alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,151
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    136

تمامی ارسال های alala

  1. ترکیه ساخت یک اژدر سبک 324 م م را برای نیروی دریاییش توسط راکستان تحت پروژه ارکا کلید زد و تخمین زده میشه تا سال بعد هم اولین تحویل انجام بشه. این اژدر میتونه هم از هواپیما و هم از کشتی ضد زیردریایی ها پرتاب بشه. اژدر مارک 54 آمریکایی و اژدرهای سبک ساخت ساب و لئوناردو هم در این کارکرد تولید شدند. پ ن: ترکیه تقریبا روزی نیست که یک قرارداد تحویل، یک قرارداد تولید، یک رونمایی طرح جدید، یک تحویل سلاح، یک ساخت خارجی و ساخت مشترک رونمایی نکنه. همین دو سه روز اخیر فروش 150 میلیونی به تونس، ساخت شناور جدید قطر، طرح اژدر، چند طرح دیگه راکستان و آسلان و همکاری جدیدی با اکراین و فروش به مجارستان ... اخبار جدید صنعت دفاعیش بوده. تاکید ویژه و توجه خاص اردوغان به صنعت دفاعی باعث رشد اون در دهه اخیر خصوصا شد و بعد هم با صادرات و همکاری مشترک باعث رشد بیشتر شد. این وسط از روابط متشنج روس با اکراین هم نهایت استفاده را برده و اکراینی که ارث بزرگی برده بود از شوروی ولی زیرساخت و توان فنی و مالی بهره برداری ازش را نداشت را در برخی طرح ها برداشت کرد از ارثیش و حتی به خود اکراین شد صادر کننده. قطعا یکی از مهمترین عواملش تزریق بودجه و توجه خاص به صنعت دفاعی بوده. البته نباید از امکان همکاری فاعی و واردات تکنولوژی و عضویت ناتو و همچنین نفوذش در کشورهای حوزه بالکان و عربی و آفریقایی گذشت. برای الگوبرداری یا شناخت یک رقیب یا دشمن باید توانایی هاش را حتما شناخت بدون حب و بغض.
  2. الان وقتش هست یک رزمایش اعلام نشده و ضربتی "شناسایی زیردریایی ها" برگزار کنیم. لازم نیست حتما رسمی هم باشه. یک تمرین تاکتیکی برای نیروهای موجود در خلیج فارس که هر رسته از نیروها ببینند چقدر توانایی دارند با امکانات موجود غیرخودی ها را در خلیج فارس کشف کنند.
  3. با اوصاف امروز و سبقت گرفتن ها برای آشکار سازی روابط دیرین و البته استدلالهای توجیهی مثل اینکه بله پیشرفته هستند، آینده دست یهود هست، ارتباط با قدرتمندان مایه پیشرفت و ال و بل لابد اون روز هم حاکمان مستبد و یا دولتهای وابسته کشورهای ضعیف و کوچک و تجزیه شده و درگیر انبوه مشکلات داخلی هیچ بعید نیستند استدلال کنند آقا اصلا پیوستن به یک گستره وسیعتر و پولدارتر به نفع کشور هست و مردمان را از منافعش بهره مند میکنه
  4. سلام اولا داریم در مورد یک رژیم نژآدپرست صحبت میکنیم نه یک کشور طبیعتا و مقایسه کشورها با گروه های تروریستی و نژآدپرست قاعدتا از اساس بی اساس! هست. دوما حالا با فرض محالِ موجود! دانستن یک رژیم نژآدپرست در قامت شبیه به یک آرزوی دیرینه؛ شما تنها یک کشور و فقط یک کشور که نه حتی یک گروه! که ما باهاش در ارتباط هستیم و در شکل و میزان و مقیاس و حمایت بین المللی و سابقه مستمر و نژآدپرستی و میزان کشتار و جنایت و آواره ساختن و غصب و محرومیت ساکنین از آزادی و حق بازگشت و حق زیست و حق حیات و ترور سیستماتیک و اشغالگری و توحش در حق زنان و کودکان و اسرا و مبرا دانستن از هرگونه قوانین بین المللی و در اختیار داشتن بزرگترین زندان بشری و .... که مستمرا در طول هفتاد سال ادامه دار هست و نه تنها هیچ گونه اظهار تاسف و عذرخواهی و مورد محاکمه و بازخواست قرار نمیگیره و نمیده بلکه با تاکید اعتقاد به جنایات بیشتر و توحش روز افزون تر با حمایت تام و تمام از طرف جامعه جهانی داره بفرمایید که اتفاقا در منطقه ما هم هست و در تجاوز و کشتار و البته برنامه های آرمانیش و تغییرات ژئواستراتژیک در منطقه ما را مرور میکنه در سر و زبان و ... تا در مورد گزاره "ما با ... بدتر ازین الان روابط دوست وبرادرانه داریم" بیشتر بحث کنیم. دقت کنید تمام خصوصیات بالا را مصداق مدنظر شما باید داشته باشه. چه در عرض و چه طول و چه میزان و کیفیت و استمرار و حمایت همه جانبه از سمت جامعه غربی و در اختیار داشتن خیلی آشکار سلاح و جوخه های ترور دولتی و تروریسم جهانی و ... بعدش میرسیم به این که اولا "به ما چه" یعنی چه؟ گفتم مگر در سوییس و فرانسه داره این تعدی آشکار رخ میده حتی اگر فرضا انسانیت را کنار بزاریم بگیم به ما چه شیعیان جنوب لبنان را در روستاها کشتار کرد (اتفاقا زمان اوج دوستی حاکمان مستبد ایران با این رژیم) که کرد، زن و بچه ها را میکشه که میکشه و بزرگترین زندان جهان را داره که داره و چه و چه (عرض شد در این مقیاس مصداق دقیق ظلم در دوران معاصر ما فعلا همین جانوران هستند) ثانیا اینکه ملت و کشوری که با یک تهدید بالقوه از هر نظر (خودش اعلام کرده، برنامه هاش نشون میده، سابقش نشون میده، اظهارات حامیانش مویدش هست (اظهرات پلوسی را گذاشتم و قبلتر هم کری سالها پیش اعلام کرده بود اسراییل نماینده مناع ما در منطقه است (به این مضمون) و اصولا فشار پول و زور و آرمان و ایدئولوژی و شهوتش بسیار بسیار بزرگتر از زمینی است که غصب کرده و پس حتما این فشار روزی از جایی حالا به خاطر ما یا دلایل دیگه متوقف هم شده باشه میزنه بیرون ) به وقتش مقابله نکنه با جملاتی چون "به ما چه" پس فردا تو رختخواب باهاش مواجه خواهد شد قطعا. در این چند پست اخیر دیدید تمام دلایل آرمانی و ایدئولوژیک و انسانی/اخلاقی را هم کناری گذاشتیم و بر مبنای دو دو تا چهار تا استدلال کردیم بیشتر. حالا نوبت شماست استدلال کنید یک نطفه از ابتدا اشغالگر و غاصب که نشون داده طمع به زمین بیشتر داره به خاطر امکانات نامحدودش و ایدئولوژیش و به زور و فشار در منطقه ما کاشته شده چطور نباید باعث نگرانی ما بشه به عنوان یک کشور ریشه دار و صاحب قدرت در منطقه والا که بحرین و امارات و اردن و ... که نه در قامت رقیبی در منطقه محسوب میشند و نه نگرانی دارند شبیه دولتهای مستعجل! فرایند سلطنت توی توالت کاخشون هم تضمین بشه برای فرزندانشون براشون کافی است. یک نگاه غلط دیگه این هست گمان میشه مثلا اعرابی چون بحرین و امارات الان فرضا با تبلیغات خود بلندگوهای صهیونیستی و امریکایی از ترس ایران به این رژیم پناهنده شدند. حالا تاکیدات مکرر خود مسئولان دو رژیم ها را هم کنار بزاریم ارتباط و رابطه این چند کشور با این رژیم هیچ ربطی به ایران هراسی و این مسائل تبلیغی فعلی نداره و مربوط به سالها پیش هست. ثمره جنگ های اعراب و نامیدی مطلق بعدی و پیمان های صلح کشورهای پیشرو و البته حکومتهای استبدادی و وابستشون از دلایل اصلی ارتباطات بوده و هست. گمان میکنید اصلا اگر ایرانی اگر وجود نداشت مثلا امارات و بحرین فعلی با تمام مقیاس های وابستگی و سلاطین و شیوه های حکومت داری و اقتصادشون حامی آرمان فلسطین و مخالف ارتباط آشکار با این رژیم میبودند؟ ترامپ و البته اتوهایی (برگه های فشار) که از این رژیمها داشت تنها و تنها عاملی بود که باعث شد روابط پنهان به طور علنی آشکار بشه. خود امارات و بحرین و عربستان از همه بهتر میدونند ایران هیچ تهدیدی براشون نیست ولی مردمانشون هستند، مثل مصر سیسی اینها فقط حمایت غرب را نیاز دارند که از درون فرونپاشند و به خاطرش هر باجی میدند. منتها قبلا شخصی مانند ترامپ نبود که از این برگ فشار برای جیب اسراییل انقدر آشکارا خرج کنه که خب اومد و خرج کرد. نباید اجازه داد تحریف در تحلیل اونطور که رسانه های صهیونیستی و حتی عربی تبلیغ میکنند رخ بده. مشخص هست که رسانه های عربی باید ایران را برجسته کنند برای دلیل روابط نه دلایل اصلی که ذکر شد.
  5. به نظرم همچنان در پاسخ به این سوال به علت تعدد فاکتورهای دخیل تا یک بررسی جامع طبق یک پروتکل مشخص انجام نشه به یک توافق کلی نمیشه رسید. ولی روی برخی موارد میشه توافق داشت (من از همون ابتدا اعتقادم بر این بوده که شرایطی که ایران مثلا در انتهای جنگ داشت و ویژگی های تهدیداتی که باهاش روبرو بود و امکاناتی که داشت بهترین راه ممکن را انتخاب کرد و به سمت توسعه موشکی رفت، هوشمندانه ترین و عاقلانه ترین و بهینه ترین راهی که ممکن بود انتخاب بشه (در نبرد نابرابر دو جبهه رو در رو و تنها ابزار نظامی موجود که این خلا را میتونست به شکل نامتقارن پر کنه با توجه به پدافند موشکی غایب در اون زمان و توان هوایی که امکان مقابله با نیروی هوایی را حتما داشت ولی موشکی را خیر) با توجه به سطح و زمان و کمیت و کیفیت تهدیدات و در مقابل امکانات و زمان و اقتصاد و دسترسی ها و همکاری ها و اولویت ها برای: 1.رفع تهدید در بلندمدت و همزمان 2. امکان مقابله کوتاه مدت) ولی الان در بحث خرید جنگنده هم معتقدم ما برای برخی موارد خاص خصوصا در زمان صلح (همسایگان و عملیات های زمان صلح که برای دفع تهدید تا مقابله و بازیهای نمایشی قدرت در آسمان و دفاع از مرزها ) و همچنین افزودن چند فاکتور به زمان جنگ برای پیچیده تر کردن محاسبات دشمن در استفاده از حریم هوایی همسایگان میتونیم و باید از فرصت خرید جنگنده هم استفاده بکنیم. بحث اصلی ماجرا ولی اونجاست که به نظرم توافق نسبی وجود داره که انتخاب توسعه موشکی با توجه به تمام فاکتورها انتخاب درست و هوشمندانه ای بوده ولی نقدی که وجود داره به عدم سرمایه گذاری در مثلا بخش هوایی همزمان و توامان هست که بر این فرض استوار هست که امکانش بوده و نشده. یا میتونسته بخشی از موشکی را به خودش اختصاص بده و نداده. که چون دارای مجهولات و ابهامات زیادی است یک حکم قطعی نمیشه داد که آیا امکانش بوده و نشده یا اینکه چنان عرصه تنگ بوده که مجبور به قربانی کردن هوایی به پای موشکی برای رفع تهدید فوری تر و مهمتری شده (با توجه به قدرت نامتعادل دشمنی که باهاش طرف بودیم در بحث هوایی و پدافند) یا اینکه اصلا با توجه به شخص محوری برنامه ها موشکی شانس طهرانی را داشت ولی هوایی اشنس ستاری را خیلی زودتر از دست داد و قصد و غرضی در کار نبوده و تنها آدم درستش با توجه به اون سیستم قدیمی وجود نداشته. که میبینیم بعد از شهید طهرانی مقدم ها و سالها بعد از شهید ستاری ها توجه به شکل سیستماتیک توسعه متوازن هم بیشتر شده و البته شاید این مهیا نمیشد مگر پشتوانه موشک هایی که اجازه میده با فراغ بال بیشتری سراغ طرح های موازی رفت چون یک بازدارندگی نسبی ایجاد شده.
  6. اشاره شد که همه چیز به فراموشی های تاریخی بازمیگرده. حالا هم که با جریان تحریف بر بستر رسانه های وسیع اجتماعی در کسری از ثانیه گزاره ای کاملا دروغ در اذهان کاشته میشه و جمعیت های بستر گسترانیده در محیط مجازی به سان ارشمیدس اورکا اورکا گویان در حالیکه فوروارد میکنند به نظر خودشون کشفیات جدید تاریخی را لعنت میفرستند به اینکه چرا تا به حال نمیدوسنتند این حقایق تاریخی(!) را . نمونش را هم زیاد دیدید احتمالا در شکل بومیش. از کشفیات جدید تاریخی "تاریخ طبری"!! تا دروغ بودن کربلا و امامان و اهل بیت و ... این میشه که تاریخ 70 سال کشتار هدفمند و پاکسازی نژادی و اشغال و جنایات سیستامتیک و غصب و غارت و توحش و برنامه های تخریبی که منطقه ای را به آتش کشیده و هنوز با شدت هر چه تمام تر ادامه داره در ترور و خباثت (جالبه در سالگرد فقط یکی از صدها حملات کشتارمجمعی هستیم که در سالهای اخیر فقط نزدیک به 1000 زن و کودک در عرض 22 روز سلاخی شدند و انگار نه انگار) را تقلیل میدند به چند سال ارتباط گرفتن مشتی حکام فاسد و دیکتاتور ظالم و نشان به این نشان که آبنبات پیشنهادی که انقدر شیرینه و همه ظالمین و فاسدین سراغش میرند را چرا ما نریم؟! تنها یک قلم جنایات توصیفی شهید چمران و امام موسی صدر اون هم اگر همه فلسطین و لبنان و اردن و مصر و سوریه و ... را کنار بزاریم فقط و فقط از شیعیان جنوب لبنان را ( سالها قبل از انقلاب ایران) مرور کنیم شرم خواهیم کرد که حتی صدها سال بعد با رژیمی که نه تنها افتخار میکنه به این جنایات که بلکه هر چه پرتوانتر ادامش هم میده حتی به نام بردن خالی بسنده کنیم بدون صفاتی که لیاقتش داره چه برسه به سایر پیشنهادات شرم آور و انسان کاهانه! دیگه. دقت کنید حتی توحش آمریکایی در شکل شکنجه ها و کشتارهایی که گاه فاش میشه نهایتا به یک ابراز تاسف ظاهری ختم میشه یا کتمان و بر عهده نگرفتن و اشتباه خواندن. این رژیمِ مصداق تام و تمام نژادپرستی وحشیانه در عصر ما تنها جانوری است که خلاف تمام عرفیات همین جهان سیرک گونه هم به جنایاتش افتخار میکنه آشکار و تلویحا. چه با گفتار حتی و چه با عمل و تکرار. در جهانی با چنین جانور خطرناکی یا باید سیستم ایمنی جهان موجودیت سرطانی را حذف کنه و یا جراحی پزشک آگاه از خطر. متاستاز این غده دیر یا زود داره ولی سوخت و سوز نداره قطعا.
  7. حتما مطلع شدید چند روز پیش دولت کاظمی در کنار تمام اقدامات دوپهلوش، ناگهان با دلیل مضحک کرونای انگلیسی مرزهاش به سمت هشت کشور از جمله انگلیس و ایران! را بست. تعجب اینجا بود که در مورد مرزهای دیگر همسایگان از جمله ترکیه که قطعا پروازهای بیشمار بین المللی حتی با انگلستان داره چنین تصمیمی اتخاذ نشده بود. هرچند میشد حدس زد این موضع با دستور آمریکا و مربوط به روزهای مصادف با سالگرد شهادت سردار بود تا رفت و آمد ایرانیان و مشخصا برخی به گمان خودشون تهدیدها بود مشخصا و برای همین بازه اون هم از قبل تعیین شده بود که از فلان تاریخ تا مثلا فلان تاریخ. فعلا گویا این محدودیت برای ایران برداشته شده. باید دید کاظمی گمان میکنه به پشتوانه آمریکا و البته استراتژی خاص ایران که قبلا هم سابقه داشته مهره را واگذار کرده و کناری نشسته داره تعبییر به ضعف میکنه و میخواد همچنان خوش رقصی کنه برای آمریکا و منافع و استقلال عراق و مردمانش را به کشور اشغالگر دودستی تقدیم کنه یا نهایتا خودش را از ارباب بندگی کشور اشغالگر خارج میکنه و به عنوان یک کشور مستقل وارد مراودا با همسایه هاش بدون تاثیرپذیری از قدرت خارجی میشه. قطعا حذف سردار؛ کاظمی و امریکا را به این ظن انداخته که اوضاع با نخست وزیران قبلی متفاوت خواهد بود ولی من یادم نمیره حتی مالکی هم زمانی که به قدرت رسید به نظر میرسید مواضع و گفتارش ضد ایران هست تا حدودی و به همین ترتیب عبادی و حتی مهدی ولی زمان مشخص کننده بود.
  8. اظهارات اخیر اردوغان در رابطه با روابط با صهیونیستها قطعا عجیب نبود. تنها شخصیت مزور و نفاق پیچیده و ریاکاری عمیق این سلطان! کوتوله را نمایش داد اون هم در مواجهه فوری با یک نیمچه بحران (در رابطه با اقدامات جهانی علیه ایران در یک فقره تحریم اون هم تنها در یک موردش اصلا بحران خواندن تحریم یک مقام و شرکت نظامی خنده دار هست البته) اردوغان به چند دلیل حاضر شد علنا کمی این نقاب را کنار بزنه ولو افکار عمومی ترکیه و منطقه کمی از چهره دروغینش را مشاهده کنند: 1.با جدی تر شدن بحث سازشها نگرانی از اینکه به عنوان سوگولی سازش مسلمین با رژیم صهیونیستی (در مقام یک کشور قدرتمند با نفوذ مسلمان اون هم در منطقه) این مقام را از دست بده و دیگه نتونه هم از اخور سازش بخوره و هم از توبره مخالفت لفظی با صهیونیسم. 2.آویزان شدن به کارت همیشه دارای خریدار صهیونیسم برای نقب زدن به ارتباط با بایدن و تهدیدات تحریمی پیش روی اروپا و امریکا. (اون هم وقتی دید تمام الدرم بلدرمهای قبلیش خریدار نداشت و بهتره با همون برگ بن سلمان و بن زاید بازی کنه تا عقب نیفتاده)
  9. این از قدرت رسانه ای این رژیم هست (البته جای تعجب نداره تقریبا تمام مدیاهای جریان اصلی جهان درا ختیارش هست و یک پتک فوق العاده موثر به نام "یهودی ستیزی" و "هولوکاست" داره برای باقیش هم) که تمام اهداف اولیه و ثانویه و آرمانی و نهایی و اتفاقا ایدئولوژیکش را که با تمام شدت و حدت و قوا حتی ذره ای ازش کوتاه نیومده را فعلا چنان پنهان کرده از چشم عوام و افکار عمومی که همچنان برای منطقه ما باید توضیح داده باشه خطر نهایی یک رژیم نژادپرست* به شدت ایدئولوژیک معتقد به برپایی سرزمین موعود و الخ که لازمش حتما تضعیف حکومتها و تجزیه سرزمین هاست و نهایتا همسایگان خرد و منکوب شده برای پیشبرد اهداف دیگرش. (اتفاقا توقف ظاهری و اجباری این مسیر را پیروزی انقلاب اسلامی میشه دونست و همین هست دشمنی تا این حد جدی این رژیم با ما) البته که به قول اون تحلیلگر صهیونیست ملتهای منطقه اگر دموکراسی در کشورهاشون حاکم بود قطعا با طرح های سازش با این رژیم همراه نمیشدند که سلاطین مستبد همیشه به منافع موقت و موروثی و خاندانیشون فکر میکنند و نه اینده کشورها و مردمان و سرنوشتشون. (در تمام تاریخ چه عقب نشینی ها و حاتم بخشی ها و چه دست اندازیو کشورگشایی سلاطین بر این امر استوار بوده) *شاید باید تاریخ را باز مطالعه کنیم تا بفهمیم نژادپرستی مثل مصداق دقیق سرطان در هر منطقه نهایتا محصور نخواهد ماند در یک عضو. مصداق های متعددی وجود داره که نژآدپرستی میل به سرکوب حداکثری در طول و عرض داره! حالا بماند وقتی همراه بشه با افسانه آرمانی و احساس قدرت و ثروتی که محصور شده در فضایی که کوچکتر از نیازش هست و چه و چه چه سرنوشتی را دنبال میکنه و شوربخت کشورهایی که با "انشاء الله گربست" نشستند به همراهی با این سرطان تا شاید از تعدی بهشون صرف نظر کنه چندی بیشتر! فقط دیگران میتونند مسئله بنیادی برای هویتشون یا خواست ایدئولوژیک و آرمان داشته باشند؟! حالا بماند ما همه این ها را هم کنار بزاریم داریم از دو دو تا چهار تای ریاضی "بقا" صحبت میکنیم و حق حیات و یکپارچگی و دفع خطر از این سرزمین و رویارویی با تهدیدات پیش رو. حالا تهدید مدام در توییتر فارسیش بگه!: نه آقا من تهدید نیستم! راستش فقط یک مغز خر خورده در استقرار سرطانی و اجباری و همراه با کشتارش در منطقه میتونه اول مثلا شروع کنه با دشمنی با چهار تا همسایه اونورترش! معلومه که ابتدا اتفاقا با چهارتا همسایه اونرترش از در دوستی و حتی عشق! برمیاد و فعلا همن سرزمینها و منابع همسایه اول و دوم و میزبان را میبلعه و بعد کم کم جلو میاد. حالا متوقف شده بنا به دلایل مشخص تو همون خونه اول و مدام میگه بیایید دوست باشیم و بیایید دوست باشیم به کنار. هیچ آدم عاقلی با یک رژیم نژآدپرست با اهداف اعلامی اینچنین و سابقه جنایت و کشتار و البته حمایت تام و تمام بین المللی و پشتوانه قدرتی و ثروتی بینظیر حتی مدام ابراز عشق و علاقه هم کنه در منطقش از در همراهی درنمیاد چون نهایتا گریبان سوییس و فرانسه و چین و ژاپن را که نمیگیره این غده، اول و آخرش وبال گردن منطقه و مشکل ما خواهد بود. حالا به قول خودشون در یک جنگ پیش دستانه همون اول جلوش را گرفتی گرفتی، تعلل کردی و بزرگ شد چه کسی تضمین میکنه با قدرت و ثروت و زمین و ابزار و حمایت صدبرابری یقت نکنه؟ میخوایم به حمایت آمریکا و جهان و سازمان ملل و قولهاشون دلخوش کنیم؟
  10. سلام با قبول سرازیر شدن مثبت های بی شمار! و تاییدات مفرط! (برادر من گویا چند سالی هست به انجمن و فضای جدیدش سر نزدید با تامل و البته چند تجربه اخیر را هم ندیدید در واکنش نسبت به چنین گزاره های خوشگلی!) من یک پاسخ جدید میدم به این سوال تکرار شده: اگر بخواهیم «بالای منبر نریم»! و «شعار ندیم»!! نسبت به یک گزاره کف اینستاگرامی! بازاری و عوام پسند. در یک کلام و صریح و بدون منبر و شعار: خیر! بهتر بود با آمریکا میبستیم(!) به جای هر دوی گزینه های مطرح!
  11. قطعا خیر چون عقل حکم میکنه اتفاقا بزاری وارد بشه و بعد تیر غیب (مثل سوریه و ما) بهش بخوره تا تیر جلوه گر! همونطور که اونها هم هیچوقت پرنده های ایرانی به سمت سوریه را تو هوا نمیزنند، وقتی تخلیه میشند و محلی را تعیین میکنند برای استقرار تجهیزات میزنند. آیا موقع عبور آشکار باید زد؟ خیر. آیا موقع استقرار در خلیج فارس باید زد؟ بله اگر امکانش فراهم شد. آیا اگر این یک رویه تهدید امیز همراه با انتقال تجهیزات و استقرار در جنوب خلیج فارس شد، باید زد؟ بله حتما باید در هر شرایطی زد در چنینی صورتی. سوریه برای ما یک نقطه ضعف انتخابی است. یعنی حضور برامون مهم هست ولی همزمان ما را در معرض آسیب قرار داده. حالا اگر دشمن میخواد برای خودش نقطه ضعف تعریف کنه (به هر حال خلیج فارس میتونه امن نباشه و به ما هم اون چیزی را که قبلا بحث کردیم بده یعنی امکان ضربه ابهام آمیز که فرصتش پیش نمیاد در جاهای دیگه) باید دید اهمیت حضور برای تو خلیج فارس غیز از شوی رسانه ای دیگه چی هست؟ آیا ارزشش را داره چنین ریسکی کنه براش؟
  12. جالب توجه اغتشاش درون کاخ سفید هست. یک روز قبل مکنزی اعلام میکنه نشانه ای وجود نداره ایران مایل به جنگ هست و ما هم قصدش را نداریم و چند روز قبل تر هم بعد از حمله راکتی اصلا هیچ خبری نیست و اعلام میکنند خطر خاصی سفارت را تهدید نکرده و بیشتر فضاسازی را میبرند که بله این حمله به غیرنظامیان عراقی آسیب رسونده و بعد تازه چهار روز که گذشته یکهو از خواب بیدار میشند سه نفر ( یکی که شوت و سرپرست استعلاجی! پنتاگون، یکی پمپئو با سوابق و وسواس معروف نسبت به ایران و یکی هم اوبرایان مترسک! ) جلسه میزارند که بله تصمیم میگیریم اعلام کنیم کار ایران بوده و پیشنهاد به ترامپ میدند برای مقابله و مثل همیشه (نقل قول معروفی هست که دیگه همه میدونند به ترامپ برای القای یک چیز باید عکس! نشون بدی ) بهش عکسم نشون میدند (عکس راکت ها) و اون هم برمیداره روی توییترش میزاره که بله ایران حواست باشه اگر بزنی میزنم. در نهایت سنتکام هم بیانیه میده که بله مثل اینکه کار ایران بوده و ما از چشم ایران میبینیم. نکته اینجاست اگر قصد جنگ دارند بهتر هست بازی درنیارند. به نظرم ظریف باید صریحا اعلام کنه مگر نگفتید بعد از ترور حاج قاسم ایران ارتباطاتش را در عراق از دست داد و همه چیز از دستش در رفته! الان دیگه حاج قاسم نیست که در عراق کسی به حرف ما گوش بده. خودتون میدونید و گروه هایی که فرماندشون را شهید کردید (شهید ابومهدی) و اگر هم دنبال بهانه هستید به ما ربطی نداره ما نمیتونیم از صدها گروه عراقی که حتی بعضا و خصوصا بعد ترور سرداران مقاومت به اختلاف خوردند حتی توقع داشته باشیم به حرف ما گوش بدند و خودتون هم خوب میدونید. ولی نکته اینجاست یک قدم نباید به عقب برداریم، اگر کار ما هست یا نیست این شمایید که در عراق به قول نخست وزیر سابق عراق خطوط قرمز نانوشته محترم برای دو طرف را زیر پا گذاشتید. در مورد ضربه در داخل ایران با گزینه نظامی که تکلیف ما روشن هست. ولی باید مراقب توطئه در سوریه خصوصا باشیم. صهیونیستها اصلا بدشون نمیاد یک پاسخ احتمالی ترامپ را سوق بدند به سوریه. در سوریه باید نیروها کاملا اماده باشند. حتی باید پیغام رسونده بشه زرنگ بازی مثل ماجرای عراق (که امریکا فوری بر عهده گرفت تا یک موقع پاسخی به صهیونیستها داده نشه) نمیتونید دربیارید. هر حمله ای در سوریه به ایران و تلفات ایرانی برای ما اسراییل را هدف مشروع قرار میده. اگر نهایتا بازی راکت و سرباز را میخواید به جنگ بکشونید ما هنوز حساب تسویه نشده داریم. این بار ولی باید پاسخ ها از قبل برای هر سناریو اماده باشه و فوری باشه. از همه مهمتر دشمن این را ببینه که چنین تصمیمی هست.
  13. از یک طرف تهدید نظامی و از طرف دیگه وارد کردن زیردریایی های کند و عظیم به خلیج محدود فارس. آیا عقلانی است؟ آیا تام هاوک های زیردریایی آمریکایی حتما در خلیج فارس باید شلیک بشند یا موشکهای دلفین؟ که خودشون را به هر حال در یک فاضی بسته محصور میکنند؟ 1.اگر هدف قدرتنمایی و تبلیغاتی بود قابل درک بود این حضور ولی همزمان که سه منبع مختلف بیانیه های تند و جنگ طلبانه ای که فرضا بوی جنگ میده را منتشر میکنند ایا اعزام زیردریایی کمکی به جنگ احتمالی میکنه اون هم از خلیج فارس؟ 2.اگر هدف غافلگیری و زمان کمتر از شلیک تا اصابت هم باشه باز سکوهای در دسترس تری دارند ولی خب 150 کروز زیردریایی در یک فاصله کم ممکنه غافلگیری و ضربه اول مهمی را به انجام برسونه با ریسک کمتر. حالا ما در خلیج فارس با غدیرها امکان کشف و مقابله را داریم با این زیردریایی ها؟ از اونجا که آسمان کاملا در اختیار پرنده های شناسایی دشمن هست که وجب به وجب خلیج فارس را میکاوند. یک بار یک ایده مطرح شد که ما در خلیج فارس با عمق کم و خصوصا در ورودی تنگه هرمز میتونیم سیستمهای ثابت نصب کنیم برای شناسایی دائم زیرآب با هزینه کمتر. به هر حال ما صاحبخونه هستیم و همیشه اینجا. نصب برخی سونارهای ثابت از لحاظ هزینه ای قابل توجیه هست برای ما.
  14. حکم کلی دادن مشکلش در همه قضایا همین هست. یا تعمیم جزء به کل. هدفمند کردن تولید و برنامه ریزی و مطالعات و تحقیقات میتونه یک کشور وارد کننده نفت را هم حتی به صادر کننده مشتقات نفتی بدل کنه چه برسه به کشوری که اتفاقا کلی آبهای سطحی داره که به خاطر عدم مدیریت آب و هدفمندی تولید داره هدر میره. یعنی حتی اگر آبی هم نداشتیم با یک برنامه ریزی فرضا اگر امکان واردات آب بود باز هم میشد که به صادر کننده محصولات کشاورزی بدل بشیم چه برسه حالا که هم آب داریم و هم خاک و هم منابع و نیروی انسانی و ... فقط یک جو همت و برنامه ریزی میخواد که هدفمند بشه با توجه به نیازها و امکانات و اهداف و بازار و ملزومات و ...
  15. پ ن: من یک فاکتور را جا انداختم. سامانه سی-رم. این سامانه یکی از عناصری است که جز تغییرات این فرایند هست. یعنی از زمانی که این سامانه (خصوصا در سفارت که در بافت مسکونی قرار داره) نصب شده اتفاقا ما شاهد خسارت زایی راکت ها شدیم خصوصا اونهایی که به سفارت شلیک میشند. حالا فیلم اخر عملکرد این سامانه را یک بار دیگه نگاه کنید. این سامانه در چرخش هاش باعث میشه گلوله ها به شکل بارانی پخش بشند. سقوط خود این گلوله ها در فضای مسکونی یا اصابت اتفااقی به راکتها به شکل غیرمتمرکز میتونه از دلایل جدی انحراف راکت ها و اسیب به فضای مسکونی اطراف باشه. این سامانه قدمت زیادی داره. اینکه رژیم صهیونیستی سراغ یک سامانه موشکی رفت برای راکتها (توجه کنید مشکل صهیونیستها هم بافت مسکونی مجاور هست) و سراغ چنین سامانه هایی نرفت میتونه اتفاقا از خطرناک بودن استفاده از چنین سامانه ای به غیر از محل مبدا انتخابی براش ( دریا و مناطق غیرمسکونی) در محیط های مسکونی باشه. چیزی که برای آمریکا هیچ اهمیتی نداره. تازه این جدا از این هست که درون سازمان فاسد دولت و نظامیان خاص عراقی که هنری جز دستگیری نیروهای مقاومت ندارند و البته احتمالا همراهی در ترور سرداران ایرانی و عراقی هیچگاه نتایج تحقیقات این حملات منتشر نمیشه جز ضد مقاومت. همونطور که بعد از این همه سال هیچ نتیجه و گزارشی از بمباران های مشکوک مقرهای حشد و ارتش عراق در عراق که گفته میشد توسط اسراییل انجام گرفته منتشر نشد. و همچنین گزارش ترور سرداران مقاومت نزدیک فرودگاه بغداد.
  16. بیانیه تند پمپئو در مورد حمله راکتی به منطقه سبز را دیدیم همه که به قول خطیب زاده گویا از قبل نوشته شده بود و اماده بود تا منتشر بشه و البته رویکرد اساسیش که سعی داشت اینبار به شکلی روشنتر افکار عمومی عراق را در برابر حشد قرار بده و الیته نکته جالب و مورد تاکید در این پست که استناد شدیدی داشت به خسارات وارده به خود عراقی ها. اوایل این سری حملات جدید میشد یکی دو حمله را مثلا خطا حساب کرد ولی جالبه از چندی پیش که عملیاتهای هدفمند گذشته تقریبا متوقف شد ما شاهد یکسری حملات هستیم که بر خلاف گذشته کاملا بیفایده و عمدتا اسیب رسان به غیرنظامیان عراقی و منازلشون هست تا اهداف امریکایی ( در گذشته چند بار از خطای راکت ها و برخوردشون با منازل غیرنظامیان و حتی کشته و زخمی شدن و کردن مردم داشتیم؟ معمولا حملات بسیار دقیق بود و حتی اگر به هدف خودشون در سفارت یا فرودگاه اصابت هم نمیکرد ولی در فضایی میخورد که پیام رسیده باشه و اسیبی هم وارد نکرده باشه چه برسه به اسیب به خود عراقیها ) و جالب اینکه همیشه هم امریکا بلافاصله به عنوان مدعی وارد میشه اینبار در نقش نه دفاع از خودش که وکیل مدافع غیرنظامیان عراقی و مردم عراق را دعوت میکنه به برخورد با گروه های مقاومت عراقی (مضحکه فقط شمارش میزان کشته های اشغال عراق که مستقیم به دست امریکا و آگاهانه از بین رفتند چه برسه به اونهایی که غیرمستقیم در بمبارانها و درگیریها و بعدها عوارض جنگ و ویرانی و اوارگی و از بین رفتن امنیت و فعالیت گروههای خرابکار و نهایتا ترورییستی مثل داعش کشته و زخمی و نقص عضو و مفقود شدند و شاید به میلیون ها نفر برسه تعدادشون) * نتیجتا هیچ بعید نیست کار خود امریکا باشه (متعدد روش داره برای این کار از شکل مستقیمش تا گروه های تروریستی هدایت شده داعش و گروه های سنی و نفوذی کرد و تبهکار حتی ) و در شکلی یک عملیات فریب برای برخی گروه های شیعی حتی که خودسر هدایت میشند که چنین عملیاتهایی را انجام بدند (ممکنه امریکا حتی اطلاع داشته باشه از محل و نحوه عملیات ) و عمدتا حتی به نوعی حمایت هم میشند و مدام از طرق ویژه در گوششون هم خونده میشه که دارید انتقام میگیرید و گروه های دیگه میترسند و شما باید عمل کنید حتی اگر راضی نباشند و حتی شاید بندگان خدا دارند با نیت خیر به خیال خودشون در برابر ترس دیگر گروه ها شجاعت به خرج میدند ( و این توجیه میکنه چرا عملیاتها بی دقت و خسارت افرین و با بی تجربگی و اصولا بر خلاف قواعد گذشته است)
  17. در کشور ما حالا در یک بحث کلی فقط و فقط باید مطالبه گری هدفمند و البته تخصصی غیرسیاست زده باب بشه و ازش حمایت بشه. هنوز هم که هنوز هست میبینیم تا یک بحث اساسی در اموری رخ میده و انتقادها به یک کار بسیار غلط اساسی در حوزه اقتصاد/سیاست/امنیت پررنگ میشه سریع در تریبون ها شروع میکنند به بازی سیاسی با افکار عمومی و لغاتی که از بس اصطلاحا دستمالی شدند در این چهل سال در دولتهای مختلف که از معنا هم تهی شدند. ولی باز جواب میگیرند چون بُر میخوره با رسانه هایی که چه داخلی و منافع حزبی (و در نتیجه فواید مالی/قدرتی) و چه خارجی (و پررنگ کردن تقابلها برای اهداف سیاست خارجی کشورهای کارفرماشون) براشون میصرفه که مانور بدند روی این کلیدواژ ها بدون اینکه اصلا مهم باشه که بحث های اساسی و تخصصی گم میشه و منافع حال و آینده مردم.
  18. علاوه بر غیراقتصادی بودن اصولا چون نیاز به حمل و نقل سرد هست (یخچالی) هزینه ها چندین برابر میشند. همون روش دریایی گزینه مطلوب تر و ارزان تری است. ولی در مورد تعاونی ها بله حق با شماست. الان هم صادرات گوجه ما توسط همین تک شرکت تقریبا (چون واقعا در سطح بالایی از استاندارد قرار داره و اصولا با هدف صادرات به روسیه تاسیس شده بیشتر در فاز اول) انجام میگیره در حالیکه مثلا به خاطر موقعیت قرارگیریش در دو ماه اخر تابستان تولید نمیتونه داشته باشه و دنبال یک اقلیم سردتر در همون حوالی است که این خلا را پوشش بده در حالیکه ما کلی گل خونه دیگه داریم که چون جزیره ای عمل میکنند تولیداتشون روی دستشون میمونه در حالیکه بازار داره. در مورد گوجه و این تک محصول مسیر ترانزیتی را که بسیار کوتاه هست از طریق اذربایجان اولیوت دار برشمردم. چون یک بار در جلفا بارگیری میشه به تریلی های یخچال دار و در مقصد تخلیه میشه هزینه های به شدت کاهش پیدا میکنه و در محصولی ارزان مثل گوجه و مشابهش خب قیمت و تازگی محصول خیلی خیلی اهمیت داره. همین حالا هم عمده صادرات این کارخانه از طریق شناورهای یخچال دار از طریق بندر استارا انجام میگیره. ولی در مورد سایر موارد کاملا موافقم. اصولا ما در بنادر ایران تقریبا در تمام بنادر (برخی فاجعه بار ولی) عقب ماندگی داریم. حتی بنادر مهم ما مثل امام و رجایی کاملا فقط در حد رفع نیازها فعالیت میکنند و هیچ اینده نگری ای در مورد افزایش ظرفیت ها و بهینه سازی تجهیزات و توسعه اشون داده نشده (این اواخر طرح هایی در دست انجام هست در خود این دو بندر* ) - هیچ بعید نیست دست های فاسدی (مثل چیزی که الان در مورد کارشکنی اماراتی ها در مورد بندر فاو عراق گفته میشه و حتی چند ماه پیش یکی از پیمانکاران کره ای به ظاهر خودکشی کرده کشته شد در محوطه) وجود داشته که منافعش با کارتلهای تجارت اماراتی و بندر دبی خصوصا همسان بوده (بده بستان) و تاثیر داشته ولی خلاصه باید یقه دولتها و سیاستگذاران گرفته بشه که دقیقا چه کردند جز خرج پول نفت؟ *همین حالا توجه به بنادری مثل چابهار و استارا و رجایی و بنادر کوچکتر هرمزگان مثل جاسک و البته سواحل ارزشمند کنارک که با توصیه مستقیم و موکد رهبری از چند سال پیش شروع شده ( خط ساحلی عمان را هرکس ببینه باور نمیکنه انقدر یک کشور ساحل و ظرفیت داشته باشه و گویا یک ساحلی در افریقاست از بس که بکر هست و هیچ کس سراغش نرفته برای توسعه اقتصادی) هم غیر از مورد کنارک که رهبری اون هم با ابزاری که در دست داشتند (نیروهای نظامی) وادار کردند به تحرک (که اینها برای توسعه وارد بشند لااقل) محصول تحریمهاست به واقع. یعنی وقتی تجارت خارجی و وابستگی به بنادری مثل دبی (البته هنوز هم با قدرت وجود داره این مسیر!) کاهش یافت به این خاطر که ارز چندانی نبود و از طرفی طرف اماراتی مجبور بود به خاطر سیاست های ابوظبی تحریمها را تا حدی رعایت کنه در حوزه ترانزیت و بانک؛ تازه مجبور شدند که به سمت توسعه بنادر داخلی برند تا کشور سرپا بمونه. در حالیکه این امر نه این طور اجباری با اکراه که باید مشتاقانه و مدتها پیش توسط دولتها پیگیری میشد ولی خب پول نفت و احتمالا منافع تجار خاص و مقامات اقتصادی و بنادر خارجی و یک روکش قیمت یارانه ای و ارزان برای همه چیز شده بود مجوز این دست خیانتها به کشور.
  19. امروز ارمنستان شاهد جمعیت زیادی از طرفداران نیکول پاشینیان بود که در حمایت از اون و ضد مخالفینش تظاهرات کردند. این هم یک تایید دیگه برای اتخاذ مواضع محتاطانه در مورد حمایت از پاشینیان. مردمی که خودشون هم راضی به شرایط خفت بار تحمیلی هستند و از عاملش حمایت هم میکنند؛ حالا تحت تاثیر پوپولیسم و مکتب سلبریتیسم هستند یا اینکه مثل بخش زیادی از منطقه روابط نرمال با ترکیه* را ترجیح میدند در برابر واگذاری قره باغ فرقی نمیکنه؛ مشخصا از نمونه های خوب خنجر زدن از پشت فرداروز حمایتها بوده و هستند. اونهایی که تازه اصلا و ابدا چنین مواضعی ضد منافع کشور خودشون نداشتند چنان خنجر زدند که جاش هنوز هست چه برسه به اینها که پس فردا وسط معرکه تمام اختلافات را کنار میگذاشتند و علیه ما متحد میشدند. *شاید این نکته خیلی ساده و بدیهی باشه و سطحی به نظر برسه ولی کسانیکه تحولات ترکیه را دنبال میکنند میدونند بخش زیادی از علائق جمعیت عوام منطقه از پاکستانی و افغانستانی بگیر تا اعراب و جمهوریه ای قفقاز و ... که طبیعتا اولین تاثیر خودش را در بحث توریسم ترکیه میزاره تنها و تنها بواسطه قدیمیتر موسیقی ترکیه و بالاخص سریال های ترکیه در حال حاضر شیفته این کشور و سفر بهش شدند و هستند. استفاده از رنگ و لعاب و تقریبا تماما دکور شیک حتی در صحنه های خارجی، داستان های عاشقانه فراتر از حتی بالیوود و استفاده بسیار شدید و پررنگ از زنان و دختران و مدلهای ترک (کافی است به کامنتها یوتیوب برای مدتی دقیق بشید) تصویری رویاگون را از ترکیه به مخاطبان القا میکنه و کرده که تنها ارزوی بسیاریشون دیدن بستر این جغرافیایی است که سریالها درش رخ میده و ادمهای درون اون. بحث اقتصاد عجیب و غریبی که همین سریالها در بحث پوشاک و مدلینگ و سلبریتیسم و خود فروش رسانه ای تصویر و ویدئو و صوت به کنار که ایجاد کرده. حالا این بحث بدیهی را به این خاطر اشاره کردم که موضوع زنان و دختران به کنار، تصویری که سینمای ایران و در کلیت هنر ایران از ایران به افکار عمومی خارجی در همون شکل محدودش مخابره کرده (تماما هم با حمایت وسیع دولتی) چه تصوری برای مخاطب میسازه از ایران؟ حالا تصویر سازی هیولانه گونه رسانه های غربی به کنار.
  20. چند روز پیش اشاره شد روسیه واردات گوجه به عنوان یکی از مهمترین محصولات صادراتی اذربایجان به این کشور را به خاطر آفات متوقف کرد. گفته شد که یکی از مهمترین رقبای آذربایجان در صادرات گوجه به روسیه بعد ترکیه ایران هست. چند پست قبل تر در مورد کارشکنی اذربایجان در صادرات ایران به روسیه هم مطلبی گذاشتم. حالا خبر رسیده آذربایجان مرزهای ترانزیتی خودش به سمت روسیه را به بهانه کرونا بسته! و این یعنی توقف صادرات زمینی ایران به روسیه که مشخص هست تقریبا ماجرا چیه. مشکل این هست روابط گرجستان با روسیه خوب نیست و از طرفی روابط بسیار خوبی با ترکیه داره و این یعنی ما مسیر جایگزین هم نداریم. تنها میمونه بندر آستارا که باید بیش از پیش روش سرمایه گذاری بشه و درسته جای ترانزیت زمینی را نمیگیره ترانزیت دریایی ولی باید طوری این بندر را بهینه کرد در صادرات به روسیه که بتونه به عنوان جایزگین در مواقع بحرانی درست عمل کنه.
  21. همین الان (از قبل از ماجرای قفقاز و جنگ حتی) آذربایجان از محموله های ترانزیتی ایران به مقصد روسیه اون هم با معطلی زیاد که عمدا و عموما بخش زیادی از محصولات صادراتی ایران را که عمدتا محصولات غذایی هستند را به فساد میکشونه در مسیر، چیزی در حدود 6300 تا 6800 حق بار! میگیره که معمول و معقولش 3000 دلار هست و البته این وسط باز نقش ترکیه قابل کتمان نیست که مسیر 2000 کیلومتری ایران را غیرقابل اقتصادی میکنه و خودش از مسیر 4000 کیلومتری میشه صادرکننده به روسیه. الان یکی از بدیهی ترین و اقتصادی ترین و در دسترس ترین و فوری ترین مسیرها برای ما کریدور عراق و سوریه و بندر مدیترانه ای است. مطالبه گری الان کجای این امر قرار داره؟ قطعا و بدون شک باید دولت اراده کنه که باز طبق یک نقل قول جدید تفکری که میگه من کلی بندر دارم که میتونم سرمایه گذاری کنم لاذقیه به چه دردم میخوره هیچوقت به سمت این کریدور نخواهد رفت (کوته بینی عمیق را نشون میده متاسفانه که در اون مثل تفکر بنزین میخوایم چی کار! خودکفایی گندم یعنی چی! پالایشگاه سازی ضرره! حضور در کشورهای فرامنطقه ای حساسیت ایجاد میکنه! موشک مربوط به گذشته است! و .... حاکم هست) در حقیقت تفکری که بحث نیازهای استراتژیک و آینده بینانه و برنامه های بلند مدت و رقابتهای منطقه ای را نمیبینه و تنها بعد اقتصادی کوتاه مدت را مدنظر قرار میده (تازه در حالت خوشبینانه که بدبینانه بخوایم فکر کنیم همون بحث منافع و یا حتی خیانت و نفوذ میاد وسط. خیانت هم حتما لازم نیست از جانب امریکا و صهیونیسم هدایت بشه بلکه یک مدیر فاسد نفوذی میتونه مهره ترکیه یا اعراب باشه در رقابتهای منطقه ای برای القای مسر اشتباه یا ایجاد دست انداز و پنهان کردن مسیرهایی که به نفع ترکیه و اعراب نیست)
  22. اردوغان در مورد شعر جنجالیش نظری نداده هنوز شخصا. و شخصیت متکبر این فرد (هر چه پیش میریم بدتر هم میشه) تحمل نخواهد کرد و حتما یک روز تعفن درونش را آشکارا یا با کنایه بیرون میریزه. ( همون اوایل جنگ سوریه کنایش به رهبری یادمون نرفته که بله در سوریه من دنبال نجات انسانیت هستم فقط و فقط(!) ولی چرا در تهران اون عالم دینی مثلا در همراه شدن با من و نجات مردم سوریه(!) ساکت هست که البته منجر به اعتراضاتی داخل ترکیه هم شد توسط برخی شیعیان. خلاصه اینکه اصلا نباید اردوغان را رها کرد، همین چند روز پیش بود که شبکه دولتی تلویزیونی ت ر ت عربی به بهانه دستگیری یکی از تجزیه طلبان در جنوب کشور برداشته بود عکسی از تجزیه ایران و رسمیت بخشیدن به گروهک تجزیه طلب عربی منتشر کرده بود و کلی هم اب و تاب داده بود (یعنی اینکه روابط ما با عربستان هم هست و ایران حواسش باشه فقط ابزار تجزیه طلبی شمال غرب دستمون نیست! ) - جالبه حتی تو اون تصویر سازی بخشهای مربوط به مناطق کردی به اقلیم تحت ادعای این احمق ها افزوده شده بود. با یک تیر دو نشان زده بود شبکه دولتی ترکیه به خیال خودش.
  23. همین چند روز پیش بود یکی از مقامات شرکت/نهاد تسلیحاتی روس ها گفته بود ترکیه تقاضای ساخت بخشی از قطعات اس-400 را داره در خاک خودش ولی این تکنولوژی هایی خیلی پیچیدن و زمان بر هست چنین تصمیماتی اگر بخواد اتخاذ بشه و به همین راحتی نیست. نهایتا برای روسها نفوذ و انشقاق در ناتو هدف مهمی است و ترکیه خب بهترین ابزار برای نیل به این هدف هست ولی روس ها هم جایی نمیخوابن که اب زیرشون بره. فعلا که ترکیه نقدا برنامه پیشرفته اف-35 (خصوصا در حوزه تعمییرات) را به نسیه ساخت برخی قطعات (تاکید میشه برخی قطعات) اس-400 از دست داده و تازه برنامه بومی پدافندی خودش یعنی حیصار هم با همکاری های نظامی ای که با غرب داشت داشت خوب پیش میرفت و نهایتا از ما اون هم بدون همکاری های نظامی موثر با دیگر کشورها که عقب تر نخواهد بود در بحث پدافند و دیر یا زود به تکنولوژی پدافند دوربرد هم میرسه. تهدید فوری هم که مثل ما نداشت پیش رو و علاوه بر این وسعت کمتر/عضویت ناتو/سوگولی غرب* و نیروی هوایی و دفاعی قدرتمند هم که داشت و داره. نهایتا با توجه به بحث های داخلی خود ترکیه و اپوزیسیون به نظر باید بیش از پیش به لجبازی و تکروی و حماقت و مشورت ناپذیری و در یک کلام خودرایی و دیکتاتوری اردوغان در معادلات پرداخت. تصور اینکه اردوغان تصمیمی به این مهمی را تنهااز سر لجاجت و یا خودرایی و برخی منافع شخصی/حزبی و قدرتی اتخاذ کرده باشه شاید سخت باشه ولی نشانه های زیادی براش میشه هم حول همین تصمیم و هم حول تصمیمات دیگرش یافت. *دبیر کل ناتو باز از تحریم ترکیه توسط امریکا تلویحا انتقاد کرده و اظهار ناراحتی و گفته گویا غرب نمیفهمه ترکیه چه متحد ارزشمندی است برای ما در ناتو و کارهایی که برای ناتو در سوریه و عراق کرده را از یاد نباید ببریم! پ ن: از موقعیت شناسی و سیاست ورزی فعالانه روسها هم نبادی گذشت. اگر یک کشور منفعل و محافظه کار و بی تحرک بود میگفت ای بابا اس 400 برای متحد ناتو؟ لو رفتن اطلاعات؟ اون هم کشوری که تازه جنگنده مون را سرنگون کرده؟ ولی خب اهم و مهم و اولویتها تعیین کننده است. اینکه ترکیه اولین کشوری است که به قول اردوغان با قانون کاتسا تحریم شده و یکی از قویترین اعضای ناتو و متحد آمریکا همون ابتدای کار هدف چندگانه پوتین را محقق کرده.