق و به هیچ شمردن حاکمیت عراق در هوا و زمین و از حامیان اصلی داعش بودن ( که وضعیت فعلی عراق بعد از اشغال نتیجه یورش داعش ترکیه ساخته از سوریه است) و سرقت بخش بزرگی از نفت عراق به کمک کردها همچنان شخصیت محبوبی هم هست در میان این قشر به شدت ضد ایرانی که بهانه ضد ایرانی بودنشون دخالت در عراق هست مثلا!
  21. یک فیلم بود از تصرف گمرک اسلام قلعه توسط طالبان که نشون میداد بعد از عقب نشینی سربازان و کارمندان افغان به سمت ایران و پناه اوردن به مرزبانی ایران مردم هرات ریختن تو گمرک و البته از نیروهای طالبان به گرمی و با الله اکبر استقبال میکنن در یک فیلم دیگه عده ای از جمعیت. یاد برخی افراد سرشناس افتادم که این روزها علی رغم تقبیح هر روزه جنگ و سرزنش ایران به خاطر ورود به جنگ ها(ی البته اجباری و تحمیلی)، مدام سرزنش میکنند که ایران نره با طالبان بجنگه خودشون اسلحه برمیدارن میرن میجنگن! برخی از مردم هرات و تجمعات و ناسزاهای مدامشون و البته با تحریک رسانه هاشون را جلوی کنسولگری هرات از یاد نبردیم (طبیعتا منظور من فقط بخش کوچک و عمدتا تحریک شده هست) ول خب میبینیم که نمیجنگن در اکثر مناطق با طالبان و بعضا اینطور استقبال هم میکنند (جالبه بعضا هم در عراق و هم افغانستان کسر کوچکی از شیعیان برخی مناطق کاسه داغتر از اش حتی بقیه اقوام ضد ایران هستند که البته دلایل روشنی داره از رقابتها و کینه توزیها تا سرمایه گذاری دشمن اتفاقا در بخشی که مشترکات دارند با ایران (تاجیکستان و اشتراکات زبانی یک مورد دیگر با نفوذ ترکیه و عربستان) باز یاد جنگ قره باغ میفتم، کاری به عملکرد خودمون و ضعفهامون ندارم و عقب موندمون از ترکیه در به دست گرفتن تحولات ولی وقتی مردم ارمنستان هیچ تمایلی نداشتند اکثریت و حتی وسط معرکه برای پاشینیان هورا میشکیدند در مقابل معترضان و دور دوم هم تازه به همون پاشینیان مسبب اوضاع رای دادند با اکثریت بالا چطور میشه از اونها توقع داشت که لااقل از مرزهای خودشون دفاع کنند و ارتباطشون با کشورهای دیگه به عنوان جلودار. پ ن: توجه دارید یکی از اهداف جانبی آمریکا چه در عراق و چه افغانستان به عنوان دو مقصداصلی صادرات در اوج تحریمها و مفر فرار از تحریم چی میتونه باشه؟ عملا حتی طالبان بگه که حسن نیت داره با این اوضاع افغانستان صادرات ایران به افغانستان مختل میشه چون دولت و راه و پل و تجارت وجود نداره. از اونور در عراق هم برنامه های متعددی اجرا میشه از ناامن سازی تا فشار به دولت عراق که در هر برهه به یک بهانه مرزها را میبنده و رو میاره به سمت واردات بیشتر از ترکیه.
  22. به حذف کارت سوخت و دلیل جناب زنگنه اشاره نکرده: "مردم معطل میشن" (طرح دولت قبل بوده پس مزخرفه حتما و لاجرم!) گفتم حذفش کنند. (آقا پس قاچاق و کنترلش چی میشه؟ آقا صرفه جویی چی میشه؟ آقا برداشتن کارت حالا که مردم عادت کردن برگشت به نقطه صفره، آقا این چه کاریه ... ) اگر کارت سوخت وجود میداشت همچنان ولو با همون قیمت اولا به فاجعه مصرف روزانه 110 میلیون لیتر بنزین نمیرسیدیم (با اینکه تک نرخی کردن بنزین توسط همین آقای زنگنه قبلش اشتباه اول بود چون ذهنیت صرفه جویی در سهمیه یا کنترل قاچاق سوخت را نابود کرد) و ثانیا با وجود کارت و سهمیه ( که با اصلاح قیمت بنزین به عنوان یک تحمیل جدید از سمت مردم قلمداد شد) شاید فشار کمتری در اون ماجرا روی اذهان میومد. (صرفا افزایش قیمت مطرح میشد نه اینکه دوباره کارت سوخت ها را برید بگیرید، کار باهاش را تمرین کنید و دوباره یاد بگیرید، پمپ بنزینها دوباره دستگاه ها را راه بندازن، مفقودیها و نداشته ها در صف دریافت بمونند، کدوم خودرو تعلق میگیره کدوم نه و اصولا برگشتن به قدم اول همه اون دردسرها) یا مثلا وزیر محترم نیرو اشاره درستی میکنند در ظاهر: نیروگاه سازی برای 200 ساعت پیک و کمبود 2 هزار مگاواتی توجیه نداره. ولی جناب وزیر یعنی شما در اون دستگاه عریض و طویل پیش بینی نمیکنید (یکی از وظایف سازمان ها) که اگر خشکسالی شد و 4000 مگاوات برقابی از دسترس خارج شد و کمبود به 6000 مگاوات رسید، یا گرمای هوای به خاطر تغییرات اقلیمی عجیب و غریب شد، با با عدم اصلاح الگوی مصرف ما رشد تصاعدی را شاهد بودیم یا نقایص فنی رخ داد (در بحث تعمییر و نگهداری هم که بیخیال هستیم) و یا مثل امسال ترکیب همه این موارد دیگه کمبود منحصر به 200 ساعت و 2000 مگاوات نمیشه بلکه تبدیل میشه به 600 ساعت و 11000 مگاوات؟! این دیگه با تمهید و تدبیر که قابل جبران نیست، علنا یا نیرگاه لازم داره یا واردات یا اصلاح ناگهانی و معجزه وار الگوی مصرف. یعنی واقعا یک بچه هم حتی برای تغذیه فرداش در مدرسه سبک و سنگین میکنه چی ببره و چقدر ببره ولی وزارت به اون بزرگی فکر میکنه جهان با تمام متغیرهاش همیشه ثابت و یکسان هست؟