alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,151
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. 13 دی 1398 سرزمین (های) مقاومت اسلامی شهید مصطفی محمد میرزایی - پاسدار شهید جبهه مقاومت - مجاهد غریب به وطن و آشنا به خاک مقاومت الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم و أهلِک عَدُوَّهُم منَ الجنِّ و الإنس منَ الاوّلینَ و الآخِرین مجاهد جبهات مقاومت در گستره مظلومان - شهید روز شهادت حاج قاسم - شهید انتقام های خفته و فروخورده ترور بوسیله ایالات متحده - ... ... ...
  2. 13 دی 1398 عراق شهید ابومهدی المهندس - فرمانده کل مقاومت عراق - همراه شهید حاج قاسم سلیمانی الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم و أهلِک عَدُوَّهُم منَ الجنِّ و الإنس منَ الاوّلینَ و الآخِرین مغز متفکر نظامی مقاومت اسلامی در عراق و منطقه - مجاهد جبهات مقاومت اسلامی و عراق - همراه و دوست قدیمی حاج قاسم سلیمانی ترور بوسیله دستور مستقیم رئیس جمهور ایالات متحده (دونالد ترامپ) و فرماندهی سنتکام ارتش آمرریکا با همکاری و تحریک مستقیم مشاوران و متحدان صهیونیست و آمریکایی
  3. 13 دی 1398 عراق شهید حاج قاسم سلیمانی - فرمانده نظامی کل مقاومت - پدر نظامی مقاومت اسلامی الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم و أهلِک عَدُوَّهُم منَ الجنِّ و الإنس منَ الاوّلینَ و الآخِرین مغز متفکر نظامی مقاومت اسلامی طی 20 سال اخیر - پیشبرنده مقاومت در مقابل چندین جنگ شبه جهانی علیه مقاومت - شکل دهی جریان های مقاومت و تحولات منطقه و خارج از منطقه ترور بوسیله دستور مستقیم رئیس جمهور ایالات متحده (دونالد ترامپ) و فرماندهی سنتکام ارتش آمرریکا با همکاری و تحریک مستقیم مشاوران و متحدان صهیونیست و آمریکایی
  4. حالا داغ برخی دوستان شاید تازه بشه ولی سوالی که هست از لحاظ فنی وقتی دو بمب افکن که لود هستند با سلاح های دوربرد در به ظاهر یک گشت هوایی و نمایش قدرت به مرزهای هوایی ما نزدیک میشند و به خاطر موقعیت غیرجنگی مقابله ای باهاشون در دستور کار نیست در یک فرض ضعیف اگر این اقدام یک پوشش برای حمله ضربتی توسط همین بمب افکن ها باشه در تعداد مهمات بالا و اصل غافلگیری آیا ما الان پرنده و سلاح سر حالی (با مقدورات فعلی) داریم که در گشتی همزمان حضور داشته باشند در آسمان تا اگر اقدامی صورت گرفت به همین سکوهای در آسمان خللی وارد کنند حین عملیات. طبیعتا این پرنده های دشمن با جنگنده اسکورت میشند ولی به نظرتون در این چند بار ما چنینی پیش بینی ای کردیم؟ اگر بله با چه پرنده ای؟ میگ ها و یا تامکتها و فینیکس؟ *به این بهانه بود که یکی از دلایل مطالبه خرید جنگنده سرحال برای موارد اینچنینی است حالا نه دقیقا این شکلی ولی اتفاقات شبیه به این.
  5. همین پست نشان میده چقدر فاکتورهای دخیل بیشمار هستند و ساده سازی با حذف فاکتورها برخی به محال شدن تحلیل مینجامه. فرضا آیا این عنصر در نظر گرفته شده که تقریبا با اطمینان میشه گفت با توجه به توان پدافندی زمینی و هوایی دشمن عملیات هوایی طبیعتا غیرممکن هست تقریبا در این مقیاس ولی عملیات موشکی کاملا ممکن. (بحث هدف قرار دادن مبدا برای هر دو عنصر یکسان هست و بحث پس از شلیک و شروع عملیات برای هر دو پلتفرم هست) ولی در مجموع این خرد کردن موضوع مناسب هست. بخش بخش اگر با حذف تمام فاکتورها و حفظ یک فاکتور بررسی بشه موضوع در نهایت با تجمیع نتایج میشه یک قضاوت نسبی داشت. طبیعتا نمیشه نتایج هر بخش را ملاک گرفت. هرچند در این بخش هم به نظر در مورد هزینه های هوایی بخش های زیادی مغفول مونده. در بخش موشکی هم میشه چند مورد افزود ولی بسیار کمتر از بخش هوایی هست چون اصولا بخش هوایی به خاطر تعدد موارد دخیل و پیچیدگی قابل احصا نیست همه موارد.
  6. حالا بحث مشخص هست و میانمایگی و تشخیص بی هویتی، اساس ابتدای بحث بود که چیز تازه ای نیست و سخت هم نیست تشخیص مصداق ها و روش ها و جریانات و افراد منتسب بهش و اتفاقا اصل احترام و بزرگداشت و پاس داشتن بزرگان تاریخ و فرهنگ نه به درخت کریسمس و رژ روی گونه و کلاه بوقی و زنگوله‌ای و حتی جشن و کنفرانس و مراسم و عکس و پوستر که به مطالعه و تامل و شناخت و آگاهی از این افراد و آثار و اثراتشون هست و بعد افزودن چیزکی به زیسته ها و رسوبات ذهنی خودمون در مقام نظر و عمل. والا که آدم ها و نمادهای تاریخی بدون "این" و توجه و تامل و تدقیق پیشکشهاشون به تاریخ و فرهنگ ودین و تمدن فقط تعدادی اسم هستند و روایت خالی. ولی بخش دوم را حالا با این علاقه چندین ساله به ادبیات برام خیلی عجیب هست. به قسمت اولش کاری ندارم چون حتما اطلاع دارید که "ترجمه" یک روند پویای دوسویه است که قرن ها بدون توجه به مملکت مبدا و مقصد زبان، بنا به نیاز و انتخاب و معرفی و گاهی شانس و علاقه در جریان هست و حتی احتمالا ترجمه های اولیه از مولوی هم از زبان ترکی به انگلیسی بوده یا معروفترین برگردان ها مطرح به زبانی غیر از زبان مبدا. ولی در قسمت دوم عبارت ادعایی "برخلاف حکومت فعلی ما که در مقام عمل رابطه خوبی با مولانا، فردوسی، خیام و... نداره و حتی مولانا رو منحرف و کجرو هم دانسته اند" هست که غریب هست. دقیقا کدام فکت ها شما را به این قضاوت رسونده که حکومت فعلی(کجاش دقیقا؟) در مقام عمل(یعنی چی عمل؟) رابطه خوبی(رابطه خوب؟!) با مولانا و فردوسی و خیام و ... نداره؟ ببینید در بیان لغوی هم «حکومت» واژه مشخص و عام و جامعی است با این ذکر قاطع و هم مولانا و فردوسی و خیام انقدر شناخته شده که قابل بررسی باشه نسبت رابطشون با جریان جاری فرهنگ معاصر و هم قضاوت قطعی «رابطه خوبی نداره» - حالا بحث های شاملو و فروغ و حتی اخوان را میفهمم در کشمکش ها و گروکشی های سیاسی که البته قطعا اون هم غالبا سیاسی و دروغ و تحریف هست نسبتها و نهایتا دلایل فراادبی قائل میشه بود براش و معاصر بودنشون و نسبتشون با اتفاقات روز ولی مولانا و خیام و فردوسی آیا؟!
  7. اطلاع دارید که ترجمه مولانا خصوصا در آمریکا سابقه دیرینه ای داره بیش از یک قرن و ارتباطی به دهکده جهانی نداره و برای بسیار قبلتر از این حرفها هست و یکجورهایی شاید برخی شعرهاش به زبان انگلیسی در امریکا به اسم ملای رومی مشهورتر از بسیاری از شعرهای امریکایی باشه. اتفاقا بیانسه هم اسم بچه هاش را به تاثیر از این رومی به قول خودشون آقا و رومی گذاشته و قاعدتا در حال احترام به فرهنگ ایرانی ذیل دهکده جهانی نیست در حالیکه احتمالا شاید واقعا نهایتا اگر تحقیق نکرده باشه فکر میکنه رومی، رومیه! (به خاطر شهرت ترجمه های رومی و فروش فوق العادش در آمریکا طی دهه های گذشته) موضوع همونطور که اشاره کردید در تفاوت عمیق هست بین جریان سازی بی هویت و عقده مندی سلبریتیسمیک! با بخش عظیمی از نوکیسگان اتفاقا بیشتر مخالف آیین های دینی تازه به دوران رسیده (باید دیده باشید صف کشیدن جلوی مغازه در شمال شهر زیر سرما برای خرید درخت کاج و کلاه پاپانوئل) با مشتاقان فرهنگ و گرامیداشت سنن تاریخی جهان به شکل محترمش. که یکیش در حال پر کردن عقده های شخصیتیش و خلاهای متعدد ناشی از میان مایگیش هست و دیگری عمق بخشیدن به اصالت های درونی و جذب آگاهی و بخشیدن احترام که دو مقوله کاملا جدا هم هستند. که نهایتا یکیش با توجیهات کمدی! و با استحاله میرسه به پدیده قتل فرهنگ ژاپنی توسط جوانان امریکایی زدش یا برپاداشتن سنن با منشا مسیحی در جامعه مسلمان ترکیه به اسم تجدد و پشت پا زدن به فرهنگ ملی و بومی.
  8. تصاویر سلبریتی های همیشه در صحنه را در تلاش برای سبقت گرفتن در گرامیداشت کریسمس و بابانوئل! و سال نوی میلادی را اون هم مفصل تر از خود غربی ها و جوامعی که لااقل تقویم میلادی دارند دیدم با درخت کریسمس و کلاه پاپانوئل! و ... داشتم با خودم فکر میکردم که خب، مشکلی نیست ولی برای خودشون سوال نیست که برای چی؟ با کدوم ربط؟ یک جشن سنتی/مذهبی غربی و مسیحی عمدتا که نه با تقویم ما کار داره نه با تاریخ و سنت ما نه حتی با مراودات اجتماعی و کاری ما چرا باید براش زحمت کشیده بشه (تصور کنید صف بسته بودند برای خرید درخت کریمس) تا گرامی داشته بشه و لااقل برای خودشون سوالات هویتی/اصالتی/تاریخی/اجتماعی ایجاد نمیکنه که در همین احوالات برخوردم به یک برنامه بی بی سی با چه موضوعی باشه خوبه؟ "ارتباط جشن های باستانی ایران با کریسمس" یعنی برای موضوعاتی که در ذهن بوجود میاد که در نقد مسئله یا انحرافی گفته بشه زودتر از طرحش برنامه میسازند تا توجیه و ترمیم کنند روند را. سلبریتیها که در نقش الگوها و مهره های این بازی ها هستند ولی جالبه که تا کجا براش فکر میشه در این رسانه ها و چطور انقدر هماهنگ بازی میکنند. تصور کنید برد پیت در صف سنبل و سنجد و بعد نشسته با عینک و دیوان حافظ در برگرفته منتظر تحویل سال شمسی تا فال بگیره! و مدام هم سلفی میگیره منتشر میکنه که یعنی خیلی من شبیه شما هستم. بی هویتی یک چیزه ولی میان مایگی هم یک چیز!
  9. آمریکا کلی دیوار بتنی پیش ساخته منتقل کرده که برای یک لایه اضافی باز محصور کنه پایگاه عین الاسد را. واقعا هم تعداد زیادی هست و جالب هست بدونیم کجا تولید شدند این دیوارهای پیش ساخته. مثلا در خود عراق تولید میشه یا در ترکیه یا در اقلیم یا مثلا کویت و بعد انتقال داده میشه. اون کاروان های لجستیک که برخی دوستان اشاره میکنند پس چرا کشته امریکایی نداره حالا نه حتما از این جنس ولی بعضا مربوط به نقل و انتقال یک یپمانکار هست از ماشین الات نظامی و غیرنظامی تا احتمالا همین جنس ادوات برای ارتش ایالات متحده و نیروی امریکایی وجود نداره درشون. ولی خود این حملات هم بسیار مهم هستند چون سیستم اعصاب لجستیک را هدف قرار داده بدون بالا رفتن تنش ها از یک حد معین. ولی نیروها باید مراقب باشند چون حتما گروه ها و تیمهای عملیاتی چنینی حملاتی تحت رصد هستند و فعلا در موردشون حتما داره جمع اوری اطلاعات رخ میده و مراکزشون مشخص میشه برای اقدام احتمالی. نکته اصلی که میخواستم اشاره کنم اینه که در عراق علاوه بر پروازهای ترابری خود امریکا به پایگاه هاش خصوصا عین الاسد، یک شرکت اکراینی خدمات ترابری هست که اون هم با ایلوشین هاش گهگاه در رصدها دیده میشه خصوصا از کویت به عین الاسد رفت و امد داره. حالا شاید برخی تجهیزات را ارتش تروریست های امریکایی ترجیح میده توسط طرف ثالث منتقل کنه. اخیرا فعالیتهاش و ترددهاش از کویت به عین الاسد بسیار زیاد شده و البته سعی میکنه یک دور کامل بزنه و از نقاط بیابانی عراق (مسیر دورتر) به عین الاسد بره نه از مسیر مستقیم و مراکز جمعیتی.
  10. برخی حملات به سوریه که از چارچوب خودش خارج میشه را با قصد دیگه ای میشه تعبییر کرد. برای مثال یکی دو روز بعد از حمله به یک نقطه به اصطلاح «ساخت موشک» به ادعای منابع صهیونیست ما شاهد حمله ای هستیم به یک نقطه نزدیک مرزهای لبنان. نقطه ای که در مسیر سرویه به لبنان قرار داره و یک منطقه مذهبی است بین راه و مثلا احتمالا توقفگاه رفت و امدهای به سوریه و لبنان. حالا امروز در سالگرد شهید در ایران کلی میهمان حضور داره که احتمالا برخیشون از لبنان مجبور بودند زمینی به سوریه بیان برای پرواز هوایی. این حمله میتونه یکجور واکنش به این ترددها باشه. معمولا جایی هم هدف قرار گرفته میشه نزدیک منطقه هدف که بگن ما میدونیم دارید میرید و میایید. نرید و بیایید!!
  11. خب هیچ تصویری از خطوط تولید و داخل مجموعه منتشر نشد تقریبا. ولی اگر بحث ساخت بردهای الکترونیکی و ریز قطعات الکترونیکی باشه که تا قبل از این به خاطر صرفه و یا نبود تکنولوژی وارد میشد؛ اگر به تولید انبوه برسه در بحث خودکفایی هر چه بیشتر بسیاری از تسلیحات نظامی و حتی کاهش هزینه های تولید میتونه تاثیرگذار باشه. بماند کاهش ریسک قطعات وارداتی آلوده و معیوب و نشاندار و ابزارهای هدفمند ذیل اینها برای جاسوسی پنهان و انتقال اطلاعات و همچنین بستن گذرگاه های واردات و کاهش نرخ تولید تسلیحات در داخل.
  12. این مطلب را میشد در تاپیک حاج قاسم هم زد ولی چون اشارش به موضوعی فراتر از خود شهید هست اینجا ارسال میشه. باید امیدوار بود هم مسئولان و فرماندهان ما و هم عراقی های هم مسیر قدر نسلی که در عراق در دامن حاج قاسم و ابومهدی و از «مکتب حاج قاسم» متولد و پرورش یافتند را بدونند و به درستی هدایت کنند و ازش مراقبت. یادمان شهدای مقاومت با استقرار خودروهای شهیدان در محل یادمان به دست جوانان عراقی مقاومت نکته 1: در اخبار بود که پیشنهاد تغییر نام فرودگاه بغداد به نام شهید ابومهدی داده شده بود ولی با تهدید و فشار آمریکا که در اینصورت این فرودگاه تحریم میشه دولت عراق عقب نشینی کرد. نکته 2: همون اوایل حادثه برخی پیشنهاد کردند که خودروی شهدا حفظ بشه برای یادمان در تهران، مدتی که خبری نشد حتی برخی جوانان انقلابی با خشم شروع کردند به زمین و زمان ناسزا گفتن که بله اینها اصلا عین خیالشون نیست و به فکر نیستند و همه چیز را از یاد میبرند و به فکر جمع کردن ماجرا هستند و خلاصه از این انبوه «غرهای» مطالبه گری که سریع هر کس در نقش دانای کل و یک رسانه اینستاگرامی و تلگرامی بالای منبرش میره و ... نکته 3: قطعا نام خیابان ابومهدی منتهی به فرودگاه بغدادی که ایالات متحده بعد از هزینه گزاف اشغال اون را مایملک لااقل معنوی خودش میدونه به علاوه حاکمیت عراق و خیلی چیزهای دیگه و این یادمان های خار چشم قابل تحمل نخواهد بود. فتنه گری اوباش تحت حمایت سفارت خانه ها را خواهیم دید بعدها چه پنهان و چه آشکار و چه مستقیم و چه غیرمستقیم با پیکان های متعدد به سمت جوانان عراقی مقاومت و حتی یادمان های اینچنینی از نام یک خیابان گرفته تا یک دیوار ترکش خورده و یک عکس.
  13. سلام متوجه نقدها هستم ولی معتقدم برخی امور را نباید حتما معطل اصلاح برخی امور دیگه کرد. به هر حال عقب ماندگی ها حتما باید اصلاح بشند ولی در کنارش حوزه های متفاوتی وجود داره که هم وزن و هم موضوع نیستند. نقدها سر جای خود محترم و آسیب شناسی ها هم همینطور. فی المثل برای پیش برد هر دو امور یگان های منتخب ارسالی میتونند به عنوان یگان های نمونه همین اصلاحات اساسی هم براشون در نظر گرفته بشه در قدم اول که هم از تجربیات سوریه استفاده شده باشه و هم هزینه ها کم کم انجام بگیره و هم نقص ها اصلاح بشند.
  14. رزمایش هوایی مشترک بر فراز خلیج فارس آیا؟ اولین هدف هم کشور بی اراده بحرین میتونه باشه. به نظرم کم کم باید به راه های متفاوت فکر کنیم. مثلا یک دستور ویژه برای پایگاه رسمی ارتش (نه سپاه) در کشور سوریه. شامل یک بندر نظامی و همچنین یک فرودگاه. بخشی کنار بندر لاذقیه و همچنین تی 4 به نظرم مناسب هست. این حضور هم رسما باید اعلام بشه. هرچند پیچیدگی های مربوط به قوانین داخلی و همچنین برخی امرو وجود داره که خب میشه موقتا فکری براشون کرد. در کوتاه مدت (قبل از استقرار احتمالا نظامی این رژیم در کشورهای همسایه ما به شکل پایگاه) هم میشه به رزمایش مشترک نیروی هوایی در سوریه فکر کرد. تمام بحث های مشکلات نیروی هوایی ما درست ولی هدف نه نمایش و تمرین نیروی هوایی که فقط انتقال تجهیزات و نیرو هست به سوریه در پوشش رزمایش در پاسخ به تحریکات این رژیم.
  15. اصلا بحث قدرت نیست و بله اون بحثش مفصل هست و جداست. سعی شده در این فرض تمام فرعیات و اضافات مرتبط با دو کشور کنار گذاشته بشه و پیرایه بشه اصطلاحا. فرض میکنیم دو سرزمین a , b هستند که هر کدوم با توجه به فقط یک فاکتور مربوط به خود یعنی سرزمین دست به انتخاب یک مسیر نظامی زدند. این وسط اشاره شد که مزیت های ترکیه هم فاکتور گرفته میشه و فرض میشه از نقطه شروع یعنی شاید در حدود چهل سال پیش دو کشور استارت زدند و ترکیه مسیر اتفاقا بدون محدودیت را رفت و ایران هم با توجه به وضعیتش یک مسیر خاص را انتخاب کرد. حالا با این مفروضات، دو عامل انتخاب شده که بشه بهش پاسخ تقریبا کوتاه داد تا وارد تحلیل نشیم. 1.حمله به ایران و نابودی زیرساختهای نظامی تا زمانیکه نتونه حمله موثر دیگری را انجام بده طولانی تر و پیچیده تر هست یا ترکیه؟ 2.در پاسخ به این حمله ایران بیشتر میتونه تا اون زمان مشخص ( نابودی زیرساختهای نظامی تا نتونه حمله موثر دیگری را انجام بده) خسارت به آمریکا بزنه یا ترکیه با همین ابزارهای موجود دو کشور؟ (نیروهای نیابتی و .. همه فاکتور گرفته شده) و خب مشخصا چون تهدید ما آمریکا بوده در تمام این مدت (تهدید جدی) و مثلا چهل سال پیش نزدیکترین و جدی ترین تهدیدی که براش باید فکری میشده با کمبودهای ما خب طبیعتا اتفاقا انتخاب استراتژی نظامی را سبب شده این از نقاط قوت انتخاب صورت گرفته محسوب میشه (اولویت انتخاب به سبک جنگ کلاسیک یا خاص غیرطبیعی) که با شناخت بهتر تهدید استراتژی مناسب اون انتخاب شده. منظورم این هست که تهدید هم درست شناسایی شده چون الان فرضا جنگ با آمریکا و اسراییل* به شدت محتملتر هست تا جنگ با عراق و پاکستان و ترکیه و امارات و سعودی.(حالا باز امارات و سعودی که مرز زمینی هم چندان محل بحث نیست و زرهی کمرنگ میشه) *چیزی که من میبینم معمولا در چنین موضوعاتی مغفول واقع میشه در انتخاب استراتژی؛ اینه که نباید اسراییل فراموش بشه که نقش مهمی در انتخاب ما داشته با توجه به بعد مسافت و مشکل ما در حریم هوایی همسایگان تا رسیدن به نقطه مدنظر مثلا با نیروی هوایی. یعنی گفته میشه ما چرا مسیر موشکی را با شدت بیشتر پی گرفتیم و نه مسیر هوایی ولی کسی نمیگه اولا تهدید اسراییل و امکان جنگ ما با این رژیم (در هر سه صورت جنگ با امریکا یا جنگ با هردو یا جنگ فقط با خودش) بسیار بالاتر هست و ثانیا ما در هر جنگی با امریکا هم یکی از نقاط فشارمون این رژیم خواهد بود نه فقط پایگاه های بیخ گوشمون. (در بعد تهاجمی منظورم هست والا در بعد دفاعی در مورد کارکرد نیروی هوایی و بودنش بهتر از نبودنش بحث شده قبلا)
  16. نکته جالب این هست که ظریف مسیری را آغاز کرد که فرمانده تروریست های سنتکام و مسئولان سیاسی آمریکا در این چند وقت اخیر طی میکردند. یعنی دست پیش را میگرفتند که این ایران هست میخواد حمله کنه و ما هم اگر حمله کنه واکنش نشون میدیم. حالا ظریف همون بازی را ( در فرضی از ماجرا ) شروع کرده که اطلاع موثق داریم از بهانه تراشی برای جنگ و اگر این اتفاق رخ بده پاسخ میدیم. در یک مقابله همه جانبه همه ارکان کشور باید به میدان بیان سعی کنند هر کدوم وظیفه خودشون را انجام بدند. دستگاه سیاسی/نظامی/رسانه ای/اجتماعی و ... تماس با کشورهای همسایه که پایگاه های مهم امریکا درشون قرار داره میتونه نوعی اتمام حجت مبنی بر مشارکت پایگاه های درون این کشورها در حمله احتمالی امریکا باشه. حالا اراده ای که ندارند و نهایتا امریکا استفاده هم میکنه بدون اجازه حتی و بعد ماجرا تموم میشه ولی دیگه گله از خوردن زیرساختهاشون نباید داشته باشند بدون اجازه! ترامپ هم سفر سال نو اش را در اقامتگاهش با وجود حضور میهمانانش نیمه تمام گذاشته و به کاخ سفید برگشته. سی ان ان گمانه زنی کرده به دلیل جلسه سنا باشه و البته همین موضوع احتمالی تحرکات ضد ایران. تنها ناو هواپیمابر موجود هم گزارش خروج از خلیج فارس داده شده. درسته رسانه ها این را به کاهش تنش تعبییر میکنند ولی خب در انجمن های نظامی بالعکس معمولا تعبییر میشه و ممکنه اسم عملیات خروج غلط انداز باشه تا زمانیکه هنوز در دریای عرب و اقیانوس هند و دریای سرخ و حتی مدیترانه شرقی حضور داره.
  17. سال 94 دیوید اوتاوای محقق مركز ویلسون واشنگتن هزینه عربستان برای جنگ یمن را روزانه بالغ بر 200 میلیون دلار برآورد کرده بود. حالا کم و بیش طی این سال ها ممکن این عدد تغییراتی کرده باشه ولی برخی موارد اضافه شدند که قطعا هزینه هاش توسط عربستان پرداخت میشه از جمله هزینه پدافند های جدید استقرار یافته و گشت های منظم و مستمر آمریکایی ها بر فراز عربستان برای حفاظت از تاسیسات نظامی و نفتی. باید دید سیستم اقتصادی عربستان که قطعا بر محور نظرات شخصی بن سلمان قرار داره تا چه زمانی میتونه این هزینه ها را تامین کنه. هرچند سعودی هر چه بیشتر هزینه های پرداختی مستقیم به امریکا را افزایش داده از طرفی سعی کرده هزینه های مربوط به مزدوران سودانی و تجهیزات منتقل کرده به داخل یمن را کاهش بده.
  18. پیرو سوال های فرضی، فرض کنید همین حالا با حذف تمام روابط و نیابت ها و عضویت ها، آمریکا در موقعیت حمله به ترکیه یا ایران بود. دو کشور با شرایط فعلی نظامیشون و فقط مرزهای داخل کشور. آمریکا برای حمله به کدام کشور تامل بیشتری میکرد؟ (با فرض بیشترین امکان ضربه و کمترین دریافت ضربه) - توجه کنید یک سوال به شدت ساده سازی شده است و یک دو دو تا چهارتا. در کدام حمله بیشترین ضربه را میتونه بزنه و کمترین آسیب را هم دریافت کنه. قاعدتا دست آمریکا باز هست و میتونه استراتژی و شیوه و نوع سلاح ها را از تجهیزات موجودش استفاده کنه. دو کشور تقریبا و حالا با اغماض دو شیوه متفاوت دفاعی را بنابر جبر روزگار و شرایط در پیش گرفتند و البته قطعا شرایط ترکیه و دستش بسیار بازتر برده برای تقویت بنیه دفاعیش و از آسیبهای یک جنگ ویرانگر هم در تاریخ مثلا چهل ساله مورد مقایسه مصون بوده.
  19. وزارت دفاع آمریکا مجوز فروش سیستم ضد موشکی و مقابله مادون قرمز را برای پرنده های مقیاس بزرگ* را (طبیعتا بخشی برای حفاظت ویژه برای سیسی جانشون!) از وزارت خارجه دریافت کرد. سفارش حکومت مصر شامل یک سامانه AN/AAQ-24(V)N برای ایرباس A340-200 ریاست جمهوری است. *Large Aircraft Infrared Countermeasures (LAIRCM)
  20. حدس بزنید کدام گزینه مربوط به یک کشور و نظام به رسمیت شناخته شده و مورد حمایت تمام جامعه جهانی(!) است که همه نوع حمایت بین المللی و سیاسی و نظامی و حقوق بشری را در سطح سازمان های بین المللی دریافت میکنه و کدام گزینه مربوط به گروهی که با وجود نمایندگی اکثریت مردمان کشورش و به خاطر مبارزه با اشغالگری به شکل گسترده تحت تحریم و محاصره و قطحی و حملات مدام نظامی و سیاسی و محکومیت های گسترده توسط جهان هست و تروریستی و غیرقانونی نامیده میشه. 1.دسترسی 12 باره به سازمان های بین المللی و حقوق بشری برای بازدید از زندان ها و اسرای جنگی و تقاضا و تلاش مداوم برای تبادل اسرا و رفتار مناسب با اسرا چه در زمان اسارت و چه بعد از آن و چه زمان تبادل. 2.عدم اجازه و دسترسی هیچ نهاد بین المللی به زندان ها و اسرای جنگی، خرید اسرا از دیگر گروه ها؛ عدم تمایل به تبادل اسرا، بدرفتاری خشن با اسرا، کشته شدن چند صد اسیر در بند، وضعیت وخیم اسرا در زندان ها، زندان های مخفی، سرنوشت نامعلوم بسیاری از اسرا، شکنجه های متعدد ثبت شده در حق اسرا و ...
  21. وارثان نسلی هستند که یک سرزمین را یک جا بالا کشیدند و حالا این نوادگان هم فکر میکنند جهان بهشون بدهکار هست در حال غارت هر جایی هستند که به دستشون میرسه. بعد برای برخی عجیب بود نتانیاهو و زنش رخت چرکهاشون را جمع میکنند میبرند در سفرهای دیپلماتیک هتلهای امریکایی چون رایگان هست براشون در این سفرها، بشوره.
  22. تحرکات دیروز وزارت امور خارجه گویا به مسئله تحرکات جدید آمریکا مربوط هست. طی چند روز گذشته طبق گزارش فاکس نیوز بمب افکن های آمریکایی برای بار سوم در چند وقت اخیر به منظور اعلام آمادگی پنتاگون در واکنش به هر اتفاقی در منطقه یک پرواز در حدود سی ساعته به طور یکسره داشته اند به منطقه که نهایتا به پرواز بر فراز خلیج فارس و بازگشت ختم شده. در پست اخیر من سه فروند سوخت رسان را گذاشتم که بر فراز مدیترانه شرقی داشتند به منطقه ما نزدیک میشدند ولی اطلاعات تکمیلی این بود که وارد حریم هوایی سرزمین های اشغالی هم نشدند و نزدیک مرزهای سرزمین های اشغالی دور زدند و گشتی در همون ناحیه داشتند. احتمال داره که منتظر بمب افکن های اعزامی بودند برای سوخت گیری در اون منطقه. صراحت ظریف جالب هست در این توییت. مستقیم از بهانه برای شروع جنگ گفته توسط طرف مقابل. در چند روز گذشته تصاویر جدید نشان از فشردگی زیاد انواع پرنده ها در پایگاه های آمریکایی در عراق هست. از بالگرد تا انواع و اقسام جنگنده ها و حتی یک مورد اف-35 به نظر. در کل پرندهه ای ترابری در انواع و اقسام به نظر بیشتر هستند که در یک موقعیت بحرانی برای انتقال و جا به جایی ها منطقی به نظر میرسه این حضور. نباید فراموش کرد پایگاه های اردن به عنوان یکی از پایگاه های حساس میزبان اف-35 ها با توجه به فاصله و موقعیت مناسبش نسبت به ایران و عراق و سوریه هم این چند وقته تحرکات زیادی داشته. از طرفی در پایگاه دزفول ما هم اف-4 مستقر شده احتمالا برای تقویت پایگاه.
  23. سلام اشتباه نشه. قطعا من هم وجود یک فاکتور در میان فاکتورهای دیگه را مفید میدونم (حالا اصلا هر چی میخواد باشه در حوزه نظامی) در همون قدم اول وجود یک فاکتور اضافه یعنی تمکان طراحی پیچیده تر برای ما و محاسبه پیچیده تر برای دشمن و این خودش یک قدم هم در حوزه بازدارندگی و هم در حوزه جنگ رو به جلو هست. این مطلب بارها تکرار شده ولی باز به نظرم لازم به ذکر هست که ما داریم در مورد شرایط ویژه ای صحبت میکنیم. اصلا بحث در یک بستر عادی نیست و مثلا در مورد شرایط ترکیه صحبت نمیکنیم. در یک بستر عادی و با یک دشمن عادی و متوازن از لحاظ منطقی و مصداق های تاریخی و تجربیات معاصر میشه بر مبنای دو دو تا چهار تا بحث کرد ولی در یک بستر ویژه (کمبود بودجه و اجبار به انتخاب، عدم توزان شدید بین داشته های خودی و دشمن (که همین یک امر تحلیل را از بستر کلاسیک به بستر نامتقارن شیفت میده) و تحریم تکنولوژیکی/همکاری/خرید/آلیاژ و مهمتر "زمان" و تهدیدات فوری ) داریم سر انتخاب ها بحث میکنیم. فی المثل الان بله شاید نگاه میکنیم میگیم چرا سی سال پیش سراغ جنگنده نرفتیم که مثلا الان فرضا توان ساخت 10 فروند نسل چهار در سال را داشته باشیم ولی آیا تهدیدات فوری این سی سال (که اگه رخ نداده شاید به خاطر همون بازدارندگی موشکی و منطقه ای بوده و هزینه هایی که براش شده) لحاظ میشه؟ اینکه اون موقع مسئول نمیتونسته ریسک مثلا ساخت 20 موشک کمتر در سال اول این 30 سال را به جون بخره بابت اختصاص به پروژه ای که 20 سال بعد فرضا ممکن بود جواب بده یا خیر. صدها عنصر این شکلی در تصمیم دخیل بوده. اطلاع نداشتن از افزایش تحریمها به این شکل. امید به امکان خرید و چه و چه. در مورد مقایسه های تاریخی هم به نظرم از بس هم بستر و هم شرایط و فاکتورهای دخیل زیاد هستند اصلا و ابدا امکان یک مقایسه تا حدی منطبق هم وجود نداره. شرایط اصلا قابل مقایسه نیست. به بیراههه میبرن چنین مقایسه هایی نتایج را چون انطباقی وجود نداره اصلا ذیل شرایط. قبول! با این فرض توان آفندی دشمن اگر کارخانه ها و دپوهایی که اتفاقا به همین یک دلیل بیشتر سعی شده تا حد امکان محافظت شده باشه در برابر تسلیحات دورایستا، همه نابود بشند آیا از پایگاه های هوایی، شلترها و کارخنجات تعمیر و تامین قطعه و خلبان! و لجستیک نیروی هوایی و اصلا خود جنگنده ها به خاطر شرایط خاص نیاز و وابستگی به پرسنل و تجهیزات زمینی چیزی باقی میمونه؟ در فرض یک جنگ که شما نمیتونید همه جنگنده ها را فرضا صد در صد در آسمان تصور کنید و تک دشمن را هم که نمیتونید یک مرحله در نظر بگیرید و جنگنده ها پایین نیان همون بالا تا ابد تک دشمن را دفع کنند. اصلا یک سوال ویژه: یک نیروی هوایی فرضا صدفروندی (با قیمت مشخص مثلا 15 میلیارد دلار همراه تجهیزات وابسته) در چند ده پایگاه مشخص و اجباری! بیشتر آسیب پذیر خواهد بود یا مثلا 5 هزار موشک نقطه زن منتشره! در وسعت ایران (2 میلیون دلار با لانچر و تجهیزات وابسته) به همراه مثلا 100 پدافند ترکیبی (اون ده میلیارد دلار و این هم 5 میلیارد دلار جمعا 15 میلیارد دلار)؟ این سوال در رابطه با آسیب پذیری در تک دشمن هست. حالا یک سوال دیگه، با فرض زمان ایکس برای نابودی این دو دارایی؛ در این زمان ایکس کدام از دو گزینه بالا خسارت بیشتری میتونه به دشمن وارد کنه؟ یا حتی بازدارندگی بیشتری را سبب بشه؟ هشدار: در چنین بحث هایی دوستان بلافاصله با پیش فرض مخالفت با نیروی هوایی و فوق العاده غیرمنطقی دانستن این پیش فرض دیگه استدلالها را چندان توجه نمیکنند. ولی این پیش فرض را کنار بزاریم و اصلا فرض کنیم با نیروی هوایی مشکلی وجود نداره و اگر باشه استقبال هم میشه ولی در شرایط فعلی یک فرض ویژه کنیم: فرض: ما 100 فروند جنگنده داریم و دشمن فردا میخواد به ما حمله کنه. کشوری هست که حاضره این 100 فروند را بگیره به ما 5000 موشک نقطه زن با لانچر و 100 فروند پدافند زمینی ترکیبی بده. شما به عنوان یک فرمانده منطبق بر واقعیات موجود (دشمن هم آمریکا) چه انتخابی میکنید؟ با ذکر دلیل و استدلال و حساب سود و زیان منطبق بر واقعیات.
  24. زمانی که بحث موشکی میشه دوستان عواملی مثل نیروی هوایی را وارد معادله میکنند ولی در مقابل پدافند را از معادله خارج میکنند؟ نقش پدافند در تازش هوایی برای نابودی لانچرها چرا نادیده گرفته میشه حتی اگر خودش در معرض تهدید باشه؟ مگر یک نیروی هوایی مدافع در معرض تهدید نیروی هوایی قدرتمند و انبوه دشمن نیست؟ برای حذف لانچرها استفاده از تسلیحات دورایستا و خارج از رینگ پدافندی برای لانچرهای متحرک ممکنه موفقیت مدنظر را ایجاد نکنه با توجه به زمان مورد نیاز. از طرفی پهپادها هم باید وارد رینگ پدافندی بشند که میدونیم در موضوع ارمنستان حلقه های ناقص پدافندی از دلایل موفقیت حمله پهپادی اذربایجان و ترکیه بود (حتی نیروی هوایی هم خودشون از رده مقابله خارج کردند چون ترس از دست دادن پرنده های کم تعداد در برابر پدافند برد بلند و البته اف-16 های ترک وجود داشت) و نکته اینجاست اگر بحث سرکوب پدافند را مطرح کنیم، با توجه به توان دشمن برای دشمن چه تفاوتی میکنه با نیروی هوایی و تسلیحات دقیق و جنگال و پرنده های پنهانکارش اون هم در حجم زیاد و زوایای متفاوت (بحث حمله به پایگاه های هوایی با تسلیحات دورایستا مثل کروز بماند و نابودی توان هوایی روی باند و در پایگاه) بحثش سرکوب پدافند به شکل زمینیش باشه یا سرکوب پدافند به شکل نیروی هوایی ما؟! در هر دو صورت توان سرکوب داره. مسئله اینجاست باید سنجید که برای دشمن کدام راه هموارتر خواهد بود؟ و برای ما کدام راه زمان بیشتری میخره؟ و در نتیجه با توجه به زمان و امکان آسیب زدن به دشمن کدام مسیر بیشترین تاثیر را خواهد داشت. اگر تمام فاکتورهای دیگه را حذف کنیم یک معادله سه مجهولی در سمت ما و چند مجهولی در سمت دشمن هست. داشتن تعداد زیادی لانچر پراکنده متحرک همراه با پدافند زمینی در تعداد مشخص (با بودجه ثابت) یا داشتن تعداد کمی لانچر با نیروی هوایی قاعدتا بسیار کم تعداد با توجه به بودجه که اگر بخواهیم پدافند را هم داشته باشیم باز باید بزنیم از تعداد یکی از این سه.
  25. حالا همه از تحرکات اخیر آمریکا در منطقه اطلاع یافتیم ولی تماس غیرمنتظره دیروز ظریف با همتای قطری در رابطه با هشدار تحرک احتمالی آمریکا ضد ایران که خبرش هم دیروقت و بامداد چهارشنبه (تقریبا همزمان با حمله دوباره صهیونیستها به سوریه و دمشق - از امروز صبح یک سری رزمایش اعالم نشده در جولان و عسقلان را هم کلید زدند- ) منتشر شد یک بار دیگه مسئله را برجسته میکنه، در همین حین پمپئو هم توییتی داشت تهدیدآمیز و از سر گشاد شیپور که ایران داره ما را تهدید میکنه (در راستای همون بهانه سازی): خب مسئله ای که وجود داره اگر تمام این تحرکات را مقدمه آغاز یک تهاجم بدونیم چندان بیراه نیست. موردی که با توجه به شرایط داخلی آمریکا و ترامپ و البته شانس آخر تیم پمپئو و نتانیاهو و اعراب برای ضربه زدن و رد کردن آخرین خط قرمز و باز کردن این مسیر (حمله مستقیم نظامی به سرزمین ایران) الان بهترین فرصت را مهیا میکنه. هدف اینطور در این سناریو تشریح میشه: تیم پمپئو به ترامپ القا کرده که به دلایل مختلف حمله به ایران در این مقطع کاری بزرگ و بینظیر هست: «در این سناریو هدف چند مرکز هسته ای ایران در قدم دوم هست. در قدم اول به یک بهانه حمله به چند نقطه در ایران (مثلا طبق تهدید قبلی به خاطر کشته شدن یک امریکایی در عراق حمله به چند پایگاه نیروی قدس در داخل ایران، پس از پاسخ ایران تهاجم اصلی به این بهانه و البته بهانه اقدامات ایران در مسیر برجام به چند مرکز اتمی ایران) هم نام ترامپ به عنوان اولین و قدرتمندترین فرد که جسارت این اقدام را پیدا کرده در تاریخ ثبت میشه (چیزی که ترامپ دوست داره، هرچند بچگانه به نظر برسه) ترامپ به عنوان خاتمه دهنده برنامه اتمی ایران با حمله به مارکز اتمی معرفی خواهد شد شرایط پیچیده رخ داده و احتمالا خروج ایران از ان پی تی هرگونه مصالحه با دولت بعدی آمریکا را غیرممکن میکنه اگر شرایط به سمت یک جنگ فراگیر بره انتقال دولت در امریکا با مشکلاتی روبرو میشه و رییس جمهور فرمانده کل قوا قدرت بسیار زیادی خواهد داشت در اون مقطع حتی در صورت انتقال قدرت ضربه به دولت باید پن خواهد خورد چون یک جنگ به ظاهر ناخواسته را تحویل خواهد گرفت کشورهای عربی خصوصا سعودی که حتی ممکنه یکی از پیش شرط هاشون بوده باشه با این قدرتنمایی آمریکا مسیر توافقهای سازش را با سرعت بیشتر پیش میگیرند در این اثنا اسراییل هم به آرزوی دیرینه خودش مبنی بر وارد کردن امریکا به جنگ با ایران میرسه و میتونه برنامه های بعدی خودش را در منطقه و خصوصا سوریه و عراق در خلال درگیریها پیاده کنه نکته اینجاست این سناریو میتونه خیلی محتمل به نظر برسه و دست ما هم نیست اگر طرف مقابل تصمیم خودش را گرفته باشه تا به شکل سیاسی جلوش را بگیریم. از لحاظ فنی/نظامی ایران چه کاری میتونه انجام بده تا احتمال چنین سناریویی را حتی اگر خنثی هم نکنه کاهش بده؟ یک رزمایش؟ رونمایی؟ تحرکات گسترده در سطح منطقه و متحدان؟ به هر حال دست ما چندان باز نیست و برای جلوگیری از حماقت دشمن باید به داشته ها بسنده کنیم. پ ن: سرپرست فشل! پنتاگون مدتی است گزارش های امنیتی را به تیم بایدن منتقل نمیکنه با بهانه جویی طوریکه تیم بایدن معترض شده و حساس خونده این شرایط را. این هم امروز بدون اعلام قبلی بوده: امروز صبح، سه فروند سوخترسان ممکنه در حال همراهی چه تعداد پرنده باشند؟ اون هم همزمان؟